1 00:00:01,790 --> 00:00:04,750 ‫خوب هم می‌دونی کی هستیم. 2 00:00:05,870 --> 00:00:07,540 ‫بازپرس‌ها. 3 00:00:07,620 --> 00:00:08,620 ‫شما دنبال جدای‌ها هستین. 4 00:00:08,700 --> 00:00:12,450 ‫به نظر من که جدای‌ها ‫دنبال هم‌نوعان خودشون هستن. 5 00:00:12,989 --> 00:00:14,349 ‫«آنچه گذشت...» 6 00:00:16,080 --> 00:00:17,290 ‫جنگ تموم شده. 7 00:00:17,790 --> 00:00:21,250 ‫مخفی بمون. ‫یه زندگی عادی داشته باش. 8 00:00:22,040 --> 00:00:25,040 ‫ازت می‌خوام ما رو تنها بذاری بن. 9 00:00:26,160 --> 00:00:29,200 ‫راجع‌بهش حرف زده بودیم. ‫زمانش که برسه باید آموزش ببینه. 10 00:00:29,290 --> 00:00:31,080 ‫همون طور که پدرش رو آموزش دادی؟ 11 00:00:31,160 --> 00:00:34,120 ‫ما ده سال گذشته رو صرف پیدا کردن اون کردیم. 12 00:00:34,200 --> 00:00:36,540 ‫شاید داشتین جاهای اشتباهی رو می‌گشتین. 13 00:00:37,750 --> 00:00:40,370 ‫تو یکی از ما نیستی. ‫تو حتی یه اورگانای واقعی نیستی. 14 00:00:41,250 --> 00:00:42,660 ‫باید ازش معذرت‌خواهی کنی. 15 00:00:42,750 --> 00:00:46,250 ‫ترجیح می‌دم یه جاکوبیست قورتم بده. 16 00:00:48,410 --> 00:00:50,080 ‫سلام شاهدخت. 17 00:00:52,330 --> 00:00:54,040 ‫کمک! کمکم کنین! 18 00:00:56,540 --> 00:00:57,870 ‫داره می‌ره دایو. 19 00:00:57,950 --> 00:01:01,120 ‫بهت که گفتم، ‫من اون مردی که به خاطر داری نیستم. 20 00:01:01,200 --> 00:01:04,410 ‫خواهش می‌کنم دوست قدیمی. 21 00:01:05,540 --> 00:01:06,620 ‫بخاطر لیا. 22 00:01:08,120 --> 00:01:09,200 ‫برای آخرین نبرد. 23 00:01:36,457 --> 00:01:43,457 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 24 00:01:58,125 --> 00:02:08,125 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 25 00:02:19,950 --> 00:02:21,290 ‫نه، نه، اصلا امکان نداره... 26 00:02:21,370 --> 00:02:22,950 ‫واقعا نمی‌دونم چی بگم. 27 00:02:23,040 --> 00:02:25,580 ‫اگه روش نوشته «تأخیر»، ‫مال منم باید همین شکلی باشه. 28 00:02:25,660 --> 00:02:28,330 ‫کاری واسه آب و هوای ‫اون سیاره از دستم ساخته نیست. 29 00:02:28,410 --> 00:02:29,410 ‫نه، اصلا می‌دونی؟ 30 00:02:29,500 --> 00:02:32,620 ‫وقت این کارها رو ندارم. ‫برو دیگه، خب؟ 31 00:02:34,200 --> 00:02:35,660 ‫ببخشید. 32 00:02:35,750 --> 00:02:38,830 ‫دنبال یه سفینه‌ای می‌گشتم. ‫داشتم سیگنالش رو دنبال می‌کردم. 33 00:02:38,910 --> 00:02:42,250 ‫اینجا دایوئه. تمام سیگنال‌های ‫داخلی و خارجی محدود شدن. 34 00:02:42,700 --> 00:02:44,370 ‫مردم اینجا خیلی محافظه‌کارن. 35 00:03:11,660 --> 00:03:12,700 ‫نه! 36 00:03:12,790 --> 00:03:13,790 ‫بسه دیگه. 37 00:03:24,540 --> 00:03:27,450 ‫استاد، بیشتر از همیشه ‫الآن به راهنماییت نیاز دارم. 38 00:03:28,250 --> 00:03:29,910 ‫پول خُرد نداری؟ 39 00:03:36,750 --> 00:03:39,580 ‫کمک کن این کهنه‌سرباز ‫غذای گرم بخوره. 40 00:03:58,250 --> 00:03:59,580 ‫برو کنار. 41 00:04:00,910 --> 00:04:01,910 ‫تکون بخور. 42 00:04:02,000 --> 00:04:03,790 ‫پی، اکس، نه، هشت، هفت... 43 00:04:04,500 --> 00:04:06,910 ‫زودباشین، برین کنار. ‫راه رو باز کنین. 44 00:04:17,500 --> 00:04:19,250 ‫ادویه می‌خوای پیرمرد؟ 45 00:04:19,330 --> 00:04:22,660 ‫جنس ناب کسل و گلیترستیم و فلوشایی دارم. 46 00:04:23,620 --> 00:04:25,000 ‫چی می‌خوای؟ 47 00:04:25,080 --> 00:04:26,700 ‫اطلاعلات چی داری؟ 48 00:04:27,620 --> 00:04:29,080 ‫دنبال دخترم می‌گردم. 49 00:04:29,160 --> 00:04:31,370 ‫دزدیدنش و آوردنش این سیاره. 50 00:04:32,500 --> 00:04:34,870 ‫اگه آوردنش اینجا که ‫دیگه قرار نیست پیداش کنی. 51 00:04:34,950 --> 00:04:36,620 ‫اینجا راه فرار نداره. 52 00:04:37,910 --> 00:04:39,500 ‫منم زمانی دختر کسی بودم. 53 00:04:40,870 --> 00:04:41,950 ‫بفرما. 54 00:04:42,950 --> 00:04:44,410 ‫این یکی مجانی بود. 55 00:04:44,500 --> 00:04:47,040 ‫از اینا که مصرف کنی ‫یادت می‌ره حتی دختری داشتی. 56 00:04:52,290 --> 00:04:53,450 ‫مشکلی واست پیش اومده؟ 57 00:04:54,750 --> 00:04:57,200 ‫یه جدای می‌شناسم ‫که به مردم کمک می‌کنه. 58 00:04:58,200 --> 00:04:59,660 ‫همه جدای‌ها مُردن. 59 00:04:59,750 --> 00:05:01,000 ‫اگه پول درست حسابی بدی، 60 00:05:02,750 --> 00:05:03,830 ‫می‌تونم ببرمت پیشش. 61 00:05:10,000 --> 00:05:11,830 ‫چیزی نیست، اینجا جاتون امنه. 62 00:05:13,290 --> 00:05:15,120 ‫نمی‌ذارم بلایی سرتون بیاد. 63 00:05:27,660 --> 00:05:31,290 ‫بررسی مسافران فرودگاه فضایی، ‫دروازه 3سی، دریافت شد؟ تمام. 64 00:05:31,370 --> 00:05:35,500 ‫دروازه 3 صحبت می‌کنه، دریافت شد. ‫شما کی هستین؟ این کانال خصوصیه. 65 00:05:35,580 --> 00:05:38,620 ‫درحال اجرای ترفند ذهنی جدای هستم. ‫نگران نباشید. 66 00:05:38,700 --> 00:05:40,450 ‫الآن ذهنتون تحت اختیار منه. 67 00:05:40,540 --> 00:05:42,580 ‫ذهنم تحت اختیار شماست. 68 00:05:42,660 --> 00:05:44,750 ‫قراره مادر و پسری رو ‫بفرستم سمت دروازه شما. 69 00:05:44,830 --> 00:05:47,000 ‫وقتی رسیدن قراره ‫اجازه رد شدن بهشون بدین. 70 00:05:47,080 --> 00:05:49,870 ‫وقتی رسیدن بهشون ‫اجازه رد شدن می‌دم. 71 00:05:49,950 --> 00:05:52,790 ‫باید امن و امان برسن به سیاره کورلیا. 72 00:05:52,870 --> 00:05:55,870 ‫امن و امان می‌رسن سیاره کورلیا. 73 00:05:55,950 --> 00:05:58,200 ‫الآن هم ذهنت رو آزاد می‌کنم. 74 00:06:03,500 --> 00:06:06,830 ‫- فورس خیلی قدرتمندی در اختیار داری. ‫- آره، می‌دونم. 75 00:06:07,750 --> 00:06:09,080 ‫از دروازه 3سی برین. 76 00:06:09,660 --> 00:06:11,080 ‫واقعا بهمون لطف کردی هاجا. 77 00:06:11,250 --> 00:06:13,750 ‫جدای جماعت باید از ‫هم‌نوع‌هاش محافظت کنه. 78 00:06:13,830 --> 00:06:16,080 ‫با این توانایی‌های پسرتون ‫حتما میان سراغش. 79 00:06:17,160 --> 00:06:18,580 ‫ببرش جای امن. 80 00:06:22,700 --> 00:06:23,700 ‫راستی. 81 00:06:24,660 --> 00:06:26,370 ‫- خدمت شما. ‫- عه، حالا لازم نبود. 82 00:06:26,450 --> 00:06:27,620 ‫هرچی داشتیم همینه. 83 00:06:30,330 --> 00:06:32,580 ‫- لطفتون یادمون نمی‌ره. ‫- ولی باید بره. 84 00:06:33,580 --> 00:06:35,290 ‫به خاطر امنیت خودم ‫باید من رو فراموش کنین. 85 00:06:37,450 --> 00:06:38,540 ‫الآنم برین دیگه. 86 00:06:40,370 --> 00:06:41,450 ‫برین. 87 00:06:43,160 --> 00:06:44,410 ‫مواظب باش کوچولو. 88 00:06:47,080 --> 00:06:48,160 ‫مواظب باش. 89 00:06:57,200 --> 00:06:59,870 ‫الآن راه افتادن. ‫می‌رم یه استراحتی بکنم، خب؟ 90 00:06:59,950 --> 00:07:01,250 ‫یه‌کم دیگه باهات تماس می‌گیرم. 91 00:07:02,160 --> 00:07:03,250 ‫دریافت شد. 92 00:07:05,200 --> 00:07:06,750 ‫به من گفتن اینجا یه جدایی هست. 93 00:07:07,620 --> 00:07:08,950 ‫چطوری اومدی اینجا؟ 94 00:07:09,040 --> 00:07:12,330 ‫یه دختری رو دزدین. ‫می‌خوام کمکم کنی پیداش کنم. 95 00:07:19,080 --> 00:07:22,160 ‫اسمم هاجا استریه. جدای هستم. 96 00:07:22,250 --> 00:07:24,410 ‫به نیازمندان کمک می‌کنم. 97 00:07:24,500 --> 00:07:26,790 ‫در ازاش هم مبلغ کمی دریافت می‌کنم. 98 00:07:27,370 --> 00:07:31,540 ‫قلمروی من در سایه‌هاست، ‫چون روشنایی در حق امثال من بی‌رحم بوده. 99 00:07:31,660 --> 00:07:33,830 ‫درک می‌کنم. چقدر باید بدم؟ 100 00:07:35,040 --> 00:07:36,870 ‫پونصدتا برای پیدا کردن دختره، 101 00:07:36,950 --> 00:07:38,950 ‫سی‌صدتای دیگه می‌گیرم ‫که ببرمت پیشش. 102 00:07:39,040 --> 00:07:41,410 ‫خدایا، واقعا روشناییه که ‫در حقتون بی‌رحم بوده. 103 00:07:41,500 --> 00:07:43,080 ‫آخه نرخ خوبی هم بهت دادم. 104 00:07:43,160 --> 00:07:45,450 ‫اگه هزارتا بدی که بهت ‫چندتا ترفند هم یاد می‌دم. 105 00:07:45,540 --> 00:07:48,160 ‫از فورس چیزی بلدی دوست من؟ 106 00:07:48,250 --> 00:07:51,750 ‫صرفا می‌دونم کنترل از راه دور ‫با آهن‌ربائه. 107 00:07:52,500 --> 00:07:55,410 ‫خیلی‌خب. ‫می‌دونم ظاهر قضیه چطوریه. 108 00:07:55,500 --> 00:07:57,700 ‫آره، ظاهر قضیه اینه که ‫از اون خانواده پول الکی گرفتی. 109 00:07:57,790 --> 00:08:01,290 ‫به خاطر من جاشون امنه، ‫و کمی فقیرتر هم شدن. 110 00:08:01,370 --> 00:08:05,000 ‫- تو که به کسی نمی‌گی، می‌گی؟ ‫- بستگی داره خودت بهم چی بگی. 111 00:08:05,750 --> 00:08:07,290 ‫نکنه جایزه‌بگیری؟ 112 00:08:07,370 --> 00:08:12,080 ‫جنابعالی یه‌پا فرصت‌طلبی. ‫موشی هستی که دنبال قشر ضعیفه. 113 00:08:12,160 --> 00:08:15,700 ‫ولی طبق تجربیات من، موش‌ها ‫بهتر از هرکسی راه فاضلاب رو بلدن. 114 00:08:15,790 --> 00:08:17,370 ‫چه آدم پیش‌داوری هستی. 115 00:08:20,200 --> 00:08:22,080 ‫قراره کمکم کنی این دختره رو پیدا کنم. 116 00:08:22,160 --> 00:08:23,370 ‫باشه، کمک می‌کنم. 117 00:08:25,750 --> 00:08:27,250 ‫- کمکم می‌کنی؟ ‫- آره. 118 00:08:27,330 --> 00:08:28,870 ‫- یعنی بهت اعتماد کنم؟ ‫- شک نکن. 119 00:08:30,120 --> 00:08:33,370 ‫خیلی‌خب، اگه دنبال فاضلابی، ‫فقط یه راه واست هست. 120 00:08:34,000 --> 00:08:35,330 ‫که از همون راه هم نمی‌شه وارد شد. 121 00:10:12,660 --> 00:10:13,660 ‫آهای. 122 00:10:14,540 --> 00:10:15,870 ‫واسه چی اومدی اینجا؟ 123 00:10:17,915 --> 00:10:20,540 ‫عه، ظاهرا راه گم کردم. 124 00:10:20,660 --> 00:10:23,160 ‫- پس برگرد سر کارت. ‫- چشم. 125 00:10:43,450 --> 00:10:44,620 ‫دختره کجاست؟ 126 00:10:56,580 --> 00:10:57,660 ‫لیا. 127 00:11:00,160 --> 00:11:01,250 ‫لیا. 128 00:11:13,750 --> 00:11:16,160 ‫خبر نداشتم جدای‌ها هم ‫قابلیت خونریزی دارن. 129 00:11:16,870 --> 00:11:18,750 ‫عجیبه توی داممون افتادی. 130 00:11:20,410 --> 00:11:23,080 ‫خیال نمی‌کردم انقدر ساده باشی ‫که واسه یه بچه لوس... 131 00:11:23,160 --> 00:11:24,750 ‫همه‌چیزت رو به خطر بندازی. 132 00:11:34,580 --> 00:11:37,700 ‫بازپرس واقعا خوب دستت رو خوند. 133 00:11:38,330 --> 00:11:39,750 ‫زودی می‌رسه اینجا. 134 00:11:40,370 --> 00:11:43,080 ‫که بعدش ما پولدار می‌شیم، ‫جنابعالی هم می‌میری. 135 00:11:44,580 --> 00:11:45,870 ‫دختره کجاست؟ 136 00:11:46,750 --> 00:11:48,250 ‫- لابد همین اطرافه. ‫- اینش مهم نیست. 137 00:11:48,330 --> 00:11:49,660 ‫کسی از اینجا فرار نمی‌کنه. 138 00:11:50,950 --> 00:11:53,910 ‫دوران جدای بودنت تموم شده کنوبی. 139 00:11:55,120 --> 00:11:56,450 ‫صرفا یه آدم معمولی هستی. 140 00:11:58,330 --> 00:12:00,370 ‫خونت داره می‌ریزه کف زمین. 141 00:12:01,790 --> 00:12:03,950 ‫خب، هرکسی قابلیت خونریزی داره. 142 00:12:19,580 --> 00:12:20,750 ‫برو کنار. 143 00:12:40,200 --> 00:12:41,290 ‫- وایستا. ‫- ولم کن! 144 00:12:41,370 --> 00:12:42,450 ‫می‌گم وایستا. 145 00:12:42,540 --> 00:12:43,620 ‫ولم کن! 146 00:12:45,660 --> 00:12:46,660 ‫تو کی هستی؟ 147 00:12:47,200 --> 00:12:50,080 ‫پدرت منو فرستاده. ‫اومدم کمکت کنم. 148 00:12:50,660 --> 00:12:52,330 ‫پس ارتش کجاست؟ 149 00:12:52,410 --> 00:12:54,700 ‫بیا بریم. کمکت می‌کنم بری بیرون. 150 00:12:54,790 --> 00:12:56,370 ‫واسه چی بهت اعتماد کنم؟ 151 00:12:56,450 --> 00:12:59,040 ‫ترجیح می‌دی بمونی همین جا؟ ‫بیا بریم دیگه. 152 00:13:14,700 --> 00:13:15,790 ‫بیا. 153 00:13:16,950 --> 00:13:18,120 ‫زیاد وقت نداریم. 154 00:13:19,660 --> 00:13:20,700 ‫سرت پایین باشه. 155 00:13:22,080 --> 00:13:24,580 ‫اگه ارتش می‌اومد ‫نیازی به این کارها نبود. 156 00:13:24,660 --> 00:13:26,370 ‫هیس، آروم باش. 157 00:13:43,200 --> 00:13:44,450 ‫کجا رفت؟ 158 00:13:47,370 --> 00:13:49,370 ‫بیا اینجا. باید لباس عوض کنیم. 159 00:13:52,580 --> 00:13:53,660 ‫اینی که داری... 160 00:13:54,620 --> 00:13:56,410 ‫تو جدایی؟ 161 00:13:56,500 --> 00:13:58,540 ‫هیس، آروم بگو. 162 00:14:01,290 --> 00:14:05,950 ‫آخه انگار... خیلی پیر و کتک خورده‌ای. 163 00:14:08,200 --> 00:14:10,120 ‫اون طرف شهر باراندازی هست. 164 00:14:10,700 --> 00:14:12,750 ‫باید آخرین حمل و نقلمون رو انجام بدیم. 165 00:14:12,830 --> 00:14:14,910 ‫خب پس چرا منتظریم؟ 166 00:14:15,000 --> 00:14:16,080 ‫وایستا. 167 00:14:22,080 --> 00:14:25,080 ‫اصلا خبرنداری با اینجا بودنم ‫چه چیزی رو به خطر انداختم علیاحضرت. 168 00:14:26,040 --> 00:14:28,620 ‫از این لحظه هرکاری که ‫بهتون می‌گم انجام بدین، متوجه شدین؟ 169 00:14:38,700 --> 00:14:41,500 ‫کارتون به جایی رسیده که ‫فرزند سناتور امپراتوری رو می‌دزدین؟ 170 00:14:41,580 --> 00:14:44,410 ‫- از این بدترش هم کردیم. ‫- ولی چنین حقی ندارین. 171 00:14:44,500 --> 00:14:47,790 ‫توی مدارک بایگانی ارتباطی بین ‫اون و اورگانا پیدا کردم. 172 00:14:47,870 --> 00:14:49,450 ‫دختره صرفا طعمه بود. 173 00:14:50,120 --> 00:14:52,580 ‫بدون اطلاع من چنین اقدامی کردی؟ 174 00:14:52,660 --> 00:14:54,000 ‫خودت واسم چاره‌ای نذاشتی. 175 00:14:54,080 --> 00:14:57,580 ‫خیال کرده با دستگیر کردن کنوبی ‫می‌تونه مورد عزت قرار بگیره. 176 00:15:00,000 --> 00:15:04,290 ‫این عطش قدرتی که داری، 177 00:15:04,370 --> 00:15:06,950 ‫قرار نیست ذات اصلیت رو تغییر بده. 178 00:15:08,000 --> 00:15:09,040 ‫که ذات اصلیم چیه؟ 179 00:15:09,580 --> 00:15:11,830 ‫این که بین ما حقیرترین هستی. 180 00:15:12,910 --> 00:15:15,830 ‫از بین فاضلاب راه خودت رو ‫بین ما پیدا کردی، 181 00:15:16,370 --> 00:15:20,200 ‫توانایی‌هات موجب شد ‫به جایگاهی برسی، ولی... 182 00:15:20,290 --> 00:15:26,950 ‫حتی تمام قدرت‌های جهان نمی‌تونه ‫بوی تعفن ذات کسی رو مخفی کنه. 183 00:15:27,040 --> 00:15:31,120 ‫شاید همین بوی تعفن ‫بشه شکست خودت. 184 00:15:34,080 --> 00:15:35,580 ‫شهر رو محاصره کنید. 185 00:15:36,080 --> 00:15:38,950 ‫خودم کنوبی رو دستگیر می‌کنم. 186 00:15:39,750 --> 00:15:43,910 ‫دیگه به کمک تو نیازی نیست خواهر. 187 00:15:45,500 --> 00:15:48,330 ‫خودم بودم که ‫کنوبی رو آوردم اینجا. 188 00:15:49,080 --> 00:15:50,330 ‫اقدامی نکن. 189 00:15:51,410 --> 00:15:53,830 ‫وقتی برگشتیم تکلیف ‫تو رو هم مشخص می‌کنیم. 190 00:16:07,660 --> 00:16:09,580 ‫به گوش کل شهر برسونید. 191 00:16:09,660 --> 00:16:13,080 ‫می‌خوام تمام فرومایگان و ‫جایزه‌بگیرهای این سیاره، 192 00:16:13,160 --> 00:16:15,370 ‫خبردار بشن که کنوبی اینجاست. 193 00:16:15,450 --> 00:16:18,200 ‫فقط باید به خودم گزارش بدن. 194 00:16:18,290 --> 00:16:21,200 ‫به خیالت اون موجودات پست ‫می‌تونن یه جدای رو دستگیر کنن؟ 195 00:16:21,290 --> 00:16:25,080 ‫نمی‌خوام لزوما دستگیرش کنن. ‫می‌خوام بهش فشار بیارن. 196 00:16:25,160 --> 00:16:29,500 ‫آخرش که جای خودش رو نشون می‌ده. ‫منم منتظر همون لحظه‌ام. 197 00:17:02,200 --> 00:17:03,290 ‫بیا بریم. 198 00:17:10,750 --> 00:17:12,370 ‫بیا، اینو تنت کن. 199 00:17:12,450 --> 00:17:15,370 ‫- نمی‌شه جاش اینو تنم کنم؟ ‫- نصف اهالی شهر دنبالت می‌گردن. 200 00:17:15,450 --> 00:17:16,540 ‫همین رو تنت کن. 201 00:17:19,120 --> 00:17:21,370 ‫واسه اون رداء سبزه چقدر؟ 202 00:17:22,700 --> 00:17:23,950 ‫دستکش که لازم نیست. 203 00:17:26,000 --> 00:17:27,080 ‫دستکش هم حساب کن. 204 00:17:29,200 --> 00:17:30,290 ‫ممنون. 205 00:17:32,540 --> 00:17:37,040 ‫گوش کن، اگه کسی پرسید می‌گی ‫ما مزرعه‌داران اهل تال هستیم، منم پدرتم. 206 00:17:37,120 --> 00:17:38,660 ‫بیشتر شبیه پدربزرگمی. 207 00:17:38,750 --> 00:17:40,500 ‫- جان؟ ‫ - هیچی. 208 00:17:50,040 --> 00:17:51,910 ‫- اصلا اینجا کجاست؟ ‫- دایوئه. 209 00:17:52,580 --> 00:17:54,000 ‫چه جای قشنگیه. 210 00:17:55,620 --> 00:17:56,750 ‫این بوی چیه؟ 211 00:17:58,080 --> 00:18:01,580 ‫هیچی رو بو نکن. ‫به هیچی نگاه نکن. 212 00:18:01,660 --> 00:18:03,160 ‫به هیچی هم دست نزن. 213 00:18:03,250 --> 00:18:05,080 ‫عین باباها رفتار می‌کنی. 214 00:18:08,870 --> 00:18:11,040 ‫چرا از لایت‌سیبرت استفاده نمی‌کنی؟ 215 00:18:12,500 --> 00:18:14,830 ‫نکنه جدای واقعی نیستی؟ 216 00:18:16,040 --> 00:18:17,120 ‫شنیدم همه‌شون مُردن. 217 00:18:19,250 --> 00:18:22,250 ‫یه‌جا خوندم جدای‌ها می‌تونن اشیاء رو ‫به پرواز در بیارن. یه کار کن پرواز کنم. 218 00:18:22,330 --> 00:18:24,500 ‫- جان؟ ‫- می‌خوام پرواز کنم. 219 00:18:24,950 --> 00:18:27,160 ‫- نه. ‫- چون بلد نیستی. 220 00:18:27,250 --> 00:18:32,160 ‫چون اگه از فورس استفاده کنم، ‫توجه بقیه بهمون جلب می‌شه. زودباش. 221 00:18:32,250 --> 00:18:34,290 ‫آخه حتی اسمت هم بهم نگفتی. 222 00:18:34,370 --> 00:18:35,370 ‫اسمم بنه. 223 00:18:36,160 --> 00:18:37,660 ‫این که اسم جدای‌ها نیست. 224 00:18:37,750 --> 00:18:40,410 ‫واقعا اسمم همینه. ‫اول و آخر که باید بهم اعتماد کنی. 225 00:18:40,500 --> 00:18:43,250 ‫وقتی می‌دونم ازم راز مخفی کردی ‫چطوری بهت اعتماد کنم؟ 226 00:18:45,750 --> 00:18:48,950 ‫فکر می‌کنی نگفتن واقعیت، ‫باعث می‌شه واقعیت برملا نشه، 227 00:18:49,040 --> 00:18:51,040 ‫ولی دقیقا برعکسه. 228 00:18:51,870 --> 00:18:53,750 ‫- مگه تو چند سالته؟ ‫- ده سالمه. 229 00:18:53,830 --> 00:18:55,660 ‫اصلا بهت نمیاد ده سالت باشه. 230 00:18:56,620 --> 00:18:57,660 ‫ممنون. 231 00:18:59,620 --> 00:19:00,700 ‫بیا. 232 00:19:18,080 --> 00:19:20,080 ‫تو مشتمون بود. ‫ببین چه جایزه‌ای واسش گذاشتن. 233 00:19:20,160 --> 00:19:21,950 ‫ای خاک به سرم. 234 00:19:22,040 --> 00:19:25,290 ‫نوشته یه دختری همراهشه. ‫لابد نصف اهالی شهر افتادن دنبالش. 235 00:19:26,660 --> 00:19:28,000 ‫بریم زودتر پیداش کنیم. 236 00:19:34,500 --> 00:19:35,500 ‫زودباش. 237 00:19:40,500 --> 00:19:42,000 ‫جان... 238 00:19:42,950 --> 00:19:44,910 ‫- این کی... ‫- جایزه‌بگیر بود. 239 00:19:47,120 --> 00:19:49,540 ‫مطمئن بشین که بارنداز تخلیه بشه. 240 00:19:49,620 --> 00:19:52,540 ‫می‌خوام تا یک ساعت دیگه ‫یه پادگان اینجا باشه. 241 00:19:52,620 --> 00:19:56,160 ‫یادت هم نره این جدای، ‫مثل بقیه جدای‌ها نیست. 242 00:19:56,250 --> 00:20:00,330 ‫کنوبی آخرین اخگر عصر رو به پایانه. 243 00:20:01,200 --> 00:20:03,200 ‫وقتشه خاموشش کنیم. 244 00:20:03,870 --> 00:20:05,620 ‫به روی چشم. 245 00:20:10,410 --> 00:20:12,660 ‫باید چیزی نشونتون بدم ‫جناب بازپرس اعظم. 246 00:20:21,200 --> 00:20:22,200 ‫ریوا. 247 00:20:41,620 --> 00:20:42,910 ‫فعلا اینجا می‌مونیم. 248 00:20:46,040 --> 00:20:47,620 ‫صداش رو در نیاری‌ها. 249 00:20:47,700 --> 00:20:52,410 ‫اسمش لولاست. صداش هم در نمیاد. ‫چون خراب شده. 250 00:20:52,500 --> 00:20:53,870 ‫خوبه. 251 00:21:02,830 --> 00:21:04,660 ‫مگه چه بلایی سرش اومد؟ 252 00:21:05,540 --> 00:21:08,450 ‫آدم‌رباها تیکه تیکه‌اش کردن. 253 00:21:09,250 --> 00:21:12,500 ‫ولی حالش خوب می‌شه. ‫خیلی قویه. 254 00:21:14,250 --> 00:21:16,250 ‫به خانواده‌ات اطلاع می‌دم ‫که جات امنه. 255 00:21:17,160 --> 00:21:20,080 ‫تا شب برت می‌گردونم به قصر. ‫که شرایط عادی بشه. 256 00:21:21,620 --> 00:21:24,000 ‫عادی بشه. چه خوب. 257 00:21:25,500 --> 00:21:27,870 ‫حالا کیه که داره راز نگهداری می‌کنه ‫شاهزاده خانم؟ 258 00:21:28,580 --> 00:21:31,830 ‫لازم نیست این‌جوری صدام کنی. ‫همون لیای خالی خوبه. 259 00:21:36,160 --> 00:21:37,160 ‫همین‌جا بمون. 260 00:21:54,250 --> 00:21:55,410 ‫این چیه؟ 261 00:21:56,540 --> 00:21:58,790 ‫چرا عکس تو داخلش بود؟ 262 00:22:01,580 --> 00:22:02,580 ‫پس دروغ گفتی. 263 00:22:03,290 --> 00:22:05,370 ‫- لیا... ‫- پس رازت همین بود. 264 00:22:05,450 --> 00:22:07,540 ‫به خاطر تو منو آوردن اینجا. 265 00:22:07,620 --> 00:22:09,700 ‫منو دزدیدن که تو رو دستگیر کنن. 266 00:22:09,790 --> 00:22:13,370 ‫- واقعا پدرم تو رو فرستاده؟ ‫- معلومه که فرستاده. لیا ببین... 267 00:22:13,450 --> 00:22:15,330 ‫از کجا بدونم آدم‌ربا خودت نیستی؟ 268 00:22:15,410 --> 00:22:17,250 ‫- حرفم رو باور کن لیا. ‫- اصلا جدای هم نیستی. 269 00:22:17,330 --> 00:22:19,790 ‫- پدرت از دوستان قدیمی منه. ‫- اصلا باورم نمی‌شه. 270 00:22:19,870 --> 00:22:20,950 ‫لیا. 271 00:22:22,200 --> 00:22:23,290 ‫لیا! 272 00:22:24,080 --> 00:22:25,160 ‫نه! 273 00:22:31,660 --> 00:22:32,750 ‫وایستا! 274 00:22:59,410 --> 00:23:02,500 ‫خودشه، دختره‌ست. ‫بگو ببینم کجاست. 275 00:23:11,200 --> 00:23:12,200 ‫- لیا! ‫- نه! 276 00:23:12,290 --> 00:23:14,040 ‫- لیا وایستا! نرو! ‫- ولم کن. 277 00:23:31,790 --> 00:23:33,660 ‫نه. وایستا! 278 00:23:45,080 --> 00:23:46,160 ‫لیا! 279 00:23:47,660 --> 00:23:48,750 ‫لیا! 280 00:23:50,870 --> 00:23:52,040 ‫لیا! 281 00:23:59,660 --> 00:24:00,750 ‫وایستا! 282 00:24:36,330 --> 00:24:37,450 ‫لیا! 283 00:24:40,200 --> 00:24:41,620 ‫وایستا لیا! 284 00:24:43,620 --> 00:24:45,000 ‫لیا! لیا! 285 00:24:46,410 --> 00:24:47,410 ‫وایستا! 286 00:24:53,370 --> 00:24:54,450 ‫لیا! 287 00:24:54,700 --> 00:24:55,950 ‫لیا! 288 00:25:13,250 --> 00:25:14,330 ‫لیا نپر! 289 00:25:33,500 --> 00:25:35,000 ‫نرو لیا! 290 00:25:38,540 --> 00:25:40,870 ‫نه! لیا نرو! 291 00:25:44,040 --> 00:25:46,410 ‫وایستا! محکم بگیر! 292 00:25:46,620 --> 00:25:49,870 ‫- بن! ‫- محکم بگیرش لیا! 293 00:25:49,950 --> 00:25:51,370 ‫- محکم بچسبش! ‫- بن! 294 00:25:52,790 --> 00:25:55,250 ‫محکم... محکم... 295 00:25:57,370 --> 00:25:58,950 ‫لیا، لیا نه! 296 00:26:00,250 --> 00:26:01,290 ‫نه! 297 00:26:01,370 --> 00:26:02,370 ‫بن! 298 00:26:29,410 --> 00:26:30,790 ‫حالش خوبه. 299 00:26:37,200 --> 00:26:38,290 ‫حالت خوبه؟ 300 00:26:41,450 --> 00:26:42,450 ‫تو... 301 00:26:43,250 --> 00:26:44,910 ‫واقعا جدای هستی. 302 00:26:46,540 --> 00:26:47,700 ‫باید راه بیفتیم. 303 00:26:52,450 --> 00:26:55,500 ‫تمامی سفرهای ورودی و خروجی لغو شده‌اند. 304 00:26:55,950 --> 00:26:58,580 ‫کارت شناسایی‌های خودتان را ‫برای اسکن همراه داشته باشید. 305 00:27:02,330 --> 00:27:03,500 ‫اینا کی هستن؟ 306 00:27:03,580 --> 00:27:07,750 ‫بهشون می‌گن بازپرس. عموما جدای‌هایی هستن ‫که تسلیم نیمه تاریک شدن. 307 00:27:07,830 --> 00:27:09,620 ‫الآن کارشون اینه که ‫هم‌نوع خودشون رو شکار کنن. 308 00:27:09,700 --> 00:27:11,660 ‫این همه تشکیلات برای توئه؟ 309 00:27:12,950 --> 00:27:14,330 ‫مگه کی هستی؟ 310 00:27:19,000 --> 00:27:20,500 ‫جایزه روی سر منه. ‫بذار دختره بره. 311 00:27:20,580 --> 00:27:23,700 ‫گوش کن چی می‌گم، کل شهر محاصره شده. ‫دیگه تمومه. 312 00:27:23,790 --> 00:27:25,580 ‫یه راه خروجی دیگه می‌خوای. 313 00:27:25,660 --> 00:27:28,080 ‫بارانداز محموله کاملا خودکار کار می‌کنه. 314 00:27:28,160 --> 00:27:30,950 ‫انتظار ندارن اونجا پیدات بشه. ‫برو بخش باربری هشت. 315 00:27:31,040 --> 00:27:33,750 ‫- چی داری می‌گی؟ ‫- مستقیم می‌ری ماپوزو. منتظرت هستن. 316 00:27:33,830 --> 00:27:34,830 ‫دقیقا کی منتظرمه؟ 317 00:27:34,910 --> 00:27:36,790 ‫کسایی اونجا هستن که ‫می‌تونن کمکت کنن. 318 00:27:36,870 --> 00:27:39,370 ‫لابد می‌خوای بهت اعتماد کنم؟ ‫ناسلامتی مجرمی. 319 00:27:39,450 --> 00:27:43,660 ‫ببین، من کار اشتباه کردم؟ آره کردم. ‫بابتش احساس گناه می‌کنم؟ بعضی اوقات. 320 00:27:43,750 --> 00:27:45,910 ‫از پول خوشم میاد؟ معلومه. 321 00:27:46,000 --> 00:27:48,580 ‫- پول خیلی چیزها رو می‌خره. ‫- هاجا. 322 00:27:49,370 --> 00:27:51,750 ‫اسم منو یادته. 323 00:27:52,500 --> 00:27:54,250 ‫می‌خوام جبران کنم. 324 00:27:54,330 --> 00:27:57,080 ‫به اون خانواده سرپناه دادم، ‫می‌خوام به تو هم سرپناه بدم. 325 00:27:57,160 --> 00:27:58,950 ‫اگه از ماهیتت خبر داشتم... 326 00:27:59,040 --> 00:28:02,290 ‫ماهیت من مهم نیست. ‫فقط باید این دختره رو ببرم خونه. 327 00:28:03,290 --> 00:28:04,620 ‫این مختصات رو دنبال کن. 328 00:28:05,700 --> 00:28:06,870 ‫از اونجا به بعدش کمکت می‌کنن. 329 00:28:06,950 --> 00:28:09,290 ‫از کجا بدونم واسم دام پهن نکردی؟ 330 00:28:11,540 --> 00:28:12,540 ‫مگه چاره دیگه‌ای هم داری؟ 331 00:28:16,250 --> 00:28:17,620 ‫تو تنها نیستی اوبی-وان. 332 00:28:20,830 --> 00:28:22,500 ‫می‌رم تا حد امکان ‫وقت تلف کنم. 333 00:28:26,330 --> 00:28:31,040 ‫می‌دونم واسه کنوبی جایزه گذاشته. ‫خود کنوبی کجاست؟ 334 00:28:31,120 --> 00:28:32,870 ‫نمی‌دونم. 335 00:28:33,870 --> 00:28:37,160 ‫نمی... دونم. 336 00:28:50,700 --> 00:28:52,620 ‫بالأخره رو در رو شدیم. 337 00:28:53,330 --> 00:28:55,410 ‫جفتمون می‌دونیم واسه چی اومدی. 338 00:28:55,500 --> 00:29:00,410 ‫اسم من هاجا استریه، جدای هستم. ‫بالأخره پیدام کردی. 339 00:29:00,950 --> 00:29:02,410 ‫شنیده بودم کارت خوبه. 340 00:29:02,500 --> 00:29:03,700 ‫برو کنار ببینم. 341 00:29:03,790 --> 00:29:05,830 ‫چقدر روی سرم گذاشتن؟ 342 00:29:05,910 --> 00:29:08,250 ‫یک میلیون؟ دو میلیون؟ 343 00:29:09,370 --> 00:29:13,120 ‫اصلا مهم نیست، ‫چون قرار نیست بهش برسی. 344 00:29:14,540 --> 00:29:15,750 ‫تو که جدای نیستی. 345 00:29:18,410 --> 00:29:19,830 ‫ولی می‌دونی خودش کجاست. 346 00:29:19,910 --> 00:29:22,370 ‫اینجا جدایی نیست جز خودم. 347 00:29:25,700 --> 00:29:28,830 ‫- خودش کجاست؟ ‫- آهن‌ربا نبود، مگه نه؟ 348 00:29:30,540 --> 00:29:33,410 ‫سوالت چی بود؟ اصلا ولش کن. ‫من که جواب نمی‌دم. 349 00:29:33,500 --> 00:29:34,910 ‫لازم نیست با میل خودت جواب بدی. 350 00:29:52,620 --> 00:29:54,620 ‫باید حواسمون جمع باشه. 351 00:29:54,700 --> 00:29:57,540 ‫اینجا بارندازی محموله‌ست. ‫واسه حمل و نقل آدم نیست. 352 00:29:57,620 --> 00:29:59,160 ‫پس اینجا دنبالمون نمی‌گردن. 353 00:29:59,250 --> 00:30:00,950 ‫مگر اینکه واسمون دام پهن کرده باشن. 354 00:30:02,080 --> 00:30:05,000 ‫انقدر واست سخته باور کنی ‫که یکی دوستته؟ 355 00:30:06,040 --> 00:30:11,250 ‫ببین، از وقتی باهات آشنا شدم هم تعقیب شدم، ‫هم بهم تیر زدن، هم نزدیک بود بیفتم بمیرم. 356 00:30:11,330 --> 00:30:14,000 ‫الآنم که چندتا بازرپرس ‫افتادن دنبالمون. 357 00:30:14,580 --> 00:30:17,910 ‫اگه کسی خواست کمکمون کنه، ‫به نظرم باید بهش فرصت بدیم. 358 00:30:18,000 --> 00:30:19,160 ‫حالا زودباش دیگه. 359 00:30:22,200 --> 00:30:23,200 ‫چی شد؟ 360 00:30:23,750 --> 00:30:26,410 ‫هیچی، صرفا منو یاد یکی می‌ندازی. 361 00:30:28,500 --> 00:30:30,910 ‫اونم خانم شجاعی بود. ‫کله‌شق هم بود. 362 00:30:31,000 --> 00:30:32,540 ‫- من که کله‌شق نیستم. ‫- چرا هستی. 363 00:30:32,620 --> 00:30:33,790 ‫اصلا! 364 00:30:34,700 --> 00:30:36,580 ‫اون خانمه هم جدای بود؟ 365 00:30:41,040 --> 00:30:42,700 ‫نه، اون خانم یه رهبر بود. 366 00:30:44,040 --> 00:30:45,870 ‫خیلی وقت پیش از دنیا رفت. 367 00:30:47,250 --> 00:30:48,790 ‫متأسفم. 368 00:30:51,080 --> 00:30:52,160 ‫منم همین‌طور. 369 00:31:09,500 --> 00:31:12,750 ‫اوبی-وان... 370 00:31:17,330 --> 00:31:18,330 ‫لیا. 371 00:31:18,410 --> 00:31:20,370 ‫اگه به موقع برنگشتم، خودت برو. 372 00:31:20,450 --> 00:31:22,700 ‫قول می‌دم زودی بیام پیشت. ‫برو! 373 00:31:26,910 --> 00:31:28,830 ‫حضورت رو احساس می‌کنم. 374 00:31:42,290 --> 00:31:44,000 ‫ترست داره بهت خیانت می‌کنه. 375 00:31:59,950 --> 00:32:03,040 ‫لازم نیست نگران چیزی باشی. 376 00:32:03,120 --> 00:32:05,580 ‫قرار نیست بکشیمت... 377 00:32:06,750 --> 00:32:07,750 ‫حداقل امروز. 378 00:32:12,790 --> 00:32:16,750 ‫فقط می‌خوام ببرمت پیش خودش. 379 00:32:18,700 --> 00:32:20,950 ‫ارباب ویدر خوشحال می‌شه ببینت. 380 00:32:26,750 --> 00:32:27,910 ‫نکنه خبر نداشتی؟ 381 00:32:33,160 --> 00:32:35,000 ‫هنوز زنده‌ست اوبی-وان. 382 00:32:38,330 --> 00:32:42,370 ‫آناکین اسکای‌واکر هنوز زنده‌ست. 383 00:32:46,540 --> 00:32:50,250 ‫خیلی وقته که دنبالت می‌گرده. 384 00:32:50,830 --> 00:32:55,000 ‫منم قراره ببرمت و تحویلت بدم. 385 00:32:56,080 --> 00:33:00,330 ‫خواهر سوم! این حجم از ‫جاه‌طلبی تو دیگه قابل تحمل نیست. 386 00:33:00,410 --> 00:33:02,120 ‫پیداش کردم، تو مشت خودمونه. 387 00:33:02,200 --> 00:33:05,290 ‫منم نمی‌ذارم خطر فرار کردنش رو ‫دوباره به جون بخریم. 388 00:33:05,370 --> 00:33:07,040 ‫پس برو کنار. 389 00:33:13,910 --> 00:33:15,830 ‫نظاره کن و یاد بگیر. 390 00:33:20,910 --> 00:33:22,750 ‫واقعا خیال کردی ‫می‌ذارم جایزه‌شو بگیری؟ 391 00:33:29,830 --> 00:33:31,250 ‫الآن کی توی فاضلابه؟ 392 00:33:37,200 --> 00:33:39,540 ‫نمی‌تونی فرار کنی اوبی-وان! 393 00:33:40,910 --> 00:33:42,580 ‫نمی‌تونی از دستش فرار کنی! 394 00:33:45,080 --> 00:33:46,790 ‫شک نکن پیدات می‌کنیم! 395 00:33:53,330 --> 00:33:54,950 ‫نابودت می‌کنیم! 396 00:34:15,830 --> 00:34:16,910 ‫چی شده؟ 397 00:34:20,750 --> 00:34:21,750 ‫حالت خوبه؟ 398 00:34:27,000 --> 00:34:28,080 ‫آناکین. 399 00:34:45,217 --> 00:34:55,217 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 400 00:34:55,242 --> 00:35:02,242 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 401 00:35:02,267 --> 00:35:09,267 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@