1 00:01:40,000 --> 00:01:47,000 (€rik) زیرنویس از عرفان 2 00:01:48,859 --> 00:01:50,777 می‌تونم چیزی برات بیارم؟ 3 00:01:51,987 --> 00:01:52,988 ...یه مقدار 4 00:01:53,447 --> 00:01:54,447 ...آه 5 00:01:55,657 --> 00:01:57,802 ...بیسکوئیت بادومی خوشمزه - خوراکی نمی‌خوام، خانم واردول - 6 00:01:57,826 --> 00:01:58,952 چند تا جواب می‌خوام 7 00:01:59,870 --> 00:02:01,496 ...بله، البته. آم 8 00:02:04,499 --> 00:02:09,004 .ازم پرسیدی چی هستم، ولی خودت می‌دونی به باور من مدتی هست که می‌دونی 9 00:02:09,087 --> 00:02:11,506 ...تو یه - یه جادوگر، بله - 10 00:02:11,590 --> 00:02:15,177 این همه مدت داشتی بهم دروغ می‌گفتی؟ - ازت محافظت می‌کردم - 11 00:02:15,385 --> 00:02:16,553 سعی داشتم این‌کارو کنم 12 00:02:16,637 --> 00:02:19,014 از دور زیر نظرت داشتم - من رو زیرِ نظر داشتی، چطور؟ - 13 00:02:20,724 --> 00:02:23,560 از یه طلسم... بلوربینی استفاده کردم 14 00:02:24,478 --> 00:02:25,520 روی آینه‌هاتون 15 00:02:25,604 --> 00:02:27,939 اینطوری بود که می‌دونستم لطف بتیبت شامل حالت شده 16 00:02:28,023 --> 00:02:32,444 داشتي جاسوسيِ من رو مي‌کردي؟ و جاسوسی خانواده‌ـم؟ چرا؟ 17 00:02:34,321 --> 00:02:38,283 نه. بنظرم بهترین کار اینه که جواب این سؤال‌ها رو در محضر کشیش اعظم بدی 18 00:02:40,535 --> 00:02:44,790 سابرینا، خواهش می‌کنم، این ادوارد بود که ازم خواست مراقب‌ـت باشم 19 00:02:46,583 --> 00:02:48,335 راجع به پدر من چی می‌دونی؟ 20 00:02:49,002 --> 00:02:50,002 ...من 21 00:02:52,297 --> 00:02:53,715 دستیار اون بودم 22 00:02:56,635 --> 00:02:58,053 ...دانش‌آموزش، بعد 23 00:02:59,680 --> 00:03:00,680 منشی‌ـش 24 00:03:01,515 --> 00:03:03,684 زمانی که کشیش اعظم کلیسای شب بود؟ 25 00:03:04,059 --> 00:03:05,059 بله 26 00:03:07,312 --> 00:03:08,312 لطفاً بشین 27 00:03:13,610 --> 00:03:14,653 ...من، آه 28 00:03:16,196 --> 00:03:17,322 به دنبال‌ـش بودم 29 00:03:17,656 --> 00:03:21,326 ...از محفل خودم اخراج شده بودم 30 00:03:22,285 --> 00:03:24,454 کلیسای سایه‌ها، در نیوهمپشایر 31 00:03:24,955 --> 00:03:29,835 متوجهی، عاشق یه فانی شده بودم و نامزد شده بودم که ازدواج کنم 32 00:03:31,044 --> 00:03:36,883 ،احمقانه بود، ولی... وضعم این بود یه جادوگرِ بدون محفل 33 00:03:37,342 --> 00:03:40,554 بدون داشتن کسی که بدبختی من رو درک کنه ...هیچکس، به استثنای 34 00:03:40,637 --> 00:03:41,722 پدرم 35 00:03:44,391 --> 00:03:49,813 ،رفتم دم در خونه‌ـش مشتاق بودم به شاگردی‌ـش پذیرفته بشم 36 00:03:50,564 --> 00:03:51,815 ،ادوارد اسپلمن 37 00:03:52,482 --> 00:03:55,277 که می‌خواست کلیسای شب رو اصلاح کنه 38 00:03:55,610 --> 00:04:01,533 قوانین‌ـش رو تغییر بده تا جادوگر‌ها و فانی‌ها بتونن بدون بدنامی با هم ازدواج کنن 39 00:04:02,242 --> 00:04:06,037 اون و مادرت پیشگام می‌شدن - ولی بعدش مُردن - 40 00:04:06,747 --> 00:04:08,123 هواپیماشون سقوط کرد 41 00:04:11,710 --> 00:04:14,880 ،پیش از اون سفرِ بدشگون 42 00:04:15,130 --> 00:04:18,175 ادوارد من رو مسئول ...مراقبت از تو 43 00:04:19,509 --> 00:04:20,635 تنها دخترش کرد 44 00:04:20,719 --> 00:04:22,846 برای همین تشویقم می‌کردی ،انتقالی بگیرم 45 00:04:22,929 --> 00:04:26,933 چون تمام مدت می‌دونستی دارم راجع به چی حرف می‌زنم؟ 46 00:04:27,517 --> 00:04:29,686 رفتن به آکادمی؟ تعمید شدن؟ 47 00:04:29,770 --> 00:04:31,229 بله. دقیقاً 48 00:04:31,980 --> 00:04:37,152 ...درک نمی‌کنم. اگه ،عمه‌هام داشتن ازم مراقبت می‌کردن 49 00:04:37,694 --> 00:04:39,863 چرا پدرم ازت خواست که تو هم همین‌کارو بکنی؟ 50 00:04:40,322 --> 00:04:43,074 محتاط بود، بیش از حد محتاط بود 51 00:04:43,158 --> 00:04:46,661 ،مخصوصاً وقتی پای تو وسط بود نور چشمش 52 00:04:46,745 --> 00:04:48,246 ،من نامرئی 53 00:04:48,330 --> 00:04:53,084 ولی در حلقه‌ی محافظت اطراف تو همه جا حاضر بودم 54 00:04:53,168 --> 00:04:54,669 چرا باید با این‌‌کار موافقت کنی؟ 55 00:04:55,587 --> 00:04:59,007 متوجهی، من عاشق‌ـش شده بودم 56 00:05:01,718 --> 00:05:05,472 من رو ببخش، سابرینا. خواهش می‌کنم - تو درست عین اونی، خانم واردول - 57 00:05:05,555 --> 00:05:09,059 ،یه سری راز رو ازم مخفی نگه می‌داری من رو بازیچه قرار می‌دی 58 00:05:09,142 --> 00:05:12,646 تعهد خودت رو نسبت به خانواده‌ی اسپلمن تمام شده در نظر بگیر 59 00:05:13,063 --> 00:05:15,941 ،از این لحظه به بعد بهم نزدیک نمی‌شی 60 00:05:26,368 --> 00:05:29,287 می‌تونیم خانم واردول رو ،هم به لیست دروغگوها 61 00:05:29,371 --> 00:05:31,706 خائن‌ها و جاسوس‌های توی زندگی‌ـم اضافه کنیم 62 00:05:31,873 --> 00:05:34,113 خوش‌شانسی بود که اون داشت جاسوسی تو رو می‌کرد، دختردایی 63 00:05:34,292 --> 00:05:37,462 وگرنه، ممکن بود هنوز همه‌مون توی کابوس‌های بتیبت گیر افتاده باشیم 64 00:05:38,588 --> 00:05:40,632 بعد دوباره، یه جورایی هنوز گیر افتادم، مگه نه؟ 65 00:05:41,842 --> 00:05:42,884 امبروز؟ 66 00:05:43,677 --> 00:05:46,346 می‌تونم پیشنهاد بدم فرض بر بی‌گناهی اون بذاری؟ 67 00:05:46,429 --> 00:05:47,709 توان‌ـش رو ندارم 68 00:05:48,932 --> 00:05:50,642 پدرم من رو فریب داد 69 00:05:50,725 --> 00:05:53,603 عمه‌ زلدا من رو فریب داد. الانم معلمم؟ - بسیار خب، پس - 70 00:05:53,687 --> 00:05:56,690 یه ذره از موهاش رو بهم بده اونوقت کاری می‌کنم تمام دندوناش بریزه 71 00:05:57,148 --> 00:05:59,234 هنوز مطمئن نیستم چیکار کنم 72 00:06:00,819 --> 00:06:02,112 یه چیزی رو مطمئنم 73 00:06:02,195 --> 00:06:04,906 ...تمام آینه‌های خونه رو از 74 00:06:04,990 --> 00:06:06,700 طلسم‌های خانم واردول پاک می‌کنم 75 00:06:08,994 --> 00:06:10,161 دیگه خبری از جاسوسی نیست 76 00:06:25,760 --> 00:06:28,555 تو بزدلی، پسر 77 00:06:28,763 --> 00:06:31,516 ،روح‌ـت مملو از ترس‌ـه 78 00:06:31,892 --> 00:06:34,352 و بخاطرش می‌میری 79 00:06:34,811 --> 00:06:37,898 هنوز بیدار موندی داری چیکار می‌کنی؟ 80 00:06:38,148 --> 00:06:40,150 ...آه - تو خوبی؟ - 81 00:06:40,775 --> 00:06:42,775 اگه بابا ببینه تا این ساعت بیداری عصبانی می‌شه 82 00:06:42,819 --> 00:06:43,987 ...آره، آه 83 00:06:45,906 --> 00:06:47,282 مشکلی نیست 84 00:06:48,325 --> 00:06:51,286 ،در این صورت شب‌بخیر، خرخون 85 00:07:09,638 --> 00:07:11,890 ایمانی در تو وجود نداره، دختر 86 00:07:11,973 --> 00:07:14,684 ،پس بعنوان مجازات 87 00:07:15,393 --> 00:07:17,771 کور خواهی شد 88 00:07:18,563 --> 00:07:19,563 روزالیند؟ 89 00:07:20,649 --> 00:07:22,609 چی شده؟ 90 00:07:23,276 --> 00:07:24,276 هیچی 91 00:07:24,819 --> 00:07:25,819 ...آه 92 00:07:27,989 --> 00:07:29,658 فقط شیر رو ریختم زمین 93 00:07:42,170 --> 00:07:45,382 ...تو نفرت‌انگیزی، دختره‌ی پسر‌نما 94 00:07:47,717 --> 00:07:50,428 و اون تو رو می‌زنه 95 00:08:44,482 --> 00:08:48,737 ،آم... بخاطر نداشتن تجربه برای شور و اشتیاق آرایش می‌کنم 96 00:08:49,863 --> 00:08:52,574 من، آه تقریباً با همه‌ی آدما جور می‌شم 97 00:08:52,657 --> 00:08:54,534 من... عاشق خوندنم 98 00:08:54,951 --> 00:08:59,664 .آم، عاشق یه گپ خوب هستم شیرینی پزیم حرف نداره 99 00:08:59,956 --> 00:09:04,669 و، آه، باید بگم طرفدار پر و پا قرص شما هستم، دکتر سربروس 100 00:09:05,128 --> 00:09:07,630 عاشق مجری‌هام تو ژانر‌ ...ترسناک هستم، متوجه‌این. آم 101 00:09:07,797 --> 00:09:12,260 سونگولی، آم، کنت گور دول، ومپیرا [ مجری‌های معروف فیلم‌های ژانر ترسناک ] 102 00:09:12,343 --> 00:09:16,765 .توی انگلیس از این دسته اشخاص نداشتیم ولی من یه کلکسیون عالی روی ویدیو دارم 103 00:09:16,848 --> 00:09:19,384 می‌دونین که من بعنوان گزارشگر هوای ...گریندیل کارم رو شروع کردم 104 00:09:19,467 --> 00:09:20,927 گزارشکر وضع هوا، آره 105 00:09:22,520 --> 00:09:26,775 خب، این روزها، تقاضای زیادی ...برای مجری ژانر ترسناک نیست. آه 106 00:09:26,858 --> 00:09:27,901 اوه 107 00:09:27,984 --> 00:09:30,194 ،برای پرداخت هزینه‌ها من این محل رو باز کردم 108 00:09:30,528 --> 00:09:32,989 یه کتابفروشی برای آدم‌های عجیب و غریب و محروم شده 109 00:09:33,990 --> 00:09:35,575 می‌تونم یه سؤال ازتون بپرسم، هیلدا؟ 110 00:09:35,658 --> 00:09:36,658 بله 111 00:09:36,701 --> 00:09:40,038 درمورد پوشیدن یه لباس مبدل در حالی که داری اینجا کار می‌کنی چه حسی داری؟ 112 00:09:41,372 --> 00:09:42,582 باشه 113 00:09:48,880 --> 00:09:51,508 چی می‌شنوی؟ خواهر؟ 114 00:09:55,929 --> 00:09:56,971 قلب‌ـش ضربان داره 115 00:09:58,556 --> 00:10:02,977 شیطان رو شکر. چقدر مونده که بتونیم جنسیت‌ـش رو مشخص کنیم؟ 116 00:10:03,061 --> 00:10:05,480 در بارداری خانم بلک‌‌وود هنوز یه مقدار زودتر از موعده 117 00:10:05,563 --> 00:10:08,483 ولی یه نمونه‌ی ادرار می‌گیرم و ببینیم چی ‌می‌تونیم بفهمیم 118 00:10:08,566 --> 00:10:11,069 فشار خون خانم بلک‌‌وود چی؟ یه خرده قبل امروز، احساس ضعف کرد 119 00:10:11,152 --> 00:10:13,012 شاید بهتره به ما خانم‌ها ،یه ذره حریم خصوصی بدی 120 00:10:13,037 --> 00:10:15,706 تا بتونیم این معاینات رو ثمربخش‌تر انجام بدیم؟ 121 00:10:15,782 --> 00:10:18,667 .مشکلی نیست، فاوستس برو یه ذره حال و هوا عوض کن 122 00:10:18,743 --> 00:10:19,743 بسیار خب 123 00:10:20,495 --> 00:10:21,538 من بیرونم 124 00:10:28,753 --> 00:10:30,713 برامون دوران سختی‌ـه 125 00:10:31,422 --> 00:10:33,066 دوران بارداریِ یه فرزند شب 126 00:10:33,149 --> 00:10:36,160 باید لذت‌بخش‌ترین 13 ماه زندگی یه جادوگر باشه 127 00:10:36,177 --> 00:10:38,054 ...موافقم. جز اینکه 128 00:10:39,639 --> 00:10:42,517 قبلاً دو تا از بچه‌هامون ...پیش از تولدشون 129 00:10:42,600 --> 00:10:44,519 توسط خدای تاریکی به خونه فراخونده شدن 130 00:10:45,603 --> 00:10:46,938 کشیش اعظم بهم گفت 131 00:10:47,021 --> 00:10:48,606 واقعاً متأسفم 132 00:10:51,568 --> 00:10:53,778 شوهرم یه پسر می‌خواد، خواهر زلدا 133 00:10:54,654 --> 00:10:55,822 یه وارث مذکر 134 00:10:56,948 --> 00:11:01,177 خب... اگه خواسته‌ی خدای تاریکی همین باشه بزودی خواهیم فهمید 135 00:11:07,208 --> 00:11:10,086 واقعاً زهره ترکم کرد - چه خبره، بچه‌ها؟ - 136 00:11:10,753 --> 00:11:12,172 چی زهره ترک‌ـت کرده، سوزی؟ 137 00:11:13,464 --> 00:11:15,675 عموی سوزی داغونه 138 00:11:15,967 --> 00:11:17,468 فراتر از داغون 139 00:11:17,552 --> 00:11:20,722 ،توی معدن‌ها فروپاشی روانی داشت و از اون موقع داره دیوانه‌وار رفتار می‌کنه 140 00:11:20,805 --> 00:11:22,432 به هاروی حمله کرده - چی؟ - 141 00:11:22,849 --> 00:11:24,601 کجا بهت حمله کرده؟ - خونه‌ی سوزی - 142 00:11:25,018 --> 00:11:28,980 همین رو می‌خواستم بهت بگم - بابام دکتر خبر کرد - 143 00:11:29,063 --> 00:11:30,857 شاید بهتره بجاش یه جن‌گیر خبر کنه 144 00:11:31,983 --> 00:11:33,776 چی... این حرفت یعنی چی؟ 145 00:11:34,485 --> 00:11:36,738 داشتم به سوزی و راز می‌گفتم 146 00:11:37,989 --> 00:11:40,200 جریان اون جونور که توی معدن‌ها دیدم رو می‌دونی؟ 147 00:11:41,075 --> 00:11:42,202 جسی هم اون رو دیده 148 00:11:43,536 --> 00:11:46,623 از کجا می‌دونی؟ خودش این رو گفته؟ - حرفای دیوونه‌وار زیادی زد - 149 00:11:46,706 --> 00:11:48,249 گفت یه هیولا دیده 150 00:11:48,333 --> 00:11:50,460 و بعد گفت می‌خواست روح هاروی رو بخوره 151 00:11:51,169 --> 00:11:52,212 :نکته اینه که 152 00:11:53,421 --> 00:11:55,089 ...شاید هر چیزی که اون پایین‌ـه یه 153 00:11:55,965 --> 00:12:00,303 ،اهریمن‌ـه و اون... نمی‌دونم جسی رو تسخیر کرده 154 00:12:00,553 --> 00:12:03,473 ،هاروي، بي‌خيال، يعني 155 00:12:03,556 --> 00:12:06,517 اصلاً چیزی بعنوان تسخیر شیطانی وجود داره؟ - یه چیز دیگه هم هست - 156 00:12:07,435 --> 00:12:08,478 ...آه 157 00:12:09,395 --> 00:12:11,522 ...یه جورایی احمقانه به نظر میاد 158 00:12:13,107 --> 00:12:15,235 ولی انگار من عمو جسی رو ،دیشب توی خونه‌ـم دیدم 159 00:12:15,318 --> 00:12:19,072 ،و داشت حرفای وحشتناکی بهم ...راجع بهم می‌زد، و 160 00:12:19,155 --> 00:12:20,155 منم همینطور 161 00:12:20,740 --> 00:12:21,740 منم 162 00:12:22,242 --> 00:12:25,078 شاید... کابوس بوده 163 00:12:25,370 --> 00:12:28,706 ،کابوس نبود، برینا ،و جسی شاید جن‌زده نشده باشه 164 00:12:28,790 --> 00:12:30,667 ولی قطعاً به نظر می‌رسه جن‌زده شده 165 00:12:30,750 --> 00:12:33,127 خب، عموت هر طوریش که شده، سوزی 166 00:12:33,211 --> 00:12:35,713 بهم قول بده به اونجا برنمی‌گردی، باشه؟ 167 00:12:35,797 --> 00:12:38,883 به حرفم اعتماد کن، گنج هم اونجا افتاده باشه پام رو نمی‌ذارم 168 00:12:44,639 --> 00:12:45,932 !سابرینا! صبر کن 169 00:12:46,307 --> 00:12:48,535 توی کتابخونه قضیه چی بود؟ حرفام رو باور نمی‌کنی؟ 170 00:12:48,559 --> 00:12:49,936 راجع به چیزی که توی معدن‌ها دیدم؟ 171 00:12:51,020 --> 00:12:54,232 ،نه، من... باور می‌کنم یه چیزی دیدی 172 00:12:54,315 --> 00:12:57,694 .ولی... 8 سالت بوده وحشت‌زده بودی 173 00:12:57,777 --> 00:13:00,571 من ترسو نیستم، سابرینا - ...نه، البته که نیستی، ولی - 174 00:13:00,655 --> 00:13:02,824 و می‌دونم چی دیدم - می‌تونه هر چیزی باشه - 175 00:13:02,907 --> 00:13:05,535 ...یه سایه، یا تخته سنگ. یعنی 176 00:13:05,785 --> 00:13:07,161 دیشب چی؟ 177 00:13:07,620 --> 00:13:10,623 ،اون چیزی که راز دیده چیزی که سوزی دیده چی؟ چیزی که من دیدم؟ 178 00:13:10,707 --> 00:13:12,417 امکان نداره تصورات‌تون بوده باشه؟ 179 00:13:12,500 --> 00:13:13,584 همه‌ش تصورات‌مون؟ 180 00:13:13,668 --> 00:13:15,920 ازم می‌خوای چی بگم؟ - ازت می‌خوام حرفم رو باور کنی - 181 00:13:17,547 --> 00:13:19,441 یا حداقل درمورد فکری که داری صادق باشی 182 00:13:19,465 --> 00:13:21,301 چون بنظر نمی‌رسه که باشی 183 00:13:28,099 --> 00:13:29,142 اوه، سابرینا 184 00:13:30,018 --> 00:13:32,895 یه لحظه وقت داری؟ خیلی دلم ...می‌خواد به گفتگومون ادامه بدم از 185 00:13:32,979 --> 00:13:34,063 بهتون که گفتم، خانم واردل 186 00:13:34,147 --> 00:13:37,191 دیگه به حقیقت‌های نصفه‌ و نیمه‌ی شما علاقه‌ای ندارم 187 00:13:40,361 --> 00:13:43,072 !عمه‌ها! یه مشکل بزرگ داریم 188 00:13:43,281 --> 00:13:46,617 شیطان ما رو از رفتار غلوآمیز یه جادوگر نوجوون حفظ کنه 189 00:13:46,701 --> 00:13:48,036 مدرسه چطور بود، عزیزم؟ 190 00:13:48,119 --> 00:13:52,081 خوب بود، ولی عموی سوزی جسی توسط یه اهریمن تسخیر شده 191 00:13:52,165 --> 00:13:55,918 اوه؟ از کجا این رو می‌دونی، عزیزم؟ - اوه، از کل دوست‌هام - 192 00:13:56,377 --> 00:13:59,839 وقتی توی آکادمی بودم یا شاید وقتی داشتیم به بتیبت رسیدگی می‌کردیم 193 00:13:59,922 --> 00:14:01,966 عمو جسی به هاروی حمله کرده 194 00:14:02,050 --> 00:14:03,593 مجبور شدن دست و پاش رو ببندن 195 00:14:04,177 --> 00:14:07,388 سابرینا موارد واقعی تسخیرِ ،شیطانی بسیار نادر هستن 196 00:14:07,472 --> 00:14:10,975 علی‌رغم خدای دروغین و دستگاه تبلیغاتی‌ـش که باعث شدن این باور رو داشته باشی 197 00:14:11,059 --> 00:14:12,579 هنوز دکتر خبر نکردن؟ 198 00:14:12,643 --> 00:14:15,480 چون اول باید هر احتمال دیگه‌ای رو رَد کنن 199 00:14:15,563 --> 00:14:19,192 مثل صرع یا اسکیزوفرنی، سندروم تورت 200 00:14:20,735 --> 00:14:23,488 عمه‌جون‌هام، دوست‌های فانی من دارن راجع به شیاطین حرف می‌زنن 201 00:14:23,571 --> 00:14:25,656 اگه بعدش شروع کنن راجع به جادوگرها حرف بزنن چی؟ 202 00:14:26,991 --> 00:14:30,286 کل محفل ممکنه افشا بشه - کی داره راجع به جادوگرها حرف می‌زنه؟ - 203 00:14:30,620 --> 00:14:33,581 اسماشون رو بهم بده اونوقت خاطر جمع می‌شم دیگه راجع به هیچی حرف نزنن 204 00:14:33,748 --> 00:14:34,748 به شکل دائمی 205 00:14:35,666 --> 00:14:39,045 خیلی وحشتناکه نوجوون‌ها به کما برن، مگه نه، هیلدا؟ 206 00:14:39,420 --> 00:14:41,255 سوزی دوست منه 207 00:14:41,339 --> 00:14:45,259 اون رو تو یه خونه با یه مرد احتمالاً جن‌زده‌ی خطرناک تنها نمی‌ذارم 208 00:14:45,343 --> 00:14:48,596 ما خودمون رو در امورات ،فانی‌ها دخالت نمی‌دیم 209 00:14:49,263 --> 00:14:53,684 ولی... به دوست‌هات بگو به شخص جن‌زده دست نزنن 210 00:14:53,768 --> 00:14:56,145 اون تماس اونا رو نسبت به حملات آسیب‌پذیر می‌کنه 211 00:14:56,229 --> 00:14:58,356 چه جور حملاتی؟ 212 00:14:58,856 --> 00:15:00,024 روانی 213 00:15:00,316 --> 00:15:04,320 اهریمن‌ها ترس‌هات، شرم‌هات رو طعمه قرار می‌دن 214 00:15:04,737 --> 00:15:05,737 از این قبیل 215 00:15:06,322 --> 00:15:08,449 هاروی، راز و سوزی مجبور شدن دست و پای عمو جسی رو ببندن 216 00:15:08,533 --> 00:15:11,160 همه‌ی اونا بهش دست زدن و همه‌شون ...از اون موقع تصورات 217 00:15:11,244 --> 00:15:12,620 یا ملاقات‌هایی داشتن 218 00:15:12,703 --> 00:15:16,290 اونا رو توی یه ذره آب مقدس از دریاچه‌ی جلیل شستشو بده [ واقع در اسرائیل ] 219 00:15:16,374 --> 00:15:18,626 این‌کار همیشه جواب می‌ده 220 00:15:19,252 --> 00:15:20,586 تسخیر شیطانی؟ 221 00:15:21,087 --> 00:15:22,922 کلی کتاب در این موضوع دارم 222 00:15:23,005 --> 00:15:25,633 می‌تونی برام بیاری‌شون؟ ...و بعد وقتی من بازتاب ماورایی 223 00:15:25,716 --> 00:15:28,636 به اتاق جسی می‌کنم کنار بدنم نگهبانی بدی؟ 224 00:15:29,220 --> 00:15:31,055 این بی‌عیب‌ترین نقشه‌ست، دختردایی؟ 225 00:15:31,139 --> 00:15:33,349 .سطح ماورایی خطرناکه ...و راهنماهای روح 226 00:15:33,433 --> 00:15:36,102 انقدری تو بازتاب نمی‌‌مونم که ،راهنماهای روح جمع بشن 227 00:15:36,185 --> 00:15:38,146 و باید خودم جسی رو ببینم 228 00:15:38,354 --> 00:15:41,691 .نمی‌شه همینجوری راحت برم تو اتاقش این تنها راهشه 229 00:15:42,066 --> 00:15:43,651 ،به علاوه، اگه جسی تسخیر شده باشه 230 00:15:43,734 --> 00:15:46,362 شاید بتونم بفهمم اون اهریمن کیه یا چی می‌خواد 231 00:15:46,446 --> 00:15:48,656 داشتن یه اسم همیشه کمک می‌کنه 232 00:15:48,739 --> 00:15:51,826 گذشته از این، این تمرین خوبی می‌شه برای وقتی که با خدای تاریکی در می‌افتم 233 00:15:51,909 --> 00:15:54,745 عجب دیگه داری یه ذره مغرور می‌شی 234 00:15:54,829 --> 00:15:57,081 ،توی شمایل ماورایی‌ـم اتفاقی برام نمی‌افته 235 00:15:57,165 --> 00:15:59,709 بدنی برای اون شیطان برای وارد شدن یا آسیب زدن ندارم 236 00:15:59,792 --> 00:16:00,710 دختردایی 237 00:16:00,793 --> 00:16:03,880 امبروز، خواهش می‌کنم. اگه ،جسی پاتنام جن‌زده شده باشه 238 00:16:03,963 --> 00:16:06,591 ،روحش در عذاب‌ـه توسط نیروهای شیطانی اسیر شده 239 00:16:06,674 --> 00:16:08,009 فقط اون نیست 240 00:16:08,551 --> 00:16:10,261 منم اسیر شدم، این رو فراموش نکن 241 00:16:11,179 --> 00:16:13,306 ،جسی تسخیر شده تو تحت حصر خانگی هستی 242 00:16:13,389 --> 00:16:15,057 اینا مثل هم نیستن - درسته - 243 00:16:15,183 --> 00:16:17,643 آزمون اون خیلی کوتاه‌تر از آزمایش من می‌شه 244 00:16:17,727 --> 00:16:19,645 امبروز، اگه می‌تونستم بهت کمکی کنم، می‌کردم 245 00:16:20,563 --> 00:16:23,357 ...اگه به بازتاب کردن اصرار داری 246 00:16:26,152 --> 00:16:28,353 با به خطر انداختن خودت این‌کارو بکن 247 00:16:45,546 --> 00:16:46,547 سلام 248 00:16:52,762 --> 00:16:56,098 نمی‌خواستم مزاحم بشم - نمی‌شینی؟ - 249 00:16:59,852 --> 00:17:00,852 نه، ممنون 250 00:17:01,604 --> 00:17:02,604 می‌ایستم 251 00:17:04,190 --> 00:17:05,733 بیا نزدیک‌تر 252 00:17:06,108 --> 00:17:09,278 یه چیزی درباره‌ـت هست ...که نمی‌تونم کاملاً 253 00:17:11,364 --> 00:17:12,364 !اوه 254 00:17:13,574 --> 00:17:14,742 تو فاسد هستی 255 00:17:15,368 --> 00:17:16,786 ناپاک 256 00:17:17,453 --> 00:17:19,247 ولی به چه طریقی؟ 257 00:17:19,330 --> 00:17:21,123 اینجا چیکار داری، اهریمن؟ 258 00:17:21,457 --> 00:17:22,625 چی می‌خوای؟ 259 00:17:22,708 --> 00:17:28,756 ،تباه، پست و فاسد کردن انسان‌ها رو با این کالبد شروع می‌کنم 260 00:17:29,006 --> 00:17:32,301 ،و وقتی کارم تموم بشه می‌رم سراغ دوست‌هات 261 00:17:32,385 --> 00:17:35,346 که بی‌ادب بودن و من رو مثل یه حیوون بستن 262 00:17:35,429 --> 00:17:37,473 لازم نیست اینجا بسته شده بمونی 263 00:17:37,557 --> 00:17:39,559 ...می‌تونی بدن جسی رو ترک کنی - ترک کنم؟ - 264 00:17:39,850 --> 00:17:41,561 چرا باید بخوام این‌کارو بکنم؟ 265 00:17:41,811 --> 00:17:46,315 این داخل خیلی خوب و گرم و گناهکاره - برای همین اون رو انتخاب کردی؟ - 266 00:17:46,399 --> 00:17:48,859 جسی گناهکار بود؟ - اون همجنس‌باز‌ـه - 267 00:17:49,068 --> 00:17:50,820 یه نفرت‌انگیز 268 00:17:50,903 --> 00:17:55,241 ،بیشتر از هر چیزی جسی پاتنام بی‌دردسر بود 269 00:17:55,575 --> 00:17:59,870 تصاحب من پاداش اون برای آزاد کردن منه 270 00:17:59,954 --> 00:18:02,248 اسمت چیه؟ - اسم تو چیه؟ - 271 00:18:02,331 --> 00:18:03,624 من سابرینا اسپلمن هستم 272 00:18:03,708 --> 00:18:06,127 ،دختر کشیش اعظم و جادوگر ادوارد اسپلمن 273 00:18:06,210 --> 00:18:07,420 پس تو یه جادوگری 274 00:18:07,920 --> 00:18:10,548 :در این صورت، ضرری نداره که بهت بگم 275 00:18:11,507 --> 00:18:13,259 من مرسکای هستم 276 00:18:14,135 --> 00:18:15,261 خدایگان شکم‌پرستی 277 00:18:15,803 --> 00:18:19,223 بلعنده‌ی جسم. اهریمنِ درون 278 00:18:19,307 --> 00:18:21,767 خانواده‌ی پاتنام نمی‌خوان اینجا باشی، مرسکای 279 00:18:21,851 --> 00:18:26,105 من نمی‌خوام اینجا باشی، پس همین الان اینجا رو ترک کن، قبل اینکه اوضاع برات بد بشه 280 00:18:26,188 --> 00:18:27,773 ،اگه فکر می‌کنی دارم بلوف می‌زنم 281 00:18:27,857 --> 00:18:31,027 با خوشحالی تو رو به یکی دیگه ...از هم‌نوعات معرفی می‌کنم که من 282 00:18:34,530 --> 00:18:36,907 تو حتی اینجا نیستی 283 00:18:37,617 --> 00:18:38,993 چه گستاخانه 284 00:18:51,756 --> 00:18:53,174 از اینجا رفتی؟ 285 00:18:54,967 --> 00:18:56,010 مرسکای؟ 286 00:18:57,887 --> 00:18:58,887 جسي؟ 287 00:19:22,536 --> 00:19:24,121 اون چی شده؟ 288 00:19:33,089 --> 00:19:34,507 !دختردایی 289 00:19:35,966 --> 00:19:37,802 !از این حالت رها شو، سابرینا 290 00:19:51,482 --> 00:19:54,652 احساس کردم انگار داره توی گلوم می‌خزه 291 00:19:56,362 --> 00:19:58,698 چطور این‌کارو کرد؟ چطور لمس‌ـم کرد؟ 292 00:19:58,781 --> 00:20:00,501 کثافت باید یه شیطان رده بالا‌تر باشه 293 00:20:00,574 --> 00:20:04,553 بعضی از اونا اگه تو رو توی محدوده پیدا کنن می‌تونن به بدن ماورایی تو دسترسی پیدا کنن 294 00:20:04,620 --> 00:20:06,340 ،نمی‌خوام بگم ...بهت که گفتم "، ولی" 295 00:20:06,372 --> 00:20:08,124 اسمش رو فهمیدم، امبروز 296 00:20:08,416 --> 00:20:10,000 مرسکای 297 00:20:14,338 --> 00:20:16,924 همم. نمی‌تونم بگم چیزی یادم اومده 298 00:20:17,341 --> 00:20:20,469 مال رودخانه‌ی فرات یا بین‌النهرین نیست 299 00:20:20,678 --> 00:20:24,849 شاید بتونم از نیکولاس اسکرچ ،یا پدر بلک‌‌وود بپرسم، یعنی 300 00:20:24,932 --> 00:20:27,268 هر چی نباشه، اونا دیوشناس هستن 301 00:20:29,353 --> 00:20:30,353 نیازی نیست 302 00:20:31,147 --> 00:20:35,443 اهریمن جسی اصلاً سومری نیست 303 00:20:36,402 --> 00:20:41,282 اون فقط یه پدرسوخته‌ی گستاخ‌ـه که به بازی با کلمات علاقه داره 304 00:20:41,532 --> 00:20:42,742 بستنی؟ [ ترکیب حروف مرسکای ] 305 00:20:44,910 --> 00:20:46,746 شیاطین حس شوخ‌طبعی داغونی دارن 306 00:20:47,455 --> 00:20:51,083 و آخه می‌شه اونا رو سرزنش کرد؟ تو جهنم زندگی می‌کنن. خبر خوب دیگه‌ای داری؟ 307 00:20:52,626 --> 00:20:56,756 یه چیزی راجع به عمو جسی که داره اون رو آزاد می‌کنه گفت 308 00:20:57,047 --> 00:20:58,299 آزاد؟ 309 00:20:59,425 --> 00:21:00,676 از چی؟ 310 00:21:01,343 --> 00:21:02,344 از کجا؟ 311 00:21:04,221 --> 00:21:05,221 ...من 312 00:21:06,265 --> 00:21:09,268 دختردایی؟ داری کجا می‌ری؟ 313 00:21:10,644 --> 00:21:12,438 نزدیک بود بمیری 314 00:21:15,316 --> 00:21:16,609 در اشتباه بودم، هاروی 315 00:21:17,067 --> 00:21:19,445 ،اشتباه کردم چیزی که گفتی رو 316 00:21:19,737 --> 00:21:21,537 چیزی که دیدی رو رَد کردم 317 00:21:21,655 --> 00:21:23,908 متأسفم - می‌دونستم یه چیز مشکوکی - 318 00:21:23,991 --> 00:21:28,245 درمورد جوری که تو دبیرستان رفتار کردی هست - ...دروغ که نمی‌گفتم، من - 319 00:21:29,538 --> 00:21:31,258 نمی‌خواستم چیزی که داشتی می‌گفتی حقیقت داشته باشه 320 00:21:31,290 --> 00:21:33,258 ولی الان اعتراف می‌کنی ممکنه حقیقت داشته باشه 321 00:21:33,342 --> 00:21:35,828 من ذهنم رو به احتمال وجود چیزی که بهش فکر می‌کنی باز می‌ذارم 322 00:21:35,836 --> 00:21:40,007 و من... می‌خوام به اون معدن‌ها برم 323 00:21:41,008 --> 00:21:41,842 چی؟ 324 00:21:41,926 --> 00:21:47,181 تا ببینم می‌تونم یه سرنخی مربوط به چیزی که ممکنه هنوز داره رو جسی تأثیر می‌ذاره پیدا کنم یا نه 325 00:21:47,264 --> 00:21:49,809 اگر بتونی تنهایی از حراست رد بشی، و این یه اگرِ بزرگ‌ـه 326 00:21:49,892 --> 00:21:52,853 .هیچوقت نمی‌تونی راهت رو پیدا کنی اون پایین مثل هزار تو می‌مونه 327 00:21:52,937 --> 00:21:54,647 می‌تونی برام یه نقشه بکشی؟ - یه نقشه؟ - 328 00:21:55,147 --> 00:21:58,609 به چی، این که فیلم "گونیز" نیست - به جایی که جسی کار می‌کرده - 329 00:21:58,692 --> 00:22:01,195 آخرین جایی که قبل اینکه مریض بشه داشته کار می‌کرده 330 00:22:01,904 --> 00:22:05,032 می‌تونی بفهمی کجا بوده؟ - منظورم اینه، می‌تونم از تامی بپرسم - 331 00:22:05,115 --> 00:22:08,244 ولی، برینا، واقعاً هر اتفاقی ممکنه اون پایین برات بی‌افته 332 00:22:08,536 --> 00:22:11,372 ،ممکنه قوزک پات رو بشکنی ...ممکنه یه شیطان تو رو بخوره 333 00:22:11,455 --> 00:22:12,498 من نمی‌ترسم 334 00:22:19,421 --> 00:22:20,421 هاروی؟ 335 00:22:24,885 --> 00:22:26,262 فکر می‌‌کنی من بزدلم؟ 336 00:22:27,054 --> 00:22:28,848 نه، اینطور نیست 337 00:22:30,140 --> 00:22:32,476 منم باهات میام - نه. نه، من همچین چیزی نمی‌خوام - 338 00:22:32,560 --> 00:22:33,686 برام مهم نیست چی می‌خوای 339 00:22:33,769 --> 00:22:37,106 نمی‌ذارم نصف شب تنهایی ،وارد اون تونل معدن بشی 340 00:22:37,189 --> 00:22:40,150 گذشته از این، به یکی نیاز پیدا می‌کنی تا کمک کنه مخفیانه وارد بشی 341 00:22:55,457 --> 00:22:57,751 ...اگه دلت می‌خواد فقط همینجا منتظر باش 342 00:22:59,169 --> 00:23:00,254 عمراً 343 00:23:16,937 --> 00:23:19,565 دقیقاً دنبال چی می‌گردی؟ - ...آم - 344 00:23:20,399 --> 00:23:24,987 ...گمونم هر چیزی که ...عجیب یا 345 00:23:26,030 --> 00:23:27,330 خطرناک به نظر بیاد 346 00:23:27,531 --> 00:23:28,949 منظورت مثل یه اهریمن‌ـه؟ 347 00:23:30,034 --> 00:23:33,454 خب، خوشحالم حداقل حس شوخ‌طبیعی‌ـت رو از دست ندادی 348 00:23:41,045 --> 00:23:42,796 ...صبر کن، چی 349 00:24:00,439 --> 00:24:03,359 هاروی، فکر کنم یه چیزی پیدا کردم 350 00:24:07,071 --> 00:24:08,072 هاروی؟ 351 00:24:09,073 --> 00:24:10,449 !هاروی، کجایی؟ اوه 352 00:24:11,575 --> 00:24:12,575 !لعنتی 353 00:24:19,500 --> 00:24:21,627 خانم واردول! اینجا چیکار می‌کنین؟ 354 00:24:22,002 --> 00:24:24,338 دقیقاً کاری که به پدرت قول دادم انجام می‌دم 355 00:24:24,421 --> 00:24:27,299 ،مراقب تو هستم تا آسیبی بهت نرسه 356 00:24:27,633 --> 00:24:29,718 صبر کن ببینم، حالا داری تعقیبم می‌کنی؟ 357 00:24:29,802 --> 00:24:32,596 این معادن خیلی خطرناک هستن، سابرینا 358 00:24:32,680 --> 00:24:35,441 دوران قدیم، اعتقاد داشتن تونل‌هایی ...وجود داره که نقب زده شده 359 00:24:35,474 --> 00:24:38,018 ...تا خود - جهنم. بله، اون داستان‌ها رو می‌دونم - 360 00:24:38,102 --> 00:24:39,228 برای همین اینجام 361 00:24:40,062 --> 00:24:43,273 این یه سنگِ به دام انداختن‌ـه؟ - به تو مربوط نیست - 362 00:24:43,565 --> 00:24:44,942 ،و فکر کردم واضح گفتم 363 00:24:45,025 --> 00:24:47,319 ولی این رو سومین و آخرین هشدارت در نظر بگیر 364 00:24:47,403 --> 00:24:50,280 دفعه‌ی بعدی، مجبور می‌شم تو رو به کشیش اعظم گزارش کنم 365 00:24:50,364 --> 00:24:52,992 !سابرینا! برینا - !هاروی؟ هاروی - 366 00:24:53,075 --> 00:24:54,910 !سابرینا، صبر کن !می‌تونم کمک کنم 367 00:24:54,994 --> 00:24:58,414 !هاروی؟ هاروی 368 00:24:59,289 --> 00:25:03,544 هاروی، چی شده؟ - اینجاست. دیدمش. اون طرف - 369 00:25:08,424 --> 00:25:10,509 هاروی، اون... اینا فقط سنگ‌‌ هستن 370 00:25:18,809 --> 00:25:22,146 ...نمی‌دونم، شاید من فقط - شاید خیال کردی دیدی، شاید واقعی بوده - 371 00:25:22,980 --> 00:25:24,773 و به هر حال با من اومدی این پایین 372 00:25:25,816 --> 00:25:30,279 و این باعث می‌شه شجاع‌ترین آدم باشی، هاروی کینکل 373 00:25:36,535 --> 00:25:38,662 می‌شه بریم؟ - قطعاً - 374 00:25:43,125 --> 00:25:45,335 چیزی پیدا کردی؟ - هیچی - 375 00:25:50,007 --> 00:25:52,009 همیشه فکر می‌کردم کار به اینجا بکشه 376 00:25:52,718 --> 00:25:55,220 نوع کمکی که برادرتون نیاز داره، آقای پاتنام 377 00:25:55,512 --> 00:25:57,598 ...مراقبت فوری و شبانه‌روزی 378 00:25:58,724 --> 00:26:00,976 توی مجموعه‌ی من خیلی راحت‌تره 379 00:26:01,727 --> 00:26:03,145 نمی‌خوام زجر بکشه 380 00:26:04,605 --> 00:26:10,486 آخرین باری که صحبت کردیم، بهم گفتین برادرتون همیشه " مشکلات درونی" داشته 381 00:26:11,695 --> 00:26:14,907 اتفاقات خاصی هست که من باید راجع بهش بدونم؟ 382 00:26:15,365 --> 00:26:16,909 ...یه دفعه بود 383 00:26:16,992 --> 00:26:19,119 جسی دوست داشت لباس‌های مادرمون رو تن‌ـش کنه 384 00:26:19,995 --> 00:26:21,955 بچه بودیم و فقط می‌خندیدیم، می‌دونین؟ 385 00:26:23,665 --> 00:26:25,959 ولی یه مرتبه، بابامون حین این کار سر رسید 386 00:26:27,127 --> 00:26:29,087 زد سیاه و کبودش کرد 387 00:26:29,963 --> 00:26:32,382 خب، دیگه بعد از اون لباس‌های مادرم رو نپوشید 388 00:26:34,384 --> 00:26:36,637 ...و ما همیشه با، آه 389 00:26:38,097 --> 00:26:40,265 می‌دونین تمایل جنسی‌ـش درگیر بودیم 390 00:26:41,350 --> 00:26:42,726 گرایش‌هاش 391 00:26:42,976 --> 00:26:46,105 تو اونی هستی که مریض‌ـه، دخترِ پسرنما 392 00:26:46,522 --> 00:26:48,649 تو نفرت‌انگیزی 393 00:26:51,360 --> 00:26:53,946 این حرف‌ها رو برای چی داری می‌زنی، بابا؟ 394 00:26:54,113 --> 00:26:56,281 چیزی که در گذشته ...اتفاق افتاده ارتباطی 395 00:26:56,365 --> 00:26:58,367 با بلایی که الان داره سرِ !عمو جسی میاد نداره 396 00:26:58,450 --> 00:27:00,786 سوزی - این دختر شماست، آقای پاتنام؟ - 397 00:27:00,869 --> 00:27:04,881 نمی‌تونین اون رو بخاطر اینکه یه بار یه لباسی پوشیده به دیوونه‌‌خونه بفرستین 398 00:27:04,915 --> 00:27:07,042 اصلاً نمی‌دونین چرا این‌کارو کرده 399 00:27:08,460 --> 00:27:11,171 .جسی به کمک نیاز داره کمکی که ما نمی‌تونیم بهش بدیم 400 00:27:13,257 --> 00:27:14,466 پس می‌خوام ببینمش 401 00:27:16,593 --> 00:27:18,720 می‌خوام جایی که قراره بره رو ببینم 402 00:27:18,971 --> 00:27:20,180 ...مطمئن بشم 403 00:27:21,640 --> 00:27:22,975 مطمئن بشم مشکلی نداره 404 00:27:37,114 --> 00:27:38,514 خبر خوب چیه، دکتر؟ 405 00:27:39,533 --> 00:27:40,784 زیاد خوب نیست، کشیش 406 00:27:41,618 --> 00:27:44,121 همونطور که با اکثر موارد ،نزدیک‌بینی حاد شونده هست 407 00:27:44,204 --> 00:27:47,624 از دست دادن بینایی دخترتون پیوسته و سریع داره پیشرفت می‌کنه 408 00:27:47,708 --> 00:27:50,460 ،آخرین بار که اینجا بودیم به یه جراحی اشاره کردین؟ 409 00:27:50,627 --> 00:27:53,672 ،بله، استخراج کامل عدسی چشم ...ولی می‌خوام بهتون اخطار بدم 410 00:27:53,755 --> 00:27:55,382 که شانس بهبودیم زیاد نیست 411 00:27:57,134 --> 00:27:58,135 درسته؟ 412 00:27:59,052 --> 00:28:01,096 ...ولی اگه شانسی وجود داشته باشه - بابایی - 413 00:28:03,557 --> 00:28:06,059 می‌شه یه دقیقه ما رو تنها بذارین، دکتر؟ 414 00:28:06,727 --> 00:28:08,228 البته. عجله نکنین 415 00:28:12,274 --> 00:28:13,650 چی شده، عزیزم؟ 416 00:28:16,069 --> 00:28:17,069 ...بابایی 417 00:28:17,946 --> 00:28:20,782 فکر می‌کنی که ممکنه خدا داره من رو مجازات می‌کنه؟ 418 00:28:24,620 --> 00:28:26,079 تو رو برای چی مجازات می‌کنه؟ 419 00:28:28,540 --> 00:28:30,584 ...همیشه می‌گی 420 00:28:32,252 --> 00:28:34,129 ...مامان‌بزرگ واکر کور شد 421 00:28:35,088 --> 00:28:36,673 چون ایمان نداشت 422 00:28:36,757 --> 00:28:40,302 .ولی تو مثل اون نیستی، روزالیند تو ایمان داری 423 00:28:48,018 --> 00:28:49,018 واقعاً دارم؟ 424 00:28:50,103 --> 00:28:51,563 زیاد مطمئن نیستم 425 00:28:56,443 --> 00:28:58,445 گیرت آوردم، چندش 426 00:28:58,946 --> 00:29:02,324 ها؟ - آپافیس. اسم اون آپافیس‌ـه - 427 00:29:04,409 --> 00:29:07,237 ،اگه تکه‌ها رو به هم پیوند بدیم ...می‌تونم اون شیطان رو به تله بندازم 428 00:29:07,320 --> 00:29:09,281 همونطور که بتیبت رو انداختم؟ 429 00:29:11,875 --> 00:29:14,253 اول باید از بدن جسی پاتنام خارجش کنی 430 00:29:17,631 --> 00:29:19,341 ،در اصل، از دوره‌ی هومر 431 00:29:19,424 --> 00:29:23,053 کلمه‌ی" اهریمن" برای توصیف یه موجود نیک‌خواه استفاده می‌شده 432 00:29:23,262 --> 00:29:26,181 البته، اینکه معنی توسط ،کلیسای دروغین تحریف شده 433 00:29:26,265 --> 00:29:29,851 و الان بارِ معنایی‌ـه بدخواهی به همراه داره 434 00:29:30,727 --> 00:29:31,812 پدر بلک‌‌وود؟ 435 00:29:32,312 --> 00:29:33,814 بله، دوشیزه اسپلمن؟ 436 00:29:34,273 --> 00:29:36,733 جادوگرها می‌تونن جن‌‌گیری کنن؟ 437 00:29:36,817 --> 00:29:39,653 دوشیزه اسپلمن، مطمئن نیستم این ...سؤال چه ارتباطی به موضوعی 438 00:29:39,736 --> 00:29:42,906 که داریم درموردش توی این سمینار بحث می‌کنیم داره، ولی نه، جادوگرها نمی‌تونن 439 00:29:42,990 --> 00:29:45,617 ،یکی به سابرینا بگه، لطفاً چرا اینطوره؟ 440 00:29:45,701 --> 00:29:47,261 جن‌گیری یه مراسم کاتولیک‌ـه 441 00:29:47,703 --> 00:29:49,855 که در اون کشیش‌های مرد ...خدای دروغین رو 442 00:29:49,938 --> 00:29:51,923 برای یاری در بیرون راندن شیاطین فرا می‌خونن 443 00:29:52,007 --> 00:29:54,501 ،صحیح‌ـه. الان، همونطور که می‌گفتم 444 00:29:54,584 --> 00:29:58,672 ،آشوری‌های باستان ...مخصوصاً 445 00:29:58,755 --> 00:30:00,424 بله، دوشیزه اسپلمن؟ 446 00:30:00,966 --> 00:30:04,094 عموی دوستم توسط یه شیطان تسخیر شده، آپافیس 447 00:30:05,053 --> 00:30:08,181 اگه اين جريان توجه ناخواسته به سمت جادوگرهای گریندیل جلب کنه چی؟ 448 00:30:08,515 --> 00:30:13,386 جای نگرانی نیست، تسخیر‌هایی که آپافیس درشون دخیل‌ـه به ندرت مدت زیادی دوام دارن 449 00:30:13,478 --> 00:30:14,730 چرا اینطوره؟ 450 00:30:18,400 --> 00:30:21,820 ،آپافیس یه شیطان انگلی‌ـه همینطور به کرم بلعنده ملقب‌ـه 451 00:30:21,903 --> 00:30:23,989 ...داره از عموی دوستت از درون 452 00:30:24,072 --> 00:30:26,450 ،شکمی از عزا درمیاره. اگه زنده‌ست زیاد زنده نمی‌مونه 453 00:30:26,742 --> 00:30:29,411 ،پس یه کاری باید انجام بشه و سریع انجام بشه 454 00:30:29,494 --> 00:30:31,814 ،نیازی نیست. همونطور که گفتم اون فانی بزودی می‌میره 455 00:30:32,122 --> 00:30:35,000 ،پس اون اهریمن کجا می‌ره به محض اینکه شکمی از عزا درآورد؟ 456 00:30:35,083 --> 00:30:39,729 تصور می‌کنم کاری که همه‌ی انگل‌ها می‌کنن رو انجام بده. وارد یه میزبان گرم دیگه می‌شه 457 00:30:39,813 --> 00:30:43,066 معمولاً یه بدن که قبلاً در تماس با آپافیس قرار گرفته 458 00:30:43,967 --> 00:30:45,302 این یعنی دوست‌هام 459 00:30:45,635 --> 00:30:50,640 ،پس اگه جادوگرها نمی‌تونن جن‌گیری کنن پس چیکار می‌تونن... می‌تونیم بکنیم؟ 460 00:30:52,059 --> 00:30:55,270 اون عجیب‌ و غریب رو تبعید کنیم؟ - بعضی شیاطین می‌تونن تبعید بشن - 461 00:30:55,354 --> 00:30:58,106 ،بیشتر اون سرسخت‌هاش مثل همین کرم بلعنده 462 00:30:58,190 --> 00:30:59,608 مستلزم یه جن‌گیری‌ـه 463 00:30:59,691 --> 00:31:04,488 که دوباره می‌گم، جادوگرها اجازه ندارن یا نمی‌تونن انجام بدن 464 00:31:04,571 --> 00:31:08,533 ،تا همین جا رو داشته باشین کلاس مرخص هستین 465 00:31:14,998 --> 00:31:16,416 هی 466 00:31:17,959 --> 00:31:19,728 می‌خوای راجع بهش حرف بزنیم؟ - راجع به چی؟ - 467 00:31:19,811 --> 00:31:21,688 هر چی تو ذهن‌ـت می‌گذره؟ 468 00:31:22,547 --> 00:31:26,718 ...کاش می‌تونستم، نیک، ولی من باید - بذار حدس بزنم... دوست‌هات رو نجات بدی؟ - 469 00:31:27,427 --> 00:31:29,346 روی شیاطین جن‌گیری کنی؟ 470 00:31:30,597 --> 00:31:33,683 .تو یه شورشی هستی، اسپلمن از اینجور جادوگرها خوشم میاد 471 00:31:34,935 --> 00:31:38,814 ،نیکولاس، برای روشن شدن موضوع من یه دوست‌پسر دارم 472 00:31:40,023 --> 00:31:43,819 بله... ولی همینطور تو دوتا ماهیت داری 473 00:31:44,486 --> 00:31:45,821 به دوتا مدرسه می‌ری 474 00:31:47,239 --> 00:31:48,573 چرا با دو نفر قرار نذاری؟ 475 00:31:50,617 --> 00:31:51,785 من پایه‌ی شریک شدن هستم 476 00:31:55,038 --> 00:31:56,748 آکادمی چطور بود، عزیزم؟ 477 00:31:57,666 --> 00:31:59,126 تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 478 00:31:59,960 --> 00:32:01,962 سابرینا، لطفاً از من دلخور نشو 479 00:32:02,546 --> 00:32:04,548 ،بعد از برخوردمون توی معادن 480 00:32:05,090 --> 00:32:07,676 و اینکه اون اهریمن آپافیس رو ،روی اون سنگ شناختی 481 00:32:07,759 --> 00:32:11,304 نگران شدم که داری خودت رو در معرض خطر قرار می‌دی 482 00:32:11,555 --> 00:32:13,181 عمه‌هام می‌دونن چی هستی؟ 483 00:32:13,723 --> 00:32:15,142 همه چیز رو براشون تعریف کردم 484 00:32:15,559 --> 00:32:18,061 خب؟ - ،ای کاش می‌تونستم بگم غافلگیر شدیم - 485 00:32:18,145 --> 00:32:20,522 ولی دقیقاً از ادوارد برمیاد، مگه نه، هیلدا؟ 486 00:32:20,856 --> 00:32:23,066 همم - البته، توهین‌آمیزه - 487 00:32:23,150 --> 00:32:25,990 که فکر نمی‌کرده ما به تنهایی از پس محافظت از تو بربیایم 488 00:32:26,069 --> 00:32:28,405 خب، شاید نمیاین - ببخشید؟ - 489 00:32:28,488 --> 00:32:31,208 سابرینا از موقعی که از تعمید تاریکی‌ـش فرار کرده 490 00:32:31,291 --> 00:32:33,360 به طور فزاینده‌ای توی مخمصه‌های سخت افتاده 491 00:32:33,368 --> 00:32:35,537 نکته‌ی خوبی بود - ساکت، هیلدا - 492 00:32:35,620 --> 00:32:37,122 عمه‌ها، خانم واردول 493 00:32:37,205 --> 00:32:39,875 جسی پاتنام اگه هیچ !کاری نکنیم قراره بمیره 494 00:32:39,958 --> 00:32:41,751 و بعدش نوبت دوست‌های منه 495 00:32:41,835 --> 00:32:43,755 ،و اگه نمی‌تونم از کلیسای شب کمک بگیرم 496 00:32:43,795 --> 00:32:45,795 از کلیسای کاتولیک پایین جاده کمک می‌گیرم 497 00:32:45,839 --> 00:32:47,466 زده به سرت؟ 498 00:32:47,549 --> 00:32:49,426 رو آوردن به کلیسای دروغین برای کمک؟ 499 00:32:49,509 --> 00:32:51,970 تکفیرِ عمه هیلدات هیچی بهت یاد نداده؟ 500 00:32:52,053 --> 00:32:53,513 چاره‌ی دیگه‌ای نمي‌بينم 501 00:32:53,597 --> 00:32:54,973 ...پدر بلک‌وود گفت 502 00:32:55,056 --> 00:32:58,226 که تشریفات جن‌گیری‌ای برای جادوگرها وجود نداره 503 00:32:58,310 --> 00:33:02,898 در واقع، اتفاقاً ادوارد یه تشریفات مخصوصاً برای این هدف نوشته 504 00:33:03,440 --> 00:33:06,401 ،و چطور، خانم واردول این اطلاعات اصلاً مفید هست؟ 505 00:33:06,485 --> 00:33:08,195 ادوارد، همیشه خلاقانه فکر می‌کرد 506 00:33:08,278 --> 00:33:11,573 بر حسب اتفاق، یه نسخه از تشریفات همراهم دارم 507 00:33:11,656 --> 00:33:14,576 اگه سابرینا اصرار بر به انجام ،رسوندن این دیوانگی داره 508 00:33:14,659 --> 00:33:17,329 حداقل باید با ابزار مناسب مجهز بشه 509 00:33:17,412 --> 00:33:21,708 متأسفم. داری واقعاً پیشنهاد می‌دی که برادرزاده‌ی من یه جن‌گیری انجام بده؟ 510 00:33:21,791 --> 00:33:24,244 توی راه خونه از آکادمی یه سر رفتم خونه‌ی سوزی 511 00:33:24,327 --> 00:33:26,755 ،اون و باباش اونجا نبودن ...پس اگه سریع عمل کنیم 512 00:33:26,838 --> 00:33:29,174 به نظر می‌رسه، مصمم به انجامشه - ...ادعا می‌کنی - 513 00:33:29,257 --> 00:33:32,302 که کل علت وجودت محافظت از سابریناست 514 00:33:32,719 --> 00:33:33,719 خب، همینطورم هست 515 00:33:34,095 --> 00:33:36,181 و البته در کنارش می‌مونم 516 00:33:36,264 --> 00:33:40,602 و در اولین نشانه‌ای از خطر، دورش می‌کنم 517 00:33:41,061 --> 00:33:44,147 نه. اجازه نمی‌دم. قدغن می‌کنم 518 00:33:44,231 --> 00:33:46,358 عمه زلدا، ازت اجازه نمی‌خوام 519 00:33:46,858 --> 00:33:51,279 این‌کارو می‌کنم. و اگه خانم واردول بخواد من رو همراهی کنه، مشکلی نیست 520 00:33:51,905 --> 00:33:54,908 ولی تا وقتی که جسی پاتنام آزاد نشده باشه اون اتاق رو ترک نمی‌کنم 521 00:33:55,075 --> 00:33:57,944 خوبه که ادوارد مراقبت از تو رو به عهده‌ام گذاشت 522 00:33:57,953 --> 00:34:01,873 عمه‌هات، بنظر می‌رسه، می‌ذاشتن تنهایی مراسم جن‌گیری رو انجام بدی 523 00:34:02,499 --> 00:34:04,584 نه، من نه. منم میام 524 00:34:04,668 --> 00:34:05,502 !هیلدا 525 00:34:05,585 --> 00:34:10,006 لازمه بهت یادآوری کنم که کلیسای شب مخصوصاً انجام جن‌گیری رو قدغن کرده 526 00:34:10,090 --> 00:34:12,217 بله، ولی من اخراج شدم، مگه نه؟ 527 00:34:12,300 --> 00:34:14,803 پس، واقعاً چه چیزی برای از دست دادن دارم؟ 528 00:34:15,303 --> 00:34:17,430 کل دنیا دیوونه شدن؟ 529 00:34:17,973 --> 00:34:19,724 هیچ کدوم از شما رسماً گماشته نشدین 530 00:34:19,808 --> 00:34:22,185 ،برخلاف جن‌گیری کاتولیک 531 00:34:22,269 --> 00:34:25,021 که قدرتش از کشیشی که داره اجرا می‌کنه ناشی نمی‌شه 532 00:34:25,105 --> 00:34:26,690 ،بلکه از خدای دروغین می‌شه 533 00:34:26,773 --> 00:34:30,986 مراسم ادوارد بر قدرت ...اون شخص جادوگر 534 00:34:31,695 --> 00:34:33,196 که شیطان رو به چالش ،می‌کشه تکیه داره 535 00:34:33,280 --> 00:34:39,202 ...و برای استمرار جادوگرهایی که پیش از همه‌ی ما بودن 536 00:34:39,869 --> 00:34:42,747 .خب، در این صورت، خانم واردول منتظر چی هستین؟ 537 00:34:43,081 --> 00:34:46,793 سابرینا، واقعاً به این غریبه که اعتماد نمی‌کنی، می‌کنی؟ 538 00:34:46,876 --> 00:34:48,962 چاره‌ی دیگه‌ای نمی‌بینم، عمه زی 539 00:35:28,460 --> 00:35:31,212 نمونه‌ی ادرار خانم بلک‌وود رو براتون آزمایش کردم، عمه زی 540 00:35:32,589 --> 00:35:33,798 نتایج جالب بود 541 00:35:33,882 --> 00:35:37,052 محض رضای شیطان، چیکار کردم که لایق همچین زنی تو زندگیم شدم؟ 542 00:35:37,135 --> 00:35:38,887 گمونم، خوش شانسی 543 00:35:38,970 --> 00:35:43,183 نمی‌پذیرم که امنیت برادرزاده‌ام رو تو دست‌های یه خانم معلم ترشیده 544 00:35:43,266 --> 00:35:45,185 و یه بریتانیاییِ ساده بذارم 545 00:35:45,977 --> 00:35:47,562 اون رو به کشتن می‌دن 546 00:35:49,898 --> 00:35:52,050 ،نه اگه بهش کمک کنی به کشتنش نمی‌دن 547 00:36:05,330 --> 00:36:06,831 چه عالی 548 00:36:07,374 --> 00:36:08,750 برگشتی 549 00:36:10,418 --> 00:36:12,837 و دوست‌هات هم آوردی 550 00:36:13,254 --> 00:36:17,217 سه خوک کوچولو، همه صورتی و فربه 551 00:36:17,300 --> 00:36:19,219 و آماده برای خوردن 552 00:36:19,302 --> 00:36:21,930 ساکت، شیطان - دیشب رفتم به اون معدن‌ها - 553 00:36:22,180 --> 00:36:24,057 و اسم واقعی‌ـت رو پیدا کردم 554 00:36:24,683 --> 00:36:27,268 آپافیس. کرم بلعنده 555 00:36:29,562 --> 00:36:32,482 خانواده‌ی پاتنام ممکنه هر لحظه سر برسن. بهتره شروع کنیم 556 00:36:33,024 --> 00:36:35,443 هیچ کاری از دست‌تون برنمیاد 557 00:36:35,527 --> 00:36:39,989 هیچ اختیاری روی من ندارین، جادوگرها - با صدای بلند و واضح حرف بزن، سابرینا - 558 00:36:40,448 --> 00:36:41,491 همیشه همینطوره 559 00:36:45,954 --> 00:36:48,373 ما جادوگرهای عالم‌ اموات‌ رو به کار می‌گیریم 560 00:36:48,456 --> 00:36:51,626 ،اون‌هایی که قبل از ما بودن و مُردن، تا ما بتونیم زنده بمونیم 561 00:36:51,710 --> 00:36:54,546 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 562 00:36:54,629 --> 00:36:55,922 چه پر رو 563 00:36:56,381 --> 00:37:00,093 ،شما حتی یه جادوگر هم نیستین به زور جادوگر نصفه و نیمه 564 00:37:00,176 --> 00:37:02,929 قدرت‌های خون‌آشام آرِیدیا رو بکار می‌گیریم 565 00:37:03,012 --> 00:37:04,722 قدرت‌های مورگان لوفی [ ناخواهرى شاه‌ آرتور که‌ بد ذات بود ] 566 00:37:04,723 --> 00:37:06,683 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 567 00:37:06,766 --> 00:37:10,395 یکی یکی، تمام دوست‌های فسقلی‌ـت رو می‌خورم 568 00:37:10,478 --> 00:37:12,338 ،از بلک انیس درخواست می‌کنم از ان بولین درخواست می‌کنم 569 00:37:12,372 --> 00:37:14,524 از جادوگرِ اندور درخواست می‌کنم 570 00:37:14,607 --> 00:37:16,943 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 571 00:37:20,572 --> 00:37:24,701 از الهه‌ی هکات، آرتمیس، لونا درخواست می‌کنم تا این شیطان رو بیرون برانن 572 00:37:24,784 --> 00:37:28,037 .آپافیس رو بیرون برونید به خدای تاریکی برش گردونین 573 00:37:28,121 --> 00:37:30,540 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 574 00:37:30,623 --> 00:37:33,501 ،از هیلدگارد بینگن درخواست می‌کنم مری لاوه رو فرا می‌خونم 575 00:37:33,585 --> 00:37:36,379 ،تیتوبا رو فرا می‌خوانم مری بردبوری رو فرا می‌خونم 576 00:37:36,463 --> 00:37:38,673 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 577 00:37:38,757 --> 00:37:41,092 من نهمن، بدبا و ماچا رو فرا می‌خونم 578 00:37:41,176 --> 00:37:43,511 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 579 00:37:46,014 --> 00:37:47,348 جواب نمی‌ده 580 00:37:47,432 --> 00:37:48,600 ادامه بده 581 00:37:48,683 --> 00:37:50,894 ،انرژی‌ها دارن جمع می‌شن می‌تونی حس‌شون کنی 582 00:37:51,269 --> 00:37:52,896 !ادامه بده! ادامه بده! ادامه بده 583 00:37:52,979 --> 00:37:55,356 سرسی، مول دایر رو فرا می‌خونم 584 00:37:55,648 --> 00:37:58,067 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 585 00:37:58,151 --> 00:38:00,445 !دورگه‌ی کثیفِ ناپاک 586 00:38:00,528 --> 00:38:01,696 به حرفاش گوش نده 587 00:38:01,780 --> 00:38:03,990 حمله‌های روانی‌ـه - تو یه موجود آلوده‌ای - 588 00:38:04,073 --> 00:38:07,535 از جونتسِ باکره، جونویِ مادر درخواست می‌کنم 589 00:38:08,077 --> 00:38:10,955 پدر و مادرت به خاطر تو مُردن 590 00:38:11,039 --> 00:38:13,500 چون تو یه دورگه‌ی نجسی 591 00:38:13,583 --> 00:38:17,003 .قدرت‌هاتون رو به ما بدین این شیطان رو بیرون برونین 592 00:38:17,587 --> 00:38:19,506 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 593 00:38:20,098 --> 00:38:22,138 .یه مشکلی هست به قدر کافی قوی نیستم 594 00:38:22,208 --> 00:38:25,303 چرا، هستی. از سی‌بل لیک درخواست می‌کنم 595 00:38:25,386 --> 00:38:27,931 از پرسیلا اسپلمن درخواست می‌کنم 596 00:38:28,014 --> 00:38:30,600 از فرانسیس اسپلمن درخواست می‌کنم 597 00:38:30,683 --> 00:38:33,812 از اونورا و لاکاستا اسپلمن درخواست می‌کنم 598 00:38:33,895 --> 00:38:34,896 ادامه بده، سابرینا 599 00:38:35,355 --> 00:38:38,733 .ای عزیزان، آشکار بشوید مادر تاریکی، آشکار بشو 600 00:38:38,983 --> 00:38:42,111 .قدرت‌تون رو به ما بدین این اهریمن آپافیس رو بیرون برونین 601 00:38:42,195 --> 00:38:44,781 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 602 00:38:45,073 --> 00:38:47,826 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 603 00:38:47,909 --> 00:38:50,203 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 604 00:38:50,286 --> 00:38:52,914 .به دیدن‌مان بیاید، خواهران به نیابت از ما وساطت کنید 605 00:38:53,397 --> 00:38:55,658 داره میاد بیرون 606 00:39:03,591 --> 00:39:06,845 تموم... تموم شد؟ 607 00:39:08,012 --> 00:39:09,013 نمی‌دونم 608 00:39:12,517 --> 00:39:13,601 سابرینا، این‌کارو نکن 609 00:39:16,521 --> 00:39:19,065 آپافیس، کرم بلعنده 610 00:39:20,567 --> 00:39:21,693 حالا چیکار کنیم؟ 611 00:39:39,127 --> 00:39:41,129 اون نشان سنگی، سابرینا 612 00:39:48,845 --> 00:39:51,598 و واقعاً فکر نمی‌کنین بتونه برگرده به زمین، خانم واردول؟ 613 00:39:51,681 --> 00:39:54,642 .نه با وجود اون نشان اون داخل و نه با وضعی که درش بود 614 00:39:54,726 --> 00:39:58,813 نه، این کرم نقب می‌زنه و به جهنم جایی که بهش تعلق داره برمی‌گرده 615 00:40:00,690 --> 00:40:02,108 عمو جسی چی؟ 616 00:40:03,109 --> 00:40:04,193 بی‌هوشه 617 00:40:04,444 --> 00:40:09,908 .فکر کنم، برای یه مدتی ضعیف می‌شه ولی زنده‌ست، به لطف تو 618 00:40:10,325 --> 00:40:11,534 به لطف همه‌ی ما 619 00:40:12,493 --> 00:40:13,870 همینطور شما، عمه زی 620 00:40:15,163 --> 00:40:16,748 چی باعث شد نظرت رو عوض کنی؟ 621 00:40:17,248 --> 00:40:20,126 اولین جن‌گیریِ جادوگرها که تا حالا انجام شده 622 00:40:20,627 --> 00:40:23,463 به نظر می‌اومد چیزی‌ـه که باید از نزدیک شاهدش باشم 623 00:40:23,713 --> 00:40:25,590 فقط برای مقاصد آموزشی 624 00:40:26,132 --> 00:40:29,761 .ولی زیاد به خودت مغرور نشو، سابرینا تو خونه نشین می‌شی 625 00:40:29,844 --> 00:40:30,970 خونه نشین؟ 626 00:40:31,054 --> 00:40:34,057 یه تنبيه فانی‌ها برای مداخله در امورات فانی‌ها 627 00:40:35,224 --> 00:40:38,269 شما سه تا رو نمی‌دونم، ولی یه فنجون چای داغ و خوب می‌چسبه 628 00:40:38,353 --> 00:40:40,188 اوه، بله. بیاین بریم خونه 629 00:40:40,855 --> 00:40:43,366 خانم واردول، به ما ملحق می‌شین؟ 630 00:40:43,650 --> 00:40:47,028 اوه، نه، نه. برای یه روز به اندازه‌ی کافی مزاحم شدم 631 00:40:48,196 --> 00:40:50,573 بهتره برم - بنظرم بهترین کار همینه، بله - 632 00:40:51,908 --> 00:40:54,827 ولی تو رو صبح اول وقت برای حضور و غیاب می‌بینم 633 00:40:56,329 --> 00:40:57,455 خانم واردول؟ 634 00:41:01,459 --> 00:41:02,459 ممنون 635 00:41:15,765 --> 00:41:16,765 عمه‌ها؟ 636 00:41:17,642 --> 00:41:18,643 مهمون داریم 637 00:41:19,394 --> 00:41:23,231 پدر بلک‌وود. به چه دلیل افتخار این ملاقات نصیب‌مون شده؟ 638 00:41:23,314 --> 00:41:26,693 ،به اطلاعم رسیده که خواهر زلدا، که تو، سابرینا 639 00:41:26,776 --> 00:41:31,572 و خواهر تکفیر شده‌ـت الان یه جن‌گیری بدون اجازه اجرا کردین 640 00:41:32,031 --> 00:41:34,784 به نظر میاد، خبرا خیلی زود بین ملعونین پخش می‌شه 641 00:41:34,867 --> 00:41:37,954 .محض اطلاع، من مطلع‌شون نکردم ...عالیجناب یه تصور داشتن و 642 00:41:38,037 --> 00:41:39,330 با ملاقات‌شون مفتخرمون کردن 643 00:41:39,414 --> 00:41:42,709 یه دلیل خوب بیار که چرا نباید جمع‌تون رو تکفیر کنم 644 00:41:42,792 --> 00:41:43,835 می‌تونم دو دلیل بیارم 645 00:41:43,918 --> 00:41:47,422 کمی قبل امروز، نتایج آزمایش‌های همسرتون رو دریافت کردم 646 00:41:48,297 --> 00:41:50,508 تبریک می‌گم، پدر بلک‌وود 647 00:41:50,925 --> 00:41:52,677 کونستنس دوقلو بارداره 648 00:41:53,428 --> 00:41:56,556 دوقلو؟ - بله، خبر خوبی‌ـه - 649 00:41:56,848 --> 00:41:59,892 هر چند، ممکنه حاملگی‌ـه سختی باشه 650 00:41:59,976 --> 00:42:03,104 ولی نگران نباشین، من به همه‌ی نیازهاش رسیدگی می‌کنم 651 00:42:03,187 --> 00:42:05,398 ،مگر اینکه، البته ...حس کنین من، یا 652 00:42:06,065 --> 00:42:10,611 ،هر عضوی از خانواده‌ـم به نحوی... نالایق‌ـه 653 00:42:19,579 --> 00:42:22,457 هی. موضوع چیه، عزیزم؟ - هیچی - 654 00:42:22,540 --> 00:42:23,916 فقط افسردگی‌ـم 655 00:42:24,000 --> 00:42:25,752 باز چی شده؟ - هیچی - 656 00:42:26,335 --> 00:42:28,171 هیچی نشده، که مشکل همینه 657 00:42:28,337 --> 00:42:31,215 ،شما، عمه زی و سابرینا شا سه تا جن‌گیری کردین 658 00:42:31,299 --> 00:42:34,719 در همین حین، من اینجا نشسته بودم و گیر افتاده بودم، هیچ کاری نکردم 659 00:42:36,554 --> 00:42:39,932 ،وقتی که با پدر بلک‌وود بودم ازش راجع به تخفیف دادن در مجازاتم پرسیدم 660 00:42:40,016 --> 00:42:41,184 امیدی بهم نداد 661 00:42:41,476 --> 00:42:47,356 شاید بتونی سعی کنی با اون پسر جوونِ خوشتیپ و خوب که باهاش قرار می‌ذاشتی تماس بگیری 662 00:42:47,440 --> 00:42:50,109 لوک یه چیزی یا یکی دیگه - لوک شلفانت - 663 00:42:50,193 --> 00:42:51,194 همم 664 00:42:51,277 --> 00:42:52,737 باهاش تماس گرفتم 665 00:42:53,196 --> 00:42:55,156 چندین بار - اوه - 666 00:42:55,656 --> 00:42:56,908 جواب تماس‌هام رو نداده 667 00:42:59,869 --> 00:43:01,871 صبر کن. آم، ببخشید 668 00:43:07,251 --> 00:43:09,451 ،خانه‌ی تدفین خواهران اسپلمن چطور می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 669 00:43:09,837 --> 00:43:11,047 !اوه، آقای پاتنام 670 00:43:13,633 --> 00:43:15,051 واقعاً متأسفم این خبر رو می‌شنوم 671 00:43:18,221 --> 00:43:21,808 بله. البته. فقط وقتی تونستین بیاین و ما اینجا هستیم 672 00:43:28,272 --> 00:43:29,524 صبر کن ببینم، چی شده؟ 673 00:43:31,067 --> 00:43:32,235 جسی فوت کرده 674 00:43:33,486 --> 00:43:37,824 .یه موقعی در طول شب قلب ضعیف‌ـش از حرکت ایستاده 675 00:43:39,659 --> 00:43:40,659 وای، نه 676 00:43:45,873 --> 00:43:48,459 واقعاً بخاطر عموت تسلیت می‌گم، سوزی 677 00:43:49,460 --> 00:43:50,795 ...واقعاً. من 678 00:43:52,588 --> 00:43:53,881 باورم نمی‌شه 679 00:43:56,175 --> 00:43:59,220 من و بابام از جایی که قرار بود اون رو بفرستیم دیدن کردیم 680 00:43:59,428 --> 00:44:00,471 تیمارستان 681 00:44:02,348 --> 00:44:04,976 صاقانه بگم، شاید بهتر شد 682 00:44:05,184 --> 00:44:07,645 اون تو می‌پوسید 683 00:44:08,729 --> 00:44:09,814 ...حداقل 684 00:44:11,607 --> 00:44:13,359 حداقل الان آزاده 685 00:44:15,069 --> 00:44:16,069 می‌دونی؟ 686 00:44:17,488 --> 00:44:18,489 گمونم 687 00:44:21,075 --> 00:44:23,953 سوزی، فکر نمی‌کنم تا حالا توی یه لباس دخترونه دیده بودمت 688 00:44:28,666 --> 00:44:32,003 .من نفرت‌انگیز نیستم، سابرینا و نمی‌خوام نفرت‌انگیز باشم 689 00:44:33,087 --> 00:44:34,087 چی؟ 690 00:44:36,507 --> 00:44:39,760 ...البته که نیستی. چرا چرا داری این حرف رو می‌زنی؟ 691 00:44:40,386 --> 00:44:42,638 فراموشش کن. مهم نیست 692 00:44:57,820 --> 00:44:59,572 سلام عزیزم. چی می‌تونم برات بیارم؟ 693 00:44:59,655 --> 00:45:03,117 یه لاته‌ی متوسط می‌خورم، لطفاً 694 00:45:03,201 --> 00:45:04,744 و، آم، اسمت چیه؟ 695 00:45:04,827 --> 00:45:05,828 لوک 696 00:45:06,120 --> 00:45:07,830 ...آه 697 00:45:08,956 --> 00:45:09,956 و فامیلی‌ـت چیه؟ 698 00:45:11,500 --> 00:45:14,921 شلفانت - چه عالی - 699 00:45:15,546 --> 00:45:16,756 الان آماده می‌شه 700 00:45:18,299 --> 00:45:20,426 آقای لوک شلفانت 701 00:45:23,429 --> 00:45:25,848 " همیشه آماده " 702 00:45:26,057 --> 00:45:28,726 این شعاره جادوگرهاست 703 00:45:31,270 --> 00:45:33,314 همه‌ی اون‌کارها چه اهمیتی داره، خانم واردول 704 00:45:33,397 --> 00:45:35,691 اگه، در نهایت، نتونستم عمو جسی رو نجات بدم؟ 705 00:45:37,193 --> 00:45:38,194 ولی نجات دادی 706 00:45:38,945 --> 00:45:40,238 روح‌ـش رو نجات دادی 707 00:45:41,030 --> 00:45:44,492 تو این مقطع ممکنه حس نکنی این یه پیروزی‌ـه، ولی هست 708 00:45:45,284 --> 00:45:48,037 آپافیس تا دم مرگ اون رو نابود کرد 709 00:45:48,955 --> 00:45:53,084 ،با فقط چند ساعت اضافه‌تر براش آرامش... به ارمغان آوردی 710 00:45:54,877 --> 00:45:56,420 کاری کردی دوباره خودش بشه 711 00:45:56,921 --> 00:45:57,921 واقعاً؟ 712 00:45:59,340 --> 00:46:01,509 هیچ دلیلی وجود نداره فکر دیگه‌ای کنیم 713 00:46:09,600 --> 00:46:12,728 آفرین، جسی پاتنام، آفرین 714 00:46:12,812 --> 00:46:16,524 تو نقشت رو توی این نمایش مصیبت به زیبایی اجرا کردی 715 00:46:19,610 --> 00:46:20,695 ...و حالا 716 00:46:21,821 --> 00:46:23,155 ...بعد از 717 00:46:25,116 --> 00:46:26,200 ...آزمایش سخت‌ـت 718 00:46:27,410 --> 00:46:31,372 به این واقعیت آسوده خاطر باش که به هدف والاتری خدمت کردی 719 00:46:32,623 --> 00:46:33,623 هدف؟ 720 00:46:33,749 --> 00:46:36,627 خب، مجبور بود یه جن‌گیری روی یه فانی انجام بده 721 00:46:37,420 --> 00:46:40,339 بخشی از نقشه‌ی بزرگ‌ـه خدای تاریکی‌ـه 722 00:46:44,719 --> 00:46:45,719 ...نمیـ 723 00:46:47,847 --> 00:46:49,473 کی؟ 724 00:46:51,309 --> 00:46:52,643 ...چه حیف 725 00:46:53,728 --> 00:46:56,514 زنده نیستی تا ببینی پیشگویی‌ جامه‌ی عمل پوشیده 726 00:46:58,065 --> 00:47:00,943 مطمئنم مثل کتاب مکاشفه می‌شه 727 00:47:03,029 --> 00:47:06,615 ...ولی قلب، کم بنیه، ضعیف و ناتوان‌ـت 728 00:47:07,241 --> 00:47:09,285 نتونست فشار رو تحمل کنه، مگه نه؟ 729 00:47:13,372 --> 00:47:17,501 واقعاً تحملش برات زیاد بود 730 00:47:32,892 --> 00:47:36,145 من فقط... دست خودم نیست 731 00:47:38,064 --> 00:47:39,523 احساس می‌کنم شکست خوردم 732 00:47:44,070 --> 00:47:46,989 یعنی، چطور قراره به خدای تاریکی رو دست بزنم؟ 733 00:47:49,116 --> 00:47:52,578 به خدای تاریکی رو دست بزنی؟ 734 00:47:54,747 --> 00:47:58,000 ...چرا، سابرینا 735 00:48:00,961 --> 00:48:02,630 منظورت چیه؟ 736 00:48:06,000 --> 00:48:13,000 (€rik) زیرنویس از عرفان 737 00:48:13,025 --> 00:48:15,025 @modern_gesprach 738 00:49:08,904 --> 00:49:10,322 برت، سرت رو تکون بده