1 00:00:05,135 --> 00:00:07,833 آنچه در "تازه کار" گذشت... 2 00:00:07,877 --> 00:00:08,573 ‫می خوام رسما حمایتم رو ‫از نماینده اتحادیه اعلام کنم. 3 00:00:08,617 --> 00:00:09,966 ‫جان نولان. 4 00:00:10,010 --> 00:00:12,229 ‫- بابا یه هیولا بود ‫بابا داره می میره. 5 00:00:12,273 --> 00:00:13,665 ‫بابت امروز خیلی متاسفم. 6 00:00:13,709 --> 00:00:14,753 ‫هنوزم نمیرم دیدنش. 7 00:00:14,797 --> 00:00:16,059 ‫لا فیرا آنجلا رو گرفته. 8 00:00:16,103 --> 00:00:18,018 ‫باید بدونم اون رو کجا نگه داشته. 9 00:00:18,061 --> 00:00:20,020 ‫- مشکلی نیست ‫- واسه برگردوندنش هر کاری لازم باشه می کنم. 10 00:00:20,063 --> 00:00:21,369 ‫حالا دیگه واسه من کار می کنی. 11 00:00:21,412 --> 00:00:22,892 ‫معامله با الایژا، 12 00:00:22,935 --> 00:00:24,546 ‫تنها راهی بود که می تونستم ‫تو رو به سلامت به خونه برگردونم. 13 00:00:24,589 --> 00:00:26,330 ‫تو خبرچین نمی شی. 14 00:00:26,374 --> 00:00:28,724 ‫هر کاری که ازم بر میاد ‫انجام میدم تا اون رو در امان نگه دارم. 15 00:00:28,767 --> 00:00:30,030 ‫نباید گند بزنیم. 16 00:00:30,073 --> 00:00:31,205 ‫نمی زنیم. 17 00:00:34,904 --> 00:00:36,384 ‫آه. 18 00:00:36,427 --> 00:00:39,343 ‫واحد 7-آدام-15، همه چی روبراهه ‫مظنون بازداشت شد.. 19 00:00:42,694 --> 00:00:43,695 ‫داری به حلقه های ازدواج نگاه می کنی؟ 20 00:00:43,739 --> 00:00:45,741 ‫شاید. نظرت راجع به این یکی چیه؟ 21 00:00:45,784 --> 00:00:47,482 ‫واسه بیلی؟ خدای من. 22 00:00:47,525 --> 00:00:48,918 ‫میخوای خواستگاری کنی؟ 23 00:00:48,961 --> 00:00:50,398 ‫شاید. یعنی دارم بهش فکر می کنم. 24 00:00:50,441 --> 00:00:51,616 ‫می دونم خیلی وقت نیست با هم قرار میذاریم... 25 00:00:51,660 --> 00:00:53,879 ‫نه، چیزی که مهمه، احساسته، 26 00:00:53,923 --> 00:00:56,665 و... و ‫من تا حالا اینقدر خوشحال ندیده بودمت. 27 00:00:56,708 --> 00:00:58,362 ‫من و خانمم بعد از ‫سه هفته آشنایی با هم ازدواج کردیم، 28 00:00:58,406 --> 00:00:59,711 ‫و ازدواجمون هنوز با قدرت سر جاشه. 29 00:00:59,755 --> 00:01:01,017 ‫- وقتی طرفت درست باشه، خودت میفهمی ‫دقیقا. 30 00:01:01,478 --> 00:01:02,520 ‫تنها چیزی که نمی دونم، 31 00:01:02,562 --> 00:01:03,646 ‫اینه که از چجور حلقه ای خوشش میاد. 32 00:01:03,688 --> 00:01:05,732 ‫ولی این قشنگه، نه؟ 33 00:01:05,773 --> 00:01:07,734 ‫الان دیگه کسی ‫زمرد دستش نمی کنه. 34 00:01:07,775 --> 00:01:09,194 ‫الکی نبود که اون رو ندزدیدم. 35 00:01:09,235 --> 00:01:11,988 ‫وقتی به هنری گفتی، خیلی خوشحال شد؟ 36 00:01:12,030 --> 00:01:15,450 ‫هنری. هنوز با هم آشنا نشدن. 37 00:01:15,492 --> 00:01:17,660 ‫تا رضایت اون رو نگیرم ‫نمی تونم به خواستگاری فکر کنم. 38 00:01:17,702 --> 00:01:19,037 ‫هر دوشون رو به شام دعوت کن. 39 00:01:19,078 --> 00:01:20,580 ‫تا آخر کریسمس تو ژاپنه. 40 00:01:20,622 --> 00:01:22,373 ‫می دونی چیه؟ این خوبه. 41 00:01:22,457 --> 00:01:24,167 ‫وقت داری واسه خواستگاری برنامه ریزی کنی، 42 00:01:24,209 --> 00:01:26,419 ‫من یه عکاس می شناسم ‫که دستمزدش خیلی بالا نیست. 43 00:01:26,461 --> 00:01:28,588 ‫یه عکاس... واسه خواستگاری؟ 44 00:01:28,630 --> 00:01:30,256 ‫می تونم با طراح خواستگاری ‫که کار من رو انجام داد، 45 00:01:30,298 --> 00:01:32,050 ‫- آشنات کنم ‫طراح خواستگاری؟ 46 00:01:32,091 --> 00:01:33,927 ‫باشه، ببین، نظرم این بود... 47 00:01:33,968 --> 00:01:38,515 ‫بریم یه رستوران خوب و ‫میدونی... خواستگاری کنم، 48 00:01:40,433 --> 00:01:43,478 ‫باشه. بیا بریم مرکز روش کار کنیم. 49 00:01:43,520 --> 00:01:45,021 ‫بیا. 50 00:01:47,587 --> 00:01:51,987 ترجمه و زیرنویس سعید مسعودی Saeed.masoodi@yahoo.com 51 00:01:54,462 --> 00:01:56,986 اوه، الان فهیمدم داری اونجا چیکار میکنی 52 00:01:57,029 --> 00:01:59,423 ازم خواستی کمکت کنم درخت رو تزئین کنیم 53 00:01:59,467 --> 00:02:01,860 آره، این برای این بود که گولت بزنم چند روز دیگه هم بمونی 54 00:02:01,904 --> 00:02:03,035 لازم نبود گولم بزنی 55 00:02:03,079 --> 00:02:04,689 امم 56 00:02:04,733 --> 00:02:07,605 میدونی برخلاف میلم 57 00:02:07,649 --> 00:02:10,173 من واقعاً از اینکه این چند هفته ازم مراقبت کردی لذت بردم 58 00:02:10,217 --> 00:02:11,696 و الان حس میکنم پام خیلی بهتر شده 59 00:02:11,740 --> 00:02:14,699 میخوام برات جبران کنم 60 00:02:14,743 --> 00:02:16,701 خب، با اینکه خیلی از این حرفت خوشم اومد 61 00:02:16,745 --> 00:02:19,182 ولی ... خیلی ضروری نیست 62 00:02:19,226 --> 00:02:20,575 یعنی، این یکی از مزایای بودن 63 00:02:20,618 --> 00:02:21,967 توی یک رابطه خوبه 64 00:02:22,011 --> 00:02:24,013 که به هرحال, هنوزم حس میکنی که 65 00:02:24,056 --> 00:02:25,580 توی رابطه صمیمی وحشتناکی؟ 66 00:02:25,623 --> 00:02:27,886 شاید تا درجه متوسط رسیده باشم 67 00:02:27,930 --> 00:02:30,062 اوه، من که میگم تو حداقلش متوسطی 68 00:02:30,106 --> 00:02:31,542 اگه حرفه ای نباشه 69 00:02:31,586 --> 00:02:32,282 اوه 70 00:02:32,326 --> 00:02:33,675 به هر حال 71 00:02:33,718 --> 00:02:34,850 هنری قراره امروز صبح زنگ بزنه 72 00:02:34,893 --> 00:02:36,068 من امیدوارم شما دو تا بتونید حرف بزنید 73 00:02:36,112 --> 00:02:38,941 و در نهایت به فرصتی پیدا کنید تا همو بیشتر بشناسید 74 00:02:38,984 --> 00:02:41,726 من که خیلی خوشحال میشم ولی امروز اولین روزیه که از 75 00:02:41,770 --> 00:02:43,511 بیمارستان برگشتم ، نمیتونم دیر کنم 76 00:02:43,554 --> 00:02:45,252 صحبتش شد.... 77 00:02:45,295 --> 00:02:46,731 امشب وقتش آزاده؟ 78 00:02:46,775 --> 00:02:47,819 اه، خوب ، ممکنه توی جلسه باشه 79 00:02:47,863 --> 00:02:50,387 امشب فردای اون میشه درسته؟ 80 00:02:50,431 --> 00:02:51,954 نمیدونم، همیشه فراموش میکنم فاصله های زمانی چطور کار میکنند 81 00:02:51,997 --> 00:02:53,173 باشه یه روزه دیگه، پس 82 00:02:53,216 --> 00:02:54,522 ببخشید، باید برم 83 00:02:54,565 --> 00:02:56,088 و سلاممو به هنری برسون، باشه؟ 84 00:02:56,132 --> 00:02:57,438 باشه خداحافظ 85 00:02:57,481 --> 00:02:58,656 میبینمت 86 00:03:00,267 --> 00:03:02,138 اوه، اه ، چیزه... 87 00:03:02,182 --> 00:03:03,705 سلام 88 00:03:03,748 --> 00:03:05,054 سلام بابا 89 00:03:05,097 --> 00:03:07,099 ‫ببخشید دیر کردم ‫شام یه خورده طول کشید.. 90 00:03:07,143 --> 00:03:09,101 ‫نه. نه.. مشکلی نیست. 91 00:03:09,145 --> 00:03:10,451 ‫ژاپن چطوره؟ 92 00:03:10,494 --> 00:03:12,714 ‫خب، نولان میگه خونه ای ‫که اوپن داشته باشه، بهتر فروش میره، 93 00:03:12,757 --> 00:03:14,672 ‫پس به نظرم بهتره این دیوارو برداریم، 94 00:03:14,716 --> 00:03:16,196 ‫و بعد بریم سراغ آشپزخونه. 95 00:03:16,239 --> 00:03:18,676 ‫یادته مامان چطور واسه هر ‫مجلس رسمی رقص، مجبورمون می کرد، 96 00:03:18,720 --> 00:03:20,461 ‫کنار پنجره ژست بگیریم؟ 97 00:03:20,504 --> 00:03:22,071 ‫خدای من. مامان منم همین کار رو می کرد. 98 00:03:22,114 --> 00:03:24,465 ‫منم همیشه مجبور بودم دسته گل مچی ببندم. 99 00:03:24,508 --> 00:03:26,075 ‫آره. آخه چرا این مد بود؟ 100 00:03:26,118 --> 00:03:28,164 ‫نه نه خاطره بازی بسه. 101 00:03:28,208 --> 00:03:29,948 ‫ما فقط می خوایم ‫خونه رو تعمیر کنیم و بفروشیم. 102 00:03:29,992 --> 00:03:31,994 ‫- همین ‫چی؟ صبر کن، صبر کن، صبر کن. وایسا. 103 00:03:32,037 --> 00:03:34,823 ‫یعنی، شما دارین یه فصل بزرگ ‫از زندگیتون رو تموم می کنین. 104 00:03:34,866 --> 00:03:36,303 ‫شما لازمه باهاش کنار بیاین. 105 00:03:37,521 --> 00:03:38,914 ‫چی؟ 106 00:03:38,957 --> 00:03:40,307 ‫گفتم لازمه باهاش کنار بیاین! 107 00:03:40,350 --> 00:03:41,743 ‫چی؟ 108 00:03:41,786 --> 00:03:43,048 ‫تو یه اسکلی 109 00:03:45,921 --> 00:03:47,792 ‫هنوز رای ندادی؟ 110 00:03:47,836 --> 00:03:49,272 ‫رای گیری همین 20 دقیقه پیش شروع شده. 111 00:03:49,316 --> 00:03:50,665 ‫کل هفته رو وقت داریم. 112 00:03:50,708 --> 00:03:52,449 ‫می دونم. به تغییر رای بده. 113 00:03:52,493 --> 00:03:54,538 ‫می دونم شراکت پایین تو انتخابات، 114 00:03:54,582 --> 00:03:55,713 ‫تو این کشور شایع هستش، 115 00:03:55,757 --> 00:03:56,845 ‫و منم نمیخوام به خاطر بی توجهی شکست بخورم. 116 00:03:56,888 --> 00:03:58,020 ‫میشه یه چیزی ازت بپرسم؟ 117 00:03:58,063 --> 00:03:59,282 ‫به نظرت امروزه واسه خواستگاری ها، 118 00:03:59,326 --> 00:04:00,936 ‫خیلی باید تو بوق و کرنا کنی؟ 119 00:04:00,979 --> 00:04:02,285 ‫نه. نه. 120 00:04:02,329 --> 00:04:05,027 ‫اون همه فیلم های رقص گروهی ‫که تو اینترنت پره، خیلی ضایع ست. 121 00:04:05,070 --> 00:04:07,029 ‫خواستگاری باید یه لحظه صمیمی باشه، 122 00:04:07,072 --> 00:04:09,292 ‫نه که در به در دنبال لایک باشی. 123 00:04:09,336 --> 00:04:10,989 ‫باشه. منم همین فکر رو می کردم، 124 00:04:11,033 --> 00:04:12,948 ‫ولی به نظر لوسی ‫من باید یه برنامه پر زرق و برق، 125 00:04:12,991 --> 00:04:14,341 ‫ترتیب بدم. 126 00:04:14,384 --> 00:04:16,386 ‫- قراره از لوسی خواستگاری کنی؟ ‫نه. 127 00:04:16,430 --> 00:04:18,562 ‫- قراره از من خواستگاری کنی؟ ‫نه. 128 00:04:18,606 --> 00:04:20,782 ‫- پس چرا داری درباره ش با ما حرف میزنی؟ ‫درسته. 129 00:04:20,825 --> 00:04:24,525 تنها کسی که نظرش مهمه، بیلی هستش. 130 00:04:24,568 --> 00:04:26,570 ‫آره، حتی خودمم هنوز مطمئن نیستم. 131 00:04:26,614 --> 00:04:28,659 ‫- فقط دارم اوضاع رو سبک سنگین می کنم ‫اوهوم. 132 00:04:28,703 --> 00:04:30,835 ‫خب، هر کاری می کنی، حواست باشه، 133 00:04:30,879 --> 00:04:33,621 ‫بذاری بیلی حلقه رو انتخاب کنه. 134 00:04:33,664 --> 00:04:36,711 ‫داناوان واسه من یه حلقه با ‫الماس بزرگ خرید که خدا تومن پولش بود، 135 00:04:36,754 --> 00:04:38,800 ‫ولی من اصلا ازش خوشم نمیومد ‫- جدی؟ 136 00:04:38,843 --> 00:04:41,019 ‫یکی از بهترین چیزا در مورد طلاق این بود که، 137 00:04:41,063 --> 00:04:43,283 ‫بالاخره تونستم اون حلقه رو بفروشم. 138 00:04:43,326 --> 00:04:44,762 ‫تامارا، سلام 139 00:04:44,806 --> 00:04:46,503 ‫سلام، جان. 140 00:04:46,547 --> 00:04:48,157 ‫می دونی دفتر گروهبان گری کجاست؟ 141 00:04:48,200 --> 00:04:49,506 البته که می دونم ‫اون در بزرگ شیشه ای که اونجاست.. 142 00:04:49,550 --> 00:04:51,334 ‫ممنون ‫می بینمت. 143 00:04:52,814 --> 00:04:53,989 ‫سلام. واسه مصاحبه آماده ای؟ 144 00:04:55,295 --> 00:04:57,819 ‫خیلی متاسفم ‫یه کاری برام پیش اومد.. 145 00:04:57,862 --> 00:04:59,734 ‫راه داره بندازیم واسه هفته بعد؟ 146 00:04:59,777 --> 00:05:03,390 اوه، زمان مقاله جامعه شناسی جنایی من جمعه هستش. 147 00:05:03,433 --> 00:05:05,261 ‫ولی عیبی نداره ‫مطمئنم هر کاری داری.، 148 00:05:05,305 --> 00:05:06,654 ‫خیلی مهم تره. 149 00:05:06,697 --> 00:05:08,395 گفتی این مقالت در مورده چیه؟ 150 00:05:08,438 --> 00:05:11,311 ‫اینکه بالا رفتن سن چه تاثیری تو ‫زاویه دید پلیس ها در طول حرفه شون داره. 151 00:05:11,354 --> 00:05:13,313 ‫لوسی گفت شما بهترین گزینه هستین، 152 00:05:13,356 --> 00:05:14,618 ‫چون که پیری... 153 00:05:14,662 --> 00:05:17,273 ‫ببخشید ‫یعنی یه افسر کهنه کار هستین.. 154 00:05:17,317 --> 00:05:18,579 درسته 155 00:05:20,929 --> 00:05:21,973 ‫دنبالم بیا. 156 00:05:25,281 --> 00:05:28,371 ‫اسمیتی، این تاماراست. 157 00:05:28,415 --> 00:05:29,851 ‫اون واسه آموزش همرات میاد. 158 00:05:29,894 --> 00:05:31,374 ‫منظورت یه همراه تو گشته؟ 159 00:05:31,418 --> 00:05:33,071 ‫نه. نه... 160 00:05:33,115 --> 00:05:36,423 ‫لازم نیست اصلا با اون ‫پات رو از مرکز بذاری بیرون. 161 00:05:36,466 --> 00:05:38,599 ‫فقط اطراف رو نشونش بده ‫به سوالاتش جواب بده،. 162 00:05:38,642 --> 00:05:39,904 باعث افتخاره ، رئیس 163 00:05:42,907 --> 00:05:45,388 ‫هر چی راجع به پلیس بودن باشه، من بلدم 164 00:05:45,432 --> 00:05:46,998 هر چه دله تنگت میخواهد بپرس 165 00:05:47,042 --> 00:05:48,260 آهنربا رو اشتباه نوشتی 166 00:05:50,915 --> 00:05:53,396 ‫هدف ما، الایژا استونه. 167 00:05:53,440 --> 00:05:55,442 ‫اون باهوش و بی رحمه. 168 00:05:55,485 --> 00:05:57,966 ‫چند سازمان سعی کردن تو پایگاه عملیاتیش، 169 00:05:58,009 --> 00:05:59,533 ‫شنود کار بذارن. 170 00:05:59,576 --> 00:06:01,317 ‫همه تلاش هاشون با شکست مواجه شده. 171 00:06:01,361 --> 00:06:03,275 ‫ولی سازمان های دیگه ‫برگ برنده نفوذی ما رو نداشتن... 172 00:06:03,319 --> 00:06:04,886 ‫وسلی اورز. 173 00:06:04,929 --> 00:06:07,497 ‫به عنوان وکیل الایژا ‫وسلی در جایگاه مناسبی،... 174 00:06:07,541 --> 00:06:10,718 ‫واسه کار گذاشتن شنود ‫تو دفتر اصلی الایژا، قرار داره. 175 00:06:10,761 --> 00:06:13,329 ‫لطفا موارد توجیهی رو یاد بگیرین، 176 00:06:13,373 --> 00:06:14,678 ‫و آماده باشین تا یه ساعت دیگه حرکت کنیم. 177 00:06:14,722 --> 00:06:16,506 همین بود 178 00:06:16,550 --> 00:06:18,639 ‫می دونی، لازم نیست این کار رو بکنی. 179 00:06:18,682 --> 00:06:20,075 ‫چرا، مجبورم. 180 00:06:20,118 --> 00:06:21,555 ‫این شنودیه که قراره کار بذاری. 181 00:06:21,598 --> 00:06:23,557 ‫لیست مکان های پیشنهادی ‫که درست کردم رو... 182 00:06:23,600 --> 00:06:24,949 ‫مطالعه کردی؟ 183 00:06:24,993 --> 00:06:26,298 ‫آره، ولی بعید می دونم وقت داشته باشم... 184 00:06:26,342 --> 00:06:27,952 ‫یه پریز برق رو باز کنم. 185 00:06:27,996 --> 00:06:29,563 ‫با زمان محدودی که داری ‫من بودم، دنبال یه جای بلند، 186 00:06:29,606 --> 00:06:30,825 ‫یا یه جای کوتاه می گشتم. 187 00:06:30,868 --> 00:06:32,609 ‫مهمترین چیز اینه که بی خطر انجامش بدیم. 188 00:06:32,653 --> 00:06:35,133 ‫موافقم. اگه امروز فرصتش رو پیدا نکردی، 189 00:06:35,177 --> 00:06:36,178 ‫عیبی نداره. 190 00:06:36,221 --> 00:06:37,309 ‫می تونیم دفعه ی بعدی... 191 00:06:37,353 --> 00:06:38,572 ‫که باهاش ملاقات کردی، انجامش بدیم. 192 00:06:38,615 --> 00:06:40,748 ‫وسلی، واحد مترو می خواد ‫یه سری چیزها رو مرور کنه. 193 00:06:44,578 --> 00:06:47,058 ‫می دونم پلیس ها نباید قول بدن، 194 00:06:47,102 --> 00:06:48,930 ‫ولی بهم قول بدین ازش محافظت کنین. 195 00:06:50,061 --> 00:06:52,760 ‫قول میدیم. 196 00:06:52,803 --> 00:06:55,284 ‫خب، تو 30 ساله پلیسی. 197 00:06:55,327 --> 00:06:56,285 ‫با بالا رفتن سنت، بزرگترین چالشی که... 198 00:06:56,328 --> 00:06:57,547 ‫باهاش روبرو شدی، چی بود؟ 199 00:06:57,591 --> 00:06:59,723 ‫تغییر تکنولوژی؟ روال کار؟ 200 00:06:59,767 --> 00:07:01,551 ‫آره. 201 00:07:02,726 --> 00:07:04,859 ‫ببین، تا حالا اسم کلیپ تاک به گوشت خورده؟ 202 00:07:04,902 --> 00:07:07,035 ‫سعی دارم یه میم رو آپلود کنم. 203 00:07:09,646 --> 00:07:11,387 ‫جدی که نمیگی 204 00:07:11,431 --> 00:07:12,649 ‫اینطوری می خوای رقیبت رو شکست بدی؟ 205 00:07:12,693 --> 00:07:14,651 ‫معلومه. کمکم کن همه جا پخشش کنم، 206 00:07:14,695 --> 00:07:16,653 ‫تا منم برات یه شکلات بخرم. 207 00:07:18,612 --> 00:07:20,004 ‫واحد نظارت تو موقعیت قرار گرفت. 208 00:07:20,048 --> 00:07:22,485 ‫دریافت شد ‫خودروی نجات یک در موقعیت قرار گرفت. 209 00:07:22,529 --> 00:07:24,748 ‫وسلی باید ‫حدود 10 دقیقه دیگه واسه ملاقاتش... 210 00:07:24,792 --> 00:07:26,446 ‫با الایژا، برسه. 211 00:07:30,885 --> 00:07:32,843 ‫ردیاب خصوصیم الان گزارشش رو فرستاد. 212 00:07:32,887 --> 00:07:34,062 ‫ردیاب خصوصیت؟ 213 00:07:34,105 --> 00:07:35,411 ‫آره، نمی تونم از منابع پلیس، 214 00:07:35,455 --> 00:07:36,586 ‫واسه بررسی سوابق به قصد شخصی استفاده کنم، 215 00:07:36,630 --> 00:07:38,849 ‫واسه همین یکی رو استخدام کردم. 216 00:07:38,893 --> 00:07:40,460 ‫تو هم باید یکی داشته باشی. 217 00:07:40,503 --> 00:07:41,591 ‫بهش گفتی دنبال چی بگرده؟ 218 00:07:41,635 --> 00:07:43,071 ‫اهرم فشار. 219 00:07:43,114 --> 00:07:44,681 ‫سعی دارم یه چیزی پیدا کنم تا باهاش... 220 00:07:44,725 --> 00:07:46,378 ‫نذارم داناوان حضانت رو بگیره، 221 00:07:46,422 --> 00:07:48,642 ‫و به سانفرانسیسکو نقل مکان کنه. 222 00:07:48,685 --> 00:07:50,905 ‫خب؟ طرف چیزی پیدا کرده؟ 223 00:07:50,948 --> 00:07:53,168 ‫نه. 224 00:07:53,211 --> 00:07:57,172 ‫به قول اون : شوهر سابقت اونقدر حوصله آدم ‫رو سر می بره که می خوام هزینه ت رو دو برابر کنم." 225 00:07:57,215 --> 00:07:58,652 ‫شماها خیلی خوش شانسین. 226 00:07:58,695 --> 00:08:00,784 ‫من از بابا و مامانم ‫خواهش کردم یه برادر داشته باشم. 227 00:08:00,828 --> 00:08:02,525 ‫برام یه لاک پشت خریدن. 228 00:08:02,569 --> 00:08:05,485 ‫با مزه بود ‫ولی یه کم بو میداد، 229 00:08:05,528 --> 00:08:08,096 ‫تقریبا خلاصه سال های ‫نوجوونی تیم میشه بامزه و بدبو. 230 00:08:08,139 --> 00:08:10,098 ‫چیز خاصی رو از دست ندادی. 231 00:08:10,141 --> 00:08:12,666 ‫عجب. من رو بگو که وقتی از بیمارستان... 232 00:08:12,709 --> 00:08:14,319 ‫آوردنت خونه، چقدر ذوق داشتم. 233 00:08:14,363 --> 00:08:15,538 ‫روحمم خبر نداشت. 234 00:08:26,984 --> 00:08:28,377 ‫چیه؟ 235 00:08:28,420 --> 00:08:30,379 ‫یه چیزی تو دیواره. 236 00:08:30,422 --> 00:08:32,555 ‫عروسک مالیبو باربی منه؟ ‫الان خیلی پولشه. 237 00:08:32,599 --> 00:08:33,861 ‫نه. یه چیز... فلزیه. 238 00:08:45,133 --> 00:08:47,570 ‫یه اسلحه تو دیوار خونه مون چه غلطی می کنه؟ 239 00:08:51,748 --> 00:08:53,533 چند وقت اون پشت بوده؟ 240 00:08:53,576 --> 00:08:55,317 ‫سخت بشه گفت. 241 00:08:55,360 --> 00:08:58,712 ‫نگاه، شماره سریالش پاک شده. 242 00:08:58,755 --> 00:09:01,149 ‫خلاف کارا از این کارا میکنن، نه؟ 243 00:09:01,192 --> 00:09:02,846 ‫باید این رو ببریم اسلحه شناسی. 244 00:09:02,890 --> 00:09:04,892 ‫صبر کن، شما که واقعا فکر نمی کنین ‫ازش تو یه جرم استفاده شده باشه؟ 245 00:09:04,935 --> 00:09:06,633 ‫خب، کار ما فهمیدن همینه. 246 00:09:06,676 --> 00:09:08,373 ‫به محض اینکه بتونیم، برمی گردیم. 247 00:09:08,417 --> 00:09:10,158 ‫ولی امروز مرخصی هستی ‫گفتی که کمک می کنی.. 248 00:09:10,201 --> 00:09:11,681 ‫زیاد طول نمی کشه. 249 00:09:11,725 --> 00:09:12,900 ‫یالا، چن. 250 00:09:12,943 --> 00:09:15,076 ‫می دونستم یه بهونه واسه رفتن پیدا می کنی. 251 00:09:15,119 --> 00:09:16,599 ‫جنی، این قضیه جدیه. 252 00:09:16,643 --> 00:09:18,558 ‫عیبی نداره. برو. 253 00:09:20,864 --> 00:09:21,473 ‫آه... 254 00:09:23,998 --> 00:09:25,608 ‫ببین، اون بیراه نمیگه. 255 00:09:25,652 --> 00:09:26,870 ‫یعنی، می تونستی زنگ بزنی ‫این رو بسپاری به یکی دیگه. 256 00:09:26,914 --> 00:09:28,480 ‫هنوزم می تونی. 257 00:09:28,524 --> 00:09:30,613 ‫نه، یه گروهبان خوب ‫واسه زیردست هاش کار نمی تراشه. 258 00:09:30,657 --> 00:09:31,701 ‫حتی تو روز مرخصیش. 259 00:09:31,745 --> 00:09:33,268 ‫و اصلا هیچ ربطی به حسی که این خونه... 260 00:09:33,311 --> 00:09:34,791 ‫برات به وجود میاره، نداره؟ 261 00:09:34,835 --> 00:09:36,271 ‫اینجا فقط یه خونه ست. 262 00:09:38,186 --> 00:09:40,144 ‫یا خدا ‫چیه؟ 263 00:09:40,188 --> 00:09:43,626 ‫ردیاب خصوصیم، سوابق پنه لوپه ‫نامزد داناوان رو بررسی کرده. 264 00:09:43,670 --> 00:09:45,628 اون قبلا اسکورت بوده (یه کمپانی هستش که به خانوم های محترم و موجه پول میده شمارو همراهی کنن "تا تخت") 265 00:09:45,672 --> 00:09:47,282 اوهو اره 266 00:09:47,325 --> 00:09:49,763 ‫تمام مدت بهش دروغ گفته. 267 00:09:49,806 --> 00:09:51,068 ‫خب، تو که این رو نمی دونی. 268 00:09:51,112 --> 00:09:52,461 ‫شاید از قبل به داناوان گفته باشه. 269 00:09:52,504 --> 00:09:54,071 ‫یا اصلا، این طوری با هم آشنا شدن. 270 00:09:54,115 --> 00:09:56,465 ‫نه بابا نه ‫داناوان یخیلی بچه مثبته.. 271 00:09:56,508 --> 00:09:58,336 ‫اگه می فهمید ‫دیوونه میشد 272 00:09:58,380 --> 00:10:01,905 ‫اگه دادگاه بفهمه ‫حضانت به تو میرسه 273 00:10:01,949 --> 00:10:05,648 ‫کار درستی نیست که ‫پای اونو تو دعوامون باز کنم. 274 00:10:05,692 --> 00:10:07,084 ‫و این حقیقت که اون جنده بوده، 275 00:10:07,128 --> 00:10:09,739 ‫هیچ تاثیری رو اون به عنوان نامادری نداره. 276 00:10:09,783 --> 00:10:11,262 ‫پلیس مخفی بودن تو هم همینطور، 277 00:10:11,306 --> 00:10:12,786 ‫ولی داناوان داره ازش ‫علیه تو استفاده می کنه. 278 00:10:12,829 --> 00:10:15,310 ‫آره، ولی استفاده از ‫گذشته اش علیه خودش، 279 00:10:15,353 --> 00:10:17,094 ‫من رو به بدی داناوان می کنه. 280 00:10:17,138 --> 00:10:19,401 ‫نمی تونم. باید یه راه دیگه واسه... 281 00:10:19,444 --> 00:10:20,881 ‫عوض کردن نظرش، پیدا کنم. 282 00:10:20,924 --> 00:10:22,012 ‫باشه. هیچ ایده ای نداری چطور؟ 283 00:10:22,056 --> 00:10:23,492 ‫نه. 284 00:10:25,668 --> 00:10:27,061 ‫حواستون باشه. 285 00:10:27,104 --> 00:10:28,497 ‫وسلی داره میره داخل. 286 00:10:33,720 --> 00:10:35,069 ‫الایژا منتظر منه. 287 00:10:35,112 --> 00:10:37,114 ‫گوشی. 288 00:10:53,087 --> 00:10:54,262 ‫بیا تو. 289 00:10:54,305 --> 00:10:56,264 ‫بشین. 290 00:10:56,307 --> 00:10:59,093 ‫خب، چطوری قراره ریز رو از دردسر نجات بدیم؟ 291 00:10:59,136 --> 00:11:01,269 ‫می تونم شهادت شاهد رو بی اعتبار کنم، ولی، 292 00:11:01,312 --> 00:11:02,966 ‫فیلم های نظارتی یه مشکل بزرگه. 293 00:11:06,927 --> 00:11:08,319 ‫دنبال چیزی می گردی؟ 294 00:11:08,363 --> 00:11:10,495 ‫از آخرین باری که اومدم، اینجا رو رنگ کردین؟ 295 00:11:10,539 --> 00:11:11,714 ‫نه. 296 00:11:11,758 --> 00:11:12,759 ‫به نظر میاد اتاق عوض شده. 297 00:11:12,802 --> 00:11:14,761 ‫حتما به خاطر تزیینات کریسمسه. 298 00:11:14,804 --> 00:11:16,719 ‫همونطور که داشتم می گفتم ‫اون فیلم یه مشکله، 299 00:11:16,763 --> 00:11:18,286 ‫ولی بزرگترین مشکلت ‫اینه که افرادت نمی دونن... 300 00:11:18,329 --> 00:11:19,983 ‫- چطور دستگیر بشن ‫کارش عالیه. 301 00:11:20,027 --> 00:11:21,506 ‫نمی تونن همش به افسرهای پلیس حمله کنن. 302 00:11:21,550 --> 00:11:22,943 ‫آره. 303 00:11:22,986 --> 00:11:24,553 ‫مشکلی براش پیش نمیاد. 304 00:11:24,596 --> 00:11:26,163 ‫مقاومت در برابر بازداشت ‫داره کار من رو سخت تر می کنه. 305 00:11:26,207 --> 00:11:27,861 ‫می شنوی چی میگه، مورینو؟ 306 00:11:27,904 --> 00:11:30,124 ‫دوستمون فکر می کنه ‫دارم کارش رو سخت می کنم. 307 00:11:30,167 --> 00:11:32,430 ‫-..نه، فقط ‫اون چیه، وکیل؟ 308 00:11:32,474 --> 00:11:33,736 ‫تو کدوم بخش از توافقمون... 309 00:11:33,780 --> 00:11:35,433 ‫راجع به آسونتر کردن کارت چیزی نوشته؟ 310 00:11:35,477 --> 00:11:37,871 ‫هوم. هیچ جاش. 311 00:11:37,914 --> 00:11:39,307 ‫یه توصیه ناخواسته... 312 00:11:39,350 --> 00:11:40,700 ‫به محض اینکه تونستی، ریز رو اخراج کن. 313 00:11:40,743 --> 00:11:42,919 خب؟ اون افسری که دستگیرش کرده رو با مشت زده 314 00:11:42,963 --> 00:11:45,574 ‫- ریز آدم خوبیه ‫ریز یه احمقه. 315 00:11:45,617 --> 00:11:47,881 ‫پیش یکی از هم سلولی هاش ‫تو زندان، پز اون حمله رو داده، 316 00:11:47,924 --> 00:11:49,621 ‫و اون یارو خبرچین از آب در اومد. 317 00:11:49,665 --> 00:11:51,711 ‫- کجاست؟ ‫رفته بانک غذا. 318 00:11:51,754 --> 00:11:53,887 ‫باشه، کارش که تموم شد، بیارش اینجا. 319 00:11:53,930 --> 00:11:56,672 ‫باید دوباره بهش ‫یاد بدن دهنش رو بسته نگه داره. 320 00:11:58,413 --> 00:12:03,592 ‫شایعاتی راجع به یه تهدید قریب الوقوع شنیدم، 321 00:12:03,635 --> 00:12:05,289 ‫ولی نتونستم بفهمم چیه. 322 00:12:05,333 --> 00:12:07,204 ‫- تازه این رو می شنوم ‫خب، زنت چی؟ 323 00:12:07,248 --> 00:12:08,771 ‫اون چیزی نشنیده؟ 324 00:12:08,815 --> 00:12:10,730 ‫نمی دونم. 325 00:12:10,773 --> 00:12:12,383 ‫شما خوش شانسین من رو دارین. 326 00:12:12,427 --> 00:12:13,994 ‫این علامتش بود. 327 00:12:14,037 --> 00:12:15,778 ‫به همه ی واحدها ‫مهره خودی علامت داد. 328 00:12:15,822 --> 00:12:17,693 ‫عملیات چشمه کور رو اجرا کنید. 329 00:12:17,737 --> 00:12:19,869 ‫نمی تونم هیچ قولی بدم، ولی... 330 00:12:22,045 --> 00:12:24,091 ‫چه خبر شده؟ 331 00:12:24,134 --> 00:12:25,266 ‫ممکنه یه مشکل داشته باشیم. 332 00:12:33,709 --> 00:12:35,276 ‫دست هات رو ببر بالا! 333 00:12:35,319 --> 00:12:36,581 ‫دست هات رو ببر بالا ‫دست ها بالا!! 334 00:12:36,625 --> 00:12:38,409 ‫- بی حرکت ‫دست هات رو بذار پشت سرت. 335 00:12:38,453 --> 00:12:39,497 ‫زانو بزن. 336 00:12:39,541 --> 00:12:41,195 ‫خب، اون از افراد ما نیست. 337 00:12:41,238 --> 00:12:42,500 ‫نه. تا حالا ندیدمش. 338 00:12:42,544 --> 00:12:43,545 ‫همه چی روبراهه، بچه ها؟ 339 00:12:43,588 --> 00:12:45,721 ‫آره، چیزی نیست. فقط... 340 00:12:45,765 --> 00:12:48,419 ‫این علامت دوم بود ‫شنود رو کار گذاشت.. 341 00:12:48,463 --> 00:12:51,292 ‫شنود کار گذاشته شد ‫واحدهای بازداشتی می تونن برن.. 342 00:12:51,335 --> 00:12:53,816 ‫اون موفق شد. حالا از اونجا بیا بیرون. 343 00:12:53,860 --> 00:12:55,687 ‫خب، همین بود. 344 00:12:55,731 --> 00:12:56,993 ‫فقط همین رو برات داشتم. 345 00:12:57,037 --> 00:12:58,603 ‫داره میاد بیرون. 346 00:12:58,647 --> 00:12:59,822 ‫باشه، کارت خوب بود، وکیل. 347 00:12:59,866 --> 00:13:01,824 ‫من در جریان پرونده ریز بذار. 348 00:13:01,868 --> 00:13:03,478 ‫حتما. ولی بی شوخی، 349 00:13:03,521 --> 00:13:05,393 ‫یا اخراجش کن یا یادش بده دهنش رو ببنده. 350 00:13:06,786 --> 00:13:08,526 ‫بوئز. 351 00:13:08,570 --> 00:13:10,398 ‫بیا وکیل رو تا بیرون همراهی کن ‫آماده رفتنه.. 352 00:13:10,441 --> 00:13:12,052 ‫دوباره بگو. 353 00:13:13,618 --> 00:13:15,316 ‫بوئز، صدام رو داری؟ 354 00:13:15,359 --> 00:13:16,970 ‫بیا وکیل رو ببر. 355 00:13:18,972 --> 00:13:20,712 ‫این پارازیته. 356 00:13:20,756 --> 00:13:22,236 ‫شنودی که وسلی ‫کار گذاشته، می تونه تو کار... 357 00:13:22,279 --> 00:13:23,759 ‫بی سیم های دو طرفه، اختلال ایجاد کنه. 358 00:13:23,803 --> 00:13:25,979 ‫نمی دونستیم اون تو ‫از بی سیم استفاده می کنن؟ 359 00:13:26,022 --> 00:13:27,763 ‫- هارپر، جواب بده ‫دارم روش کار می کنم. 360 00:13:27,807 --> 00:13:30,766 ‫همه ی واحدها، منتظر باشید ‫با علامت من، آماده ی حمله باشید.. 361 00:13:30,810 --> 00:13:31,941 ‫صدات رو نمی شنوم. 362 00:13:31,985 --> 00:13:33,769 ‫دوباره بگو؟ 363 00:13:33,813 --> 00:13:35,858 ‫نمیشه با پای خودم برم بیرون؟ 364 00:13:35,902 --> 00:13:37,555 ‫آخه، بی شوخی ‫سی دقیقه دیگه، اون طرف شهر 365 00:13:37,599 --> 00:13:38,600 ‫یه جلسه دارم. 366 00:13:38,643 --> 00:13:39,862 ‫نه، نه. یکم یواش تر، وکیل. 367 00:13:39,906 --> 00:13:41,168 میتونن منتظرت بمونن 368 00:13:44,736 --> 00:13:47,348 ‫این خیلی جالبه. 369 00:13:50,133 --> 00:13:52,657 ‫می دونی، تا جایی که یادم میاد ‫وقتی صدای آژیرها بلند شد، 370 00:13:52,701 --> 00:13:55,704 ‫تو یه ذره هم از جات نپریدی. 371 00:13:55,747 --> 00:13:56,966 ‫به خودت حتی زحمت ندادی نگاه کنی. 372 00:13:57,010 --> 00:13:59,664 ‫انگار می دونستی اونا قراره بیان. 373 00:13:59,708 --> 00:14:01,188 ‫راجع به چی حرف میزنی؟ 374 00:14:07,672 --> 00:14:08,586 امم 375 00:14:14,810 --> 00:14:16,507 ‫احتمالا یه پیف پافه دیگه لازم داریم. 376 00:14:16,551 --> 00:14:18,248 ‫باید همین حالا وارد بشیم. 377 00:14:18,292 --> 00:14:19,902 ‫نه. الایژا باهوش تر از اونه... 378 00:14:19,946 --> 00:14:22,296 ‫که موقع شنود ما، به وسلی صدمه بزنه. 379 00:14:22,339 --> 00:14:23,993 ‫همه ی واحدها دست نگه دارین. 380 00:14:24,037 --> 00:14:25,734 ‫اون چیه؟ 381 00:14:25,777 --> 00:14:29,129 ‫نه، نه، نه، نه. خودت رو به اون راه نزن. 382 00:14:29,172 --> 00:14:32,262 ‫آزمایش می کنیم، آزمایش می کنیم. 383 00:14:32,306 --> 00:14:34,134 ‫صدام رو می شنوین؟ 384 00:14:34,177 --> 00:14:37,224 ‫هر کی که هستین. 385 00:14:37,267 --> 00:14:39,704 ‫اف بی آی ؟ 386 00:14:39,748 --> 00:14:41,793 ‫سازمان مبارزه با مواد مخدر؟ نه، صبر کن. 387 00:14:41,837 --> 00:14:45,145 ‫نه. البته. تو چه فکری بودم؟ 388 00:14:45,188 --> 00:14:47,016 ‫پلیس لس آنجلسه. 389 00:14:47,060 --> 00:14:50,411 ‫شرط می بندم همسر دوست داشتنیت ‫هم اون بیرون داره گوش میده، مگه نه؟ 390 00:14:50,454 --> 00:14:53,544 ‫انجی، اون بیرونی؟ 391 00:14:53,588 --> 00:14:55,416 ‫تو باهوشی ‫می دونی هیچ حرفی که.... 392 00:14:55,459 --> 00:14:57,548 ‫من رو متهم کنه، جلوی شوهرت نمیزنم، 393 00:14:57,592 --> 00:14:59,159 ‫واسه همین تبدیلش کردی به اسب تروی، "منظور اون اسب چوبی هستش که توی فیلم تروی هم بود" 394 00:14:59,202 --> 00:15:01,509 ‫تا یه شنود کار بذاره. 395 00:15:01,552 --> 00:15:04,991 ‫این بازی کوچیکت هم چیزی نمونده بود جواب بده. 396 00:15:05,034 --> 00:15:08,820 ‫حالا که حرف بازی شد ‫می دونی بازی محبوب من چیه؟ 397 00:15:08,864 --> 00:15:11,780 "‫من می بینم" 398 00:15:11,823 --> 00:15:16,219 ‫با چشم هام یه ون کنترل آفات می بینم. 399 00:15:16,263 --> 00:15:18,178 ‫نه. نه. 400 00:15:18,221 --> 00:15:20,789 ‫نه، تو اون تو نیستی ‫زیادی شبیه سریال میامی وایسه.. 401 00:15:20,832 --> 00:15:23,052 ‫اوه. یه کامیون پست اونجاست. 402 00:15:23,096 --> 00:15:24,749 ‫نه، نه، نه ‫اون باید تو حرکت بمونه. 403 00:15:24,793 --> 00:15:26,229 ‫شاید یه وقت کسی مشکوک شد. 404 00:15:26,273 --> 00:15:30,016 ‫مینی ون. 405 00:15:30,059 --> 00:15:32,975 ‫هم جای کافی واسه تجهیزات ‫داره و هم قابل شناسایی نیست. 406 00:15:33,019 --> 00:15:35,282 ‫خب، بگو ببینم، انجی ‫بازی رو بردم؟ 407 00:15:35,325 --> 00:15:37,893 ‫معلومه که بردم. 408 00:15:37,937 --> 00:15:39,460 ‫من همیشه می برم. می دونی چرا؟ 409 00:15:39,503 --> 00:15:42,724 ‫چون طبق قانون بازی می کنم. 410 00:15:42,767 --> 00:15:44,465 ‫که یعنی می خوام گزارش شوهرت رو... 411 00:15:44,508 --> 00:15:47,076 ‫به دادگاه ایالتی کالیفرنیا بدم. 412 00:15:47,120 --> 00:15:48,991 ‫درسته. 413 00:15:49,035 --> 00:15:50,775 ‫مجوز وکالتش رو به خاطر اینکه... 414 00:15:50,819 --> 00:15:53,213 ‫به اعتماد موکلش خیانت کرد، باطل می کنم. 415 00:15:53,256 --> 00:15:54,954 ‫این قضیه تموم نشده. 416 00:15:54,997 --> 00:15:57,391 ‫واسه تو، چرا. 417 00:16:00,655 --> 00:16:02,004 ‫وسلی، زود باش، پسر. 418 00:16:02,048 --> 00:16:04,050 ‫اون مال خودتون ‫الان اخراجش کردم.. 419 00:16:04,093 --> 00:16:06,313 ‫خوب به من گوش کن. 420 00:16:06,356 --> 00:16:08,010 ‫اگه یه مو از سر اون یا خانوادش کم بشه، 421 00:16:08,054 --> 00:16:10,230 ‫آخرین چیزی که به عنوان ‫یه مرد آزاد می بینی، قیافه منه. 422 00:16:10,273 --> 00:16:12,275 ‫لازم نیست بهش دست بزنم. 423 00:16:12,319 --> 00:16:14,060 ‫اون خودش، خودش رو به فنا داد. 424 00:16:14,103 --> 00:16:15,017 ‫زود باش. 425 00:16:15,061 --> 00:16:16,497 برو 426 00:16:16,540 --> 00:16:18,978 ‫تا ملاقات دوباره، وکیل. 427 00:16:23,765 --> 00:16:26,202 ‫ببین، گزارش اسلحه شناسی ‫سلاحی که تو دیوار پیدا کردیم، اومد. 428 00:16:26,246 --> 00:16:27,638 ‫چقدر سریع. 429 00:16:27,682 --> 00:16:29,336 ‫آره، آخه مجبور شدم ‫یه جعبه کلوچه دختران پیشاهنگ، 430 00:16:29,379 --> 00:16:31,860 ‫از بچه دریک بخرم ‫قابلت رو نداشت.. 431 00:16:31,903 --> 00:16:34,863 ‫خیلی خب، شیارهای ‫داخل اسلحه با گلوله ای که... 432 00:16:34,906 --> 00:16:38,127 ‫بیست و پنج سال پیش تو ‫یه قتل استفاده شده، همخونی داره. 433 00:16:38,171 --> 00:16:40,825 ‫اسم قربانی فرانک اوچوآ بود. 434 00:16:40,869 --> 00:16:42,566 ‫اون پایین خیابون زندگی می کرد. 435 00:16:42,610 --> 00:16:44,394 ‫وقتی به قتل رسید، من 14 سالم بود. 436 00:16:44,438 --> 00:16:46,657 ‫طبق پرونده قتل فرانک،... 437 00:16:46,701 --> 00:16:49,660 ‫به خاطر سرقت مشکوک نافرجام از خونه بوده. 438 00:16:49,704 --> 00:16:51,010 ‫خب، گمونم حالا که ‫اسلحه رو تو دیوار پیدا کردیم، 439 00:16:51,053 --> 00:16:52,489 ‫می تونیم این فرضیه رو بذاریم کنار. 440 00:16:52,533 --> 00:16:54,230 ‫چیزی از اون شب یادته؟ 441 00:16:54,274 --> 00:16:55,753 ‫آره، من یه مسابقه فوتبال داشتم. 442 00:16:55,797 --> 00:16:58,974 ‫مامانم من و جنی رو با خودش برد ‫وقتی که برگشتیم، 443 00:16:59,018 --> 00:17:01,150 پلیسا همه جا بودن 444 00:17:01,194 --> 00:17:02,804 ‫بابام از اون یارو متنفر بود. 445 00:17:02,847 --> 00:17:04,197 ‫بابات عذر موجه داشت. 446 00:17:04,240 --> 00:17:06,373 ‫زن فرانک، مونیکا. 447 00:17:06,416 --> 00:17:08,070 ‫اون تو خونه بوده. 448 00:17:08,114 --> 00:17:10,072 ‫بابات داشته تو ‫حساب کتاب مالیاتش کمکش می کرده. 449 00:17:10,116 --> 00:17:11,682 مونیکا عذر موجه ای نیست 450 00:17:11,726 --> 00:17:13,684 اونا با هم رابطه داشتن 451 00:17:13,728 --> 00:17:16,687 مامانم نمیدونست ولی من میدونستم 452 00:17:16,731 --> 00:17:20,691 ‫اگه فرانک متوجه رابطشون شده باشه، 453 00:17:20,735 --> 00:17:23,042 ‫بابام واسه کشتنش، انگیزه داشته. 454 00:17:23,085 --> 00:17:24,565 ‫اینجوریه که اون اسلحه سر از دیوار در آورده. 455 00:17:24,608 --> 00:17:26,697 ‫باشه، ولی چرا اون تو قایمش کرده؟ 456 00:17:26,741 --> 00:17:29,178 ‫یعنی، چرا اون رو تو جوی ‫تخلیه آب طوفان یا دریا ننداخته؟ 457 00:17:29,222 --> 00:17:30,962 ‫نمیدونم. 458 00:17:31,006 --> 00:17:33,182 ‫- امروز کارت خوب بود ‫- نه به اندازه کافی. 459 00:17:33,226 --> 00:17:35,967 ‫اختلال رادیویی تقصیر تو نبود. 460 00:17:36,011 --> 00:17:38,535 ‫باعث نمیشه کمتر بترسم. 461 00:17:38,579 --> 00:17:39,971 ‫حرکت بعدی چیه؟ 462 00:17:40,015 --> 00:17:42,148 ‫تجدید قوا می کنیم ‫و صبح می ریم سر وقتش. 463 00:17:42,191 --> 00:17:44,324 ‫شما دو تا برین خونه، جک رو بغل کنین. 464 00:17:44,367 --> 00:17:45,803 ‫سیستم واردا رو نصب کنیم. "واردا یه سیستم امنیتیه که به محض فعال شدن پلیس محلی رو خبر میکنه" 465 00:17:45,847 --> 00:17:47,675 ‫و با جزئیات امنیتی تون آشنا بشین. 466 00:17:47,718 --> 00:17:49,546 ‫- واردا؟ ‫- نگران نباش. 467 00:17:49,590 --> 00:17:51,940 ‫این فقط فضول ترین و ‫ترسناک ترین سیستم امنیتیه که... 468 00:17:51,983 --> 00:17:53,855 ‫تا حالا ساخته شده. 469 00:17:53,898 --> 00:17:55,161 ‫بابت همه چی ممنون. 470 00:17:55,204 --> 00:17:56,640 ‫کاش کار بیشتری از دستم بر میومد. 471 00:18:05,910 --> 00:18:09,523 ‫سلام. چرا اجازه میدی ‫اسمیتی اینقدر بهت توهین کنه؟ 472 00:18:09,566 --> 00:18:12,395 ‫اجازه نمیدم اسمیتی... ‫چرا، میدی. 473 00:18:12,439 --> 00:18:14,528 ‫من اینجا شاهد این بودم ‫که اسمیتی پیش افسرهای دیگه، 474 00:18:14,571 --> 00:18:16,834 ‫بدیه تو رو می گفت ‫این خیلی کار زشتیه.. 475 00:18:16,878 --> 00:18:18,227 ‫لطفا بگو که برنامه داری جوابش رو بدی. 476 00:18:18,271 --> 00:18:20,838 ‫باشه، موافقم که این کار خوبی نیست، 477 00:18:20,882 --> 00:18:22,797 ‫ولی اسمیتی مسیر خودش رو انتخاب کرده، 478 00:18:22,840 --> 00:18:24,233 ‫و اگه منم به همون حقه هایی ‫که اون داره، متوسل بشم، 479 00:18:24,277 --> 00:18:25,626 ‫به هیچ جایی نمی رسم. 480 00:18:25,669 --> 00:18:27,018 ‫ولی اگه اجازه این کار رو بدی، 481 00:18:27,062 --> 00:18:28,324 ‫بازم به جایی نمی رسی. 482 00:18:28,368 --> 00:18:29,760 ‫ممکنه ببازی. 483 00:18:29,804 --> 00:18:31,545 ‫به نظر من، منفی بافی ‫رای دهنده ها رو منصرف می کنه. 484 00:18:31,588 --> 00:18:33,416 ‫می خوام یه انتخابات پاک داشته باشم... 485 00:18:33,460 --> 00:18:36,376 ‫و معذرت می خوام، یه تماس ‫برنامه ریزی شده با پسرم دارم. 486 00:18:36,419 --> 00:18:37,551 ‫میشه بعدا راجع به این موضوع حرف بزنیم؟ 487 00:18:37,594 --> 00:18:38,943 ‫حتما ‫ممنون. 488 00:18:45,036 --> 00:18:47,126 ‫نگو که باز واسه ‫مصاحبه ات سوالای بیشتری داری. 489 00:18:47,169 --> 00:18:49,171 ‫فقط یکی. 490 00:18:49,215 --> 00:18:50,781 ‫می خوای فیلمت رو همه جا پخش کنی؟ 491 00:18:50,825 --> 00:18:52,174 ‫من کمکت می کنم فیلمت رو بسازی. 492 00:18:52,218 --> 00:18:54,568 ‫رمز کلیپ تاکت چیه؟ 493 00:18:54,611 --> 00:18:55,960 ‫هی، کجا میری؟ 494 00:18:56,004 --> 00:18:57,614 ‫مونیکا اوچوآ تو اتاق بازجوییه. 495 00:18:57,658 --> 00:18:58,746 ‫می خوام سر و ته این قضیه رو در بیارم. 496 00:18:58,789 --> 00:19:00,051 واو، واو، ‫وایسا، وایسا، وایسا. 497 00:19:00,095 --> 00:19:02,184 ‫می خوای از همسایه بابات بازجویی کنی؟ 498 00:19:02,228 --> 00:19:03,751 ‫اون شاهد بابامه. 499 00:19:03,794 --> 00:19:05,187 ‫اگه کسی بدونه بابام ‫شوهرش رو... 500 00:19:05,231 --> 00:19:06,710 ‫کشته یا نه، اونه. 501 00:19:06,754 --> 00:19:09,017 ‫آره، ولی تو نباید اونی ‫باشی که ازش بازجویی می کنه. 502 00:19:09,060 --> 00:19:10,584 ‫ببین، باید این کار رو درست انجام بدیم. 503 00:19:13,282 --> 00:19:14,675 ‫تو ازش بازجویی کن. 504 00:19:17,068 --> 00:19:19,070 ‫ممنون که تشریف آوردین، خانم اوچوآ. 505 00:19:19,114 --> 00:19:21,638 ‫خواهش می کنم. خب، قضیه چیه؟ 506 00:19:21,682 --> 00:19:22,987 ‫قتل شوهرتون. 507 00:19:23,031 --> 00:19:24,902 ‫اخیرا پیشرفتی تو پرونده حاصل شده، 508 00:19:24,946 --> 00:19:26,904 ‫و می خواستیم جزئیاتی رو با شما مرور کنیم. 509 00:19:26,948 --> 00:19:28,254 ‫منظورتون از پیشرفت تو پرونده چیه؟ 510 00:19:28,297 --> 00:19:29,690 25 سال گذشته. 511 00:19:29,733 --> 00:19:31,387 ‫متاسفانه در حال حاضر ‫اجازه ندارم هیچگونه جزئیاتی رو... 512 00:19:31,431 --> 00:19:32,997 ‫با شما در میون بذارم. 513 00:19:33,041 --> 00:19:34,869 ‫از اون شب چی یادتونه؟ 514 00:19:34,912 --> 00:19:36,523 ‫چند بار این قضیه رو تعریف کردم. 515 00:19:36,566 --> 00:19:38,351 ‫مگه گزارشش رو ندارین؟ ‫همش همونجاست. 516 00:19:38,394 --> 00:19:39,874 ‫متاسفم. 517 00:19:39,917 --> 00:19:42,703 ‫متوجهم این موضوع دردناکیه. 518 00:19:42,746 --> 00:19:44,357 ‫اگه مهم نبود، ازتون نمی پرسیدم. 519 00:19:45,967 --> 00:19:48,709 ‫اون طرف خیابون تو ‫خونه یکی از همسایه ها بودم. 520 00:19:48,752 --> 00:19:50,363 ‫خانواده بردفورد. 521 00:19:50,406 --> 00:19:53,583 ‫درسته. تام داشت تو ‫حساب کتاب مالیاتم کمکم می کرد. 522 00:19:53,627 --> 00:19:56,238 ‫من همه شون رو خراب کرده بودم، 523 00:19:56,282 --> 00:19:59,633 ‫اونم یه حسابدار معتبر بود. 524 00:19:59,676 --> 00:20:03,593 ‫وقتی برگشتم خونه ‫در باز بود، 525 00:20:03,637 --> 00:20:06,161 ‫و... 526 00:20:06,205 --> 00:20:09,033 ‫خونه به هم ریخته بود. 527 00:20:09,077 --> 00:20:12,907 ‫ببخشید. از زمانی که ‫مجبور بودم راجع به این قضیه... 528 00:20:12,950 --> 00:20:14,604 ‫حرف بزنم، زمان زیادی گذشته. 529 00:20:14,648 --> 00:20:17,868 ‫نمی خواد عجله کنین. 530 00:20:17,912 --> 00:20:21,872 ‫شوهرم، فرانک رو پیدا کردم. 531 00:20:21,916 --> 00:20:23,918 ‫اون.. جسدش تو آشپزخونه بود. 532 00:20:23,961 --> 00:20:28,662 ‫همه جا خون ریخته بود. 533 00:20:28,705 --> 00:20:30,272 ‫گمونم هر کی به زور ‫وارد شده بود رو غافلگیر کرده، 534 00:20:30,316 --> 00:20:33,841 ‫و اونم بهش شلیک کرده. 535 00:20:33,884 --> 00:20:37,410 ‫با خانواده بردفورد صمیمی بودین؟ 536 00:20:37,453 --> 00:20:39,368 ‫مثل همه همسایه ها ‫با هم خوش و بش داشتیم. 537 00:20:39,412 --> 00:20:42,415 ‫پس، شب قتل ‫شما تو خونه شون بودین، 538 00:20:42,458 --> 00:20:44,852 ‫مالیاتتون رو حساب می کردین و... 539 00:20:44,895 --> 00:20:46,593 ‫بقیه اعضای خانواده بردفورد هم بودن؟ 540 00:20:46,636 --> 00:20:48,899 ‫نه. خانم بردفورد و بچه ها، 541 00:20:48,943 --> 00:20:52,251 ‫رفته بودن مسابقه بسکتبال یا همچین چیزی. 542 00:20:52,294 --> 00:20:54,601 ‫باشه، پس اونا خونه نبودن. 543 00:20:54,644 --> 00:20:55,689 ‫این یه اتفاق همیشگی بود؟ 544 00:20:57,343 --> 00:20:59,258 ‫با این حرفتون می خواین به چی برسین؟ 545 00:20:59,301 --> 00:21:02,130 ‫سعی دارم بفهمم چه اتفاقی افتاد. 546 00:21:02,173 --> 00:21:06,308 ‫آقای بردفورد... تو هیچ مقطعی ‫اونجا رو ترک نکرد؟ 547 00:21:06,352 --> 00:21:10,399 ‫ببخشید. میشه این کار ‫رو بندازیم واسه یه وقت دیگه؟ 548 00:21:10,443 --> 00:21:13,533 ‫اگه الان تمومش کنیم، راحت تره. 549 00:21:13,576 --> 00:21:16,144 ‫نمی دونم. شما خیلی ‫ناگهانی این جریان رو بهم گفتین. 550 00:21:16,187 --> 00:21:18,189 و ‫سوال هاتون هم زیاده. 551 00:21:18,233 --> 00:21:19,713 ‫آره. میدونین چیه؟ ‫اگه چند تا... 552 00:21:19,756 --> 00:21:21,280 ‫سوال دیگه جواب بدین ‫کارمون تموم میشه، 553 00:21:21,323 --> 00:21:22,542 ‫و می تونین از اینجا برین. 554 00:21:22,585 --> 00:21:25,022 ‫نه، می خوام همین حالا برم. 555 00:21:30,071 --> 00:21:31,115 تیم؟ 556 00:21:31,159 --> 00:21:33,204 ‫خانم اوچوآ. 557 00:21:33,248 --> 00:21:35,206 ‫بابام اون شب تو هیچ مقطعی خونه رو ترک نکرد؟ 558 00:21:35,250 --> 00:21:38,732 ‫معلومه که نه. به نظرت من به پلیس دروغ گفتم؟ 559 00:21:38,775 --> 00:21:40,386 ‫می دونم با بابام رابطه داشتی... 560 00:21:40,429 --> 00:21:42,126 ‫ببخشید؟ ‫عیبی نداره. 561 00:21:42,170 --> 00:21:45,086 ‫مال خیلی وقت پیش بود ‫ولی اگه داری ازش محافظت می کنی.... 562 00:21:45,129 --> 00:21:46,609 ‫باشه. دیگه کافیه. من میرم. 563 00:21:51,005 --> 00:21:52,963 داره لاپوشونی میکنه 564 00:21:53,007 --> 00:21:55,226 ‫شاید، ولی نمی تونیم این رو ثابت کنیم. 565 00:21:55,270 --> 00:21:56,315 ‫خیلی ممنون. 566 00:21:59,535 --> 00:22:02,103 ‫خب، دو افسر ‫به صورت چرخشی تو 72 ساعت آینده، 567 00:22:02,146 --> 00:22:03,757 ‫نگهبانی میدن، 568 00:22:03,800 --> 00:22:05,367 ‫حسگرهای حرکتی تو حیاط روبرویی نصب شده، 569 00:22:05,411 --> 00:22:08,022 ‫به همراه یه سیستم هشدار که 911 رو رد می کنه، 570 00:22:08,065 --> 00:22:10,285 ‫و اگه اتفاقی بیفته، یه ‫هشدار قرمز به تمام پلیس هایی که... 571 00:22:10,329 --> 00:22:11,852 ‫تو منطقه هستن، می فرسته. 572 00:22:11,895 --> 00:22:13,549 ‫امکان نداره الایژا بتونه از اون در بیاد داخل. 573 00:22:13,593 --> 00:22:15,377 ‫تا کی باید اینطوری زندگی کنیم؟ 574 00:22:15,421 --> 00:22:16,857 ‫تنها چیزی که مهمه، 575 00:22:16,900 --> 00:22:19,338 ‫اینه که خانواده مون در امانه. 576 00:22:19,381 --> 00:22:21,165 ‫همه چی درست میشه. 577 00:22:21,209 --> 00:22:23,820 کاملا. و احتمالا منم ‫مجوز وکالتم رو از دست میدم، 578 00:22:23,864 --> 00:22:28,042 ‫ولی نیمه پر لیوان اینه که ‫می تونم وقت بیشتری رو با جک بگذرونم. 579 00:22:31,262 --> 00:22:33,177 ‫- کجا میری؟ ‫- برمی گردم سر کار. 580 00:22:33,221 --> 00:22:36,137 ‫اجازه نمیدم اون مجرم شکستمون بده. 581 00:22:39,401 --> 00:22:42,012 ‫سلام. 582 00:22:42,056 --> 00:22:45,407 ‫ممنون که لحظه آخری ‫این همه راه رو تا مرکز اومدی. 583 00:22:45,451 --> 00:22:47,627 ‫چرا گفتی بیام اینجا، نایلا؟ 584 00:22:47,670 --> 00:22:49,629 ‫خیلی خب. می دونم دوباره برگشتیم... 585 00:22:49,672 --> 00:22:52,153 ‫به اون وضعیتی که ‫از طریق وکیل هامون حرف می زدیم، 586 00:22:52,196 --> 00:22:56,070 ‫ولی با خودم گفتم با هم ‫یه مکالمه رو در رو داشته باشیم، 587 00:22:56,113 --> 00:22:59,378 ‫و پای لایلا رو تو یه ‫دعوای دردناک حضانت دیگه، 588 00:22:59,421 --> 00:23:01,858 ‫باز نکنیم. 589 00:23:01,902 --> 00:23:03,294 ‫باشه. 590 00:23:03,338 --> 00:23:04,687 ‫پیشنهادت چیه؟ 591 00:23:04,731 --> 00:23:08,125 ‫از اونجایی که مدرسه و دوستان لایلا اینجان، 592 00:23:08,169 --> 00:23:11,955 ‫پیشنهاد میدم سال تحصیلی رو پیش من بمونه، 593 00:23:11,999 --> 00:23:15,698 ‫و کل تابستون ‫می تونه پیش تو باشه. 594 00:23:15,742 --> 00:23:18,092 ‫و مسلما، هر وقت ‫خواستی، می تونی بیای ببینیش. 595 00:23:20,834 --> 00:23:23,358 ‫نظرت چیه؟ 596 00:23:23,402 --> 00:23:24,446 ‫به نظرم باید چیزهای بیشتری رو... 597 00:23:24,490 --> 00:23:25,882 ‫به جز مدرسه و دوست هاش در نظر بگیریم. 598 00:23:25,926 --> 00:23:27,493 ‫باشه، چی مثلا؟ 599 00:23:27,536 --> 00:23:29,669 ‫مثلا این حقیقت که تا همین اواخر به عنوان یه مادر... 600 00:23:29,712 --> 00:23:31,105 ‫حضور نداشتی. 601 00:23:31,148 --> 00:23:32,672 ‫ببین، قبول دارم که کار قبلیم، 602 00:23:32,715 --> 00:23:34,151 ‫خیلی وقتم رو می گرفت، 603 00:23:34,195 --> 00:23:37,111 ‫ولی به همین خاطر اومدم تو پلیس گشت. 604 00:23:37,154 --> 00:23:39,853 ‫ببخشید، چرا داریم به جای ‫رستورانی که امروز صبح پیشنهاد دادی، 605 00:23:39,896 --> 00:23:41,855 ‫جلوی اداره تون با هم حرف می زنیم؟ 606 00:23:41,898 --> 00:23:44,118 ‫چون واسه کار رو ‫یه پرونده، اضافه کاری وایستادم. 607 00:23:44,161 --> 00:23:45,946 درسته 608 00:23:45,989 --> 00:23:47,687 ‫پس می خوای حضانت کامل رو بهت بدم، 609 00:23:47,730 --> 00:23:48,862 ‫تا یه پرستار، بچه مون رو بزرگ کنه؟ 610 00:23:48,905 --> 00:23:50,733 ‫این منصفانه نیست ‫بی خیال، داناوان. 611 00:23:50,777 --> 00:23:52,343 ‫جریان واقعا چیه؟ 612 00:23:52,387 --> 00:23:54,694 ‫- بذار حدس بزنم... بخاطر قضیه هالووین؟ ‫نه، نه. 613 00:23:54,737 --> 00:23:57,479 ‫چرا، همینه ‫تو به خاطر اینکه باهم خوابیدیم عذاب وجدان گرفتی.. 614 00:23:57,523 --> 00:24:00,134 ‫- اون فقط یه اتفاق بود - ‫که تقصیر هر دومون بود. 615 00:24:00,177 --> 00:24:04,486 ‫- پس من رو به خاطرش سرزنش نکن ‫این کار رو نمی کنم. 616 00:24:04,530 --> 00:24:06,532 برای دوسال، من تنها سرپرستش بودم 617 00:24:06,575 --> 00:24:08,316 ‫که تو تکالیف مدرسه ‫کمکش می کردم، باهاش اردو میرفتم، 618 00:24:08,359 --> 00:24:09,796 به نوبت های دکترش میرسوندمش 619 00:24:09,839 --> 00:24:11,188 ‫تو اون موقع کجا بودی؟ 620 00:24:11,232 --> 00:24:12,929 ‫باشه. 621 00:24:12,973 --> 00:24:14,540 ‫به نظرم دادگاه موافقه ‫که من اون سرپرستی هستم... 622 00:24:14,583 --> 00:24:18,021 ‫- که بیشترین... ‫- لطفا این کار رو نکن. 623 00:24:18,065 --> 00:24:21,634 ‫در فقط برای من برای دخترمون. 624 00:24:21,677 --> 00:24:23,592 ‫اون بلده خودش رو وفق بده ‫تو مدرسه جدید دوست پیدا می کنه. 625 00:24:23,636 --> 00:24:25,202 ‫وقتی هم برگرده خونه ‫دوتا سرپرست داره، 626 00:24:25,246 --> 00:24:26,987 ‫که اونجا منتظرشن. 627 00:24:27,030 --> 00:24:30,773 ‫نایلا، من و پنه لوپه می تونیم بهش دلگرمی بدیم. 628 00:24:30,817 --> 00:24:32,906 اوه، ‫درسته. پنه لوپه. 629 00:24:32,949 --> 00:24:35,212 ‫این حرفت یعنی چی؟ 630 00:24:35,256 --> 00:24:37,606 ‫هیچی. تو دادگاه می بینمت. 631 00:24:51,490 --> 00:24:54,493 اوه، پسر 632 00:24:54,536 --> 00:24:56,407 ‫هیچوقت فکر نمی کردم ‫دوباره قیافتو ببینم. 633 00:24:56,451 --> 00:24:58,235 ‫جنی بهت گفت بیای دیدنم؟ 634 00:24:58,279 --> 00:25:02,022 ‫عجب، کبدت خوب حالت رو گرفته، پیرمرد. 635 00:25:02,065 --> 00:25:03,850 ‫خیلی بهم بد نمیگذره. 636 00:25:03,893 --> 00:25:06,635 ‫پرستارها خیلی هوام رو دارن. فقط... 637 00:25:06,679 --> 00:25:08,985 ‫هیچکس اون دلستری ‫که می خوام رو برام نمیاره. 638 00:25:11,901 --> 00:25:13,120 اه 639 00:25:13,163 --> 00:25:14,556 ‫آب سیب. 640 00:25:14,600 --> 00:25:16,210 یه جوکه 641 00:25:16,253 --> 00:25:18,952 ‫ظاهرا همیشه یکی ‫رو داری که ازت مراقبت کنه، 642 00:25:18,995 --> 00:25:20,867 ‫حتی وقتی لیاقتش رو نداری. 643 00:25:20,910 --> 00:25:23,696 ‫چیزی می خوای بگی، پسرم؟ 644 00:25:23,739 --> 00:25:26,263 ‫فرانک اوچوآ رو یادته؟ 645 00:25:26,307 --> 00:25:27,526 ‫پایین خیابون زندگی می کرد. 646 00:25:27,569 --> 00:25:29,876 ‫بیست و پنج سال پیش با ضرب گلوله کشتنش. 647 00:25:29,919 --> 00:25:32,095 ‫خب، مطمئنم مونیکا رو یادته. 648 00:25:32,139 --> 00:25:33,532 ‫نمی تونم بگم یادمه. 649 00:25:33,575 --> 00:25:35,142 ‫بی خیال. 650 00:25:35,185 --> 00:25:37,884 همیشه بدون اینکه مامان بفهمه باهاش میخوابیدی 651 00:25:37,927 --> 00:25:39,538 ‫این رو از کجا فهمیدی؟ 652 00:25:39,581 --> 00:25:44,281 ‫چون وقتی یه ‫بچه 13 ساله بودم، شما دوتارو رو کار دیدیم. 653 00:25:44,325 --> 00:25:46,893 ‫گندش بزنن. 654 00:25:46,936 --> 00:25:51,375 ‫بنا به بعضی دلایل که هنوز نمی فهمم، 655 00:25:51,419 --> 00:25:54,117 ‫به خاطر تو دروغ گفتم. 656 00:25:54,161 --> 00:25:55,728 ‫آخی، تیم کوچولوی بیچاره. 657 00:25:55,771 --> 00:25:58,687 ‫غر زدنت به خاطر چیه؟ 658 00:25:58,731 --> 00:26:00,950 ‫دهنت رو بستی ‫کارت خوب بود. 659 00:26:00,994 --> 00:26:02,648 ‫حالا دیگه فراموشش کن. 660 00:26:02,691 --> 00:26:05,999 ‫می دونی، اون اسلحه ای که ‫تو دیوار مخفی کرده بودی رو پیدا کردم. 661 00:26:06,042 --> 00:26:10,046 ‫می دونم تو فرانک رو کشتی. 662 00:26:10,090 --> 00:26:13,789 ‫ولی چرا اون رو کشتی؟ 663 00:26:13,833 --> 00:26:16,749 مونیکارو کلا واسه خودت میخواستی؟ 664 00:26:16,792 --> 00:26:19,142 نابود کردن یه خانواده واست کافی نبود؟ مگه نه؟ 665 00:26:23,364 --> 00:26:25,584 و ‫اگه کشته باشمش چی؟ 666 00:26:27,586 --> 00:26:30,197 می خوای چی کار کنی؟ 667 00:26:30,240 --> 00:26:31,677 ‫برگرد تو تخت. 668 00:26:33,635 --> 00:26:34,810 ‫مجبورم کن. 669 00:26:39,510 --> 00:26:42,775 ‫آره. منم همین فکر رو می کردم. 670 00:26:46,387 --> 00:26:48,650 ‫حق با توئه. 671 00:26:48,694 --> 00:26:51,087 ‫من فرانک رو کشتم. 672 00:26:51,131 --> 00:26:53,307 ‫ولی تقصیر خودش بود. 673 00:26:53,350 --> 00:26:55,614 پس کون لق تو و اون 674 00:26:55,657 --> 00:26:56,919 ‫بهم دستبند بزن. 675 00:26:56,963 --> 00:26:59,400 ‫مثل یه آدم کله گنده، من رو ‫از بستر مرگم به زور بکش و ببر. 676 00:26:59,443 --> 00:27:01,184 ‫این قضیه تموم نشده. 677 00:27:01,228 --> 00:27:02,708 ‫گمشو از اینجا برو بیرون. 678 00:27:11,281 --> 00:27:12,761 ‫خیلی خب، یه لحظه. 679 00:27:12,805 --> 00:27:14,067 ‫اینم از بیلی. 680 00:27:14,110 --> 00:27:15,459 ‫همه هستن؟ 681 00:27:15,503 --> 00:27:17,592 ‫- سلام، هنری ‫سلام، بیلی. 682 00:27:17,636 --> 00:27:19,463 ‫چه خوب که بالاخره... 683 00:27:19,507 --> 00:27:20,508 ‫پسرم، صدات قطع و وصل میشه. 684 00:27:20,551 --> 00:27:21,988 ‫حالا.. حالا هم تصویرت وایستاد. 685 00:27:23,076 --> 00:27:24,207 ‫حالا قطع شد. یه لحظه. 686 00:27:24,251 --> 00:27:25,382 ‫بهش زنگ میزنم. 687 00:27:25,426 --> 00:27:26,906 ‫ایناهاش. صبر کن.جواب میدم. 688 00:27:26,949 --> 00:27:29,430 ‫ایناهاشی، هنری ‫صدام رو می شنوی؟ 689 00:27:29,473 --> 00:27:31,084 ‫ببخشید، اینترنت اینجا یه کم ضعیفه. 690 00:27:31,127 --> 00:27:32,912 ‫فقط خوشحالم که دو فرد مورد علاقم، 691 00:27:32,955 --> 00:27:34,391 ‫بالاخره فرصت آشنایی با هم رو پیدا کردن. 692 00:27:34,435 --> 00:27:36,829 ‫هنری، بابات بهم گفته واسه کار رفتی ژاپن. 693 00:27:36,872 --> 00:27:40,397 ‫آره. به خاطر... 694 00:27:40,441 --> 00:27:43,052 ‫بن خیلی... 695 00:27:43,096 --> 00:27:44,401 ‫پسرم، صدات قطع و وصل میشه. 696 00:27:45,925 --> 00:27:47,666 ‫ببخشید. باید برم ‫یه ماموریت پیش اومده.. 697 00:27:47,709 --> 00:27:49,319 باشه، تو برو. تو برو، بیلی. 698 00:27:49,363 --> 00:27:52,583 ‫خب، اون... 699 00:27:52,627 --> 00:27:54,411 ‫صبر کن، چی... 700 00:27:54,455 --> 00:27:57,458 ‫حالا دوباره تصویرت وایستاد ‫و بازم صدات قطع و وصل میشه، 701 00:27:57,501 --> 00:27:58,764 ‫هنری، صدام رو می شنوی؟ 702 00:28:00,330 --> 00:28:02,245 ‫اینجایی. گری و لوپز یه چیزی پیدا کردن. 703 00:28:02,289 --> 00:28:03,551 ‫عالیه. 704 00:28:06,380 --> 00:28:07,990 ‫- چی شده؟ ‫- لوپز فهمید... 705 00:28:08,034 --> 00:28:10,036 ‫الایژا چطور مواد رو ‫قاچاقی وارد کشور می کنه. 706 00:28:10,079 --> 00:28:11,646 ‫داشتیم نوارهای ضبط شده ‫از دفتر الایژا رو دوباره گوش میدادیم، 707 00:28:11,690 --> 00:28:13,126 ‫که یه چیزی توجهمون رو جلب کرد. 708 00:28:13,169 --> 00:28:15,041 ‫الایژا گفت که ریز، یکی از افرادش، 709 00:28:15,084 --> 00:28:17,130 ‫رفته بانک غذا. 710 00:28:17,173 --> 00:28:18,697 ‫به نظر نمیاد آدم از خود گذشته ای باشه. 711 00:28:18,740 --> 00:28:21,134 ‫دقیقا. واسه همین ما ‫سوابق مالیش رو بررسی کردیم، 712 00:28:21,177 --> 00:28:23,353 ‫و متوجه شدیم اون هر ماه ‫محموله بزرگی از غذاهای کنسروی رو، 713 00:28:23,397 --> 00:28:26,052 ‫از کارخونه ای تو مکزیک ‫به بانک غذا اهدا می کنه. 714 00:28:26,095 --> 00:28:28,097 ‫قوطی کنسروها درشون بسته ست ‫سگ ها نمی تونن بوی مواد رو حس کنن. 715 00:28:28,141 --> 00:28:30,360 ‫پس الایژا با بانک غذاش ‫کنسروها رو وارد می کنه، 716 00:28:30,404 --> 00:28:31,666 ‫و بعد افرادش اونا رو سراسر مناطق جنوبی... 717 00:28:31,710 --> 00:28:32,667 ‫پخش می کنن. 718 00:28:32,711 --> 00:28:33,973 ‫- پس تمومه - ‫نه. 719 00:28:34,016 --> 00:28:35,931 ‫این فرضیه ماست ‫اونقدری هست که حکم تفتیش بگیریم.. 720 00:28:35,975 --> 00:28:37,628 ‫و الایژا هم احمق نیست. 721 00:28:37,672 --> 00:28:39,892 ‫می دونه شنیدیم اسم بانک غذا رو آورده. 722 00:28:39,935 --> 00:28:41,937 ‫احتمالا الان که داریم حرف ‫میزنیم، داره اونجا رو خالی می کنه. 723 00:28:41,981 --> 00:28:44,157 ‫ببینین، می دونم قراره زیاد اضافه کاری کنین... 724 00:28:44,200 --> 00:28:46,942 ‫کون لقش. ما یه خانواده ایم. ما هم هستیم. 725 00:29:32,292 --> 00:29:33,772 ‫پلیس! حکم تفتیش داریم! 726 00:29:50,223 --> 00:29:52,094 ‫بندازش! 727 00:29:52,138 --> 00:29:53,443 ‫تموم شد! 728 00:30:03,671 --> 00:30:05,064 ‫من هیچی نمی گم. 729 00:30:06,369 --> 00:30:08,197 ‫لازم نیست بگی. 730 00:30:08,241 --> 00:30:10,939 ‫اونقدر مدرک داریم که ‫تو و الایژا رو یه عمر بندازیم زندان. 731 00:30:17,554 --> 00:30:19,339 ‫- سلام ‫- سلام. 732 00:30:19,382 --> 00:30:20,340 ‫بابام به قتل فرانک اوچوآ اعتراف کرد. 733 00:30:20,383 --> 00:30:21,471 ‫- دارم گزارشش رو تایپ می کنم ‫- تیم... 734 00:30:21,515 --> 00:30:22,777 ‫یه لطفی کن و به دادستان زنگ بزن. 735 00:30:22,821 --> 00:30:25,040 ام، ‫تیم، بس کن ‫ببین، وقتی تو نبودی. 736 00:30:25,084 --> 00:30:28,348 ‫- دوباره مونیکا اوچوآ رو احضار کردم ‫چرا؟ 737 00:30:28,391 --> 00:30:29,784 ‫چون می دونستم ‫جریان بیشتری پشت داستانش هست. 738 00:30:29,828 --> 00:30:32,526 ‫تو نمی تونستی فرای حقیقتی که خودت... 739 00:30:32,569 --> 00:30:34,049 ‫می خواستی رو ببینی. 740 00:30:34,093 --> 00:30:35,442 ‫اون چی گفت؟ 741 00:30:50,457 --> 00:30:52,720 ‫برام کادو آوردی؟ 742 00:30:52,763 --> 00:30:55,854 ‫بیشتر به چشم یه تشویق نگاش کن. 743 00:31:06,908 --> 00:31:09,215 ‫تو فرانک رو نکشتی. 744 00:31:11,260 --> 00:31:12,609 ‫معلومه که کشتم. 745 00:31:12,653 --> 00:31:14,437 ‫حالا زود باش. بهم دستبند بزن. 746 00:31:14,481 --> 00:31:16,004 ‫بیا قال این قضیه رو بکنیم. 747 00:31:16,048 --> 00:31:18,441 ‫مونیکا اعتراف کرد. 748 00:31:18,485 --> 00:31:20,313 ‫پای اون رو وسط نکش. 749 00:31:20,356 --> 00:31:22,445 ‫فرانک کتکش میزد. 750 00:31:22,489 --> 00:31:25,579 ‫باهاش درگیر شد. بهش شلیک کرد. 751 00:31:25,622 --> 00:31:27,755 ‫ترسیده بود ‫میاد پیش تو 752 00:31:27,798 --> 00:31:29,931 ‫داستان سرقت فکر تو بود، 753 00:31:29,975 --> 00:31:32,716 ‫کمکش کردی خونه رو صحنه سازی کنی ‫بعد اسلحه رو مخفی کردی، 754 00:31:32,760 --> 00:31:34,196 ‫شاید یه وقت ‫پلیس ها زیادی نزدیک شدن، 755 00:31:34,240 --> 00:31:36,459 ‫و لازم شد واسه یه نفر دیگه پاپوش بدوزی. 756 00:31:36,503 --> 00:31:40,028 اون یه حرومزاده وحشی بد دهن بود 757 00:31:40,072 --> 00:31:41,987 ‫باید به خاطر کاری که با ‫مونیکا کرد، بهش مدال بدن. 758 00:31:42,030 --> 00:31:44,859 اون یه حرومزاده وحشی بد دهن بود؟ 759 00:31:44,903 --> 00:31:48,602 ‫چیه؟ فکر می کنی من شبیه اونم؟ 760 00:31:48,645 --> 00:31:50,517 ‫من اصلا شبیه فرانک نبودم. 761 00:31:52,084 --> 00:31:55,478 ‫من چیزی که لازم بود ‫بدونی رو یادت دادم، پسرم. 762 00:31:55,522 --> 00:31:57,437 ‫تو الان به خاطر من یه مرد شدی. 763 00:31:57,480 --> 00:32:00,744 ‫نه. من علیرغم تو، به ‫اینی که الان هستم تبدیل شدم. 764 00:32:00,788 --> 00:32:02,181 اوه 765 00:32:07,969 --> 00:32:09,449 ‫خداحافظ، بابا. 766 00:32:11,277 --> 00:32:12,974 ‫امیدوارم درد داشته باشه. 767 00:32:19,676 --> 00:32:20,721 ‫تو خوبی؟ 768 00:32:20,764 --> 00:32:23,071 ‫نه. داشت ازش محافظت می کرد. 769 00:32:25,247 --> 00:32:27,989 ‫هیچوقت به خاطر محافظت از ما کاری نکرد، 770 00:32:28,033 --> 00:32:31,950 ‫ولی به خاطر اون... کلی قانون رو زیر پا گذاشت. 771 00:32:31,993 --> 00:32:34,778 ‫مونیکا رو دستگیر کردن ‫الان داره روال بازداشتش انجام میشه.. 772 00:32:34,822 --> 00:32:37,129 ‫فکر نمی کنم دادستان بابات رو تو بستر مرگ، 773 00:32:37,172 --> 00:32:39,653 ‫تحت پیگرد قرار بده. 774 00:32:39,696 --> 00:32:41,220 ‫مهم نیست. 775 00:32:41,263 --> 00:32:43,048 به زودی خودش قضاوت میشه 776 00:32:46,051 --> 00:32:49,358 ‫اون آزمون های تیم... 777 00:32:49,402 --> 00:32:51,578 ‫من رو شبیه اون نمی کنه. 778 00:32:51,621 --> 00:32:54,624 ‫می دونم. 779 00:32:54,668 --> 00:32:56,844 ‫تو هیچیت شبیه اون نیست. من... 780 00:32:59,934 --> 00:33:01,675 بیا اینجا 781 00:33:03,851 --> 00:33:05,722 تو شبیه اون نیستی 782 00:33:08,769 --> 00:33:10,727 ‫سلام. 783 00:33:10,771 --> 00:33:12,077 ‫جریانت با داناوان چطور پیش رفت؟ 784 00:33:12,120 --> 00:33:15,384 امم ‫نپرس. 785 00:33:15,428 --> 00:33:17,299 ‫بهش نگفتم. نتونستم. 786 00:33:17,343 --> 00:33:19,171 ‫این خوبی تو رو می رسونه، 787 00:33:19,214 --> 00:33:20,563 ‫ولی اون عادلانه بازی نمی کنه، 788 00:33:20,607 --> 00:33:21,869 ‫و اگه نمی خوای بچت رو از دست بدی، 789 00:33:21,912 --> 00:33:23,958 ‫تو هم کم کم باید بی رحمانه بازی کنی. 790 00:33:24,002 --> 00:33:26,265 ‫از سوابق پنه لوپه ‫واسه عقب روندنش استفاده کن. 791 00:33:28,528 --> 00:33:31,009 ‫هیچ راه دیگه ای ندارم ‫که تو این دعوا پیروز شم، مگه نه؟ 792 00:33:31,052 --> 00:33:32,967 ‫نه. پنه لوپه یه زن بالغه. 793 00:33:33,011 --> 00:33:34,882 ‫می تونه از پس خودش بر بیاد. 794 00:33:34,925 --> 00:33:36,579 ‫تو مراقب لایلا باش. 795 00:33:37,972 --> 00:33:39,800 ‫باشه. 796 00:33:39,843 --> 00:33:41,932 ‫به وکیلم زنگ میزنم میگم ازش استفاده کنه. 797 00:33:41,976 --> 00:33:43,151 ‫هی. 798 00:33:43,195 --> 00:33:44,848 ‫قاضی، حکم جلب الایژا رو امضا کرد. 799 00:33:44,892 --> 00:33:45,806 ‫بریم بگیریمش. 800 00:33:54,641 --> 00:33:55,772 ‫سه خیابون فاصله داریم. 801 00:33:55,816 --> 00:33:56,904 ‫تو تقاطع بعدی، چراغ ها رو خاموش کنین. 802 00:34:01,169 --> 00:34:02,997 ‫گروهبان، یه تماس با 911 گرفته شده. 803 00:34:03,041 --> 00:34:04,868 ‫چندین گلوله تو آدرسی که ‫حکم جلب دارین، شلیک شده. 804 00:34:04,912 --> 00:34:06,261 ‫نیروی ویژه زودتر وارد شده؟ 805 00:34:06,305 --> 00:34:07,915 ‫نه، قربان ‫هنوز دو دقیقه فاصله دارن. 806 00:34:07,958 --> 00:34:09,482 ‫نمی دونم کی داره تیراندازی می کنه. 807 00:34:21,146 --> 00:34:23,235 ‫مرکز، ما صدای شلیک گلوله نمی شنویم ‫ولی شواهد تیراندازی وجود داره 808 00:34:23,278 --> 00:34:25,759 ‫به نیروی ویژه بگین ما وارد می شیم. 809 00:34:28,849 --> 00:34:29,719 ‫پلیس! 810 00:34:36,726 --> 00:34:38,337 ‫اینجا چه اتفاقی افتاده؟ 811 00:35:03,405 --> 00:35:05,581 ‫پلیس لس آنجلس ‫دست ها بالا بیا بیرون!! 812 00:35:12,371 --> 00:35:14,155 ‫دست هات رو بده من. 813 00:35:15,983 --> 00:35:17,115 ‫این کار کی بود؟ 814 00:35:17,158 --> 00:35:19,117 ‫آبریل. 815 00:35:20,422 --> 00:35:21,945 ‫اون دیگه مال تو نیست. 816 00:35:21,989 --> 00:35:23,164 ‫نه! 817 00:35:23,208 --> 00:35:24,948 ‫آبریل تو گواتمالاست. 818 00:35:24,992 --> 00:35:27,864 ‫کارتل لا فیرا وقتی اون مرد، از هم پاشید. 819 00:35:27,908 --> 00:35:32,042 ‫نه، آبریل کنترل رو ‫به دست گرفت و برای انتقام اومد، 820 00:35:32,086 --> 00:35:34,044 ‫چون من به وسلی گفتم تو رو کجا پیدا کنه. 821 00:35:47,275 --> 00:35:48,537 ‫اسمش آبریل روداسه. 822 00:35:48,581 --> 00:35:51,018 ‫خبره ترین آدمکش لا فیرای مرحوم. 823 00:35:51,061 --> 00:35:52,846 ‫آبریل واسه انتقام از الایژا اومد، 824 00:35:52,889 --> 00:35:54,848 ‫چون اطلاعاتش باعث نجات من، 825 00:35:54,891 --> 00:35:56,241 ‫و مرگ لا فیرا شد. 826 00:35:56,284 --> 00:35:58,634 ‫ولی فقط واسه تسویه حساب نیومده بود اینجا. 827 00:35:58,678 --> 00:36:01,594 ‫آدمکش هاش همزمان که اون افراد الایژا رو... 828 00:36:01,637 --> 00:36:03,683 ‫از پا در آورد، به سه گروه رقیب دیگه حمله کردن. 829 00:36:03,726 --> 00:36:05,728 ‫کل قلمرو از دست رفته شون رو پس گرفتن. 830 00:36:05,772 --> 00:36:08,775 ‫مشخصات آبریل همه جا پخش شده ‫و سازمان مبارزه با مواد مخدر و اف بی آی، 831 00:36:08,818 --> 00:36:10,603 ‫یه کارگروه ویژه تشکیل دادن. 832 00:36:10,646 --> 00:36:13,649 ‫ما اقدامات امنیتی رو ‫برای کاراگاه لوپز و خانواده ش تا... 833 00:36:13,693 --> 00:36:17,044 ‫- دستگیری آبریل، بیشتر می کنیم ‫خوش به حال من. 834 00:36:17,087 --> 00:36:18,480 ‫اینجا چی کار می کنی؟ 835 00:36:18,524 --> 00:36:19,699 ‫اوضاع رو درست کنم. 836 00:36:19,742 --> 00:36:21,962 ‫خیلی خب امروز کار همه تون خوب بود. 837 00:36:22,005 --> 00:36:26,140 ‫اونایی که شیفت 12 ساعته ‫رو 20 ساعت وایسادن، برن خونه. 838 00:36:26,184 --> 00:36:29,012 ‫این استراحت حقتونه. 839 00:36:29,056 --> 00:36:30,449 ‫خب، می خوای این فیلمت... 840 00:36:30,492 --> 00:36:32,233 ‫چطوری باشه؟ 841 00:36:32,277 --> 00:36:34,061 ‫یه چیز خجالت آور واسه نولان. 842 00:36:34,104 --> 00:36:36,455 ‫نمی تونم تو مشکلاتی ‫که وجود داره، شکستش بدم. 843 00:36:36,498 --> 00:36:38,979 ‫اون واقعا یه برنامه کاری داره. 844 00:36:39,022 --> 00:36:40,546 ‫نمی دونستم همچین چیزی لازم داریم. 845 00:36:40,589 --> 00:36:43,201 ‫واسه شکستش، باید کثیف بازی کنم. 846 00:36:43,244 --> 00:36:45,290 ‫نمی تونم تو مشکلاتی ‫که وجود داره، شکستش بدم. 847 00:36:45,333 --> 00:36:47,074 ‫واسه شکستش، باید کثیف بازی کنم. 848 00:36:47,117 --> 00:36:48,467 ‫اون من نیستم. 849 00:36:48,510 --> 00:36:49,424 ‫نمی تونم تو مشکلاتی ‫که وجود داره، شکستش بدم. 850 00:36:49,468 --> 00:36:51,209 ‫واسه شکستش، باید کثیف بازی کنم. 851 00:36:51,252 --> 00:36:53,428 ‫نمی تونم تو مشکلاتی ‫که وجود داره، شکستش بدم. 852 00:36:53,472 --> 00:36:55,430 ‫واسه شکستش، باید کثیف بازی کنم. 853 00:36:55,474 --> 00:36:56,866 ‫اون گفت فیلم نمی گیره. 854 00:36:56,910 --> 00:36:59,391 ‫اینجا نباید انتظار حریم خصوصی داشته باشی. 855 00:36:59,434 --> 00:37:00,566 ‫یه پلیس خوب باید این رو بدونه. 856 00:37:00,609 --> 00:37:01,784 ‫واسه شکستش، باید کثیف بازی کنم. 857 00:37:01,828 --> 00:37:04,091 ‫نمی تونم تو مشکلاتی ‫که وجود داره، شکستش بدم. 858 00:37:11,141 --> 00:37:11,968 ‫بیا، بذار... کمکت کنم. 859 00:37:12,012 --> 00:37:14,188 ‫خودم می تونم. 860 00:37:14,232 --> 00:37:15,885 ‫خودم خوب بلدم تنهایی همه چیو تمیز کنم. 861 00:37:17,365 --> 00:37:19,715 ‫می دونم بلدی. 862 00:37:21,587 --> 00:37:25,286 ‫ببخشید که بیشتر اینجا نبودم تا کمکت کنم. 863 00:37:25,330 --> 00:37:28,550 ‫ببخشید که داداش بزرگه بهتری نبودم. 864 00:37:28,594 --> 00:37:31,205 ‫اونقدر هم بد نیستی. 865 00:37:31,249 --> 00:37:33,033 ‫البته وقتی باشی. 866 00:37:35,078 --> 00:37:39,213 ‫خب، همه اینا از الان عوض میشه. 867 00:37:39,257 --> 00:37:42,260 ‫تعطیلات میام دیدنت. 868 00:37:42,303 --> 00:37:44,827 ‫حداقل هفته ای دو بار بهت زنگ میزنم. 869 00:37:44,871 --> 00:37:50,006 ‫و کار تعمیر و فروش ‫این خونه رو به عهده می گیرم. 870 00:37:50,050 --> 00:37:52,139 ‫تو باید بری خونه ‫پیش خانوادت باشی.. 871 00:37:54,141 --> 00:37:55,185 ‫تو هم خانواده منی. 872 00:37:58,624 --> 00:38:00,582 ‫این چطوره؟ 873 00:38:00,626 --> 00:38:03,281 ‫اینجا رو با هم تعمیر می کنیم و می فروشیم، 874 00:38:03,324 --> 00:38:04,804 ‫و بعد دیگه هر دومون فراموش می کنیم. 875 00:38:06,936 --> 00:38:07,850 ‫همه چی رو. 876 00:38:10,853 --> 00:38:11,593 اره 877 00:38:15,597 --> 00:38:17,251 ‫جریان اون اسلحه چی بود؟ 878 00:38:25,303 --> 00:38:27,696 ‫سلام. دارم با هنری حرف میزنم. 879 00:38:27,740 --> 00:38:28,958 ‫- جدی؟ ‫آره. 880 00:38:29,002 --> 00:38:31,309 ‫عالیه. سلام، پسرم. 881 00:38:31,352 --> 00:38:32,353 ‫چقدر با هم حرف زدین؟ 882 00:38:32,397 --> 00:38:33,746 ‫حدود نیم ساعتی میشه. 883 00:38:33,789 --> 00:38:35,487 ‫یعنی اینقدر شده؟ 884 00:38:35,530 --> 00:38:38,054 ‫من باید برم دوش بگیرم. 885 00:38:38,098 --> 00:38:40,535 ‫خیلی خوشحال شدم ‫که بالاخره باهات حرف زدم، هنری. 886 00:38:40,579 --> 00:38:42,885 ‫ازت می خوام شامت تو رستوران جیرو رو... 887 00:38:42,929 --> 00:38:45,105 ‫وقتی رسیدی خونه، با ‫جزئیات عذاب آور برام تعریف کنی. 888 00:38:45,148 --> 00:38:46,454 قبوله 889 00:38:46,498 --> 00:38:47,890 اوه، ممنون 890 00:38:47,934 --> 00:38:49,196 امم، ممنون 891 00:38:49,239 --> 00:38:50,545 خداحافظ هنری 892 00:38:52,025 --> 00:38:55,028 خب، پس شما دوتا بالاخره یه فرصت پیدا کردین با هم حرف بزنین 893 00:38:55,071 --> 00:38:56,943 چی فکر میکنی؟ 894 00:38:56,986 --> 00:38:58,336 ‫به نظرم دلیلی داره که سعی داشتی... 895 00:38:58,379 --> 00:39:00,599 ‫تو این دو روز گذشته ‫کاری کنی تصویری با هم حرف بزنیم. 896 00:39:00,642 --> 00:39:01,687 ‫می خوای خواستگاری کنی؟ 897 00:39:01,730 --> 00:39:03,689 ام، ‫هنوز... نه. 898 00:39:03,732 --> 00:39:05,908 ‫فقط می خواستم خیالم ‫راحت شه که تو ازش خوشت میاد، 899 00:39:05,952 --> 00:39:08,520 ‫چون... قضیه مون داره جدی میشه. 900 00:39:08,563 --> 00:39:10,565 ‫خب، برات خوشحالم. 901 00:39:10,609 --> 00:39:12,567 ‫وقتی تصمیم گرفتی خواستگاری کنی، 902 00:39:12,611 --> 00:39:15,831 ‫اینجا تو ژاپن چند تا تالار قشنگ هست. 903 00:39:15,875 --> 00:39:18,225 ‫عروسی خارج از کشور الان خیلی رو مده. 904 00:39:19,052 --> 00:39:20,140 ‫ممنون، رفیق 905 00:39:20,183 --> 00:39:21,489 ‫آریگاتو ‫"ممنون" 906 00:39:24,013 --> 00:39:26,146 ‫نمی دونستم می تونی اینقدر پست باشی. 907 00:39:26,189 --> 00:39:27,408 ‫باشه، صبر کن، صبر کن. 908 00:39:27,452 --> 00:39:29,976 ‫من سعی کردم باهات حرف بزنم، 909 00:39:30,019 --> 00:39:31,586 ‫ولی تو چاره ای برام نذاشتی. 910 00:39:31,630 --> 00:39:33,806 ‫من کاری کردم که به نظرم به صلاح لایلا بود. 911 00:39:33,849 --> 00:39:35,373 ‫تبریک میگم. 912 00:39:35,416 --> 00:39:37,592 ‫من و پنه لوپه از هم ‫جدا شدیم و لایلا به هم ریخته. 913 00:39:37,636 --> 00:39:39,986 ‫از هم جدا شدین؟ ‫من قصدم این... 914 00:39:40,029 --> 00:39:41,988 ‫بی خیال. 915 00:39:42,031 --> 00:39:43,555 ‫این دقیقا همون چیزیه که می خواستی. 916 00:39:43,598 --> 00:39:46,862 ‫دیگه از اینجا نمیریم. تو بردی. 917 00:39:46,906 --> 00:39:49,343 ‫باشه، ببین، متاسفم ‫ولی من کاری که مجبور بودم رو کردم، 918 00:39:49,387 --> 00:39:50,997 ‫تا تو زندگی دخترم بمونم. 919 00:39:51,040 --> 00:39:53,260 تو هم داشتی همینکارو میکردی، گذشتمو زیر و رو میکردی 920 00:39:53,303 --> 00:39:55,567 ‫چون گذشته تو واقعا به دخترمون صدمه زده. 921 00:39:55,610 --> 00:39:57,569 ‫پنه لوپه هیچ ارتباطی به این قضیه نداشت. 922 00:39:57,612 --> 00:39:58,744 ‫پس چرا ازش جدا شدی؟ 923 00:39:58,787 --> 00:40:01,181 ‫چون بهم نگفته بود. 924 00:40:01,224 --> 00:40:04,750 ‫منم نمی تونم با ‫یه زن دیگه باشم که بهم دروغ میگه. 925 00:40:06,273 --> 00:40:07,970 ‫گمونم نمیشه گفت ‫کی از شر سیستم هشدار، 926 00:40:08,014 --> 00:40:09,145 ‫خلاص می شیم. 927 00:40:09,189 --> 00:40:10,669 ‫نه، ولی اگه آبریل بخواد من رو بکشه، 928 00:40:10,712 --> 00:40:12,497 ‫بعید می دونم اون سیستم جلوش رو بگیره. 929 00:40:12,540 --> 00:40:14,673 ‫اون هشتا مرد مسلح رو خودش به تنهایی کشت. 930 00:40:19,199 --> 00:40:20,113 ‫الو؟ 931 00:40:20,156 --> 00:40:21,767 صبح بخیر 932 00:40:24,030 --> 00:40:25,771 ‫آبریل، کجایی؟ 933 00:40:25,814 --> 00:40:27,381 ‫تازه از مرز رد شدم. 934 00:40:27,425 --> 00:40:29,383 ‫تا 20 دقیقه دیگه ‫با هواپیما برمی گردم خونه 935 00:40:29,427 --> 00:40:31,167 ‫بچه حالش چطوره؟ 936 00:40:31,211 --> 00:40:32,647 ‫به تو ربطی نداره. 937 00:40:32,691 --> 00:40:34,997 ‫چیه؟ تو که فکر نمی کنی بهش صدمه بزنم؟ نه؟ 938 00:40:35,041 --> 00:40:36,825 ‫کل امروز داشتم جسدها رو بررسی می کردم. 939 00:40:36,869 --> 00:40:38,697 ‫هیچکدوم از کارهات غافلگیرم نمی کنه. 940 00:40:38,740 --> 00:40:40,438 ‫نه، اون کشتار فقط به خاطر کار بود، می دونی؟ 941 00:40:40,481 --> 00:40:42,048 ‫بر خلاف لا فیرا، 942 00:40:42,091 --> 00:40:46,618 ‫من فقط وقتی آدم می کشم ‫که به لحاظ راهبردی مفید باشه. 943 00:40:46,661 --> 00:40:48,968 ‫ولی کشتن یه کاراگاه پلیس و خانوادش... 944 00:40:49,011 --> 00:40:52,537 ‫نه، این واسه کار بده ‫و همینطور هم باقی می مونه، 945 00:40:52,580 --> 00:40:54,669 ‫مگه اینکه تو گواتمالا بیای سراغم. 946 00:40:54,713 --> 00:40:56,758 ‫- من همینجا راحتم ‫خوبه. 947 00:40:56,802 --> 00:40:59,152 ‫پس این خداحافظیه. 948 00:41:04,113 --> 00:41:06,638 ‫خب، چیزی مورد پسندت واقع شد؟ 949 00:41:06,681 --> 00:41:08,640 ‫همه چی. 950 00:41:08,683 --> 00:41:10,511 ‫همین حالا بهت هشدار میدم ‫می خوام از همه ... 951 00:41:10,555 --> 00:41:12,731 ‫- غذاهامون، عکس بگیرم ‫راحت باش. 952 00:41:15,037 --> 00:41:18,127 ‫خب... 953 00:41:18,171 --> 00:41:20,869 من اخیراً خیلی به خودمون فکر می کنم. 954 00:41:22,131 --> 00:41:23,785 منم همینطور 955 00:41:23,829 --> 00:41:26,571 - تو یه هم اتاقی خیلی خوبی هستی. - مرسی. 956 00:41:26,614 --> 00:41:29,835 و خیلی خوب بلدی بوس کنی 957 00:41:29,878 --> 00:41:32,751 ‫و چیزی که مهمه اینه که، 958 00:41:32,794 --> 00:41:34,709 ‫من عاشقتم. 959 00:41:36,276 --> 00:41:37,538 ‫خدا رو شکر. 960 00:41:37,582 --> 00:41:40,062 ‫چون منم عاشقتم. 961 00:41:46,025 --> 00:41:47,679 ‫بیلی. 962 00:41:47,722 --> 00:41:48,854 ‫جیسون. 963 00:41:48,897 --> 00:41:50,856 ‫من... 964 00:41:50,899 --> 00:41:52,292 ‫کی آزاد شدی؟ 965 00:41:52,335 --> 00:41:55,164 ‫هفته پیش. 966 00:41:55,208 --> 00:41:56,557 ‫تو کی هستی؟ 967 00:41:56,601 --> 00:41:57,645 ‫من جان نولانم، دوست پسرش. 968 00:41:57,689 --> 00:41:59,081 ‫و جنابعالی؟ 969 00:41:59,125 --> 00:42:01,257 اه، ‫شوهرش. 970 00:42:01,281 --> 00:42:03,281 "حالا جالب شد" 971 00:42:03,305 --> 00:42:06,305 زیرنویس و ترجمه سعید مسعودی saeed.masoodi@yahoo.com