1 00:00:05,004 --> 00:00:06,381 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,423 --> 00:00:07,924 ‫اون آرون تورسنه. 3 00:00:07,966 --> 00:00:09,634 ‫بچه مایه داره. ‫توی تیک تاک مشهور بود... 4 00:00:09,676 --> 00:00:12,846 ‫قبل اینکه واسه قتل هم اتاقیش ‫توی پاریس دستگیر بشه. 5 00:00:12,887 --> 00:00:15,974 ‫من ۵۴۱ روز توی یه سلول حبس بودم. 6 00:00:16,015 --> 00:00:18,393 ‫کسی که پاتریک رو کشته ‫هنوز اون بیرونه، 7 00:00:18,435 --> 00:00:20,186 ‫و هیچ کس دنبالش نمی گرده... 8 00:00:20,270 --> 00:00:21,646 ‫چون هنوز فکر می کنن قتلش کار من بوده. 9 00:00:21,688 --> 00:00:23,648 ‫من نمی خوام توی این مستند باشم. 10 00:00:23,690 --> 00:00:25,692 ‫عزیزم، این فقط کمکت می کنه. 11 00:00:25,734 --> 00:00:28,361 ‫من موریس مکی هستم. ‫تهیه کننده ی مستندم. 12 00:00:28,403 --> 00:00:30,530 ‫فقط می خوام بگم، ‫این خیلی جذاب بوده. 13 00:00:30,572 --> 00:00:33,199 ‫من عاشق جرم و جنایت واقعی هستم، ‫و حضور در مستند، 14 00:00:33,283 --> 00:00:34,784 ‫این فقط... ‫رویاییه که محقق میشه. 15 00:00:34,826 --> 00:00:35,785 ‫ممنون. ‫ممنون. 16 00:00:35,827 --> 00:00:39,038 ترجمه و زیرنویس سعید مسعودی saeed.masoodi@yahoo.com 17 00:00:39,080 --> 00:00:40,749 ‫من فقط...؟ 18 00:00:41,791 --> 00:00:43,168 ‫برگشتی. 19 00:00:43,209 --> 00:00:44,210 ‫یه داستان دیوونه کننده ی دیگه... 20 00:00:44,294 --> 00:00:47,046 ‫- چطور می تونستم نیام؟ ‫- ممنون. 21 00:00:47,088 --> 00:00:48,673 ‫- آماده ای شروع کنیم؟ ‫- آره. 22 00:00:48,715 --> 00:00:50,133 ‫از کجا... ‫از کجا باید شروع کنم؟ 23 00:00:50,175 --> 00:00:52,552 ‫چطوره در مورد آرون تورسن بهم بگی؟ 24 00:00:52,594 --> 00:00:55,388 ‫خب، آرون وقتی به برنامه ی آموزش میدانی ملحق شد... 25 00:00:55,430 --> 00:00:57,348 ‫تمام شرایط بر علیه اش بود. 26 00:00:57,390 --> 00:01:00,393 ‫حتی واسه ورود به آکادمی ‫مجبور شد از پلیس لس آنجلس شکایت کنه. 27 00:01:00,435 --> 00:01:02,395 ‫یعنی میگم، باید به تلاشش واسه اومدن به اینجا... 28 00:01:02,437 --> 00:01:04,189 ‫احترام گذاشت. 29 00:01:04,230 --> 00:01:08,151 ‫ولی اتفاقات پاریس هرگز رهاش نکرده، 30 00:01:08,193 --> 00:01:10,236 ‫به رغم اینکه واسه فراموش کردن شون خیلی تلاش کرده. 31 00:01:10,320 --> 00:01:12,030 ‫مردم میگن حضور در مستند... 32 00:01:12,071 --> 00:01:14,115 ‫دقیقا برعکس فراموش کردنه. 33 00:01:14,157 --> 00:01:15,950 ‫خب، اون مردم تجربه ی... 34 00:01:15,992 --> 00:01:17,869 ‫بدنام بودن رو نداشتن. 35 00:01:17,911 --> 00:01:21,372 ‫یعنی میگم، آرون بدجور دلش می خواست ‫دید دنیا رو نسبت به خودش به حالت عادی برگردونه. 36 00:01:21,414 --> 00:01:22,832 ‫و تماما براش نتیجه ی عکس داد. 37 00:01:22,874 --> 00:01:25,376 ‫آره. ‫آره، واقعا همینطور شد. 38 00:01:35,887 --> 00:01:38,097 ‫باورم نمیشه دوباره این اتفاق داره برام میفته. 39 00:01:38,139 --> 00:01:39,432 ‫خوشحالم دوباره می بینمت. 40 00:01:39,474 --> 00:01:40,558 ‫اوهوم. 41 00:01:40,600 --> 00:01:42,435 ‫و بابت بچه تبریک میگم. 42 00:01:42,477 --> 00:01:43,937 ‫ممنون. 43 00:01:43,978 --> 00:01:45,480 ‫حامله بودن باعث شد... 44 00:01:45,521 --> 00:01:46,522 ‫سر و کله زدنت با آرون اضطراب آور تر بشه؟ 45 00:01:46,564 --> 00:01:47,941 ‫نیومدم در مورد خودم حرف بزنم. 46 00:01:47,982 --> 00:01:49,817 ‫حرف حساب جواب نداره. ‫بیا در مورد... 47 00:01:49,859 --> 00:01:50,860 ‫مستند صحبت کنیم. 48 00:01:50,902 --> 00:01:53,154 ‫خیلی خب. ‫ایده ی مامانش بود. 49 00:01:53,196 --> 00:01:55,698 ‫راهی برای تغییر تصویرش در انظار عموم بود. 50 00:01:55,740 --> 00:01:57,158 ‫و نظرت در مورد عنوانش چی بود؟ 51 00:01:58,493 --> 00:01:59,744 ‫نظری ندارم. 52 00:01:59,786 --> 00:02:01,204 ‫ولی جدی. ‫حتما یه نظری داشتی... 53 00:02:01,246 --> 00:02:02,997 گوش کن، عمرا بتونی مجبورم کنی... 54 00:02:03,039 --> 00:02:05,792 ‫که اون عنوان مسخره رو به زبون بیارم، ‫پس بیا بی خیال این بشیم و ادامه بدیم. 55 00:02:08,867 --> 00:02:18,703 ♪♪ 56 00:02:24,144 --> 00:02:29,192 ♪♪ 57 00:02:30,933 --> 00:02:32,369 ♪♪ 58 00:02:32,420 --> 00:02:34,589 ‫آره، خب اون پشت اتاق والدینم... 59 00:02:34,631 --> 00:02:35,965 ‫و اتاق خانواده ست. 60 00:02:36,007 --> 00:02:39,803 ‫اوه، اینجا، ‫این عکس مورد علاقه امه. 61 00:02:39,844 --> 00:02:41,304 ‫من ۶ سالم بود. 62 00:02:41,346 --> 00:02:42,931 ‫و احتمالا بابام رو می شناسین. 63 00:02:42,972 --> 00:02:45,892 ‫اون عضو زوج رپر دهه ی ۹۰ ‫به نام فلکس و فلو بود. 64 00:02:45,934 --> 00:02:46,768 ‫این دو تان. 65 00:02:46,792 --> 00:02:47,967 ♪ Party's never stoppin' 66 00:02:48,010 --> 00:02:49,098 ♪ Who the boys that make the noise? ♪ 67 00:02:49,142 --> 00:02:50,360 ♪ Flex n' Flow, yo, Flex n' Flow ♪ 68 00:02:50,820 --> 00:02:52,071 ‫آره، مرد، وقتی بچه بودم، ‫عاشق این بودم... 69 00:02:52,113 --> 00:02:54,490 ‫با سه چرخه ام توی این راهرو برم و بیام. 70 00:02:54,532 --> 00:02:57,076 ‫تا اینکه زد جایزه ی موسیقی منو انداخت... 71 00:02:57,118 --> 00:02:58,536 ‫و شکستش. 72 00:02:58,577 --> 00:03:00,413 ‫آرون سعی کرد با خمیر بازی ‫دوباره سر همش کنه، 73 00:03:00,496 --> 00:03:02,498 ‫فکر می کرد ما متوجه نمیشیم. 74 00:03:02,540 --> 00:03:06,043 ‫ولی این پسر منه، ‫همیشه سعی داره از زیر چیزی قسر در بره. 75 00:03:07,420 --> 00:03:08,796 ‫ولی دیگه نه. 76 00:03:08,838 --> 00:03:11,799 ‫یعنی میگم، الان اون خیلی مسئولیت پذیره. 77 00:03:13,426 --> 00:03:15,636 ‫اینجا اتاق دوران بچگی منه. 78 00:03:18,556 --> 00:03:21,058 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 79 00:03:21,100 --> 00:03:23,644 ‫هی، من این عکس پاتریک رو نداشتم. 80 00:03:23,686 --> 00:03:24,979 ‫تو اینو اینجا گذاشتی؟ 81 00:03:25,020 --> 00:03:27,022 ‫فقط فکر کردیم سوپرایز قشنگی میشه. 82 00:03:27,064 --> 00:03:28,274 ‫داداش، موریس، چی بهت گفتم، مرد، 83 00:03:28,315 --> 00:03:29,817 ‫در مورد اینکه الکی چیزی رو نشون ندی؟ 84 00:03:29,859 --> 00:03:31,944 ‫آروم باش. ‫چیز مهمی نیست. 85 00:03:31,986 --> 00:03:33,904 ‫فقط واسه برداشت می خواستیم این کار رو بکنیم. 86 00:03:33,946 --> 00:03:34,822 ‫آره، مرد، این کار خوبی نیست. 87 00:03:34,864 --> 00:03:35,865 ‫می دونی چیه؟ ‫حق با توئه. 88 00:03:35,906 --> 00:03:37,283 ‫اشتباه از من بود. 89 00:03:37,324 --> 00:03:40,077 ‫دوباره می گیریم، ‫ولی بدون این عکس. 90 00:03:40,119 --> 00:03:41,370 ‫خیلی خب. 91 00:03:41,412 --> 00:03:43,164 ‫آره، خیلی خب. 92 00:03:46,333 --> 00:03:48,002 ‫گرفتی؟ 93 00:03:48,043 --> 00:03:50,045 ‫موریس حسابی به خاطر... 94 00:03:50,087 --> 00:03:52,089 ‫تولید پشت سر هم ‫چندین مستند برنده ی جایزه با انگیزه بود. 95 00:03:52,131 --> 00:03:54,175 ‫پادشاه اون لیست ۳۰ نفر ‫از برجسته ترین اشخاص زیر ۳۰ سال بود. 96 00:03:54,216 --> 00:03:56,260 ‫استعداد خوبی واسه ‫بدست آوردن اعتماد مردم داشت، 97 00:03:56,302 --> 00:03:58,304 ‫متقاعدشون می کرد که طرف اوناست، 98 00:03:58,345 --> 00:04:00,890 ‫و اینکه در مورد کات آخر، حرف حرف اوناست. 99 00:04:00,931 --> 00:04:02,850 ‫بعد... سوپرایز... همچین خبری نبود. 100 00:04:05,978 --> 00:04:07,396 ‫سلام. 101 00:04:07,438 --> 00:04:10,107 ‫شرمنده. کلا یادم رفته بود امروز قرار مصاحبه داریم. 102 00:04:10,149 --> 00:04:11,317 ‫ما تازه شروع کردیم. 103 00:04:11,358 --> 00:04:12,693 ‫یادت نره در مورد... 104 00:04:12,735 --> 00:04:13,736 ‫کارشناس جرم شناسی بهش بگی. 105 00:04:13,777 --> 00:04:14,987 ‫می دونم. 106 00:04:15,029 --> 00:04:16,739 ‫و اون بازپرس فرانسوی. 107 00:04:16,780 --> 00:04:17,990 ‫اون مصاحبه رو برات فرستادم، نه؟ 108 00:04:18,032 --> 00:04:19,658 ‫اون از همون اول علیه آرون جبهه گرفته بود. 109 00:04:21,285 --> 00:04:23,329 ‫من ده سال بزرگترم، 110 00:04:23,370 --> 00:04:25,247 ‫ولی من و آرون فضای تربیتی مشابهی داشتیم... 111 00:04:25,289 --> 00:04:27,249 ‫والدین پولدار، مدارس خصوصی. 112 00:04:27,291 --> 00:04:29,668 ‫من خوش شانسم رسانه های اجتماعی ‫اون موقع وجود نداشتن. 113 00:04:29,710 --> 00:04:31,253 ‫ببین، اگه منم توی نسل آرون بودم، 114 00:04:31,295 --> 00:04:33,505 ‫منم مثل اون چهره ی شرم آوری داشتم. 115 00:04:33,589 --> 00:04:36,508 ‫شرم آوره چی؟ اینکه توی ۱۵ سالگی ‫اصلاحات قوانین شبه جرم رو می خوندی؟ 116 00:04:36,592 --> 00:04:38,469 ‫من توی دردسر افتادم. 117 00:04:38,510 --> 00:04:39,970 ‫- آها. ‫- خیلی خب. 118 00:04:40,012 --> 00:04:41,972 ‫مخلص کلام اینکه ‫وقتی توی این دنیا بزرگ میشی، 119 00:04:42,014 --> 00:04:44,433 ‫خیلی "نه" نمی شنوی، ‫که می تونه باعث بشه به یه عوضی... 120 00:04:44,475 --> 00:04:46,185 ‫می تونه به یه آدم خیلی خودخواه تبدیلت کنه. 121 00:04:47,436 --> 00:04:49,104 ‫اوه-هوو-هوو-هوو-هوو! 122 00:04:49,146 --> 00:04:50,773 ‫هی، فقط پنج جفت از اینا... 123 00:04:50,814 --> 00:04:52,524 ‫توی کل دنیا داشتن، ‫و من یه جفتش رو گرفتم. 124 00:04:52,608 --> 00:04:53,817 ‫شما یه جفت از اینا ندارین، ‫ولی من دارم. 125 00:04:53,859 --> 00:04:55,819 ‫چطور متورین؟! 126 00:04:55,861 --> 00:04:56,528 ‫هی، سلام، چه خبر جماعت؟ 127 00:04:56,612 --> 00:04:57,738 داوشتن، اِی تی اینجاس! 128 00:04:57,780 --> 00:04:59,490 ‫داوشم پتی پی هم اینجاس. 129 00:04:59,531 --> 00:05:02,868 ‫امشب مهمونی لب استخر داریم. ‫همه باهامون همراه بشین. 130 00:05:02,910 --> 00:05:04,453 ‫ست کردم، می دونی؟ 131 00:05:04,495 --> 00:05:05,913 ‫- ست کردم. ‫- و کفش ها. 132 00:05:05,955 --> 00:05:07,498 ‫- هی. ‫- خوش بگذره. 133 00:05:07,539 --> 00:05:09,124 ‫- می دونین که چیه. ‫- هی! 134 00:05:09,166 --> 00:05:10,668 You know the vibes. (میخوان پز بدن میگن) 135 00:05:10,709 --> 00:05:11,669 #حال و احوال و داشته باش# 136 00:05:11,693 --> 00:05:13,695 ♪♪ 137 00:05:16,707 --> 00:05:18,792 ‫شیشه ای ۳۰ هزار دلار، 138 00:05:18,834 --> 00:05:20,252 ‫و اون حتی یه قلپ هم نخورد. 139 00:05:20,294 --> 00:05:22,671 ‫اون پسر عقلش رو از دست داده بود. 140 00:05:22,713 --> 00:05:24,381 ‫باید از منطقه ی امنش خارجش می کردم. 141 00:05:24,423 --> 00:05:26,634 ‫یعنی میگم، فکر می کردم، ‫می دونی، یه ترم جای دیگه ای درس بخونه... 142 00:05:26,675 --> 00:05:28,135 ‫کمکش می کنه بالغ بشه، 143 00:05:28,177 --> 00:05:30,512 ‫واسه همین اونو به پاریس فرستادم. 144 00:05:36,477 --> 00:05:38,437 ‫من بورسیه ی تحصیلی داشتم. 145 00:05:38,479 --> 00:05:39,813 ‫دانشگاه میشیگان. 146 00:05:39,855 --> 00:05:41,523 ‫ایول به تیم ولوورینز. 147 00:05:41,565 --> 00:05:43,442 ‫نمی دونم چرا اینو گفتم. ‫میشه لطفا از اول شروع کنیم. 148 00:05:43,484 --> 00:05:45,903 ‫داری خوب پیش میری. 149 00:05:45,945 --> 00:05:47,780 ‫اولین بار کِی با آرون و پاتریک آشنا شدی؟ 150 00:05:47,821 --> 00:05:50,157 ‫اون اول که اومدیم ‫همه رقم آدمی اینجا بود. 151 00:05:50,199 --> 00:05:52,284 ‫یه مشت دانشجوی دوزاری بودیم... 152 00:05:52,326 --> 00:05:54,078 ‫که فرانسوی رو دست و پا شکسته حرف می زدیم، 153 00:05:54,119 --> 00:05:56,622 ‫ولی آرون و پاتریک انگار ‫از یه دنیای دیگه ای بودن. 154 00:05:56,664 --> 00:05:58,791 ‫اولین برداشت؟ 155 00:05:58,832 --> 00:06:02,962 ‫یعنی میگم، راستش شبیه ‫دو تا عوضی تمام عیار بودن. 156 00:06:03,003 --> 00:06:04,129 ‫ولی بعد اونا رو شناختم. 157 00:06:04,171 --> 00:06:06,048 ‫می دونی، انگار از سیاره ی دیگه ای بودن... 158 00:06:06,090 --> 00:06:07,466 ‫سیاره ی پولدار ها. 159 00:06:07,508 --> 00:06:08,926 ‫پاتریک از همه بامزه تر بود. 160 00:06:08,968 --> 00:06:11,053 ‫تمام اون چیز هایی که توی اینستاگرام می بینی، 161 00:06:11,095 --> 00:06:12,596 ‫نه، اونا همچین کسایی نیستن. 162 00:06:12,638 --> 00:06:14,640 ‫آره، یعنی میگم، ‫ما از دو تفنگدار تبدیل شدیم به چهار تفنگدار، 163 00:06:14,682 --> 00:06:15,933 ‫می دونی، به همین سادگی. 164 00:06:15,975 --> 00:06:17,935 ‫من، پاتریک، روآن و اورست، 165 00:06:17,977 --> 00:06:21,814 ‫ما جدا نشدنی بودیم. 166 00:06:21,855 --> 00:06:24,066 ‫و... 167 00:06:24,108 --> 00:06:26,235 ‫مرد، انگار قضیه مال خیلی وقت پیش بوده. 168 00:06:26,276 --> 00:06:27,444 ‫نگران دیدار مجدد باهاشون هستی؟ 169 00:06:27,486 --> 00:06:28,654 ‫یه کوچولو. 170 00:06:28,696 --> 00:06:30,906 ‫یا خیلی. 171 00:06:30,948 --> 00:06:34,535 ‫آره، یعنی میگم، ‫از زمان دادگاه دیگه اونا رو ندیدم. 172 00:06:34,576 --> 00:06:37,287 ‫و اونا برگشتن خونه، ‫از کالج فارغ التحصیل شدن، 173 00:06:37,329 --> 00:06:39,456 ‫شغل پیدا کردن، و... 174 00:06:39,498 --> 00:06:40,874 ‫من رفتم زندان. 175 00:06:40,916 --> 00:06:42,167 ‫اونا به بی گناهی تو باور دارن؟ 176 00:06:42,209 --> 00:06:44,002 ‫آره، صد درصد. 177 00:06:44,044 --> 00:06:45,129 ‫جفت شون اینو گفتن. 178 00:06:45,170 --> 00:06:46,380 ‫می دونی، می تونه فرق بزرگی... 179 00:06:46,463 --> 00:06:49,049 ‫بین حرف مردم و باورشون باشه. 180 00:06:52,553 --> 00:06:53,762 ‫شرمنده. بیا... ‫صبر کن. 181 00:06:53,804 --> 00:06:56,056 ‫بذار برم دوباره بیام. 182 00:06:56,098 --> 00:07:02,479 ‫شرمنده. 183 00:07:05,816 --> 00:07:08,068 ‫رو، رو، از دیدنت خوشحالم، مرد! 184 00:07:08,110 --> 00:07:09,069 ‫آره، منم همینطور، مرد. 185 00:07:09,111 --> 00:07:10,320 ‫- آره. ‫- خیلی عوض شدی. 186 00:07:10,362 --> 00:07:11,864 ‫آره، یه خرده بزرگتر شدم. 187 00:07:11,905 --> 00:07:13,949 ‫نه، این نیست. ‫نمی دونم. 188 00:07:13,991 --> 00:07:15,325 ‫انگار یه آدم دیگه ای شدی. 189 00:07:15,367 --> 00:07:16,410 ‫یه چیزی توی همین مایه ها. 190 00:07:17,018 --> 00:07:18,410 فکر کنم قراره گریه کنم سلام. 191 00:07:18,454 --> 00:07:19,934 نه ، نه ، گریه نکن. میزنی میکابمو خراب میکنی. 192 00:07:19,977 --> 00:07:21,152 اوه! 193 00:07:21,196 --> 00:07:22,980 اوه، ببخشید که زود تر نیومدم دیدنت. 194 00:07:23,024 --> 00:07:24,329 نه، حرفشم نزن 195 00:07:24,353 --> 00:07:24,937 ‫نه، نگران نباش، جدی میگم. 196 00:07:24,879 --> 00:07:27,424 ‫فقط از دیدنتون خوشحالم. 197 00:07:27,465 --> 00:07:29,175 ‫خیلی خب، بریم تو. 198 00:07:29,217 --> 00:07:31,428 ‫من خوراکی و نوشیدنی دارم... 199 00:07:31,469 --> 00:07:34,014 ‫دوربین دارم و... 200 00:07:34,055 --> 00:07:35,849 ‫متاسفم. ‫این خیلی عجیب غریبه. 201 00:07:35,890 --> 00:07:37,309 ‫هی، مشکلی نیست. ‫ما از دیدنت خوشحالیم، داداش. 202 00:07:38,435 --> 00:07:39,561 ‫- آره، منم همینطور. ‫- آره. 203 00:07:39,602 --> 00:07:41,229 ‫آره. خیلی خب. 204 00:07:41,271 --> 00:07:42,355 ‫بچه ها، باید باتری دوربینم رو عوض کنم. 205 00:07:42,397 --> 00:07:43,857 ‫یه لحظه بهم وقت میدین؟ 206 00:07:43,898 --> 00:07:45,483 ‫خیلی خب. 207 00:07:53,325 --> 00:07:54,534 ‫یعنی چی؟ 208 00:08:04,336 --> 00:08:05,879 ‫یا خدا... 209 00:08:05,920 --> 00:08:07,505 ‫گلوی موریس مکی بریده شده بود. 210 00:08:07,547 --> 00:08:08,923 ‫وقتی جنازه اش پیدا شد، 211 00:08:08,965 --> 00:08:10,967 ‫حدودا ۴ ساعتی بود که مرده بود. 212 00:08:11,009 --> 00:08:12,802 ‫و مظنونین اولیه تون کیا بودن؟ 213 00:08:12,844 --> 00:08:14,304 ‫هر کسی که اون روز ‫وارد اون خونه شده بود. 214 00:08:14,345 --> 00:08:15,305 از جمله آرون. 215 00:08:15,346 --> 00:08:16,931 ‫همه. 216 00:08:16,973 --> 00:08:19,601 ‫- صبح به خیر. ‫- صبح به خیر. 217 00:08:19,642 --> 00:08:20,393 ‫بازم از دیدنت خوشحالم. 218 00:08:20,435 --> 00:08:22,145 ‫از دیدنت خوشحالم! 219 00:08:22,187 --> 00:08:23,146 ‫شنیدم از نتیجه ی مستند قبلی... 220 00:08:23,188 --> 00:08:24,355 ‫راضی بودی. 221 00:08:24,397 --> 00:08:27,025 ‫اوه، خدای من. ‫خیلی خوب بود، و... و... 222 00:08:27,067 --> 00:08:29,569 ‫و خیلی ازم تعریف شد. 223 00:08:29,611 --> 00:08:32,697 ‫اوه، عالیه. ‫تو چطور؟ 224 00:08:32,781 --> 00:08:34,532 ‫ندیدمش. ‫میشه شروع کنیم؟ 225 00:08:34,574 --> 00:08:36,201 ‫آره. 226 00:08:36,242 --> 00:08:38,453 ‫خب، بگین وقتی رسیدین سر صحنه ‫چه اتفاقی افتاد. 227 00:08:38,495 --> 00:08:39,537 ‫ما اولین نفرات بودیم که سر صحنه حاضر شدیم. 228 00:08:46,795 --> 00:08:47,962 ‫وای. 229 00:08:48,004 --> 00:08:48,963 ‫خیلی خب. 230 00:08:49,005 --> 00:08:51,174 ‫روزه... جنون آمیز بود. 231 00:08:51,216 --> 00:08:55,553 ‫کلی آدم... کلی... ‫کلی شخصیت. 232 00:08:55,595 --> 00:08:58,014 ‫ولی وقتی صحبت از ‫یه صحنه ی جرم پر ستاره ست... 233 00:08:58,056 --> 00:09:01,392 ‫که اکثر لیست شاهدین رو ‫اشخاص تاثیرگذار تشکیل میدن، 234 00:09:01,434 --> 00:09:03,103 ‫گمونم جای تعجب نیست. 235 00:09:03,144 --> 00:09:04,604 ‫خیلی خب، ببین، ‫حتی با وجود تصویر برداری... 236 00:09:04,646 --> 00:09:07,106 ‫اون همه دوربین و گوشی توی اون خونه، ‫هیچ کدوم شون چیزی رو نگرفته بودن... 237 00:09:07,148 --> 00:09:08,817 ‫که ذره ای توی تحقیقات مون کمک کنه. 238 00:09:08,858 --> 00:09:10,318 ‫آره. شانس؟ 239 00:09:10,360 --> 00:09:12,987 ‫اون روز باهامون یار نبود. 240 00:09:14,531 --> 00:09:15,532 ‫- چیه؟ ‫- تو چرا اینقدر خوشحالی؟ 241 00:09:15,573 --> 00:09:18,034 ‫دارم رنگ و لعاب میدم. 242 00:09:18,076 --> 00:09:19,118 ‫اگه جملات مهیج و قشنگ بگیم... 243 00:09:19,160 --> 00:09:20,537 ‫تصاویرمون رو بیشتر پخش می کنن. 244 00:09:20,578 --> 00:09:21,955 ‫درست میگم، مگه نه؟ 245 00:09:21,996 --> 00:09:23,873 ‫میشه برگردیم سر ماجرای قتل؟ 246 00:09:23,915 --> 00:09:26,167 ‫من طبق پروتکل عمل کردم. ‫می دونی، من... من زنگ زدم گزارش دادم، 247 00:09:26,209 --> 00:09:27,919 ‫خونه رو خالی کردم، ‫همه کار رو درست انجام دادم. 248 00:09:27,961 --> 00:09:29,254 ‫- اوهوم. ‫- حرفم رو باور می کنی، مگه نه؟ 249 00:09:29,295 --> 00:09:30,713 ‫معلومه . 250 00:09:30,755 --> 00:09:32,465 ‫یعنی میگم، ولی ما هم باید ‫از پروتکل تبعیت کنیم. 251 00:09:32,507 --> 00:09:33,716 ‫همه چی درست میشه. 252 00:09:33,740 --> 00:09:35,350 باورم نمیشه این اتفاق دوباره داره برام تکرار میشه. 253 00:09:35,394 --> 00:09:36,525 میدونم. 254 00:09:37,831 --> 00:09:40,616 حالت خوبه؟ 255 00:09:40,660 --> 00:09:42,401 فکر کنم حمله عصبی داره بهم دست میده 256 00:09:42,444 --> 00:09:44,055 اه، باشه فقط بشین 257 00:09:44,098 --> 00:09:45,186 منم میرم برات یه لیوان آب بیارم، باشه؟ 258 00:09:45,230 --> 00:09:46,448 زودی میام 259 00:09:46,492 --> 00:09:48,146 برنامه کنکله وقته رفتنه. 260 00:09:48,189 --> 00:09:50,887 هن؟ نه، نه، نه. اینطور نیست. 261 00:09:50,931 --> 00:09:52,933 این خونه منه، و اینم برناممه 262 00:09:52,976 --> 00:09:53,934 برنامه ادامه داره 263 00:09:53,977 --> 00:09:55,109 کونر فیلم بگیر 264 00:09:55,153 --> 00:09:56,154 نه، اینجوری نیست 265 00:09:56,197 --> 00:09:57,285 اینجا صحنه جرم منه. 266 00:09:57,329 --> 00:09:59,896 خاموشش کن بینم 267 00:09:59,940 --> 00:10:01,072 خاموشش کن! 268 00:10:03,335 --> 00:10:04,510 هیچ کاری نمیتونستیم بکنیم 269 00:10:04,553 --> 00:10:05,685 خب، ممنون که اومدین. 270 00:10:05,728 --> 00:10:06,990 قوربونت. 271 00:10:07,553 --> 00:10:09,889 ‫تیم امدادگران مون نیرو کم داشت، 272 00:10:09,930 --> 00:10:13,267 ‫و از اونجایی که همه مون آموزش امدادگری دیدیم، ‫من توی اون تیم جایگزین شدم. 273 00:10:13,309 --> 00:10:14,310 ‫اوه، متوجه نمیشم. 274 00:10:14,351 --> 00:10:15,519 ‫اصلا چرا به شما زنگ زدن بیاین؟ 275 00:10:15,561 --> 00:10:17,188 ‫اون مشخصا مرده بود، نه؟ 276 00:10:17,229 --> 00:10:19,565 ‫روحتم خبر نداره ‫تا حالا چند نفر رو توی اون حالت دیدم... 277 00:10:19,607 --> 00:10:21,192 ‫و بعد یهو دوباره زنده شدن. 278 00:10:21,233 --> 00:10:22,776 ‫اوه. جالبه. 279 00:10:22,818 --> 00:10:24,111 ‫و اون موقع نظرت چی بود؟ 280 00:10:24,153 --> 00:10:25,654 ‫به نظرت کار آرون بود؟ 281 00:10:25,696 --> 00:10:28,407 ‫معلومه که نه. ‫اون هرگز همچین کاری نمی کنه. 282 00:10:28,449 --> 00:10:30,576 ‫واقعا؟ ‫و با اطمینان اینو میگی... 283 00:10:30,618 --> 00:10:33,204 ‫با توجه به ماجرای شوهر سابقت؟ 284 00:10:33,245 --> 00:10:36,665 ‫عجب. خیلی خب. 285 00:10:36,707 --> 00:10:38,292 ‫مشخصا با آمادگی کامل اومدی. 286 00:10:38,334 --> 00:10:43,214 ‫آره، من... ‫من یه بار با یه روانی ازدواج کردم. 287 00:10:43,255 --> 00:10:46,300 ‫پس شاید من ‫بهترین شخص واسه قضاوت شخصیت طرف نباشم. 288 00:10:46,342 --> 00:10:47,635 ‫بحث مهارت داشتن ‫توی قضاوت شخصیت نیست. 289 00:10:47,676 --> 00:10:49,136 ‫ما براساس حقایق قضاوت می کنیم. 290 00:10:49,178 --> 00:10:50,679 ‫و حقایق چی می گفتن؟ 291 00:10:50,721 --> 00:10:52,640 ‫اون اول؟ 292 00:10:52,681 --> 00:10:53,933 ‫چیز خاصی نمی گفتن. 293 00:10:56,018 --> 00:10:57,728 ‫امروز چه مدت واسه فیلم برداری اینجا بودین؟ 294 00:10:57,770 --> 00:10:59,438 ‫حدود ۳ یا ۴ ساعت. 295 00:10:59,480 --> 00:11:00,606 ‫بعد از تمرین امروز صبح، 296 00:11:00,648 --> 00:11:02,024 ‫اونا منو و اورست رو فرستادن توی آشپزخونه، 297 00:11:02,066 --> 00:11:03,525 ‫مو ها و گریم مون رو درست کردن، 298 00:11:03,567 --> 00:11:05,027 ‫در حالی که بخش های دیگه رو فیلم می گرفتن. 299 00:11:05,069 --> 00:11:06,487 ‫پس تمام این مدت ‫توی آشپزخونه بودین؟ 300 00:11:06,528 --> 00:11:10,241 ‫خب، یه بار یواشکی تا پای میز تنقلات رفتم... 301 00:11:10,282 --> 00:11:11,700 ‫راستش چهار بار. ‫شنیدم اونجا بستنی دارن، 302 00:11:11,742 --> 00:11:12,993 ‫و من بدجور رژیم گرفته بودم... 303 00:11:13,035 --> 00:11:14,245 ‫چون قرار بود توی تلویزیون تصویرم پخش بشه، 304 00:11:14,286 --> 00:11:15,746 ‫و شنیده بودم دوربین ‫حداقل ۴، ۵ کیلو آدم رو چاق تر نشون میده. 305 00:11:15,788 --> 00:11:17,331 ‫درسته؟ 306 00:11:17,373 --> 00:11:18,999 ‫خب آخرین باری که ‫موریس رو دیدین کِی بود؟ 307 00:11:19,041 --> 00:11:20,793 ‫راستش من کل روز اونو ندیدم. 308 00:11:20,834 --> 00:11:22,127 ‫تا قبل از شروع فیلم برداری... 309 00:11:22,169 --> 00:11:23,879 ‫داشت به مسائل کاری رسیدگی می کرد. 310 00:11:23,963 --> 00:11:25,965 ‫و وقتی جنازه ی موریس پیدا شد ‫شما کجا بودین؟ 311 00:11:26,006 --> 00:11:27,883 ‫توی دفترم. 312 00:11:27,967 --> 00:11:29,093 ‫و ارتباط آرون و موریس رو... 313 00:11:29,134 --> 00:11:31,345 ‫چطور توصیف می کنین؟ 314 00:11:34,348 --> 00:11:35,975 ‫مهمه که حقیقت رو بگین. 315 00:11:38,185 --> 00:11:40,521 ‫اونا همیشه در مورد ‫کارگردانی برنامه اتفاق نظر نداشتن. 316 00:11:40,562 --> 00:11:42,314 ‫ولی پسرم هرگز به کسی صدمه نمی زنه. 317 00:11:49,655 --> 00:11:52,449 ‫هی، واقعا مجبوریم اینجا این کار رو انجام بدیم؟ 318 00:11:52,491 --> 00:11:53,701 ‫بله، مجبوریم، پسرم. 319 00:11:55,786 --> 00:11:58,706 ‫طبق قانون ۳۳۰۰ دولتی ‫و طبق لایبارگر، 320 00:11:58,747 --> 00:12:01,208 ‫من باید بهت توصیه کنم حق نداری... 321 00:12:01,250 --> 00:12:02,835 ‫سکوت اختیار کنی. 322 00:12:02,876 --> 00:12:05,546 ‫هر حرفی بزنی ‫علیه خودت می تونه استفاده بشه و میشه. 323 00:12:05,587 --> 00:12:08,382 ‫اگه قبول نکنی تمام و کمال... 324 00:12:08,424 --> 00:12:11,093 ‫به سوالات کارآگاه لوپز جواب بدی، 325 00:12:11,135 --> 00:12:14,513 ‫فورا از کار برکنار میشی. 326 00:12:14,555 --> 00:12:17,683 ‫متوجهی؟ 327 00:12:17,725 --> 00:12:18,767 ‫بله، قربان. 328 00:12:18,809 --> 00:12:20,102 ‫و به عنوان نماینده ی واحدت... 329 00:12:20,144 --> 00:12:21,812 ‫اینجام که ازت محافظت کنم. 330 00:12:21,854 --> 00:12:23,605 ‫تصمیم با خودته. 331 00:12:23,647 --> 00:12:25,566 ‫ولی همونطور که گروهبان گری گفت، 332 00:12:25,607 --> 00:12:27,776 ‫اگه تصمیم بگیری همکاری نکنی، ‫شغلت رو از دست میدی. 333 00:12:27,818 --> 00:12:28,944 ‫معلومه که همکاری می کنم. 334 00:12:31,280 --> 00:12:32,239 ‫پسر خوب . 335 00:12:34,491 --> 00:12:35,701 ‫خیلی خب. 336 00:12:35,743 --> 00:12:36,785 ‫میرم که به کارتون برسین. 337 00:12:40,706 --> 00:12:41,832 ‫من موریس رو نکشتم. 338 00:12:46,128 --> 00:12:49,965 ‫وقتی دیدم اونجا افتاده، ‫مثل پاتریک... 339 00:12:50,048 --> 00:12:51,383 ‫متوجهم . 340 00:12:51,425 --> 00:12:53,135 ‫ولی همه می دونستن که تو و موریس... 341 00:12:53,177 --> 00:12:54,720 ‫خیلی با هم رفیق نبودین. 342 00:12:54,762 --> 00:12:58,140 ‫شما کی هستین؟ ‫از طرف تی ام زی هستین؟ 343 00:12:58,182 --> 00:12:59,725 ‫- هنوزم دارین از غم من تغذیه می کنین، لاشخور ها؟! ‫- یالا، بچه ها. 344 00:12:59,767 --> 00:13:00,726 ‫موریس، داری چیکار می کنی، مرد؟ ‫دم و دستگاهت رو جمع کن برو، مرد! 345 00:13:00,768 --> 00:13:02,728 ‫- همین الان از اینجا برین! ‫- برین! 346 00:13:02,770 --> 00:13:04,813 ‫آره، کاری که اون با بابای پاتریک کرد... 347 00:13:04,855 --> 00:13:08,567 ‫سنگ دلانه و سودجویانه بود، 348 00:13:08,609 --> 00:13:10,402 ‫ولی اینجوری نبود که بخوام ‫به خاطر این کار اونو بکشم. 349 00:13:10,444 --> 00:13:11,820 ‫آره، ناجور بود. 350 00:13:11,862 --> 00:13:15,365 ‫آرون واسه خاطر یه تخلف، ‫خیلی معمولی بابای پاتریک رو متوقف کرد. 351 00:13:15,407 --> 00:13:17,868 ‫خیلی اتفاقی گذرشون به هم خورد، 352 00:13:17,910 --> 00:13:21,330 ‫ولی موریس و فیلم بردارش ‫اونجا بودن و داشتن فیلم می گرفتن، 353 00:13:21,371 --> 00:13:23,665 ‫و همین اوضاع رو بدتر کرد. 354 00:13:23,707 --> 00:13:27,085 ‫دکستر هیز، اون... ‫اون پدری عزادار بود، می دونی؟ 355 00:13:27,127 --> 00:13:31,006 ‫و اون... ‫اون سعی کرد سرکار تورسن رو بزنه، 356 00:13:31,089 --> 00:13:32,174 ‫پس مجبور شدیم بازداشتش کنیم، 357 00:13:32,216 --> 00:13:35,219 ‫ولی به محض اینکه تونستیم آزادش کردیم. 358 00:13:35,260 --> 00:13:37,596 ‫و می دونی، ‫فکر کردم دیگه قائله ختم شده . 359 00:13:37,638 --> 00:13:38,847 ‫ولی مشکوک شدین که پدر پاتریک... 360 00:13:38,889 --> 00:13:41,099 ‫- ممکنه قاتل موریس بوده باشه؟ ‫- بله. 361 00:13:41,141 --> 00:13:44,102 ‫اون خیلی خشمگین بود به خاطر "هر گل رزی یه..." 362 00:13:44,144 --> 00:13:46,355 ‫به خاطر اون مستند. 363 00:13:46,396 --> 00:13:49,900 ‫و بعد از اینکه سال ها ‫مطبوعات و رسانه ها از غمش تغذیه کردن، 364 00:13:49,942 --> 00:13:52,819 ‫آره، قابل باور بود ‫که شاید از کوره در رفته. 365 00:13:52,861 --> 00:13:54,947 ‫این مسخره ست. ‫خودتون می دونین، مگه نه؟ 366 00:13:54,988 --> 00:13:55,864 ‫خیلی خب، قربان، ‫میشه بهم بگین دیروز بعد از ظهر... 367 00:13:55,906 --> 00:13:57,324 ‫کجا بودین؟ 368 00:13:57,366 --> 00:13:59,868 ‫دفتر بودم، از صبح تا آخر شب. 369 00:13:59,910 --> 00:14:01,870 ‫از هر کدوم از کارمند هام می تونین بپرسین. 370 00:14:01,912 --> 00:14:03,622 ‫من این کار رو نکردم. 371 00:14:03,664 --> 00:14:05,624 ‫نظری ندارین کار کی بوده؟ 372 00:14:05,666 --> 00:14:08,710 ‫می تونم بهتون بگم ‫هر کسی که اون مرد رو کشته، 373 00:14:08,752 --> 00:14:11,838 ‫فامیلیش تورسن بوده. 374 00:14:11,880 --> 00:14:14,675 ‫خودم رو مقصر می دونم ‫که گذاشتم پای اونا به زندگی پاتریک باز بشه. 375 00:14:14,716 --> 00:14:16,009 ‫اونا خانواده ای روانی هستن. 376 00:14:16,051 --> 00:14:18,470 ‫و تنها قاتل توی اون خانواده آرون نیست. 377 00:14:18,512 --> 00:14:19,763 ‫منظورش از این حرف چیه؟ 378 00:14:19,805 --> 00:14:20,973 ‫خودت می دونی منظورش از این حرف چیه. 379 00:14:21,014 --> 00:14:23,392 ‫و ما طبق اون مستند می دونیم... 380 00:14:23,433 --> 00:14:25,894 ‫که موریس انگیزه ی واضحی ‫به پدر آرون واسه این کار داد. 381 00:14:25,936 --> 00:14:28,563 ‫و نظرم واسه تیتراژ اولیه اینه. 382 00:14:28,605 --> 00:14:29,523 ‫- آره؟ ‫.آره. 383 00:14:29,564 --> 00:14:30,274 ‫خوشم اومد. 384 00:14:30,315 --> 00:14:31,191 ‫جدی؟ 385 00:14:31,215 --> 00:14:32,781 تقریبا همون اندازه که تورو دوست دارم. 386 00:14:32,825 --> 00:14:34,305 اممممممم 387 00:14:34,348 --> 00:14:36,263 تو خیلی مهربونی. 388 00:14:36,307 --> 00:14:37,743 اوه 389 00:14:37,786 --> 00:14:38,874 هوی! 390 00:14:38,918 --> 00:14:41,007 تو داری دره زن من میزاری؟ 391 00:14:41,050 --> 00:14:42,269 لینک اینجوری که تو فکر میکنی نیست! 392 00:14:42,313 --> 00:14:44,793 پسر، بهتره که گورتو از اینجا گم کنی بیرون 393 00:14:47,535 --> 00:14:49,189 اون چی بود دیگه؟ 394 00:14:49,233 --> 00:14:51,322 جدی داری دوباره اینکارو با من میکنی؟؟ 395 00:14:51,365 --> 00:14:52,801 توی خونه خودم؟ 396 00:14:53,501 --> 00:14:54,877 ‫فیلمی هست از صحنه ای که لینکلن... 397 00:14:54,919 --> 00:14:56,754 ‫مچ موریس و یوان رو ‫ می گیره. 398 00:14:56,796 --> 00:14:58,923 ‫این حتما توی تحقیقات تون در نظر گرفته شده. 399 00:14:58,964 --> 00:15:01,258 ‫حسادت انگیزه ای اصلی محسوب میشه. 400 00:15:01,300 --> 00:15:02,635 ‫و بعضیا معتقدن که لینکلن قبلا هم یه بار... 401 00:15:02,676 --> 00:15:04,178 ‫از سر حسادت مرتکب قتل شده. 402 00:15:04,220 --> 00:15:06,472 ‫اون توی قتل یه شخص ۲۰ ساله مظنون بود، نه؟ 403 00:15:06,514 --> 00:15:07,473 ‫بله، درسته. 404 00:15:12,937 --> 00:15:15,815 ‫در مورد زوج دو نفره ی هیپ هاپ پدرت، ‫فلکس و فلو، چی می تونی بهم بگی؟ 405 00:15:15,856 --> 00:15:17,566 ‫یعنی میگم، من خیلی بچه بودم، می دونی، 406 00:15:17,566 --> 00:15:19,026 ‫وقتی اونا توی اوج شون بودن. 407 00:15:19,068 --> 00:15:22,404 ‫و اون سالی بود که ‫ترک "سر و صدا" حسابی ترکوند. 408 00:15:22,446 --> 00:15:23,405 ‫فلکس و فلو یکی از برجسته ترین... 409 00:15:23,447 --> 00:15:24,949 ‫ترک های تکی اواخر دهه ی ۹۰ رو بیرون دادن. 410 00:15:24,990 --> 00:15:26,367 ‫اوه، خدای من. ‫"سر و صدا"؟ 411 00:15:26,408 --> 00:15:29,453 ‫یکی از بهترین آهنگ هام واسه کارائوکه بود. 412 00:15:29,495 --> 00:15:30,996 ‫♪خونه ام بزن و بکوبه♪ 413 00:15:31,038 --> 00:15:32,206 ‫♪مهمونی هرگز متوقف نمیشه♪ 414 00:15:32,248 --> 00:15:33,374 ‫♪این پسر هایی که سر و صدا می کنن کی هستن؟♪ 415 00:15:33,415 --> 00:15:35,543 ‫♪فلکس و فلو، هی، فلکس و فلو♪ 416 00:15:35,586 --> 00:15:36,544 میشه تو این مصاحبه تنها باشم؟ 417 00:15:38,676 --> 00:15:39,982 ♪ Yeah, we comin' for you ♪ 418 00:15:40,026 --> 00:15:41,027 ♪ My crib, it's all a-poppin' ♪ 419 00:15:41,070 --> 00:15:42,376 ♪ This party's never stoppin' ♪ 420 00:15:42,419 --> 00:15:43,551 ♪ We're the boyz who make da noise ♪ 421 00:15:43,594 --> 00:15:44,900 ♪ Flex n' Flow, yo, Flex n' Flow ♪ 422 00:15:44,944 --> 00:15:46,336 ♪ My crib, it's all a-poppin' ♪ 423 00:15:46,380 --> 00:15:47,772 ♪ This party's never stoppin' ♪ 424 00:15:47,816 --> 00:15:48,948 ♪ We're the boyz who make da noise ♪ 425 00:15:48,991 --> 00:15:50,123 ♪ Flex n' Flow, yo, Flex n' Flow ♪ 426 00:15:50,166 --> 00:15:51,254 ♪ Flex n' Flow ♪ 427 00:15:51,298 --> 00:15:58,914 ♪♪ 428 00:16:00,524 --> 00:16:02,609 ‫اوه، آره، این منم. 429 00:16:02,651 --> 00:16:05,070 ‫من دختر فلویی بودم. 430 00:16:05,112 --> 00:16:06,905 ‫صبر کن. چی؟ 431 00:16:06,947 --> 00:16:09,783 ‫یه استعدادیاب منو توی تیم ‫تشویق کننده های دبیرستان دید، 432 00:16:09,825 --> 00:16:11,493 ‫و ازم خواست تست بدم. 433 00:16:11,535 --> 00:16:13,829 ‫اولش فکر می کردم قصد بدی داره. 434 00:16:13,871 --> 00:16:19,084 ‫ولی معلوم شد نیتش خیره، ‫و واسه فلکس و فلو بود. 435 00:16:19,126 --> 00:16:21,128 ‫من طرفدار پر و پا قرص شون بودم. 436 00:16:21,170 --> 00:16:22,463 ‫راستی این چیه پوشیدی؟ 437 00:16:22,504 --> 00:16:25,799 ‫اوه، من پنجشنبه ها و یکشنبه ها ‫.رقص کاپوئرا آموزش میدم 438 00:16:27,009 --> 00:16:28,719 ‫وقتی با فلکس و فلو کار می کردی... 439 00:16:28,760 --> 00:16:29,636 ‫شده بود ببینی با هم جر و بحث کنن؟ 440 00:16:29,678 --> 00:16:32,347 ‫یعنی میگم... خب، البته، 441 00:16:32,389 --> 00:16:34,141 ‫ولی چیز جدی ای نبود. 442 00:16:34,183 --> 00:16:36,059 ‫اونا مثل برادر بودن، ‫و برادر ها با هم دعوا می کنن. 443 00:16:36,101 --> 00:16:37,519 ‫به مردمی که مطمئن هستن شوهرت... 444 00:16:37,561 --> 00:16:39,396 ‫همکار مرحومش رو کشته چی میگی؟ 445 00:16:39,438 --> 00:16:42,399 ‫اوه، عزیزم، این به اصطلاح دشمنی ‫بین لینک و کالوین... 446 00:16:42,441 --> 00:16:45,277 ‫با گذشت سال ها یک کلاغ، چهل کلاغ شده. 447 00:16:45,319 --> 00:16:47,196 ‫ولی اون شب قتل کالوین چی؟ 448 00:16:47,279 --> 00:16:49,406 ‫مهمونی معروف پیش از انتشار ترک "دو تا رفیق خفن"؟ 449 00:16:49,448 --> 00:16:52,034 ‫مهمونی یه خرده از کنترل خارج شد؟ البته. 450 00:16:52,075 --> 00:16:54,286 ‫پلیس اومد و مهمونی رو خاتمه داد؟ اوهوم. 451 00:16:54,328 --> 00:16:57,039 ‫و لینک و کالوین با هم جر و بحث کردن؟ معلومه. 452 00:16:57,080 --> 00:16:59,082 ‫ولی اونا پر شور و حرارت بودن. 453 00:16:59,124 --> 00:17:02,211 ‫و هیچ کس هرگز کسی رو تهدید نکرد. 454 00:17:02,294 --> 00:17:05,589 ‫آره، اونا... ‫اونا همدیگه رو تهدید کردن. 455 00:17:05,631 --> 00:17:06,757 ‫من اونجا بودم. 456 00:17:06,798 --> 00:17:08,425 ‫اون موقع یه افسر تازه کار بودم. 457 00:17:08,467 --> 00:17:11,178 ‫و به من و افسر آموزشم ‫گزارش یه مورد بر هم زدن آرامش... 458 00:17:11,220 --> 00:17:13,680 ‫واسه یه مهمونی خارج از کنترل داده شد. 459 00:17:13,722 --> 00:17:17,559 ‫یه مهمونی انتشار ترک ‫واسه زوج فلکس و فلو بود. 460 00:17:17,601 --> 00:17:20,062 ‫ولی بگذریم، ‫وقتی داشتیم مهمونی رو تعطیل می کردیم، 461 00:17:20,103 --> 00:17:22,439 ‫من فلکس و فلو رو ‫رو در روی هم دیدم. 462 00:17:22,481 --> 00:17:24,066 ‫شنیدی جر و بحث شون سر چی بود؟ 463 00:17:24,107 --> 00:17:27,319 ‫نه. من که نزدیک شدم، ‫.لیموزین شون اومد 464 00:17:27,361 --> 00:17:29,154 ‫ولی فلکس... 465 00:17:29,196 --> 00:17:31,823 ‫ببخشید، لینکلن... ‫اون هنوز خیلی عصبی بود. 466 00:17:31,865 --> 00:17:36,536 ‫با فلو سوار لیموزین نشد و... 467 00:17:36,578 --> 00:17:38,997 ‫آره، اون گفت ترجیح میده پیاده بره... 468 00:17:39,039 --> 00:17:41,249 ‫تا اینکه بشینه چرت و پرت های فلو رو گوش بده. 469 00:17:42,584 --> 00:17:44,544 ‫کار خوبی هم کرد. 470 00:17:44,586 --> 00:17:46,797 ‫امروز ضربه ی سختی به صنعت موسیقی وارد شد، 471 00:17:46,838 --> 00:17:50,801 ‫چون کالوین یارد، ‫یکی از اعضای زوج مشهور فلکس و فلو، 472 00:17:50,842 --> 00:17:53,136 ‫دیشب و پس از ترک مهمونی ‫پیش از انتشار آهنگ شون... 473 00:17:53,178 --> 00:17:55,681 ‫توی لس آنجلس به ضرب گلوله کشته شد. 474 00:17:55,722 --> 00:17:57,599 ‫نهایتا ۵ دقیقه بعد بود که... 475 00:17:57,641 --> 00:18:00,102 ‫بیسیم زدن تیراندازی شده. 476 00:18:00,143 --> 00:18:04,564 ‫در حالی که لیموزین فلو ‫داشته وارد خیابون لا سینگا می شده، 477 00:18:04,606 --> 00:18:07,943 ‫یه ماشین اومده بغلش ‫و بیست گلوله... 478 00:18:07,985 --> 00:18:09,444 ‫به قسمت عقب خودرو شلیک کرده. 479 00:18:10,904 --> 00:18:13,448 ‫فلو ۷ گلوله خورد. 480 00:18:14,908 --> 00:18:17,160 ‫آره. 481 00:18:17,202 --> 00:18:19,413 ‫اون اولین صحنه ی قتلم بود. 482 00:18:19,454 --> 00:18:20,914 ‫هیچ وقت فراموشش نمی کنم. 483 00:18:20,956 --> 00:18:22,833 ‫این صحنه آدم رو تغییر میده. 484 00:18:22,874 --> 00:18:27,129 ‫من هیچ دخلی ‫به مرگ کالوین نداشتم. 485 00:18:27,170 --> 00:18:28,630 ‫ولی زمان قتلش، اون تمام صحبتش در مورد... 486 00:18:28,672 --> 00:18:29,923 ‫چرند بود، مرد. 487 00:18:29,965 --> 00:18:31,133 ‫همش چرند بود. 488 00:18:31,174 --> 00:18:32,300 ‫من کالوین رو مثل برادرم دوست داشتم. 489 00:18:32,384 --> 00:18:34,302 ‫می دونی، این ... 490 00:18:34,386 --> 00:18:35,887 ‫این کاملا سودجویانه ست. 491 00:18:35,929 --> 00:18:38,849 ‫پرونده ی قتل کالوین چند دهه قبل حل شد، ‫و خودت هم می دونی. 492 00:18:38,890 --> 00:18:42,269 ‫مردی به نام گری براون ‫به قتل فلو محکوم شد. 493 00:18:42,310 --> 00:18:44,771 ‫معلوم شد فلو با زن گری رابطه داشته. 494 00:18:44,813 --> 00:18:48,233 ‫پس تا جایی که به پلیس لس آنجلس مربوط می شد، ‫پرونده حل شد. 495 00:18:48,275 --> 00:18:50,652 ‫ولی اون هاله ی عذاب وجدان ‫...مثل لکه ای تیره 496 00:18:50,694 --> 00:18:52,779 ‫روی شهرت لینکلن سایه انداخت. 497 00:18:52,821 --> 00:18:53,905 ‫ببخشید . 498 00:18:53,947 --> 00:18:56,241 ‫خیلی خوب بود. 499 00:18:56,283 --> 00:18:58,160 ‫ممنون . 500 00:18:58,201 --> 00:19:00,078 ‫و وقتی معلوم شد لینکلن بهونه ی موجهی داره، ‫می دونی، 501 00:19:00,120 --> 00:19:02,330 ‫.تحقیقات روی یوان متمرکز شد. 502 00:19:02,414 --> 00:19:04,458 ‫خانم تورسن، چه مدت بود ‫که با موریس مکی... 503 00:19:04,499 --> 00:19:05,333 ‫رابطه داشتین؟ 504 00:19:05,417 --> 00:19:06,793 ‫دست بردار. 505 00:19:06,835 --> 00:19:08,462 ‫من با اون رابطه ای نداشتم. 506 00:19:08,503 --> 00:19:11,006 ‫ولی اون تیکه فیلم از مستند ‫"هر گل رزی یه تورسنی داره"... 507 00:19:11,047 --> 00:19:13,592 ‫- ما اونو دیدیم. ‫- اون واسه برنامه بود. 508 00:19:13,633 --> 00:19:15,343 ‫چی، دارین میگین صحنه سازی کردین؟ 509 00:19:15,427 --> 00:19:18,638 ‫این مستنده. ‫معلومه صحنه سازی کردیم. 510 00:19:18,680 --> 00:19:20,682 ‫می تونم ثابت کنم. ‫من باقی فیلم رو دارم. 511 00:19:20,724 --> 00:19:22,893 ‫پسر، بهتره گورت رو از اینجا گم کنی! 512 00:19:25,687 --> 00:19:27,105 ‫این دیگه چه کوفتی بود؟! 513 00:19:27,147 --> 00:19:29,483 ‫واقعا دوباره داری با من این کار رو می کنی؟! 514 00:19:29,524 --> 00:19:30,484 ‫توی خونه ی خودم! 515 00:19:30,525 --> 00:19:32,819 ‫تو عجب رویی داری! 516 00:19:32,861 --> 00:19:34,654 ‫بیا در مورد تمام اون زن هایی ‫که وقتی فلکس بودی... 517 00:19:34,696 --> 00:19:36,448 باهاشون خوابیدی حرف بزنیم؟ 518 00:19:36,490 --> 00:19:38,450 ‫کات! 519 00:19:38,492 --> 00:19:40,452 ‫کات، کات، کات، کات. 520 00:19:40,494 --> 00:19:43,788 ‫لینک، رفیق، داری خارج از فیلمنامه حرف می زنی. 521 00:19:43,830 --> 00:19:44,956 ‫"باورم نمیشه واقعا... 522 00:19:44,998 --> 00:19:46,249 ‫دوباره داری با من این کار رو می کنی"؟ 523 00:19:46,291 --> 00:19:47,876 ‫دیالوگ این نیست. 524 00:19:47,918 --> 00:19:49,294 ‫آره، مرد، داشتم یه خرده بداهه گویی می کردم. 525 00:19:49,336 --> 00:19:51,171 ‫آره، شاید بهتره این کار رو نکنی، خب؟ 526 00:19:51,213 --> 00:19:52,839 ‫اگه این اولین بار باشه ‫که یوان بهت بی وفایی می کنه... 527 00:19:52,881 --> 00:19:54,216 ‫اینجوری تاثیرش خیلی بیشتر میشه. 528 00:19:54,257 --> 00:19:56,218 ‫خیلی خب. ‫خب، موریس، من چه جوری بودم؟ 529 00:19:56,259 --> 00:19:57,886 ‫یه خرده زیاده روی بود. 530 00:19:57,928 --> 00:19:59,804 ‫آره، شاید بهتره یه کم آروم تر برخورد کنی. 531 00:19:59,846 --> 00:20:01,014 ‫دوباره میریم. 532 00:20:01,056 --> 00:20:02,641 ‫برمی گردیم سر برداشت اول. 533 00:20:02,682 --> 00:20:03,892 ‫برو. 534 00:20:03,934 --> 00:20:04,976 ‫داریم برنامه تولید می کنیم، جماعت. 535 00:20:06,895 --> 00:20:09,564 ‫هیچ کدوم از اینا ‫توی فیلمی که به ما تحویل دادین نبود. 536 00:20:09,606 --> 00:20:11,191 ‫اووپس. اشتباه از من بود. 537 00:20:11,233 --> 00:20:13,526 ‫ما همه چی رو می خوایم... همین الان... 538 00:20:13,568 --> 00:20:15,528 ‫وگرنه شما به خاطر ‫مانع تراشی در تحقیقات پلیس دستگیر میشین. 539 00:20:15,570 --> 00:20:17,989 ‫اووه، این چه خوب بود. 540 00:20:18,031 --> 00:20:19,991 ‫به نظرت میشه ‫یه کپی از فیلم این لحظه بگیرم؟ 541 00:20:20,033 --> 00:20:21,993 ‫این توی برنامه حسابی جواب میده. 542 00:20:22,035 --> 00:20:23,703 ‫خانم تورسن، این قضیه جدیه. 543 00:20:23,745 --> 00:20:25,538 ‫موریس مکی توی خونه ی شما به قتل رسید. 544 00:20:25,580 --> 00:20:27,082 ‫پسرتون هنوز مظنونه. 545 00:20:27,123 --> 00:20:29,125 ‫عین همه ی پلیس ها فقط تمرکزتون... 546 00:20:29,167 --> 00:20:31,253 ‫روی چیزیه که درست جلوی چشم تونه. 547 00:20:31,294 --> 00:20:33,922 ‫موریس مکی وقتی شروع به کار برام کرد... 548 00:20:33,964 --> 00:20:35,382 ‫همینجوری یهویی که پیداش نشد. 549 00:20:35,423 --> 00:20:37,968 ‫عزیزم، اون مرد دشمنانی داشت. 550 00:20:43,181 --> 00:20:44,641 ‫اونا دیوونه هستن! 551 00:20:44,683 --> 00:20:46,142 ‫ما عاقلیم! 552 00:20:46,184 --> 00:20:48,270 ‫شما فرقه هستین! ‫شما نادون هستین! 553 00:20:48,311 --> 00:20:50,397 ‫قبل از کار کردن با خانواده ی تورسن، 554 00:20:50,438 --> 00:20:53,942 ‫توسط یه مشت تئوریسین فرقه ی کیوانان استخدام شد. 555 00:20:53,984 --> 00:20:55,944 ‫ظاهرا اونا از وجهه ی منفی ای که بین عموم... 556 00:20:55,986 --> 00:20:57,195 ‫ازشون به تصویر کشیده می شد راضی نبودن، 557 00:20:57,237 --> 00:20:59,239 ‫و می خواستن خودشون رو نشون بدن. 558 00:20:59,280 --> 00:21:00,448 ‫سعی کنن داستان رو خودشون کنترل کنن. 559 00:21:00,532 --> 00:21:01,741 ‫خب چی شد؟ 560 00:21:01,783 --> 00:21:03,702 ‫موریس اجازه ی ورود به ‫حریم خصوصی شون رو پیدا کرد. 561 00:21:03,743 --> 00:21:06,413 ‫با بنیان گذاران و پیروان فرقه ‫چندین و چند مصاحبه انجام داد. 562 00:21:06,454 --> 00:21:08,456 ‫ولی یه فیلم تبلیغاتی نساخت، 563 00:21:08,540 --> 00:21:09,791 ‫اون حقیقت رو بیان کرد. 564 00:21:09,833 --> 00:21:11,042 ‫ما در جنگیم. 565 00:21:11,084 --> 00:21:12,794 ‫تک تک مون حاضریم واسه آزادی مون... 566 00:21:12,836 --> 00:21:13,962 ‫آدم بکشیم. 567 00:21:14,004 --> 00:21:15,130 ‫موریس شاید یه جایزه ی امی برد، 568 00:21:15,171 --> 00:21:16,798 ‫ولی همچنین کلی آدم افسار گسیخته... 569 00:21:16,840 --> 00:21:18,550 ‫و فوق العاده خشن رو کفری کرد. 570 00:21:18,591 --> 00:21:20,135 ‫طوفان در راهه. 571 00:21:20,176 --> 00:21:21,803 ‫حتما انتقام گرفته میشه. 572 00:21:24,055 --> 00:21:27,517 ‫من شایعاتی شنیدم که تو اطلاعات محرمانه ای ‫در بخش کیوانان این پرونده داری. 573 00:21:27,559 --> 00:21:30,645 ‫تا حالا سعی کردی خمیر دندون رو ‫دوباره توی تیوپش برگردونی؟ 574 00:21:30,687 --> 00:21:32,731 ‫ببین، می دونم اصطلاحه، 575 00:21:32,772 --> 00:21:35,191 ‫ولی تا حالا واقعا سعی کردی انجامش بدی؟ 576 00:21:35,233 --> 00:21:36,776 ‫من سعی کردم. 577 00:21:36,818 --> 00:21:38,611 ‫عملا غیر ممکنه. 578 00:21:38,653 --> 00:21:40,321 ‫و فکر می کنی کیو سعی داره ‫با این کیو-دراپ هاش، 579 00:21:40,363 --> 00:21:43,074 ‫این پیام های رمز گذاری شده اش به مردم چی بگه؟ 580 00:21:43,116 --> 00:21:44,659 ‫من سعی نداشتم چیز خاصی بگم. 581 00:21:44,701 --> 00:21:47,620 ‫فقط همینجوری تایپ می کردم، ‫و شاید یه خرده جوگیر شدم. 582 00:21:47,662 --> 00:21:49,164 ‫صبر کن. ‫چی گفتی؟ 583 00:21:50,665 --> 00:21:54,002 ‫خب، گمونم الان بهترین موقع ‫واسه افشای قضیه باشه. 584 00:21:56,379 --> 00:21:58,089 ‫من کیو هستم. 585 00:21:58,131 --> 00:21:59,424 ‫اسمیتی کیوئه؟ 586 00:21:59,466 --> 00:22:00,425 ‫ببخشید. چی؟ 587 00:22:00,467 --> 00:22:02,051 ‫- خدایا، بهم قدرت بده. ‫- چی؟ 588 00:22:02,093 --> 00:22:04,637 ‫خیلی از نویسنده ها از تخلص استفاده می کنن. 589 00:22:04,679 --> 00:22:07,307 ‫کیو حرف اول اسم منه، پس... 590 00:22:07,348 --> 00:22:08,767 ‫هی، اسمم این پایین نوشته میشه؟ 591 00:22:10,935 --> 00:22:11,978 ‫ولی تصادفی بود؟ 592 00:22:12,020 --> 00:22:14,355 ‫اون... اون عمدا این کار رو شروع نکرده؟ 593 00:22:14,397 --> 00:22:15,482 ‫خودش که اینجوری می گفت. 594 00:22:15,523 --> 00:22:16,983 ‫آره، قشنگ به اسمیتی می خوره. 595 00:22:17,025 --> 00:22:19,110 ‫من سعی داشتم ‫باشگاه طرفداری واسه سریال... 596 00:22:19,152 --> 00:22:21,738 ‫"این ما هستیم" راه بندازم، ‫و اوضاع از کنترل خارج شد. 597 00:22:21,780 --> 00:22:23,323 ‫باشگاه طرفداری "این ما هستیم" آخه چه ربطی... 598 00:22:23,364 --> 00:22:24,699 ‫به ایجاد فرقه داره؟ 599 00:22:24,741 --> 00:22:27,827 ‫من تصادفا شربت سرفه رو ‫با قرص رژیم قاطی کردم... 600 00:22:27,869 --> 00:22:30,455 ‫وقتی داشتم این سیر داستانی شرورانه و بیگانه رو... 601 00:22:30,497 --> 00:22:32,624 ‫واسه جک و ربکا می نوشتم. 602 00:22:32,665 --> 00:22:35,376 ‫فردا صبحش بیدار شدم و خوندمش... 603 00:22:35,418 --> 00:22:36,753 ‫هیچ چیش با عقل جور درنمیومد. 604 00:22:36,794 --> 00:22:39,047 ‫ولی در طول شب ‫کلی دنبال کننده پیدا کردم، 605 00:22:39,088 --> 00:22:40,340 ‫پس ادامه اش دادم. 606 00:22:40,381 --> 00:22:42,842 ‫نمیشه خمیر دندون رو ‫دوباره توی تیوپش برگردوند. ‫[آب رفته به جوی برنمی گرده] 607 00:22:44,427 --> 00:22:48,139 ‫موریس از طرف صد ها پیروی کیوانان تهدید شد، 608 00:22:48,181 --> 00:22:50,642 ‫ولی وقتی شروع به تحقیقات در موردشون کردیم، 609 00:22:50,683 --> 00:22:52,685 ‫فورا اسم یکی شون توجه مون رو جلب کرد. 610 00:22:52,727 --> 00:22:53,978 ‫در مورد کانر هارت بهم بگو. 611 00:22:54,020 --> 00:22:55,438 ‫چه چیز اون توجهت رو جلب کرد؟ 612 00:22:55,480 --> 00:22:58,149 ‫خب، اون فیلم بردار مستند بود، 613 00:22:58,191 --> 00:23:00,401 ‫پس... همین. 614 00:23:01,569 --> 00:23:04,113 ‫کانر، ممنون که اومدی. 615 00:23:04,155 --> 00:23:05,490 ‫توی دردسر که نیفتادم، نه؟ 616 00:23:05,532 --> 00:23:08,576 ‫نه. فقط می خوایم ‫یه سری چیز ها رو شفاف سازی کنیم. 617 00:23:08,660 --> 00:23:10,995 ‫من هر چی می دونستم بهتون گفتم. 618 00:23:11,037 --> 00:23:14,123 ‫رفتم یه باتری بردارم، ‫و اون اونجا افتاده بود. 619 00:23:14,165 --> 00:23:15,667 ‫مطمئن نیستم که می دونی یا نه، 620 00:23:15,708 --> 00:23:18,169 ‫ولی بررسی گذشته ی شاهدین ‫یه روال عادیه. 621 00:23:18,211 --> 00:23:19,921 ‫و ما گذشته ی تو رو بررسی کردیم، ‫متوجه شدیم... 622 00:23:19,963 --> 00:23:21,172 ‫تو عضو کیوانان هستی. 623 00:23:21,214 --> 00:23:22,840 ‫نه، نه، نه، من... 624 00:23:22,882 --> 00:23:24,842 ‫من شاید یکی دو تا تظاهرات سیاسی رفته باشم، 625 00:23:24,884 --> 00:23:26,219 ‫ولی خیلی اهل این چیز ها نیستم. 626 00:23:26,261 --> 00:23:27,971 ‫قسم می خورم. 627 00:23:28,012 --> 00:23:29,597 ‫ما در جنگیم. 628 00:23:29,681 --> 00:23:32,475 ‫تک تک مون آماده ایم که برای آزادی مون آدم بکشیم. 629 00:23:32,517 --> 00:23:34,060 ‫طوفان در راهه. 630 00:23:34,102 --> 00:23:35,478 ‫حتما انتقام گرفته میشه. 631 00:23:41,067 --> 00:23:43,611 ‫خب، مشخصا تو عضو کیو هستی. 632 00:23:43,695 --> 00:23:44,862 ‫آخه برای چی واسه موریس کار کنی؟ 633 00:23:44,904 --> 00:23:46,447 ‫راستش رو بگم؟ 634 00:23:46,489 --> 00:23:47,907 ‫من متوجه شدم موریس بهترین اتفاقی بود... 635 00:23:47,949 --> 00:23:49,617 ‫که می تونست واسه جنبش بیفته. 636 00:23:49,701 --> 00:23:50,868 ‫این اصلا با عقل جور درنمیاد. 637 00:23:50,910 --> 00:23:52,704 ‫ولی درمیاد. 638 00:23:52,745 --> 00:23:55,456 ‫مستند موریس نشون داد ‫کی پیروی حقیقته. 639 00:23:55,498 --> 00:23:57,792 ‫و کی نیست. 640 00:23:57,834 --> 00:24:00,044 ‫اون هرگز اعتراف نکرد، 641 00:24:00,086 --> 00:24:03,131 ‫ولی به نظرم موریس واسه کیو کار می کرد. 642 00:24:03,172 --> 00:24:05,008 ‫واسه همین توی پروژه ی بعدی هم همراهش شدم. 643 00:24:05,049 --> 00:24:07,176 ‫تو هنوزم خودت رو پیروی کیو می دونی؟ 644 00:24:07,218 --> 00:24:10,305 ‫خب، یه سری چیز ها محقق نشد. 645 00:24:10,346 --> 00:24:12,432 ‫بمب گذاری لندن، ‫دستگیری پاپ، 646 00:24:12,473 --> 00:24:13,850 ‫زاکربرگ هنوزم کار داره. 647 00:24:13,891 --> 00:24:15,560 ‫بیستم ژانویه اومد و رفت، 648 00:24:15,601 --> 00:24:17,729 ‫چهارم مارس اومد و رفت. 649 00:24:17,770 --> 00:24:20,481 ‫من یواش یواش دارم فکر می کنم ‫کندی هنوز مرده. 650 00:24:20,523 --> 00:24:21,607 ‫هر جفت شون. 651 00:24:22,984 --> 00:24:25,945 ‫پس هنوزم به کیو باور داری؟ 652 00:24:25,987 --> 00:24:27,655 ‫اوه، من به تک تک کلماتش باور دارم. 653 00:24:27,739 --> 00:24:29,198 ‫کانر... 654 00:24:29,240 --> 00:24:31,075 ‫خل بود؟ 655 00:24:31,117 --> 00:24:33,494 ‫بذار بگیم... مشکل روانی داشت، 656 00:24:33,536 --> 00:24:35,288 ‫که باعث نمیشه قاتل باشه. 657 00:24:35,329 --> 00:24:38,082 ‫نه. و اینکه در تمام اون مدت زمان احتمالی قتل... 658 00:24:38,124 --> 00:24:39,959 ‫اون یه دوربین سر شونه اش بود... 659 00:24:40,001 --> 00:24:41,961 ‫به این معنیه که اون امکان نداشت ‫موریس رو کشته باشه، 660 00:24:42,003 --> 00:24:44,088 ‫پس ما برگشتیم سر خونه ی اول. 661 00:24:44,130 --> 00:24:45,923 ‫وقتی سرنخ کیوانان به جایی نرسید، 662 00:24:45,965 --> 00:24:47,759 ‫چه جوری قطعات پازل پرونده رو جمع و جور کردین؟ 663 00:24:47,800 --> 00:24:50,470 ‫آستین هامون رو بالا زدیم ‫و کار رو چند برابر کردیم. 664 00:24:50,511 --> 00:24:52,013 ‫فرآیند دردآور بررسی تک تک... 665 00:24:52,055 --> 00:24:54,766 ‫فیلم هایی که موریس چند هفته قبل از... 666 00:24:54,807 --> 00:24:56,225 ‫مرگش گرفته بود رو شروع کردیم، 667 00:24:56,267 --> 00:25:00,229 ‫من جمله همون فیلمی ‫که یوان "یادش رفته بود" بهمون بده. 668 00:25:00,271 --> 00:25:02,065 ‫تا اینکه من چیزی پیدا کردم ‫که همه چی رو تغییر داد. 669 00:25:04,609 --> 00:25:06,819 ‫لوپز! 670 00:25:06,861 --> 00:25:08,362 ‫بیا اینو ببین! 671 00:25:08,404 --> 00:25:10,073 ‫پس من فورا به کارآگاه لوپز خبر دادم... 672 00:25:10,114 --> 00:25:11,032 ‫که چی پیدا کردم. 673 00:25:11,073 --> 00:25:11,824 ‫ببین الان چی پیدا کردم. 674 00:25:11,866 --> 00:25:13,242 ‫عجب. 675 00:25:13,284 --> 00:25:14,243 ‫چیه؟ 676 00:25:14,285 --> 00:25:16,120 ‫ببین. 677 00:25:16,162 --> 00:25:17,830 ‫خیلی خب. 678 00:25:23,503 --> 00:25:26,172 ‫فکر می کردم همه چی رو ‫در مورد قتل پاتریک می دونم. 679 00:25:26,214 --> 00:25:28,466 ‫من تحقیقاتم رو انجام دادم. 680 00:25:28,508 --> 00:25:32,929 ‫ولی تمام این مدت ‫حقیقت درست جلوم مخفی شده بود. 681 00:25:32,970 --> 00:25:35,973 ‫می دونم کی پاتریک هیز رو کشته. 682 00:25:36,015 --> 00:25:37,141 ‫و می تونم ثابتش کنم. من... 683 00:25:40,102 --> 00:25:41,103 ‫یکی اومد. 684 00:25:42,522 --> 00:25:43,689 ‫این داستان ادامه داره. 685 00:25:43,731 --> 00:25:45,107 ‫این فیلم چند دقیقه قبل از... 686 00:25:45,149 --> 00:25:47,026 ‫مرگ موریس ضبط شده بود. 687 00:25:50,279 --> 00:25:52,198 ‫یعنی میگم، اینکه موریس ادعا کرده... 688 00:25:52,281 --> 00:25:54,075 ‫قاتل رو می شناسه، ‫حتما واست انرژی بخش بوده. 689 00:25:54,116 --> 00:25:55,701 ‫بالاخره یه موفقیت ‫توی حل پرونده ی قتل هم اتاقیت حاصل شد... 690 00:25:55,743 --> 00:25:58,329 ‫نه، اون... ‫اون هم اتاقی من نبود. 691 00:25:58,371 --> 00:26:00,832 ‫و من... اصلا خوشم نمیاد ‫وقتی مردم اونو هم اتاقی من خطاب می کنن... 692 00:26:00,873 --> 00:26:02,333 ‫می دونی، انگار که ما همدیگه رو... 693 00:26:02,375 --> 00:26:04,710 ‫توی یه سایت هم خونه یابی فرانسوی ‫یا همچین جایی پیدا کردیم. 694 00:26:04,752 --> 00:26:06,087 ‫پاتریک بهترین دوستم بود، 695 00:26:06,128 --> 00:26:07,547 ‫از دوران بچگی. 696 00:26:07,588 --> 00:26:08,839 ‫یعنی میگم، من اکثر اوقات خونه شون بودم، 697 00:26:08,881 --> 00:26:10,633 ‫باباش از همه چی دو تا برامون می خرید، 698 00:26:10,675 --> 00:26:11,968 ‫می دونی، مثل دو تا داداش. 699 00:26:12,009 --> 00:26:13,719 ‫آره، پاتریک برادرم بود. 700 00:26:13,761 --> 00:26:15,179 ‫با شنیدن این خبر که موریس فکر می کرد... 701 00:26:15,221 --> 00:26:17,056 ‫قاتل پاتریک رو پیدا کرده چه حسی پیدا کردی؟ 702 00:26:17,098 --> 00:26:21,394 ‫یعنی میگم، طی این سال ها ‫زیاد فرضیه سازی شده. 703 00:26:21,435 --> 00:26:24,146 ‫و خیلی ها فکر می کنن ‫که معمای قتلش رو حل کردن. 704 00:26:24,188 --> 00:26:27,692 ‫من هرگز خیلی امیدوار نشدم. 705 00:26:27,733 --> 00:26:29,485 ‫ولی این فرق داشت. ‫یعنی میگم اون توی پرونده... 706 00:26:29,527 --> 00:26:30,861 ‫به موفقیتی دست پیدا کرد ‫و چند دقیقه بعدش مرد. 707 00:26:30,903 --> 00:26:32,738 ‫قشنگ ارتباطش مشخصه. 708 00:26:32,780 --> 00:26:37,159 ‫خب، به قول کارآگاه هارپر... 709 00:26:37,201 --> 00:26:40,288 ‫ما دنبال حقایق می گردیم، نه داستان ها. 710 00:26:40,329 --> 00:26:41,998 ‫آره، البته، ولی یعنی میگم، زمان بندی... 711 00:26:42,039 --> 00:26:44,166 ‫یعنی میگم، این قتل ها ‫باید به هم مرتبط می بودن. 712 00:26:44,208 --> 00:26:46,627 ‫هر کسی که پاتریک رو کشته ‫موریس رو هم کشته. 713 00:26:46,669 --> 00:26:47,920 ‫احتمالش هست موریس فهمیده باشه... 714 00:26:47,962 --> 00:26:49,630 ‫که آرون تمام این مدت قاتل بوده؟ 715 00:26:49,672 --> 00:26:51,173 ‫هرگز. پلیس پاریس... 716 00:26:51,215 --> 00:26:54,677 ‫هرگز کوچیک ترین مدرکی علیه آرون نداشت. 717 00:26:54,719 --> 00:26:56,387 ‫اونا کل پرونده رو سمبل کردن. 718 00:26:56,429 --> 00:26:57,680 ‫همون اول کار، پاپاراتزی ها... 719 00:26:57,722 --> 00:26:59,473 ‫کاملا صحنه ی جرم رو خراب کردن. 720 00:27:11,777 --> 00:27:15,990 ‫تمومش کن! اینجا صحنه ی جرمه! ‫گورت رو گم کن! 721 00:27:16,699 --> 00:27:18,784 ‫ولی دی ان اِی آرون همه جای سلاح قتاله بود. 722 00:27:18,826 --> 00:27:20,411 ‫منظورت چاقویی که قاتل.... 723 00:27:20,453 --> 00:27:22,830 ‫از توی جا چاقویی روی اُپن آشپزخونه ی ‫آرون و پاتریک برداشته بود؟ 724 00:27:22,913 --> 00:27:25,416 ‫حاضری چقدر شرط ببندی ‫که اگه ما بریم توی خونه ات، 725 00:27:25,458 --> 00:27:27,585 ‫دی ان اِی تو رو هم ‫روی تمام وسایلت پیدا می کنیم؟ 726 00:27:27,626 --> 00:27:29,920 ‫یعنی میگم... 727 00:27:29,962 --> 00:27:31,339 ‫خیلی تند برخورد کردم؟ 728 00:27:31,380 --> 00:27:33,966 ‫نه، راستش کِیف داد. 729 00:27:34,008 --> 00:27:35,509 ‫سوال احمقانه ای بود. 730 00:27:35,551 --> 00:27:37,053 ‫از همون ابتدا، پرونده ی پلیس فرانسه... 731 00:27:37,094 --> 00:27:38,679 ‫علیه آرون به نظر نقص داشت... 732 00:27:38,721 --> 00:27:40,681 ‫اوه، آره. ‫پرونده شون درب و داغون بود... 733 00:27:40,723 --> 00:27:43,267 ‫و جرم شناسی شون ضعیف بود. 734 00:27:43,309 --> 00:27:45,686 ‫یعنی میگم، این فرضیه که آرون پاتریک رو... 735 00:27:45,728 --> 00:27:47,980 ‫به خاطر انجام ندادن سهمیه اش ‫توی کار های خونه کشته هرگز با عقل جور درنمیومد. 736 00:27:48,022 --> 00:27:50,066 ‫اولا اونا مستخدم منزل داشتن. 737 00:27:50,107 --> 00:27:51,609 ‫ثانیا آرون که روانی نیست، 738 00:27:51,650 --> 00:27:53,444 ‫چرا که واسه چاقو چاقو کردن هم اتاقیت... 739 00:27:53,486 --> 00:27:55,571 ‫به خاطر نشستن ظرف ها حتما باید روانی باشی. 740 00:27:55,613 --> 00:27:59,075 ‫یعنی میگم، من تا حالا نزدیک بوده ‫به خاطر ظرف های کثیف اونو چاقو چاقو کنم، 741 00:27:59,116 --> 00:28:01,619 ‫ولی این فرق داره... ‫ما زن و شوهریم. 742 00:28:02,953 --> 00:28:04,205 ‫نظرت در مورد فرضیه ی... 743 00:28:04,246 --> 00:28:06,248 ‫مشاجره ی آرون با هم اتاقیش چیه؟ 744 00:28:06,290 --> 00:28:09,001 ‫آرون و پاتریک ‫اون شب رفته بودن مهمونی. 745 00:28:09,043 --> 00:28:10,669 ‫این به نظر شبیه رفاقت از هم پاشیده... 746 00:28:10,711 --> 00:28:12,296 ‫و منجر به قتل میاد؟ 747 00:28:12,338 --> 00:28:14,507 ‫آرون خودش اعتراف کرد ‫که دارو مصرف می کرده. 748 00:28:14,548 --> 00:28:17,384 ‫آره. واسه مصدومیت فوتبالی ‫که توی دبیرستان نصیبش شده بود. 749 00:28:17,426 --> 00:28:20,596 ‫اون دارو ها توانایی آدم رو ‫واسه هدایت ماشین سنگین از بین میرن، 750 00:28:20,638 --> 00:28:23,390 ‫آدم رو به یه قاتل سنگدل که تبدیل نمی کنن. 751 00:28:24,642 --> 00:28:27,019 ‫آرون اون شب زود می خوابه. 752 00:28:27,061 --> 00:28:28,229 ‫نصف شب بیدار میشه. 753 00:28:28,270 --> 00:28:31,732 ‫میره دستشویی ‫و جنازه ی پاتریک رو پیدا می کنه. 754 00:28:41,075 --> 00:28:43,744 ‫پلیس فرانسه یه نگاه به ‫یه جوون سیاه پوست میندازه، 755 00:28:43,786 --> 00:28:45,663 ‫و تصمیم می گیره که اون قاتله. 756 00:28:45,704 --> 00:28:48,165 ‫یعنی میگم، اونا حتی ‫مظنونین دیگه رو دنبال نکردن. 757 00:28:48,207 --> 00:28:49,834 ‫روز به خیر، ممنونم که قبول کردین ‫با من مصاحبه کنین. 758 00:28:49,875 --> 00:28:52,253 ‫لهجه تون افتضاحه. 759 00:28:52,294 --> 00:28:53,629 ‫کارآگاه، شما متهم شدین... 760 00:28:53,671 --> 00:28:56,006 ‫که تحقیقاتی با جبهه گیری مغرضانه انجام دادین... 761 00:28:56,048 --> 00:28:57,758 ‫ولی نه. 762 00:28:57,800 --> 00:28:59,260 ‫ما حقایق رو دنبال کردیم. 763 00:28:59,301 --> 00:29:01,220 ‫و این حقیقت که اون شب پاتریک... 764 00:29:01,262 --> 00:29:02,680 ‫با یه خانمی توی کلوپ آشنا شد چی؟ 765 00:29:02,721 --> 00:29:03,931 ‫کولت لاوین؟ 766 00:29:04,014 --> 00:29:06,600 ‫قبل از زمان مرگ... 767 00:29:06,642 --> 00:29:08,102 ‫خروج اون از آپارتمان دیده شد. 768 00:29:08,143 --> 00:29:09,436 ‫متوجهین؟ 769 00:29:09,478 --> 00:29:11,647 ‫در مورد دوست پسر حسودش چی میگین؟ 770 00:29:11,689 --> 00:29:12,815 ‫از اون بازجویی کردین؟ 771 00:29:15,150 --> 00:29:17,736 ‫نه. نکردیم . 772 00:29:17,778 --> 00:29:19,238 ‫ولی چیزی که نهایتا باعث آزادیت... 773 00:29:19,280 --> 00:29:21,907 ‫از زندان شد ‫شناسایی این مرد بود. 774 00:29:21,949 --> 00:29:23,325 ‫آره. دوست پسر کولت، جولین. 775 00:29:23,367 --> 00:29:25,911 ‫خوشتیپ. فرانسوی. 776 00:29:25,953 --> 00:29:27,663 ‫و می دونی، بذار بگیم... 777 00:29:27,705 --> 00:29:29,290 ‫اون خیلی سفید پوسته. می دونی؟ 778 00:29:29,331 --> 00:29:30,875 ‫معادل... 779 00:29:30,916 --> 00:29:33,294 ‫معادل "مثل داداشمی" توی فرانسوی چی میشه؟ 780 00:29:33,335 --> 00:29:35,796 ‫تو نباید بدونی؟ ‫سال ها فرانسه بودی. 781 00:29:35,838 --> 00:29:38,090 ‫آره، ولی من... ‫من یادم نمونده. 782 00:29:38,132 --> 00:29:41,218 ‫راستش یه گروه کارآگاهان اینترنتی بودن... 783 00:29:41,260 --> 00:29:42,970 ‫که نامزد کولت رو پیدا کردن. 784 00:29:43,053 --> 00:29:46,348 ‫اونا ساعت های بی شماری ‫روی پرونده ی آرون وقت گذاشتن. 785 00:29:46,390 --> 00:29:48,100 ‫همچنین چندین آدم بیگناه رو... 786 00:29:48,142 --> 00:29:49,768 ‫متهم کردن و زندگی شون رو نابود کردن. 787 00:29:49,810 --> 00:29:52,813 ‫آره. برخی از اعضای گروه ‫یه خرده زیاده روی کردن. 788 00:29:52,855 --> 00:29:55,441 ‫راستش ما کارآگاهان اینترنتی رو بررسی کردیم. 789 00:29:55,482 --> 00:29:59,194 ‫احیانا تو تحت عنوان ‫"معتاد جرائم واقعی" پست نمیذاشتی؟ 790 00:30:00,237 --> 00:30:01,196 ‫من... 791 00:30:02,865 --> 00:30:05,618 ‫این... این... ‫این به نظر... 792 00:30:05,659 --> 00:30:07,953 ‫من شاید یکی... یکی دو باری وارد سایت شده باشم، آره. 793 00:30:07,995 --> 00:30:09,705 ‫واقعا؟ 794 00:30:09,747 --> 00:30:11,624 ‫یعنی میگم، متوجه نیستین ‫که مردم چطور اینو به چشم... 795 00:30:11,665 --> 00:30:13,125 ‫نشونه ی بارزی از جبهه گیری علیه کسی می بینن؟ 796 00:30:13,167 --> 00:30:17,004 ‫من با قطعیت هر گونه رفتار ‫مغرضانه ای رو تکذیب می کنم، خب؟ 797 00:30:17,087 --> 00:30:18,297 ‫چطور وقتی این حرف رو می زنین ‫خنده تون نمی گیره، 798 00:30:18,339 --> 00:30:19,840 ‫اونم در حالی که ‫مشخص شد جولین... 799 00:30:19,882 --> 00:30:21,508 ‫پسر وزیر دارایی فرانسه ست؟ 800 00:30:21,550 --> 00:30:23,010 ‫دارین میگین باهاتون تماس گرفته نشد ‫که ازتون درخواست بشه... 801 00:30:23,844 --> 00:30:24,887 ‫خیلی ممنون. 802 00:30:24,928 --> 00:30:26,221 ‫دیگه تمومه. 803 00:30:26,263 --> 00:30:27,639 ‫مرسی . 804 00:30:27,681 --> 00:30:29,600 ‫اوه، بی خیال. این کار رو نکنین. برگردین. 805 00:30:29,641 --> 00:30:31,226 ‫پس حتما حسابی کلافه کننده بوده، ‫اینکه متوجه شدی... 806 00:30:31,268 --> 00:30:33,103 ‫پلیس فرانسه قبل از اولین محاکمه ات... 807 00:30:33,145 --> 00:30:35,856 ‫هویت اونو می دونسته و چیزی نگفته. 808 00:30:35,898 --> 00:30:37,316 ‫یعنی میگم، آره. ‫خبر خوب این بود که... 809 00:30:37,358 --> 00:30:40,611 ‫چون اونا جولین رو نادیده گرفتن... 810 00:30:40,652 --> 00:30:42,863 ‫همین باعث محاکمه ی مجدد من شد. 811 00:30:42,905 --> 00:30:47,576 ‫ولی خبر بد این بود که ‫اون دی ان اِی ناشناس روی چاقو... 812 00:30:47,618 --> 00:30:48,994 ‫متعلق به جولین نبود. 813 00:30:49,036 --> 00:30:51,246 ‫پس اون... ‫می دونی، اون عذر موجه داشت. 814 00:30:51,288 --> 00:30:52,706 ‫درسته این تجربه خیلی وحشتناک بوده، 815 00:30:52,748 --> 00:30:54,666 ‫ولی چیزی از اون دوران هست ‫که دلتنگش شده باشی؟ 816 00:30:54,708 --> 00:30:56,210 ‫دلتنگ شده باشم؟ 817 00:30:56,251 --> 00:30:57,169 ‫خدایا، نه. 818 00:30:57,211 --> 00:30:59,338 ‫خب... 819 00:30:59,380 --> 00:31:00,881 ‫خب، کارلوس. 820 00:31:00,923 --> 00:31:01,924 ‫کارلوس؟ 821 00:31:01,965 --> 00:31:02,841 ‫آره. 822 00:31:02,883 --> 00:31:05,052 ‫کارلوس شغال. 823 00:31:05,135 --> 00:31:06,887 ‫اون... اون هم سلولی من بود. 824 00:31:06,929 --> 00:31:09,681 ‫و پسر... ‫چه داستان هایی داشت. 825 00:31:09,723 --> 00:31:11,600 ‫پس داری میگی شغال بود که باعث شد... 826 00:31:11,642 --> 00:31:13,268 ‫اون یه سال و نیم حبس رو راحت بگذرونی؟ 827 00:31:13,310 --> 00:31:14,478 ‫نه. 828 00:31:14,520 --> 00:31:15,479 ‫مامانم بود. 829 00:31:15,521 --> 00:31:17,356 ‫آره، من ... 830 00:31:17,397 --> 00:31:19,399 ‫فکر نمی کنم بدون اون از پسش برمیومدم. 831 00:31:20,818 --> 00:31:24,530 ‫راستش تا زمان آزادیم... 832 00:31:24,571 --> 00:31:25,989 ‫یه آپارتمان توی پاریس اجاره کرده بود. 833 00:31:26,031 --> 00:31:28,325 ‫و هر هفته میومد ملاقاتم. 834 00:31:28,367 --> 00:31:30,202 ‫و بذار یه چیزی رو بهت بگم. ‫اگه بهش اجازه می دادن، 835 00:31:30,244 --> 00:31:31,286 ‫هر روز میومد اونجا. 836 00:31:31,328 --> 00:31:32,871 ‫معلومه که رفتم پاریس. 837 00:31:32,913 --> 00:31:34,373 ‫من مادرشم. 838 00:31:34,414 --> 00:31:36,917 ‫اگه می تونستم به جاش حبس می کشیدم. 839 00:31:36,959 --> 00:31:38,085 ‫خانواده ی صمیمی ای هستین. 840 00:31:38,168 --> 00:31:39,086 ‫آره . 841 00:31:39,169 --> 00:31:40,629 ‫مورد آزمایش قرار گرفتیم. 842 00:31:40,671 --> 00:31:42,381 ‫تو با پاتریک صمیمی بودی؟ 843 00:31:42,422 --> 00:31:43,549 ‫آره. 844 00:31:43,590 --> 00:31:44,842 ‫خیلی دوستش داشتم. 845 00:31:44,883 --> 00:31:46,468 ‫پسر خیلی معرکه ای بود. 846 00:31:46,510 --> 00:31:47,678 ‫طبق گفته ی دوست هات، 847 00:31:47,719 --> 00:31:48,720 ‫فکر می کردی پاتریک دردسر سازه، 848 00:31:48,762 --> 00:31:49,930 ‫و روی آرون تاثیر منفی میذاره. 849 00:31:49,972 --> 00:31:52,266 ‫هر کسی اینو گفته، دروغ گفته. 850 00:31:52,307 --> 00:31:55,561 ‫یوان... روزی که پاتریک به قتل رسید ‫تو پاریس بودی؟ 851 00:31:56,812 --> 00:31:59,648 ‫معلومه که نه. ‫من اینجا در لس آنجلس بودم. 852 00:31:59,690 --> 00:32:00,983 ‫چه توضیحی برای این فیلم داری، 853 00:32:01,024 --> 00:32:02,943 ‫که روز مرگ پاتریک گرفته شده؟ 854 00:32:11,076 --> 00:32:12,494 ‫اوه، نه خیر. 855 00:32:12,536 --> 00:32:13,620 ‫این مصاحبه تمومه. 856 00:32:13,662 --> 00:32:15,581 ‫- یوان. ‫- نه. نه. 857 00:32:15,622 --> 00:32:17,541 ‫ما این سوال رو هماهنگ نکردیم. 858 00:32:17,583 --> 00:32:19,376 ‫تو فکر کردی کی هستی؟ 859 00:32:19,418 --> 00:32:20,711 ‫اخراجی! 860 00:32:20,752 --> 00:32:21,628 ‫راستش من واسه تو کار نمی کنم. 861 00:32:21,670 --> 00:32:23,005 برو به جهنم! 862 00:32:25,257 --> 00:32:26,925 ‫می دونستی روز مرگ پاتریک... 863 00:32:26,925 --> 00:32:29,136 ‫مادرت پاریس بوده؟ 864 00:32:29,219 --> 00:32:30,888 ‫چی؟ 865 00:32:30,929 --> 00:32:33,265 ‫نه، اون... ‫اون اینجا توی لس آنجلس بوده. 866 00:32:33,307 --> 00:32:35,100 ‫ما ازش فیلم داریم که شب قتل... 867 00:32:35,142 --> 00:32:37,144 ‫توی خیابون شانز الیزه در حال خرید بوده. 868 00:32:37,227 --> 00:32:39,521 ‫خیلی خب، خب، این... ‫این امکان نداره. 869 00:32:39,563 --> 00:32:40,689 ‫مگه این خودش نیست؟ 870 00:32:50,532 --> 00:32:51,575 ‫خیلی خب . 871 00:32:53,493 --> 00:32:55,162 ‫سرکار تورسن، برگرد. 872 00:32:55,245 --> 00:32:57,581 ‫بیا دیگه. ‫بیا این مصاحبه رو تموم کنیم. 873 00:32:57,623 --> 00:32:59,666 ‫هی، اوناهاشش. 874 00:32:59,708 --> 00:33:00,917 ‫- تو بهم دروغ گفتی. ‫- جیمی، سرت رو بدزد. 875 00:33:00,959 --> 00:33:02,419 ‫به همه دروغ گفتی. 876 00:33:02,461 --> 00:33:04,087 ‫نمی خواستم تمام مردم دنیا... 877 00:33:04,129 --> 00:33:05,380 ‫از مسائل خصوصی من باخبر بشن. 878 00:33:05,422 --> 00:33:07,049 ‫مامان، تو عملا داری... 879 00:33:07,090 --> 00:33:08,467 ‫از زندگی مون مستند می سازی. 880 00:33:08,508 --> 00:33:10,135 ‫این فرق داره. 881 00:33:10,177 --> 00:33:12,387 ‫من داشتم واسه قتل محاکمه می شدم، ‫واسه حفظ جونم می جنگیدم. 882 00:33:12,429 --> 00:33:13,722 ‫دقیقا. 883 00:33:13,764 --> 00:33:16,016 ‫اینکه اصلا من اون شب در پاریس بودم یا نه... 884 00:33:16,058 --> 00:33:17,309 ‫این چه کمکی بهت می کنه؟ 885 00:33:17,351 --> 00:33:18,435 ‫و واکنش تون... 886 00:33:18,477 --> 00:33:19,686 ‫به افشای حضور مادر آرون... 887 00:33:19,728 --> 00:33:21,146 ‫در پاریس در زمان قتل پاتریک چی بود؟ 888 00:33:21,188 --> 00:33:23,023 ‫خبر مهمی بود. ‫ورق رو برمی گردوند. 889 00:33:23,065 --> 00:33:25,442 ‫یعنی میگم، هیچ کدوم از این چیز ها ‫زمان محاکمه افشا نشد. 890 00:33:25,484 --> 00:33:26,777 ‫این ... 891 00:33:26,818 --> 00:33:28,779 ‫خیلی هیجان انگیزه، ‫ارزشی که واسه پرونده داشت... 892 00:33:28,820 --> 00:33:31,031 ‫واسه آرون نه. ‫مادرش بهش دروغ گفته بود. 893 00:33:31,073 --> 00:33:33,617 ‫آره، این... ‫خب، این درسته. 894 00:33:36,536 --> 00:33:37,829 ‫ممنون که دوباره اومدین. 895 00:33:37,871 --> 00:33:39,164 ‫فقط می خوایم یه مسئله ای رو... 896 00:33:39,206 --> 00:33:40,624 ‫در مورد شب قتل پاتریک شفاف سازی کنیم. 897 00:33:40,666 --> 00:33:43,418 ‫پاتریک؟ فکر می کردم ‫قضیه ی قتل موریسه. 898 00:33:43,460 --> 00:33:45,295 ‫اوه، در مورد جفت شونه. 899 00:33:45,337 --> 00:33:48,757 ‫خب، شما حس می کردین ‫پاتریک تاثیر منفی روی پسرتون داره. 900 00:33:48,799 --> 00:33:50,926 ‫پس آرون رو فرستادین پاریس ‫که اونا رو از هم جدا کنین. 901 00:33:50,967 --> 00:33:53,470 ‫فقط اینکه پاتریک هم دنبال آرون رفت اونجا، 902 00:33:53,512 --> 00:33:55,639 ‫پس خودتون دست به کار شدین. 903 00:33:55,680 --> 00:33:57,933 ‫رفتین پاریس، پاتریک رو کشتین. 904 00:33:57,974 --> 00:33:59,851 ‫ولی موریس به نحوی از ماجرا بو برد، 905 00:33:59,893 --> 00:34:02,479 ‫پس برای حفظ راز مرگبارتون، 906 00:34:02,521 --> 00:34:03,897 ‫اونم کشتین. 907 00:34:05,440 --> 00:34:08,985 ‫آره، فرضیه ی جالبیه... 908 00:34:09,027 --> 00:34:11,488 ‫داستان خوبیه... ‫ولی اشتباه می کنین. 909 00:34:11,530 --> 00:34:13,198 ‫پس توضیح بدین پاریس چیکار می کردین... 910 00:34:13,240 --> 00:34:15,158 ‫و چرا قضیه رو مخفی کردین. 911 00:34:15,200 --> 00:34:18,370 ‫چون من پیش ژان-پیر داربی رفته بودم. 912 00:34:18,412 --> 00:34:19,913 ‫- کی؟ ‫- همون فوتبالیسته؟ 913 00:34:19,955 --> 00:34:23,333 ‫آره، یه ماه قبلش با هم آشنا شدیم، ‫توی یه فشن شو در شهر میلان. 914 00:34:23,375 --> 00:34:24,668 ‫ببخشید. 915 00:34:24,709 --> 00:34:27,170 ‫این همه راه واسه گپ و گفت ‫با یه فوتبالیست رفتین پاریس؟ 916 00:34:27,212 --> 00:34:28,255 ‫بله . 917 00:34:28,338 --> 00:34:29,923 ‫و کل شبو توی تخت بودیم. 918 00:34:29,965 --> 00:34:31,258 ‫از خودش بپرسین. 919 00:34:31,341 --> 00:34:33,844 ‫اصلا از همسایه ها بپرسین. 920 00:34:33,885 --> 00:34:35,971 ‫اونا مصمم بودن تو رو محکوم کنن. 921 00:34:36,012 --> 00:34:37,973 ‫اگه خبرش پخش می شد ‫که من پاریس بودم، 922 00:34:38,014 --> 00:34:39,558 ‫از این بر علیه ات استفاده می کردن، 923 00:34:39,599 --> 00:34:42,352 ‫می گفتن با هم واسه قتل پاتریک توطئه کردیم. 924 00:34:42,394 --> 00:34:45,522 ‫افشای این فقط پرونده ات رو خراب تر می کرد، ‫بدترش می کرد. 925 00:34:45,564 --> 00:34:47,899 ‫آره، می دونی چیه؟ ‫یادم رفته بود چقدر توش مهارت داری. 926 00:34:47,941 --> 00:34:48,733 ‫توی چی؟ 927 00:34:48,775 --> 00:34:50,902 ‫توی توجیه کار هات. 928 00:34:50,944 --> 00:34:53,822 ‫توی محاکمه ی قتل دروغ گفتی، ‫به شوهرت بی وفایی کردی، 929 00:34:53,864 --> 00:34:55,991 ‫و حالا قهرمان داستانی، ها؟ 930 00:34:56,032 --> 00:34:57,409 ‫آره. باشه، مامان. 931 00:34:57,450 --> 00:34:58,535 ‫با همین پیش میریم. 932 00:35:03,915 --> 00:35:05,458 ‫تو مادر آرون رو به قتل متهم کردی. 933 00:35:05,500 --> 00:35:07,377 ‫تقریبا هیچ مدرکی هم واسه اثبات حرفت نداشتی. 934 00:35:07,419 --> 00:35:08,628 ‫درسته. 935 00:35:08,670 --> 00:35:11,923 ‫و در دفاع از خودم باید بگم، 936 00:35:11,965 --> 00:35:14,050 ‫اون زمان من بیش از ۲۰۰ ساعت... 937 00:35:14,092 --> 00:35:15,927 ‫فیلم مستند رو زیر و رو کردم. 938 00:35:15,969 --> 00:35:17,554 ‫خب کی پرونده رو حل کرد؟ 939 00:35:17,596 --> 00:35:19,014 ‫اوه، کارآگاه لوپز بود. 940 00:35:19,055 --> 00:35:21,099 ‫زنم خیلی کارش درسته. 941 00:35:21,141 --> 00:35:22,684 ‫ما می دونستیم قتل ها به هم مرتبط هستن. 942 00:35:22,726 --> 00:35:24,394 ‫و می دونستیم که قتل پاتریک در پاریس... 943 00:35:24,436 --> 00:35:25,729 ‫هرگز به درستی بررسی نشد. 944 00:35:25,770 --> 00:35:28,148 ‫پس من اون پرونده رو موشکافی کردم. 945 00:35:28,190 --> 00:35:30,275 ‫من الان سعی دارم یه سیر زمانی بسازم، 946 00:35:30,317 --> 00:35:32,903 ‫بیشتر در مورد زندگی پاتریک بدونم. 947 00:35:32,944 --> 00:35:35,071 ‫شما چهار تا آخرین ماه چیکار می کردین؟ 948 00:35:35,113 --> 00:35:36,406 ‫تمام جزئیات مهمه. 949 00:35:38,533 --> 00:35:41,161 ‫بذارین از مغزم بپرسیم. 950 00:35:41,202 --> 00:35:43,246 ‫می تونم یه کاری رو بگم ‫که قطعا نمی کردیم. 951 00:35:43,288 --> 00:35:44,748 ‫کلاس نمی رفتیم. 952 00:35:44,789 --> 00:35:46,791 ‫یعنی میگم، والدین آرون میذاشتن ‫هر موقع می خواست... 953 00:35:46,833 --> 00:35:48,877 ‫جت خصوصی شون رو قرض بگیره، ‫پس ما کل اروپا رو دور زدیم. 954 00:35:48,919 --> 00:35:51,421 ‫یعنی میگم، ایتالیا. 955 00:35:51,463 --> 00:35:52,422 ‫یونان. 956 00:35:52,464 --> 00:35:53,214 ‫ریویرای فرانسه. 957 00:35:54,299 --> 00:35:55,091 ‫میشه ببینم؟ 958 00:35:55,133 --> 00:35:56,551 ‫آره . 959 00:35:56,593 --> 00:35:58,219 ‫من پیش خودم گفتم... گور بابای درس و مشق. 960 00:35:58,261 --> 00:36:00,472 ‫مگه دوباره کِی قراره ‫گذرم به سیاره ی پولدار ها بخوره، درست نمیگم؟ 961 00:36:00,513 --> 00:36:03,224 ‫پس، سانتورینی واسه آخر هفته؟ 962 00:36:03,266 --> 00:36:04,434 ‫بله لطفا. 963 00:36:04,476 --> 00:36:06,144 ‫توی این عکس هاتون روی باند فرودگاه، 964 00:36:06,186 --> 00:36:08,063 ‫همیشه کلی بار و بنه دارین. 965 00:36:08,104 --> 00:36:09,356 ‫می دونم. 966 00:36:09,439 --> 00:36:11,858 ‫روآن همیشه جوری رفتار می کرد ‫انگار قراره بریم سفر قندهار. 967 00:36:11,900 --> 00:36:13,485 ‫واسه چی؟ ‫من که هر بار دیدمش، 968 00:36:13,526 --> 00:36:15,320 ‫تیشرت گلف و شلوار جین تنش بود. 969 00:36:15,362 --> 00:36:16,780 ‫خیلی عشق رخت و لباس نیست. 970 00:36:19,282 --> 00:36:20,492 ‫درسته. 971 00:36:20,533 --> 00:36:22,077 ‫واسم سواله اون تو چی بوده. 972 00:36:22,118 --> 00:36:24,245 ‫اون زمان شده بود دست روآن مواد ببینی؟ 973 00:36:24,287 --> 00:36:25,622 ‫یعنی میگم... آره. 974 00:36:25,664 --> 00:36:27,415 ‫اون همیشه یه جورایی ‫"شور و حال مهمونی" بود. 975 00:36:27,457 --> 00:36:28,500 ‫اگه بفهمی چی میگم. 976 00:36:28,541 --> 00:36:30,210 ‫- چرا؟ ‫- قبل از پاریس، 977 00:36:30,251 --> 00:36:32,796 ‫خانواده ی روآن در آیوا مشکلات مالی داشتن، 978 00:36:32,837 --> 00:36:34,172 ‫اون تا مرز ترک تحصیل پیش رفت. 979 00:36:34,214 --> 00:36:36,716 ‫حالا اون در برنتوود زندگی می کنه ‫و پورشه سوار میشه. 980 00:36:36,758 --> 00:36:38,551 ‫گمونم؟ 981 00:36:38,593 --> 00:36:41,221 ‫دارم می بینم خیلی هیجان زده ای، 982 00:36:41,262 --> 00:36:43,556 ‫و خیلی خوشحالم که... ‫من... من متوجه نمیشم. 983 00:36:43,598 --> 00:36:44,641 ‫من... 984 00:36:45,600 --> 00:36:47,227 ‫هی، نولان. 985 00:36:47,268 --> 00:36:48,561 ‫روآن کجاست؟ 986 00:36:48,603 --> 00:36:50,063 ‫همین الان رفت. 987 00:36:50,105 --> 00:36:51,648 ‫واسه چی؟ ‫فکر می کردم کارت باهاش تموم شده؟ 988 00:36:51,690 --> 00:36:54,025 ‫تموم شده بود... تا اینکه فهمیدم ‫اونه که پاتریک رو کشته. 989 00:36:57,278 --> 00:36:58,822 ‫خیلی خب. برو که رفتیم. ‫برو که رفتیم. 990 00:36:58,863 --> 00:37:00,240 ‫ایول، ایول. 991 00:37:00,281 --> 00:37:01,449 ‫داداش، خیلی خفن بوده. 992 00:37:01,491 --> 00:37:02,659 ‫با این جلب توجهات عمومی اخیر... 993 00:37:02,701 --> 00:37:04,285 ‫حدود نیم میلیون دنبال کننده گرفتم. 994 00:37:04,327 --> 00:37:06,830 ‫چی؟ تو فکر می کنی... ‫تو فکر می کنی کار آرون بوده؟ 995 00:37:06,871 --> 00:37:07,872 ‫معلومه کار اون بوده. 996 00:37:07,914 --> 00:37:09,374 ‫یارو روانی تمام عیاره. 997 00:37:09,457 --> 00:37:10,667 ‫خیلی خب، اینو داشته باش... 998 00:37:15,004 --> 00:37:16,589 ‫گندش بزنن. 999 00:37:16,631 --> 00:37:17,590 ‫صبر کن، دوباره می زنم... 1000 00:37:17,632 --> 00:37:18,508 ‫خیلی خب، خیلی خب. 1001 00:37:18,550 --> 00:37:21,636 ‫- روآن. ‫- این دیگه چه کوفتیه؟ 1002 00:37:21,678 --> 00:37:23,054 ‫ما حکم بازداشتت رو داریم. 1003 00:37:23,096 --> 00:37:24,013 ‫چی؟ 1004 00:37:24,055 --> 00:37:25,849 ‫واسه چی؟ 1005 00:37:25,890 --> 00:37:28,268 ‫واسه قتل پاتریک هیز و موریس مکی. 1006 00:37:28,309 --> 00:37:29,352 ‫اوه، لعنتی. 1007 00:37:29,394 --> 00:37:30,937 ‫مسخره ست. 1008 00:37:30,979 --> 00:37:32,188 ‫و اشتباهه. 1009 00:37:32,230 --> 00:37:34,232 ‫من... ‫اصلا واسه چی همچین فکری می کنین؟ 1010 00:37:34,274 --> 00:37:35,900 ‫چون پاتریک فهمید تو با جت خصوصی آرون... 1011 00:37:35,942 --> 00:37:38,319 ‫مواد قاچاق می کنی، ‫و تهدید کرد که به پلیس لوت میده. 1012 00:37:38,361 --> 00:37:40,613 ‫موریس به نحوی فهمید ‫که تو پاتریک رو کشتی... 1013 00:37:40,655 --> 00:37:42,907 ‫که از رازت محافظت کنی، ‫پس اونم کشتی. 1014 00:37:42,949 --> 00:37:44,159 ‫- بیا. ‫- این... یعنی میگم... 1015 00:37:44,200 --> 00:37:45,243 ‫این... کاملا اشتباهه... 1016 00:37:45,285 --> 00:37:46,786 ‫- هی! روآن! ‫- روآن! 1017 00:37:48,746 --> 00:37:49,998 ‫- خیلی خب. ‫- داداش، صبر کن. 1018 00:37:53,251 --> 00:37:54,878 ‫اوه، لعنتی. 1019 00:37:59,007 --> 00:38:00,633 ‫خوبی؟ 1020 00:38:00,675 --> 00:38:02,177 ‫خیلی خب، حالت خوبه. 1021 00:38:02,218 --> 00:38:03,720 ‫پاشو وایستا. 1022 00:38:03,761 --> 00:38:05,305 ‫- جمعش کن. ‫- تو بازداشتی. 1023 00:38:05,346 --> 00:38:08,099 ‫روآن همیشه برنامه های دیوونه واری داشت. 1024 00:38:08,141 --> 00:38:10,226 ‫می دونی، "بیاین بریم مراکش." 1025 00:38:10,268 --> 00:38:13,188 ‫یا، "رفیق، میگن یه مهمونی خفن توی ایبیزا هست..." 1026 00:38:13,229 --> 00:38:17,734 ‫و من... من... ‫هیچ وقت بهش فکر نکردم، 1027 00:38:17,775 --> 00:38:21,529 ‫ولی همیشه اون بود که تصمیم می گرفت کجا بریم. 1028 00:38:21,571 --> 00:38:23,865 ‫و می دونی، ‫الان که دارم با دیدگاه پلیسی... 1029 00:38:23,907 --> 00:38:27,869 ‫به گذشته نگاه می کنم، یعنی میگم، ‫خیلی تابلوئه... 1030 00:38:27,911 --> 00:38:30,580 ‫که روآن یه ریگی به کفشش بوده. 1031 00:38:30,622 --> 00:38:31,915 ‫فقط من متوجه نمی شدم. 1032 00:38:33,791 --> 00:38:36,127 ‫یعنی میگم، ولی پاتریک متوجه شد. 1033 00:38:38,046 --> 00:38:41,049 ‫ولی آخه چرا... چرا... ‫چرا به من نگفت، می دونی؟ 1034 00:38:41,090 --> 00:38:43,301 ‫ما در مورد همه چی حرف می زدیم... ‫می دونی، آخه چرا اون... 1035 00:38:43,343 --> 00:38:44,844 ‫آخه چرا اون در این مورد بهم چیزی نگفت؟ 1036 00:38:47,055 --> 00:38:48,348 ‫می دونی، اگه می گفت... 1037 00:38:51,559 --> 00:38:53,144 ‫همه چی... 1038 00:38:53,186 --> 00:38:54,896 ‫همه چی خیلی فرق می کرد. 1039 00:39:03,071 --> 00:39:03,863 ‫آرون. 1040 00:39:09,786 --> 00:39:11,746 ‫حقیقت داره؟ 1041 00:39:11,788 --> 00:39:14,290 ‫بله، قربان. 1042 00:39:14,332 --> 00:39:16,918 ‫روآن کلاسون به قتل پاتریک اعتراف کرد. 1043 00:39:20,380 --> 00:39:21,714 ‫خیلی متاسفم که حرفت رو باور نکردم. 1044 00:39:24,634 --> 00:39:25,927 ‫می تونی منو ببخشی؟ 1045 00:39:28,471 --> 00:39:29,681 ‫البته. 1046 00:39:34,978 --> 00:39:38,356 ‫بعد از این همه مدت، ‫پرونده ی قاتل پاتریک هیز... 1047 00:39:38,398 --> 00:39:40,024 ‫بالاخره حل شد. 1048 00:39:40,066 --> 00:39:42,068 ‫ولی سوالی که هنوز وجود داره اینه که... 1049 00:39:42,110 --> 00:39:45,279 ‫آیا زخم های احساسی التیام پیدا می کنن یا نه... 1050 00:39:47,323 --> 00:39:49,075 ‫- چندش آور به نظر میاد، نه؟ ‫- آره. 1051 00:39:53,621 --> 00:39:54,914 ‫دو نفر کشته شدن. 1052 00:39:56,332 --> 00:39:58,626 ‫حتی بعد از دستگیری قاتل، ‫هنوزم ترسناکه. 1053 00:40:01,003 --> 00:40:03,423 ‫فقط خوشحالم که بالاخره حقیقت برملا شد. 1054 00:40:03,464 --> 00:40:07,552 ‫الان دیگه بیگناهی آرون بدون شک اثبات شده ست. 1055 00:40:07,635 --> 00:40:10,221 ‫اون لیاقت داره ‫که به ادامه ی زندگیش برسه. 1056 00:40:10,263 --> 00:40:12,849 ‫و ما اینجاییم ‫که توی این کار کمکش کنیم. 1057 00:40:12,890 --> 00:40:14,350 ‫و حالا که تموم شده، 1058 00:40:14,392 --> 00:40:15,893 ‫نظرت در مورد آرون تورسن چیه؟ 1059 00:40:17,437 --> 00:40:20,898 ‫باید اعتراف کنم ‫مدتی طول کشید که آرون دل منو به دست بیاره. 1060 00:40:20,940 --> 00:40:23,776 ‫ولی وقتی به دست آورد، ‫می دونستم اون پلیس خوبی میشه. 1061 00:40:24,652 --> 00:40:25,862 ‫خیلی خب، دیگه حرفی ندارم. 1062 00:40:25,903 --> 00:40:27,405 ‫صبر کن. 1063 00:40:27,447 --> 00:40:30,950 ‫این که قرار نیست ‫قبل از اتمام آموزشش پخش بشه، نه؟ 1064 00:40:30,992 --> 00:40:33,119 ‫چون من باید... ‫من نباید زیاد بهش رو بدم. 1065 00:40:33,161 --> 00:40:36,497 ‫هیچ وقت نشد به پسرم باور نداشته باشم. 1066 00:40:36,539 --> 00:40:38,791 ‫اون بابت دروغ تو رو بخشیده؟ 1067 00:40:38,833 --> 00:40:40,543 ‫می بخشه. 1068 00:40:40,585 --> 00:40:43,045 ‫چیزی نیست که خانواده مون نتونه از پسش بربیاد. 1069 00:40:43,087 --> 00:40:44,464 ‫به نظر میاد آرون بالاخره می تونه... 1070 00:40:44,505 --> 00:40:45,882 ‫تمام این قضایا رو پشت سر بذاره. 1071 00:40:45,923 --> 00:40:48,176 ‫راستش... راستش اینجوری نیست. 1072 00:40:48,217 --> 00:40:51,596 ‫یعنی میگم، ‫به عنوان کسی که دوستی از دست داده، 1073 00:40:51,679 --> 00:40:54,015 ‫هیچ وقت آدم کامل به آرامش نمی رسه. 1074 00:40:54,056 --> 00:40:57,768 ‫تنها چیزی که میشه بهش امید داشت ‫اینه که خاطرات طرف... 1075 00:40:57,810 --> 00:41:00,730 ‫خاطرات خوشی که با هم داشتین... 1076 00:41:00,771 --> 00:41:03,065 ‫چیزی باشه که می بینی ‫وقتی به طرف فکر می کنی. 1077 00:41:03,107 --> 00:41:04,817 ‫برملا شدن حقیقت بعد از این همه سال... 1078 00:41:04,859 --> 00:41:06,027 ‫چه حسی داره؟ 1079 00:41:07,862 --> 00:41:09,947 ‫نمی... نمی دونم. 1080 00:41:09,989 --> 00:41:11,782 ‫هنوز.. . ‫هنوز دارم هضمش می کنم. 1081 00:41:11,824 --> 00:41:13,534 ‫این قطعا قسمت های برجسته ای... 1082 00:41:13,576 --> 00:41:14,327 ‫واسه مستندت میشه. 1083 00:41:14,368 --> 00:41:16,329 ‫اوه، نه. اون... 1084 00:41:16,370 --> 00:41:18,956 ‫"هر گل رزی یه تورسنی داره" ‫دیگه ادامه پیدا نمی کنه. 1085 00:41:18,998 --> 00:41:21,167 ‫یعنی میگم، این... ‫این اصلا از اول... 1086 00:41:21,209 --> 00:41:23,211 ‫کار اشتباهی بود، آره. 1087 00:41:23,252 --> 00:41:25,087 ‫یعنی میگم، تنها دلیلی که با انجامش موافقت کردم... 1088 00:41:25,129 --> 00:41:27,590 ‫.به خاطر احیای تصویرم بود. 1089 00:41:27,632 --> 00:41:32,720 ‫ولی به طرز جالبی نهایتا ‫منجر به تحقق هدف خیلی بهتری شد... 1090 00:41:32,762 --> 00:41:34,764 ‫که افشا کردن حقیقت بود. 1091 00:41:34,805 --> 00:41:37,266 ‫خب حالا می خوای چیکار کنی؟ 1092 00:41:43,773 --> 00:41:45,233 ‫زندگی کنم. 1093 00:41:45,274 --> 00:41:47,777 ‫واسه خودم. 1094 00:41:47,818 --> 00:41:48,819 ‫و واسه پاتریک. 1095 00:41:48,861 --> 00:41:50,488 ‫اوهوم. 1096 00:41:50,988 --> 00:41:55,993 ترجمه و زیرنویس سعید مسعودی saeed.masoodi@yahoo.com