1 00:00:01,000 --> 00:00:04,000 ‫ترجمه و زیرنویس از ‫ایمان صاحبی و محمدحسین شکوهی ‫Arda.ir 2 00:00:04,024 --> 00:00:06,524 ‫Sermovie ‫دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال 3 00:00:06,666 --> 00:00:09,291 ‫[آنچه گذشت] ‫سپاهیان رو فرا بخون. وقتش رسیده. 4 00:00:09,666 --> 00:00:11,458 ‫دشمن ما وعده‌ی حمله داده. 5 00:00:11,541 --> 00:00:14,541 ‫چه کسانی می‌ایستن و می‌جنگن؟ 6 00:00:14,625 --> 00:00:15,833 ‫شما می‌میرید. 7 00:00:15,916 --> 00:00:18,250 ‫مدت‌ها منتظر این روز بودم 8 00:00:18,333 --> 00:00:21,375 ‫وفاداریم رو به سائورون اعلام می‌کنم. 9 00:00:22,375 --> 00:00:23,583 ‫نصفمون رفتن. 10 00:00:23,666 --> 00:00:25,041 ‫اما نصف موندن. 11 00:00:25,333 --> 00:00:27,059 ‫چرا من برای قشون اعزامی انتخاب نشدم؟ 12 00:00:27,083 --> 00:00:28,666 ‫فکر می‌کردم داری به غرب میری. 13 00:00:28,750 --> 00:00:30,916 ‫نه تا زمانی که کاری در خور ‫نومه‌نور انجام داده باشم 14 00:00:31,000 --> 00:00:33,916 ‫من نومه‌نور رو متقاعد کردم که پنج تا کشتی 15 00:00:34,000 --> 00:00:36,666 ‫و 500 نفر رو برای کمک به مردمت بفرستن 16 00:00:36,791 --> 00:00:38,500 ‫و روی سرت تاج بذارن. 17 00:00:38,583 --> 00:00:41,583 ‫ازم می‌خوای به تنها جایی برگردم ‫که عهد کرده بودم بهش برنگردم 18 00:00:41,666 --> 00:00:43,666 ‫برای چی به جنگیدن ادامه میدی؟ 19 00:00:43,750 --> 00:00:45,375 ‫چون نمی‌تونم توقف کنم. 20 00:00:45,958 --> 00:00:49,250 ‫همراهم بیا، و با هم عزت ‫خاندان‌هامون رو پس می‌گیریم 21 00:00:50,916 --> 00:00:52,250 ‫به سمت شمال شرق می‌ریم. 22 00:00:53,000 --> 00:00:55,041 ‫برای سرزمین میانه. 23 00:00:57,208 --> 00:00:59,791 ‫این شمشیر نیست. یه قدرته. 24 00:00:59,875 --> 00:01:01,250 ‫چیزی درباره سائورون شنیدی؟ 25 00:01:02,666 --> 00:01:03,958 ‫قبلا این رو دیدم. 26 00:01:04,250 --> 00:01:05,500 ‫این یه کلیده. 27 00:01:06,083 --> 00:01:09,583 ‫فرمانده دشمن از دادن یه خونه ‫توی این زمین‌ها به اورک‌ها می‌گفت 28 00:01:09,708 --> 00:01:11,833 ‫نقشه‌اش هر چی باشه، این قطعیه 29 00:01:12,333 --> 00:01:15,333 ‫دشمن ما می‌دونه که پسرت چیزی ‫که برای اجرای نقشه‌اش لازمه رو داره. 30 00:01:16,250 --> 00:01:17,375 ‫چقدر زمان داریم؟ 31 00:01:18,458 --> 00:01:19,458 ‫شاید چند ساعت. 32 00:02:36,820 --> 00:02:43,820 ‫ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت ‫قسمت ششم: اودون 33 00:03:25,333 --> 00:03:27,583 ‫حیاتی تازه ‫[به زبان الفی] 34 00:03:29,708 --> 00:03:32,000 ‫به سرپیچی از مرگ. ‫[به زبان الفی] 35 00:03:50,791 --> 00:03:52,083 ‫فرزندان من، 36 00:03:53,916 --> 00:03:56,625 ‫ما مدت‌ها تاب آوردیم. 37 00:03:59,916 --> 00:04:04,291 ‫غل و زنجیرمون رو دور انداختم. 38 00:04:07,166 --> 00:04:09,958 ‫از کوهستان و دشت 39 00:04:11,000 --> 00:04:12,666 ‫سرزمین‌های یخ‌زده و بایر گذشتیم 40 00:04:13,291 --> 00:04:15,250 ‫تا پاهامون خاک رو خون‌آلود کرد. 41 00:04:18,000 --> 00:04:22,666 ‫از ارد میترین تا افل آرنن ‫[ارد میترین یا کوهستان خاکستری در سمت غربی خود به کوه گونداباد وصل می‌شود. ‫افل آرنن به معنای حصار آرنن باید در نزدیکی سرزمین‌های جنوبی قرار داشته باشد. ] 42 00:04:24,875 --> 00:04:26,291 ‫ما دوام آوردیم. 43 00:04:30,625 --> 00:04:35,416 ‫ولی امشب، یک آزمون دیگه منتظرمونه. 44 00:04:37,166 --> 00:04:41,583 ‫دشمن ما شاید ضعیف باشه، ‫و تعداد نفراتشون کم... 45 00:04:43,750 --> 00:04:48,500 ‫با این حال قبل از پایان شب، ‫بعضی از ما به زمین می‌افتن. 46 00:04:49,708 --> 00:04:52,833 ‫منتها برای اولین بار، به زمین می‌افتین... 47 00:04:53,708 --> 00:04:58,083 ‫نه به عنوان برده‌هایی بی‌نام ‫در سرزمین‌های دوردست 48 00:04:58,166 --> 00:04:59,583 ‫بلکه در جایگاه برادران همدیگه. 49 00:05:01,416 --> 00:05:04,458 ‫در جایگاه برادران و خوهرانی در خانه‌ی خودمون! 50 00:05:08,208 --> 00:05:09,583 ‫نامپات. 51 00:05:10,125 --> 00:05:11,958 ‫نامپات! نامپات! 52 00:05:12,041 --> 00:05:13,441 ‫امشب همون شبه 53 00:05:13,500 --> 00:05:17,041 ‫- ما دست آهنی ئوروک رو دراز می‌کنیم... ‫- نامپات! نامپات! ‫[ئوروک کلمه‌ای در زبان سیاه به معنی «اورک» است و به ‫برخی اورک‌های با جثه بزرگ‌تر اطلاق می‌شد. ‫زبان سیاه توسط سائورون و در سال‌های سیاه دوران دوم ‫اختراع شده بود و ارتباطی به دوران اول و پیش از آن ندارد!] 54 00:05:17,125 --> 00:05:19,750 ‫و مشتمون رو دور این زمین‌ها می‌بندیم. 55 00:05:19,833 --> 00:05:21,500 ‫نامپات! 56 00:05:23,791 --> 00:05:25,000 ‫نامپات! 57 00:05:28,083 --> 00:05:29,208 ‫نامپات! 58 00:05:31,875 --> 00:05:33,166 ‫نامپات! 59 00:06:09,416 --> 00:06:10,791 ‫اینجا رو بگردین. ‫[به زبان سیاه] 60 00:06:11,166 --> 00:06:17,166 ‫همتون! پخش شین، پیداشون کنین! ‫[به زبان سیاه] 61 00:07:01,000 --> 00:07:04,208 ‫قصد بی‌ادبی ندارم ارباب-پدر ‫ولی اون کجاست؟ 62 00:07:05,291 --> 00:07:06,958 ‫چه اتفاقی برای سائورون افتاد؟ 63 00:07:10,041 --> 00:07:13,875 ‫نه دندونش پیدا میشه نه دمش. ‫احتمالا زرنگ بازی درآورده و فرار کرده. 64 00:07:15,250 --> 00:07:18,250 ‫نه. الف همین‌جاست. 65 00:07:19,458 --> 00:07:20,833 ‫بوش رو حس می‌کنم. ‫[به زبان سیاه] 66 00:07:20,916 --> 00:07:22,000 ‫بله، پدر. 67 00:07:22,625 --> 00:07:23,750 ‫این بالا! 68 00:07:29,541 --> 00:07:31,208 ‫بیارش پایین! 69 00:07:47,208 --> 00:07:48,500 ‫خارج شید، حالا! 70 00:08:03,208 --> 00:08:04,375 ‫اون در رو باز کن! 71 00:08:11,958 --> 00:08:13,208 ‫خارج شید! 72 00:08:16,125 --> 00:08:18,541 ‫ارباب-پدر! باید برید! 73 00:08:18,625 --> 00:08:20,416 ‫باید حرکت کنید! 74 00:08:37,666 --> 00:08:39,916 ‫چند نفرشون ممکنه زنده بمونن؟ 75 00:08:40,000 --> 00:08:41,458 ‫چقدر وقت داریم؟ 76 00:08:43,291 --> 00:08:44,500 ‫نه به قدر کافی. 77 00:08:45,208 --> 00:08:48,041 ‫زود باشین، باید روستا رو آماده کنیم. 78 00:09:33,750 --> 00:09:36,750 ‫آروم باش، برک ‫آروم پسر. 79 00:09:50,125 --> 00:09:51,125 ‫بکشش بالا! 80 00:10:04,416 --> 00:10:06,833 ‫فکر می‌کردم همه‌ی سربازها ‫باید توی تختشون باشن. 81 00:10:06,916 --> 00:10:08,875 ‫من رو ببخشید، فرمانده ‫من...من فقط... 82 00:10:08,958 --> 00:10:11,291 ‫امیدوار بودی اولین نگاه رو به خشکی بندازی؟ 83 00:10:12,208 --> 00:10:13,375 ‫راحت باش. 84 00:10:14,625 --> 00:10:17,458 ‫تا چند لحظه‌ی دیگه برای ‫چشمات قابل دیدن میشه. 85 00:10:18,875 --> 00:10:20,708 ‫الان واسه‌ی شما قابل دیدنه؟ 86 00:10:22,083 --> 00:10:23,750 ‫حدود یک ساعته که آره. 87 00:10:25,166 --> 00:10:26,833 ‫چشم‌های الف‌ها تیزن. 88 00:10:26,916 --> 00:10:30,166 ‫با این حال، چشم‌های من ‫تا حالا تو رو ندیده بودن 89 00:10:31,125 --> 00:10:33,208 ‫که شمشیر بزنی یا بادبان بکشی. 90 00:10:34,500 --> 00:10:35,750 ‫مقامت چیه؟ 91 00:10:38,000 --> 00:10:39,416 ‫جاروکش اسطبل. 92 00:10:41,916 --> 00:10:44,916 ‫از کاری که دل رو فروتن می‌کنه، منزجر نباش. 93 00:10:45,000 --> 00:10:48,791 ‫فروتنی قلمروهایی رو نجات داده که افراد مغرور ‫فقط به سمت نابودی هدایتشون کرده بودن. 94 00:10:49,333 --> 00:10:52,916 ‫من به این ماموریت ملحق ‫نشدم که فروتن باشم، فرمانده. 95 00:10:53,000 --> 00:10:54,750 ‫پس برای چی ملحق شدی، سرباز؟ 96 00:10:55,625 --> 00:10:57,458 ‫فقط سعی داشتم تا جایی که می‌تونم 97 00:10:58,625 --> 00:11:00,625 ‫از اون مکان دور بشم. 98 00:11:00,708 --> 00:11:01,875 ‫نومه‌نور؟ 99 00:11:02,875 --> 00:11:04,458 ‫اون‌جا نومه‌نور نیست. 100 00:11:05,250 --> 00:11:07,083 ‫حداقل نومه‌نور واقعی نیست. 101 00:11:07,791 --> 00:11:09,208 ‫البته اگه چنین چیزی اصلا وجود داشته. 102 00:11:09,291 --> 00:11:10,875 ‫وجود داشته. 103 00:11:12,125 --> 00:11:14,083 ‫هنوزم وجود داره... 104 00:11:14,166 --> 00:11:16,791 ‫حتی اگه فقط در دل کهترین جاروکش اسطبل باشه 105 00:11:18,125 --> 00:11:19,208 ‫اسمم ایسیلدوره. 106 00:11:20,208 --> 00:11:21,708 ‫باید می‌فهمیدم. 107 00:11:24,041 --> 00:11:26,041 ‫قیافه‌ات شبیه پدرته. 108 00:11:27,916 --> 00:11:30,541 ‫همیشه بهم می‌گفتن بیشتر شبیه مادرمم. 109 00:11:49,541 --> 00:11:50,708 ‫سرباز. 110 00:11:53,750 --> 00:11:55,000 ‫ناخدا. 111 00:12:03,583 --> 00:12:05,000 ‫مادرش... 112 00:12:08,375 --> 00:12:09,791 ‫چه اتفاقی براش افتاده؟ 113 00:12:14,750 --> 00:12:16,166 ‫عجیبه. 114 00:12:18,166 --> 00:12:22,250 ‫اکثر عمرم به شرق نگاه کردم تا ‫طلوع خورشید بر فراز دریا رو ببینم. 115 00:12:23,250 --> 00:12:25,958 ‫و غرب رو نگاه کردم تا ‫غروبش بر خشکی رو ببینم. 116 00:12:26,458 --> 00:12:28,541 ‫ما به سمت طلوع بادبان ‫می‌کشیم اما برای من، 117 00:12:30,291 --> 00:12:32,291 ‫حسی شبیه شروع شب داره. 118 00:12:39,958 --> 00:12:41,166 ‫همسرم غرق شد. 119 00:12:54,125 --> 00:12:56,291 ‫خشکی دیده شد، سرورم. 120 00:12:56,375 --> 00:12:58,175 ‫چقدر مونده تا لنگر بندازیم؟ 121 00:12:59,000 --> 00:13:01,416 ‫یک روز کامل باید به سمت ‫کوهستان بادبان بکشیم. 122 00:13:02,083 --> 00:13:05,958 ‫و از اونجا، یک روز سواری ‫داریم به سمت شرق دره. 123 00:13:06,041 --> 00:13:08,041 ‫به بقیه‌ی کشتی‌ها علامت بده. 124 00:13:08,125 --> 00:13:10,375 ‫بگو تا جایی که می‌تونن شتاب کنن. 125 00:13:25,990 --> 00:13:29,990 ‫[زیر ذره‌بین به‌ترتیب از بالا ‫هوردرن، تیرهاراد و اوس‌تی‌ریت دیده می‌شه.] 126 00:13:54,166 --> 00:13:56,375 ‫نابود کردنش ورای مهارت‌های ماست. 127 00:14:00,708 --> 00:14:02,125 ‫کجا مخفیش می‌کنی؟ 128 00:14:05,916 --> 00:14:07,458 ‫هیچکس نباید بدونه. 129 00:14:13,166 --> 00:14:14,500 ‫نه حتی تو. 130 00:14:23,500 --> 00:14:25,333 ‫دشمن ما دیده شده. 131 00:14:29,666 --> 00:14:31,083 ‫قبلا ازشون جون سالم به در بردیم. 132 00:14:32,833 --> 00:14:34,458 ‫حالا دوباره باید این کار رو بکنیم. 133 00:14:38,833 --> 00:14:40,000 ‫امشب. 134 00:14:41,250 --> 00:14:44,250 ‫موقعیتمون به ما برتری میده. 135 00:14:46,666 --> 00:14:50,500 ‫ولی برای استفاده ازش باید دشمن ‫رو نزدیک خودمون بکشونیم. 136 00:14:53,416 --> 00:14:55,500 ‫باید صبر کنیم تا آخرین نفر از اورک‌ها 137 00:14:55,583 --> 00:14:58,083 ‫از اون پل بگذره تا حمله کنیم. 138 00:14:59,416 --> 00:15:01,041 ‫این کار اعصابتون رو آزمایش می‌کنه. 139 00:15:03,750 --> 00:15:04,958 ‫اجازه بدین اتفاق بیفته. 140 00:15:06,375 --> 00:15:09,875 ‫هر کسی که نمی‌تونه ‫بجنگه به داخل برده میشه. 141 00:15:09,958 --> 00:15:13,000 ‫این قلعه‌ی ماست ‫جایی که بهش عقب‌نشینی می‌کنیم. 142 00:15:13,916 --> 00:15:16,916 ‫قوی‌دل باشین. همتون. 143 00:15:18,708 --> 00:15:22,625 ‫من ارتش‌های کوچک‌تری رو دیدم که ‫دشمنان بزرگ‌تری رو شکست دادن. 144 00:15:23,833 --> 00:15:25,416 ‫خیلی زود خورشید غروب می‌کنه. 145 00:15:25,833 --> 00:15:30,666 ‫وظیفه‌ی خودتون رو انجام بدین، و قسم ‫می‌خورم که دوباره طلوعش رو می‌بینین. 146 00:15:31,875 --> 00:15:34,000 ‫- بهش باور دارین؟ ‫- آره. 147 00:15:35,125 --> 00:15:37,625 ‫- بهش باور دارین؟ ‫- آره. 148 00:15:39,000 --> 00:15:40,416 ‫سر پست‌هاتون برین. 149 00:15:47,166 --> 00:15:48,250 ‫من چی؟ 150 00:15:48,958 --> 00:15:50,041 ‫میخانه. 151 00:15:50,125 --> 00:15:52,458 ‫میخانه برای زخمی‌ها وبچه‌هاست. ‫من می‌تونم بجنگم. 152 00:15:52,541 --> 00:15:54,041 ‫می‌دونم که می‌تونی. 153 00:15:54,125 --> 00:15:56,583 ‫واسه همین ازت می‌خوام اونجا باشی ‫تا از کسایی محافظت کنی که نمی‌تونن. 154 00:16:04,666 --> 00:16:05,750 ‫بیا. 155 00:16:11,291 --> 00:16:15,500 ‫وقتی کوچولو بودم... ‫وقتی خواب بد می‌دیدم رو یادته؟ 156 00:16:16,708 --> 00:16:17,875 ‫یادمه. 157 00:16:19,125 --> 00:16:21,125 ‫یادته بهم چی می‌گفتی؟ 158 00:16:22,500 --> 00:16:24,583 ‫وقتی توی تاریکی بغلم می‌کردی؟ 159 00:16:28,250 --> 00:16:29,875 ‫میشه همون رو حالا بهم بگی؟ 160 00:16:32,875 --> 00:16:37,958 ‫در پایان، این سایه فقط یک چیز کوچیک و گذراست. 161 00:16:40,541 --> 00:16:42,916 ‫فراتر از دسترسش... 162 00:16:45,041 --> 00:16:47,041 ‫نور و زیبایی برین وجود داره. 163 00:16:47,958 --> 00:16:49,541 ‫نور رو پیدا کن... 164 00:16:51,500 --> 00:16:53,875 ‫و سایه هرگز پیدات نمی‌کنه. 165 00:17:05,208 --> 00:17:06,500 ‫بدرود، مادر. 166 00:17:27,458 --> 00:17:28,875 ‫آماده‌ای؟ 167 00:17:30,083 --> 00:17:33,500 ‫نه. تو آماده‌ای؟ 168 00:17:49,208 --> 00:17:50,708 ‫دونه‌های آلفیرین... ‫[گیاهی که در زبان آدمیان به‌نام سیمبلمینه شناخته می‌شه ‫و به رشد کردن روی مزار انسان‌ها معروفه.] 169 00:17:54,666 --> 00:17:57,041 ‫بین الف‌ها رسمه. 170 00:17:57,125 --> 00:18:00,541 ‫قبل از شروع جنگ، یکی بکار. 171 00:18:05,833 --> 00:18:09,458 ‫حیاتی تازه، به سرپیچی از مرگ؟ 172 00:18:28,250 --> 00:18:31,875 ‫عقیده بر اینه که یکی از والار 173 00:18:34,333 --> 00:18:36,708 ‫مراقب چیزهای روییدنیه... 174 00:18:45,208 --> 00:18:46,791 ‫و کسایی که به این چیزها رسیدگی می‌کنن. 175 00:18:54,541 --> 00:18:55,791 ‫بقیشون رو... 176 00:18:57,041 --> 00:18:59,416 ‫پس از این که جنگ تموم شد می‌کاریم. 177 00:19:02,916 --> 00:19:04,333 ‫توی یه باغ جدید. 178 00:19:07,041 --> 00:19:08,375 ‫تو و من. 179 00:19:10,750 --> 00:19:12,166 ‫و تئو. 180 00:19:13,625 --> 00:19:14,875 ‫با همدیگه. 181 00:19:17,625 --> 00:19:18,875 ‫بهم قول بده. 182 00:21:07,541 --> 00:21:09,583 ‫اومدن. 183 00:21:09,666 --> 00:21:10,875 ‫وای بر ما... 184 00:23:13,583 --> 00:23:16,333 ‫احمق‌ها نتونستن به ما بزنن. 185 00:23:46,333 --> 00:23:47,958 ‫یالا! 186 00:23:50,750 --> 00:23:51,950 ‫دارن به سمت میخانه میرن. 187 00:24:10,416 --> 00:24:13,708 ‫- برای سرزمین‌های جنوبی بجنگین! ‫- برای سرزمین‌های جنوبی بجنگین! 188 00:27:21,208 --> 00:27:22,708 ‫این زمین مال ماست! 189 00:27:32,250 --> 00:27:35,666 ‫شجاع بودی الف. ‫خیلی شجاع بودی. 190 00:28:19,375 --> 00:28:20,541 ‫بران‌وین. 191 00:29:10,500 --> 00:29:13,041 ‫داشتیم با مردم خودمون می‌جنگیدیم. 192 00:29:16,541 --> 00:29:20,250 ‫فکر کردین همین جوری الکی قبولشون کردیم؟ 193 00:29:21,291 --> 00:29:23,125 ‫باید هزینه‌اش رو می‌پرداختن... 194 00:29:25,416 --> 00:29:29,458 ‫و حالا همتون هزینه‌اش رو میدین. 195 00:29:48,166 --> 00:29:49,000 ‫تردویل! 196 00:30:12,750 --> 00:30:13,916 ‫مادر! 197 00:30:16,583 --> 00:30:19,000 ‫همه، به قلعه برین. 198 00:30:21,208 --> 00:30:22,833 ‫برین! برین! 199 00:30:24,000 --> 00:30:25,375 ‫به داخل میخانه! 200 00:30:34,375 --> 00:30:35,375 ‫میخانه! 201 00:30:36,625 --> 00:30:38,125 ‫همتون! 202 00:30:41,750 --> 00:30:42,750 ‫برین! 203 00:30:51,208 --> 00:30:52,541 ‫میز! 204 00:30:52,625 --> 00:30:55,291 ‫بجنبین! 205 00:31:09,916 --> 00:31:11,333 ‫بجنبین! 206 00:31:14,000 --> 00:31:15,960 ‫مادر. مادر. 207 00:31:20,375 --> 00:31:22,041 ‫اول به اون کمک کنین. 208 00:31:31,000 --> 00:31:33,625 ‫نه. 209 00:31:33,708 --> 00:31:35,250 ‫به تو کمک می‌کنیم. 210 00:31:36,833 --> 00:31:38,083 ‫مادر. 211 00:31:38,166 --> 00:31:39,416 ‫تئو... 212 00:31:41,541 --> 00:31:43,541 ‫باید جلوی خونریزی رو بگیری. 213 00:31:43,625 --> 00:31:44,833 ‫فکر نکنم بتو... 214 00:31:44,916 --> 00:31:48,083 ‫یا انجامش میدی یا من می‌میرم. می‌فهمی؟ 215 00:31:50,875 --> 00:31:52,166 ‫تئو. 216 00:32:05,125 --> 00:32:07,375 ‫مادر، آماده باش. 217 00:32:10,125 --> 00:32:11,250 ‫معذرت می‌خوام. 218 00:32:23,958 --> 00:32:25,583 ‫روی زخم رو فشار بده. 219 00:32:41,958 --> 00:32:42,958 ‫بسوزونین... 220 00:32:43,875 --> 00:32:46,416 ‫سردشه. خیلی خون از دست داده. 221 00:32:46,500 --> 00:32:48,083 ‫نه. نه. نه. 222 00:32:48,166 --> 00:32:49,666 ‫میگه بسوزونین 223 00:32:50,083 --> 00:32:53,041 ‫دونه‌های آلفیرین. ‫باید زخم رو با آتش ببندیم. 224 00:32:53,625 --> 00:32:55,708 ‫برام چوب سوزان بیارین. بجنبین! 225 00:33:04,750 --> 00:33:05,958 ‫حالا. 226 00:33:09,250 --> 00:33:11,125 ‫حالا. 227 00:33:16,791 --> 00:33:17,958 ‫حالا این طرف. 228 00:33:23,125 --> 00:33:24,208 ‫بذار. 229 00:33:30,541 --> 00:33:31,541 ‫کافیه. 230 00:33:45,500 --> 00:33:46,500 ‫بران‌وین؟ 231 00:33:47,916 --> 00:33:49,666 ‫- مادر؟ ‫- بران‌وین؟ 232 00:33:49,750 --> 00:33:51,958 ‫بیدار شو، مادر! 233 00:34:25,291 --> 00:34:27,371 ‫نامپات! 234 00:34:27,500 --> 00:34:30,083 ‫نامپات! 235 00:34:30,166 --> 00:34:31,250 ‫نامپات! 236 00:34:32,916 --> 00:34:34,000 ‫نامپات! 237 00:34:35,458 --> 00:34:36,541 ‫نامپات! 238 00:34:37,958 --> 00:34:39,291 ‫نامپات! 239 00:34:40,375 --> 00:34:41,458 ‫نامپات! 240 00:34:42,166 --> 00:34:44,166 ‫- از پشت بزنشون ‫- نامپات! 241 00:34:45,583 --> 00:34:46,625 ‫نامپات! 242 00:34:48,166 --> 00:34:49,166 ‫نامپات! 243 00:34:50,833 --> 00:34:51,875 ‫نامپات! 244 00:35:53,250 --> 00:35:54,330 ‫بشین! 245 00:36:31,416 --> 00:36:34,083 ‫چیزی که دنبالشم رو ‫[به زبان الفی] 246 00:36:34,166 --> 00:36:35,833 ‫به من بده. ‫[به زبان الفی] 247 00:36:37,166 --> 00:36:38,583 ‫بذار برن. ‫[به زبان الفی] 248 00:36:41,541 --> 00:36:42,875 ‫بعد تصمیم می‌گیرم. ‫[به زبان الفی] 249 00:36:55,583 --> 00:37:00,125 ‫چرا جونشون رو فدای ‫چنین چیز کوچیکی می‌کنی؟ 250 00:37:21,416 --> 00:37:22,833 ‫بعدی اون زنه. 251 00:37:24,291 --> 00:37:25,375 ‫نه! 252 00:37:31,041 --> 00:37:32,208 ‫- صبر کن! ‫- تئو! 253 00:37:34,333 --> 00:37:35,375 ‫این زیره. 254 00:37:37,583 --> 00:37:39,166 ‫این زیره. 255 00:37:43,375 --> 00:37:44,541 ‫نه. 256 00:37:55,500 --> 00:37:56,500 ‫تئو! 257 00:37:58,000 --> 00:37:59,083 ‫متاسفم. 258 00:38:48,000 --> 00:38:50,875 ‫والدرگ، من یه وظیفه برات دارم. 259 00:38:59,625 --> 00:39:01,875 ‫همه اونها باید بمیرن. 260 00:40:18,458 --> 00:40:19,500 ‫اونتامو! 261 00:40:48,458 --> 00:40:49,458 ‫برو! 262 00:40:50,416 --> 00:40:51,416 ‫هی! 263 00:41:01,875 --> 00:41:02,916 ‫هی! 264 00:41:17,208 --> 00:41:18,458 ‫پدر! 265 00:41:28,541 --> 00:41:30,041 ‫پدر! 266 00:41:30,125 --> 00:41:32,285 ‫- من خوبم. ‫- فکر کردم تو... 267 00:41:33,250 --> 00:41:34,666 ‫من خوبم ایسیل. 268 00:41:40,583 --> 00:41:42,166 ‫سرباز. 269 00:41:42,250 --> 00:41:43,410 ‫فرمانده‌شون؟ 270 00:41:47,625 --> 00:41:49,065 ‫اون شیء در اختیارش... 271 00:41:49,125 --> 00:41:50,875 ‫نباید باهاش فرار کنه. 272 00:42:00,583 --> 00:42:01,783 ‫اون کیه؟ 273 00:42:05,416 --> 00:42:07,096 ‫فرمانده سپاهیان شمالی. 274 00:42:07,416 --> 00:42:09,375 ‫گالادریل. 275 00:42:48,291 --> 00:42:50,875 ‫نورو لیم![ترجمه از سینداری: چابک بتاز!] 276 00:43:19,875 --> 00:43:20,958 ‫برو! 277 00:44:00,333 --> 00:44:01,750 ‫منو یادت میاد؟ 278 00:44:08,500 --> 00:44:09,500 ‫نه 279 00:44:23,458 --> 00:44:24,500 ‫دست نگهدار! 280 00:44:26,000 --> 00:44:27,333 ‫ما زنده لازمش داریم. 281 00:44:27,875 --> 00:44:29,500 ‫من زنده لازمش دارم. 282 00:44:30,666 --> 00:44:32,291 ‫نمی‌دونی اون چیکار کرده. 283 00:44:35,583 --> 00:44:41,458 ‫باعث رنج کسی که دوست داشتی شدم؟ 284 00:44:45,541 --> 00:44:46,791 ‫یه زن؟ 285 00:44:50,041 --> 00:44:54,250 ‫شاید یه بچه؟ 286 00:44:54,333 --> 00:44:55,916 ‫خفه شو. 287 00:44:58,333 --> 00:45:01,333 ‫هالبرند، بگذارش کنار. 288 00:45:06,166 --> 00:45:09,166 ‫یه نفر نمی‌تونه عطش رو ‫با نوشیدن آب دریا فرو بشونه. 289 00:45:27,708 --> 00:45:29,041 ‫خب، چی فکر می‌کنی؟ 290 00:45:33,375 --> 00:45:34,625 ‫کوه‌ها رو دوست دارم. 291 00:45:36,083 --> 00:45:38,583 ‫شماها قراره از نزدیک بهشون نگاه کنید. 292 00:45:39,541 --> 00:45:41,958 ‫فرمانده گالادریل داره یه گروه جمع می‌کنه 293 00:45:42,041 --> 00:45:44,041 ‫تا اورک‌هایی که فرار کردن رو تعقیب کنه، 294 00:45:44,125 --> 00:45:46,666 ‫و من با زبون‌بازی دوتا جا گرفتم. 295 00:45:46,750 --> 00:45:47,875 ‫پس اونتامو چی؟ 296 00:45:48,000 --> 00:45:51,458 ‫فکر می‌کنم برای یه مدتی اینجا بمونم. ‫یه مقدار به مردم اینجا کمک کنم. 297 00:45:51,541 --> 00:45:55,416 ‫- برای یه هفته به اندازه کافی نبرد دیدی؟ ‫- بیشتر به نظر می‌رسه برای کل زندگی. 298 00:45:59,250 --> 00:46:01,833 ‫این گروه، چه زمانی راه میوفته؟ 299 00:46:02,708 --> 00:46:05,708 ‫مطمئن نیستم. نه تا وقتی که ‫کارش با اون تموم نشده. 300 00:46:10,541 --> 00:46:15,541 ‫وقتی بچه بودم، داستان‌هایی از الف‌هایی ‫که توسط مورگوت گرفتار شده بودن شنیدم. 301 00:46:17,000 --> 00:46:19,833 ‫شکنجه شده. تغییر کرده. 302 00:46:21,875 --> 00:46:24,541 ‫تبدیل شده به شکلی جدید و ویران‌شده از حیات. 303 00:46:26,583 --> 00:46:29,000 ‫تو یکی از اونهایی، مگه نه؟ 304 00:46:30,750 --> 00:46:32,333 ‫موری‌اوندور. ‫[ترجمه از کوئنیا: موری=سیاه + اوندور=سنگ] 305 00:46:34,000 --> 00:46:35,583 ‫پسران تاریکی. 306 00:46:36,833 --> 00:46:38,875 ‫نخستین اورک‌ها. 307 00:46:39,500 --> 00:46:40,708 ‫ئوروک.[تعریف ئوروک نه در سریال صحیح است و نه در فیلم‌ها! آنها اولین دسته از اورک‌ها نبوده ‫و از گل و لجن نیز به وجود نیامده‌اند! همچنین اورک‌های با جثه بزرگ‌تر صدها سال پیش از ‫ارتش سارومان نیز در دوران سوم حضور پیدا کرده بودند. لازم به ذکر است ‫«ئوروک-های» (های به معنی «مردم» است) که در خدمت سارومان بودند، ‫نسل جدیدی از اورک‌ها به حساب آمده و از ادغام اورک‌ها و آدمیان پدید آمده بودند.] 308 00:46:45,041 --> 00:46:46,458 ‫ما ئوروک رو ترجیح می‌دیم. 309 00:46:46,541 --> 00:46:50,000 ‫حتی موری‌اوندور هم از یک ارباب دستور می‌گیرن. 310 00:46:50,083 --> 00:46:51,875 ‫و من به دنبال [ارباب] تو هستم. 311 00:46:52,625 --> 00:46:53,708 ‫کجاست؟ 312 00:46:54,916 --> 00:46:56,250 ‫سائورون کجاست؟ 313 00:47:06,083 --> 00:47:09,041 ‫شاید بهتره زندانی‌هامون رو بیاریم زیر آفتاب. 314 00:47:17,541 --> 00:47:19,750 ‫بعد از شکست مورگوت، 315 00:47:21,500 --> 00:47:24,750 ‫اونی که بهش می‌گی سائورون... 316 00:47:27,791 --> 00:47:31,583 ‫خودش رو وقف شفای سرزمین میانه کرد، ‫[پس از سقوط مورگوت به سائورون فرصت توبه داده شد، اما چون توبه کردن ‫و درخواست بخشش را تحقیرآمیز می‌دانست چنین نکرد. گرچه برای مدتی به نیکی گرایید اما ‫در نهایت دوباره به پلیدی گرایید تا سرانجام به نماینده اصلی شر در دوران‌های بعد بدل شد. (نامه ۱۵۳ تالکین)] 317 00:47:33,750 --> 00:47:38,458 ‫سرزمین‌های ویرانش رو با نظمی بی‌نقص کنار هم آورد. ‫[از میل و هدف سائورون که نظم بوده می‌توان در جلد دهم کتاب تاریخ سرزمین میانه اطلاعات بیشتری کسب کرد.] 318 00:47:41,833 --> 00:47:43,833 ‫اون به دنبال ساخت قدرتی بود 319 00:47:46,708 --> 00:47:48,375 ‫نه از جسم... 320 00:47:50,833 --> 00:47:52,416 ‫بلکه غالب بر جسم. 321 00:47:53,708 --> 00:47:56,125 ‫قدرتی از دنیای نادیدنی. ‫[«خردمندان الف، فرمانروایان الدار که از آن طرف دریاهای دور آمده‌اند. ‫آنها از اشباح حلقه نمی‌ترسند،مثل کسانی که در قلمرو قدسی ساکن بوده‌اند، ‫در عین حال در هر دو جهان زندگی می‌کنند و در مقابل دیدنی‌ها ‫و نادیدنی‌ها قدرت زیادی دارند.» (یاران حلقه، ملاقات‌های بسیار)] 322 00:48:00,166 --> 00:48:03,166 ‫اون هر چقدر رو که می‌تونست فرمان داد ‫که در شمال دور همراهیش کنن. 323 00:48:04,916 --> 00:48:07,916 ‫اما هرچقدر که تلاش کرد... 324 00:48:10,000 --> 00:48:11,416 ‫چیزی کم بود. 325 00:48:18,541 --> 00:48:22,041 ‫سایه‌ای از دانش تاریک 326 00:48:23,125 --> 00:48:27,375 ‫که خودش رو حتی از اون مخفی می‌کرد. 327 00:48:31,375 --> 00:48:34,958 ‫مهم نبود که چقدر خون در این راه ریخت. 328 00:48:40,250 --> 00:48:42,083 ‫هممم. برای سهمی که داشتم... 329 00:48:44,583 --> 00:48:49,666 ‫به اندازه کافی بچه‌هام رو فدای آرزوهای اون کردم. 330 00:48:53,500 --> 00:48:55,166 ‫دو شقه کردمش. 331 00:48:58,041 --> 00:49:00,291 ‫سائورون رو کشتم. 332 00:49:00,791 --> 00:49:02,208 ‫باور نمی‌کنم. 333 00:49:07,083 --> 00:49:10,708 ‫باور نمی‌کنی یه ئوروک تونسته باشه اینکارو بکنه 334 00:49:12,291 --> 00:49:14,458 ‫کاری که تمام ارتش تو نتونست. 335 00:49:14,875 --> 00:49:18,875 ‫باور نمی‌کنم که تو تنها ارباب این ارتش باشی. 336 00:49:18,958 --> 00:49:21,166 ‫بچه‌های من هیچ اربابی ندارن. 337 00:49:21,250 --> 00:49:23,541 ‫اونها بچه نیستن، برده‌ان. 338 00:49:23,625 --> 00:49:25,541 ‫اما هرکدومشون یک نام دارن. یک قلب دارن. 339 00:49:27,250 --> 00:49:28,291 ‫یک قلب. 340 00:49:28,375 --> 00:49:31,583 ‫- یک قلب که توسط مورگوت ساخته شده. ‫- همه ما مخلوقات اون یگانه هستیم، ‫[منظور از یگانه، ارو ایلوواتار، خدای یکتای رشته‌افسانه تالکین است.] 341 00:49:31,666 --> 00:49:34,416 ‫ارباب آتش پنهان، ‫مثل تو. 342 00:49:34,958 --> 00:49:37,708 ‫همونطور که شایسته نفس زندگی هستن، 343 00:49:39,333 --> 00:49:41,083 ‫و همونقدر هم شایسته یک خونه‌اند. 344 00:49:45,166 --> 00:49:46,250 ‫به زودی... 345 00:49:48,708 --> 00:49:51,958 ‫این سرزمین از آن ما میشه. ‫اونوقت متوجه خواهی شد. 346 00:49:58,875 --> 00:49:59,875 ‫نه. 347 00:50:02,291 --> 00:50:04,125 ‫نژاد تو یه اشتباه بود. 348 00:50:05,833 --> 00:50:07,250 ‫به تقلید مسخره ساخته شدن. ‫[«دانایان اره‌سئا بر این گمان بودند که به راستی جمله کسانی که از کوئندی پیش از شکستن اوتومنو ‫به دست ملکور گرفتار آمدند، آنجا زندانی شدند، و با ترفندهای بی‌رحمانه آهسته‌آهسته فاسد گشتند و تن به بندگی دادند؛ و بدین‌گونه ملکور نژاد زشت سیمایِ اورک‌ها ‫را در رشک‌ورزی به الف‌ها و تقلید خام از ایشان پرورد ... اورک‌ها جان داشتند و به شیوه فرزندان ایلوواتار زاد و ولد می‌کردند.» (سیلماریلیون، حدیث آمدن الف‌ها و بندی شدن ملکور)] 349 00:50:09,291 --> 00:50:14,875 ‫و حتی اگه تمام این دوران وقت ببره، قسم می‌خورم ‫که تا آخرین نفر از شما رو از صحنه روزگار محو کنم. ‫[«دانایان اره‌سئا بر این گمان بودند که به راستی جمله کسانی که از کوئندی پیش از شکستن اوتومنو به دست ملکور گرفتار آمدند، ‫آنجا زندانی شدند، و با ترفندهای بی‌رحمانه آهسته‌آهسته فاسد گشتند و تن به بندگی دادند؛ و بدین‌گونه ملکور نژاد زشت سیمایِ اورک‌ها را ‫در رشک‌ورزی به الف‌ها و تقلید خام از ایشان پرورد ...اورک‌ها جان داشتند و به شیوه فرزندان ایلوواتار زاد و ولد می‌کردند.» (سیلماریلیون، حدیث آمدن الف‌ها و بندی شدن ملکور)] 350 00:50:17,458 --> 00:50:21,333 ‫اما زنده خواهیم گذاشتت، 351 00:50:22,250 --> 00:50:23,875 ‫تا اینکه یک روزی، 352 00:50:23,958 --> 00:50:26,875 ‫قبل از اینکه خنجرم رو در قلب زهرآگینت فرو کنم، 353 00:50:28,166 --> 00:50:31,166 ‫توی گوش نوک‌تیزت زمزمه کنم 354 00:50:31,250 --> 00:50:33,958 ‫که همه فرزندانت مردن 355 00:50:35,083 --> 00:50:38,083 ‫و آفت نژادت با تو به پایان می‌رسه. 356 00:50:43,041 --> 00:50:46,416 ‫به نظر می‌رسه من تنها الف زنده نیستم 357 00:50:46,500 --> 00:50:49,500 ‫که توسط تاریکی تغییر کرده. 358 00:50:51,791 --> 00:50:54,291 ‫شاید جستجوت برای جانشین مورگوت 359 00:50:54,375 --> 00:50:56,625 ‫باید با نگاه کردن به آینه تموم می‌شد. 360 00:50:56,708 --> 00:51:01,416 ‫شاید با کشتن تو، اورکِ پست، باید شروع کنم. 361 00:51:01,500 --> 00:51:02,666 ‫گالادریل 362 00:51:08,583 --> 00:51:09,666 ‫ئوروک. 363 00:51:37,375 --> 00:51:38,583 ‫تو کی هستی؟ 364 00:52:18,125 --> 00:52:19,416 ‫ممنونم... 365 00:52:21,166 --> 00:52:22,583 ‫برای بیرون کشیدنم. 366 00:52:25,791 --> 00:52:27,625 ‫این تو بودی که اول منو بیرون کشیدی. 367 00:52:32,500 --> 00:52:34,500 ‫هرکاری که اون سرت آورده، 368 00:52:35,875 --> 00:52:37,875 ‫و هرکاری که کردی... 369 00:52:41,583 --> 00:52:43,250 ‫خودت رو ازش رها کن. 370 00:52:46,666 --> 00:52:48,666 ‫من هیچوقت باور نداشتم که بتونم [ازش رها بشم]... 371 00:52:55,083 --> 00:52:56,500 ‫تا امروز. 372 00:53:01,958 --> 00:53:04,083 ‫جنگیدن در کنار تو، من... 373 00:53:06,291 --> 00:53:07,541 ‫حس کردم... 374 00:53:10,250 --> 00:53:12,666 ‫اگه بتونم به اون احساس متوسل بشم، 375 00:53:14,125 --> 00:53:16,250 ‫همیشه با خودت نگهش دارم، 376 00:53:18,041 --> 00:53:22,625 ‫بتونم به بند بند وجودم پیوندش بدم، اونوقت من... 377 00:53:26,541 --> 00:53:27,958 ‫منم همین احساس رو داشتم. 378 00:53:40,666 --> 00:53:43,000 ‫ارباب هالبرند. 379 00:53:43,083 --> 00:53:45,083 ‫ملکۀ نایب‌السلطنه می‌خواد شما رو ببینه. 380 00:54:41,916 --> 00:54:42,916 ‫ملکۀ نایب‌السلطنه. 381 00:54:48,416 --> 00:54:52,916 ‫چیزی که به شما مدیونم... ‫مردم من به خاطر شماست که زنده‌اند. 382 00:54:53,000 --> 00:54:56,416 ‫تا جایی که من می‌دونم، اونها به خاطر تو هست که زنده‌اند. 383 00:54:57,000 --> 00:54:59,083 ‫مسئولیتی که هرگز دنبال به عهده گرفتنش نبودم. 384 00:55:01,833 --> 00:55:03,833 ‫اندکی از بهترین رهبران چنین هستن. 385 00:55:09,041 --> 00:55:12,500 ‫اما اگه برای بدوش گرفتنش نیاز به مقداری کمک داری، 386 00:55:13,708 --> 00:55:15,375 ‫احتمالاً می‌تونم کمک کنم. 387 00:55:16,666 --> 00:55:18,666 ‫من رو فراخونده بودید علیاحضرت؟ 388 00:55:19,916 --> 00:55:21,166 ‫بران‌وین... 389 00:55:22,583 --> 00:55:24,416 ‫این ارباب هالبرند هست. 390 00:55:36,958 --> 00:55:38,125 ‫بران‌وین. 391 00:55:40,250 --> 00:55:44,666 ‫این حقیقت داره؟ ‫تو اون شاه وعده‌داده‌شده هستی؟ 392 00:55:55,666 --> 00:55:56,750 ‫بله. 393 00:56:02,208 --> 00:56:03,291 ‫درود همگان! 394 00:56:04,375 --> 00:56:09,250 ‫درود همگان بر شاه حقیقی سرزمین‌های جنوبی! 395 00:56:09,333 --> 00:56:13,791 ‫درود همگان بر شاه حقیقی سرزمین‌های جنوبی! 396 00:56:13,875 --> 00:56:17,750 ‫درود همگان بر شاه حقیقی سرزمین‌های جنوبی! 397 00:56:22,916 --> 00:56:26,083 ‫مردم این سرزمین مدتی طولانی منتظر این لحظه بوده‌اند. 398 00:56:26,875 --> 00:56:29,083 ‫نه اونقدر به اندازه الف‌ها. 399 00:57:04,833 --> 00:57:06,333 ‫خودت رو عذاب نده. 400 00:57:11,291 --> 00:57:13,875 ‫افراد زیاد دیگه‌ای اگه به جات بودن ‫احتمالاً همین کارو می‌کردن. 401 00:57:20,708 --> 00:57:22,291 ‫متوجه نیستی. 402 00:57:24,958 --> 00:57:28,166 ‫این احساس گناه نیست. 403 00:57:31,833 --> 00:57:33,250 ‫فقدانه. 404 00:57:35,916 --> 00:57:37,083 ‫فقدان؟ 405 00:57:42,250 --> 00:57:44,083 ‫وقتی توی دستام بود، 406 00:57:46,375 --> 00:57:47,541 ‫احساس کردم... 407 00:57:51,708 --> 00:57:52,958 ‫قدرتمندم. 408 00:57:57,083 --> 00:57:58,833 ‫پس از شرش خلاص بشو. 409 00:58:01,083 --> 00:58:02,583 ‫یکبار برای همیشه. 410 00:58:03,208 --> 00:58:04,375 ‫چطور؟ 411 00:58:07,333 --> 00:58:08,666 ‫بدش به نومه‌نور. 412 00:58:09,708 --> 00:58:12,208 ‫که در سفرشون به خونه بندازنش توی دریا. 413 00:59:44,708 --> 00:59:47,416 ‫آروم باش. به‌رک، آروم باش. 414 00:59:48,250 --> 00:59:51,041 ‫فقط یه زخمه. چیزیت نیست. 415 00:59:51,125 --> 00:59:53,750 ‫هی، هی، هی. به‌رک. 416 00:59:54,625 --> 00:59:56,625 ‫مراقب باش. 417 00:59:58,208 --> 00:59:59,333 ‫آتائه[ترجمه از سینداری: آرام باش] 418 01:00:02,208 --> 01:00:03,750 ‫نو ایدویی هی.[ترجمه از سینداری: حال می‌توانی برای همیشه استراحت کنی] 419 01:00:08,250 --> 01:00:09,708 ‫چطور اینکارو کردی؟ 420 01:00:09,791 --> 01:00:12,000 ‫این درد خودش نیست که آزارش میده... 421 01:00:13,500 --> 01:00:14,833 ‫بلکه درد سوارش هست... 422 01:00:14,916 --> 01:00:17,875 ‫من دردی ندارم. 423 01:00:19,000 --> 01:00:21,666 ‫وقتی اسبی از وسترنس در میدان جنگ می‌تازه، 424 01:00:23,791 --> 01:00:27,291 ‫پیوندی ناشکستنی با سربازی که ‫حمل می‌کنه تشکل میده. 425 01:00:28,125 --> 01:00:30,250 ‫پس از مدتی، اونها یکی میشن. 426 01:00:30,333 --> 01:00:33,958 ‫حتی از درونی‌ترین احساسات ‫دل‌های همدیگه آگاه میشن. 427 01:00:34,041 --> 01:00:36,666 ‫- تو می‌دونی چی حس می‌کنه؟ ‫- نه. 428 01:00:37,625 --> 01:00:38,791 ‫اون احساسات تو رو می‌دونه. 429 01:00:42,291 --> 01:00:44,041 ‫کجا همه این چیزا رو یاد گرفتی؟ 430 01:00:46,583 --> 01:00:48,000 ‫از مادرت. 431 01:00:57,583 --> 01:00:59,083 ‫فکر می‌کنی می‌تونی بهم یاد بدی؟ 432 01:01:38,125 --> 01:01:40,333 ‫اودون... 433 01:01:40,416 --> 01:01:43,625 ‫اودون. اودون. 434 01:03:26,125 --> 01:03:27,208 ‫پناه بگیرید! 435 01:03:30,875 --> 01:03:31,875 ‫ملکه! 436 01:03:36,875 --> 01:03:37,875 ‫به‌رک! 437 01:03:40,750 --> 01:03:41,958 ‫والاندیل! 438 01:04:04,708 --> 01:04:05,916 ‫برید پشت دیوار! 439 01:04:06,000 --> 01:04:08,375 ‫- تئو! ‫- تئو! 440 01:04:10,000 --> 01:04:20,000 ‫ترجمه و زیرنویس از ‫ایمان صاحبی و محمدحسین شکوهی ‫Arda.ir 441 01:04:20,024 --> 01:04:25,024 ‫آردا: نخستین مجمع اینترنتی هواداران جی.آر.آر. تالکین در ایران از ۱۳۸۳ تا به امروز ‫Arda.ir 442 01:04:25,048 --> 01:04:30,048 ‫Sermovie ‫دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال