1 00:00:36,401 --> 00:00:39,086 کارت‌پستال‌های ایسکیا، اینجا 2 00:00:44,489 --> 00:00:47,749 خانم جوان هتل لازم داره؟ - نه، ممنون - 3 00:00:49,636 --> 00:00:53,001 !تازه از توی فر دراومده! تارالی 4 00:00:53,024 --> 00:00:55,805 دخترخانم، یه تارالی می‌خواید؟ - نه، ممنون - 5 00:01:01,751 --> 00:01:04,949 ببخشید، اتوبوس به «بارانو»؟ [ بارانو دی‌ایسکیا ] 6 00:01:05,204 --> 00:01:07,435 اونجا، دخترخانم 7 00:01:07,442 --> 00:01:09,430 ممنون - خواهش می‌کنم - 8 00:02:04,313 --> 00:02:05,921 صبح‌بخیر 9 00:02:05,944 --> 00:02:09,876 تو اِلنائی؟ خیلی خوشگلی، بیا تو 10 00:02:15,246 --> 00:02:16,621 تو اینجا می‌خوابی 11 00:02:16,622 --> 00:02:22,416 شب‌ها جای خواب‌ـت رو درست می‌کنی و صبح‌ها جمع‌ـش می‌کنی: تخته، چارچوب، تشک 12 00:02:22,439 --> 00:02:24,159 خونه‌مونم همین‌کارو می‌کنم 13 00:02:25,092 --> 00:02:27,658 دستشویی اونجاست، اونم اتاق منه 14 00:02:27,681 --> 00:02:29,683 و اونم ایوانه 15 00:02:29,920 --> 00:02:31,946 از دریا خوش‌ـت میاد، هان؟ 16 00:02:32,125 --> 00:02:34,915 با این روشنایی، هیچ‌وقت نمی‌ذاره احساس غم کنی 17 00:02:34,938 --> 00:02:37,911 خب، بچه‌جون، بذار واضح بگم 18 00:02:37,913 --> 00:02:41,756 متوجه‌ام که تو دختر خوبی هستی و از اینجا خوش‌ـت میاد، ولی باید کار کنی 19 00:02:41,779 --> 00:02:44,145 بهم بگید چی‌کار کنم، من انجامش می‌دم 20 00:02:44,497 --> 00:02:47,223 هنوز کسی اونجا نیست، خالیه 21 00:02:47,246 --> 00:02:50,890 اینجا یه خانوادۀ انگلیسی‌ان، الان لب ساحل‌ـن 22 00:02:51,306 --> 00:02:52,892 اون رو ببین 23 00:02:55,238 --> 00:02:58,860 خب، ساعت‌ـت رو واسه 6:30 صبح کوک کن 24 00:02:58,883 --> 00:03:02,152 تا واسه من و مهمون‌ها صبحونه درست کنی 25 00:03:02,175 --> 00:03:05,349 ،بعد همه‌ش رو جمع می‌کنی لیوان‌ها و کاسه‌ها رو می‌شوری 26 00:03:05,372 --> 00:03:08,857 بعد شب‌ها، اینجا میز رو واسه شام می‌چّینی 27 00:03:08,920 --> 00:03:11,605 و قبل از اینکه بری توی جات ظرف‌ها رو می‌شوری 28 00:03:11,670 --> 00:03:13,852 باقی روز رو، هر کاری دل‌ـت بخواد می‌کنی 29 00:03:13,875 --> 00:03:16,761 حالا یه دست بهم برسون ،اتاق انگلیسی‌ها رو درست کنم 30 00:03:16,784 --> 00:03:20,685 کمد رو نشون‌ـت می‌دم، جایی که ملافه‌ها رو نگه می‌دارم 31 00:03:29,923 --> 00:03:32,777 با تمام ترس‌هایی که مادرم بهم تلقین کرده بود 32 00:03:32,800 --> 00:03:35,654 ،و با تمام مشکلات جسمی‌ای که داشتم 33 00:03:35,677 --> 00:03:38,723 ،زمانم رو کاملاً لباس‌پوشیده روی ایوان گذروندم 34 00:03:38,746 --> 00:03:41,089 ،هر روز یک نامه برای لیلا می‌نوشتم 35 00:03:41,112 --> 00:03:44,542 ،هر کدوم مملو از سؤالات، کلمات قصار 36 00:03:44,565 --> 00:03:48,017 توصیفات بیش از حد پُرشور از جزیره 37 00:03:59,174 --> 00:04:01,284 هنوز اینجائی؟ 38 00:04:02,211 --> 00:04:04,398 دارم یه نامه می‌نویسم 39 00:04:04,769 --> 00:04:08,486 .تو همه‌ش در حال نامه‌نوشتنی بهم نگو که یه دوست‌پسر داری؟ 40 00:04:08,509 --> 00:04:12,089 نه، چه دوست‌پسری! واسه یکی از دوست‌های دخترم نامه می‌نویسم 41 00:04:12,089 --> 00:04:16,340 خوبه، تو خیلی جوونی، کُلی وقت واسه دوست‌پسرها داری 42 00:04:16,628 --> 00:04:20,026 چرا لباس شنات رو تن‌ـت نمی‌کنی؟ گرمت نیست؟ 43 00:04:20,049 --> 00:04:22,191 نه، نه، خوبم 44 00:04:22,895 --> 00:04:24,998 برو لباس شنات رو تن‌ـت کن 45 00:04:25,995 --> 00:04:28,776 بجنب، برو به ساحل 46 00:05:41,536 --> 00:05:43,601 پس شنا بلد بودم 47 00:05:43,742 --> 00:05:46,949 بچه که بودم مادرم واقعاً من رو برده بود دریاکنار 48 00:05:46,951 --> 00:05:50,998 و واقعاً حقیقت داشت، وقتی که داشت حمام شن می‌گرفت، من یاد گرفتم 49 00:05:51,798 --> 00:05:55,482 شگفت‌زده بودم که چطور می‌شه در شهری مثل ناپل زندگی کنی 50 00:05:55,505 --> 00:06:00,173 و هرگز، نه حتی یک‌بار، به شنا در دریا فکر نکنی 51 00:06:17,638 --> 00:06:20,088 « بر اساس رمانی از اِلنا فرانته » 52 00:06:23,178 --> 00:06:25,523 « دوست نابغۀ من » 53 00:07:17,951 --> 00:07:22,746 کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی Raylan Givens 54 00:07:23,034 --> 00:07:26,391 « بخش ششم: جزیره » 55 00:07:38,251 --> 00:07:41,297 دارن می‌رن، می‌خوای بیای خداحافظی کنی؟ 56 00:07:41,320 --> 00:07:43,250 بله، الان میام 57 00:07:46,658 --> 00:07:51,398 اِلنا، خیلی ممنون. خیلی بهمون خوش گذشت. و تو با بچه‌ها شگفت‌انگیز بودی 58 00:07:51,422 --> 00:07:54,084 تو خیلی مهربون بودی، ممنون به‌خاطر همۀ کارهایی که کردی 59 00:07:54,107 --> 00:07:56,642 و این فقط یه چیز کوچک از طرف ما به توئه 60 00:07:56,665 --> 00:07:58,212 ممنون 61 00:07:58,391 --> 00:08:01,149 چه سورپرایز قشنگی - بیا لندن به دیدن‌مون - 62 00:08:01,172 --> 00:08:03,547 اوه، آره، باید بیای. این آدرس ماست 63 00:08:03,570 --> 00:08:05,336 باشه - خدافظ، اِلنا - 64 00:08:05,359 --> 00:08:06,935 خدافظ - خداحافظ - 65 00:08:06,958 --> 00:08:09,068 خدافظ، نلا - خدافظ - 66 00:08:10,379 --> 00:08:11,907 !اِلنا 67 00:08:12,233 --> 00:08:16,580 الکساندر، دلم برات تنگ می‌شه - منم همین‌طور - 68 00:08:16,868 --> 00:08:19,272 خداحافظ، اِلنا - خدافظ، ایزابل - 69 00:08:19,330 --> 00:08:20,457 خداحافظ - خدافظ - 70 00:08:20,480 --> 00:08:22,571 خدافظ، اِلنا - خدافظ - 71 00:08:22,655 --> 00:08:25,403 خدافظ - خدافظ - 72 00:08:37,807 --> 00:08:40,821 اون بچه‌ها خیلی باهات انس گرفتن 73 00:08:40,844 --> 00:08:44,753 !تو دختر خوبی هستی، و ببین چه لعبتی هستی 74 00:08:44,776 --> 00:08:47,781 صبح‌بخیر، نلا - صبح‌بخیر، جوسپ - 75 00:08:52,577 --> 00:08:54,335 همیشه منتظر نامه‌ای 76 00:08:54,336 --> 00:08:56,253 بیا بریم به کارمون برسیم 77 00:08:56,476 --> 00:08:58,851 ،لیلا هرگز جواب نامه‌های من رو نداد 78 00:08:58,874 --> 00:09:04,158 سکوت اون بیانگر این بود که زندگی من ،درخشان بود ولی فقدان پیشامد داشت 79 00:09:04,181 --> 00:09:07,611 تا حدی که من وقت داشتم هر روز براش نامه بنویسم 80 00:09:07,634 --> 00:09:11,351 درحالی‌که زندگی اون حزن‌آور، ولی شلوغ بود 81 00:09:11,374 --> 00:09:14,164 ،یه خانوادۀ ناپلیه، خیلی محترم 82 00:09:14,187 --> 00:09:19,278 با یه پسر بالغ، یه پسر زیبای قدبلند لاغر ولی خوش‌بنیه 83 00:09:19,301 --> 00:09:22,059 اگه اشتباه نکنم، امسال می‌ره توی 17 سال 84 00:09:22,082 --> 00:09:24,129 دیگه تنها نیستی 85 00:09:24,352 --> 00:09:28,197 نمی‌تونی تصور کنی پدرش چقدر ،مهربونه، یه مرد متشخص واقعی 86 00:09:28,220 --> 00:09:31,801 نه مثل مردهایی که امروزه می‌بینی 87 00:09:32,056 --> 00:09:36,980 محترم، دوست‌داشتنی، همیشه مهربون 88 00:09:37,012 --> 00:09:40,304 اگه فقط می‌دونستی پارسال چی بهم داد 89 00:09:40,592 --> 00:09:42,402 بهت نشون‌ـش می‌دم 90 00:09:52,229 --> 00:09:55,242 گواه آرامش»، حتی یه تقدیم‌نامه هم داره» 91 00:09:55,265 --> 00:09:58,919 «تقدیم به نلا، که شیرینه، و تقدیم به مرباهاش» 92 00:09:58,942 --> 00:10:02,499 روی میز پاتختی‌ـم نگه‌ش می‌دارم ،و هر عصر یه شعر می‌خونم 93 00:10:02,522 --> 00:10:04,483 اول توی دلم و بعد بلند 94 00:10:04,493 --> 00:10:07,337 الان دیگه همه‌شون رو از بر شدم 95 00:10:07,829 --> 00:10:11,441 خانوادۀ محترمی هستن، ساراتوره‌ها 96 00:10:28,608 --> 00:10:30,303 !نلا 97 00:10:31,358 --> 00:10:33,956 !خیلی از دیدن‌تون خوشحالم 98 00:10:33,979 --> 00:10:35,833 !سلام، عزیز دلم 99 00:10:35,865 --> 00:10:38,486 چطورید؟ - اِلنا؟ - 100 00:10:44,241 --> 00:10:47,309 امسال جمعیت کمه، خدا رو شکر 101 00:10:47,374 --> 00:10:50,099 «ولی باید ببرمت «کاسامیچولا» یا «فوریو 102 00:10:50,122 --> 00:10:53,409 ،اینجا شب‌هاش خبری نیست اونجا بهمون خوش می‌گذره 103 00:10:55,653 --> 00:10:57,996 من از همه‌چیزت خبر دارم، می‌دونی 104 00:10:58,019 --> 00:11:02,950 دوست‌دختر جینو داروسازه شدی، دبیرستان می‌ری، توی مدرسه شاگردزرنگی 105 00:11:02,973 --> 00:11:05,648 کی بهت گفت؟ - برادرم - 106 00:11:05,651 --> 00:11:08,907 توی مدرسه دیدی‌ـش، ندیدی؟ - دیدمش - 107 00:11:09,048 --> 00:11:11,861 متقاعد شده بودم که اون من رو ندیده بود 108 00:11:13,139 --> 00:11:15,467 ،من یه عمره جینو رو ندیدم 109 00:11:17,327 --> 00:11:19,687 برادرت زیاد با اطلاع نیست 110 00:11:20,300 --> 00:11:24,616 همین که راجع به تو حرف زده خودش خیلیه، اون همه‌ش سرش توی کتابه 111 00:11:24,626 --> 00:11:27,279 همیشه حواس‌ـش یه جای دیگه‌ست 112 00:11:27,397 --> 00:11:30,530 اون نمیاد؟ - موقعی که بابامون بره، میاد - 113 00:11:31,042 --> 00:11:33,599 چرا؟ - تحمل‌ـش رو نداره - 114 00:11:39,033 --> 00:11:41,504 من و مامان بیرون داشتیم می‌رقصیدیم 115 00:11:41,527 --> 00:11:43,294 بیرون داشتیم می‌رقصیدیم 116 00:11:43,317 --> 00:11:45,234 در یه مقطعی، یه صدایی اومد 117 00:11:45,235 --> 00:11:46,834 !بس کن 118 00:11:48,976 --> 00:11:50,721 !یه گوز بود 119 00:11:52,588 --> 00:11:56,008 چی داری می‌گی؟ - رنگ‌ـش شد عین لبو - 120 00:11:57,926 --> 00:12:00,653 چطوریه، نلا: اگه گوز خوشحالیه...؟ 121 00:12:00,676 --> 00:12:02,997 واقعاً که! سر میز؟ 122 00:12:06,078 --> 00:12:09,116 خیلی‌خب، بسه، بسه، نمی‌گم 123 00:12:10,010 --> 00:12:11,673 ...لعنتی 124 00:12:12,824 --> 00:12:14,851 از الان داری کار می‌کنی؟ 125 00:12:15,829 --> 00:12:19,194 بابا، از چی حرف می‌زنی؟ اِلنا به مدرسۀ نینو می‌ره 126 00:12:19,217 --> 00:12:22,127 واقعاً؟ - دبیرستان کلاسیک؟ - 127 00:12:23,182 --> 00:12:26,314 آفرین - تحت تأثیر قرار گرفتم - 128 00:12:26,378 --> 00:12:29,064 این خبر خوشحالم می‌کنه 129 00:12:30,279 --> 00:12:33,667 دختر خوب، کار درستی کردی مدرسه موندی 130 00:12:47,285 --> 00:12:51,418 پینوچو، از پاستا خوش‌ـت اومد؟ - آره، خیلی - 131 00:12:51,441 --> 00:12:54,647 نمی‌خوایم از میزبان‌مون تعریف کنیم؟ 132 00:12:54,670 --> 00:12:56,565 شام خوش‌مزه بود 133 00:12:56,588 --> 00:12:59,987 خونه همیشه تمیز و دنج‌ـه و شما خیلی خون‌گرم و مهربونی 134 00:12:59,989 --> 00:13:01,460 تمومش کن 135 00:13:01,703 --> 00:13:03,247 حقیقته 136 00:13:03,270 --> 00:13:06,443 ...بابا - بابا رو اذیت نکن، داره غذا می‌خوره - 137 00:13:06,466 --> 00:13:09,503 نه، تموم کردم. چیه؟ - بابا، من یه کیک درست کردم - 138 00:13:10,974 --> 00:13:13,084 اون یه کیک درست کرد 139 00:13:16,472 --> 00:13:19,221 زحمت نکِشید، من جمع می‌کنم 140 00:13:19,573 --> 00:13:21,139 جمع می‌کنی؟ 141 00:13:22,386 --> 00:13:23,940 ممنون 142 00:13:41,663 --> 00:13:45,243 !بجنبید، دخترا، بجنبید 143 00:13:45,947 --> 00:13:47,267 تکون بخورید 144 00:13:47,290 --> 00:13:50,591 اِلنا، باید آروم‌تر دست‌وپا بزنی 145 00:13:50,614 --> 00:13:53,785 تا آب رو جمع کنی، نه اینکه ردش کنی، متوجه‌ای؟ 146 00:13:54,833 --> 00:13:56,279 بیاید 147 00:13:58,510 --> 00:14:00,000 !تکون بخورید 148 00:14:00,237 --> 00:14:04,169 !تو می‌تونی! بیا 149 00:14:12,800 --> 00:14:15,238 ،اگه توی حرکت هماهنگی وجود نداشته باشه 150 00:14:15,261 --> 00:14:18,690 ،اگه روی آب دراز بکِشی و نری توش عضلات‌ـت احساس سنگینی می‌کنن 151 00:14:18,714 --> 00:14:22,038 بابا، چرا انقدر پیچیده‌ش می‌کنی؟ - اِلنا متوجه حرف‌هام می‌شه - 152 00:14:22,039 --> 00:14:24,628 اون مدرسه می‌ره، حرف‌ها رو متوجه می‌شه 153 00:14:24,724 --> 00:14:27,569 حق با شماست، من الان خسته‌ام 154 00:14:27,953 --> 00:14:31,798 می‌دونید واسه تنفس و کِشنگ ماهیچه‌ای چی‌کار می‌کنیم؟ 155 00:14:31,821 --> 00:14:32,780 نه 156 00:14:32,876 --> 00:14:35,634 یه دویدن قشنگ - !ولی ما که دیگه شنا کردیم - 157 00:14:35,657 --> 00:14:39,525 !بجنبید، ذهن سالم توی جسم سالمه 158 00:14:45,120 --> 00:14:50,203 ده روز آخر جولای احساس تندرستی‌ای بهم داد که تا اون‌موقع تجربه‌ش نکرده بودم 159 00:14:50,234 --> 00:14:54,239 شور و هیجانی رو حس کردم که ،اغلب در زندگی‌ـم تکرار شده 160 00:14:54,262 --> 00:14:56,157 لذت تازگی 161 00:14:56,180 --> 00:14:58,118 می‌بینمت، عزیزم 162 00:14:59,505 --> 00:15:02,231 وقتی برگشتیم یه غذای مقوی می‌خوریم 163 00:15:02,254 --> 00:15:05,994 کنجکاوم بدونم نلا چی درست کرده - !دلمۀ فلفل - 164 00:15:06,922 --> 00:15:08,398 بیاید 165 00:15:10,182 --> 00:15:11,736 تکون بخورید 166 00:15:13,762 --> 00:15:16,289 بابا، من خسته‌ام، نمی‌تونم ادامه بدم 167 00:15:16,480 --> 00:15:18,111 بیا اینجا، بابا 168 00:15:18,590 --> 00:15:20,732 بیا اینجا 169 00:15:22,139 --> 00:15:23,138 بیا بالا 170 00:15:23,161 --> 00:15:24,856 چی‌کار داری می‌کنی؟ 171 00:15:24,858 --> 00:15:26,974 می‌تونم از عهده‌ش بربیام 172 00:15:26,975 --> 00:15:27,933 خوبه؟ 173 00:15:27,956 --> 00:15:30,866 روزی که دوناتو رفت غمگین بودم 174 00:15:30,898 --> 00:15:33,208 ،حتی با وجود اینکه صدای ما در خونه طنین‌انداز بود 175 00:15:33,231 --> 00:15:36,204 خلوت به نظر می‌رسید، حزن‌انگیز 176 00:15:36,428 --> 00:15:40,552 تنها مایۀ تسلی این بود که نینو بزودی میومد 177 00:15:40,999 --> 00:15:46,690 ،تو فکر می‌کنی من احمقم و هیچی نمی‌فهمم ولی من همه‌چیز رو می‌فهمم و همه‌چیز رو می‌بینم 178 00:15:46,882 --> 00:15:49,991 آره، یه پسره هست که ازش خوشم میاد، ولی چیز خاصی نیست 179 00:15:50,014 --> 00:15:52,697 ...آره، حتماً - بی‌شوخی، مامان - 180 00:15:52,699 --> 00:15:55,672 اونا دخترن، دل‌شون می‌خواد خوش بگذرونن 181 00:15:55,833 --> 00:15:57,847 نمی‌دونم منظورت چیه 182 00:15:59,158 --> 00:16:00,877 !نینوئه 183 00:16:05,071 --> 00:16:07,542 نمیای به برادرت خوش‌آمد بگی؟ 184 00:16:07,565 --> 00:16:09,815 !سلام، نینو - سلام، مامان - 185 00:16:10,666 --> 00:16:13,230 سفر چطور بود؟ - تموم‌نشدنی - 186 00:16:13,702 --> 00:16:16,030 بیا تو، منتظرت بودیم 187 00:16:19,041 --> 00:16:20,553 سلام، خانم نلا 188 00:16:20,576 --> 00:16:24,357 !خدای من، چقدر بزرگ شدی عین پدرت شدی 189 00:16:24,380 --> 00:16:25,700 خوش‌تیپ، هان؟ 190 00:16:25,723 --> 00:16:28,152 سلام، نینو - سلام، ماریسا - 191 00:16:28,472 --> 00:16:30,454 سلام - سلام - 192 00:16:30,869 --> 00:16:33,596 اسباب‌کِشی تموم شد؟ - آره، دیروز - 193 00:16:33,619 --> 00:16:37,370 می‌دونی این کیه دیگه، نه؟ - آره. سلام، لنو - 194 00:16:37,372 --> 00:16:40,268 چطوری؟ - خوبم، تو؟ - خوبم - 195 00:16:40,396 --> 00:16:42,642 نمی‌خوای بدونی اینجا چی‌کار می‌کنه؟ 196 00:16:42,665 --> 00:16:46,319 مامان، من خسته‌ام، می‌رم بخوابم - نمی‌خوای یه چیزی بخوری؟ - 197 00:16:46,342 --> 00:16:49,560 !سلام، نینو - سلام، بچه‌جون - 198 00:16:49,570 --> 00:16:52,169 حق با مادرته، من یه چیزی برات درست کردم 199 00:16:52,193 --> 00:16:56,156 ،نه، ممنون، خانم، اتوبوس تأخیر داشت می‌خوام یه مقدار استراحت کنم 200 00:16:56,700 --> 00:16:59,417 همون اتاق همیشگی‌ام؟ - آره، آره، بیا - 201 00:17:00,024 --> 00:17:03,637 می‌بینی چقدر دلرباست؟ - ...بس کن - 202 00:17:03,924 --> 00:17:05,862 جات رو درست می‌کنم 203 00:18:19,528 --> 00:18:23,014 نمی‌دونم کِی میاد، یا چطوری پیداش کنم 204 00:18:23,077 --> 00:18:26,700 با دوست‌هاش رفت ساحل و گفت بعداً میاد به ایسکیا 205 00:18:26,702 --> 00:18:28,224 چی‌کار باید بکنم؟ 206 00:18:30,078 --> 00:18:32,367 اِلنا، گوش‌ـت با منه؟ 207 00:18:33,499 --> 00:18:36,695 اگه آدرس‌ـت رو براش گذاشته باشی، برات نامه می‌نویسه 208 00:18:39,509 --> 00:18:42,641 !ببینید، ارباب جوان برخاسته 209 00:18:46,031 --> 00:18:49,291 ماری! ماریسا، بیا نگاه کن 210 00:18:58,050 --> 00:19:01,128 صبح‌بخیر. صبحونه خوردی؟ 211 00:19:01,151 --> 00:19:03,287 آره، می‌رم شنا 212 00:19:40,471 --> 00:19:44,947 چی داری می‌خونی؟ - «برادران کارامازوف» - [ اثری از داستایفسکی ] 213 00:19:52,972 --> 00:19:54,423 و تو؟ 214 00:19:55,177 --> 00:19:57,479 بل آمی» از دوموپاسان» 215 00:19:57,607 --> 00:20:00,215 خیلی خوبه، من چند سال پیش خوندمش 216 00:20:03,297 --> 00:20:05,356 مال تو راجع به چیه؟ 217 00:20:07,101 --> 00:20:10,138 راجع به سه تا برادر و یه پدر به‌قتل‌رسیده‌ست 218 00:20:15,445 --> 00:20:18,514 ،در یه مقطع به‌خصوص، دیمیتری پسر بزرگه رو متهم می‌کنن 219 00:20:19,345 --> 00:20:22,638 متهم به کُشتن پدره؟ - آره، دستگیرش می‌کنن - 220 00:20:22,639 --> 00:20:28,871 همه‌شون شوکه شدن، ولی از اونجایی که دستگیر شد، ممکنه گناهکار باشه، کی می‌تونه بگه نیست؟ 221 00:20:29,543 --> 00:20:34,337 درنتیجه، محاکمه‌ش می‌کنن و اون بهترین بخش کتابه 222 00:20:34,338 --> 00:20:37,640 از کجا می‌دونی؟ تو که هنوز داری می‌خونی‌ـش 223 00:20:37,663 --> 00:20:39,142 دوباره دارم می‌خونمش 224 00:20:39,165 --> 00:20:43,905 در طی محاکمه، هر دفعه، هر شخصی که صحبت می‌کنه، متقاعدت می‌کنه که حقیقت رو می‌دونه 225 00:20:43,928 --> 00:20:46,175 ،توضیح می‌دن چرا دیمیتری بی‌گناهه 226 00:20:46,198 --> 00:20:49,020 و بدون تردید می‌گی که بی‌گناهه 227 00:20:49,043 --> 00:20:53,240 بعدش حرف‌های این شاکیه رو ،می‌شنوی، توضیح می‌ده چرا 228 00:20:53,263 --> 00:20:55,158 توضیح می‌ده چرا گناهکاره 229 00:20:55,181 --> 00:20:59,369 و بدون تردید می‌گی که اون پدرش رو کُشته 230 00:20:59,529 --> 00:21:04,972 ...هر دفعه یه نفر توضیح می‌ده، انکارناپذیره 231 00:21:04,995 --> 00:21:07,840 این یارو کارامازوف چه اهمیتی داره؟ 232 00:21:10,942 --> 00:21:13,025 من می‌رم قدم بزنم 233 00:21:15,800 --> 00:21:17,516 پسر، چقدر حوصله‌سربره 234 00:21:17,526 --> 00:21:19,381 بیا بریم به آب‌تنی کنیم 235 00:21:37,443 --> 00:21:38,881 بابا؟ 236 00:21:40,831 --> 00:21:43,408 اون اینجا چی‌کار می‌کنه؟ تا قبل از فردا نباید میومد 237 00:21:43,741 --> 00:21:45,211 !بابا 238 00:22:12,608 --> 00:22:15,644 روح‌ـتونم خبر نداره در این لحظه ناپل چقدر غیر قابل تجمله 239 00:22:16,028 --> 00:22:19,682 و حتی شب‌ها هم خفقان‌آوره 240 00:22:19,705 --> 00:22:23,381 عصرها چی‌کار می‌کنی؟ می‌ری بیرون قدم می‌زنی؟ 241 00:22:23,892 --> 00:22:25,260 من؟ 242 00:22:26,002 --> 00:22:29,560 کجا برم؟ من روزها رو یکی پس از دیگری می‌شمرم 243 00:22:29,583 --> 00:22:33,280 طاقت ندارم که سیزدهم اوت بشه تا بتونم بیشتر اینجا بمونم 244 00:22:33,355 --> 00:22:35,049 می‌خوام هزار بار شنا کنم 245 00:22:35,177 --> 00:22:37,487 ولی فردا که می‌رید 246 00:22:37,510 --> 00:22:42,146 کار دارم، وگرنه کی پول تعطیلات‌شون رو می‌ده؟ 247 00:22:42,466 --> 00:22:44,671 مامان، یادت باشه من باید سیزدهم برم 248 00:22:44,799 --> 00:22:47,740 سیزدهم، واقعاً؟ از شنیدن‌ـش متأسفم 249 00:22:47,772 --> 00:22:49,891 ،با دوست‌هام برنامه دارم 250 00:22:49,914 --> 00:22:53,759 ،«می‌ریم خونۀ این یارو در «آولینو تا تکالیف‌مون رو انجام بدیم [ واقع در ناحیۀ کامپانیا ] 251 00:22:53,782 --> 00:22:56,253 نمی‌شه بعد از پونزدهم بری؟ 252 00:22:56,276 --> 00:22:57,756 دیگه برنامه‌ریزی شده 253 00:22:57,779 --> 00:23:00,054 ول‌ـش کن بره، باید درس بخونه 254 00:23:00,687 --> 00:23:03,737 باریکلا، تو خوش‌شانسی که مدرسه می‌ری 255 00:23:03,756 --> 00:23:06,610 ،من فقط یه چند سال رفتم هنرستان 256 00:23:06,633 --> 00:23:10,693 بعدش پدرم گفت: «کافیه، حالا «باید نون‌آور خونه باشی 257 00:23:10,981 --> 00:23:14,443 اگه می‌تونستم مثل تو مدرسه بمونم، خدا می‌دونه به کجا می‌رسیدم 258 00:23:14,466 --> 00:23:18,119 ولی گله‌ای ندارم، من خرسندی‌های خودم رو داشتم 259 00:23:18,142 --> 00:23:20,770 و خرسندی‌هایی که تو برام به ارمغان میاری هم هست 260 00:23:20,796 --> 00:23:25,056 .باریکلا، نینو، درس بخون، باباجون و هر کاری که من قادر نبودم رو انجام بده 261 00:23:25,079 --> 00:23:27,828 اگه دوست داشته باشی می‌برمت بستنی بخوریم. می‌خوای؟ 262 00:23:28,148 --> 00:23:30,459 آره - من سریع حاضر می‌شم - 263 00:23:30,482 --> 00:23:32,728 مامان، می‌شه منم برم؟ - نینو، ببرش - 264 00:23:32,751 --> 00:23:35,405 پس منم میام - تو خیلی کوچکی - 265 00:23:35,406 --> 00:23:37,258 اصلاً هیچ‌کدوم‌تون نمی‌رید 266 00:23:37,354 --> 00:23:39,633 ،موقعی که بابا اواسط اوت برگرده 267 00:23:39,656 --> 00:23:43,621 اون‌جوری که خوش‌مون میاد لب ساحل یه جشن قشنگ می‌گیریم، باشه؟ 268 00:24:02,034 --> 00:24:04,184 تو ماریسا ساراتوره نیستی؟ 269 00:24:04,207 --> 00:24:07,660 می‌شناسم‌تون؟ - من همکلاسی لوره‌دانائم - 270 00:24:08,268 --> 00:24:12,008 ،لوره‌دانا توی میخونۀ پاتریاست شنید که اومدی ایسکیا 271 00:24:12,072 --> 00:24:13,862 تو هم می‌خوای باهامون بیای؟ 272 00:24:13,958 --> 00:24:15,853 می‌تونم برم؟ - نه، باید بریم - 273 00:24:15,876 --> 00:24:18,082 ما می‌ریم، اون می‌تونه بعداً بیاد پیش‌مون 274 00:24:18,146 --> 00:24:19,433 بعداً می‌بینیمت 275 00:24:19,456 --> 00:24:21,703 نینو، خواهش می‌کنم، اونا بچه‌های خیلی خوبی هستن 276 00:24:21,726 --> 00:24:24,258 و یه پسره هم هست که خیلی ازش خوشم میاد 277 00:24:24,316 --> 00:24:26,298 اِلنا هم میاد 278 00:24:26,649 --> 00:24:29,974 .نه، ببخشید، حس‌ـش نیست من اینجا منتظرت می‌مونم 279 00:24:30,326 --> 00:24:33,084 پس برید قدم بزنید، از کارهاتون حرف بزنید 280 00:24:33,107 --> 00:24:36,676 ساعت 10:30 بیاید دنبال من - باشه - 281 00:24:36,687 --> 00:24:38,126 ممنون 282 00:24:43,720 --> 00:24:46,853 تو نسبت به خواهرت خیلی روشن‌فکری - منظورت چیه؟ - 283 00:24:47,876 --> 00:24:50,410 توی شهرمون، دوست‌های من نسبت به خواهرهاشون اون‌جوری نیستن 284 00:24:50,433 --> 00:24:52,735 ،محله رو خیلی خوب یادمه 285 00:24:52,799 --> 00:24:55,228 به دوستی تو با لیلا حسودی‌ـم می‌شد 286 00:24:55,676 --> 00:24:59,001 ،شما دو تا رو با همدیگه می‌دیم همه‌ش با هم صحبت می‌کردید 287 00:25:00,376 --> 00:25:04,116 دلم می‌خواست باهاتون دوست بشم ولی هیچ‌وقت شجاعت‌ـش رو نداشم 288 00:25:06,130 --> 00:25:08,566 ابراز عشقی که بهت کردم رو یادته؟ 289 00:25:10,285 --> 00:25:11,635 آره 290 00:25:12,811 --> 00:25:14,895 خیلی ازت خوشم میومد 291 00:25:16,296 --> 00:25:17,849 ممنون 292 00:25:18,086 --> 00:25:22,081 فکر می‌کردم نامزد می‌کنیم و تا ابد با هم می‌مونیم 293 00:25:22,433 --> 00:25:25,023 هر سه تامون، من، تو و دوست‌ـت 294 00:25:25,854 --> 00:25:27,478 سه تایی؟ 295 00:25:28,603 --> 00:25:31,544 مشخصه که، چیز زیادی راجع به نامزدی نمی‌دونستم 296 00:25:33,398 --> 00:25:35,412 اون هنوز مدرسه می‌ره؟ 297 00:25:36,052 --> 00:25:38,296 لیلا رو می‌گی؟ - آره - 298 00:25:38,354 --> 00:25:40,624 نه، درس رو کنار گذاشته - چی‌کار می‌کنه؟ - 299 00:25:41,007 --> 00:25:42,976 به پدرمادرش کمک می‌کنه 300 00:25:45,098 --> 00:25:47,081 اون خیلی باهوش بود 301 00:25:48,392 --> 00:25:50,648 نمی‌تونستی پابه‌پاش بری 302 00:25:52,643 --> 00:25:54,753 اون مغزم رو تیره و تار می‌کرد 303 00:25:59,325 --> 00:26:03,608 :دقیقاً همون‌جوریه که اون گفت «اون مغزم رو تیره و تار می‌کرد» 304 00:26:03,641 --> 00:26:06,111 ،و من به‌شدت رنج کِشیدم 305 00:26:06,134 --> 00:26:08,832 وسط سینه‌ام تیر کِشید 306 00:26:19,369 --> 00:26:22,734 بعد از اون گفتگو، دست از ،نامه‌نوشتن به لیلا کِشیدم 307 00:26:22,757 --> 00:26:24,364 ،در هر صورت اون هرگز جواب نامه‌هام رو نداد 308 00:26:24,387 --> 00:26:26,913 و من خودم رو وقف مراقبت از نینو کردم 309 00:26:27,008 --> 00:26:29,927 ،منتظرش می‌موندم، باهاش می‌رفتم ساحل 310 00:26:29,950 --> 00:26:32,772 ،وسایل‌ـش رو آماده می‌کردم میاوردم‌شون تحویل‌ـش می‌دادم 311 00:26:32,795 --> 00:26:36,152 به‌طور خلاصه، عاشق‌ـش بودم و خوشحال بودم که عاشق‌ـش باشم 312 00:26:40,276 --> 00:26:43,537 ولی سیزدهم اوت داشت نزدیک می‌شد 313 00:26:43,537 --> 00:26:45,838 و نینو بزودی می‌رفت 314 00:26:48,107 --> 00:26:50,473 !این مثل پاهات بو می‌ده، چیرو 315 00:26:51,049 --> 00:26:54,926 دست از سرش بردار، اون کوچولوئه. بهش صدمه می‌زنیا 316 00:26:54,949 --> 00:26:58,210 من حاضرم، بریم. چی‌کار داری می‌کنی؟ 317 00:26:59,169 --> 00:27:01,426 نینو، باهامون میای؟ 318 00:27:03,548 --> 00:27:05,028 نه، ماری، گفتم که نه 319 00:27:05,051 --> 00:27:07,704 ننینو، بیا، لطفاً - نه - 320 00:27:07,864 --> 00:27:10,046 می‌خوای لب ساحل قدم بزنیم؟ 321 00:27:10,069 --> 00:27:12,040 دوست‌های من دم لنگرگاه منتظرم‌ـن 322 00:27:12,042 --> 00:27:15,321 یه ماه قشنگ وجود داره - مامان، می‌شه خودم برم؟ - نه - 323 00:27:15,344 --> 00:27:17,687 !توروخّدا، نینو - مامان، من می‌تونم ببرمش - 324 00:27:17,710 --> 00:27:19,286 از چی حرف می‌زنی؟ 325 00:27:19,309 --> 00:27:24,017 پینو، بابا همون‌طور که قول داد ما رو می‌بره ساحل آتش روشن کنیم 326 00:27:24,040 --> 00:27:27,491 وعده‌های توخالی - نینو، دست از سر پدرت بردار - 327 00:27:27,492 --> 00:27:30,113 همیشه بدخلقی می‌کنی، احترام نمی‌ذاری 328 00:27:30,209 --> 00:27:33,023 !احترام؟ بیچاره تو، مامان 329 00:27:33,215 --> 00:27:34,343 !بسه، چیرو 330 00:27:34,366 --> 00:27:36,066 خب؟ 331 00:27:37,018 --> 00:27:38,943 چرا نریم ساحل؟ 332 00:27:40,471 --> 00:27:42,242 بیا بریم، ماری، بیا بریم 333 00:27:42,997 --> 00:27:44,467 خدافظ 334 00:27:49,231 --> 00:27:51,181 تو نمی‌ری؟ 335 00:27:52,075 --> 00:27:54,019 ترجیح می‌دم نرم 336 00:28:00,611 --> 00:28:03,329 من متوجه نبودم چی بودم، کی بودم 337 00:28:03,584 --> 00:28:06,534 ،چرا نینو من رو نمی‌خواست چرا بهم نگاه نمی‌کرد؟ 338 00:28:06,557 --> 00:28:09,530 چه نشانه‌هایی داشتم، چه سرنوشتی؟ 339 00:28:10,361 --> 00:28:15,444 به محله به‌عنوان یک گرداب فکر می‌کردم و هر تلاشی برای خارج‌شدن ازش وهمی می‌بود 340 00:28:39,900 --> 00:28:42,815 یک ساعت دیگه باید برم دنبال ماریسا 341 00:28:45,622 --> 00:28:48,819 من زندگی‌ـم رو وقف این می‌کنم که مثل پدرم نشم 342 00:28:50,769 --> 00:28:52,866 اون که مرد خوبیه 343 00:28:53,454 --> 00:28:55,283 همه همین رو می‌گن 344 00:28:55,916 --> 00:28:57,623 خب؟ 345 00:29:00,263 --> 00:29:02,126 ملینا چطوره؟ 346 00:29:02,150 --> 00:29:03,914 فکر می‌کنی چطوره؟ 347 00:29:06,113 --> 00:29:07,674 اون‌طوری 348 00:29:09,182 --> 00:29:11,069 بابام عاشق‌ـش بود 349 00:29:11,516 --> 00:29:13,954 ،اون خیلی خوب می‌دونست که اون زن آسیب‌پذیریه 350 00:29:13,977 --> 00:29:16,823 ولی در هر صورت شیفته‌ش شد 351 00:29:18,901 --> 00:29:20,908 از روی غرور محض 352 00:29:22,513 --> 00:29:26,582 اون از روی غرور محض بدون اینکه براش احساس مسئولیت کنه، به هر کسی آسیب می‌رسونه 353 00:29:26,605 --> 00:29:28,852 ،چون متقاعد شده که همه رو خوشحال می‌کنه 354 00:29:28,875 --> 00:29:31,611 فکر می‌کنه باید به‌خاطر همه‌چیز بخشیده بشه 355 00:29:33,383 --> 00:29:35,409 ولی این‌طوری نیست 356 00:29:37,378 --> 00:29:41,566 اون هر یکشنبه می‌ره به مراسم عشاء ،ربانی، با ما بچه‌هاش خوب رفتار می‌کنه 357 00:29:41,726 --> 00:29:44,420 ،همیشه نسبت به مادرم باملاحظه‌ست 358 00:29:44,443 --> 00:29:46,879 ولی تمام مدت بهش خیانت می‌کنه 359 00:29:48,375 --> 00:29:50,217 اون ریاکاره 360 00:29:50,900 --> 00:29:52,557 اون حالم رو به‌هم می‌زنه 361 00:29:59,884 --> 00:30:03,080 عشق، هوش رو از سر اون و ملینا برده بود 362 00:30:05,094 --> 00:30:07,019 «مثل «دیدو» و «آنه‌اید 363 00:30:09,474 --> 00:30:12,703 ،چیزهایی وجود داره که دردآوره ولی همچنین تکون‌دهنده‌ست 364 00:30:13,470 --> 00:30:15,612 تو نمی‌تونی درک کنی 365 00:30:18,937 --> 00:30:20,484 !وایسا 366 00:30:24,243 --> 00:30:26,046 من درک‌ـت می‌کنم 367 00:30:37,286 --> 00:30:39,684 من فردا می‌رم 368 00:30:41,442 --> 00:30:43,462 ولی فردا که سیزدهم نیست 369 00:30:52,375 --> 00:30:57,656 ما در حال صحبت راجع به کتاب‌ها پیاده برگشتیم به «بارانو»، بعدش رفتیم لنگرگاه دنبال ماریسا 370 00:30:58,385 --> 00:31:01,357 هنوز می‌تونستم دهن‌ـش رو روی دهنم حس کنم 371 00:31:01,614 --> 00:31:03,602 تمام شب رو گریه کردم 372 00:31:14,305 --> 00:31:15,916 !لنوچا 373 00:31:18,557 --> 00:31:20,021 لنو 374 00:31:20,091 --> 00:31:24,375 نینو مجبور شد صبحونه‌ش رو روی ایوان بخوره تا مزاحم خواب تو نشه 375 00:31:38,409 --> 00:31:40,276 ببخشید، نلا 376 00:31:41,350 --> 00:31:43,613 حتماً دیر خوابم برد 377 00:32:03,727 --> 00:32:07,755 ممکنه قبل از اینکه کشتی راه بیوفته خودت رو برسونی 378 00:32:09,961 --> 00:32:13,190 متوجه نمی‌شم - اون رفته - 379 00:32:13,574 --> 00:32:15,185 منظورتون چیه؟ 380 00:32:16,451 --> 00:32:17,947 اون رفته 381 00:32:18,625 --> 00:32:23,900 تکون بخور! هنوز می‌تونی !خودت رو برسونی. بدو، برو 382 00:32:39,468 --> 00:32:40,849 !نه 383 00:33:00,567 --> 00:33:04,339 دوناتو برگشت، حضورش بهم قوت قلب داد 384 00:33:04,531 --> 00:33:10,262 علاج قابل اطمینانی نه‌تنها در برابر پسرش ،بود، که بعد از یک بوسۀ جزئی رفته بود 385 00:33:10,285 --> 00:33:14,984 بلکه همچنین در برابر لیلا، که به جواب‌ندادن به نامه‌هام ادامه داد 386 00:33:31,927 --> 00:33:33,781 !چه اعجاب‌انگیز 387 00:33:42,445 --> 00:33:44,076 چی داری می‌خونی؟ 388 00:33:45,738 --> 00:33:47,752 «انتظارات بزرگ» 389 00:33:48,679 --> 00:33:51,588 باهاش آشنائید؟ - آره - 390 00:34:02,201 --> 00:34:04,215 چی شده؟ 391 00:34:04,983 --> 00:34:07,412 خوابم میاد - خواب‌ـت میاد؟ - 392 00:34:07,414 --> 00:34:08,978 بعد از اون‌همه ورجه‌وورجه؟ 393 00:34:09,553 --> 00:34:12,568 طبیعیه. بیا، بسه دیگه 394 00:34:12,591 --> 00:34:16,650 این مقالۀ زیرکانه‌ای راجع به خالی‌بودن ناپل در اوت‌ـه 395 00:34:17,834 --> 00:34:19,745 گوش کنید چطوری به پایان می‌رسه 396 00:34:20,071 --> 00:34:24,332 به عبارت دیگر چنانکه گرمای تابستان» به درازا کِشیده شده است 397 00:34:24,355 --> 00:34:28,871 و شهر برای آن افرادی که شیفتۀ زندگی زیرزمینی‌اش هستند 398 00:34:28,894 --> 00:34:31,772 به اندازۀ منافذ غارهای ،پُرآوازه‌اش خالی مانده است 399 00:34:32,666 --> 00:34:37,279 ،سرزندگی مردمش مجدداً پدیدار می‌شود ،در امتداد سواحل پخش شده 400 00:34:37,302 --> 00:34:40,563 «حتی پُرآوازه‌تر از خلیج‌هایی که احاطه‌اش می‌کنند 401 00:34:42,640 --> 00:34:44,258 خوش‌ـت اومد؟ 402 00:34:44,335 --> 00:34:46,764 بله، خیلی 403 00:34:47,500 --> 00:34:49,591 و ببین کی نوشتتش 404 00:34:50,058 --> 00:34:51,432 اونجا رو بخون 405 00:34:54,597 --> 00:34:56,611 دوناتو ساراتوره؟ 406 00:35:00,415 --> 00:35:02,250 تبریک می‌گم 407 00:35:03,547 --> 00:35:05,204 راست‌ـش چیز خاصی نیست 408 00:35:05,274 --> 00:35:07,608 دوناتو، اون خواب‌ـش برده 409 00:35:08,279 --> 00:35:10,389 کمکم کن جابجاش کنم 410 00:35:23,495 --> 00:35:26,286 گرمه، برگردیم تو؟ 411 00:35:26,309 --> 00:35:30,496 من که همین الان اومدم بیرون - من می‌رم، دارم دق می‌کنم - 412 00:36:07,068 --> 00:36:13,756 من آخرین نامه رو به لیلا نوشتم و گفتم، از اونجایی که جواب نداده بود، دیگه براش نامه نمی‌نوشتم 413 00:36:14,357 --> 00:36:18,832 بعد، اواخر اوت، زمانی که اون دورۀ ،خارق‌العاده رو به پایان بود 414 00:36:18,896 --> 00:36:21,742 دو اتفاق مهم به‌طور همزمان افتاد 415 00:36:21,773 --> 00:36:23,764 ،مرا ببر، زندگی» 416 00:36:23,787 --> 00:36:27,569 «...تا به ستارگان غرب وحشی خیره شوم 417 00:36:27,592 --> 00:36:30,350 غرب وحشی 418 00:36:30,373 --> 00:36:32,300 بیاید بریم ساحل 419 00:36:32,323 --> 00:36:35,752 «...من از خشمگینی جنب‌وجوش‌ـت هراسی ندارم» 420 00:36:35,775 --> 00:36:38,000 امروز می‌ریم به «کاسامیچولا»؟ 421 00:36:38,396 --> 00:36:40,100 چون دوست‌هات اونجائن، درسته؟ 422 00:36:40,123 --> 00:36:43,575 از چی حرف می‌زنی؟ بگذریم، من چنین حرفی نزدم 423 00:36:43,704 --> 00:36:45,950 نمی‌تونی سر من رو شیره بمالی، ماری 424 00:36:45,973 --> 00:36:49,042 اون رو اینجا نوشتم، اینجا بهم الهام شد 425 00:36:49,458 --> 00:36:52,143 «دوناتو، اون می‌خواد بره به «کاسامیچولا 426 00:36:52,143 --> 00:36:56,212 نه، «کاسامیچولا» خیلی بازه - بیاید ساحل رو عوض کنیم - 427 00:36:56,235 --> 00:36:59,879 من که می‌دونم چرا می‌خوای عوض کنی - چرا؟ - 428 00:37:00,583 --> 00:37:02,513 اِلنا، نظر تو چیه؟ 429 00:37:05,410 --> 00:37:07,385 من امروز وارد 15 سالگی می‌شم 430 00:37:08,063 --> 00:37:10,438 و اون‌جوری می‌گی‌ـش؟ - !اون خبر مهمیه - 431 00:37:10,461 --> 00:37:12,164 !صد سال به این سال‌ها 432 00:37:12,187 --> 00:37:15,041 چرا بهم نگفتی تولدته؟ 433 00:37:15,064 --> 00:37:16,976 !تولدت مبارک 434 00:37:17,462 --> 00:37:18,590 مهم نیست 435 00:37:18,613 --> 00:37:21,778 !پونزده سالگی به‌راستی خیلی مهمه 436 00:37:22,385 --> 00:37:26,317 تو دختر خوبی هستی، لنو. و مؤدبی 437 00:37:26,381 --> 00:37:27,828 امشب، جشن می‌گیریم 438 00:37:27,851 --> 00:37:30,479 لب ساحل یه جشن لذت‌بخش می‌گیریم 439 00:37:30,537 --> 00:37:32,627 تو همه‌ش به فکر خودتی 440 00:37:32,678 --> 00:37:35,692 ساحل در شب واسه چیرو خوب نبود 441 00:37:35,715 --> 00:37:39,145 خونه جشن می‌گیریم، امشب کمک‌تون می‌کنیم آشپزی کنید 442 00:37:39,168 --> 00:37:41,191 بله، بله، کیک میوه‌دار درست می‌کنم 443 00:37:41,214 --> 00:37:43,652 بجنبید، داره دیر می‌شه 444 00:37:43,675 --> 00:37:45,283 چیرو، کفش‌هات 445 00:37:46,840 --> 00:37:50,653 ول‌ـش کن، تولدته، تو مجبور نیستی کاری بکنی 446 00:37:50,676 --> 00:37:53,151 نه، جمع می‌کنم، وظیفه‌ـمه 447 00:37:55,024 --> 00:37:57,102 چه دختر خوبی 448 00:37:59,756 --> 00:38:01,245 !گِرِکو 449 00:38:03,784 --> 00:38:05,273 !گِرِکو 450 00:38:07,716 --> 00:38:09,800 اینجا گِرِکو داریم؟ 451 00:38:21,397 --> 00:38:22,909 من گِرِکوئم 452 00:38:22,932 --> 00:38:25,617 شمائی؟ یه نامه دارید 453 00:38:27,504 --> 00:38:28,942 بفرمائید 454 00:38:30,892 --> 00:38:32,938 ممنون - خواهش می‌کنم - 455 00:38:39,396 --> 00:38:42,250 چرا لباس عوض نکردی؟ - نمیای؟ - 456 00:38:42,273 --> 00:38:45,223 نه، امروز نمیام ساحل. شاید بعداً 457 00:38:45,246 --> 00:38:47,739 چی، نمیای؟ - چه مأیوس‌کننده - 458 00:38:48,027 --> 00:38:49,795 من کار واسه انجام دارم 459 00:38:49,818 --> 00:38:53,142 ولی امشب جشن می‌گیریما، آره؟ - بله - 460 00:38:53,525 --> 00:38:55,485 بیاید بریم - خدافظ، لنو - 461 00:38:55,508 --> 00:38:57,242 بعداً می‌بینیمت، بازم مبارک باشه 462 00:38:57,265 --> 00:38:59,256 خدافظ - خدافظ، لنو - 463 00:38:59,279 --> 00:39:01,051 ناراحتی؟ 464 00:39:05,066 --> 00:39:09,478 ،صدای لیلا، که در نوشته قرار داشت من رو از خود بی‌خود کرد، مسحورم کرد 465 00:39:10,117 --> 00:39:12,739 قادر نبودم جواب نامه‌اش رو بدم 466 00:39:12,962 --> 00:39:16,200 ،از متون بچگانه‌ای که نوشته بودم خجالت‌زده بودم 467 00:39:16,223 --> 00:39:21,728 ،از لحن‌های نامعقول، سبک‌سری شادمانی مصنوعی، درد مصنوعی 468 00:39:21,754 --> 00:39:29,489 تأثیر اولیۀ اون نامه این بود که در روز تولد پونزده سالگی‌ـم وادارم کنه احساس کنم که یک متقلبم 469 00:39:30,640 --> 00:39:33,143 ،لیلا برای من آرزوهای تولد فرستاده بود 470 00:39:33,166 --> 00:39:38,281 اون جواب نامه‌های من رو نداده بود، چون از دونستن اینکه من در ساحل بودم خوشحال بود 471 00:39:38,290 --> 00:39:39,985 خوشحال بود که من نینو رو دوست داشتم 472 00:39:39,988 --> 00:39:42,638 و نمی‌خواست تعطیلات من رو با حکایت‌های وحشتناک‌ـش خراب کنه 473 00:39:42,661 --> 00:39:44,668 خانم، یه کاکائو بردارید 474 00:39:45,026 --> 00:39:46,548 ممنون 475 00:39:48,703 --> 00:39:50,115 لیلا 476 00:39:50,300 --> 00:39:51,524 نه 477 00:39:51,547 --> 00:39:53,261 خوش‌مزه‌ان 478 00:39:53,881 --> 00:39:56,829 لیلا، فقط یه دونه، از روی ادب - نمی‌خوام - 479 00:40:04,782 --> 00:40:07,573 کیه این ساعت؟ - من از کجا باید بدونم؟ - 480 00:40:07,596 --> 00:40:10,217 نگران نباشید، من می‌رم 481 00:40:15,875 --> 00:40:17,387 بیاید تو - عصربخیر - 482 00:40:17,410 --> 00:40:18,810 اونجا 483 00:40:21,438 --> 00:40:23,221 عصربخیر 484 00:40:23,899 --> 00:40:26,290 خانم، بیاید اینجا جا باز کنیم 485 00:40:29,046 --> 00:40:31,572 بذاریدش وسط 486 00:40:31,795 --> 00:40:33,426 بذارید اینجا 487 00:40:35,567 --> 00:40:37,185 خوش‌تون میاد؟ 488 00:40:37,293 --> 00:40:40,395 زیادیه، مارچلو - نه، نیست - 489 00:40:42,217 --> 00:40:44,090 برای توئه، لیلا 490 00:40:45,382 --> 00:40:47,006 خوش‌ـت میاد؟ 491 00:42:01,657 --> 00:42:04,982 اون نمی‌دونست چطوری ازش خلاص بشه، وحشت‌زده بود 492 00:42:05,270 --> 00:42:08,091 ،حقیقت‌ـش مارچلو براش خوب بود 493 00:42:08,114 --> 00:42:11,992 ولی خوبی‌ـش بدی‌ـش رو خنثی ،می‌کرد و بدی‌ـش خوبی‌ـش رو 494 00:42:12,015 --> 00:42:14,470 ترکیبی که نفس رو بند می‌آورد 495 00:42:24,451 --> 00:42:28,254 هشت تا آدم، دو تا ماشین، اون‌وقت اسم اون رو می‌ذاری بدشانسی؟ 496 00:42:28,254 --> 00:42:31,867 با افرادی که توی ماشین‌ها بودن تماس بگیر - !البته - 497 00:42:31,931 --> 00:42:36,032 نه، صبر کن، اونا همه رفتن واسه اون جست‌وجو 498 00:42:37,909 --> 00:42:39,932 از مارچلو تشکر کن، ببین چی برات آورده 499 00:42:39,955 --> 00:42:42,809 !چه کیک‌های قشنگی - اینم از اسپومانته - 500 00:42:42,832 --> 00:42:45,133 اسپومانته؟ چی رو داریم جشن می‌گیریم؟ 501 00:42:45,262 --> 00:42:47,308 یه چیزی برای لیلا دارم 502 00:42:50,600 --> 00:42:54,085 مال مادربزرگم بود، بعدش بابام دادش به مامانم 503 00:42:54,085 --> 00:42:56,284 و حالا خوشحال می‌شم اگه تو دست‌ـت کنی 504 00:43:13,170 --> 00:43:14,774 خب، خوش‌ـت میاد؟ 505 00:43:15,951 --> 00:43:18,613 قشنگه - خوش‌تون میاد، خانم؟ - 506 00:43:18,636 --> 00:43:20,819 زیباست، مارچلو، ممنون 507 00:43:20,842 --> 00:43:22,523 زیباست 508 00:43:23,336 --> 00:43:24,847 عالیه - !به سلامتی بریم بالا - 509 00:43:24,870 --> 00:43:28,962 لیوان‌ها رو بده من، امروز باید جشن بگیریم 510 00:43:29,378 --> 00:43:31,912 یه خرده هم واسه لیلا، فقط یه قلپ 511 00:43:31,935 --> 00:43:33,502 بفرما 512 00:43:35,132 --> 00:43:37,378 !نوش - !نوش، همگی - 513 00:43:37,401 --> 00:43:40,534 دست‌ـت درد نکنه، مارچلو - لیلا، تو هم لیوان‌ـت رو بیار بالا - 514 00:43:58,884 --> 00:44:00,540 مارچلو؟ 515 00:44:07,707 --> 00:44:10,402 مشکل چیه؟ ازش خوش‌ـت نمیاد؟ 516 00:44:10,425 --> 00:44:14,069 ،خودت می‌دونی مشکل چیه من حلقۀ تو رو نمی‌خوام 517 00:44:16,371 --> 00:44:19,631 یه هدیه‌ست، مؤدبانه نیست یه هدیه رو رد کنی 518 00:44:20,111 --> 00:44:22,406 پس بذار بی‌ادبی باشه 519 00:44:24,746 --> 00:44:28,071 ،نه، لیلا... تو بی‌ادب نیستی 520 00:44:28,390 --> 00:44:32,003 تو یه هرزه‌ای، یه هرزۀ تمام‌عیار 521 00:44:33,058 --> 00:44:37,086 باید حواس‌ـت رو جمع کنی، داری صبر من رو امتحان می‌کنی 522 00:44:37,341 --> 00:44:39,716 ولی دیر یا زود صبر من لبریز می‌شه 523 00:44:39,739 --> 00:44:42,201 و کاری می‌کنم به‌خاطر تمام این توهین‌ها تقاص پس بدی 524 00:44:44,630 --> 00:44:46,612 کاری می‌کنم تقاص پس بدی 525 00:44:47,795 --> 00:44:49,604 کاری می‌کنم تقاص پس بدی 526 00:45:07,711 --> 00:45:09,169 لیلا؟ 527 00:45:12,283 --> 00:45:14,904 اون پسر خیلی خوبیه، من خوشحالم 528 00:45:16,278 --> 00:45:17,877 موضوع چیه؟ 529 00:45:20,339 --> 00:45:22,058 و حلقه؟ 530 00:45:22,416 --> 00:45:25,997 پس‌ـش دادم، من اون رو نمی‌خوام 531 00:45:26,285 --> 00:45:27,928 لیلا، شوخی نکن 532 00:45:28,107 --> 00:45:32,102 کی شوخی می‌کنه؟ من هرگز با اون ازدواج نمی‌کنم 533 00:45:32,327 --> 00:45:33,966 چی گفتی؟ - شنیدی چی گفتم - 534 00:45:33,989 --> 00:45:36,011 بسه دیگه، اون روش رو بالا نیار 535 00:45:36,034 --> 00:45:39,752 :نه، باید روشن بشه من با اون ازدواج نمی‌کنم 536 00:45:39,775 --> 00:45:42,565 ،لیلا، تو حلقه رو قبول کردی باهاش ازدواج می‌کنی 537 00:45:42,588 --> 00:45:45,593 بازم؟ گفتم که پس‌ـش دادم 538 00:45:46,137 --> 00:45:49,110 تو کاری که من بهت می‌گم رو می‌کنی، متوجه‌ای؟ - !نه - 539 00:45:51,858 --> 00:45:56,469 برو بخواب، فردا در موردش بحث می‌کنیم - چیزی واسه بحث‌کردن وجود نداره - 540 00:45:57,006 --> 00:45:59,828 باهاش ازدواج می‌کنی چون من می‌گم، تصمیم‌گیری شده 541 00:45:59,851 --> 00:46:02,748 !بسه - هان؟ - 542 00:46:02,792 --> 00:46:04,755 تو همه‌چیز رو تصمیم‌گیری کردی 543 00:46:05,605 --> 00:46:09,825 اگه لیلا کودنی مثل مارچلو سولارا رو نمی‌خواد، حق داره که بگه نه 544 00:46:10,305 --> 00:46:11,688 تو نمی‌تونی مجبورش کنی 545 00:46:11,711 --> 00:46:14,971 ما نظر واموندۀ تو رو خواستیم؟ هان؟ خفه‌شو 546 00:46:15,100 --> 00:46:19,224 اگه لیلا رو بدی بهش، می‌دونی چی‌کار می‌کنم؟ همه‌چیز رو آتش می‌زنم 547 00:46:19,416 --> 00:46:22,580 کفاشی، خونۀ وامونده و هرچی که توشه 548 00:46:23,027 --> 00:46:24,571 قسم می‌خورم 549 00:46:24,594 --> 00:46:27,258 چی‌کار می‌کنی، کثافت زیقی؟ هان؟ 550 00:46:27,343 --> 00:46:30,805 دوباره بگو، چی‌کار می‌کنی؟ - شنیدی چی گفتم، بابا - 551 00:46:30,828 --> 00:46:33,458 همه‌چیز رو آتش می‌زنم، من نمی‌ذارم لیلا با مارچلو ازدواج کنه 552 00:46:33,481 --> 00:46:35,696 !نشون بده ببینم چطوری 553 00:46:35,719 --> 00:46:37,861 من نمی‌ذارم لیلا با مارچلو ازدواج کنه 554 00:46:40,865 --> 00:46:44,063 ♪ من تو رو می‌خوام، به فکر توئم ♪ 555 00:46:44,414 --> 00:46:46,332 ♪ بهت زنگ می‌زنم ♪ 556 00:46:48,634 --> 00:46:52,607 ♪ می‌بینمت، صدات رو می‌شنوم ♪ 557 00:46:52,630 --> 00:46:54,867 ♪ خواب‌ـت رو می‌بینم ♪ 558 00:46:57,298 --> 00:47:01,366 ♪ یک سال شده، فقط فکر کن ♪ 559 00:47:01,389 --> 00:47:11,746 یک سال از زمانی که این چشم‌ها ♪ ♪ آرامش پیدا کردن می‌گذره 560 00:47:12,897 --> 00:47:15,391 ♪ اونا حسرت دارن ♪ 561 00:47:23,991 --> 00:47:26,803 باریکلا - واقعاً باریکلا - 562 00:47:28,882 --> 00:47:31,439 وقت‌ـشه، بریم بخوابیم؟ 563 00:47:31,439 --> 00:47:33,325 نه، مامان، یه دونه دیگه 564 00:47:33,346 --> 00:47:35,748 ولی دیروقته - ...گوش کنید - 565 00:47:36,266 --> 00:47:38,737 ،می‌خوام به‌خاطر تمام اینا ازتون تشکر کنم 566 00:47:38,760 --> 00:47:41,509 ولی یه چیز دیگه هست که دلم می‌خواد بگم 567 00:47:43,107 --> 00:47:46,656 امروز صبح یه نامه از دوستی دریافت کردم که بهم احتیاج داره 568 00:47:48,446 --> 00:47:50,978 و به نظرم زودتر از برنامه از اینجا می‌رم 569 00:47:52,155 --> 00:47:54,488 چی، زودتر؟ کِی؟ 570 00:47:54,584 --> 00:47:56,406 اگه بتونم، پس‌فردا 571 00:47:56,662 --> 00:48:00,434 چی؟ می‌خوای این‌طوری تنهام بذاری، بچه‌جون؟ 572 00:48:01,010 --> 00:48:02,832 باید برم 573 00:48:03,471 --> 00:48:06,572 واقعاً باید برم، ضروریه 574 00:48:07,051 --> 00:48:09,238 کی می‌خواد به چیرو بگه؟ 575 00:48:10,472 --> 00:48:12,495 واقعاً دل‌مون برات تنگ می‌شه 576 00:48:12,518 --> 00:48:15,916 نمی‌تونی زودتر بری، اون خودش درست می‌شه 577 00:48:15,939 --> 00:48:18,720 وقتی دوری، مشکلات بزرگ‌تر به نظر می‌رسن 578 00:48:18,975 --> 00:48:20,807 اون بهم احتیاج داره 579 00:48:20,830 --> 00:48:23,278 ولی ما هم بهت احتیاج داریم 580 00:48:24,666 --> 00:48:27,095 حق با باباست - ممنون - 581 00:48:59,767 --> 00:49:02,196 چنین چیزهایی بود که وحشت‌زده‌اش می‌کرد 582 00:49:03,059 --> 00:49:06,937 روی قابلمۀ مسی، نه به‌طور ،اتفاقی، چهار سال قبل 583 00:49:06,960 --> 00:49:11,230 خونی که وقتی دون آکیله چاقو خورد از گلوش پاشید رو تشخیص داده بود 584 00:49:11,499 --> 00:49:17,030 ،اونجا احساس تهدید فعلی‌ـش رو 585 00:49:17,285 --> 00:49:20,418 دلهره‌اش رو، نسبت به انتخابی که ،باهاش مواجه بود متمرکز می‌کرد 586 00:49:20,420 --> 00:49:23,359 یکی‌شون رو به‌عنوان یک نشانه منفجر می‌کرد 587 00:49:27,738 --> 00:49:31,819 برای من نامه نوشت گفت با وجود ،اینکه آرزوی مخالف‌ـش رو داشت 588 00:49:31,821 --> 00:49:33,534 ،با وجود اینکه برای دیدن من طاقت نداشت 589 00:49:33,557 --> 00:49:38,697 دل‌ـش می‌خواست من ایسکیا بمونم و هرگز به محله برنگردم 590 00:50:47,882 --> 00:50:50,012 وانمود نکن خوابی 591 00:50:50,791 --> 00:50:52,889 می‌دونم بیداری 592 00:50:57,121 --> 00:50:58,451 بله 593 00:50:59,231 --> 00:51:02,683 به دوست‌ـت فکر نکن، اینجا بمون 594 00:51:03,195 --> 00:51:07,392 اون داره بهش سخت می‌گذره، به من احتیاج داره 595 00:51:07,415 --> 00:51:09,614 ولی من بهت احتیاج دارم 596 00:52:48,498 --> 00:52:52,238 فردا شب، من و تو واسه یه پیاده‌روی قشنگ می‌ریم لب ساحل 597 00:52:53,709 --> 00:52:57,960 من خیلی شیفتۀ توئم و می‌دونم تو هم خیلی شیفتۀ منی، نیستی؟ 598 00:53:16,725 --> 00:53:18,471 شب‌بخیر 599 00:54:22,676 --> 00:54:25,082 ،هر چقدر هم که امروزه غیرمحتمل به نظر می‌رسه 600 00:54:25,105 --> 00:54:27,959 ،تا جایی که تا اون شب می‌تونستم به خاطر بیارم 601 00:54:27,982 --> 00:54:31,179 من تابحال به خودم لذت جنسی نداده بودم، باهاش آشنایی نداشتم 602 00:54:31,499 --> 00:54:34,280 و حس‌کردن‌ـش من رو غافلگیر کرد 603 00:54:35,239 --> 00:54:41,376 ولی فوراً فهمیدم که انزجارم نسبت به ساراتوره و انزجاری که نسبت به خودم حس کردم 604 00:54:41,378 --> 00:54:43,749 جلوم رو می‌گرفت که چیزی بگم 605 00:54:43,966 --> 00:54:47,876 در حقیقت، این اولین‌بار در طول عمرمه 606 00:54:47,882 --> 00:54:51,383 که در پی کلماتی بودم که اون پایان غیرمنتظرۀ تعطیلاتم رو توصیف کنه 607 00:55:22,935 --> 00:55:27,730 کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی Raylan Givens