1 00:00:02,313 --> 00:00:05,484 ‫مدت‌ها قبل در کهکشانی بسیار دوردست... 2 00:00:07,234 --> 00:00:10,593 ‫دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم ‫WwW.GrandMoviez.Com 3 00:00:12,291 --> 00:00:15,916 ‫داری به اون پیشگویی اشاره می‌کنی که ‫توش گفته شده یه نفر تعادل رو به فورس میاره 4 00:00:17,416 --> 00:00:19,166 ‫باور داری که اون آدم همین پسر است؟ 5 00:00:23,375 --> 00:00:26,625 ‫آناکین اسکای‌واکر، با اوبی وان کنوبی آشنا شو 6 00:00:28,416 --> 00:00:31,250 ‫آینده این پسر مبهمه 7 00:00:33,000 --> 00:00:36,664 ‫این پسر خطرناکه. همه‌شون اینو حس ‫می‌کنن. تو چرا نمی‌تونی حسش کنی؟ 8 00:00:37,000 --> 00:00:39,583 ‫کوای گان، تو یه شاگرد داری 9 00:00:39,666 --> 00:00:41,875 ‫امکان نداره که مسئولیت شاگرد ‫دومی رو هم به عهده بگیری 10 00:00:41,958 --> 00:00:44,416 ‫- اوبی وان آماده است ‫- من آماده مواجهه با آزمایش‌ها هستم 11 00:00:50,250 --> 00:00:52,000 ‫تو شاگرد خوبی بودی، اوبی وان 12 00:00:54,458 --> 00:00:56,166 ‫نه! 13 00:00:57,166 --> 00:00:59,291 ‫از الان دارم می‌بینم که به یه ‫قهرمان جدای تبدیل خواهی شد 14 00:00:59,375 --> 00:01:00,833 ‫اوبی وان 15 00:01:00,916 --> 00:01:02,916 ‫بهم قول بده که به این پسر آموزش میدی 16 00:01:03,500 --> 00:01:04,500 ‫بله، استاد 17 00:01:04,583 --> 00:01:08,000 ‫اون تعادل رو (به فورس) میاره 18 00:01:08,416 --> 00:01:11,541 ‫استاد یودا، من به کوای گان قول دادم 19 00:01:12,208 --> 00:01:15,000 ‫اسکا‌ی‌واکر شاگرد تو خواهد بود 20 00:01:19,541 --> 00:01:20,541 ‫چرا اینقدر دیر کردی؟ 21 00:01:23,583 --> 00:01:25,250 ‫اوبی وان مربی بزرگیه 22 00:01:26,208 --> 00:01:27,500 ‫به اندازه استاد یودا خردمنده 23 00:01:28,958 --> 00:01:30,875 ‫و به اندازه استاد ویندو هم قدرتمنده 24 00:01:31,500 --> 00:01:33,791 ‫تو بااستعدادترین جدای‌ی هستی که تا حالا دیدم 25 00:01:35,458 --> 00:01:38,333 ‫می‌دونم که تو به بهترین جدای بدل خواهی شد 26 00:01:39,666 --> 00:01:40,708 ‫احساس می‌کنم گم شدم 27 00:01:41,833 --> 00:01:44,708 ‫گم شدی؟ منظورت چیه؟ 28 00:01:44,791 --> 00:01:47,416 ‫من جدای‌ی نیستم که باید باشم ‫من (قدرت) بیشتری می‌خوام 29 00:01:48,083 --> 00:01:49,083 ‫و می‌دونم که نباید اینو بخوام 30 00:01:50,041 --> 00:01:51,791 ‫راه و روش‌های فورس رو از کجا بلدی؟ 31 00:01:52,875 --> 00:01:55,541 ‫مربیم همه چیز رو در مورد فورس بهم یاد داد 32 00:01:56,583 --> 00:01:59,291 ‫حتی ماهیت جبهه تاریک رو 33 00:02:00,916 --> 00:02:02,500 ‫فقط از طریق من 34 00:02:02,583 --> 00:02:06,208 ‫می‌تونی به نیرویی دست پیدای کنی ‫که بالاتر از نیروی هر جدای‌ی هستش 35 00:02:06,259 --> 00:02:07,968 ‫من نمی‌تونم 36 00:02:08,583 --> 00:02:09,708 ‫پادمه، تسلیم نشو 37 00:02:11,166 --> 00:02:13,333 ‫نیروی لازم برای نجات دادن پادمه 38 00:02:14,083 --> 00:02:16,166 ‫من راهی پیدا کردم که تو رو نجات بدم 39 00:02:16,250 --> 00:02:21,250 ‫اسکای‌واکر جوان توسط جبهه تاریک فریب خورد 40 00:02:22,875 --> 00:02:25,708 ‫پسری که تو تربیتش کردی، دیگه از دست رفته 41 00:02:25,791 --> 00:02:27,250 ‫من اناکین رو نمی‌کشم 42 00:02:29,791 --> 00:02:31,958 ‫اینجا آخر کار توئه، ای استاد من 43 00:02:32,583 --> 00:02:33,958 ‫من (در تربیتت) شکست خوردم، آناکین 44 00:02:34,916 --> 00:02:35,916 ‫من (در تربیتت) شکست خوردم 45 00:02:37,708 --> 00:02:40,708 ‫دیگه تمومه، آناکین. من دست بالا رو دارم 46 00:02:40,791 --> 00:02:43,458 ‫تو نیروی منو دستکم گرفتی 47 00:02:46,458 --> 00:02:48,208 ‫تو همون فرد منتخب بودی! 48 00:02:48,291 --> 00:02:51,166 ‫گفته شده بود که تو سیث رو نابود ‫می‌کنی، نه اینکه بهشون ملحق بشی! 49 00:02:54,125 --> 00:02:55,666 ‫هنوز زنده است 50 00:03:01,041 --> 00:03:02,833 ‫تو مثل برادرم بودی، آناکین 51 00:03:05,166 --> 00:03:09,958 ‫تو به عنوان دارث ویدر شناخته خواهی شد 52 00:03:11,166 --> 00:03:12,250 ‫اوبی وان؟ 53 00:03:13,041 --> 00:03:14,833 ‫هنوز خوبی توی وجودش هست 54 00:03:16,958 --> 00:03:18,041 ‫برخیز 55 00:03:20,916 --> 00:03:24,500 ‫بچه‌ها باید در خفا، امن نگه داشته شوند 56 00:03:27,250 --> 00:03:28,583 ‫باید اونها رو به یه جایی ببریم 57 00:03:28,666 --> 00:03:30,708 ‫جایی که سیث نتونه حضورشون رو احساس کنه 58 00:03:32,041 --> 00:03:33,791 ‫من و همسرم از دخترک نگهداری می‌کنیم 59 00:03:34,500 --> 00:03:36,916 ‫همیشه با خودمون می‌گفتیم که یه ‫دختر رو به فرزندخوندگی قبول کنیم 60 00:03:37,708 --> 00:03:38,708 ‫لیا 61 00:03:38,791 --> 00:03:39,791 ‫و پسرک چی؟ 62 00:03:40,208 --> 00:03:41,208 ‫لوک 63 00:03:41,375 --> 00:03:44,000 ‫به تاتوئین. به پیش خانواده‌اش فرستاده بشه 64 00:03:44,083 --> 00:03:46,041 ‫من بچه رو می‌برم و مراقبش خواهم بود 65 00:03:48,083 --> 00:03:49,333 ‫در زمانی که تنها خواهی بود... 66 00:03:50,041 --> 00:03:51,875 ‫برایت تمرین‌هایی تدارک دیدم 67 00:03:51,958 --> 00:03:53,916 ‫استاد قدیمیت... 68 00:03:54,458 --> 00:03:57,541 ‫بهت خواهم آموخت چطور با او ارتباط برقرار کنی 69 00:04:06,528 --> 00:04:14,528 ‫ وحید مستغیث : ترجمه و زیرنویس@vahids3 70 00:04:54,375 --> 00:04:55,875 ‫از این طرف! عجله کنین! 71 00:05:01,083 --> 00:05:02,083 ‫یالا! بریم! 72 00:05:02,166 --> 00:05:04,416 ‫بریم! ‫ از این طرف! 73 00:05:07,083 --> 00:05:08,083 ‫یالا! بریم! 74 00:05:08,166 --> 00:05:10,500 ‫از این طرف! ‫عجله کنین! 75 00:05:12,208 --> 00:05:13,666 ‫مراقب باش 76 00:05:17,000 --> 00:05:18,750 ‫یالا! تکون بخور! سریع باش! 77 00:05:23,291 --> 00:05:26,000 ‫- برو، یالا! برو، برو، برو! ‫- فرار کن! از این طرف! عجله کن 78 00:05:36,208 --> 00:05:37,375 ‫نه 79 00:05:41,750 --> 00:05:42,750 ‫الان چیکار کنیم؟ 80 00:05:43,625 --> 00:05:44,625 ‫فرار می‌کنیم 81 00:05:47,875 --> 00:05:50,875 ‫در حال اجرای دستور شماره 66 82 00:05:51,750 --> 00:05:54,916 ‫در حال اجرای دستور شماره 66 83 00:05:55,940 --> 00:05:59,375 ‫در حال اجرای دستور شماره 66 84 00:06:17,081 --> 00:06:18,448 ‫ده سال بعد 85 00:08:31,583 --> 00:08:34,250 ‫تو می‌دونی ما کی هستیم 86 00:08:34,916 --> 00:08:35,916 ‫مفتشان 87 00:08:36,000 --> 00:08:37,958 ‫می‌دونی چیکار می‌کنیم؟ 88 00:08:38,041 --> 00:08:39,291 ‫شما جدای‌ها رو شکار می‌کنین 89 00:08:39,375 --> 00:08:44,541 ‫در واقع، من که میگم جدای‌ها ‫خودشون گور خودشون رو می‌کنن 90 00:08:49,541 --> 00:08:53,458 ‫رفیق، کلید شکار یک جدای رو می‌دونی؟ 91 00:08:54,750 --> 00:08:56,583 ‫کلیدش صبره 92 00:08:59,583 --> 00:09:02,083 ‫جدای‌ها نمی‌تونن ذات خودشون رو مخفی کنن 93 00:09:03,708 --> 00:09:06,291 ‫شفقت اونها باعث میشه ردی ازشون به جا بمونه 94 00:09:07,166 --> 00:09:13,250 ‫برای مثال، در حوزه کاری ‫ما، شایعات بیداد می‌کنن 95 00:09:14,000 --> 00:09:16,000 ‫این شایعه رو اخیرا شنیدم 96 00:09:16,083 --> 00:09:21,416 ‫شایعه میگه که یه جدای درست توی ‫همین سالن دوست‌داشتنی شما مخفی شده 97 00:09:23,308 --> 00:09:26,266 ‫بیاین فرض کنیم که این جدای داستان ما یه آواره است 98 00:09:27,458 --> 00:09:29,666 ‫شاید داره دنبال افرادی مثل خودش می‌گرده 99 00:09:30,833 --> 00:09:33,583 ‫پاش می‌رسه به این مجموعه 100 00:09:33,666 --> 00:09:34,750 ‫جای خوبیه 101 00:09:36,250 --> 00:09:39,833 ‫و بعدش تو رو می‌بینه 102 00:09:41,750 --> 00:09:42,916 ‫مردی که در مضیقه است 103 00:09:45,500 --> 00:09:47,750 ‫شاید محلی‌ها دارن از تو دزدی می‌کنن 104 00:09:49,166 --> 00:09:50,458 ‫تو رو تهدید می‌کنن 105 00:09:51,041 --> 00:09:53,791 ‫جدای داستان ما چیکار می‌کنه؟ 106 00:09:56,708 --> 00:10:00,166 ‫بهت کمک می‌کنه و خطر لو رفتن رو به جون می‌خره؟ 107 00:10:02,250 --> 00:10:03,333 ‫یا اینکه به راهش ادامه میده؟ 108 00:10:04,541 --> 00:10:09,833 ‫حالا، اگه باهوش بود، به راهش ادامه می‌داد ‫ولی اصول جدای مثل یه تمایل شدید می‌مونه 109 00:10:09,916 --> 00:10:11,750 ‫نمی‌تونه جلوش رو بگیره 110 00:10:11,833 --> 00:10:15,208 ‫پس وارد ماجرا میشه و سالن تو رو نجات میده 111 00:10:15,291 --> 00:10:17,833 ‫تو بهش یه مکان برای مخفی شدن پیشنهاد می‌کنی 112 00:10:17,916 --> 00:10:20,291 ‫آب تازه، یه سقف که جلوی ‫نور خورشیدها رو می‌گیره 113 00:10:20,375 --> 00:10:24,541 ‫ولی شایعات شروع و ‫خیلی سریع پخش میشن 114 00:10:24,625 --> 00:10:27,666 ‫شفقتش باعث نابودیش میشه 115 00:10:34,382 --> 00:10:35,465 ‫اونجا 116 00:10:42,916 --> 00:10:44,648 ‫اونو برای بازجویی آماده کنین 117 00:10:44,773 --> 00:10:47,231 ‫می‌دونی که داری وقتت رو تلف می‌کنی؟ 118 00:10:47,833 --> 00:10:48,958 ‫هرگز نمی‌تونی همه‌مون رو گیر بیاری 119 00:11:03,500 --> 00:11:05,166 ‫تو بی‌ملاحظه هستی 120 00:11:06,458 --> 00:11:07,625 ‫چرا باید بریم دنبال آدم‌های بی‌اهمیت؟ 121 00:11:07,708 --> 00:11:10,041 ‫فقط همین آدم‌های بی‌اهمیت برامون موندن 122 00:11:10,069 --> 00:11:11,753 ‫پس باید بریم سراغ شکار طعمه‌های بزرگ‌تر 123 00:11:11,778 --> 00:11:14,903 ‫اون طعمه مال تو نیست که بری دنبالش ‫این جریان رو پشت سر گذاشتیم، خواهر سوم 124 00:11:14,983 --> 00:11:16,858 ‫دوباره بهت هشدار نخواهم داد 125 00:11:17,000 --> 00:11:21,458 ‫یا اشتیاقت (برای دستگیری) کنوبی رو فراموش ‫می‌کنی یا تو رو از مسئولیت‌هات خلع می‌کنم 126 00:11:21,541 --> 00:11:22,625 ‫مفهومه؟ 127 00:11:24,875 --> 00:11:27,083 ‫بله، مفتش اعظم 128 00:11:32,916 --> 00:11:34,541 ‫درنظر بگیرین که کاملا فراموشش کردم 129 00:13:11,833 --> 00:13:13,083 ‫این که فقط نصفشه 130 00:13:15,958 --> 00:13:16,958 ‫خواهش می‌کنم، من خونواده دارم 131 00:13:19,125 --> 00:13:20,833 ‫یه کلمه بیشتر حرف بزنی، همش رو ازت می‌گیرم 132 00:13:23,500 --> 00:13:24,500 ‫راه بیوفت 133 00:13:31,125 --> 00:13:32,458 ‫می‌خوای چیزی بگی؟ 134 00:16:08,750 --> 00:16:10,007 ‫باید یکم سوپ میاوردی 135 00:16:14,875 --> 00:16:16,208 ‫دیر کردی 136 00:16:16,291 --> 00:16:18,166 ‫این دفعه پول لازم رو داری؟ 137 00:16:18,250 --> 00:16:19,416 ‫داریش؟ 138 00:16:21,541 --> 00:16:22,625 ‫صدتا 139 00:16:25,162 --> 00:16:26,764 ‫خیلی کمیابه 140 00:16:27,116 --> 00:16:29,203 ‫دیگه از اینها نمی‌سازن 141 00:16:29,228 --> 00:16:30,154 ‫من بهت... 142 00:16:31,250 --> 00:16:32,458 ‫بهت 50 تا میدم 143 00:16:33,041 --> 00:16:34,083 ‫75 تا 144 00:16:34,289 --> 00:16:35,773 ‫یه قبیله دارم که باید خرجشون رو بدم 145 00:16:38,890 --> 00:16:40,718 ‫بخارسازت مشکل داره؟ 146 00:16:41,007 --> 00:16:44,026 ‫بله، بعضی از قسمت‌هاش دزدیده ‫شده و من یه پردازنده جدید لازم دارم 147 00:16:47,041 --> 00:16:48,375 ‫شانس باهات یاره! 148 00:16:50,116 --> 00:16:53,449 ‫تیکا، اگه می‌خوای وسایلم رو ‫بدزدی و بعدش دوباره بهم بفروشی 149 00:16:53,541 --> 00:16:56,416 ‫میشه حداقل قبلش از روی ادب تمیزشون کنی؟ 150 00:16:57,320 --> 00:16:58,958 ‫تمیز کردن هزینه اضافی داره 151 00:17:05,675 --> 00:17:07,167 ‫چیز دیگه‌ای می‌خوای؟ 152 00:17:08,113 --> 00:17:10,730 ‫یه محموله جدید از چیزهای اسقاطی دارم 153 00:17:11,185 --> 00:17:12,388 ‫ببین، نگاه کن... 154 00:17:12,592 --> 00:17:14,787 ‫اون سفینه قدیمی جدای رو لخت کردیم 155 00:17:15,623 --> 00:17:18,428 ‫بین خرت و پرت‌ها اینو پیدا کردیم 156 00:17:20,810 --> 00:17:21,628 ‫یه جدای؟ 157 00:17:21,653 --> 00:17:23,403 ‫یکیشون از بین دریای تلماسه فرار کرده 158 00:17:23,834 --> 00:17:25,350 ‫از دست مفتش‌ها و این جریان‌ها 159 00:17:26,709 --> 00:17:27,834 ‫امیدوارم بیشتر از اونها گیرمون بیاد 160 00:17:28,505 --> 00:17:30,232 ‫واسه تجارت خوبن 161 00:17:30,875 --> 00:17:32,541 ‫خب، زیاد روش حساب نکن 162 00:17:33,541 --> 00:17:35,916 ‫شنیدم که همه جدای‌ها از بین رفتن 163 00:17:38,083 --> 00:17:39,166 ‫بگیرش 164 00:17:40,471 --> 00:17:42,666 ‫می‌دونی، واقعا بدجوری بو میدی! 165 00:17:44,541 --> 00:17:46,166 ‫خب، ازت ممنونم تیکا. به سلامت! 166 00:18:01,041 --> 00:18:02,375 ‫من می‌دونم که.... 167 00:18:05,208 --> 00:18:06,583 ‫تو مثل برادرم بودی، آناکین! 168 00:18:09,541 --> 00:18:11,583 ‫بهم قول بده که به اون پسر تعلیم بدی 169 00:18:13,125 --> 00:18:14,166 ‫اوبی وان... 170 00:18:14,916 --> 00:18:17,333 ‫فقط درد و مصیبت خواهی یافت 171 00:18:18,041 --> 00:18:20,208 ‫هنوز توی وجودش خوبی هست ‫می‌دونم که هست... 172 00:18:21,083 --> 00:18:22,375 ‫تو همون فرد منتخب بودی! 173 00:18:24,458 --> 00:18:25,625 ‫ازت متنفرم! 174 00:18:47,416 --> 00:18:48,500 ‫استاد کوای گان 175 00:18:52,708 --> 00:18:53,791 ‫استاد؟ 176 00:19:46,833 --> 00:19:49,500 ‫دوتا از اون محفظه‌ها رو بردار 177 00:20:02,708 --> 00:20:03,791 ‫لوک؟ 178 00:20:08,750 --> 00:20:09,833 ‫لوک! 179 00:20:10,666 --> 00:20:11,666 ‫لوک! 180 00:20:11,750 --> 00:20:13,583 ‫برگشت تو؟ 181 00:20:13,666 --> 00:20:14,750 ‫در رفته 182 00:20:16,791 --> 00:20:17,875 ‫لوک 183 00:20:23,708 --> 00:20:24,791 ‫لوک! 184 00:20:29,750 --> 00:20:30,833 ‫لوک؟ 185 00:21:40,166 --> 00:21:41,250 ‫استاد 186 00:21:42,478 --> 00:21:44,728 ‫فکر کردم که توی شهر دیدمت ولی مطمئن نبودم 187 00:21:45,000 --> 00:21:46,541 ‫فکر نمی‌کردم نجات پیدا کرده باشی 188 00:21:46,625 --> 00:21:48,625 ‫فکر کنم اشتباه گرفتی 189 00:21:48,708 --> 00:21:50,250 ‫ببخشید، اسم من ناری هستش 190 00:21:51,166 --> 00:21:52,208 ‫هیچ اشتباهی در کار نیست 191 00:21:53,833 --> 00:21:55,541 ‫تو داری دنبال یکی دیگه می‌گردی 192 00:21:58,050 --> 00:21:58,049 ‫اینجا چیکار می‌کنی، اوبی وان؟ 193 00:21:58,074 --> 00:21:59,199 ‫اسم من بن هستش 194 00:22:00,250 --> 00:22:01,333 ‫بیخیال! 195 00:22:01,833 --> 00:22:02,916 ‫خواهش می‌کنم 196 00:22:04,500 --> 00:22:06,333 ‫اصلا فکرش هم نمی‌تونی بکنی که ‫چه مصیبت‌هایی رو پشت سر گذاشتم 197 00:22:20,000 --> 00:22:21,166 ‫باید از اینجا بری 198 00:22:22,083 --> 00:22:23,375 ‫توجه زیادی رو به خودت جلب می‌کنی 199 00:22:23,407 --> 00:22:24,699 ‫ولی جایی رو ندارم که برم 200 00:22:24,833 --> 00:22:27,208 ‫اونها دارن میان سراغم. باید بهم کمک کنی 201 00:22:28,750 --> 00:22:29,833 ‫کمک منو می‌خوای؟ 202 00:22:30,291 --> 00:22:31,375 ‫اینو ببر 203 00:22:31,875 --> 00:22:34,708 ‫ببرش وسط صحرا و توی زمین دفنش کن 204 00:22:37,416 --> 00:22:38,416 ‫مخفی بمون 205 00:22:40,208 --> 00:22:41,208 ‫مثل یه آدم معمولی زندگی کن 206 00:22:41,291 --> 00:22:44,125 ‫پس آدم‌هایی که به ما نیاز دارن چی؟ ‫پس مبارزه چی میشه؟ 207 00:22:45,458 --> 00:22:46,625 ‫مبارزه تموم شده 208 00:22:47,500 --> 00:22:48,583 ‫ما باختیم 209 00:22:51,041 --> 00:22:52,125 ‫چه اتفاقی واسه تو افتاده؟ 210 00:22:54,166 --> 00:22:55,666 ‫زمانی جدای بزرگی بودی 211 00:22:58,750 --> 00:23:00,833 ‫زمانه جدای‌ها به سر رسیده 212 00:23:06,291 --> 00:23:07,583 ‫برگرد به شهر 213 00:23:08,791 --> 00:23:09,875 ‫(جدای) رو ول کن 214 00:23:55,208 --> 00:23:56,666 ‫قراره دیرمون بشه 215 00:23:56,750 --> 00:23:58,625 ‫یالا، دست بجونبونین 216 00:23:58,708 --> 00:23:59,708 ‫در چه وضعیه؟ 217 00:23:59,791 --> 00:24:00,791 ‫آماده است؟ 218 00:24:01,375 --> 00:24:02,458 ‫عالیه 219 00:24:03,083 --> 00:24:04,333 ‫ممنونم 220 00:24:04,416 --> 00:24:06,875 ‫یادت باشه. کل خانواده خواهرم داره میاد 221 00:24:07,375 --> 00:24:08,666 ‫ما به حمایتشون نیاز داریم 222 00:24:08,750 --> 00:24:10,333 ‫پس سعی کن اشک کسی رو درنیاری 223 00:24:10,416 --> 00:24:12,875 ‫توی مهمونی بعد مراسم، قراره پفنبات سرو کنن 224 00:24:13,583 --> 00:24:16,000 ‫اگه درست رفتار کنی، بهت اجازه میدم... 225 00:24:21,875 --> 00:24:24,666 ‫اون اصرار کرد که این جریان ‫واستون جالب میشه، علیاحضرت 226 00:24:29,750 --> 00:24:32,000 ‫یا توی زیرزمینه، یا توی آشپزخونه... 227 00:24:32,833 --> 00:24:34,541 ‫یا توی بیشه‌زار... 228 00:25:15,541 --> 00:25:16,958 ‫سفینه بزرگ درمانی 229 00:25:18,458 --> 00:25:20,333 ‫قایق تفریحی خسته کننده است 230 00:25:22,083 --> 00:25:24,083 ‫قمارخونه شناور؟ بد نیست 231 00:25:26,275 --> 00:25:28,275 ‫اوه، یه کشتی سه‌باله. این یکی جدیده 232 00:25:29,791 --> 00:25:31,625 ‫اوه، یه تکاور آکولینه 233 00:25:31,708 --> 00:25:35,083 ‫احتمالا داره دنبال دزدهای مرسون می‌گرده 234 00:25:36,750 --> 00:25:38,750 ‫نه؟ شاید تاجره؟ 235 00:25:38,833 --> 00:25:40,000 ‫لیا اورگنا 236 00:25:41,875 --> 00:25:43,625 ‫باید همین امروز این کار رو می‌کردی؟ 237 00:25:43,708 --> 00:25:44,708 ‫چه کاری؟ 238 00:25:44,791 --> 00:25:45,875 ‫بیا پایین 239 00:25:50,875 --> 00:25:52,791 ‫انگار دارم یه گلورگ رو بزرگ می‌کنم! 240 00:25:58,605 --> 00:26:00,013 ‫واسه بقیه روز حق استفاده از لولا رو نداری 241 00:26:00,125 --> 00:26:02,166 ‫ولی اون که کاری نکرده! 242 00:26:02,250 --> 00:26:03,250 ‫خاموشش کن 243 00:26:04,791 --> 00:26:05,875 ‫شوخی نمی‌کنم! 244 00:26:12,500 --> 00:26:15,458 ‫اگه اونقدری که توی بالارفتن از درخت ‫مهارت داری، ادب هم داشتی 245 00:26:16,000 --> 00:26:17,625 ‫تا همین الانش هم یه سناتور شده بودی 246 00:26:19,666 --> 00:26:22,125 ‫باید لباست رو عوض کنی، یالا بیا 247 00:26:22,208 --> 00:26:25,625 ‫نه که اگه من نباشم، دل همه واسم تنگ میشه! 248 00:26:25,708 --> 00:26:26,791 ‫من دلم واست تنگ میشه 249 00:26:26,875 --> 00:26:28,625 ‫تنها کاری که می‌کنم فقط دست تکون دادنه 250 00:26:28,708 --> 00:26:30,291 ‫پس کار بیشتری بکن 251 00:26:30,375 --> 00:26:32,500 ‫از این شرایطی که توش قرار گرفتی، خارج شو 252 00:26:34,250 --> 00:26:35,416 ‫متاسفم، مادر 253 00:26:36,083 --> 00:26:37,416 ‫واقعا متاسفم 254 00:26:38,000 --> 00:26:40,291 ‫قول میدم دیگه تکرار نشه 255 00:26:46,208 --> 00:26:48,958 ‫می‌دونی، می‌فهمم که داری این کار رو می‌کنی! 256 00:26:49,666 --> 00:26:50,666 ‫یالا 257 00:26:50,757 --> 00:26:52,673 ‫مثل زندگی توی زندان می‌مونه 258 00:26:52,750 --> 00:26:53,833 ‫یه زندان؟ 259 00:27:52,291 --> 00:27:53,958 ‫ازت می‌خوام که بهش نزدیک نشی 260 00:27:55,250 --> 00:27:57,041 ‫ازت هیچی نمی‌خوایم، بن 261 00:27:57,125 --> 00:27:58,708 ‫این فقط یه اسباب بازیه 262 00:27:58,791 --> 00:28:00,333 ‫خیلی بیشتر از این حرف‌ها است 263 00:28:00,416 --> 00:28:03,208 ‫یه عالمه چیز به جز مزرعه تو اون بیرون وجود داره 264 00:28:03,291 --> 00:28:06,208 ‫باید اونها رو ببینه. یه کهکشان اون بیرون هست 265 00:28:06,291 --> 00:28:09,583 ‫دارم ازت درخواست می‌کنم که ما رو تنها بذاری، بن 266 00:28:09,666 --> 00:28:10,666 ‫دارم جدی میگم 267 00:28:11,166 --> 00:28:12,166 ‫حالش خوبه؟ 268 00:28:13,500 --> 00:28:15,375 ‫واست مهم نیست که حالش خوب باشه 269 00:28:16,666 --> 00:28:18,000 ‫فقط واسه تو مهمه که آیا فورس رو نشون میده یا نه 270 00:28:18,025 --> 00:28:19,733 ‫من مسئول اون هستم، اوون 271 00:28:19,875 --> 00:28:21,541 ‫- من عموش هستم ‫- قبلا در این مورد حرف زدیم 272 00:28:21,625 --> 00:28:24,041 ‫زمانی که وقتش بشه، باید تحت تعلیم قرار بگیره 273 00:28:24,125 --> 00:28:25,500 ‫همونطور که پدرش رو تعلیم دادی؟ 274 00:28:27,083 --> 00:28:29,166 ‫آناکین مرده، بن 275 00:28:30,750 --> 00:28:33,166 ‫و من بهت اجازه نمیدم یه اشتباه رو دوبار تکرار کنی 276 00:28:34,500 --> 00:28:38,166 ‫پس، اجازه بده توی همون مزرعه کنار خانواده‌اش بمونه ‫همونجایی که بهش تعلق داره 277 00:28:40,791 --> 00:28:42,791 ‫یالا، حرکت کن 278 00:28:43,250 --> 00:28:45,166 ‫برین عقب 279 00:28:46,333 --> 00:28:47,416 ‫همه‌تون 280 00:28:48,958 --> 00:28:50,041 ‫از سر راه برین کنار 281 00:28:53,625 --> 00:28:54,791 ‫برین عقب 282 00:29:00,458 --> 00:29:02,291 ‫می‌دونی چرا اینجاییم 283 00:29:04,125 --> 00:29:08,291 ‫یه جدای توی این سیاره مخفی شده 284 00:29:08,771 --> 00:29:10,818 ‫باید بدونیم که اون کجاست 285 00:29:12,291 --> 00:29:13,750 ‫پاداش خوبی در انتظارتون خواهد بود 286 00:29:13,833 --> 00:29:14,875 ‫یا اینکه مجازات میشین! 287 00:29:14,950 --> 00:29:15,992 ‫رِوا! 288 00:29:16,075 --> 00:29:17,617 ‫دست‌ها اول قطع میشن! 289 00:29:19,916 --> 00:29:22,583 ‫اینطوری وقتی می‌خواین چیزی رو بردارین 290 00:29:25,208 --> 00:29:26,291 ‫به یاد ما می‌افتین 291 00:29:31,791 --> 00:29:33,375 ‫اینجا حاشیه بیرونیه کهکشانه 292 00:29:34,625 --> 00:29:36,208 ‫شماها اینجا هیچ حق و حقوقی ندارین 293 00:29:36,750 --> 00:29:38,541 ‫ما تحت سلطه امپراطور... 294 00:29:41,375 --> 00:29:43,416 ‫تنها چیزی که می‌خوایم، اطلاعاته 295 00:29:44,166 --> 00:29:49,916 ‫هر کسی که هر چیزی در مورد جدا‌ی‌ها می‌دونه... 296 00:29:55,375 --> 00:29:56,541 ‫تو چیزی می‌دونی؟ 297 00:30:04,375 --> 00:30:05,458 ‫اسمت چیه؟ 298 00:30:06,708 --> 00:30:07,833 ‫اوون 299 00:30:08,791 --> 00:30:09,875 ‫اوون 300 00:30:10,291 --> 00:30:11,625 ‫کشاورزی، درسته؟ 301 00:30:13,041 --> 00:30:14,041 ‫زن داری؟ 302 00:30:14,125 --> 00:30:15,125 ‫بچه داری؟ 303 00:30:16,541 --> 00:30:17,958 ‫خونواده من ربطی به تو ندارن 304 00:30:18,041 --> 00:30:19,333 ‫شاید داشته باشن 305 00:30:19,416 --> 00:30:22,041 ‫- تو یه جدای توی اون مزرعه داری؟ ‫- نه 306 00:30:22,125 --> 00:30:23,375 ‫چرا باید حرفت رو باور کنم؟ 307 00:30:23,458 --> 00:30:25,250 ‫من هیچ علاقه‌ای به جدای‌ها ندارم 308 00:30:26,375 --> 00:30:27,458 ‫جدای‌ها مثل آفت می‌مونن 309 00:30:28,625 --> 00:30:30,333 ‫من آفت‌ها رو توی مزرعه‌ام از بین می‌برم 310 00:30:31,333 --> 00:30:32,833 ‫تو از خانواده‌ات محافظت می‌کنی 311 00:30:35,541 --> 00:30:36,791 ‫از این خوشم اومد، اوون 312 00:30:39,625 --> 00:30:40,625 ‫این مهمه 313 00:30:47,916 --> 00:30:50,000 ‫فکر می‌کنی در برابر من بتونی از اونها محافظت کنی؟ 314 00:30:53,958 --> 00:30:59,375 ‫بهم بگین جدای کجاست وگرنه ‫این مرد و خونوادش می‌میمرن! 315 00:31:02,375 --> 00:31:03,875 ‫جدای‌ها بزدل هستن 316 00:31:05,958 --> 00:31:07,791 ‫اونها شما رو ناامید کردن 317 00:31:07,875 --> 00:31:10,625 ‫شما رو تنها گذاشتن 318 00:31:11,250 --> 00:31:13,916 ‫هیچ معنی نداره که از اونها محافظت کنین 319 00:31:14,000 --> 00:31:16,041 ‫اونها از شما محافظت نخواهند کرد 320 00:31:20,625 --> 00:31:22,166 ‫ولی می‌تونین این مرد رو نجات بدین 321 00:31:28,666 --> 00:31:30,291 ‫خونواده‌اش رو نجات بدین 322 00:31:36,583 --> 00:31:37,708 ‫کافیه! 323 00:31:39,458 --> 00:31:41,291 ‫اگه چیزی به یاد دارین 324 00:31:41,833 --> 00:31:43,416 ‫پاداش در انتظارتونه 325 00:31:45,916 --> 00:31:47,916 ‫شمشیرت رو بیار پایین، خواهر سوم 326 00:31:50,166 --> 00:31:51,250 ‫الان! 327 00:31:53,708 --> 00:31:55,125 ‫دفعه بعد می‌بینمت، اوون 328 00:32:01,541 --> 00:32:03,125 ‫آه! راه بیوفت! 329 00:32:12,208 --> 00:32:15,166 ‫خیلی دمدمی و بی‌فکری 330 00:32:15,750 --> 00:32:17,250 ‫حالم داره از وقت تلف کردن بهم می‌خوره! 331 00:32:18,000 --> 00:32:19,666 ‫اینجا دون شان ماست! 332 00:32:20,250 --> 00:32:22,000 ‫حق با مفتش اعظم بود 333 00:32:23,541 --> 00:32:25,083 ‫هنوز می‌خوای کنوبی رو پیدا کنی 334 00:32:26,958 --> 00:32:30,083 ‫ولی اون رفته و تو پیداش نخواهی کرد 335 00:32:30,875 --> 00:32:33,458 ‫ده سال گذشته رو صرف پیدا کردنش کردیم 336 00:32:35,125 --> 00:32:37,458 ‫شاید داشتین توی جای اشتباه دنبالش می‌گشتین 337 00:32:38,333 --> 00:32:41,750 ‫فکر کردی که با گیر انداختنش به چی می‌رسی؟ 338 00:32:43,125 --> 00:32:44,333 ‫به چیزی که حقمه 339 00:32:49,666 --> 00:32:51,583 ‫مراقب باش، خواهر سوم 340 00:32:51,666 --> 00:32:53,416 ‫اگه زیاده از حد بری جلو... 341 00:32:55,291 --> 00:32:57,041 ‫شاید تو به اندازه کافی جلو نمیری! 342 00:33:08,083 --> 00:33:09,125 ‫ممنونم، اوون 343 00:33:15,416 --> 00:33:16,875 ‫به خاطر تو این کار رو نکردم 344 00:33:54,166 --> 00:33:56,000 ‫مثل همیشه درست سر وقت 345 00:33:56,304 --> 00:33:57,416 ‫امروز چیز خوبی نصیبت شد؟ 346 00:33:57,500 --> 00:33:59,958 ‫یه کشتی تجاری و یه سفینه تکاور آکولین 347 00:34:00,159 --> 00:34:01,909 ‫احتمالا داره دنبال دزدها می‌گرده 348 00:34:01,934 --> 00:34:03,475 ‫منم همین رو گفتم! 349 00:34:03,500 --> 00:34:05,375 ‫- تشویقش نکن ‫- خیلی خب 350 00:34:08,666 --> 00:34:09,875 ‫بیاین 351 00:34:09,958 --> 00:34:11,583 ‫بیاین سر و تهش رو هم بیاریم 352 00:34:16,875 --> 00:34:18,041 ‫- برها! ‫- خواهر! 353 00:34:18,125 --> 00:34:19,375 ‫سلام، پسر خاله 354 00:34:25,458 --> 00:34:27,791 ‫اوه، اونجان! 355 00:34:43,708 --> 00:34:45,041 ‫میزان سودآوری خوب بوده 356 00:34:45,916 --> 00:34:50,958 ‫بعد از فاجعه جمهوری، امپراتور ‫بالاخره داره جیب بعضی‌ها رو پر می‌کنه 357 00:34:51,041 --> 00:34:53,750 ‫هنوز مسائلی باقی مونده که باید بهشون بپردازیم 358 00:34:54,341 --> 00:34:56,799 ‫اتحادیه بردگان، مالیات در حاشیه بیرونی کهکشان 359 00:34:56,875 --> 00:34:59,375 ‫من اینجا نیومدم که بردگی رو از بین ببرم، بیل 360 00:35:00,041 --> 00:35:01,750 ‫اومدم که غذای تو رو بخورم! 361 00:35:02,541 --> 00:35:04,208 ‫مسائل احساسی رو بذار بمونه برای مجلس سنا 362 00:35:04,916 --> 00:35:06,833 ‫یه نوشیدنی میل دارین، سناتور؟ 363 00:35:08,416 --> 00:35:10,125 ‫آه، ممنونم 364 00:35:14,000 --> 00:35:15,083 ‫علیاحضرت 365 00:35:15,375 --> 00:35:16,791 ‫اوه، ممنون، وای.او 366 00:35:16,875 --> 00:35:17,958 ‫وظیفه منه 367 00:35:19,125 --> 00:35:20,333 ‫از رباتت تشکر می‌کنی؟ 368 00:35:20,958 --> 00:35:22,458 ‫نشونه ادبه 369 00:35:22,483 --> 00:35:25,400 ‫وقتی داری با گونه پایین‌تر حرف می‌زنی ‫لازم نیست ادب به خرج بدی 370 00:35:25,541 --> 00:35:28,708 ‫پس فکر کنم لازم نیست موقع ‫حرف زدن با تو هم ادب به خرج بدم! 371 00:35:31,000 --> 00:35:33,583 ‫دختر خاله، می‌دونی فرق بین من و تو چیه؟ 372 00:35:34,291 --> 00:35:35,291 ‫من یه چیزایی می‌دونم 373 00:35:35,875 --> 00:35:38,458 ‫پدرم میگه اونها هرگز بهت ‫اجازه نمیدن این سیاره رو ترک کنی 374 00:35:39,666 --> 00:35:43,250 ‫نمی‌خوان کسی از وجودت باخبر بشه چون تو از ما نیستی 375 00:35:44,291 --> 00:35:46,093 ‫تو حتی یه عضو واقعی خونواده اورگانا هم نسیتی 376 00:35:50,500 --> 00:35:51,916 ‫تو ازش می‌ترسی 377 00:35:53,125 --> 00:35:56,666 ‫پدرت رو میگم. می‌خوای ازت خوشش بیاد ‫پس چیزهایی که اون میگه رو تکرار می‌کنی 378 00:35:56,750 --> 00:35:59,166 ‫حتی با اینکه نمی‌دونی حرف‌هاش دقیقا چه معنایی دارن 379 00:36:00,041 --> 00:36:02,833 ‫فکر می‌کنی اگه شبیه اون باشی، مردم ازت می‌ترسن 380 00:36:02,916 --> 00:36:05,583 ‫ولی در واقع، تو کسی هستی که ترسیده 381 00:36:05,666 --> 00:36:08,416 ‫تو یدونه تصمیم هم توی کل زندگیت برای خودت نگرفتی 382 00:36:08,500 --> 00:36:10,208 ‫و هرگز هم واسه خودت تصمیمی نخواهی گرفت 383 00:36:11,041 --> 00:36:13,833 ‫شاید چیزهای زیادی ندیده باشم، پسرخاله 384 00:36:15,000 --> 00:36:16,250 ‫ولی این موضوع رو واضح می‌بینم 385 00:36:22,302 --> 00:36:24,666 ‫با همه داشت بدرفتاری می‌کرد 386 00:36:24,750 --> 00:36:25,875 ‫اون پسرخاله‌ات هستش 387 00:36:25,958 --> 00:36:27,458 ‫بی‌ادبانه با ربات‌ها حرف می‌زد 388 00:36:27,541 --> 00:36:29,791 ‫باید خویشتنداری بکنی، لیا 389 00:36:32,541 --> 00:36:33,875 ‫باید ازش معذرت بخوای 390 00:36:34,333 --> 00:36:37,291 ‫ترجیح میدم یه چاکوبیست قورتم ‫بده (تا از اون معذرت بخوام) 391 00:36:49,125 --> 00:36:53,541 ‫وقتی هم سن تو بودم، دلم می‌خواست ‫خیلی دورتر از کاتو زندگی بکنم 392 00:36:54,474 --> 00:36:57,333 ‫برم دنبال پورگول‌ها، می‌دونی که چی میگم 393 00:36:57,416 --> 00:36:58,916 ‫یه نقشه درست و حسابی داشتم 394 00:37:00,708 --> 00:37:01,708 ‫چیشد پس؟ 395 00:37:02,075 --> 00:37:03,158 ‫بزرگ‌تر شدم 396 00:37:04,416 --> 00:37:06,458 ‫مجبور شدم ماجراجویی‌ها دیگه‌ای رو پیدا بکنم 397 00:37:07,458 --> 00:37:09,208 ‫به جاش افتادم دنبال مادرت! 398 00:37:12,000 --> 00:37:13,666 ‫این آینده توئه، لیا 399 00:37:14,458 --> 00:37:17,458 ‫چند سال بعد، میری دانشگاه، ‫بعدش به مجلس سنای مقدماتی 400 00:37:17,541 --> 00:37:18,541 ‫مجلس سنا حوصله سر بره 401 00:37:18,625 --> 00:37:21,041 ‫یه مشت آدم با لباس‌های سیخ‌سیخی ‫دارن با همدیگه بحث می‌کنن 402 00:37:21,125 --> 00:37:24,041 ‫خب، شاید اینطور به نظر برسه 403 00:37:24,125 --> 00:37:25,375 ‫من نمی‌خوام یه سناتور باشم 404 00:37:25,916 --> 00:37:28,583 ‫به همین خاطره که احتمالا یکی ‫از بهترین سناتورها خواهی بود 405 00:37:29,791 --> 00:37:31,750 ‫من حتی یه عضو واقعی خونواده اورگانا هم نیستم 406 00:37:32,666 --> 00:37:33,666 ‫چی؟ 407 00:37:38,416 --> 00:37:39,416 ‫هرگز این حرف رو نزن 408 00:37:41,541 --> 00:37:42,708 ‫تو بچه مایی 409 00:37:44,125 --> 00:37:48,250 ‫تو از همه لحاظ یه اورگانای اصیل هستی 410 00:37:50,375 --> 00:37:52,666 ‫روزی، چشم امید این سیاره به تو خواهد بود، لیا 411 00:37:54,916 --> 00:37:56,416 ‫راه‌های زیادی برای رهبری وجود داره 412 00:37:56,500 --> 00:37:58,750 ‫تو فقط باید راه خودت رو پیدا کنی 413 00:37:58,833 --> 00:38:01,500 ‫به علاوه، قیافه پسرخاله‌ات رو تصور کن 414 00:38:01,583 --> 00:38:03,666 ‫وقتی توی واقعیت واسش رئیس‌بازی درمیاری! 415 00:38:07,708 --> 00:38:08,791 ‫ولی فعلا... 416 00:38:10,666 --> 00:38:11,750 ‫ما میریم... 417 00:38:13,541 --> 00:38:14,708 ‫که معذرت‌خواهی کنیم 418 00:38:15,666 --> 00:38:16,666 ‫بله، پدر 419 00:38:22,666 --> 00:38:24,166 ‫پایین پله‌ها منتظرتم 420 00:38:40,583 --> 00:38:41,666 ‫ممنونم 421 00:38:42,250 --> 00:38:43,333 ‫اون رفته 422 00:38:43,541 --> 00:38:45,750 ‫فکر کردم گفتی که بدجوری تو دلش جا باز کردی 423 00:38:46,250 --> 00:38:47,416 ‫می‌دونی اون چجوریه 424 00:38:47,500 --> 00:38:48,916 ‫می‌دونم شبیه کیه 425 00:38:49,666 --> 00:38:50,833 ‫یه واحد بفرستین 426 00:38:50,916 --> 00:38:51,916 ‫نمی‌تونه زیاد دور شده باشه 427 00:38:59,333 --> 00:39:00,958 ‫سلام، شاهزاده 428 00:39:03,166 --> 00:39:04,333 ‫چرا اینجایی؟ 429 00:39:05,375 --> 00:39:06,458 ‫منتظرم 430 00:39:06,916 --> 00:39:08,250 ‫منتظر چی؟ 431 00:39:08,916 --> 00:39:10,250 ‫منتظر شما 432 00:39:51,208 --> 00:39:52,291 ‫کمک! 433 00:39:53,750 --> 00:39:54,833 ‫کمک 434 00:39:56,250 --> 00:39:57,833 ‫کمک! بهم کمک کنین! خواهش می‌کنم! 435 00:40:37,291 --> 00:40:38,875 ‫نمی‌دونیم کار کی بوده 436 00:40:38,958 --> 00:40:40,583 ‫هیچ درخواست خون‌بهایی نبوده، هیچ سرنخی نیست 437 00:40:41,916 --> 00:40:46,041 ‫هر کسی که بودن، می‌دونستن اون کجا میره. اونها... 438 00:40:46,750 --> 00:40:47,833 ‫اونها منتظرش بودن 439 00:40:49,208 --> 00:40:51,125 ‫اون بهت نیاز داره، اوبی وان 440 00:40:52,166 --> 00:40:53,666 ‫نمی‌تونیم به کس دیگه‌ای جز تو اعتماد کنیم 441 00:40:55,833 --> 00:40:57,250 ‫مجلس سنا چی؟ 442 00:40:57,750 --> 00:40:59,500 ‫نمی‌تونیم اجازه بدیم این موضوع علنی بشه 443 00:41:00,166 --> 00:41:01,916 ‫توجه بسیار زیادی رو جلب می‌کنه 444 00:41:02,750 --> 00:41:05,666 ‫خب، نگهبان‌های خودتون چی؟ یا جایزه بگیرها؟ 445 00:41:05,750 --> 00:41:09,833 ‫فقط تو می‌دونی که اون چقدر اهمیت داره، اوبی وان 446 00:41:09,929 --> 00:41:11,500 ‫اگه هویت لیا معلوم بشه 447 00:41:11,525 --> 00:41:13,108 ‫من نمی‌تونم اینجا رو ترک کنم، بیل 448 00:41:14,375 --> 00:41:15,541 ‫من نسبت به پسره (برادر لیا) مسئولیت دارم 449 00:41:15,625 --> 00:41:17,541 ‫پس مسئولیتت در مورد خواهرش چی؟ 450 00:41:19,375 --> 00:41:21,208 ‫اون هم به اندازه برادرش مهمه 451 00:41:27,416 --> 00:41:28,916 ‫ده سال گذشته 452 00:41:32,625 --> 00:41:34,041 ‫من همون آدم سابق نیستم 453 00:41:40,166 --> 00:41:41,250 ‫یه نفر دیگه رو پیدا کن 454 00:41:42,875 --> 00:41:44,041 ‫اینطوری شانس بهتری داره 455 00:41:47,791 --> 00:41:50,250 ‫ولم کنین! 456 00:41:50,333 --> 00:41:51,791 ‫- ولم کنین! ‫- خفه‌اش کن 457 00:43:37,250 --> 00:43:38,833 ‫اون رو دارن می‌برن سمت دایو 458 00:43:41,000 --> 00:43:42,750 ‫نباید می‌اومدی 459 00:43:43,708 --> 00:43:46,083 ‫اونها ردشون رو پشت یه سفینه باری مخفی کردن 460 00:43:46,166 --> 00:43:48,000 ‫اون سفینه الان داره میره اونجا 461 00:43:48,750 --> 00:43:49,791 ‫من نمی‌تونم 462 00:43:49,875 --> 00:43:51,625 ‫اون دختر منه، اوبی وان 463 00:43:51,708 --> 00:43:52,875 ‫بهت گفتم... 464 00:43:53,958 --> 00:43:55,416 ‫من همون مردی نیستم که به یاد داری 465 00:43:55,500 --> 00:43:56,833 ‫باید همون مرد بشی! 466 00:43:56,916 --> 00:43:58,041 ‫من نمی‌تونم پسره رو ول کنم 467 00:43:58,125 --> 00:44:00,041 ‫این در مورد پسره نیست، و خودت هم اینو می‌دونی! 468 00:44:01,166 --> 00:44:03,125 ‫تو اشتباه کردی. همه‌مون اشتباه می‌کنیم 469 00:44:03,208 --> 00:44:04,458 ‫گذشته‌ها گذشته 470 00:44:05,416 --> 00:44:06,916 ‫ادامه بده. گذشته رو فراموش کن 471 00:44:07,958 --> 00:44:09,625 ‫تو نمی‌تونستی آناکین رو نجات بدی 472 00:44:11,583 --> 00:44:12,916 ‫ولی می‌تونی لیا رو نجات بدی 473 00:44:15,541 --> 00:44:16,791 ‫و اگه نتونم؟ 474 00:44:19,166 --> 00:44:22,083 ‫هیشکی نیست که بیشتر از تو برای ‫نجات جون بچه‌ام بهش اعتماد داشته باشم 475 00:44:23,958 --> 00:44:26,666 ‫خواهش می‌کنم، دوست قدیمی 476 00:44:28,416 --> 00:44:29,500 ‫به خاطر اون ‫(منظورش پادمه، مادر لیا است) 477 00:44:30,875 --> 00:44:32,125 ‫فقط یه مبارزه دیگه 478 00:44:41,833 --> 00:44:44,916 ‫یالا، لولا، یالا 479 00:44:58,945 --> 00:45:00,445 ‫می‌تونی دستهام رو باز کنی؟ 480 00:45:08,458 --> 00:45:10,166 ‫من ازت نمی‌ترسم 481 00:45:12,250 --> 00:45:13,416 ‫یکم وقت بده (بعدش می‌ترسی!) 482 00:45:19,291 --> 00:45:20,416 ‫لولا! 483 00:45:21,791 --> 00:45:24,083 ‫پدرم منو نجات میده! 484 00:45:24,166 --> 00:45:26,125 ‫اون یه ارتش رو دنبالم می‌فرسته! 485 00:45:26,708 --> 00:45:28,541 ‫هیشکی دنبالت نمیاد 486 00:46:25,625 --> 00:46:26,875 ‫این فکر بدیه 487 00:46:27,625 --> 00:46:28,708 ‫دزدیدن بچه‌ها... 488 00:46:30,333 --> 00:46:31,500 ‫فکر می‌کنی عملی بشه؟ 489 00:46:32,083 --> 00:46:33,500 ‫فقط این کار رو تموم کن 490 00:47:14,333 --> 00:47:15,666 ‫مطمئنی اون میاد؟ 491 00:47:16,541 --> 00:47:18,708 ‫توی دوران جنگ، دوشادوش پدرش جنگید 492 00:47:19,666 --> 00:47:20,750 ‫اون میاد 493 00:47:21,750 --> 00:47:23,250 ‫نمی‌تونه جلوی خودش رو بگیره 494 00:47:24,458 --> 00:47:26,708 ‫جدای‌ها خودشون گور خودشون رو می‌کنن 495 00:47:53,916 --> 00:47:54,799 ‫خب؟ 496 00:47:55,684 --> 00:47:57,033 ‫میای یا نه؟ 497 00:47:59,648 --> 00:48:07,648 ‫ وحید مستغیث : ترجمه و زیرنویس@vahids3 498 00:48:25,108 --> 00:48:31,108 ‫دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم ‫WwW.GrandMoviez.Com