1 00:00:01,000 --> 00:00:06,000 ارائه‌ای از تیم ترجمه‌ی دیباموویز 2 00:00:06,500 --> 00:00:12,500 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 3 00:01:33,000 --> 00:01:39,000 کـاری از هـومـن صـمـدی Raylan Givens 4 00:01:57,075 --> 00:01:58,685 !اون بیزارکننده‌ست 5 00:02:02,331 --> 00:02:06,769 ،اوه، به‌خاطر شیطان، هیلدا خواهشاً آروم می‌گیری؟ 6 00:02:06,793 --> 00:02:09,654 ببخشید. آخه خیلی خوبه 7 00:02:09,755 --> 00:02:10,690 بی‌شرمانه‌ست 8 00:02:10,714 --> 00:02:15,243 با در نظر گرفتن تکفیرت فقط یه کتاب باید بخونی، خواهر 9 00:02:15,510 --> 00:02:18,246 انجیل اهریمنیِ اربابِ تاریکی‌مون 10 00:02:20,599 --> 00:02:22,876 خوبه که سابرینا برگشته خونه پیش‌مون، مگه نه؟ 11 00:02:23,518 --> 00:02:24,954 خیلی دلم براش تنگ شده بود 12 00:02:24,978 --> 00:02:31,085 ،اگه غیبت سه روزۀ سابرینا خیلی روت تأثیر گذاشته شاید یه چندتا هدف دیگه بتونه به کار زندگی‌ـت بیاد 13 00:02:31,109 --> 00:02:33,671 ،راست‌ـش، حالا که بهش اشاره کردی 14 00:02:33,695 --> 00:02:37,759 توی فکرش بودم که واسه کتاب‌فروشی داخل شهر، درخواست کار بدم 15 00:02:37,783 --> 00:02:39,344 کتاب‌فروشی دکتر سربروس 16 00:02:39,368 --> 00:02:42,055 اون آغلی رو می‌گی که توسط اون آشغال‌فروش دوره‌گرد مجنون اداره می‌شه 17 00:02:42,079 --> 00:02:44,307 که مثل خون‌آشام‌ها لباس می‌پوشه؟ - آره - 18 00:02:44,331 --> 00:02:46,601 و وظایف‌ـت در اینجا، در سردخونه چی می‌شه؟ 19 00:02:46,625 --> 00:02:51,856 به‌خاطر شیطان، زلدا، باید نسبت به هر ایده‌ای که من دارم، منفی‌باف باشی؟ 20 00:02:51,880 --> 00:02:55,818 ...واقعاً! گاهی اوقات، باعث می‌شه دلم بخواد 21 00:02:55,842 --> 00:02:58,536 سابرینا؟ 22 00:02:59,346 --> 00:03:01,407 مو... موضوع چیه؟ 23 00:03:01,431 --> 00:03:07,789 ،موقعی که پازل رو حل کردم، «پیکربندی آکرون» رو یه اهریمن رو آزاد کرد، و حالا داره آزاد می‌چرخه 24 00:03:07,813 --> 00:03:09,207 چه نوع اهریمنی؟ - توی خونه؟ - 25 00:03:09,231 --> 00:03:11,918 نمی‌دونم، یه اهریمن. یه اهریمن ترسناک 26 00:03:11,942 --> 00:03:13,127 آروم باش 27 00:03:13,151 --> 00:03:17,256 ،اگه موجودیت از «پیکربندی آکرون» خارج شده «می‌تونه برگردونده بشه داخل «پیکربندی 28 00:03:17,280 --> 00:03:18,758 کجاست؟ جعبۀ پازل؟ 29 00:03:18,782 --> 00:03:21,601 حتماً توی اتاقم جاش گذاشتم - اسپل‌من‌ها - 30 00:03:23,453 --> 00:03:25,515 خب، این حقیقتاً عالیه 31 00:03:25,539 --> 00:03:27,732 بیا 32 00:03:29,501 --> 00:03:32,320 !دنبالم بیاید. سریع 33 00:03:42,431 --> 00:03:44,249 سریع. طبقۀ پایین 34 00:03:47,686 --> 00:03:52,500 سابرینا، به‌خاطر روح پلید چه خبر شده؟ - !روح پلید نه، امبروز، یه اهریمن - 35 00:03:52,524 --> 00:03:55,461 !توی خونه‌ست - منظورت از «یه اهریمن» چیه؟ چه نوع اهریمنی؟ - 36 00:03:55,485 --> 00:03:57,839 هر نوعی که هست، تشریفاتی ترتیب دادیم 37 00:03:57,863 --> 00:04:01,092 واقعاً؟ - برای محصورکردن - ،موجودیت، خونه رو مهر و موم می‌کنیم 38 00:04:01,116 --> 00:04:05,138 تا جلوش رو از فرارکردن به دنیا بگیریم، جایی که باعث آشوب بی‌حدوحصر و مهارنکردنی می‌شه 39 00:04:05,162 --> 00:04:06,556 اوه، درسته - درسته - 40 00:04:06,580 --> 00:04:07,980 خیلی‌خب، بیاید انجامش بدیم 41 00:04:31,188 --> 00:04:33,506 اسپل‌من‌ها 42 00:04:34,941 --> 00:04:37,128 شما خانواده‌شید، مگه نه؟ 43 00:04:37,152 --> 00:04:39,213 هم‌تبار اسیرگرـم 44 00:04:39,237 --> 00:04:42,383 بوی اسپل‌من‌ها رو می‌دید 45 00:04:42,407 --> 00:04:44,225 این رو بدون، اهریمن 46 00:04:44,409 --> 00:04:49,230 خونه‌مون با وردی که، فقط ما می‌دونیم، مهر و موم شده 47 00:04:49,456 --> 00:04:51,608 اگه به ما صدمه بزنی، هرگز ازش خلاص نمی‌شی 48 00:04:51,917 --> 00:04:53,818 یه زندان دیگه؟ 49 00:04:54,252 --> 00:04:56,189 !نه، نه، نه 50 00:04:56,213 --> 00:05:01,034 ادوارد اسپل‌من من رو در پازل آکرون به مدت هفتاد سال زندانی کرد 51 00:05:01,343 --> 00:05:03,661 !من دوباره زندانی نمی‌شم 52 00:05:03,720 --> 00:05:05,323 چی می‌خوای، هل‌اِسپاون؟ 53 00:05:05,347 --> 00:05:10,710 اول، انتقام از خانوادۀ ادوارد اسپل‌من 54 00:05:10,852 --> 00:05:13,414 باید می‌پرسیدی، عزیزم؟ - ،و بعد، آزادی - 55 00:05:13,438 --> 00:05:18,885 تا دنیا رو مملو از کابوس‌های اعجاب‌آورم کنم 56 00:05:23,865 --> 00:05:26,100 متوجه نمی‌شم. کابوس؟ 57 00:05:26,159 --> 00:05:27,553 !اون یه اهریمنِ خوابه 58 00:05:27,577 --> 00:05:30,348 ،زلدا، اگه ما رو به خواب بفرسته تحت کنترل‌ـش قرار می‌گیریم 59 00:05:30,372 --> 00:05:34,310 ممنون که بدیهیات رو گوشزد می‌کنی، هیلدا، ولی نگران نباش 60 00:05:34,334 --> 00:05:35,770 فرصت چنین کاری گیرش نمیاد 61 00:05:35,794 --> 00:05:38,863 عمه زلدا، هرکاری که می‌خوای انجام بدی، سریع انجامش بده 62 00:05:55,939 --> 00:05:57,674 و اینطوری یه اهریمن رو گیر می‌ندازن 63 00:05:57,941 --> 00:06:04,632 یه قوری خوب چای آروم‌کننده ممکنه به تسکین اعصاب‌تون کمک کنه 64 00:06:04,656 --> 00:06:07,593 اعصاب من هیچ مشکلی نداره، خواهر 65 00:06:07,617 --> 00:06:10,520 که فکر نمی‌کنم واسه شماها هم صدق کنه 66 00:06:10,745 --> 00:06:12,932 مثل مرغ‌های سرکنده اینور اونور می‌دوئید 67 00:06:12,956 --> 00:06:17,270 حداقل این به این معناست که حالا پدر بلک‌وود مجبوره اجازه بده وارد کلاس احضار روح بشم، درسته؟ 68 00:06:17,294 --> 00:06:20,147 منظورم اینه، «پیکربندی» رو حل کردم 69 00:06:20,171 --> 00:06:22,733 و امیدوارم یه درس ارزشمند گرفته باشی 70 00:06:22,757 --> 00:06:26,703 هیچ‌وقت یه جعبۀ جادویی رو اگه نمی‌دونی چی توشه، باز نکنی 71 00:06:27,178 --> 00:06:29,580 یه چیزی رو متوجه نمی‌شم 72 00:06:29,890 --> 00:06:33,793 چرا پدرم باید یه اهریمن رو داخلش گیر بندازه؟ 73 00:06:35,145 --> 00:06:39,166 آه... پدرت از بی‌خوابی وحشتناک رنج می‌برد 74 00:06:39,190 --> 00:06:41,961 همیشه می‌گفت یه اهریمنِ خوابه که عذاب‌ـش می‌ده 75 00:06:41,985 --> 00:06:46,966 تمام اون سال‌ها، فکر می‌کردم داره استعاره‌گونه حرف می‌زنه، ولی واضحه که اینطور نبوده 76 00:06:46,990 --> 00:06:49,760 و واضحه که، بهش غلبه کرد 77 00:06:49,784 --> 00:06:53,347 مطمئناً، حتماً می‌دونست که پیکربندی یه روز باز می‌شه؟ 78 00:06:53,371 --> 00:06:58,985 یا، شاید، هرگز تصور نمی‌کرد که یه نفر به قدر کافی زبردست باشه که پازل‌ـش رو حل کنه 79 00:06:59,252 --> 00:07:00,771 کلیدش مامانم بود 80 00:07:00,795 --> 00:07:02,398 هوم؟ 81 00:07:02,422 --> 00:07:05,992 یه نقاشی ازش توی یکی از دفترچه خاطرات بابام، سرنخی رو بهم داد که بازش کنم 82 00:07:06,676 --> 00:07:09,746 ،ساحره‌ها نتونستن حلش کنن ولی یه نیمه‌ساحره تونست 83 00:07:09,846 --> 00:07:12,742 اوه... اوه، شگفت‌انگیزه، مگه نه زلدز؟ 84 00:07:12,766 --> 00:07:16,203 آره، آسمانیه که دوگونگی سابرینا چیزی نمونده بود ما رو به کُشتن بده 85 00:07:16,227 --> 00:07:17,955 درسته 86 00:07:17,979 --> 00:07:21,959 خیلی‌خب، خب بیاید... بیاید چای‌مون رو تموم کنیم و بریم بخوابیم، باشه؟ 87 00:07:21,983 --> 00:07:25,087 یه خرده گُل انگشتانه بخورم تا کمکم کنه بخوابم 88 00:07:25,111 --> 00:07:29,640 به راحتی یه حشره روی یه قالی 89 00:07:29,908 --> 00:07:33,394 عمه هیلدا، اگه اهریمنه رو دوباره گیر ننداخته بودیم، چه اتفاقی میوفتاد؟ 90 00:07:33,995 --> 00:07:41,277 ،منظورم اینه، ما... اصلاً از این مطلع نمی‌شدیم ،ولی... به گمونم ما رو به خواب فرو می‌برد 91 00:07:41,419 --> 00:07:45,149 ما رو از هم جدا می‌کرد تا خواب‌هامون ،با همدیگه تلاقی نکنن 92 00:07:45,173 --> 00:07:48,534 و بعد ما رو به کابوس‌های رعب‌آور مبتلا می‌کرد 93 00:07:48,843 --> 00:07:50,243 ...چـ 94 00:07:50,470 --> 00:07:53,115 چرا؟ - اوه، تا بتونه شکنجه‌مون کنه - 95 00:07:53,139 --> 00:07:59,003 تا اینکه یکی‌مون به بقیه پشت کنه و مهر و موم خونه رو باز کنه و آزادش کنه 96 00:08:00,355 --> 00:08:04,592 ولی دلم نمی‌خواد قبل از خوابیدن به چنین چیزهای اهریمنی‌ای فکر کنی 97 00:08:06,486 --> 00:08:08,721 شب‌بخیر، عزیزم 98 00:08:14,077 --> 00:08:17,063 ...خواب بوسه‌های شیرین 99 00:08:18,331 --> 00:08:22,402 و یک دنیا پُر از عشق و شادمانی ببینی 100 00:08:22,961 --> 00:08:26,280 بدون تاریکی، بدون تیرگی 101 00:08:27,841 --> 00:08:33,333 حداقل، نه همون اول‌ـش 102 00:08:36,141 --> 00:08:39,168 بتیبت، توئی؟ 103 00:08:39,310 --> 00:08:40,710 کی...؟ 104 00:08:41,980 --> 00:08:45,383 من رو می‌شناسی. از نزدیک‌تر نگاه کن 105 00:08:45,567 --> 00:08:47,920 مادر اهریمن‌ها - درسته - 106 00:08:47,944 --> 00:08:50,221 تو من رو رها کردی، مادر 107 00:08:50,822 --> 00:08:53,843 من رو ول کردی که داخل «پیکربندی» بپوسم 108 00:08:53,867 --> 00:08:57,895 یک مو هم از سر اون بچه کم نکن 109 00:08:58,038 --> 00:09:00,599 تخم و ترکۀ اسپل‌من من رو توی ،این خونه مهر و موم کرده 110 00:09:00,623 --> 00:09:03,728 کسی وارد یا خارج نمی‌شه، نه حتی تو 111 00:09:03,752 --> 00:09:10,158 و از این رو، من اذهان‌شون رو به یغما می‌برم و سمفونی‌ای از کابوس‌ها سازماندهی می‌کنم 112 00:09:10,258 --> 00:09:14,822 تا اینکه یکی‌شون مثل یه تخم مرغ ترک بخوره و وردی که این خونه رو باز می‌کنه رو بهم بگه 113 00:09:14,846 --> 00:09:17,748 ...و بعد، مادر اهریمن 114 00:09:19,350 --> 00:09:21,919 ،سلاخی‌شون می‌کنم 115 00:09:21,978 --> 00:09:25,708 دونه... به... دونه 116 00:09:25,732 --> 00:09:28,259 دارم بهت هشدار می‌دم 117 00:09:31,029 --> 00:09:32,638 یه روحِ هم‌ذات 118 00:09:33,865 --> 00:09:35,725 نمی‌تونم بذارم اون آزاد بچرخه 119 00:09:37,410 --> 00:09:39,530 ...بیا، پیشی، پیشی - بتیبت - 120 00:09:39,621 --> 00:09:42,356 .ارباب تاریکی قدغن‌ـش می‌کنه من قدغن‌ـش می‌کنم 121 00:09:45,794 --> 00:09:48,321 ...بیا، پیشی، پیشی 122 00:09:58,890 --> 00:10:00,201 مشکل‌تون چیه؟ 123 00:10:00,225 --> 00:10:02,661 شنیدم توی فکرشی که واسه ملکۀ مجلس رقص شدن نامزد بشی 124 00:10:02,685 --> 00:10:04,789 یه نصیحت دوستانه بکنم، اسپل‌من؟ 125 00:10:04,813 --> 00:10:06,165 نشو 126 00:10:06,189 --> 00:10:09,585 هیچ دورگه‌ای قرار نیست روی اون صحنه نمایندگی دبیرستان «بکستر» رو به عهده داشته باشه 127 00:10:09,609 --> 00:10:11,385 اون تاج برای ما خواهد بود 128 00:10:15,532 --> 00:10:17,975 محل‌شون نذار، اونا فقط حسودن 129 00:10:18,368 --> 00:10:20,811 چون من دختر یه کشیش اعظم‌ـم؟ 130 00:10:21,162 --> 00:10:23,648 به‌خاطر خوشگلی زیادت، سابرینا 131 00:10:23,957 --> 00:10:26,400 ،به‌خاطر اینکه چقدر بدون زحمت جذابی ...اینکه چقدر بامزه‌ای 132 00:10:27,043 --> 00:10:29,987 اینکه همیشه چقدر به‌طور آزاردهنده‌ای حق با توئه 133 00:10:31,756 --> 00:10:34,026 ،حرف از مراسم رقص شد ...می‌خواستم ازت بپرسم 134 00:10:34,050 --> 00:10:35,993 سابرینا! سلام، بچه‌ها 135 00:10:37,720 --> 00:10:39,288 چه خبرا، نیک؟ 136 00:10:39,389 --> 00:10:40,915 چه خبرا، کینکل؟ 137 00:10:42,976 --> 00:10:46,128 می‌شه خصوصی باهات صحبت کنم؟ خیلی مهمه 138 00:10:50,775 --> 00:10:52,301 ...توی فکرش بودم 139 00:10:52,569 --> 00:10:57,299 ،بزودی، ما قراره برای دانشگاه درخواستنامه پُر کنیم ،و کی می‌دونه عاقبت‌مون به کجا ختم می‌شه 140 00:10:57,323 --> 00:10:59,350 شاید دانشگاه‌های متفاوت - وایسا - 141 00:11:00,243 --> 00:11:01,852 داری باهام به‌هم می‌زنی؟ 142 00:11:02,120 --> 00:11:03,389 !چی؟ نه 143 00:11:03,413 --> 00:11:05,398 نه. تو همه‌چیزمی 144 00:11:06,499 --> 00:11:08,276 من هرگز دلم نمی‌خواد تو رو از دست بدم 145 00:11:09,586 --> 00:11:11,028 ...به همین خاطر 146 00:11:13,339 --> 00:11:14,775 اوه، خدای من - اوه، خدای من - 147 00:11:14,799 --> 00:11:16,409 ...سابرینا اسپل‌من 148 00:11:23,308 --> 00:11:24,708 با من ازدواج می‌کنی؟ 149 00:11:28,271 --> 00:11:29,790 این‌کارو نکن، سابرینا 150 00:11:29,814 --> 00:11:32,877 تو یه ساحره‌ای، اون یه انسانه 151 00:11:32,901 --> 00:11:36,672 دنیاهایی که کاملاً متضادن و همیشه خواهند بود 152 00:11:36,696 --> 00:11:37,882 ...ولی مامان و بابا 153 00:11:37,906 --> 00:11:41,309 میثاق رو زیر پا گذاشتن، و الان کجان؟ 154 00:11:41,367 --> 00:11:44,020 اونا جفت‌شون م ر د ه هستن. مُردن 155 00:11:44,704 --> 00:11:48,774 اون جادوگر خوش‌برخورد و خوش‌تیپ، نیکلاس اسکرچ چطور؟ 156 00:11:50,210 --> 00:11:52,229 ،ما دوست حساب نمی‌شیم تازه با هم آشنا شدیم 157 00:11:52,253 --> 00:11:54,231 هاروی رو چقدر دوست داری؟ 158 00:11:54,255 --> 00:11:57,575 همونقدری که پدرت، مادرت رو دوست داشت، دوست‌ـش داری؟ 159 00:11:58,092 --> 00:11:59,952 آره به نظرم 160 00:12:01,930 --> 00:12:05,041 خب، اگه واقعاً همینطوره، پس باید باهاش روراست باشی 161 00:12:05,350 --> 00:12:09,295 ،اگه حقیقتاً دوست‌ـت داشته باشه تو رو به‌خاطر چیزی که هستی می‌پذیره 162 00:12:09,354 --> 00:12:13,758 با وجود آگاه‌بودن از خطرات‌ـش باهاش ازدواج :کن، برادرزاده، ولی این رو هم بشنو 163 00:12:14,776 --> 00:12:19,722 تلاش‌هات برای تلفیق دوگونگی‌ـت تنها برات درد و رنج به ارمغان میاره 164 00:12:30,291 --> 00:12:31,691 هاروی؟ 165 00:12:32,252 --> 00:12:34,730 سابرینا، چی‌کار داری می‌کنی؟ 166 00:12:34,754 --> 00:12:37,775 برای داماد بدشانسی میاره که قبل از عروسی عروس‌ـش رو توی لباس عروس ببینه 167 00:12:37,799 --> 00:12:41,494 می‌دونم. ولی اوضاع خیلی ...سریع داره تغییر می‌کنه، و 168 00:12:42,011 --> 00:12:44,288 یه چیزی هست که باید بهت بگم 169 00:12:45,807 --> 00:12:48,869 ،و... یا الان باید حرف بزنم ،یا برای همیشه سکوت کنم 170 00:12:48,893 --> 00:12:51,671 و اون در حق تو انصاف نیست 171 00:12:53,481 --> 00:12:55,257 داری می‌لرزی. چی شده؟ 172 00:12:57,235 --> 00:13:00,680 هاروی... من یه ساحره‌ام 173 00:13:04,784 --> 00:13:07,763 چرا یهویی داره یه حس عجیب آشناپنداری بهم دست می‌ده؟ 174 00:13:07,787 --> 00:13:11,941 .چون یه بار بهت گفتم. توی جنگل و مجبورت کردم از یاد ببری 175 00:13:15,461 --> 00:13:16,861 !هاه 176 00:13:18,589 --> 00:13:20,366 ...چیزی که خنده‌داره، اینه که، به نظرم 177 00:13:21,676 --> 00:13:23,828 ...یه بخشی از وجودم همیشه به یاد میاورد 178 00:13:24,679 --> 00:13:26,407 حتی بعد از اینکه مجبورم کردی از یاد ببرم 179 00:13:26,431 --> 00:13:28,457 نباید بهت می‌گفتم؟ 180 00:13:28,766 --> 00:13:31,419 دوست‌ـت دارم، سابرینا 181 00:13:32,353 --> 00:13:35,715 همیشه داشتم، و همیشه خواهم داشت 182 00:13:36,149 --> 00:13:37,633 ولی اون کافیه؟ 183 00:13:38,318 --> 00:13:42,888 حتی خانواده‌ت امشب نمیاد - بابا و تامی سرشون توی معادن شلوغ‌ـه - 184 00:13:43,698 --> 00:13:45,599 ما این‌کارو به‌خاطر اونا انجام نمی‌دیم 185 00:13:47,118 --> 00:13:48,518 ...باهام ازدواج کن 186 00:13:49,078 --> 00:13:51,480 ...و من تو رو خوشبخت‌ترین زن 187 00:13:51,873 --> 00:13:55,651 و ساحرۀ تاریخ می‌کنم 188 00:13:59,297 --> 00:14:00,948 مدهوش‌کننده شدی 189 00:14:03,176 --> 00:14:04,827 منظورم اینه، بی‌شوخی 190 00:14:05,887 --> 00:14:06,864 من مدهوش شدم 191 00:14:06,888 --> 00:14:09,915 نیک، باید توی سالن پیش بقیه باشی 192 00:14:10,183 --> 00:14:13,335 گوش کن، واسه فرارکردن زیاد دیر نیست 193 00:14:13,686 --> 00:14:16,547 از چی حرف می‌زنی؟ - من و تو - 194 00:14:16,689 --> 00:14:19,008 یه ساحره و جادوگر. همونطور که باید باشه 195 00:14:19,484 --> 00:14:22,928 می‌تونیم بپّریم روی این جارو و پرواز کنیم و بریم و هرگز پشت سرمون رو هم نگاه نکنیم 196 00:14:23,696 --> 00:14:26,098 من نمی‌تونم اون‌کارو با هاروی بکنم 197 00:14:26,449 --> 00:14:28,934 اون من رو دوست داره 198 00:14:29,827 --> 00:14:33,439 اون می‌دونه من چی هستم و دوستم داره 199 00:14:39,170 --> 00:14:40,738 ممنون، بابایی 200 00:15:12,245 --> 00:15:16,767 عزیزان گرانقدر، ما امروز در اینجا در پیشگاه این شاهدین گرد هم اومدیم 201 00:15:16,791 --> 00:15:25,032 تا این ساحره و این انسان رو در قیود نکاح مقدس و نامقدس بهم وصلت بدیم 202 00:15:26,717 --> 00:15:31,740 اگه هرکسی بتونه صرفاً دلیلی دربارۀ اینکه چرا ،این دو نفر نباید با هم وصلت کنن، نشون بده 203 00:15:31,764 --> 00:15:35,084 ،همین حالا صحبت کنن وگرنه تا ابد سکوت کنن 204 00:15:36,936 --> 00:15:38,288 !دست نگه دارید 205 00:15:38,312 --> 00:15:40,005 !عروسی رو متوقف کنید 206 00:15:41,649 --> 00:15:44,837 چرا، سابرینا؟ چرا باید بهم می‌گفتی؟ 207 00:15:44,861 --> 00:15:46,130 !هاروی! هاروی 208 00:15:46,154 --> 00:15:50,057 اگه بهم نگفته بودی، هیچ مشکلی پیش نمیومد 209 00:15:51,242 --> 00:15:52,553 !ساحره رو بکُش، هاروی 210 00:15:52,577 --> 00:15:53,762 !ساحره رو بکُش، هاروی - !بکُش‌ـش - 211 00:15:53,786 --> 00:15:57,266 !ساحره! ساحره رو بکُش - !ساحره رو بکُش - 212 00:15:57,290 --> 00:15:59,191 !بکُش‌ـش، هاروی 213 00:16:02,920 --> 00:16:04,731 بس کنید! چی‌کار دارید می‌کنید؟ 214 00:16:04,755 --> 00:16:08,158 «زن جادوگر را زنده مگذار» [ انجیل خروج، باب 22، آیۀ 18 ] 215 00:16:26,611 --> 00:16:28,130 اسپل‌من بیچاره 216 00:16:28,154 --> 00:16:31,599 به‌دست انسان‌هایی که انقدر دوست‌شون داری طرد شدی، شکنجه شدی 217 00:16:31,699 --> 00:16:33,427 بهم بگو، درد داره؟ 218 00:16:33,451 --> 00:16:34,887 در عذابی؟ 219 00:16:34,911 --> 00:16:37,855 خواهش می‌کنم! خواهش !می‌کنم بذارید بیام بیرون 220 00:16:37,955 --> 00:16:39,690 خب البته، عزیز دلم 221 00:16:39,957 --> 00:16:42,144 وردی که مهر و موم خونه رو باز می‌کنه رو بهم بگو 222 00:16:42,168 --> 00:16:45,397 !نه. نه! نمی‌گم 223 00:16:45,421 --> 00:16:48,699 شاید الان نگی، ولی بزودی می‌گی 224 00:16:48,799 --> 00:16:52,119 به گریه‌هات گوش می‌دم 225 00:16:53,596 --> 00:16:56,783 !ساحره رو بکُش! ساحره رو بکُش 226 00:16:56,807 --> 00:17:00,377 !ساحره رو بکُش 227 00:17:00,520 --> 00:17:03,756 ...بیا، پیشی، پیشی - « سردخانۀ اسپل‌من » - 228 00:17:04,774 --> 00:17:08,093 بهت صدمه‌ای نمی‌زنم، پیشی کوچولو 229 00:17:08,528 --> 00:17:10,964 کجائی، پیشی کوچولو؟ 230 00:17:10,988 --> 00:17:13,884 ...بیا، پیشی، پیشی لازمه‌ش همونه، مگه نه؟ 231 00:17:13,908 --> 00:17:16,518 چه موجود کسل‌کنندۀ کوچولویی هستی 232 00:17:17,453 --> 00:17:20,307 اوه، امبروز، اینجائی که 233 00:17:20,331 --> 00:17:21,892 همین الان یه جسد برامون آوردن 234 00:17:21,916 --> 00:17:25,854 پایین توی سردخونه‌ست. یه مرد جوون. طبق چیزی که همه می‌گن، وحشیانه به ضربات چاقو کُشته شده 235 00:17:25,878 --> 00:17:27,272 واقعاً؟ - هوم - 236 00:17:27,296 --> 00:17:30,734 توسط یه معشوق طردشدۀ حسود؟ - نه، اونطوریا نیست - 237 00:17:30,758 --> 00:17:32,986 قربانی یه منزوی جانسوز بود 238 00:17:33,010 --> 00:17:34,905 تنها زندگی می‌کرد، حیوونکی 239 00:17:34,929 --> 00:17:39,333 نه دوستی داره، نه کسی که براش عزا بگیره، نه کسی که دلش براش تنگ بشه 240 00:17:39,725 --> 00:17:41,168 بجنب 241 00:17:51,654 --> 00:17:52,881 اوه 242 00:17:52,905 --> 00:17:54,841 خوش‌تیپه، اینطور فکر نمی‌کنی؟ 243 00:17:54,865 --> 00:17:57,719 ،اوه، همیشه وقتی خوش‌تیپ‌ـن ناراحت‌کننده‌تره، مگه نه؟ 244 00:17:57,743 --> 00:18:00,013 نمی‌دونم چرا، ولی همینطوریه - ...آم - 245 00:18:00,037 --> 00:18:02,391 یاد کسی نمی‌ندازدت، خاله؟ 246 00:18:02,415 --> 00:18:04,984 آه... نه، فکر نکنم... باید بندازه؟ 247 00:18:05,334 --> 00:18:09,356 بگذریم، من قراره برم به جلسۀ ،معلم-والدینی سابرینا 248 00:18:09,380 --> 00:18:12,282 پس... تنهات می‌ذارم که کالبدشکافی رو انجام بدی 249 00:18:18,973 --> 00:18:21,166 افسوس، امبروز بیچاره 250 00:18:23,019 --> 00:18:24,670 من خوب می‌شناختم‌ـش 251 00:18:36,741 --> 00:18:42,062 ،پسری با بذله‌های بی‌حدوحصر» «با برترین خیالبافی‌ها 252 00:18:43,080 --> 00:18:44,565 ...بهم بگو 253 00:18:46,167 --> 00:18:47,860 چی‌کار کردی؟ 254 00:18:49,587 --> 00:18:52,448 هدف زندگی‌ـت چی بود؟ 255 00:18:54,383 --> 00:18:55,909 عشق ورزیدی؟ 256 00:18:56,802 --> 00:18:58,780 و جواب عشق‌ورزیدن‌ـت رو گرفتی؟ 257 00:18:58,804 --> 00:19:00,581 اهمیتی داره؟ 258 00:19:00,723 --> 00:19:02,374 هیچ‌کدوم‌ـش؟ 259 00:19:03,434 --> 00:19:07,838 ...از خاک‌ـیم و به خاک برمی‌گردیم 260 00:19:08,856 --> 00:19:11,842 امبروز. چی‌کار داشتی می‌کردی؟ 261 00:19:13,944 --> 00:19:17,681 ،خب، حالا که انجامش دادی مزه‌ش چطوره، قلب‌ـت؟ 262 00:19:19,325 --> 00:19:20,427 تلخ 263 00:19:20,451 --> 00:19:25,015 ،خب، نگران‌ـش نباش. کشیش اعظم اومده ببیندت 264 00:19:25,039 --> 00:19:29,777 پس خودت رو ترتمیز کن و بیا بالا، دست بجنبون 265 00:19:43,265 --> 00:19:46,126 ...اوه! خیلی متأسفم! من 266 00:19:46,560 --> 00:19:49,414 کمکی از دستم برمیاد، خانم؟ - ...آه - 267 00:19:49,438 --> 00:19:51,256 من دنبال یه نفر می‌گردم 268 00:19:52,566 --> 00:19:53,966 شما نه 269 00:19:57,905 --> 00:19:59,591 پس... گُم شُدید؟ 270 00:19:59,615 --> 00:20:00,676 بله 271 00:20:00,700 --> 00:20:02,184 ...به گمونم گُم شدم 272 00:20:04,161 --> 00:20:05,979 توی کابوس اشتباهی 273 00:20:13,337 --> 00:20:16,692 امروز عصر جلسه‌ای از شورای دوزخی آزادی به قید التزام رو ریاست کردم 274 00:20:16,716 --> 00:20:20,112 «ما اتهاماتی که توسط «کلیسای شب ،علیه شما مطرح شد رو بررسی کردیم 275 00:20:20,136 --> 00:20:22,162 ...تحت نظارتِ 276 00:20:23,556 --> 00:20:25,249 ادوارد اسپل‌من 277 00:20:25,641 --> 00:20:29,287 .متو... متوجه نمی‌شم، اعلیحضرت منظورتون چیه؟ 278 00:20:29,311 --> 00:20:34,967 منظورم اینه طلسمی که توی این خونه زندانی نگه‌ت می‌داره، برادر امبروز، از این لحظه به بعد، شکسته شده 279 00:20:40,781 --> 00:20:42,181 من آزادم؟ 280 00:20:42,533 --> 00:20:45,227 من سرانجام آزادم 281 00:20:50,291 --> 00:20:54,486 داخل این، تمام پولی که برای مخارج و از این ...دست مسائل احتیاج داری رو پیدا می‌کنی 282 00:20:55,713 --> 00:20:57,156 لباس‌های نو 283 00:20:58,048 --> 00:21:01,827 یک ماشین بیرون منتظره که برسوندت به فرودگاه 284 00:21:14,940 --> 00:21:17,092 دوست‌ـت دارم - منم دوست‌ـت دارم - 285 00:21:36,545 --> 00:21:39,781 اون خوش‌تیپه، اینطور فکر نمی‌کنی؟ 286 00:21:39,882 --> 00:21:43,327 یاد کسی نمی‌ندازدت، خاله؟ - هوم؟ - 287 00:21:43,636 --> 00:21:45,036 نه. باید بندازه؟ 288 00:21:45,304 --> 00:21:47,157 ...نه. بگذریم 289 00:21:47,181 --> 00:21:49,659 من قراره برم به جلسۀ ،معلم-والدینی سابرینا 290 00:21:49,683 --> 00:21:52,370 پس... تنهات می‌ذارم که کالبدشکافی رو انجام بدی 291 00:21:52,394 --> 00:21:56,089 خاله، وایسا! چه اتفاقی داره میوفته؟ من رو... من رو تنها نذار 292 00:21:57,274 --> 00:22:00,010 !نه، نه، نه... نه 293 00:22:04,657 --> 00:22:06,850 مخلوق بیچارۀ ترحم‌انگیز 294 00:22:06,951 --> 00:22:10,854 تا قیام قیامت داخل تنهایی وجودی گیر افتاده 295 00:22:11,831 --> 00:22:16,686 ،وردی که خونه رو باز می‌کنه رو بهم بگو منم به عذاب تنهایی‌ـت پایان می‌دم 296 00:22:16,710 --> 00:22:19,154 !نه! نه! خاله هیلدا 297 00:22:19,171 --> 00:22:20,857 !برگرد! خاله هیلدا 298 00:22:20,881 --> 00:22:22,366 اون رفته 299 00:22:23,008 --> 00:22:27,989 ولی من برمی‌گردم... زمانی که اراده‌ت رو از دست دادی و دهن‌ـت لق شده 300 00:22:28,013 --> 00:22:29,950 !کمک! خواهش می‌کنم 301 00:22:29,974 --> 00:22:33,627 به نظرم اولین کسی که وا می‌ده، توئی 302 00:22:33,644 --> 00:22:35,044 ...تو 303 00:22:35,396 --> 00:22:37,506 یا اون سرزنده‌ـه 304 00:22:44,029 --> 00:22:45,340 !اوه 305 00:22:45,364 --> 00:22:48,058 ،سردخونۀ خواهران اسپل‌من چه کمکی از دستم برمیاد؟ 306 00:22:49,034 --> 00:22:50,434 !اوه 307 00:22:51,704 --> 00:22:54,933 ...خب البته، مدیر هاوتورن 308 00:22:54,957 --> 00:22:57,602 !فوری خودم رو می‌رسونم! ممنون 309 00:22:57,626 --> 00:23:00,272 من یه اعترافی باید بکنم، خانم اسپل‌من 310 00:23:00,296 --> 00:23:04,985 من امروز دعوت‌تون نکردم که راجع به سابرینا صحبت کنیم 311 00:23:05,009 --> 00:23:06,410 ...اون 312 00:23:08,220 --> 00:23:12,450 اون یه بهونۀ حیله‌گرانه از طرف من بود - اوه، پس توی دردسر نیوفتاده؟ - 313 00:23:12,474 --> 00:23:14,452 اوه، به هیچ‌وجه. نه 314 00:23:14,476 --> 00:23:15,453 اوه 315 00:23:15,477 --> 00:23:19,791 .سابرینا یه دانش‌آموز نمونه‌ست ،و می‌خواستم بهتون بگم 316 00:23:19,815 --> 00:23:23,802 اینکه انقدر خودتون رو توی زندگی‌ـش درگیر می‌کنید رو تحسین می‌کنم 317 00:23:24,111 --> 00:23:25,512 سعی خودم رو می‌کنم 318 00:23:26,530 --> 00:23:34,598 خواهرم، زلدا، حقیقت‌ـش تعلیم و تربیت سنتی‌تر سابرینا هیچ اهمیتی براش نداره 319 00:23:34,622 --> 00:23:37,941 ولی من دوست دارم برادرزاده‌ام چندهنره باشه [ معنای دیگر: خوش‌قواره ] 320 00:23:38,584 --> 00:23:39,984 واقعاً 321 00:23:42,963 --> 00:23:44,448 خوش‌قواره 322 00:23:48,218 --> 00:23:50,078 درست مثل عمه هیلداش 323 00:23:50,846 --> 00:23:52,446 دوباره بگید؟ 324 00:23:54,350 --> 00:23:59,379 .من دنبال سابرینا می‌گردم ...هیچ‌کدوم‌تون 325 00:24:00,481 --> 00:24:01,625 ندیدیدش؟ 326 00:24:01,649 --> 00:24:05,503 عمری می‌شه ندیدم‌ـش - ،و همونطور که می‌تونید ببینید... خانم وردول - 327 00:24:05,527 --> 00:24:08,173 ...ما وسط خلوت‌مون‌ـیم، پس 328 00:24:08,197 --> 00:24:09,957 پس می‌ذارم برگردید سراغ‌ـش 329 00:24:17,831 --> 00:24:20,143 می‌گفتید، آقای هاوتورن؟ 330 00:24:20,167 --> 00:24:21,603 لطفاً جرج صدام کن 331 00:24:21,627 --> 00:24:23,111 جرج 332 00:24:23,587 --> 00:24:24,987 ...و تو 333 00:24:26,173 --> 00:24:27,657 ...لطفاً، لطفاً 334 00:24:30,302 --> 00:24:34,581 لطفاً، اجازه می‌دی این عصر برات آشپزی کنم؟ 335 00:24:35,307 --> 00:24:36,451 آشپزی؟ 336 00:24:36,475 --> 00:24:38,210 برای...؟ 337 00:24:40,145 --> 00:24:42,540 کسی تابحال برام آشپزی نکرده 338 00:24:42,564 --> 00:24:46,843 خبر داره باکره‌ای؟ - نظرت راجع به این‌یکی چیه؟ - 339 00:24:47,194 --> 00:24:48,594 ناخوشایند 340 00:24:49,196 --> 00:24:55,679 اگه حرف قشنگی واسه زدن نداری، در اونصورت لطفاً، لطفاً، امشب توی دست‌وپا نباش 341 00:24:55,703 --> 00:24:58,146 طبقۀ اول، خط قرمز محسوب می‌شه 342 00:24:58,497 --> 00:25:01,351 متوجه هستی که مجبوری رضایت به سکس بدی؟ 343 00:25:01,375 --> 00:25:03,645 اون تنها راهیه که علاقه‌مند نگه‌ش می‌داری 344 00:25:03,669 --> 00:25:05,063 ...خواهش می‌کنم، فقط 345 00:25:05,087 --> 00:25:09,449 کمکم کن انتخاب‌ـش کنم، چون می‌خوام بهترین ظاهرم رو داشته باشم 346 00:25:10,551 --> 00:25:13,537 :موفق باشی. می‌دونی که چی می‌گن 347 00:25:15,139 --> 00:25:17,082 «سنده رو نمی‌شه جلا داد» 348 00:25:17,266 --> 00:25:21,169 ،زیر سم‌های شیطان هلاک بشی، زلدا !واسه یک‌بار هم که شده حامی باش 349 00:25:21,228 --> 00:25:23,289 اون لحن رو واسه من به کار نبر 350 00:25:23,313 --> 00:25:25,667 تو هیچ‌وقت نمی‌خوای من خوشبخت باشم، می‌خوای؟ 351 00:25:25,691 --> 00:25:29,719 تو هیچ‌وقت نخواستی من زندگی‌ـم رو !بکنم. تا حد مرگ ازش خسته شدم 352 00:25:30,487 --> 00:25:33,091 تا حد مرگ از اینکه اونی باشم که ازش سؤاستفاده می‌شه، خسته شدم 353 00:25:33,115 --> 00:25:36,845 خسته شدم که توسط گوشت و خون خودم مثل نجاست باهام رفتار بشه 354 00:25:36,869 --> 00:25:39,771 خسته شدم که پس‌اندیشه باشم، مضحکه باشم 355 00:25:41,874 --> 00:25:44,025 تو هیچ‌وقت خوشبخت نخواهی بود، هیلدا 356 00:25:44,543 --> 00:25:46,319 چون کی می‌تونه تو رو دوست داشته باشه؟ 357 00:25:50,257 --> 00:25:52,659 ...آه 358 00:25:54,261 --> 00:25:55,661 آره 359 00:25:56,221 --> 00:25:57,956 اونطوری خیلی بهتره 360 00:26:00,476 --> 00:26:05,165 سال‌هاست که من رو میاره ...پایین و مانع‌ـم می‌شه و 361 00:26:05,189 --> 00:26:10,051 و بهم می‌گه من به‌دردنخورـم. اوه! و ...من رو می‌کُشه، به معنای واقعی کلمه 362 00:26:10,360 --> 00:26:11,963 و به‌طور استعاره‌ای 363 00:26:11,987 --> 00:26:15,383 .ولی دیگه این‌کارو نمی‌کنه. نخیر نخیر. هرزۀ غیرقابل‌تحمل 364 00:26:15,407 --> 00:26:17,225 !این قشنگه 365 00:26:18,077 --> 00:26:20,638 خیلی متأسفم. همینطور داشتم راجع به زلدا حرف می‌زدم 366 00:26:20,662 --> 00:26:22,474 ...زلدا، زلدا، زلدا، زلدا 367 00:26:22,498 --> 00:26:25,025 از خودت برام بگو 368 00:26:26,043 --> 00:26:27,861 خواهربرادری داری؟ 369 00:26:27,920 --> 00:26:29,446 یه برادر داشتم 370 00:26:30,130 --> 00:26:34,284 ولی... سر زا رفت 371 00:26:34,301 --> 00:26:35,528 هوم 372 00:26:35,552 --> 00:26:37,787 خیلی متأسفم. خیلی بَده 373 00:26:37,805 --> 00:26:40,499 برای مردی که می‌تونست باشه افسوس می‌خورم 374 00:26:47,940 --> 00:26:49,340 ...به سلامتی تو 375 00:26:49,691 --> 00:26:51,968 ...هیلدای عزیز 376 00:26:52,444 --> 00:26:54,804 مهربونِ شهوت‌انگیز 377 00:26:57,116 --> 00:27:00,143 ...به سلامتی ما، آقای هاو 378 00:27:01,286 --> 00:27:02,771 جرج 379 00:27:07,251 --> 00:27:09,813 !سیاه‌مست‌ـم 380 00:27:09,837 --> 00:27:12,065 جای پات رو بپّا 381 00:27:12,089 --> 00:27:15,888 ...اوه، می‌دونی، من از زمان 382 00:27:15,999 --> 00:27:18,495 تاج‌گذاری ملکه ویکتوریا، اینقدر مست نبودم 383 00:27:18,512 --> 00:27:21,741 لب رود تمز بیدار شدم 384 00:27:21,765 --> 00:27:23,291 لخت 385 00:27:25,018 --> 00:27:27,497 فکر کنم یه خرده حالم خراب بشه 386 00:27:27,521 --> 00:27:31,299 وایسا. اینطوری می‌رم 387 00:27:33,735 --> 00:27:38,431 خوب بخوابی، فرشتۀ من، وسیلۀ نجات من 388 00:27:47,708 --> 00:27:51,486 ...مادر گفت من پسر خیلی ناقلایی بودم، چون 389 00:27:52,129 --> 00:27:55,824 می‌دونی، من اون رو جذب خودم کردم 390 00:27:57,593 --> 00:27:58,993 توی شکم مادرم 391 00:28:00,345 --> 00:28:01,871 خوردم‌ـش 392 00:28:02,139 --> 00:28:03,999 برادر خودم رو 393 00:28:05,851 --> 00:28:09,754 مثل یه خوک کوچولوی حریص، بلعیدم‌ـش 394 00:28:12,774 --> 00:28:15,969 کُل عمرم این بار غصه رو به دوش کِشیدم 395 00:28:18,071 --> 00:28:20,473 ...وحشتِ 396 00:28:20,782 --> 00:28:24,436 ...اینکه نمی‌دونم آیا اصلاً عشقی پیدا می‌کنم 397 00:28:25,287 --> 00:28:27,105 و... و رابطه‌ای 398 00:28:27,331 --> 00:28:28,773 ...ولی بعدش 399 00:28:29,124 --> 00:28:33,612 کاشف به عمل اومد تنها کاری که باید می‌کردم این بود که با یه نفر که دقیقاً مثل خودمه، آشنا بشم 400 00:28:34,379 --> 00:28:35,779 و مثل اونه 401 00:28:36,256 --> 00:28:37,656 ...هیلدا 402 00:28:38,508 --> 00:28:40,660 ...دوست دارم با 403 00:28:41,678 --> 00:28:45,332 برادرم باب آشنا بشی 404 00:29:11,166 --> 00:29:13,276 !نه 405 00:29:19,508 --> 00:29:23,203 اوه، هیلدای بیچاره 406 00:29:24,304 --> 00:29:26,915 ...وردی که این خونه رو باز می‌کنه رو بهم بگو 407 00:29:27,307 --> 00:29:30,335 و از نیمۀ تاریک‌ـت جدات می‌کنم 408 00:29:32,229 --> 00:29:34,707 ،لکن از میوۀ درختی که در وسط باغ است» 409 00:29:34,731 --> 00:29:43,640 ،خدای دروغین گفت: از آن مخورید «و آن را لمس مکنید، مبادا بمیرید 410 00:29:45,325 --> 00:29:50,265 ولی وقتی حوا میوه رو خورد، مُرد، فرزندانم؟ 411 00:29:50,289 --> 00:29:51,224 نه 412 00:29:51,248 --> 00:29:54,609 نه. البته که نه 413 00:29:54,918 --> 00:29:57,355 ،خدای دروغین به حوا دروغ گفت 414 00:29:57,379 --> 00:30:02,909 چون اون آرزو داشت حوا رو توی باغ‌ـش، برهنه و نادان نگه داره 415 00:30:04,553 --> 00:30:06,538 ،ولی ارباب ما ابلیس 416 00:30:06,722 --> 00:30:08,873 ،که در قالب یک مار حاضر بود 417 00:30:08,974 --> 00:30:13,378 به حوا آگاهی داد، و آزادش کرد 418 00:30:19,609 --> 00:30:21,587 خواهر زلدا 419 00:30:21,611 --> 00:30:23,715 ما از محافل نُه‌گانه براتون خبرهایی آوردیم 420 00:30:23,739 --> 00:30:27,385 ارباب تاریکی ما خونۀ شما رو برای یک افتخار ویژه انتخاب کرده 421 00:30:27,409 --> 00:30:32,682 سالی یک‌بار، شکل یک انسان رو به خودش ،می‌گیره تا به پارساترین مریدان‌ـش سر بزنه 422 00:30:32,706 --> 00:30:34,524 تا باهاشون هم‌سفره بشه 423 00:30:34,583 --> 00:30:40,280 امسال، ارباب تاریکی ما، شما و خواهرتون رو برای اون افتخار انتخاب کرده 424 00:30:40,339 --> 00:30:43,116 ایشون با حضورش در مراسم ...شام، ازتون تجلیل می‌کنه 425 00:30:45,302 --> 00:30:46,703 امشب 426 00:30:52,851 --> 00:30:55,503 !هیلدا! اوه، هیلدا 427 00:30:56,897 --> 00:30:58,166 بله؟ 428 00:30:58,190 --> 00:31:01,050 !ارباب تاریکی با ما شام می‌خوره 429 00:31:01,234 --> 00:31:04,012 امشب! می‌تونی تصورش رو بکنی؟ 430 00:31:04,112 --> 00:31:05,173 !آ 431 00:31:05,197 --> 00:31:08,134 پس من پای سبزیجاتم رو آماده می‌کنم. همیشه جواب می‌ده 432 00:31:08,158 --> 00:31:10,428 نه برای ارباب تاریکی، خواهر 433 00:31:10,452 --> 00:31:12,305 اون یه گوشتخوار شناخته‌شده‌ست 434 00:31:12,329 --> 00:31:15,266 اوه. حیف که وقت نداریم یه گوساله رو پروار کنیم 435 00:31:15,290 --> 00:31:19,235 یه سر برم قصابی ببینم می‌تونه یه راسته بهم بده؟ 436 00:31:19,920 --> 00:31:21,320 نیازی نیست 437 00:31:21,546 --> 00:31:24,741 یه خوراک برگزیده در دسترسه 438 00:31:27,636 --> 00:31:29,370 درست نیست، فرگوس؟ 439 00:31:41,775 --> 00:31:44,302 باز می‌کنی؟ 440 00:31:55,288 --> 00:31:56,815 !ارباب تاریکی 441 00:32:01,628 --> 00:32:03,028 بسیارخب 442 00:32:03,713 --> 00:32:06,109 چی برای من تدارک دیدی، دخترخوانده هیلدا؟ 443 00:32:06,133 --> 00:32:08,910 اوه! پای سبزیجات، ارباب تاریکی 444 00:32:09,970 --> 00:32:11,697 حاوی پیازه؟ 445 00:32:11,721 --> 00:32:14,499 نه، ارباب تاریکی. می‌دونم پیاز دوست ندارید 446 00:32:14,558 --> 00:32:15,785 هوم 447 00:32:15,809 --> 00:32:18,204 و تو چی برای من تدارک دیدی، دخترخوانده زلدا؟ 448 00:32:18,228 --> 00:32:20,880 غذای موردعلاقه‌تون رو درست کردم، ارباب تاریکی 449 00:32:21,356 --> 00:32:24,884 این یک بچۀ مسیحیه یا یک فرزند شب» که پختی؟» 450 00:32:25,694 --> 00:32:29,298 فربه‌ترین بچه‌ای بود که تونستم پیدا کنم، ارباب تاریکی 451 00:32:29,322 --> 00:32:33,434 ولی... اون... اون یه «فرزند شب» بود 452 00:32:34,077 --> 00:32:37,188 و با کم‌شدن تعدادمون، دخترخوانده زلدا؟ 453 00:32:38,039 --> 00:32:40,893 ولی بچۀ سوخاری خوراک موردعلاقه‌تون نیست، ارباب تاریکی؟ 454 00:32:40,917 --> 00:32:43,570 من امشب فقط یک خوراک می‌خورم 455 00:32:44,337 --> 00:32:46,364 پای سبزیجاتِ هیلدا 456 00:32:52,053 --> 00:32:53,531 خب، شروع کنیم؟ 457 00:32:53,555 --> 00:32:55,832 بذارید براتون بذارم، ارباب تاریکی 458 00:32:56,433 --> 00:32:59,294 و چه خدمتگزار پُرنشاطی هستی 459 00:33:01,438 --> 00:33:04,966 ...خیالت راحت، من مقام 460 00:33:07,319 --> 00:33:09,679 دست به دعا می‌مونم 461 00:33:13,283 --> 00:33:14,683 اوه 462 00:33:15,452 --> 00:33:19,480 این عالی‌ترین پای سبزیجاتیه که من تابحال خوردم 463 00:33:20,373 --> 00:33:22,268 به لذت‌بخشی پزنده‌ش 464 00:33:22,292 --> 00:33:25,396 شما خیلی خیلی ناقلائی، ارباب تاریکی 465 00:33:25,420 --> 00:33:27,697 ...بهم بگو، هیلدا 466 00:33:28,340 --> 00:33:32,243 افتخار یک... رقص رو بهم می‌دی؟ 467 00:34:02,040 --> 00:34:04,685 !خداحافظ، ارباب تاریکی! خدافظ 468 00:34:04,709 --> 00:34:06,646 غریبگی نکنید 469 00:34:06,670 --> 00:34:08,655 مراقب خودتون باشید 470 00:34:08,964 --> 00:34:11,407 شما رو شکر 471 00:34:37,284 --> 00:34:40,937 تو که اصلاً نمی‌خواستی به کلیسای شب» ملحق بشی» 472 00:34:42,122 --> 00:34:44,774 !تو که هیچ‌وقت دوست‌ـش نداشتی 473 00:35:09,107 --> 00:35:11,718 چه احیای سریعی بود، خواهر 474 00:35:12,193 --> 00:35:13,845 هیلدا کجاست؟ 475 00:35:19,534 --> 00:35:22,186 مگه من نگه‌دار خواهرم هستم؟ 476 00:35:26,124 --> 00:35:27,525 ...نمی 477 00:35:27,542 --> 00:35:29,819 نمی... نمی‌دونم کجاست 478 00:35:30,253 --> 00:35:34,073 به من دروغ نگو. من پدر دروغ‌ها هستم. اون رو کُشتی 479 00:35:34,257 --> 00:35:35,401 اینطور نیست؟ 480 00:35:35,425 --> 00:35:37,278 متأسفم، ارباب تاریکی 481 00:35:37,302 --> 00:35:40,496 ولی... شما درک نمی‌کنید 482 00:35:40,513 --> 00:35:43,958 این یه بازی کوچولوئه که ما انجام می‌دیم 483 00:35:44,434 --> 00:35:46,085 پانچ و جودی 484 00:35:46,853 --> 00:35:48,504 برمی‌گرده 485 00:35:48,980 --> 00:35:50,041 حالا می‌بینید 486 00:35:50,065 --> 00:35:53,377 هیلدا همیشه برمی‌گرده 487 00:35:53,401 --> 00:35:54,969 این‌بار نه 488 00:35:55,236 --> 00:35:58,681 ...این‌بار، از زندگی تو رفته 489 00:36:00,617 --> 00:36:02,017 برای همیشه 490 00:36:04,245 --> 00:36:05,645 !نه 491 00:36:06,456 --> 00:36:09,067 !نه 492 00:36:16,132 --> 00:36:18,284 !نه 493 00:36:18,968 --> 00:36:22,205 زلدای بیچاره 494 00:36:25,058 --> 00:36:29,962 وردی که قفل این خونه رو باز می‌کنه رو بهم بگو، منم برش‌می‌گردونم به زندگی 495 00:36:34,150 --> 00:36:36,671 !بذارید بیام بیرون 496 00:36:36,695 --> 00:36:39,674 !لطفاً یه نفر کمکم کنه! کمک 497 00:36:39,698 --> 00:36:42,134 سابرینا؟ 498 00:36:42,158 --> 00:36:44,887 سرانجام - خانم وردول؟ - 499 00:36:44,911 --> 00:36:47,396 ازت می‌خوام آروم باشی 500 00:36:47,664 --> 00:36:49,350 الان داری خواب می‌بینی 501 00:36:49,374 --> 00:36:50,774 نه 502 00:36:50,834 --> 00:36:53,979 هاروی. هاروی و خانواده‌ش این‌کارو باهام کردن 503 00:36:54,003 --> 00:36:55,064 سابرینا، به من گوش بده 504 00:36:55,088 --> 00:36:59,318 زمان زیادی نداریم تا اینکه بتیبت متوجه بشه من دارم توی قلمروش می‌چرخم 505 00:36:59,342 --> 00:37:01,362 چی؟ کی؟ 506 00:37:01,386 --> 00:37:03,197 بتیبت. یه اهریمنِ خوابه 507 00:37:03,221 --> 00:37:05,449 قربانی‌هاش رو توی خواب‌شون کنترل می‌کنه 508 00:37:05,473 --> 00:37:07,243 ،داره تو رو شکنجه می‌کنه، همه‌تون رو 509 00:37:07,267 --> 00:37:11,170 تا اینکه یکی از شما وردی رو که قفل خونه رو باز می‌کنه بهش بگه 510 00:37:11,187 --> 00:37:12,922 وگرنه همه‌تون دیوونه می‌شید 511 00:37:13,356 --> 00:37:15,133 این یه خوابه؟ 512 00:37:15,275 --> 00:37:17,969 آره. ولی من بیدارت می‌کنم 513 00:37:18,611 --> 00:37:22,591 و به محض اینکه بیدارت کردم، باید از اون خونه خارج بشی. فرار کن 514 00:37:22,615 --> 00:37:24,719 با تمام سرعتی که پاهات با خودشون می‌برن‌ـت بدو 515 00:37:24,743 --> 00:37:27,847 تنها فرصت نجات‌ـته - اهریمنه گفت خواستار انتقامه - 516 00:37:27,871 --> 00:37:32,351 اگه فرار کنم، چی جلوش رو از کُشتن عمه‌هام و امبروز می‌گیره؟ 517 00:37:32,375 --> 00:37:36,529 حفظ جان، عزیز من، تنها چیزیه که اهمیت داره 518 00:37:37,297 --> 00:37:40,283 ...خانم وردول، شما چطوری اومدی اینجا 519 00:37:40,550 --> 00:37:41,993 توی خواب من؟ 520 00:37:43,470 --> 00:37:47,373 ،یه ذهن کاملاً باز، خوابِ خودآفرین و خلوص نیت، سابرینا 521 00:37:47,515 --> 00:37:49,292 الان دیگه بیدارت می‌کنم 522 00:37:49,476 --> 00:37:53,254 ،یه درد سوزنی احساس می‌کنی ولی حرف‌های من یادت بمونه 523 00:37:53,897 --> 00:37:57,508 از خونه برو بیرون. خواب‌ـت نبره 524 00:37:57,776 --> 00:38:01,387 فقط یک فرصت داری تا از دست‌ـش فرار کنی 525 00:38:27,847 --> 00:38:31,083 بتیبت 526 00:38:50,578 --> 00:38:53,481 کجا رفتی، دختر کوچولو؟ 527 00:39:02,048 --> 00:39:04,992 کجائی؟ 528 00:39:06,386 --> 00:39:07,954 کجا رفتی؟ 529 00:39:13,017 --> 00:39:16,754 !امبروز. امبروز 530 00:39:27,073 --> 00:39:29,475 !آخ 531 00:39:29,951 --> 00:39:31,351 مشکلی نیست 532 00:39:31,411 --> 00:39:33,104 از کتاب‌هات استفاده می‌کنم 533 00:39:41,796 --> 00:39:45,116 ...اکسلیوم؟ اکسلیوم 534 00:39:46,926 --> 00:39:49,238 تبعیده 535 00:39:49,262 --> 00:39:51,122 !سِیلم 536 00:39:52,473 --> 00:39:57,295 ،می‌دونم، ولی «پیکربندی آکرون» رو دارم و یه ورد پیدا کردم که تبعیدش کنم 537 00:39:59,105 --> 00:40:00,499 ولی اسم‌ـش رو می‌دونم 538 00:40:00,523 --> 00:40:04,802 ،خانم وردول بهم گفت بتیبت‌ـه و اون ممکنه یه برتری بهم بده 539 00:40:04,944 --> 00:40:07,298 ولی باید باهاش رو در رو بشم، سِیلم 540 00:40:07,322 --> 00:40:10,683 نمی‌تونم فرار کنم و اجازه بدم خانواده‌ام به‌دست اون شکنجه بشن 541 00:40:11,367 --> 00:40:15,646 در حال حاضر، بهترین گزینه‌ام اینه که غافلگیرش کنم 542 00:40:18,791 --> 00:40:20,609 دنبال من می‌گردی؟ 543 00:40:22,420 --> 00:40:24,773 تبعیدت می‌کنم، بتیبت 544 00:40:30,303 --> 00:40:33,372 اون توی دست‌های بی‌تجربۀ تو چیزی جز یک اسباب‌بازی نیست 545 00:40:33,640 --> 00:40:36,118 تو نصف جادوگری که پدرت بود هم نیستی 546 00:40:36,142 --> 00:40:40,205 تو اصلاً ساحره نیستی. نه قدرتی داری، نه اعتقاد راسخی، نه اراده‌ای 547 00:40:40,229 --> 00:40:44,717 و با سه تا اسپل‌من دیگه در بردگی من، تو، بچه‌جون، می‌میری 548 00:40:53,368 --> 00:40:54,977 اجی مجی لاترجی 549 00:41:02,293 --> 00:41:04,528 اسپل‌من 550 00:41:05,421 --> 00:41:07,107 !عمه زلدا، بیدارشو 551 00:41:07,131 --> 00:41:09,318 عمه‌ها، خواهش می‌کنم، من !تنهایی از پس این‌کار برنمیام 552 00:41:09,342 --> 00:41:10,826 !به کمک‌تون احتیاج دارم 553 00:41:12,053 --> 00:41:16,832 سِیلم! سِیلم، بتیبت رو کجا ول کردی؟ هنوز پایینه؟ 554 00:41:19,644 --> 00:41:23,589 نمی‌دونم، سِیلم، کمک لازم دارم، ... لازم دارم 555 00:41:26,526 --> 00:41:29,296 وایسا. می‌تونم برگردم 556 00:41:29,320 --> 00:41:32,132 ،آره، می‌دونم خانم وردول گفت نخوابم 557 00:41:32,156 --> 00:41:37,520 ولی اگه به قدر کافی فرز باشم و به قدر کافی ،تمرکز داشته باشم که خواب شفاف ببینم 558 00:41:37,954 --> 00:41:40,683 می‌تونم برم و سریع برگردم 559 00:41:40,707 --> 00:41:43,859 خب، برای شروع، باید خودم رو به خواب فرو ببرم 560 00:41:47,880 --> 00:41:50,109 کجا رفتی؟ 561 00:41:50,133 --> 00:41:52,576 نمی‌تونی از چنگ من خلاص بشی 562 00:41:52,677 --> 00:41:55,614 می‌دونم یه جایی همینجاهاست. عمه هیلدا موقعی که خواب‌ـش نمی‌بره ازش استفاده می‌کنه 563 00:41:55,638 --> 00:41:57,206 کجاست؟ 564 00:41:58,224 --> 00:42:00,709 گُل انگشتانه! پیداش کردم 565 00:42:00,852 --> 00:42:04,873 .البته. می‌دونم، زیادش می‌کُشه‌تم پس، از مقدار مناسب‌ـش استفاده می‌کنم 566 00:42:04,897 --> 00:42:07,800 ...بیا، پیشی، پیشی 567 00:42:10,486 --> 00:42:15,933 دخترک ناقلا. کجائی؟ 568 00:42:20,538 --> 00:42:21,974 کجا مخفی می‌شم؟ 569 00:42:21,998 --> 00:42:26,235 خب، ریسک‌ـش بالاست، ولی در معرض دید، و به کمک تو هم احتیاج دارم، سِیلم 570 00:42:33,176 --> 00:42:37,037 دخترک ناقلا، باید توی تخت‌خواب باشی 571 00:42:42,477 --> 00:42:44,670 ،اوه، می‌تونی فرار کنی 572 00:42:44,687 --> 00:42:48,174 ولی نمی‌تونی از چنگ من خلاص بشی 573 00:42:53,029 --> 00:42:56,474 یه ذهن کاملاً باز، خوابِ» «خودآفرین، و خلوص نیت 574 00:42:58,242 --> 00:42:59,685 برو که رفتیم 575 00:43:10,213 --> 00:43:12,114 دقیقاً دو دقیقه 576 00:43:21,724 --> 00:43:23,124 !عمه زلدا 577 00:43:23,643 --> 00:43:25,294 !سابرینا 578 00:43:25,478 --> 00:43:28,506 !من هیمشه خیلی باهاش بی‌رحم بودم 579 00:43:28,815 --> 00:43:31,675 حالا اون رفته - کی رفته؟ - 580 00:43:33,152 --> 00:43:34,929 من کُشتم‌ـش 581 00:43:37,573 --> 00:43:40,844 و حالا، اون هیچ‌وقت برنمی‌گرده 582 00:43:40,868 --> 00:43:43,680 .عمه زلدا، داری کابوس می‌بینی هیچ‌کدومِ اینا واقعی نیست 583 00:43:43,704 --> 00:43:46,809 هیلدا زنده‌ست و بغل‌دست‌ـت خوابیده، قول می‌دم 584 00:43:46,833 --> 00:43:50,479 ولی زمان زیادی ندارم و به کمک‌ـت احتیاج دارم. یه اهریمنِ خواب توی خونه‌مونه 585 00:43:50,503 --> 00:43:54,191 ،اون کسیه که تو رو توی یه کابوس قرار داده و نیازه که بهم بگی چطوری شکست‌ـش بدم 586 00:43:54,215 --> 00:43:56,367 ...تنها خواهرم 587 00:43:57,301 --> 00:44:01,330 و من خبیثانه باهاش رفتار کردم 588 00:44:02,723 --> 00:44:04,076 عمه هیلدا 589 00:44:04,100 --> 00:44:07,711 .متأسفم، عمه زی، باید تنهات بذارم ولی تمام اینا بزودی تموم می‌شه 590 00:44:11,023 --> 00:44:13,877 عمه هیلدا! اون باهات چی‌کار کرده؟ 591 00:44:13,901 --> 00:44:16,338 سابرینا، باید من رو ببُری و آزاد کنی 592 00:44:16,362 --> 00:44:17,965 عمه هیلدا، این یه خوابه 593 00:44:17,989 --> 00:44:20,717 ،اهریمنِ خواب، این کار اونه داره شکنجه‌ت می‌کنه 594 00:44:20,741 --> 00:44:21,969 اهریمنِ خواب؟ - آره - 595 00:44:21,993 --> 00:44:24,346 ،بتیبت، و قبل از اینکه بیدار بشه حدود 30 ثانیه فرصت دارم 596 00:44:24,370 --> 00:44:26,348 می‌دونی واسه متوقف‌کردن‌ـش چی‌کار می‌تونم بکنم؟ 597 00:44:26,372 --> 00:44:29,393 ...یه اهریمن؟ آه... آه 598 00:44:29,417 --> 00:44:33,355 اون مظهر کابوس‌هاست، مگه نه، بتیبت؟ 599 00:44:33,379 --> 00:44:36,900 ،سابرینا، باید زرنگ باشی باید گیرش بندازی 600 00:44:36,924 --> 00:44:38,318 چطوری؟ می‌تونی بهم بگی؟ 601 00:44:38,342 --> 00:44:42,079 نمی‌تونم... آه... آره، سابرینا 602 00:44:42,471 --> 00:44:44,992 کابوس چیه، جز یه رؤیا که بد شده؟ 603 00:44:45,016 --> 00:44:46,785 یه رؤیا که ناخوشایند شده؟ 604 00:44:46,809 --> 00:44:50,998 باید یه کابوس رو همونطوری که یه رؤیا رو گیر می‌ندازی، گیر بندازی 605 00:44:51,022 --> 00:44:53,667 اوه، ارواح هم‌ذات‌ـم می‌تونن کمک کنن 606 00:44:53,691 --> 00:44:55,092 عنکبوت‌هات؟ 607 00:44:55,568 --> 00:44:57,754 البته 608 00:44:57,778 --> 00:44:59,555 !من رو پیش اون تنها نذار 609 00:45:02,700 --> 00:45:04,761 !امبروز - دختردایی؟ - 610 00:45:04,785 --> 00:45:07,556 یه اهریمنِ خواب به اسم بتیبت داره توی خونه آزاد می‌چرخه 611 00:45:07,580 --> 00:45:10,809 داری این رو خواب می‌بینی - واقعاً؟ - 612 00:45:10,833 --> 00:45:13,353 آره، ولی یه نقشه‌ای دارم و تو قراره بهم کمک کنی 613 00:45:13,377 --> 00:45:15,480 بهم بگو چی‌کار کنم. تو خفه - بهم بگو چی‌کار کنم. تو خفه - 614 00:45:15,504 --> 00:45:17,316 حواس‌ـش رو پرت کن. مشغول نگه‌ش دار 615 00:45:17,340 --> 00:45:19,033 اهریمنِ خواب رو؟ 616 00:45:26,891 --> 00:45:31,253 ،تعداد محدودی راهرو وجود داره تعداد محدودی در وجود داره 617 00:45:37,443 --> 00:45:38,927 التماس کن، دخترجون 618 00:45:39,570 --> 00:45:42,139 برای رحم بتیبت التماس کن 619 00:45:47,495 --> 00:45:49,897 گربه رو طلسم کرده؟ 620 00:45:50,039 --> 00:45:51,475 !اهریمن، من حرف می‌زنم 621 00:45:51,499 --> 00:45:54,311 وردی که مهر و موم خونه رو ،باز می‌کنه رو بهت می‌گم 622 00:45:54,335 --> 00:45:58,572 ولی، لطفاً، به این عذاب پایان بده 623 00:46:06,097 --> 00:46:11,585 حرف بزن، فرزندم، و جفت‌مون خلاص می‌شیم 624 00:46:13,062 --> 00:46:15,547 ...بیا نزدیک‌تر، اهریمن. من 625 00:46:15,982 --> 00:46:17,466 من خیلی ضعیف‌ـم 626 00:46:17,900 --> 00:46:19,301 نزدیک‌تر 627 00:46:20,444 --> 00:46:22,256 ورد، پیچیده‌ست 628 00:46:22,280 --> 00:46:23,806 خیلی کهن‌ـه 629 00:46:24,073 --> 00:46:25,473 به زبان سومری‌ـه 630 00:46:25,574 --> 00:46:27,970 اوستروگوت - چطوری بشکنمش؟ - شعبه‌ای از گوت‌ها که در قرون وسطی به ] [ قسمت‌های شرقی اروپا استیلا یافته بودند 631 00:46:27,994 --> 00:46:30,555 باید بخونی‌ـش 632 00:46:30,579 --> 00:46:31,640 روی یه پا وایسی 633 00:46:31,664 --> 00:46:34,441 ...دست‌هات رو تکون بدی - !کافیه - 634 00:46:36,502 --> 00:46:37,902 وایسا 635 00:46:38,337 --> 00:46:39,738 چی‌کار داری می‌کنی؟ 636 00:46:39,839 --> 00:46:43,283 اهریمن ساده‌لوح. دارم در حین اینکه دختر‌دایی‌ـم فرار می‌کنه، حواس‌ـت رو پرت می‌کنم 637 00:46:43,342 --> 00:46:46,870 !نه 638 00:46:51,600 --> 00:46:54,503 اسپل‌من 639 00:46:55,354 --> 00:46:58,298 کجائی؟ 640 00:47:08,034 --> 00:47:11,895 بیا، دختر کوچولو 641 00:47:22,715 --> 00:47:24,700 اوه، سابرینا 642 00:47:26,469 --> 00:47:28,287 اوه، فرزندم 643 00:47:29,889 --> 00:47:32,416 این بازی کوچولو به پایان رسیده 644 00:47:38,689 --> 00:47:41,675 فکر می‌کنی اون عنکبوت‌ها می‌تونن نجات‌ـت بدن؟ 645 00:47:42,943 --> 00:47:46,597 حتی خود ارباب تاریکی هم نمی‌تونه نجات‌ـت بده 646 00:47:46,781 --> 00:47:49,349 عمه زلدا، هرکاری که می‌خوای انجام بدی، سریع انجامش بده 647 00:48:13,933 --> 00:48:16,835 رؤیاگیرها رؤیا نمی‌گیرن، بتیبت 648 00:48:17,186 --> 00:48:18,796 کابوس می‌گیرن 649 00:48:19,397 --> 00:48:23,801 گاهی اوقات قدیمی‌ترین و ساده‌ترین طلسم، بهترین نتیجه رو می‌ده 650 00:48:47,925 --> 00:48:51,370 من الان واضح‌ترین خواب رو دیدم 651 00:48:51,429 --> 00:48:52,955 آره، منم همینطور 652 00:48:54,265 --> 00:48:55,666 !سابرینا 653 00:49:02,273 --> 00:49:07,886 ،به پیچیدگی «پیکربندی آکرون» نیست ولی شیشۀ مربا به همون اندازه خوبه 654 00:49:08,529 --> 00:49:11,932 حالا چه حسی داری؟ - بهترم، عمه هیلدا - 655 00:49:24,545 --> 00:49:26,029 ...من 656 00:49:29,341 --> 00:49:32,286 من یه عذرخواهی بهت بدهکارم، سابرینا 657 00:49:32,720 --> 00:49:37,457 موقعی که توی خوابم اومدی سراغ‌ـم، من... بزدل بودم 658 00:49:37,641 --> 00:49:39,877 عصبی. ترسو 659 00:49:40,311 --> 00:49:43,623 فقط توی خواب اونطوری بودی، عمه زلدا 660 00:49:43,647 --> 00:49:46,675 فقط توی اون خواب وحشتناک 661 00:49:48,360 --> 00:49:50,220 ...پس تو 662 00:49:50,988 --> 00:49:54,641 پس توی کُل خواب‌های ما پرسه زدی؟ 663 00:49:55,451 --> 00:49:56,851 آره 664 00:50:01,540 --> 00:50:02,983 ...ولی بسختی 665 00:50:03,709 --> 00:50:06,361 می‌تونم به یادش بیارم، خیلی مبهمه 666 00:50:07,546 --> 00:50:09,323 خیلی مبهمه 667 00:50:34,281 --> 00:50:35,681 الو؟ 668 00:50:36,283 --> 00:50:38,352 هاروی، منم 669 00:50:38,494 --> 00:50:39,894 سابرینا؟ 670 00:50:40,037 --> 00:50:42,105 ساعت چنده؟ 671 00:50:42,164 --> 00:50:46,526 خیلی خیلی دیره، ولی باید یه چیزی ازت بپرسم 672 00:50:50,506 --> 00:50:53,283 تو هیچ‌وقت بهم آسیب نمی‌رسونی، می‌رسونی؟ 673 00:50:53,801 --> 00:50:55,619 چه؟ نه، البته که نه 674 00:50:56,679 --> 00:50:59,241 این... این حرف‌ها از کجا نشأت می‌گیره؟ 675 00:50:59,265 --> 00:51:01,416 ...آخه ما 676 00:51:02,393 --> 00:51:05,295 خیلی متفاوت‌ـیم، ما دو نفر 677 00:51:05,771 --> 00:51:09,675 از چی حرف می‌زنی؟ عزیزم... چیزی شده؟ 678 00:51:10,025 --> 00:51:12,333 ...نه، چیزی نشده. من یه 679 00:51:12,528 --> 00:51:15,097 خواب خیلی بد دیدم، همین 680 00:51:15,197 --> 00:51:19,302 فردا مدرسه می‌بینم‌ـت؟ - آره، البته. اول علوم مدنی داریم، درسته؟ - 681 00:51:19,326 --> 00:51:20,769 با خانم وردول؟ 682 00:51:33,674 --> 00:51:35,200 سابرینا 683 00:51:35,259 --> 00:51:36,659 ...چرا 684 00:51:37,219 --> 00:51:39,698 نصف شبه. چه کمکی از دستم برمیاد؟ 685 00:51:39,722 --> 00:51:42,207 ...می‌تونید با گفتن حقیقت بهم شروع کنید 686 00:51:43,017 --> 00:51:47,462 راجع به اینکه کی و چی هستید 687 00:51:54,570 --> 00:51:56,388 پس بهتره بگیری بشینی 688 00:52:00,000 --> 00:52:05,000 کـاری از هـومـن صـمـدی Raylan Givens 689 00:52:05,500 --> 00:52:09,500 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 690 00:52:09,510 --> 00:52:13,500 کانال تلگرام تیم ترجمه‌ی دیباموویز https://t.me/DibaSub