1 00:00:00,000 --> 00:00:03,090 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:03,090 --> 00:00:05,266 ‫در فیزیک، فشار به معنی نیرویی است 3 00:00:05,309 --> 00:00:08,051 ‫که به ناحیه یک جسم وارد می‌شود. 4 00:00:08,095 --> 00:00:10,314 ‫در روان‌شناسی، فشار به معنی استرسی است 5 00:00:10,358 --> 00:00:14,144 ‫که همراه با انتظارات اجرایی می‌آید. 6 00:00:14,188 --> 00:00:17,669 ‫مردم درموردش آهنگ خوندن، ‫درموردش نوشتن، 7 00:00:17,713 --> 00:00:19,062 ‫زیر فشارش خراب شدن، ‫و ازش فرار کردن. 8 00:00:19,106 --> 00:00:20,846 ‫ولی بعضی از ما... 9 00:00:20,890 --> 00:00:22,283 ‫بنظر دنبالش هستیم. 10 00:00:22,326 --> 00:00:24,720 ‫- لعنتی. ‫- نگو، نگو، نگو... 11 00:00:24,763 --> 00:00:26,113 ‫باید برم. 12 00:00:27,462 --> 00:00:30,856 ‫من دکتر «جوزت سالتزمن»ام، ‫یا همون «جوزی»، 13 00:00:30,900 --> 00:00:33,772 ‫یه کارآموزش جراحی توی ‫بیمارستان "یادبود مایکلسون". 14 00:00:33,816 --> 00:00:36,688 ‫این شغل رویایی من بود، ‫درست از زمانی که خواهرم 15 00:00:36,732 --> 00:00:37,863 ‫تو شش سالگی بهم گفت. 16 00:00:37,907 --> 00:00:38,864 ‫واقعا شرمنده‌ام. 17 00:00:38,908 --> 00:00:40,170 ‫بذار امشب وقتی که 18 00:00:40,214 --> 00:00:41,650 ‫رفتیم سر قرار جبران کن. 19 00:00:41,693 --> 00:00:44,131 ‫با سه بار در ماه عملا رکورد زدی. 20 00:00:45,001 --> 00:00:46,046 ‫حتما میام. 21 00:00:46,089 --> 00:00:47,612 ‫نگرانت شدم، دکتر «سالتزمن». 22 00:00:47,656 --> 00:00:49,397 ‫هنوز دکتر واقعی نشدم. 23 00:00:49,440 --> 00:00:51,181 ‫و لازم نیست نگران من باشی. 24 00:00:51,225 --> 00:00:53,705 ‫خب، اگه من نباشم، کی باشه؟ 25 00:00:55,533 --> 00:00:58,406 ‫پنج دقیقه بعد من بیا بیرون. 26 00:01:00,234 --> 00:01:02,279 ‫مادرم جراح بود، ‫پدرم جراح بود، 27 00:01:02,323 --> 00:01:03,367 ‫و من؟ 28 00:01:03,411 --> 00:01:04,716 ‫به سختی دارم ادامه می‌دم. 29 00:01:26,129 --> 00:01:28,740 ‫واقعا افتضاحه. ‫می‌شه... 30 00:01:28,784 --> 00:01:30,394 ‫مثلا بیدارش کنیم؟ 31 00:01:30,438 --> 00:01:31,787 ‫پروفسور «ورمدسون» می‌گه خطرناکه 32 00:01:31,830 --> 00:01:34,224 ‫که یکی رو وسطش بیدار کنیم. 33 00:01:34,268 --> 00:01:35,747 ‫باید بذاریم این روند 34 00:01:35,791 --> 00:01:37,271 ‫خودش تموم بشه. 35 00:01:37,314 --> 00:01:39,273 ‫اگه «هوپ» دستکاری‌اش کرده باشه چی؟ 36 00:01:39,316 --> 00:01:41,405 ‫ممکنه «جو» یه چیز ‫ناجور رو تجربه کنه. 37 00:01:41,449 --> 00:01:43,103 ‫ممکنه اون داخل ‫دائم درحال مُردن باشه. 38 00:01:43,973 --> 00:01:45,279 ‫حالش خوبه. 39 00:01:46,149 --> 00:01:47,585 ‫البته که ممکنه ترسناک باشه، 40 00:01:47,629 --> 00:01:50,849 ‫ولی اگه تجربه‌اش شبیه مال من باشه، 41 00:01:50,893 --> 00:01:52,634 ‫یعنی مکاشفه آمیزه. 42 00:01:55,115 --> 00:01:57,073 ‫قصد فضولی ندارم، ‫ولی می‌شه بگی 43 00:01:57,117 --> 00:01:59,989 ‫اون داخل چه اتفاقی افتاد؟ 44 00:02:00,032 --> 00:02:02,122 ‫یه راهی برای مشکل «هوپ» پیدا کردم. 45 00:02:02,165 --> 00:02:04,689 ‫ولی ما بهترین تلاشمون رو کردیم. 46 00:02:04,733 --> 00:02:06,038 ‫«هوپ» کمک ما رو نمی‌خواد. 47 00:02:06,082 --> 00:02:08,128 ‫خب، اگه "استعداد نیابی سالواتوره" 48 00:02:08,171 --> 00:02:09,651 ‫بهترین تلاش ما باشه، 49 00:02:09,694 --> 00:02:11,174 ‫یعنی مشکل داریم. 50 00:02:11,218 --> 00:02:12,175 ‫شانس آوردیم وقتی نبودیم 51 00:02:12,219 --> 00:02:14,395 ‫«هوپ» کل مدرسه رو نکشت. 52 00:02:14,438 --> 00:02:16,005 ‫این دفعه فرق می‌کنه. 53 00:02:16,048 --> 00:02:17,702 ‫فکر نمی‌کنم «هوپ» بتونه برگرده. 54 00:02:17,746 --> 00:02:19,182 ‫اگه اشتباه کنی چی؟ 55 00:02:19,226 --> 00:02:21,228 ‫در هر صورت، 56 00:02:21,271 --> 00:02:22,794 ‫باید آماده باشیم. 57 00:02:22,838 --> 00:02:23,969 ‫واسه همین قراره من 58 00:02:24,013 --> 00:02:26,146 ‫با «ایثن» برم تمرین. 59 00:02:26,189 --> 00:02:28,191 ‫می‌خوای باهامون بیای؟ 60 00:02:28,235 --> 00:02:30,715 ‫همینجا منتظر می‌مونم. 61 00:02:30,759 --> 00:02:32,630 ‫محض اینکه بیدار بشه. 62 00:02:38,680 --> 00:02:41,204 ‫واسه نقشه «هوپ» کمک نمی‌خوای؟ 63 00:02:41,248 --> 00:02:44,251 ‫می‌دونم باید چی کار کنم. 64 00:02:44,294 --> 00:02:48,168 ‫ولی واسه چطوری‌ انجام دادنش ‫به الهام نیاز دارم. 65 00:03:18,285 --> 00:03:20,200 ‫یکی دیگه می‌خوام. 66 00:03:20,243 --> 00:03:21,766 ‫و با بقیه گروه سه‌گانه تماس بگیر. 67 00:03:21,810 --> 00:03:24,204 ‫واسه امروز بعد از ظهر ‫یه قرار ملاقات بذار. 68 00:03:24,247 --> 00:03:27,642 ‫مجبوریم یه مقدار زودتر با ‫مشکل سه‌رگه دست و پنجه نرم کنیم. 69 00:03:28,425 --> 00:03:31,298 ‫ببخشید، مشکلی هست؟ 70 00:03:32,124 --> 00:03:33,300 ‫راستش سه تا مشکل هست. 71 00:03:33,343 --> 00:03:34,823 ‫تو هم اولیش هستی. 72 00:03:42,458 --> 00:03:47,531 ‫مترجم؛ حامی مغیثی ‫T.me/Timelordsubs 73 00:03:47,531 --> 00:03:50,317 ‫بذار ببینم درست فهمیدم یا نه. 74 00:03:51,709 --> 00:03:55,409 ‫تنها راه رفتن به بهشت، ‫اینه که سکه داشته باشی، 75 00:03:55,452 --> 00:03:58,368 ‫و راه گرفتن یه سکه ‫اینه که کار خوب بکنی، 76 00:03:58,412 --> 00:04:00,805 ‫مثلا با یه نفر از گذشته آشنا بشی، 77 00:04:00,849 --> 00:04:03,330 ‫و کمک کنی اونا برن بهشت؟ 78 00:04:03,373 --> 00:04:05,070 ‫کم و بیش. 79 00:04:05,114 --> 00:04:06,071 ‫ما یه نظریه‌ای داریم که... 80 00:04:07,159 --> 00:04:08,248 ‫من یه نظریه‌ای دارم 81 00:04:08,291 --> 00:04:09,727 ‫که کل هدف برزخ برای 82 00:04:09,771 --> 00:04:11,468 ‫تاوان اشتباهات زندگی خود آدمه. 83 00:04:11,512 --> 00:04:13,296 ‫اون رو که انجام بدی، ‫قایق به سمت بهشت منتظرته. 84 00:04:13,340 --> 00:04:16,560 ‫اینم اندازه بقیه چیز هایی که ‫اینجا هست با عقل جور در میاد. 85 00:04:16,604 --> 00:04:18,345 ‫یه مقداری که عجیبه. 86 00:04:18,388 --> 00:04:21,478 ‫یعنی... ببین ما سه نفر کجاییم، 87 00:04:21,522 --> 00:04:25,830 ‫ریق رحمت رو سر کشیدیم، ‫و داریم شیربستنی می‌خوریم. 88 00:04:25,874 --> 00:04:27,397 ‫راستی دمت گرم. 89 00:04:27,441 --> 00:04:30,008 ‫آره خب، سال‌ها تمرین می‌خواد. ‫اصلا چطوری مزه‌اش کنیم؟ 90 00:04:30,052 --> 00:04:31,401 ‫توی دست‌هامون نگهش داریم. 91 00:04:31,445 --> 00:04:33,185 ‫چه اهمیتی داره؟ 92 00:04:33,229 --> 00:04:35,362 ‫- باید با همین دست بازی کنیم. ‫- نه. 93 00:04:35,405 --> 00:04:38,278 ‫چیزی که مهمه، ‫اینه که من توی مسیر شهر 94 00:04:38,321 --> 00:04:39,322 ‫یاد گرفتم که... 95 00:04:39,366 --> 00:04:41,106 ‫برزخ پر شده از 96 00:04:41,150 --> 00:04:42,673 ‫روح‌های گم شده. 97 00:04:42,717 --> 00:04:45,110 ‫یعنی عملا مثل میامی ـه. 98 00:04:45,154 --> 00:04:46,851 ‫پس اگه نظریه «لندون» درست باشه، 99 00:04:46,895 --> 00:04:48,984 ‫هیچ کمبودی برای کمک گرفتن نداریم. 100 00:04:49,027 --> 00:04:51,595 ‫و کمک به خودمون توی این مسیر... 101 00:04:53,249 --> 00:04:54,424 ‫می‌شه اینطوری نخندی؟ 102 00:04:54,468 --> 00:04:55,860 ‫از غر زدن گذشته، 103 00:04:55,904 --> 00:04:57,949 ‫کارتون خیلی خوب بوده. 104 00:04:57,993 --> 00:05:00,778 ‫چون الآن که قوانین بازی رو می‌دونیم، 105 00:05:00,822 --> 00:05:02,519 ‫می‌دونیم چطوری تقلب کنیم. 106 00:05:02,563 --> 00:05:04,347 ‫چون وقتی سکه سوم رو برداریم، 107 00:05:04,391 --> 00:05:07,132 ‫نه، قرار نیست بریم بهشت. 108 00:05:07,176 --> 00:05:08,264 ‫چی؟ 109 00:05:08,308 --> 00:05:09,874 ‫اون قایق رو می‌زدیم، 110 00:05:09,918 --> 00:05:12,355 ‫و می‌ریم خونه. 111 00:05:12,399 --> 00:05:13,791 ‫چرا همچین کاری بکنیم؟ 112 00:05:13,835 --> 00:05:16,054 ‫اونجا مشکلی هست؟ 113 00:05:16,098 --> 00:05:17,360 ‫حال «هوپ» خوبه؟ 114 00:05:18,970 --> 00:05:20,624 ‫می‌دونم چی تو سرته، 115 00:05:20,668 --> 00:05:22,974 ‫اگه این داستان منه، ‫چرا اسم بیمارستان رو 116 00:05:23,018 --> 00:05:24,976 ‫از روی پدر من نذاشتن؟ 117 00:05:25,020 --> 00:05:28,806 ‫چرا من نیستم که دارم ‫عمل بای‌پس رو انجام می‌دم؟ 118 00:05:28,850 --> 00:05:31,635 ‫چون این داستان من نیست. ‫داستان اونه. 119 00:05:31,679 --> 00:05:35,987 ‫دکتر «هوپ مایکلسون»، ‫عملا یه کارآموز مثل منه، 120 00:05:36,031 --> 00:05:37,902 ‫ولی هیچی نشده یه افسانه شده. 121 00:05:37,946 --> 00:05:40,427 ‫باز از پشت شیشه زل زدی. 122 00:05:40,470 --> 00:05:41,776 ‫دارم یاد می‌گیرم. 123 00:05:41,819 --> 00:05:45,127 ‫که تو هم باید دقیقا ‫همچین کاری بکنی. 124 00:05:45,170 --> 00:05:46,781 ‫داره توی پیشروی یک ‫تکنیک جدید کمک می‌کنه. 125 00:05:46,824 --> 00:05:49,174 ‫گفتم اگه مهم بود خبرم کن. 126 00:05:49,218 --> 00:05:52,352 ‫اینکه «هوپ مایکلسون» به طرز رو مخی ‫بخواد بی‌نقص باشه، داستان هر روزه. 127 00:05:52,395 --> 00:05:54,484 ‫ببین چقدر دست‌هاش ثابته. 128 00:05:54,528 --> 00:05:56,921 ‫متمرکز و تحت کنترل. 129 00:05:56,965 --> 00:05:59,359 ‫- انگار هیچ درکی از فشار نداره. ‫- حالا هر چی. 130 00:05:59,402 --> 00:06:01,230 ‫وقتی گند زد بیدارم کن. 131 00:06:11,849 --> 00:06:13,416 ‫وای خدا. 132 00:06:15,375 --> 00:06:16,724 ‫وضعت خوب بنظر نمیاد. 133 00:06:19,161 --> 00:06:20,380 ‫بهتره زیر نور خورشید نباشی. 134 00:06:20,423 --> 00:06:21,772 ‫پوستت داره چروک می‌شه. 135 00:06:23,426 --> 00:06:24,732 ‫"اینسندیا"! 136 00:06:25,428 --> 00:06:26,690 ‫می‌دونی، اگه قبل حمله کردن 137 00:06:26,734 --> 00:06:28,213 ‫به خودم می‌گفتی، ‫بهت جواب می‌دادم 138 00:06:28,257 --> 00:06:29,780 ‫بهت می‌گفتم که این شمع ‫جادو رو باطل می‌کنه، 139 00:06:29,824 --> 00:06:31,391 ‫ولی خودم همچنان قدرت‌های ‫خون‌آشام و گرگینه‌ام رو دارم. 140 00:06:31,434 --> 00:06:32,653 ‫چون تو... 141 00:06:32,696 --> 00:06:34,698 ‫یه توهین به طبیعت خودتی. 142 00:06:34,742 --> 00:06:37,962 ‫من نیستم که از جادوی سیاه ‫واسه جوون موندن استفاده می‌کنم. 143 00:06:38,006 --> 00:06:39,442 ‫خیلی طبیعی نیست. 144 00:06:40,269 --> 00:06:41,531 ‫گذشته از خودبینی من، 145 00:06:41,575 --> 00:06:43,881 ‫تو نفرین شدی، بچه جون. 146 00:06:43,925 --> 00:06:46,710 ‫اصلا قرار نبود سه‌رگه‌ای وجود داشته باشه. 147 00:06:46,754 --> 00:06:50,235 ‫و خطوط خونی هر سه گونه رو ‫لکه‌دار می‌کنه. 148 00:06:50,279 --> 00:06:52,760 ‫پس اگه می‌خوای من رو بکش، 149 00:06:52,803 --> 00:06:55,545 ‫ولی نمی‌تونی از سرنوشتت فرار کنی. 150 00:06:55,589 --> 00:06:57,721 ‫بنظر تو من قایم شدم؟ 151 00:06:57,765 --> 00:06:59,549 ‫چرا بهم نمی‌گی خون‌آشام‌ها ‫و گرگینه‌هایی که 152 00:06:59,593 --> 00:07:01,072 ‫باهاشون کار می‌کنی کجا هستن؟ 153 00:07:01,116 --> 00:07:03,118 ‫می‌تونم این حرف‌ها رو ‫با اونا هم بزنم. 154 00:07:03,161 --> 00:07:04,206 ‫و اگه بگم، 155 00:07:04,249 --> 00:07:05,816 ‫درجا من رو می‌کشی. 156 00:07:07,252 --> 00:07:10,081 ‫اتحاد ما ناگسستنی ـه. 157 00:07:10,125 --> 00:07:11,387 ‫و هر اقدام خیانت آمیزی، 158 00:07:11,431 --> 00:07:12,910 ‫- مجازاتش می‌شه... ‫- آتیش. 159 00:07:12,954 --> 00:07:14,085 ‫آره، می‌دونم. 160 00:07:14,129 --> 00:07:16,000 ‫به جز اینکه تو جادوگری. 161 00:07:16,044 --> 00:07:18,089 ‫خودت در وهله اول اون ‫طلسم عهد رو مشخص کردی. 162 00:07:18,133 --> 00:07:19,917 ‫اونقدر احمق نیستی که ‫جون خودت رو به خطر بندازی. 163 00:07:19,961 --> 00:07:21,397 ‫داری چاخان می‌کنی. 164 00:07:21,441 --> 00:07:23,834 ‫و با همین استعاره پوکر بریم جلو، ‫منم دستتو رو می‌کنم. 165 00:07:23,878 --> 00:07:26,054 ‫بهت هشدار می‌دم، ‫خانم «مایکلسون». 166 00:07:26,097 --> 00:07:30,450 ‫«آلفا» زبون کفرآمیزت رو بیرون می‌کشه. 167 00:07:30,493 --> 00:07:33,061 ‫منم به تو هشدار می‌دم، ‫«آگاتا سن کلیر»، 168 00:07:33,104 --> 00:07:35,542 ‫یه فکر خوب بهم دادی. 169 00:07:37,544 --> 00:07:40,111 ‫برای پیدا کردن بقیه... 170 00:07:44,246 --> 00:07:45,769 ‫لعنتی. 171 00:07:49,294 --> 00:07:51,427 ‫ای بابا، صداقت. 172 00:07:51,471 --> 00:07:52,950 ‫دلم براش تنگ نمی‌شه. 173 00:08:00,175 --> 00:08:01,742 ‫لعنتی، «آگاتا». 174 00:08:01,785 --> 00:08:04,832 ‫گمونم به پست سه‌رگه خوردی. 175 00:08:06,877 --> 00:08:08,357 ‫آره، آشنا شدیم. 176 00:08:08,400 --> 00:08:09,576 ‫و انقدر مهربون بود که بهم بگه 177 00:08:09,619 --> 00:08:11,186 ‫لونه گرگینه‌های شما کجاست، 178 00:08:11,229 --> 00:08:13,318 ‫ولی با اون‌همه جیغ‌هایی که می‌زد 179 00:08:13,362 --> 00:08:15,451 ‫سخت می‌شد شنید چی می‌گه. 180 00:08:16,496 --> 00:08:18,585 ‫دنبال یه «گرگ» نامی می‌گردم. 181 00:08:18,628 --> 00:08:20,717 ‫آره خب، پیداش کردی. 182 00:08:20,761 --> 00:08:22,980 ‫و کل گروهم رو پیدا کردی، شاهزاده خانم. 183 00:08:24,504 --> 00:08:26,418 ‫پس اگه حرفی داری بزن ‫که ما می‌خواییم بریم 184 00:08:26,462 --> 00:08:27,550 ‫سراغ کاری که شکارچی‌ها انجام می‌دن. 185 00:08:27,594 --> 00:08:28,943 ‫اومدم به چالش دعوتت کنم. 186 00:08:28,986 --> 00:08:31,206 ‫- باشه، چرت نگو. ‫- به صورت رسمی. 187 00:08:31,249 --> 00:08:32,990 ‫به چالش آلفا دعوتت کنم. 188 00:08:33,034 --> 00:08:34,644 ‫نمی‌تونی همچین کاری بکنی. 189 00:08:37,604 --> 00:08:39,519 ‫بنظر نمیاد اونا موافق باشن. 190 00:08:40,258 --> 00:08:41,303 ‫گروه حیواناتت، 191 00:08:41,346 --> 00:08:42,609 ‫درست گفتم؟ 192 00:08:42,652 --> 00:08:44,262 ‫اسمش رو گذاشتیم دکتر مرگ. 193 00:08:44,306 --> 00:08:45,481 ‫چون می‌تونه با یه بشکن، 194 00:08:45,525 --> 00:08:47,004 ‫کل حرفه‌ات رو بکشه. 195 00:08:47,048 --> 00:08:49,572 ‫تنها کسی که حتی «هوپ» ازش می‌ترسه. 196 00:08:49,616 --> 00:08:50,791 ‫ملقب به... 197 00:08:50,834 --> 00:08:52,706 ‫دکتر «تد»، ‫چی به سر «هوپ» اومد؟ 198 00:08:52,749 --> 00:08:54,403 ‫دکتر «مایکلسون» داره استراحت می‌کنه. 199 00:08:54,446 --> 00:08:56,187 ‫تو هم باید بری ‫سر کارت، دکتر «سالتزمن». 200 00:08:56,231 --> 00:08:57,580 ‫حالش خوب می‌شه؟ 201 00:08:57,624 --> 00:09:00,061 ‫یه بیماری ژنتیکی نادر ‫به اسم سی.ام.تی داره. 202 00:09:00,104 --> 00:09:03,499 ‫که به عقیده من باعث لرزشش شده. 203 00:09:03,543 --> 00:09:04,587 ‫چطوری سی.ام.تی رو باید درمان کرد؟ 204 00:09:04,631 --> 00:09:06,328 ‫درمان نمی‌شه. ‫حالا برگرد سر کارت. 205 00:09:06,371 --> 00:09:08,112 ‫و مطمئن بشو که خواهرت 206 00:09:08,156 --> 00:09:10,245 ‫هیچ‌کدوم از بیمار های تو رو ‫قیمه قیمه نکرده باشه. 207 00:09:10,288 --> 00:09:13,553 ‫دکتر «تد»، «هوپ» بهترین ‫جراحیه که ما می‌تونیم داشته باشیم. 208 00:09:13,596 --> 00:09:15,598 ‫فکر کنید می‌تونه جون چند نفر رو نجات بده. 209 00:09:15,642 --> 00:09:17,992 ‫اگه از اون ناامید بشین، ‫عملا از تمام بیمار هایی که 210 00:09:18,035 --> 00:09:19,689 ‫می‌تونست بهشون کمک کنه ناامید شدین. 211 00:09:19,733 --> 00:09:22,605 ‫ما پزشک هستیم، ‫نه خیالباف. 212 00:09:22,649 --> 00:09:26,087 ‫کار ما با وقایع سخت و علم ـه. ‫نه احساسات. 213 00:09:26,130 --> 00:09:27,436 ‫داری دوستی خودت رو 214 00:09:27,479 --> 00:09:29,438 ‫قاطی منطقت می‌کنی. 215 00:09:30,221 --> 00:09:31,832 ‫ولی ما روش حساب می‌کنیم. 216 00:09:32,659 --> 00:09:34,356 ‫بدون اون نابود می‌شیم. 217 00:09:34,399 --> 00:09:36,314 ‫نه. حضور هیچ‌کس ضروری نیست. 218 00:09:36,358 --> 00:09:37,751 ‫چه خوشت بیاد، چه نیاد، 219 00:09:37,794 --> 00:09:40,580 ‫حرفه دکتر «مایکلسون» تموم شده. 220 00:09:46,411 --> 00:09:48,936 ‫عذر خواهی می‌کنم، جناب. 221 00:09:48,979 --> 00:09:50,851 ‫من درمورد میدون مین نمی‌دونستم. 222 00:09:50,894 --> 00:09:52,983 ‫اگه می‌دونستم که نمی‌ذاشتم 223 00:09:53,027 --> 00:09:54,942 ‫تو صورتت منفجر بشه. 224 00:10:01,209 --> 00:10:03,951 ‫از کی تا حالا توی برزخ هیولا هست؟ 225 00:10:03,994 --> 00:10:06,649 ‫تمام مدتی که شکست می‌خوردی ‫داشتم به همین فکر می‌کردم. 226 00:10:06,693 --> 00:10:08,999 ‫شاید تمام مدت اینجا بودن، مثل ما. 227 00:10:09,043 --> 00:10:10,740 ‫یا ممکنه نتایج نابودی «مالیور» باشن. 228 00:10:10,784 --> 00:10:12,133 ‫هرکدومش باشه، ما هم قرار نیست 229 00:10:12,176 --> 00:10:13,874 ‫انقدر بمونیم تا متوجه بشیم. 230 00:10:13,917 --> 00:10:16,398 ‫البته که نه. یعنی تو هم که مشخصه ‫کارت توی جبران کردن عالیه. 231 00:10:18,835 --> 00:10:20,402 ‫ممکنه راه حلش این باشه که... 232 00:10:20,445 --> 00:10:23,623 ‫یه نفری رو پیدا کنی که بهش ‫بدی کردی، که یه ماهی نباشه. 233 00:10:23,666 --> 00:10:25,842 ‫خودم پیدا کردم. 234 00:10:27,278 --> 00:10:28,323 ‫«ویرا». 235 00:10:28,366 --> 00:10:30,630 ‫«آلاریک سالتزمن». 236 00:10:30,673 --> 00:10:32,283 ‫پدر «الیزابت». 237 00:10:32,327 --> 00:10:34,459 ‫چطوری می‌تونه بهم کمک کنه؟ 238 00:10:34,503 --> 00:10:35,896 ‫اوه. 239 00:10:44,382 --> 00:10:45,601 ‫آخ... 240 00:10:45,645 --> 00:10:48,212 ‫ولم کن. 241 00:10:53,391 --> 00:10:55,219 ‫خیلی‌خب، این دقیقا... 242 00:10:55,263 --> 00:10:56,656 ‫چیزی نبود که دنبالش بودیم. 243 00:10:56,699 --> 00:10:57,918 ‫کجا رفت... 244 00:10:59,267 --> 00:11:00,790 ‫«پدرو» الکی؟ 245 00:11:00,834 --> 00:11:02,487 ‫مطمئنم به کشتن دادمش. 246 00:11:02,531 --> 00:11:03,488 ‫آره، مثل اینکه 247 00:11:03,532 --> 00:11:04,533 ‫قدرت‌های من فقط درصورتی که 248 00:11:04,576 --> 00:11:06,448 ‫فشار زیاد باشه کار می‌کنه، 249 00:11:06,491 --> 00:11:07,884 ‫یا وقتی «مالیور» من رو کنترل می‌کنه. 250 00:11:07,928 --> 00:11:09,973 ‫خوبه که توی شرایط حیاتی کارت خوبه. 251 00:11:10,017 --> 00:11:12,976 ‫ولی بهترش اینه که ‫همیشه کارت خوب باشه. 252 00:11:13,020 --> 00:11:14,543 ‫واسه همین اسمش رو گذاشتن تمرین. 253 00:11:14,586 --> 00:11:15,892 ‫دوباره اجرا کنیم. 254 00:11:15,936 --> 00:11:17,328 ‫وقتی گفتی باید روی قدرت‌های من کار کنیم 255 00:11:17,372 --> 00:11:19,243 ‫فکر نمی‌کردم منظورت همچین چیزی باشه. 256 00:11:19,287 --> 00:11:21,506 ‫اینا چطوری می‌خواد توی جنگ ما ‫علیه «هوپ» کمک کنه؟ 257 00:11:21,550 --> 00:11:23,944 ‫فعلا قرار نیست باهاش بجنگیم. 258 00:11:23,987 --> 00:11:26,555 ‫و اگه به اون نقطه رسید، 259 00:11:26,598 --> 00:11:28,122 ‫توانایی تو با ارزش ترین چیزیه 260 00:11:28,165 --> 00:11:30,559 ‫که می‌تونه بقیه رو یه جای امن ببره. 261 00:11:30,602 --> 00:11:32,822 ‫عالیه. آقای امنیت. 262 00:11:32,866 --> 00:11:34,519 ‫پس بگو چرا هیچ ابرقهرمانی ‫همچین اسمی نداره. 263 00:11:34,563 --> 00:11:35,999 ‫آقای نجات. 264 00:11:36,043 --> 00:11:37,697 ‫خب؟ و بهترین حمله... 265 00:11:37,740 --> 00:11:40,090 ‫- بهترین دفاعه. ‫- اصلا جمله‌اش اینطوری نیست. 266 00:11:40,134 --> 00:11:42,702 ‫ببخشید که مزاحم ‫لحظات برادریتون شدم، 267 00:11:42,745 --> 00:11:44,094 ‫ولی کمکت رو می‌خوام. 268 00:11:45,139 --> 00:11:46,314 ‫پس منم کمک می‌کنم. 269 00:11:46,357 --> 00:11:47,315 ‫ولی من به... 270 00:11:47,358 --> 00:11:48,664 ‫«ایثن» قول دادم که... 271 00:11:48,708 --> 00:11:49,883 ‫اصلا با تو نبودم. 272 00:11:50,797 --> 00:11:52,929 ‫یه کم وقت داری؟ 273 00:11:56,759 --> 00:11:58,456 ‫چه خوب که آقای نجات شدم، نه؟ 274 00:12:03,723 --> 00:12:05,899 ‫داری من رو کجا می‌بری؟ 275 00:12:07,465 --> 00:12:08,902 ‫مطمئنی همین رو می‌خوای؟ 276 00:12:08,945 --> 00:12:10,642 ‫من و تو یه سالی هست ‫که دیگه با هم نیستیم. 277 00:12:10,686 --> 00:12:12,775 ‫درمورد اون نیست. ‫فقط کمکت رو می‌خوام. 278 00:12:12,819 --> 00:12:14,864 ‫خب راستش، «هوپ» کمکت رو می‌خواد. 279 00:12:14,908 --> 00:12:16,561 ‫من و اونم با هم نیستیم، یادت رفته؟ 280 00:12:16,605 --> 00:12:17,562 ‫ولی تو هنوز دوستش داری. 281 00:12:17,606 --> 00:12:18,650 ‫آره. 282 00:12:18,694 --> 00:12:19,913 ‫یه بخشی از وجودم ‫همیشه دوستش داره. 283 00:12:19,956 --> 00:12:21,262 ‫پس باید با اون بخشت صحبت کنم، 284 00:12:21,305 --> 00:12:23,525 ‫چون دکتر مرگ فکر می‌کنه 285 00:12:23,568 --> 00:12:25,092 ‫یه بیماری نادر ژنتیکی داره، 286 00:12:25,135 --> 00:12:27,398 ‫و هیئت مدیره قراره مجوزش رو لغو کنه. 287 00:12:27,442 --> 00:12:30,793 ‫ولی من یه فکری دارم، ‫که شامل این می‌شه... 288 00:12:30,837 --> 00:12:32,969 ‫که بریم توی پرونده‌های شخصی. 289 00:12:33,013 --> 00:12:35,189 ‫که کارآموز ها بهش دسترسی ندارن. 290 00:12:35,232 --> 00:12:37,234 ‫ولی یه شرکت کننده داره. 291 00:12:38,105 --> 00:12:40,063 ‫ممکنه جفتمون کارمون رو از دست بدیم. 292 00:12:40,107 --> 00:12:42,718 ‫و این بیمارستان با اسم خانوادگی اون، 293 00:12:42,762 --> 00:12:43,980 ‫ممکنه «هوپ» رو از دست بده. 294 00:12:44,024 --> 00:12:46,069 ‫پس منم حاضرم همچین خطری بکنم. 295 00:12:46,113 --> 00:12:47,897 ‫تو هم حاضری؟ 296 00:12:50,813 --> 00:12:52,380 ‫ممنون. 297 00:12:53,598 --> 00:12:55,949 ‫- پنج دقیقه بعد من بیا بیرون. ‫- باشه، خیلی‌خب. 298 00:13:15,838 --> 00:13:17,144 ‫تموم نشد؟ 299 00:13:17,187 --> 00:13:20,625 ‫حالا که اشاره کردی، چرا. 300 00:13:20,669 --> 00:13:22,802 ‫"آشغال" می‌ره توی سوراخ کناری. ‫(بیلیارد) 301 00:13:33,160 --> 00:13:34,988 ‫قفسه بازنده. 302 00:13:46,347 --> 00:13:47,957 ‫آلفای ما مُرده. 303 00:13:49,741 --> 00:13:52,657 ‫زنده باد آلفا. 304 00:13:52,701 --> 00:13:53,963 ‫حالا که من شدم آلفا 305 00:13:54,007 --> 00:13:55,747 ‫هرکاری من بگم می‌کنید، نه؟ 306 00:13:56,661 --> 00:13:58,489 ‫- معلومه. ‫- پس بلند بشید. 307 00:13:58,533 --> 00:14:00,317 ‫ما گرگ هستیم، ‫نه خانواده سلطنتی. 308 00:14:05,801 --> 00:14:07,020 ‫بگو ببینم خون‌آشام کجاست. 309 00:14:07,063 --> 00:14:08,195 ‫گمونم باهاشون آشنا شدین. 310 00:14:08,238 --> 00:14:11,459 ‫ما علامت داریم. ‫اگه بگیم... 311 00:14:11,502 --> 00:14:13,200 ‫قانونه دیگه، یادت رفته؟ 312 00:14:23,210 --> 00:14:24,864 ‫بله؟ 313 00:14:24,907 --> 00:14:28,041 ‫راستش خیلی هم "نه". 314 00:14:28,084 --> 00:14:30,347 ‫دنبال خون‌آشامی می‌گردم ‫که اینجا زندگی می‌کنه. 315 00:14:30,391 --> 00:14:32,697 ‫تو که شبیه هیچی نیستی. 316 00:14:32,741 --> 00:14:34,308 ‫شما باید خانم «مایکلسون» باشید. 317 00:14:34,351 --> 00:14:36,223 ‫می‌خوای فقط، اِم... 318 00:14:36,266 --> 00:14:37,964 ‫بری به اون خون‌آشام بگی 319 00:14:38,007 --> 00:14:39,443 ‫که من جادوگر 320 00:14:39,487 --> 00:14:40,967 ‫و گرگینه رو کشتم؟ 321 00:14:41,010 --> 00:14:43,012 ‫قبل اینکه اوضاع ناجور تر بشه. 322 00:14:43,056 --> 00:14:45,710 ‫خانم خونه منتظر شما هستن، 323 00:14:45,754 --> 00:14:48,409 ‫و عرض احترام کردن. 324 00:14:48,452 --> 00:14:50,324 ‫لطفا بفرمایید داخل. 325 00:15:00,900 --> 00:15:02,336 ‫خیلی مسخره‌ست. ‫واقعا از من می‌خوای 326 00:15:02,379 --> 00:15:04,729 ‫بابت اینکه یه مدرسه ماورائی رو 327 00:15:04,773 --> 00:15:07,776 ‫بدون اطلاع دادن به هیچ‌کسی که 328 00:15:07,819 --> 00:15:10,170 ‫زندگی‌هاشون نابود شده ببخشمت؟ 329 00:15:10,213 --> 00:15:11,736 ‫از جمله دختر خودم؟ 330 00:15:11,780 --> 00:15:13,913 ‫درخواست زیادیه. می‌دونم. 331 00:15:13,956 --> 00:15:17,307 ‫ولی من اومدم صلح کنم. ‫بخاطر جفتمون. 332 00:15:17,351 --> 00:15:19,744 ‫یه بار دیگه، درخواست شما رد شده. 333 00:15:19,788 --> 00:15:22,922 ‫من هیچ اهمیتی به این 334 00:15:22,965 --> 00:15:25,576 ‫سکه احمقانه که ازش ‫حرف می‌زنی نمی‌دم، دکتر «سالتزمن». 335 00:15:25,620 --> 00:15:27,535 ‫دختر من... 336 00:15:27,578 --> 00:15:30,625 ‫توسط یه عنکبوت گنده خورده شد. 337 00:15:30,668 --> 00:15:31,931 ‫در دفاع از خودم بگم، 338 00:15:31,974 --> 00:15:33,454 ‫زمانی که «دینا» این اتفاق واسش افتاد، 339 00:15:33,497 --> 00:15:34,977 ‫من داشتم درمورد وجود هیولا ها... 340 00:15:36,022 --> 00:15:37,023 ‫...تحقیق می‌کردم. 341 00:15:37,849 --> 00:15:39,155 ‫ولی بیا درمورد خودت حرف بزنیم. 342 00:15:39,199 --> 00:15:41,244 ‫من اصلا نمی‌دونستم تو مُردی. 343 00:15:41,288 --> 00:15:42,419 ‫از دل شکستگی مُردم. 344 00:15:42,463 --> 00:15:43,986 ‫و سرطان ریه. 345 00:15:44,030 --> 00:15:46,423 ‫چطوریه که تو نرفتی جهنم؟ 346 00:15:46,467 --> 00:15:47,598 ‫خب، چون عملا جهنم... 347 00:15:47,642 --> 00:15:49,165 ‫اختراع یه روانی... 348 00:15:49,209 --> 00:15:51,254 ‫به اسم «کید» بود ‫که دیگه نابود شده. 349 00:15:51,298 --> 00:15:52,690 ‫با کمال احترام مخالفم. 350 00:15:52,734 --> 00:15:55,128 ‫جهنم همینجاست. 351 00:15:56,129 --> 00:15:57,913 ‫اگه واقعا فکر نمی‌کنی 352 00:15:57,957 --> 00:16:00,307 ‫کار اشتباهی کردی، 353 00:16:00,350 --> 00:16:01,612 ‫پس چرا عذرخواهی می‌کنی؟ 354 00:16:01,656 --> 00:16:02,962 ‫راست هم می‌گه ها. 355 00:16:04,833 --> 00:16:06,574 ‫کارساز نبود، «لندون». 356 00:16:06,617 --> 00:16:07,836 ‫خانم «لیلین»، 357 00:16:07,879 --> 00:16:10,273 ‫یه مقدار داری تظاهر می‌کنی دیگه، 358 00:16:10,317 --> 00:16:12,449 ‫- اشتباه می‌کنم؟ ‫- این حرفت یعنی چی؟ 359 00:16:12,493 --> 00:16:14,277 ‫تو الآن توی برزخی 360 00:16:14,321 --> 00:16:16,801 ‫چون تو یکی از دو آدم سیاه‌بختی هستی 361 00:16:16,845 --> 00:16:18,368 ‫که تا الآن به دنیا اومدن. 362 00:16:18,412 --> 00:16:20,457 ‫و اونیکی هم دختر خودته. 363 00:16:20,501 --> 00:16:22,851 ‫یعنی دختر خودت رو ندیدی؟ 364 00:16:22,894 --> 00:16:24,896 ‫این ماجرا ربطی به «لیزی» نداره. 365 00:16:24,940 --> 00:16:26,681 ‫این اولین حرفیه که از دهن تو در اومد 366 00:16:26,724 --> 00:16:28,813 ‫که منم باهاش موافقم. 367 00:16:28,857 --> 00:16:32,774 ‫هرچقدر «الیزابت» بنظرم ‫غیرقابل تحمل و نامنظم باشه... 368 00:16:34,167 --> 00:16:35,690 ‫...من می‌بخشمش. 369 00:16:35,733 --> 00:16:38,214 ‫تنها علتی که اون گند زد ‫این بود که تو پدرشی. 370 00:16:42,392 --> 00:16:43,480 ‫اینکه با تمام پشیمونی‌هات 371 00:16:43,524 --> 00:16:44,612 ‫همینجا گیر بیفتی، 372 00:16:44,655 --> 00:16:48,007 ‫دقیقا چیزیه که لایقش هستی. 373 00:16:48,050 --> 00:16:50,009 ‫هی، خوشگل. 374 00:16:50,052 --> 00:16:53,099 ‫- گفتی قایق کدوم طرفیه؟ ‫- همون جایی که ما ازش اومدیم. 375 00:16:54,796 --> 00:16:56,841 ‫گمشو کنار، چندش! 376 00:16:56,885 --> 00:16:58,669 ‫واسه چی طرف اون رو می‌گیری؟ 377 00:16:58,713 --> 00:17:00,367 ‫مگه ما توی یه جناح نبودیم؟ 378 00:17:00,410 --> 00:17:01,977 ‫هستیم. 379 00:17:02,021 --> 00:17:04,675 ‫یکی دیگه رو پیدا می‌کنم ‫که بتونی ازش عذرخواهی کنی. 380 00:17:07,113 --> 00:17:08,592 ‫امکان نداره بتونیم ‫از اینجا بزنیم بیرون. 381 00:17:08,636 --> 00:17:10,333 ‫اتفاقا برعکس. 382 00:17:10,377 --> 00:17:14,946 ‫گمونم دقیقا می‌دونم ‫باید با کی حرف بزنی. 383 00:17:21,779 --> 00:17:23,085 ‫اگه واسه الهام اومدی، 384 00:17:23,129 --> 00:17:24,695 ‫متأسفانه باید صبر کنی. 385 00:17:24,739 --> 00:17:28,177 ‫راستش اومدم خودم رو خالی کنم. 386 00:17:28,221 --> 00:17:29,309 ‫ولی این هم... 387 00:17:29,352 --> 00:17:31,224 ‫بنظر کارساز میاد. 388 00:17:38,492 --> 00:17:40,189 ‫با «الیزابت» به مشکل خوردی؟ 389 00:17:40,233 --> 00:17:42,235 ‫من فقط نگرانشم. 390 00:17:42,278 --> 00:17:43,671 ‫یعنی از «ایثن» خواست 391 00:17:43,714 --> 00:17:45,194 ‫که توی نقشه مرموزش کمک کنه. 392 00:17:45,238 --> 00:17:48,197 ‫و گمونم همین رفت رو مخم. 393 00:17:52,288 --> 00:17:53,507 ‫«هوپ» راست می‌گفت. 394 00:17:53,550 --> 00:17:55,204 ‫رهبر بودن... 395 00:17:55,248 --> 00:17:57,032 ‫تنهاییه. 396 00:17:57,076 --> 00:18:00,340 ‫گاهی اوقات تصمیم درست، ‫سخت ترین تصمیمه. 397 00:18:00,383 --> 00:18:02,559 ‫حالا که بحثش شد، 398 00:18:02,603 --> 00:18:04,953 ‫«الیزابت» از من خواست ‫یه چیزی بهش الهام کنم. 399 00:18:04,996 --> 00:18:07,390 ‫شاید دوست بدی باشم، ‫ولی فکر نمی‌کردم 400 00:18:07,434 --> 00:18:11,133 ‫فکر درستی کرده باشه، ‫واسه همین رد کردم. 401 00:18:11,177 --> 00:18:15,442 ‫تو دوست بدی نیستی. 402 00:18:15,485 --> 00:18:17,748 ‫داری ازش در مقابل ‫خودش محافظت می‌کنی. 403 00:18:19,837 --> 00:18:22,144 ‫می‌شه نظرت رو درمورد یه چیزی بپرسم؟ 404 00:18:22,188 --> 00:18:24,755 ‫هرچند ممکنه یه مقدار واست سنگین باشه. 405 00:18:24,799 --> 00:18:26,583 ‫چه جور سنگینی‌ای؟ 406 00:18:26,627 --> 00:18:29,151 ‫این درخت همون روزنه جادوییه که 407 00:18:29,195 --> 00:18:31,675 ‫وقتی «هوپ» سه‌رگه شد به وجود اومد. 408 00:18:32,763 --> 00:18:35,288 ‫واسش کشنده‌ست. 409 00:18:35,331 --> 00:18:37,116 ‫داری می‌گی که... 410 00:18:37,159 --> 00:18:38,595 ‫این تنها چیز کره زمینه 411 00:18:38,639 --> 00:18:40,423 ‫که می‌تونه اون رو بکشه. 412 00:18:40,467 --> 00:18:41,859 ‫آره، همین بود. 413 00:18:41,903 --> 00:18:45,167 ‫باید برای مراقبت از «هوپ» نابودش کنم؟ 414 00:18:45,211 --> 00:18:48,170 ‫یا تیزش کنم که درمقابل اون ‫از دنیا محافظت کنیم؟ 415 00:18:48,997 --> 00:18:51,826 ‫وقتی «هوپ» برگشته بود مدرسه... 416 00:18:54,002 --> 00:18:58,180 ‫...یه شمشیر داد بهم. 417 00:18:58,224 --> 00:19:00,878 ‫که ببینه جرأت کشتنش رو دارم یا نه. 418 00:19:00,922 --> 00:19:02,576 ‫و بهم گفت 419 00:19:02,619 --> 00:19:03,838 ‫که به عنوان رهبر... 420 00:19:03,881 --> 00:19:05,796 ‫من ضعیف بودم. 421 00:19:05,840 --> 00:19:07,668 ‫چون حاضر نبودم انقدر پیش برم. 422 00:19:07,711 --> 00:19:09,800 ‫و راست هم می‌گفت. 423 00:19:09,844 --> 00:19:12,977 ‫من انقدر پیش نمی‌رم. ‫به هیچ قیمتی. 424 00:19:15,458 --> 00:19:17,982 ‫«هوپ» یکی از ما ـست، 425 00:19:18,026 --> 00:19:20,376 ‫حتی اگه خودش ندونه. 426 00:19:23,684 --> 00:19:25,686 ‫پس من می‌گم بسوزونش. 427 00:19:43,138 --> 00:19:45,053 ‫"اینویزیکوئه". 428 00:19:50,711 --> 00:19:52,408 ‫تو دیگه اینجا چی می‌خوای؟ 429 00:19:52,452 --> 00:19:55,455 ‫قرار نبود توی این رویه حضور داشته باشی. 430 00:19:57,631 --> 00:19:59,067 ‫- تو بگیرش. ‫- بله، دکتر. 431 00:20:02,853 --> 00:20:04,768 ‫تشخیص شما اشتباه بود. 432 00:20:04,812 --> 00:20:06,640 ‫سی.ام.تی از پدر 433 00:20:06,683 --> 00:20:07,945 ‫به دختر می‌رسه. ‫پس اگه «هوپ» این رو داره، 434 00:20:07,989 --> 00:20:09,338 ‫پس پدرش هم داشت. 435 00:20:09,382 --> 00:20:11,949 ‫دکتر «کلاوس مایکلسون» سال‌ها پیش 436 00:20:11,993 --> 00:20:13,995 ‫بعد از دست دادن یه مریض 437 00:20:14,038 --> 00:20:15,910 ‫آزمایش سی.ام.تی داد، 438 00:20:15,953 --> 00:20:18,782 ‫ولی هیچ‌کدوم از علائم ژنتیکی رو نداشت. 439 00:20:18,826 --> 00:20:21,872 ‫پدر من این گزارش رو 440 00:20:21,916 --> 00:20:23,178 ‫درموردش امضا کرد. 441 00:20:23,222 --> 00:20:25,049 ‫و پدرم از «کلاوس» متنفر بود. 442 00:20:25,093 --> 00:20:28,401 ‫تو اجازه دسترسی ‫به این پرونده رو نداشتی. 443 00:20:30,098 --> 00:20:32,535 ‫اگه می‌خوای من رو مجازات کن. 444 00:20:33,319 --> 00:20:36,713 ‫ولی مشکل «هوپ»، ‫اصلا سی.ام.تی نیست. 445 00:20:36,757 --> 00:20:38,802 ‫اون بهترین جراح ما ـست. 446 00:20:38,846 --> 00:20:40,108 ‫آها. 447 00:20:40,151 --> 00:20:41,892 ‫بسیارخب. می‌تونی این رو به کارکنان بگی 448 00:20:41,936 --> 00:20:43,459 ‫که وسایلش رو دیگه جمع نکنن. 449 00:20:43,503 --> 00:20:45,896 ‫همزمان هم برو 450 00:20:45,940 --> 00:20:47,376 ‫وسایل خودت رو جمع کن. 451 00:20:47,420 --> 00:20:50,988 ‫دکتر «مایکلسون» توی جراحی ‫آینده روشنی داره، 452 00:20:51,032 --> 00:20:53,208 ‫ولی تو دیگه آینده‌ای نداری. 453 00:21:07,178 --> 00:21:09,398 ‫خیلی شبیهش هستی. 454 00:21:11,008 --> 00:21:13,881 ‫کی؟ خوکه رو می‌گی؟ 455 00:21:13,924 --> 00:21:15,448 ‫خب، حدس می‌زنم این رابطه 456 00:21:15,491 --> 00:21:16,840 ‫شروع سختی داشته. 457 00:21:16,884 --> 00:21:18,581 ‫ولی نگران نباش، من دقیقا 458 00:21:18,625 --> 00:21:20,279 ‫می‌دونم چطوری تموم می‌شه. 459 00:21:20,322 --> 00:21:22,803 ‫منظورم «نیکلاوس» بود. 460 00:21:22,846 --> 00:21:25,849 ‫درمورد پدر من چی می‌دونی؟ 461 00:21:26,633 --> 00:21:28,678 ‫همه چیز رو... 462 00:21:28,722 --> 00:21:29,984 ‫پرنده کوچولو. 463 00:21:31,072 --> 00:21:35,294 ‫چون که اسم من «آرورا دی‌مارتل»ـه. 464 00:21:43,650 --> 00:21:45,826 ‫ببخشید. کی هستی؟ 465 00:21:46,609 --> 00:21:48,481 ‫اِم... «آرورا»؟ 466 00:21:49,873 --> 00:21:51,962 ‫دختر «کنت دی‌مارتل». 467 00:21:52,006 --> 00:21:54,487 ‫اولین خون‌آشام از ‫نسل خانوادگی «ربکا». 468 00:21:54,530 --> 00:21:55,792 ‫معشوقه پدرت. 469 00:21:55,836 --> 00:21:58,099 ‫و بزرگترین دشمنش. 470 00:21:58,142 --> 00:21:59,970 ‫هدف هنرش، امیالش، 471 00:22:00,014 --> 00:22:02,146 ‫و حقارت عمیقش. 472 00:22:03,322 --> 00:22:05,411 ‫حتما به من یه اشاره‌ای کرده. 473 00:22:05,454 --> 00:22:08,152 ‫«کلاوس» شجاع‌ترین خون‌آشام روی زمین بود، 474 00:22:08,196 --> 00:22:10,241 ‫و با این‌حال من رو توی یه دیوار گذاشت، 475 00:22:10,285 --> 00:22:12,026 ‫وقتی هم که نتونست جلوم رو بگیره، 476 00:22:12,069 --> 00:22:15,072 ‫بعد مادر احمق تو، یه توطئه درست کرد ‫که من رو به خواب ابدی بفرسته. 477 00:22:15,116 --> 00:22:16,378 ‫آره، حالا که اشاره کردی 478 00:22:16,422 --> 00:22:17,901 ‫گمونم یادمه کی بودی. 479 00:22:17,945 --> 00:22:19,425 ‫تو رو گذاشتن زیر فرش 480 00:22:19,468 --> 00:22:21,514 ‫اتاق مهمون خونه خانوادگی ما. 481 00:22:21,557 --> 00:22:22,732 ‫یه جورایی مثل یه لامپ قدیمی 482 00:22:22,776 --> 00:22:24,343 ‫که کسی نمی‌دونه باهاش چی کار کنه. 483 00:22:24,386 --> 00:22:26,475 ‫می‌دونی، بخاطر غرور خانوادگی‌ات بود 484 00:22:26,519 --> 00:22:29,173 ‫که باعث شد احمق‌هایی که ‫شریک‌های من توی سه گانه هستن، 485 00:22:29,217 --> 00:22:31,654 ‫بدون جلب توجه کردن من رو نجات بدن. 486 00:22:31,698 --> 00:22:34,614 ‫راستی، خیلی هم ازت ممنونم که کشتیشون. 487 00:22:35,528 --> 00:22:37,181 ‫ولی با این حال، 488 00:22:37,225 --> 00:22:39,749 ‫باید تقاص بی‌احترامی ‫که به من شده رو بدی. 489 00:22:39,793 --> 00:22:41,098 ‫مطمئن باش، 490 00:22:41,142 --> 00:22:43,057 ‫دقیقا می‌دونم باید ‫باهات چی کار کنم، 491 00:22:43,100 --> 00:22:44,841 ‫بچه معجزه‌گر. 492 00:22:44,885 --> 00:22:46,321 ‫واقعا؟ خب نمی‌تونی من رو بکشی. 493 00:22:46,365 --> 00:22:48,410 ‫محض این گفتم که ‫نقشه اصلیت این باشه. 494 00:22:48,454 --> 00:22:50,194 ‫مرگ... 495 00:22:50,238 --> 00:22:52,458 ‫فقط یک لحظه‌ست. 496 00:22:54,460 --> 00:22:55,809 ‫نه. 497 00:22:55,852 --> 00:22:58,159 ‫تو به سرنوشتی دچار می‌شی، 498 00:22:58,202 --> 00:23:00,379 ‫که لیاقت پدرت بود. 499 00:23:00,422 --> 00:23:02,555 ‫منتظرت بودم. 500 00:23:04,252 --> 00:23:06,907 ‫بهم گفتن چی کار کردی. 501 00:23:06,950 --> 00:23:08,604 ‫حرفه‌ی من رو نجات دادی. 502 00:23:09,431 --> 00:23:11,433 ‫نمی‌دونم چطوری ازت تشکر کنم. 503 00:23:11,477 --> 00:23:14,697 ‫می‌تونی با گفتن واقعیت شروع کنی. 504 00:23:14,741 --> 00:23:16,656 ‫درمورد چی؟ 505 00:23:22,096 --> 00:23:24,228 ‫این رو توی وسایلت پیدا کردم. 506 00:23:24,272 --> 00:23:26,405 ‫تو واقعا سی.ام.تی داری. 507 00:23:29,799 --> 00:23:31,410 ‫می‌تونم توضیح بدم. 508 00:23:31,453 --> 00:23:35,152 ‫حتی یه کارآموز متوسط مثل من ‫می‌تونست متوجه بشه. 509 00:23:35,196 --> 00:23:38,155 ‫قرص پی.اکس.تی می‌خوردی ‫تا علائم رو کنترل کنی، 510 00:23:38,199 --> 00:23:39,896 ‫و نسخه‌ات تموم شده بود، 511 00:23:39,940 --> 00:23:42,682 ‫که با اسم یه نفر دیگه می‌گرفتی، 512 00:23:42,725 --> 00:23:44,074 ‫مشخصا. 513 00:23:44,118 --> 00:23:45,946 ‫و رفتی توی اتاق عمل، 514 00:23:45,989 --> 00:23:47,817 ‫با دونستن اینکه ممکنه 515 00:23:47,861 --> 00:23:49,602 ‫جون یه آدم بی‌گناه رو به خطر بندازی. 516 00:23:50,472 --> 00:23:53,432 ‫می‌خوای به کسی بگی؟ 517 00:23:54,302 --> 00:23:57,044 ‫مگر اینکه دلیلش بتونه 518 00:23:57,087 --> 00:23:59,307 ‫خلافش رو بهم ثابت کنه. 519 00:24:02,005 --> 00:24:04,573 ‫چرا هرچیزی که داشتی رو به خطر انداختی؟ 520 00:24:06,357 --> 00:24:09,186 ‫پس کل ماجرا سر پدر منه؟ 521 00:24:09,230 --> 00:24:11,145 ‫ولت کرد دیگه. 522 00:24:11,188 --> 00:24:13,103 ‫باهاش کنار بیا. 523 00:24:14,322 --> 00:24:16,367 ‫ترمیم زخمی که من... 524 00:24:16,411 --> 00:24:18,848 ‫به دست پدرت متحمل شدم 525 00:24:18,892 --> 00:24:21,068 ‫به این سادگی نیست. 526 00:24:21,111 --> 00:24:24,158 ‫«کلاوس» زندگی من رو نابود کرد، 527 00:24:24,201 --> 00:24:26,203 ‫عقل و روانم رو، 528 00:24:26,247 --> 00:24:28,467 ‫در طی قرن‌ها. 529 00:24:28,510 --> 00:24:30,947 ‫پس می‌تونی تصور کنی 530 00:24:30,991 --> 00:24:32,558 ‫چقدر ناامید شدم 531 00:24:32,601 --> 00:24:34,385 ‫وقتی بیدار شدم و متوجه شدم 532 00:24:34,429 --> 00:24:37,650 ‫- که مثل بزدل‌ها بخاطر تو فرار کرده. ‫- خب گمونم الآن 533 00:24:37,693 --> 00:24:40,043 ‫موقع خوبیه که بهت بگم ‫انسانیت من خاموش شده، 534 00:24:40,087 --> 00:24:41,523 ‫پس احساس گناه دادن 535 00:24:41,567 --> 00:24:43,177 ‫همونقدر کارسازه، ‫که کشتن من هست. 536 00:24:43,220 --> 00:24:45,353 ‫پس تو هم یه بزدلی. 537 00:24:45,396 --> 00:24:46,659 ‫ولی احتمالا یه برنامه‌ای 538 00:24:46,702 --> 00:24:49,183 ‫برای درست کردن ‫اون مشکل هم دارم. 539 00:24:50,445 --> 00:24:52,142 ‫خب، تا همینقدر بهت بگم 540 00:24:52,186 --> 00:24:53,535 ‫که کارت توی افشاگری های ضعیف عالیه. 541 00:24:53,579 --> 00:24:54,971 ‫الآن قرار بود تحت تأثیر قرار بگیرم؟ 542 00:24:55,015 --> 00:24:56,277 ‫هیچ چیزی درمورد 543 00:24:56,320 --> 00:24:57,974 ‫اهمیت نمی‌دونی، دختر؟ 544 00:24:58,018 --> 00:25:01,500 ‫وسوسه شدم بگم می‌دونم، ‫که فقط کمتر صحبت کنی. 545 00:25:01,543 --> 00:25:02,762 ‫این تیغه... 546 00:25:02,805 --> 00:25:05,155 ‫به جادوی سیاه آغشته شده، 547 00:25:05,199 --> 00:25:07,114 ‫توسط یه جادوگر به اسم "پاپا تونده". 548 00:25:07,157 --> 00:25:10,334 ‫این یکی از چهار استخوانیه ‫که از "هالو" بیرون اومده. 549 00:25:10,378 --> 00:25:12,902 ‫اوه، می‌بینم که بالأخره ‫یه اسمی رو شناختی. 550 00:25:12,946 --> 00:25:15,339 ‫"هالو" مال خیلی وقت پیشه. 551 00:25:15,383 --> 00:25:17,994 ‫- که تو هم قراره بری همونجا. ‫- این تیغه... 552 00:25:18,038 --> 00:25:19,648 ‫پدرت رو از پا درآورد. 553 00:25:19,692 --> 00:25:22,521 ‫فکر می‌کنی اندازه اون قوی باشی؟ 554 00:25:23,391 --> 00:25:25,349 ‫می‌دونی، یه نظری دارم. ‫می‌خوای باهاش 555 00:25:25,393 --> 00:25:27,351 ‫بهم حمله کنی؟ بفهمیم کارسازه یا نه. 556 00:25:27,395 --> 00:25:29,658 ‫عزیزم، اینطوری که منصفانه نیست، مگه نه؟ 557 00:25:29,702 --> 00:25:30,790 ‫من سلطنتی‌ام، 558 00:25:30,833 --> 00:25:32,835 ‫و از اینا گذشته، ‫تو مهمون منی. 559 00:25:32,879 --> 00:25:35,011 ‫اینجا خونه منه، پس برتری با منه. 560 00:25:35,055 --> 00:25:37,579 ‫منصفانه‌اش اینه که 561 00:25:37,623 --> 00:25:39,059 ‫یه چشمه نشونت بدم. 562 00:25:46,327 --> 00:25:47,546 ‫می‌خوای بازی کنی؟ 563 00:25:48,372 --> 00:25:49,591 ‫بفرما، تحویل بگیر. 564 00:25:57,599 --> 00:25:59,558 ‫می‌دونستم که قرار بوده یه جراح بشم. 565 00:26:00,907 --> 00:26:02,212 ‫درست از روزی که به دنیا اومدم. 566 00:26:02,256 --> 00:26:04,040 ‫این سرنوشت... 567 00:26:04,084 --> 00:26:06,260 ‫تنها چیزی بوده که می‌دونستم. ‫یعنی تمام لحظات عمرم 568 00:26:06,303 --> 00:26:08,262 ‫من رو به این سمت آورده. 569 00:26:09,872 --> 00:26:12,527 ‫هویت خودم رو بدون این گم می‌کنم. 570 00:26:12,571 --> 00:26:14,573 ‫اینا حرف‌های پدرته. 571 00:26:15,530 --> 00:26:17,314 ‫اونم همچین شرایطی داشت، مگه نه؟ 572 00:26:18,315 --> 00:26:20,361 ‫حتما از پدر من مخفی‌اش کرده بود. 573 00:26:20,404 --> 00:26:23,059 ‫نتایجش رو جعل کرد. 574 00:26:23,103 --> 00:26:24,626 ‫پدر من چیزی جعل نکرد. 575 00:26:24,670 --> 00:26:26,672 ‫پدر تو کرد. 576 00:26:26,715 --> 00:26:27,803 ‫اون درمورد 577 00:26:27,847 --> 00:26:30,197 ‫سی.ام.تی پدرم می‌دونست. ‫لاپوشونی کرد. 578 00:26:30,240 --> 00:26:32,155 ‫دروغ می‌گی. 579 00:26:32,199 --> 00:26:36,029 ‫- بابای من هیچ‌وقت... ‫- معلومه که کرد. 580 00:26:36,072 --> 00:26:37,900 ‫به همون دلیلی 581 00:26:37,944 --> 00:26:39,119 ‫که پدر من دروغ گفت. 582 00:26:39,162 --> 00:26:41,251 ‫به همون دلیلی که من دروغ گفتم. 583 00:26:41,295 --> 00:26:43,079 ‫نگه داشتن این راز... 584 00:26:43,123 --> 00:26:44,472 ‫بهترین راه بود 585 00:26:44,515 --> 00:26:46,866 ‫که تعداد زیادی از ‫آدم‌ها رو نجات بدیم. 586 00:26:46,909 --> 00:26:50,347 ‫چه مریض باشه چه نباشه، ‫این بیمارستان به پدر من نیاز داشت. 587 00:26:50,391 --> 00:26:52,436 ‫نوآوری‌های اون باعث شد ‫پول تحقیقات به دست بیاد، 588 00:26:52,480 --> 00:26:54,177 ‫درست مثل نوآوری‌های من. 589 00:26:55,831 --> 00:26:57,528 ‫نگران نباش. 590 00:26:57,572 --> 00:27:00,967 ‫به هیئت مدیره می‌گم ‫برگردوندن تو چقدر حیاتیه. 591 00:27:01,010 --> 00:27:02,751 ‫من نمی‌خوام بدونم. 592 00:27:02,795 --> 00:27:04,100 ‫فکر می‌کردم... 593 00:27:04,144 --> 00:27:07,408 ‫اگه به میراث خانوادگی‌ام نرسم... 594 00:27:07,451 --> 00:27:09,758 ‫نه برای خودم، ‫نه برای هیچ‌کس دیگه، 595 00:27:09,802 --> 00:27:13,893 ‫که اینطوری زندگی‌ام نابود می‌شه. 596 00:27:13,936 --> 00:27:16,069 ‫وقتی امروز اخراج شدم، 597 00:27:16,112 --> 00:27:18,724 ‫احساس... 598 00:27:18,767 --> 00:27:19,899 ‫رهایی داشتم. 599 00:27:21,161 --> 00:27:23,946 ‫و اولش حتی دلیلش رو نمی‌فهمیدم. 600 00:27:23,990 --> 00:27:26,079 ‫ولی الآن می‌فهمم. 601 00:27:26,122 --> 00:27:29,822 ‫داشتم سعی می‌کردم با ‫معیارهای تو هم زندگی کنم. 602 00:27:29,865 --> 00:27:32,999 ‫از همون موقع که ‫همکاری رو شروع کردیم، 603 00:27:33,042 --> 00:27:37,656 ‫همیشه فکر می‌کردم که تو ‫خیلی بهتر از منی. 604 00:27:37,699 --> 00:27:41,485 ‫ولی تو هم اون فشار رو داشتی. 605 00:27:41,529 --> 00:27:45,751 ‫و این فشار باعث شده ‫که راهت رو گم کنی. 606 00:27:47,578 --> 00:27:50,233 ‫و فقط نمی‌خوام خودم هم اینطوری بشم. 607 00:27:50,277 --> 00:27:52,888 ‫همچنان می‌خوام دکتر باشم. 608 00:27:52,932 --> 00:27:54,498 ‫به مردم کمک کنم. 609 00:27:54,542 --> 00:27:57,676 ‫ولی نمی‌تونم... 610 00:27:57,719 --> 00:28:00,417 ‫این کار رو به بهترین شکل ‫توی این بیمارستان انجام بدم. 611 00:28:00,461 --> 00:28:02,898 ‫خیلی خاطرات هست. 612 00:28:02,942 --> 00:28:04,857 ‫فشارهای زیادی هست. 613 00:28:04,900 --> 00:28:07,947 ‫انتظارات زیادی هست. 614 00:28:07,990 --> 00:28:09,426 ‫خیلی از کسایی اینجا هستن 615 00:28:09,470 --> 00:28:12,212 ‫که من دوستشون دارم ‫و دائما به کمک نیاز دارن. 616 00:28:18,044 --> 00:28:20,046 ‫من احساس کردم... 617 00:28:20,089 --> 00:28:22,526 ‫باید مطابق مدرسه زندگی کنم. 618 00:28:22,570 --> 00:28:25,355 ‫که به معنی لغوی ‫واسه خودم ساخته شده بود. 619 00:28:25,399 --> 00:28:28,576 ‫و فشار نجات دادن مدرسه و دوستام 620 00:28:28,619 --> 00:28:32,493 ‫یعنی نمی‌تونم هیچ‌وقت ‫زندگی خودم رو داشته باشم. 621 00:28:32,536 --> 00:28:34,364 ‫چی داری می‌گی؟ 622 00:28:34,408 --> 00:28:38,020 ‫اینجا بیمارستانه، ‫مدرسه نیست. 623 00:28:38,064 --> 00:28:40,370 ‫راستش... 624 00:28:40,414 --> 00:28:42,416 ‫اینجا جعبه تراپیه. 625 00:28:42,459 --> 00:28:45,419 ‫و اگه قراره به... 626 00:28:45,462 --> 00:28:47,377 ‫توی واقعی که اون بیرون هستی کمک کنم، 627 00:28:50,990 --> 00:28:52,992 ‫...پس باید برم. 628 00:28:55,429 --> 00:28:58,171 ‫فکر کنم تو بیشتر نیاز داری بستری بشی. 629 00:28:58,214 --> 00:29:00,434 ‫فقط استراحت کن، «هوپ». 630 00:29:01,565 --> 00:29:04,438 ‫بالأخره فهمیدم چطوری درستش کنم. 631 00:29:10,879 --> 00:29:12,533 ‫چی کار می‌کنی؟ ‫خودت که شنیدی 632 00:29:12,576 --> 00:29:14,230 ‫«کلیو» گفت این درخت ‫می‌تونه «هوپ» رو بکشه. 633 00:29:14,274 --> 00:29:17,451 ‫واسه همین باید ‫تا حد امکان نجاتش بدیم. 634 00:29:18,191 --> 00:29:20,019 ‫وقتی گفتی کمک من رو می‌خوای ‫اشاره نکردی که 635 00:29:20,062 --> 00:29:22,369 ‫من قراره وسیله قتل باشم. 636 00:29:22,412 --> 00:29:23,805 ‫واسه دفاع از خوده. 637 00:29:23,849 --> 00:29:25,415 ‫خودت که شنیدی. ‫نمی‌خوان باهاش بجنگن. 638 00:29:25,459 --> 00:29:26,808 ‫هیچ‌کسی که با «هوپ»... 639 00:29:26,852 --> 00:29:28,592 ‫اومده به این مدرسه ‫نمی‌تونه واقعیت رو ببینه. 640 00:29:28,636 --> 00:29:31,073 ‫انگار همشون نمی‌خوان ‫خطر سه‌رگه رو ببینن. 641 00:29:31,117 --> 00:29:32,771 ‫ولی تو تازه اومدی، 642 00:29:32,814 --> 00:29:34,903 ‫- پس تو اینطوری نباش. ‫- جعبه تراپی این رو بهت یاد داد؟ 643 00:29:34,947 --> 00:29:37,123 ‫اونجا یاد گرفتم گاهی اوقات 644 00:29:37,166 --> 00:29:40,691 ‫انجام دادن کار درست، ‫اینه که مردم فکر کنن آدم شروری هستی. 645 00:29:42,476 --> 00:29:44,521 ‫نمی‌دونم، «لیزی». 646 00:29:44,565 --> 00:29:47,263 ‫«مالیور» کاری کرد من شرور باشم، ‫و ازش متنفر شدم. 647 00:29:47,307 --> 00:29:48,917 ‫من ازت می‌خوام یه «قهرمان» باشی. 648 00:29:49,788 --> 00:29:52,834 ‫من تنهایی می‌رم سراغ «هوپ». 649 00:29:52,878 --> 00:29:55,881 ‫ولی می‌خوام یکی اینجا مایل باشه 650 00:29:55,924 --> 00:29:58,797 ‫از کسایی که از خودشون ‫دفاع نمی‌کنن دفاع کنه. 651 00:29:58,840 --> 00:30:00,450 ‫کسی که... 652 00:30:00,494 --> 00:30:02,931 ‫هرکاری می‌کنه ‫تا کار رو تموم کنه. 653 00:30:02,975 --> 00:30:05,586 ‫محض اینکه من شکست بخورم. 654 00:30:06,369 --> 00:30:10,983 ‫اگه من برم و به «ام‌جی» و ‫«کلیو» خبر بدم چی؟ 655 00:30:11,026 --> 00:30:12,985 ‫اینطوری اونا رو توی خطر بیشتری می‌ندازی. 656 00:30:13,986 --> 00:30:15,814 ‫و منم اجازه‌اش رو نمی‌دم. 657 00:30:18,294 --> 00:30:19,774 ‫الآن تهدید کردی؟ 658 00:30:19,818 --> 00:30:23,038 ‫تنها کسی که می‌خوام آسیب ببینه 659 00:30:23,082 --> 00:30:25,127 ‫فقط «هوپ»ـه. 660 00:30:25,171 --> 00:30:27,826 ‫ازت خوشم میاد، «ایثن». 661 00:30:28,565 --> 00:30:30,393 ‫پس شاید... 662 00:30:30,437 --> 00:30:32,656 ‫یه طلسمی روت اجرا کنم. 663 00:30:32,700 --> 00:30:35,834 ‫کاری کنم این مکالمه رو فراموش کنی. 664 00:30:35,877 --> 00:30:37,487 ‫حتی ممکنه 665 00:30:37,531 --> 00:30:40,055 ‫بهت یه خاطره دیگه بدم. 666 00:30:40,099 --> 00:30:42,144 ‫تمام چیزی که یادت می‌مونه 667 00:30:42,188 --> 00:30:44,103 ‫اینه که از کارخونه قدم زدیم. 668 00:30:44,146 --> 00:30:45,887 ‫من می‌خواستم حرف بزنم. 669 00:30:45,931 --> 00:30:47,497 ‫تو هم... 670 00:30:47,541 --> 00:30:50,979 ‫حرف‌هام رو شنیدی ‫و دستم رو گرفتی. 671 00:30:51,023 --> 00:30:53,721 ‫و خیلی قشنگ بود. 672 00:30:54,548 --> 00:30:57,420 ‫پس یا باید به... 673 00:30:57,464 --> 00:30:59,379 ‫بهترین دوستم دروغ بگم، 674 00:30:59,422 --> 00:31:03,992 ‫یا بهترین خاطره‌ای که از ‫خودمون داشته باشم الکی باشه؟ 675 00:31:04,036 --> 00:31:06,560 ‫گفتم که؛ 676 00:31:06,603 --> 00:31:08,997 ‫انتخاب خودته. 677 00:31:18,920 --> 00:31:21,357 ‫دیگه وقت شده بود. 678 00:31:21,401 --> 00:31:23,882 ‫انقدر حوصله‌ام سر رفته بود ‫می‌خواستم این آشغال رو بخورم. 679 00:31:23,925 --> 00:31:26,623 ‫اگه خواستی توی اون ظرف ‫یه مقدار خون تازه هست. 680 00:31:26,667 --> 00:31:28,582 ‫- خل شدی. ‫- آره عزیزم، 681 00:31:28,625 --> 00:31:30,279 ‫خودم می‌دونم. 682 00:31:30,323 --> 00:31:32,107 ‫می‌خوام بیشتر درمورد این بدونم. 683 00:31:32,151 --> 00:31:33,456 ‫یعنی... 684 00:31:33,500 --> 00:31:34,980 ‫فرضا اگه این همون سلاح اصلی باشه 685 00:31:35,023 --> 00:31:37,069 ‫که تو می‌خواستی باهاش بهم حمله کنی. 686 00:31:37,112 --> 00:31:38,592 ‫اون یکی صرفا یه حواس‌پرتی بود. 687 00:31:38,635 --> 00:31:40,681 ‫راستش استخون همون خوکه بود. 688 00:31:40,724 --> 00:31:43,379 ‫بگو با پدرم چی کار کرد. 689 00:31:43,423 --> 00:31:45,425 ‫یا نکنه اونم دروغ بود؟ 690 00:31:45,468 --> 00:31:47,775 ‫تو سینه‌اش فرو رفت، 691 00:31:47,818 --> 00:31:49,733 ‫بیهوشش کرد، 692 00:31:49,777 --> 00:31:53,694 ‫درحالی که یک عذاب ‫غیرممکن و بی‌پایان داشت. 693 00:31:53,737 --> 00:31:55,522 ‫تقریبا مثل همین مکالمه. 694 00:31:55,565 --> 00:31:57,437 ‫و خودت هم ببین، 695 00:31:57,480 --> 00:31:59,395 ‫که بحث رو هی ادامه می‌دی. 696 00:31:59,439 --> 00:32:01,702 ‫مرگ فقط یک لحظه‌ست، مگه نه؟ 697 00:32:05,488 --> 00:32:08,752 ‫نه، «هوپ». اصلا نمی‌دونی ‫داری چی کار می‌کنی. 698 00:32:08,796 --> 00:32:12,017 ‫تو سرکشی، ‫درست مثل پدرت. 699 00:32:12,060 --> 00:32:14,236 ‫فقط وقتی پای تو وسط باشه. ‫ می‌دونی... 700 00:32:14,280 --> 00:32:16,456 ‫شاید مشکل تویی. 701 00:32:16,499 --> 00:32:18,588 ‫پس سه‌رگه بودن 702 00:32:18,632 --> 00:32:20,503 ‫باعث نمی‌شه منحصر به فرد باشی. 703 00:32:20,547 --> 00:32:24,159 ‫تو درست مثل تمام ‫«مایکلسون»هایی هستی 704 00:32:24,203 --> 00:32:26,335 ‫که من دیدم. 705 00:32:28,294 --> 00:32:30,383 ‫و درست مثل همه اونا، 706 00:32:30,426 --> 00:32:32,298 ‫به جون خودت قسم، 707 00:32:32,341 --> 00:32:34,126 ‫که من رو فراموش نمی‌کنی. 708 00:32:39,566 --> 00:32:41,133 ‫- این چی بود؟ ‫- اوه 709 00:32:41,176 --> 00:32:42,525 ‫نگران نباش عزیزم. 710 00:32:42,569 --> 00:32:45,224 ‫وقتی بیدار شدیم ‫همه چیز رو واست توضیح می‌دم. 711 00:33:01,805 --> 00:33:03,982 ‫چه تمرین دفاعی می‌کنی. 712 00:33:05,635 --> 00:33:06,810 ‫حرفم مسخره بود. 713 00:33:06,854 --> 00:33:08,464 ‫بابت اون موقع شرمنده‌ام. 714 00:33:08,508 --> 00:33:09,988 ‫نباید بهت سخت می‌گرفتم. 715 00:33:10,031 --> 00:33:11,337 ‫نه. 716 00:33:11,380 --> 00:33:13,121 ‫مشکلی نیست. 717 00:33:13,165 --> 00:33:14,122 ‫راست می‌گفتی. 718 00:33:14,166 --> 00:33:15,471 ‫من داشتم... 719 00:33:15,515 --> 00:33:18,474 ‫عمدا تو رو روی ‫حالت دفاعی می‌ذاشتم. 720 00:33:18,518 --> 00:33:20,999 ‫ولی بخاطر این نیست ‫که بهت اعتماد ندارم، 721 00:33:21,042 --> 00:33:22,957 ‫یا فکر کنم که از پسش برنمیای. 722 00:33:23,001 --> 00:33:26,178 ‫بخاطر اینه که نمی‌خوام ببینم ‫توی این جنگ صدمه ببینی. 723 00:33:26,221 --> 00:33:29,833 ‫نمی‌دونم با این رهبر بودنم ‫می‌خوام به کجا برسم، 724 00:33:29,877 --> 00:33:31,487 ‫ولی فکر نکنم رهبری باشم 725 00:33:31,531 --> 00:33:35,013 ‫که بخوام یکی از ‫افرادم رو رها کنم. 726 00:33:35,056 --> 00:33:37,406 ‫راستش، اینی که گفتی ‫شبیه رهبریه که 727 00:33:37,450 --> 00:33:39,191 ‫من می‌خوام داشته باشم. 728 00:33:45,675 --> 00:33:46,807 ‫خب... 729 00:33:46,850 --> 00:33:49,984 ‫تو و «لیزی»، ها؟ 730 00:33:50,028 --> 00:33:52,334 ‫فقط تا کارخونه قدیمی قدم زدیم. 731 00:33:52,378 --> 00:33:54,162 ‫می‌خواست حرف بزنه. 732 00:33:54,206 --> 00:33:56,338 ‫قشنگ بود. 733 00:33:56,382 --> 00:33:58,036 ‫گمونم. 734 00:33:58,079 --> 00:34:01,213 ‫راستش رو بگم، «لیزی» خوب بلده ‫یه کاری کنه گیج بشم. 735 00:34:10,831 --> 00:34:12,528 ‫فکر می‌کردم بتونم ‫اینجا پیدات کنم. 736 00:34:12,572 --> 00:34:14,791 ‫ببخشید، یه مقدار حواسم پرت شد. 737 00:34:14,835 --> 00:34:16,880 ‫می‌دونم قرار بود دنبال یکی دیگه باشم 738 00:34:16,924 --> 00:34:20,014 ‫که تو عصبانی کردی. ‫که البته کار سختی هم نیست. 739 00:34:20,797 --> 00:34:23,017 ‫خب، نیازی نیست. 740 00:34:23,061 --> 00:34:26,107 ‫چون «تد» کاملا بهم نشون داد 741 00:34:26,151 --> 00:34:27,587 ‫کسی که لازمه من 742 00:34:27,630 --> 00:34:30,198 ‫باهاش حرف بزنم تویی. 743 00:34:30,242 --> 00:34:31,808 ‫فکر نکنم منظورت رو فهمیده باشم. 744 00:34:31,852 --> 00:34:33,419 ‫نمی‌دونستم دارم 745 00:34:33,462 --> 00:34:35,116 ‫تو رو درگیر چی می‌کنم. 746 00:34:35,160 --> 00:34:38,815 ‫وقتی من و «هوپ» تو رو ‫آوردیم مدرسه سالواتوره، 747 00:34:38,859 --> 00:34:41,905 ‫و من تصمیم گرفتم ‫که تو اونجا بمونی. 748 00:34:41,949 --> 00:34:44,125 ‫این مدرسه مثل خونه منه. 749 00:34:45,996 --> 00:34:48,912 ‫تنها چیزی که تا حالا داشتم. 750 00:34:50,871 --> 00:34:53,961 ‫آره، ولی همه چیز رو ‫واسش دادی، «لندون». 751 00:34:54,004 --> 00:34:57,312 ‫- از جمله زندگی خودت. ‫- ازش پشیمون نیستم. 752 00:34:57,356 --> 00:34:59,097 ‫- مشکلی نیست. ‫- واقعا؟ 753 00:35:01,969 --> 00:35:03,753 ‫آخه حاضر بودی بری بهشت 754 00:35:03,797 --> 00:35:06,234 ‫- تا اینکه من سر و کله‌ام پیدا شد. ‫- البته می‌خواستم بهم بگی 755 00:35:06,278 --> 00:35:08,062 ‫چه اتفاقی افتاد. 756 00:35:09,846 --> 00:35:13,154 ‫می‌خوام یه راهی پیدا کنم ‫برگردم پیش «هوپ». 757 00:35:13,198 --> 00:35:15,722 ‫که بهش کمک کنم. 758 00:35:15,765 --> 00:35:18,507 ‫ولی واسه همچین کاری... 759 00:35:18,551 --> 00:35:20,901 ‫باید دوباره از اول... 760 00:35:20,944 --> 00:35:23,425 ‫از همه چیز بگذری. 761 00:35:24,557 --> 00:35:28,300 ‫فکر می‌کردم به اندازه کافی ‫انجام دادیم، می‌دونی؟ 762 00:35:30,258 --> 00:35:34,393 ‫که من و «هوپ» شایسته ‫انتخابی که مهم بود بودیم. 763 00:35:36,264 --> 00:35:38,136 ‫که خوشحال باشیم. 764 00:35:38,179 --> 00:35:41,748 ‫حتی با اینکه نمی‌تونستیم ‫با هم خوشحال باشیم. 765 00:35:44,881 --> 00:35:48,929 ‫یعنی خیلی وقت بود که با ‫سرنوشت مسخره‌مون جنگیدیم. 766 00:35:50,626 --> 00:35:53,151 ‫و برآورده‌اش کردیم. 767 00:35:59,200 --> 00:36:01,376 ‫پس الآن... 768 00:36:01,420 --> 00:36:06,164 ‫واقعا نمی‌دونم باید چی کار کنم. 769 00:36:07,208 --> 00:36:09,776 ‫می‌فهمم. 770 00:36:11,299 --> 00:36:13,649 ‫و متأسفم. 771 00:36:32,233 --> 00:36:35,410 ‫عجیب نیست که من انقدر 772 00:36:35,454 --> 00:36:37,891 ‫درگیر نیاز های بقیه باشم، ‫که واقعیت رو از دست بدم. 773 00:36:37,934 --> 00:36:40,285 ‫من امروز از همه چیز گذشتم. 774 00:36:40,328 --> 00:36:42,896 ‫تا کاری رو بکنم که ‫فکر می‌کردم درست باشه. 775 00:36:42,939 --> 00:36:45,028 ‫و برای اولین بار بعد مدت‌ها، 776 00:36:45,072 --> 00:36:47,683 ‫می‌تونم به وضوح بیشتری خودم رو ببینم. 777 00:36:58,999 --> 00:37:00,087 ‫من یه عروسک رو 778 00:37:00,130 --> 00:37:01,610 ‫از گلوی بچه کشیدم بیرون، 779 00:37:01,654 --> 00:37:03,569 ‫ولی نمی‌دونم چرا ‫این شرایط عجیب تره. 780 00:37:03,612 --> 00:37:06,006 ‫بهت گفتم که میام. 781 00:37:06,049 --> 00:37:08,835 ‫مشکل دیگه‌ای نبود که بری اونجا؟ 782 00:37:08,878 --> 00:37:10,924 ‫من که اینو نگفتم. 783 00:37:10,967 --> 00:37:13,187 ‫ولی می‌تونم یه مقدار عقب بندازمش. 784 00:37:21,891 --> 00:37:23,719 ‫می‌دونی معنیش چیه، نه؟ 785 00:37:23,763 --> 00:37:25,765 ‫ممکنه این اولین... 786 00:37:25,808 --> 00:37:28,071 ‫مثلا اولین بار که خیلی جدی 787 00:37:28,115 --> 00:37:30,073 ‫و خارج از شوخی قرار گذاشته باشیم. 788 00:37:31,423 --> 00:37:33,294 ‫من یه سر می‌رم داخل، 789 00:37:33,338 --> 00:37:35,427 ‫یه لباسی بپوشم که کمتر ‫تُف بچه روش ریخته باشه. 790 00:37:35,470 --> 00:37:37,211 ‫بعدش می‌ریم. 791 00:37:39,431 --> 00:37:40,954 ‫جایی نرو. 792 00:37:44,305 --> 00:37:46,699 ‫به نظرم «کوئین» درست بیانش کرد. 793 00:37:46,742 --> 00:37:48,091 ‫فشار همون ترسیه که 794 00:37:48,135 --> 00:37:49,919 ‫متوجه بشی دنیا چه شکلیه. 795 00:37:49,963 --> 00:37:51,791 ‫"سولوس" ‫(به تنهایی) 796 00:37:55,925 --> 00:37:59,015 ‫تنها راهی که بشه باهاش ‫از به فنا رفتن همه چیز جلوگیری کرد، 797 00:38:00,365 --> 00:38:03,281 ‫اینه که فشار رو از روی خودت برداری. 798 00:38:12,638 --> 00:38:14,640 ‫دیگه اینطوری تنهام نذار. 799 00:38:32,527 --> 00:38:34,050 ‫باهام چی کار کردی؟ 800 00:38:35,443 --> 00:38:37,924 ‫واضح نیست؟ 801 00:38:37,967 --> 00:38:40,927 ‫گولت زدم، پرنده کوچولو. 802 00:38:41,667 --> 00:38:44,974 ‫به لطف یه جادوی کوچیک ‫از «آگاتا» خدابیامرز. 803 00:38:45,018 --> 00:38:46,367 ‫خیلی وقت بود که 804 00:38:46,411 --> 00:38:47,586 ‫تو رو زیر نظر داشت، «هوپ». 805 00:38:47,629 --> 00:38:49,370 ‫واسه همین می‌دونست ‫که باید تیغه سه‌گانه رو بسازه. 806 00:38:49,414 --> 00:38:51,503 ‫اونی که دستت بود ‫تیغه "پاپا تونده" نبود. 807 00:38:51,546 --> 00:38:54,070 ‫اون تیغه برای بر افراشتن "هالو" نابود شد. 808 00:38:54,114 --> 00:38:55,985 ‫فقط اگه انقدر مغرور نبودی 809 00:38:56,029 --> 00:38:59,989 ‫و تاریخچه خانواده‌ات رو می‌دونستی، ‫ممکن بود هنوز این بدن کوچولو رو داشتی. 810 00:39:00,033 --> 00:39:02,514 ‫بدن تو هم خیلی دنج نیست، «آرورا». 811 00:39:02,557 --> 00:39:04,603 ‫این کمترین مشکلیه که داره. 812 00:39:04,646 --> 00:39:07,388 ‫احیانا می‌شه ببینی... 813 00:39:07,432 --> 00:39:09,129 ‫پشت گردنت نمی‌خاره؟ 814 00:39:12,001 --> 00:39:13,394 ‫ولی تو به سه‌گانه خیانت کردی. 815 00:39:13,438 --> 00:39:14,961 ‫- باید مثل بقیه می‌سوختی. ‫- من اصلا 816 00:39:15,004 --> 00:39:16,832 ‫همچین کاری نکردم. ‫من فقط تو رو وادار کردم 817 00:39:16,876 --> 00:39:17,833 ‫که اونا رو بکشی. 818 00:39:17,877 --> 00:39:20,532 ‫با جادو و... 819 00:39:20,575 --> 00:39:21,794 ‫این چیز ها. 820 00:39:21,837 --> 00:39:24,579 ‫- می‌خوام بدنم رو پس بدی. ‫- اون بدن.. 821 00:39:24,623 --> 00:39:26,842 ‫باستانی و قدرتمنده، 822 00:39:26,886 --> 00:39:28,540 ‫با معیارهای خون‌آشامی. 823 00:39:30,237 --> 00:39:33,066 ‫ولی بدون اینکه ذهن من داخلش باشه، 824 00:39:33,109 --> 00:39:34,676 ‫اصلا در حد سه‌رگه هست؟ 825 00:39:34,720 --> 00:39:36,199 ‫اصلا یه چیزی. 826 00:39:36,243 --> 00:39:38,593 ‫حمله کن، تا ببینیم چطوریه. 827 00:39:44,469 --> 00:39:46,384 ‫وقتی عصبانی می‌شم ‫خیلی بامزه می‌شم. 828 00:39:54,740 --> 00:39:56,176 ‫گفتم شاید بخوای بدونی 829 00:39:56,219 --> 00:39:57,656 ‫که «جوزی» بیدار شده. 830 00:39:57,699 --> 00:40:01,268 ‫و دلیل اینکه نخواستم امروز ‫بهت الهام بدم رو بگم. 831 00:40:01,311 --> 00:40:04,010 ‫الهاماتت تموم شده بود. 832 00:40:04,053 --> 00:40:05,707 ‫درک می‌کنم. 833 00:40:05,751 --> 00:40:08,014 ‫دروغ گفتم. 834 00:40:08,057 --> 00:40:10,712 ‫راستش رو بگم، ‫درخواستت رو رد کردم 835 00:40:10,756 --> 00:40:12,627 ‫چون نگران بودم 836 00:40:12,671 --> 00:40:14,412 ‫که صادق نبوده باشی. 837 00:40:14,455 --> 00:40:18,285 ‫و نگران بودم که تو رو ‫به چه کاری وادار می‌کردم. 838 00:40:20,592 --> 00:40:24,596 ‫که باز هم، منم زیاد صادق نبودم. 839 00:40:29,514 --> 00:40:32,865 ‫من یه سلاحی پیدا کردم که ‫می‌شد باهاش سه‌رگه رو کشت. 840 00:40:32,908 --> 00:40:36,564 ‫و به جای اینکه به همه بگم، ‫پیش خودم نگهش داشتم. 841 00:40:36,608 --> 00:40:40,438 ‫ترسیده بودم که بقیه ‫باهاش چی کار می‌کنن. 842 00:40:40,481 --> 00:40:44,703 ‫ولی با مخفی کردنش، ‫جای تو تصمیم گرفتم. 843 00:40:46,008 --> 00:40:48,576 ‫نابودش کردم. 844 00:40:49,577 --> 00:40:52,014 ‫کار درستی کردی. 845 00:40:54,147 --> 00:40:57,716 ‫این واکنشی نبود که انتظارش رو داشتم. 846 00:40:59,718 --> 00:41:01,937 ‫منم توی دوران تاریکی بودم. 847 00:41:01,981 --> 00:41:03,939 ‫اگه من می‌دونستم 848 00:41:03,983 --> 00:41:06,028 ‫سلاحی برای صدمه زدن ‫به «هوپ» هست، 849 00:41:06,072 --> 00:41:09,162 ‫ممکن بود کار وحشتناکی بکنم. 850 00:41:12,339 --> 00:41:15,690 ‫مشکلی نیست، «کلیو». ‫ممنونم. 851 00:41:40,407 --> 00:41:47,407 ‫مترجم؛ حامی مغیثی ‫T.me/Timelordsubs 852 00:41:47,407 --> 00:41:54,407 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 853 00:41:54,407 --> 00:42:01,407 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez