1 00:00:01,000 --> 00:00:11,000 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co 2 00:00:11,024 --> 00:00:21,024 :مترجمین « کـیـانـوش جـهـانـگیـری » « Notion عـرفـان » 3 00:02:00,203 --> 00:02:01,253 دخترها 4 00:02:03,081 --> 00:02:04,461 معني اين کار چيه؟ 5 00:02:05,667 --> 00:02:09,127 عذر ما رو بپذيرين، پدر، ولي هر سه ما خوابي ديديم، که شما حتماً بايد ازش مطلع بشين 6 00:02:09,212 --> 00:02:10,922 اين دليل ميشه که بدون اجازه وارد اتاق خوابم بشين؟ 7 00:02:11,214 --> 00:02:14,804 با توجه به پيش رو داشتن ملاقات ضد پاپ و ازدواج شما با زلدا اسپلمن 8 00:02:15,260 --> 00:02:16,890 حتي لحظه‌اي تاخير رو جايز ندونستم 9 00:02:17,387 --> 00:02:19,137 .خب، بگين چه خوابي ديدين؟ 10 00:02:27,564 --> 00:02:28,984 يک قربانگاه ديديم 11 00:02:29,858 --> 00:02:30,858 يک تابوت 12 00:02:31,526 --> 00:02:33,066 و کلي خون‌ريزي 13 00:02:33,820 --> 00:02:34,950 مراقب باش 14 00:02:35,613 --> 00:02:37,533 مراقب اسپلمن‌ها باش، پدر 15 00:02:37,824 --> 00:02:40,414 اسپلمن‌ها ريشه بلک‌وودها را مي‌خشکانند 16 00:02:47,750 --> 00:02:49,040 نگران نباشين، دخترها 17 00:02:49,711 --> 00:02:52,961 اسپلمن‌ها تحت فرمان و مورد مديون من هستن 18 00:02:53,464 --> 00:02:54,594 برين بخوابين 19 00:02:55,884 --> 00:02:58,144 ديگه هم خواب خون‌ريزي نبينين 20 00:03:07,520 --> 00:03:08,520 پدر 21 00:03:11,441 --> 00:03:12,651 بعد از ازدواج 22 00:03:14,611 --> 00:03:16,651 فاميلي شما رو ميگيره؟ 23 00:03:16,738 --> 00:03:19,368 دوباره شروع نکن معلومه که همينطوره 24 00:03:20,408 --> 00:03:22,118 سابرينا هم يک بلک‌وود خواهد بود؟ 25 00:03:25,997 --> 00:03:26,997 هيچوقت 26 00:03:28,499 --> 00:03:30,709 ... اين امکان به اندازه‌اي براي اون ناچيزه 27 00:03:31,836 --> 00:03:33,586 که همون‌قدر براي تو 28 00:03:35,673 --> 00:03:36,843 حالا برو بخواب 29 00:03:48,686 --> 00:03:50,266 حتماً استولاس 30 00:03:50,647 --> 00:03:56,067 وقتشه که دورگه‌مون رو بيشتر به سمت پيش‌گويي خداي تاريکي سوق بديم 31 00:03:59,447 --> 00:04:00,487 درسته 32 00:04:01,908 --> 00:04:05,698 حالا که سابرينا يک جن‌گيري، يک احيا 33 00:04:05,787 --> 00:04:07,957 برخلاف معجزه مسيح انجام داده 34 00:04:08,039 --> 00:04:10,709 حالا بايد معبد رو نابود کنه 35 00:04:12,460 --> 00:04:14,340 حتما ميگي چرا کليساي شب 36 00:04:14,671 --> 00:04:18,131 و من عامل شروع نابوديش رو در اختيار دارم 37 00:04:21,135 --> 00:04:22,255 اوه، استولاس 38 00:04:23,471 --> 00:04:26,811 آره، واقعاً هم‌‌زدن پاتيل رو دوست دارم 39 00:04:27,684 --> 00:04:28,684 مري 40 00:04:29,978 --> 00:04:32,058 فکر کردم داشتي با کسي حرف ميزدي 41 00:04:33,189 --> 00:04:35,189 نه عزيزم، خودم تنهام 42 00:04:36,025 --> 00:04:37,065 برگرد بخواب 43 00:04:37,860 --> 00:04:38,950 من هم تا چند دقيقه ديگه ميام 44 00:04:47,745 --> 00:04:51,325 اين ازدواج شروعي دوباره براي خاندان اسپلمن خواهد بود 45 00:04:51,708 --> 00:04:56,418 ضد پاپ، خود شخص نامقدسش، داره از رم 46 00:04:56,504 --> 00:04:59,344 گورستان واتيکان، مياد که خطبه عقد من و فاستوس رو بخونه 47 00:05:00,717 --> 00:05:03,007 خداي تاريکي چه افتخاري نصيبمون کرده 48 00:05:03,886 --> 00:05:09,476 تا دو روز ديگه، من تا ابد خانم زلدا اسپلمن بلک‌وود نام ميگيرم 49 00:05:09,559 --> 00:05:13,059 کاش ميشد اونجا باشم و توي محراب ببينمت 50 00:05:13,146 --> 00:05:15,016 هيلدا اينقدر غر نزن 51 00:05:15,106 --> 00:05:18,646 بهت که گفتم، با فاستوس در مورد برداشتن حکم طردت صحبت ميکنم 52 00:05:18,735 --> 00:05:23,405 به هر حال بايد به وظايف ساقدوشيت برسي 53 00:05:23,698 --> 00:05:25,698 وگرنه ميوفته روي دوش سابرينا 54 00:05:25,783 --> 00:05:28,373 که چند روزيه به طرف عجيبي ساکته 55 00:05:28,453 --> 00:05:30,793 ... وقتي نميشه حرف خوبي زد - جان؟ - 56 00:05:30,872 --> 00:05:34,292 بدون توجه به اين نکته که شما مشخصاً ... عاشق پدر بلک‌وود رو دوست نيستين 57 00:05:34,375 --> 00:05:36,085 عشق؟ 58 00:05:37,045 --> 00:05:39,815 تو شونزده سالته، چي از عشق ميدوني؟ - آخه حتي بهش اعتماد هم نداري - 59 00:05:39,839 --> 00:05:41,129 سابرينا تا کمتر از دو روز ديگه 60 00:05:41,215 --> 00:05:43,815 من همسر کشيش اعظم ميشم چه تو تاييد بکني، چه نه 61 00:05:46,179 --> 00:05:48,139 آره، دمت رو بذار و برو، آشغال 62 00:05:48,222 --> 00:05:49,408 آمبروز - به سیلم کاري نداشته باش - 63 00:05:49,432 --> 00:05:50,272 ... چند بار 64 00:05:50,350 --> 00:05:52,110 باشه، به محض اين که لواياتان رو برگردونه 65 00:05:52,185 --> 00:05:55,395 سالم حيوون تو رو نخورده - آهان، خب پس کجاست؟ - 66 00:05:55,480 --> 00:05:57,730 شايد با بقيه موش‌ها توي ديوارهاست 67 00:05:59,442 --> 00:06:02,992 به نظرت دليل اصلي ناراحتيت لوک نيست؟ 68 00:06:03,780 --> 00:06:07,200 ناراحتي براي کسايي که از دستشون داديم، عاديه 69 00:06:08,201 --> 00:06:10,581 نتونستم باهاش خداحافظي کنم 70 00:06:11,579 --> 00:06:15,119 و الان، انگار لوک اصلاً وجود نداشته 71 00:06:16,250 --> 00:06:17,790 اينقدر صحبت مرگ نکنين 72 00:06:18,628 --> 00:06:20,958 من دارم ازدواج ميکنم 73 00:06:22,090 --> 00:06:23,720 اين هفته فقط لبخند ميزنيم 74 00:06:26,803 --> 00:06:28,973 من فقط چيزي رو گفتم که توي ذهن همه‌مون بود 75 00:06:29,055 --> 00:06:32,845 به هر حال، خيلي باحاله که عمه‌ت داره با ضد پاپ ازدواج ميکنه 76 00:06:32,934 --> 00:06:35,944 اکثر ساحره‌ها حتي فرصت ملاقات باهاش رو هم پيدا نميکنن 77 00:06:36,312 --> 00:06:37,692 ... ميترسم بپرسم، ولي 78 00:06:37,772 --> 00:06:41,362 خب، هر فرقه‌اي يک کشيش اعظم داره، خب؟ 79 00:06:41,776 --> 00:06:44,236 عالي‌رتبه‌ترين‌شون ضد پاپه 80 00:06:44,570 --> 00:06:46,700 که رئيس شوراي ساحره‌هاست 81 00:06:47,115 --> 00:06:49,695 ... که مسئول تصميم گيري قوانين و سياست‌هاي سحر 82 00:06:49,784 --> 00:06:52,124 اوه، پس اون قوانيني که من هميشه زيرپا ميذارم رو وضع ميکنه 83 00:06:53,121 --> 00:06:57,131 اساسا، آره ... ولي ضد پاپ فعلي، ايناک 84 00:06:57,708 --> 00:07:00,378 ... اون خيلي طرفدار کارهاي 85 00:07:04,924 --> 00:07:06,724 سابرينا 86 00:07:07,760 --> 00:07:08,760 نيک 87 00:07:09,137 --> 00:07:11,677 اون بالا، نگاه کن 88 00:07:13,599 --> 00:07:15,229 اون کيه؟ 89 00:07:16,602 --> 00:07:18,692 فکر ميکنم روح پدرمه 90 00:07:21,149 --> 00:07:22,279 ... پدرت 91 00:07:27,155 --> 00:07:29,235 يعني اون ادوارد اسپلمنه؟ - همين‌جا بمون - 92 00:07:39,792 --> 00:07:40,792 بابا؟ 93 00:07:43,045 --> 00:07:44,205 چطور اومدي؟ 94 00:07:45,548 --> 00:07:46,838 اومدم بهت هشدار بدم 95 00:07:47,675 --> 00:07:48,675 در چه مورد؟ 96 00:07:49,510 --> 00:07:50,760 فاستوس بلک‌وود 97 00:07:51,888 --> 00:07:54,638 اون باعث سقوط هواپيما من و مادرت شد 98 00:07:55,475 --> 00:07:57,225 سابرينا، اون قاتل ماست 99 00:07:58,603 --> 00:08:01,943 بايد جلوي ازدواجش با زلدا رو بگيري وگرنه همين اتفاق براي اون هم ميوفته 100 00:08:02,231 --> 00:08:05,571 بابا، صبر کن - مراقب خواهرم باش و انتقام مرگم رو بگير - 101 00:08:06,444 --> 00:08:09,204 قبل از اين که دير بشه کاري رو که من شروع کردم، به اتمام برسون 102 00:08:09,280 --> 00:08:11,160 بابا، منظورت چيه؟ چه کاري؟ 103 00:08:11,908 --> 00:08:13,118 دست نوشته‌هام 104 00:08:17,079 --> 00:08:18,079 105 00:08:33,012 --> 00:08:34,182 ... واردول 106 00:08:37,099 --> 00:08:40,689 باشه که اون معبد رو نابود کنه 107 00:09:01,832 --> 00:09:02,832 کانستنس 108 00:09:05,711 --> 00:09:07,211 خواهر اسپلمن 109 00:09:15,263 --> 00:09:17,563 اومدم يک خواهش ازتون بکنم، خواهر 110 00:09:17,890 --> 00:09:20,640 اوه، پرودنس، من کلي کار دارم که تا قبل عروسي بايد بهشون برسم 111 00:09:20,726 --> 00:09:25,816 من دختر خونيِ کشيش اعظم هستم ولي اون قبول نميکنه فاميلي بلک‌وود رو روي من بذاره 112 00:09:25,898 --> 00:09:27,688 نميدونم از من انتظار داري چه کار کنم 113 00:09:27,775 --> 00:09:29,645 پيش کشيش اعظم پادرميوني کنين 114 00:09:30,152 --> 00:09:32,612 ازشون بخواين چيزي که حقمه بهم بدن 115 00:09:33,072 --> 00:09:34,242 پرودنس 116 00:09:34,323 --> 00:09:35,493 خواهر، خواهش ميکنم 117 00:09:35,741 --> 00:09:39,411 مگه من نبودم که وقتي شما براي از ميون برداشتن نوزاد پدر بلک‌وود نياز به کمک داشتين 118 00:09:39,495 --> 00:09:41,155 با جون و دل، دستتون رو گرفتم؟ 119 00:09:42,123 --> 00:09:45,083 و رازتون رو نگه داشتم؟ 120 00:09:46,043 --> 00:09:47,093 عمه؟ 121 00:09:47,169 --> 00:09:50,259 با کشيش اعظم صحبت ميکنم ولي بهت قولي نميدم 122 00:09:51,757 --> 00:09:53,007 سلام پرودنس 123 00:09:54,719 --> 00:09:56,799 اون اينجا چه کار ميکرد؟ - به تو ربطي نداره - 124 00:09:57,638 --> 00:09:59,078 و اينجور که از ظاهرت پيداست 125 00:09:59,140 --> 00:10:01,680 معلومه که باز ميخواي يک آتيشي به پا کني 126 00:10:01,767 --> 00:10:04,437 راستش رو بخواي، بايد يک جلسه خانوادگي داشته باشيم 127 00:10:09,525 --> 00:10:13,025 و بعد گفت پدر بلک‌وود مسئول 128 00:10:13,112 --> 00:10:15,032 کشته شدن خودش و مادرم بوده 129 00:10:15,114 --> 00:10:16,374 ادوارد اين حرف‌ها رو زد؟ 130 00:10:16,449 --> 00:10:18,989 برادر من که 16 سال پيش مُـرده 131 00:10:19,076 --> 00:10:22,036 روحش - روح‌ها خيلي ازدواج جادويي دوست دارن - 132 00:10:22,121 --> 00:10:25,001 وقتي کسي داره ازدواج ميکنه بدجوري ميان سراغشون 133 00:10:25,082 --> 00:10:29,212 وقتي والدينت مُـردن، شورا مستقلاً تحقيقي رو صورت داد 134 00:10:29,795 --> 00:10:34,005 نتيجه‌ش اين بود که سقوط هواپيما به خاطر نقص فني موتور بوده 135 00:10:34,383 --> 00:10:38,393 نه چيزي بيشتر يک حادثه وحشتناک و ناراحت کننده 136 00:10:38,971 --> 00:10:40,391 روحي که ديدي، اشتباه متوجه شده 137 00:10:40,473 --> 00:10:43,893 پدرم همينطور گفت که بايد کارش رو تموم کنم 138 00:10:43,976 --> 00:10:45,266 به دست نوشته‌هاش اشاره کرد 139 00:10:45,853 --> 00:10:48,233 اوه، آره، ادوارد يک همچين چيزي داشت 140 00:10:48,314 --> 00:10:50,274 من يک خلاصه‌اي ازش خوندم 141 00:10:50,358 --> 00:10:54,148 يک سري افکار رمانتيک در مورد آميزش ساحره‌ها و انسان‌ها، همين و بس 142 00:10:54,236 --> 00:10:56,776 چرا هر حرفي که ميزنم رو رد ميکني عمه زلدا؟ 143 00:10:56,864 --> 00:11:00,034 نميدونم، شايد چون موقعي که اين ملاقات انجام شده 144 00:11:00,117 --> 00:11:03,037 سر ظهر نشسته بودي توي بار مشروب ميخوردي 145 00:11:03,412 --> 00:11:05,122 اين بحث تمومه 146 00:11:05,456 --> 00:11:07,706 و ديگه نيازي نيست به کارهاي ساقدوشي فکر کني 147 00:11:07,792 --> 00:11:08,962 زلدا، بس کن 148 00:11:09,043 --> 00:11:13,213 اما در مورد روح‌ها، تنها کسي که من نگراشم کانستنس بلک‌ووده 149 00:11:13,297 --> 00:11:14,337 منظورت چيه؟ 150 00:11:14,423 --> 00:11:16,973 توي قبرستون ديدمش بين سنگ‌قبرها ميچرخيد 151 00:11:17,051 --> 00:11:18,612 مطمئناً قصد خوبي توي سرش نيست 152 00:11:18,636 --> 00:11:19,636 مثل سابرينا 153 00:11:21,055 --> 00:11:24,925 هيلدا، به عنوان ساقدوشم ميشه به اين موضوع رسيدگي کني؟ 154 00:11:25,309 --> 00:11:26,309 بله 155 00:11:26,644 --> 00:11:31,274 کانستنس بلک‌وود، ها؟ خيلي وقته روح نگرفتم 156 00:11:31,357 --> 00:11:34,527 يعني، حرف‌هاي روح پدرم براي هيچکس مهم نيست؟ 157 00:11:34,610 --> 00:11:37,200 نه تا وقتي که از زبون خودش بشنوم 158 00:11:37,405 --> 00:11:40,365 اگه دوباره ادوارد رو ديدي، سلام من رو بهش برسون 159 00:11:41,200 --> 00:11:43,330 راستي اگه دوست داشتي براي عروسي هم دعوتش کن 160 00:11:47,873 --> 00:11:50,423 سابرينا، فکر ميکنم شايد حق با تو باشه 161 00:11:51,252 --> 00:11:52,672 در مورد پدر بلک‌وود 162 00:11:52,753 --> 00:11:56,173 يک فال خيلي وحشتناک گرفتم که اون ميگفت همه شما رو بکشم 163 00:11:56,465 --> 00:11:58,335 چي؟ - هنوز ادامه داره - 164 00:11:58,759 --> 00:12:02,559 بلک‌وود من رو وارد يک ... باشگاه کرد يک جامعه مخفي 165 00:12:02,638 --> 00:12:04,638 امروز قبل از رسيدن ضد پاپ باهم قرار داريم 166 00:12:04,932 --> 00:12:06,232 چه جور باشگاهي؟ 167 00:12:06,308 --> 00:12:08,688 يک گروه خاص، مخصوص جادوگرها واقعاً نميدونم 168 00:12:08,769 --> 00:12:11,689 خب، بايد متوجه بشي بايد همه چيز رو بفهميم 169 00:12:12,481 --> 00:12:15,691 انگار کشيش اعظم داره خانواده‌مون رو نابود ميکنه 170 00:12:16,235 --> 00:12:18,775 اولش مامان بابام 171 00:12:18,863 --> 00:12:20,873 البته اگه تو بشه حرف روح پدرم رو باور کرد 172 00:12:20,948 --> 00:12:21,948 بعدش تو 173 00:12:22,450 --> 00:12:24,490 حالا هم ميخواد با عمه زلدا ازدواج کنه 174 00:12:25,619 --> 00:12:28,459 اين ازدواج به هيچ وجه اتفاقي به نظر نمياد 175 00:12:28,789 --> 00:12:30,579 به نظرت نقش ضد پاپ اين وسط چيه؟ 176 00:12:31,041 --> 00:12:32,291 نميدونم 177 00:12:33,335 --> 00:12:36,165 ولي يکي رو ميشناسم که ميتونه توي حل اين موضوع کمک کنه 178 00:12:37,506 --> 00:12:38,716 متوجه‌ام 179 00:12:39,508 --> 00:12:41,888 روح پدرت همه اين‌ها رو بهت گفت؟ 180 00:12:41,969 --> 00:12:45,099 که پدر بلک‌وود قاتل اون و مادرته 181 00:12:45,931 --> 00:12:46,931 آره 182 00:12:47,099 --> 00:12:51,019 به يک پیمان نامه هم اشاره کرد 183 00:12:53,856 --> 00:12:55,356 ! که اينطور 184 00:12:56,233 --> 00:13:00,573 خانم واردول، شما منشي پدرم بودين از اون دوران چي يادتونه؟ 185 00:13:03,699 --> 00:13:04,869 ... خب، من 186 00:13:08,078 --> 00:13:11,328 ... بعد از سقوط، تحقيقاتي شروع شد 187 00:13:12,082 --> 00:13:13,962 صرفاً يک ماست مالي کامل 188 00:13:15,169 --> 00:13:18,209 مطمئناً خودت ميدوني کي دستورش رو داده و نتايج به دستش رسيده 189 00:13:18,547 --> 00:13:19,717 پدر بلک‌وود 190 00:13:21,217 --> 00:13:23,137 ولي آخه چرا بايد پدر و مادرم رو بکشه؟ 191 00:13:23,219 --> 00:13:25,889 براي رسيدن به مقام کشيش اعظم؟ 192 00:13:27,097 --> 00:13:30,807 پدرم چه کار ناتمومي به جا گذاشت؟ 193 00:13:30,893 --> 00:13:33,313 پدر و مادرت داشتن ميرفتن رُم 194 00:13:33,395 --> 00:13:36,185 دقيق‌تر بگم، گورستان واتيکان زير رُم 195 00:13:36,273 --> 00:13:39,823 ميخواست با ضد پاپ ملاقات کنه و پیمان نامه‌شرو بهش بده 196 00:13:39,902 --> 00:13:42,492 يک نظر جسورانه براي بازسازي کليساي شب 197 00:13:42,571 --> 00:13:44,071 ولي هيچوقت به اونجا نرسيدن 198 00:13:45,533 --> 00:13:46,533 کشته شدن 199 00:13:48,077 --> 00:13:49,617 به خاطر اون پیمان نامه؟ 200 00:13:50,913 --> 00:13:53,543 آدمسنت‌گرايي مثل بلک‌وود 201 00:13:53,624 --> 00:13:56,134 هرکاري ميکنه که اجازه نده ادوارد طرحش رو براي ضدپاپ مطرح کنه 202 00:13:56,585 --> 00:13:59,295 چي توي اون پیمان نامه بود؟ حتما يک کپي ازش دارين 203 00:13:59,380 --> 00:14:01,260 نه، فقط يک نسخه ازش موجود بود که دست ادوارد بود 204 00:14:01,340 --> 00:14:04,430 الان هم افتاده يک جايي ته اقيانوس 205 00:14:04,718 --> 00:14:07,718 کجا؟ منظورم اينه که هواپيما کجا سقوط کرد؟ 206 00:14:08,013 --> 00:14:09,563 ... جايي نزديک 207 00:14:11,100 --> 00:14:12,180 مثلث شيطان 208 00:14:13,185 --> 00:14:17,765 خانم واردول، اگه من بتونم پیمان نامه پدرم رو پيدا کنم 209 00:14:17,857 --> 00:14:19,477 و به ضدپاپ نشونش بدم، چي؟ 210 00:14:19,775 --> 00:14:22,275 اون موقع پدر و مادرت ميفمن که مرگشون بيهوده نبوده 211 00:14:25,030 --> 00:14:30,540 خب، شايد نتونم جلوي ازدواج ... عمه زلدا رو با پدر بلک‌وود بگيرم 212 00:14:30,619 --> 00:14:35,209 ولي، شايد حداقل بتونم هدف زندگي پدرم رو به سرانجام برسونم 213 00:14:41,297 --> 00:14:42,417 214 00:14:42,506 --> 00:14:45,546 برادر ميکن، کنار برادر لاوکرفت خوبه 215 00:14:46,677 --> 00:14:48,547 برادر بارکر چي؟ 216 00:14:49,305 --> 00:14:51,885 ميز ده، دور از برادر بيرس 217 00:14:53,475 --> 00:14:54,595 ... و، آم 218 00:14:55,561 --> 00:14:57,311 خواهر شرلي جکسون؟ 219 00:14:57,396 --> 00:15:00,146 ... به نظر ميرسه از قلم 220 00:15:01,901 --> 00:15:05,111 بله، همينطوره 221 00:15:07,489 --> 00:15:08,529 خيلي هم خوب 222 00:15:09,325 --> 00:15:10,365 آدم مزخرفيه 223 00:15:11,994 --> 00:15:14,834 فاستوس، يه درخواست دارم 224 00:15:15,873 --> 00:15:20,253 خواهرم، ميدوني که، طرد شده 225 00:15:20,544 --> 00:15:22,254 اون شاهد يک غسل کاتليک بوده 226 00:15:22,338 --> 00:15:25,928 ولي اين چند ماهه تغيير کرده 227 00:15:26,008 --> 00:15:30,678 و فکر ميکنم آمادگي بازگشت به کليساي تاريکي رو داره 228 00:15:34,808 --> 00:15:36,638 به خاطر تو، زلدا 229 00:15:37,227 --> 00:15:40,187 حکم طرد خواهرت رو لغو ميکنم 230 00:15:41,565 --> 00:15:44,245 فکر ميکنم شب قبل از عروسي، طبق رسوم 231 00:15:44,318 --> 00:15:45,398 تو رو همراهي ميکنه، درسته؟ 232 00:15:45,903 --> 00:15:48,913 اگه کسي بخواد بياد ملاقاتت 233 00:15:55,454 --> 00:15:59,714 ميخوام لطف و مهربونيت رو در حقم تمام کني 234 00:16:00,125 --> 00:16:03,495 و اجازه بدي يک خواهش ديگه هم ازت بکنم 235 00:16:04,672 --> 00:16:07,092 از طرف دخترت، پرودنس 236 00:16:09,301 --> 00:16:10,681 دختره کي بود؟ 237 00:16:11,261 --> 00:16:12,431 ... هوم؟ اوه، آم 238 00:16:13,180 --> 00:16:15,850 داشتم به یکی از دانش‌آموزهام کمک میکردم 239 00:16:16,433 --> 00:16:17,433 سابرینا اسپلمن 240 00:16:18,268 --> 00:16:20,518 تو واقعاً خودت رو وقف دانش‌آموزهات میکنی 241 00:16:23,607 --> 00:16:25,817 یکی از ویژگی‌های دوست داشتنی بیشمارت 242 00:16:29,989 --> 00:16:30,989 بیا انجامش بدیم 243 00:16:31,657 --> 00:16:34,407 یه تاریخ معین کنیم و ازدواج کنیم 244 00:16:35,160 --> 00:16:36,200 ازدواج؟ 245 00:16:46,380 --> 00:16:49,970 نه، فشار آب لهش نمیکنه، سیلم 246 00:16:51,093 --> 00:16:53,353 نیک میگه میتونه 4دقیقه نفسش رو نگه داره 247 00:16:53,429 --> 00:16:55,809 یعنی حتی بیشتر از هودینی 248 00:16:57,766 --> 00:17:01,976 آره، خودم میدونم اقیانوس چه‌قدر بزرگه، ممنون 249 00:17:08,777 --> 00:17:10,697 دوازده ثانیه هم اضاف اومد - نیک - 250 00:17:11,488 --> 00:17:13,488 سلام عزیزم - حالت خوبه، این همون پیمان نامه‌ست؟ - 251 00:17:13,532 --> 00:17:14,532 آره 252 00:17:14,950 --> 00:17:18,370 مجبور شدم با یک ماهی مرکب گنده مبارزه کنم البته که تو جون بخواه 253 00:17:19,747 --> 00:17:20,747 ... سابری 254 00:17:21,623 --> 00:17:22,883 255 00:17:23,125 --> 00:17:25,785 دیر وقت شده عزیزم 256 00:17:25,878 --> 00:17:29,168 ممنون میشم لطف کنی بیای و طعمه بانو کانستنس بشی 257 00:17:29,256 --> 00:17:30,836 تو هم یک لباسی بپوش 258 00:18:08,712 --> 00:18:10,842 زلدا اسپلمن، شرم بر تو 259 00:18:11,131 --> 00:18:12,571 اگه این وصلت صورت بگیره 260 00:18:12,633 --> 00:18:15,093 تا ابد میوفتم دنبال تو و عزیزانت 261 00:18:15,177 --> 00:18:17,967 تهدیدهات رو بذار کنار، بانو بلک‌وود 262 00:18:21,350 --> 00:18:22,850 روح‌های بیچاره 263 00:18:23,102 --> 00:18:25,312 مثل پروانه‌این 264 00:18:25,896 --> 00:18:29,436 نمیتونی در برابر شمع روشن و کمی پارچه سیاه مقاومت کنی 265 00:18:29,775 --> 00:18:31,065 خب 266 00:18:32,027 --> 00:18:34,737 من یک جعبه کوچیک دارم 267 00:18:34,822 --> 00:18:38,492 که پر از خاک تطهیر شده قبره 268 00:18:38,575 --> 00:18:41,695 که تا ابد شما رو راحت و آسوده در خودش جا میده 269 00:18:42,579 --> 00:18:44,209 البته میتونه زیاد هم راحت نباشه 270 00:18:44,289 --> 00:18:48,879 یا میگی چرا اینقدر شدید افتادی دنبال خواهرم 271 00:18:49,253 --> 00:18:53,093 زلدا اسپلمن من رو کشت، بچه‌هام رو دزدید 272 00:18:53,590 --> 00:18:56,010 و حالا هم میخواد شوهرم رو بدزده 273 00:18:56,093 --> 00:18:57,853 این حرف حقیقت نداره 274 00:18:58,470 --> 00:19:01,310 زلدا هرکاری میتونست برای نجاتت انجام داد 275 00:19:01,390 --> 00:19:03,390 از پرودنس بپرس، اون هم همونجا بود 276 00:19:03,475 --> 00:19:05,885 کی همچین افکار پلیدی رو توی سرت انداخته؟ 277 00:19:05,978 --> 00:19:07,688 تو و زلدا همیشه باهم خوب بودین 278 00:19:07,980 --> 00:19:09,360 خواهر جکسون 279 00:19:09,731 --> 00:19:12,151 قبرم رو باز کرد و این‌ها رو بهم گفت 280 00:19:12,568 --> 00:19:14,108 اوه، شرلی 281 00:19:15,154 --> 00:19:17,414 از همون اول هم با زلدا مشکل داشت 282 00:19:17,489 --> 00:19:19,989 حالا یک روح رو ترغیب کرده کثافت‌کاری‌هاش رو واسش انجام بده 283 00:19:22,119 --> 00:19:23,329 خب، بیخیالش 284 00:19:24,329 --> 00:19:26,619 حتماً خیلی خسته هستین خانم بلک‌وود 285 00:19:27,040 --> 00:19:31,000 آره، خیلی خسته‌ام 286 00:19:31,086 --> 00:19:33,256 بیا، بگیر بشین 287 00:19:37,176 --> 00:19:39,756 وقتشه که بخوابی عزیزم 288 00:19:40,137 --> 00:19:41,137 برای همیشه 289 00:19:42,222 --> 00:19:45,352 290 00:19:51,356 --> 00:19:52,856 روحت شاد 291 00:19:58,197 --> 00:20:01,487 امشب، جایی جمع شدیم که اون خیلی دوست داشت 292 00:20:01,575 --> 00:20:04,655 تا به برادر از دست رفته‌مون لوکاس چلفانت ادای احترام کنیم 293 00:20:04,745 --> 00:20:07,035 درود بر شیطان درود بر لوکاس 294 00:20:07,122 --> 00:20:09,672 درود بر شیطان درود بر لوکاس 295 00:20:09,750 --> 00:20:12,840 فردا با ورود ضدپاپ 296 00:20:13,670 --> 00:20:15,880 پیمان نامه جدیدمون رو 297 00:20:16,673 --> 00:20:18,473 خدمت بزرگوارشان ارائه میدم 298 00:20:18,800 --> 00:20:23,100 پیمانی که شما ازش باخبر هستین پنج بند جودس 299 00:20:23,847 --> 00:20:27,847 پسران شیطان، وارثین زمین هستند 300 00:20:27,935 --> 00:20:33,935 هرچه میخواهید در اختیار بگیرید که طبق اتش، خون و فریب، حق شماست 301 00:20:34,274 --> 00:20:35,274 درود بر شیطان 302 00:20:35,317 --> 00:20:38,987 دو. انسان‌ها خوک‌های زمین هستن 303 00:20:39,071 --> 00:20:40,491 نباید با آن‌ها آمیزش کنیم 304 00:20:40,572 --> 00:20:41,452 درود بر شیطان 305 00:20:41,531 --> 00:20:46,121 سه، پسران شیطان، خوک‌چران انسان‌ها هستن 306 00:20:46,203 --> 00:20:47,043 درود بر شیطان 307 00:20:47,120 --> 00:20:53,090 چهار، همانطور که لیلیت به شیطان خدمت کرد ساحره‌ها هم باید به جادوگرها خدمت کنند 308 00:20:53,168 --> 00:20:54,168 درود بر شیطان 309 00:20:54,211 --> 00:20:57,381 و پنج، جادوگرها باید اختیار 310 00:20:57,464 --> 00:21:00,974 کلیسای تاریکی رو برعهده بگیرن همانطور که پدرشان بر جهنم حکومت میکند 311 00:21:01,051 --> 00:21:02,051 درود بر شیطان 312 00:21:10,852 --> 00:21:13,862 خودتون رو برای فردا آماده کنین 313 00:21:14,356 --> 00:21:15,356 و از هیچی نترسین 314 00:21:16,066 --> 00:21:17,606 مرخصید 315 00:21:18,568 --> 00:21:20,108 برادر امبروز، باهات یک صحبتی داشتم 316 00:21:21,196 --> 00:21:23,736 همون‌طور که میدونی ضدپاپ داره به گرین‌دیل میاد 317 00:21:23,824 --> 00:21:27,874 و شب قبل از عروسی من در اقامتگاه آکادمی میمونه 318 00:21:27,953 --> 00:21:31,793 ازت میخوام طی این مدت شخصاً مراقب ایشون باشی 319 00:21:32,165 --> 00:21:33,165 من، مراقب ضدپاپ باشم؟ 320 00:21:33,458 --> 00:21:35,708 فقط میشه به وفادارترین‌ها اعتماد کرد 321 00:21:38,046 --> 00:21:39,336 لوکاس مد نظرم بود 322 00:21:40,257 --> 00:21:42,627 حالا، تو 323 00:21:44,303 --> 00:21:45,303 جای اون هستی 324 00:21:47,931 --> 00:21:50,021 ناامیدتون نمیکنم، عالی‌جناب 325 00:21:56,982 --> 00:21:59,152 هیلدا، با فاستوس صحبت کردم 326 00:21:59,568 --> 00:22:01,648 برگشتی به کلیسای تاریکی 327 00:22:01,737 --> 00:22:03,197 درست زمانی که 328 00:22:03,280 --> 00:22:05,450 باید وظایف ساقدوشیت رو انجام بدی 329 00:22:05,532 --> 00:22:08,332 من که همین الان هم شروع کردم 330 00:22:08,410 --> 00:22:11,460 روح خانم بلک‌وود رو فرستادم همونجایی که ازش اومده 331 00:22:11,538 --> 00:22:14,118 به همین راحتی از شرش خلاص شدی؟ 332 00:22:14,207 --> 00:22:17,587 آره، اینطور که معلوم شد دشمن اصلیت اون نیست 333 00:22:17,669 --> 00:22:20,549 بلکه خواهر جکسونه 334 00:22:20,630 --> 00:22:22,550 شرلی؟ دوباره؟ 335 00:22:22,632 --> 00:22:23,632 آره 336 00:22:23,925 --> 00:22:27,175 کاش همون زمان که فرصتش رو داشتم میذاشتم بمیره 337 00:22:27,262 --> 00:22:28,972 تو نمیخواد بهش فکر کنی 338 00:22:29,056 --> 00:22:31,426 چون قراره باهاش یه چای و بیسکوئیت بخورم 339 00:22:31,516 --> 00:22:34,436 و یک بار برای همیشه اختلافاتمون رو حل کنیم 340 00:22:34,519 --> 00:22:39,019 ممنونم، ولی یک کار دیگه هم باهات دارم هیلدا 341 00:22:39,900 --> 00:22:43,150 مهمترین مسئولیت یک ساقدوش 342 00:22:44,279 --> 00:22:47,949 فردا شب، قبل از ازدواج من و فاستوس 343 00:22:50,243 --> 00:22:51,453 همراهیم میکنی؟ 344 00:22:53,246 --> 00:22:55,996 حداقل تا زمان اومدن خدای تاریکی 345 00:22:57,000 --> 00:22:58,920 البته اگه بیاد 346 00:22:59,211 --> 00:23:00,211 هرطور تو بخوای 347 00:23:01,088 --> 00:23:01,918 ... تو 348 00:23:02,005 --> 00:23:05,215 واقعاً فکر میکنی خدای تاریکی میاد؟ 349 00:23:05,717 --> 00:23:08,097 نمیخوام دچار تردید بشم 350 00:23:09,346 --> 00:23:11,596 ولی باید برای امکانش، آماده باشم 351 00:23:12,182 --> 00:23:16,442 به هر حال، حق خدای تاریکیه که شب قبل از عروسی 352 00:23:16,520 --> 00:23:18,610 ... به عروس سر بزنه و 353 00:23:20,273 --> 00:23:22,233 اون رو مال خودش کنه 354 00:23:22,526 --> 00:23:23,526 آره 355 00:23:24,277 --> 00:23:25,647 همراهت هستم 356 00:23:27,322 --> 00:23:28,782 هرچی که تو بخوای، خواهر 357 00:23:31,243 --> 00:23:33,663 این پیمان نامه پدرمه، امبروز 358 00:23:34,788 --> 00:23:39,168 داخلش پنج قانون اساسیش رو نوشته خودتون رو آماده کنین، حسابی شوکه میشین 359 00:23:40,043 --> 00:23:43,003 یک، انسان‌ها بذر خدا بر زمین هستند 360 00:23:43,088 --> 00:23:44,918 همان‌طور که ساحره‌ها زاده جهنم 361 00:23:45,006 --> 00:23:46,926 آن‌ها سرنوشت و منزل‌گاهی مشترک دارند 362 00:23:47,008 --> 00:23:50,258 دو، نه تنها ساحره‌ها امکان آمیزش، عشق ورزی 363 00:23:50,345 --> 00:23:53,595 و زندگی میان انسان‌ها را دارند بلکه این حق مقدس آن‌هاست 364 00:23:53,849 --> 00:23:56,019 سه، همان‌طور که لیلیت، مادر اهریمن‌ها بود 365 00:23:56,101 --> 00:24:00,401 تمام ساحره‌ها باید به عنوان زمام‌دار کلیسای شب شناخته شوند 366 00:24:00,814 --> 00:24:04,574 چهار، جادو هدیه خدای تاریکی به ساحره‌هاست 367 00:24:04,651 --> 00:24:07,151 باید برای لذت، سود 368 00:24:07,237 --> 00:24:09,197 و آرامش خاطر ازش استفاده بشه 369 00:24:09,281 --> 00:24:13,201 و پنج، تنها اتحاد واقعی انسان‌ها و ساحره‌ها 370 00:24:13,285 --> 00:24:15,405 عصر مورنینگ استار را رقم خواهد زد 371 00:24:16,663 --> 00:24:17,753 372 00:24:18,206 --> 00:24:19,286 عجب 373 00:24:21,460 --> 00:24:25,260 پدر مادرم داشتن میرفتن ضدپاپ رو ببینن و این اصل‌ها رو بهش نشون بدن 374 00:24:25,338 --> 00:24:27,338 به امید اصلاح کلیسای تاریکی 375 00:24:28,008 --> 00:24:31,178 ما فکر میکنیم پدر بلک‌وود قبل از این که این فرص رو به دست بیارن، اون‌ها رو به قتل رسونده 376 00:24:31,261 --> 00:24:33,141 خواهش میکنم بگو باور میکنی، امبروز 377 00:24:34,097 --> 00:24:35,217 ... آه، من 378 00:24:36,516 --> 00:24:37,516 باور میکنم 379 00:24:38,059 --> 00:24:41,019 ما در جریان یک تلاقی غیرطبیعی قرار داریم 380 00:24:41,104 --> 00:24:43,614 چند ساعت پیش توی جلسه جامعه جودس 381 00:24:43,690 --> 00:24:47,150 برای اولین بار، اصول بلک‌وود رو شنیدم 382 00:24:47,235 --> 00:24:51,105 میخواد باعث یکسری تغییر وحشتناک بشه 383 00:24:51,406 --> 00:24:52,736 و همه چیز بشه مثل گذشته 384 00:24:53,658 --> 00:24:57,908 و فردا، توی یک جلسه خصوصی با ضدپاپ 385 00:24:57,996 --> 00:25:00,916 میخواد پیمان نامه‌ش رو به ایشون ارائه بده 386 00:25:00,999 --> 00:25:02,829 امبروز، ما باید جلوی بلک‌وود رو بگیریم 387 00:25:02,918 --> 00:25:06,378 فکر کنم شانس در خونمون رو زده چون من حین جلسه 388 00:25:06,463 --> 00:25:07,633 بیرون دفتر بلک‌وود خواهم بود 389 00:25:07,714 --> 00:25:10,264 به عنوان بخشی از وظایف نگهبانیم 390 00:25:10,342 --> 00:25:11,222 عالیه 391 00:25:11,301 --> 00:25:13,511 اگه بتونم خودم رو به اونجا برسونم 392 00:25:13,595 --> 00:25:15,305 و پیمان نامه پدرم رو به عنوان گزینه دوم مطرح کنم 393 00:25:15,388 --> 00:25:18,638 میتونیم جلوی تلاش‌های کشیش اعظم برای به قهقرا بردن کلیسای تاریکی رو بگیریم 394 00:25:18,725 --> 00:25:21,015 و اگه شیطان بخواد شاید عروسی رو هم لغو کردیم 395 00:25:45,418 --> 00:25:48,168 اعلی‌حضرت، قدم رنجه فرمودین 396 00:25:48,255 --> 00:25:49,295 بله، میدونم 397 00:25:49,756 --> 00:25:54,176 فاستوس، این باید نامزدت زلدا باشه 398 00:25:54,678 --> 00:25:56,598 خوش اومدین، پدرِ پدرها 399 00:25:56,680 --> 00:25:59,720 واقعاً زیباست 400 00:25:59,808 --> 00:26:01,428 به به 401 00:26:01,935 --> 00:26:03,055 بلند شو، خواهر 402 00:26:03,645 --> 00:26:06,395 شما باعث خوشنودی شیطان و من هستی 403 00:26:07,357 --> 00:26:09,477 داخل رو نشونم بده 404 00:26:10,485 --> 00:26:11,945 از این طرف 405 00:26:25,667 --> 00:26:29,377 خواهر زلدا، با پدرم صحبت کردین؟ 406 00:26:29,462 --> 00:26:31,592 آره، خبر خوبی ندارم 407 00:26:32,090 --> 00:26:35,640 قبول نمیکنه متاسفم پرودنس، من سعیم رو کردم 408 00:26:36,553 --> 00:26:37,803 ممنون، پدر 409 00:26:37,887 --> 00:26:40,467 ایشون هم نیکلاس اسکرچ هستن، عالی جناب 410 00:26:40,557 --> 00:26:42,807 یک جادوگر خوب و بسیار آینده‌دار 411 00:26:43,101 --> 00:26:47,941 خوشحالم که همچین جوانانی بینمون می‌بینم 412 00:26:53,862 --> 00:26:55,412 این خانم جوان کیه؟ 413 00:26:55,488 --> 00:26:57,728 ... شاید بهتر باشه - سابرینا اسپلمن، عالی‌جناب - 414 00:26:57,782 --> 00:26:59,032 اسپلمن؟ 415 00:26:59,284 --> 00:27:00,284 416 00:27:01,077 --> 00:27:02,077 دختر 417 00:27:02,454 --> 00:27:05,794 پدرت یک کشیش اعظم عالی 418 00:27:05,874 --> 00:27:07,544 و یک جادوگر به شدت ماهر بود 419 00:27:09,002 --> 00:27:11,592 ممنون اعلی حضرت 420 00:27:11,880 --> 00:27:15,470 متاسفانه قبل از این که بتونیم همدیگه رو ببینیم و در مورد عقایدمون صحبت کنیم، فوت کرد 421 00:27:15,800 --> 00:27:18,640 ولی همیشه واسم سواله که اون‌ها ما رو به چه سمتی سوق میدادن 422 00:27:18,928 --> 00:27:19,928 423 00:27:20,263 --> 00:27:22,523 پدرِ پدران، با اجازه شما 424 00:27:22,599 --> 00:27:25,519 من و پسرها مایلیم اکادمی رو به شما نشون بدیم 425 00:27:26,394 --> 00:27:27,520 ‫از این طرف 426 00:27:32,317 --> 00:27:35,445 ‫نمی‌خواین منو معرفی کنین، پدر؟ 427 00:27:35,528 --> 00:27:36,946 ‫بله، فاستوس 428 00:27:39,574 --> 00:27:41,785 ‫این جادوگر زیبا و جوان کیه؟ 429 00:27:43,578 --> 00:27:45,205 ‫اوه، این پرودنس نایت ‌ـه 430 00:27:45,622 --> 00:27:47,874 ‫یکی از یتیم‌های فقیر ‫که توسط آکادمی حمایت میشه 431 00:27:49,668 --> 00:27:53,713 ‫بفرماید، علیحضرت، ‫بذارین بقیه دانشگاه رو بهتون نشون بدم ‫ 432 00:27:53,797 --> 00:27:54,797 ‫همم 433 00:28:01,763 --> 00:28:04,349 ‫حالا دیگه چیه، خواهر جکسون 434 00:28:04,641 --> 00:28:06,226 ‫می‌خوام در مورد زلدا حرف بزنم 435 00:28:06,810 --> 00:28:09,229 ‫اوه، خواهش می‌کنم یکی دوتا بیسکویت بردار 436 00:28:10,730 --> 00:28:12,232 ‫خواهرت چی شده؟ 437 00:28:13,149 --> 00:28:17,112 ‫چرا روح خانوم بلک‌وود رو احضار کردین ‫که اونو جن زده کنین؟ 438 00:28:17,195 --> 00:28:18,071 ‫اوه! 439 00:28:18,154 --> 00:28:19,948 ‫- اون جن زده شده، درسته؟ ‫- امم 440 00:28:20,031 --> 00:28:22,784 ‫اینا خیلی خوشمزه‌ن. ‫چی هستن، بادوم؟ 441 00:28:23,034 --> 00:28:24,034 ‫امم 442 00:28:24,869 --> 00:28:26,496 ‫چرا اینقدر ازش متنفری 443 00:28:29,207 --> 00:28:33,086 ‫فقط زلدا نیست ‫از برادرت، ادوارد هم متنفرم 444 00:28:33,169 --> 00:28:35,130 ‫خب، اون چیکار کرده؟ 445 00:28:35,422 --> 00:28:37,424 ‫وقتی همه‌مون توی آکادمی بودیم 446 00:28:37,507 --> 00:28:40,969 ‫اون قید منو بخاطر دایانا زد 447 00:28:41,636 --> 00:28:44,556 ‫بعدش دوتایی مُردن، که کار خوب و درستی بود 448 00:28:45,140 --> 00:28:47,517 ‫بعدش من به کلیسای تاریکی رفتم 449 00:28:47,600 --> 00:28:50,729 ‫ولی بعدش زلدا پیداش شد ‫و شروع کرد به درس دادن 450 00:28:50,812 --> 00:28:53,148 ‫اون چشم کشیش اعظم رو گرفته بود 451 00:28:53,231 --> 00:28:56,943 ‫نه، من نمیذارم یه «اسپلمن» ‫ازم بالا بزنه، شرمنده 452 00:28:57,277 --> 00:28:58,153 ‫اوه 453 00:28:58,236 --> 00:29:00,989 ‫پس در حقیقت تو ... 454 00:29:01,072 --> 00:29:03,199 ‫یه آدم خودخواه، عوضی و حسود هرزه هستی 455 00:29:03,825 --> 00:29:04,993 ‫هیلدای بی‌چاره 456 00:29:05,076 --> 00:29:08,872 ‫همیشه زیر سایه خواهرش می‌ایستاد، ‫توسط اون سرکوب میشد 457 00:29:08,955 --> 00:29:10,290 ‫و توسط اون کُشته شد 458 00:29:10,832 --> 00:29:13,293 ‫چطوره ما باهم همکاری کنیم ... 459 00:29:13,710 --> 00:29:15,670 ‫و کاری کنیم که موهاش بریزه؟ 460 00:29:18,423 --> 00:29:20,467 ‫اوه، شرلی، شرلی ... 461 00:29:21,217 --> 00:29:22,385 ‫پس ... 462 00:29:22,802 --> 00:29:23,887 ‫پس مردم ... 463 00:29:24,429 --> 00:29:26,806 ‫مردم در مورد من اشتباه فکر می‌کنن 464 00:29:27,474 --> 00:29:29,601 ‫- همیشه فکر می‌کنن من آدم ضعیفی هستم ‫- امم 465 00:29:29,684 --> 00:29:32,061 ‫می‌دونی، همیشه ساقدوشم و نه عروس 466 00:29:32,145 --> 00:29:34,689 ‫داستان زندگیم و البته ... 467 00:29:34,773 --> 00:29:38,443 ‫منظورم اینه که، من اینجام ‫و دارم نقش دختر که ساقدوش زلدا نشده رو بازی می‌کنم 468 00:29:38,818 --> 00:29:42,071 ‫ولی می‌خوام یه راز کوچیک در مورد خودم رو بهت بگم 469 00:29:42,864 --> 00:29:44,407 ‫من عاشق خواهرم هستم 470 00:29:44,949 --> 00:29:47,202 ‫و آره، اون منو می‌کُشه. ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 471 00:29:47,660 --> 00:29:49,788 ‫اون عضو خانواده‌مه، می‌دونی؟ 472 00:29:50,497 --> 00:29:52,624 ‫ولی به شیطان قسم ... 473 00:29:53,124 --> 00:29:54,542 ‫اگه به خانواده‌م صدمه بزنی 474 00:29:55,126 --> 00:29:56,669 ‫کاری می‌کنم که بدجور بهاش رو بدی 475 00:30:00,423 --> 00:30:02,050 ‫منو تهدید می‌کنی، هیلدا؟ 476 00:30:02,300 --> 00:30:03,551 ‫اوه! 477 00:30:03,802 --> 00:30:05,136 ‫باید بدونی 478 00:30:06,095 --> 00:30:08,681 ‫از وقتی که زلدا اون کرم رو ‫تو سرم گذاشته 479 00:30:09,641 --> 00:30:14,729 ‫یه لایه محافظ ‫در مقابل تمام حمله‌های جادویی گرفتم 480 00:30:14,813 --> 00:30:17,440 ‫منم همچین انتظاری رو داشتم، عزیزم 481 00:30:17,732 --> 00:30:19,818 ‫بخاطر همین اون کلوچه‌های بادومی رو بهت دادم 482 00:30:20,235 --> 00:30:24,572 ‫چون بادوم طعم سایناد رو می‌پوشونه، می‌دونی؟ 483 00:30:27,575 --> 00:30:28,952 ‫ای داد 484 00:30:30,453 --> 00:30:31,496 ‫حتماً جاش کبود میشه 485 00:30:32,747 --> 00:30:33,832 ‫امم 486 00:30:34,457 --> 00:30:37,460 ‫بذار حرفات رو تکرار کنم، فاستوس. ‫تو درخواست یه اجلاس رو داری 487 00:30:37,710 --> 00:30:41,548 ‫یه دورهمایی از تمام کلیساهای تاریکی ‫که قوانین دنیا رو بررسی کنن؟ 488 00:30:41,631 --> 00:30:44,843 ‫واسه یه قرن هست که رفراندوم برگذار نشده، ‫پدر اعظم 489 00:30:44,926 --> 00:30:49,180 ‫همینطور کشیش سابق، ادوارد اسپلمن. ‫این درخواست رو ازم داشت 490 00:30:49,264 --> 00:30:51,724 ‫- همم ‫- یه حمکت تو این فکر وجود داره 491 00:30:51,808 --> 00:30:54,102 ‫ولی واسه رهبری اون اجلاس ‫کی رو مد نظر داری؟ 492 00:31:00,233 --> 00:31:02,473 ‫علاوه بر میزبانی اون رویداد 493 00:31:02,527 --> 00:31:06,072 ‫می‌خوام خلاصه‌ی از ‫آموزه‌های یهود رو در اینجا ازائه بدم 494 00:31:06,155 --> 00:31:10,577 ‫که باعث میشه تمام کلیساهای تاریکی ‫به فرم باشکوه سابقشون برگردن 495 00:31:12,745 --> 00:31:13,745 ‫پدر بلک‌وود 496 00:31:15,999 --> 00:31:17,166 ‫پدر اعظم 497 00:31:17,625 --> 00:31:20,378 ‫منو ببخشید، پدر بلک‌وود، ‫اصلا نتونستم جلوش رو بگیرم 498 00:31:20,461 --> 00:31:21,880 ‫خب، خانوم جوان اسپلمن! 499 00:31:22,714 --> 00:31:24,507 ‫باعث خوشحالیمه که یه بار دیگه ببینمتون 500 00:31:24,841 --> 00:31:28,511 ‫با صورت زیبا و جوونت 501 00:31:28,803 --> 00:31:30,221 ‫منو بسیار خوشحال میکنه 502 00:31:30,513 --> 00:31:32,140 ‫چه کاری می‌تونیم برات بکنیم، سابرینا؟ 503 00:31:34,017 --> 00:31:37,520 ‫همونطور که داشتم برای اومدنتون آماده می‌شدم، علیحضرت 504 00:31:38,146 --> 00:31:41,024 ‫سراغ وسایل پدرم رفتم و ... 505 00:31:41,107 --> 00:31:44,777 ‫یه کپی از نوشته‌هاش رو پیدا کردم ‫که می‌خواست اونو به شما بده 506 00:31:46,070 --> 00:31:47,631 ‫غیر ممکنه 507 00:31:47,655 --> 00:31:50,074 ‫چرا باید غیرممکن باشه، پدر بلک‌وود؟ 508 00:31:52,076 --> 00:31:54,704 ‫از اونجایی که به دنبال آینده کلیساهای تاریکی هستین 509 00:31:54,787 --> 00:31:58,708 ‫فکر کردم شاید از ایده‌ها و فکرهای پدرم خوشتون بیاد 510 00:31:58,791 --> 00:32:00,084 ‫با توجه به اینکه خیلی به اون علاقه داشتین 511 00:32:00,168 --> 00:32:01,085 ‫والاحضرت ... 512 00:32:01,169 --> 00:32:04,088 ‫- این دختر گستاخ رو ببخشید ‫- خواهش می‌کنم، والاحضرت 513 00:32:04,631 --> 00:32:06,257 ‫میشه جملات پدرم رو بخونید؟ 514 00:32:07,175 --> 00:32:12,138 ‫من به خانه‌ام برمی‌گردم ‫و به دو نظریه فکر می‌کنم 515 00:32:14,223 --> 00:32:15,725 ‫خدای تاریکی تشخیص میده که ... 516 00:32:16,392 --> 00:32:17,894 ‫کدوم یکی ... 517 00:32:17,977 --> 00:32:20,355 ‫شرایط ارسال به شورا رو دارن 518 00:32:35,870 --> 00:32:37,430 ‫لازم نیست در موردش حرف بزنم، البته 519 00:32:38,957 --> 00:32:41,000 ‫ولی فکر کردم که می‌خوای باهم ازدواج کنیم؟ 520 00:32:43,419 --> 00:32:47,298 ‫مطمئنم یه زمانی همینطور بود ‫ولی تو واسه مدت زیادی از اینجا رفتی 521 00:32:47,924 --> 00:32:50,593 ‫خب منم از داخل تغییر کردم 522 00:32:50,677 --> 00:32:53,972 ‫و من دیگه اون زن سابق نیستم 523 00:32:58,017 --> 00:33:03,815 ‫و تا حالا واقعاً در مورد ماهیت ازدواج ‫فکر کردی؟ 524 00:33:04,107 --> 00:33:08,569 ‫اوه، دو نفر عشق‌شون رو بهمدیگه ... 525 00:33:08,945 --> 00:33:10,363 ‫و برای دنیا اظهار می‌کنن و جشن می‌گیرن 526 00:33:11,406 --> 00:33:12,406 ‫یه نعمته 527 00:33:18,162 --> 00:33:22,125 ‫شاید واسه مردا همینطور باشه ‫ولی اگه واقعاً یه نعمت باشه ... 528 00:33:22,208 --> 00:33:27,255 ‫یه وضعیت مناسب باشه، ‫بازم لازمه لباس ابریشمی و توری بپوشیم؟ 529 00:33:27,672 --> 00:33:29,841 ‫و مسیر عروس رو با گُل تزئین کنیم؟ 530 00:33:29,924 --> 00:33:30,967 ‫نه، ولی این کارو می‌کنیم 531 00:33:31,300 --> 00:33:35,096 ‫چون ازدواج پایین رفتن از یه مسیری هست ... 532 00:33:35,179 --> 00:33:36,973 ‫که تهش به ویرانی زن میرسه 533 00:33:37,598 --> 00:33:41,769 ‫کمتر از پاک کردن کامل شخصیت یه زن نیست 534 00:33:42,311 --> 00:33:44,188 ‫همچی رو ازش می‌گیره 535 00:33:44,480 --> 00:33:46,816 ‫بدنش رو، استقلالش رو 536 00:33:48,443 --> 00:33:49,652 ‫حتی روحش رو 537 00:33:50,361 --> 00:33:52,238 ‫و در عوض هیچی بهش نمیده 538 00:33:54,866 --> 00:33:56,617 ‫نه اون چیزی که واقعاً می‌خواد 539 00:33:57,201 --> 00:33:58,911 ‫اینا احساسات واقعی من نسبت به ازدواج هستن 540 00:33:58,995 --> 00:34:02,665 ‫پس می‌دونی، برای من کامل غیر ممکنه که یه سناریو رو تصور کنم ... 541 00:34:02,749 --> 00:34:05,084 ‫که بخوام توش ازدواج کنم، آدام 542 00:34:07,587 --> 00:34:08,963 ‫- متأسفم ‫- من نیستم 543 00:34:15,261 --> 00:34:17,013 ‫حقیقت اینه که ازدواج برای من مهمه 544 00:34:17,638 --> 00:34:19,557 ‫تنها چیزی که واسه من مهمه تویی 545 00:34:20,099 --> 00:34:22,852 ‫و اگه... کسی بهت صدمه زده 546 00:34:23,478 --> 00:34:24,979 ‫مری، در گذشته 547 00:34:25,980 --> 00:34:27,356 ‫یا موقعی که من اینجا نبودم 548 00:34:28,691 --> 00:34:30,860 ‫و بخاطر همینه که این احساسات رو داری 549 00:34:31,486 --> 00:34:33,863 ‫بهت قول میدم که هیچوقت اذیتت نکنم 550 00:34:37,909 --> 00:34:38,993 ‫اون ... 551 00:34:42,747 --> 00:34:44,749 ‫اون باهام بد بود، آدام 552 00:34:46,584 --> 00:34:48,294 ‫اون یه آدم ظالم بود 553 00:35:06,395 --> 00:35:08,439 ‫اسپلمن، باید آروم باشی 554 00:35:08,898 --> 00:35:12,235 ‫پدرم منو مسئول کرد که جلوی پدر بلک‌وود رو بگیرم، نیک 555 00:35:12,318 --> 00:35:13,486 ‫و حالا دارم ناامیدش می‌کنم 556 00:35:13,778 --> 00:35:14,904 ‫سابرینا 557 00:35:16,447 --> 00:35:19,867 ‫ببین، تو هر کاری از دستت برمیومد کردی 558 00:35:19,951 --> 00:35:23,204 ‫باشه؟ ما نوشته‌ی پدرت رو از زیر اقیانوس پیدا کردیم 559 00:35:23,663 --> 00:35:26,999 ‫و اونو به دست خود پدر اعظم دادیم 560 00:35:27,875 --> 00:35:29,794 ‫احتمالاً تا همین الآنشم اونو خونده باشه 561 00:35:30,419 --> 00:35:32,130 ‫و تا صبح، کی می‌دونه؟! 562 00:35:32,213 --> 00:35:33,714 ‫شاید خبرهای خوبی بهمون برسه 563 00:35:34,340 --> 00:35:35,341 ‫مطمئنی؟ 564 00:35:36,592 --> 00:35:39,345 ‫چیزی که ازش مطمئنم، سابرینا ... 565 00:35:39,428 --> 00:35:43,724 ‫اینه که باید حداقل واسه چند ساعت آینده ‫استراحت کنیم 566 00:35:44,517 --> 00:35:46,853 ‫من نمی‌تونم بخوابم 567 00:35:51,524 --> 00:35:53,317 ‫کی در مورد خوابیدن حرف زد؟ 568 00:35:53,401 --> 00:35:56,154 ‫منظورم اینه که، عمه‌هات و امبروز رفتن به آکادمی 569 00:35:57,530 --> 00:36:00,074 ‫ما توی خونه تنهاییم، این خونه بزرگه 570 00:36:01,159 --> 00:36:04,120 ‫فقط خودمون دوتا 571 00:36:04,203 --> 00:36:07,623 ‫اوه، فکر کردی خیلی مخ زنی، نیکولاس اسکرچ 572 00:36:07,707 --> 00:36:09,333 ‫جدی؟ ‫و نظر تو چیه؟ 573 00:36:10,334 --> 00:36:11,586 ‫فکر کنم کارت بد نیست 574 00:36:12,003 --> 00:36:13,337 ‫فقط بد نیست؟ هان؟ 575 00:36:19,635 --> 00:36:25,558 ‫نه، پسرم، اسپلمن نمیتونه کارمون رو خراب کنه، ‫مثل رویایی که خواهران عجیب غریبش داشتن 576 00:36:28,728 --> 00:36:31,689 ‫تا به آخر، ما نباید ریسک این رو به جان بخریم که والاحضرت ... 577 00:36:31,772 --> 00:36:35,443 ‫بتونه نوشته‌ی ادوارد رو به ایده‌ی ما ترجیح بده 578 00:36:36,319 --> 00:36:39,655 ‫خوشبختانه من یه نقشه دارم 579 00:36:40,156 --> 00:36:42,033 ‫و احتمالاتی در نظرم 580 00:36:43,117 --> 00:36:44,577 ‫پس آروم بخواد، یهودی 581 00:36:45,453 --> 00:36:46,495 ‫واسه امشب ... 582 00:36:47,288 --> 00:36:49,165 ‫خون به پا خواهد شد 583 00:36:50,875 --> 00:36:53,920 ‫و فردا، باشکوه خواهد بود 584 00:36:55,254 --> 00:36:56,254 ‫بله 585 00:36:58,132 --> 00:36:59,217 ‫درود بر شیطان 586 00:37:00,426 --> 00:37:01,552 ‫درود بر یهود 587 00:37:07,516 --> 00:37:09,196 ‫الآن برمیگردم، عزیزم 588 00:37:20,529 --> 00:37:21,614 ‫خدای تاریکی 589 00:37:21,697 --> 00:37:24,408 ‫معبد هنوز فرو نریخته 590 00:37:25,117 --> 00:37:27,370 ‫اون فانی یه گمراه کننده‌اس 591 00:37:28,329 --> 00:37:31,666 ‫از شرش خلاص شو، لیلیث 592 00:37:32,041 --> 00:37:33,041 ‫حتماً 593 00:37:33,668 --> 00:37:38,464 ‫تو به من تعلق داری ‫و تنها به من 594 00:37:43,302 --> 00:37:44,512 ‫اون دیگه صدای چی بود؟ 595 00:37:44,595 --> 00:37:46,847 ‫اون صدای معده‌ام بود 596 00:37:47,640 --> 00:37:49,350 ‫تمام شب اینجا بودم، شرمنده 597 00:37:49,433 --> 00:37:51,978 ‫اگه صدای بلندتری در بیاری ضد-پاپ رو بیدار می‌کنی 598 00:37:53,020 --> 00:37:55,356 ‫اگه اون منحرف بلند بشه ‫همه‌مونو می‌فرسته اون دنیا 599 00:37:55,648 --> 00:37:56,899 ‫هان؟ 600 00:38:02,321 --> 00:38:06,784 ‫چرا یهویی دلم ساندویچ پنیر خواست؟ 601 00:38:07,618 --> 00:38:09,161 ‫ساعت چنده، هیلدا؟ 602 00:38:10,413 --> 00:38:12,957 ‫اگه خدای تاریکی می‌خواست بیاد ‫تا الآن اومده بود 603 00:38:15,501 --> 00:38:18,129 ‫هیچ چیز ترسناکی در مورد امشب وجود نداره 604 00:38:18,212 --> 00:38:20,256 ‫- من از هیچی نمی‌ترسیدم ‫- می‌دونم! 605 00:38:21,590 --> 00:38:24,468 ‫فقط افتخار بزرگیه که ‫خدای تاریکی به سراغت بیاد 606 00:38:24,552 --> 00:38:29,265 ‫اون فقط بهترین عروس‌های مذهبی رو ‫تو جشن انتخاب می‌کنه 607 00:38:29,348 --> 00:38:32,435 ‫پس هیچ جادوگر واجدالشرایطی به اندازه‌ی تو نیست، زلدا اسپلمن 608 00:38:32,518 --> 00:38:33,602 ‫همم 609 00:38:42,945 --> 00:38:45,906 ‫و اون ممکنه به اینجا نیاد 610 00:38:47,825 --> 00:38:49,744 ‫و عیبی هم نداره 611 00:38:57,293 --> 00:38:59,253 ‫شاید حق با تو باشه، هیلدا 612 00:38:59,754 --> 00:39:01,464 ‫شاید خدای تاریکی سر نزنه 613 00:39:15,436 --> 00:39:16,937 ‫اون واسه من اومد 614 00:39:18,939 --> 00:39:19,857 ‫من ... 615 00:39:19,940 --> 00:39:21,359 ‫پس من فقط میرم بیرون 616 00:40:17,873 --> 00:40:18,873 ‫پرودنیس 617 00:40:26,632 --> 00:40:27,967 ‫زلدا؟ 618 00:40:28,300 --> 00:40:30,469 ‫کی جیغ زد؟ 619 00:40:32,638 --> 00:40:33,973 ‫دورکس؟ 620 00:40:34,557 --> 00:40:36,600 ‫دورکس؟ دورکس؟ ‫واسه چی جیغ میزنی؟ 621 00:40:36,684 --> 00:40:37,684 ‫اون مُرده! 622 00:40:43,816 --> 00:40:45,860 ‫- فاستوس؟ ‫- آمبروس! اوه! 623 00:40:45,943 --> 00:40:48,863 ‫اشرار! ‫شما والاحضرت رو به قتل رسوندین 624 00:40:50,781 --> 00:40:53,033 ‫- نه! نه! پدر، خواهش می‌کنم! ‫- فاستوس! 625 00:40:53,117 --> 00:40:54,117 ‫فاستوس! 626 00:40:57,997 --> 00:40:59,874 ‫- نه! بذار اول حرف بزنه! ‫- فاستوس! 627 00:40:59,957 --> 00:41:01,667 ‫ 628 00:41:07,089 --> 00:41:08,257 ‫اون خیانتکار رو پیدا کنین! 629 00:41:18,184 --> 00:41:20,978 ‫ 630 00:41:21,812 --> 00:41:24,482 ‫ 631 00:41:24,565 --> 00:41:27,610 ‫آمبروس؟ ‫چی شده؟ 632 00:41:27,943 --> 00:41:29,195 ‫- اون مُرده ‫- کی مُرده؟ 633 00:41:29,278 --> 00:41:31,405 ‫داشتم جلوی در نگهبانی میدادم ‫که یهویی خون همه‌جا رو گرفت 634 00:41:31,864 --> 00:41:37,077 ‫اوه، لوسفیر عزیز، ضد پاپ مُرده ‫و من یادم نمی‌دونم چطوری یا چرا یا توسط کی 635 00:41:38,996 --> 00:41:41,141 ‫کار من نبود. ‫باید حرفمو باور کنین 636 00:41:41,165 --> 00:41:43,542 ‫نه، نه، نه، البته. ‫تو قادر به انجام همچین کاری نیستی 637 00:41:43,626 --> 00:41:45,386 ‫خیانتکار رو پیدا کنین! 638 00:41:48,380 --> 00:41:50,341 ‫- خیانتکارو پیدا کنین! ‫- دارن میان سراغم! 639 00:41:50,424 --> 00:41:52,259 ‫بلک‌وود و جوداس می‌خوان منو به قتل برسونن 640 00:41:52,343 --> 00:41:56,055 ‫نیک، آمبروس رو به یه جای امن ببر. برو. همین الآن برو. ‫تا جایی که بتونم معطلشون می‌کنم 641 00:41:58,599 --> 00:42:01,852 ‫اون کجاس؟ ‫اون قاتل کجاس، آمبروس اسپلمن؟ 642 00:42:02,228 --> 00:42:03,938 ‫قاتل؟ ‫در مورد چی داری حرف میزنی؟ 643 00:42:04,021 --> 00:42:07,107 ‫- سابرینا، اون اینجا؟ ‫- چی؟ نه، من اونو ندیدم 644 00:42:07,191 --> 00:42:10,110 ‫- عمه‌ها، چی شده؟ ‫- خونه رو بگردین! از بالا تا پایین! 645 00:42:10,194 --> 00:42:12,321 ‫سر آمبروس اسپلمن رو واسم بیارین! 646 00:42:12,863 --> 00:42:14,281 ‫خیانتکار کجاس؟ 647 00:42:15,991 --> 00:42:19,662 ‫تو که واقعاً فکر نمی‌کنی آمبروس ضد پاپ رو کُشته، مگه نه عمه زی؟ 648 00:42:19,745 --> 00:42:21,956 ‫اون غرق خون شده بود. ‫خنجر تو دستش بود 649 00:42:22,039 --> 00:42:23,958 ‫و موقعی که با ما مواجه شد ‫از اونجا رفت 650 00:42:24,333 --> 00:42:27,336 ‫آره، چون فکر می‌کرد پدر بلک‌وود می‌خواد ‫گردنش رو بزنه 651 00:42:27,419 --> 00:42:28,837 ‫مثل اون دوتا پسر دیگه 652 00:42:30,506 --> 00:42:32,883 ‫عمه زلدا، این آمبروسه 653 00:42:32,967 --> 00:42:34,593 ‫پسر عمه آمبروس 654 00:42:34,677 --> 00:42:36,470 ‫آمبروس ما 655 00:42:36,554 --> 00:42:40,057 ‫بله. همون آمبروسی که قصد داشت ‫واتیکان رو منفجر کنه 656 00:42:40,474 --> 00:42:41,892 ‫ردی ازش نیست 657 00:42:42,518 --> 00:42:44,895 ‫بیا، زلدا ‫باید به آکادمی برگردیم 658 00:42:44,979 --> 00:42:46,659 ‫فردا، چالشمون بیشتره 659 00:42:46,730 --> 00:42:50,734 ‫صبرکن، تو که نمی‌خوای به عروسی بری، مگه نه؟ 660 00:42:50,818 --> 00:42:53,237 ‫کلیسای تاریکی الآن به یه رهبر قوی نیاز داره 661 00:42:53,612 --> 00:42:56,865 ‫شکار آمبروس اسپلمن ادامه می‌یابه ‫و همینطور ازدواجمون 662 00:42:56,949 --> 00:42:58,576 ‫ولی مطمئناً این شرایط ... 663 00:42:58,659 --> 00:43:00,327 ‫این خواسته‌ی خدای تاریکی‌مونه، زلدا 664 00:43:00,744 --> 00:43:04,164 ‫ما باید بعد از خاکسپاری والاحضرت ‫عروسی رو برگذار کنیم 665 00:43:09,795 --> 00:43:11,839 ‫یه عروسی و یه خاکسپاری؟ 666 00:43:11,922 --> 00:43:13,841 ‫درود بر شیطان! ‫درود بر جوداس! 667 00:43:14,258 --> 00:43:16,218 ‫درود بر شیطان! ‫درود بر جوداس! 668 00:43:20,764 --> 00:43:22,766 ‫هر چه قدر دوست دارین، برگردین، پسرا 669 00:43:22,850 --> 00:43:24,685 ‫من مردای یونیفورم پوش رو دوست دارم 670 00:43:25,060 --> 00:43:26,312 ‫ولی قبلاً هم بهتون گفتم 671 00:43:26,979 --> 00:43:28,689 ‫آمبروس اسپلمن اینجا نیست 672 00:43:31,859 --> 00:43:33,569 ‫یالا. بیاین بریم 673 00:43:34,194 --> 00:43:35,194 ‫بگردش 674 00:43:58,636 --> 00:44:00,929 ‫الآن می‌تونی بیای بیرون. ‫اونا رفتن 675 00:44:11,607 --> 00:44:15,444 ‫این یه حقه‌ی خوبه. ‫مخفی شدن تو نقاشی خودت 676 00:44:15,903 --> 00:44:16,987 ‫اون تو جهنمه 677 00:44:18,113 --> 00:44:19,114 ‫به معنای واقعی 678 00:44:20,866 --> 00:44:22,743 ‫ولی دوست نیک هستی، پس ... 679 00:44:24,620 --> 00:44:26,538 ‫آمبروس، تو حالت خوب نیست 680 00:44:26,622 --> 00:44:28,040 ‫زیاد حال خوبی ندارم ... 681 00:44:28,123 --> 00:44:30,250 ‫آمبروس. آمبروس. ‫بیا 682 00:44:30,334 --> 00:44:31,936 ‫- من ... ‫- تو حالت خوبه. تو حالت خوبه 683 00:44:31,960 --> 00:44:33,796 ‫میرم یه نوشیدنی برات بیارم 684 00:44:36,048 --> 00:44:37,299 ‫چیزیت نیست، آمبروس 685 00:44:46,892 --> 00:44:48,310 ‫لیواتیان؟ 686 00:44:49,019 --> 00:44:50,229 ‫اوه، شیطان عزیز 687 00:44:50,813 --> 00:44:53,023 ‫اون موش لعنتی گم نشده بود 688 00:44:54,066 --> 00:44:55,567 ‫رفته بود تو بدن من 689 00:44:56,777 --> 00:44:57,777 ‫چرا؟ 690 00:44:58,779 --> 00:45:00,698 ‫که تو رو کنترول کنه، احتمالاً 691 00:45:05,077 --> 00:45:07,287 ‫هیچ شخصی اونی نیست که نشون میده 692 00:45:07,830 --> 00:45:10,791 ‫لیواتیان یه هدیه بود ‫از طرف پدر بلک‌وود 693 00:45:13,961 --> 00:45:16,422 ‫پس من معتقدم که اون کسی بوده که ‫ضد پاپ رو کُشته 694 00:45:16,922 --> 00:45:19,466 ‫تو، گمان میکنم که اسباب بازی درست اون بودی 695 00:45:20,884 --> 00:45:23,721 ‫اون عاشقش شاگرداشه، بلک‌وود ‫تا اینکه از چشمش بیوفتن 696 00:45:23,804 --> 00:45:24,888 ‫منظورت چیه؟ 697 00:45:24,972 --> 00:45:28,183 ‫هر جادوگری که می‌شناسم نزدیک بلک‌وود شده، مُرده 698 00:45:28,851 --> 00:45:29,852 ‫- لوک ‫- لوک؟ 699 00:45:31,895 --> 00:45:34,314 ‫فکر می‌کنی پدر بلک‌وود لوک رو کُشته؟ 700 00:45:34,940 --> 00:45:36,400 ‫بنظرم احتمالش هست 701 00:45:36,859 --> 00:45:38,110 ‫و حالا تو 702 00:45:40,404 --> 00:45:42,197 ‫به جز اینکه من هنوز نمُردم، گری 703 00:45:42,740 --> 00:45:44,742 ‫و نمی‌خوام فرار هم بکنم 704 00:45:45,659 --> 00:45:46,910 ‫نه. در حقیقت ... 705 00:45:48,370 --> 00:45:50,330 ‫می‌خوام پدر بلک‌وود رو بکشم 706 00:45:52,416 --> 00:45:53,500 ‫بخاطر لوک 707 00:45:54,752 --> 00:45:57,421 ‫برای اون همه نجاست 708 00:46:02,593 --> 00:46:03,594 ‫سابرینا 709 00:46:04,845 --> 00:46:07,306 ‫نیک، آمبروس کجاس؟ 710 00:46:07,389 --> 00:46:10,350 ‫یه جای امن. ‫احتمالاً بهتر باشه که جاش رو ندونی 711 00:46:11,059 --> 00:46:14,271 ‫- بلک‌وود عروسی رو کنسل کرد؟ ‫- نه. اصرار داره برگذار بشه 712 00:46:14,354 --> 00:46:16,523 ‫همزمان با مراسم خاکسپاری ضد پاپ. 713 00:46:21,069 --> 00:46:23,322 ‫واقعاً متأسفم، سابرینا ‫تو هر کاری تونستی کردی 714 00:46:23,405 --> 00:46:24,865 ‫اوه، نمی‌خوام الآن بیخیال بشم 715 00:46:25,407 --> 00:46:28,494 ‫هیچ راهی نداره بذارم مرگ والدینم ‫بدون انتقام بمونه 716 00:46:30,370 --> 00:46:33,957 ‫و نمیذارم عمه زلدام توسط اون مرد ‫خُرد یا آسیب ببینه 717 00:46:34,416 --> 00:46:35,459 ‫برنامه‌ات چیه؟ 718 00:46:36,668 --> 00:46:37,668 ‫هملت 719 00:46:38,295 --> 00:46:39,463 ‫می‌خوایم زنده‌اش کنیم؟ 720 00:46:40,547 --> 00:46:45,803 ‫تو نمایش‌نامه، عموی هملت، کلادیوس پدرش رو می‌کُشه ‫که با مادرش گرتردوس ازدواج کنه 721 00:46:46,345 --> 00:46:48,347 ‫برای اثبات گناه اون آدم شرور 722 00:46:48,430 --> 00:46:51,892 ‫هملت یه برنامه واسه کلادیوس ریخت ‫که اونو گناهکار نشون بده 723 00:46:53,435 --> 00:46:54,435 ‫جواب هم داد؟ 724 00:46:54,645 --> 00:46:55,645 ‫نه 725 00:46:57,064 --> 00:47:00,818 ‫ولی هملت یه جادوگر نبود ‫و در مورد طلسم گلامور نمی‌دونست 726 00:47:02,027 --> 00:47:04,530 ‫- فکر کنم دنبالت بیام ‫- این آخرین فرصتمونه، نیک 727 00:47:04,613 --> 00:47:07,491 ‫یه مالفیس اعظم میاد ‫و شخصیت کشیش اعظم رو فاش می‌کنه 728 00:47:07,574 --> 00:47:10,160 ‫و گناه آبروس رو می‌بخشه ‫و جلوی عروسی عمه زلدام رو می‌گیره 729 00:47:13,580 --> 00:47:15,749 ‫تلاش برای کُشتن کشیش اعظم، پرودنس؟ 730 00:47:16,792 --> 00:47:17,876 ‫کُشتن کشیش اعظم 731 00:47:19,378 --> 00:47:20,629 ‫برای چی، بچه 732 00:47:21,088 --> 00:47:22,881 ‫اگه من قرار نیست یه بلک‌وود بشم 733 00:47:24,758 --> 00:47:26,426 ‫پس توئم نباید بشی 734 00:47:31,515 --> 00:47:35,602 ‫دیشب فهمیدم هیچی جلودار تو نیست .. 735 00:47:35,686 --> 00:47:37,771 ‫که مانع تو از رسیدن چیزی بشه که فکر می‌کنی مال خودته 736 00:47:38,772 --> 00:47:41,024 ‫جاه طلبی تو هیچ محدودیتی نداره 737 00:47:44,027 --> 00:47:46,280 ‫و اینجوری می‌دونم تو از قلب ... 738 00:47:47,906 --> 00:47:48,906 ‫یه بلک‌وود هستی 739 00:47:57,875 --> 00:47:59,710 ‫برو و برای مراسم لباس بپوش 740 00:48:01,420 --> 00:48:02,546 ‫و بهترین ظاهرت رو داشته باش 741 00:48:02,963 --> 00:48:07,843 ‫امروز در مراسم نجش ‫نیاز به یک فامیل دارم 742 00:48:08,468 --> 00:48:11,889 ‫از حالا به بعد، باید تو رو با اسم ... 743 00:48:16,852 --> 00:48:18,186 ‫پرودنس بلک‌وود بشناسن 744 00:48:23,483 --> 00:48:28,405 ‫ساحران، جادوگران بیاید به پدر اعظم ... 745 00:48:29,364 --> 00:48:31,074 ‫درود بفرستیم 746 00:48:31,950 --> 00:48:33,327 ‫من شکوه اونو دوست داشتم 747 00:48:37,247 --> 00:48:39,082 ‫ولی کلیسای تاریکی رو بیشتر دوست دارم 748 00:48:40,417 --> 00:48:43,378 ‫پس باید تمرکزمون رو روی این موضوع بذاریم 749 00:48:45,547 --> 00:48:47,549 ‫از اونجایی که پدر اعظم ... 750 00:48:48,717 --> 00:48:51,094 ‫دیگه در بین ما نیست که خطبه‌ی ازدواجمون رو بخونه 751 00:48:52,721 --> 00:48:56,516 ‫خودم باید خطبه ازدواجم رو با خواهر زلدا بخونم 752 00:49:11,531 --> 00:49:13,825 ‫به نام شیطان، من چهار شیطان را ... 753 00:49:13,909 --> 00:49:16,745 ‫صدا میزنم که صاحب ازدواج و شهوت هستن 754 00:49:16,828 --> 00:49:21,208 ‫استروس، فورفور، هاتور و ایشتا 755 00:49:21,458 --> 00:49:24,670 ‫سلیوس، اووال و وسیج 756 00:49:25,087 --> 00:49:30,384 ‫اینجا باشید و همانند آتش که آهن را جوش میزد ‫این ازدواج را جوش بزنید 757 00:49:31,426 --> 00:49:33,136 ‫شیاطین صاحب مقام 758 00:49:33,470 --> 00:49:35,806 ‫این خون را قبول کنید 759 00:49:59,371 --> 00:50:03,667 ‫من و عروسم بدن فیزیکی خودمان را ... 760 00:50:04,001 --> 00:50:06,420 ‫با خون این قربانی، تقویت می‌کنیم 761 00:50:23,687 --> 00:50:25,063 ‫و اکنون دست عروسم ... 762 00:50:25,355 --> 00:50:27,024 ‫با دست من بسته خواهد شد 763 00:50:27,482 --> 00:50:28,859 ‫در زیر پوست فانی‌مان 764 00:50:28,942 --> 00:50:29,942 ‫هیلدا 765 00:50:37,534 --> 00:50:38,785 ‫حالا، خواهر زلدا ... 766 00:50:39,161 --> 00:50:42,122 ‫به نام شیطان، ‫باید به من احترام بذاری 767 00:50:42,205 --> 00:50:43,999 ‫ازم فرمان‌بُردار باشی 768 00:50:44,082 --> 00:50:46,877 ‫همانند خدمت لیلیث به شیطان ‫توئم باید به من خدمت کنی 769 00:50:46,960 --> 00:50:48,795 ‫منو بالاتر از همه قرار بدی 770 00:50:48,879 --> 00:50:52,466 ‫و تا ابد در کنارم بمانی 771 00:50:52,841 --> 00:50:56,470 ‫و حالا، با وجود قدرت والایی که من سپرده شده ... 772 00:50:56,553 --> 00:50:57,637 ‫قاتل! 773 00:50:59,723 --> 00:51:01,308 ‫- ادوارد؟ ‫- غیرممکنه 774 00:51:01,600 --> 00:51:04,102 ‫من هستم، ادوارد اسپلمن، که برگشتم 775 00:51:04,186 --> 00:51:07,105 ‫و من، دایانا اسپلمن هستم، که برگشتم 776 00:51:07,189 --> 00:51:09,441 ‫من فاستوس بلک‌وود رو متهم می‌کنم 777 00:51:09,524 --> 00:51:11,364 ‫که کُشتن ما رو برنامه‌ریزی کرده 778 00:51:11,401 --> 00:51:14,446 ‫- قاتل! ‫- من فاستوس بلک‌وود رو متهم می‌کنم ... 779 00:51:14,529 --> 00:51:17,824 ‫که زیر سقف آکادمی ‫ضدپاپ رو موقعی که خواب بود به قتل رسوند 780 00:51:17,908 --> 00:51:18,992 ‫قاتل! 781 00:51:19,076 --> 00:51:22,120 ‫اعترف کن، بلک‌وود، یا با خشم من روبرو شو! 782 00:51:25,082 --> 00:51:26,374 ‫خشم تو ... 783 00:51:28,043 --> 00:51:29,044 ‫دقیقاً 784 00:51:29,753 --> 00:51:31,004 ‫فراموش کردی، دختر 785 00:51:31,671 --> 00:51:33,006 ‫من پدرت رو می‌شناختم 786 00:51:33,090 --> 00:51:34,633 ‫و تحت هر شرایطی 787 00:51:34,716 --> 00:51:36,718 ‫ادوارد اسپلمن هیچوقت ... 788 00:51:36,802 --> 00:51:40,597 ‫مثل تو به مراسم سنتی ما بی‌احترامی نمی‌کرد 789 00:51:40,889 --> 00:51:43,683 ‫پس این مسخره بازی‌ها رو تمام کنین 790 00:51:43,975 --> 00:51:46,311 ‫ 791 00:51:49,773 --> 00:51:52,192 ‫- سابرینا! ‫- ببریدشون! 792 00:51:53,026 --> 00:51:54,945 ‫حتی یه قدم هم جلو نیاین، پسرا! 793 00:51:55,028 --> 00:51:57,030 ‫من سبرینا اسپلمن هستم 794 00:51:57,948 --> 00:52:01,451 ‫من حرف میزنم و باید حرفام شنیده بشه 795 00:52:02,619 --> 00:52:05,872 ‫تو، فاستوس بلک‌وود یه حیله‌گر هستی 796 00:52:05,956 --> 00:52:07,666 ‫سبرینا، داری چی میگی؟ 797 00:52:07,749 --> 00:52:09,417 ‫متأسفم، عمه، ولی حقیقت داره 798 00:52:10,001 --> 00:52:13,547 ‫اون پدر و مادرم رو کُشته ‫و باور دارم ضدپاپ رو هم کُشته 799 00:52:13,630 --> 00:52:15,632 ‫و چرا باید این کارو بکنم؟ 800 00:52:15,715 --> 00:52:20,470 ‫چون از این می‌ترسیدی که با درخواستت مخالفت کنه 801 00:52:20,554 --> 00:52:23,223 ‫همون اصلاحات افتضاحت 802 00:52:23,306 --> 00:52:25,684 ‫که هنوز نخوندیش، درسته؟ 803 00:52:26,560 --> 00:52:27,560 ‫همم؟ 804 00:52:28,228 --> 00:52:31,940 ‫اینو بدونین که هیچ مدرکی ‫دال بر این حرفا وجود نداره 805 00:52:32,774 --> 00:52:35,986 ‫در حالی که پسر عمه خودت ‫غرق خون والاحضرت شده بود 806 00:52:36,069 --> 00:52:37,863 ‫آمبروس اسپلمن بی‌گناهه! 807 00:52:38,488 --> 00:52:40,657 ‫بمیر، بلک‌وود، بمیر! 808 00:52:40,740 --> 00:52:41,950 ‫ 809 00:52:54,171 --> 00:52:55,922 ‫بلک‌وود! 810 00:53:07,017 --> 00:53:11,062 ‫ 811 00:53:13,398 --> 00:53:15,859 ‫آره. ولی اگه از اون محافظت نکنم 812 00:53:15,942 --> 00:53:17,944 ‫دیگه نمی‌تونم باهاش بازی کنم 813 00:53:18,028 --> 00:53:20,530 ‫و من با علاقه به اون بزرگ شدم 814 00:53:20,614 --> 00:53:21,614 ‫اوه، آروم باش 815 00:53:22,449 --> 00:53:24,659 ‫اینکه خدای تاریکی در مورد اون نمی‌دونه ‫بهش صدمه نمیزنه 816 00:53:25,660 --> 00:53:27,495 ‫اوه 817 00:53:27,579 --> 00:53:29,331 ‫وضعیت امشب دیووانه‌ کننده‌اس 818 00:53:29,873 --> 00:53:30,873 ‫چی شده، مری؟ 819 00:53:31,458 --> 00:53:32,751 ‫ازت می‌خوام این حلقه رو بندازی 820 00:53:33,168 --> 00:53:35,921 ‫و هیچوقت نباید درش بیاری 821 00:53:36,004 --> 00:53:37,714 ‫البته. ‫ولی، مری، چرا باید این کارو بکنم؟ 822 00:53:37,797 --> 00:53:38,840 ‫بخاطر اینه که ما ... 823 00:53:38,924 --> 00:53:41,384 ‫یه تاریخ تنظیم می‌کنیم 824 00:53:42,302 --> 00:53:44,596 ‫ولی فقط باید قسم بخوری که ... 825 00:53:44,679 --> 00:53:45,805 ‫هیچوقت درش نیاری 826 00:53:45,889 --> 00:53:47,390 ‫- نمی‌کنم ‫- اگه این کارو بکنی ... 827 00:53:47,474 --> 00:53:48,474 ‫به هیچ وجه 828 00:53:48,850 --> 00:53:51,061 ‫دوست دارم، مری 829 00:54:02,739 --> 00:54:03,949 ‫تبریک میگم 830 00:54:04,032 --> 00:54:06,243 ‫- جشن عروسی منو خراب کردی، سابرینا ‫- عمه زلدا ... 831 00:54:06,326 --> 00:54:09,162 ‫روز باشکوه خانواده‌ی اسپلمن ... 832 00:54:09,246 --> 00:54:11,122 ‫الآن تبدیل به رسوایی شده 833 00:54:11,539 --> 00:54:12,624 ‫آمبروس کجاس، عمه زی؟ 834 00:54:12,707 --> 00:54:16,253 ‫پسر عمه‌ی تو بخاطر اعمال مجرمانش ‫در زندان جادوگران افتاده 835 00:54:16,336 --> 00:54:17,671 ‫- نه ‫- سبرینا چی میشه؟ 836 00:54:19,047 --> 00:54:23,677 ‫اون و نیکولاس از آکادمی هنرهای مشاهده نشده ‫اخراج شدن 837 00:54:24,094 --> 00:54:25,094 ‫و حقشون هم بود 838 00:54:25,262 --> 00:54:28,640 ‫تنها راهی بود که کشیش فاستوس رو راضی کنم ‫شما رو هم زندانی نکنه 839 00:54:28,890 --> 00:54:30,690 ‫- خب، حداقل جلوی عروسیت رو گرفتم ‫- اوه! 840 00:54:31,768 --> 00:54:33,103 ‫جلوش رو گرفتی؟ 841 00:54:33,436 --> 00:54:37,148 ‫سابرینا، فاستوس و من همین‌الآن توی دفترش ‫ازدواج کردیم 842 00:54:59,462 --> 00:55:01,256 ‫خانوم بلک‌وود و من ... 843 00:55:02,048 --> 00:55:03,800 ‫الآن جسد ضد پاپ رو ... 844 00:55:04,551 --> 00:55:07,846 ‫به جای آخر خودش، در گورستان واتیگان می‌بریم 845 00:55:08,513 --> 00:55:10,974 ‫و بعد از اون به ماه‌عسلمون در رم میریم 846 00:55:13,685 --> 00:55:19,024 ‫پرودنس، بهت اعتماد کردم که در غیاب من ... 847 00:55:21,568 --> 00:55:24,529 ‫مایه افتخار خانواده و مدیریت آکادمی باشی 848 00:55:25,572 --> 00:55:27,490 ‫می‌تونین بهت اعتماد کنی، پدر 849 00:55:28,033 --> 00:55:29,034 ‫خوبه 850 00:55:37,625 --> 00:55:42,005 ‫باید منو ببخشی، عزیزم. ‫یه زن باید پشت شوهرش راه بره 851 00:55:44,729 --> 00:55:52,729 :مترجمین « کـیـانـوش جـهـانـگیـری » « Notion عـرفـان » 852 00:55:52,753 --> 00:56:00,753 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co