1 00:01:44,024 --> 00:01:59,024 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co 2 00:01:59,048 --> 00:02:14,048 :مترجمین « AbG سـروش » « HosseinTL حـسـیـن » 3 00:02:17,387 --> 00:02:18,967 2 00:02:20,974 --> 00:02:22,024 ‫امبروز 3 00:02:22,934 --> 00:02:25,274 ‫لوک حسودی نمیکنه ‫که با پرودنس‌ـی؟ 4 00:02:25,687 --> 00:02:28,567 ‫لوک خارج از شهره، ‫رفته مأموریت پدر بلک‌وود 5 00:02:28,648 --> 00:02:30,568 ‫بابا شل کن سابرینا 6 00:02:30,650 --> 00:02:33,150 ‫فقط داریم برای لوپرکالیا گرم میکنیم 7 00:02:33,236 --> 00:02:35,356 ‫البته اگه بدونی چی هست 8 00:02:35,446 --> 00:02:38,116 ‫ولنتاین ساحره‌ها، درسته؟ 9 00:02:38,199 --> 00:02:40,949 ‫لوپرکالیا با روز ولنتاین انسان‌ها ‫همزمانه، آره 10 00:02:41,035 --> 00:02:43,195 ‫ولی بنظر من الکی بزرگش کردن 11 00:02:43,288 --> 00:02:47,078 ‫بیخیال نیک. سابرینا دیگه انقدرم ‫ساده و بچه مثبت نیست 12 00:02:47,625 --> 00:02:50,625 ‫هیچکس بعد از امضای دفتر هیولای ‫لرد تاریکی ساده نیست 13 00:03:01,055 --> 00:03:03,265 ‫عمه جون‌ها، لوپرکالیا دقیقاً چیه؟ 14 00:03:04,184 --> 00:03:07,444 ‫یه جشنواره شهوتی و جنگلیه 15 00:03:07,520 --> 00:03:10,860 ‫که ساحره‌های رومی تحت سلطنت ‫کالیگولا راه انداختنش 16 00:03:11,816 --> 00:03:15,946 ‫اسمش از اسم لوپرکال گرفته شده، ‫غاری که دوقلوهای پایه‌گذار رُم 17 00:03:16,029 --> 00:03:19,409 ‫ماده‌گرگ به رمولوس و رموس شیر میداد 18 00:03:20,408 --> 00:03:23,238 ‫بنیان‌گذاری شده تا وسیله‌ای باشه ‫برای پاک‌سازی شهر 19 00:03:23,328 --> 00:03:25,368 ‫و سلامت و زایندگی رو افزایش بده 20 00:03:25,455 --> 00:03:28,455 ‫الانا دیگه زایندگیش کمتر شده، ‫بیشتر تو کار... 21 00:03:28,541 --> 00:03:29,751 ‫غیره و غیره‌ان 22 00:03:29,834 --> 00:03:31,384 ‫- اسمش سکسه، هیلدا ‫- آره 23 00:03:31,461 --> 00:03:34,211 ‫- سین‌کاف‌سین. سکس ‫- میدونم. بلدم چجوری نوشته میشه 24 00:03:34,297 --> 00:03:37,587 ‫تو آکادمی خیلی هیاهو میکنن براش 25 00:03:37,675 --> 00:03:41,255 ‫البته که پدر بلک‌وود ارباب شکار خواهد بود 26 00:03:41,512 --> 00:03:42,932 ‫یعنی شکاره؟ 27 00:03:43,556 --> 00:03:46,726 ‫جشنواره سه بخش داره 28 00:03:46,809 --> 00:03:51,399 ‫جفت‌یابی، که توش با یه جادوگر ‫جفت میشی 29 00:03:51,481 --> 00:03:54,821 ‫بعد میشه دلبری، که تو و جادوگر مذکور 30 00:03:54,901 --> 00:03:58,401 ‫شب رو در کنار هم با ‫پرهیز از سکس میگذرونین 31 00:03:59,197 --> 00:04:01,697 ‫و بعد هم شکار، تو جنگل میدویین 32 00:04:01,783 --> 00:04:06,703 ‫که با شهوتی دیوانه‌‌وار به اوج میرسه 33 00:04:07,330 --> 00:04:10,830 ‫شرکت تو لوپرکالیا داوطلبانه‌ست یا اجباری؟ 34 00:04:10,917 --> 00:04:12,747 ‫- داوطلبانه ‫- ولی همه شرکت میکنن 35 00:04:12,835 --> 00:04:15,505 ‫- چون بازم میگم، هدفش... ‫- بله عمه زلدا 36 00:04:15,588 --> 00:04:18,468 ‫ولی اگه هنوز درگیر ‫سین‌کاف‌سین نشده باشم... 37 00:04:18,758 --> 00:04:21,138 ‫- چه وقتی بهتر از الان؟ ‫- زلدا! 38 00:04:21,386 --> 00:04:22,926 ‫با چه اجازه‌ای اینجوری ‫زورش میکنی؟ 39 00:04:23,012 --> 00:04:26,642 ‫من زورش نمیکنم هیلدا 40 00:04:26,724 --> 00:04:33,154 ‫سابرینا، لوپرکالیا یه سمفونی ‫شهوت و لذته 41 00:04:33,231 --> 00:04:34,321 ‫نه شرم و پشمونی 42 00:04:34,399 --> 00:04:37,399 ‫اونطور نیست که عمه هیلدا ‫و خای دروغین میخوان به خوردت بدن 43 00:04:37,485 --> 00:04:39,315 ‫آره ولی اگه هنوز آمادگیشو نداری عزیزم... 44 00:04:39,696 --> 00:04:42,196 ‫اون اسمش رو تو دفتر هیولا نوشت هیلدا 45 00:04:42,282 --> 00:04:44,872 ‫الان دیگه زن جوان و قدرتمندیه 46 00:04:44,951 --> 00:04:48,911 ‫عمه هیلدا درست میگه، عمه زی. ‫نمیدونم آمادگیش رو دارم یا نه 47 00:04:49,622 --> 00:04:52,252 ‫ولی اینم نمیگم که ‫آمادگیش رو ندارم 48 00:04:53,209 --> 00:04:55,919 ‫آخه همیشه فکر میکردم ‫اولین بارم با هاروی میشه 49 00:04:56,004 --> 00:04:59,554 ‫و به این نتیجه رسیدم که ‫این اتفاق نمیفته 50 00:04:59,632 --> 00:05:01,342 ‫که اوکی هم هست 51 00:05:01,426 --> 00:05:05,256 ‫ولی اگه با کسی بود که ‫ازش خوشم میومد و بهش اعتماد داشتم... 52 00:05:05,847 --> 00:05:07,807 ‫الان مدت زیادیه که با 53 00:05:07,890 --> 00:05:10,020 ‫اون پسر خوشتیپ، نیکولاس اسکرچ ‫اینور اونور میری 54 00:05:10,101 --> 00:05:12,351 ‫که اعتماد بهش به اندازه ‫اعتمادم به گرگ‌‌هاست 55 00:05:12,437 --> 00:05:14,807 ‫و یه چیز دیگه. اینو بخون 56 00:05:16,274 --> 00:05:20,534 ‫در مورد رسوم لوپرکالیا هر ‫اطلاعات بخوای بهت میده 57 00:05:43,301 --> 00:05:44,701 ‫مطالعه آخر شبیه؟ 58 00:05:45,386 --> 00:05:46,466 ‫نیک! 59 00:05:46,554 --> 00:05:49,064 ‫اگه داشتم یه کار خصوصی میکردم چی؟ 60 00:05:49,640 --> 00:05:53,020 ‫بسته به مقدار خصوصی بودنش، ‫حسابی خجالت میکشیدم 61 00:05:53,102 --> 00:05:56,562 ‫فقط اول در بزن، باشه؟ 62 00:05:56,647 --> 00:05:58,777 ‫میخواستم بزنم، ولی تو حالت اثیری هستم 63 00:05:59,192 --> 00:06:01,152 ‫دفعه دیگه در میزنم. قول میدم 64 00:06:02,111 --> 00:06:03,951 ‫فقط میخواستم ببینم بعد از دورینز حالت چطوره 65 00:06:04,030 --> 00:06:07,410 ‫و بهت بگم هیچ اصراری نیست 66 00:06:08,242 --> 00:06:10,452 ‫میخوای تو لوپرکالیا شرکت کنی، خیلی هم عالی 67 00:06:10,536 --> 00:06:13,656 ‫میخوای بپپیچونیش و با هم ‫فیلم ترسناک نگاه کنیم 68 00:06:13,748 --> 00:06:15,208 ‫اونم عالیه 69 00:06:16,459 --> 00:06:18,089 ‫به شرط اینکه بتونم دستتو بگیرم 70 00:06:19,337 --> 00:06:21,167 ‫همونطور که به عمه‌هام گفتم 71 00:06:21,255 --> 00:06:24,295 ‫با نفس لوپرکالیا مشکلی ندارم 72 00:06:24,384 --> 00:06:27,934 ‫به شرط اینکه بتونم ‫دو نفری تجربه‌ش کنم 73 00:06:28,679 --> 00:06:30,469 ‫با یه آدم خاص 74 00:06:31,557 --> 00:06:32,557 ‫منطقیه 75 00:06:33,768 --> 00:06:34,768 ‫و... 76 00:06:36,145 --> 00:06:38,225 ‫امکانش هست اون آدم خاص من باشم؟ 77 00:06:44,153 --> 00:06:47,073 ‫خب، بذار ببینیم جفت‌یابی چی میشه 78 00:06:47,490 --> 00:06:49,530 ‫کی میدونه؟ ‫شاید با هم جفت شدیم 79 00:06:49,992 --> 00:06:51,412 ‫اونو بسپر به من، اسپلمن 80 00:07:49,135 --> 00:07:51,505 ‫این انسان‌ها چقدر ابله‌ان 81 00:08:00,396 --> 00:08:02,186 ‫خیلی افتضاحه، استولاس 82 00:08:03,774 --> 00:08:05,784 ‫این بی‌حرمتی‌ای که باید تحمل کنم 83 00:08:06,152 --> 00:08:08,822 ‫بخاطر باختن شرط به خدای تاریکیمون 84 00:08:09,739 --> 00:08:12,739 ‫با اینکه سابرینا دیگه به دبیرستان ‫بکستر نمیاد 85 00:08:12,825 --> 00:08:14,485 ‫خدای تاریکی میخواد من ادامه بدم... 86 00:08:16,704 --> 00:08:22,964 ‫و وانمود کنم یه معلم پیردختر ‫بدبخت و زشتم و تحقیر بشم 87 00:08:23,044 --> 00:08:24,094 ‫واقعاً بیخیال 88 00:08:24,587 --> 00:08:25,667 ‫منو ببین 89 00:08:26,547 --> 00:08:27,917 ‫چی؟ 90 00:08:28,758 --> 00:08:31,048 ‫مشروب مراسم رقص ‫دلبرها رو مسموم کنم؟ 91 00:08:36,682 --> 00:08:38,772 ‫درست میگی استولاس 92 00:08:39,977 --> 00:08:44,817 ‫البته خدای تاریکی ممنوع کرده ‫که مویی از سر سابرینا کم کنیم 93 00:08:45,775 --> 00:08:48,395 ‫هیچ حرفی درباره همکلاسی‌‌های ‫سابقش نزده 94 00:08:50,613 --> 00:08:53,493 ‫البته که کشتنشون مشکلات ‫منو حل نمیکنه ولی... 95 00:08:54,534 --> 00:08:56,624 ‫شاید کمکم کنه فراموششون کنم 96 00:09:00,164 --> 00:09:01,174 ‫هاروی... 97 00:09:02,542 --> 00:09:03,752 ‫برام کارت درست کردی؟ 98 00:09:06,003 --> 00:09:07,383 ‫خیلی کار قشنگیه 99 00:09:07,463 --> 00:09:08,803 ‫ 100 00:09:09,298 --> 00:09:10,298 ‫مرسی 101 00:09:11,175 --> 00:09:12,175 ‫خواهش میکنم 102 00:09:12,760 --> 00:09:15,560 ‫تو این فکر بودم... 103 00:09:16,847 --> 00:09:19,427 ‫میخوای بری مراسم رقص دلبرها؟ 104 00:09:20,017 --> 00:09:22,517 ‫آره، من و تئو بلیتمون هم گرفتیم 105 00:09:22,603 --> 00:09:24,193 ‫ولی میتونیم سه تایی بریم 106 00:09:27,400 --> 00:09:30,240 ‫وایسا ببینم. مگه اینکه ‫بخوای منو ببری سر قرار؟ 107 00:09:32,530 --> 00:09:35,200 ‫میخواستم، بالقوه 108 00:09:37,118 --> 00:09:39,598 ‫ولی اصلاً نمیخوام برنامه‌ات با تئو رو بهم بریزی 109 00:09:39,704 --> 00:09:43,674 ‫پس آره، میتونیم سه تایی بعنوان ‫دوست معمولی بریم، چرا که نه 110 00:09:48,087 --> 00:09:50,297 ‫لوپرکالیا 111 00:09:51,048 --> 00:09:53,048 ‫جوری خون رو به جریان میندازه 112 00:09:53,134 --> 00:09:55,474 ‫که رسوم قدیمی‌ترمون نمیتونن 113 00:09:56,387 --> 00:09:57,597 ‫قطعاً 114 00:09:58,347 --> 00:10:02,597 ‫خود شما حداقل 70 سال ‫جوان‌تر نشون میدین خواهر زلدا 115 00:10:02,685 --> 00:10:04,805 ‫درخشان. پرطراوت 116 00:10:05,438 --> 00:10:06,688 ‫بارور 117 00:10:07,023 --> 00:10:09,583 ‫دیگه باید برسیم به اصل قضیه، ‫مگه نه عالیجناب؟ 118 00:10:13,112 --> 00:10:17,992 ‫همگی به لوپرکالیا خوش اومدین، ‫جشنواره گرگ‌ها 119 00:10:18,868 --> 00:10:20,078 ‫برادر امبروز 120 00:10:20,161 --> 00:10:25,171 ‫خیلی‌خب رفقا، برای جفت‌یابی ‫در جای خودتون قرار بگیرین! 121 00:10:26,083 --> 00:10:28,383 ‫فکرشم نکن دورگه 122 00:10:28,794 --> 00:10:31,674 ‫دو سال پیش، پرودنس با نیک ‫تو لوپرکالیا جفت شد 123 00:10:32,340 --> 00:10:34,930 ‫پارسال هم آگاتا بود. ‫امسال نوبت منه 124 00:10:35,217 --> 00:10:37,927 ‫بسیارخب خانوما، ‫خودتون روال رو میدونین 125 00:10:38,012 --> 00:10:42,312 ‫وقتی موسیقی متوقف شد، ‫رو جادوگری که بهتون نزدیکتره بشینید 126 00:11:43,703 --> 00:11:45,003 ‫شرمنده سابرینا 127 00:12:07,518 --> 00:12:09,058 ‫وایسا بینم، پس این کیه؟ 128 00:12:10,104 --> 00:12:11,114 ‫چی؟ 129 00:12:11,480 --> 00:12:12,310 ‫ملوین؟ 130 00:12:12,398 --> 00:12:14,778 ‫نیک صد دلار بهم داد ‫که طلسم شباهت اجرا کنم 131 00:12:15,025 --> 00:12:17,185 ‫میدونست امکان داره ‫همچین کاری بکنی 132 00:12:28,622 --> 00:12:30,903 ‫هیلدا، امروز که روز کاریت نیست 133 00:12:31,459 --> 00:12:32,879 ‫نه، نیست 134 00:12:33,127 --> 00:12:36,797 ‫خب، چون بعد از تعطیلات زیاد 135 00:12:36,881 --> 00:12:38,261 ‫شیفت بهم ندادی 136 00:12:38,841 --> 00:12:39,841 ‫ 137 00:12:41,218 --> 00:12:42,218 ‫خب... 138 00:12:42,553 --> 00:12:43,723 ‫یه لحظه‌ی... 139 00:12:46,265 --> 00:12:48,555 ‫ببخشید... یه لحظه‌ی رمانتیکی داشتیم... 140 00:12:49,393 --> 00:12:51,523 ‫درست بعد از طوفان 141 00:12:51,645 --> 00:12:53,765 ‫عه... از اون موقع 142 00:12:54,356 --> 00:12:57,226 ‫لحظه‌ی خاصی بود، درسته هیلدا 143 00:12:57,318 --> 00:12:59,278 ‫لحظه‌ای که نباید پیش میومد 144 00:13:00,070 --> 00:13:03,200 ‫چرا خب؟ جفتمون حسش کردیم، مگه نه؟ 145 00:13:04,033 --> 00:13:05,623 ‫من رئیستم، تو هم کارمندمی 146 00:13:05,701 --> 00:13:08,161 ‫خیلی‌خب، استعفاء میدم. ‫بفرما، مشکل حل شد 147 00:13:08,245 --> 00:13:09,245 ‫هیلدا 148 00:13:09,955 --> 00:13:12,495 ‫خیلی‌خب. مشکل این نیست، درسته؟ 149 00:13:12,958 --> 00:13:14,958 ‫خب، منم فکرشو میکردم 150 00:13:15,878 --> 00:13:20,298 ‫خیلی‌خب. اینم میذارم پیش تو 151 00:13:20,382 --> 00:13:22,552 ‫از سر راهت میرم کنار 152 00:13:26,847 --> 00:13:28,717 ‫خیلی خوش گذشت، راز 153 00:13:28,808 --> 00:13:31,438 ‫- خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم ‫- همینو بگو 154 00:13:31,852 --> 00:13:32,982 ‫ 155 00:13:33,604 --> 00:13:38,864 ‫ولی میخواستم یه چیزی ازت بپرسم ‫و میخواستم حضور بهت بگم 156 00:13:39,693 --> 00:13:40,693 ‫خیلی‌خب 157 00:13:41,987 --> 00:13:45,947 ‫تو این چند هفته، ‫من و هاروی زیاد با هم میپریم 158 00:13:46,826 --> 00:13:51,786 ‫و ازم خواست باهاش برم ‫مراسم رقص دلبرها 159 00:13:53,165 --> 00:13:56,035 ‫و هنوز جواب مثبت ندادم، ‫چون هنور با هم دوستیم 160 00:13:56,126 --> 00:13:57,126 ‫راز... 161 00:13:59,463 --> 00:14:00,803 ‫همه‌چی بین من و هاروی تموم شده 162 00:14:02,132 --> 00:14:03,182 ‫این دفعه دیگه جدیه 163 00:14:05,135 --> 00:14:07,425 ‫- برینا، مطمئنی؟ ‫- صد درصد 164 00:14:07,513 --> 00:14:08,393 ‫الان... 165 00:14:08,472 --> 00:14:10,892 ‫- الان منم یه جورایی با یکی دیگه رابطه دارم ‫- چی؟ 166 00:14:11,642 --> 00:14:14,812 ‫- همه‌چی رو برام بگو ‫- والا خب، جادوگره 167 00:14:14,895 --> 00:14:17,565 ‫اسمش نیکولاس اسکرچ ـه 168 00:14:17,648 --> 00:14:19,438 ‫اوه! چه سکسی! 169 00:14:19,984 --> 00:14:22,284 ‫- سکسی هم هست ‫- برینا، حواست جمعه دیگه؟ 170 00:14:22,903 --> 00:14:24,153 ‫آره. نه... 171 00:14:25,030 --> 00:14:26,370 ‫داریم آروم آروم جلو میریم 172 00:14:28,242 --> 00:14:30,742 ‫ولی واقعاً ازش خوشم میاد راز 173 00:14:32,121 --> 00:14:33,581 ‫ 174 00:14:36,208 --> 00:14:39,208 ‫امروز تو مدرسه شریک ولنتاین گیرت اومد؟ 175 00:14:40,921 --> 00:14:43,971 ‫دیگه اون کارا از مد افتاده بابا. ‫ولی یه مراسم رقص هست 176 00:14:44,508 --> 00:14:46,588 ‫- با هاروی و راز میرم ‫- چه خوب 177 00:14:46,677 --> 00:14:48,597 ‫میخوای لباس شب ‫جدید بخری واسه مراسم؟ 178 00:14:49,471 --> 00:14:51,061 ‫با لباس شب خیلی خوشگل میشی 179 00:14:51,140 --> 00:14:52,140 ‫من... 180 00:14:55,477 --> 00:14:59,267 ‫تو فکرم بود که واسه مراسم ‫کت و شلوار بپوشم 181 00:14:59,899 --> 00:15:01,819 ‫چرا باید همچین کاری بکنی؟ 182 00:15:05,654 --> 00:15:07,364 ‫چون با کت و شلوار حس بهتری دارم 183 00:15:09,867 --> 00:15:10,867 ‫ 184 00:15:11,285 --> 00:15:14,615 ‫با لباس پسرونه بیشتر ‫حس میکنم خودمم 185 00:15:16,790 --> 00:15:17,790 ‫راستش بابا 186 00:15:19,835 --> 00:15:21,545 ‫اصلاً فکر نمیکنم دختر باشم 187 00:15:21,629 --> 00:15:23,459 ‫- سوزی... ‫- بابا 188 00:15:28,552 --> 00:15:29,552 ‫ 189 00:15:31,096 --> 00:15:32,096 ‫من دختر نیستم 190 00:15:34,725 --> 00:15:36,305 ‫با اینکه شبیه دخترام 191 00:15:37,144 --> 00:15:38,814 ‫با اینکه اسم دخترونه دارم 192 00:15:39,980 --> 00:15:42,440 ‫با اینکه همیشه من رو دختر میدونستی 193 00:15:43,233 --> 00:15:44,233 ‫من پسرم 194 00:15:55,746 --> 00:15:57,616 ‫ولی تو همیشه دختر یکی‌یه‌دونم بودی 195 00:15:58,832 --> 00:15:59,922 ‫آخه خودتو ببین 196 00:16:02,711 --> 00:16:07,421 ‫وقتی بهم میگن «پسر» ‫یا «جَوون» حس خوبی بهم دست میده 197 00:16:08,634 --> 00:16:09,894 ‫مثل مامان‌بزرگ راز که بهم گفت جوون 198 00:16:13,681 --> 00:16:16,561 ‫دیگه نمیتونم دختر باشم 199 00:16:18,394 --> 00:16:19,484 ‫نمیتونم بابا 200 00:16:23,273 --> 00:16:24,653 ‫- سوزی، من... ‫- تئو 201 00:16:27,945 --> 00:16:30,195 ‫شاید بتونی از این به بعد ‫تئو صدام کنی 202 00:16:31,824 --> 00:16:33,834 ‫بعد از دوروتیا 203 00:16:40,582 --> 00:16:41,582 ‫خیلی‌خب 204 00:16:43,711 --> 00:16:45,131 ‫و شاید... 205 00:16:49,466 --> 00:16:51,676 ‫شاید بتونی منو ببری ‫موهامو اصلاح کنم؟ 206 00:16:54,930 --> 00:16:55,930 ‫یالا 207 00:17:07,735 --> 00:17:12,355 ‫ساحره‌ها. جادوگران. ‫تبریک میگم. با هم جفت شدین 208 00:17:13,365 --> 00:17:17,445 ‫امشب با یارتون میرید تو جنگل ‫و عمل دلبری رو اجرا میکنین 209 00:17:18,078 --> 00:17:20,908 ‫یعنی اینکه تمام زوج‌ها میرن تو جنگل 210 00:17:20,998 --> 00:17:23,248 ‫و برهنه میشن و تدهین میکنن 211 00:17:23,333 --> 00:17:26,673 ‫و زیر این مهتاب مقدس لوپرکالیایی دراز میکشن 212 00:17:27,004 --> 00:17:30,594 ‫و نیروی شخص الهه سلین رو جذب کنن 213 00:17:31,175 --> 00:17:33,295 ‫توصیه میشه خودداری کنید 214 00:17:34,428 --> 00:17:40,178 ‫و انتظار ارضای شدیده ‫که لوپرکالیا رو پایان میده 215 00:17:40,267 --> 00:17:45,107 ‫البته، اگر زوج‌ها خواستن به هم بپیوندن 216 00:17:46,482 --> 00:17:48,732 ‫مطمئنم که خدای تاریکی ‫مخالفتی نمیکنه 217 00:17:48,817 --> 00:17:52,317 ‫شیر و خون برای تطهیره 218 00:17:53,155 --> 00:17:56,825 ‫صدف و انجیر برای باروری و رجولیت ـه 219 00:17:57,534 --> 00:18:01,624 ‫گیلاس‌ها برای پرده‌زنیه 220 00:18:03,457 --> 00:18:05,287 ‫دو سه کلمه توصیه احتیاطی بهتون بکنم 221 00:18:05,375 --> 00:18:07,835 ‫زوج‌ها باید تمام شب با هم باشن 222 00:18:07,920 --> 00:18:11,220 ‫و مهمتر از همه اینکه از مسیر خارج نشین 223 00:18:11,673 --> 00:18:16,143 ‫تمام موجودات شهوتی در شب لوپرکالیا ‫در جنگل کمین میکنن 224 00:18:16,762 --> 00:18:19,682 ‫حالا، با رضای خدای تاریکی 225 00:18:20,474 --> 00:18:22,144 ‫مرحله دلبری رو شروع کنیم 226 00:18:32,611 --> 00:18:34,531 ‫یه بنده‌خدایی اشتباه شمرده 227 00:18:35,072 --> 00:18:38,082 ‫یه سبد تدهین اضافه مونده 228 00:18:40,202 --> 00:18:42,162 ‫حیفه بذاریم هدر بره 229 00:18:50,796 --> 00:18:51,796 ‫استرس داری؟ 230 00:18:52,381 --> 00:18:53,381 ‫شاید یکم 231 00:18:55,551 --> 00:18:57,391 ‫دقیقاً برای چی؟ 232 00:18:58,262 --> 00:18:59,512 ‫همه‌‌چی 233 00:19:00,347 --> 00:19:03,137 ‫آخه هنوز رسماً دوست‌‌پسر ‫دوست‌دختر نیستیم 234 00:19:03,225 --> 00:19:07,345 ‫با اینحال فردا باید تو یه مراسم ‫عیاشی دیوونه‌وار شرکت کنیم 235 00:19:08,939 --> 00:19:10,899 ‫خب اگه حالت بهتره میشه 236 00:19:11,984 --> 00:19:13,114 ‫اینو بگم که من وحشت کردم 237 00:19:13,485 --> 00:19:14,565 ‫آره، سه بار 238 00:19:14,903 --> 00:19:17,453 ‫تو اتاق زیر شیروونی با پسرعمه‌ام دیدمت ‫که داشتین عیاشی میکردین 239 00:19:17,531 --> 00:19:19,161 ‫خیلی‌‌خب اون فرق داشت 240 00:19:19,533 --> 00:19:20,373 ‫از چه نظر؟ 241 00:19:20,450 --> 00:19:21,540 ‫ 242 00:19:24,246 --> 00:19:28,916 ‫فکر کنم بخاطر اینه که ‫تا حالا با یه انسان نبودم 243 00:19:30,878 --> 00:19:32,208 ‫حتی نیمه‌انسان 244 00:19:35,090 --> 00:19:37,050 ‫تو خیلی خاصی، اسپلمن 245 00:19:39,970 --> 00:19:41,890 ‫نمیخوام رابطم رو باهات خراب کنم 246 00:19:53,692 --> 00:19:56,402 ‫خیلی خوشحالم که دوباره ‫باهات تو این جنگلم، زلدا 247 00:19:58,238 --> 00:20:00,698 ‫گرچه شروطی که گذاشتی ‫زیر پا گذاشته میشه 248 00:20:01,658 --> 00:20:04,868 ‫که رابطمون رو کاری نگه داریم 249 00:20:05,287 --> 00:20:06,787 ‫لوپرکالیاست دیگه 250 00:20:07,873 --> 00:20:10,333 ‫یه شب شهوت نمیکشتمون 251 00:20:10,834 --> 00:20:13,384 ‫نه. منم همین فکرو میکنم 252 00:20:15,839 --> 00:20:17,629 ‫با خون لیلیث 253 00:20:19,051 --> 00:20:20,591 ‫با عشق لوسیفر 254 00:20:22,512 --> 00:20:24,812 ‫آها... یادت نره بخندی 255 00:20:24,890 --> 00:20:26,100 ‫چی؟ 256 00:20:26,183 --> 00:20:28,523 ‫بخندی. باید در حال خندیدن باشی 257 00:20:29,770 --> 00:20:32,610 ‫وقتی خون رو با شیر پاک میکنی 258 00:20:32,689 --> 00:20:33,689 ‫چی؟ 259 00:20:34,024 --> 00:20:37,194 ‫در صمن دلیلش هم نمیدونم. ‫از رسوم جشنواره‌ست دیگه 260 00:20:39,154 --> 00:20:42,164 ‫- خب، مسخره‌ست ‫- آره، نه؟ 261 00:20:43,575 --> 00:20:44,825 ‫بازم هست 262 00:20:45,619 --> 00:20:47,289 ‫- بفرما ‫- ولی اومدی اینجا همرنگ جماعت شو 263 00:20:50,374 --> 00:20:51,384 ‫حالا چی؟ 264 00:20:52,125 --> 00:20:53,955 ‫کنار هم دراز میکشیم 265 00:20:54,795 --> 00:20:55,835 ‫از تماشای ماه لذت میبریم 266 00:20:56,546 --> 00:20:57,626 ‫ 267 00:21:03,762 --> 00:21:05,182 ‫چقدر این کارو ادامه میدیم؟ 268 00:21:06,223 --> 00:21:07,393 ‫کل شب 269 00:21:08,267 --> 00:21:09,267 ‫تا سپیده‌دم 270 00:21:10,185 --> 00:21:12,685 ‫چه قشنگ 271 00:21:20,320 --> 00:21:22,200 ‫- این صدای... ‫- گرگه 272 00:21:22,864 --> 00:21:24,954 ‫- این صدای... ‫- گرگ؟ 273 00:21:25,909 --> 00:21:27,449 ‫شک نکن 274 00:21:28,245 --> 00:21:30,655 ‫معمولاً گرگا انقدر نزدیک شهر نیستن 275 00:21:31,290 --> 00:21:33,000 ‫صداش خیلی نزدیکه نیک 276 00:21:34,251 --> 00:21:37,551 ‫موافقم. بیا زود بساطمون رو ‫جمع کنیم بریم سابرینا 277 00:21:52,394 --> 00:21:54,484 ‫هی، یه فکر عجیب غریب 278 00:21:55,689 --> 00:21:59,859 ‫ولی چطوره یه بار بیخیال ‫جنگل و رسم و رسوم بشیم 279 00:21:59,943 --> 00:22:02,073 ‫و این... 280 00:22:02,738 --> 00:22:04,488 ‫هیاهوی لوپرکالیا رو بذاریم کنار 281 00:22:05,365 --> 00:22:08,325 ‫و به جاش روز ولنتاین انسانی رو جشن بگیریم؟ 282 00:22:08,869 --> 00:22:11,499 ‫اگه یه سری کارا رو نتونی انجام بدی 283 00:22:12,497 --> 00:22:15,457 ‫ناراحت نمیشی؟ 284 00:22:16,001 --> 00:22:17,001 ‫نه 285 00:22:17,878 --> 00:22:19,628 ‫سال دیگه هم لوپرکالیا داریم 286 00:22:19,713 --> 00:22:22,843 ‫آها! پس فکر میکنی تا سال ‫دیگه هم با همیم 287 00:22:22,924 --> 00:22:24,014 ‫امیدوارم 288 00:22:25,969 --> 00:22:29,259 ‫اگه تو آکادمی نبودی، واسه ‫ولنتاین چیکار میکردی؟ 289 00:22:29,765 --> 00:22:32,385 ‫نمیدونم. معمولاً تو دبیرستان ‫بکستر مراسم رقص هست 290 00:22:32,476 --> 00:22:33,476 ‫ایول 291 00:22:56,416 --> 00:23:00,496 ‫ای خدا. ‫هیلدا چت شده تو؟ 292 00:23:00,587 --> 00:23:01,917 ‫ 293 00:23:04,299 --> 00:23:05,429 ‫چیزه... 294 00:23:05,509 --> 00:23:07,969 ‫دلم رو دادم به دکتر سی 295 00:23:09,846 --> 00:23:12,466 ‫و ازش خواستم ولنتاین من باشه 296 00:23:14,601 --> 00:23:16,021 ‫ولی منو نمیخواد 297 00:23:17,562 --> 00:23:20,692 ‫- خواهر، خودتو جمع کن ‫- بله... 298 00:23:21,400 --> 00:23:24,650 ‫تو، هیلدا اسپلمن، یه زن عادی نیستی 299 00:23:24,736 --> 00:23:28,066 ‫که مثل خاکستر یوم سبت ‫کنار زده بشی 300 00:23:28,448 --> 00:23:31,238 ‫تو، هیلدا، یه شکارچی هستی 301 00:23:32,202 --> 00:23:34,502 ‫نمیدونم... اگه داری سر به سرم ‫میذاری، تحملش رو ندارم 302 00:23:34,579 --> 00:23:36,789 ‫سر به سرت نمیذارم، ‫دارم تشویقت میکنم 303 00:23:37,040 --> 00:23:42,300 ‫تب شهوت این کارمند ‫مفتخر رو برانگیخته کن 304 00:23:42,712 --> 00:23:44,092 ‫اغواش کن 305 00:23:44,381 --> 00:23:47,591 ‫طلسم زیبایی قرن رو انجام بده ‫و با غرور برو تو مغازه 306 00:23:47,676 --> 00:23:50,796 ‫و حقت رو بگیر! 307 00:23:52,973 --> 00:23:53,973 ‫باشه 308 00:23:57,144 --> 00:23:58,904 ‫چرا تختامون انقدر بلندن آخه؟ 309 00:23:59,896 --> 00:24:03,316 ‫خانوم واردول، ‫یه مهمون ویژه دارین 310 00:24:04,943 --> 00:24:05,943 ‫مری 311 00:24:09,156 --> 00:24:10,946 ‫- بله؟ ‫- گفته بودم تا 312 00:24:11,032 --> 00:24:12,582 ‫روز ولنتاین برمیگردم پیشت 313 00:24:12,951 --> 00:24:16,581 ‫صحیح. همیشه هم سر قولت میمونی، آره؟ 314 00:24:17,622 --> 00:24:20,962 ‫نمیدونم... چی بگم 315 00:24:21,585 --> 00:24:23,985 ‫میخواستم تو کلبه سوپرایزت کنم، ‫ولی نتونستم صبر کنم 316 00:24:24,379 --> 00:24:25,549 ‫چه خوب که صبر نکردی 317 00:24:28,717 --> 00:24:30,257 ‫خیلی فرق کردی 318 00:24:31,511 --> 00:24:33,721 ‫- یعنی خوشت نمیاد؟ ‫- نه، خیلی هم دوست دارم 319 00:24:33,805 --> 00:24:38,225 ‫باورم نمیشه دوباره دارم ‫می‌بینمت بعد از... 320 00:24:39,102 --> 00:24:40,192 ‫چند ماه؟ 321 00:24:40,437 --> 00:24:42,687 ‫خب، انگار که هزار ساله 322 00:24:43,607 --> 00:24:46,567 ‫چطوره همدیگه رو تو کلبه ببینیم؟ 323 00:24:46,651 --> 00:24:51,361 ‫متأسفانه اینجا سرم خیلی شلوغه 324 00:24:51,448 --> 00:24:53,238 ‫البته، دیگه مدیر شدی 325 00:24:54,326 --> 00:24:56,116 ‫جلو دست و پاتو نمیگیرم 326 00:24:56,203 --> 00:24:58,583 ‫می‌بینمت... تو کلبه 327 00:25:00,415 --> 00:25:01,415 ‫می‌بینمت 328 00:25:05,545 --> 00:25:06,835 ‫خانوم میکس؟ 329 00:25:08,215 --> 00:25:12,465 ‫هر چی درباره این آقایی که الان ‫اینجا بود میدونی بهم بگو 330 00:25:13,345 --> 00:25:16,465 ‫منظورتون نامزدتون آدام ـه؟ 331 00:25:18,517 --> 00:25:20,597 ‫آدام؟ 332 00:25:20,685 --> 00:25:23,645 ‫هی، هاروی، ‫میشه یه لحظه وقتتو بگیرم؟ 333 00:25:24,814 --> 00:25:25,904 ‫سابرینا 334 00:25:27,359 --> 00:25:28,689 ‫برگشتی؟ دوباره؟ 335 00:25:28,777 --> 00:25:31,947 ‫نه. نه قرار نیست برگردم ‫به اون صورت ولی... 336 00:25:32,739 --> 00:25:35,369 ‫میخواستم بپرسم ناجور نمیشه اگه... 337 00:25:35,951 --> 00:25:38,041 ‫منم امشب بیام مراسم رقص؟ 338 00:25:38,537 --> 00:25:39,657 ‫با اون پسره نیک اسکرچ؟ 339 00:25:41,122 --> 00:25:42,622 ‫میدونم که تو و راز هم میرین 340 00:25:45,001 --> 00:25:46,921 ‫آره، میتونی بیای مراسم، سابرینا 341 00:25:47,003 --> 00:25:50,263 ‫و هر کی هم دلت میخواد بیار. ‫ما دیگه دوست‌دختر دوست‌پسر نیستیم 342 00:25:54,135 --> 00:25:55,135 ‫عالی شد 343 00:25:55,595 --> 00:25:56,715 ‫اونجا می‌بینمت 344 00:26:02,852 --> 00:26:03,942 ‫سلام 345 00:26:09,442 --> 00:26:10,282 ‫آدام 346 00:26:10,360 --> 00:26:13,360 ‫مری! شام حاضر کردم 347 00:26:14,656 --> 00:26:15,486 ‫ 348 00:26:15,574 --> 00:26:17,454 ‫و یه چیزایی هم درست کردم 349 00:26:17,534 --> 00:26:19,664 ‫سینکت چکه میکرد، ‫صلیبت هم برعکس بود 350 00:26:19,744 --> 00:26:21,714 ‫عجب. تو... 351 00:26:22,372 --> 00:26:24,622 ‫بدجور سرت شلوغ بوده 352 00:26:25,834 --> 00:26:28,214 ‫عزیزم چطوره بشینی که... 353 00:26:29,170 --> 00:26:30,420 ‫من یکم گردنت رو ماساژ بدم 354 00:26:31,214 --> 00:26:33,054 ‫خب، وقت که داریم 355 00:26:34,593 --> 00:26:36,393 ‫- چرا که نه ‫- خب... 356 00:26:37,512 --> 00:26:40,972 ‫آدام. این مدت تو اون گروه خیریه کار میکردی 357 00:26:41,057 --> 00:26:43,267 ‫پزشکان بدون مرز 358 00:26:44,894 --> 00:26:48,614 ‫ما هم سه ساله با همیم، ولی... 359 00:26:49,190 --> 00:26:51,400 ‫معمولاً بیرون از شهری، ‫تو سفری 360 00:26:51,484 --> 00:26:55,574 ‫دیگه نه. بهت قول دادم، ‫این آخرین سفر کاریم بود 361 00:26:55,655 --> 00:26:56,655 ‫ 362 00:26:59,200 --> 00:27:00,580 ‫برات یه هدیه آوردم 363 00:27:07,083 --> 00:27:08,083 ‫پریشون‌کننده‌ست 364 00:27:09,753 --> 00:27:11,383 ‫و همینطور زیبا 365 00:27:14,758 --> 00:27:17,678 ‫یه بت‌واره‌ی قبیله شونا ـه 366 00:27:19,179 --> 00:27:20,559 ‫باید اقرار کنم 367 00:27:23,767 --> 00:27:24,887 ‫خیلی دوستش دارم 368 00:27:25,810 --> 00:27:27,230 ‫خب، منم خیلی تو رو دوست دارم 369 00:27:33,234 --> 00:27:34,994 ‫امروز که تو دبیرستان بودم 370 00:27:35,654 --> 00:27:38,204 ‫پوسترهای رقص دلبرهای امشب رو دیدم 371 00:27:38,990 --> 00:27:40,330 ‫آره، خب... 372 00:27:41,117 --> 00:27:42,907 ‫متأسفانه امشب دخترا رو میبرم 373 00:27:42,994 --> 00:27:44,834 ‫عالیه. منم باهات میام 374 00:27:47,123 --> 00:27:48,753 ‫مثل قدیما میشه 375 00:27:56,591 --> 00:28:00,601 ‫بعد هم سرش رو از گره گردن رد میکنی 376 00:28:00,679 --> 00:28:02,719 ‫اینجوری؟ 377 00:28:02,806 --> 00:28:04,806 ‫آره. بعد تنگش میکنی. دقیقاً 378 00:28:06,518 --> 00:28:09,398 ‫حقیقتش، خودم تا حالا ‫به این خوبی کراوات نزده بودم 379 00:28:10,105 --> 00:28:11,355 ‫استعداد داری تئو 380 00:28:12,107 --> 00:28:14,897 ‫خدایا، چه آقاپسرهای خوشتیپی 381 00:28:15,860 --> 00:28:16,860 ‫ 382 00:28:18,321 --> 00:28:19,661 ‫موهات خوشگل شده تئو 383 00:28:20,782 --> 00:28:21,872 ‫مرسی راز 384 00:28:22,742 --> 00:28:24,202 ‫- خودت که... ‫- اوف 385 00:28:26,955 --> 00:28:28,745 ‫باریکلا کت و شلوار، نیک 386 00:28:29,124 --> 00:28:31,754 ‫تو هم بیخیال لوپرکالیا شدی؟ 387 00:28:31,835 --> 00:28:34,835 ‫میخوام خودم رو برای شکار نگه دارم 388 00:28:34,921 --> 00:28:35,961 ‫ 389 00:28:36,047 --> 00:28:40,297 ‫خودم به امبروز گفتم باهامون ‫بیاد، ولی گفت نه 390 00:28:42,387 --> 00:28:44,717 ‫سابرینا. محشر شدی 391 00:28:45,682 --> 00:28:47,232 ‫جدی دهنم باز مونده 392 00:28:47,308 --> 00:28:49,728 ‫خب... خیلی ممنون 393 00:28:50,270 --> 00:28:51,350 ‫خیلی ممنونم 394 00:28:51,896 --> 00:28:52,896 ‫سابرینا 395 00:28:53,398 --> 00:28:54,478 ‫نیکولاس 396 00:28:55,066 --> 00:28:56,526 ‫از رقص لذت ببرید 397 00:28:57,068 --> 00:29:01,488 ‫و یادت باشه هیلدا، ‫تو شکارچی هستی و اون شکارت 398 00:29:02,699 --> 00:29:04,829 ‫- شیطان بزرگ، بله! لعنتی! ‫- شکارچی! 399 00:29:04,909 --> 00:29:06,909 ‫شکار خوش بگذره 400 00:29:06,995 --> 00:29:08,405 ‫ 401 00:29:11,416 --> 00:29:13,126 ‫شرمنده، مغازه بسته‌ست 402 00:29:17,380 --> 00:29:18,380 ‫گفتم مغازه... 403 00:29:20,884 --> 00:29:23,054 ‫هیلدا. اینجا چیکار... 404 00:29:23,762 --> 00:29:25,142 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 405 00:29:25,555 --> 00:29:28,675 ‫نباید اینجا باشی، ‫اونم اینجوری 406 00:29:28,933 --> 00:29:30,273 ‫خب... 407 00:29:30,852 --> 00:29:32,022 ‫چرا خب؟ 408 00:29:32,687 --> 00:29:33,687 ‫آخه... 409 00:29:34,814 --> 00:29:36,114 ‫من تو رو میخوام... 410 00:29:37,108 --> 00:29:38,608 ‫تو هم منو میخوای 411 00:29:41,321 --> 00:29:43,201 ‫میدونم که میخوای 414 00:29:43,698 --> 00:29:44,698 415 00:29:45,533 --> 00:29:47,543 پس چرا ما کاری رو نکنیم 416 00:29:47,619 --> 00:29:50,789 ...که دو تا آدم بالغ 417 00:29:51,289 --> 00:29:53,539 ...و خواهانِ رابطه و 418 00:29:53,833 --> 00:29:57,553 پر شور و احساسی می‌کنن؟ 419 00:29:58,755 --> 00:30:00,085 420 00:30:01,090 --> 00:30:03,130 .نه، نمی‌تونم. نه - چرا؟ چرا؟ - 421 00:30:03,718 --> 00:30:04,798 .باید بری 422 00:30:05,345 --> 00:30:06,345 چرا؟ 423 00:30:06,846 --> 00:30:08,176 .لطفاً نگاه کن منو. خواهش می‌کنم 424 00:30:08,807 --> 00:30:10,727 ...خواهش می‌کنم 425 00:30:28,326 --> 00:30:31,656 مری واردول، داری مشروب قاطی آب‌میوه می‌کنی؟ 426 00:30:32,539 --> 00:30:35,459 فکر می‌کردم خانم‌های نگهدارنده .باید برعکسِ این‌کارو بکنن 427 00:30:35,542 --> 00:30:37,502 یعنی مطمئن شن که بچه‌ها .مشروب نریزن توی کاسه نوشیدنی 428 00:30:37,585 --> 00:30:38,705 .قضاوت نکن 429 00:30:38,795 --> 00:30:42,755 .قضاوت؟ مری، من می‌خوام باهات برقصم 430 00:30:43,633 --> 00:30:44,633 افتخار میدی؟ 431 00:30:53,977 --> 00:30:56,227 یه‌جوریه؟ من و تو باهم؟ 432 00:30:57,313 --> 00:31:00,483 در مقایسه با اتفاقاتی که تو این یه سال افتاده؟ 433 00:31:00,942 --> 00:31:02,942 .نه، یه‌جوری نیست 434 00:31:03,236 --> 00:31:05,026 .آره. خیله‌خب - .هوم - 435 00:31:05,113 --> 00:31:08,413 .ولی خب در حالت عادی اگر حساب کنیم .آره یه‌خرده هست 436 00:31:10,326 --> 00:31:11,786 .ولی باحالم هست 437 00:31:12,704 --> 00:31:14,414 .آره، نظر منم همینه 438 00:31:17,876 --> 00:31:20,086 .به دبیرستان بکستر خوش‌اومدی 439 00:31:20,670 --> 00:31:23,420 .خیلی به‌اندازۀ آکادمی جادویی نیست 440 00:31:23,506 --> 00:31:24,796 شوخیت گرفته؟ 441 00:31:25,633 --> 00:31:28,683 اینجا کنار تو بودن، و دیدن ...جنبۀ دیگه از شخصیتت، واقعاً 442 00:31:30,763 --> 00:31:32,723 .از هر چیزی توی آکادمی جادویی‌تره 443 00:31:35,268 --> 00:31:37,268 افتخار رقصیدن با بنده رو می‌دید، بانو؟ 444 00:31:37,770 --> 00:31:39,360 .صد البته 445 00:32:28,321 --> 00:32:29,321 .چه مدل موی قشنگی 446 00:32:30,949 --> 00:32:32,829 .بیلی، شروع نکن بابا 447 00:32:32,909 --> 00:32:34,289 .نه، خدایی... جدی گفتم 448 00:32:34,827 --> 00:32:35,947 .شوخی نمی‌کنم 449 00:32:36,621 --> 00:32:39,001 .مدل موی باحالی‌‍ه .کار درست شدی 450 00:32:41,751 --> 00:32:42,751 .مرسی 451 00:32:42,961 --> 00:32:44,961 پات چطوره؟ 452 00:32:45,713 --> 00:32:48,473 .امسال دیگه نمی‌تونم بسکتبال بازی کنم 453 00:32:48,549 --> 00:32:50,639 .یا امشب برقصم 454 00:32:55,264 --> 00:32:56,264 .متأسفم، بیلی 455 00:32:57,600 --> 00:32:58,600 .تقصیر تو که نیست 456 00:32:59,394 --> 00:33:02,864 ،و منم متأسفم، لئو .به‌خاطر عوضی‌بازی‌هام 457 00:33:05,358 --> 00:33:07,068 چرا داری ازم معذرت‌خواهی می‌کنی؟ 458 00:33:08,987 --> 00:33:12,867 دکتر گفت شانس آوردم از پله‌ها .که افتادم، گردنم نشکست 459 00:33:14,075 --> 00:33:16,405 و دیگه خسته‌هم شدم از بس .اتفاقات بد برام افتاده 460 00:33:20,665 --> 00:33:21,915 .می‌بخشمت 461 00:33:34,053 --> 00:33:35,213 به چی فکر می‌کنی؟ 462 00:33:39,058 --> 00:33:40,518 می‌خوای بقیۀ مدرسه رو هم ببینی؟ 463 00:33:41,060 --> 00:33:43,620 داری ازم می‌خوای که باهم بپیچیم بریم یه جای خلوت؟ 464 00:33:47,608 --> 00:33:49,108 .برو بریم، اسپلمن 465 00:33:54,907 --> 00:33:56,367 ...راز - بله؟ - 466 00:33:56,743 --> 00:33:59,003 ...هاروی، صبر کن 467 00:34:00,705 --> 00:34:03,115 .من قبلاً اتفاق‌افتادنِ این بوسه رو دیدم 468 00:34:04,250 --> 00:34:07,130 .تو ذهنت؟ منم همین‌طور - ..نه، نه، نه - 469 00:34:08,171 --> 00:34:11,421 .یه الهامی از بوسه‌مون بهم شد 470 00:34:12,091 --> 00:34:15,341 .و این‌که، وای خدا .باید یه‌چیزی بهت بگم 471 00:34:16,679 --> 00:34:18,059 .اصلاً از حرفات خوشم نیومد 472 00:34:19,807 --> 00:34:21,137 .به من الهام می‌شه 473 00:34:21,809 --> 00:34:23,689 .مثل... یه‌جور حس درونی 474 00:34:23,770 --> 00:34:26,560 .ولی نه صرفاً از اتفاقاتی که قبلاً افتاده 475 00:34:27,106 --> 00:34:29,226 بعضی‌وقتا هم از اتفاقاتی .که قراره در آینده بیفته 476 00:34:30,568 --> 00:34:32,108 با عقل جور در میاد؟ 477 00:34:34,447 --> 00:34:35,817 478 00:34:49,712 --> 00:34:52,012 .از کتابخونۀ آکادمی خیلی دنج‌تره 479 00:34:52,090 --> 00:34:53,420 آره خدایی، نه؟ 480 00:35:03,643 --> 00:35:05,353 نیک، شنیدی این صدا رو؟ 481 00:35:06,312 --> 00:35:07,362 .سابرینا 482 00:35:25,081 --> 00:35:26,081 .فرار کن 483 00:35:31,337 --> 00:35:32,627 484 00:35:33,589 --> 00:35:35,049 نیک، این دیگه چیه؟ 485 00:35:35,133 --> 00:35:36,853 .آمالیا، لطفاً گوش بده به حرفم - !هی، هی - 486 00:35:36,926 --> 00:35:38,466 صبر کن ببینم، می‌شناسیش؟ 487 00:35:38,553 --> 00:35:41,143 .آره. قصه‌ش درازه .همین که تبعیدش کردم برات تعریف می‌کنم 488 00:35:41,222 --> 00:35:44,482 489 00:35:49,021 --> 00:35:50,781 .خانم اسپلمن 490 00:35:51,941 --> 00:35:53,531 .شما هم باید آقای اسکرچ باشید 491 00:35:54,735 --> 00:35:56,275 می‌شه تو دفترم ببینم‌تون؟ 492 00:35:58,364 --> 00:36:01,954 .خب والا... پیچیده‌ست .امیدوار بودم اون نباشه، ولی خودشه 493 00:36:02,326 --> 00:36:05,326 ...و - نیک، این گرگینه‌‍ه رو از کجا می‌شناسیش؟ - 494 00:36:05,413 --> 00:36:06,623 ...والا 495 00:36:08,457 --> 00:36:09,577 ...اون 496 00:36:10,459 --> 00:36:11,629 .اون حیوان هم‌ذاتمه 497 00:36:16,424 --> 00:36:17,724 .اسمش آمالیاست 498 00:36:18,676 --> 00:36:20,176 .سر تولد بهم دادنش 499 00:36:22,221 --> 00:36:24,891 ،خانواده‌م که مُردن .اون تنها خونواده‌ای بود که برام مونده بود 500 00:36:25,892 --> 00:36:27,062 چه اتفاقی براش افتاد؟ 501 00:36:28,102 --> 00:36:30,502 وقتی دانشجوی آکادمی شدم و ،نتونستم با خودم بیارمش 502 00:36:30,855 --> 00:36:32,895 .همه‌ش همه‌جا سر و کله‌ش پیدا می‌شد 503 00:36:33,399 --> 00:36:35,819 .تو خوابگاه، کلاس، کلاب دوریان 504 00:36:36,277 --> 00:36:39,657 به هر جا نگاه می‌کردم، چشمای زردش ...رو می‌دیدم که همین‌طوری 505 00:36:40,781 --> 00:36:41,781 .بهم زل می‌زد 506 00:36:43,075 --> 00:36:45,575 .و وقتی کم‌کم با دخترا بیرون رفتم .حسودیش شد 507 00:36:46,204 --> 00:36:47,374 .یعنی حسادت از نوع برگ‌ریزونش 508 00:36:47,914 --> 00:36:51,504 .خب، گرگ‌ها حیوانات محافظ‌کاری هستن [ از مکان‌ها و کسانی که مال خودشون می‌دونند، به‌شدت محافظت می‌کنند ] 509 00:36:51,584 --> 00:36:53,754 .ولی این دیگه کشید به دیوونه‌بازی 510 00:36:53,836 --> 00:36:56,126 یعنی می‌گم، آمالیا اصلاً نمی‌ذاشت .هیچکس بهم نزدیک بشه 511 00:36:56,214 --> 00:36:57,264 ...پس منم 512 00:36:58,758 --> 00:36:59,758 .تبعیدش کردم 513 00:37:01,969 --> 00:37:03,009 .چندین سال پیش 514 00:37:03,387 --> 00:37:06,387 به جنگل‌های تاریک .پایگاه رشته‌کوه‌های دیوانگی 515 00:37:06,474 --> 00:37:10,274 .خب، اونجا که تو یه قارۀ دیگه‌ست، نیک چطور و چرا الان برگشته؟ 516 00:37:10,353 --> 00:37:13,863 من قبلاً هم دوست‌دختر داشتم و ...آمالیا هیچ‌وقت نیومده، ولی شاید 517 00:37:14,732 --> 00:37:16,482 .شاید احساس و صمیمیت بین‌مون رو حس می‌کنه 518 00:37:17,360 --> 00:37:18,440 .سابرینا 519 00:37:19,070 --> 00:37:22,070 کشیش اعظم سابقم در کلیسای سایه‌ها 520 00:37:22,156 --> 00:37:23,566 .زمانی یه حیوان هم‌ذاتی داشت 521 00:37:23,658 --> 00:37:24,828 .شیر کوهی 522 00:37:25,868 --> 00:37:30,368 همچین زن و بچۀ کشیش اعظم ...رو لاشه‌لاشه کرد که خب 523 00:37:31,832 --> 00:37:34,462 خب، دیگه بقایایی ازشون .واسه دفن‌کردن نموند 524 00:37:35,753 --> 00:37:37,463 ...حیوانش 525 00:37:38,047 --> 00:37:39,417 .آلوده شده بود، می‌دونید 526 00:37:40,216 --> 00:37:42,216 ...از حسادت دیوانه شده بود 527 00:37:42,593 --> 00:37:45,353 .متأسفانه، فقط یه راه‌حل داره 528 00:37:45,972 --> 00:37:50,602 ،لحن بی‌ادبانه‌م رو ببخشید ...آقای اسکرچ، ولی 529 00:37:52,645 --> 00:37:54,975 .باید اون سلیطه رو بُکشیش 530 00:38:00,778 --> 00:38:02,198 ...فکر کنم سؤال اولم 531 00:38:03,406 --> 00:38:05,066 ...یا اصلی‌ترین سؤالم اینه که 532 00:38:07,201 --> 00:38:08,201 تو ساحره‌ای؟ 533 00:38:08,452 --> 00:38:09,452 .نه 534 00:38:10,579 --> 00:38:12,789 .صد در صد ساحره نیستم 535 00:38:14,500 --> 00:38:17,250 ...ساحره‌ها طلسمم کردن، آره، ولی 536 00:38:18,504 --> 00:38:19,804 .صد در صد نه 537 00:38:22,508 --> 00:38:25,388 مامان‌بزرگم بهمون لقب .زنان مکار" رو داده بود" 538 00:38:30,308 --> 00:38:32,478 ...فقط نمی‌خواستم ما 539 00:38:33,936 --> 00:38:34,936 540 00:38:35,271 --> 00:38:36,481 541 00:38:37,440 --> 00:38:39,400 .یعنی بدون دونستن حقیقت 542 00:38:40,526 --> 00:38:43,486 و می‌دونم که چیزای عجیب‌غریب .شاید باعث قاطی‌کردنت بشه 543 00:38:45,239 --> 00:38:46,699 .مرسی که بهم گفتی، راز 544 00:38:47,783 --> 00:38:50,243 و بله، من سر چیزای عجیب‌غریب .قاطی می‌کنم 545 00:38:51,662 --> 00:38:56,672 ولی صداقت یه‌جورایی چیزیه که .این روزا بیشتر از همه برام ارزش داره 546 00:38:57,668 --> 00:38:58,748 پس یعنی اوکی‌ایم؟ 547 00:39:03,382 --> 00:39:04,382 .آره می‌شیم 548 00:39:05,634 --> 00:39:06,644 ...هر وقت 549 00:39:07,136 --> 00:39:08,136 چی؟ 550 00:39:09,180 --> 00:39:10,180 ...من 551 00:39:27,698 --> 00:39:30,238 این... مثل الهامت بود؟ 552 00:39:32,578 --> 00:39:35,618 معمولاً الهام‌هایی که بهم می‌شه .منجر به اتفاقات بدی می‌شن 553 00:39:37,625 --> 00:39:38,625 ...این دفعه 554 00:39:39,960 --> 00:39:42,380 .هیچ اتفاق بدی نیفتاد، رازلیند 555 00:40:01,607 --> 00:40:06,487 خب، باید اقرار کنم که اصلاً .فکر نمی‌کردم امشب این‌طور از آب در بیاد 556 00:40:06,570 --> 00:40:07,570 جدی؟ 557 00:40:08,489 --> 00:40:09,869 فکر می‌کردی چه پایانی داشته باشه؟ 558 00:40:10,866 --> 00:40:13,286 اگه بگم با یه قتل‌عام باورت می‌شه؟ 559 00:40:13,911 --> 00:40:15,831 .آی. مراقب باش 560 00:40:18,249 --> 00:40:19,669 .دختر ممکنه به اینا عادت کنه 561 00:40:21,252 --> 00:40:23,132 .خودم می‌خوام که بهش عادت کنی، مری 562 00:40:24,004 --> 00:40:25,094 .دیگه اومدم خونه 563 00:40:26,215 --> 00:40:27,215 .برای همیشه 564 00:40:29,343 --> 00:40:31,263 ...و قصد دارم باهات 565 00:40:34,014 --> 00:40:35,854 مثل همون الهه‌ای که هستی .برخورد کنم 566 00:40:40,312 --> 00:40:42,272 .فکر نکنم این کفترت ازم خوشش بیاد 567 00:40:42,690 --> 00:40:46,690 .اصلاً غمت نباشه، استولاس .فقط به همین کارت ادامه بده 568 00:41:11,469 --> 00:41:12,469 نیک؟ 569 00:41:16,640 --> 00:41:18,480 مطمئنی نمی‌خوای منم همراهت بیام؟ 570 00:41:21,812 --> 00:41:22,812 .آره 571 00:41:24,064 --> 00:41:25,324 .خودم تنهایی باید این‌کارو بکنم 572 00:41:41,040 --> 00:41:44,040 573 00:41:44,418 --> 00:41:47,508 574 00:42:10,194 --> 00:42:12,284 منُ احضار کردید، عالی‌جناب؟ 575 00:42:12,947 --> 00:42:14,447 .بله 576 00:42:14,698 --> 00:42:16,948 ،همون‌طور که می‌دونید ،از بعد از مرگ همسرم 577 00:42:17,493 --> 00:42:22,793 مایل نبودم رابطه‌مون رو .به قول خودتون "رسمی"‍ش کنم 578 00:42:23,791 --> 00:42:27,291 بخشی از دلیلش اینه که ...ازدواجم با کانستنس 579 00:42:28,128 --> 00:42:29,708 .تمام جونمُ گرفت 580 00:42:29,797 --> 00:42:32,467 ،من باری رو دوش‌تون نخواهم بود .پدر بلک‌وود 581 00:42:32,550 --> 00:42:36,510 اصلاً می‌تونم کمک‌تون کنم که متوجهِ .جاه‌طلبی‌هاتون در مقام کشیش اعظم بشید 582 00:42:37,012 --> 00:42:40,682 مثل همون کاری که برای برادرم .ادوارد کردم، وقتی کشیش اعظم بود 583 00:42:40,766 --> 00:42:42,846 بخش دیگه‌ای از بی‌میلیم هم .از همین نشأت می‌گیره 584 00:42:43,185 --> 00:42:46,435 ،موقعی که ما تو آکادمی بودیم، زلدا ،و من استاد ادوارد بودم 585 00:42:46,522 --> 00:42:47,902 ،و اونم شاگردم 586 00:42:49,191 --> 00:42:52,491 بهش گفتم که می‌خواستم ازت ...درخواست ازدواج کنم 587 00:42:54,947 --> 00:42:56,197 ...و برادرت 588 00:42:58,158 --> 00:42:59,618 ... خب والا 589 00:42:59,785 --> 00:43:01,195 ...اون 590 00:43:02,329 --> 00:43:04,369 .سرزنشم کرد - ادوارد این‌کارو کرد؟ - 591 00:43:08,085 --> 00:43:09,875 ...ولی اعتراف می‌کنم که 592 00:43:11,338 --> 00:43:12,338 ...روحش رو 593 00:43:12,673 --> 00:43:13,883 ،بالاسرمون حس کرده‌م 594 00:43:14,341 --> 00:43:15,841 .حتی دیشب توی جنگل 595 00:43:16,260 --> 00:43:18,510 ...ولی امروز صبح، بعد از 596 00:43:19,388 --> 00:43:21,018 ،دعاها و تفکراتم 597 00:43:21,432 --> 00:43:23,682 ...از خدای تاریکی یه‌چیزی بهم وحی شد 598 00:43:26,353 --> 00:43:27,773 ...که زمان ما دوتا 599 00:43:28,814 --> 00:43:29,814 .فرا رسیده 600 00:43:41,076 --> 00:43:42,906 .قلب قمری 601 00:43:44,830 --> 00:43:47,250 فاستوس، داری ازم خواستگاری می‌کنی؟ 602 00:43:48,042 --> 00:43:49,672 .خواستۀ خدای تاریکی‌‍ه 603 00:43:50,461 --> 00:43:53,551 .جفت‌مون خوب می‌دونیم .شاید همیشه همین‌طور بوده 604 00:43:54,381 --> 00:43:55,921 ،علی‌رغم خدای تاریکی 605 00:43:56,008 --> 00:43:58,508 ...من به درخواستت فکر می‌کنم 606 00:44:00,220 --> 00:44:01,260 .و برمی‌گردم جوابت رو میدم 607 00:44:09,772 --> 00:44:11,112 .نزدیک‌تر نیا 608 00:44:13,025 --> 00:44:15,855 یه معذرت‌خواهی و توضیح .بهت بدهکارم 609 00:44:16,487 --> 00:44:18,107 .اوهوم. معلومه 610 00:44:19,073 --> 00:44:22,333 .من کتاب جمع می‌کنم، کتاب‌های نایاب .برای مغازه 611 00:44:22,409 --> 00:44:26,459 ،و چند سال پیش ".به یه نسخه از کتاب "اوکالت توم 612 00:44:26,538 --> 00:44:28,458 ...و تو این کتاب، یه 613 00:44:30,000 --> 00:44:32,380 .طلسمی برای احضار یه اهریمنی داشت 614 00:44:32,461 --> 00:44:33,841 .محض سرگرمی احتمانش کردم 615 00:44:34,797 --> 00:44:37,217 اصلاً فکر نمی‌کردم جدی‌جدی ...کار کنه، ولی 616 00:44:37,716 --> 00:44:38,716 .کار کرد 617 00:44:39,468 --> 00:44:40,468 ...پس الان 618 00:44:41,512 --> 00:44:43,062 اهریمن‌‍ه هنوزم درون وجودته؟ 619 00:44:43,305 --> 00:44:45,555 بله. و هر چقدرم که برای کسی که هیچ علمی 620 00:44:45,641 --> 00:44:48,061 از دانش اهریمنی نداره ...باورنکردنی به‌نظر بیاد 621 00:44:48,602 --> 00:44:49,602 ...من 622 00:44:51,230 --> 00:44:52,560 ...رو یک "اینکوبوس" تسخیر کرده [ اهریمنی که با زنان خسبیده جماع می‌کند ] 623 00:44:53,315 --> 00:44:54,315 .که نمی‌تونم از شرش خلاص شم 624 00:44:54,400 --> 00:44:57,820 ...اتفاقی که چند ساعت پیش افتاد ...فقط مواقعی پیش میاد که احساساتم 625 00:44:58,862 --> 00:44:59,862 .برافروخته و شعله‌ور می‌شه 626 00:45:01,782 --> 00:45:06,582 پس... پس واسه همین کادوی ولنتاینم رو باز نکردی؟ 627 00:45:07,121 --> 00:45:10,291 به همین دلیل نمی‌تونم .دیگه نزدیکت بیام، هیلدا 628 00:45:10,874 --> 00:45:12,544 .تو زیادی هیجان‌زده‌م می‌کنی 629 00:45:15,921 --> 00:45:17,341 ...من مریضم، هیلدا 630 00:45:19,007 --> 00:45:20,127 .و مرضم هم علاجی نداره 631 00:45:21,009 --> 00:45:23,009 و درک می‌کنم اگه بخوای .جونتُ برداری و فرار کنی 632 00:45:23,470 --> 00:45:24,560 ...ولی صادقانه بگم 633 00:45:27,266 --> 00:45:28,266 .من عاشقتم 634 00:45:29,101 --> 00:45:31,601 ولی نمی‌تونم انتظار داشته باشم .که تو در عوض عاشق یک هیولا باشی 635 00:45:31,687 --> 00:45:32,727 عاشقمی؟ 636 00:45:35,941 --> 00:45:37,611 ...خب... خب، پس 637 00:45:39,111 --> 00:45:41,241 منم باید یه‌چیزی درمورد .خودم بهت بگم 638 00:46:05,804 --> 00:46:06,804 .نیکلاس 639 00:46:25,991 --> 00:46:28,201 .واقعاً متأسفم، نیک 640 00:46:31,038 --> 00:46:32,288 .حق با خانم واردول بود 641 00:46:35,375 --> 00:46:37,705 .آمالیا از خشم و حسادت دیوانه شده بود 642 00:46:39,004 --> 00:46:41,174 هر کاری می‌کرد که ،ما رو از هم جدا نگه داره 643 00:46:43,634 --> 00:46:44,934 .از جمله آسیب‌زدن به تو 644 00:46:47,429 --> 00:46:49,009 .و منم نمی‌تونستم همچین اجازه‌ای بدم 645 00:46:51,141 --> 00:46:52,311 ...تو اونُ کشتی 646 00:46:53,310 --> 00:46:54,310 به‌خاطر من؟ 647 00:46:54,561 --> 00:46:55,941 .تا بتونیم با هم باشیم 648 00:46:59,483 --> 00:47:02,533 ،امشب، برای آخرین شب لوپرکالیا 649 00:47:02,611 --> 00:47:05,361 ،می‌خوام فقط خودم و خودت باشیم، سابرینا 650 00:47:06,782 --> 00:47:08,122 .دور از همه‌کس 651 00:47:10,327 --> 00:47:13,497 ،بعد از این‌که شکار شروع شد .بیا دم کندۀ باتلاقی دیدنم 652 00:47:16,333 --> 00:47:18,173 .دیگه الان جای هیچ ترسی وجود نداره 653 00:47:20,170 --> 00:47:21,590 .می‌تونیم از بقیه جدا شیم 654 00:47:26,385 --> 00:47:28,295 .خیلی خوب می‌شه، نیک 655 00:47:35,227 --> 00:47:37,227 .پدر بلک‌وود ازم خواستگاری کرده 656 00:47:39,231 --> 00:47:40,441 چی؟ 657 00:47:42,317 --> 00:47:45,737 !چی؟ دروغ میگی! دروغ میگی 658 00:47:46,488 --> 00:47:47,608 !زلدا 659 00:47:47,698 --> 00:47:50,238 ،فکر می‌کردم خودم خبر خوش دارم ...ولی این 660 00:47:50,325 --> 00:47:52,575 .قراره با یه کشیش اعظم ازدواج کنی 661 00:47:52,661 --> 00:47:54,871 ".عه، این یعنی یه "عروسی سیاه .منم می‌تونم کیک بپزم 662 00:47:54,955 --> 00:47:56,955 و هیجان‌زده‌ای؟ - هیجان‌زده؟ - 663 00:47:57,624 --> 00:47:58,884 .بهت نمی‌خوره هیجان‌زده باشی 664 00:47:59,585 --> 00:48:01,205 .بله، خیلی خوشحالم 665 00:48:01,920 --> 00:48:03,340 .چه خوب .آره، معلومه 666 00:48:04,089 --> 00:48:05,839 خب... یعنی عاشقش نیستی؟ 667 00:48:06,133 --> 00:48:07,303 .نه خیر، هیلدا 668 00:48:07,968 --> 00:48:09,848 .عاشق فاستوس نیستم 669 00:48:10,971 --> 00:48:12,221 .یه‌کم گیج شدم 670 00:48:12,306 --> 00:48:14,466 .براش... احترام قائلم 671 00:48:15,809 --> 00:48:20,359 ،درخواستش رو هم قبول می‌کنم .ولی نه به‌خاطر عشق 672 00:48:20,439 --> 00:48:21,859 .هوم - .به‌خاطر قدرت - 673 00:48:22,316 --> 00:48:23,146 674 00:48:23,233 --> 00:48:25,783 .من و فاستوس مناسب همیم 675 00:48:26,486 --> 00:48:28,696 .طرف خوبی در ازدواج می‌شه 676 00:48:29,239 --> 00:48:32,279 ،و در کنارش، بهش حمایت می‌کنم 677 00:48:32,618 --> 00:48:35,498 و همین‌طور شکوه رو به خانواده‌مون بر می‌گردونم 678 00:48:36,330 --> 00:48:39,710 و در این بین .به جلال خودم هم می‌رسم 679 00:48:41,335 --> 00:48:42,495 ...وای، زلدا 680 00:48:46,089 --> 00:48:47,339 خبر تو چیه؟ 681 00:48:47,424 --> 00:48:50,144 با افسون‌گریات مغازه‌داره رو اغفال کردیش؟ 682 00:48:50,218 --> 00:48:52,388 .نه همچینی 683 00:48:53,722 --> 00:48:56,562 .طرف اینکوبوس‌‍ه. اهمرین سکس 684 00:48:56,642 --> 00:48:58,062 .وای، هیلدی 685 00:48:58,518 --> 00:49:02,728 خب، دارم تحقیق می‌کنم که .چطوری، والا... اهلی‌ش کنم 686 00:49:02,814 --> 00:49:05,404 برای این‌کار به غل و زنجیر ،از جنس فولاد دمشقی نیاز داری 687 00:49:05,484 --> 00:49:08,034 که قدرتی داری که می‌تونه .وحشی‌ترین اینکوبوس‌ها رو هم نگه داره 688 00:49:08,111 --> 00:49:10,381 محض اطلاعت بگم، باید این‌طوری ...غل و زنجیر شه وقتی می‌خواین 689 00:49:10,405 --> 00:49:11,565 !نه، نه، نه، نه 690 00:49:12,074 --> 00:49:15,954 چطور انقدر درمورد فولاد دمشقی و غل و زنجیر و اینکوبوس‌ها اطلاعات داری؟ 691 00:49:16,036 --> 00:49:19,916 ای خواهر من. انگار من خودم .با چندتا اهریمن سکس نخوابیدم 692 00:49:19,998 --> 00:49:22,418 !بس کن - .چیزیت نمی‌شه - 693 00:49:23,752 --> 00:49:24,802 .جفت‌مون 694 00:49:32,469 --> 00:49:36,179 بعد از شکار، فقط باید بگم که .طفلی ملوین 695 00:49:36,264 --> 00:49:38,734 .نمی‌دونه امشب چی قراره گیرش بیاد 696 00:49:38,809 --> 00:49:41,269 باورت می‌شه؟ یه باکره، تو این سن؟ 697 00:49:41,895 --> 00:49:44,185 ،باهاش با لطافت رفتار می‌کنه مگه نه، خوهر؟ 698 00:49:44,272 --> 00:49:46,072 .بعدش هم همه با هم می‌ریم تو کارش 699 00:49:46,566 --> 00:49:49,646 .خیلی وقته که باکره نداشتیم - .متأسفانه، دیگه دیره - 700 00:49:49,736 --> 00:49:52,356 .من تو شب "دلبری" با ملوین خوابیدم 701 00:49:52,447 --> 00:49:54,117 امتناع نکردی؟ 702 00:49:54,199 --> 00:49:55,199 .معلومه که نه 703 00:49:56,201 --> 00:49:57,201 تو کردی؟ 704 00:49:57,619 --> 00:49:59,869 .دختر خوب که حرفی از رابطه‌ش نمی‌زنه 705 00:49:59,955 --> 00:50:02,825 ،ولی زودباشید، خواهران .وقت‌شه که بیرون جمع شیم 706 00:50:02,916 --> 00:50:04,956 .ایشالا که همه شکار پرثمره‌ای داشته باشیم 707 00:50:05,752 --> 00:50:07,002 میای، سابرینا؟ 708 00:50:07,087 --> 00:50:09,337 .من هنوز توت‌های محافظم رو نخوردم 709 00:50:10,048 --> 00:50:11,718 .شما برید. منم میام 710 00:50:29,735 --> 00:50:33,565 پس، الان واقعاً اینجا نیستی؟ - .الان در حال فرافکنی اثیری‌ام - 711 00:50:33,655 --> 00:50:36,945 ،جسمم توی آکادمی‌‍ه ...بین چندتا شمع، ولی 712 00:50:37,409 --> 00:50:39,619 این می‌شه گفت یه‌جورایی .یه صحبت رو در روئه 713 00:50:40,370 --> 00:50:42,870 و ارتباطی هم با این قضیه داره که 714 00:50:42,956 --> 00:50:45,036 مثل شنل‌قرمزی لباس پوشیدی؟ 715 00:50:46,418 --> 00:50:49,798 .داره .امشب آخرین شب جشنواره‌ست 716 00:50:49,880 --> 00:50:51,130 ."مراسم "لوپرکالیا 717 00:50:51,214 --> 00:50:52,554 ...سرت رو درد نیارم 718 00:50:53,717 --> 00:50:55,717 .ممکنه امشب باکرگی‌ام رو از دست بدم 719 00:50:56,053 --> 00:50:59,313 باشه... باشه. خب، با کی؟ 720 00:50:59,389 --> 00:51:01,029 .همون پسری که داشتم برات تعریف می‌کردم 721 00:51:01,099 --> 00:51:05,439 باشه، ولی بیرون‌رفتن با یکی یه‌چیزه .و رابطۀ جنسی کلاً یه چیز دیگه‌ست، سابرینا 722 00:51:07,022 --> 00:51:08,072 حاضری؟ 723 00:51:09,107 --> 00:51:10,647 .نمی‌دونم 724 00:51:11,109 --> 00:51:12,399 .استرس دارم 725 00:51:12,944 --> 00:51:14,954 خودت چطوری فهمیدی که حاضری؟ 726 00:51:15,030 --> 00:51:20,870 موقعی که تو اردوی انجیل ...جوردن بیکسلی باکریگیم رو گرفت 727 00:51:22,662 --> 00:51:24,122 .بدجوری ترسیده‌بودم 728 00:51:25,248 --> 00:51:29,498 .نمی‌دونستم داشتم چی‌کار می‌کردم .فقط این‌که خیلی ازش خوشم میومد 729 00:51:30,712 --> 00:51:36,342 ،و بعدش، با هم تنها شدیم ،و یه شور و حسی رو به‌یاد دارم 730 00:51:36,426 --> 00:51:38,716 .مثل یه‌جور سوزشی تو ستون‌فقراتم 731 00:51:39,638 --> 00:51:41,428 ،و بااین‌که ترسیده بودم 732 00:51:41,932 --> 00:51:45,312 بدنم کنترل قضیه‌رو به‌دست گرفت .و یه‌جورایی می‌دونست چی کار کنه 733 00:51:47,229 --> 00:51:49,019 تو از این پسره نیک خوشت میاد، ها؟ 734 00:51:49,439 --> 00:51:51,979 .خیلی خوبه. واقعاً پسر خوبیه 735 00:51:52,776 --> 00:51:55,356 .بذار این سؤال رو ازت بپرسم بهش اعتماد داری؟ 736 00:51:56,154 --> 00:51:58,204 .فکر کنم - و بهت فشار نمیاره؟ - 737 00:51:58,281 --> 00:51:59,531 .نه، اصلاً 738 00:51:59,616 --> 00:52:00,616 ...سابرینا 739 00:52:02,494 --> 00:52:03,914 .خودت اگه حاضر باشی می‌فهمی 740 00:52:05,122 --> 00:52:06,962 .به نیک نگاه می‌کنی، و می‌فهمی که چی می‌خوای 741 00:52:11,294 --> 00:52:13,134 دیشب تو مراسم رقص .خیلی خوشگل شده بودی 742 00:52:13,713 --> 00:52:15,858 این‌طور که معلوم بود خیلی داشت .به تو و هاروی خوش می‌گذشت 743 00:52:15,882 --> 00:52:17,932 .آره، همین‌طوره 744 00:52:18,593 --> 00:52:21,183 .اتفاقاً الان می‌خوام چند ساعت برم پیشش 745 00:52:23,014 --> 00:52:26,814 .پس احتمالاً دیگه باید برم .ممنونم، راز 746 00:52:27,185 --> 00:52:28,765 ،و فردا هم بهم زنگ می‌زنی دیگه 747 00:52:29,187 --> 00:52:30,667 حالا هر چیم شد؟ - .آره. قول میدم - 748 00:52:33,942 --> 00:52:35,242 .ایول 749 00:52:36,862 --> 00:52:40,032 .به آخرین شب مراسم لوپرکالیا خوش‌اومدید 750 00:52:40,991 --> 00:52:44,831 ،شنل‌پوشا گرگ‌ها رو شکار می‌کنن .و ساحره‌ها هم جادوگرا رو 751 00:52:44,911 --> 00:52:47,911 .نتیجه‌ی شکار وضع سال پیش‌رو رو مشخص می‌کنه 752 00:52:47,998 --> 00:52:51,378 آیا سال پرباری می‌شه یا سال بی‌برکتی؟ 753 00:52:51,459 --> 00:52:53,669 پرثمره یا بایر؟ 754 00:52:54,754 --> 00:52:57,344 ،امشب، شکار می‌کنیم و شکار می‌شیم 755 00:52:57,799 --> 00:53:00,929 و جادوی فرخنده‌مون رو .تقدیم شب می‌کنیم 756 00:53:01,011 --> 00:53:03,811 جادوگران آماده‌اید؟ 757 00:53:09,561 --> 00:53:11,651 و ساحره‌ها، شما هم آماده‌اید؟ 758 00:53:15,317 --> 00:53:17,527 !یالا 759 00:53:53,647 --> 00:53:54,897 .دورکاس 760 00:53:54,981 --> 00:53:58,861 ،نامردیه با دورگه‌‍ه می‌پیچید به بازی .نه تا ‌وقتی خودم ترتیبتُ ندادم 761 00:54:06,368 --> 00:54:07,658 .خیله‌خب 762 00:54:08,286 --> 00:54:09,366 ...من 763 00:54:09,454 --> 00:54:12,834 فکر می‌کردم میایم اینجا که چندتا از .طراحی‌های جدیدت رو نشونم بدی 764 00:54:13,583 --> 00:54:15,503 .آره، واسه اینم هست 765 00:54:16,461 --> 00:54:17,461 .همین‌جا بمون 766 00:54:19,506 --> 00:54:21,796 آم... می‌شه یه رازی رو بهت بگم؟ 767 00:54:24,094 --> 00:54:27,854 من چندتا از طراحی‌هامُ به یه دانشکدۀ هنری .توی "رود آیلند" ارسال کردم 768 00:54:28,640 --> 00:54:30,640 .والا تامی مجبورم کرد 769 00:54:31,726 --> 00:54:33,726 بعد ازم خواستن برم اونجا دیدنِ چندتا از اساتیدشون 770 00:54:33,812 --> 00:54:37,402 یا واسه برنامۀ تابستونی ...یا شاگردی یا 771 00:54:37,482 --> 00:54:38,482 .هاروی 772 00:54:41,528 --> 00:54:42,528 چیه؟ چی شده؟ 773 00:54:43,822 --> 00:54:46,322 .یه... یه اتفاقی افتاده .همه‌چیز تیره و تار شده 774 00:54:48,660 --> 00:54:50,160 چی؟ منظورت چیه؟ 775 00:54:51,246 --> 00:54:53,786 .نمی‌بینم. هیچی نمی‌بینم 776 00:55:04,259 --> 00:55:05,259 نیک؟ 777 00:55:08,555 --> 00:55:09,555 نیک؟ 778 00:55:19,065 --> 00:55:20,065 .وای، نه 779 00:55:22,485 --> 00:55:23,485 .آمالیا 780 00:55:25,530 --> 00:55:26,570 .تو زنده‌ای 781 00:55:28,700 --> 00:55:29,870 782 00:55:31,202 --> 00:55:32,762 .نیکلاس برام تعریف کرد 783 00:55:33,621 --> 00:55:35,671 ...که چطور تو براش حکم خانواده رو داشتی، و 784 00:55:36,082 --> 00:55:37,962 .و چه‌قدر خوش‌شانسه که تو رو داره 785 00:55:38,043 --> 00:55:40,053 .و... من دشمنت نیستم 786 00:55:41,254 --> 00:55:42,764 .من برات تهدیدی نیستم، آمالیا 787 00:55:42,839 --> 00:55:44,009 ...و احساسی 788 00:55:44,674 --> 00:55:46,894 احساسی که به نیک داری رو .درک می‌کنم 789 00:56:04,319 --> 00:56:05,489 .طبیعی‌‍ه 790 00:56:06,654 --> 00:56:08,574 .تو فقط حیوان هم‌ذاتش نیستی 791 00:56:09,115 --> 00:56:10,905 .خیلی بیشتر از این‌حرفایی 792 00:56:12,369 --> 00:56:15,079 .می‌تونیم اینُ حلش کنیم .می‌دونم که می‌تونیم. مطمئنم 793 00:56:18,208 --> 00:56:20,168 .سابرینا. آمالیا 794 00:56:20,251 --> 00:56:22,131 .خواهشاً، کاری بهش نداشته باش 795 00:56:24,214 --> 00:56:25,224 .من عاشقشم 796 00:56:28,927 --> 00:56:30,097 ...چرا 797 00:56:31,054 --> 00:56:32,644 چرا همون‌جا نموندی؟ 798 00:56:33,765 --> 00:56:34,675 .سابرینا، فرار کن 799 00:56:34,766 --> 00:56:37,436 .نیک، من ولت نمی‌کنم برم .باهاش صحبت کن دیگه 800 00:56:40,814 --> 00:56:41,984 801 00:56:43,900 --> 00:56:45,190 !آمالیا، نکن 802 00:56:45,276 --> 00:56:46,276 !اذیتش نکن 803 00:57:11,886 --> 00:57:12,886 .نه 804 00:57:32,073 --> 00:57:33,323 چرا نکشتیش؟ 805 00:57:36,453 --> 00:57:37,623 چرا بهم دروغ گفتی؟ 806 00:57:46,087 --> 00:57:47,667 چون اون حیوان هم‌ذاتت بود؟ 807 00:57:51,301 --> 00:57:52,841 ،بعد از مرگ والدینم 808 00:57:56,055 --> 00:57:57,345 .هیچکسی رو نداشتم 809 00:57:59,851 --> 00:58:01,601 .آمالیا زنده نگه‌م داشت، سابرینا 810 00:58:04,189 --> 00:58:05,819 .مثل تولۀ خودش ازم نگه‌داری کرد 811 00:58:07,567 --> 00:58:08,777 .نتونستم بکشمش 812 00:58:11,154 --> 00:58:12,784 .تو یه غاری غل و زنجیرش کردم 813 00:58:14,824 --> 00:58:16,034 ...و 814 00:58:19,204 --> 00:58:21,544 یه گرگ دیگه‌ای رو به‌جاش کشتم .که قلبش رو بردارم 815 00:58:26,252 --> 00:58:28,922 .ولی آمالیا حتماً فرار کرده .نمی‌دونم چطوری 816 00:58:31,841 --> 00:58:33,971 .عشقش به تو بهش قدرت این‌کارو داده 817 00:58:37,055 --> 00:58:38,515 .من ناامیدت کردم، سابرینا 818 00:58:40,141 --> 00:58:41,231 .ضعیف بودم 819 00:58:45,939 --> 00:58:48,359 تو که نمی‌تونستی تنها .خونواده‌ای که داشتی رو بکشی 820 00:58:50,568 --> 00:58:51,648 .تو دوستش داشتی 821 00:58:54,489 --> 00:58:56,199 .این ضعف نیست 822 00:58:59,619 --> 00:59:00,829 .نقطۀ قوت‌‍ه 823 00:59:03,790 --> 00:59:05,040 .ولی بهت دروغ گفتم 824 00:59:29,357 --> 00:59:30,187 .سابرینا 825 00:59:30,275 --> 00:59:31,275 .هیس 826 00:59:33,323 --> 00:59:43,323 :مترجمین « AbG سـروش » « HosseinTL حـسـیـن » 827 00:59:43,347 --> 00:59:53,347 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co