1 00:00:05,881 --> 00:00:07,841 چطور نمیدونستی؟ 2 00:00:07,925 --> 00:00:11,011 ‫برای اولین بار ملاقاتش میکرد، ‫نمیدونستم چه شکلیه. 3 00:00:11,428 --> 00:00:16,183 ‫برامون مهم نبود که دختر باشه یا پسر، ولی ‫خوشحالم که پسر شده. 4 00:00:16,266 --> 00:00:19,019 ‫-میتونن بهترین دوستای هم باشن ‫-عاشق اینم 5 00:00:19,102 --> 00:00:22,314 ‫-هی رفیق، به بهترین دوستت سلام کن ‫-آره، بیا بزن قدش. 6 00:00:22,397 --> 00:00:24,066 ‫میزنن قدش. 7 00:00:26,318 --> 00:00:29,321 ‫میدونی باید چیکار کنیم؟ ‫سفر کمپ خانوادگی. 8 00:00:29,404 --> 00:00:32,908 ‫همیشه دوست داشتم از اون خانواده‌ها باشم ‫که با دوستهاشون میرن کمپینگ. 9 00:00:32,991 --> 00:00:36,036 ‫یدونه اجاق کوچیک میگیریم، میتونیم ‫خوراک بپزیم. 10 00:00:36,119 --> 00:00:39,581 ‫-آره، عاشق این ایده‌ام ‫-فقط به نظر خیلی زحمت داره. 11 00:00:39,665 --> 00:00:42,084 ‫هتل چی؟ هتل‌هارو دوست دارم. 12 00:00:42,167 --> 00:00:44,503 ‫-سم کوچولو عاشق کمپینگه ‫-وایسا 13 00:00:45,587 --> 00:00:47,631 ‫-شما اسم انتخاب کردید؟ ‫-ساموئل 14 00:00:48,590 --> 00:00:50,717 ‫اسم پدر السا رو میذاریم روش. 15 00:00:51,176 --> 00:00:53,845 ‫-باید مال خودمون رو بهتون بگیم؟ ‫-آره. 16 00:00:53,929 --> 00:00:54,930 ‫باشه. 17 00:00:55,055 --> 00:01:00,102 ‫-اسم قراره بشه.... ‫-آرلو 18 00:01:01,645 --> 00:01:03,981 ‫-آرلو... ‫-آرلو! 19 00:01:04,064 --> 00:01:06,149 ‫-آرلو خیلی گوه‌مغزه ‫-کسی. 20 00:01:06,233 --> 00:01:08,527 ‫-راست میگه.اون بچه گوه‌مغزه ‫-آره 21 00:01:08,610 --> 00:01:11,613 ‫گوه‌مغز یا هرچی...بلند گفتنش خیلی ‫حال بهم زنه. 22 00:01:11,697 --> 00:01:15,200 ‫-به نظرم الهام بخش اومد ‫-باید باآرامش بهش رسیدگی کنیم 23 00:01:15,284 --> 00:01:19,454 ‫من با آرامش میرم خونه‌اش و با ‫بیل اون کل نخودیش رو له میکنم. 24 00:01:19,538 --> 00:01:21,957 ‫همیشه ظاهر شدن توی دنیا سخته. 25 00:01:22,040 --> 00:01:24,918 ‫حقیقت اینه یکنفر باید اون ‫بچه‌ارو بکشه. 26 00:01:25,002 --> 00:01:27,379 ‫میدونم داری تخیلی حرف میزنی اما ‫کمکی نمیکنه. 27 00:01:27,462 --> 00:01:28,880 ‫میشه همگی ساکت باشید؟ 28 00:01:29,131 --> 00:01:30,924 ‫برای همین به خانواده نیاز دارید. 29 00:01:31,425 --> 00:01:33,343 ‫سعی دارم اولین جیک رو بشنوم. 30 00:01:34,219 --> 00:01:36,763 ‫خوب، منم مثل یه تخم روت میشینم. 31 00:01:36,847 --> 00:01:40,058 ‫-نه، روی من نشین... ‫-آره 32 00:01:40,142 --> 00:01:43,854 ‫نکن، مثل تخم روی من نشستن رو تموم کن. ‫من تخم نیستم. 33 00:01:44,578 --> 00:01:49,578 .:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 34 00:01:49,802 --> 00:01:54,002 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 35 00:01:54,026 --> 00:01:57,526 ‫«:: مــتـرجـم: امــیــررضــا ::»|^| Amirr3z4 |^| 36 00:01:57,618 --> 00:01:58,702 ‫سلام پیج. 37 00:02:01,913 --> 00:02:02,914 ‫ساموئل. 38 00:02:05,542 --> 00:02:08,086 ‫انگشتت چطوره؟ ‫همونی که بریدی منظورمه. 39 00:02:08,170 --> 00:02:09,755 ‫میدونم کدوم منظورته. 40 00:02:10,505 --> 00:02:12,215 ‫و خوبه، ممنونم. 41 00:02:13,925 --> 00:02:15,802 ‫قرار جای زخم بمونه، اما.... 42 00:02:16,178 --> 00:02:19,348 ‫کدوم زن الهام بخشی داستان دردناکی ‫توی گذشته‌اش نداره؟ 43 00:02:20,849 --> 00:02:21,767 ‫باشه. 44 00:02:22,142 --> 00:02:26,271 ‫خوب،من میخواستم بگم که متاسفم و ‫از اینکه دروغ گفتم حس بدی دارم. 45 00:02:26,355 --> 00:02:29,566 ‫من در واقع خیلی کارای سکسی با ‫زنان دیگه انجام نمیدم. 46 00:02:29,691 --> 00:02:32,110 ‫هیچکاره سکسی با هیچ زنی دیگه انجام نمیدم. 47 00:02:32,819 --> 00:02:33,654 ‫میدونم. 48 00:02:34,196 --> 00:02:35,989 ‫من تحقیق عمیق تو فضای مجازی کردم، 49 00:02:36,406 --> 00:02:38,367 ‫اما بازم شنیدن از زبون خود منبع ‫خوشایندتره. 50 00:02:38,450 --> 00:02:40,077 ‫این توهین بود یا اصطلاح؟ 51 00:02:41,370 --> 00:02:42,454 ‫یک اصطلاح. 52 00:02:43,413 --> 00:02:44,623 ‫به لیست اضافه میکنمش. 53 00:02:48,460 --> 00:02:50,379 ‫این رو برای گوشیت گرفتم. 54 00:02:50,921 --> 00:02:54,257 ‫فکر کردم از اونجایی که انگشتت توی ‫بخیه است، باعث کمک توی تایپ بشه. 55 00:02:57,260 --> 00:02:59,179 ‫یک قلم نوری. 56 00:02:59,971 --> 00:03:01,932 ‫لعنت بهت سم. 57 00:03:02,099 --> 00:03:05,060 ‫آره، واقعا اینبار میخواستم ‫از دستت عصبانی بمونم،اما... 58 00:03:05,852 --> 00:03:06,895 ‫باشه! 59 00:03:07,396 --> 00:03:09,398 ‫قبول و همینطور میبخشمت 60 00:03:09,481 --> 00:03:12,526 ‫-اوکی،خوبه ‫-اما یه لطفی ازت میخوام. 61 00:03:12,609 --> 00:03:15,195 ‫نمیدونم خبر داری یا نه ، من ‫توی خواب راه میرم. 62 00:03:15,278 --> 00:03:16,780 ‫-نمیدونستم ‫-آره. 63 00:03:16,863 --> 00:03:19,533 ‫مامان میگه چون خیلی شور و اشتیاق دارم 64 00:03:19,616 --> 00:03:22,035 ‫برای همین حتی موقع خواب نمیتونم ساکن باشم. 65 00:03:22,119 --> 00:03:25,622 ‫یکبار در واقع من هر2تا ‫دستشویی رو توی خواب تمیز کردم. 66 00:03:26,123 --> 00:03:28,667 ‫اما راجع به شب مانی سال آخری‌ها ‫نگران یخورده. 67 00:03:29,918 --> 00:03:33,338 ‫تمام کلاس شب فارغ التحصیلی رو توی مدرسه ‫سپری میکنن. 68 00:03:33,422 --> 00:03:35,716 ‫من فقط...میخام که موقع خواب ‫یکی مراقبم باشه. 69 00:03:35,799 --> 00:03:38,301 ‫تا باعث...ذله شدن ‫کسی نشم. 70 00:03:40,011 --> 00:03:42,305 ‫از من میخوای شب رو یکجای دیگه ‫سپری بکنم؟ 71 00:03:42,723 --> 00:03:43,598 ‫آره. 72 00:03:44,182 --> 00:03:46,143 ‫-گفتی نه؟ ‫-البته 73 00:03:46,226 --> 00:03:49,938 ‫این شب‌خوابی با حدود 100تا دختره. ‫رسما التماس میکنن تا سیخ بزنی. 74 00:03:50,021 --> 00:03:52,691 ‫من تو تراکت چیزی راجع به ‫سیخ زدن ندیدم. 75 00:03:52,774 --> 00:03:55,861 ‫این بکنار، حتی اگه میخواستم برم هم نمیشد. ‫برای خوابیدن 76 00:03:55,944 --> 00:03:58,572 ‫باید مثل یه لقمه توی تختم پیچیده بشم. 77 00:03:58,655 --> 00:04:00,907 ‫متوجه‌ام.خرگوش لونه خودش رو دوست داره 78 00:04:00,991 --> 00:04:03,744 ‫موش از سوراخ موشش خودش خوشش میاد ‫بچه دماغو هم سوراخ دماغ رو دوست داره. 79 00:04:03,827 --> 00:04:05,829 ‫اما بالاخره میری کالج 80 00:04:05,912 --> 00:04:08,457 ‫و چیزی حدود 1000 شب دوری از خونه است. 81 00:04:09,207 --> 00:04:10,876 ‫اولا، ریاضی‌ات صفره. 82 00:04:11,710 --> 00:04:13,128 ‫هزار شب نمیشه. 83 00:04:13,211 --> 00:04:16,131 ‫به سختی میشه حدود 180 روز در سال که ‫مساوی... 84 00:04:16,214 --> 00:04:18,759 ‫-720 روز میشه ‫-باشه، میخوام بگم که 85 00:04:18,842 --> 00:04:21,136 ‫شاید تمرین اینکه جای دیگه بخوابی مفید باشه. 86 00:04:21,219 --> 00:04:24,139 ‫-مثل سفر علمی تمرینی؟ ‫-همینطوره 87 00:04:24,222 --> 00:04:27,517 ‫خونه من بمون. ‫هم اتاقی‌های من خفنترینن. 88 00:04:27,601 --> 00:04:30,937 ‫و اگه برات غیرقابل تحمل بود،تا ‫خونه میرسونمت. زحمتی نیست. 89 00:04:31,855 --> 00:04:34,524 ‫-چرا کفش عوض میکنی؟ ‫-اینها کفش ریدنم هستش. 90 00:04:34,608 --> 00:04:36,818 ‫اینطوری هیچکس نمیفهمه من توالت بودم. 91 00:04:36,902 --> 00:04:38,737 ‫چون کفش‌های من رو از زیر در نمیبینن. 92 00:04:38,820 --> 00:04:42,741 ‫-شبیه کفش باب میمونه ‫-دقیقا، همیشه فکر کن. 93 00:04:42,824 --> 00:04:43,867 ‫میبینمت. 94 00:04:48,914 --> 00:04:49,873 ‫خدایا. 95 00:04:50,624 --> 00:04:54,169 ‫سالها از اون استفاده نکردیم، تعجب میکنم ‫که هنوز باد میشه. 96 00:04:54,753 --> 00:04:58,465 ‫میدونی،واقعا نیازی نیست این بیرون بخوابی ‫سرد و نموره. 97 00:04:58,757 --> 00:05:00,550 ‫یعنی، من با روی کاناپه خوابیدن مشکلی ندارم. 98 00:05:00,634 --> 00:05:03,428 ‫نه مشکلی نیست، از فضا داشتن خوشم میاد. 99 00:05:03,512 --> 00:05:05,263 ‫خوب، در اینصورت..... 100 00:05:06,807 --> 00:05:08,016 ‫بسته ضدآفتاب داخل سالن. 101 00:05:09,142 --> 00:05:12,521 ‫پتو،چون اونکه برداشتی خارش داره. 102 00:05:14,439 --> 00:05:17,526 ‫بخاری برقی،برای گرما و آلودگی صوتی. 103 00:05:19,194 --> 00:05:22,322 ‫چشم بند، اگه صبح خیلی نور بود.... 104 00:05:22,447 --> 00:05:24,908 ‫و چراغ خواب، برای وقتی که ‫شب زیادی تاریک بود. 105 00:05:25,492 --> 00:05:27,953 ‫السا، من به آدم بالغم. ‫چراغ خواب لازم ندارم. 106 00:05:28,036 --> 00:05:30,747 ‫باشه، باشه ماشه. 107 00:05:33,291 --> 00:05:36,378 ‫چیز، الان پا تلفن با "هالی اسکایز" صحبت ‫کردم. 108 00:05:36,461 --> 00:05:40,257 ‫و میخوام برم اونجا و راجع به اتفاقی که بین ‫سم و آرلو افتاد صحبت بکنم. 109 00:05:40,340 --> 00:05:41,550 ‫خوب،چرا تو؟ 110 00:05:41,883 --> 00:05:43,426 ‫-چی؟ ‫-تو چرا؟ 111 00:05:43,510 --> 00:05:46,680 ‫میتونم از سم دفاع کنم، تمام مدتی که نبودی ‫همینکار رو میکردم. 112 00:05:46,763 --> 00:05:48,807 ‫اوکی،پس... 113 00:05:48,890 --> 00:05:50,350 ‫میخوای بری باهاشون حرف بزنی؟ 114 00:05:50,433 --> 00:05:51,893 ‫بیشتر با عقل جور در میاد. 115 00:05:51,977 --> 00:05:53,311 ‫هنوز با تئو دوستم. 116 00:05:53,395 --> 00:05:55,981 ‫با "هالی" چه مدت که صمیمی نیستی،10سال؟ 117 00:05:56,064 --> 00:05:57,399 ‫دوازده و نیم. 118 00:05:58,191 --> 00:05:59,025 ‫دقیقا. 119 00:05:59,109 --> 00:06:01,653 ‫اوکی، حق با توست ‫هر دو میریم، هردو والدینش هستیم. 120 00:06:02,696 --> 00:06:03,697 ‫باشه. 121 00:06:04,656 --> 00:06:05,615 ‫اوکی. 122 00:06:06,533 --> 00:06:09,327 ‫محض احتیاط چراغ خواب رو میذارم. 123 00:06:09,411 --> 00:06:12,497 ‫اسمورفت تنها چیزی بود که پیدا کردم. 124 00:06:25,010 --> 00:06:28,638 ‫بچه پنگوئن‌ها در هفته‌های اول ‫بسیار آسیب پذیر هستند. 125 00:06:31,224 --> 00:06:32,893 ‫-سلام ‫-سلام 126 00:06:32,976 --> 00:06:35,186 ‫پرهای خردسالی آنها هنوز ‫رشد نکردند 127 00:06:35,270 --> 00:06:37,314 ‫پس یک توپ کوچیک کرکی هستند. 128 00:06:42,736 --> 00:06:44,487 ‫اون خیلی عوضیه. 129 00:06:44,988 --> 00:06:47,365 ‫داد میزد و وسیله پرت میکرد.... 130 00:06:47,908 --> 00:06:49,284 ‫و من اینجوری بودم: "پسر، برو" 131 00:06:50,744 --> 00:06:53,663 ‫اما هرچی. ‫من از اون کونی نمیترسم. 132 00:06:54,581 --> 00:06:57,000 ‫-بچه‌ها چی؟ ‫-بردم خونه مادربزرگم. 133 00:06:57,083 --> 00:07:00,712 ‫-ولی به اندازه کافی جا برای.... ‫-اوه، تو همینجا میمونی. 134 00:07:00,795 --> 00:07:02,464 ‫اوکی.ممنون. 135 00:07:05,342 --> 00:07:07,052 ‫سم،این ایزی هستش. 136 00:07:07,135 --> 00:07:09,596 ‫-ایزی،این سم ‫-وقت ندارم،سرم شلوغه 137 00:07:11,806 --> 00:07:13,433 ‫به نظر ازت خوشش اومده. 138 00:07:16,603 --> 00:07:17,646 ‫چیکار میکنی؟ 139 00:07:18,229 --> 00:07:20,774 ‫-وسائل‌ام رو جمع میکنم ‫-چرا؟ توکه جایی نمیری. 140 00:07:20,857 --> 00:07:23,610 ‫میرم پیش زهید شب بمونم ‫تا برای شب مانی 141 00:07:23,693 --> 00:07:27,697 ‫و همینطور سیخ زنی سال آخری‌ها ‫بلد باشم چیکار کنم. 142 00:07:28,281 --> 00:07:31,159 ‫میدونی که واقعا ایده ‫غیر بدی به نظر میرسه. 143 00:07:31,242 --> 00:07:32,369 ‫منم همین فکر رو میکنم. 144 00:07:32,744 --> 00:07:34,371 ‫فکر کنم همه چی رو برداشتم. 145 00:07:34,871 --> 00:07:37,666 ‫-ادیسون،ادیسون هم باید ببرم؟ ‫-نه،لاک‌پشت رو ول کن. 146 00:07:37,791 --> 00:07:38,792 ‫سنگ‌پشت.. 147 00:07:38,875 --> 00:07:39,793 ‫خرخون. 148 00:07:41,044 --> 00:07:41,878 ‫اما... 149 00:07:43,088 --> 00:07:44,297 ‫به ادیسون احتیاج دارم. 150 00:07:44,965 --> 00:07:48,134 ‫اگه بدون صدای پاهای کوچیکش ‫روی شیشه نتونم بخوابم چی؟ 151 00:07:48,218 --> 00:07:51,262 ‫یا بوی غداش که از هواکش مخزنش ‫بیرون میاد. 152 00:07:51,513 --> 00:07:53,723 ‫شاید فکر بدی باشه. ‫شاید نباید برم. 153 00:07:54,307 --> 00:07:56,351 ‫-سم... ‫-چرا ادیسون رو اینجا نمیذاری 154 00:07:56,434 --> 00:07:59,187 ‫جایی که راحته. ‫اما ظرف غذاش رو ببر 155 00:07:59,270 --> 00:08:02,190 ‫که اگه دلت تنگ شد یا مضطرب شدی ‫بو بکنیش. 156 00:08:03,358 --> 00:08:07,529 ‫حس بویایی قویترین محرک خاطرات محسوب میشه. 157 00:08:08,279 --> 00:08:09,739 ‫ایده بدی نیست. 158 00:08:10,532 --> 00:08:12,409 ‫-اسمت ایزی بود؟ ‫-آره 159 00:08:12,784 --> 00:08:13,743 ‫ 160 00:08:15,954 --> 00:08:17,580 ‫خوب، همه چی رو برداشتم. 161 00:08:18,331 --> 00:08:21,793 ‫-بدون من مشکلی برات پیش نمیاد؟ ‫-نه، خودم حواسم هست 162 00:08:26,339 --> 00:08:27,173 ‫خداحافظ. 163 00:08:29,509 --> 00:08:32,804 ‫-خوشحالم از سم خوشت اومده ‫-چرا نیاد؟ باحاله. 164 00:08:33,722 --> 00:08:34,848 ‫این اتاق توه؟ 165 00:08:39,227 --> 00:08:41,730 ‫در عجبم که کار جدیدی ‫توی خونه کردن یا نه. 166 00:08:42,355 --> 00:08:44,816 ‫خوب،تئو بهم گفت که ‫حموم رو ساختن. 167 00:08:46,026 --> 00:08:47,110 ‫خوبه. 168 00:08:48,611 --> 00:08:50,572 ‫یک لطفی در حقم بکن..... 169 00:08:51,239 --> 00:08:54,117 ‫لطفا اتفاقی که افتاده ،هرچی بوده رو ‫پیش نکش. 170 00:08:54,200 --> 00:08:55,910 ‫هرچی که بوده؟ 171 00:08:56,536 --> 00:08:58,038 ‫میدونی که چی بود. 172 00:08:58,830 --> 00:09:01,458 ‫ما رو به مهمونی یا همچین چیزی ‫دعوت نکردن،درسته؟ 173 00:09:01,541 --> 00:09:02,584 ‫نه. 174 00:09:03,460 --> 00:09:05,378 ‫باورم نمیشه که یادت نیست. 175 00:09:05,462 --> 00:09:09,257 ‫ایده مسافرت کمپینگ خانوادگی ‫من رو 176 00:09:09,340 --> 00:09:11,092 ‫بدون خود ما اجرا کردن. 177 00:09:11,176 --> 00:09:12,927 ‫یک چندباری رفتیم ماهم،درسته؟ 178 00:09:13,011 --> 00:09:15,847 ‫آره،و وقتی که "سم" بد قلق شد 179 00:09:15,930 --> 00:09:18,933 ‫به جای ما خانواده‌های دیگه رو دعوت کردن. 180 00:09:19,017 --> 00:09:21,895 ‫اما سم متنفر بود.احتمالا ‫در هر صورت دیگه نمیرفتیم. 181 00:09:21,978 --> 00:09:25,231 ‫آره، داستان این نیست. ‫این باید انتخاب ما میبود 182 00:09:27,525 --> 00:09:28,610 ‫به نظر میاد که.... 183 00:09:30,028 --> 00:09:31,863 ‫خیلی دلیل ضایعی برای اتمام دوستی بوده. 184 00:09:32,739 --> 00:09:35,075 ‫خوب، اونموقع که خیلی موافق بودی. 185 00:09:35,158 --> 00:09:36,326 ‫نه،نبودم. 186 00:09:37,368 --> 00:09:39,788 ‫فقط اجازه میدادم تو تصمیمات رو بگیری. 187 00:09:41,081 --> 00:09:44,542 ‫جوجه پنگوئن‌ها برای زنده موندن ‫نیاز به والدین مراقب دارن. 188 00:09:44,626 --> 00:09:46,044 ‫اما در بعضی گونه‌ها، 189 00:09:46,127 --> 00:09:48,880 ‫جوجه‌های نیمه بالغ دور هم جمع شده ‫و گروهی به اسم"کرشز" تشکیل میدن... 190 00:09:48,963 --> 00:09:51,174 ‫سامانتا، این قلعه منه. 191 00:09:51,674 --> 00:09:54,761 ‫که باعث ایجاد مصونیت در مقابل ‫درنده‌گان و عناصر دیگه میشه. 192 00:09:54,844 --> 00:09:57,889 ‫-خوبه که "کرشز" داشته باشی. ‫-سم،با همخونه‌هام آشنا شو. 193 00:09:57,972 --> 00:09:59,140 ‫ما والدینش هستیم. 194 00:09:59,224 --> 00:10:01,851 ‫اما،باهم زندگی میکنیم ‫پس از لحاظ فنی... 195 00:10:01,935 --> 00:10:04,145 ‫توسط پسرمون ازمون سوء‌استفاده میشه. 196 00:10:04,229 --> 00:10:05,396 ‫حرفات نیش داره زن. 197 00:10:05,480 --> 00:10:08,483 ‫-بهم بگو "اومی" یا شروع به اجاره دادن کن ‫-من غذا رو میارم "اومی". 198 00:10:09,359 --> 00:10:11,361 ‫ما خیلی هیجان‌زده هستیم که اینجایی سم. 199 00:10:11,444 --> 00:10:13,446 ‫-بله ‫-خیلی در موردت شنیدیم. 200 00:10:13,530 --> 00:10:15,365 ‫واقعا به پسر ما کمک کردی. 201 00:10:15,448 --> 00:10:19,494 ‫از وقتی تو رو ملاقات کرده ‫خیلی مهربون‌تر و ووظیفه شناس‌تر شده. 202 00:10:19,577 --> 00:10:21,955 ‫خوب،زهید کسی که بهم کمک کرده. 203 00:10:22,038 --> 00:10:24,040 ‫پسرتون باخردترین شخصی هست که دیدم. 204 00:10:24,124 --> 00:10:26,417 ‫-باخرد؟ ‫-خرخون شاید. 205 00:10:26,501 --> 00:10:30,713 ‫یعنی،میدونم که استعداد داره ‫اما هیچوقت واقعا متمرکز نبوده. 206 00:10:30,797 --> 00:10:33,424 ‫ولی،وقتی پای دخترها وسط باشه ‫خیلی متمرکز میشه. 207 00:10:33,508 --> 00:10:36,678 ‫مهم نیست در حال انجام چه کاری، ‫وقتی یک دختر جذاب میاد تو مغازه 208 00:10:36,761 --> 00:10:39,973 ‫-کاملا کارش رو ول میکنه... ‫-اوکی،بیایید غذا،بیایید غذا 209 00:10:40,056 --> 00:10:41,432 ‫امیدوارم ناراحت نشی سم، 210 00:10:41,516 --> 00:10:44,561 ‫اما به مامانت زنگ زدم تا ببینم ‫غذای مورد علاقت چیه. 211 00:10:45,520 --> 00:10:47,605 ‫-خدایا داغه ‫-نودل کره‌ای؟ 212 00:10:47,689 --> 00:10:49,566 ‫ما همه هیجان‌زده هستیم که شب رو میمونی. 213 00:10:49,649 --> 00:10:52,986 ‫خیلی تاثیرگذاره که داری برای ‫کالج تمرین میکنی. 214 00:10:53,278 --> 00:10:56,322 ‫-ایکاش زهید هم کالج رفته بود ‫-اوکی،دیگه اون بحث کافیه. 215 00:10:56,781 --> 00:10:59,576 ‫-نودل چطوره؟ ‫-رتبه دوم بهترینی که خوردم تا حالا. 216 00:10:59,659 --> 00:11:00,869 ‫اوه،ممنونم. 217 00:11:03,580 --> 00:11:05,331 ‫-گاردنرها ‫-سلام. 218 00:11:05,415 --> 00:11:06,916 ‫لطفا بیایید داخل. 219 00:11:07,000 --> 00:11:09,002 ‫-خیلی از دیدنت.... ‫-منم همینطور.... 220 00:11:09,085 --> 00:11:10,170 ‫-سلام ‫-سلام 221 00:11:12,714 --> 00:11:17,260 ‫کسی نوشیدنی میخواد؟ ‫شراب سفید.....آبجوی تلخ. 222 00:11:17,343 --> 00:11:19,179 ‫-آره ‫-یادمه 223 00:11:20,305 --> 00:11:22,765 ‫-چرا نمیاید...بشینید؟ ‫-باشه 224 00:11:24,309 --> 00:11:25,894 ‫اوه،شومینه جدیده؟ 225 00:11:25,977 --> 00:11:27,520 ‫سنگ‌هاش جدیده. 226 00:11:27,604 --> 00:11:28,646 ‫خوشگله. 227 00:11:29,230 --> 00:11:30,899 ‫باشه. 228 00:11:35,570 --> 00:11:41,743 ‫-اول...میخوایم عذرخواهی کنیم ‫-ما خیلی متاسفیم...و... 229 00:11:41,826 --> 00:11:46,289 ‫شدیدا شرمنده بخاطر رفتار آرلو. 230 00:11:47,207 --> 00:11:48,875 ‫این یه پک برای سم. 231 00:11:49,834 --> 00:11:52,337 ‫و یک گوشی جدید براش گرفتیم. 232 00:11:52,921 --> 00:11:53,755 ‫اوه،واو. 233 00:11:54,339 --> 00:11:56,216 ‫این لازم نبود. 234 00:11:56,382 --> 00:11:59,844 ‫صفحه رو رایگان توی مغازه ‫تعویض کرد. 235 00:11:59,928 --> 00:12:03,264 ‫-واقعا نگه دارش. ‫-ما خیلی....خیلی ناراحتیم. 236 00:12:03,932 --> 00:12:07,769 ‫میدونید که...آرلو ‫همیشه مشکلات رفتاری داشته 237 00:12:07,852 --> 00:12:09,646 ‫از همون بچگی. 238 00:12:10,146 --> 00:12:15,443 ‫ما...چندسال قبل بردیمش پیش دکتر ‫ولی تاثیری نداشت. 239 00:12:15,526 --> 00:12:17,820 ‫ما لوسش کردیم، مشکل اینه. 240 00:12:23,159 --> 00:12:25,161 ‫همینطوری میگم حرفم رو.... 241 00:12:25,536 --> 00:12:26,788 ‫دلمون براتون تنگ شده. 242 00:12:27,247 --> 00:12:31,209 ‫و دوست نبودن ما خیلی احمقانه است. 243 00:12:33,419 --> 00:12:36,839 ‫و این فوق‌العاده احمقانه بود، اون جرات ‫نداشت به کسی بگه 244 00:12:36,923 --> 00:12:39,259 ‫که وقتی به سمت کلید چراغ میرفت 245 00:12:39,342 --> 00:12:42,053 ‫یک پنجه تیز، 246 00:12:42,136 --> 00:12:45,515 ‫-به آرامی به دور کمر او اصابت کرد ‫-اوکی بس کن. 247 00:12:45,807 --> 00:12:47,976 ‫نه نمیتونم اینکار و بکنم، ادامه بده 248 00:12:48,059 --> 00:12:50,311 ‫نه،بس میکنم، خیلی ترسناکه. 249 00:12:52,355 --> 00:12:54,941 ‫ازت برای ساخت این قلعه مسخره 250 00:12:55,024 --> 00:12:56,276 ‫و خوندن کتاب ترسناک. 251 00:12:56,359 --> 00:12:58,152 ‫برای پرت کردن حواسم از اتفاقات ممنونم. 252 00:12:58,236 --> 00:12:59,320 ‫باشه. 253 00:12:59,821 --> 00:13:02,156 ‫اگه بخوای میتونیم برای همیشه اینجا بمونیم. 254 00:13:02,240 --> 00:13:05,159 ‫توی قوطی جیش میکنیم، ‫آنلاین کلاسها رو میگذرونیم. 255 00:13:05,243 --> 00:13:06,160 ‫-میتونیم ‫-آره؟ 256 00:13:06,244 --> 00:13:07,996 ‫میدونی،همینجا پیر بشیم و.... 257 00:13:08,079 --> 00:13:09,455 ‫چندتا گربه بگیریم. 258 00:13:10,581 --> 00:13:12,625 ‫-نیوتون؟ ‫-آره. 259 00:13:12,709 --> 00:13:14,711 ‫شاید ضایع به نظر بیاد 260 00:13:16,629 --> 00:13:18,798 ‫اما تو شخصیت محبوب جدیدم هستی. 261 00:13:20,717 --> 00:13:21,592 ‫واقعا؟ 262 00:13:22,593 --> 00:13:23,720 ‫آره. 263 00:13:24,387 --> 00:13:27,473 ‫از اونجای که تازه باهم آشنا شدیم خیلی ‫تراژدیک به نظر میاد؟ 264 00:13:28,433 --> 00:13:29,267 ‫نه. 265 00:13:30,685 --> 00:13:32,437 ‫تو هم شخصیت محبوبم جدیدمی. 266 00:13:34,147 --> 00:13:36,482 ‫اما به "شریس" نگو چون میکشتت. 267 00:13:37,317 --> 00:13:38,234 ‫افتاد. 268 00:13:42,030 --> 00:13:44,032 ‫به آشیانه اژدها خوش آمدی. 269 00:13:44,115 --> 00:13:45,992 ‫تمام تلاشم رو کردم تا عایق صدا بشه. 270 00:13:46,117 --> 00:13:49,495 ‫برای مثال،روی تشک کاور انداختم ‫تا شب صدا درست نکنه. 271 00:13:49,579 --> 00:13:52,498 ‫و اون خوشبو کننده باکلاس رو ‫از هم خونه‌ام قرض کرفتم... 272 00:13:52,582 --> 00:13:54,208 ‫-مامانت؟ ‫-همخونه 273 00:13:54,417 --> 00:13:57,337 ‫تا اتاق بوی خوب بده. ‫میدونم از اکالیپتوس خوشت میاد. 274 00:13:58,212 --> 00:13:59,547 ‫مثل کوالا،آره. 275 00:13:59,630 --> 00:14:02,133 ‫آره، و آخرین اما نه کمترین،نورپردازی. 276 00:14:04,594 --> 00:14:05,928 ‫رفاقت و ببین. 277 00:14:06,012 --> 00:14:09,682 ‫همخونه‌ام چراغ گدازه من رو ‫فروخت، اما این باید اوکی باشه. 278 00:15:14,580 --> 00:15:17,375 ‫واو، چقدر جایزه. 279 00:15:17,458 --> 00:15:21,212 ‫آره، احمقانه است که همه رو چیدیم، ‫اما گمونم آرلو بهشون افتخار میکنه. 280 00:15:21,295 --> 00:15:23,673 ‫-پس.... ‫-آره، مطمئنم که اینطوره. 281 00:15:26,300 --> 00:15:29,178 ‫سم ورزشی یا چیزی انجام میده؟ 282 00:15:29,303 --> 00:15:32,598 ‫نه اون بیشتر تو فاز هنر و زیست‌شناسی ‫ایناست. 283 00:15:32,682 --> 00:15:33,891 ‫اوه،بچه درسخون. 284 00:15:33,975 --> 00:15:35,852 ‫آره اینجوریه. 285 00:15:36,144 --> 00:15:38,729 ‫در واقع امشب،برای اولین بار خونه یکی دیگه ‫میمونه. 286 00:15:38,813 --> 00:15:40,440 ‫میدونم،بخورده.... 287 00:15:40,648 --> 00:15:43,734 ‫دیره،اما میدونی، ‫ما خیلی بهش افتخار میکنیم. 288 00:15:46,112 --> 00:15:49,699 ‫هی،میبینم که سفرهای کمپینگ ‫به‌قوت خودش باقیه. 289 00:15:52,827 --> 00:15:54,036 ‫خیلی حرکت گهی بود. 290 00:15:55,204 --> 00:15:56,038 ‫چی؟ 291 00:15:56,122 --> 00:15:58,958 ‫نباید هیچوقت، دعوت کردن شما رو ‫به اون سفرها کنسل میکردیم. 292 00:15:59,041 --> 00:16:04,046 ‫ تا ابد حس بدی در موردش دارم، ‫و نمیدونم که چطور... 293 00:16:05,131 --> 00:16:07,133 ‫به نظر میاد که خیلی وقت.... 294 00:16:09,886 --> 00:16:11,429 ‫درهرصورت، متاسفم. 295 00:16:13,681 --> 00:16:14,724 ‫عیبی نداره. 296 00:16:15,057 --> 00:16:15,933 ‫واقعا؟ 297 00:16:16,517 --> 00:16:17,351 ‫آره. 298 00:16:20,188 --> 00:16:21,898 ‫-به نظر باهم جوش خوردن ‫-خوبه. 299 00:16:21,981 --> 00:16:24,233 ‫به اندازه کافی کش اومده. 300 00:16:24,317 --> 00:16:26,569 ‫منظورم این که، کی دیگه ‫یک سفر کمپینگ مسخره 301 00:16:26,652 --> 00:16:28,321 ‫که 10سال پیش بود به یه‌ورشه؟ 302 00:16:28,404 --> 00:16:30,490 ‫دقیقا،و میدونی،صادقانه. 303 00:16:30,573 --> 00:16:34,118 ‫اینکه هالی و بچه‌ها نمیخواستن با سم ‫بگردن با عقل جور در میاد. 304 00:16:34,202 --> 00:16:36,329 ‫یعنی، اون قدیم یکخورده وحشی بود. 305 00:16:37,747 --> 00:16:38,581 ‫چی؟ 306 00:16:39,081 --> 00:16:42,376 ‫میدونی، همیشه داد میزد ‫و داستان میساخت. 307 00:16:42,502 --> 00:16:44,003 ‫کنار اومدن باهاش سخت بود. 308 00:16:45,087 --> 00:16:47,590 ‫بیخیال، همچی خوبه. ‫نظرت راجع به نوشیدنی دیگه چیه؟ 309 00:17:00,811 --> 00:17:04,023 ‫روشن مونده بود؟ متاسفم سمی. 310 00:17:06,150 --> 00:17:07,235 ‫سم؟ 311 00:17:16,160 --> 00:17:17,161 ‫هی. 312 00:17:17,245 --> 00:17:21,082 ‫اگه یه جوجه از"کرشرز" جدا بشه ‫ممکنه از سرما یخ بزنه. 313 00:17:21,165 --> 00:17:23,626 ‫یا توسط درنده‌گان مختلف خورده بشه. 314 00:17:23,709 --> 00:17:24,669 ‫هی! 315 00:17:25,795 --> 00:17:27,380 ‫امشب چیکار میکنی؟ 316 00:17:27,463 --> 00:17:28,923 ‫ریش‌خطی،امپراطور،جنتو.... 317 00:17:29,173 --> 00:17:32,552 ‫-مشروب خوردی یا مواد زدی؟ ‫-آدلائی،ریش‌خطی،امپراطور،جنتو 318 00:17:32,635 --> 00:17:36,889 ‫-آدلائی،ریش‌خطی،امپراطور،جنتو ‫-دارم با تو حرف میزنم. 319 00:17:36,973 --> 00:17:38,307 ‫آدلائی،ریش‌خطی،امپراطور،... ‫(نژادهای پگوئن) 320 00:17:38,391 --> 00:17:39,850 ‫چی زدی؟ ‫داری خودزنی میکنی؟ 321 00:17:39,934 --> 00:17:42,019 ‫بعضی توسط پنگوئن‌های بالغ دزدیده میشن. 322 00:17:42,103 --> 00:17:43,271 ‫هی،تمومش کن. 323 00:17:44,188 --> 00:17:47,024 ‫-سم!،سم! ‫-وواا،هی 324 00:17:47,108 --> 00:17:49,527 ‫-مشکلی نیست،اوتیسم داره ‫-باید عقب وایسی. 325 00:17:49,610 --> 00:17:51,946 ‫-متوجه نیستی،این.... ‫-گفتم بشین زمین 326 00:17:52,029 --> 00:17:53,614 ‫بشینید زمین. 327 00:17:54,740 --> 00:17:56,492 ‫دنیای ترسناکی اون بیرونه. 328 00:18:01,372 --> 00:18:03,457 ‫آره؟ 329 00:18:04,834 --> 00:18:05,876 ‫پنی‌وایز اومد. ‫(شخصیت ترسناک کتاب) 330 00:18:05,960 --> 00:18:06,961 ‫نه. 331 00:18:07,587 --> 00:18:08,671 ‫ یادم رفت به نیت پیام دادم. 332 00:18:08,754 --> 00:18:10,881 ‫-نه ‫-آره میدونم،متاسفم. 333 00:18:10,965 --> 00:18:12,717 ‫اوقات دخترونه رو خراب میکنه. 334 00:18:12,800 --> 00:18:13,968 ‫بیا تظاهر کنیم اینجا نیستیم. 335 00:18:16,012 --> 00:18:18,347 ‫خونه نیستیم. 336 00:18:18,431 --> 00:18:19,890 ‫در و باز کنید خنگها. 337 00:18:21,350 --> 00:18:24,687 ‫قراره بخاطر ساخت این قلعه ‫کلی مسخره کنه ما رو. 338 00:18:24,937 --> 00:18:27,148 ‫پسرها همه چیز و خراب میکنن. 339 00:18:28,107 --> 00:18:29,358 ‫اوکی،چیکار کنیم؟ 340 00:18:29,900 --> 00:18:32,320 ‫-گمونم دعوتش کنیم تو. ‫-میتونیم فیلم ببینیم. 341 00:18:32,778 --> 00:18:34,572 ‫-خوابت میبره ‫-نه نمیبره. 342 00:18:38,409 --> 00:18:39,452 ‫همیشه. 343 00:18:41,537 --> 00:18:44,332 ‫خوب،اوضاع با دوست‌پسر چطور پیش میره؟ 344 00:18:44,915 --> 00:18:46,375 ‫دوست پسر؟ 345 00:18:46,834 --> 00:18:48,377 ‫اسمش رو که میدونی. 346 00:18:48,961 --> 00:18:51,464 ‫متاسفم، اوضاع با "ایوان" چطوره؟ 347 00:18:51,547 --> 00:18:53,799 ‫چرا یجوری میگی انگار اسم ساختگیه؟ 348 00:18:55,259 --> 00:18:58,763 ‫نمیدونم، چون بخاطر اینکه مراقبتم ‫بهش مشکوکم. 349 00:18:59,555 --> 00:19:02,224 ‫چه مهربون، و غیرلازم. 350 00:19:02,516 --> 00:19:05,061 ‫-و یجورای سکسیست ‫-ممنونم. 351 00:19:06,812 --> 00:19:10,232 ‫ولی آره، نمیدونم، اوضاع عجیبه. 352 00:19:12,401 --> 00:19:14,945 ‫خوب، اگه بخوای حرف بزنی ما اینجاییم. 353 00:19:15,780 --> 00:19:17,448 ‫یا، من هستم. 354 00:19:17,531 --> 00:19:20,076 ‫ظاهرا این از ساعت 9:30 بیشتر تحمل نداره. 355 00:19:22,328 --> 00:19:24,038 ‫شماها فوق‌العاده هستین. 356 00:19:25,206 --> 00:19:27,458 ‫ممنون که اولین دوستم تو "کلیتون" شدی. 357 00:19:30,878 --> 00:19:32,463 ‫چیکار داری.... 358 00:19:32,546 --> 00:19:35,341 ‫-چیکار میکنی؟ ‫-بیخیال، یه چیزی بین ما هست. 359 00:19:35,424 --> 00:19:37,510 ‫دوستی! تو دوست پسر دوستمی. 360 00:19:37,593 --> 00:19:40,429 ‫میدونم، اما نمیتونی برای ‫سردرگم بودن سرزنشم کنی. 361 00:19:40,513 --> 00:19:44,558 ‫بزار برات روشنش کنم. ‫این،هیچوقت اتفاق نمیوفته. 362 00:19:45,351 --> 00:19:46,852 ‫حالا برو. 363 00:19:48,062 --> 00:19:49,021 ‫برو. 364 00:19:49,480 --> 00:19:51,774 ‫باشه، عجیب بکنش. 365 00:20:01,575 --> 00:20:06,831 ‫....،ریش‌خطی،امپراطور،جنتو ‫آدلائی،ریش‌خطی،امپراطور،جنتو.... 366 00:20:06,914 --> 00:20:08,040 ‫حالت خوبه؟ 367 00:20:09,083 --> 00:20:11,627 ‫آدلائی،ریش‌خطی،امپراطور،جنتو... 368 00:20:11,877 --> 00:20:14,171 ‫هی، یه فکری دارم. ‫صندلیت رو برگردون. 369 00:20:15,631 --> 00:20:16,924 ‫-چی؟ ‫-یالا 370 00:20:28,060 --> 00:20:29,019 ‫حالت بهتر شد؟ 371 00:20:32,064 --> 00:20:32,898 ‫ببین.... 372 00:20:33,941 --> 00:20:37,486 ‫نمیتونی اجازه بدی یک لغزش ‫تو رو ناامید بکنه. 373 00:20:37,570 --> 00:20:39,989 ‫همه لغزش دارن.حتی من. 374 00:20:41,240 --> 00:20:43,826 ‫هیچوقت نمیخواستم توی مغازه الکترونیکی باشم. 375 00:20:43,909 --> 00:20:47,204 ‫-اما کارت خوبه که ‫-شکی تو این نیست، عالیم. 376 00:20:47,830 --> 00:20:50,750 ‫اما...وقتی بچه بودم... 377 00:20:51,041 --> 00:20:56,088 ‫مادربزرگم مریض شد و ما ‫بیشتر اوقات توی بیمارستان بودیم. 378 00:20:56,172 --> 00:21:01,051 ‫و قاعدتا، دکترها عوضی بودن، اما فکر کردم ‫پرستارها خیلی باحالن. 379 00:21:01,135 --> 00:21:03,554 ‫توی ذهنم، اونها تمام ‫کارهای مهم رو انجام میدادن. 380 00:21:04,430 --> 00:21:06,682 ‫در نتیجه تصمیم گرفتم پرستار بشم. 381 00:21:07,975 --> 00:21:08,893 ‫پرستار؟ 382 00:21:10,436 --> 00:21:13,689 ‫من با مردم راحتم و به نظر ‫چیزهای باحالی یاد میگیری. 383 00:21:13,981 --> 00:21:16,025 ‫و تقریبا 99% دختر هستن. 384 00:21:16,984 --> 00:21:18,235 ‫اما بعد... 385 00:21:22,531 --> 00:21:25,159 ‫چی؟جمله رو تموم نمیکنی؟ 386 00:21:26,786 --> 00:21:31,832 ‫خوب، آقای جفریز شد ‫دبیر زیست دبیرستانم. 387 00:21:31,916 --> 00:21:35,544 ‫یارو 88 سالش بود و مثل ‫اگزوز سیگار دود میکرد. 388 00:21:35,628 --> 00:21:38,756 ‫-کی آخه سرکار سیگار میکشه؟ ‫-تو، علف میزنی. 389 00:21:38,839 --> 00:21:42,635 ‫این خیلی متفاوته ،ساموئل. ‫و ساکت! هنوز توی کلانتری هستیم 390 00:21:43,260 --> 00:21:44,261 ‫متاسفم. 391 00:21:45,888 --> 00:21:50,768 ‫بگذریم،یکروز، آقای جفریز از ‫دست من کلافه شد... 392 00:21:51,143 --> 00:21:54,939 ‫بخاطر نمیدونم چی.احتمالا ‫مثل همیشه داشتم دلقک بازی در میاوردم. 393 00:21:55,481 --> 00:21:58,317 ‫و بهم گفت که یه بدرد نخورم. 394 00:21:58,943 --> 00:22:01,695 ‫و آخر سر میشم یک بی ارزش چِت، 395 00:22:01,779 --> 00:22:04,490 ‫که کل عمرم تو یک شغل ‫بدون پیشرفت کار میکنم. 396 00:22:06,283 --> 00:22:07,910 ‫یکی باهات گستاخ بود؟ 397 00:22:09,203 --> 00:22:12,039 ‫حرفها....توی ذهنم موند. 398 00:22:12,122 --> 00:22:16,710 ‫و هربار که به اقدام برای کالج پرستاری فکر ‫میکردم،فقط... 399 00:22:17,753 --> 00:22:19,129 ‫مردود شدن رو تصور میکردم. 400 00:22:20,047 --> 00:22:22,550 ‫بگذریم، اشتباه من رو تکرار نکن. 401 00:22:22,967 --> 00:22:26,262 ‫منظورم اینه، زندگی قراره ‫پر از لغزش باشه 402 00:22:26,512 --> 00:22:28,180 ‫اما دلیل نمیشه که دست از تلاش برداری. 403 00:22:31,433 --> 00:22:34,895 ‫میدونی، اگه آقای جفریز 88 بوده، 404 00:22:34,979 --> 00:22:39,441 ‫و مثل اگزوز از خودش دود بیرون میداد،احتمالا ‫مرده. 405 00:22:39,942 --> 00:22:40,776 ‫کمکی میکنه؟ 406 00:22:42,111 --> 00:22:44,572 ‫-آره واقعا ‫-خوبه 407 00:22:45,489 --> 00:22:46,699 ‫واقعا میکنه. 408 00:22:47,658 --> 00:22:49,201 ‫خدای من. 409 00:22:49,285 --> 00:22:54,164 ‫فکر کنم 15 سال پیش این بلوز رو قرض کردم ‫و هیچوقت برش نگردوندم. 410 00:22:55,416 --> 00:22:58,961 ‫-فکر کن هدیه بوده ‫-اوکی،خیلی ممنونم. 411 00:22:59,044 --> 00:23:02,631 ‫احیانا که 4تا کنترل تلویزیون ما ‫ دست تو نیست،مگه نه؟ 412 00:23:03,883 --> 00:23:07,970 ‫هی، این "مککلان" رو تست کن، 30 ساله است. ‫گمونم خوشت میاد. 413 00:23:11,432 --> 00:23:15,269 ‫میدونی...سم خیلی چیزا از سر گذرونده. 414 00:23:15,352 --> 00:23:17,646 ‫-لازم نیست راجع به همه اینا حرف بزنیم ‫-نه،من.... 415 00:23:18,606 --> 00:23:19,481 ‫من فکر میکنم لازمه. 416 00:23:20,232 --> 00:23:23,444 ‫میدونی،اون اوتیسم داره، ‫اون مشکل جدییه. 417 00:23:23,944 --> 00:23:29,116 ‫فکر نمیکنم این چیزی باشه که اون یا ما رو ‫لایق مجازات بکنه. 418 00:23:29,199 --> 00:23:32,036 ‫رفیق،فقط سعی کن از دید ما هم ‫نگاه بکنی. 419 00:23:32,119 --> 00:23:36,373 ‫من باید بچه‌هام رو مجبور به گشتن با کسی ‫بکنم که کتک و داد میزنه سرشون؟ 420 00:23:36,540 --> 00:23:37,917 ‫اونهم میشه مجازات کردن ما. 421 00:23:38,000 --> 00:23:40,920 ‫پس چی داری میگی؟ ‫اینگه گشتن با سم مثل تنبیه میمونه؟ 422 00:23:41,003 --> 00:23:42,713 ‫من فقط سعی دارم صادق باشم مرد. 423 00:23:43,047 --> 00:23:46,592 ‫شاید اگه بچه‌هات رو با بچه‌های ‫مختلف آشنا میکردی، 424 00:23:46,675 --> 00:23:49,845 ‫آرلو رو مثل یک عوضی حساس ‫بزرگ نمیکردی. 425 00:23:49,929 --> 00:23:52,848 ‫-وو ‫-اوه،فقط سعی دارم صادق باشم مرد. 426 00:23:52,932 --> 00:23:53,974 ‫تئو،تمومش بکن. 427 00:23:54,433 --> 00:23:56,518 ‫من؟ من کسی نیستم که ‫داره به بچه‌های مردم توهین میکنه. 428 00:23:56,602 --> 00:23:59,647 ‫فقط گفتی که بچه من به اندازه کافی ‫نئروتیپیکال نیست که باهاش بگردی. 429 00:23:59,730 --> 00:24:03,150 ‫-شاید بهتره... ‫-آره، بزن بریم،بزن بریم. 430 00:24:05,194 --> 00:24:06,403 ‫متاسفم. 431 00:24:08,530 --> 00:24:10,699 ‫اون نهمین پرستاری بود که ازش درخواست کردم. 432 00:24:10,783 --> 00:24:14,620 ‫-گفتش بله؟ ‫-گفتش....نه 433 00:24:15,037 --> 00:24:16,080 ‫شما 2تا. 434 00:24:17,581 --> 00:24:19,625 ‫مشخصاتتون رو چک کردم ‫و اجازه میدم برید. 435 00:24:19,708 --> 00:24:22,544 ‫فقط نصف شب مثل معتادا ‫ول نچرخید. 436 00:24:22,628 --> 00:24:26,423 ‫رفیق، اون اوتیسم داره. ‫اتفاقی که افتاد تقصیر تو بود. 437 00:24:27,132 --> 00:24:29,510 ‫میدونی که، یک افسر رو متهم کردی. 438 00:24:29,843 --> 00:24:31,387 ‫من بودم خیلی کش نمیدادم. 439 00:24:32,137 --> 00:24:33,847 ‫مفهوم شد، بریم سم. 440 00:24:40,437 --> 00:24:41,563 ‫سم،ببین. 441 00:24:41,981 --> 00:24:43,357 ‫ساعت 12:07 شد. 442 00:24:45,275 --> 00:24:46,694 ‫شب رو جای دیگه موندی. 443 00:24:46,777 --> 00:24:50,072 ‫از نظر فنی نخوابیدی اما، ‫اولین قدم بود،مگه نه؟ 444 00:24:58,414 --> 00:25:00,416 ‫اون شومینه خیلی خوشگل بود. 445 00:25:00,666 --> 00:25:03,794 ‫-گوش کن، من متاسفم ‫-هی،نیازی به عذرخواهی نیست. 446 00:25:03,877 --> 00:25:07,006 ‫نه، من باید میذاشتم ‫تنها بری اونجا. 447 00:25:07,089 --> 00:25:10,968 ‫دروغ گفتم ‫به نظرم شومینه خیلی دهاتی بود. 448 00:25:16,640 --> 00:25:18,684 ‫حتما باید برات.... 449 00:25:20,811 --> 00:25:22,646 ‫سخت بوده باشه اونموقع؟ 450 00:25:23,313 --> 00:25:24,857 ‫اینکه دوستت رو از دست دادی. 451 00:25:25,441 --> 00:25:26,942 ‫خیلی افتضاح بود. 452 00:25:27,901 --> 00:25:29,695 ‫من واقعا تنها بودم. 453 00:25:30,946 --> 00:25:32,156 ‫گریه کردم. 454 00:25:34,116 --> 00:25:35,868 ‫-کردی؟ ‫-آره. 455 00:25:36,368 --> 00:25:37,453 ‫خیلی. 456 00:25:38,704 --> 00:25:40,622 ‫یجورایی مثل کات کردن بود. 457 00:25:43,417 --> 00:25:44,293 ‫متاسفم. 458 00:25:49,840 --> 00:25:50,674 ‫هی. 459 00:25:51,884 --> 00:25:54,553 ‫کاری که امشب کردی، ‫چیزی که به تئو گفتی.... 460 00:25:54,928 --> 00:25:56,430 ‫واقعا شجاعانه بود. 461 00:25:56,513 --> 00:26:01,060 ‫نه، تو قطعا توی برخورد توی این شرایط ‫کارت از من خیلی بهتره. 462 00:26:02,019 --> 00:26:04,688 ‫نمیدونم، به نظرم عالی بودی. 463 00:26:05,147 --> 00:26:09,026 ‫در حقیقت، به نظر اونقدر عالی بودی ‫که لایق جایزه‌ای. 464 00:26:13,530 --> 00:26:15,074 ‫اون...تو... 465 00:26:16,116 --> 00:26:18,118 ‫تو جایزه یه بچه‌ارو دزدیدی؟ 466 00:26:18,202 --> 00:26:21,080 ‫آره .جایزه یه بچه رو دزدیدم. 467 00:26:24,833 --> 00:26:26,210 ‫تو دیوونه‌ای. 468 00:26:32,424 --> 00:26:35,677 ‫یک بچه پنگوئن هرگز نمیتونه دوباره ‫داخل تخم گرم و نرمش بخزه. 469 00:26:39,348 --> 00:26:42,601 ‫اما اغلب،حتی ‫بعد از بالغ شدن کامل 470 00:26:49,525 --> 00:26:51,777 ‫بعد از تنها سر کردن توی دریا.... 471 00:26:59,243 --> 00:27:02,746 ‫بعضی از پنگوئن‌های جوان ‫به کلونی برمیگردن. 472 00:27:09,211 --> 00:27:11,338 ‫گمونم این نزدیکترین فاصله است که 473 00:27:11,421 --> 00:27:13,882 ‫برگردن زیر سایه پدرشون. 474 00:27:20,606 --> 00:27:25,706 .:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 475 00:27:25,730 --> 00:27:31,730 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 476 00:27:32,154 --> 00:27:37,254 ‫«:: مــتـرجـم: امــیــررضــا ::»|^| Amirr3z4 |^|