1
00:00:02,700 --> 00:00:07,700
.:: Sub#One Team ::.
تــــــقــــــدیم مـــیکند
2
00:00:07,724 --> 00:00:12,724
مترجم
محمد مسعودی
3
00:00:13,370 --> 00:00:15,620
،درست جنوب شهر مکزیکو سیتی
4
00:00:15,664 --> 00:00:18,044
،"در میان کانال های "سوچی میلکو
5
00:00:18,083 --> 00:00:19,583
یه جزیره هست
6
00:00:19,626 --> 00:00:22,926
یه جزیره با تاریخی مغشوش
7
00:00:22,963 --> 00:00:27,633
"جزیره "دالس
8
00:00:27,676 --> 00:00:30,676
اینگونه نامیده شد، به این دلیل
که در اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی
9
00:00:30,721 --> 00:00:33,681
مردی به نام "جولیان سانتانا" به اونجا کوچ کرد
10
00:00:33,724 --> 00:00:35,514
او به برخی از مردم گفت
11
00:00:35,559 --> 00:00:38,609
که داره همسر و فرزندش را ترک میکنه
12
00:00:38,645 --> 00:00:41,815
،یه روز، بعد از سال ها انزوا و تنهایی
13
00:00:41,857 --> 00:00:45,527
...گفته میشه که جولیان یه کشف خوفناک کرده
14
00:00:45,551 --> 00:00:48,351
کانال تیـــــــم مترجم
:::T.me/SubOne_Team:::
15
00:00:48,363 --> 00:00:51,243
جسد بی جان یه دختر غرق شده
16
00:00:55,120 --> 00:00:57,790
...در همون نزدیکی، یه چیز دیگه هم پیدا کرد
17
00:00:57,831 --> 00:00:59,791
یه عروسک
18
00:01:01,668 --> 00:01:03,378
یه دارایی ارزشمند که
19
00:01:03,420 --> 00:01:05,460
که حتما اون دختر، در لحظات پایانی عمرش
اونو محکم در آغوش گرفته بوده
20
00:01:08,091 --> 00:01:10,511
طبق گفته اونایی که "دان جولیان" رو میشناسن
21
00:01:10,552 --> 00:01:13,972
او معتقد بود که روح دختر
شروع به آزار و اذیت اون کرد
22
00:01:14,014 --> 00:01:16,894
نفرینی به خاطر ترک خانواده اش
23
00:01:20,103 --> 00:01:22,063
پس اون عروسک رو پیدا کرد
24
00:01:22,105 --> 00:01:24,695
و از اون همچون فرزندش مراقبت کرد
25
00:01:27,110 --> 00:01:30,200
امیوار بود که اینکار باعث
آرامش روح دختر بشه
26
00:01:31,907 --> 00:01:34,077
او شروع به جستجوی ساحل رودخانه کرد
27
00:01:34,117 --> 00:01:35,707
به دنبال عروسک های بیشتر میگشت
28
00:01:37,996 --> 00:01:41,046
گاهی اوقات داخل آب می رفت
که عروسک پیدا کنه
29
00:01:41,070 --> 00:01:48,170
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم
.::: WwW.LavinMovie.Net :::.
30
00:01:49,007 --> 00:01:52,057
او اون عروسک ها رو به عنوان پیشکشی
به دختر، همه جا آویزون کرد
31
00:01:55,681 --> 00:01:59,891
در منظر "دان جولیان" اینطور به نظر می رسید
که اون عروسک ها روح دختر رو راضی میکنند
32
00:01:59,935 --> 00:02:02,475
وقتی عروسک ها به خاطر وزش باد تکون میخوردن
33
00:02:02,521 --> 00:02:04,521
اون اعتقاد داشت که دختره داره با اونها بازی میکنه
34
00:02:06,608 --> 00:02:09,408
معتقد بود عروسک ها زنده هستن
و ازش محافظت میکنند
35
00:02:11,905 --> 00:02:13,695
،خودم به عنوان یه پدر
36
00:02:13,740 --> 00:02:16,870
میدونم که بچه ها از
اسباب بازی هاشون خسته میشن
37
00:02:18,203 --> 00:02:19,993
شاید به این خاطر بود که دان جولیان
38
00:02:20,038 --> 00:02:21,458
به این باور رسید که
39
00:02:21,498 --> 00:02:23,208
روحِ دختر
40
00:02:23,250 --> 00:02:25,210
علاقهاش رو به عروسک های
قدیمی از دست داده
41
00:02:25,252 --> 00:02:27,632
و عروسک های جدید بیشتری میخواد
42
00:02:27,671 --> 00:02:32,631
،عروسک هایی که، همانطور که دان پیرتر میشد
یافتنشون براش سخت تر میشد
43
00:02:32,676 --> 00:02:36,136
سواحل رودخانه برای اون پیرمرد
به جای خطرناکی مبدل شد
44
00:02:38,015 --> 00:02:41,645
اما هنوز باید عطش روح رو، سیر میکرد
45
00:02:41,685 --> 00:02:46,145
تا این که یه روز احتمالا دنبال یه عروسک خیلی گشت
46
00:02:48,984 --> 00:02:52,574
دان جولیان غرق شده در همان
آب بی رحمی یافت شد که
47
00:02:52,613 --> 00:02:55,993
سال ها قبل دختر رو اونجا پیدا کرده بود
48
00:02:56,033 --> 00:02:57,873
،تا امروز
49
00:02:57,910 --> 00:03:00,330
بیش از 1500 عروسک
50
00:03:00,370 --> 00:03:02,580
در اون مناطق گرم استوایی آویزون شدند
51
00:03:04,207 --> 00:03:05,917
من "آرون مینکی" هستم
52
00:03:05,959 --> 00:03:08,049
و این افسانه های قومیه
53
00:03:22,893 --> 00:03:25,393
یه عروسک میتونه خیلی چیز ها باشه
54
00:03:28,023 --> 00:03:31,323
یه نگهبان یا یه همراه که
ما همیشه اونو به خاطر میاریم
55
00:03:31,360 --> 00:03:33,570
بیا خاله بازی کنیم
56
00:03:33,612 --> 00:03:36,242
!واقعا حرف میزنه
57
00:03:36,281 --> 00:03:38,571
!مثل یه دختر کوچولوی واقعی
58
00:03:38,617 --> 00:03:40,997
یه اسباب بازی که نمیتونیم بدون اون زندگی کنیم
59
00:03:43,205 --> 00:03:44,665
یه دوست مورد اعتماد
60
00:03:45,832 --> 00:03:47,212
یه محرم اسرار
61
00:03:49,336 --> 00:03:50,926
به این حال این حس ناشناخته ای
62
00:03:50,963 --> 00:03:54,553
برای مردم نیست که کنار
عروسک ها احساس راحتی نکنند
63
00:03:54,591 --> 00:03:57,301
اون چشم های شیشه ای
تقریبا این طور به نظر میرسند
64
00:03:57,344 --> 00:03:59,804
که انگار مستقیم به ما خیره شدند
65
00:04:02,265 --> 00:04:05,435
که باید مغزمون رو با این خاطر سرزنش کنیم
66
00:04:05,477 --> 00:04:08,477
مغزمون دائما باید صورت ها رو تشخیص بده
67
00:04:10,190 --> 00:04:11,980
اما همیشه این کار نتیجه نمیده
68
00:04:12,025 --> 00:04:14,865
یه مفهوم تو روانشناسی هست که
69
00:04:14,903 --> 00:04:16,743
به عنوان "دره وهم" شناخته میشه
70
00:04:16,780 --> 00:04:20,030
جایی که ذهن ما به طور غریزی
اجسام شبیه انسان
71
00:04:20,075 --> 00:04:24,205
که تقریبا و نه کاملا دقیق
هستند، رو پس میزنه
72
00:04:24,246 --> 00:04:26,706
یه روش داره که میشه هشدار هارو
73
00:04:26,748 --> 00:04:28,538
با غرایز اولیهمون غیر فعال کنیم
74
00:04:30,335 --> 00:04:32,675
برخلاف اون، ما هنوز خیلی مشتاقیم که
75
00:04:32,713 --> 00:04:35,963
که انسانیت رو در قالب اشیا درآوریم
76
00:04:36,008 --> 00:04:39,048
و با انجام این کار، ما به اشیا
قدرت کنترل کردن رو میدیم
77
00:04:40,846 --> 00:04:42,386
دوست دارم
78
00:04:42,431 --> 00:04:44,971
اما این کار خطرناکی است
79
00:04:45,017 --> 00:04:49,477
چون گاهی این طور به نظر میرسه که
اونها مایل به پس دادن اون قدرت کنترل نیستند
80
00:05:00,949 --> 00:05:04,619
توماس و مینی آتو" ساکنان"
بومی "کیوست" در فلوریدا بودند
81
00:05:04,661 --> 00:05:08,211
و درسال 1898 اونها یه خونه جدید ساختند
82
00:05:08,248 --> 00:05:10,288
در اونجا، واقع در خیابان "ایتون"، سکنی گزیدند
83
00:05:13,378 --> 00:05:16,338
اونها زوج دنیا دیده و ثروتمندی بودند
84
00:05:16,381 --> 00:05:18,881
که به هنر بسیار علاقه داشتند
85
00:05:18,925 --> 00:05:23,305
و اونها یه پسر به نام "رابرت یوجین آتو" داشتند
86
00:05:23,346 --> 00:05:26,646
ولی همه اونو "جین" صدا میکردند
87
00:05:26,683 --> 00:05:28,523
جین پسر آرومی بود
88
00:05:28,560 --> 00:05:31,270
بعضی ها ممکنه بگن بچه عجیبی بود
89
00:05:31,313 --> 00:05:32,853
پسر توداری بود
90
00:05:32,898 --> 00:05:35,398
و واسه جین دوست پیدا کردن سخت بود
91
00:05:35,442 --> 00:05:37,442
انگشت ها-
خیلی ظریفن-
92
00:05:37,486 --> 00:05:38,406
!جین
93
00:05:39,488 --> 00:05:41,488
هیچ آثار هنری رو لمس نکن، جین
94
00:05:41,531 --> 00:05:43,031
فهمیدی؟ هیچ بهشون دست نزن
95
00:05:43,075 --> 00:05:44,915
تو خودت اسباب بازی داری
برو با اونها بازی کن
96
00:05:56,713 --> 00:06:00,383
یه هدیه برای جین از طرف خاله
توماس،"بریجت"، فرستاده شد
97
00:06:00,425 --> 00:06:02,805
کسی که در حال سفر به کشور های بود
98
00:06:04,387 --> 00:06:05,927
،هنگامی که در آلمان بود
99
00:06:05,972 --> 00:06:07,762
خاله بریجت هدیه مناسب برای
100
00:06:07,808 --> 00:06:09,598
پسرِ خواهر زادهی خودش، رو پیدا کرد
101
00:06:09,643 --> 00:06:11,983
یه عروسک پشت ویترینی بود
102
00:06:12,020 --> 00:06:13,610
و از عروسک های دیگه بزرگتر بود
103
00:06:16,066 --> 00:06:18,986
این ملوان کوچک رو پشت یه ویترین"
"تو یه مغازه تو آلمان دیدم
104
00:06:20,612 --> 00:06:22,532
"گفت که یه دوستان خوب برای جین خواهد شد"
105
00:06:30,831 --> 00:06:34,751
عروسک و جین فورا بهم وابسته شدند
106
00:06:34,793 --> 00:06:38,043
او حتی نام خودش رو واسه
"عروسک گذاشت: "رابرت
107
00:06:38,088 --> 00:06:39,418
رابرتِ عروسک
108
00:07:32,475 --> 00:07:35,855
جین، عروسک رو از سر میز وردار
109
00:07:35,896 --> 00:07:37,526
رابرت به کسی آسیب نمیرسونه
110
00:07:41,484 --> 00:07:42,614
تا کی میخوای
111
00:07:42,652 --> 00:07:44,192
اجازه این رفتار بچه گانه رو بدی؟
112
00:07:44,237 --> 00:07:47,367
تا هر موقع که رابرت غذایی که
میخوریم رو دوست داشته باشه
113
00:07:49,117 --> 00:07:50,827
میدونی که همسایه ها همه
114
00:07:50,869 --> 00:07:53,289
به پسر خانواده آتو و عروسکش میخندن
115
00:07:53,330 --> 00:07:56,120
و تو دوباره به خاله بریجت
116
00:07:56,166 --> 00:07:57,706
درباره اینکه همسایه چه فکری میکنن، نامه نوشتی؟
117
00:07:57,751 --> 00:08:00,541
نصیحت و پیشنهاد اونو به مال من ترجیح میدی؟
118
00:08:00,587 --> 00:08:02,257
نه، من اون قدری خجالت میکشم
119
00:08:02,297 --> 00:08:03,927
کهنتونم به نامه هاش که درباره
جین سوال میپرسه، پاسخ بدم
120
00:08:05,592 --> 00:08:06,882
اون کسی که مسئول
121
00:08:06,927 --> 00:08:09,137
آوردن اون عروسک به این خونه است
122
00:08:09,179 --> 00:08:11,389
رابرت دوست جینه
123
00:08:11,431 --> 00:08:13,221
،اگه با پسرت حرف میزدی
124
00:08:13,266 --> 00:08:16,566
ممکن که که بفهمی رابرت احتمالا تنها دوستشه
125
00:08:16,603 --> 00:08:19,233
و میخوای اونو ازش بگیری؟
126
00:08:46,341 --> 00:08:49,051
توماس ، فکر کردم رفتی دفتر
127
00:08:59,729 --> 00:09:02,189
توماس؟
128
00:09:02,232 --> 00:09:04,232
اون بالا پیش جینی؟
129
00:09:05,986 --> 00:09:07,526
اون بالا پیش جینی؟
130
00:09:16,454 --> 00:09:18,204
فکر کردم صدای پدرتو شنیدم
131
00:09:22,877 --> 00:09:24,167
جین
132
00:09:54,951 --> 00:09:56,791
!جین، بهت گفتم برو تو رخت خوابت
133
00:10:31,321 --> 00:10:33,281
چرا باید همچین بلایی رو سر
اسباب بازی هات بیاری؟
134
00:10:33,323 --> 00:10:35,453
من نکردم-
من دیگه از دست کج خلقی هات-
135
00:10:35,492 --> 00:10:38,872
و رفتار و دروغ هات خسته شدم
136
00:10:38,912 --> 00:10:41,202
خب، دیگه از اسباب بازی جدید خبری نیست
137
00:10:41,247 --> 00:10:42,877
تا موقعی که بتونی ثابت کنی
که آدم مسئولیت پذیری هستی
138
00:10:42,916 --> 00:10:45,586
تو این کار رو کردی، و باید
عواقب کارت رو تحمل کنی
139
00:10:45,627 --> 00:10:47,377
من نکردم
140
00:10:51,091 --> 00:10:52,341
کار رابرت بود
141
00:10:54,719 --> 00:10:57,309
بگو ببینم یوجین، عروسک چطور این کار رو کرد؟
142
00:10:57,347 --> 00:10:58,727
ها؟
143
00:10:58,765 --> 00:11:00,685
من مدام نمیتونم تو خونه کار هایی که
144
00:11:00,725 --> 00:11:02,765
تو قسم میخوری کار رابرت
هست، رو تحمل کنم
145
00:11:02,811 --> 00:11:05,601
قفل کردن درها، سر و صدا
کردن تو اتاق های تاریک
146
00:11:05,647 --> 00:11:07,107
ترسوندن سرایدار
147
00:11:07,148 --> 00:11:09,738
الان، دیگه اجازه نمیدم به پسرم که بهانه بیاره
148
00:11:09,776 --> 00:11:11,776
رابرت یه عروسکه
149
00:11:11,820 --> 00:11:13,410
اون واقعی نیست
150
00:11:16,658 --> 00:11:17,828
چرا هست
151
00:11:18,910 --> 00:11:20,580
رابرت واقعیه
152
00:11:24,499 --> 00:11:27,459
و وقتی که با من بد حرف میزنی
اون خوشش نمیاد
153
00:11:34,259 --> 00:11:35,589
!"سلام، "برگی
154
00:11:35,635 --> 00:11:37,225
دو دقیقه بهت وقت میدم که لباس بپوشی
155
00:11:37,262 --> 00:11:38,682
یادت باشه، ما امشب نمایش داریم
156
00:11:41,683 --> 00:11:44,143
روز عید شکرگذاری در سال 1950
157
00:11:44,185 --> 00:11:46,145
یکی از بزرگترین بازیگران در
زمینه نمایش های درام و رقص
158
00:11:46,187 --> 00:11:48,147
اولین برنامه خودش رو اجرا کرد
159
00:11:48,189 --> 00:11:49,609
چارلی کجاست؟
160
00:11:49,649 --> 00:11:51,939
ما میخواهیم چارلی مک کارتی رو ببینیم
161
00:11:51,985 --> 00:11:53,195
آره، کجاست؟
162
00:11:53,236 --> 00:11:54,866
،همزمان با پخش در سراسر کشور
163
00:11:54,904 --> 00:11:56,654
ادگار برگن، خود عروسکیش رو
،که به نام چارلی مک کارتی بود
164
00:11:56,698 --> 00:11:59,538
به بینندگان معرفی کرد
165
00:11:59,576 --> 00:12:01,536
چرا، توی دغل باز، چرا تو
166
00:12:01,578 --> 00:12:03,748
ت همه ی شایعات رو میدونی، مگه نه؟
167
00:12:03,788 --> 00:12:05,288
نه، نه، نه، نه
168
00:12:05,331 --> 00:12:07,711
تو هی وسط حرف من میپری، مرد جوان
169
00:12:07,750 --> 00:12:10,040
و من احتمالا این قصه رو تموم نکنم
170
00:12:10,086 --> 00:12:13,006
خب، این بهترین خبری بود که تا الان شنیدیم
171
00:12:13,047 --> 00:12:14,467
،بدون شک
172
00:12:14,507 --> 00:12:16,047
چارلی دست بالا رو داشت
173
00:12:16,092 --> 00:12:18,432
همین باعث شهرت زیاد او شد
174
00:12:18,470 --> 00:12:20,350
اما اگه دربارهاش فکر کنید
175
00:12:20,388 --> 00:12:24,558
عروسک گردانی میتونی کمی اضطراب آور باشه
176
00:12:26,478 --> 00:12:29,398
تماشاگران در قرن نوزده
در اروپا و آمریکا
177
00:12:29,439 --> 00:12:32,069
در کنار سرگرم شدن کمی هم از این که چطور
178
00:12:32,108 --> 00:12:34,318
یه عروسک گردان میتونه به
، یه شئ بی جان، جان بده
179
00:12:34,360 --> 00:12:36,030
.متحیر می شدند
180
00:12:39,782 --> 00:12:42,832
پس تعجب بر انگیز نبود که قرن ها
181
00:12:42,869 --> 00:12:45,659
گمانه زنی ها بر این بود که آنها با
نیرو های تاریکی سر و کار دارند
182
00:12:45,705 --> 00:12:48,455
بعضی هاشون حتی به جادوگر بودن متهم شدن
183
00:12:51,211 --> 00:12:52,671
بقیه شون گمان برده میشد که
184
00:12:52,712 --> 00:12:54,632
صدا مرده ها رو منعکس میکنند
185
00:12:56,216 --> 00:12:58,256
و رابطه میان عروسک و عروسک گردان
186
00:12:58,301 --> 00:13:00,221
مطمئنا عجیب بود
187
00:13:08,937 --> 00:13:11,777
خب، امیدوارم اونطور که آبروم
،رو تو لاس وگاس بردی
188
00:13:11,814 --> 00:13:13,604
این دفعه آبروم رو نبری
189
00:13:13,650 --> 00:13:15,190
مگه لاس وگاس چش بود؟
190
00:13:15,235 --> 00:13:17,115
فکر کردم اجرای تکان دهنده ای داشتم
191
00:13:17,153 --> 00:13:19,113
آره خیلی تکان دهنده بود، آره
192
00:13:19,155 --> 00:13:20,615
مخصوصا لب هات خیلی تکون خورد
193
00:13:20,657 --> 00:13:21,987
اوه، نه
194
00:13:22,033 --> 00:13:23,913
ادگار و چارلی تا جایی ادامه دادند که
195
00:13:23,952 --> 00:13:26,832
تبدیل به مشهور ترین نمایش
عروسک گردانی تو آمریکا شدند
196
00:13:26,871 --> 00:13:29,921
اجرات یه جوری بود که انگار میخوای
بی خیال نمایش بشی، مگه نه؟
197
00:13:29,958 --> 00:13:32,298
سال ها بعد
198
00:13:32,335 --> 00:13:34,175
دختر ادگار
199
00:13:34,212 --> 00:13:37,462
جزئیاتی ناراحت کننده ای از داستان های کودکیش
200
00:13:37,507 --> 00:13:39,507
مطرح کرد که انگار ادگار با چارلی
201
00:13:39,551 --> 00:13:42,341
همانند خواهر و برادر واقعی دخترش رفتار میکرد
202
00:13:45,640 --> 00:13:48,730
اینکه چطور تو خونه اونا به چارلی
یه اتاق خواب اختصاص داده شد
203
00:13:48,768 --> 00:13:51,688
اتاقی که حتی از اتاق دخترش هم بزرگتر بود
204
00:13:55,316 --> 00:13:58,616
و این که چطور هنگامی که ادگار در سال 1978 مرد
205
00:13:58,653 --> 00:14:00,573
برای اون چیزی به ارث نذاشت
206
00:14:00,613 --> 00:14:03,703
ولی برای مراقبت از چارلی
مبلغ ده هزار دلار اختصاص داد
207
00:14:06,869 --> 00:14:09,249
نمیدونم مهمه که بگم یا نه ولی
این رابطه عجیبی بین ادگار و چارلی
208
00:14:09,289 --> 00:14:11,169
باعث نشد که دختر ادگار را
209
00:14:11,207 --> 00:14:14,167
از دنبال کردن حرفهی خودش در زمینه
سرگرمی و بازیگری باز دارد
210
00:14:14,210 --> 00:14:16,090
دخترش کسی نیست جز
211
00:14:16,129 --> 00:14:19,169
"بازیگر سینما و تلویزیون "کندیس برگن
212
00:14:20,425 --> 00:14:22,305
خوشگل نیست؟
213
00:14:22,343 --> 00:14:24,513
خب، ممنونم چارلی
214
00:14:24,554 --> 00:14:27,434
اینم از خوش شانسیه منه که
اون باید خواهر من باشه
215
00:14:34,689 --> 00:14:36,649
باید بگم، خاله بریجت، ملاقات با شما
216
00:14:36,691 --> 00:14:38,821
یه سورپرایز فوق العاده است
217
00:14:38,860 --> 00:14:40,780
اگه میدونستم که شما میاید
218
00:14:40,820 --> 00:14:42,740
یه اتاق رو براتون آماده میکردم
219
00:14:42,780 --> 00:14:45,280
و توماس همیشه از ملاقات خاله
مورد علاقه اش خوشحال میشه
220
00:14:45,325 --> 00:14:46,535
منم همینطور
221
00:14:46,576 --> 00:14:47,866
تو همیشه استعداد خوبی
222
00:14:47,910 --> 00:14:49,290
تو زمینه احترام گذاشتن الکی داشتی، عزیزم
223
00:14:49,329 --> 00:14:52,039
من خودم هیچ وقت توانایی این کار رو نداشتم
224
00:14:52,081 --> 00:14:54,831
خودت کاملا آگاهی که من چرا اینجا هستم
225
00:14:54,876 --> 00:14:56,876
،وقتی اون عروسک رو فرستادم
226
00:14:56,919 --> 00:14:59,969
امیدوارم بود که اون به یه دوست
و همراه برای جین تبدیل بشه
227
00:15:00,006 --> 00:15:02,216
تا موقعی که اون بتونه یه
.دوست واقعی پیدا کنه
228
00:15:02,258 --> 00:15:03,638
ولی واضحه که
229
00:15:03,676 --> 00:15:05,386
رابطهاش با اون عروسک
230
00:15:05,428 --> 00:15:07,928
،داره مانع یافتن یه دوست واقعی میشه
مانع بلوغ مناسب اون میشه
231
00:15:09,599 --> 00:15:12,519
:کورینتیانس" میگه"
وقتی یه بچه بودم"
232
00:15:12,560 --> 00:15:14,900
،مثل یه بچه حرف میزدم
،مثل یه بچه میفهمیدم
233
00:15:14,937 --> 00:15:16,527
مثل یه بچه فکر میکردم
234
00:15:16,564 --> 00:15:20,404
ولی وقتی وقتی یه مرد شدم
"تمام کودکی رو کنار گذاشتم
235
00:15:20,443 --> 00:15:26,323
.جین هشت سالشه. اون هنوز یه بچه است
236
00:15:26,366 --> 00:15:31,496
اون عروسک تاثیر بدی رو روی بچه توماس گذاشته
237
00:15:31,537 --> 00:15:34,247
و تو هم خیلی راحت اجازه این اتفاق رو دادی
238
00:15:34,290 --> 00:15:36,330
این باور های جدید که میگه زن ها
حق انتخاب و تصمیم گیری دارن
239
00:15:36,376 --> 00:15:39,836
و تفاوت رفتاریشون در تربیت بچه
240
00:15:39,879 --> 00:15:42,009
هیچ کمکی به جین نمیکنه
241
00:15:42,048 --> 00:15:44,258
دیگه نیازی نیست بگم که به
،خودتم به عنوان همسر شوهرت
242
00:15:44,300 --> 00:15:45,930
.هیچ کمکی نمیکنه
243
00:15:45,968 --> 00:15:47,348
این وظیفه یه همسره
244
00:15:47,387 --> 00:15:49,307
که نیاز به رابطه عاطفی
با همسرش رو بر طرف کنه
245
00:15:49,347 --> 00:15:51,267
و بچه هاش رو به نحوی که
برای جایگاهشون در زندگی
246
00:15:51,307 --> 00:15:53,267
.آماده بشن، بزرگ و تربیت کنه
247
00:15:53,309 --> 00:15:55,349
نظر تو هم همین نیست، توماس؟
248
00:15:58,481 --> 00:15:59,691
من فقط واسه این بهش نامه
نوشتم چون باور داشتم
249
00:15:59,732 --> 00:16:01,272
که وقتشه این قائله ختم به خیر بشه
250
00:16:03,695 --> 00:16:05,695
از اون جایی که به نظر میاد شما دو تا
251
00:16:05,738 --> 00:16:10,038
کاملا این صحبت رو از قبل برنامه ریزی کردید
252
00:16:10,076 --> 00:16:12,416
خب بگید از من میخواهید که چی کار کنم؟
253
00:16:13,830 --> 00:16:18,330
،عروسک رو خرابش کنم
،تیکه تیکه اش کنم
254
00:16:18,376 --> 00:16:21,506
.که دیگه جین ازش استفاده نکنه
255
00:16:25,591 --> 00:16:29,641
...من... من
256
00:16:29,679 --> 00:16:31,809
چیزی رو که پسرم
257
00:16:31,848 --> 00:16:35,348
با تمام وجود دوست داره، نابود نمیکنم
258
00:16:35,393 --> 00:16:36,813
بسیار خب ، پس
259
00:16:38,312 --> 00:16:39,602
میزاریمش تو یه جعبه و درشو قفل میکنیم
260
00:16:42,358 --> 00:16:44,278
بس کنید-
عزیزم، مشکلی براش پیش نمیاد-
261
00:16:44,318 --> 00:16:47,488
!نه! نه، بس کنید
!من از تاریکی میترسم
262
00:16:47,530 --> 00:16:50,240
!نه! بس کنید
263
00:16:50,283 --> 00:16:52,163
!بابا، لطفا بس کنید
264
00:16:52,201 --> 00:16:53,911
!نه، بس کنید
265
00:16:53,953 --> 00:16:55,333
چیکار میکنی؟
266
00:16:55,371 --> 00:16:57,751
!نه! بس کنید! بس کنید
267
00:16:57,790 --> 00:17:00,380
!بابا، لطفا بس کنید! بس کنید
268
00:17:00,418 --> 00:17:01,628
!بس کنید
269
00:17:01,669 --> 00:17:03,259
!لطفا، بس کنید
270
00:17:17,852 --> 00:17:19,562
271
00:17:25,026 --> 00:17:26,486
صبح به خیر خاله بریجت
272
00:17:29,614 --> 00:17:30,824
خاله بریجت؟
273
00:17:33,659 --> 00:17:34,749
274
00:17:41,542 --> 00:17:42,502
275
00:18:12,532 --> 00:18:14,282
276
00:18:19,831 --> 00:18:23,081
از کی تا حالا یه عروسک به ما مسلط شده؟
277
00:18:31,342 --> 00:18:33,632
چه جزئیاتی باعث شده که اون زنده به نظر بیاد؟
278
00:18:37,723 --> 00:18:39,933
"فرانسیس گلستر لی"
279
00:18:39,976 --> 00:18:42,646
تمام فکر و ذکرش مشغول
زنده جلوه دادن عروسک هاش بود
280
00:18:44,230 --> 00:18:46,520
همینطور بود، تا موقعی که
.همه عروسک هاش رو نابود کرد
281
00:18:51,445 --> 00:18:53,285
.یه حادثه مرگبار رخ داد
282
00:18:53,322 --> 00:18:56,372
جسدش توسط همسرش کشف شد
283
00:18:56,409 --> 00:19:01,039
یه حادثه از روی بد شانسی بوده یا چیز دیگه ای؟
284
00:19:01,080 --> 00:19:03,420
،یه خانم خانه دارِ ناراضی
285
00:19:03,457 --> 00:19:05,297
یه فرِ گاز
286
00:19:05,334 --> 00:19:07,124
ولی چرا بخوای یه کیک بپزی
287
00:19:07,169 --> 00:19:10,219
اگه برنامهات اینه که خودتو بکُشی؟
288
00:19:10,256 --> 00:19:12,136
،دو تا جسد
289
00:19:12,174 --> 00:19:14,424
،ملافه های آغشته به خون
290
00:19:14,468 --> 00:19:18,218
قتل-خودکشی بوده یا هر دو به قتل رسیدند؟
291
00:19:20,224 --> 00:19:22,144
لی یه وارث ثروتمند بود
292
00:19:22,184 --> 00:19:24,064
که علاقهاش به عروسک ها رو
293
00:19:24,103 --> 00:19:26,103
به ماموریت غیر ممکنی مبدل کرد
294
00:19:26,147 --> 00:19:31,027
.تدریس علم و هنر تحقیقات پزشکی قانونی
295
00:19:31,068 --> 00:19:32,738
،در دهه 1940 میلادی
296
00:19:32,778 --> 00:19:35,528
او ۱۸ صحنه جرمِ مینیاتوری
297
00:19:35,573 --> 00:19:38,323
با جزئیات بسیار دقیق ساخت
298
00:19:38,367 --> 00:19:42,327
هر کدوم براساس یه پرونده واقعی بودند
299
00:19:42,371 --> 00:19:47,291
او نام اونها رو " مطالعات اختصاری
از مرگ های توجیه نشده" نامید
300
00:19:47,335 --> 00:19:49,085
لی از پولش استفاده کرد
301
00:19:49,128 --> 00:19:51,508
تا دپارتمان پزشکی قانونی رو
302
00:19:51,547 --> 00:19:54,427
در دانشگاه هاروارد، جایی که
خودش درس میداد، تاسیس کنه
303
00:19:59,597 --> 00:20:01,017
چون این کار سختی بود که
304
00:20:01,057 --> 00:20:03,227
،دانشجو ها رو به یه صحنه جرم تازه ببرن
305
00:20:03,267 --> 00:20:05,147
لی از عروسکاش استفاده کرد
306
00:20:05,186 --> 00:20:06,856
که به دانشجو های نوپای بخش تحقیقات جنایی
307
00:20:06,896 --> 00:20:08,736
اهمیت ارزیابی
308
00:20:08,773 --> 00:20:11,443
حتی ناچیز ترین جزئیات را آموزش دهد
309
00:20:13,235 --> 00:20:15,485
نحوه لباس پوشیدن
310
00:20:15,529 --> 00:20:17,489
وضعیت جنازه
311
00:20:19,992 --> 00:20:21,452
دلیل مرگ
312
00:20:22,912 --> 00:20:24,872
او هر سرنخی رو
313
00:20:24,914 --> 00:20:26,504
بسیار دقیق خلق میکرد
314
00:20:28,876 --> 00:20:30,546
او حتی اهمیت بسیار زیادی به
315
00:20:30,586 --> 00:20:32,546
رنگ آمیزی صحیح صورت و پوست میداد
316
00:20:32,588 --> 00:20:35,338
که نشان دهنده زمان دقیق
گذشته شده از موقع مرگ باشد
317
00:20:39,053 --> 00:20:41,303
دهه ها بعد از این که او
، این صحنه رو درست کرد
318
00:20:41,347 --> 00:20:44,767
عروسک های لی همچنان
برای آموزش استفاده میشه
319
00:20:44,809 --> 00:20:46,479
اونها همچنان از ما تقاضای
320
00:20:46,519 --> 00:20:49,729
حل مرگ های رازآلود را میکنند
321
00:20:53,901 --> 00:20:57,111
گزارش دلیل مرگ خاله آتو
322
00:20:57,154 --> 00:20:59,034
میگه که اون دچار سکته شده
323
00:21:03,285 --> 00:21:06,915
ولی همه این دلیل رو باور نداشتند
324
00:21:06,956 --> 00:21:09,046
میخوام ازت یه چیزی رو بپرسم
325
00:21:09,083 --> 00:21:10,503
و میخوام که راستش رو بگی
326
00:21:12,378 --> 00:21:14,338
قول میدم عصبی نشم
327
00:21:15,756 --> 00:21:17,966
فقط میخوام حقیقت رو بدونم
328
00:21:23,514 --> 00:21:26,474
رابرت چطور از جعبهاش خارج شد؟
329
00:21:37,987 --> 00:21:40,277
اون ازم قول گرفته که نگم
330
00:21:46,328 --> 00:21:49,458
وقتی شما حواستون بهش نیست
اون خیلی قدرت ها داره
331
00:21:57,506 --> 00:21:59,506
از وقتی رابرت رو تو
اتاق زیر شیروونی زندانی کردن
332
00:21:59,550 --> 00:22:01,010
،که منجر به خشونت شد
333
00:22:01,052 --> 00:22:02,842
مینی آتو تنها کاری رو که
334
00:22:02,887 --> 00:22:05,177
میتونست برای حفاظت از پسرش بکنه، کرد
335
00:22:05,222 --> 00:22:06,812
اونو به جای دیگه فرستاد
336
00:22:09,351 --> 00:22:11,231
او چند سال آینده از عمرش رو
337
00:22:11,270 --> 00:22:12,900
در موسسه ی "هارگروو" گذروند
338
00:22:12,938 --> 00:22:15,188
یه مدرسه خارج از کشور
.برای بچه های دچار مشکل
339
00:22:17,443 --> 00:22:19,323
دوست دارم، میدونی؟
340
00:22:26,452 --> 00:22:27,702
341
00:22:27,745 --> 00:22:29,585
خیلی خیلی دوست دارم
342
00:22:29,622 --> 00:22:30,912
343
00:22:39,465 --> 00:22:40,885
زود باش
344
00:22:46,472 --> 00:22:48,682
برای مینی اصلا جای شکی نبود که
345
00:22:48,724 --> 00:22:51,524
از دست دادن جین همش تقصیر رابرت بود
346
00:22:53,312 --> 00:22:54,352
347
00:22:54,396 --> 00:22:56,276
جوری که اون به قضیه نگاه میکرد
348
00:22:56,315 --> 00:22:58,445
این بود که یه عروسک پسرش رو ازش گرفته
349
00:23:03,531 --> 00:23:05,571
ولی چی میشد اگه شما هیچ وقت لازم نبود که
350
00:23:05,616 --> 00:23:07,576
درباره ی از دست دادن فرزندتون نگران باشید؟
351
00:23:09,870 --> 00:23:12,410
ریبورن (مجدد تولد یافته)، یه
عروسک بسیار شبیه به انسانه
352
00:23:12,456 --> 00:23:14,666
که توسط آدم های بالغ
رسیدگی و مراقبت میشه
353
00:23:14,708 --> 00:23:15,998
معمولا توسط یه زن
354
00:23:17,837 --> 00:23:21,337
یه ریبورن معمولی فقط چند روز سن داره
355
00:23:21,382 --> 00:23:23,802
که بیشتر چند ماه نمیشه
356
00:23:23,843 --> 00:23:27,553
تمام و کمال مثل یه بچه میمونن
357
00:23:31,058 --> 00:23:32,808
خیلی خانم ها بیشتر از یه دونه دارن
358
00:23:35,729 --> 00:23:37,819
ریبورن ها به تولید انبوه نمیرسن
359
00:23:37,857 --> 00:23:40,357
،هر کدوم توسط یه عروسک ساز
اختصاصی ساخته میشن
360
00:23:40,401 --> 00:23:42,321
عروسک سازی که به اندازه زنی که
361
00:23:42,361 --> 00:23:45,451
قراره روزی مادر ریبورن بشه، به اون علاقه داره
362
00:23:45,489 --> 00:23:46,909
363
00:23:49,660 --> 00:23:53,710
بسیاری از هنرمندان صنعت ریبورن
اعضای آماده و در دسترسی رو سفارش میدهند
364
00:23:53,747 --> 00:23:56,037
که اونها ارتقاش بدهند تا واقعیتی رو که
365
00:23:56,083 --> 00:23:57,833
مشتری هاشون به دنبالشن، خلق کنند
366
00:24:00,171 --> 00:24:01,961
367
00:24:08,971 --> 00:24:12,181
فرآیندی تغییر شکل فرآیندی دردناکه
368
00:24:12,224 --> 00:24:13,854
هر رگ، کک و مک، جوش،و خراشی
369
00:24:13,893 --> 00:24:17,393
نشانه ای ایست که
370
00:24:17,438 --> 00:24:19,608
احساس مادرانه رو القا میکنه
371
00:24:24,778 --> 00:24:27,328
رابطه ای که این زن ها با ریبورن هاشون دارن
372
00:24:27,364 --> 00:24:28,954
به نظرشون واقعی میاد
373
00:24:28,991 --> 00:24:30,781
374
00:24:30,826 --> 00:24:34,496
و بعضی از زن ها میخوان که
اون رابطه از زمان تولد آغاز بشه
375
00:24:36,665 --> 00:24:38,335
اوه خدای من
376
00:24:39,501 --> 00:24:41,041
خیلی فوق العاده است
377
00:24:41,086 --> 00:24:42,796
میخوام برم نزدیک تر
378
00:24:42,838 --> 00:24:43,928
379
00:24:45,049 --> 00:24:47,429
اون خیلی باحاله
380
00:24:49,345 --> 00:24:51,975
مشخصا اینجا چیز های بیشتری از
381
00:24:52,014 --> 00:24:53,804
سر هم کردن یه عروسک، در خطره
382
00:24:53,849 --> 00:24:56,019
این بچه به زنی که ازش مراقبت میکنه
383
00:24:56,060 --> 00:24:58,980
چیزی رو میدن که اون تو زندگیش نداره
384
00:24:59,021 --> 00:25:01,861
و این تا موقعی که
385
00:25:01,899 --> 00:25:05,819
اجازه ندید احساساتتون از
کنترل خارج بشه، عیبی نداره
386
00:25:07,613 --> 00:25:09,743
387
00:25:09,782 --> 00:25:11,452
388
00:25:46,151 --> 00:25:49,361
وقتی جین به جوانی رسید
به عنوان یه هنرمند آموزش یافته بود
389
00:25:49,405 --> 00:25:51,285
در حقیقت یه نقاش
390
00:25:51,323 --> 00:25:53,243
و اون سرتاسر اروپا رو سفر کرد
391
00:26:00,374 --> 00:26:04,254
باباش، توماس، در سال 1917 مُرد
392
00:26:04,295 --> 00:26:07,295
مینی رو با رابرت تنها گذاشت
393
00:26:10,050 --> 00:26:13,600
رابرتی که میگن منتظر بازگشت جین بود
394
00:26:19,935 --> 00:26:20,895
مامان؟
395
00:26:22,062 --> 00:26:23,562
مامان
396
00:26:37,703 --> 00:26:38,953
مامان
397
00:26:56,263 --> 00:27:01,603
خیلی خوبه که برگشتی تو این خونه، جین
398
00:27:04,188 --> 00:27:07,608
خانم مینی آتو، این "اَن" هست
399
00:27:07,649 --> 00:27:09,489
یه "خانم آتو" ی دیگه
400
00:27:13,530 --> 00:27:16,450
ما تو اروپا ازدواج کردیم
401
00:27:18,577 --> 00:27:21,417
سلام، خانم آتو
402
00:27:21,455 --> 00:27:23,955
خیلی مشتاق دیدنتون بودم
403
00:27:31,590 --> 00:27:33,340
میتونی مینی صدام کنی
404
00:27:34,968 --> 00:27:38,768
خب، من ساک ها رو از ماشین بیارم
405
00:27:38,806 --> 00:27:41,556
خیلی حرف داریم که بزنیم
406
00:28:00,994 --> 00:28:03,204
هرگز دیگه به این خونه برای زندگی کردن نیاید
407
00:28:03,247 --> 00:28:05,837
،تو هیچی راجع به اینجا اومدن نمیدونستی
408
00:28:05,874 --> 00:28:08,254
ولی هیچ وقت به اینجا واسه زندگی کردن نیاید
409
00:28:08,293 --> 00:28:10,843
نه تا زمانی که رابرت اینجایه
410
00:28:13,715 --> 00:28:15,135
من بهتون توهینی کردم؟
411
00:28:15,175 --> 00:28:18,635
...نه، نه، من
412
00:28:18,679 --> 00:28:20,849
من به رابرت توهین کردم
413
00:28:20,889 --> 00:28:23,889
جین راجع به رابرت چیزی بهت گفت؟
414
00:28:25,227 --> 00:28:28,187
عروسکی که موقع بچگیش داشت؟
415
00:28:28,230 --> 00:28:29,770
همون ملوان کوچیک؟
416
00:28:29,815 --> 00:28:32,815
اون ازم متنفره... رابرت رو میگم
417
00:28:32,860 --> 00:28:34,900
ولی اون از تو حتی بیشتر هم متنفر میشه
418
00:28:34,945 --> 00:28:37,735
چون تو جین رو ازش گرفتی
419
00:28:39,658 --> 00:28:41,158
فکر میکنی زده به سرم
420
00:28:41,201 --> 00:28:43,411
منم یه موقعی همین فکر رو میکردم
421
00:28:43,454 --> 00:28:45,794
اولین باری که دیدم اون حرکت میکنه
422
00:28:45,831 --> 00:28:49,751
اما الان اون همه جا دنبال میاد
423
00:28:49,793 --> 00:28:52,383
،اتاق به اتاق
خیره نگاه میکنه، همیشه خیره نگاه میکنه
424
00:28:52,421 --> 00:28:54,091
شاید بهتره جین رو پیدا کنیم
425
00:28:54,131 --> 00:28:57,681
گوش کن، رابرت از من متنفره
ولی نمیتونه از دستم خلاص شه
426
00:28:57,718 --> 00:29:00,678
من دلیلی بودم که ممکن بود
باعث برگشت جین بشه
427
00:29:00,721 --> 00:29:03,221
ولی دیگه به من نیازی نداره
428
00:29:03,265 --> 00:29:08,065
وقتی من مُردم، هرگز به این اسباب کشی نکنید
429
00:29:08,103 --> 00:29:11,403
هرگز اجازه نده اون عروسک پسرم رو ببینه
430
00:29:11,440 --> 00:29:13,360
اگه این کارو بکنی، رابرت، جین رو میگیره
431
00:29:13,400 --> 00:29:15,190
قسم بخور
432
00:29:16,737 --> 00:29:20,407
گوش کن ، حالا که جین برگشته
433
00:29:20,449 --> 00:29:23,039
رابرت به هیچ کدوم از ما نیازی نداره
434
00:29:26,705 --> 00:29:30,125
سال ها زندگی تنهایی
تو اون خونه در خیابان ایتون
435
00:29:30,167 --> 00:29:32,337
واسه مینی آتو آسون نبود
436
00:29:42,179 --> 00:29:44,969
بسیاری باور دارن که حضور دائمی رابرت
437
00:29:45,015 --> 00:29:47,105
باعث شد مادر جین دیوونه بشه
438
00:29:47,142 --> 00:29:49,562
و نهایتا منجر به مرگش بشه
439
00:29:54,983 --> 00:29:56,983
علی رغم هشدار های مینی
440
00:29:57,027 --> 00:30:01,027
اَن توافق کرد که تو اون خونه
با جین و رابرت زندگی کنه
441
00:30:04,993 --> 00:30:09,293
"این ژنرال منه، ژنرال " واشنگتون
442
00:30:09,331 --> 00:30:11,461
تو کی رو میفرستی؟
443
00:31:06,388 --> 00:31:07,768
444
00:31:07,806 --> 00:31:09,896
445
00:31:09,933 --> 00:31:11,473
جین؟
446
00:31:13,061 --> 00:31:15,231
!جین، کمکم کن
447
00:31:15,272 --> 00:31:17,232
448
00:31:17,274 --> 00:31:18,354
!اوه
449
00:31:20,652 --> 00:31:22,902
450
00:31:25,657 --> 00:31:26,827
451
00:31:36,752 --> 00:31:38,922
452
00:31:52,225 --> 00:31:54,265
453
00:32:11,995 --> 00:32:13,915
اگه یه عروسک رو اینقد عمیقا دوست داشته باشی
454
00:32:13,955 --> 00:32:19,005
سوال اینه که، اونم میتونه تو رو دوست داشته باشه؟
455
00:32:25,550 --> 00:32:30,010
آناتولی ماسکوین" میگه که آره، میتونه"
456
00:32:30,055 --> 00:32:34,105
،ماسکوین، شخصی به 13 زبان مسلط بود
457
00:32:34,142 --> 00:32:37,942
یه تاریخ شناس در زمینه
قبرستان های روسیه بود
458
00:32:37,979 --> 00:32:41,069
او شبانه روزش رو به جست و جو در قبرستان گذروند
459
00:32:43,860 --> 00:32:46,450
علایق اون هم حرفه ای بود
460
00:32:46,488 --> 00:32:48,238
هم به طرز عجیبی شخصی
461
00:32:50,450 --> 00:32:52,700
تو خونه، آناتولی کالکشن عروسک داشت
462
00:32:54,996 --> 00:32:56,786
عروسک های کوچک چینی
463
00:32:56,832 --> 00:33:00,292
و در سال 2011 ، پلیس ها
464
00:33:00,335 --> 00:33:02,755
26 عروسک هم سایز انسان پیدا کردند
465
00:33:04,965 --> 00:33:07,505
اون لباس تنشون میکرد
466
00:33:07,551 --> 00:33:09,471
واسشون کتاب میخوند
467
00:33:09,511 --> 00:33:11,551
باهاشون چای میخورد
468
00:33:11,596 --> 00:33:14,596
و جعبه های موسیقی تو سینه خالی اون ها گذاشت
469
00:33:16,601 --> 00:33:19,441
ممکنه بگین عروسکاش چیز بیشتری واسش بودن
470
00:33:22,858 --> 00:33:26,358
به مدت ده سال، آناتولی جسد میدزدید
471
00:33:28,864 --> 00:33:31,074
اون قبر اونها رو میکَند
472
00:33:32,534 --> 00:33:35,664
و با خودش اونها رو به خونه میبرد
473
00:33:35,704 --> 00:33:39,204
اونها به یار و یاورش تبدیل شده بودن
474
00:33:48,049 --> 00:33:50,049
موقعی که سرانجام دستگیر شد
475
00:33:50,093 --> 00:33:52,263
قاضی از ماسکوین پرسید
476
00:33:52,304 --> 00:33:56,224
که توضیح بده چه کار هایی انجام داده و چرا
477
00:33:56,266 --> 00:33:58,226
:گفته میشه که آناتولی اینگونه پاسخ داده
478
00:33:58,268 --> 00:34:01,318
شما دخترانتون رو اون بیرون تو سرما رها میکردید"
479
00:34:01,354 --> 00:34:05,104
"و من اون ها رو خونه میاوردم و گرمشون میکردم
480
00:34:05,150 --> 00:34:07,490
ممکنه بگید که اون مطمئن بود
481
00:34:07,527 --> 00:34:10,737
که روزی عروسک هاش زنده میشن و
482
00:34:10,781 --> 00:34:12,361
و به عنوان دوستش میشن
483
00:36:15,780 --> 00:36:16,780
484
00:36:20,327 --> 00:36:22,327
من تونستم که رابرت رو متقاعد کنم
485
00:36:22,370 --> 00:36:25,040
که تو رو به خاطر بی احتیاطی دیشبت ببخشه
486
00:36:26,917 --> 00:36:29,127
حالا بشین
487
00:36:51,316 --> 00:36:55,026
رابرت چندین دهه بعدی رو در خانه آتو گذروند
488
00:36:59,240 --> 00:37:01,910
طی سالیان، همسایه ها ادعا میکردند
489
00:37:01,952 --> 00:37:04,292
که رابرت از پنجره به بیرون نگاه میکنه
490
00:37:05,872 --> 00:37:08,412
اون یه شهرتی رو بدست آورده بود
491
00:37:08,458 --> 00:37:10,748
شهرتی که از عمر جین هم بیشتر شد
492
00:37:16,549 --> 00:37:19,099
هی، بچه ها، واقعا امروز
واسه اینجا بودنم هیجان زدهام
493
00:37:19,135 --> 00:37:22,135
من اینجا در مقابل رابرت، خانه عروسک، ایستاده ام
494
00:37:22,180 --> 00:37:24,140
و اون بالا
495
00:37:24,182 --> 00:37:25,892
اونجا، میتونید اتاق زیر شیروونی رو ببینید
496
00:37:25,934 --> 00:37:27,894
اونجایی که رابرت رو نگه داشتند
497
00:37:27,936 --> 00:37:29,896
اتاق زیر شیروونی جایی که
498
00:37:29,938 --> 00:37:32,858
صاحبان بعدی خانه "آتو" با رابرت رو به رو شدند
499
00:37:32,899 --> 00:37:36,899
اونها هم به نظر میرسه که با حضور
اون دچار اذیت و آزار شدند
500
00:37:36,945 --> 00:37:39,825
اونها تصمیم گرفتن که
رابرت رو به جای دیگه بفرستن
501
00:37:39,864 --> 00:37:42,914
اون رو به موزه ای در "کی وست" اهدا کنند
502
00:37:45,870 --> 00:37:48,870
من دنبال رابرتِ عروسک میگردم
503
00:37:48,915 --> 00:37:51,915
افسانه ی اذیت و آزار شهر
درباره ی رابرتِ عروسک
504
00:37:51,960 --> 00:37:53,670
(تو این موزه خوابیده( وجود داره
505
00:37:55,296 --> 00:37:56,506
مردم میان اینجا
506
00:37:56,548 --> 00:37:58,468
به یه نوع سفر زیارتی
(منظور دیدن رابرت)
507
00:37:58,508 --> 00:37:59,758
اونها دوست درباره رابرت مقاله بنویسن
508
00:37:59,801 --> 00:38:01,681
و باهاش عکس بگیرن
509
00:38:01,720 --> 00:38:04,220
و اگه شما هم برین، ممکنه بخواین
همین کار هارو انجام بدین
510
00:38:04,264 --> 00:38:07,564
ولی قبل از اینکه این کار رو بکنین
یه چیزی هست که باید بدونین
511
00:38:07,600 --> 00:38:10,900
من در موزه "مارتلو شرقی" ایستادم
512
00:38:10,937 --> 00:38:14,147
و درست خارج از فریم تصویر
رابرتِ عروسک حضور داره
513
00:38:14,190 --> 00:38:16,900
ولی بدون اجازه نمیتونید
باهاش عکس بگیرید
514
00:38:16,943 --> 00:38:20,033
خب من میخواد امتحان کنم
و یه تستی بکنم
515
00:38:20,071 --> 00:38:22,201
فقط من رو داشته باشین که میرم اجازه بگیرم
516
00:38:22,240 --> 00:38:27,040
میشه ازت عکس بگیریم، رابرت عروسک؟
517
00:38:29,706 --> 00:38:32,626
میگن اگه ازش اجازه نگیرین
518
00:38:32,667 --> 00:38:37,047
رابرت عصبی میشه
و بلای بدی به سرتون میاره
519
00:38:58,985 --> 00:39:01,905
تا به امروز رابرت تو موزه نگهداری شده
520
00:39:01,946 --> 00:39:06,116
،به چوبی جعبه ای میخ نشده
بلکه پشت شیشه نگهداری میشه
521
00:39:07,786 --> 00:39:10,416
اون به اذیت و آزار ما ادامه میده
522
00:39:10,455 --> 00:39:14,045
این به خاطر داستانش هست
که همچین قدرتی بهش داده
523
00:39:14,084 --> 00:39:17,884
این به خاطر باور داشتن بهش هست
که باعث شده زنده بمونه
524
00:39:17,908 --> 00:39:22,908
Translated by:
Hunter
525
00:39:22,932 --> 00:39:28,132
»»بزرگترین و معتبرترین سایت پوکر ایران««
Caesars Palace .... @Sezar_Palace
526
00:39:28,156 --> 00:39:33,956
Sub#One enjoy...!