1 00:00:07,115 --> 00:00:08,768 ‫آنچه که در تیم سیل گذشت... 2 00:00:08,812 --> 00:00:12,859 ‫چند هفته پیش آقای کوئین به یه مشتری ‫تو میخونه ی واشنگتن یورش بردن 3 00:00:12,903 --> 00:00:14,470 ‫منم با این موضوع همچین برخوردی میکنم 4 00:00:14,513 --> 00:00:16,602 ‫مهناوی کوئین فردا به مدت شش هفته به پایگاه هوایی لافلین 5 00:00:16,646 --> 00:00:19,170 ‫به مدرسه ی اسلحه خانه ی پیشرفته سفر میکنه 6 00:00:19,214 --> 00:00:21,085 ‫لیندل از کدوم گورستونی 7 00:00:21,129 --> 00:00:22,782 ‫فهمید تو واشنگتن چه اتفاقی افتاده بود؟ 8 00:00:22,826 --> 00:00:24,262 ‫تصادفا تو یکی از ملاقت های خصوصیتون بهش نگفتی؟ 9 00:00:24,306 --> 00:00:26,612 ‫- چرا باید همچین کاری کنم؟ ‫- خب، سوگلی فرمانده 10 00:00:26,656 --> 00:00:28,092 ‫به ستاره اش احتیاج داره، نه؟ 11 00:00:28,136 --> 00:00:30,007 ‫- برای ورود به STA-21 بهم فشار وارد میکنه ‫- میدونستم! ‫(برنامه ی نیروهای ایالات متحده به گونه ای که جنگاوران قادر به اخذ مدرک ‫و افسران ماموریت شوند) 12 00:00:30,051 --> 00:00:32,618 ‫- هنوز جواب مثبت ندادم ‫- خب هنوزم نگفتی نه 13 00:00:32,662 --> 00:00:34,055 ‫- مگه نه؟ ‫- من واقعا فکر میکردم که میتونم 14 00:00:34,098 --> 00:00:36,448 ‫کاملا خودمو وقف تو و براوو کنم 15 00:00:36,492 --> 00:00:38,059 ‫ولی اشتباه میکردم 16 00:00:38,102 --> 00:00:40,365 ‫در حال حاضر تیم براوو بیشتر به من احتیاج داره 17 00:00:40,409 --> 00:00:42,237 ‫حتما برمیگردی؟ 18 00:00:42,280 --> 00:00:43,890 ‫قول میدی اونجا نمیری؟ 19 00:00:43,934 --> 00:00:45,109 ‫قول میدم 20 00:00:45,153 --> 00:00:46,110 ‫تینا میگه میخواد باهات بیاد 21 00:00:46,154 --> 00:00:49,113 ‫عزیزم، من... 22 00:02:56,197 --> 00:02:58,199 ‫اینه 23 00:02:58,242 --> 00:02:59,939 ‫روراست باش 24 00:02:59,983 --> 00:03:02,246 ‫این شبیه اون عکسیه که دیروز گرفتم؟ 25 00:03:02,290 --> 00:03:04,596 ‫دقیقا همون عکسه، ری دارم لحظاتمون رو افغانستان رو مستند سازی میکنم 26 00:03:04,640 --> 00:03:06,511 ‫- یه راه عالی برای در ارتباط موندن با... ‫- عروسک رو بردار... 27 00:03:06,555 --> 00:03:09,253 ‫-عروسک رو بردار ببر ‫- نه این یه راه عالی برای 28 00:03:09,297 --> 00:03:10,559 ‫- نزدیک موندن به جملیه ست، بذار بدونه... ‫- بردار ببرش 29 00:03:10,602 --> 00:03:12,213 ‫باباش در امانه 30 00:03:12,256 --> 00:03:13,562 ‫- میتونم یدونه عکسم از تو برای ناتالی بگیرم اگه میخوای ‫- نه ممنون 31 00:03:13,605 --> 00:03:17,130 ‫- آره... ‫- اینجا چه خبره، ها؟ 32 00:03:17,174 --> 00:03:18,480 ‫منظورم اینه که ببین، مثل اینه که... 33 00:03:18,523 --> 00:03:20,569 ‫شیفت همه تموم شده و دارن میرن 34 00:03:20,612 --> 00:03:22,092 ‫چون واقعا همینطوره داداش 35 00:03:22,135 --> 00:03:25,269 ‫منظورم اینه که اینجا یه پایگاه بسته ست ‫و نیروها دارن خارج میشن 36 00:03:25,313 --> 00:03:26,705 ‫همه در تلاشن تا یه فرصتی به صلح بدن 37 00:03:26,749 --> 00:03:28,011 ‫آره، ولی اینجا افغانستان ـه 38 00:03:28,054 --> 00:03:29,230 ‫خطر از هرگوشه ممکنه کمین کرده باشه 39 00:03:29,273 --> 00:03:30,883 ‫- خودت که میدونی ‫- آره، خب تو میتونی وایسی 40 00:03:30,927 --> 00:03:32,842 ‫تا خطر بیاد سراغت، ولی من چی؟ 41 00:03:32,885 --> 00:03:35,627 ‫از اونجایی که به دخترم گفتم به خونه برمیگردم 42 00:03:35,671 --> 00:03:38,413 ‫نمیخوام درباره ی آروم بودن این شرایط اعتراضی بکنم 43 00:03:38,456 --> 00:03:40,241 ‫جیسون هیز 44 00:03:40,284 --> 00:03:41,633 ‫- ری پری ‫- واو 45 00:03:41,677 --> 00:03:43,200 ‫شایعات برگشتن براوو رو شنیده بودم 46 00:03:43,244 --> 00:03:45,681 ‫جک دنیلز، رفیقم ‫نگاش کن، یه لحظه وایسا 47 00:03:45,724 --> 00:03:48,161 ‫همون ساعتیه که سری پیش بهت دادم، نه؟ 48 00:03:48,205 --> 00:03:50,294 ‫- مثل روز اولشه ‫- پسر، چند تا عملیاتی هست که ندیدمت 49 00:03:50,338 --> 00:03:52,122 ‫- آره میدونم ‫- نه از وقتی که این ساعت رو بهم داد 50 00:03:52,165 --> 00:03:53,384 ‫هنوزم کار میکنه، نه؟ 51 00:03:53,428 --> 00:03:55,212 ‫ولی مطمئن نیستم بتونم همچین چیزی رو درباره ی خودمون بگم 52 00:03:55,256 --> 00:03:57,083 ‫آره پسر، خودت میدونی که تو زشت ترین عملیات هامون 53 00:03:57,127 --> 00:03:59,129 ‫همراه ما تو جبهه بودی، داداش 54 00:03:59,172 --> 00:04:00,173 ‫همسر و بچه هام خوشحالن که 55 00:04:00,217 --> 00:04:01,479 ‫- ازم حمایت میکنن ‫- پس، چه خبر؟ 56 00:04:01,523 --> 00:04:03,046 ‫هنوز برای ستاد فرماندهی عملیات ویژه تفسیر میکنی؟ 57 00:04:03,089 --> 00:04:05,962 ‫نه در حال حاضر برای وزارت داخلی کار میکنم 58 00:04:06,005 --> 00:04:08,704 ‫امیدوارم برای کشورم ثبات رو به ارمغان بیاره 59 00:04:08,747 --> 00:04:10,227 ‫پس بخاطر توئه که تیم من حوصله اش سر رفته 60 00:04:10,271 --> 00:04:12,011 ‫اگه کارم رو درست انجام بدم، جیسون 61 00:04:12,055 --> 00:04:13,491 ‫حداقل چند ماه حوصله ات سر میره 62 00:04:13,535 --> 00:04:16,146 ‫از وقتی که رسیدیم سه هفته میگذره 63 00:04:16,189 --> 00:04:18,191 ‫- براوو بی قراری میکنه ‫- اینطوری که نیروها عقب کشیدن 64 00:04:18,235 --> 00:04:19,323 ‫اقدام جنبشی زیادی اون بیرون 65 00:04:19,367 --> 00:04:20,933 ‫برای اپراتور های ردیف یک وجود نداره 66 00:04:20,977 --> 00:04:22,979 ‫نشونه گذاری های تیمای قبلی چی؟ 67 00:04:23,022 --> 00:04:25,503 ‫من اطلاعات بیشتری احتیاج دارم ‫ولی با موانع جاده ای رو به میشم 68 00:04:25,547 --> 00:04:27,766 ‫به نظر میرسه همه ی آزانس ها 69 00:04:27,810 --> 00:04:29,855 ‫روی توافق آتی رهبرای کلیدی تمرکز کردن 70 00:04:29,899 --> 00:04:31,161 ‫صلح با طالبان 71 00:04:31,204 --> 00:04:32,162 ‫هیچوقت فکر نمیکردم همچین روزی رو ببینم 72 00:04:32,205 --> 00:04:33,555 ‫میدونی، یه چیزی بهم میگه 73 00:04:33,598 --> 00:04:36,166 ‫شما جفتتون فکر میکنین این چیز بدیه 74 00:04:36,209 --> 00:04:38,255 ‫این کشور سالهاست که صلح رو به چشم ندیده 75 00:04:38,299 --> 00:04:40,866 ‫پس این عزیمت ما باعث یه سری مشکلات میشه 76 00:04:40,910 --> 00:04:42,390 ‫- از نوع خشونت آمیزش ‫- تمام پیشرفت های دو دهه ی گذشته مون رو 77 00:04:42,433 --> 00:04:44,087 ‫به خطر میندازه 78 00:04:44,130 --> 00:04:45,741 ‫آره، احتمالا شما ها راست میگین ولی هیچکس اینجا 79 00:04:45,784 --> 00:04:49,701 ‫دلش نمیخواد همچین چیزی رو بشنوه ‫پس بهتون پیشنهاد میکنم فضا رو متشنج نکنین 80 00:04:51,486 --> 00:04:54,053 ‫این اسرار رو از یه اسنیک ایتر تو کندز گرفتم 81 00:04:54,097 --> 00:04:56,142 ‫دونه های قهوه که با دست به عمل میان و این قهوه جوش 82 00:04:56,186 --> 00:04:58,580 ‫دوجین آدم بد رو به درک فرستام 83 00:04:58,623 --> 00:05:01,017 ‫هر قصه ای که میگی یه مشت جسد توشه 84 00:05:01,060 --> 00:05:02,671 ‫آه، مایک فقط حرف میزنه 85 00:05:02,714 --> 00:05:04,412 ‫حرفایی که پول بهشون وصل میشن 86 00:05:04,455 --> 00:05:06,239 ‫یه انتشاراتی میخواد خاطراتم از همه ی 87 00:05:06,283 --> 00:05:08,154 ‫عملیات های نینجایی که انجام دادم رو چاپ کنه 88 00:05:08,198 --> 00:05:10,069 ‫ما هم تو قسمت تخیلی پیداش میکنیم 89 00:05:12,071 --> 00:05:15,423 ‫کارت خوب بود تی ‫خیلی خب سر جاتون وایسین، پسرا 90 00:05:15,466 --> 00:05:17,076 ‫بابایی میخواد یه ضربه بزنه 91 00:05:17,120 --> 00:05:19,252 ‫- 50 دلار شرط میبندم نمیتونی ‫- باشه 92 00:05:19,296 --> 00:05:21,342 ‫بالاخره یه تکونی به خودت دادی 93 00:05:23,431 --> 00:05:25,433 ‫اوه! 94 00:05:25,476 --> 00:05:26,477 ‫اینه! 95 00:05:26,521 --> 00:05:28,044 ‫لایحه ات اضافه شد رفیق! 96 00:05:28,087 --> 00:05:30,307 ‫کسی میخواد دلیل این وضعیت رو برام توضیح بده؟ 97 00:05:30,351 --> 00:05:33,354 ‫- هان؟ ‫- خب از اونجایی که یه داوطلب 98 00:05:33,397 --> 00:05:35,138 ‫باید از اون چکمه های کوچیک 99 00:05:35,181 --> 00:05:36,879 ‫تو اون غرفه ی تیر اندازی مواظبت کنه 100 00:05:36,922 --> 00:05:38,184 ‫ماتصمیم گرفتیم که بازنده ی 101 00:05:38,228 --> 00:05:39,577 ‫اردوگاه باز لارکین اینکار رو بکنه 102 00:05:39,621 --> 00:05:41,274 ‫اون بیرون خیلی بد نیست 103 00:05:41,318 --> 00:05:45,104 ‫من سالها پیش با نمایش سیگار محلی بازداشت شدم 104 00:05:45,148 --> 00:05:48,020 ‫- نه نشدی ‫- نظر من اینه که ما یه نفر دیگه رو 105 00:05:48,064 --> 00:05:49,935 ‫از تیم چارلی پیدا کنیم ‫تا برای پر کردن سونی بیاد 106 00:05:49,979 --> 00:05:52,155 ‫آره، به نظرم مایک انتخاب خوبیه 107 00:05:52,198 --> 00:05:53,765 ‫حالا که صحبتش شد ‫کسی خبری از سونی شنیده؟ 108 00:05:53,809 --> 00:05:54,940 ‫کسی باهاشون تماسی داشته؟ 109 00:05:54,984 --> 00:05:57,203 ‫نه رادیو خاموشه 110 00:05:57,247 --> 00:05:58,988 ‫صادقانه بگم، بهتره که اینجا نباشه 111 00:05:59,031 --> 00:06:00,076 ‫چون همونطور که ما اینجا نشسته بودیم 112 00:06:00,119 --> 00:06:02,034 ‫از دیوارا بالا میرفت 113 00:06:02,078 --> 00:06:03,601 ‫نمیتونی از سرعت عملیاتیش شکایت کنی پسر 114 00:06:03,645 --> 00:06:05,995 ‫خوبه که یه مدت مورد اصابت گلوله قرار نگرفتین 115 00:06:06,038 --> 00:06:07,475 ‫میدونی، ری پری که ده دوازده سال پیش دیدم 116 00:06:07,518 --> 00:06:09,302 ‫کونتو بخاطر اون حرف سرویس میکرد 117 00:06:09,346 --> 00:06:10,391 ‫- عه جدی؟ ‫- آها 118 00:06:10,434 --> 00:06:11,435 ‫خب که چی، قراره گلف بازی کنیم و 119 00:06:11,479 --> 00:06:13,089 ‫روی تعهدمون کاملمون کار کنیم؟ 120 00:06:13,132 --> 00:06:15,091 ‫حدس من اینه که ما خودمونو وارد حاشیه کردیم 121 00:06:15,134 --> 00:06:17,441 ‫تا به طالبان خواسته مون رو برای عقب نشینی نشون بدیم 122 00:06:17,485 --> 00:06:19,008 ‫یه مشت از اپراتور های ردیف یک ضربه خوردن 123 00:06:19,051 --> 00:06:20,313 ‫و اونا به این فکر میکنن که ما برنامه ای داریم یا نه 124 00:06:20,357 --> 00:06:22,272 ‫به به، خوشکل و باهوش 125 00:06:22,315 --> 00:06:23,795 ‫میدونی تو واقعا باید فکر کنی که 126 00:06:23,839 --> 00:06:25,493 ‫که به نابغه های واقعی تیم چارتی بپیوندی 127 00:06:25,536 --> 00:06:26,668 ‫کلی جایی نمیره 128 00:06:26,711 --> 00:06:27,799 ‫به جز اداره ی پلیس ردینگ 129 00:06:27,843 --> 00:06:29,279 ‫اوه... 130 00:06:29,322 --> 00:06:32,108 ‫ببخشید ترنت، تنها چیزی که از انجام ندادن هیچ کاری بدتره 131 00:06:32,151 --> 00:06:34,110 ‫کاری رو به تنهایی انجام دادنه 132 00:07:00,092 --> 00:07:01,833 ‫چی برات بیارم؟ 133 00:07:01,877 --> 00:07:05,010 ‫یه وبسکی خالص میخوام 134 00:07:08,231 --> 00:07:09,841 ‫ممنونم هانا خانوم 135 00:07:11,974 --> 00:07:13,323 ‫سونی کوئین 136 00:07:13,366 --> 00:07:15,194 ‫تو یه چشم به هم زدن 137 00:07:15,238 --> 00:07:17,501 ‫از ریشت خوشم میاد 138 00:07:17,545 --> 00:07:19,503 ‫این یه نسخه ی به روز از اون نوار کوچیک کاترپلار 139 00:07:19,547 --> 00:07:21,200 ‫که سال هشتم بالای لبت بوده ‫(داره تیکه میندازه میگه قدیما دوتا نخ سیبیل بیشتر نداشته) 140 00:07:21,244 --> 00:07:23,638 ‫عه جدی؟ عظمت از آغاز فروتنانه سرچشمه میگیره 141 00:07:24,987 --> 00:07:26,162 ‫پس، الان اینجا کار میکنی؟ 142 00:07:26,205 --> 00:07:27,468 ‫الآن صاحب اینجام 143 00:07:27,511 --> 00:07:29,818 ‫پولامو جمع کردم و چند سال پیش اینجا رو خریدم 144 00:07:29,861 --> 00:07:32,168 ‫- از یه آغاز فروتنانه ‫- آها 145 00:07:32,211 --> 00:07:34,649 ‫خب، ام 146 00:07:34,692 --> 00:07:35,998 ‫سرت شلوغ بوده نه؟ 147 00:07:36,041 --> 00:07:37,869 ‫تو هم مشغول ماموریت بودی 148 00:07:38,914 --> 00:07:40,655 ‫آره 149 00:07:40,698 --> 00:07:43,005 ‫پس از بین این همه کافه های شهرای دنیا 150 00:07:43,048 --> 00:07:44,397 ‫چی امروز عصر تو رو به سمت مال من کشونده؟ 151 00:07:44,441 --> 00:07:47,183 ‫خب، میدونی 152 00:07:47,226 --> 00:07:51,100 ‫قراره یه مدتی توی لافلین کار کنم، پس... 153 00:07:51,143 --> 00:07:52,623 ‫فقط داشتم به یاد می آورم که میدونی 154 00:07:52,667 --> 00:07:55,583 ‫چقد اینجا عیش و نوش داشتیم 155 00:07:55,626 --> 00:07:57,454 ‫وای پسر، وای پسر 156 00:07:57,498 --> 00:07:58,890 ‫پس با خودم گفتم که بیام یه سر بزنم 157 00:07:58,934 --> 00:08:00,588 ‫و ببینم هنوز سرپاست یا نه 158 00:08:00,631 --> 00:08:02,328 ‫داری بهم میگی این همه راه رو اومدی تا ببینی 159 00:08:02,372 --> 00:08:04,287 ‫اینجا هنوز بوی آبجوی کهنه میده؟ 160 00:08:04,330 --> 00:08:05,244 ‫بله خانوم 161 00:08:05,288 --> 00:08:06,594 ‫بیخیال سونی 162 00:08:06,637 --> 00:08:08,421 ‫بعد از این همه سال هنوزم میتونم 163 00:08:08,465 --> 00:08:09,684 ‫بگم کی داری چیزیومخفی میکنی 164 00:08:09,727 --> 00:08:11,686 ‫جدی؟ 165 00:08:11,729 --> 00:08:13,557 ‫- اهم ‫- خیلی خب 166 00:08:13,601 --> 00:08:16,386 ‫الآن تیم آمریکا داره چه غلطی میکنه؟ 167 00:08:16,429 --> 00:08:18,693 ‫انگار میخواد دوباره همشو جمع کنه 168 00:08:18,736 --> 00:08:20,956 ‫کل ایستگاه داره از هم میپاشه ‫اون داره دوباره سازیش میکنه 169 00:08:20,999 --> 00:08:22,784 ‫داداش داره انکارش میکنه 170 00:08:22,827 --> 00:08:24,699 ‫اهم، از حقیقت آسون تره 171 00:08:24,742 --> 00:08:25,961 ‫میدونی برای نهمین بار 172 00:08:26,004 --> 00:08:27,179 ‫شاهد یه عقب نشینی باشه 173 00:08:27,223 --> 00:08:29,704 ‫و ببینه داریم با دشمن وارد صلح میشیم 174 00:08:29,747 --> 00:08:30,966 ‫کلی 175 00:08:31,009 --> 00:08:34,360 ‫بیا کمکش کنیم، یالا 176 00:08:37,276 --> 00:08:38,669 ‫چیکار میکنی باب ویلا؟ 177 00:08:38,713 --> 00:08:40,323 ‫خب فکر کردم... 178 00:08:40,366 --> 00:08:42,455 ‫تهشو بگیر تا به هم وصلش کنیم، باشه؟ 179 00:08:42,499 --> 00:08:44,588 ‫فکرکردم که مدتی که توی کمپ لارکین هستیم 180 00:08:44,632 --> 00:08:46,590 ‫تبدیلش کنیم به خونمون 181 00:08:46,634 --> 00:08:50,202 ‫تخته رو بلند کن، بیا 182 00:08:50,246 --> 00:08:52,030 ‫- آماده ای؟ ‫- آره 183 00:09:00,430 --> 00:09:02,911 ‫همه ی فدایی های سیل که توی لارکین زندگی میکردن 184 00:09:02,954 --> 00:09:05,217 ‫تمام این پسرا آخرش جون خودشون رو فدا کردن 185 00:09:05,261 --> 00:09:07,393 ‫الآن وظیفه ی ماست 186 00:09:07,437 --> 00:09:10,614 ‫که مطمئن بشیم اسم هیچکس دیگه به این لیست اضافه نمیشه 187 00:09:10,658 --> 00:09:12,834 ‫- جی؟ ‫- بله؟ 188 00:09:14,270 --> 00:09:15,619 ‫- ادی گوزمن ‫- آره 189 00:09:17,447 --> 00:09:19,449 ‫- رهبر تیم قبلیتون؟ ‫- آره 190 00:09:22,583 --> 00:09:23,540 ‫با خودم فکر میکنم که اگه می شنید 191 00:09:23,584 --> 00:09:25,020 ‫میخوایم با طالبان صلح کنیم چی میگفت 192 00:09:25,063 --> 00:09:28,153 ‫اون هیچی نمیگفت 193 00:09:28,197 --> 00:09:30,460 ‫تنباکوشو بیرون تف میکرد و دست به کار میشد 194 00:09:30,503 --> 00:09:32,070 ‫هرکی بگه همچین چیزی نیست یه دروغگوئه 195 00:09:32,114 --> 00:09:33,855 ‫نه، اون میگفت میرم و بجای بقیه تون میجنگم 196 00:09:33,898 --> 00:09:35,334 ‫همچین چیزی میگفت 197 00:09:35,378 --> 00:09:37,249 ‫میدونی چیه؟ میتونی اون مزخرفاتت رو 198 00:09:37,293 --> 00:09:39,251 ‫برای جوونای تیم براوو تعریف کنی که 199 00:09:39,295 --> 00:09:40,513 ‫حداقلش ده ساله داری با قاشق بهشون غذا میدی 200 00:09:40,557 --> 00:09:42,124 ‫من تو رو از قبل از اینی که بشی میشناختم 201 00:09:42,167 --> 00:09:43,865 ‫تو فقط بهم یادآوری کردی 202 00:09:43,908 --> 00:09:47,651 ‫که چرا تیم براوو ده سال پیش تو رو فرستاد به تیم چارلی 203 00:09:47,695 --> 00:09:48,870 ‫- میدونی چی خنده داره؟ ‫- چی؟ 204 00:09:48,913 --> 00:09:50,262 ‫من برگشتم چون براوو 205 00:09:50,306 --> 00:09:51,960 ‫نتونست تیمشو متفق نگه داره 206 00:09:52,003 --> 00:09:54,266 ‫هنوزم با حقیقت مشکل داری، نه مایک؟ 207 00:09:54,310 --> 00:09:56,399 ‫- اشکال نداره، تو هم یه روزی بزرگ میشی ‫- حقیقت 208 00:09:56,442 --> 00:09:58,183 ‫- اهم، آره حقیقت ‫- آره مثل اتفاقی که توی کوزو افتاد؟ 209 00:09:58,227 --> 00:09:59,532 ‫- هی 210 00:09:59,576 --> 00:10:00,969 ‫- هی پسر 211 00:10:01,012 --> 00:10:02,579 ‫واقعا؟ 212 00:10:03,885 --> 00:10:05,321 ‫تو چته؟ 213 00:10:05,364 --> 00:10:06,975 ‫خمپاره ست؟ 214 00:10:11,544 --> 00:10:13,982 ‫بهت گفتم ری، هنوزم اینجا افعانستان ـه 215 00:10:18,726 --> 00:10:20,249 ‫یه سری حرف و حدیث هست 216 00:10:20,292 --> 00:10:22,164 ‫این یارو لیندل یه شرور واقعی به نظر میرسه 217 00:10:22,207 --> 00:10:24,949 ‫خب، باید بگم راسته چون واقعا همینطوره 218 00:10:24,993 --> 00:10:26,690 ‫قسمتیش که هم تیمی هات بر علیه تو میشن؟ 219 00:10:26,734 --> 00:10:29,084 ‫برادرات بهت خیانت میکنن؟ ‫مثل زمانای قدیم شده 220 00:10:29,127 --> 00:10:33,088 ‫این منو تبدیل به یه قهرمان محزون میکنه؟ 221 00:10:33,131 --> 00:10:35,481 ‫خب این به خودت بستگی داره 222 00:10:35,525 --> 00:10:38,789 ‫تا اینجایی برای خونه رفتن برنامه ای نداری؟ 223 00:10:38,833 --> 00:10:41,705 ‫چند هفته پیش یه سری زدم 224 00:10:41,749 --> 00:10:44,621 ‫- جدی؟ چطور بود؟ ‫- آره 225 00:10:44,665 --> 00:10:46,101 ‫خلاصه 226 00:10:46,144 --> 00:10:50,540 ‫خب، به نظر میرسه وقتی من دور بودم 227 00:10:50,583 --> 00:10:53,064 ‫امت پدر بودن رو یاد نگرفته 228 00:10:53,108 --> 00:10:55,284 ‫شما دوتا یه عالمه پیشینه با هم دارین 229 00:10:55,327 --> 00:10:57,155 ‫آره، هیچکدومشون هم قشنگ نیستن 230 00:10:57,199 --> 00:11:01,203 ‫همیشه فکر میکردم اون قوی ترین فرد روی زمینه 231 00:11:01,246 --> 00:11:04,946 ‫میدونی، صداش چارستون بدنمو به لرزه در می آورد 232 00:11:04,989 --> 00:11:07,818 ‫میتونست یه گله اسب وحشی رو وارد آغل کنه 233 00:11:07,862 --> 00:11:10,821 ‫زمان زیادی گذشته 234 00:11:10,865 --> 00:11:12,605 ‫شاید ارزشش رو داشته باشه بهش یه شانس بدی 235 00:11:12,649 --> 00:11:15,304 ‫وای نه نه، ببین من پول مشروبی که اینجا میخورم رو میدم 236 00:11:15,347 --> 00:11:17,828 ‫اگه قرار باشه وساطتتش رو بکنی... 237 00:11:17,872 --> 00:11:19,090 ‫نه من ازت چیزی نمیگیرم ‫من یه آدم بی طرفم 238 00:11:19,134 --> 00:11:20,744 ‫- دنبال آشتی ام ‫- خیلی خب 239 00:11:20,788 --> 00:11:23,965 ‫هر از گاهی به اینجا سر میزنه 240 00:11:24,008 --> 00:11:25,880 ‫همیشه هم تنهاست 241 00:11:28,839 --> 00:11:31,146 ‫میدونی، من فقط از دو تا چیز پشیمونم 242 00:11:31,189 --> 00:11:33,104 ‫اولی 243 00:11:33,148 --> 00:11:34,540 ‫اینکه ماشین اسپرتم رو بیخیال شدم 244 00:11:34,584 --> 00:11:36,673 ‫خب؟ همه اون زمانایی رو یادت میاد که 245 00:11:36,717 --> 00:11:39,067 ‫تمام وقتم رو برای بدست آورن پولش صرف میکردم 246 00:11:39,110 --> 00:11:41,678 ‫میدونی اصلا نمیتونم تصور کنم 247 00:11:41,722 --> 00:11:46,596 ‫چقد مفت بیخیالش شدم 248 00:11:46,639 --> 00:11:49,077 ‫دومی چیه؟ 249 00:11:49,120 --> 00:11:50,426 ‫ام... 250 00:11:52,907 --> 00:11:56,040 ‫جوری که موقع سربازی پیچوندم و رفتم 251 00:11:56,084 --> 00:11:58,434 ‫خب... 252 00:11:58,477 --> 00:12:02,481 ‫تو لایق بهتر از اینا بودی، نه؟ 253 00:12:02,525 --> 00:12:04,788 ‫نباید با بهترین دوستم همچین کاری میکردم 254 00:12:06,268 --> 00:12:08,836 ‫شاید امت هم لایق بهتر از اینا باشه 255 00:12:08,879 --> 00:12:11,229 ‫میدونی یه شایعه هست که 256 00:12:11,273 --> 00:12:12,970 ‫میگه ماشینت هنوز تو اون مزرعه ست 257 00:12:13,014 --> 00:12:15,190 ‫آره احتمالا از اون چیزی که بوده فرسوده تر شده 258 00:12:15,233 --> 00:12:17,714 ‫فقط یه راهه که ازش مطمئن بشیم 259 00:12:17,758 --> 00:12:19,716 ‫اگه جراتشو پیدا کردی باهات میام 260 00:12:23,415 --> 00:12:25,417 ‫نه، نه 261 00:12:37,255 --> 00:12:40,171 ‫متاثر شدم 262 00:12:42,783 --> 00:12:44,610 ‫ببخشید، نمیخواستم که... 263 00:12:44,654 --> 00:12:46,525 ‫نه، نه، نه، میدونی چیه؟ 264 00:12:46,569 --> 00:12:48,310 ‫فقط میخوام چک کنم و مطمئن بشم... 265 00:12:48,353 --> 00:12:51,400 ‫نه، من تو این پایگاه بدترینم 266 00:12:51,443 --> 00:12:53,315 ‫- ولی به نظر میرسه تو یه تک تیراندازی ‫- خب، کمکم میکنه 267 00:12:53,358 --> 00:12:55,186 ‫اگه روز بدی داشتم افکار ناخوشایند رو منفجر کنم 268 00:12:55,230 --> 00:12:57,493 ‫تو یه افسری، به یکی دیگه بسپار کاراتو بکنه 269 00:12:57,536 --> 00:12:58,799 ‫خیلی اهل این روش نیستم 270 00:12:58,842 --> 00:13:00,322 ‫به علاوه ی اینکه... 271 00:13:00,365 --> 00:13:02,541 ‫اوه، تو یه افسر جونیور هستی 272 00:13:02,585 --> 00:13:04,369 ‫پس باید خودتو ثابت کنی 273 00:13:04,413 --> 00:13:06,241 ‫ببین، نمیدونم یادداشت رو دیدی یا نه 274 00:13:06,284 --> 00:13:08,025 ‫ولی این روزا اتفاقای زیادی توی جی بد نمیفته 275 00:13:08,069 --> 00:13:09,722 ‫پس فقط کاری که باید بکنی رو انجام بده 276 00:13:09,766 --> 00:13:11,637 ‫تو الآن باید به جای شکلیک کردن خواب باشی 277 00:13:11,681 --> 00:13:13,465 ‫میدونی با اینکه تمرکز خیلیا روی عقب نشینیه 278 00:13:13,509 --> 00:13:15,859 ‫یکی باید چشماشو باز نگه داره یه تصویر بزرگتر ببینه 279 00:13:15,903 --> 00:13:18,209 ‫هممون نمیخوایم اون قرار داد رو قبول کنیم 280 00:13:18,253 --> 00:13:20,908 ‫اوه 281 00:13:20,951 --> 00:13:23,911 ‫قبلا بابت خیلی چیزا منو متهم کردن 282 00:13:23,954 --> 00:13:26,217 ‫ولی این قرارداد ازاونا نیست 283 00:13:26,261 --> 00:13:27,218 ‫پس تو چی هستی؟ 284 00:13:27,262 --> 00:13:28,829 ‫کسی که تخطی میکنه 285 00:13:28,872 --> 00:13:30,743 ‫حالا اگه منو ببخشی 286 00:13:30,787 --> 00:13:33,877 ‫میخوام برگردم و این هدفا رو به سزای اعمالشون برسونم 287 00:13:33,921 --> 00:13:36,097 ‫شب بخیر 288 00:13:36,140 --> 00:13:38,142 ‫شب بخیر 289 00:13:50,111 --> 00:13:50,938 ‫بابت اون متاسفم 290 00:13:55,203 --> 00:13:56,334 ‫خیلی متاسفم 291 00:13:56,378 --> 00:13:57,422 ‫نه مشکلی نیست، اشکالی نداره 292 00:13:57,466 --> 00:13:59,424 ‫نه، درواقع خیلی هم بده 293 00:13:59,468 --> 00:14:02,514 ‫میتونم کاری کنم که جوونایی مثل اون ‫از جنگ فرار نکنن 294 00:14:02,558 --> 00:14:04,865 ‫ولی به نظر میرسه نمیتونم بهشون یاد بدم ‫چطور با مشتری برخورد کنن 295 00:14:04,908 --> 00:14:06,344 ‫خب، کار خوبی میکنی 296 00:14:06,388 --> 00:14:07,606 ‫بهش یه کار دادی که انجام بده 297 00:14:07,650 --> 00:14:09,565 ‫برای شهرمون خوبه ‫برای کار و بارم بد 298 00:14:09,608 --> 00:14:12,655 ‫سلام، امیدوارم برای ما هم نگه داشته باشی 299 00:14:12,698 --> 00:14:14,483 ‫فقط همینو باید بگم؛ نه؟ 300 00:14:14,526 --> 00:14:16,354 ‫همتون تو آتش بازی دیروز 301 00:14:16,398 --> 00:14:18,139 ‫تو صندلی ردیف اول نشسته بودین 302 00:14:18,182 --> 00:14:19,749 ‫آره، نمیدونی که به سمتمون شلیک کرده؟ 303 00:14:19,792 --> 00:14:22,230 ‫- نه ‫- ما یه عالمه دشمن 304 00:14:22,273 --> 00:14:23,796 ‫تو این بیست سالی که اینجا بودیم داشتیم 305 00:14:23,840 --> 00:14:24,928 ‫کلی تهدید توی کمین ماست 306 00:14:24,972 --> 00:14:26,190 ‫هیچکس توجه زیادی بهش نمیکنه 307 00:14:26,234 --> 00:14:28,018 ‫مدیریت باید عقب نشینی رو تایید کنه 308 00:14:28,062 --> 00:14:30,455 ‫درسته، رئیس باید عقب نشینی رو تایید کنه 309 00:14:30,499 --> 00:14:32,283 ‫خدا نکرده، یه جنگ کوچیک 310 00:14:32,327 --> 00:14:34,633 ‫در حین مراحل صلح شکل بگیره 311 00:14:37,027 --> 00:14:38,507 ‫- نگو که یه عملیاته ‫- نه 312 00:14:38,550 --> 00:14:40,465 ‫نامه ای ـه که توی پست منتشر شده 313 00:14:40,509 --> 00:14:42,163 ‫که میگه سفیرمارسدن 314 00:14:42,206 --> 00:14:43,904 ‫مقصر نبوده و به عنوان یه قهرمان مرده 315 00:14:43,947 --> 00:14:45,340 ‫پس اون همه توجه رسانه ای چی 316 00:14:45,383 --> 00:14:46,515 ‫که اسلحه تهیه میکردن و جنگهای قبیله ای راه مینداختن؟ 317 00:14:46,558 --> 00:14:48,169 ‫توضیح میده که چرا همچین چیزی نمیونه درست باشه 318 00:14:48,212 --> 00:14:51,172 ‫دی سی بعد از اتخاذ موضع قدرتمندش گفته که اشتباه کرده ‫و دنبال جبران اطلاعات بدشه 319 00:14:52,782 --> 00:14:54,566 ‫عالیه 320 00:14:54,610 --> 00:14:56,090 ‫حقش بود که تبرئه بشه 321 00:14:56,133 --> 00:14:58,309 ‫کاری که میخواستن باهاش بکنن چیز خوبی نبود 322 00:14:58,353 --> 00:14:59,745 ‫گفتن کی نامه رو نوشته؟ 323 00:14:59,789 --> 00:15:01,269 ‫ناشناس بود، برای شوهرش فرستاده بودن 324 00:15:01,312 --> 00:15:03,010 ‫و بعد اونم به پست فرستادش 325 00:15:03,053 --> 00:15:05,534 ‫ولی واضحه که هرکی این کارو کرده جزئیات یمن رو میدونسته 326 00:15:05,577 --> 00:15:07,710 ‫خب، در هر صورت فعلا رفع شده 327 00:15:07,753 --> 00:15:10,887 ‫ممکنه این داستان دروغین از بین بره ولی هرکسی که 328 00:15:10,931 --> 00:15:12,889 ‫درباره ی مارسدن این ادعای دروغین رو کرده 329 00:15:12,933 --> 00:15:14,325 ‫قرار نیست خوشحال بشه 330 00:15:16,327 --> 00:15:18,286 ‫- ببین کی اومده ‫- سلام 331 00:15:18,329 --> 00:15:20,027 ‫دیوید یه چیزایی برامون پیدا کرده 332 00:15:20,070 --> 00:15:22,594 ‫چی دستگیرت شده 333 00:15:22,638 --> 00:15:25,032 ‫خب، اونجا باقی مونده ی بسته های هدفگذاری شده هستن 334 00:15:25,075 --> 00:15:26,468 ‫و تیم چارلی سعی در پیدا کردن موقعیت 335 00:15:26,511 --> 00:15:27,991 ‫مخزن اسلحه ها کرده بود ‫ولی هیجوقت پیداشون نکرد 336 00:15:28,035 --> 00:15:29,601 ‫- من پیداشون کردم ‫- دنبال سلاح رفتن... 337 00:15:29,645 --> 00:15:31,168 ‫برای یه ارتش منظم خیلی کار ساده ای نیست؟ 338 00:15:31,212 --> 00:15:32,865 ‫حداقلش قراره بریم بیرون 339 00:15:32,909 --> 00:15:34,867 ‫منظورم اینه این خفن ترین عملیات نیست 340 00:15:34,911 --> 00:15:36,391 ‫- ولی حداقلش یه چیزی هست ‫- معتقدیم که اینجا 341 00:15:36,434 --> 00:15:38,001 ‫جاییه که شبکه ی ارتباطی حقانی 342 00:15:38,045 --> 00:15:39,742 ‫بعضی از سلاح هاشو رها کرده 343 00:15:39,785 --> 00:15:41,004 ‫نمیخوام تو حس و حالتون گند بزنم 344 00:15:41,048 --> 00:15:42,310 ‫ولی اگه اشتباه میکنم بهم بگین... 345 00:15:42,353 --> 00:15:43,964 ‫ما چند سال پیش شبکه خقانی رو 346 00:15:44,007 --> 00:15:45,748 ‫- از بین نبردیم؟ ‫- ببین، من نگفتم 347 00:15:45,791 --> 00:15:47,010 ‫این خفن ترین هدفیه که داریم 348 00:15:47,054 --> 00:15:48,490 ‫ولی ما هیچوقت نفهمیدیم شبکه ی ارتباطی 349 00:15:48,533 --> 00:15:49,970 ‫کجا سلاح هاشو قایم کرده 350 00:15:50,013 --> 00:15:51,449 ‫این میتونه یه گنجینه باشه 351 00:15:51,493 --> 00:15:53,277 ‫دقیقا، اگه اون اسلحه ها دست آدمای اشتباهی بیفتن 352 00:15:53,321 --> 00:15:55,410 ‫یکی میتونه اونجا قیل و قال راه بندازه 353 00:15:55,453 --> 00:15:57,542 ‫چند تا دشمن توی هدف هستن؟ 354 00:15:57,586 --> 00:16:00,893 ‫سیستم تصویری هیچ فعالیتی از بیرون رو نشون نمیده ‫و داخل هم مشخص نیست 355 00:16:00,937 --> 00:16:03,200 ‫خیلی خب، امشب حرکت میکنیم 356 00:16:03,244 --> 00:16:04,593 ‫خورشید که غروب کرد، راه میفتیم 357 00:16:04,636 --> 00:16:05,637 ‫اینه، بریم پسرا 358 00:16:05,681 --> 00:16:07,248 ‫بیخیال 359 00:16:23,829 --> 00:16:24,917 ‫چه خبره؟ 360 00:16:24,961 --> 00:16:26,789 ‫- گمونم قبلا اینجا بودم ‫- جدی؟ 361 00:16:29,835 --> 00:16:31,924 ‫آره 362 00:16:31,968 --> 00:16:33,143 ‫تو قسمت تیره چیزی نیست 363 00:16:33,187 --> 00:16:34,101 ‫خیلی خب، از در جلویی میریم داخل 364 00:16:34,144 --> 00:16:35,754 ‫هاوک، اول ما از ماستنگ رد میشیم 365 00:16:35,798 --> 00:16:37,582 ‫پشت سرت حرکت میکنیم 366 00:17:20,190 --> 00:17:22,018 ‫اون اومده اینجا 367 00:17:22,062 --> 00:17:23,454 ‫آره، فقط یهویی ناپدید نشد 368 00:17:26,370 --> 00:17:29,330 ‫ترند، ترتی ‫کمد لباس رو هل بدین 369 00:17:29,373 --> 00:17:31,071 ‫ری، پشت سرم بیا 370 00:17:31,114 --> 00:17:32,724 ‫دریافت شد 371 00:17:37,033 --> 00:17:38,078 ‫از کدوم گورستونی اینو میدونست؟ 372 00:18:04,974 --> 00:18:06,106 ‫داریش؟ 373 00:18:06,149 --> 00:18:07,324 ‫یالا 374 00:18:07,368 --> 00:18:09,109 ‫بکشش بیرون 375 00:18:09,152 --> 00:18:10,110 ‫بیا ببینیم چیو مخفی میکردن 376 00:18:10,153 --> 00:18:11,894 ‫خیلی خب سربیوس، اینجا رو چک کن 377 00:18:11,937 --> 00:18:13,896 ‫پسر خوب 378 00:18:13,939 --> 00:18:15,506 ‫هی، فکر میکنی 379 00:18:15,550 --> 00:18:17,247 جیسون این ساختمون رو قبلا پاکسازی کرده؟ 380 00:18:17,291 --> 00:18:19,336 ‫منظورم اینه که این یارو افغانستان رو 381 00:18:19,380 --> 00:18:20,946 ‫بهتر از خونه ی خونش میشناسه 382 00:18:22,992 --> 00:18:24,167 ‫باهام حرف بزن، کجاست؟ 383 00:18:24,211 --> 00:18:26,996 ‫کجاست؟ کجاست؟ ری! 384 00:18:27,039 --> 00:18:27,953 ‫فقط داره دعا میکنه 385 00:18:27,997 --> 00:18:29,520 ‫اینجا رو چک کن، آره؟ 386 00:18:29,564 --> 00:18:31,261 ‫- آره؟ ‫- یه چیزی پیدا کردم 387 00:18:31,305 --> 00:18:34,308 ‫بردار اینا رو محل رو تمیز کن 388 00:18:34,351 --> 00:18:36,136 ‫- تمیزش کن ‫- هی، تجهیزات تمام فلز رو بیارین 389 00:18:36,179 --> 00:18:38,921 ‫- جاتو با بروک عوض کن ‫- گرفتم، بریم 390 00:18:38,964 --> 00:18:39,965 ‫برش دار 391 00:18:43,230 --> 00:18:44,622 ‫باشه 392 00:19:17,089 --> 00:19:20,049 ‫- براوو وان! ‫- بله؟ 393 00:19:20,092 --> 00:19:22,356 ‫باید اینو ببینی 394 00:19:29,145 --> 00:19:30,929 ‫حتما شوخیت گرفته 395 00:19:33,541 --> 00:19:35,107 ‫یه نگاهی بنداز 396 00:19:38,198 --> 00:19:40,678 ‫برای یه گنجینه چیز زیادیه 397 00:19:41,723 --> 00:19:43,159 ‫اینجا یه چاله ی خالیه 398 00:19:59,088 --> 00:20:01,438 ‫فکر میکنم همچین چیزی این معنی رو میده 399 00:20:01,482 --> 00:20:03,440 ‫که شما چاله ی خالی دیروز رو 400 00:20:03,484 --> 00:20:05,399 ‫به عنوان مدرکی که عقب نشینی رو تصدیق کنه تفسیر نکردین 401 00:20:05,442 --> 00:20:06,704 ‫نه 402 00:20:06,748 --> 00:20:08,619 ‫نه، چون یه نفر میدونست اون سلاح ها کجا بودن 403 00:20:08,663 --> 00:20:10,534 ‫و براشون نقشه کشیده بودن 404 00:20:10,578 --> 00:20:12,406 ‫چیزی داری که ثابتش کنه؟ 405 00:20:12,449 --> 00:20:15,670 ‫اینا فعالیت های مهم منطقه ی عملیاتی ماست 406 00:20:15,713 --> 00:20:18,107 ‫در مقایسه با محدوده ی فعالیت های ما 407 00:20:18,150 --> 00:20:19,587 ‫تو آخرین باری که اینجا بودیم این چیزی نیست 408 00:20:19,630 --> 00:20:22,067 ‫انگار صلح با طالبان داره عمل میکنه 409 00:20:22,111 --> 00:20:23,460 ‫ولی میتونه گول زننده هم باشه 410 00:20:23,504 --> 00:20:25,027 ‫اینا اقدامات اصلی نیروی دریایی 411 00:20:25,070 --> 00:20:27,290 ‫و یگان های ارتش تو مناطق اطراف هستن 412 00:20:27,334 --> 00:20:29,336 ‫اطراف مرز وضعیت دیوونه کننده ست 413 00:20:29,379 --> 00:20:31,816 ‫حرکت های محدود اینجا به ما احساس امنیتی غلطی میده 414 00:20:31,860 --> 00:20:33,818 ‫ولی این فعالیت های توی مرز 415 00:20:33,862 --> 00:20:35,820 ‫نشون میده که دشمن نزدیکه 416 00:20:35,864 --> 00:20:39,128 ‫و یه نفر منتظره که از رفتن ما سود ببره 417 00:20:39,171 --> 00:20:41,261 ‫منظورم اینه که نقطه ها همه جا هستن 418 00:20:41,304 --> 00:20:42,958 ‫ولی هنوزم اطلاعاتی که اینا رو به هم متصل میکنه نداری 419 00:20:44,742 --> 00:20:47,223 ‫برای این کار، دستیابی به اطلاعات 420 00:20:47,267 --> 00:20:48,790 ‫از منابع فرمان عملاتی دارم 421 00:20:48,833 --> 00:20:50,400 ‫حتی اونایی 422 00:20:50,444 --> 00:20:52,359 که دوست ندارن با کسی با اشتراک بذارن 423 00:20:53,447 --> 00:20:56,058 ‫ببینم چیکار میتونم بکنم 424 00:21:13,162 --> 00:21:18,820 ‫اونجا قبلا چند راس گاو بود 425 00:21:18,863 --> 00:21:21,126 ‫واو 426 00:21:21,170 --> 00:21:22,519 ‫اون با اینجا چیکار کرده؟ 427 00:21:22,563 --> 00:21:25,217 ‫هانا الیور 428 00:21:27,045 --> 00:21:29,396 ‫سلام عرض شد امت 429 00:21:29,439 --> 00:21:33,138 ‫از دیدنت خیلی خوشحالم خانوم جوان 430 00:21:33,182 --> 00:21:35,402 ‫آه... 431 00:21:37,578 --> 00:21:41,016 ‫ممنونم که این همه راه تا اینجا اومدی 432 00:21:41,059 --> 00:21:43,061 ‫و اینجا رو با جمالت روشن کردی 433 00:21:43,105 --> 00:21:44,715 ‫همیشه آماده ی کمکم 434 00:21:44,759 --> 00:21:47,022 ‫ولی باید نگران این باشم که 435 00:21:47,065 --> 00:21:49,372 ‫ممکنه دچار عادت های بدی بشی 436 00:21:49,416 --> 00:21:51,026 ‫یا همچین چیزی که شامل... 437 00:21:51,069 --> 00:21:52,419 ‫دوستی که الآن داری میشه 438 00:21:52,462 --> 00:21:54,551 ‫نه نگران نباش، ما زیاد اینجا نمیمونیم 439 00:21:54,595 --> 00:21:56,727 ‫فکر میکردم جای بهتری برای موندن پیدا کردی 440 00:21:56,771 --> 00:21:58,642 ‫راستش من با خودم شام آوردم 441 00:22:00,775 --> 00:22:06,128 ‫خب، گمونم منم باید میز شام رو آماده کنم 442 00:22:08,348 --> 00:22:09,523 ‫منو گول زدی 443 00:22:09,566 --> 00:22:11,481 ‫احتمالا اینجا خیلی تنهاست 444 00:22:11,525 --> 00:22:12,830 ‫آره، این اتفاقیه که 445 00:22:12,874 --> 00:22:15,224 ‫وقتی هرکی که توی زندگیت داری رو ‫از خودت دور میکنی میفته 446 00:22:19,707 --> 00:22:21,535 ‫لعنت بهت، منو کشتی نه؟ 447 00:22:21,578 --> 00:22:23,406 ‫ببخشید داداش ‫انگشتم رو ماشه بود 448 00:22:23,450 --> 00:22:24,668 ‫میخوای منو سرزنش کنی؟ 449 00:22:24,712 --> 00:22:26,540 ‫نه این طوری که نیروهاتو مثل گوچی چیدی 450 00:22:26,583 --> 00:22:29,107 ‫منهای چیزای باحالش البته 451 00:22:29,151 --> 00:22:31,980 ‫با فرستادن ما به اینجا ‫ما رو حروم کردن 452 00:22:32,023 --> 00:22:35,070 ‫روسیه، چین و ایران ‫رد بیشتری از خودشون باقی گذاشتن ‫ 453 00:22:35,113 --> 00:22:36,550 ‫بهتره ما بریم جای دیگه خدمت کنیم 454 00:22:36,593 --> 00:22:39,074 ‫فقط منم یا بقیه هم حس میکنن کلی بیشتر شبیه ‫اراذل و اوباش حرف میزنه 455 00:22:39,117 --> 00:22:40,467 ‫تا یه آدم مینه سوتایی 456 00:22:40,510 --> 00:22:42,294 ‫بهت گفتم که، پسرم دوزبانه ست 457 00:22:42,338 --> 00:22:46,298 ‫بخاطر همین لیندل میخواست این جیگر رو 458 00:22:46,342 --> 00:22:47,648 ‫برای آموزش افسران ببره 459 00:22:47,691 --> 00:22:49,606 ‫ولی اون قبولش نکرد 460 00:22:49,650 --> 00:22:51,608 ‫وایستا 461 00:22:51,652 --> 00:22:53,393 ‫این چیزیه که دوست دخترت درباره اش حرف میزد 462 00:22:53,436 --> 00:22:54,872 ‫وقتی گفت هنوز به تیم گفتی یا نه؟ 463 00:22:56,265 --> 00:22:57,788 ‫به تماسهاس اسکایپ من گوش میدین؟ 464 00:22:57,832 --> 00:22:59,529 ‫نگاه میکنم 465 00:22:59,573 --> 00:23:02,010 ‫منظورم اینه که اون سکسیه ‫منم ماه ها تو ایستگاه پرتاب بودم 466 00:23:02,053 --> 00:23:03,881 ‫یه لحظه وایسا 467 00:23:03,925 --> 00:23:05,448 ‫اون چی میگه کلی؟ 468 00:23:05,492 --> 00:23:07,842 ‫هی، بلند شین، باید بریم خب؟ 469 00:23:07,885 --> 00:23:09,452 ‫دیروز تو موقعیت شلخته بودیم 470 00:23:09,496 --> 00:23:10,584 ‫یالا 471 00:23:10,627 --> 00:23:12,847 ‫پاشو، آبمیوه رو بذار کنار 472 00:23:12,890 --> 00:23:14,370 ‫بریم، کتابو بذار زمین 473 00:23:14,414 --> 00:23:15,719 ‫بیاین حرکت کنیم 474 00:23:15,763 --> 00:23:17,547 ‫بیاین وسایلمون رو جمع کنیم 475 00:23:17,591 --> 00:23:19,593 ‫الو؟ ‫این کاریه که گفتم؟ 476 00:23:19,636 --> 00:23:21,682 ‫نه، کلی میخواست درباره ی 477 00:23:21,725 --> 00:23:23,901 ‫- آموزش افسران بهمون بگه ‫- آموزش افسران؟ پس گرفته شده 478 00:23:23,945 --> 00:23:25,947 ‫حرفی درباره اش نمیمونه مگه نه کلی؟ 479 00:23:27,949 --> 00:23:30,342 ‫کلی؟ 480 00:23:30,386 --> 00:23:33,171 ‫من پیشنهاد لیندل رو قبول کردم 481 00:23:36,131 --> 00:23:38,046 ‫حرومزاده 482 00:23:41,615 --> 00:23:43,573 ‫کلی، بذار عصبانیتش بخوابه 483 00:23:43,617 --> 00:23:45,488 ‫کلی! 484 00:23:45,532 --> 00:23:46,750 ‫هی 485 00:23:46,794 --> 00:23:48,665 ‫باید زودتر بهت میگفتم 486 00:23:48,709 --> 00:23:50,188 ‫سه سال با خودت سر و کار داشته باشم 487 00:23:50,232 --> 00:23:51,886 ‫و بعد تردید تو چیزیه که نصیب من میشه؟ 488 00:23:51,929 --> 00:23:54,062 ‫جیس، من قدردان هرکاری هستم که برای من کردی 489 00:23:56,238 --> 00:23:57,500 ‫شخصی نیست 490 00:23:57,544 --> 00:23:58,849 ‫داری میگی همچین چیزی رو شخصی نگیرم؟ 491 00:23:58,893 --> 00:24:01,417 ‫وقتی قراره جای دیگه باشی پاشدی اومدی به این عملیات 492 00:24:01,461 --> 00:24:03,288 ‫و بعد بهم میگی که به خودم نگیرم؟ 493 00:24:03,332 --> 00:24:06,857 ‫حالا تیم من باید ازاین حواس پرتی رنج ببره 494 00:24:06,901 --> 00:24:08,468 ‫ممنونم 495 00:24:08,511 --> 00:24:11,079 ‫- این حواس پرتی؟ ‫- آره حواس پرتی 496 00:24:11,122 --> 00:24:12,515 ‫حواس پرتی از چی؟ 497 00:24:12,559 --> 00:24:15,083 ‫از اینکه ناپدید شدن این پایگاه رو تماشا کنن؟ 498 00:24:15,126 --> 00:24:17,172 ‫جیس اینجا هیچ اتفاقی نمیفته 499 00:24:17,215 --> 00:24:19,261 ‫- چی؟ ‫- هیچ اتفاقی نمیفته ‫پس میخوای چیکار کنی، هان؟ 500 00:24:19,304 --> 00:24:20,871 ‫از قطار در حال حرکت میپری پایین 501 00:24:20,915 --> 00:24:22,177 ‫این کاریه که میکنی؟ 502 00:24:22,220 --> 00:24:24,179 ‫- از قطار در حال حرکت میپرم پایین؟ ‫- آره، آره 503 00:24:24,222 --> 00:24:26,964 ‫اطرافتو نگاه کن، قطار سریع السیرت تبدیل به یه ترن هوایی شده 504 00:24:27,008 --> 00:24:29,967 ‫سراغ همون هدفی میری که سالها پیش رفتی 505 00:24:30,011 --> 00:24:31,360 ‫اینجا در حال جمع شدنه 506 00:24:31,403 --> 00:24:33,188 ‫و الآن قراره با دشمنمون صلح کنیم؟ 507 00:24:33,231 --> 00:24:34,929 ‫این چیزی نیست که من نگرانشم 508 00:24:34,972 --> 00:24:39,281 ‫شغل من ماموریت های من و امنیت افرادمه 509 00:24:39,324 --> 00:24:41,283 ‫این شغل منه، فهمیدی؟ 510 00:24:41,326 --> 00:24:43,546 ‫- نگران همچین چیزایی ام ‫- آره 511 00:24:43,590 --> 00:24:44,634 ‫دقیقا 512 00:24:46,593 --> 00:24:48,595 ‫افرادی مثل شما با ماموریت هایی که اینجا انجام دادین 513 00:24:48,638 --> 00:24:50,161 ‫یه عالمه رنج و سختی کشیدین 514 00:24:50,205 --> 00:24:52,337 ‫به ترنت نگاه کن 515 00:24:52,381 --> 00:24:53,817 ‫به بازوی ترنت نگاه کن! 516 00:24:53,861 --> 00:24:55,689 ‫به همه ی برادرامون تو اون پلاک نگاه کن 517 00:24:55,732 --> 00:24:58,082 ‫ببین چقد از خود گذشتگی کردن 518 00:25:01,172 --> 00:25:02,609 ‫- مقاله ها رو بخون... ‫- مقاله بخونم؟ 519 00:25:02,652 --> 00:25:04,349 ‫روسا اعتراف کردن که این جنگ رو بد اداره کردن 520 00:25:04,393 --> 00:25:05,873 ‫عالیه نه؟ ‫پس تو قراره 521 00:25:05,916 --> 00:25:07,135 ‫با گروه اندیشمندا باشی ‫این چیزیه که میخوای؟ 522 00:25:07,178 --> 00:25:08,571 ‫میخوای با اندیشمندا باشی؟ 523 00:25:08,615 --> 00:25:09,920 ‫ببین من میخوام تو موقعیتی قرار بگیرم که بتونم 524 00:25:09,964 --> 00:25:11,226 ‫رویه ی مبارزه کردنمون رو این جنگ ها رو تغییر بدم 525 00:25:11,269 --> 00:25:12,619 ‫پس با این وجود اپراتور های ما دیگه هیچوقت مجبور نیستن 526 00:25:12,662 --> 00:25:14,055 ‫توی همچین موقعتی قرار بگیرم 527 00:25:17,362 --> 00:25:19,277 ‫سه هفته ای که اینجا بودم فقط تاییدی برای تصمیم بود تا 528 00:25:19,321 --> 00:25:21,149 ‫- مسیر رو تغییر بدم ‫- میخوای مسیر رو تغییربدی 529 00:25:21,192 --> 00:25:23,020 ‫این کاریه که میخوای بکنی؟ ‫بار و بندیلت رو جمع کن 530 00:25:23,064 --> 00:25:25,240 ‫میری به مقر ردینگ ‫دیگه اینجا نیستی 531 00:25:38,470 --> 00:25:40,429 ‫اوضاعت چطور بوده امت؟ 532 00:25:40,472 --> 00:25:41,909 ‫خب، نمیتونم اعتراض کنم 533 00:25:41,952 --> 00:25:45,303 ‫هنوز سر پام 534 00:25:45,347 --> 00:25:47,654 ‫به جز اینکه تنها چیزی که اینجا داری ‫که تنها نباشی باد هایی هستن که میوزن 535 00:25:47,697 --> 00:25:50,570 ‫چی به سر اون همه گاو اومد؟ 536 00:25:50,613 --> 00:25:53,050 ‫بالاخره یه نفر بعد از این همه سال به شغل خانوادگی 537 00:25:53,094 --> 00:25:54,704 ‫علاقه مند شده؟ 538 00:25:54,748 --> 00:25:57,707 ‫واو، تعجب میکنم که اصلا معنی این کلمه رو میدونی 539 00:25:57,751 --> 00:25:59,491 ‫- سونی ‫- مشکلی نیست، عزیزم 540 00:25:59,535 --> 00:26:02,364 ‫پرسیوال همیشه غر میزد 541 00:26:03,408 --> 00:26:05,410 ‫هیچوقت منو با این اسم صدا نزن 542 00:26:05,454 --> 00:26:06,324 ‫اسم مسیحی ـه توئه 543 00:26:06,368 --> 00:26:08,022 ‫- من روت گذاشتم ‫- آره 544 00:26:08,065 --> 00:26:09,980 ‫آره، اون اولین و آخرین کارت به عنوان یه پدر بود 545 00:26:10,024 --> 00:26:11,373 ‫خیلی خب، ادامه بده 546 00:26:11,416 --> 00:26:13,462 ‫بذار بشنویم چطور تاریخ رو بازم مینویسی 547 00:26:15,420 --> 00:26:17,292 ‫متاسفم، شاید اشتباه میکنم 548 00:26:17,335 --> 00:26:19,337 ‫ولی تو منو وقتی هشت سالم بود ‫پیش پدربزرگ مادربزرگم نفرستادی 549 00:26:19,381 --> 00:26:21,426 ‫چون نمیتونستی از پس من بر بیای؟ 550 00:26:21,470 --> 00:26:22,645 ‫یه طورایی موفق شدم یه سقف برا بالای سرت پیدا کنم 551 00:26:22,689 --> 00:26:24,952 ‫و تو اینطوری 552 00:26:24,995 --> 00:26:26,780 ‫با ناچیز دونستنش ازم تشکر میکنی 553 00:26:26,823 --> 00:26:30,392 ‫هیچوقت هم دقیق نگاه نمیکنی 554 00:26:30,435 --> 00:26:32,307 ‫اوه، آره 555 00:26:32,350 --> 00:26:34,265 ‫باورم نمیشه من... 556 00:26:34,309 --> 00:26:36,267 ‫من هیچوقت مشتاق همچین چیزایی نبودم 557 00:26:36,311 --> 00:26:40,489 ‫یه مزرعه که به اندازه ی مردی که جلوم نشسته تهی ـه 558 00:26:41,838 --> 00:26:44,014 ‫خیلی خب، الآن 559 00:26:44,058 --> 00:26:45,842 ‫بیا یکم به هم احترام بذاریم 560 00:26:45,886 --> 00:26:48,758 ‫از اونجایی که اینجا خونه ی منه 561 00:26:48,802 --> 00:26:50,151 ‫و تو هم هنوز پسر منی 562 00:26:52,936 --> 00:26:55,635 ‫من از روزی که مامان مرد دیگه پسرت نبودم 563 00:26:55,678 --> 00:26:59,769 ‫وقتی تنهایی این کارا رو بکن ‫تو اتاق خودت 564 00:26:59,813 --> 00:27:01,858 ‫نه سر سفره ی من 565 00:27:01,902 --> 00:27:03,425 ‫باشه مشکلی نیست 566 00:27:03,468 --> 00:27:06,646 ‫بریم 567 00:27:06,689 --> 00:27:09,779 ‫مطمئنم ماشین چند تا همین اطرافه 568 00:27:09,823 --> 00:27:11,085 ‫تو انبار ـه 569 00:27:11,128 --> 00:27:13,522 ‫شاید این دفعه میخوای یه طور دیگه فرار کنی 570 00:27:15,959 --> 00:27:18,658 ‫همکار من تقریبا 11 ماهه که اینجاست 571 00:27:18,701 --> 00:27:20,660 ‫پس اون به اطلاعاتی که من ندارم دسترسی داره 572 00:27:20,703 --> 00:27:23,793 ‫ولی حواست باشه که کاملا از خودش مطمئنه 573 00:27:23,837 --> 00:27:25,795 ‫پس اگر گفت به صلاحته که انجامش ندی 574 00:27:25,839 --> 00:27:28,450 ‫ممکنه نخواد کمک کنه 575 00:27:28,493 --> 00:27:30,104 ‫ریس 576 00:27:30,147 --> 00:27:31,932 ‫ایشون ناوبان لیسا دیویس 577 00:27:31,975 --> 00:27:33,411 ‫از دوگرو هستن 578 00:27:35,326 --> 00:27:36,763 ‫خب، این توضیح میده که 579 00:27:36,806 --> 00:27:38,155 ‫شما از کجا شلیک کردن رو یاد گرفتین 580 00:27:38,199 --> 00:27:39,374 ‫شما دوتا همدیگه رو میشناسین؟ 581 00:27:39,417 --> 00:27:40,723 ‫نه به صورت رسمی 582 00:27:40,767 --> 00:27:41,855 ‫من ریس جولین هستم 583 00:27:41,898 --> 00:27:43,378 ‫- سیا ‫- اهم 584 00:27:43,421 --> 00:27:45,510 ‫- پیمان کار نیستم ‫- اهم 585 00:27:45,554 --> 00:27:47,730 ‫چیکار میتونم بکنم؟ 586 00:27:47,774 --> 00:27:49,297 ‫ناوبان دیویس به کمکتون احتیاج داره 587 00:27:49,340 --> 00:27:51,299 ‫من فکر میکنم روند صلح مثل یه ‫سد در حال شکستن ـه 588 00:27:51,342 --> 00:27:53,605 ‫خیلی خب، جذاب شروعش کردی 589 00:27:53,649 --> 00:27:55,956 ‫من دامنه ی اطلاعاتی محدودی دارم 590 00:27:55,999 --> 00:27:57,784 ‫اما مناطق مسکونی مورد حمله های متعدد قرار گرفتن 591 00:27:57,827 --> 00:28:00,612 ‫و شلیک های مستقیم خارج منطقه افزایش چشم گیری داشتن 592 00:28:00,656 --> 00:28:02,049 ‫به محض اینکه ما اینجا رو ترک کنیم ‫دشمن به اینجا میاد 593 00:28:02,092 --> 00:28:04,094 ‫درسته، خلا قدرت 594 00:28:04,138 --> 00:28:05,922 ‫با نگرشی که وجود داره 595 00:28:05,966 --> 00:28:08,011 ‫ظاهرا بعد از رفتن ما طالبان مشکل ایجاد میکنن 596 00:28:09,273 --> 00:28:11,711 ‫حداقل میتونیم بفهمیم که ‫چه کسایی ممکنه بیان 597 00:28:11,754 --> 00:28:13,713 ‫مایلم به تمام چیزایی که جمع کردین دسترسی داشته باشم 598 00:28:13,756 --> 00:28:16,019 ‫متن مصاحبه ‫اطلاعات از منابع شما 599 00:28:16,063 --> 00:28:21,155 ‫ببین، اهدافی که داری درسته 600 00:28:21,198 --> 00:28:24,071 ‫و منم لزوما با شما مخالف نیستم 601 00:28:24,114 --> 00:28:27,161 ‫ولی من نمیتونم اولویت مبتنی بر عقب نشینی رو 602 00:28:27,204 --> 00:28:29,206 ‫فقط بخاطر یه حس که ممکنه پیش بیاد یا نه ‫زیر سوال ببرم 603 00:28:31,469 --> 00:28:32,775 ‫بی فایده ست 604 00:28:32,819 --> 00:28:35,038 ‫احتمالا از وقتی من رفتم دیگه از این ماشین استفاده نشده 605 00:28:35,082 --> 00:28:38,563 ‫چون امت پیر فقط به خودش اهمیت میده 606 00:28:45,657 --> 00:28:47,050 ‫واو 607 00:28:56,364 --> 00:28:57,452 ‫هه 608 00:29:00,760 --> 00:29:02,196 ‫شاید تعجب میکنی که 609 00:29:02,239 --> 00:29:04,241 ‫کجاشو اشتباه کردی سونی کوئین 610 00:29:08,332 --> 00:29:10,160 ‫آره 611 00:29:11,161 --> 00:29:14,164 612 00:29:31,094 --> 00:29:32,530 ‫سلام 613 00:29:32,574 --> 00:29:34,750 ‫وقتی کارت تموم شد 614 00:29:34,794 --> 00:29:36,839 ‫میتونیم تو فرماندهی عملیات متحد یه نشانی بگیریم 615 00:29:36,883 --> 00:29:38,232 ‫برای تشویق این ماموریتمون 616 00:29:38,275 --> 00:29:40,974 ‫سرعت عملیات داره تو رو هم دیوونه میکنه؟ 617 00:29:41,017 --> 00:29:43,193 ‫نه به بدی تو ‫تیم چطوره؟ 618 00:29:43,237 --> 00:29:45,021 ‫تیم کاراشو انجام داده 619 00:29:45,065 --> 00:29:46,327 ‫فقط ری 620 00:29:46,370 --> 00:29:47,937 ‫نگران خانوادشه و میخواد که برگرده 621 00:29:47,981 --> 00:29:49,547 ‫و کلی که خودت میدونی 622 00:29:49,591 --> 00:29:52,463 ‫نگران حرفه ی جدیدشه، پس... 623 00:29:52,507 --> 00:29:55,466 ‫شنیدم داری میفرستیش به مقر ردینگ 624 00:29:55,510 --> 00:29:57,077 ‫دارم میفرستمش به ردینگ 625 00:29:57,120 --> 00:29:58,992 ‫چون اون الآن یه حواس پرتیه 626 00:29:59,035 --> 00:30:00,558 ‫حرکات تیمو به هم میریزه 627 00:30:00,602 --> 00:30:02,386 ‫لازم نیست که اینجا باشه چون تمرکز نداره 628 00:30:02,430 --> 00:30:04,040 ‫بخاطر همین از تیم خارجه 629 00:30:04,084 --> 00:30:05,650 ‫ناتالی هم حواس پرتیه؟ 630 00:30:05,694 --> 00:30:07,043 ‫- حتما شوخیت گرفته ‫- بخاطر همین تبعیدش کردی؟ 631 00:30:07,087 --> 00:30:08,436 ‫ناتالی؟ 632 00:30:08,479 --> 00:30:10,264 ‫ببخشید، ری بهم گفت 633 00:30:10,307 --> 00:30:12,135 ‫فکر میکردم شماها با هم خوب بودین 634 00:30:12,179 --> 00:30:13,223 ‫آره 635 00:30:13,267 --> 00:30:15,225 ‫اولویت اول من در حال حاضر تیم منه 636 00:30:15,269 --> 00:30:17,619 ‫نمیتونم حواسم رو به همه جا بدم 637 00:30:17,662 --> 00:30:20,230 ‫وقتی براوو داره بازی میکنه ‫من متمرکز اینجام 638 00:30:20,274 --> 00:30:21,449 ‫و کارمو انجام میدم 639 00:30:21,492 --> 00:30:23,190 ‫سگ گله از گوسفندا مواظبت میکنه 640 00:30:23,233 --> 00:30:25,279 ‫فضای زیادی برای کار دیگه ای نداره 641 00:30:25,322 --> 00:30:27,890 ‫خب میدونی، به این میگن فداکاری مندی 642 00:30:27,934 --> 00:30:30,675 ‫از براوو دربرابر چی محافظت میکنی؟ 643 00:30:30,719 --> 00:30:34,288 ‫سه ماه مذاکرات صلح و چاله های خالی؟ 644 00:30:36,333 --> 00:30:38,031 ‫هنوزم اینجا منطقه ی جنگیه 645 00:30:38,074 --> 00:30:40,468 ‫ما تو افغانستانیم ‫اینجا منطقه ی جنگیه 646 00:30:40,511 --> 00:30:41,904 ‫خطر از هرگوشه در کمین ـه 647 00:30:41,948 --> 00:30:44,994 ‫پس آره، براوو منو برای مواظبت از هر هدفی احتیاج داره 648 00:30:45,038 --> 00:30:47,431 ‫شاید تو بیشتر از اونا بهش احتیاج داری 649 00:30:47,475 --> 00:30:48,868 ‫منظورت چیه؟ 650 00:30:48,911 --> 00:30:50,695 ‫منظورم اینه که خودتو متقاعد کنی که 651 00:30:50,739 --> 00:30:52,480 ‫براوو مورد تهدیه ـه 652 00:30:52,523 --> 00:30:54,786 ‫یه راه برای توجیح کردن تصمیماتت 653 00:30:59,922 --> 00:31:02,185 ‫- اونجا مواظب خودت باش ‫- باشه 654 00:31:02,229 --> 00:31:04,187 ‫پسر خوبیه 655 00:31:08,409 --> 00:31:10,063 ‫- مواظب خودت باش داداش ‫- باشه 656 00:31:45,272 --> 00:31:46,708 ‫- سلام ‫- خیلی خب، گوش کنین 657 00:31:46,751 --> 00:31:48,623 ‫توافق رهبران کلیدی بین... 658 00:31:48,666 --> 00:31:51,408 ‫ارتش ملی افغانستان 659 00:31:51,452 --> 00:31:53,062 ‫و وزارت خارجه ی آمریکا داره شکل میگیره 660 00:31:53,106 --> 00:31:54,803 ‫و الآن اونا یه نهاد دولتی قانونی محسوب میشن 661 00:31:54,846 --> 00:31:56,500 ‫طالبان 662 00:31:56,544 --> 00:31:59,025 ‫جلسه در زمین طالبان 663 00:31:59,068 --> 00:32:01,288 ‫تو فاصله ی 30 کیلومتری اینجا برگزار میشه 664 00:32:01,331 --> 00:32:03,725 ‫تمام مدت پلتفرم نظارت بر تصویر وجو داره 665 00:32:03,768 --> 00:32:05,161 ‫پس مقررات؟ 666 00:32:05,205 --> 00:32:07,685 ‫این یه ماموریت استراتژیک دیپلمات ـه 667 00:32:07,729 --> 00:32:08,948 ‫اگه اسلحه بکشین 668 00:32:08,991 --> 00:32:10,036 ‫کار به جاهای باریک میکشه 669 00:32:10,079 --> 00:32:11,298 ‫پس الآن باید با 670 00:32:11,341 --> 00:32:12,516 ‫با قلب و ذهن دربرابرشون پیروز بشیم؟ 671 00:32:12,560 --> 00:32:14,127 ‫چه اتفاقی میفته اگه 672 00:32:14,170 --> 00:32:15,911 ‫اونا واقعا برای صلح اینجا نباشن؟ 673 00:32:15,955 --> 00:32:17,913 ‫بعد از سالها جنگ همه صلح میخوان 674 00:32:17,957 --> 00:32:20,176 ‫پس ما فقط جزئیات امنیت شخصی هستیم 675 00:32:20,220 --> 00:32:21,656 ‫- درسته ‫- خب 676 00:32:21,699 --> 00:32:23,527 ‫خیلی خب، ما با دو تا ماشین حرکت میکنیم 677 00:32:23,571 --> 00:32:25,007 ‫و اونا رو به خوبی زره پوش میکنیم 678 00:32:25,051 --> 00:32:27,140 ‫ترنت ازت میخوام پشت ماشین جلویی بشینی 679 00:32:27,183 --> 00:32:29,011 ‫- منفی ‫- منفی؟ 680 00:32:29,055 --> 00:32:31,971 ‫نه، شما امنیت نماینده ی امور خارجه رو 681 00:32:32,014 --> 00:32:34,103 ‫برای ما تضمین میکنین 682 00:32:34,147 --> 00:32:36,105 ‫با اینحال تیم براوو کاروان رو هدایت نمیکنه 683 00:32:36,149 --> 00:32:37,585 ‫صبر کن 684 00:32:37,628 --> 00:32:39,195 ‫اگه ما نباشیم، پس کی این کارو میکنه؟ 685 00:33:00,042 --> 00:33:02,001 ‫اینو میبینی؟ 686 00:33:04,046 --> 00:33:05,178 ‫سلام دوست من 687 00:33:05,221 --> 00:33:07,049 ‫حتی الآنم دروازه ها رو باز میذارین؟ 688 00:33:07,093 --> 00:33:09,051 ‫نشونه ی حسن نیت ـه 689 00:33:09,095 --> 00:33:10,661 ‫ما از اولش اینجا بودیم 690 00:33:10,705 --> 00:33:12,446 ‫به خاطر همینه که شما اول میرین به جلسه؟ 691 00:33:12,489 --> 00:33:14,143 ‫میدونی، باید همراه ما سوار بشی 692 00:33:14,187 --> 00:33:15,492 ‫زمان عوض شده 693 00:33:15,536 --> 00:33:17,842 ‫به عنوان نماینده ی دولت افغانستان 694 00:33:17,886 --> 00:33:19,670 ‫باید جلو برم و جلسه رو تنظیم کنم 695 00:33:19,714 --> 00:33:22,108 ‫چن ساعت دیگه میبینمتون 696 00:33:22,151 --> 00:33:25,067 ‫ام 697 00:33:25,111 --> 00:33:26,460 ‫فکر میکنی کارا خوب پیش میره؟ 698 00:33:28,549 --> 00:33:30,072 ‫نمیدونم 699 00:33:30,116 --> 00:33:32,031 ‫من بیشتر به جنگ عادت دارم تا صلح 700 00:33:32,074 --> 00:33:33,684 ‫جفتمون همین طوریم 701 00:33:33,728 --> 00:33:35,991 ‫جنگ به مردایی مثل ما احتیاج داره 702 00:33:36,035 --> 00:33:38,124 ‫مردایی مثل ما به جنگ احتیاج دارن 703 00:33:38,167 --> 00:33:40,648 ‫مثلا از همین الآن از اون روزی که دیگه نیازی به جنگیدن نیست 704 00:33:40,691 --> 00:33:41,910 ‫خسته شدم 705 00:33:41,953 --> 00:33:43,172 ‫تو هم یه روز میشی 706 00:33:43,216 --> 00:33:44,695 ‫نه، افراد زیادی هستن که 707 00:33:44,739 --> 00:33:47,568 ‫دوست دارن من تو جنگ بمونم دوست من 708 00:33:47,611 --> 00:33:48,917 ‫ممکنه من یکی از اونا باشم 709 00:33:48,960 --> 00:33:51,920 ‫با این همه ‫اینجا افغانستان ـه 710 00:33:51,963 --> 00:33:53,791 ‫خیلی خب، ببین، میدونی چیه؟ 711 00:33:53,835 --> 00:33:55,793 ‫ما سالهاست که با این دلقکا سر و کار داریم 712 00:33:55,837 --> 00:33:57,578 ‫نباید بی احتیاطی کنین، متوجهین؟ 713 00:33:57,621 --> 00:33:59,145 ‫چیه، فکر میکنی بازم شروعش میکنیم؟ 714 00:33:59,188 --> 00:34:00,233 ‫جنگ باید یه جایی متوقف بشه 715 00:34:00,276 --> 00:34:01,669 ‫18 سال کافیه 716 00:34:01,712 --> 00:34:05,803 ‫کی تصمیم میگیره؟ اونا یا ما؟ 717 00:34:21,689 --> 00:34:23,125 ‫براوو وان، هاوک صحبت میکنه 718 00:34:23,169 --> 00:34:27,086 ‫زمان هدف جک دنیلز ‫تو فاصله ی پنج کیلومتری شماست 719 00:34:27,129 --> 00:34:28,870 ‫دریافت شد 720 00:34:28,913 --> 00:34:30,089 ‫ما توی یه جاده ی مستقیم در حال حرکتیم 721 00:34:30,132 --> 00:34:31,090 ‫تقریبا رسیدیم 722 00:34:32,482 --> 00:34:34,093 ‫آخرش کار به ضرب و شتم میرسه 723 00:34:34,136 --> 00:34:35,181 ‫زمین رو نگاه کن 724 00:34:35,224 --> 00:34:37,008 ‫بیشتر نگران دوستای جدیدمونم که 725 00:34:37,052 --> 00:34:38,706 ‫جلومون راه افتادن تا زمین 726 00:34:38,749 --> 00:34:40,273 ‫حداقل باید سعی کنیم بهشون اعتماد کنیم جی 727 00:34:40,316 --> 00:34:41,274 ‫تو این جلسه درباره ی خیلی چیزا صحبت میشه 728 00:34:41,317 --> 00:34:42,710 ‫بیخیال، اعتماد و طالبان؟ 729 00:34:42,753 --> 00:34:44,190 ‫این دو تا کلمه نمیتونن باهم بیان ری ‫خودت که اینو میدونی 730 00:34:44,233 --> 00:34:46,061 ‫آه، وایستادن 731 00:34:46,105 --> 00:34:47,236 ‫همه وایسادن 732 00:34:49,891 --> 00:34:53,242 ‫این یه توقف برنامه ریزی شده نیست ‫ما تقریبا به محل رسیدیم 733 00:34:57,159 --> 00:34:59,248 ‫براوو وان، من هاوک بیس هستم 734 00:34:59,292 --> 00:35:00,945 ‫مواظب فعالیت های دشمن 735 00:35:00,989 --> 00:35:02,208 ‫در تپه ها باشین 736 00:35:02,251 --> 00:35:04,601 ‫سمت چپ، حدود 400 متری شما ‫دریافت کردی؟ 737 00:35:04,645 --> 00:35:06,125 ‫دریافت شد 738 00:35:06,168 --> 00:35:08,214 ‫جی، اگه این یه کمین باشه ‫باید همین الآن از شر ایکس راحت بشیم 739 00:35:08,257 --> 00:35:09,128 ‫بیرون هیچ پوششی نداره 740 00:35:09,171 --> 00:35:10,912 ‫ری، اگه این یه کمین بود 741 00:35:10,955 --> 00:35:12,783 ‫کامیون های طالبان از این جا میرفتن 742 00:35:12,827 --> 00:35:14,916 ‫ترنت، اون تپه ها رو بررسی کن 743 00:35:14,959 --> 00:35:16,309 ‫اگه چیزی دید خبر بده 744 00:35:16,352 --> 00:35:18,006 ‫ری، منو پوشش بده 745 00:35:18,049 --> 00:35:19,138 ‫دریافت شد 746 00:35:33,021 --> 00:35:34,631 ‫اگه اونجان من چیزی نمیبینم 747 00:35:46,687 --> 00:35:48,254 ‫متوجه میشی که چی میگن؟ 748 00:35:48,297 --> 00:35:50,212 ‫نه باهم حرف میزنن خیلی سریع صحبت میکنن 749 00:35:50,256 --> 00:35:51,605 ‫یه چیزی اونا رو ترسونده 750 00:35:51,648 --> 00:35:53,084 ‫عصبی به نظر میرسن 751 00:35:53,128 --> 00:35:54,695 ‫اگه از اینجا نریم ممکنه آسیب ببینیم 752 00:35:54,738 --> 00:35:55,739 ‫آره، درست میگه 753 00:36:31,819 --> 00:36:33,168 ‫جیس، دارن با عصبانیت نگاه میکنن 754 00:36:33,212 --> 00:36:35,214 ‫یکی قراره اون گروه رو بترسونه، آماده باشین 755 00:36:35,257 --> 00:36:36,563 ‫پس پیشنهاد میکنم ما باشیم 756 00:36:39,043 --> 00:36:41,481 ‫ببین... 757 00:36:41,524 --> 00:36:42,960 ‫اجساد به ماموریت ما کمکی نمیکنن 758 00:36:43,004 --> 00:36:44,005 ‫اسلحه هاتون رو پایین بیارین 759 00:36:46,355 --> 00:36:48,183 ‫اسلحه هاتون رو پایین بیارین 760 00:36:49,228 --> 00:36:50,229 ‫پایین بیارین، بچه ها 761 00:36:53,754 --> 00:36:55,016 ‫نه، نه، نه 762 00:36:57,236 --> 00:36:59,238 ‫هی، بریم 763 00:36:59,281 --> 00:37:02,371 ‫بیاین اسلحه ها رو پایین بیاریم 764 00:37:03,372 --> 00:37:05,156 ‫اسلحه ها رو پایین بیاریم، سلام 765 00:37:05,200 --> 00:37:06,549 ‫نه، نه، نه 766 00:37:06,593 --> 00:37:08,116 ‫اسلحه ها رو پایین بیاریم 767 00:37:08,159 --> 00:37:11,293 ‫همینه، اسلحه ها پایین 768 00:37:11,337 --> 00:37:12,729 ‫دیدی؟ به همین راحتی 769 00:37:20,998 --> 00:37:24,698 ‫وسیله نقلیه دو، با نگهبانان ارتش افغانستان بمونین 770 00:37:24,741 --> 00:37:26,090 ‫وقتی امنیت برقرار شد خبرتون میکنیم 771 00:37:26,134 --> 00:37:29,268 ‫ترنت، ری، مایک، شماها با من بیاین ‫بریم 772 00:37:29,311 --> 00:37:30,530 ‫هاوک ‫وان هستم 773 00:37:30,573 --> 00:37:31,922 ‫یه گزارش از وضعیت تصویری احتیاج دارم 774 00:37:31,966 --> 00:37:33,184 ‫باید بدونم از کنار چی داره به سمت ما میاد 775 00:37:33,228 --> 00:37:34,838 ‫براوو وان، هاوک بیس هستم 776 00:37:34,882 --> 00:37:37,145 ‫غریبه ها از محل ملاقات دور میشن 777 00:37:43,151 --> 00:37:46,154 ‫اون ماشین جک دنیلز ـه 778 00:37:49,940 --> 00:37:52,291 ‫اینجا مثل شهر ارواحه 779 00:38:05,042 --> 00:38:06,566 ‫ری 780 00:38:20,841 --> 00:38:23,060 ‫جی! 781 00:39:21,815 --> 00:39:23,382 ‫سرباز الیون مونز 782 00:39:23,425 --> 00:39:25,340 ‫اینجا به جز لوازم 783 00:39:25,384 --> 00:39:26,472 ‫بازدید کننده ی زیادی ندارین 784 00:39:26,515 --> 00:39:28,299 ‫شنیدم شما با سیل تیم هستین 785 00:39:28,343 --> 00:39:29,692 ‫کلی، بله 786 00:39:29,736 --> 00:39:34,393 ‫اون ردینگ ـه ‫به این بدبختی خوش اومدی 787 00:39:50,321 --> 00:39:51,758 ‫میدونستی قراره کشتار اتفاق بیفته؟ 788 00:39:51,801 --> 00:39:54,456 ‫نه معلومه که نه 789 00:39:54,500 --> 00:39:56,284 ‫ولی تو میدونستی 790 00:40:00,593 --> 00:40:02,595 ‫قطع کردن دست قربانیان به این معنی ـه 791 00:40:02,638 --> 00:40:05,467 ‫که این صلحگرا ها خیانتکارن 792 00:40:05,511 --> 00:40:10,341 ‫یا هنوزم فکر میکنی که این فقط یه احساسه؟ 793 00:40:10,385 --> 00:40:12,300 ‫فکر میکنم که فصل بعد این 794 00:40:12,343 --> 00:40:14,868 ‫جنگ خونین رو کاملا در اختیار داری 795 00:40:14,911 --> 00:40:16,870 ‫پس... 796 00:40:16,913 --> 00:40:20,003 ‫هرچی که بخوای... 797 00:40:20,047 --> 00:40:21,788 ‫در اختیارت قرار میگیره 798 00:40:23,529 --> 00:40:26,488 ‫اولش فکر میکردم تو فقط دنبال شناسایی هستی 799 00:40:26,532 --> 00:40:31,450 ‫ولی چیزی که دنبالشی، ‫خیلی سخت پیدا میشه 800 00:40:31,493 --> 00:40:33,539 ‫وایسا، امشب نمیخوای شلیک کنی؟ 801 00:40:33,582 --> 00:40:37,412 ‫نه، ولی شاید یه وقتایی بتونیم باهم شام بخوریم 802 00:40:37,456 --> 00:40:38,457 ‫یه جای عالی برای غذا میشناسم 803 00:40:41,851 --> 00:40:44,680 ‫ترکوندن افکار بد بهت خوش بگذره 804 00:40:44,724 --> 00:40:46,334 ‫خیلی کار داری که انجام بدی 805 00:41:03,482 --> 00:41:05,614 ‫ماامروز یه برادر از دست دادیم، جی دی 806 00:41:05,658 --> 00:41:09,531 ‫پس ما اینجاییم تا بهش افتخار کنیم 807 00:41:09,575 --> 00:41:10,401 ‫و این جنگه 808 00:41:10,445 --> 00:41:11,751 ‫و ما برای همدیگه میجنگیم 809 00:41:11,794 --> 00:41:12,969 ‫پس، به سلامتی جک دنیلز 810 00:41:13,013 --> 00:41:14,493 ‫به سلامتی جک 811 00:41:14,536 --> 00:41:16,495 ‫آره 812 00:41:30,596 --> 00:41:32,946 ‫خوبی؟ 813 00:41:35,514 --> 00:41:38,255 ‫آره،فقط... 814 00:41:38,299 --> 00:41:40,823 ‫تصویر دستای جک از سرم بیرون نمیره 815 00:41:40,867 --> 00:41:43,565 ‫آره، یکی دنبال جنگ ـه, ری 816 00:41:43,609 --> 00:41:47,134 ‫به کلی احتیاج داریم اگه بیاد 817 00:41:47,177 --> 00:41:48,265 ‫آره 818 00:41:48,309 --> 00:41:49,353 خیلی خوبه 819 00:41:49,397 --> 00:41:51,573 ‫چون سرش پر از افکار آموزش افسران ـه 820 00:41:51,617 --> 00:41:53,488 ‫نمیتونی اون بچه رو سرزنش کنی داداش 821 00:41:53,532 --> 00:41:56,273 ‫اون هنوزم فکر میکنه برای تغییر دنیا میجنگه 822 00:41:59,886 --> 00:42:01,235 ‫تو برای چی میجنگی، ری؟ 823 00:42:03,237 --> 00:42:05,544 ‫تو برای چی میجنگی؟ 824 00:42:07,284 --> 00:42:09,591 ‫من خانواده ام رو ترک کردم ‫دارن یه خونه رو بدون من میگردونن 825 00:42:09,635 --> 00:42:12,333 ‫بخاطر چی؟ اومدن اینجا و تماشای گذر زمان 826 00:42:12,376 --> 00:42:14,814 ‫همینطور که این کشور یه راه جدید برای منفجر شدن پیدا میکنه؟ 827 00:42:14,857 --> 00:42:18,165 ‫قانون جهان بینی همینه ‫تو باید رو چیزایی که کنترل داری اثر بذاری 828 00:42:18,208 --> 00:42:20,297 ‫بقیه هم از خودشون مواظبت میکنن 829 00:42:20,341 --> 00:42:23,866 ‫باید برگردم خونه، جی 830 00:42:23,910 --> 00:42:26,173 ‫نمیتونم بذارم جمیله بقیه ی عمرشو به این فکر کنه 831 00:42:26,216 --> 00:42:27,609 ‫که پدرش یه دروغگو بوده 832 00:42:27,653 --> 00:42:30,569 ‫بقیه از خودشون مواظبت میکنن 833 00:42:32,483 --> 00:42:34,660 ‫حواسم بهت هست رفیق ‫تو برمیگردی خونه 834 00:42:34,703 --> 00:42:37,576 ‫برو و با نعیمه یه تماس بگیر ‫همه چی درست میشه 835 00:42:37,619 --> 00:42:39,839 ‫- خوب میشه ‫- سلامم رو برسون 836 00:42:39,882 --> 00:42:41,884 ‫باشه 837 00:42:42,929 --> 00:42:45,105 ‫هی... 838 00:42:45,148 --> 00:42:47,150 ‫تماسی نداشتی که به پادگان برگردیم؟ 839 00:42:49,675 --> 00:42:51,633 ‫نه 840 00:42:53,635 --> 00:42:55,768 ‫من همونجایی هستم که باید باشم 841 00:42:56,812 --> 00:42:58,814 ‫دریافت شد 842 00:43:03,950 --> 00:43:08,432 مترجم : بهار طوفان 843 00:43:08,476 --> 00:43:10,521 Resynced for Web-DL by Greatlord1995