1 00:00:19,620 --> 00:00:26,130 هیچ موجود زنده‌ای بدون زوال عقل قادر به ادامه‌ی حیات در شرایط واقعیت مطلق نیست 2 00:00:26,420 --> 00:00:30,760 برخی گمان می‌کنند که حتی چکاوک‌ها و کاتیدیدها خواب می‌بینند 3 00:00:32,090 --> 00:00:34,430 ...خانۀ هیل، مکانی نامعقول 4 00:00:34,800 --> 00:00:38,350 درحالی‌که به تپه‌هایش تکیه زده و تاریکی را درون خود نگه داشته، به تنهایی پایدار مانده 5 00:00:39,010 --> 00:00:42,650 به مدت صدها سال قبل از اینکه خانواده‌ی من به داخل آن اسباب‌کشی کند، همینگونه پایدار بوده 6 00:00:42,730 --> 00:00:44,820 و ممکن است صدسال دیگر هم پایدار بماند 7 00:00:45,940 --> 00:00:48,786 ،در داخل، دیوارها صاف پابرجا بودند 8 00:00:48,810 --> 00:00:50,740 ،آجرها به‌طور منظم با هم در تماس بودند 9 00:00:51,650 --> 00:00:53,120 کف‌ها قرص بودند 10 00:00:53,820 --> 00:00:58,540 سکوت به‌طور محکم به چوب و سنگ «خانۀ هیل» تکیه زده بود 11 00:00:58,990 --> 00:01:00,710 ...و هرچیز در آنجا قدم می‌گذاشت 12 00:01:01,290 --> 00:01:02,750 تنها قدم برمی‌داشت 13 00:01:02,800 --> 00:01:05,999 « خانۀ هیل » 14 00:01:06,000 --> 00:01:10,500 « خانۀ هیل » « گذشته » 15 00:01:33,730 --> 00:01:35,790 چیزی نیست، تئو. برگرد توی جات 16 00:01:36,360 --> 00:01:38,120 باید مامان و بابا رو بیدار کنم؟ 17 00:01:38,200 --> 00:01:39,500 من درست‌ـش می‌کنم 18 00:01:50,250 --> 00:01:51,760 حال‌ـت خوبه، نلی؟ 19 00:01:53,250 --> 00:01:54,550 ترسیدی؟ 20 00:01:56,010 --> 00:01:57,310 عیب نداره 21 00:01:57,470 --> 00:01:59,390 منم گاهی اوقات می‌ترسم 22 00:02:02,260 --> 00:02:03,810 تو چرا بیداری، لوک؟ 23 00:02:03,930 --> 00:02:05,610 چون نلی بیداره 24 00:02:08,730 --> 00:02:09,876 چی بود؟ 25 00:02:09,900 --> 00:02:11,990 خانم گردن‌خمیده 26 00:02:12,150 --> 00:02:14,830 اوه، بازم اون؟ 27 00:02:15,780 --> 00:02:17,120 کجا بود؟ 28 00:02:18,400 --> 00:02:19,700 اوه، پسر 29 00:02:20,530 --> 00:02:22,330 به گمونم بهتره یه نگاه بندازیم 30 00:02:24,370 --> 00:02:25,670 اینجا، هان؟ 31 00:02:26,660 --> 00:02:28,596 حتماً از ترس داداش بزرگه‌ت فرار کرده 32 00:02:28,620 --> 00:02:30,306 داداش بزرگ‌ها در اون حد خوب‌ـن 33 00:02:30,330 --> 00:02:31,970 اگه مخفی شده باشه چی؟ 34 00:02:32,170 --> 00:02:33,590 اون خیلی وقته رفته 35 00:02:33,710 --> 00:02:36,180 به گمونم الان دیگه همه می‌تونن برگردن توی جاشون 36 00:02:43,220 --> 00:02:44,520 بفرما 37 00:02:46,180 --> 00:02:49,530 یادته قبلاً راجع به چی صحبت کردیم؟ 38 00:02:49,850 --> 00:02:51,150 راجع به خواب‌هامون؟ 39 00:02:51,480 --> 00:02:52,950 می‌تونن لبریز بشن 40 00:02:53,560 --> 00:02:54,836 درسته 41 00:02:54,860 --> 00:02:55,796 ،آره 42 00:02:55,820 --> 00:02:58,790 درست مثل یه فنجون آب که گاهی اوقات می‌تونه لبریز بشه 43 00:02:59,450 --> 00:03:02,086 ولی خواب‌های بچه‌ها استثنایی‌ان 44 00:03:02,110 --> 00:03:03,886 ...اونا مثل - یه اقیانوس‌ - 45 00:03:03,910 --> 00:03:05,580 یه اقیانوس‌ـن - درسته - 46 00:03:06,950 --> 00:03:08,710 ...و خواب‌های بزرگ 47 00:03:09,660 --> 00:03:11,420 گاهی اوقات می‌تونن لبریز بشن 48 00:03:14,540 --> 00:03:16,010 برگرد توی جات، استیوی 49 00:03:20,760 --> 00:03:23,810 حالا، می‌دونم که خانم گردن‌خمیده واقعاً ترسناکه 50 00:03:24,850 --> 00:03:26,116 ولی اون فقط همینه 51 00:03:26,140 --> 00:03:27,980 اون فقط یه خرده لبریزیه 52 00:03:28,350 --> 00:03:31,190 چند وقت باید اینجا زندگی کنیم، بابایی؟ 53 00:03:32,060 --> 00:03:33,360 ،خب 54 00:03:33,730 --> 00:03:36,780 ،من و مادرت، ما باید تعمیر این خونه رو تموم کنیم 55 00:03:37,150 --> 00:03:39,120 و بعدش یه نفر باید بخرتش 56 00:03:39,490 --> 00:03:40,830 بعدش می‌تونیم بریم؟ 57 00:03:41,150 --> 00:03:44,960 ،آره، و بعدش می‌تونیم بریم درست مثل خونه‌ی قبلی 58 00:03:45,950 --> 00:03:48,710 حالا، بگیرید بخوابید، جفت‌تون 59 00:03:50,000 --> 00:03:51,380 دوست‌ـت دارم، عزیز دلم 60 00:03:53,000 --> 00:03:55,010 خواب‌های خوش ببینی 61 00:04:10,140 --> 00:04:12,150 توی اتاق قرمز می‌رقصه 62 00:04:21,440 --> 00:04:23,200 توی اتاق قرمز می‌رقصه 63 00:04:24,320 --> 00:04:25,870 داری خواب می‌بینی، شرل 64 00:04:26,120 --> 00:04:27,920 پانداها خواب نمی‌بینن 65 00:04:28,580 --> 00:04:29,880 پانداها، هان؟ 66 00:04:29,990 --> 00:04:32,170 پانداها ماکارونی نمی‌خورن 67 00:04:33,750 --> 00:04:35,050 فهمیدم 68 00:05:33,560 --> 00:05:37,190 هوم 69 00:05:41,190 --> 00:05:42,490 همه زنده‌ان؟ 70 00:05:45,070 --> 00:05:47,540 نلی خواب بد دیده بود 71 00:05:48,320 --> 00:05:50,580 و شرلی دوباره داره توی خواب حرف می‌زنه 72 00:05:51,370 --> 00:05:52,830 خبر خوبی نیست؟ 73 00:05:54,750 --> 00:05:57,760 پانداها از ماکارونی خوش‌شون نمیاد، لیو - هوم - 74 00:06:17,270 --> 00:06:18,570 لوک؟ 75 00:08:00,355 --> 00:08:06,355 « زیرنویس از هومن صمدی و مـحـمـدعـلـی » « Raylan Givens & mml.moh » 76 00:08:08,880 --> 00:08:11,896 موقع طوفان کارل داشت توی جاده‌ی روستایی 86 رانندگی می‌کرد 77 00:08:11,920 --> 00:08:13,730 اون طوفان رو یادتونه؟ 78 00:08:13,930 --> 00:08:17,116 .البته که نه، شما لس‌آنجلس بودی طوفان ناجوری بود 79 00:08:17,140 --> 00:08:20,110 باد و بارون سنگینی بود، بدترین طوفانی که طی ده سال گذشته دیده بودم 80 00:08:21,480 --> 00:08:24,860 توی ناکجاآباد بود که کنترل ماشین از دست‌هاش خارج شد 81 00:08:25,480 --> 00:08:28,490 از روی گاردریل رد شد و افتاد داخل یه درّه 82 00:08:28,860 --> 00:08:33,660 ماشین سروته شد و نمی‌شد از توی جاده دیدش، مخصوصاً به‌خاطر بارون 83 00:08:34,200 --> 00:08:36,410 اون تمام مدت اونجا معلق بود 84 00:08:36,660 --> 00:08:37,960 چندین ساعت 85 00:08:38,280 --> 00:08:40,790 سروته، کمربند ایمنی‌ـش گره خورده بود بهش 86 00:08:41,040 --> 00:08:43,630 ...اونا گفتن دست‌ـش به بوق می‌رسید، ولی 87 00:08:44,080 --> 00:08:47,630 ،نتونست واسه مدت زیادی فشارش بده چون، می‌دونید، دست‌ـش شکسته بود 88 00:08:51,050 --> 00:08:52,640 و اونطوری مُرد 89 00:08:54,260 --> 00:08:58,190 سروته، تا جایی که می‌تونست دووم بیاره، داشت اون بوق رو فشار می‌داد 90 00:09:02,350 --> 00:09:04,440 خب کِی شروع شد؟ 91 00:09:07,400 --> 00:09:09,030 شب بعد از مُردن‌ـش 92 00:09:09,860 --> 00:09:12,580 با چکه‌کردن آب شروع شد 93 00:09:13,190 --> 00:09:15,000 ...مثل قطره‌های بارون 94 00:09:15,240 --> 00:09:17,210 چکه می‌کردن روی صورتم 95 00:09:18,280 --> 00:09:20,420 شروع کردم به شنیدن صدای بوق ماشین 96 00:09:20,780 --> 00:09:22,540 به‌طور کوتاه 97 00:09:22,950 --> 00:09:26,936 از دور، به نظرم، ولی به قدر کافی نزدیک بود ...که از خواب بیدارم کنه، و بعدش، بالاخره 98 00:09:26,960 --> 00:09:30,340 حالا، این قضیه مال درست بعد از خود مراسم ختم بود 99 00:09:30,790 --> 00:09:33,350 می‌دونید، این مال شب بعد از تدفین بود 100 00:09:36,010 --> 00:09:37,640 ...آب رو 101 00:09:37,760 --> 00:09:39,060 ،روی گونه‌هام حس کردم 102 00:09:39,800 --> 00:09:41,730 ،و صدای بوق رو شنیدم 103 00:09:42,970 --> 00:09:46,070 ...و بعد به سقف نگاه کردم 104 00:09:46,640 --> 00:09:48,110 ...و اون اونجا بود 105 00:09:50,060 --> 00:09:52,030 ...اونجا معلق بود 106 00:09:53,230 --> 00:09:54,780 سروته 107 00:09:57,070 --> 00:09:59,330 ...می‌تونستم... می‌تونستم آب رو ببینم 108 00:09:59,910 --> 00:10:02,380 ،که از موهاش چکه می‌کنه 109 00:10:02,450 --> 00:10:04,420 ...و صورت‌ـش 110 00:10:05,790 --> 00:10:09,510 ...بنفش سیر بود، انگار که کُل خون‌ـش 111 00:10:10,130 --> 00:10:13,010 جمع شده بود توی گونه‌هاش 112 00:10:16,170 --> 00:10:21,060 عجیبه، آدم فکر می‌کنه بعد از دیدن چنین چیزی جیغ می‌کشه، ولی نمی‌کشی 113 00:10:22,470 --> 00:10:23,810 فقط خیره می‌شی 114 00:10:25,140 --> 00:10:27,610 مثل احمق‌ها بهش خیره می‌شی 115 00:10:30,480 --> 00:10:32,530 ،و بعد دهن‌ـش باز شد 116 00:10:33,070 --> 00:10:35,030 ولی جیغ نبود 117 00:10:36,360 --> 00:10:38,040 ...یه بوق ماشین بود 118 00:10:38,950 --> 00:10:41,330 ...از دهن‌ـش بیرون میومد 119 00:10:42,070 --> 00:10:43,370 خیلی بلند 120 00:10:44,080 --> 00:10:46,216 به قدری بلند که من از روی تخت افتادم پایین 121 00:10:46,240 --> 00:10:48,136 و بعدش جیغ کشیدم 122 00:10:48,160 --> 00:10:51,470 ،جیغ کشیدم چون خوردم زمین و هول کردم 123 00:10:51,580 --> 00:10:55,760 :و جوری بود که انگار تازه یادم افتاد .اوه، درسته. من می‌تونم جیغ بکشم» 124 00:10:55,920 --> 00:10:58,946 «احتمالاً بهتر باشه جیغ بکشم و خوب هم جیغ کشیدم 125 00:10:58,970 --> 00:11:01,566 و فرار کردم، و توی راهرو ،پام گیر کرد و خوردم زمین 126 00:11:01,590 --> 00:11:05,810 ،و پشتم رو نگاه کردم و اون اونجا نبود و بعدش اونجا دراز کشیدم و زدم زیر گریه 127 00:11:09,770 --> 00:11:12,650 و اون آخرین‌باری بود که توی اون اتاق خوابیدم 128 00:11:21,070 --> 00:11:23,710 اون داستان خیلی جالبیه، خانم واکر 129 00:11:24,530 --> 00:11:25,830 آیرین 130 00:11:26,000 --> 00:11:27,699 « اوبرن، کالیفرنیا » 131 00:11:27,700 --> 00:11:29,000 ...آیرین 132 00:11:29,001 --> 00:11:30,369 « حال » 133 00:11:30,370 --> 00:11:32,090 این کاریه که دوست دارم بکنم 134 00:11:33,170 --> 00:11:34,726 دوست دارم یه نگاه به خونه‌تون بندازم 135 00:11:34,750 --> 00:11:36,850 دوست دارم یه سری تجهیزات نصب کنم 136 00:11:37,210 --> 00:11:39,760 همچنین دوست دارم امشب توی اون اتاق بخوابم 137 00:11:41,880 --> 00:11:43,180 ای وای من 138 00:11:43,470 --> 00:11:44,770 مشکلی برام پیش نمیاد 139 00:11:44,890 --> 00:11:47,406 نمی‌تونم قول بدم داستان‌تون رو توی کتابم دخیل می‌کنم 140 00:11:47,430 --> 00:11:49,190 البته - ولی امکان‌ـش هست - 141 00:11:49,980 --> 00:11:52,240 و متشکرم که با من درمیون‌ـش گذاشتید 142 00:12:24,340 --> 00:12:27,270 ببخشید، باید بهتون می‌گفتم طرفدار کارهاتون هستم 143 00:12:28,560 --> 00:12:30,690 به اون بیشتر از بقیه علاقه دارم، اولی 144 00:12:31,220 --> 00:12:35,876 سکوت به‌طور پیوسته به چوب و» سنگ «خانۀ هیل» تکیه زده بود 145 00:12:35,900 --> 00:12:39,070 و هرچیز در آنجا قدم می‌گذاشت «تنها قدم برمی‌داشت 146 00:12:40,280 --> 00:12:42,830 نمی‌تونم تصور کنم زندگی‌کردن در اونجا چه حسی داشته 147 00:12:43,200 --> 00:12:45,830 معروف‌ترین خونه‌ی روح‌زده در آمریکا 148 00:12:47,070 --> 00:12:50,670 بخوایم انصاف به خرج بدیم، موقعی که ما اسباب‌کشی کردیم به اونجا، معروف نبود 149 00:12:51,870 --> 00:12:54,550 و به‌علاوه، من روح‌ـمم خبر نداره 150 00:12:54,580 --> 00:12:55,726 منظورتون چیه؟ 151 00:12:55,750 --> 00:12:59,396 منظورم اینه، اگه شما واقعاً شوهرتون رو ،دیدید که وارونه بالای تخت‌تون معلقه 152 00:12:59,420 --> 00:13:01,470 بیشتر از چیزی که من تابحال دیدم، دیدید 153 00:13:01,590 --> 00:13:03,100 من تابحال روح ندیدم 154 00:13:04,670 --> 00:13:07,690 ولی کتاب‌هاتون - «اه، نه در «آرلینگتون - 155 00:13:08,140 --> 00:13:10,060 ،دنورز، آلکاتراز 156 00:13:10,470 --> 00:13:12,820 «در «کوئین مری» یا در «ویلیامزبرگ 157 00:13:13,180 --> 00:13:14,690 «و نه در «خانۀ هیل 158 00:13:18,400 --> 00:13:20,376 ...نحوه‌ی نوشتن‌تون، فقط فرض کردم 159 00:13:20,400 --> 00:13:23,120 .ماجراهای افراد دیگه‌ست افرادی مثل تو، آیرین 160 00:13:23,530 --> 00:13:25,716 من صدای مناسب رو در اختیارشون می‌ذارم، همین 161 00:13:25,740 --> 00:13:27,040 ...خب 162 00:13:27,200 --> 00:13:29,596 امیدوارم امشب اوضاع رو براتون تغییر بده 163 00:13:29,620 --> 00:13:33,840 چطور؟ - شاید کارل من، بالاخره - ماجرای خودتون رو بهتون بده 164 00:13:34,700 --> 00:13:37,420 شما یکی از نویسنده‌های موردعلاقه‌ش ...بودی، پس شاید 165 00:13:37,870 --> 00:13:40,840 اون دلیل... تمام ایناست 166 00:13:42,380 --> 00:13:46,566 «می‌دونید، من یه چیز در مورد «خانۀ هیل می‌تونم بهتون بگم که داخل کتاب نیست 167 00:13:46,590 --> 00:13:47,816 بله، لطفاً 168 00:13:47,840 --> 00:13:50,486 تمام اون سال‌ها سعی کردم درک کنم ،چه اتفاقی توی اون خونه افتاد 169 00:13:50,510 --> 00:13:52,190 می‌دونید هیچ‌وقت چی پیدا نکردم؟ 170 00:13:53,100 --> 00:13:54,400 یه دلیل 171 00:13:55,600 --> 00:13:56,990 پس انتظار دلیل نداشته باشید 172 00:14:00,270 --> 00:14:04,376 برادر و خواهرهاتون چطورن؟ از زمان کتاب برام سؤال شده 173 00:14:04,400 --> 00:14:06,490 اونا این روزها اوضاع‌شون چطوره؟ 174 00:14:07,200 --> 00:14:09,136 می‌دونید آرزومه کی یه کتاب بنویسه؟ 175 00:14:09,160 --> 00:14:10,620 باباتون 176 00:14:16,540 --> 00:14:17,840 فقط امشب 177 00:14:18,000 --> 00:14:19,740 دلت برای برادرت تنگ نمی‌شه؟ 178 00:14:19,750 --> 00:14:21,760 ،ترجیح می‌دم اینجا بخوابم 179 00:14:22,290 --> 00:14:24,640 محض اینکه یه وقت برگرده 180 00:14:27,840 --> 00:14:29,140 بسیارخب 181 00:14:29,430 --> 00:14:30,656 پس فقط امشب 182 00:14:30,680 --> 00:14:32,230 من یه خرده پیش‌ـش می‌مونم 183 00:14:33,850 --> 00:14:35,150 شب‌بخیر 184 00:14:37,930 --> 00:14:39,820 هی، پتوش رو میاری؟ 185 00:14:39,900 --> 00:14:41,280 آره - ممنون - 186 00:16:30,380 --> 00:16:32,060 ببخشید 187 00:16:32,880 --> 00:16:34,180 ...پس 188 00:16:34,720 --> 00:16:37,156 منظورتون اینه ترجیح می‌دید جنازه رو در معرض تماشا قرار ندید؟ 189 00:16:37,180 --> 00:16:38,480 نه 190 00:16:39,220 --> 00:16:41,156 دل‌مون می‌خواد. قضیه این نیست 191 00:16:41,180 --> 00:16:43,826 ،جزئی از قرارداد مادرتونه، پس از قبل ترتیب‌ـش داده شده 192 00:16:43,850 --> 00:16:45,150 و ما دل‌مون می‌خواد 193 00:16:46,730 --> 00:16:48,030 به‌خاطر مکس‌ـه 194 00:16:48,570 --> 00:16:52,040 ...به نظرم اون یه خرده - یه خرده بابت‌ـش مضطربه؟ - 195 00:16:52,190 --> 00:16:54,120 من باشم می‌گم مصرانه مخالفه 196 00:16:57,000 --> 00:16:58,949 « مثوئن، ماساچوست » 197 00:16:58,950 --> 00:17:00,380 ببخشید، عذر می‌خوام 198 00:17:02,080 --> 00:17:04,340 سلام، مکس. من شرلی‌ام 199 00:17:06,960 --> 00:17:08,016 بنگاه کفن و دفن هریس 200 00:17:08,040 --> 00:17:12,180 می‌دونم ممکنه این یه خرده برات عجیب باشه، ولی بهت قول می‌دم کاملاً طبیعیه 201 00:17:12,590 --> 00:17:17,850 دلیل اینکه مامانی و بابایی اینجان، اینه که مهمه که با مادربزرگ خداحافظی کنید 202 00:17:18,720 --> 00:17:21,020 در معرض تماشا گذاشتن جنازه‌ش ...یه طریقی برای اون کاره، که 203 00:17:21,560 --> 00:17:24,070 که برای آخرین‌بار ببینیدش و بهش بگید که دوست‌ـش دارید 204 00:17:24,180 --> 00:17:26,110 لزومی نداره من خداحافظی کنم 205 00:17:28,560 --> 00:17:30,496 ،خیلی از آدما اولش همین احساس رو دارن 206 00:17:30,520 --> 00:17:32,956 ولی بعد وقتی انجامش می‌دن احساس خیلی بهتری دارن 207 00:17:32,980 --> 00:17:34,700 مامانی هم همین رو گفت 208 00:17:35,530 --> 00:17:36,950 ولی اشتباه می‌کرد 209 00:17:38,160 --> 00:17:40,420 ...مامان‌بزرگ شب‌ها می‌شینه روی تختم 210 00:17:40,700 --> 00:17:42,210 و به موهام دست می‌کشه 211 00:17:42,870 --> 00:17:44,460 همینطوری بهم خیره می‌شه 212 00:17:46,330 --> 00:17:47,840 و حتماً چشم‌هاش درد می‌گیره 213 00:17:49,170 --> 00:17:50,470 چرا؟ 214 00:17:51,170 --> 00:17:52,970 چون پلک نمی‌زنه 215 00:18:04,970 --> 00:18:07,990 نل‌ـم. باید باهام تماس بگیری 216 00:18:08,350 --> 00:18:10,996 ...درک‌ـش سخته، همه‌چیز خیلی پیچیده‌ست 217 00:18:11,020 --> 00:18:13,570 ...و توضیح‌دادن‌ـش سخته، ولی 218 00:18:14,820 --> 00:18:16,290 من نگران لوک‌ـم 219 00:18:16,490 --> 00:18:18,450 باهاش صحبت کردی؟ 220 00:18:18,490 --> 00:18:19,790 باهام تماس بگیر 221 00:18:26,040 --> 00:18:27,340 اینجاست 222 00:18:28,330 --> 00:18:29,630 عالیه 223 00:18:35,340 --> 00:18:37,316 ...سلام، نل هستم. لطفاً پیغام خودتون رو 224 00:18:37,340 --> 00:18:38,606 به نظرم واقعاً ترکوندی 225 00:18:38,630 --> 00:18:40,156 واقعاً یه پیامی ارسال می‌کنه 226 00:18:40,180 --> 00:18:43,906 باید بذاریمـش روی وبسایت. به نظرم روی کاغذ هم خیلی خوب جواب می‌ده 227 00:18:43,930 --> 00:18:46,110 یعنی اگه ملت هنوزم روزنامه بخونن 228 00:18:56,360 --> 00:18:58,256 اوه... خدا 229 00:18:58,280 --> 00:19:01,830 این دودکش لعنتی یه مصیبته 230 00:19:02,200 --> 00:19:04,216 ناسلامتی قرار بود بخش بی‌دردسرش این باشه 231 00:19:04,240 --> 00:19:06,840 هیچیِ این خونه بی‌دردسر نیست 232 00:19:07,290 --> 00:19:08,806 حال‌ـت خوبه، بابایی؟ 233 00:19:08,830 --> 00:19:11,800 .فقط سعی دارم دودکش رو درست کنم به گمونم خونه از این‌کار خوش‌ـش نمیاد 234 00:19:12,790 --> 00:19:16,050 اوه... آقای دادلی یه چیزی برات پیدا کرد 235 00:19:17,170 --> 00:19:20,810 نمی‌دونم کار می‌کنه یا نه، خانم جوان 236 00:19:22,470 --> 00:19:24,270 و باید پس‌ـش بیاری 237 00:19:44,490 --> 00:19:45,790 گیرش آوردم 238 00:19:46,240 --> 00:19:47,540 !بازش کن 239 00:19:48,160 --> 00:19:52,806 ،آقای دادلی می‌گه که این یه شاه‌کلیده پس، باید درِ هر اتاقی توی این خونه رو باز کنه 240 00:19:52,830 --> 00:19:54,300 اون عجیب‌غریبه 241 00:19:54,500 --> 00:19:56,050 همینطور اون خانمه 242 00:19:56,130 --> 00:19:59,486 بابایی می‌گه اونا سال‌های ساله که ،دارن به این خونه رسیدگی می‌کنن 243 00:19:59,510 --> 00:20:01,986 ...پس، اگه کسی بدونه کلیدش کجاست 244 00:20:02,010 --> 00:20:04,020 به‌نظرت چی اون‌توئه؟ 245 00:20:04,760 --> 00:20:07,060 اگه یه دستگاه پشمک‌ساز باشه چی؟ 246 00:20:07,310 --> 00:20:08,446 اونجوری که خیلی خوب می‌شه 247 00:20:08,470 --> 00:20:09,746 یا یه اسب کوچک؟ 248 00:20:09,770 --> 00:20:10,996 اسب کوچک دیگه نیست 249 00:20:11,020 --> 00:20:12,206 این کار نمی‌کنه 250 00:20:12,230 --> 00:20:13,916 ممکنه یه اسب کوچک باشه 251 00:20:13,940 --> 00:20:15,570 یه چیزی داشت تکون می‌خورد 252 00:20:15,690 --> 00:20:17,876 سایه‌ش رو از زیر در دیدم 253 00:20:17,900 --> 00:20:21,256 ...این در سال‌های ساله که قفل بوده، پس 254 00:20:21,280 --> 00:20:24,330 اگه یه اسب کوچک اون‌تو باشه، مُرده 255 00:20:29,410 --> 00:20:31,136 اینم کار نمی‌کنه 256 00:20:31,160 --> 00:20:32,766 کلید کوفتی‌ـش کجاست؟ 257 00:20:32,790 --> 00:20:34,596 از اون کلمه استفاده نکن - تو که کردی - 258 00:20:34,620 --> 00:20:36,556 کلیدها هیچ‌وقت کار نمی‌کنن 259 00:20:36,580 --> 00:20:38,840 نمی‌تونه از اون چکش بزرگه استفاده کنه؟ 260 00:20:38,920 --> 00:20:40,220 کلیدش رو پیدا می‌کنیم 261 00:20:41,300 --> 00:20:43,100 منم دلم می‌خواد ببینم چی اون‌توئه 262 00:20:43,130 --> 00:20:45,196 بیا بریم ببینیم بابایی بازم کلید داره یا نه 263 00:20:45,220 --> 00:20:47,576 !بابایی! کلیدهای بیشتری لازم داریم 264 00:20:47,600 --> 00:20:49,730 !اضطراریه 265 00:20:54,350 --> 00:20:58,746 می‌دونم نیازی نیست من این رو بهت بگم، ولی به معنای واقعی کلمه همه‌چیز با نل اضطراریه 266 00:20:58,770 --> 00:21:01,030 می‌دونم، ولی صداش آشفته بود 267 00:21:01,280 --> 00:21:02,166 ...شرل 268 00:21:02,190 --> 00:21:03,506 آشفته‌تر از معمول 269 00:21:03,530 --> 00:21:04,876 گفت راجع به لوک‌ـه 270 00:21:04,900 --> 00:21:06,926 پس با لوک تماس بگیر - گرفتم - 271 00:21:06,950 --> 00:21:08,136 صاف رفت روی پیغام‌گیر 272 00:21:08,160 --> 00:21:12,420 خب، پس گوشی‌ـش رو واسه پول نقد فروخته یا هنوزم توی بازپروریه، که یعنی ما دخالت نمی‌کنیم 273 00:21:12,540 --> 00:21:15,840 ببین، الان نمی‌تونم با این سروکله بزنم. دارم کار می‌کنم 274 00:21:16,250 --> 00:21:17,550 جداً؟ 275 00:21:17,580 --> 00:21:18,606 تو داری کار می‌کنی؟ 276 00:21:18,630 --> 00:21:19,766 درسته، شرل 277 00:21:19,790 --> 00:21:21,356 چیز دیگه‌ای می‌خوای اضافه کنی؟ 278 00:21:21,380 --> 00:21:22,856 مشکلی نیست، خودم بهش رسیدگی می‌کنم، اجازه هست؟ 279 00:21:22,880 --> 00:21:25,486 واسه همینه که همه گندکاری‌هاشون رو می‌ندازن گردن من، مگه نه، استیو؟ 280 00:21:25,510 --> 00:21:27,656 چون من بچه‌ی بزرگ خانواده‌ام. وظیفه‌مه 281 00:21:27,680 --> 00:21:31,560 اوه، وایسا، اون که توئی - ...باشه، من بهش رسیدگی - 282 00:21:33,140 --> 00:21:35,400 ای‌بابا - چای؟ - 283 00:21:36,270 --> 00:21:37,570 البته 284 00:21:38,400 --> 00:21:39,700 ممنون 285 00:21:39,810 --> 00:21:42,370 ...پس این چیزها، می‌دونید 286 00:21:42,940 --> 00:21:45,120 چیزهای ماورای طبیعت رو ثبت می‌کنن؟ 287 00:21:46,240 --> 00:21:47,910 به اون کلمه اعتقادی ندارم 288 00:21:48,530 --> 00:21:50,750 کدوم سمت تخت می‌خوابید؟ 289 00:21:53,160 --> 00:21:56,210 دارم راجع به خود کلمه صحبت «می‌کنم. «ماورای طبیعت 290 00:21:56,370 --> 00:21:58,516 پدیده‌های طبیعی‌ای وجود دارن که برای ما قابل درک‌ـن 291 00:21:58,540 --> 00:22:01,090 و پدیده‌های طبیعی‌ای وجود دارن که برای ما قابل درک نیستن 292 00:22:01,500 --> 00:22:04,396 قبلاً انسان‌های اولیه موقع یه خورشیدگرفتی از وحشت می‌مردن 293 00:22:04,420 --> 00:22:06,180 روح‌شونم خبر نداشت چیه 294 00:22:06,300 --> 00:22:08,020 چشم یه خدای خشمگین 295 00:22:08,380 --> 00:22:09,810 یه روح خبیث 296 00:22:10,640 --> 00:22:12,940 ولی چیز ماوری طبیعتی درموردش وجود نداره 297 00:22:13,430 --> 00:22:17,820 به محض اینکه درک کردیم چیه، خب، طبیعی جلوه کرد 298 00:22:17,980 --> 00:22:19,820 من «استثنایی» رو ترجیح می‌دم 299 00:22:20,690 --> 00:22:24,330 پدیده‌های طبیعی‌ای که هنوز درست برامون قابل درک نیستن 300 00:22:26,690 --> 00:22:28,330 پس اون رو ثبت می‌کنه؟ 301 00:22:30,990 --> 00:22:32,290 هاه 302 00:22:32,700 --> 00:22:36,800 نه، پیغامی ندارم. فقط می‌خواستم بدونم اونجاست یا نه 303 00:22:37,160 --> 00:22:38,710 دوباره می‌گید اسم‌تون چی بود؟ 304 00:22:39,500 --> 00:22:40,800 ممنون، پیج 305 00:22:58,100 --> 00:23:01,360 سلام، نل هستم. لطفاً بعد از صدای بوق، پیغام خودتون رو بذارید 306 00:23:03,230 --> 00:23:05,780 استیوـم. شرمنده تماس‌ـت رو از دست دادم 307 00:23:05,980 --> 00:23:07,046 با شرلی صحبت کردم 308 00:23:07,070 --> 00:23:10,796 می‌دونم نگران لوک‌ـی، ولی با مرکز بازپروری‌ـش تماس گرفتم و حالش خوبه 309 00:23:10,820 --> 00:23:14,250 درحقیقت امروز مهره‌ی نود روز هوشیاری‌ـش رو گرفت، اگه باورت بشه 310 00:23:16,790 --> 00:23:19,550 اگه هنوزم بخوای صحبت کنی، من فردا هستم 311 00:23:21,080 --> 00:23:22,800 امیدوارم خوب باشی، نلی 312 00:23:23,580 --> 00:23:24,880 جدی می‌گم 313 00:23:54,804 --> 00:23:59,104 « بوستون، ماساچوست » 314 00:24:38,280 --> 00:24:39,580 سلام 315 00:24:42,750 --> 00:24:44,050 تئودورا هستم 316 00:25:09,690 --> 00:25:11,030 یا پیغمبر 317 00:25:12,570 --> 00:25:14,410 تو از کجا پیدات شد؟ 318 00:25:25,790 --> 00:25:27,340 خب، ماجرای تو چیه؟ 319 00:25:27,830 --> 00:25:29,890 منظورت چیه؟ 320 00:25:30,880 --> 00:25:32,470 منظورم اینه، کی هستی؟ 321 00:25:32,510 --> 00:25:33,810 کارـت چیه؟ 322 00:25:33,970 --> 00:25:35,106 اهل کجائی؟ 323 00:25:35,130 --> 00:25:37,690 تو داخل یه بنگاه کفن و دفن زندگی می‌کنی 324 00:25:41,430 --> 00:25:43,156 من واسه تحصیلات تکمیلی اینجام 325 00:25:43,180 --> 00:25:44,860 اه، جامعه‌شناسی 326 00:25:45,560 --> 00:25:47,610 منظورم اینه، برنامه‌ی زمانی‌ـش ...بی‌رحمانه‌ست، ولی 327 00:25:47,850 --> 00:25:50,410 .بوستون رو خیلی دوست دارم، پسر شهر خیلی خوبیه 328 00:25:54,280 --> 00:25:55,580 قضیه‌ی اون چیه؟ 329 00:25:55,740 --> 00:25:57,710 من یه جورایی میکروب‌هراس‌ـم 330 00:25:59,740 --> 00:26:01,330 عیب نداره. به دل نگرفتم 331 00:26:07,000 --> 00:26:08,470 اون خیلی خوب بود 332 00:26:08,580 --> 00:26:10,300 آره، پس چی که خیلی خوب بود 333 00:26:11,290 --> 00:26:12,850 من فردا باید برم سر کار 334 00:26:13,630 --> 00:26:14,970 اوه 335 00:26:15,800 --> 00:26:17,100 صبح زود 336 00:26:18,010 --> 00:26:19,310 اوه 337 00:26:23,560 --> 00:26:24,860 خیلی‌خب 338 00:26:33,480 --> 00:26:35,030 حرف بدی زدم؟ 339 00:26:35,280 --> 00:26:38,160 نه. ما کاری که واسه انجامش اومدیم اینجا رو انجام دادیم، درسته؟ 340 00:26:39,990 --> 00:26:41,290 خیلی‌خب 341 00:26:53,290 --> 00:26:54,590 سلام 342 00:27:21,280 --> 00:27:24,216 می‌دونم معمولاً الکل خالص خنک رو ترجیح می‌دی 343 00:27:24,240 --> 00:27:25,886 زیاد به خودت سخت نگیر 344 00:27:25,910 --> 00:27:26,966 آبجو دارم 345 00:27:26,990 --> 00:27:28,290 دوست جدید بود؟ 346 00:27:32,170 --> 00:27:33,766 برمی‌گرده؟ - نه - 347 00:27:33,790 --> 00:27:37,430 ،منظورم اینه، به قدر کافی مهربونه ولی، یه عالمه مشکل داره 348 00:27:37,800 --> 00:27:40,776 به نظر من نمی‌شه بعد از چنین برخورد کوتاهی چیز زیادی بفهمی 349 00:27:40,800 --> 00:27:42,816 کی می‌گه کوتاهه؟ من دست‌ودل‌بازـم 350 00:27:42,840 --> 00:27:44,446 مثل مردهائی 351 00:27:44,470 --> 00:27:47,156 بدتر از مردهائی، مثل یه مرد متظاهری 352 00:27:47,180 --> 00:27:50,900 موقعی که گفتم می‌تونی اینجا زندگی کنی، انتظار رژه‌رفتن فَرْج‌ها رو نداشتم 353 00:27:52,480 --> 00:27:54,030 نل امروز باهام تماس گرفت 354 00:27:54,810 --> 00:27:56,110 اه 355 00:27:56,980 --> 00:27:58,296 بد به‌نظر می‌رسید 356 00:27:58,320 --> 00:28:00,546 آره، چون نل‌بودن مزخرفه - با تو تماس نگرفت؟ - 357 00:28:00,570 --> 00:28:01,676 نه 358 00:28:01,700 --> 00:28:02,796 البته که نه 359 00:28:02,820 --> 00:28:04,216 هنوز بعد از قضیه‌ی لس‌آنجلس صحبت نکردیم 360 00:28:04,240 --> 00:28:05,596 تئو - نگو - 361 00:28:05,620 --> 00:28:07,346 من فقط منتظر به عذرخواهی‌ام 362 00:28:07,370 --> 00:28:11,210 دارم حد و مرز تعیین می‌کنم، که چیزیه که شاید بخوای مورد ملاحظه قرارش بدی 363 00:28:14,630 --> 00:28:16,050 چشه؟ 364 00:28:18,420 --> 00:28:19,720 نمی‌دونم 365 00:28:20,760 --> 00:28:22,520 آدم هیچ‌وقت نمی‌فهمه 366 00:28:23,970 --> 00:28:28,400 اون کُل زندگی‌ـش رو در مرز جنون بوده 367 00:28:29,810 --> 00:28:31,110 حد و مرز 368 00:28:31,180 --> 00:28:32,940 گفت راجع به لوک‌ـه 369 00:28:34,310 --> 00:28:37,700 نمی‌دونم، یه چیزی راجع بهش من رو ترسوند 370 00:28:37,730 --> 00:28:39,070 ...لوک سروکله‌ش پیدا می‌شه 371 00:28:39,070 --> 00:28:40,490 زمانی که پول لازم داشته باشه 372 00:28:41,820 --> 00:28:43,370 ...همه‌ش فکر می‌کنم 373 00:28:44,450 --> 00:28:45,960 اگه سروکله‌ش پیدا نشه چی؟ 374 00:28:48,280 --> 00:28:51,136 یا پیداش بشه، و آخرین‌باری باشه که می‌بینمـش 375 00:28:51,160 --> 00:28:52,460 حد و مرز 376 00:28:54,080 --> 00:28:56,380 شاید درخصوص لوک، یه دیوار آجری 377 00:29:03,304 --> 00:29:07,304 « جکسون‌ویل، فلوریدا » 378 00:30:14,050 --> 00:30:15,180 379 00:30:19,330 --> 00:30:20,330 نل؟ 380 00:30:20,790 --> 00:30:21,790 بابایی 381 00:30:22,210 --> 00:30:24,460 عزیزم، حالت خوبه؟ ساعت چنده؟ 382 00:30:26,510 --> 00:30:28,260 خانم گردن‌خمیده رو یادته؟ 383 00:30:42,440 --> 00:30:43,440 یادمه 384 00:30:46,610 --> 00:30:47,740 برگشته 385 00:30:51,700 --> 00:30:52,700 خیلی خب 386 00:30:55,700 --> 00:30:56,700 خیلی خب 387 00:30:57,660 --> 00:30:59,460 نل؟ کجایی؟ 388 00:31:00,370 --> 00:31:01,370 خونه‌ام 389 00:31:02,460 --> 00:31:03,460 تو تخت 390 00:31:03,590 --> 00:31:05,590 ازت میخوام بری خونه استیو و لی 391 00:31:06,510 --> 00:31:08,590 ...من با ماشین میام اورلاندو و 392 00:31:09,220 --> 00:31:10,550 و از اونجا با پرواز میام لس‌ آنجلس 393 00:31:10,630 --> 00:31:12,930 خونه استیو بهت نزدیک‌تره برو پیشش 394 00:31:15,600 --> 00:31:18,180 خیلی خب، فردا... فردا می‌بینمت 395 00:31:19,980 --> 00:31:20,980 باشه 396 00:31:23,190 --> 00:31:24,320 دوستت دارم، بابایی 397 00:31:24,860 --> 00:31:25,860 ...حالت 398 00:31:26,570 --> 00:31:27,570 خوبه؟ 399 00:31:28,150 --> 00:31:29,150 خوبم 400 00:31:29,400 --> 00:31:31,610 ببخشید که بیدارت کردم 401 00:31:33,200 --> 00:31:34,490 شب بخیر بابایی 402 00:32:06,360 --> 00:32:08,110 ...نمیدونم. اون 403 00:32:08,400 --> 00:32:09,440 آره، میرم 404 00:32:10,240 --> 00:32:11,240 میرم 405 00:32:15,990 --> 00:32:16,990 بلند شو 406 00:32:17,370 --> 00:32:18,950 استیوی، بلند شو - بابا؟ - 407 00:32:19,040 --> 00:32:20,960 چه خبره؟ - بلند شو - 408 00:32:21,040 --> 00:32:23,120 باید همین الان بریم - واسه چی؟ - 409 00:32:23,210 --> 00:32:25,420 چه خبره؟ - ساکت، ساکت - 410 00:32:25,790 --> 00:32:27,290 کفش‌هام - هیس - 411 00:32:44,520 --> 00:32:45,520 هیس 412 00:33:39,830 --> 00:33:42,410 باید بدویم 413 00:33:42,620 --> 00:33:44,700 بابا، قضیه چیه؟ - ساکت - 414 00:34:13,070 --> 00:34:14,190 بغلت می‌کنم 415 00:34:14,990 --> 00:34:15,990 ...بابا، من 416 00:34:16,070 --> 00:34:18,610 هرچی شنیدی چشم‌هات رو باز نمی‌کنی 417 00:34:18,700 --> 00:34:19,820 باز نمی‌کنی 418 00:34:20,870 --> 00:34:21,780 قول میدی؟ 419 00:34:21,870 --> 00:34:23,660 ...من... من - بهم قول میدی؟ - 420 00:34:25,790 --> 00:34:26,790 قول میدم 421 00:34:33,000 --> 00:34:35,050 هرچی شنیدی چشم‌هات رو باز نمی‌کنی 422 00:34:35,960 --> 00:34:37,220 چشم‌هات رو باز نکن 423 00:34:41,470 --> 00:34:44,810 خیلی خب. خیلی خب 424 00:34:45,470 --> 00:34:46,680 خیلی خب 425 00:34:50,190 --> 00:34:51,190 چشم‌ها بسته 426 00:35:05,240 --> 00:35:06,250 !برید تو ماشین 427 00:35:06,330 --> 00:35:08,040 !ابیگل رو دم پنجره دیدم 428 00:35:09,370 --> 00:35:10,960 !دم پنجره بود 429 00:35:18,420 --> 00:35:21,260 داره چی میشه؟ مامانی کجاست؟ مامان کو؟ 430 00:35:21,340 --> 00:35:23,050 فکر کردم بالا دیدمش 431 00:35:24,220 --> 00:35:25,310 اون مامان نیست 432 00:35:40,240 --> 00:35:41,360 پس مامان چی؟ 433 00:35:42,660 --> 00:35:44,240 !بابا!‌ نمیتونم مامان رو ول کنیم 434 00:35:45,740 --> 00:35:46,740 !بابا 435 00:35:47,120 --> 00:35:49,500 بابا. بابا 436 00:35:50,500 --> 00:35:52,790 بابا، بهت که گفتم دلیلی نداره من و تو حرف بزنیم 437 00:35:52,880 --> 00:35:54,960 نمیتونی همینطوری بهم زنگ بزنی و بگی چیکار کنم 438 00:35:55,000 --> 00:35:57,210 تو مسافتت نزدیکتره و خواهرت بهت احتیاج داره 439 00:35:57,300 --> 00:35:59,380 میری خونه و باهاش می‌مونی 440 00:35:59,460 --> 00:36:01,590 حواست بهت باشه نذار از جلوی چشمت جُم بخوره 441 00:36:01,680 --> 00:36:04,340 ...بابا، من اصلا - اونجا می‌بینمت. می‌بینمت - 442 00:36:06,310 --> 00:36:09,430 الان دارم تو خونه زندگی می‌کنم 443 00:38:07,470 --> 00:38:09,430 نلی تو اتاق قرمزه 444 00:40:11,630 --> 00:40:14,340 تا همین تازگی‌ها یه تابلوی ایست اونجا بود، درسته؟ 445 00:40:14,430 --> 00:40:15,430 نمیدونم 446 00:40:16,640 --> 00:40:17,640 فکر کنم 447 00:40:19,020 --> 00:40:21,770 تیرِ تابلو اونجاست، می‌بینی؟ اما هیچ تابلویی در کار نیست 448 00:40:22,350 --> 00:40:24,230 بچه‌ها واسه خوابگاهشون تابلوها رو می‌کنن 449 00:40:25,400 --> 00:40:27,940 منطقه تردد آرومیه 450 00:40:28,780 --> 00:40:32,530 یه چهار راه اونم بدون تابلو باعث میشه ماشین‌ها برن تو دلِ همدیگه 451 00:40:33,740 --> 00:40:36,070 با همسرت بهتر می‌خوابیدی، نه؟ 452 00:40:36,160 --> 00:40:36,990 البته 453 00:40:37,080 --> 00:40:39,200 احتمالا تازه متوجه بوق ماشین‌ها شدی 454 00:40:39,290 --> 00:40:42,051 چون دیگه به اون خوبی نمی‌خوابی عادت داشتی بین این سر و صداها بخوابی 455 00:40:45,290 --> 00:40:46,290 قضیه‌ چکه‌ کردن آب 456 00:40:47,090 --> 00:40:49,300 شبی که همسرتون فوت کرد یه طوفان شدید رخ داد 457 00:40:49,800 --> 00:40:51,600 یکی از طوفان‌های شدیدی که در مدت طولانی دیده بودید 458 00:40:51,630 --> 00:40:52,630 آره 459 00:40:53,760 --> 00:40:55,430 سقفـتون نشتی داره 460 00:40:56,600 --> 00:41:00,060 فقط به خاطر پنل‌های سقف متوجه آب گرفتی نشدید 461 00:41:00,890 --> 00:41:03,850 دیشب آب ریخت و حتی منم چند قطره نصیبم شد 462 00:41:05,810 --> 00:41:08,940 ممکنه بخواید بدید یه نگاهی بهش بندازن آب گرفتگی شوخی بردار نیست 463 00:41:10,360 --> 00:41:12,440 همیشه اتفاق میوفته، آیرین 464 00:41:16,780 --> 00:41:19,410 و اون مردی که دیدم از سقف معلقـه؟ 465 00:41:22,250 --> 00:41:23,250 ...ذهن 466 00:41:24,660 --> 00:41:26,210 چیز قدرتمندیـه، خانم 467 00:41:26,290 --> 00:41:28,040 علی الخصوص ذهن آدم عزادار 468 00:41:28,380 --> 00:41:29,630 من میدونم چی دیدم 469 00:41:30,670 --> 00:41:32,920 ...آب و بوق‌های ماشین 470 00:41:33,470 --> 00:41:36,430 دارید طرز فوت کردنش رو هر چند که دلتون نمیخواد، مجسم می‌کنید 471 00:41:37,680 --> 00:41:40,430 من دیدمش - ...وقتی به مغزتون فشار بیارید - 472 00:41:41,310 --> 00:41:43,430 تو شب خودش رو نشون میده کاری از دست آدم ساخته نیست 473 00:41:43,770 --> 00:41:47,310 وقتی گفتم من هیچوقت روح ندیدم کاملا درست نبود 474 00:41:47,400 --> 00:41:48,940 من روح‌های خیلی زیادی دیدم 475 00:41:49,690 --> 00:41:51,440 فقط نه اونطوری که مد نظرتونـه 476 00:41:52,530 --> 00:41:54,110 روح میتونه چیزهای خیلی زیادی باشه 477 00:41:55,280 --> 00:41:58,410 یه خاطره، خیال بافی، یه راز 478 00:41:58,910 --> 00:42:00,740 اندوه، خشم، گناه 479 00:42:02,240 --> 00:42:03,500 ...اما طبق تجربه من 480 00:42:04,160 --> 00:42:06,830 بیشتر اوقات چیزیـه که دلمون میخواد ببینیم 481 00:42:08,880 --> 00:42:13,340 چرا باید بخوام کارلِ عزیزم رو اونطوری ببینم؟ 482 00:42:15,220 --> 00:42:18,010 چون بهتر از هرگز ندیدنشه 483 00:42:23,010 --> 00:42:24,810 گاهی اوقات یه روح آرزوی آدمه 484 00:42:38,700 --> 00:42:40,030 ممنون بابت اینکار 485 00:42:40,740 --> 00:42:41,990 کارل بود عاشقش می‌شد 486 00:42:42,080 --> 00:42:43,080 باعث افتخاره 487 00:42:51,750 --> 00:42:53,460 یعنی چی، استیو؟ 488 00:42:55,460 --> 00:42:57,800 خوشت نیومد - نه، خوشم نیومد - 489 00:42:58,170 --> 00:42:59,180 قضیه چیه؟ 490 00:42:59,260 --> 00:43:01,390 قضیه اینه که برادرم به خانواده تجاوز کرده 491 00:43:01,470 --> 00:43:02,300 صبر کن 492 00:43:02,390 --> 00:43:05,270 ببین، میفهمم اوضاعت تو نویسندگی رو به راه نیست 493 00:43:05,350 --> 00:43:07,616 و وقتی گفتی میخوای درباره خونه کتاب بنویسی 494 00:43:07,640 --> 00:43:08,960 ...متوجه شدم اما این 495 00:43:09,020 --> 00:43:11,940 واستون نسخه اولیه‌ی کتاب رو فرستادم محض اینکه مخالفتی داشته باشید 496 00:43:12,020 --> 00:43:15,440 میتونستم نفرستم - !البته که اعتراض داریم. من اعتراض دارم، استیو - 497 00:43:15,530 --> 00:43:17,610 بیا یکمی آروم باشیم - تو آروم باش، لی - 498 00:43:17,690 --> 00:43:19,200 اسم تو که توی کتاب نیست 499 00:43:19,280 --> 00:43:20,660 خانواده‌ی تو که نیست 500 00:43:20,740 --> 00:43:22,370 هی، خانواده‌ی منـه 501 00:43:22,450 --> 00:43:23,450 تو اونجا نبودی 502 00:43:24,240 --> 00:43:26,370 نل، لوک، تئو اون‌ها بچه بودن 503 00:43:26,450 --> 00:43:28,010 حرف‌هاشون رو بهت خصوصی زدن 504 00:43:28,040 --> 00:43:31,080 واضحه که بچه بودن - تو مامان رو دیوونه‌‌ی زنجیری جلوه دادی - 505 00:43:31,170 --> 00:43:33,500 اوه، مامان دیوونه نبود؟ - و بابا و خانواده دادلی؟ - 506 00:43:33,590 --> 00:43:36,210 از مزخرف هم مزخرف‌تره از خلاصه روزنامه‌ها هم داغون‌تره 507 00:43:36,300 --> 00:43:38,300 بابا فرصت‌های زیادی داشت تا واسمون مفهومش کنه 508 00:43:38,760 --> 00:43:42,010 چی باید بنویسم؟ خودِ بابا گفت خونه، روح زده‌ست 509 00:43:42,090 --> 00:43:44,010 از دهن خودش بیرون اومدن - حالش داغون بود - 510 00:43:44,180 --> 00:43:47,100 تازه زنـش رو از دست داده بود - و از اونموقع یه کلمه هم حرف نزده - 511 00:43:47,600 --> 00:43:50,600 با تو حرف میزنه، شرل؟ بهت گفته اون شب چه اتفاقی افتاد؟ 512 00:43:50,690 --> 00:43:52,940 چون من فقط نقل‌قول‌های خلاصه روزنامه‌ها رو دارم 513 00:43:53,020 --> 00:43:54,980 از گفتن چیز دیگه‌ای بهمون امتناع می‌کنه 514 00:43:55,070 --> 00:43:56,650 اون باور داشت، استیو 515 00:43:57,440 --> 00:43:59,990 وقتی اون حرف‌ها رو زد بهشون باور داشت 516 00:44:00,070 --> 00:44:02,950 حداقل تو اون لحظه ولی تو هیچوقت باور نداشتی 517 00:44:03,160 --> 00:44:04,160 تو هم همینطور 518 00:44:04,240 --> 00:44:07,370 و حالا داری این مسائل رو کند و کاو می‌کنی؟ واسه چندرغاز؟ 519 00:44:07,450 --> 00:44:09,830 تا بتونی واسه تغییر هم شده بدون قرض و بدهی زندگی کنی؟ 520 00:44:09,910 --> 00:44:12,210 چندر غاز؟ - ببین، مشخصه که ناراحتی - 521 00:44:12,290 --> 00:44:13,920 ...اما استیو هر شب - چندر غاز؟ - 522 00:44:14,000 --> 00:44:16,210 میدونی چقدر بابت پیش پرداخت بهم پیشنهاد دادن؟ 523 00:44:16,290 --> 00:44:19,340 میتونیم باهاش خونه بخریم ...میتونیم بریم لس آنجلس، میتونیم 524 00:44:19,840 --> 00:44:22,680 باید با خانواده‌ام یه زندگی واقعی رو شروع کنم 525 00:44:22,970 --> 00:44:24,340 ما خانواده‌ات هستیم، استیو 526 00:44:26,890 --> 00:44:29,600 ...کاری که داری با مامان می‌کنی - مامان از نظر ذهنی بیمار بود - 527 00:44:29,680 --> 00:44:30,680 یه حقیقتـه 528 00:44:30,980 --> 00:44:33,440 ...لعنت میشم اگه بچه‌ها به والد 529 00:44:36,230 --> 00:44:37,230 مـ... متاسفم 530 00:44:37,320 --> 00:44:38,150 531 00:44:38,230 --> 00:44:40,110 ...مـ... متاسفم، این 532 00:44:40,990 --> 00:44:41,990 533 00:44:44,240 --> 00:44:46,120 هیچکس رمان نمیخره، شرل 534 00:44:49,490 --> 00:44:51,040 واسم کتاب رو فرستادی 535 00:44:51,960 --> 00:44:53,290 حالا نظرم رو میدونی 536 00:44:54,580 --> 00:44:56,790 چاپش کنی، خودت میدونی چه بهایی داره 537 00:44:59,460 --> 00:45:00,920 میدونی چه بهایی داره 538 00:45:05,970 --> 00:45:07,300 داستانـت رو می‌نویسم 539 00:45:08,350 --> 00:45:09,430 داستان خوبیـه 540 00:45:10,220 --> 00:45:12,350 راجع به خونه‌ات تحقیق کردم 541 00:45:12,430 --> 00:45:14,770 میدونستی تو دهه شصت آسایشگاه بوده؟ 542 00:45:15,150 --> 00:45:16,150 نمیدونستم 543 00:45:16,190 --> 00:45:20,070 دوست دارم بیشتر درباره‌ی ازدواجت باهات حرف بزنم 544 00:45:20,150 --> 00:45:23,030 و یکم پیشینه از کارل بگیرم ...کی بود 545 00:45:23,610 --> 00:45:24,860 شما دوتا کی بودید 546 00:45:24,950 --> 00:45:26,450 واقعیتش این مهمه 547 00:45:27,740 --> 00:45:29,410 میخوام یکم از آزادی نوشتاری استفاده کنم 548 00:45:29,990 --> 00:45:30,990 همیشه اینکار رو می‌کنم 549 00:45:31,540 --> 00:45:33,160 اما قول میدم محترمانه باشه 550 00:45:34,870 --> 00:45:35,870 اون طرفدارم بود 551 00:45:36,960 --> 00:45:39,290 جوری می‌نویسمش که اگه بود خوشش میومد 552 00:45:40,920 --> 00:45:42,590 تو واقعا چیزی ندیدی 553 00:45:44,970 --> 00:45:46,316 اون‌ها چیزی ندیدن 554 00:45:46,340 --> 00:45:47,640 قضیه این نیست 555 00:45:47,760 --> 00:45:49,930 بچه‌های من توی جایگاه شهود نمی‌ایستن، راس 556 00:45:50,010 --> 00:45:51,640 وقتی از خونه رفتیم بیرون من چشم‌هام رو بسته بودم 557 00:45:51,720 --> 00:45:53,060 تو هیچ حرفی نمیزنی، استیوی 558 00:45:53,140 --> 00:45:55,600 هیچکسِ دیگه‌ای نمیتونه داستانـت رو اثبات کنه - درسته - 559 00:45:56,060 --> 00:45:59,270 قاضی بشنوه ساعت سه صبح پنج تا بچه رو بردی تو ماشینت 560 00:45:59,360 --> 00:46:01,876 واسشون سوال پیش میاد چرا از این بچه‌ها سوال نمی‌پرسن 561 00:46:01,900 --> 00:46:03,280 رسانه‌ها همین الانش دارن اوضاع رو بدتر می‌کنن 562 00:46:03,360 --> 00:46:05,360 اگه ندیم یکی داستان رو بنویسه 563 00:46:05,450 --> 00:46:07,200 روز به روز بیشتر میشه 564 00:46:07,280 --> 00:46:08,740 خلاصه داستانه 565 00:46:09,370 --> 00:46:10,990 فقط خلاصه داستانه - دادگاه خانواده‌ست - 566 00:46:12,580 --> 00:46:14,450 این حرف‌ها تو جلسه استماع حضانت کمکت نمی‌کنه 567 00:46:14,540 --> 00:46:17,920 هیچوقت اتهامی وارد نکردن من هیچوقت دستگیر نشدم 568 00:46:18,000 --> 00:46:19,170 « خانه‌ی روح‌زده » 569 00:46:19,250 --> 00:46:20,340 خودکشی بود 570 00:46:21,880 --> 00:46:24,480 میتونن تایید کنن - اهمیتی نداره - 571 00:46:24,510 --> 00:46:27,180 !این عنوان رو از اظهار نامه‌ات به پلیس برداشتن 572 00:46:27,260 --> 00:46:29,890 اون شب درست فکر نمی‌کردم به همین تکیه می‌کنیم 573 00:46:29,970 --> 00:46:32,720 نمیتونم از ذهنشون پاک کنیم - باشه، میتونن من رو تکیه‌تکیه کنن - 574 00:46:32,810 --> 00:46:34,770 اما نمیتونن حرفی از دهن‌ بچه‌ها بیرون بکشن 575 00:46:36,430 --> 00:46:39,440 اگه اجازه بدی رسانه‌ها نزدیک خونه بشن خیلی خوب میشه 576 00:46:39,520 --> 00:46:40,730 بهت پول میدن 577 00:46:41,230 --> 00:46:43,980 بهت پول میدن رو زمین خونه راه برن عکس بگیرن 578 00:46:44,070 --> 00:46:45,780 هیچکس نزدیک خونه نمیشه 579 00:46:47,740 --> 00:46:48,740 فقط پلیس 580 00:46:49,490 --> 00:46:51,570 کسِ دیگه نمیتونه 581 00:46:52,160 --> 00:46:54,490 پس خونه رو بفروش به پولش نیاز داری، هیو 582 00:46:55,620 --> 00:46:56,620 نه 583 00:46:57,290 --> 00:47:00,630 داری میگی میخوای خونه‌ای که تازه زنت توش مُرده رو نگه داری؟ 584 00:47:02,210 --> 00:47:03,960 اصلا میدونی چطوری به نظر میرسه؟ 585 00:47:04,550 --> 00:47:05,920 میخوام دروازه‌ها 586 00:47:06,590 --> 00:47:10,470 و درها در تمام اوقات قفل باشن و میخوام بدونم 587 00:47:10,760 --> 00:47:12,850 خونه هر روز خالیـه 588 00:47:14,260 --> 00:47:15,260 هیچ باغبانی نباشه 589 00:47:16,430 --> 00:47:17,430 هیچ کارمندی 590 00:47:18,890 --> 00:47:20,140 فقط خانواده‌ی دادلی 591 00:47:21,270 --> 00:47:22,310 خانواده‌ی دادلی می‌مونن 592 00:47:23,440 --> 00:47:25,126 با عقل جور در نمیاد 593 00:47:25,150 --> 00:47:29,150 خانواده‌ی دادلی اونجا می‌مونن و می‌پوسن 594 00:47:34,740 --> 00:47:36,620 متاسفم که مجبور شدی اون حرف‌ها رو بشنوی 595 00:47:38,750 --> 00:47:39,750 اگه ببازی؟ 596 00:47:39,960 --> 00:47:40,960 نمی‌بازم 597 00:47:41,040 --> 00:47:42,130 ولی اگه ببازی؟ 598 00:47:43,380 --> 00:47:45,800 واقعا مجبوریم بریم با عمه جنت زندگی کنیم؟ 599 00:48:05,820 --> 00:48:06,820 الو 600 00:48:07,570 --> 00:48:08,570 سلام 601 00:48:09,820 --> 00:48:11,400 چی میخوای؟ 602 00:48:12,070 --> 00:48:13,700 ...خب خواهرم 603 00:48:14,740 --> 00:48:16,620 یه مشکلی واسه نل پیش اومده 604 00:48:16,700 --> 00:48:18,580 ممکنه امروز بیاد در خونه 605 00:48:18,660 --> 00:48:19,660 خونه‌ی من؟ 606 00:48:22,460 --> 00:48:23,670 خونه»، آره» 607 00:48:23,830 --> 00:48:24,830 واسه چی؟ 608 00:48:26,460 --> 00:48:27,710 بابام بهش گفته 609 00:48:27,800 --> 00:48:29,800 ...فرصت نکردم بهش بگم 610 00:48:31,670 --> 00:48:34,050 ولی متاسفم میتونی آدرس من رو بهش بدی 611 00:48:34,140 --> 00:48:35,140 فقط همین؟ 612 00:48:37,850 --> 00:48:40,730 شاید بتونم بیام خونه و راجع به این موضوع بیشتر حرف بزنیم 613 00:48:41,890 --> 00:48:44,650 میدونی که چی باید بگی تو بهم بگو 614 00:48:45,310 --> 00:48:46,360 فایده‌ای هم داره؟ 615 00:48:56,490 --> 00:48:57,620 سلام مرد جوان 616 00:49:02,210 --> 00:49:03,500 چیکار می‌کنی؟ 617 00:49:04,670 --> 00:49:07,290 ظرف‌های چینی و نقره رو نظم میدم 618 00:49:07,380 --> 00:49:09,090 تا پدرت بتونه اون‌ها رو بفروشه 619 00:49:10,090 --> 00:49:11,130 با ارزش‌ان 620 00:49:11,210 --> 00:49:13,840 بابا میگه تو و آقای دادلی با خونه هستید 621 00:49:14,880 --> 00:49:17,100 خونه‌های این شکلی کارگر و کارمند میخواد 622 00:49:17,470 --> 00:49:18,850 چرا اینجا زندگی نمی‌کنید؟ 623 00:49:19,600 --> 00:49:20,600 نزدیک اینجا زندگی می‌کنیم 624 00:49:21,930 --> 00:49:24,020 لبه‌ی ملک، وسط جنگل 625 00:49:24,100 --> 00:49:25,140 نزدیک شهر 626 00:49:25,900 --> 00:49:27,310 ولی خونه خیلی اتاق داره 627 00:49:29,110 --> 00:49:32,110 کارکن‌ها از سال 1948 تو خونه زندگی نمی‌کنن 628 00:49:32,530 --> 00:49:34,610 پس اون‌هایی که قبل از ما ...اینجا زندگی می‌کردن 629 00:49:34,700 --> 00:49:35,700 خانواده‌ی هیل؟ 630 00:49:36,450 --> 00:49:37,870 تنهای تنها بودن؟ 631 00:49:39,160 --> 00:49:40,160 اوه، آره 632 00:49:42,950 --> 00:49:48,080 هیچکس نزدیکتر از شهر نمی‌شد و هیچکس به اینجا نزدیکتر نمی‌شد 633 00:49:48,750 --> 00:49:49,750 پس آره 634 00:49:50,630 --> 00:49:51,710 تنهای تنها زندگی می‌کردن 635 00:49:52,460 --> 00:49:53,460 توی شب 636 00:49:54,260 --> 00:49:55,260 توی تاریکی 637 00:49:57,220 --> 00:49:59,350 خب، بنظر خیلی نمی‌ترسیدن 638 00:49:59,430 --> 00:50:01,600 بابام یه مشت خرت و پرت تو اتاق نشیمن پیدا کرد 639 00:50:01,680 --> 00:50:04,520 کارت‌های تاروت و تخته ویجا و از اینجور چیزها 640 00:50:04,640 --> 00:50:07,100 یه چیزی بهم میگه خیلی از تاریکی نمی‌ترسیدن 641 00:50:07,190 --> 00:50:08,190 متوجهم 642 00:50:09,900 --> 00:50:11,820 و میدونی اون وسایل چیکار می‌کنن، نه؟ 643 00:50:11,900 --> 00:50:12,940 بازی‌های اتاق نشیمن 644 00:50:13,030 --> 00:50:14,780 آدم‌ها واسه ترسوندن همدیگه ازشون استفاده می‌کنن 645 00:50:14,860 --> 00:50:17,160 مشکل این روزهای مدرسه همینـه 646 00:50:17,700 --> 00:50:19,530 بهتون دنیای دنیوی رو یاد میدن 647 00:50:19,620 --> 00:50:20,830 در علم شما رو دچار خفقان می‌کنه 648 00:50:20,910 --> 00:50:24,410 و علم اون علم محض نیست، میدونی 649 00:50:26,210 --> 00:50:27,710 دنیا تاریکـه، مرد جوان 650 00:50:27,790 --> 00:50:30,630 و تنها چراغ، چراغِ عیسی مسیحـه 651 00:50:30,710 --> 00:50:32,920 به چراغش در شب نیاز داریم 652 00:50:33,460 --> 00:50:34,460 در تاریکی 653 00:50:36,470 --> 00:50:38,220 انجیل‌های عهد جدید رو بلدی، مرد جوان؟ 654 00:50:38,970 --> 00:50:39,970 بلده 655 00:50:44,850 --> 00:50:47,560 من و هیو وقتی استیو بچه بود این تصمیم رو گرفتیم 656 00:50:48,190 --> 00:50:50,440 میدونی، میدونستیم سراسر زندگیش 657 00:50:50,520 --> 00:50:53,230 در معرض انواع اندیشه‌ها و اعتقادها قرار می‌گیره 658 00:50:53,730 --> 00:50:57,650 و انواع و اقسام آدم‌هایی هستن که بهش میگن جواب رو بلدن 659 00:50:58,240 --> 00:50:59,910 عذر میخوام، قصد توهین نداشتم 660 00:51:00,320 --> 00:51:02,950 پس آره، انجیل‌های عهد جدید رو بلده 661 00:51:03,660 --> 00:51:05,540 با «تلمود» هم آشناست [ تورات شفاهی ] 662 00:51:06,370 --> 00:51:10,080 دائو ده جینگ، تورات، قرآن اساطیر یونانی 663 00:51:10,420 --> 00:51:13,040 و تعداد زیادی از کتاب‌های کارل سیگن و شکسپیر رو خونده 664 00:51:14,130 --> 00:51:15,130 بگو واسه چی، عزیزم؟ 665 00:51:15,670 --> 00:51:18,590 ...چون چیزهای بیشتری در بهشت و زمین وجود دارد، هورشیو » 666 00:51:18,670 --> 00:51:20,350 « که در فلسفه خود رویای آن را می‌بینی » 667 00:51:21,590 --> 00:51:22,600 بسیار خوب، خانم 668 00:51:23,510 --> 00:51:26,140 خب، گمان می‌کنم هیچکدومتون رو لوک رو ندیده باشید 669 00:51:26,930 --> 00:51:27,930 تازگی ندیدم 670 00:51:28,680 --> 00:51:30,600 گمان می‌کنم خونه درختی رو چک کردی؟ 671 00:51:31,020 --> 00:51:33,400 خیلی بامزه‌ای، آقا 672 00:51:36,480 --> 00:51:37,690 مامان دنبالت می‌گرده 673 00:51:38,690 --> 00:51:40,360 همه کمدها رو گشت 674 00:51:40,450 --> 00:51:43,160 اصلا به فکرش نرسید تو خونه درختی باشی 675 00:51:43,530 --> 00:51:45,450 میدونی، همون خونه درختی‌ای که بابا واست ساخته 676 00:51:45,540 --> 00:51:47,200 هنوز دلم نمیخواد برم تو 677 00:51:47,290 --> 00:51:48,910 از داخل خونه خوشم نمیاد 678 00:51:49,000 --> 00:51:50,330 عجله‌ای نیست، رفیق 679 00:51:52,880 --> 00:51:54,840 چی می‌کشی؟ - یه تابلوی جدید - 680 00:51:55,290 --> 00:51:57,920 چطوری می‌نویسن « ورود دخترها ممنوع؟ » 681 00:51:58,300 --> 00:51:59,170 ...و، ر 682 00:51:59,260 --> 00:52:00,510 نوشتم 683 00:52:00,630 --> 00:52:01,630 و 684 00:52:01,720 --> 00:52:04,050 آخرین بار بهت گفتم فکر خوبی نیست 685 00:52:04,640 --> 00:52:06,220 اون یکی تابلوئه چی شدی؟ 686 00:52:06,310 --> 00:52:07,600 تئو پاره‌اش کرد 687 00:52:08,560 --> 00:52:09,560 مطمئنم همینطوره 688 00:52:09,980 --> 00:52:10,980 د 689 00:52:12,900 --> 00:52:14,190 این خانواده‌ی ماست؟ 690 00:52:14,560 --> 00:52:16,270 آره - دخ - 691 00:52:21,200 --> 00:52:22,360 این کیه؟ 692 00:52:22,570 --> 00:52:25,200 یه دختری که تو جنگل دیدمش 693 00:52:26,120 --> 00:52:27,120 حرف بعدی؟ 694 00:52:27,660 --> 00:52:28,660 ت‌ر 695 00:52:43,260 --> 00:52:45,720 میدونی، منم قبلا دوست‌های خیالی داشتم 696 00:52:45,800 --> 00:52:47,640 وقتی بزرگتر میشی غیب میشن 697 00:52:48,390 --> 00:52:49,390 ه‌ا 698 00:52:49,520 --> 00:52:51,520 اون خیالی نیست 699 00:52:53,390 --> 00:52:55,560 « خیلی خب، « ورود دخترها 700 00:52:56,230 --> 00:52:59,360 تئو این یکی رو نمیتونه پاره کنه اجازه نداره 701 00:52:59,440 --> 00:53:00,440 بهش میگم 702 00:53:01,490 --> 00:53:03,450 با من وقت می‌گذرونی؟ 703 00:53:04,360 --> 00:53:06,120 میخوای؟ - آره - 704 00:53:06,200 --> 00:53:08,080 میتونی همیشه با من وقت بگذرونی 705 00:53:08,280 --> 00:53:10,370 میتونیم با هم نقاشی بکشیم 706 00:53:10,450 --> 00:53:11,620 بدون دخترها 707 00:53:12,040 --> 00:53:13,790 فقط استیوی و لوک 708 00:53:14,120 --> 00:53:15,210 بچه باحال‌ها 709 00:53:20,670 --> 00:53:22,970 ایده این نقاشی‌ها رو از کجا میاری؟ 710 00:53:33,994 --> 00:53:38,494 « لس آنجلس، کالیفرنیا » 711 00:53:55,210 --> 00:53:57,710 لعنتی 712 00:54:05,800 --> 00:54:06,800 سلام لوک 713 00:54:08,890 --> 00:54:09,930 سلام... سلام استیو 714 00:54:15,270 --> 00:54:18,150 اونطوری که بنظر میرسه نیست 715 00:54:19,150 --> 00:54:21,320 ...من 716 00:54:23,480 --> 00:54:24,480 سردته؟ 717 00:54:27,150 --> 00:54:28,410 آره 718 00:54:31,160 --> 00:54:32,790 چطوری میدونستی کجا پیدام کنی؟ 719 00:54:34,660 --> 00:54:35,660 ...من 720 00:54:38,080 --> 00:54:40,750 ...بذار بهت بگم، من 721 00:54:41,380 --> 00:54:42,380 بذار ببینم 722 00:54:44,710 --> 00:54:46,130 دویست دلار دارم 723 00:54:47,470 --> 00:54:48,930 آیپد رو بده من 724 00:54:49,050 --> 00:54:51,260 میتونی پول رو برداری و دوربین قدیمیه رو بفروشی 725 00:54:52,350 --> 00:54:54,020 اما آیپد رو میخوام 726 00:54:55,470 --> 00:54:56,470 همین‌جا می‌مونه 727 00:55:22,750 --> 00:55:23,920 مـ... متاسفم 728 00:55:25,960 --> 00:55:26,960 میدونم 729 00:55:35,640 --> 00:55:39,350 میدونی، اونطوری که فکر می‌کنی نیست 730 00:55:39,730 --> 00:55:41,440 خوبه 731 00:55:45,900 --> 00:55:46,900 بیا 732 00:56:19,020 --> 00:56:20,100 ممنون 733 00:56:21,190 --> 00:56:23,230 نیاز داشتم بترسم 734 00:56:24,980 --> 00:56:26,070 لی تو رو فرستاد اینجا؟ 735 00:56:27,400 --> 00:56:30,530 سعی کردم به بابا بگم ما مشکلاتی داریم 736 00:56:30,650 --> 00:56:31,650 ...اما 737 00:56:32,860 --> 00:56:34,240 تو به لوک گفتی کجا زندگی می‌کنم؟ 738 00:56:35,490 --> 00:56:36,740 تو اوردیش اینجا؟ 739 00:56:38,240 --> 00:56:42,620 همینطوری اونجا وایسادی و وقتی وسایلم رو غارت می‌کرد تماشا کردی؟ 740 00:56:43,210 --> 00:56:44,290 خدایا، نل 741 00:56:45,330 --> 00:56:48,380 پس دستت رو جلو همه دراز می‌کنی لوک رو میکشونی بیرون 742 00:56:48,460 --> 00:56:49,920 بابا رو وادار می‌کنی با پرواز بیاد 743 00:56:52,590 --> 00:56:53,590 باشه 744 00:56:54,470 --> 00:56:56,600 نظرمون رو جلب کردی چی میخوای؟ 745 00:56:57,810 --> 00:56:59,390 چی انقدر مهمه، نل؟ 746 00:57:05,190 --> 00:57:08,320 لعنتی، بهش آدرس رو ندادم 747 00:57:08,570 --> 00:57:10,940 ...هی، سعی کردم بهت بگم، ما 748 00:57:11,030 --> 00:57:11,940 ...استیو 749 00:57:12,030 --> 00:57:13,030 بابا؟ 750 00:57:13,240 --> 00:57:14,070 ...در مورد نل 751 00:57:14,160 --> 00:57:15,240 صدات رو نمی‌شنوم 752 00:57:16,320 --> 00:57:17,990 می‌شنوی؟ گفتم در مورد نلـه 753 00:57:18,080 --> 00:57:20,620 ...میدونم، اومدم خونه‌ام و اون - نل دروغ می‌گفت - 754 00:57:21,450 --> 00:57:22,450 چه شوکه کننده 755 00:57:22,580 --> 00:57:25,580 اون لس آنجلس نبوده خونه» بوده، استیو» 756 00:57:26,880 --> 00:57:29,420 خونه» بوده» 757 00:57:30,840 --> 00:57:31,840 ...اون 758 00:57:32,970 --> 00:57:34,010 اون مُرده 759 00:57:37,760 --> 00:57:38,760 استیو؟ 760 00:57:56,530 --> 00:57:57,530 استیو؟ 761 00:57:59,490 --> 00:58:00,490 پشت خطی؟ 762 00:58:03,620 --> 00:58:04,620 استیو؟ 763 00:58:05,710 --> 00:58:06,710 استیو؟ 764 00:58:09,840 --> 00:58:10,840 استیو؟ 765 00:58:12,590 --> 00:58:13,670 استیو؟ 766 00:58:16,130 --> 00:58:17,130 استیو؟ 767 00:58:20,600 --> 00:58:21,640 استیو، پشت خطی؟ 768 00:58:21,664 --> 00:58:25,664 « زیرنویس از هومن صمدی و مـحـمـدعـلـی » « Raylan Givens & mml.moh » 769 00:58:25,688 --> 00:58:29,688 :ما را در تلگرام دنبال کنید T.Me/IST_Subs