1 00:00:00,373 --> 00:00:04,760 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:18,018 --> 00:00:19,894 ‫- «آنچه گذشت» ‫- جاناتان 3 00:00:19,978 --> 00:00:21,646 ‫- جاناتان مور ‫- جاناتان 4 00:00:21,730 --> 00:00:22,856 ‫آمریکایی‌مون. 5 00:00:22,939 --> 00:00:25,582 ‫فکر نکنم مالکوم وقتی این خونه رو ‫پیشنهاد می‌کرد از منظره‌ش خبر داشته باشه. 6 00:00:25,609 --> 00:00:26,735 ‫کیت گالوین. 7 00:00:26,818 --> 00:00:30,030 ‫صاحب گالری، عاشق هنر، ازدواج نکرده. ‫متمرکز و جاه‌طلب هم هست. 8 00:00:30,113 --> 00:00:32,574 ‫- احتمالاً بهتره گزارش بدم. ‫- شاید بهتره باشه اسمی از من نبری. 9 00:00:32,657 --> 00:00:34,492 ‫جون کیت رو نجات دادی. 10 00:00:34,576 --> 00:00:35,785 ‫ جبران می‌کنم. 11 00:00:35,869 --> 00:00:39,748 ‫دوست عزیزم، آدام پرات اخیراً ‫«ساندری هاوس» رو افتتاح کرده. 12 00:00:39,831 --> 00:00:42,000 ‫- امشب باهامون بیا. ‫- لامصب، تو جهنم گیر کردم 13 00:00:42,083 --> 00:00:43,418 ‫وقتشه ببریمش خونه. 14 00:00:44,044 --> 00:00:45,837 ‫مالکوم، صبر کن ببینم، الان من...؟ 15 00:00:45,920 --> 00:00:49,132 ‫«منو باش فکر کردم وقتی روی میز ‫ولش کردم، گناهم میفته گردن تو» 16 00:00:49,215 --> 00:00:53,094 ‫- کار من نبوده. کار یکی از اونا بوده... ‫- گمشو بمیر، مالکوم 17 00:00:53,178 --> 00:00:54,178 ‫که مالکوم رو کشته. 18 00:00:54,721 --> 00:00:57,766 ‫- و نقشه کشیده بندازه گردن من. ‫- از آشنایی‌ات مفتخرم، هم‌سنگر 19 00:00:57,849 --> 00:01:00,018 ‫کی هستی؟ 20 00:01:06,621 --> 00:01:10,854 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 21 00:01:16,451 --> 00:01:18,036 ‫یکی از شماها. 22 00:01:22,957 --> 00:01:25,293 ‫یکی از شما لاشیا اون ‫پیام‌ها رو فرستاده واسه من. 23 00:01:27,253 --> 00:01:28,546 ‫یکی از شماها منو می‌پاد. 24 00:01:31,382 --> 00:01:34,552 ‫یکی‌تون مالکوم رو کشته و ‫و روی میز من گذاشته 25 00:01:34,636 --> 00:01:36,930 ‫و حالا سعی داره بندازه گردن من. 26 00:01:41,017 --> 00:01:42,602 ‫می‌دونی که جسدش رو تمیز کردم. 27 00:01:44,437 --> 00:01:47,816 ‫شاید شبیه یکی که تا حالا تو ‫عمرش همچین کاری نکرده. 28 00:01:48,817 --> 00:01:51,903 ‫متأسفانه همین باعث شد به‌نظرت خیلی جالب بیام. 29 00:01:52,946 --> 00:01:55,824 ‫خب، کدوم یکی‌شون هستی؟ 30 00:01:58,076 --> 00:02:01,037 ‫خوبی، جاناتان؟ ‫مریض به‌نظر میای. 31 00:02:01,121 --> 00:02:02,747 ‫نه خوبم. 32 00:02:03,957 --> 00:02:04,957 ‫چی شد؟ 33 00:02:06,960 --> 00:02:11,852 ‫جاناتان داشت می‌گفت که داستانت خیلی جالبه، ولی ‫وقتشه به افتخار این دور همی مشروب بخوریم. 34 00:02:18,179 --> 00:02:19,430 ‫اگه تو نگی من میگم. 35 00:02:21,015 --> 00:02:22,517 ‫اگه نگاه بقیه رو از من بگیری... 36 00:02:23,935 --> 00:02:24,936 ‫می‌کشمت! 37 00:02:27,021 --> 00:02:31,025 ‫به سلامتی سایمون، خفن‌ترین افتتاحیهٔ ‫هنری تاریخ. امشب متعلق به توئه. 38 00:02:31,109 --> 00:02:32,694 ‫- به سلامتی سایمون ‫- به سلامتی سایمون 39 00:02:32,777 --> 00:02:34,195 ‫- به سلامتی. ‫- نوش 40 00:02:34,279 --> 00:02:35,405 ‫- نوش. ‫- نوش. 41 00:02:45,707 --> 00:02:48,251 ‫فقط می‌خوام تعطیلات اروپایی‌ام برگرده. 42 00:02:59,470 --> 00:03:00,471 ‫این دیگه چیه؟ 43 00:03:09,981 --> 00:03:12,942 ‫«تمنای حضور شما در شبی ‫فراموش نشدنی را داریم» 44 00:03:13,943 --> 00:03:16,446 ‫یه مشت مظنونِ مایه‌دار 45 00:03:16,529 --> 00:03:20,658 ‫پاپوش، و حالا یه دعوتنامهٔ مرموز ‫که تداعی کنندهٔ معمای قتل انگلیسیه. 46 00:03:22,327 --> 00:03:23,327 ‫گه بگیرن. 47 00:03:23,661 --> 00:03:27,624 ‫افتادم توی یه داستان جنایی، ‫پست‌ترین ژانر ادبی. 48 00:03:31,638 --> 00:03:36,712 ‫« ترجمه از وحـیـد فـرحـنـاکـی و مـحـمـدعـلـی » ‫.:: mml.moh & Night_Walker77 ::. 49 00:03:37,091 --> 00:03:39,928 ‫اگه می‌خوای بگو توهم توطئه دارم، ‫ولی تونستی یه جسد رو توی خونه‌ام بیاری. 50 00:03:40,887 --> 00:03:42,680 ‫شاید کل نقشه‌ات همین نبوده. 51 00:03:44,057 --> 00:03:45,558 ‫حرف جدیدی داری بزنی؟ 52 00:03:46,893 --> 00:03:48,811 ‫مشخصه از «اونس» استفاده می‌کنی. 53 00:03:48,881 --> 00:03:51,800 ‫رهگیری نمی‌شه، پیام‌ها هم بعد ‫از این‌که خونده بشن غیب می‌شن. 54 00:03:52,227 --> 00:03:54,442 ‫هم خوراکِ افراد رده بالا ‫هم خوراک بدگمان‌ها. 55 00:03:55,568 --> 00:03:58,488 ‫کی اینو رو گوشیم گذاشتی؟ ‫یه زمانی... 56 00:03:58,571 --> 00:03:59,864 ‫نوشیدنی! 57 00:03:59,940 --> 00:04:02,984 ‫وقتی که من اون شب تو هپروت بودم، تو اونجا بودی. 58 00:04:03,576 --> 00:04:05,245 ‫مراقب باش، جان جون. 59 00:04:05,995 --> 00:04:07,330 ‫واسه همینه که مشروب نمی‌خورم. 60 00:04:14,712 --> 00:04:17,048 ‫ها؟ این دیگه چیه؟ نمایشگاه سایمون؟ 61 00:04:20,176 --> 00:04:22,053 ‫لازمه همه چی رو گوگل کنم آخه؟ 62 00:04:22,971 --> 00:04:24,764 ‫«گالری کلاتو» 63 00:04:24,847 --> 00:04:27,809 ‫آره. شب افتتاحیهٔ نمایشگاه سایمون سو. 64 00:04:27,892 --> 00:04:32,397 ‫با حضور کیت گالوینِ ‫ باکلاس، اشرافی و گالری‌دار. 65 00:04:32,480 --> 00:04:35,233 ‫آها. نکنه تو دوست پسر به‌درد نخورت رو کشتی 66 00:04:35,316 --> 00:04:38,194 ‫انداختیش رو میز خونهٔ من ‫و حالا منو دست انداختی؟ 67 00:04:45,243 --> 00:04:47,620 ‫الان اومدم دفترت، اینجا نیستی. 68 00:04:47,704 --> 00:04:50,623 ‫آماده‌سازی افتتاحیه خیلی اذیتم کرده، مال. ‫می‌شه بهم پیام بدی؟ 69 00:04:50,707 --> 00:04:52,917 ‫بدک نیست واقعاً کمک کنی. 70 00:04:53,001 --> 00:04:54,877 ‫حقیقتاً انگاری از دست خدابیامرز عصبیه 71 00:04:54,961 --> 00:04:57,672 ‫که یعنی نمی‌دونه اون مُرده. 72 00:04:58,881 --> 00:05:02,427 ‫یا شایدم این فیلمشه، ‫چون یه قاتل باهوشه. 73 00:05:03,011 --> 00:05:06,264 ‫عالی شد، می‌تونم دوباره برگردم به ‫حال و هوای ژانری که ازش بدم میاد. 74 00:05:07,724 --> 00:05:11,394 ‫مونی عاشق داستان‌های مرموز جنایی بود. ‫همیشه فکر می‌کردم پازل کلمات واسه بزرگسال‌ها هستن 75 00:05:11,477 --> 00:05:13,980 ‫سر نخ‌ها رو پیدا کن، بازی رو ببر. ‫چندان هنر نیست. 76 00:05:14,063 --> 00:05:17,150 ‫«جسد در کتابخانه» و «قتل در خانهٔ کشیش» 77 00:05:17,233 --> 00:05:21,529 ‫- اینا رو می‌خونیم؟ ‫- نه، نه. این یه پروژهٔ شخصیه 78 00:05:21,612 --> 00:05:24,365 ‫عه، چه بد شد. ‫عاشق ژانرهای جنایی هستم. 79 00:05:24,449 --> 00:05:26,826 ‫فکر نمی‌کنی سبکش یه‌کم تکراری و کلیشه‌ایه؟ 80 00:05:26,909 --> 00:05:29,454 ‫خدایا، تو هم از اونایی. ‫گناه داری. 81 00:05:29,954 --> 00:05:31,831 ‫آخ. ولی خب لازمش دارم. 82 00:05:31,914 --> 00:05:32,999 ‫چی شده؟ 83 00:05:34,083 --> 00:05:36,753 ‫خب، روالش تکراری که هست. ‫ولی خب همینش باحاله. 84 00:05:37,378 --> 00:05:40,340 ‫مجذوبت می‌کنه، و پشت معما ‫یه نقد و تفسیر اجتماعی داره. 85 00:05:40,423 --> 00:05:43,843 ‫حقیقتاً استاد، به‌نظرم مشکل‌تون باهاش ‫اینه که معماها سرگرم کننده هستن. 86 00:05:43,926 --> 00:05:45,720 ‫چرا باید برام مشکل‌ساز باشه؟ 87 00:05:45,803 --> 00:05:47,722 ‫چون کیه که لازم نیست سرگرم کننده باشه؟ 88 00:05:49,057 --> 00:05:51,517 ‫سفید پوست، مرد، نابغه. ‫آره؟ 89 00:05:52,393 --> 00:05:57,231 ‫حقیقتاً، الان خسته‌کننده بودن تبدیل شده به ‫یکی از نشانه‌های هنر والا در حالی که... 90 00:05:57,857 --> 00:06:00,068 ‫و بقیه‌مون اگه بخوایم کتابمون فروش بره، ‫باید داستانت جالب باشه 91 00:06:00,151 --> 00:06:03,905 ‫و واسه همینه که آگاتا کریستی ‫بهترین نویسندهٔ رمان‌های پرفروشه. 92 00:06:03,988 --> 00:06:06,783 ‫و ۹۹% مردم هیچ‌وقت «شوخی ‫بی‌پایان» رو تموم نمی‌کنن. 93 00:06:06,866 --> 00:06:08,034 ‫من کردم. 94 00:06:08,117 --> 00:06:11,287 ‫یه ماه از عمرم رو پاش هدر دادم و بر نمی‌گرده. ‫نسل جدید چه وحشی‌ان. 95 00:06:12,205 --> 00:06:13,664 ‫پس حالا من خسته‌ کننده شدم؟ 96 00:06:14,582 --> 00:06:15,582 ‫خب... 97 00:06:16,501 --> 00:06:18,544 ‫یه‌کم مردسالار. 98 00:06:19,504 --> 00:06:23,257 ‫- حالا چه پروژه‌ایه؟ ‫- هنوز دارم روش کار می‌کنم. 99 00:06:24,342 --> 00:06:26,719 ‫و فقط باید بدونم روال کار اینا چطوریه. 100 00:06:26,803 --> 00:06:28,137 ‫کلیشه‌های تکرار شونده‌ش رو می‌گی؟ 101 00:06:28,930 --> 00:06:29,931 ‫می‌تونم کمک کنم. 102 00:06:30,014 --> 00:06:32,725 ‫این ۱۹ سالهٔ از خود راضی یه ‫فرشته‌ست که واسه کمک بهم فرستادنش 103 00:06:32,809 --> 00:06:34,352 ‫- ممنون می‌شم. ‫- خیلی‌خب 104 00:06:34,435 --> 00:06:39,315 ‫الان مجبورم تا ۶ دقیقهٔ دیگه ‫برم مکالمهٔ روسی به یکی درس بدم. 105 00:06:39,399 --> 00:06:41,401 ‫- روسی؟ ‫- آره، و خب اکثر روزای هفته 106 00:06:41,484 --> 00:06:44,195 ‫با چند تا سگ لوس دارم ‫اطراف هاید پارک می‌چرخم 107 00:06:44,264 --> 00:06:45,766 ‫نادیا، کی می‌خوابی؟ 108 00:06:45,863 --> 00:06:49,492 ‫خواب واسه پولداراست. ‫خیلی‌خب، قضیهٔ آگاتا خانم اینجوریه 109 00:06:50,368 --> 00:06:52,870 ‫مورد اول، هیچ چیزی اتفاقی نیست. 110 00:06:53,413 --> 00:06:58,292 ‫و مورد دوم، همهٔ انگیزه‌ها همیشه ‫ختم می‌شه به سکس، پول یا انتقام. 111 00:06:58,376 --> 00:07:02,004 ‫و سوم این‌که، اولین ‫مظنون معمولاً قربانی دومه. 112 00:07:02,088 --> 00:07:06,968 ‫نه، نه. چیزی که تو سرمه قتل خشنِ یک نفره ‫و یه پاپوش درست کردن. 113 00:07:07,885 --> 00:07:08,885 ‫خب... 114 00:07:10,179 --> 00:07:12,974 ‫پس این‌جوری فقط دلیل قتل مقتول مهمه. 115 00:07:13,057 --> 00:07:16,769 ‫مشخصاً یکی اون‌قدری می‌خواسته طرف بمیره ‫که رفته نقشه کشیده، و بعدش به شکل خشنی... 116 00:07:16,853 --> 00:07:20,690 ‫حقیقتاً، به‌نظرم پاپوش درست کردنه یه‌کم ‫بیهوده باشه. ولی اگه خوب انجام داده بشه. 117 00:07:20,773 --> 00:07:21,858 ‫گل سر سبد می‌شه. 118 00:07:22,400 --> 00:07:23,734 ‫قضیه اینه. 119 00:07:24,318 --> 00:07:27,029 ‫مسلماً اگه کتابت پرفروش ‫شد، من ۱۰ درصد می‌گیرم. 120 00:07:27,113 --> 00:07:28,114 ‫قبوله. 121 00:07:28,197 --> 00:07:30,408 ‫- عالیه. ‫- ممنون، نادیا 122 00:07:31,367 --> 00:07:33,202 ‫«هیچ چیزی اتفاقی نیست» 123 00:07:34,162 --> 00:07:35,455 ‫جو کوئين گلدبرگ. 124 00:07:35,538 --> 00:07:37,665 ‫الیوت، ای حرومی. 125 00:07:38,868 --> 00:07:41,454 ‫خیلی هم عادیه، که یه کار چاق‌کن ‫خونوادهٔ کویین خیلی اتفاقی اومده 126 00:07:41,544 --> 00:07:43,212 ‫منو انداخته وسط یه معمای قتل. 127 00:07:44,046 --> 00:07:46,090 ‫ بهت می‌خوره جاناتان باشی. 128 00:07:49,552 --> 00:07:51,345 ‫فکر کردم قرارمون این بود که ‫دیگه به این شماره زنگ نزنی. 129 00:07:51,429 --> 00:07:53,806 ‫- قبل از این بود که برام پاپوش درست کنی. ‫- چی شد، چی شد؟ 130 00:07:53,890 --> 00:07:55,099 ‫پیاما رو می‌گم. 131 00:07:55,183 --> 00:07:56,809 ‫مالکوم هاردینگ. 132 00:07:58,352 --> 00:08:01,314 ‫- خب؟ ‫- باورت نمی‌شه چقدر خیالم راحته 133 00:08:01,397 --> 00:08:03,774 ‫که اصلاً نمی‌دونم چی داری می‌گی. 134 00:08:03,851 --> 00:08:07,271 ‫- بهتره مدیتیشن رو امتحان کنی. ‫- معجزه کرده واسم. 135 00:08:07,361 --> 00:08:08,362 ‫گوش کن. 136 00:08:08,988 --> 00:08:12,825 ‫- الیوت، پشت گوشام مخملی نیست. ‫- انگاری هست ولی 137 00:08:12,909 --> 00:08:16,996 ‫شرمنده که هیچی نشده زندگی جدیدت ‫رو بگا دادی، ولی من الان دیگه رسما... 138 00:08:17,872 --> 00:08:20,124 ‫و عملاً از این چیزا کشیدم بیرون. 139 00:08:21,042 --> 00:08:23,794 ‫امیدوارم عذاب‌هات تموم ‫بشه و ریشه‌ش رو پیدا کنی 140 00:08:23,878 --> 00:08:27,423 ‫و خیلی کیرم دهنت که مجبورم کردی ‫از شر این گوشی عالی خلاص بشم. 141 00:08:30,593 --> 00:08:32,512 ‫البته که به این آسونیا نمی‌تونه باشه. 142 00:08:34,972 --> 00:08:37,165 ‫[یک پیام جدید دارید] 143 00:08:37,391 --> 00:08:40,061 ‫«مجدد سلام» ‫وای لعنتی، تویی! 144 00:08:42,396 --> 00:08:44,565 ‫«کت قشنگی داری. ‫قهوه‌ای بهت میاد» 145 00:08:44,649 --> 00:08:46,901 ‫مادرسگ، کجایی؟ 146 00:08:46,984 --> 00:08:49,278 ‫ممکنه هر جا باشی. ‫کجایی؟ 147 00:08:49,362 --> 00:08:52,615 ‫ای لاشی... ‫«خیلی چیزا رو دارم در موردت یاد می‌گیرم» 148 00:08:53,115 --> 00:08:54,116 ‫متوهم. 149 00:08:54,200 --> 00:08:55,660 ‫ذاتاً تنها 150 00:08:55,743 --> 00:08:58,538 ‫هر جا که هستی، ‫بپّایِ ماهری هستی. 151 00:08:59,622 --> 00:09:01,916 ‫و اصلاً استاد واقعی‌ای نیستی 152 00:09:02,667 --> 00:09:05,753 ‫نه بابا؟ ‫خودت کی هستی حالا؟ 153 00:09:07,213 --> 00:09:09,090 ‫فکر کن. فکر کن. 154 00:09:13,010 --> 00:09:15,346 ‫چرا مالکوم رو کشتی؟ 155 00:09:15,846 --> 00:09:18,641 ‫حتی یه جواب کنایه‌ای هم می‌تونه ‫کمک کنه انگیزه‌ات رو بفهمم 156 00:09:18,724 --> 00:09:21,269 ‫و بفهمم کی هستی و قال قضیه رو بکنم 157 00:09:21,561 --> 00:09:23,789 ‫و برگردم به وضعیتِ... 158 00:09:23,813 --> 00:09:26,440 ‫اسمت جاناتان مور نیست. ‫گندش بزنن. 159 00:09:27,775 --> 00:09:31,612 ‫«همین روزا رازت رو می‌فهمم» ‫نمی‌تونم اجازه بدم همچین کاری کنی 160 00:09:32,196 --> 00:09:34,240 ‫پس من باید اول بفهمم تو کی هستی. 161 00:09:47,086 --> 00:09:48,713 ‫خانمِ فیبی 162 00:09:48,796 --> 00:09:52,300 ‫اصرار داشت که برم دیدمش. ‫اصلاً نمی‌دونم وقتی تو هپروت بودم چی بهش گفتم. 163 00:09:52,383 --> 00:09:54,135 ‫ولی اون طرفدار جاناتانه. 164 00:09:55,595 --> 00:09:57,263 ‫قرار همینجا منتظر بمونم؟ 165 00:09:57,763 --> 00:09:58,763 ‫آهای؟ 166 00:09:59,098 --> 00:10:03,144 ‫مشتاق نیستم روزم با زنی بگذرونم که ‫واسه غش کردن روی باراک اوباما مشهور شده. 167 00:10:03,227 --> 00:10:07,898 ‫ولی خانوم وراج شاید دقیقاً همونی ‫باشه که واسه پیدا کردنت لازم دارم. 168 00:10:09,567 --> 00:10:11,068 ‫درست به موقع اومدم؟ 169 00:10:13,404 --> 00:10:15,072 ‫لعنتی، درد داره. 170 00:10:15,156 --> 00:10:18,367 ‫- نکن، نکن ویکی. اون بی‌آزاره. ‫- صدای جیغ شنیدم، همین. 171 00:10:19,201 --> 00:10:22,413 ‫لیزر می‌کنی انگاری آتش‌فشان ‫می‌ریز رو پوستت عزیزم. 172 00:10:23,623 --> 00:10:27,627 ‫- می‌تونی روپرت رو بذاری زمین. ‫- فقط می‌گم که هر کلابی 173 00:10:27,710 --> 00:10:31,714 ‫یه جای سفارشی واسه آدمای این‌کاره ‫توسط آدمای این‌کاره‌ست. 174 00:10:31,797 --> 00:10:33,924 ‫شرمنده، یه سرمایه‌گذار مهمه. 175 00:10:34,008 --> 00:10:36,886 ‫یارو داره ۱۰ صبح مشروب می‌خوره. ‫عالی شد. 176 00:10:36,955 --> 00:10:39,541 ‫- می‌تونم بعداً بیام. ‫- نه، نه، نه. برو یه سیگار بکش 177 00:10:41,265 --> 00:10:44,305 ‫بگذریم، گفتم دیگه. ‫قطعاً. شک نکن. 178 00:10:45,853 --> 00:10:47,813 ‫ممکنه یه قاتل باشه؟ 179 00:10:50,608 --> 00:10:52,735 ‫چیزی که دیشب بهم گفتی... 180 00:10:53,486 --> 00:10:56,864 ‫تا حالا ندیدم کسی تا حالا ‫این‌قدر کامل منو فهمیده باشه. 181 00:10:57,365 --> 00:10:58,616 ‫چه گهی خوردم؟ 182 00:10:58,699 --> 00:11:02,662 ‫مشخصه که یه چیزی ما رو سر ‫راه هم قرار داده که دوست باشیم 183 00:11:02,745 --> 00:11:05,498 ‫یه چیزی که باعث شد جسد مالکوم رو میزم باشه. 184 00:11:05,581 --> 00:11:07,583 ‫آشنایی باهات باعث افتخار بود. 185 00:11:08,501 --> 00:11:09,752 ‫شروع شد. 186 00:11:09,835 --> 00:11:12,046 ‫و آدام. ‫هر دوتون. 187 00:11:12,129 --> 00:11:17,093 ‫گوش کن، بابا یه کلاب شبانه‌ست دیگه. ‫ترانوس نیست که، بی‌خیال. 188 00:11:18,552 --> 00:11:21,430 ‫- چایی می‌خوری؟ ‫- بلا، چایی بیار. 189 00:11:21,514 --> 00:11:24,392 ‫- میونه‌شون خوب نیست. ‫- دعوتنامه دستت رسید؟ 190 00:11:24,475 --> 00:11:26,727 ‫آها. پس اون دعوتنامه رو فرستاده 191 00:11:26,811 --> 00:11:30,564 ‫مهم‌ترین مراسمه. ‫کاملاً اختصاصی. همهٔ دوستامون هستن. 192 00:11:31,190 --> 00:11:32,108 ‫پس منم باید باشم. 193 00:11:32,191 --> 00:11:33,025 ‫عالی به‌نظر میاد. 194 00:11:33,102 --> 00:11:36,563 ‫یه کارآگاه بعدش چی می‌گه؟ ‫ناجوره اگه بگم «کی می‌خواست مالکوم بمیره» 195 00:11:36,654 --> 00:11:38,739 ‫خیلی لطف کردی که منم دعوت کردی. 196 00:11:38,823 --> 00:11:42,284 ‫اینجا هنوز دوستای زیادی ندارم. 197 00:11:42,368 --> 00:11:44,995 ‫خیلی از مالکوم ممنونم که ‫اون شب اصرار داشت بیام 198 00:11:45,496 --> 00:11:47,998 ‫- خب، مالکوم... ‫- طعمه رو گرفت 199 00:11:48,499 --> 00:11:51,377 ‫- منظورت چیه؟ ‫- کیت ازش خوشش میاد، کافیه 200 00:11:52,044 --> 00:11:53,337 ‫همه موافق نیستن. 201 00:11:54,255 --> 00:11:55,756 ‫می‌گم، تو حاضری ۱۰ هزار پوند حق عضویت 202 00:11:55,840 --> 00:11:58,259 ‫توی کلابی بدی که از قضا ‫به کلیسای شیطان مرتبطه؟ 203 00:11:58,342 --> 00:11:59,945 ‫- نپر وسط حرفمون عزیزم. ‫- ببخشید 204 00:11:59,969 --> 00:12:03,848 ‫داشتم به جاناتان میگفتم که ‫مالکوم یه‌‌کم حاشیه‌سازه 205 00:12:04,473 --> 00:12:06,267 ‫- هوم. ‫- اون دیگه چی بود؟ 206 00:12:06,350 --> 00:12:09,145 ‫آها، یه سؤال خیلی مهم. ‫تو نقشِ کی میای؟ 207 00:12:10,938 --> 00:12:12,189 ‫واسه افتتاحیهٔ سایمون. 208 00:12:14,066 --> 00:12:17,111 ‫آخی جان، کلاً تو باغ نیستی طفلک. 209 00:12:17,862 --> 00:12:20,656 ‫کیت... دلبر سنگدلِ مالکوم، شریک جنسی 210 00:12:22,408 --> 00:12:24,535 ‫و شریک دوست‌داشتنی و صمیمیش. 211 00:12:24,618 --> 00:12:27,371 ‫کیت دوست عزیز فیبیه. ‫شب خیلی مهمیه براش. 212 00:12:27,455 --> 00:12:30,791 ‫نمی‌تونیم بذاریم یه ریشوی ‫غریبه با هر لباسی بیاد اونجا. 213 00:12:31,292 --> 00:12:32,752 ‫- آخ. ‫- می‌گم، ویک؟ 214 00:12:33,627 --> 00:12:37,298 ‫ویک؟ می‌شه این بچهٔ چارلز ‫دیکنزیِ فییبی رو ببری نمایشگاه؟ 215 00:12:37,381 --> 00:12:39,675 ‫- تام لباسا رو فرستاده دیگه؟ ‫- آره 216 00:12:40,593 --> 00:12:43,012 ‫نمی‌تونم برم. ‫هنوز قضیهٔ مالکوم به جایی نرسیده. 217 00:12:43,095 --> 00:12:45,055 ‫و بحث هم نکن. 218 00:12:45,139 --> 00:12:47,975 ‫دنیای فیبیه. ‫همه‌مون توش زندگی می‌کنیم. 219 00:12:51,353 --> 00:12:52,354 ‫خیلی‌خب. 220 00:13:00,321 --> 00:13:03,073 ‫خب این لباس تام چقدر قراره آب بخوره؟ 221 00:13:03,157 --> 00:13:07,286 ‫- چون مسلماً پولش رو ندارم. ‫- هدیه محسوب می‌شه. و لازم.... 222 00:13:07,912 --> 00:13:11,749 ‫لازم نیست پول بدی. ‫فقط می‌خوان توی جمع‌شون باشی. 223 00:13:13,292 --> 00:13:14,668 ‫مسلماً که این شکلی نه. 224 00:13:14,752 --> 00:13:16,921 ‫چیزای مجانی واسه ‫اونایی که اصلاً نیاز ندارن. 225 00:13:17,004 --> 00:13:18,714 ‫آره سرمایه‌داری داره عالی پیش می‌ره! 226 00:13:18,798 --> 00:13:21,425 ‫اونجا نه، نه، صبر کن. ‫صبر کن. ‫اینجا زیادی شلوغه. 227 00:13:21,509 --> 00:13:23,761 ‫ببرش روی دیوار جنوبی ‫بذار یه‌کم جا داشته باشه. 228 00:13:23,844 --> 00:13:26,972 ‫کیت رو که می‌بینم انگاری فقط اونه ‫که توی این جمع واقعاً داره کار می‌کنه. 229 00:13:27,056 --> 00:13:30,851 ‫اون پایین سمت راست. ‫توی ماشین می‌بینمت. 230 00:13:35,773 --> 00:13:39,735 ‫اینم چندتا مظنون که یه ‫روزم تو عمرشون کار نکردن. 231 00:13:39,819 --> 00:13:41,946 ‫به به، استاد بی‌پول! 232 00:13:42,029 --> 00:13:44,156 ‫مثل کانی، یارو اسب بازه. 233 00:13:44,240 --> 00:13:45,449 ‫کانی سیاستمدار. 234 00:13:45,533 --> 00:13:47,409 ‫سوفی و موهای دم‌اسبی‌ش 235 00:13:48,536 --> 00:13:50,913 ‫و هنرمندی که اجازه می‌ده ‫کارش به جاش صحبت کنه. 236 00:13:50,996 --> 00:13:53,999 ‫باید بدونم اون کت اسپرت رو از کجا خریدی. 237 00:13:55,209 --> 00:13:57,920 ‫عالی شد. اومدم وسط بازسازی ‫«دختران بدجنس» توی وست اند 238 00:13:58,003 --> 00:13:59,255 ‫فیبی منو فرستاد. 239 00:14:02,967 --> 00:14:06,512 ‫جالب شد، فیبی روی این جمع خیلی سلطه داره. 240 00:14:06,595 --> 00:14:08,430 ‫خب، هر چی می‌خوای بهش بگو. 241 00:14:09,139 --> 00:14:10,015 ‫خب... 242 00:14:10,099 --> 00:14:13,435 ‫تو مایه‌های تام یا رالف، نه یورو. 243 00:14:19,275 --> 00:14:22,069 ‫فکر کنم این زل زدنه تهِ سر صحبت باز کردنشه. 244 00:14:22,152 --> 00:14:24,029 ‫- واسه برنامه‌ات استرس داری؟ ‫- نه 245 00:14:27,992 --> 00:14:29,660 ‫می‌دونی، داشتم با مالکوم در مورد... 246 00:14:29,743 --> 00:14:32,913 ‫اون دختر باز مغز فندقی رو چه به هنر آخه؟ 247 00:14:34,582 --> 00:14:38,210 ‫هرکول پوآرو اگه بود جملهٔ بعدیش در ‫مورد یه دختر بازی لاشی رو می‌گفت؟ 248 00:14:38,294 --> 00:14:39,545 ‫طرفدار مالکوم نیستی؟ 249 00:14:40,045 --> 00:14:43,757 ‫- اصلاً در موردش فکر نمی‌کنیم. ‫- مرتیکهٔ کسکش ۶۰ پوند بهم بدهکاره. 250 00:14:44,508 --> 00:14:47,386 ‫- به شرط‌بندی روی اسب علاقه داری استاد؟ ‫- حرف مالکوم رو دیگه نزنید 251 00:14:47,469 --> 00:14:49,597 ‫- همه‌شون ازش متنفرن؟ ‫- کت رو می‌دین قربان؟ 252 00:14:50,598 --> 00:14:53,183 ‫- لباس پوشیدی؟ ‫- دارم نرودا می‌خونم. 253 00:14:55,603 --> 00:14:58,731 ‫فیبی جاناتان رو دعوت کرده. 254 00:15:00,149 --> 00:15:01,150 ‫که این‌طور. 255 00:15:05,112 --> 00:15:09,366 ‫خب جاناتان، اگه فیبی قبولت کرده، ‫فقط می‌تونم بگم که خوش به حالت. 256 00:15:10,034 --> 00:15:14,246 ‫اگه ببینم اذیتش کردی کیرت رو می‌سوزونم، ‫ولی خب در کل مبارکه. 257 00:15:15,331 --> 00:15:17,207 ‫با این کت انگاری پیشخدمتی. 258 00:15:17,291 --> 00:15:19,644 ‫اگه کتاب می‌نوشتم ‫هیچ‌وقت اونو قاتل نمی‌کردم. 259 00:15:19,668 --> 00:15:21,086 ‫از یه فرسخی واسه مردم مشخصه. 260 00:15:21,587 --> 00:15:23,589 ‫ممنون. ‫صبحت خوبی بود. 261 00:15:27,968 --> 00:15:31,889 ‫- سایمون؟ می‌شه یه چیزی انتخاب کنی لطفاً؟ ‫- آخه کی براش مهمه من چی بپوشم؟ 262 00:15:31,972 --> 00:15:33,140 ‫استرس داره. 263 00:15:33,223 --> 00:15:34,975 ‫خبرنگارا، حامی‌ها، کل دنیا. 264 00:15:35,059 --> 00:15:38,479 ‫سخته به یه مشت بچه مایه و آقازاده ‫که همیشه موفقن اهمیت قضیه رو فهموند. 265 00:15:38,979 --> 00:15:40,940 ‫برنامه عالی می‌شه. 266 00:15:41,023 --> 00:15:43,734 ‫بهترین کارمه. ‫براشون نمی‌رقصم. 267 00:15:45,527 --> 00:15:46,654 ‫خودتم نمی‌خوای. 268 00:15:48,072 --> 00:15:50,658 ‫اگه بخوام از اینا اطلاعات بیشتری ‫بگیرم، سؤالای بهتری می‌خوام 269 00:15:50,741 --> 00:15:53,535 ‫باید بیشتر در مورد مالکوم بدونم 270 00:15:56,413 --> 00:15:59,375 ‫کیت به‌نظر از اونا باشه ‫که از همه چی کپی بگیره. 271 00:15:59,458 --> 00:16:02,044 ‫ایشالا که یه یدک از ‫کلیدای دفتر مالکوم رو داره. 272 00:16:04,463 --> 00:16:05,463 ‫خودشه. 273 00:16:14,181 --> 00:16:15,349 ‫دفتر مالکوم. 274 00:16:16,141 --> 00:16:18,018 ‫کتابایی که همه‌شون رو مردها نوشتن. 275 00:16:18,102 --> 00:16:21,814 ‫برنامه‌ای که واسه به‌روز کردنش زیادی گشاده. ‫مشروب، چیز جدیدی نیست اینجا. 276 00:16:22,982 --> 00:16:25,609 ‫به یه دلیلی اونو کشتی. 277 00:16:27,027 --> 00:16:28,027 ‫سکس. 278 00:16:28,612 --> 00:16:29,488 ‫پول. 279 00:16:29,571 --> 00:16:31,073 ‫یا انتقام. 280 00:16:39,915 --> 00:16:40,915 ‫هوم. 281 00:16:44,920 --> 00:16:45,921 ‫هزینهٔ تحقیقاتم. 282 00:16:51,760 --> 00:16:53,095 ‫عصای نقره‌ای 283 00:16:53,178 --> 00:16:54,596 ‫«ارابهٔ امید» 284 00:16:54,680 --> 00:16:56,140 ‫خیلی‌خب، گیج شدم. 285 00:16:57,057 --> 00:16:57,933 ‫صبر کن ببینم. 286 00:16:58,010 --> 00:17:00,470 ‫به شرط‌بندی روی اسب علاقه داری استاد؟ ‫اسب. 287 00:17:00,554 --> 00:17:03,682 ‫اینا شرط بندیه، ‫که یعنی اینام بدهی هستن. 288 00:17:03,772 --> 00:17:06,150 ‫مالکوم که ارث زیادی بهش رسیده بود، ‫ولی اگه زیادی قمار کرده 289 00:17:06,233 --> 00:17:07,651 ‫شاید دیگه نه. 290 00:17:08,444 --> 00:17:11,071 ‫لویی، «شاه خورشید» با خنجر. 291 00:17:11,155 --> 00:17:13,741 ‫پنج‌شبنه‌ها ساعت ۳ عصر. ‫سهام؟ 292 00:17:13,824 --> 00:17:16,160 ‫گفتم که به جورچین علاقه ندارم. 293 00:17:19,329 --> 00:17:21,081 ‫عه، استاد، شما...؟ 294 00:17:21,165 --> 00:17:22,583 ‫چی‌کار می‌کنید؟ 295 00:17:22,666 --> 00:17:23,500 ‫لعنتی. 296 00:17:23,584 --> 00:17:26,462 ‫می‌خواستم براش یادداشت بذارم، ‫ چون نیومده بود سر کار. 297 00:17:26,545 --> 00:17:30,758 ‫دوست‌دختر مالکوم ازم خواست ببینم ‫کیف پولش رو جا گذاشته یا نه. همسایه‌ایم... 298 00:17:30,841 --> 00:17:32,009 ‫چه خسته کننده. 299 00:17:32,509 --> 00:17:36,180 ‫- فکر کردم اومدین دزدی‌ای چیزی. ‫- نه، شرمنده ناامید شدی. 300 00:17:36,263 --> 00:17:38,348 ‫خب، داستان جنایی در چه حاله؟ 301 00:17:40,684 --> 00:17:44,897 ‫مدل من نیست، ‫ولی خب هنوز سعی دارم امیدم رو از دست ندم. 302 00:17:44,980 --> 00:17:48,609 ‫خب، داری ابتدایی‌ترین ‫اشتباه ممکن رو مرتکب می‌شی. 303 00:17:49,227 --> 00:17:52,522 ‫- که چی باشه؟ ‫- خب خودت می‌خوای مدلت نباشه. 304 00:17:52,613 --> 00:17:56,241 ‫بگو که مثل کارآگاه‌ها نیفتادی ‫دنبال پیدا کردن انگیزه قتل. 305 00:17:56,325 --> 00:17:58,744 ‫- اوپس. ‫- فکر کردم این‌جوری... 306 00:17:58,827 --> 00:18:03,457 ‫ببین، اون «علت» ماجرا هستش، نه «چگونگی». ‫و چگونگی شکل گیری اون اتفاقه که داستان رو خفن می‌کنه. 307 00:18:03,540 --> 00:18:06,043 ‫کارآگاهت باید یه‌جورایی خاص باشه. 308 00:18:06,126 --> 00:18:09,630 ‫یه ابرقدرتی، قدرت استنتاجی، ‫یا داشتن دانشی چیزی. 309 00:18:10,881 --> 00:18:14,093 ‫خدایا، قیافه‌ات. ‫الان بهت کمک کردم درسته؟ 310 00:18:15,135 --> 00:18:16,428 ‫نادیا درست می‌گه. 311 00:18:16,512 --> 00:18:20,140 ‫اشتباه می‌کردم که سعی داشتم ‫سفرهٔ دلشون رو واسه یه غریبه پهن کنن. 312 00:18:20,224 --> 00:18:22,810 ‫قدرت‌هایی دارم که بهشون متکی نیستم 313 00:18:24,186 --> 00:18:25,729 ‫من مشاهده‌گرم. 314 00:18:26,230 --> 00:18:29,233 ‫جما آدرال می‌خوره، ‫پول هیچی رو نمی‌ده. 315 00:18:29,316 --> 00:18:34,071 ‫همه‌ش مشغول خریده و ‫انگاری از وجود مالکوم خب نداره. پس پایین لیسته. 316 00:18:35,114 --> 00:18:38,367 ‫پرنسس بلسینگ، ‫«توی کار تکنولوژیه» 317 00:18:38,450 --> 00:18:41,453 ‫فکر می‌کنه توی یه شبیه‌سازی هستیم. ‫اگه هیچی واقعی نیست که دیگه قتل هیچی. 318 00:18:41,530 --> 00:18:43,580 ‫زندگی‌اش رو جوری ساخته که ‫ناخنشم نشکنه. 319 00:18:43,664 --> 00:18:48,585 ‫پس تصورش سخته بخواد به کسی چاقو بزنه. ‫قطعی نیست، ولی خب بازم پایین لیسته. 320 00:18:52,422 --> 00:18:55,884 ‫وقتی آدام ساندری هاوس رو ‫باز کرد، عملاً اولین پروژه‌اش شد 321 00:18:55,968 --> 00:18:57,803 ‫که قبل از شروع تموم نشد. 322 00:18:58,762 --> 00:19:02,432 ‫همچین گاو پیشونی سفید خونواده‌ش ‫نیست، بیشتر مایهٔ آبروریزی‌شونه. 323 00:19:04,268 --> 00:19:07,229 ‫طبق معیار آمریکایی ‫پرات‌ها از نسل اندر نسل پولدار بودن. 324 00:19:07,312 --> 00:19:09,815 ‫پدرش به املاکی‌ها می‌خوره و نوع‌دوسته. 325 00:19:09,898 --> 00:19:10,983 ‫برادرش سناتوره. 326 00:19:11,066 --> 00:19:13,986 ‫سوگلی خونواده هم احتمالا ‫اولین رئيس جمهور گی باشه. 327 00:19:14,069 --> 00:19:16,256 ‫این وسط ولی آدام تا همین ‫چند وقت پیش به‌خاطر اینکه 328 00:19:16,300 --> 00:19:19,423 ‫با کت شلوار حین رانندگی مست کرده بود و ‫تیموتی شالامی بغل دستش بوده خبرساز شده بوده 329 00:19:19,497 --> 00:19:22,250 ‫از وقتی که با فیبی دوست شده دیگه آدم شده. 330 00:19:22,327 --> 00:19:24,371 ‫خب، در هر صورت رانندگی نمی‌کنه. 331 00:19:24,454 --> 00:19:25,789 ‫و ساندری هاوس هم ترکونده. 332 00:19:27,291 --> 00:19:30,210 ‫- شرمنده. ‫- اشکال نداره، مشکلی نیست. 333 00:19:30,287 --> 00:19:33,498 ‫در کل یه زورگوی خوش بر و ‫رو که سخت کار می‌کنه تا بابایی رو 334 00:19:33,589 --> 00:19:34,749 ‫که سال‌ها پیش از اونو از خودش رونده تحت تأثیر بذاره. 335 00:19:34,798 --> 00:19:37,718 ‫- شرمنده. ‫- می‌خواد شش تا دیگه باز کنه. 336 00:19:37,801 --> 00:19:39,469 ‫فکر نکنم قابلیت قتل رو داشته باشه. 337 00:19:39,553 --> 00:19:42,222 ‫ولی شک ندارم خیلی خوب ‫می‌تونه واسه یکی پاپوش درست کنه 338 00:19:42,306 --> 00:19:43,599 ‫ولی چرا مالکوم رو بکشه؟ 339 00:19:44,850 --> 00:19:47,352 ‫آدام پرات در نقش لویی چهاردم، پادشاه خورشید. 340 00:19:49,313 --> 00:19:50,313 ‫وایسا ببینم. 341 00:19:56,445 --> 00:19:59,781 ‫لویی، پادشاه خورشید. ‫مالکوم داشت در مورد آدام صحبت می‌کرد. 342 00:20:00,324 --> 00:20:02,451 ‫- ممنون. ‫- آره. پنجشنبه‌ست 343 00:20:02,534 --> 00:20:03,619 ‫ممنون که اومدین. 344 00:20:03,695 --> 00:20:04,696 ‫ممنون 345 00:20:05,204 --> 00:20:06,455 ‫ممنون که اومدین. 346 00:20:06,538 --> 00:20:08,540 ‫- کلیر، خیلی لطف کردی، منت گذاشتی. ‫- ممنون 347 00:20:19,134 --> 00:20:21,094 ‫خب، بریم معمای مالکوم رو حل کنیم. 348 00:20:52,834 --> 00:20:54,544 ‫- خیلی‌خب. ‫- چی؟ 349 00:20:55,921 --> 00:20:56,921 ‫زود باش. 350 00:20:57,256 --> 00:21:00,425 ‫- لویی، پادشاه خورشید و «خنجر»؟ ‫- التماس کن. 351 00:21:02,302 --> 00:21:03,178 ‫لطفاً. 352 00:21:03,262 --> 00:21:04,263 ‫بشاش روم. 353 00:21:05,681 --> 00:21:08,517 ‫- انتظار همچین رازی رو نداشتم. ‫- جون! 354 00:21:08,600 --> 00:21:09,643 ‫وای، ممنون! 355 00:21:09,726 --> 00:21:12,104 ‫دوباره! بریز روم! 356 00:21:12,187 --> 00:21:14,439 ‫فکر کنم به اندازه کافی دیدم. 357 00:21:15,857 --> 00:21:17,234 ‫پس مالکوم می‌دونست که... 358 00:21:20,320 --> 00:21:23,240 ‫سلام، مرتیکهٔ فضول. 359 00:21:23,782 --> 00:21:24,783 ‫می‌تونم توضیح بدم. 360 00:21:26,368 --> 00:21:27,661 ‫بنال ببینم. 361 00:21:27,744 --> 00:21:29,204 ‫لعنتی. چی بگم؟ 362 00:21:29,288 --> 00:21:31,665 ‫من نویسنده‌ام. ‫دارم تحقیق می‌کنم، کتاب می‌نویسم. 363 00:21:32,791 --> 00:21:34,626 ‫در مورد پولدارا. 364 00:21:34,710 --> 00:21:35,877 ‫خب، قشنگه. 365 00:21:37,421 --> 00:21:38,505 ‫چه جور کتابی؟ 366 00:21:39,506 --> 00:21:40,507 ‫رازآلوده. 367 00:21:41,717 --> 00:21:43,552 ‫ولی در مورد نابرابریه. 368 00:21:43,635 --> 00:21:45,637 ‫این‌که چطور فکر می‌کنن بهتر از مان. 369 00:21:46,847 --> 00:21:51,893 ‫خب، این‌جوری که باید ‫یه ده جلدی بنویسی، نه؟ 370 00:21:55,564 --> 00:21:57,899 ‫بگردم ببینم چی داری، نظرت چیه؟ 371 00:21:59,151 --> 00:22:00,152 ‫بذار ببینم. 372 00:22:03,238 --> 00:22:05,198 ‫گفتم که، نویسنده‌ام. ‫افکارم رو نوشتم. 373 00:22:06,491 --> 00:22:07,491 ‫همم. 374 00:22:08,118 --> 00:22:09,119 ‫به‌به ببین چی اینجاست. 375 00:22:11,204 --> 00:22:12,956 می‌خوام بذارم رو اسبِ عصای نقره‌ای. 376 00:22:14,875 --> 00:22:15,875 جریمه‌ات. 377 00:22:16,835 --> 00:22:22,341 ‫نیاز به گفتن نیست که قراره ‫دچار آلزایمر به شدت شدید بشی. 378 00:22:22,424 --> 00:22:23,424 ‫با خوشحالی. 379 00:22:24,009 --> 00:22:28,513 ‫خوبه. قراره تو رو توی اون نمایشگاه مسخره ‫و احمقانه و کوچولو ببینم. 380 00:22:29,306 --> 00:22:30,390 ‫- جدا؟ ‫- آره. 381 00:22:32,642 --> 00:22:33,977 ‫بدو برو، بزن به چاک. 382 00:22:40,650 --> 00:22:42,277 ‫افتتاحیهٔ بزرگ سایمون سو. 383 00:22:42,361 --> 00:22:47,074 ‫خدایا منو بکش. اما مظنون‌ها ‫همه یه‌جا جمع شدن، پس منم هستم. 384 00:22:51,453 --> 00:22:54,122 ‫وسواس جنسی عجیب آدام ‫خم به ابروی مامان‌های خونه‌دار مادری لیندا نمیاره. 385 00:22:54,206 --> 00:22:58,085 ‫ولی اگه مالکوم خبر داشته و از آدام اخاذی می‌کرده ‫تا بدهی‌های قمارشو صاف کنه، 386 00:22:58,168 --> 00:23:01,213 ‫خب، انگاری تو رو پیدا کردم. 387 00:23:09,137 --> 00:23:10,222 ‫لطفا عکس نگیر. 388 00:23:14,768 --> 00:23:16,520 ‫در رو نگه‌دار. ‫لطفا در رو نگه‌دار. 389 00:23:16,603 --> 00:23:17,938 ‫لبخند بزن، ‫ادای پولدارا رو در بیار. 390 00:23:18,021 --> 00:23:20,148 ‫تلاش می‌کنم ‫از این شلوغی و هیاهو طفره برم. 391 00:23:20,649 --> 00:23:22,025 ‫امکانش هست؟ ‫قربون دستت لطف می‌کنی؟ 392 00:23:22,109 --> 00:23:24,945 ‫- قربون دستت؟ از خودم بدم میاد. ‫- آره، حتما. 393 00:23:50,053 --> 00:23:52,931 ‫با وجودِ مظنون‌ها، ‫آدام باید قیافهٔ جدی‌ای به خودش بگیره. 394 00:23:53,014 --> 00:23:56,518 ‫برخلافِ این ان‌اف‌تی‌ها، ببخشید. ‫اسمشونو نمی‌شه هنر گذاشت. 395 00:23:57,102 --> 00:23:59,187 ‫- مایه افتخاره. ‫- اونجاست. 396 00:23:59,704 --> 00:24:03,541 ‫طبق گفتهٔ نادیا، آدام مالکوم رو می‌کشه ‫تا جلوی اخاذی قرار مخفی رو بگیره 397 00:24:03,608 --> 00:24:06,069 ‫که از هر سه انگیزه ‫یه جا حضور داره. 398 00:24:09,322 --> 00:24:10,322 ‫برو بریم. 399 00:24:16,371 --> 00:24:19,082 ‫نقطه قرمز دیوارنمای انعکاسی ‫توی اتاق آزمایشه. 400 00:24:19,875 --> 00:24:23,336 ‫اینجایی. این... ‫خیلی جالب و قشنگه. 401 00:24:24,713 --> 00:24:27,382 ‫از تعریف زیرکانه و دقیقت متشکرم. 402 00:24:27,466 --> 00:24:30,427 ‫هنوز توی لیستم ‫و در به در اینم که بالاتر برم. 403 00:24:30,510 --> 00:24:31,970 ‫- رولد. ‫- کیت، عزیزم. 404 00:24:32,762 --> 00:24:34,931 ‫- به موقع برگشتی. ‫- هیچ‌جوره از دستش نمی‌دادم. 405 00:24:35,682 --> 00:24:38,059 ‫- موفق شدی، کیت. ‫- ای چاپلوس. 406 00:24:38,143 --> 00:24:40,437 ‫چی؟ ‫اونوقت این زیرکانه و دقیقه؟ 407 00:24:41,354 --> 00:24:42,355 ‫قبلا همدیگه رو دیدیم؟ 408 00:24:42,439 --> 00:24:45,567 ‫احتمالا توی ساندری هاوس. ‫اون‌شب مالکوم دعوتش کرده بود. 409 00:24:47,360 --> 00:24:49,863 ‫- تمامی دوستان مالکوم و کیت قدم‌شون روی چشم ماست ‫- دوست مالکومه 410 00:24:50,697 --> 00:24:52,574 ‫- جاناتان هستم، از آشناییت خوشوقتم. ‫- رولد. 411 00:24:53,450 --> 00:24:54,451 ‫آمریکایی هستی، ها؟ 412 00:24:55,202 --> 00:24:56,203 ‫از کدوم ساحل؟ 413 00:24:56,286 --> 00:24:57,454 ‫یه‌جورایی هردوش. 414 00:24:58,872 --> 00:25:00,999 ‫آره، شبیه کالیفرنیایی‌ها هستی. 415 00:25:01,082 --> 00:25:02,125 ‫از این یارو بدم میاد. 416 00:25:02,209 --> 00:25:04,878 ‫بیاید اطراف رو نشون‌تون بدم. ‫بریم؟ 417 00:25:10,509 --> 00:25:12,344 ‫و مظنون اصلی، ایناهاش. 418 00:25:19,017 --> 00:25:20,477 ‫جاناتان. ‫سلام، رفیق. 419 00:25:20,560 --> 00:25:23,313 ‫- اوه، باشه. اگه این کار به حرف میاردش. ‫- خدای من. 420 00:25:24,105 --> 00:25:25,273 ‫چه بوی خوبی می‌دی. 421 00:25:26,233 --> 00:25:30,820 ‫اکس زدم. نظرت چیه؟ ‫قبلا آدم اهل هنری بودم. 422 00:25:30,904 --> 00:25:31,905 ‫روش سرمایه‌گذاری کنم؟ 423 00:25:33,114 --> 00:25:36,368 ‫- روی این تخم‌مرغ؟ ‫- آره. 424 00:25:36,451 --> 00:25:39,371 ‫با ۷۰ هزار دلار، می‌تونی تخم‌مرغ رو بشکنی ‫و ببینی توش چیه. 425 00:25:39,454 --> 00:25:41,414 ‫جالبه. ‫کلاه‌برداریه. 426 00:25:42,541 --> 00:25:44,251 ‫تو فکرم واسه فیبی بخرم. 427 00:25:44,334 --> 00:25:47,087 ‫- به نظرت خوشش میاد؟ ‫- یه‌جور امتحانـه؟ 428 00:25:48,630 --> 00:25:52,634 ‫- به اندازهٔ تو نمی‌شناسمش. ‫- درسته. ولی مثل من خوب حدس می‌زنی. 429 00:25:54,386 --> 00:25:55,929 ‫شما دو تا کنار همدیگه ‫خیلی خوشحال هستید. 430 00:25:56,012 --> 00:25:58,473 ‫البته وقتی که مستخدم‌های رستوران ‫روت نمی‌شاشن. 431 00:25:58,557 --> 00:26:00,267 ‫همم. تحسینش می‌کنم. 432 00:26:01,101 --> 00:26:02,101 ‫واقعا میگم. 433 00:26:02,477 --> 00:26:03,478 ‫مثل... 434 00:26:04,354 --> 00:26:06,481 ‫کلوچه موقع صبحونه... 435 00:26:07,190 --> 00:26:09,025 ‫و هر وعده غذایی دیگه... 436 00:26:10,193 --> 00:26:11,193 ‫هر روزه. 437 00:26:11,611 --> 00:26:12,445 ‫همیشه. 438 00:26:12,529 --> 00:26:14,656 ‫تو رو خدا اعتراف کنم ‫تا برگردم سر کار و زندگیم. 439 00:26:14,739 --> 00:26:15,865 ‫به نظر فوق العاده میاد. 440 00:26:17,075 --> 00:26:18,076 ‫نه مثلِ... 441 00:26:19,494 --> 00:26:21,079 ‫می‌دونی، بین خودمون باشه. 442 00:26:22,539 --> 00:26:23,582 ‫مالکوم و کیت رو میگم. 443 00:26:25,750 --> 00:26:27,127 ‫ای جان ناقلا. 444 00:26:27,210 --> 00:26:29,004 ‫فکر نمی‌کردم اهل غیبت باشی. 445 00:26:30,171 --> 00:26:32,632 ‫راست می‌گی، مالکوم آدم آشغالیه. ‫بذار بهت یه چیزی بگم. 446 00:26:32,716 --> 00:26:35,927 ‫نذار اون عوضی فضول ‫نزدیک کارهات بشه. 447 00:26:36,428 --> 00:26:37,262 ‫منظورت چیه؟ 448 00:26:37,345 --> 00:26:40,515 ‫خب منظورم اینه که بریتانیایی بازی درمیاره، ‫بعدش میاد سرکیسه‌ات می‌کنه. 449 00:26:40,599 --> 00:26:42,475 ‫اگه سر اخاذی کردن ‫زدی مالکوم رو کشتی، 450 00:26:42,559 --> 00:26:45,228 ‫چرا بهم هشدار می‌دی ‫که ممکنه ازم باج بگیره؟ 451 00:26:45,312 --> 00:26:47,939 ‫می‌دونی چیه؟ ‫قانعم کردی. 452 00:26:48,023 --> 00:26:50,650 ‫واسه دوست‌دخترم ‫این تخم‌مرغ مسخره رو می‌خرم. 453 00:26:50,734 --> 00:26:51,901 ‫تو، جاناتان قانعم کردی! 454 00:26:52,569 --> 00:26:53,569 ‫جناب. 455 00:26:55,030 --> 00:26:56,448 ‫شاید کار آدام نیست. 456 00:26:57,866 --> 00:26:59,618 ‫و برگشتم سر خونهٔ اول. 457 00:27:06,514 --> 00:27:11,229 ‫مراسم اصلی سایمون اسمش «متاگربه»‌ست، ‫کلکسیونی از نقاشی‌های گربه. 458 00:27:12,589 --> 00:27:13,715 ‫یه‌جورایی ضایع و مسخره‌ست. 459 00:27:29,230 --> 00:27:31,775 ‫خیلی‌خب. ‫من عوضی‌ام. 460 00:27:32,609 --> 00:27:34,194 ‫سایمون نابغه‌ست. 461 00:27:36,071 --> 00:27:37,906 ‫اون چشم‌ها، نه؟ 462 00:27:39,741 --> 00:27:42,327 ‫ریس. با فقر بزرگ شده، ‫یه آدم عادی و معمولی، 463 00:27:42,410 --> 00:27:44,829 ‫با این‌وجود خیلی به این سبک و سیاق میاد. 464 00:27:45,497 --> 00:27:47,332 ‫یه کاسه‌ای زیر نیم کاسه اونه. 465 00:27:47,415 --> 00:27:50,794 ‫- نظرت چیه؟ ‫- فکر کنم عاشق گربه شدم. 466 00:27:52,796 --> 00:27:55,590 ‫صد حیف که احتمالا ‫آخر سر میره تو انبار کلکسیون‌دار. 467 00:27:58,927 --> 00:28:00,929 ‫نگو که فکر می‌کردی ‫آثار هنری می‌خرن تا بهشون نگاه کنن؟ 468 00:28:01,971 --> 00:28:04,891 ‫آدام اسم کلکسیونش ‫رو «پوشه کاری» گذاشته. 469 00:28:06,601 --> 00:28:08,228 ‫چرا با این آدم‌ها دوستی؟ 470 00:28:10,021 --> 00:28:12,023 ‫ببخشید، من... من... 471 00:28:13,108 --> 00:28:16,319 ‫می‌دونم که هیچ‌کدوم این‌ها ‫دقیقا اعتقادِ تو نیستن. 472 00:28:17,946 --> 00:28:19,322 ‫نه، خودمم همیشه ‫به این موضوع فکر می‌کنم. 473 00:28:21,741 --> 00:28:23,719 ‫- از زمان دانشگاه دوستی داری؟ ‫- نرفتم. 474 00:28:23,743 --> 00:28:26,705 ‫- آره، چند تایی. ‫- وقتی نیاز داشتم باهام مهربون بودن. 475 00:28:27,414 --> 00:28:28,623 ‫هنوز هستن؟ 476 00:28:30,291 --> 00:28:31,126 ‫مهربون؟ 477 00:28:31,209 --> 00:28:33,253 ‫و هیچ‌کدوم‌شون ‫میل به قتل داره؟ 478 00:28:34,838 --> 00:28:36,840 ‫فکر می‌کنم دو رویی باشه 479 00:28:36,923 --> 00:28:39,384 ‫که دوست‌های قدیمیم ‫رو به‌خاطر شخصیت‌شون انکار کنم. 480 00:28:40,468 --> 00:28:43,972 ‫ولی واقعا فکر می‌کنم ‫که هر چی بیشتر یه نفر رو بشناسی، 481 00:28:44,055 --> 00:28:46,766 ‫بیشتر نفرین شدی ‫تا مثل انسان ببینی‌شون. 482 00:28:51,104 --> 00:28:52,480 ‫حتی آدم‌هایی مثل رولد. 483 00:28:52,981 --> 00:28:55,316 ‫رولد؟ بیشتر بگو. 484 00:28:56,443 --> 00:28:58,153 ‫هی! سایمون. 485 00:28:58,820 --> 00:29:01,156 ‫کون لقت. گاییدمت. 486 00:29:01,239 --> 00:29:02,949 ‫الان چی شد؟ 487 00:29:03,950 --> 00:29:06,536 ‫کثافتِ حقه‌باز. 488 00:29:06,619 --> 00:29:08,288 ‫- ای‌وای. ‫- بهشون بگو. زود باش. 489 00:29:08,371 --> 00:29:10,165 ‫بگو هیچ‌کاره هستی. ‫بهشون بگو. 490 00:29:10,915 --> 00:29:14,085 ‫بهشون بگو! ولم کن. ‫عوضی! 491 00:29:16,629 --> 00:29:18,798 ‫- دستت رو... ‫- منظورش چی بود؟ 492 00:29:30,226 --> 00:29:31,226 ‫افتخار. 493 00:29:31,561 --> 00:29:34,314 ‫بعد از تولد، متاگربه نابود شد. 494 00:29:35,356 --> 00:29:36,816 ‫یا عالی شد. 495 00:29:36,900 --> 00:29:40,653 ‫در لحظه شور و اشتیاق ‫که در کنار هم شاهد بودیم زاده شد. 496 00:29:43,323 --> 00:29:44,491 ‫تصمیم با شماست. 497 00:29:44,574 --> 00:29:46,910 ‫اوه، بخشی از نمایش بود! 498 00:29:46,993 --> 00:29:48,870 ‫اوه، چقدر عالی. 499 00:29:48,953 --> 00:29:51,331 ‫امکان نداره ‫بخشی از نمایش باشه. 500 00:29:53,374 --> 00:29:55,210 ‫اون دختر کینه به دل داشت. 501 00:29:57,712 --> 00:30:00,340 ‫سایمون یه کاری با اون کرده. ‫چیکار کرده؟ 502 00:30:01,174 --> 00:30:04,761 ‫- چه افتضاح زشتی به بار اومد. ‫- عاشقش شدن. باور کردن. 503 00:30:04,844 --> 00:30:07,222 ‫پیداش کنید. ‫دستگیرش کنید. دهنش رو ببندین. 504 00:30:09,432 --> 00:30:13,269 ‫اگه که می‌خوای ‫یه هنرمند دیگه پاشو توی گالریت بذاره 505 00:30:14,020 --> 00:30:15,271 ‫و باهات کار کنه. 506 00:30:16,272 --> 00:30:18,483 ‫و بریم مهمونی. 507 00:30:20,360 --> 00:30:22,195 ‫چیکار کرده؟ ‫ازش چه کاری برمیاد؟ 508 00:30:22,278 --> 00:30:24,072 ‫- باید بفهمم. ‫- تو روحت. 509 00:30:24,989 --> 00:30:25,990 ‫خدای من. 510 00:30:26,908 --> 00:30:28,493 ‫- کیت. ‫- برو پی کارت. 511 00:30:28,575 --> 00:30:29,701 ‫اون زن... 512 00:30:30,343 --> 00:30:31,555 [هاستل خیابان پُلند] 513 00:30:31,579 --> 00:30:32,622 ‫- دیدمش. ‫- واقعا؟ 514 00:30:32,705 --> 00:30:34,624 ‫منظورت الانـه ‫که زد زندگی‌مو خراب کرد؟ 515 00:30:34,707 --> 00:30:36,668 ‫می‌دونم می‌تونی کجا پیداش کنی. 516 00:30:52,475 --> 00:30:56,312 ‫مشخصا قسمتی از شهر نیست ‫که حامی‌های هنر زیادی رو ببینی. 517 00:30:58,523 --> 00:31:00,191 ‫در تک‌تک خونه‌ها رو بزنیم؟ 518 00:31:00,275 --> 00:31:02,777 ‫ناراحته. ‫نه این‌که عمدا بخواد نشون بده. 519 00:31:04,946 --> 00:31:05,946 ‫نه. 520 00:31:07,448 --> 00:31:08,448 ‫اونجا. 521 00:31:20,753 --> 00:31:22,046 ‫سلام. 522 00:31:23,381 --> 00:31:25,466 ‫- حرف بزنیم؟ ‫- فرار کردن فایده‌ای نداره. 523 00:31:25,550 --> 00:31:29,095 ‫- به مدیر می‌گیم کارت شناساییت رو چک کنه. ‫- نمی‌خوایم دستگیرت کنیم. 524 00:31:29,846 --> 00:31:31,764 ‫من فقط می‌خوام بدونم ‫چرا رنگ پرت کردی. 525 00:31:32,974 --> 00:31:34,058 ‫واست چقدر ارزش داره؟ 526 00:31:40,940 --> 00:31:41,941 ‫من... 527 00:31:43,067 --> 00:31:44,527 ‫دستیار سایمون بودم... 528 00:31:45,153 --> 00:31:47,655 ‫و از شستن قلم مو ‫خیلی بیشتر زحمت کشیدم. 529 00:31:47,739 --> 00:31:49,991 ‫اون نقاشی‌ها رو من کشیدم. 530 00:31:50,074 --> 00:31:51,074 ‫مزخرف نگو. 531 00:31:51,910 --> 00:31:52,911 ‫ثابت کن. 532 00:31:52,994 --> 00:31:56,915 ‫اگه می‌تونستم، اینجا نبودم، درسته؟ ‫سایمون مطمئن شد دستم به جایی بند نباشه. 533 00:31:57,457 --> 00:31:59,459 ‫زحمت اصلی روی دوش تو بود، ‫ولی به‌به و چه‌چه‌اش به سایمون رسید. 534 00:31:59,542 --> 00:32:00,542 ‫اوهوم. 535 00:32:00,793 --> 00:32:02,295 ‫و پولش. ‫و... 536 00:32:09,093 --> 00:32:12,805 ‫گفت که همهٔ کارآموزها... 537 00:32:14,349 --> 00:32:15,642 ‫باید هزینه بدن و فداکاری کنن. 538 00:32:16,184 --> 00:32:19,270 ‫فقط من نیستم. ‫دستیارهای دیگه هم هستن. 539 00:32:19,354 --> 00:32:23,274 ‫فقط یا حسابی درگیر اعتیاد شدن ‫یا می‌ترسن چیزی بگن. 540 00:32:24,484 --> 00:32:27,153 ‫مواد رو می‌ذاشت وسط کاراگاه 541 00:32:27,236 --> 00:32:29,030 ‫برای وقتی که اضطراب پیدا می‌کردیم. 542 00:32:30,323 --> 00:32:31,324 ‫خیلی راحت و عادی. 543 00:32:31,991 --> 00:32:35,328 ‫انگار نه انگار ‫که یه حرکت حساب شده بود 544 00:32:35,954 --> 00:32:38,915 ‫تا منو به معتادی تبدیل کنه ‫که هیچ‌کس حرفمو باور نکنه. 545 00:32:42,251 --> 00:32:43,962 ‫گربهٔ عمه‌مه، آیسیس. 546 00:32:44,045 --> 00:32:45,964 ‫آیسیس. ‫مالکوم درباره‌اش نوشته بود. 547 00:32:46,047 --> 00:32:47,407 ‫و از رنگ روغن استفاده می‌کردیم. 548 00:32:47,465 --> 00:32:50,301 ‫- اگه حرف منو باور نمی‌کنید، کون لقتون. ‫- من باور می‌کنم. 549 00:32:55,139 --> 00:32:56,224 ‫اسمت چیه؟ 550 00:32:57,517 --> 00:32:58,768 ‫بولو، مثل رنگ. 551 00:32:59,686 --> 00:33:00,812 ‫کاهیل. 552 00:33:00,895 --> 00:33:02,438 ‫سه هزار تا کافیه؟ 553 00:33:18,287 --> 00:33:19,956 ‫مالکوم می‌خواست ‫چقدر بهت بده؟ 554 00:33:21,624 --> 00:33:23,960 ‫اومد سر وقتت، درسته، ‫بابتِ سایمون؟ 555 00:33:27,797 --> 00:33:28,798 ‫آره. 556 00:33:29,757 --> 00:33:31,259 ‫اما در این مورد نبود، نه؟ 557 00:33:32,885 --> 00:33:36,139 ‫گفت می‌خواد دستِ سایمونو رو کنه. 558 00:33:38,057 --> 00:33:39,559 ‫تمام خواسته‌ام بود. 559 00:33:40,727 --> 00:33:43,312 ‫و بعد کاری نکرد، زد به چاک و غیبش زد. 560 00:33:43,396 --> 00:33:45,690 ‫چون در عوض ‫اون از سایمون اخاذی کرد. 561 00:33:45,773 --> 00:33:50,194 ‫و سایمون، آره، ‫سایمون با توام، از همین بابت اون رو کشتی. 562 00:33:50,278 --> 00:33:52,739 ‫یه عالمه دوست دارم. ‫وقتی یکی‌شون مرد برگرد. 563 00:33:54,407 --> 00:33:56,200 ‫صبرم لبریز شده بود. 564 00:33:57,952 --> 00:33:59,328 ‫کار احمقانه‌ای بود، می‌دونم. 565 00:34:01,289 --> 00:34:02,582 ‫به نظرم شجاعانه بود. 566 00:34:05,585 --> 00:34:07,086 ‫مراقب خودت باش. 567 00:34:14,927 --> 00:34:17,847 ‫کیت. ‫کیت، باید در مورد سایمون حرف بزنیم. 568 00:34:17,930 --> 00:34:18,931 ‫نه، نیاز نیست. 569 00:34:19,015 --> 00:34:21,100 ‫- گوش کن. ‫- نمی‌فهمم چرا واست مهمه. 570 00:34:21,184 --> 00:34:23,061 ‫چون اون خطرناکه. 571 00:34:24,520 --> 00:34:29,275 ‫خوب گوش بده چی میگم، خشکه‌مقدس کـ... ‫درک نمی‌کنم اینجا چیکار می‌کنی. 572 00:34:29,358 --> 00:34:31,277 ‫- فقط تلاش می‌کنم... ‫- این دنیای تو نیست. 573 00:34:31,360 --> 00:34:32,779 ‫حتی شهر تو نیست. 574 00:34:32,862 --> 00:34:35,823 ‫چون از خفت شدن نجاتـم دادی ‫دلیل نمی‌شه وارد زندگیم بشی. 575 00:34:35,907 --> 00:34:38,326 ‫- چنین قصدی ندارم. ‫- من آدم دله‌دزد رو از صد فرسخی می‌شناسم. 576 00:34:38,409 --> 00:34:42,288 ‫تو یه آدم پوچِ هیچی‌نداری ‫که کار و زندگی نداره. 577 00:34:42,371 --> 00:34:43,873 ‫می‌دونی چیه؟ ‫شب بخیر. 578 00:34:45,719 --> 00:34:46,918 ‫خب، عالی پیش رفت. 579 00:35:01,974 --> 00:35:05,686 ‫بالاخره میای بیرون که، سایمون، ‫اونوقت مثل سایه تعقیبت می‌کنم. 580 00:35:07,980 --> 00:35:10,900 ‫شاید زمانی با استعداد بودی ‫و فشار زیادِ تهیه آثار جدید 581 00:35:10,983 --> 00:35:13,361 ‫دلیلـت برای سوء استفاده ‫از بولو یا بقیه نقاش‌های قبل اون بوده، 582 00:35:13,444 --> 00:35:16,531 ‫یا همیشه یه پوستهٔ تو خالی بودی ‫که همه‌چیز رو می‌خریده، 583 00:35:16,614 --> 00:35:18,574 ‫از جمله توهم نابغه بودن. 584 00:35:18,658 --> 00:35:20,940 ‫حیف که بولو اون‌قدری آسیب دیده ‫که نمی‌تونه دستتو رو کنه. 585 00:35:20,964 --> 00:35:23,246 ‫و صد حیف که مالکوم اصلا نمی‌تونه. 586 00:35:23,329 --> 00:35:27,625 ‫آدم گندی بود، اما تو، ‫تو هیولا و قاتلی. 587 00:35:27,708 --> 00:35:29,627 ‫بی‌صبرانه منتظرم ‫کارم باهات تموم بشه، 588 00:35:29,710 --> 00:35:35,007 ‫و برگردم سر زندگیم پیش آدم‌هایی ‫که نمی‌دونن یا اهمیت نمیدن ان‌اف‌تی چیه. 589 00:35:37,301 --> 00:35:38,928 ‫نوچ. نه، حواسم بهت هست. 590 00:35:39,011 --> 00:35:40,138 ‫بیا بیرون. 591 00:35:40,221 --> 00:35:41,764 ‫بیا بیرون، سایمون. 592 00:35:56,237 --> 00:35:57,363 ‫تو چی می‌خوای؟ 593 00:36:08,040 --> 00:36:10,751 ‫«دارم به شناساییت نزدیک‌تر می‌شم. 594 00:36:10,835 --> 00:36:14,338 ‫راستی، بهترین قسمت شب رو از دست دادی.» 595 00:36:15,006 --> 00:36:16,007 ‫عجله کنید. 596 00:36:17,049 --> 00:36:18,049 ‫لعنتی. 597 00:36:19,135 --> 00:36:22,054 ‫خیلی‌خب، ۴۵ ثانیه وقت دارم ‫قبل این‌که پلیس‌ها بیان تو. 598 00:36:23,347 --> 00:36:24,765 ‫حق با نادیا بود. 599 00:36:24,849 --> 00:36:28,102 ‫مظنون اول معمولا دومین قربانیه. 600 00:36:31,564 --> 00:36:34,734 ‫واسه نظریه قتل یه‌باره‌ام ‫داستان زیادی پیش اومد. لعنتی. 601 00:36:46,204 --> 00:36:48,706 ‫سایمون رو کشتی، ‫پیام دادی تا پز بدی، 602 00:36:48,789 --> 00:36:50,208 ‫و الان جوابِ پیامم رو نمی‌دی. 603 00:36:52,251 --> 00:36:54,503 ‫اوه، جاناتان. ‫خدا رو شکر. 604 00:36:54,587 --> 00:36:57,590 ‫امکان نداره تو باشی، درسته؟ ‫ممکن نیست. 605 00:36:57,673 --> 00:37:00,801 ‫ترسیده بوده این خبر وحشتناک ‫رو قبل از پیام من شنیده باشی. 606 00:37:00,885 --> 00:37:03,971 ‫- می‌خواستم از زبون یه دوست بشنوی. ‫- آره، خدا رو شکر، 607 00:37:04,055 --> 00:37:05,806 ‫دوست عزیز و دیرینه‌مون، ‫جاناتان اینجاست. 608 00:37:05,890 --> 00:37:09,435 ‫رولد، بی‌خیالش. ‫و به‌نظر نمیاد چندان عزادار باشن. 609 00:37:09,518 --> 00:37:11,938 ‫نادیده‌شون بگیر. ‫یه مشت جک و جنده‌ان. 610 00:37:12,939 --> 00:37:13,939 ‫بگیر. 611 00:37:14,482 --> 00:37:15,483 ‫خوشحالم اینجایی. 612 00:37:15,566 --> 00:37:17,077 ‫این‌که دور یه مشت بریتانیایی باشی 613 00:37:17,101 --> 00:37:18,611 ‫که می‌خوان احساساتشون ‫رو بروز بدن آدم رو مورمور می‌کنه. 614 00:37:18,694 --> 00:37:22,698 ‫- تسلیت می‌گم. ‫- بیشتر دوستِ فیبی بود. 615 00:37:23,991 --> 00:37:25,243 ‫زمان دانشگاه، می‌دونی؟ 616 00:37:25,326 --> 00:37:27,620 ‫اگه دوران دانشگاه بشناسنت ‫کی اهمیت می‌ده به چه آدمی تبدیل بشی؟ 617 00:37:27,703 --> 00:37:31,290 ‫- همم. همون حرفی که ریس زد. ‫- مرگ مزخرفه. 618 00:37:33,334 --> 00:37:34,334 ‫هی. 619 00:37:34,961 --> 00:37:38,506 ‫هنوز جاناتان اون حرفشو نزده؟ ‫ابرقدرتشه. 620 00:37:40,591 --> 00:37:41,926 ‫کیت کجاست؟ 621 00:37:42,009 --> 00:37:43,135 ‫اداره پلیس. 622 00:37:43,844 --> 00:37:46,138 ‫خونهٔ سوفی آرامش‌بخشه. 623 00:37:47,682 --> 00:37:48,683 ‫می‌تونی تصور کنی؟ 624 00:37:49,392 --> 00:37:51,018 ‫شاید سایمون خودکشی کرده. 625 00:37:51,102 --> 00:37:54,397 ‫یه گوشش نبود. ‫یه‌جور ادای احترام به ون‌گوگ. 626 00:37:54,480 --> 00:37:56,899 ‫صبر کن. ‫یه نفر گوشش رو بریده؟ 627 00:37:56,983 --> 00:37:58,985 ‫مشخص بود چاقو خورده. 628 00:37:59,068 --> 00:38:01,946 ‫- بعیده خودکشی باشه. ‫- اون گوشوارهٔ زشتش... 629 00:38:02,029 --> 00:38:05,032 ‫حتما چند هزار دلار می‌ارزیده. ‫توی فروشش موفق باشی. 630 00:38:05,116 --> 00:38:06,284 ‫بی‌خیال، دوستان. 631 00:38:06,367 --> 00:38:08,286 ‫نه، مسئله پول نیست. 632 00:38:08,369 --> 00:38:10,788 ‫انگشتِ مالکوم، گوش سایمون، ‫هنوز متوجه نیستم، 633 00:38:10,871 --> 00:38:13,433 ‫- ولی تو یه الگوی خاص داری. ‫- اما هیچ‌وقت سایمون به خودش زحمت نداد 634 00:38:13,457 --> 00:38:14,959 ‫حرف بقیه رو گوش بده، نه؟ 635 00:38:17,503 --> 00:38:20,172 ‫مثل گالری رفتار جامعه‌ستیزانه می‌مونه. 636 00:38:20,256 --> 00:38:22,091 ‫لیست مظنونینـم ‫شامل همه‌شون می‌شه. 637 00:38:22,174 --> 00:38:25,511 ‫خب، واسه کیت آب و نون داره. 638 00:38:25,594 --> 00:38:28,139 ‫می‌دونید الان آثار سایمون ‫چقدر می‌ارزه؟ 639 00:38:28,222 --> 00:38:31,434 ‫اون گربهٔ احمق می‌شه ‫بزرگترین کمیسیونی که گرفته. 640 00:38:31,517 --> 00:38:33,144 ‫باید برم هوا بخورم. 641 00:38:34,228 --> 00:38:35,313 ‫با ریس موافقم. 642 00:38:35,396 --> 00:38:37,898 ‫مگه این آدم‌ها نباید ‫دوست‌های صمیمی سایمون باشن؟ 643 00:38:37,982 --> 00:38:39,233 ‫خیلی می‌ارزه. 644 00:38:41,068 --> 00:38:42,820 ‫ریس با بقیه‌شون فرق داره. 645 00:38:44,280 --> 00:38:47,116 ‫نمی‌تونم بگم ازشون بهتره ‫یا به‌صورت مخفیانه بدتره. 646 00:38:55,082 --> 00:38:57,918 ‫وقتی شنیدی سایمون به قتل رسیده ‫اولین چیزی که به ذهنت اومد چی بود؟ 647 00:38:58,002 --> 00:38:59,003 ‫خوبه. ‫شوکه شدم. 648 00:39:00,212 --> 00:39:01,630 ‫به‌گمونم. تو چی؟ 649 00:39:03,049 --> 00:39:04,049 ‫برعکسش. 650 00:39:08,054 --> 00:39:10,973 ‫سایمون مثل هدیهٔ کریسمس ‫آدم‌ها رو پاره‌پوره می‌کرد. 651 00:39:11,724 --> 00:39:12,808 ‫اون‌ها عشق دشمن هستن. 652 00:39:14,352 --> 00:39:16,062 ‫نمی‌تونم چیزی رو ثابت کنم، ‫اما... 653 00:39:17,521 --> 00:39:19,231 ‫شاید کارما خفتشو گرفته. 654 00:39:19,315 --> 00:39:21,400 ‫می‌دونستم آدم بدیـه، اما... 655 00:39:24,320 --> 00:39:26,489 ‫از ته‌قلبم امیدوار بودم که عوض بشه. 656 00:39:27,531 --> 00:39:29,116 ‫یا حداقل صادق بشه. 657 00:39:30,451 --> 00:39:32,661 ‫حالا هر چی که اون دختره ‫که رنگ پاشید مصرف کرده بود... 658 00:39:34,789 --> 00:39:36,082 ‫سایمون دروغگو بود. 659 00:39:37,416 --> 00:39:41,462 ‫همه‌اش فکر می‌کنم اگه سایمون زنده می‌موند، ‫یه روزی می‌رسید که روراست می‌شد، 660 00:39:41,545 --> 00:39:46,175 ‫منظورم با دنیا نیست، بلکه با خودش، ‫اونوقت می‌تونست... 661 00:39:48,260 --> 00:39:49,804 ‫از مرگش داغون شدم. 662 00:39:49,887 --> 00:39:51,305 ‫به‌نظر میاد راستشو میگه. ‫آره. 663 00:39:51,680 --> 00:39:54,350 ‫- واقعا راست می‌گه؟ ‫- اینطوری نگاهم نکن. خوبم. 664 00:39:55,393 --> 00:39:56,602 ‫فقط باید هوا بخورم. 665 00:39:58,437 --> 00:39:59,563 ‫این حس رو درک می‌کنم. 666 00:40:08,447 --> 00:40:11,575 ‫باید تجدیدِ قوا کنم ‫قبل این‌که دوباره بلایی سر کسی بیاری 667 00:40:11,659 --> 00:40:14,161 ‫یا در واقع چیزهای بیشتری ‫درباره‌ام پیدا کنی. 668 00:40:17,331 --> 00:40:19,083 ‫کجایی، مالکوم؟ 669 00:40:19,166 --> 00:40:21,168 ‫فقط بگو که زنده‌ای. 670 00:40:21,252 --> 00:40:24,797 ‫بعدش می‌تونی دوباره دختره رو بکنی. ‫واقعا واسم اهمیتی نداره. 671 00:40:24,880 --> 00:40:26,966 ‫لطفا زنگ بزن. 672 00:40:27,591 --> 00:40:29,343 ‫سمی اما رک. 673 00:40:30,094 --> 00:40:32,638 ‫ترسیده. ‫هنوز فکر نمی‌کنم «تو» باشی. 674 00:40:33,472 --> 00:40:35,891 ‫بولو، از اداره پلیس اومدی؟ 675 00:40:36,976 --> 00:40:40,521 ‫نه، خوبه که اظهاریه دادی. ‫چیزی برای قایم کردن نداری. 676 00:40:41,063 --> 00:40:42,523 ‫آره، جدی می‌گم. 677 00:40:42,606 --> 00:40:43,899 ‫ویلتشر، ۲۸ روز دیگه. 678 00:40:43,983 --> 00:40:47,319 ‫انتظار دارن تماس بگیری، ‫که اگه جدی باشی امروز زنگ میزنی. 679 00:40:47,403 --> 00:40:48,946 ‫کیت بهش کمک می‌کنه؟ 680 00:40:49,029 --> 00:40:52,575 ‫نه، از من تشکر نکن، ‫فقط گند نزن. 681 00:40:52,658 --> 00:40:56,954 ‫وقتی ترک کردی، خبرم کن ‫و می‌تونیم درباره آینده‌ات صحبت کنیم. 682 00:40:57,037 --> 00:40:59,748 ‫دوست‌هاش آدم‌های خودشیفته‌ای هستن ‫که کارهای خیرشون رو... 683 00:40:59,832 --> 00:41:01,125 ‫توی همه روزنامه‌ها میزنن. 684 00:41:01,208 --> 00:41:03,711 ‫حتی برندِ ریس ‫به کل از بین رفت و نابود شد. 685 00:41:03,794 --> 00:41:07,756 ‫کیت توی جامعه با بولو بدجنسه، ‫ولی پول ترک اعتیادش رو می‌ده. 686 00:41:07,840 --> 00:41:08,841 ‫نمی‌فهمم. 687 00:41:09,592 --> 00:41:12,803 ‫چرا پنهان می‌کنه ‫که آدم بد و وحشتناکی نیست؟ 688 00:41:19,018 --> 00:41:19,852 ‫موفق شدم. 689 00:41:19,935 --> 00:41:23,439 ‫گرفتارِ دیوونه‌ترین و آسیب دیده‌ترین ‫آدم‌های توی دنیا شدم. 690 00:41:23,939 --> 00:41:25,608 ‫هیچ راه خروجی نیست ‫جز این‌که به جلو برم. 691 00:41:26,358 --> 00:41:29,403 ‫فکرشو نمی‌کردم انقدر مستاصل باشم ‫که بشینم یه کتاب دیگه از آگاتا کریستی رو بخونم. 692 00:41:33,991 --> 00:41:37,453 ‫حالتون خوبه، پروفسور مور؟ ‫بازم آگاتا؟ امکان نداره. 693 00:41:37,536 --> 00:41:39,163 ‫نمی‌تونی بی‌خیالش بشی. 694 00:41:40,080 --> 00:41:41,080 ‫راستشو بگو. 695 00:41:41,415 --> 00:41:44,627 ‫- واقعا داری کتاب می‌نویسی؟ ‫- حتما باید همیشه باهوش‌بازی در بیاره؟ 696 00:41:44,710 --> 00:41:47,338 ‫چون بعضی‌وقت‌ها ‫می‌بینم که آدم‌ها 697 00:41:47,421 --> 00:41:49,757 ‫که از سر غرور می‌گن ‫داریم کتاب می‌نویسیم. 698 00:41:49,840 --> 00:41:51,467 ‫مثل مالکوم، چون اون... 699 00:41:52,468 --> 00:41:54,929 ‫مجبورمون کردی اونطوری صداش کنیم. ‫من... 700 00:41:55,012 --> 00:41:56,847 ‫- اون داشت کتاب می‌نوشت؟ ‫- جدا می‌نوشت؟ 701 00:41:57,556 --> 00:42:00,518 ‫اوه. ‫قسم می‌خورم درد منو درک می‌کرد وقتی که... 702 00:42:02,603 --> 00:42:05,439 ‫قبول کرد که مطالب من رو بخونه ‫و بعدش... 703 00:42:06,232 --> 00:42:07,441 ‫منو بلاتکلیف گذاشت. 704 00:42:08,567 --> 00:42:09,568 ‫فکر کنم مریض شده نیومده. 705 00:42:09,652 --> 00:42:12,780 ‫همم. اگه نمرده باشه، ‫می‌تونه جواب پیام بده. 706 00:42:12,863 --> 00:42:16,367 ‫این‌کارش باعث می‌شه بهم... 707 00:42:18,452 --> 00:42:19,787 ‫احمقانه‌ست، 708 00:42:19,870 --> 00:42:22,790 ‫ولی واسم واقعا سخت بود ‫که اون صفحات رو نشونش بدم 709 00:42:22,873 --> 00:42:25,876 ‫و حالا جوری رفتار می‌کنه ‫که انگار وجود ندارم، پس... 710 00:42:25,960 --> 00:42:28,712 ‫- اون فقط یه دانشجوی عادی بود؟ ‫- آره. 711 00:42:28,796 --> 00:42:31,715 ‫عجب. ‫مالکوم واقعا یه بیشعور تمام عیار بود. 712 00:42:31,799 --> 00:42:33,467 ‫مطمئنم اینطور نیست. 713 00:42:34,343 --> 00:42:35,636 ‫مطمئنم برمی‌گرده. 714 00:42:37,513 --> 00:42:42,142 ‫تمام هویتـم به‌عنوان یه نویسنده مشتاق ‫می‌تونه صبر کنه. عیبی نداره. 715 00:42:42,768 --> 00:42:44,645 ‫ببین، من مالکوم نیستم، 716 00:42:45,312 --> 00:42:47,815 ‫ولی خوشحال می‌شم ‫متنـت رو بخونم. 717 00:42:48,399 --> 00:42:49,400 ‫واقعا؟ 718 00:42:49,483 --> 00:42:52,570 ‫حالا که نویسنده شدی، مالکوم نمی‌تونه ‫این عنوان رو بهت بده یا ازت بگیره، 719 00:42:52,653 --> 00:42:53,654 ‫و منم نمی‌تونم. 720 00:42:54,655 --> 00:42:57,866 ‫خدای من، نه. در حقیقت، ‫سلیقه‌ات یه کوچولو عجیب میزنه. 721 00:42:57,950 --> 00:42:58,950 ‫آره. 722 00:42:59,785 --> 00:43:02,371 ‫خب، باید بدونی که... 723 00:43:03,122 --> 00:43:05,708 ‫موضوعش معماییه ‫و موجودات افسانه‌ای داره، 724 00:43:05,791 --> 00:43:08,210 ‫نظرت رو جلب می‌کنه؟ 725 00:43:08,294 --> 00:43:11,255 ‫بهم گفتن که آدم افاده‌ای هستم، ‫ولی دارم روش کار می‌کنم. 726 00:43:11,338 --> 00:43:12,590 ‫اسب‌های تک‌شاخ رو واسم بیار. 727 00:43:14,133 --> 00:43:15,133 ‫باشه. 728 00:43:15,634 --> 00:43:17,177 ‫باید برم. 729 00:43:18,512 --> 00:43:21,098 ‫می‌‌دونستم آدم باحالی هستی. ‫برای نسل جدید. 730 00:43:23,726 --> 00:43:27,104 ‫می‌دونی بدترین قسمت ‫وارد شدنت به زندگیم چیه؟ 731 00:43:28,355 --> 00:43:30,941 که چقدر خوب داشت پیش می‌رفت. 732 00:43:31,609 --> 00:43:33,986 ‫ازت پسش می‌گیرم. 733 00:43:38,032 --> 00:43:40,659 ‫برای این کار، اول باید ببینم تو کی هستی. 734 00:43:51,325 --> 00:43:52,215 ‫[بقایای باقی مانده در زیر آوار آتش پیدا شد] 735 00:43:52,282 --> 00:43:53,022 ‫[مرگ دانشجوی هنرهای زیبا، ‫گوئینور بک، جنازهٔ دفن شده‌اش در...] 736 00:43:53,047 --> 00:43:53,560 ‫[قاتل زنجیره‌ای لاو کویین-گلدبرگ] 737 00:43:53,585 --> 00:43:54,021 ‫[خودکشی در ملکِ سلینجر واقع در گرینوچ] 738 00:43:54,054 --> 00:43:54,552 ‫[استاد زمین‌شناسی، گیل بریگهام، ‫جنازهٔ او بر اثر خودکشی در منزل مادری لیندا پیدا شد.] 739 00:43:54,577 --> 00:43:55,747 ‫[زمانی که او با اصابت گلوله کشته شد] 740 00:43:56,236 --> 00:43:58,236 ‫[گوئینویر بک کیست؟] 741 00:44:02,806 --> 00:44:04,475 ‫سخت بود، ولی موفق شدم. 742 00:44:05,656 --> 00:44:07,825 ‫سلام، جو. 743 00:44:09,976 --> 00:44:14,976 ‫« ترجمه از وحـیـد فـرحـنـاکـی و مـحـمـدعـلـی » ‫.:: mml.moh & Night_Walker77 ::. 744 00:44:15,000 --> 00:44:20,000 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 745 00:44:20,024 --> 00:44:25,024 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@