1
00:00:03,333 --> 00:00:10,533
.::ارائهای اختصاصی از وبسایتِ::.
|-| Film2Movie.WS |-|
2
00:00:10,757 --> 00:00:18,557
.:.:. با دنبال کردن اینستاگرامِ ما بروزترین باشید .:.:.
*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|*
3
00:00:18,981 --> 00:00:26,781
:ترجمه و ویرایش از
..::.. Marshall ..::..
4
00:00:39,480 --> 00:00:42,320
اون خانمی که اونجا ایستاده،
مادربزرگِ منـه،
5
00:00:42,400 --> 00:00:44,358
یک مادربزرگ سرسخت که مجبور بود
6
00:00:44,384 --> 00:00:47,385
یک خانوادهی چهار نفره رو
به تنهایی بزرگ کنه.
7
00:00:47,920 --> 00:00:50,960
تا جایی که من خاطرم هست،
آزارش به مورچه هم نمیرسید.
8
00:00:51,360 --> 00:00:52,920
"آنجلا"، دیر کردی!
9
00:00:53,440 --> 00:00:55,920
این هم داییـم، "تام".
10
00:00:56,000 --> 00:01:00,640
با اینکه اون زمان فقط 10 سال داشت،
باز هم مردِ خانواده بود.
11
00:01:01,000 --> 00:01:03,120
داییـم، خاله "اَگیِ" رو بغل گرفته.
12
00:01:03,200 --> 00:01:06,840
بعضیها خالهام رو خوشروـترین بانوی لیمریک
صدا میزدن.
13
00:01:06,920 --> 00:01:09,480
- آنجلا!
- و دایی "پَت".
14
00:01:09,560 --> 00:01:11,880
پت، چرا بلوز "اَگی" تنـش نیست؟
15
00:01:11,960 --> 00:01:14,720
نتونستم تنـش کنم، مامانی،
و آنجلا هم دوباره معطل کرده.
16
00:01:14,960 --> 00:01:17,840
اون دختر آخر منو
راهیِ تیمارستان سنت اِرمیا میکنه.
17
00:01:17,920 --> 00:01:19,680
مامانی میگه اگر الان نیای پایین
18
00:01:19,760 --> 00:01:22,040
- راهیِ تیمارستان میکنیش.
- پت!
19
00:01:22,840 --> 00:01:24,080
آنجلا!
20
00:01:24,160 --> 00:01:25,960
و این دختر کوچولو که اینجاست؟
21
00:01:28,040 --> 00:01:30,040
- آنجلا!
- اومدم.
22
00:01:30,280 --> 00:01:33,520
چطور به این زودی لباسـت دیگه اندازهت نیست؟
اینطوری میچایی.
23
00:01:35,440 --> 00:01:36,440
میتونه مال من رو بپوشه.
24
00:01:36,520 --> 00:01:39,240
این دختر در آینده مادر من شد.
25
00:01:39,600 --> 00:01:40,760
ممنون، آنجلا.
26
00:01:40,840 --> 00:01:42,360
میبینم که دوباره دیرـتون شده.
27
00:01:42,440 --> 00:01:44,760
بله. سلام خانمِ "بلیک".
28
00:01:45,920 --> 00:01:49,640
- پت ژاکتـت رو بده به آنجلا.
- چی؟ من ژاکتـم رو بدم به آنجلا؟
29
00:01:49,720 --> 00:01:52,000
- ژاکت خودت رو بپوش.
- دیگه سربههوایی بسّه.
30
00:01:52,080 --> 00:01:54,280
- بگیر.
- تام، تو هم ژاکتت رو بده به پت.
31
00:01:55,280 --> 00:01:58,600
و این داستانی راجع به شب عید کریسمسـه...
32
00:01:58,680 --> 00:02:01,120
شبیه دلقکها شدی،
گُنده و قلمبهسلمبه مثل...
33
00:02:01,200 --> 00:02:04,520
- پت!
- ...از زمانی که مادرم تقریباً شش ساله بود.
34
00:02:04,600 --> 00:02:07,280
- من سردم نیست.
- وای به حالت اگر سرما بخوری.
35
00:02:07,360 --> 00:02:09,280
دلم نمیخواد برای عید، کُت مادرم رو بپوشم.
36
00:02:09,360 --> 00:02:11,200
پس شالـم رو بپوش.
37
00:02:12,080 --> 00:02:13,480
خیلی خب، بجنبین.
38
00:02:13,880 --> 00:02:15,920
تا ما برسیم اونجا
دیگه صبحِ کریسمس شده.
39
00:02:36,720 --> 00:02:39,080
هه! آنجلا لباس پسرونه پوشیده
40
00:02:39,160 --> 00:02:42,520
آنجلا یه کُت پسرونهی گُنده پوشیده
لا-لا-لا-لا-لا!
41
00:02:45,680 --> 00:02:47,880
بپر توش.
42
00:02:49,160 --> 00:02:50,960
- قور قوری.
- قور قوری خودتی.
43
00:03:00,640 --> 00:03:02,120
- به مامان میگم.
- نه خیر نمیگی.
44
00:03:02,400 --> 00:03:04,440
بدون اینکه حتی یه فنجون چای
بهت بده، میفرستت بخوابی.
45
00:03:04,520 --> 00:03:05,520
ساکت شو. اینکارو نمیکنه.
46
00:03:05,600 --> 00:03:07,680
وقتی یه سکه از کیفش برداشتی،
تنبیه شدی.
47
00:03:07,760 --> 00:03:10,280
حالا فکرش رو بکن بخاطر هُل دادن من
جلوی اسب، چه بلایی سرت میاره.
48
00:03:11,040 --> 00:03:13,040
- جفتـتون سریعتر بیاید.
- پت منو هُل داد.
49
00:03:13,120 --> 00:03:13,960
نه خیر ندادم.
50
00:03:14,440 --> 00:03:17,880
- برید داخل.
- کلیسای سنت جوزف.
51
00:03:18,560 --> 00:03:20,240
کلیسایی چنان سرد،
52
00:03:20,320 --> 00:03:22,120
که حتی اگر سالم میرفتی داخلش،
53
00:03:22,200 --> 00:03:25,640
قطعا با سرماخوردگی میاومدی بیرون.
54
00:03:26,080 --> 00:03:29,800
الان زمانیست برای تأمل
55
00:03:29,880 --> 00:03:34,600
و زمانی برای یاری رساندن به آنهایی
که شرایط نامساعدی دارند و بخشیدن متخاصمان
56
00:03:34,680 --> 00:03:36,520
و آنهایی که در حق ما عصیان کردهاند.
57
00:03:37,640 --> 00:03:39,160
- خیرچین.
- بس کن.
58
00:03:40,040 --> 00:03:42,280
- خبرچین.
- کافیه.
59
00:03:42,360 --> 00:03:44,600
...برای جشن گرفتن به عشق یکدیگر.
60
00:03:46,400 --> 00:03:51,040
مسیح هنگام ورود به اورشلیم،
به معبد داخل شد،
61
00:03:51,120 --> 00:03:54,520
آنها نیز دیر کرده بودند،
و جدا از یکدیگر زندگیای...
62
00:03:58,920 --> 00:03:59,840
بله...؟
63
00:04:00,560 --> 00:04:02,120
ببخشید.
64
00:04:02,800 --> 00:04:06,240
میشه یه دقیقه هم که شده
دست از موش و گربه بازی بردارین؟
65
00:04:07,440 --> 00:04:11,320
همانگونه که در "لوقا" نوشته شده،
"امروز منجیای، که مسیح موعود است
66
00:04:11,400 --> 00:04:15,440
در شهر داوود به میان شما زاده شد
67
00:04:15,520 --> 00:04:18,200
و این نشانی بر دیدگان شما خواهد بود.
68
00:04:18,680 --> 00:04:22,400
شما آن کودک را پیچیده در قنداق
خواهید یافت.
69
00:04:22,480 --> 00:04:24,600
آرمیده در یک آخور."
70
00:04:25,840 --> 00:04:28,640
و چوپانانی در زمینهای اطراف سکونت داشتند
71
00:04:28,720 --> 00:04:31,200
که از گلههای آنان پاسداری میکردند..."
72
00:04:43,680 --> 00:04:45,160
سرما میخوره.
73
00:04:45,240 --> 00:04:47,320
- آنجلا، ساکت.
- بچه سردـشه.
74
00:04:47,400 --> 00:04:48,400
آنجلا، هیش!
75
00:04:52,400 --> 00:04:56,280
در این زمان بود که فکری به سر آنجلا
خطور کرد.
76
00:04:57,480 --> 00:04:59,360
کاملا با منطق جور در میاومد،
77
00:05:00,040 --> 00:05:04,880
ولی همین افکارِ کوچک
معمولا نطفهی مشکلات بزرگی هستن.
78
00:05:04,960 --> 00:05:06,200
آمین.
79
00:05:06,280 --> 00:05:07,840
آمین.
80
00:05:09,760 --> 00:05:10,920
آمین.
81
00:05:16,880 --> 00:05:18,800
سال نو بر شما مبارک!
82
00:05:20,520 --> 00:05:22,240
مامان.
83
00:05:22,320 --> 00:05:26,680
- مامان، میشه من برگردم و یه شمع روشن کنم؟
- نه، آنجلا، باید برگردیم خونه.
84
00:05:26,760 --> 00:05:29,920
خواهش میکنم، مامانی، فقط یه شمع
برای مسیح کوچولو.
85
00:05:34,120 --> 00:05:35,760
- خواهش میکنم؟
- مامانی، مامانی.
86
00:05:35,840 --> 00:05:38,560
- مامانی، مامانی.
- بس کن، اَگی. پس برو.
87
00:05:38,840 --> 00:05:41,200
ولی به محض اینکه کارت تمام شد
مستقیم میای خونه.
88
00:05:41,280 --> 00:05:42,440
باشه.
89
00:05:52,400 --> 00:05:55,320
- عیسی مسیح...
- ...مسیحِ موعود و پروردگارا...
90
00:06:42,680 --> 00:06:44,240
- ...وسوسه...
- ...ای مسیح...
91
00:06:53,200 --> 00:06:54,240
چی بود؟
92
00:07:09,840 --> 00:07:11,480
چی...؟
93
00:07:18,280 --> 00:07:19,320
عافیت.
94
00:07:20,320 --> 00:07:21,320
متشکرم.
95
00:07:23,240 --> 00:07:25,000
خدایا به ما رحم کن، نجاتمون بده!
96
00:07:37,240 --> 00:07:38,080
سلام.
97
00:07:40,680 --> 00:07:42,880
یعنی کسی نمیتونست یه پتو روی بدنِ نحیفـت
بندازه؟
98
00:07:44,400 --> 00:07:46,160
مطمئنم هیچوقت شکایتی نمیکنی
99
00:07:46,240 --> 00:07:49,200
چون دلت نمیخواد مادرت ذرهای ناراحت بشه.
100
00:07:53,680 --> 00:07:54,600
چی؟
101
00:08:00,720 --> 00:08:03,160
دزد. دزد...!
102
00:08:15,080 --> 00:08:18,080
- ...به من گفت، متشکرم.
- فکر کنم اول به من گفت متشکرم.
103
00:08:18,160 --> 00:08:19,080
امکان نداره...
104
00:08:19,160 --> 00:08:22,120
ولی اگر درست به خاطر داشته باشی...
105
00:08:22,400 --> 00:08:23,960
جات راحتـه؟
106
00:08:25,040 --> 00:08:28,400
میبریمت خونه،
جای گرمونرم برات حاضر میکنیم
107
00:08:28,480 --> 00:08:31,400
و مثل یه سوسیسِ مقدس
قُنداقـت میگیریم.
108
00:08:35,640 --> 00:08:38,440
جای دوری نیست.
چندتا خیابون پایینتره.
109
00:08:39,679 --> 00:08:41,640
پدر، حالـتون چطوره؟
یه معجزه اتفاق افتاده.
110
00:08:41,720 --> 00:08:43,080
چی؟ کدوم معجزه؟
111
00:08:52,080 --> 00:08:54,240
اون شیرینیهای دوستداشتنی رو ببین.
112
00:08:55,080 --> 00:08:57,240
اگر بچهی خوبی باشی، ممکنه مامان
بهمون یه پنی بده
113
00:08:57,320 --> 00:08:59,360
و اونوقت میتونیم هرطور دلمون میخواد
خرجـش کنیم.
114
00:08:59,840 --> 00:09:03,760
آبنبات، نُقل، نبات،
هرچی که دلت بخواد.
115
00:09:04,440 --> 00:09:05,840
چی گفتی؟
116
00:09:05,920 --> 00:09:08,200
اُه نه، نمیتونیم بریم داخل، مسیح کوچولو.
117
00:09:08,280 --> 00:09:11,080
مامانی گفت باید مستقیم بریم خونه،
بیچونوچرا.
118
00:09:13,360 --> 00:09:17,320
خب، از اونجایی که تولدـته،
یه لحظه میریم داخل.
119
00:09:19,640 --> 00:09:21,040
نگاه کردنـشون رایگانـه.
120
00:09:21,120 --> 00:09:23,400
اگر دلت میخواد
میتونی تمامِ روز نگاهشون کنی.
121
00:09:37,320 --> 00:09:39,240
میبینیشون؟
122
00:09:39,320 --> 00:09:40,520
ببخشید.
123
00:09:40,600 --> 00:09:42,200
من نُقلها رو بیشتر از همه دوست دارم.
124
00:09:42,280 --> 00:09:46,320
ببخشید. دکه تعطیلـه.
125
00:09:46,480 --> 00:09:48,760
من...من نمیخواس...
126
00:09:48,840 --> 00:09:51,040
هی، چی توی دستـته؟
127
00:09:51,480 --> 00:09:54,880
- از عروسکهای مغازهی سَنتیـه؟
- نه، سَنتی الان باز نیست.
128
00:09:55,120 --> 00:09:57,880
از مغازهی سنتی دزدیدیـش؟
129
00:10:01,760 --> 00:10:04,440
آروم، آروم، آروم.
130
00:10:09,360 --> 00:10:10,280
اون چیه؟
131
00:10:10,480 --> 00:10:11,320
آه...
132
00:10:12,320 --> 00:10:13,360
یه...
133
00:10:15,880 --> 00:10:17,360
یه شیلینگِ(واحد پول) کریسمسیـه؟
134
00:10:18,320 --> 00:10:19,160
ممنون.
135
00:10:23,640 --> 00:10:26,880
مسیح کوچولو،
اونا درک نمیکنن.
136
00:10:27,240 --> 00:10:28,440
من تو رو نمیدزدم.
137
00:10:28,520 --> 00:10:30,280
فقط میخوام گرمـت کنم.
138
00:10:30,360 --> 00:10:33,760
یه شب، فقط یه شب توی اتاق من میمونی،
بعد برت میگردونم.
139
00:10:57,280 --> 00:10:58,640
فقط سایههای الکی هستن.
140
00:11:19,760 --> 00:11:20,960
فقط سایههای الکی هستن.
141
00:11:21,360 --> 00:11:24,440
من اصلا نترسیدم،
پس تو هم نباید بترسی.
142
00:11:24,520 --> 00:11:27,000
یه سکه به این بینوا کمک کنید.
143
00:11:50,640 --> 00:11:51,520
بفرمایین.
144
00:11:55,960 --> 00:12:00,760
حتی منِ نابینا هم میتونم ببینم
که تو قلب رئوفی داری، عزیزم.
145
00:12:01,560 --> 00:12:02,760
کریسمس مبارک.
146
00:12:03,400 --> 00:12:06,640
و کریسمس شما هم مبارک.
147
00:12:26,000 --> 00:12:29,160
نمیخوام کسی بهمون خیره بشه.
بیا از در پشتی بریم.
148
00:12:40,360 --> 00:12:41,920
کمکم میکنی، مسیح کوچولو؟
149
00:12:43,840 --> 00:12:45,360
خب، حالا...
150
00:12:45,440 --> 00:12:48,000
یک، دو، سه.
151
00:12:52,560 --> 00:12:54,560
نه، نه، نه، مسیح کوچولو.
152
00:12:54,640 --> 00:12:57,240
باید از روی دیوار رد بشی.
دوباره برو.
153
00:12:57,920 --> 00:13:00,600
یک، دو، سه.
154
00:13:03,600 --> 00:13:05,160
زودباش دیگه، مسیح کوچولو.
155
00:13:05,440 --> 00:13:07,200
سربههوایی بسّه.
156
00:13:07,280 --> 00:13:09,360
ایندفعه تمامِ سعیـت رو بکن.
157
00:13:10,320 --> 00:13:13,960
یک، دو، سه.
158
00:13:18,480 --> 00:13:21,560
موفق شدی، مسیح کوچولو.
آفرین به تو.
159
00:13:26,920 --> 00:13:28,640
وای نه.
160
00:13:31,000 --> 00:13:32,280
وای، نه، مسیح کوچولو.
161
00:13:35,920 --> 00:13:38,040
توی حیاطِ خانم بلیک چیکار میکنی؟
162
00:13:38,640 --> 00:13:40,640
هیچ عذری برای این طرز رفتارت نیست،
163
00:13:40,720 --> 00:13:44,120
که همینطوری مثل یه فرشته به اینطرف اونطرف
پرواز میکنی، حقـته که بذارم همونجا بمونی.
164
00:13:50,360 --> 00:13:53,400
خیلی خب، خیلی خب.
میام میبرمت.
165
00:13:53,480 --> 00:13:54,800
سر و صدا نکن.
166
00:13:58,600 --> 00:14:00,720
وای نه، ای بیچاره.
167
00:14:00,800 --> 00:14:02,520
و اونوقت من اینطوری ازت عصبانی میشم.
168
00:14:02,760 --> 00:14:05,720
و تو با اینکه بهت آسیب زدم
باز هم بهم لبخند میزنی.
169
00:14:05,800 --> 00:14:07,000
بیا اینجا پیش من.
170
00:14:19,000 --> 00:14:20,000
چی؟
171
00:14:26,000 --> 00:14:28,160
اون که مسیح کوچولویِ داخل کلیساـست.
172
00:14:28,520 --> 00:14:30,680
اون الان باید توی گهوارهـش خواب باشه
173
00:14:30,760 --> 00:14:33,280
و تو توی این سرمای استخوانسوز
آوردیش اینجا؟
174
00:14:34,320 --> 00:14:35,320
دارم گرمـش میکنم.
175
00:14:39,320 --> 00:14:42,480
مادرش وقتی ببینه نیست، عصبانی میشه
و داد و بیداد میکنه.
176
00:14:42,560 --> 00:14:45,680
آها، آتیش.
177
00:14:55,960 --> 00:14:57,680
اینجا، جاییـه که من و اَگی میخوابیم.
178
00:14:57,760 --> 00:15:00,920
از الان میگم بهتره حواست جمع باشه
چون اَگی کلهی عروسکم رو از جا کند.
179
00:15:01,000 --> 00:15:04,320
ولی نگران نباش، من خودم مراقبت هستم.
180
00:15:10,400 --> 00:15:13,720
♪کنارم بخواب♪
181
00:15:14,600 --> 00:15:19,480
♪ما گرم و رها خواهیم بود♪
♪تا از تمام چیزهایی♪
182
00:15:19,560 --> 00:15:22,560
گمان نکنم اون شب در لیمریک...
183
00:15:22,640 --> 00:15:25,880
♪که در راه آیندهـت هستند رویا ببینیم...♪
184
00:15:25,960 --> 00:15:28,360
...جایی گرمتر از اتاق آنجلا بوده باشه.
185
00:15:28,440 --> 00:15:31,120
♪کوچولوی من♪
186
00:15:31,440 --> 00:15:34,000
آنجلا با مسیح کوچولو طبقهی بالاـست.
187
00:15:34,080 --> 00:15:36,960
♪سرت رو بالا بگیر♪
188
00:15:39,040 --> 00:15:43,280
♪و ستارههای بالای سرمون رو ببین♪
189
00:15:43,360 --> 00:15:45,280
که اینطور؟ چقدر هم خوبه؟
190
00:15:45,360 --> 00:15:50,040
♪ستارهها آیندهات رو♪
191
00:15:52,000 --> 00:15:54,920
♪برای تو روشن میکنن، کوچولوی من♪
192
00:15:55,040 --> 00:15:57,280
مادرش عصبانی میشه و داد و بیداد میکنه.
193
00:15:57,360 --> 00:16:00,760
و فکر کنم همهی فرشتهها و قدیسها هم
برای شام میان اینجا.
194
00:16:03,520 --> 00:16:04,400
امان از تو پت.
195
00:16:08,440 --> 00:16:13,160
♪تمامِ چیزهایی که در♪
196
00:16:13,240 --> 00:16:14,800
دارم راست میگم!
197
00:16:15,760 --> 00:16:19,120
♪آیندهات هستن، کوچولوی من♪
198
00:16:24,160 --> 00:16:26,760
- دیدین؟ من داستان تعریف نمیکردم.
- خدای بزرگ.
199
00:16:26,840 --> 00:16:28,640
این همون نوزاد مسیحِ داخل
کلیسای سنت جوزفـه؟
200
00:16:29,240 --> 00:16:31,320
من...من فقط میخواستم گرمش کنم.
201
00:16:32,280 --> 00:16:33,840
وای خدایا.
202
00:16:43,720 --> 00:16:46,160
میتونیم یواشکی ببریمش به شیرخوارگاه.
فردا صبح پیداش میکنن.
203
00:16:46,240 --> 00:16:49,320
- از سرما یخ میزنه!
- نمیتونی همینطوری بچهمسیح رو بدزدی.
204
00:16:49,400 --> 00:16:51,000
مادرش از نگرانی دق میکنه.
205
00:16:51,080 --> 00:16:53,880
- من گرم نگهش میدارم.
- باید برگرده پیش مامانش!
206
00:16:53,960 --> 00:16:55,960
- بس کن. اون میمونه.
- مادرش دق میکنه!
207
00:16:56,040 --> 00:16:59,040
- نمیتونه اینجا بمونه، آنجلا.
- باید برگرده!
208
00:16:59,120 --> 00:17:00,400
کافیه!
209
00:17:01,080 --> 00:17:03,080
کافیه، همتون بس کنین.
210
00:17:03,160 --> 00:17:04,480
پت، کتری رو بذار جوش بیاد.
211
00:17:04,560 --> 00:17:07,839
- پس بچه مسیح چی م...؟
- کتری رو بذار جوش بیاد.
212
00:17:09,920 --> 00:17:11,200
خواهش میکنم، مامانی، خواهش میکنم؟
213
00:17:11,280 --> 00:17:14,599
من گرم نگهش میدارم و به مادرش میگم
که ما بهسلامت میخوابونیمش.
214
00:17:14,960 --> 00:17:16,440
شما همه، حرفتون رو زدین.
215
00:17:17,319 --> 00:17:19,880
حالا من میخوام براتون یه داستان بگم...
216
00:17:19,960 --> 00:17:21,800
یه داستان از شبی که تو به دنیا اومدی.
217
00:17:22,240 --> 00:17:25,400
- من شب سال نو به دنیا اومدم.
- دقیقا نیمهشب.
218
00:17:25,480 --> 00:17:27,880
سرت سال قدیم به دنیا اومد،
پاهات سال جدید.
219
00:17:27,960 --> 00:17:30,520
میخواستیم به "پاپ" نامه بنویسیم
تا بپرسیم توی چه سالی به دنیا اومدی.
220
00:17:30,600 --> 00:17:34,520
نمیتونیم وقتی بچهمسیح روی میزـه
به داستان گوش بدیم.
221
00:17:42,160 --> 00:17:45,400
شبی که تو به دنیا اومدی،
سرمای استخوانسوزی بود.
222
00:17:46,760 --> 00:17:49,040
اون قدر سرد بود که ماما
ژاکتـش رو در نیاورد.
223
00:17:49,960 --> 00:17:52,520
ماما جوون، و عاشق بود،
224
00:17:52,720 --> 00:17:55,120
که سال جدید و خواستگاری جدید هم
در انتظارش بود.
225
00:17:56,000 --> 00:18:00,120
ولی چیزی که هیچکس ازش خبر نداشت
این بود که قلب من داشت از هم میشکست.
226
00:18:00,800 --> 00:18:02,440
سال نو مبارک.
227
00:18:03,360 --> 00:18:05,080
چرا قلبـت داشت میشکست، مامان؟
228
00:18:06,680 --> 00:18:07,920
بخاطر پدرتون.
229
00:18:08,600 --> 00:18:11,240
برید داخل و خواهرتون رو ببینین، پسرا.
230
00:18:15,000 --> 00:18:17,760
پدرـتون نمیخواست بچه داخل یه خونهی
یخزده به دنیا بیاد.
231
00:18:18,120 --> 00:18:19,040
سلام، کوچولو.
232
00:18:19,120 --> 00:18:21,080
برای همین رفت بیرون
تا برای آتیش زغالسنگ بیاره.
233
00:18:23,480 --> 00:18:26,320
یکم قبل از اینکه آنجلا به دنیا بیاد،
خبرش بهم رسید.
234
00:18:29,960 --> 00:18:32,480
مأمورا پدرتون رو بخاطر تلاش برای
برداشتنِ چندتا زغالسنگ از
235
00:18:33,000 --> 00:18:36,400
از پشت ارابهی سوختی،
توی زندانِ لیمریک حبس کرده بودن.
236
00:18:40,720 --> 00:18:43,080
البته که اون فقط سعی داشته
که کار درست رو انجام بده.
237
00:18:43,720 --> 00:18:45,360
فقط سعی داشته خونه رو گرم کنه.
238
00:18:49,640 --> 00:18:52,440
اون روز باید یکی از شادترین روزهای
زندگیمون میشد.
239
00:18:53,280 --> 00:18:57,560
در عوض، قلب من تیکه تیکه شد.
240
00:19:02,960 --> 00:19:03,840
ولی بعد...
241
00:19:04,520 --> 00:19:05,680
برو بالا، پت.
242
00:19:09,600 --> 00:19:12,920
با همدیگه، ما گرم شدیم.
243
00:19:16,320 --> 00:19:19,440
چون این کاریـه که خانوادهها
برای هم انجام میدن.
244
00:19:20,160 --> 00:19:22,200
از همدیگه در مقابل طوفان
حفاظت میکنن.
245
00:19:22,560 --> 00:19:25,200
زمانی که غم و اندوهی باشه
شادی به ارمغان میارن،
246
00:19:25,640 --> 00:19:27,920
جایی که گرما نباشه
گرما میبخشن.
247
00:19:33,000 --> 00:19:35,400
اون شب پدرتون به عملی که مرتکب شد
افتخار نمیکرد،
248
00:19:36,400 --> 00:19:39,360
ولی وقتی شنید شما پسرا
چطور از مادرـتون مراقبت کردین،
249
00:19:40,320 --> 00:19:42,800
وقتی برای اولین بار دختر کوچولوش رو دید،
250
00:19:43,720 --> 00:19:46,720
مفتخرـترین آدمِ توی لیمریک بود.
251
00:19:48,400 --> 00:19:49,800
دلم برای بابایی تنگ شده.
252
00:19:50,320 --> 00:19:53,720
میدونم، پت.
همهمون دلتنگیم.
253
00:20:07,600 --> 00:20:09,080
اون باید بره خونه.
254
00:20:17,600 --> 00:20:19,920
- آنجلا؟
- فقط یه کاری هست که باید انجام بدم.
255
00:20:23,120 --> 00:20:24,560
داره چیکار میکنه، مامانی؟
256
00:20:28,320 --> 00:20:29,400
- زودباشین!
- چی؟
257
00:20:29,480 --> 00:20:30,520
آنجلا صبر کن.
258
00:20:31,040 --> 00:20:33,080
- راه میافتین یا نه؟
- پسرا، ژاکت بپوشین.
259
00:20:36,920 --> 00:20:37,760
بجنبین.
260
00:20:38,080 --> 00:20:40,720
با این کارهاتون آخرش من رو
راهیِ تیمارستان سنت ارمیا میکنین.
261
00:20:49,080 --> 00:20:50,880
اگر گیر بیُفتیم چی، آنجلا؟
262
00:20:51,440 --> 00:20:53,520
چیزی نمیشه، پت.
بیا بریم.
263
00:21:38,160 --> 00:21:42,480
و بعد، عطسه کرد.
264
00:21:42,560 --> 00:21:45,560
یه عطسه که اونقدر ریز و بهشتی بود،
265
00:21:45,640 --> 00:21:47,600
که فقط یه فرشته میتونست
مسببـش باشه.
266
00:21:47,840 --> 00:21:49,800
معجزهی عطسهای!
267
00:21:49,880 --> 00:21:51,200
و بعد، بعد...
268
00:21:51,280 --> 00:21:56,000
باورتون میشه که مسیح کوچولو یهو
در اومد، از هردوی ما تشکر کرد؟
269
00:21:57,400 --> 00:21:59,040
محشرـه!
270
00:22:02,960 --> 00:22:03,800
سریع باشین.
271
00:22:16,320 --> 00:22:17,240
بیاین.
272
00:22:34,120 --> 00:22:36,000
وای، بهش صدمه زدین.
273
00:22:36,520 --> 00:22:37,520
ببخشید.
274
00:22:37,600 --> 00:22:40,400
- ببخشید، پدر.
- نگهبان، دزد رو گرفتیم.
275
00:22:40,760 --> 00:22:42,880
ولی، ولی...
276
00:22:50,000 --> 00:22:53,160
نه، نه، نه، نه.
اون فقط داشت مسیح کوچولو رو گرم میکرد.
277
00:22:53,240 --> 00:22:55,440
شما نمیتونین خواهر من رو بندازین زندان.
نمیتونین.
278
00:22:55,680 --> 00:22:57,320
میتونین منُ توی زندان لیمریک حبس کنین.
279
00:23:01,840 --> 00:23:04,880
اون توی گهواره سردش بود،
بخاطر همین من بردمش خونه تا گرمش کنم.
280
00:23:10,040 --> 00:23:11,160
پس که اینطور.
281
00:23:12,200 --> 00:23:15,880
به نظر میاد چارهای جز زندانی کردنت
282
00:23:15,960 --> 00:23:20,840
به دلیل بردنِ..."یک عدد بچهمسیح" نداریم.
283
00:23:21,440 --> 00:23:23,520
و تازه اونم توی روز تولدش.
284
00:23:24,840 --> 00:23:27,680
من متوجه نمیشم کجای این
مسئله خنده داره.
285
00:23:27,760 --> 00:23:28,600
درست میگین پدر.
286
00:23:30,080 --> 00:23:32,800
هیچ چیزِ خندهداری
در مورد دور کردنِ یک بچه،
287
00:23:33,120 --> 00:23:37,040
یا هربچهای از خانوادهاش...در شب کریسمس
وجود نداره.
288
00:24:06,320 --> 00:24:07,160
صبر کنین.
289
00:24:09,360 --> 00:24:10,480
این لازمـت میشه...
290
00:24:11,560 --> 00:24:13,120
وگرنه سرما میخوری.
291
00:24:15,840 --> 00:24:16,720
ممنون.
292
00:24:22,280 --> 00:24:23,360
خداحافظ.
293
00:24:27,760 --> 00:24:29,600
- آفرین، پت.
- ممنونم، پت.
294
00:24:29,680 --> 00:24:32,120
- آره، کارت خوب بود، پت.
- ممنون.
295
00:24:36,120 --> 00:24:37,240
وای، خدای بزرگ.
296
00:25:00,080 --> 00:25:01,640
کریسمس مبارک!
297
00:25:01,960 --> 00:25:03,200
کریسمس مبارک!
298
00:25:04,280 --> 00:25:05,760
منو مورد عطف قرار داد.
299
00:25:05,840 --> 00:25:09,040
معجزهست. معجزهی کریسمسـه!
300
00:25:09,400 --> 00:25:11,000
معجزهست دیگه.
301
00:25:22,120 --> 00:25:26,760
- کریسمس مبارک.
- و کریسمس شما هم مبارک.
302
00:25:51,240 --> 00:25:54,160
- آنجلا؟
- اومدم.
303
00:25:59,280 --> 00:26:02,120
براتون سوال پیش اومد که
مسیح کوچولو چی شد؟
304
00:26:03,400 --> 00:26:06,280
خب، اون مثل همیشه لبخند به لب گرفت...
305
00:26:07,280 --> 00:26:09,680
و آغوشـش رو به روی دنیا باز کرد.
306
00:26:10,240 --> 00:26:14,920
اون شب، مسیح کوچولو به اندازهی هر بچهی
دیگهای، جاش گرمونرم بود.
307
00:26:15,880 --> 00:26:18,960
و مشخصاً، همهی اینها با ذرهای کمک
از آنجلا ممکن شد.
308
00:26:25,520 --> 00:26:27,720
همهش با ذرهای کمک
309
00:26:27,800 --> 00:26:31,520
از مادر من.
310
00:26:42,680 --> 00:26:45,600
♪کنارم بخواب♪
311
00:26:46,880 --> 00:26:52,680
♪ما گرم و رها خواهیم بود♪
♪تا از تمام چیزهایی♪
312
00:26:53,400 --> 00:26:58,680
♪که در راه آیندهـت هستند...♪
313
00:27:00,720 --> 00:27:03,880
♪رویا ببینیم، کوچولوی من♪
314
00:27:06,360 --> 00:27:09,280
♪سرت رو بالا بگیر♪
315
00:27:11,320 --> 00:27:16,080
♪و ستارههای بالای سرمون رو ببین♪
316
00:27:17,640 --> 00:27:22,320
♪ستارهها آیندهات رو♪
317
00:27:24,480 --> 00:27:27,280
♪برای تو روشن میکنن، کوچولوی من♪
318
00:27:30,040 --> 00:27:33,000
♪کنارم بمان♪
319
00:27:34,080 --> 00:27:39,520
♪خیابانهای سردِ شهر لیمریک را♪
♪به فراموشی بسپار♪
320
00:27:40,400 --> 00:27:42,880
♪بیا تا عزیمت کنیم♪
321
00:27:42,960 --> 00:27:45,800
♪و ترانهی خود را بخوانیم♪
322
00:27:48,120 --> 00:27:51,160
♪و رویا ببینیمو رویا ببینیم♪
323
00:27:53,720 --> 00:27:56,800
♪کنارم بیآرام♪
324
00:27:58,000 --> 00:28:03,280
♪بیا تا نوایی شیرین از آنچه♪
325
00:28:04,520 --> 00:28:09,720
♪در راهِ آیندهات هست بخوانیم♪
326
00:28:11,760 --> 00:28:14,920
♪کوچولوی من♪
327
00:28:17,280 --> 00:28:20,440
♪سرت رو بالا بگیر♪
328
00:28:22,440 --> 00:28:26,760
♪و ستارههای بالای سرمون رو ببین♪
329
00:28:28,720 --> 00:28:33,320
♪ستارهها آیندهات رو♪
330
00:28:35,480 --> 00:28:38,360
♪برای تو روشن میکنن، کوچولوی من♪
331
00:28:45,920 --> 00:28:49,240
♪سرت رو بالا بگیر♪
332
00:28:51,120 --> 00:28:55,600
♪و ستارههای بالای سرمون رو ببین♪
333
00:28:57,240 --> 00:29:02,200
♪ستارهها آیندهات رو♪
334
00:29:04,120 --> 00:29:07,880
♪برای تو روشن میکنن، کوچولوی من♪
335
00:29:08,305 --> 00:29:15,405
.::ارائهای اختصاصی از وبسایتِ::.
|-| Film2Movie.WS |-|
336
00:29:15,730 --> 00:29:23,030
.:.:. با دنبال کردن اینستاگرامِ ما بروزترین باشید .:.:.
*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|*
337
00:29:23,255 --> 00:29:30,555
:ترجمه و ویرایش از
..::.. Marshall ..::..