1 00:00:02,045 --> 00:00:03,742 ‫هیچ‌وقت این روز رو فراموش نمی‌کنم. 2 00:00:10,511 --> 00:00:12,804 ‫زهر عنکبوت لنگ دراز. 3 00:00:12,930 --> 00:00:14,348 ‫«کاسوگا» رو خبر کن. 4 00:00:19,686 --> 00:00:21,522 ‫بیا، دخترم. 5 00:00:22,147 --> 00:00:23,982 ‫لازم نیست بترسی. 6 00:00:24,415 --> 00:00:27,201 ‫روزی که جادوگری یاد گرفتم. 7 00:00:28,245 --> 00:00:32,162 ‫بزرگترین جنگجو های ما ‫توی نبرد مسموم شدن. 8 00:00:35,774 --> 00:00:39,256 ‫تنها راه نجات یک مراسم ‫انتقال قدرتمند بود، 9 00:00:39,300 --> 00:00:41,519 ‫که با استفاده از جادو، 10 00:00:41,563 --> 00:00:45,088 ‫زهر رو به بدن کسی که قبلا ‫در معرض اون بوده منتقل کنیم. 11 00:00:45,132 --> 00:00:47,395 ‫کسی که مصون باشه. 12 00:00:47,438 --> 00:00:49,223 ‫"دا اینا". 13 00:00:58,145 --> 00:01:00,495 ‫"لاتینا سی اوکوکن" 14 00:01:08,155 --> 00:01:10,157 ‫"لاتینا سی اوکوکن" 15 00:01:14,204 --> 00:01:18,078 ‫"لاتینا سی اوکوکن" 16 00:01:33,391 --> 00:01:40,391 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 17 00:01:40,392 --> 00:01:44,147 ‫ترجمه‌ای از ‫حـــامـــی مــغــیــثــی 18 00:01:44,147 --> 00:01:46,106 ‫«کلیو» به یه دلیلی ‫اون خاطره رو نشونم داد. 19 00:01:46,149 --> 00:01:47,716 ‫اگه بتونیم طلسم رو ‫دوباره اجرا کنیم، 20 00:01:47,759 --> 00:01:50,327 ‫می‌تونیم «مالیوور» رو ‫از «لندون» خارج کنیم. 21 00:01:50,371 --> 00:01:53,330 ‫البته اگه شما موافق باشین. 22 00:01:54,462 --> 00:01:57,117 ‫آره، ولی از کی... 23 00:01:57,160 --> 00:01:58,248 ‫تو داری با تیم 24 00:01:58,292 --> 00:01:59,728 ‫- همکاری می‌کنی؟ ‫- از همون موقع که 25 00:01:59,771 --> 00:02:00,859 ‫«ام‌جی» بهم گفت که «مالیوور» 26 00:02:00,903 --> 00:02:01,860 ‫می‌خواد بینمون فاصله بندازه. 27 00:02:01,904 --> 00:02:04,167 ‫- همینه. ‫- ببین، می‌دونم... 28 00:02:04,211 --> 00:02:05,603 ‫گاهی دوست دارم ‫سر خود تصمیم بگیرم. 29 00:02:05,647 --> 00:02:08,040 ‫آم، خب... 30 00:02:08,084 --> 00:02:09,999 ‫- آره. ‫- خیلی‌خب. باشه. 31 00:02:10,042 --> 00:02:12,480 ‫همیشه اینطوری‌ام. ‫ولی می‌تونم کنار بیام. 32 00:02:12,523 --> 00:02:15,613 ‫توی تیم، "من" وجود نداره. ‫حالا هرچی، نه؟ 33 00:02:15,657 --> 00:02:17,180 ‫آم... آره. 34 00:02:17,224 --> 00:02:19,139 ‫من و «لیزی» طرف «هوپ»ایم. 35 00:02:19,182 --> 00:02:23,360 ‫منم همینطور. پس گروه ‫"هورا" هم موافقه؟ 36 00:02:23,404 --> 00:02:24,796 ‫آره. 37 00:02:24,840 --> 00:02:27,451 ‫منظورم "هورا" بود. ‫«کلیو» همچنین... 38 00:02:27,495 --> 00:02:29,758 ‫- بهت الهام نکرد چطوری انجامش بدیم؟ ‫- نه. 39 00:02:29,801 --> 00:02:31,194 ‫سرنخی نیست. خودمون باید ‫تهش رو دربیاریم. 40 00:02:31,238 --> 00:02:32,761 ‫با همدیگه. 41 00:02:32,804 --> 00:02:35,024 ‫"برنامه‌ای نیست." 42 00:02:35,067 --> 00:02:37,200 ‫واسه «لندون» هرکاری می‌کنم. 43 00:02:37,244 --> 00:02:39,376 ‫ولی مطمئن هستیم ‫که اون داخله؟ 44 00:02:39,420 --> 00:02:40,856 ‫مطمئن که نیستیم. 45 00:02:40,899 --> 00:02:43,206 ‫مجبورم همچین فرضی کنم. 46 00:02:43,250 --> 00:02:45,339 ‫در هر صورت باید ‫«مالیوور» رو بکشیم بیرون. 47 00:02:45,382 --> 00:02:47,471 ‫پس فقط مونده یه کار کنیم. 48 00:02:52,694 --> 00:02:55,958 ‫ما یه حرف تیکه‌کلام لازم دارم. 49 00:02:56,001 --> 00:02:58,265 ‫آه... با شماره سه بگید ابر جوخه. 50 00:02:58,308 --> 00:03:00,615 ‫یک، دو... 51 00:03:03,183 --> 00:03:04,662 ‫توی جعبه چیه؟ 52 00:03:04,706 --> 00:03:06,447 ‫قرار نیست از 53 00:03:06,490 --> 00:03:08,013 ‫جوابم خوشت بیاد. 54 00:03:08,057 --> 00:03:09,885 ‫آره، در حال حاضر فقط ‫اون نیست که خوشم نمیاد. 55 00:03:09,928 --> 00:03:11,452 ‫اینکه تو چشم «هوپ» نگاه کردم، 56 00:03:11,495 --> 00:03:15,325 ‫- و درمورد «لندون» دروغ گفتم. ‫- دروغ مصلحتی بود. بگیرش. 57 00:03:16,935 --> 00:03:20,112 ‫این چیه؟ 58 00:03:20,156 --> 00:03:22,767 ‫- برنامه فیلم؟ ‫- مدرسه ما... 59 00:03:22,811 --> 00:03:26,336 ‫بابت شکست وحشتناک پارسال ‫توی فوتبال، مدیون خدمات اجتماعیه. 60 00:03:26,380 --> 00:03:27,642 ‫پس وقتش رسیده که ‫حساب رو صاف کنیم. 61 00:03:27,685 --> 00:03:29,600 ‫ازت می‌خوام همین حین... 62 00:03:29,644 --> 00:03:31,776 ‫- حواست به دانش‌آموز ها باشه. ‫- نه. 63 00:03:31,820 --> 00:03:34,605 ‫گروه یه نقشه کشیده که «کلیو» ‫و «لندون» رو نجات بدیم. 64 00:03:34,649 --> 00:03:36,216 ‫هممم... باشگاه تنهایی رو یادته؟ 65 00:03:36,259 --> 00:03:38,218 ‫صرفا اینطوری نیست ‫که راز نگه‌دار باشی، 66 00:03:38,261 --> 00:03:40,394 ‫و از بوربن من بخوری. نه. 67 00:03:40,437 --> 00:03:42,657 ‫یعنی مجبوریم کار هایی رو بکنیم، 68 00:03:42,700 --> 00:03:44,354 ‫که هیچ‌کس نمی‌خواد بکنه. 69 00:03:44,398 --> 00:03:45,834 ‫آره، از همین لباس مشخصه. 70 00:03:47,444 --> 00:03:50,317 ‫نگران نباش. ‫یه نفر همراهت هست. 71 00:03:50,360 --> 00:03:53,276 ‫این اصلا به من نمیاد. 72 00:03:53,320 --> 00:03:55,583 ‫حتی سعی کردم با لباس های... 73 00:03:55,626 --> 00:03:58,194 ‫عادی خودم امتحانش کنم. 74 00:03:58,238 --> 00:04:00,283 ‫ولی کارساز نیست. 75 00:04:00,327 --> 00:04:01,980 ‫همچنان انگار داوطلب شدم. 76 00:04:02,024 --> 00:04:03,286 ‫که واقعا هم شدی. 77 00:04:03,330 --> 00:04:05,984 ‫ولی باید یه داوطلب بامزه بشم. 78 00:04:06,028 --> 00:04:07,290 ‫که وقتی کارمون تموم شد، 79 00:04:07,334 --> 00:04:09,292 ‫من و «ایثن» بتونیم ‫از فیلم لذت ببریم. 80 00:04:09,336 --> 00:04:11,294 ‫یعنی هیچ کار دیگه‌ای نمی‌کنید؟ 81 00:04:11,338 --> 00:04:13,340 ‫انقدر منحرف نباش. 82 00:04:13,383 --> 00:04:15,342 ‫فقط می‌خوام بیشتر بشناسمش. 83 00:04:15,385 --> 00:04:17,822 ‫تنها چیزی که از «ایثن» می‌دونم ‫اینه که فوتبال دوست داره و جذابه. 84 00:04:17,866 --> 00:04:21,478 ‫ولی نمی‌دونم «ایثن» اصلا ‫اهل عشق و عاشقی هست یا نه. 85 00:04:21,522 --> 00:04:23,480 ‫واسه همین برای خودم... 86 00:04:23,524 --> 00:04:25,613 ‫یه فهرست بدرد بخور درست کردم. 87 00:04:25,656 --> 00:04:26,831 ‫"ویدت". 88 00:04:30,313 --> 00:04:31,967 ‫"جلو تر واست در رو باز می‌کنه". 89 00:04:32,010 --> 00:04:33,838 ‫"گیتار می‌زنه". 90 00:04:33,882 --> 00:04:34,970 ‫"فرانسوی حرف می‌زنه"؟ 91 00:04:35,013 --> 00:04:36,580 ‫- بله. ‫- حاضره روی چشم به هم زدن، 92 00:04:36,624 --> 00:04:38,582 ‫زندگی‌اش رو واسم به خطر بندازه؟ 93 00:04:38,626 --> 00:04:40,497 ‫مگه خواسته زیادیه؟ 94 00:04:40,541 --> 00:04:42,586 ‫واسه تو که بنظر عالیه. 95 00:04:48,200 --> 00:04:49,898 ‫خیلی قشنگ شده. 96 00:04:49,941 --> 00:04:52,466 ‫چرا بافته انتقالی ما ‫این شکلی در اومده؟ 97 00:04:52,509 --> 00:04:55,425 ‫توصیه اونا موی شیر بوده. 98 00:04:55,469 --> 00:04:57,340 ‫و شما چی استفاده کردین؟ 99 00:04:57,384 --> 00:04:59,386 ‫اکثرا بند کفش. 100 00:05:02,693 --> 00:05:04,304 ‫ولی کارساز می‌شه، «هوپ». 101 00:05:04,347 --> 00:05:05,740 ‫قول می‌دیم. 102 00:05:05,783 --> 00:05:07,394 ‫هنوز تصمیم نگرفتی... 103 00:05:07,437 --> 00:05:09,047 ‫«مالیوور» رو داخل ‫کی منتقل کنی؟ 104 00:05:09,091 --> 00:05:11,136 ‫یه فرصت دارین حدس بزنید. 105 00:05:15,880 --> 00:05:17,578 ‫شما مرخص شدین. 106 00:05:17,621 --> 00:05:19,144 ‫تبریک میگم. 107 00:05:26,630 --> 00:05:29,111 ‫صورت‌حساب فراموش نشه، ‫آقای «کلارک». 108 00:05:35,460 --> 00:05:36,900 ‫[مبلغ 81،354 دلار] 109 00:05:37,206 --> 00:05:38,599 ‫صبر کنید، گمونم اشتباه شده. 110 00:05:38,642 --> 00:05:40,862 ‫درسته. 111 00:05:41,906 --> 00:05:45,388 ‫حالا که حرف بدهی شد، ‫یه لطفی هم بهم بدهکار بودی. 112 00:06:11,458 --> 00:06:13,895 ‫نه. 113 00:06:13,938 --> 00:06:15,505 ‫لطفا! 114 00:06:15,549 --> 00:06:18,639 ‫نمی‌تونم دیگه مرگشون رو ببینم. ‫تمومش کن! 115 00:06:18,682 --> 00:06:21,119 ‫چیزی که دنبالشی رو بهت میدم. 116 00:06:24,819 --> 00:06:27,909 ‫الآن جوابش رو ندارم، ‫ولی به وقتش می‌فهمم. 117 00:06:27,952 --> 00:06:30,346 ‫فقط تمومش کن. 118 00:06:30,390 --> 00:06:31,739 ‫متأسفم. 119 00:06:33,218 --> 00:06:34,742 ‫من نمی‌تونم. 120 00:06:34,785 --> 00:06:39,094 ‫من «مالیوور» نیستم. 121 00:06:40,095 --> 00:06:42,445 ‫«لندون کربی»؟ 122 00:06:42,489 --> 00:06:44,447 ‫می‌دونم قبلا آشنا نشدیم، 123 00:06:44,491 --> 00:06:46,536 ‫ولی اگه می‌خواستی چیزی که ‫«مالیوور» می‌خواد رو بهش بدی، 124 00:06:46,580 --> 00:06:48,886 ‫یعنی فورا باید از اینجا بری بیرون. 125 00:06:50,148 --> 00:06:52,063 ‫همین الآن. 126 00:06:57,852 --> 00:07:00,463 ‫متأسفم، «هوپ». ‫ولی دیگه حرفی نداریم. 127 00:07:00,507 --> 00:07:02,073 ‫من موافق نیستم. 128 00:07:02,117 --> 00:07:04,162 ‫"کنستو". 129 00:07:04,206 --> 00:07:05,773 ‫می‌شه انقدر منو جادو نکنی؟ 130 00:07:05,816 --> 00:07:07,252 ‫البته. 131 00:07:07,296 --> 00:07:09,167 ‫به محض اینکه یادت بیاد ‫بهم مدیونی. 132 00:07:11,169 --> 00:07:12,867 ‫ببین، تو پسر «مالیوور»ای، 133 00:07:12,910 --> 00:07:14,521 ‫درست مثل «لندون». که یعنی ‫میزبان مناسبی هستی. 134 00:07:14,564 --> 00:07:16,131 ‫اگه اونو بذاریم داخل تو، 135 00:07:16,174 --> 00:07:17,828 ‫شانس پذیرفته نشدن بدنت کمتره. 136 00:07:17,872 --> 00:07:20,483 ‫پدرم تمام عمرش ‫نتونست منو بپذیره. 137 00:07:20,527 --> 00:07:22,790 ‫نقشه‌ای هم داری که چطوری ‫کاری کنی ازم خوشش بیاد؟ 138 00:07:22,833 --> 00:07:24,574 ‫هنوز فکر همه‌جاش رو نکردیم. 139 00:07:24,618 --> 00:07:27,011 ‫ولی اگه «لندون» و «مالیوور» ‫به یک ذهن متصل باشن، 140 00:07:27,055 --> 00:07:29,753 ‫پس «لندون» شاید بدونه چطوری ‫جلوی پدرت رو بگیره. 141 00:07:29,797 --> 00:07:31,451 ‫شاید بدونه؟ 142 00:07:31,494 --> 00:07:35,150 ‫چرا باید بدن جدید و ‫شکننده انسانی خودم رو 143 00:07:35,193 --> 00:07:38,153 ‫تحت اختیار برنامه خطرناک تو ‫که حتی خودت هم قبولش نداری بذارم؟ 144 00:07:38,196 --> 00:07:40,372 ‫چون انسان بودن، ‫یعنی وجدان داشتن. 145 00:07:40,416 --> 00:07:41,983 ‫تازه، اگه کمک کنی 146 00:07:42,026 --> 00:07:43,506 ‫جلوی «مالیوور» رو بگیریم، 147 00:07:43,550 --> 00:07:44,942 ‫می‌تونه به اون آزادی خودت برسی. 148 00:07:44,986 --> 00:07:46,988 ‫و می‌دونی، مجبور نیستی ‫با احساس گناه زندگی کنی، 149 00:07:47,031 --> 00:07:49,120 ‫که چطوری هممون رو ناامید کردی. 150 00:07:49,164 --> 00:07:51,035 ‫باور کن، احساس خوبی نیست. 151 00:07:51,079 --> 00:07:53,995 ‫ببین، من متشکرم. 152 00:07:54,038 --> 00:07:58,303 ‫حاضرم آخر هفته ها پرستار سگت باشم، ‫یا بهت کمک کنم، 153 00:07:58,347 --> 00:07:59,653 ‫ولی خط قرمز من اینه که... 154 00:07:59,696 --> 00:08:01,742 ‫تبدیل به یه پوست دیگه ‫برای پدرم نشم. 155 00:08:03,570 --> 00:08:05,093 ‫واقعا متأسفم. 156 00:08:05,136 --> 00:08:09,924 ‫گمونم هنوزم اون ‫کثافت همیشگی باشم. 157 00:08:15,625 --> 00:08:17,584 ‫واقعا خوشحال شدم اومدی. 158 00:08:17,627 --> 00:08:21,022 ‫ولی امیدوارم توی قرار بعدی ‫کمتر درگیر کار کردن باشیم. 159 00:08:23,285 --> 00:08:25,853 ‫[1- نقاط اشتراک دارید؟] ‫اگه قرار بعدی هم در کار بود... 160 00:08:25,896 --> 00:08:28,203 ‫شاید بتونیم یه کاری کنیم ‫که جفتمون لذت ببریم. 161 00:08:28,246 --> 00:08:31,162 ‫مشکلی نیست. ‫«جوزی» همچنین گفته که 162 00:08:31,206 --> 00:08:34,252 ‫یه عشق مخفیانه‌ای ‫به داستان‌های کمیک داری. 163 00:08:37,475 --> 00:08:39,209 ‫[2- آیا فقط از تو خوشش میاد؟] 164 00:08:40,171 --> 00:08:42,565 ‫دستت خوبه؟ 165 00:08:42,609 --> 00:08:45,002 ‫آره. هنوز یکم بابت اون 166 00:08:45,046 --> 00:08:47,352 ‫پرتاب اون توپ فوتبال درد می‌کنه. 167 00:08:47,396 --> 00:08:49,572 ‫اینم یه نقطه اشتراک دیگه. 168 00:08:52,619 --> 00:08:54,359 ‫هی، می‌تونم یه برنامه بگیرم؟ 169 00:09:03,499 --> 00:09:04,761 ‫مرسی. 170 00:09:04,805 --> 00:09:06,589 ‫همینقدر لطف کردی بس بود. 171 00:09:07,764 --> 00:09:10,637 ‫خب، ابرقهرمان مورد علاقه‌ات کیه؟ 172 00:09:10,680 --> 00:09:12,203 ‫راستی، بنظرم واقعا خفنه 173 00:09:12,247 --> 00:09:13,901 ‫که از این چیز ها خوشت میاد. 174 00:09:18,141 --> 00:09:20,141 ‫[3- آیا خوب ازت تعریف می‌کنه؟] 175 00:09:20,647 --> 00:09:23,519 ‫دقیق نمی‌دونم. ‫خیلی ها رو دوست دارم. 176 00:09:27,044 --> 00:09:28,611 ‫اینطوری فایده نداره. 177 00:09:28,655 --> 00:09:31,919 ‫اگه «کلارک» نباشه، ‫میزبانی هم نیست. 178 00:09:31,962 --> 00:09:34,095 ‫قراره بیاد. دیگه اون آدم سابق نیست. 179 00:09:34,138 --> 00:09:36,793 ‫حتی اگه اعتراف نکنه، ‫ته دلش بخشش می‌خواد. 180 00:09:36,837 --> 00:09:38,447 ‫آها، پس این نقشه وابسته به 181 00:09:38,490 --> 00:09:40,188 ‫اینه که «کلارک» آدم خوبیه یا نه؟ 182 00:09:40,231 --> 00:09:41,755 ‫قراره بیاد. 183 00:09:41,798 --> 00:09:43,147 ‫اوهوم. 184 00:09:43,191 --> 00:09:44,540 ‫نمک می‌خواستی دیگه؟ 185 00:09:44,584 --> 00:09:47,412 ‫اینم کل نمک ها. 186 00:09:47,456 --> 00:09:50,643 ‫می‌دونی نمک خوب کجا پیدا می‌شه؟ 187 00:09:50,667 --> 00:09:51,721 ‫ایتالیا. 188 00:09:51,765 --> 00:09:55,507 ‫که باید با من یه سر بری اونجا. 189 00:09:55,551 --> 00:09:57,727 ‫رویاپردازی می‌کنی؟ 190 00:09:57,771 --> 00:10:00,164 ‫من حتی تا فلوریدا هم نرفتم. 191 00:10:00,208 --> 00:10:01,731 ‫رویاپردازی که نیست. 192 00:10:01,775 --> 00:10:04,516 ‫من با مامانم درمورد تو گفتم، ‫و اونم گفت؛ 193 00:10:04,560 --> 00:10:06,693 ‫زمان مرخصی می‌تونیم ‫بریم اروپا پیشش. 194 00:10:06,736 --> 00:10:09,478 ‫اگه مایل باشی. 195 00:10:09,521 --> 00:10:11,611 ‫حالا بذار اول ‫بقیه وسایل رو بیارم. 196 00:10:14,875 --> 00:10:16,137 ‫چه خوب می‌بافی، داداش. 197 00:10:16,180 --> 00:10:17,834 ‫مرسی، داداش. 198 00:10:17,878 --> 00:10:19,836 ‫و با تشکر از "گرو هیل" ‫بابت باغ وحشی که دارن. 199 00:10:19,880 --> 00:10:22,230 ‫با این موی شیر ‫کارمون خیلی راحت تر می‌شه. 200 00:10:22,273 --> 00:10:23,710 ‫چه خبر؟ 201 00:10:23,753 --> 00:10:26,147 ‫- اوضاع چطوره؟ ‫- ما تقریبا... 202 00:10:26,190 --> 00:10:28,671 ‫اینو برای طلسم ‫ضد جادوی تو آماده کردیم. 203 00:10:28,715 --> 00:10:30,455 ‫نه. مانع انتقال می‌شه. 204 00:10:30,499 --> 00:10:33,328 ‫یه شیء تیره نیاز داریم، ‫یه چیزی که طلسم رو نگه‌داره. 205 00:10:33,371 --> 00:10:35,330 ‫میرم یه شمع مشکی بیارم. 206 00:10:36,984 --> 00:10:40,161 ‫با اینکه متنفرم زندگی‌ام ‫به موم بند باشه. 207 00:10:40,204 --> 00:10:42,554 ‫خیالت راحت. ‫طرف قرار نیست بیاد. 208 00:10:49,518 --> 00:10:50,867 ‫خدا رو چه دیدی. 209 00:10:50,911 --> 00:10:52,782 ‫احتمالا. 210 00:10:52,826 --> 00:10:55,002 ‫مخصوصا اگه فکر کنید ‫اومدم کمک کنم. 211 00:10:55,045 --> 00:10:57,395 ‫پس چرا اومدی؟ 212 00:10:57,439 --> 00:11:01,138 ‫چون من 81،354 دلار و 80 سنت ندارم. 213 00:11:01,182 --> 00:11:03,837 ‫وایسا، یعنی واسش پول می‌خوای؟ 214 00:11:03,880 --> 00:11:04,968 ‫من اصلا مایل نیستم انجامش بدم. 215 00:11:05,012 --> 00:11:06,578 ‫ولی «هوپ» راست میگه. 216 00:11:06,622 --> 00:11:08,276 ‫مراقبت های بهداشتی انسان ‫واقعا کمر شکنه. 217 00:11:08,319 --> 00:11:09,973 ‫و اگه یه چیزی از پدرم، 218 00:11:10,017 --> 00:11:13,324 ‫و "تریاد" یاد گرفته باشم، ‫اینه که از بدهی متنفرم. 219 00:11:13,368 --> 00:11:15,587 ‫خب، از شانس تو... 220 00:11:15,631 --> 00:11:18,939 ‫یکم از گنج های «لپرکان» ‫واسمون مونده. 221 00:11:18,982 --> 00:11:20,331 ‫چی... ها؟ 222 00:11:20,375 --> 00:11:22,246 ‫- سوال نپرس. ‫- باشه. 223 00:11:22,290 --> 00:11:24,466 ‫ولی یه چیز دیگه هم لازم دارم. 224 00:11:27,077 --> 00:11:28,557 ‫امتحان رو قبول شد. 225 00:11:28,600 --> 00:11:30,690 ‫البته هنوز سال اول زبان فرانسه‌ست، 226 00:11:30,733 --> 00:11:33,954 ‫ولی «ایثن» سلیقه‌اش ‫دقیقا مثل منه. 227 00:11:33,997 --> 00:11:39,699 ‫اون جذابه، حتی محبت کردنش ‫دقیقا مثل منه. 228 00:11:39,742 --> 00:11:42,049 ‫البته منظورم توی حرف زدنه. 229 00:11:42,092 --> 00:11:44,747 ‫واقعا آدم اهل عشق و عاشقیه. 230 00:11:44,791 --> 00:11:48,272 ‫پس چرا احساسی ندارم؟ 231 00:11:48,316 --> 00:11:50,666 ‫جدی میگی؟ 232 00:11:50,710 --> 00:11:53,625 ‫همین الآن که ‫نشستی غصه می‌خوری 233 00:11:53,669 --> 00:11:55,540 ‫چرا اون پسر فوتبالیه ‫متوجه ناز کردنت نمی‌شه، 234 00:11:55,584 --> 00:11:58,108 ‫دختری که من دوستش دارم ‫توی یه بُعد شیطانی گیر افتاده. 235 00:11:58,152 --> 00:12:00,023 ‫و به جای اینکه نجاتش بدم، 236 00:12:00,067 --> 00:12:02,156 ‫من اینجا گیر افتادم، ‫تا به ملت ذرت بوداده بفروشم. 237 00:12:02,199 --> 00:12:05,202 ‫- تو بودی چه حسی داشتی؟ ‫- ما اینجاییم... 238 00:12:05,246 --> 00:12:06,769 ‫که «هوپ» و بقیه گروه ‫لازم نباشه بیان. 239 00:12:06,813 --> 00:12:08,858 ‫پس به این کار احمقانه... 240 00:12:08,902 --> 00:12:10,773 ‫به چشم نقش خودمون نگاه کن. 241 00:12:10,817 --> 00:12:12,209 ‫که... لازمه بگم 242 00:12:12,253 --> 00:12:15,082 ‫یه لطف کوچولوی دیگه ازت می‌خوام. 243 00:12:15,125 --> 00:12:16,648 ‫قراره بره رو مخم، نه؟ 244 00:12:22,742 --> 00:12:25,483 ‫ای وای. چقدر دست و پا چلفتی‌ام. 245 00:12:25,527 --> 00:12:28,051 ‫اوه، بیا. ‫بذار کمکت کنم. 246 00:12:30,314 --> 00:12:31,838 ‫ببخشید، «کیلب». 247 00:12:31,881 --> 00:12:33,927 ‫تا وقت استراحتت تموم نشده، 248 00:12:33,970 --> 00:12:35,015 ‫ما اینجا رو تمیز می‌کنیم. 249 00:12:38,105 --> 00:12:39,759 ‫- مرسی. ‫- حرفش هم نزن. 250 00:12:47,418 --> 00:12:49,072 ‫«ام‌جی»؟ 251 00:12:49,116 --> 00:12:50,334 ‫هیس! 252 00:12:50,378 --> 00:12:51,945 ‫صداتو بیار پایین. 253 00:12:51,988 --> 00:12:54,730 ‫صدامون رو می‌شنوه. 254 00:13:07,525 --> 00:13:09,484 ‫قصد نداری بمیری، مگه نه؟ 255 00:13:09,527 --> 00:13:11,791 ‫اتفاقا برعکس. 256 00:13:11,834 --> 00:13:14,010 ‫بیشتر از همیشه زنده‌ام، 257 00:13:14,054 --> 00:13:16,186 ‫و دوست دارم همینطور هم بمونم. 258 00:13:16,230 --> 00:13:19,102 ‫ولی یه کاری هست ‫که «هوپ» می‌خواد انجام بدم. 259 00:13:20,103 --> 00:13:22,497 ‫خیلی‌خب، 260 00:13:22,540 --> 00:13:24,847 ‫بهم بگو چی می‌خواد، ‫منم قول میدم آزاد بشی. 261 00:13:24,891 --> 00:13:28,590 ‫از این قول‌ها زیاد دادی ‫و زیرپا گذاشتی. 262 00:13:28,633 --> 00:13:30,026 ‫دیگه گولت رو نمی‌خورم. 263 00:13:31,549 --> 00:13:34,161 ‫منطقیه. 264 00:13:34,204 --> 00:13:37,207 ‫من مسلما یک سری... 265 00:13:37,251 --> 00:13:39,470 ‫تصمیمات ستیزگرایانه... 266 00:13:39,514 --> 00:13:42,212 ‫- ...به عنوان یک پدر گرفتم. ‫- و علتش چیه؟ 267 00:13:42,256 --> 00:13:44,345 ‫منو خلق کردی ‫که بهت خدمت کنم. 268 00:13:44,388 --> 00:13:47,348 ‫منم همین کارو کردم. 269 00:13:47,391 --> 00:13:50,046 ‫هیچ‌وقت شکست نخوردم، ‫ناامیدت نکردم. 270 00:13:50,090 --> 00:13:54,094 ‫- تا اینکه ناامیدم کردی. ‫- اون هم بعد قرن‌ها بی‌توجهی تو به من. 271 00:13:54,137 --> 00:13:58,359 ‫فقط می‌خواستم یه جوری ‫بهم نشون بدی که واست مهمه. 272 00:13:58,402 --> 00:14:00,404 ‫درک نمی‌کنم که چرا 273 00:14:00,448 --> 00:14:02,711 ‫همچین کاری انقدر ‫واست سخت بود. 274 00:14:05,670 --> 00:14:07,977 ‫راست میگی. 275 00:14:08,021 --> 00:14:11,981 ‫من تورو خلق کردم ‫تا تبدیل به تو بشم، 276 00:14:12,025 --> 00:14:13,504 ‫و نقشه‌ام کارساز نبود. 277 00:14:13,548 --> 00:14:14,941 ‫پس من فقط خودم رو ‫مقصر کار دیدم. 278 00:14:14,984 --> 00:14:19,119 ‫باید بهتر باهات تا می‌کردم. 279 00:14:20,120 --> 00:14:22,165 ‫عذر می‌خوام. 280 00:14:26,300 --> 00:14:28,345 ‫منم می‌خواستم همینو بشنوم. 281 00:14:30,260 --> 00:14:32,306 ‫می‌تونید بیایید داخل. 282 00:14:37,050 --> 00:14:38,834 ‫راست می‌گفتین. 283 00:14:38,878 --> 00:14:40,444 ‫مضطربه. 284 00:14:40,488 --> 00:14:42,142 ‫انقدر نگران نقشه شماـست، 285 00:14:42,185 --> 00:14:43,839 ‫که حاضره هرچیزی بگه. 286 00:14:43,883 --> 00:14:46,537 ‫- پس هستی؟ ‫- اوه... 287 00:14:46,581 --> 00:14:49,149 ‫هستم. و حق با تو بود. 288 00:14:49,192 --> 00:14:51,325 ‫احساس گناه افتضاحه. 289 00:14:51,368 --> 00:14:53,414 ‫ولی انتقام؟ 290 00:14:54,458 --> 00:14:56,504 ‫یه داستان دیگه داره. 291 00:15:04,904 --> 00:15:06,906 ‫"لاتینا سی اوکوکن" 292 00:15:21,572 --> 00:15:23,487 ‫حالش چطوره؟ 293 00:15:23,531 --> 00:15:25,228 ‫خوب نیست. 294 00:15:25,272 --> 00:15:27,013 ‫سعی می‌کنه ‫دردش رو التیام ببخشه، 295 00:15:27,056 --> 00:15:28,797 ‫نه که لایقش باشه. 296 00:15:30,233 --> 00:15:31,669 ‫آره، وضع «کلارک» هم خوب نیست. 297 00:15:31,713 --> 00:15:34,934 ‫گرگینه‌ها هم کلا شانس ندارن. پس... 298 00:15:40,069 --> 00:15:42,376 ‫- «هوپ»، عجله کن. ‫- اگه عجله کنم ممکنه 299 00:15:42,419 --> 00:15:44,552 ‫- به «لندون» آسیب دائمی بزنم. ‫- می‌دونم، ولی باید 300 00:15:44,595 --> 00:15:46,467 ‫طلسم رو تموم کنیم. ‫قبل از اینکه... 301 00:15:52,081 --> 00:15:53,735 ‫...اینطوری بشه. 302 00:15:59,045 --> 00:16:00,785 ‫چطور پیش رفت؟ 303 00:16:00,829 --> 00:16:03,614 ‫از روی چهره هاشون حدس بزنم؟ 304 00:16:03,658 --> 00:16:05,355 ‫- حتی بدتر از دفعه قبل. ‫- دوباره امتحان کنیم. 305 00:16:05,399 --> 00:16:06,878 ‫از اول. 306 00:16:06,922 --> 00:16:08,750 ‫«هوپ»، شما که ‫ده بار انجامش دادین. 307 00:16:08,793 --> 00:16:10,230 ‫ولی اگه یه شانس داریم، ‫باید بتونیم... 308 00:16:10,273 --> 00:16:11,448 ‫درست انجامش بدیم. 309 00:16:11,492 --> 00:16:12,841 ‫شاید تو دستورالعمل 310 00:16:12,884 --> 00:16:14,712 ‫پرفسور «واردموس» رو اشتباه گفتی. 311 00:16:14,756 --> 00:16:16,236 ‫یا شاید... 312 00:16:16,279 --> 00:16:19,065 ‫یه جای کار خودمون می‌لنگه. 313 00:16:19,108 --> 00:16:21,067 ‫از پسش برنمیای. 314 00:16:21,110 --> 00:16:23,286 ‫تو توانایی کنترل کردن ‫طلسم رو نداری. 315 00:16:23,330 --> 00:16:25,071 ‫چون وقتی پای زندگی «لندون» باشه، 316 00:16:25,114 --> 00:16:27,073 ‫تو نمی‌تونی درست عمل کنی. 317 00:16:27,116 --> 00:16:29,075 ‫واسه همین این آزمایش ‫دائم شکست می‌خوره. 318 00:16:29,118 --> 00:16:31,251 ‫می‌خوای چی کار کنم؟ ‫بشینم و نگاه کنم؟ 319 00:16:31,294 --> 00:16:33,035 ‫می‌دونی اصلا کار ساده‌ای نیست؟ 320 00:16:33,079 --> 00:16:34,515 ‫احتمالا به همون سختی... 321 00:16:34,558 --> 00:16:36,473 ‫بیرون کشیدن یه موجود کثیف 322 00:16:36,517 --> 00:16:38,475 ‫از بدن دوست‌پسر بهترین دوستت، 323 00:16:38,519 --> 00:16:39,955 ‫بدون اینکه یک نفر ‫از اونها رو از دست بدی. 324 00:16:39,999 --> 00:16:42,653 ‫همه ما اینجا داریم خطر می‌کنیم. 325 00:16:42,697 --> 00:16:44,916 ‫«لندون» برای همه ما مهمه. 326 00:16:44,960 --> 00:16:47,136 ‫تو هم برای ما مهمی. 327 00:16:47,180 --> 00:16:50,313 ‫پس ممکنه برگردی بگی ‫توی گروه، "من" وجود نداره، 328 00:16:50,357 --> 00:16:51,967 ‫ولی تو تنها کسی هستی که 329 00:16:52,011 --> 00:16:54,665 ‫وقتی اوضاع سخت می‌شه ‫ما می‌ریم پیشش. 330 00:16:54,709 --> 00:16:57,929 ‫بنظرت از پسش برمیای؟ 331 00:16:58,930 --> 00:17:02,499 ‫فقط اگه عقب وایستی ‫و بهم اعتماد کنی. 332 00:17:06,851 --> 00:17:08,592 ‫خیلی‌خب. 333 00:17:08,636 --> 00:17:10,290 ‫باید یه چیز هایی رو توضیح بدی. 334 00:17:10,333 --> 00:17:12,814 ‫فقط دارم دوست‌هام رو ‫نگاه می‌کنم، خب؟ 335 00:17:12,857 --> 00:17:15,599 ‫از داخل عکس "نوسفراتو"؟ 336 00:17:15,643 --> 00:17:17,253 ‫دنیای انسان‌ها و موجودات ماورایی... 337 00:17:17,297 --> 00:17:18,863 ‫جور در نمیان، خب؟ 338 00:17:18,907 --> 00:17:20,213 ‫اگه هم بیاد... 339 00:17:20,256 --> 00:17:22,780 ‫تهش برای اون آدمه خوب نیست. 340 00:17:22,824 --> 00:17:24,260 ‫من نمی‌خوام «ایثن» 341 00:17:24,304 --> 00:17:26,219 ‫دوباره درگیر این بشه. 342 00:17:26,262 --> 00:17:28,743 ‫بی‌خیال، پسر. 343 00:17:28,786 --> 00:17:30,658 ‫فقط حسودیت شده. 344 00:17:31,659 --> 00:17:36,707 ‫من یه فمینیست قرن 21ای هستم، 345 00:17:36,751 --> 00:17:38,405 ‫که... 346 00:17:38,448 --> 00:17:42,191 ‫الآن... یه کمی هم حسود شده، باشه. 347 00:17:42,235 --> 00:17:44,193 ‫حالا شد یه چیزی. 348 00:17:44,237 --> 00:17:46,717 ‫بی‌خیال، داداش. ‫به دکتر «عشق» بگو 349 00:17:46,761 --> 00:17:49,155 ‫چی تو ذهنت داره اذیتت می‌کنه. 350 00:17:49,198 --> 00:17:51,113 ‫امروز که همه گفتن. 351 00:17:55,204 --> 00:17:58,642 ‫امسال من و «لیزی» ‫خیلی پیشرفت کردیم، 352 00:17:58,686 --> 00:18:00,905 ‫گاهی اوقات دور تر شدیم، 353 00:18:00,949 --> 00:18:02,472 ‫ولی همیشه فکر می‌کردم ‫اگه زمانش برسه، 354 00:18:02,516 --> 00:18:04,692 ‫دوباره برمی‌گردیم پیش هم. 355 00:18:04,735 --> 00:18:07,999 ‫خب اگه زمانش الآن نیست، ‫پس چرا نگرانی که 356 00:18:08,043 --> 00:18:10,132 ‫یه قرار معمولی با ‫دوست قدیمی خودت رفته؟ 357 00:18:14,093 --> 00:18:16,095 ‫چون چی می‌شه اگه ‫زمان اون‌ها الآن باشه؟ 358 00:18:20,882 --> 00:18:23,537 ‫و زمان ما هیچ‌وقت نرسه؟ 359 00:18:28,194 --> 00:18:30,109 ‫هی، وایسا. ‫اون طلسم رو انجام میده؟ 360 00:18:30,152 --> 00:18:31,980 ‫قرارمون که این نبود. 361 00:18:32,023 --> 00:18:33,155 ‫اون ازم متنفره. 362 00:18:33,199 --> 00:18:35,984 ‫دلیل خوبی هم دارم. 363 00:18:36,941 --> 00:18:38,639 ‫«کلارک»، بهت قول میدم، 364 00:18:38,682 --> 00:18:41,076 ‫قرار نیست بذارم کسی ‫اذیتت کنه، خب؟ حتی اون. 365 00:18:41,120 --> 00:18:44,079 ‫«هوپ»، اگه این طلسم ‫خواب یهو از بین بره چی؟ 366 00:18:44,123 --> 00:18:46,560 ‫داداش، نفوس بد نزن، باشه؟ 367 00:18:46,603 --> 00:18:48,170 ‫چیزی نمی‌شه. 368 00:18:48,214 --> 00:18:49,954 ‫حتی اگه هم از بین بره، ‫توی حلقه محدود کننده‌ست. 369 00:18:49,998 --> 00:18:51,521 ‫حالا می‌ذاری اینو ببندم، 370 00:18:51,565 --> 00:18:54,176 ‫- یا دو تا طلسم خواب بزنیم؟ ‫- باشه، ولی دوبرابر می‌گیرم. 371 00:18:54,220 --> 00:18:57,092 ‫اوه، جفتمون خوب می‌دونیم. ‫مسئله تو پول نیست. 372 00:18:57,136 --> 00:18:58,746 ‫خیلی‌خب، همه چیز حاضره. 373 00:18:58,789 --> 00:19:00,443 ‫گفتم بری عقب، یادته؟ 374 00:19:00,487 --> 00:19:02,184 ‫یعنی حتی نمی‌خوای ‫کسی واست سایفون کنه؟ 375 00:19:02,228 --> 00:19:04,099 ‫نه، فکر اونجاش هم کردم. 376 00:19:05,144 --> 00:19:06,101 ‫اوه. 377 00:19:08,277 --> 00:19:09,496 ‫دمتون هم گرم. 378 00:19:10,236 --> 00:19:12,499 ‫مطمئنی می‌خوای ‫این کارو دوباره بکنی؟ 379 00:19:12,542 --> 00:19:14,283 ‫فقط به شرطی که ‫دوباره واسم سوپ درست کنی. 380 00:19:20,985 --> 00:19:22,509 ‫"اینسندیا". 381 00:19:34,303 --> 00:19:36,262 ‫خب، فقط می‌خواستم بپرسم... 382 00:19:36,305 --> 00:19:39,221 ‫که «مالیوور» از من چی می‌خواد؟ 383 00:19:39,265 --> 00:19:41,658 ‫می‌خواد بدونه چطوری ‫سه‌رگه رو بکشه، که من... 384 00:19:41,702 --> 00:19:43,747 ‫دیگه چیزی نگو. 385 00:19:46,185 --> 00:19:48,230 ‫ذهن من و «مالیوور» یکیه، 386 00:19:48,274 --> 00:19:49,927 ‫هرچیزی که من بدونم... 387 00:19:49,971 --> 00:19:51,494 ‫اون می‌فهمه. 388 00:19:51,538 --> 00:19:53,235 ‫پس ما یه مشکل مشترک داریم. 389 00:19:53,279 --> 00:19:54,932 ‫«مالیوور» فقط کافیه 390 00:19:54,976 --> 00:19:56,847 ‫روی چیزی که می‌خواد ‫بدونه تمرکز کنه، 391 00:19:56,891 --> 00:19:59,328 ‫و من اون رو ‫بهش الهام می‌کنم. 392 00:19:59,372 --> 00:20:01,417 ‫به وقتش. 393 00:20:02,375 --> 00:20:04,290 ‫تمام تلاشم رو می‌کنم ‫که به چیز دیگه فکر کنم، 394 00:20:04,333 --> 00:20:06,117 ‫ولی هرچقدر بیشتر ‫اینجا می‌مونم، 395 00:20:06,161 --> 00:20:07,815 ‫انگار بیشتر شکست می‌خورم. 396 00:20:07,858 --> 00:20:10,861 ‫البته من هم زیاد ‫هم‌صحبت خوبی نیستم، ولی... 397 00:20:10,905 --> 00:20:13,951 ‫می‌تونم کمکت کنم ‫حواست رو پرت کنی. 398 00:20:13,995 --> 00:20:15,736 ‫درمورد چی بحث کنیم؟ 399 00:20:15,779 --> 00:20:18,739 ‫درکل نظر من روی "جنگ ستارگان"ـه. 400 00:20:18,782 --> 00:20:20,784 ‫"جنگ ستارگان" چیه؟ 401 00:20:20,828 --> 00:20:21,959 ‫چی؟ 402 00:20:23,134 --> 00:20:27,400 ‫باشه، چطوره به عمق همدیگه بریم؟ 403 00:20:27,443 --> 00:20:29,184 ‫به عمق رفتن چطوریه؟ 404 00:20:29,228 --> 00:20:31,708 ‫خب، من یه سوال می‌پرسم، ‫تو هم صادقانه جواب میدی، 405 00:20:31,752 --> 00:20:33,754 ‫و بعدش نوبت تو می‌شه. 406 00:20:33,797 --> 00:20:36,278 ‫بنظر معذب کننده میاد. 407 00:20:36,322 --> 00:20:38,106 ‫با این‌حال، آدم هارو نزدیک می‌کنه. 408 00:20:39,281 --> 00:20:41,936 ‫تا حالا عاشق شدی؟ 409 00:20:41,979 --> 00:20:44,591 ‫یک بار. 410 00:20:44,634 --> 00:20:46,723 ‫اسمش «لئوناردو داوینچی» بود. 411 00:20:50,640 --> 00:20:52,686 ‫وایسا، همون «لئوناردو داوینچی» خودمون؟ 412 00:20:52,729 --> 00:20:56,994 ‫اون زمان هنوز مردی نشده بود که ‫دنیا اونو می‌شناسه. بچه بود. 413 00:20:57,038 --> 00:20:59,301 ‫که خیلی باهوش بود، 414 00:20:59,345 --> 00:21:02,435 ‫که درمقابل دانش ‫سیری ناپذیر بود، 415 00:21:02,478 --> 00:21:06,134 ‫و مهربون‌ترین چشم‌هایی ‫که به عمرم دیدم. 416 00:21:06,177 --> 00:21:08,919 ‫مثل اینکه جفتمون تجربه ‫عشق حماسی رو داشتیم. 417 00:21:08,963 --> 00:21:11,313 ‫آره. 418 00:21:11,357 --> 00:21:14,490 ‫و احتمالا بهتر باشه ‫دیگه تجربه‌اش نکنم. 419 00:21:17,232 --> 00:21:19,539 ‫هرچقدر احساسم به یکی ‫قوی‌تر باشه، 420 00:21:19,582 --> 00:21:21,541 ‫قدرت الهامم به اون شخص بیشتر می‌شه. 421 00:21:21,584 --> 00:21:25,153 ‫عشقم به «لیو» کمک کرد ‫تا جهان تغییر کنه. 422 00:21:25,196 --> 00:21:27,808 ‫اون زمانی که با هم بودیم، 423 00:21:27,851 --> 00:21:29,810 ‫علم و هنر رو خیلی ‫عمیق پیش می‌برد، ولی... 424 00:21:29,853 --> 00:21:32,378 ‫فقط از تصور کردن اینکه 425 00:21:32,421 --> 00:21:34,237 ‫اگه همچین مردی نبود، چه ‫اتفاقی میفتاد، وحشت میکنم. 426 00:21:34,261 --> 00:21:38,384 ‫من خودم از تصور اینکه «هوپ» ‫تبدیل به سه‌رگه بشه وحشت می‌کنم. 427 00:21:38,427 --> 00:21:41,648 ‫اینکه چطوری جهان ‫ماورایی رو تغییر میده. 428 00:21:41,691 --> 00:21:44,303 ‫تغییر بد یا خوب؟ 429 00:21:44,346 --> 00:21:46,653 ‫اگه می‌دونستم که ‫کمتر وحشت می‌کردم. 430 00:21:47,654 --> 00:21:49,612 ‫حالا که فکرش رو می‌کنم، 431 00:21:49,656 --> 00:21:51,701 ‫سه‌رگه بنظر چیز ترسناکی میاد. 432 00:21:51,745 --> 00:21:53,312 ‫فقط یک سه‌رگه هست. 433 00:21:54,704 --> 00:21:57,968 ‫اولین بار در جهان. 434 00:21:58,012 --> 00:22:01,668 ‫یک نیروی طبیعی ‫نامیرا و توقف ناپذیر، 435 00:22:01,711 --> 00:22:04,235 ‫که دست بر قضا ‫دوست دختر منم هست. 436 00:22:05,802 --> 00:22:08,283 ‫و دختر یکی از بی‌رحم ترین ‫قاتل های تاریخ. 437 00:22:10,329 --> 00:22:13,941 ‫ببخشید. اصلا نباید درمورد ‫«هوپ» حرف می‌زدیم. 438 00:22:13,984 --> 00:22:16,117 ‫دیگه دیر شده. 439 00:22:30,349 --> 00:22:32,568 ‫چون یه الهامی بهم شد. 440 00:22:32,612 --> 00:22:35,441 ‫یه الهام بخصوص. 441 00:22:37,573 --> 00:22:39,836 ‫می‌دونم واست ساده نیست. 442 00:22:39,880 --> 00:22:42,709 ‫ببینی بقیه بخاطر تصمیم تو 443 00:22:42,752 --> 00:22:45,407 ‫به خطر میفتن. 444 00:22:45,451 --> 00:22:47,322 ‫حتی نمی‌تونم بگم ‫چقدر توی این شرایط بودم. 445 00:22:47,366 --> 00:22:49,411 ‫چطوری باهاش کنار میای؟ 446 00:22:49,455 --> 00:22:51,152 ‫اکثر اوقات ویسکی بوربن. 447 00:22:54,024 --> 00:22:56,070 ‫و با ایمان. 448 00:22:56,113 --> 00:22:58,812 ‫سعی می‌کنم به خودم ‫یادآوری کنم که چرا... 449 00:22:58,855 --> 00:23:01,945 ‫از همون اول به این ‫اشخاص اعتماد کردم. 450 00:23:04,731 --> 00:23:06,776 ‫اگه من سه‌رگه می‌شدم، 451 00:23:06,820 --> 00:23:09,823 ‫اصلا لازم نبود هیچ‌کس ‫توی این شرایط باشه. 452 00:23:09,866 --> 00:23:11,564 ‫«هوپ»، دوباره بحثش رو وسط نکش. 453 00:23:12,565 --> 00:23:15,089 ‫به نفع خودت نیست. 454 00:23:15,132 --> 00:23:17,744 ‫به نفع هیچکس نیست. 455 00:23:17,787 --> 00:23:20,573 ‫می‌دونم. 456 00:23:22,662 --> 00:23:25,404 ‫فقط نمی‌دونم تصمیم ‫درستی بود یا نه. 457 00:23:26,622 --> 00:23:30,104 ‫فکر می‌کردم برای «لندون» ‫هرکاری بکنم، 458 00:23:30,147 --> 00:23:32,367 ‫ولی چرا این کارو نکنم؟ 459 00:23:33,629 --> 00:23:36,240 ‫فکر کنم داره ازش خارج می‌شه. 460 00:23:36,284 --> 00:23:37,546 ‫نمی‌دونم چطوری. 461 00:23:37,590 --> 00:23:38,982 ‫اون دُزی که من ‫بهش دادم، 462 00:23:39,026 --> 00:23:40,549 ‫باید حالا حالا ها ‫روش اثر کنه. 463 00:23:40,593 --> 00:23:42,029 ‫صبر کن، وایسا. ‫بدن «لندون» از پسش برنمیاد. 464 00:23:43,726 --> 00:23:45,293 ‫باید طلسم رو فورا متوقف کنیم. 465 00:23:45,336 --> 00:23:47,208 ‫نه، باید سریع‌تر ادامه بدیم! 466 00:23:48,035 --> 00:23:51,168 ‫"یارا لاتینا سی اوکوکن" 467 00:23:54,128 --> 00:23:57,653 ‫"یارا لاتینا سی اوکوکن" 468 00:24:09,535 --> 00:24:11,450 ‫تموم شد. 469 00:24:12,929 --> 00:24:15,236 ‫فکر کنم بهتره ‫برای سفر اروپا آماده بشیم. 470 00:24:15,279 --> 00:24:17,847 ‫سوال اینه که کارساز بود؟ 471 00:24:20,110 --> 00:24:22,373 ‫فکر نکنم. 472 00:24:22,417 --> 00:24:23,592 ‫هنوز خودمم. 473 00:24:23,636 --> 00:24:25,376 ‫هیچی نشد. 474 00:24:25,420 --> 00:24:29,032 ‫و منم هنوز خودمم. 475 00:24:31,208 --> 00:24:33,776 ‫ولی مشخصا یه اتفاقی افتاده. 476 00:24:38,389 --> 00:24:40,174 ‫بنظر خوب نمیاد. 477 00:24:50,445 --> 00:24:52,708 ‫«جد»! 478 00:24:52,752 --> 00:24:54,231 ‫چی کار کردی؟ 479 00:24:54,275 --> 00:24:55,929 ‫سخت ترین کاری ‫که تا الآن کردم. 480 00:24:55,972 --> 00:24:58,192 ‫اونو مفید کردم. 481 00:25:04,546 --> 00:25:06,809 ‫دستت هم درد نکنه، ‫خوبه هر از گاهی، 482 00:25:06,853 --> 00:25:08,768 ‫منو ببری یه قدمی بزنم. 483 00:25:08,811 --> 00:25:11,118 ‫با «کلارک» چی کار کردی؟ 484 00:25:11,161 --> 00:25:13,207 ‫خب، با تشکر از الهه ‫دوست و عزیزمون، 485 00:25:13,250 --> 00:25:15,339 ‫درمورد نقشه شما فهمیدم. 486 00:25:15,383 --> 00:25:17,298 ‫پس به جای اینکه خودمو ‫وارد بدن «کلارک» کنم، 487 00:25:17,341 --> 00:25:18,778 ‫یه پیشنهاد جایگزین دادم. 488 00:25:20,344 --> 00:25:22,608 ‫یه تسخیر. ‫(دیبوک) 489 00:25:22,651 --> 00:25:25,915 ‫می‌دونی، دلم یه هیولای ‫جالب تر می‌خواست، 490 00:25:25,959 --> 00:25:28,875 ‫مثل یه اژدها ‫یا یه کراکن، 491 00:25:28,918 --> 00:25:32,008 ‫ولی بدن انسانی «کلارک» ‫توان تحملش رو نداشت. 492 00:25:32,052 --> 00:25:33,575 ‫دیبوک. 493 00:25:33,619 --> 00:25:35,751 ‫یک روح انگلی از ‫داستان های یهودیه، 494 00:25:35,795 --> 00:25:38,263 ‫که میزبان خودش رو با ‫قدرت‌های فراطبیعی آلوده می‌کنه. 495 00:25:38,287 --> 00:25:39,102 ‫ولی وایسا... 496 00:25:39,146 --> 00:25:40,388 ‫بهتر هم می‌شه، 497 00:25:40,412 --> 00:25:42,192 ‫چون من به دیبوک گفتم 498 00:25:42,236 --> 00:25:45,195 ‫فستیوال فیلم این موقع سال ‫چقدر جای قشنگیه. 499 00:25:46,588 --> 00:25:48,590 ‫زیاد نگران نباشید. 500 00:25:48,634 --> 00:25:50,549 ‫کشتن یه دیبوک ‫نسبتا آسونه. 501 00:25:53,247 --> 00:25:55,510 ‫شما فقط لازمه میزبان رو بکشید. 502 00:25:58,382 --> 00:26:00,646 ‫دکتر «سالتزمن»، صبر کن. 503 00:26:02,648 --> 00:26:04,693 ‫شکار خوش بگذره... 504 00:26:05,781 --> 00:26:08,088 ‫...سه‌رگه. 505 00:26:15,138 --> 00:26:17,967 ‫می‌دونی چی می‌تونه ‫الآن رو بهتر کنه؟ 506 00:26:18,011 --> 00:26:19,969 ‫یه شیر بستنی ‫با طعم کره بادوم زمینی. 507 00:26:20,013 --> 00:26:21,754 ‫آره، میرم یکی بیارم. 508 00:26:21,797 --> 00:26:23,364 ‫نه، من میرم. 509 00:26:23,407 --> 00:26:26,149 ‫خب، زود برگرد. ‫تقریبا رسیده به جا های خوبش. 510 00:26:36,769 --> 00:26:39,032 ‫دیگه چی می‌تونست... 511 00:26:39,075 --> 00:26:40,686 ‫امروز رو بدتر کنه؟ 512 00:26:42,688 --> 00:26:44,907 ‫«لیزی» گفته... 513 00:26:44,951 --> 00:26:46,517 ‫به «ایثن» علاقه نداره؟ 514 00:26:46,561 --> 00:26:49,259 ‫خدایا، آره دیگه. ‫حالا هم انقدر معطل نکن، 515 00:26:49,303 --> 00:26:50,870 ‫و وارد عمل شو. 516 00:26:50,913 --> 00:26:52,306 ‫حس واقعی‌ات رو بگو، ‫هرچی که هست. 517 00:26:53,829 --> 00:26:54,874 ‫ها... 518 00:26:55,701 --> 00:26:57,572 ‫بذار بعد فیلم. 519 00:26:57,616 --> 00:27:00,488 ‫به اندازه کافی صبر کردم. 520 00:27:02,838 --> 00:27:05,275 ‫کجا رفت؟ 521 00:27:05,319 --> 00:27:06,929 ‫نمی‌دونم چه اتفاقی افتاد. 522 00:27:06,973 --> 00:27:09,453 ‫مراحل انتقال رو... یادمه که، 523 00:27:09,497 --> 00:27:12,326 ‫شکست خورد و بعد ‫من اومدم اینجا. 524 00:27:28,429 --> 00:27:30,649 ‫خانم‌ها و آقایان، ‫«کونگ» رو ببینید، 525 00:27:30,692 --> 00:27:33,695 ‫هشتمین اعجوبه جهان. 526 00:27:35,479 --> 00:27:37,264 ‫لعنتی. 527 00:27:38,961 --> 00:27:41,964 ‫تنهاش بذار. 528 00:27:42,008 --> 00:27:43,749 ‫با اینکه این... 529 00:27:43,792 --> 00:27:45,707 ‫شجاعتت خیلی سکسیه، ‫ولی باید فورا از اینجا بری. 530 00:27:45,751 --> 00:27:47,361 ‫می‌دونم از پس خودت برمیای، 531 00:27:47,404 --> 00:27:49,145 ‫ولی منم یه آدم ‫قلدر رو خوب می‌شناسم. 532 00:27:50,320 --> 00:27:53,628 ‫یه قلدر عجیب الخلقه. 533 00:27:53,672 --> 00:27:54,890 ‫نه. صبر کن. 534 00:28:14,388 --> 00:28:16,042 ‫بذارش زمین. 535 00:28:16,085 --> 00:28:17,913 ‫نمی‌تونیم «کلارک» رو بکشیم. 536 00:28:17,957 --> 00:28:20,220 ‫اگه مجبور بشم می‌کشم. 537 00:28:20,263 --> 00:28:21,612 ‫اگه واجب باشه. 538 00:28:21,656 --> 00:28:23,092 ‫واجب اینه که جونش رو نجات بدیم. 539 00:28:23,136 --> 00:28:24,703 ‫من بهش قول دادم که 540 00:28:24,746 --> 00:28:26,182 ‫نذارم کسی اذیتش کنه. 541 00:28:26,226 --> 00:28:27,836 ‫منم به قولت احترام می‌ذارم. 542 00:28:27,880 --> 00:28:29,577 ‫ولی اگه به کلی آدم ‫صدمه بزنه چی؟ 543 00:28:29,620 --> 00:28:31,622 ‫می‌دونی، ما قرار بود ‫مثل یه تیم عمل کنیم. 544 00:28:31,666 --> 00:28:33,320 ‫و منم رهبر گروهم. 545 00:28:33,363 --> 00:28:35,670 ‫اگه بین «کلارک» و یکی ‫از دانش‌‌‌آموز هام... 546 00:28:35,714 --> 00:28:37,759 ‫یا دخترم قرار باشه انتخاب کنم، ‫راه دیگه‌ای نیست. 547 00:28:37,803 --> 00:28:40,283 ‫حتما راه دیگه‌ای ‫برای این مسئله هست. 548 00:28:40,327 --> 00:28:42,111 ‫خب، اگه چیزی به ذهنت رسید، بهم بگو. 549 00:28:42,155 --> 00:28:45,245 ‫در همین حین، یه نفر باید ‫کار سخت رو انجام بده. 550 00:28:45,288 --> 00:28:47,334 ‫راست میگی. ‫"اد سونوم". 551 00:28:50,729 --> 00:28:52,731 ‫و اون یک نفر منم. 552 00:28:59,172 --> 00:29:00,956 ‫خیلی ناجور شد. 553 00:29:01,000 --> 00:29:03,742 ‫تو برگردونش سمت مدرسه، ‫من میرم دنبال «لیزی». 554 00:29:03,785 --> 00:29:05,352 ‫وایسا. من نباید برم دنبال «لیزی»؟ 555 00:29:05,395 --> 00:29:07,049 ‫واسم مهم نیست... 556 00:29:07,093 --> 00:29:08,703 ‫کی قراره قهرمان باشه، «ام‌جی». ‫فقط باید عجله کنیم. 557 00:29:08,747 --> 00:29:10,749 ‫تو برو دنبال «لیزی». 558 00:29:10,792 --> 00:29:12,881 ‫من «ایثن» رو برمی‌گردونم مدرسه. 559 00:29:12,925 --> 00:29:14,317 ‫لابد وقتی به هوش میاد... 560 00:29:14,361 --> 00:29:16,232 ‫کلی سوال تو ذهنش داره. 561 00:29:16,276 --> 00:29:18,104 ‫باید جواب هاش رو از خودم بشنوه. 562 00:29:19,366 --> 00:29:21,281 ‫بریم تو کارش. 563 00:29:22,848 --> 00:29:24,806 ‫نمی‌خواد بری. 564 00:29:24,850 --> 00:29:26,808 ‫اگه یه راه برای ‫کشتن سه‌رگه پیدا کردی، 565 00:29:26,852 --> 00:29:28,810 ‫باید فورا از «مالیوور» و من ‫خارج بشی. زود. 566 00:29:28,854 --> 00:29:30,594 ‫چطوری می‌شه از تاریکی فرار کرد؟ 567 00:29:30,638 --> 00:29:32,509 ‫از روی تجربه میگم، 568 00:29:32,553 --> 00:29:34,816 ‫در های به سمت جهان ‫خودمون هست، فقط باید... 569 00:29:34,860 --> 00:29:36,426 ‫یکیش رو پیدا کنی. 570 00:29:36,470 --> 00:29:37,950 ‫اصلا اون جزئیاتی که ‫لازم داشتم نبود، 571 00:29:37,993 --> 00:29:39,516 ‫مخصوصا وقتی تنها باشم. 572 00:29:39,560 --> 00:29:42,171 ‫«کلیو». 573 00:29:44,304 --> 00:29:45,827 ‫تو یه الهه‌ای. 574 00:29:45,871 --> 00:29:48,395 ‫انقدر نگران بقیه نباش. 575 00:29:48,438 --> 00:29:51,354 ‫واسه تنوع یکم الهام‌بخش خودت باش. 576 00:29:57,665 --> 00:30:00,755 ‫موفق باشی، «لندون کربی». 577 00:30:04,803 --> 00:30:07,588 ‫«کلیو»؟ 578 00:30:08,589 --> 00:30:10,896 ‫از آشنایی باهات خوشحال شدم. 579 00:30:10,939 --> 00:30:13,333 ‫کاش آشنایی ما 580 00:30:13,376 --> 00:30:14,987 ‫توی شرایط متفاوتی بود. 581 00:30:15,030 --> 00:30:17,772 ‫پس شاید دوباره هم همدیگه رو دیدیم. 582 00:30:41,013 --> 00:30:42,579 ‫با توجه به شانس امروزم، 583 00:30:42,623 --> 00:30:44,016 ‫حدس می‌زنم منو نیاوردی اینجا 584 00:30:44,059 --> 00:30:45,495 ‫که دستگاه کپی دفتر رو درست کنی. 585 00:31:12,261 --> 00:31:13,915 ‫بذار حدس بزنم. 586 00:31:13,959 --> 00:31:15,177 ‫کباب جادوگر؟ 587 00:31:21,053 --> 00:31:23,011 ‫بهت هشدار میدم. 588 00:31:23,055 --> 00:31:24,970 ‫من یه جنگجو ام، ‫گوشتم خیلی ریش‌ریش می‌شه. 589 00:31:34,327 --> 00:31:36,982 ‫قرار نیست کسی اون‌یکی رو بخوره. 590 00:31:39,071 --> 00:31:40,768 ‫«کیلب»، «ایثن» زخمی شده. 591 00:31:40,811 --> 00:31:42,161 ‫آره. می‌دونم، می‌دونم. 592 00:31:42,204 --> 00:31:43,162 ‫«ام‌جی» مراقب دوستت هست. 593 00:31:43,205 --> 00:31:44,293 ‫دوست خودش. 594 00:31:45,425 --> 00:31:46,469 ‫«کیلب»! 595 00:32:03,095 --> 00:32:05,140 ‫بابت کاری که قراره ‫باهات بکنم متأسفم. 596 00:32:05,184 --> 00:32:07,882 ‫ولی به بدنی که ‫توش هستی قول دادم، 597 00:32:07,926 --> 00:32:09,405 ‫منم مثل اون از بدهی خوشم نمیاد. 598 00:32:10,624 --> 00:32:13,366 ‫"یارا لاتینا سی اوکوکن" 599 00:32:20,503 --> 00:32:22,941 ‫"یارا لاتینا سی اوکوکن" 600 00:32:58,367 --> 00:33:00,326 ‫چه قرار اول عجیبی شد، نه؟ 601 00:33:00,369 --> 00:33:03,764 ‫راستش، اینکه نزدیک بود ‫توسط یه هیولای عصبانی 602 00:33:03,807 --> 00:33:07,246 ‫تبدیل به کباب ماهی بشم، ‫بهتر از شروع امروزم بود. 603 00:33:07,289 --> 00:33:09,248 ‫اگه قراره استعاره ماهی بزنیم، ‫پس می‌دونی... 604 00:33:09,291 --> 00:33:11,163 ‫که توی دریا کلی ماهی هست. 605 00:33:11,206 --> 00:33:12,599 ‫ولی «ایثن» واقعا 606 00:33:12,642 --> 00:33:14,209 ‫تونست دلم رو به دست بیاره. 607 00:33:14,253 --> 00:33:15,689 ‫و می‌دونم که احتمالا باید... 608 00:33:15,732 --> 00:33:17,169 ‫عقایدم خیلی مدرن تر باشه، 609 00:33:17,212 --> 00:33:18,822 ‫ولی اینکه دیدم اونطوری 610 00:33:18,866 --> 00:33:22,478 ‫اومد نجاتم بده؟ خفن بود. 611 00:33:22,522 --> 00:33:24,698 ‫- نزدیک بود خودش هم به کشتن بده. ‫- دقیقا. 612 00:33:24,741 --> 00:33:26,917 ‫حالا همچنان هم میگم ‫کاش گیتار بلد بود، 613 00:33:26,961 --> 00:33:28,658 ‫و وقتی می‌ریم پاریس ‫زبان اونجا رو بلد باشه، 614 00:33:28,702 --> 00:33:32,140 ‫ولی یه دختر که ‫نباید همه رو با هم بخواد. 615 00:33:32,184 --> 00:33:34,360 ‫- درسته. ‫- و من می‌تونم برم چون... 616 00:33:34,403 --> 00:33:36,057 ‫چون تو امروز نجاتم دادی. 617 00:33:36,101 --> 00:33:38,364 ‫نه، نه، نه، نه. 618 00:33:38,407 --> 00:33:40,105 ‫«هوپ» نجاتت داد. 619 00:33:40,148 --> 00:33:41,758 ‫فوقش بشه گفت من کمک کردم. 620 00:33:41,802 --> 00:33:44,152 ‫بابات... می‌دونست دقیقا ‫چی کار کنه. 621 00:33:44,196 --> 00:33:46,024 ‫خب، اون که اونجا نبود. 622 00:33:46,067 --> 00:33:49,897 ‫ولی اگه اونجا بود، ‫دقیقا می‌دونستم چی می‌گفت. 623 00:33:49,940 --> 00:33:52,900 ‫- که باید بیشتر برم باشگاه؟ ‫- نه. 624 00:33:52,943 --> 00:33:56,295 ‫که تو کمک کردی همه در امان باشن. ‫از جمله دختر خودش. 625 00:33:56,338 --> 00:33:58,906 ‫مهم ترین چیز هم ‫واسه اون همینه. 626 00:34:10,744 --> 00:34:12,267 ‫فکر می‌کردم کارم تمومه. 627 00:34:12,311 --> 00:34:14,095 ‫کارت که تموم بود، 628 00:34:14,139 --> 00:34:16,924 ‫تا اینکه من دیبوک رو ازت خارج کردم، ‫که بعدش انقدر حالت بد شد، 629 00:34:16,967 --> 00:34:18,447 ‫مجبور شدیم بهت ‫خون خون‌آشام بدیم. 630 00:34:19,666 --> 00:34:22,103 ‫مال «کیلب». ‫نه خودم. 631 00:34:22,147 --> 00:34:23,626 ‫نگران نیستی بپرم ‫جلوی یه اتوبوس، 632 00:34:23,670 --> 00:34:26,107 ‫و تبدیل به یه ‫عوضی نامیرا بشم؟ 633 00:34:26,151 --> 00:34:27,543 ‫با خودم گفتم دیگه ‫قیدش رو زدی. 634 00:34:27,587 --> 00:34:28,979 ‫خب، مال قبل زمانی بود 635 00:34:29,023 --> 00:34:30,242 ‫که بفهمم انسان بودن مسخره‌ست. 636 00:34:30,285 --> 00:34:32,418 ‫ولی بازم... 637 00:34:32,461 --> 00:34:35,899 ‫باید اعتراف کنم، ‫از هیولا بودن بهتره. 638 00:34:35,943 --> 00:34:37,988 ‫ممنونم. 639 00:34:38,032 --> 00:34:39,425 ‫که قولت رو نگه‌داشتی. 640 00:34:39,468 --> 00:34:41,905 ‫دو رو بازی بود اگه... 641 00:34:41,949 --> 00:34:43,255 ‫می‌خواستم فداکاری‌ای کنی، 642 00:34:43,298 --> 00:34:44,691 ‫که خودم حاضر نبودم انجام بدم. 643 00:34:44,734 --> 00:34:46,562 ‫نگو که بازم صورت حسابه. 644 00:34:46,606 --> 00:34:47,911 ‫برعکسشه. 645 00:34:47,955 --> 00:34:49,391 ‫پولیه که بهت بدهکاریم 646 00:34:49,435 --> 00:34:51,306 ‫و... یه بلیط به خارج از شهر. 647 00:34:51,350 --> 00:34:53,308 ‫جدی؟ 648 00:34:53,352 --> 00:34:55,876 ‫- می‌ذاری برم؟ ‫- خب... 649 00:34:55,919 --> 00:34:58,357 ‫مطمئنم دیگه قرار نیست ‫اون طلسم انتقال رو انجام بدم. 650 00:35:00,185 --> 00:35:02,100 ‫من و دوستام می‌گردم ‫دنبال یه راه دیگه. 651 00:35:02,143 --> 00:35:04,014 ‫ما هم دوستیم؟ 652 00:35:04,058 --> 00:35:06,234 ‫به اندازه کافی. 653 00:35:07,235 --> 00:35:10,325 ‫پس یه نصیحت دوستانه بکنم؛ 654 00:35:10,369 --> 00:35:12,327 ‫تا فرصتش هست پدرم رو بکش. 655 00:35:12,371 --> 00:35:15,852 ‫می‌دونم توی جسم کسیه ‫که تو دوستش داری، ولی... 656 00:35:15,896 --> 00:35:17,376 ‫هرچقدر بیشتر اون داخل بمونه، 657 00:35:17,419 --> 00:35:19,682 ‫شانس «مالیوور» برای ‫پیروزی بیشتر می‌شه. 658 00:35:19,726 --> 00:35:21,989 ‫اخیرا خیلی درمورد اون بخش فکر کردم. 659 00:35:22,032 --> 00:35:24,339 ‫واسم سوال بود... 660 00:35:24,383 --> 00:35:28,691 ‫بنظرت اگه «مالیوور» ببره ‫چه اتفاقی میفته؟ 661 00:35:29,692 --> 00:35:33,740 ‫بنظرم... با انتقام شروع می‌کنه. 662 00:35:33,783 --> 00:35:36,830 ‫انتقام از کسایی که ‫بهش بد کردن. 663 00:35:36,873 --> 00:35:38,701 ‫کلی کار دیگه می‌کنه، 664 00:35:38,745 --> 00:35:41,748 ‫که توی این فهرست ‫اولین نفر خودتی 665 00:35:41,791 --> 00:35:44,054 ‫و هرکسی که توی مدرسه‌ست. 666 00:35:44,098 --> 00:35:47,841 ‫و بعد عطش‌اش ادامه پیدا می‌کنه. 667 00:35:47,884 --> 00:35:49,843 ‫یه چاه بی‌پایان و ابدی 668 00:35:49,886 --> 00:35:53,716 ‫که فقط تغذیه می‌کنه ‫و سیر نمی‌شه. 669 00:35:53,760 --> 00:35:55,718 ‫و نه فقط نسبت به هیولا ها. 670 00:35:55,762 --> 00:35:58,286 ‫الآن دیگه به خون ‫انسان‌ها هم تشنه شده. 671 00:35:58,330 --> 00:36:00,723 ‫و اون‌هایی که می‌بلعه، 672 00:36:00,767 --> 00:36:02,725 ‫تا ابد به یاد ها سپرده می‌شن. 673 00:36:02,769 --> 00:36:06,207 ‫زندگی های زیادی ‫به اسارت تاریکی گرفته می‌شن، 674 00:36:06,251 --> 00:36:08,992 ‫توی یک چشم به هم زدن، ‫از هستی محو می‌شن. 675 00:36:09,993 --> 00:36:12,039 ‫آره. 676 00:36:13,388 --> 00:36:15,434 ‫تصور منم همین بود. 677 00:36:15,477 --> 00:36:18,480 ‫خب، حداقل اینش ‫دیگه مشکل تو نیست. 678 00:36:20,178 --> 00:36:22,223 ‫از اینجا به بعدش با من، ‫تو از الآن حق داری 679 00:36:22,267 --> 00:36:25,357 ‫که با آرامش توی ‫زندگی انسانی‌ات باشی. 680 00:36:26,880 --> 00:36:28,838 ‫زندگی خوبی داشته باشی، «کلارک». 681 00:36:28,882 --> 00:36:31,058 ‫واقعیتش... 682 00:36:31,101 --> 00:36:33,365 ‫اسمم «رایان»ـه. 683 00:36:33,408 --> 00:36:34,801 ‫پس زندگی خوبی داشته باشی، «رایان». 684 00:36:36,629 --> 00:36:38,500 ‫آم... 685 00:36:40,502 --> 00:36:42,809 ‫وایسا، نمی‌دونم باید ‫اینو بهت بگم یا نه، ولی... 686 00:36:42,852 --> 00:36:45,855 ‫وقتی تحت تأثیر اون طلسم بودم، 687 00:36:45,899 --> 00:36:48,989 ‫یه لحظه‌ای بود که تونستم ‫داخل ذهن «مالیوور» رو ببینم. 688 00:36:51,818 --> 00:36:54,777 ‫باید با دکتر «سالتزمن» ‫درمورد «لندون» حرف بزنی. 689 00:37:05,919 --> 00:37:08,574 ‫حالش خوب می‌شه. 690 00:37:08,617 --> 00:37:10,445 ‫فکر کنم یه ضربه ‫کوچیک خورده. 691 00:37:10,489 --> 00:37:12,534 ‫ولی به خون خون‌‎آشام نیازی نداره. 692 00:37:12,578 --> 00:37:14,188 ‫و توی باغ جادوگر ها کندر هست. 693 00:37:14,232 --> 00:37:15,624 ‫ورمش رو کمتر می‌کنه. 694 00:37:15,668 --> 00:37:19,062 ‫عالیه. خب، می‌تونه تا ‫اونموقع استراحت کنه. 695 00:37:19,106 --> 00:37:20,847 ‫- بعد هم انجامش بده. ‫- راستش... 696 00:37:20,890 --> 00:37:22,675 ‫می‌شه تو انجامش بدی؟ 697 00:37:22,718 --> 00:37:24,329 ‫با «فینچ» به یه مشکلی خوردیم، 698 00:37:24,372 --> 00:37:25,852 ‫و فکر کنم یه سری ‫مسائل حل نشده هست، 699 00:37:25,895 --> 00:37:27,201 ‫که باید حلش کنم. 700 00:37:27,245 --> 00:37:29,072 ‫خودم دارمش. 701 00:37:29,116 --> 00:37:30,987 ‫و بعد امروز حداقل یه نفر ‫به کسی که دوستش داره می‌رسه. 702 00:37:34,817 --> 00:37:36,210 ‫تو هم نمی‌تونی 703 00:37:36,254 --> 00:37:37,951 ‫مردم رو نجات ندی، 704 00:37:37,994 --> 00:37:40,258 ‫مگه نه، آقای محافظه‌کار. 705 00:37:46,133 --> 00:37:48,266 ‫کمک! 706 00:37:49,267 --> 00:37:52,095 ‫کسی اونجا نیست؟ 707 00:37:55,447 --> 00:37:57,840 ‫لطفا... 708 00:37:57,884 --> 00:37:59,581 ‫کمکم کنید! 709 00:38:01,496 --> 00:38:04,499 ‫یه نفر... 710 00:38:04,543 --> 00:38:06,588 ‫منو بیاره بیرون. 711 00:38:19,775 --> 00:38:23,083 ‫کمکم کنید! 712 00:38:27,522 --> 00:38:29,698 ‫سلام. واسم سوال بود کجا موندی. 713 00:38:29,742 --> 00:38:32,048 ‫شرمنده. امروز خیلی مضطرب شدم، 714 00:38:32,092 --> 00:38:34,094 ‫یه شیفت رفتم سر کار، ‫که ذهنم رو خالی کنم. 715 00:38:35,095 --> 00:38:37,227 ‫متأسفم. 716 00:38:37,271 --> 00:38:39,926 ‫پس درمورد "ادغام" نبود؟ 717 00:38:42,711 --> 00:38:45,279 ‫می‌دونستم یه مشکلی هست. 718 00:38:45,323 --> 00:38:47,107 ‫یعنی میگی تقصیر منه؟ 719 00:38:47,150 --> 00:38:50,197 ‫می‌دونم زمان می‌بره که 720 00:38:50,240 --> 00:38:53,374 ‫یه رابطه جدید شروع کنی. ‫ولی حس می‌کنم... 721 00:38:53,418 --> 00:38:57,247 ‫"که توی بیست سالگی خودم ‫شانس زندگیم پنجاه پنجاهه"؟ 722 00:38:59,598 --> 00:39:02,383 ‫می‌دونی، خوب می‌شد ‫قبل اینکه همه چیز جدی بشه 723 00:39:02,427 --> 00:39:04,211 ‫این ها رو می‌دونستم. 724 00:39:04,254 --> 00:39:09,434 ‫می‌دونم... سخته. 725 00:39:09,477 --> 00:39:13,133 ‫واسه همین همون اولش بهت نگفتم. 726 00:39:15,265 --> 00:39:17,267 ‫و راست میگی. 727 00:39:17,311 --> 00:39:19,748 ‫"ادغام" ممکنه باعث مرگم بشه. 728 00:39:19,792 --> 00:39:24,971 ‫و من باهاش کنار اومدم. 729 00:39:25,014 --> 00:39:29,628 ‫گمونم فقط می‌تونم ‫امیدوار باشم که تو هم کنار بیای. 730 00:39:29,671 --> 00:39:32,065 ‫نمی‌شه شمارش روز ها ‫تا موقع از دست دادن 731 00:39:32,108 --> 00:39:33,849 ‫کسی که دوستش داری کنار اومد. 732 00:39:36,548 --> 00:39:38,506 ‫باور کن. 733 00:39:38,550 --> 00:39:40,900 ‫الآن گفتی... 734 00:39:41,901 --> 00:39:43,946 ‫عمدی نبود. 735 00:39:50,605 --> 00:39:52,041 ‫نمی‌دونم... 736 00:39:52,085 --> 00:39:54,087 ‫که از پسش برمیام یا نه، «جو». 737 00:39:59,701 --> 00:40:00,789 ‫متأسفم. 738 00:40:15,064 --> 00:40:17,023 ‫همینطوری گذاشت رفت؟ 739 00:40:17,066 --> 00:40:19,329 ‫- همه جا دنبالش گشتم. ‫- وای پسر. 740 00:40:19,373 --> 00:40:20,548 ‫اینو می‌ذارم تو لیست 741 00:40:20,592 --> 00:40:21,984 ‫چیز هایی که به مادرش نمیگم. 742 00:40:22,985 --> 00:40:24,117 ‫پیداش کردم. 743 00:40:26,815 --> 00:40:29,514 ‫انسان‌ها. ‫خیلی ساده‌لوح هستن. 744 00:40:31,559 --> 00:40:32,517 ‫شکننده‌ان. 745 00:40:32,560 --> 00:40:33,996 ‫اذیتش نکن. 746 00:40:34,040 --> 00:40:36,390 ‫توی جایگاهی نیست ‫که چیزی درخواست کنی. 747 00:40:37,260 --> 00:40:39,001 ‫بذارید برم ‫وگرنه می‌میره. 748 00:40:42,701 --> 00:40:44,180 ‫دکتر انتخاب دیگه‌ای نداشت، «هوپ». 749 00:40:44,224 --> 00:40:46,182 ‫انتخاب کرد که بهم دروغ بگه، ‫تو هم همینطور. 750 00:40:46,226 --> 00:40:48,054 ‫اونم بعد اینکه تلاش کردم ‫مثل تیم عمل کنیم، 751 00:40:48,097 --> 00:40:49,490 ‫و حالا دیگه نمی‌تونم... 752 00:40:49,534 --> 00:40:50,578 ‫- حتی بهتون اعتماد کنم. ‫- چی شد؟ 753 00:40:50,622 --> 00:40:51,536 ‫مشکل چیه؟ 754 00:40:51,579 --> 00:40:53,059 ‫«مالیوور» فرار کرد. 755 00:40:54,060 --> 00:40:55,975 ‫راستش من گذاشتم بره. 756 00:40:56,018 --> 00:40:58,194 ‫و دقیقا چرا گذاشتی بره؟ 757 00:40:58,238 --> 00:40:59,935 ‫همه چیز رو بهتون میگم. 758 00:40:59,979 --> 00:41:03,635 ‫ولی اول باید با چیزی که ‫درمورد «لندون» می‌دونم شروع کنم. 759 00:41:09,249 --> 00:41:11,991 ‫می‌خوای منو بکشی، نه؟ 760 00:41:12,034 --> 00:41:14,646 ‫کار ابرشرور ها همینه. 761 00:41:14,689 --> 00:41:16,691 ‫من که اینطوری نیستم. 762 00:41:16,735 --> 00:41:19,085 ‫فقط می‌خوام تا یه جایی برم. 763 00:41:19,128 --> 00:41:22,871 ‫خب، پس چرا فقط ‫ماشینم رو نمی‌گیری؟ 764 00:41:22,915 --> 00:41:24,438 ‫جدی میگم، پسر. ‫مشکلی نداره. 765 00:41:24,482 --> 00:41:26,962 ‫کی درمورد ماشین حرف زد؟ 766 00:41:48,500 --> 00:41:55,500 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 767 00:41:55,500 --> 00:41:59,500 ‫ترجمه‌ای از ‫حـــامـــی مــغــیــثــی 768 00:41:59,500 --> 00:42:06,500 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez