1 00:00:00,467 --> 00:00:06,913 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:09,382 --> 00:00:13,837 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 3 00:00:39,922 --> 00:00:46,894 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 4 00:00:51,138 --> 00:00:52,699 ‫الو، سلام. 5 00:00:52,723 --> 00:00:56,619 ‫صبح به‌خیر، شیوان. ‫ببخشید امروز مزاحمت شدم. 6 00:00:56,643 --> 00:01:01,458 ‫سلام، شارون. مشکلی نیست. 7 00:01:01,482 --> 00:01:04,043 ‫می‌خواستم نتایج آزمایش‌‌ـت رو ‫باهات در میون بذارم، و مطمئن نبودم 8 00:01:04,067 --> 00:01:06,421 ‫ولی خب گفتم شاید بخوای ازش مطلع باشی 9 00:01:06,445 --> 00:01:07,672 ‫اگه الان آماده باشی. 10 00:01:07,696 --> 00:01:09,966 ‫آره، حتما. خیلی‌خب 11 00:01:09,990 --> 00:01:11,301 ‫سرت رو درد نیارم 12 00:01:11,325 --> 00:01:12,594 ‫نتیجه‌ش خوبه. 13 00:01:12,618 --> 00:01:15,096 ‫اون داستانی که بعد از آزمایش خون 14 00:01:15,120 --> 00:01:16,890 ‫با آمینوسنتزها داشتیم... 15 00:01:16,914 --> 00:01:18,957 ‫الان دیگه همه‌چی در صحت و سلامته 16 00:01:21,335 --> 00:01:22,544 ‫خیلی‌خب. خوبه. 17 00:01:23,879 --> 00:01:24,981 ‫عالیه 18 00:01:25,005 --> 00:01:27,942 ‫و همچنان حالت خوبه؟ خون‌ریزی‌ای چیزی نداشتی؟ 19 00:01:27,966 --> 00:01:29,819 ‫نه. نه. 20 00:01:29,843 --> 00:01:31,321 ‫خیلی‌خب. 21 00:01:31,345 --> 00:01:33,990 ‫خب، با توجه به این نتایجی که دستم رسیده 22 00:01:34,014 --> 00:01:37,017 ‫فکر نکنم اصلاً جای نگرانی باشه. 23 00:01:38,101 --> 00:01:39,662 ‫اوهوم. باشه 24 00:01:39,686 --> 00:01:41,206 ‫- عالیه ‫- خب... 25 00:01:41,230 --> 00:01:42,332 ‫دوینا باهات تماس می‌گیره 26 00:01:42,356 --> 00:01:45,001 ‫که واسه اسکن ۲۰ هفتگی‌ات نوبت بهت بده. 27 00:01:45,025 --> 00:01:47,504 ‫ولی الان به خودت فکر می‌کنم. 28 00:01:47,528 --> 00:01:49,923 ‫و اگه کاری ازم بر میاد... 29 00:01:49,947 --> 00:01:53,659 ‫خیلی‌خب، ممنون. ‫مرسی، شارون. 30 00:04:00,202 --> 00:04:01,930 ‫می‌دونی، بدجوری بگام دادی. 31 00:04:01,954 --> 00:04:04,891 ‫تا دسته کردیش توم. 32 00:04:04,915 --> 00:04:07,518 ‫جولیت، دقیقاً انگاری رفتی یه دیلدو بستی به خودت 33 00:04:07,542 --> 00:04:10,021 ‫و تا دسته کردیش تو کونم، خب؟ 34 00:04:10,045 --> 00:04:12,172 ‫زنگ بزن، لطفاً. 35 00:04:20,931 --> 00:04:22,391 ‫- بشینید. ‫- ممنون 36 00:04:25,435 --> 00:04:26,871 ‫- می‌بینمت. ‫- باشه 37 00:04:26,895 --> 00:04:28,313 ‫باشه، ممنون. 38 00:04:30,232 --> 00:04:31,834 ‫عه 39 00:04:31,858 --> 00:04:34,152 ‫- سلام، مارشا ‫- سلام کندال، سلام 40 00:04:35,904 --> 00:04:37,280 ‫تسلیت می‌گم. 41 00:04:38,323 --> 00:04:39,408 ‫غم آخرت باشه. 42 00:04:40,409 --> 00:04:45,139 ‫- ممنون، همچنین. ‫- بله 43 00:04:45,163 --> 00:04:46,790 ‫شوک خیلی بدیه 44 00:04:47,374 --> 00:04:48,500 ‫صحیح 45 00:04:49,501 --> 00:04:51,670 ‫و خب... تو کجا... 46 00:04:52,587 --> 00:04:53,940 ‫کی اومدی اینجا؟ 47 00:04:53,964 --> 00:04:56,025 ‫هر روز صبح و عصر با هم صحبت می‌کردیم 48 00:04:56,049 --> 00:04:58,885 ‫- پس به محض این‌که شنیدم اومدم. ‫- خیلی‌خب 49 00:05:00,429 --> 00:05:01,972 ‫آره خب، یعنی... 50 00:05:04,016 --> 00:05:07,853 ‫راستش فکر نمی‌کردم که شماها با هم... 51 00:05:08,645 --> 00:05:11,023 ‫- می‌دونی؟ ‫- خیلی صمیمی بودیم 52 00:05:11,690 --> 00:05:13,126 ‫پیچیده بود 53 00:05:13,150 --> 00:05:15,819 ‫ولی هر شب با هم خیلی صمیمانه صحبت می‌کردیم. 54 00:05:17,362 --> 00:05:19,406 ‫صحیح. درسته. چیزه... 55 00:05:22,951 --> 00:05:25,847 ‫- گراهام. جنت. ‫- خیلی متأسفیم 56 00:05:25,871 --> 00:05:27,473 ‫خیلی خیلی ممنون 57 00:05:27,497 --> 00:05:29,666 ‫که گل فرستادین. 58 00:05:31,752 --> 00:05:34,647 ‫- خدا صبرت بده، کن. ‫- ممنون 59 00:05:34,671 --> 00:05:37,674 ‫خیلی خوبه که می‌بینمت، عزیزکم. 60 00:05:40,635 --> 00:05:43,156 ‫- سلام، برادر. ‫- تسلیت، کن 61 00:05:43,180 --> 00:05:46,892 ‫ممنون. ممنون، سید. 62 00:05:55,317 --> 00:05:56,711 ‫تسلیت می‌گم 63 00:05:56,735 --> 00:05:59,088 ‫- صمیمانه تسلیت، کندال. ‫- ممنون، پنی. لطف کردی 64 00:05:59,112 --> 00:06:00,882 ‫مرسی، مارک 65 00:06:00,906 --> 00:06:02,383 ‫- سلام. ‫- سلام 66 00:06:02,407 --> 00:06:04,451 ‫- حالت چطوره؟ ‫- اِی 67 00:06:06,995 --> 00:06:08,455 ‫- سلام. ‫- سلام 68 00:06:16,379 --> 00:06:18,274 ‫قضیهٔ مارشا چیه؟ 69 00:06:18,298 --> 00:06:19,567 ‫آها، گل سر سبد مجلس رو می‌گی؟ 70 00:06:19,591 --> 00:06:21,986 ‫هوم. مرگ و عزاداری بهش می‌سازه 71 00:06:22,010 --> 00:06:26,032 ‫و خب... الان... کری کجاست؟ 72 00:06:26,056 --> 00:06:27,950 ‫تو صندوق عقب مارشا. 73 00:06:27,974 --> 00:06:31,245 ‫تو شکم یه مار آناکوندا. ‫شایدم داخل یه تابوت‌دان. 74 00:06:31,269 --> 00:06:33,039 ‫می‌دونی که مارشا بابا رو 75 00:06:33,063 --> 00:06:35,625 ‫یه ۷ هفته‌ای هست که ندیده. ‫رو تقویم نوشته. 76 00:06:35,649 --> 00:06:37,085 ‫صحبت‌های گرم و صمیمیِ شبانه. 77 00:06:37,109 --> 00:06:38,753 ‫- اینم نوشته بود؟ ‫- نه 78 00:06:38,777 --> 00:06:39,796 ‫فکر کنم برم ازش شکایت کنم 79 00:06:39,820 --> 00:06:41,530 ‫که داره بهم القا می‌کنه فکر کنم ‫بابا سکس‌تل داشته 80 00:06:43,615 --> 00:06:44,634 ‫نه؟ 81 00:06:44,658 --> 00:06:47,595 ‫نه خب، منم می‌‌تونم در مورد سکس‌ تل صحبت کنم. 82 00:06:47,619 --> 00:06:49,329 ‫فقط گفتم الان حال و حوصله‌ش رو ندارین. 83 00:06:50,705 --> 00:06:51,998 ‫من که خوبم والا. 84 00:06:53,375 --> 00:06:56,020 ‫یعنی خب... مطمئنم نهایتاً ‫له می‌شم زیر بار فشارش 85 00:06:56,044 --> 00:06:59,440 ‫قطار باربری تو راهه! ‫ولی خب امروز... آره، خوبم. 86 00:06:59,464 --> 00:07:00,841 ‫- عه؟ ‫- آره 87 00:07:01,758 --> 00:07:03,069 ‫من که حس می‌کنم تو این دنیا نیستم 88 00:07:03,093 --> 00:07:05,321 ‫- آره. ‫- نخوابیدم 89 00:07:05,345 --> 00:07:07,573 ‫نمی‌دونم شاید قبلاً بگی نگی ‫اون‌قدر بهش فکر کردم 90 00:07:07,597 --> 00:07:08,991 ‫که خب نمی‌دونم الان دیگه... 91 00:07:09,015 --> 00:07:13,061 ‫- از قبل براش سوگواری کردم. ‫- خب، خوش به حالت، یعنی خب... 92 00:07:14,229 --> 00:07:15,730 ‫حرفت رو باور نمی‌کنم، ولی خب... 93 00:07:16,982 --> 00:07:19,627 ‫نه. خب. 94 00:07:19,651 --> 00:07:22,797 ‫در هر صورت باید دور هم جمع شیم 95 00:07:22,821 --> 00:07:24,298 ‫- چونکه... ‫- آره، آره 96 00:07:24,322 --> 00:07:26,175 ‫یه‌سریامون روز غم‌انگیزی داریم ‫ولی خب واسه بقیه 97 00:07:26,199 --> 00:07:28,928 ‫دربی تخریب تاج‌گذاری و ریاست محسوب می‌شه. 98 00:07:28,952 --> 00:07:30,429 ‫اوهوم 99 00:07:30,639 --> 00:07:32,429 ‫برنامه چیه؟ 100 00:07:32,453 --> 00:07:33,434 ‫چیزه... 101 00:07:34,291 --> 00:07:36,001 ‫فکر کنم ساعت ۱۱ تماس کاری داریم 102 00:07:36,751 --> 00:07:38,503 ‫هوم 103 00:07:48,013 --> 00:07:50,074 ‫سلام، اوضاع چطوره؟ 104 00:07:50,098 --> 00:07:51,659 ‫چی بگم والا 105 00:07:51,683 --> 00:07:53,327 ‫خیلی عجیبه اینجاییم 106 00:07:53,351 --> 00:07:54,579 ‫- آره. ‫- وقتی خودش نیست 107 00:07:54,603 --> 00:07:57,331 ‫مسلماً. مسلماً. ‫خب، چه اتفاقایی افتاد؟ 108 00:07:57,355 --> 00:07:58,499 ‫هوم. کلی زنگ زدن. 109 00:07:58,523 --> 00:08:00,168 ‫- خیلی‌ها زنگ زدن. ‫- آره 110 00:08:00,192 --> 00:08:02,253 ‫رؤسای جمهور، نخست‌ وزیرها 111 00:08:02,277 --> 00:08:03,254 ‫آره 112 00:08:03,278 --> 00:08:04,672 ‫فقط سعی داریم همه‌چیز رو پایدار نگه داریم. 113 00:08:04,696 --> 00:08:08,634 ‫هیئت‌مدیره آماده‌ست که ‫یه ساعت دیگه رئیس جدید انتخاب کنه. 114 00:08:08,658 --> 00:08:12,787 ‫برداشت تو چیه، فرانک؟ ‫به‌نظرت کی قراره مدیرعامل بشه؟ 115 00:08:13,955 --> 00:08:17,167 ‫کسی می‌خواد که... 116 00:08:20,102 --> 00:08:21,296 ‫یه نگاهی به این ظروف چینی بندازه؟ 117 00:08:26,885 --> 00:08:28,321 ‫می‌خواست نصف اونایی که اونجان رو اخراج کنه. 118 00:08:28,345 --> 00:08:30,740 ‫می‌دونن؟ ‫خبرش رو پخش کنیم؟ 119 00:08:30,764 --> 00:08:33,576 ‫نه. نباید اوضاع داغون به‌نظر بیاد. 120 00:08:33,600 --> 00:08:35,185 ‫می‌دونی این‌جوری انگار اوضاع نا به‌سامونه 121 00:08:36,186 --> 00:08:38,498 ‫بین خودمون اختلاف داریم و کلا بد جلوه می‌ده. 122 00:08:38,522 --> 00:08:40,917 ‫- سلام. سلام، بچه‌ها. ‫- سلام 123 00:08:40,941 --> 00:08:42,335 ‫وای پسر 124 00:08:42,359 --> 00:08:44,545 ‫من... تسیلت می‌گم. 125 00:08:44,569 --> 00:08:46,112 ‫- ممنون. ‫- مرسی. 126 00:08:47,364 --> 00:08:49,008 ‫ولی خب عالیه که همه‌مون 127 00:08:49,032 --> 00:08:50,968 ‫یعنی خونواده‌مون می‌تونیم از هم حمایت کنیم 128 00:08:50,992 --> 00:08:52,553 ‫و طی این اتفاق قوی بمونیم. 129 00:08:52,577 --> 00:08:54,663 ‫- آره. ‫- ممنون، گرِگ 130 00:08:55,288 --> 00:08:56,289 ‫رفقام 131 00:08:56,831 --> 00:08:58,017 ‫عزیزانم 132 00:08:58,041 --> 00:09:00,478 ‫خیلی‌خب، هی، ببین... قرار نیست که 133 00:09:00,502 --> 00:09:03,397 ‫مار و پله که بازی کنیم. ‫بابامون مرده خیر سرمون. 134 00:09:03,421 --> 00:09:05,691 ‫- و خب... ‫- نه، ببخشید 135 00:09:05,715 --> 00:09:07,360 ‫- ناراحتم. ‫- هوم 136 00:09:07,384 --> 00:09:10,363 ‫و خب فکر این که اوضاع ‫چقدر عوض می‌شه ولم نمی‌کنه. 137 00:09:10,387 --> 00:09:12,698 ‫درسته؟ هر لحظه ممکنه ‫جلسهٔ‌ هیئت مدیره داشته باشیم 138 00:09:12,722 --> 00:09:15,451 ‫و با یوان صحبت کردم و اونم رأی داره 139 00:09:15,475 --> 00:09:16,786 ‫- پس... ‫- ببین... باید بری 140 00:09:16,810 --> 00:09:18,579 ‫یه مامان جدید پیدا کنی، خب؟ 141 00:09:18,603 --> 00:09:20,331 ‫مامانت نیستیم. 142 00:09:20,355 --> 00:09:22,959 ‫من... می‌خوام تلفنی صحبت کنم. ‫می‌شه بی‌زحمت... 143 00:09:22,983 --> 00:09:24,085 ‫- ممنون، گرِگ ‫- آره 144 00:09:24,109 --> 00:09:25,962 ‫- نه، جدی گفتم. واقعاً. ‫- گمشو دیگه 145 00:09:25,986 --> 00:09:27,755 ‫- ممنون. ‫- ببخشید بچه‌ها 146 00:09:27,779 --> 00:09:29,166 ‫متسونه. 147 00:09:29,190 --> 00:09:30,091 ‫جواب بدم؟ 148 00:09:30,115 --> 00:09:31,425 ‫- چیزه... ‫- آره 149 00:09:31,449 --> 00:09:33,177 ‫بذارین فعلاً... بیاید... 150 00:09:33,201 --> 00:09:34,553 ‫- یه ۵ دقیقه صبر کنیم. ‫- باشه 151 00:09:34,577 --> 00:09:36,639 ‫و آماده شیم و فکرامون رو بکنیم. ‫خب؟ یعنی الان... 152 00:09:36,663 --> 00:09:38,599 ‫چیزی از دهنمون بپره ‫یه راست تو فضای مجازی پخشش می‌کنه 153 00:09:38,629 --> 00:09:41,566 ‫و یهو دیدی مفت مفت شرکت رو دادیم رفت. 154 00:09:41,584 --> 00:09:44,212 ‫- درسته؟ ‫- خیلی‌خب، می‌ذارم زنگ بخوره تا قطع شه 155 00:09:45,755 --> 00:09:47,858 ‫خب، هدف اینه که 156 00:09:47,882 --> 00:09:49,151 ‫می‌خوایم امروز اعلانیه بدیم. 157 00:09:49,175 --> 00:09:52,071 ‫و اعلام کنیم که به‌نظرمون ‫کی قراره موقتاً اداره امور رو دستش بگیره، 158 00:09:52,095 --> 00:09:53,155 ‫ و واسه بازار دوشنبه آماده بشیم. 159 00:09:53,179 --> 00:09:55,074 ‫درسته. و نظر من اینه: 160 00:09:55,098 --> 00:09:58,244 ‫می‌گم شاید بد نباشه خودمون ‫کنترل رو به دست بگیریم 161 00:09:58,268 --> 00:09:59,287 ‫آره، خب... 162 00:09:59,311 --> 00:10:01,038 ‫فکر کنم اولین مورد قرارداد گوجو باشه. 163 00:10:01,062 --> 00:10:03,499 ‫هیئت‌مدیره، سهامداران، همه در کل خیلی مشتاقن 164 00:10:03,523 --> 00:10:04,959 ‫- پس... ‫- آره دقیقاً. و بذار بگم 165 00:10:04,983 --> 00:10:07,295 ‫نگران تعهد بچه‌ها به قراردادم. 166 00:10:07,319 --> 00:10:09,171 ‫اگه از قبل با هیئت مدیره به توافق برسیم، فرانک 167 00:10:09,195 --> 00:10:11,841 ‫حسابی جا پات رو واسه ریاست موقت سفت کردی. 168 00:10:11,865 --> 00:10:13,884 ‫قطعاً می‌خوان یه مدیر ارشد باشه، آره 169 00:10:13,908 --> 00:10:16,804 ‫درسته، و اگه پیامی که ‫برسونیم این باشه که، می‌دونی... 170 00:10:16,828 --> 00:10:19,807 ‫«ولی خب بچه‌ها الان...» 171 00:10:19,831 --> 00:10:21,559 ‫دست و پا چلفتی و کسخلن. 172 00:10:21,583 --> 00:10:25,146 ‫شاید الان شایستگی‌های اخلاقی و ساختاری رو 173 00:10:25,170 --> 00:10:26,564 ‫- نداشته باشن... ‫- هوم 174 00:10:26,588 --> 00:10:28,816 ‫- که به صندلی ریاست بشینن. ‫- آره 175 00:10:28,840 --> 00:10:32,028 ‫خب فکر کنم الان دیگه مسئله اینه که 176 00:10:32,052 --> 00:10:33,195 ‫«کی رو پیشنهاد بدیم»؟ 177 00:10:33,219 --> 00:10:36,198 ‫جری، مسلماً. ‫کاندیدای امنیه 178 00:10:36,222 --> 00:10:38,659 ‫- اخیراً هم انجامش داده. ‫- آره 179 00:10:38,683 --> 00:10:40,870 ‫هر چند مسلماً، در کل می‌گما... 180 00:10:40,894 --> 00:10:43,706 ‫مدیر ارشد مالی، طبیعتاً ‫رئیس موقت در نظر گرفته بشه. 181 00:10:43,730 --> 00:10:45,082 ‫آره. 182 00:10:45,106 --> 00:10:46,334 ‫فکر کنم قبلاً دیگه یه بار 183 00:10:46,358 --> 00:10:47,752 ‫زورات رو زدی، نه؟ 184 00:10:47,776 --> 00:10:50,713 ‫دقیقا. قبلا این‌کار رو کردم ‫و خیلی هم موفقیت‌آمیز بوده. 185 00:10:50,737 --> 00:10:52,715 ‫- و یه ریاست موقته.. ‫- آها 186 00:10:52,739 --> 00:10:54,842 ‫که بریم قرارداد رو ببندیم. ‫انجامش می‌دم. 187 00:10:54,866 --> 00:10:57,178 ‫سود و غرامت هنگفتی گیرت میاد، کارل. 188 00:10:57,202 --> 00:10:58,679 ‫خب.... 189 00:10:58,703 --> 00:11:01,766 ‫این‌قدر زود ما رو دور ننداز، جری. 190 00:11:01,790 --> 00:11:03,809 ‫خب حالا که لوگان نیست 191 00:11:03,833 --> 00:11:05,019 ‫دست خودم نیست فکر نکنم 192 00:11:05,043 --> 00:11:06,687 ‫که هنوز چیزی واسه ارائه بیشتر دارم. 193 00:11:06,711 --> 00:11:09,357 ‫ببین. به‌نظرم تو اسطورهٔ شرکتی. 194 00:11:09,381 --> 00:11:12,425 ‫کاری که تو دههٔ ۹۰ با تلویزیون کابلی کردی... 195 00:11:13,301 --> 00:11:15,780 ‫- عظیم بود. ‫- لوگان ازت دلسرد شده بود 196 00:11:15,804 --> 00:11:17,055 ‫خب، لوگان دیگه اینجا نیست. 197 00:11:18,181 --> 00:11:19,283 ‫عه. 198 00:11:19,307 --> 00:11:21,035 ‫فقط می‌خوام... 199 00:11:21,059 --> 00:11:24,205 ‫به این گروه از ریش‌سفیدان خیلی محترم بگم 200 00:11:24,229 --> 00:11:27,208 ‫که تنها چیزی که شخصاً ازشون تقاضا داشتم 201 00:11:27,232 --> 00:11:28,733 ‫فرصت خدمت‌رسانی بوده. 202 00:11:30,443 --> 00:11:31,754 ‫یعنی خب غم تو پوست و استخونمه 203 00:11:31,778 --> 00:11:33,589 ‫- عه، غم تو پوست و استخونته؟ ‫- ولی من.. 204 00:11:33,613 --> 00:11:35,341 ‫خب شاید بد نباشه اون تاکو ماهی رو بذاری زمین 205 00:11:35,365 --> 00:11:37,051 ‫غم و غصه‌ات همه‌جا رو گرفته. 206 00:11:37,075 --> 00:11:38,677 ‫خیلی بامزه بود، ولی... 207 00:11:38,701 --> 00:11:40,596 ‫اگه فرصتش پیش میومد 208 00:11:40,620 --> 00:11:43,265 ‫تنها چیزی که می‌خواستم بگم اینه که ‫اگه لیستی باشه 209 00:11:43,289 --> 00:11:45,417 ‫اسمم رو می‌نویسم توش، در نهایت احترام. 210 00:11:47,335 --> 00:11:50,147 ‫خب، فقط می‌خوام بگم که.. 211 00:11:50,171 --> 00:11:52,858 ‫اگه بخوایم تو رو به هیئت مدیره پیشنهاد بدیم 212 00:11:52,882 --> 00:11:55,778 ‫- اوهوم ‫- سؤالی که شاید بپرسن 213 00:11:55,802 --> 00:11:57,113 ‫اینه که... خب... 214 00:11:57,137 --> 00:11:58,614 ‫می‌شه سؤال رو برات شرح بدم؟ 215 00:11:58,638 --> 00:11:59,865 ‫- ولی به عنوان یه دوست. ‫- حتما 216 00:11:59,889 --> 00:12:01,325 ‫-که ... از قبل.... ‫- حتماً 217 00:12:01,349 --> 00:12:05,121 ‫- آماده باشی. ‫- حالت منفی‌اش این‌جوری می‌شه که... 218 00:12:05,145 --> 00:12:07,331 ‫یه فضول بد ترکیبی 219 00:12:07,355 --> 00:12:08,541 ‫و کسی بهت اعتماد نداره. 220 00:12:08,565 --> 00:12:11,460 ‫تنها کاری که هوات رو داشت، مُرده 221 00:12:11,484 --> 00:12:15,005 ‫و الان صرفاً دوماد رئیس سابقی. 222 00:12:15,029 --> 00:12:16,278 ‫و حتی زنت هم... 223 00:12:16,302 --> 00:12:17,550 ‫ازت خوشش نمیاد. 224 00:12:17,574 --> 00:12:21,202 ‫و کاملاً از تمامی زوایا به‌گا رفتی. 225 00:12:23,329 --> 00:12:24,557 ‫وای، کارل 226 00:12:24,581 --> 00:12:25,766 ‫فرانک 227 00:12:25,790 --> 00:12:28,209 ‫- می‌شه یه لحظه بیای؟ ‫- آره، حتما 228 00:12:40,513 --> 00:12:42,241 ‫سلام. من... 229 00:12:42,265 --> 00:12:44,285 ‫اسکار هستم، با گوشی لوکاس زنگ زدم 230 00:12:44,309 --> 00:12:48,038 ‫سلام، اسکار. ‫رومن روی هستم 231 00:12:48,062 --> 00:12:49,790 ‫لوکاس زنگ زد، ولی خب 232 00:12:49,814 --> 00:12:52,293 ‫دوستای گوساله‌ام دورم رو گرفته بودن ‫چون اونام اومده بودن احوال پرسی. 233 00:12:52,317 --> 00:12:53,878 ‫اونجاست؟ 234 00:12:53,902 --> 00:12:56,946 ‫نه.. می‌گه الان صحبت نمی‌کنه. 235 00:12:57,989 --> 00:12:59,467 ‫باشه. خیلی‌خب. 236 00:12:59,491 --> 00:13:01,427 ‫خب، می‌شه بگی بیاد لطفا؟ 237 00:13:01,451 --> 00:13:03,846 ‫آره، خب. ‫متأسفانه واسه این‌که آخرین فرصت رو 238 00:13:03,870 --> 00:13:06,932 ‫بهتون بده زنگ زد، چون می‌دونی... 239 00:13:06,956 --> 00:13:09,810 ‫این هفته یه جلسهٔ استراتژی شرکت داریم 240 00:13:09,834 --> 00:13:12,813 ‫سلام، کندال هستم. ‫بی‌خیال دیگه 241 00:13:12,830 --> 00:13:15,642 ‫جواب ندادیم چون می‌خواستیم 242 00:13:15,673 --> 00:13:17,693 ‫از روی احترام همه‌مون ‫حضور داشته باشیم، می‌تونی بگی بیاد؟ 243 00:13:17,717 --> 00:13:18,986 ‫نمی‌خواستیم خط و نشون بکشیم 244 00:13:19,010 --> 00:13:21,530 ‫حتما. نه، ردیفه. ‫می‌دونیم 245 00:13:21,554 --> 00:13:23,282 ‫فقط... دست خودش نیست 246 00:13:23,306 --> 00:13:25,326 ‫الان دیگه یه برنامهٔ خیلی فشرده داره 247 00:13:25,350 --> 00:13:28,287 ‫خیلی‌خب. یعنی حتی سلامم نمی‌خواد کنه؟ 248 00:13:28,311 --> 00:13:30,206 ‫می‌دونی، هنوز شرکت رو می‌خره دیگه؟ 249 00:13:30,230 --> 00:13:32,041 ‫حتما خب 250 00:13:32,065 --> 00:13:34,126 ‫شاید، اگه زیادی فشار نیارین. ‫نه، نه 251 00:13:34,150 --> 00:13:36,337 ‫مشتاق صحبت کردن باهاتونه، بچه‌ها 252 00:13:36,361 --> 00:13:37,963 ‫رئیس کی می‌شه؟ 253 00:13:37,987 --> 00:13:40,257 ‫فعلاً داریم در موردش بحث می‌کنیم 254 00:13:40,281 --> 00:13:43,034 ‫- یه گروه کاملاً انعطاف پذیریم ‫- آره 255 00:13:44,452 --> 00:13:46,639 ‫ولی گوش کن، انگاری شاید... 256 00:13:46,663 --> 00:13:49,582 ‫الان عقب کشیدن‌تون تو وقت خوبی هم بوده 257 00:13:50,208 --> 00:13:51,060 ‫درسته؟ 258 00:13:51,084 --> 00:13:52,561 ‫شما کار و بارتون رو ردیف کنید 259 00:13:52,585 --> 00:13:54,688 ‫ما هم جلسهٔ هیئت مدیره بذاریم، ‫ببینیم سکان دست کی میفته 260 00:13:54,712 --> 00:13:57,257 ‫یه هفته دیگه اینا می‌تونیم دوباره ‫ در موردش صحبت کنیم 261 00:14:00,426 --> 00:14:01,737 ‫آره. خب ما... نمی‌خوایم که 262 00:14:01,761 --> 00:14:06,075 ‫سرعت قضیه کم بشه. ‫آها، درسته. ما هم نمی‌خوایم. 263 00:14:06,099 --> 00:14:08,827 ‫مسلماً که خبر دارین که دیروز 264 00:14:08,851 --> 00:14:10,120 ‫اینجا چه اتفاقی افتاده دیگه؟ 265 00:14:10,144 --> 00:14:13,999 ‫آره،‌ آره. واقعاً براتون ناراحتیم 266 00:14:14,023 --> 00:14:15,209 ‫اتفاق بدی بود. 267 00:14:15,233 --> 00:14:17,878 ‫آره، آره. بد بود. ‫دمت گرم که گفتی. 268 00:14:17,902 --> 00:14:20,714 ‫آره. آره، ولی می‌دونی می‌شه شماها 269 00:14:20,738 --> 00:14:23,050 ‫یا هر کسی حالا، یکی از ریش‌سفیدها 270 00:14:23,074 --> 00:14:25,785 ‫تا ۲۴ ساعت دیگه بیاد ‫اینجا که تکلیفش روشن بشه؟ 271 00:14:26,828 --> 00:14:29,056 ‫ببخشید، پدرمون همین دیروز مرده 272 00:14:29,080 --> 00:14:30,975 ‫و جریان انتخابات هست 273 00:14:30,999 --> 00:14:34,270 ‫نظرتون چیه که جلسه رو توی آمریکا بذاریم؟ 274 00:14:34,294 --> 00:14:37,231 ‫خب الان موقع جلسهٔ بازنگری سالانهٔ ماست 275 00:14:37,255 --> 00:14:38,607 ‫نمی‌تونیم لغوش کنیم. 276 00:14:38,631 --> 00:14:42,135 ‫آها. نه. ‫کاملاً مشخصه. باشه. 277 00:14:43,803 --> 00:14:45,221 ‫- مارشا. ‫- بله 278 00:14:46,889 --> 00:14:50,536 ‫خیلی تسلیت می‌گم. 279 00:14:50,560 --> 00:14:53,622 ‫ممنون. ‫ببین چطور فرار می‌کنن 280 00:14:53,646 --> 00:14:57,066 ‫آره، مثل موش‌های رذل اینور اونور می‌رن 281 00:14:58,610 --> 00:14:59,670 ‫- عه. ‫- سلام، مارشا 282 00:14:59,694 --> 00:15:00,921 ‫- سلام ‫- سلام 283 00:15:00,945 --> 00:15:02,840 ‫- تسلیت می‌گم. ‫- ممنون 284 00:15:02,864 --> 00:15:04,282 ‫به تو هم، کانر. 285 00:15:05,408 --> 00:15:06,635 ‫خیلی‌خب. سلام. 286 00:15:06,659 --> 00:15:08,429 ‫- ممنون. ‫- مارشا، بعداً صحبت می‌کنیم 287 00:15:08,453 --> 00:15:09,847 ‫- باشه، البته. ‫- خیلی‌خب 288 00:15:09,871 --> 00:15:11,140 ‫باشه 289 00:15:11,164 --> 00:15:13,726 ‫- مبارک باشه. ‫- هوم. ممنون 290 00:15:13,750 --> 00:15:15,728 ‫- ببین تا کجا خودت رو کشیدی بالا. ‫- آره 291 00:15:15,752 --> 00:15:19,064 ‫خب، هر دومون همینیم دیگه. نه؟ 292 00:15:19,088 --> 00:15:22,276 ‫ناراحت شدم بابت همه‌چی، یعنی... 293 00:15:22,300 --> 00:15:24,653 ‫این‌که بعد از عروسی‌تون این‌جوری بشه 294 00:15:24,677 --> 00:15:27,114 ‫چیزه... ما هفتهٔ بعد می‌ریم 295 00:15:27,138 --> 00:15:28,866 ‫می‌دونی، ترتیب یه مسافرت مختصر رو دیدیم 296 00:15:28,890 --> 00:15:31,076 ‫هوم ‫ویسکانسین، مینه‌سوتا 297 00:15:31,100 --> 00:15:32,536 ‫میشیگان، پنسیلوانیا 298 00:15:32,560 --> 00:15:34,997 ‫هوم، ایالت‌های ماه‌عسل 299 00:15:35,021 --> 00:15:36,206 ‫- آها. ‫- ببخشید 300 00:15:36,230 --> 00:15:38,667 ‫- من یه لحظه برم... ‫- باشه 301 00:15:38,691 --> 00:15:41,319 ‫می‌خواستم بگم، چون... 302 00:15:42,445 --> 00:15:44,298 ‫این اتفاقا تو یه چشم به هم زدن میفته 303 00:15:44,322 --> 00:15:46,717 ‫ولی اگه یه وقت زمانش رسید 304 00:15:46,741 --> 00:15:49,553 ‫و خواستی اینجا رو بفروشی 305 00:15:49,577 --> 00:15:53,265 ‫من دوست دارم... 306 00:15:53,289 --> 00:15:54,642 ‫نگرانم که بخوای به زبونش بیاری. 307 00:15:54,666 --> 00:15:56,977 ‫- ولی خب من... ‫- نیازی نیست حس شرمندگی کنی 308 00:15:57,001 --> 00:15:58,520 ‫ما خونواده‌ایم. 309 00:15:58,544 --> 00:16:03,466 ‫من یه رقمی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون می‌خوام. 310 00:16:04,175 --> 00:16:07,696 ‫عه، درسته. ‫خیلی‌خب. عجب. 311 00:16:07,720 --> 00:16:09,573 ‫- آره. ‫- پس یعنی... 312 00:16:09,597 --> 00:16:10,783 ‫آره 313 00:16:10,807 --> 00:16:13,369 ‫- ۶۳ یا... ‫- حله 314 00:16:13,393 --> 00:16:15,687 ‫- حله؟ ‫- آره، حله 315 00:16:17,563 --> 00:16:18,874 ‫خیلی‌خب 316 00:16:18,898 --> 00:16:21,317 ‫آره. 317 00:16:21,859 --> 00:16:23,337 ‫- حله. ‫- عالی 318 00:16:23,361 --> 00:16:26,090 ‫وای. 319 00:16:26,114 --> 00:16:27,466 ‫- کارل، ببین ‫- اوهوم 320 00:16:27,490 --> 00:16:30,344 ‫بیا یه لحظه. می‌خوام باهات ‫در مورد چیزی صحبت کنم. 321 00:16:30,368 --> 00:16:35,474 ‫به عنوان مجری و وصی 322 00:16:35,498 --> 00:16:37,893 ‫یه برگه نگران کننده به دستم رسیده. 323 00:16:37,917 --> 00:16:40,604 ‫هوم 324 00:16:40,628 --> 00:16:43,089 ‫خیلی‌خب. و... 325 00:16:48,928 --> 00:16:50,406 ‫دیگه کی می‌دونه؟ 326 00:16:50,430 --> 00:16:53,534 ‫فعلاً تا جایی که خبر دارم، فقط من و تو. 327 00:16:53,558 --> 00:16:54,743 ‫خب نظرت چیه؟ 328 00:16:54,767 --> 00:16:57,079 ‫خب، حقیقتاً اصلاً نمی‌خواستم فکرشم کنم 329 00:16:57,103 --> 00:16:58,831 ‫تا تو بیای. 330 00:16:58,855 --> 00:17:04,485 ‫یعنی خب، نمی‌شه که سر به نیستش کنیم؟ 331 00:17:06,320 --> 00:17:08,590 ‫یعنی... مثلاً گم بشه 332 00:17:08,614 --> 00:17:10,509 ‫امیدوارم نشه 333 00:17:10,533 --> 00:17:14,555 ‫ولی خب اگه مثلاً دستت شل بشه 334 00:17:14,579 --> 00:17:15,973 ‫و جریان هوا کاغذ رو ببره 335 00:17:15,997 --> 00:17:19,059 ‫و اشتباهی بره تو چاه توالت. 336 00:17:19,083 --> 00:17:21,103 ‫- شوخی می‌کنم البته. ‫- آره البته 337 00:17:21,127 --> 00:17:23,272 ‫داری تو حالت خنده‌داری گمانه‌زنی می‌کنی. 338 00:17:23,296 --> 00:17:26,066 ‫- آره. صرفاً شوخیه. ‫- اوهوم 339 00:17:26,090 --> 00:17:28,986 ‫نمی‌تونیم بذاریم اون پرنسس کوچولو ‫گند بزنه به همه چی 340 00:17:29,010 --> 00:17:32,448 ‫درسته، فرانک؟ ‫اگه جری بخواد جلوم رو بگیره، می‌کشم کنار 341 00:17:32,472 --> 00:17:34,158 ‫تمام و کمال سهمم رو می‌خوام. 342 00:17:34,182 --> 00:17:36,326 ‫زود راه میفتم میرم یه جزیره یونانی 343 00:17:36,350 --> 00:17:38,078 ‫با برادر خانوم... 344 00:17:38,102 --> 00:17:39,997 ‫- خب، چه خبرا پسرا؟ ‫- عه، سلام 345 00:17:40,021 --> 00:17:42,666 ‫- خیلی‌خب. ‫- خب... 346 00:17:42,690 --> 00:17:45,627 ‫یه برگه به دستم رسیده، جری. 347 00:17:45,651 --> 00:17:50,090 ‫چیزه... یه لیست از خواسته‌هاییه 348 00:17:50,114 --> 00:17:52,217 ‫که به مرگ لوگان مربوطه 349 00:17:52,241 --> 00:17:54,762 ‫- کارای خاکسپاری و اینا. ‫- می‌شه بخونم؟ 350 00:17:54,786 --> 00:17:56,788 ‫اوهوم. پاراگراف سه. 351 00:18:00,583 --> 00:18:01,834 ‫و کجا بوده؟ 352 00:18:02,376 --> 00:18:04,021 ‫تو گاوصندوق شخصی‌اش 353 00:18:04,045 --> 00:18:06,148 ‫و این ضمیمه که با مداد اضافه شده چیه؟ 354 00:18:06,172 --> 00:18:08,442 ‫ما دست نزدیم بهش. ‫اونجا که با مداد نوشته شده 355 00:18:08,466 --> 00:18:11,236 ‫مال خودشه. و ظاهراً تاریخ مشخصی نداره 356 00:18:11,260 --> 00:18:14,430 ‫حتی با وکیلش یا خودمم در میون نذاشته، پس... 357 00:18:15,348 --> 00:18:17,493 ‫خب، نظرتون چیه؟ 358 00:18:17,517 --> 00:18:21,163 ‫خب، قانوناً چون خونواده اختیار کامل رو نداره 359 00:18:21,187 --> 00:18:22,831 ‫- قانونا... نمی‌شه... ‫- قانونا 360 00:18:22,855 --> 00:18:24,750 ‫به هیئت مدیره بستگی داره ‫تصمیم بگیره رئیس بعدی کیه 361 00:18:24,774 --> 00:18:26,084 ‫- صحیح. ‫- پس این صدق نمی‌کنه 362 00:18:26,108 --> 00:18:28,528 ‫درسته، صدق نمی‌کنه. ‫مربوط نیست. 363 00:18:29,737 --> 00:18:32,031 ‫به شوخی می‌گفتیم که مثلاً بیفته تو چاه توالت. 364 00:18:35,118 --> 00:18:37,721 ‫آره. خب جوک خیلی خنده‌داریه 365 00:18:37,745 --> 00:18:39,097 ‫می‌دونی 366 00:18:39,121 --> 00:18:41,642 ‫می‌گن فکر خوبی نیست که ‫تصمیمات مهمی بگیری، درست بعد از... 367 00:18:41,666 --> 00:18:43,560 ‫درسته. ولی اینم می‌گن 368 00:18:43,584 --> 00:18:46,188 ‫که خیلی هوشمندانه‌ست که ‫هزینهٔ املاکی ندی. 369 00:18:46,212 --> 00:18:49,423 ‫و خیلی سخت می‌شه همچین ‫ساختمونای خوبی رو گیر آورد. 370 00:18:51,342 --> 00:18:52,486 ‫خیلی‌خب. پس.. 371 00:18:52,510 --> 00:18:53,695 ‫- سلام بچه‌ها. ‫- سلام 372 00:18:53,719 --> 00:18:55,155 ‫- سلام، کان. ‫- سلام 373 00:18:55,179 --> 00:18:57,199 ‫حال و احوال چطوره؟ 374 00:18:57,223 --> 00:18:58,909 ‫- حالت چطوره؟ ‫- والا چی بگم 375 00:18:58,933 --> 00:19:00,160 ‫آگهی‌های فوت رو دیدین؟ 376 00:19:00,184 --> 00:19:02,895 ‫هوم. حتما. ‫از عکس «گلوب» خوشت میاد؟ 377 00:19:02,970 --> 00:19:04,216 ‫[لوگان آخرین خنده‌ش رو کرد] 378 00:19:04,309 --> 00:19:06,291 ‫تا حالا دیده بودین اون‌جوری بخنده؟ 379 00:19:06,315 --> 00:19:08,502 ‫مگه این‌که یه گدا آتیش می‌گرفت. 380 00:19:08,526 --> 00:19:11,338 ‫آره، یعنی خب حقیقتاً ‫بابا عالی به‌نظر میاد. 381 00:19:11,362 --> 00:19:13,006 ‫کاش می‌شناختمش. 382 00:19:13,030 --> 00:19:14,967 ‫ولی واقعاً خوبید؟ 383 00:19:14,991 --> 00:19:16,260 ‫- اوهوم ‫- آره 384 00:19:16,284 --> 00:19:18,470 ‫آره، رومن که از قبل عزاداریش رو کرده. ‫قبلاً تو دفتر حالش بد شده. 385 00:19:18,494 --> 00:19:19,805 ‫باورم نمی‌کنن. 386 00:19:19,829 --> 00:19:21,807 ‫می‌دونی، از منظر من... 387 00:19:21,831 --> 00:19:23,475 ‫شماهایید که الان ساده‌لوح به‌نظر میاید. 388 00:19:23,499 --> 00:19:26,019 ‫من سال‌ها بود نگران این لحظه بودم. 389 00:19:26,043 --> 00:19:27,896 ‫حال خودت چطوره؟ 390 00:19:27,920 --> 00:19:29,672 ‫- نمی‌دونم والا. ‫- هوم 391 00:19:30,172 --> 00:19:31,108 ‫خوبم 392 00:19:31,132 --> 00:19:32,526 ‫- عه؟ ‫- آره، خوبم 393 00:19:32,550 --> 00:19:34,152 ‫تو خوبی؟ 394 00:19:34,176 --> 00:19:35,612 ‫من؟ 395 00:19:35,636 --> 00:19:38,156 ‫خنده‌ات می‌گیره، ولی نصفه شبی 396 00:19:38,180 --> 00:19:40,784 ‫یه صحبتی داشتم، 397 00:19:40,808 --> 00:19:44,079 ‫یه جلسه یعنی. ‫تراپیستم یکی رو پیشنهاد کرد 398 00:19:44,103 --> 00:19:47,815 ‫و بهش زنگ زدم و خب... کارش خوبه 399 00:19:49,483 --> 00:19:51,235 ‫اگه می‌خواید شماره‌ش رو دارم. 400 00:19:52,528 --> 00:19:53,547 ‫احمقانه‌ست 401 00:19:53,571 --> 00:19:55,799 ‫ولی خب واقعاً یه سری کارا می‌تونید کنید. 402 00:19:55,823 --> 00:19:58,802 ‫یعنی، انگاری بهترین شریک غم دنیا رو داری. 403 00:19:58,826 --> 00:20:02,246 ‫شریک غمم عالیه، کس نگو 404 00:20:03,539 --> 00:20:05,142 ‫می‌ترکونی 405 00:20:05,166 --> 00:20:09,021 ‫سلام، بچه‌ها. ‫چندتا نسخهٔ فیزیکی دیگه 406 00:20:09,045 --> 00:20:10,981 ‫- در مورد فوت لوگان. ‫- آها، نقد و بررسی‌ها هم رسیدن 407 00:20:11,005 --> 00:20:12,399 ‫عالی شد 408 00:20:12,423 --> 00:20:14,318 ‫آره. بیشترشون ۵ ستاره دادن. 409 00:20:14,342 --> 00:20:17,446 ‫و به‌نظرم جلسه هیئت مدیره ‫الان، یعنی ظهر تشکیل بشه 410 00:20:17,470 --> 00:20:18,989 ‫خیلی‌خب، ممنون هیوگو. 411 00:20:19,013 --> 00:20:21,783 ‫- خیلی‌خب. چیزه... کن. ‫- بله؟ 412 00:20:21,807 --> 00:20:24,036 ‫می‌شه... یه چیزی ازت بخوام؟ 413 00:20:24,060 --> 00:20:27,664 ‫فقط یه لحظه. ‫ببخشید یه چیز مختصره 414 00:20:27,688 --> 00:20:29,333 ‫- باشه. ‫- زود تموم می‌شه 415 00:20:29,357 --> 00:20:30,876 ‫- آها. ‫- عه 416 00:20:30,900 --> 00:20:32,753 ‫خصوصی 417 00:20:32,777 --> 00:20:37,424 ‫کن، ممکنه خودم رو.. 418 00:20:37,448 --> 00:20:40,260 ‫توی مخمصه‌ای انداخته باشم. 419 00:20:40,284 --> 00:20:43,096 ‫احتمالاً چیز خاصی نیست، ولی... 420 00:20:43,120 --> 00:20:45,349 ‫شرمنده که مزاحمت شدم براش 421 00:20:45,373 --> 00:20:47,392 ‫خیلی‌خب. چیه؟ 422 00:20:47,416 --> 00:20:50,103 ‫فهمیدم که دخترم... 423 00:20:50,127 --> 00:20:53,190 ‫از قضا یه مقدار سهام ویستار رو فروخته 424 00:20:53,214 --> 00:20:57,527 ‫درست قبل از این‌که اخبار ‫مربوط به پدرت... 425 00:20:57,551 --> 00:20:59,595 ‫- و عمومی بشه. ‫- آها 426 00:21:00,262 --> 00:21:02,199 ‫کاملاً اتفاقی بوده. 427 00:21:02,223 --> 00:21:05,994 ‫ولی من... نمی‌خوام مشکلی پیش بیاره، می‌دونی؟ 428 00:21:06,018 --> 00:21:08,205 ‫اون روز باهاش صحبت کردی؟ 429 00:21:08,229 --> 00:21:09,897 ‫از سوابق مکالمات چی پیدا می‌شه؟ 430 00:21:11,482 --> 00:21:13,150 ‫یادم نمیاد. 431 00:21:16,509 --> 00:21:18,298 ‫هعی... هیوگو! 432 00:21:18,322 --> 00:21:21,760 ‫اصلاً ارتباطی با جولیت ندارم 433 00:21:21,784 --> 00:21:23,762 ‫قسمت بد ماجرا همینه. 434 00:21:23,786 --> 00:21:26,288 ‫بدبختی‌اش اینه که به ندرت صحبت می‌کنیم و... 435 00:21:28,082 --> 00:21:29,166 ‫ممنون، کن 436 00:21:31,711 --> 00:21:33,188 ‫چیز خوبی نوشتن؟ 437 00:21:33,212 --> 00:21:35,732 ‫روزنامهٔ «کوریر». ‫واسه این یکی... 438 00:21:35,756 --> 00:21:37,985 ‫یه تفسیرنامه لازم داریم. ‫حاضری؟ 439 00:21:38,009 --> 00:21:39,194 ‫آره 440 00:21:39,218 --> 00:21:41,822 ‫«مردی پیچیده و مرموز» 441 00:21:41,846 --> 00:21:44,032 ‫گوشی رو پرت می‌کرد سمت کارکنان. 442 00:21:44,056 --> 00:21:45,075 ‫خوبه 443 00:21:45,099 --> 00:21:47,077 ‫«حس و حال مردم رو زود می‌فهمید» 444 00:21:47,101 --> 00:21:48,370 ‫یه‌کم نژاد پرسته 445 00:21:48,394 --> 00:21:52,398 ‫خب پس... ‫«خیلی مطابق با ارزش‌های زمان خودش بود» 446 00:21:53,816 --> 00:21:55,836 ‫- بازم، نژاد پرستی. ‫- اوهوم 447 00:21:55,860 --> 00:21:58,380 ‫همچنین، بی‌خیال در مورد تعرضات جنسی 448 00:21:58,404 --> 00:21:59,631 ‫«نابغهٔ کسب و کار» 449 00:21:59,655 --> 00:22:02,342 ‫یه قرون هم به آمریکا مالیات نداد 450 00:22:02,366 --> 00:22:04,845 ‫- این... آره. ‫- بوم 451 00:22:04,869 --> 00:22:07,264 ‫«متصل به افراد با نفوذ» 452 00:22:07,288 --> 00:22:09,349 ‫«متصل» نه دیگه این منصفانه نیست. 453 00:22:09,373 --> 00:22:11,393 ‫حس می‌کنم متصل دیگه... 454 00:22:11,417 --> 00:22:14,104 ‫به‌طور کلی همون شیک شدهٔ «بچه‌بازی» باشه 455 00:22:14,128 --> 00:22:17,065 ‫و کسی هم به فکرش نمی‌رسید که اون... 456 00:22:17,089 --> 00:22:18,567 ‫- یه بچه رو بکنه؟ ‫- آره 457 00:22:18,591 --> 00:22:20,110 ‫آره 458 00:22:20,134 --> 00:22:21,945 ‫حتی نوه‌هاش رو هم بغل نمی‌کرد 459 00:22:21,969 --> 00:22:24,865 ‫آخی 460 00:22:24,889 --> 00:22:26,241 ‫سلام بچه‌ها، ببخشید. 461 00:22:26,265 --> 00:22:28,476 ‫به‌نظرم توی کتابخونه منتظر شمان. 462 00:22:31,145 --> 00:22:33,105 ‫خیلی‌خب. بریم 463 00:22:37,026 --> 00:22:38,069 ‫ممنون 464 00:22:40,488 --> 00:22:41,631 ‫سلام، کن 465 00:22:41,655 --> 00:22:43,654 ‫- سلام، تام ‫- می‌گم کن، فقط می‌خواستم بگم 466 00:22:43,678 --> 00:22:44,217 ‫می‌دونی... 467 00:22:44,241 --> 00:22:46,219 ‫می‌دونم که گذشتهٔ خیلی خوبی نداریم 468 00:22:46,243 --> 00:22:47,512 ‫خیلی اتفاقا افتاده 469 00:22:47,536 --> 00:22:51,808 ‫ولی تا جایی که بهم مربوطه، فوتِ رئیس... 470 00:22:51,832 --> 00:22:55,729 ‫یه صفحهٔ جدید برامون باز کرده. ‫پس یعنی... آره. 471 00:22:55,753 --> 00:22:58,398 ‫فقط می‌خواستم اینو بگم. ‫و می‌دونی، دلم می‌خواد که 472 00:22:58,422 --> 00:22:59,775 ‫شاید یه چیزایی باشه... 473 00:22:59,799 --> 00:23:01,943 ‫که مثلاً یه سری حرفام رو پس بگیرم. 474 00:23:01,967 --> 00:23:04,029 ‫و تسلیت می‌گم، ولی می‌خوام بدونی 475 00:23:04,053 --> 00:23:06,847 ‫که من... آمادهٔ خدمتم. ‫همینجام. 476 00:23:09,141 --> 00:23:10,434 ‫ازت خوشم، میاد تام 477 00:23:11,227 --> 00:23:12,645 ‫موفق باشی. 478 00:23:19,693 --> 00:23:21,213 ‫- سلام. ‫- سلام 479 00:23:21,237 --> 00:23:22,964 ‫- سلام. ‫- خب، بیاید داخل. بشینید 480 00:23:22,988 --> 00:23:25,258 ‫چه خبرا؟ آره فهمیدم ‫داخلیم، خب؟ 481 00:23:25,282 --> 00:23:27,094 ‫- نه، ممنون. ‫- حالتون چطوره؟ 482 00:23:27,118 --> 00:23:30,847 ‫- فعلاً سر پاییم. ‫- خب ببینید... 483 00:23:30,871 --> 00:23:33,600 ‫من یکی از وصی‌های امور پدرتون هستم 484 00:23:33,624 --> 00:23:35,185 ‫- هوم. ‫- قضیه الان 485 00:23:35,209 --> 00:23:36,269 ‫مسئله حقوقی نیست 486 00:23:36,293 --> 00:23:39,064 ‫ولی وصیت‌هایی مشخص شدن 487 00:23:39,088 --> 00:23:43,902 ‫و ظاهراً تا یه جایی، تاریخ مشخصی نداره 488 00:23:43,926 --> 00:23:47,781 ‫ظاهراً خواسته پدرتون بوده که 489 00:23:47,805 --> 00:23:49,807 ‫کندال مدیرعامل بعدی بشه. 490 00:23:52,726 --> 00:23:57,499 ‫- آها... مال کی؟ ‫- خب، توی گاو صندوق بوده 491 00:23:57,523 --> 00:24:00,460 ‫لا به لای برگه‌های مربوط به تملکِ ریمادا 492 00:24:00,484 --> 00:24:02,796 ‫و اولین تجدید سازمان جزایر ویرجین آمریکا بوده. 493 00:24:02,820 --> 00:24:04,506 ‫- پس خب... ‫- قدیمیه. چیزه... 494 00:24:04,530 --> 00:24:07,717 ‫تا جایی که نظرمونه مال ۴ سال پیش ایناست. 495 00:24:07,741 --> 00:24:10,220 ‫آره. بعد به‌نظر میاد یه‌سری... 496 00:24:10,244 --> 00:24:13,265 ‫ضمیمه‌های دست نوشته‌ از زمان دیگه‌ای هست 497 00:24:13,289 --> 00:24:15,767 ‫از جایگاه و وضعیت این وصیت‌نامه خبر نداریم 498 00:24:15,791 --> 00:24:17,185 ‫و خب یعنی... 499 00:24:17,209 --> 00:24:19,688 ‫ارزش قانونی نداره. ‫ولی می‌خواستیم بدونید 500 00:24:19,712 --> 00:24:22,607 ‫ولی خب نمی‌خواستیم مهم‌تر از ‫اون‌چه که باید به‌نظر بیاد 501 00:24:22,631 --> 00:24:25,694 ‫چون خونواده دیگه کنترل غالبِ 502 00:24:25,718 --> 00:24:29,865 ‫ویستار رو نداره، پس همچین ‫چیزهایی هم ملزم به اجرا نیستن. 503 00:24:29,889 --> 00:24:32,826 ‫بابا مؤسس شرکت بود. 504 00:24:32,850 --> 00:24:34,661 ‫- پس... ‫- البته 505 00:24:34,685 --> 00:24:37,581 ‫مال خیلی وقت پیشه ‫و اوضاع عوض شده 506 00:24:37,605 --> 00:24:40,750 ‫و لوگان خلق و خوی مختلفی داشت 507 00:24:40,774 --> 00:24:42,836 ‫آره. آره 508 00:24:42,860 --> 00:24:45,505 ‫یه سری ضمیمه با مداد نوشته شده 509 00:24:45,529 --> 00:24:47,841 ‫که در مورد یه سری آثار هنری بوده. 510 00:24:47,865 --> 00:24:49,676 ‫- و به‌نظرم... ‫- می‌شه بدی؟ 511 00:24:49,700 --> 00:24:51,178 ‫با توجه به محتواش فکر می‌کنیم 512 00:24:51,202 --> 00:24:54,306 ‫شاید ۱۸ ماه اخیر اضافه شده باشن. 513 00:24:54,330 --> 00:24:57,833 ‫عه، پس اینو اخیراً زیرش خط کشیده؟ 514 00:24:57,980 --> 00:24:59,366 ‫[ کندال لوگان روی ] 515 00:25:01,337 --> 00:25:05,567 ‫- زیرش خط کشیده، یا روش؟ ‫- شیو 516 00:25:05,591 --> 00:25:08,195 ‫نه، نه، نه ‫نه مخالفم نه موافق. 517 00:25:08,219 --> 00:25:10,238 ‫فقط... در واقع... 518 00:25:10,262 --> 00:25:11,656 ‫- الان جدی می‌گی؟ ‫- یعنی خب... 519 00:25:11,680 --> 00:25:13,116 ‫- یه جورایی... ‫- خب...خیلی‌خب 520 00:25:13,140 --> 00:25:14,242 ‫بده ببینم 521 00:25:14,266 --> 00:25:16,036 ‫زیرش خط کشیده یا روش، خیلی... 522 00:25:16,060 --> 00:25:17,704 ‫خیلی مهم نیست چونکه... 523 00:25:17,728 --> 00:25:18,914 ‫از لحاظ قانونی هئیت مدیره‌ست... 524 00:25:18,938 --> 00:25:20,874 ‫- که تعیین می‌کنه. ‫- دقیقا 525 00:25:20,898 --> 00:25:22,709 ‫بازار، سهامداران، هیئت مدیره 526 00:25:22,733 --> 00:25:24,169 ‫همه‌مون می‌خوایم فروش صورت بگیره 527 00:25:24,193 --> 00:25:26,129 ‫پس در واقع یه ریاست موقته 528 00:25:26,153 --> 00:25:28,489 ‫حتما. یعنی... هر کسی می‌تونه تو این جایگاه باشه 529 00:25:29,365 --> 00:25:31,843 ‫و از اونجا که خودش گفته... یعنی... 530 00:25:31,867 --> 00:25:34,804 ‫- گفته دیگه. ‫- خب.. کن 531 00:25:34,828 --> 00:25:38,892 ‫حتماً، داداش. ‫متوجهم ولی خب این قدیمیه 532 00:25:38,916 --> 00:25:40,352 ‫و سعی کردی از اون‌موقع 533 00:25:40,376 --> 00:25:41,811 ‫یه ۱۲ باری بندازیش زندان، پس... 534 00:25:41,835 --> 00:25:43,563 ‫واسم سؤاله که با این وضعیت 535 00:25:43,587 --> 00:25:45,941 ‫مشخص نبودن زیر یا روش خط کشیدن 536 00:25:45,965 --> 00:25:47,442 ‫و مشخص نبودن قدمتش 537 00:25:47,466 --> 00:25:49,236 ‫اصلاً این برگه صلاحیت داره یا نه 538 00:25:49,260 --> 00:25:51,947 ‫می‌دونی، مشخص کردنش محاله. 539 00:25:51,971 --> 00:25:54,765 ‫خب، حداقل اینش مثل روز روشنه ‫که اسمی از «شیو» ننوشته 540 00:25:56,684 --> 00:25:58,787 ‫- خیلی‌خب. ‫- خب دیگه چی 541 00:25:58,811 --> 00:26:00,622 ‫توی این برگه... می‌شه بخونی... ‫نمی‌خوام که 542 00:26:00,646 --> 00:26:03,833 ‫آهنگ، خاکسپاری توی شهر، ‫و به آیین کاتولیک. اونجا هست 543 00:26:03,857 --> 00:26:04,960 ‫الان بگم گرِگ بیاد؟ 544 00:26:04,984 --> 00:26:06,378 ‫- هوم. ‫- که قضیه رو حل و فصل کنیم 545 00:26:06,402 --> 00:26:08,213 ‫ببخشید 546 00:26:08,237 --> 00:26:10,924 ‫ترکیب یه سری مسائل شخصی و کاریه 547 00:26:10,948 --> 00:26:12,175 ‫یه ساعت واسه کالین. 548 00:26:12,199 --> 00:26:14,678 ‫حقیقتاً، به‌نظر میاد خودش نوشته 549 00:26:14,702 --> 00:26:17,430 ‫اصلاً نفرستاده واسه وکیلش ‫و همین‌جوری گذاشته تو گاوصندوق 550 00:26:17,454 --> 00:26:19,599 ‫یعنی خب بیشتر الان... 551 00:26:19,623 --> 00:26:21,810 ‫گزیدهٔ افکار محسوب می‌شه در واقع. 552 00:26:21,834 --> 00:26:23,687 ‫یه سری ایده‌ها در مورد وضعیت مالیات 553 00:26:23,711 --> 00:26:27,983 ‫- یا یه سری آثار هنری توی انبار. ‫- چی... چی داره؟ 554 00:26:28,007 --> 00:26:30,652 ‫کلی توی حوزهٔ امپرسیونیسم سرمایه‌گذاری کرده 555 00:26:30,676 --> 00:26:32,570 ‫درسته؟ مثلاً سه تا کار از گوگن داره 556 00:26:32,594 --> 00:26:34,281 ‫که کسی به‌دلایل مالیاتی اصلاً ندیده 557 00:26:34,305 --> 00:26:35,991 ‫به‌نظرم پیشنهادش این بوده که 558 00:26:36,015 --> 00:26:37,450 ‫از لحاظ مالیاتی شاید هوشمندانه باشه 559 00:26:37,474 --> 00:26:38,952 ‫که همون‌جا توی انبار ژنو بمونه 560 00:26:38,976 --> 00:26:41,705 ‫به درک بابا. چرا واسه حق بیمه نسوزونیم‌شون؟ 561 00:26:41,729 --> 00:26:44,291 ‫آره، عالی می‌شه. ‫از لحاظ مالی می‌گم. 562 00:26:44,315 --> 00:26:45,375 ‫سلام دوستان 563 00:26:45,399 --> 00:26:46,918 ‫- بله، چیزه... گرِگ ‫- سلام، گرِگ 564 00:26:46,942 --> 00:26:48,110 ‫سلام. 565 00:26:49,236 --> 00:26:50,463 ‫محض این‌که مشخص بشه 566 00:26:50,487 --> 00:26:53,591 ‫می‌خواستیم بدونی که ‫اسمت توی یه تیکه کاغذ اومده 567 00:26:53,615 --> 00:26:57,512 ‫یه یادداشت که لوگان نوشته 568 00:26:57,536 --> 00:27:01,558 ‫- با یه سری خواسته و مخارج. ‫- خیلی‌خب. باشه. 569 00:27:01,582 --> 00:27:05,145 ‫در چه حیطه و مضمونی؟ 570 00:27:05,169 --> 00:27:07,814 ‫توی مسائل گوناگون اسمت ضمیمه شده 571 00:27:07,838 --> 00:27:09,524 ‫با مداد... 572 00:27:09,548 --> 00:27:12,319 ‫- با علامت سؤال. ‫- به هر حال 573 00:27:12,343 --> 00:27:16,906 ‫بابا شاید گفته باشه که می‌خواد ‫من رئیس بشم 574 00:27:16,930 --> 00:27:20,744 ‫خب پس الان شاید ‫نتیجه‌گیری طبیعی این باشه که 575 00:27:20,768 --> 00:27:25,481 ‫من دومین فرد محبوبشم. 576 00:27:26,523 --> 00:27:27,751 ‫تلاش خوبی بود، بچه‌جون 577 00:27:27,775 --> 00:27:31,046 ‫احتمالاً نوشته که بعداً اسمت یادش بمونه 578 00:27:31,070 --> 00:27:33,131 ‫هوم. ارتباط و تفاهم خوبی داشتیم. 579 00:27:33,155 --> 00:27:34,341 ‫ارتباط خوبی داشتی؟ 580 00:27:34,365 --> 00:27:36,343 ‫حس می‌کنم همون موقع هم چشم دیدنت رو نداشت. 581 00:27:36,367 --> 00:27:38,053 ‫احتمالاً بین این دو گزینه 582 00:27:38,077 --> 00:27:39,471 ‫که گرگ رو اخراج کنه یا بکُشه گیر کرده 583 00:27:39,495 --> 00:27:42,307 ‫به‌نظرم که همچین علامت سؤالی نیست. 584 00:27:42,331 --> 00:27:44,517 ‫به‌نظرم احتمالاً... کنجکاویه 585 00:27:44,541 --> 00:27:47,187 ‫یه خط خطی‌ای کرده. ‫فقط می‌خواستیم بدونی 586 00:27:47,211 --> 00:27:48,355 ‫عه سلام 587 00:27:48,379 --> 00:27:49,856 ‫ببخشید، مارشا گفت بهتون خبر بدم 588 00:27:49,880 --> 00:27:51,691 ‫که یه سری صحبت‌ها شده 589 00:27:51,715 --> 00:27:53,401 ‫- یه سری شایعات غیر رسمی... ‫- خیلی‌خب 590 00:27:53,425 --> 00:27:55,320 ‫خب، تکلیف کلی چیز باید مشخص بشه 591 00:27:55,344 --> 00:27:57,906 ‫قبل از جلسهٔ هیئت مدیره دوباره دور هم جمع بشیم 592 00:27:57,930 --> 00:27:59,115 ‫- که هم‌فکری کنیم؟ ‫- آره 593 00:27:59,139 --> 00:28:00,265 ‫آره 594 00:28:04,186 --> 00:28:05,229 ‫ممنون 595 00:28:22,830 --> 00:28:24,599 ‫واقعیه، فرانک؟ 596 00:28:24,623 --> 00:28:25,916 ‫نمی‌دونم 597 00:28:29,253 --> 00:28:31,255 ‫بابام می‌خواسته من رئیس بشم؟ 598 00:28:32,548 --> 00:28:33,775 ‫خب... 599 00:28:33,799 --> 00:28:38,595 ‫یه وقتایی. خودت می‌دونی که یه وقتایی می‌خواست. 600 00:28:39,888 --> 00:28:42,349 ‫کاری کرد ازش متنفر بشم، و بعد مُرد. 601 00:28:46,895 --> 00:28:49,124 ‫حس می‌کنم ازم خوشش نمیومده 602 00:28:49,148 --> 00:28:50,959 ‫- عه. ‫- که سرافکنده‌ش کردم 603 00:28:50,983 --> 00:28:53,795 ‫نه. نه. بی‌خیال. 604 00:28:53,819 --> 00:28:57,757 ‫توی همچین مواقعی به همچین... 605 00:28:57,781 --> 00:29:00,343 ‫چیزای وحشتناکی فکر می‌کنیم، ‫این فکرهای فلج کننده 606 00:29:00,367 --> 00:29:02,429 ‫شب‌ها میفتن به جون‌مون و ‫از پا درمون میارن 607 00:29:02,453 --> 00:29:03,787 ‫حقیقت نداره. 608 00:29:05,956 --> 00:29:09,293 ‫یه پیر عوضی بود. ‫و دوستت داشت. 609 00:29:09,918 --> 00:29:10,961 ‫دوستت داشت. 610 00:29:14,756 --> 00:29:15,841 ‫جدی؟ 611 00:29:16,800 --> 00:29:17,885 ‫آره به‌نظرم. 612 00:29:40,073 --> 00:29:43,470 ‫اگه بیارم‌شون طرف خودم، تو هم حمایت می‌کنی؟ 613 00:29:43,494 --> 00:29:46,872 ‫کن، تو یه سری کارای دیگه رو شروع کنی. 614 00:29:47,873 --> 00:29:49,416 ‫خوب داری پیش می‌ری. 615 00:29:51,210 --> 00:29:52,628 ‫واقعاً می‌خوای برگردی؟ 616 00:30:00,135 --> 00:30:01,237 ‫یه صدایی تو سرم می‌گه که... 617 00:30:01,261 --> 00:30:03,364 ‫«خب بذار به این یتیم بیچاره ‫چیزی که می‌خواد رو بدیم» 618 00:30:03,388 --> 00:30:06,034 ‫اوهوم 619 00:30:06,058 --> 00:30:08,953 ‫ببخشید. نمی‌دونم چمه. ‫جالب نبود. 620 00:30:08,977 --> 00:30:11,372 ‫نه، نه. متوجهم. 621 00:30:11,396 --> 00:30:14,542 ‫یعنی... موقتیه 622 00:30:14,566 --> 00:30:16,169 ‫خب... 623 00:30:16,193 --> 00:30:18,171 ‫به شرطی که باشه. 624 00:30:18,195 --> 00:30:20,113 ‫منظورت چیه؟ ‫چی تو سرته؟ 625 00:30:21,406 --> 00:30:23,968 ‫حس خوبی داشت، همکاری ‫کردن خودمون رو می‌گم، درسته؟ 626 00:30:23,992 --> 00:30:26,804 ‫- آره. ‫- و الان این... 627 00:30:26,828 --> 00:30:30,183 ‫حس خوبی داره؟ ‫یعنی اون قضیه حس خوبی داره؟ 628 00:30:30,207 --> 00:30:32,459 ‫خب... 629 00:30:37,881 --> 00:30:39,800 ‫- سلام، حالت چطوره؟ ‫- سلام 630 00:30:40,425 --> 00:30:41,802 ‫چه می‌دونم 631 00:30:43,470 --> 00:30:44,656 ‫تو چی؟ 632 00:30:44,680 --> 00:30:47,099 ‫خب، بابای من که نبود، ‫ولی خب می‌دونی 633 00:30:47,808 --> 00:30:48,809 ‫اون... 634 00:30:50,102 --> 00:30:51,412 ‫ناراحت کننده‌ست 635 00:30:51,436 --> 00:30:53,122 ‫آره. 636 00:30:53,146 --> 00:30:55,750 ‫فکر کنم از قبل مسیرت رو اشتباه انتخاب کردی. 637 00:30:55,774 --> 00:30:57,377 ‫آره، شایدم مسیر بن‌بست رو انتخاب کردی. 638 00:30:57,401 --> 00:31:01,196 ‫بسه. پشیمون می‌شی. ‫بذار یه‌کم باهات مهربون باشم. 639 00:31:03,323 --> 00:31:04,575 ‫من و چه به این حرفا؟ 640 00:31:05,659 --> 00:31:06,743 ‫حقیقتا... 641 00:31:07,744 --> 00:31:09,347 ‫فکر کنم من دیگه... 642 00:31:09,371 --> 00:31:13,142 ‫کم کم دارم قبولش می‌کنم که.. 643 00:31:13,166 --> 00:31:15,436 ‫- ما اونو کشتیم. ‫- وای، شیو. 644 00:31:15,460 --> 00:31:17,772 ‫نه، جدی می‌گم. ‫تو هواپیما مرد 645 00:31:17,796 --> 00:31:19,440 ‫و نمی‌رفت سوار اون هواپیما بشه 646 00:31:19,464 --> 00:31:21,025 ‫اگه ما مجبورش نمی‌کردیم بره 647 00:31:21,049 --> 00:31:24,320 ‫- پس خیلی خفنه. ‫- هر اتفاقی ممکن بود بیفته 648 00:31:24,344 --> 00:31:25,822 ‫یه میلیون احتمال وجود داشت. 649 00:31:25,846 --> 00:31:27,782 ‫نمی‌خوام تظاهر کنم به چیزی. 650 00:31:27,806 --> 00:31:31,619 ‫اگه معاملهٔ گوجو رو قبول می‌کردیم، اون‌وقت... 651 00:31:31,643 --> 00:31:34,122 ‫ممکنه یه ۲۰ سال دیگه زنده بود 652 00:31:34,146 --> 00:31:36,398 ‫که بتونه نوه‌هاش رو قبل از خواب ببوسه 653 00:31:37,316 --> 00:31:39,359 ‫آره انگاری خیلی هم مشتاق به این کار بود. 654 00:31:40,152 --> 00:31:41,236 ‫آره 655 00:31:42,863 --> 00:31:45,073 ‫خب... الان که دیگه بگا رفت، درسته؟ 656 00:31:56,543 --> 00:31:57,878 ‫نکن. بس کن. 657 00:32:00,756 --> 00:32:01,798 ‫عصبی‌ام. 658 00:32:03,383 --> 00:32:04,360 ‫بابام مُرد 659 00:32:04,384 --> 00:32:07,238 ‫و مامانم یه آدم افتضاح و داغونه. 660 00:32:07,262 --> 00:32:08,764 ‫و شوهرمم... 661 00:32:10,932 --> 00:32:13,620 ‫و کری، و مارشا و... 662 00:32:13,644 --> 00:32:15,580 ‫انگاری... 663 00:32:15,604 --> 00:32:16,789 ‫فقط منم که یه چیزی رو از دست دادم 664 00:32:16,813 --> 00:32:18,333 ‫که واقعاً می‌خواستم بهش نیاز داشتم 665 00:32:18,357 --> 00:32:20,359 ‫و دیگه جبران نمی‌شه، پس... 666 00:32:22,194 --> 00:32:23,403 ‫آره. 667 00:32:27,741 --> 00:32:31,370 ‫شیوان، اون‌موقع رو یادته که... 668 00:32:32,245 --> 00:32:35,374 ‫اولین بار همدیگه رو شناختیم؟ 669 00:32:36,750 --> 00:32:40,420 ‫اولین بار توی فرانسه که با پرواز اومدم پیشت. 670 00:32:42,089 --> 00:32:44,442 ‫و دوران خیلی سختی برات بود 671 00:32:44,466 --> 00:32:49,346 ‫و برات اون دست‌نوشته‌ها رو می‌فرستادم 672 00:32:50,097 --> 00:32:52,075 ‫و بعد اولین باری 673 00:32:52,099 --> 00:32:58,099 ‫که اون لباس خیلی نفیسِ ‫ابریشمی رو پوشیده بودی. 674 00:32:58,313 --> 00:32:59,749 ‫و دستام رو انداختم دورت 675 00:32:59,773 --> 00:33:02,567 ‫و مدام می‌پرسیدم که: خوشت میاد؟ 676 00:33:03,276 --> 00:33:04,403 ‫خوشت میاد؟ 677 00:33:06,780 --> 00:33:10,158 ‫و نهایتاً گفتی... خیلی خوشم میاد. 678 00:33:13,370 --> 00:33:17,332 ‫آره، خب... 679 00:33:18,959 --> 00:33:20,770 ‫مال خیلی وقت پیش بود، نه؟ 680 00:33:20,794 --> 00:33:22,003 ‫نه اون‌قدرا 681 00:33:22,921 --> 00:33:24,214 ‫نه، خیلی وقت پیش بود. 682 00:33:37,352 --> 00:33:39,497 ‫- کالین جین می‌پوشه؟ ‫- آره 683 00:33:39,521 --> 00:33:41,541 ‫نمی‌دونه با خودش چی‌کار کنه 684 00:33:41,565 --> 00:33:42,750 ‫دستاش رو ببین 685 00:33:42,774 --> 00:33:44,901 ‫مثل یه سگه که صاحبش رو گم کرده باشه 686 00:33:48,663 --> 00:33:50,203 ‫چه باحال 687 00:33:51,074 --> 00:33:52,677 ‫کالین بچه هم داره؟ 688 00:33:52,701 --> 00:33:54,262 ‫وای لعنتی. ‫اصلاً ندیدم 689 00:33:54,286 --> 00:33:55,972 ‫- این دیگه چیه؟ ‫- نظرتون چیه؟ 690 00:33:55,996 --> 00:33:58,474 ‫یه سگ.. یه سگ تو خونه‌ست. 691 00:33:58,498 --> 00:34:00,560 ‫سلام. مارشا 692 00:34:00,584 --> 00:34:02,812 ‫مارشا قضیهٔ این... 693 00:34:02,836 --> 00:34:04,063 ‫هاپ هاپ چیه؟ 694 00:34:04,087 --> 00:34:07,316 ‫سرویس امنیتی می‌خواد خونه رو بگرده 695 00:34:07,340 --> 00:34:09,110 ‫جرد منکن تو راهه 696 00:34:09,134 --> 00:34:11,904 ‫فکر نکنم بخوام امروز این اتفاق بیفته 697 00:34:11,928 --> 00:34:13,531 ‫- نمی‌خوام ببینمش. ‫- آره، خودش گفت 698 00:34:13,555 --> 00:34:15,283 ‫دوست پدرت بود، نه؟ 699 00:34:15,307 --> 00:34:17,618 ‫بی‌خیال. صحبت کردن ‫ولی فقط رابطهٔ کاری داشتن. 700 00:34:17,642 --> 00:34:19,495 ‫آره. برخلاف همهٔ دوستای واقعیش 701 00:34:19,519 --> 00:34:21,497 ‫- از گروه‌های سرود و دورهمی‌هاشون. ‫- بی‌خیال روم 702 00:34:21,521 --> 00:34:23,166 ‫- دو تا از بهترین دوستاش اینا بودن: ‫- نمی‌شناختش 703 00:34:23,190 --> 00:34:24,917 ‫«قیافه‌ش یادم نمیاد» ‫و «اون لاشی رو ببر از اینجا» 704 00:34:24,941 --> 00:34:26,210 ‫بابا بهش می‌گفت جنین ترسناک. 705 00:34:26,234 --> 00:34:27,420 ‫آره. خیلی‌خب. ببین 706 00:34:27,444 --> 00:34:28,713 ‫اینجا همه یه سری کله گنده‌ن 707 00:34:28,737 --> 00:34:30,173 ‫- پس بی‌خیال. ‫- فقط نمی‌خوام قیافهٔ 708 00:34:30,197 --> 00:34:31,591 ‫مستبدانه و پوزخنداش رو ببینم. 709 00:34:31,606 --> 00:34:33,176 ‫احتمالاً همین هفتهٔ بعد رئیس جمهور بشه 710 00:34:33,200 --> 00:34:35,303 ‫خیلی‌خب. فکر کنم حق مخالفت دارم. ‫بابام تازه مرده 711 00:34:35,327 --> 00:34:36,846 ‫فکر کنم منم می‌تونم با نظرت مخالفت کنم 712 00:34:36,870 --> 00:34:38,931 ‫چون به طرز عجیبی بابای منم تازه مرده 713 00:34:38,955 --> 00:34:41,768 ‫بچه‌ها، فکر کنم از لحاظ کاری 714 00:34:41,792 --> 00:34:43,394 ‫باید یه ارتباطی باهاش داشته باشیم. 715 00:34:43,418 --> 00:34:45,980 ‫- اوهوم ‫- آها. نه بابا؟ 716 00:34:46,004 --> 00:34:47,440 ‫الان فکر می‌کنی لازمه، نه؟ 717 00:34:47,464 --> 00:34:49,317 ‫آره، خیلی‌خب. 718 00:34:49,341 --> 00:34:51,176 ‫- دوستان. ‫- خدایا 719 00:34:52,344 --> 00:34:54,137 ‫- کیرم تو این روز. ‫- دوستان عزیز 720 00:34:54,930 --> 00:34:57,575 ‫وقتی بزرگ‌مردی فوت می‌کنه... 721 00:34:57,599 --> 00:35:01,829 ‫فرشته‌های بهشت اشک می‌ریزن. ‫ولی وقتی... 722 00:35:01,853 --> 00:35:04,999 ‫غولی از جنبش محافظه‌کار فوت کنه... 723 00:35:05,023 --> 00:35:08,377 ‫وای خدا. الان دلقک هم برامون آوردن؟ 724 00:35:08,401 --> 00:35:11,005 ‫کدوم خری بهش گفته بره حرف بزنه؟ 725 00:35:11,029 --> 00:35:13,257 ‫لوگان روی غول بزرگی بود. 726 00:35:13,281 --> 00:35:16,761 ‫مردی دارای تواضع، ظرافت و وقار بود 727 00:35:16,785 --> 00:35:18,721 ‫که حین خارج کردن آیفون‌ـش 728 00:35:18,745 --> 00:35:20,139 ‫از یه توالت مسدود شده مُرد. 729 00:35:20,163 --> 00:35:21,849 ‫در منظر عموم، ارتباط‌گیرندهٔ بزرگی بود. 730 00:35:21,873 --> 00:35:23,059 ‫خدایی؟ 731 00:35:23,083 --> 00:35:24,685 ‫- مردی قدرتمند. ‫- وای پسر 732 00:35:24,709 --> 00:35:27,480 ‫می‌گن کار کارل بوده 733 00:35:27,504 --> 00:35:29,357 ‫- نه. ‫- یارو کل عمرش 734 00:35:29,381 --> 00:35:31,275 ‫نون تست و استیک فریت می‌خوره 735 00:35:31,299 --> 00:35:33,194 ‫۲۰ سال نریده بود. 736 00:35:33,218 --> 00:35:34,779 ‫مرد با درایتی بود 737 00:35:34,803 --> 00:35:38,699 ‫مردی متواضع. مردی بدون غرور 738 00:35:38,723 --> 00:35:40,785 ‫مردی بود که جوراب واریس‌هاش رو نمی‌پوشید 739 00:35:40,809 --> 00:35:43,037 ‫- که واسه کری جذاب به‌نظر بیاد. ‫- ... که دنیا رو 740 00:35:43,061 --> 00:35:44,372 ‫جای بهتری کنه 741 00:35:44,396 --> 00:35:48,501 ‫این کشور رو مثل گِل تو دستاش شکل داد 742 00:35:48,525 --> 00:35:51,838 ‫و به چیزی زیبا تبدیلش کرد. 743 00:35:51,862 --> 00:35:55,174 ‫- به شکل کیر. ‫- زهرمار 744 00:35:55,198 --> 00:35:58,845 ‫قوی‌ترش کرد. منسجم‌تر. 745 00:35:58,869 --> 00:36:00,847 ‫وقتی به لوگان روی فکر می‌کنم 746 00:36:00,871 --> 00:36:03,057 ‫یه شیر حوزهٔ آزادی‌خواهی به‌نظرم میاد 747 00:36:03,081 --> 00:36:04,183 ‫این چرت و پرتا رو باور می‌کنید؟ 748 00:36:04,207 --> 00:36:06,352 ‫سعی داره بابا رو نومحافظه‌کار جلوه بده 749 00:36:06,376 --> 00:36:09,063 ‫نومحافظه‌کار نبود، ‫یه پالولیبرترین بود. 750 00:36:09,087 --> 00:36:11,691 ‫عملاً یه آنارکو-کاپیتالیسم بود 751 00:36:11,715 --> 00:36:14,235 ‫آره خب، حتماً. ‫اگه از بنی هیلز و سیناترا خوشت بیاد 752 00:36:14,259 --> 00:36:16,112 ‫یعنی تو هم یکی از اونایی؟ 753 00:36:16,136 --> 00:36:17,613 ‫می‌خوان جسدش رو بدزدن. 754 00:36:17,637 --> 00:36:21,075 ‫تاریخ‌سازی شده. ‫۴۸ ساعت آتی حیاتیه. 755 00:36:21,099 --> 00:36:23,911 ‫در پناه حق، به‌زودی قطعاً 756 00:36:23,935 --> 00:36:28,416 ‫لوگان روی داره توی بهشت خبررسانی می‌کنه 757 00:36:28,440 --> 00:36:29,792 ‫- اوضاع چطوره؟ ‫- سلام 758 00:36:29,816 --> 00:36:31,377 ‫- شیو، خیلی تسلیت می‌گم. ‫- ممنون 759 00:36:31,401 --> 00:36:34,130 ‫- سلام، شیو. متأسفم. ‫- سلام، ممنون 760 00:36:34,154 --> 00:36:35,506 ‫- ممنون که اومدین. ‫- سلام 761 00:36:35,530 --> 00:36:36,757 ‫لطف کردی که اومدی. 762 00:36:36,781 --> 00:36:41,888 ‫آره. خیلی ببخشید. ‫بابام خیلی حالش بد شد 763 00:36:41,912 --> 00:36:43,180 ‫آره 764 00:36:43,204 --> 00:36:47,059 ‫و الان اگه می‌شه بپرسم ‫چرا قیافه‌ش رو اون‌جوری می‌کنه؟ 765 00:36:47,083 --> 00:36:49,270 ‫این روزا قیافه‌ش این شکلیه کلا. 766 00:36:49,294 --> 00:36:51,314 ‫نه بابا؟ ‫لبخند رو لبش خشکیده؟ 767 00:36:51,338 --> 00:36:53,441 ‫لطفاً. اون... ‫ ناراحته 768 00:36:53,465 --> 00:36:54,942 ‫خیلی وقت بود پدرتون رو می‌شناخت 769 00:36:54,966 --> 00:36:57,945 ‫هوم. مطمئنم الان بهم چشمک زد. 770 00:36:57,969 --> 00:36:59,780 ‫سندی، کندال هستم 771 00:37:01,473 --> 00:37:03,117 ‫اون چی‌کار می‌کنه؟ 772 00:37:03,141 --> 00:37:04,869 ‫یعنی فکر کنم... 773 00:37:04,893 --> 00:37:06,996 ‫اون و بابا صمیمی بودن، پس... 774 00:37:07,020 --> 00:37:08,956 ‫آره. و این‌که هنوز توی هیئت مدیره یه رأی داره. 775 00:37:08,980 --> 00:37:10,958 ‫ولی می‌دونی، خب ترجیح می‌دی کی باشه؟ 776 00:37:10,982 --> 00:37:13,878 ‫یکی از خودمون، یا یکی از اون پیر پاتال‌ها؟ 777 00:37:13,902 --> 00:37:16,279 ‫هوم 778 00:37:20,283 --> 00:37:22,511 ‫- همه‌چی مرتبه؟ ‫- آره 779 00:37:22,535 --> 00:37:25,723 ‫وای خدایا. آره. 780 00:37:25,747 --> 00:37:28,601 ‫ببین کی سر و کله‌ش پیدا شده. 781 00:37:28,625 --> 00:37:31,270 ‫گفتم این‌کار رو نکنه. ‫نمی‌فهمم. 782 00:37:31,294 --> 00:37:33,272 ‫وای خدا. داره میاد اینجا 783 00:37:33,296 --> 00:37:35,316 ‫وای. خیلی ناخوشاینده. 784 00:37:35,340 --> 00:37:37,360 ‫- سلام. ‫- سلام 785 00:37:37,384 --> 00:37:40,279 ‫پیامت به دستم رسید، ولی فقط می‌خوام.. 786 00:37:40,303 --> 00:37:43,616 ‫یه سری از وسایلم اون بالاست که لازمشون دارم 787 00:37:43,640 --> 00:37:44,933 ‫انداختیم تو یه کیف 788 00:37:45,600 --> 00:37:47,227 ‫کوین. ملانی. 789 00:37:48,103 --> 00:37:50,206 ‫فقط باید برم بالا، پس... 790 00:37:50,230 --> 00:37:51,707 ‫- لطفاً، نه. ‫- ممنون 791 00:37:51,731 --> 00:37:53,024 ‫بالا نمی‌شه. 792 00:37:53,692 --> 00:37:55,086 ‫نمی‌خوام بره بالا 793 00:37:55,110 --> 00:37:57,797 ‫- خیلی‌خب، می‌دونم... ‫- بی‌خیال. آروم. آروم 794 00:37:57,821 --> 00:37:59,632 ‫نگاه نکن مارشا 795 00:37:59,656 --> 00:38:01,342 ‫- خیلی ناخوشاینده. ‫- شرمنده، چی... 796 00:38:01,366 --> 00:38:04,595 ‫چه خبره؟ خوبی؟ ‫اینا مال توئه؟ خوبی؟ 797 00:38:04,619 --> 00:38:06,055 ‫آره. خوبم. خوبم. 798 00:38:06,079 --> 00:38:08,557 ‫- خوبم. ‫- خوبه. خوبی؟ 799 00:38:08,581 --> 00:38:10,476 ‫می‌خوای کمکت کنم که...؟ 800 00:38:10,500 --> 00:38:12,728 ‫ببخشید. نمی‌دونم شمارهٔ شخصی داشته باشی یا نه 801 00:38:12,752 --> 00:38:14,772 ‫می‌تونی بفرستیش برام؟ 802 00:38:14,796 --> 00:38:16,190 ‫خیلی‌خب 803 00:38:16,214 --> 00:38:18,717 ‫اشکال نداره. من جمع می‌کنم. 804 00:38:22,971 --> 00:38:24,031 ‫لعنتی. 805 00:38:24,055 --> 00:38:27,034 ‫داشتیم در مورد ازدواج صحبت می‌کردیم 806 00:38:27,058 --> 00:38:30,913 ‫و یه سری قرار و مدار داشت تنظیم می‌کرد. ‫می‌شه بررسی کنی؟ 807 00:38:30,937 --> 00:38:32,206 ‫- خب؟ ‫- آره، آره و... 808 00:38:32,230 --> 00:38:33,874 ‫می‌خواست یادداشت بنویسه 809 00:38:33,898 --> 00:38:36,252 ‫می‌خواست واسه وکیلش و اینا یه چیزی بنویسه 810 00:38:36,276 --> 00:38:37,461 ‫می‌شه لطفاً بررسی کنی؟ 811 00:38:37,485 --> 00:38:39,046 ‫- می‌شه بررسی‌اش کنی؟ ‫- باشه، بررسی می‌کنم 812 00:38:39,070 --> 00:38:40,840 ‫حله. شماره‌تو رو دارم؟ فکر کنم... 813 00:38:40,864 --> 00:38:42,258 ‫از در پشتی ببرش، خب؟ 814 00:38:42,282 --> 00:38:43,908 ‫خودم جمع می‌کنم. 815 00:38:46,956 --> 00:38:48,049 ‫خوبه 816 00:38:49,873 --> 00:38:53,352 ‫وای خدا. ‫اینم از گریه‌هاش 817 00:38:53,376 --> 00:38:56,772 ‫از پشت برو، بیلی 818 00:38:56,796 --> 00:38:59,775 ‫از در پشتی ببرش، بیلی. ‫چه حرفای خوبی. 819 00:38:59,799 --> 00:39:02,778 ‫مارشا، نیازی به همچین کاری نبود، درسته؟ 820 00:39:02,802 --> 00:39:04,280 ‫یه تاکسی واسه کری گرفتیم 821 00:39:04,304 --> 00:39:07,074 ‫که بره مترو و بعدش بتونه بره 822 00:39:07,098 --> 00:39:08,850 ‫اون آپارتمان نقلی‌اش 823 00:39:10,810 --> 00:39:13,063 ‫عالی 824 00:39:16,066 --> 00:39:18,502 ‫خدایا 825 00:39:18,526 --> 00:39:22,572 ‫- دوستت در چه حاله، سندی؟ ‫- می‌گفت کی هستی؟ 826 00:39:23,323 --> 00:39:26,427 ‫چرا سکس پارتی این‌قدر غم‌انگیزه؟ 827 00:39:26,451 --> 00:39:28,745 ‫- اوهوم ‫- شیو، لازمه صحبت کنیم؟ 828 00:39:30,413 --> 00:39:31,974 ‫آره. لازم نیست... 829 00:39:31,998 --> 00:39:33,934 ‫ چیزی لازم نیست خیلی عوض بشه 830 00:39:33,958 --> 00:39:36,395 ‫هر چی تو فکرته... می‌تونی بگی. 831 00:39:36,419 --> 00:39:40,590 ‫باشه. باید... صحبت کنیم حتما. ‫خیلی‌خب 832 00:39:42,717 --> 00:39:44,737 ‫سلام. ببین روم 833 00:39:44,761 --> 00:39:47,198 ‫- حالت چطوره؟ ‫- سلام. عالی. تو چطوری؟ 834 00:39:47,222 --> 00:39:48,824 ‫خوبم. حالم خوبه 835 00:39:48,848 --> 00:39:51,660 ‫فقط می‌خواستم بگم... اگه می‌خوای 836 00:39:51,684 --> 00:39:53,871 ‫بگو گورم رو گم کنم، ولی می‌دونی... 837 00:39:53,895 --> 00:39:56,272 ‫در مورد اون قضیه کاغذه خبر داری؟ 838 00:39:57,440 --> 00:39:58,876 ‫- آره. ‫- آره، شنیدم 839 00:39:58,900 --> 00:40:00,503 ‫و نمی‌خواستم... نمی‌خوام که... 840 00:40:00,527 --> 00:40:01,712 ‫دخالت کنم 841 00:40:01,736 --> 00:40:05,424 ‫ولی هر دومون می‌دونیم که لوگان ‫فقط می‌خواست یه نفر 842 00:40:05,448 --> 00:40:08,886 ‫بعد از خودش رئیس بشه ‫و تازه تو رو برگردونده بود. 843 00:40:08,910 --> 00:40:11,931 ‫نگاش کن. تامیِ دلسوز. تامی مارموز 844 00:40:11,955 --> 00:40:15,434 ‫تا دیروز محتاط بودی و الان ریسک ‫می‌کنی که جا پات رو سفت کنی؟ 845 00:40:15,458 --> 00:40:17,103 ‫- ای تامی آب زیرکاه ‫- آمادهٔ خدمتم 846 00:40:17,127 --> 00:40:18,795 ‫- اوهوم ‫- فقط قصدم خدمته 847 00:40:21,464 --> 00:40:26,511 ‫تامیِ مارموز رو ببین دور دهنش ‫رو لیس زده و اومده پاچه‌خواریِ من 848 00:40:31,891 --> 00:40:33,935 ‫- سلام. ‫- سلام، رفیق. 849 00:40:38,314 --> 00:40:40,358 ‫- پیرمرد لاشی. ‫- آره 850 00:40:41,401 --> 00:40:42,753 ‫آره 851 00:40:42,777 --> 00:40:44,797 ‫فکر می‌کردم تهش مثل بابام بشه 852 00:40:44,821 --> 00:40:47,198 ‫۹۵ سالشه تازه یادش افتاده ‫از همسایه شکایت کنه. 853 00:40:47,907 --> 00:40:48,968 ‫علت مرگ چی بود؟ 854 00:40:48,992 --> 00:40:51,369 ‫آمبولی. مربوط به ریه‌ست. 855 00:40:52,912 --> 00:40:55,891 ‫چون شنیدم که برنامه‌ات ‫واسه شرکت پیرس رو دیده 856 00:40:55,915 --> 00:40:57,083 ‫و از شدت خنده خفه شده. 857 00:41:01,629 --> 00:41:03,756 ‫مرتیکه لاشی. 858 00:41:09,429 --> 00:41:10,555 ‫ببین 859 00:41:11,306 --> 00:41:12,307 ‫ببین 860 00:41:13,474 --> 00:41:14,475 ‫بی‌خیال 861 00:41:15,310 --> 00:41:18,980 ‫درست می‌شه. 862 00:41:21,566 --> 00:41:24,128 ‫ببین 863 00:41:24,152 --> 00:41:25,778 ‫خب... 864 00:41:27,113 --> 00:41:28,382 ‫گوش کن 865 00:41:28,406 --> 00:41:30,551 ‫از اینجا میای توی جلسهٔ هیئت مدیره؟ 866 00:41:30,575 --> 00:41:33,161 ‫اوهوم. ‫اینجا یا تو ماشین. 867 00:41:34,662 --> 00:41:36,807 ‫چون خب... 868 00:41:36,831 --> 00:41:39,584 ‫یه برگه هست که اسمم روشه. 869 00:41:40,627 --> 00:41:42,503 ‫که بابا گفته باید من باشم. 870 00:41:43,171 --> 00:41:44,172 ‫عه؟ 871 00:41:45,089 --> 00:41:46,424 ‫خیلی‌خب. 872 00:41:47,717 --> 00:41:48,569 ‫وای. 873 00:41:48,593 --> 00:41:50,404 ‫می‌شه هوام رو داشته باشی؟ 874 00:41:50,428 --> 00:41:52,805 ‫منو می‌شناسی، کم و کاستی‌هام رو می‌دونی 875 00:41:54,432 --> 00:41:56,118 ‫موقتیه 876 00:41:56,142 --> 00:41:58,937 ‫یعنی، الان داری قانع‌ام می‌کنی، یعنی... 877 00:41:59,521 --> 00:42:00,915 ‫فکر کنم... 878 00:42:00,939 --> 00:42:02,833 ‫می‌دونی سری قبلی که هوات رو داشتم 879 00:42:02,857 --> 00:42:04,460 ‫- یه‌کم برام گرون تموم شد. ‫- آره 880 00:42:04,484 --> 00:42:05,878 ‫- یادته؟ آره ‫- آره 881 00:42:05,902 --> 00:42:09,757 ‫خب، آره. اون.. اون قضیه... 882 00:42:09,781 --> 00:42:13,844 ‫فرق داشت. به‌خاطر خونواده‌م ‫مجبور شدم کنار بکشم. 883 00:42:13,868 --> 00:42:16,663 ‫بابام از هر حربه‌ای حاضر بود علیه‌ام استفاده کنه 884 00:42:21,125 --> 00:42:22,478 ‫اصلاً‌ از قراداده خوشت میاد؟ 885 00:42:22,502 --> 00:42:25,950 ‫آره. آره. میاد. 886 00:42:25,974 --> 00:42:27,257 ‫ببین، قرارداد باید عملی بشه. 887 00:42:28,216 --> 00:42:29,610 ‫نمی‌تونیم تو خونهٔ تسخیر ‫شده و غصبی زندگی کنیم 888 00:42:29,634 --> 00:42:31,445 ‫من برنامه‌هایی با خواهر و برادرام دارم. 889 00:42:31,469 --> 00:42:34,073 ‫می‌ریم تو کار شبکهٔ خبری ‫و شاید با پیرس ادغام شیم 890 00:42:34,097 --> 00:42:37,201 ‫ولی خب می‌دونی، موفقیت بزرگیه برام 891 00:42:37,225 --> 00:42:38,619 ‫که بتونم توافق رو انجام بدم. 892 00:42:38,643 --> 00:42:42,498 ‫و می‌تونی باهاش توافق کنی؟ ‫کن، پسر. 893 00:42:42,522 --> 00:42:44,583 ‫الان عقلت کار می‌کنه؟ 894 00:42:44,607 --> 00:42:46,627 ‫هم‌زمان هم می‌تونم عزادار باشم ‫و هم انگیزه کار داشته باشم. 895 00:42:46,651 --> 00:42:49,279 ‫عه؟ می‌ری سر وقت کار؟ 896 00:42:50,196 --> 00:42:51,757 ‫خب چی‌کار کنیم؟ 897 00:42:51,781 --> 00:42:53,992 ‫یه گوشه اتاق بشینم و لافرویگ بخوریم؟ 898 00:42:54,867 --> 00:42:57,972 ‫اوهوم. و... 899 00:42:57,996 --> 00:43:00,748 ‫چی به من می‌رسه، کن؟ 900 00:43:03,084 --> 00:43:06,146 ‫نمی‌دونم والا. ‫شاید به قدیمی‌ترین رفیقت 901 00:43:06,170 --> 00:43:08,423 ‫یه روز بعد از این‌که باباش ‫مرده یه لطفی کرده باشی. 902 00:43:09,590 --> 00:43:11,485 ‫این چطوره؟ 903 00:43:11,509 --> 00:43:13,612 ‫نظرت در مورد آپارتمان چطوره، مامان؟ 904 00:43:13,636 --> 00:43:15,864 ‫خیلی قشنگه 905 00:43:15,888 --> 00:43:18,117 ‫هوم. باید همه دیوارها رو بررسی کنیم 906 00:43:18,141 --> 00:43:21,662 ‫و ببینیم محکم هستن. ‫ در واقع می‌خوام اینو... 907 00:43:21,686 --> 00:43:23,855 ‫- بزرگ‌تر کنم. ‫- مامان ویلا 908 00:43:25,023 --> 00:43:26,959 ‫خدا بهش سلامتی بده ‫ بشقابش دیگه جا نداره. 909 00:43:26,983 --> 00:43:30,546 ‫خب گوش کنید. ‫به‌نظرم استووی پشت یکی‌مون رو بگیره. 910 00:43:30,570 --> 00:43:33,007 ‫عه. خیلی‌خب. ‫می‌گم اون می‌دونه که می‌تونه برگرده؟ 911 00:43:33,031 --> 00:43:35,718 ‫- و انگورا رو انداخت. ‫- آره 912 00:43:35,742 --> 00:43:37,636 ‫نونش افتاده تو روغن، مگه نه؟ 913 00:43:37,660 --> 00:43:39,388 ‫همه‌چی داره به میل اون پیش می‌ره. 914 00:43:39,412 --> 00:43:42,975 ‫فکر کنم چیزی که باید روشن کنیم اینه که... 915 00:43:42,999 --> 00:43:46,103 ‫توافق می‌کنیم که بریم پیش متسون؟ 916 00:43:46,127 --> 00:43:47,980 ‫می‌دونی که کانر داره میاد اینجا، درسته؟ 917 00:43:48,004 --> 00:43:49,273 ‫خیلی‌خب. چی؟ 918 00:43:49,297 --> 00:43:51,358 ‫خب، مال مارشاست، ولی خب یه جورایی 919 00:43:51,382 --> 00:43:54,028 ‫- یه‌جورایی بهم فروختش. ‫- واقعاً؟ 920 00:43:54,052 --> 00:43:55,529 ‫خب پس همگی برگردیم. 921 00:43:55,553 --> 00:43:56,864 ‫با هم پیر بشیم 922 00:43:56,888 --> 00:43:58,198 ‫همه‌مونم مثل «چارلی و کارخونه ‫شکلات‌سازی» تو یه تخت بخوابیم 923 00:43:58,222 --> 00:44:00,367 ‫ده دقیقه تا جلسهٔ هیئت مدیره داریم. 924 00:44:00,391 --> 00:44:01,660 ‫آره، هنوز با مامان صحبت نکردی؟ 925 00:44:01,684 --> 00:44:05,414 ‫نه... پیام دادم. ‫شیو. الان... 926 00:44:05,438 --> 00:44:07,166 ‫می‌شه صحبت کنیم؟ 927 00:44:07,190 --> 00:44:08,667 ‫پیتر مانین داشت می‌رفت اسپانیا 928 00:44:08,691 --> 00:44:11,045 ‫و سعی کرد مسیرش رو عوض کنه ‫که مستقیم بیاد اینجا 929 00:44:11,069 --> 00:44:13,756 ‫چون می‌خواست تو این دوران سخت پیش‌مون باشه 930 00:44:13,780 --> 00:44:15,299 ‫- وای پسر ‫- یه پیام برام فرستاد 931 00:44:15,323 --> 00:44:17,468 ‫گفته که «وضعیت دشواریه» 932 00:44:17,492 --> 00:44:19,678 ‫و «بلایی بوده که سر همه‌مون اومده» 933 00:44:19,702 --> 00:44:21,472 ‫- و همچنین... ‫- می‌شه این‌قدر نادیده‌م نگیرید؟ 934 00:44:21,496 --> 00:44:25,184 ‫لطفاً. پناه برخدا. ‫بی‌خیال دیگه. 935 00:44:25,208 --> 00:44:28,062 ‫بیاید در موردش صحبت کنیم. 936 00:44:28,086 --> 00:44:31,023 ‫به یه جاهایی رسیدیم، خودمون رو می‌گم. ‫یه سری موفقیت‌ها داشتیم 937 00:44:31,047 --> 00:44:34,443 ‫خب؟ در موردش صحبت کنیم. ‫اصلاً برام مهم نیست چی می‌شه 938 00:44:34,467 --> 00:44:37,029 ‫ولی همین‌جوری دو دستی ‫نسپریمش دست این مرتیکه‌ها 939 00:44:37,053 --> 00:44:38,221 ‫چون در موردش صحبت نکردیم. 940 00:44:38,971 --> 00:44:40,699 ‫کان 941 00:44:40,723 --> 00:44:43,369 ‫- عه، واقعا؟ ‫- اشکال نداره؟ 942 00:44:43,393 --> 00:44:45,996 ‫- نوچ. ‫- شرمنده، داداش 943 00:44:46,020 --> 00:44:47,855 ‫خونهٔ من و تو نداره. 944 00:44:55,696 --> 00:44:57,800 ‫خب، نظرتون چیه؟ 945 00:44:57,824 --> 00:45:00,868 ‫با من مشکلی دارین، چون... 946 00:45:02,245 --> 00:45:04,223 ‫آره 947 00:45:04,247 --> 00:45:06,392 ‫اشکال نداره 948 00:45:06,416 --> 00:45:10,268 ‫ولی دوست داریم یکی از ما باشه. 949 00:45:10,292 --> 00:45:12,986 ‫و آره خب... بابا این‌جوری گفته. 950 00:45:13,089 --> 00:45:14,316 ‫خیلی‌خب. بحث کنیم 951 00:45:14,340 --> 00:45:15,651 ‫ولی می‌شه این‌قدر حریص نباشی؟ 952 00:45:15,675 --> 00:45:17,820 ‫هیچی نشده واسه صندلی بابا سیخ کردی. 953 00:45:17,844 --> 00:45:19,238 ‫نه. من... 954 00:45:19,262 --> 00:45:22,741 ‫فقط دارم می‌گم که توافق رو انجام بدم 955 00:45:22,765 --> 00:45:24,743 ‫بعد سه‌تایی‌مون رو به کارمون ادامه می‌دیم. 956 00:45:24,767 --> 00:45:26,954 ‫پیرس، ای‌تی‌ان، و باقی ماجرا 957 00:45:26,978 --> 00:45:28,705 ‫خیلی‌خب. باشه. عالیه 958 00:45:28,729 --> 00:45:29,915 ‫خب، یه فکرایی کردم 959 00:45:29,939 --> 00:45:32,400 ‫آره. فکر کنم منم یه نظراتی دارم. 960 00:45:33,401 --> 00:45:35,963 ‫نکنه می‌خوای از جری حمایت کنی؟ 961 00:45:35,987 --> 00:45:39,591 ‫من؟‌ نه بابا. ‫من دیگه حوصلهٔ 962 00:45:39,615 --> 00:45:41,593 ‫کمک کردن به پیرزنا رو ندارم 963 00:45:41,617 --> 00:45:45,538 ‫ولی سؤالاتی دارم در مورد.. 964 00:45:47,039 --> 00:45:48,434 ‫- در مورد من؟ ‫- آره 965 00:45:48,458 --> 00:45:49,893 ‫آره 966 00:45:49,917 --> 00:45:53,129 ‫- خیلی‌خب. ‫- به‌نظرم باید منم باشم 967 00:45:54,088 --> 00:45:55,399 ‫آها. خیلی‌خب. 968 00:45:55,423 --> 00:45:57,300 ‫آره، داریم این کار رو... 969 00:45:58,426 --> 00:45:59,486 ‫- با هم دیگه انجام می‌دیم. ‫- خب 970 00:45:59,510 --> 00:46:01,822 ‫نهایتاً مهم همین رو می‌خوام. 971 00:46:01,846 --> 00:46:04,116 ‫پسر، بی‌خیال. ‫کردی توی یه تیکه کاغذ 972 00:46:04,140 --> 00:46:06,350 ‫که اسمت رو روش خط خطی کرده 973 00:46:07,643 --> 00:46:10,664 ‫بعدشم این بحث هست که ‫بدتر از تو توی دو عالم نیست. 974 00:46:10,688 --> 00:46:11,832 ‫فرق دارین، ولی بازم لنگهٔ همین. 975 00:46:11,856 --> 00:46:14,668 ‫جواب می‌ده، شیو. ‫هیئت مدیره راضی می‌شن. 976 00:46:14,692 --> 00:46:17,004 ‫همون رئیس قبلی، ولی با ظاهر و ایده‌های جدید 977 00:46:17,028 --> 00:46:19,673 ‫مدیر ارشد عملیاتی توی پیش‌نویس هست، درسته؟ 978 00:46:19,697 --> 00:46:21,008 ‫- درسته؟ ‫- آره 979 00:46:21,032 --> 00:46:22,509 ‫منم مدیر ارشد عملیاتی‌ام 980 00:46:22,533 --> 00:46:25,596 ‫و متسون رو می‌شناسم. ‫و خیلی با بابا صمیمی بودم. 981 00:46:25,620 --> 00:46:27,055 ‫یه سری صحبت‌ها داشتیم 982 00:46:27,079 --> 00:46:30,309 ‫که خب شماها خبر داشتیم، و یه سری هم حقیقتاً 983 00:46:30,333 --> 00:46:32,811 ‫الان وقتش نیست، ولی خبر نداشتین. 984 00:46:32,835 --> 00:46:37,774 ‫و آره، فقط فکر می‌کنم صمیمی بودیم ‫و حقیقتا، کن... 985 00:46:37,798 --> 00:46:39,443 ‫حس خوبی نداره، درسته؟ 986 00:46:39,467 --> 00:46:42,404 ‫که فقط... تو باشی. 987 00:46:42,428 --> 00:46:43,530 ‫آره 988 00:46:43,554 --> 00:46:46,182 ‫پس، اینم از حرفای من. 989 00:46:47,350 --> 00:46:48,351 ‫آها 990 00:46:50,478 --> 00:46:51,521 ‫که این‌طور. 991 00:46:53,231 --> 00:46:55,167 ‫آره. متوجهم داداش 992 00:46:55,191 --> 00:46:56,835 ‫- هستی؟ ‫- آره 993 00:46:56,859 --> 00:46:59,946 ‫یعنی خب، روم. ‫لزومی نداره من تنها باشم. 994 00:47:00,780 --> 00:47:02,573 ‫من پایه‌ام. منطقیه 995 00:47:03,616 --> 00:47:06,094 ‫خیلی‌خب 996 00:47:06,118 --> 00:47:08,555 ‫و من چی؟ 997 00:47:08,579 --> 00:47:11,808 ‫حقیقتا، فقط نگرانم... 998 00:47:11,832 --> 00:47:13,793 ‫که استدلال توجیهی به‌نظر بیاد 999 00:47:14,877 --> 00:47:17,272 ‫یعنی خب، اون مدیر عملیاتیه 1000 00:47:17,296 --> 00:47:18,649 ‫توی پیش‌نویس برنامه هست. 1001 00:47:18,673 --> 00:47:20,817 ‫اسم من تو اون برگه هست 1002 00:47:20,841 --> 00:47:24,363 ‫باید جوری باشه که... 1003 00:47:24,387 --> 00:47:25,906 ‫مو لا درزش نره. 1004 00:47:25,930 --> 00:47:27,282 ‫و من اون‌جوری نیستم؟ 1005 00:47:27,306 --> 00:47:30,244 ‫عه؟ من خیلی گریون و پریشون به‌نظر میام 1006 00:47:30,268 --> 00:47:31,912 ‫و ممکنه غش کنم؟ 1007 00:47:31,936 --> 00:47:34,790 ‫- به اندازهٔ کافی محکم هستم. ‫- شیو، قضیه... 1008 00:47:34,814 --> 00:47:38,651 ‫واقعاً فکر نکنم جواب بده. 1009 00:47:39,652 --> 00:47:41,797 ‫ در واقع تجربه‌ای نداری. 1010 00:47:41,821 --> 00:47:43,632 ‫به مرور دیگه ناپایدار و ضعیف جلوه می‌ده 1011 00:47:43,656 --> 00:47:45,676 ‫من بررسی استراتژیک رو انجام دادم. 1012 00:47:45,700 --> 00:47:48,887 ‫اونو به لطف بابایی گرفتی. 1013 00:47:48,911 --> 00:47:52,766 ‫و تازه، فکر کنم دو نفر ردیف باشه، ‫ولی دیگه سه تا... 1014 00:47:52,790 --> 00:47:56,252 ‫- انگاری، سه یعنی... ‫- سه یه‌کم دیگه بی‌ثباته 1015 00:47:59,839 --> 00:48:02,609 ‫یعنی خب... دوتایی انگاری سکس معمولی می‌کنی 1016 00:48:02,633 --> 00:48:06,446 ‫ولی سه تایی باشیم انگاری ‫سکس دسته‌جمعی هیپی‌هاست 1017 00:48:06,470 --> 00:48:09,140 ‫فکر نکنم هیئت مدیره سه نفر رو قبول کنه 1018 00:48:15,563 --> 00:48:17,231 ‫خب، باید منم نقشی داشته باشم. 1019 00:48:18,024 --> 00:48:19,084 ‫ما فقط قضیه رو پیش می‌بریم 1020 00:48:19,108 --> 00:48:21,169 ‫نیازی ندارم که چهرهٔ شرکت باشم ‫و قضیه به خودخواهی هم ربطی نداره 1021 00:48:21,193 --> 00:48:23,714 ‫هنوزم خودمون سه‌تایی هستیم، ‫تیم خودمون رو داریم. 1022 00:48:23,738 --> 00:48:25,757 ‫آره، تو جریان همه‌چی قرار می‌گیری. 1023 00:48:25,781 --> 00:48:29,177 ‫خب؟ فقط... من نمی‌خوام در کسی بذارم، خب؟ 1024 00:48:29,201 --> 00:48:32,180 ‫فقط واسه فروشه ‫و دیروزم خب... 1025 00:48:32,204 --> 00:48:34,892 ‫بی‌خیال. دیروز همه‌چی... واقعی بود. 1026 00:48:34,916 --> 00:48:36,935 ‫و به‌نظرم ما... 1027 00:48:36,959 --> 00:48:41,648 ‫حس خیلی خوبی دارم در موردش. ‫به‌نظرم اتفاق خوبیه. 1028 00:48:41,672 --> 00:48:44,610 ‫- باید در جریان همه‌چی باشم. ‫- همه‌چی. باشه 1029 00:48:44,634 --> 00:48:46,653 ‫آره. ‫فقط یه موقعیت ظاهریه. 1030 00:48:46,677 --> 00:48:48,238 ‫ظاهره فقط 1031 00:48:48,262 --> 00:48:51,033 ‫توافق می‌کنیم. ای‌تی‌ان رو بسط می‌دیم، ‫پیرس رو ادغام می‌کنیم 1032 00:48:51,057 --> 00:48:55,329 ‫- شش تا هشت ماه.. ‫- و همه‌چیمون برابره؟ 1033 00:48:55,353 --> 00:48:58,206 ‫- آره. ‫- کاملاً برابر 1034 00:48:58,230 --> 00:49:00,375 ‫چون اگه منو دور بزنید... 1035 00:49:00,399 --> 00:49:03,194 ‫نه. 1036 00:49:06,072 --> 00:49:08,699 ‫یه قول مردونه مثل بابا بدین. ‫به حرمت دیروز 1037 00:49:10,201 --> 00:49:11,053 ‫آره 1038 00:49:11,077 --> 00:49:13,430 ‫- به حرمت دیروز ‫- به حرمت دیروز 1039 00:49:13,454 --> 00:49:15,956 ‫دورت نمی‌زنیم 1040 00:49:18,590 --> 00:49:20,109 ‫می‌خواید صحبت کنید؟ 1041 00:49:20,127 --> 00:49:22,022 ‫- حاضرین؟ ‫- آره 1042 00:49:22,046 --> 00:49:24,066 ‫خیلی‌خب 1043 00:49:24,090 --> 00:49:27,134 ‫- ردیفه؟ ‫- اوهوم 1044 00:49:27,593 --> 00:49:28,636 ‫آره؟ 1045 00:49:33,265 --> 00:49:38,372 ‫چیزه، فکر کنم... قبل از جلسه 1046 00:49:38,396 --> 00:49:40,374 ‫گفتیم بهتره فقط خودمون باشیم. 1047 00:49:40,398 --> 00:49:41,774 ‫نه. گروه خوبیه. 1048 00:49:42,942 --> 00:49:43,835 ‫مطمئن نیستم که 1049 00:49:43,859 --> 00:49:45,295 ‫واسه این بحث مناسب باشه 1050 00:49:45,319 --> 00:49:48,048 ‫خب فرانک، اگه ناراحتی ‫می‌تونی دکمه‌ات رو بزنی بری. 1051 00:49:48,072 --> 00:49:51,843 ‫یه گروه دوست‌داشتنی هستیم که می‌خوایم صحبت کنیم، خب؟ 1052 00:49:51,867 --> 00:49:54,221 ‫ببین، ساده‌ست. 1053 00:49:54,245 --> 00:49:56,306 ‫مدیران ارشد عملیاتی توی پیش‌نویس ‫برنامه اضطراری هستن 1054 00:49:56,330 --> 00:49:58,642 ‫ناجور می‌شه اگه بهش احترام نذاریم 1055 00:49:58,666 --> 00:50:01,103 ‫و احمقانه‌ست که ما نباشیم. 1056 00:50:01,127 --> 00:50:02,503 ‫من و رومن پا پیش می‌ذاریم. 1057 00:50:03,212 --> 00:50:04,690 ‫آها. خب... 1058 00:50:04,714 --> 00:50:06,983 ‫آخرین باری که با باباتون صحبت کردین کی بود؟ 1059 00:50:07,007 --> 00:50:09,927 ‫- ۴۸ ساعت پیش. ‫- و چطور پیش رفت؟ 1060 00:50:12,012 --> 00:50:13,573 ‫- خوب پیش رفت. ‫- خوب؟ 1061 00:50:13,597 --> 00:50:16,034 ‫کن، قضیه وزارت دادگستری دیگه حل شد 1062 00:50:16,058 --> 00:50:20,330 ‫و هر چیزی که در مورد لوگان گفتی ‫تهش هیچی شد 1063 00:50:20,354 --> 00:50:21,581 ‫وجههٔ شما آسیب دیده. 1064 00:50:21,605 --> 00:50:25,043 ‫که خب من خیلی تغییرات فرهنگی رو به وجود آوردم. 1065 00:50:25,067 --> 00:50:27,629 ‫فکر کنم همه بدونیم که ‫بابا با جری مشکل پیدا کرد. 1066 00:50:27,653 --> 00:50:30,173 ‫فکر نکنم نوشتهٔ رسمی‌ای در اون مورد باشه 1067 00:50:30,197 --> 00:50:31,323 ‫اوهوم 1068 00:50:33,492 --> 00:50:34,886 ‫ولی خب اصرار نمی‌کنم. 1069 00:50:34,910 --> 00:50:37,347 ‫مسلماً ما مناسب‌ترین ‫فرد واسه جانشینی باباییم 1070 00:50:37,371 --> 00:50:38,390 ‫نزدیک‌ترین فرد بهش بودیم. 1071 00:50:38,414 --> 00:50:40,350 ‫به‌نظرم هیئت مدیره نگرانی‌هایی داشته باشه 1072 00:50:40,374 --> 00:50:42,853 ‫خب، اسم کندال روی یه کاغذه 1073 00:50:42,877 --> 00:50:44,271 ‫لوگان گفته باید کندال باشه 1074 00:50:44,295 --> 00:50:46,922 ‫- ولی کی؟ ‫- چند باری 1075 00:50:47,465 --> 00:50:49,276 ‫لوگان رو از دست دادین. 1076 00:50:49,300 --> 00:50:52,136 ‫و علی‌رغم اشتباهاتش، بازم مؤسس شرکت بود 1077 00:50:52,720 --> 00:50:54,281 ‫کن و رومن 1078 00:50:54,305 --> 00:50:57,159 ‫به‌نظرم این‌که یه «روی» توی ‫شرکت رویکو باشه، جواب بده 1079 00:50:57,183 --> 00:50:58,452 ‫دائمی هم نیست 1080 00:50:58,476 --> 00:51:00,078 ‫که بتونن عروسک خیمه‌شب بازیت باشن؟ 1081 00:51:00,102 --> 00:51:02,330 ‫- کی؟ من؟‌ فرانک؟ ‫- گمشو بابا 1082 00:51:02,354 --> 00:51:03,957 ‫بی‌خیال 1083 00:51:03,981 --> 00:51:07,127 ‫باید دوباره با متسون مذاکره کنید 1084 00:51:07,151 --> 00:51:10,422 ‫می‌خوام توافق کنم و بکشم کنار. ‫برنامه‌های خودمون رو داریم. 1085 00:51:10,446 --> 00:51:12,924 ‫که ای‌تی‌ان رو دوباره سر و سامون بدیم ‫یه سری کارا می‌شه کرد 1086 00:51:12,948 --> 00:51:14,593 ‫- یه برنامه‌هایی داریم ‫- آره 1087 00:51:14,617 --> 00:51:16,720 ‫یعنی می‌دونیم که هیئت مدیره خیلی 1088 00:51:16,744 --> 00:51:18,805 ‫بابت توافق هیجان داره، ما هم داریم. ‫توافق خوبیه. 1089 00:51:18,829 --> 00:51:20,623 ‫- توافق خوبیه. ‫- آره 1090 00:51:27,004 --> 00:51:29,399 ‫- داره تاریخ‌سازی می‌شه. ‫- اوهوم 1091 00:51:29,423 --> 00:51:31,151 ‫- بوش رو حس می‌کنی؟ ‫- آره 1092 00:51:31,175 --> 00:51:33,195 ‫بوی گل رز و جسد گندیده 1093 00:51:33,219 --> 00:51:36,364 ‫خیلی‌خب. تموم شد. 1094 00:51:36,388 --> 00:51:38,158 ‫تموم شد. رأی دادن. 1095 00:51:38,182 --> 00:51:41,995 ‫- کن و روم؟ ‫- کن و روم از جایگاه مدیر عملیاتی ترفیع گرفتن 1096 00:51:42,019 --> 00:51:44,164 ‫پیش‌نویس رو انجام بدیم، هیوگو. ‫همین الان. 1097 00:51:44,188 --> 00:51:46,690 ‫کن و روم، خیلی‌خب. 1098 00:51:48,984 --> 00:51:50,945 ‫زنده باد پادشاه 1099 00:51:54,907 --> 00:51:56,843 ‫زنده باد پادشاه 1100 00:51:56,867 --> 00:51:58,303 ‫زنده باد پادشاه 1101 00:51:58,327 --> 00:52:00,287 ‫و اون یکی پادشاه 1102 00:52:04,250 --> 00:52:05,251 ‫سلام 1103 00:52:06,418 --> 00:52:10,357 ‫- همه‌چی مرتبه؟ ‫- آره، همه‌چی عالیه. 1104 00:52:10,381 --> 00:52:12,049 ‫عالی 1105 00:52:15,761 --> 00:52:17,280 ‫آره. هر هر. ‫خفه شو 1106 00:52:17,304 --> 00:52:19,390 ‫نخندین. نیومدین عروسی که 1107 00:52:20,850 --> 00:52:24,579 ‫آخ. ‫لعنتی. 1108 00:52:24,603 --> 00:52:26,706 ‫- بیا. بیا عزیزم. ‫- خوبم. خوبم 1109 00:52:26,730 --> 00:52:28,708 ‫خوبم، خوبم، خوبم. 1110 00:52:28,732 --> 00:52:31,753 ‫دست نزن بهم. 1111 00:52:31,777 --> 00:52:34,321 ‫این‌قدر... لبخند نزن 1112 00:52:38,909 --> 00:52:40,452 ‫کسی نمیاد اینجا 1113 00:52:42,705 --> 00:52:45,517 ‫خب، شرکت دست شماهاست 1114 00:52:45,541 --> 00:52:46,685 ‫مبارکه 1115 00:52:46,709 --> 00:52:49,295 ‫آره،‌ آره. ممنون. ‫روز مبارکیه، هفتهٔ بزرگی بود. 1116 00:53:00,848 --> 00:53:02,516 ‫می‌دونستی که سودوکو حل می‌کنه؟ 1117 00:53:03,350 --> 00:53:05,227 ‫چیزه... 1118 00:53:06,270 --> 00:53:08,415 ‫آره، آره فکر کنم 1119 00:53:08,439 --> 00:53:11,609 ‫حل می‌کرد.. فکر کنم می‌دونستم. 1120 00:53:20,242 --> 00:53:22,286 ‫وای لامصب. 1121 00:53:24,413 --> 00:53:25,515 ‫- حالتون خوبه؟ ‫- آره 1122 00:53:25,539 --> 00:53:27,058 ‫- آره. ‫- آره؟ 1123 00:53:27,082 --> 00:53:28,226 ‫خیلی‌خب، شرمنده 1124 00:53:28,250 --> 00:53:29,644 ‫که لازمه... 1125 00:53:29,668 --> 00:53:32,439 ‫می‌دونی. ولی خب بیانیه رو تنظیم کردیم 1126 00:53:32,463 --> 00:53:34,274 ‫که ریاست‌تون رو اعلام کنیم 1127 00:53:34,298 --> 00:53:36,401 ‫مسائل شخصی رو کاملاً بررسی می‌کنیم 1128 00:53:36,425 --> 00:53:38,653 ‫و با دفترهاتون در میون می‌ذاریم ‫و خب آره، فقط خواستیم که 1129 00:53:38,677 --> 00:53:39,946 ‫در مورد رسانه‌ها و روابط عمومی صحبت کنیم. 1130 00:53:39,970 --> 00:53:43,575 ‫کلی تصمیمات سخت هم هست... 1131 00:53:43,599 --> 00:53:46,161 ‫آره. فکر کنم چیزی که می‌خواستیم 1132 00:53:46,185 --> 00:53:47,871 ‫از دیدگاه رسانه‌‌ای بگیم... 1133 00:53:47,895 --> 00:53:51,625 ‫و گوش کنید، فقط در مورد رسانه‌ست 1134 00:53:51,649 --> 00:53:53,335 ‫ولی بازار قراره دوشنبه باز بشه 1135 00:53:53,359 --> 00:53:56,963 ‫و چندین راه هست 1136 00:53:56,987 --> 00:54:00,508 ‫که موقعیت‌تون رو استوار کنیم، خب؟ 1137 00:54:00,532 --> 00:54:02,385 ‫وقتی لوگان زنده بود 1138 00:54:02,409 --> 00:54:05,138 ‫هر کاری می‌شد کردیم که شهرتش رو صیقل بدیم 1139 00:54:05,162 --> 00:54:08,099 ‫حالا که شما رئیس شدین، ‫پس می‌خوایم هر کاری که بشه کنیم 1140 00:54:08,123 --> 00:54:10,060 ‫تا شهرت شما رو صیقل بدیم 1141 00:54:10,084 --> 00:54:12,896 ‫آره، فکر کنم دو تا راه داریم. 1142 00:54:12,920 --> 00:54:14,463 ‫یه‌جورایی... 1143 00:54:15,214 --> 00:54:17,776 ‫یکی این‌که بیایم از وجود پدرتون ‫به‌نفع شما استفاده کنیم 1144 00:54:17,800 --> 00:54:19,611 ‫یا یه راه دیگه هست. 1145 00:54:19,635 --> 00:54:21,738 ‫آره، واسه گزینه اول 1146 00:54:21,762 --> 00:54:25,116 ‫فقط یه سری عکس خوب از ‫شما و پدرتون رو آماده می‌کنیم 1147 00:54:25,140 --> 00:54:28,828 ‫گزینه‌های امنی هستین ‫اسم‌تون توی برگه اومده. 1148 00:54:28,852 --> 00:54:31,915 ‫و قراره خواسته‌های لوگان روی رو پیش ببرین 1149 00:54:31,939 --> 00:54:37,653 ‫یا یه شروع تازه‌تر و پیچیده‌تری هست 1150 00:54:38,362 --> 00:54:39,339 ‫بگو 1151 00:54:39,363 --> 00:54:43,301 ‫و بازم می‌گم، فقط از دید روابط عمومیه، خب؟ 1152 00:54:43,325 --> 00:54:45,971 ‫قراره صلاحیت‌تون بره زیر سؤال 1153 00:54:45,995 --> 00:54:48,807 ‫پس شاید اگه مثلاً تأکید کنیم که 1154 00:54:48,831 --> 00:54:52,894 ‫از قبل چقدر توی مسائل دخیل بودین خوب باشه. 1155 00:54:52,918 --> 00:54:58,918 ‫سخت‌ترین حال اینه که بگیم که لوگان... 1156 00:54:59,258 --> 00:55:01,152 ‫آخر کاری دیگه تمرکز نداشت. 1157 00:55:01,176 --> 00:55:04,698 ‫خیلی‌خب. ‫پس می‌شه عملیات ریدن به بابا 1158 00:55:04,722 --> 00:55:05,699 ‫- نه. ‫- اوهوم 1159 00:55:05,723 --> 00:55:06,950 ‫- آره. آره هست. ‫- نه 1160 00:55:06,974 --> 00:55:09,035 ‫به‌نظرم همون اتکا به اون کاغذ محکم باشه 1161 00:55:09,059 --> 00:55:10,704 ‫خیلی‌خب 1162 00:55:10,728 --> 00:55:13,164 ‫واقعاً فکر می‌کنی که مردم باورشون می‌شه 1163 00:55:13,188 --> 00:55:14,499 ‫که بابا تحت کنترل کسی بوده؟ 1164 00:55:14,523 --> 00:55:16,251 ‫صرفاً یه گزینه‌ست، رومن 1165 00:55:16,275 --> 00:55:19,587 ‫لوگان روی مرد بزرگی بود. 1166 00:55:19,611 --> 00:55:22,924 ‫هر چند، اخیراً... آدمای دورش 1167 00:55:22,948 --> 00:55:25,218 ‫تصمیمات بزرگ رو گرفتن. 1168 00:55:25,242 --> 00:55:27,929 ‫بچه‌هاش کنترل امور رو دست داشتن 1169 00:55:27,953 --> 00:55:29,872 ‫یعنی، هر چقدر بخواین می‌تونیم بسطش بدیم. 1170 00:55:32,791 --> 00:55:35,353 ‫تمایلی ندارم، ولی خب وظیفهٔ ماست 1171 00:55:35,377 --> 00:55:39,232 ‫که بگیم که می‌تونیم بحث ‫رو ببریم سمت مامان کانر. 1172 00:55:39,256 --> 00:55:42,027 ‫که تعرض کلامی و فیزیکی رخ داده. ‫قضیهٔ‌ کری 1173 00:55:42,051 --> 00:55:45,488 ‫خیلی‌خب. خب... دیگه ... بسه. ‫خب؟ من... 1174 00:55:45,512 --> 00:55:47,407 ‫من الان... 1175 00:55:47,431 --> 00:55:51,411 ‫یه‌جور احساس تهوع خاصی دارم در مورد... 1176 00:55:51,435 --> 00:55:55,272 ‫این‌که بخوایم آبروی بابا رو ببریم ‫وقتی هنوز کفنش خشک نشده. 1177 00:55:58,233 --> 00:56:00,462 ‫آره. الان، به‌نظرم 1178 00:56:00,486 --> 00:56:02,881 ‫با توجه به این‌که تازه پدرمون مرده 1179 00:56:02,905 --> 00:56:04,841 ‫شاید بهتر باشه آبروش رو لکه‌دار نکنیم. 1180 00:56:04,865 --> 00:56:07,343 ‫آره. ممنون، کارولینا 1181 00:56:07,367 --> 00:56:08,744 ‫تو هم، کله کیری. ولی خب... 1182 00:56:09,995 --> 00:56:12,057 ‫شاید بهتر باشه دیگه همچین بحث ‫حال به‌هم زنی باهامون نکنید 1183 00:56:12,081 --> 00:56:13,266 ‫- خب؟ ‫- حتما 1184 00:56:13,290 --> 00:56:15,185 ‫- ممنون به‌هرحال. ‫- مفهومه. 1185 00:56:15,209 --> 00:56:16,811 ‫- شرمنده. ممنون، رومن. ‫- ممنون، هیوگو 1186 00:56:16,835 --> 00:56:18,337 ‫- اوهوم. ‫- شرمنده 1187 00:57:09,471 --> 00:57:11,515 ‫ببین، هیوگو... 1188 00:57:13,684 --> 00:57:15,352 ‫اون قضیه بود؟ 1189 00:57:16,061 --> 00:57:17,062 ‫چه قضیه‌ای؟ 1190 00:57:17,771 --> 00:57:19,064 ‫چیزای بد در مورد بابا 1191 00:57:19,940 --> 00:57:21,334 ‫آها. آره 1192 00:57:21,358 --> 00:57:25,070 ‫اگه بود این‌کار رو می‌کرد. ‫واسه شرکت همچین کاری می‌کرد. 1193 00:57:25,696 --> 00:57:26,881 ‫درسته. خیلی‌خب. 1194 00:57:26,905 --> 00:57:30,450 ‫پس، عملی‌اش کن. ‫ولی بی‌ سر و صدا و بی‌خبر 1195 00:57:31,368 --> 00:57:35,723 ‫صحیح. یعنی. نمی‌خوام... 1196 00:57:35,747 --> 00:57:38,059 ‫یه‌کم بابت این روش نگرانم 1197 00:57:38,083 --> 00:57:42,355 ‫می‌شه یه امضا از کارولینا و رومن بگیرم؟ 1198 00:57:42,379 --> 00:57:44,673 ‫نه، رفیق. ‫بی سر و صدا 1199 00:57:45,883 --> 00:57:47,551 ‫فقط برو تو کارش. 1200 00:57:50,804 --> 00:57:53,348 ‫مگه این‌که بخوای بگات بدم 1201 00:57:55,290 --> 00:57:56,617 ‫آها... 1202 00:57:56,964 --> 00:58:03,682 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 1203 00:58:03,908 --> 00:58:06,622 ‫کانال تلگرام مترجم ‫ 💢@Night_sub💢 1204 00:58:07,241 --> 00:58:13,194 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 1205 00:58:14,543 --> 00:58:20,743 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.