1 00:00:00,622 --> 00:00:04,142 رسانه بزرگ نایــت‌مــووی تقدیم می‌کند WwW.NightMovie.Top 2 00:00:04,492 --> 00:00:07,492 برنده قرعه‌کشی ماهانه‌ی نایت‌مووی باش @nightmoviett :اطلاعات بیش‌تر در کانال تلگرام 3 00:00:07,693 --> 00:00:10,693 « ما را در تلگرام، اینستاگرام و توئیتر دنبال کنید » @NightMovie_Co 4 00:00:11,190 --> 00:00:14,190 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top 5 00:00:14,557 --> 00:00:21,557 ‫ترجمه از: «احسان جولاپور و ربین» Mister.Cloner & RebiN 6 00:00:22,751 --> 00:00:24,751 ‫در آغاز هیچ چیز اهریمن نیست 7 00:00:24,834 --> 00:00:25,834 ‫اینجا این ور 8 00:00:29,793 --> 00:00:33,918 ‫جهان زمانی آنقدر جوان بود 9 00:00:33,959 --> 00:00:36,959 ‫که خورشیدی هنوز طلوع نکرده بود 10 00:00:37,084 --> 00:00:41,418 ‫اما با این وجود، روشنایی بود 11 00:01:03,084 --> 00:01:05,918 ‫خب دیگه هنوز نساختیش؟ 12 00:01:17,876 --> 00:01:21,418 ‫خودت هم می‏دونی که اون ‫کاغذپاره نمی‏تونه رو آب بمونه 13 00:01:22,834 --> 00:01:24,376 ‫قرار نیست رو آب بمونه 14 00:01:25,626 --> 00:01:28,709 ‫قراره رو آب بره 15 00:01:48,709 --> 00:01:49,793 ‫نکن 16 00:01:50,376 --> 00:01:51,209 ‫نه نکن 17 00:01:52,084 --> 00:01:54,084 ‫نکن خراب میشه 18 00:01:54,168 --> 00:01:56,126 ‫نکن دیگه 19 00:01:56,209 --> 00:01:58,543 ‫بزنیدش - ‫نکنید. خراب میشه. نکنید - 20 00:02:02,251 --> 00:02:04,043 ‫بهت که گفتم رو آب نمی‏مونه 21 00:02:07,751 --> 00:02:09,209 ‫ولم کن 22 00:02:09,334 --> 00:02:11,584 ‫دوباره تعادلت رو از دست دادی گالادریل؟ 23 00:02:19,668 --> 00:02:21,876 ‫کشتی خوبی بود، خواهر 24 00:02:21,959 --> 00:02:23,876 ‫درست همونطور که بهم ‫یاد داده بودی ساختمش 25 00:02:25,209 --> 00:02:30,334 ‫می‏دونی چرا کشتی رو آب ‫می‏مونه ولی سنگ نمی‏مونه؟ 26 00:02:31,001 --> 00:02:35,376 ‫چون سنگ تنها مسیر زیر ‫ خودش رو میبینه 27 00:02:36,501 --> 00:02:40,293 ‫تاریکی آب بیکران و وسوسه‏انگیز هست 28 00:02:41,751 --> 00:02:43,793 ‫کشتی هم تاریکی رو حس می‏کنه 29 00:02:43,876 --> 00:02:47,709 ‫هر لحظه تقلا می‏کنه که بهش ‫مسلط بشه و به زیر خودش بکشه 30 00:02:49,501 --> 00:02:51,793 ‫اما کشتی یه رازی داره 31 00:02:53,418 --> 00:02:57,334 ‫برخلاف سنگ ‫چشمانش به پایین خودش نیست بلکه به بالاست 32 00:02:58,709 --> 00:03:00,918 ‫متمرکزه روی روشنایی ‫که راه رو بهش نشون میده 33 00:03:01,793 --> 00:03:04,876 ‫روشنایی که رازهای بزرگی رو در گوشش ‫نجوا می‏کنه که تاریکی اصلا ازش خبر نداشته 34 00:03:07,001 --> 00:03:10,543 ‫اما گاهی وقت‏ها درخشش ‫روشنایی که توی آب منعکس میشه 35 00:03:10,626 --> 00:03:13,293 ‫به همون اندازه درخشش ‫روشنایی تو آسمونه 36 00:03:13,376 --> 00:03:16,584 ‫سخت بشه گفت کدوم وری ‫بالاست و کدوم ور پایینه 37 00:03:18,376 --> 00:03:20,918 ‫از کجا بدونم دنبال کدوم روشنایی برم؟ 38 00:03:33,418 --> 00:03:34,918 ‫اما این که خیلی ساده‏ست 39 00:03:35,001 --> 00:03:37,209 ‫مهمترین حقایق، اغلب ‫به همین سادگی هستن 40 00:03:38,084 --> 00:03:40,501 ‫اما خودت باید اونها ‫رو از هم تشخیص بدی 41 00:03:40,584 --> 00:03:43,418 ‫من که تا ابد پیشت نیستم ‫ اونها رو درِ گوشت بگم 42 00:03:43,501 --> 00:03:44,918 ‫میری؟ 43 00:03:46,293 --> 00:03:48,793 ‫بیا. مادر و پدر منتظرن 44 00:03:59,376 --> 00:04:01,501 ‫ما واژه «مرگ» نداشتیم 45 00:04:02,626 --> 00:04:05,584 ‫زیرا بر این خیال بودیم که ‫خوشی‏هایمان پایان‏ناپذیر خواهد بود 46 00:04:20,876 --> 00:04:23,876 ‫بر این خیال بودیم که ‫روشنایی‏مان هرگز تیره نخواهد شد 47 00:04:28,709 --> 00:04:31,834 ‫برای همین، وقتی دشمن بزرگ ما، مورگاث 48 00:04:31,918 --> 00:04:34,959 ‫سرچشمه روشنایی سرزمین ما را نابود کرد 49 00:04:38,001 --> 00:04:39,834 ‫ایستادگی کردیم 50 00:04:43,626 --> 00:04:47,293 ‫و سپاهی از الف‏ها به جنگ رفت 51 00:04:53,043 --> 00:04:59,001 ‫ما، سرزمین‏مون والینور رو ترک ‫کردیم و رهسپار قلمرویی دوردست شدیم 52 00:04:59,543 --> 00:05:05,293 ‫قلمرویی مملو از مخاطرات ‫بیشمار و موجوداتی بیگانه 53 00:05:05,918 --> 00:05:09,418 ‫مکانی که به سرزمین میانه مشهور است 54 00:05:32,334 --> 00:05:34,918 ‫والارون کالانن 55 00:05:35,001 --> 00:05:40,376 ‫فیرووانته 56 00:05:44,126 --> 00:05:46,543 ‫گفتند که جنگ زود تمام می‏شود 57 00:05:48,084 --> 00:05:52,501 ‫اما جنگ از سرزمین میانه ‫یک ویرانه بر جا گذاشت 58 00:05:55,709 --> 00:05:59,293 ‫ویرانه‏ای که قرنها بر جای خواهد ماند 59 00:06:20,126 --> 00:06:23,709 ‫حالا دیگر ما واژه‏های بسیاری ‫برای «مرگ» یاد گرفته بودیم 60 00:06:28,959 --> 00:06:31,918 ‫سرانجام مورگوث شکست خواهد خورد 61 00:06:32,918 --> 00:06:35,668 ‫اما نه قبل از تحمیل اندوه فراوان 62 00:06:38,168 --> 00:06:42,793 ‫زیرا اورک‏هایش در هر ‫گوشه سرزمین میانه پراکنده‏اند 63 00:06:44,168 --> 00:06:46,626 ‫لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده می‏شود 64 00:06:46,709 --> 00:06:50,209 ‫تحت فرماندهی وفادارترین خادم او 65 00:06:50,293 --> 00:06:54,126 ‫ساحری بیرحم و حیله‏گر 66 00:06:54,209 --> 00:06:57,043 ‫به او «سائورون» می‏گفتند 67 00:06:58,751 --> 00:07:02,334 ‫برادرم عهد بست ‫که او را پیدا و نابود کند 68 00:07:05,043 --> 00:07:07,251 ‫اما سائورون زودتر او را پیدا کرد 69 00:07:09,334 --> 00:07:11,668 ‫و روی جسمنمادی را حک کرد 70 00:07:14,459 --> 00:07:17,918 ‫نمادی که داناترین ما هم ‫توانایی درک آن را نداشت 71 00:07:22,418 --> 00:07:25,251 ‫و آنجا بود که در تاریکی 72 00:07:25,918 --> 00:07:29,084 ‫عهد او را بر دوش گرفتم 73 00:07:31,126 --> 00:07:33,668 ‫و این شد که تعقیب را آغاز کردیم 74 00:07:35,918 --> 00:07:38,793 ‫تا لبه‏های دنیا سائورون را تعقیب کردیم 75 00:07:41,334 --> 00:07:43,876 ‫اما رد او محوتر شد 76 00:07:46,459 --> 00:07:48,251 ‫سال بعد از سال 77 00:07:49,001 --> 00:07:51,209 ‫قرن بعد از قرن 78 00:07:51,751 --> 00:07:55,418 ‫و برای بسیاری از الف‏ها درد آن روزها 79 00:07:55,501 --> 00:07:58,501 ‫از فکر و ذهن بیرون افتاد 80 00:07:59,543 --> 00:08:02,043 ‫روز به روز تعداد بیشتری از همنوعان ما 81 00:08:02,126 --> 00:08:05,626 ‫بر این باور رفتند که سائورون ‫چیزی بیشتر از یک خاطره نبوده است 82 00:08:04,084 --> 00:08:06,693 ‫[ فورودویث ] ‫[ شمالی‏ترین کمربند ] 83 00:08:06,793 --> 00:08:10,793 ‫و سرانجام تهدید به پایان رسیده بود 84 00:08:13,626 --> 00:08:15,959 ‫ای‏کاش من هم بر این باور بودم 85 00:09:13,376 --> 00:09:14,876 ‫فرمانده گالادریل 86 00:09:16,959 --> 00:09:20,043 ‫این گروهان تا لبه ‫دنیا دنبال شما اومده 87 00:09:20,126 --> 00:09:22,918 ‫اما هیچ کدوم از کسانی که ‫دنبال همچین دژی رو بودن 88 00:09:23,001 --> 00:09:24,418 ‫تا به حال چیزی پیدا نکردن 89 00:09:25,959 --> 00:09:28,959 ‫سالها از وقتی که آخرین ‫اورک دیده شده می‏گذره 90 00:09:29,793 --> 00:09:34,293 ‫امکانش هست که حق با فرماندهان ‫دیگه باشه و دشمن ما دیگه زنده نباشه؟ 91 00:09:34,376 --> 00:09:35,584 ‫دیگه داره شب میشه 92 00:09:36,334 --> 00:09:40,334 ‫یه موجود زنده چقدر می‏تونه جایی دووم بیاره ‫که حتی نور خورشید هم می‏ترسه توش پا بذاره؟ 93 00:09:44,959 --> 00:09:47,293 ‫شاید عاقلانه باشه که همین جا اردو بزنیم 94 00:09:48,084 --> 00:09:50,293 ‫و فردا راهی خونه بشیم 95 00:09:54,793 --> 00:09:56,209 ‫هوا داره تاریک میشه 96 00:10:11,043 --> 00:10:12,334 ‫فرمانده، وایستا 97 00:10:12,418 --> 00:10:14,918 ‫نه به راهمون ادامه میدیم 98 00:10:15,001 --> 00:10:16,834 ‫گالادریل صبر کن 99 00:10:39,043 --> 00:10:42,459 ‫اینجا چیزی نیست ‫باید تا الان می‏رسیدیم 100 00:10:50,709 --> 00:10:51,918 ‫رسیدیم 101 00:11:13,376 --> 00:11:14,793 ‫همینه 102 00:11:14,876 --> 00:11:18,084 ‫اورک‏ها بعد از شکست ‫مورگوث اینجا جمع شدن 103 00:11:19,168 --> 00:11:22,084 ‫باید خیلی بیشتر از اونی که ‫تصورش رو می‏کردیم فرار کرده باشن 104 00:11:23,043 --> 00:11:25,459 ‫دست‏هام دیگه حس ندارن 105 00:11:27,501 --> 00:11:28,584 ‫نه 106 00:11:30,126 --> 00:11:33,543 ‫اینجا اونقدر اهریمنی هست ‫که مشعل‏هامون گرما نمیده 107 00:11:34,293 --> 00:11:35,459 ‫از این ور 108 00:11:36,043 --> 00:11:37,543 ‫از کجا مطمئنی؟ 109 00:11:38,084 --> 00:11:39,709 ‫از بقیه طرف‏ها سردتره 110 00:12:09,334 --> 00:12:10,918 ‫اینجا یه در بوده 111 00:12:12,126 --> 00:12:13,126 ‫بشکنیدش 112 00:12:48,876 --> 00:12:50,668 ‫این دیگه چه سحر و جادویی هست؟ 113 00:12:53,418 --> 00:12:56,959 ‫این اورک‏ها در قدرت‏های ‫دنیای ناشناخته ست می‏بردن 114 00:12:57,709 --> 00:12:59,626 ‫یه جور سحر باستانی هست 115 00:13:03,876 --> 00:13:05,501 ‫اما هدفشون چی بوده؟ 116 00:13:06,459 --> 00:13:09,293 ‫به طور حتم سالهاست که فراموش شده 117 00:13:09,376 --> 00:13:11,543 ‫هر اتفاقی که اینجا افتاده ‫مال خیلی وقت پیش بوده 118 00:13:19,168 --> 00:13:20,251 ‫آب بده 119 00:13:30,334 --> 00:13:32,334 ‫حتی سنگ هم نمی‏تونه نشان 120 00:13:32,418 --> 00:13:35,001 ‫دست کسی رو که از آتش ‫در امان مونده پنهان کنه 121 00:13:42,751 --> 00:13:43,834 ‫اون اینجا بوده 122 00:13:44,959 --> 00:13:46,709 ‫سائورون اینجا بوده 123 00:13:47,168 --> 00:13:49,501 ‫به بقیه بگو تا می‏تونن استراحت کنن 124 00:13:49,584 --> 00:13:52,793 ‫با طلوع خورشید ادامه میدیم ‫جستجو رو به سمت شمال ادامه میدیم 125 00:13:52,876 --> 00:13:53,959 ‫به سمت شمال؟ 126 00:13:54,043 --> 00:13:56,959 ‫این نشان به عنوان یه رد ‫برای اورک‏ها به جا گذاشته شده 127 00:13:57,876 --> 00:14:00,376 ‫آخرین باری که دیدمش ‫روی بدن برادرم بود 128 00:14:00,959 --> 00:14:02,084 ‫باید دنبالش کنیم 129 00:14:02,584 --> 00:14:04,626 ‫این نشون مال قرنها پیشه 130 00:14:04,709 --> 00:14:06,543 ‫هر کی این رو اینجا حک کرده ‫ممکنه خیلی وقته مرده باشه 131 00:14:06,626 --> 00:14:08,501 ‫یا شاید منتظر نشسته ‫قدرتش رو جمع میکنه 132 00:14:08,584 --> 00:14:10,918 ‫در حال تکمیل کردن هر جادوی ‫سیاهیه که به خاطرش به اینجا فرار کرده 133 00:14:11,001 --> 00:14:13,001 ‫ما ماهها پیش دستورات‏مون به پایان رسیده 134 00:14:13,084 --> 00:14:17,126 ‫بطور حتم باید برگردیم خونه و ‫با عالیجناب جلسه شور بگیریم 135 00:14:17,626 --> 00:14:20,709 ‫بهت قول میدم که کسی ‫توی گروهان‏مون نیست 136 00:14:21,834 --> 00:14:23,751 ‫که بیشتر از من دلش ‫برای خونه تنگ شده باشه 137 00:14:25,834 --> 00:14:28,834 ‫هنوز هم نور درختان رو روی صورتم حس می‏کنم 138 00:14:30,834 --> 00:14:32,251 ‫هنوز هم می‏بینمش 139 00:14:34,251 --> 00:14:36,418 ‫و تا زمانی که مطمئن بشیم 140 00:14:36,918 --> 00:14:40,501 ‫که هر ردی از دشمن‏مون محو شده 141 00:14:43,001 --> 00:14:44,501 ‫هر گز راضی به برگشت نمیشم 142 00:15:17,626 --> 00:15:19,418 ‫ترول برف 143 00:16:35,584 --> 00:16:37,418 ‫هرگز نباید می‏اومدیم اینجا 144 00:16:37,501 --> 00:16:38,876 ‫به زودی میریم 145 00:16:40,459 --> 00:16:41,876 ‫دستور داده شده 146 00:16:42,001 --> 00:16:43,501 ‫با طلوع خورشید حرکت می‏کنیم 147 00:16:50,793 --> 00:16:52,543 ‫پس باید به تنهای حرکت کنی 148 00:17:29,678 --> 00:17:34,875 ‫[ ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت ] 149 00:17:41,162 --> 00:17:44,849 ‫[ رووانیون: ویلدرلند، شرق انبوم ] 150 00:17:55,709 --> 00:17:57,918 ‫اینجا یه مشکلی داره ‫چیزی واسه شکار نیست 151 00:17:58,001 --> 00:17:59,834 ‫توی هر بیشه گرگ‏ها جمع شدن 152 00:18:00,209 --> 00:18:02,584 ‫به نظرت یه ذره هم عجیب نیست؟ 153 00:18:02,668 --> 00:18:04,418 ‫دنیا همه‏ش عجیبه 154 00:18:04,751 --> 00:18:06,459 ‫اگه بذارم زمین‏گیرم کنه 155 00:18:06,543 --> 00:18:08,834 ‫از روی صندلیم بلند نمیشم 156 00:18:13,293 --> 00:18:14,876 ‫به راهت ادامه بده 157 00:18:14,959 --> 00:18:16,043 ‫چرا؟ 158 00:18:17,793 --> 00:18:20,376 ‫انگار یه گورکن بود شاید هم روباه 159 00:18:20,459 --> 00:18:21,793 ‫بیشتر می‏خوره هابیت هارفوت باشه 160 00:18:21,876 --> 00:18:23,126 ‫هارفوت؟ 161 00:18:23,209 --> 00:18:25,043 ‫مهم نیست که اصلا نبینیشون 162 00:18:25,126 --> 00:18:28,168 ‫اما اگه دیدی‏شون حواست باشه 163 00:18:28,251 --> 00:18:30,584 ‫موجودات خطرناکی هستن 164 00:18:32,001 --> 00:18:33,001 ‫داری از خودت میگی 165 00:18:35,293 --> 00:18:37,418 ‫یالا دیگه تکون بده خودت رو 166 00:18:38,126 --> 00:18:41,293 ‫بیا قبل از غروب خودمون ‫رو به دریاچه برسونیم 167 00:19:09,584 --> 00:19:11,251 ‫کسی نیست 168 00:19:25,251 --> 00:19:26,293 ‫نوری 169 00:19:28,334 --> 00:19:29,418 ‫نوری 170 00:19:30,543 --> 00:19:31,709 ‫نوری 171 00:19:37,209 --> 00:19:38,376 ‫نوری 172 00:19:57,834 --> 00:20:00,459 ‫مسافر؟ اون هم تو این وقت سال؟ 173 00:20:00,543 --> 00:20:02,834 ‫بدشگونه. بهت قول میدم 174 00:20:02,918 --> 00:20:05,501 ‫خیلی هم بده. تا دلت بخواد بده - ‫سخت نگیر مالوا - 175 00:20:05,584 --> 00:20:08,834 ‫آخرین باری که این وقت سال مسافر داشتیم ‫یخبندان بزرگ اومد 176 00:20:08,918 --> 00:20:12,293 ‫اصلا نمیشه سوز و سرمای ‫اون زمستون رو از یاد برد 177 00:20:12,376 --> 00:20:14,376 ‫احتمالش بیشتره که گم شده باشن ‫همین 178 00:20:14,459 --> 00:20:15,876 ‫باید همین دلیلش باشه 179 00:20:15,959 --> 00:20:17,293 ‫شام رو از دهن میندازی 180 00:20:17,376 --> 00:20:19,251 ‫همه جا رو زیر و رو کردم 181 00:20:19,334 --> 00:20:21,001 ‫ریزه میزه‏ها هنوز اون بیرونن 182 00:20:21,084 --> 00:20:23,626 ‫چیزیشون نمیشه گولدی 183 00:20:23,709 --> 00:20:26,418 ‫نوری باهاشونه. نوری رو که می‏شناسی 184 00:20:26,501 --> 00:20:28,334 ‫آره می‏شناسم 185 00:20:30,751 --> 00:20:32,334 ‫میشه حالا برگردیم؟ 186 00:20:32,418 --> 00:20:34,918 ‫هزار و صد حیوون اینجاست که می‏تونه بکشتمون 187 00:20:35,001 --> 00:20:38,293 ‫هزار و یکی اگه خودت رو ‫که نگران مردنتی حساب کنی 188 00:20:38,376 --> 00:20:40,876 ‫قوانین رو که می‏دونی ‫ما نباید اینقدر دور بشیم 189 00:20:40,959 --> 00:20:43,584 ‫اگه قرار بود تابع قوانین باشبم 190 00:20:43,668 --> 00:20:45,293 ‫اصلا کاری نبود بکنیم 191 00:20:45,418 --> 00:20:46,251 ‫اول من 192 00:20:48,418 --> 00:20:50,793 ‫برو چاله رو بپا 193 00:20:51,918 --> 00:20:53,418 ‫حواست به سرت باشه 194 00:20:55,334 --> 00:20:56,168 ‫از این ور 195 00:20:56,668 --> 00:20:57,793 ‫نوری 196 00:20:58,668 --> 00:20:59,959 ‫گیر کردم - ‫الان درت میارم - 197 00:21:01,668 --> 00:21:03,084 ‫نوری 198 00:21:07,959 --> 00:21:09,043 ‫چه دلربا 199 00:21:11,918 --> 00:21:13,168 ‫بیا 200 00:21:13,251 --> 00:21:15,001 ‫میشه حالا برگردیم؟ 201 00:21:15,084 --> 00:21:17,793 ‫اما هنوز که ندیدیش - ‫چی رو ندیدم؟ - 202 00:21:17,876 --> 00:21:20,251 ‫اگه نظر من رو بخوای مخفیگاه ‫خوبیه واسه یه ترول برف 203 00:21:21,959 --> 00:21:23,584 ‫پر از ابهت و شکوه 204 00:21:33,876 --> 00:21:35,043 ‫نوری 205 00:21:55,043 --> 00:21:56,209 ‫نوری 206 00:21:57,418 --> 00:21:58,584 ‫یه چیزی پیدا کردم 207 00:22:00,043 --> 00:22:01,751 ‫یه چیزی تو گِله 208 00:22:02,626 --> 00:22:03,793 ‫چیه؟ 209 00:22:05,876 --> 00:22:07,293 ‫انگار جای پا هست 210 00:22:09,543 --> 00:22:10,584 ‫مال سگه 211 00:22:11,293 --> 00:22:14,209 ‫فقط یه سگه ‫می‏دونی که سگها چقدر توت دوست دارن 212 00:22:20,959 --> 00:22:23,043 ‫میاد توت‏های ما رو می‏خوره؟ 213 00:22:23,126 --> 00:22:25,209 ‫نه اگه ما رو نبینه 214 00:22:25,959 --> 00:22:29,293 ‫هر دو نفر دست تو دست هم ‫ همه‏گی وقت رفتنه 215 00:22:29,376 --> 00:22:31,834 ‫حالا چه عجله‏ای داری؟ - ‫گرگ - 216 00:22:34,168 --> 00:22:35,918 ‫شنیدی خواهرت چی گفت وقت رفتنه 217 00:22:36,001 --> 00:22:37,834 ‫برید دیگه یالا 218 00:22:37,918 --> 00:22:40,793 ‫هر کی اول برسه اردوگاه توی ‫مهمونی برداشت اولین پای گیرش میاد 219 00:22:40,876 --> 00:22:41,876 ‫بریم 220 00:22:43,501 --> 00:22:47,376 ‫یادتون باشه اگه کسی سوال پرسید ‫فقط داشتیم تو خاک دنبال حلزون می‏گشتیم 221 00:23:03,918 --> 00:23:05,126 ‫خونه 222 00:23:07,668 --> 00:23:11,501 ‫اونها قرنها هر سوراخ ‫سمبه‏ای رو زیر و رو کردن 223 00:23:11,584 --> 00:23:14,209 ‫آخرین بقایای دشمنانمون رو 224 00:23:14,793 --> 00:23:17,459 ‫مثل بارون بهاری روی استخون‏های 225 00:23:18,418 --> 00:23:19,501 ‫یه حیوون مرده می‏شستن 226 00:23:21,626 --> 00:23:24,959 ‫مثل بارون بهاری روی استخون‏های 227 00:23:26,751 --> 00:23:28,084 ‫هارولد الروند 228 00:23:30,543 --> 00:23:31,709 ‫بالاخره پیداتون کردم 229 00:23:32,876 --> 00:23:35,709 ‫آره. یه جوری شده انگار ‫خودم نمی‏خواستم پیدام کنن 230 00:23:36,001 --> 00:23:37,293 ‫چه خبر؟ 231 00:23:37,376 --> 00:23:39,126 ‫شورا متاسفانه اطلاع داده 232 00:23:39,209 --> 00:23:41,793 ‫که شما اجازه ندارید در ‫جلسه بعدی شرکت کنید 233 00:23:44,043 --> 00:23:45,418 ‫فقط اربابان الف‏ 234 00:23:48,418 --> 00:23:49,834 ‫چیز دیگه‏ای هم هست؟ 235 00:23:49,918 --> 00:23:52,043 ‫بله دوستتون رسیده 236 00:23:52,959 --> 00:23:55,376 ‫رسیده؟ چرا از اول نگفتی؟ 237 00:24:02,293 --> 00:24:03,501 ‫برای مراسم 238 00:24:06,396 --> 00:24:11,490 ‫[ لیندون: پایتخت الف‌های عالی‌رتبه ] 239 00:24:21,543 --> 00:24:22,709 ‫گالادریل 240 00:24:24,709 --> 00:24:25,668 ‫الروند 241 00:24:26,876 --> 00:24:29,084 ‫لیندون مقدمت رو خوشآمد میگه 242 00:24:29,168 --> 00:24:30,834 ‫بهم خوشآمد گفته شده 243 00:24:36,334 --> 00:24:40,251 ‫از گفته‏ها و شنیده‏ها پیداست که وقتی از ‫اونجا رد میشی یه آوازی به گوشت می‏خوره 244 00:24:40,334 --> 00:24:42,459 ‫یاد کسی که در خاطر همه‏مون می‏مونه 245 00:24:43,668 --> 00:24:45,126 ‫و تو توی نوری غوطه‏ور شدی 246 00:24:45,209 --> 00:24:48,918 ‫که بیشتر از هر حسی توی سرزمین ‫میانه آدم رو از خود بیخود می‏کنه 247 00:24:49,001 --> 00:24:53,251 ‫وقتی بچه بودم تنها حسی بود که می‏شناختم 248 00:24:53,334 --> 00:24:55,043 ‫حالا ببین به کجا رسیدی 249 00:24:55,126 --> 00:24:58,126 ‫فرمانروای ارتش‏های شمالی ‫جنگجوی ویستلندز 250 00:24:58,793 --> 00:25:03,084 ‫از یه طرف هی می‏گفتم پوشیده ‫توی چرک و لجن میرسی خونه 251 00:25:03,168 --> 00:25:06,209 ‫این دفعه سوز و سرمای شدید ‫و خون ترول با خودمون آوردیم 252 00:25:07,209 --> 00:25:08,293 ‫بدون ارتش برگشتیم 253 00:25:09,418 --> 00:25:10,834 ‫همه چیز رو برام تعریف کن 254 00:25:11,501 --> 00:25:14,834 ‫صرف وجود این نشان ثابت ‫می‏کنه سائورون فرار کرده 255 00:25:14,918 --> 00:25:16,168 ‫اون هنوز اون بیرونه 256 00:25:16,584 --> 00:25:18,209 ‫حالا سوال اینه که کجا 257 00:25:19,293 --> 00:25:22,168 ‫می‏خوام از شاه بخوام ‫که یه گروهان جدید بهم بده 258 00:25:22,251 --> 00:25:25,251 ‫اگه بهم به اندازه کافی - ‫تو که تازه رسیدی - 259 00:25:25,334 --> 00:25:27,543 ‫لازمه که به این زودی حرف از رفتن بزنی؟ 260 00:25:27,626 --> 00:25:29,459 ‫خیلی خوب می‏دونی چرا لازمه 261 00:25:30,293 --> 00:25:33,709 ‫زمانی زیادی برای بحث ‫درباره موضوعات رسمی هست 262 00:25:34,751 --> 00:25:36,334 ‫از خودت برام بگو 263 00:25:37,751 --> 00:25:39,334 ‫سفر دهشتناکت 264 00:25:40,043 --> 00:25:41,126 ‫چه عجب الروند 265 00:25:41,209 --> 00:25:43,334 ‫واقعا شدی یه سیاستمدار 266 00:25:43,418 --> 00:25:45,168 ‫یه جوری میگی انگار خیلی شومه 267 00:25:45,251 --> 00:25:48,584 ‫من از اون ندیمه‏ها نیستم که با ‫تعرف و تمجید بیخود گول بخوره 268 00:25:49,918 --> 00:25:52,334 ‫می‏خوام مستقیم با شاه حرف بزنم 269 00:25:54,751 --> 00:25:56,459 ‫تو حرفت رو رک گفتی 270 00:25:57,793 --> 00:25:59,751 ‫پس من هم باهات رک حرف میزنم 271 00:26:02,793 --> 00:26:05,626 ‫گروهانت نبود که اونجا ازت سرپیچی کردن 272 00:26:06,126 --> 00:26:08,459 ‫اما تو بودی که از عالیجناب سرپیچی کردی 273 00:26:09,334 --> 00:26:12,084 ‫اون هم با خودداری از ‫اعتنا به حد و مرزهای خودت 274 00:26:13,793 --> 00:26:15,376 ‫در اقدامی جوانمردانه 275 00:26:15,459 --> 00:26:18,168 ‫ایشون تصمیم گرفتن که ‫از موفقیت‏های تو تجلیل کنن 276 00:26:19,001 --> 00:26:21,334 ‫به جای انگشت گذاشتن روی گستاخیت 277 00:26:23,793 --> 00:26:25,459 ‫یه بار دیگه ازش سرپیچی کنی 278 00:26:25,543 --> 00:26:28,959 ‫این دفعه دیگه روی ‫خوش بهت نشون نمیده 279 00:26:35,459 --> 00:26:38,501 ‫ملاقاتمون رو ترتیب میدی یا نه؟ 280 00:26:40,626 --> 00:26:43,584 ‫بعد از مراسم اگه ‫خواسته‏ت باز هم همین باشه 281 00:26:43,668 --> 00:26:45,084 ‫حتما ملاقات خواهی کرد 282 00:26:56,918 --> 00:26:58,876 ‫بالاخره برگشت 283 00:26:58,959 --> 00:27:01,543 ‫حالا شما چطوره؟ - ‫خوب خوب پدرجان - 284 00:27:01,626 --> 00:27:03,084 ‫این رو ببین 285 00:27:03,168 --> 00:27:05,209 ‫همه اینها رو از پایین رودخونه پیدا کردین؟ 286 00:27:07,001 --> 00:27:08,959 ‫قضیه مسافرها رو شنیدی؟ 287 00:27:09,043 --> 00:27:11,459 ‫مسافرها؟ - ‫شکارچیا - 288 00:27:12,043 --> 00:27:13,376 ‫دو تا بودن 289 00:27:13,459 --> 00:27:15,543 ‫اندازه صخره‏ها گنده بودن 290 00:27:15,626 --> 00:27:17,084 ‫درست روی اون صخره 291 00:27:17,168 --> 00:27:18,668 ‫باورم نمیشه ندیدمشون 292 00:27:18,751 --> 00:27:22,418 ‫شاید بهتر باشه به خونه نزدیکتر بمونی ‫اینجوری همه چیز رو میبینی 293 00:27:31,251 --> 00:27:33,459 ‫باز رفتی به اون مزرعه قدیمی 294 00:27:34,168 --> 00:27:35,334 ‫مگه نه؟ 295 00:27:36,459 --> 00:27:37,459 ‫مراقب بودم 296 00:27:37,543 --> 00:27:39,459 ‫اما بچه‏ها ممکنه نباشن 297 00:27:39,543 --> 00:27:41,126 ‫ببخشید نمی‏دونستم 298 00:27:41,209 --> 00:27:43,376 ‫قبل از برداشت شکارچی این طرفا نمیاد 299 00:27:43,459 --> 00:27:45,668 ‫یا گرگ 300 00:27:48,543 --> 00:27:51,084 ‫برام سواله که توی جنوب ‫اوضاع به هم ریخته یا نه 301 00:27:51,168 --> 00:27:53,626 ‫این به تو چه ربطی داره النور برندی‏فوت؟ 302 00:27:58,709 --> 00:28:00,418 ‫تا حالا برات سوال نبوده؟ 303 00:28:01,459 --> 00:28:02,959 ‫که دیگه چی اون بیرونه؟ 304 00:28:03,584 --> 00:28:04,918 ‫رودخونه تا کجا میره؟ 305 00:28:05,001 --> 00:28:08,626 ‫یا گنجشک‏ها تو بهار آوازهای ‫جدید رو چطور یاد می‏گیرن؟ 306 00:28:09,209 --> 00:28:13,376 ‫دست خودم نیست حس می‏کنم توی ‫جهان شگفتی‏های زیادی وجود داره 307 00:28:13,918 --> 00:28:15,543 ‫فراتر از شگفتی‏های ما 308 00:28:16,501 --> 00:28:18,043 ‫بهت که گفتم 309 00:28:18,793 --> 00:28:20,626 ‫اون هم بارها 310 00:28:22,543 --> 00:28:24,959 ‫الف‏ها از جنگل‏ها محافظت می‏کنن 311 00:28:25,043 --> 00:28:28,293 ‫کوتوله‏ها هم از معادنشون ‫انسانها هم از مزارع غلاتشون 312 00:28:29,209 --> 00:28:32,876 ‫حتی درختها هم باید نگران ‫خاک زیر ریشه‏هاشون باشن 313 00:28:33,501 --> 00:28:37,334 ‫اما ما هارفوت‏ها از نگرانی‏های ‫جهان پهناور آزاد هستیم 314 00:28:37,418 --> 00:28:41,168 ‫اما ما موجی کوچک ‫در رودی طولانی هستیم 315 00:28:41,584 --> 00:28:44,001 ‫مسیرمون رو گذر فصل‌ها تعیین می‌کنن 316 00:28:44,876 --> 00:28:47,751 ‫کسی از مسیر خارج نمی‌شه ‫و کسی تنها حرکت نمی‌کنه 317 00:28:49,751 --> 00:28:52,459 ‫ما هم‌دیگر رو داریم. ‫جامون امنه 318 00:28:53,918 --> 00:28:55,418 ‫بقای ما این‌طوریه 319 00:28:58,084 --> 00:29:00,918 ‫برو دیگه. پدرت رو کمک کن 320 00:29:03,626 --> 00:29:07,043 ‫مشکل خودته. ‫ببین، چرخ باید گرد باشه 321 00:29:40,751 --> 00:29:44,709 ‫این سلحشورترین جنگ‌جویان 322 00:29:44,793 --> 00:29:49,334 ‫با پیروزی جلوی ما زانو زده‌اند 323 00:29:51,001 --> 00:29:53,751 ‫از عصری پیش که مورگاث شکست خورد، 324 00:29:54,459 --> 00:29:58,251 ‫برخی نگران این بودند ‫که اهریمنی دیگری از سایه‌اش ظهور کند 325 00:29:58,334 --> 00:30:00,168 ‫حال، قرن‌هاست 326 00:30:00,251 --> 00:30:04,334 ‫که این سربازان از بین غارها و درزها 327 00:30:04,418 --> 00:30:07,668 ‫در حال پاک کردن آخرین بازماندگان دشمنان ما ‫بوده‌اند 328 00:30:07,751 --> 00:30:11,459 ‫مانند بارانی بهاری ‫بر لاشه‌ای پوسیده باریدند 329 00:30:14,168 --> 00:30:15,501 ‫و حال،‌ در آخر 330 00:30:16,709 --> 00:30:20,084 ‫با پیروزی نزد ما بازگشته‌اند 331 00:30:20,168 --> 00:30:23,293 ‫زیرا هر تردیدی را برطرف کرده‌اند 332 00:30:23,376 --> 00:30:27,501 ‫که روزهای جنگ ما به پایان رسیده ا‌ست 333 00:30:29,834 --> 00:30:30,918 ‫امروز... 334 00:30:32,751 --> 00:30:35,584 ‫دوره‌ی صلح ما آغاز می‌شود 335 00:31:01,584 --> 00:31:05,001 ‫و به‌پاس زحمات‌شان، 336 00:31:06,084 --> 00:31:08,626 ‫این قهرمانان افتخاری نصیب‌شان خواهد شد 337 00:31:08,709 --> 00:31:11,459 ‫که در تاریخ ما نظیر نداشته است 338 00:31:11,543 --> 00:31:14,834 ‫آن‌ها به پناهگاه‌های خاکستری همراهی می‌شوند 339 00:31:14,918 --> 00:31:19,251 ‫و بهشان اجازه‌ی ورود به آن‌سوی دریا 340 00:31:20,334 --> 00:31:24,043 ‫به غرب دور، در قلمروی مبارک ‫داده خواهد شد 341 00:31:24,126 --> 00:31:27,293 ‫سرزمین‌های جاودان والینور 342 00:31:28,126 --> 00:31:31,959 ‫در پایان، به خانه خواهند رفت 343 00:32:34,084 --> 00:32:37,418 ‫تا کی می‌خوای اون‌جا بایستی ‫و مثل اورک‌ها نفس بکشی؟ 344 00:32:40,626 --> 00:32:44,043 ‫می‌گن شراب پیروزی آن‌هایی 345 00:32:44,126 --> 00:32:46,709 ‫که در آزمون‌های تلخ جا افتاده، ‫شیرین‌ترینه 346 00:32:47,459 --> 00:32:49,293 ‫من حس پیروزی ندارم 347 00:32:49,376 --> 00:32:52,418 ‫تو امروز لایق این افتخاراتی 348 00:32:53,293 --> 00:32:54,959 ‫برادرت اگه بود بهت افتخار می‌کرد 349 00:33:01,251 --> 00:33:04,001 ‫وقتی اولین مجسمه‌ها ساخته شدن رو یادمه 350 00:33:05,334 --> 00:33:08,751 ‫تمثال کشته شدگان، ‫حک شده بر بدنه‌ی موجودات زنده 351 00:33:08,834 --> 00:33:12,584 ‫تا حدودی معتقد بودم ‫که من هم روزی پیش‌شون 352 00:33:12,668 --> 00:33:13,959 ‫استراحت می‌کنم 353 00:33:15,001 --> 00:33:16,918 ‫اما در عوض، دارم از پیش‌شون می‌رم 354 00:33:18,501 --> 00:33:22,501 ‫این هدیه‌ای از طرف پادشاهته 355 00:33:26,043 --> 00:33:28,043 ‫هدیه‌ای که قصد دارم ردش کنم 356 00:33:29,168 --> 00:33:30,168 ‫گالادریل،‌ ‫تو... 357 00:33:30,251 --> 00:33:32,959 ‫برادرم در راه تعقیب سائورون ‫جونش رو از دست داد 358 00:33:34,459 --> 00:33:36,459 ‫حالا مأموریتش افتاده گردن من 359 00:33:39,293 --> 00:33:42,501 ‫باید دشمنی که از دست‌مون فرار کرد ‫و رفت شمال رو پیدا کنم 360 00:33:44,126 --> 00:33:46,168 ‫حتی اگه شده تنها 361 00:33:48,334 --> 00:33:51,334 ‫بله. همون نشان مرموز 362 00:33:51,418 --> 00:33:53,251 ‫با پادشاه عالی‌رتبه درمیون گذاشتم 363 00:33:53,334 --> 00:33:55,126 ‫- پس چرا... ‫- چون دیدن یه نشان 364 00:33:55,209 --> 00:33:57,751 ‫بدین معنی نیست ‫که به پیدا کردن سائورون نزدیک شدی 365 00:33:57,834 --> 00:34:01,209 ‫داستان تموم شده. ‫اهریمنی در کار نیست 366 00:34:01,293 --> 00:34:03,668 ‫پس چرا این‌جا هنوز هست؟ 367 00:34:05,084 --> 00:34:07,084 ‫بعد از اون همه سختی که کشیدی... 368 00:34:08,459 --> 00:34:10,709 ‫طبیعیه که احساسات مغایری داشته باشی 369 00:34:11,709 --> 00:34:13,168 ‫مغایر؟ 370 00:34:16,793 --> 00:34:19,709 ‫شکرگزارم که تو ‫اهریمن رو مثل من نشناختی 371 00:34:20,918 --> 00:34:23,168 ‫اما تو چیزهایی که من دیدم ‫رو ندیدی 372 00:34:23,251 --> 00:34:24,293 ‫به اندازه‌ی کافی دیدم 373 00:34:24,376 --> 00:34:28,001 ‫تو چیزهایی که من دیدم رو ندیدی 374 00:34:28,834 --> 00:34:30,959 ‫اهریمن خواب نداره،‌ الروند 375 00:34:32,293 --> 00:34:33,501 ‫انتظار می‌کشه 376 00:34:34,168 --> 00:34:37,001 ‫و در لحظات غفلت‌مون 377 00:34:37,084 --> 00:34:38,501 ‫جلوی چشم‌مون رو می‌گیره 378 00:34:40,459 --> 00:34:43,084 ‫بذار این‌طور بگیم، از این می‌ترسی 379 00:34:43,168 --> 00:34:46,501 ‫که این دشمن یه جایی پناه گرفته ‫و منتظره 380 00:34:47,543 --> 00:34:50,334 ‫واقعاً فکر کردی پیدا کردنش راضیت می‌کنه؟ 381 00:34:50,793 --> 00:34:54,084 ‫ریخته شدن خون یه اورک دیگه ‫توسط شمشیرت، آرومت می‌کنه؟ 382 00:34:54,168 --> 00:34:56,084 ‫- اگه اشتباه کنی... ‫- اشتباه نمی‌کنم 383 00:34:56,168 --> 00:34:57,626 ‫اگه اشتباه کنی 384 00:34:58,501 --> 00:35:01,668 ‫منجر به مرگ الف‌های بیشتری ‫در سرزمین‌های دوردست می‌شی؟ 385 00:35:03,501 --> 00:35:05,626 ‫واسه اینکه خودت رو قانع کنی 386 00:35:05,709 --> 00:35:08,543 ‫چندتا مجسمه‌ی دیگه ‫می‌خوای به این ردیف اضافه کنی؟ 387 00:35:09,376 --> 00:35:12,001 ‫در تاریخ هیچ‌کس ‫این ندا رو رد نکرده 388 00:35:12,834 --> 00:35:14,918 ‫الان ردش کنی، ‫ممکنه هرگز تکرار نشه 389 00:35:15,793 --> 00:35:18,793 ‫اینجا گیر می‌افتی، ‫رانده می‌شی 390 00:35:18,876 --> 00:35:21,126 ‫با رویاها و زمزمه‌هایی مسموم 391 00:35:21,209 --> 00:35:23,668 ‫فکر می‌کنی در غرب سرنوشت بهتری ‫در انتظارمه؟ 392 00:35:25,501 --> 00:35:28,959 ‫جایی که نغمه‌‌ها به گوشم ‫صدای نبرد بیان؟ 393 00:35:30,959 --> 00:35:34,876 ‫می‌گی من علیه تمام پلیدی‌های ‫سرزمین میانه پیروز شدم 394 00:35:36,418 --> 00:35:38,626 ‫با این حال،‌ می‌گذاری این خاطرات ‫در من بمونن؟ 395 00:35:39,709 --> 00:35:41,043 ‫تا با خودم ببرم‌شون؟ 396 00:35:42,043 --> 00:35:45,959 ‫زنده، تغییر و شکست‌ناپذیر 397 00:35:47,001 --> 00:35:49,376 ‫به سرزمین بهار بی‌زمستان؟ 398 00:35:49,459 --> 00:35:51,876 ‫فقط در قلمروی مبارک 399 00:35:51,959 --> 00:35:54,459 ‫آسیب‌ها التیام پیدا می‌کنن 400 00:35:55,293 --> 00:35:56,376 ‫برو اونجا 401 00:35:56,876 --> 00:35:58,668 ‫اگه بری قول می‌دم... 402 00:35:59,376 --> 00:36:03,293 ‫اگه حتی ذره‌ای از تهدیدی که ازش حرف می‌زنی، ‫ثابت بشه، 403 00:36:03,793 --> 00:36:06,168 ‫تا درستش نکنم بیکار نمی‌شینم 404 00:36:08,043 --> 00:36:10,459 ‫تو به اندازه کافی جنگیدی، گالادریل 405 00:36:13,043 --> 00:36:14,584 ‫شمشیرت رو کنار بذار 406 00:36:15,334 --> 00:36:17,251 ‫بدون شمشیرم، ‫تبدیل به چی می‌شم؟ 407 00:36:17,334 --> 00:36:18,959 ‫همونی که همیشه بودی 408 00:36:21,918 --> 00:36:23,168 ‫دوست من 409 00:36:27,597 --> 00:36:30,597 ‫[ لیندون ] 410 00:36:42,757 --> 00:36:45,357 ‫[ سرزمین‌های جنوبی ] ‫[ سرزمین انسان‌ها ] 411 00:37:20,334 --> 00:37:21,751 ‫عصر خوش 412 00:37:21,834 --> 00:37:23,376 ‫با سه حرکت کیشی 413 00:37:28,209 --> 00:37:29,668 ‫احتمال زیاد مسمومه 414 00:37:29,751 --> 00:37:31,668 ‫مسموم؟ ‫کی مسموم کرده؟ 415 00:37:32,209 --> 00:37:35,293 ‫تا جایی که خبر داریم، ‫کار خود دم‌بریده‌ی چشم‌پیازیه 416 00:37:47,418 --> 00:37:49,293 ‫آروندیر 417 00:37:49,959 --> 00:37:52,293 ‫به همین زودی دوهفته شد؟ 418 00:37:53,501 --> 00:37:54,626 ‫شد 419 00:37:56,459 --> 00:38:00,126 ‫متأسفانه گزارش زیادی ندارم 420 00:38:00,209 --> 00:38:03,626 ‫چند مورد نزاع بیهوده، ‫سر بازی و قمار 421 00:38:04,209 --> 00:38:06,334 ‫و بله! 422 00:38:06,418 --> 00:38:08,876 ‫تروزدی هفته‌ی پیش هم یه ماجرایی داشتیم ‫[ تروزدی روز چهارم هفته در تقویم تالکین است ] 423 00:38:08,959 --> 00:38:10,876 ‫یه دعوای مختصر سر یه دختر 424 00:38:11,293 --> 00:38:14,709 ‫چشم‌های پسره کند بود، اما دختره بیش‌فعال،‌ ‫منظورم رو که می‌گیری 425 00:38:16,918 --> 00:38:19,043 ‫نوشیدنی نمی‌خوای، سرباز؟ 426 00:38:19,126 --> 00:38:21,334 ‫چاهم در اختیارته، مثل همیشه 427 00:38:21,418 --> 00:38:22,918 ‫مسموم کردن چی؟ 428 00:38:23,418 --> 00:38:24,459 ‫کدوم مسموم کردن؟ 429 00:38:24,543 --> 00:38:26,334 ‫همین که الان داشتی حرفش رو می‌زدی 430 00:38:26,418 --> 00:38:27,543 ‫نه، نه 431 00:38:27,626 --> 00:38:30,668 ‫داشت درباره چمن سمی ‫چرند می‌گفت 432 00:38:32,168 --> 00:38:35,001 ‫یه یارو اومد داخل، ‫کفت چمنزارش مسموم شده 433 00:38:35,084 --> 00:38:37,251 ‫فقط علف هرز درمیاد توش 434 00:38:37,334 --> 00:38:40,043 ‫این یارو اهل کجا بود؟ 435 00:38:40,543 --> 00:38:42,043 ‫نگفت. فکر کنم شرقی بود 436 00:38:42,793 --> 00:38:44,209 ‫چه روزی اینجا بود؟ 437 00:38:44,293 --> 00:38:47,334 ‫بیخیال بابا، گوش‌تیز 438 00:38:48,251 --> 00:38:50,293 ‫یه تکه چمن بیخوده دیگه 439 00:38:51,376 --> 00:38:55,668 ‫اون چمن‌های مسمومی که به مردم‌مون دادین، ‫هزاران سال پیش از بین رفتن 440 00:38:55,751 --> 00:38:58,584 ‫مردم شما کی می‌خوان ‫گذشته رو فراموش کنن؟ 441 00:39:02,459 --> 00:39:06,001 ‫گذشته با ماست، ‫چه بخوایم چه نخوایم 442 00:39:06,876 --> 00:39:10,876 ‫یه روز میاد که پادشاه حقیقی‌مون برمی‌گرده 443 00:39:12,001 --> 00:39:16,501 ‫و ما رو از زیر چکمه‌های تیز شما ‫بیرون می‌کشه 444 00:39:16,584 --> 00:39:18,793 ‫آروم باش، پسرک. ‫خشمت رو کنترل کن 445 00:39:31,126 --> 00:39:32,243 ‫بیخیال، پسر 446 00:39:35,251 --> 00:39:37,251 ‫امر دیگه‌ای هست؟ 447 00:40:00,834 --> 00:40:02,251 ‫دستت رو بیار 448 00:40:20,876 --> 00:40:22,043 ‫تخم آلفرین 449 00:40:25,043 --> 00:40:27,709 ‫از بچگیم تاحالا ‫این گل رو ندیده بودم 450 00:40:28,459 --> 00:40:29,959 ‫از کجا پیداش کردی؟ 451 00:40:30,626 --> 00:40:34,084 ‫با یه درمان‌گر دیگه که داشت ‫از اینجا می‌گذشت معامله کردم 452 00:40:34,168 --> 00:40:36,293 ‫گل‌برگ‌هاش رو له می‌کنیم ‫تا مرهم درست کنیم 453 00:40:36,376 --> 00:40:38,001 ‫له می‌کنید؟ 454 00:40:38,084 --> 00:40:39,543 ‫به آرامی 455 00:40:43,001 --> 00:40:45,001 ‫بین شما الف‌ها هم درمان‌گر هست؟ 456 00:40:45,084 --> 00:40:46,459 ‫هست 457 00:40:46,543 --> 00:40:48,376 ‫بهشون می‌گیم هنرمند 458 00:40:49,334 --> 00:40:53,376 ‫اکثر جراحت‌های بدنی‌مون ‫خود به خود خوب می‌شن 459 00:40:53,459 --> 00:40:57,876 ‫درعوض کارشون اینه که حقیقت‌های نهان ‫رو در آثار زیبا خلق کنن 460 00:40:58,834 --> 00:41:01,501 ‫چون زیبایی قدرت بالایی ‫در التیام بخشیدن به روح داره 461 00:41:03,793 --> 00:41:06,501 ‫پس امیدوارم گل‌های آلفرین به نظرت ‫زیبا بیان 462 00:41:13,793 --> 00:41:15,459 ‫تا دیدار بعدی 463 00:41:15,543 --> 00:41:16,626 ‫سرباز 464 00:41:27,334 --> 00:41:28,959 ‫گزارشی هست؟ 465 00:41:30,251 --> 00:41:31,918 ‫هیچ چیز غیرعادی نبوده 466 00:41:34,501 --> 00:41:35,709 ‫چاه چطور... 467 00:41:37,126 --> 00:41:38,376 ‫چه خبر؟ 468 00:41:39,918 --> 00:41:41,334 ‫آب ازش کشیدی؟ 469 00:41:42,251 --> 00:41:44,001 ‫توی اوستریث منتظرمونن 470 00:41:46,126 --> 00:41:48,959 ‫تاحالا فکر کردی که اگه ‫سرپرست نگهبان‌ها 471 00:41:49,043 --> 00:41:51,959 ‫خبردار بشه چی‌کار می‌کردی، ‫چه عواقبی در انتظارمه؟ 472 00:41:52,043 --> 00:41:53,709 ‫متأسفانه متوجه منظورت نمی‌شم 473 00:41:53,793 --> 00:41:55,293 ‫تا وقتی یه چشمم مرتب ‫به تو خیره باشه، 474 00:41:55,376 --> 00:41:57,459 ‫سخته که بخوام حواسم رو بهشون جمع کنم 475 00:41:57,543 --> 00:41:58,793 ‫نکنه به نظرت کورم؟ 476 00:41:58,876 --> 00:42:02,043 ‫نه. به نظرم زیاد حرف می‌زنی 477 00:42:02,751 --> 00:42:04,668 ‫و بوی برگ‌های گندیده می‌دی 478 00:42:04,751 --> 00:42:06,251 ‫نخیرم 479 00:42:06,334 --> 00:42:07,501 ‫بله 480 00:42:15,334 --> 00:42:18,334 ‫حرفم اینه، ‫فقط دوبار در طول تاریخ 481 00:42:18,418 --> 00:42:21,543 ‫الف با انسان جفت شده 482 00:42:21,626 --> 00:42:24,126 ‫و هر دو سری،‌ پایان دردناکی داشته 483 00:42:24,209 --> 00:42:25,293 ‫به مرگ ختم شده 484 00:42:25,376 --> 00:42:27,293 ‫نمی‌خواد یادم بندازی 485 00:42:28,876 --> 00:42:30,459 ‫پس چرا اصرار داری؟ 486 00:42:31,251 --> 00:42:32,959 ‫یه دلیل بهم بگو. ‫فقط یکی 487 00:42:33,043 --> 00:42:34,876 ‫آروندیر! ‫مدهور 488 00:42:36,334 --> 00:42:39,251 ‫پادشاه عالی‌رتبه اعلام کرد ‫که دوره‌ی جنگ تمومه 489 00:42:40,709 --> 00:42:43,126 ‫تمام پایگاه‌های بیرونی ‫منحل می‌شن 490 00:42:44,584 --> 00:42:45,668 ‫داریم می‌ریم 491 00:43:12,834 --> 00:43:14,418 ‫واسه آخرین بار نگاه می‌کنی؟ 492 00:43:16,543 --> 00:43:19,043 ‫هفتاد و نه سال اینجا مستقر بودم 493 00:43:21,168 --> 00:43:23,834 ‫انگار بهش عادت کردم 494 00:43:25,501 --> 00:43:29,043 ‫باورت می‌شه اینجا یه زمانی یه صخره‌ی ‫متروکه بوده؟ 495 00:43:29,126 --> 00:43:31,126 ‫خیلی مشمول تغییر شده، سرپرست 496 00:43:32,001 --> 00:43:34,084 ‫اما انسان‌هاش نه 497 00:43:34,584 --> 00:43:38,584 ‫خون سیاه کسانی که با مورگاث ایستادگی کردن ‫هنوز توی رگ‌هاشون جریان داره 498 00:43:41,001 --> 00:43:42,876 ‫این صحبت مال خیلی وقت پیشه، سرپرست 499 00:43:47,876 --> 00:43:49,584 ‫قبل جنگ چی‌کاره بودی؟ 500 00:43:50,501 --> 00:43:51,626 ‫کشاروز 501 00:43:51,709 --> 00:43:54,293 ‫پس نسبت به وقتی که اومدی، ‫با افتخارات خیلی بیشتری برمی‌گردی 502 00:43:55,459 --> 00:43:58,251 ‫افتخارات، القاب 503 00:43:59,543 --> 00:44:01,209 ‫زندگیت از نو آغاز می‌شه 504 00:44:02,209 --> 00:44:04,251 ‫اما این یادت نره، آروندیر 505 00:44:04,876 --> 00:44:08,459 ‫که 79 سال از مردها و زن‌های تیرهاراد ‫نگهبانی دادی 506 00:44:08,543 --> 00:44:11,459 ‫نه به‌خاطر کارهای اجدادشون... 507 00:44:12,918 --> 00:44:14,918 ‫بلکه به‌خاطر خود فعلی‌شون 508 00:44:20,459 --> 00:44:21,668 ‫و شکرگزار باش 509 00:44:23,209 --> 00:44:25,376 ‫که دیگه قرار نیست ببینی‌شون 510 00:45:04,084 --> 00:45:07,209 ‫مراقب باش. پودر ریشه آتشینه. ‫باید آروم بکوبی 511 00:45:07,293 --> 00:45:09,376 ‫از این آروم‌تر که تا شب باید بکوبم 512 00:45:09,459 --> 00:45:11,334 ‫از دنده‌ی چپ بلند شدی 513 00:45:11,418 --> 00:45:14,043 ‫درست حسابی نخوابیدم. ‫موش‌ها روی تخته‌های کف 514 00:45:14,126 --> 00:45:16,168 ‫- مشغول تکاپو بودن ‫- بازم؟ 515 00:45:16,251 --> 00:45:18,959 ‫هر سه شب گذشته. ‫می‌چرخن و می‌پلکن 516 00:45:22,459 --> 00:45:24,293 ‫اون نگهبانه این‌جا چی‌کار داره؟ 517 00:45:35,293 --> 00:45:36,793 ‫شنیدم داری می‌ری 518 00:45:37,834 --> 00:45:39,001 ‫بله می‌ریم 519 00:45:41,209 --> 00:45:43,209 ‫بقیه‌ی گروهت کجان؟ 520 00:45:44,501 --> 00:45:48,043 ‫احتمالاً در همین لحظه ‫دارن دنبالم می‌گردن 521 00:45:48,751 --> 00:45:50,418 ‫پس چرا اومدی خونه‌ی من؟ 522 00:46:03,793 --> 00:46:05,626 ‫حرفی که می‌خوای رو بزن 523 00:46:05,709 --> 00:46:07,209 ‫پیش‌تر گفته بودم 524 00:46:08,084 --> 00:46:11,626 ‫صدها بار، ‫با هر روشی، به غیر از کلام 525 00:46:13,626 --> 00:46:14,751 ‫مادر 526 00:46:16,293 --> 00:46:17,959 ‫یه مرد باهات کار داره 527 00:46:26,918 --> 00:46:28,001 ‫مادر 528 00:46:31,334 --> 00:46:33,168 ‫حیوانات رو هم درمان می‌کنی؟ 529 00:46:35,209 --> 00:46:37,626 ‫اگه می‌شه یه نگاهی بهش بنداز 530 00:46:38,543 --> 00:46:41,584 ‫یه بیماری گرفته 531 00:46:42,334 --> 00:46:43,751 ‫چه بیماری‌ای؟ 532 00:46:51,084 --> 00:46:52,584 ‫تب نداره 533 00:46:54,584 --> 00:46:57,209 ‫و به نظر جراحتی هم نداره 534 00:46:58,418 --> 00:47:00,043 ‫کجا می‌چریده؟ 535 00:47:00,126 --> 00:47:01,876 ‫چند روز پیش سرگردان شد به سمت شرق 536 00:47:03,001 --> 00:47:04,584 ‫فکر می‌کنی ممکنه چیز خاصی خورده باشه؟ 537 00:47:09,251 --> 00:47:12,084 ‫اون چیه ازش زد بیرون؟ 538 00:47:13,376 --> 00:47:14,959 ‫چه‌قدر شرق؟ 539 00:47:15,043 --> 00:47:17,418 ‫فکر کنم تا هوردرن رفته باشه 540 00:47:24,668 --> 00:47:25,876 ‫کجا می‌ری؟ 541 00:47:25,959 --> 00:47:29,209 ‫تا هوردرن یه روز راهه. ‫اگه الان راه بیفتم،‌ غروب می‌رسم 542 00:47:29,293 --> 00:47:30,626 ‫من هم باهات میام 543 00:47:43,126 --> 00:47:44,876 ‫سریع باش 544 00:47:44,959 --> 00:47:47,251 ‫ما رو اینجا ببینه، ‫دندون‌هامون رو خرد می‌کنه 545 00:47:50,918 --> 00:47:53,043 ‫اتفاقی پیداش کردم 546 00:47:53,126 --> 00:47:54,418 ‫پام رو شانسی گذاشتم روی یه تخته 547 00:47:56,959 --> 00:47:58,126 ‫خب بگو ببینم 548 00:47:59,126 --> 00:48:01,668 ‫این حرف‌ها درمورد مادرت راسته؟ 549 00:48:02,626 --> 00:48:04,043 ‫کدوم حرف‌ها؟ 550 00:48:04,751 --> 00:48:08,543 ‫شنیدم یه روز والدرگ با یکی از گوش نوک‌تیزها 551 00:48:08,668 --> 00:48:11,168 ‫رفتن کنار چاهش 552 00:48:11,251 --> 00:48:12,376 ‫کی بهت گفته؟ 553 00:48:12,459 --> 00:48:13,709 ‫همه می‌گن 554 00:48:14,168 --> 00:48:15,334 ‫دروغه 555 00:48:15,876 --> 00:48:18,418 ‫شاید پدرت واسه همین گذاشته رفته 556 00:48:18,501 --> 00:48:19,834 ‫پدرم نرفته 557 00:48:19,918 --> 00:48:21,084 ‫پس چه بلایی سرش اومده؟ 558 00:48:21,834 --> 00:48:23,501 ‫حتی خبر هم نداری، نه؟ 559 00:48:27,043 --> 00:48:29,876 ‫پادشاه واسه اون شیاد عوضی جایزه گذاشته 560 00:48:31,459 --> 00:48:32,959 ‫جایزه واقعی اینه 561 00:48:53,168 --> 00:48:54,168 ‫مواظب باش! 562 00:48:56,668 --> 00:48:57,751 ‫بدو، سریع 563 00:49:36,584 --> 00:49:38,584 ‫از نظرم ناپدید شد 564 00:49:39,793 --> 00:49:42,876 ‫گالادریل چنان به ادامه‌ی چستجوش مصر بود 565 00:49:44,126 --> 00:49:47,126 ‫پیش‌بینی کردیم که اگه ادامه پیدا کنه 566 00:49:47,209 --> 00:49:52,584 ‫ممکنه ناخواسته باعث بقای ‫همون اهریمنی که دنبال نابودی‌شیم، شه 567 00:49:54,626 --> 00:49:57,709 ‫چون همون بادی که دنبال خاموش کردن آتشه 568 00:49:57,793 --> 00:50:00,209 ‫ممکن باعث گسترش اون شه 569 00:50:02,043 --> 00:50:03,793 ‫پس اون سایه‌ای که دنبالش بود... 570 00:50:06,626 --> 00:50:08,209 ‫به نظرت واقعیه؟ 571 00:50:08,834 --> 00:50:11,459 ‫ذهنت رو درگیرش نکن 572 00:50:12,793 --> 00:50:14,334 ‫تو کار درستی کردی 573 00:50:15,084 --> 00:50:18,376 ‫کار درست برای گالادریل و سرزمین میانه 574 00:50:20,334 --> 00:50:21,793 ‫وقتی دوستی و وظیفه تلفیق شن... 575 00:50:24,251 --> 00:50:26,459 ‫درست و غلط سخت می‌شه 576 00:50:28,459 --> 00:50:31,126 ‫مثل بار مسئولیت اون‌ها ‫که مسئولیت رهبری دارن 577 00:50:32,043 --> 00:50:34,251 ‫و آن‌هایی که دنبالشن 578 00:50:36,001 --> 00:50:38,293 ‫گالادریل به سمت غروب در حال حرکته 579 00:50:38,376 --> 00:50:43,209 ‫من و تو باید به طلوع جدید امیدوار باشیم 580 00:50:45,334 --> 00:50:46,501 ‫به این مقصود، 581 00:50:48,084 --> 00:50:51,668 ‫با سازه‌های ارباب کلبریمبور آشنایی داری؟ 582 00:50:52,709 --> 00:50:54,709 ‫معلومه، ‫بزرگ‌ترین آهنگر الف‌ها 583 00:50:55,543 --> 00:50:59,209 ‫از زمان بچگیم هنرنماییش رو ستایش کردم. ‫چطور مگه؟ 584 00:50:59,293 --> 00:51:04,043 ‫می‌خواد پروژه‌ی جدیدی رو شروع کنه. ‫با اهمیتی خاص 585 00:51:05,126 --> 00:51:08,251 ‫و تصمیم‌مون بر این شده ‫که تو باهاش کار کنی 586 00:51:11,209 --> 00:51:14,709 ‫اما توضیح جزئیات رو به خودتون واگذار ‫می‌کنم، استاد کلبریمبور 587 00:51:30,293 --> 00:51:33,334 ‫اول مردمان بزرگ، ‫حالا نوبت ستاره‌هاست 588 00:51:35,043 --> 00:51:37,376 ‫چشم‌هایی باز ‫وقتی که باید خفته باشن 589 00:51:41,334 --> 00:51:42,626 ‫انگار که... 590 00:51:44,251 --> 00:51:46,418 ‫دارن دنبال یه چیزی می‌گردن 591 00:51:46,918 --> 00:51:48,001 ‫دنبال چی می‌گردن؟ 592 00:51:49,001 --> 00:51:51,876 ‫اگه سرت به درشکه‌های خودت نباشه، ‫بهت توهین می‌کنم 593 00:51:51,959 --> 00:51:53,793 ‫چی شده؟ ‫چی می‌بینی؟ 594 00:51:53,876 --> 00:51:56,084 ‫النور برندی‌فوت، ‫با فضولی پدرت 595 00:51:56,168 --> 00:51:58,001 ‫که همه‌ش خودش رو توی دردسر می‌اندازه 596 00:51:58,084 --> 00:52:02,293 ‫تو که انقدر کنجاو و اهل مداخله‌ای ‫مگه می‌شه هارفوت باشی، 597 00:52:02,376 --> 00:52:05,084 ‫مطمئنی یه رگت ‫سنجاب نبوده؟ 598 00:52:06,501 --> 00:52:09,251 ‫سدوک،‌ سدوک، لطفاً 599 00:52:10,043 --> 00:52:11,251 ‫بگو 600 00:52:14,001 --> 00:52:16,584 ‫آسمون‌ها عجیب شدن 601 00:52:18,959 --> 00:52:20,251 ‫عجیب 602 00:52:20,334 --> 00:52:21,418 ‫چطور عجیب؟ 603 00:52:21,501 --> 00:52:23,376 ‫نوری! ‫هنوز اون روغن دنبه رو داری؟ 604 00:52:23,459 --> 00:52:24,709 ‫الان میارم 605 00:52:33,459 --> 00:52:36,001 ‫با اهالی هوردرن چه‌قدر آشنایی داری؟ 606 00:52:36,084 --> 00:52:38,918 ‫خوشبینانه‌ام که آشنایی زیادی داشته باشم. ‫اونجا به دنیا اومدم 607 00:52:40,918 --> 00:52:42,084 ‫چطور؟ 608 00:52:42,168 --> 00:52:45,626 ‫مردم هوردن به وفاداری ‫به‌شدت بالاشون 609 00:52:45,709 --> 00:52:47,376 ‫به مورگاث معروفن 610 00:52:48,501 --> 00:52:49,918 ‫چی گفتی؟ 611 00:52:53,959 --> 00:52:55,209 ‫حقیقته 612 00:52:56,459 --> 00:52:58,459 ‫داری درباره دوست‌های من حرف می‌زنی 613 00:52:58,543 --> 00:53:01,126 ‫خویشاوندان نزدیکم،‌ می‌شناسم‌شون. ‫آدم‌های خوبی اونجا هستن 614 00:53:05,293 --> 00:53:07,084 ‫به همین خاطر الان پیش توام 615 00:53:09,543 --> 00:53:11,168 ‫به جای سرپرست نگهبان‌ها 616 00:53:12,209 --> 00:53:13,459 ‫برانوین 617 00:53:20,168 --> 00:53:24,084 ‫تو تنها ذره‌ای از رئوفت بودی ‫که من در این سرزمین دیدم 618 00:53:40,626 --> 00:53:41,876 ‫هوردرن 619 00:53:47,749 --> 00:53:49,349 ‫[ سرزمین‌های جنوبی ] 620 00:53:52,163 --> 00:53:53,443 ‫[ سرزمین میانه ] 621 00:53:53,729 --> 00:53:55,329 ‫[ دریاهای جداکننده ] 622 00:56:11,293 --> 00:56:16,959 ‫می‏دونی چرا کشتی رو آب ‫می‏مونه ولی سنگ نمی‏مونه؟ 623 00:56:52,001 --> 00:56:53,168 ‫گالادریل 624 00:57:09,084 --> 00:57:10,501 ‫دستت رو بده 625 00:57:23,251 --> 00:57:26,251 ‫اما گاهی وقت‏ها درخشش ‫روشنایی که توی آب منعکس میشه 626 00:57:26,334 --> 00:57:29,001 ‫به همون اندازه درخشش ‫روشنایی تو آسمونه 627 00:57:30,709 --> 00:57:32,501 ‫از کجا بدونم دنبال کدوم روشنایی برم؟ 628 00:57:34,793 --> 00:57:36,793 ‫گاهی اوقات نمی‌شه فهمید 629 00:57:38,543 --> 00:57:40,543 ‫مگر اینکه تاریکی رو لمس کنیم 630 00:57:52,168 --> 00:57:53,251 ‫گالادریل! 631 00:58:32,051 --> 00:58:44,051 ‫ترجمه از: «احسان جولاپور و ربین» Mister.Cloner & RebiN 632 00:58:46,745 --> 00:58:54,745 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top