1 00:00:06,050 --> 00:00:08,900 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:11,959 --> 00:00:12,959 ‫از انسان‌های اولیه نوئه. 3 00:00:13,043 --> 00:00:14,834 ‫چنین افرادی معتقدن... 4 00:00:14,918 --> 00:00:16,126 ‫ما با تلاش جهت نجات دنیا، نابودش کردیم. 5 00:00:18,209 --> 00:00:19,626 ‫خانواده‌ات رو... 6 00:00:19,709 --> 00:00:20,959 ‫وحشیانه کشتن. 7 00:00:21,043 --> 00:00:22,959 ‫شرایط به شدت ناراحت‌کننده‌ایه. 8 00:00:23,043 --> 00:00:25,168 ‫می‌خوای بکشیش، مگه نه؟ 9 00:00:25,251 --> 00:00:26,459 ‫وای، خیلی دلم می‌خواد. 10 00:00:28,043 --> 00:00:29,876 ‫یا می‌تونی باهام متحد باشی، ‫یا دشمنم باشی. 11 00:00:29,959 --> 00:00:31,834 ‫بهت اطمینان می‌دم... 12 00:00:31,918 --> 00:00:33,334 ‫دشمنی با من کار راحتی نیست. 13 00:00:37,126 --> 00:00:38,459 ‫اتفاق غیرعادی یا جدیدی... 14 00:00:38,543 --> 00:00:40,751 ‫تو زندگیت رخ نداده؟ 15 00:00:47,150 --> 00:00:48,600 ‫[لندن] 16 00:00:48,650 --> 00:00:52,500 ‫[یک سال پیش از ناپدید شدن الیتا وست] 17 00:00:53,800 --> 00:00:58,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 18 00:00:59,000 --> 00:01:04,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 19 00:01:05,043 --> 00:01:06,001 ‫وای. 20 00:01:06,084 --> 00:01:07,626 ‫ای خدا. 21 00:01:07,709 --> 00:01:08,709 ‫دل من هم برات تنگ شده بود. 22 00:01:08,793 --> 00:01:09,626 ‫چیکار می‌کنی؟ 23 00:01:09,709 --> 00:01:11,001 ‫صرفا اومدم حالت رو بپرسم. 24 00:01:12,251 --> 00:01:13,334 ‫وقایع رو مرور کنم؟ 25 00:01:13,418 --> 00:01:15,001 ‫من ترجیح می‌دم به فکر آینده باشم. 26 00:01:15,084 --> 00:01:18,126 ‫به گذشته پشت می‌کنم. ‫گذشته‌ها گذشته و از این حرف‌ها. 27 00:01:18,209 --> 00:01:19,626 ‫اولین روزی که اومدم اینجا، ‫سعی کردم باهات خوش و بش کنم، 28 00:01:19,709 --> 00:01:20,876 ‫ولی بهم بی‌محلی کردی. 29 00:01:20,959 --> 00:01:22,834 ‫- آره. ‫- آره، فردا صبحش هم... 30 00:01:22,918 --> 00:01:25,001 ‫نامه دل‌انگیزی رو میزم گذاشته بودی. 31 00:01:25,084 --> 00:01:26,334 ‫اگه می‌خوای حرف‌هات رو ‫مو به مو نقل‌قول کنم، 32 00:01:26,418 --> 00:01:27,918 ‫هنوز هم نگه داشتمش. 33 00:01:28,001 --> 00:01:29,168 ‫ولی الان بدون خوندن... 34 00:01:29,251 --> 00:01:31,084 ‫متن دقیقش، یادمه گفته بودی: 35 00:01:31,168 --> 00:01:33,126 ‫«اگه باز هم با من صحبت کنی،» 36 00:01:33,209 --> 00:01:36,126 ‫«چشمت رو از حدقه در میارم ‫زنیکه آب‌زیرکاه خودخواه.» 37 00:01:36,209 --> 00:01:39,001 ‫گمون کنم «جنده» خطابت کرده بودم. 38 00:01:39,084 --> 00:01:40,876 ‫مطمئنم زنیکه خطابم کرده بودی. 39 00:01:40,959 --> 00:01:42,584 ‫خب، آخه گمون کنم... 40 00:01:42,668 --> 00:01:44,334 ‫واج‌آرایی «جنده آب‌زیرکاه» رو ترجیح بدم. 41 00:01:45,376 --> 00:01:47,168 ‫فرصت این کار رو هم از دست دادی. 42 00:01:47,251 --> 00:01:50,084 ‫آره، تو هم اگه الان بری، ‫فرصتی رو از دست می‌دی. 43 00:01:50,168 --> 00:01:52,834 ‫فرصت داری به یاد قدیم‌ها ‫گلویی تازه کنیم؟ 44 00:01:54,209 --> 00:01:57,834 ‫- من متأهلم. ‫- خب، با تأخیر تبریک می‌گم. 45 00:01:57,918 --> 00:01:59,209 ‫چه‌جور خانمیه؟ 46 00:01:59,293 --> 00:02:00,501 ‫آقاست. 47 00:02:00,584 --> 00:02:02,459 ‫وای گریس. 48 00:02:02,543 --> 00:02:04,293 ‫بگو شوهر نکردی. 49 00:02:04,376 --> 00:02:05,751 ‫دو بچه دارم. 50 00:02:05,834 --> 00:02:07,918 ‫پشم‌هام. 51 00:02:08,001 --> 00:02:11,626 ‫ای بیچاره. ‫از شروط عقدتون بود؟ 52 00:02:20,959 --> 00:02:23,876 ‫بدجوری قلبم رو شکوندی‌ها. 53 00:02:27,084 --> 00:02:32,584 ‫♪ احمقم که به تو دل دادم، ♪ 54 00:02:35,834 --> 00:02:38,918 ‫♪ احمقم که به تو دل دادم... ♪ 55 00:02:39,001 --> 00:02:40,126 ‫یه مشروب می‌خورم ‫و بعدش می‌رم. 56 00:02:40,209 --> 00:02:41,334 ‫پس پیشنهاد می‌کنم ‫هر چی می‌خوای بگی، 57 00:02:41,418 --> 00:02:43,668 ‫سریع بری سر اصل مطلب. 58 00:02:43,751 --> 00:02:45,959 ‫به نظرم وقتش بود ‫بازبینی پساعملیات رو انجام بدیم. 59 00:02:46,043 --> 00:02:47,626 ‫یه‌جوری می‌گی ‫انگار درگیری مسلحانه داشتیم. 60 00:02:47,709 --> 00:02:49,751 ‫یعنی نداشتیم؟ 61 00:02:49,834 --> 00:02:51,126 ‫♪ عشقی... ♪ 62 00:02:51,209 --> 00:02:54,793 ‫♪ حقیقی داریم... ♪ 63 00:02:54,876 --> 00:02:57,834 ‫♪ که بقیه هم توش شریکن. ♪ 64 00:02:57,918 --> 00:03:01,668 ‫♪ احمقم که بغلت کردم... ♪ 65 00:03:01,751 --> 00:03:03,751 ‫مدتی یه تراپیست هوش مصنوعی داشتم. 66 00:03:03,834 --> 00:03:05,293 ‫بعد از به هم خوردن رابطه‌مون رو می‌گم. 67 00:03:05,376 --> 00:03:07,293 ‫خب، همین‌جوری براش تعریف کردی؟ 68 00:03:07,376 --> 00:03:08,751 ‫گفتی رابطه‌مون همین‌جوری «به هم خورد»؟ 69 00:03:08,834 --> 00:03:11,334 ‫گفت جذابیت و نقص مهم... 70 00:03:11,418 --> 00:03:12,334 ‫رابطه‌مون... 71 00:03:12,418 --> 00:03:13,876 ‫از این قرار بود ‫که تو دختر بدِ خوبی بودی، 72 00:03:13,959 --> 00:03:16,209 ‫من هم دختر بدِ خوبی بودم. 73 00:03:17,459 --> 00:03:19,584 ‫تو ظاهرا آدم بدی جلوه می‌کنی، 74 00:03:19,668 --> 00:03:21,751 ‫ولی در واقع به شدت آدم خوبی هستی. 75 00:03:23,043 --> 00:03:25,168 ‫- من هم برعکسم. ‫- خب، واقعا بابت... 76 00:03:25,251 --> 00:03:27,168 ‫این دری وری‌هاش ‫بهش پول هم دادی؟ 77 00:03:27,251 --> 00:03:30,126 ‫حرف‌هاش تا حد زیادی کمکم کرد. 78 00:03:30,209 --> 00:03:32,459 ‫هنوز با اون خونه عروسکی‌ها ور می‌ری؟ 79 00:03:34,501 --> 00:03:35,959 ‫چندین ساله که نرفتم. 80 00:03:36,043 --> 00:03:37,793 ‫تراپیست هوش مصنوعیم فرضیه‌ای ‫ارائه داده بود. 81 00:03:37,876 --> 00:03:39,543 ‫می‌گفت دنبال نظم و کنترل بودی. 82 00:03:39,626 --> 00:03:41,584 ‫می‌گفت تو در کودکی ‫هیچ‌کدومشون رو نداشتی... 83 00:03:41,668 --> 00:03:44,043 ‫و با خونه‌های عروسکی جبرانش می‌کردی. 84 00:03:44,126 --> 00:03:46,918 ‫دنیاهایی مینیاتوری داشتی ‫که توشون احساس امنیت می‌کردی. 85 00:03:47,001 --> 00:03:49,001 ‫به نظرم حرف‌هاش به شدت چرت و پرته. 86 00:03:49,084 --> 00:03:51,459 ‫خودت توضیح بهتری داری؟ 87 00:03:53,543 --> 00:03:56,251 ‫باید قبول کنی سرگرمی عادی‌ای نیست. 88 00:03:56,334 --> 00:03:59,584 ‫تا حالا شده درک ملت برات دشوار باشه؟ 89 00:03:59,668 --> 00:04:01,834 ‫درک افکار و احساساتشون رو می‌گم. 90 00:04:02,834 --> 00:04:04,626 ‫منظورت همدلی کردنه؟ 91 00:04:08,126 --> 00:04:10,209 ‫برداشتن آدمکی ریز... 92 00:04:10,293 --> 00:04:12,834 ‫و تکون دادنش ‫حس خاصی داره. 93 00:04:13,918 --> 00:04:16,084 ‫تعیین مدل نشستنش... 94 00:04:16,168 --> 00:04:18,459 ‫و چشم‌اندازش حس خاصی داره. 95 00:04:18,543 --> 00:04:21,418 ‫اون‌جوری حس می‌کردم ‫به زندگی... 96 00:04:21,501 --> 00:04:24,834 ‫به زندگی درونی ‫موجود دیگه‌ای... 97 00:04:24,918 --> 00:04:26,334 ‫دسترسی دارم. 98 00:04:28,709 --> 00:04:31,334 ‫چنین حسی واقعا ارزشمنده. 99 00:04:31,418 --> 00:04:34,668 ‫♪ که به تو دل دادم. ♪ 100 00:04:38,293 --> 00:04:41,001 ‫- ♪ چه بدبختم، بهت نیاز دارم... ♪ ‫- می‌خوای من رو ببوسی؟ 101 00:04:41,084 --> 00:04:43,209 ‫خودت می‌خوای ببوسمت؟ 102 00:04:45,959 --> 00:04:48,876 ‫♪ خودم می‌دونم اشتباهه... ♪ 103 00:04:48,959 --> 00:04:51,709 ‫دلم بدجوری برات تنگ شده بود الیتا. 104 00:04:51,793 --> 00:04:54,251 ‫روحت هم خبر نداره ‫چقدر تنگ شده بود. 105 00:04:56,418 --> 00:04:59,418 ‫هوم. باید بهتر باهام رفتار می‌کردی. 106 00:05:00,751 --> 00:05:03,793 ‫می‌خوای عذرخواهی کنم؟ آره؟ 107 00:05:03,876 --> 00:05:05,251 ‫نه. 108 00:05:05,334 --> 00:05:09,543 ‫گذشته‌ها گذشته. ‫خیلی وقته بی‌خیالش شدم. 109 00:05:09,626 --> 00:05:11,001 ‫پس دنبال چی هستی؟ 110 00:05:12,251 --> 00:05:14,168 ‫از شغلت برام بگو. 111 00:05:14,251 --> 00:05:16,251 ‫- از شغلم؟ ‫- آره. 112 00:05:16,334 --> 00:05:18,459 ‫تو اون زیرزمین سریت... 113 00:05:18,543 --> 00:05:22,251 ‫با در فولادینش، ‫رو چه رمز و رازهایی نظارت می‌کنی؟ 114 00:05:22,334 --> 00:05:24,543 ‫- از این حرف‌ها خوشت نمیاد. ‫- نه، میاد. 115 00:05:24,626 --> 00:05:26,584 ‫میاد. 116 00:05:32,918 --> 00:05:34,459 ‫... در واقع عین پتری دیش بزرگی می‌مونه. 117 00:05:34,543 --> 00:05:35,876 ‫اینجا می‌تونیم هر کاری بخوایم بکنیم. 118 00:05:35,959 --> 00:05:37,668 ‫خب، واقعا داریم هر کاری می‌خوایم می‌کنیم. 119 00:05:37,751 --> 00:05:39,709 ‫یعنی واقعیه؟ ‫از این بابت مطمئنی؟ 120 00:05:39,793 --> 00:05:41,126 ‫مخ آدم سوت می‌کشه، مگه نه؟ 121 00:05:41,209 --> 00:05:42,626 ‫آخه ما شنیدیم ‫عین شبیه‌سازی می‌مونه. 122 00:05:42,709 --> 00:05:43,876 ‫نوعی پیشرفته... 123 00:05:43,959 --> 00:05:45,543 ‫بهمون دستور دادن ‫این شکلی توصیفش کنیم. 124 00:05:45,626 --> 00:05:48,543 ‫گفتن به شما رده پایین‌ها این شکلی بگیم. 125 00:05:48,626 --> 00:05:50,293 ‫رده پایین؟ 126 00:05:50,376 --> 00:05:51,543 ‫خیلی‌خب. 127 00:05:51,626 --> 00:05:53,543 ‫خب، چند نفر بهش دسترسی دارن؟ 128 00:05:53,626 --> 00:05:54,918 ‫فقط اعضای گروه خودم دسترسی دارن. 129 00:05:55,001 --> 00:05:57,126 ‫مسلما دکتر نولاند هم دسترسی داره. 130 00:05:57,209 --> 00:05:59,376 ‫اعضای سطح بالای حراست ‫هم دسترسی دارن. 131 00:05:59,459 --> 00:06:01,084 ‫یعنی احتمالا بیست و چهار نفر ‫دسترسی داشته باشن. 132 00:06:02,543 --> 00:06:04,043 ‫آماده‌ای؟ 133 00:06:10,000 --> 00:06:25,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حسین هیدن» 134 00:06:27,126 --> 00:06:29,334 ‫اسمش رو گذاشتیم چشمه خدا. 135 00:06:34,918 --> 00:06:37,709 ‫از اینجا به همه‌چی دسترسی دارم. 136 00:06:37,793 --> 00:06:39,918 ‫ضمنا، صرفا از ریشه دسترسی ندارم، 137 00:06:40,001 --> 00:06:42,751 ‫بلکه از کل مرکز آرآی دسترسی دارم. 138 00:06:42,834 --> 00:06:44,418 ‫ولی جمع‌آوری داده‌هامون... 139 00:06:44,501 --> 00:06:47,293 ‫صرفا در حکم دونه ماسه‌ای ‫تو ساحلی بزرگه. 140 00:06:47,376 --> 00:06:49,834 ‫داریم دائما شرایط ریشه رو تغییر می‌دیم. 141 00:06:49,918 --> 00:06:51,959 ‫مشغول بیش از هشت هزار تحقیق هستیم. 142 00:06:52,043 --> 00:06:53,543 ‫راجع به چی تحقیق می‌کنین؟ 143 00:06:53,626 --> 00:06:56,001 ‫نام‌گذاری رشته‌ای بدون پیش‌زمینه دشواره. 144 00:06:56,084 --> 00:06:59,834 ‫گیاه‌شناسی، هواشناسی، ‫جانورشناسی، ژنتیک، 145 00:06:59,918 --> 00:07:03,293 ‫اقیانوس‌نگاری، رباتیک، ‫جنگل‌داری... 146 00:07:03,376 --> 00:07:05,084 ‫ولی کارهای هیجان‌انگیزمون... 147 00:07:05,168 --> 00:07:07,334 ‫که مربوط به نجات دنیا می‌شه و سریه... 148 00:07:07,418 --> 00:07:10,293 ‫به بخش مدولاسیون رفتاریمون مربوط می‌شه. 149 00:07:10,376 --> 00:07:12,126 ‫تو ریشه شرکتی کاغذی تأسیس کردن... 150 00:07:12,209 --> 00:07:14,418 ‫که با ارتش آمریکا قراردادی بسته... 151 00:07:14,501 --> 00:07:16,876 ‫تا دستگاه‌های لمسی رو ‫تو بدن سربازانشون کار بذارن. 152 00:07:16,959 --> 00:07:18,793 ‫تقریبا همون تجهیزات خودمونه، 153 00:07:18,876 --> 00:07:21,251 ‫ولی تا حد مناسبی ساده‌سازی شدن. 154 00:07:21,334 --> 00:07:22,876 ‫که چی بشه؟ 155 00:07:22,959 --> 00:07:25,959 ‫داشته باش. این یکی باحاله. 156 00:07:26,043 --> 00:07:28,251 ‫فرض کنیم گروهی ‫تفنگدار زبده... 157 00:07:28,334 --> 00:07:29,793 ‫تو پایگاهی دورافتاده مستقر شدن. 158 00:07:29,876 --> 00:07:31,001 ‫بهشون گفتن... 159 00:07:31,084 --> 00:07:33,626 ‫دشمن قصد داره ‫با حیوانات مجروح... 160 00:07:33,709 --> 00:07:35,001 ‫به فضای باز بکشوندشون. 161 00:07:35,084 --> 00:07:37,709 ‫خب، اگه این جوانان آموزش‌دیده ببینن... 162 00:07:37,793 --> 00:07:40,626 ‫سگ مجروحی اومده جلوی پایگاهشون، ‫چیکار می‌کنن؟ 163 00:07:40,709 --> 00:07:42,709 ‫بهش شلیک می‌کنن. 164 00:07:44,168 --> 00:07:46,084 ‫ولی... 165 00:07:46,168 --> 00:07:50,668 ‫اگه تجهیزات ما شیمی اعصاب ‫فرد مورد نظر رو با ظرافت افزایش بده... 166 00:07:50,751 --> 00:07:55,376 ‫و فعالیت الکتریکی ‫قشر جزیره‌ای قدامیش رو افزایش بده... 167 00:07:57,126 --> 00:07:59,751 ‫آها. بخش مربوط به دلسوزی مغز رو می‌گم. 168 00:08:02,418 --> 00:08:04,043 ‫خیلی‌خب. 169 00:08:05,543 --> 00:08:06,959 ‫رو کدومشون تأثیر گذاشته؟ 170 00:08:08,959 --> 00:08:11,043 ‫رو همه‌شون. 171 00:08:11,126 --> 00:08:13,418 ‫الان دیگه خیلی جالب می‌شه. 172 00:08:13,501 --> 00:08:15,793 ‫آخه هر کدومشون با توجه... 173 00:08:15,876 --> 00:08:17,459 ‫به خاطرات شخصی ‫و تجربیات زندگیشون... 174 00:08:17,543 --> 00:08:18,626 ‫رفتار متفاوتی بروز می‌دن. 175 00:08:18,709 --> 00:08:19,876 ‫راز شخصیت انسان در همینه. 176 00:08:21,418 --> 00:08:23,084 ‫- می‌خواد... ‫- وایستا. 177 00:08:25,918 --> 00:08:27,168 ‫جلوش رو بگیر. 178 00:08:29,334 --> 00:08:31,251 ‫- جلوش رو بگیر. ‫- فیلمش قدیمیه عزیز دلم. 179 00:08:31,334 --> 00:08:32,959 ‫مال خیلی وقت پیشه. 180 00:08:35,209 --> 00:08:37,626 ‫خودت می‌تونی نتایجش رو فرض کنی دیگه. 181 00:08:37,709 --> 00:08:39,293 ‫می‌شه با پیاده‌سازی... 182 00:08:39,376 --> 00:08:40,668 ‫چنین تغییری در سطح جامعه، 183 00:08:40,751 --> 00:08:42,543 ‫با جرم و جنایات خشن خداحافظی کرد. 184 00:08:42,626 --> 00:08:44,543 ‫- دیگه خبری از... ‫- نباید چنین کاری بکنین. 185 00:08:46,293 --> 00:08:49,584 ‫بالاخره انسانن دیگه. ‫آدم واقعی‌ان. 186 00:08:49,668 --> 00:08:51,001 ‫دیدی؟ 187 00:08:51,084 --> 00:08:53,876 ‫به طرز وحشتناکی خوبه. 188 00:09:03,959 --> 00:09:07,251 ‫قصد داره چنین چیزی رو ‫اینجا پیاده‌سازی کنه؟ 189 00:09:07,334 --> 00:09:09,043 ‫اگه بگم نه، ‫حرفم رو باور می‌کنی؟ 190 00:09:09,126 --> 00:09:11,334 ‫- همین الان مشغوله؟ ‫- باز هم... 191 00:09:11,418 --> 00:09:13,376 ‫اگه بگم نه، ‫حرفم رو باور می‌کنی؟ 192 00:09:19,251 --> 00:09:20,418 ‫سلام. 193 00:09:25,251 --> 00:09:26,876 ‫وایستین ببینم. 194 00:09:35,126 --> 00:09:38,126 ‫از بخش بذر و حبوباتی؟ 195 00:09:38,209 --> 00:09:39,626 ‫آره، درسته. 196 00:09:39,709 --> 00:09:40,876 ‫می‌شه توضیح بدی... 197 00:09:40,959 --> 00:09:42,126 ‫وقتی اصلا حق نداری... 198 00:09:42,209 --> 00:09:44,543 ‫بیای اینجا، واسه چی اومدی؟ 199 00:09:45,626 --> 00:09:46,918 ‫جانم؟ 200 00:09:47,001 --> 00:09:48,834 ‫اجازه نداری وارد این طبقه بشی. 201 00:09:48,918 --> 00:09:51,293 ‫- آها، اِم، داشتم... ‫- من رو می‌شناسی؟ 202 00:09:52,876 --> 00:09:54,751 ‫معلومه دکتر هوگارت. 203 00:09:54,834 --> 00:09:56,626 ‫خب، پس شاید بهتر باشه خودت توضیح بدی... 204 00:09:56,709 --> 00:09:58,709 ‫واسه چی داری این‌قدر بی‌ادبانه و ناپسند... 205 00:09:58,793 --> 00:10:00,834 ‫با دوست قدیمی و عزیزم صحبت می‌کنی. 206 00:10:00,918 --> 00:10:03,084 ‫صرفا دارم انجام وظیفه می‌کنم خانم. 207 00:10:03,168 --> 00:10:05,709 ‫به نظرم باید جهت حضور در این طبقه... 208 00:10:05,793 --> 00:10:08,251 ‫طبقه بالا دیدمش؛ ‫ولی ژاکتم رو جا گذاشته بودم. 209 00:10:08,334 --> 00:10:09,834 ‫واسه همین گفتم همراهم بیاد پایین. 210 00:10:09,918 --> 00:10:12,001 ‫مهمان خودم... 211 00:10:12,084 --> 00:10:13,543 ‫و تحت نظر خودم بود. 212 00:10:13,626 --> 00:10:15,793 ‫اگه بخوای، می‌تونی گزارش کنی؛ 213 00:10:15,876 --> 00:10:18,876 ‫ولی لطفا یادت باشه امضاش کنی... 214 00:10:18,959 --> 00:10:21,876 ‫که بدونم بعدا از کی شکایت کنم. 215 00:10:22,918 --> 00:10:25,168 ‫گمون نکنم لازم باشه دکتر. 216 00:10:25,251 --> 00:10:28,126 ‫ولی ازتون می‌خوام ‫دیگه چنین کاری نکنین. 217 00:10:33,543 --> 00:10:34,918 ‫ببخشید. 218 00:10:37,501 --> 00:10:39,376 ‫صرفا خواستم بگم... 219 00:10:39,459 --> 00:10:42,418 ‫چشمت خیلی خارق‌العاده است. 220 00:10:43,918 --> 00:10:45,126 ‫جدی می‌گم. 221 00:10:45,168 --> 00:10:46,376 ‫حاضرم... 222 00:10:46,459 --> 00:10:48,043 ‫هر کاری بکنم ‫که چشمم عین خودت باشه. 223 00:12:14,000 --> 00:12:19,050 ‫«کالبد» ‫«فصل یکم، قسمت پنجم» 224 00:12:33,900 --> 00:12:36,000 ‫[کی وست] 225 00:12:36,050 --> 00:12:38,600 ‫[۲۰۳۲] 226 00:12:38,626 --> 00:12:42,168 ‫♪ امروز خوراک خیال‌بافیه، ♪ 227 00:12:42,251 --> 00:12:46,793 ‫♪ امروز خوراک پسرهای خیال‌بافه، ♪ 228 00:12:46,876 --> 00:12:51,251 ‫- ♪ من هم غرق خیال‌بافی شدم. ♪ ‫- [پیت کوزینسکی] 229 00:12:51,334 --> 00:12:55,209 ‫♪ به فکر بچه عزیزم هستم... ♪ 230 00:12:55,293 --> 00:13:00,209 ‫♪ و حتی اگه فرصت زیادی هم نداشته باشم، ♪ 231 00:13:00,293 --> 00:13:03,709 ‫♪ از اون روزهاست که باید ‫برم بیرون قدم بزنم. ♪ 232 00:13:03,793 --> 00:13:08,043 ‫♪ کارهای امروزم رو ول می‌کنم ‫که زیر آفتاب قدم بزنم... ♪ 233 00:13:08,126 --> 00:13:12,876 ‫♪ و با صورت رو چمن ‫تازه هرس شده‌ی حیاط ملت زمین بخورم. ♪ 234 00:13:12,959 --> 00:13:16,668 ‫♪ چند ساعته که دارم خیال‌بافی می‌کنم، ♪ 235 00:13:16,751 --> 00:13:21,293 ‫♪ از وقتی امروز بیدار شدم، ‫خیال‌بافی می‌کنم. ♪ 236 00:13:21,376 --> 00:13:24,584 ‫♪ خودم و عزیز دلم رو خیال‌بافی می‌کنم، ♪ 237 00:13:25,668 --> 00:13:26,626 ‫♪ آخه... ♪ 238 00:13:56,501 --> 00:13:58,376 ‫سلام رابرت اوکانل، 239 00:13:58,459 --> 00:14:00,793 ‫خوش‌وقتم. 240 00:14:15,043 --> 00:14:16,626 ‫ده میلیون دلار بهت می‌دم باب. 241 00:14:16,709 --> 00:14:18,626 ‫بیست و پنج درصدش رو... 242 00:14:18,709 --> 00:14:20,043 ‫همین الان به حسابت واریز کردم. 243 00:14:20,126 --> 00:14:21,793 ‫در این حد قبولت دارم. 244 00:14:21,876 --> 00:14:24,459 ‫من باب نیستم رفیق. ‫پیت هستم. 245 00:14:24,543 --> 00:14:27,501 ‫چرا راضی کردن امثال شما ‫واسه قبول کردن پولم این‌قدر دشواره؟ 246 00:14:27,584 --> 00:14:28,626 ‫اصلا متوجه... 247 00:14:28,709 --> 00:14:29,626 ‫منظورت نمی‌شم. 248 00:14:29,709 --> 00:14:30,709 ‫منظورم... 249 00:14:30,793 --> 00:14:32,501 ‫باب اوکانلِ سلاخه. 250 00:14:32,584 --> 00:14:35,501 ‫- نمی‌شناسمش. ‫- اهل دوبلینه. 251 00:14:35,584 --> 00:14:38,293 ‫با کشتن سه جنگجوی ‫ائتلاف مدافعین اولستر... 252 00:14:38,376 --> 00:14:40,334 ‫تو شب تولد هجده سالگیش ‫به شهرت رسید. 253 00:14:40,418 --> 00:14:42,459 ‫قبل از فرار از کشور، 254 00:14:42,543 --> 00:14:44,126 ‫تعداد زیادی رو کشت. 255 00:14:44,209 --> 00:14:46,418 ‫اصلا شب‌ها نمی‌شماریشون باب؟ 256 00:14:46,501 --> 00:14:48,418 ‫اون بیچاره‌هایی رو... 257 00:14:48,501 --> 00:14:51,084 ‫که از زندان جسمشون رها کردی نمی‌شماری؟ 258 00:14:51,168 --> 00:14:52,584 ‫تو کدوم خری هستی؟ 259 00:14:52,668 --> 00:14:53,918 ‫صاحب‌کار جدیدتم. 260 00:14:54,001 --> 00:14:56,209 ‫پتک رو امتحان کردم، ‫ولی جوابگو نبود. 261 00:14:56,293 --> 00:14:58,793 ‫واسه همین دنبال ابزار بهتری‌ام. 262 00:14:58,876 --> 00:15:00,918 ‫می‌شه گفت دنبال یه اسکالپلم. 263 00:15:01,001 --> 00:15:03,126 ‫خودت قبلا در حکم ‫جفتشون عمل کردی، مگه نه باب؟ 264 00:15:03,209 --> 00:15:05,459 ‫جدی می‌گم رفیق. ‫اشتباه گرفتی. 265 00:15:05,543 --> 00:15:06,834 ‫خب، پس لابد حتما... 266 00:15:06,918 --> 00:15:08,668 ‫شماره تامی جیورنو رو ‫هم اشتباه گرفتم. 267 00:15:08,751 --> 00:15:11,793 ‫خیلی حیف شد، آخه قصد داشتم ‫بعدش به اون زنگ بزنم. 268 00:15:11,876 --> 00:15:14,501 ‫شاید جریان دخترت رو بهش بگم... 269 00:15:14,584 --> 00:15:17,043 ‫که تو بنگالوی کوچولوش ساکنه. 270 00:15:17,126 --> 00:15:19,918 ‫ساکن بتن‌روژه، مگه نه؟ 271 00:15:20,001 --> 00:15:23,001 ‫حالا توجهت جلب شد باب؟ 272 00:15:26,668 --> 00:15:28,459 ‫می‌خوای کی رو بکشم؟ 273 00:15:49,876 --> 00:15:52,334 ‫خیلی‌خب فلین. ‫آماده‌ای؟ 274 00:15:52,418 --> 00:15:53,626 ‫آره. 275 00:16:00,793 --> 00:16:03,209 ‫- ایول! ‫- وای، ایول! 276 00:16:03,293 --> 00:16:06,834 ‫فرانک برگشته. 277 00:16:09,418 --> 00:16:10,668 ‫خیلی‌خب، نوبت کیه؟ 278 00:16:10,751 --> 00:16:12,334 ‫- گمون کنم نوبت تونی باشه. ‫- بریم تو کارش. 279 00:16:12,418 --> 00:16:14,126 ‫- بترکون تونی. ‫- من که امتیاز نیاورده بودم. 280 00:16:14,209 --> 00:16:16,126 ‫خیلی‌خب رفیق، ‫از پسش بر میای. 281 00:16:18,668 --> 00:16:21,834 ‫- از پسش بر میای. خیلی‌خب. ‫- زود برمی‌گردم. 282 00:16:21,918 --> 00:16:23,418 ‫خیلی‌خب. 283 00:16:26,959 --> 00:16:27,876 ‫آبجو بده جنت. 284 00:16:27,959 --> 00:16:29,543 ‫یکی واسه رفیقم هم بده. 285 00:16:31,376 --> 00:16:33,543 ‫بفرمایین. 286 00:16:35,376 --> 00:16:37,209 ‫با این که پیر شدی، ‫نسبتا خوش‌هیکلی. 287 00:16:37,293 --> 00:16:38,293 ‫قطعا خیلی بیشتر... 288 00:16:38,376 --> 00:16:39,834 ‫زحمت می‌خواد. 289 00:16:41,168 --> 00:16:42,626 ‫همه‌چی بیشتر زحمت می‌خواد. 290 00:16:42,709 --> 00:16:44,918 ‫از دیدنم غافلگیر شدی؟ 291 00:16:46,293 --> 00:16:49,043 ‫حدس می‌زدم ‫ممکنه پیدات بشه. 292 00:16:49,126 --> 00:16:50,668 ‫ولی گمون نمی‌کردم اینجا بیای. 293 00:16:50,751 --> 00:16:53,209 ‫روش بدی رو پیش گرفتی بابی. 294 00:16:53,293 --> 00:16:54,918 ‫خودت که با روند کارم آشنایی. 295 00:16:55,001 --> 00:16:57,209 ‫همیشه عاشق سخت‌ترین شرایط بودم. 296 00:17:01,251 --> 00:17:02,459 ‫پسرانم هستن. 297 00:17:07,251 --> 00:17:09,543 ‫ظاهرا بزرگ شدن. 298 00:17:10,584 --> 00:17:13,126 ‫زمان عین برق و باد می‌گذره، مگه نه؟ 299 00:17:13,209 --> 00:17:16,584 ‫دختر من هم بزرگ شده. 300 00:17:18,334 --> 00:17:20,334 ‫فرانک، راستش، ‫اگه خودت حاضر می‌شدی... 301 00:17:20,418 --> 00:17:21,918 ‫با دخترم کاری نداشته باشی، 302 00:17:22,001 --> 00:17:24,334 ‫ممکن بود بی‌خیالش بشم. 303 00:17:28,126 --> 00:17:30,293 ‫این‌طور که طرف گفت... 304 00:17:30,376 --> 00:17:32,584 ‫- کی رو می‌گی؟ ‫- چه بدونم. زنگ زده بود. 305 00:17:32,668 --> 00:17:34,126 ‫بریتانیایی بود. 306 00:17:34,209 --> 00:17:36,793 ‫- گفته بود فقط یکیمون زنده می‌مونه. ‫- دخترها، برین آبی به دست و روتون بزنین. 307 00:17:36,876 --> 00:17:39,543 ‫من به خودم افتخار نمی‌کنم بابی. 308 00:17:39,626 --> 00:17:42,668 ‫خیلی از خودم خجالت می‌کشم. 309 00:17:44,584 --> 00:17:45,709 ‫آقای اوکانل؟ 310 00:17:45,793 --> 00:17:49,709 ‫پشم‌هام. ‫آره، حدس زده بودیم خودتون باشین. 311 00:17:49,793 --> 00:17:51,834 ‫- بسه بچه‌ها. ‫- یه دقیقه وایستین بچه‌ها. 312 00:17:51,918 --> 00:17:54,251 ‫- باید راجع به مسائلی صحبت کنیم. ‫- نه‌خیر. 313 00:17:54,334 --> 00:17:57,084 ‫گمون کنم آقای اوکانل رو ‫ببریم دم ماشینشون. 314 00:17:58,126 --> 00:18:00,043 ‫نظرت چیه باب؟ 315 00:18:04,251 --> 00:18:06,459 ‫من عین برادرم دوستت داشتم فرانک. 316 00:18:12,543 --> 00:18:13,459 ‫تفنگ، تفنگ، تفنگ! 317 00:18:15,459 --> 00:18:18,001 ‫♪ آخه می‌دونم از پسش بر میایم. ♪ 318 00:18:19,876 --> 00:18:24,168 ‫♪ بیا کاری کنیم ‫همه با فریاد تعریف کنن. ♪ 319 00:18:24,251 --> 00:18:26,001 ‫♪ بیا دستم رو بگیر، ♪ 320 00:18:26,084 --> 00:18:28,876 ‫♪ آخه من عاشقتم، ♪ 321 00:18:28,959 --> 00:18:31,626 ‫♪ عاشقتم، عاشقتم... ♪ 322 00:18:31,709 --> 00:18:33,834 ‫♪ و باید دلت رو به دست بیارم. ♪ 323 00:18:33,918 --> 00:18:35,793 ‫♪ عاشقتم، عاشقتم. ♪ 324 00:18:35,876 --> 00:18:37,459 ‫♪ آها، آها. ♪ 325 00:18:39,168 --> 00:18:41,209 ‫♪ عاشقتم، عاشقتم. ♪ 326 00:19:01,800 --> 00:19:04,042 ‫[تماس رمزنگاری‌شده] 327 00:19:04,043 --> 00:19:05,543 ‫سلام آقای اوکانل. 328 00:19:05,626 --> 00:19:06,668 ‫خودم می‌دونم دنبال چی هستی. 329 00:19:06,751 --> 00:19:08,668 ‫دلیلش مهم نیست. 330 00:19:08,751 --> 00:19:11,043 ‫بابت روش انجامش هم بهم پول می‌دی. 331 00:19:11,126 --> 00:19:13,251 ‫کافیه زمان و مکانش رو بهم بگی ‫که تمومش کنم. 332 00:19:13,334 --> 00:19:14,834 ‫اهدافت فردا صبح می‌رن اینجا... 333 00:19:14,918 --> 00:19:16,251 ‫و کاری طبی دارن... 334 00:19:16,334 --> 00:19:18,834 ‫که احتمالا بیشتر از یه ساعت ‫طول نمی‌کشه. 335 00:19:18,918 --> 00:19:22,251 ‫- کار طبیشون از چه قراره؟ ‫- پونکسیون کمریه. 336 00:19:22,334 --> 00:19:24,209 ‫بعدش می‌رن خونه خودشون... 337 00:19:24,293 --> 00:19:25,459 ‫که اینجاست. 338 00:19:25,543 --> 00:19:28,043 ‫باقیش رو به خودت می‌سپارم باب. 339 00:19:42,251 --> 00:19:44,834 ‫امان از دستت. 340 00:20:08,168 --> 00:20:09,959 ‫وای نه. 341 00:20:10,043 --> 00:20:12,751 ‫می‌تونستی همون تو بمونی‌ها، ‫می‌دونستی پسرم؟ 342 00:20:12,834 --> 00:20:14,418 ‫می‌تونستی خودت رو به مردن بزنی. 343 00:20:14,501 --> 00:20:16,834 ‫الان بهت می‌گم چیکار می‌کنم. 344 00:20:16,918 --> 00:20:18,459 ‫می‌خوام سوار این ماشین بشم. 345 00:20:18,543 --> 00:20:20,959 ‫اگه بتونم بعد از تیراندازیت روشنش کنم، 346 00:20:21,043 --> 00:20:22,376 ‫می‌رم. 347 00:20:22,459 --> 00:20:25,126 ‫اگه خودت بتونی ‫تا اون موقع فرار کنی، 348 00:20:25,209 --> 00:20:27,293 ‫از نظر خودم بی‌حساب می‌شیم. 349 00:20:27,376 --> 00:20:30,084 ‫به خاطر پدرت بهت فرصت می‌دم. 350 00:20:30,168 --> 00:20:32,751 ‫نظرت چیه؟ 351 00:20:33,918 --> 00:20:37,376 ‫پام تکون نمی‌خوره. 352 00:20:40,501 --> 00:20:42,709 ‫وضع دستت هم خوب جلوه نمی‌کنه. 353 00:20:45,668 --> 00:20:47,168 ‫موفق باشی. 354 00:21:03,626 --> 00:21:05,168 ‫وای، خواهش می‌کنم. 355 00:21:06,918 --> 00:21:08,876 ‫پشم‌هام. 356 00:21:10,709 --> 00:21:12,168 ‫پشم‌هام! نه! 357 00:21:32,300 --> 00:21:36,150 ‫[جانسون، خیابان دافر درایو] 358 00:21:36,200 --> 00:21:37,650 ‫[این کار را تقبل می‌کنید؟] 359 00:21:37,700 --> 00:21:37,900 ‫[کار را قبول کردید!] 360 00:22:23,418 --> 00:22:25,293 ‫- چیکار کردی جاسپر؟ ‫- چیه؟ 361 00:22:25,376 --> 00:22:26,751 ‫مگه من تأکید نکردم... 362 00:22:26,834 --> 00:22:29,251 ‫اصلا پولش رو قبول نکنی؟ 363 00:22:29,334 --> 00:22:31,418 ‫نکردم. 364 00:22:31,501 --> 00:22:33,334 ‫یعنی این خودش یهویی... 365 00:22:33,418 --> 00:22:34,751 ‫سر از جیب ژاکتت در آورده؟ 366 00:22:34,834 --> 00:22:37,251 ‫آروم باش عزیزم. ‫عموم بهم داده. 367 00:22:38,584 --> 00:22:39,793 ‫بابت چی؟ 368 00:22:40,793 --> 00:22:42,001 ‫چی؟ 369 00:22:42,084 --> 00:22:44,376 ‫ازش پرسیدی در ازاش چی می‌خواد؟ 370 00:22:48,001 --> 00:22:49,668 ‫معلومه. 371 00:22:49,751 --> 00:22:51,709 ‫من که احمق نیستم. 372 00:22:51,793 --> 00:22:52,918 ‫خب؟ 373 00:22:55,293 --> 00:22:56,626 ‫هیچی نمی‌خواد. 374 00:22:56,709 --> 00:22:59,376 ‫صرفا بابت تشکر از چندین سال... 375 00:22:59,459 --> 00:23:01,584 ‫زحمتم بهم داد. 376 00:23:01,668 --> 00:23:03,626 ‫جدی می‌گم عزیزم. 377 00:23:03,709 --> 00:23:05,584 ‫لازم نیست کاری بکنم. 378 00:23:05,668 --> 00:23:06,918 ‫همین و بس. 379 00:23:07,001 --> 00:23:08,501 ‫هیچی مفتی نیست جاسپر. 380 00:23:11,584 --> 00:23:14,168 ‫خب، اگه بخوای، می‌تونم پسش بدم. 381 00:23:26,043 --> 00:23:27,418 ‫نه، نه. 382 00:23:27,501 --> 00:23:29,126 ‫گمون کنم به دردمون می‌خوره. 383 00:23:35,584 --> 00:23:37,584 ‫- ولی می‌تونستی دیشب بهم بگی. ‫- می‌دونم. 384 00:23:37,668 --> 00:23:40,584 ‫- اون‌جوری امروز صبح زهره‌ترک نمی‌شدم. ‫- ببخشید. 385 00:23:41,876 --> 00:23:43,626 ‫اگه قهوه می‌خوری، ‫یه مقدار... 386 00:23:43,709 --> 00:23:45,418 ‫- تو قهوه‌جوش مونده. ‫- مرسی. 387 00:23:47,084 --> 00:23:48,543 ‫روز خوبی داشته باشی. 388 00:24:03,250 --> 00:24:04,375 ‫[«ارجنت‌مد» شعبه کلنتن] 389 00:24:04,376 --> 00:24:07,001 ‫کاملا از این بابت مطمئنین؟ 390 00:24:07,084 --> 00:24:09,501 ‫شک ندارم. ‫عاملش باکتریه. 391 00:24:09,584 --> 00:24:11,751 ‫به عمرم چنین چیز عجیبی ندیدم. 392 00:24:11,834 --> 00:24:13,501 ‫تا حدی شبیه منژیته، 393 00:24:13,584 --> 00:24:16,959 ‫ولی به شدت جا خوش کرده. ‫تو لوب پس‌سریشه. 394 00:24:17,043 --> 00:24:19,376 ‫- یعنی کدوم بخشه؟ ‫- در واقع... 395 00:24:19,459 --> 00:24:21,959 ‫بخش مربوط به بینایی مغزه. 396 00:24:22,043 --> 00:24:24,418 ‫حداقل با پونکسیون کمری ‫می‌تونیم تا حدی بفهمیم... 397 00:24:24,501 --> 00:24:28,001 ‫چه نوع باکتری‌ای ‫تو بدنت جمع شده. 398 00:24:29,959 --> 00:24:31,918 ‫این‌قدرها هم ترسناک نیست. 399 00:24:35,793 --> 00:24:37,543 ‫خیلی‌خب، ممکنه اینجا ‫کمی فشار حس کنی. 400 00:24:37,626 --> 00:24:39,168 ‫- اوهوم. ‫- به احتمال زیاد اصلا درد نمی‌گیره، 401 00:24:39,251 --> 00:24:41,418 ‫ولی اگه می‌خوای ‫دست برادرت رو بگیری، راحت باش. 402 00:24:41,501 --> 00:24:42,959 ‫من قضاوت نمی‌کنم. 403 00:24:54,584 --> 00:24:56,043 ‫تموم شد. 404 00:24:56,126 --> 00:24:59,168 ‫- اون‌قدرها هم بد نبود، مگه نه؟ ‫- خیلی خوش‌آیند بود. 405 00:25:40,459 --> 00:25:42,126 ‫- الو؟ ‫- خانم اندروز؟ 406 00:25:42,209 --> 00:25:46,376 ‫درک تامپسون هستم ‫و از شرکت بیمه اپل‌ویو تماس می‌گیرم. 407 00:25:46,459 --> 00:25:47,751 ‫عذر می‌خوام که مزاحمتون شدم، 408 00:25:47,834 --> 00:25:49,793 ‫ولی متأسفانه باید بیمه‌تون رو لغو کنیم. 409 00:25:51,876 --> 00:25:53,418 ‫از کی اعمال می‌شه؟ 410 00:25:53,501 --> 00:25:54,793 ‫متأسفانه همین الان اعمال می‌شه. 411 00:25:54,876 --> 00:25:57,584 ‫اگه جاتون بودم، در اسرع وقت ‫با جای دیگه‌ای هماهنگ می‌کردم. 412 00:25:57,668 --> 00:25:59,084 ‫خیلی هم احتیاط می‌کردم. 413 00:25:59,168 --> 00:26:00,584 ‫خودم و شوهرم... 414 00:26:00,668 --> 00:26:04,251 ‫امیدوار بودیم همچنان ‫از اپل‌ویو بیمه ‌بگیریم. 415 00:26:04,334 --> 00:26:06,334 ‫امکانش نیست؟ 416 00:26:06,418 --> 00:26:08,918 ‫متأسفانه امکانش نیست خانم. 417 00:26:09,001 --> 00:26:11,876 ‫احتمالش هست که اپل‌ویو ‫به زودی تعطیل بشه. 418 00:26:11,959 --> 00:26:13,376 ‫کلا تعطیل می‌شه. 419 00:26:13,459 --> 00:26:14,751 ‫امان از دستت بابا. 420 00:26:14,834 --> 00:26:16,501 ‫ولی می‌خوام بگم ‫رابطه‌مون با شما... 421 00:26:16,584 --> 00:26:18,834 ‫برامون ارزشمند بود. 422 00:26:18,918 --> 00:26:21,168 ‫خودتون خبر ندارین ‫چقدر ارزشمند بود. اِم... 423 00:26:22,626 --> 00:26:24,709 ‫ضمنا، امیدواریم خودتون و شوهرتون... 424 00:26:24,793 --> 00:26:27,626 ‫- همیشه سالم و خوشحال باشین. ‫- من باردارم. 425 00:26:30,376 --> 00:26:34,584 ‫خب، چه خبر فوق‌العاده‌ای دادین خانم. 426 00:26:37,043 --> 00:26:38,209 ‫خداحافظ. 427 00:26:38,293 --> 00:26:39,918 ‫موفق باشین. 428 00:27:51,791 --> 00:27:53,166 ‫مشکلی ندارید قربان؟ 429 00:27:53,250 --> 00:27:54,416 ‫ماشینـم یه مشکل کوچیک داره. 430 00:27:54,500 --> 00:27:55,708 ‫حل میشه، ممنون. 431 00:27:55,791 --> 00:27:57,000 ‫می‌خوای یه نگاه بندازم؟ 432 00:27:57,083 --> 00:27:59,041 ‫خب، خیلی لطف داری خانم جوان. 433 00:27:59,125 --> 00:28:01,583 ‫اما زنگ زدم بیان. 434 00:28:01,666 --> 00:28:03,875 ‫الاناست که مکانیک برسه. 435 00:28:03,958 --> 00:28:05,601 ‫کیـو فرستادن؟ ‫چارلی بور؟ 436 00:28:05,625 --> 00:28:07,250 ‫اسمی چیزی بهم نگفتن. 437 00:28:07,333 --> 00:28:09,666 ‫آره، شرط می‌بندم چارلیـه. 438 00:28:09,750 --> 00:28:12,333 ‫شاید بتونم از شر باجی که ‫آخرش قراره ازت بگیره خلاصت کنم. 439 00:28:12,416 --> 00:28:15,125 ‫تشکر می‌کنم. ‫اما... 440 00:28:15,208 --> 00:28:16,916 ‫- صبر می‌کنم ببینم چی میشه. ‫- الان که از این موقعیت‌ها نیست 441 00:28:17,000 --> 00:28:18,083 ‫که یه براندازم می‌کنی 442 00:28:18,166 --> 00:28:19,517 ‫و چون زن هستم فکر می‌کنی 443 00:28:19,541 --> 00:28:21,226 ‫که نمی‌تونم ماشین تعمیر کنم، نه؟ 444 00:28:21,250 --> 00:28:23,208 ‫نه خانم. 445 00:28:23,291 --> 00:28:24,583 ‫با یه برانداز کردنـت 446 00:28:24,666 --> 00:28:26,392 ‫می‌تونم حدس بزنم توی کار ‫ماشین خیلی واردی. 447 00:28:26,416 --> 00:28:28,333 ‫واقعاً الان نمی‌دونم که این... 448 00:28:28,416 --> 00:28:29,816 ‫تعارف هست یا توهین. 449 00:28:29,875 --> 00:28:31,916 ‫هیچوقت توهین هام رو 450 00:28:32,000 --> 00:28:33,750 ‫حروم غریبه‌ها نمی‌کنم، خانم جوان. 451 00:28:33,833 --> 00:28:36,125 ‫نگه‌شون می‌دارم برای دوستان ‫و خانواده. 452 00:28:39,291 --> 00:28:41,333 ‫خیلی خب. ‫موفق باشید جناب. 453 00:28:41,416 --> 00:28:43,083 ‫مراقب خودت باش. 454 00:29:05,625 --> 00:29:09,416 ‫فقط بزار یه نگاه سرسری بکنم ‫به امید این شانس که 455 00:29:09,500 --> 00:29:10,500 ‫از چارلی جلو بزنم. 456 00:29:10,541 --> 00:29:11,958 ‫یه داستان‌هایی باهاش دارم 457 00:29:12,041 --> 00:29:13,500 ‫که باهاشون سرت رو درد نمیارم 458 00:29:13,583 --> 00:29:15,684 ‫اما اینکه یکم بزنم تو حالـش ‫روزم رو می‌سازه. 459 00:29:15,708 --> 00:29:17,166 ‫اشکالی که نداره، داره؟ 460 00:29:17,250 --> 00:29:18,333 ...راستش 461 00:29:18,416 --> 00:29:19,916 ‫ترجیح میدم منتظر بمونم. 462 00:29:21,625 --> 00:29:24,500 ‫- چی شده؟ ‫- کامیون سنگ ریزه چپ کرد. 463 00:29:24,583 --> 00:29:27,250 ‫عین ترکـش خوردن بهم. 464 00:29:27,333 --> 00:29:28,625 ‫تجربۀ دلپذیری نبود، 465 00:29:28,708 --> 00:29:30,083 ‫باور کن. 466 00:29:30,166 --> 00:29:31,416 ‫عجب روزی داشتی. 467 00:29:31,500 --> 00:29:33,583 ‫آره والا. 468 00:29:35,625 --> 00:29:38,250 ‫و تازه شروع شده. 469 00:29:38,333 --> 00:29:40,559 ‫خب بزارید یه هشدار دوستانه ‫بهـتون بدم جناب. 470 00:29:40,583 --> 00:29:42,666 ‫اگه بزارید برتون فیشر به این ‫ماشین دست بزنـه... 471 00:29:42,750 --> 00:29:44,166 ‫اونم درحالی که اجازه‌اش رو به من ندادی 472 00:29:44,250 --> 00:29:46,250 ‫به جفتـتون شلیک می‌کنم. 473 00:29:46,333 --> 00:29:48,583 ‫نگو که با اون... 474 00:29:48,666 --> 00:29:50,750 ‫ماشین خسته‌ات زدی به این آقا 475 00:29:50,833 --> 00:29:53,791 ‫- بیلی ان. ‫- فقط دارم سعی می‌کنم یه کمکی بکنم، برتون. 476 00:29:53,875 --> 00:29:55,267 ‫اما به نظر میرسه یکی اینجا 477 00:29:55,291 --> 00:29:57,458 ‫باور نداره که یک زن ‫می‌تونه ماشین تعمیر کنـه. 478 00:29:57,541 --> 00:30:00,125 ‫فکر می‌کنم این خانم بد متوجه شدن. 479 00:30:00,208 --> 00:30:03,541 ‫بابـت این همه الم شنگه ‫عذر خواهی می‌کنم. 480 00:30:03,625 --> 00:30:05,083 ‫اصلاً قصد نداشتم 481 00:30:05,166 --> 00:30:07,583 ‫کسی رو دلخور کنم... ‫فکر می‌کنم... 482 00:30:07,666 --> 00:30:10,875 ‫یکم به هم ریختم راستـش. 483 00:30:10,958 --> 00:30:12,416 ‫بهش شلیک کن. 484 00:30:13,750 --> 00:30:15,166 ‫همین حالا بهش شلیک کن. 485 00:30:15,250 --> 00:30:16,708 ‫بیا پایین. 486 00:30:35,000 --> 00:30:36,625 ‫لعنتی. 487 00:30:36,708 --> 00:30:38,583 ‫تو خوبی؟ 488 00:30:38,666 --> 00:30:40,666 ‫برتون، برتون! ‫لعنت بهش. 489 00:30:42,833 --> 00:30:45,000 ‫لعنتی. گیر کردم. ‫فاک. 490 00:31:08,791 --> 00:31:11,125 ‫تو خوبی؟ ‫چاقو. 491 00:31:13,083 --> 00:31:15,750 ‫لعنتی. ‫برتون! 492 00:31:18,625 --> 00:31:20,166 ‫تو کار با شاتگان هم واردم. 493 00:31:20,250 --> 00:31:21,250 ‫می‌خوای ببینی؟ 494 00:31:42,708 --> 00:31:44,500 ‫بعدی رو می‌زنم توی کله‌ات، پیرمرد. 495 00:32:15,625 --> 00:32:17,208 ‫فلین؟ 496 00:32:23,250 --> 00:32:26,125 ‫این کاریه که با مظنونین می‌کنید، نه؟ 497 00:32:26,208 --> 00:32:28,291 ‫از هم جداشون می‌کنید. 498 00:32:28,375 --> 00:32:30,458 ‫باهاشون صحبت می‌کنید، ‫که ببینید داستان‌هاشون یکیـه یا نه؟؟ 499 00:32:30,541 --> 00:32:31,583 ‫با شاهد ها هم همین کار ‫رو می‌کنیم فلین. 500 00:32:31,666 --> 00:32:33,916 ‫قربانی ها چی تامی؟ 501 00:32:36,625 --> 00:32:40,708 ‫نظری داری که این چیـه؟ 502 00:32:40,791 --> 00:32:43,333 ‫نمی‌دونم. ‫به نظر میاد... 503 00:32:43,416 --> 00:32:45,083 ‫یه چیزیـه از... 504 00:32:45,166 --> 00:32:47,083 ‫آینده، می‌دونی؟ 505 00:32:47,166 --> 00:32:50,291 ‫آره همینطوره، مگه نه؟ 506 00:32:53,166 --> 00:32:56,291 ‫یارو یه کلمه‌ هم حرف نزده. 507 00:32:56,375 --> 00:33:00,583 ‫نه کارت شناسایی داره ‫نه کار ماشین. هیچی. 508 00:33:01,625 --> 00:33:02,958 ‫اما جلیقه ضد گلوله داره. 509 00:33:03,041 --> 00:33:04,458 ‫و؟ 510 00:33:06,500 --> 00:33:09,666 ‫به نظر میاد انتظار یه درگیری رو داشته، نه؟ 511 00:33:09,750 --> 00:33:12,250 ‫بابت برتون هم همینطور به نظر میاد. 512 00:33:12,333 --> 00:33:16,166 ‫داشته رانندگی می‌کرده، با تجهیزات آماده ‫یجوری که انگار هنوز توی تگزاسـه. 513 00:33:16,250 --> 00:33:18,708 ‫با اسلحه، پهباد، همه هم آماده؟ 514 00:33:21,833 --> 00:33:24,458 ‫تامی، اگه می‌خواست اون یارو رو بکشه ‫می‌دونی که کارش رو تموم می‌کرد. 515 00:33:26,000 --> 00:33:29,166 ‫اما نکرد. ‫عوضـش به تو زنگ زدیم. 516 00:33:30,666 --> 00:33:31,833 ‫می‌دونم. 517 00:33:33,083 --> 00:33:35,541 ‫اما نمی‌تونم از ذهنم بیرونـش کنم که می‌دونستید... 518 00:33:35,625 --> 00:33:37,750 ‫اگه یه جسد اینجا می‌بود 519 00:33:37,833 --> 00:33:39,583 سر و کلۀ امنیت ملی پیدا می‌شد 520 00:33:39,666 --> 00:33:44,000 اما حالا که فقط چندتا تیر زده شده و جسدی هم در کار نیست 521 00:33:45,041 --> 00:33:47,375 ‫این فقط یه مشکل منطقه‌ای می‌مونه. 522 00:33:51,583 --> 00:33:53,708 ‫ما کار اشتباهی نمی‌کنیم. 523 00:33:57,000 --> 00:33:58,208 ‫بهت قول میدم. 524 00:34:13,916 --> 00:34:16,458 ‫می‌دونی اولین خاطره‌ای که ‫ازت دارم چیـه، فلین؟ 525 00:34:18,000 --> 00:34:19,500 ‫اولینِ اولین خاطره؟ 526 00:34:21,250 --> 00:34:24,375 ‫کلاس سوم بودم. 527 00:34:24,458 --> 00:34:26,416 ‫پس حتماً اون موقع تو کلاس اول بودی. 528 00:34:28,291 --> 00:34:32,250 ‫اونا با عصبانیت برده بودنـت ‫توی اتاق مدیر. 529 00:34:32,333 --> 00:34:33,875 ‫یادتـه؟ 530 00:34:33,958 --> 00:34:37,041 ‫چون یجوری تونسته بودی 531 00:34:37,125 --> 00:34:39,833 ‫همه کرم خاکی ها رو از کلاس علوم برداری 532 00:34:39,916 --> 00:34:41,791 ‫و بریزیشون توی جنگل. 533 00:34:43,375 --> 00:34:46,916 ‫طاقت این رو نداشتی که بچه‌های ‫کلاس پنجم اونا رو تشریح کنن. 534 00:34:51,125 --> 00:34:54,333 ‫صادقانه باید بگم که خیلی ‫روم تاثیر گذاشت. 535 00:34:58,333 --> 00:35:01,166 ‫عموم همیشه یه حرفی می‌زد؛ 536 00:35:01,250 --> 00:35:05,333 ‫می‌گفت که آدم‌ها خیلی شبیه ‫به پیاز هستن. 537 00:35:05,416 --> 00:35:08,791 ‫سال به سال یه پوست به پوست ‫قبلیـشون اضافه میشه. 538 00:35:11,583 --> 00:35:14,791 ‫که این معنیـش اینـه که ‫اون دختر کوچیک 539 00:35:14,875 --> 00:35:16,833 ‫دختری که همۀ اون کرم‌ها رو آزاد کرد... 540 00:35:19,166 --> 00:35:20,958 ‫هنوز هم درونِ توئه. 541 00:35:22,500 --> 00:35:26,291 ‫و کمکـی از دستم بر نمیاد اما ‫حس می‌کنم اگه می‌تونم باید ازش مراقبت کنم. 542 00:35:28,666 --> 00:35:30,583 ‫اما خودت هم باید بخوای. 543 00:35:41,333 --> 00:35:42,875 ‫متاسفم تامی. 544 00:35:49,375 --> 00:35:51,333 ‫فکر می‌کنم بهتره تو... 545 00:35:51,416 --> 00:35:52,916 ‫بری خونـه. 546 00:36:31,250 --> 00:36:32,625 ‫فلین؟ 547 00:36:33,833 --> 00:36:36,083 ‫باهام حرف بزن عزیز دلم. 548 00:36:40,166 --> 00:36:41,375 ‫نمی‌دونم. 549 00:36:42,875 --> 00:36:44,835 ‫این درگیری می‌تونست خیلی ‫بدتر از این تموم بشه. 550 00:36:44,916 --> 00:36:46,184 ‫نمیشه توی گذشته گیر کرد، فلین. 551 00:36:46,208 --> 00:36:48,250 ‫باید روی چیزی که جلومونـه ‫تمرکز کنیم. 552 00:36:48,333 --> 00:36:49,916 آخه ‫چطوری برتون؟ 553 00:36:50,000 --> 00:36:51,958 ‫وقتی همیشه ده قدمی ماه هستند؟ 554 00:36:52,041 --> 00:36:54,458 ‫اون روی پل کمین کرده بود ‫و منتظر ما بود. 555 00:36:54,541 --> 00:36:57,041 ‫- می‌دونست سر و کله‌مون پیدا میشه. ‫- فقط بزار ببریمـت خونه. 556 00:36:57,125 --> 00:36:59,083 ‫وقتی در امان بودیم. ‫بعدش درموردش حرف می‌زنیم. 557 00:37:03,000 --> 00:37:05,041 ‫لازم نیست خودت رو جلوی من ‫سانسور کنی برتون. 558 00:37:05,125 --> 00:37:06,541 ‫من بیشتر از چیزی که فکر می‌کنی می‌دونم. 559 00:37:07,541 --> 00:37:10,083 ‫سفرها به آینده. 560 00:37:10,166 --> 00:37:11,791 ‫مردهایی که نصف شب ‫بهتـون حمله می‌کنن. 561 00:37:13,625 --> 00:37:15,833 ‫و این که برای کوربل پیکت ‫یه کیسۀ پر پول می‌فرستی. 562 00:37:15,916 --> 00:37:17,976 ‫پس فکر می‌کنم بدونی ‫که اینجا با چه 563 00:37:18,000 --> 00:37:19,767 ‫- تضاد منافعـی درگیریم، بیلی ان؟ ‫- فکر می‌کنم جفتـمون 564 00:37:19,791 --> 00:37:21,551 ‫خیر فلین رو می‌خوایم. 565 00:37:21,583 --> 00:37:23,625 ‫من چیکار تو دارم آخه. 566 00:37:26,250 --> 00:37:28,791 ‫اگه داری به جاسپر توهین می‌کنی، ‫بدون توهین به اون توهین به منـه. 567 00:37:28,875 --> 00:37:30,875 ‫و با توجه به اتفاقی که افتاده 568 00:37:30,958 --> 00:37:33,791 ‫فکر می‌کنم باید بهم احترام بزاری ‫و بهم اعتماد کنی. 569 00:37:35,416 --> 00:37:37,875 ‫جاسپر هیچ وقت به کسی صدمه نمی‌زنه. 570 00:37:37,958 --> 00:37:39,583 ‫به فلین که دیگه عمراً. 571 00:38:02,416 --> 00:38:03,625 ‫اگه بهم نیاز داشتی زنگ بزن. 572 00:38:05,541 --> 00:38:06,958 ‫ممنون. 573 00:38:13,208 --> 00:38:15,458 ‫چیزایی که گفتم حقیقت داشتن فلین. 574 00:38:15,541 --> 00:38:18,125 ‫برتون، اون یکی از ‫دوستای منـه، باشه؟ 575 00:38:18,208 --> 00:38:20,708 ‫دوست دارم فکر کنم یکی از ‫دوستای توام هست. 576 00:38:22,958 --> 00:38:24,875 ‫چه خوشت بیاد چه نیاد 577 00:38:24,958 --> 00:38:28,500 ‫اونـم الان درگیر این قضیه‌ست، خب؟ 578 00:38:44,291 --> 00:38:46,791 ‫پنهان نگه داشتن این قضیه ‫داره سخت میشه. 579 00:38:46,875 --> 00:38:48,333 ‫بیلی ان یه مشکل نیست. 580 00:38:48,416 --> 00:38:50,559 ‫تامی و نشان کلانتریـش ‫هم یه راه حل نیست. 581 00:38:50,583 --> 00:38:52,351 ‫باید روی پل تمومـش می‌کردیم. 582 00:38:52,375 --> 00:38:53,583 ‫آره خب، نکردی. 583 00:38:58,083 --> 00:38:59,333 ‫مامان کجاست؟ 584 00:39:01,083 --> 00:39:03,791 ‫مامان؟ ‫لیون؟ 585 00:39:16,875 --> 00:39:20,000 ‫اوه نه برتون. ‫جسدها. 586 00:39:21,583 --> 00:39:23,083 ‫لعنت. 587 00:39:29,791 --> 00:39:33,125 ‫من فقط دارم سعی می‌کنم ‫سر در بیارم. 588 00:39:34,875 --> 00:39:37,000 ‫دارو از آینده فرستاده شده. 589 00:39:38,458 --> 00:39:40,333 ‫فقط فرمولـش. 590 00:39:40,416 --> 00:39:42,291 ‫فرستادنـش برای فارما جان ‫تا ترکیبـش کنـه. 591 00:39:43,583 --> 00:39:44,708 ‫چطوری فرستادن؟ 592 00:39:44,791 --> 00:39:46,750 ‫اهمیتی داره مامان؟ 593 00:39:46,833 --> 00:39:47,958 ‫کار می‌کنه. 594 00:39:51,166 --> 00:39:54,000 ‫می‌دونید چرا بچه‌های عموی من ‫توی اوهایو بزرگ شدن؟ 595 00:39:54,083 --> 00:39:57,166 ‫چون بانک مزرعه عمو تام رو گرفت. 596 00:39:57,250 --> 00:39:59,333 ‫پدرم انقد این داستان رو برام تعریف کرد 597 00:39:59,416 --> 00:40:01,875 ‫که دیگه ازش کلافه شده بودم. ‫اما جدیـش هم گرفتم. 598 00:40:01,958 --> 00:40:03,875 ‫این که بدترین کاری که آدم می‌تونه بکنـه 599 00:40:03,958 --> 00:40:06,750 ‫اینـه که به یه غریبه وابسته بشه. 600 00:40:06,833 --> 00:40:10,875 ‫اونا به تنها چیزی که اهمیت میدن ‫اینـه که دائم پول رو از جیب شما در بیارن 601 00:40:10,958 --> 00:40:12,851 ‫و بکنن توی جیب خودشون. 602 00:40:12,875 --> 00:40:14,708 ‫اما ما که بهشـون پولی نمی‌دیم. 603 00:40:14,791 --> 00:40:16,291 ‫اونا دارن به ما پول میدن. 604 00:40:16,375 --> 00:40:18,166 ‫وقتی عمو چارلز من هم اون وام رو گرفته 605 00:40:18,250 --> 00:40:19,708 ‫حتماً همین فکر رو می‌کرده. 606 00:40:21,291 --> 00:40:23,166 ‫اونا دارن این داروها رو به من میدن. 607 00:40:24,583 --> 00:40:26,416 ‫اگه دیگه نخورمـشون چی میشه؟ 608 00:40:30,041 --> 00:40:31,541 ‫نمی‌دونم. 609 00:40:31,625 --> 00:40:33,505 ‫اگه دیگه به کوربل پیکت پول ندی چی میشه؟ 610 00:40:35,458 --> 00:40:37,708 ‫حالا اون داستان 611 00:40:37,791 --> 00:40:39,500 ‫سفر به اینده به کنار 612 00:40:39,583 --> 00:40:41,559 ‫چون باید یه مدت بهش فکر کنم 613 00:40:41,583 --> 00:40:43,333 ‫تا راهی برای قبول کردنـش پیدا کنم. 614 00:40:43,416 --> 00:40:45,666 ‫اما همین قضیه وابستگی کافیـه. 615 00:40:45,750 --> 00:40:47,833 ‫و باعث میشه که برای همه‌مون ‫نگران بشم. 616 00:40:47,916 --> 00:40:49,750 ‫چون من اینجا گیر افتادم 617 00:40:49,833 --> 00:40:51,708 ‫با تمام این کارهای پیچیده‌ای 618 00:40:51,791 --> 00:40:53,166 ‫که شماها دارید می‌کنید. 619 00:40:53,250 --> 00:40:54,850 ‫اما از دید من 620 00:40:54,916 --> 00:40:57,375 ‫شما توی موقعیت فعلیـتون ‫قدرتی ندارید. 621 00:40:57,458 --> 00:40:59,875 ‫حالا ببین از دید اونا چقد ضعیف هستید. 622 00:41:13,208 --> 00:41:14,688 ‫باید درمورد این قضیه صحبت کنیم. 623 00:41:14,750 --> 00:41:16,083 ‫برتون من دیگه عین یه 624 00:41:16,166 --> 00:41:17,351 ‫- لقمه چرب نرم اینجا نمی‌مونم. ‫- ما حتی نمی‌دونیم 625 00:41:17,375 --> 00:41:18,375 ‫که اون هدست امن هست یا نه. 626 00:41:18,458 --> 00:41:20,000 ‫و اینجا کجاش امنـه؟ 627 00:41:20,083 --> 00:41:22,443 ‫این که همینطوری نشستیم منتظریم یکی ‫بیاد و ما رو بگیره؟ 628 00:41:50,083 --> 00:41:52,125 ‫بله؟ 629 00:41:52,208 --> 00:41:54,666 ‫روح وارد کالبد نفوذ کرده. 630 00:41:54,750 --> 00:41:57,208 ‫- می‌خواید ارتباط رو قطع کنم؟ ‫- نه. 631 00:42:02,333 --> 00:42:03,458 ‫چه سوپرایز دلپذیری. 632 00:42:03,541 --> 00:42:04,833 ‫نه ویلف. 633 00:42:04,916 --> 00:42:06,636 ‫سوپرایز وقتیـه که یهو یکی ‫سعی می‌کنه آدم رو بکشه 634 00:42:06,666 --> 00:42:08,559 ‫که این دقیقاً اتفاقیـه که ‫برای من افتاده. 635 00:42:08,583 --> 00:42:09,708 ‫یه آدم کاملاً جدید. 636 00:42:09,791 --> 00:42:12,541 ‫یکی از اون سلاح‌هایی که با صوت ‫ضربه می‌زنن داشت، عین اون یارو... 637 00:42:12,625 --> 00:42:14,226 ‫- از موسسه تحقیقاتی. ‫- من خبر... 638 00:42:14,250 --> 00:42:16,458 ‫تو قرار بود اگه یکی دیگه ‫اومد برای کشتنـمون 639 00:42:16,541 --> 00:42:17,833 ‫بهمون خبر بدی. 640 00:42:17,916 --> 00:42:19,291 ‫نه تنها که نمی‌تونی این کار رو بکنی 641 00:42:19,375 --> 00:42:21,791 ‫بلکه حتی بعدش هم خبردار نشدی. 642 00:42:21,875 --> 00:42:23,595 ‫پس این دانایی بخاطر زندگی در آینده 643 00:42:23,625 --> 00:42:24,541 ‫همش چرنده، هان؟ 644 00:42:24,625 --> 00:42:25,875 ‫فلین. ‫چی شده؟ 645 00:42:30,125 --> 00:42:31,916 ‫اوضاع خیلی بده. 646 00:42:32,000 --> 00:42:35,208 ‫کلانتری وارد قضیه شده. 647 00:42:35,291 --> 00:42:37,091 ‫این کلی عواقب داره ویلف. 648 00:42:40,250 --> 00:42:41,791 ‫همه حالـشون خوبـه؟ 649 00:42:46,958 --> 00:42:48,750 ‫باید یه چیزی ازت بپرسم. 650 00:42:50,791 --> 00:42:52,625 ‫اون روزی که رفتیم قدم بزنیم 651 00:42:52,708 --> 00:42:54,250 ‫و تو بهم لینک شدی... 652 00:42:56,000 --> 00:42:57,750 ‫انگیزۀ دیگه‌ای هم داشتی؟ 653 00:42:59,333 --> 00:43:03,166 ‫- متوجه نمیشم. ‫- داشتی سعی می‌کردی گیجـم کنی؟ 654 00:43:04,625 --> 00:43:06,541 ‫یا... 655 00:43:06,625 --> 00:43:10,333 ‫سعی داشتی از طریق لمس کردن احساساتـم رو به شکلی که اراده‌ای روشون نداشته باشم به جریان بندازی؟ 656 00:43:10,416 --> 00:43:12,541 ‫از طریق لمس؟ 657 00:43:12,625 --> 00:43:14,958 ‫نمی‌دونم یعنی چی. 658 00:43:15,041 --> 00:43:16,416 ‫ویلف... 659 00:43:18,291 --> 00:43:20,750 ‫خودت رو با من یکی کردی تا من... 660 00:43:23,041 --> 00:43:25,791 ‫نمی‌دونم.. ‫احساساتی نسبت بهت داشته باشم 661 00:43:25,875 --> 00:43:28,208 ‫که به صورت طبیعی به بوجود نیومدن؟ 662 00:43:28,291 --> 00:43:29,875 ‫متاسفم خانم فیشر. 663 00:43:29,958 --> 00:43:33,083 ‫صادقانه... 664 00:43:33,166 --> 00:43:34,708 ‫ویلف... 665 00:43:38,208 --> 00:43:39,833 ‫من دارم کم کم بهت اعتماد می‌کنم. 666 00:43:44,125 --> 00:43:45,500 ‫اشتباهـه؟ 667 00:43:47,791 --> 00:43:49,208 ‫نه. 668 00:43:51,250 --> 00:43:52,625 ‫نه. 669 00:44:16,208 --> 00:44:18,208 ‫چند سالتـه پسر؟ 670 00:44:19,916 --> 00:44:22,750 ‫فکر می‌کنم طرفای 28 باشی؟ 671 00:44:24,666 --> 00:44:29,000 ‫فکر نمی‌کنم قبلاً توی ارتش بوده باشی. 672 00:44:29,083 --> 00:44:32,000 ‫احتمالاً هیچ وقت این شهر رو ‫ترک نکردی. 673 00:44:33,916 --> 00:44:37,750 ‫فکر می‌کنم یه زندگی قشنگ ‫و ساکت داشتی. 674 00:44:37,833 --> 00:44:40,875 ‫که دیگه تموم شده. 675 00:44:42,125 --> 00:44:44,000 ‫منظورم اون بخش ساکتش هست. 676 00:44:44,083 --> 00:44:45,750 ‫حتی شاید بخش زندگیـش هم 677 00:44:45,833 --> 00:44:48,041 ‫بستگی داره این داستان چطوری تموم بشه 678 00:44:50,583 --> 00:44:53,083 ‫به این باور داری که لحظاتی هستند ‫که سرنوشت ممکنه... 679 00:44:53,166 --> 00:44:55,166 سر دوراهی قرار بگیره؟ 680 00:44:55,250 --> 00:44:57,166 ‫مثل یک دوراهی توی جاده. 681 00:44:58,250 --> 00:44:59,625 ‫چون الان توی یکی از این لحظاتی. 682 00:44:59,708 --> 00:45:01,458 ‫چه بدونی چه نه. 683 00:45:03,250 --> 00:45:04,750 ‫خب می‌تونی من رو ببری به ایستگاه پلیس. 684 00:45:04,833 --> 00:45:06,166 ‫می‌تونی تخلفاتـم رو ثبت کنی، 685 00:45:06,250 --> 00:45:09,500 ‫می‌تونی اثر انگشتـم رو وارد سیستم کنی، ‫دی‌ان‌ای من رو بگیری 686 00:45:09,583 --> 00:45:11,750 ‫و بعدش یه ثانیه شمار شروع به ‫حرکت می‌کنه. 687 00:45:11,833 --> 00:45:13,541 ‫برای من قطعاً. 688 00:45:15,291 --> 00:45:16,708 ‫اما برای توام هست. 689 00:45:18,583 --> 00:45:21,208 ‫چون آدم‌هایی که قراره بیان دنبال من 690 00:45:21,291 --> 00:45:24,333 ‫از اونا نیستن که بزارن کاری ‫نیمه تمام بمونـه. 691 00:45:25,375 --> 00:45:28,416 ‫و اینـکه الان دارم اینطوری باهات حرف می‌زنم 692 00:45:28,500 --> 00:45:31,083 ‫متاسفانه تو رو تبدیل به یک کار نیمه تمام می‌کنه. 693 00:45:33,333 --> 00:45:35,666 ‫خدا لعنتـش کن. 694 00:45:35,750 --> 00:45:37,583 ‫صورتـت رو ببین. 695 00:45:37,666 --> 00:45:39,500 ‫هیچ وقت پوکر بازی نکردی. 696 00:45:39,583 --> 00:45:41,083 ‫خیلی ضایه‌ای. 697 00:45:41,166 --> 00:45:44,666 ‫می‌تونم حجم کنجکاوی‌ای که داره ‫توت شکل می‌گیره رو ببینم. 698 00:45:44,750 --> 00:45:46,791 ‫"این دیگه کدوم خریـه؟ 699 00:45:46,875 --> 00:45:48,500 ‫همینطوری پا شده اومده اینجا 700 00:45:48,583 --> 00:45:49,750 ‫و داره سعی می‌کنه ملت رو بکشه؟" 701 00:45:51,375 --> 00:45:53,083 ‫خب، بهت میگم 702 00:45:54,208 --> 00:45:57,333 ‫یکی بهم گفت اگه این کار رو نکنم ‫اونا دخترم رو می‌کشن. 703 00:45:58,583 --> 00:46:02,083 ‫2 و نیم میلیون دلار هم بهم پول دادن. 704 00:46:02,166 --> 00:46:05,500 ‫اگه این کار رو تموم کنم، ‫این اولین قسط 705 00:46:05,583 --> 00:46:07,166 ‫از ده‌تا قسطی که بهم قراره ‫بدن خواهد بود. 706 00:46:07,250 --> 00:46:09,375 ‫که خب.. 707 00:46:09,458 --> 00:46:12,166 ‫معلومـه که کار رو تموم نکردم. 708 00:46:12,250 --> 00:46:14,083 ‫کی؟ 709 00:46:14,166 --> 00:46:16,625 ‫یکی از پشت تلفن. ‫اهمیت نداره کی. 710 00:46:18,583 --> 00:46:22,375 ‫چیزی که اهمیت داره 2 و نیم میلیون دلاره. 711 00:46:22,458 --> 00:46:23,666 ‫که مال توئه... 712 00:46:25,583 --> 00:46:27,083 ‫اگه بخوایش. 713 00:46:37,833 --> 00:46:40,291 ‫نظرت چیـه افسر؟ 714 00:46:44,083 --> 00:46:45,333 ‫نظرم اینـه که... 715 00:47:47,416 --> 00:47:48,750 ‫لعنتی. 716 00:48:14,333 --> 00:48:15,517 ‫نگرانـم این که قبول کردم بیارمت اینجا 717 00:48:15,541 --> 00:48:16,958 ‫یه اشتباه بوده باشه. 718 00:48:17,041 --> 00:48:18,833 ‫نمی‌دونم با رفتن... 719 00:48:18,916 --> 00:48:20,392 ‫به اونجا امیدواری چی به دست بیاری. 720 00:48:20,416 --> 00:48:23,291 ‫می‌خوام چریس بفهمه این کار ‫چه حسی داره. 721 00:48:23,375 --> 00:48:24,625 ‫شکار شدن رو میگم. 722 00:48:26,125 --> 00:48:27,958 ‫چیـه؟ فکر می‌کنی از پسـش بر نمیام؟ 723 00:48:28,041 --> 00:48:29,841 ‫مطمئن هستم که از پسـش بر میایی. 724 00:48:29,916 --> 00:48:31,916 ‫من نگران بعدش هستم. 725 00:48:32,000 --> 00:48:33,458 ‫این دیگه دفاع از خودت ‫در مقابل یه مهاجم نیست. 726 00:48:33,541 --> 00:48:35,291 ‫اینجا خودت حمله کننده هستی. 727 00:48:35,375 --> 00:48:37,208 ‫که اینطوری فشار زیادی روت قرار می‌گیره. 728 00:48:37,291 --> 00:48:39,250 ‫تو از کجا می‌دونی؟ 729 00:48:39,333 --> 00:48:42,958 ‫تو که همیشه یه گوشه وایسادی ‫و نظاره می‌کنی، مگه نه؟ 730 00:48:43,041 --> 00:48:45,458 ‫بهت گفتم اولین بار چطوری ‫لو رو ملاقات کردم؟ 731 00:48:47,833 --> 00:48:49,250 ‫وقتی 12 سال داشتم 732 00:48:49,333 --> 00:48:50,833 ‫خانواده‌ام من رو فرستادن ‫به مدرسۀ شبانه‌روزی. 733 00:48:50,916 --> 00:48:54,500 ‫اون موقع هنوز درحال بهبودی ‫از جک پات بودیم. 734 00:48:54,583 --> 00:48:56,666 ‫و یک سری افراد بودن که از 735 00:48:56,750 --> 00:48:58,875 ‫جوری که داشت قدرت‌ توی ‫دنیای جدید شکل می‌گرفت راضی نبودن. 736 00:48:58,958 --> 00:49:00,583 ‫به نظرشون فاسد بود. 737 00:49:00,666 --> 00:49:02,041 ‫چی؟ ‫منظورت انسان‌های اولیه نوئه‌؟ 738 00:49:02,125 --> 00:49:04,166 ‫اونا به مدرسه حمله کردن. 739 00:49:05,416 --> 00:49:08,916 ‫- چرا؟ شما فقط چندتا بچه بودید. ‫- می‌خواستم به والدینـمون پیامی برسونن. 740 00:49:09,000 --> 00:49:12,583 ‫انسان‌های اولیه نوئه‌ من رو مجبور کردن تا براشون ‫توی سالن ناهار‌خوری غذا سرو کنم. 741 00:49:14,375 --> 00:49:15,750 ‫و متوجه نشدن که از یکی از 742 00:49:15,833 --> 00:49:18,041 ‫سینی‌هاشون یه چاقوی ‫استیک خوری برداشتم. 743 00:49:21,416 --> 00:49:22,958 ‫گلوی فرمانده‌شون رو پاره کردم. 744 00:49:24,416 --> 00:49:26,541 ‫و چهارتا همراه‌هاش رو هم کشتم. 745 00:49:31,625 --> 00:49:33,291 ‫دفاع شخصی بوده، ویلف. 746 00:49:33,375 --> 00:49:35,458 ‫حتی دفاع شخصی هم می‌تونه ‫شنیع باشه. 747 00:49:37,041 --> 00:49:39,458 ‫قبلش به فشاری که قرار بود روم بیاره فکر نکردم... 748 00:49:40,708 --> 00:49:42,348 ‫چون هیچ وقت نمی‌تونستم تصورش رو بکنم که انقد شدید باشه. 749 00:49:46,958 --> 00:49:48,375 ‫نرو اونجا. 750 00:49:49,625 --> 00:49:51,541 ‫مگر با این علم که چه کاریی ممکنه ‫مجبور باشی انجام بدی. 751 00:49:52,791 --> 00:49:55,125 ‫و محبور باشی باهاش زندگی کنی. 752 00:50:06,291 --> 00:50:07,500 ‫چطور می‌تونم کمک کنم؟ 753 00:50:09,041 --> 00:50:11,041 ‫- صورتـم اسکن شد؟ ‫- البته. 754 00:50:11,125 --> 00:50:13,458 ‫تنها کمکی که لازم داشت ‫همین بود. 755 00:50:13,541 --> 00:50:16,458 ‫خانم اگه قرار ملاقاتی ندارید... 756 00:50:19,833 --> 00:50:22,708 ‫متاسفانه باید با حراست ‫تماس بگیرم. 757 00:50:22,791 --> 00:50:24,791 ‫فکر می‌کنم از اینجا به بعدش رو می‌تونم ‫خودم حل کنم. ممنون. 758 00:50:28,250 --> 00:50:30,041 ‫اهمم. 759 00:50:30,125 --> 00:50:33,083 ‫فکر می‌کردم قدت بلندتر باشه. 760 00:50:34,125 --> 00:50:35,666 ‫حیف که فقط می‌تونم یک دقیقه ‫برات وقت بزارم. 761 00:50:35,750 --> 00:50:37,809 ‫پس فکر می‌کنیم باید مستقیم ‫بریم سر اصل مطلب. 762 00:50:37,833 --> 00:50:39,916 ‫چطور می‌تونم کمکـت کنم؟ 763 00:50:40,000 --> 00:50:42,625 ‫منظورت بجز نکشتن من و خانواده‌ام هست؟ 764 00:50:42,708 --> 00:50:45,666 ‫دقیقاً، چون این قضیه ‫قابل مذاکره نیست. 765 00:50:45,750 --> 00:50:48,041 ‫آخه مگه من چیکارت کردم؟ 766 00:50:48,125 --> 00:50:49,708 ‫دزدی عزیزم. 767 00:50:49,791 --> 00:50:53,666 ‫با یه سری از اطلاعات ‫نسبتاً حیاتی فرار کردی. 768 00:50:57,083 --> 00:50:59,375 ‫فقط پسـش بده بعدش بخشیده میشی. 769 00:50:59,458 --> 00:51:01,708 ‫من هیچی ازت برنداشتم. 770 00:51:01,791 --> 00:51:05,708 ‫من بازیـم رو کردم و مُردم. ‫فرستاده شدم خونه. بازی تموم شد. 771 00:51:05,791 --> 00:51:08,625 ‫پس هنوز دست آلیتا وست هستند؟ 772 00:51:08,708 --> 00:51:10,541 ‫نمی‌دونم اون کدوم خریـه. 773 00:51:10,625 --> 00:51:13,750 ‫و صادقانه بگم، به هیچ‌جام هم نیست. 774 00:51:13,833 --> 00:51:17,125 ‫فقط می‌خوام که من رو خانواده‌ام رو تنها بزاری. 775 00:51:17,208 --> 00:51:21,666 ‫یا داری دروغ میگی یا غرق ‫نادانیـت هستی. 776 00:51:21,750 --> 00:51:24,958 ‫در هر دو صورت مرگ تو همچنان 777 00:51:25,041 --> 00:51:26,750 ‫تنها هدف من خواهد بود. 778 00:51:26,833 --> 00:51:29,583 ‫از کجا انقد مطمئنی که من ‫نمی‌زنم بکشمت؟ 779 00:51:29,666 --> 00:51:30,916 ‫درست همینجا؟ 780 00:51:31,000 --> 00:51:33,833 ‫من اونقدا هم بی‌دقت نیستم عزیزم. 781 00:51:33,916 --> 00:51:36,333 ‫خب، من توی کالبد خودم هستم. 782 00:51:36,416 --> 00:51:39,000 ‫خب این به این معنی نیست که ‫نمی‌تونم کاری کنم مثه سگ درد بکشی. 783 00:51:39,083 --> 00:51:40,708 ‫گرچه فکر می‌کنم 784 00:51:40,791 --> 00:51:41,851 ‫به محض اینکه حس کنی ‫توی دردسر افتادی 785 00:51:41,875 --> 00:51:43,035 ‫از اون دستگاه میایی بیرون. 786 00:51:43,083 --> 00:51:45,583 ‫و چرا همچین چیزی رو میگی؟ 787 00:51:45,666 --> 00:51:48,250 ‫از جایی که من میام پر از آدم‌هایی ‫مثل توئه. 788 00:51:49,375 --> 00:51:51,500 ‫آدم‌هایی با قدرت، پول 789 00:51:51,583 --> 00:51:54,791 ‫که دوست دارن از همه سواری بگیرن. 790 00:51:54,875 --> 00:51:57,958 ‫اما تحمل یه مبارزۀ واقعی و زجر رو ندارن. 791 00:52:00,875 --> 00:52:02,458 ‫من بیش از چیزی که تصورش رو می‌کنی 792 00:52:02,541 --> 00:52:04,916 ‫از موقعیت های خطرناک جون سالـم به در بردم. 793 00:52:05,000 --> 00:52:07,416 ‫اگه بفهمی مغز کوچیکـت می‌ترکه. 794 00:52:07,500 --> 00:52:11,458 ‫پس لطفاً درمورد درد برای من تز نده. 795 00:52:11,541 --> 00:52:13,958 ‫نمی‌خوام تز چیزی رو بهت بدم. 796 00:52:14,041 --> 00:52:15,875 ‫فقط می‌خوام گردن کوفتیت رو فشار بدم. 797 00:52:19,666 --> 00:52:20,583 ‫حسـش می‌کنی؟ 798 00:52:21,875 --> 00:52:23,541 داره همه‌چی تاریک میشه؟ 799 00:52:23,625 --> 00:52:28,166 وقتی خواستم بکشمت هم همینطوری میشه 800 00:52:28,250 --> 00:52:29,875 ‫توی واقعیت. 801 00:52:43,333 --> 00:52:44,833 ‫آه! 802 00:52:44,916 --> 00:52:47,000 ‫الان توی دنیای تو جای پای محکمی دارم. 803 00:52:47,083 --> 00:52:50,000 ‫پس دفعه بعد، من در عوض میام سراغـت. 804 00:52:53,001 --> 00:52:58,001 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حسین هیدن» 805 00:52:59,002 --> 00:53:05,002 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 806 00:53:06,003 --> 00:53:12,003 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@