1 00:00:01,000 --> 00:00:09,000 « جذاب‌ترین عناوین روز را در فیلموژن تماشا کنید » :.:.: FilmoGen.Org :.:.: 2 00:00:18,090 --> 00:00:28,100 .:: ترجمه و زیرنویس: هادی ::. :: Hadi Es :: 3 00:00:45,750 --> 00:00:47,000 .حقه‌مون جواب داد 4 00:00:47,080 --> 00:00:49,250 همون زیورآلات دوهزاری‌ای که 5 00:00:49,330 --> 00:00:51,700 از روی جسد اون آدمیزاد پیدا کردی؟ 6 00:00:51,790 --> 00:00:55,120 به‌گمونم اونا یه‌سری چیزها رو ،از دَربار خودشون می‌دزدن 7 00:00:55,200 --> 00:00:59,580 ،و به‌عنوان تعویذ و طلسم یا یه‌جور ابزار جادویی قدیمی .پیش خودشون نگه‌می‌دارن 8 00:00:59,660 --> 00:01:03,200 در رابطه با اون دَربار زیرزمینی‌ای .که هیچ‌وقت نتونستیم پیداش کنیم 9 00:01:05,410 --> 00:01:08,200 همیشه برام سؤال بود که شاید اونا حواس‌مون رو 10 00:01:08,290 --> 00:01:10,080 .با آب مقدس دچار اختلال می‌کردن 11 00:01:10,160 --> 00:01:11,830 بعد سروکله‌ی یه احمق پیدا شد 12 00:01:11,910 --> 00:01:13,790 ،که یه وسیله‌ی مقدس دور گردنش انداخته بود 13 00:01:13,870 --> 00:01:19,040 احتمالاً خیال می‌کرده اون ماسماسک .جسمش رو درمقابل شمشیرها مقاوم می‌کنه 14 00:01:38,250 --> 00:01:41,750 .اونجا .اون دَربار زیرزمینی‌شونـه 15 00:01:41,830 --> 00:01:43,910 .دختره سنگ ردیابی رو با خودش به اونجا برده 16 00:01:45,540 --> 00:01:47,870 .نقشه‌م حرف نداشت 17 00:01:51,290 --> 00:01:52,700 .نقشه‌ی تو نبود 18 00:01:52,790 --> 00:01:55,080 .نقشه‌ی من بود 19 00:01:55,160 --> 00:01:56,580 .تو فقط باهاش موافقت کردی 20 00:01:56,660 --> 00:02:00,250 ،خب، من رضایت‌م رو اعلام کردم .واسه همین دیگه شد نقشه‌ی من 21 00:02:00,330 --> 00:02:02,580 خوش‌حال باش که اصلاً وجود ناچیزت رو .دور و بر خودم حس می‌کنم 22 00:02:02,660 --> 00:02:04,750 الان خطاب به من چه زری زدی؟ 23 00:02:04,830 --> 00:02:06,160 .خودت شنیدی چی گفتم 24 00:02:06,250 --> 00:02:08,830 .دراکولا من رو به اینجا فرستاد 25 00:02:08,910 --> 00:02:11,870 .قرار بود تیرگوویشته رو به‌عنوان یه هدیه تقدیمش کنم 26 00:02:11,950 --> 00:02:15,330 حالا دیگه خودش رو برمی‌گردونم به زمین .و اونجا رو تقدیمش می‌کنم 27 00:02:15,410 --> 00:02:18,000 .تو فقط دستیار کوچولوی منی 28 00:02:18,080 --> 00:02:20,000 .گور بابات، وارنی 29 00:02:20,080 --> 00:02:21,910 دیگه اصلاً تحمل ندارم 30 00:02:22,000 --> 00:02:24,410 فقط واسه اینکه کارها هرچه سریع‌تر تموم بشن 31 00:02:24,500 --> 00:02:25,910 .با هذیون‌بافی‌های بی‌سروته‌ات کنار بیام 32 00:02:26,000 --> 00:02:27,250 چی؟ 33 00:02:27,330 --> 00:02:28,870 .من یه سربازم 34 00:02:28,950 --> 00:02:32,290 .حتی هنوز نمی‌دونم تو چه کوفتی هستی 35 00:02:32,370 --> 00:02:35,950 ،من وارنی از لندن هستم .اسلاوییِ گستاخ سگ‌صورت 36 00:02:37,290 --> 00:02:38,540 !تو یه مضحکه‌ای 37 00:02:38,620 --> 00:02:40,370 یه مجرم بی‌بخار 38 00:02:40,450 --> 00:02:42,790 که صد سال پیش با حیله و زرنگی وارد 39 00:02:42,870 --> 00:02:45,120 .محفل دراکولا شدی 40 00:02:45,200 --> 00:02:48,330 ،و بعدش تو رو این همه راه فرستاد اینجا 41 00:02:48,410 --> 00:02:51,250 .به شهری که خودش از قبل با خاک یکسان کرده بود 42 00:02:51,330 --> 00:02:54,370 فکر می‌کنی چقدر روی به‌درد بخور بودن تو حساب باز کرده بوده؟ 43 00:02:54,450 --> 00:02:56,040 ...این 44 00:02:56,120 --> 00:02:58,000 .ماجرا از این قرار نبوده 45 00:02:58,080 --> 00:02:59,950 .خفه شو 46 00:03:00,040 --> 00:03:02,790 ،آه، راتکو، دوستِ من .تو هم یه پا مجرمی 47 00:03:02,870 --> 00:03:06,450 .خوب می‌شناسمت - .تو هیچ کوفتی از من نمی‌دونی - 48 00:03:06,540 --> 00:03:07,950 .می‌شناسمت 49 00:03:08,040 --> 00:03:09,950 بوی خون‌هایی که دستت بهشون .آلوده شده به مشامم می‌خوره 50 00:03:10,040 --> 00:03:12,120 .تو هم به نوبه‌ی خودت مرتکب جرائمی شدی 51 00:03:12,200 --> 00:03:13,750 .من طعم تلخی جنگ رو چشیدم 52 00:03:13,830 --> 00:03:17,620 .جنگ، تقابل ارتش‌ها توی میدان نبرده 53 00:03:17,700 --> 00:03:20,580 .این با کاری که تو می‌کنی فرق داره - .درسته - 54 00:03:22,290 --> 00:03:24,500 .من یه سرباز باهوشم 55 00:03:24,580 --> 00:03:27,080 .یه سرباز متعهدم 56 00:03:27,160 --> 00:03:29,620 .توی رژه‌های نظامی شرکت نمی‌کنم 57 00:03:29,700 --> 00:03:31,200 .بازی درنمیارم 58 00:03:31,290 --> 00:03:33,910 الان داری کارهایی که کردی رو توجیه می‌کنی؟ 59 00:03:34,000 --> 00:03:37,200 .گه بخور. من توی جنگ‌ها شرکت می‌کنم 60 00:03:37,290 --> 00:03:39,410 هیچ چیزی از این مسئله نمی‌دونی، مگه نه؟ 61 00:03:39,500 --> 00:03:43,040 جنگ، کشتن تعداد خیلی زیادی از جبهه‌ی مخالفـه 62 00:03:43,120 --> 00:03:45,620 .تا اینکه دیگه نتونن باهات مبارزه کنن 63 00:03:45,700 --> 00:03:49,660 .جولان دادن توی یه چمنزار اسمش جنگ نیست 64 00:03:49,750 --> 00:03:51,040 جنگ، دزدکی وارد یه خیمه شدن 65 00:03:51,120 --> 00:03:54,370 .و بُریدن گلوی تک تک افرادیه که توش هستن 66 00:03:55,040 --> 00:03:57,410 .جنگ، مسموم کردن چاه‌های آبـه 67 00:03:57,500 --> 00:04:02,250 کشتنِ تک تکِ نوزادهای یه شهر .و ناپدید شدن، به این می‌گن جنگ 68 00:04:03,330 --> 00:04:04,910 .جنگ واسه پیروز شدنـه 69 00:04:05,000 --> 00:04:08,160 و تعقیب کردن اون دیوونه‌ی ماه‌زده تا توی اتاق‌های مخفی‌ش 70 00:04:08,250 --> 00:04:10,290 ،و تا حد مرگ غافلگیر کردن‌شون 71 00:04:10,370 --> 00:04:11,790 .این کاریه که می‌کنم 72 00:04:12,830 --> 00:04:14,750 .همون کاری بود که انجام دادم 73 00:04:14,830 --> 00:04:18,410 اون‌وقت تو، اونجا وایسادی هی چپ و راست میری .و خودنمایی می‌کنی 74 00:04:18,500 --> 00:04:21,080 .از ماهیت یکی مثل تو بیزارم 75 00:04:21,160 --> 00:04:23,750 شما خون‌آشام‌ها فکر می‌کنید هوش و ذکاوت .همیشه حرف اول رو می‌زنه 76 00:04:23,830 --> 00:04:25,870 منظورم این نیست که شماها ،بویی از هوش و ذکاوت بردین 77 00:04:25,950 --> 00:04:28,830 .چون قرن‌هاست که کله‌پوک بودن‌تون زبان‌زد خاص وعامـه 78 00:04:28,910 --> 00:04:31,950 ،دنبال دل‌ربایی و به‌کار بردنِ کلمات زیرکانه هستین 79 00:04:32,040 --> 00:04:34,660 و به هر دری می‌زنین تا مردم شما رو تحسین کنن 80 00:04:34,750 --> 00:04:36,910 .اونم واسه اینکه خاص هستین 81 00:04:37,000 --> 00:04:39,870 نقص‌ها و کمبودهای انسانیِ خیلی زیادی .توی وجودتون به چشم می‌خوره 82 00:04:41,040 --> 00:04:42,330 .تو یه خون‌آشام نیستی 83 00:04:43,910 --> 00:04:47,120 .من یه خون‌آشام کوفتی‌ام 84 00:04:47,200 --> 00:04:49,000 ،دروغ می‌گم و فریب میدم 85 00:04:49,080 --> 00:04:52,120 چون دروغ گفتن به خوک‌هایی که بدرقه‌ی قربانگاه می‌شن ،هیچ ارزش و معنایی نداره 86 00:04:52,200 --> 00:04:53,700 .و درضمن اینکه، من گرسنه‌ام 87 00:04:53,790 --> 00:04:56,870 ،تمام دار و ندارِ هرکسی که به پست‌م بخوره رو می‌گیرم 88 00:04:56,950 --> 00:05:00,120 ،تا آخرین قطره‌ی وامنده رو ازشون می‌گیرم 89 00:05:00,200 --> 00:05:01,870 .و بعدش میرم سراغ قربانی‌های دیگه 90 00:05:03,160 --> 00:05:05,120 .من یه مجرم نیستم 91 00:05:06,750 --> 00:05:08,790 .یه خون‌آشامِ بی‌نقص‌ام 92 00:05:08,870 --> 00:05:10,950 .وای من، مرد جوان 93 00:05:11,040 --> 00:05:14,000 بی‌نقص؟ - بی‌نقص - 94 00:05:14,080 --> 00:05:16,580 من پا به عرصه‌ی وجود گذاشتم 95 00:05:16,660 --> 00:05:21,870 ،تا از تمام چیزهایی که برام روی زمین گذاشته شده .به خواست و اراده‌ی خودم تغذیه کنم 96 00:05:21,950 --> 00:05:24,290 ،خب، بذار یه چیزی رو برات روشن کنم، راتکو 97 00:05:24,370 --> 00:05:26,500 .تو نمی‌دونی من چی هستم 98 00:05:26,580 --> 00:05:30,370 ولی فقط به‌خاطر اینکه توی مرگ به‌بار آوردن .کارت حرف نداره تو رو تحمل می‌کنم 99 00:05:30,450 --> 00:05:33,250 .این به من پر و بال میده 100 00:05:35,870 --> 00:05:37,790 .به درک 101 00:05:37,870 --> 00:05:39,120 .من رو عصبانی کردی 102 00:05:39,200 --> 00:05:41,000 .خوشم نمیاد کسی من رو عصبانی کنه 103 00:05:41,080 --> 00:05:44,450 چرا که نه؟ .یقیناً، عصبانیت باعث میشه دست به کشتن بزنی 104 00:05:44,540 --> 00:05:46,500 .شرط می‌بندم توی خوابت هم بقیه رو می‌کشی 105 00:05:49,910 --> 00:05:53,290 .توی خواب‌هام، خون‌سردم 106 00:05:53,370 --> 00:05:57,540 تنها چیزهایی که وجود من رو شکل میدن جنب و جوش، ترس، و گرسنگی‌ان 107 00:05:57,620 --> 00:05:59,370 و تمام آدم‌های دنیا 108 00:05:59,450 --> 00:06:01,790 مثل حیوون‌ها توی آغل‌ها به صف منتظر ایستادن 109 00:06:01,870 --> 00:06:04,950 .تا خون رو از وجودشون بیرون بکشم 110 00:06:07,290 --> 00:06:10,040 .آدم‌ها فراموش می‌کنن که ما چی هستیم 111 00:06:19,910 --> 00:06:21,330 به خیال خودت داری کجا می‌ری؟ 112 00:06:22,040 --> 00:06:25,000 خب، از قرار معلوم شما زحمت رسیدگی .به کارهای بالای زمین رو کشیدین 113 00:06:25,080 --> 00:06:27,450 و من هم کارهای دیگه‌ای دارم .که بهشون رسیدگی کنم 114 00:06:27,540 --> 00:06:30,410 .آره. فقط یه کار به‌خصوص داری 115 00:06:30,500 --> 00:06:32,790 .ببین، هردومون از وقت تلف کردن خسته شدیم 116 00:06:32,870 --> 00:06:36,500 .اون دربار زیرزمینیِ افسانه‌ای‌تون رو بهمون نشون میدی 117 00:06:36,580 --> 00:06:39,700 ،و بعدش هم اینجا رو درست و حسابی سروسامون می‌دیم 118 00:06:39,790 --> 00:06:42,000 .از مردم دفاع می‌کنیم و شهر رو تمیز می‌کنیم 119 00:06:42,700 --> 00:06:43,910 شیر فهم شد؟ 120 00:06:45,450 --> 00:06:49,250 به‌گمونم وقتش رسیده شما دوتا .یه سر به دربار زیرزمینی بزنین 121 00:06:50,290 --> 00:06:52,250 آره خب، مگه الان همین رو نگفتم؟ 122 00:06:52,330 --> 00:06:53,910 .نمی‌دونم 123 00:06:54,000 --> 00:06:55,620 یکی دو ثانیه بعد از اینکه شروع کردین به نق زدن 124 00:06:55,700 --> 00:06:57,870 ،راجع به اینکه چی می‌خواین .دیگه به حرف‌هاتون گوش ندادم 125 00:06:58,450 --> 00:07:01,410 .بعد تصمیم گرفتم که وقتشه دیگه دنبال من بیاین 126 00:07:01,500 --> 00:07:03,290 .حد خودتون رو بدونین 127 00:07:07,160 --> 00:07:09,790 بیا اول یه نگاه به اونجا بندازیم، باشه؟ 128 00:08:17,950 --> 00:08:21,290 .واقعاً دست مریزاد 129 00:08:29,580 --> 00:08:31,750 .عجب نقاشیِ ناشیانه‌ی افتضاحی 130 00:08:31,830 --> 00:08:33,700 .هیچکس دلش واسه این یکی تنگ نمی‌شه 131 00:09:04,330 --> 00:09:05,830 ،موقعیت پیش منه 132 00:09:05,910 --> 00:09:08,290 .و اینکه دارم راه رو براتون آماده می‌کنم 133 00:09:08,370 --> 00:09:11,500 ،زمان دقت، برتری 134 00:09:11,580 --> 00:09:14,620 و هرآنچه که تحت عنوان شهامت به اشتباه .در وجود شما نهادینه شده، فرا رسیده 135 00:09:56,410 --> 00:09:57,750 بوو 136 00:10:03,200 --> 00:10:04,750 .خیلی کار خوبی کردی 137 00:10:07,330 --> 00:10:09,250 .متوجه نشدم که کسی داشت تماشا می‌کرد 138 00:10:10,080 --> 00:10:11,870 .داشتم دنبالت می‌گشتم 139 00:10:11,950 --> 00:10:14,370 فکرش رو بکن وقتی از آسمون نازل شدی 140 00:10:14,450 --> 00:10:16,910 و اون نیم‌وجبی‌های پدرسوخته رو .نصف جون کردی، من چقدر جا خوردم 141 00:10:18,040 --> 00:10:19,160 .شرمنده 142 00:10:20,290 --> 00:10:21,790 .نه، جدی می‌گم 143 00:10:21,870 --> 00:10:23,120 .خیلی کار خوبی کردی 144 00:10:24,500 --> 00:10:25,910 همه‌شون بزرگ‌سالی بالا سرشون نیست 145 00:10:26,000 --> 00:10:27,700 .که حتی ذره‌ای بهشون اهمیت بده 146 00:10:27,790 --> 00:10:29,700 ،چه برسه به اینکه، به‌گمونم 147 00:10:29,790 --> 00:10:32,450 .عین عزرائیل از بالا رو سرشون نازل بشه 148 00:10:32,540 --> 00:10:35,500 باعث شدی تا آخر عمر داستانی .واسه تعریف کردن داشته باشن 149 00:10:35,580 --> 00:10:36,830 .صدای خنده‌شون رو شنیدم 150 00:10:49,750 --> 00:10:51,910 از آخرین باری که صدای خنده‌ی بچه‌ها .اینجا پیچیده بود، خیلی وقته می‌گذره 151 00:10:56,080 --> 00:10:57,830 دنبال من می‌گشتی؟ 152 00:10:57,910 --> 00:11:00,040 می‌خواستم باهات راجع به .تمهیدات دفاعی حرف بزنم 153 00:11:00,120 --> 00:11:02,700 .و می‌خواستم در رابطه با آذوقه‌ای که داری ازت بپرسم 154 00:11:02,790 --> 00:11:04,750 .مطمئن نیستم چیز زیادی باقی مونده باشه 155 00:11:04,830 --> 00:11:06,290 .خب، مشکل همینجاست 156 00:11:06,370 --> 00:11:08,610 امیدوار بودم بتونیم یه‌مقدار از اون گوشت خشک‌شده‌ای که داری استفاده کنیم 157 00:11:08,660 --> 00:11:10,540 تا روند تهیه‌ی وعده‌های غذایی یکم جلو ببریم؟ 158 00:11:10,620 --> 00:11:12,000 .همه‌شو بردارید 159 00:11:12,080 --> 00:11:13,330 جداً؟ 160 00:11:13,410 --> 00:11:14,660 .هرچی که تونستید پیدا کنید رو بردارید 161 00:11:15,580 --> 00:11:17,450 ،من معمولاً صبح‌ها غذای تازه می‌خورم 162 00:11:17,540 --> 00:11:19,140 ولی مطمئنم یه‌سری از غذاهایی که از قبل باقی‌موندن 163 00:11:19,160 --> 00:11:20,750 .توی انبارها هست 164 00:11:20,830 --> 00:11:24,370 تو واقعاً نمی‌دونی چی توی قلعه‌ات داری، مگه نه؟ 165 00:11:24,450 --> 00:11:25,950 .تقریباً میشه گفت همین‌طوره 166 00:11:26,040 --> 00:11:28,040 بنظر می‌رسه تا همین چند ماه پیش 167 00:11:28,120 --> 00:11:29,580 .داشتی شکم یه ارتش رو اون تو سیر می‌کردی 168 00:11:31,290 --> 00:11:32,370 ...خب 169 00:11:33,330 --> 00:11:35,080 .کار من نبوده 170 00:11:35,160 --> 00:11:37,200 .ولی نقطه نظرت رو درک می‌کنم 171 00:11:37,290 --> 00:11:39,580 .سرم خیلی شلوغ بوده 172 00:11:39,660 --> 00:11:41,950 ...علاوه بر رسیدگی به یه‌سری از خسارت‌هایی که 173 00:11:43,160 --> 00:11:45,620 .بیا بحث رو عوض کنیم 174 00:11:45,700 --> 00:11:46,700 .گفتی تمهیدات دفاعی 175 00:11:47,500 --> 00:11:50,290 منظورم اینه که، امیدوارم فقط بستن درهای قلعه‌ات 176 00:11:50,370 --> 00:11:51,620 ...بتونه مردم رو از اینجا دور نگه‌داره، ولی 177 00:11:55,160 --> 00:11:57,660 .به‌زودی خورشید غروب می‌کنه 178 00:11:57,750 --> 00:12:00,330 ...بذار محل نگه‌داری سلاح‌ها رو بهت نشون بدم 179 00:12:00,410 --> 00:12:02,000 .و بعدش بیرون رو بررسی می‌کنیم 180 00:13:24,660 --> 00:13:26,950 .ما «رادو»ی سیاه رو به‌خاطر داریم 181 00:14:37,040 --> 00:14:38,370 .وای، خدای من 182 00:14:41,330 --> 00:14:42,330 .همینجا منتظر باشید 183 00:14:58,950 --> 00:15:00,160 .باور کردنی نیست 184 00:15:01,000 --> 00:15:02,370 .می‌فهمم 185 00:15:02,450 --> 00:15:05,040 .اوضاع اینجا افتضاحه 186 00:15:05,120 --> 00:15:07,500 .آره، ولی منظورم اون نبود 187 00:15:16,620 --> 00:15:17,750 .امکان نداره 188 00:15:20,040 --> 00:15:21,370 یه اسباب‌بازی جدید پیدا کردی؟ 189 00:15:22,750 --> 00:15:23,870 .نمی‌دونم 190 00:15:25,750 --> 00:15:26,870 .اسباب‌بازی نیست 191 00:15:27,910 --> 00:15:29,830 این دیگه چیه؟ 192 00:15:29,910 --> 00:15:33,540 خب، داستانش از این قراره که یه شکارچی خون‌آشام نروژیِ دیوونه 193 00:15:33,620 --> 00:15:34,870 ،به هند سفر می‌کنه 194 00:15:34,950 --> 00:15:37,330 و استاد اسلحه‌سازی قبایل «رجا پوتا» رو مجاب می‌کنه 195 00:15:37,410 --> 00:15:39,910 .تا این صلاح رو براش بسازه 196 00:15:40,000 --> 00:15:41,290 .فقط یه دونه ازش وجود داره 197 00:15:41,370 --> 00:15:43,500 توی کتاب مادرم نقاشی‌هایی .ازش به چشمم خورده بود 198 00:15:43,580 --> 00:15:46,080 .سؤال مهم اینه که چه‌جوری سر از اینجا در آورده 199 00:15:49,620 --> 00:15:51,700 .می‌بینی؟ علامت صلیب‌ـه 200 00:15:54,330 --> 00:15:56,580 این شکارچی خون‌آشامی که میگی، توی هند مُرده؟ 201 00:15:56,660 --> 00:15:59,200 چون خون‌آشام‌های هندی اصلاً روح‌شون هم خبر نداشته 202 00:15:59,290 --> 00:16:00,660 .که چرا اون داشته یه صلیب رو جلوشون تکون می‌داده 203 00:16:01,370 --> 00:16:03,660 .در واقع، این‌طور نیست 204 00:16:03,750 --> 00:16:06,250 خون‌آشام‌ها در اصل گونه‌ی تحول‌یافته‌ای ،از حیوانات درنده هستن 205 00:16:06,330 --> 00:16:08,750 .برای همین قدرت بینایی‌شون با ما خیلی فرق داره 206 00:16:08,830 --> 00:16:10,950 کاشف به عمل اومد که اگه یه شکل هندسی بزرگ 207 00:16:11,040 --> 00:16:12,600 ،درست در نزدیکیِ میدان دیدشون قرار بدی 208 00:16:12,660 --> 00:16:14,220 حسابی گیج و دست‌پاچه‌شون می‌کنه 209 00:16:14,290 --> 00:16:15,750 .و خب، می‌دونی، باعث میشه وحشت کنن 210 00:16:15,830 --> 00:16:18,580 حالا اصلاً این رو از کجا می‌دونی؟ 211 00:16:18,660 --> 00:16:21,330 آره، توی دورانی که قرار بود 212 00:16:21,410 --> 00:16:24,160 یه شکارچی هیولای اسطوره‌ای بشم خیلی چیزها یاد گرفتم، یادته؟ 213 00:16:25,120 --> 00:16:26,450 ،بعدش هم یه عالمه گرفتاری برامون پیش اومد 214 00:16:26,540 --> 00:16:28,870 .و کم کم به‌گمونم همه‌شون رو از یاد بردم 215 00:16:28,950 --> 00:16:32,290 و حالا هم دوباره دارم .همه‌شون رو به‌خاطر میارم 216 00:16:32,370 --> 00:16:33,950 ،سؤال اصلی اینه که 217 00:16:34,040 --> 00:16:36,580 اگه شما این پایین یه همچین چیزهایی ،رو نگه‌می‌دارین 218 00:16:36,660 --> 00:16:38,910 پس چرا اون بالا ازشون استفاده نمی‌کنین؟ 219 00:16:39,500 --> 00:16:41,700 .چون این خواسته‌ی بالادستی‌هاست 220 00:16:41,790 --> 00:16:43,190 .پس دیگه وقتشه ملاقات‌شون کنم 221 00:16:44,040 --> 00:16:45,410 اون پشت تشریف دارن دیگه؟ 222 00:16:45,500 --> 00:16:47,830 .من که نگفتم می‌تونی به ملاقات‌شون بری 223 00:16:47,910 --> 00:16:49,200 .اونا دارن استراحت می‌کنن 224 00:16:49,290 --> 00:16:52,040 آره، خب، دیگه وقتشه توی این گیر و دار .دست از خوابیدن و تنبل‌بازی بردارن 225 00:16:55,370 --> 00:16:56,750 .تو چشمام نگاه کن 226 00:16:56,830 --> 00:16:59,750 واقعاً دلت می‌خواد الان زندگی رو 227 00:16:59,830 --> 00:17:01,660 برام بیشتر از این آزاردهنده کنی؟ 228 00:17:05,700 --> 00:17:08,700 .بیدار شین دیگه جاکش‌های بی‌بته 229 00:17:12,910 --> 00:17:14,870 .تو حق نداری این‌طوری باهاشون صحبت کنی 230 00:17:14,950 --> 00:17:16,790 خب، حالا می‌فهمم چرا 231 00:17:16,870 --> 00:17:19,750 .به شکل ملموسی همه‌چی به ماتحت چپ‌شونه 232 00:17:19,830 --> 00:17:22,040 .صدات رو بیار پایین 233 00:17:22,120 --> 00:17:24,910 چرا؟ .قرار نیست که بیدار بشن 234 00:17:25,000 --> 00:17:29,000 بقیه‌ی کسانی که اینجا هستن .چیزی از خواب سلطنتی سر درنمیارن 235 00:17:33,370 --> 00:17:35,250 .آره 236 00:17:35,330 --> 00:17:40,120 .زمفیر، این دوتا باید دفن بشن 237 00:17:40,200 --> 00:17:41,580 .این کار از بیخ اشتباهه 238 00:17:43,250 --> 00:17:44,580 اینجا کشیش دارین؟ 239 00:17:47,000 --> 00:17:48,540 .هیچ کشیشی اینجا نیست 240 00:17:48,620 --> 00:17:50,910 .زمفیر، گوش کن ببین چی می‌گم 241 00:17:51,000 --> 00:17:52,450 .این ماجرا دیگه تموم شده 242 00:17:52,540 --> 00:17:54,290 .هیچ‌وقت تموم نمیشه 243 00:17:54,370 --> 00:17:56,040 .آخرالزمان هرگز ما رو از پا در نمیاره 244 00:17:56,120 --> 00:17:59,290 .فاجعه‌ی ترگوویشته دیگه هیچ‌وقت تکرار نمیشه 245 00:17:59,370 --> 00:18:01,330 .همون‌طور که می‌دونی، ما همه‌ی کشیش‌ها رو کشتیم 246 00:18:01,410 --> 00:18:03,660 شوخیت گرفته؟ 247 00:18:03,750 --> 00:18:05,910 .ما کنترل کشورمون رو پس می‌گیریم 248 00:18:06,000 --> 00:18:08,540 .ترگوویشته کشور نیست 249 00:18:09,950 --> 00:18:12,790 .اون قلب تپنده‌ی این کشوره 250 00:18:12,870 --> 00:18:14,290 .حتی یه شهر هم محسوب نمیشه 251 00:18:14,370 --> 00:18:16,160 .اون بزرگ‌ترین شهر دنیاست 252 00:18:16,250 --> 00:18:18,040 .و ما هم متولی‌هاش هستیم 253 00:18:18,120 --> 00:18:20,950 .کنترل رو پس می‌گیریم - .کنترل؟ آره - 254 00:18:21,040 --> 00:18:22,290 با گرسنگی دادن به مردم‌تون 255 00:18:22,370 --> 00:18:23,750 و اینکه توی عن و گه خودشون .دست و پا بزنن 256 00:18:23,830 --> 00:18:25,080 .نه توی نظم دادن و سامان‌دهی کمک‌شون می‌کنین 257 00:18:25,160 --> 00:18:26,910 .نه کمک‌شون می‌کنین از خودشون دفاع کنن 258 00:18:27,000 --> 00:18:29,160 .تازه کون‌شون رو هم براشون تمیز نمی‌کردم 259 00:18:29,250 --> 00:18:32,160 چطوره برم چندتا پارچه کهنه بیارم اونجاشون رو هم تمیز کنم؟ 260 00:18:33,700 --> 00:18:35,200 می‌تونی سعی کنی بهشون کمک کنی 261 00:18:35,290 --> 00:18:36,620 .تا حداقل بتونن به زندگی کوفتی‌شون ادامه بدن 262 00:18:37,160 --> 00:18:38,160 !ببین 263 00:18:38,250 --> 00:18:41,330 .ما آدم‌های زیادی رو این پایین راه دادیم 264 00:18:41,410 --> 00:18:43,540 آره، مجموعه‌ی جالبی از آدم‌هایی که دارن به‌وضوح 265 00:18:43,620 --> 00:18:45,790 ،به‌خاطر سهل انگاری می‌میرن .برای خودتون دست و پا کردین 266 00:18:45,870 --> 00:18:48,870 ما توی دربار زیرزمینی در حق هیچ‌کس .سهل انگاری نمی‌کنیم 267 00:18:48,950 --> 00:18:50,830 ،این آدم‌ها از تشنگی لب‌هاشون خشک شده 268 00:18:50,910 --> 00:18:52,660 .اون‌وقت شما اون پشت آب جاری دارین 269 00:18:52,750 --> 00:18:55,790 .ما به اون آب برای دفاع از خودمون نیاز داریم 270 00:18:56,410 --> 00:18:58,330 .آب مقدس 271 00:18:58,410 --> 00:19:01,160 اگه همه‌ی کشیش‌ها رو کشتین پس آب مقدس از کجا گیر آوردین؟ 272 00:19:01,250 --> 00:19:03,620 اونا رو از ساختمون‌های مذهبی‌ای که .سالم مونده بودن بازیابی کردیم 273 00:19:03,700 --> 00:19:05,950 می‌دونین بعضی از اون‌ها قبلا آب مقدس رو برای فروش 274 00:19:06,040 --> 00:19:07,330 توی بشکه‌ها و بطری‌ها نگه‌داری می‌کردن؟ 275 00:19:07,410 --> 00:19:10,410 می‌تونستین اونا رو برای مردم نگه‌دارین .تا آبی برای نوشیدن داشته باشن 276 00:19:10,500 --> 00:19:12,290 .باید از دربار محافظت بشه 277 00:19:12,370 --> 00:19:14,330 ،اگه بذاریم مردم تمام آب موجود رو مصرف کنن 278 00:19:14,410 --> 00:19:16,200 اون‌وقت خون‌آشام‌ها به‌راحتی از کانال‌های خالی رد بشن 279 00:19:16,290 --> 00:19:18,580 تا وارد دربار بشن و همه رو بکشن چی؟ 280 00:19:18,660 --> 00:19:20,700 خب معلومه. نمی‌تونستین ریسک اینکه خون‌آشام‌ها وارد اینجا بشن رو به جون بخرین 281 00:19:20,790 --> 00:19:22,410 .چون ممکن بود خدایی نکرده یه سر و سامونی به اینجا بدن 282 00:19:22,500 --> 00:19:24,160 .اینجوری اصلاً جواب نمیده 283 00:19:24,250 --> 00:19:26,290 .و اینکه تو داری از دوتا جسد حمایت می‌کنی 284 00:19:26,370 --> 00:19:28,080 .اونا بیدار می‌شن 285 00:19:28,160 --> 00:19:30,660 اعلی‌حضرت و علیاحضرت از خواب سلطنتی‌شون بیدار میشن 286 00:19:30,750 --> 00:19:32,540 .و همه‌ی ما رو نجات میدن 287 00:19:32,620 --> 00:19:34,200 .تو دیوونه‌ای 288 00:19:34,290 --> 00:19:36,750 .معلومه که دیوونه‌ام 289 00:19:36,830 --> 00:19:38,620 معلوم هست چی داری می‌گی؟ 290 00:19:39,500 --> 00:19:41,910 درست همون روزی که دراکولا .به این شهر حمله کرد دیوونه شدم 291 00:19:42,870 --> 00:19:44,750 .چهره‌اش رو توی آسمون دیدم 292 00:19:44,830 --> 00:19:48,200 درست مثل این بود که شعله‌های خشم شیطان .در سرتاسر دنیا زبانه کشیده بود 293 00:19:48,290 --> 00:19:50,000 چه‌طور آدم می‌تونه با دیدن اینکه 294 00:19:50,080 --> 00:19:52,580 ،آتش جهنم زادگاه‌اش رو با خاک یکسان می‌کنه عقلش رو ازدست نده؟ 295 00:19:52,660 --> 00:19:55,830 بعد از اون اتفاق دیگه شب‌ها فقط دو ساعت پلک روهم می‌ذارم 296 00:19:55,910 --> 00:19:58,160 .و بعد با جیغ و فریاد از خواب پا می‌شم 297 00:19:58,250 --> 00:20:01,160 پس اونقدرا هم دیوونه نیستی که از دیوونه بودن خودت بی‌خبر باشی؟ 298 00:20:01,250 --> 00:20:04,330 بیدار میشن 299 00:20:04,410 --> 00:20:05,660 اونا جادوگرن 300 00:20:06,330 --> 00:20:07,910 .خون سلطنتی توی رگ‌هاشون جریان داره 301 00:20:08,000 --> 00:20:09,500 اونا در سرزمین‌های نامشهود سفر می‌کنن 302 00:20:09,580 --> 00:20:11,000 ،تا قدرت‌شون رو دوباره به‌دست بیارن 303 00:20:11,080 --> 00:20:13,290 .و من باید تا اون موقع ازشون دفاع کنم 304 00:20:14,160 --> 00:20:15,330 .الان دیگه می‌فهمم 305 00:20:16,660 --> 00:20:19,330 .مدت خیلی زیادی در رنج و عذاب بودی 306 00:20:19,410 --> 00:20:22,290 وقتی دراکولا حمله کرد تو آخرین نجیب‌زاده‌ای بودی 307 00:20:22,370 --> 00:20:24,290 که جون سالم به‌در برده بود؟ 308 00:20:24,370 --> 00:20:26,500 .من در رنج و عذاب نیستم 309 00:20:26,580 --> 00:20:28,620 .این ارزشمندترین کاره 310 00:20:28,700 --> 00:20:31,750 .این مأموریت باشکوه منه 311 00:20:31,830 --> 00:20:33,790 با نجات دادن اونا .جون همه رو نجات میدم 312 00:20:39,000 --> 00:20:41,830 .خب، تعجبی هم نداره که اونا تیکه تیکه‌ش کردن 313 00:20:41,910 --> 00:20:44,660 تو اون دوتا رو از زیر ویرانه‌های قصرشون آوردی بیرون؟ 314 00:20:44,750 --> 00:20:47,200 .این وظیفه‌ی من بود. من نجات‌شون دادم 315 00:20:48,160 --> 00:20:49,410 .بیدار میشن 316 00:20:49,500 --> 00:20:51,250 .اونا همه‌مون رو نجات میدن 317 00:20:51,330 --> 00:20:53,620 .و همه‌چی هم روبه‌راه می‌شه 318 00:20:53,700 --> 00:20:56,450 .همه‌چی می‌شه عین روز اولش 319 00:20:56,540 --> 00:20:59,040 .اونا جادوگرن، سایفا 320 00:20:59,120 --> 00:21:00,410 واقعاً؟ 321 00:21:00,500 --> 00:21:02,330 .کشیش‌ها همیشه به این موضوع شک داشتن 322 00:21:02,410 --> 00:21:05,500 .اونا خاندان سلطنتی رو به ستوه آوردن .باورت می‌شه؟ ولی ببین 323 00:21:05,580 --> 00:21:08,620 یه نگاه به تمام چیزهایی که .از قصرشون بازیابی کردیم بنداز 324 00:21:08,700 --> 00:21:10,750 .گنجینه‌های اسرارآمیزشون رو نظاره کن 325 00:21:13,040 --> 00:21:16,870 .نجات‌شون دادم .واسه همین اونا هم من رو نجات میدن 326 00:21:19,910 --> 00:21:22,660 کس‌چرخ زدن‌هات تموم شد؟ 327 00:21:22,750 --> 00:21:25,120 .نمی‌دونم کی این کلمه‌ها رو بهت یاد داده، ولی آره 328 00:21:26,250 --> 00:21:28,160 .خیلی‌خب. خوبه 329 00:21:28,250 --> 00:21:32,410 .واقعاً برای تمام اتفاق‌هایی که برات افتاده متأسفم 330 00:21:32,500 --> 00:21:34,910 .ولی تمام این ماجرا باید همین الان تموم بشه 331 00:21:36,410 --> 00:21:38,910 چی؟ 332 00:21:39,000 --> 00:21:40,600 .باید به این مردم کمک کنیم 333 00:21:40,660 --> 00:21:42,250 باید اونایی که سالم‌ان و توانایی‌شو دارن رو 334 00:21:42,330 --> 00:21:43,870 .با سلاح‌هایی که این پایین دارین مسلح کنیم 335 00:21:43,950 --> 00:21:46,660 ...باید اینجا رو رها کنیم، افراد رو سازماندهی کنیم و 336 00:21:46,750 --> 00:21:48,790 رها کنیم؟ 337 00:21:48,870 --> 00:21:51,370 خاندان سلطنتی رو رها کنیم؟ 338 00:21:51,450 --> 00:21:52,700 .این یه آشفته‌بازاره 339 00:21:52,790 --> 00:21:55,950 ،هرکاری از دستت برمی‌اومد رو انجام دادی ولی فرمان‌روایان‌تون دیگه مُردن 340 00:21:56,040 --> 00:21:58,450 .و مردم بهت نیاز دارن 341 00:21:58,540 --> 00:22:01,160 .نه. من نجات‌شون دادم 342 00:22:25,450 --> 00:22:36,820 .:: ترجمه و زیرنویس: هادی ::. :: Hadi Es :: 343 00:23:07,520 --> 00:23:16,520 « جذاب‌ترین عناوین روز را در فیلموژن تماشا کنید » :.:.: FilmoGen.Org :.:.: