1 00:00:50,033 --> 00:00:55,706 ‫«منطقه مورد نظر» 2 00:03:55,771 --> 00:04:05,771 ‫قوی‌تر از همیشه باشید ‫به امید ایرانی آزاد 3 00:04:06,453 --> 00:04:26,453 ‫ارائه شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 4 00:04:35,141 --> 00:04:55,141 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 5 00:05:11,740 --> 00:05:13,658 ‫جلوتر از من برین بچه‌ها. 6 00:05:14,743 --> 00:05:16,870 ‫چند تا سمت چپمون و... 7 00:05:17,871 --> 00:05:19,080 ‫کمی جلومون داریم. 8 00:06:44,791 --> 00:06:46,501 ‫- نه خیر، نه خیر. ‫- چرا، چرا. 9 00:06:48,503 --> 00:06:50,505 ‫بگیر بخواب دیگه بچه. 10 00:06:50,588 --> 00:06:52,757 ‫اینقدر رو من نشین دیگه! 11 00:06:52,841 --> 00:06:54,008 ‫من که روت ننشستم. 12 00:06:55,176 --> 00:06:58,972 ‫وقتی پام رو لگد می‌کنی ‫انتظار داری تلافی نکنم؟ 13 00:08:02,368 --> 00:08:04,954 ‫امیدوارم نخواید روم یه سطل آب بریزین. 14 00:08:05,079 --> 00:08:06,664 ‫نه بابا، این چه کاریه؟ 15 00:08:07,081 --> 00:08:08,583 ‫کاش دیرم نشه. 16 00:08:12,086 --> 00:08:14,088 ‫از این طرف بیا... برو بیرون. 17 00:08:16,341 --> 00:08:17,967 ‫مواظب جلوی پات باش. 18 00:08:18,676 --> 00:08:21,346 ‫جای پله‌ها رو حفظ کن، ‫برو پایین. آفرین. 19 00:08:24,849 --> 00:08:27,602 ‫آخرین پله رو برو. حالا برگرد. 20 00:08:28,102 --> 00:08:30,438 ‫آفرین. یه لحظه وایستا. 21 00:08:33,858 --> 00:08:35,485 ‫سورپرایز! 22 00:08:36,778 --> 00:08:38,571 ‫- واسه منه؟ ‫- آره. 23 00:08:39,864 --> 00:08:42,158 ‫- دستتون درد نکنه. ‫- تولدت مبارک. 24 00:08:43,326 --> 00:08:45,453 ‫- از کجا پیداش کردی؟ ‫- من هم آشناهای خودم رو دارم. 25 00:08:46,954 --> 00:08:49,123 ‫یک، دو، سه مسافر. 26 00:08:49,499 --> 00:08:51,000 ‫- اول نوبت کیه؟ ‫- من! 27 00:08:53,336 --> 00:08:55,546 ‫تو، اول نوبت تو باشه. 28 00:08:59,092 --> 00:09:00,802 ‫رنگش هنوز خشک نشده. 29 00:09:00,968 --> 00:09:03,679 ‫الان باسن کوچولوی آنه‌گرت سبز می‌شه. 30 00:09:25,827 --> 00:09:28,538 ‫کیف و کاپشنتون رو بردارین ‫و برین مدرسه. 31 00:09:28,663 --> 00:09:29,663 ‫زود باشین. 32 00:09:31,666 --> 00:09:32,708 ‫خدانگهدار. 33 00:09:35,711 --> 00:09:38,256 ‫اینگه، جوراب‌هات رو بالا بده. 34 00:09:48,099 --> 00:09:50,852 ‫خداحافظ بابایی. 35 00:10:25,428 --> 00:10:27,054 ‫می‌خوای گل رز بو کنی؟ 36 00:10:27,889 --> 00:10:31,225 ‫بو کن ببین چطوریه. ‫آره، همین رو بو کن. 37 00:10:35,271 --> 00:10:36,480 ‫این خیلی خوشگله. 38 00:10:47,658 --> 00:10:50,369 ‫چه کوکب نازی داریم. 39 00:10:52,914 --> 00:10:57,251 ‫وای، ببین چه کفش‌دوزکی روشه. 40 00:12:31,470 --> 00:12:32,470 ‫برونک. 41 00:12:50,030 --> 00:12:51,030 ‫مارتا. 42 00:12:56,162 --> 00:12:59,456 ‫لطفا یه سر طبقه بالا برو. ‫بعد بیا کمکم کن. 43 00:13:01,959 --> 00:13:02,959 ‫سوفی. 44 00:13:06,297 --> 00:13:07,297 ‫آنیلا، بیا اینجا. 45 00:13:18,726 --> 00:13:20,978 ‫ببین کدوم رو دوست داری. ‫همه یه دونه انتخاب می‌کنن. 46 00:13:21,103 --> 00:13:22,438 ‫به سلیقه خودت بردار. 47 00:14:29,129 --> 00:14:33,050 ‫این رو باید شست و آستردوزی کرد. 48 00:14:33,175 --> 00:14:35,177 ‫- حواست باشه خرابش نکنی. ‫- باشه. 49 00:14:35,552 --> 00:14:36,929 ‫برگردین طبقه بالا. 50 00:14:39,473 --> 00:14:40,473 ‫نه خیر. 51 00:15:48,500 --> 00:15:50,085 ‫زنبورها دارن پرواز می‌کنن. 52 00:15:50,711 --> 00:15:53,046 ‫- هوا گرم شده‌ها، قبول داری؟ ‫- آره. 53 00:15:53,422 --> 00:15:54,590 ‫سفرت چطور بود؟ 54 00:15:55,466 --> 00:15:58,135 ‫خیلی طول کشید. ‫ولی بالاخره رسیدم. 55 00:15:58,260 --> 00:16:00,262 ‫آره واقعا. پس خوش گذشت؟ 56 00:16:00,637 --> 00:16:01,763 ‫آره، بد نبود. 57 00:16:02,723 --> 00:16:04,391 ‫از دفعه قبل که آسون‌تر بود. 58 00:16:05,017 --> 00:16:07,728 ‫بسیار هم عالی. ‫خب، رسیدن به خیر. 59 00:16:08,228 --> 00:16:10,230 ‫آره، خوشحال شدیم برگشتی. 60 00:16:11,481 --> 00:16:13,108 ‫ما هم باید کفشمون رو در بیاریم؟ 61 00:16:13,233 --> 00:16:14,233 ‫نه. 62 00:16:14,818 --> 00:16:17,154 ‫پراگ و وین هم دیدی؟ 63 00:16:17,905 --> 00:16:21,950 ‫پراگ رو رفتم. ‫در عرض یه ساعت مناطق دیدنیش رو دیدم. 64 00:16:48,060 --> 00:16:50,938 ‫در مورد یکی از پالتوهام پرسید ‫که ببینه از کجا خریدم. 65 00:16:51,021 --> 00:16:54,149 ‫گفتم از کانادا گرفتم. ‫برگشت گفت چطوری تا کانادا رفتی؟ 66 00:16:55,609 --> 00:16:57,409 ‫- فکر کرد منظورت کشور کاناداست؟ ‫- آره دیگه. 67 00:16:58,320 --> 00:16:59,488 ‫آدم اشتباه می‌گیره دیگه. 68 00:16:59,571 --> 00:17:02,616 ‫هلگا پتیش هم که بار اول اومد ‫همین اشتباه رو کرد. 69 00:17:02,699 --> 00:17:06,453 ‫از بین تمام لباس‌ها، ‫یه لباس مهمونی انتخاب کرده... 70 00:17:06,578 --> 00:17:10,582 ‫مال یه یهودی بوده که اصلا ‫اندازه‌اش خیلی ازش کوچیک‌تره. 71 00:17:10,666 --> 00:17:15,379 ‫همین که زیپش رو تا اینجا بالا کشیدم، ‫کل لباسه یهو پاره شد. 72 00:17:15,455 --> 00:17:21,273 ‫محکم داشتم زیپش رو می‌کشیدم. ‫بعد یه نگاه به خودش کرد و گفت: 73 00:17:21,385 --> 00:17:25,013 ‫«این لباسه رو دوست دارم.» ‫آخرش هم همون رو برداشت. 74 00:17:25,097 --> 00:17:28,058 ‫بعدش گفت: «حالا فوقش ‫باید رژیم بگیرم دیگه.» 75 00:17:32,020 --> 00:17:34,815 ‫- باز هم قهوه بریزم؟ ‫- لطف می‌کنی. دستت درد نکنه. 76 00:17:38,026 --> 00:17:40,487 ‫- تلخ دوست داری؟ ‫- آره، دوست دارم. ممنون. 77 00:17:43,907 --> 00:17:46,243 ‫شوهر هلگا اون پسر کوچولو... 78 00:17:46,326 --> 00:17:49,663 ‫که لهستانی بود رو به سرپرستی گرفت ‫تا ازش مراقبت کنه. 79 00:17:52,332 --> 00:17:53,792 ‫خودش که اینطوری تعریف می‌کرد. 80 00:17:55,252 --> 00:17:56,252 ‫تازه دست بزن هم داره. 81 00:17:58,463 --> 00:18:01,306 ‫- چه غلط‌ها. ‫- تو از کجا شنیدی؟ 82 00:18:01,341 --> 00:18:03,176 ‫متوجه کبودی‌های رو دستش نشدین؟ 83 00:18:06,179 --> 00:18:08,140 ‫یادم رفت یه چیزی بهت بگم. 84 00:18:08,598 --> 00:18:12,102 ‫حدس بزن این الماس رو کجا پیدا کردم. 85 00:18:12,894 --> 00:18:14,354 ‫تو خمیردندون بود. 86 00:18:14,563 --> 00:18:15,939 ‫شوخی نکن. واقعا؟! 87 00:18:16,523 --> 00:18:19,234 ‫- چقدر آدم باید زرنگ باشه؟ ‫- آره، واقعا زرنگن. 88 00:18:19,568 --> 00:18:22,320 ‫الان کلی خمیردندون دیگه سفارش دادم. ‫آدم که نمی‌دونه. 89 00:18:40,964 --> 00:18:44,009 ‫فکر کنم در مورد اون ‫کنسرت شیلینگ بهت گفته بودم. 90 00:18:44,134 --> 00:18:46,840 ‫جریان کت خز قاقم بریژیت فرانک چطور؟ 91 00:18:46,887 --> 00:18:48,930 ‫اون رو بهت گفته بودم؟ 92 00:18:49,347 --> 00:18:51,016 ‫- فکر نکنم. ‫- ببین... 93 00:18:53,477 --> 00:18:54,936 ‫شبیه خانم‌های فرمانروا شده بود. 94 00:18:55,520 --> 00:18:58,273 ‫در طرف دیگه محفظه بعدی واقع شده... 95 00:18:58,398 --> 00:19:02,277 ‫که محموله بعدی رو توش گذاشتن. 96 00:19:02,395 --> 00:19:04,355 ‫به محض اینکه قطعات دستمون رسیدن، 97 00:19:04,488 --> 00:19:07,491 ‫همه رو می‌سوزونیم. 98 00:19:07,824 --> 00:19:08,824 ‫اون‌وقت چقدر طول می‌کشه؟ 99 00:19:08,909 --> 00:19:12,204 ‫هفت ساعت. چون در عین حال ‫چهارصد تا پونصد رو می‌شه سوزوند. 100 00:19:12,329 --> 00:19:13,747 ‫تقریبا پونصده. 101 00:19:13,997 --> 00:19:16,166 ‫یعنی به محض اینکه کار تموم بشه، 102 00:19:16,291 --> 00:19:19,544 ‫این دودکش بسته می‌شه... 103 00:19:19,669 --> 00:19:21,922 ‫و همزمان دودکش بعدی باز می‌شه. 104 00:19:22,047 --> 00:19:24,799 ‫آتیش هم از دریچه رد می‌شه... 105 00:19:24,925 --> 00:19:27,761 ‫یعنی به وسیله این قطعه ‫می‌شه مسیرش رو منحرف کرد... 106 00:19:27,886 --> 00:19:31,514 ‫تا به محفظه بعدی بره و اونجا رو بسوزونه. 107 00:19:32,682 --> 00:19:37,062 ‫این محفظه دقیقا مقابل... 108 00:19:37,646 --> 00:19:39,530 ‫منطقه احتراق واقع شد، ‫که با دمای... 109 00:19:39,555 --> 00:19:43,485 ‫تقریبا هزار درجه بسوزه. ‫بعد از اتمام کارش... 110 00:19:43,610 --> 00:19:47,864 ‫دماش تا تقریبا چهل درجه ‫کاهش پیدا می‌کنه. 111 00:19:47,989 --> 00:19:52,202 ‫یعنی می‌شه بلافاصله خاکستر رو خارج کرده ‫و محموله بعدی رو توش قرار بدیم. 112 00:19:52,702 --> 00:19:56,039 ‫پس وقتی این محفظه سرد می‌شه، ‫این یکی داغ می‌شه؟ 113 00:19:56,206 --> 00:20:01,086 ‫دقیقا. در واقع سیستم خودکار دستگاه ‫به صورت پادساعت‌گرد... 114 00:20:01,211 --> 00:20:03,189 ‫از محفظه‌ای به محفظه دیگه‌ای می‌ره. 115 00:20:03,213 --> 00:20:08,176 ‫یعنی این می‌سوزه، سرد می‌شه، ‫بار جدید رو تحویل می‌گیره و دوباره می‌سوزه. 116 00:20:08,927 --> 00:20:09,927 ‫ضمنا... 117 00:20:10,595 --> 00:20:11,846 ‫به طور مداوم از اول انجام می‌ده. 118 00:20:24,234 --> 00:20:25,234 ‫زنده‌باد! 119 00:20:28,279 --> 00:20:29,279 ‫دیلا. 120 00:20:33,410 --> 00:20:35,537 ‫- تولدتون مبارک فرمانده. ‫- متشکرم. 121 00:20:36,830 --> 00:20:38,707 ‫تولدتون مبارک فرمانده. 122 00:20:38,832 --> 00:20:41,918 ‫- مایه افتخاره که سرباز شما هستم. ‫- متشکرم. 123 00:20:43,128 --> 00:20:45,380 ‫- تولدتون مبارک فرمانده. ‫- متشکرم. 124 00:20:46,006 --> 00:20:49,009 ‫- تولدتون مبارک فرمانده. ‫- متشکرم. 125 00:20:50,510 --> 00:20:52,303 ‫یه تک‌تیرانداز اینجا و... 126 00:20:52,762 --> 00:20:55,515 ‫یه تک‌تیرانداز اونجا می‌ذاریم. 127 00:20:55,932 --> 00:20:59,144 ‫بعدش یه سرباز کلت به دست می‌ذارم. 128 00:20:59,269 --> 00:21:01,438 ‫دوباره یه تک‌تیرانداز می‌ذارم. 129 00:21:24,878 --> 00:21:25,878 ‫شنیدی؟ 130 00:21:26,838 --> 00:21:31,092 ‫صدای چند مرغ ماهی‌خواره. ‫مرغ ماهی‌خوار خاکستری هستن. 131 00:22:06,836 --> 00:22:10,215 ‫خودت هم اینطوری گریه می‌کردی. 132 00:22:10,798 --> 00:22:12,634 ‫تازه سروصدات بیشتر هم بود. 133 00:22:14,469 --> 00:22:16,429 ‫چی شده قربونت برم؟ 134 00:22:16,554 --> 00:22:17,931 ‫خیلی قویه، مگه نه؟ 135 00:22:20,642 --> 00:22:22,477 ‫بذار مال خودم رو بخورم ‫ببینم چه مزه‌ایه. 136 00:23:33,673 --> 00:23:35,008 ‫چیکار می‌کنی؟ 137 00:23:36,426 --> 00:23:38,511 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- نگاه می‌کنم. 138 00:23:39,220 --> 00:23:40,263 ‫چی رو نگاه می‌کنی؟ 139 00:23:40,805 --> 00:23:41,805 ‫دندون‌هات. 140 00:23:49,939 --> 00:23:50,939 ‫تو چیکار می‌کنی؟ 141 00:23:51,566 --> 00:23:52,608 ‫هیچ کار. 142 00:26:14,917 --> 00:26:16,043 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 143 00:26:17,086 --> 00:26:18,629 ‫دارم بهش شکر می‌دم. 144 00:26:19,630 --> 00:26:20,630 ‫به کی؟ 145 00:26:21,549 --> 00:26:22,758 ‫فعلا دنبالش می‌گردم. 146 00:26:26,804 --> 00:26:27,804 ‫بلند شو. 147 00:26:42,361 --> 00:26:46,365 ‫«سپس پرنده‌ای سپید ‫از کنارش رد شد...» 148 00:26:46,449 --> 00:26:49,910 ‫«تا راه خروج از جنگل را ‫به آن‌ها نشان بدهد.» 149 00:26:51,120 --> 00:26:52,955 ‫«طولی نکشید که به دریاچه‌ای بزرگ رسیدند.» 150 00:26:53,080 --> 00:26:56,459 ‫«نمی‌دانستند چطور بایستی از این دریاچه ‫عبور کنند و گیج شده بودند.» 151 00:26:57,418 --> 00:27:03,382 ‫«تا اینکه ناگهان قوی سپید و بزرگی ‫به طرفشان شنا کرد.» 152 00:27:03,507 --> 00:27:06,260 ‫«گفتند: ای قوی زیبا، ‫لطفا کمک کن از دریاچه عبور کنیم.» 153 00:27:07,094 --> 00:27:11,057 ‫«قوی زیبا گردنش را خم کرد ‫و به طرف خشکی رفت.» 154 00:27:36,290 --> 00:27:37,958 ‫براخت زنگ زده بود. 155 00:27:39,335 --> 00:27:41,837 ‫آره، داشتی با سربازها صحبت می‌کردی ‫زنگ زده بود. 156 00:27:42,129 --> 00:27:45,299 ‫یادم رفت بهت بگم. ‫گفت فردا ظهر دوباره زنگ می‌زنه. 157 00:27:51,722 --> 00:27:52,722 ‫رودولف. 158 00:27:55,643 --> 00:27:58,646 ‫می‌شه باز هم بریم ایتالیا ‫و دوباره بگیم ماساژمون بدن؟ 159 00:28:02,983 --> 00:28:04,777 ‫چقدر خوب ماساژ می‌دادن. 160 00:28:06,487 --> 00:28:10,407 ‫یادته چقدر پیاده‌روی می‌کردیم ‫و با اون زوج بامزه آشنا شدیم؟ 161 00:28:16,747 --> 00:28:19,542 ‫- باز داره تو خواب راه می‌ره؟ ‫- نه. 162 00:28:21,627 --> 00:28:22,962 ‫بعد اون آقا... 163 00:28:24,713 --> 00:28:27,091 ‫همون که واسه گاوها ‫آکاردئون می‌زد رو یادته؟ 164 00:28:28,175 --> 00:28:29,385 ‫گاوها رو شیفته خودش کرده بود. 165 00:28:29,969 --> 00:28:32,429 ‫خیلی بامزه‌ای. 166 00:28:33,639 --> 00:28:35,391 ‫اینطوری عاشقانه نگاهش می‌کردن. 167 00:28:43,857 --> 00:28:44,857 ‫قبول می‌کنی؟ 168 00:28:45,526 --> 00:28:47,945 ‫- چی؟ ‫- اینکه دوباره بریم. 169 00:28:48,571 --> 00:28:49,738 ‫- آره. ‫- کی؟ 170 00:28:51,865 --> 00:28:53,033 ‫فعلا نمی‌دونم. 171 00:28:59,915 --> 00:29:01,166 ‫بوی خوبی می‌دی. 172 00:29:02,960 --> 00:29:04,169 ‫عطر فرانسویه. 173 00:29:17,349 --> 00:29:18,851 ‫یهو خرخر خوک هم در بیار. 174 00:29:33,741 --> 00:29:37,369 ‫اگه شکلات و آب‌نبات پیدا کردی برام بیار. 175 00:30:18,160 --> 00:30:21,955 ‫نامه‌ای به رئیس حزب صدراعظم، ‫رایشسلایتر بورمن. 176 00:30:22,081 --> 00:30:23,081 ‫محرمانه. 177 00:30:23,665 --> 00:30:24,958 ‫رایشسلایتر عزیز... 178 00:30:26,460 --> 00:30:30,620 ‫همونطور که شما مستحضر هستید، ‫بنده نیز متوجه شده‌ام... 179 00:30:30,647 --> 00:30:32,107 ‫که اوبرشتورمبانفوهرر هُوس، 180 00:30:32,132 --> 00:30:35,227 ‫فرمانده آشویتس کبیر، ‫قرار است منتقل بشوند. 181 00:30:35,636 --> 00:30:38,138 ‫هم‌رزم هُوس دستاوردهای بی‌سابقه‌ای را... 182 00:30:38,163 --> 00:30:40,163 ‫در طول زحمات چهارساله‌شان ‫برایمان رقم زده‌اند. 183 00:30:40,432 --> 00:30:43,936 ‫از آنجا که بنده شخصا شاهد ‫پیشرفت چشم‌گیر اردوگاه ایشان بوده‌ام، 184 00:30:44,061 --> 00:30:45,687 ‫می‌توانم شهادت دهم. 185 00:30:46,610 --> 00:30:51,151 ‫حتی رایشس‌فوهرر هیملر ‫از نتیجه زحمات ایشان تمجید می‌کنند. 186 00:30:52,027 --> 00:30:54,613 ‫اما اکنون بحثی به میان آمده ‫که عملیات از توان ایشان خارج است... 187 00:30:54,738 --> 00:30:57,533 ‫و می‌بایست فرد دیگری جانشین گردد. 188 00:30:58,408 --> 00:31:00,786 ‫هُوس از تمام جزئیات ‫کاربرد زندانیان اطلاع دارد، 189 00:31:01,537 --> 00:31:04,665 ‫ایشان ارتباط نزدیکی ‫با صنعت تسلیحات سیلزی داشته، 190 00:31:04,957 --> 00:31:08,001 ‫و قادرند کمک شایانی در راستای ‫پیش‌برد اهداف اردوگاه کنند. 191 00:31:08,377 --> 00:31:12,214 ‫ایشان که سابقا شهرک‌نشین بوده‌اند، ‫مهندسی نمونه در شرق آلمان به شمار می‌روند. 192 00:31:12,965 --> 00:31:15,285 ‫مهم‌ترین تواناییشان نیز ‫به عمل درآوردن ایده‌ها می‌باشد. 193 00:31:15,717 --> 00:31:18,136 ‫لزومی به فهرست‌بندی ‫دیگر ویژگی‌های ایشان... 194 00:31:18,262 --> 00:31:21,515 ‫در راستای مخالفت با تصمیم شما وجود ندارد. 195 00:31:22,432 --> 00:31:25,602 ‫بدین ترتیب اگر فرصتی بود، در اسرع وقت ‫از رایشس‌فوهرر بخواید تجدید نظر کرده... 196 00:31:25,978 --> 00:31:28,647 ‫و مانع انتقال هم‌رزم هُوس شوند. 197 00:31:29,398 --> 00:31:31,400 ‫ضمنا، اگر امکان داشت ‫پاسخی کوتاه به این نامه ارسال کنید. 198 00:31:32,234 --> 00:31:33,234 ‫درود بر هیتلر. 199 00:31:33,318 --> 00:31:35,612 ‫گائولایتر فریتز براخت. 200 00:31:39,992 --> 00:31:41,952 ‫- حالا من بزنم؟ ‫- اجازه بده. 201 00:31:44,329 --> 00:31:47,708 ‫می‌دونستی لک‌لک‌ها ‫می‌تونن تا آفریقا پرواز کنن؟ 202 00:31:49,126 --> 00:31:52,254 ‫به نظرت چقدر می‌تونن پرواز کنن؟ ‫یعنی چند کیلومتر؟ 203 00:31:52,504 --> 00:31:54,965 ‫- سیصد کیلومتر؟ ‫- بیشتر. 204 00:32:11,440 --> 00:32:13,063 ‫چقدر علف هرز رشد کرده. 205 00:32:16,456 --> 00:32:18,155 ‫آدم سر حرفش می‌مونه. 206 00:32:18,322 --> 00:32:19,865 ‫«آدم سر حرفش می‌مونه.» 207 00:32:19,948 --> 00:32:21,199 ‫«به نظر گاوها خنده‌داره.» 208 00:32:21,325 --> 00:32:23,770 ‫«اینقدر حوصله‌سربری که حیوانات مزرعه ‫از دستت کلافه می‌شن.» 209 00:32:24,305 --> 00:32:25,605 ‫«به نظر گاوها خنده‌داره.» 210 00:32:25,645 --> 00:32:27,990 ‫«اینقدر حوصله‌سربری که حیوانات مزرعه ‫از دستت کلافه می‌شن.» 211 00:32:28,057 --> 00:32:29,726 ‫«نه‌خیر، خودت حوصله‌سربری.» 212 00:33:20,967 --> 00:33:21,967 ‫برید بیرون! 213 00:33:46,451 --> 00:33:48,161 ‫هیچ مشکلی نیست. 214 00:33:48,829 --> 00:33:50,080 ‫ازت بدم میاد. 215 00:33:50,205 --> 00:33:53,583 ‫- باید چشم‌هات رو ببندی که نسوزه. ‫- خودم بلدم! 216 00:33:53,708 --> 00:33:57,045 ‫یه بار دیگه، اشکال نداره. ‫بیا، بیا، بیا. 217 00:34:26,366 --> 00:34:28,577 ‫خب باید چشم‌هات رو بشوریم. 218 00:34:28,702 --> 00:34:30,412 ‫آروم باش دیگه. تیر که نخوردی. 219 00:34:39,629 --> 00:34:42,924 ‫...شصت هزار تماشاگر ایتالیایی، 220 00:34:43,049 --> 00:34:45,760 ‫برای تیم ملی فوتبالشون، ‫کف و سوت کشیدن. 221 00:34:46,344 --> 00:34:49,306 ‫حتی دل ما هم باهاشون شاد شد. 222 00:34:50,181 --> 00:34:52,142 ‫می‌دونید چند وقت بود که میلان... 223 00:34:52,267 --> 00:34:54,394 ‫اسکوادرا آزورای عزیزش ندیده بود؟ 224 00:34:54,519 --> 00:34:57,606 ‫الان با پیروزی چهار بر صفری ‫که بازیکنان رقم زدن، 225 00:34:57,772 --> 00:35:00,442 ‫دوباره به دوران بردهای ‫پی‌درپی خود بازگشتند. 226 00:35:01,067 --> 00:35:04,111 ‫می‌تونین تصور کنین ‫چه دستاورد بزرگیه؟ 227 00:35:04,112 --> 00:35:06,948 ‫موفق شدن چهار صفر اسپانیا، ‫رقیب سابقشون، 228 00:35:07,073 --> 00:35:10,076 ‫که همچنان یکی از نویدبخش‌ترین ‫تیم‌های فوتبال اروپاست رو... 229 00:35:10,201 --> 00:35:11,828 ‫شکست بدن. 230 00:35:11,953 --> 00:35:15,081 ‫همون‌طور که ما آلمانی‌ها ‫با چشمان خودمون شاهد بودیم... 231 00:35:15,206 --> 00:35:16,750 ‫که روز یکشنبه در برلین چه گذشت. 232 00:35:17,702 --> 00:35:20,472 ‫ولی نباید گول نتایج رو خورد. 233 00:35:20,581 --> 00:35:22,630 ‫قبل از اینکه نتیجه نهایی ‫به چهار بر صفر برسه، 234 00:35:22,631 --> 00:35:25,926 ‫در نیمه دوم این مسابقه مهیج... 235 00:35:26,051 --> 00:35:28,053 ‫- بین ایتالیا و اسپانیا... ‫- بله؟ 236 00:35:28,178 --> 00:35:32,390 ‫- نتیجه صفر صفر بود... ‫- قطع کن. 237 00:35:35,894 --> 00:35:36,894 ‫فریتز؟ 238 00:35:38,938 --> 00:35:39,938 ‫می‌شنوم. 239 00:35:42,901 --> 00:35:44,152 ‫چی نوشته؟ 240 00:35:54,954 --> 00:35:55,954 ‫باشه. 241 00:35:57,582 --> 00:36:00,210 ‫نه، خودت جای من نامه خوبی نوشتی. 242 00:36:00,293 --> 00:36:02,087 ‫معلومه که تصمیمشون رو گرفتن. 243 00:36:04,214 --> 00:36:05,674 ‫بهتره با خانمم تماس بگیرم. 244 00:36:10,095 --> 00:36:11,137 ‫شاید قبول کنه. 245 00:36:12,097 --> 00:36:14,891 ‫- قطارمون یه توقف طولانی تو کراکوف داشت. ‫- پدرمون در اومد. 246 00:36:17,143 --> 00:36:18,812 ‫چقدر هم گرم بود. 247 00:36:19,354 --> 00:36:22,995 ‫خانمی که کنارم نشسته بود غش کرد. ‫در این حد هوا گرم بود. 248 00:36:23,741 --> 00:36:26,236 ‫با شوهرش که مهندس بود ‫داشتن اینجا می‌اومدن. 249 00:36:26,319 --> 00:36:28,530 ‫- خیلی هم ازش بزرگ‌تر بود. ‫- آره. 250 00:36:28,613 --> 00:36:31,699 ‫ولی جفتشون تو کارخونه زیمنس استخدام شدن. 251 00:36:31,783 --> 00:36:33,493 ‫آره، ممکنه اونجا رفته باشن. 252 00:36:34,911 --> 00:36:39,165 ‫شوهره می‌گفت کل کارخانه‌های بزرگ ‫اینجا واقع شدن. 253 00:36:39,637 --> 00:36:41,010 ‫آره، آره. 254 00:36:41,668 --> 00:36:46,423 ‫- نباید به کارت برسی؟ ‫- چرا، بهتره برم. 255 00:36:46,589 --> 00:36:48,383 ‫مامان رو می‌برم ‫اتاق دخترها رو نشونش بدم. 256 00:36:52,846 --> 00:36:53,846 ‫حاضری؟ 257 00:36:54,556 --> 00:36:58,143 ‫تو روی تخت هایدرود بخواد. ‫اون رو می‌فرستم پیش اینگه‌بریژیت بخوابه. 258 00:36:58,268 --> 00:37:00,562 ‫- مزاحمتون که نیستم؟ ‫- نه بابا. 259 00:37:00,812 --> 00:37:03,398 ‫خونه‌مون به ظاهر بزرگه، ‫ولی توش جای کمی داره. 260 00:37:03,481 --> 00:37:07,694 ‫اولین اقداممون این بود که سیستم ‫گرمایش مرکزی نصب کردیم. 261 00:37:07,777 --> 00:37:11,781 ‫چون زمستون‌های اینجا خیلی سرد می‌شه. 262 00:37:11,865 --> 00:37:13,366 ‫باورت هم نمی‌شه. 263 00:37:28,256 --> 00:37:29,340 ‫خودمون دیوارها رو رنگ زدیم. 264 00:37:29,465 --> 00:37:30,925 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 265 00:37:41,060 --> 00:37:43,229 ‫اینجا تخت هایدرود می‌شه. 266 00:37:43,938 --> 00:37:46,191 ‫چقدر اتاق خوشگلیه. 267 00:37:46,900 --> 00:37:47,900 ‫واقعا می‌گم. 268 00:37:49,986 --> 00:37:51,946 ‫خیلی ناز درستش کردین. 269 00:37:52,530 --> 00:37:56,159 ‫می‌تونی وسایلت رو ‫توی دو تا کشوی بالایی بذاری. 270 00:37:56,451 --> 00:37:58,411 ‫خوبه، حتی یه کشو هم کافی بود. 271 00:37:59,662 --> 00:38:00,705 ‫چه گل‌های قشنگی. 272 00:38:10,340 --> 00:38:11,633 ‫آره، بیا بشین. 273 00:38:12,425 --> 00:38:15,803 ‫- مگه قرار نبود رو این بخوابم؟ ‫- چرا، ولی جفتشون... 274 00:38:17,347 --> 00:38:18,347 ‫هیچ فرقی ندارن. 275 00:38:25,355 --> 00:38:26,856 ‫دختر گلم. 276 00:38:27,023 --> 00:38:30,234 ‫اشترودل اسفناج، اشترودل سیب، ‫سالاد سیب‌زمینی. 277 00:38:30,777 --> 00:38:32,528 ‫رول دارچین یادت نره. 278 00:38:32,987 --> 00:38:34,989 ‫- دستور تهیه خودمه؟ ‫- زود باش. 279 00:38:40,912 --> 00:38:42,038 ‫حرف نداره. 280 00:38:42,705 --> 00:38:43,705 ‫وای خدا. 281 00:38:44,874 --> 00:38:45,874 ‫موضوع: 282 00:38:46,542 --> 00:38:49,587 ‫بوته‌های یاس بفنش ‫اطراف فرماندهی پادگان. 283 00:38:53,549 --> 00:38:56,511 ‫از این به بعد ماموران اس‌اس ‫که گل‌های یاس رو می‌چینن، 284 00:38:57,929 --> 00:39:04,143 ‫اگه با بی‌فکری و عدم ملاحظه ‫چنین کاری انجام بدن... 285 00:39:05,603 --> 00:39:07,605 ‫و باعث خراب شدن بوته‌ها بشن... 286 00:39:08,690 --> 00:39:10,608 ‫مجازات خواهند شد. 287 00:39:13,277 --> 00:39:18,047 ‫امیدوارم ماموران اس‌اس ‫که می‌خوان گلی بچینن، 288 00:39:19,409 --> 00:39:22,662 ‫حواسشون باشه تا بوته رو خراب نکنن. 289 00:39:25,415 --> 00:39:27,584 ‫جهت جلوگیری از ورود لطمه ‫به اموال شخصی، 290 00:39:28,514 --> 00:39:30,099 ‫امیدوارم درک کرده باشید... 291 00:39:31,704 --> 00:39:33,080 ‫که بوته‌های یاس بنفش... 292 00:39:33,939 --> 00:39:35,858 ‫هم‌اکنون و در آینده... 293 00:39:35,883 --> 00:39:38,970 ‫جهت زینت حیاط ما اینجا کاشته شده‌اند. 294 00:39:42,009 --> 00:39:43,808 ‫اینجا یهودی دارین؟ 295 00:39:45,184 --> 00:39:47,186 ‫یهودی‌ها که اون‌طرف دیوارن. 296 00:39:47,395 --> 00:39:48,855 ‫دخترهای همین محله‌ان. 297 00:39:49,480 --> 00:39:50,690 ‫به مامان‌بزرگت سلام برسون. 298 00:39:53,609 --> 00:39:54,609 ‫سلام. 299 00:39:58,406 --> 00:39:59,574 ‫وای خدا. 300 00:40:00,575 --> 00:40:05,037 ‫می‌بینم که بزرگ شدی. ‫چقدر موهات خوشگل شده. 301 00:40:07,123 --> 00:40:08,723 ‫هانس، نوبت تو نیست ‫که هلش بدی؟ 302 00:40:09,167 --> 00:40:12,170 ‫اینگه تو رو هل داد، ‫حالا نوبت خودته دیگه. زود باش. 303 00:40:12,837 --> 00:40:13,837 ‫اینقدر اذیت نکن. 304 00:40:20,052 --> 00:40:21,554 ‫باغمون اینجا می‌شه. 305 00:40:22,847 --> 00:40:24,140 ‫درخت انگورمون اونجاست. 306 00:40:24,974 --> 00:40:26,767 ‫البته کار داره تا قد بکشه. 307 00:40:37,403 --> 00:40:38,404 ‫چقدر بزرگه. 308 00:40:39,822 --> 00:40:41,407 ‫زبونم بند اومد. 309 00:40:43,117 --> 00:40:45,077 ‫همه رو خودم طراحی کردم. 310 00:40:45,203 --> 00:40:46,662 ‫تمام گیاه‌کاری‌هاش کار خودم بوده. 311 00:40:46,787 --> 00:40:48,789 ‫اینجا یه گلخانه داریم ‫و اون ته آلاچیق گذاشتیم. 312 00:40:50,541 --> 00:40:52,585 ‫- اونجا استخره؟ ‫- آره. 313 00:40:52,960 --> 00:40:55,213 ‫البته باغبان استخدام کردم. ‫خودم تنهایی که نمی‌تونستم. 314 00:40:55,338 --> 00:40:57,840 ‫سرسره هم گذاشتی؟ ‫وای هدی جان. 315 00:40:59,967 --> 00:41:00,967 ‫خوشت اومد؟ 316 00:41:02,345 --> 00:41:04,597 ‫معلومه که خوشم اومد. ‫مگه می‌شه کسی خوشش نیاد؟ 317 00:41:06,474 --> 00:41:09,936 ‫سه سال پیش این زمین رو خریده بودیم. 318 00:41:11,312 --> 00:41:12,312 ‫نه. 319 00:41:14,106 --> 00:41:17,151 ‫فقط باغ پشتی رو داشتیم ‫که کنار خیابون بود. 320 00:41:17,610 --> 00:41:21,322 ‫- سقف خونه‌اش هم قبلا صاف بود. ‫- باورم نمی‌شه. 321 00:41:23,908 --> 00:41:26,035 ‫این دیوار اردوگاه می‌شه؟ 322 00:41:26,202 --> 00:41:27,745 ‫آره، دیوار اردوگاهه. 323 00:41:27,870 --> 00:41:30,289 ‫این پشت چند تا درخت انگور دیگه کاشتیم. 324 00:41:30,414 --> 00:41:32,291 ‫بعدا بزرگ می‌شن ‫و دیگه دیوار دیده نمی‌شه. 325 00:41:33,209 --> 00:41:34,794 ‫شاید استر سیلبرمن هم اونجا باشه. 326 00:41:34,919 --> 00:41:37,421 ‫- کی بود؟ ‫- همونی که مستخدمش بودم. 327 00:41:38,297 --> 00:41:41,272 ‫- همون بود که کتابخونه داشت. ‫- آره، آره، یادم اومد. 328 00:41:41,592 --> 00:41:43,427 ‫خدا می‌دونه چه نقشه‌ای تو سرشون دارن. 329 00:41:43,761 --> 00:41:44,929 ‫آدم سر از کار این بلشویک‌ها... 330 00:41:45,429 --> 00:41:46,973 ‫- و یهودی‌ها در نمیاره. ‫- آره. 331 00:41:47,682 --> 00:41:50,793 ‫تازه، به خاطر پیشنهاد من بود ‫که تو مزایده خیابونی... 332 00:41:50,935 --> 00:41:53,104 ‫واسه گرفتن پرده‌ها شرکت کردن. 333 00:41:53,396 --> 00:41:54,981 ‫همسایه روبه‌رویی‌شون پرده‌ها رو برد. 334 00:41:55,481 --> 00:41:57,316 ‫چقدر اون پرده‌ها رو دوست داشتم. 335 00:41:59,485 --> 00:42:01,946 ‫چه گل‌های خوشگلی اینجا کاشتی. 336 00:42:02,488 --> 00:42:03,906 ‫آره، اینجا چند تا آزالیا داریم. 337 00:42:04,945 --> 00:42:06,447 ‫اینجا هم سبزیجات کاشتیم. 338 00:42:07,288 --> 00:42:12,335 ‫اونجا هم چند تا گیاه مثل رزماری، ‫چغندر و رازیانه کاشتیم. 339 00:42:13,753 --> 00:42:14,753 ‫گل آفتاب‌گردان داریم. 340 00:42:18,674 --> 00:42:20,955 ‫اینجا هم کلم قمری کاشتیم. ‫بچه‌ها خیلی دوستش دارن. 341 00:42:23,888 --> 00:42:28,296 ‫کلم، کلم‌پیچ، لوبیا زینتی. 342 00:42:29,477 --> 00:42:30,520 ‫کدو تنبل هم داریم. 343 00:42:31,395 --> 00:42:32,730 ‫اینجا هم سیب‌زمینی و باقی موارده. 344 00:42:39,638 --> 00:42:43,703 ‫حتی کندوی مصنوعی هم داریم ‫تا ازش عسل بگیریم. 345 00:42:44,250 --> 00:42:45,668 ‫عین بهشت می‌مونه. 346 00:42:47,449 --> 00:42:50,785 ‫- رودولف مشکلی نداره؟ ‫- نه بابا، چه مشکلی؟ 347 00:42:51,119 --> 00:42:54,080 ‫حتی وقتی خونه است ‫مدام سرش تو کارشه. 348 00:42:55,373 --> 00:42:56,791 ‫خودش اینطوری راحت‌تره. 349 00:42:57,959 --> 00:42:59,544 ‫عین زنبورهای کارگره. 350 00:42:59,627 --> 00:43:01,463 ‫از بس که کار می‌کنه. 351 00:43:01,588 --> 00:43:04,507 ‫اینقدر هم تحت فشاره ‫که باورت نمی‌شه. 352 00:43:07,510 --> 00:43:08,928 ‫حال خودت خوبه؟ 353 00:43:11,347 --> 00:43:12,347 ‫به نظرت خوب میام؟ 354 00:43:20,607 --> 00:43:23,109 ‫رودی من رو ملکه آشویتس صدا می‌زنه. 355 00:43:33,369 --> 00:43:36,956 ‫راستش با این زندگی خوشگلی ‫که دست‌وپا کردین... 356 00:43:41,669 --> 00:43:44,172 ‫به نظرم کیفت واقعا کوکه دخترم. 357 00:43:48,176 --> 00:43:50,345 ‫درخت‌های نمدارمون دارن زرد می‌شن. 358 00:43:51,304 --> 00:43:53,932 ‫وقتی تازه شکوفه داده بودن ‫خیلی بوی خوبی می‌اومد. 359 00:43:58,436 --> 00:44:00,480 ‫این هم قراره بزرگ بشه ‫و کل دیوار رو بپوشونه. 360 00:44:01,731 --> 00:44:03,816 ‫دفعه بعد که اومدی بهت نشون می‌دم. 361 00:44:09,030 --> 00:44:10,030 ‫نه! 362 00:44:13,117 --> 00:44:14,117 ‫بس کن! 363 00:45:24,188 --> 00:45:29,527 ‫«اوقات خوشی که در منزل هُوس سپری کردیم...» 364 00:45:30,611 --> 00:45:33,740 ‫«تا آخر عمرمون...» 365 00:45:33,865 --> 00:45:38,453 ‫«مثل خاطره‌ای شیرین تو ذهنمون می‌مونه.» 366 00:45:38,578 --> 00:45:41,038 ‫«آینده‌ی ما به دست شرق ‫رقم خواهد خورد.» 367 00:45:41,706 --> 00:45:46,919 ‫«بابت مهمان‌نوازی ناسیونال ‫سوسیالیستی شما متشکریم.» 368 00:45:48,171 --> 00:45:52,717 ‫این از طرف... ‫ویلی... بیلی... 369 00:47:08,876 --> 00:47:10,795 ‫هانس می‌گه صندل‌هاش دست خودته. 370 00:47:14,417 --> 00:47:16,169 ‫باید بریم موتزی. 371 00:47:18,157 --> 00:47:19,491 ‫از کجا بریم؟ 372 00:47:19,658 --> 00:47:22,911 ‫باید از اینجا بریم. ‫قراره منتقلم کنن. 373 00:47:24,997 --> 00:47:27,041 ‫- چی گفتی؟ ‫- می‌خوان منتقلم کنن. 374 00:47:29,293 --> 00:47:31,378 ‫- به کجا؟ ‫- ارانینبورگ. 375 00:47:33,005 --> 00:47:34,005 ‫چی؟ 376 00:47:34,173 --> 00:47:36,258 ‫آره، قراره آرتور لیبنشل ‫جایگزینم بشه. 377 00:47:36,342 --> 00:47:37,551 ‫اون رو به جام میارن. 378 00:47:38,886 --> 00:47:40,804 ‫بهم پست معاون بازرس می‌دن. 379 00:47:46,518 --> 00:47:50,606 ‫اگه خیلی وقته خبر داری ‫پس چرا الان بهم گفتی؟ 380 00:47:51,774 --> 00:47:54,735 ‫- فرصت مناسبی پیدا نکردم. ‫- مگه الان چه فرقی داره؟ 381 00:47:55,361 --> 00:47:57,237 ‫- کجا داری می‌ری؟ ‫- صندل‌هاش رو بیارم. 382 00:48:01,158 --> 00:48:02,493 ‫کی متوجه شدی؟ 383 00:48:02,576 --> 00:48:05,704 ‫پوهل هفته پیش بهم گفت. ‫سعی کردم متقاعدشون کنم. 384 00:48:11,919 --> 00:48:13,587 ‫پس به بورمن زنگ بزن. 385 00:48:14,630 --> 00:48:16,173 ‫به بورمن که گفتم. 386 00:48:16,382 --> 00:48:18,425 ‫- نکنه می‌خوای به خود هیتلر هم بگم؟ ‫- معلومه! 387 00:48:21,428 --> 00:48:22,428 ‫رودولف! 388 00:48:29,269 --> 00:48:30,269 ‫رودولف! 389 00:48:32,564 --> 00:48:34,608 ‫نبینم پشتت رو بهم بکنی! 390 00:48:36,318 --> 00:48:37,736 ‫وایستا! 391 00:48:38,153 --> 00:48:39,905 ‫آروم باش و برگرد از مهمونی لذت ببر. 392 00:48:42,991 --> 00:48:44,952 ‫الان وقت این کارها نیست! 393 00:48:50,791 --> 00:48:52,334 ‫این چه وضعیه؟! مارتا! 394 00:48:54,837 --> 00:48:57,256 ‫- بله خانم هُوس؟ ‫- واسه من «خانم هُوس نکن»، 395 00:48:57,381 --> 00:48:59,508 ‫بهت نشون می‌دم خانم هُوس کیه! ‫اینجا رو تمیز کن! 396 00:49:00,259 --> 00:49:03,178 ‫یادت هم نره چقدر بهت لطف کردیم ‫که اینجا راهت دادیم! پدرسوخته! 397 00:49:04,888 --> 00:49:05,888 ‫عجله کن! 398 00:49:14,106 --> 00:49:15,732 ‫کثافت! 399 00:50:14,583 --> 00:50:16,084 ‫چرا می‌خوان منتقلت کنن؟ 400 00:50:17,711 --> 00:50:20,547 ‫- به خاطر تغییرات ساختاری. ‫- یعنی چی؟ 401 00:50:21,256 --> 00:50:24,009 ‫خودشون هم دقیق نگفتن، ‫ولی فقط من رو قرار نیست منتقل کنن. 402 00:50:24,509 --> 00:50:26,011 ‫خیلی‌ها رو جایگزین کردن. 403 00:50:29,848 --> 00:50:31,558 ‫- کی؟ ‫- به زودی. 404 00:50:31,683 --> 00:50:34,728 ‫- چقدر زود؟ ‫- منتظرم دستور بعدی رو بدن. 405 00:50:42,611 --> 00:50:45,572 ‫اگه بابت تحقیقاته ‫باید با هیملر تماس بگیرن. 406 00:50:45,697 --> 00:50:47,699 ‫- خودش ما رو تشویق کرد. ‫- نه. 407 00:50:49,534 --> 00:50:52,245 ‫- پس مسئله اون نیست؟ ‫- دارم می‌گم مسئله سیاسیه. 408 00:50:53,955 --> 00:50:55,874 ‫- چرا به خود هیتلر نمی‌گی؟ ‫- چرت و پرت نگو. 409 00:50:55,999 --> 00:50:59,544 ‫چرت و پرت نمی‌گم. ‫اگه از شر رابط بینتون خلاص بشی، 410 00:50:59,670 --> 00:51:01,129 ‫خودت مستقیما ازش دستور می‌گیری. 411 00:51:01,254 --> 00:51:04,675 ‫از واقعیت که نمی‌شه فرار کرد. ‫باید از اینجا بریم. 412 00:51:05,676 --> 00:51:08,303 ‫نه، جنابعالی باید بری. 413 00:51:12,265 --> 00:51:13,265 ‫آره. 414 00:51:14,851 --> 00:51:16,895 ‫فرض کن شغلت تو ارانینبورگه. 415 00:51:17,020 --> 00:51:19,940 ‫شغل من بزرگ کردن بچه‌هاست... 416 00:51:20,065 --> 00:51:21,233 ‫که همین‌جا انجامش می‌دم. 417 00:51:26,947 --> 00:51:29,574 ‫فکرش هم نمی‌کردم ‫که بخوای قیدم رو بزنی. 418 00:51:31,451 --> 00:51:32,744 ‫تو خیالاتم هم نمی‌دیدم. 419 00:51:33,620 --> 00:51:36,456 ‫به زور هم که شده تو این خونه می‌مونم. 420 00:51:37,596 --> 00:51:39,154 ‫خودت که من رو می‌شناسی. 421 00:51:43,422 --> 00:51:45,173 ‫اینجا خونه‌مونه. 422 00:51:46,091 --> 00:51:47,091 ‫رودولف. 423 00:51:49,302 --> 00:51:51,930 ‫زندگی رویاییمون رو اینجا ساختیم. 424 00:51:52,055 --> 00:51:55,058 ‫از هفده سالگی چنین آرزویی داشتیم. ‫الان هم حتی به بهترش رسیدیم. 425 00:51:57,185 --> 00:51:58,770 ‫بالاخره از شهر خارج شدیم. 426 00:51:58,895 --> 00:52:01,440 ‫هرچی لازم داشته باشیم ‫اینجا دم دست خودمونه. 427 00:52:01,940 --> 00:52:04,818 ‫بچه‌هامون هم قوی و سالم و خوشحالن. 428 00:52:08,280 --> 00:52:10,991 ‫مطابق دستور رهبر پیشوا عمل کردیم. 429 00:52:11,575 --> 00:52:13,118 ‫عازم شرق شدیم. ‫زندگی دست‌وپا کردیم. 430 00:52:13,201 --> 00:52:14,411 ‫این هم زندگی‌ایه که دست‌وپا کردیم. 431 00:52:14,703 --> 00:52:16,204 ‫کل زندگیمون همینه. 432 00:52:28,300 --> 00:52:30,218 ‫می‌دونم خودت هم با حرفم موافقی. 433 00:52:34,306 --> 00:52:36,141 ‫اصلا آرتور بره یه جا دیگه زندگی کنه. 434 00:52:36,266 --> 00:52:37,809 ‫لازم نیست تو خونه ما بمونه. 435 00:52:37,934 --> 00:52:41,188 ‫این شرط رو براشون بذار. ‫بگو حداقل این لطف رو در حق ما بکنن. 436 00:52:43,607 --> 00:52:46,985 ‫اون که خودش زندگی تو شهر رو ترجیح می‌ده. 437 00:52:51,323 --> 00:52:52,323 ‫رودولف؟ 438 00:52:55,452 --> 00:52:56,620 ‫شنیدم چی گفتی. 439 00:52:58,413 --> 00:53:01,231 ‫- خب؟ ‫- بهشون می‌گم. 440 00:53:13,929 --> 00:53:15,722 ‫تو که همه‌اش سرت تو کاره. 441 00:53:16,008 --> 00:53:17,008 ‫می‌دونم. 442 00:53:17,682 --> 00:53:19,893 ‫- اینطوری دیگه فرصت نمی‌شه ببینیمت. ‫- آره. 443 00:53:30,445 --> 00:53:34,824 ‫فکر نکنی دلم برات تنگ نمی‌شه‌ها. ‫هر فرصتی گیر آوردی بهمون سر بزن. 444 00:53:42,958 --> 00:53:43,958 ‫قول می‌دم... 445 00:53:45,418 --> 00:53:48,630 ‫به یادت بمونم. ‫همون‌طور که تو به یادم می‌مونی. 446 00:54:02,143 --> 00:54:03,143 ‫قبوله؟ 447 00:54:15,407 --> 00:54:16,950 ‫بعدش که جنگ تموم شد... 448 00:54:19,077 --> 00:54:21,197 ‫و کل این ماجراها رو پشت سر گذاشتیم، ‫همین‌جا زراعت می‌کنیم. 449 00:54:21,287 --> 00:54:22,914 ‫طبق برنامه‌ای که ریخته بودیم. 450 00:55:02,704 --> 00:55:03,955 ‫همه متوجه شدین؟ 451 00:55:10,336 --> 00:55:12,547 ‫یعنی قراره واسه تولدهاتون نباشم. 452 00:55:17,760 --> 00:55:19,029 ‫شاید به سالگردمون هم نرسم. 453 00:55:19,053 --> 00:55:21,055 ‫بستگی داره کارم چقدر طول بکشه. 454 00:55:23,057 --> 00:55:25,935 ‫همین مسائل باعث می‌شن ‫تحمل شرایط برامون سخت بشه. 455 00:55:28,646 --> 00:55:30,273 ‫ولی زندگی‌ای که ازش لذت می‌بریم... 456 00:55:31,774 --> 00:55:33,526 ‫ارزش داره این فداکاری رو براش بکنیم. 457 00:55:37,489 --> 00:55:38,615 ‫دیگه بریم بخوابیم. 458 00:55:42,368 --> 00:55:44,495 ‫هانس، بشقابت رو بردار. 459 00:55:49,876 --> 00:55:50,876 ‫آروم باش. 460 00:57:44,991 --> 00:57:46,826 ‫قراره به تو هم سخت بگذره. 461 00:57:48,661 --> 00:57:49,704 ‫می‌دونم. 462 00:57:51,247 --> 00:57:52,707 ‫فکر کردی نمی‌دونم اذیت می‌شی؟ 463 00:57:53,040 --> 00:57:54,041 ‫مطمئنم که می‌شی. 464 00:57:58,171 --> 00:57:59,171 ‫دوستت دارم. 465 00:58:04,218 --> 00:58:05,928 ‫خیلی دوستت دارم خوشگلم. 466 00:58:18,191 --> 00:58:22,028 ‫با والتر دورفلد تماس بگیر و ببین ‫می‌تونه عضو مجموعه‌مون باشه یا نه. 467 00:58:22,528 --> 00:58:26,240 ‫بهش بگو از هلند اومدن ‫و می‌تونه از بینشون انتخاب کنه. 468 00:58:27,283 --> 00:58:29,577 ‫در غیر این صورت موقع راه‌اندازی ‫ایی‌گه می‌بینمش. 469 00:58:31,746 --> 00:58:34,957 ‫نامه‌ای به پروفر و سندر، ‫تاپف و پسران. 470 00:58:36,125 --> 00:58:38,044 ‫موضوع: مرده‌سوزخانه جدید. 471 00:58:39,879 --> 00:58:42,590 ‫خوشحال شدم هفته گذشته ‫موفق شدن از اینجا دیدن کنید. 472 00:58:44,884 --> 00:58:48,012 ‫بنده و اس‌اس اوبرشتورمبانفوهرر ‫هر دو قبول داریم... 473 00:58:48,137 --> 00:58:51,641 ‫که حلقه‌ی مرده‌سوزخانه ‫بهترین راهکار ممکنه. 474 00:58:53,253 --> 00:58:54,880 ‫متوجهیم که کمک شایانی ‫به این فرآیند می‌کنه. 475 00:58:55,255 --> 00:58:56,255 ‫احسنت به شما. 476 00:58:58,967 --> 00:59:00,385 ‫پیشنهادتون... 477 00:59:01,261 --> 00:59:02,888 ‫پیشنهادتون رو می‌پذیرم... 478 00:59:03,346 --> 00:59:07,475 ‫که جهت رسیدگی به اولویت‌ها، ‫طراحی شما باید ثبت اختراع بشه. 479 00:59:07,934 --> 00:59:09,978 ‫تعهدنامه‌ای براتون ارسال می‌کنم. 480 00:59:12,522 --> 00:59:15,150 ‫همون‌طور که مستحضر هستین ‫بنده به مقام معاون بازرسی... 481 00:59:15,275 --> 00:59:18,486 ‫در سازمان نظارت بر اردوگاه‌های ‫کار اجباری، ترفیع گرفتم. 482 00:59:18,904 --> 00:59:19,904 ‫بیا تو. 483 00:59:23,658 --> 00:59:26,244 ‫بدین ترتیب در دیدارها ‫و ارتباطات آتی... 484 00:59:26,369 --> 00:59:28,455 ‫از ارانینبورگ برلین در خدمتتون خواهم بود. 485 00:59:30,582 --> 00:59:33,084 ‫تمرکز فعلیمون روی کاره. 486 00:59:37,631 --> 00:59:40,717 ‫علی‌رغم اینکه نقشه‌هامون ‫متاثر از این تغییرات خواهد شد، 487 00:59:43,970 --> 00:59:46,556 ‫و قلبا دوست ندارم از آشویتس برم، 488 00:59:47,682 --> 00:59:51,603 ‫اما فکر می‌کنم با رسیدن به این جایگاه، ‫موقعیت بهتری در جهت... 489 00:59:52,729 --> 00:59:54,898 ‫تامین منابع و بودجه... 490 00:59:55,899 --> 00:59:56,899 ‫از ارانینبورگ دارم. 491 00:59:58,026 --> 00:59:59,110 ‫بعدش درود بر هیتلر و غیره رو بنویس. 492 01:00:29,224 --> 01:00:31,393 ‫نامه‌ای به گروپن‌فورر گلوکز ‫از سازمان نظارت بر اردوگاه‌ها. 493 01:00:33,269 --> 01:00:34,437 ‫موضوع: نقل و انتقالات. 494 01:00:36,731 --> 01:00:38,358 ‫گروپن‌فورر گلوکز محترم، 495 01:00:39,776 --> 01:00:43,363 ‫تقاضا دارم در مدتی که آشویتس دورم، 496 01:00:43,488 --> 01:00:46,866 ‫خانواده‌ام در منزلشان ‫واقع در پلاک ۸۸ خیابان بلیتز، 497 01:00:46,991 --> 01:00:48,910 ‫در آشویتس باقی بمانند. 498 01:00:50,120 --> 01:00:53,873 ‫با پذیرفتن درخواستم ‫لطف بزرگی در حق بنده می‌کنید. 499 01:00:54,833 --> 01:00:57,836 ‫ضمنا باید از محیط فوق‌العاده‌ای ‫که هدویگ از زمان سکونتش... 500 01:00:57,961 --> 01:01:02,298 ‫برای کودکان فراهم کرده، ‫تاکید و تمجید کنم. 501 01:01:03,425 --> 01:01:06,302 ‫این محیط از خیلی جهات ‫برای جوامع آلمان شرقی... 502 01:01:06,428 --> 01:01:09,431 ‫تأثیرگذار و الهام‌بخشه. 503 01:01:10,348 --> 01:01:12,726 ‫در صورت امکان، 504 01:01:13,226 --> 01:01:16,521 ‫یک اقامتگاه ساده در ارانینبورگ ‫برای بنده کفایت می‌کنه. 505 01:01:17,814 --> 01:01:21,276 ‫خوشحال می‌شم بلافاصله از خوندن این نامه، ‫جوابی برایم ارسال کنید. 506 01:01:21,443 --> 01:01:22,652 ‫درود بر هیتلر و غیره. 507 01:02:50,573 --> 01:02:51,741 ‫عرق کردی. 508 01:03:13,888 --> 01:03:16,891 ‫«پرنده کوچک و سپید ‫پرواز کرد و آواز خواند،» 509 01:03:18,768 --> 01:03:21,604 ‫«مواظب باشید، مواظب باشید،» 510 01:03:26,526 --> 01:03:32,240 ‫«گرتل متوجه شده بود ‫که جادوگر چه نقشه‌ای در سر داشت.» 511 01:03:33,783 --> 01:03:38,329 ‫«سپس گفت: لطفا بهم نشون بده، ‫خودم که بلد نیستم.» 512 01:03:40,707 --> 01:03:43,334 ‫«جادوگر بر روی کج‌بیل تنور نشست،» 513 01:03:43,793 --> 01:03:48,881 ‫«آنگاه بود که گرتل با تمام قدرت ‫او را به داخل تنور هل داد.» 514 01:03:50,842 --> 01:03:56,264 ‫«بلافاصله درب بزرگ و آهنین را بست،» 515 01:03:56,848 --> 01:03:58,224 ‫«و میله‌ای محکم را به آن گیر داد.» 516 01:03:58,725 --> 01:04:01,894 ‫«جادوگر داستان به خاطر ‫اعمال زشت و شنیعش،» 517 01:04:02,937 --> 01:04:06,607 ‫«زنده‌زنده در تنور سوخت.» 518 01:04:08,317 --> 01:04:10,111 ‫«گرتل با عجله به سراغ هانسل رفت،» 519 01:04:11,988 --> 01:04:15,324 ‫«قفس غاز را باز کرد و نجاتش داد.» 520 01:04:16,868 --> 01:04:18,035 ‫«هانسل بیرون پرید...» 521 01:04:18,161 --> 01:04:20,329 ‫«و دستانش را به دور گردن ‫خواهرش حلقه کرد.» 522 01:04:21,748 --> 01:04:25,084 ‫«همدیگر را بوسیدند، گریه کردند ‫و خدا را شکر گفتند.» 523 01:04:26,335 --> 01:04:27,920 ‫«پرنده کوچک و سپید آواز خواند:» 524 01:04:28,504 --> 01:04:32,675 ‫«گوهر و مروارید در ازای خرده‌نان.» 525 01:07:34,732 --> 01:07:36,525 ‫بالاخره رسیدی؟ 526 01:08:08,224 --> 01:08:11,060 ‫این شعر توسط جوزف وولف، 527 01:08:11,101 --> 01:08:15,689 ‫سال ۱۹۴۳ در آشویتس ۳ ‫واقع در اوش‌وینچیم نوشته شد. 528 01:08:30,371 --> 01:08:34,750 ‫پرتوهای آفتاب، 529 01:08:40,256 --> 01:08:45,469 ‫گرم و درخشان، 530 01:08:48,847 --> 01:08:53,102 ‫بر بدن انسان، 531 01:08:55,271 --> 01:09:00,484 ‫بر پیر و جوانان، 532 01:09:01,694 --> 01:09:05,656 ‫و ما که... 533 01:09:07,741 --> 01:09:13,372 ‫در اینجا زندانیانی بیش نیستیم. 534 01:09:14,498 --> 01:09:16,916 ‫دل‌هایمان... 535 01:09:16,917 --> 01:09:21,797 ‫که هنوز از داغی آتش، سرد نشده. 536 01:09:24,216 --> 01:09:29,388 ‫ارواح شعله‌ورمان... 537 01:09:30,973 --> 01:09:35,394 ‫چو خورشید می‌سوزد. 538 01:09:37,938 --> 01:09:40,399 ‫با دردی که در سینه حمل می‌کنند... 539 01:09:40,482 --> 01:09:44,194 ‫می‌درند و ویران می‌کنند. 540 01:09:47,281 --> 01:09:51,994 ‫چرا که دور نیست آن روزی که پرچم... 541 01:09:53,287 --> 01:09:57,249 ‫به اهتزاز درآید. 542 01:10:00,252 --> 01:10:05,257 ‫هنوز مانده تا پرچم آزادی... 543 01:10:05,340 --> 01:10:11,555 ‫به اهتزاز درآید. 544 01:10:24,485 --> 01:10:25,944 ‫یادت نره صاف وایستی. 545 01:10:28,238 --> 01:10:29,656 ‫- درود بر هیتلر. ‫- درود بر هیتلر. 546 01:10:32,910 --> 01:10:35,329 ‫برای همه‌تون ساندویچ کره گذاشتم. 547 01:10:38,415 --> 01:10:39,958 ‫بیاید بچه‌ها، زود باشید. 548 01:10:55,933 --> 01:10:56,933 ‫سوفی. 549 01:11:07,903 --> 01:11:10,322 ‫بهش بگو هوا سرد می‌شه‌ها. 550 01:11:10,447 --> 01:11:11,490 ‫اینجا که نیست. 551 01:11:11,824 --> 01:11:12,824 ‫چی؟ 552 01:11:13,450 --> 01:11:14,450 ‫رفته. 553 01:11:14,952 --> 01:11:16,161 ‫یعنی طبقه بالا نیست؟ 554 01:11:16,537 --> 01:11:17,579 ‫نه، رفته. 555 01:11:17,996 --> 01:11:19,206 ‫کیفش هم نیست. 556 01:11:20,249 --> 01:11:21,583 ‫مکان نداره. 557 01:11:24,378 --> 01:11:25,379 ‫مادر؟ 558 01:11:36,723 --> 01:11:38,225 ‫برو دنبالش بگرد. 559 01:12:37,451 --> 01:12:38,451 ‫آنیلا. 560 01:12:39,286 --> 01:12:40,286 ‫بیا میز رو جمع کن. 561 01:12:42,080 --> 01:12:44,207 ‫با این می‌خوای عذابم بدی؟ 562 01:12:46,835 --> 01:12:48,337 ‫خیر خانم هُوس. 563 01:13:01,308 --> 01:13:03,560 ‫می‌تونستم به شوهرم بگم ‫خاکسترت رو... 564 01:13:03,685 --> 01:13:05,812 ‫تو روستای بابیس پخش کنه. 565 01:13:31,963 --> 01:13:33,882 ‫سخت نگیر. بذار قلقش رو پیدا کنه. 566 01:13:38,303 --> 01:13:39,930 ‫دیگه قرار نیست فرمانده باشی؟ 567 01:13:42,057 --> 01:13:44,643 ‫قراره رئیس کل قوا بشم. 568 01:13:45,936 --> 01:13:49,731 ‫از اردوگاه‌هاشون بازدید می‌کنم ‫تا گزارش پیشرفتشون رو بنویسم. 569 01:13:51,233 --> 01:13:53,819 ‫یا اینکه بودجه‌بندی انجام بدم، ‫خلاصه وظایف از این قبیل دارم. 570 01:13:57,823 --> 01:13:59,783 ‫چقدر اسم قشنگی داره. 571 01:14:00,367 --> 01:14:03,078 ‫به «چشمان دختر» ‫یا گل اشرفی معروفه. 572 01:14:03,203 --> 01:14:06,373 ‫- چشمان دختر؟ ‫- آره، گل اشرفیه. 573 01:14:06,665 --> 01:14:11,837 ‫فکر می‌کنم علت این اسم ‫گلبرگ‌های دندونه‌دارش باشه، 574 01:14:11,962 --> 01:14:15,382 ‫که شبیه مژه‌های بلند... 575 01:14:16,091 --> 01:14:20,262 ‫چشم‌های زنان و دخترانه. 576 01:16:08,536 --> 01:16:09,536 ‫آهای! 577 01:16:10,121 --> 01:16:11,121 ‫نگهبان! 578 01:16:16,252 --> 01:16:17,252 ‫بیاریدش اینجا! 579 01:16:24,302 --> 01:16:25,303 ‫چیکار کرده؟ 580 01:16:25,720 --> 01:16:28,348 ‫سر یه سیب دعوا کرده فرمانده. 581 01:16:29,057 --> 01:16:30,308 ‫ببرید تو رودخانه غرقش کنید! 582 01:16:31,643 --> 01:16:32,643 ‫بیا! 583 01:16:44,989 --> 01:16:47,075 ‫دیگه شیطونی نکن. 584 01:16:52,038 --> 01:16:53,081 ‫راه بیفت! 585 01:16:54,874 --> 01:16:57,794 ‫برام مهم نیست! ‫راه بیفت، برو بیرون! 586 01:17:07,428 --> 01:17:08,930 ‫می‌خوای همین‌طوری سر جات بلرزی؟ 587 01:17:11,558 --> 01:17:12,725 ‫هیچ حرفی نداری؟! 588 01:17:17,438 --> 01:17:18,438 ‫بیا اینجا. 589 01:17:56,728 --> 01:17:59,022 ‫چقدر شما خوشگلی. 590 01:17:59,147 --> 01:18:01,357 ‫آره، چقدر شما نازی. 591 01:18:01,858 --> 01:18:03,443 ‫نره یا ماده است؟ ‫- نره. 592 01:18:03,568 --> 01:18:05,194 ‫- چند سالشه؟ ‫- چهار. 593 01:18:05,653 --> 01:18:07,030 ‫- اسمش چیه؟ ‫- تورین. 594 01:18:07,363 --> 01:18:08,363 ‫وای، تورین خان! 595 01:18:09,908 --> 01:18:12,035 ‫از این نژاد کمتر سگی وجود داره ‫که این رنگی باشه. 596 01:18:12,160 --> 01:18:13,840 ‫موهای اکثرشون سیاهه، ‫مثل این خاکستری نیست. 597 01:18:15,788 --> 01:18:18,791 ‫بچه که بودم یه سیاهش رو داشتم. ‫اسمش السا بود. 598 01:18:18,917 --> 01:18:20,209 ‫دقیقا روز تولدم به دنیا اومده بود. 599 01:18:20,877 --> 01:18:22,295 ‫- واقعا نازه. ‫- نظر لطفتونه. 600 01:18:23,087 --> 01:18:24,087 ‫بیا پسر. 601 01:18:24,995 --> 01:18:27,831 ‫ساعت ۷:۰۰ شب یکشنبه ‫کنسرتی خیریه جهت... 602 01:18:27,957 --> 01:18:30,797 ‫جمع‌آوری پول برای کمک‌های جنگی زمستانی ‫در انجمن تفنگداران برگزار می‌شه. 603 01:18:31,418 --> 01:18:33,063 ‫نائب سرجوخه یوهان تیبن... 604 01:18:33,087 --> 01:18:35,167 ‫رهبری ارکستر رو ‫در اجرای دو بخشی از جمله... 605 01:18:35,214 --> 01:18:36,854 ‫ادای احترام به هرمس نیل ‫به عهده داره... 606 01:18:37,883 --> 01:18:41,303 ‫لیبهنشل، آشویتس ۱. ‫هارتجنستاین، آشویتس ۲. 607 01:18:41,428 --> 01:18:44,598 ‫شوارتس، آشویتس ۳. ‫هانس، برگن‌بلزن. 608 01:18:44,723 --> 01:18:47,935 ‫پیستر، بوخن‌والت. ‫والتر، داخائو. کوگر، فلوسنبورگ. 609 01:18:48,394 --> 01:18:50,729 ‫هاسبروک، گروس‌روزن. ‫گرونوالد، سرتوخن‌بوس. 610 01:18:50,854 --> 01:18:52,690 ‫اسپورنبرگ، هینزرت. ‫گوکه، کائن. 611 01:18:52,815 --> 01:18:53,399 ‫وایس، مایدانک. 612 01:18:53,400 --> 01:18:55,025 ‫زیرایس، ماوتهاوزن. 613 01:18:55,150 --> 01:18:58,278 ‫دیتر، مورینگن. ‫هارتجنستاین، ناتزوایلر اشتروتهوف. 614 01:18:58,671 --> 01:19:01,882 ‫پائولی، نوینگامه. ‫گوث، پلاشوف. سورن، راونسبروک. 615 01:19:02,008 --> 01:19:04,594 ‫کایندل، زاکسن‌هاوزن. ‫هوپه، شتوتووو. 616 01:19:04,719 --> 01:19:07,054 ‫اشنابل، وایوارا. ‫هربرت، ورشو. 617 01:19:07,805 --> 01:19:11,183 ‫ضمن عذرخواهی بابت غیاب، ‫فورشنر، میتلباو دورا. 618 01:19:11,309 --> 01:19:13,436 ‫سائر، کایزروالد. 619 01:19:15,313 --> 01:19:16,981 ‫پیشوا فرمان نفی بلد... 620 01:19:17,106 --> 01:19:19,483 ‫هفتصد هزار یهودی مجارستان رو ‫در راستای نابودی... 621 01:19:20,151 --> 01:19:22,486 ‫و تولیدات جنگی به دست ‫توانمندانشون صادر کردن. 622 01:19:23,904 --> 01:19:26,949 ‫با دولت مجارستان ‫به توافق رسیدیم... 623 01:19:27,074 --> 01:19:29,535 ‫عملیات رو سریعا آغاز کنیم. 624 01:19:30,244 --> 01:19:33,497 ‫دارن جمعشون می‌کنن ‫که به آشویتس منتقل بشن. 625 01:19:33,622 --> 01:19:35,791 ‫روزی چهار قطار ‫با ۳,۰۰۰ مسافر حرکت می‌کنه. 626 01:19:35,916 --> 01:19:37,626 ‫روزی دوازده هزارتاشون میان. 627 01:19:37,918 --> 01:19:40,212 ‫اول از طریق نواحی شرقی ‫یک تا سه میان. 628 01:19:40,629 --> 01:19:43,674 ‫بعدش از طریق نواحی ‫چهار و پنج در مرکز کشور... 629 01:19:44,008 --> 01:19:45,259 ‫و در نهایت از بوداپست میان. 630 01:19:46,635 --> 01:19:49,805 ‫کلی وسایل نقلیه نظامی ‫تو براتیسلاوا و وین مستقر شدن. 631 01:19:49,930 --> 01:19:54,226 ‫وسایل نقلیه جامل یهودیان ‫به جاش از کوشیتسه و موسینا میان. 632 01:19:55,144 --> 01:19:57,855 ‫طبق تخمین‌های هاوپت‌اشتورم‌فورر هوس، 633 01:19:57,980 --> 01:20:01,067 ‫بیست و پنج درصدشون ‫واسه کار اجباری گلچین می‌شن. 634 01:20:01,150 --> 01:20:05,071 ‫بیست درصدشون تو اردوگاه‌های ‫زیرمجموعه آشویتس مشغول می‌شن، 635 01:20:05,196 --> 01:20:09,367 ‫هشتاد درصد باقی هم ‫به وقتش به اردوگاه‌های شما میان. 636 01:20:10,868 --> 01:20:13,329 ‫تعدادشون چندین برابر دفعات پیشه. 637 01:20:13,454 --> 01:20:15,039 ‫پس آماده باشین. 638 01:20:15,581 --> 01:20:17,781 ‫پیش از صحبت هاوپت‌اشتورم‌فورر هوس، 639 01:20:19,043 --> 01:20:21,462 ‫می‌خوام ترفیع سرهنگ مائورر رو... 640 01:20:21,587 --> 01:20:23,130 ‫بابت فراهم کردن نیروی کار مناسب... 641 01:20:23,547 --> 01:20:26,300 ‫به مقام اشتاندارتن‌فورر ‫ارتش آلمان اعلام کنم. 642 01:20:26,425 --> 01:20:27,425 ‫احسنت. 643 01:20:28,934 --> 01:20:31,937 ‫چندین مدیر عامل نامه فرستادن ‫و ایشون رو تحسین کردن. 644 01:20:33,265 --> 01:20:34,865 ‫- از خودم هم مشهورتره. ‫- ممنونم قربان. 645 01:20:35,643 --> 01:20:36,435 ‫حقته. 646 01:20:36,560 --> 01:20:38,720 ‫همون‌طور که قبلا گفتم، ‫سپاس‌گزار رهبری شمام. 647 01:20:39,688 --> 01:20:41,208 ‫ممنون. قبلا هم گفته بودی. ‫ممنونم. 648 01:20:42,858 --> 01:20:44,443 ‫ممنون اوبرگروپن‌فورر پل. 649 01:20:44,568 --> 01:20:46,278 ‫- سلام به همگی. ‫- سلام. 650 01:20:46,403 --> 01:20:48,364 ‫دو تن بابت غیابشون عذر خواستن: 651 01:20:48,489 --> 01:20:50,741 ‫اشتورم‌بان فورشنر ‫از میتلباو-دورا... 652 01:20:50,866 --> 01:20:53,327 ‫اشتورم‌بان‌فورر سائر ‫از کایزروالد. 653 01:20:54,036 --> 01:20:57,581 ‫همون‌طور که شاهدین، ‫امروز سرمون خیلی شلوغه. 654 01:20:58,290 --> 01:21:01,919 ‫عملیات مجارستان به شدت ‫حیاتی و پیچیده است، 655 01:21:02,044 --> 01:21:06,674 ‫هر قدم از عملیاتش ‫چالش‌های متفاوتی داره. 656 01:21:08,092 --> 01:21:10,135 ‫لطفا اولین صفحه پرونده‌تون رو باز کنین. 657 01:21:11,804 --> 01:21:13,430 ‫پنج سرتیتر می‌بینین. 658 01:21:14,139 --> 01:21:16,141 ‫مورد شماره یک، زمان‌بندی. 659 01:21:16,267 --> 01:21:19,353 ‫مورد شماره دو، ‫پخش مجدد منابع ساخت‌وساز. 660 01:21:19,478 --> 01:21:21,230 ‫مورد شماره سه، حمل‌ونقل. 661 01:21:21,897 --> 01:21:23,774 ‫مورد شماره چهار، ‫اسرای کارگر. 662 01:21:23,899 --> 01:21:26,694 ‫دکتر مایندل از اشتایر دایملر پوخ ‫که احتمالا... 663 01:21:26,819 --> 01:21:28,904 ‫بعضی‌هاتون بشناسینش ‫و بعضی‌هاتون نشناسین... 664 01:21:29,697 --> 01:21:33,868 ‫امروز بهمون ملحق شدن ‫که از دستمزد و مشوقشون بگن. 665 01:21:34,618 --> 01:21:37,663 ‫مورد شماره پنج، ‫اقدامات تهاجمی و تدافهی هوایی. 666 01:22:41,310 --> 01:22:44,063 ‫- دخترها نمی‌خواستن بیان بیرون. ‫- آره. 667 01:22:45,189 --> 01:22:47,483 ‫آخه هوا خیلی سرده. 668 01:22:47,608 --> 01:22:50,861 ‫خب، من که عاشق برفم! 669 01:23:04,083 --> 01:23:05,459 ‫بس کن! 670 01:23:05,834 --> 01:23:07,961 ‫اذیتم نکن کلاوس. 671 01:23:17,179 --> 01:23:20,432 ‫بس کن کلاوس. 672 01:23:23,143 --> 01:23:25,687 ‫نه، نه. نه! 673 01:23:28,482 --> 01:23:30,025 ‫اذیتم نکن خائن! 674 01:23:41,292 --> 01:23:44,003 ‫مراسم خاک‌سپاری دانشجویان ‫دانشگاه نیروی هوایی... 675 01:23:44,170 --> 01:23:47,215 ‫که در بمباران ششم مارس جون باختن، 676 01:23:47,334 --> 01:23:49,169 ‫ساعت ۱۱:۳۰ آغاز می‌شه. 677 01:23:49,663 --> 01:23:51,790 ‫نعش‌کش‌های ارتش آلمان ‫باید تا ساعت ۱۰:۴۵... 678 01:23:51,880 --> 01:23:55,342 ‫جلوی ساختمون تی جمع شده باشن. 679 01:23:55,926 --> 01:23:57,970 ‫کاروان رأس ساعت ۱۱ صبح... 680 01:23:58,053 --> 01:23:59,471 ‫به سمت دانشگاه هانس شم حرکت می‌کنه. 681 01:24:00,180 --> 01:24:05,060 ‫فرمانده گارد، ‫اوبراشتورم‌فورر گوستاو وگنر، 682 01:24:05,811 --> 01:24:08,021 ‫به همراه دسته‌ای ‫از اتحادیه دختران آلمان... 683 01:24:08,730 --> 01:24:11,483 ‫و دانشجویان دانشگاه نیروی هوایی، 684 01:24:11,984 --> 01:24:13,777 ‫کاروان رو تا گورستان همراهی می‌کنن. 685 01:24:19,867 --> 01:24:21,243 ‫اوبراشتورمبان‌فورر هوس. 686 01:24:24,204 --> 01:24:25,539 ‫رودولف. بیا جلو. 687 01:24:26,123 --> 01:24:27,123 ‫حالت چطوره؟ 688 01:24:27,457 --> 01:24:28,457 ‫خوبم. 689 01:24:29,084 --> 01:24:31,378 ‫همین الان به دستم رسیده. 690 01:24:32,254 --> 01:24:34,965 ‫اوبرگروپن‌فورر پل ‫با رایشس‌فورر هیملر دیدار کرده... 691 01:24:35,055 --> 01:24:37,516 ‫که اعداد و ارقام رو بررسی کنن... 692 01:24:40,095 --> 01:24:41,221 ‫و اسم تو به میون اومد. 693 01:24:52,441 --> 01:24:54,526 ‫لیبهنشل رو به مایدانک ‫منتقل می‌کنیم. 694 01:24:55,235 --> 01:24:58,071 ‫- انرژیش واسه این کار کافی نبود. ‫- خیلی‌خب. 695 01:24:58,181 --> 01:25:00,866 ‫دستورات عملیاتیت رو ‫از آیشمن می‌گیری. 696 01:25:01,283 --> 01:25:02,283 ‫عالیه. 697 01:25:02,367 --> 01:25:04,828 ‫به اونجا رسیدی، ‫بهم بگو چه منابعی لازم داری. 698 01:25:04,953 --> 01:25:05,787 ‫حتما. 699 01:25:05,871 --> 01:25:10,459 ‫اگه مشکلی پیش اومد، ‫یه راست به خودم یا گرهارد بگو. 700 01:25:13,962 --> 01:25:14,962 ‫ممنون. 701 01:25:15,380 --> 01:25:17,633 ‫- هدویگ چطوره؟ ‫- خوبه. 702 01:25:17,758 --> 01:25:21,845 ‫پل بهم گفته هر روز از باغتون ‫واسه رئیس گل می‌فرسته. 703 01:25:21,970 --> 01:25:22,970 ‫آره. 704 01:25:24,306 --> 01:25:25,306 ‫کارمون رو تکمیل کن. 705 01:25:25,766 --> 01:25:26,766 ‫حتما. ممنون. 706 01:25:27,225 --> 01:25:29,394 ‫از اعتمادتون سپاس‌گزارم. 707 01:25:40,989 --> 01:25:41,989 ‫خب؟ 708 01:25:44,368 --> 01:25:45,494 ‫هنوز مطمئن نیستم. 709 01:25:46,870 --> 01:25:47,996 ‫آروم باش. 710 01:25:48,955 --> 01:25:51,083 ‫همه‌شون رو که دود نمی‌کنه. 711 01:25:53,001 --> 01:25:54,795 ‫به کارگرانت می‌رسی. 712 01:25:55,671 --> 01:25:56,797 ‫حالا می‌بینی. 713 01:26:09,726 --> 01:26:14,397 ‫- راحت دراز کشیدین؟ ‫- آره. 714 01:26:14,398 --> 01:26:16,400 ‫شکمتون روزی چند بار کار می‌کنه؟ 715 01:26:17,192 --> 01:26:18,235 ‫روزی دو بار. 716 01:26:19,236 --> 01:26:20,362 ‫ادرار چطور؟ 717 01:26:21,029 --> 01:26:22,197 ‫مشکلی ندارم. 718 01:26:23,990 --> 01:26:26,701 ‫الان دورش رو معاینه می‌کنه. ‫اول سطحش رو معاینه می‌کنم. 719 01:26:27,244 --> 01:26:29,454 ‫لطفا اگه ذره‌ای دردتون اومد، ‫بهم بگین. 720 01:26:44,553 --> 01:26:46,153 ‫هوس هستم. ‫تماس راه دور ضروری دارم. 721 01:26:46,221 --> 01:26:48,390 ‫با اردوگاه آشویتس، ‫منزل شخصی هوس کار دارم. 722 01:26:49,182 --> 01:26:50,182 ‫پشت خط می‌مونم. 723 01:27:05,949 --> 01:27:06,949 ‫صدام رو داری؟ 724 01:27:07,951 --> 01:27:09,661 ‫- الو؟ ‫- می‌تونی حرف بزنی؟ 725 01:27:11,580 --> 01:27:13,290 ‫- همه‌چی روبه‌راهه؟ ‫- آره. 726 01:27:13,415 --> 01:27:14,457 ‫باید خبری بهت بدم. 727 01:27:14,583 --> 01:27:17,419 ‫بهت گفته بودم چیزهایی به گوشم رسیده، ‫ولی خبر موثق نبود. 728 01:27:18,587 --> 01:27:21,047 ‫- چه خبری داری؟ ‫- جریان مجارستان رو می‌گم. 729 01:27:21,506 --> 01:27:23,425 ‫پیرمرده دستور هاینریش رو ‫بهم ابلاغ کرد. 730 01:27:24,025 --> 01:27:26,344 ‫بالاخره شد. ‫دارم واسه اداره‌اش برمی‌گردم. 731 01:27:26,678 --> 01:27:28,889 ‫خب، خیالم خیلی راحت شد. 732 01:27:33,518 --> 01:27:35,395 ‫باید اعتراف کنم خیلی خوشحالم. 733 01:27:38,273 --> 01:27:39,357 ‫آره. 734 01:27:41,318 --> 01:27:44,696 ‫نمی‌دونم، اول می‌رم بوداپست. ‫بعدش همه‌چی معلوم می‌شه. 735 01:27:44,821 --> 01:27:46,907 ‫بگذریم، ماشینم روشنه. 736 01:27:47,032 --> 01:27:49,968 ‫باید سوار بشم. ‫بعد از مهمونی زنگ می‌زنم. 737 01:27:49,993 --> 01:27:50,993 ‫نه. وایستا. خواهش می‌کنم. 738 01:27:51,328 --> 01:27:55,098 ‫به النور پل بگو ‫بسته‌اش که رسید، 739 01:27:55,123 --> 01:27:57,459 ‫جعبه آرایش رو باز کنه. ‫همون توئه. 740 01:31:18,284 --> 01:31:20,745 ‫نشیدم هیملر اسمش رو ‫عملیات هوس گذاشته. 741 01:31:21,037 --> 01:31:22,956 ‫چه عالی. ‫خیلی برات خوشحالم. 742 01:31:23,623 --> 01:31:24,623 ‫ممنون موتزی. 743 01:31:24,666 --> 01:31:27,710 ‫- فامیلی خودت هم هست. ‫- کی اونجا بود؟ 744 01:31:28,544 --> 01:31:32,131 ‫راستش رو بخوای، ‫زیاد حواسم نبود. 745 01:31:32,966 --> 01:31:36,135 ‫ذهنم درگیر این بود ‫که چطوری کل حضار رو با گاز خفه کنم. 746 01:31:36,719 --> 01:31:38,680 ‫از نظر لجستیک خیلی دشواره، 747 01:31:39,013 --> 01:31:40,390 ‫آخه سقفش خیلی مرتفعه. 748 01:31:42,976 --> 01:31:47,480 ‫الان نصفه‌شبه ‫و من باید خوابیده باشم. 749 01:31:48,648 --> 01:31:49,941 ‫نباید این‌قدر دیروقت تماس می‌گرفتم. 750 01:31:50,900 --> 01:31:52,527 ‫صرفا مشتاق بودم ‫اسمش رو بهت بگم. 751 01:31:53,736 --> 01:31:56,531 ‫می‌تونی وقتی برگشتی بهم بگی. 752 01:32:04,414 --> 01:32:06,374 ‫بهشون گفتی بابا داره میاد خونه؟ 753 01:32:08,209 --> 01:32:10,253 ‫آره، شبت به خیر. 754 01:32:11,784 --> 01:32:31,979 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 755 01:32:32,004 --> 01:32:52,062 ‫ارائه شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 756 01:32:52,087 --> 01:33:12,467 ‫«زن، زندگی، آزادی»