1 00:00:04,917 --> 00:00:07,567 ‫من دنی مک‌نامارا هستم 2 00:00:07,607 --> 00:00:09,007 ‫قبلاً برای اف‌بی‌آی کار می‌کردم 3 00:00:09,047 --> 00:00:10,633 ‫منم لکسی وزیری هستم 4 00:00:10,634 --> 00:00:12,486 ‫قبلاً دزد بودم 5 00:00:12,487 --> 00:00:14,527 ‫ببخشید، یه شاه‌دزد 6 00:00:14,577 --> 00:00:16,837 ‫بعد از حمله به واتیکان توسط... 7 00:00:16,877 --> 00:00:18,757 ‫گروهی اسرارآمیز به رهبری... 8 00:00:18,797 --> 00:00:21,757 ‫کسی که به خودش میگه خان بزرگ، ‫به شکار گنج برگشتیم 9 00:00:21,797 --> 00:00:24,013 ‫دنبال یه عتیقه‌ی باستانی مغول... 10 00:00:24,014 --> 00:00:25,291 ‫به اسم درفش روح می‌گرده 11 00:00:25,292 --> 00:00:27,844 ‫که به اسم روح چنگیز خان هم می‌شناسنش 12 00:00:28,067 --> 00:00:30,197 ‫و در راه رسیدن به اون... 13 00:00:30,237 --> 00:00:32,247 ‫از خودشون نابودی به جا می‌ذارن 14 00:00:33,414 --> 00:00:35,597 ‫پس به نظر میاد به عهده‌ی ماست ‫که جلوشونو بگیریم... 15 00:00:35,637 --> 00:00:37,027 ‫با پیدا کردن درفش 16 00:00:37,028 --> 00:00:38,808 ‫قبل از اینکه اونا پیداش کنن 17 00:00:42,053 --> 00:00:44,353 ‫آنچه گذشت... 18 00:00:44,479 --> 00:00:46,089 ‫- وایولت ‫- می‌شناسیش؟ 19 00:00:46,090 --> 00:00:47,740 ‫آره. قبلاً باهاش بودم 20 00:00:47,741 --> 00:00:49,261 ‫همکار بودم. شریک جرم 21 00:00:49,262 --> 00:00:50,482 ‫خوش‌وقتم 22 00:00:51,265 --> 00:00:53,925 ‫تا حالا اسم روح چنگیز خان به گوشت خورده؟ 23 00:00:54,150 --> 00:00:55,280 ‫می‌دونی الان کجاست؟ 24 00:00:55,281 --> 00:00:56,631 ‫از طرف یه مشتری سابق نسبتاً پولدار... 25 00:00:56,632 --> 00:00:58,412 ‫جستجوهایی کردم 26 00:00:58,723 --> 00:01:01,503 ‫ما رو به پایگاه سِری شوروی در مغولستان ببر 27 00:01:01,504 --> 00:01:02,948 ‫درفش روح رو پیدا می‌کنیم 28 00:01:02,949 --> 00:01:04,405 ‫خان بزرگ رو گیر می‌اندازیم 29 00:01:04,512 --> 00:01:06,252 ‫درفش‌های روح با یال... 30 00:01:06,253 --> 00:01:08,083 ‫اسب موردعلاقه‌ی شخص حامل اون ‫ساخته می‌شدن 31 00:01:08,084 --> 00:01:10,864 ‫کمی از یال رو از درفش قیچی کردن 32 00:01:13,174 --> 00:01:15,434 ‫مثل یه فرار از زندان واقعیه 33 00:01:15,474 --> 00:01:16,614 ‫می‌خوام به کار بگیرمت 34 00:01:16,654 --> 00:01:17,874 ‫روح چنگیز خان؟ 35 00:01:17,914 --> 00:01:20,224 ‫می‌تونم فرض بگیرم که همینو ‫می‌خواید پیدا کنم؟ 36 00:01:20,225 --> 00:01:21,466 ‫کسی که چند وقت پیش... 37 00:01:21,600 --> 00:01:24,316 ‫منو به خدمت گرفت که درفش شما رو ‫پیدا کنم، یه سرمایه‌دار خرپوله 38 00:01:24,317 --> 00:01:26,447 ‫- این یارو که میگی کجاست؟ ‫- هنگ‌کنگ 39 00:01:28,659 --> 00:01:33,307 ‫[جنوب شرقی آسیا، هانوی] 40 00:01:42,244 --> 00:01:44,634 ‫به خونه خوش اومدید 41 00:01:44,684 --> 00:01:45,984 ‫کفشاتون 42 00:01:47,918 --> 00:01:49,109 ‫وای 43 00:01:49,110 --> 00:01:51,351 ‫- چیه؟ ‫- فقط فکر می‌کنم در مجموع... 44 00:01:51,352 --> 00:01:52,903 ‫شاید بوهای بهتری هم حس کرده باشیم 45 00:01:52,904 --> 00:01:54,203 ‫رفته بودیم مغولستان 46 00:01:54,204 --> 00:01:56,204 ‫مغولستان صابون نداره؟ 47 00:01:58,088 --> 00:02:00,652 ‫وای خدا. بوی حیوانات هم میاد 48 00:02:00,653 --> 00:02:02,394 ‫تنها راه خروجمون هواپیمای باری بود 49 00:02:02,434 --> 00:02:03,804 ‫با در نظر گرفتن تمام مسائل... 50 00:02:04,187 --> 00:02:06,306 ‫به نظرم بوی خیلی خوبی میدیم 51 00:02:06,307 --> 00:02:07,307 ‫زدی تو خال 52 00:02:07,984 --> 00:02:09,404 ‫چرا به من زنگ نزدید؟ 53 00:02:09,444 --> 00:02:11,144 ‫شاو می‌اومد نجاتتون بده 54 00:02:11,184 --> 00:02:12,974 ‫شارژ گوشی‌هامون تموم شده بود. ‫حالا که صحبتش شد... 55 00:02:13,014 --> 00:02:15,324 ‫- چاک رسید رُم؟ ‫- خبری ازش ندارم از وقتی که... 56 00:02:15,325 --> 00:02:17,468 ‫با نامزد سابق شرورت تیم شدن 57 00:02:17,469 --> 00:02:19,138 ‫فکر کردم چاک گفت کیت طرف ماست 58 00:02:19,139 --> 00:02:21,584 ‫خب آخرین چیزی که من شنیدم، ‫با هم رفتن رُم... 59 00:02:21,585 --> 00:02:24,706 ‫که یه عملیات مشترک سی‌آی‌ای و واتیکان... 60 00:02:24,994 --> 00:02:27,025 ‫در زمان جنگ سرد مربوط به ‫درفش روح رو بررسی کنن 61 00:02:27,026 --> 00:02:29,492 ‫آره. خب شاید طرفتون باشه... 62 00:02:29,493 --> 00:02:31,413 ‫ولی این دلیل نمیشه که من ازش خوشم بیاد 63 00:02:31,453 --> 00:02:32,938 ‫خیلی‌خب، من میرم... 64 00:02:33,453 --> 00:02:35,805 ‫مغولستان رو از تنم بشورم 65 00:02:44,815 --> 00:02:47,000 ‫- چیزی اونجا پیدا کردید؟ ‫- آره 66 00:02:47,032 --> 00:02:48,772 ‫یه دانشمند به اسم دکتر اورلاف... 67 00:02:48,812 --> 00:02:51,001 ‫آخرین کسیه که می‌دونیم ‫درفش دستش بوده، ولی سرنخش گم شد 68 00:02:51,002 --> 00:02:53,992 ‫واسه همین هم ما و هم خان به بن‌بست خوردیم 69 00:02:53,993 --> 00:02:55,397 ‫منظورم این نبود 70 00:02:55,437 --> 00:02:56,692 ‫منظورم شما دوتا بودید 71 00:02:56,732 --> 00:02:58,212 ‫آره، به نظر عوض شدید 72 00:02:58,262 --> 00:02:59,562 ‫به شکل خوبی 73 00:02:59,602 --> 00:03:00,692 ‫آره، رابطه‌مون خوبه 74 00:03:02,002 --> 00:03:03,538 ‫راستشو بخوای رابطه‌مون عالیه 75 00:03:03,539 --> 00:03:04,759 ‫بیا اینجا 76 00:03:06,072 --> 00:03:08,488 ‫با وینس داشتم روی یه ‫پرونده‌ی کارآگاه خصوصی کار می‌کردم 77 00:03:08,489 --> 00:03:10,145 ‫یه جواهراتی که آتیش گرفته 78 00:03:10,146 --> 00:03:13,001 ‫شرکت بیمه فکر می‌کرد که مالکش ‫این کارو کرده که حق بیمه بگیره 79 00:03:13,002 --> 00:03:14,805 ‫خب وینس فهمید که همینطور بوده 80 00:03:15,008 --> 00:03:18,273 ‫صاحبش فرار کرد و یه چیزایی رو ‫از خودش جا گذاشت 81 00:03:18,274 --> 00:03:20,021 ‫شاو، فکر کردم کار قانونی رو ‫در پیش گرفتی 82 00:03:20,022 --> 00:03:21,893 ‫آره. ولی اینکه در حال ترک اعتیادت باشی... 83 00:03:21,894 --> 00:03:23,307 ‫به این معنی نیست که نمی‌تونی ‫گهگاهی تفننی بری سراغش 84 00:03:23,308 --> 00:03:24,682 ‫دقیقاً معنیش همینه 85 00:03:24,683 --> 00:03:26,293 ‫حاجی، من این کارو واسه تو دارم می‌کنم 86 00:03:26,549 --> 00:03:29,804 ‫یه حسی بهم گفت شاید بخوای ‫یه مقدار خرید کنی... 87 00:03:29,805 --> 00:03:31,023 ‫بدون اینکه صداشو در بیاری 88 00:03:31,024 --> 00:03:32,684 ‫- خرید حلقه‌ی نامزدی؟ ‫- هیس 89 00:03:33,209 --> 00:03:35,570 ‫کدوم قسمت از صداشو در نیاوردن رو نفهمیدی؟ 90 00:03:35,688 --> 00:03:37,688 ‫تنها دلیلی که در این مورد ‫دارم باهات صحبت می‌کنم... 91 00:03:37,728 --> 00:03:40,258 ‫اینه که فکر می‌کنم این همزمانی ‫یه نشانه‌ست 92 00:03:40,298 --> 00:03:43,478 ‫فکر می‌کنی خدا یه جواهراتی رو وادار کرده ‫فروشگاه خودشو آتیش بزنه... 93 00:03:43,518 --> 00:03:44,958 ‫که پول بیمه بگیره... 94 00:03:44,959 --> 00:03:46,820 ‫تا من بتونم از لکسی خواستگاری کنم؟ 95 00:03:46,821 --> 00:03:47,861 ‫آره 96 00:03:47,862 --> 00:03:49,815 ‫ببین، نمیگم که بهش فکر نکردم 97 00:03:49,816 --> 00:03:51,866 ‫منم نمی‌خوام بهت فشار بیارم 98 00:03:51,867 --> 00:03:53,567 ‫یه پروسه‌ست که باید طی بشه 99 00:03:53,945 --> 00:03:57,039 ‫بیا فعلاً ببینیم چی تو بساطمون داریم 100 00:03:58,098 --> 00:03:59,484 ‫برای مثال 101 00:03:59,968 --> 00:04:02,278 ‫این خوشگل کمیاب رو ببین 102 00:04:02,318 --> 00:04:04,705 ‫شاو، اون عاج فیله 103 00:04:04,706 --> 00:04:06,458 ‫دنی، عاج فیل غیرقانونیه 104 00:04:06,498 --> 00:04:08,685 ‫فکر کردی من چه جور هیولایی‌ام؟ 105 00:04:09,108 --> 00:04:10,489 ‫این... 106 00:04:10,938 --> 00:04:13,028 ‫این استخوان انسانه 107 00:04:14,727 --> 00:04:16,727 ‫استخوان انسان دوران باستان 108 00:04:16,777 --> 00:04:20,385 ‫در اطراف پورا تیترا اِمپول ‫توی بالی با دست ساخته شده 109 00:04:23,103 --> 00:04:25,010 ‫مشکلی نیست رفیق. اندازه‌شو میشه درست کرد 110 00:04:25,773 --> 00:04:27,567 ‫لاپیس لازولی‌ـه 111 00:04:27,672 --> 00:04:29,972 ‫یه سنگ گرانبهای مصر باستانه 112 00:04:30,375 --> 00:04:32,577 ‫می‌تونم به وینس بگم ‫با شرکت بیمه صحبت کنه 113 00:04:32,617 --> 00:04:35,229 ‫شاید بتونیم یه معامله برات جور کنیم. ‫تماماً قانونی 114 00:04:36,816 --> 00:04:37,843 ‫وای نه 115 00:04:37,844 --> 00:04:39,024 ‫میگم چیکار کنی، روش فکر کن 116 00:04:39,025 --> 00:04:40,446 ‫نیازی نیست عجله کنی حاجی 117 00:04:40,924 --> 00:04:42,624 ‫پس از شورش روز گذشته... 118 00:04:42,625 --> 00:04:44,185 ‫در زندان فوق‌امنیتی ایرلند... 119 00:04:44,186 --> 00:04:46,706 ‫شمار جانباختگان همچنان رو به افزایش است 120 00:04:46,707 --> 00:04:49,012 ‫چندین زندانی همچنان پیدا نشده‌اند 121 00:04:49,013 --> 00:04:50,673 ‫این همون زندانیه که سایمون هاردویک داخلشه 122 00:04:50,674 --> 00:04:52,687 ‫شاو، چطوری پیگیر این قضیه نشدی؟ 123 00:04:52,688 --> 00:04:54,078 ‫داشتم به وینس کمک می‌کردم 124 00:04:54,079 --> 00:04:55,919 ‫وقت ندارم اخبار نگاه کنم حاجی 125 00:04:55,920 --> 00:04:57,898 ‫مقامات ایرلندی این نماد را... 126 00:04:57,899 --> 00:05:00,342 ‫به گروه اسرارآمیزی نسبت داده‌اند ‫که به واتیکان... 127 00:05:00,343 --> 00:05:02,473 ‫و یک پایگاه نظامی روسی هم حمله کرده 128 00:05:03,348 --> 00:05:06,178 ‫درست بعد از اینکه با سایمون ‫در مورد درفش صحبت کردید... 129 00:05:06,179 --> 00:05:08,039 ‫خان یه شورش راه می‌اندازه؟ 130 00:05:08,708 --> 00:05:10,968 ‫خان سایمون رو از زندان آزاد کرده... 131 00:05:11,008 --> 00:05:12,838 ‫که درفش رو پیدا کنه 132 00:05:13,718 --> 00:05:16,718 ‫ترجمه: ‫thetrueali 133 00:05:16,719 --> 00:05:19,719 ‫Telegram: @Thetrueali 134 00:05:29,565 --> 00:05:31,963 ‫[ورود به دروازه‌ی اژدها] 135 00:05:33,354 --> 00:05:36,054 ‫محدوده‌ی اطراف زندان بسته شده... 136 00:05:36,094 --> 00:05:38,314 ‫ولی اینترپل تا وقتی که تمام جنازه‌ها... 137 00:05:38,364 --> 00:05:40,664 ‫شناسایی نشده باشن، رسماً ‫اعلام نمی‌کنه که کسی فرار کرده باشه 138 00:05:40,714 --> 00:05:42,234 ‫کی به اونا احتیاج داره؟ 139 00:05:42,274 --> 00:05:44,544 ‫منظورم اینه که خان همینطوریشم ‫به سی‌آی‌ای نفوذ کرده 140 00:05:44,773 --> 00:05:46,358 ‫از کجا معلوم که شاخک‌هاشونو... 141 00:05:46,359 --> 00:05:47,759 ‫وارد اینترپل هم نکرده باشن؟ 142 00:05:47,760 --> 00:05:50,284 ‫خب، الان با دوستم که توی... 143 00:05:50,285 --> 00:05:51,821 ‫فرودگاه حوالی زندان کار می‌کنه ‫صحبت کردم 144 00:05:51,822 --> 00:05:53,132 ‫گفت درست قبل از اینکه خبر شورش... 145 00:05:53,133 --> 00:05:54,683 ‫پخش بشه، یه جت شخصی بلند شده... 146 00:05:54,684 --> 00:05:57,244 ‫و درست بعد از تیک‌آف، ‫گیرنده‌اش رو خاموش کرده 147 00:05:57,294 --> 00:05:59,203 ‫خیلی‌خب. حالا فقط باید بفهمیم کجا رفته 148 00:05:59,204 --> 00:06:01,424 ‫الان از توی چت‌روم هواپیمایاب‌ها ‫ته و توی قضیه رو در میارم 149 00:06:01,786 --> 00:06:03,164 ‫توی چی؟ 150 00:06:03,165 --> 00:06:05,075 ‫کسایی که تیک‌آف و فرود هواپیماها رو ‫ردیابی می‌کنن 151 00:06:05,076 --> 00:06:06,458 ‫- مثل پرنده‌بینی می‌مونه ‫- آره 152 00:06:06,459 --> 00:06:07,529 ‫ولی واسه هواپیماها 153 00:06:07,567 --> 00:06:10,134 ‫آره، می‌دونم. ولی واسه چی چت‌روم دارن؟ 154 00:06:11,182 --> 00:06:12,602 ‫فقط خوشحال باش که دارن 155 00:06:12,603 --> 00:06:14,133 ‫نام کاربریت... 156 00:06:14,134 --> 00:06:16,744 ‫اسماگلرزبلوز با حرف ز هستش؟ 157 00:06:16,745 --> 00:06:19,185 ‫واسه دوران قاچاقچی بودنمه 158 00:06:21,938 --> 00:06:23,973 ‫و عاشق سریال میامی وایس هم هستم 159 00:06:23,974 --> 00:06:25,104 ‫آها. باشه 160 00:06:25,105 --> 00:06:27,372 ‫بگذریم. یه نفر الان... 161 00:06:27,373 --> 00:06:29,803 ‫یه جت شخصی رو پیدا کرده ‫که توی هنگ‌کنگ فرود اومده... 162 00:06:29,804 --> 00:06:31,624 ‫ولی رسماً از هیچ‌جا بلند نشده 163 00:06:31,625 --> 00:06:33,105 ‫می‌تونه هر خلافکاری باشه 164 00:06:33,106 --> 00:06:34,763 ‫با همون شماره هواپیمایی... 165 00:06:34,764 --> 00:06:36,311 ‫که دیروز از ایرلند بلند شده... 166 00:06:36,312 --> 00:06:38,040 ‫یه ساعت قبل از شورش پورت‌لیش؟ 167 00:06:39,073 --> 00:06:40,638 ‫فکر کنم پیداش کردیم 168 00:06:40,639 --> 00:06:43,164 ‫پس سایمون رفته هنگ‌کنگ؟ ولی کجاش؟ 169 00:06:43,461 --> 00:06:45,861 ‫خب وینس میگه توی سرتاسر آسیا آدم داره 170 00:06:45,901 --> 00:06:47,771 ‫شاید بتونه کمکمون کنه رد سایمون رو بزنیم 171 00:06:47,811 --> 00:06:50,601 ‫تصادفاً می‌دونم که به تازگی ‫یه پرونده رو تموم کرده 172 00:06:51,951 --> 00:06:54,341 ‫یه زنگی بهش می‌زنم ‫(به معنی حلقه هم هست) 173 00:06:56,911 --> 00:06:59,911 ‫یه اشاره به سریال میامی وایس‌ـه 174 00:06:59,961 --> 00:07:02,001 ‫در جریان نیستی 175 00:07:04,500 --> 00:07:07,117 ‫[هنگ‌کنگ] 176 00:07:14,321 --> 00:07:15,971 ‫واقعاً باید بیرون منتظر بمونی 177 00:07:16,021 --> 00:07:17,711 ‫خان بزرگ بهم دستور داده... 178 00:07:17,761 --> 00:07:20,191 ‫که یه لحظه هم چشم ازت برندارم 179 00:07:20,241 --> 00:07:22,151 ‫بذار یه طوری بگم که متوجه بشی 180 00:07:22,201 --> 00:07:24,241 ‫من الان قراره با آرتور چان ملاقات کنم 181 00:07:24,291 --> 00:07:26,330 ‫- فکر می‌کنه من یه تروریستم ‫- خب واقعاً تروریستی 182 00:07:26,331 --> 00:07:27,551 ‫که از زندان فرار کرده 183 00:07:27,591 --> 00:07:29,291 ‫آرتور چان یه میلیاردر... 184 00:07:29,331 --> 00:07:31,251 ‫در رأس یه تشکیلات مالی جهانیه... 185 00:07:31,291 --> 00:07:33,080 ‫که مدام در خطر ربوده شدنه 186 00:07:33,081 --> 00:07:35,341 ‫حالا اگه چیزی باعث بشه احساس خطر کنه... 187 00:07:35,381 --> 00:07:37,120 ‫به بادیگاردهاش اشاره می‌کنه و... 188 00:07:37,121 --> 00:07:39,385 ‫بلافاصله با رگبار گلوله‌ها کشته میشیم 189 00:07:39,712 --> 00:07:42,248 ‫یه دلیلی وجود داره که خان ‫منو از زندان آزاد کرد 190 00:07:42,431 --> 00:07:43,901 ‫می‌دونم دارم چیکار می‌کنم 191 00:07:44,091 --> 00:07:45,831 ‫پس چطوره یه لحظه اینجا بمونی... 192 00:07:45,871 --> 00:07:47,831 ‫بذاری ببینم چان می‌دونه ‫درفش کجاست یا نه 193 00:07:48,074 --> 00:07:51,124 ‫اگه فرار کنی پشیمون میشی 194 00:07:58,082 --> 00:08:00,082 ‫آرتور چان 195 00:08:01,875 --> 00:08:03,925 ‫قصد آسیب زدن بهت ندارم 196 00:08:06,106 --> 00:08:08,631 ‫- تو قرار بود توی زندان باشی ‫- آره 197 00:08:08,681 --> 00:08:10,331 ‫بدرفتاری کردم، انداختنم بیرون 198 00:08:12,348 --> 00:08:14,957 ‫آره، بلای بزرگ بالاخره آزاد شد 199 00:08:15,102 --> 00:08:17,901 ‫تصور کن بعدش چه غوغایی به بار میاد 200 00:08:19,601 --> 00:08:22,431 ‫باور کن، من نصف اون چیزایی که میگن هم نیستم 201 00:08:22,471 --> 00:08:24,911 ‫تا جایی که من متوجه شدم، ‫تو عملاً یه فروشنده‌ای... 202 00:08:24,912 --> 00:08:27,036 ‫که با یه تروریست ریختی رو هم 203 00:08:27,037 --> 00:08:29,621 ‫آره، خب کلمه‌ی مغز متفکر هم ‫چندجایی استفاده شده 204 00:08:30,829 --> 00:08:33,051 ‫بعد افتتاحیه‌ی نمایش آنتونی و کلئوپاترا... 205 00:08:33,091 --> 00:08:35,271 ‫ارزش بازارها نیم درصد اومد پایین 206 00:08:35,311 --> 00:08:37,921 ‫تا آخر ساعت کاری همه‌چی ‫برگشت سر جای خودش 207 00:08:38,322 --> 00:08:42,321 ‫من اگه چایی بریزم روی کامپیوترم ‫بیشتر از این می‌تونم خرابی به بار بیارم 208 00:08:42,361 --> 00:08:44,581 ‫شخص خیلی قدرتمندی منو از زندان ‫آزاد کرده... 209 00:08:44,631 --> 00:08:46,851 ‫که ازم می‌خواد دنبال یه عتیقه بگردم 210 00:08:48,671 --> 00:08:50,631 ‫روح چنگیز خان 211 00:08:51,681 --> 00:08:54,331 ‫و فکر می‌کنم تو بدونی دست کیه 212 00:08:54,381 --> 00:08:56,511 ‫کمکی ازم ساخته نیست. شرمنده 213 00:08:56,512 --> 00:08:57,775 ‫حالا می‌تونی بری 214 00:08:57,776 --> 00:09:00,121 ‫کسی که براش کار می‌کنم، ‫آدم خیلی سمجی هستش... 215 00:09:00,161 --> 00:09:02,041 ‫که نه رو قبول نمی‌کنه 216 00:09:02,081 --> 00:09:04,861 ‫از این نظر خیلی شبیه خودته. ‫چون امکان نداره که تو... 217 00:09:04,911 --> 00:09:06,611 ‫بیخیال پیدا کردن درفش شده باشی... 218 00:09:06,612 --> 00:09:09,130 ‫مگه اینکه فهمیده باشی کجاست یا دست کیه 219 00:09:09,701 --> 00:09:11,571 ‫زنگ می‌زنم به پلیس 220 00:09:11,611 --> 00:09:13,311 ‫من اگه جای تو بودم، این کارو نمی‌کردم 221 00:09:13,312 --> 00:09:15,432 ‫با علم به اینکه چقدر ‫حریم شخصیت برات مهمه 222 00:09:15,433 --> 00:09:16,916 ‫مگه اینکه بخوای فردا... 223 00:09:16,917 --> 00:09:18,660 ‫عکست بره صفحه‌ی اول تمام روزنامه‌ها 224 00:09:18,661 --> 00:09:20,153 ‫از الان می‌تونم تیتراشونو ببینم 225 00:09:20,154 --> 00:09:22,971 ‫آرتور چان، در حال معاشرت ‫با تروریست بدنام دستگیر شد 226 00:09:23,011 --> 00:09:25,621 ‫من با کسی معاشرت نکردم 227 00:09:25,671 --> 00:09:27,713 ‫می‌دونی، من یه خروار مدرک مکتوب دارم... 228 00:09:27,761 --> 00:09:29,501 ‫که این ادعا رو نفی می‌کنه 229 00:09:29,541 --> 00:09:31,981 ‫مدارکی که نشون میده که من و تو ‫در فعالیت‌های گوناگونی درگیر بودیم... 230 00:09:32,021 --> 00:09:34,151 ‫که چندین قانون بین‌المللی رو ‫زیر پا گذاشته... 231 00:09:34,152 --> 00:09:36,016 ‫در رابطه با خرید و فروش عتیقه‌جات 232 00:09:36,017 --> 00:09:37,770 ‫پس من ازت می‌پرسم... 233 00:09:37,771 --> 00:09:39,461 ‫فکر می‌کنی استعفای تو... 234 00:09:39,511 --> 00:09:40,803 ‫چه بلایی سر بازارهای جهانی میاره؟ 235 00:09:40,811 --> 00:09:42,294 ‫فکر می‌کنی اصلاً ثبت بشه؟ 236 00:09:42,295 --> 00:09:43,685 ‫شاید یه تکون کوچیکی بخوره؟ 237 00:09:44,031 --> 00:09:45,911 ‫اتفاقاً می‌دونم که یه بله‌قربان‌گوی دیگه... 238 00:09:45,951 --> 00:09:48,171 ‫به جات می‌نشینه، تا وقتی جات هنوز گرمه 239 00:09:50,438 --> 00:09:52,658 ‫شاید مالک درفش رو بشناسم... 240 00:09:52,698 --> 00:09:54,856 ‫ولی بعید می‌دونم علاقه‌ای ‫به فروشش داشته باشه 241 00:09:54,857 --> 00:09:56,791 ‫ترتیب ملاقات منو با مالکش بده... 242 00:09:57,268 --> 00:10:00,448 ‫منم تمام سوابق معاملاتمون رو بهت میدم 243 00:10:00,488 --> 00:10:02,238 ‫می‌تونم تصور کنم... 244 00:10:02,278 --> 00:10:04,408 ‫که قطع تمام ارتباطات با یکی مثل من... 245 00:10:04,448 --> 00:10:06,408 ‫خیلی برات نفع داشته باشه 246 00:10:06,458 --> 00:10:08,718 ‫فکر می‌کنم بشه ترتیبشو داد 247 00:10:08,719 --> 00:10:10,486 ‫با این می‌تونی باهام تماس بگیری 248 00:10:10,703 --> 00:10:12,403 ‫راستی... 249 00:10:12,678 --> 00:10:15,510 ‫به آدمت بگو سند اصل بودنشو بیاره 250 00:10:15,873 --> 00:10:18,838 ‫کارفرمای من وقتی پای اصالت بیاد ‫خیلی سختگیر میشه 251 00:10:19,977 --> 00:10:22,302 ‫روز خوبی داشته باشی 252 00:10:32,401 --> 00:10:33,901 ‫[پیام به وینس ارسال شد] 253 00:10:34,328 --> 00:10:36,528 ‫خب، رد سایمون رو گم کردیم... 254 00:10:36,568 --> 00:10:39,098 ‫ولی وینس، رد آرتور چان رو زد 255 00:10:39,138 --> 00:10:42,416 ‫دفترش درست اونجاست. توی دروازه‌ی اژدها 256 00:10:42,417 --> 00:10:44,320 ‫امکانش هست که دلیل ملاقاتش با سایمون... 257 00:10:44,321 --> 00:10:46,591 ‫این بوده باشه که چان، همون خان بزرگه؟ 258 00:10:46,592 --> 00:10:49,135 ‫خب من یاد گرفتم که هرگز نگم هرگز، ‫ولی بعید می‌دونم 259 00:10:49,136 --> 00:10:50,836 ‫موافقم. چان توی... 260 00:10:50,837 --> 00:10:52,710 ‫یکی از قدرتمندترین خانواده‌های هنگ‌کنگ ‫به دنیا اومده 261 00:10:52,711 --> 00:10:54,791 ‫یه کله‌گنده توی یونیفاید بانکه 262 00:10:54,826 --> 00:10:56,566 ‫اگه سایمون رفته دیدنش، پس حتماً... 263 00:10:56,606 --> 00:10:57,956 ‫اون می‌دونه درفش کجاست 264 00:10:57,996 --> 00:11:00,486 ‫مشکل اینجاست که چان ‫به شدت توهم توطئه داره 265 00:11:00,526 --> 00:11:02,706 ‫هفته‌ها طول می‌کشه که به حلقه‌ی معتمدینش ‫نفوذ کنیم 266 00:11:02,746 --> 00:11:04,266 ‫خبر خوب اینه که... 267 00:11:04,700 --> 00:11:06,836 ‫یه سلاح مخفی داریم 268 00:11:06,876 --> 00:11:08,746 ‫پس ممکنه خیلی کمتر طول بکشه 269 00:11:10,836 --> 00:11:11,905 ‫وایولت؟ 270 00:11:12,050 --> 00:11:14,007 ‫حالا فهمیدم چرا می‌خواستی باهامون بیای 271 00:11:14,008 --> 00:11:15,016 ‫چیه؟ 272 00:11:15,017 --> 00:11:17,095 ‫صبر کن ببینم، به اون گفتی که ‫شریک‌جرم سابقت... 273 00:11:17,096 --> 00:11:18,419 ‫قراره بیاد، ولی به من نگفتی؟ 274 00:11:18,420 --> 00:11:20,632 ‫نه. به هیچکی چیزی نگفتم 275 00:11:20,633 --> 00:11:22,593 ‫- قبل از اینکه از هانوی بریم بهش زنگ زدم ‫- می‌دونی... 276 00:11:22,633 --> 00:11:24,503 ‫اگه گوشِت رو بچسبونی ‫به دریچه‌ی تهویه توی بار... 277 00:11:24,553 --> 00:11:27,203 ‫خیلی صداهای طبقه‌ی بالا رو ‫می‌تونی بشنوی 278 00:11:27,253 --> 00:11:29,182 ‫یه حقه‌ی کوچیکی که هان یادم داد 279 00:11:30,163 --> 00:11:32,863 ‫توی بازار آبی وقتی که اون خنجر رو... 280 00:11:32,864 --> 00:11:34,317 ‫پرت کردی زدی توی گردن اون یارو... 281 00:11:34,318 --> 00:11:35,912 ‫خیلی تحسین‌برانگیز بود. شاو هستم 282 00:11:36,232 --> 00:11:38,432 ‫چطور می‌تونم فراموش کنم؟ خوش‌وقتم 283 00:11:40,133 --> 00:11:41,703 ‫خب، لکسی میگه کمک لازم دارید 284 00:11:42,942 --> 00:11:44,483 ‫وای، این چیه؟ 285 00:11:44,523 --> 00:11:45,963 ‫- اوه ‫- نه 286 00:11:46,003 --> 00:11:47,483 ‫چیه؟ 287 00:11:47,572 --> 00:11:49,442 ‫من یه بار سعی کردم ‫به بشقابت ناخنک بزنم... 288 00:11:49,443 --> 00:11:50,893 ‫و نزدیک بود دستم قطع بشه 289 00:11:50,894 --> 00:11:53,797 ‫- آره، منم همینطور ‫- من و وای... 290 00:11:54,063 --> 00:11:55,232 ‫رفیق دور و درازیم 291 00:11:55,233 --> 00:11:57,363 ‫آره. زمانی که هنوز زورش بهم می‌رسید 292 00:11:57,364 --> 00:11:58,574 ‫وای 293 00:11:58,722 --> 00:12:00,022 ‫چه ضربه‌ی بدی زد 294 00:12:00,023 --> 00:12:01,503 ‫فکر کنم بازم اسپرینگ رول لازم داریم 295 00:12:01,730 --> 00:12:02,990 ‫الان برمی‌گردیم 296 00:12:05,845 --> 00:12:08,855 ‫ببین، آخرین باری که وایولت رو دیدیم، ‫نزدیک بود تو رو بکشه... 297 00:12:08,856 --> 00:12:11,262 ‫سعی کرد ساعت شاو رو بدزده ‫و می‌خواست درفش رو... 298 00:12:11,263 --> 00:12:13,292 ‫واسه یه جایزه‌ی میلیون دلاری خان بزرگ ‫به دست بیاره 299 00:12:13,293 --> 00:12:15,253 ‫این کجاش خوبه که من متوجه نشدم؟ 300 00:12:15,293 --> 00:12:17,863 ‫ببین، این دنیای وایولت‌ـه 301 00:12:17,903 --> 00:12:19,253 ‫اون عملاً با تیغ زدن... 302 00:12:19,303 --> 00:12:21,213 ‫مردای پولدار هنگ‌کنگ بزرگ شده 303 00:12:21,263 --> 00:12:23,523 ‫علی الخصوص، چان رو می‌شناسه 304 00:12:23,971 --> 00:12:25,702 ‫چند سال قبل ازش کلاهبرداری کرده 305 00:12:25,703 --> 00:12:27,711 ‫اطلاعات باارزشی داره 306 00:12:27,712 --> 00:12:28,990 ‫در ضمن... 307 00:12:29,502 --> 00:12:31,086 ‫هنوز حس می‌کنم مدیونشم 308 00:12:31,087 --> 00:12:34,088 ‫خیلی‌خب، دقیقاً توی سرقت آخرتون ‫چه اتفاقی افتاد؟ 309 00:12:37,973 --> 00:12:42,493 ‫نقشه‌اش شامل این میشد که من ‫به یه نگهبان شلیک کنم 310 00:12:43,252 --> 00:12:45,673 ‫منم نتونستم این کارو کنم، دستگیر شد 311 00:12:45,723 --> 00:12:48,484 ‫نقشه‌اش این بود که ‫یه نگهبان بی‌گناه رو بکشی؟ 312 00:12:48,485 --> 00:12:50,813 ‫دنی، قضیه مال خیلی وقت پیشه 313 00:12:50,902 --> 00:12:52,772 ‫اون عوض شده. منم عوض شدم 314 00:12:52,773 --> 00:12:55,643 ‫از نو شروع کردیم 315 00:12:55,683 --> 00:12:58,343 ‫در ضمن، می‌تونه توی پیدا کردن درفش ‫کمکمون کنه 316 00:12:58,383 --> 00:12:59,946 ‫از کجا می‌دونی که این کار رو ‫صرفاً واسه اینکه... 317 00:12:59,947 --> 00:13:02,213 ‫به درفش نزدیک‌تر بشه انجام نمیده؟ 318 00:13:04,116 --> 00:13:06,076 ‫شاو هنوز ساعتش دستشه؟ 319 00:13:06,077 --> 00:13:07,247 ‫چی؟ 320 00:13:07,805 --> 00:13:09,043 ‫آره 321 00:13:09,044 --> 00:13:11,543 ‫بفرما. جای هیچ نگرانی نیست 322 00:13:11,544 --> 00:13:13,984 ‫نمی‌ذارم هیچ اتفاق بدی بیفته. عالی میشه 323 00:13:26,057 --> 00:13:29,277 ‫خب، وایولت الان داشت بهمون می‌گفت که ‫شما دوتا چطوری با هم آشنا شدید 324 00:13:29,317 --> 00:13:32,107 ‫میگه یه بچه‌ی خیابونی بودی ‫که داشتی از گرسنگی می‌مردی 325 00:13:32,147 --> 00:13:33,717 ‫چطور جرئت می‌کنی 326 00:13:34,045 --> 00:13:36,265 ‫قطعاً بهترین دزد لندن بودم 327 00:13:36,305 --> 00:13:37,807 ‫تا اینکه من اومدم 328 00:13:37,847 --> 00:13:39,637 ‫چشمم... 329 00:13:39,677 --> 00:13:43,077 ‫یه چوکر با الماس کارتیه رو گرفته بود 330 00:13:43,117 --> 00:13:45,469 ‫خیلی خوشگل بود. وقتی رفتم بدزدمش... 331 00:13:45,470 --> 00:13:46,950 ‫وایولت پیش‌دستی کرد و اونو دزدید 332 00:13:47,086 --> 00:13:49,437 ‫واسه همین ردش رو زدم ‫و دعوتش کردم به شام... 333 00:13:49,438 --> 00:13:51,698 ‫بعدش اون کلمات جادویی رو گفتی 334 00:13:51,748 --> 00:13:53,672 ‫"خریدارم" 335 00:13:53,673 --> 00:13:56,098 ‫واسه همین سر شام چندتا توصیه بهش کردم 336 00:13:56,138 --> 00:13:58,058 ‫استیک ریب‌آی بود؟ 337 00:13:58,098 --> 00:14:01,121 ‫- خشک‌شده ‫- گوشت قرمز 338 00:14:01,122 --> 00:14:03,538 ‫- دوتا ببر دور منو گرفتن ‫- خب... 339 00:14:03,578 --> 00:14:05,328 ‫یه گذشته‌ای با چان داری، آره؟ 340 00:14:05,368 --> 00:14:06,382 ‫- قضیه‌اش چیه؟ ‫- خب... 341 00:14:06,383 --> 00:14:09,108 ‫اون عاشق پول و زن و اسبه 342 00:14:09,158 --> 00:14:12,068 ‫یعنی براش مهم نیست بقیه ‫چه فکری در موردش می‌کنن 343 00:14:12,118 --> 00:14:15,898 ‫تا وقتی که بهش احترام بذارن ‫و یا ازش بترسن 344 00:14:15,948 --> 00:14:17,508 ‫- طبیعتاً ‫- خب حتماً یه چیزایی... 345 00:14:17,509 --> 00:14:19,141 ‫راجع به جای درفش می‌دونه 346 00:14:19,142 --> 00:14:21,495 ‫شاید، ولی عمراً بهت نمیگه 347 00:14:22,998 --> 00:14:24,948 ‫ولی شاید به تو بگه 348 00:14:24,998 --> 00:14:27,218 ‫چی تو فکرته؟ وینی پو؟ 349 00:14:27,258 --> 00:14:29,048 ‫آره. با یه سیبیسکوت 350 00:14:29,088 --> 00:14:30,868 ‫- عالیه ‫- خودم حاضر بودم انجامش بدم 351 00:14:30,918 --> 00:14:32,138 ‫ولی منو یادشه 352 00:14:32,178 --> 00:14:33,624 ‫یعنی همینطوریش یه اسب دارم 353 00:14:33,625 --> 00:14:34,975 ‫فقط یه پوشش خوب لازم داری 354 00:14:34,976 --> 00:14:36,756 ‫من یه جاعل خوب می‌شناسم 355 00:14:38,008 --> 00:14:40,385 ‫فقط دارم نقشمو ایفا می‌کنم ‫که آدم بده رو گیر بندازیم 356 00:14:40,386 --> 00:14:41,408 ‫مطمئنم همینطوره 357 00:14:41,409 --> 00:14:42,679 ‫چان از به چالش کشیده شدن خوشش میاد 358 00:14:42,680 --> 00:14:44,680 ‫واسه همین باید اونو بیاریم سراغ تو 359 00:14:45,739 --> 00:14:47,220 ‫باید یه لباس برات جور کنیم 360 00:14:47,221 --> 00:14:49,008 ‫که یعنی باید بریم خرید 361 00:14:49,009 --> 00:14:50,409 ‫- وایولت؟ ‫- بله 362 00:14:50,746 --> 00:14:52,486 ‫کیف دنی رو بهش پس بده 363 00:14:55,808 --> 00:14:57,458 ‫ما که توی استخریم... 364 00:14:57,459 --> 00:14:59,589 ‫شرمنده عزیزم. بدرود. بعداً می‌بینمتون 365 00:14:59,678 --> 00:15:02,369 ‫پسر، اون دوتا رو نگاه 366 00:15:04,049 --> 00:15:05,428 ‫بانی و کلاید 367 00:15:05,468 --> 00:15:08,344 ‫بوچ کسیدی و ساندنس کید 368 00:15:09,076 --> 00:15:11,246 ‫تلما و لوئیس 369 00:15:11,247 --> 00:15:12,542 ‫اینا همه‌شون ته فیلم مُردن 370 00:15:12,543 --> 00:15:13,813 ‫آره 371 00:15:13,958 --> 00:15:15,348 ‫شاو؟ 372 00:15:15,398 --> 00:15:17,698 ‫نگران نباش حاجی 373 00:15:17,748 --> 00:15:19,918 ‫من قید اون مدل زندگی رو زدم 374 00:15:19,968 --> 00:15:21,578 ‫گذاشتم کنار 375 00:15:23,832 --> 00:15:26,922 ‫ولی مدام فکر می‌کنم اگه لغزش کنم ‫چقدر حال میده 376 00:15:41,768 --> 00:15:43,288 ‫چقدر زیبا 377 00:15:44,948 --> 00:15:46,908 ‫قبلاً اینجا ندیده بودمت 378 00:15:47,049 --> 00:15:50,111 ‫فقط اومدم بازدید. اهل دُبی هستم 379 00:15:51,080 --> 00:15:54,088 ‫آرتور چان. اسمتونو نگفتید 380 00:15:54,128 --> 00:15:56,518 ‫- امیره ‫- چه زیبا 381 00:15:56,568 --> 00:15:58,128 ‫منظورم اسبه 382 00:15:58,178 --> 00:16:01,138 ‫هدیه‌ای از طرف یکی از دوست‌دارانم بود 383 00:16:01,139 --> 00:16:04,319 ‫زیباست، ولی چیزی که دنبالش بودم نیست 384 00:16:04,320 --> 00:16:07,280 ‫عه؟ پس دنبال چی بودید؟ 385 00:16:07,398 --> 00:16:08,538 ‫یه اسب ژانگاری 386 00:16:08,539 --> 00:16:11,250 ‫نژاد کمیابیه 387 00:16:11,251 --> 00:16:14,185 ‫درواقع بومی دشت‌های مغولستانه 388 00:16:14,186 --> 00:16:16,077 ‫می‌دونی، اونا مناسب مسابقه نیستن 389 00:16:16,078 --> 00:16:17,133 ‫نه 390 00:16:17,273 --> 00:16:20,181 ‫ولی میگن که اونا تنها اسب‌هایی هستن... 391 00:16:20,182 --> 00:16:21,507 ‫که وحشی باقی موندن 392 00:16:21,508 --> 00:16:23,570 ‫اسب‌هایی که شخص چنگیز خان ‫اونا رو به غرب برد 393 00:16:23,571 --> 00:16:26,060 ‫آره. اسبی در خور... 394 00:16:26,615 --> 00:16:27,996 ‫یه فاتح 395 00:16:27,997 --> 00:16:30,236 ‫ولی اون خیلی فراتر از یه فاتح خشک و خالی بود 396 00:16:30,707 --> 00:16:32,527 ‫راه ابریشم رو گسترش داد 397 00:16:32,528 --> 00:16:34,228 ‫اولین سیستم پستی رو اختراع کرد 398 00:16:34,229 --> 00:16:36,981 ‫حتی یه جور کارت اعتباری اولیه هم ‫اختراع کرد 399 00:16:38,130 --> 00:16:40,719 ‫سیستم مالی جهان بر پایه‌ی مبادله ساخته شده 400 00:16:40,759 --> 00:16:42,979 ‫چنگیز خان این کار رو ممکن کرد 401 00:16:42,980 --> 00:16:45,290 ‫چرا همه‌ی مردم فقط میگن وحشی بوده؟ 402 00:16:45,369 --> 00:16:47,379 ‫چون مردم احمقن 403 00:16:48,899 --> 00:16:50,729 ‫صداقت بی‌پرده 404 00:16:50,769 --> 00:16:52,899 ‫این روزا خیلی کمیابه 405 00:16:52,949 --> 00:16:54,559 ‫تصویر رو داریم 406 00:16:54,599 --> 00:16:56,559 ‫کارت عالی بود، لکس 407 00:16:56,599 --> 00:16:58,259 ‫بعد مردم الان به چی اهمیت میدن؟ 408 00:16:58,299 --> 00:17:00,219 ‫سلبریتی‌ها؟ شهرت؟ 409 00:17:00,259 --> 00:17:02,569 ‫قدرتمندترین مردان دنیا... 410 00:17:02,609 --> 00:17:04,439 ‫اسمشونو کسی نمی‌دونه 411 00:17:04,479 --> 00:17:05,959 ‫اونا هم همینو می‌خوان 412 00:17:05,999 --> 00:17:09,439 ‫خب همه‌مون اسم چنگیز خان رو که می‌دونیم 413 00:17:09,489 --> 00:17:11,099 ‫حتی تا به امروز 414 00:17:11,139 --> 00:17:14,059 ‫عتیقه‌جاتش هنوز ارزش بالایی دارن 415 00:17:14,505 --> 00:17:16,945 ‫در اون مورد چیزی نمی‌دونم 416 00:17:17,052 --> 00:17:19,617 ‫متأسفانه زمان از دستم رفت. عذر می‌خوام 417 00:17:28,486 --> 00:17:31,207 ‫تو رو خدا بگید که دوربین ‫هنوز داره تصویر می‌فرسته 418 00:17:31,208 --> 00:17:33,468 ‫داشت می‌فرستاد، ولی بعدش ‫چان برگشت به دفترش 419 00:17:33,469 --> 00:17:35,378 ‫به محض اینکه از در رد شد، ‫دیگه چیزی ارسال نشد 420 00:17:35,379 --> 00:17:38,272 ‫آره. حتماً وقتی به عتیقه‌جات اشاره کردی ‫هوشیار شد 421 00:17:38,273 --> 00:17:39,989 ‫شایدم سایمون از قبل اونو تو مشتش گرفته 422 00:17:40,039 --> 00:17:42,487 ‫حتماً دفترش سیگنال‌های الکترونیکی رو ‫مسدود می‌کنه... 423 00:17:42,488 --> 00:17:44,538 ‫که از راه دور هک نشه 424 00:17:44,539 --> 00:17:46,034 ‫صبر کن ببینم. می‌تونی... 425 00:17:46,183 --> 00:17:47,664 ‫ویدیو رو چند فریم بیاری عقب‌تر؟ 426 00:17:47,665 --> 00:17:49,715 ‫درست قبل از قطع شدن دوربین 427 00:17:53,009 --> 00:17:56,529 ‫- خدای من ‫- ببین چی اونجا داره 428 00:17:56,579 --> 00:18:00,409 ‫روح چنگیز خان دست اون احمقه 429 00:18:07,081 --> 00:18:08,409 ‫یه تماس با اینترپل بگیریم... 430 00:18:08,459 --> 00:18:10,719 ‫می‌ریزن داخل، هم درفش رو می‌گیرن، ‫هم سایمون رو 431 00:18:10,759 --> 00:18:12,899 ‫به سی‌آی‌ای نفوذ شده. ‫چرا فکر می‌کنی... 432 00:18:12,900 --> 00:18:14,287 ‫خان همین کار رو با اینترپل نکرده؟ 433 00:18:14,288 --> 00:18:15,958 ‫اینطور فکر نمی‌کنم، ولی وقت زیادی نداریم 434 00:18:16,639 --> 00:18:18,339 ‫شاو، چی گیر آوردی؟ 435 00:18:18,340 --> 00:18:20,080 ‫هم خبر خوب دارم، هم خبر بد 436 00:18:20,120 --> 00:18:22,160 ‫خبر بد اینه که قبل از اینکه ‫برسم اینجا، چان رفته بود 437 00:18:22,161 --> 00:18:24,166 ‫پس تمام این مدت چیکار می‌کردی؟ 438 00:18:25,109 --> 00:18:26,205 ‫الو؟ 439 00:18:26,206 --> 00:18:28,556 ‫مگه نگفتم خبر خوبم دارم؟ 440 00:18:28,779 --> 00:18:30,869 ‫هر چقدر دلت بخواد می‌تونی ‫پشت چشم نازک کنی 441 00:18:30,909 --> 00:18:32,569 ‫ولی با علم به اینکه ممکنه ‫چندتا راه جایگزین لازم داشته باشیم... 442 00:18:32,609 --> 00:18:34,309 ‫با یکی از دوستانم ارتباط برقرار کردم... 443 00:18:34,310 --> 00:18:36,810 ‫که می‌تونه نقشه‌های معماری ساختمون رو ‫برامون جور کنه 444 00:18:36,811 --> 00:18:37,923 ‫باریکلا، شاو 445 00:18:37,924 --> 00:18:39,578 ‫تا چند دقیقه دیگه نقشه‌ها به دستم می‌رسه 446 00:18:39,579 --> 00:18:41,229 ‫- می‌فرستمش براتون ‫- عالیه 447 00:18:41,230 --> 00:18:43,540 ‫کم‌کم دارم فکر می‌کنم نقشه‌ی ب ‫باید بشه نقشه‌ی الف 448 00:18:43,541 --> 00:18:45,021 ‫صد درصد 449 00:18:47,839 --> 00:18:49,239 ‫محض شفافیت... 450 00:18:49,240 --> 00:18:50,867 ‫دارید راجع به نفوذ به دفتر چان... 451 00:18:50,868 --> 00:18:52,083 ‫- برای دزدیدن درفش حرف می‌زنید ‫- آره 452 00:18:52,084 --> 00:18:53,352 ‫آره. خودت که گفتی 453 00:18:53,353 --> 00:18:54,833 ‫سایمون دنبال درفش‌ـه 454 00:18:54,851 --> 00:18:56,546 ‫خیلی زود میرن سراغ چان 455 00:18:56,547 --> 00:18:58,508 ‫- ما باید زودتر دست به کار بشیم ‫- با تلاش برای سرقت از... 456 00:18:58,509 --> 00:19:00,843 ‫یکی از امن‌ترین ساختمان‌های جهان؟ 457 00:19:01,486 --> 00:19:03,396 ‫- این خود جنونه ‫- جنون؟ 458 00:19:03,397 --> 00:19:05,747 ‫شیش ماه پیش از یه بانک دزدی کردیم، ‫تازه فکر تو هم بود 459 00:19:05,748 --> 00:19:07,705 ‫به صدها دلیل اون وضعیت فرق می‌کرد، لکس 460 00:19:07,706 --> 00:19:09,310 ‫درسته. یکی از تفاوت‌هاش این بود که ‫وایولت رو نداشتیم 461 00:19:09,311 --> 00:19:11,351 ‫حالا که داریم، به نسبت راحت‌تره 462 00:19:11,466 --> 00:19:13,259 ‫آره. میشه خصوصی باهات صحبت کنم؟ 463 00:19:13,260 --> 00:19:14,870 ‫- نه، من میرم ‫- نه، نه 464 00:19:14,871 --> 00:19:17,131 ‫نرو. لازم نیست. هرچی می‌خوای بگی... 465 00:19:17,132 --> 00:19:18,872 ‫- همینجا بگو ‫- باشه 466 00:19:19,049 --> 00:19:21,269 ‫باشه 467 00:19:21,309 --> 00:19:22,749 ‫من بهت اعتماد ندارم 468 00:19:22,750 --> 00:19:24,542 ‫فکر می‌کنم هنوز دنبال جایزه‌ای... 469 00:19:24,578 --> 00:19:26,408 ‫و در اولین فرصتی که گیرت بیاد، ‫درفش رو از ما... 470 00:19:26,409 --> 00:19:28,319 ‫- می‌دزدی و می‌بری ‫- خب شاید بهتر بود اینو نگی 471 00:19:28,320 --> 00:19:30,590 ‫- گفتم که می‌خوام خصوصی صحبت کنیم ‫- نه، نه. خوبه 472 00:19:30,591 --> 00:19:32,097 ‫بیا همه‌چیو بریزیم بیرون 473 00:19:32,098 --> 00:19:35,239 ‫خیلی‌خب، یه میلیون دلار، یه میلیون دلاره 474 00:19:35,240 --> 00:19:37,252 ‫پس میگی حق با اونه؟ 475 00:19:37,253 --> 00:19:40,028 ‫چیزی که دارم میگم، اینه که با کمک به شماها ‫دارم قید چنین پولی رو می‌زنم 476 00:19:40,029 --> 00:19:42,279 ‫حالا اگه می‌خواید بدون من ‫این سرقت رو انجام بدید... 477 00:19:42,289 --> 00:19:43,809 ‫بفرمایید 478 00:19:43,859 --> 00:19:46,249 ‫ولی باید ببینید می‌خواید چیکار کنید 479 00:19:47,339 --> 00:19:50,259 ‫- خوشحال شدی؟ ‫- بهش احتیاج نداریم 480 00:19:50,299 --> 00:19:52,779 ‫دنی، خان به واتیکان... 481 00:19:52,819 --> 00:19:55,129 ‫یه زندان فوق‌امنیتی و یه ‫پایگاه نظامی روسی حمله کرده... 482 00:19:55,130 --> 00:19:57,611 ‫حالا هم ممکنه بمب اتم داشته باشه 483 00:19:57,612 --> 00:19:59,135 ‫دنی، نمی‌تونیم منتظر سواره‌نظام بمونیم 484 00:19:59,136 --> 00:20:01,096 ‫ما خود سواره‌نظامیم 485 00:20:01,309 --> 00:20:03,569 ‫اگه هم وایولت نبود... 486 00:20:03,619 --> 00:20:05,569 ‫- به موقع نمی‌تونستیم از پسش بر بیاییم ‫- اصلاً انکار نکرد... 487 00:20:05,619 --> 00:20:07,529 ‫که سعی می‌کنه درفش رو از ما بدزده 488 00:20:07,579 --> 00:20:08,799 ‫پس بیا... 489 00:20:08,839 --> 00:20:11,449 ‫یه پیشنهاد بهتر بهش کنیم 490 00:20:31,909 --> 00:20:33,992 ‫اومدی تا دم در همراهیم کنی؟ 491 00:20:34,882 --> 00:20:38,835 ‫اومدم بهت یه پیشنهاد بهتر از پول کنم 492 00:20:40,649 --> 00:20:42,699 ‫آزادی 493 00:20:45,560 --> 00:20:48,065 ‫اگه کمکمون کنی درفش رو ‫بدون خطر... 494 00:20:48,066 --> 00:20:50,044 ‫به دست مقامات برسونیم... 495 00:20:51,291 --> 00:20:53,139 ‫سوابقت رو پاک می‌کنم 496 00:20:54,748 --> 00:20:56,968 ‫- اونوقت چطوری؟ ‫- بهتره اینطور بگم که... 497 00:20:56,969 --> 00:20:59,059 ‫یه کسانی وجود دارن که هنوز مدیونم هستن 498 00:21:00,539 --> 00:21:03,589 ‫فکر نکنم متوجه شده باشی ‫سوابق من چقدر طولانیه 499 00:21:03,629 --> 00:21:05,199 ‫خب واسه لکسی که این کارو کردم 500 00:21:05,239 --> 00:21:07,369 ‫به شاو هم پیشنهاد کردم که کمکش کنم، ‫ولی اون... 501 00:21:07,775 --> 00:21:09,057 ‫قبول نکرد 502 00:21:09,733 --> 00:21:11,988 ‫ببین، اینطوری دیگه لازم نیست... 503 00:21:12,084 --> 00:21:13,837 ‫کل عمرت مدام احساس خطر کنی 504 00:21:14,587 --> 00:21:16,457 ‫حتی شاید بتونم ترتیبی بدم ‫که یه پولی هم بهت بدن 505 00:21:16,599 --> 00:21:19,447 ‫می‌دونی، یه میلیون دلار نه، ولی یه مقداری 506 00:21:20,150 --> 00:21:23,720 ‫به خصوص اگه این کار ‫به اجرای عدالت در حق خان بکشه 507 00:21:24,909 --> 00:21:28,139 ‫ولی اگه درفش رو برداری و فرار کنی... 508 00:21:31,399 --> 00:21:33,009 ‫هیچ شانس دوباره‌ای در کار نیست 509 00:21:34,009 --> 00:21:35,449 ‫فکر می‌کنی منو می‌شناسی؟ 510 00:21:35,489 --> 00:21:37,314 ‫آره، فکر می‌کنم دید خوبی ‫نسبت بهت پیدا کرده باشم 511 00:21:37,315 --> 00:21:39,539 ‫مثلاً اینکه چطور از قبل ‫نقشه کشیدی که غیبت بزنه 512 00:21:40,219 --> 00:21:42,279 ‫و چطور احتمالاً از قبل ‫اون یه میلیون دلار رو... 513 00:21:42,319 --> 00:21:44,109 ‫توی ذهنت خرج کردی 514 00:21:44,149 --> 00:21:47,199 ‫یه میلیون دلار دیگه پول چندانی ‫به حساب نمیاد 515 00:21:48,719 --> 00:21:50,899 ‫به خصوص توی هنگ‌کنگ 516 00:21:54,859 --> 00:21:56,899 ‫می‌دونی، من اینجا بزرگ شدم 517 00:21:56,949 --> 00:21:59,779 ‫اون سمت رود، توی شهرک محصور کاولون 518 00:21:59,819 --> 00:22:01,949 ‫پس الان تو خونه‌ای 519 00:22:04,949 --> 00:22:06,999 ‫اینجا یه جهنم بود 520 00:22:08,479 --> 00:22:10,439 ‫از هنگ‌کنگ متنفرم 521 00:22:11,134 --> 00:22:13,251 ‫من هیچ خونه‌ای ندارم 522 00:22:13,252 --> 00:22:14,705 ‫تو هم منو نمی‌شناسی 523 00:22:14,706 --> 00:22:16,650 ‫لازم نیست همدیگه رو بشناسیم، وایولت 524 00:22:17,049 --> 00:22:19,489 ‫حتی لازم نیست از هم خوشمون بیاد 525 00:22:20,540 --> 00:22:23,982 ‫فقط باید به قدری با هم همکاری کنیم ‫که درفش رو به دست بیاریم 526 00:22:27,092 --> 00:22:29,052 ‫معامله‌مون میشه؟ 527 00:22:32,499 --> 00:22:34,509 ‫خبرای بد خوب و بد بیشتر 528 00:22:34,549 --> 00:22:37,329 ‫خوب خوب اینه که وایولت قبلاً ‫دروازه‌ی اژدها رو بررسی کرده 529 00:22:37,379 --> 00:22:39,469 ‫خبر بد اینه که اونجا مثل یه دژ می‌مونه 530 00:22:39,509 --> 00:22:41,248 ‫بیایید یه نگاهی بندازیم ببینیم با چی طرفیم 531 00:22:41,249 --> 00:22:42,691 ‫شاو، هنوز پشت خطی؟ 532 00:22:42,692 --> 00:22:44,299 ‫همینجام 533 00:22:46,213 --> 00:22:49,639 ‫دفتر چان، توی طبقه‌ی 75 دروازه‌ی اژدهاست 534 00:22:49,640 --> 00:22:51,210 ‫اونجا مرکز یکپارچگی سیستم‌های... 535 00:22:51,211 --> 00:22:53,561 ‫یونیفاید بانک هنگ‌کنگ‌ـه 536 00:22:55,047 --> 00:22:56,957 ‫نیروهای محافظ شخصی داره 537 00:22:57,090 --> 00:22:58,790 ‫کارت دسترسی شخصی 538 00:22:59,099 --> 00:23:01,560 ‫عملاً یه بانک یک‌نفره‌ست 539 00:23:02,529 --> 00:23:04,489 ‫دفتر یونیفاید بانک... 540 00:23:04,490 --> 00:23:05,970 ‫به لطف آسانسور شخصیش... 541 00:23:06,020 --> 00:23:07,499 ‫آخرین مدل سیستم امنیتی رو داره... 542 00:23:07,539 --> 00:23:09,508 ‫که با اسکنر بیومتریک کامل شده 543 00:23:09,509 --> 00:23:11,599 ‫ظاهراً چندین و چند لایه امنیته 544 00:23:16,977 --> 00:23:18,727 ‫در رو هم فراموش نکنیم 545 00:23:18,767 --> 00:23:21,099 ‫اوکامورا 5200 طلا 546 00:23:21,100 --> 00:23:22,749 ‫همون دری که روی صندوق... 547 00:23:22,750 --> 00:23:24,509 ‫زیر مرکز الماس آنتورپ استفاده شده 548 00:23:24,510 --> 00:23:26,304 ‫یه اسکنر شبکیه داره... 549 00:23:26,305 --> 00:23:29,777 ‫یه صفحه‌ی رمز که بیش از صد میلیون ‫رمز میشه روش گذاشت 550 00:23:29,778 --> 00:23:33,088 ‫و شیش‌تا پین فولادی که کسی نتونه وارد بشه 551 00:23:33,128 --> 00:23:36,698 ‫بدون رمز در که نداریمش یا چشمش... 552 00:23:36,699 --> 00:23:38,817 ‫که به دست آوردنش سخته... 553 00:23:38,967 --> 00:23:40,927 ‫عبور از اون در تقریباً غیرممکنه 554 00:23:40,930 --> 00:23:43,708 ‫با این تفاوت که اوکامورا 5200 طلا... 555 00:23:43,748 --> 00:23:46,628 ‫توی نرم‌افزارش یه ایراد امنیتی بزرگ داره 556 00:23:46,860 --> 00:23:48,615 ‫با یه بدافزار آماده که اتفاقاً من دارم... 557 00:23:48,616 --> 00:23:51,025 ‫خیلی راحت میشه هکش کرد 558 00:23:51,197 --> 00:23:52,958 ‫به نظر میاد برق‌کشی‌ها... 559 00:23:52,959 --> 00:23:54,718 ‫به کف زمین وصل شدن... 560 00:23:54,758 --> 00:23:57,724 ‫- برق خیلی زیادی هم می‌کشن ‫- آها، آره 561 00:23:57,825 --> 00:23:58,987 ‫داشت یادم می‌رفت 562 00:23:58,988 --> 00:24:00,468 ‫وقتی سیستم فعال باشه... 563 00:24:00,469 --> 00:24:02,166 ‫اگه چیزی به زمین برخورد کنه... 564 00:24:02,167 --> 00:24:04,427 ‫بلافاصله 50 هزار ولت الکتریسیته ‫بهش وصل میشه 565 00:24:04,428 --> 00:24:05,471 ‫چی؟ 566 00:24:05,472 --> 00:24:07,469 ‫و اگه یکی از این سیستم‌های امنیتی رو ‫فعال کنیم... 567 00:24:07,470 --> 00:24:09,153 ‫کل طبقه بسته میشه 568 00:24:09,154 --> 00:24:10,478 ‫اون داخل گیر می‌افتیم 569 00:24:10,971 --> 00:24:12,195 ‫حرکت پروژه‌ی مادرید رو بزنیم؟ 570 00:24:12,196 --> 00:24:13,802 ‫نمیشه. با چتر اگه بریم... 571 00:24:13,803 --> 00:24:15,568 ‫سنسورهای حرکتی روی سقف فعال میشن 572 00:24:15,569 --> 00:24:17,089 ‫- پروژه‌ی لندن چی؟ ‫- نه 573 00:24:17,090 --> 00:24:18,877 ‫بالا کشیدن از دیوار باعث میشه ‫سنسورهای ارتعاشی روی... 574 00:24:18,878 --> 00:24:20,268 ‫- شیشه‌ی پنجره فعال بشه ‫- لعنتی 575 00:24:20,269 --> 00:24:21,659 ‫حالا که صحبت از لندن شد... 576 00:24:21,660 --> 00:24:23,686 ‫اگه از زیر ساختمون بریم چی؟ 577 00:24:23,687 --> 00:24:25,635 ‫- از طریق تونل‌ها ‫- کدوم تونل‌ها؟ 578 00:24:25,636 --> 00:24:27,426 ‫خط جین درینکرز 579 00:24:29,311 --> 00:24:31,064 ‫تونل‌های دفاعی که ارتش انگلیس... 580 00:24:31,065 --> 00:24:34,156 ‫قبل از یورش ژاپن توی جنگ جهانی دوم ‫زیر شهر حفر کرد 581 00:24:34,326 --> 00:24:36,197 ‫در سرتاسر جزیره کشیده شدن... 582 00:24:36,198 --> 00:24:38,346 ‫از جمله زیر دروازه‌ی اژدها 583 00:24:39,648 --> 00:24:42,111 ‫فقط منم که شبکه‌ی دیسکاوری رو نگاه می‌کنم؟ 584 00:24:42,692 --> 00:24:43,857 ‫ببینید، وایت‌چپل 585 00:24:43,858 --> 00:24:45,750 ‫همه‌شون از روی خیابونای لندن ‫نامگذاری شدن... 586 00:24:45,751 --> 00:24:47,766 ‫تا ارتش انگلیس بدونه که کجان... 587 00:24:47,767 --> 00:24:49,727 ‫ولی ژاپنی‌ها ندونن 588 00:24:50,005 --> 00:24:51,445 ‫تحت تأثیر قرار گرفتم، شاو 589 00:24:51,446 --> 00:24:53,297 ‫- چطور می‌تونیم بهش دسترسی پیدا کنیم؟ ‫- یه ذره پیاده‌روی داره 590 00:24:53,298 --> 00:24:54,876 ‫- فقط همین ‫- هوشمندانه‌ست 591 00:24:54,877 --> 00:24:56,697 ‫ولی حتی اگه از طریق تونل‌ها وارد بشیم... 592 00:24:56,698 --> 00:24:59,698 ‫همچنان باید از برابر نگهبانان مسلح ‫توی لابی رد بشیم 593 00:24:59,738 --> 00:25:01,072 ‫تونل‌ها می‌تونن مسیر فرارمون باشن 594 00:25:01,088 --> 00:25:03,048 ‫درسته، ولی همچنان باید ‫یه راه ورود پیدا کنیم 595 00:25:03,088 --> 00:25:04,788 ‫شرکت کشتی‌رانی کلمبیا ورلدواید... 596 00:25:04,828 --> 00:25:07,352 ‫توی طبقه‌ی 74 هستش، ‫درست زیر دفتر چان 597 00:25:07,368 --> 00:25:08,792 ‫شرکت کشتی‌رانی کلمبیا ورلدواید چی هست؟ 598 00:25:08,793 --> 00:25:10,035 ‫یه شرکت کشتی‌رانیه... 599 00:25:10,036 --> 00:25:12,334 ‫که اتفاقاً کلی عتیقه‌جات خونین رو ‫قاچاق می‌کنن 600 00:25:12,335 --> 00:25:14,555 ‫وقتی توی اف‌بی‌آی بودم، در موردشون ‫تحقیق کردم 601 00:25:15,554 --> 00:25:16,994 ‫می‌دونم چطور باید وارد بشیم 602 00:25:18,353 --> 00:25:20,783 ‫- حرکت پروژه‌ی آنتونی رو می‌زنیم ‫- آنتونی 603 00:25:20,784 --> 00:25:22,174 ‫خوشم اومد 604 00:25:34,237 --> 00:25:36,323 ‫بعد از ساعت 6 تحویل بار نداریم 605 00:25:37,849 --> 00:25:40,490 ‫واسه شرکت کشتی‌رانی کلمبیا ورلدوایدـه 606 00:25:42,696 --> 00:25:46,064 ‫شرمنده. از این طرف 607 00:26:48,774 --> 00:26:50,784 ‫خیلی‌خب 608 00:26:51,416 --> 00:26:53,604 ‫بشین کار استادو تماشا کن 609 00:26:56,449 --> 00:26:59,463 ‫خیلی‌خب، خانما. امن و امانه 610 00:26:59,524 --> 00:27:01,134 ‫آماده‌ست واسه بخش دوم 611 00:27:03,704 --> 00:27:05,404 ‫چرا اسمش آنتونی‌ـه؟ 612 00:27:05,444 --> 00:27:07,234 ‫قصه‌اش درازه 613 00:27:09,154 --> 00:27:10,837 ‫بسته تحویل داده شد 614 00:27:10,838 --> 00:27:11,883 ‫خوبه 615 00:27:11,884 --> 00:27:13,109 ‫باید قبل از اینکه برید اون بالا... 616 00:27:13,110 --> 00:27:14,438 ‫تصاویر دوربینای چان رو وارد لوپ کنید 617 00:27:14,439 --> 00:27:16,139 ‫سیم‌کشی‌ها باید توی یه کانال... 618 00:27:16,140 --> 00:27:17,763 ‫روی دیوار غربی باشه 619 00:27:17,764 --> 00:27:19,894 ‫داریم میریم سراغش 620 00:27:29,644 --> 00:27:31,234 ‫خیلی‌خب، بگید ببینم 621 00:27:31,235 --> 00:27:35,025 ‫دنبال یه کابل زرد باید بگردی که روش ‫نوشته 3209 622 00:27:35,384 --> 00:27:37,824 ‫پیداش کردم 623 00:27:42,221 --> 00:27:44,751 ‫وارد پخش زنده شدیم 624 00:27:45,524 --> 00:27:47,317 ‫تصاویر لوپ شد 625 00:27:47,444 --> 00:27:49,161 ‫تصاویر رو جدا می‌کنم 626 00:27:49,948 --> 00:27:51,575 ‫شما سنی ازت گذشته، اول برو 627 00:27:51,576 --> 00:27:52,706 ‫اول شما 628 00:28:05,814 --> 00:28:07,594 ‫خوب گرفتیش، پلنگه 629 00:28:09,141 --> 00:28:11,124 ‫همه‌چی خوبه. نامرئی هستید 630 00:28:11,164 --> 00:28:13,864 ‫تنها کسانی که می‌تونن ببیننتون، ماییم 631 00:28:50,847 --> 00:28:52,237 ‫وای 632 00:28:52,514 --> 00:28:54,864 ‫چشمت در بیاد، سیرک دسولیل 633 00:28:55,255 --> 00:28:58,165 ‫آخه نگاهشون کن. یه زوج بی‌نقص 634 00:28:59,871 --> 00:29:01,311 ‫قصد بی‌احترامی نداشتم 635 00:29:01,312 --> 00:29:03,343 ‫نباید واسه بخش سوم آماده بشی؟ 636 00:29:03,344 --> 00:29:05,694 ‫- اطاعت میشه ناخدا ‫- آها 637 00:29:33,974 --> 00:29:36,531 ‫فرض می‌کنم مدرک اصالت درفش رو آوردی دیگه؟ 638 00:29:36,532 --> 00:29:39,492 ‫فرض می‌کنم که سر قولت می‌مونی 639 00:29:39,572 --> 00:29:41,572 ‫کاری می‌کنم که انگار اصلاً ‫تا حالا همدیگه رو ندیدیم 640 00:29:48,369 --> 00:29:51,409 ‫عه. اینا رو نگاه کن 641 00:29:53,314 --> 00:29:55,224 ‫راستش می‌دونی چیه، اینا... 642 00:29:55,264 --> 00:29:57,455 ‫یه چند دقیقه‌ای طول می‌کشه 643 00:29:58,590 --> 00:30:00,336 ‫باید یه نوشیدنی بخوریم، مگه نه؟ 644 00:30:00,337 --> 00:30:01,467 ‫اینجا قشنگه 645 00:30:01,664 --> 00:30:04,234 ‫میشه منوی نوشیدنی‌ها رو ببینم؟ 646 00:30:06,544 --> 00:30:07,974 ‫خیلی‌خب 647 00:30:08,024 --> 00:30:09,364 ‫بذار فقط... 648 00:30:09,414 --> 00:30:10,584 ‫وایولت! 649 00:30:16,204 --> 00:30:19,164 ‫ممنونم، ممنونم 650 00:30:19,206 --> 00:30:21,596 ‫وای. کارتون خوب بود 651 00:30:21,644 --> 00:30:22,954 ‫نزدیک بودا 652 00:30:23,111 --> 00:30:24,371 ‫ممنون 653 00:30:37,874 --> 00:30:40,184 ‫ایول 654 00:30:43,624 --> 00:30:45,314 ‫این حرف نداره 655 00:30:45,364 --> 00:30:48,714 ‫ردیاب صوتیه. به وسیله‌ی صدا ‫یه تصویر رو می‌سازه... 656 00:30:48,754 --> 00:30:50,584 ‫تا هیچ سیگنالی نتونه مسدودش کنه 657 00:30:50,624 --> 00:30:53,064 ‫کیفیتشم خیلی خوبه 658 00:30:53,104 --> 00:30:54,555 ‫درفش 659 00:30:54,556 --> 00:30:56,216 ‫اونجاست 660 00:30:56,217 --> 00:30:57,607 ‫خیلی نزدیک شدیم 661 00:30:58,547 --> 00:30:59,763 ‫وای نه 662 00:30:59,764 --> 00:31:01,656 ‫- چی شده؟ ‫- سیستم امنیتی رو ارتقا دادن 663 00:31:01,657 --> 00:31:03,305 ‫یعنی چی؟ نمی‌تونی هکش کنی؟ 664 00:31:03,306 --> 00:31:04,616 ‫نه، یه مدل جدیده 665 00:31:04,617 --> 00:31:06,294 ‫نقص امنیتی رو بر طرف کردن 666 00:31:06,295 --> 00:31:07,685 ‫نمیشه با مته سوراخش کرد؟ 667 00:31:07,686 --> 00:31:09,419 ‫نه، سنسورهای ارتعاشی توی مکانیسم در... 668 00:31:09,420 --> 00:31:11,080 ‫آژیر رو فعال می‌کنه 669 00:31:11,081 --> 00:31:12,521 ‫هیچ راهی برای ورود نیست؟ 670 00:31:12,522 --> 00:31:14,263 ‫نه، مگه اینکه برق ساختمون رو قطع کنیم 671 00:31:14,264 --> 00:31:15,680 ‫صبر کن ببینم 672 00:31:15,681 --> 00:31:17,445 ‫می‌تونی تصویر رو یه ذره شفاف‌تر کنی؟ 673 00:31:18,475 --> 00:31:20,258 ‫چی شده؟ چی می‌بینی؟ 674 00:31:22,239 --> 00:31:25,421 ‫ارلاف داشت روی یال اسب ‫روی درفش آزمایش انجام می‌داد، درسته؟ 675 00:31:26,291 --> 00:31:28,104 ‫و یه قسمتاییشو قیچی کرد... 676 00:31:28,144 --> 00:31:29,658 ‫و توی آزمایشاتش ازش استفاده کرد 677 00:31:30,321 --> 00:31:32,665 ‫یال اسب توی درفش کاملاً دست‌نخورده‌ست 678 00:31:33,783 --> 00:31:35,839 ‫راجع به چی حرف می‌زنید؟ 679 00:31:37,463 --> 00:31:38,986 ‫درفش 680 00:31:39,284 --> 00:31:41,033 ‫قلابیه 681 00:31:46,010 --> 00:31:47,652 ‫یعنی چی که قلابیه؟ 682 00:31:47,653 --> 00:31:49,253 ‫یعنی قلابیه دیگه 683 00:31:49,356 --> 00:31:50,746 ‫جعلیه 684 00:31:51,115 --> 00:31:53,035 ‫این به اندازه‌ی کاغذی که روش چاپ شده هم ‫ارزش نداره 685 00:31:53,460 --> 00:31:55,938 ‫که یعنی درفش واقعی دست تو نیست 686 00:31:57,047 --> 00:31:58,591 ‫متأسفم که اینو میگم، آرتور... 687 00:31:58,592 --> 00:32:00,467 ‫ولی فکر می‌کنم یه نفر سر کارت گذاشته 688 00:32:03,622 --> 00:32:05,436 ‫ببین، اینجا نشون میده که درفش... 689 00:32:05,437 --> 00:32:07,263 ‫از عتیقه‌خانه‌ی مسکو... 690 00:32:07,264 --> 00:32:09,134 ‫فرستاده شده به یه مقام توی سنت پترزبورگ 691 00:32:09,145 --> 00:32:10,827 ‫ولی من می‌دونم که درواقع... 692 00:32:10,851 --> 00:32:13,861 ‫به یه پایگاه سِری شوروی ‫در منطقه‌ی ممنوعه توی مغولستان رفته 693 00:32:14,453 --> 00:32:17,031 ‫مشخضه که تمام این کاغذها جعلیه 694 00:32:25,729 --> 00:32:27,819 ‫اگه بتونی گمنامی کامل... 695 00:32:27,859 --> 00:32:29,479 ‫و نبود هیچ مدرک مکتوبی رو تضمین کنی... 696 00:32:29,519 --> 00:32:31,033 ‫دو برابر چیزی که کارفرمات... 697 00:32:31,034 --> 00:32:33,368 ‫بهت میده رو پرداخت می‌کنم ‫که درفش روح واقعی رو برام بیاری 698 00:32:35,064 --> 00:32:37,659 ‫خیلی دوست داشتم این کارو کنم، آرتور. خیلی 699 00:32:37,699 --> 00:32:39,447 ‫واقعاً میگم 700 00:32:42,556 --> 00:32:44,774 ‫ولی من به کارفرمای فعلیم خیلی وفادارم 701 00:32:46,925 --> 00:32:48,485 ‫می‌فهمی که چی میگم 702 00:32:53,274 --> 00:32:54,884 ‫البته 703 00:32:56,979 --> 00:32:58,979 ‫از دیدار مجددت خوشحال شدم 704 00:33:14,039 --> 00:33:16,259 ‫بچه‌ها؟ 705 00:33:16,299 --> 00:33:17,959 ‫چان داره برمی‌گرده پیش شما 706 00:33:17,999 --> 00:33:20,399 ‫باید همین الان از اونجا برید بیرون 707 00:33:23,048 --> 00:33:25,228 ‫چطور ممکنه؟ 708 00:33:25,659 --> 00:33:28,579 ‫نه، اصلا و ابدا. غیرقابل قبوله 709 00:33:31,420 --> 00:33:32,680 ‫آهای 710 00:33:32,743 --> 00:33:34,907 ‫آهای، جلوی چشمتو نگاه کن ابله 711 00:33:34,908 --> 00:33:36,058 ‫هوی 712 00:33:36,059 --> 00:33:37,352 ‫من جلوی چشممو نگاه کنم؟ 713 00:33:37,353 --> 00:33:39,250 ‫من جلوی چشممو نگاه کنم؟ 714 00:33:40,008 --> 00:33:41,891 ‫ماشینت نزدیک بود ماشین منو قُر کنه 715 00:33:41,892 --> 00:33:43,879 ‫این ماشین ده‌تای اون ون می‌ارزه 716 00:33:43,880 --> 00:33:45,899 ‫این دیگه حرف زشتی بود رفیق 717 00:33:45,939 --> 00:33:48,209 ‫خیلی‌خب، فهمیدم چی شد 718 00:33:48,249 --> 00:33:50,249 ‫به یکی دیگه پول میدی که به جات مبارزه کنه 719 00:33:50,299 --> 00:33:51,949 ‫شرمنده 720 00:33:51,989 --> 00:33:53,389 ‫فکر کردم یه مرد واقعی هستی 721 00:33:53,429 --> 00:33:54,649 ‫خودم می‌تونم مبارزه کنم 722 00:33:54,689 --> 00:33:56,559 ‫عه؟ ثابت کن 723 00:33:57,689 --> 00:34:00,779 ‫شانس آوردی که الان دنبال طعمه‌ی گنده‌تری‌ام 724 00:34:05,009 --> 00:34:06,619 ‫آره 725 00:34:07,607 --> 00:34:09,877 ‫این مثلاً لهجه‌ی بریتانیایی بود؟ 726 00:34:10,042 --> 00:34:11,782 ‫عین خود جیسون استاتهام حرف زدم 727 00:34:11,808 --> 00:34:14,198 ‫- تقلید خوبی بود ‫- آره، ممنون 728 00:34:14,199 --> 00:34:16,361 ‫خیلی‌خب، برو سمت بندر. ‫بعداً میای دنبالم؟ 729 00:34:16,362 --> 00:34:18,096 ‫همین الان دارم میرم 730 00:34:20,044 --> 00:34:23,109 ‫خیلی‌خب، خانما. یه مقدار دیگه براتون ‫زمان خریدم 731 00:34:23,149 --> 00:34:24,903 ‫از اونجا خارج شدید؟ 732 00:34:25,942 --> 00:34:27,410 ‫لکس، می‌شنوی؟ 733 00:34:27,849 --> 00:34:29,424 ‫ببینید، چان داره برمی‌گرده 734 00:34:29,425 --> 00:34:31,088 ‫همین الان از اونجا برید بیرون 735 00:34:39,249 --> 00:34:40,738 ‫در خروجی روبرومونه 736 00:34:40,739 --> 00:34:42,169 ‫برو این طرف 737 00:34:43,261 --> 00:34:45,307 ‫وای، حالا اسلحه می‌کشیم؟ 738 00:34:45,308 --> 00:34:46,429 ‫باید با تیراندازی راه باز کنیم 739 00:34:46,430 --> 00:34:47,780 ‫قوانین رو که می‌دونی، وای 740 00:34:47,781 --> 00:34:49,521 ‫- تو فکر بهتری داری؟ ‫- آهای 741 00:34:53,954 --> 00:34:55,264 ‫پاشو 742 00:34:55,265 --> 00:34:56,705 ‫پاشو 743 00:35:04,180 --> 00:35:07,230 ‫- لکسی، چی شد؟ ‫- حالمون خوبه 744 00:35:07,270 --> 00:35:09,018 ‫ولی من یه نگهبانو با تیر زدم 745 00:35:09,019 --> 00:35:11,799 ‫- چیکار کردی؟ ‫- فقط خاطرجمع شو شاو منتظرمون باشه 746 00:35:21,640 --> 00:35:23,640 ‫خدای من 747 00:35:25,640 --> 00:35:28,820 ‫دم شبکه‌ی دیسکاوری گرم 748 00:35:28,860 --> 00:35:32,690 ‫چرا من نمی‌دونستم این اینجاست؟ 749 00:35:32,730 --> 00:35:35,210 ‫حس می‌کنم الان لاک‌پشت‌های نینجا ‫می‌پرن سرمون 750 00:35:36,910 --> 00:35:39,960 ‫خانوما، لطفاً دنبالم بیایید 751 00:35:47,010 --> 00:35:50,840 ‫باورم نمیشه که بعد از این همه ماجرا... 752 00:35:50,880 --> 00:35:53,252 ‫- درفش جعلی بود ‫- آره، خب... 753 00:35:53,253 --> 00:35:54,773 ‫آخرین باری که من باهات سرقت کردم... 754 00:35:54,774 --> 00:35:56,013 ‫و کار خراب شد... 755 00:35:56,014 --> 00:35:57,781 ‫افتادم زندان. واسه همین... 756 00:35:58,454 --> 00:36:00,724 ‫- به نظرم این یه برد بود ‫- بچه‌ها؟ 757 00:36:00,725 --> 00:36:04,025 ‫فکر کنم فهمیدم دکتر ارلاف درفش رو کجا برده 758 00:36:04,229 --> 00:36:06,305 ‫- اون گوشی کیه؟ ‫- آها، یادم رفت بگم 759 00:36:06,306 --> 00:36:08,648 ‫وقتی با چان درگیر شدم، ‫اینو ازش کش رفتم 760 00:36:08,649 --> 00:36:10,002 ‫باریکلا 761 00:36:10,003 --> 00:36:11,967 ‫چان به کلی شکارچی گنج مختلف پول داده... 762 00:36:11,968 --> 00:36:13,058 ‫که درفش رو پیدا کنن 763 00:36:13,059 --> 00:36:14,449 ‫حالا چون با هم در رقابت بودن... 764 00:36:14,450 --> 00:36:16,750 ‫رد مدارک رو از بین بردن که کسی دیگه ‫نتونه پیداش کنه 765 00:36:16,751 --> 00:36:18,361 ‫ولی یکی‌شون نزدیک شده بوده 766 00:36:18,499 --> 00:36:20,759 ‫این عکسو ببین 767 00:36:22,069 --> 00:36:23,519 ‫سلام دکتر ارلاف 768 00:36:23,520 --> 00:36:25,199 ‫آرالسک 7 769 00:36:25,200 --> 00:36:28,468 ‫برنامه‌ی سلاح‌های بیولوژیکی سِری شوروی ‫که در دهه‌ی پنجاه بنیانگذاری شد 770 00:36:28,469 --> 00:36:30,119 ‫اینم از شبکه‌ی دیسکاوری دیدی؟ 771 00:36:30,120 --> 00:36:31,751 ‫ظاهراً آزمایشگاه... 772 00:36:31,752 --> 00:36:35,157 ‫توی سال 1954 توی یه جزیره ‫در دریاچه‌ی آرال باز شده 773 00:36:35,158 --> 00:36:38,259 ‫پس دکتر ارلاف درفش واقعی رو... 774 00:36:38,299 --> 00:36:39,389 ‫به قزاقستان برده 775 00:36:40,153 --> 00:36:42,089 ‫آره، به نظر باحال میاد 776 00:36:43,089 --> 00:36:44,829 ‫راستش زیادی باحاله 777 00:36:45,385 --> 00:36:47,829 ‫فکر می‌کنم وقتشه که من ‫از این مسیر خارج بشم... 778 00:36:47,879 --> 00:36:49,619 ‫و برگردم به ترک کردنم 779 00:36:49,659 --> 00:36:51,749 ‫- عه، شاو ‫- بیخیال 780 00:36:51,789 --> 00:36:53,229 ‫تازه داریم شروع می‌کنیم 781 00:36:53,800 --> 00:36:57,070 ‫منم از همین می‌ترسم 782 00:36:58,629 --> 00:37:00,193 ‫شاید بعداً دوباره... 783 00:37:00,194 --> 00:37:02,149 ‫در شرایط متفاوتی دوباره همدیگه رو ببینیم 784 00:37:03,800 --> 00:37:05,930 ‫جاتونو خالی می‌کنم 785 00:37:07,719 --> 00:37:08,841 ‫خب... 786 00:37:08,842 --> 00:37:11,159 ‫اون برنامه‌ی شب منه. دیگه بسه 787 00:37:11,160 --> 00:37:12,782 ‫میرم یه نوشیدنی دیگه بگیرم 788 00:37:12,783 --> 00:37:14,663 ‫شما هم روی این... 789 00:37:14,664 --> 00:37:16,274 ‫چیزای حوصله‌سربر فکر کنید 790 00:37:17,209 --> 00:37:19,079 ‫- احمق ‫- خوش به حالش 791 00:37:20,649 --> 00:37:21,869 ‫منظورت چیه؟ 792 00:37:24,779 --> 00:37:27,486 ‫اون امروز هوای منو داشت... 793 00:37:28,111 --> 00:37:29,891 ‫در حالی که سری قبل من هواشو نداشتم 794 00:37:29,892 --> 00:37:31,202 ‫یه اسلحه با خودش آورد، لکس 795 00:37:31,531 --> 00:37:33,188 ‫به یه نگهبان تیراندازی کردی 796 00:37:33,189 --> 00:37:35,669 ‫اگه هم شلیک نمی‌کردم ‫جفتمون می‌افتادیم زندان 797 00:37:35,929 --> 00:37:37,749 ‫جلیقه‌ی ضد گلوله تنش بود. چیزیش نمیشه 798 00:37:37,750 --> 00:37:39,620 ‫نه اینکه برای وای مهم بوده باشه 799 00:37:40,889 --> 00:37:43,019 ‫تغییر در این سطح طول می‌کشه 800 00:37:43,059 --> 00:37:44,499 ‫تو بهتر از همه باید بدونی 801 00:37:45,002 --> 00:37:46,459 ‫می‌دونی... 802 00:37:46,756 --> 00:37:49,486 ‫تو در ظاهر هر چقدر هم تظاهر می‌کردی ‫که آدم دیگه‌ای هستی... 803 00:37:50,174 --> 00:37:51,979 ‫همیشه خوش‌قلب بودی 804 00:37:52,029 --> 00:37:53,419 ‫اونم خوش‌قلبه 805 00:37:53,459 --> 00:37:55,713 ‫فقط قلبش سنگ شده 806 00:37:55,812 --> 00:37:57,772 ‫اگه تو هم زندگیت مثل اون بود ‫قلبت مثل سنگ میشد 807 00:37:58,249 --> 00:38:00,379 ‫آهای لولو، بیا اینجا. می‌خوایم شات بزنیم 808 00:38:00,429 --> 00:38:01,689 ‫محض رضای خدا 809 00:38:01,729 --> 00:38:03,556 ‫مگه نگفتم منو لولو صدا نکن؟ 810 00:38:03,557 --> 00:38:05,039 ‫ببند دهنتو بابا 811 00:38:05,079 --> 00:38:08,309 ‫- بیا، یک، دو، سه. برو بالا ‫- افتضاحه. وای خدا 812 00:38:17,619 --> 00:38:20,229 ‫چنگیز خان تقریباً در تمام نبردهاش... 813 00:38:20,269 --> 00:38:22,839 ‫تعداد نیروهاش کمتر بود 814 00:38:24,279 --> 00:38:26,697 ‫امپراطوری‌هایی ‫با ارتش‌های چند میلیونی رو... 815 00:38:27,849 --> 00:38:30,279 ‫فقط با هزاران نفر شکست داد 816 00:38:31,759 --> 00:38:35,509 ‫ثابت کرد که یه گروه کوچیک، ‫متعهد و وفادار... 817 00:38:35,549 --> 00:38:38,192 ‫می‌تونه با دنیا درگیر بشه و پیروز بشه 818 00:38:39,199 --> 00:38:40,955 ‫اگه کنار هم بمونیم... 819 00:38:40,956 --> 00:38:42,711 ‫توقف‌ناپذیر هستیم 820 00:38:43,359 --> 00:38:45,703 ‫یه نقطه ضعف داشته باشیم... 821 00:38:47,626 --> 00:38:49,798 ‫همه‌مون نابود میشیم 822 00:38:51,908 --> 00:38:53,388 ‫چطور باید... 823 00:38:53,389 --> 00:38:55,219 ‫این نقطه ضعف رو درست کنیم؟ 824 00:39:01,619 --> 00:39:03,399 ‫با آتیش 825 00:39:03,449 --> 00:39:05,229 ‫خواهش می‌کنم 826 00:39:05,279 --> 00:39:07,539 ‫خواهش می‌کنم، اشتباه کردم 827 00:39:07,579 --> 00:39:09,319 ‫عذر می‌خوام 828 00:39:09,369 --> 00:39:11,279 ‫دیگه تکرار نمیشه 829 00:39:11,329 --> 00:39:12,369 ‫نه. نه 830 00:39:22,159 --> 00:39:25,639 ‫عید امسال، در حالی که مردم ‫مشغول جشن گرفتن هستن... 831 00:39:25,689 --> 00:39:28,119 ‫نقشه‌مونو اجرا می‌کنیم 832 00:39:28,138 --> 00:39:31,958 ‫و ایل، دنیا رو به زانو در میاره 833 00:39:37,778 --> 00:39:40,778 ‫ Sub by: thetrueali ‫ Telegram: @thetrueali