1 00:00:04,921 --> 00:00:06,089 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,131 --> 00:00:08,174 ‫واسه افسر آموزش شدن چقدر جدی هستی؟ 3 00:00:08,216 --> 00:00:12,429 ‫قربان، من نمی خوام افسر آموزش بشم. ‫من افسر آموزش میشم. 4 00:00:12,453 --> 00:00:15,631 ایشون سابرینا فاولر، بازیگر با استعداده جدید 5 00:00:15,674 --> 00:00:17,024 توی "مظنون جذاب" هستش 6 00:00:17,067 --> 00:00:18,983 باعث افتخاره 7 00:00:19,026 --> 00:00:20,767 میدونی کارکتر من 8 00:00:20,809 --> 00:00:22,855 با یه گروهبان پلیس رابطه داره 9 00:00:22,899 --> 00:00:24,727 و همسرش دوست داره که "وسط ماجرا" نگامون کنه 10 00:00:24,850 --> 00:00:26,435 ‫ستوان لندون بریگز. 11 00:00:26,477 --> 00:00:28,395 ‫- من رئیس... ‫- اتحادیه هستین. بله، می دونم. 12 00:00:28,437 --> 00:00:29,980 ‫نولان. می دونی بهترین قسمت... 13 00:00:30,022 --> 00:00:31,107 ‫رئیس اتحادیه بودن چیه؟ 14 00:00:31,148 --> 00:00:32,149 ‫قدرت. 15 00:00:32,191 --> 00:00:33,983 ‫قدرت واسه کمک به مردم رو دوست دارم... 16 00:00:33,984 --> 00:00:35,694 ‫و واسه آسیب زدن به مردم رو دوست ندارم. 17 00:00:58,175 --> 00:01:02,053 ‫سلام. مشکل ... مشکل چیه؟ 18 00:01:02,054 --> 00:01:04,598 ‫هیچی. ‫ملت بیخود شلوغش کردن. 19 00:01:04,640 --> 00:01:06,559 ‫سر چی شلوغ کردن. 20 00:01:13,524 --> 00:01:14,984 ‫این اون تیست 21 00:01:35,379 --> 00:01:37,631 ‫متاسفم. متاسفم. 22 00:01:37,673 --> 00:01:40,134 ‫می خواستم زود پاشم و... ‫و برات صبحونه درست کنم. 23 00:01:40,175 --> 00:01:41,844 ‫و یه برنامه ی کامل واسه روز مادر... 24 00:01:41,886 --> 00:01:43,137 ‫واسه جک ریختم... 25 00:01:43,178 --> 00:01:45,055 ‫جک سه ساعته که بیداره. 26 00:01:45,139 --> 00:01:46,599 ‫من سه ساعته که بیدارم. 27 00:01:47,850 --> 00:01:48,684 ‫اون برشتوکه لای مو هات؟ 28 00:01:48,726 --> 00:01:50,144 ‫و پوره ی سیب. 29 00:01:50,185 --> 00:01:52,229 ‫و به نحوی، موز زیر سینمه. 30 00:01:53,522 --> 00:01:56,400 ‫خیلی خب، خب... ‫چه جوری می تونم درستش کنم؟ 31 00:01:56,442 --> 00:01:58,485 ‫- من باید برم دوش بگیرم. ‫- اوهوم. 32 00:01:58,527 --> 00:01:59,653 ‫و یه چرت بزنم. 33 00:02:01,280 --> 00:02:02,905 ‫ولی واسه روز مادر ‫با مامانت قرار میان وعده داریم. 34 00:02:02,906 --> 00:02:04,241 ‫درسته. 35 00:02:04,283 --> 00:02:05,534 ‫برنامه ی جدید. 36 00:02:05,576 --> 00:02:08,245 ‫- اوهوم؟ ‫- دوش، شکم چرونی، 37 00:02:08,287 --> 00:02:11,582 ‫مانیکور و پدیکور، و یه نوشیدنی با پاتریس. 38 00:02:11,624 --> 00:02:14,209 ‫خیلی خب، پس جک رو می بری سالن ترمیم ناخن. 39 00:02:15,461 --> 00:02:18,172 ‫نه. تو جک رو با خودت می بری. 40 00:02:18,213 --> 00:02:19,840 ‫صحیح. من فقط... ‫من واسه اون رستوران... 41 00:02:19,882 --> 00:02:21,342 ‫با اون موکله قرار دارم، یادته؟ 42 00:02:21,383 --> 00:02:24,637 ‫که جک رو با خودم می برم. 43 00:02:26,597 --> 00:02:27,681 ‫دوستت دارم. 44 00:02:27,723 --> 00:02:28,432 ‫روز مادر مبارک. 45 00:02:28,474 --> 00:02:30,225 ‫اوهوم. 46 00:02:33,228 --> 00:02:36,273 ‫نولان. صبر کن. 47 00:02:36,315 --> 00:02:38,817 ‫خبر بدی دارم. 48 00:02:38,859 --> 00:02:40,986 ‫شنیدم رئیس اتحادیه می خواد... 49 00:02:41,028 --> 00:02:43,280 ‫علیه ات یه حرکتی بزنه. 50 00:02:43,322 --> 00:02:44,781 ‫جای تعجبی نداره، با توجه اون وضعی که... 51 00:02:44,782 --> 00:02:46,074 ‫من توی شورای شهر نشونش دادم. 52 00:02:46,075 --> 00:02:47,201 ‫نمی دونی نقشه اش چیه؟ 53 00:02:47,242 --> 00:02:49,036 ‫هنوز نه، ولی انتظار بدترین حالت رو دارم. 54 00:02:49,078 --> 00:02:51,622 ‫واسه تعداد نماینده ی واحد، قانون سفت و سختی نداریم. 55 00:02:51,663 --> 00:02:53,290 ‫می تونه یه دونه تعداد رو کم کنه. 56 00:02:53,332 --> 00:02:55,292 ‫و چون من آخرین نفر وارد شدم، ‫اولین نفر خارج میشم. 57 00:02:55,334 --> 00:02:56,418 ‫چیکار کنم؟ 58 00:02:56,460 --> 00:02:58,313 ‫روی امتحان افسر آموزش شدنت ‫واسه هفته بعد تمرکز کن. 59 00:02:58,337 --> 00:03:00,714 ‫نذار سیاست تو رو از مسیر کاریت خارج کنه. 60 00:03:00,756 --> 00:03:02,525 ‫اوه، نه، من حسابی درس خوندم. ‫فکر کنم آماده ام. 61 00:03:02,549 --> 00:03:03,509 ‫فکر نکن. 62 00:03:03,550 --> 00:03:04,802 ‫آماده باش. 63 00:03:04,843 --> 00:03:06,804 ‫مشخصا وقت واسه تلف کردن نداری. 64 00:03:06,845 --> 00:03:07,721 ‫داری بهم میگی پیر؟ 65 00:03:07,763 --> 00:03:08,764 ‫در لفافه. 66 00:03:10,307 --> 00:03:12,935 ‫هی، می دونی، چطوره من امروز باهات همراه بشم؟ 67 00:03:12,976 --> 00:03:15,121 ‫می تونم یه سری چیز هایی یادت بدم ‫که توی کتب راهنما نیستن. 68 00:03:15,145 --> 00:03:16,897 ‫تجربه ی شخصی با یه ناظر ارشد... 69 00:03:16,939 --> 00:03:18,106 ‫شانست واسه ترفیع رو تقویت می کنه. 70 00:03:18,107 --> 00:03:19,733 ‫قربان، مجبور نیستی ‫این کار رو برام بکنی. 71 00:03:19,775 --> 00:03:21,276 ‫نولان، می خوای افسر آموزش بشی؟ 72 00:03:21,318 --> 00:03:23,487 ‫- صد درصد. ‫- پس بیخود لازم نکرده عشوه بیای... 73 00:03:23,529 --> 00:03:25,256 ‫که "دوست ندارم مایه ی دردسر بشم" و این حرف ها. 74 00:03:25,280 --> 00:03:27,199 ‫فرصتی داره بهت پیشنهاد میشه. 75 00:03:27,241 --> 00:03:28,200 ‫ازش بهره ببر. 76 00:03:28,242 --> 00:03:30,327 ‫بله، قربان. ‫و ممنون، قربان. 77 00:03:30,369 --> 00:03:31,537 ‫خواهش می کنم. 78 00:03:32,287 --> 00:03:34,289 ‫و لونا مشکلی نداره ‫شما روز مادر کار کنی؟ 79 00:03:34,331 --> 00:03:37,000 ‫نه بابا. اولین ساله ‫که دومینیک خونه نیست. 80 00:03:37,084 --> 00:03:40,712 ‫لونا گفت مشکلی نداره ‫که خیلی شلوغ پلوغش نکنیم. 81 00:03:40,754 --> 00:03:42,339 ‫اوه. 82 00:03:42,381 --> 00:03:43,549 ‫چیه؟ 83 00:03:45,592 --> 00:03:47,010 ‫فکر می کنی همینجوری گفته؟ 84 00:03:47,094 --> 00:03:48,387 ‫نه. 85 00:03:52,057 --> 00:03:54,893 ‫خب، ابدا. 86 00:03:54,935 --> 00:03:56,395 ‫ببین، من روز مادر رو بایکوت کردم، 87 00:03:56,436 --> 00:03:58,397 ‫ولی حتی اگه نکرده بودم، ‫واقعا فکر نمی کنم... 88 00:03:58,438 --> 00:03:59,981 ‫الان زمان مناسبی واسه آشنایی با والدینت باشه. 89 00:03:59,982 --> 00:04:01,900 ‫فکر می کردم اینو بگی. 90 00:04:01,942 --> 00:04:03,694 ‫ولی چند هفته ست به پر و پام پیچیدن... 91 00:04:03,735 --> 00:04:06,029 ‫که می خوان تو رو ببینن. 92 00:04:06,071 --> 00:04:07,698 ‫واقعا می خوای به مامانت بی محلی کنی؟ 93 00:04:07,739 --> 00:04:10,951 ‫یعنی میگم، براش گل خریدم. ‫سنت شکن که نیستم. 94 00:04:10,993 --> 00:04:12,870 ‫من میگم بریم هتل هایت. 95 00:04:12,911 --> 00:04:14,347 ‫اونا رودخونه ی آرام دارن. ‫دیگه چی می خوای؟ 96 00:04:14,371 --> 00:04:16,456 ‫خیلی خب. هتل با تو، ‫منم پرواز رو رزرو می کنم. 97 00:04:16,498 --> 00:04:17,791 ‫حله. 98 00:04:17,833 --> 00:04:18,916 ‫دارین برنامه ی سفر می ریزین؟ 99 00:04:18,917 --> 00:04:21,295 ‫- آره. هاوایی. ‫- اوه، من عاشق هاوایی هستم. 100 00:04:21,336 --> 00:04:23,630 ‫راستش تا حالا نرفتم، ‫ولی از خدامه برم. 101 00:04:23,672 --> 00:04:25,924 ‫شاید فکر کنین حالا دیگه ‫باید از ساحل حالم به هم بخوره، 102 00:04:25,966 --> 00:04:28,385 ‫ولی قراره حسابی کِیف بده. 103 00:04:28,427 --> 00:04:29,887 ‫باید برم سر کار. 104 00:04:29,928 --> 00:04:31,680 ‫اوه، منم همینطور. ‫تا بیرون باهات میام. 105 00:04:31,722 --> 00:04:32,931 ‫اگه نظرت عوض شد بهم زنگ بزن. 106 00:04:32,973 --> 00:04:35,058 ‫عوض نمیشه. بس کن. 107 00:04:35,100 --> 00:04:36,643 ‫نظرت در مورد چی عوض بشه؟ 108 00:04:36,685 --> 00:04:38,645 ‫اون می خواد با والدینش آشنا بشم. 109 00:04:38,687 --> 00:04:40,689 ‫خب، هاوایی ایده ی کی بود؟ 110 00:04:40,731 --> 00:04:43,150 ‫من، گمونم. چرا؟ 111 00:04:43,233 --> 00:04:44,860 ‫فکر می کردم امروز مرخصی باشی. 112 00:04:44,902 --> 00:04:47,738 ‫آره، ولی این آخر هفته حضانت لایلا دست داناوانه، 113 00:04:47,779 --> 00:04:49,424 ‫و لایلا رو برده سانتا باربارا دیدن مامان خودش... 114 00:04:49,448 --> 00:04:51,450 ‫که به حساب منو تنبیه کنه. 115 00:04:51,491 --> 00:04:54,578 ‫پس من این روز مادر رو ‫بدون بچه ام باید سر کنم. 116 00:04:54,620 --> 00:04:56,663 ‫عجب. ‫این بی رحمانه ست، حتی واسه کسی مثل اون. 117 00:04:56,705 --> 00:04:58,665 ‫آره، می دونم. ‫و جیمز پسر هاش رو برده... 118 00:04:58,707 --> 00:05:00,667 ‫دیدن زن سابقش، ‫چون برخلاف داناوان، 119 00:05:00,709 --> 00:05:03,253 ‫اون یه انسان آدمه. 120 00:05:03,295 --> 00:05:06,548 ‫ولی حداقل اینجا یک و نیم برابر اضافه کاری می گیرم... 121 00:05:06,590 --> 00:05:08,842 ‫و واسه انتقامم نقشه می کشم. 122 00:05:08,884 --> 00:05:10,653 ‫بی صبرانه منتظرم ببینم چه نقشه ای به ذهنت می رسه. 123 00:05:10,677 --> 00:05:12,304 ‫یه بنده خدایی باید بلیت بفروشه. 124 00:05:17,017 --> 00:05:18,536 ‫مسخره ست که بعد از این مدت کوتاه پلیسی... 125 00:05:18,560 --> 00:05:19,686 ‫می خوام افسر آموزش بشم؟ 126 00:05:19,728 --> 00:05:21,355 ‫نه. 127 00:05:21,396 --> 00:05:23,523 ‫گزارش نوشتنت معرکه ست. 128 00:05:23,565 --> 00:05:25,442 ‫تو به حد کافی سیاست، روند کار، 129 00:05:25,484 --> 00:05:27,109 ‫و قانون رو بلدی ‫که بخوای به بقیه آموزش بدی. 130 00:05:27,110 --> 00:05:29,905 ‫ولی گذشته ات می تونه نکته ی منفی باشه. 131 00:05:29,946 --> 00:05:32,574 ‫هر افسر آموزش دیگه ای می دونه ‫یه تازه کار بیست و خرده ای ساله... 132 00:05:32,616 --> 00:05:35,744 ‫و ترسیده چه حسی داره ‫چون یه زمانی خودش بوده. 133 00:05:35,786 --> 00:05:37,555 ‫و این تجربه ی مشترک ‫توی آموزش دادن به اون جوون... 134 00:05:37,579 --> 00:05:38,622 ‫براشون به کار میاد. 135 00:05:38,664 --> 00:05:39,831 ‫دقیقا. 136 00:05:39,873 --> 00:05:41,708 ‫ولی تجربه ی پدر بودنت... 137 00:05:41,750 --> 00:05:43,168 ‫می تونه این شکاف رو پر کنه. 138 00:05:43,210 --> 00:05:44,920 ‫فقط اینکه بچه ام هرگز مسلح و خطرناک نبوده. 139 00:05:48,423 --> 00:05:50,300 ‫خب، واقعا فکر می کنی لونا امیدواره... 140 00:05:50,342 --> 00:05:52,469 ‫من یه حرکت خفن واسه روز مادر امسال بزنم؟ 141 00:05:52,511 --> 00:05:55,138 ‫به نظرم اضافه کاری کردن هیچ وقت ضرر نداره. 142 00:05:58,225 --> 00:05:59,601 ‫حق با توئه. 143 00:05:59,643 --> 00:06:01,371 ‫باید یه جا وایستیم ‫تا من بتونم یه کادوی بهتر بگیرم. 144 00:06:01,395 --> 00:06:02,688 ‫- بله، قربان. ‫- آره. 145 00:06:02,729 --> 00:06:04,189 ‫واحد ۷-آدام-۱۵. 146 00:06:04,272 --> 00:06:06,858 ‫یه مورد اخلال آرامش در حال وقوع در استودیو های گاور. 147 00:06:06,900 --> 00:06:08,150 ‫بعد اینکه به این مورد جواب دادیم. 148 00:06:08,151 --> 00:06:09,945 ‫- بله، قربان. ‫- واحد ۷-آدام-۱۵ هستم. 149 00:06:09,986 --> 00:06:11,530 ‫به موقعیت اعزام میشیم. 150 00:06:11,571 --> 00:06:13,031 ‫نمی دونم چند بار باید بگم. 151 00:06:13,073 --> 00:06:14,533 ‫لطفا تمیزش کنین، خب؟ 152 00:06:14,574 --> 00:06:15,843 ‫راستش این منو کفری کرده، بچه ها. 153 00:06:15,867 --> 00:06:16,952 ‫فکر نکنم متوجه بشین. 154 00:06:16,993 --> 00:06:18,078 ‫اومدن. می بینی؟ 155 00:06:18,120 --> 00:06:19,704 ‫اوه، گروهبان. 156 00:06:19,746 --> 00:06:20,872 ‫خدا رو شکر اومدین. 157 00:06:20,914 --> 00:06:21,873 ‫خانم فاولر. 158 00:06:21,915 --> 00:06:23,417 ‫سابرینا فاولر. 159 00:06:23,458 --> 00:06:24,960 ‫اون بازیگر سریال مظنون جذابه. 160 00:06:25,001 --> 00:06:26,420 ‫کاملا مطمئنم خودش می دونه. 161 00:06:26,461 --> 00:06:27,796 ‫خوش وقتم. 162 00:06:27,838 --> 00:06:29,256 ‫بابت بچه تبریک میگم. 163 00:06:29,297 --> 00:06:30,507 ‫مگه اینکه فقط واسه سریال باشه. 164 00:06:30,549 --> 00:06:31,967 ‫اوه، جفتشه. 165 00:06:32,008 --> 00:06:33,510 ‫اونا شخصیتم رو حامله کردن، 166 00:06:33,552 --> 00:06:35,512 ‫پس منم واقعی حامله شدم. 167 00:06:35,554 --> 00:06:37,139 ‫اون بازیگر حرفه ایه. 168 00:06:37,180 --> 00:06:39,891 ‫دیگه چه جوری میشه ‫این تجربه رو درک کنم؟ 169 00:06:40,725 --> 00:06:42,853 ‫عجب. 170 00:06:42,894 --> 00:06:44,688 ‫خب اینجا دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ 171 00:06:44,729 --> 00:06:46,022 ‫به ما گزارش تهاجم داده شد؟ 172 00:06:46,064 --> 00:06:49,317 ‫درسته. اون دختره توی واحد تغذیه بهم حمله کرد... 173 00:06:49,401 --> 00:06:51,236 ‫با کروتن. 174 00:06:51,278 --> 00:06:52,279 ‫سمتت پرت کرد؟ 175 00:06:52,362 --> 00:06:54,322 ‫نه. توی سالادم ریخت. 176 00:06:55,073 --> 00:06:56,616 ‫می دونین کروتن چقدر کربوهیدرات داره؟ 177 00:06:58,410 --> 00:07:01,413 ‫صحیح. خیلی خب، اسم... 178 00:07:01,455 --> 00:07:03,748 ‫مهاجمت چی بود؟ 179 00:07:03,790 --> 00:07:06,001 ‫دختر سالادی؟ ‫نمی... 180 00:07:06,042 --> 00:07:07,961 ‫نه. صبر کن. شنیدم یکی بهش گفت مونیکا... 181 00:07:08,003 --> 00:07:09,921 ‫وقتی داشت همه چی رو نابود می کرد. 182 00:07:09,963 --> 00:07:11,172 ‫- پس اون آشوب رو راه انداخته. ‫- درسته. 183 00:07:11,173 --> 00:07:12,382 ‫وقتی گفتم میدم اخراجش کنن... 184 00:07:12,424 --> 00:07:13,717 ‫زد به سرش. 185 00:07:13,758 --> 00:07:15,844 ‫واسه کروتن گذاشتن توی سالادت؟ 186 00:07:15,886 --> 00:07:17,304 ‫طرف اونو می گیری؟ 187 00:07:17,345 --> 00:07:19,514 ‫معلومه که نه. 188 00:07:19,556 --> 00:07:20,849 ‫ببخشید. ‫باید اینو جواب بدم. 189 00:07:20,891 --> 00:07:21,892 ‫از دفتر دادستانیه. 190 00:07:21,933 --> 00:07:23,643 ‫بهشون بگو من خوبم. ‫من خوبم. 191 00:07:23,685 --> 00:07:25,562 ‫واسه محاکمه ی سانچز میام دادگاه. 192 00:07:26,980 --> 00:07:29,691 ‫درگیر پرونده ی یه قاتل سریالیم. 193 00:07:29,733 --> 00:07:31,276 ‫اوه. توی سریال. صحیح. 194 00:07:31,318 --> 00:07:32,611 ‫ولی راستش اون واقعی... 195 00:07:34,821 --> 00:07:36,573 ‫می دونی چیه؟ ولش کن. 196 00:07:36,615 --> 00:07:38,199 ‫چیز دیگه ای هم هست ‫که بتونی در مورد حادثه بهم بگی؟ 197 00:07:38,200 --> 00:07:40,493 ‫شش نفر با گوشی فیلم گرفتن. 198 00:07:40,535 --> 00:07:42,245 ‫توی کلیپ تاک ترند شدیم. 199 00:07:42,287 --> 00:07:43,330 ‫صحیح . 200 00:07:43,413 --> 00:07:45,081 ‫به اون میگن قهرمان مردمی. 201 00:07:45,123 --> 00:07:47,584 ‫باورت میشه؟ ‫انگار من آدم بده هستم. 202 00:07:47,626 --> 00:07:49,127 ‫باید بریم یه جا دیگه. 203 00:07:49,169 --> 00:07:51,129 ‫خانم فاولر، میگم یه واحد... 204 00:07:51,171 --> 00:07:53,715 ‫با انتظامات استودیو تماس بگیره ‫که اطلاعات مهاجمت رو بگیره. 205 00:07:54,841 --> 00:07:56,426 ‫می خوام محاکمه بشه. 206 00:07:56,509 --> 00:07:57,469 ‫البته. 207 00:07:57,510 --> 00:07:58,845 ‫و روز مادر مبارک. 208 00:07:58,887 --> 00:08:01,348 ‫اوه، ممنون. 209 00:08:02,223 --> 00:08:03,600 ‫تماس الکی خوبی بود. 210 00:08:03,642 --> 00:08:04,893 ‫الکی نبود. 211 00:08:04,935 --> 00:08:07,395 ‫دفتر دادستانی می خوان ‫امنیت یه شاهد رو تامین کنن، 212 00:08:07,479 --> 00:08:10,190 ‫و خواستن یه تیم جلوتر به محل بره. 213 00:08:10,231 --> 00:08:12,442 ‫پس گمونم کادوی لونا باید یه خرده بیشتر صبر کنه؟ 214 00:08:14,235 --> 00:08:16,071 ‫آره، ولی نذار یادم بره. 215 00:08:23,995 --> 00:08:26,414 ‫می خوای از اشلی خواستگاری کنی؟ 216 00:08:26,456 --> 00:08:28,500 ‫چی؟ 217 00:08:28,541 --> 00:08:29,751 ‫معلومه که نه. 218 00:08:29,793 --> 00:08:31,127 ‫ما همش چند ماهه با هم آشنا شدیم. 219 00:08:31,169 --> 00:08:33,380 ‫خیلی خب. 220 00:08:33,463 --> 00:08:34,923 ‫ولی اگه دختری رو ببری هاوایی، 221 00:08:34,965 --> 00:08:36,841 ‫توقعاتی پیش میاد. 222 00:08:36,883 --> 00:08:39,219 ‫شاید خودت ندونی ‫چه نخ هایی داری میدی. 223 00:08:39,260 --> 00:08:40,553 ‫چه جور نخ هایی؟ 224 00:08:40,595 --> 00:08:42,304 ‫اون مدل نخی که باعث میشه ‫بره مانیکور کنه چون... 225 00:08:42,305 --> 00:08:44,057 ‫گمون می کنه قراره عکس دستش رو... 226 00:08:44,099 --> 00:08:45,350 ‫واسه تمام دوست هاش بفرسته. 227 00:08:46,685 --> 00:08:48,436 ‫واحد ۷-آدام-۱۰۰. 228 00:08:48,520 --> 00:08:49,980 ‫موقعیت تون چیه؟ 229 00:08:50,021 --> 00:08:51,898 ‫واحد ۷-آدام-۱۰۰ هستم. 230 00:08:51,940 --> 00:08:54,109 ‫در حال اعزام به مورد اخلال آرامش. 231 00:08:54,150 --> 00:08:55,860 ‫- سوئیچش رو گم کردن. ‫- سوئیچم کجاست؟ 232 00:08:55,902 --> 00:08:57,862 ‫- قربان، خواهش می کنم. ‫- بنتلی منو گم کردی. 233 00:08:57,904 --> 00:09:00,615 ‫نه، قربان، من فقط... ‫من فقط نمی دونم سوئیچ ها کجان. 234 00:09:00,657 --> 00:09:01,967 ‫خیلی خب، جماعت، آروم باشین. ‫لطفا یه خرده برین عقب. 235 00:09:01,991 --> 00:09:03,118 ‫ممنون. 236 00:09:03,159 --> 00:09:04,911 ‫- چه خبره؟ ‫- جوناه دیوونه شد. 237 00:09:04,953 --> 00:09:06,705 ‫با مشت خوابوند توی صورت اون یارو، 238 00:09:06,746 --> 00:09:09,541 ‫و کمد سوئیچ ها رو خالی کرد ‫و بعد یه ماشین دزدید. 239 00:09:09,582 --> 00:09:11,727 ‫مرکز، توی موقعیت مون یه آمبولانس ‫واسه یه قربانی ضرب و شتم لازم داریم. 240 00:09:11,751 --> 00:09:13,503 ‫جوناه پیشخدمته؟ 241 00:09:13,545 --> 00:09:15,504 ‫آره، آره. ‫اون هفته ی پیش کارش رو شروع کرد. 242 00:09:15,505 --> 00:09:17,632 ‫اولش به خاطر مهمون های پولدار شگفت زده شده بود. 243 00:09:17,674 --> 00:09:19,216 ‫می دونین که چقدر کوته فکر و پر مدعا هستن. 244 00:09:19,217 --> 00:09:20,844 ‫توهین نباشه. 245 00:09:20,885 --> 00:09:23,030 ‫ولی وقتی اون یارو بهش گفت ‫تن لشش رو تکون بده، از کوره در رفت. 246 00:09:23,054 --> 00:09:24,889 ‫زد یارو رو شتک کرد، ‫سوار پورشه اش شد، 247 00:09:24,931 --> 00:09:26,850 ‫و تمام سوئیچ ها رو برداشت و رفت. 248 00:09:26,891 --> 00:09:29,269 ‫و اون پورشه چه رنگیه؟ 249 00:09:29,310 --> 00:09:31,228 ‫پس تنها کاری که کردی اینه که ‫دستت رو از توی شیشه ی ماشین کردی تو... 250 00:09:31,229 --> 00:09:33,231 ‫و از روی صندلی بغل راننده یه بسته چیپس برداشتی. 251 00:09:33,273 --> 00:09:34,691 ‫آره. 252 00:09:34,733 --> 00:09:36,693 ‫خیلی گشنه ام بود، ‫و اون دم دست بود. 253 00:09:38,027 --> 00:09:39,988 ‫تو اجازه داری بچه بیاری اینجا؟ 254 00:09:41,030 --> 00:09:42,574 ‫اوه، اون کارآموز منه. 255 00:09:42,657 --> 00:09:44,868 ‫خب، چرا دادستان داره ‫این اتهامات دیگه رو اضافه می کنه؟ 256 00:09:44,909 --> 00:09:46,661 ‫سرقت و دستکاری ماشین. 257 00:09:46,703 --> 00:09:48,621 ‫به کسی داری میگی که حقوق نخونده. 258 00:09:48,663 --> 00:09:50,123 ‫نمی دونم. 259 00:09:51,583 --> 00:09:53,918 ‫دادستان مسئول پرونده ات فیلیپ هارمونه. 260 00:09:53,960 --> 00:09:56,880 ‫اون معروفه که به خوانده ها اتهامات اضافی می زنه. 261 00:09:56,921 --> 00:09:58,381 ‫کاری ازت ساخته نیست؟ 262 00:09:58,465 --> 00:10:00,925 ‫نه خیلی. 263 00:10:00,967 --> 00:10:02,593 ‫این کار رو می کنه ‫که مجبورت کنه معامله ی اقرار به گناه رو قبول کنی... 264 00:10:02,594 --> 00:10:03,696 ‫تا اون قانون مدار سرسختی به نظر بیاد. 265 00:10:03,720 --> 00:10:05,263 ‫این به نظر منصفانه نیست. 266 00:10:06,556 --> 00:10:08,057 ‫نیست. 267 00:10:08,099 --> 00:10:09,809 ‫من اینو فورا بررسی می کنم. ‫طاقت بیار. 268 00:10:09,851 --> 00:10:11,644 ‫- بریم، رفیق. ‫- ممنون. 269 00:10:12,312 --> 00:10:15,356 ‫اگه بخوای، می تونم تا تو کار می کنی مراقب بچه باشم. 270 00:10:15,398 --> 00:10:18,485 ‫مطمئن نیستم زنم ‫در این مورد چه حسی داشته باشه، ولی ممنون. 271 00:10:18,526 --> 00:10:20,236 ‫بریم، رفیق. 272 00:10:26,326 --> 00:10:30,330 ‫خبری از صبحونه توی تخت نبود، ‫ولی وزلی این دستبند رو برام گرفت. 273 00:10:31,456 --> 00:10:32,999 ‫قشنگه. 274 00:10:33,041 --> 00:10:35,001 ‫دستبند الماسی نیست، 275 00:10:35,043 --> 00:10:37,045 ‫ولی نمی خوام اون با کادو های افراطی... 276 00:10:37,086 --> 00:10:38,379 ‫عشقش رو بهم نشون بده. 277 00:10:38,421 --> 00:10:41,174 ‫خب، هیچ کس اینو نمی خواد، ‫ولی خوب نیست؟ 278 00:10:43,885 --> 00:10:45,595 ‫وزلی بازم دیرتر میاد. 279 00:10:45,678 --> 00:10:46,804 ‫باید سفارش بدیم. 280 00:10:46,846 --> 00:10:48,431 ‫احتمالا بهتره این کار رو بکنیم. 281 00:10:48,514 --> 00:10:50,433 ‫وقتی اون باشه ‫کار های پولداری خیلی کِیف نمیده. 282 00:10:50,475 --> 00:10:53,728 ‫نه، اون عادت داره ضد حال بزنه. 283 00:10:53,770 --> 00:10:56,272 ‫چطوره من و تو بعد از ظهر بریم خرید؟ 284 00:10:56,314 --> 00:10:58,233 ‫من یه راننده می گیرم، 285 00:10:58,274 --> 00:11:00,193 ‫و اولین روز مادرت رو درست انجام میدیم. 286 00:11:00,235 --> 00:11:02,111 ‫دوستت دارم. 287 00:11:02,139 --> 00:11:03,879 آره به سلامتیه همین 288 00:11:03,923 --> 00:11:05,054 به سلامتی 289 00:11:07,057 --> 00:11:09,226 ‫صبح به خیر، و روز مادر همگی مبارک. 290 00:11:09,268 --> 00:11:11,812 ‫حالا اصلا دوست ندارم... 291 00:11:11,854 --> 00:11:14,732 ‫این دورهمی خانوادگی تون رو به هم بزنم ‫ولی این یه سرقته. 292 00:11:14,773 --> 00:11:17,109 ‫- برو بریم. ‫- اگه همه آروم باشین، صدمه ای نمی بینین. 293 00:11:17,151 --> 00:11:19,111 ‫فقط هر چی دارین بریزین توی ساک. 294 00:11:19,153 --> 00:11:20,321 ‫می خوای چیکار کنی؟ 295 00:11:20,362 --> 00:11:21,739 ‫آروم باش. ‫هر کار میگن بکن. 296 00:11:21,780 --> 00:11:22,865 ‫نباید موقعیت رو بدتر کنیم. 297 00:11:22,907 --> 00:11:25,034 ‫یالا، بسلفین، خانم ها. 298 00:11:25,075 --> 00:11:27,119 ‫آره. اون قشنگه. 299 00:11:27,161 --> 00:11:28,454 ‫ممنون. 300 00:11:28,537 --> 00:11:30,789 ‫گردنبند مروارید رو بده من. 301 00:11:30,831 --> 00:11:33,042 ‫خواهش می کنم. 302 00:11:33,083 --> 00:11:34,293 ‫شوهر مرحومم اینو... 303 00:11:34,335 --> 00:11:35,628 ‫واسم مهم نیست. 304 00:11:35,711 --> 00:11:37,671 ‫تا از گردنت پاره اش نکردم بذارش توی ساک. 305 00:11:37,713 --> 00:11:40,299 ‫پاتریس، دوباره پسش می گیریم، خب؟ 306 00:11:41,800 --> 00:11:43,636 ‫می دونی، نباید به بزرگترت دروغ بگی. 307 00:11:43,677 --> 00:11:46,096 ‫وقتی بهش گفتم دروغ نگفتم. 308 00:11:46,138 --> 00:11:49,767 ‫یا وقتی بهتون میگم بازداشتین. 309 00:11:51,852 --> 00:11:53,395 ‫می دونی، از اعتماد به نفست خوشم اومد. 310 00:11:53,437 --> 00:11:56,482 ‫ولی... اینجا فقط ما تفنگ داریم. 311 00:11:56,523 --> 00:11:58,400 ‫اوه، منظورم الان نبود. 312 00:11:58,442 --> 00:12:01,070 ‫ولی به زودی یه جور دستبند دیگه دست تون می کنیم. 313 00:12:06,033 --> 00:12:07,785 ‫ممنون! 314 00:12:07,826 --> 00:12:09,828 ‫من اینو می برم. 315 00:12:09,870 --> 00:12:11,080 ‫آره، جیگر! 316 00:12:11,121 --> 00:12:12,331 ‫از همگی ممنونم! ‫دوست تون داریم! 317 00:12:16,903 --> 00:12:18,071 ‫سلام. خوبی؟ 318 00:12:18,112 --> 00:12:19,906 ‫- آره. ‫- وزلی پیدات کرد؟ 319 00:12:19,947 --> 00:12:21,074 ‫حسابی سراسیمه بود. 320 00:12:21,115 --> 00:12:22,367 ‫می دونم. 321 00:12:22,408 --> 00:12:24,285 ‫من و پاتریس مجبور شدیم جمعش کنیم. 322 00:12:24,327 --> 00:12:26,954 ‫من اون و جک رو دک کردم ‫تا بتونم بیام سر کار. 323 00:12:26,996 --> 00:12:28,015 ‫از اون تیم سارقین هویتی گیر آوردی؟ 324 00:12:28,039 --> 00:12:30,583 ‫آره. جوناه کهیل، مونیکا دیتمار. 325 00:12:30,625 --> 00:12:32,376 ‫اون پیشخدمت مونه. 326 00:12:32,418 --> 00:12:34,629 ‫امروز صبح مهمون هتل رو زده ‫و یه پورشه دزدیده. 327 00:12:34,712 --> 00:12:36,506 ‫اوه، و اون زنیه که نولان و گری... 328 00:12:36,547 --> 00:12:37,840 ‫واسش حکم دستگیری صادر کردن. 329 00:12:37,882 --> 00:12:39,634 ‫اون سر یکی از ستاره های سریال مظنون جذاب... 330 00:12:39,675 --> 00:12:41,177 ‫قاطی کرده و بعد استعفا داده. 331 00:12:41,219 --> 00:12:43,513 ‫که یعنی این سرقت از سر جو گیری بوده. 332 00:12:43,554 --> 00:12:46,015 ‫آره. شاید بعد از یه صبح کاری بد... 333 00:12:46,057 --> 00:12:47,857 ‫جوش آوردن و تصمیم گرفتن ‫کار خلاف درآمدش بهتره. 334 00:12:47,892 --> 00:12:49,519 ‫گمونم باید سابقه دار باشن؟ 335 00:12:49,560 --> 00:12:53,189 ‫آره. یه سری خلاف خرده پا ‫که برمی گرده به دوران نوجوونی شون. 336 00:12:53,231 --> 00:12:55,398 ‫جفت شون توی یه خونه ی نیم کاره ‫توی محله ی کره ای ها زندگی می کنن. 337 00:12:55,399 --> 00:12:57,985 ‫مامور گذاشتم دم خونه شون ‫محض اینکه اگه برگشتن. 338 00:12:58,027 --> 00:12:59,654 ‫کادوی روز مادرت رو دزدیدن؟ 339 00:12:59,695 --> 00:13:01,197 ‫پسش می گیرم. 340 00:13:01,239 --> 00:13:03,241 ‫معلومه. ‫و من کمکت می کنم. 341 00:13:03,282 --> 00:13:05,284 ‫هیچ کس نمی تونه گند بزنه به روز مادر و قسر در بره. 342 00:13:06,744 --> 00:13:08,538 ‫داناوان لایلا رو برده سانتا باربارا. 343 00:13:08,579 --> 00:13:09,997 ‫- چی؟ ‫- اوهوم. 344 00:13:10,039 --> 00:13:12,708 ‫می دونستم اون عوضیه، ‫ولی فکر نمی کردم شرور باشه. 345 00:13:12,792 --> 00:13:16,045 ‫مامان بزرگم یه نفرین خوب یادم داده ‫که روش پیاده کنم. 346 00:13:16,087 --> 00:13:18,713 ‫اووه! ‫قل قل و جوشیدن هم توش داره؟ 347 00:13:18,714 --> 00:13:21,425 ‫نه، ولی قطعا یه تیکه ازش کنده میشه. 348 00:13:21,467 --> 00:13:23,010 ‫- اووه! ‫- خیلی خب، تا شریک جرم نشدیم... 349 00:13:23,052 --> 00:13:25,012 ‫- باید بریم. ‫- اوهوم. 350 00:13:25,054 --> 00:13:27,265 ‫اون سارقین هیچ شانسی ندارن. 351 00:13:33,312 --> 00:13:35,565 ‫رسیدیم. 352 00:13:35,606 --> 00:13:38,150 ‫مجتمع آپارتمانی رویال آرمز. 353 00:13:38,192 --> 00:13:39,735 ‫دادستانی می خواد شاهدش رو یه هفته... 354 00:13:39,777 --> 00:13:41,863 ‫اینجا بیاره تا اونا بتونن یه جای دائمی تر... 355 00:13:41,904 --> 00:13:43,155 ‫دست و پا کنن. 356 00:13:43,197 --> 00:13:45,077 ‫حتما اینجور ورود به برنامه ی محافظت شاهدین سخته. 357 00:13:45,116 --> 00:13:46,658 ‫یعنی میگم، من کل زندگیم رو تغییر دادم ‫که از اینجا بیام بیرون، 358 00:13:46,659 --> 00:13:48,995 ‫ولی مجبور نشدم ارتباطم رو با خانواده ام قطع کنم. 359 00:13:49,036 --> 00:13:49,996 ‫این بیچاره باید هر چیزی که می شناخته رو... 360 00:13:50,037 --> 00:13:51,414 ‫کلا بی خیال بشه. 361 00:13:51,455 --> 00:13:54,083 ‫این "بیچاره" ساقی یه باند خیابونیه. 362 00:13:54,125 --> 00:13:56,502 ‫اون وایستاد و کشته شدن ملت رو تماشا کرد. 363 00:13:56,544 --> 00:13:58,671 ‫خوش شانسه که شهادتش به قدر کافی ارزشمند هست... 364 00:13:58,754 --> 00:14:00,256 ‫که خودش مصونیت بگیره. 365 00:14:00,298 --> 00:14:01,756 ‫خب واسه اینکه اینجا رو ‫برای محافظت از شاهد امن کنیم... 366 00:14:01,757 --> 00:14:03,259 ‫چیکار باید بکنیم؟ 367 00:14:03,301 --> 00:14:06,304 ‫اول باید برای خبرچین مرز هایی مشخص بشه، 368 00:14:06,345 --> 00:14:09,764 ‫خط قرمزی که نباید ازش عبور کنه، ‫تا اون از بقیه جدا بشه. 369 00:14:09,765 --> 00:14:12,351 ‫خیلی خب، از خیابون ششم به طرف شمال، 370 00:14:12,393 --> 00:14:13,936 ‫و از اون سوپر مارکت به طرف جنوب چطوره؟ 371 00:14:13,978 --> 00:14:15,247 ‫اینجوری کلی دوربین و شاهد عینی هست... 372 00:14:15,271 --> 00:14:16,522 ‫محض اینکه اگه اتفاقی بیفته. 373 00:14:16,564 --> 00:14:18,232 ‫عالیه. 374 00:14:18,274 --> 00:14:19,942 ‫بریم آپارتمان رو چک کنیم. 375 00:14:23,195 --> 00:14:24,864 ‫انگار مدتی میشه ‫هیچ کس اینجا نبوده. 376 00:14:24,947 --> 00:14:26,949 ‫به هر حال باید پاک سازیش کنیم. 377 00:14:29,035 --> 00:14:32,121 ‫خیلی خب. دنبال دوربین ‫و شنود بگرد. 378 00:14:32,163 --> 00:14:33,706 ‫دکمه رو نگه دار، 379 00:14:33,748 --> 00:14:37,251 ‫دور و بر هر چیزی که ‫شاید شنود باشه بچرخونش. 380 00:14:37,293 --> 00:14:38,502 ‫حله. 381 00:14:40,338 --> 00:14:42,173 ‫افسر آموزش تو چه جوری بود؟ 382 00:14:43,674 --> 00:14:45,301 ‫از اون آدم هایی بود که فکر می کرد... 383 00:14:45,343 --> 00:14:47,386 ‫می تونه با تهدید بهم انگیزه بده. 384 00:14:47,428 --> 00:14:49,804 ‫یه شب منو برد پشت سوپر مارکت، 385 00:14:49,805 --> 00:14:52,600 ‫کمربند و جلیقه اش رو درآورد، ‫و خواست مبارزه کنیم. 386 00:14:52,642 --> 00:14:53,726 ‫تو چیکار کردی؟ 387 00:14:53,768 --> 00:14:55,436 ‫راهی بیمارستانش کردم. 388 00:14:55,478 --> 00:14:57,313 ‫بعد از اون ماجرا خیلی محتاط تر عمل می کرد. 389 00:14:57,355 --> 00:14:58,481 ‫شرط می بندم همینطوره. 390 00:14:58,522 --> 00:15:00,358 ‫اتاق خواب رو چک کن. 391 00:15:02,693 --> 00:15:05,029 ‫چهار مدل افسر آموزش داریم... 392 00:15:05,071 --> 00:15:08,532 ‫پادشاه، مربی، معلم و مشت زن. 393 00:15:08,574 --> 00:15:10,659 ‫خب، با نوع مشت زنش که آشنا شدم. 394 00:15:10,701 --> 00:15:13,662 ‫اون مدل فقط به خاطر اضافه حقوق این کار رو می کنن. 395 00:15:13,704 --> 00:15:16,540 ‫پادشاه ها از نوع ‫ " یا به روش من یا بزن به چاک" هستن. 396 00:15:16,582 --> 00:15:18,417 ‫مربی ها انگیزه میدن، 397 00:15:18,459 --> 00:15:20,419 ‫معلم ها همیشه می خوان ‫یه چیزی رو توضیح بدن. 398 00:15:20,461 --> 00:15:22,421 ‫من جزء کدوم دسته قرار می گیرم؟ 399 00:15:22,463 --> 00:15:24,298 ‫هیچ کدوم. 400 00:15:24,340 --> 00:15:26,467 ‫واسه همین پتانسیلش رو داری ‫که افسر آموزش محشری بشی. 401 00:15:26,509 --> 00:15:29,053 ‫اگه بهترین خصایص تمام رهبران و مربی هایی که... 402 00:15:29,095 --> 00:15:31,389 ‫این شخصیت پلیسیت رو شکل دادن بگیری، 403 00:15:31,430 --> 00:15:32,932 ‫واسه خودت یه دسته می سازی. 404 00:15:39,897 --> 00:15:40,815 ‫دل مونته. 405 00:15:40,856 --> 00:15:42,066 ‫محل امنه. 406 00:15:42,108 --> 00:15:43,734 ‫خب، می خوای اینجا بمونیم؟ 407 00:15:43,776 --> 00:15:45,611 ‫چون باید برم کادوی روز مادر بخرم. 408 00:15:45,653 --> 00:15:47,238 ‫اوه، واسه این یه خرده دیره، مگه نه؟ 409 00:15:47,279 --> 00:15:48,906 ‫آره. 410 00:15:48,989 --> 00:15:50,384 ‫آره، راستش ممنون میشم اونجا بمونین. 411 00:15:50,408 --> 00:15:52,410 ‫شاهدم یه خرده مضطربه. 412 00:15:52,451 --> 00:15:54,137 ‫اینکه شما اونجا باشین قیافه ی جدی بگیرین ‫قطعا کمک می کنه... 413 00:15:54,161 --> 00:15:55,413 ‫اون سر به راه بمونه، می دونی؟ 414 00:15:55,454 --> 00:15:56,831 ‫مشکلی نیست. 415 00:16:06,048 --> 00:16:07,633 ‫هی، شاون. 416 00:16:07,675 --> 00:16:08,509 ‫یه دقیقه وقت داری؟ 417 00:16:08,551 --> 00:16:10,302 ‫آره، یه دقیقه. 418 00:16:11,387 --> 00:16:13,264 ‫بچه ی با نمکیه. 419 00:16:13,305 --> 00:16:15,850 ‫اوه، هی، اولین روز مادر لوپز داری کار می کنی. 420 00:16:15,933 --> 00:16:17,643 ‫مرد شجاع. 421 00:16:17,685 --> 00:16:19,602 ‫خب، در دفاع از خودم باید بگم اونم داره کار می کنه. 422 00:16:19,603 --> 00:16:22,106 ‫موقع میان وعده ‫از اون و مامانم دزدی شده. 423 00:16:22,148 --> 00:16:23,607 ‫آره، شنیدم. خوبن؟ 424 00:16:23,649 --> 00:16:25,401 ‫آره. خدا رو شکر. 425 00:16:25,442 --> 00:16:26,986 ‫من باید اونجا می بودم، ‫ولی سرگرم... 426 00:16:27,069 --> 00:16:30,197 ‫یه پرونده ی افراطی دادستانی دیگه بودم . 427 00:16:31,699 --> 00:16:33,616 ‫خب، اگه اینجوری می خوای ‫سیبیلم رو چرب کنی که بهت لطف کنم، 428 00:16:33,617 --> 00:16:34,743 ‫بهتره دوباره فکر کنی. 429 00:16:34,785 --> 00:16:36,203 ‫جما رمپ یه بسته چیپس دزدیده، 430 00:16:36,245 --> 00:16:37,705 ‫شما اونا متهمش کردین؟ 431 00:16:37,746 --> 00:16:39,349 ‫اوه، آره، نه، اون پرونده ی من نیست. ‫مال هارمونه. 432 00:16:39,373 --> 00:16:41,208 ‫می دونم. ‫امیدوارم باهاش حرف بزنی. 433 00:16:41,250 --> 00:16:45,254 ‫آره، یعنی میگم، می تونم، ‫ولی اهمیتی نداره. 434 00:16:45,296 --> 00:16:46,964 ‫روش کار اون اینجوریه. 435 00:16:47,006 --> 00:16:48,441 ‫بی خیال، وز. ‫این چیز ها که جدید نیست. 436 00:16:48,465 --> 00:16:50,467 ‫می دونم. 437 00:16:50,509 --> 00:16:52,803 ‫فقط به نظر میاد ‫اوضاع فقط داره بدتر میشه. 438 00:16:54,722 --> 00:16:57,182 ‫ببین، تو اشتباه نمی کنی. 439 00:16:57,224 --> 00:17:01,020 ‫ولی راستش، دور منو وکیل هایی گرفته... 440 00:17:01,061 --> 00:17:02,897 ‫که فکر می کنن سخت گیری به جرم و جنایت... 441 00:17:02,938 --> 00:17:04,565 ‫باعث میشه ریاست گیرشون بیاد. 442 00:17:04,607 --> 00:17:06,900 ‫اصلا خودم داشتم ‫واسه پست خالی کلی کاندید هایی رو بررسی می کردم، 443 00:17:06,901 --> 00:17:08,319 ‫و یکی از یکی دعوایی ترن. 444 00:17:08,360 --> 00:17:09,945 ‫متوجهم. 445 00:17:09,987 --> 00:17:13,407 ‫موکل من چند گام با دختر خیابونی شدن فاصله داره. 446 00:17:13,449 --> 00:17:17,328 ‫اون نیاز داره یه کم بهش ساده گرفته بشه، ‫نه اینکه محاکمه بشه. 447 00:17:17,369 --> 00:17:19,330 ‫متوجهم. جدی میگم. 448 00:17:19,371 --> 00:17:21,373 ‫من فقط... کاری از دستم ساخته نیست. 449 00:17:21,415 --> 00:17:22,541 ‫دست هام بسته ست. ‫متاسفم. 450 00:17:22,583 --> 00:17:24,168 ‫من باید برم. 451 00:17:30,507 --> 00:17:32,134 ‫می دونم چی می خوای بگی. 452 00:17:32,176 --> 00:17:33,928 ‫مامانم سعی داره به خیر و صلاح من عمل کنه. 453 00:17:33,969 --> 00:17:36,221 ‫اوه، نه. 454 00:17:36,263 --> 00:17:38,641 ‫به نظر مامانت واقعا نوبره. 455 00:17:40,017 --> 00:17:42,353 ‫حلالیت طلبیدن وظیفه ی تو نیست. 456 00:17:42,394 --> 00:17:44,438 ‫وظیفه ی اونه. 457 00:17:44,480 --> 00:17:46,440 ‫خیلی ممنون. 458 00:17:46,482 --> 00:17:47,900 ‫- من... ‫- خواهش می کنم. 459 00:17:47,983 --> 00:17:50,611 ‫خیلی خب، از کِی تا حالا ‫هتل ها اینقدر گرون شدن؟ 460 00:17:50,653 --> 00:17:52,613 ‫- سلام. ‫- سلام، تیم. 461 00:17:52,655 --> 00:17:54,865 ‫- اوه، این خیلی خوبه. ‫- واقعا؟ 462 00:17:54,907 --> 00:17:57,034 ‫آره. یعنی میگم، هتل معرکه ایه. 463 00:17:57,076 --> 00:17:58,577 ‫اگه دنبال بهتر از اینی، 464 00:17:58,619 --> 00:18:01,288 ‫باید اشلی رو به متل هونولولوی ۶ ببری. 465 00:18:01,330 --> 00:18:03,082 ‫اوه، داری میری هاوایی. 466 00:18:03,123 --> 00:18:05,501 ‫بابت نامزدیت تبریک میگم. 467 00:18:05,542 --> 00:18:06,960 ‫اه! بهت که گفتم. 468 00:18:07,044 --> 00:18:08,462 ‫قرار نیست نامزد کنم. 469 00:18:08,504 --> 00:18:10,004 ‫دوست دخترت میدونه؟ 470 00:18:10,005 --> 00:18:11,924 ‫آره. مشکلی نیست. 471 00:18:11,965 --> 00:18:13,717 ‫واقعا اینقدر پرته؟ 472 00:18:13,759 --> 00:18:17,554 ‫آره، باور کن. ‫هر روز خدا همینه. 473 00:18:17,596 --> 00:18:19,348 ‫بریم. 474 00:18:19,390 --> 00:18:20,349 ‫با گوشی کارآگاه آنجلا لوپز... 475 00:18:20,391 --> 00:18:21,558 ‫تماس گرفتین. 476 00:18:21,600 --> 00:18:22,643 ‫پیغام بذارین. 477 00:18:22,685 --> 00:18:24,228 ‫شد یا نشد؟ 478 00:18:24,269 --> 00:18:26,271 ‫نه. 479 00:18:26,313 --> 00:18:30,275 ‫به نصف گوشی هایی که دزدیدن، ‫من جمله گوشی خودم زنگ زدم. 480 00:18:30,317 --> 00:18:31,485 ‫مستقیم میره روی پیغام گیر. 481 00:18:31,527 --> 00:18:33,362 ‫گفتم دم تمام سمساری های... 482 00:18:33,404 --> 00:18:35,072 ‫این سمت بزرگراه ۴۰۵ پلیس مخفی وایسته. 483 00:18:35,114 --> 00:18:37,073 ‫اگه پیداشون بشه، ‫ما منتظریم. 484 00:18:37,074 --> 00:18:39,201 ‫بهشون بگو می خوام خودم ‫به اونا دستبند بزنم. 485 00:18:39,243 --> 00:18:41,245 ‫من قول دادم. 486 00:18:41,286 --> 00:18:43,038 ‫خیلی دوستش دارم. 487 00:18:43,122 --> 00:18:45,290 ‫گوشی جدید، کی هستی؟ 488 00:18:46,667 --> 00:18:49,545 ‫کارآگاه لوپز. ‫امروز صبح با هم آشنا شدیم. 489 00:18:49,586 --> 00:18:51,255 ‫همون پلیسه توی رستورانه. 490 00:18:51,296 --> 00:18:52,881 ‫چه خبر ها، کارآگاه؟ 491 00:18:52,923 --> 00:18:54,425 ‫زنگ زدی دستگیرمون کنی؟ 492 00:18:54,466 --> 00:18:56,106 ‫چون فکر نکنم تلفنی بتونی این کار رو بکنی. 493 00:18:57,594 --> 00:18:59,388 ‫نه، زنگ زدم بگم خودتون رو تحویل بدین. 494 00:18:59,430 --> 00:19:01,014 ‫شما سرقت مسلحانه کردین. 495 00:19:01,056 --> 00:19:02,599 ‫نصف پلیس های لس آنجلس دنبال تون هستن. 496 00:19:02,641 --> 00:19:04,309 ‫خب، از این خبر ها نیست. 497 00:19:04,351 --> 00:19:05,893 ‫ببین، ما این خلاف رو برنامه ریزی کردیم. 498 00:19:05,917 --> 00:19:07,200 اینطور نیست عزیزم؟ درسته. 499 00:19:07,405 --> 00:19:08,864 ‫گوش کنین، می دونم شما دو تا ‫خیلی سختی کشیدین. 500 00:19:10,024 --> 00:19:11,943 ‫دست بردار. اگه فکر می کنی ‫با خوندن یه پرونده... 501 00:19:11,984 --> 00:19:13,861 ‫متوجه شدی ما کی هستیم، ‫پلیس مزخرفی هستی. 502 00:19:13,903 --> 00:19:15,863 ‫باور کن، من اونقدر پرونده خوندم که بفهمم... 503 00:19:15,905 --> 00:19:17,990 ‫تو و جوناه هرگز روی خوش زندگی رو ندیدین. 504 00:19:18,032 --> 00:19:20,201 ‫در عین حال، وقتی از زندان آزاد شدین، 505 00:19:20,243 --> 00:19:22,930 ‫سعی کردین سر به راه باشین، ‫حتی یه شغل درست درمون واسه خودتون پیدا کردین. 506 00:19:22,954 --> 00:19:25,705 ‫آره. و می دونی چیه؟ ‫بازم مثل آشغال باهامون رفتار شد. 507 00:19:25,706 --> 00:19:27,917 ‫حتی ذره ای بهمون احترام گذاشته نشد. 508 00:19:27,959 --> 00:19:30,253 ‫آنجلا، دارن از مکالمه لایو می گیرن. 509 00:19:30,294 --> 00:19:32,421 ‫بیخود نمی خواد الکی دلسوزی کنی، کارآگاه. 510 00:19:32,463 --> 00:19:35,716 ‫امروز واسه تمام کارگر هاییه ‫که باهاشون بدرفتاری شده، 511 00:19:35,800 --> 00:19:36,819 ‫واسه تمام کسایی که تا حالا شده بخوان... 512 00:19:36,843 --> 00:19:38,052 ‫کارشون رو ول کنن و برن. 513 00:19:38,094 --> 00:19:39,780 ‫آره، واسه هر کسی که ‫که این دروغ رو باور کرده... 514 00:19:39,804 --> 00:19:41,597 ‫که اگه فقط سخت کار و تلاش کنی، 515 00:19:41,639 --> 00:19:42,890 ‫می تونی به رویا هات برسی. 516 00:19:42,932 --> 00:19:44,892 ‫ما دیگه از گدایی خسته شدیم. 517 00:19:44,934 --> 00:19:47,686 ‫امروز چیزی رو می گیریم که مال ماست. 518 00:19:49,105 --> 00:19:49,981 ‫بیا همش رو بگیریم، عزیزم. 519 00:19:50,005 --> 00:19:51,529 ما پسش میگیریم 520 00:19:51,572 --> 00:19:52,660 بیا همشو پس بگیریم 521 00:19:53,757 --> 00:19:55,092 ‫- دوستت دارم. ‫- دوستت دارم. 522 00:20:01,306 --> 00:20:04,143 ‫مرد، از اینجا خوشم نمیاد. ‫تنگ و تاریکه. 523 00:20:04,184 --> 00:20:05,436 ‫آقای ترن... 524 00:20:05,477 --> 00:20:08,605 ‫فقط من اینطور حس می کنم، ‫یا اینجا پر از گرد و خاکه؟ 525 00:20:08,647 --> 00:20:09,898 ‫حس می کنم نمی تونم نفس بکشم. 526 00:20:09,940 --> 00:20:11,150 ‫دنیل، بگیر بشین. 527 00:20:12,609 --> 00:20:14,254 ‫اگه می خوای زنده بمونی، ‫باید گوش کنی ببینی... 528 00:20:14,278 --> 00:20:15,696 ‫آقای دل مونته چی میگه. 529 00:20:15,738 --> 00:20:17,281 ‫ممنون. 530 00:20:17,322 --> 00:20:19,324 ‫به عنوان خبرچین تحت حفاظت ما، 531 00:20:19,366 --> 00:20:21,702 ‫یه سری قوانین هست ‫که باید تبعیت کنی. 532 00:20:21,744 --> 00:20:23,954 ‫آدرس اینجا رو به هیچ کس نمیگی. 533 00:20:23,996 --> 00:20:26,498 ‫متوجهی؟ خوبه. 534 00:20:26,540 --> 00:20:28,125 ‫این گوشی جدیدته. 535 00:20:28,208 --> 00:20:30,836 ‫شماره اش رو به هیچ کس نمیدی. 536 00:20:30,878 --> 00:20:32,921 ‫سرکار نولان و گروهبان گری... 537 00:20:32,963 --> 00:20:35,299 ‫یه محوطه ی دقیق توی این محل تعیین کردن. 538 00:20:35,340 --> 00:20:37,426 ‫این مرزیه که تحت هیچ شرایطی... 539 00:20:37,468 --> 00:20:38,927 ‫ازش عبور نمی کنی. 540 00:20:38,969 --> 00:20:40,429 ‫مفهومه؟ 541 00:20:40,471 --> 00:20:42,473 ‫ولی می تونم مامانم رو ببینم، نه؟ 542 00:20:42,514 --> 00:20:45,517 ‫نه. دنیل... 543 00:20:45,559 --> 00:20:48,479 ‫تو اجازه نداری ‫با هیچ دوست و آشنایی تماس بگیری، ختم کلام. 544 00:20:48,520 --> 00:20:50,230 ‫ولی امروز روز مادره. 545 00:20:50,272 --> 00:20:51,607 ‫قراره بریم اسب سواری. 546 00:20:51,648 --> 00:20:53,609 ‫پسر جون، تو مشخصا متوجه... 547 00:20:53,650 --> 00:20:56,153 ‫بغرنج بودن شرایط نیستی. 548 00:20:56,195 --> 00:20:59,406 ‫با هیچ کس تماس نمی گیری، ‫من جمله اعضای خانواده. 549 00:20:59,448 --> 00:21:01,784 ‫ولی مجبورم. ‫نمی تونم دوباره ناامیدش کنم. 550 00:21:01,825 --> 00:21:04,953 ‫ببین، این واسه امنیت اونم هست. 551 00:21:04,995 --> 00:21:07,956 ‫خیلی خب، اگه واقعا می خوای مامانت رو ببینی، 552 00:21:07,998 --> 00:21:10,042 ‫مطمئنم می تونیم ترتیبی بدیم که شما دو تا... 553 00:21:10,125 --> 00:21:11,352 ‫در یه محل امن همدیگه رو ببینین. 554 00:21:11,376 --> 00:21:12,294 ‫می تونی خداحافظی هات رو بکنی. 555 00:21:12,336 --> 00:21:14,296 ‫خداحافظی ها؟ نه. 556 00:21:14,338 --> 00:21:16,340 ‫دنیل، الان واقعیت زندگیت اینه. 557 00:21:16,381 --> 00:21:17,716 ‫می دونم قشنگ نیست، 558 00:21:17,758 --> 00:21:19,968 ‫ولی تنها راهیه که می تونیم زنده نگهت داریم. 559 00:21:25,015 --> 00:21:26,350 ‫خیلی خب، ممنون، بچه ها. 560 00:21:26,391 --> 00:21:27,601 ‫از اینجا به بعدش با ما. ‫مرسی. 561 00:21:27,643 --> 00:21:29,895 ‫- وقت کادو گرفتنه؟ ‫- آره . 562 00:21:29,937 --> 00:21:32,104 ‫فقط اینکه من اصلا نمی دونم چی براش بگیرم. 563 00:21:32,105 --> 00:21:33,732 ‫خب، از بخت خوبت، ‫چهار ساعت وقت داریم... 564 00:21:33,774 --> 00:21:35,108 ‫که یه فکریش بکنیم. 565 00:21:35,192 --> 00:21:36,818 ‫من یه خبر جدید از مونیکا و جوناه دارم. 566 00:21:36,860 --> 00:21:38,713 ‫اونا الان از یه مغازه ی لباس عروسی فروشی دزدی کردن. 567 00:21:38,737 --> 00:21:40,030 ‫چه انتخاب عجیبی. 568 00:21:40,072 --> 00:21:42,491 ‫به صاحب مغازه حمله کردن ‫و تفنگ روش کشیدن... 569 00:21:42,533 --> 00:21:44,117 ‫و مونیکا هم لباس عروس پرو می کرده. 570 00:21:44,159 --> 00:21:46,745 ‫اوه، خب، گمونم فقط تو نیستی ‫که قراره ازدواج کنی. 571 00:21:46,787 --> 00:21:47,788 ‫چی؟ 572 00:21:47,829 --> 00:21:49,665 ‫هیچی. به حرف های این توجه نکن. 573 00:21:49,706 --> 00:21:51,917 ‫تا این دو تا کسی رو نکشتن باید بگیریم شون. 574 00:21:51,959 --> 00:21:54,270 ‫خب، با توجه به اینکه ‫با لباس عروس و کت و شلوار فلنگ رو بستن، 575 00:21:54,294 --> 00:21:55,963 ‫احتمالش هست که می خوان عقد کنن. 576 00:21:56,004 --> 00:21:57,129 ‫خیلی خب. ‫ما به تالار های محلی هشدار میدیم... 577 00:21:57,130 --> 00:21:58,840 ‫و به مکان های مشخص سر می زنیم. 578 00:22:01,093 --> 00:22:02,445 ‫خیلی خب، یه خرده دارم وحشت می کنم. 579 00:22:02,469 --> 00:22:04,471 ‫من و لونا ۲۵ ساله که با هم ازدواج کردیم. 580 00:22:04,513 --> 00:22:06,431 ‫تا الان هر کادویی که بگی بهش دادم. 581 00:22:08,642 --> 00:22:10,352 ‫خب چه جوری این یکی رو خاص کنم؟ 582 00:22:10,394 --> 00:22:12,896 ‫خب، شاید بهتره کاری نکنی ‫که کادو خاص باشه. 583 00:22:12,938 --> 00:22:14,064 ‫کاری کن امشب خاص باشه. 584 00:22:14,106 --> 00:22:16,400 ‫رستوران محبوبش چیه؟ 585 00:22:16,441 --> 00:22:18,193 ‫فکر می کنی الان می تونم... 586 00:22:18,235 --> 00:22:19,486 ‫جایی رزرو کنم؟ 587 00:22:19,528 --> 00:22:20,529 ‫نه، هیچ شانسی نداری. 588 00:22:21,989 --> 00:22:23,991 ‫شاون، چی شده؟ 589 00:22:25,242 --> 00:22:27,577 ‫نه، حله، ردیفش می کنیم. 590 00:22:27,619 --> 00:22:28,996 ‫دنیل ترن فرار کرده. 591 00:22:29,037 --> 00:22:30,831 ‫- چه سریع. ‫- آره. 592 00:22:30,872 --> 00:22:32,708 ‫از بخت خوب مون، ‫دقیقا می دونیم کجا داره میره. 593 00:22:32,749 --> 00:22:35,377 ‫طبق گفته ی این سایت مسافرتی، 594 00:22:35,419 --> 00:22:38,338 ‫سیبری غیر رمانتیک ترین محل واسه سفره. 595 00:22:40,507 --> 00:22:43,093 ‫من سفرمون رو به توندرای قطب شمال تغییر نمیدم... 596 00:22:43,135 --> 00:22:45,804 ‫چون تو فکر می کنی هاوایی پیام اشتباهی می رسونه. 597 00:22:45,846 --> 00:22:48,098 ‫نه، فقط من نیستم، خب؟ 598 00:22:48,140 --> 00:22:51,601 ‫سایت توریست پلنت میگه ‫هاوایی توی سال ۲۰۲۱... 599 00:22:51,643 --> 00:22:53,895 ‫توی خواستگاری رتبه ی اول رو داشته. 600 00:22:53,937 --> 00:22:56,398 ‫امکان نداره اشلی فکر کنه ‫من قراره خواستگاری کنم. 601 00:22:56,440 --> 00:22:57,482 ‫چرا؟ 602 00:22:57,524 --> 00:23:00,152 ‫یعنی میگم، تو به یه... سن خاصی رسیدی. 603 00:23:00,235 --> 00:23:01,695 ‫اون توی بهار عمرشه. 604 00:23:01,737 --> 00:23:05,032 ‫یعنی میگم، روی کاغذ کاملا واضح و مشخصه. 605 00:23:05,073 --> 00:23:06,575 ‫خیلی خب، راستش رو بگو. 606 00:23:08,118 --> 00:23:10,245 ‫می تونی خودت رو ‫توی زندگی مشترک با اون تصور کنی؟ 607 00:23:15,584 --> 00:23:17,294 ‫آره. 608 00:23:17,335 --> 00:23:18,335 ‫می تونم. 609 00:23:24,760 --> 00:23:26,053 ‫واحد ۷-آدام-۱۰۰. 610 00:23:26,094 --> 00:23:27,554 ‫یه مورد اخلال آرامش در حال وقوع... 611 00:23:27,596 --> 00:23:29,056 ‫توی کلیسای چایمز دارم. 612 00:23:29,097 --> 00:23:30,182 ‫حتما جوناه و مونیکا هستن. 613 00:23:30,265 --> 00:23:31,767 ‫اعزام میشیم. 614 00:23:31,808 --> 00:23:34,488 ‫نیروی کمکی و پلیس متروپولیتن رو بفرستین، ‫و به کارآگاه لوپز خبر بدین. 615 00:23:35,729 --> 00:23:39,024 ‫هی، هی! ‫هی، جماعت. آروم باشین. 616 00:23:39,066 --> 00:23:40,585 ‫چند دقیقه دیگه می تونین ‫برگردین سر مراسم تون. 617 00:23:40,609 --> 00:23:42,903 ‫ما عهد های خودمون رو نوشتیم، ‫پس اگه کسی خراب شون کنه، 618 00:23:42,944 --> 00:23:44,571 ‫گلوله حرومش میشه، مفهومه؟ 619 00:23:44,613 --> 00:23:47,616 ‫هی، هی، هی. و تو... ‫و اگه تو گند بزنی به این ویدیو، 620 00:23:47,657 --> 00:23:50,118 ‫درد و رنجه که نصیبت میشه، خب؟ 621 00:23:56,208 --> 00:24:00,170 ‫عزیزم، تو عشق زندگی منی. 622 00:24:00,212 --> 00:24:02,422 ‫قبل اینکه با تو آشنا بشم، ‫از دنیا متنفر بودم. 623 00:24:02,464 --> 00:24:05,133 ‫ولی الان... 624 00:24:05,175 --> 00:24:08,804 ‫حالا می تونیم با همدیگه تا ابد از دنیا متنفر باشیم. 625 00:24:08,845 --> 00:24:12,808 ‫جوناه... تو همه چیز منی، 626 00:24:12,849 --> 00:24:15,268 ‫تنها کسی که تا حالا منو واقعا دیده. 627 00:24:16,853 --> 00:24:18,480 ‫فارغ از اتفاقات آینده، 628 00:24:18,522 --> 00:24:20,774 ‫تو منو خوشبخت ترین دختر... 629 00:24:27,906 --> 00:24:29,908 ‫جوناه! ‫جوناه، باید بریم. 630 00:24:29,950 --> 00:24:31,159 ‫هی، ما رسما ازدواج کردیم؟ 631 00:24:31,201 --> 00:24:32,202 ‫آره! 632 00:24:35,163 --> 00:24:37,165 ‫واحد ۷-آدام-۱۰۰ هستم. ‫توی موقعیت مون تیراندازی شده. 633 00:24:37,207 --> 00:24:39,042 ‫پیاده در تعقیب مظنونین مسلح هستیم. 634 00:24:39,084 --> 00:24:40,794 ‫دم تمام خروجی ها نیروی کمکی لازم داریم. 635 00:24:40,836 --> 00:24:41,753 ‫برو، برو. ‫برو اون پشت. 636 00:24:41,795 --> 00:24:42,921 ‫برو. خروجی. 637 00:24:42,963 --> 00:24:44,422 ‫برو، برو. 638 00:25:15,912 --> 00:25:17,622 ‫نه، نه. 639 00:25:17,664 --> 00:25:18,582 ‫نه، نه، نه، نه. 640 00:25:18,623 --> 00:25:20,208 ‫باید منو بذاری و بری. 641 00:25:20,250 --> 00:25:21,543 ‫نه. 642 00:25:21,585 --> 00:25:22,812 ‫اگه الان بری، می تونی خودت رو نجات بدی. 643 00:25:22,836 --> 00:25:24,462 ‫- نه. ‫- می تونی... 644 00:25:24,504 --> 00:25:25,714 ‫منو از زندان فراری بدی. 645 00:25:25,755 --> 00:25:28,174 ‫خیلی حماسی میشه. 646 00:25:28,216 --> 00:25:30,635 ‫دوستت دارم. 647 00:25:30,677 --> 00:25:32,470 ‫منم دوستت دارم. 648 00:25:32,512 --> 00:25:34,347 ‫تفنگت رو بنداز. 649 00:25:43,000 --> 00:25:44,877 ‫دست هات رو نشونم بده. 650 00:25:46,962 --> 00:25:48,964 ‫فرار کن! 651 00:25:54,636 --> 00:25:57,139 ‫مظنون مونیکا دیتمار فرار کرد. 652 00:25:57,180 --> 00:25:58,515 ‫اون مسلح و خطرناکه، 653 00:25:58,557 --> 00:25:59,807 ‫لباس عروسی تنشه و پوتین پاشه. 654 00:25:59,808 --> 00:26:01,143 ‫شما برین شمال. 655 00:26:18,076 --> 00:26:19,661 ‫چه آسیبی وارد شده؟ 656 00:26:19,703 --> 00:26:21,288 ‫زخم گلوله که رد شده ‫در قسمت بالایی پشت. 657 00:26:21,329 --> 00:26:22,830 ‫دارن اورژانس رو آماده می کنن. 658 00:26:22,831 --> 00:26:24,332 ‫باید خودتون رو تحویل می دادین. 659 00:26:24,374 --> 00:26:26,751 ‫من اصلاح ناپذیرم. 660 00:26:26,793 --> 00:26:29,337 ‫حتما به قاضی میگم. 661 00:26:29,379 --> 00:26:31,089 ‫سوال اینه که می خوای کمکم کنی... 662 00:26:31,131 --> 00:26:32,716 ‫جون مونیکا رو نجات بدم؟ 663 00:26:32,757 --> 00:26:34,968 ‫بذار حدس بزنم. 664 00:26:35,010 --> 00:26:36,428 ‫می خوای بهش بگم خودش رو تسلیم کنه؟ 665 00:26:36,469 --> 00:26:38,138 ‫کاملا درسته. 666 00:26:38,179 --> 00:26:39,596 ‫فکر کردی کاری که داری می کنی ارزشمنده؟ 667 00:26:39,597 --> 00:26:41,266 ‫فکر کردی این عاقبت خوشی داری؟ 668 00:26:41,307 --> 00:26:43,768 ‫بزرگ شو. ‫شما به سمت پلیس شلیک کردین. 669 00:26:43,810 --> 00:26:47,147 ‫همین الان که داریم حرف می زنیم هزار تا پلیس... 670 00:26:47,188 --> 00:26:49,607 ‫دنبال شکار زنت هستن، ‫و وقتی اونو بگیرن ... 671 00:26:49,649 --> 00:26:51,484 ‫و اون سعی کنه با تیراندازی فرار کنه، 672 00:26:51,526 --> 00:26:53,528 ‫زنده نمی مونه. 673 00:26:53,570 --> 00:26:56,989 ‫پس تو پیامی ضبط می کنی ‫و بهش میگی خودش رو تسلیم کنه. 674 00:26:56,990 --> 00:27:00,493 ‫یا بعد از عمل که به هوش میای ‫می فهمی بیوه مرد شدی. 675 00:27:06,124 --> 00:27:07,584 ‫فراموشش کن. 676 00:27:07,625 --> 00:27:09,836 ‫کل عمرمون بهمون دستور دادن. 677 00:27:09,919 --> 00:27:12,239 ‫من یکی نمی خوام کسی باشم ‫که بهش بگم چیکار کنه و چیکار نکنه. 678 00:27:12,797 --> 00:27:14,340 ‫اتاق عمل آماده ست. 679 00:27:14,382 --> 00:27:15,884 ‫برین. من دیگه باهاش حرفی ندارم. 680 00:27:17,343 --> 00:27:18,470 ‫بریم. 681 00:27:23,141 --> 00:27:27,103 ‫نمی تونم بهت بگم ‫چقدر نصیحتت برام مهمه. 682 00:27:27,145 --> 00:27:28,396 ‫ممنون. 683 00:27:28,438 --> 00:27:30,273 ‫خواهش می کنم، کویگلی. 684 00:27:30,315 --> 00:27:32,609 ‫و یادت باشه، هر بار که دمق بودی، 685 00:27:32,650 --> 00:27:35,904 ‫فقط اون سه کلمه رو به خودت بگو. 686 00:27:35,987 --> 00:27:37,280 ‫من ارزشش رو دارم. 687 00:27:38,490 --> 00:27:40,575 ‫میشه مامان صدات کنم؟ 688 00:27:40,617 --> 00:27:43,161 ‫به نظرم اگه این کار رو نکنی بهتره. 689 00:27:43,203 --> 00:27:44,871 ‫خیلی خب. بازم ممنون. 690 00:27:48,124 --> 00:27:49,542 ‫من ارزشش رو دارم. 691 00:27:49,584 --> 00:27:51,085 ‫خیلی خب. 692 00:27:51,127 --> 00:27:51,836 ‫آماده ای بریم؟ 693 00:27:51,878 --> 00:27:53,546 ‫آره. ممنون. 694 00:27:53,588 --> 00:27:56,216 ‫روز پر ماجرایی داشتی، مگه نه؟ 695 00:27:56,257 --> 00:27:58,718 ‫تو هم می خوای مثل بابات وکیل بشی، ها؟ 696 00:27:58,760 --> 00:28:01,429 ‫جکسون، می خوای به مستمند ها کمک کنی؟ 697 00:28:01,471 --> 00:28:03,973 ‫مطمئن نیستم این روز ها ‫چقدر دارم کمک می کنم. 698 00:28:04,057 --> 00:28:05,642 ‫چرا؟ چی شده؟ 699 00:28:05,683 --> 00:28:07,477 ‫من از این دست و پا زدن الکی خسته شدم. 700 00:28:07,519 --> 00:28:09,187 ‫تمام قدرت در اختیار دادستان هاست. 701 00:28:09,229 --> 00:28:10,772 ‫خب، اگه نمی تونی شکست شون بدی... 702 00:28:10,814 --> 00:28:11,898 ‫بهشون ملحق بشم؟ 703 00:28:11,940 --> 00:28:13,233 ‫نه. نوچ. 704 00:28:13,274 --> 00:28:14,609 ‫چرا؟ 705 00:28:14,651 --> 00:28:16,820 ‫داری میگی اگه قدرت داشتی... 706 00:28:16,861 --> 00:28:19,614 ‫تاثیر به سزایی نمیذاشتی؟ 707 00:28:36,798 --> 00:28:39,259 ‫اگه دنیل در مورد برنامه های روز مادرش به ما گفت، 708 00:28:39,300 --> 00:28:41,219 ‫پس به چند نفر دیگه هم گفته؟ 709 00:28:41,261 --> 00:28:43,388 ‫فقط یه نفر کافیه ‫اونو به باندش بفروشه. 710 00:28:45,014 --> 00:28:46,641 ‫هیس، هیس، هیس، هیس. 711 00:28:46,683 --> 00:28:48,100 ‫خوش شانسی که الان بهت دستبند نمی زنم. 712 00:28:48,101 --> 00:28:50,228 ‫می دونم. متاسفم. 713 00:28:50,270 --> 00:28:51,688 ‫برو با مامانت خداحافظی کن. 714 00:28:51,729 --> 00:28:53,398 ‫باید برت گردونیم به آپارتمان. 715 00:28:53,439 --> 00:28:55,316 ‫بی خیال. نمیشه باقی روز رو با مامانم باشم؟ 716 00:28:55,358 --> 00:28:56,776 ‫نه! 717 00:28:56,818 --> 00:28:59,279 ‫تو خبرچین یه پرونده ی قتل باندی هستی. 718 00:28:59,320 --> 00:29:01,072 ‫خیلی ها سعی دارن تو رو بکشن. 719 00:29:01,155 --> 00:29:03,658 ‫با اینجا بودن، خودت و مادرت رو به خطر میندازی. 720 00:29:07,453 --> 00:29:09,706 ‫حق با شماست. ‫باهاتون میام. 721 00:29:09,747 --> 00:29:12,584 ‫ولی خواهش می کنم، ‫نباید بهش بگین چرا اومدین اینجا. 722 00:29:12,625 --> 00:29:13,960 ‫ببخشید؟ 723 00:29:14,002 --> 00:29:15,837 ‫مامانم چیزی نمی دونه... ‫در مورد باند، 724 00:29:15,878 --> 00:29:17,638 ‫در مورد محافظت از شاهدین، ‫در مورد این چیز ها. 725 00:29:17,672 --> 00:29:19,465 ‫خیلی خب، اون بالاخره می فهمه. 726 00:29:19,507 --> 00:29:20,924 ‫می دونم، ولی فقط نمی خوام ‫امروزش رو خراب کنم. 727 00:29:20,925 --> 00:29:21,801 ‫خواهش می کنم. 728 00:29:21,843 --> 00:29:23,303 ‫باشه، باشه. 729 00:29:23,344 --> 00:29:25,722 ‫سلام. اینجا چه خبره؟ 730 00:29:26,556 --> 00:29:30,226 ‫نگران نباش، مامان. ‫به خاطر... ماشینم اومدن. 731 00:29:30,268 --> 00:29:31,936 ‫دزدیده شد. 732 00:29:31,978 --> 00:29:34,272 ‫اوه، نه، دنیل. خیلی بده. 733 00:29:34,314 --> 00:29:36,316 ‫- تازه خریدیش. ‫- می دونم. 734 00:29:36,357 --> 00:29:38,568 ‫ولی نمی خواستم امروز نگرانت کنم. 735 00:29:38,609 --> 00:29:40,820 ‫می دونین کار کی بوده؟ 736 00:29:40,862 --> 00:29:42,739 ‫بله، خانم. 737 00:29:42,780 --> 00:29:44,907 ‫واسه همین می خوایم ‫پسرتون باهامون بیاد... 738 00:29:44,949 --> 00:29:46,993 ‫تا بتونه مظنون رو شناسایی کنه. 739 00:29:48,244 --> 00:29:49,871 ‫نمی دونستم واقعا این کار رو می کنین. 740 00:29:49,912 --> 00:29:52,290 ‫اوه، آره، همیشه ی خدا. ‫بخش حیاتی کار پلیسه. 741 00:30:03,426 --> 00:30:04,886 ‫خیلی خب، فیلم بازی کردن بسه. 742 00:30:04,927 --> 00:30:06,763 ‫چه خبره؟ ‫اونا کی هستن؟ 743 00:30:08,014 --> 00:30:09,307 ‫اونا اومدن پسرتون رو بکشن. 744 00:30:09,348 --> 00:30:10,682 ‫- چی؟ ‫- باید یه جا سنگر پیدا کنیم . 745 00:30:10,683 --> 00:30:12,560 ‫مامان رو ببر، مراقب باش. 746 00:30:12,602 --> 00:30:13,895 ‫- دنیل. ‫- مطمئن شو اسب ها... 747 00:30:13,936 --> 00:30:14,937 ‫تیر نخورن. 748 00:31:24,590 --> 00:31:26,092 ‫بابت کمک ممنون. 749 00:31:26,133 --> 00:31:27,760 ‫خواهش می کنم. 750 00:31:27,802 --> 00:31:28,928 ‫زانو بزن. 751 00:31:28,970 --> 00:31:30,179 ‫دنیل کجاست؟ 752 00:31:30,221 --> 00:31:32,723 ‫در رفت. 753 00:31:32,765 --> 00:31:35,935 ‫گروهبان، به نظرم باید نگران یکی دیگه هم باشیم. 754 00:31:35,977 --> 00:31:37,937 ‫من پیش مظنون ها می مونم. ‫تو برو دنبال دنیل. 755 00:31:37,979 --> 00:31:39,522 ‫- بله، قربان. ‫- من باهات میام. 756 00:31:39,564 --> 00:31:41,858 ‫خانم ترن، ممنون. من ردیفش می کنم. 757 00:31:41,899 --> 00:31:43,442 ‫اون ردیفش می کنه. اون ردیفش می کنه. 758 00:31:56,831 --> 00:31:59,542 ‫می دونم اومدی اینجا، دنیل. 759 00:32:03,588 --> 00:32:06,132 ‫هر چی بیشتر مجبورم کنی دنبالت بگردم... 760 00:32:09,260 --> 00:32:11,470 ‫بیشتر بهت شلیک می کنم. 761 00:32:15,600 --> 00:32:18,436 ‫حیف شد. فکر می کردم تو آدم قابل اعتمادی هستی. 762 00:32:20,062 --> 00:32:24,817 ‫ولی به محض اینکه بوی دستبند رو حس کردی ‫آدم فروش شدی. 763 00:32:33,576 --> 00:32:36,162 ‫دست هات رو بده من. ‫دست هات رو بده من. 764 00:32:36,203 --> 00:32:37,580 ‫یالا. 765 00:32:37,622 --> 00:32:38,623 ‫بلند شو . 766 00:32:38,664 --> 00:32:40,583 ‫دنیل، می تونی بیای بیرون. 767 00:32:44,920 --> 00:32:46,589 ‫بیا. 768 00:33:15,869 --> 00:33:17,287 ‫سلام، عزیزم. 769 00:33:17,370 --> 00:33:19,706 ‫آره، توی بیمارستان سر پستم. 770 00:33:33,761 --> 00:33:35,972 ‫یالا، عزیزم. باید بریم. 771 00:33:37,181 --> 00:33:38,474 ‫تکون نخور. 772 00:33:38,516 --> 00:33:40,101 ‫جوناه کجاست؟ 773 00:33:40,143 --> 00:33:41,268 ‫اون آی سی یوئه . ‫دکتر ها فکر می کنن زنده بمونه. 774 00:33:41,269 --> 00:33:42,562 ‫حالا دست هات رو ببر بالا. 775 00:33:44,439 --> 00:33:46,107 ‫قول دادم بهت دستبند بزنم، 776 00:33:46,149 --> 00:33:47,358 ‫و من سر قولم می مونم. 777 00:33:49,402 --> 00:33:52,238 ‫ولی قبلش، این مال منه. 778 00:33:55,325 --> 00:33:56,909 ‫بچرخ. 779 00:34:00,121 --> 00:34:01,497 ‫یالا. 780 00:34:04,834 --> 00:34:06,961 ‫عجب روز عجیبی بود. 781 00:34:07,003 --> 00:34:08,272 ‫باورم نمیشه مامان دنیل هم با اون... 782 00:34:08,296 --> 00:34:09,881 ‫تحت محافظت شاهدین قرار می گیره. 783 00:34:09,922 --> 00:34:13,301 ‫اون عاشقشه، ‫و مشخصا هنوز بهش نیاز داره. 784 00:34:13,343 --> 00:34:15,386 ‫ممنون که امروز باهام همراه شدی. 785 00:34:15,428 --> 00:34:16,803 ‫خیلی چیز ها یاد گرفتم. 786 00:34:16,804 --> 00:34:17,805 ‫خواهش می کنم. 787 00:34:17,889 --> 00:34:19,641 ‫و نمی دونم حرفم ارزشی داره یا نه، 788 00:34:19,724 --> 00:34:21,934 ‫ولی به نظر کاندید خیلی خوبی ‫واسه افسر آموزش شدنی. 789 00:34:21,976 --> 00:34:24,437 ‫و بعد اینکه امتحانت رو قبول شدی ‫من اینو بهشون میگم. 790 00:34:24,479 --> 00:34:25,938 ‫- ممنون. ‫- قربانت. 791 00:34:25,980 --> 00:34:27,440 ‫اووه! 792 00:34:27,482 --> 00:34:28,941 ‫واسه لونا چیزی نگرفتی. 793 00:34:28,983 --> 00:34:31,361 ‫راستش گرفتم. ‫تو متوجه نشدی. 794 00:34:31,402 --> 00:34:32,987 ‫که یعنی خوبه که... 795 00:34:33,029 --> 00:34:34,947 ‫نمی خوای کارآگاه بشی. 796 00:34:36,449 --> 00:34:37,700 ‫خب، چی براش گرفتی؟ 797 00:34:43,373 --> 00:34:45,166 ‫وقتشه بریم خونه. 798 00:34:45,208 --> 00:34:46,501 ‫غذای هندی سفارش دادم بیارن. 799 00:34:46,542 --> 00:34:47,834 ‫جک کجاست؟ 800 00:34:47,835 --> 00:34:49,337 ‫مامانم اونم برد فروشگاه فرد سیگال. 801 00:34:49,379 --> 00:34:50,588 ‫خونه میاد پیش مون. 802 00:34:50,630 --> 00:34:53,049 ‫کمد لباس اون بچه بهتر از مال منه. 803 00:35:02,142 --> 00:35:04,562 ‫من تو فکر تغییر شغلم. 804 00:35:04,603 --> 00:35:05,688 ‫تغییر به چی؟ 805 00:35:07,314 --> 00:35:09,817 ‫توی دفتر دادستانی یه جای خالی هست. 806 00:35:10,818 --> 00:35:12,611 ‫واقعا زبونم بند اومد. 807 00:35:12,653 --> 00:35:15,239 ‫تو هفته ای چهار بار بهشون میگی دشمن. 808 00:35:15,281 --> 00:35:17,574 ‫می دونم. چون دشمنن. 809 00:35:17,575 --> 00:35:20,536 ‫و من دوست دارم وکیل کسایی باشم ‫که توی سیستم قضایی گرفتار شدن، 810 00:35:20,619 --> 00:35:23,664 ‫ولی بیشتر اینکه ببرم، می بازم. 811 00:35:23,706 --> 00:35:25,749 ‫به نظرت دادستانی بی خیال تعلیقت میشه؟ 812 00:35:25,791 --> 00:35:27,960 ‫با توجه به اینکه اون زمان کمک کردم... 813 00:35:28,002 --> 00:35:30,087 ‫یه ارباب مواد مخدر کله گنده دستگیر بشه، به نظرم آره. 814 00:35:31,797 --> 00:35:34,717 ‫اگه حتی ۱۰ درصد احتمال داشته باشه که بتونم... 815 00:35:34,758 --> 00:35:39,305 ‫سیستم رو از داخل تغییر بدم، ‫باید این کار رو بکنم. 816 00:35:39,346 --> 00:35:40,931 ‫مگه نه؟ 817 00:35:40,973 --> 00:35:42,516 ‫من نمی تونم این سوال رو برات جواب بدم. 818 00:35:43,851 --> 00:35:46,353 ‫ولی سر غذای هندی می تونیم در موردش حرف بزنیم. 819 00:35:46,395 --> 00:35:47,938 ‫قبوله. 820 00:35:47,980 --> 00:35:49,815 ‫ممنون. 821 00:35:52,359 --> 00:35:54,611 ‫- دوستت دارم. ‫- منم دوستت دارم. 822 00:35:54,653 --> 00:35:56,572 ‫هی، من می خوام برم. ‫رو به راهی؟ 823 00:35:56,613 --> 00:35:58,365 ‫آره. دارم کارم رو تموم می کنم. 824 00:35:58,407 --> 00:35:59,199 ‫پشت سرت میام. 825 00:35:59,241 --> 00:36:00,868 ‫خیلی خب. فردا می بینمت. 826 00:36:16,300 --> 00:36:17,384 ‫مامان! 827 00:36:18,844 --> 00:36:21,930 ‫سلام، عزیز دلم. ‫تو اینجا چیکار می کنی؟ 828 00:36:21,972 --> 00:36:23,640 ‫مامان بزرگ منو آورد. 829 00:36:23,682 --> 00:36:25,642 ‫ماریس، چی شده؟ ‫داناوان حالش خوبه؟ 830 00:36:25,684 --> 00:36:27,102 ‫اوه، اون خوبه. 831 00:36:27,144 --> 00:36:29,146 ‫البته فقط یه جوش خیلی عجیب غریب زده. 832 00:36:29,188 --> 00:36:32,733 ‫هم این، و هم اینکه من مشخصا درست بارش نیاوردم. 833 00:36:32,775 --> 00:36:35,444 ‫آخه مگه مادری رو در روز مادر ‫از دیدن بچه اش محروم می کنن؟ 834 00:36:35,486 --> 00:36:38,030 ‫یعنی میگم، اون چه مرگشه؟ 835 00:36:38,072 --> 00:36:39,740 ‫ممنون. 836 00:36:39,782 --> 00:36:41,992 ‫نمی دونی این چقدر برام ارزشمنده. 837 00:36:42,034 --> 00:36:43,827 ‫چرا، می دونم. 838 00:36:43,869 --> 00:36:47,289 ‫گوش کن، می دونم خیلی خوب... 839 00:36:47,331 --> 00:36:49,249 ‫ارتباطم رو حفظ نکردم. 840 00:36:49,291 --> 00:36:51,043 ‫نه، مشکلی نیست. 841 00:36:51,085 --> 00:36:53,837 ‫می دونم این ماجرا پیچیده ست. 842 00:36:53,879 --> 00:36:59,009 ‫آره، شاید اینطور باشه، ‫ولی مهم نیست... 843 00:36:59,051 --> 00:37:01,595 ‫بین تو و داناوان چه اتفاقی افتاده. 844 00:37:01,637 --> 00:37:08,684 ‫تو همیشه برام اون دختری هستی ‫که هیچ وقت نداشتم. 845 00:37:08,685 --> 00:37:11,396 ‫ممنون. 846 00:37:20,405 --> 00:37:22,324 ‫- سلام. ‫- سلام! 847 00:37:23,116 --> 00:37:24,243 ‫روز خوبی داشتی؟ 848 00:37:24,284 --> 00:37:25,869 ‫آره، بدک نبود. 849 00:37:25,911 --> 00:37:28,121 ‫لوسی خیلی رو مخ بود، ولی... 850 00:37:28,163 --> 00:37:29,873 ‫حتی یه لحظه هم اینو باور نمی کنم. 851 00:37:31,041 --> 00:37:34,586 ‫هی، می دونم قرارمون هتل هایت بود، ‫ولی من الان... 852 00:37:34,628 --> 00:37:38,006 ‫این ویلای خیلی باحال رو توی کو اولینا پیدا کردم. 853 00:37:38,048 --> 00:37:39,383 ‫دنج تره، نه؟ 854 00:37:39,424 --> 00:37:40,926 ‫فقط خودمون دو تا؟ 855 00:37:40,968 --> 00:37:42,177 ‫رمانتیکه. 856 00:37:44,638 --> 00:37:47,432 ‫این... این لاک... ‫این لاک جدیده؟ 857 00:37:48,350 --> 00:37:50,269 ‫آره. تازه دادم ناخن هام رو درست کردن. 858 00:37:50,310 --> 00:37:52,312 ‫اوه. 859 00:37:52,354 --> 00:37:54,648 ‫خیلی... خیلی خوشگل شدن. 860 00:37:54,731 --> 00:37:56,191 ‫آره؟ 861 00:37:56,233 --> 00:37:58,902 ‫ببخشید. 862 00:37:58,944 --> 00:38:00,779 ‫اشلی، ببین. من باید... 863 00:38:00,821 --> 00:38:03,615 ‫من باید در مورد یه چیزی شفاف سازی کنم. 864 00:38:03,657 --> 00:38:05,784 ‫دلیل اینکه امروز لوسی خیلی رو مخ بود... 865 00:38:05,826 --> 00:38:08,078 ‫اینه که اون متقاعد شده تو فکر می کنی... 866 00:38:08,120 --> 00:38:10,581 ‫دارم می برمت هاوایی که ازت خواستگاری کنم. 867 00:38:10,664 --> 00:38:13,000 ‫ولی یعنی میگم، تو که... ‫تو که همچین فکری نمی کنی، نه؟ 868 00:38:13,041 --> 00:38:14,793 ‫چون قرار نیست خواستگاری کنم. 869 00:38:14,835 --> 00:38:17,546 ‫یعنی میگم، به نظرم ما با هم جادویی هستیم، ولی من... 870 00:38:17,588 --> 00:38:19,464 ‫هیس! 871 00:38:20,924 --> 00:38:22,467 ‫چیزی نیست. 872 00:38:26,096 --> 00:38:29,891 ‫من انتظار خواستگاری ندارم. 873 00:38:29,933 --> 00:38:30,976 ‫خیلی خب. 874 00:38:31,018 --> 00:38:33,812 ‫اگه درخواست هم می کردی جواب رد می دادم. 875 00:38:33,854 --> 00:38:38,609 ‫بد برداشت نکن. ‫منم فکر می کنم با هم جادویی هستیم. 876 00:38:38,650 --> 00:38:42,529 ‫ولی من اصلا علاقه ای... 877 00:38:42,571 --> 00:38:44,406 ‫به ازدواج و بچه دار شدن ندارم. 878 00:38:44,448 --> 00:38:47,367 ‫این چیز ها به گروه خونیم نمی خوره. 879 00:38:48,910 --> 00:38:50,621 ‫اوه. 880 00:38:50,704 --> 00:38:51,830 ‫خیلی خب. 881 00:38:51,872 --> 00:38:54,207 ‫عالیه. 882 00:38:54,249 --> 00:38:56,293 ‫این فقط یه سفر تفریحیه. 883 00:38:56,335 --> 00:38:57,501 ‫ببین، حسابی بهمون خوش می گذره. 884 00:38:57,502 --> 00:38:58,754 ‫آره، حتما . 885 00:39:03,300 --> 00:39:04,301 ‫میشه یه لطفی در حقم بکنی؟ 886 00:39:13,643 --> 00:39:15,978 ‫- سلام. ‫- اوه، سلام. 887 00:39:16,020 --> 00:39:18,231 ‫خب، خوب شد که نیومدی دیدن مامانم، 888 00:39:18,272 --> 00:39:19,816 ‫چون اون واقعا دیوونه ام کرد. 889 00:39:20,858 --> 00:39:22,193 ‫چی شده؟ 890 00:39:22,235 --> 00:39:24,028 ‫هیچی. من... 891 00:39:24,195 --> 00:39:25,404 بردفورد: ایستگاتو گرفتم! 892 00:39:30,201 --> 00:39:31,452 ‫میشه اینجا صبر کنی؟ 893 00:39:31,494 --> 00:39:33,162 ‫باید برم لوپز رو پیدا کنم و بفهمم... 894 00:39:33,204 --> 00:39:34,371 ‫چه جوری میشه یکی رو نفرین کرد. 895 00:39:34,372 --> 00:39:35,957 ‫آره، باشه. 896 00:39:36,874 --> 00:39:38,167 ‫اوه، جدی میگی. 897 00:39:39,252 --> 00:39:40,586 ‫منو کجا می بری؟ 898 00:39:40,628 --> 00:39:41,963 ‫هنوزم سوپرایزه. 899 00:39:42,004 --> 00:39:43,548 ‫- خیلی خب. ‫- بانوی من. 900 00:39:43,589 --> 00:39:44,775 ‫تقلب نکردم. ‫زیرچشمی نگاه نمی کنم. 901 00:39:44,799 --> 00:39:46,193 ‫- آره، خیلی خب. بسیار خب. ‫- من اینجام. من آماده ام. 902 00:39:46,217 --> 00:39:47,135 ‫حرفت رو باور می کنم. 903 00:39:47,176 --> 00:39:48,845 ‫اوه، عزیزم. 904 00:39:51,180 --> 00:39:53,766 ‫می دونم این مدت سخت بوده ‫که دومینیک اینجا نبوده. 905 00:39:53,808 --> 00:39:55,852 ‫اولین روز مادر بدون اون. 906 00:39:55,893 --> 00:39:59,856 ‫پس می خواستم یه کار خاص برات بکنم. 907 00:39:59,897 --> 00:40:01,523 ‫اوه، جدی؟ ‫چون فکر می کردم اون گل هایی که... 908 00:40:01,524 --> 00:40:04,485 ‫صبح فرستادی ختم ماجراست. 909 00:40:04,527 --> 00:40:06,529 ‫اون فقط یه حیله ی استادانه بود، عزیزم. 910 00:40:06,571 --> 00:40:07,905 ‫خیلی خب. 911 00:40:07,947 --> 00:40:10,491 ‫آماده ای؟ 912 00:40:10,533 --> 00:40:11,868 ‫- آماده ام. ‫- آماده ای؟ 913 00:40:11,909 --> 00:40:13,035 ‫آماده ام، آماده ام، آره. 914 00:40:13,077 --> 00:40:14,078 ‫- آماده ای؟ ‫- آره. 915 00:40:14,120 --> 00:40:15,121 ‫خیلی خب، برو که رفتیم. 916 00:40:15,162 --> 00:40:16,789 ‫و بفرما. 917 00:40:18,416 --> 00:40:20,167 ‫اسب برام خریدی. 918 00:40:20,209 --> 00:40:22,003 ‫نه. کلاس سوارکاری. 919 00:40:23,754 --> 00:40:24,922 ‫اوه! 920 00:40:24,964 --> 00:40:28,426 ‫به علاوه ی یه سوارکاری رمانتیک در شب روز مادر... 921 00:40:28,467 --> 00:40:30,052 ‫دور محوطه با من. 922 00:40:30,094 --> 00:40:31,846 ‫- خوبه؟ ‫- آره. 923 00:40:31,971 --> 00:40:33,055 ‫مجبورت می کنم برام بخریش. 924 00:41:01,375 --> 00:41:03,210 ‫سلام! ‫چه سوپرایزی. 925 00:41:03,252 --> 00:41:05,462 ‫بفرمائین تو. ‫بذارین یه نوشیدنی براتون بیارم. 926 00:41:06,422 --> 00:41:09,133 ‫خب... اسب سواری چطور بود؟ 927 00:41:09,174 --> 00:41:11,051 ‫معرکه بود. 928 00:41:11,093 --> 00:41:14,388 ‫وید گفت تو کمکش کردی پیداش کنه. 929 00:41:14,430 --> 00:41:16,181 ‫یه چیزی توی همین مایه ها. 930 00:41:16,223 --> 00:41:17,390 ‫ولی شما ها این همه راه نیومدین... 931 00:41:17,391 --> 00:41:19,393 ‫که بابت این ازم تشکر کنین. 932 00:41:20,769 --> 00:41:22,980 ‫نه. 933 00:41:23,021 --> 00:41:25,732 ‫من الان یه درخواست رسمی دریافت کردم... 934 00:41:25,816 --> 00:41:27,860 ‫که موقتا تو رو به یه پاسگاه دیگه بفرستم. 935 00:41:27,943 --> 00:41:29,611 ‫اولین روزم توی جهنم. 936 00:41:29,653 --> 00:41:30,821 ‫عالیه. 937 00:41:32,781 --> 00:41:34,241 ‫عالی نیست؟ 938 00:41:34,283 --> 00:41:37,077 ‫نه. این درخواست واسه کل هفته ست. 939 00:41:37,119 --> 00:41:38,763 ‫یعنی امتحان افسر آموزش شدن رو از دست میدم. 940 00:41:38,787 --> 00:41:40,205 ‫دقیقا. 941 00:41:40,247 --> 00:41:42,958 ‫و قبل اینکه شروع کنی برنامه بچینی ‫که چه جوری اونجا رو بپیچونی... 942 00:41:43,000 --> 00:41:45,395 ‫و سر تایم ناهار امتحان رو بدی، ‫باید بگم پاسگاهی که داری میری... 943 00:41:45,419 --> 00:41:47,171 ‫چهار ساعت راهه، لب مرزه. 944 00:41:47,212 --> 00:41:49,506 ‫این مجازاتم... 945 00:41:49,548 --> 00:41:51,008 ‫واسه کفری کردن رئیس اتحادیه ست. 946 00:41:51,049 --> 00:41:52,634 ‫اون می دونه من می خوام افسر آموزش بشم. 947 00:41:52,676 --> 00:41:54,428 ‫آره. 948 00:41:54,469 --> 00:41:57,222 ‫کاری از دست تو ساخته نیست؟ 949 00:41:57,264 --> 00:41:59,850 ‫اگه می تونستم کاری کنم می کردم، ‫ولی دست هام بسته ست. 950 00:41:59,933 --> 00:42:03,562 ‫اگه سعی کنی ماموریت رو قبول نکنی، 951 00:42:03,604 --> 00:42:07,107 ‫اونا اینو سرپیچی از دستور مستقیم تلقی می کنن. 952 00:42:07,149 --> 00:42:09,860 ‫پس حتی اگه آزمون رو قبول بشی، ‫اگه قرار باشه تنبیه انضباطی بشی... 953 00:42:09,943 --> 00:42:11,820 ‫تو رو واسه افسر آموزش شدن در نظر نمی گیرن. 954 00:42:13,947 --> 00:42:16,491 ‫خب، پس مجبوری آزمون بعدی رو بدی. 955 00:42:16,533 --> 00:42:17,910 ‫کِی هست؟ 956 00:42:17,993 --> 00:42:20,078 ‫دو سال دیگه. 957 00:42:20,454 --> 00:42:25,459 ترجمه و زیرتویس سعید مسعودی saeed.masoodi@yahoo.com