1 00:00:06,050 --> 00:00:09,000 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:10,459 --> 00:00:12,209 ‫با دیدن تو و این شرایط... 3 00:00:12,293 --> 00:00:14,584 ‫متوجه می‌شم خیلی با محل زندگیم فرق می‌کنه. 4 00:00:15,584 --> 00:00:18,001 ‫توماس، باید مدتی بری مرخصی. 5 00:00:18,043 --> 00:00:19,668 ‫طرف تحت نظر من در رفته قربان. 6 00:00:19,751 --> 00:00:21,584 ‫کل اون مسائل حل می‌شه؛ ‫خودم رسیدگی می‌کنم. 7 00:00:23,168 --> 00:00:25,626 ‫شاید بتونیم با همدیگه به توافقی برسیم. 8 00:00:25,709 --> 00:00:27,918 ‫من هم در ازاش پیشنهادی بدم. 9 00:00:28,918 --> 00:00:31,168 ‫نه نقشه‌ای ریختیم. نه اطلاعاتی داریم. ‫نه بررسی مقدماتی کردیم. 10 00:00:32,584 --> 00:00:34,668 ‫بازرس اینزلی لوبیر ‫از اداره پلیس لندن بزرگ هستم. 11 00:00:36,000 --> 00:00:42,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 12 00:00:42,200 --> 00:00:48,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 13 00:00:50,209 --> 00:00:53,168 ‫♪ اصلا نگفته بودم چیزیم نمی‌شه، ♪ 14 00:00:53,209 --> 00:00:58,126 ‫♪ صرفا خیال می‌کردم ‫می‌تونم از پس خودم بر بیام. ♪ 15 00:00:58,209 --> 00:01:02,043 ‫♪ وقتی نفسم بالا نمی‌اومد، ‫رفتم بیرون. ♪ 16 00:01:02,126 --> 00:01:07,876 ‫♪ نمی‌دونم واسه چی خیال کردم بیرون بهتره. ♪ 17 00:01:07,918 --> 00:01:10,126 ‫♪ الان دیگه خوبم. ♪ 18 00:01:10,209 --> 00:01:12,709 ‫♪ مهم نیست. ♪ 19 00:01:12,793 --> 00:01:14,834 ‫♪ نمی... ♪ 20 00:01:24,751 --> 00:01:27,334 ‫کسی این بیرون نیست؟ 21 00:01:28,376 --> 00:01:30,168 ‫مشکلی پیش اومده خانم فیشر؟ 22 00:01:31,418 --> 00:01:32,834 ‫ریس، عزیزم. 23 00:01:32,918 --> 00:01:35,043 ‫گمون کنم لازم باشه من رو ببری دکتر. 24 00:01:35,126 --> 00:01:37,126 ‫- می‌خواین با برتون تماس بگیرم... ‫- نه، نه، نه. 25 00:01:37,209 --> 00:01:39,293 ‫نمی‌خوام نگرانشون کنم. 26 00:01:39,376 --> 00:01:40,876 ‫مطمئنم مشکلی نیست. 27 00:01:40,959 --> 00:01:42,876 ‫بیا خودم و خودت بریم. 28 00:01:42,959 --> 00:01:44,668 ‫- اِم... ‫- چیزی نیست عزیزم. 29 00:01:44,751 --> 00:01:47,959 ‫قول می‌دم. وقتی برگشتیم، ‫باهاشون صحبت می‌کنم. 30 00:01:48,043 --> 00:01:50,168 ‫اِم، وانتم جلوی ورودیه. 31 00:01:50,251 --> 00:01:52,876 ‫متأسفانه باید کمکم کنی ریس. 32 00:01:52,959 --> 00:01:54,876 ‫اِم... 33 00:01:54,959 --> 00:01:56,793 ‫ظاهرا نمی‌تونم... 34 00:01:58,126 --> 00:01:59,834 ‫دوباره نابینا شدم. 35 00:02:01,000 --> 00:02:16,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حسین هیدن» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 36 00:03:39,800 --> 00:03:44,800 ‫«کالبد» ‫«فصل یکم، قسمت هفتم» 37 00:03:58,584 --> 00:04:00,543 ‫ای وای. 38 00:04:00,626 --> 00:04:04,626 ‫ظاهرا زندگیت طی یکی دو هفته گذشته... 39 00:04:04,709 --> 00:04:06,126 ‫تغییرات غیرمنتظره‌ای داشته. 40 00:04:06,209 --> 00:04:07,334 ‫درسته خانم. 41 00:04:07,418 --> 00:04:08,334 ‫خب، حالا چی می‌شه؟ 42 00:04:08,418 --> 00:04:09,626 ‫برنامه‌ای ریختین؟ 43 00:04:09,709 --> 00:04:11,209 ‫یا صرفا قصد دارین... 44 00:04:11,293 --> 00:04:12,834 ‫همین‌جوری حملات رو دفع کنین... 45 00:04:12,918 --> 00:04:14,209 ‫و امیدوار باشین به خیر بگذره؟ 46 00:04:14,293 --> 00:04:15,584 ‫اِم... 47 00:04:15,668 --> 00:04:18,168 ‫خب، من که می‌دونم ‫دلم می‌خواد چیکار کنم بئاتریس. 48 00:04:18,251 --> 00:04:20,793 ‫ترجیح می‌دم کمی استراحت کنم. 49 00:04:20,918 --> 00:04:23,251 ‫- کمی هوای تازه بخورم. ‫- چشم خانم. 50 00:04:23,334 --> 00:04:24,668 ‫البته، لطفا اشتباه برداشت نکنین... 51 00:04:24,751 --> 00:04:26,293 ‫آقای زوبو، ولی... 52 00:04:26,376 --> 00:04:27,918 ‫برنامه به شدت ظالمانه... 53 00:04:28,001 --> 00:04:29,584 ‫و جذابی رو برگزیدین. 54 00:04:33,584 --> 00:04:34,834 ‫خب، بازرس، 55 00:04:34,918 --> 00:04:37,959 ‫ترجیح می‌دین بریم تو باغ؟ 56 00:04:38,043 --> 00:04:39,793 ‫ترجیح می‌دم همگی با هم بریم. ‫این سه مهمان جوانمون... 57 00:04:39,876 --> 00:04:42,168 ‫هم با خودم بیان ‫که به قول معروف... 58 00:04:42,251 --> 00:04:44,918 ‫بتونیم باقی حرف‌هامون رو ‫بیرون بزنیم. 59 00:04:45,001 --> 00:04:46,501 ‫- بریم؟ ‫- اِم، 60 00:04:46,584 --> 00:04:47,876 ‫نمی‌خوام بی‌احترامی کنم، 61 00:04:47,959 --> 00:04:50,334 ‫ولی اگه ویلف هم بتونه باهامون بیاد، 62 00:04:50,418 --> 00:04:52,668 ‫خیلی بیشتر احساس راحتی می‌کنم. 63 00:04:52,751 --> 00:04:54,918 ‫چه ناز. 64 00:04:55,001 --> 00:04:56,709 ‫به همین زودی دوست پیدا کردی. 65 00:04:56,793 --> 00:04:58,793 ‫خب، کمکمون کنین آقای ندرتون. 66 00:04:58,876 --> 00:05:00,501 ‫باهامون بیاین. 67 00:05:11,850 --> 00:05:14,900 ‫[«ارجنت مد» شعبه کلنتن] 68 00:05:16,959 --> 00:05:18,376 ‫شرمنده که این شکلی... 69 00:05:18,459 --> 00:05:20,459 ‫بدون وقت قبلی و یهویی ‫اومدم پیشت دی‌دی. 70 00:05:20,543 --> 00:05:22,084 ‫الا، چه وقت قبلی گرفته باشی، چه نه، 71 00:05:22,168 --> 00:05:23,959 ‫همیشه از دیدنت خوشحال می‌شم، ‫می‌شه کمکش کنی بشینه ریس؟ 72 00:05:24,043 --> 00:05:26,126 ‫آره، چرا که نه؟ ‫از این طرف. 73 00:05:26,209 --> 00:05:28,001 ‫- بفرمایین. ‫- ممنون. 74 00:05:29,418 --> 00:05:33,251 ‫خب، چه مشکلی پیش اومده؟ 75 00:05:33,334 --> 00:05:34,543 ‫اشکالی نداره من بیرون ‫منتظر بمونم خانم فیشر؟ 76 00:05:34,626 --> 00:05:35,709 ‫معلومه که نه عزیزم. 77 00:05:35,793 --> 00:05:37,376 ‫- خیلی‌خب. ‫- راستی، ریس، می‌شه... 78 00:05:37,459 --> 00:05:39,084 ‫به لیز بگی بره ناهارش رو بخوره؟ 79 00:05:39,168 --> 00:05:40,626 ‫باشه، چرا که نه؟ 80 00:05:42,668 --> 00:05:44,751 ‫خب... 81 00:05:44,834 --> 00:05:46,918 ‫حالت چطوره؟ 82 00:05:50,751 --> 00:05:53,168 ‫مگه قرار نبود به خاطر بیماری ‫مرخصی باشی تامی؟ 83 00:05:53,251 --> 00:05:54,834 ‫چرا، ولی متوجه شدم... 84 00:05:54,918 --> 00:05:57,084 ‫اصلا مدارک اون سانحه روی پل رو... 85 00:05:57,168 --> 00:05:58,709 ‫بررسی نکرده بودم. 86 00:05:58,793 --> 00:06:00,293 ‫صرفا می‌خواستم اطمینان حاصل کنم... 87 00:06:00,376 --> 00:06:01,751 ‫همه‌شون درست ثبت شده باشن. 88 00:06:01,834 --> 00:06:03,793 ‫خب، چه مدارکی بودن؟ 89 00:06:03,876 --> 00:06:05,626 ‫سلاح‌های پیرمرده رو می‌گم. 90 00:06:05,709 --> 00:06:07,293 ‫دقیقا چه سلاح‌هایی بود؟ 91 00:06:07,376 --> 00:06:09,418 ‫خب، اگه درست یادم باشه، ‫یه گلوک داشت. 92 00:06:09,501 --> 00:06:11,876 ‫ابزار دیگه‌ای هم داشت. 93 00:06:11,959 --> 00:06:13,168 ‫تا حدی شبیه چراغ‌قوه بود. 94 00:06:13,251 --> 00:06:14,751 ‫عه، «ابزار» همراهش بود، ها؟ 95 00:06:14,834 --> 00:06:17,918 ‫احیانا شبیه «وسیله‌ای» نبود؟ 96 00:06:19,668 --> 00:06:22,209 ‫چیزی تو بخش مدارک ثبت شده؟ 97 00:06:22,293 --> 00:06:24,209 ‫- بعد از تصادفم با اون شاسی‌بلند رو می‌گم. ‫- همونی رو می‌گی... 98 00:06:24,293 --> 00:06:26,251 ‫که مدعی شده بودی نامرئی بود؟ 99 00:06:28,168 --> 00:06:30,084 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- با دی‌دی تماس می‌گیرم... 100 00:06:30,168 --> 00:06:31,584 ‫که بیاد دنبالت... 101 00:06:36,501 --> 00:06:38,876 ‫تو گیج شدی تامی. 102 00:06:38,959 --> 00:06:40,334 ‫بدجوری گیج شدی. 103 00:06:40,418 --> 00:06:42,334 ‫باید تو اتاقی تاریک دراز بکشی، 104 00:06:42,418 --> 00:06:45,918 ‫رو سرت یخ بذاری ‫و آبجو بخوری. 105 00:06:46,001 --> 00:06:48,959 ‫گلادیس، تو جواب سوالم رو بده، ‫من هم می‌رم همین کار رو می‌کنم. 106 00:06:49,043 --> 00:06:50,668 ‫قول می‌دم. 107 00:06:57,793 --> 00:07:01,251 ‫مدرکی جز کروزر داغونت ثبت نشده. 108 00:07:01,334 --> 00:07:02,834 ‫گلوکی ثبت نشده. 109 00:07:02,918 --> 00:07:04,293 ‫«ابزاری» ثبت نشده. 110 00:07:04,376 --> 00:07:05,918 ‫پیرمردی هم ثبت نشده. 111 00:07:06,001 --> 00:07:08,501 ‫فقط خودت و ماشین داغونت ‫ثبت شدین تامی. 112 00:07:08,584 --> 00:07:10,209 ‫دیگه برو خونه. 113 00:07:10,293 --> 00:07:13,084 ‫وگرنه با کلانتر جکمن تماس می‌گیرم... 114 00:07:13,168 --> 00:07:15,251 ‫که خودش هم همین حرف‌ها رو... 115 00:07:15,334 --> 00:07:17,584 ‫با لحن بدتری بهت بزنه. 116 00:07:28,959 --> 00:07:30,376 ‫اینجا کجاست؟ 117 00:07:30,459 --> 00:07:32,793 ‫تأسیسات تمرین ‫پلیس لندن بزرگه. 118 00:07:32,876 --> 00:07:34,876 ‫- اسمش رو گذاشتیم «باغ وحش». ‫- واسه چی؟ 119 00:07:34,959 --> 00:07:36,418 ‫چون حیوانات میان اینجا بازی کنن. 120 00:07:36,501 --> 00:07:38,793 ‫اینجا از هرگونه نظارت یا دخالت... 121 00:07:38,876 --> 00:07:40,918 ‫مرکز آرآی در امانه. 122 00:07:41,001 --> 00:07:42,834 ‫از دست کلپت هم در امانه. 123 00:07:44,709 --> 00:07:46,501 ‫قراره جفتتون با بئاتریس خوش بگذرونین. 124 00:07:46,584 --> 00:07:48,043 ‫قراره تا طبقه... 125 00:07:48,126 --> 00:07:50,834 ‫به نظرت از پس چند طبقه بر میان بئاتریس؟ 126 00:07:50,918 --> 00:07:52,751 ‫فرض کنیم هشت طبقه. 127 00:07:52,834 --> 00:07:54,418 ‫بلندپرواز شدی، مگه نه؟ 128 00:07:54,501 --> 00:07:56,209 ‫خیلی‌خب. 129 00:07:56,293 --> 00:07:58,376 ‫تا طبقه هشتم می‌ریم. 130 00:08:01,459 --> 00:08:03,126 ‫شما برخلاف خانم فیشر، 131 00:08:03,209 --> 00:08:05,376 ‫با این جسم‌ها آشنایی ندارین. 132 00:08:05,459 --> 00:08:07,959 ‫به احتمال زیاد با این تمرینات، آشنا بشین. 133 00:08:12,834 --> 00:08:14,043 ‫چی؟ 134 00:08:32,334 --> 00:08:34,709 ‫اینجا کنترل کویدهامون رو ‫آزمایش می‌کنیم. 135 00:08:34,793 --> 00:08:36,834 ‫فرض کنین عین همون جاییه ‫که خواهرتون... 136 00:08:36,959 --> 00:08:38,959 ‫موقع اولین بازیش خیال می‌کرد همون‌جاست. 137 00:08:39,043 --> 00:08:40,918 ‫گمون کنم شما شبیه‌سازی خطابش می‌کنین؟ 138 00:08:41,001 --> 00:08:43,584 ‫دنبال بئاتریس برین، ‫همه‌چی رو توضیح می‌ده. 139 00:08:48,709 --> 00:08:51,168 ‫- خب، می‌شه من هم برم؟ ‫- این دفعه نمی‌شه عزیزم. 140 00:08:51,251 --> 00:08:53,751 ‫از تو آزمون دیگه‌ای می‌گیرم. 141 00:08:55,334 --> 00:08:56,543 ‫بشینیم؟ 142 00:09:00,084 --> 00:09:01,751 ‫خیلی ساده است آقایون. 143 00:09:01,834 --> 00:09:03,501 ‫طبقه به طبقه پیشروی می‌کنیم... 144 00:09:03,584 --> 00:09:05,168 ‫و هرچی که بهش برسیم رو ‫می‌کشیم یا نابود می‌کنیم... 145 00:09:05,251 --> 00:09:06,793 ‫تا به سقف برسیم. 146 00:09:06,876 --> 00:09:08,001 ‫رو سقف چی می‌شه؟ 147 00:09:08,084 --> 00:09:09,709 ‫- غافلگیر می‌شیم. ‫- چطوری غافلگیر می‌شیم؟ 148 00:09:09,793 --> 00:09:11,168 ‫غافلگیری معمولا... 149 00:09:11,251 --> 00:09:12,459 ‫رویدادی غیرمنتظره است. 150 00:09:12,543 --> 00:09:14,459 ‫می‌خواین «غیرمنتظره» رو تعریف کنم؟ 151 00:09:16,043 --> 00:09:18,293 ‫اشتباه برداشت نکنین خانم. 152 00:09:18,376 --> 00:09:20,834 ‫ولی شما انسانین؟ 153 00:09:20,918 --> 00:09:22,209 ‫چطور مگه؟ 154 00:09:22,293 --> 00:09:23,751 ‫خب، ظاهرا چندان نگران... 155 00:09:23,834 --> 00:09:26,209 ‫آسیب جسمانی نیستین. 156 00:09:26,293 --> 00:09:28,959 ‫خیلی لطف کردی که پرسیدی ‫سرجوخه موقت. 157 00:09:29,043 --> 00:09:31,334 ‫در این بگم که من خاص هستم. 158 00:09:31,418 --> 00:09:32,793 ‫منظورم اینه که بهتره ‫طی ماجراجویی پیش‌رومون... 159 00:09:32,876 --> 00:09:34,251 ‫نگران خودتون باشین. 160 00:09:34,334 --> 00:09:36,084 ‫بذارین خودم به فکر خودم باشم. 161 00:09:36,168 --> 00:09:37,751 ‫سلاح داریم؟ 162 00:09:37,834 --> 00:09:39,876 ‫هر سلاحی سر راه گیر آوردین، مال خودتونه. 163 00:09:41,168 --> 00:09:42,376 ‫شروع کنیم؟ 164 00:09:43,959 --> 00:09:45,876 ‫دید در شب داری پسر. 165 00:09:45,959 --> 00:09:47,168 ‫چطوریه؟ 166 00:09:47,251 --> 00:09:49,376 ‫زبونت رو بچسبون بالا. ‫عین دستگاه لمسیمون می‌مونه. 167 00:10:27,543 --> 00:10:29,209 ‫خب، اون‌قدرها هم بد نبود. 168 00:10:29,293 --> 00:10:30,584 ‫حساب و کتاب بلدی؟ 169 00:10:30,668 --> 00:10:31,834 ‫شاگرد اول کلاسمون بودم عزیزم. 170 00:10:31,918 --> 00:10:34,043 ‫اینجا با چند مهاجم روبه‌رو شدیم؟ 171 00:10:35,543 --> 00:10:36,834 ‫با شش نفر؟ 172 00:10:36,918 --> 00:10:38,751 ‫طبقه بعدی با دوازده نفر ‫روبه‌رو می‌شیم. 173 00:10:38,834 --> 00:10:40,418 ‫طبقه بعدش با هجده نفر روبه‌رو می‌شیم ‫و همین‌طور زیاد می‌شه. 174 00:10:40,501 --> 00:10:42,209 ‫یعنی طبقه آخر چهل و هشت نفرن؟ 175 00:10:42,293 --> 00:10:43,418 ‫البته اگه تا اونجا برسین. 176 00:10:43,501 --> 00:10:44,918 ‫این‌ها چی هستن؟ 177 00:10:45,001 --> 00:10:48,334 ‫کویدهای عادی سری ۲۴اِی هستن. 178 00:10:48,418 --> 00:10:50,793 ‫مسلما واسه این کار ‫دست‌کاری شدن. 179 00:10:50,876 --> 00:10:53,918 ‫- کوید چیه؟ ‫- رباتی دوپاست. 180 00:10:54,001 --> 00:10:56,626 ‫چشمش که انسانیه. 181 00:10:56,709 --> 00:10:58,793 ‫صرفا به خاطر واقع‌گراییه. 182 00:11:01,709 --> 00:11:04,168 ‫سرعت، شدت و خشونت در عمل. 183 00:11:04,251 --> 00:11:06,334 ‫اگه اشتباه نکنم ‫شعار یگانتون همین باشه. 184 00:11:06,418 --> 00:11:07,584 ‫خب؟ 185 00:11:07,668 --> 00:11:09,959 ‫احتمالا بد نباشه سرعتتون رو ‫کمی افزایش بدین آقایون. 186 00:11:10,043 --> 00:11:13,168 ‫اکثر رزم‌آموزانمون تا الان ‫مشغول پاک‌سازی طبقه سوم هستن. 187 00:12:00,168 --> 00:12:01,418 ‫آره گلادیس. 188 00:12:01,501 --> 00:12:04,126 ‫واقعا «ابزار» بود. 189 00:12:23,250 --> 00:12:24,625 ‫[تماس از طرف کلانتر جکمن] 190 00:12:24,626 --> 00:12:25,626 ‫کلانتر؟ 191 00:12:25,709 --> 00:12:27,709 ‫تامی، کجایی؟ 192 00:12:27,793 --> 00:12:29,376 ‫اِم... 193 00:12:29,459 --> 00:12:31,418 ‫آب دستته، بذار زمین. 194 00:12:31,501 --> 00:12:33,751 ‫باید بیای خونه کوربل پیکت. 195 00:12:33,834 --> 00:12:35,834 ‫- مگه مرخصی نبودم قربان؟ ‫- بودی. 196 00:12:35,918 --> 00:12:38,251 ‫همین الان لغوش کردم. ‫دهنت رو ببند و لباست رو بپوش. 197 00:12:38,334 --> 00:12:40,084 ‫اینجا مشکلی پیش اومده. 198 00:12:40,168 --> 00:12:41,543 ‫باید کمکم کنی حلش کنیم. 199 00:12:41,626 --> 00:12:43,084 ‫دریافت شد. 200 00:12:45,650 --> 00:12:48,700 ‫[«ارجنت مد» شعبه کلنتن] 201 00:13:10,251 --> 00:13:12,834 ‫وای خدا. زخمی شدم. ‫بدجوری زخمی شدم. 202 00:13:12,918 --> 00:13:14,001 ‫کسی نیست؟ 203 00:13:14,084 --> 00:13:15,209 ‫کمکم کن. 204 00:13:15,293 --> 00:13:16,626 ‫بدجوری زخمی شدم. 205 00:13:16,709 --> 00:13:17,709 ‫حالتون خوبه؟ 206 00:13:28,834 --> 00:13:30,501 ‫- با تامی تماس بگیر. ‫- [تماس با تامی] 207 00:13:30,584 --> 00:13:32,043 ‫دی‌دی؟ جریان چیه؟ 208 00:13:51,209 --> 00:13:52,209 ‫- نمی‌تونم جوابتون رو بدم. ‫- امان از دستت تامی. 209 00:13:52,293 --> 00:13:53,626 ‫- جواب بده. ‫- پیغام بذارین. 210 00:13:53,709 --> 00:13:55,334 ‫در اسرع وقت باهاتون تماس می‌گیرم. 211 00:14:06,501 --> 00:14:09,793 ‫آفرین. آفرین. ‫آها. آفرین. 212 00:14:09,876 --> 00:14:12,209 ‫آفرین. 213 00:14:12,293 --> 00:14:13,793 ‫آفرین. درست شد. 214 00:14:13,876 --> 00:14:15,209 ‫درست شد. 215 00:14:28,668 --> 00:14:30,251 ‫امان از این وضع. 216 00:14:31,918 --> 00:14:33,751 ‫ای کثافت. 217 00:14:37,376 --> 00:14:38,918 ‫ریس؟ 218 00:14:40,501 --> 00:14:41,501 ‫کس دیگه‌ای اینجا نیست؟ 219 00:14:42,876 --> 00:14:45,084 ‫جریان چیه؟ ‫چه خبر شده؟ 220 00:14:45,168 --> 00:14:47,084 ‫بگو جریان چیه دی‌دی؟ 221 00:14:47,168 --> 00:14:48,168 ‫ببین. باید آرومش کنی؛ 222 00:14:48,251 --> 00:14:49,584 ‫وگرنه به جفتتون شلیک می‌کنم. 223 00:14:49,668 --> 00:14:50,709 ‫چیزی نیست. 224 00:14:50,793 --> 00:14:52,293 ‫من همین‌جام. 225 00:14:52,376 --> 00:14:53,876 ‫- ریس کجاست؟ چرا جواب نمی‌ده... ‫- هیس. 226 00:14:53,959 --> 00:14:56,376 ‫همین الان... 227 00:14:56,459 --> 00:14:58,043 ‫رفت بیرون. 228 00:14:58,126 --> 00:15:00,584 ‫بشینین. با جفتتونم. 229 00:15:00,668 --> 00:15:02,501 ‫رو دستتون بشینین. 230 00:15:25,334 --> 00:15:26,959 ‫خودشه، مگه نه؟ 231 00:15:27,043 --> 00:15:28,543 ‫کی رو می‌گی؟ 232 00:15:28,626 --> 00:15:30,293 ‫همونیه که رو پل بود. 233 00:15:30,376 --> 00:15:32,459 ‫نمی‌خوام بی‌ادبی کنم خانم؛ 234 00:15:32,543 --> 00:15:34,543 ‫ولی باید دهنتون رو ببندین... 235 00:15:35,793 --> 00:15:37,334 ‫و اصلا بازش نکنین. 236 00:15:42,418 --> 00:15:43,793 ‫متوجه شدی؟ 237 00:15:45,043 --> 00:15:46,293 ‫ازمون نمونه دی‌ان‌ای گرفت. 238 00:15:47,626 --> 00:15:49,918 ‫دیگه چطور می‌خواست ‫مطمئن بشه راست گفتیم؟ 239 00:15:53,001 --> 00:15:55,001 ‫خودمون هم می‌تونستیم ‫ازش نمونه بگیریم. 240 00:15:55,084 --> 00:15:57,209 ‫بعدش همه‌چی تکرار می‌شد دیگه. 241 00:15:58,793 --> 00:16:01,709 ‫تا حالا پلیس ارشدی ندیده بودم. 242 00:16:01,793 --> 00:16:04,459 ‫آدم نسبتا خارق‌العاده‌ایه. 243 00:16:04,543 --> 00:16:06,668 ‫متأسفانه همه‌شون همین‌جوری‌ان. 244 00:16:06,751 --> 00:16:08,084 ‫خیلی... 245 00:16:08,168 --> 00:16:10,084 ‫خودشه؟ 246 00:16:13,709 --> 00:16:15,376 ‫بله قربان؟ 247 00:16:15,459 --> 00:16:17,584 ‫باید به دیدگاه کالبد دسترسی پیدا کنی. 248 00:16:17,668 --> 00:16:19,959 ‫می‌خوام ببینم دارن چی می‌گن. 249 00:16:20,043 --> 00:16:22,293 ‫متأسفانه نمی‌تونم آقای زوبو. 250 00:16:22,376 --> 00:16:23,668 ‫در واقع، حاضر نیستم. 251 00:16:23,751 --> 00:16:25,209 ‫جانم؟ 252 00:16:25,293 --> 00:16:26,876 ‫اگه چنین اقدامی کنیم، ‫بازرسه می‌فهمه. 253 00:16:26,959 --> 00:16:28,876 ‫به احتمال زیاد از همین... 254 00:16:28,959 --> 00:16:31,793 ‫مکالمه ناشی از گمراهیمون ‫هم خبر داره. 255 00:16:33,001 --> 00:16:35,668 ‫درست حدس زدم ‫که چه درخواستی کرد؟ 256 00:16:35,751 --> 00:16:38,293 ‫اگه زرنگ بودیم، ‫داشتیم وسایلمون رو جمع می‌کردیم. 257 00:16:38,376 --> 00:16:39,918 ‫می‌رفتیم. 258 00:16:40,001 --> 00:16:42,043 ‫اگه بریم، کل زحماتمون ‫واسه هیچ و پوچ بوده. 259 00:16:42,126 --> 00:16:43,751 ‫دسترسیمون به ریشه ‫و هرچی تو دختره است قطع می‌شه. 260 00:16:43,834 --> 00:16:46,834 ‫مطمئن نیستم از جونمون عزیزتر باشه عزیزم. 261 00:16:46,918 --> 00:16:51,126 ‫من هم مطمئن نیستم اگه ولش کنیم، ‫طاقت بیارم. 262 00:16:51,209 --> 00:16:53,501 ‫خودت چی؟ 263 00:16:56,001 --> 00:16:58,751 ‫استواری اوسیان؟ 264 00:16:58,834 --> 00:17:02,793 ‫آره. خیلی هم استوارم. 265 00:17:09,751 --> 00:17:12,293 ‫خب خانم فیشر، «خاله‌ها» ‫تونستن اطلاعات... 266 00:17:12,376 --> 00:17:14,168 ‫نسبتا جالبی به دست بیارن. 267 00:17:14,251 --> 00:17:15,334 ‫«خاله‌ها»؟ 268 00:17:15,418 --> 00:17:17,793 ‫اسم الگوریتم‌های تنظیم داده لندن بزرگه. 269 00:17:17,876 --> 00:17:20,209 ‫زنبورهای کوچولوی پرمشغله و وزوزوویی هستن. 270 00:17:20,293 --> 00:17:22,543 ‫حدس می‌زنم خوشحال بشین که بفهمین... 271 00:17:22,626 --> 00:17:24,459 ‫دوستتون، آقای پنسکی، ‫تو خط زمانی خودم... 272 00:17:24,543 --> 00:17:26,001 ‫نقص عضو نشده. 273 00:17:26,084 --> 00:17:28,626 ‫ولی در اون صورت یعنی... تگزاس... 274 00:17:28,709 --> 00:17:31,459 ‫یعنی حتما مرکز آرآی ‫ده سال... 275 00:17:31,543 --> 00:17:34,126 ‫زودتر از موعد مد نظرتون ‫ریشه رو باز کرده بوده. 276 00:17:34,209 --> 00:17:36,418 ‫در نتیجه، همین الانش هم... 277 00:17:36,501 --> 00:17:38,959 ‫واگرایی‌های مهمی ‫تو دو خط زمانیمون رخ داده... 278 00:17:39,043 --> 00:17:41,543 ‫که نگران‌کننده‌ترینشون ‫واقعه «جک‌پات»ـه. 279 00:17:41,626 --> 00:17:44,834 ‫ظاهرا سرعتش تو دنیای شما خیلی زیاده. 280 00:17:44,918 --> 00:17:47,251 ‫من حدس می‌زنم ‫مرکز آرآی داره تعمدا... 281 00:17:47,334 --> 00:17:48,709 ‫این روند رو اداره می‌کنه. 282 00:17:48,793 --> 00:17:50,126 ‫که چی بشه؟ 283 00:17:50,209 --> 00:17:52,501 ‫جواب این سوال رو ‫فقط شریز نیولند بلده. 284 00:17:52,584 --> 00:17:54,543 ‫جنگ تگزاس... 285 00:17:54,626 --> 00:17:56,584 ‫و تجزیه‌طلبی واسه شما هم رخ داده بود؟ 286 00:17:56,668 --> 00:17:58,168 ‫معلومه. 287 00:17:58,251 --> 00:18:00,459 ‫هم آقای پنسکی، هم برادرتون ‫رفتن بجنگن. 288 00:18:00,543 --> 00:18:03,001 ‫ولی تو خط زمانی من، ‫هنوز چند دهه مونده بود... 289 00:18:03,084 --> 00:18:05,709 ‫تا تکنولوژی لمسی بدنشون اختراع بشه، 290 00:18:05,793 --> 00:18:08,209 ‫واسه همین سرباز عادی بودن. 291 00:18:08,293 --> 00:18:10,334 ‫یعنی کانر مصدوم نشد؟ 292 00:18:10,418 --> 00:18:13,126 ‫صحیح و سالم از جنگ ‫جون سالم به در برد. 293 00:18:14,168 --> 00:18:16,418 ‫ولی برادرتون سالم نموند. 294 00:18:17,751 --> 00:18:19,584 ‫یعنی مصدوم شد؟ 295 00:18:19,668 --> 00:18:21,918 ‫کشته شد. 296 00:18:25,084 --> 00:18:27,709 ‫مگه نگفته بودی ‫دسترسی به چنین... 297 00:18:27,793 --> 00:18:29,459 ‫اطلاعاتی غیرممکنه؟ 298 00:18:29,543 --> 00:18:32,626 ‫تا حد زیادی هم درست گفته بود. 299 00:18:32,709 --> 00:18:34,376 ‫ولی خاله‌ها به بایگانی‌هایی ‫که در دسترس... 300 00:18:34,459 --> 00:18:36,543 ‫عموم مردم نیست، دسترسی دارن. 301 00:18:38,334 --> 00:18:40,501 ‫خب، خودم چی؟ 302 00:18:41,793 --> 00:18:45,293 ‫داده‌ها پس از شروع «جک‌پات» ‫کمی مبهم می‌شن؛ 303 00:18:45,376 --> 00:18:46,918 ‫ولی ظاهرا ازدواج کردین. 304 00:18:47,001 --> 00:18:48,126 ‫دو فرزند داشتین. 305 00:18:48,209 --> 00:18:49,959 ‫با کی ازدواج کردم؟ 306 00:18:50,043 --> 00:18:51,584 ‫با کلانتر توماس کنستانتین. 307 00:18:51,668 --> 00:18:53,418 ‫با تامی ازدواج کردم؟ 308 00:18:53,501 --> 00:18:57,334 ‫آره. واسه همین ذهن آدم درگیر ‫رسومات اینجا می‌شه، مگه نه؟ 309 00:18:57,418 --> 00:18:59,209 ‫باید تبریک بگیم یا نه؟ 310 00:18:59,293 --> 00:19:02,084 ‫البته «خاله‌ها» راجع به فلین فیشری... 311 00:19:02,168 --> 00:19:04,376 ‫که دیگه وجود نداره ‫بهم اطلاعات دادن. 312 00:19:04,459 --> 00:19:07,293 ‫ولی تقریبا هیچ اطلاعاتی... 313 00:19:07,376 --> 00:19:09,918 ‫راجع به تو ندارم عزیزم. 314 00:19:10,001 --> 00:19:11,668 ‫می‌شه گفت حس طراوت‌بخشی داره. 315 00:19:11,751 --> 00:19:14,668 ‫گمون نکنم مصاحبات کاری ‫زیادی داشته بوده باشی؟ 316 00:19:14,751 --> 00:19:16,126 ‫فقط واسه «فوراِور فب» مصاحبه کرده بودم. 317 00:19:16,209 --> 00:19:18,626 ‫ولی مصاحبه کاری هم نبود. 318 00:19:18,709 --> 00:19:20,459 ‫صرفا آزمایش اعتیاد بود. 319 00:19:20,543 --> 00:19:22,709 ‫- ولی قبول شدی؟ ‫- معلومه. 320 00:19:22,793 --> 00:19:24,126 ‫عالیه. 321 00:19:24,209 --> 00:19:26,334 ‫منظورم اینه که... 322 00:19:26,418 --> 00:19:30,251 ‫بیا دیدارمون رو تو همون مایه‌ها ‫در نظر بگیریم. 323 00:19:30,334 --> 00:19:32,209 ‫می‌خوایم با همدیگه آشنا بشیم. 324 00:19:32,293 --> 00:19:34,168 ‫می‌خوام چند سوال ازت بپرسم. 325 00:19:34,251 --> 00:19:37,043 ‫تو هم سعی کن بدون فکر کردن، ‫در اسرع وقت جواب بدی. 326 00:19:37,126 --> 00:19:38,793 ‫از پسش بر میای؟ 327 00:20:26,626 --> 00:20:28,543 ‫خیلی‌ها نمی‌تونن... 328 00:20:28,626 --> 00:20:30,918 ‫راحت کار با چاقو رو یاد بگیرن. 329 00:20:31,001 --> 00:20:32,626 ‫شاید خنده‌تون بگیره، ‫ولی کلی فیلم... 330 00:20:32,709 --> 00:20:34,793 ‫آموزشی تو اینترنت گذاشتن. 331 00:20:34,876 --> 00:20:37,459 ‫مقایسه خط انداختن و فرو کردن، ‫مقایسه سرخرگ‌ها و اعضای بدن، 332 00:20:37,543 --> 00:20:38,626 ‫از این‌جور فیلم‌ها. 333 00:20:38,709 --> 00:20:40,668 ‫ولی طبق تجربه من، 334 00:20:40,751 --> 00:20:42,543 ‫همه‌چی به سرعت ربط داره. 335 00:20:42,626 --> 00:20:46,126 ‫باید در حداقل زمان ممکن، ‫بیشترین زخم ایجاد بشه. 336 00:20:46,209 --> 00:20:48,084 ‫به همین سادگی. 337 00:20:51,501 --> 00:20:54,126 ‫اگه فکر کنیم، ‫کاملا نقطه عکس... 338 00:20:54,209 --> 00:20:56,293 ‫تمرینات خودته، مگه نه؟ 339 00:20:56,376 --> 00:21:00,459 ‫واسه همین به نظرم ‫پیروز شدنت خیلی سخته. 340 00:21:00,543 --> 00:21:02,209 ‫باقی مشکلاتت، ‫از جمله... 341 00:21:02,293 --> 00:21:03,876 ‫«فلان کار ممنوعه» بماند. 342 00:21:03,959 --> 00:21:07,334 ‫به نظر من فوقش بتونی ‫یه ضربه بهم وارد کنی، 343 00:21:07,418 --> 00:21:11,168 ‫بعدش جوری بازت می‌کنم که عین... 344 00:21:11,251 --> 00:21:13,293 ‫اسمشون چی بود... 345 00:21:13,376 --> 00:21:15,751 ‫الک و آبکش چه فرقی دارن؟ 346 00:21:15,834 --> 00:21:17,043 ‫یکی هستن یا فرق می‌کنن؟ 347 00:21:39,876 --> 00:21:43,084 ‫واقعا خیلی باحاله. 348 00:21:43,168 --> 00:21:47,084 ‫بهت که گفتم داداش. ‫من کلا میام همین‌جا ساکن بشم. 349 00:21:47,168 --> 00:21:48,418 ‫غافلگیریه چی بود؟ 350 00:21:48,501 --> 00:21:50,251 ‫تمرینمون فقط وقتی به اتمام می‌رسه... 351 00:21:50,334 --> 00:21:52,043 ‫که یکیمون سرپا مونده باشه. 352 00:21:54,418 --> 00:21:55,876 ‫غافلگیر شدین؟ 353 00:22:03,626 --> 00:22:04,793 ‫بیشتر از همه از چی می‌ترسی؟ 354 00:22:04,876 --> 00:22:06,334 ‫از مرگ مامانم. 355 00:22:06,418 --> 00:22:07,834 ‫مهم‌ترین نقطه قوتت چیه؟ 356 00:22:07,918 --> 00:22:09,459 ‫نمی‌دونم کی تسلیم بشم. 357 00:22:09,543 --> 00:22:11,376 ‫- نقطه ضعفت چی؟ ‫- همونه. 358 00:22:11,459 --> 00:22:12,959 ‫اگه می‌تونستی ‫در زمان به عقب برگردی... 359 00:22:13,043 --> 00:22:15,001 ‫و کاری کنی هیچ‌کدوم این اتفاقات ‫رخ نده، چنین کاری می‌کردی؟ 360 00:22:15,084 --> 00:22:16,501 ‫نه. 361 00:22:16,584 --> 00:22:18,459 ‫اگه در توانم بود ‫ارتباط بین دو دنیامون رو... 362 00:22:18,543 --> 00:22:21,751 ‫قطع کنم، بهم می‌گفتی چنین کاری بکنم؟ 363 00:22:21,834 --> 00:22:23,334 ‫- نه. ‫- واسه چی؟ 364 00:22:25,459 --> 00:22:26,876 ‫این دفعه بیش از حد فکر کردی. 365 00:22:26,959 --> 00:22:28,584 ‫خشکت زد. 366 00:22:28,668 --> 00:22:29,876 ‫پیش میاد. 367 00:22:29,959 --> 00:22:32,293 ‫می‌شه من هم سوالاتی ‫ازتون بپرسم؟ 368 00:22:32,376 --> 00:22:33,543 ‫عین همین سوالاتی ‫که الان ازم پرسیدین؟ 369 00:22:33,626 --> 00:22:36,168 ‫فرض کنیم غول چراغ جادوئم ‫و می‌تونی سه سوال بپرسی. 370 00:22:36,251 --> 00:22:38,043 ‫بیشتر از همه از چی می‌ترسین؟ 371 00:22:38,126 --> 00:22:40,126 ‫از گذشته. 372 00:22:40,209 --> 00:22:41,918 ‫یعنی از محل زندگی من؟ 373 00:22:42,001 --> 00:22:43,709 ‫دقیقا. 374 00:22:43,793 --> 00:22:45,251 ‫دو سوال پرسیدی. 375 00:22:45,334 --> 00:22:47,168 ‫یه سوال مونده. 376 00:22:49,751 --> 00:22:52,084 ‫واقعا چنین قدرتی دارین؟ 377 00:22:52,168 --> 00:22:54,668 ‫که ارتباطمون رو قطع کنین؟ 378 00:22:56,459 --> 00:22:59,209 ‫عذر می‌خوام عزیزم، ‫ظاهرا وعده دروغین داده بودم. 379 00:22:59,293 --> 00:23:01,501 ‫ظاهرا تمرین برادر و دوستت رو به اتمامه. 380 00:23:01,584 --> 00:23:04,876 ‫پس ازت خداحافظی می‌کنم ‫و به خدا می‌سپارمت. 381 00:23:04,959 --> 00:23:09,251 ‫بهت اطمینان می‌دم طی دیدار بعدیمون ‫بیشتر فعالیت کنی. 382 00:23:40,459 --> 00:23:42,709 ‫قدکوتاه... 383 00:23:42,793 --> 00:23:45,626 ‫واقعا خارق‌العاده‌ای. 384 00:23:57,251 --> 00:23:58,626 ‫وای. 385 00:23:59,918 --> 00:24:01,876 ‫پشم‌هام... 386 00:24:01,959 --> 00:24:03,584 ‫همیشه موقع بیرون اومدن ‫چنین حسی داری؟ 387 00:24:03,668 --> 00:24:06,459 ‫پسر، قراره باهاش ازدواج کنم. 388 00:24:06,543 --> 00:24:08,251 ‫با کی؟ 389 00:24:08,334 --> 00:24:11,209 ‫با همون ربات خانمه. 390 00:24:17,751 --> 00:24:19,209 ‫حتی نمی‌تونم بخونمش. 391 00:24:19,293 --> 00:24:21,209 ‫چیه؟ 392 00:24:21,293 --> 00:24:22,626 ‫ریس مامان رو برده «ارجنت مد». 393 00:24:22,709 --> 00:24:24,918 ‫گفت زود بریم. ‫بریم. 394 00:24:25,001 --> 00:24:28,918 ‫وای، پشم‌هام. ‫یه لحظه وایستا. 395 00:24:29,001 --> 00:24:31,376 ‫جیگر داشته باش دیگه برتون. ‫باید بریم. 396 00:24:46,501 --> 00:24:47,876 ‫کسی نیست؟ 397 00:24:51,959 --> 00:24:53,334 ‫کلانتر؟ 398 00:25:40,751 --> 00:25:42,709 ‫خیال کردی چی فهمیدی؟ 399 00:25:42,793 --> 00:25:44,668 ‫فهمیدم ناراحتی. 400 00:25:44,751 --> 00:25:46,334 ‫آخه چطور ممکنه ناراحت نباشی... 401 00:25:46,418 --> 00:25:47,543 ‫گمون نکنم «ناراحت»... 402 00:25:47,626 --> 00:25:48,709 ‫توصیف مناسبی از حالم باشه دیویس. 403 00:25:48,793 --> 00:25:49,876 ‫گمون نکنم باشه. 404 00:25:49,959 --> 00:25:51,584 ‫منظورم اینه... 405 00:25:51,668 --> 00:25:52,959 ‫که می‌خوام یکی رو بکشم. 406 00:25:53,043 --> 00:25:54,918 ‫می‌خوام با دست خالی بکشـ... 407 00:25:55,001 --> 00:25:57,334 ‫اون اینجا چه گهی می‌خوره؟ 408 00:26:03,084 --> 00:26:05,418 ‫سلاحت رو بذار کنار پسرم. 409 00:26:05,501 --> 00:26:08,126 ‫کمی دیر رسیدی ‫و به درد نمی‌خوره. 410 00:26:08,209 --> 00:26:09,918 ‫چی شده؟ 411 00:26:10,001 --> 00:26:12,918 ‫خب، زندانیه که از دستت فرار کرده بود... 412 00:26:13,918 --> 00:26:16,084 ‫اومد اینجا و مری پیکت رو کشت. 413 00:26:17,084 --> 00:26:18,959 ‫یکی از ماشین‌هاشون رو دزدید. 414 00:26:19,043 --> 00:26:20,834 ‫همون‌طور که می‌تونی تصور کنی، 415 00:26:20,918 --> 00:26:23,084 ‫آقای پیکت خیلی از این بابت ناراحته. 416 00:26:23,168 --> 00:26:25,876 ‫فعلا ازت می‌خوام بری خونه خانواده فیشر. 417 00:26:25,959 --> 00:26:28,001 ‫می‌خوام برتون رو بازداشت کنی. 418 00:26:28,084 --> 00:26:30,584 ‫بهتره حالا که می‌ری، ‫خواهر کوچکش رو هم بازداشت کنی. 419 00:26:30,668 --> 00:26:32,084 ‫خانواده فیشر چه ربطی ‫به این وقایع دارن؟ 420 00:26:32,168 --> 00:26:33,418 ‫خب، هنوز دارم این مسئله رو... 421 00:26:33,501 --> 00:26:35,418 ‫بررسی می‌کنم تامی؛ ولی... 422 00:26:35,501 --> 00:26:37,751 ‫نظریه اولیه‌ام رو بهت می‌گم. 423 00:26:37,834 --> 00:26:39,918 ‫برتون و رفقای دوران جنگش ‫چند وقته که وارد... 424 00:26:40,001 --> 00:26:42,126 ‫تجارت مواد شدن. 425 00:26:42,209 --> 00:26:44,626 ‫ظاهرا به آدم خطرناکی نارو زدن. 426 00:26:44,709 --> 00:26:46,293 ‫طرف هم آدمکشی اجیر کرده... 427 00:26:46,376 --> 00:26:47,876 ‫که بیاد و از صفحه روزگار محوشون کنه. 428 00:26:47,959 --> 00:26:49,626 ‫خودت این آدمکشه رو... 429 00:26:49,709 --> 00:26:52,084 ‫بازداشت کرده بودی تامی؛ 430 00:26:52,168 --> 00:26:53,626 ‫ولی از دستت فرار کرد. 431 00:26:53,709 --> 00:26:56,168 ‫بعدش هم اومد خونه خانواده پیکت، 432 00:26:56,251 --> 00:26:58,584 ‫می‌خواست ماشینی بدزده ‫و فرارش رو به سرانجام برسونه. 433 00:26:58,668 --> 00:27:02,043 ‫مری پیکت بیچاره رو هم ‫در این حین با خشونت کشت. 434 00:27:03,043 --> 00:27:05,793 ‫به نظرت درست نمی‌گم بوکانیر خان؟ 435 00:27:05,876 --> 00:27:07,918 ‫به نظرم از خودتون درآوردین. 436 00:27:09,626 --> 00:27:11,376 ‫خب، روایت داستان همین شکلیه دیگه. 437 00:27:11,459 --> 00:27:12,751 ‫آدم از خودش در میاره. 438 00:27:12,834 --> 00:27:14,376 ‫تو هم طی ده سال اخیر... 439 00:27:14,459 --> 00:27:16,001 ‫مشغول چنین کاری بودی. 440 00:27:16,084 --> 00:27:18,334 ‫وانمود می‌کردی با قواعد اینجا آشنایی نداری. 441 00:27:18,418 --> 00:27:20,584 ‫افسانه‌هایی به خورد خودت می‌دادی... 442 00:27:20,668 --> 00:27:21,751 ‫که حس کنی گناهی نداری... 443 00:27:21,834 --> 00:27:23,251 ‫و عین شوالیه‌های میز گردی، 444 00:27:23,334 --> 00:27:26,001 ‫در حالی که از اولش ‫واسه من کار می‌کردی. 445 00:27:27,043 --> 00:27:30,001 ‫یعنی واسه کوربل پیکت کار می‌کردی. 446 00:27:30,084 --> 00:27:32,376 ‫از من بشنو پسرم. 447 00:27:32,459 --> 00:27:35,376 ‫اگه با خودت صادق باشی، ‫کارت خیلی راحت‌تر می‌شه. 448 00:27:35,459 --> 00:27:37,251 ‫خیلی انرژی می‌بره... 449 00:27:37,334 --> 00:27:39,418 ‫که آدم بخواد همیشه خدا ‫خودش رو به خریت بزنه. 450 00:27:39,501 --> 00:27:41,459 ‫حالا برو برتون رو بازداشت کن ببینم. 451 00:27:41,543 --> 00:27:44,168 ‫کوربل می‌خواد ازش سوالاتی بپرسه. 452 00:27:48,084 --> 00:27:49,626 ‫نه. 453 00:28:00,376 --> 00:28:03,834 ‫ای وای، پیرمرده گفته بود ‫مسیر زندگیت به دوراهی رسیده‌ها. 454 00:28:04,834 --> 00:28:07,334 ‫گمون کنم کاملا درست می‌گفت. 455 00:28:08,501 --> 00:28:09,751 ‫امان از دستت تامی. 456 00:28:09,834 --> 00:28:11,918 ‫واقعا باید برات شرح بدم؟ 457 00:28:12,001 --> 00:28:14,876 ‫چرا که نه؟ آره، می‌تونی «کار درستی» بکنی. 458 00:28:14,959 --> 00:28:17,459 ‫می‌تونی من و کوربل ‫رو با دستبند ببری کلانتری... 459 00:28:17,543 --> 00:28:19,043 ‫و بگی فاسدیم. 460 00:28:19,126 --> 00:28:20,584 ‫ولی بعدش هر سه‌تامون... 461 00:28:20,668 --> 00:28:22,834 ‫باید روایاتمون رو با مردم دنیا ‫به اشتراک بذاریم. 462 00:28:22,918 --> 00:28:25,126 ‫من و کوربل روایتی ارائه می‌دیم... 463 00:28:25,209 --> 00:28:27,084 ‫که سعی کردی بودی شکست خودت رو ‫گردن بقیه بندازی، 464 00:28:27,168 --> 00:28:30,334 ‫جوانان سست معمولا چنین کاری می‌کنن. 465 00:28:34,418 --> 00:28:36,751 ‫می‌خوری؟ 466 00:28:41,001 --> 00:28:42,876 ‫وحشت کردی تامی. 467 00:28:42,959 --> 00:28:45,084 ‫روایتی باورنکردنی از خودت درآوردی... 468 00:28:45,168 --> 00:28:47,834 ‫که منی که چهار دوره کلانتر کلنتنم، 469 00:28:47,918 --> 00:28:51,293 ‫با شاسی‌بلندی نامرئی ‫به کروزرت زدم، 470 00:28:51,376 --> 00:28:52,834 ‫زندانیت رو با خودم بردم، 471 00:28:52,918 --> 00:28:54,126 ‫آوردمش اینجا ‫و تو خونه... 472 00:28:54,209 --> 00:28:55,543 ‫کوربل پیکت ولش کردم. 473 00:28:55,626 --> 00:28:57,126 ‫تو خونه همون کوربل پیکتی... 474 00:28:57,209 --> 00:28:58,584 ‫که پنجاه تا شصت درصد... 475 00:28:58,668 --> 00:29:00,418 ‫ساکنین کلنتن براش کار می‌کنن. 476 00:29:00,501 --> 00:29:03,626 ‫بعدش هم... بعدش هم... ‫خاک بر سرم تامی. 477 00:29:03,709 --> 00:29:05,418 ‫همین الانش هم دارم گیج می‌شم. 478 00:29:06,584 --> 00:29:09,543 ‫گمون کنم خودت متوجه منظورم شده باشی. 479 00:29:09,626 --> 00:29:11,626 ‫من و کوربل رو آزاد می‌کنن... 480 00:29:11,709 --> 00:29:13,376 ‫و کلی ازمون عذرخواهی می‌کنن. 481 00:29:13,459 --> 00:29:16,793 ‫ولی تو در بهترین حالت ‫از کار بیکار می‌شی. 482 00:29:16,876 --> 00:29:19,209 ‫البته ممکنه اتهاماتی ‫هم بهت وارد بشه، 483 00:29:19,293 --> 00:29:21,293 ‫بازداشت اشتباه و این چیزها رو می‌گم. 484 00:29:22,293 --> 00:29:24,001 ‫یا... 485 00:29:24,084 --> 00:29:26,043 ‫می‌تونی مسیر دیگه‌ای رو ‫انتخاب کنی. 486 00:29:26,126 --> 00:29:27,959 ‫مسیر همکاری رو انتخاب کنی. 487 00:29:28,043 --> 00:29:30,001 ‫اون‌جوری می‌تونی ‫عین همیشه... 488 00:29:30,084 --> 00:29:31,584 ‫مأمور قانون باشی ‫و کارت رو بکنی. 489 00:29:31,668 --> 00:29:34,543 ‫شاید حتی مسئولیت‌های دیگه‌ای ‫هم به عهده بگیری... 490 00:29:34,626 --> 00:29:37,501 ‫ مسلما حقوقت هم افزایش پیدا می‌کنه. 491 00:29:39,501 --> 00:29:41,834 ‫یا صرفا می‌تونی یه بار هم که شده، ‫سعی کنی بالغانه عمل کنی. 492 00:29:46,043 --> 00:29:48,251 ‫حق انتخابی نداری تامی. ‫خودت که می‌فهمی، مگه نه؟ 493 00:29:49,293 --> 00:29:51,876 ‫آخه شاید روایت من ‫حقیقت نداشته باشه، 494 00:29:52,918 --> 00:29:54,959 ‫ولی واقعا راست جلوه می‌کنه. 495 00:29:55,043 --> 00:29:58,584 ‫هر کسی خیال می‌کنه ‫روایت تو دروغینه. 496 00:29:58,668 --> 00:30:01,876 ‫پس نظرت چیه که این‌قدر ‫سر به سر همدیگه نذاریم... 497 00:30:01,959 --> 00:30:04,209 ‫و بریم برتون فیشر رو برام بیاری؟ 498 00:30:04,293 --> 00:30:06,084 ‫خواهر کوچکش رو هم بیار. 499 00:30:17,876 --> 00:30:19,459 ‫همونطور که می‌بینید اونا با سرعت بسیار بالایی 500 00:30:19,543 --> 00:30:21,959 ‫متوجه نیروها شدن و ازشون استفاده کردن 501 00:30:22,043 --> 00:30:24,376 ورودی‌های دیداری و شنیداری .رو هم با هم به اشتراک می‌گذاشتن 502 00:30:24,459 --> 00:30:25,668 ‫که این می‌تونه به معنی جذب شدن 503 00:30:25,751 --> 00:30:27,376 ‫بافت‌های پیوندی بنیادی اونا باشه. 504 00:30:28,418 --> 00:30:30,043 ‫نظرت درموردشون چیـه؟ 505 00:30:30,126 --> 00:30:31,793 ‫منظورم شخصیت‌شون هست. 506 00:30:31,876 --> 00:30:35,376 ‫شجاع. قاطع. ‫صاحب اراده. 507 00:30:35,459 --> 00:30:37,709 ‫بردار دختره احتمالاً قابل پیشبینی‌تر ‫و قابل اعتمادتره. 508 00:30:37,793 --> 00:30:40,001 ‫اما در شرایط بحرانی 509 00:30:40,084 --> 00:30:41,501 ‫دوستـش رو ترجیح میدم. 510 00:30:41,584 --> 00:30:42,834 ‫چرا؟ 511 00:30:42,918 --> 00:30:44,668 ‫خانم؟ 512 00:30:44,751 --> 00:30:46,626 ‫اگه برادره قابل اعتماد‌تر ‫و قابل پیشبینی‌تره 513 00:30:46,709 --> 00:30:48,334 ‫چرا دوستـش رو ترجیح میدی؟ 514 00:30:53,959 --> 00:30:56,293 ‫متاسفانه از دلیلـش اطلاعاتی ندارم بازرس. 515 00:30:56,376 --> 00:30:59,334 ‫این تصمیم توی اعماق شبکه عصبیـم 516 00:30:59,418 --> 00:31:00,918 ‫بدون هیچ سطح آگاهی‌ای گرفته شده. 517 00:31:01,001 --> 00:31:02,793 ‫جالبـه. 518 00:31:07,418 --> 00:31:08,918 ‫و دختر جوان چی؟ 519 00:31:09,001 --> 00:31:10,043 ‫این جواب همچنان بی جوابـه. 520 00:31:10,126 --> 00:31:13,459 ‫که امیدوارم به زودی جوابـی براش پیدا بشه. 521 00:31:15,959 --> 00:31:17,501 ‫چی شده؟ 522 00:31:17,584 --> 00:31:20,584 ‫شریس نولند طبقه پایینـه، ‫درخواست ملاقات داره. 523 00:31:20,668 --> 00:31:22,793 ‫منتظرش بودید؟ 524 00:31:22,876 --> 00:31:25,209 ‫گذاشتم مقدار خیلی کمی از اطلاعات 525 00:31:25,293 --> 00:31:26,959 ‫درمورد بازدیدمون از اقامتگاه زوبوف ‫به بیرون درز پیدا کنـه 526 00:31:27,043 --> 00:31:29,543 ‫اینطوری می‌تونستیم موقع رسیدن تحت مراقبـت باشیم. 527 00:31:29,626 --> 00:31:31,293 ‫اما قطعاً انتظار نداشتم که 528 00:31:31,376 --> 00:31:34,168 ‫دکتر نولند به این سرعت ‫واکنـش نشون بده. 529 00:31:34,251 --> 00:31:35,959 ‫بزار بیاد بالا لطفاً. 530 00:31:36,043 --> 00:31:39,334 ‫حتماً پر از اطلاعات به درد بخور خواهد بود. 531 00:31:46,376 --> 00:31:49,293 ‫بازندۀ بدبخت. 532 00:31:54,584 --> 00:31:57,626 ‫چطوری می‌خوای با این زندگی کنی؟ 533 00:31:57,709 --> 00:32:00,209 ‫هان؟ ‫آخه... 534 00:32:00,251 --> 00:32:03,709 ‫چطوری می‌خوای با این زندگی کنی؟ 535 00:32:29,501 --> 00:32:30,959 ‫حالا چی؟ 536 00:32:31,043 --> 00:32:32,459 ‫صبر می‌کنیم. 537 00:32:32,543 --> 00:32:34,168 ‫برای؟ 538 00:32:36,001 --> 00:32:38,251 ‫باید دو نفر رو بکشم. 539 00:32:38,334 --> 00:32:41,126 ‫و ظاهراً یکی‌شون توی راه اینجاست. 540 00:32:41,209 --> 00:32:43,251 ‫داری درمورد بچه‌های من حرف می‌زنی ‫مگه نه؟ 541 00:32:43,334 --> 00:32:44,709 ‫بله خانم، متاسفانه همینطوره. 542 00:32:50,876 --> 00:32:52,209 ‫مامان جواب نمیده. 543 00:32:52,293 --> 00:32:53,459 ‫ریس هم همینطور. 544 00:32:53,543 --> 00:32:55,334 ‫پیام ریسـه. ‫"مامانـتون می‌خواد 545 00:32:55,418 --> 00:32:56,751 ‫هرچه سریع‌تر بیایید." 546 00:32:56,834 --> 00:32:58,043 ‫مادرتون؟ 547 00:32:58,126 --> 00:32:59,418 ‫آره، خیلی عجیبه. 548 00:32:59,501 --> 00:33:00,668 ‫می‌تونی به ریس متصل بشی؟ 549 00:33:04,959 --> 00:33:06,209 ‫- اوه لعنتی. ‫- چیـه؟ 550 00:33:06,293 --> 00:33:07,834 ‫علائم حیاتی‌ای ازش احساس نمی‌کنم. 551 00:33:12,209 --> 00:33:16,251 ‫دیگه کم‌ کم می‌خواستم به پلیس ‫زنگ بزنم بازرس. 552 00:33:16,334 --> 00:33:19,251 ‫قانون «دره وهمی» واضح توضیح داده 553 00:33:19,334 --> 00:33:22,251 ‫که کالبدها هیچوقت نباید به عنوان 554 00:33:22,334 --> 00:33:23,751 ‫موجودات مستقل عمل کنن. 555 00:33:23,834 --> 00:33:27,209 ‫بئاتریس از یک معافیت قانونی خاص برخورداره. 556 00:33:27,293 --> 00:33:29,251 ‫البته. 557 00:33:29,334 --> 00:33:32,626 ‫به نظر نمیاد توسط موسسه تحقیقاتی ‫ساخته شده باشه. 558 00:33:34,126 --> 00:33:37,751 ‫- از آشنایی باهات خوشبختـم بئاترین. ‫- باعث افتخار منـه، خانم. 559 00:33:37,834 --> 00:33:39,168 ‫می‌دونی چیـش جالبـه؟ 560 00:33:39,251 --> 00:33:41,876 ‫متوجه شدیم که یکی از اثر‌های ‫ماندگار جک‌پات این بوده که 561 00:33:41,959 --> 00:33:44,293 ‫آدما اکثریت قریب به اتفاقـی از کویدها رو 562 00:33:44,376 --> 00:33:48,209 اصلاح کردن تا شبیه به یکی از .افراد از دست رفته باشن 563 00:33:48,293 --> 00:33:50,126 ‫شبیه خواهر یا برادر. 564 00:33:50,209 --> 00:33:51,751 ‫همکار ها. 565 00:33:51,834 --> 00:33:54,126 اما معمولاً کسی اونا رو .شبیه به والدینـش نمی‌کنه 566 00:33:54,209 --> 00:33:56,668 ‫که چیز کنجکاو کننده‌ایـه، مگه نه؟ 567 00:33:56,751 --> 00:34:00,293 ‫انگار درمورد از دست دادن والدین 568 00:34:00,376 --> 00:34:02,293 ‫یک غریزه وجود داره 569 00:34:02,376 --> 00:34:06,001 ‫که پذیرش این واقعه رو ‫برامون آسون‌تر میکنه. 570 00:34:06,084 --> 00:34:08,584 ‫اما مرگ فرزند چی؟ 571 00:34:08,709 --> 00:34:11,459 ‫یه دختر... 572 00:34:11,543 --> 00:34:14,376 ‫برای مثال؟ 573 00:34:14,459 --> 00:34:15,918 ‫خیلی متاسفم بئاتریس. 574 00:34:16,001 --> 00:34:18,209 ‫مجبورت ازت بخوام که خاموش بشی. 575 00:34:18,293 --> 00:34:21,084 ‫و پنج دقیقه گذشته رو 576 00:34:21,168 --> 00:34:22,543 ‫از حافظه‌ات پاک کن لطفاً. 577 00:34:22,626 --> 00:34:25,251 ‫درحال خاموش شدن. ‫درحال پاکسازی. 578 00:34:30,668 --> 00:34:31,918 ‫خوشحال شدی؟ 579 00:34:32,001 --> 00:34:34,251 ‫من کنجکاوم. ‫چرا دروغ بگم؟ 580 00:34:34,334 --> 00:34:37,543 ‫دونستنش رابطه‌مون رو پیچیده می‌کنه. 581 00:34:37,626 --> 00:34:40,709 ‫- بله، فکر می‌کنم همینطوره. ‫- چرا اینجایی دکتر؟ 582 00:34:42,793 --> 00:34:47,793 ‫یه چیز بسیار با ارزش از من دزدیده شده. 583 00:34:47,876 --> 00:34:51,168 ‫و از قانون می‌خوام که برام ‫جبران خسارت کنه. 584 00:34:59,251 --> 00:35:01,084 ‫می‌دونم بخاطر این قضیه پریشونی. 585 00:35:01,126 --> 00:35:02,418 ‫پریشون؟ 586 00:35:02,501 --> 00:35:05,876 ‫مثه سگ ترسیدم. 587 00:35:05,959 --> 00:35:08,501 اینطوری نیست که فقط درگیر .کلپت باشیم 588 00:35:08,584 --> 00:35:10,626 ‫الان پای پلیس هم اومده وسط و یه پلیسی‌ هم هست که 589 00:35:10,709 --> 00:35:12,084 ‫- که می‌تونه کارمون رو تموم کنـه... ‫- می‌خوای من انجامش بدم؟ 590 00:35:14,418 --> 00:35:16,001 ‫متوجه میشی این می‌تونه ‫چه معنی‌ای داشته باشه؟ 591 00:35:16,084 --> 00:35:18,168 ‫ما تنها کسایی هستیم که می‌دونیم. 592 00:35:18,251 --> 00:35:19,376 ‫آلیتا می‌دونه. 593 00:35:20,918 --> 00:35:22,251 ‫آلیتا مُرده... 594 00:35:22,334 --> 00:35:25,001 ‫یا کاملاً پنهان شده. 595 00:35:25,084 --> 00:35:27,543 ‫همه چی می‌مونه برای ما. 596 00:35:27,626 --> 00:35:30,626 ‫چطوری به باکتری دسترسی پیدا کنیم؟ ‫چطوری بهشون توالی بدیم؟ 597 00:35:30,709 --> 00:35:32,793 ‫تنها کاری که باید بکنیم اینـه که ‫یکی تو توی ریشه استخدام کنیم... 598 00:35:34,126 --> 00:35:35,126 ‫خود لو. 599 00:35:37,168 --> 00:35:39,751 ‫چقد مزه بده. 600 00:35:41,209 --> 00:35:43,459 ‫اینکه دقیقاً از جلوی اون متکبر بدزدیمـش... 601 00:35:43,543 --> 00:35:46,376 ‫تکبر یک نوع حماقتـه. 602 00:35:46,459 --> 00:35:48,084 ‫قبول نداری؟ 603 00:35:48,168 --> 00:35:51,168 ‫برای مثال یکم متکبرانه به نظر می‌رسه که 604 00:35:51,251 --> 00:35:54,084 ‫فرض کنیم رمزگزاری یکی ‫غیر قابل نفوذه. 605 00:35:54,168 --> 00:35:56,126 ‫چون از نظر تاریخی 606 00:35:56,209 --> 00:35:59,043 ‫تمام رمزهای خاص فقط برای 607 00:35:59,126 --> 00:36:04,084 ‫مدتی کوتاهی غیر قابل شناسایی بودن. 608 00:36:08,834 --> 00:36:11,043 ‫برو توی اتاق مطالعه بابایی. 609 00:36:11,126 --> 00:36:12,418 ‫- براش یه چاقو بیار. ‫- کدوم؟ 610 00:36:12,501 --> 00:36:14,043 ‫فرقی نداره. 611 00:36:17,543 --> 00:36:18,959 ‫من یخورده گیج شدم. 612 00:36:19,043 --> 00:36:22,334 ‫قسمتی از من به طور طبیعی 613 00:36:22,418 --> 00:36:24,626 ‫می‌خواد جفتـتون رو بکشه. 614 00:36:24,709 --> 00:36:26,834 ‫شاید بهتره بهش بگم کودک درونـم. 615 00:36:26,918 --> 00:36:31,126 ‫خشمگین. متعصب. انتقام جو ـه. 616 00:36:33,334 --> 00:36:37,001 ‫اما قسمتی از وجودم که خونسرد تره 617 00:36:37,084 --> 00:36:40,168 ‫درک می‌کنه که چقد بهتون نیاز دارم. 618 00:36:40,251 --> 00:36:43,918 ‫به مهارت‌هاتون. 619 00:36:46,168 --> 00:36:51,168 ‫و همینطور بخاطر راز هاتون. 620 00:36:54,043 --> 00:36:57,001 ‫و اینکه ازتون خوشم میاد. 621 00:36:59,251 --> 00:37:00,751 ‫خب تو اش. 622 00:37:00,834 --> 00:37:02,084 ‫درمورد اوسین باید بگم 623 00:37:02,168 --> 00:37:03,668 ‫بستگی به مودم داره. ‫اما تو... 624 00:37:03,751 --> 00:37:06,668 ‫تو یه درون کلپتی داری، ‫چه متوجه‌اش باشی چه نه. 625 00:37:06,751 --> 00:37:08,626 ‫مغرور. 626 00:37:08,709 --> 00:37:10,543 ‫حقه باز. 627 00:37:10,626 --> 00:37:12,251 ‫سلطه جو. 628 00:37:13,251 --> 00:37:15,251 ‫و البته متکبر. 629 00:37:16,418 --> 00:37:18,751 ‫چیزی که یخورده من رو... 630 00:37:20,168 --> 00:37:21,584 ‫می‌ترسونه. 631 00:37:23,834 --> 00:37:25,501 ‫باید چیکار کنم... 632 00:37:29,459 --> 00:37:31,834 ‫چاقوی مورد علاقه‌ام. 633 00:37:31,918 --> 00:37:34,376 ‫چقد خوشکلـه پسرم. 634 00:37:34,459 --> 00:37:35,918 ‫میشه نگاه کنم بابایی؟ 635 00:37:36,001 --> 00:37:37,334 ‫فکر نمی‌کنم. 636 00:37:37,418 --> 00:37:40,001 ‫برو توی آشپزخونه. ‫پرستارت داره پودینگ درست می‌کنه. 637 00:37:48,251 --> 00:37:50,834 ‫ما.. خیلی متاسفیم قربان. 638 00:37:50,918 --> 00:37:52,126 ‫خفه شو اوسین. 639 00:37:59,293 --> 00:38:00,959 ‫بهم بگو دارید چیکار می‌کنید. 640 00:38:01,043 --> 00:38:02,918 ‫وگرنه می‌کشمـش. ‫ده ثانیه وقت داری. 641 00:38:10,043 --> 00:38:11,793 ‫آلیتا فکر می‌کرد داره با ‫برادر فلین کار می‌کنه. 642 00:38:11,876 --> 00:38:13,709 ‫برنامه داشته تا پرونده‌های دزدیده ‫شدۀ موسسه تحقیقاتی رو 643 00:38:13,793 --> 00:38:15,626 ‫روی بافت پیوندیـش بارگزاری کنـه. 644 00:38:15,709 --> 00:38:18,293 ‫می‌خواست توی ریشه‌ ذخیره‌شون کنـه، ‫به روایتی... 645 00:38:18,376 --> 00:38:21,459 ‫جایی که غیر قابل ردیابی باشن. 646 00:38:21,543 --> 00:38:24,334 ‫فکر می‌کنم موافقی که فکر معرکه‌ایـه. 647 00:38:24,418 --> 00:38:26,834 ‫اما اونجا خراب شد که خواهرش ‫کالبد رو کنترل می کرد. 648 00:38:26,918 --> 00:38:28,751 ‫و اون دختر بافت پیوندی نداره. 649 00:38:28,834 --> 00:38:32,084 ‫واسه همین هدست اون اطلاعات رو ‫تبدیل کرد به دی‌ان‌ای باکترایی. 650 00:38:32,168 --> 00:38:34,293 ‫و شروع کردن به جا گرفتن توی مغزش. 651 00:38:34,376 --> 00:38:37,293 ‫می‌خواستید با اون اطلاعات چیکار کنید؟ 652 00:38:37,376 --> 00:38:40,418 ‫می‌خواستیم به هرکی که پول بیشتری داد بفروشیمـش. 653 00:38:54,251 --> 00:38:56,793 ‫حرفـت رو باور نمی‌کنم. 654 00:39:03,709 --> 00:39:06,251 ‫می‌خواستیم بدیمـشون به انسان‌های اولیۀ نو. 655 00:39:06,334 --> 00:39:10,043 ‫چرا می‌خواستید همچین غلطی بکنید؟ 656 00:39:10,126 --> 00:39:12,876 ‫تا بتونن این دنیا رو از بین ببرن. 657 00:39:12,959 --> 00:39:15,043 ‫و به جاش یه دنیای جدید بسازن. 658 00:39:18,668 --> 00:39:21,084 ‫چقد احمقید. 659 00:39:21,168 --> 00:39:23,126 ‫یه احمق رومانتیک. 660 00:39:26,209 --> 00:39:30,751 ‫اگه دوباره تلاش کنید که بهم نارو بزنید... 661 00:39:30,834 --> 00:39:35,168 ‫راهی برام نمی‌مونه جز اینکه ‫تیکه تیکه تون کنم 662 00:39:35,251 --> 00:39:37,501 ‫و بدمـتون به قشنگ‌هام ‫تا بخورنتـون. 663 00:39:44,668 --> 00:39:46,459 ‫اما درکل از نقشه‌تون خوشم اومد. 664 00:39:46,543 --> 00:39:48,251 ‫بیایید ادامه بدیم. 665 00:39:54,793 --> 00:39:57,376 ‫تمام بردارهای جک‌پات 666 00:39:57,459 --> 00:40:00,293 ‫به یک اخلالگر ثابت مسلح شده بودن. 667 00:40:01,376 --> 00:40:04,168 ‫طبع انسانی. 668 00:40:04,251 --> 00:40:07,293 ‫این خصلت‌های انسانی ممکن بود به هر ‫شکلی خودش رو نشون بده، مثلاً خودپسندی 669 00:40:07,376 --> 00:40:10,459 ‫رشوه گیری یا یه حماقت ساده 670 00:40:10,543 --> 00:40:15,168 ‫اما در نهایت به یک صفت منتهی شد 671 00:40:15,251 --> 00:40:18,084 ‫سماجتـمون، خود ویرانگریمون 672 00:40:18,168 --> 00:40:20,876 ‫برای یک خیر جمعی. 673 00:40:22,584 --> 00:40:24,001 ‫اجازه هست؟ 674 00:40:24,084 --> 00:40:25,459 ‫خواهش می کنم. 675 00:40:35,793 --> 00:40:38,293 ‫موسسۀ تحقیقاتی چند شب پیش مورد ‫دچار نقض یک سری داده های 676 00:40:38,376 --> 00:40:40,709 ‫بسیار مهم شد، اون داده‌ها ‫توسط یک کارمند موسسه تحقیقاتی 677 00:40:40,793 --> 00:40:44,376 ‫و یک رهبر کالبد وارد یک ‫ریشه شدن. 678 00:40:44,459 --> 00:40:46,251 ‫حضور یکی از شریکای زبوف 679 00:40:46,334 --> 00:40:48,876 ‫در یکی از صحنه‌های جنایت ‫نشان میدن که 680 00:40:48,959 --> 00:40:52,126 ‫کلپت در این موضوع دست داشته. 681 00:40:52,209 --> 00:40:54,126 ‫ما دلایلی داریم که ثابت می‌کنن هدف اونا 682 00:40:54,209 --> 00:40:56,209 ‫مکانیسم انطباق عصبی ما بوده، 683 00:40:56,293 --> 00:41:01,293 ‫که همونطور که می‌دونی یکی از مناطق ‫حساس پژوهش هست. 684 00:41:01,376 --> 00:41:03,001 ‫پس داری بهم میگی 685 00:41:03,084 --> 00:41:04,751 ‫اطلاعاتی ‫که از شما به سرقت رفتن 686 00:41:04,834 --> 00:41:07,084 ‫وجود این مکانیزم رو مشخص می‌کنن؟ 687 00:41:07,168 --> 00:41:09,418 ‫- همینطوره. ‫- و از همین می‌ترسید؟ 688 00:41:09,501 --> 00:41:11,209 ‫چون بعد از عمومی شدن خبر 689 00:41:11,293 --> 00:41:13,001 ‫با واکنش منفی و فسخ قرارداد مواجه میشید؟ 690 00:41:13,084 --> 00:41:14,376 ‫البته. 691 00:41:14,459 --> 00:41:15,751 ‫اما نگرانی از اینـه که 692 00:41:15,834 --> 00:41:17,584 ‫اطلاعات هک شده مکانیزم 693 00:41:17,668 --> 00:41:19,334 ‫در روش غیر مهربانانـه‌ای استفاده بشن. 694 00:41:19,418 --> 00:41:22,209 ‫یعنی همون احتمالی که توی ‫ذات این تکنولوژی وجود داره؟ 695 00:41:23,668 --> 00:41:25,876 ‫خب... 696 00:41:25,959 --> 00:41:27,918 ‫فکر می‌کنم موافق باشید بازرس 697 00:41:28,001 --> 00:41:30,543 ‫که پتک یک ابزار کاربردیـه. 698 00:41:30,626 --> 00:41:33,543 ‫و اگه توی دست‌های آدم نامناسبی قرار بگیره 699 00:41:33,626 --> 00:41:35,334 ‫یک سلاح مرگبار هم می‌تونه باشه. 700 00:41:35,418 --> 00:41:38,043 ‫فکر می‌کنم اخیراً با لو زوبوف ملاقات کردید؟ 701 00:41:39,543 --> 00:41:41,876 ‫فکر می‌کنم یک داستان کاملاً جذاب 702 00:41:41,959 --> 00:41:44,334 ‫درمورد ماجراجویی‌های اخیرش ‫توی ریشۀ موسسه تحقیقاتی تعریف کرده. 703 00:41:44,418 --> 00:41:47,043 ‫ریشۀ موسسه تحقیقاتی؟ ‫دارای ادعای مالکیت می‌کنی؟ 704 00:41:47,126 --> 00:41:48,709 ‫خب من ساختمـش، مگه نه؟ 705 00:41:48,793 --> 00:41:51,584 ‫برای اینکه ازش به عنوان یک آزمایشگاه ‫به هدف توسعه این تکنولوژی استفاده کنید. 706 00:41:51,668 --> 00:41:55,876 ‫فکر نمی‌کنم لازم باشه بهت بگم ‫چقد می‌تونه خطرناک باشه 707 00:41:55,959 --> 00:41:59,584 ‫اگه کلپت کنترلـش رو به دست بگیره. 708 00:42:04,876 --> 00:42:06,626 ‫داری ازم چی می‌خوای؟ 709 00:42:11,043 --> 00:42:12,543 ‫نابودیِ زوبوف، 710 00:42:12,626 --> 00:42:14,168 ‫فلین فیشر 711 00:42:14,251 --> 00:42:15,418 ‫و تمام کسانی که باهاش معاشرت دارن. 712 00:42:15,501 --> 00:42:17,376 ‫جفتـش اینجا توی ریشه. 713 00:42:17,459 --> 00:42:19,793 ‫یجوری میگی انگار به همین سادگیـه. 714 00:42:19,876 --> 00:42:21,459 ‫انگار من می‌تونم جادو کنم. 715 00:42:21,543 --> 00:42:23,543 ‫سابقه‌اش رو داری. 716 00:42:23,626 --> 00:42:24,834 ‫سامسونوف.‬ 717 00:42:24,918 --> 00:42:28,251 ‫کل خاندانـشون... 718 00:42:28,334 --> 00:42:30,084 ‫از روی کرۀ زمین محو شدن. 719 00:42:30,168 --> 00:42:31,668 ‫کاملاً شگفت انگیز بود. 720 00:42:31,751 --> 00:42:32,834 ‫اون قضیه فرق می‌کرد. 721 00:42:32,918 --> 00:42:34,501 ‫جداً؟ 722 00:42:34,584 --> 00:42:36,584 ‫داری تحریکـم می‌کنی؟ ‫من که اینطور فکر می‌کنم. 723 00:42:36,668 --> 00:42:39,459 ‫"تحریک به خشونت علیه یک مرجع مشروع 724 00:42:39,543 --> 00:42:42,709 ‫به قصد سرنگونی آن"؟ 588 00:42:43,376 --> 00:42:45,751 .اگه یه پتک داشتم 725 00:42:49,459 --> 00:42:53,668 ‫بدیهیـه که باید به همۀ اینا فکر کنی. 726 00:42:53,751 --> 00:42:56,043 ‫اما باید یه چیزی رو بدونی، ‫من این رو فقط با تو در میون می‌زارم 727 00:42:56,126 --> 00:42:59,043 ‫چون مطمئنـم که... 728 00:42:59,126 --> 00:43:01,834 ‫تو مهارت و زیرکی این رو داری 729 00:43:01,918 --> 00:43:04,584 ‫تا درک کنی که توی چه ‫موقعیت خطرناکی هستیم. 730 00:43:15,959 --> 00:43:19,001 ‫دفعه بعد تو بیا خونۀ من. 731 00:43:19,084 --> 00:43:22,209 ‫چایی چیزی بخوریم اگه دوست داشتی. 732 00:43:37,751 --> 00:43:40,251 ‫کاری که داری می‌کنی بخاطر پولـه؟ 733 00:43:40,334 --> 00:43:41,709 ‫پولـم هم هست. 734 00:43:41,793 --> 00:43:43,001 ‫اما فقط بخاطر پول اینجا نیستم. 735 00:43:43,084 --> 00:43:44,709 ‫پس چرا اینجایی؟ 736 00:43:44,793 --> 00:43:47,751 ‫من یه دختر دارم. 737 00:43:47,834 --> 00:43:50,209 ‫می‌خوام اگه بتونم زنده نگهش دارم. 738 00:43:50,293 --> 00:43:51,793 ‫یکی داره تهدیدت می‌کنه که اگه 739 00:43:51,876 --> 00:43:53,126 ‫بچه‌های من رو نکشی ‫به دخترت صدمه می‌زنه؟ 740 00:43:53,209 --> 00:43:55,084 ‫آره مختصراً. 741 00:43:57,459 --> 00:43:59,126 ‫مادرم همیشه می‌گفت... 742 00:43:59,209 --> 00:44:02,459 فقط یه احمق می‌تونه فکر کنم توی دنیا .برای هرچیزی فقط دوتا راه وجود داره 743 00:44:02,543 --> 00:44:04,959 ‫که این یه گمان ساده ست 744 00:44:05,043 --> 00:44:06,876 ‫برای یه سری آدم ساده ‫که توی یک جای ساده زندگی می‌کنن. 745 00:44:06,959 --> 00:44:08,293 ‫اما متاسفانه... 746 00:44:08,376 --> 00:44:10,668 ‫این قضیه برای موقعیت الان صادق نیست. 747 00:44:10,751 --> 00:44:12,334 ‫تو فکر می‌کنی فقط دوتا گزینه هست 748 00:44:12,418 --> 00:44:14,876 ‫این که یاد دختر تو باید بمیره ‫یا بچه های من 749 00:44:14,959 --> 00:44:16,126 ‫و همین و بس. 750 00:44:16,209 --> 00:44:18,084 ‫داری میگی یه راه دیگه‌ای هم هست؟ 751 00:44:18,168 --> 00:44:20,334 ‫همینطوره. 752 00:44:20,418 --> 00:44:23,084 ‫اما می‌تونم از صدات بفهمم، 753 00:44:23,168 --> 00:44:24,918 ‫اون آوای صدات 754 00:44:25,001 --> 00:44:26,459 ‫که میگه تو آدمی نیستی ‫که اهل این کارا باشی. 755 00:44:29,501 --> 00:44:31,126 ‫امتحانـم کن. 756 00:44:31,209 --> 00:44:33,584 ‫خودت می‌تونی بمیری. 757 00:44:34,668 --> 00:44:37,334 ‫داری چه غلطی می‌کنی؟ 758 00:44:37,418 --> 00:44:39,251 ‫لعنت. 759 00:44:39,334 --> 00:44:40,543 ‫چرا وایسادیم؟ 760 00:44:40,626 --> 00:44:42,459 ‫باید آروم و با احتیاط پیش بریم. 761 00:44:42,543 --> 00:44:44,293 ‫باید حواسـمون رو جمع کنیم. 762 00:44:44,376 --> 00:44:45,918 ‫اگه همین حالا حرکت نکنیم، مامان نفر ‫بعدی‌ایـه که می‌میره. خودت که می‌دونی. 763 00:44:46,001 --> 00:44:47,918 ‫یه قاتل اونجاست، یه تله گذاشته. 764 00:44:48,001 --> 00:44:50,501 ‫- اگه همینطوری با عجله بریم اونجا می‌میریم. ‫- برتون... 765 00:44:50,584 --> 00:44:52,501 ‫این تنها کاریـه که توش خوبم فلین. 766 00:44:52,584 --> 00:44:55,709 ‫واسه همین الان نیاز دارم بهم اعتماد کنی ‫تا درست انجامـش بدیم. 767 00:44:58,626 --> 00:44:59,751 ‫لعنت. 768 00:44:59,834 --> 00:45:02,293 ‫این رو بگیر، برو اونطرف ماشین. 769 00:45:05,084 --> 00:45:07,001 ‫بزار ببینم درست متوجه شدم. 770 00:45:07,084 --> 00:45:10,501 ‫این که نمی‌‌خوام اینجا بمیرم ‫من رو یه احمق جلوه میده؟ 771 00:45:10,584 --> 00:45:13,668 ‫نه تنها احمق. 772 00:45:13,751 --> 00:45:15,418 ‫بلکه بزدل. 773 00:45:15,501 --> 00:45:17,876 ‫و خودخواه. 774 00:45:17,959 --> 00:45:20,751 ‫یه خودخواهی بزرگ. 775 00:45:20,834 --> 00:45:22,376 ‫دیگه کم کم دارم احساس می‌کنم 776 00:45:22,459 --> 00:45:25,168 ‫زیاد ازم خوشتون نمیاد خانم فیشر. 777 00:45:25,251 --> 00:45:26,959 ‫اون سه‌تا سر با حرارت رو می‌بینی؟ 778 00:45:27,043 --> 00:45:28,584 ‫و اونی که سردتره و روی زمینـه؟ 779 00:45:28,668 --> 00:45:30,251 ‫اون ریس ـه. 780 00:45:30,334 --> 00:45:31,959 ‫پس دی‌دی و مامانت و هدف ‫اونجا هستن. 781 00:45:32,043 --> 00:45:33,459 ‫که خب معلوم نیست درکل 782 00:45:33,543 --> 00:45:35,376 ‫- کی به کیـه. ‫- اون احتمالاً 783 00:45:35,459 --> 00:45:37,043 ‫همونیـه که سمت راست نشسته، ‫اما مطمئن نیستم. 784 00:45:37,126 --> 00:45:38,376 ‫باید یکاری بکنیم یه حرکتی بکنه. 785 00:45:40,543 --> 00:45:42,126 ‫ببین می‌تونی دوباره به ریس ‫متصل بشی یا نه. 786 00:45:42,209 --> 00:45:43,459 ‫- به اعصابـش متصل شو. ‫- بیخیال برتون. 787 00:45:43,543 --> 00:45:45,543 ‫ریس مُرده. 788 00:45:45,626 --> 00:45:46,793 ‫جسدش رو به لرزه بنداز ‫اینطوری شاید پیرمرده 789 00:45:46,876 --> 00:45:48,043 ‫فکر کنـه که ریس هنوز زنده ست. 790 00:45:48,126 --> 00:45:49,293 ‫بعدش تلاش می‌کنه که کارش رو یکسره کنه 791 00:45:49,376 --> 00:45:50,501 ‫و بعدش می‌تونیم بزنیمـش. 792 00:45:50,584 --> 00:45:52,543 ‫داداش، می‌شنوی چی میگم؟ ‫لیون هم دردش رو احساس می‌کنه. 793 00:45:52,626 --> 00:45:55,334 ‫آره. اما اگه ریس هم توی موقعیت ما بود 794 00:45:55,418 --> 00:45:56,959 ‫همین کار رو می‌کرد. 795 00:45:57,043 --> 00:45:59,043 ‫چرا شما دوتا هنوز داری حرف می‌زنید؟ ‫بیایید انجامـش بدیم. 796 00:45:59,126 --> 00:46:00,668 ‫فلین، هرموقع که هدف مشخص شد بهمون بگو. 797 00:46:12,834 --> 00:46:14,751 ‫خودشـه. ‫داره تکون می‌خوره. 798 00:46:14,834 --> 00:46:16,126 ‫اعدام. 799 00:46:32,334 --> 00:46:33,626 ‫مامان؟ 800 00:46:33,668 --> 00:46:34,834 ‫اوه. 801 00:46:37,668 --> 00:46:40,168 ‫چراغا خاموش. 802 00:46:49,418 --> 00:46:52,918 ‫من اون پیرمرد رو زنده می‌خوام، دیویس. 803 00:46:53,001 --> 00:46:55,209 ‫یه سری کارا هست که می‌خوام باهاش بکنم. 804 00:46:55,293 --> 00:46:57,126 ‫متوجه‌ام کوربل. 805 00:46:57,209 --> 00:46:59,001 ‫تو که می‌دونی هرکار از دستمون ‫بر میاد انجام می‌دیم. 806 00:46:59,084 --> 00:47:02,209 ‫اون زن فوق العاده‌ای بود کوربل. ‫تصورش هم سخته. 807 00:47:02,293 --> 00:47:04,543 ‫فکر می‌کنم منم یه داستان خوب ‫به ذهنم رسید کلانتر. 808 00:47:06,543 --> 00:47:08,376 ‫می‌خوام بهت بگمـش. 809 00:47:08,459 --> 00:47:11,334 ‫بیا اینطوری در نظر بگیریم که ‫پیرمرد اومده اینجا. 810 00:47:11,418 --> 00:47:12,918 ‫مری رو کشته. 811 00:47:15,793 --> 00:47:19,209 ‫و آقای پیکت با پلیس تماس گرفته. 812 00:47:20,418 --> 00:47:22,209 ‫شما اولین نفری بودید که ‫به صحنه رسیدید کلانتر. 813 00:47:22,293 --> 00:47:24,084 ‫چون با گذشت چهار دوره 814 00:47:24,168 --> 00:47:25,959 ‫همچنان هم کارتون رو جدی ‫می‌گیرید کلانتر. 815 00:47:26,043 --> 00:47:28,084 ‫و ما همه از این قدردانی می‌کنیم. 816 00:47:31,501 --> 00:47:33,543 ‫تامی، پیش خودت فکر کردی 817 00:47:33,626 --> 00:47:36,334 ‫- داری چه گهی می‌خوری... ‫- پیرمرد هنوز اینجا بوده. 818 00:47:36,418 --> 00:47:39,501 ‫و این اسلحه‌ باهاش بوده. 819 00:47:39,584 --> 00:47:41,084 ‫و وقتی که شما اسلحه کشیدید 820 00:47:41,168 --> 00:47:44,084 ‫بهتون شلیک کرده. 821 00:47:45,501 --> 00:47:47,626 ‫متاسفانه چندین بار. 822 00:47:47,709 --> 00:47:49,876 ‫خیلی خب، بیخیال. ‫باید آروم باشی توماس. 823 00:47:49,959 --> 00:47:52,001 ‫الانـشم خیلی آرومم کلانتر. 824 00:47:52,084 --> 00:47:53,168 ‫همین هم هست که من رو می‌ترسونه. 825 00:47:53,251 --> 00:47:54,876 ‫همونطوره که گفتی. 826 00:47:54,959 --> 00:47:56,959 ‫الان انتخاب دیگه‌ای ندارم، دارم؟ 827 00:47:57,043 --> 00:47:58,251 ‫تامی نکن! 828 00:48:09,543 --> 00:48:11,793 ‫پشمام. 829 00:48:14,001 --> 00:48:16,126 ‫انتظار این رو نداشتم. 830 00:48:16,209 --> 00:48:18,126 ‫فکرشم نمی‌کردم. 831 00:48:18,209 --> 00:48:20,293 ‫حالا... 832 00:48:20,376 --> 00:48:22,168 ‫یادتـه می‌گفتی آرومی؟ 833 00:48:22,251 --> 00:48:25,043 ‫فکر می‌کنم باید اسلحه‌ات رو بیاری پایین 834 00:48:25,126 --> 00:48:27,418 ‫تا دوباره آروم بشی. 835 00:48:27,501 --> 00:48:29,668 ‫بعدش می‌تونیم درموردش حرف بزنیم. 836 00:48:29,751 --> 00:48:31,501 ‫تا به یه تفاهم برسیم. 837 00:48:31,584 --> 00:48:33,876 ‫تو که فکر نمی‌کنی اگه اون پیرمرده 838 00:48:33,959 --> 00:48:35,376 ‫واقعاً اینجا بود زنده ات می‌گذاشت، مگه نه؟ 839 00:48:35,459 --> 00:48:36,751 ‫چیزی که فکر نمی‌کنم.. 840 00:48:36,834 --> 00:48:39,376 ‫اینـه که تو اونقد جرات نداری که 841 00:48:39,459 --> 00:48:42,584 ‫این قضیه رو تنهایی حل کنی مرد جوان. 842 00:48:43,626 --> 00:48:46,084 ‫یا گلوله‌هات رو بزاری. 843 00:48:51,501 --> 00:48:54,084 ‫این الان چیـه؟ 844 00:48:54,168 --> 00:48:58,293 ‫یه وسیله‌ست، متکبر عن. 845 00:48:59,294 --> 00:49:05,294 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 846 00:49:06,295 --> 00:49:12,295 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حسین هیدن» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 847 00:49:13,296 --> 00:49:19,296 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@