1
00:00:02,937 --> 00:00:04,036
...آنچه در "میراث" گذشت
پنلوپه داره از مدرسه میره
2
00:00:04,046 --> 00:00:05,337
آره، میدونستم
3
00:00:05,414 --> 00:00:08,040
تو هیچوقت احساسات هیچکس جز خودت رو
در نظر نمیگیری
4
00:00:08,050 --> 00:00:09,374
این یه تاریخچه از همه چیزهایی ـه که
5
00:00:09,385 --> 00:00:10,959
تویِ مدرسه یِ سالواتوره
نوشته شدن
6
00:00:11,036 --> 00:00:13,462
و من ازت میخوام که چیزی که پدرت
درموردِ چیزی
7
00:00:13,538 --> 00:00:15,088
بنامِ ترکیب نوشته رو بخونی
8
00:00:15,099 --> 00:00:16,081
مالیوُر چیه؟
9
00:00:16,158 --> 00:00:17,799
یک بُعدِ جهنمی ـه که
10
00:00:17,876 --> 00:00:19,134
موجودات رو می بَلعه(میخوره) و
وجودشون رو از آگاهیِ جمعی
11
00:00:19,211 --> 00:00:20,719
پاک میکنه
12
00:00:20,730 --> 00:00:22,971
من حتی نمیدونم چند وقت تویِ مالیوُر بودم
13
00:00:23,048 --> 00:00:25,140
و بعدش یک روز دیدم که اینجام
14
00:00:25,217 --> 00:00:26,250
حامله بودم
15
00:00:26,326 --> 00:00:27,401
بنابراین لاندن،اممم
16
00:00:27,478 --> 00:00:29,728
یه لقاحِ ماوراءالطبیعیِ پاک و معصوم ـه؟
(منظورش یه چی مثلِ داستان مریم مقدس ـه)
17
00:00:29,739 --> 00:00:32,022
تو یه راز درموردِ مادرم داری؟
18
00:00:32,099 --> 00:00:34,232
من نمیتونم الآن اینجا باشم-
لاندن! لاندن-
19
00:00:34,243 --> 00:00:36,076
کارگزارت تویِ مأموریتِ بازگردانی شکست خورد
20
00:00:36,153 --> 00:00:38,078
من گندکاری ـش رو تمیز کردم
21
00:00:43,753 --> 00:00:46,161
اطلاعات گیری معمول رو قبل از اینکه
بندازیش تو گودال انجام بده
22
00:00:46,238 --> 00:00:48,163
ببین مالِ کجاست
خانواده ـش
23
00:00:48,240 --> 00:00:50,916
آیا مایل هست فونیکسِ دیگه ای
رو تسلیم کنه یا نه
24
00:00:50,926 --> 00:00:52,834
بعدش درموردِ خنجر ازش بپرس
25
00:00:52,911 --> 00:00:54,002
منظورت همون خنجره؟
26
00:00:54,013 --> 00:00:55,212
وقتی مدرسه بودم
27
00:00:55,288 --> 00:00:57,047
شنیدم که سعی کرده بدزدتش
28
00:00:57,124 --> 00:00:58,599
و مایلم بدونم چرا یکی از
29
00:00:58,675 --> 00:00:59,933
قفل هایِ سیاه چاله رو میخواسته
30
00:01:00,010 --> 00:01:02,052
نباید خیلی سخت باشه
31
00:01:02,129 --> 00:01:04,730
اون با کمترین مقاومت پیغامِ صوتی رو ضبط کرد
32
00:01:32,209 --> 00:01:33,759
الآن هیچکس ما رو تماشا نمیکنه دیگه
33
00:01:35,162 --> 00:01:36,470
ببین
34
00:01:36,547 --> 00:01:38,013
من همین الآنم به بقیه گفتم که
من چیزی نمیدونم
35
00:01:42,210 --> 00:01:43,593
میتونی منو بکشی ولی
من یه فونیکس ـم
36
00:01:43,670 --> 00:01:45,479
بنابراین بازم تویِ شعله هایِ آتش
37
00:01:45,556 --> 00:01:47,139
به زندگی برمیگردم و یه عالمه خاکستر میمونه که
38
00:01:47,149 --> 00:01:48,723
باید پاک کنی و بعد از اینکه برگردم
39
00:01:48,800 --> 00:01:50,642
دیگه هیچی نمیدونم
40
00:01:50,653 --> 00:01:52,986
من اینجا نیستم که ازت بازجویی کنم لاندن
41
00:01:53,063 --> 00:01:54,896
درواقع، من اینجام که
42
00:01:54,973 --> 00:01:56,406
بتونی بالاخره یکسری جواب پیدا کنی
43
00:02:02,689 --> 00:02:04,447
وقتی که قفل هایِ مالیوُر رو ساختن
44
00:02:04,524 --> 00:02:06,158
بدل هایی رو هم ساختن
45
00:02:06,168 --> 00:02:09,828
که هیچکس نفهمه کدوم یکی از سه شیء
همون اصلیه ـست
46
00:02:09,839 --> 00:02:12,122
من فکر میکنم که تو بتونی بهم در این مورد کمک کنی
47
00:02:12,199 --> 00:02:15,292
هیچکدوم از این اشیاء
تو رو فراخوانی نمیکنه؟
48
00:02:15,368 --> 00:02:17,177
مثلِ یه زمزمه
49
00:02:17,254 --> 00:02:19,462
یه میل و بی قراری؟
50
00:02:19,539 --> 00:02:21,181
اولاً من چیزی حس نمیکنم
51
00:02:21,258 --> 00:02:22,966
و دوماً حتی اگه حس میکردم
52
00:02:23,043 --> 00:02:24,685
به کسایی که منو دزدیدن کمک نمیکردم
53
00:02:24,761 --> 00:02:26,136
این برایِ شرکت"ثلاثی" نیست
54
00:02:26,213 --> 00:02:28,430
نه، اونا میخوان این اشیاء مخفی بمونن
55
00:02:28,506 --> 00:02:30,098
رو راست باشیم
56
00:02:30,175 --> 00:02:32,184
من میخوام اونا رو بندازم تویِ گودال
57
00:02:32,194 --> 00:02:34,144
و مالیوُر رو باز کنم
58
00:02:34,221 --> 00:02:35,529
واو
59
00:02:35,606 --> 00:02:36,947
امم
60
00:02:38,516 --> 00:02:39,658
ممنون که صادق بودی
61
00:02:39,735 --> 00:02:41,193
این انرژی بخشه
62
00:02:41,203 --> 00:02:43,486
ولی الآن دیگه واقعاً بهت کمک نمیکنم
63
00:02:43,563 --> 00:02:45,372
یه داستان برات میگم
64
00:02:45,449 --> 00:02:47,374
و وقتی تموم شد میتونی تصمیم بگیری که بهم
65
00:02:47,451 --> 00:02:48,783
میخوای بهم کمک کنی یا نه-
فکر میکنی یه داستان-
66
00:02:48,860 --> 00:02:50,994
قراره نظرم رو عوض کنه؟-
این یکی میکنه-
67
00:02:51,071 --> 00:02:54,006
چون داستانِ پدرته
68
00:02:54,447 --> 00:02:57,946
..:: آنجــــــــــــل از ترجمه ::..
..:: Angel ::..
69
00:02:58,284 --> 00:03:03,284
lililili به کانالِ تلگرامِ ما بپیوندید lililili
lilili @ThunderSub lilili
70
00:02:59,788 --> 00:03:01,963
71
00:03:02,040 --> 00:03:05,217
72
00:03:05,293 --> 00:03:09,721
73
00:03:09,732 --> 00:03:13,391
74
00:03:13,402 --> 00:03:15,235
75
00:03:15,312 --> 00:03:17,237
76
00:03:17,314 --> 00:03:20,857
77
00:03:20,934 --> 00:03:25,403
78
00:03:25,480 --> 00:03:27,405
79
00:03:27,416 --> 00:03:29,407
80
00:03:29,418 --> 00:03:33,536
81
00:03:33,613 --> 00:03:37,207
82
00:03:37,284 --> 00:03:40,710
83
00:03:40,787 --> 00:03:43,255
84
00:03:43,265 --> 00:03:44,932
85
00:03:45,008 --> 00:03:48,134
86
00:03:48,145 --> 00:03:51,054
87
00:03:51,131 --> 00:03:53,348
88
00:03:53,425 --> 00:03:55,767
89
00:03:55,778 --> 00:03:59,396
90
00:03:59,472 --> 00:04:02,565
91
00:04:02,642 --> 00:04:05,068
92
00:04:05,145 --> 00:04:07,955
93
00:04:08,031 --> 00:04:10,240
!مراقب باش
94
00:04:10,317 --> 00:04:12,960
95
00:04:14,321 --> 00:04:16,463
تقریباً خورده بود به سرت
96
00:04:18,450 --> 00:04:20,092
هی، چند وقته من اینجام؟
97
00:04:20,168 --> 00:04:22,469
یک ساعته، ولی شبیهِ یه زامبی
98
00:04:22,546 --> 00:04:24,337
بی حرکت بودی
99
00:04:24,414 --> 00:04:26,131
مطمئنی خوبی؟
100
00:04:26,141 --> 00:04:28,633
آره من خوبم
و ببین
101
00:04:28,644 --> 00:04:30,385
لازم نیست فقط چون من آلفایِ توئم
جوری وانمود کنی که
102
00:04:30,462 --> 00:04:31,561
انگار بهم اهمیت میدی
103
00:04:35,651 --> 00:04:37,642
بازی دوباره شروع شد. زودباشید
104
00:04:39,396 --> 00:04:41,154
سلام ریک
ببخشید که اونطوری رفتم
105
00:04:41,231 --> 00:04:42,605
ولی فقط یکم زمان میخواستم
106
00:04:42,682 --> 00:04:44,607
بنابراین یکم میرم تفریح و هواخوری
107
00:04:44,684 --> 00:04:47,610
امیدوارم بعداً بتونم به کارایِ کلاس برسم
108
00:04:47,687 --> 00:04:50,739
از طرفِ من به راف و جِد سلام برسون
109
00:04:51,816 --> 00:04:53,241
جِد؟
110
00:04:53,318 --> 00:04:54,909
چرا باید به جِد سلام کنه؟
111
00:04:54,986 --> 00:04:56,244
باید بری دنبالش
112
00:04:56,321 --> 00:04:57,337
یه چیزی ایجا با عقل جور درنمیاد
113
00:04:57,414 --> 00:04:59,247
...هوپ-
شرکت ثلاثی قبلاً یکبار-
114
00:04:59,324 --> 00:05:01,341
سعی کرده بیاد سراغش
جاش اون بیرون امن نیست
115
00:05:01,418 --> 00:05:04,085
ما یه رازِ بزرگ رو از اون مخفی نگه داشتیم
و من فکر میکنم که اون فقط
116
00:05:04,162 --> 00:05:06,013
یکم زمان لازم داره تا اینو هضم کنه
فکر میکنم که باید
117
00:05:06,089 --> 00:05:08,265
به حریمِ خصوصی ـش احترام بذاریم و صبر کنیم
118
00:05:20,270 --> 00:05:21,686
این قیافه رو میشناسم
119
00:05:21,697 --> 00:05:23,313
چی شده؟
120
00:05:23,390 --> 00:05:26,024
اخیراً این بچه ها خیلی چیزا رو پشت سر گذاشتن
121
00:05:26,035 --> 00:05:28,777
من تمامِ کاری که میتونستم رو کردم که
به رافائل کمک کنم
122
00:05:28,853 --> 00:05:31,696
ولی اثراتِ جانبیِ اکسیرِ هوپ دارن بدتر میشن
123
00:05:31,707 --> 00:05:33,448
اون داره وقتش رو با پشتِ سرگذاشتنِ
124
00:05:33,525 --> 00:05:35,200
تصوراتِ پرخاشگرانه از دست میده
125
00:05:35,210 --> 00:05:37,452
فکر میکنم که هنوز بینِ ذهنِ انسانی و
126
00:05:37,529 --> 00:05:38,620
گرگینه ایش داره هی جابجا میشه
127
00:05:38,696 --> 00:05:40,547
...من
حواسم بهش هست
128
00:05:40,624 --> 00:05:42,374
این چند هفته یِ اخیر خیلی انرژی
صرف کردی
129
00:05:42,450 --> 00:05:45,385
اینکه کسی دیگه رو بیاری که کمک کنه
اشکالی نداره
130
00:05:45,462 --> 00:05:48,463
شاید حتی کسی که تویِ تحقیق درموردِ
شرایطِ رافائل کمک کنه
131
00:05:48,540 --> 00:05:50,298
دوریان اونقدر مغروره که برنمیگرده
132
00:05:50,375 --> 00:05:51,841
خودتم میدونی-
تو هم میدونی که-
133
00:05:51,918 --> 00:05:53,551
من چقدر بهت احترام میذارم
134
00:05:53,562 --> 00:05:57,689
ولی مطمئنی مشکل غرورِ اونه؟
135
00:06:01,928 --> 00:06:03,853
یه هیولا حمله کرده به اینجا؟
136
00:06:03,930 --> 00:06:05,188
بفرما
137
00:06:05,265 --> 00:06:06,356
از صبر کردن خسته شدم
برایِ همین سعی کردم
138
00:06:06,367 --> 00:06:07,741
خودم یه کیکِ خامه ایِ موزی درست کنم
139
00:06:07,818 --> 00:06:09,067
کجا هست؟
140
00:06:09,078 --> 00:06:10,568
تو سطل آشغال، گفتم که
"سعی کردم"
141
00:06:10,579 --> 00:06:12,070
بنابراین بر میگردیم به برنامه یِ اول
142
00:06:12,081 --> 00:06:14,197
و تو برام درستش میکنی
143
00:06:14,274 --> 00:06:16,416
:شرایطِ بروز رو اعلام میکنم
جوزی دیشب برنگشت
144
00:06:16,493 --> 00:06:18,535
فکر میکنم تویِ اتاقِ قدیمیِ پنلوپه خوابیده
145
00:06:18,611 --> 00:06:21,204
که این واقعاً روشِ خوبیه برایِ اینکه
هپاتیتِ ب بگیره
146
00:06:21,281 --> 00:06:23,248
اصلاً خوابیدی؟
...یکم انگار
147
00:06:23,258 --> 00:06:25,166
متمرکز و پرنشاط و با هدف بنظر میام؟
148
00:06:25,243 --> 00:06:27,919
البتّه،آره-
تویِ یه اتاق نخوابیدن-
149
00:06:27,930 --> 00:06:29,596
ینی درآغوش گرفتن برایِ بخششِ دوقلویی
دیگه از بین رفته
150
00:06:29,673 --> 00:06:31,714
ولی اون تویِ کتابخونه قایم شده
151
00:06:31,791 --> 00:06:34,592
بنابراین پیشنهاد دادنِ اسنک میتونه جواب بده
152
00:06:34,603 --> 00:06:36,937
بعضی وقتا ممکنه واقعاً مجبور باشی
معذرت خواهی کنی
153
00:06:37,013 --> 00:06:39,097
معذرت خواهی هرگز
154
00:06:39,108 --> 00:06:40,849
باشه-
بهم اعتماد کن،باشه؟-
155
00:06:40,925 --> 00:06:42,943
این کاریه که میکنیم
من خودخواه میشم
156
00:06:43,019 --> 00:06:44,519
بعدش اون اخم میکنه
157
00:06:44,530 --> 00:06:46,563
و بعدش من چیزایی که پُختیم رو تعارف میکنم
158
00:06:46,573 --> 00:06:48,731
چیزایی که یکی دیگه پخته رو-
این-
159
00:06:48,808 --> 00:06:50,617
باعث میشه کاری باشه که بکنی، مگه نه؟
160
00:06:50,694 --> 00:06:52,110
نوبتِ توئه که شرایطِ بروز رو اعلام کنی
161
00:06:52,121 --> 00:06:54,028
هیچ خبری از
162
00:06:54,105 --> 00:06:55,947
اون اِلفِ موفرفریـمون نشده؟
163
00:06:55,958 --> 00:06:58,575
میگه یکم وقت میخواد که فکر کنه
164
00:06:58,651 --> 00:07:00,410
نمیدونم. حس میکنم اگه میتونستم
165
00:07:00,487 --> 00:07:03,296
چیزِ درستی رو که باید بگم رو بفهمم
ممکن بود برگرده
166
00:07:03,373 --> 00:07:04,965
پس تمرین کن
167
00:07:06,284 --> 00:07:07,292
اِما یه منشوری داره که
168
00:07:07,302 --> 00:07:09,752
یه مکالمه رو شبیه سازی میکنه
169
00:07:09,829 --> 00:07:11,421
اون مجبورم میکنه وقتی که
170
00:07:11,498 --> 00:07:14,474
تویِ یه شرایطی هستم ازش استفاده کنم
تا با مامان و بابام صحبت کنم
171
00:07:14,551 --> 00:07:17,594
من یه منشور در ازایِ یه
172
00:07:17,670 --> 00:07:19,980
کیکِ خامه ایِ موزی باهات معامله میکنم
173
00:07:26,846 --> 00:07:28,738
174
00:07:43,029 --> 00:07:45,288
یکم غذایِ مغذی برایِ مغز آوردم واست
175
00:07:45,365 --> 00:07:46,381
گرسنه نیستم
176
00:07:47,700 --> 00:07:49,417
همش چیزایِ موردِ علاقه ـته
177
00:07:49,494 --> 00:07:51,386
که مطمئنم که یکی دیگه اینا رو بهت گفته
178
00:07:59,629 --> 00:08:02,639
قصدِ بی احترامی ندارم ولی قرار نیست
هیچی از حرفات رو باور کنم
179
00:08:02,715 --> 00:08:04,474
منظورم اینه که پسر
نمرت تو بازی دادن آ مثبته
180
00:08:04,551 --> 00:08:06,276
اینا واقعاً چیزایِ
...ترسناکیه ولی
181
00:08:14,060 --> 00:08:16,027
اینو از کجا آوردی؟
182
00:08:16,038 --> 00:08:18,205
همش بخشی از چیزیه که میخوام بهت بگم-
ببین-
183
00:08:18,281 --> 00:08:19,764
من همین الآنم درموردِ بابام مطلع هستم
184
00:08:19,766 --> 00:08:21,866
مادرم توسطِّ یکی از هیولاهایِ تویِ
مالیوُر حامله شده بوده
185
00:08:21,877 --> 00:08:23,877
خب
186
00:08:23,954 --> 00:08:26,421
پس تشخیصش تویِ داستانِ من راحته
187
00:08:28,700 --> 00:08:30,416
حدودِ هزاران سالِ پیش
188
00:08:30,493 --> 00:08:34,003
تویِ جاهای مشخصی از دنیا
هیولاهایی وجود داشتن
189
00:08:39,419 --> 00:08:41,010
... و در یک منطقه
190
00:08:43,807 --> 00:08:45,848
هیچ هیولایی ترسناک تر از...
191
00:08:45,925 --> 00:08:47,192
هیولاها نبود
192
00:08:56,411 --> 00:08:58,528
بینِ خودشون
هیچ انجمنی با اژدهاها
193
00:08:58,605 --> 00:09:00,080
برابری نمیکردن
194
00:09:00,156 --> 00:09:04,084
بنابراین یک متحدِّ نامقدس شکل گرفت
195
00:09:04,160 --> 00:09:06,369
یک ساحره
196
00:09:06,446 --> 00:09:08,913
...یک گرگینه و یک خون آشام
197
00:09:08,924 --> 00:09:11,174
رفتن به یک بار
فکر کنم اینو قبلاً شنیدم
198
00:09:13,119 --> 00:09:15,095
ببخشید
199
00:09:20,126 --> 00:09:22,051
اون سه گانه خونشون رو با همدیگه ترکیب کردن
(سه گانه:ثلاثی:تراید)
200
00:09:22,128 --> 00:09:23,720
با استفاده از جادویِ سیاه،
201
00:09:23,796 --> 00:09:26,648
تا گولِم(نوعی شبهِ انسانِ سنگی)ـی رو بسازن که
تواناییِ بلعیدنِ اژدها ها رو داشته باشه
202
00:09:36,526 --> 00:09:40,361
اونا اون موجود رو طلسم کردن تا
گرسنگیِ سیری ناپذیری داشته باشه
203
00:09:40,372 --> 00:09:43,573
ولی اون طلسم همچنین کاری کرد
که اون نتونه به جادوگرها
204
00:09:43,650 --> 00:09:45,575
گرگینه ها و خون آشام ها صدمه بزنه
205
00:09:48,130 --> 00:09:50,797
اسمش رو گذاشتن
"خورنده یِ تاریکی"
206
00:09:50,874 --> 00:09:53,300
وقتی اژدها ها
207
00:09:53,376 --> 00:09:56,210
در شکلِ انسانی برمیگشتن
تا از روستاهایی که
208
00:09:56,287 --> 00:09:59,464
بهشون حمله کرده بودن
غنائم جمع آوری کنن
209
00:09:59,474 --> 00:10:01,257
اون منتظرِ اونا بود
210
00:10:07,465 --> 00:10:09,307
اژدها ها رو میگرفت
211
00:10:09,318 --> 00:10:11,901
میبلعیدشون
212
00:10:18,827 --> 00:10:20,610
اونا متعجب شده بودن
213
00:10:20,687 --> 00:10:22,278
اون موجودبیش از اون چیزی که حتی
فکرش رو میکردن مؤثر بود
214
00:10:22,355 --> 00:10:24,497
بعد از اینکه اژدهاها نابود شدن
215
00:10:24,574 --> 00:10:26,333
اون به خوردنِ هر هیولایی که میتونست ادامه داد
216
00:10:26,409 --> 00:10:29,461
اونا رو به فضایی بی پایان درونِ خودش
قورت میداد
217
00:10:29,537 --> 00:10:31,162
میخوای بگی گولِم بابام رو خورده؟
218
00:10:31,173 --> 00:10:33,164
نه لاندن
219
00:10:33,175 --> 00:10:35,175
پدرت همون گولِمه
220
00:10:37,036 --> 00:10:39,679
خورنده یِ تاریکی
221
00:10:46,838 --> 00:10:48,262
سلام-
سلام-
222
00:10:48,339 --> 00:10:50,598
ازخودت پذیرایی کن
223
00:10:50,675 --> 00:10:52,475
اولین بار یه جورایی عجیبه
224
00:10:52,552 --> 00:10:54,686
چون اساساً داری با ضمیرِ ناخودآگاهت حرف میزنی
225
00:10:54,696 --> 00:10:57,647
ممنون. این برایِ توئه
226
00:10:57,724 --> 00:10:59,357
دیدم که بابات میخوندش
اون
227
00:10:59,368 --> 00:11:01,776
اینو تویِ دفترش تویِ قفل و بست نگه میداره
بنابراین باید یه چیزی درموردِ
228
00:11:01,853 --> 00:11:03,444
اون "ترکیب" که جوزی دنبالش میگرده داشته باشه
229
00:11:03,521 --> 00:11:05,613
بالاخره یکبار اون
رابطه یِ عجیبت با بابام
230
00:11:05,690 --> 00:11:07,615
به درد خورد
231
00:11:07,692 --> 00:11:10,034
صحیح، امم، فقط مراقب باش
232
00:11:10,045 --> 00:11:12,203
اگه بابات یه چیزی رو قایم کرده
233
00:11:12,214 --> 00:11:14,622
مطمئنم که دلیلِ خوبی واسش داره
234
00:11:14,699 --> 00:11:16,624
مطمئنم که هرچی باشه میتونم از پسش
بربیام
235
00:11:16,701 --> 00:11:20,053
حس میکنم همه چیز قراره خوب پیش بره
236
00:11:20,130 --> 00:11:22,463
تو میتونی حسش کنی؟
انگار کلِّ مدرسه در حالِ ارتعاشه
237
00:11:22,540 --> 00:11:25,517
جفتمون قراره دوستامون رو پس بگیریم
238
00:11:52,921 --> 00:11:54,754
سلام
239
00:11:54,831 --> 00:11:56,715
سلام
240
00:11:58,927 --> 00:12:00,460
تو خوبی؟
241
00:12:00,470 --> 00:12:01,428
آره
242
00:12:01,504 --> 00:12:03,004
آره، ببخشید
243
00:12:03,080 --> 00:12:04,672
..امم
244
00:12:04,749 --> 00:12:08,050
این اولین بارمه که دارم با یه
شکلِ سه بُعدیِ جادویی حرف میزنم
245
00:12:08,127 --> 00:12:10,437
شکلِ سه بُعدی؟
246
00:12:10,513 --> 00:12:11,888
منظورت از شکلِ سه بُعدی چیه؟
ینی چی؟
247
00:12:11,964 --> 00:12:13,890
ینی من واقعی نیستم؟
چی داری میگی؟
248
00:12:15,444 --> 00:12:16,684
اوه خدایِ من، اینکارو نکن
249
00:12:16,761 --> 00:12:18,111
ببخشید-
باش-
250
00:12:18,188 --> 00:12:20,354
دلواپس و سرد بنظر میای
فقط میخواستم یخ ـت رو بشکنم
251
00:12:20,431 --> 00:12:23,783
خب حداقل میدونم که این یه نسخه یِ
بسیار دقیق از توئه
252
00:12:23,860 --> 00:12:25,526
گمونم میتونی از این بابت
از خودت تشکر کنی
253
00:12:25,603 --> 00:12:28,196
چیزی هست که میخواستی بهم بگی؟
254
00:12:28,272 --> 00:12:30,072
...آره.امم
255
00:12:30,149 --> 00:12:32,283
باید درموردِ مادرت و-و کلِّ جریانش
256
00:12:32,294 --> 00:12:33,910
زودتر بهت میگفتم
257
00:12:33,986 --> 00:12:36,954
منظورم اینه که من فقط داشتم
ازت در برابرِ صدمه دیدن محافظت میکردم
258
00:12:36,965 --> 00:12:38,581
بنابراین فقط میخواستم بگم
259
00:12:38,658 --> 00:12:42,126
که متأسفم اگه ناراحتت کردم
260
00:12:42,137 --> 00:12:44,253
چی، همین؟
261
00:12:44,330 --> 00:12:45,963
تو"متأسفی اگه
262
00:12:45,974 --> 00:12:47,256
بهم صدمه زدی"؟
263
00:12:47,333 --> 00:12:48,633
آره-
خیلی خب پس من-
264
00:12:48,643 --> 00:12:50,643
اگه واقعاً متأسفی معذرت خواهی ـت
رو میپذیرم
265
00:12:50,720 --> 00:12:52,053
مشکلت چیه؟-
میگم واقعاً-
266
00:12:52,129 --> 00:12:53,596
واقعاً فکر میکنی اون حرفت باید
روم تأثیر میذاشت و جواب میداد؟
267
00:12:53,673 --> 00:12:54,773
منظورم اینه که بیخیال، این
268
00:12:54,849 --> 00:12:56,316
چیزی نیست که تو واقعاً میخواستی بگی-
تو چطور اینو میدونی؟-
269
00:12:56,392 --> 00:12:57,475
چون من خودتم ، یادته؟
270
00:12:57,486 --> 00:12:59,477
باشه
271
00:12:59,488 --> 00:13:01,771
پس خودت بهم بگو چی میخوام بگم تا بگمش
272
00:13:01,848 --> 00:13:03,490
این کار اینطوری پیش نمیره هوپ
تو باید گوش بدی
273
00:13:03,566 --> 00:13:04,690
به چی گوش بدم؟
274
00:13:07,237 --> 00:13:09,904
حتی "تو"یِ ساختگی هم اعصاب خورد کن بود
275
00:13:09,981 --> 00:13:11,164
!خدایا
276
00:13:11,241 --> 00:13:12,999
چطور یه چیزی که اساساً
277
00:13:13,076 --> 00:13:15,168
یه روباتِ گِلیِ میتونه پدرِ من باشه؟
278
00:13:16,821 --> 00:13:19,789
چون اون یه گولِم نموند
279
00:13:19,866 --> 00:13:23,084
با دی ان ایِ هر هیولایی که
...جذب میکرد
280
00:13:23,160 --> 00:13:24,752
تکامل پیدا میکرد
281
00:13:24,829 --> 00:13:27,755
در نهایت اون
...
282
00:13:27,832 --> 00:13:30,350
باادراک شد
283
00:13:30,426 --> 00:13:33,135
.دیگه واقعاً زنده بود
284
00:13:33,212 --> 00:13:35,012
و وقتی که منطقه کاملاً از هیولاها پاک شده بود
285
00:13:35,023 --> 00:13:37,357
سه گانه میخواستن که اونو برگردونن به گِل
286
00:13:37,433 --> 00:13:39,141
از اونجایی که اونا کسانی بودن که
اون رو ساخته بودن
287
00:13:39,218 --> 00:13:41,194
فقط همونا میتونستن نابودش کنن
288
00:13:41,271 --> 00:13:43,646
تنها کاری که باید میکردن این بود که
نمادِ
289
00:13:43,723 --> 00:13:45,189
رویِ پیشونی ـش رو پاک کنن
290
00:13:48,895 --> 00:13:51,112
ولی اون به خالقانش خیانت کرد
291
00:13:51,188 --> 00:13:55,449
اون یه قراری با همه یِ انسان هایی که
نجات داده بود گذاشته بود
292
00:13:55,526 --> 00:13:57,869
اونا نمیتونستن بذارن
293
00:13:57,879 --> 00:13:59,829
خدایِ جدیدشون ازشون گرفته بشه
294
00:13:59,906 --> 00:14:03,049
انسان ها اون رو آزاد کردن تا رویِ زمین بگرده و به
بلعیدن ادامه بده
295
00:14:03,126 --> 00:14:06,594
و همه یِ خاطراتِ وجودِ هیولاها رو پاک کنه
296
00:14:09,707 --> 00:14:11,966
ولی با گذشتِ زمان
297
00:14:12,043 --> 00:14:14,343
مثلِ آدم در باغِ بهشت
298
00:14:14,420 --> 00:14:17,397
فهمید که تنهاست
299
00:14:17,473 --> 00:14:20,775
بنابراین کاری که نهایتاً همه یِ مخلوقات میکنن
رو کرد
300
00:14:22,863 --> 00:14:24,571
ساختن
301
00:14:25,815 --> 00:14:27,732
اون موجوداتی مثلِ خودش رو بوجود آورد
302
00:14:27,742 --> 00:14:29,734
بچه هاش رو
303
00:14:29,744 --> 00:14:31,861
...خاندانی که-
...پسر-
304
00:14:31,938 --> 00:14:33,863
تا قبل از این قسمتش
خیلی خوب داشتی پیش میرفتی
305
00:14:33,940 --> 00:14:36,082
تقریباً عاشقش شده بودم
تا اونجایی که داستان هایِ اصیل پیش میرن
306
00:14:36,159 --> 00:14:37,867
ولی داری ازم میخوای که باور کنم که من
307
00:14:37,944 --> 00:14:40,211
یه مردِ گِلی هستم با خاطراتِ القایی
308
00:14:42,832 --> 00:14:44,832
کاملاً مخالفش
309
00:14:44,909 --> 00:14:46,542
...میدونی
310
00:14:46,619 --> 00:14:48,928
همه یِ بچه هایِ که ساخت
ناقص بودن
311
00:14:49,005 --> 00:14:51,422
عیب دار بودن، هیچکدومشون توانایی هایِ
اون رو نداشتن
312
00:14:51,433 --> 00:14:54,091
همشون نقطه ضعف هایی داشتن و
عقیم بون
313
00:14:54,102 --> 00:14:57,812
نمیتونستن بازتولید کنن و
میراثِ اون رو ادامه بدن
314
00:15:00,901 --> 00:15:04,268
اون بعنوانِ تنها گونه یِ خودش ساخته شده بود
315
00:15:04,279 --> 00:15:06,771
هیچوقت قرار نبود اون یک جمع از یک گونه باشه
316
00:15:06,781 --> 00:15:09,115
یا خاندانِ خودش رو داشته باشه
317
00:15:11,310 --> 00:15:13,110
...ولی
318
00:15:13,121 --> 00:15:15,997
یک راه پیدا کرد که بطورِ بیولوژیکی(طبیعی)
بازتولید کنه
319
00:15:18,317 --> 00:15:21,127
که پسری داشته باشه که بخشی انسان باشه
320
00:15:21,204 --> 00:15:23,630
پسری که کامل و بی نقص باشه
321
00:15:24,925 --> 00:15:27,041
پسری که بتونه برایِ همیشه زندگی کنه
322
00:15:27,118 --> 00:15:29,085
و اون گونه رو ادامه بده
323
00:15:29,095 --> 00:15:32,221
تو چیزی هستی که اون تمامِ عمرش
سعی داشته درست کنه
324
00:15:43,318 --> 00:15:45,726
داشتم سعی میکردم عشوه بیام
325
00:15:45,803 --> 00:15:48,813
...بفرما، این یه کتابِ محرمانه از مطالعاتِ پدر ـه
من میدونم که تو دنبالِ
326
00:15:48,823 --> 00:15:50,272
این چرندیاتِ ترکیب هستی
327
00:15:50,349 --> 00:15:53,442
بنابراین فقط میخوام یکم برایِ کمک کردن
اعتبار داشته باشم
328
00:15:53,519 --> 00:15:55,778
این فکر که شاید کمکت رو نیاز داشته باشم
رو کنار گذاشتی؟
329
00:15:55,855 --> 00:15:57,071
اینکه شاید من یه چیزی رو بخوام
330
00:15:57,148 --> 00:15:59,115
حالا هرچیزی که باشه، که کاملاً مالِ خودم باشه؟
331
00:15:59,191 --> 00:16:01,334
مسئله داشتنِ اتاق هایِ جداست؟
332
00:16:01,411 --> 00:16:03,119
اشکالی نداره، باشه؟
اتاق پنلوپه رو داشته باش
333
00:16:03,129 --> 00:16:05,338
تو واقعاً هنوز نمیفهمی
334
00:16:05,415 --> 00:16:07,173
.موضوع نیاز به مکان نیست
335
00:16:07,250 --> 00:16:09,509
موضوع تک تکِ لحظاتِ زندگیمه که
336
00:16:09,585 --> 00:16:11,010
توسطِّ تو به خفقان کشیده شدن
337
00:16:11,087 --> 00:16:12,837
ما فقط نباید اتاق هایِ جدایِ خودمون رو داشته باشیم
338
00:16:12,913 --> 00:16:15,014
ما باید اصلاً زندگی هایِ جُدایِ خودمون رو داشته باشیم
339
00:16:15,091 --> 00:16:17,266
ما باید آقایِ خودمون باشیم
340
00:16:19,211 --> 00:16:21,303
میدونی، من به سهمِ خودم دروغ گفتم
341
00:16:21,380 --> 00:16:24,357
و بهترین دروغ اونیه که یکی خودش بخواد باور کنه
342
00:16:24,434 --> 00:16:26,434
و تو ازم میخوای که باور کنم که
343
00:16:26,510 --> 00:16:28,695
پدری که سالها دنبالش میگشتم
344
00:16:28,771 --> 00:16:30,863
درواقع دنبالِ من میگشته؟
345
00:16:32,725 --> 00:16:34,525
چرا باید باورت کنم؟
346
00:16:34,536 --> 00:16:36,318
چون من اونجا بودم
347
00:16:36,395 --> 00:16:38,371
سالها تلاش هایِ اون برایِ بچه هاش
348
00:16:38,448 --> 00:16:40,448
بهتر شدن
349
00:16:40,524 --> 00:16:43,117
و تمییز ناپذیر از انسان ها شدن
350
00:16:43,194 --> 00:16:46,379
پدرِ ما یه هنرمندِ خیلی با استعداد ـه
351
00:16:46,456 --> 00:16:48,164
پدرِ ما؟
352
00:16:48,240 --> 00:16:49,498
...بله
353
00:16:49,575 --> 00:16:51,217
برادر کوچولو
354
00:16:51,294 --> 00:16:53,011
...همونطور که گفتم
355
00:16:54,681 --> 00:16:57,015
من اونجا بودم
356
00:17:11,388 --> 00:17:12,563
نفس بکش.آروم باش
357
00:17:12,574 --> 00:17:15,483
.نه،نه، اینکارو نکن
358
00:17:20,999 --> 00:17:22,582
هی، تو خوبی؟
359
00:17:22,658 --> 00:17:23,416
عقب بمون
360
00:17:23,493 --> 00:17:24,617
چیزی نیست
میگذره
361
00:17:24,693 --> 00:17:26,535
...فقط-
چیکار باید بکنیم؟باید-
362
00:17:26,546 --> 00:17:27,962
اون کارِ فریاد کشیدن تویِ جنگل رو انجام بدیم؟-
نه-
363
00:17:28,039 --> 00:17:30,256
من، فقط باید بفهمم اون موضوعِ "ترکیب" چیه، باشه؟
364
00:17:30,333 --> 00:17:31,540
حس میکنم یه طلسم ـه
365
00:17:31,617 --> 00:17:33,334
که اون میخواد استفاده کنه که
بینمون رو بهم بزنه
366
00:17:33,410 --> 00:17:34,627
یا بره
!یا همچین چیزی
367
00:17:36,839 --> 00:17:39,548
خیلی خب
نفس عمیق.نفس عمیق
368
00:17:39,625 --> 00:17:41,592
با عمه فریا ـم تماس میگیرم
اون یه چیزی درموردِ "ترکیب" میدونه
369
00:17:41,603 --> 00:17:43,010
باشه؟-
باشه-
370
00:17:43,087 --> 00:17:44,428
خیلی خب
371
00:17:44,439 --> 00:17:46,773
372
00:17:49,519 --> 00:17:51,277
سلام
373
00:17:51,354 --> 00:17:55,106
نباید الآن با بهترین دوست جدیدت باشی؟
374
00:17:55,116 --> 00:17:56,732
درواقع برای همین اینجام
375
00:17:56,809 --> 00:17:59,068
من-من فکر میکنم که یه جور
تخریب در شرفِ وقوعه
376
00:17:59,145 --> 00:18:01,287
.پس باید عقب بمونی
377
00:18:03,533 --> 00:18:06,617
امم، ببین، من میدونم که ازش عصبانی هستی
378
00:18:06,628 --> 00:18:09,537
ولی...بازم اون خواهرته
379
00:18:09,613 --> 00:18:12,039
و اون واقعاً به کمکت احتیاج داره-
چرا؟-
380
00:18:12,116 --> 00:18:13,958
خودش اینکارو با خودش کرده
381
00:18:13,968 --> 00:18:16,293
چی؟اون که نمیتونه مواردِ شیمیاییِ مغزش رو کنترل کنه
382
00:18:16,304 --> 00:18:18,379
.ولی میتونه استفاده از داروهاش رو انتخاب کنه که
383
00:18:18,455 --> 00:18:20,965
اون از موقعی که مادرش رو دیدیم داروش رو
نخورده چون احساسی که
384
00:18:20,975 --> 00:18:22,758
بهش میده رو دوست نداره
385
00:18:22,835 --> 00:18:24,718
بنابراین دستبندهایِ جادویی رو امتحان کرد
386
00:18:24,795 --> 00:18:26,220
و آزادکردنِ عوضیِ درونش رو
387
00:18:26,297 --> 00:18:28,222
و بعدشم حواس پرت کردنِ خودش با
مراسمِ بانویِ میستیک فالز
388
00:18:28,299 --> 00:18:30,483
ولی همه یِ اینکارا
به تأخیر انداختنِ موضوعی غیرقابلِ اجتناب ـه
389
00:18:30,560 --> 00:18:32,485
اینکه بذاری خرابکاری کنه
تنها راهیه که
390
00:18:32,562 --> 00:18:34,654
.باعث میشه همیشه اوضاع عوض بشه
391
00:18:49,504 --> 00:18:50,494
حواست رو جمع کن گرگینه
392
00:18:50,505 --> 00:18:52,121
به من چی گفتی؟
393
00:18:52,198 --> 00:18:53,506
...گفتم حواست باشه
394
00:18:53,583 --> 00:18:54,924
گرگینه
395
00:18:59,371 --> 00:19:00,462
خون آشام هات رو
396
00:19:00,539 --> 00:19:02,256
از جلویِ چشمام ببر کنار-
هی هی هی-
397
00:19:02,333 --> 00:19:03,132
آروم باشید
398
00:19:03,143 --> 00:19:04,592
!ولم کن
399
00:19:04,668 --> 00:19:05,685
400
00:19:07,856 --> 00:19:10,514
!هی هی! گرگینه ها آروم باشید
401
00:19:10,591 --> 00:19:11,941
!حالا
402
00:19:13,019 --> 00:19:14,193
!بسه
403
00:19:25,781 --> 00:19:27,031
دکتر سالتزمن
404
00:19:27,107 --> 00:19:28,040
همه برگردن کلاس
405
00:19:28,117 --> 00:19:29,375
راه رو باز کنید لطفاً
406
00:19:29,452 --> 00:19:30,918
ببخشید-
دارم میام-
407
00:19:34,990 --> 00:19:37,633
408
00:19:43,540 --> 00:19:45,090
سلام هوپ چه خبر؟-
جوری وانمود نکن که-
409
00:19:45,167 --> 00:19:47,051
انگار مکالمه قبلیمون رو یادت نیست-
همین الآن -
410
00:19:47,061 --> 00:19:48,452
فهمیدم که یه شروعِ تازه میخوای
411
00:19:48,529 --> 00:19:50,730
پس گمونم حتی ضمیر ناخودآگاهم هم میتونه
چیزا رو اشتباه برداشت کنه
412
00:19:50,806 --> 00:19:52,306
عجب
413
00:19:52,383 --> 00:19:54,892
پس هنوز نفهمیدی چی
میخواستی بگی؟
414
00:19:54,903 --> 00:19:57,061
امم،آره
درواقع فهمیدم
415
00:19:57,137 --> 00:19:59,897
و چیزی که میخواستم بگم اینه:
من از همون موقعی که اومدی اینجا
416
00:19:59,908 --> 00:20:02,066
داشتم ازت مراقبت میکردم و
ایمنیِ تو رو در اولویتِ اول قرار دادم
417
00:20:02,076 --> 00:20:04,526
خب مگه میخواستم با این
راز چیکار کنم؟هوم؟
418
00:20:04,603 --> 00:20:06,237
دیگه ازت مراقبت نکنم؟
419
00:20:06,247 --> 00:20:08,530
من دقیقاً میدونم یتیم بودن چطوریه
420
00:20:08,607 --> 00:20:10,574
باشه؟ من داشتم تو رو از این موضوع نجات میدادم
بنابراین میتونی
421
00:20:10,585 --> 00:20:13,085
از من عصبانی باشی، ولی فقط اینکارو انجام میدادم چون بهت اهمیت میدم-
نه-
422
00:20:13,162 --> 00:20:15,162
تو داشتی اینکارو میکردی چون نمیخواستی
من برم
423
00:20:15,239 --> 00:20:18,582
چون تو از ترک شدن میترسی
همونطور که مادرت ترکت کرد
424
00:20:18,593 --> 00:20:20,501
...و همونطور که پدرت ترکت کرد
به این دلیله که تو فرار میکنی
425
00:20:20,577 --> 00:20:22,253
این هیچ ربطی به والدینم نداره
426
00:20:22,263 --> 00:20:23,596
پس چرا اونموقع که لباسی که بابات
427
00:20:23,673 --> 00:20:25,514
انتخاب کرده بوده رو پوشیده بودی
گریه ـت افتاد؟
428
00:20:26,884 --> 00:20:29,009
واو. بحثمون تمومه
429
00:20:29,086 --> 00:20:30,511
هوپ، تو گوش نمیدی
430
00:20:31,514 --> 00:20:35,182
پدرم خودش رو تویِ من میدید
431
00:20:35,259 --> 00:20:38,945
من خاکِ رُس بودم، وانمود میکردم چیزی هستم که نبودم
432
00:20:39,021 --> 00:20:40,947
اون به این خاطر ازم بیزار بود
433
00:20:41,023 --> 00:20:44,900
اون منو مثلِ همه یِ شکست هایِ قبلی
دور انداخت
434
00:20:44,977 --> 00:20:47,027
میدونم این چه حالی داره
435
00:20:47,104 --> 00:20:49,446
پس میفهمی چرا بهش خیانت کردم
436
00:20:53,319 --> 00:20:55,953
پدرمون هی موجودی که میتونست رو
می بلعید
437
00:20:55,964 --> 00:20:59,632
و وقتی آذوقه ـش تموم میشد
...ضعیف میشد
438
00:20:59,709 --> 00:21:00,967
آسیب پذیر میشد
439
00:21:01,043 --> 00:21:03,886
و اونموقع بود که انسان ها برمیگشتن
440
00:21:05,974 --> 00:21:08,299
نوادگانِ پرستندگانِ اصلیش
441
00:21:08,309 --> 00:21:09,717
یه جامعه یِ محرمانه
442
00:21:09,793 --> 00:21:11,885
من از تلاش هایِ اون
443
00:21:11,962 --> 00:21:13,646
برایِ ساختِ یک خاندان بهشون گفتم
444
00:21:13,723 --> 00:21:17,474
بهشون گفتم که اون چطور داره به طبیعت تجاوز میکنه
با تلاش برایِ متولد کردنِ گونه هایِ جدید
445
00:21:17,485 --> 00:21:20,227
من اونا رو پیشِ پدر بردم
446
00:21:20,304 --> 00:21:22,646
و اونا کاری که انسان ها میکنن رو کردن
447
00:21:22,657 --> 00:21:26,442
در برابرِ خداشون شورش کردن
448
00:21:26,518 --> 00:21:29,153
به جادوگرهایی که جادویِ سیاه میکردن
...پول دادن که اون رو گیر بندازن
449
00:21:32,024 --> 00:21:33,657
و آبش کنن...
450
00:21:33,668 --> 00:21:36,085
و اون رو به حالت و شکلِ طبیعی ـش برگردونن
451
00:21:37,171 --> 00:21:40,164
گودالِ سیاه
452
00:21:40,174 --> 00:21:43,843
تاریکیِ بی پایانی که هیولاها درونش هستن
453
00:21:43,919 --> 00:21:46,462
این فقط یک مکان نیست
454
00:21:46,538 --> 00:21:49,465
این چیزیه که از پدرمون باقی مونده
455
00:21:49,541 --> 00:21:52,018
خورنده یِ تاریکی
456
00:21:52,094 --> 00:21:54,395
...اسمِ اون
مالیوُر ـه
457
00:22:00,436 --> 00:22:02,936
باورم نمیکنی
458
00:22:03,013 --> 00:22:06,148
خودت بودی خودتو باور میکردی؟
459
00:22:06,225 --> 00:22:08,150
احتمالاً نه
460
00:22:08,227 --> 00:22:10,202
ولی بازم
461
00:22:10,279 --> 00:22:12,321
من تاحالا هیچوقت یه شیء رو ندزدیدم
بدونِ اینکه حتی
462
00:22:12,398 --> 00:22:14,206
بدونم چرا اینکارو کردم
463
00:22:14,283 --> 00:22:16,042
خنجر و کوزه جفتشون
464
00:22:16,118 --> 00:22:17,543
بخشی از طلسمی بودن که اون رو آب کردن
465
00:22:17,620 --> 00:22:19,995
...ولی از اونجایی که اون فناناپذیره
.هیچی فناناپذیر نیست-
466
00:22:20,072 --> 00:22:22,173
همیشه یه راهی هست
طبیعت یه تعادلی میسازه
467
00:22:23,700 --> 00:22:25,000
این مقدمه یِ تاریخِ جادوگری ـه
468
00:22:25,011 --> 00:22:26,886
حدودِ یک هفته ـست که دارم میخونمش
469
00:22:26,962 --> 00:22:29,296
خیلی خوبه
470
00:22:29,373 --> 00:22:32,007
ولی تا وقتی که اون راه پیدا بشه
471
00:22:32,084 --> 00:22:34,051
اونا پدر رو با سه تا قفل زمین گیر کردن
472
00:22:34,062 --> 00:22:36,512
سه تا بدل درست کردن
473
00:22:36,588 --> 00:22:39,348
اون فقط میتونه با خونِ مالیوُر باز بشه
474
00:22:39,425 --> 00:22:41,609
بنابراین خیلی دور قایمشون کردن
475
00:22:42,737 --> 00:22:44,128
من تونستم
476
00:22:44,205 --> 00:22:46,405
ردِّ چهار شیءِ آخر رو بزنم
477
00:22:48,434 --> 00:22:51,077
حالا میخوام بهم بگی قفلِ واقعی کدومه
478
00:22:51,153 --> 00:22:53,037
که بتونیم اون رو آزاد کنیم
479
00:22:59,161 --> 00:23:00,869
این موضوع میتونست از کنترل خارج بشه
480
00:23:00,946 --> 00:23:03,255
.آره ولی... حالا که نشد
481
00:23:03,332 --> 00:23:05,833
. و راف هم عذرخواهی کرد
482
00:23:05,909 --> 00:23:07,259
تو مَردِ خوبی هستی ریک
483
00:23:07,336 --> 00:23:09,336
ولی انسانی
484
00:23:09,413 --> 00:23:11,505
چقدر طول میکشه که این بچه ها بفهمن که
485
00:23:11,582 --> 00:23:14,216
کنترلی که تو رویِ این مدرسه داری یه توهمه؟
486
00:23:14,293 --> 00:23:17,019
چقدر طول میکشه دعوایی بشه که نتونی متوقفش کنی؟
487
00:23:19,181 --> 00:23:22,316
بالاخره فهمیدم چه کاری برایِ کمک میتونم بکنم
488
00:23:24,854 --> 00:23:26,987
میخوام آخر هفته مرخصی برم
489
00:23:28,116 --> 00:23:30,023
....ولی
490
00:23:30,100 --> 00:23:31,951
این قراره چطور کمک کنه؟
491
00:23:32,027 --> 00:23:34,403
امیدوارم که این یه
.فراخوانِ بیدار کننده باشه برات
492
00:23:34,480 --> 00:23:37,456
مأموریتِ این مدرسه بزرگ شده
493
00:23:38,650 --> 00:23:40,960
و من نمیخوام وقتی که به اندازه کافی
494
00:23:41,036 --> 00:23:44,880
این موضوع بَد میشه که تو بهش اقرار کنی
اینجا باشم
495
00:24:06,512 --> 00:24:08,896
چی میخوای؟
496
00:24:08,972 --> 00:24:10,439
اومدم یکسری وسایل بردارم
497
00:24:10,516 --> 00:24:11,991
ولی گمونم بعداً برمیگردم
498
00:24:12,067 --> 00:24:13,358
نه چیزی نیست
499
00:24:13,435 --> 00:24:14,651
هرچی میخوای بردار
500
00:24:14,662 --> 00:24:16,612
نگرانِ من نباش
501
00:24:16,688 --> 00:24:17,821
داری دستم میندازی؟
502
00:24:17,832 --> 00:24:19,448
تمامِ کاری که تا حالا کردم
503
00:24:19,525 --> 00:24:20,908
نگرانِ تو بودنه
504
00:24:20,984 --> 00:24:22,618
اوه، بفرما. بازم سخنرانیِ
505
00:24:22,694 --> 00:24:25,162
"از سایه یِ لیزی بودن خسته ـم"
شروع شد؟
506
00:24:25,173 --> 00:24:28,457
خب حدس بزن چیه،
وابستگی ، دوتا آدم لازم داره
507
00:24:28,534 --> 00:24:30,876
آره، من وحشتناک و محتاجم
508
00:24:30,953 --> 00:24:33,512
ولی در اعماقِ وجود، تو خوشحالی که قایم میشی
509
00:24:33,589 --> 00:24:36,348
و میذاری من اون کسی باشم که ازش بدشون میاد
510
00:24:36,425 --> 00:24:38,726
چون تو خیلی میترسی که خودت باشی
511
00:24:40,521 --> 00:24:43,189
تو هم همونقدر که من بخشی از این چرخه هستم
بخشی ازش هستی
512
00:24:43,265 --> 00:24:45,524
تو ناراحتی، هروقت به اونجاش رسیدیم که
513
00:24:45,601 --> 00:24:46,984
ازم التماسِ بخشش کنی برمیگردم
514
00:24:55,778 --> 00:24:57,036
515
00:25:15,372 --> 00:25:17,223
متأسفم
516
00:25:25,090 --> 00:25:26,306
تو باید یکم کمک بگیری
517
00:25:26,383 --> 00:25:28,016
وانمود نکن بهم اهمیت میدی
518
00:25:28,093 --> 00:25:29,977
اهمیت نمیدم
519
00:25:30,053 --> 00:25:31,904
من به گلّه اهمیت میدم
520
00:25:31,981 --> 00:25:34,523
اونا آلفاشون رو دنبال میکنن
521
00:25:34,600 --> 00:25:36,525
و داشتنِ یه آلفا که نمیتونه خودش رو کنترل کنه
522
00:25:36,602 --> 00:25:38,527
به این معناست که گلّه آسیب میبینه
523
00:25:38,604 --> 00:25:40,237
ببین
524
00:25:40,248 --> 00:25:43,073
من بعنوانِ یه رهبر عوضی بودم
525
00:25:43,084 --> 00:25:45,534
پس اینو از کسی که چیزی که داری رو
از دست داده گوش کن
526
00:25:45,611 --> 00:25:48,203
گلّه همه چیزه
527
00:25:48,280 --> 00:25:50,998
اگه بهشون اهمیت بدی
528
00:25:51,074 --> 00:25:54,301
نمیذاری مثلِ من غرورت جلویِ راهت قرار بگیره
529
00:26:01,936 --> 00:26:04,261
باید درموردِ راف باهات حرف بزنم
530
00:26:04,272 --> 00:26:05,554
باید اول یه چیزی رو بگم
531
00:26:05,631 --> 00:26:07,106
فریا همین الآن ترکیب رو توضیح داد
532
00:26:07,182 --> 00:26:09,558
جوزی تقریباً فهمیده ـتش
533
00:26:09,635 --> 00:26:11,610
و امم، لیزی هم داره به خودش میپیچه
534
00:26:11,687 --> 00:26:13,028
بنابراین یا تو اینکارو میکنی یا خودم
535
00:26:13,105 --> 00:26:15,364
ولی وقتشه که حقیقت رو بهشون بگی
536
00:26:17,934 --> 00:26:19,285
اگه تو کسی هستی که بهش خیانت کردی
537
00:26:19,361 --> 00:26:20,777
چرا الآن داری سعی میکنی آزادش کنی؟
538
00:26:20,788 --> 00:26:24,331
چون سمتِ اشتباهی رو انتخاب کردم
539
00:26:29,463 --> 00:26:32,214
گودال همون ویژگی هایی رو داشت که مالیوُر داشته
540
00:26:34,302 --> 00:26:36,385
یه هیولا مینداختی توش و
خاطراتش نابود میشد
541
00:26:38,288 --> 00:26:40,756
در عرضِ چندسال، جامعه یِ محرمانه
542
00:26:40,832 --> 00:26:42,891
یه کسب و کار تشکیل دادن
543
00:26:43,978 --> 00:26:45,802
صنایعِ سه گانه(ثلاثی)
544
00:26:45,813 --> 00:26:47,354
و دنیا رو از دستِ همه یِ چیزهایی که
شب ها
545
00:26:47,431 --> 00:26:48,480
باعثِ ناهمواری میشن ایمن نگه میداره
546
00:26:49,609 --> 00:26:51,025
.پاکسازیِ هیولاها
547
00:26:53,562 --> 00:26:55,988
نهایتاً قدرت اونا رو به فساد کشید
548
00:26:58,475 --> 00:27:00,909
هیولاها شدن اون کسایی که اونا ازشون
خوششون نمیومد
549
00:27:04,165 --> 00:27:05,664
هرکسی که اونا میخواستن فراموش بشه
550
00:27:12,364 --> 00:27:15,540
فکر میکردم که انتقام گرفتن از پدرم حسِّ شیرین تری خواهد داشت
551
00:27:15,551 --> 00:27:17,468
ولی اینطور نبود
552
00:27:20,848 --> 00:27:22,839
بنابراین خودم رو برگردوندم پیشش
553
00:27:22,850 --> 00:27:26,518
554
00:27:26,595 --> 00:27:28,512
درونِ مالیوُر
555
00:27:28,522 --> 00:27:29,688
فقط تاریکی بود
556
00:27:30,882 --> 00:27:33,433
من داد زدم، فریاد کشیدم
557
00:27:33,510 --> 00:27:35,352
ولی اون بهم جواب نمیداد
558
00:27:35,363 --> 00:27:39,523
اون گذاشت من در سکوت بنشینم
...اینطوری منو تنبیه میکرد تا اینکه
559
00:27:39,533 --> 00:27:41,200
دهه ها بعد
560
00:27:41,276 --> 00:27:43,860
یهویی منو بیرون انداخت
561
00:27:43,871 --> 00:27:46,613
نمیدونستم چرا
562
00:27:46,690 --> 00:27:49,324
تا وقتی که اون عکس از تو رو پیدا کردم
563
00:27:49,401 --> 00:27:51,159
و ویدیویِ یک خنجر رو دیدم
564
00:27:51,236 --> 00:27:53,787
که میتونه فقط با خونِ مالیوُر باز بشه
565
00:27:53,864 --> 00:27:56,540
و داستانِ زنی رو شنیدم
566
00:27:56,550 --> 00:27:59,051
که حامله از گودال بیرون اومده
567
00:28:00,554 --> 00:28:02,129
همینطور که انسان هایِ بیشتری به داخل
انداخته میشدن
568
00:28:02,205 --> 00:28:03,839
به اندازه یِ کافی از موادِّ ژنتیکی ـشون
569
00:28:03,915 --> 00:28:05,391
جذب کرد تا بتونه بازتولید کنه
570
00:28:05,467 --> 00:28:07,008
وقتی سه گانه به مادرت خیانت کرد
571
00:28:07,085 --> 00:28:10,554
پدرمون بهش رحم کرد و اونو
...برگردوند
572
00:28:10,564 --> 00:28:12,856
در حالیکه تو رو حامله بود
573
00:28:14,568 --> 00:28:17,310
اون منو برگردوند تا تو رو پیدا کنم
574
00:28:17,387 --> 00:28:20,355
چون فقط تو خونِ اونی
575
00:28:20,432 --> 00:28:22,357
و فقط تو
576
00:28:22,434 --> 00:28:24,243
میتونی اون رو آزاد کنی
577
00:28:34,946 --> 00:28:36,797
578
00:28:38,333 --> 00:28:41,927
579
00:28:42,004 --> 00:28:44,212
یه چیزی هست که جفتتون باید بدونید
580
00:28:44,289 --> 00:28:46,056
581
00:28:48,510 --> 00:28:52,438
582
00:28:52,514 --> 00:28:56,442
583
00:28:56,518 --> 00:28:58,351
584
00:28:58,428 --> 00:29:02,355
585
00:29:02,432 --> 00:29:05,734
586
00:29:05,811 --> 00:29:09,455
چیزی که قبلاً درموردِ اینکه
میخواستم ازت محافظت کنم گفتم
587
00:29:09,531 --> 00:29:11,457
حقیقت بود
588
00:29:12,651 --> 00:29:14,576
...ولی
589
00:29:14,653 --> 00:29:16,795
.همچنین نمیخواستم هم بری
590
00:29:16,872 --> 00:29:19,206
591
00:29:19,282 --> 00:29:20,966
و آره،
میدونی چیه
592
00:29:21,043 --> 00:29:22,793
از اینکه بقیه ترکم کنن و برن بدم میاد
593
00:29:22,803 --> 00:29:25,629
متنفرم
594
00:29:25,639 --> 00:29:28,140
فکر میکردم با از دست دادنِ
والدینم کارم تمومه
595
00:29:28,217 --> 00:29:30,717
ولی نمیدونم،
بعد از چندروزِ گذشته
596
00:29:30,794 --> 00:29:33,804
و-و بعد از دیدنِ تو
597
00:29:33,814 --> 00:29:36,139
که اونجا تویِ جنگل افتاده بودی
598
00:29:36,150 --> 00:29:37,766
...درحالیکه فکر میکردم مُردی
599
00:29:37,843 --> 00:29:39,643
600
00:29:39,653 --> 00:29:41,603
601
00:29:41,680 --> 00:29:43,730
هربار که یکی رو از دست میدم
602
00:29:43,807 --> 00:29:46,149
امم، یه صدایی تویِ سرم هست که
603
00:29:46,160 --> 00:29:48,160
بهم میگه
"تقصیر خودته"
604
00:29:48,237 --> 00:29:50,278
605
00:29:50,355 --> 00:29:53,207
میگه که اصولاً نباید من اصلاً
وجود داشته باشم
606
00:29:54,693 --> 00:29:56,877
اینکه من یه اشتباهِ دنیام
607
00:30:00,031 --> 00:30:02,999
نمیدونم
608
00:30:03,010 --> 00:30:04,960
گمونم فقط میخواستم یکی فکر کنه
609
00:30:05,036 --> 00:30:06,887
من ارزش ایستادگی رو دارم
610
00:30:08,832 --> 00:30:12,351
متأسفم که بهت دروغ گفتم لاندن
611
00:30:12,427 --> 00:30:15,479
میخواستم بمونی چون دوستت دارم
612
00:30:18,600 --> 00:30:19,933
اوه
613
00:30:20,010 --> 00:30:22,194
واو
614
00:30:22,271 --> 00:30:23,854
نمیخواستی اون بخشِ آخرش رو بگی
مگه نه؟
615
00:30:23,930 --> 00:30:25,572
نه-
وااااو-
616
00:30:25,649 --> 00:30:27,107
اولین باری که بهم داری میگی دوستم داری
617
00:30:27,183 --> 00:30:28,316
و اصلاً حتّی خودِ واقعیم هم نیستم؟
618
00:30:28,393 --> 00:30:30,035
یه جورایی اینجا دارم به موضوع پر و بال میدم-
چی؟-
619
00:30:31,897 --> 00:30:34,155
بیخیال پسر
620
00:30:34,232 --> 00:30:36,157
621
00:30:36,234 --> 00:30:39,378
واقعاً به این چه واکنشی نشون میدی؟
622
00:30:39,454 --> 00:30:42,831
میگم خب این
همونطوری بود که واکنش نشون میده دیگه
623
00:30:42,908 --> 00:30:44,875
میدونی، یه چیزِ جذّابِ شیطنت آمیز میگه
624
00:30:44,885 --> 00:30:47,127
که قضیه رو از اینکه چقدر باعث شدی
حس کنه آسیب پذیره منحرف کنه
625
00:30:47,203 --> 00:30:49,045
..و بعدش
626
00:30:49,056 --> 00:30:51,172
خب اون تو رو میبوسه
627
00:30:51,249 --> 00:30:52,883
628
00:30:52,893 --> 00:30:54,509
احتمالاً
629
00:30:54,586 --> 00:30:57,637
احتمالاً
630
00:31:04,054 --> 00:31:08,240
پس یکیمون باید اون یکی رو بکشه؟
631
00:31:08,317 --> 00:31:10,525
632
00:31:10,602 --> 00:31:13,069
بیشتر انگار باید جذب کنه
633
00:31:13,080 --> 00:31:15,747
وقتی دوقلوهایِ محفلِ جمنای ،22 سالشون بشه
634
00:31:15,824 --> 00:31:18,792
ترکیب، تصمیم میگیره که
کی محفل رو رهبری میکنه
635
00:31:19,945 --> 00:31:22,913
و فقط یکی جونِ سالم به در میبره
636
00:31:22,923 --> 00:31:25,874
به همین دلیله که مادرتون همیشه
دنیا رو سفر میکنه
637
00:31:25,951 --> 00:31:28,877
.سعی میکنه یه راهِ حل پیدا کنه
638
00:31:28,954 --> 00:31:31,430
ولی اگه هیچکس از محفلِ
...جمنای باقی نمونده
639
00:31:31,506 --> 00:31:33,506
نه، قضیه از این حرفا عمیق تره
640
00:31:33,583 --> 00:31:35,183
این یه نفرینه،درسته؟
641
00:31:37,253 --> 00:31:39,930
یه نفرین رویِ دوقلوهایِ جمنای؟
642
00:31:39,940 --> 00:31:42,891
643
00:31:42,968 --> 00:31:44,726
آره
644
00:31:44,803 --> 00:31:46,895
میدونم باید زودتر بهتون میگفتم
645
00:31:46,972 --> 00:31:48,897
فقط نمیدونستم کِی
646
00:31:48,974 --> 00:31:51,483
647
00:31:51,559 --> 00:31:53,285
...کِی
648
00:31:53,362 --> 00:31:56,363
همچین چیزی رو باید به بچه هات بگی
649
00:31:58,483 --> 00:32:00,626
650
00:32:00,702 --> 00:32:02,794
منظورم اینه که مثلاً
میتونستید اینو تویِ 6 سالگی هضم کنید؟
651
00:32:02,871 --> 00:32:05,747
11?
652
00:32:05,824 --> 00:32:07,457
کِی دقیقاً زمانِ مناسبیه
653
00:32:07,468 --> 00:32:09,250
...که به بچه هات بگی که تو
654
00:32:09,327 --> 00:32:12,596
که نمیدونی میتونی ازشون محافظت کنی
یا نه؟
655
00:32:15,351 --> 00:32:17,309
...منظورم اینه که وقتیکه من
656
00:32:17,386 --> 00:32:21,480
گاهی وقتی بهتون نگاه میکنم
.هنوزم بعنوانِ دخترکوچولو هام میبینمتون
657
00:32:26,993 --> 00:32:30,012
که برایِ اولین بار دوچرخه هاتون رو میرونید
658
00:32:30,088 --> 00:32:33,015
یاد میگیرید راه برید
659
00:32:33,091 --> 00:32:34,975
رویِ پاهایِ من برقصید
660
00:32:37,671 --> 00:32:39,596
وقتی بهتون نگاه میکنم
661
00:32:39,673 --> 00:32:42,524
همه یِ اینا رو میبینم
662
00:32:43,472 --> 00:32:45,481
برایِ همین هیچوقت آماده نبودم که بهتون بگم
663
00:32:45,491 --> 00:32:49,326
664
00:32:50,812 --> 00:32:53,447
هنوزم نیستم
665
00:32:53,524 --> 00:32:57,001
666
00:33:02,533 --> 00:33:04,750
ساکتی
667
00:33:04,826 --> 00:33:07,002
منتظرم
668
00:33:07,013 --> 00:33:08,679
واقعاً؟ بعداز همه یِ اینا؟
669
00:33:08,756 --> 00:33:11,423
منظورم اینه که چه چیزِ دیگه ای
امکان داره بخوام بگم؟
670
00:33:11,500 --> 00:33:14,351
چیزی که کلِّ روز سعی میکردی به خودت بگی
671
00:33:14,428 --> 00:33:15,761
ولی خیلی تویِ سَرت سر و صدا هست
672
00:33:15,837 --> 00:33:17,179
برایِ همین نمیتونی بشنویش
673
00:33:17,190 --> 00:33:19,264
من تو دردسرم هوپ
674
00:33:19,341 --> 00:33:21,525
چی؟-
تو همین الآنم میدونی که این درسته-
675
00:33:21,602 --> 00:33:24,353
یعنی رفتم جنگل ولی دفتریادداشتم رو نبردم؟
676
00:33:24,363 --> 00:33:26,021
یا هیچ اسبابِ اُطراقی هم نبردم؟
677
00:33:26,032 --> 00:33:28,532
تویِ پیغامِ صوتی یه سرنخ هایی گذاشتم که
یه چیزی سر جاش نیست
678
00:33:28,609 --> 00:33:30,651
من به دکتر سالتزمن ،ریک، زنگ زدم
679
00:33:30,661 --> 00:33:33,820
هیچوقت اینکارو نمیکنم-
به جِد...سلام رسوندی-
680
00:33:33,897 --> 00:33:36,707
آخرین باری که به جِد سلام کردم
زد داغونم کرد
681
00:33:36,784 --> 00:33:39,451
داشتم سعی میکردم بهت بگم که یه چیزی درست نیست-
چی شده؟-
682
00:33:39,528 --> 00:33:41,119
...هوپ
683
00:33:41,196 --> 00:33:44,089
برایِ آخرین بار میگم
فقط گوش کن
684
00:33:47,962 --> 00:33:50,170
سلام ریک
ببخشید که اینطوری رفتم
685
00:33:50,247 --> 00:33:52,172
ولی فقط یکم زمان لازم داشتم
686
00:33:52,249 --> 00:33:53,549
بنابراین یه مدت میرم تفریح
687
00:33:53,559 --> 00:33:55,059
...میتونم صدای
688
00:33:55,135 --> 00:33:56,468
امیدوارم بعداً بتونم به کارایِ کلاس برسم
689
00:33:56,545 --> 00:33:57,844
کفش رویِ زمینِ کاشی رو بشنوم...
690
00:33:57,921 --> 00:33:59,730
یه دستگاهِ تهویه یِ هوایِ روشن
691
00:33:59,807 --> 00:34:01,181
از طرفِ من به جِد و راف سلام برسون
692
00:34:01,258 --> 00:34:02,566
.کارت هایِ کلیددارن کشیده میشن
693
00:34:02,643 --> 00:34:04,017
اوهوم، سه گانه
694
00:34:04,094 --> 00:34:05,519
منظورم اینه که باید اونا باشن
695
00:34:05,596 --> 00:34:07,062
اونا یه بار قبلاً سعی کردن سراغِ اون بیان
696
00:34:07,073 --> 00:34:08,480
میخوای چیکار کنی؟
697
00:34:09,909 --> 00:34:12,401
میخوام کاملاً واندروومن بشم، اینکارو میخوام بکنم
(واندروومن: یکی از شخصیت هایِ زنِ دی سی:ا)
698
00:34:12,411 --> 00:34:14,319
کمک میخوای؟-
نه-
699
00:34:14,396 --> 00:34:16,530
.من همین الآنم جوخه یِ ماوراییِ خودم رو دارم
700
00:34:16,607 --> 00:34:18,916
ولی بابتِ همه چیز ممنون
701
00:34:18,993 --> 00:34:21,535
...هی، امم
702
00:34:21,612 --> 00:34:24,580
ریک گفت احتمالاً باید برگردم بیرون
703
00:34:24,590 --> 00:34:26,540
و درواقع میخواستم زودتر بیام پیدات کنم
و خداحافظی کنم
704
00:34:26,617 --> 00:34:29,260
ولی اممم
.تویِ اسکله صدات رو شنیدم
705
00:34:29,336 --> 00:34:31,169
نمیتونم که قدرتِ شنواییِ خون آشامی ـم رو غیرفعال کنم
706
00:34:31,246 --> 00:34:33,213
در حالِ تلاش برایِ فالگوش وایسادن و جاسوسی
یا هرچی نبودم
707
00:34:34,625 --> 00:34:37,434
تو یک اشتباه نیستی، باشه؟
708
00:34:37,511 --> 00:34:39,344
دنیا خوش شانسه که تو رو داره
709
00:34:39,421 --> 00:34:40,771
لاندن هم همینطور
710
00:34:40,848 --> 00:34:42,356
.اون خودش اینو خواهد فهمید
711
00:34:45,802 --> 00:34:48,404
واقعاً فقط یک چیز هست که باید درموردش
تصمیم بگیری
712
00:34:50,265 --> 00:34:52,032
بهم کمک میکنی؟
713
00:34:53,644 --> 00:34:55,569
کمک کنم مالیوُر رو آزاد کنی و دنیا رو نابود کنی؟
714
00:34:55,646 --> 00:34:57,195
اون قرن ها زنده بوده
715
00:34:57,272 --> 00:34:58,864
دنیا نابود شد؟
716
00:34:58,940 --> 00:35:01,292
یا اینکه متعادل شد
717
00:35:01,368 --> 00:35:05,037
و بدونِ اون موجودات ایمن تر شد؟
718
00:35:05,113 --> 00:35:07,464
و از خودت بپرس
آدم بدِ واقعی اینجا کیه؟
719
00:35:07,541 --> 00:35:10,134
پدرمون برایِ یه هدف طراحی شده بود
720
00:35:12,454 --> 00:35:14,755
این برنامه ریزیِ اونه
نمیتونه اینو کنترل کنه
721
00:35:14,831 --> 00:35:16,256
ولی همه یِ اون هیولاهایی که اون قورت داده
722
00:35:16,333 --> 00:35:17,933
هنوز درونِ اون زنده ـن
723
00:35:19,795 --> 00:35:22,187
ولی دوستایِ تو هیچکدومشون رو زنده نگه داشتن؟
724
00:35:23,724 --> 00:35:25,098
یا اینکه فقط هر موجودی که نمیتونن کنترل کنن
725
00:35:25,175 --> 00:35:26,817
رو میکُشن؟
726
00:35:26,894 --> 00:35:29,153
مالیوُر نمیتونه به خون آشام ها،
727
00:35:29,229 --> 00:35:31,822
جادوگرها یا گرگینه ها آسیبی بزنه، اینو یادته؟
728
00:35:31,899 --> 00:35:33,824
دوستات تویِ مدرسه
...
729
00:35:33,901 --> 00:35:35,984
.اونا ازسمتِ اون اصلاً در خطر نیستن
730
00:35:35,995 --> 00:35:38,662
ولی از دستِ سه گانه در خطرن
731
00:35:40,857 --> 00:35:43,167
میدونی تویِ این ساختمون چه خبره؟
732
00:35:43,243 --> 00:35:45,502
چه آزمایشاتِ محرمانه ای تویِ
733
00:35:45,579 --> 00:35:47,996
آزمایشگاه هایِ علمیِ دیوانه وارشون میکنن؟
734
00:35:48,007 --> 00:35:51,342
اونا دارن یه راهی پیدا میکنن که گودال رو
به یه اسلحه تبدیل کنن
735
00:35:51,418 --> 00:35:53,585
اونا دارن بطورِ شیمیایی طوری تغییرش میدن
736
00:35:53,662 --> 00:35:55,921
که بشه درموردِ گونه هایِ محافظت شده هم
ازش استفاده کرد
737
00:35:55,997 --> 00:35:58,849
که باهاش یک بار و برایِ همیشه
به ماوراءالطبیعه پایان بدن
738
00:36:00,761 --> 00:36:02,686
میخوای دوستات رو نجات بدی؟
739
00:36:02,763 --> 00:36:05,414
باید سه گانه رو متوقف کنی
740
00:36:09,219 --> 00:36:11,144
لاندن
741
00:36:11,221 --> 00:36:13,989
مهم نیست اونا تویِ اون مدرسه
...چی میگن
742
00:36:15,517 --> 00:36:17,368
تو یکی از اونا نیستی...
743
00:36:17,444 --> 00:36:20,946
خودتم اینو میدونی، مگه نه؟
744
00:36:21,022 --> 00:36:24,249
من دارم بهت خانواده ای رو پیشنهاد میدم که
واقعاً تو رو میخواد
745
00:36:26,570 --> 00:36:28,587
ما میتونیم پدرمون رو بیدار کنیم
746
00:36:31,458 --> 00:36:34,593
و ما میتونیم سه گانه رو نابود کنیم
747
00:36:38,057 --> 00:36:40,599
قراره کدوم یکی بشه؟
748
00:36:50,385 --> 00:36:52,236
این یکی
749
00:37:12,783 --> 00:37:14,800
این تنها چیزیه که تویِ میزش بود
750
00:37:16,661 --> 00:37:18,754
اون یکی از اوناست
751
00:37:18,764 --> 00:37:21,932
بخش امنیت یه لوله یِ قدیمی رو پیدا کردن
که احتمالاً از اون طریق فرار کردن
752
00:37:22,009 --> 00:37:24,426
تویِ هیچکدوم از نقشه هایِ زمین
هیچ مدرکی ازش نیست
753
00:37:24,437 --> 00:37:27,429
اونا ردِّشون رو گُم کردن
...ولی
754
00:37:27,440 --> 00:37:29,514
اینو پیدا کردن
755
00:37:29,591 --> 00:37:33,277
756
00:37:33,353 --> 00:37:35,395
میدونم اونا کجا دارن میرن
757
00:37:35,472 --> 00:37:37,189
تیم ـت رو آماده کن
758
00:37:37,265 --> 00:37:39,900
759
00:37:39,976 --> 00:37:42,161
میدونی، درآغاز
.تعادل وجود داشته
760
00:37:43,939 --> 00:37:47,699
میدونید، وقتی من و کارولاین این مدرسه رو
باز کردیم با عقل جور درمیومد
761
00:37:47,776 --> 00:37:50,577
...بعدش
762
00:37:50,654 --> 00:37:53,079
...فقط من بودم و
763
00:37:53,156 --> 00:37:55,132
و من-من فکر کردم که به اندازه کافی قوی هستم که
764
00:37:55,209 --> 00:37:56,750
به تنهایی مدیریتش کنم
765
00:37:56,827 --> 00:37:58,960
...ولی من فقط
766
00:37:58,971 --> 00:38:01,296
اشتباهاتِ زیادی کردم
767
00:38:01,307 --> 00:38:04,641
فکر کردم اگه فقط به حرکت ادامه بدم
میتونم پشت سر بذارمشون میدونید؟
768
00:38:04,718 --> 00:38:07,928
ولی اونا(اشتباهاتم) بهم رسیدن
769
00:38:08,004 --> 00:38:11,097
گمونم چیزی که
...سعی دارم بگم اینه که
770
00:38:11,174 --> 00:38:13,099
من به کمکت احتیاج دارم
771
00:38:13,176 --> 00:38:16,153
میدونی، این مدرسه از من و تو بزرگتره
772
00:38:16,230 --> 00:38:18,155
...و این بچه ها
اونا رهبرانی نیاز دارن که
773
00:38:18,232 --> 00:38:19,898
بتونن به اشتباهاتشون اعتراف کنن
774
00:38:19,975 --> 00:38:24,277
بنابراین من اینجام که بگم متأسفم
775
00:38:24,354 --> 00:38:25,746
متأسفم که اِما رو بوسیدم
776
00:38:27,816 --> 00:38:31,660
و متأسفم که زودتر باهات درموردش حرف نزدم
777
00:38:31,670 --> 00:38:34,338
778
00:38:34,414 --> 00:38:36,173
779
00:38:36,250 --> 00:38:38,792
میدونی، برایِ یه مدتِّ طولانی
فکر میکردم فقط بخاطرِ اتفاقی که
780
00:38:38,869 --> 00:38:41,178
برایِ خانواده ـم افتاده تو مدرسه ـم
781
00:38:41,255 --> 00:38:42,963
که اونجام تا بتونیم ماوراالطبیعی ها رو
782
00:38:43,039 --> 00:38:45,006
از بزرگ شدن بعنوانِ قاتل باز داریم
783
00:38:45,017 --> 00:38:46,925
784
00:38:46,936 --> 00:38:49,186
...ولی حقیقت اینه که
785
00:38:49,263 --> 00:38:50,846
786
00:38:50,922 --> 00:38:52,347
من عاشقِ اون بچه هام
787
00:38:52,424 --> 00:38:54,024
788
00:38:54,101 --> 00:38:56,026
اونا به اندازه یِ بقیه
789
00:38:56,103 --> 00:38:57,477
لیاقتِ شانسِ یه زندگیِ معمولی رو دارن
790
00:38:57,554 --> 00:39:00,522
مدرسه بهترین شانسشونه
791
00:39:00,533 --> 00:39:03,441
792
00:39:03,518 --> 00:39:05,610
793
00:39:05,687 --> 00:39:07,445
ولی یه ارتقایِ دیگه هم لازم دارم
794
00:39:07,522 --> 00:39:09,698
795
00:39:09,708 --> 00:39:12,543
796
00:39:14,362 --> 00:39:16,162
منم میام
797
00:39:16,239 --> 00:39:18,206
و علیکم السلام،
و نه نمیای
798
00:39:18,217 --> 00:39:20,876
ببین، آخرین باری که اینکارو بدونِ من کردی
یه افتضاح شده بود
799
00:39:20,886 --> 00:39:22,836
فرقش اینه که اینبار قرار نیست تنها برم
800
00:39:22,913 --> 00:39:24,963
من قراره ام جی و دوقلوها رو هم ببرم
801
00:39:25,040 --> 00:39:27,057
و کیلب رو،
.تا قبل از اینکه دکتر سالتزمن بیاد میریم
802
00:39:27,134 --> 00:39:28,258
این شبیهِ یه انجمنِ ماوراالطبیعی خواهد بود
803
00:39:28,335 --> 00:39:30,260
نمیدونم
همچین چیزی هم وجود داره؟
804
00:39:30,337 --> 00:39:31,803
نمیدونم
.از ام جی میپرسم
805
00:39:31,880 --> 00:39:33,397
آره خودم ازش میپرسم
806
00:39:33,473 --> 00:39:35,983
راف، دکتر سالتزمن بهم درموردِ
807
00:39:36,059 --> 00:39:40,112
اثراتِ جانبی گفته ، متأسفم، ولی
نمیتونم بذارم بیای
808
00:39:41,481 --> 00:39:42,990
حالا چه حسی داری؟
809
00:39:50,106 --> 00:39:51,790
انگار مغزم از وسط دو تیکه شده
810
00:39:54,086 --> 00:39:57,537
همینطورتصوراتی رو میگذرونم
انگار نمیتونم خودم رو کنترل کنم
811
00:39:57,614 --> 00:39:59,756
به همین دلیله که نمیای مأموریت
812
00:40:04,430 --> 00:40:07,264
چرا زودتر بهم نگفتی؟
813
00:40:11,061 --> 00:40:13,386
خودت میدونی چرا
814
00:40:13,463 --> 00:40:15,931
...راف
815
00:40:15,941 --> 00:40:19,392
من نمیدونم چطور باید پیشِ تو باشم هوپ
816
00:40:19,469 --> 00:40:21,778
من نمیخوام همچین حسی داشته باشم
817
00:40:21,855 --> 00:40:23,730
بنابراین سرکوبش میکنم
818
00:40:23,807 --> 00:40:26,274
و این فقط شکافِ تویِ مغزم رو بدتر میکنه
819
00:40:26,285 --> 00:40:28,276
که باعث میشه قایم کردنش سخت تر بشه
820
00:40:28,287 --> 00:40:30,362
و تنها کسی که میخوام باهاش حرف بزنم در این مورد
821
00:40:30,438 --> 00:40:33,290
تنها کسیه که نمیتونم
باهاش حرف بزنم
822
00:40:36,462 --> 00:40:38,453
...راف
823
00:40:38,464 --> 00:40:40,464
تو برادرِ خوبی هستی
824
00:40:40,540 --> 00:40:44,042
ولی یکبار هم که شده
باید خودتو در اولویتِ اول قرار بدی
825
00:40:44,119 --> 00:40:47,253
کاری که لازم داری برایِ بهبود رو انجام بده
826
00:40:47,330 --> 00:40:49,848
...اگه اوضاع واقعاً بد شد
827
00:40:55,314 --> 00:40:58,098
از این استفاده کن...
828
00:40:58,174 --> 00:40:59,975
داستانش طولانیه، ولی اممم
829
00:40:59,985 --> 00:41:03,395
یه هدیه از یه دوستِ خانوادگی بوده
830
00:41:03,471 --> 00:41:05,563
ولی بیشتر شبیهِ یه حلقه یِ سیلیکونیِ
معکوس کننده ـست
831
00:41:05,640 --> 00:41:07,941
وقتی ازش استفاده کنی میتونی
به خواستِ خودت، خودت رو تغییر بدی
832
00:41:08,018 --> 00:41:11,161
تویِ ذهنِ گرگینه ایت همه چیز
کمتر پیچیده ـست
833
00:41:11,238 --> 00:41:13,113
اینو میدونی
834
00:41:13,189 --> 00:41:15,448
این برات زمان برایِ بهبود میخره
835
00:41:15,525 --> 00:41:17,492
تنها نکته اینه که
836
00:41:17,503 --> 00:41:20,003
نمیتونی خودت رو برگردونی
837
00:41:20,080 --> 00:41:22,497
پس اگه ازش استفاده کنی
838
00:41:22,508 --> 00:41:24,082
تنها کاری که باید بکنی اینه که وقتی که
آماده ای که دوباره
839
00:41:24,159 --> 00:41:25,968
خودت باشی بیای و منو پیدا کنی
840
00:41:28,496 --> 00:41:30,296
من
841
00:41:30,373 --> 00:41:32,841
...واقعاً خوشحالم که تو رو میشناسم
842
00:41:32,851 --> 00:41:34,926
هوپ مایکلسون
843
00:41:35,003 --> 00:41:37,095
حالا
844
00:41:37,172 --> 00:41:39,305
برو
845
00:41:39,382 --> 00:41:41,016
برو رفیقمون رو نجات بده
846
00:41:42,761 --> 00:41:45,028
و نذار هیچ چیزی تو رو متوقف کنه
847
00:41:50,852 --> 00:41:52,411
!برید برید
848
00:41:52,908 --> 00:41:57,908
..:: آنجــــــــــــل از ترجمه ::..
..:: Angel ::..