1 00:00:00,000 --> 00:00:01,532 ...آنچه در "میراث" گذشت 2 00:00:02,485 --> 00:00:03,874 دخترم جوزی 3 00:00:03,876 --> 00:00:06,363 تحتِ تأثیرِ جادویِ سیاه ـه 4 00:00:06,365 --> 00:00:08,565 تو گفتی به یک دلیلی به اینجا برگشتی 5 00:00:10,059 --> 00:00:11,735 خیلی خب خواهر شیطان 6 00:00:11,737 --> 00:00:13,404 بیا برقصیم 7 00:00:13,406 --> 00:00:16,139 8 00:00:21,111 --> 00:00:22,543 گریه نکن بابا 9 00:00:23,726 --> 00:00:25,126 یه نون خور کمتر 10 00:00:25,128 --> 00:00:26,860 اون فکر میکنه پیروز شده 11 00:00:26,862 --> 00:00:28,295 هوپ یک نقشه یِ دوم داشت 12 00:00:28,297 --> 00:00:32,033 هوپ تویِ ذهنِ جوزی ـه؟ 13 00:00:32,035 --> 00:00:35,084 بیا از اون جادویِ سیاه استفاده کنیم تا خودِ مالیوُر رو 14 00:00:35,086 --> 00:00:37,470 بیدار کنیم و کنترلش کنیم- اگه اون رو بیدار کنیم- 15 00:00:37,472 --> 00:00:39,558 ...و دستایِ کثیفش به لاندن برسه 16 00:00:39,560 --> 00:00:41,975 من برایِ آقایِ کربی برنامه هایی دارم 17 00:00:46,275 --> 00:00:51,275 ترجمه از آنجـــــل ..:: Angel ::.. 18 00:00:52,010 --> 00:01:02,010 lililili اطلاع از آخرین ترجمه هایِ من lililili lilili T.me/AngelicaSub lilili 19 00:01:10,138 --> 00:01:12,138 خب، این غیرمنتظره ـست 20 00:01:17,845 --> 00:01:20,246 جوزی؟ 21 00:01:21,649 --> 00:01:25,151 ضمیرناخودآگاه ـت داره مَن رو متعجب میکنه 22 00:01:30,058 --> 00:01:31,857 خرده نون 23 00:01:31,859 --> 00:01:33,526 زیرکانه ـست 24 00:01:48,041 --> 00:01:49,531 وایسا، چیزی نیست 25 00:01:49,533 --> 00:01:51,410 مجبور نیستی فرار کنی 26 00:01:55,249 --> 00:01:59,618 27 00:02:01,763 --> 00:02:03,218 مجبور نیستی قایم هم بشی 28 00:02:03,220 --> 00:02:04,787 من نمیخوام بهت آسیبی بزنم 29 00:02:06,693 --> 00:02:09,094 میشه دهنت رو ببندی خانم؟ 30 00:02:09,096 --> 00:02:10,295 و اون چراغم خاموش کن 31 00:02:10,297 --> 00:02:12,796 قبل از اینکه هردومون رو به کشتن بدی 32 00:02:15,717 --> 00:02:19,591 lililili کانال تلگرام هوادارن سریال میراث lililili lilili @LegaciesOfficial lilili 33 00:02:22,708 --> 00:02:23,874 !چَد 34 00:02:23,876 --> 00:02:25,743 شنل ها رو بیار 35 00:02:25,745 --> 00:02:29,213 باید مراسم بگیریم 36 00:02:30,783 --> 00:02:33,951 حالا که دیگه ققنوس، تهدیدی برایِ برنامه هایِ ما نیست 37 00:02:33,953 --> 00:02:38,789 !امروز روزیه که ما مالیوُر رو بیدار میکنیم 38 00:02:41,261 --> 00:02:42,293 ...چـ 39 00:02:44,096 --> 00:02:47,164 با سردابه یِ من چیکار کردی؟ 40 00:02:47,166 --> 00:02:50,934 اممم، یکم کلاسِ اینجا رو بردم بالا 41 00:02:50,936 --> 00:02:52,770 که یعنی دیگه شنلی در کار نیست 42 00:02:52,772 --> 00:02:54,004 خز شده 43 00:02:54,006 --> 00:02:55,605 اونا نمادین هستن 44 00:02:55,607 --> 00:02:57,416 منم اولش شک داشتم 45 00:02:57,418 --> 00:02:59,384 ولی...نگاه کن 46 00:02:59,386 --> 00:03:00,978 بنظرم پرده ها واقعاً 47 00:03:00,980 --> 00:03:02,079 این اتاق رو سرپا نگه میدارن 48 00:03:02,081 --> 00:03:03,847 خفه شو چَد تو حالت خوب نیست 49 00:03:03,849 --> 00:03:05,448 شما قرار بود 50 00:03:05,450 --> 00:03:06,699 گودال رو آماده کنید 51 00:03:06,701 --> 00:03:08,852 در این مورد، میدونم که گفتم 52 00:03:08,854 --> 00:03:12,189 بعد از اینکه تلفیق تموم بشه مالیوُر رو بیدار میکنیم 53 00:03:12,191 --> 00:03:15,092 ولی اگه تلفیق موفقیت آمیز بود 54 00:03:15,094 --> 00:03:17,494 من خواهرم رو جذب کرده بودم 55 00:03:17,496 --> 00:03:20,682 ولی اصلاً نمیتونم حسش کنم 56 00:03:20,684 --> 00:03:22,474 بنابراین یک مشکلی هست 57 00:03:22,476 --> 00:03:24,133 ما حدس میزنیم کارِ هوپ باشه 58 00:03:24,135 --> 00:03:25,986 همیشه کارِ هوپ ـه 59 00:03:25,988 --> 00:03:29,772 همونطور که این قضیه مهم بنظر میاد، جادوگر 60 00:03:29,774 --> 00:03:33,294 تو کسی نیستی که تصمیم میگیری بعدش چیکار کنیم 61 00:03:34,446 --> 00:03:37,214 میدونی، اینا عروسک های خیمه شب بازیِ من هستن 62 00:03:54,298 --> 00:03:55,865 ....ما 63 00:03:55,867 --> 00:03:59,001 حالا دیگه هرکاری که من میگم رو میکنیم 64 00:04:01,906 --> 00:04:03,873 شیرفهم شد 65 00:04:03,875 --> 00:04:07,343 یا باید کاری کنم سر تکون بدی؟ 66 00:04:09,347 --> 00:04:12,348 هرچی شما بخواید 67 00:04:12,350 --> 00:04:13,950 68 00:04:19,390 --> 00:04:21,056 کاری کن چشمِ زامبی ـت بفهمه 69 00:04:21,058 --> 00:04:23,792 واقعاً چه اتفاقی برایِ لیزی افتاده 70 00:04:28,232 --> 00:04:30,531 برگردید سرِ کارتون 71 00:04:31,568 --> 00:04:34,369 خیلی آروم بنظر میام 72 00:04:34,371 --> 00:04:37,239 حتی فرشته گون 73 00:04:37,241 --> 00:04:39,474 عجیب نیست که تو بهم علاقه داشتی 74 00:04:39,476 --> 00:04:41,643 به این دلیل نبود که من بهت علاقه داشتم 75 00:04:41,645 --> 00:04:43,267 و چرا داری با فعلِ زمانِ گذشته صحبت میکنی؟ 76 00:04:43,269 --> 00:04:45,232 تو کاملاً زنده ای- اون حلقه نباید بره اونجا- 77 00:04:45,234 --> 00:04:46,930 اونجا جاییه که کبوتر ها آزاد میشن 78 00:04:46,932 --> 00:04:49,242 که اون بعد از ویدیوئه، یادته؟ 79 00:04:49,244 --> 00:04:53,442 نه، لیزی، این مهم نیست، باشه؟ 80 00:04:53,444 --> 00:04:55,956 هیچی از اینا واقعی نیست، فقط یه نمایشه 81 00:04:55,958 --> 00:05:00,014 یه نمایش برای اینکه جوزیِ آدم کُشِ معروف رو 82 00:05:00,016 --> 00:05:01,529 قانع کنیم که واقعاً من رو کشته 83 00:05:01,531 --> 00:05:03,731 پس بهتره که نمایشِ خوبی باشه 84 00:05:03,733 --> 00:05:05,576 هنوز خیلی کارا برایِ انجام هست 85 00:05:05,578 --> 00:05:08,235 اگه سعی میکنی نقشِ مُرده ها رو بازی کنی 86 00:05:08,237 --> 00:05:11,439 اینکه خاکسپاریِ خودت رو مدیریت کنی کلِّ برنامه رو به هم میریزه 87 00:05:11,441 --> 00:05:12,973 من در این مورد از تو خیلی جلوترم 88 00:05:12,975 --> 00:05:16,644 این حلقه یِ گُنده مالِ همینه 89 00:05:22,057 --> 00:05:23,580 من منحصر به فرد و خاصم 90 00:05:23,582 --> 00:05:27,340 و به دلایلی من واقعاً در این مورد حساسم 91 00:05:27,342 --> 00:05:30,376 همینجا بمون تا من برم خودمو بی لزوم قربانی کنم 92 00:05:31,442 --> 00:05:32,709 چطورم؟ 93 00:05:34,997 --> 00:05:37,131 اینجا چه خبره؟- سلام بابایی- 94 00:05:37,133 --> 00:05:38,288 چه خبره؟ 95 00:05:38,290 --> 00:05:40,631 فکر کردم از اونجایی که ما داریم بدنِ هوپ رو جایِ من میفرستیم 96 00:05:40,633 --> 00:05:43,437 در حالیکه اون داره در ضمیرِ ناخودآگاهِ جوزی دور میزنه 97 00:05:43,439 --> 00:05:47,141 من میتونم خودم رو جایِ هوپ جا بزنم تا وقتیکه اون اینجا نیست 98 00:05:47,143 --> 00:05:49,380 واو، اون واقعاً اینقدر قدکوتاهه؟ 99 00:05:49,382 --> 00:05:51,078 الیزابت؟ 100 00:05:51,080 --> 00:05:53,347 شما به من نیاز دارید تا به خاکسپاری نظارت کنید 101 00:05:54,765 --> 00:05:56,254 واقعاً میخوایم اینکارو کنیم؟ 102 00:05:56,256 --> 00:05:57,318 ...یعنی، این اتفاق میخواد بیوفته که 103 00:05:57,320 --> 00:05:58,752 !بابا- هوم- 104 00:05:58,754 --> 00:06:00,964 این احساسات باید واقعی باشه 105 00:06:00,966 --> 00:06:05,691 و کی بهتر از خودم میتونه یادبودی مملؤ از احساسات 106 00:06:05,693 --> 00:06:08,661 از خودم...بسازه؟ 107 00:06:09,885 --> 00:06:12,431 عزیزم، فکر میکنم این فکرِ خوبیه 108 00:06:12,433 --> 00:06:15,601 ولی فقط...فکر میکنم ...مردم 109 00:06:15,603 --> 00:06:17,337 میفهمن 110 00:06:17,339 --> 00:06:18,604 آره، راست میگه 111 00:06:18,606 --> 00:06:21,440 گله هیچوقت گولِ این رو نمیخوره 112 00:06:22,777 --> 00:06:26,880 ...سلام 113 00:06:26,882 --> 00:06:28,681 رفقایِ گرگینه 114 00:06:28,683 --> 00:06:30,383 خیلی از دیدنِ دوباره ـتون خوشحالم 115 00:06:30,385 --> 00:06:34,520 پایپر، ترور، براک 116 00:06:34,522 --> 00:06:37,055 هی، میخوایم بعد از خاکسپاری یه 117 00:06:37,057 --> 00:06:38,724 هرمِ انسانی بسازیم، اگه خواستی بیا 118 00:06:38,726 --> 00:06:41,594 آره دوست دارم، و بعدش شاید 119 00:06:41,596 --> 00:06:43,979 بتونیم بیرون یه چرخی بزنیم 120 00:06:43,981 --> 00:06:47,032 و یه مدت به ماه خیره بشیم- خوبه- 121 00:06:47,034 --> 00:06:48,534 هی، ترکوندی هوپ 122 00:06:48,536 --> 00:06:51,003 تو هم همینطور براک میستر 123 00:06:57,211 --> 00:07:00,045 اینم از دفاعیه 124 00:07:00,047 --> 00:07:03,949 باشه، ولی کبوتری در کار نباشه 125 00:07:05,051 --> 00:07:07,474 خیلی خب، شنیدید که چی گفت 126 00:07:07,476 --> 00:07:08,676 کار داریم 127 00:07:11,312 --> 00:07:13,145 دکتر سالتزمن 128 00:07:16,363 --> 00:07:19,097 به کمکتون نیاز دارم 129 00:07:19,099 --> 00:07:21,099 باشه 130 00:07:22,077 --> 00:07:23,466 هی، میشه صبر کنی؟ 131 00:07:23,468 --> 00:07:25,331 معصوم بازی هات و شنل قرمزی بازی هات رو 132 00:07:25,333 --> 00:07:26,538 بذار واسه جایی دیگه 133 00:07:26,540 --> 00:07:28,907 تنها چیزی که نیاز ندارم اینه که یه دخترک دامن پوش 134 00:07:28,909 --> 00:07:30,142 نزدیکِ من جادو کنه 135 00:07:30,144 --> 00:07:31,609 چرا؟ اگه من جادو کنم چی میشه؟ 136 00:07:31,611 --> 00:07:34,505 !نمیخواد بفهمی 137 00:07:34,507 --> 00:07:35,963 و دیگه هم من رو دنبال نکن 138 00:07:35,965 --> 00:07:37,615 تو به اینجا تعلق نداری نازک نارنجی 139 00:07:37,617 --> 00:07:40,485 خوک هایِ سخنگویِ تبعیض گرا رو راستش دوست ندارم 140 00:07:40,487 --> 00:07:42,587 دوست دارم برم ولی تا وقتی که دوستم، جوزی 141 00:07:42,589 --> 00:07:43,822 رو پیدا نکنم جایی نمیرم 142 00:07:45,959 --> 00:07:47,459 چی از اون میخوای؟ 143 00:07:47,461 --> 00:07:50,127 اومدم نجاتش بدم 144 00:07:50,129 --> 00:07:52,340 آره خب، واسه اینکار زیادی دیر کردی 145 00:07:52,342 --> 00:07:54,409 منظورت چیه؟ 146 00:07:56,503 --> 00:07:58,503 بگیر بشین 147 00:08:02,476 --> 00:08:04,175 روزی روزگاری 148 00:08:04,177 --> 00:08:06,811 اینجا یک سرزمینِ زیبا بود 149 00:08:06,813 --> 00:08:10,448 یک پادشاهیِ صلح آمیز که پرنسس جوزت بر اون حکومت میکرد 150 00:08:13,364 --> 00:08:15,519 و اونوقت تاریکی اومد 151 00:08:15,521 --> 00:08:17,521 پرنسس سعی کرد باهاش مبارزه کنه 152 00:08:17,523 --> 00:08:21,024 ولی استفاده یِ اون از جادوش فقط تاریکی رو قدرتمندتر کرد 153 00:08:21,026 --> 00:08:24,928 تاریکی یه جورایی بهش وابسته بود و اگه به مبارزه باهاش ادامه میداد 154 00:08:24,930 --> 00:08:28,365 تاریکی رشد میکرد تا کلِّ سرزمین رو تسخیر کنه 155 00:08:29,368 --> 00:08:31,835 بنابراین پرنسس جوزی 156 00:08:31,837 --> 00:08:34,037 یک طلسمِ خواب رویِ خودش گذاشت 157 00:08:34,039 --> 00:08:36,439 که دیگه نتونه جادو کنه 158 00:08:36,441 --> 00:08:41,277 و تاریکی دیگه نتونه رشد کنه 159 00:08:41,279 --> 00:08:46,116 اگه اون رو بیدار کنیم تاریکی دوباره رشد میکنه 160 00:08:46,118 --> 00:08:49,219 بنابراین...با وجودِ تمامِ دل تنگی که هممون براش داریم 161 00:08:49,221 --> 00:08:50,953 اوضاع باید اینجوری باشه 162 00:08:50,955 --> 00:08:54,690 تقدیر بَد هرزه ایه، نه عروسک؟- شاید- 163 00:08:54,692 --> 00:08:56,492 ولی بازم باید سعیم رو بکنم 164 00:08:56,494 --> 00:08:59,896 اگه اونم بود همینکارو برای من میکرد 165 00:08:59,898 --> 00:09:01,998 و فکر میکنم میدونم که چطور پیداش کنم 166 00:09:03,801 --> 00:09:07,302 آره، بهتره اینکارو نکنی 167 00:09:07,304 --> 00:09:09,972 باقیِ این رَد کجاست؟ 168 00:09:09,974 --> 00:09:12,575 خب اممم، قضیه اینه 169 00:09:12,577 --> 00:09:14,076 تو اینو باور نمیکنی 170 00:09:14,078 --> 00:09:16,746 اممم...هروقت 171 00:09:16,748 --> 00:09:19,849 ...اممم، عناصر، اممم 172 00:09:19,851 --> 00:09:23,352 اممم، میدونی چیه، من خوردمشون 173 00:09:23,354 --> 00:09:25,219 باشه؟ من خوردمشون 174 00:09:25,221 --> 00:09:28,041 !هاها "حالا میپرسه" چرا من باید همچین کاری بکنم؟ 175 00:09:28,043 --> 00:09:30,367 چون من مشمئزکننده ـم و هیچ کنترلی رو خودم ندارم 176 00:09:30,369 --> 00:09:32,994 این شکل و شمایلی که الآن دارم باهاش کار میکنم رو میبینی؟ 177 00:09:32,996 --> 00:09:35,363 خیلی خب، تو میدونی این رَد کجا میره 178 00:09:35,365 --> 00:09:36,431 تو میدونی اون کجاست 179 00:09:36,433 --> 00:09:38,232 اگه به من نگی 180 00:09:38,234 --> 00:09:40,101 که اون کجا رفته دوباره شروع میکنم به جادو کردن 181 00:09:40,103 --> 00:09:43,337 تاریکی میاد 182 00:09:43,339 --> 00:09:45,941 رو به رو شدن با تاریکی یه جورایی کارِ منه 183 00:09:45,943 --> 00:09:47,909 باشه 184 00:09:47,911 --> 00:09:50,011 باشه!عه 185 00:09:50,013 --> 00:09:52,180 تو کوچولویِ رئیس واری هستی، میدونستی؟ 186 00:09:52,182 --> 00:09:54,716 اوه، این تویِ دنیایِ من یه تعریفه 187 00:09:54,718 --> 00:09:57,218 یادم بنداز به اونجا سر نزنم 188 00:09:57,220 --> 00:10:00,888 راف، فقط آروم باش، باشه؟ 189 00:10:00,890 --> 00:10:03,356 هرچی که هست، نمیتونه اونقدرا بد باشه 190 00:10:09,765 --> 00:10:11,655 من اونو کشتم دکتر سالتزمن 191 00:10:11,657 --> 00:10:15,425 نکرومنسر مجبورم کرد اینکارو بکنم 192 00:10:20,042 --> 00:10:21,875 یه فکری براش میکنیم، باشه؟ ...فقط 193 00:10:21,877 --> 00:10:24,377 چیزی نیست 194 00:10:26,582 --> 00:10:27,982 ببین، اون برمیگرده 195 00:10:27,984 --> 00:10:30,718 برمیگرده 196 00:10:31,753 --> 00:10:33,552 اینبار نه 197 00:10:45,554 --> 00:10:48,444 جوزی؟ جوزی؟ 198 00:10:48,446 --> 00:10:50,035 جوزی پاشو 199 00:10:50,037 --> 00:10:51,504 شاید باید بوسیدنش رو امتحان کنی 200 00:10:51,506 --> 00:10:54,440 میدونم که این یه افسانه ـست و اینا 201 00:10:54,442 --> 00:10:56,676 ولی یک بوسه یِ بی رضایت هیچوقت جوابش نیست 202 00:10:56,678 --> 00:10:59,152 خب ببخشید خانم کوچولویِ گُنده حرف 203 00:10:59,154 --> 00:11:01,180 فکرِ بهتری داری؟ 204 00:11:01,182 --> 00:11:02,849 دارم 205 00:11:02,851 --> 00:11:04,183 206 00:11:04,185 --> 00:11:05,918 هی 207 00:11:05,920 --> 00:11:09,505 گفتیم جادویی در کار نباشه- میدونم که تو از تاریکی میترسی- 208 00:11:09,507 --> 00:11:11,230 ولی این ضمیرِ ناخودآگاهِ جوزی ـه 209 00:11:11,232 --> 00:11:13,925 هیچی واقعاً نمیتونه اینجا به ما آسیب بزنه 210 00:11:29,109 --> 00:11:31,977 اون چه کوفتیه؟ 211 00:11:31,979 --> 00:11:34,213 این تاریکی ـه، عزیزم 212 00:11:34,215 --> 00:11:36,382 و قطعاً میتونه به ما آسیب بزنه 213 00:11:46,187 --> 00:11:48,154 خوک کوچولو 214 00:11:48,156 --> 00:11:49,489 خوک کوچولو 215 00:11:49,491 --> 00:11:52,958 دوستِ جدیدت کیه؟ 216 00:11:52,960 --> 00:11:55,017 میتونم بویِ اینکه دوباره 217 00:11:55,019 --> 00:11:58,164 اینجا جادو استفاده شده رو حس کنم 218 00:12:08,042 --> 00:12:10,443 219 00:12:19,554 --> 00:12:21,710 حالا خوشحال شدی عوضی احمق؟ 220 00:12:21,712 --> 00:12:24,229 ...تقریباً کاری کردی جفتمون خورده بشیم 221 00:12:24,231 --> 00:12:28,294 که محضِ اطلاعت یکی از ترس هایِ کلِّ زندگیِ منه 222 00:12:28,296 --> 00:12:29,879 و حالا تاریکی میدونه که 223 00:12:29,881 --> 00:12:31,469 اون تنِ لشِ جادوگرت اینجاست 224 00:12:31,471 --> 00:12:33,527 راستی؟ خب جادویِ من همین الآن تنِ جفتمون رو نجات داد 225 00:12:33,529 --> 00:12:35,729 بعد از اینکه من تو رو به سمتِ پناهگاه کشیدم 226 00:12:35,731 --> 00:12:36,969 اوه آره خیلی ممنون که 227 00:12:36,971 --> 00:12:38,337 من رو کشیدی پشتِ 228 00:12:38,339 --> 00:12:39,539 یک تیکه خرابه 229 00:12:39,541 --> 00:12:41,683 از جونِ من چی میخوای؟ من به جایِ دست سُم دارم 230 00:12:41,685 --> 00:12:43,709 من میخوام سرکوفت زدن و مخالفت با من رو بس کنی 231 00:12:43,711 --> 00:12:45,844 و شاکر باشی از اینکه همین الآن گوشتمون رو نجات دادم (بیکن: گوشت خوک پخته شده) 232 00:12:45,846 --> 00:12:48,032 233 00:12:48,034 --> 00:12:50,157 چطور جرئت میکنی (از اینکه گفت گوشت خوک پخته بدش اومد) 234 00:12:50,159 --> 00:12:52,951 متأسفم، این فقط یه تریپِ حرف زدنه، باشه؟ 235 00:12:55,119 --> 00:12:57,786 ببین، آتش بس، باشه؟ 236 00:12:58,953 --> 00:13:00,709 جفتمون دلمون برای جوزی تنگ شده 237 00:13:00,711 --> 00:13:02,777 میتونیم با هم کار کنیم تا بیدارش کنیم 238 00:13:03,982 --> 00:13:05,404 اگه اینکارو بکنیم 239 00:13:05,406 --> 00:13:08,081 فقط دوباره تاریکی بزرگ میشه 240 00:13:08,083 --> 00:13:11,140 پرنسس جوزی یه دلیلی برایِ کارش داشته 241 00:13:11,142 --> 00:13:12,607 اون خودش رو قربانی کرده چون 242 00:13:12,609 --> 00:13:14,609 نمیدونسته که کمک تو راهه 243 00:13:14,611 --> 00:13:16,645 پس اگه نمیتونیم بیدارش کنیم 244 00:13:16,647 --> 00:13:19,007 باید خودمون تاریکی رو شکست بدیم 245 00:13:22,652 --> 00:13:24,619 لاندن میخواد چیکار کنه؟ 246 00:13:24,621 --> 00:13:26,086 نمیدونم 247 00:13:26,088 --> 00:13:29,957 احتمالاً یه جایی اون بیرونه و داره باز دیر میکنه 248 00:13:29,959 --> 00:13:32,660 که من خیلی اینکارشو دوست دارم 249 00:13:32,662 --> 00:13:34,228 250 00:13:34,230 --> 00:13:36,897 تو کسی رو میاری خاکسپاری؟ 251 00:13:36,899 --> 00:13:40,000 شماها دارید با دوستاتون تویِ خاکسپاری قرار میذارید؟ 252 00:13:40,002 --> 00:13:41,569 مگه شما 253 00:13:41,571 --> 00:13:43,928 عزاداری چیزی نیستید؟ 254 00:13:43,930 --> 00:13:45,640 برایِ لیزی؟ 255 00:13:45,642 --> 00:13:48,242 فکر میکردم اون خیلی محبوب بود 256 00:13:48,244 --> 00:13:51,745 چون هممون از دور زدنش میترسیدیم 257 00:13:51,747 --> 00:13:53,581 یان یه جورایی مایه آرامشه که 258 00:13:53,583 --> 00:13:55,749 مجبور نباشیم نگرانِ این باشیم که بعدش اون میخواد 259 00:13:55,751 --> 00:13:57,184 چه کارِ دیوانه واری بکنه 260 00:13:57,186 --> 00:14:00,020 بعلاوه، اون که از بین نرفته 261 00:14:00,022 --> 00:14:03,389 اگه نکرومنسر ملکه یِ دراما، الیسا، رو برگردونده 262 00:14:03,391 --> 00:14:05,607 کی میگه نمیتونه لیزی رو هم برگردونه؟ 263 00:14:05,609 --> 00:14:06,865 متأسفانه 264 00:14:09,631 --> 00:14:12,332 روبان هایِ بیشتری نیاز داریم 265 00:14:12,334 --> 00:14:14,802 خاطره ای از لیزی 266 00:14:14,804 --> 00:14:18,405 اوه، اممم، یکبار اون یک طلسمِ حصاربندی انجام داد 267 00:14:18,407 --> 00:14:21,075 و هممون رو با یه گارگویل تویِ مدرسه گیر انداخت 268 00:14:21,077 --> 00:14:23,911 اممم، راستش مطمئن نیستم که چرا اینکارو کرد 269 00:14:23,913 --> 00:14:26,546 ولی...این کار واقعاً ترسناک بود 270 00:14:26,548 --> 00:14:28,380 ...آره، نه، اممم 271 00:14:28,382 --> 00:14:30,183 بیشتر یه چی تو مایه هایِ خاطره یِ شخصی 272 00:14:30,185 --> 00:14:33,186 اوه اممم.... باشه 273 00:14:34,856 --> 00:14:37,289 یکبار از کنارم رد شد و فقط 274 00:14:37,291 --> 00:14:41,227 بی دلیل گفت "گذرِ سختی بود" 275 00:14:41,229 --> 00:14:42,995 امم، خیلی خب کات 276 00:14:42,997 --> 00:14:45,131 277 00:14:45,133 --> 00:14:46,432 این واسه من که حسِّ خیلی خوبی داشت 278 00:14:46,434 --> 00:14:48,667 شماها چیز دیگه ای لازم دارید یا...؟ 279 00:14:48,669 --> 00:14:50,236 ...فکر میکنم که 280 00:14:50,238 --> 00:14:51,437 باهات تماس میگیریم- باهات تماس میگیریم- 281 00:14:51,439 --> 00:14:52,739 عالیه 282 00:14:53,742 --> 00:14:55,574 خیلی خب 283 00:14:55,576 --> 00:14:58,577 اره خب باید اون آخری رو ویرایش کنیم 284 00:14:58,579 --> 00:15:01,180 این یه یادبود ـه، نه یه انتقادیه 285 00:15:01,182 --> 00:15:03,515 آره، این بی فایده ـست مَرد 286 00:15:03,517 --> 00:15:06,118 هیچوقت نمیتونیم کاری کنیم که چیزِ خوبی درموردِ لیزی بگن 287 00:15:06,120 --> 00:15:08,683 اون دختر همه رو تویِ این مدرسه حداقل یکبار به آتیش کشیده 288 00:15:08,685 --> 00:15:10,656 آره خب، این به معنا نیست که بیخیالش میشیم 289 00:15:10,658 --> 00:15:12,358 همه فکر میکردن الیسا هم بَده 290 00:15:12,360 --> 00:15:14,025 اونا فقط الیسایِ واقعی رو نمیشناختن 291 00:15:15,095 --> 00:15:16,928 باشه 292 00:15:19,367 --> 00:15:21,667 بنظرت الیسا حالش خوبه؟ 293 00:15:21,669 --> 00:15:23,502 رفیق، نمیخوام در این مورد صحبت کنم 294 00:15:23,504 --> 00:15:25,471 خصوصاً با تو 295 00:15:29,477 --> 00:15:32,711 کلِّ روز مراقبِ این آبگیر بودیم 296 00:15:32,713 --> 00:15:35,514 همونطور که خواسته بودید 297 00:15:35,516 --> 00:15:38,116 کلِّ مدرسه که شاملِ سه رگه هم میشه 298 00:15:38,118 --> 00:15:41,519 برایِ خواهرت دارن یه برنامه یادبود درست میکنن 299 00:15:41,521 --> 00:15:43,321 خواهری که مُرده 300 00:15:43,323 --> 00:15:45,190 که اینو خودمون میدونستیم 301 00:15:45,192 --> 00:15:46,992 302 00:15:46,994 --> 00:15:48,960 یه چیزِ جدید تویِ ذهنم هست که 303 00:15:48,962 --> 00:15:50,896 نمیتونم کاملاً بهش دسترسی پیدا کنم 304 00:15:50,898 --> 00:15:53,464 یه چیزی که نباید اونجا باشه 305 00:15:54,868 --> 00:15:57,468 این یعنی اونا دارن یه کاری میکنن 306 00:15:57,470 --> 00:15:58,888 که یعنی از اون چشمِ زامبیِ 307 00:15:58,890 --> 00:16:00,906 کوچولوت خبر دارن 308 00:16:00,908 --> 00:16:02,841 تو گول خوردی 309 00:16:02,843 --> 00:16:04,843 تِد 310 00:16:04,845 --> 00:16:07,512 ...هیچوقت 311 00:16:11,217 --> 00:16:13,518 خب میخوای چیکار کنم؟ 312 00:16:13,520 --> 00:16:15,886 پدرم باید پشتِ این ماجرا باشه 313 00:16:17,223 --> 00:16:19,056 باهاش یه صحبتی بکن 314 00:16:23,596 --> 00:16:26,731 ...تویِ ذهنم میگردم 315 00:16:28,601 --> 00:16:32,069 دنبالِ اون چیزی که سر جاش نیست... 316 00:16:33,105 --> 00:16:35,573 هرطور شما بخواید 317 00:16:40,099 --> 00:16:41,822 اوه خدایِ من لیزی 318 00:16:41,824 --> 00:16:43,437 ...تو زنده ای- بیخیال، باشه؟- 319 00:16:43,439 --> 00:16:44,561 اینجا امن و امان ـه 320 00:16:44,563 --> 00:16:46,016 پس داری چیکار میکنی؟ 321 00:16:46,018 --> 00:16:49,067 نتونستم حتی یک ثانیه دیگه تظاهر کنم 322 00:16:49,069 --> 00:16:51,511 هیچکس از اینکه من مُردم ناراحت نیست 323 00:16:51,513 --> 00:16:53,177 همشون از من بدشون میاد 324 00:16:53,179 --> 00:16:55,459 اونا از تو بدشون نمیاد،دوستِ خوبِ 325 00:16:55,461 --> 00:16:57,561 لیزی، هوپ 326 00:16:57,563 --> 00:16:59,572 فکر میکنم 327 00:16:59,574 --> 00:17:01,842 اونا فقط یک رویِ اون رو شناختن 328 00:17:01,844 --> 00:17:03,733 سخنرانیِ مراسمی که میخوام بخونم در این مورد ـه 329 00:17:03,735 --> 00:17:07,537 فکر خوبیه، یه سخنرانیِ عالی میتونه همه رو مجبور کنه که یادشون بیاد که 330 00:17:07,539 --> 00:17:10,908 اون...چه شخصِ خارق العاده ای بود 331 00:17:10,910 --> 00:17:13,143 و من باید کسی باشم که این سخنرانی رو میخونه 332 00:17:13,145 --> 00:17:14,373 بالاخره 333 00:17:14,375 --> 00:17:16,473 من بهتر از همه اون رو میشناختم 334 00:17:16,475 --> 00:17:19,615 من که، من فکر نمیکنم این فکرِ خوبی باشه 335 00:17:19,617 --> 00:17:22,252 این چیزیه که اگه لیزی بود میخواست 336 00:17:23,488 --> 00:17:25,488 باشه 337 00:17:25,490 --> 00:17:27,257 این اشتباهه 338 00:17:27,259 --> 00:17:29,792 اون همیشه تا این موقع دیگه برمیگشت 339 00:17:29,794 --> 00:17:32,395 هیچوقت اینقدر طول نمیکشه 340 00:17:32,397 --> 00:17:33,930 خیلی خب بیا وحشت نکنیم، باشه؟ 341 00:17:33,932 --> 00:17:36,612 پیشگویی میگفت با تیر طلایی از پا درمیاد" خب،" 342 00:17:36,614 --> 00:17:38,571 خب "از پا در میاد" میتونه هر معنایی بده، فقط باید لُغَتِ (felled : میتونه معنای کشته شدن هم بده) 343 00:17:38,573 --> 00:17:39,868 مصریِ اصیلش رو پیدا کنیم 344 00:17:39,870 --> 00:17:42,605 یادت هست دیگه تویِ اون پیشگویی چی گفته شده بود؟ 345 00:17:42,607 --> 00:17:44,440 گرگی با چهره هایِ بسیار 346 00:17:44,442 --> 00:17:47,277 من اون رو کشتم 347 00:17:47,279 --> 00:17:49,946 نکرومنسر میتونه هروقت که بخواد کاری کنه من دوباره کسی رو بکشم 348 00:17:49,948 --> 00:17:52,091 به من گوش کن، من اون هیولا رو از تو سَرت بیرون میکشم 349 00:17:52,093 --> 00:17:54,394 نه، تو باید من رو بکشی 350 00:17:55,820 --> 00:17:58,120 این تویِ گزینه ها نیست 351 00:17:58,122 --> 00:17:59,588 ببین، ببین 352 00:17:59,590 --> 00:18:03,492 من به لاندن هشدار دادم که نمیتونم خودم رو کنترل کنم 353 00:18:03,494 --> 00:18:05,394 ...حالا اگه تو اینکارو الآن نکنی 354 00:18:07,083 --> 00:18:09,150 ممکنه زیادی دیر بشه... 355 00:18:10,902 --> 00:18:13,302 ...خیلی خب گوش کن امممم 356 00:18:13,304 --> 00:18:15,604 مـ ما یه طلسمِ خواب اجرا میکنیم 357 00:18:15,606 --> 00:18:16,839 خیلی خب؟ ما تو رو در شرایطِ 358 00:18:16,841 --> 00:18:18,607 تعلیقِ حرکت قرار میدیم 359 00:18:18,609 --> 00:18:20,215 تا یه فکری برایِ این قضایا بکنیم 360 00:18:20,217 --> 00:18:21,744 من یه دانش آموزِ دیگه رو از دست نمیدم 361 00:18:21,746 --> 00:18:23,445 پس چرا وقتی کتاب ـت رو داشتی 362 00:18:23,447 --> 00:18:24,480 اونو با خودت آوردی پایین؟ 363 00:18:27,918 --> 00:18:29,317 اون فقط واسه احتیاط ـه 364 00:18:29,319 --> 00:18:31,032 من سعی دارم همه رو در امان نگه دارم 365 00:18:31,034 --> 00:18:33,268 !منم همینطور 366 00:18:46,169 --> 00:18:48,470 شمشیرت رو بردار 367 00:18:51,274 --> 00:18:52,941 نه 368 00:18:53,877 --> 00:18:55,701 !انجامش بده! بردارش 369 00:18:55,703 --> 00:18:57,568 ...راف 370 00:18:58,514 --> 00:19:00,013 یا اینکارو بکن یا میکُشمت 371 00:19:00,015 --> 00:19:02,811 حرفتو باور نمیکنم 372 00:19:02,813 --> 00:19:04,102 بردارش 373 00:19:04,104 --> 00:19:05,860 تو باید جلویِ من رو بگیری 374 00:19:05,862 --> 00:19:08,716 اینکه تو لاندن رو کشتی تقصیرِ تو نبوده باشه؟ 375 00:19:08,718 --> 00:19:10,991 یه راهی پیدا میکنم که جفتتون رو نجات بدم 376 00:19:10,993 --> 00:19:14,394 خیلی خب؟ تو مسئولِ کشتنِ لاندن نیستی 377 00:19:34,116 --> 00:19:37,617 خب، اون سعی کرد که بهت هشدار بده الاریک 378 00:19:45,084 --> 00:19:46,884 "الیزابت"لیزی سالتزمن 379 00:19:48,923 --> 00:19:50,589 بابام کجاست؟ 380 00:19:50,591 --> 00:19:53,258 هر لحظه ممکنه برسه اینجا 381 00:19:59,900 --> 00:20:03,001 یه خاطره از لیزی؟ 382 00:20:03,003 --> 00:20:04,202 امممم 383 00:20:05,973 --> 00:20:08,573 من خیلی دلم واسه لیزی تنگ میشه 384 00:20:08,575 --> 00:20:11,176 کلِّ مدرسه هیچوقت ازش نمیگذره 385 00:20:11,178 --> 00:20:12,643 ...لیزی همیشه 386 00:20:12,645 --> 00:20:14,079 387 00:20:14,081 --> 00:20:15,680 واقعاً خوب بود 388 00:20:16,845 --> 00:20:17,901 واقعاً جذاب بود 389 00:20:17,903 --> 00:20:20,515 خاطراتِ بسیاری از لیزی هست 390 00:20:20,517 --> 00:20:23,188 و این حقیقت که ما اصلاً لیزی رو 391 00:20:23,190 --> 00:20:27,325 به خاطر داریم یعنی که اون به داخلِ مالیوُر نرفته 392 00:20:27,327 --> 00:20:29,394 ...که این، این یعنی- خیلی خب- 393 00:20:29,396 --> 00:20:31,029 394 00:20:31,031 --> 00:20:33,164 مشکلاتِ فنی هست بچه ها 395 00:20:33,166 --> 00:20:37,067 میریم سراغِ قسمتِ بعدی 396 00:20:43,675 --> 00:20:45,142 ممنون 397 00:20:45,144 --> 00:20:48,078 398 00:20:48,080 --> 00:20:49,579 این برایِ لیزی سالتزمن ـه 399 00:20:51,783 --> 00:20:55,386 ♪ چطور من باید ♪ 400 00:20:55,388 --> 00:20:58,255 ♪ خداحافظی کنم ♪ 401 00:21:02,594 --> 00:21:05,841 ♪ اوقاتِ خوشی ♪ 402 00:21:02,594 --> 00:21:05,841 ♪ اوقاتِ خوشی ♪ 403 00:21:05,843 --> 00:21:08,665 ♪ که باعث شدن بخندیم ♪ 404 00:21:08,667 --> 00:21:13,436 ♪ از بَدی ها بیشترن ♪ 405 00:21:13,438 --> 00:21:18,474 ♪ و من فکر کردم که ما ♪ 406 00:21:18,476 --> 00:21:19,942 ♪ ...میتونیم ♪ 407 00:21:19,944 --> 00:21:21,144 ♪ همیشه ♪ 408 00:21:21,146 --> 00:21:23,712 ♪ همیشه زنده باشیم ♪ 409 00:21:23,714 --> 00:21:28,274 ♪ ولی همیشه تموم شده ♪ 410 00:21:28,276 --> 00:21:30,153 خیلی خب- اوووه میدونی که تموم شده- 411 00:21:30,155 --> 00:21:31,387 ♪ میدونی که تموم شده- ♪ ♪ میدونی که از بین رفته- ♪ 412 00:21:31,389 --> 00:21:33,556 ♪ دودودودودودو رفته ♪ 413 00:21:33,558 --> 00:21:36,268 خیلیییی خب، ممنون 414 00:21:36,270 --> 00:21:39,671 خیلی ممنون بابت هرچی که بود حالا 415 00:21:42,723 --> 00:21:46,815 من امروز اینجام تا سخنرانیِ مراسم ختمِ 416 00:21:46,817 --> 00:21:49,939 الیزابت جنا سالتزمن رو به استحضار برسونم 417 00:21:49,941 --> 00:21:54,509 لیزی بیش از یک چیز بود 418 00:21:54,511 --> 00:21:58,413 اون یک جادوگر، یک آدمِ نترس و یک عاشق بود 419 00:21:59,817 --> 00:22:01,684 آیا یک قدیسه بود؟ 420 00:22:01,686 --> 00:22:03,256 خب، کی میتونه بگه؟ 421 00:22:03,258 --> 00:22:05,681 ولی میتونم اینو بگم 422 00:22:05,683 --> 00:22:09,308 اون کاملاً بهترینِ ما بود 423 00:22:11,703 --> 00:22:12,958 اون روحِ مهربانی داشت 424 00:22:15,886 --> 00:22:18,300 اون مهربان و خوب بود 425 00:22:18,302 --> 00:22:21,669 و گاهی فقط خسته بود 426 00:22:21,671 --> 00:22:23,805 یا روزِ بدی داشت، یا هرچی 427 00:22:27,978 --> 00:22:31,213 شما همه فکر میکنید که اون رو میشناختید، ولی نمیشناختید 428 00:22:31,215 --> 00:22:32,981 !همتون در اشتباهید 429 00:22:44,721 --> 00:22:47,712 عجیبه، اون همیشه خونه ـست 430 00:22:47,714 --> 00:22:50,738 سلام؟ آقایِ هانتزمن 431 00:22:50,740 --> 00:22:53,296 یه رفیقِ فضول آوردم 432 00:22:55,257 --> 00:22:58,091 اوه، آتیشش روشنه، حتماً همین اطراف ـه 433 00:23:02,343 --> 00:23:05,267 عه، خوبه 434 00:23:05,269 --> 00:23:07,749 عزیزم، اگه فکر میکنی این برایِ اینکه جلوی تاریکی رو بگیری کافیه 435 00:23:07,751 --> 00:23:09,537 دیوانه ای 436 00:23:09,539 --> 00:23:12,440 شاید، ولی من بدونِ مبارزه از بین نمیرم 437 00:23:15,416 --> 00:23:16,604 نظرت چیه؟ 438 00:23:16,606 --> 00:23:17,862 هستی؟ 439 00:23:17,864 --> 00:23:20,788 من-من در مبارزه به هیچ درد نمیخورم 440 00:23:20,790 --> 00:23:23,346 مـ من میدونم که خیلی هارت و پورت میکنم 441 00:23:23,348 --> 00:23:26,372 ولی امم، فقط خیلی میترسم 442 00:23:26,374 --> 00:23:28,753 و وقتی که میترسم چیزایِ احمقانه ای میگم 443 00:23:28,755 --> 00:23:29,877 آره میدونم 444 00:23:29,879 --> 00:23:32,005 الـ البته میتونم خورشت رو درست کنم 445 00:23:32,007 --> 00:23:34,475 شاید یکم نون هم پیدا کنم 446 00:23:34,477 --> 00:23:37,411 و قبل از اینکه بری بمیری برات غذایِ خوبی درست کنم 447 00:23:37,413 --> 00:23:39,213 این کافیه خوک 448 00:23:39,215 --> 00:23:42,183 شانستو تحتِ فشار قرار نده بچه 449 00:23:42,185 --> 00:23:44,518 450 00:23:49,825 --> 00:23:51,592 !این یک تله ـست 451 00:23:56,285 --> 00:23:59,365 جادوگرِ کوچولو، جادوگرِ کوچولو 452 00:23:59,367 --> 00:24:04,270 !بذار...بیام...تو 453 00:24:11,347 --> 00:24:15,983 هوپ مایکلسون...تو تویِ ذهنِ منی؟ 454 00:24:23,291 --> 00:24:25,991 چـ چه خبره؟ 455 00:24:27,361 --> 00:24:29,494 این میخانه دیگه مدیریتِ جدیدی داره 456 00:24:30,914 --> 00:24:33,405 !دکتر سالتزمن 457 00:24:33,407 --> 00:24:34,929 مجبورمون میکنه باهات مبارزه کنیم 458 00:24:34,931 --> 00:24:37,087 نکن- اون فقط میخواد صحبت کنه- 459 00:24:37,089 --> 00:24:38,478 درسته 460 00:24:38,480 --> 00:24:39,737 برات یه پیشنهاد دارم 461 00:24:39,739 --> 00:24:41,261 من با تو هیچ معامله ای نمیکنم 462 00:24:41,263 --> 00:24:43,342 حتی اگه دخترات رو نجات بده؟ 463 00:24:43,344 --> 00:24:45,677 انگار جفتمون یه چیز میخوایم 464 00:24:45,679 --> 00:24:48,848 اینکه اون جادویِ سیاه رو از اون بیرون بکشیم 465 00:24:48,850 --> 00:24:50,511 و بفرستیمش خونه 466 00:24:50,513 --> 00:24:52,351 آره، ولی من اینکارو بدونِ کمکِ تو میکنم 467 00:24:52,353 --> 00:24:53,452 که منظورت از این حرف اون مأموریتِ 468 00:24:53,454 --> 00:24:55,420 خودکشی تویِ ذهنِ اونه؟ 469 00:24:55,422 --> 00:24:59,547 اووه، میترسم همش شکست بخوره 470 00:24:59,549 --> 00:25:01,873 اون همین الآنم شک کرده که تو میخوای یه کاری بکنی 471 00:25:01,875 --> 00:25:03,497 فقط یکم زمان لازمه 472 00:25:03,499 --> 00:25:05,264 تا بفهمه که میخوای چیکار کنی 473 00:25:05,266 --> 00:25:06,632 و بهش پایان بده 474 00:25:06,634 --> 00:25:10,368 ...به هر حال برام مهم نیست ولی 475 00:25:12,005 --> 00:25:13,838 من اون جادویِ سیاه رو میخوام... 476 00:25:13,840 --> 00:25:15,373 برایِ خودم 477 00:25:15,375 --> 00:25:19,043 و اینکه اون دخترِ کثافت از زندگیم بره بیرون 478 00:25:22,949 --> 00:25:26,184 جوزیِ خوب هنوز اونجاست 479 00:25:26,186 --> 00:25:28,019 در اعماقِ وجودش 480 00:25:28,021 --> 00:25:29,654 من دیدمش 481 00:25:36,396 --> 00:25:37,862 اونا رو هم آزاد میکنی 482 00:25:37,864 --> 00:25:39,563 دیگه اتصالی در کار نباشه 483 00:25:43,900 --> 00:25:45,323 چرا که نه؟ 484 00:25:45,325 --> 00:25:47,248 این عروسک هایِ خیمه شب بازی رو بیدار میکنم 485 00:25:47,250 --> 00:25:49,473 و ارتباطم باهاشون رو قطع میکنم 486 00:25:49,475 --> 00:25:52,242 میتونی لاندن رو هم برگردونی؟ 487 00:25:52,244 --> 00:25:54,011 البته 488 00:25:54,013 --> 00:25:56,246 تو گفتی دنبالِ راهی هستی که جفتمون رو نجات بدی 489 00:25:56,248 --> 00:25:59,042 بجنب، تو باید اینکارو بکنی 490 00:25:59,044 --> 00:26:00,418 به این جوان گوش کن 491 00:26:02,221 --> 00:26:05,222 آره، ولی امکان نداره بتونم بهت اعتماد کنم 492 00:26:08,328 --> 00:26:11,228 پس یک طلسمِ عهدنامه یِ نشکستنی میبندیم 493 00:26:13,108 --> 00:26:15,680 اگه جفتمون سهم خودمون از این معامله رو انجام ندیم 494 00:26:15,682 --> 00:26:17,805 هیچکدوممون چیزی که میخواد رو بدست نمیاره 495 00:26:17,807 --> 00:26:21,850 تو عروسک هات رو از دست میدی منم جادوم رو ازدست میدم 496 00:26:21,852 --> 00:26:23,375 استثنایی هم در کار نیست 497 00:26:23,377 --> 00:26:26,267 هرموقع تصمیمت رو گرفتی 498 00:26:26,269 --> 00:26:28,303 خودت میدونی چطور خبرم کنی 499 00:27:00,310 --> 00:27:01,877 !نه 500 00:27:13,657 --> 00:27:15,090 !خوک 501 00:27:25,835 --> 00:27:28,503 چه خبره؟ 502 00:27:28,505 --> 00:27:30,005 خوک کجاست؟ 503 00:27:30,007 --> 00:27:32,274 504 00:27:32,276 --> 00:27:35,911 مـ من خوک بودم 505 00:27:37,449 --> 00:27:39,104 فکر کردم اگه تغییر شکل بدم 506 00:27:39,106 --> 00:27:40,681 تاریکی ولم میکنه 507 00:27:40,683 --> 00:27:42,918 تو خوک بودی؟ 508 00:27:44,183 --> 00:27:46,073 تو میدونی که اون خیلی چیزایِ تحقیرآمیز و 509 00:27:46,075 --> 00:27:48,231 تبعیض گرایانه به من گفت؟- نه، میدونم- 510 00:27:48,233 --> 00:27:50,022 فقط نمیخواستم شک کنی که منم 511 00:27:50,024 --> 00:27:51,647 چون میخوام بری 512 00:27:51,649 --> 00:27:53,594 باشه؟ نمیخوام آسیب ببینی 513 00:27:53,596 --> 00:27:56,132 جوزی، من تو رو رها نمیکنم 514 00:27:56,134 --> 00:27:57,293 نه، تو نمیفهمی 515 00:27:57,295 --> 00:27:59,246 من نمیتونم بذارم یکی دیگه بخاطرِ من آسیب ببینه 516 00:27:59,248 --> 00:28:00,635 هیچکس آسیب نمیبینه 517 00:28:05,751 --> 00:28:08,675 اینو دوست دارم که فکر کردید اینقدر ساده ـست 518 00:28:08,677 --> 00:28:10,328 !اوه خدایِ من، فرار کن 519 00:28:23,363 --> 00:28:27,499 خیلی خب، وقتشه یکم حرفِ واقعی بزنی 520 00:28:28,658 --> 00:28:30,810 من میخوام یه چیزی بگم 521 00:28:30,812 --> 00:28:35,594 اولین روزی که اومدم اینجا لیزی راهنمایِ گردشِ من بود 522 00:28:35,596 --> 00:28:38,064 درست همونطور که برای خیلیاتون همینطور بود 523 00:28:41,807 --> 00:28:43,172 خیلی ترسیده بودم 524 00:28:44,643 --> 00:28:45,975 و اونم اینو میدونست 525 00:28:45,977 --> 00:28:50,913 آخرِ گردشم به تنفرم از اسمم اشاره کردم... 526 00:28:50,915 --> 00:28:52,148 میلتون 527 00:28:52,150 --> 00:28:56,952 و اون گفت "خب تغییرش بده" 528 00:28:59,570 --> 00:29:03,293 "هیچکس چیزی نمیفهمه، ام جی چطوره؟" 529 00:29:05,129 --> 00:29:09,365 اون دستبندِ شوکر که لیزی داشت رو یادتونه؟ 530 00:29:09,367 --> 00:29:13,803 یا اونموقع که یهو عاشقِ استعدادیابی ها شده بود و 531 00:29:13,805 --> 00:29:17,569 و بانویِ میستیک فالز و بازیِ فوتبال؟ 532 00:29:17,571 --> 00:29:20,442 اون همیشه سعی داشت از اول شروع کنه 533 00:29:20,444 --> 00:29:23,645 و آره، ممکنه که اضافه بوده باشه ولی خودش میدونست 534 00:29:26,617 --> 00:29:29,232 و هیچوقت دست از تلاش برایِ تغییر برنداشت 535 00:29:33,557 --> 00:29:36,157 ولی شماها بهش اجازه دادید؟ 536 00:29:37,828 --> 00:29:42,247 یا اینکه چسبیدید به یک تصور از اون در بدترین حالتش؟ 537 00:29:42,249 --> 00:29:44,439 اون هدفِ ساده ای بود که 538 00:29:44,441 --> 00:29:46,501 نمیتونست ماهیت درونیِ مغزش رو کنترل کنه 539 00:29:46,503 --> 00:29:51,072 پس این آسونتر بود که فکر کنید اون داغون و بلااستفاده ـست تا اینکه 540 00:29:51,074 --> 00:29:54,908 تشویقش کنید و قبول کنید که داره تغییر میکنه 541 00:29:57,112 --> 00:30:02,015 اگه واقعاً بایستید و فکر کنید 542 00:30:02,017 --> 00:30:04,585 مطمئنم که شماهم یک داستانِ خوب از لیزی دارید 543 00:30:06,356 --> 00:30:08,723 این فرصتِ شماست 544 00:30:08,725 --> 00:30:10,458 دوباره شروع کنید 545 00:30:25,774 --> 00:30:28,742 من خیلی دوخت و دوز دوست داشتم 546 00:30:28,744 --> 00:30:31,745 ولی هیچکسِ دیگه ای نبود که اینکارو باهاش انجام بدم 547 00:30:31,747 --> 00:30:36,283 وقتی لیزی فهمید، باشگاهِ خیاطی رو راه اندازی کرد 548 00:30:36,285 --> 00:30:38,651 باید به حرکت ادامه بدیم 549 00:30:38,653 --> 00:30:40,787 مهم نیست، هیچوقت نمیتونیم ازش دور بشیم 550 00:30:40,789 --> 00:30:42,817 جو، وقتی تو اینجا گیرافتاده بودی 551 00:30:42,819 --> 00:30:44,440 اون در دنیایِ واقعی داشت وحشیگری میکرد 552 00:30:44,442 --> 00:30:47,060 خب، اون حتی سعی کرد با لیزی تلفیق بشه 553 00:30:47,062 --> 00:30:48,896 اوه خدایِ من؛ اون حالش خوبه؟ 554 00:30:48,898 --> 00:30:51,164 فعلاً آره، ولی واسه همینه که باید جلوش رو بگیریم 555 00:30:53,066 --> 00:30:55,665 اون خیلی قدرتمندتر از منه- ....جو- 556 00:30:57,940 --> 00:30:59,238 اون خودتی... 557 00:30:59,240 --> 00:31:02,174 یا بخشی از خودت 558 00:31:02,176 --> 00:31:04,076 تو یه جوری میتونی اونو کنترل کنی 559 00:31:04,078 --> 00:31:05,845 ...نمیدونم چطور ولی 560 00:31:05,847 --> 00:31:09,718 اگه لاندن بود یک نظریه ای درموردِ روانشناسی و 561 00:31:09,720 --> 00:31:12,285 اینکه اون نماینده یِ کدوم بخش از شخصیتت ـه میداشت 562 00:31:12,287 --> 00:31:13,486 که اینطور؟ 563 00:31:13,488 --> 00:31:14,791 راستی، ضمیرِ ناخودآگاهِ 564 00:31:14,793 --> 00:31:16,255 افتضاحی داریا 565 00:31:16,257 --> 00:31:18,691 الآن تعجب کردیم؟ 566 00:31:18,693 --> 00:31:21,244 مادرم بعنوانِ داستان هایِ قبل از خواب 567 00:31:21,246 --> 00:31:23,162 افسانه هایِ پریایی برامون میخوند خب 568 00:31:23,164 --> 00:31:25,298 اونا خیلی آرامش بخش بودن 569 00:31:25,300 --> 00:31:27,767 توشون آدمایِ خوب و آدمایِ بد وجود داشت 570 00:31:27,769 --> 00:31:30,437 قوانینِ خیلی واضحی وجود داشت که باید پیروی میکردی 571 00:31:30,439 --> 00:31:33,004 همش با عقل جور در میومد 572 00:31:33,006 --> 00:31:34,873 برخلافِ زندگیِ من 573 00:31:35,943 --> 00:31:39,144 خب، این داستانِ پریایی که افتضاحه 574 00:31:39,146 --> 00:31:42,781 این دقیق ـه، من یا اون جادوگرِ پستِ قدرتمندم 575 00:31:42,783 --> 00:31:44,616 یا قربانیِ خوبِ ضعیف 576 00:31:44,618 --> 00:31:47,786 این داستانی ـه که تو به خودت میگی 577 00:31:47,788 --> 00:31:50,689 منظورم اینه که ضمیرناخودآگاهت یک داستان پریایی درست کرده 578 00:31:50,691 --> 00:31:54,526 که تویِ خوب ضعیفی توش و تویِ قوی بَدی 579 00:31:55,963 --> 00:31:58,163 به خودت داستانِ دیگه ای بگو 580 00:32:00,534 --> 00:32:02,167 581 00:32:04,071 --> 00:32:05,504 582 00:32:07,841 --> 00:32:10,041 خسته کننده ـست 583 00:32:10,043 --> 00:32:11,043 بیا مبارزه کنیم 584 00:32:15,027 --> 00:32:17,248 این حمله یِ اول ـه 585 00:32:17,250 --> 00:32:18,250 586 00:32:21,989 --> 00:32:24,322 بابتِ جادویِ اضافه ممنونم 587 00:32:24,324 --> 00:32:26,908 اینم حمله یِ دوم 588 00:32:26,910 --> 00:32:28,176 جوزی، تو میتونی باهاش مبارزه کنی 589 00:32:30,247 --> 00:32:32,881 هممم،این حمله یِ سوم ـه 590 00:32:34,201 --> 00:32:36,734 جوزی! داستان رو تغییر بده 591 00:32:53,275 --> 00:32:55,142 خواهش میکنم 592 00:32:55,144 --> 00:32:56,609 ازت بدم میاد 593 00:32:56,611 --> 00:32:58,512 تو خیلی ضعیفی 594 00:32:58,514 --> 00:33:01,435 و آسیب پذیر 595 00:33:01,437 --> 00:33:04,217 دختری هستی که اونقدری ساکت ـه 596 00:33:04,219 --> 00:33:06,786 که پدر و مادرش در آشوبِ لیزی 597 00:33:06,788 --> 00:33:08,513 اون رو فراموش میکنن 598 00:33:08,515 --> 00:33:11,891 دختری که پنلوپه دیگه براش مبارزه نمیکنه 599 00:33:11,893 --> 00:33:16,295 دختری که لاندن تویِ یک صحبت باهاش به هم میزنه 600 00:33:16,297 --> 00:33:20,466 دختری که تقدیرش اینه که تلفیق رو شکست بخوره 601 00:33:26,708 --> 00:33:28,240 تو به من احتیاج داشتی 602 00:33:28,242 --> 00:33:30,309 چون بدونِ من 603 00:33:30,311 --> 00:33:32,478 هیچوقت نجات پیدا نمیکردی 604 00:33:34,248 --> 00:33:36,482 قوی بودن اینطوریه 605 00:33:37,860 --> 00:33:40,384 این داستانی ـه که تو داری به خودت میگی 606 00:33:40,386 --> 00:33:44,256 اینکه تویِ خوب ضعیفی و تویِ قوی قدرتمند 607 00:33:44,258 --> 00:33:46,825 من از قدرتمند بودن میترسیدم 608 00:33:48,361 --> 00:33:51,563 فکر میکردم قدرتمند بودن یعنی صدمه زدن به لیزی 609 00:33:51,565 --> 00:33:53,031 !اوه! جوزی، خواهش میکنم 610 00:33:53,033 --> 00:33:55,000 قوی بودن اینطوریه 611 00:33:55,002 --> 00:33:57,002 یا مثلِ کای بودن، به خودم میگفتم 612 00:33:57,004 --> 00:33:58,904 که قوی بودن یعنی اهریمن بودن 613 00:34:02,076 --> 00:34:04,910 ولی اینطور نیست 614 00:34:06,947 --> 00:34:10,949 هوپ قوی ـه 615 00:34:12,552 --> 00:34:14,720 و خوب ـه 616 00:34:14,722 --> 00:34:16,755 ...تو داستانی ساختی 617 00:34:21,027 --> 00:34:24,762 ...من داستانی ساختم 618 00:34:24,764 --> 00:34:27,465 که توش ضعیف بودم 619 00:34:27,467 --> 00:34:29,100 ولی این درست نیست 620 00:34:35,942 --> 00:34:38,143 چون من میتونم این داستان رو تغییر بدم 621 00:34:38,145 --> 00:34:39,444 کافیه 622 00:34:39,446 --> 00:34:41,712 من دیگه از تو نمیترسم 623 00:34:41,714 --> 00:34:44,282 چون تبر دستِ منه 624 00:34:48,321 --> 00:34:50,288 625 00:34:50,290 --> 00:34:52,223 همین الآن تو رو به این کلبه پیوند زدم 626 00:34:52,225 --> 00:34:53,955 تو برای همیشه اینجا گیر افتادی 627 00:34:53,957 --> 00:34:56,593 من گیر نیوفتادم 628 00:34:56,595 --> 00:34:58,762 چون ما دیگه تویِ این کلبه نیستیم 629 00:35:01,567 --> 00:35:03,967 و....اگه تو از جادوت در برابرِ من استفاده کنی 630 00:35:03,969 --> 00:35:06,002 به خودتم آسیب میزنه 631 00:35:09,007 --> 00:35:11,074 ...ولی مهم تر از همه 632 00:35:12,244 --> 00:35:14,444 تو دیگه هیچ زرهی نپوشیدی... 633 00:35:25,457 --> 00:35:27,824 تمومه 634 00:35:27,826 --> 00:35:29,525 هیچوقت تموم نمیشه 635 00:35:29,527 --> 00:35:31,795 تا وقتی که تو جادویِ سیاه درونت داری 636 00:35:31,797 --> 00:35:35,799 من همیشه یک راهِ برگشت پیدا میکنم 637 00:35:35,801 --> 00:35:38,467 خواهیم دید 638 00:35:43,837 --> 00:35:48,696 639 00:35:48,698 --> 00:35:52,089 640 00:35:52,091 --> 00:35:55,949 641 00:35:55,951 --> 00:35:59,686 642 00:36:01,993 --> 00:36:06,696 643 00:36:09,417 --> 00:36:12,020 644 00:36:18,576 --> 00:36:21,744 645 00:36:26,551 --> 00:36:27,650 646 00:36:30,348 --> 00:36:32,649 هی، خودم هواشو دارم- سلام بچه ها- 647 00:36:32,651 --> 00:36:34,666 خودت داریش؟ 648 00:36:34,668 --> 00:36:37,759 الیسا، امم تو...؟- برگشتم؟- 649 00:36:37,761 --> 00:36:39,794 خوبم؟ یه زامبی نیستم؟ 650 00:36:40,926 --> 00:36:42,592 بزرگش نکن 651 00:36:44,996 --> 00:36:47,396 ....امم شاید بعداً بتونیم 652 00:36:49,650 --> 00:36:51,073 خیلی خب 653 00:36:51,075 --> 00:36:53,832 ...اره، تو 654 00:36:53,834 --> 00:36:56,742 میخوای در این مورد حرف بزنیم؟ 655 00:36:56,744 --> 00:36:59,645 نه مَرد اون...من مشکلی ندارم 656 00:37:01,739 --> 00:37:03,829 قضیه اصلی اینه که اون 657 00:37:03,831 --> 00:37:06,088 مجبور نبود بی ادبی کنه- راستی؟ مام آدمیم خب- 658 00:37:06,090 --> 00:37:08,184 آدمیم- منظورم اینه که خب منم احساسات دارم- 659 00:37:08,186 --> 00:37:12,788 ممنون که بیخیالِ من نشدید 660 00:37:12,790 --> 00:37:14,957 حتی با اینکه لیاقتش رو نداشتم 661 00:37:16,894 --> 00:37:19,761 میدونی، یکی از لذت هایِ بسیاری که پدرِ تو بودن داره 662 00:37:19,763 --> 00:37:22,030 اینه که ببینم چطور آروم آروم 663 00:37:22,032 --> 00:37:24,800 میفهمی که چقدر لیاقت داری 664 00:37:24,802 --> 00:37:28,470 و یک روز، میفهمی که لیاقتت اینه 665 00:37:28,472 --> 00:37:30,605 که هیچوقت بیخیالت نشیم 666 00:37:31,743 --> 00:37:34,133 وقتی که نکرومنسرِ قدرتمند برگشت 667 00:37:34,135 --> 00:37:35,658 اینو بهم بگو 668 00:37:35,660 --> 00:37:39,251 وقتی وقتش برسه با اونم سر و کله میزنیم 669 00:37:39,253 --> 00:37:41,220 من نمیخوام یه دانش آموزِ دیگه رو از دست بدم 670 00:37:48,892 --> 00:37:53,527 671 00:37:59,194 --> 00:38:02,552 یکبار دیدم مادرِ واقعیت هم این طلسم رو انجام داد 672 00:38:03,973 --> 00:38:05,622 تو....؟ 673 00:38:05,624 --> 00:38:09,167 من فقط قدرتِ جادویِ کششی ـم رو داخلِ این سکه قرار دادم 674 00:38:11,013 --> 00:38:13,614 فقط...واسه یه مدت 675 00:38:13,616 --> 00:38:17,651 تا وقتی که آمادگیِ استفاده ازش رو داشته باشم 676 00:38:20,757 --> 00:38:23,957 وقتی که بهش فکر کنید موعظه یِ مراسمِ ختم فقط یک داستان ـه 677 00:38:23,959 --> 00:38:27,327 که درموردِ کسی که از دست دادیم به خودمون میگیم 678 00:38:27,329 --> 00:38:29,896 از اونجایی که دوستِ من ام جی، جاودان ـه 679 00:38:29,898 --> 00:38:32,932 ممکنه هیچوقت سخنرانیِ مراسمِ ختم نداشته باشه 680 00:38:32,934 --> 00:38:34,742 ولی الآن متقاعد شدم که 681 00:38:34,744 --> 00:38:38,335 همه باید موعظه یِ مراسمِ ختمشون رو بشنون 682 00:38:38,337 --> 00:38:40,294 بنابراین ادامه میدم 683 00:38:40,296 --> 00:38:42,885 داستانِ ام جی 684 00:38:44,855 --> 00:38:46,845 اون پسرِ یک واعظ و یک مأمورِ 685 00:38:46,847 --> 00:38:49,181 مرموزِ دولتی بود 686 00:38:49,183 --> 00:38:53,185 اون هرچیز خوبی که هرکدوم از اونها داشتن رو حفظ کرد و بَدی ها رو رها کرد 687 00:38:53,187 --> 00:38:55,915 اون اهریمن هایِ خودش رو داشت 688 00:38:55,917 --> 00:38:58,525 ولی حتی وقتی که اونا ام جی رو به سمتِ تاریکی ها بردند 689 00:38:58,527 --> 00:39:00,393 اون اصلاً در تاریکی ها نموند 690 00:39:00,395 --> 00:39:01,861 بجاش 691 00:39:01,863 --> 00:39:04,433 مثل بارقه ای از آتش رقصید 692 00:39:04,435 --> 00:39:07,333 و مانندِ خورشید لبخند زد 693 00:39:07,335 --> 00:39:10,869 هرروز داستانی جدید مینوشت 694 00:39:10,871 --> 00:39:14,373 و به من یادآوری میکرد که همیشه نور را پیدا کنم 695 00:39:20,815 --> 00:39:23,429 تا اینجاش رو فعلاً نوشتم 696 00:39:23,431 --> 00:39:25,387 نمیدونم از اونجا به بعد داستان به کجا میره 697 00:39:25,389 --> 00:39:28,314 گمونم فقط هنوز نوشته نشده 698 00:39:28,316 --> 00:39:32,925 ...ممنون که امروز من رو بالا بُردی 699 00:39:32,927 --> 00:39:35,406 گمونم بعد از همه یِ اتفاقاتی که با جوزی افتاد 700 00:39:35,408 --> 00:39:40,098 ...من فقط...میخواستم که حس کنم 701 00:39:40,100 --> 00:39:42,901 کمتر تنهام 702 00:39:44,399 --> 00:39:46,855 میدونم 703 00:39:46,857 --> 00:39:48,613 احیاناً باید برم به همه توضیح بدم که چرا 704 00:39:48,615 --> 00:39:50,676 من واقعاً نمُردم 705 00:39:50,678 --> 00:39:52,878 لیزی؟ 706 00:39:52,880 --> 00:39:54,379 تو زنده ای؟ 707 00:40:00,220 --> 00:40:01,419 سلام 708 00:40:01,959 --> 00:40:04,425 ترجمه از آنجـــــل ..:: Angel ::.. 709 00:40:04,749 --> 00:40:11,149 lililili ارتباط با من و اطلاع از آخرین ترجمه ها lililili lilili T.me/AngelicaSub lilili 710 00:40:13,265 --> 00:40:15,800 اون امم...؟ 711 00:40:20,077 --> 00:40:21,367 نمیفهمم 712 00:40:21,369 --> 00:40:23,659 نکرومنسر من و الیسا رو آزاد کرد 713 00:40:23,661 --> 00:40:26,876 ولی لاندن...بیدار نمیشه 714 00:40:26,878 --> 00:40:28,899 آره، ولی ما یه قراری داشتیم 715 00:40:28,901 --> 00:40:30,590 اون بخشی ازش رو انجام داده 716 00:40:30,592 --> 00:40:32,623 قلبِ من باز میزنه، من زنده ـم 717 00:40:32,625 --> 00:40:34,481 دیگه حس نمیکنم که اون صدا 718 00:40:34,483 --> 00:40:35,620 تویِ سَرَم هست 719 00:40:35,622 --> 00:40:38,523 من آزادم 720 00:40:38,525 --> 00:40:41,726 لاندن دیگه الآن باید برگرده 721 00:40:45,964 --> 00:40:47,964 آره 722 00:40:47,966 --> 00:40:51,301 این تنها مشکلِ ما نیست 723 00:40:59,778 --> 00:41:02,413 نمیفهمم اون چشه؟ 724 00:41:02,415 --> 00:41:04,248 مطمئن نیستم 725 00:41:04,250 --> 00:41:06,517 ولی بیدار نمیشه