1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:13,313 --> 00:00:14,581 ‫زنده‌ای؟ 3 00:00:22,261 --> 00:00:25,175 ‫خوبه. چشم داری. 4 00:00:27,307 --> 00:00:28,495 ‫ولی زبون نداری. 5 00:00:28,880 --> 00:00:31,261 ‫خیلی‌خب، باید قبل اینکه ‫برگرده از اینجا بریم. 6 00:00:31,263 --> 00:00:32,797 ‫خیلی وقته برگشته. 7 00:00:39,492 --> 00:00:40,650 ‫«کیلب»... 8 00:00:45,073 --> 00:00:47,397 ‫این مسئله به تو مربوط نیست. 9 00:00:52,904 --> 00:00:55,941 ‫مجبورم کردی ماشینم رو داغون کنم. 10 00:01:03,215 --> 00:01:10,346 ‫حـــامـــی مــغــیــثــی ‫T.me/Timelordsubs 11 00:01:27,024 --> 00:01:29,653 ‫هنوز به بدن جدیدت عادت نکردی؟ 12 00:01:29,655 --> 00:01:32,527 ‫باید اعتراف کنم، ‫عاشق بدن جدید خودم شدم. 13 00:01:32,529 --> 00:01:33,910 ‫زیاد بهش عادت نکن، «آرورا». 14 00:01:33,912 --> 00:01:36,158 ‫وگرنه چی می‌شه؟ ‫همینطوری فرار می‌کنی؟ 15 00:01:36,605 --> 00:01:38,907 ‫نمی‌تونی جایی فرار کنی ‫که دستم بهت نرسه. 16 00:01:39,280 --> 00:01:40,452 ‫داری بلوف می‌زنی. 17 00:01:40,454 --> 00:01:42,628 ‫مطمئنی الآن پشت سرت نیستم؟ 18 00:01:42,630 --> 00:01:45,136 ‫شایدم خیلی ازت دور ترم. 19 00:01:45,138 --> 00:01:47,800 ‫ندونستنش باعث می‌شه ‫عقلت رو از دست بدی. 20 00:01:47,802 --> 00:01:50,048 ‫تا جایی که می‌تونی تلاش کن، ‫چون اگه باشم هم متوجه نمی‌شی. 21 00:01:56,972 --> 00:01:59,962 ‫«هوپ آندریا مایکلسون». 22 00:02:01,438 --> 00:02:03,973 ‫خیلی دلم می‌خواست ‫فرصت حرف زدن داشته باشیم. 23 00:02:05,356 --> 00:02:06,561 ‫ممنون که اومدین. 24 00:02:06,563 --> 00:02:09,376 ‫جلسه تیم رسما درحال برگزاریه. 25 00:02:12,183 --> 00:02:13,789 ‫خب. توهین نباشه؛ 26 00:02:13,791 --> 00:02:17,147 ‫ولی یه جورایی فکر می‌کردم ‫اولین جلسه من با ابر جوخه 27 00:02:17,149 --> 00:02:19,798 ‫یه مقدار... خفن تر باشه. 28 00:02:19,800 --> 00:02:22,333 ‫واسه همین یه جلسه برگزار کردم. 29 00:02:22,335 --> 00:02:24,836 ‫کلی از اعضای گروه گم شدن. 30 00:02:24,838 --> 00:02:25,969 ‫«لیزی» دیشب گذاشت و رفت. 31 00:02:25,971 --> 00:02:28,590 ‫و یه دقیقه‌ای هست که کسی ‫خبری از «جد» و «کیلب» نشنیده. 32 00:02:28,592 --> 00:02:30,494 ‫شما چیزی نشنیدین؟ 33 00:02:30,496 --> 00:02:32,000 ‫من از کجا باید می‌شنیدم؟ 34 00:02:33,055 --> 00:02:36,598 ‫مگه «کیلب» دوست پسرت نیست؟ 35 00:02:36,600 --> 00:02:38,640 ‫ما تصمیم قطعی درمورد ‫رابطه‌ـمون نگرفتیم، 36 00:02:38,642 --> 00:02:41,642 ‫درست مثل رابطه شما با «لیزی». 37 00:02:41,644 --> 00:02:43,928 ‫شما خودتون درموردش چیزی نشنیدین؟ 38 00:02:44,445 --> 00:02:48,315 ‫نه، ولی واسه همین نگرانم. 39 00:02:48,317 --> 00:02:50,861 ‫چون یه جورایی عجیبه ‫که به هیچ‌کدوم ما چیزی نگفت 40 00:02:50,863 --> 00:02:53,154 ‫که کجا می‌خواد بره، یا چرا. 41 00:02:53,156 --> 00:02:55,574 ‫اگه «الیزابت» می‌خواست بدونم، ‫خودش بهمون می‌گفت. 42 00:02:55,576 --> 00:02:57,447 ‫درست مثل «کیلب» و «جد». 43 00:02:57,449 --> 00:02:58,791 ‫«کلیو» راست می‌گه. 44 00:02:59,415 --> 00:03:01,780 ‫من خیلی دوست داشتم اگه ‫شرایط واقعا اورژانسیه کمک کنم. 45 00:03:01,782 --> 00:03:05,844 ‫ولی کاری نیست که ما بکنیم. 46 00:03:05,846 --> 00:03:10,380 ‫راستش، یه کاری هست که ‫همتون باید انجام بدین. 47 00:03:10,382 --> 00:03:15,990 ‫یه چیز کوچولو به عنوان کلاس درس، ‫که در حال حاضر توش غایب هستین. 48 00:03:15,992 --> 00:03:20,039 ‫آقای «ماچادو»، مقدمه‌ای برای ‫گونه‌های فرا طبیعی. 49 00:03:20,041 --> 00:03:24,060 ‫خانم «سوانده»، مطالعات ‫کیمیاگری پیشرفته. 50 00:03:24,062 --> 00:03:27,845 ‫آقای «گریزلی»، شما و نسل خودتون. 51 00:03:31,613 --> 00:03:37,649 ‫تا زمانی که دکتر «سالتزمن» حضور ندارن، ‫من می‌شم مدیر اجرایی شما، 52 00:03:37,651 --> 00:03:40,390 ‫یه کلانتر جدید اومده به شهر. 53 00:03:40,392 --> 00:03:42,949 ‫ما نیازی به جوخه شما نداریم. 54 00:03:42,951 --> 00:03:46,780 ‫«مالیور» که رفته، ‫دیگه هیولایی هم نیست. 55 00:03:47,237 --> 00:03:50,033 ‫بچه‌ها؟ یه مشکل هیولا داریم. 56 00:03:50,035 --> 00:03:53,714 ‫مسلما که همینه. ‫اون دیگه چیه؟ 57 00:03:53,716 --> 00:03:56,008 ‫آها، این اون هیولایی نیست که می‌گفتم. 58 00:03:56,010 --> 00:03:57,498 ‫«کیلب» رو گفتم. 59 00:03:58,183 --> 00:03:59,901 ‫اوه... 60 00:04:01,496 --> 00:04:03,178 ‫خیلی شوکه برانگیز می‌شه. 61 00:04:03,710 --> 00:04:07,975 ‫ولی زمانی که تو داری ‫این رو می‌خونی، من دیگه رفتم. 62 00:04:08,773 --> 00:04:13,177 ‫نه که کلا رفته باشم. ‫خطش بزن، خیلی بد برداشت می‌شه. 63 00:04:14,846 --> 00:04:18,948 ‫پدر، اگه داری این رو می‌خونی، تبریک می‌گم. 64 00:04:18,950 --> 00:04:21,962 ‫دیگه توی کما نیستی. 65 00:04:21,964 --> 00:04:23,662 ‫این که بدتر شد. 66 00:04:23,664 --> 00:04:24,793 ‫از اول شروع کن. 67 00:04:25,846 --> 00:04:29,994 ‫بابا، نمی‌دونم چطوری بگمش، ولی... 68 00:04:32,341 --> 00:04:34,856 ‫فکر کنم مجبورم مدرسه رو ترک کنم. 69 00:04:35,541 --> 00:04:36,820 ‫جعبه تراپی نشونم داد که 70 00:04:36,822 --> 00:04:39,485 ‫شاید این تنها راهیه که ‫باهاش «هوپ» رو نجات بدم. 71 00:04:40,554 --> 00:04:43,895 ‫اتوبوسم چند ساعت دیگه راه میفته، ‫و منم فقط... 72 00:04:47,539 --> 00:04:49,144 ‫می‌گم ای کاش اینجا بودی. 73 00:04:50,134 --> 00:04:53,582 ‫که شاید بتونی کمکم کنی ‫کلمات درستش رو انتخاب کنم. 74 00:04:54,646 --> 00:04:59,316 ‫چون باید به «لیزی» بگم که دارم می‌رم. 75 00:05:00,014 --> 00:05:04,346 ‫و یه مکالمه خیلی سخت تر تو راهه. 76 00:05:05,910 --> 00:05:07,194 ‫سلام، منم. 77 00:05:08,611 --> 00:05:09,894 ‫"اینویزیک". 78 00:05:14,338 --> 00:05:16,631 ‫قیافه‌ات چه عجیب شده. ‫مزاحم کارت شدم؟ 79 00:05:16,633 --> 00:05:18,757 ‫فقط داشتم یه نامه ‫واسه بابام می‌نوشتم. 80 00:05:19,546 --> 00:05:23,258 ‫من یه بار واسه پدربزرگم نوشتم، ‫بعد فوتش. کمک کرد. 81 00:05:23,260 --> 00:05:25,390 ‫جعبه تراپی بهت گفت ‫همچین کاری بکنی؟ 82 00:05:26,152 --> 00:05:28,763 ‫ببخشید، اصلا به من مربوط نیست. 83 00:05:28,765 --> 00:05:30,895 ‫اصلا هم بخاطر این نیومدم اینجا. 84 00:05:30,897 --> 00:05:32,932 ‫طبقه پایین یه مسئله ‫هیولای اورژانسی داریم. 85 00:05:33,238 --> 00:05:37,094 ‫ولی اگه می‌خوای حرف بزنیم، ‫می‌تونیم بندازیمش عقب. 86 00:05:38,009 --> 00:05:41,486 ‫شاید بعدا حرف زدیم. ‫اول مشکل هیولا رو حل کنیم. 87 00:05:41,488 --> 00:05:43,187 ‫معجون شفاساز می‌خواییم. 88 00:05:43,765 --> 00:05:46,575 ‫اینطوری یه مقدار زمان می‌گیره. 89 00:05:46,577 --> 00:05:48,643 ‫و فکر نکنم بتونم تا زمانی که... 90 00:05:50,055 --> 00:05:53,745 ‫من یه کاری دارم. 91 00:05:53,747 --> 00:05:55,413 ‫پس می‌خوای منم کمک کنم؟ 92 00:05:55,415 --> 00:05:58,789 ‫قبل اینکه کارت شروع بشه، ‫زودتر تمومش کنیم. 93 00:06:01,327 --> 00:06:03,174 ‫داری اشتباه وحشتناکی می‌کنی. 94 00:06:04,678 --> 00:06:06,167 ‫من اونی نیستم که فکر می‌کنی. 95 00:06:06,618 --> 00:06:07,846 ‫کاملا در جریانم. 96 00:06:07,848 --> 00:06:10,558 ‫فکر می‌کردم آدم خوبی باشی، ‫همونی که دوستم بود. 97 00:06:10,560 --> 00:06:12,851 ‫گمونم واقعیت وجودیت که ‫یه روانی قاتل هستی رو ندیدم. 98 00:06:12,853 --> 00:06:14,662 ‫حالا که نگاه می‌کنم، ‫از اول هم همین بودی. 99 00:06:14,664 --> 00:06:16,625 ‫این حرف رو بکن تو کله پوکت، 100 00:06:16,627 --> 00:06:17,974 ‫من «هوپ مایکلسون» نیستم. 101 00:06:18,998 --> 00:06:21,114 ‫واقعا فکر کردی باورم می‌شه؟ 102 00:06:21,116 --> 00:06:23,597 ‫انقدر بدبخت شدی که ‫به هر دری می‌زنی، نه؟ 103 00:06:23,599 --> 00:06:25,118 ‫می‌شه یه نفر کمکم کنه؟ 104 00:06:28,497 --> 00:06:29,497 ‫بی‌خیال. 105 00:06:29,499 --> 00:06:32,288 ‫قبل اینکه بهت حمله کنم ‫یه طلسم "کنوس سیلنتی" اجرا کردم. 106 00:06:32,290 --> 00:06:34,080 ‫حتی یه کلمه از حرف‌های ‫ما رو هم نمی‌شنون. 107 00:06:34,458 --> 00:06:36,001 ‫می‌خوای یه رازی رو بدونی؟ 108 00:06:36,537 --> 00:06:41,008 ‫این یه چوب قدیمی و معمولی نیست. ‫این کریپتونایت سه‌رگه ست. 109 00:06:41,010 --> 00:06:44,128 ‫اگه زده بودم تو قلبت، ‫تا الآن مُرده بودی. 110 00:06:44,130 --> 00:06:47,424 ‫مثل همیشه، طبیعت نقطه ضعف ‫خودش رو پیدا می‌کنه. 111 00:06:47,753 --> 00:06:51,836 ‫که یعنی من باید تصمیم بگیرم ‫تو زنده بمونی، یا بمیری. 112 00:06:55,347 --> 00:06:56,509 ‫اینسندیا. 113 00:07:01,853 --> 00:07:03,837 ‫«هوپ» هیچ‌وقت انقدر الکی ‫یه طلسم رو اجرا نمی‌کرد. 114 00:07:03,839 --> 00:07:06,401 ‫دختره احمق نفهم، ‫بخاطر اینه که 115 00:07:06,403 --> 00:07:07,936 ‫من «هوپ» نیستم. 116 00:07:09,031 --> 00:07:10,906 ‫نمی‌دونم کیه. 117 00:07:11,544 --> 00:07:14,751 ‫وقتی من و «کیلب» پیداش کردیم، ‫یه آرگوس نابودش کرده بود. 118 00:07:15,349 --> 00:07:18,004 ‫بعد کم کم خودش رو سرهم کرد. 119 00:07:18,006 --> 00:07:19,487 ‫به معنی لغوی. 120 00:07:19,489 --> 00:07:21,750 ‫می‌خواستیم برگردونیمش اینجا ‫که ازش چند تا سوال بپرسیم، 121 00:07:21,752 --> 00:07:23,549 ‫بعد خیلی یهویی... 122 00:07:23,551 --> 00:07:25,962 ‫«کیلب» ماشین خودش رو ‫با یه گوی آتشین منفجر کرد. 123 00:07:26,265 --> 00:07:28,103 ‫و این یارو جزغاله شد. 124 00:07:28,105 --> 00:07:29,510 ‫اصلا شبیه «کیلب» نیست. 125 00:07:29,512 --> 00:07:32,761 ‫آره، منم موافقم. ‫عاشق اون ماشین لعنتی بود. 126 00:07:32,763 --> 00:07:36,391 ‫انگار از داخل یهویی عوض شد. 127 00:07:36,393 --> 00:07:40,833 ‫خب، تا زمانی که دهن این یارو خوب بشه، ‫قرار نیست به جوابی برسیم. 128 00:07:40,835 --> 00:07:42,147 ‫حالا که منتظر «جوزی» هستیم 129 00:07:42,149 --> 00:07:44,108 ‫تا معجون شفاساز رو واسمون بیاره... 130 00:07:44,110 --> 00:07:46,940 ‫«جد»، تو حواست به این یارو باشه. 131 00:07:47,478 --> 00:07:50,911 ‫من و «ایثن» هم می‌ریم دنبال «کیلب». 132 00:07:51,284 --> 00:07:52,776 ‫منم باهاتون میام. 133 00:08:02,057 --> 00:08:05,322 ‫هی... بنظرم بهتره من بمونم. 134 00:08:05,324 --> 00:08:09,006 ‫ولی خودت بودی که می‌گفتی ‫می‌خوای توی عمل باشی. 135 00:08:09,008 --> 00:08:13,600 ‫آره، ولی اگه «کیلب» راست گفته باشه ‫و این موجود خطرناک باشه چی؟ 136 00:08:13,906 --> 00:08:17,942 ‫باید جای بقیه امن باشه، نه؟ ‫مثل وظیفه آقای نجاته. 137 00:08:23,558 --> 00:08:26,202 ‫افراد، ما قراری با سرنوشت داریم. 138 00:08:26,204 --> 00:08:28,115 ‫به محض اینکه سوار بشیم، 139 00:08:28,117 --> 00:08:31,066 ‫می‌پریم رو اون قایق، ‫و به سمت خونه برمی‌گردیم. 140 00:08:31,068 --> 00:08:33,073 ‫اگه می‌شه هم یه توقف ‫کوچولو داشته باشیم 141 00:08:33,075 --> 00:08:34,472 ‫و من رو برسونید بهشت. 142 00:08:36,245 --> 00:08:37,632 ‫گفتم "اگه می‌شه." 143 00:08:37,634 --> 00:08:40,200 ‫حالا خودتون می‌دونید چطوری ‫باید باهاش کار کنید؟ 144 00:08:41,801 --> 00:08:43,499 ‫متوجه می‌شیم. 145 00:09:05,611 --> 00:09:07,564 ‫اینا دیگه چه کوفتیه؟ 146 00:09:26,718 --> 00:09:28,833 ‫مثل اینکه بیشتر از ‫یه سکه بدهکاریم. 147 00:09:31,082 --> 00:09:32,838 ‫می‌دونی مرد ها چطوری‌ان دیگه. 148 00:09:33,489 --> 00:09:36,259 ‫«نیکلاوس»، من رو طلسم کرد، ‫روم دیوار کشید. 149 00:09:36,261 --> 00:09:38,483 ‫من رو پشتش زندانی کرد. 150 00:09:38,485 --> 00:09:40,973 ‫مثل یکی از شخصیت‌های ‫داستان «ادگار الن پو». 151 00:09:40,975 --> 00:09:43,048 ‫لابد شرارت گوتیک کلا ‫بین خانواده جریان داره. 152 00:09:43,439 --> 00:09:47,904 ‫یه بار که کلاس پنجم بودیم، ‫«هوپ» کلیپس پروانه‌ای من رو دزدید. 153 00:09:47,906 --> 00:09:50,817 ‫الآن داری وسایل مو هات رو... 154 00:09:50,819 --> 00:09:53,316 ‫با عذاب جسمی و روحی که ‫من به دست مردی که... 155 00:09:53,318 --> 00:09:55,375 ‫عاشقش بودم مقایسه می‌کنی؟ 156 00:09:55,377 --> 00:09:58,705 ‫دارم می‌گم جفتمون به دست ‫یه «مایکلسون» اذیت شدیم. 157 00:09:58,707 --> 00:10:01,375 ‫اگه داری پیشنهاد ‫هم پیمان شدن رو می‌دی، 158 00:10:01,377 --> 00:10:03,161 ‫منم که بدن سه رگه رو در اختیار دارم. 159 00:10:03,801 --> 00:10:05,297 ‫که بلد نیستی ازش استفاده کنی. 160 00:10:05,299 --> 00:10:07,336 ‫- زود یاد می‌گیرم. ‫- ولی زیاد هم زود نیست. 161 00:10:07,338 --> 00:10:08,338 ‫من دزدکی بهت حمله کردم، 162 00:10:08,340 --> 00:10:11,825 ‫و «هوپ» هم بدن یه ‫خون‌آشام هزار ساله رو داره، 163 00:10:11,827 --> 00:10:14,677 ‫به یکی نیاز داری که ‫حواسش به سه رگه باشه. 164 00:10:14,679 --> 00:10:15,898 ‫چرا باید بهت اعتماد کنم؟ 165 00:10:15,900 --> 00:10:18,743 ‫چون... جفتمون یه چیزی می‌خواییم. 166 00:10:19,646 --> 00:10:22,597 ‫که کاری کنیم «هوپ مایکلسون» ‫تقاص پس بده. 167 00:10:37,232 --> 00:10:41,917 ‫یه خدمتکار چندش اون بالا، ‫یه زیرزمین چندش تر هم اینجا. 168 00:10:42,594 --> 00:10:44,587 ‫نمی‌خوای یه نوری اینجا روشن کنی؟ 169 00:10:45,673 --> 00:10:46,940 ‫"اینسندیا". 170 00:10:47,886 --> 00:10:48,886 ‫هوم... 171 00:10:49,211 --> 00:10:51,745 ‫مثل اینکه یه نفر داره قدرت‌های ‫جدیدش دستش میاد. 172 00:10:51,747 --> 00:10:54,662 ‫حس می‌کنم ارتباطم با جادو ‫داره هر لحظه بیشتر می‌شه. 173 00:10:55,132 --> 00:10:56,240 ‫دیگه وقت تلف نکنیم. 174 00:10:56,546 --> 00:10:59,626 ‫گمونم یه برنامه مفصل برای ‫شکست دادن «هوپ» داشته باشی. 175 00:11:00,088 --> 00:11:01,969 ‫خیلی هم مفصله. 176 00:11:01,971 --> 00:11:05,461 ‫می‌دونی، بعد اینکه فرزندان ‫سه‌گانه اصلی من رو آزاد کردن، 177 00:11:05,463 --> 00:11:09,007 ‫می‌دونستم یه شیء لازم دارم که ‫قدرت به دام انداختن سه‌رگه رو داشته باشه. 178 00:11:10,166 --> 00:11:12,058 ‫و تحقیقاتم به این ختم شد. 179 00:11:13,215 --> 00:11:14,481 ‫یه تابوت؟ 180 00:11:14,483 --> 00:11:16,502 ‫وقتی پارچه روش بود ترسناک تر بود. 181 00:11:16,504 --> 00:11:20,019 ‫اگه به افسانه‌ها باور داری، ‫این یه جور حالت زندان داره، 182 00:11:20,321 --> 00:11:23,359 ‫که می‌تونه حتی یه خدا رو ‫توی خودش زندانی کنه. 183 00:11:23,661 --> 00:11:24,992 ‫یه خدا؟ 184 00:11:24,994 --> 00:11:28,038 ‫هیولاها که واقعی هستن. ‫چرا موجودات الهی نباشن؟ 185 00:11:28,040 --> 00:11:30,200 ‫تمام داستان‌های از یه جایی میان. 186 00:11:30,789 --> 00:11:32,399 ‫و اگه این داستان‌ها واقعی باشن، 187 00:11:32,401 --> 00:11:35,708 ‫این تابوت قدرت کافی برای ‫به دام انداختن سه‌رگه رو داره. 188 00:11:35,710 --> 00:11:37,790 ‫و وقتی هم که زندانی‌اش کردیم، 189 00:11:37,792 --> 00:11:41,094 ‫به یک عذاب ابدی در قعر اقیانوس می‌ندازیمش. 190 00:11:41,096 --> 00:11:46,915 ‫می‌میره و زنده می‌شه، ‫بارها و بارها غرق می‌شه. 191 00:11:47,802 --> 00:11:50,758 ‫و من بالأخره به انتقامم می‌رسم. 192 00:11:52,846 --> 00:11:57,324 ‫اولا که، «هوپ» همیشه یه ‫راه فرار پیدا می‌کنه. همیشه. 193 00:11:57,326 --> 00:11:59,638 ‫و دوم اینکه، حتی اگه پیدا نکنه، 194 00:11:59,948 --> 00:12:03,219 ‫بنظرت این نقشه شبیه... ‫داستان‌های مذهبی نیست؟ 195 00:12:03,221 --> 00:12:04,812 ‫مگه دلت انتقام نمی‌خواست؟ 196 00:12:05,457 --> 00:12:07,453 ‫انتقام همین شکلیه. 197 00:12:07,455 --> 00:12:10,200 ‫آره، می‌خوام که زجر بکشه. 198 00:12:10,202 --> 00:12:11,799 ‫«هوپ» کلی کار وحشتناک کرده، 199 00:12:11,801 --> 00:12:13,893 ‫ولی همچنان فکر نمی‌کنم ‫لیاقت یه ابدیت 200 00:12:13,895 --> 00:12:16,741 ‫از شکنجه رو داشته باشه. 201 00:12:17,374 --> 00:12:20,751 ‫یه نفر باید تقاص کاری که ‫خانواده‌اش با من کردن رو بده. 202 00:12:20,753 --> 00:12:22,547 ‫می‌تونه خود اون هم باشه. 203 00:12:22,549 --> 00:12:25,094 ‫پس تو هیچ فرقی با ‫«کلاوس مایکلسون» نداری. 204 00:12:28,125 --> 00:12:30,079 ‫و منم هیچ فرقی با تو ندارم. 205 00:12:38,097 --> 00:12:43,895 ‫دیگه زیادی صبر کردم، و نمی‌ذارم ‫کسی برنامه هام رو خراب کنه. 206 00:12:45,035 --> 00:12:48,578 ‫دیگه تقریبا رسیدیم. ‫«کیلب» یه جایی همین اطرافه. 207 00:12:48,580 --> 00:12:50,058 ‫مشکلی نیست. 208 00:12:50,060 --> 00:12:54,042 ‫مطمئنم همه این قضیه یه جور ‫سو تفاهم بوده، می‌دونی؟ 209 00:12:54,044 --> 00:12:56,005 ‫می‌دونم می‌خوای بهش ‫یه مقدار فضا بدی، 210 00:12:56,007 --> 00:12:57,869 ‫ولی نگران بودن هم چیز بدی نیست. 211 00:12:58,417 --> 00:13:00,237 ‫«کیلب» کاملا صلاحیتش رو داره. 212 00:13:00,239 --> 00:13:02,871 ‫«لیزی» هم همینطور. ‫ولی دلیل نمی‌شه من نگران نباشم. 213 00:13:03,357 --> 00:13:05,257 ‫آره، ولی فرق داره. 214 00:13:05,259 --> 00:13:07,798 ‫اینکه احساس تو به «الیزابت» چیه ‫واسه همه آشکار شده. 215 00:13:07,800 --> 00:13:09,347 ‫درست مثل تو و «کیلب». 216 00:13:09,349 --> 00:13:13,308 ‫یادته تو و «لندون» داشتین ادای ‫فیلم بانی و کلاید رو در میاوردین؟ 217 00:13:13,310 --> 00:13:15,022 ‫«کیلب» تمام اون مدت... 218 00:13:15,024 --> 00:13:18,022 ‫داشت روی این کار می‌کرد که بعد ‫نجات دادن تو بهت چی بگه. 219 00:13:18,024 --> 00:13:22,391 ‫اینکه تو باعث شدی بخواد ‫یه نسخه بهتر از خودش باشه. 220 00:13:24,157 --> 00:13:25,897 ‫هیچ‌وقت اینو بهت نگفت، نه؟ 221 00:13:26,904 --> 00:13:28,207 ‫هنوز نگفته. 222 00:13:28,999 --> 00:13:30,828 ‫تمام حرفم اینه که، 223 00:13:30,830 --> 00:13:34,809 ‫تو کاملا حق داری که ‫واسش نگران باشی. 224 00:13:34,811 --> 00:13:39,319 ‫چون چیزی که شما دارین، خیلی خاصه. 225 00:13:46,590 --> 00:13:47,778 ‫«کیلب»! 226 00:13:58,275 --> 00:13:59,518 ‫حواست به خارها باشه. 227 00:13:59,520 --> 00:14:02,910 ‫لطفا بگو که این خاره کاری نمی‌کنه ‫به خواب ابدی فرو برم. 228 00:14:02,912 --> 00:14:06,182 ‫خداروشکر، نه. ولی ممکنه امشب ‫یه سری خواب های عجیب و غریب ببینی. 229 00:14:06,947 --> 00:14:09,318 ‫ببخشید اگه سرعتت رو کم کردم. 230 00:14:09,320 --> 00:14:10,329 ‫نکردی. 231 00:14:10,331 --> 00:14:12,882 ‫دوست ندارم از برنامه ‫امشبت عقب بمونی. 232 00:14:13,750 --> 00:14:15,043 ‫مشکلی نیست. 233 00:14:15,703 --> 00:14:19,081 ‫خیلی‌خب، از چیزی که فکر می‌کردم ‫کارم توی مکالمات غیرمستقیم 234 00:14:19,083 --> 00:14:20,083 ‫کارم بدتره. 235 00:14:20,388 --> 00:14:24,033 ‫باهام حرف بزن. ‫چی شده؟ 236 00:14:29,630 --> 00:14:30,813 ‫بهت گوش می‌دم. 237 00:14:32,135 --> 00:14:35,097 ‫می‌خوام بهت بگم. ‫واقعا می‌خوام. 238 00:14:35,099 --> 00:14:37,299 ‫ولی می‌شه بعدا بهت بگم؟ 239 00:14:38,187 --> 00:14:39,259 ‫هرموقع که آماده بودی. 240 00:14:46,943 --> 00:14:48,690 ‫اونی که فکر می‌کنی نیست. 241 00:14:48,692 --> 00:14:51,144 ‫یعنی یه بلیت یه طرفه ‫به سمت خارج از شهر نیست؟ 242 00:14:52,282 --> 00:14:53,861 ‫اونم واسه امشب؟ 243 00:14:53,863 --> 00:14:56,202 ‫بازی عوض شده، «هوپ». 244 00:14:56,204 --> 00:14:58,119 ‫«لیزی»، چی کار می‌کنی؟ 245 00:14:58,121 --> 00:14:59,376 ‫تغییر جناح می‌دم. 246 00:14:59,378 --> 00:15:02,540 ‫با نسخه جعلی تو همدست شدم ‫که دخل خودت رو بیارم. 247 00:15:02,542 --> 00:15:04,706 ‫ولی فکر کنم انتقام‌جویی هزار ساله‌اش، 248 00:15:04,708 --> 00:15:06,541 ‫ممکنه یه مقدار از کنترل خارج شده باشه. 249 00:15:06,543 --> 00:15:08,710 ‫واسه همین فعلا به دام انداختمش، 250 00:15:08,712 --> 00:15:11,480 ‫و می‌خوام کمکت کنم ‫که بدنت رو پس بگیری، 251 00:15:11,482 --> 00:15:13,336 ‫ولی به یه شرط. 252 00:15:13,976 --> 00:15:18,075 ‫کمک می‌کنی گندی که زدی رو ‫درست کنیم و پدرم رو نجات بدیم. 253 00:15:20,867 --> 00:15:21,889 ‫قبوله. 254 00:15:26,562 --> 00:15:31,749 ‫نطق قشنگی بود، خیلی قانع کننده بود. ‫نزدیک بود من هم باورت کنم. 255 00:15:32,503 --> 00:15:34,524 ‫چون هرچی گفتم واقعی بود. 256 00:15:50,848 --> 00:15:52,897 ‫- خیانتکار... ‫- "سیلنسیو". 257 00:15:53,901 --> 00:15:57,861 ‫ببین، ما جفتمون می‌دونیم که ‫«مایکلسون»ها چه هیولاهایی می‌تونن باشن. 258 00:15:57,863 --> 00:15:59,689 ‫ولی مشکل تو با «هوپ» نیست. 259 00:16:00,548 --> 00:16:03,481 ‫و اینکه عقده هات رو سر ‫دختر «کلاوس» خالی کنی، 260 00:16:03,483 --> 00:16:06,359 ‫قرار نیست درد هایی که ‫از این خانواده گرفتی رو 261 00:16:06,361 --> 00:16:08,498 ‫حتی ذره‌ای درمان کنه. 262 00:16:08,500 --> 00:16:10,708 ‫اینطوری فقط درد خودت رو طولانی تر می‌کنی. 263 00:16:11,298 --> 00:16:15,427 ‫راستش رو بگم، خواهر. ‫نمی‌خوام آینده من مثل تو باشه. 264 00:16:15,429 --> 00:16:19,714 ‫پس به روش خودم کاری که ‫واسش اومده بودم رو انجام می‌دم. 265 00:16:21,921 --> 00:16:24,271 ‫خیلی‌خب، «لیزی». ‫مرحله اول تموم شد. 266 00:16:24,273 --> 00:16:28,142 ‫مرحله دوم، به یه تله‌ای فکر کن ‫که قبل اومدن «هوپ»... 267 00:16:28,144 --> 00:16:29,344 ‫دیگه دیره. 268 00:16:30,409 --> 00:16:34,022 ‫ولی خیلی واسم سواله ‫که مرحله سوم چیه. 269 00:16:35,820 --> 00:16:37,112 ‫چه بدونم. 270 00:16:37,114 --> 00:16:41,780 ‫گمونم مال من یه مقدار بزرگتر باشه. 271 00:16:42,206 --> 00:16:43,775 ‫مسخره‌ست. 272 00:16:44,195 --> 00:16:47,771 ‫من جون خیلی‌ها رو گرفتم، ‫ولی همشون حقشون بود. 273 00:16:47,773 --> 00:16:49,074 ‫درحالی که تو... 274 00:16:50,836 --> 00:16:52,278 ‫حالا توهین نباشه. 275 00:16:52,758 --> 00:16:56,213 ‫این سیستم خیلی بی‌عدالتیه. 276 00:16:56,215 --> 00:16:57,907 ‫آخه «لندون» بی‌چاره رو ببین. 277 00:16:57,909 --> 00:17:00,829 ‫پسره باید واسه کارهایی کفاره بده 278 00:17:00,831 --> 00:17:03,116 ‫که وقتی «لندون» کنترلش می‌کرد انجام داده. 279 00:17:03,118 --> 00:17:05,326 ‫آخه اون «فریمن»... 280 00:17:06,300 --> 00:17:09,032 ‫خیلی سختگیره! 281 00:17:12,437 --> 00:17:16,489 ‫شرمنده که نمی‌تونی ‫برگردی پیش دخترهات. 282 00:17:17,937 --> 00:17:19,835 ‫شاید همون بهتر باشه نرم. 283 00:17:19,837 --> 00:17:25,454 ‫تو کاری رو کردی... ‫که در توانت بود. 284 00:17:26,895 --> 00:17:29,792 ‫ولی همچنان همون اندازه‌ست. 285 00:17:29,794 --> 00:17:31,867 ‫تقریبا هم اندازه. 286 00:17:34,527 --> 00:17:37,084 ‫شما همینطوری نشستین ‫دارین مست می‌کنین؟ 287 00:17:39,427 --> 00:17:41,090 ‫باید دل به کار بدیم. 288 00:17:41,092 --> 00:17:43,309 ‫تمام اونایی که توی شهر هستن ‫می‌تونن بهمون سکه بدن. 289 00:17:43,311 --> 00:17:44,311 ‫ما فقط باید... 290 00:17:44,923 --> 00:17:47,424 ‫کمکشون کنیم مشکلی که ‫دارن رو حل بکنن، 291 00:17:47,426 --> 00:17:49,427 ‫و معمولا توی سه تا حالت خلاصه می‌شه؛ 292 00:17:49,429 --> 00:17:52,567 ‫خانواده، سکس و خدا. 293 00:17:52,569 --> 00:17:56,861 ‫فقط متوجه بشین مشکل کجاست، ‫و بعد زدین وسط خال. 294 00:17:59,409 --> 00:18:00,986 ‫پسر جون، 295 00:18:00,988 --> 00:18:04,335 ‫نیاز وسواسی تو برای دخالت کردن ‫توی زندگی‌های بقیه 296 00:18:04,337 --> 00:18:06,375 ‫بالأخره داره جواب می‌ده. 297 00:18:08,905 --> 00:18:10,075 ‫پخش بشید. 298 00:18:11,288 --> 00:18:12,772 ‫قراره بریم خونه. 299 00:18:15,076 --> 00:18:16,662 ‫پس داری می‌ری. 300 00:18:17,401 --> 00:18:19,077 ‫می‌خواستم وقت درستش بهت بگم. 301 00:18:19,079 --> 00:18:21,642 ‫- مثلا بعد اینکه سوار شدی رفتی؟ ‫- می‌تونم توضیح بدم. 302 00:18:21,644 --> 00:18:24,845 ‫یادته وقتی درمورد ادغام فهمیدم بهم چی گفتی؟ 303 00:18:24,847 --> 00:18:26,554 ‫گفتی یه نفر رو می‌خوای که 304 00:18:26,556 --> 00:18:29,270 ‫کنار تو به چشم‌های مرگ نگاه کنه. 305 00:18:29,272 --> 00:18:34,555 ‫گفتی یکی رو می‌خوای که عشقش انقدر ‫قوی باشه که کنارت بمونه و بجنگه. 306 00:18:34,557 --> 00:18:36,109 ‫حتی اگه از قبل شکست خورده باشه. 307 00:18:36,111 --> 00:18:38,154 ‫و کاملا هم جدی گفتم. 308 00:18:40,160 --> 00:18:42,985 ‫ولی جعبه تراپی نشونم داد ‫که نمی‌تونم بمونم. 309 00:18:43,396 --> 00:18:44,396 ‫پس... 310 00:18:48,136 --> 00:18:49,694 ‫تو هم باهام میای؟ 311 00:18:52,613 --> 00:18:54,374 ‫هی، بیدار بمون. 312 00:18:54,376 --> 00:18:57,742 ‫هی، بجنب. ‫«کیلب». «کیلب». 313 00:19:00,592 --> 00:19:01,731 ‫بیدار شد. 314 00:19:02,717 --> 00:19:03,811 ‫سلام. 315 00:19:04,569 --> 00:19:05,685 ‫شما اینجا چی کار می‌کنین؟ 316 00:19:05,687 --> 00:19:06,926 ‫اومدیم کمکت کنیم. 317 00:19:06,928 --> 00:19:08,140 ‫از این تیکه هم شروع می‌کنیم. 318 00:19:08,142 --> 00:19:09,590 ‫نه، نکن! 319 00:19:10,712 --> 00:19:14,178 ‫«ام‌جی»، اون تیکه چوب ‫داشت جلوم رو می‌گرفت. 320 00:19:14,518 --> 00:19:16,060 ‫خودت به خودت زده بودیش؟ 321 00:19:16,062 --> 00:19:17,062 ‫مجبور بودم. 322 00:19:17,064 --> 00:19:20,530 ‫وجه هیولای من داشت غالب می‌شد، ‫و منم نمی‌تونستم کنترلش کنم. 323 00:19:20,532 --> 00:19:23,261 ‫باید جلوی خودم رو می‌گرفتم ‫و واسه «جد» وقت می‌خریدم 324 00:19:23,263 --> 00:19:24,894 ‫که بتونه فرار کنه. 325 00:19:26,196 --> 00:19:28,432 ‫خیلی کار شرافتمندانه‌ای کردی. 326 00:19:29,073 --> 00:19:31,533 ‫نقشه‌ات هم کارساز بود. 327 00:19:31,535 --> 00:19:34,456 ‫چند ساعت پیش رسیدن مدرسه. 328 00:19:34,458 --> 00:19:36,000 ‫آوردش توی مدرسه؟ 329 00:19:36,002 --> 00:19:37,038 ‫آره. 330 00:19:38,804 --> 00:19:40,084 ‫چرا؟ 331 00:19:40,086 --> 00:19:43,174 ‫چون اون موجود علت ‫رفتار عجیب من بود. 332 00:19:43,176 --> 00:19:46,012 ‫و من تنها شخص مدرسه نیستم ‫که نیمه هیولا ـست. 333 00:19:50,632 --> 00:19:52,378 ‫گفتم شاید بخوای استراحت کنی. 334 00:19:52,799 --> 00:19:55,381 ‫مرسی، ولی مشکلی نیست. 335 00:20:01,353 --> 00:20:03,724 ‫ببین، درک می‌کنم می‌خوای ‫خودت رو به جوخه ثابت کنی. 336 00:20:04,214 --> 00:20:05,443 ‫درک می‌کنم. 337 00:20:05,445 --> 00:20:06,984 ‫ولی خودم دارمش. 338 00:20:08,182 --> 00:20:09,552 ‫جدی می‌گی؟ 339 00:20:21,336 --> 00:20:23,125 ‫واقعا دیگه انتظار این رو نداشتم. 340 00:20:23,127 --> 00:20:26,629 ‫جعبه تراپی کمک کرد ‫یه بخش جدید خودم رو کشف کنم. 341 00:20:26,631 --> 00:20:29,097 ‫بخش جدیدی که لباس‌های ‫شکارچی خون‌آشام می‌پوشه؟ 342 00:20:29,099 --> 00:20:31,798 ‫بخشی که حاضره هرکاری که لازمه رو بکنه. 343 00:20:32,105 --> 00:20:33,470 ‫جالب شد. 344 00:20:33,472 --> 00:20:34,964 ‫حالا نقشه‌ات چی بود؟ 345 00:20:34,966 --> 00:20:37,269 ‫چطوری می‌خواستی بدون اینکه بمیری ‫من رو پیدا کنی؟ 346 00:20:37,271 --> 00:20:40,687 ‫الآن دیگه مهم نیست. ‫تو دیگه سه رگه نیستی. 347 00:20:40,689 --> 00:20:42,999 ‫فقط یه خون آشامی هستی ‫که با هر تیکه چوبی می‌میری. 348 00:20:43,001 --> 00:20:46,065 ‫راست می‌گی، ولی یه مسئله‌ای ‫که درمورد تراپی هست 349 00:20:46,529 --> 00:20:49,994 ‫اینه که دونستن کاری که باید بکنی، ‫و انجام دادنش 350 00:20:49,996 --> 00:20:51,483 ‫دو تا چیز متفاوت هستن. 351 00:20:56,690 --> 00:20:59,865 ‫حالا فرصتش رو داری. ‫ببینیم جربزه‌اش رو داری یا نه. 352 00:21:04,051 --> 00:21:06,562 ‫می‌دونم چی کمک می‌کنه. ‫زل زدن تو چشم‌های کسی که 353 00:21:06,564 --> 00:21:09,130 ‫سعی کرد پدرم رو بکشه. 354 00:21:10,718 --> 00:21:12,631 ‫"آپریتاس وریدیکال". 355 00:21:15,689 --> 00:21:19,018 ‫فکر می‌کنی الان بهتر شد؟ ‫انجامش بده. 356 00:21:25,900 --> 00:21:27,002 ‫زودباش. 357 00:21:32,317 --> 00:21:36,676 ‫به قصد صدمه زدن بهت اومدم، ‫همونطوری که تو بهمون صدمه زدی. 358 00:21:36,678 --> 00:21:38,508 ‫ولی اینکه الآن می‌بینمت... 359 00:21:39,879 --> 00:21:41,139 ‫ازش متنفرم. 360 00:21:41,458 --> 00:21:43,913 ‫از خاطرات خوبی که داریم متنفرم. 361 00:21:45,675 --> 00:21:47,526 ‫متنفرم که من باید انجامش بدم 362 00:21:47,528 --> 00:21:49,790 ‫چون هیچ‌کس انجامش نمی‌ده. 363 00:21:51,214 --> 00:21:52,214 ‫و بیشتر از همه... 364 00:21:54,139 --> 00:21:58,555 ‫از خودت متنفرم ‫که دوستم بودی. 365 00:21:59,230 --> 00:22:03,228 ‫و از اینکه جزو خانواده ‫عجیب و داغون من بودی. 366 00:22:03,628 --> 00:22:06,429 ‫از اینکه کاری کردی ‫دوستت داشته باشم، «هوپ مایکلسون». 367 00:22:07,355 --> 00:22:13,501 ‫چون مهم نیست چقدر دور بشی، ‫یا چقدر شیطان صفت باشی، 368 00:22:15,438 --> 00:22:19,737 ‫مثل اینکه، من اونی نیستم ‫که جلوت رو می‌گیره. 369 00:22:34,174 --> 00:22:37,672 ‫«هوپ»... حالت... 370 00:22:38,959 --> 00:22:40,185 ‫برگشتم. 371 00:22:46,641 --> 00:22:47,792 ‫چرا بهم نگفتی؟ 372 00:22:48,716 --> 00:22:50,466 ‫به دلایل زیادی. 373 00:22:50,927 --> 00:22:52,929 ‫کم اهمیت ترین دلیلش... 374 00:22:54,436 --> 00:22:55,682 ‫اینه که درمورد «هوپ»ـه. 375 00:22:56,812 --> 00:22:59,395 ‫می‌دونم باور نمی‌کنی، ‫«لیزی» هم باور نمی‌کنه. 376 00:22:59,397 --> 00:23:02,027 ‫ولی... هنوز خوبی داخلش هست. 377 00:23:02,029 --> 00:23:06,031 ‫می‌دونم می‌تونم بهش برسم. ‫ولی تا وقتی اینجا هستم نمی‌تونم. 378 00:23:06,033 --> 00:23:07,958 ‫باید برم جایی که... 379 00:23:08,411 --> 00:23:12,070 ‫احساس فشاری که مجبورم ‫جون همه رو نجات بدم رو نداشته باشم. 380 00:23:15,301 --> 00:23:18,406 ‫دیدی؟ گفتنش زیاد سخت نبود. 381 00:23:18,408 --> 00:23:20,384 ‫چون بخش سختش این نیست. 382 00:23:23,037 --> 00:23:25,050 ‫تو لیاقت خوشبختی رو داری. 383 00:23:25,052 --> 00:23:28,589 ‫تو خیلی وقت نیست که ‫اومدی مدرسه سالواتوره، ولی... 384 00:23:28,591 --> 00:23:30,472 ‫ببین چه چیز هایی به دست آوردی. 385 00:23:30,780 --> 00:23:34,516 ‫دوست. یه گروه. یه خونه. 386 00:23:34,518 --> 00:23:36,116 ‫داری شکوفا می‌شی. 387 00:23:37,000 --> 00:23:40,759 ‫چقدر باید خودخواه باشم که ‫ازت بخوام همشون رو پشت سر بذاری؟ 388 00:23:44,114 --> 00:23:45,140 ‫راست می‌گی. 389 00:23:49,894 --> 00:23:52,320 ‫ولی اگه بخاطر تو نبود ‫هیچ‌کدوم رو نداشتم. 390 00:23:52,322 --> 00:23:56,646 ‫کسی که من می‌خوام باهاش باشم تویی. ‫پس چطوری بهش نه بگم؟ 391 00:24:00,253 --> 00:24:01,322 ‫«جوزی»! 392 00:24:01,740 --> 00:24:03,994 ‫چی داریم که بشه باهاش ‫یه نفر رو فورا بیهوش کرد؟ 393 00:24:07,104 --> 00:24:08,891 ‫مشکلت چیه، پسر؟ 394 00:24:08,893 --> 00:24:10,564 ‫اون مشکل منه. ‫نمی‌دونم چرا. 395 00:24:10,566 --> 00:24:13,053 ‫ولی از درونم حس می‌کنم ‫می‌خوام صورتش رو له کنم. 396 00:24:13,585 --> 00:24:15,933 ‫پس باید اول از من رد بشی. 397 00:24:15,935 --> 00:24:17,257 ‫میل خودته. 398 00:24:37,957 --> 00:24:39,525 ‫مسئله شخصی نیست. 399 00:24:41,163 --> 00:24:42,528 ‫«ایثن»، نه. 400 00:24:44,289 --> 00:24:47,000 ‫ببخشید، «ای». ‫ولی الآن اختیارت دست خودت نیست. 401 00:24:54,659 --> 00:24:56,386 ‫باورم نمی‌شه این عتیقه 402 00:24:56,388 --> 00:24:57,627 ‫تونست گولت بزنه. 403 00:24:58,390 --> 00:25:01,477 ‫وقتی انسانیتم خاموش بود، ‫خیلی سرکش شدم. 404 00:25:01,479 --> 00:25:02,902 ‫معذرت می‌خوام. 405 00:25:02,904 --> 00:25:03,932 ‫فعلا نگو. 406 00:25:04,603 --> 00:25:08,071 ‫وقتی «هوپ مایکلسون» عذرخواهی می‌کنه ‫می‌خوام سر فرصت با جون و دل گوش بدم. 407 00:25:09,883 --> 00:25:12,252 ‫می‌دونی، باید روراست باشم. 408 00:25:12,962 --> 00:25:16,276 ‫وقتی «جوزی» بهم گفت ‫هنوز زیاد دیر نشده. 409 00:25:16,597 --> 00:25:18,246 ‫حرفش رو باور نکردم. 410 00:25:19,295 --> 00:25:20,301 ‫منم همینطور. 411 00:25:20,303 --> 00:25:22,597 ‫نمی‌دونم چرا من اونی بودم ‫که تونستم تو رو برگردونم، 412 00:25:22,599 --> 00:25:26,378 ‫ولی خوشحالم با برنامه ‫استعدادیابی سالواتوره نبود. 413 00:25:27,614 --> 00:25:28,910 ‫دقیقا. 414 00:25:29,214 --> 00:25:30,241 ‫حاضری؟ 415 00:25:35,890 --> 00:25:37,680 ‫احتمالا مجبورم طلسم ‫توهم رو بردارم، 416 00:25:37,682 --> 00:25:39,472 ‫که فقط گیج نشم. 417 00:25:43,854 --> 00:25:45,609 ‫از کجا مطمئن بشیم کارساز بوده؟ 418 00:25:45,991 --> 00:25:49,931 ‫گمونم یه چیزی بهت بگم ‫که فقط منِ واقعی بدونم. 419 00:26:16,900 --> 00:26:17,920 ‫کارساز بود. 420 00:26:23,834 --> 00:26:25,636 ‫قول پاندا. 421 00:26:30,180 --> 00:26:31,920 ‫نمی‌تونی بهش اعتماد کنی. 422 00:26:34,820 --> 00:26:38,274 ‫یه بار که «مایکلسون» باشی، ‫همیشه «مایکلسون» می‌مونی. 423 00:26:47,627 --> 00:26:49,698 ‫- اوضاعش چقدر خرابه؟ ‫- قراره خیلی بهتر بشه. 424 00:26:53,027 --> 00:26:55,044 ‫همه اومدیم. ‫حالش چطوره؟ 425 00:27:00,152 --> 00:27:02,676 ‫می‌دونم همتون نگران هستین، ‫ولی حال «جد» خوبه. 426 00:27:02,998 --> 00:27:04,672 ‫از پسش برمیاد. 427 00:27:06,281 --> 00:27:10,307 ‫پس گروه چی شد؟ ‫باید آلفا ما رو رهبری کنه. 428 00:27:12,022 --> 00:27:13,352 ‫حالا چی کار کنیم؟ 429 00:27:26,669 --> 00:27:29,580 ‫خیلی‌خب، اولویت بندی کنیم. 430 00:27:29,582 --> 00:27:32,126 ‫باید بریم خونه و پدرم رو نجات بدیم. 431 00:27:32,128 --> 00:27:34,155 ‫بعدش می‌تونیم بریم دنبال «آرورا». 432 00:27:34,157 --> 00:27:35,159 ‫راستش... 433 00:27:35,161 --> 00:27:38,107 ‫اولین کاری که باید بکنی ‫اینه که توضیح بدی این چیه. 434 00:27:40,683 --> 00:27:43,791 ‫اون درختی که قبل تغییر تو 435 00:27:43,793 --> 00:27:45,382 ‫سه نفری کاشتیم رو یادته؟ 436 00:27:45,900 --> 00:27:47,836 ‫بذار حدس بزنم. ‫درخت بلوط بود. 437 00:27:48,509 --> 00:27:51,679 ‫راستش بلوط قرمز بود. ‫خیلی قشنگ بود. 438 00:27:51,986 --> 00:27:53,849 ‫و این می‌تونه سه رگه رو بکشه؟ 439 00:27:55,226 --> 00:27:58,511 ‫عجب. طبیعت واقعا ‫وقت تلف نمی‌کنه، مگه نه؟ 440 00:27:59,089 --> 00:28:00,605 ‫برخلاف تو. 441 00:28:02,906 --> 00:28:03,954 ‫چی؟ 442 00:28:04,325 --> 00:28:06,616 ‫راستش یه مقدار ازت ناامید شدم. 443 00:28:06,618 --> 00:28:09,790 ‫چون فرصتت رو داشتی، ‫و اصلا ازش استفاده نکردی. 444 00:28:11,923 --> 00:28:13,159 ‫"اینسندیا". 445 00:28:18,505 --> 00:28:20,919 ‫انسانیتت هیچ‌وقت برنگشته بود. 446 00:28:22,509 --> 00:28:24,386 ‫داشتی ادا در میاوردی. 447 00:28:24,388 --> 00:28:27,178 ‫خیلی هم خوب ادا درآوردم، نه؟ 448 00:28:27,701 --> 00:28:32,231 ‫«هوپ»، من هرچی گفتم واقعی بود. ‫تک تک کلماتش. 449 00:28:32,233 --> 00:28:36,064 ‫اعماق وجودم، باور دارم که ‫هنوز توی وجودت خوبی هست. 450 00:28:36,066 --> 00:28:40,482 ‫خدایا، همه دارن همین رو می‌گن. ‫بیا خلافش رو ثابت کنیم. 451 00:28:40,798 --> 00:28:45,164 ‫نه. نه، من باهات نمی‌جنگم. ‫و قرار نیست فرار کنم. 452 00:28:45,166 --> 00:28:47,032 ‫چون خیلی مسخره‌ست. 453 00:28:47,034 --> 00:28:51,640 ‫تو که نمی‌خوای من رو بکشی. ‫هممون می‌دونیم. 454 00:28:51,642 --> 00:28:53,991 ‫تو هنوز کسی رو نکشتی ‫که واست مهم بوده. 455 00:28:55,464 --> 00:28:59,177 ‫فقط داری قلدر بازی در میاری. ‫پس دست بردار. 456 00:28:59,179 --> 00:29:02,665 ‫خب؟ یه سری خط قرمزهایی هست ‫که حتی تو هم از اونا... 457 00:29:22,858 --> 00:29:25,166 ‫حالت بهتر شده؟ 458 00:29:25,668 --> 00:29:26,734 ‫کم‌کم داره می‌شه. 459 00:29:27,837 --> 00:29:29,253 ‫هنوز احساسش می‌کنی؟ 460 00:29:33,386 --> 00:29:38,586 ‫مثل یه نجوا توی سرمه، ‫که بهم می‌گه باید... 461 00:29:39,219 --> 00:29:40,724 ‫اون یارو که بانداژ شده رو بکشم. 462 00:29:41,997 --> 00:29:44,561 ‫هرچقدر بهش نزدیک‌ترم، ‫صداش بیشتر می‌شه. 463 00:29:44,563 --> 00:29:47,259 ‫فکر کنم نباید زیاد اینجا بمونم. 464 00:29:48,432 --> 00:29:50,672 ‫بنظرم باید برم یه راهی پیدا کنم. 465 00:29:51,107 --> 00:29:52,757 ‫شاید بتونم کمکت کنم. 466 00:29:53,376 --> 00:29:59,136 ‫خیلی لطف داری، ولی... ‫نمی‌خوام نگران من باشی. 467 00:29:59,579 --> 00:30:04,777 ‫می‌خوام ببینی که می‌تونم ‫تنهایی شکستش بدم. 468 00:30:05,208 --> 00:30:06,974 ‫این مورد رو خودم امروز دیدم. 469 00:30:07,957 --> 00:30:09,516 ‫و می‌دونی دیگه چی دیدم؟ 470 00:30:10,678 --> 00:30:13,293 ‫یه مردی که یه تیکه چوب ‫توی بدن خودش فرو کرد، 471 00:30:13,295 --> 00:30:15,714 ‫تا زندگی یه غریبه رو نجات بده. 472 00:30:16,667 --> 00:30:18,072 ‫و از طرفی... 473 00:30:18,964 --> 00:30:22,243 ‫فکر کنم حق دارم ‫نگران دوست پسرم باشم. 474 00:30:24,621 --> 00:30:25,747 ‫دوست پسر؟ 475 00:30:27,947 --> 00:30:29,639 ‫البته اگه خودت دلت بخواد. 476 00:30:30,108 --> 00:30:31,808 ‫من دوست پسرتم؟ 477 00:30:31,810 --> 00:30:34,024 ‫انقدر همه چیز رو بزرگ نکن. 478 00:30:34,026 --> 00:30:35,247 ‫این که مسئله بزرگیه. 479 00:30:51,833 --> 00:30:54,060 ‫- حال «جد»... ‫- «جوزی» مراقبشه. 480 00:30:54,062 --> 00:30:55,323 ‫حالش خوبه. 481 00:30:57,592 --> 00:31:00,727 ‫نمی‌دونم دقیقا چه‌ام شد. 482 00:31:02,065 --> 00:31:03,959 ‫اگه جلوم رو نگرفته بودی ممکن بود... 483 00:31:03,961 --> 00:31:05,976 ‫ولی نکردی. 484 00:31:07,505 --> 00:31:09,914 ‫عجب قهرمانی هم شدم. 485 00:31:11,828 --> 00:31:14,714 ‫بعد کاری که کردم ‫لیاقت اینجا موندن رو ندارم. 486 00:31:16,262 --> 00:31:18,826 ‫نزدیک بود یه نفر رو امروز بکشم. 487 00:31:19,823 --> 00:31:23,237 ‫ولی نکشتی. ‫مسئله این نیست... 488 00:31:23,239 --> 00:31:24,856 ‫حرفم ادامه داشت. 489 00:31:27,373 --> 00:31:28,939 ‫حتی به تو هم دروغ گفتم. 490 00:31:29,666 --> 00:31:31,337 ‫وقتی «لیزی» اون روز اومد پیشم، 491 00:31:31,339 --> 00:31:32,884 ‫ما نرفتیم قدم بزنیم. 492 00:31:33,618 --> 00:31:36,019 ‫داشتیم جاسوسی تو و «کلیو» رو می‌کردیم. 493 00:31:36,803 --> 00:31:38,960 ‫دیدیم که اون درخت رو سوزوندین 494 00:31:38,962 --> 00:31:43,177 ‫و اونم به قدری ازش نگه‌داشت ‫که باهاش یه خنجر چوبی درست کنه. 495 00:31:43,179 --> 00:31:46,086 ‫و بهم گفت که مثل راز نگهش دارم. 496 00:31:47,468 --> 00:31:49,711 ‫منم چیزی نگفتم. 497 00:31:51,799 --> 00:31:54,855 ‫چون... فکر می‌کردم محافظت از مدرسه 498 00:31:54,857 --> 00:31:57,012 ‫یعنی تصمیمات سخت گرفتنه. 499 00:31:57,386 --> 00:32:00,094 ‫یا شاید وقتی اونطوری بهم نگاه کرد، 500 00:32:00,096 --> 00:32:02,296 ‫هر کاری که ازم می‌خواست رو می‌کردم. 501 00:32:03,520 --> 00:32:05,779 ‫چون می‌خواستم که من رو انتخاب کنه. 502 00:32:08,818 --> 00:32:12,330 ‫«لیزی» چوب رو برداشت ‫که بره دنبال «هوپ»؟ 503 00:32:12,332 --> 00:32:13,494 ‫نمی‌دونم. 504 00:32:16,244 --> 00:32:17,565 ‫راست می‌گی. 505 00:32:19,263 --> 00:32:23,204 ‫دیگه لیاقت اینجا بودن رو نداری. 506 00:32:26,947 --> 00:32:28,242 ‫برو بیرون. 507 00:32:42,527 --> 00:32:44,570 ‫- حالت خوبه؟ ‫- نمی‌دونم. 508 00:32:44,572 --> 00:32:47,664 ‫یه احساس عجیبی دارم ‫که نمی‌دونم چیه. 509 00:32:47,666 --> 00:32:49,729 ‫شاید اضطراب سفر داری؟ 510 00:32:49,731 --> 00:32:50,947 ‫شاید. 511 00:32:51,815 --> 00:32:54,818 ‫فکر می‌کردم «لیزی» ‫واسه خداحافظی برگرده. 512 00:32:57,153 --> 00:33:00,286 ‫من به صورت کلی... ‫به تراپی اعتقادی ندارم. 513 00:33:01,335 --> 00:33:03,580 ‫تازه تراپی که توی جعبه هست بماند. 514 00:33:06,211 --> 00:33:07,958 ‫ولی فکر کنم حرفی که بهت زد درست بود. 515 00:33:20,024 --> 00:33:24,484 ‫تو باور داری که همچنان ‫می‌تونی «هوپ» رو نجات بدی. 516 00:33:25,167 --> 00:33:27,778 ‫و توانایی انجامش رو هم داری. 517 00:33:27,780 --> 00:33:29,875 ‫و اگه بخوای اینجا بمونی... 518 00:33:30,693 --> 00:33:33,257 ‫همیشه یه هیولای دیگه هست. 519 00:33:33,824 --> 00:33:36,787 ‫یا یه مورد اورژانسی دیگه ‫که بهش کمک کنی. 520 00:33:36,789 --> 00:33:41,275 ‫همیشه یه دلیلی برای موندن هست. 521 00:33:42,070 --> 00:33:44,215 ‫و می‌دونی، یه بار «مایا» بهم گفت، 522 00:33:44,797 --> 00:33:47,289 ‫"حد و مرز گاهی خیانت به نظر می‌رسه." 523 00:33:48,836 --> 00:33:51,510 ‫ولی تو به ما خیانت نمی‌کنی. 524 00:33:54,221 --> 00:33:57,391 ‫داری کاری که لازمه رو ‫برای خودت می‌کنی. 525 00:33:59,695 --> 00:34:03,335 ‫و این بخشیه که می‌خوای ‫بهم بگی قرار نیست بیای. 526 00:34:11,167 --> 00:34:13,157 ‫می‌دونی که دلم می‌خواد. 527 00:34:15,534 --> 00:34:19,085 ‫ولی گروه... کمک می‌خواد. 528 00:34:19,853 --> 00:34:23,032 ‫و منم هستم. 529 00:34:23,433 --> 00:34:28,663 ‫اینم برای من احساس جدیدیه، ‫که یه جا بهم نیاز داشته باشن. 530 00:34:36,073 --> 00:34:39,599 ‫جعبه تراپی بهم گفت باید ‫این کار رو تنهایی انجام بدم. 531 00:34:39,601 --> 00:34:44,045 ‫و اولین کاری که کردم این بود ‫که یه بلیت دیگه خریدم. 532 00:34:47,473 --> 00:34:51,017 ‫فکر کنم ترک عادت طول می‌کشه. 533 00:34:57,219 --> 00:34:58,832 ‫من بهت ایمان دارم. 534 00:34:59,910 --> 00:35:01,459 ‫از پسش برمیای. 535 00:35:03,247 --> 00:35:06,840 ‫خیلی خوشحالم که یه خونه پیدا کردی. 536 00:35:07,184 --> 00:35:11,280 ‫و شاید... وقتی برگشتم بتونیم... 537 00:35:11,703 --> 00:35:14,461 ‫ببینیم کجای داستان هستیم. 538 00:35:16,090 --> 00:35:17,489 ‫یه روزی حتما. 539 00:36:00,638 --> 00:36:02,305 ‫می‌بینم که کم آوردی. 540 00:36:02,307 --> 00:36:05,599 ‫با صدها روح گم شده حرف زدم ‫که بهشون کمک کنم. 541 00:36:05,601 --> 00:36:10,050 ‫و من به طور کلی... 542 00:36:10,357 --> 00:36:11,789 ‫دو تا سکه گرفتم. 543 00:36:13,062 --> 00:36:15,417 ‫و فکر کنم اینم اصلا یه دکمه‌ست. 544 00:36:17,347 --> 00:36:20,602 ‫اومدی پز بدی که چقدر ‫کار خودت بهتر بوده؟ 545 00:36:28,923 --> 00:36:29,953 ‫آره. 546 00:36:29,955 --> 00:36:33,410 ‫گمونم همین ثابت می‌کنه ‫تو چقدر آدم بهتری از من هستی. 547 00:36:35,006 --> 00:36:36,673 ‫راستش رو بگم؛ 548 00:36:37,295 --> 00:36:41,204 ‫هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم ‫شانسی توی بهشت داشته باشم. هیچ‌وقت. 549 00:36:41,605 --> 00:36:45,371 ‫حتی وقتی که روی اسکله ‫داشتم سر «فریمن» داد می‌زدم. 550 00:36:46,279 --> 00:36:48,893 ‫نه، ته دلم می‌دونستم راست می‌گه. 551 00:36:49,354 --> 00:36:53,683 ‫به جز اون لحظه کوتاه که ‫من و تو سکه‌هامون رو گرفتیم. 552 00:36:54,310 --> 00:36:55,966 ‫یعنی، یه ثانیه... 553 00:36:57,270 --> 00:37:00,419 ‫فکر کردم ممکنه ‫احتمال دیگه‌ای هم باشه. 554 00:37:02,122 --> 00:37:03,344 ‫فقط فکر کردم. 555 00:37:07,365 --> 00:37:09,457 ‫تا اینجاش که خوش گذشت. 556 00:37:10,420 --> 00:37:13,275 ‫ولی خیلی حیف شد که ‫قراره دیگه اینجا نباشی، پسر. 557 00:37:13,277 --> 00:37:14,405 ‫واقعا توش استعداد داری. 558 00:37:14,993 --> 00:37:18,081 ‫ولی لیاقت این رو داری ‫که از اینجا بری. 559 00:37:32,349 --> 00:37:33,998 ‫فعلا قرار نیست جایی برم. 560 00:37:35,155 --> 00:37:36,569 ‫قراره با هم بریم. 561 00:37:42,733 --> 00:37:44,270 ‫پس فقط یه... 562 00:37:46,624 --> 00:37:49,386 ‫چند هزار تا سکه مونده که بریم. 563 00:37:49,956 --> 00:37:50,956 ‫آره. 564 00:37:54,810 --> 00:37:57,348 ‫روح کی رو باید نجات بدیم؟ 565 00:37:57,350 --> 00:37:58,906 ‫روح خودمون. 566 00:37:59,634 --> 00:38:03,425 ‫این دیگه خیلی طول کشیده. ‫باید یه راه دیگه پیدا کنیم. 567 00:38:03,427 --> 00:38:04,933 ‫از کجا می‌دونی راه دیگه‌ای هست؟ 568 00:38:04,935 --> 00:38:07,498 ‫من که نمی‌دونم. ‫ولی اون می‌دونه. 569 00:38:09,553 --> 00:38:12,547 ‫دوستان قدیمی من. 570 00:38:13,356 --> 00:38:17,100 ‫چه غافلگیری غیرقابل پیش‌بینی‌ای. 571 00:38:30,356 --> 00:38:32,039 ‫بچه‌ها؟ 572 00:38:32,041 --> 00:38:34,730 ‫کسی هست که یه نبرد فوری با... 573 00:38:57,517 --> 00:38:59,473 ‫معذرت می‌خوام بابت ‫صداهای ناخوشایندی که در میاوردم. 574 00:38:59,475 --> 00:39:03,613 ‫همیشه وقتی زبونم داره ‫رشد می‌کنه اینطوریه. 575 00:39:03,615 --> 00:39:04,784 ‫اِم... 576 00:39:04,786 --> 00:39:06,802 ‫فکر می‌کردم یه هیولا باشی. 577 00:39:06,804 --> 00:39:11,315 ‫نه. متأسفانه هیولاها الآن ‫کمترین مشکل شما هستن. 578 00:39:24,601 --> 00:39:26,047 ‫هی، خوشگله. 579 00:39:26,948 --> 00:39:29,365 ‫پس اینجایی. ‫نمی‌تونستم احساست کنم. 580 00:39:29,367 --> 00:39:32,133 ‫می‌دونم. منم نمی‌تونستم احساست کنم. 581 00:39:32,135 --> 00:39:33,516 ‫چی شد؟ 582 00:39:33,518 --> 00:39:35,402 ‫چیزی نیست که تو نگرانش باشی. 583 00:39:37,299 --> 00:39:40,892 ‫«لیزی»... چی کار کردی؟ 584 00:39:41,806 --> 00:39:44,020 ‫یه کار احمقانه. 585 00:39:44,844 --> 00:39:47,645 ‫ولی مشکلی نیست. قول می‌دم. 586 00:39:48,037 --> 00:39:50,770 ‫محض اطمینان یه بیمه‌نامه داشتم. 587 00:39:51,350 --> 00:39:53,511 ‫کجایی؟ میام کمکت. 588 00:39:53,513 --> 00:39:56,480 ‫«جو». نیا. 589 00:39:59,205 --> 00:40:01,536 ‫جفتمون کاری رو می‌کنیم ‫که فکر می‌کنیم درسته. 590 00:40:04,075 --> 00:40:05,412 ‫و اشکالی هم نداره. 591 00:40:06,577 --> 00:40:10,696 ‫من یه انتخابی کردم. ‫و باید خودم پاش بمونم. 592 00:40:11,489 --> 00:40:13,189 ‫تو هم باید همین کار رو بکنی. 593 00:40:16,109 --> 00:40:17,732 ‫نگران من نباش. 594 00:40:21,060 --> 00:40:26,316 ‫مهم نیست چه احساسی داری، ‫فقط بدون که هرجا باشم... 595 00:40:27,036 --> 00:40:28,322 ‫حالم خوبه. 596 00:40:29,611 --> 00:40:31,580 ‫و تو هم قراره حالت خوب باشه. 597 00:40:32,701 --> 00:40:36,944 ‫و یادت بمونه که ‫بقیه دوستت دارن. 598 00:40:38,232 --> 00:40:39,825 ‫مهم نیست چی بشه. 599 00:40:41,841 --> 00:40:45,429 ‫منم دوستت دارم. ‫مهم نیست چی بشه. 600 00:41:11,947 --> 00:41:14,444 ‫خیلی‌خب، این رو امتحان کنیم. 601 00:41:14,446 --> 00:41:15,849 ‫"فلوکتوس اینپولسا". 602 00:41:29,046 --> 00:41:30,620 ‫تا الآن باید می‌مُردی. 603 00:41:34,323 --> 00:41:35,626 ‫می‌دونم. 604 00:41:36,265 --> 00:41:39,267 ‫ولی الآن فقط... 605 00:41:41,438 --> 00:41:42,935 ‫گرسنمه. 606 00:41:44,298 --> 00:41:51,298 ‫حـــامـــی مــغــیــثــی ‫T.me/Timelordsubs 607 00:41:51,298 --> 00:41:58,298 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 608 00:41:58,298 --> 00:42:05,298 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez