1 00:01:19,997 --> 00:01:22,446 « درِ ورودی » 2 00:01:23,246 --> 00:01:27,546 ‫« اسمت روی فریمنه » ‫« توی خیابون مونسون 213 زندگی می‌کنم » ‫« 23 آوریل 1964 متولد شدم » 3 00:01:27,570 --> 00:01:29,870 « الکل نخور » « چهارشنبه‌شب‌ها آشغال‌ها رو ببر بیرون » 4 00:01:29,894 --> 00:01:31,894 «‌ گوشیت رو با خودت ببر » « اشکال نداره » 5 00:01:34,845 --> 00:01:39,046 « پلیس شهرستان واشنگتن » « تقدیر از مامور پلیس - روی فریمن » 6 00:01:40,246 --> 00:01:44,046 « آشپزخانه، حمام و توالت » 7 00:01:44,070 --> 00:01:54,070 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 8 00:01:54,094 --> 00:02:04,094 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 9 00:02:27,898 --> 00:02:29,046 « غذاهای منجمد اینجان » 10 00:02:33,046 --> 00:02:37,046 ‫« از بسته در بیار، سینی رو بذار توی مایکروویو » ‫« روی 4.5 دقیقه تنظیم کن، درش رو بردار - داغه! » 11 00:03:06,247 --> 00:03:08,277 ‫گندش بزنن! 12 00:03:15,646 --> 00:03:18,946 « تو آلزایمر داری » « اسم دکترت میتاـست » 13 00:03:34,007 --> 00:03:36,277 سه شیء که تو این اتاق هست نام ببرین 14 00:03:36,377 --> 00:03:39,107 ‫صندلی، لامپ، ساعت 15 00:03:42,377 --> 00:03:43,947 ‫سه شیء که تو این اتاق نیست 16 00:03:44,047 --> 00:03:46,147 ‫بطری ویسکی، هواپیما، اسب مسابقه 17 00:03:46,247 --> 00:03:48,417 ‫لعنتی 18 00:03:48,517 --> 00:03:50,887 ‫- امروز چه روزیه؟ ‫- پنجشنبه 19 00:03:50,987 --> 00:03:52,927 ‫منظورم تاریخه، ‫نه روز هفته 20 00:03:54,087 --> 00:03:55,457 ‫اوم... 21 00:03:58,227 --> 00:04:00,267 ‫سپتامبر... 22 00:04:02,227 --> 00:04:03,937 ‫چه سالیه؟ 23 00:04:07,867 --> 00:04:09,907 ‫شهر محل تولدتون؟ 24 00:04:12,637 --> 00:04:15,247 ‫اسم مادرتون رو یادتون میاد؟ 25 00:04:22,517 --> 00:04:24,557 ‫پدرتون چی؟ 26 00:04:40,026 --> 00:04:46,926 « سگ‌های خفته » 27 00:04:46,950 --> 00:04:57,931 ‫« ترجمه از محمدعلی sm و سینا صداقت » ‫.:: SinCities & mmli_sm ::. 28 00:05:08,627 --> 00:05:10,497 ‫این یه درمان آزمایشیه 29 00:05:10,597 --> 00:05:11,997 ‫الکترودها امواجی رو 30 00:05:11,997 --> 00:05:14,847 ‫به نواحی موردنظر توی مغزتون وارد می‌کنن 31 00:05:16,107 --> 00:05:18,207 ‫اینطوری مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد میشن 32 00:05:18,737 --> 00:05:21,077 ‫اما نتایج ممکنه یکم غیرقابل‌پیشبینی‌تر باشه 33 00:05:21,177 --> 00:05:23,917 ‫خصوصاً با توجه به سابقه‌ی مصرف موادتون 34 00:05:24,017 --> 00:05:26,287 که محرک رایجی برای آلزایمره 35 00:05:37,066 --> 00:05:39,266 « شماره‌ ناشناس » 36 00:05:45,037 --> 00:05:46,267 ‫الو 37 00:05:46,367 --> 00:05:48,537 ‫با روی فریمن تماس گرفتم؟ 38 00:05:51,066 --> 00:05:53,766 « اسمت روی فریمن‌ـه » 39 00:05:54,307 --> 00:05:55,407 ‫الو؟ 40 00:05:56,047 --> 00:05:58,577 ‫- بله ‫- من امیلی دیتز هستم 41 00:05:58,677 --> 00:06:00,717 ‫بنده با پروژه «دستان پاک» همکاری دارم 42 00:06:02,147 --> 00:06:03,817 ‫پروژه دستان پاک؟ 43 00:06:03,917 --> 00:06:04,917 ‫بله! 44 00:06:04,917 --> 00:06:06,617 ‫ما یه موسسه‌ی حقوقی مردم‌نهادیم 45 00:06:06,717 --> 00:06:08,027 و از زندانی‌هایی حمایت می‌کنیم 46 00:06:08,127 --> 00:06:09,957 که توسط نظام از حقوقشون محروم شدن 47 00:06:10,057 --> 00:06:11,057 ‫خیلی‌خب 48 00:06:11,157 --> 00:06:13,097 ‫چند دقیقه وقت برای صحبت دارین؟ 49 00:06:14,897 --> 00:06:16,067 ‫بله 50 00:06:16,667 --> 00:06:17,897 ‫قضیه چیه؟ 51 00:06:17,997 --> 00:06:20,937 ‫در رابطه با یکی از پرونده‌های قدیمی‌تونه 52 00:06:38,356 --> 00:06:40,556 « امیلی دیتز » « پروژه دستان پاک » 53 00:06:40,857 --> 00:06:43,027 ‫امیلی دیتز 54 00:06:44,397 --> 00:06:46,497 ‫- آقای فریمن؟ ‫- خانم دیتز 55 00:06:46,597 --> 00:06:48,597 ‫سلام 56 00:06:48,697 --> 00:06:50,167 ‫- امیلی ‫- امیلی 57 00:06:50,267 --> 00:06:52,297 ‫خیلی ممنون که به این ملاقات اومدین 58 00:06:52,397 --> 00:06:53,867 ‫خواهش می‌کنم 59 00:06:53,967 --> 00:06:56,437 ‫گفتین که درمورد یه پرونده‌ی قدیمیه؟ 60 00:06:56,537 --> 00:06:59,147 ‫بله آقا. ‫آیزاک ساموئل 61 00:07:03,147 --> 00:07:04,717 ‫آیزاک ساموئل؟ 62 00:07:04,817 --> 00:07:07,647 ‫می‌بخشید... ‫خیلی... 63 00:07:07,747 --> 00:07:08,817 ‫بله البته 64 00:07:08,817 --> 00:07:10,257 ‫مطمئنم اونقدری پرونده داشتین 65 00:07:10,357 --> 00:07:11,557 ‫که براتون سخته به یاد بیارین 66 00:07:11,557 --> 00:07:14,027 ‫بله. ‫یه همچین چیزی 67 00:07:15,457 --> 00:07:17,757 ‫ده‌سال پیش ‫به‌خاطر قتل جوزف ویدر 68 00:07:15,788 --> 00:07:20,188 {\an8}« اعدام قاتل با تزریق مواد کُشنده » 69 00:07:17,857 --> 00:07:19,867 ‫توی دانشگاه واترفورد گناه‌کار شناخته شده 70 00:07:19,967 --> 00:07:21,367 ‫و حکم اعدامش، ‫انتهای ماه آینده 71 00:07:21,467 --> 00:07:22,737 ‫اجرا میشه 72 00:07:22,837 --> 00:07:24,567 ‫سعی کردیم از فرماندار ‫برای حکمش تعویق بگیریم 73 00:07:24,567 --> 00:07:26,007 ‫اما فایده‌ای نداشته 74 00:07:26,107 --> 00:07:27,307 ‫خیلی‌خب 75 00:07:28,407 --> 00:07:29,977 ‫نمی‌شناسمش 76 00:07:30,437 --> 00:07:31,807 ‫چه ربطی به من داره؟ 77 00:07:31,907 --> 00:07:34,007 ‫آقای ساموئل خواستن با کارآگاهایی که 78 00:07:34,107 --> 00:07:36,617 ‫اون شب ازش بازجویی کردن ‫و اعتراف گرفتن حرف بزنه 79 00:07:36,707 --> 00:07:38,017 ‫من ازش بازجویی کردم؟ 80 00:07:38,117 --> 00:07:41,187 ‫هنوز نتونستم همکار سابقتون رو پیدا کنم 81 00:07:42,687 --> 00:07:44,287 ‫حالا چی‌کار داره؟ 82 00:07:44,387 --> 00:07:45,987 ‫متاسفانه چیزی نگفتن 83 00:07:46,387 --> 00:07:49,357 ‫خودتون باید ازش بپرسین 84 00:08:10,609 --> 00:08:11,709 « اداره‌ی پلیس شهرستان واشنگتن » 85 00:09:30,977 --> 00:09:34,077 « مقتول دچار خون‌ریزی مغزی شدید شده » 86 00:09:35,594 --> 00:09:37,594 « بر اثر ضربات شدید » 87 00:09:37,601 --> 00:09:38,701 « ضربه‌های پی‌درپی » 88 00:09:38,948 --> 00:09:41,098 « آلت قتاله‌ای پیدا نشد » 89 00:10:15,967 --> 00:10:17,277 ‫آیزاک ساموئل؟ 90 00:10:21,377 --> 00:10:22,477 ‫بله 91 00:10:27,017 --> 00:10:29,657 ‫من روی فریمن‌ـم. ‫قبلاً‌ کارآگاه بودم 92 00:10:30,457 --> 00:10:32,357 بهم گفتن که می‌خواستین من رو ببینین 93 00:10:32,457 --> 00:10:34,887 ‫- درسته؟ ‫- درسته 94 00:10:36,657 --> 00:10:37,997 ‫خیلی‌خب 95 00:10:38,997 --> 00:10:41,027 ‫اومدم دیگه 96 00:10:42,897 --> 00:10:44,037 ‫حال‌تون چطوره؟ 97 00:10:44,137 --> 00:10:48,237 ‫خدا رو شکر روی 98 00:10:48,937 --> 00:10:50,837 ‫ده سال، ‫سه تا وعده غذا و یه جا خواب، 99 00:10:50,937 --> 00:10:52,777 ‫عضو باشگاه کتاب‌خونیِ محکومین به اعدام 100 00:10:52,877 --> 00:10:55,607 ‫زندان بدنم رو ازم گرفته، ‫اما روحم با خداس 101 00:10:55,707 --> 00:10:58,277 ‫انگار به تخمته که حالم چطوره 102 00:10:59,347 --> 00:11:00,517 ‫که اینطور 103 00:11:02,087 --> 00:11:05,887 ‫این خانمه، ‫امیلی دیتز 104 00:11:05,987 --> 00:11:07,757 ‫از پروژه دستان پاک 105 00:11:07,857 --> 00:11:09,527 ‫گفت کارم داشتی 106 00:11:09,627 --> 00:11:10,927 ‫اینا رو می‌خواستی بگی؟ 107 00:11:11,027 --> 00:11:13,067 ‫نه، اومدی اینجا ‫چون می‌خوام بدونم چه حسی داره 108 00:11:13,167 --> 00:11:15,627 ‫که بدونی یه مرد بی‌گناه ‫قراره اعدام شه 109 00:11:15,737 --> 00:11:17,237 ‫درسته 110 00:11:18,137 --> 00:11:21,907 ‫اون‌وقت اون مرد بی‌گناه تویی؟ 111 00:11:22,007 --> 00:11:23,407 ‫آره 112 00:11:23,507 --> 00:11:24,837 ‫اشتباه برداشت نکن روی 113 00:11:24,937 --> 00:11:27,347 ‫گندکاری زیاد کردم، ‫تصمیمای بدی گرفتم 114 00:11:27,447 --> 00:11:30,217 ‫اما کشتن جو ویدر جزوشون نبوده 115 00:11:30,777 --> 00:11:32,547 ‫آیزاک... 116 00:11:32,647 --> 00:11:33,887 ‫تو اعتراف کردی 117 00:11:33,987 --> 00:11:35,947 ‫واسه بازجویی برده بودنت 118 00:11:36,047 --> 00:11:37,517 ‫تو هم اعتراف کردی 119 00:11:37,617 --> 00:11:40,727 ‫حالا هم داری میگی ‫که بعد این همه سال، 120 00:11:40,827 --> 00:11:42,527 ‫یهو یادت اومده ‫که اتفاق دیگه‌ای افتاده؟ 121 00:11:42,627 --> 00:11:44,197 ‫هیچی‌ـش یهویی نیست 122 00:11:44,297 --> 00:11:47,297 ‫من ده ساله که اینجام. ‫ده سال آزگار 123 00:11:47,397 --> 00:11:50,297 ‫هیچ‌کاری نمی‌تونم بکنم جز این که اون شب رو تو سرم تکرار کنم. 124 00:11:50,397 --> 00:11:52,067 ‫- که چطور به این روز افتادم ‫- درسته 125 00:11:52,167 --> 00:11:53,837 ‫منم واسه همین اینجام 126 00:11:54,467 --> 00:11:56,807 ‫تا بتونی بهم بگی که چطور به این روز افتادی 127 00:11:56,907 --> 00:11:58,677 ‫ببین، می‌دونم که دیگه پلیس نیستی 128 00:11:58,777 --> 00:12:01,607 جوری که سر اون قضیه‌ی ‫تصادف به خاطر مستی ‫اخراجت کردن 129 00:12:01,631 --> 00:12:04,347 ‫اما شاید بخوای وجدانت رو راحت کنی 130 00:12:05,077 --> 00:12:08,117 ‫حداقل این دفعه به حرفم گوش کنی 131 00:12:10,617 --> 00:12:12,187 ‫گوش می‌کنم 132 00:12:13,027 --> 00:12:14,327 شبِ قتل 133 00:12:14,427 --> 00:12:17,397 انقدر نشئه بودم که هیچی یادم نمیاد 134 00:12:18,027 --> 00:12:20,127 ‫شماها هم کل شب رو ‫رفته بودین رو مخم 135 00:12:20,227 --> 00:12:22,667 ‫اون عکسا رو که دیدم، ‫حالم خیلی بد شد، 136 00:12:22,767 --> 00:12:24,367 ‫فکر می‌کردم حتماً کار خودمه دیگه 137 00:12:24,467 --> 00:12:26,437 ‫به زور رفتی تو خونه، ‫تا حد مرگ کتکش زدی 138 00:12:26,537 --> 00:12:28,567 ‫تو کل خونه اثر انگشتت رو پیدا کردیم! 139 00:12:29,407 --> 00:12:30,437 ‫بیخیال! 140 00:12:30,437 --> 00:12:33,647 .اقرار کن پسر !اقرار کن 141 00:12:34,247 --> 00:12:37,677 ‫این کار تو بوده. این کار تو بوده! ‫تو این کار رو کردی! خود تو! 142 00:12:37,777 --> 00:12:40,187 ‫همه‌‌ش کارای تو بوده! 143 00:12:40,287 --> 00:12:42,987 !اقرار کن 144 00:12:43,087 --> 00:12:44,287 ‫آره 145 00:12:46,987 --> 00:12:49,327 ‫واسه چی رفتی خونه‌‌ش؟ 146 00:12:51,257 --> 00:12:52,767 ‫یه سال قبل این که ویدر کشته شه، 147 00:12:52,867 --> 00:12:54,597 ،به اتهام دزدی به دادگاه احضار شدم 148 00:12:55,697 --> 00:12:57,297 دزدی شیرخشک واسه بچه‌م 149 00:12:57,397 --> 00:13:00,437 ‫ویدر هم به‌عنوان شاهد متخصص ‫برای دادستان ناحیه شهادت داد 150 00:13:00,537 --> 00:13:02,937 ‫به قاضی گفتم اون شب ‫اینقدر نشئه بودم 151 00:13:03,037 --> 00:13:04,337 که کله‌م درست کار نمی‌کرد 152 00:13:04,437 --> 00:13:07,077 ‫اما ویدر گفت عقلم کاملاً‌ سر جاش بوده 153 00:13:07,177 --> 00:13:08,877 پس به عنوان آدم بزرگسال محاکمه‌ام کردن 154 00:13:08,977 --> 00:13:12,787 می‌دونی چه حسی داره که 18 سالت باشه و زیرخوابِ یه کچل باشی؟ 155 00:13:14,017 --> 00:13:15,687 ‫بیا یه بار دیگه مرور کنیم 156 00:13:15,787 --> 00:13:18,317 ویدر علیهت شهادت میده ‫واست حکم زندان می‌بره 157 00:13:18,417 --> 00:13:20,927 ‫تو هم نصفه‌شب میری خونه‌ش. ‫عصبانی هستی 158 00:13:21,027 --> 00:13:24,297 ‫- نمی‌خوای... ‫- من قاتل نیستم! 159 00:13:26,127 --> 00:13:27,827 من فقط پسرم رو می‌خواستم 160 00:13:28,397 --> 00:13:30,367 ‫و با خودم گفتم ‫شاید ویدر بتونه کمک کنه 161 00:13:33,007 --> 00:13:35,537 ‫آره، رفتم تو خونه‌ش 162 00:13:36,037 --> 00:13:37,677 ‫منتظر موندم که سرایدارش بره 163 00:13:37,777 --> 00:13:39,137 ‫و رفتم سمت در عقبی خونه 164 00:13:48,187 --> 00:13:50,687 ‫حتی تونستم وارد خونه‌ هم بشم 165 00:13:51,557 --> 00:13:52,657 ‫سلام شدو 166 00:13:54,687 --> 00:13:57,627 ‫اما بعدش یکی دیگه اومد تو 167 00:13:57,727 --> 00:14:01,067 ‫اوه! ‫به همین زودی برگشتی؟ 168 00:14:04,737 --> 00:14:06,367 بعدش هم اوضاع خیلی بی‌ریخت شد 169 00:14:06,467 --> 00:14:08,807 ‫ببخشید 170 00:14:12,207 --> 00:14:15,147 ‫ترسیدم و قبل این که ببینم ‫کی بود از اونجا رفتم 171 00:14:15,247 --> 00:14:16,817 ‫نه! 172 00:14:16,917 --> 00:14:21,117 ‫خیلی‌خب. ‫پس یعنی بهش دست نزدی 173 00:14:21,217 --> 00:14:24,617 ‫- اما تو... ‫- دارم راستش رو میگم! 174 00:14:29,657 --> 00:14:31,227 ‫باشه آیزاک 175 00:14:36,127 --> 00:14:37,737 ‫فکر می‌کنی دروغ میگم 176 00:14:41,537 --> 00:14:45,747 ‫خب از ریچارد فین بپرس. ‫اون بهت میگه 177 00:14:48,207 --> 00:14:49,847 ‫باید یادم بیاری 178 00:14:49,947 --> 00:14:53,317 ‫این ریچارد فین کیه؟ 179 00:14:53,417 --> 00:14:55,447 ‫چندماه پیش اومد ملاقاتم 180 00:14:55,547 --> 00:14:58,187 ‫داره یه کتاب درمورد اون قتل می‌نویسه 181 00:14:58,827 --> 00:15:00,827 ‫- کتاب؟ ‫- آره 182 00:15:02,387 --> 00:15:04,727 ‫ببین آیزاک. ‫فکر نمی‌کنم که 183 00:15:04,827 --> 00:15:07,167 ‫لازم باشه خودم رو درگیر این قضایا بکنم 184 00:15:07,267 --> 00:15:10,137 ‫همین حالاش هم درگیری روی! ‫همش گردن توئه. 185 00:15:10,237 --> 00:15:13,167 ‫وقتی اون اعتراف‌نامه‌ی کوفتی رو ‫امضا کردم اونجا بودی! 186 00:15:14,607 --> 00:15:15,977 ‫درستش کن! 187 00:15:16,077 --> 00:15:18,237 ‫به‌خاطر کاری که تو هجده سالگی ‫کردم تقاصم رو دادم 188 00:15:18,677 --> 00:15:21,577 ‫این گه‌کاری رو درست کن ‫وگرنه می‌میرم! 189 00:15:25,076 --> 00:15:27,276 « نون رو 4 دقیقه بذار اینجا » « این رو بکش پایین تا بپزه » « تنظیمات توستر » 190 00:15:27,276 --> 00:15:29,762 « آب گرم » 191 00:15:37,006 --> 00:15:38,106 ‫« 10 میلی‌گرم ممانتین - 15 میلی‌گرم میرتازاپین » ‫« 10 میلی‌گرم آتورواستاتین - 16 میلی‌گرم کاندسارتان » 192 00:15:48,067 --> 00:15:51,237 ‫داروها می‌تونن ‫به بازسازی سیناپس‌ها کمک کنن 193 00:15:51,337 --> 00:15:53,407 ‫اما باید ذهن‌تون رو فعال نگه دارین... 194 00:15:53,507 --> 00:15:57,517 ‫کتاب، پازل، هرچیزی که ‫ذهن‌تون رو تحریک کنه 195 00:16:09,327 --> 00:16:11,757 ‫کار تو بود! ‫کار تو بود! قبول کن! 196 00:16:11,857 --> 00:16:13,697 ‫کار تو بود! ‫تو این کار رو کردی! 197 00:16:13,797 --> 00:16:15,897 ‫خب از ریچارد فین بپرس 198 00:16:17,896 --> 00:16:20,296 « ریچارد فین » 199 00:16:41,196 --> 00:16:42,696 « نام: ریچارد فین » « آدرس: خیابان ویندال 6461، واترفورد » 200 00:16:44,921 --> 00:16:46,376 « بازرس جی. رمیس » 201 00:16:46,396 --> 00:16:49,996 « امضای افسر جی. رمیس » 202 00:16:54,680 --> 00:17:00,478 « جیمی رمیس » 203 00:17:16,097 --> 00:17:17,527 ‫هی! 204 00:17:22,237 --> 00:17:23,367 ‫روی؟ 205 00:17:24,197 --> 00:17:25,597 ‫بله 206 00:17:26,437 --> 00:17:28,777 ‫تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 207 00:17:30,807 --> 00:17:32,677 ‫همین اطراف بودم 208 00:17:32,777 --> 00:17:34,347 ‫بیا تو 209 00:17:37,777 --> 00:17:38,947 ‫سلام 210 00:17:41,687 --> 00:17:43,617 بیا تو، بیا تو 211 00:17:44,387 --> 00:17:45,757 ‫بیا تو، ‫بیا تو. 212 00:17:47,557 --> 00:17:51,027 ‫راستش آخرین باری که صورتت رو دیدم رو یادم نمیاد 213 00:17:52,997 --> 00:17:54,027 ‫بیا روی 214 00:17:55,567 --> 00:17:57,997 ‫می‌دونی کِی بود؟ 215 00:17:58,437 --> 00:18:00,037 ‫حتماً ده سال پیش بود که 216 00:18:00,137 --> 00:18:03,477 ‫که اون حروم‌زاده‌ها نِشانت رو گرفتن 217 00:18:04,207 --> 00:18:05,577 آره به گمونم 218 00:18:10,077 --> 00:18:13,747 ‫گوش کن، امیدوارم که دیگه ‫به اون اتفاقا فکر نکنی 219 00:18:14,287 --> 00:18:17,257 ‫آخه اون روزا همه‌مون سر کار ‫مست می‌کردیم 220 00:18:17,357 --> 00:18:18,757 ‫توی اون تصادف 221 00:18:18,857 --> 00:18:20,987 ‫ممکن بود هرکدوم‌مون پشت فرمون باشیم 222 00:18:22,657 --> 00:18:24,097 ‫به سلامتی 223 00:18:24,197 --> 00:18:25,557 ‫به سلامتی 224 00:18:30,037 --> 00:18:32,597 ‫چه‌خبر؟ ‫دیگه مشروب نمی‌خوری؟ 225 00:18:32,697 --> 00:18:34,867 ‫آره خب... 226 00:18:34,967 --> 00:18:38,337 ...دکترم گفته با داروهام تداخل داره، پس 227 00:18:38,437 --> 00:18:40,007 ‫مریض شدی روی؟ 228 00:18:40,677 --> 00:18:43,477 ‫نه، من... ‫یه درمان آزمایشی دارم انجام میدم 229 00:18:43,577 --> 00:18:45,477 ‫آلزایمر گرفتم 230 00:18:45,577 --> 00:18:50,217 ‫یه چیزایی گذاشتن تو سرم ‫و به کله‌ی کوفتیم موج وارد می‌کنن 231 00:18:50,317 --> 00:18:51,987 ‫باید حافظه رو تحریک کنه 232 00:18:52,087 --> 00:18:53,657 ‫یا خدا روی 233 00:18:53,757 --> 00:18:56,527 ‫اگه جلوی در اسمم رو صدا نمی‌زدی 234 00:18:56,627 --> 00:18:58,497 ‫نمی‌شناختمت 235 00:18:59,127 --> 00:19:00,667 ‫یعنی تو... 236 00:19:01,397 --> 00:19:03,967 ‫هیچی از سر کارمون یادت نمیاد؟ 237 00:19:04,467 --> 00:19:06,207 ‫- نه ‫- پشمام 238 00:19:06,307 --> 00:19:07,937 ‫نه، پرونده‌های قدیمی رو می‌خونم 239 00:19:08,037 --> 00:19:10,977 ‫و انگار همش یه چیزای جدیده 240 00:19:11,407 --> 00:19:13,077 نه فقط موقع کار کردن 241 00:19:13,077 --> 00:19:15,407 کل زندگیم عین یه سیاه‌چاله شده 242 00:19:15,947 --> 00:19:17,117 ‫پشمام پسر 243 00:19:22,047 --> 00:19:23,417 ‫کت رو یادت میاد؟ 244 00:19:24,857 --> 00:19:26,127 ‫زنم 245 00:19:31,227 --> 00:19:32,997 ‫خلاصه که... 246 00:19:34,267 --> 00:19:35,797 پارسال فوت شد 247 00:19:36,197 --> 00:19:37,267 ‫به‌خاطر سرطان 248 00:19:37,267 --> 00:19:38,767 ‫- تسلیت میگم ‫- ممنون 249 00:19:38,867 --> 00:19:40,667 ‫سرطان کوفتی 250 00:19:42,337 --> 00:19:44,137 صندوقِ سلامت اداره 251 00:19:44,777 --> 00:19:47,047 ‫هزینه‌های بیمارستان رو نمی‌داد 252 00:19:47,477 --> 00:19:48,947 ‫باید خودم حلش می‌کردم 253 00:19:49,677 --> 00:19:51,947 ‫واسه این چیزا نیومدی اینجا 254 00:19:53,287 --> 00:19:54,787 ‫واسه چی اومدی روی؟ 255 00:19:55,617 --> 00:20:00,287 ‫خب... تو کسی به اسم ‫آیزاک ساموئل رو یادت میاد؟ 256 00:20:00,387 --> 00:20:02,557 ‫به‌خاطر قتل زندانه 257 00:20:02,657 --> 00:20:04,857 ‫همون که تو دانشگاه واترفورد 258 00:20:04,957 --> 00:20:06,197 ‫یه استاده کشته شد؟ 259 00:20:06,297 --> 00:20:08,067 ‫نکنه با اون زنه 260 00:20:08,167 --> 00:20:09,867 ‫از اون گروه حمایتیه حرف زدی؟ 261 00:20:11,167 --> 00:20:12,537 ‫من بهش زنگ نزدم 262 00:20:12,637 --> 00:20:15,207 ‫خب من جوابش رو دادم 263 00:20:15,307 --> 00:20:20,447 ‫گفتش آیزاک می‌خواسته باهام حرف بزنه... 264 00:20:21,747 --> 00:20:23,847 ‫با آیزاک ساموئل حرف زدی؟ 265 00:20:23,947 --> 00:20:27,317 ‫آره. ‫رفتم زندان ایالتی 266 00:20:27,417 --> 00:20:29,517 ‫با هم حرف زدیم... 267 00:20:31,517 --> 00:20:32,827 گفتش این کار رو نکرده 268 00:20:32,927 --> 00:20:36,327 ‫بیخیال روی. ‫همه‌ی محکوم‌های به اعدام همین رو میگن 269 00:20:36,427 --> 00:20:37,697 ‫آره، می‌دونم. ‫می‌دونم 270 00:20:37,797 --> 00:20:42,937 ‫اما راستش جیمی، ‫حرفاش... قانع‌کننده‌ بود 271 00:20:43,037 --> 00:20:47,167 ‫اسم یکی دیگه رو گفت ‫که اومده به دیدنش 272 00:20:51,877 --> 00:20:53,107 ‫فین 273 00:20:53,207 --> 00:20:54,707 ‫ریچارد فین 274 00:20:55,277 --> 00:20:58,047 ‫این اسم تو رو یاد چیزی نمی‌ندازه؟ 275 00:21:00,047 --> 00:21:03,057 ‫مال خیلی وقت پیش میشه. ‫یادم نمیاد... 276 00:21:03,157 --> 00:21:05,057 ‫خب من پرونده‌ش رو خودندم 277 00:21:05,617 --> 00:21:07,887 ‫وقتی داشتیم اون خونه رو می‌گشتیم 278 00:21:08,997 --> 00:21:12,197 ‫اثرانگشت‌های فین همه‌جا بودن 279 00:21:12,297 --> 00:21:13,497 ‫تو کل خونه 280 00:21:13,927 --> 00:21:14,927 ‫خب؟ 281 00:21:15,797 --> 00:21:17,867 ‫اونا اونجا بودن. ‫که چی؟ 282 00:21:17,967 --> 00:21:19,967 ‫ریچارد فین گفته بود ‫که شب قتل 283 00:21:20,067 --> 00:21:21,137 ‫تو اون خونه نبوده 284 00:21:21,237 --> 00:21:23,107 ‫توی اظهارنامه‌اش گفته، خب؟ 285 00:21:23,207 --> 00:21:24,777 ‫اما ما هیچوقت پیگیریش نکردیم 286 00:21:24,877 --> 00:21:27,047 ‫هیچوقت پیگیری نکردیم اون موقع کجا بوده 287 00:21:27,147 --> 00:21:29,577 ‫و به‌نظرم این یکم عجیبه 288 00:21:29,677 --> 00:21:31,517 ‫عجیب نیست؟ 289 00:21:33,247 --> 00:21:34,787 ‫منظورت چیه؟ 290 00:21:35,317 --> 00:21:36,417 ‫نمی‌دونم 291 00:21:36,517 --> 00:21:38,117 ‫گفتم شاید با همدیگه 292 00:21:38,217 --> 00:21:39,587 ‫بریم و باهاش حرف بزنیم 293 00:21:39,687 --> 00:21:41,927 ‫ببینیم چه دفاعی از خودش داره 294 00:21:43,197 --> 00:21:45,157 ‫- واسه چی؟ ‫- نمی‌دونم 295 00:21:45,257 --> 00:21:46,427 ‫فقط حسم بهم میگه 296 00:21:46,527 --> 00:21:48,197 ‫این روزا فقط همین حس‌ها واسم مونده 297 00:21:48,297 --> 00:21:51,597 ‫بعدش هم، دکترم گفته که ‫باید ذهنم رو فعال نگه دارم، 298 00:21:51,697 --> 00:21:53,707 ‫پس دیگه چی می‌خوام؟ 299 00:21:55,907 --> 00:21:57,137 ‫حتماً روی 300 00:21:58,277 --> 00:21:59,877 ‫بررسیش می‌کنم 301 00:21:59,977 --> 00:22:02,147 ‫هنوز یه چندتا رفیق سر کار دارم 302 00:22:05,277 --> 00:22:06,677 ‫خیلی‌خب 303 00:22:08,617 --> 00:22:10,117 ‫باهات تماس می‌گیرم روی 304 00:23:35,607 --> 00:23:37,677 ‫- آره ‫- رفیقت رو پیدا کردم 305 00:23:37,777 --> 00:23:39,847 ‫ریچارد فین رو میگم 306 00:23:42,007 --> 00:23:45,047 ‫صاحب‌خونه وقتی در رو واسه مامور گاز باز کرده بود جسدس رو پیدا کرد 307 00:23:45,147 --> 00:23:46,887 ‫چطوری مُرده؟ 308 00:23:49,887 --> 00:23:52,117 ‫اوردوز کرده. ‫با فنتانیل. 309 00:23:56,357 --> 00:23:58,027 فقط جای یه سوراخ سوزن رو دستشه 310 00:23:58,597 --> 00:23:59,897 ‫چی؟ 311 00:23:59,997 --> 00:24:01,527 ‫معتاد نبوده 312 00:24:01,627 --> 00:24:02,937 ‫جا سوزن رو دستش نیست 313 00:24:03,037 --> 00:24:05,667 ‫خب تازه‌کار بوده. ‫نمی‌دونسته داشته چی‌کار می‌کرده 314 00:24:17,277 --> 00:24:20,047 ‫- حالت خوبه روی؟ ‫- اونجا بود 315 00:24:20,817 --> 00:24:21,987 ‫تو صحنه‌ی جرم 316 00:24:22,087 --> 00:24:24,417 ‫- آره. یه بار گفتی ‫- نه 317 00:24:24,517 --> 00:24:25,857 ‫نه، ‫اثرانگشت‌هاش رو نمیگم 318 00:24:25,957 --> 00:24:29,557 ‫صبح روز بعد که رفتیم اونجا، ‫اون هم بود 319 00:24:29,657 --> 00:24:30,957 ...یعنی الان یادت اومد 320 00:24:31,057 --> 00:24:32,567 ‫که سرِ صحنه‌ی جرم دیدیش؟ 321 00:24:33,497 --> 00:24:37,137 ‫اثرانگشت‌های طرف همه‌جای خونه بوده. ‫همه‌جاش 322 00:24:37,237 --> 00:24:39,867 ‫صبح روز بعد هم به صحنه‌ی جرم اومد 323 00:24:40,437 --> 00:24:41,707 ‫باهاش حرف زدیم 324 00:24:41,807 --> 00:24:44,207 ‫وقتی ازش پرسیدیم که ‫ موقع قتل کجا بوده 325 00:24:44,307 --> 00:24:45,807 ‫گفته تنها خونه بوده 326 00:24:45,907 --> 00:24:46,977 ‫ما هم پیگیری نکردیم 327 00:24:47,077 --> 00:24:48,477 ‫با دوستاش حرف نزدیم 328 00:24:48,577 --> 00:24:49,847 ‫با همسایه‌هاش حرف نزدیم 329 00:24:49,947 --> 00:24:53,017 ‫اثرانگشت‌های آیزاک ساموئل ‫تو کل خونه بود 330 00:24:53,117 --> 00:24:56,617 ‫انگیزه‌ش رو داشته ‫و اعتراف هم کرده 331 00:24:56,717 --> 00:24:58,357 ‫با عقل جور در نمیاد 332 00:24:58,457 --> 00:25:02,027 ‫خب حالا دیگه مهم نیست. ‫مُرد‌ه‌ها که حرف نمی‌زنن 333 00:25:02,597 --> 00:25:03,597 ‫شاید 334 00:25:04,497 --> 00:25:06,227 ‫اما گه‌کاری‌های پشت‌سرشون رو هم پاک نمی‌کنن 335 00:25:07,167 --> 00:25:10,537 ‫از خاک آمده‌ایم و به خاک باز می‌گردیم 336 00:25:10,637 --> 00:25:12,097 ‫زیرا سرنوشت ما این‌چنین است 337 00:25:12,767 --> 00:25:15,407 ‫خدایا، ‫ای رمق تمام شادی‌های‌مان، 338 00:25:15,507 --> 00:25:17,207 ‫دلیل خوشی‌های‌مان، 339 00:25:17,307 --> 00:25:21,007 ‫شکوه تاریک‌ترین شب‌های‌مان 340 00:25:23,447 --> 00:25:25,047 ‫خانم فین؟ 341 00:25:25,677 --> 00:25:27,147 ‫اسم من روی فریمنه 342 00:25:27,247 --> 00:25:28,287 ‫من... 343 00:25:28,647 --> 00:25:30,187 ‫متوجهم که اصلاً زمان خوبی نیست 344 00:25:30,287 --> 00:25:32,417 ‫اما می‌تونم یه چندتا سوال 345 00:25:32,517 --> 00:25:34,027 ‫درمورد شوهرتون بپرسم؟ 346 00:25:34,127 --> 00:25:37,197 ‫من شوهرشون ادی هستم 347 00:25:37,897 --> 00:25:39,267 ‫اوه، شرمنده ادی 348 00:25:39,367 --> 00:25:42,737 اون یکی خانم فین این دور و برن؟ 349 00:25:42,837 --> 00:25:44,197 ‫نه 350 00:25:44,297 --> 00:25:46,637 ‫اون و ریچارد ‫ خیلی رابطه‌ی خوبی با هم نداشتن 351 00:25:46,737 --> 00:25:48,607 ‫کمکی از دستم برمیاد؟ 352 00:25:48,707 --> 00:25:50,907 ‫اون برادرم بود 353 00:25:51,607 --> 00:25:53,007 ‫دارم یه پرونده‌ای رو بررسی می‌کنم 354 00:25:53,007 --> 00:25:55,577 ‫که کمی به برادرتون مربوط می‌شده 355 00:25:55,977 --> 00:25:58,217 ‫به تازگی یه زندانیِ محکوم ‫ به مرگ رو ملاقات کرده 356 00:25:58,317 --> 00:26:01,887 و اشاره کرده که در واقع داشته در مورد اون موضوع کتابی می‌نوشته 357 00:26:01,987 --> 00:26:03,717 ‫می‌خواستم بدونم شما اطلاعی داشتین؟ 358 00:26:03,817 --> 00:26:05,517 ‫من با عمه جود میرم خونه 359 00:26:05,617 --> 00:26:06,657 ‫- باشه ‫- طوری نیست؟ 360 00:26:06,657 --> 00:26:08,487 ‫- نه ‫- باشه 361 00:26:12,427 --> 00:26:14,967 ‫بریم اونجا وایسیم 362 00:26:20,137 --> 00:26:20,967 ‫بفرمایین 363 00:26:20,967 --> 00:26:23,137 ‫تو خونه‌ش پیدا کردم 364 00:26:23,637 --> 00:26:25,077 ‫اسمش رو گذاشته «کتاب آینه‌ها» 365 00:26:25,177 --> 00:26:27,307 ‫از اسمش اصلاً سر در نمیارم 366 00:26:27,407 --> 00:26:28,777 ‫کتاب آینه‌ها... 367 00:26:29,447 --> 00:26:32,747 ‫آیزاک ساموئل، ‫همون زندانی محکوم به مرگ، 368 00:26:32,847 --> 00:26:34,987 ‫گفته بود که درمورد قتل ویدر نامیه 369 00:26:35,087 --> 00:26:36,857 ‫آره خب، ‫اگه ریچارد اینجا بود 370 00:26:36,957 --> 00:26:39,527 ‫احتمالاً می‌گفت که یه شرح‌حال جنایی ‫یا همچین چیزیه 371 00:26:39,627 --> 00:26:41,527 ‫خوندینش؟ 372 00:26:41,627 --> 00:26:42,797 ‫تا جایی که تونستم تحمل کنم 373 00:26:42,897 --> 00:26:46,227 ‫نظر من رو بخواین، ‫یه مشت اراجیف خودستایانه بود 374 00:26:46,327 --> 00:26:48,267 ‫درمورد دختری که تو دانشگاه ‫عاشقش بوده 375 00:26:48,867 --> 00:26:50,797 ‫شماها خیلی نزدیک نبودین؟ 376 00:26:50,897 --> 00:26:52,707 ببین، نمی‌خوام از مُرده بدگویی کنم 377 00:26:52,807 --> 00:26:54,067 ‫اما ریچارد از اوناش نبود 378 00:26:54,167 --> 00:26:56,407 ‫که آدم دلش بخواد بهش نزدیک شه 379 00:26:57,637 --> 00:26:59,377 ‫چندوقت بود که مصرف می‌کرد؟ 380 00:26:59,477 --> 00:27:00,507 ‫مواد؟ 381 00:27:00,607 --> 00:27:02,147 ‫نه، نه 382 00:27:02,247 --> 00:27:03,947 به نظرم اصلاً آدمی نبود که سمتِ مواد بره 383 00:27:04,047 --> 00:27:07,047 ‫اصلاً بهش نمی‌خورد، ‫البته میگم که 384 00:27:07,147 --> 00:27:09,657 ‫ریچارد اصلاً کارهاش با خودش جور در نمی‌اومد 385 00:27:10,257 --> 00:27:12,357 ‫آخه هیچوقت آدم نرمالی نبود 386 00:27:12,457 --> 00:27:13,627 ‫حتی موقع بچگی 387 00:27:14,057 --> 00:27:16,857 ‫اما پارسال و چندسال گذشته 388 00:27:16,957 --> 00:27:18,827 ‫انگار یه چیزی درست نبود 389 00:27:18,927 --> 00:27:20,027 ‫چی عوض شده بود؟ 390 00:27:20,127 --> 00:27:22,027 ‫نمی‌دونم، ‫اون... 391 00:27:23,397 --> 00:27:25,237 ‫خیلی پریشون و خیالاتی شده بود 392 00:27:26,167 --> 00:27:28,437 همونطور که توی اون کتاب به نظر میاد 393 00:27:29,137 --> 00:27:30,207 ‫گوش کنین، ‫اگه جای شما بودم 394 00:27:30,307 --> 00:27:32,207 ‫خیلی وقتم رو واسش تلف نمی‌کردم 395 00:27:34,147 --> 00:27:35,777 ‫خیلی‌خب. ‫میشه این رو نگه دارم؟ 396 00:27:35,877 --> 00:27:37,477 ‫هرطور راحتین 397 00:28:04,377 --> 00:28:06,247 ‫«خاطره چیز بی‌ثباتیه 398 00:28:06,347 --> 00:28:08,907 چیزهایی که به یاد میاریم و چیزهایی که یادمون نمیاد 399 00:28:09,517 --> 00:28:11,815 ،لحظاتِ نادری که تا ابد در ذهنمون حک میشن 400 00:28:11,839 --> 00:28:12,893 « ریچارد فین » 401 00:28:12,917 --> 00:28:15,587 اتفاقات پیش‌پا افتاده‌ای ‫که فراموش می‌کنیم 402 00:28:17,057 --> 00:28:21,457 رنج‌هایی چنان دردناک که در گوشه‌های عمیق و پنهان ذهنمون دفن میشن 403 00:28:21,557 --> 00:28:24,127 فراموش میشن تا زمان دوباره اونا رو به یادمون بیاره 404 00:28:26,327 --> 00:28:30,167 ‫خاطره هرچند خوب، ‫ بد یا غیرقابل‌توجه باشه، 405 00:28:30,267 --> 00:28:32,467 ‫هیچوقت یک‌جا برنمی‌گرده 406 00:28:33,007 --> 00:28:34,737 ‫همیشه به تیکه‌هایی تقسیم میشه 407 00:28:34,837 --> 00:28:38,577 ‫عین تیکه‌های یه پازل ‫که برای کامل‌ کردنش باید منتظر بمونی» 408 00:28:41,247 --> 00:28:44,717 ‫«وقتی یه تیکه دیگه از پازل رو برمی‌داری... 409 00:28:44,817 --> 00:28:46,417 ‫ممکنه هرچیزی باشه 410 00:28:48,417 --> 00:28:51,927 ‫می‌تونه ماه‌ها، سال‌ها ‫یا حتی یک دهه باشه 411 00:28:52,017 --> 00:28:53,527 ‫ریچارد فین 412 00:28:53,627 --> 00:28:56,557 ‫«مثل مورد قتل جوزف ویدر 413 00:29:00,067 --> 00:29:02,937 ‫ده سال گذشت ‫و هیچوقت نفهمیدمش» 414 00:29:07,407 --> 00:29:10,477 ‫«یا اونطور که الان می‌دونم ‫اشتباه متوجهش شدم» 415 00:29:10,577 --> 00:29:13,047 ‫نه 416 00:29:16,217 --> 00:29:18,377 ‫«همش هم به‌خاطر اون دختر 417 00:29:20,017 --> 00:29:21,747 ‫لورا بینز 418 00:29:23,457 --> 00:29:25,487 ‫از اون آدم‌های نادری بود 419 00:29:25,587 --> 00:29:28,057 ‫که درمورد همه‌چیز می‌دونست» 420 00:29:28,157 --> 00:29:31,127 ‫هیشکی به اندازه راخمانینف ‫نتونسته از کنترپوان کروماتیک استفاده کنه 421 00:29:31,127 --> 00:29:32,297 ‫«فارغ‌التحصیل هردو رشته‌ی 422 00:29:32,397 --> 00:29:34,127 ‫تاریخ هنر و علوم اعصاب بود» 423 00:29:34,227 --> 00:29:37,297 ‫...بین سطوح پایین‌تر کورتیزول ‫و زمینه‌شون... 424 00:29:37,397 --> 00:29:38,967 ‫«و کارشناسی ارشد ریاضیات داشت» 425 00:29:39,067 --> 00:29:41,637 ‫قشنگیِ چیزی که اودلیشکو نشون داد 426 00:29:41,737 --> 00:29:42,907 ‫توزیعی بود که... 427 00:29:43,007 --> 00:29:44,077 ‫«به ۵ زبان مسلط بود» 428 00:29:51,247 --> 00:29:54,017 ‫«می‌دونست که دقیقاً چه آدمیه 429 00:29:55,957 --> 00:29:58,117 ‫کاش من هم می‌دونستم» 430 00:30:07,067 --> 00:30:08,697 مشروب پانچت چطوره؟ 431 00:30:10,437 --> 00:30:12,667 ،جوری که یواشکی دور و برم می‌پلکیدی 432 00:30:12,767 --> 00:30:14,707 ‫منتظر لحظه‌ی مناسب بودی ‫تا باهام حرف بزنی 433 00:30:14,807 --> 00:30:18,777 فکر کردم حداقل جمله‌ای بهتر از مشروب پانچت» چطوره پیدا کنی؟» 434 00:30:19,237 --> 00:30:20,807 ‫کجا یواشکی می‌پلکیدم؟ 435 00:30:20,907 --> 00:30:23,017 ‫نه فقط بپلکی، ‫دزدکی هم نگاه می‌کردی 436 00:30:23,117 --> 00:30:24,547 ‫پس شد یواشکی پلکیدن، ‫دزدکی نگاه کردن 437 00:30:24,547 --> 00:30:26,817 ‫یه جوری میگی انگار قاتل سریالی‌‌ـم 438 00:30:26,917 --> 00:30:28,887 ‫خب اگه باشی ‫می‌تونم تشخیص بدم 439 00:30:32,257 --> 00:30:34,427 ‫- من ریچاردم ‫- می‌دونم 440 00:30:35,627 --> 00:30:36,727 ‫رو سینه‌‌ـت نوشته 441 00:30:37,527 --> 00:30:38,827 ‫درسته 442 00:30:39,327 --> 00:30:41,027 ‫اما تو اومدی اینجا 443 00:30:41,127 --> 00:30:43,197 بی‌نام و پر از رمز و راز. نامردیه 444 00:30:43,297 --> 00:30:44,667 ‫«مگه این اسم چی داره؟ 445 00:30:44,767 --> 00:30:47,067 ‫رُز با هر اسمی خوش‌بوئه» 446 00:30:47,167 --> 00:30:48,207 ‫عالی شد 447 00:30:48,207 --> 00:30:49,807 ‫می‌بینم که عشق شکسپیر هم هستی 448 00:30:51,207 --> 00:30:52,747 ‫خب، موضوع پایان‌نامه‌‌ت چیه؟ 449 00:30:52,847 --> 00:30:54,407 ‫- اوم... ‫- نه! نگو 450 00:30:54,507 --> 00:30:56,077 ‫- بذار خودم حدس بدم. خب... ‫- باشه 451 00:30:56,177 --> 00:30:58,917 ‫احتمالاً یه موضوع جنجالی باشه 452 00:30:59,017 --> 00:31:00,117 ‫- احتمالاً ‫- آره 453 00:31:00,217 --> 00:31:03,217 ‫خب، ‫«تداخل بازی جنس مخالف 454 00:31:03,317 --> 00:31:04,887 ‫توی نمایشنامه‌ی «رؤیای شب نیمه تابستان» 455 00:31:04,887 --> 00:31:05,957 ‫بوم 456 00:31:05,957 --> 00:31:06,987 ‫نزدیک بود 457 00:31:07,087 --> 00:31:08,427 ‫«بازتثبیت حافظه 458 00:31:08,527 --> 00:31:10,657 ‫از طریق راه‌حل‌های درمانی تسریع‌یافته» 459 00:31:10,757 --> 00:31:13,427 ‫اوه. جزو کارهای کمتر شناخته‌شده‌ی بارده 460 00:31:17,167 --> 00:31:18,267 ‫اوم... 461 00:31:18,367 --> 00:31:20,907 ‫من لورام. ‫از دانشکده‌ی روانشناسی 462 00:31:21,907 --> 00:31:25,507 ‫پس میای تو مهمونیِ ‫ بقیه‌ی دانشکده‌ها پلاس میشی؟ 463 00:31:25,607 --> 00:31:27,377 ‫نه، نه. ‫با یکی از دوستام اومدم 464 00:31:27,477 --> 00:31:29,877 ‫در واقع یکی از همکارام. استاد ویدر 465 00:31:31,447 --> 00:31:33,517 من توی یه تحقیقی بهش کمک می‌کنم 466 00:31:33,617 --> 00:31:35,435 ایشون هم استاد راهنمای پایان‌نامه‌امه 467 00:31:35,459 --> 00:31:36,217 ‫درسته 468 00:31:36,217 --> 00:31:37,387 ‫برای همین موضوع بازسازی حافظه 469 00:31:37,487 --> 00:31:39,387 ‫از طریق مصالحه‌ی تسریع‌یافته؟ 470 00:31:39,487 --> 00:31:41,557 ‫«بازتثبیت حافظه از طریق...» 471 00:31:41,657 --> 00:31:42,727 ‫آره 472 00:31:42,827 --> 00:31:44,957 ‫نه شرمنده. ‫دارم اذیتت می‌کنم 473 00:31:45,057 --> 00:31:46,597 ‫یکم تلفظش سخته 474 00:31:50,167 --> 00:31:51,637 ‫انگار به همه‌ی آرزوهات رسیدی... 475 00:31:52,937 --> 00:31:54,367 ‫اوه 476 00:31:54,467 --> 00:31:56,677 ‫مال مادربزرگم بوده 477 00:31:56,777 --> 00:31:58,177 ‫یه جایی خوندم 478 00:31:58,277 --> 00:32:00,577 ‫وقتی یه زن با جواهراتش بازی می‌کنه 479 00:32:00,677 --> 00:32:02,247 ‫یعنی داره باهات لاس می‌زنه 480 00:32:02,347 --> 00:32:04,717 ‫جداً؟ ‫همم 481 00:32:05,177 --> 00:32:07,647 ‫بهتره هرچی که می‌خونی رو باو نکنی 482 00:32:08,917 --> 00:32:10,017 ‫خیلی‌خب 483 00:32:32,747 --> 00:32:33,747 ‫خفم کن! 484 00:32:34,577 --> 00:32:35,577 ‫چی؟ 485 00:32:35,677 --> 00:32:36,947 ‫بکن! 486 00:32:38,747 --> 00:32:39,887 ‫محکم‌تر! 487 00:33:06,477 --> 00:33:08,377 ‫«از اون لحظه به بعد، 488 00:33:08,477 --> 00:33:10,217 ‫انگار هیچ‌چیزی نمی‌تونست جدامون کنه» 489 00:33:12,717 --> 00:33:14,947 ‫«تا چندماه بعدش، 490 00:33:15,047 --> 00:33:16,757 ‫کلی کار با هم کردیم 491 00:33:19,417 --> 00:33:22,727 ‫احساسی بهم می‌داد ‫که انگار بهترین روزهای زندگیمه» 492 00:33:27,097 --> 00:33:29,867 ‫خب... ‫نظرت چیه؟ 493 00:33:32,167 --> 00:33:33,367 ‫نظرم چیه؟ 494 00:33:33,467 --> 00:33:36,537 ‫به‌نظر من تو یه نابغه‌ای ریچارد 495 00:33:36,637 --> 00:33:38,807 ‫منظورم اینه که بقیه ‫باید کارت رو بخونن 496 00:33:38,907 --> 00:33:41,707 ‫باید بفرستیش به... ‫مجله‌ی هارپر یا آتلاتنیک، 497 00:33:41,807 --> 00:33:43,977 واسه همه تخیلی‌خون‌ها 498 00:33:44,077 --> 00:33:45,847 ‫«انگار داشتم واسه اولین بار 499 00:33:45,947 --> 00:33:48,287 ‫از چشمای اون به دنیا نگاه می‌کردم» 500 00:33:48,647 --> 00:33:50,887 ‫- خیلی بااستعدادی ‫- ممنون 501 00:33:52,227 --> 00:33:54,327 ‫یه لحظه. ‫ببخشید 502 00:33:59,397 --> 00:34:00,597 ‫سلام مامان 503 00:34:00,697 --> 00:34:02,837 ‫«اما همه‌چیز هم گل و بلبل نبود» 504 00:34:03,667 --> 00:34:04,737 ‫خب 505 00:34:04,737 --> 00:34:06,137 ‫«چندماه بعد از آشنایی‌مون، 506 00:34:06,237 --> 00:34:07,967 ‫پدرم بر اثر سکته‌ی قلبی فوت کرد 507 00:34:08,067 --> 00:34:10,937 ‫مادرم نمی‌تونست هزینه‌ی خوابگاه ‫و شهریه‌م رو بده 508 00:34:11,937 --> 00:34:13,747 ‫لورا می‌خواست کمک کنه 509 00:34:13,847 --> 00:34:17,717 ‫و اون‌موقع بود که ‫ با استاد جوزف ویدر آشنا شدم 510 00:34:21,447 --> 00:34:23,787 ‫لورا. ‫خوش اومدین! 511 00:34:23,887 --> 00:34:25,117 ‫شرمنده دیر شد 512 00:34:25,217 --> 00:34:27,257 ‫- اشکال نداره ‫- سلام 513 00:34:27,357 --> 00:34:28,357 ‫سلام! 514 00:34:30,657 --> 00:34:33,027 ‫عوضش با یکی از دوست‌هامون ‫ تو واشینگتن حرف زدم 515 00:34:35,897 --> 00:34:37,137 ‫شما باید ریچارد باشین 516 00:34:37,237 --> 00:34:38,697 ‫لورا خیلی تعریف‌تون رو کرده 517 00:34:39,367 --> 00:34:40,507 ‫مطمئنم همش دروغ بوده 518 00:34:40,607 --> 00:34:42,367 ‫اغراق و حرفای نصفه‌ونیمه درست 519 00:34:42,467 --> 00:34:44,037 ‫می‌تونم باهاشون کنار بیام 520 00:34:44,137 --> 00:34:45,707 ‫نظرتون چیه دور هم یه مارتینی بخوریم؟ 521 00:34:45,807 --> 00:34:47,447 ‫- حتماً ‫- آره 522 00:34:51,117 --> 00:34:54,587 ‫خب ریچارد، ‫لورا گفته می‌خوای رمان‌نویس بشی 523 00:34:54,687 --> 00:34:56,887 ‫درواقع شرح‌حال‌های ادبی می‌نویسم 524 00:34:56,987 --> 00:34:58,457 ‫جدی؟ 525 00:34:59,157 --> 00:35:00,157 ‫آشنایی ندارم 526 00:35:00,257 --> 00:35:01,487 ‫خب... 527 00:35:01,587 --> 00:35:03,127 ‫شرح‌حال‌های سنتی شامل همون داستان زندگی یه فرده 528 00:35:03,127 --> 00:35:05,627 ‫و موضوعش کاری با مفاهیم حقیقت 529 00:35:05,727 --> 00:35:08,427 ‫تخیل، خاطره و سبک نوشتار نداره 530 00:35:08,527 --> 00:35:10,897 ‫یعنی شرح‌حال ادبی عنصر تخیلی هم داره؟ 531 00:35:10,997 --> 00:35:13,137 ‫نه، نه، ‫نمیشه گفت تخیلی 532 00:35:13,237 --> 00:35:14,907 ‫- نه ‫- شرمنده 533 00:35:16,037 --> 00:35:17,407 ‫اینطوریه که نویسنده 534 00:35:17,507 --> 00:35:18,947 ‫حقیقت داستان رو 535 00:35:19,047 --> 00:35:20,277 ‫جوری که خودش باور داره میگه 536 00:35:20,377 --> 00:35:22,217 ‫طوری که خودشون باور دارن 537 00:35:22,317 --> 00:35:24,447 ‫خود ادراکی و تجربه‌ی شخصی 538 00:35:24,547 --> 00:35:26,017 ‫توش نقش دارن 539 00:35:26,117 --> 00:35:27,417 ‫خیلی‌خب 540 00:35:32,057 --> 00:35:33,127 ‫باز هم شراب بیارم؟ 541 00:35:33,127 --> 00:35:34,627 ‫- لطفاً ‫- بله! 542 00:35:38,527 --> 00:35:40,897 ‫راستش... 543 00:35:40,997 --> 00:35:42,427 ‫ده سال که بگذره... 544 00:35:42,527 --> 00:35:43,897 ‫به این شام که فکر می‌کنیم 545 00:35:43,997 --> 00:35:45,267 ‫تنها چیزی که یادمون میاد 546 00:35:45,367 --> 00:35:47,067 ‫این شاتو لوویل بارتونه 547 00:35:47,167 --> 00:35:49,367 ‫بعید می‌دونم 548 00:35:49,467 --> 00:35:52,077 ‫ذهن همیشه خاطرات رو جایگزین می‌کنه 549 00:35:52,177 --> 00:35:53,807 ‫این توی ذات ساختارشه 550 00:35:54,407 --> 00:35:56,477 ‫خصوصاً وقتایی که مست می‌کنیم 551 00:36:03,957 --> 00:36:04,957 ‫اون کارت رو بکن 552 00:36:05,057 --> 00:36:06,987 ‫- همم؟ ‫- یالا دیگه! 553 00:36:07,666 --> 00:36:09,125 ‫مگه تردستیه؟ 554 00:36:09,149 --> 00:36:11,057 ‫منظورش چیه؟ 555 00:36:11,157 --> 00:36:13,497 ‫واسه این که نشون بدیم ‫رو چی داریم تحقیق می‌کنیم هم خوبه 556 00:36:15,897 --> 00:36:18,697 ‫باشه پس. یه خاطره انتخاب کن 557 00:36:18,797 --> 00:36:20,507 ‫از دوران بچگیت. ‫هرچی 558 00:36:20,607 --> 00:36:23,137 ‫اشیاء، لحظات، آدم‌ها 559 00:36:23,237 --> 00:36:25,677 ‫هرچیزی که راحت یادت بیاد 560 00:36:26,207 --> 00:36:27,777 ‫اوم... 561 00:36:28,747 --> 00:36:31,077 ‫خیلی‌خب 562 00:36:31,617 --> 00:36:35,247 ‫یادمه یه قالیچه‌ی سبزرنگ داشتیم 563 00:36:35,347 --> 00:36:37,087 ‫و... 564 00:36:37,187 --> 00:36:39,387 ‫...چهارتا ماهی قرمز داشتیم 565 00:36:39,487 --> 00:36:41,327 ‫که اسم اعضای گروه «کیس» رو ‫ روشون گذاشته بودیم 566 00:36:42,357 --> 00:36:43,657 ‫خاطره‌ی خوبیه 567 00:36:43,757 --> 00:36:47,197 ‫خاطره‌ای که دلت می‌خواد ‫می‌تونستی فراموشش کنی چی؟ 568 00:36:48,367 --> 00:36:49,497 ‫اوم... 569 00:36:49,597 --> 00:36:51,437 ‫تاحالا پدرمادرت کتکت زدن؟ 570 00:36:55,137 --> 00:36:56,277 ‫نه 571 00:36:56,377 --> 00:36:57,577 ‫تاحالا شده تو یه فروشگاه 572 00:36:57,677 --> 00:37:01,107 ‫یا یه سوپرمارکت بزرگ گم بشی 573 00:37:02,207 --> 00:37:05,717 ‫حالا که بهش فکر می‌کنم، ‫یه بار بود 574 00:37:05,817 --> 00:37:08,817 ‫که رفتیم اسباب‌بازی فروشی... 575 00:37:09,787 --> 00:37:12,517 ‫و نمی‌تونستم مامانم رو پیدا کنم 576 00:37:12,617 --> 00:37:14,227 ‫ترسیده بودی؟ 577 00:37:15,857 --> 00:37:17,457 ‫آخه از وقتی اون اتفاق افتاده 578 00:37:17,557 --> 00:37:19,167 ‫بهش فکر نکرده بودم ولی... 579 00:37:19,897 --> 00:37:20,697 ‫آره 580 00:37:20,697 --> 00:37:22,267 ‫همه‌جا رو دنبالش گشتم 581 00:37:22,367 --> 00:37:24,467 ‫آخرش پیداش کردی؟ 582 00:37:26,037 --> 00:37:28,707 ‫اوم... ‫بیرون داشت سیگار می‌کشید 583 00:37:31,407 --> 00:37:33,777 ‫مسخرس... 584 00:37:34,447 --> 00:37:36,847 ‫اصلاً یادم رفته بود 585 00:37:40,047 --> 00:37:43,257 ‫موضوع اصلی تحقیقات‌مون... 586 00:37:44,187 --> 00:37:45,827 ‫یعنی تحقیقات جو... 587 00:37:45,927 --> 00:37:49,527 این فرضیه‌ست که بیشتر آدم‌ها ،آسیبِ روانی تجربه می‌کنن 588 00:37:49,627 --> 00:37:53,927 اما ذهن به اون خاطرات اجازه نمیده که خودشون رو نشون بدن 589 00:37:54,027 --> 00:37:55,897 ‫آسیبی که اون روز بهت وارد شد 590 00:37:55,997 --> 00:37:58,137 ‫این بود که مادرت ترکت کرده 591 00:37:58,237 --> 00:38:00,207 ‫تو بچه بودی. ‫آسیب‌پذیر بودی 592 00:38:00,307 --> 00:38:04,207 ‫و هضم این موضوع که مادرت ‫می‌تونه واقعاً بهت آسیب بزنه 593 00:38:04,307 --> 00:38:06,347 ‫خیلی ناراحت‌کنند‌ه بوده 594 00:38:06,447 --> 00:38:09,377 ‫برای همین از حافظه‌ت حذفش کردی 595 00:38:09,477 --> 00:38:11,917 ‫اما اثرات اون آسیب 596 00:38:12,017 --> 00:38:13,917 ‫از ناخودآگاهت پاک نشده 597 00:38:14,017 --> 00:38:17,157 ‫و تبدیل شده به بخشی از تار و پود هویتت 598 00:38:19,927 --> 00:38:20,857 ‫وای. ‫خیلی‌خب 599 00:38:20,857 --> 00:38:22,157 ‫به این میگن... 600 00:38:22,257 --> 00:38:23,627 ‫درمان به همراه شام 601 00:38:23,727 --> 00:38:25,527 ‫به‌سلامتی 602 00:38:33,207 --> 00:38:34,267 ‫ریچارد 603 00:38:34,767 --> 00:38:36,007 ‫باهام میای؟ 604 00:38:36,107 --> 00:38:39,007 ‫می‌خوام یه چیزی رو نشونت بدم 605 00:38:39,777 --> 00:38:41,577 ‫حتماً 606 00:38:55,127 --> 00:38:59,027 ‫چقدر کتاب اینجا هست 607 00:38:59,127 --> 00:39:02,697 ‫می‌تونم هفته‌ای ۵۰۰ دلار بدم ‫تا مرتب‌شون کنی 608 00:39:03,097 --> 00:39:05,397 ‫تا به‌طور الکترونیکی طبقه‌بندی‌شون کنی 609 00:39:05,497 --> 00:39:07,767 ‫از وقتی که می‌تونی ‫تا وقتی که کارت تموم میشه 610 00:39:07,867 --> 00:39:10,637 ‫که البته به گمونم ‫حالا حالاها تموم‌بشو نیست 611 00:39:11,137 --> 00:39:15,247 ‫راستش... ‫نمی‌دونم چی بگم... 612 00:39:15,347 --> 00:39:17,917 ‫لورا بهم گفته که ‫چه اتفاقی برای پدرت افتاده 613 00:39:18,017 --> 00:39:20,047 ‫و تو چه وضعیتی هستی 614 00:39:22,047 --> 00:39:24,887 پس شاید بهتره قبول کنی 615 00:39:26,527 --> 00:39:28,087 ‫ممنونم 616 00:39:31,057 --> 00:39:33,727 ‫«کار کردن برای ویدر ‫مثل یه رویا بود 617 00:39:35,967 --> 00:39:37,897 ‫جهان‌های جدیدی به روم باز شد 618 00:39:38,997 --> 00:39:42,067 یه مجموعه‌ی برگزیده از آثارِ بهترین متفکرانِ جهان 619 00:39:42,130 --> 00:39:43,130 « هنر » 620 00:39:44,891 --> 00:39:45,891 « فلسفه » 621 00:39:46,284 --> 00:39:47,484 « مذهب » 622 00:39:48,407 --> 00:39:50,347 ‫هر دو تا کتابی که دسته‌بندی می‌کردم 623 00:39:52,017 --> 00:39:54,217 ‫یهو می‌دیدم که دارم ‫یه کتاب دیگه می‌خونم 624 00:39:57,487 --> 00:40:01,027 ‫در آخر ولی به‌خاطر اون همه زمانی ‫که تو خونه‌ی ویلدر گذروندم 625 00:40:01,127 --> 00:40:03,857 ‫یه چیزی رو کشف کردم ‫که انتظارش رو نداشتم» 626 00:40:07,467 --> 00:40:09,737 ‫- باز هم کتاب؟ ‫- آره 627 00:40:09,837 --> 00:40:11,597 ‫استاد گفته اهداشون کنم 628 00:40:11,697 --> 00:40:13,707 ‫اما یه سری کتاب‌هاش خیلی خفنن 629 00:40:17,437 --> 00:40:19,747 ‫این چوب‌های بیسبال دیگه چی‌ان؟ 630 00:40:20,477 --> 00:40:21,547 ‫مال باباشن 631 00:40:21,547 --> 00:40:23,147 ‫به گمونم خودش جمع کرده 632 00:40:24,577 --> 00:40:26,147 ‫امضا هم شدن 633 00:40:26,247 --> 00:40:28,987 ‫ویلی مک‌کاوی. ‫ال کالین 634 00:40:29,087 --> 00:40:30,357 ‫تد ویلیامز 635 00:40:30,717 --> 00:40:32,687 ‫می‌خوای این رو تموم کنی؟ ‫من کار دارم 636 00:40:33,457 --> 00:40:34,457 ‫آره. ‫حتماً 637 00:40:34,557 --> 00:40:36,197 ‫ممنون 638 00:40:51,577 --> 00:40:52,777 ‫«خنده» 639 00:40:52,877 --> 00:40:54,207 ‫«عاشقانه دست همدیگه رو گرفتن» 640 00:40:56,277 --> 00:40:58,047 ‫«یه چیزی مشخص شده بود» 641 00:41:03,857 --> 00:41:05,217 ‫سلام، منم 642 00:41:05,317 --> 00:41:07,548 شرمنده، ولی باید شام امشب رو کنسل کنم 643 00:41:07,572 --> 00:41:08,927 ‫تو دفتر کلی کار سرم ریخته ‫و به جو کمک می‌کنم 644 00:41:08,927 --> 00:41:11,097 ‫اما هروقت رسیدم خونه ‫هم رو می‌بینیم 645 00:41:12,720 --> 00:41:17,067 ‫«لورا بینز فقط همکار تحقیقاتی جوزف ویدر نبود» 646 00:41:35,287 --> 00:41:37,287 ‫مثلاً الان باید مشغول کار باشم 647 00:41:39,587 --> 00:41:41,687 ‫مگه فردا مهلت تحویل مقاله‌ت نیست؟ 648 00:41:41,787 --> 00:41:43,357 آره 649 00:41:43,457 --> 00:41:46,427 باید کلی شرح حال بیمار رونویسی کنم 650 00:41:51,467 --> 00:41:52,497 ‫بس کن! 651 00:41:54,967 --> 00:41:57,677 ‫وای خدا. ‫دوست داری؟ 652 00:41:57,777 --> 00:41:59,207 ‫می‌دونی که دوست دارم 653 00:41:59,307 --> 00:42:01,507 ‫می‌دونی که دارم 654 00:42:06,087 --> 00:42:08,317 ‫«با وجود زمان زیادی که با هم بودیم 655 00:42:08,417 --> 00:42:10,517 ‫اصلاً لورا بینز رو نمی‌شناختم» 656 00:42:23,467 --> 00:42:25,497 ‫«و وقتی اون پیش‌نویسِ مقاله رو پیدا کردم 657 00:42:26,733 --> 00:42:29,695 {\an8}« اثر آینه‌ای نوشته دکتر جوزف ویدر » « و لورا بینز » 658 00:42:27,207 --> 00:42:29,437 ‫فهمیدم که تنها نیستم» 659 00:42:29,537 --> 00:42:31,037 ‫گرسنته؟ 660 00:42:31,137 --> 00:42:34,447 ‫سلام. نمی‌دونستم خونه‌ای 661 00:42:35,277 --> 00:42:38,377 ‫- چی دستته؟ ‫- نمی‌دونم 662 00:42:38,477 --> 00:42:39,787 ‫وقتی پیداش کردم... 663 00:42:39,887 --> 00:42:41,757 ‫رفته بود پشت چندتا کتاب 664 00:42:41,847 --> 00:42:43,787 ‫آهان 665 00:42:43,887 --> 00:42:46,857 ‫لورا واقعاً مشتاقه 666 00:42:49,557 --> 00:42:52,497 ‫بدو تا ناهار سرد نشده 667 00:43:03,507 --> 00:43:05,807 ‫از آشپزی خوشت میاد ریچارد؟ 668 00:43:06,947 --> 00:43:08,177 ‫راستش اصلاً بلد نیستم 669 00:43:08,277 --> 00:43:10,747 ‫خب بهتره یاد بگیری 670 00:43:10,847 --> 00:43:13,847 ‫شاید استعداد داشته باشی ‫شاید هم نداشته باشی 671 00:43:14,817 --> 00:43:16,217 ‫آزمایشه دیگه 672 00:43:16,317 --> 00:43:17,757 ‫اوهوم 673 00:43:17,857 --> 00:43:20,557 ‫لورا از مردایی خوشش میاد ‫که آشپزی بلد باشن 674 00:43:22,857 --> 00:43:25,227 ‫اوضاع بین‌تون چطوره؟ 675 00:43:26,927 --> 00:43:28,297 ‫فقط دوستیم 676 00:43:28,397 --> 00:43:29,837 ‫دست بردار 677 00:43:30,337 --> 00:43:32,737 ‫از اول حس کردم که ‫رابطه‌ی بین‌تون جدی‌تر باشه 678 00:43:32,837 --> 00:43:34,437 ‫خودش بهتون گفته؟ 679 00:43:34,537 --> 00:43:36,737 ‫برای فهمیدن چیزی ‫لازم نیست لورا بهم بگه 680 00:43:36,837 --> 00:43:38,207 ‫می‌تونم جریانات رو حس کنم 681 00:43:38,307 --> 00:43:40,377 ‫چندوقتی شده که می‌شناسمش 682 00:43:41,177 --> 00:43:43,317 ‫آره خب، ‫هیچوقت فکر و خیالی به سرم نزده... 683 00:43:43,417 --> 00:43:46,487 ‫اما ریچارد، اون تو رو بهم معرفی کرد ‫تا بهم کمک کنی 684 00:43:46,587 --> 00:43:48,387 ‫نه این که اوضاع رو پیچیده کنی 685 00:43:48,487 --> 00:43:51,257 ‫من هم برای همین کار اینجام، ‫تا کمک کنم 686 00:43:51,357 --> 00:43:52,687 ‫خیلی‌خب 687 00:43:53,127 --> 00:43:55,057 ‫برای همین هم به‌نظرم... 688 00:43:55,797 --> 00:43:59,257 ‫البته فقط نظر منه‌ها... 689 00:44:00,297 --> 00:44:04,237 ‫اما به‌نظرم بهتره دیگه هم رو نبینین 690 00:44:05,237 --> 00:44:06,537 ‫چی؟ 691 00:44:08,007 --> 00:44:09,737 ‫هیشکی خوشش نمیاد 692 00:44:09,837 --> 00:44:12,037 ‫که اوضاع خیلی پیچیده شه 693 00:44:15,177 --> 00:44:18,617 ‫باید واسه کتاب جدیدم برم بیرون‌شهر ‫و تو چندتا جلسه شرکت کنم 694 00:44:19,147 --> 00:44:21,347 ‫پس امیدوارم وقتی که برگشتم 695 00:44:21,447 --> 00:44:24,517 ببینم با هم توافق‌‌هاش رو کرده باشین 696 00:44:26,727 --> 00:44:28,227 ‫نوش جان 697 00:44:31,197 --> 00:44:32,827 ‫«از یه خط قرمزهایی رد شده بود 698 00:44:32,927 --> 00:44:35,227 ‫اما من با کسی توافق نکردم 699 00:44:36,667 --> 00:44:37,967 ‫لورا یه طرفه «‫این کار رو کرده بود 700 00:44:37,967 --> 00:44:40,037 ‫عزیزم؟ 701 00:44:40,807 --> 00:44:42,137 ‫خونه‌ای؟ 702 00:44:43,737 --> 00:44:45,007 ‫هی... 703 00:44:46,107 --> 00:44:48,477 ‫از بامبو هاوس واست خوراکی خریدم 704 00:44:49,307 --> 00:44:51,577 ‫از همون کوفته‌هایی که دوست داری 705 00:44:54,917 --> 00:44:56,287 ‫عزیزم؟ 706 00:44:59,987 --> 00:45:01,427 ‫«اون رفته بود 707 00:45:02,157 --> 00:45:05,597 ‫روز بعدش هم، ‫اون اتفاق افتاد» 708 00:45:08,567 --> 00:45:11,497 ‫جسد استاد جوزف ویدر پیدا شده بود 709 00:45:11,907 --> 00:45:13,667 ‫که به قصد کشت کتک خورده‌ بود 710 00:45:14,107 --> 00:45:16,977 ‫یه مُفنگی به قتلش ‫اعتراف کرده بود 711 00:45:25,177 --> 00:45:27,517 جامعه‌ی دانشگاهی واترفورد» با این فاجعه کنار اومد 712 00:45:27,617 --> 00:45:31,117 و منم یه رمان‌نویسِ بی‌نام و نشون شدم 713 00:45:31,887 --> 00:45:33,727 ‫که به دور از چشم بقیه ‫ دست و پا می‌زد» 714 00:45:39,667 --> 00:45:41,097 و لورا بینز؟» 715 00:45:41,317 --> 00:45:43,252 بعدها فهمیدم که یک هفته قبل از قتل 716 00:45:43,352 --> 00:45:44,720 به دیدن سوزان ایوری رفته 717 00:45:44,820 --> 00:45:47,057 که رابط ویدر توی وزارتِ دفاع بود 718 00:45:47,156 --> 00:45:49,059 و روی کارِ ویور ادعای مالکیت کرده 719 00:45:49,158 --> 00:45:50,693 نه، روالش به این شکل نیست 720 00:45:50,793 --> 00:45:52,394 دولتِ آمریکا سفارش این تحقیق رو داده 721 00:45:52,494 --> 00:45:53,897 حق امتیاز برای استاد ویدره 722 00:45:53,997 --> 00:45:55,531 !ولی من نوشتمش 723 00:45:56,665 --> 00:45:57,934 ،ببینید، خانم بینز 724 00:45:58,034 --> 00:46:01,025 ،نمی‌دونم چه توافقی با دکتر ویدر کردید 725 00:46:01,049 --> 00:46:04,306 ولی توصیه می‌کنم با مقامات دانشگاه یا مستقیم با خودش مطرحش کنید 726 00:46:04,330 --> 00:46:05,825 اوه، بیخیال! این کارِ منه 727 00:46:06,241 --> 00:46:08,110 !و اون فقط اسمش رو روش گذاشته 728 00:46:08,210 --> 00:46:10,112 متأسفم - فقط همین رو می‌تونید بگید؟ - 729 00:46:10,212 --> 00:46:11,380 !این کُس‌شعره 730 00:46:11,480 --> 00:46:14,283 !نمی‌تونه همین‌جوری از زیرش در بره 731 00:46:15,150 --> 00:46:17,887 اون بعد از قتل ناپدید شد» 732 00:46:18,721 --> 00:46:21,992 «انگار آب شده بود رفته بود زیر زمین 733 00:46:23,592 --> 00:46:25,828 «تا روزی که دوباره دیدمش» 734 00:46:26,462 --> 00:46:29,298 «تا دوباره دیدمش» 735 00:46:33,836 --> 00:46:35,671 تا این که دوباره کجا دیدیش؟ 736 00:46:37,139 --> 00:46:38,507 !ای حروم‌زاده 737 00:46:40,705 --> 00:46:47,005 « لورا بینز » 738 00:46:54,256 --> 00:46:56,659 می‌دونی چیه؟ - اون احتمالاً مُرده - 739 00:46:56,759 --> 00:46:59,863 شماره تأمین اجتماعیش هنوز فعاله 740 00:46:59,963 --> 00:47:03,332 ،هیچ آدرس و حضوری در فضای مجازی نداره 741 00:47:03,432 --> 00:47:05,001 هیچ دفترِ کاری نداره، هیچی 742 00:47:05,101 --> 00:47:06,936 فقط یه عکسِ قدیمی از دبیرستان ازش هست 743 00:47:07,037 --> 00:47:08,905 که چی؟ اون آدمِ توداریه 744 00:47:09,005 --> 00:47:10,806 ،وین دِورو هم همینطوره 745 00:47:10,907 --> 00:47:12,274 سرایدارِ ویدر 746 00:47:12,374 --> 00:47:14,576 هیچ شماره تلفن و سابقه کاری ازش نیست 747 00:47:14,677 --> 00:47:17,413 ،یه جستجوی معکوس آدرس انجام دادم .هیچی نیست 748 00:47:17,513 --> 00:47:21,885 انگار هرکسی که اون موقع توی زندگیِ ویدر بوده حالا مثل شبح ناپدید شده 749 00:47:22,618 --> 00:47:23,552 می‌دونی چیه؟ 750 00:47:24,054 --> 00:47:27,023 باعث میشی احساس کنم منم می‌خوام شبح باشم 751 00:47:27,523 --> 00:47:31,293 تنها کسی که تونستم ردش رو بزنم همسرِ سابق فینـه 752 00:47:31,393 --> 00:47:33,395 میرم باهاش حرف می‌زنم 753 00:47:34,229 --> 00:47:36,066 و اون مثلاً قراره چه کوفتی بهت بگه؟ 754 00:47:36,166 --> 00:47:37,466 نمی‌دونم 755 00:47:37,901 --> 00:47:39,268 شاید یه چیزی بدونه 756 00:47:39,635 --> 00:47:41,938 می‌دونی؟ شاید فین از یه چیزی بو برده بوده 757 00:47:42,038 --> 00:47:44,606 تو کلی یه چیزی و شاید و اما و اگر میاری 758 00:47:44,707 --> 00:47:48,044 ببین مرد، اگه آیزاک ساموئل بی‌گناهه 759 00:47:48,144 --> 00:47:50,512 ،و ما آدمِ اشتباهی رو زندانی کردیم 760 00:47:50,612 --> 00:47:51,680 بیخیال 761 00:47:51,780 --> 00:47:53,749 یه شانسی داریم که درستش کنیم 762 00:47:53,850 --> 00:47:56,819 !یارو اعتراف کرده - می‌دونم اعتراف کرده، خب؟ - 763 00:47:56,920 --> 00:47:59,822 .اقرار می‌کنه اون شب توی خونه بوده .این رو میگه 764 00:47:59,923 --> 00:48:03,292 ولی اینم میگه که قبل از این که ،بتونه کاری بکنه 765 00:48:03,392 --> 00:48:05,895 یه نفر دیگه اومده توی خونه 766 00:48:05,995 --> 00:48:07,197 کی؟ 767 00:48:07,296 --> 00:48:08,865 کی اومده تو، روی؟ 768 00:48:10,733 --> 00:48:11,935 نمی‌دونم 769 00:48:12,035 --> 00:48:13,268 ،خب، اگه تو نمی‌دونی 770 00:48:13,368 --> 00:48:15,738 پس منم نمی‌دونم لعنتی 771 00:48:19,175 --> 00:48:20,910 میرم بشاشم 772 00:48:29,384 --> 00:48:31,054 !و یکی دیگه میندازه 773 00:48:31,154 --> 00:48:32,721 !این بچه فوق‌العاده‌ست 774 00:48:52,075 --> 00:48:53,475 !هی 775 00:48:54,978 --> 00:48:55,979 چه غلطی می‌کنی، مرد؟ 776 00:48:57,679 --> 00:48:59,015 شرمنده 777 00:49:03,519 --> 00:49:09,291 توهمات اغلب عوارض جانبی عادی عمل هستن 778 00:49:09,391 --> 00:49:11,995 ولی من فقط تصاویری از اون دیدم 779 00:49:12,095 --> 00:49:15,265 ،آره، خب این یادآوری رو نشون میده 780 00:49:15,364 --> 00:49:17,332 حتی اگه واقعاً اون نبوده باشه 781 00:49:17,432 --> 00:49:20,170 تکه‌های خاطره‌ای که گزارش کردی هم همینطورن 782 00:49:20,736 --> 00:49:25,141 یعنی مسیرهای عصبیت دارن دوباره فعال میشن 783 00:49:25,774 --> 00:49:28,178 پس من کاملاً دیوونه نشدم؟ 784 00:49:28,278 --> 00:49:30,146 به هیچ وجه 785 00:49:30,246 --> 00:49:32,916 تو در واقع موردی هستی که بهش می‌گیم نتیجه‌ی خوب 786 00:49:33,415 --> 00:49:34,951 درمان داره جواب میده 787 00:49:39,810 --> 00:49:42,505 « تو روی فریمن هستی » 788 00:49:42,813 --> 00:49:45,950 « لباس‌ها - کت‌شلوارها » « شلوارها - کت‌ها » « کفش‌ها » 789 00:49:52,701 --> 00:49:56,805 !بذارش زمین 790 00:50:19,428 --> 00:50:20,762 خانم فین؟ 791 00:50:20,864 --> 00:50:22,165 ...شرمنده که مزاحم شدم. من 792 00:50:22,265 --> 00:50:23,699 تو همون پلیسه‌ای 793 00:50:24,566 --> 00:50:27,303 روی فریمن، آره. زنگ زده بودم 794 00:50:27,402 --> 00:50:29,038 ...بله، البته من در واقع 795 00:50:29,138 --> 00:50:30,806 بازنشسته شدم 796 00:50:30,907 --> 00:50:33,343 و بنابراین دیگه عضو نیروی پلیس نیستم 797 00:50:33,442 --> 00:50:36,112 خوبه. هیچوقت از پلیس‌ها خوشم نمی‌اومده 798 00:50:44,954 --> 00:50:46,356 با عقل جور در نمیاد 799 00:50:46,455 --> 00:50:48,423 ...ریچارد چیزهای زیادی بود 800 00:50:48,523 --> 00:50:50,826 ،کج‌خیال، متوهّم 801 00:50:51,361 --> 00:50:53,495 یه آدم‌گریزِ واقعی 802 00:50:54,230 --> 00:50:55,965 ولی معتاد نبود 803 00:50:56,732 --> 00:51:01,403 پس فکر می‌کنید احتمالاً مرگش حادثه بوده؟ 804 00:51:01,503 --> 00:51:05,607 مطمئنم اون زنیکه‌ی هرزه الیزابت وست‌لیک یه دخالتی توش داشته 805 00:51:10,313 --> 00:51:12,514 شرمنده. نمی‌دونم اون کیه 806 00:51:12,614 --> 00:51:15,550 آره. منم تا همین اواخر نمی‌دونستم 807 00:51:16,618 --> 00:51:18,154 جنده‌ی روانی 808 00:51:20,123 --> 00:51:24,493 چند هفته قبل از این که ریچارد بره بیرون چند بار به شدت باهم جر و بحث کردن 809 00:51:26,396 --> 00:51:29,498 الیزابت... وست‌لیک؟ 810 00:51:29,598 --> 00:51:31,968 آره - آره. باشه - 811 00:51:33,468 --> 00:51:35,305 ریچارد دوباره شروع کرد به مشروب خوردن 812 00:51:36,072 --> 00:51:40,809 و یه شب با عصبانیت و داد و بیداد پشت تلفن اومد خونه 813 00:51:40,910 --> 00:51:42,178 نه، نه، نه 814 00:51:42,278 --> 00:51:43,947 نه، نه، نه 815 00:51:44,047 --> 00:51:46,515 نه، نه، تو به من گوش کن، خب؟ 816 00:51:46,615 --> 00:51:47,850 !به من دروغ نگو لعنتی 817 00:51:47,951 --> 00:51:49,651 حتماً فکر می‌کرد من خوابم 818 00:51:49,751 --> 00:51:52,688 خیلی خب، می‌دونم چیکار کردی. آره 819 00:51:52,788 --> 00:51:55,091 و نمی‌تونی از زیرش قسر در بری 820 00:51:56,491 --> 00:51:59,494 اصلاً ازش نپرسیدی سرِ چی جر و بحث می‌کردن؟ 821 00:52:00,829 --> 00:52:04,968 سعی می‌کردم وقتی ریچارد اونجوری بود باهاش حرف نزنم 822 00:52:05,969 --> 00:52:07,003 صحیح 823 00:52:10,974 --> 00:52:13,809 پس منتظر موندم تا خوابید 824 00:52:18,281 --> 00:52:20,216 ،روز بعد، به اون شماره زنگ زدم 825 00:52:20,316 --> 00:52:22,118 و رفت روی پیام‌گیر صوتیِ اون زنه 826 00:52:22,986 --> 00:52:24,519 دیگه چی در مورد اون زنه می‌دونی؟ 827 00:52:24,619 --> 00:52:27,123 می‌دونی کارش چیه؟ می‌دونی چطور ارتباط برقرار می‌کنن؟ 828 00:52:27,223 --> 00:52:29,125 نه - هیچی؟ - 829 00:52:29,658 --> 00:52:31,327 تو الان بهش گفتی جنده‌ی روانی 830 00:52:31,427 --> 00:52:35,597 ببین، من فقط می‌دونم هیچوقت نشنیده بودم با هیچکس اونجوری حرف بزنه 831 00:52:36,565 --> 00:52:38,101 حتی با من 832 00:52:39,168 --> 00:52:40,169 ...اگه از من بپرسی 833 00:52:41,636 --> 00:52:43,139 اون زنیکه کشتتش 834 00:52:53,254 --> 00:52:55,181 « الیزابت وست‌لیک » 835 00:53:17,361 --> 00:53:19,288 « لورا بینز - پرونده 2008 » 836 00:53:25,327 --> 00:53:27,813 « دکتر الیزابت وست‌لیک » 837 00:53:45,234 --> 00:53:46,903 خانم وست‌لیک 838 00:53:47,669 --> 00:53:50,273 اوه. آقای فریمن 839 00:53:54,477 --> 00:53:55,945 ما قبلاً همدیگه رو دیدیم؟ 840 00:53:56,678 --> 00:53:58,981 ببخشید. من یه بیماری دارم 841 00:53:59,549 --> 00:54:00,850 چیزهای زیادی رو فراموش می‌کنم 842 00:54:01,350 --> 00:54:02,919 خب، متأسفم 843 00:54:03,019 --> 00:54:04,786 ما خیلی وقت پیش به طور گذرا همدیگه رو دیدیم 844 00:54:04,887 --> 00:54:07,823 و من ماجرای تصادفتون رو توی روزنامه خوندم 845 00:54:09,691 --> 00:54:11,961 میشه ازتون بپرسم کجا؟ 846 00:54:12,694 --> 00:54:14,530 کجا همدیگه رو دیدیم؟ - ای کاش می‌تونستم حرف بزنم - 847 00:54:14,629 --> 00:54:16,032 ولی باید برم دفترم 848 00:54:16,132 --> 00:54:17,066 اشکالی نداره 849 00:54:17,166 --> 00:54:20,169 راستش می‌خواستم باهاتون در مورد ریچارد فین حرف بزنم 850 00:54:25,575 --> 00:54:27,642 حالا این آدمیه که دوست دارم فراموش کنم 851 00:54:28,077 --> 00:54:28,945 علتش چیه؟ 852 00:54:29,045 --> 00:54:31,848 ،گمونم هیچوقت کسی شما رو نپاییده 853 00:54:32,448 --> 00:54:34,917 باعث نشده احساس کنید همیشه باید مواظب پشت سرتون باشید 854 00:54:35,017 --> 00:54:38,254 ...آره، خب، می‌دونید 855 00:54:39,222 --> 00:54:41,390 ...اون توی ذهنش این ایده رو داشت 856 00:54:41,958 --> 00:54:45,328 که شما یه دخالتی توی قتل جوزف ویدر داشتید 857 00:54:48,331 --> 00:54:49,831 پس شما باهاش حرف زدید؟ 858 00:54:51,234 --> 00:54:52,801 ...نه، باهاش حرف نزدم 859 00:54:53,503 --> 00:54:55,271 سعی کردم ولی اون فوت شد 860 00:54:58,508 --> 00:55:00,476 متوجهم - آره - 861 00:55:00,576 --> 00:55:02,044 ولی یه چیزی به جا گذاشته 862 00:55:02,578 --> 00:55:03,812 یه شرح حال 863 00:55:04,247 --> 00:55:06,215 و می‌خواستم بدونم دوست دارید یه نگاهی بهش بندازید 864 00:55:06,315 --> 00:55:08,050 و بهم بگید نظرتون در موردش چیه 865 00:55:08,151 --> 00:55:11,705 من سخت تلاش کردم اون دوره از زندگی‌ام و مرگِ استاد ویدر رو فراموش کنم 866 00:55:11,729 --> 00:55:13,545 و ترجیح میدم دوباره مرورش نکنم 867 00:55:13,589 --> 00:55:15,824 کاملاً درک می‌کنم. آره 868 00:55:16,392 --> 00:55:18,060 ...ولی می‌دونید 869 00:55:18,594 --> 00:55:22,165 یه مردی هست که به جرم قتل جوزف ویدر محکوم به اعدامه 870 00:55:22,265 --> 00:55:24,267 و تاریخ اعدامش به زودی می‌رسه 871 00:55:26,435 --> 00:55:31,307 پس شاید بتونید فقط یه نگاهی بندازید 872 00:55:34,443 --> 00:55:36,479 اگه وقتِ آزاد داشته باشم 873 00:55:37,046 --> 00:55:39,415 عالیه. ممنون. خیلی ممنون 874 00:55:39,515 --> 00:55:41,250 بسیار خب - بسیار خب - 875 00:55:41,350 --> 00:55:42,451 روز خوبی داشته باشید 876 00:55:43,119 --> 00:55:45,354 مراقب خودت باش، روی 877 00:56:32,825 --> 00:56:35,225 « نتایج جستجوت رسیدن » 878 00:56:35,249 --> 00:56:37,905 « آدرس وین دِورو » 879 00:56:44,276 --> 00:56:49,740 « وین دِورو » 880 00:57:17,713 --> 00:57:19,482 همین‌جاست، مرد 881 00:58:37,960 --> 00:58:39,962 آقای دِورو؟ 882 00:58:49,071 --> 00:58:50,506 آقای دِورو؟ 883 00:59:03,619 --> 00:59:05,020 خیلی وقته ندیدمت 884 00:59:05,121 --> 00:59:06,455 ،یکم طول کشید به جا بیارمت 885 00:59:06,555 --> 00:59:07,990 ولی داستانم همونه که اون موقع بود 886 00:59:08,090 --> 00:59:10,226 ...فقط هیچوقت نتونستم بهتون بگم چون 887 00:59:11,227 --> 00:59:12,632 قبلاً قاتل رو دستگیر کرده بودید 888 00:59:12,661 --> 00:59:15,464 ،خب، اگه از نظرت اشکالی نداره .الان دوست دارم بشنومش 889 00:59:15,564 --> 00:59:17,733 آره؟ علتش چیه؟ 890 00:59:17,833 --> 00:59:19,835 فقط دارم یه چیزهایی رو مرور می‌کنم 891 00:59:20,236 --> 00:59:22,471 مطمئن میشم تمام کارها ،به درستی انجام شدن 892 00:59:22,571 --> 00:59:24,039 می‌دونی؟ 893 00:59:25,674 --> 00:59:27,209 باشه 894 00:59:27,676 --> 00:59:29,178 ...خب 895 00:59:29,779 --> 00:59:31,180 ...استاد ویدر وقتی پیدام کرد 896 00:59:31,280 --> 00:59:33,215 که من خودم رو گُم کرده بودم 897 00:59:33,315 --> 00:59:35,484 اون کمکم کرد دوباره سر پا بشم 898 00:59:35,584 --> 00:59:37,920 یه شغل سرایداری بهم داد 899 00:59:38,020 --> 00:59:41,056 یعنی، کاملاً واضح یادمه، مرد 900 00:59:41,157 --> 00:59:43,058 اون مثل یه سلبریتی بود 901 00:59:43,159 --> 00:59:44,493 همه دوستش داشتن 902 00:59:49,198 --> 00:59:51,200 اون همه جور کاری می‌کرد 903 00:59:51,767 --> 00:59:53,068 ،نمی‌دونم دقیقاً کارش چی بود 904 00:59:53,169 --> 00:59:54,703 ولی همیشه آدم‌هایی به خونه می‌اومدن 905 00:59:54,804 --> 00:59:56,907 خیلی ممنون 906 00:59:57,006 --> 00:59:58,741 آدم‌های مهم 907 00:59:58,841 --> 01:00:02,244 آدم‌هایی از دولت و وزارت دفاع 908 01:00:02,344 --> 01:00:05,281 اون از دانشکده‌اش توی دانشگاه یه کارآزمایی براشون انجام می‌داد 909 01:00:05,381 --> 01:00:06,749 بیمارهایی که آسیب روانی دیدن 910 01:00:06,850 --> 01:00:09,285 دارویی رو که خودش ساخته بود آزمایش می‌کرد 911 01:00:09,752 --> 01:00:11,220 گمونم من یه نامزد عالی بودم 912 01:00:12,856 --> 01:00:14,523 من از اولین نیروهای اعزامی به عراق بودم 913 01:00:14,623 --> 01:00:17,026 قبل از گلوله خوردن سهمم از جنگ رو دیدم 914 01:00:17,126 --> 01:00:19,728 از آسیبِ واقعی که دیدم خبر نداشتم تا این که برگشتم خونه 915 01:00:19,829 --> 01:00:21,630 نمی‌تونستم با خودم کنار بیام 916 01:00:21,730 --> 01:00:25,034 ویدر من رو توی مرکز کهنه‌سربازان پیدا کرد و گفت به شرح تحقیقش می‌خورم 917 01:00:26,268 --> 01:00:27,703 چجور تحقیقی؟ 918 01:00:27,803 --> 01:00:31,507 وین، چی میشه اگه بهت بگم 919 01:00:31,607 --> 01:00:34,276 که از طریق دارو و تلقین 920 01:00:34,376 --> 01:00:38,047 می‌تونی خاطره‌ی آسیب روانی‌ات از عراق رو 921 01:00:38,147 --> 01:00:40,483 با خاطراتِ بهتر جایگزین کنی 922 01:00:40,583 --> 01:00:46,222 یا شاید کلاً خاطره‌ی آسیب روانی رو پاک کنی؟ 923 01:00:49,592 --> 01:00:51,494 میگم اسمم رو بنویس 924 01:00:52,228 --> 01:00:55,331 ،با فعال کردن طرف‌های مخالف مغز 925 01:00:55,899 --> 01:01:01,003 می‌تونیم تجربه‌های احساسی گیر افتاده توی سیستم عصبی‌مون رو رها کنیم 926 01:01:01,103 --> 01:01:05,074 ولی قبل از این که کاری کنیم ،اون خاطره‌ی بد از بین بره 927 01:01:05,708 --> 01:01:08,744 باید به طور کامل باهاش روبرو شیم 928 01:01:09,378 --> 01:01:11,213 نفس بکش 929 01:01:15,417 --> 01:01:18,187 اون گفت برای کنار اومدن ،با اختلال استرس پس از سانحه مؤثره 930 01:01:18,287 --> 01:01:20,756 ولی این فقط بخشی از درمان بود 931 01:01:22,691 --> 01:01:24,393 یه قرص صبح بخور 932 01:01:25,862 --> 01:01:27,730 و یه قرص قبل از خواب 933 01:01:28,330 --> 01:01:31,100 بقیه‌ی درمان با دارویی بود که خودش ساخته بود 934 01:01:31,968 --> 01:01:34,403 گفت می‌تونه خاطراتِ بد رو پاک کنه 935 01:01:35,538 --> 01:01:37,339 ولی تو الان ماجرای عراق رو برام تعریف کردی 936 01:01:37,439 --> 01:01:39,508 این یعنی درمان جواب نداد؟ 937 01:01:40,175 --> 01:01:42,012 برای یه مدت جواب داد 938 01:01:42,111 --> 01:01:44,848 .جزئیات محو شدن .دیگه حمله‌ی پانیک نداشتم 939 01:01:44,948 --> 01:01:46,448 ...ولی اون قرص‌ها، مرد 940 01:01:47,683 --> 01:01:50,686 اونا عوارضِ جانبی خیلی ناجوری داشتن 941 01:01:52,621 --> 01:01:54,490 دیگه خودم رو نمی‌شناختم 942 01:01:54,590 --> 01:01:55,824 هُشیاری‌ام رو از دست می‌دادم 943 01:01:55,926 --> 01:01:58,260 نمی‌دونستم کجام و چطور به اونجا رسیدم 944 01:01:58,360 --> 01:02:01,263 پس مصرفِ دارو رو قطع کردی؟ 945 01:02:01,363 --> 01:02:02,431 اوهوم 946 01:02:03,432 --> 01:02:05,568 آره، برخلافِ میل استاد 947 01:02:06,870 --> 01:02:08,270 ماشینت کجاست؟ 948 01:02:08,370 --> 01:02:10,673 با تاکسی اومدم اینجا 949 01:02:11,740 --> 01:02:13,142 می‌خوای برسونمت؟ 950 01:02:13,242 --> 01:02:15,077 سازمان حمایت از حیوانات دورریزهام رو برای سگ‌ها می‌خره 951 01:02:15,946 --> 01:02:19,114 مطمئنی؟ - آره، مرد. صندلی خالیه - 952 01:02:26,388 --> 01:02:28,557 تو چیزی در مورد لورا بینز می‌دونی؟ 953 01:02:28,657 --> 01:02:32,528 ای بابا. فکر نکنم کسی واقعاً لورا بینز رو می‌شناخت 954 01:02:32,628 --> 01:02:34,096 اون و ویدر رابطه داشتن، آره؟ 955 01:02:34,196 --> 01:02:35,698 این رو نمی‌دونم 956 01:02:35,798 --> 01:02:38,133 ،خودش که می‌گفت دختره فقط دستیارِ آزمایشگاهه .نه چیز دیگه 957 01:02:38,233 --> 01:02:39,835 یعنی، شاید دوست داشت باشه 958 01:02:39,936 --> 01:02:41,604 ،ولی اگه هم رابطه داشتن .من هیچوقت ندیدمش 959 01:02:42,237 --> 01:02:44,373 نه که کس‌های دیگه‌ای ندیده بودم 960 01:02:45,207 --> 01:02:47,142 ،هر از گاهی می‌اومدم خونه 961 01:02:47,242 --> 01:02:48,711 تا یه چیزهایی رو تعمیر کنم 962 01:02:58,354 --> 01:03:00,356 زن‌های زیادی می‌آورد خونه 963 01:03:00,924 --> 01:03:02,725 سوابقشون رو هم نگه می‌داشت 964 01:03:03,792 --> 01:03:05,160 چجور سوابقی؟ 965 01:03:06,241 --> 01:03:10,265 « دایان » یکی از اون دوربین‌های هندی‌کم قدیمی داشت 966 01:03:12,902 --> 01:03:16,338 گمونم دوست داشت شاهکارهای گذشته‌اش رو مرور کنه 967 01:03:17,473 --> 01:03:19,808 لورا بینز هیچوقت سرِ این کارش بهش گیر نمی‌داد؟ 968 01:03:19,909 --> 01:03:22,478 نه، مرد. تنها باری که حرف‌هاشون رو شنیدم 969 01:03:22,578 --> 01:03:25,314 در مورد یه مقاله‌ی تحقیقاتی بود که داشتن می‌نوشتن 970 01:03:25,414 --> 01:03:28,384 ،ولی شبی که کشته شد ،لورا و فین 971 01:03:28,484 --> 01:03:32,187 اومدن خونه و یه جورایی باهم دعوا کردن 972 01:03:32,287 --> 01:03:34,490 ما باید یه گفتگوی منطقی داشته باشیم 973 01:03:34,590 --> 01:03:35,959 بدون این تهمت‌ها 974 01:03:36,059 --> 01:03:38,360 !مثل سگ دروغ میگی - !اون دروغ نمیگه - 975 01:03:38,460 --> 01:03:40,496 الان می‌خوای از اون دفاع کنی - من نیازی به دفاع ندارم - 976 01:03:40,596 --> 01:03:41,764 سرِ چی دعوا می‌کردن؟ 977 01:03:41,865 --> 01:03:44,433 چه می‌دونم، ولی فین بدجوری عصبانی شده بود 978 01:03:44,533 --> 01:03:45,902 !می‌دونید چیه؟ کونِ لق جفتتون 979 01:03:46,002 --> 01:03:47,871 شما لایق همدیگه‌اید - شوخیت گرفته لعنتی؟ - 980 01:03:47,971 --> 01:03:49,638 اون زد بیرون و من رفتم جلوی خونه 981 01:03:49,738 --> 01:03:51,640 که باهاش حرف بزنم و ببینم چی به چیه 982 01:03:51,740 --> 01:03:54,810 ولی اون رفته بود 983 01:03:54,911 --> 01:03:57,013 یا هیچوقت نرفته بوده 984 01:03:59,348 --> 01:04:02,919 فین توی اظهاراتش گفته ،در زمان وقوع قتل 985 01:04:03,019 --> 01:04:04,620 توی خونه تنها بوده 986 01:04:04,720 --> 01:04:07,256 خب، من فقط می‌تونم چیزی رو که دیدم بهت بگم 987 01:04:07,356 --> 01:04:09,893 لورا چی؟ رفتنِ اون رو دیدی؟ 988 01:04:09,993 --> 01:04:11,627 آره، بعداً با تاکسی رفت 989 01:04:13,328 --> 01:04:14,430 خب تو کجا رفتی؟ 990 01:04:14,530 --> 01:04:17,433 پاتوق همیشگی‌ام. میخونه‌ی اولد وارن 991 01:04:18,333 --> 01:04:21,403 ،متصدی بار اونجا، دایان 992 01:04:21,837 --> 01:04:24,473 حتی اونم یکی از دخترهایی بود که استاد باهاشون رابطه داشت 993 01:04:26,742 --> 01:04:27,843 اون مرد خوبی بود 994 01:04:28,277 --> 01:04:30,479 فقط گمراه شده بود 995 01:04:31,547 --> 01:04:33,917 می‌تونه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته 996 01:04:34,017 --> 01:04:35,818 ولی همونطوره که توی انجیل نوشته 997 01:04:37,120 --> 01:04:39,455 «قضاوت نکن تا مبادا خودت نیز قضاوت شوی» 998 01:04:42,992 --> 01:04:44,593 ممنون که رسوندیم 999 01:05:12,688 --> 01:05:14,389 آره. منم 1000 01:05:15,691 --> 01:05:17,093 اون خونه‌ست 1001 01:05:17,580 --> 01:05:20,250 « ساموئل آیزاک اروینگ » « سوابق گذشته: سرقت، حمل مواد » « بر هم زدن آرامش، تخریب اموال » 1002 01:05:21,543 --> 01:05:23,876 « گزارش تحقیقات قتل آیزاک ویدر » 1003 01:05:27,290 --> 01:05:29,292 « اظهاراتِ شاهد » « نام: وین دِورو » 1004 01:05:31,678 --> 01:05:34,625 « اظهاراتِ شاهد » « نام: دایان لینچ » 1005 01:05:36,600 --> 01:05:38,801 « اون شب توی شیفتِ همیشگی‌ام » « توی مِیخونه‌ی اُلد وارن کار می‌کردم» 1006 01:05:38,825 --> 01:05:41,725 «.یادم میاد وین دِورو کمی بعد از 9 شب اومد » « ...چون پرسید » 1007 01:05:53,283 --> 01:05:56,870 « دایان لینچ » 1008 01:06:01,770 --> 01:06:03,605 دایان لینچ 1009 01:06:10,967 --> 01:06:13,265 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1010 01:06:15,745 --> 01:06:17,649 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1011 01:06:22,785 --> 01:06:25,305 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1012 01:06:26,705 --> 01:06:30,278 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1013 01:06:37,265 --> 01:06:39,662 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1014 01:06:39,985 --> 01:06:42,999 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1015 01:06:48,105 --> 01:06:51,174 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1016 01:07:08,804 --> 01:07:12,441 شرح حال خیلی خیلی جالبی بود 1017 01:07:14,776 --> 01:07:16,678 نمی‌خوای دعوتم کنی داخل؟ 1018 01:07:27,522 --> 01:07:28,992 می‌تونم برات یه لیوان آب بیارم؟ 1019 01:07:29,092 --> 01:07:30,726 شاید یکم ویسکی 1020 01:07:31,327 --> 01:07:33,595 من... توی خونه ویسکی ندارم 1021 01:07:33,695 --> 01:07:35,064 دکترها ممنوعش کردن 1022 01:07:35,164 --> 01:07:37,466 حتی آخرین باری رو که مشروب خوردم یادم نمیاد 1023 01:07:37,566 --> 01:07:40,469 گمونم یکی از معدود مزایای بیماریته 1024 01:07:40,569 --> 01:07:42,171 نمی‌تونی دورانِ بد رو به یاد بیاری 1025 01:07:42,671 --> 01:07:44,941 نمی‌تونم دورانِ خوب رو هم به یاد بیارم 1026 01:07:45,041 --> 01:07:46,276 این خیلی بده 1027 01:07:50,213 --> 01:07:51,881 باید سخت باشه 1028 01:07:51,981 --> 01:07:55,351 ،این که هیچ خاطره‌ای از دوستان .خانواده و تجربه‌های گذشته نداری 1029 01:07:55,985 --> 01:07:59,188 هیچ پس‌زمینه‌ای از هویتت و جایگاهت توی دنیا نداری 1030 01:07:59,212 --> 01:08:00,299 « لورا بینز » 1031 01:08:00,323 --> 01:08:02,325 نمی‌تونم تصور کنم چجوریه 1032 01:08:02,424 --> 01:08:08,664 که تا این حد احساس سردرگمی و تنهایی کنی 1033 01:08:09,498 --> 01:08:11,901 خب نظرت در مورد کتاب فین چی بود؟ 1034 01:08:15,338 --> 01:08:16,940 ...کتابش 1035 01:08:17,307 --> 01:08:19,574 یه مشت کُس‌شعر بود 1036 01:08:24,981 --> 01:08:29,252 پس، شما دوتا هیچوقت عاشق و معشوق نبودید؟ 1037 01:08:29,618 --> 01:08:32,155 نه. اون فقط فانتزی کوچولش بود 1038 01:08:33,622 --> 01:08:35,691 آدم‌ها همیشه یه چیزهایی از خودشون در میارن 1039 01:08:35,791 --> 01:08:37,626 برای محافظت از خودشون دروغ میگن 1040 01:08:37,726 --> 01:08:41,364 تاریخ‌سازی می‌کنن تا بیشتر از اونی که هستن به نظر بیان 1041 01:08:41,830 --> 01:08:44,200 چون واقعیت بیش از حد دردناکه 1042 01:08:46,802 --> 01:08:48,938 من با وین دِورو حرف زدم 1043 01:08:49,038 --> 01:08:51,040 انگار خیلی از محتوای کتاب رو تأیید کرد 1044 01:08:51,140 --> 01:08:54,609 .عجب. یه شاهد قابل اطمینان دیگه .ولی منطقیه 1045 01:08:54,710 --> 01:08:56,545 خیلی از کهنه‌سربازهایی که دچار آسیب روانی شدن 1046 01:08:56,645 --> 01:09:00,649 ،به دروغ‌پردازیِ واقعیت‌گریزانه .بازی‌های ویدیویی و پورن رو میارن 1047 01:09:00,749 --> 01:09:04,486 خب، اون مطالعه‌ی تحقیقاتی که ویدر روش کار می‌کرد هم از خودش در آورده؟ 1048 01:09:04,586 --> 01:09:06,688 نه. وین توی اون مطالعه شرکت داشت 1049 01:09:06,788 --> 01:09:08,523 ،ولی اگه درست یادم بیاد 1050 01:09:08,623 --> 01:09:12,128 اون پاسخ مطلوبی به پروتکل نداد 1051 01:09:12,728 --> 01:09:14,696 از کاری که دارو باهاش می‌کرد متنفر بود 1052 01:09:14,796 --> 01:09:17,799 اون مستعد حملاتِ خشم و پرخاشگری بود 1053 01:09:17,900 --> 01:09:19,701 انگار چیزهای زیادی در موردش می‌دونی 1054 01:09:19,801 --> 01:09:23,439 خب، من شرح حال بیمارهای ویدر رو .رونویسی می‌کردم. همه‌شون رو 1055 01:09:23,873 --> 01:09:26,876 گاهی یه چیزهایی یاد می‌گیری که ترجیح می‌دادی یاد نگیری 1056 01:09:27,542 --> 01:09:28,911 اون گفت که ویدر قصد داشت 1057 01:09:29,012 --> 01:09:30,779 ...یافته‌هاش رو چاپ کنه، پس 1058 01:09:30,880 --> 01:09:32,849 .روالش همینه دیگه ...سال‌ها کار می‌کنی 1059 01:09:32,949 --> 01:09:34,450 و بعدش یافته‌هات رو چاپ می‌کنی 1060 01:09:34,549 --> 01:09:37,619 ولی اون قبل از تکمیل شدنش مُرد 1061 01:09:40,423 --> 01:09:43,525 احساس می‌کنی اون اعتباری رو که لایقش بودی بهت می‌داد؟ 1062 01:09:44,293 --> 01:09:46,963 قبل از این که بتونیم سرِ اونم به توافق برسیم مُرد 1063 01:09:50,699 --> 01:09:54,803 دارویی که می‌تونه به مردم کمک کنه ضربه‌های روحی گذشته رو فراموش کنن 1064 01:09:56,538 --> 01:09:59,876 به نظر میاد یه نفر می‌تونست پولِ زیادی ازش در بیاره 1065 01:10:00,609 --> 01:10:03,212 حالا فکر می‌کنی یکی اون رو به خاطر پول کشته 1066 01:10:04,480 --> 01:10:06,482 ،شما شاید حافظه نداشته باشی، آقای فریمن 1067 01:10:06,581 --> 01:10:09,285 ولی قوّه‌ی تخیل خیلی قدرتمندی داری 1068 01:10:11,787 --> 01:10:15,590 مردم به دلایل خیلی متفاوتی آدم می‌کشن 1069 01:10:18,327 --> 01:10:20,629 ،من با سوزان ایوری تماس گرفتم 1070 01:10:20,729 --> 01:10:22,298 رابط ویدر توی وزارت دفاع 1071 01:10:22,398 --> 01:10:23,933 می‌دونم سوزان ایوری کیه 1072 01:10:24,033 --> 01:10:26,235 اون دهه‌ها با ویدر همکاری داشت 1073 01:10:26,335 --> 01:10:27,636 پس اینم می‌دونی 1074 01:10:27,736 --> 01:10:30,705 که اون ریاستِ دانشکده‌اش توی واترفورد رو به عهده گرفته 1075 01:10:34,143 --> 01:10:40,183 می‌دونی، این گفتگو با ویسکی خیلی بهتر می‌شد 1076 01:10:44,686 --> 01:10:46,755 تو قبلاً عاشق نوشیدنی خوب بودی، روی 1077 01:10:53,062 --> 01:10:54,596 حالا تصمیم بگیرید 1078 01:10:54,696 --> 01:10:57,666 بهتون پنج ثانیه وقت میدم تفنگ‌هاتون رو باز کنید 1079 01:10:59,469 --> 01:11:00,802 یک 1080 01:11:01,370 --> 01:11:02,371 دو 1081 01:11:03,272 --> 01:11:04,540 سه 1082 01:11:04,639 --> 01:11:06,008 خوش‌گذرونی بسه. بازشون کنید 1083 01:11:06,109 --> 01:11:08,044 هری، جکسون، لوازم رو بیارید 1084 01:11:08,144 --> 01:11:09,045 !دکتر 1085 01:11:11,214 --> 01:11:13,748 کسِ دیگه‌ای نمی‌خواد شانسش رو امتحان کنه؟ 1086 01:11:14,683 --> 01:11:15,952 !راه بیفتید 1087 01:11:16,052 --> 01:11:17,987 !یالا، حرکت کنید، همه‌تون 1088 01:12:47,643 --> 01:12:49,345 !لعنتی 1089 01:12:53,316 --> 01:12:55,484 ‏911. مورد اضطراری‌تون چیه؟ 1090 01:12:55,585 --> 01:12:58,120 بله. می‌خوام یه تیراندازی رو گزارش کنم 1091 01:12:59,088 --> 01:13:01,357 آقای فریمن، من حقوقتون رو براتون می‌خونم 1092 01:13:01,891 --> 01:13:03,859 شما حق دارید سکوت کنید 1093 01:13:03,960 --> 01:13:05,394 ،اگه از این حق صرف نظر کنید 1094 01:13:05,494 --> 01:13:08,664 هرچی که بگید می‌تونه در دادگاه علیه شما استفاده شه 1095 01:13:08,763 --> 01:13:10,700 شما حق دارید وکیل بگیرید 1096 01:13:10,799 --> 01:13:13,970 ،اگه توانِ مالی استخدام وکیل ندارید .دادگاه وکیلی براتون تعیین می‌کنه 1097 01:13:25,581 --> 01:13:27,250 کارمون تموم شد؟ 1098 01:13:28,217 --> 01:13:29,619 پرونده بسته شد 1099 01:13:30,086 --> 01:13:31,921 یکی دیگه از دفاتر خط خورد 1100 01:13:32,021 --> 01:13:35,224 .بیا بریم جشن بگیریم .مهمونِ من 1101 01:13:36,758 --> 01:13:39,929 آره. تو برو منم میام 1102 01:13:41,564 --> 01:13:43,232 توی ماشین منتظرتم 1103 01:13:48,237 --> 01:13:52,108 ،اگه توانِ مالی استخدام وکیل ندارید .دادگاه وکیلی براتون تعیین می‌کنه 1104 01:13:52,208 --> 01:13:54,910 حقوقی رو که الان براتون خوندم می‌فهمید، آقا؟ 1105 01:14:05,688 --> 01:14:08,324 می‌دونی، توی پدرسگ خیلی خوش‌شانسی 1106 01:14:09,292 --> 01:14:12,928 دوربین‌های امنیتی فیلمش رو گرفتن که سعی داشته تو رو زیر بگیره 1107 01:14:13,029 --> 01:14:14,630 ،قراره تشریفاتِ اداری زیادی داشته باشه 1108 01:14:14,730 --> 01:14:18,901 ولی ثابت می‌کنه دفاع از خود بوده 1109 01:14:21,070 --> 01:14:22,538 ممنون که اومدی 1110 01:14:22,638 --> 01:14:24,173 این چه حرفیه 1111 01:14:24,806 --> 01:14:27,443 تو هم بودی همین کارو برای من می‌کردی 1112 01:14:29,612 --> 01:14:34,083 واحد بررسی صحنه‌ی جرم دو شیشه فنتانیل توی ماشین دِورو پیدا کرده 1113 01:14:34,183 --> 01:14:36,452 همون چیزی که فین رو کشت 1114 01:14:37,920 --> 01:14:39,355 مرگِ اونم قتل به حساب میارن 1115 01:14:40,790 --> 01:14:41,991 چی؟ 1116 01:14:43,459 --> 01:14:45,761 دِورو فین رو کشته؟ 1117 01:14:45,861 --> 01:14:47,396 برای چی؟ 1118 01:14:49,031 --> 01:14:51,367 تا نذاره برای قتل ویدر شناساییش کنه؟ 1119 01:14:51,467 --> 01:14:53,903 البته. منطقیه 1120 01:14:54,003 --> 01:14:57,006 نه. نه، اصلاً منطقی نیست 1121 01:14:58,074 --> 01:14:59,475 ،توی کتابِ لامصب خودش 1122 01:14:59,575 --> 01:15:03,512 فین 100 درصد ،به الیزابت وست‌لیک اشاره می‌کنه 1123 01:15:03,612 --> 01:15:04,613 نه به دِورو 1124 01:15:08,117 --> 01:15:09,852 یه مشکلی هست 1125 01:15:10,619 --> 01:15:12,221 آره، یه مشکلی هست 1126 01:15:12,755 --> 01:15:14,890 تو یه مشکلی داری، روی 1127 01:15:17,059 --> 01:15:20,429 آیزاک ساموئل این کارو کرده 1128 01:15:21,063 --> 01:15:23,899 آیزاک ساموئل بهش اعتراف کرده 1129 01:15:24,767 --> 01:15:26,369 ،یک ماه بعد 1130 01:15:27,069 --> 01:15:30,306 عدالت اجرا میشه و اون می‌میره 1131 01:15:31,073 --> 01:15:34,910 و تو می‌تونی بیخیال شی و این قضایا رو فراموش کنی 1132 01:15:48,457 --> 01:15:50,059 من پلیسِ خوبی بودم؟ 1133 01:15:51,894 --> 01:15:54,096 تو پلیسِ خوبی بودی؟ چی؟ 1134 01:15:54,196 --> 01:15:56,465 از چی حرف می‌زنی لعنتی؟ 1135 01:15:57,800 --> 01:15:59,335 من کارم رو خوب بلد بودم؟ 1136 01:15:59,435 --> 01:16:01,771 یا یه پلیس بد بودم؟ یه پلیس افتضاح بودم؟ 1137 01:16:01,872 --> 01:16:05,941 من یه عوضیِ تنبل بودم که فقط می‌اومد و حاضری می‌زد؟ 1138 01:16:06,041 --> 01:16:09,512 روی، تو یکی از بهترین‌ها بودی 1139 01:16:09,612 --> 01:16:11,447 تو پلیس خیلی خوبی بودی 1140 01:16:15,484 --> 01:16:18,687 اسمم روی هیچکدوم از تأییدیه‌ها نیست 1141 01:16:19,321 --> 01:16:20,089 چی؟ 1142 01:16:20,189 --> 01:16:21,892 توی پرونده‌ی ویدر 1143 01:16:21,991 --> 01:16:25,461 اسمم روی هیچکدوم از اسناد رسمی نیست 1144 01:16:26,162 --> 01:16:28,230 ...نه توی گزارش حادثه 1145 01:16:29,231 --> 01:16:30,433 ،نه توی برگه‌ی اظهارات شاهد 1146 01:16:30,533 --> 01:16:33,904 یافته‌های جرم‌شناسی، اعترافِ ساموئل 1147 01:16:34,003 --> 01:16:35,504 توی هیچکدوم نیست 1148 01:16:36,972 --> 01:16:41,277 توی همه‌شون فقط اسم تو هست 1149 01:16:42,344 --> 01:16:45,714 سعی داری چی بگی، روی؟ 1150 01:16:47,283 --> 01:16:49,886 من پرونده‌های سی سال رو مرور کردم 1151 01:16:49,985 --> 01:16:51,153 سی سال 1152 01:16:51,620 --> 01:16:55,157 ...همه‌شون، هر سند، تک تکشون رو 1153 01:16:56,058 --> 01:16:57,827 باهم امضاشون کردیم 1154 01:16:57,928 --> 01:17:00,162 اسمم کنارِ اسمت 1155 01:17:00,864 --> 01:17:02,531 به جز این یکی 1156 01:17:03,867 --> 01:17:05,601 علتش چیه؟ 1157 01:17:09,205 --> 01:17:11,740 می‌فهمم داری چی میگی، روی 1158 01:17:13,409 --> 01:17:15,711 تو همه رو بازجویی کردی 1159 01:17:16,779 --> 01:17:19,014 حالا می‌خوای من رو متهم کنی 1160 01:17:20,749 --> 01:17:21,852 ،جل‌الخالق، روی 1161 01:17:21,952 --> 01:17:24,286 واقعاً نوبرش رو آوردی 1162 01:17:24,855 --> 01:17:28,591 ،یهویی میای خونه‌ام 1163 01:17:28,691 --> 01:17:30,493 ،ازم کمک می‌خوای 1164 01:17:31,594 --> 01:17:33,062 و حالا من رو متهم می‌کنی؟ 1165 01:17:37,466 --> 01:17:39,068 کونِ لقت، روی 1166 01:17:40,102 --> 01:17:41,704 !کونِ لقت 1167 01:19:28,744 --> 01:19:30,579 من قاتل نیستم 1168 01:19:50,934 --> 01:19:52,735 امشب حالِ غریبی داری 1169 01:19:54,236 --> 01:19:55,437 اون کجاست؟ 1170 01:19:55,537 --> 01:19:58,240 اون یه مدت نمیاد، روی 1171 01:21:12,685 --> 01:21:15,645 « دایان لینچ » « اُلد وارن » 1172 01:21:45,514 --> 01:21:47,649 خیلی خب - آهان - 1173 01:21:49,284 --> 01:21:50,486 من دیگه میرم 1174 01:21:50,586 --> 01:21:52,588 ماشینِ من رو نبر، روی 1175 01:21:52,688 --> 01:21:55,091 هی، فردا برش می‌گردونم 1176 01:21:57,359 --> 01:22:01,663 هرگز کاری رو که کردی فراموش نمی‌کنم 1177 01:22:05,935 --> 01:22:06,903 فردا 1178 01:22:14,610 --> 01:22:16,779 هنوز باز نکردیم 1179 01:22:21,717 --> 01:22:25,255 قبلاً یه پیرمرد موسفید اینجا رو اداره می‌کرد؟ 1180 01:22:25,354 --> 01:22:27,523 اریک؟ اریک اوتول؟ 1181 01:22:27,623 --> 01:22:30,392 .آره، اون بازنشسته شده کمکی از من برمیاد؟ 1182 01:22:30,492 --> 01:22:31,895 الان اینجا مالِ بابامه 1183 01:22:31,995 --> 01:22:34,730 آره، من دنبال یه زنی هم می‌گردم که قبلاً اینجا کار می‌کرد 1184 01:22:34,830 --> 01:22:37,833 اسمش دایانه - اوه، منظورت دایان لینچه؟ - 1185 01:22:37,934 --> 01:22:40,569 آره، درسته. می‌دونی کجا می‌تونم پیداش کنم؟ 1186 01:22:40,669 --> 01:22:43,338 آره، اونجا توی قبرستون کالواری کاتولیک 1187 01:22:44,274 --> 01:22:47,376 اون حدود پنج سال پیش مُرد 1188 01:22:48,477 --> 01:22:50,113 !نه بابا؟ 1189 01:22:50,512 --> 01:22:52,347 !لعنتی 1190 01:22:52,447 --> 01:22:54,050 اون دوستت بود یا چی؟ 1191 01:22:54,150 --> 01:22:58,687 توی پرونده‌ای که روش کار می‌کردم شهادت داده بود 1192 01:22:58,787 --> 01:23:01,090 فقط داشتم پیگیریش می‌کردم - پس تو پلیسی؟ - 1193 01:23:01,191 --> 01:23:02,724 یه زمانی بودم 1194 01:23:03,826 --> 01:23:04,961 ...خب 1195 01:23:06,129 --> 01:23:07,629 مهمونِ من 1196 01:23:08,530 --> 01:23:10,465 پدربزرگم هم پلیس بود 1197 01:23:15,804 --> 01:23:18,975 ...تازه یادم اومد که در واقع 1198 01:23:19,075 --> 01:23:21,077 از این کار خوشم میاد 1199 01:23:21,177 --> 01:23:22,644 مگه همه‌مون خوشمون نمیاد؟ 1200 01:23:24,013 --> 01:23:25,714 به سلامتی دایان 1201 01:23:31,855 --> 01:23:34,090 هی. میشه از دستشویی استفاده کنم؟ 1202 01:23:34,190 --> 01:23:36,860 ،آره، اون گوشه‌ست .اون طرفِ جوک‌باکس 1203 01:23:36,960 --> 01:23:37,994 مرسی 1204 01:23:57,813 --> 01:23:59,514 الو؟ - آقای فریمن؟ - 1205 01:23:59,615 --> 01:24:02,051 .سوزان ایوری هستم تماس گرفته بودید؟ 1206 01:24:02,151 --> 01:24:04,486 برخورد جسمِ کُند به سر 1207 01:24:04,586 --> 01:24:08,091 سوزان؟ - از کالج واترفورد - 1208 01:24:08,191 --> 01:24:10,459 من یه چیزی براتون دارم 1209 01:24:16,698 --> 01:24:19,168 مطمئنید نمی‌خواید یه لیوان آب براتون بیارم؟ 1210 01:24:19,269 --> 01:24:20,870 نه، نه، خوبم 1211 01:24:21,803 --> 01:24:23,940 گفتید یه چیزی برام دارید؟ 1212 01:24:28,278 --> 01:24:29,645 نمی‌دونم نسخه‌ی اصلی کجاست 1213 01:24:29,745 --> 01:24:31,685 ،اگه بخوام حدس بزنم ،احتمالاً توی انبار وزارت دفاعه 1214 01:24:31,709 --> 01:24:34,416 ولی اون تنها نسخه‌ایه که از زمانی که اونجا بودم دارم 1215 01:24:34,516 --> 01:24:35,852 اثرِ آینه‌ای « نوشته‌ی جوزف ویدر » 1216 01:24:35,952 --> 01:24:38,187 ویدر خیلی به کارش افتخار می‌کرد 1217 01:24:38,288 --> 01:24:40,990 فکر می‌کرد به کسایی که آسیب روانی دیدن کمک می‌کنه 1218 01:24:41,090 --> 01:24:42,992 یه تحقیق شایسته‌ی جایزه‌ست - هرگز چاپ نشد؟ - 1219 01:24:43,092 --> 01:24:44,693 حداقل نه به نامِ خودش 1220 01:24:44,793 --> 01:24:47,063 نمی‌فهمم 1221 01:24:48,031 --> 01:24:51,134 گمونم کتابِ این خانم رو نخوندی 1222 01:24:52,601 --> 01:24:54,469 اون تحقیق ویدر رو با یافته‌های اضافه‌ای 1223 01:24:54,569 --> 01:24:57,173 که در سال‌هایی که دکتراش رو می‌گرفت جمع کرده بود به روز کرد 1224 01:24:57,273 --> 01:24:58,674 پس در واقع کارِ ویدر رو دزدید؟ 1225 01:24:58,774 --> 01:25:01,210 توی مطالعاتِ آکادمیک همیشه اتفاق می‌افته 1226 01:25:01,311 --> 01:25:03,346 در ضمن، کیه که اعتراض کنه؟ 1227 01:25:03,445 --> 01:25:06,115 ویدر مُرده - ولی شما باهاش قرارداد بستید؟ - 1228 01:25:06,215 --> 01:25:08,483 به این سادگی نیست 1229 01:25:08,583 --> 01:25:09,852 ،قبل از مرگِ ویدر 1230 01:25:09,953 --> 01:25:11,720 لورا بینز با اون پیش‌نویسِ مقاله اومد پیشم 1231 01:25:11,820 --> 01:25:13,990 آره، شنیدم خوشحال نبود 1232 01:25:14,090 --> 01:25:15,624 اون ادعا می‌کرد کار مالِ خودشه 1233 01:25:15,724 --> 01:25:17,726 ویدر اعتباری رو که لایقش بود بهش نمی‌داد 1234 01:25:17,826 --> 01:25:21,197 !این کُس‌شعره !نمی‌تونه همین‌جوری از زیرش در بره 1235 01:25:21,763 --> 01:25:23,266 خب، چطوری منتشرش کرد؟ 1236 01:25:23,366 --> 01:25:26,269 ما توی چندتا از بیمارستان‌های کهنه‌سربازان آزمایشش کردیم 1237 01:25:26,369 --> 01:25:28,537 ولی اولویت‌های دانشکده عوض شد 1238 01:25:28,637 --> 01:25:31,140 ،چند سال بعدش که اینجا مشغول به کار شدم 1239 01:25:31,240 --> 01:25:32,641 نقد کتابش رو پیدا کردم 1240 01:25:32,741 --> 01:25:36,778 خب... چرا تحت پیگرد قرارش ندادید؟ 1241 01:25:36,879 --> 01:25:39,148 چیزی نبود که به خاطرش تحت پیگرد قرارش بدیم 1242 01:25:39,248 --> 01:25:41,084 پروژه تعطیل شده بود 1243 01:25:44,820 --> 01:25:46,688 ویدر یه زمانی اینجا زندگی می‌کرد، درسته؟ 1244 01:25:46,788 --> 01:25:50,159 توی چستنات. ظاهراً خونه‌اش هنوز خالیه 1245 01:26:26,295 --> 01:26:28,231 برخورد جسمِ کُند به سرش 1246 01:26:32,101 --> 01:26:33,602 اثری ازش نیست؟ 1247 01:26:33,702 --> 01:26:36,973 نه. ولی چندتا چوبِ بیس‌بال توی گاراژه 1248 01:27:04,733 --> 01:27:06,235 یکی نیست، درسته؟ 1249 01:27:06,335 --> 01:27:09,005 سرایدار گفت همه‌شون ،توسط بازیکن‌های مشهور امضا شده بودن 1250 01:27:09,105 --> 01:27:11,974 پس احتمالاً ارزشِ خیلی زیادی دارن 1251 01:27:14,210 --> 01:27:15,545 می‌خوای بری باهاش حرف بزنی؟ 1252 01:27:15,644 --> 01:27:19,248 آره. بیا بریم - بله، قربان - 1253 01:29:19,701 --> 01:29:21,770 اونجا چی داری، روی؟ 1254 01:29:25,575 --> 01:29:29,844 هیچوقت آلت قتاله‌ی پرونده‌ی ویدر رو پیدا نکردید، مگه نه؟ 1255 01:29:31,547 --> 01:29:33,049 تو این رو گذاشتی اینجا؟ 1256 01:29:34,283 --> 01:29:36,152 برش گردون توی چاله، روی 1257 01:29:46,095 --> 01:29:48,965 هردوتون برید تو 1258 01:29:51,968 --> 01:29:54,971 چرا نمی‌تونستی به حرفم گوش کنی؟ 1259 01:29:55,071 --> 01:29:57,506 !نمی‌تونستی ولش کنی، نه؟ 1260 01:29:59,008 --> 01:30:00,309 تو چیکار کردی، جیم؟ 1261 01:30:00,409 --> 01:30:01,843 من چیکار کردم؟ 1262 01:30:02,578 --> 01:30:04,680 من این گندکاری رو تمیز کردم 1263 01:30:04,779 --> 01:30:08,317 .ده سال پیش هیچکدوم از اینا رو یادت نمیاد؟ 1264 01:30:08,417 --> 01:30:11,120 کاری که دایان کرد؟ - دایان؟ - 1265 01:30:11,687 --> 01:30:13,155 اون بهم گفت چی می‌دونستی 1266 01:30:14,390 --> 01:30:15,491 دایان لینچ؟ 1267 01:30:15,591 --> 01:30:17,260 !ازم دور شو 1268 01:30:17,360 --> 01:30:18,995 از مِیخونه‌ی مورد علاقه‌ات 1269 01:30:19,095 --> 01:30:21,264 اون یکی از بیمارهای ویدر بود 1270 01:30:21,364 --> 01:30:22,632 کافیه، لورا 1271 01:30:22,732 --> 01:30:25,401 بهت گفتم خودم حلش می‌کنم 1272 01:30:29,393 --> 01:30:30,699 !اوه 1273 01:30:33,342 --> 01:30:34,977 شما همدیگه رو می‌شناسید؟ 1274 01:30:38,281 --> 01:30:39,582 متوجه شدم 1275 01:30:39,682 --> 01:30:41,317 پس شما دوتا همدستید؟ 1276 01:30:42,718 --> 01:30:44,654 !آقا رو باش - نه، می‌فهمم - 1277 01:30:44,754 --> 01:30:46,422 می‌فهمم، جیمی 1278 01:30:47,156 --> 01:30:48,924 زنت بدجوری مریض شده بود 1279 01:30:49,025 --> 01:30:50,192 تا خرخره رفتی توی بدهی 1280 01:30:50,293 --> 01:30:52,495 ،اون از راه رسید بهت پول داد ویدر رو بکشی 1281 01:30:52,595 --> 01:30:54,163 ،تا اون بتونه کتابش رو چاپ کنه 1282 01:30:54,263 --> 01:30:58,301 و تو آیزاک ساموئل رو به ناحق محکوم و همه چی رو لاپوشونی کردی 1283 01:30:58,401 --> 01:31:01,771 .نه، نه، نه .من بهش پول ندادم ویدر رو بکشه 1284 01:31:02,505 --> 01:31:05,474 ما تا بعد از تصادفت همدیگه رو ندیدیم 1285 01:31:07,443 --> 01:31:09,245 زندگی‌ام نابود شده بود 1286 01:31:10,046 --> 01:31:13,316 من در معرض از دست دادن سال‌ها تحقیق بالینی بودم 1287 01:31:13,416 --> 01:31:17,053 اسمِ «لورا بینز» همیشه اتفاقی رو که افتاده بود تداعی می‌کرد 1288 01:31:17,153 --> 01:31:21,190 بعدش سر و کله‌ی همکارت پیدا شد که همه جور سؤالی ازم می‌پرسید 1289 01:31:21,290 --> 01:31:23,292 ،نمی‌دونستم چی می‌خواد ولی بیخیال نمی‌شد 1290 01:31:23,392 --> 01:31:24,760 و من خیلی ترسیده بودم 1291 01:31:24,860 --> 01:31:26,429 !کونِ لقت، لورا 1292 01:31:27,997 --> 01:31:31,267 پس، من... گذاشتم رفتم 1293 01:31:31,367 --> 01:31:34,303 ،نقل مکان کردم، اسمم رو عوض کردم ،از نو شروع کردم 1294 01:31:34,403 --> 01:31:37,306 ،تحقیق رو تکمیل و کتابِ خودم رو چاپ کردم 1295 01:31:37,406 --> 01:31:39,875 و امیدوار بودم دیگه هرگز نبینمش 1296 01:31:39,975 --> 01:31:41,210 ،ولی بعدش چند سال پیش 1297 01:31:41,310 --> 01:31:43,245 ریچارد فین شروع کرد به سرک کشیدن 1298 01:31:43,346 --> 01:31:46,749 .اون یه نویسنده‌ست .الیزابت وست‌لیک 1299 01:31:47,216 --> 01:31:49,418 .ولی عوضش کرده .قبلاً اسمش لورا بینز بود 1300 01:31:49,518 --> 01:31:51,554 حتماً بعد از مرگِ ویدر کارهاش رو به اسمِ خودش زده 1301 01:31:51,654 --> 01:31:54,457 اگه از من بپرسی میگم اون ویدر رو کشته 1302 01:31:56,659 --> 01:31:58,327 بعدش همکارت یه جوری پیدام کرد 1303 01:31:58,427 --> 01:32:00,529 ،و با قصد اخاذی اومد سراغم 1304 01:32:00,629 --> 01:32:02,431 و این دفعه به خاطر پول بود 1305 01:32:02,531 --> 01:32:06,202 همه‌ی اینا کُس‌شعراتِ محضه، روی 1306 01:32:06,302 --> 01:32:09,205 .من دروغ نمیگم .اون ازم اخاذی کرد 1307 01:32:09,305 --> 01:32:12,408 اون گفت مدارکی رو افشا می‌کنه که ثابت می‌کنن کتابم کارِ خودم نبوده 1308 01:32:12,508 --> 01:32:13,976 مگر این که بهش پول بدم 1309 01:32:15,244 --> 01:32:19,081 پس ریچارد فین رو هم کشتی که یهو هوا برش نداره؟ 1310 01:32:19,181 --> 01:32:21,317 من هیچکس رو نکشتم 1311 01:32:21,417 --> 01:32:24,887 اون فین رو هم مثل ویدر کشت 1312 01:32:24,987 --> 01:32:27,590 فین داره یه کتاب در مورد قتل می‌نویسه 1313 01:32:27,690 --> 01:32:29,925 و فکر می‌کنه تو ویدر رو کشتی 1314 01:32:30,025 --> 01:32:31,293 باید باهاش حرف بزنی 1315 01:32:31,394 --> 01:32:33,729 به دستِ آدم‌های دیگه 1316 01:32:33,829 --> 01:32:34,897 خیلی خب 1317 01:32:34,997 --> 01:32:36,565 ،دارم بهت میگم، لورا 1318 01:32:36,665 --> 01:32:39,001 ،می‌تونی هر چقدر می‌خوای بازی در بیاری ...ولی من نمی 1319 01:32:39,101 --> 01:32:41,670 دِورو خودش یه آدمکشِ آموزش دیده بود 1320 01:32:41,771 --> 01:32:44,607 ،وقتی فین رو از سرِ راه برداشت وادارش کرد سراغ تو بیاد 1321 01:32:44,707 --> 01:32:45,876 اون خونه‌ست 1322 01:32:46,475 --> 01:32:49,745 صبر کن تا بیاد بیرون و بعد ترتیبش رو بده 1323 01:32:52,615 --> 01:32:54,216 اون فریبکاره، روی 1324 01:32:54,316 --> 01:32:57,420 الانم داره فریبت میده 1325 01:32:57,520 --> 01:33:00,656 آدم‌ها رو وادار می‌کنه بیان کارهای کثیفش رو انجام بدن 1326 01:33:00,756 --> 01:33:02,491 و بعد خودش قسر در میره 1327 01:33:03,359 --> 01:33:05,528 اون باید مجازات شه 1328 01:33:14,170 --> 01:33:19,141 ،ذهن چیزِ خیلی جالبیه 1329 01:33:19,241 --> 01:33:21,878 چیزهایی که می‌تونه باهاشون کنار بیاد 1330 01:33:21,977 --> 01:33:24,713 و چیزهایی که نمی‌تونه تحمل کنه 1331 01:33:25,448 --> 01:33:26,982 ،این که بتونی بی‌خبر از هردوشون بمیری 1332 01:33:27,082 --> 01:33:28,417 ...این 1333 01:33:28,517 --> 01:33:32,121 این یه نعمتِ خیلی خاصه 1334 01:34:06,021 --> 01:34:08,624 ...کاری که کردم 1335 01:34:11,460 --> 01:34:13,629 به خاطر تو بود 1336 01:34:46,805 --> 01:34:52,965 « روی فریمن » 1337 01:34:53,870 --> 01:34:57,540 خبرِ فوری از پرونده‌ی قتلی مربوط به ده سال قبل در کالج واترفورد 1338 01:34:57,640 --> 01:35:01,677 کشف مدارکِ جدید در پرونده قتل بی‌رحمانه‌ی استاد روانشناسی جوزف ویدر 1339 01:35:01,777 --> 01:35:04,881 مردی را که محکوم به اعدام بود تبرئه کرد 1340 01:35:06,582 --> 01:35:10,319 آیزاک ساموئل 29 ساله محکوم به قتلِ انتقامی بود 1341 01:35:10,419 --> 01:35:14,790 و قرار بود یک ماه بعد با تزریقِ مواد کُشنده بمیرد 1342 01:35:18,494 --> 01:35:21,263 اما اطلاعاتِ آشکار شده در پی قتل دو شخص که 1343 01:35:21,363 --> 01:35:23,934 سه‌شنبه‌ی قبل در خانه‌ی متروکه‌ی ویدر رخ داده 1344 01:35:24,034 --> 01:35:26,101 داستانِ متفاوتی روایت می‌کند 1345 01:35:26,201 --> 01:35:28,737 سه شیء که توی این اتاق هست نام ببرین 1346 01:35:28,837 --> 01:35:33,309 صندلی، لامپ... ساعت 1347 01:35:33,409 --> 01:35:36,412 و سه شیء که توی این اتاق نیست 1348 01:35:37,813 --> 01:35:41,350 شیشه‌ی شراب، روزنامه، تفنگ 1349 01:35:43,485 --> 01:35:44,988 تاریخ امروز؟ 1350 01:35:45,087 --> 01:35:47,323 ‏21 اکتبر 1351 01:35:48,757 --> 01:35:50,659 محل تولدت؟ 1352 01:35:50,759 --> 01:35:52,595 لارکسویل، پنسیلوانیا 1353 01:35:53,997 --> 01:35:55,497 اسمِ مادرتون؟ 1354 01:35:55,598 --> 01:35:56,832 فلورانس 1355 01:35:57,968 --> 01:35:59,069 اسمِ پدرتون؟ 1356 01:35:59,168 --> 01:36:00,669 جرج 1357 01:36:02,438 --> 01:36:04,206 مدرسه‌ی راهنمایی‌تون؟ 1358 01:36:04,640 --> 01:36:05,741 ساوث ساید 1359 01:36:09,511 --> 01:36:10,512 خیلی خوبه 1360 01:36:10,613 --> 01:36:13,215 به نظر میاد درمان خیلی مؤثر بوده 1361 01:36:13,315 --> 01:36:16,352 حتماً خیلی لذت‌بخشه که دوباره می‌تونید به یاد بیارید 1362 01:36:19,521 --> 01:36:20,589 آره 1363 01:36:20,689 --> 01:36:23,893 کارآگاه سابقی که ده سال قبل ،روی پرونده تحقیق کرده بود 1364 01:36:23,994 --> 01:36:29,164 روی فریمن، در به دادگاه کشاندنِ افراد مسئول نقش کلیدی داشت 1365 01:36:29,264 --> 01:36:31,133 او از یک توطئه‌ی اجیر کردن قاتل پرده برداشت 1366 01:36:31,233 --> 01:36:35,304 که در اداره‌ی پلیس شهرستان واشنگتن و جامعه‌ی آکادمیک واترفورد ریشه داشت 1367 01:36:35,404 --> 01:36:38,173 ،آقای فریمن که کارآگاه پرافتخاری است 1368 01:36:38,273 --> 01:36:41,777 چند سال قبل پس از یک تصادفِ رانندگی ...از نیروی پلیس کنار رفت 1369 01:38:17,673 --> 01:38:20,709 .استاد ویدر دکتره .اون سوگند خورده 1370 01:38:20,809 --> 01:38:23,545 تا اونا رو از آسیب و بی‌عدالتی حفظ کنه 1371 01:38:23,645 --> 01:38:26,883 خب، اونم سوگند خورده 1372 01:38:26,983 --> 01:38:28,250 هردومون سوگند خوردیم 1373 01:38:28,350 --> 01:38:31,054 تا در بیماری و سلامتی کنارِ هم باشیم 1374 01:38:31,787 --> 01:38:33,990 اون شش ماه پیش به دیدن ویدر اومد 1375 01:38:34,090 --> 01:38:36,358 در مورد یه آسیب روانی حل نشده 1376 01:38:36,458 --> 01:38:39,195 می‌دونی، من حرفت رو باور نمی‌کنم 1377 01:38:39,294 --> 01:38:41,563 ...پدرِ الکلیش، اون 1378 01:38:41,663 --> 01:38:44,833 اون نگران بود که داره همون الگوها رو توی زندگیِ مشترکتون تکرار می‌کنه 1379 01:38:45,300 --> 01:38:48,637 زنت آسیب‌پذیر بود و ویدر ازش سوءاستفاده کرد 1380 01:38:49,671 --> 01:38:51,640 متأسفم که مجبور شدم این رو بهت بگم 1381 01:38:51,740 --> 01:38:55,912 خب، چرا میگی؟ هان؟ بدون هیچ دلیل خاصی؟ 1382 01:38:56,745 --> 01:38:59,715 می‌خوای باور کنم که تو یه آدمِ خیرخواهی 1383 01:38:59,815 --> 01:39:02,886 که فقط فکر کرده باید بدونم زنم با روانپزشکش می‌خوابه؟ 1384 01:39:02,986 --> 01:39:03,920 همینه؟ 1385 01:39:10,392 --> 01:39:12,028 در صورتی که مدرک می‌خوای 1386 01:39:12,052 --> 01:39:14,705 « دایان » 1387 01:39:16,933 --> 01:39:18,667 و چی توی این ویدیوئه؟ 1388 01:39:20,036 --> 01:39:21,537 زنت 1389 01:39:54,369 --> 01:39:57,941 فقط بذار برم 1390 01:39:58,373 --> 01:39:59,775 !ازم دور شو لعنتی 1391 01:39:59,876 --> 01:40:01,978 .درو باز کن، دایان !درو باز کن 1392 01:40:02,078 --> 01:40:03,545 !دست از سرم بردار 1393 01:40:03,645 --> 01:40:06,115 فقط بذار برم 1394 01:40:27,603 --> 01:40:30,706 اوه! به همین زودی برگشتی؟ 1395 01:40:41,251 --> 01:40:44,187 !مـ...معذرت می‌خوام 1396 01:40:57,766 --> 01:40:58,700 نه 1397 01:41:22,724 --> 01:41:24,961 !پناه بر خدا 1398 01:41:25,061 --> 01:41:26,262 !روی 1399 01:42:11,707 --> 01:42:13,775 بیا انجامش بدیم 1400 01:44:05,114 --> 01:44:15,374 ‫« ترجمه از محمدعلی sm و سینا صداقت » ‫.:: SinCities & mmli_sm ::. 1401 01:44:15,398 --> 01:44:25,134 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1402 01:44:25,158 --> 01:44:35,158 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@