1 00:00:01,095 --> 00:00:02,662 آنچه در "پایگاه مرزی" گذشت... 2 00:00:02,664 --> 00:00:05,055 - کینجت چیکار میکنه؟ - مردممون رو متحد میکنه 3 00:00:05,080 --> 00:00:06,884 و همه ما رو به بهشت ​​میبره. 4 00:00:06,909 --> 00:00:09,168 شاید این(کینج) ذهن همه رو به هم متصل میکنه. 5 00:00:09,170 --> 00:00:10,903 مثل یک کندو. 6 00:00:15,212 --> 00:00:17,078 کینج قرمز! آه! 7 00:00:17,103 --> 00:00:19,437 من نمیتونم اون رو کنترل کنم. من خطرناک هستم. 8 00:00:19,462 --> 00:00:21,077 او فرد خوبیه. میتونید به او(بارونس) اعتماد کنید. 9 00:00:21,102 --> 00:00:23,241 این رو بگیر .این به تو تعلق داره. 10 00:00:23,266 --> 00:00:26,319 من معتقدم تو رو اشتباه قضاوت کردم. بارونس آزاده. او آزاده که بره. 11 00:00:26,344 --> 00:00:28,522 تا بدین وسیله تو رو از شروط ازدواجمون رها سازم. 12 00:00:28,547 --> 00:00:30,280 تو الان آزادی که با رزموند ازدواج کنی. 13 00:00:30,282 --> 00:00:31,446 یک کینج سیاه وجود داره. 14 00:00:31,471 --> 00:00:33,329 شاید تنها سلاحی باشه که یاوالا رو بکشه. 15 00:00:33,354 --> 00:00:35,396 - و کجاست؟ - کسی در فضای خاکستری هست 16 00:00:35,420 --> 00:00:36,919 - که ممکنه بدونه این کجاست. - چه کسی؟ 17 00:00:36,921 --> 00:00:38,988 - پدرم. - زنده برگرد. 18 00:00:38,990 --> 00:00:39,990 همیشه زنده برمیگردم. 19 00:01:50,993 --> 00:01:53,494 گلوی او رو ببر و این آخرین کاریه که تو انجام خواهی داد. 20 00:01:55,898 --> 00:01:58,307 کورون؟ از روی من بلند شو! چیکار میکنی؟ 21 00:01:58,332 --> 00:01:59,901 کورون ، دست نگه دار. 22 00:02:00,971 --> 00:02:04,539 رن؟ این فوق العاده غیر منتظره هست. 23 00:02:04,605 --> 00:02:05,649 از روی من بلند شو ، کورون! 24 00:02:05,674 --> 00:02:08,439 تکون نخور یا من به خوبی سر لعنتیت رو قطع میکنم. 25 00:02:08,658 --> 00:02:10,658 - کرون ، این من هستم ، زد. - من میدونم تو کی هستی! 26 00:02:10,660 --> 00:02:12,994 تو عامل شرارت هستی. باید بمیری. 27 00:02:12,996 --> 00:02:15,496 - بذار او(زد) بره. - برادرم عامل شر هست. 28 00:02:15,498 --> 00:02:17,865 اجرا کننده آن. یک سرباز ظالم. 29 00:02:17,867 --> 00:02:21,302 نه ، کورون . زد فقط با بهترین نیت ها با من به اینجا اومده. 30 00:02:21,304 --> 00:02:23,485 کورون ، تو به من اعتماد داری ، نه؟ 31 00:02:24,594 --> 00:02:28,375 رن من،عزیزم ، رن عزیز. البته که من به تو اعتماد دارم. 32 00:02:28,377 --> 00:02:29,876 و چی؟ به برادر خودت اعتماد نداری؟ 33 00:02:29,878 --> 00:02:31,878 برو عقب! 34 00:02:34,491 --> 00:02:36,998 خوبه، خوبه ، خوبه.حالا بذار او بره. 35 00:02:37,576 --> 00:02:39,886 کورون ، بخاطر من. 36 00:02:39,911 --> 00:02:41,144 فقط بخاطر تو، رن. 37 00:02:45,894 --> 00:02:47,461 تو بخاطر من برگشتی ، رن. 38 00:02:48,944 --> 00:02:49,944 همه ما بخاطر تو برگشتیم. 39 00:02:52,734 --> 00:02:54,468 زد بخاطر من برنگشته. 40 00:02:54,470 --> 00:02:56,169 او من رو در اینجا رها کرد تا بمیرم. 41 00:02:56,171 --> 00:02:58,372 یک لحظه صبر کن ، کورون ، تو میخواستی بمونی. 42 00:02:58,374 --> 00:02:59,839 تو افتخار میکنی که در کنار یاوالا هستی. 43 00:02:59,841 --> 00:03:01,508 ساکت! 44 00:03:01,510 --> 00:03:04,378 من نمیخوام صدای تو رو بشنوم. 45 00:03:04,380 --> 00:03:08,090 صدای تو ، تپش قلبت ، 46 00:03:08,529 --> 00:03:11,163 من میخوام همه اونا ساکت باشند. 47 00:03:50,869 --> 00:03:52,534 جانزو! 48 00:03:56,443 --> 00:03:58,777 جانزو ،بذار من بیام داخل! 49 00:04:02,447 --> 00:04:03,726 جانزو! 50 00:04:07,708 --> 00:04:10,943 - جانزو ، لطفا! - مونت. 51 00:04:13,346 --> 00:04:15,981 کی اونجاست؟ فرانکو؟ 52 00:04:16,016 --> 00:04:18,050 این منم. 53 00:04:20,955 --> 00:04:23,755 جانزو ، خدایان رو شکر. 54 00:04:24,278 --> 00:04:27,125 - اونا به من اجازه ورود نمیدند. - مونت ، تو نمیتونی وارد بشی. 55 00:04:27,160 --> 00:04:28,860 تو آلوده هستی. 56 00:04:28,896 --> 00:04:31,662 اگر من به تو اجازه ورود بدم ، همه ما رو آلوده خواهی کرد. 57 00:04:31,698 --> 00:04:36,033 آه ، اما ، جانزو ، تو... تو نمیذاری من اینجا بمیرم ، مگه نه؟ 58 00:04:36,069 --> 00:04:38,203 مونت ، تو نمیمیری. 59 00:04:38,238 --> 00:04:40,138 تو... میدوی و میری و در جنگل پنهان میشی 60 00:04:40,258 --> 00:04:42,818 تا اینکه همه چیز تمام بشه ، بسیار خب؟ 61 00:04:47,183 --> 00:04:51,421 جانزو ، مامان بهت گفت مواظب من باش. 62 00:04:51,446 --> 00:04:53,646 من برادر کوچکت هستم. 63 00:04:53,945 --> 00:04:55,585 تو باید به من کمک کنی. 64 00:04:57,285 --> 00:04:59,559 میدونی که نمی تونیم بهش اجازه بدیم بیاد داخل،جانزو. 65 00:05:03,263 --> 00:05:06,631 افرادت رو بفرست تا بروند و مسیر قاچاقچیان رو از طریق دیواره سد مسدود کنند. 66 00:05:06,666 --> 00:05:08,399 ما نمیخوایم او از این طریق وارد بشه. 67 00:05:08,435 --> 00:05:12,069 بسیار خب. متاسفم ،جانزو. 68 00:05:12,105 --> 00:05:14,304 حالا ، مونت ، تو از اینجا دور شو ، بسیار خب؟ 69 00:05:14,340 --> 00:05:16,258 اگر سعی کنی وارد بشی ، اونا میرن تا تو رو بکشند. 70 00:05:16,282 --> 00:05:19,185 - برو! برو! - نه جانزو! 71 00:05:26,795 --> 00:05:28,485 آیا برای حمله آماده میشیم؟ 72 00:05:31,524 --> 00:05:35,259 فرزندم ، حمله از قبل شروع شده. 73 00:06:16,370 --> 00:06:17,737 شلیک کنید. 74 00:06:21,472 --> 00:06:22,605 دوباره تیر بذارید. 75 00:06:26,477 --> 00:06:28,977 خب ، فرمانده اسپیرز ، چه نظری داره؟ 76 00:06:28,979 --> 00:06:31,947 ما آماده ایم،اعلیحضرت. ما او رو شکست خواهیم داد. 77 00:06:31,972 --> 00:06:33,455 مطمئن بنظر میرسی. 78 00:06:33,480 --> 00:06:35,984 نوچه های یاوالا بی اراده های بی فکری هستند. 79 00:06:35,986 --> 00:06:38,754 فقط تعداد اندکی سرباز آموزش دیده هستند. بقیه روستایی ها هستند. 80 00:06:38,756 --> 00:06:41,389 - پس شما فکر میکنی ما شانسی داریم؟ - یک شانس خوب. 81 00:06:41,391 --> 00:06:43,759 ما به لطف توبین و فالیستا غذا و سرباز زیادی داریم. 82 00:06:43,761 --> 00:06:45,127 شلیک کنید. 83 00:06:47,664 --> 00:06:49,464 - دوباره تیر بذارید. - متاسفم. 84 00:06:49,466 --> 00:06:52,353 من... من میدونم که این هزینه شخصی برات داشته ، گوین. 85 00:06:52,704 --> 00:06:54,195 خب ، با توجه به شرایط ، 86 00:06:54,220 --> 00:06:56,100 چگونگی بازسازی ما الان خیلی مهم نیست. 87 00:06:56,125 --> 00:06:59,160 من و افرادت میتونیم این پایگاه رو حفظ کنیم. نگران نباش. 88 00:06:59,595 --> 00:07:01,810 دیدن اینجوری تو من رو خوشحالم میکنه ، گرت. 89 00:07:01,812 --> 00:07:03,829 دلم برای خودنماییت تنگ شده. 90 00:07:04,982 --> 00:07:06,938 خوبه که دوباره احساس مفید بودن کنم. 91 00:07:07,484 --> 00:07:10,753 - اعلیحضرت. - بله. بیا دیگه. 92 00:07:24,004 --> 00:07:25,433 اوهوم. لرد توبین؟ 93 00:07:25,435 --> 00:07:28,035 من متاسفم که یک دفعه اومدم، روزموند ، ، اما لازمه با تو صحبت کنم. 94 00:07:28,037 --> 00:07:30,148 اوه ، شاید صبح در اتاق سلطنتی ، 95 00:07:30,173 --> 00:07:32,206 - نه اینجا در محل سکونت من. - نه. چیزی که من باید بگم ، 96 00:07:32,208 --> 00:07:34,142 الان باید بگمش. 97 00:07:34,144 --> 00:07:35,543 وارلیتا ، میتونی یک دقیقه به ما وقت بدی؟ 98 00:07:45,331 --> 00:07:47,498 از زمانی که فالیستا کینجش رو بدست آورد 99 00:07:47,523 --> 00:07:50,523 و از وقتی که او رو با احترام آزاد کردی ، 100 00:07:52,664 --> 00:07:54,623 شرایط تغییر کرده. 101 00:07:55,465 --> 00:07:57,023 اونقدر که... 102 00:07:59,546 --> 00:08:01,906 فالیستا پیشنهاد داد من رو از ازدواجمون آزاد کنه. 103 00:08:04,206 --> 00:08:07,057 ارتش مال تو هست ، بدون توجه به اونچه که من انتخاب میکنم 104 00:08:07,082 --> 00:08:08,514 ، به اعلیحضرت ، ملکه اختصاص داده شده. 105 00:08:10,346 --> 00:08:12,438 منظورت از بدون توجه به اونچه تو انتخاب میکنی چیه؟ 106 00:08:14,252 --> 00:08:15,663 این انتخاب الان من هست. 107 00:08:15,688 --> 00:08:16,722 من یک مرد آزاد هستم، 108 00:08:18,066 --> 00:08:20,011 و دیگه نمیتونم از این امر پنهان بشم. 109 00:08:21,402 --> 00:08:22,793 من ، اوه... 110 00:08:24,694 --> 00:08:27,058 من همه چیز رو خراب کردم ، مگه نه ، روزموند؟ 111 00:08:27,975 --> 00:08:29,607 من به تو آسیب زدم. 112 00:08:31,667 --> 00:08:32,985 من به او(فالیستا) آسیب زدم. 113 00:08:34,288 --> 00:08:37,356 و من... به خودم آسیب زدم. 114 00:08:40,275 --> 00:08:42,110 اما الان من آمادم تا همه چیز رو درست کنم. 115 00:08:43,196 --> 00:08:45,352 به خاطر تو ، من مرد بهتری هستم ، روزموند. 116 00:08:46,147 --> 00:08:48,264 به خاطر تو ، من با افتخارتر همه چیز رو میبینم ، 117 00:08:49,358 --> 00:08:51,350 به همین دلیل من تصمیم گرفتم... 118 00:08:56,883 --> 00:08:58,365 تا با فالیستا بمونم. 119 00:09:07,802 --> 00:09:09,335 اوه ، متوجه هستم. 120 00:09:11,228 --> 00:09:12,744 وقتی تو... وقتی تو او رو به زندان انداختی و فرصتی 121 00:09:12,769 --> 00:09:17,019 وجود داشت که ممکن بود او بمیره ، 122 00:09:18,323 --> 00:09:20,581 تمام احساسات قدیمی من بخاطر او به سمت او حرکت کرد. 123 00:09:21,282 --> 00:09:23,123 من به خاطر وفاداری به تو حتما اونا رو سرکوب کردم 124 00:09:23,147 --> 00:09:25,447 ، اما من از هشت سالگی او رو دوست دارم ، روزموند. 125 00:09:26,432 --> 00:09:27,951 من به او تعلق دارم. 126 00:09:31,158 --> 00:09:32,892 من فکر کردم تو باید این رو از من بشنوی. 127 00:09:35,997 --> 00:09:38,503 من این رو درک میکنم ، لرد توبین. 128 00:09:38,966 --> 00:09:42,370 روزموند ، من... من همیشه تو رو دوست خواهم داشت... 129 00:09:43,282 --> 00:09:44,682 به عنوان ملکه من. 130 00:09:48,275 --> 00:09:51,698 ارتشم مال توست ، سرزمینم مال توست ، غذای من مال توست. 131 00:09:51,776 --> 00:09:55,129 و من خدمتگذار وفادارت برای همیشه هستم، ملکه رزموند. 132 00:09:55,782 --> 00:09:59,176 لرد توبین ، من از وفاداریت سپاسگزارم. 133 00:09:59,853 --> 00:10:01,286 اه... 134 00:10:05,358 --> 00:10:07,808 من... من نمیتونم این کار رو انجام بدم. 135 00:10:08,528 --> 00:10:10,169 این اذیت میکنه. 136 00:10:12,083 --> 00:10:13,650 دوستت دارم، لرد توبین. 137 00:10:17,236 --> 00:10:19,470 - روزموند ، من... - دوست دارم الان تنها باشم. 138 00:10:25,178 --> 00:10:26,563 ممنون ، روزموند. 139 00:10:28,678 --> 00:10:32,287 برای اونچه ارزشش رو داره ، من فالیستا رو اشتباه قضاوت کردم. او زن خوبیه. 140 00:10:36,823 --> 00:10:39,358 آره.آره ، او زن خوبیه. 141 00:10:40,292 --> 00:10:41,667 و بنظرم ، 142 00:10:42,940 --> 00:10:44,606 گرت مرد خوبیه. 143 00:10:56,969 --> 00:10:59,625 چه اتفاقی برای او افتاده ، رن؟ 144 00:10:59,650 --> 00:11:01,345 او هنگام مأموریت مادر برای سرقت جعبه مخلوط بیمار شد. 145 00:11:01,347 --> 00:11:02,721 پس چرا او رو به یک درمانگر نرسوندید؟ 146 00:11:02,745 --> 00:11:05,291 من نزدیکترین چیز به یک درمانگر در فضای خاکستری بودم ، یادت هست؟ 147 00:11:05,316 --> 00:11:07,049 من هر کاری که تونستم کردم تا به او کمک کنم. 148 00:11:07,051 --> 00:11:08,751 او قبل از این خیلی بدتر بود. 149 00:11:08,753 --> 00:11:10,987 ببین ، من از هر اتفاقی که برای کورون افتاد متاسفم. 150 00:11:10,989 --> 00:11:13,155 اما آیا او ما رو به غاری که یاوالا پدرم رو اونجا کشته هدایت خواهد کرد؟ 151 00:11:13,157 --> 00:11:14,447 تالون ،میتونی فقط یک ثانیه صبر کنی؟ 152 00:11:14,471 --> 00:11:15,970 پدرت از برادرم مهمتر نیست. 153 00:11:15,994 --> 00:11:18,008 من هرگز نگفتم که او(پدر تالون) مهم تر بود ، زد. 154 00:11:18,033 --> 00:11:19,632 این در مورد هیچ یک از اونها نیست. 155 00:11:19,657 --> 00:11:22,264 ما باید کینج سیاه رو پیدا کنیم. 156 00:11:22,516 --> 00:11:24,454 این ممکنه تنها امید ما برای کشتن یاوالا باشه. 157 00:11:26,270 --> 00:11:27,871 حق با تو هست. متاسفم. 158 00:11:27,873 --> 00:11:29,539 سعی میکنم دوباره با او صحبت کنم. 159 00:11:29,775 --> 00:11:31,364 شاید او آرام شده باشه. 160 00:11:34,778 --> 00:11:37,445 کورون ! کورون؟ 161 00:11:42,085 --> 00:11:45,188 من میدونم که دیدن برادرت چقدر سخت هست ، زد. 162 00:11:45,242 --> 00:11:46,855 من فقط نگران بقیه هستم. 163 00:11:52,664 --> 00:11:55,054 کورون ، زمان مهم است. 164 00:11:55,079 --> 00:11:57,820 ما به کمکت نیاز داریم.الان. 165 00:11:59,703 --> 00:12:01,703 تو به کمک من نیاز داری؟ 166 00:12:01,705 --> 00:12:04,808 چگونه میتونم باتوجه به شرایطم، 167 00:12:04,833 --> 00:12:06,408 اوضاع روانیم، 168 00:12:06,410 --> 00:12:09,589 وضع نامساعدم به شما کمک کنم؟ ، هوم؟ 169 00:12:09,614 --> 00:12:11,660 ما یک نقشه داریم ،بسیار خب؟ 170 00:12:11,685 --> 00:12:13,208 نقشه ای که ساختی. 171 00:12:15,091 --> 00:12:16,483 این رو از کجا آوردی؟ 172 00:12:17,329 --> 00:12:20,287 مرگ. این مرگه. 173 00:12:20,843 --> 00:12:24,219 چرا این مرگه؟ دقیقا چه معنی میده؟ 174 00:12:25,494 --> 00:12:26,727 این انسانی که مدام حرف میزنه کیه؟ 175 00:12:26,729 --> 00:12:28,896 او یک انسان نیست ، او یک خون سیاه هست. 176 00:12:29,719 --> 00:12:31,666 - یکی دیگر از ماموران یاوالا! - نه 177 00:12:31,668 --> 00:12:33,500 در واقع کاملاً برعکس. 178 00:12:33,502 --> 00:12:35,944 یاوالا ثابت کرده همه چیزهایی است که تو او رو به 179 00:12:35,969 --> 00:12:37,504 آن متهم میکنی و حالا باید جلوی او رو بگیریم. 180 00:12:37,506 --> 00:12:41,265 و برای متوقف کردن او(یاوالا) ، ما نیاز داریم که به ما این غارها رو نشان بدی. 181 00:12:43,144 --> 00:12:45,265 چیزی جز مرگ در آن چاله نیست. 182 00:12:46,648 --> 00:12:48,734 کورون ، من نیاز دارم که این کار رو برای من انجام بدی. 183 00:12:48,759 --> 00:12:51,535 من میدونم که حق ندارم ازت بخوام به 184 00:12:51,560 --> 00:12:53,152 اون مکان برگردی ، اما راهی دیگه ای وجود نداره. 185 00:12:53,403 --> 00:12:57,190 - لطفا. - رن ، رن عزیز ، 186 00:12:58,005 --> 00:12:59,831 اگر من به شما نشان بدم که این کجا هست 187 00:13:00,012 --> 00:13:01,483 ، شما نمیتونید به آنجا برید. 188 00:13:01,673 --> 00:13:03,106 شما نمیتونید. 189 00:13:04,666 --> 00:13:06,365 زد میتونه پایین بره. 190 00:13:06,903 --> 00:13:08,434 بذار زد پایین بره. 191 00:13:08,436 --> 00:13:10,842 بسیار خب. بسیار خب ، کورون. 192 00:13:11,147 --> 00:13:12,826 من و تو میتونیم با هم وارد بشیم ، 193 00:13:13,131 --> 00:13:15,131 درست مثل گذشته که در کنار هم میجنگیدیم. 194 00:13:16,503 --> 00:13:18,888 - تو و من؟ - آره. 195 00:13:21,006 --> 00:13:24,559 چرا باید به تو کمک کنم؟ تو به من کمک نکردی! 196 00:13:24,584 --> 00:13:27,352 کورون ،تو میدونی که من هر کاری برات انجام میدم. 197 00:13:27,354 --> 00:13:30,332 - ما فقط دنبال دستورات بودیم. - خفه شو! 198 00:13:31,346 --> 00:13:33,291 مرگ پایین اونجاست. این تمام چیزیه که اونجاست. 199 00:13:33,293 --> 00:13:35,268 اونجاست که مرگ زندگی میکنه. 200 00:13:36,155 --> 00:13:39,757 به من قول بده زد پایین میره. شایدم این دختره. 201 00:13:39,900 --> 00:13:43,401 اما تو باید به من قسم بخوری که در این سوراخ نخواهی رفت ، رن عزیز. 202 00:13:43,462 --> 00:13:45,549 این تنها راهیه که به شما نشان میدم این کجاست. 203 00:13:45,574 --> 00:13:48,808 بسیار خوب ، بسیار خوب. من پایین نمیرم. 204 00:13:50,481 --> 00:13:51,794 فقط به ما نشان بده. 205 00:14:00,987 --> 00:14:01,987 بیا دیگه. 206 00:14:14,702 --> 00:14:17,631 200 راس دام در طویله اقامتگاه شرقی است. 207 00:14:17,980 --> 00:14:20,915 400 بشکه سیب در انبارهاست. 208 00:14:24,077 --> 00:14:25,710 اعلیحضرت؟ 209 00:14:29,506 --> 00:14:30,506 گوین؟ 210 00:14:32,319 --> 00:14:36,034 متاسفم. کمی در آنجا از خود بی خود شدم. 211 00:14:36,990 --> 00:14:40,091 اوه ، چیزیه که بتونم در موردش کمک کنم؟ 212 00:14:42,161 --> 00:14:44,662 مگه اینکه بتونی گذشته ر تغییر بدی. 213 00:14:44,664 --> 00:14:46,497 شاید یک کینج برای این کار وجود داشته باشه. 214 00:14:46,655 --> 00:14:47,931 حتی در این مورد شوخی هم نکنید. 215 00:14:50,996 --> 00:14:53,723 - توبین؟ - آیا من انقدر واضح هستم؟ 216 00:14:53,748 --> 00:14:55,328 چه مدته که ما یکدیگر رو میشناسیم؟ 217 00:14:55,353 --> 00:14:59,226 یک عمر. و اونا(توبین و فالیستا) هم همین طور هستند. 218 00:14:59,251 --> 00:15:01,289 آره؟ توبین و فالیستا؟ 219 00:15:01,314 --> 00:15:04,316 هوم. بله ،اونا دوست دوران کودکی بودند 220 00:15:04,341 --> 00:15:06,145 و سپس اونا عاشق هم بودند ، مثل من و تو. 221 00:15:06,170 --> 00:15:09,451 - بنابراین او به ما گفت. - و چگونه میتونم... 222 00:15:09,988 --> 00:15:12,457 چگونه میتونم یک مرد رو مقصر بدوانم که عشقی رو که 223 00:15:12,482 --> 00:15:14,124 از بچگی در قلب خود داشته ، در دل خود نگه داشته؟ 224 00:15:14,126 --> 00:15:17,200 نمیتونم او رو انکار کنم وقتی احساسات مشابهی نسبت به تو داشتم. 225 00:15:18,964 --> 00:15:22,610 گرت ، این تلاش برای فریب دادن تو نیست. 226 00:15:22,635 --> 00:15:25,336 منظورم اینه که تالون بهترین دوست منه. او به اندازه یک دنیا برام ارزش داره. 227 00:15:27,341 --> 00:15:30,540 ممنونم که همیشه در کنار من بودی. 228 00:15:31,674 --> 00:15:33,386 و من همیشه در کنارت خواهم بود. 229 00:15:34,875 --> 00:15:37,049 امیدوارم او(تالون) این خانه رو امن کنه. 230 00:15:37,948 --> 00:15:39,348 منم همینطور. 231 00:15:46,724 --> 00:15:48,557 گوشهایش رو بریده ، مگه نه؟ 232 00:15:48,559 --> 00:15:52,094 - بله او گوش هایش رو بریده. - این غیر طبیعیه. این فریب آمیزه. 233 00:15:52,096 --> 00:15:54,664 تالون آخرین بازمانده مردممون در جهان سبز بود. 234 00:15:54,666 --> 00:15:55,964 او این کار رو کرد تا در میان انسان ها پنهان بشه. 235 00:15:55,966 --> 00:15:57,232 من به او اعتماد ندارم. 236 00:15:57,234 --> 00:15:58,567 من به برادرم هم اعتماد ندارم. 237 00:15:58,569 --> 00:16:00,739 زد همیشه هر کسی رو که دوست دارم میبره. 238 00:16:00,764 --> 00:16:03,405 - درباره چی صحبت میکنی؟ - مادر؟ 239 00:16:03,928 --> 00:16:06,420 پدر؟ تو هر دو رو کشتی. 240 00:16:06,445 --> 00:16:08,733 اونا در مبارزه مردند،تو این رو میدونی. 241 00:16:09,506 --> 00:16:12,036 تو هم در اون نبرد بودی. تو چرا نمردی؟ 242 00:16:12,061 --> 00:16:13,443 نمیدونم. بنظرم بخاطر شانس نمردم. 243 00:16:13,468 --> 00:16:17,178 نه! به این دلیله که تو اونا رو کشتی! 244 00:16:17,203 --> 00:16:18,553 - کورون! - کورون! 245 00:16:18,555 --> 00:16:20,388 تالون ، بذار او بره. 246 00:16:20,390 --> 00:16:22,724 او کمکی نمکنه و تقریباً دو بار زد رو کشته. 247 00:16:22,726 --> 00:16:24,759 - تقصیر او نیست! - پس تقصیر کیه؟ 248 00:16:24,761 --> 00:16:27,995 تقصیر منه! این تقصیر منه! 249 00:16:27,997 --> 00:16:29,317 منظورت از تقصیر تو هست چیه؟ 250 00:16:31,601 --> 00:16:34,723 - تو این کارو باهاش ​​کردی؟ - زد ، من اونجا نبودم. 251 00:16:34,748 --> 00:16:36,933 وقتی مادرم جعبه رو از سایوک ردوان گرفت. 252 00:16:36,958 --> 00:16:40,793 وقتی فقط دو مرد مونده بود ، من اونجا بودم. 253 00:16:40,818 --> 00:16:42,980 یک سوم بعد وارد شد و اون کورون 254 00:16:43,005 --> 00:16:44,130 بود ، اما او بیشتر مرده بود تا این که زنده باشه. 255 00:16:44,154 --> 00:16:47,746 - و؟ چی شد؟ - غیر از دستش ، 256 00:16:47,771 --> 00:16:50,785 او هیچ زخم دیگه ای نداشت ، بنابراین من فهمیدم که او به نوعی مسموم شده. 257 00:16:50,787 --> 00:16:53,348 اما من نمیدونستم چه چیزی او رو مسموم کرده ،پس نمیتونستم پادزهر به او بدم. 258 00:16:53,372 --> 00:16:54,764 پس این سم بود که این کار رو با او کرده؟ 259 00:16:54,788 --> 00:16:58,578 نه ،نه. مغزش کاملا سالم بود ، اما سم او رو میکشت. 260 00:16:58,603 --> 00:17:01,195 و او بسیار درد میکشید. خیلی بد بود. 261 00:17:01,220 --> 00:17:03,431 مادر به من گفت فقط پایان بده به بدبختیش ، و من نمیتونستم 262 00:17:03,455 --> 00:17:04,782 چنین کاری کنم ، پس مجبور شدم به چیزی فکر کنم ، 263 00:17:04,807 --> 00:17:06,930 و من میدونستم که کرم های گرم از همه سموم در امان هستند. 264 00:17:06,955 --> 00:17:08,851 من همیشه این فرضیه رو مطرح کردم که شاید این ربطی 265 00:17:08,875 --> 00:17:10,054 به مواد شیمیایی یا خاصیت یا چیزی در اونا باشه... 266 00:17:10,078 --> 00:17:11,577 - رن! - بسیار خب. 267 00:17:11,602 --> 00:17:14,967 پس ، من امیدوار بودم که ممکنه سم رو 268 00:17:14,992 --> 00:17:17,811 خنثی کنه ، به کورون خون کرم آتشین تزریق کردم. 269 00:17:18,163 --> 00:17:20,447 من نمیدونستم چه کار دیگه ای میتونم انجام بدم. 270 00:17:20,449 --> 00:17:23,007 و منظورم اینه که جواب داد ، درسته؟ این زندگی او رو نجات داد. 271 00:17:23,531 --> 00:17:25,599 اما همچنین او نمیتونست خودش رو کنترل کنه. 272 00:17:25,624 --> 00:17:29,255 او شروع به حمله به مردم کرد ،به همه مردم حمله کرد به جز من. 273 00:17:29,257 --> 00:17:32,057 او مخصوصاً برای کشتن مادرم بسیار عصبانی بود. 274 00:17:32,059 --> 00:17:34,159 یاوالا من رو در اونجا رها کرد. 275 00:17:34,665 --> 00:17:36,796 جعبه رو براش گرفتم و او فقط 276 00:17:36,798 --> 00:17:38,923 من رو در اونجا رها کرد تا بمیرم. 277 00:17:42,985 --> 00:17:45,780 زد ، متاسفم. 278 00:17:45,805 --> 00:17:49,516 این یک ایده آزمایش نشده بود. من حق نداشتم همچین کاری انجام بدم. 279 00:17:49,766 --> 00:17:52,855 اما من باید به چیزی فکر می کردم ، در غیر این صورت او میمرد. 280 00:17:53,481 --> 00:17:56,916 - اوه ، تو باید از من متنفر باشی. - چگونه میتونم ازت متنفر باشم؟ 281 00:17:57,105 --> 00:17:58,933 کورون ازت متنفر نیست. 282 00:17:59,535 --> 00:18:01,808 تنها چیزی که میبینم سپاسگزاریه. 283 00:18:02,289 --> 00:18:04,027 تو جان او رو نجات دادی. 284 00:18:04,991 --> 00:18:06,879 تو اونجا نبودی ، زد. 285 00:18:07,848 --> 00:18:09,638 تو من رو جاگذاشتی. 286 00:18:10,142 --> 00:18:11,996 دقیقاً مثل یاوالا! 287 00:18:12,923 --> 00:18:16,234 او تو رو به اینجا فرستاد تا من رو بکشه ، اما من دیگه مرده ام. 288 00:18:16,259 --> 00:18:19,118 من اینجا نیستم که تو رو بکشم ، کورون! 289 00:18:19,774 --> 00:18:21,602 تو برادر منی! من دوستت دارم. 290 00:18:22,480 --> 00:18:26,181 یاوالا به همه ما خیانت کرد و بدون کمکت نمیتونیم جلوی او رو بگیریم. 291 00:18:30,591 --> 00:18:31,883 من راه رو به شما نشان خواهم داد. 292 00:19:28,262 --> 00:19:29,719 زمان آن رسیده. 293 00:19:32,711 --> 00:19:35,680 الان برید. راه به روی شما باز هست. 294 00:19:36,528 --> 00:19:39,241 پاسگاه رو جز پیروان من کنید. 295 00:20:27,942 --> 00:20:29,408 نه. 296 00:20:29,410 --> 00:20:32,996 نه. من نمیخوام تو من رو اینگونه ببینی. 297 00:20:41,854 --> 00:20:45,413 - با ملکه صحبت کردم. - عروسی چه زمانی هست؟ 298 00:20:46,960 --> 00:20:49,193 اگر نیایم من رو خواهی بخشید. 299 00:20:49,452 --> 00:20:50,842 خب... 300 00:20:52,850 --> 00:20:54,209 این اتفاق افتاده. 301 00:20:54,968 --> 00:20:58,569 چی؟ تو باید یک روابط عشقی بزرگی رو 302 00:20:58,571 --> 00:20:59,904 بوجود بیاری توبین ، برای نشان دادن به همه. 303 00:20:59,906 --> 00:21:01,973 داشتم از عروسیمون میگفتم. 304 00:21:01,975 --> 00:21:03,399 عروسی من و تو. 305 00:21:04,577 --> 00:21:05,777 اما تو رو از شروط عقد رها کردم. 306 00:21:05,801 --> 00:21:07,175 من نمیخوام از شروط عقد رها بشم. 307 00:21:10,009 --> 00:21:11,075 من گیج شدم. 308 00:21:12,618 --> 00:21:16,116 فالیستا ، دوستت دارم 309 00:21:17,223 --> 00:21:19,657 و من می خواهم با تو ازدواج کنم 310 00:21:20,815 --> 00:21:22,296 اگر تو هم بخواهی با من ازدواج کنی. 311 00:21:24,831 --> 00:21:27,164 در مورد این چیزی که در ذهن من هست چطور؟ 312 00:21:27,166 --> 00:21:31,234 این کینج، من نمیتونم اون رو کنترل کنم. اگر شما را آزار بدم چطور؟ 313 00:21:31,236 --> 00:21:33,336 با هم خواهیم فهمید. 314 00:22:03,727 --> 00:22:04,727 ما اینجا هستیم. 315 00:22:06,637 --> 00:22:09,793 - برو زد. - اون پایین چی هست ، کورون؟ 316 00:22:12,377 --> 00:22:13,769 به ما بگو که چه اتفاقی برای تو افتاده. 317 00:22:15,646 --> 00:22:19,115 نه ! چیزی جز مرگ در اونجا نیست! 318 00:22:19,420 --> 00:22:23,052 - برو! - کورون ، به من گوش کن. 319 00:22:23,054 --> 00:22:24,786 ما به تو نیاز داریم که راه رو به ما نشان بدی. 320 00:22:24,788 --> 00:22:27,723 نه ! من اینجا 321 00:22:27,725 --> 00:22:29,950 با رن میمونم. نگران نباش! 322 00:22:29,975 --> 00:22:33,639 منتظر میمونیم تا مطمئن بشیم که تو و دوستت نمردید! 323 00:22:34,798 --> 00:22:36,735 متاسفم ، کورون. من باید با اونا برم. 324 00:22:36,760 --> 00:22:40,869 نه ! معامله این بود که تو در اونجا پایین نمیری. 325 00:22:40,871 --> 00:22:43,505 فقط زد و این گوش بریده(تالون). 326 00:22:43,944 --> 00:22:46,478 - متاسفم. - تو قول دادی. 327 00:22:48,478 --> 00:22:51,547 همه به کورون دروغ میگن. 328 00:22:51,572 --> 00:22:52,918 تو به كورون دروغ گفتي. 329 00:22:52,943 --> 00:22:54,913 به نظر میرسه این تنها راهیه که باعث میشه تو به ما کمک کنی ، 330 00:22:54,938 --> 00:22:57,553 - کورون ، متاسفم. - من به اونجا برنخواهم گشت. 331 00:22:57,555 --> 00:22:59,449 - من برنمیگردم اونجا! - بسیار خب. بسیار خب. 332 00:22:59,474 --> 00:23:02,874 مجبور نیستی. ما نقشه ای داریم که میتونه ما رو از اینجا هدایت کنه. 333 00:23:03,160 --> 00:23:06,326 کورون ، اینجا منتظر بمون. من برمیگردم پیشت. 334 00:23:06,435 --> 00:23:11,475 - قول میدم. - نه ! مرگ اونجاست! 335 00:23:12,288 --> 00:23:13,958 من با تو میرم. 336 00:23:15,379 --> 00:23:17,543 اگر تو بمیری ، رن عزیز... 337 00:23:19,405 --> 00:23:21,178 من کنار تو میمیرم. 338 00:23:29,248 --> 00:23:30,480 بیا دیگه. 339 00:23:40,897 --> 00:23:44,640 اینجا پایین ، همه چیز به پایان میرسه. 340 00:23:45,134 --> 00:23:46,266 341 00:23:48,237 --> 00:23:49,669 بو میدی؟ 342 00:23:53,730 --> 00:23:55,997 کورون ، چرا مدام میگی مرگ اینجاست؟ 343 00:23:58,118 --> 00:24:00,074 آیا یاوالا پدرم رو کشت؟ 344 00:24:00,099 --> 00:24:01,781 نه. من او رو كشتم. 345 00:24:01,783 --> 00:24:03,950 چی؟تو او رو کشتی؟ 346 00:24:03,952 --> 00:24:06,153 نه ، من نکشتمش. 347 00:24:06,155 --> 00:24:08,228 تو او رو کشتی یا او رو نکشتی؟ 348 00:24:08,561 --> 00:24:09,860 آره. 349 00:24:18,201 --> 00:24:19,427 بدون خونریزی. 350 00:24:20,968 --> 00:24:23,302 قبل از اینکه هرگز از این استفاده کنه ، مرگ او رو لمس کرد. 351 00:24:25,979 --> 00:24:27,432 آیا یاوالا تا به حال بهت گفته که چه اتفاقی 352 00:24:27,456 --> 00:24:29,152 برای رزمندگان افتاد که نتونست اون رو برگردونه؟ 353 00:24:29,177 --> 00:24:32,178 تالون ، تنها چیزی که من میدونم اینه که یاوالا هشت نفر از بهترین جنگجویان 354 00:24:32,180 --> 00:24:34,980 ما رو گرفت و کورون و دو نفر دیگه تنها کسانی بودند که تونستند اون رو برگردونند. 355 00:24:34,982 --> 00:24:39,652 پنج ، شش ، هفت ، هشت. 356 00:24:40,091 --> 00:24:41,390 هشت نفر علیه یک نفر. 357 00:24:42,259 --> 00:24:44,531 یاوالا هیچ شانسی نداشت. 358 00:24:47,428 --> 00:24:49,195 مرگ نمیمیره. 359 00:25:18,856 --> 00:25:19,856 هوم... 360 00:25:28,731 --> 00:25:31,559 تو میدونی هیچ راهی وجود نداره که یاوالا پدرت رو زنده بذاره ، تالون. 361 00:25:31,723 --> 00:25:33,074 شاید او دور شده. 362 00:25:33,099 --> 00:25:34,365 چرا او(پدر تالون) به دنبال او(یاوالا) نرفت؟ 363 00:25:35,938 --> 00:25:37,281 ببین ،من نمیدونم. 364 00:25:37,956 --> 00:25:39,907 اما چیزی باعث مرگ افراد یاوالا شده 365 00:25:40,237 --> 00:25:42,604 و کورون مدام میگه "مرگ نمیمیره". 366 00:25:44,079 --> 00:25:46,881 بله ، خب ، در صورتی که متوجه نشده باشی ، کورون دیوانه هست. 367 00:25:47,854 --> 00:25:49,222 کینج سیاه. 368 00:25:50,342 --> 00:25:52,509 این مرگ است. این همون چیزیه که دو گفت. 369 00:25:52,534 --> 00:25:55,251 که میگه اگر پدرت هنوز زنده بود معجزه خواهد بود ، 370 00:25:55,275 --> 00:25:58,075 - بنابراین امیدت رو بالا نبر. - امیدها. 371 00:26:00,261 --> 00:26:02,141 نمیدونم در هرصورت امیدوارم که او زنده باشه یا مرده. 372 00:26:03,478 --> 00:26:05,141 تمام زندگیم از او متنفر شدم. 373 00:26:08,001 --> 00:26:09,705 اما جواب میخوام. 374 00:26:09,751 --> 00:26:12,906 منظورم اینه که چرا او خانوادش رو رها کرده و در غار زندگی میکنه؟ 375 00:26:16,332 --> 00:26:19,324 فقط نمیخوام تو همون ناامیدی رو احساس کنی که من احساس میکنم. 376 00:26:19,929 --> 00:26:23,535 ظاهراً ما دو تونل قبل اشتباهی پیچیدیم. 377 00:26:29,424 --> 00:26:30,424 کورون؟ 378 00:27:21,183 --> 00:27:22,183 گرت. 379 00:27:36,823 --> 00:27:39,390 سلام ، امروز نشانه ای از مونت است؟ 380 00:28:06,718 --> 00:28:09,855 - سلام جانزو. - از من دور باش وارلیتا. 381 00:28:09,880 --> 00:28:11,546 عقب وایسا. 382 00:28:11,571 --> 00:28:14,757 همه آنها آلوده هستند. گرت! 383 00:28:15,126 --> 00:28:16,135 گرت! 384 00:28:16,160 --> 00:28:17,660 چی شده جانزو؟ 385 00:28:17,662 --> 00:28:19,261 وارلیتا آلوده است! 386 00:28:19,263 --> 00:28:22,732 - چی؟ - همه اونا آلوده هستند! 387 00:28:25,039 --> 00:28:27,737 عقب نشینی کنید! 388 00:28:27,739 --> 00:28:29,726 عقب نشینی کنید! 389 00:28:30,710 --> 00:28:32,377 برو به ملکه بگو! 390 00:28:32,402 --> 00:28:34,635 گرت! 391 00:28:34,660 --> 00:28:35,660 گرت! 392 00:28:40,551 --> 00:28:41,617 بیا! بیا دیگه! 393 00:28:46,390 --> 00:28:48,800 نقاط ورودی رو حصار بکشید! 394 00:28:48,825 --> 00:28:50,354 از هرچه میتونید استفاده کنید! 395 00:28:51,629 --> 00:28:55,364 حرکت کنید! حرکت کنید! اون مانع رو بردارید! 396 00:28:55,366 --> 00:28:58,066 ما آلوده نیستیم. 397 00:28:58,068 --> 00:29:00,569 - اجازه دهید بیام داخل! - ببین ! ببین! 398 00:29:00,571 --> 00:29:02,871 اونا رو وارد کنید.اونا آلوده نیستند. بذارید داخل بشن. 399 00:29:02,873 --> 00:29:03,972 بیا، بیا، بیا! 400 00:29:03,974 --> 00:29:05,446 بیا دیگه. 401 00:29:05,549 --> 00:29:07,683 متوقفشون کن! آه! 402 00:29:08,045 --> 00:29:10,622 - عقب بزنیدشون! اونا رو هل بدید! - خط رو نگه دارید! 403 00:29:10,647 --> 00:29:14,782 - خط رو نگه دارید! - عقب بزنیدشون! 404 00:29:29,673 --> 00:29:33,174 - توبین. - ما اونا رو نگه میداریم! این رو ببندید! 405 00:29:33,683 --> 00:29:37,085 افراد شنیدید! این رو ببندید! 406 00:29:38,485 --> 00:29:40,251 تیر بارانشون کنید ، پسرها! 407 00:30:01,531 --> 00:30:04,332 توبین ! توبین! 408 00:30:11,192 --> 00:30:13,802 - وای! - توبین ، چیزی کمتر از کار قهرمانانه نبود. 409 00:30:15,844 --> 00:30:18,228 - کسی فالیستا رو دیده؟ - نه ، چرا؟ 410 00:30:18,408 --> 00:30:19,741 من او رو ندیدم. 411 00:30:28,390 --> 00:30:29,456 آه. 412 00:30:31,560 --> 00:30:34,194 نگران نباشید ، خانم .این آسیبی بهت نمیزنه. 413 00:30:36,465 --> 00:30:39,199 آه ! آه! 414 00:30:41,087 --> 00:30:44,666 او قابل تبدیل نیست. بیایید او رو بکشیم. 415 00:30:48,500 --> 00:30:49,953 لطفا دست نگهدار! 416 00:31:01,389 --> 00:31:02,649 تق، تق. 417 00:31:17,632 --> 00:31:19,266 فالیستا هنوز اونجاست. من باید برم... 418 00:31:19,290 --> 00:31:21,165 - دارم میرم دنبالش! -تو نمیتونی به اونجا برگردی. 419 00:31:21,189 --> 00:31:22,407 - باید امتحان کنم! - تو میمیری! 420 00:31:22,439 --> 00:31:24,973 من با نجات همسرم ، خواهم مرد،رزموند! 421 00:31:26,368 --> 00:31:27,942 من باید برم ، روزموند. 422 00:31:27,944 --> 00:31:30,044 فالیستا یک کینج گرفته. او امن خواهد بود. او از آلودگی مصون است. 423 00:31:30,046 --> 00:31:32,045 اگر نتونند او رو آلوده کنند ، او رو میکشند. 424 00:31:32,047 --> 00:31:34,118 - تو این رو میدونی! - بیا، توبین. 425 00:31:34,143 --> 00:31:37,027 - منو ول کن! - سوراخ فرار که حفر کردی 426 00:31:37,052 --> 00:31:38,252 در دیوار پادگان هنوز باز هست. 427 00:31:38,254 --> 00:31:39,653 اگر باید بری ، از اون راه برو. 428 00:31:39,655 --> 00:31:41,083 شاید بتونی اونجا به او برسی. 429 00:31:43,441 --> 00:31:44,909 ممنون جانزو. 430 00:31:46,036 --> 00:31:47,910 مانع بیشتر از این دوام نمیاره. ما بیش از حد بسیاری رو از دست دادیم. 431 00:31:47,934 --> 00:31:49,530 توبین رو برای تجمع افراد بیشتری فرستادی؟ 432 00:31:49,555 --> 00:31:51,222 نه. او برای نجات همسرش رفته. 433 00:32:08,816 --> 00:32:12,481 این همون مکانه. الان باید برگردیم. 434 00:32:12,646 --> 00:32:14,200 بسیار خب. 435 00:32:15,407 --> 00:32:16,407 بسیار خب. 436 00:32:20,346 --> 00:32:21,378 اوه. 437 00:32:33,569 --> 00:32:36,108 من علامت گذاری روی این شنل ها رو تشخیص میدم. 438 00:32:37,069 --> 00:32:39,256 این ولف و راکا ، نگهبانان مادرم هستند. 439 00:32:40,171 --> 00:32:41,776 کدوم یکیشون پدرم هستند؟ 440 00:32:41,801 --> 00:32:45,359 برید بیرون! ما نباید اینجا باشیم! 441 00:32:49,113 --> 00:32:52,523 متاسفم ، تالون به نظر نمیرسه که چیزی زنده در اینجا وجود داشته باشه. 442 00:32:57,088 --> 00:32:59,476 به دنبال هر گونه سرنخ در مورد کینج سیاه باشید. 443 00:33:00,293 --> 00:33:02,296 این همون چیزیه که ما برای اون اومدیم. 444 00:33:10,892 --> 00:33:13,726 - اینجا چیزی هست. - نه 445 00:33:17,709 --> 00:33:20,790 - اون رو لمس نکن! - چرا؟ داخل جعبه چیست ، کورون؟ 446 00:33:20,815 --> 00:33:22,429 فقط درد. 447 00:33:22,789 --> 00:33:24,373 و سوختن. 448 00:33:24,554 --> 00:33:26,093 و رنج. 449 00:33:26,883 --> 00:33:28,983 جنون. 450 00:33:28,985 --> 00:33:31,520 یاوالا تنها چیز ارزشمند موجود در اون جعبه رو برداشت. 451 00:33:31,522 --> 00:33:34,058 - بهش دست نزن. - بسیار خب. 452 00:33:34,891 --> 00:33:37,761 اینجا چیزی نیست . هیچ چیزی! 453 00:35:01,876 --> 00:35:03,488 سلام اونجایی. 454 00:35:07,982 --> 00:35:09,532 این منم. توبین . 455 00:35:09,557 --> 00:35:10,991 - حالت خوبه؟ - تو بخاطر من اومدی. 456 00:35:11,015 --> 00:35:13,115 البته که بخاطر تو اومدم. بیا اینجا. 457 00:35:13,298 --> 00:35:16,099 - آسیب دیدی؟ - نه اوه ، من خیلی ترسیده بودم. 458 00:35:16,124 --> 00:35:17,563 کینجم با یکی از اونا مبارزه کرد 459 00:35:17,588 --> 00:35:18,853 ، اما من نتونستم دوباره این کار رو انجام بدم ، 460 00:35:18,877 --> 00:35:20,592 و اونا از همه جا میومدند ، 461 00:35:20,594 --> 00:35:21,893 - و خیلی درد داشت. - فالیستا ، همه چیز خوبه. 462 00:35:21,895 --> 00:35:24,111 بسیار خوب ، فالیستا. اونا الان مردند. 463 00:35:24,408 --> 00:35:26,398 اما ما باید راه برگشتمون رو پیدا کنیم تا در امان باشیم. 464 00:35:26,400 --> 00:35:29,234 - نزدیکم بمون ، میفهمی؟ - هوم - هوم. 465 00:35:29,236 --> 00:35:32,048 - باشه، بزن بریم. - صبر کن. 466 00:35:38,846 --> 00:35:41,146 بسیار خب ، بیا بریم. 467 00:36:03,187 --> 00:36:04,541 راه از طریق پادگان بسته هست. 468 00:36:04,565 --> 00:36:06,165 ما باید راه دیگه ای پیدا کنیم. 469 00:36:08,040 --> 00:36:10,375 - خدایان بالا ، چگونه میتونیم از اینجا عبور کنیم؟ - اصلا امکان نداره! 470 00:36:10,377 --> 00:36:11,843 مطمئناً الان میتونیم از اون کینج استفاده کنیم. 471 00:36:11,845 --> 00:36:13,313 کاش میشد فهمید. 472 00:36:14,819 --> 00:36:16,819 بسیار خب ، اگر به اون بالکن برسیم 473 00:36:16,844 --> 00:36:18,315 ، میتونیم از اون طاقچه تاب بخوریم 474 00:36:18,610 --> 00:36:20,156 - بالای راه بند. - باشه. 475 00:36:21,524 --> 00:36:23,047 بیا دیگه. 476 00:36:23,251 --> 00:36:25,051 من قبلا این کار رو انجام دادم. 477 00:36:34,700 --> 00:36:37,000 از بالای نرده عبور کن ، نزدیک دیوار بمون. 478 00:36:37,002 --> 00:36:38,502 - من میام پشت سرت ، خب؟ برو - باشه. 479 00:36:38,504 --> 00:36:40,203 برو! 480 00:36:56,187 --> 00:36:57,487 توبین! 481 00:37:00,324 --> 00:37:01,766 - برو! - توبین! 482 00:37:16,073 --> 00:37:17,506 توبین! 483 00:37:27,084 --> 00:37:28,343 باید بریم. 484 00:38:11,922 --> 00:38:13,154 نه. 485 00:38:14,830 --> 00:38:16,997 نه ! نه، توبین! 486 00:38:16,999 --> 00:38:20,601 هی. 487 00:38:29,515 --> 00:38:31,715 نه ، او صدمه دیده. 488 00:38:31,717 --> 00:38:33,850 او رو پایین بذارید. او رو پایین بذارید. این به اندازه کافی کافیه. 489 00:38:33,852 --> 00:38:37,138 مراقب باشید. مراقب باشید. جانزو ، ما به تو نیاز داریم! 490 00:38:37,163 --> 00:38:40,524 تو الان در امان هستی توبین ،باشه؟ فقط کمی بیشتر دوام بیار. 491 00:38:40,526 --> 00:38:44,240 کمک میاد. با من بمون.با من بمون. 492 00:38:44,265 --> 00:38:46,230 آنجا. با من بمون. 493 00:38:46,232 --> 00:38:49,491 - جانزو! - توبین. 494 00:38:49,702 --> 00:38:51,335 توبین؟ 495 00:38:53,362 --> 00:38:56,077 - کمی جا به من بده. کمی جا به من بده. - توبین؟ 496 00:38:57,276 --> 00:38:58,475 توبین؟ 497 00:39:03,240 --> 00:39:05,699 زود باش،توبین . زودباش! 498 00:39:05,724 --> 00:39:07,293 فالیستا ، او خون زیادی از دست داده. 499 00:39:07,318 --> 00:39:09,586 بدنش داره سرد میشه. 500 00:39:09,611 --> 00:39:10,935 نه! 501 00:39:11,757 --> 00:39:15,560 - متاسفم. دیگر خیلی دیر شده. - نه ! نه ! کاری بکن! 502 00:39:15,896 --> 00:39:17,419 جانزو ،تو باید به او کمک کنی. 503 00:39:18,058 --> 00:39:20,099 فکر نمیکنی اگر میتونستم کمکش میکردم؟ 504 00:39:37,206 --> 00:39:38,405 متاسفم ، گوین. 505 00:39:41,306 --> 00:39:42,737 نه. 506 00:39:49,794 --> 00:39:52,528 نرو عشق من. 507 00:39:56,979 --> 00:40:00,013 ... ملکه 508 00:40:01,044 --> 00:40:03,013 از قدرتت برای محافظت از ملکه استفاده کن. 509 00:40:08,535 --> 00:40:10,134 نه. 510 00:40:10,347 --> 00:40:11,981 نه. 511 00:40:13,995 --> 00:40:15,595 نه ،توبین! 512 00:40:18,672 --> 00:40:19,672 نه! 513 00:40:21,400 --> 00:40:22,942 توبین ، نه. 514 00:40:44,347 --> 00:40:46,548 خدایان ، به اون پس فطرت بیچاره نگاه کن. 515 00:40:52,522 --> 00:40:54,422 چهار نفر رو به انجام این کار اختصاص داد. 516 00:40:56,192 --> 00:40:57,192 تالون. 517 00:40:58,994 --> 00:41:00,961 فکر کنم اون پدرت باشه. 518 00:41:12,583 --> 00:41:13,583 او خودشه. 519 00:41:16,313 --> 00:41:18,480 اوه ، خیلی متاسفم ، تالون. 520 00:41:20,528 --> 00:41:22,360 خدایان ، او به سختی حتی پوسیده شده. 521 00:41:26,055 --> 00:41:28,254 چرا یاوالا این کار رو با او میکنه؟ 522 00:41:28,791 --> 00:41:31,848 بیا فقط نیزه ها رو برداریم. حداقل میتونم یک خاکسپاری مناسب به او بدیم. 523 00:41:42,094 --> 00:41:44,362 به من دست نزن! 524 00:41:45,221 --> 00:41:46,440 من میکشمت. 525 00:41:48,115 --> 00:41:49,794 من بهتون گفتم! 526 00:41:50,511 --> 00:41:51,934 این مرگه. 527 00:41:57,035 --> 00:42:02,035 ترجمه از kuzuri