1 00:00:01,000 --> 00:00:08,000 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:08,024 --> 00:00:15,024 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:00:18,017 --> 00:00:19,102 «آنچه گذشت» 4 00:00:19,185 --> 00:00:21,563 «سلام، بهت» معلومه که داره از «اونس» استفاده می‌کنی 5 00:00:20,270 --> 00:00:22,063 {\an۸}سوپرایزم کردی. اینجوری] [...حساب مالکوم رو رسیدی 6 00:00:22,147 --> 00:00:23,273 {\an۸}[پیغام جدید یافت نشد] 7 00:00:21,646 --> 00:00:25,525 ،دیگه نمیشه توی پیام‌ها سرک کشید پیام‌ها بعدِ خونده شدن پاک میشن 8 00:00:25,608 --> 00:00:27,444 نرم‌افزار موردِ علاقۀ افراد نابغه و بدبین 9 00:00:27,527 --> 00:00:30,947 به گمونم توی اون نمایشگاهِ هنریِ مسخره می‌بینمت، پروفسور 10 00:00:31,865 --> 00:00:32,949 کیت گلوین 11 00:00:33,033 --> 00:00:34,701 گمشو - کیت چیز زیادی بروز نمیده - 12 00:00:34,784 --> 00:00:36,578 با اون کُت شبیه گارسون‌ها شدی 13 00:00:36,661 --> 00:00:39,289 تو یه آدم پوچ و بی‌ارزشی که هیچ زندگی‌ای واسه خودش نداره 14 00:00:39,372 --> 00:00:42,459 مالکوم. بهمون گفت مالکوم صداش کنیم - فقط یه دانشجو بود؟ - 15 00:00:42,542 --> 00:00:44,753 چی می‌خوای؟ - نادیا درست می‌گفت - 16 00:00:44,836 --> 00:00:46,921 اولین مظنون معمولاً دومین قربانیـه 17 00:00:47,005 --> 00:00:49,132 «به زودی ته و توه کارت رو در میارم» 18 00:00:52,471 --> 00:00:53,442 بقایای جزئی بدن جو گولدبرگ] [در بقایایِ یک آتش‌سوزی پیدا شد 19 00:00:53,661 --> 00:00:54,696 [گوئینور بک که بود؟] 20 00:00:54,721 --> 00:00:56,222 «سلام، جو» 21 00:01:02,312 --> 00:01:06,483 ،همچین وقتایی با خودم میگم کجا رو اشتباه رفتم؟ 22 00:01:08,359 --> 00:01:09,903 من فقط یه تعطیلات ساده می‌خواستم 23 00:01:10,487 --> 00:01:12,989 تا یه زندگیِ تازه و خوب 24 00:01:13,073 --> 00:01:16,910 ،و صادقانه و با آرامش شروع کنم ولی تو نابودش کردی 25 00:01:16,993 --> 00:01:18,828 به بهشت امن من تجاوز کردی 26 00:01:18,912 --> 00:01:22,332 اون منِ سابق که سخت سعی داشتم پشت سر بذارم رو می‌کِشی بیرون 27 00:01:27,045 --> 00:01:30,507 درست میگم؟ همۀ اون» «مقاله‌ها راجع‌به تو بود؟ 28 00:01:32,425 --> 00:01:34,761 مشخصه که نمی‌تونم بگم آره. بیخیال 29 00:01:34,844 --> 00:01:36,846 اسم من «جاناتان مور»ـه 30 00:01:39,140 --> 00:01:41,476 بیخیال، جو. حقیقت رو بهم بگو 31 00:01:45,855 --> 00:01:49,234 محرک مریضی و وابستگی غلطت نمیشم 32 00:01:50,902 --> 00:01:54,030 ،قرار بود تو رو پیدا کنم نه قفل‌هام رو عوض کنم 33 00:01:58,701 --> 00:02:02,413 ولی باید تو رو از خونه‌ام و ذهنم بیرون نگه دارم 34 00:02:06,751 --> 00:02:08,002 داری بهم بی‌محلی می‌کنی؟» 35 00:02:09,838 --> 00:02:11,339 داری به احساساتم صدمه می‌زنی، جو 36 00:02:12,465 --> 00:02:13,550 «اونجایی؟ 37 00:02:13,633 --> 00:02:14,926 اونجایی؟ 38 00:02:15,009 --> 00:02:16,719 چاره‌ای واسم نذاشتی 39 00:02:18,012 --> 00:02:19,722 مجبورم بپیچونمت، مزاحم 40 00:02:23,726 --> 00:02:25,395 در داستان «مردِ جمعیت» از ادگار آلن پو 41 00:02:25,937 --> 00:02:28,398 راوی به صورت تصادفی یه غریبۀ رو توی کافه می‌بینه 42 00:02:28,590 --> 00:02:30,550 و ذهنش درگیر اون میشه 43 00:02:31,151 --> 00:02:33,391 پس توی خیابون‌های لندن اون غریبه رو دنبال می‌کنه 44 00:02:33,444 --> 00:02:34,420 توی ذهنش استنتاج می‌کنه 45 00:02:34,445 --> 00:02:37,657 ولی اینکه چرا به طرف علاقه‌منده هنوزم مبهمـه 46 00:02:37,740 --> 00:02:41,578 خب به نظرتون این داستان در مورد درگیریِ ذهنی چی می‌خواد بگه؟ 47 00:02:42,328 --> 00:02:44,581 که ارتباط مستقیم داره با اشتیاق به محافظت 48 00:02:45,081 --> 00:02:47,143 راوی غریبه رو دنبال می‌کنه چون می‌بینه که 49 00:02:47,167 --> 00:02:49,687 اون یه چاقو زیر لباسش قایم کرده - درسته. ولی مشخص بود - 50 00:02:49,711 --> 00:02:52,422 جالب بود. دیگه چی؟ - در مورد عشقه - 51 00:02:52,505 --> 00:02:55,383 مطمئنی داستان درست رو خوندی؟ - در مورد اون مدل عشق‌هاست - 52 00:02:55,466 --> 00:02:58,928 که به چیزایی داری که هیچ‌وقت قادر نیستی به صورت کامل درکش کنی 53 00:02:59,554 --> 00:03:03,391 در مورد وابستگیـه - کی گفته جفتش نیست؟ - 54 00:03:03,474 --> 00:03:07,532 راوی می‌خواد ارتباط برقرار کنه و طرف رو بشناسه و شناخته بشه، درسته؟ 55 00:03:07,557 --> 00:03:12,650 واسه همین یه غریبه رو می‌پاد - ببخشید، ولی در مورد پروفسور هاردینگـه - 56 00:03:12,734 --> 00:03:14,819 پشمام. به قتل رسیده 57 00:03:14,903 --> 00:03:18,156 فکر می‌کنن به قتلِ نمایشگاه هنریِ سایمون سو مرتبطه 58 00:03:18,181 --> 00:03:19,173 وای، نه 59 00:03:19,198 --> 00:03:21,659 اسمش رو گذاشتن قاتلِ مرفه‌کُش». اسم گیراییـه» 60 00:03:24,078 --> 00:03:26,581 انگشتِ مالکوم هاردینگ به روزنامۀ «لاندن دیسپچ» فرستاده شده 61 00:03:26,664 --> 00:03:29,959 :با یادداشتی که نوشته «این گروگان‌گیری نیست. قتلـه» 62 00:03:30,543 --> 00:03:31,920 خب، کیر توش 63 00:03:33,421 --> 00:03:35,715 انگشت مالکوم رو به عنوان غنیمت برنداشتی 64 00:03:35,740 --> 00:03:37,942 داری ازش استفاده می‌کنی تا منو مجبور کنی بازیت رو انجام بدم 65 00:03:37,967 --> 00:03:40,094 این خیلی خیلی بده 66 00:03:41,054 --> 00:03:43,348 «حالا توجهت رو جلب کردم؟» 67 00:03:45,728 --> 00:03:49,033 «تــو» [ فصل چهارم: قسمت سوم ] 68 00:03:49,057 --> 00:03:51,420 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «محمدعلی sm» ‫@AliMK_Sub 69 00:03:51,444 --> 00:03:53,780 خیلی‌خب، عوضی، منظورت رو رسوندی 70 00:03:54,317 --> 00:03:57,254 ،بقیۀ کلاسای امروزم رو کنسل کردم تا دانشجوهام بتونن این اتفاق رو هضم کنن 71 00:03:57,278 --> 00:04:01,783 یا بشینن در مورد «قاتل مرفه‌کُش» صحبت کنن که این ثروتمندها رو هدف قرار داده 72 00:04:02,742 --> 00:04:05,578 پس، آره، توجهم رو جلب کردی 73 00:04:06,162 --> 00:04:08,915 «ولی سؤال اینجاست: «چی می‌خوای؟ 74 00:04:11,167 --> 00:04:12,835 «اعتراف کن تو جو گلدبرگـی» 75 00:04:12,919 --> 00:04:16,589 ،خب، به همین خیال باش ولی نمی‌تونم جلوی خودم رو بگیرم و درگیر نشم 76 00:04:16,673 --> 00:04:18,800 .پس: «نه نیستم 77 00:04:19,550 --> 00:04:22,136 «ولی اگه بودم، چی ازم می‌خواستی؟ 78 00:04:27,392 --> 00:04:29,894 «برای شروع، چرا اون همه آدم رو کشتی؟» 79 00:04:31,229 --> 00:04:33,898 باید اشاره کنم، هنوز گوش سایمون رو دارم» 80 00:04:33,982 --> 00:04:36,234 با یه یادداشت که نوشته «جاناتان مور» بفرستمش؟» 81 00:04:36,317 --> 00:04:38,319 شروع شد، اخاذی 82 00:04:38,861 --> 00:04:42,156 خیلی‌خب. خیلی‌خب، تا می‌تونی خلاصه بگو 83 00:04:43,032 --> 00:04:45,201 ،اگه این کارها رو کرده بودم» 84 00:04:45,285 --> 00:04:48,579 فقط به خاطر این بوده «که چارۀ دیگه‌ای نداشتم 85 00:04:51,499 --> 00:04:53,251 «آها. پس مسئلۀ مرگ و زندگی بوده» 86 00:04:53,918 --> 00:04:55,503 تصور کن اون بسته رو باز کنی 87 00:04:55,586 --> 00:04:59,424 ظاهراً، انگشتـه اینقدر بو میداده که تبلیغ‌نویس بی‌هوش شده 88 00:04:59,507 --> 00:05:01,777 وقتی صاحب روزنامه همچین پسر لوس و دهن‌لقی 89 00:05:01,801 --> 00:05:03,261 داشته باشه همین میشه دیگه 90 00:05:03,344 --> 00:05:05,471 بابات دیگه چیا بهت گفت؟ 91 00:05:05,555 --> 00:05:07,741 همه نگران اینن چیا توی صندوق‌پستی‌شون پیدا کنن 92 00:05:07,765 --> 00:05:10,119 قاتل گوشوارۀ سایمون سو رو و خدا می‌دونه چه چیزای دیگه‌ای رو برداشته 93 00:05:10,541 --> 00:05:13,460 دفعۀ بعد، بسته رو باز می‌کنن می‌بینن کیرش و احتمالاً شاهزاده آلبرت اونجاست 94 00:05:14,314 --> 00:05:17,442 چه مرگتـه؟ طرف به قتل رسیده. پروفسورمون بود 95 00:05:17,525 --> 00:05:19,242 که حدس می‌زنم باهاش می‌خوابیده 96 00:05:19,267 --> 00:05:20,737 ...هی. آروم بابا. فقط داشتم 97 00:05:20,820 --> 00:05:23,823 داشتی در مورد اینکه یه آدم دیگه تیکه تیکه شده احمق‌بازی در میاوردی 98 00:05:23,906 --> 00:05:26,326 نه، بی‌فایده‌ست. خیلی حال‌به‌هم‌زنی 99 00:05:28,248 --> 00:05:32,498 ،اون نیاز داره با یکی صحبت کنه ولی من سرم گرمِ توئـه 100 00:05:37,003 --> 00:05:41,382 .سه ساعت از آخرین پیامت می‌گذره هیچی نشده از بازی باهام خسته شدی؟ 101 00:05:42,258 --> 00:05:45,053 در همین حین، هرجا که بتونم دنبال سرنخ می‌گردم 102 00:05:47,096 --> 00:05:50,016 ،همش یه اخبار پشت سر هم پخش میشه ،و تا وقتی پیدات کنم 103 00:05:50,099 --> 00:05:53,019 بهم یادآوری میشه که فقط من دنبال تو نیستم 104 00:05:54,395 --> 00:05:57,523 که مکرراً بین تعداد زیادی از دوستان نزدیکش تکرارش می‌کرد 105 00:05:58,775 --> 00:06:03,279 به‌گمونم پلیس‌ها دارن از کیت می‌پرسن که مالکوم دشمنی داشته یا نه. سایمون هم همینطور 106 00:06:03,420 --> 00:06:04,964 ،و حالا که بهش فکر می‌کنم 107 00:06:04,989 --> 00:06:08,910 با این طرز رفتارش، باید شانس بیاره که به خودش شک نکنن 108 00:06:08,993 --> 00:06:11,996 .یه قطره اشکم نریخت و حتی بهشون چایی هم تعارف نکرد 109 00:06:13,790 --> 00:06:14,791 اوه. لعنتی 110 00:06:24,634 --> 00:06:27,970 اون اصطلاح آمریکایی چی بود؟ سرت تو کار خودت باشه 111 00:06:28,054 --> 00:06:31,307 ...شرمنده، اخبار مربوط به مالکوم 112 00:06:31,507 --> 00:06:33,176 حتماً حسابی شوکه شدی 113 00:06:35,520 --> 00:06:37,355 فقط می‌خواستم تسلیت بگم 114 00:06:37,438 --> 00:06:40,358 بی‌خودی تلاش نکن، صبر کن تا پلیس برسه 115 00:06:42,735 --> 00:06:44,695 این کارو نکرده 116 00:06:44,834 --> 00:06:46,277 اوه، کرده 117 00:06:50,667 --> 00:06:52,912 آخرین باری که مالکوم هاردینگ رو دیدین کی بوده؟ 118 00:06:55,915 --> 00:06:57,917 آه، تقریباً یه هفته پیش 119 00:06:58,000 --> 00:06:59,085 ...فکر کنم 120 00:06:59,168 --> 00:07:03,422 .من رو از یه کلاب آورد خونه‌ام احتمالاً دوست‌دخترش بهتون گفته 121 00:07:03,881 --> 00:07:08,302 .سایمون سو هم توی اون کلاب بود درسته؟ 122 00:07:09,679 --> 00:07:13,641 و شبی که کشته شد شما به افتتاحیۀ نمایشگاهش رفته بودین 123 00:07:13,724 --> 00:07:16,269 ،کیت دیگه چی‌ها بهشون گفته صبحونۀ موردعلاقه‌ام؟ 124 00:07:16,352 --> 00:07:17,186 درسته 125 00:07:17,270 --> 00:07:20,231 چقدر سریع تبدیل به یک عضو ثابت توی این دایرۀ اجتماعی شدین 126 00:07:20,690 --> 00:07:23,818 خانم گلوین گفتن که از پلیس دوری می‌کردین 127 00:07:24,485 --> 00:07:25,611 معلومه همچین چیزی گفته 128 00:07:25,695 --> 00:07:30,658 این... خب، فکر می‌کردم ویزای کاریم یه مشکلی داشته باشه 129 00:07:30,741 --> 00:07:34,620 ولی الآن همه‌چیز مرتبـه - این چیزها به ما مربوط نیست - 130 00:07:36,164 --> 00:07:39,834 ،خب، وقتی پروفسور هاردینگ شما رو رسوند خونه 131 00:07:39,917 --> 00:07:44,964 اگه اشتباه نکنم، اینجوری شما آخرین نفری هستین که ایشون رو زنده دیدین 132 00:07:45,047 --> 00:07:48,023 لعنتی. وقتشه سریع تغییر موضع بدم 133 00:07:48,073 --> 00:07:49,908 راستش فکر نمی‌کنم این درست باشه 134 00:07:51,512 --> 00:07:52,930 خیلی خجالت‌آوره 135 00:07:53,014 --> 00:07:57,852 ،جفت‌مون حسابی مست بودیم و مالکوم داشت چیزایی بهم می‌گفت 136 00:07:57,935 --> 00:08:00,229 ،که شاید نمی‌خواسته بگه 137 00:08:00,313 --> 00:08:02,440 مثلاً اینکه فهمیده سایمون 138 00:08:02,523 --> 00:08:05,693 هنرمندهای جوون‌تر رو مجبور می‌کرده که به‌جاش نقاشی بکشن 139 00:08:05,776 --> 00:08:10,781 گمونم مالکوم قمار کرده بود و پولی نداشت و می‌خواست به سایمون بگه درستش کنه 140 00:08:10,865 --> 00:08:13,201 اینطور برداشت کردم که داره ازش اخاذی می‌کنه 141 00:08:14,763 --> 00:08:17,997 شرمنده، پشت مرده حرف زدن حس خوبی نداره 142 00:08:18,080 --> 00:08:22,376 ولی اخبار داشت می‌گفت ...ممکنه قاتل سریالی باشه، پس 143 00:08:24,879 --> 00:08:27,215 شاید داستان واقعی به خونه نزدیک‌تره 144 00:08:30,885 --> 00:08:33,559 کسی هست این‌ها رو تأیید کنه؟ - بلو کیهیل، آره - 145 00:08:33,596 --> 00:08:38,017 این دختر یکی از هنرمندایی هست که سایمون ازشون سوءاستفاده می‌کرده 146 00:08:39,310 --> 00:08:41,103 شنیدم که احتمالاً توی مرکز توانبخشیـه 147 00:08:45,659 --> 00:08:48,370 خب، برای چایی ممنونم 148 00:08:49,643 --> 00:08:52,865 اگه چیز دیگه‌ای یادت اومد بهمون خبر بده 149 00:08:52,949 --> 00:08:56,410 .آره، البته. البته، آره تا بیرون راهنمایی‌تون می‌کنم 150 00:09:04,961 --> 00:09:06,879 «اون جنده پلیس‌ها رو فرستاده سراغ تو» 151 00:09:06,963 --> 00:09:09,715 چه غلطا؟ تو کدوم گوری هستی؟ 152 00:09:13,177 --> 00:09:15,680 خودت رو نشون بده، ترسو 153 00:09:16,806 --> 00:09:18,641 .کیت خطرناکه» 154 00:09:18,724 --> 00:09:20,851 .میشه گفت، مسئلۀ مرگ و زندگیـه 155 00:09:22,360 --> 00:09:24,195 «.باید به حسابش برسی 156 00:09:24,981 --> 00:09:27,733 و حالا بازیِ واقعیت شروع شد 157 00:09:29,694 --> 00:09:31,571 می‌خوای کیت رو بکشم 158 00:09:35,116 --> 00:09:37,034 نه نشونی هست، نه تجهیزات نظارتی 159 00:09:37,118 --> 00:09:40,246 چند بار باید خونه‌م رو به خاطر تو زیر و رو کنم؟ 160 00:09:43,291 --> 00:09:45,751 مشخصاً، قرار نیست کیت رو بکشم 161 00:09:45,835 --> 00:09:47,670 ولی کیت هدف بعدیِ تو هست؟ 162 00:09:48,421 --> 00:09:51,141 آخرین چیزی که لازم داره اینه که نقشِ بادیگارد ملکۀ یخی که ازم متنفره رو بازی کنم 163 00:09:52,842 --> 00:09:55,034 شخصی‌ش نکن، واضح و صریح نگو 164 00:09:57,346 --> 00:09:58,889 «کیت مشکل‌ساز نمیشه» 165 00:10:00,683 --> 00:10:02,977 ولی اگه تو حواست بهش هست 166 00:10:03,060 --> 00:10:04,645 پس حواس منم باید بهش باشه 167 00:10:06,689 --> 00:10:09,775 هرجا بره میرم. و پیدات می‌کنم 168 00:10:24,165 --> 00:10:25,333 نادیا 169 00:10:25,416 --> 00:10:27,126 ...اوه. آه 170 00:10:30,463 --> 00:10:31,463 سلام 171 00:10:32,840 --> 00:10:35,176 اینجا چیکار می‌کنی؟ - خونه‌م همین اطرافـه - 172 00:10:35,259 --> 00:10:37,899 تو چرا داری اطراف خونۀ یه قربانی قتل سرک می‌کشی؟ 173 00:10:40,640 --> 00:10:42,600 دنبال کلیدِ مخفیِ مالکوم می‌گردم 174 00:10:43,225 --> 00:10:46,896 یکی رو می‌خواد بتونه بهش اعتماد کنه - چون چیزی اینجا جا گذاشتی؟ - 175 00:10:47,438 --> 00:10:49,440 کیر توش. کیر توش 176 00:10:51,484 --> 00:10:52,985 بهت گفته بود؟ - حدس زدم - 177 00:10:53,069 --> 00:10:54,820 فکر نمی‌کنم کسی خبر داشته باشه 178 00:10:59,075 --> 00:11:01,035 ...یه چیزی براش نوشته بودم. آم 179 00:11:02,787 --> 00:11:06,515 یه نامه که نباید براش نوشته بودم و اون داخلـه 180 00:11:06,540 --> 00:11:10,753 ،و قاطی وسایلشـه و حالا پیداش می‌کنن و میشه تیتر اخبار 181 00:11:10,778 --> 00:11:14,924 و بعدش چی به سر من میاد؟ کاملاً به صورت عمومی نابود میشم 182 00:11:16,217 --> 00:11:19,178 ...در رو بشکنم برم داخل - .نه، نکن. این کارو نکن - 183 00:11:19,261 --> 00:11:20,261 ...آم 184 00:11:21,389 --> 00:11:24,183 من از دوستان کیت هستم - دوست که نه، ولی یه کاریش می‌کنم - 185 00:11:25,434 --> 00:11:27,103 نامه رو برات برمی‌دارم 186 00:11:31,941 --> 00:11:33,234 غیرقانونی نمیرم داخل 187 00:11:35,027 --> 00:11:36,278 فعلاً غیرقانونی نمیرم داخل 188 00:11:42,868 --> 00:11:44,078 منم اینا رو تجربه کردم 189 00:11:47,623 --> 00:11:51,627 تبریک میگم، «قاتل مرفه‌کُش» معروف شده 190 00:11:51,710 --> 00:11:54,672 اتفاقی اینجوری شد یا خودت می‌خواستی جنبش راه بندازی؟ 191 00:11:54,755 --> 00:11:57,591 مهم‌تر اینکه، چطور توی مجلس ختم سایمون پیدات کنم 192 00:11:57,675 --> 00:12:00,469 اونم توی جمعیتی‌ که وقتی دوربین‌ها روشنه رفتارشون یه جوره 193 00:12:00,553 --> 00:12:02,346 و وقتی خاموشه یه جور دیگه؟ 194 00:12:06,475 --> 00:12:11,772 پس سؤال اصلی میشه این که: «سوگواریِ کی «کاملاً احساس واقعی بودن نمیده؟ 195 00:12:12,982 --> 00:12:16,610 ...برای مثال، سوفی سو - ،لطفاً، در عوض گل‌ها - 196 00:12:16,694 --> 00:12:20,698 کمک‌هاتون رو به خنده_برای_سایمون_سو اهدا کنین# 197 00:12:20,781 --> 00:12:23,284 آشکاراً داره از غمش برای پیدا کردن فالوور و کمک‌های مالی استفاده می‌کنه 198 00:12:23,367 --> 00:12:25,744 برای خیریۀ دندان‌پزشکیِ کودکان محروم 199 00:12:25,828 --> 00:12:28,914 که به نظر جز توی یه سایت دره‌پیت جای دیگه‌ای وجود خارجی نداره 200 00:12:30,541 --> 00:12:33,844 ،طبیعتاً باعث نمیشه قاتل باشه ولی برای من سؤال به وجود میاره 201 00:12:34,095 --> 00:12:39,351 البته، کیت هم هست. باید اونو از تیررَست دور نگه دارم. اونم از یه فاصله 202 00:12:39,550 --> 00:12:43,237 و فیبی هم هست که چند سال تجربۀ رسانه‌ایش هیچ کمکی توی 203 00:12:43,262 --> 00:12:47,099 نشون دادن اندوه‌ش به صورت عمومی بهش نکردن - ،لطفاً، اگه داری این رو می‌بینی - 204 00:12:47,600 --> 00:12:50,769 کمکم کن بقایای دوست عزیزم مالکوم رو پیدا کنم 205 00:12:50,853 --> 00:12:54,575 اون سگ‌های نژاد کورگی و سوپ دوست داشت 206 00:12:54,940 --> 00:12:59,195 ،اگه هر بخشی از بدنش رو پیدا کردین 207 00:12:59,504 --> 00:13:01,172 ،لطفاً با پلیس تماس بگیرین 208 00:13:01,655 --> 00:13:05,117 و بهتون قول میدم پاداش خوبی دریافت می‌کنین 209 00:13:05,142 --> 00:13:07,786 حسابی نیاز داره بره دکتر ولی قاتل نیست 210 00:13:08,412 --> 00:13:09,413 آدام چی؟ 211 00:13:09,497 --> 00:13:13,555 چیزی در موردش فهمیدن سخته و همین الآنش هم می‌دونم آدم رازداریـه 212 00:13:14,126 --> 00:13:16,504 ،خب اون چیه یه مرد آمریکاییِ کوتاه قدِ معمولی 213 00:13:16,529 --> 00:13:18,130 یا یه قاتل سریالی مخفی؟ 214 00:13:18,881 --> 00:13:21,592 اوه، ریس مونتروس هم هست 215 00:13:21,675 --> 00:13:25,137 گفته میشه تا چند روز دیگه نامزدیش برای شهردار شدن رو اعلام می‌کنه 216 00:13:25,221 --> 00:13:26,680 یه حرکت سیاسیِ هوشمندانه 217 00:13:26,764 --> 00:13:28,644 فریب دادن ملت با گریه کردن برای یه دوست 218 00:13:28,682 --> 00:13:31,060 یا اومده منو فریب بده؟ 219 00:13:50,704 --> 00:13:53,290 به مجلس ختم خودم توی مادری لیندا ،نتونستم برم ولی از چیزایی که خوندم 220 00:13:53,374 --> 00:13:56,585 ،یه مراسم خیلی بی‌اهمیت بوده دقیقاً برعکس این 221 00:14:00,897 --> 00:14:03,567 البته که تو هم اینجایی - اینم فرصتم برای ایجاد آتش بس - 222 00:14:03,592 --> 00:14:05,511 ،اصلاً علاقه‌ای ندارم ببینم چی می‌خوای بگی 223 00:14:05,594 --> 00:14:06,929 و راستش اصلاً نمی‌دونم چرا اومدی 224 00:14:07,012 --> 00:14:08,389 فیبی منو دعوت کرد 225 00:14:10,266 --> 00:14:11,684 عجب آتش بسی هم شد 226 00:14:14,311 --> 00:14:18,691 ،به جز خبرنگاران بقیه انگار بیشتر ترسیده‌ان تا ناراحت 227 00:14:18,774 --> 00:14:21,485 اگه این قتل‌ها به خاطر اینه که از ثروتمندا بگیره و به فقرا بده 228 00:14:21,569 --> 00:14:24,113 امیدوارم بدونین که من جز این قلعه چیز دیگه‌ای به ارث نبردم 229 00:14:24,196 --> 00:14:25,948 جما، همیشه حال‌به‌هم‌زنـه 230 00:14:26,031 --> 00:14:28,701 ولی دلیلی به ذهنم نمیرسه که به خاطرش دست به قتل بزنه 231 00:14:28,784 --> 00:14:32,204 و بازم میگم، اگه خودتی بازیگریت لایق اسکاره 232 00:14:32,288 --> 00:14:34,331 شاید باید از این به بعد جلیقۀ ضدگلوله بپوشیم 233 00:14:34,415 --> 00:14:37,001 و تیپم رو داغون کنم؟ ترجیح میدم بمیرم 234 00:14:37,084 --> 00:14:39,503 اینا همش مزخرفـه. کسی نمی‌خواد ما رو بکشه 235 00:14:39,587 --> 00:14:43,007 رولد، اون نترسیده چون خود تو هستش 236 00:14:43,090 --> 00:14:45,843 یا اینقدر مغروره که فکر کرده نامیراست؟ 237 00:14:47,803 --> 00:14:50,598 حالت چطوره؟ - خوبم - 238 00:14:50,681 --> 00:14:52,391 جای قبری برای مالکوم پیدا کردی؟ 239 00:14:53,017 --> 00:14:55,769 تونستیم یه جا نزدیک قبر مادربزرگش پیدا کنیم 240 00:14:55,853 --> 00:14:58,772 که بتونیم انگشت رو دفن کنیم 241 00:15:00,274 --> 00:15:03,944 ...خیلی خیلی متأسفم - نه، رولد، میشه نکنی؟ وقتشه شروع کنیم - 242 00:15:08,866 --> 00:15:12,202 حامیـه یا داری به من طعنه می‌زنی؟ 243 00:15:14,663 --> 00:15:16,916 چطور می‌تونستم با سایمون سو دوست باشم؟ 244 00:15:19,126 --> 00:15:24,381 البته، ممکنه مصاحبه‌هایی دیده باشین که داخلش حرفای مستهجن زده باشه 245 00:15:25,758 --> 00:15:27,092 بدون شک وقتی که لخت بوده 246 00:15:31,013 --> 00:15:33,682 ولی همۀ ما بسته به شرایط نقاب‌های مختلفی به صورت می‌زنیم 247 00:15:34,600 --> 00:15:38,145 و البته، بخش‌هایی هم هست که نمی‌تونیم به کسی نشون بدیم 248 00:15:38,228 --> 00:15:40,064 پشت نقابِ ریس چیه؟ 249 00:15:40,731 --> 00:15:43,192 خودش بهم گفت زیاد طول نمیکشه از برلین بیاد اینجا 250 00:15:43,275 --> 00:15:46,492 پس کاملاً نمی‌تونم از لیست خطش بزنم - چی به سر شهرت یه نابغۀ - 251 00:15:46,517 --> 00:15:49,657 تندخو و خودشیفته میومد 252 00:15:49,740 --> 00:15:53,619 اگه می‌فهمیدین یک سوم درآمدش رو به خیریه اهدا کرده؟ 253 00:15:54,536 --> 00:15:56,372 یا هرکاری برای خواهرش می‌کرده؟ 254 00:16:01,347 --> 00:16:04,392 ...جوان دیدیون در هنگام سوگواری نوشته - و قراره نامزدِ شهرداری هم بشه - 255 00:16:05,005 --> 00:16:06,090 بهم بگو دیوونه 256 00:16:06,173 --> 00:16:09,385 ولی انگار این باعث میشه مخفیانه کشتن یه نفر پیچیده بشه 257 00:16:09,468 --> 00:16:11,383 ،وقتی برای از دست‌رفته‌ها سوگواری می‌کنیم» 258 00:16:12,638 --> 00:16:15,015 ...چه بد چه خوب، همچنین برای 259 00:16:17,685 --> 00:16:19,353 «خودمون هم سوگواری می‌کنیم - کیر توش - 260 00:16:19,436 --> 00:16:21,063 باعث شدی افکارم محدود بمونه 261 00:16:21,146 --> 00:16:23,691 .معلومه که ریس می‌تونه تو باشه تو می‌تونی هر کدوم‌شون باشی 262 00:16:30,256 --> 00:16:34,218 اینجوری سوگواری می‌کنن؟ چطور احساس واقعی هرکدوم‌شون رو بفهمم 263 00:16:34,243 --> 00:16:38,080 وقتی همشون به خاطر یه ترکیب از غم و ترس نعشه‌ان؟ 264 00:16:41,834 --> 00:16:43,210 عجب پذیرایی خفنی، نه؟ 265 00:16:45,045 --> 00:16:47,047 برای کتاب جدیدت دنبال مطلب می‌گردی؟ 266 00:16:47,131 --> 00:16:51,051 یکی دیگه هم اومد تحلیل و تجزیه - البته که برای ما اینجوری نخواهد بود - 267 00:16:52,553 --> 00:16:53,554 منظورتون چیه؟ 268 00:16:53,637 --> 00:16:56,724 می‌دونی... همین مراسم پر زرق و برق رو میگم 269 00:16:56,749 --> 00:16:59,793 با خودش فکر می‌کنه ما مثل همیم، غریبه‌ایم. خودتی؟ 270 00:17:00,644 --> 00:17:02,396 ذهنت رو به‌هم می‌ریزه، مگه نه؟ 271 00:17:03,631 --> 00:17:07,484 اینقدر به همه‌چیز نزدیک باشی ،و ببینی همش رو هدر میدن 272 00:17:07,509 --> 00:17:11,113 ،بدونی هرچقدرم که تلاش کنی اینا هیچ‌وقت مال تو نمیشه 273 00:17:11,196 --> 00:17:13,782 همچین حسی داری؟ - چی؟ - نه - 274 00:17:13,866 --> 00:17:17,828 ...نه، منظورم اینه تو کار می‌کـ - نه، ببین، من عاشق شغلمم - 275 00:17:17,969 --> 00:17:21,181 خانم فیبی، با من ،مثل خانواده‌م رفتار می‌کنن 276 00:17:21,206 --> 00:17:24,293 ،ولی با اینکه خیلی خوش‌قلب و مهربونـه 277 00:17:24,376 --> 00:17:27,046 یه گرایشی به ولگردها و بی‌صاحاب‌ها داره 278 00:17:27,071 --> 00:17:28,422 ...پس بودن شما اینجا 279 00:17:29,757 --> 00:17:31,842 اصلاً متعجبم نکرد، واقعاً میگم 280 00:17:32,885 --> 00:17:38,390 ،از نظر من چیزی که در مورد تو مشکوکـه، رفیق همه‌چیزتـه 281 00:17:38,974 --> 00:17:42,853 یا اینکه طرف یه کارآگاهه و وقتشه این گفت‌وگو رو تموم کنیم 282 00:17:43,198 --> 00:17:45,856 ظاهراً باید این نگرانی‌ها رو با خانم فیبی در میون بذاری 283 00:17:45,939 --> 00:17:47,524 احتمالاً همین کار رو بکنم 284 00:17:48,150 --> 00:17:50,409 مراسم بعد از تدفینِ خوبی داشته باشین 285 00:18:04,875 --> 00:18:06,877 «چرا هنوز کیت رو نکشتی؟» 286 00:18:10,464 --> 00:18:12,132 کیر توش. کجا رفت؟ 287 00:18:27,038 --> 00:18:29,133 خوب رفتار کن تا بتونم نزدیک خودم نگهش دارم 288 00:18:29,204 --> 00:18:32,544 به گمونم رابطه‌مون رو بد شروع کردیم. متأسفم 289 00:18:32,569 --> 00:18:38,200 برای جاسوسی؟ یا اینکه ناراحت شدی پلیس‌ها رو فرستادم در خونه‌ات؟ 290 00:18:38,283 --> 00:18:40,181 ،باید اعتراف کنی حرکت زیاد دوستانه‌ای نبود 291 00:18:40,221 --> 00:18:42,312 بهم بگو دیوونه، ولی گفتم شاید براشون مهم باشه تا 292 00:18:42,337 --> 00:18:44,957 با یکی از آخرین کسایی که مالکوم رو زنده دیده صحبت کنن 293 00:18:45,450 --> 00:18:48,710 ‫- یا این که داری یه چیزی رو قایم می‌کنی؟ ‫- نه، معلومه که نه 294 00:18:48,790 --> 00:18:51,960 ‫پس تنها کاری که کردم ‫این بود که سریع‌تر تبرئه‌ت کنم 295 00:18:52,540 --> 00:18:55,340 ‫می‌خواستم تشکر کنم. ‫همش کمکم می‌کنی 296 00:18:55,420 --> 00:18:56,420 ‫از تنش دوری کن 297 00:18:56,510 --> 00:18:57,510 ‫ای خدا 298 00:18:58,590 --> 00:19:03,010 ‫اینقدر دوست دارم این آمریکایی‌های ‫گنددماغ به‌ظاهر مودب رو دست بندازم... 299 00:19:03,100 --> 00:19:06,010 ‫- گند دماغ؟ ‫- امروز وقتش نیست 300 00:19:06,100 --> 00:19:07,100 ‫خودت که می‌دونی... 301 00:19:08,100 --> 00:19:09,100 ‫به‌خاطر این همه مرگ و میر 302 00:19:10,560 --> 00:19:14,900 ‫پس با پلیس همکاری کن، ‫به پنجرم هم نگاه نکن 303 00:19:14,980 --> 00:19:17,420 ‫پس این ماشین کوفتی کوشش؟ 304 00:19:17,900 --> 00:19:18,900 ‫بسه دیگه 305 00:19:19,950 --> 00:19:22,240 ‫بعد از ظهر خوش بگذره. ‫شاید هم بد بگذره. 306 00:19:27,460 --> 00:19:31,120 ‫تف توش. ‫باید برم دنبالش. مطمئنم خوشش میاد 307 00:19:41,840 --> 00:19:45,960 ‫تحقیقات درباره مرگ مشکوک مالکوم هاردینگ 308 00:19:45,960 --> 00:19:48,640 ‫استاد ادبیات کالج دارسی ادامه دارد 309 00:19:48,720 --> 00:19:50,770 ‫خانواده استاد هاردینگ در بیانیه‌ای 310 00:19:50,850 --> 00:19:54,190 ‫درباره درگذشت پسر عزیزشان اظهار تاسف کردند... 311 00:19:54,270 --> 00:19:56,570 ‫بوکسورها چطوری این همه راند رو تحمل می‌کنن؟ 312 00:19:57,110 --> 00:19:59,030 ‫- چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫- جونش رو نجات میدم 313 00:19:59,070 --> 00:20:01,990 ‫- تا بتونه مثل قبل بهم فحش بده ‫- ببخشید اون موقع رفتارم زشت بود 314 00:20:02,070 --> 00:20:04,920 ‫تو فقط می‌خوای پلیس کارش رو بکنه 315 00:20:04,920 --> 00:20:06,490 ‫- بریزم براتون؟ ‫- نه‌خیر،‌ داره میره 316 00:20:06,580 --> 00:20:11,370 ‫همه این‌ها به کنار، ‫یه قاتل اون بیرونه که افراد نزدیکت رو هدف گرفته 317 00:20:11,460 --> 00:20:16,840 ‫- و فکر نکنم تنها بودن کار عاقلانه‌ای باشه ‫- چرا؟ چون یه دوشیزۀ آسیب‌پذیرم؟ 318 00:20:16,920 --> 00:20:20,840 ‫وای، کاپیتان آمریکا اومده، ‫امضا نمی‌خواین؟ 319 00:20:22,510 --> 00:20:23,510 ‫لعنتی 320 00:20:23,930 --> 00:20:25,760 ‫این اتفاق اصلاً‌ باورکردنی نیست 321 00:20:25,840 --> 00:20:30,640 ‫- مثل این سگ‌ کوچیکا میفتی دنبالم؟ ‫- خودت می‌دونی منظورم این نیست 322 00:20:31,520 --> 00:20:35,190 ‫دوستات وانمود می‌کنن هیچی نشده ‫اما ممکنه هریکی از اونا... 323 00:20:36,060 --> 00:20:37,110 ‫ممکنه...؟ 324 00:20:37,730 --> 00:20:38,770 ‫یکی‌شون 325 00:20:42,150 --> 00:20:43,240 ‫شوخی می‌کنی دیگه؟ 326 00:20:43,320 --> 00:20:45,820 ‫یعنی میگی یکی از دوستام قاتله، 327 00:20:46,450 --> 00:20:49,870 ‫و نه هزار نفر دیگه‌ای 328 00:20:50,540 --> 00:20:52,120 ‫که نمی‌خوان سر به تن اونا باشه؟ 329 00:20:52,620 --> 00:20:56,360 ‫- عجب شرلوک هولمز خنگی ‫- کمکی به افشای هویتت نمی‌کنه 330 00:20:56,360 --> 00:20:58,840 ‫- خیلی واضحه ‫- دیگه بحث رو جمع کنیم 331 00:20:59,800 --> 00:21:02,300 ‫واقعاً چرا افتادی دنبالم؟ ‫می‌خوای من رو بکنی؟ 332 00:21:06,010 --> 00:21:07,010 ‫نه 333 00:21:07,390 --> 00:21:10,510 ‫پس می‌خوای بکشیم دیگه؟ ‫واسه همین مزاحمم میشی؟ 334 00:21:10,600 --> 00:21:11,970 ‫گول نخور. ‫گول نخور 335 00:21:12,060 --> 00:21:15,350 ‫مچم رو گرفتی. ‫من به تعقیب و قتل علاقه دارم 336 00:21:15,440 --> 00:21:17,400 ‫اصلاً ربطی به این نداره ‫که می‌خوام بهت کمک کنم 337 00:21:17,480 --> 00:21:20,270 ‫چرا؟ ‫اصلاً‌ چیش به تو می‌رسه؟ 338 00:21:20,360 --> 00:21:22,110 ‫دلم می‌خواد 339 00:21:23,360 --> 00:21:24,990 ‫چه خوشت بیاد چه نیاد 340 00:21:33,910 --> 00:21:35,580 ‫تو بچگی احساساتی بودی؟ 341 00:21:38,210 --> 00:21:40,090 ‫یه مواقعی آره 342 00:21:43,260 --> 00:21:44,380 ‫تو بچگی 343 00:21:44,460 --> 00:21:48,590 ‫مامانم گریه کردن رو برام ممنوع کرده بود 344 00:21:49,720 --> 00:21:51,140 ‫اگه زانوم زخم می‌شد... 345 00:21:51,810 --> 00:21:53,850 ‫تف بهش، ‫وقتی پدر و مادر بزرگم مردن، 346 00:21:55,060 --> 00:21:57,560 ‫تا وقتی که کاملاً بی‌تفاوت نشده بودم 347 00:21:57,560 --> 00:21:59,900 ‫بهم نگاه نمی‌کرد 348 00:22:02,400 --> 00:22:04,990 ‫همه احساساتم رو مخفی می‌کردم... 349 00:22:06,280 --> 00:22:07,280 ‫و دیگه... 350 00:22:08,950 --> 00:22:10,490 ‫برام عادی شد 351 00:22:13,660 --> 00:22:17,350 ‫و حالا شدم دوست‌دختری که ‫باید غصه بخوره 352 00:22:17,370 --> 00:22:18,790 ‫درک می‌کنم. ‫جدی میگم 353 00:22:19,500 --> 00:22:24,280 ‫از تجربیات خودم این حرف رو می‌زنم، ‫هرچی بیشتر احساساتت رو مخفی کنی، بدتر میشه 354 00:22:27,260 --> 00:22:28,380 ‫خب تو چی‌کار می‌کنی؟ 355 00:22:30,510 --> 00:22:33,180 ‫به ‌شخصه اگه اوضاع خیلی بد باشه، 356 00:22:33,260 --> 00:22:36,850 ‫یه روشی بلدم که روانم رو پاک می‌کنه 357 00:22:38,060 --> 00:22:39,190 ‫یه چیزی رو می‌سوزنم 358 00:22:42,310 --> 00:22:43,310 ‫مفیده 359 00:22:44,690 --> 00:22:46,110 ‫اگه جواب نده چی؟ 360 00:22:46,190 --> 00:22:47,240 ‫اگه... 361 00:22:48,320 --> 00:22:49,990 ‫اگه نتونم برای مالکوم غصه بخورم چی؟ 362 00:22:51,950 --> 00:22:53,450 ‫پس برای خودت غصه بخور 363 00:22:54,330 --> 00:22:57,620 ‫یه جوری میگی که انگار اشتباه کردم ‫سرمایه‌گذاری کردم 364 00:22:57,620 --> 00:23:02,630 ‫فکر می‌کنی نمی‌دونستم ‫که بهم خیانت می‌کنه و با بقیه می‌خوابه؟ 365 00:23:04,210 --> 00:23:06,800 ‫- منظورم این نبود ‫- فکر می‌کنی یه همچین رابطه‌ای داشتیم؟ 366 00:23:13,100 --> 00:23:15,390 ‫بذار مکان مورد علاقه‌مون رو نشونت بدم 367 00:23:15,390 --> 00:23:17,970 ‫خب حالا خودش داره دعوتم می‌کنه ‫که بیفتم دنبالش 368 00:23:21,230 --> 00:23:22,850 ‫البته کار رو راحت نمی‌کنه 369 00:23:23,940 --> 00:23:25,360 ‫وای ‫چه باحاله 370 00:23:25,440 --> 00:23:26,440 ‫کیت! 371 00:23:32,360 --> 00:23:33,360 ‫کیت! 372 00:23:42,370 --> 00:23:44,790 ‫کیت، ‫میشه وایسی؟ 373 00:23:44,880 --> 00:23:48,300 ‫- الآن اصلاً وقت گشت‌وگذار تو شهر نیست ‫- کسی که واسه این کار بهت پول نمیده 374 00:23:48,380 --> 00:23:50,920 ‫اگه حال نمی‌کنی ‫می‌تونی بری 375 00:23:51,010 --> 00:23:52,430 ‫امن نیست 376 00:23:52,510 --> 00:23:53,510 ‫خدایا 377 00:23:55,140 --> 00:23:59,470 ‫راستش خیلی حال داد ‫که مثل یه شوالیه سفید افتاده بودی دنبالم 378 00:24:02,270 --> 00:24:07,200 ‫وقتی بفهمی که زن‌ها تو قرن ۲۱ ‫می‌تونن هوای خودشون رو داشته باشن 379 00:24:07,200 --> 00:24:09,400 ‫خیلی ناامید میشی 380 00:24:11,400 --> 00:24:13,440 ‫شاشیدم به این زندگی 381 00:24:22,460 --> 00:24:24,080 ‫عالی شد. ‫یه باغ مخفی 382 00:24:24,830 --> 00:24:27,130 ‫قاتل کلی جا واسه قایم شدن داره 383 00:24:28,170 --> 00:24:31,020 ‫انگار کیت واقعاً خوشش میاد ‫تقدیر رو تحریک کنه 384 00:24:32,590 --> 00:24:33,590 ‫هنوزم اینجاس 385 00:24:34,300 --> 00:24:37,430 ‫خیلی‌خب فهمیدم، ‫با مالکوم می‌اومدین اینجا و مست می‌کردین؟ 386 00:24:37,510 --> 00:24:40,680 ‫- میشه گورمون رو...؟ ‫- هیس! هیس 387 00:24:40,770 --> 00:24:45,020 ‫همسایه‌ها پلیس رو خبر می‌کنن. ‫من و مالکوم هم فقط مست نمی‌کردیم 388 00:24:45,770 --> 00:24:48,060 ‫- داره مخم رو می‌زنه؟ ‫- دست بردار 389 00:24:48,820 --> 00:24:51,780 ‫این که یکی همش مراقبت باشه ‫خیلی حس جالبی داره 390 00:24:52,140 --> 00:24:55,020 ‫- تاحالا همچین حسی نداشتی؟ ‫- نه واقعاً 391 00:24:58,030 --> 00:25:00,560 ‫می‌خوای به دردبخور باشی؟ 392 00:25:00,950 --> 00:25:04,080 ‫امروز‌ اصلاً حالم خوب نبوده 393 00:25:04,790 --> 00:25:06,920 ‫حواسم رو پرت کن، ‫باشه؟ 394 00:25:08,170 --> 00:25:11,550 ‫مطمئنم بادی‌گارد‌ها اجازه ندارن ‫با کارفرماهاشون بخوابن 395 00:25:11,630 --> 00:25:13,860 ‫وای، ‫چقدر فکر می‌کنی 396 00:25:16,220 --> 00:25:18,970 ‫فکر کنم... ‫درکت کنم 397 00:25:20,760 --> 00:25:22,060 ‫آدم رمانتیکی هستی 398 00:25:23,100 --> 00:25:27,230 ‫من زیادی بی‌پرده‌م. ‫دوست نداری یکی رو بگایی، می‌خوای آروم عشق‌بازی کنی 399 00:25:27,310 --> 00:25:28,990 ‫همچین میگه انگار کار بدیه 400 00:25:29,060 --> 00:25:30,670 ‫نه می‌دونی من کی‌ام ‫و نه می‌دونی چی می‌خوام... 401 00:25:30,690 --> 00:25:34,780 ‫می‌دونم که می‌خوای نجیب به‌نظر بیای ‫و انگیزه‌های اصلیت رو قایم کردی 402 00:25:35,700 --> 00:25:41,450 ‫بس کن جاناتان. نگو دلیل این که دنبالم افتادی، ‫این نبوده که از اعماق وجودت 403 00:25:41,530 --> 00:25:42,910 ‫- نه. اصلاً ‫- ...دلت نمی‌خواسته... 404 00:25:42,990 --> 00:25:44,700 ‫- نه، نمی‌خواسته ‫- ...که من رو بکنی 405 00:25:44,790 --> 00:25:46,000 ‫فکر خوبی نیست. ‫نه 406 00:25:52,090 --> 00:25:54,300 ‫برای اغواگری پرفریب من هم زیادی بود 407 00:25:55,720 --> 00:26:01,040 ‫نسبت به زن‌هایی که روی من می‌افتن، ‫راستش خیلی هم ملایم بود 408 00:26:05,430 --> 00:26:06,430 ‫گندش بزنن 409 00:26:07,600 --> 00:26:11,110 ‫نه، ‫نگو که می‌‌خوایم این کار رو بکنیم 410 00:26:13,480 --> 00:26:15,280 ‫اوضاع به اندازه کافی در هم برهم هست 411 00:26:17,280 --> 00:26:19,500 ‫اگه دوست داری... 412 00:26:19,950 --> 00:26:22,030 ‫می‌تونم حرفای رمانتیک هم بزنم 413 00:26:25,370 --> 00:26:29,500 ‫اما از اون طرف، ‫باعث میشه تو دیدرسم بمونه، مگه نه؟ 414 00:26:30,960 --> 00:26:32,820 ‫این دیگه چه افکاریه؟ 415 00:26:32,840 --> 00:26:33,960 ‫نه. ‫لعنت بر شیطون 416 00:26:38,760 --> 00:26:40,510 ‫بوسم نکن، ‫شاید عاشق هم شیم 417 00:26:42,100 --> 00:26:44,180 ‫فقط واسه اینه که نزدیکش بمونم 418 00:26:44,930 --> 00:26:46,770 ‫یکم حواسش پرت شه 419 00:26:47,980 --> 00:26:49,440 ‫ضرری نداره 420 00:27:07,290 --> 00:27:08,540 ‫آخ 421 00:27:08,620 --> 00:27:11,620 ‫بین همه کارهایی که فکر می‌کردم ‫باعث میشه از کیت محافظت کنم 422 00:27:11,710 --> 00:27:13,540 ‫هیچکدوم از این کارها جزوش نبود 423 00:27:15,630 --> 00:27:16,800 ‫اوه، ‫کجا رفت؟ 424 00:27:28,930 --> 00:27:30,140 ‫هنوز نفس می‌کشه 425 00:27:31,220 --> 00:27:35,460 ‫و من هم وقت کمی برای حل مسئله ‫نامۀ عاشقانه نادیا دارم 426 00:27:45,330 --> 00:27:46,580 ‫نه نامه‌ای هست 427 00:27:46,660 --> 00:27:49,160 ‫و نه عکسی از کیت ‫یا کس دیگه‌ای 428 00:27:50,210 --> 00:27:52,790 ‫البته اگه این عکس گنده رو فاکتور بگیریم ‫ 429 00:27:52,790 --> 00:27:54,380 ‫تعجب می‌کنم عکس لختی نیست 430 00:27:56,920 --> 00:28:02,360 ‫واسم عجیب نیست اگه یکی به سادگی مالکوم ‫چیزی رو زیر نقاشی خودش مخفی کرده باشه 431 00:28:08,600 --> 00:28:09,720 ‫چی‌کار داری می‌کنی؟ 432 00:28:13,350 --> 00:28:16,610 ‫یکی از دانشجوهام ازم خواسته ‫یه چی که اون نوشته رو پیدا کنم 433 00:28:16,690 --> 00:28:18,780 ‫واسه همین باهام اومدی خونه؟ 434 00:28:18,860 --> 00:28:23,570 ‫تا یکی از نامه‌های معشوقه‌های مالکوم رو پیدا کنی؟ 435 00:28:23,660 --> 00:28:25,320 ‫نه، ‫اصلاً 436 00:28:25,410 --> 00:28:28,120 ‫- بیدار شدم... ‫- واسه همین فکر می‌کنی توی خطرم؟ 437 00:28:28,200 --> 00:28:30,870 ‫به‌خاطر یه دانشجوی روانی؟ 438 00:28:30,950 --> 00:28:32,370 ‫- اسمش چیه؟ ‫- کیر توش 439 00:28:32,460 --> 00:28:35,210 ‫- نه، دلیلش این نیست ‫- از اینجا برو. همین حالا 440 00:28:35,290 --> 00:28:37,290 ‫نمی‌تونم به‌خاطر تو ولش کنم 441 00:28:37,380 --> 00:28:40,800 ‫کیت، می‌دونم همش دارم این حرف رو تکرار می‌کنم ‫اما واقعاً حقیقت داره 442 00:28:45,050 --> 00:28:46,220 جونت توی خطره 443 00:28:51,220 --> 00:28:55,600 ‫ترجیح میدم ریز ریز بشم 444 00:28:55,690 --> 00:28:58,690 ‫تا این که بخوام یه ثانیه دیگه ‫با تو تنها باشم 445 00:29:01,440 --> 00:29:02,570 ‫برو بیرون 446 00:29:17,250 --> 00:29:19,460 ‫تمام روزه که راننده کیت ‫اینجا پارک کرده 447 00:29:20,420 --> 00:29:24,260 ‫پرده‌هاش رو کشیده ‫اون‌وقت من اینجا وایسادم و کم کم دارم از گشنگی می‌میرم 448 00:29:30,930 --> 00:29:32,770 ‫می‌بینم که خیلی خوب داری ‫ازش «محافظت» می‌کنی 449 00:29:32,850 --> 00:29:34,310 ‫گاییدمت بابا 450 00:29:37,310 --> 00:29:39,660 ‫«مچت رو گرفتم» 451 00:29:39,660 --> 00:29:41,840 ‫«فکر کنم برای محافظت از کسایی که دوست داری ‫دست به قتل می‌زنی» 452 00:29:41,840 --> 00:29:43,620 ‫«کیت هنوز جزشون نیست» 453 00:29:43,620 --> 00:29:44,900 ‫هیجوقت نبوده 454 00:29:44,900 --> 00:29:46,860 ‫«اما بهم کمک کرد ‫تا الگوی کارهات رو پیدا کنم» 455 00:29:46,950 --> 00:29:50,490 ‫این همه فکر کردی که به این برسی؟ ‫همۀ مردای نجیب از مردم محافظت می‌کنن 456 00:29:51,370 --> 00:29:54,790 ‫«حسش رو دوست داری. ‫که بکشی.» 457 00:29:54,870 --> 00:29:56,830 ‫احمقانس 458 00:29:56,920 --> 00:29:59,670 ‫«این که ببینی دارن می‌میرن، ‫بهت احساس قدرت میده» 459 00:29:59,750 --> 00:30:01,540 ‫«مطمئنم کیرت رو شق می‌کنه» 460 00:30:01,630 --> 00:30:04,590 ‫«مطمئنم همین الآن که فقط داری بهش فکر می‌کنی ‫هم کیرت شق شده» 461 00:30:04,670 --> 00:30:07,010 ‫«تو دیوونه‌ای» 462 00:30:07,090 --> 00:30:08,470 ‫«نشونت میدم» 463 00:30:08,550 --> 00:30:10,140 ‫چطوری نشونم میدی؟ 464 00:30:12,600 --> 00:30:13,600 ‫نه 465 00:30:15,020 --> 00:30:16,310 ‫هی، هی، هی! ‫وایسا! 466 00:30:36,960 --> 00:30:39,960 ‫مکان بعدی تور بهترین‌ جاهایی که ‫میشه توی لندن به قتل رسید، 467 00:30:40,040 --> 00:30:42,380 ‫یه سردابۀ ۷۰۰ ساله 468 00:30:51,010 --> 00:30:54,930 ‫فقط یه ورودی و خروجی داره. ‫باید از رو نعش من ردی شی تا بهش برسی 469 00:30:55,770 --> 00:30:56,770 ‫وای ‫مالکوم 470 00:30:58,270 --> 00:31:01,810 ‫اگه بودی، ‫واسه این که دارم با یه جعبه حرف می‌زنم مسخرم می‌کردی 471 00:31:01,900 --> 00:31:03,980 ‫جایی که انگشت کوچیکت دفن شده 472 00:31:04,070 --> 00:31:08,670 ‫خدایا. ‫عجب جکای سمی درمورد نکروفیلیا می‌گفتی ‫(گرایش جنسی به جسد مرده) 473 00:31:08,700 --> 00:31:12,370 ‫می‌خواستی واسه این که بیشتر برات ساک نمی‌زدم ‫احساس گناه کنم 474 00:31:16,740 --> 00:31:18,290 ‫یه جنده‌ی... 475 00:31:19,210 --> 00:31:20,750 ‫حرومزاده و تنبل بودی 476 00:31:22,830 --> 00:31:24,880 ‫اما باعث شدی خونوادم رو فراموش کنم 477 00:31:27,170 --> 00:31:28,340 ‫من رو می‌خندوندی 478 00:31:29,260 --> 00:31:30,880 ‫بهم اهمیت می‌دادی 479 00:31:34,350 --> 00:31:36,950 ‫این دیگه ارزش یکی دو قطره اشک ریختن رو داره 480 00:31:39,980 --> 00:31:40,980 ‫لعنت بر شیطون 481 00:31:57,870 --> 00:31:58,910 ‫سلام علیک 482 00:32:00,410 --> 00:32:03,630 ‫یه لطفی به خودت بکن ‫و مجبورم نکن ماشه رو بکشم 483 00:32:03,710 --> 00:32:05,920 ‫- خیلی‌خب ‫- قصدت چیه؟ 484 00:32:06,000 --> 00:32:08,800 ‫جاکش فضول، ‫هان؟ 485 00:32:09,800 --> 00:32:11,420 ‫قربانی بعدیته؟ 486 00:32:11,510 --> 00:32:13,680 ‫نه. ‫توی خطره 487 00:32:16,470 --> 00:32:17,470 ‫اینجا رو نگاه 488 00:32:21,980 --> 00:32:23,310 ‫حلقه مالکومه 489 00:32:28,730 --> 00:32:29,730 ‫چطوری؟ 490 00:32:34,910 --> 00:32:36,990 ‫یکی می‌خواد برام پاپوش درست کنه 491 00:32:40,500 --> 00:32:44,170 ‫مطمئنم پلیس که خبردار شه ‫خیلی خوشحال میشه 492 00:32:44,640 --> 00:32:46,190 ‫خانم فیبی هم همینطور 493 00:32:52,050 --> 00:32:54,130 ‫اگه هنوز انگشت داشتم ‫قطعا دردم می‌گرفت 494 00:33:21,740 --> 00:33:22,750 ‫اشتباه می‌کنی 495 00:33:23,540 --> 00:33:26,420 ‫اشتباه می‌کنی. ‫کیرم تاحالا از این نرم‌تر نبوده 496 00:33:27,880 --> 00:33:30,340 ‫خوشم نیومد. ‫اصلاً شبیه تو نیستم 497 00:33:30,420 --> 00:33:32,510 ‫اونطور که فکر می‌کنی من رو نمی‌شناسی 498 00:33:45,060 --> 00:33:46,600 ‫دیگه راه افتادم 499 00:33:47,480 --> 00:33:50,770 ‫ویک اشتباه می‌کرد. ‫فکر می‌کرد وقتی می‌میره کسی براش مراسم نمی‌‌گیره 500 00:33:50,860 --> 00:33:53,650 ‫اما حالا داره تو تابوت طلایی سایمون دفن میشه 501 00:33:53,740 --> 00:33:54,940 ‫اونقدرا هم بی‌خود نیست 502 00:33:56,900 --> 00:34:01,680 ‫دلم می‌خواست یکم سخنرانی کنم، ‫اما بعید می‌دونم ویک طرفدار دیدیون بوده باشه 503 00:34:07,370 --> 00:34:08,790 ‫حداقل اونقدری می‌شناختمش 504 00:34:08,880 --> 00:34:12,460 ‫که یه استعفانامه‌ با تشکرات فراوان ‫به خانم فیبی بنویسم 505 00:34:12,460 --> 00:34:14,710 ‫بالأخره مثل یه خونواده بودن 506 00:34:31,230 --> 00:34:34,150 ‫با خودم عهد کرده بودم ‫دیگه این کار رو نکنم 507 00:34:36,240 --> 00:34:37,610 ‫اما وارد مسیر جدیدی شده بودم 508 00:34:39,360 --> 00:34:40,360 ‫تا وقتی که تو پیدات شد 509 00:34:45,500 --> 00:34:46,910 ‫تو برام تله گذاشتی 510 00:34:48,250 --> 00:34:50,880 ‫حلقه رو گذاشتی اونجا ‫تا ویک پیداش کنه 511 00:34:52,670 --> 00:34:54,420 ‫«حق با من بود، مگه نه؟ ‫خوشت اومد» 512 00:34:54,500 --> 00:34:57,130 ‫نه! ‫مریض روانی! 513 00:34:58,050 --> 00:35:01,510 ‫«تنها دستاوردت این بود که مصممم کردی ‫که کارت رو تموم کنم 514 00:35:01,590 --> 00:35:04,470 ‫شاید این کار برام لذتی نداشته باشه، ‫اما دنیا تبدیل به جای بهتری میشه 515 00:35:04,470 --> 00:35:06,270 ‫و هیشکی هم برات گریه نمی‌کنه...» 516 00:35:10,690 --> 00:35:14,690 ‫وایسا ببینم. ‫برای همین روم کلید کردی؟ 517 00:35:14,690 --> 00:35:15,980 ‫تنهایی؟ 518 00:35:17,240 --> 00:35:20,610 ‫راوی پو دنبال یه ارتباط ‫بین جمعیته 519 00:35:23,660 --> 00:35:24,910 ‫دلت یه دوست می‌خواد 520 00:35:24,990 --> 00:35:26,790 ‫می‌خوای مثل هم باشیم 521 00:35:26,870 --> 00:35:28,040 ‫یه روح توی دو بدن 522 00:35:29,040 --> 00:35:30,500 ‫و اگه اینطور فکر می‌کنی، 523 00:35:31,500 --> 00:35:34,130 ‫شاید بهتره تو زندگی واقعی هم اجراش کنی 524 00:35:36,170 --> 00:35:40,340 ‫«حق با تو بود. ‫خیلی لذت بردم» 525 00:35:52,480 --> 00:35:55,700 ‫بعد این که ویک رو به خاک سپردم، ‫کیت رو تا خونه تعقیب کردم 526 00:35:56,610 --> 00:35:57,980 ‫از اون‌موقع تاحالا جایی نرفته 527 00:35:58,070 --> 00:36:01,700 ‫ احتمالاً به‌‌خاطر این که اخیراً ‫کلی از اطرافیان نزدیکش رو کشتی 528 00:36:02,410 --> 00:36:03,780 ‫خلاصه که توی خونه‌س 529 00:36:05,700 --> 00:36:08,500 ‫تو هم جواب پیام‌هام رو نمیدی 530 00:36:09,580 --> 00:36:12,310 ‫خیلی از افراد گمان می‌کنند که قتل استاد هاردینگ 531 00:36:12,330 --> 00:36:14,830 ‫با مرگ شخصیت برجستۀ دیگری مربوط بوده، 532 00:36:14,920 --> 00:36:19,050 ‫آقای سیمون سو ‫که دوست استاد هاردینگ بوده 533 00:36:19,130 --> 00:36:20,510 ‫و گفته میشه که جسد ایشون... 534 00:36:21,590 --> 00:36:24,390 ‫اشتباه کردم؟ ‫زیاده‌روی کردم؟ 535 00:36:25,050 --> 00:36:28,600 ‫یا می‌خوای طعمه رو قبول کنی ‫و پیشنهاد ملاقات بدی؟ 536 00:36:31,180 --> 00:36:34,270 ‫عالیه. دارم عذاب می‌کشم ‫اون‌وقت نه تو و نه کیت، هیچکدوم باهام حرف نمی‌زنین 537 00:36:34,350 --> 00:36:37,570 ‫برای همین دارم به پنجرۀ کوفتیش نگاه می‌کنم. ‫عالیه. مچکرم 538 00:37:06,090 --> 00:37:08,600 ‫فکر کنم فقط من نیستم ‫که دارم عذاب می‌کشم 539 00:37:19,320 --> 00:37:23,280 ‫اگه نمی‌تونه اشک بریزه، ‫حداقل می‌تونه اون نقاشی فاجعه رو از بین ببره 540 00:37:48,220 --> 00:37:49,550 ‫امیدوارم فایده داشته باشه 541 00:37:51,760 --> 00:37:52,930 ‫وای 542 00:38:11,240 --> 00:38:14,870 ‫بالأخره پیام دادی... ‫اه، فیبیـه که 543 00:38:14,870 --> 00:38:17,870 ‫[ساعت ۱۰ میای ساندری هاوس؟ ‫بهت نیاز دارم!] 544 00:38:25,050 --> 00:38:27,510 ‫سلام، بیا تو. ‫فقط یه لحظه صبر کن 545 00:38:27,590 --> 00:38:30,220 ‫من رو که تو این همه بلاتکلیفی گذاشتی 546 00:38:30,300 --> 00:38:34,020 ‫لااقل بتونم یه کار سادۀ خوب ‫برای یه آدم خوب بکنم 547 00:38:34,100 --> 00:38:37,230 ‫- وای خدا، ممنون ‫- نگران نباش. نخوندمش 548 00:38:37,310 --> 00:38:40,900 ‫خب، اگه خونده بودی هم مهم نبود. ‫خیلی قشنگ نوشته 549 00:38:43,440 --> 00:38:47,360 ‫همین تازگی‌ها یاد این افتادم. ‫گفتم شاید به دردت بخوره 550 00:38:47,450 --> 00:38:48,800 ‫جان دیدیون 551 00:38:52,450 --> 00:38:54,900 ‫باورم نمیشه مرده 552 00:38:56,080 --> 00:38:58,660 تاحالا دوستی نداشتم که مُرده باشه 553 00:39:00,960 --> 00:39:03,170 ‫- حس خیلی بدی داره ‫- آره، همینطوره 554 00:39:05,170 --> 00:39:07,070 ‫تا وقتی که از شر این حس خلاص شی 555 00:39:09,380 --> 00:39:10,470 ‫و کی خلاص میشم؟ 556 00:39:10,970 --> 00:39:13,640 ‫فکر کنم برای هرکسی متفاوته 557 00:39:14,810 --> 00:39:17,140 ‫احساس گناه فقط بدترش می‌کنه 558 00:39:17,220 --> 00:39:19,520 ‫نباید برای دوست داشتن کسی ‫احساس گناه بکنی 559 00:39:20,230 --> 00:39:21,520 ‫من دوستش نداشتم 560 00:39:22,480 --> 00:39:23,980 ‫همون اهمیت دادن 561 00:39:24,570 --> 00:39:30,240 ‫بعضی‌وقتا به آدمای اشتباهی اهمیت میدیم ‫و این ما رو آدم بدی نمی‌کنه، خیلی هم کار انسانی‌ایه 562 00:39:33,740 --> 00:39:34,740 ‫ممنونم 563 00:39:37,540 --> 00:39:39,540 ‫توی کلاس می‌بینمت 564 00:39:39,620 --> 00:39:40,660 ‫خیلی‌خب 565 00:39:48,420 --> 00:39:52,340 ‫باید به توصیه‌های خودم گوش کنم. ‫اینقدر احساس گناه نکنم 566 00:39:53,340 --> 00:39:56,310 ‫یه اشتباهاتی کردم ‫اما می‌تونم جبران کنم 567 00:40:01,100 --> 00:40:03,770 ‫«فکر کنم وقتش رسیده که هم رو ببینیم» ‫جواب داد 568 00:40:03,850 --> 00:40:06,270 ‫و حالا می‌فهمم چطوری میشه ‫باهات حرف زد 569 00:40:07,270 --> 00:40:08,900 ‫«یه شرط داره. 570 00:40:08,980 --> 00:40:11,150 ‫کیت رو ول کن، ‫اون مال منه.» 571 00:40:13,240 --> 00:40:15,320 ‫«شدی همون جویی که می‌خواستم» 572 00:40:15,410 --> 00:40:18,870 ‫حالا که دیگه کیت از دسترش خارج شده ‫و دیگه لازم نیست بادی‌گاردش باشم... 573 00:40:18,950 --> 00:40:20,960 ‫«کی و کجا؟» 574 00:40:23,420 --> 00:40:24,500 ‫«جزئیاتش رو بزودی میگم» 575 00:40:30,300 --> 00:40:31,800 ‫تا کی؟ 576 00:40:33,430 --> 00:40:35,930 ‫نه خبری از پیام هست ‫و نه بازی دیگه‌ای 577 00:40:41,430 --> 00:40:43,230 ‫این اصلاً خوب نیست 578 00:40:51,030 --> 00:40:54,700 ‫استاد مور. ‫میشه یکم از وقت‌تون رو به ما بدین؟ 579 00:40:56,070 --> 00:40:58,240 ‫البته. ‫هرکاری از دستم بربیاد انجام میدم 580 00:41:02,770 --> 00:41:09,770 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «محمدعلی sm» ‫@AliMK_Sub 581 00:41:09,770 --> 00:41:16,770 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 582 00:41:16,770 --> 00:41:23,770 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@