1 00:00:09,300 --> 00:00:12,262 ‫با رسیدن به سن بلوغ، ‫هورمون هایی ترشح میشوند... 2 00:00:12,345 --> 00:00:14,597 ‫و اندام های جنسی بدن ‫شروع به تغییر میکنند. 3 00:00:14,681 --> 00:00:18,977 ‫رحم مرکز سیستم ‫تناسلی جنس مؤنث است. 4 00:00:19,060 --> 00:00:22,147 ‫رحم؟ من فکر کردم ‫دخترا واژن دارن. 5 00:00:22,230 --> 00:00:24,065 ‫منم همینطور، منتها فکر کنم نه. 6 00:00:24,149 --> 00:00:26,776 ‫شاید واژن، مثل یه، ‫اصطلاح میمونه؟ 7 00:00:26,860 --> 00:00:29,154 ‫ببینم، کسی گفت "واژن"؟ 8 00:00:29,237 --> 00:00:31,197 ‫- اوه، نه، نه، نه. الان نه! ‫- چرا که نه لعنتی! 9 00:00:32,949 --> 00:00:34,701 ‫گورت و گم کن. تو واقعی نیستی. 10 00:00:34,784 --> 00:00:38,121 ‫تو فقط یه هیولای هورمونی ‫هستی، ساخته ذهن من. 11 00:00:38,204 --> 00:00:40,665 ‫اگه من واقعی نیستم، ‫پس چطوری دارم... 12 00:00:40,749 --> 00:00:43,251 ‫به اون دودول‌ت خون ‫میفرستم؟ [راست کرده] 13 00:00:43,334 --> 00:00:46,212 ‫- باو بیخیال! - تخمدان ها سلول ‫های تخم رو رها می کنند... 14 00:00:46,296 --> 00:00:48,381 ‫که بعد طول لوله ‫فالوپ رو میپیمایند. 15 00:00:48,465 --> 00:00:51,384 ‫"فالوپ". عجب اسم جالبی. 16 00:00:51,468 --> 00:00:54,763 ‫دقیق توضیح میده که چی هست. میدونی که چی میگم؟ ‫ [لوله فالوپ محل همجوشی سلول جنسی نر و ماده در رحم جنس ماده است.] 17 00:00:54,846 --> 00:00:58,141 ‫خب، باید بهت بگم که اینجا مدرسه‌ست. ‫و ما به یکم حد و مرز احتیاج داریم. 18 00:00:58,224 --> 00:01:01,394 ‫اگه میخوای که من گورم و گم ‫کنم، میدونی که باید چیکار کنی! 19 00:01:01,478 --> 00:01:04,481 ‫-جق بزنم! -آفرین جق بزن. ‫آره، آره، دقیقا! 20 00:01:04,564 --> 00:01:08,234 ‫بیا بریم تو دستشویی و میکنیم ‫تو لوله‌ی تنگ دستمال توالت. 21 00:01:09,235 --> 00:01:10,862 ‫چجوریه که تو این ویدیو ها... 22 00:01:10,945 --> 00:01:14,240 ‫بلوغ برای پسرا، مثل یه ‫معجزه‌ی انزال میمونه... 23 00:01:14,324 --> 00:01:16,993 ‫اونوقت برای دخترا مثل ‫یه مشت لوله پرز دار؟ 24 00:01:17,077 --> 00:01:19,287 ‫- اَه اَه، حالم بهم خورد. ‫- دقیقا! 25 00:01:19,370 --> 00:01:20,747 ‫و به همین دلیل هم هست که ما ‫به حقوق برابر احتیاج داریم. 26 00:01:20,830 --> 00:01:23,416 ‫بابای من میگه وقتی به شما مرخصی ‫با حقوق بعد از زایمان میدن... 27 00:01:23,500 --> 00:01:26,836 ‫- در اصل برابر واقع میشید. ‫- بابای تو یه وکیل احمق برای رانندگی تحت شرایط مستی ـه. 28 00:01:26,920 --> 00:01:28,463 ‫آره، بانک هم میسازه. 29 00:01:28,546 --> 00:01:31,341 ‫چقدر بد شد که نمیتونه یه موچین ‫برای اون ابرو های پاچه بزیت بخره! 30 00:01:31,424 --> 00:01:33,343 ‫- خفه شو "متیو"! ‫- بجنب، بجنب، بجنب. 31 00:01:33,426 --> 00:01:34,636 ‫۳۰ ثانیه دیگه حرکته ها! 32 00:01:34,719 --> 00:01:36,888 ‫خانم "کازان"، میشه ‫لطفا من برم دستشویی. 33 00:01:36,971 --> 00:01:38,640 ‫اگه همین الان از ‫اینجا نزنی بیرون... 34 00:01:38,723 --> 00:01:40,683 ‫یه طرح "جکسون پولارک" ‫رو شلوارت میافته. 35 00:01:40,767 --> 00:01:42,936 ‫- کی؟ - یه نقاش معروف سبک ‫اکسپرسیونیسم انتزاعی. 36 00:01:43,019 --> 00:01:44,729 ‫- یا خود خدا... ‫- من برات یادداشت بر میدارم "اَندرو". 37 00:01:44,813 --> 00:01:46,314 ‫- ممنون "میسی". ‫- زود باش! خایه فنگ شدم. 38 00:01:46,397 --> 00:01:47,982 ‫- دارم میام٬ داره میاد. ‫- نه الان نه. 39 00:01:48,066 --> 00:01:50,568 ‫برای این داریم میریم ‫دستشویی که الان نیاد! 40 00:01:52,049 --> 00:01:53,564 ‫دهن گنده! 41 00:01:54,166 --> 00:01:57,681 Nima S.H , Alireza++ 42 00:01:59,586 --> 00:02:04,132 :مرجع اخبار سریال های خارجی @SeriesNews_Channel 43 00:02:08,053 --> 00:02:13,443 :به روز ترین منبع فیلم و سریال @Sermovie_Channel 44 00:02:15,006 --> 00:02:20,254 ‫ برای حفظ محتوای اثر کلمات رکیک عینا ترجمه شده اند 45 00:02:26,146 --> 00:02:28,356 ‫من یه آدم خوش شانسم یا چی؟ 46 00:02:28,439 --> 00:02:31,234 ‫یه خونواده خوب دارم، ‫یه خونه باشکوه... 47 00:02:31,317 --> 00:02:35,321 ‫همینطور صدای "دوک الینگتون"، که یه ‫آفریقایی ـه آمریکایی، آمریکایی تبار بود... 48 00:02:35,405 --> 00:02:37,907 ‫اَندرو میدونستی دوک الینگتون ‫تو همین خونه مُرده؟ 49 00:02:37,991 --> 00:02:40,368 ‫بله دکتر "بریچ"، این ‫خونه داد میزنه. 50 00:02:40,451 --> 00:02:43,538 ‫درسته. چی میتونم بگم! کلا از ‫این حقایق پای منبری خوشم میاد. 51 00:02:43,621 --> 00:02:46,916 ‫همینطور این خانومی رم دوست دارم. 52 00:02:47,000 --> 00:02:49,919 ‫نه تنها یه شام شگفت ‫انگیز درست کرده... 53 00:02:50,003 --> 00:02:52,505 ‫و سه تا هم بچه برام ‫به دنیا آورده... 54 00:02:52,589 --> 00:02:54,757 ‫- بی تعارف میگما. ‫-اوه، خواهش میکنم. نیک یهویی از تو من سُر خورد افتاد. 55 00:02:54,841 --> 00:02:56,926 ‫- مامان، اَندرو اینجا نشسته ها! ‫- اون که خودیه! 56 00:02:57,010 --> 00:02:58,887 ‫به هر حال از یه واژن ‫که نباید بترسه... 57 00:02:58,970 --> 00:03:02,849 ‫- خب، میشه مارو ببخشید. - البته بعد ‫از اینکه، یه بغل به مامان بدی. 58 00:03:02,932 --> 00:03:03,975 ‫- بیا اینجا. ‫- بیا اینجا. 59 00:03:04,058 --> 00:03:05,810 ‫- مــامــان!! 60 00:03:05,894 --> 00:03:09,105 ‫-اوه، میتونم زنده زنده بخورمت. ‫- میشه اینکارا رو جلو اَندرو نکنی؟ 61 00:03:09,188 --> 00:03:11,441 ‫- بوی کَره تازه میدی. ‫- منم بو کنم. 62 00:03:11,524 --> 00:03:14,110 ‫- ول کن مامان، خفه شدم. ‫- میخوام دوباره بکنمت تو. 63 00:03:14,193 --> 00:03:15,737 ‫خب، ما دیگه میریم ‫طبقه بالا، خداحافظ. 64 00:03:15,820 --> 00:03:19,032 ‫دوستت دارم "نیکلاس". دوستت دارم! ‫تو هم همینطور اَندرو. 65 00:03:19,115 --> 00:03:20,617 ‫اوه! ببخشید. 66 00:03:20,700 --> 00:03:23,870 ‫عجب دوست خوبیه این اَندرو. ‫لعنتی پسره ترکونده! 67 00:03:24,454 --> 00:03:26,039 ‫و از گوشه زمین! 68 00:03:26,122 --> 00:03:28,958 ‫هِی راستی این قضیه ‫رقص روز جمعه... 69 00:03:29,042 --> 00:03:31,544 ‫-فکر کنم، من نرم. ‫-اوه، بیخیال! معلومه که میای. 70 00:03:31,628 --> 00:03:34,797 ‫نمیخوام از یه دختر بخوام باهام ‫بیاد، از اینجور طرد شدنا خوشم نمیاد. 71 00:03:34,881 --> 00:03:37,425 ‫ما به عنوان یه گروه میریم. ‫من، تو، جِسی، و جِی. 72 00:03:37,508 --> 00:03:41,179 ‫ولی جِی اون روز داشت میگفت ‫که تو مهمونی رقص انگشتش میکنن. 73 00:03:41,262 --> 00:03:43,306 ‫- چی؟ ‫- گفتم، انگشتش میکنن! 74 00:03:43,389 --> 00:03:46,059 ‫باشه، اول از همه، فکر کنم ‫اشتباه برداشت کرده... 75 00:03:46,142 --> 00:03:48,937 ‫یا این، یا اینکه تو به طرز ‫رقت‌انگیزی اشتباهی نقل قولش کردی. 76 00:03:49,020 --> 00:03:51,522 ‫و جِی هم تا حالا حتی یه دختر رو نبوسیده! ‫تضمین میکنم. 77 00:03:51,606 --> 00:03:53,733 ‫هیچ کدوممون نبوسیدیم! نه اون شکلی ‫که، میدونی، یا زبون و اینا. 78 00:03:53,816 --> 00:03:57,153 ‫خب معلومه. وقتی تو از یکی لب ‫میگیری، قاعدتا برای رسمی کردنش... 79 00:03:57,237 --> 00:03:59,280 ‫- باید یه زبونی تو کار باشه. ‫- یه زبون گنده! 80 00:03:59,364 --> 00:04:01,199 ‫- باید زبونتو داخل بچرخونی. ‫- دقیقا. 81 00:04:01,282 --> 00:04:03,701 ‫آره و همینجور دلت میخواد ‫زبونتو ببری زیر زبونش. 82 00:04:03,785 --> 00:04:06,412 ‫آره، تو میخوای به اونجا برسی ‫تا مثل یه "کلارتین" آب بشی. ‫[نوعی دارو ضد آلرژیک] 83 00:04:06,496 --> 00:04:07,622 ‫- آره. ‫- آره دقیقا. 84 00:04:07,705 --> 00:04:10,333 ‫- ما میدونیم در مورد چی صحبت میکنیم. ‫- مثل دو تا مرد صحبت کردن حال میده! 85 00:04:10,416 --> 00:04:11,626 ‫آره. 86 00:04:15,880 --> 00:04:16,881 ‫اوه! بو میده! 87 00:04:16,965 --> 00:04:18,633 ‫ولی ارزشش رو داره. 88 00:04:22,804 --> 00:04:24,222 ‫- داری چیکار میکنی؟ ‫- اوه خدای من. 89 00:04:24,305 --> 00:04:25,139 ‫- سلام. ‫- سلام. 90 00:04:25,223 --> 00:04:27,558 ‫- نگاه نکن. ‫- البته، من اصن نگاه نمیکنم. 91 00:04:28,476 --> 00:04:29,811 ‫- نه! ببخشید. ‫- اوه، خدای من. 92 00:04:29,894 --> 00:04:31,145 ‫- چی رو ببخشم؟ ‫- نمیدونم. 93 00:04:31,229 --> 00:04:32,397 ‫منم نمیدونم. 94 00:04:36,818 --> 00:04:39,779 ‫میدونی، من اصلا هیچی ندیدم. 95 00:04:39,862 --> 00:04:43,157 ‫منم اصلا نمیدونم در ‫مورد چی حرف میزنی. 96 00:04:43,241 --> 00:04:45,076 ‫باشه، پس شب بخیر. 97 00:04:49,414 --> 00:04:51,749 ‫کیه، کیه در میزنه؟ منم ‫منم، هیولای هورمونی! 98 00:04:52,750 --> 00:04:54,502 ‫نه، نه، نه، نه. ‫حتما شوخیت گرفته. 99 00:04:54,585 --> 00:04:56,838 ‫- قربان، نیک دقیقا اینجاست. ‫- خب که چی؟ 100 00:04:56,921 --> 00:05:00,133 ‫و منم یه آدم خوب هستم، کنار ‫دوستم اون کارو انجام نمیدم. 101 00:05:00,216 --> 00:05:03,136 ‫- پس چرا من الان اینجام؟ ‫- اوه، خدای من. همیشه حق با توـه. 102 00:05:03,219 --> 00:05:05,096 ‫- چه مرگم شده؟ ‫- هیچی 103 00:05:05,179 --> 00:05:08,266 ‫تو یه کیسه آشغال کوچولوی حال ‫به هم زن و کاملا معمولی هستی. 104 00:05:08,349 --> 00:05:11,102 ‫حالا به اون ساعت گربه‌ای خیره ‫شو و دودول‌ت رو ماساژ بده. 105 00:05:11,185 --> 00:05:13,479 ‫نه! مامان‌بزرگ نیک اون ‫ساعت رو بهش داده. 106 00:05:13,563 --> 00:05:15,940 ‫- اون میدونسته داره چیکار میکنه. ‫- آره، میدونسته. 107 00:05:16,024 --> 00:05:17,775 ‫- باشه. ‫- اوه... 108 00:05:17,859 --> 00:05:19,444 ‫چه ساعت سکسی خوشگلی! 109 00:05:19,527 --> 00:05:21,446 ‫چشماش به عقب و جلو تاب میخوره... 110 00:05:21,529 --> 00:05:23,531 ‫و داره فکر میکنه که، "میو، میو. ‫کی قراره بپاچه رو صورتش." 111 00:05:23,614 --> 00:05:26,200 ‫- من! من به اندازه کافی خامه دارم. ‫- اوووم، آره! 112 00:05:27,285 --> 00:05:29,662 ‫- یا خود خدا. ‫- چیزی نیست، اشکال نداره. 113 00:05:29,746 --> 00:05:32,373 ‫فقط همکار بابات رو تصور کن. ‫"سوزان". 114 00:05:32,457 --> 00:05:34,459 ‫- اوه، سوزان. ‫- اووممم آره... 115 00:05:34,542 --> 00:05:36,836 ‫سوزان اوندفعه که برای گردش ‫تابستونی اومده بود... 116 00:05:36,919 --> 00:05:39,839 ‫بهم گفت، که من واقعا دارم تبدیل ‫به یک مرد جوان خوب میشم. 117 00:05:39,922 --> 00:05:42,216 ‫درسته. به دستای ‫قدرتمندش نگاه کن. 118 00:05:42,300 --> 00:05:44,552 ‫- سوزان، لخت شو عمو ببینه. ‫- آره. 119 00:05:44,635 --> 00:05:46,679 ‫- اوه، خدایا! ‫- نگاه، تازه لوله فالوپ هم داره! 120 00:05:46,763 --> 00:05:48,598 ‫اوه، خدایا، باشه. 121 00:05:48,681 --> 00:05:51,017 ‫خب، سوزان... 122 00:05:51,100 --> 00:05:52,769 ‫کار کردن برای حقوق مردم چطوریه؟ 123 00:05:54,228 --> 00:05:55,063 ‫اومد. 124 00:05:55,146 --> 00:05:59,734 ‫شب‌بخیر، پرنس "وست‌چستر"، پادشاه شهر های سه ایالتی. ‫[وست چستر منطقه ای در ایالت نیویورک است.] 125 00:05:59,817 --> 00:06:03,988 ‫- صبر کن. این کثافط کاری رو چیکارش کنم؟ ‫- تا صبح روش بخواب، خوک! 126 00:06:08,701 --> 00:06:11,120 ‫پس برای بسکتبال ‫نمیریم خونه جِی دیگه؟ 127 00:06:11,204 --> 00:06:12,872 ‫نه. ام... 128 00:06:13,456 --> 00:06:15,333 ‫فکر کنم این آخر هفته با ‫خانواده یه سری برنامه داریم. 129 00:06:16,876 --> 00:06:19,879 ‫اوه، خب. اینجا خونه ماست... 130 00:06:19,962 --> 00:06:22,381 ‫- پس دوشنبه تو مدرسه میبینمت؟ ‫- آره. 131 00:06:22,465 --> 00:06:25,843 ‫حتما. آه... بقیه آخر ‫هفته خوبی داشته باشی. 132 00:06:25,927 --> 00:06:29,097 ‫- ممنون. ‫- خواهش میکنم. 133 00:06:29,180 --> 00:06:31,808 ‫- پس من از سمت پیاده‌رو پیاده میشم. ‫- باشه، عالیه. 134 00:06:31,891 --> 00:06:33,851 ‫- این طرف ماشین میاد. ‫- آره، هوشمندانه‌ست. 135 00:06:35,228 --> 00:06:36,604 ‫خداحافظ، خانم بریج. 136 00:06:42,318 --> 00:06:45,905 ‫چه اتفاقی افتاده؟ فکر کردم، اَندرو ‫بقیه آخر هفته رو میمونه پیشمون. 137 00:06:45,988 --> 00:06:48,241 ‫من فقط... هیچی، مهم نیست. 138 00:06:48,324 --> 00:06:50,993 ‫- نیک؟ ‫- نیکلاس، ما پدر و مادرتیم. 139 00:06:51,077 --> 00:06:52,954 ‫میتونی همه‌چی رو بهمون بگی. 140 00:06:53,037 --> 00:06:54,622 ‫باشه. 141 00:06:54,705 --> 00:06:57,375 ‫دیشب، وقتی داشتم ‫لباس عوض میکردم... 142 00:06:57,458 --> 00:06:58,835 ‫دودول اَندرو رو دیدم. 143 00:06:58,918 --> 00:07:00,586 ‫حالا نگران اینی که ‫همجنس‌گرا باشی؟ 144 00:07:00,670 --> 00:07:05,550 ‫نیکی، یه مرد میتونه به دودول یه نفر دیگه ‫دست بزنه، یا حتی ببوسدش. خیلی آروم و نرم. 145 00:07:05,633 --> 00:07:08,761 ‫و این اصلا باعث نمیشه که اون ‫همجنس‌گرا به حساب بیاد. 146 00:07:08,845 --> 00:07:11,305 ‫قبل از اینکه من فارق‌التحصیل بشم، ‫مامانت این قضیه رو می‌دونه،... 147 00:07:11,389 --> 00:07:13,266 ‫بابا، من نگران گِی ‫بودنم نیستم... 148 00:07:13,349 --> 00:07:16,102 ‫- عزیزم، اشکال نداره اگه باشی. ‫- بهتر هم هست! 149 00:07:16,185 --> 00:07:19,021 ‫و تازه، ممکن بود مال یکی دیگه ‫بدتر از اَندرو گلوبرمن رو میدیدی! 150 00:07:19,105 --> 00:07:21,065 ‫مشکل این نیست، مشکل اَندرو ـه... 151 00:07:21,149 --> 00:07:24,235 ‫مال اَندرو... انگار فرق داشت... 152 00:07:24,318 --> 00:07:27,155 ‫انگار هم بزرگتر ‫بود، هم پشمالو تر. 153 00:07:27,238 --> 00:07:29,490 ‫دلبندم، اَندرو داره تبدیل ‫به یه مرد میشه خب. 154 00:07:29,574 --> 00:07:30,408 ‫درسته. 155 00:07:30,491 --> 00:07:32,201 ‫داره دومین خصوصیت های ‫جنسی درِش شکل میگیره. 156 00:07:32,285 --> 00:07:33,953 ‫- دقیقا. ‫- اون ابرو های پر پشت تری داره... 157 00:07:34,036 --> 00:07:35,496 ‫- اوهوم... ‫- نوک سینه های پهن تر... 158 00:07:35,580 --> 00:07:36,831 ‫- نوک سینه پهن تر. ‫- مامان! 159 00:07:36,914 --> 00:07:40,668 ‫دودولش داره از حالت پسرونه دودلی ‫تبدیل میشه به یه کیر مردونه. 160 00:07:40,751 --> 00:07:42,920 ‫- مامان! ‫- و تو ممکنه مثل من... 161 00:07:43,004 --> 00:07:45,173 ‫هیچ وقت یه شوندول ‫بزرگ نداشته باشی. 162 00:07:45,256 --> 00:07:48,634 ‫اما اگر فیزیک بدن یک ‫خانم رو درک کنی... 163 00:07:48,718 --> 00:07:52,180 ‫و مهم‌تر از اون، احساساتش ‫رو، این قضیه اهمیتی نداره. 164 00:07:52,263 --> 00:07:54,182 ‫درسته، نیکی. من قبل از ‫اینکه با پدرت آشنا شم... 165 00:07:54,265 --> 00:07:56,684 ‫با یه سری مرد بودم، که معامله ‫های خیلی بزرگی داشتند. 166 00:07:56,767 --> 00:08:00,354 ‫- و راستش، برای من یکم زیادی بود. ‫- باشه. 167 00:08:00,438 --> 00:08:04,233 ‫- و مال بابات دقیقا سایز مناسب منه. ‫- تو هم سیندرلای منی. ‫[اشاره به داستان کفش شیشه ای که فقط سایز سیندرلا بود.] 168 00:08:04,317 --> 00:08:06,569 ‫- بچه ها، لطفا بس کنید! ‫- یکم بهم مهلت بدید. 169 00:08:06,652 --> 00:08:09,572 ‫من مطمئنم، اَندرو و پدر مادرش ‫هم همچین مکالمه‌هایی رو داشتن. 170 00:08:09,655 --> 00:08:11,991 ‫آه... من در این باره نمیدونم. 171 00:08:12,074 --> 00:08:15,244 ‫و بعدش، اینجوری ‫هُل‌ش میدی پایین. 172 00:08:15,328 --> 00:08:18,206 ‫"باربارا"، با آخرین موز ‫خوب من داری چیکار میکنی؟ 173 00:08:18,289 --> 00:08:20,458 ‫"دکتر آز" گفته که ‫باید یادشون بدیم. 174 00:08:20,541 --> 00:08:22,418 ‫اوه، اون لازم نداره ‫چیزی رو یاد بگیره! 175 00:08:22,502 --> 00:08:23,669 ‫- در واقع... ‫- لطفا، دفعه بعد... 176 00:08:23,753 --> 00:08:27,131 ‫که فکر کردی باید چیزی رو ‫بدونی، اَندرو، چشمات رو ببند. 177 00:08:27,215 --> 00:08:28,883 ‫حالا اون موزو بده به من ببینم. 178 00:08:28,966 --> 00:08:31,010 ‫خدای من، مزه کاندوم میده. 179 00:08:31,093 --> 00:08:32,929 ‫خیلی ممنونم، آقای ‫خود سکسی پندار! 180 00:08:39,060 --> 00:08:40,686 ‫- سلام. ‫- چه خبرا؟ 181 00:08:40,770 --> 00:08:42,522 ‫-اوه، خوبم. ‫- اوه، باشه. 182 00:08:42,605 --> 00:08:44,607 ‫خب، دقت کنید ببینم، ‫کوچولو های دیوونه. 183 00:08:44,690 --> 00:08:48,361 ‫شرط میبندم همتون، کلی حواستون ‫به خاطر رقص روز جمعه پرت شده. 184 00:08:48,444 --> 00:08:50,613 ‫که من قراره اون شب محافظ باشم. 185 00:08:50,696 --> 00:08:52,073 ‫میدونین، مشکل مهمی هم نیست. 186 00:08:52,156 --> 00:08:55,243 ‫یعنی، اونا میتونستن از هر کسی ‫بخوان، ولی میدونین، من داوطلب شدم. 187 00:08:55,326 --> 00:08:57,787 ‫بیاید دیگه در مورد ‫مراسم رقص حرف نزنیم. 188 00:08:57,870 --> 00:09:00,373 ‫و بیشتر روی مبانی ‫بسکتبال تمرکز کنیم. 189 00:09:00,456 --> 00:09:03,209 ‫اوه پسر، امیدوارم موزیکی ‫پخش کنن که خوشمون بیاد. 190 00:09:03,292 --> 00:09:05,878 ‫ذارت، باورم نمیشه رقص ‫ همون شبی‌ـه که "نیکز" هم بازی داره... ‫[نیکز یک تیم بسکتبال نیویورکی ست.] 191 00:09:05,962 --> 00:09:08,464 ‫آره باو، ریدن. "پورزینگیز" هم عالیه، نه؟ ‫[نام یکی از بازیکنان نیکز] 192 00:09:08,548 --> 00:09:11,133 ‫آره، برای یه بازیکن هفت ‫فوتی، قدرت پرتاب خوبی داره. 193 00:09:11,217 --> 00:09:12,760 ‫به هر حال باید تدافعی بازی کنند. 194 00:09:12,843 --> 00:09:14,595 195 00:09:14,679 --> 00:09:15,763 ‫-چی؟ ‫- گفتم... 196 00:09:15,846 --> 00:09:17,056 ‫باید خارج از محوطه ‫پرتاب بهتر دفاع کنند. 197 00:09:17,139 --> 00:09:18,975 ‫اوه خدای من، دارم ‫عقلمو از دست میدم. 198 00:09:19,058 --> 00:09:20,226 ‫♪ کیر کلفت ها! ♪ 199 00:09:20,309 --> 00:09:22,019 ‫♪ هوپ، هوپ، هوپ، هوپ! ♪ 200 00:09:22,103 --> 00:09:23,813 ‫♪ دودول ها دارن ‫بسکتبال بازی میکنن! ♪ 201 00:09:23,896 --> 00:09:25,773 ‫-♪ کیر کلفتا شوت میکنن، هوپ! ‫هوپ، هوپ! ♪ 202 00:09:25,856 --> 00:09:27,692 ‫♪ پاس میدن، دریبل ‫میزنن، تاب میدن! ♪ 203 00:09:27,775 --> 00:09:29,151 ‫♪ کیر کلفتا در تیررس هستند! ♪ 204 00:09:29,235 --> 00:09:31,279 ‫-♪ چی!؟ ♪ - نه! گم‌شو! تمومش کن! 205 00:09:32,655 --> 00:09:34,282 ‫چه مرگته، رفیق؟ 206 00:09:36,867 --> 00:09:39,370 ‫خب دیگه، تمومش کنین. شما دو نفر! ‫خدایا! "لوییز". 207 00:09:39,453 --> 00:09:41,289 ‫کی میخواد ببینه، ‫من حلقه رو میگیرم؟ 208 00:09:43,165 --> 00:09:45,334 ‫زدم خار مادر تخمام ‫رو سرویس کردم. 209 00:09:45,418 --> 00:09:47,003 ‫امیدوارم برای رقص حالم خوب شه. 210 00:09:48,588 --> 00:09:51,215 ‫چرا نیک باید منو هل بده؟ ‫چرا انقد عجیب غریب شده؟ 211 00:09:51,299 --> 00:09:52,925 ‫کی به تخمش هم هست؟ نیک بچه‌ست. 212 00:09:53,009 --> 00:09:55,261 ‫بیا اون قسمت بکن بکن فیلم ‫"دالاس بایزر کلاب" رو ببینیم. 213 00:09:55,344 --> 00:09:57,847 ‫خدای من! فکر میکنی نیک ‫دیده من داشتم جق میزدم؟ 214 00:09:57,930 --> 00:09:59,890 ‫گفتم که نباید تو اتاقش ‫این کارو میکردم! 215 00:09:59,974 --> 00:10:03,769 ‫یا یه فکری! شاید نسبت به اینکه ‫تو چقدر مَردی حسودیش شده. 216 00:10:03,853 --> 00:10:05,021 ‫باید بزنی دهنشو سرویس کنی. 217 00:10:05,104 --> 00:10:08,316 ‫اون حرکت پیاده‌رویی‌ـه رو بزن. همون که ‫دندوناش رو میچسبونی گوشه جدول پیاده رو. 218 00:10:08,399 --> 00:10:10,693 ‫بعد با لگد میزنی پشت سرش، ‫چی میگن به این حرکت؟ 219 00:10:10,776 --> 00:10:12,486 ‫- پیاده‌رو؟ ‫- آره، با عقل جور درمیاد. 220 00:10:12,570 --> 00:10:14,030 ‫باید نیک رو پیاده‌رویی کنی. 221 00:10:14,113 --> 00:10:17,158 ‫حالا بیا ببینیم "مک‌کانهی" چجوری دو تا ‫معتاد رو تو نمایش سوارکاری میکنه! 222 00:10:17,241 --> 00:10:20,286 ‫و بیا در مورد ایدز فکر نکنیم. 223 00:10:20,369 --> 00:10:21,829 ‫- اَندرو... ‫- بله؟ 224 00:10:21,912 --> 00:10:23,372 ‫من دارم در مورد ایدز فکر میکنم. 225 00:10:24,915 --> 00:10:27,627 ‫دوک؟ دوک الینگتون؟ 226 00:10:27,710 --> 00:10:29,920 ‫روح دوک الینگتون. تو این بالایی؟ 227 00:10:30,004 --> 00:10:33,132 ‫سلام، سلام، نیک! 228 00:10:33,215 --> 00:10:34,800 ‫اومدی این بالا یه ‫سری پیشنهاد بگیری؟ 229 00:10:34,884 --> 00:10:37,470 ‫می‌دونی، بعضی وقتا انگار تو تنها کسی ‫هستی که من میتونم بهش تبدیل بشم. 230 00:10:37,553 --> 00:10:40,556 ‫فهمیدم. زنده بودن همیشه ‫به همه چی جواب نمیده. 231 00:10:40,640 --> 00:10:41,932 ‫- آره. ‫- از شانس خوبت... 232 00:10:42,016 --> 00:10:44,727 ‫من هم بین دو جهان گیر کردم. 233 00:10:44,810 --> 00:10:47,647 ‫- خب، مشکل کجاست؟ ‫- دوک، من دودول اَندرو رو دیدم... 234 00:10:47,730 --> 00:10:50,441 ‫و انگار، خیلی بزرگتر و ‫پشمالو تر از من بود. 235 00:10:50,524 --> 00:10:52,652 ‫برای منم یه بار اتفاق افتاده. 236 00:10:52,735 --> 00:10:54,695 ‫کلوب کُاتان، سال ۱۹۳۳. 237 00:10:54,779 --> 00:10:56,989 ‫کیر "چارلی پارکر" ‫رو تو دستشویی دیدم. 238 00:10:57,073 --> 00:10:58,991 ‫و، خدایا، احساس پایین تر بودن کردم. ‫[حسودی کرده] 239 00:10:59,075 --> 00:11:01,619 ‫منظورم اینه که یه دلیلی ‫داشت که بهش میگفتن "پرنده". 240 00:11:01,702 --> 00:11:02,620 ‫دلیلش چی بود؟ 241 00:11:02,703 --> 00:11:04,497 ‫به خاطر اینکه پشماش ‫عین پر پرنده بود. 242 00:11:06,040 --> 00:11:07,500 ‫- خب تو چیکار کردی؟ ‫- زدم بیرون. 243 00:11:07,583 --> 00:11:10,378 ‫و عاشق "اِوا گَبور" شدم. 244 00:11:10,461 --> 00:11:12,797 ‫دهنت سرویس. 245 00:11:12,880 --> 00:11:17,301 ‫درسته. من ترتیب یه زن سفید رو دادم، اونم ‫وقتی که این کار برای خودش شق‌القمری بود! 246 00:11:17,385 --> 00:11:18,427 ‫پس میگی که... 247 00:11:18,511 --> 00:11:20,763 ‫دارم میگم که، بغل دستت یه ‫دختر خوشگل داشته باشی... 248 00:11:20,846 --> 00:11:23,057 ‫میتونی یه سری توی سرا دربیاری. 249 00:11:23,140 --> 00:11:26,143 ‫پس من باید خوشگلترین دختر مدرسه رو پیدا ‫کنم و ازش بخوام که با هم قرار بذاریم؟ 250 00:11:26,227 --> 00:11:30,481 ‫دقیقا! "مثلث خزدار". اگه ‫منظورم رو متوجه شده باشی... 251 00:11:31,607 --> 00:11:33,401 ‫فکر کنم فهمیدم. ممنون، دوک. 252 00:11:33,484 --> 00:11:35,736 ‫خوشحال شدم کمکت کردم، ‫بزرگْ مردِ کوچک! 253 00:11:35,820 --> 00:11:38,239 ‫- برات آهنگ بزنم؟ ‫- آره، عالی میشه. 254 00:11:40,241 --> 00:11:43,285 ‫♪ درمورد، مثلث خزدار ‫صحبت میکنم، آره. ♪ 255 00:11:43,869 --> 00:11:45,454 ‫♪ مثلث خزدار، عزیزم. ♪ 256 00:11:47,665 --> 00:11:50,126 ‫اوه، سلام بچه ها. میخواستم ‫یادآوری کنم که... 257 00:11:50,209 --> 00:11:53,546 ‫تِم رقص امشب، "شبی در بین‌النهرین باستان" باستان هستش. 258 00:11:53,629 --> 00:11:56,132 ‫میخوایم، مبحث اجتماعی بودن رو ‫برگردونیم به دروس اجتماعی! 259 00:11:56,215 --> 00:11:58,175 ‫میسی، اجازه میدی؟ دارم یه ‫حقه جادویی انجام میدم. 260 00:11:58,259 --> 00:12:01,470 ‫من جادو خیلی دوست دارم. مثل دویدن ‫میمونه، البته به مراتب جدی ترـه. 261 00:12:01,554 --> 00:12:02,596 ‫آره درسته دقیقا. 262 00:12:02,680 --> 00:12:05,015 ‫آره، مثل این میمونه، یه ‫نفر روت کارت بازی کنه. 263 00:12:05,099 --> 00:12:06,642 ‫باشه، بچه ها. خفه شید. 264 00:12:06,725 --> 00:12:10,688 ‫باشه، به هر حال فکر کنم ‫یه چیزی تو دهنم دارم. 265 00:12:13,399 --> 00:12:14,900 ‫کارتت این بود؟ 266 00:12:14,984 --> 00:12:16,610 ‫اوه، جِی. فکر کنم فهمیدمش. 267 00:12:16,694 --> 00:12:19,321 ‫این کارتو تو کف دستت داشتیش، ‫قبل اینکه بکنیش تو دهنت. 268 00:12:19,405 --> 00:12:21,282 ‫- دهنت سرویس، میسی! ‫- اگه تسلی پیدا میکنی... 269 00:12:21,365 --> 00:12:24,827 ‫من اصلا به تخمدانم هم نبود که داشتی ‫چه غلطی میکردی از اون اول، پس... 270 00:12:24,910 --> 00:12:26,704 ‫شما بچه ها خیلی مزخرف هستید. 271 00:12:26,787 --> 00:12:29,123 ‫وقتی عصبی میشی هم اوضاع ‫تغییری نمیکنه. 272 00:12:29,206 --> 00:12:32,001 ‫♪ درمورد، مثلث خزدار صحبت میکنم. ♪ 273 00:12:33,502 --> 00:12:34,378 ‫اینم از این، نیک! 274 00:12:34,462 --> 00:12:37,047 ‫واه! چه غلطی داره میکنه؟ 275 00:12:37,131 --> 00:12:40,134 ‫نگاه! نیک میخواد بره با ‫کلاس هشتمی ها صحبت کنه. 276 00:12:40,217 --> 00:12:43,471 ‫خدای من، از اون شجاعتای ‫مغز له کن پیدا کرده. 277 00:12:43,554 --> 00:12:45,973 ‫- کوتوله‌ست منتها با هر کسی صحبت میکنه. ‫- اوه، نه. 278 00:12:46,056 --> 00:12:48,058 ‫اون دخترا الان ‫زنده زنده میخورنش. 279 00:12:48,142 --> 00:12:49,977 ‫و بعد بالا میارنش، چون "بولیمیا" دارن. ‫[نوعی پرخوری عصبی که فرد مقدار ‫زیادی غذا میخورد و سپس به عمد بالا میاورد تا از افزایش وزن جلوگیری کند.] 280 00:12:50,060 --> 00:12:51,812 ‫لعنتی تو چقدر بامزه ای. ‫اون چقدر بامزه‌ست. 281 00:12:51,896 --> 00:12:52,938 ‫ما دیگه با هم دوستیم. 282 00:12:58,068 --> 00:13:00,654 ‫خرابش نکن. خرابش نکن! 283 00:13:00,738 --> 00:13:03,365 ‫آروم باش. اوضاع تحت کنترل ماست. 284 00:13:03,449 --> 00:13:05,326 ‫لوله فالوپ را میپیماید. 285 00:13:05,409 --> 00:13:09,538 ‫- میخوام دوباره بکنمت تو. ‫- دودول رو خیلی نرم ببوس. 286 00:13:09,622 --> 00:13:11,457 ‫- خار مادر تخمام سرویس شد. ‫- اَه اَه. 287 00:13:13,042 --> 00:13:15,628 ‫سلام، "اولیویا"، این ‫یه ایده مسخره‌ست. 288 00:13:15,711 --> 00:13:17,880 ‫ولی دلت میخواد، که مثلا، ‫با من بیای به رقص؟ 289 00:13:17,963 --> 00:13:20,466 ‫رقص؟ نازی، آره. 290 00:13:20,549 --> 00:13:22,676 ‫اوه، باشه. عالیه. 291 00:13:22,760 --> 00:13:24,512 ‫عالیه، نازی. آره. 292 00:13:24,595 --> 00:13:26,931 ‫آره، نازی. عالیه. 293 00:13:27,014 --> 00:13:28,807 ‫- چه متقارن هم هست. ‫- آره. 294 00:13:30,309 --> 00:13:31,143 ‫باشه، خداحافظ. 295 00:13:32,269 --> 00:13:34,980 ‫من فکر میکردم که قراره ‫گروهی بریم برای رقص. 296 00:13:35,064 --> 00:13:38,234 ‫اون مردک راسو صفت ول‌ت کرد. عین ‫یه عن لغزنده کوچولو میمونه. 297 00:13:38,317 --> 00:13:39,360 ‫- سلام، بچه ها. ‫- بهش بگو. 298 00:13:39,443 --> 00:13:42,404 ‫حاجی چه مرگته؟ رفتی با ‫اولیویا قرار گذاشتی؟ 299 00:13:42,488 --> 00:13:43,781 ‫آره، مگه مشکلش چیه؟ 300 00:13:43,864 --> 00:13:45,199 ‫گفتی که قراره با ما بیای. 301 00:13:45,282 --> 00:13:48,786 ‫آره، اما منظورم اینه که، ما ‫که برنامه قطعی نریخته بودیم. 302 00:13:48,869 --> 00:13:52,081 ‫خشونت! خشم! خشم لعنتی! ‫داره کُس میگه. 303 00:13:52,164 --> 00:13:54,458 ‫- داری کُس میگی. ‫- اَندرو، صدات رو بیار پایین. 304 00:13:54,542 --> 00:13:57,628 ‫- همه دارن ابراز احساساتت رو میبینن. ‫- آره، داری عجیب غریب، رفتار میکنی. 305 00:13:57,711 --> 00:13:59,630 ‫من عجیب نیستم، تو عجیب غریبی! 306 00:13:59,713 --> 00:14:02,007 ‫رفیق، من اجازه دارم با هرکس ‫که دلم میخواد برم به رقص. 307 00:14:02,091 --> 00:14:03,717 ‫تو که دوست دختر من یا ‫چیز دیگه ای نیستی. 308 00:14:03,801 --> 00:14:06,136 ‫خیلی‌خب. بسه دیگه. باید ‫یه جدول پیدا کنیم. 309 00:14:06,220 --> 00:14:08,973 ‫و بزنیم اون خنده کوچولوی خوشگل ‫رو از روی صورتش منقرض کنیم. 310 00:14:09,056 --> 00:14:10,558 ‫کون لقت. 311 00:14:13,185 --> 00:14:15,813 ‫دعوا، دعوا. در سطح جهانی! 312 00:14:15,896 --> 00:14:17,356 ‫بجنگین. 313 00:14:17,439 --> 00:14:20,192 ‫خبر فوری، "کوتوله و گوزو" ‫میخوان که دعوا کنن. 314 00:14:21,318 --> 00:14:24,280 ‫فقط... گاییدمت، پسر. 315 00:14:29,618 --> 00:14:31,495 ‫یه کارت تو گلوم گیر کرده. 316 00:14:32,830 --> 00:14:34,582 ‫- کارتت این بود؟ ‫- نوچ! 317 00:14:34,665 --> 00:14:35,958 ‫باو، بیخیال دیگه. 318 00:14:37,918 --> 00:14:40,546 ‫اَندرو از اون شبی که دودولش ‫رو دیده اینجا نیومده. 319 00:14:40,629 --> 00:14:42,339 ‫و فکر کنم نیکی دلش براش تنگ شده. 320 00:14:42,423 --> 00:14:44,425 ‫بچه‌ی بیچاره. میدونی من ‫هم‌سن نیکی که بودم... 321 00:14:44,508 --> 00:14:46,427 ‫من دولم اندازه یه هسته خرما بود. 322 00:14:46,510 --> 00:14:50,014 ‫و دوستم "دان کینی" یه معامله ‫دراز داشت عین سوسیس... 323 00:14:50,097 --> 00:14:53,142 ‫عین سگ هم پشم داشت که دور ‫سوسیسش رو گرفته بود. 324 00:14:53,225 --> 00:14:55,144 ‫یه چیزی بود که باید میدیدیش. 325 00:14:55,227 --> 00:14:58,647 ‫دان همونیه که به خاطر قاچاق ‫تو خونش دستگیرش کردند؟ 326 00:14:58,731 --> 00:15:01,442 ‫آره. اوضاع شرکتش داغون بود. 327 00:15:01,525 --> 00:15:04,945 ‫اوه، "الیوت"، من عاشق اینم که در ‫مورد موسسه های داغون صحبت میکنی. 328 00:15:05,112 --> 00:15:05,946 ‫خوشت اومد؟ 329 00:15:06,030 --> 00:15:07,990 ‫اوه، آره. 330 00:15:09,867 --> 00:15:12,244 ‫اووف، دوازده ساعت و یک دقیقه. 331 00:15:12,328 --> 00:15:14,288 ‫اوه، گیج کننده بود. 332 00:15:14,371 --> 00:15:16,498 ‫به هر حال، فکر کنم ‫این یه چیزی باشه... 333 00:15:16,582 --> 00:15:19,084 ‫این پسرا باید برای ‫خودشون تصمیم بگیرن. 334 00:15:23,839 --> 00:15:26,091 ‫نیک! مردک حقه باز. 335 00:15:26,175 --> 00:15:28,093 ‫- سلام، دوک. ‫- چی شده بچه جون؟ 336 00:15:28,177 --> 00:15:29,637 ‫در مورد قرار بزرگت اضطراب داری؟ 337 00:15:29,720 --> 00:15:32,264 ‫بیشتر از این عصبی هستم که ‫قراره اَندرو رو ببینم. 338 00:15:32,348 --> 00:15:35,392 ‫- دیروز، بهم گفت "کون لقت!". ‫- عه؟ 339 00:15:35,476 --> 00:15:39,730 ‫من هنوزم از دعوایی که با نوازنده ساکسیفون ‫ام، "اِستادز دوپری" داشتم افسوس میخورم. 340 00:15:39,813 --> 00:15:42,441 ‫- خیلی بد شد. ‫- چی شد؟ با هم آشتی کردید؟ 341 00:15:42,524 --> 00:15:47,655 ‫خب، من منتظرش بودم که بیاد عذرخواهی ‫کنه، بعد اون از اوردوز هروئین مُرد. 342 00:15:47,738 --> 00:15:49,323 ‫واو، باید خیلی سخت بوده باشه. 343 00:15:49,406 --> 00:15:52,117 ‫آره، لعنتی هیچ وقت ‫عذرخواهی نکرد. 344 00:15:57,748 --> 00:15:59,667 ‫- اوه، سلام، میسی. ‫- سلام، اَندرو. 345 00:15:59,750 --> 00:16:02,920 ‫اوه، درواقع، میشه فقط برای امشب، ‫برای من به عنوان "نانشی" باشی؟ 346 00:16:03,003 --> 00:16:05,589 ‫خداوندگار عدالت اجتماعی... 347 00:16:05,673 --> 00:16:07,257 ‫- و همینطور ماهیگیری. ‫- این عالیه. 348 00:16:07,341 --> 00:16:10,302 ‫خب، پس باید برای بلیطم با نقره‌ی ‫باستانی سومری پرداخت کنم؟ 349 00:16:11,595 --> 00:16:13,722 ‫فهمیدم. در واقع معدن های ‫نقره‌ی بین‌النهرین... 350 00:16:13,806 --> 00:16:16,850 ‫در حقیقت، به بهره‌برداری نرسیده ‫بودند، اونم تا اواسط عصر برنزی. 351 00:16:16,934 --> 00:16:18,769 ‫عجب جک باحالی گفتی. نیک کجاست؟ 352 00:16:18,852 --> 00:16:21,313 ‫من نمیدونم. ما تصمیم ‫گرفتیم تنهایی بیایم. 353 00:16:21,397 --> 00:16:24,608 ‫میدونی، من فهمیدم که تنها ‫بودن چه هدیه‌ی بزرگیه... 354 00:16:24,692 --> 00:16:28,821 ‫چون تو رو برای اینکه، آمم، زندگی ‫واقعی چجوری خواهد بود آماده میکنه. 355 00:16:28,904 --> 00:16:30,072 ‫آره، به نظرم. 356 00:16:30,155 --> 00:16:33,617 ‫خب پس داستان بعد از این مراسم ‫چیه؟ میرید نوشیدنی بگیرید؟ 357 00:16:33,701 --> 00:16:36,078 ‫نمیدونم بریم پانرا؟ یا یکم ‫سوپ توی نون گرد ها بخوریم؟ 358 00:16:36,161 --> 00:16:37,830 ‫آره، نه ممنون. 359 00:16:37,913 --> 00:16:40,582 ‫احتمالا بریم خونه و ‫برگه ها رو تصحیح کنیم. 360 00:16:41,166 --> 00:16:43,961 ‫معلمای این مدرسه... میدونین انگار ‫هیچ وقت نمیخوان بیان بیرون. 361 00:16:44,044 --> 00:16:46,964 ‫- همیشه سرشون شلوغه. ‫- اونا یه مشت کُس خل ترشیده ان. 362 00:16:47,047 --> 00:16:50,134 ‫آره، منظورم، یعنی میدونی... ‫یکم زننده‌ست. 363 00:16:50,217 --> 00:16:52,678 ‫آره ولی من فکر میکنم ‫اساسا ما مثل همیم. 364 00:16:52,761 --> 00:16:54,596 ‫سلام، خانوما! خوش میگذره؟ 365 00:16:54,680 --> 00:16:57,599 ‫فکر کنم امشب قراره خیلی... ‫جذاب باشه! 366 00:16:57,683 --> 00:16:58,559 ‫اوه، خدای من، چه غلطی میکنی؟ 367 00:16:58,642 --> 00:17:01,520 ‫آره، ما یه مشت اسپری موی سر ‫به خودمون زدیم، مردک دیوانه. 368 00:17:01,603 --> 00:17:03,272 ‫من دیوونه نیستم! 369 00:17:03,355 --> 00:17:06,275 ‫- ترکوندی، جِی. ‫- هِی، نگاه کن. رفیق صمیمیت اومده. 370 00:17:07,276 --> 00:17:09,319 ‫در واقع ما دیگه ‫رفیق صمیمی نیستیم. 371 00:17:09,403 --> 00:17:12,990 ‫خب، ببینم افتتاحیه دارید مثلا؟ چون میخوام ‫یه خودی نشون بدم! [با هم دوست صمیمی شن] 372 00:17:13,073 --> 00:17:15,576 ‫- من خوشم نمیاد بیام خونه شما. ‫- اوه، نه. من قول میدم... 373 00:17:15,659 --> 00:17:17,870 ‫داداشام دیگه عمرا مجبورت ‫کنن توی جعبه لیتری برینی. 374 00:17:21,206 --> 00:17:22,791 ‫عصر بخیر، نیکلاس. 375 00:17:22,875 --> 00:17:25,085 ‫- عصر بخیر جسیکا. ‫- برای اون قرار بزرگت تو کونت عروسیه نه؟ 376 00:17:25,169 --> 00:17:27,713 ‫آره، خب، الیویا جذاب ‫ترین دختر مدرسه‌ست خب! 377 00:17:27,796 --> 00:17:30,299 ‫- پس... آره تقریبا تو کونم عروسیه. ‫- بایدم باشه! 378 00:17:30,382 --> 00:17:33,093 ‫فقط آماده یه مکالمه ‫روشن‌فکرانه باش! 379 00:17:33,177 --> 00:17:35,512 ‫- چرا هِی داری به اَندرو نگاه میکنی؟ ‫- من به اَندرو نگاه نمیکنم! 380 00:17:35,596 --> 00:17:38,057 ‫- برای قرارم با الیویا هیجان زده ام. ‫- آره، البته! 381 00:17:38,140 --> 00:17:40,976 ‫اون زن واقعا پیچیده ایه. انگار ‫چشماش میمیرن وقتی که برق لب میزنه. 382 00:17:41,060 --> 00:17:43,854 ‫- خب، جسی، دیگه خیلی خوش گذشت. ‫- آره. 383 00:17:43,937 --> 00:17:47,775 ‫ولی فکر کنم قرار سوپر جذاب ‫سال هشتمی من دیگه رسیده. 384 00:17:47,858 --> 00:17:49,193 ‫آره، میتونم ببینمش. 385 00:17:50,986 --> 00:17:52,946 ‫یا خدا، الیویا چقدر جذابه! 386 00:17:53,030 --> 00:17:56,075 ‫فکر کنم از این به بعد با فکر کردن ‫بهش، لحاف و تشک رو حامله کنم! 387 00:17:56,742 --> 00:17:58,994 ‫اوه، سلام الیویا، ‫نوشیدنی یا چیزی میخوای؟ 388 00:17:59,078 --> 00:18:01,330 ‫اره فکر کنم "لا کریکس" دارن. ‫ فقط ممکنه طعم نارگیلی مونده باشه... ‫[نوعی آب گازدار، سودا] 389 00:18:01,413 --> 00:18:03,082 ‫که یکم حال بهم زنه... ‫اما، یه جورایی... 390 00:18:03,165 --> 00:18:05,334 ‫نه، ببخشید، "دیلن". 391 00:18:05,417 --> 00:18:09,004 ‫اوه، کی؟ من فکر کردم که ما... ‫مثلا قراره با هم برقصیم. 392 00:18:09,088 --> 00:18:12,299 ‫نه، نه، نه. 393 00:18:12,382 --> 00:18:14,009 ‫شرمنده داداش، اون یه ‫مرد واقعی میخواد. 394 00:18:14,093 --> 00:18:16,512 ‫کلاس نهم! بالای زنجیره‌ی غذایی! 395 00:18:16,595 --> 00:18:20,432 ‫آه، فکر کنم قند و چربی ها ‫بالای زنجیره غذایی بودن... 396 00:18:20,516 --> 00:18:25,229 ‫اوه، بیچاره نیک. هرم غذایی رو ‫با زنجیره غذایی اشتباه گرفته. 397 00:18:25,312 --> 00:18:29,900 ‫اوه، سلام اَندرو. امکانش هست که ‫اعتدالین پاییزی رو با من جشن بگیری؟ 398 00:18:29,983 --> 00:18:33,237 ‫با یه... آه... با رقصیدن با من؟ 399 00:18:33,320 --> 00:18:37,074 ‫- اوه، دلم میخواست، میسی ولی‌... ‫- هِی عقل لعنتیت رو از دست دادی؟ 400 00:18:37,157 --> 00:18:40,119 ‫- این یه دختر واقعیه. ‫- این که یه دختر نیست، این میسی ـه. 401 00:18:40,202 --> 00:18:43,247 ‫اوه، اون یه دختره و ‫میخواد که باهات برقصه. 402 00:18:43,330 --> 00:18:46,625 ‫- اما نیک انگار خیلی ناراحته. ‫- لعنتی، گور بابای اون "پیکاچو" ریزه میزه! [شخصیت اصلی دنیای پوکیمون ها] 403 00:18:46,708 --> 00:18:48,585 ‫و برو با یه دختر برقص! 404 00:18:48,669 --> 00:18:50,629 ‫- اوه، حتما، میسی. ‫- اوه، عالیه. 405 00:18:50,712 --> 00:18:53,382 ‫ما میتونیم... میتونیم همین الان شروع ‫کنیم... چون میدونم چطوری باید انجامش بدیم. 406 00:18:53,465 --> 00:18:55,092 ‫قبلا با پدرم تمرین کرده بودم. 407 00:18:56,802 --> 00:18:59,680 ‫- هِی آقای دی.جی، درخواستی ‫هم میذاری؟ - نه نمیذارم. 408 00:18:59,763 --> 00:19:02,558 ‫- آهنگ بانوی قرمز پوش رو بذار. ‫- اگه پخشش کنم، میری؟ 409 00:19:02,641 --> 00:19:05,936 ‫آره حتما. مگر اینکه، چه میدونم... ‫تو دلت بخواد همین اطراف باشم. 410 00:19:06,019 --> 00:19:07,396 ‫- نه. ‫- زنده پخشش میکنی؟ 411 00:19:07,479 --> 00:19:11,024 ‫این چیه، وای-فای؟ به تو ‫پسورد وای-فای رو دادن؟ 412 00:19:11,108 --> 00:19:12,776 ‫هه، باشه. 413 00:19:16,864 --> 00:19:18,657 ‫- سلام. ‫- جسی، خواهش میکنم! 414 00:19:18,740 --> 00:19:20,868 ‫نمیخوام جمله، "بهت که ‫گفته بودم" رو بشنوم! 415 00:19:20,951 --> 00:19:23,120 ‫میدونم، اما میخوام ‫یه جور کون سوز بگمش. 416 00:19:23,203 --> 00:19:26,498 ‫میشه فقط یه بار بگمش؟ ‫تو گوشات رو بگیر. 417 00:19:26,582 --> 00:19:28,041 ‫بهت که گفته بودم! 418 00:19:28,125 --> 00:19:30,544 ‫- خب، خوشحالم که حس خوبی داری. ‫- آره، دارم. 419 00:19:30,627 --> 00:19:32,588 ‫- ولی فکر کنم حسم بهتر هم بشه. ‫- آها. 420 00:19:32,671 --> 00:19:33,964 ‫اگه شنیده باشیش... 421 00:19:34,047 --> 00:19:37,718 ‫♪ بانوی قرمز پوش ♪ 422 00:19:40,929 --> 00:19:44,474 ‫♪ داره با من میرقصه. ♪ 423 00:19:44,558 --> 00:19:45,976 ‫♪ گونه در گونه ♪ 424 00:19:47,311 --> 00:19:50,272 ‫من تا حالا با یه پسر نرقصیده بودم. ‫الان چی باید بگم؟ 425 00:19:50,355 --> 00:19:52,191 ‫نمیدونم. اون عالی بود. 426 00:19:52,274 --> 00:19:54,151 ‫داری عالی انجامش میدی. فکر ‫کنم جفتمون عالی هستیم. 427 00:19:54,234 --> 00:19:56,987 ‫آره، آره، آره. ‫جفتتون عالی هستید. 428 00:19:57,070 --> 00:20:00,073 ‫خب حالا یکم بریم تو کار مالش. 429 00:20:00,157 --> 00:20:04,912 ‫♪ و من به سختی میشناسم... ♪ 430 00:20:06,079 --> 00:20:10,083 ‫♪ زیبارویی که در کنارم هست رو ♪ 431 00:20:11,001 --> 00:20:12,961 ‫♪ فراموش نخواهم کرد ♪ 432 00:20:13,045 --> 00:20:15,172 ‫من حافظه خیلی خوبی دارم. 433 00:20:15,255 --> 00:20:19,676 ‫♪ اونطوری که تو امشب نگاه میکنی. ♪ 434 00:20:19,760 --> 00:20:20,594 ‫آره. 435 00:20:20,677 --> 00:20:23,263 ‫نمیدونم، فکر کردم شاید، ‫الیویا ازم خوشش میاد. 436 00:20:23,347 --> 00:20:25,015 ‫جدا؟ الیویا فقط از ‫ساپورت خوشش میاد! 437 00:20:25,098 --> 00:20:27,017 ‫فهمیدم، جسی، من یه احمقم. 438 00:20:27,100 --> 00:20:30,145 ‫نه! احمق اونه، تو... 439 00:20:30,229 --> 00:20:33,232 ‫تو بامزه ای! اگرچه ‫یکم کوچولویی... 440 00:20:33,315 --> 00:20:36,526 ‫عین این عروسک زشت ها میمونی ‫که مو هاش رو مدل دادن. 441 00:20:36,610 --> 00:20:39,613 ‫- ممنون...؟ ‫- خواهش میکنم...؟ 442 00:20:40,864 --> 00:20:43,367 ‫چیکار باید بکنم؟ چیکار باید ‫بکنم؟ چیکار باید بکنم؟ 443 00:20:43,450 --> 00:20:45,661 ‫زبونت رو بچسبون زیر زبونش. 444 00:20:45,744 --> 00:20:47,246 ‫مالیات بغل ای رو بپرداز. 445 00:20:47,329 --> 00:20:50,332 ‫میشه فقط برای پسورد ‫وای-فای یه کمکی بکنی؟ 446 00:20:57,130 --> 00:20:59,216 ‫اَه اَه. زبون! 447 00:21:02,803 --> 00:21:05,806 ‫اوه، آره، آره همینه. 448 00:21:05,889 --> 00:21:09,810 ‫از اینکه با کمرت کمکش کنی نترس، یه ‫چیزی مثل کند ترین حلقه‌ی کمری دنیا. 449 00:21:09,893 --> 00:21:11,979 ‫اوه، پسر جوابه! 450 00:21:12,062 --> 00:21:13,689 ‫هُش، هُش، هُش، هُش، یواش عمویی! 451 00:21:13,772 --> 00:21:15,440 ‫همش ۷۰ یارد با ‫دستشویی فاصله داریم. 452 00:21:15,524 --> 00:21:16,775 ‫باید سرعتش و بیاری پایین. 453 00:21:16,858 --> 00:21:18,485 ‫نه نمیتونم سرعتشو کم کنم! ‫نمیتونم! 454 00:21:18,568 --> 00:21:20,153 ‫به تخمم. اگه تو همینطوری ‫روبه‌راهی، منم رو به راهم. 455 00:21:20,237 --> 00:21:22,364 ‫من روبه‌راهم. 456 00:21:26,618 --> 00:21:28,704 ‫واو! چی شد؟ 457 00:21:29,371 --> 00:21:32,457 ‫- من باید برم میسی. ‫- اما رقص که... اوه گندش بزنن. 458 00:21:35,002 --> 00:21:37,296 ‫واقعا دهن گنده ای داریا! 459 00:21:37,379 --> 00:21:39,089 ‫فکر کنم باید بگم، مرسی؟ 460 00:21:39,172 --> 00:21:40,966 ‫تکون دادن عجب انتخاب جالبی بودا. 461 00:21:41,049 --> 00:21:43,051 ‫آره، زبون کلا حس عجیبی داره. 462 00:21:43,135 --> 00:21:44,970 ‫اوه خدای من، اوه خدای ‫من، اوه خدای من! 463 00:21:45,053 --> 00:21:46,513 ‫یا خود خدا! 464 00:21:47,681 --> 00:21:50,726 ‫اوه، نه این بیشترین ‫مقداریه که تا حالا اومده. 465 00:21:52,102 --> 00:21:53,812 ‫لعنتی، گوشیم! 466 00:21:53,895 --> 00:21:55,147 ‫صبر کن، چی شد؟ 467 00:21:58,442 --> 00:22:01,528 ‫-اوه، خدای من این هیجان انگیز نیست. ‫- وقت برای هیجان نداریم! 468 00:22:01,611 --> 00:22:03,739 ‫باید سلول تخم رو پیدا کنیم. ‫الان کجاییم؟ لوله فالوپ؟ رحم؟ 469 00:22:03,822 --> 00:22:05,574 ‫الان توی یه کٌس هستیم دیگه؟ نه؟ 470 00:22:05,657 --> 00:22:08,744 ‫آه... فکر کنم شما بچه ‫ها یکم مأیوس بشید. 471 00:22:08,827 --> 00:22:11,788 ‫- دوباره تو جوراب ریختی؟ ‫- نه، نه، نه. 472 00:22:11,872 --> 00:22:14,708 ‫- توالت عه! ‫- مشکل تو چیه آخه اَندرو! 473 00:22:14,791 --> 00:22:17,294 ‫- تو کاملا کنترلت رو از دست دادیا! ‫- من قصدم این نبود. 474 00:22:17,377 --> 00:22:20,839 ‫این دختره ازم خواست آروم برقصیم، ‫منم بی‌جنبگی کردم! 475 00:22:20,922 --> 00:22:22,966 ‫هوی مردک نکبت، اونم گوشیته. 476 00:22:23,050 --> 00:22:24,885 ‫- اوه، خدایا شٌکرت! ‫- خدایی وجو نداره! 477 00:22:24,968 --> 00:22:27,512 ‫بیخیال. بیا تا اون صخره ‫بزرگ قهوه ای شنا کنیم. 478 00:22:27,596 --> 00:22:30,849 ‫نمیخوام گِی به نظر بیاما، ‫ولی دلم برای تخما تنگ میشه. 479 00:22:31,058 --> 00:22:35,062 ‫آره، فکر کنم باید برم ‫یه سری به اَندرو بزنم. 480 00:22:35,145 --> 00:22:37,272 ‫آره، نه به نظرم فکر خوبیه! 481 00:22:37,355 --> 00:22:39,691 ‫آره، ولی ازت ممنونم بابت اون... 482 00:22:39,775 --> 00:22:41,610 ‫خواهش میکنم، قابلی نداشت. 483 00:22:41,693 --> 00:22:44,654 ‫- شب خوش بانوی من. ‫- شب بخیر جناب! 484 00:22:45,781 --> 00:22:47,240 ‫اوه، پسر. 485 00:22:50,869 --> 00:22:52,412 ‫چه اتفاقی برات افتاده؟ 486 00:22:52,496 --> 00:22:53,914 ‫آبم اومد تو شلوارم. 487 00:22:53,997 --> 00:22:55,916 ‫و این باعث شد که ‫اینطوری خیس بشی؟ 488 00:22:55,999 --> 00:22:58,668 ‫- چرا انقد نسبت به من بی‌رحمی؟ ‫- داری در مورد چی حرف میزنی؟ 489 00:22:58,752 --> 00:23:02,005 ‫کل هفته رو با من بی‌رحم بودی. ‫مگه من چیکار کردم؟ 490 00:23:02,089 --> 00:23:04,341 ‫تو هیچ کاری نکردی... من... 491 00:23:04,424 --> 00:23:06,885 ‫من اون... 492 00:23:06,968 --> 00:23:10,263 ‫- که کلفت و پشمالو بود. ‫- خب که چی؟ 493 00:23:10,347 --> 00:23:13,809 ‫و مال من اونطوری نیست و با خودم فکر ‫میکنم اصلا اونطوری میشه یا نه؟ 494 00:23:13,892 --> 00:23:16,853 ‫خب، برای منم دعا کن! مال ‫منم همچین بزرگ نیست! 495 00:23:16,937 --> 00:23:21,191 ‫همین الان باعث شد ‫گند بزنم به شلوارم. 496 00:23:21,274 --> 00:23:22,734 ‫واقعا مایه شرم‌ـه. 497 00:23:22,818 --> 00:23:24,569 ‫همه چیز مایه خجالته. 498 00:23:24,653 --> 00:23:27,405 ‫همه چیز خیلی مایه خجالت عه. 499 00:23:27,489 --> 00:23:30,325 ‫- شلوار افتاد توی دستشویی. ‫- اوه پسر! 500 00:23:30,408 --> 00:23:32,619 ‫اَندرو چرا توی روشویی نشستیشون؟ 501 00:23:32,702 --> 00:23:34,955 ‫سوال خوبیه، نیک. 502 00:23:35,038 --> 00:23:39,000 ‫به خاطر اینکه از ترس ریدم به خودم! ‫چیکار باید بکنم؟ 503 00:23:49,970 --> 00:23:52,305 ‫نیک و اَندرو، دوباره با هم دوست شدید. ‫شلوار نیک کو؟ 504 00:23:52,389 --> 00:23:54,808 ‫معلما هم که داغون به نظر میان. ‫لعنتی اینجا چه خبره؟ 505 00:23:54,891 --> 00:23:57,853 ‫خب، متیو امشب، شب فوق العاده ای ‫در بین‌النهرین باستانی بود... 506 00:23:57,936 --> 00:24:01,606 ‫حوصله‌سر بر! نیک شنیدیم که ‫جسی رو تو راه‌رو بوسیدی؟ 507 00:24:01,690 --> 00:24:06,695 ‫اوه، من و جسی خوشحال میشیم که الان ‫یکم به خلوت‌مون احترام بذارید. 508 00:24:06,778 --> 00:24:08,321 ‫انگار انگشتش کردی نه؟ 509 00:24:08,405 --> 00:24:10,448 ‫فردا به ما ملحق شید، وقتی ‫میفهمیم مربی استیو... 510 00:24:10,532 --> 00:24:12,742 ‫که توی یه آپارتمان نزدیک ‫فرودگاه زندگی میکنه 511 00:24:12,826 --> 00:24:16,454 ‫"لاگاردیا"، و در اصل تو .یه انبار زندگی میکنم 512 00:24:20,834 --> 00:24:22,961 ‫- سلام؟ ‫- اوه، عصر بخیر. 513 00:24:23,044 --> 00:24:24,796 ‫-تو کی هستی؟ ‫- نگران اونش نباش. 514 00:24:24,880 --> 00:24:27,883 ‫من فقط اینجام که به دوستت ‫یه انزال شبانه بدم. 515 00:24:31,428 --> 00:24:33,013 ‫تو فرشته‌ی بلوغ هستی؟ 516 00:24:33,096 --> 00:24:36,099 ‫-چه گوهی خوردی؟ ‫- گفتم تو فرشته بلوغی؟ 517 00:24:36,183 --> 00:24:39,102 ‫"فرشته بلوغ"؟ من ‫هیولای هورمونی ام! 518 00:24:39,186 --> 00:24:40,478 ‫فرشته نیستم که. 519 00:24:40,562 --> 00:24:43,773 ‫یعنی، درسته که اطراف مردا ‫میگردم، منتها فرشته نیستم! 520 00:24:44,484 --> 00:24:46,604 Nima S.H , Alireza++ 521 00:25:47,570 --> 00:25:51,488 :به روز ترین منبع فیلم و سریال @Sermovie_Channel 522 00:25:56,061 --> 00:25:59,658 :مرجع اخبار سریال های خارجی @SeriesNews_Channel