1 00:00:01,169 --> 00:00:03,006 ‫آنچه دیدید... 2 00:00:03,089 --> 00:00:04,843 ‫چطوری بهش بگم که 3 00:00:04,927 --> 00:00:07,389 ‫هر بلایی سر اون اومده تقصیر منه؟ 4 00:00:07,473 --> 00:00:09,728 ‫اون هیچوقت منو نمیبخشه. 5 00:00:09,811 --> 00:00:11,982 ‫هانا می‌دونه چقدر برای پیدا کردنش تلاش کردیم. 6 00:00:12,066 --> 00:00:13,611 ‫- از کجا بدونه؟ ‫- چون من بهش گفتم. 7 00:00:13,694 --> 00:00:14,988 ‫مامان. 8 00:00:15,072 --> 00:00:17,702 ‫بابا و من همیشه دوستت داریم. 9 00:00:17,786 --> 00:00:19,080 ‫هرگز از این کار دست برنمیداریم. 10 00:00:19,163 --> 00:00:21,417 ‫متهم، دچار انحراف جنسی بوده و این، 11 00:00:21,502 --> 00:00:23,589 ‫مغایر با فصل اول نامه به رومیان میباشد. 12 00:00:23,673 --> 00:00:26,010 ‫مارتا، شما بدین وسیله به اعدام 13 00:00:26,094 --> 00:00:27,597 ‫محکوم میشوید. 14 00:00:27,681 --> 00:00:29,851 ‫ندیمه، شما به قطع عضو محکوم میشید. 15 00:00:30,895 --> 00:00:33,859 ‫منابعی دارم. افرادی که شاهد دخالت شما 16 00:00:33,943 --> 00:00:36,072 ‫در ناپدید شدن فرمانده وینزلو بودن. 17 00:00:36,155 --> 00:00:39,495 ‫اگه سریعا، منو به جایگاهم برنگردونید... 18 00:00:39,580 --> 00:00:41,249 ‫می‌خوای جایگاهت رو بهت برگردونم؟ 19 00:00:41,332 --> 00:00:42,961 ‫من هم جایگاهمو سر میز می‌خوام. 20 00:00:43,044 --> 00:00:45,633 ‫و اطلاعات تو کمک می‌کنه بهش برسم. 21 00:00:46,259 --> 00:00:48,305 ‫بذار این کشورو درست کنیم. 22 00:00:48,388 --> 00:00:49,975 ‫بذار همه چی رو تصحیح کنیم. 23 00:00:50,810 --> 00:00:52,313 ‫ببخشید. 24 00:00:52,396 --> 00:00:53,566 ‫نه. عیبی نداره. 25 00:00:54,400 --> 00:00:55,611 ‫خب، تو... 26 00:00:55,695 --> 00:00:57,532 ‫حالا که آف‌فرد اومده کانادا، 27 00:00:57,615 --> 00:00:59,201 ‫نباید غفلت کنیم. 28 00:00:59,285 --> 00:01:01,665 ‫می‌تونه باعث محکومیت هردوی ما به اشد مجازات بشه 29 00:01:01,749 --> 00:01:04,128 ‫و مانع مادری کردن تو برای پسرمون. 30 00:01:04,211 --> 00:01:06,174 ‫باید دعوا رو بذاریم کنار. 31 00:01:06,257 --> 00:01:07,384 ‫راجع به سرینا چی می‌دونین؟ 32 00:01:07,468 --> 00:01:10,975 ‫- حامله شده. ‫- مال اونه؟ مال فرماندست؟ 33 00:01:13,229 --> 00:01:14,691 ‫یواش، جون. وایسا. وایسا. صبر کن. 34 00:01:14,775 --> 00:01:17,404 ‫جون، جون. 35 00:01:19,241 --> 00:01:22,247 ‫اون بیماره. روانیه. 36 00:01:22,582 --> 00:01:25,128 ‫رفتارش سمّیه. سوء استفاده‌گره. 37 00:01:25,462 --> 00:01:26,757 ‫یه هیولاست. 38 00:01:26,840 --> 00:01:30,515 ‫می‌دونی چرا خدا باعث شد حامله شی؟ 39 00:01:30,598 --> 00:01:35,775 ‫که وقتی اون بچه رو توی رحمِت میکشه، 40 00:01:35,858 --> 00:01:39,323 ‫یه سرسوزن از اون رنجی 41 00:01:39,407 --> 00:01:42,789 ‫که سر ما آوردی رو درک کنی، 42 00:01:42,872 --> 00:01:47,131 ‫اون موقع که بچه‌هامونو از آغوشمون دزدیدی! 43 00:01:47,339 --> 00:01:51,222 ‫میفهمی؟ 44 00:01:51,246 --> 00:02:01,246 ارائه‌ای از وبسایت والا مووی 45 00:02:01,270 --> 00:02:11,270 دانلود فیلم و سریال بدون سانسور ValaMovie.com 46 00:02:30,000 --> 00:02:40,000 « تـرجمـه از نیـما » .:: NimaAM ::. 47 00:02:55,016 --> 00:02:56,728 ‫احساس درموندگی می‌کردم. 48 00:02:57,479 --> 00:02:59,316 ‫به نظرم یه راهی بود... 49 00:03:00,528 --> 00:03:02,489 ‫که احساس کنم روی خودم مسلطم. 50 00:03:03,491 --> 00:03:04,828 ‫فرماندت متوجه نشد؟ 51 00:03:06,414 --> 00:03:09,253 ‫بالای دستمو میزدم. یه جا که نتونه ببینه. 52 00:03:10,882 --> 00:03:11,967 ‫حتما خیلی درد داشته. 53 00:03:14,138 --> 00:03:16,309 ‫اتفاقا حس خوبی داشت. 54 00:03:16,392 --> 00:03:17,687 ‫آم... 55 00:03:18,564 --> 00:03:20,317 ‫عین یه جور تسکین. 56 00:03:21,152 --> 00:03:22,864 ‫زخمی کردن خودت، یه چاره برای تحمل بود. 57 00:03:25,578 --> 00:03:27,456 ‫ولی حالا اینجایی. 58 00:03:28,834 --> 00:03:30,003 ‫داری بهبود پیدا می‌کنی. 59 00:03:31,590 --> 00:03:32,592 ‫آزادی. 60 00:03:34,679 --> 00:03:35,973 ‫آره. 61 00:03:36,767 --> 00:03:38,311 ‫فرماندم هم آزاده. 62 00:03:40,357 --> 00:03:42,904 حداقل تو فردا توی دادگاه .با فرمانده‌ات روبرو میشی 63 00:03:44,073 --> 00:03:45,993 ‫جای تو بودم، الان خیلی نگران بودم جون. 64 00:03:46,452 --> 00:03:49,208 ‫حتی تحمل اخبار دادگاه رو هم ندارم. 65 00:03:49,668 --> 00:03:52,255 ‫یه جلسه استماع برای "تایید اتهامات"ئه. 66 00:03:53,091 --> 00:03:54,719 ‫اصلا مجبور نیست بره. 67 00:03:56,807 --> 00:03:58,894 ‫یه شهادتِ کتبی هم کفایت می‌کنه. 68 00:03:59,938 --> 00:04:02,317 ‫می‌خواد شخصا حرفاشو بزنه. 69 00:04:02,944 --> 00:04:05,991 ‫با این وجود، باید خیلی ترسیده باشی. 70 00:04:06,075 --> 00:04:07,537 ‫و نگران. 71 00:04:08,162 --> 00:04:10,543 ‫می‌دونی که هیئت منصفه هم سوال می‌کنه. 72 00:04:16,178 --> 00:04:18,474 ‫نه مضطربم، نه نگران. 73 00:04:19,017 --> 00:04:20,019 ‫نه میترسم. 74 00:04:23,569 --> 00:04:24,863 ‫لحظه‌شماری می‌کنم. 75 00:04:27,785 --> 00:04:29,079 ‫چطوری میری خونه؟ 76 00:04:31,250 --> 00:04:32,085 ‫سلام. 77 00:04:33,046 --> 00:04:34,089 ‫سلام. 78 00:04:35,551 --> 00:04:36,636 ‫برای رفتن حاضرین، خانم آزبورن؟ 79 00:04:36,720 --> 00:04:38,724 ‫آم، یه لحظه اجازه بده. 80 00:04:38,807 --> 00:04:39,809 ‫ممنون. 81 00:04:44,569 --> 00:04:47,282 ‫خب، می‌خواین از گروه بیرونم کنین؟ 82 00:04:48,493 --> 00:04:50,080 ‫نه. 83 00:04:50,163 --> 00:04:52,125 ‫یکم فرصت بده. راه میوفتی. 84 00:04:54,379 --> 00:04:55,925 ‫شایدم نه. 85 00:04:56,008 --> 00:04:59,599 ‫خیال می‌کردم مشترکاتم باهاشون بیشتر باشه. 86 00:05:01,435 --> 00:05:04,859 ‫خب، اونا برخلاف تو، محافظ شخصی ندارن. پس... 87 00:05:06,445 --> 00:05:07,573 ‫می‌دونی که چی میگم؟ 88 00:05:08,534 --> 00:05:10,078 ‫احساسات... 89 00:05:11,330 --> 00:05:12,415 ‫بخشش. 90 00:05:13,334 --> 00:05:14,294 ‫مکتوب کردن؟ 91 00:05:16,967 --> 00:05:18,261 ‫چرا عصبانی‌تر نیستن؟ 92 00:05:19,556 --> 00:05:20,933 ‫از کجا مطمئنی که نیستن؟ 93 00:05:21,601 --> 00:05:23,396 ‫- دست از سرم بردار! ‫- امیلی. ببخشید. خواهش می‌کنم وایسا. 94 00:05:23,479 --> 00:05:25,651 ‫بذار یه دقیقه صحبت کنیم. 95 00:05:26,110 --> 00:05:27,279 ‫نظرت چیه بریم بشینیم؟ 96 00:05:27,362 --> 00:05:28,782 ‫می‌خوام پنج دقیقه باهات حرف بزنم. 97 00:05:28,866 --> 00:05:30,493 ‫من با تو حرفی ندارم. 98 00:05:30,578 --> 00:05:31,872 ‫به نظر خوب میای. واقعا خوبی؟ 99 00:05:31,955 --> 00:05:33,584 ‫امیلی، خیلی خوشحالم... 100 00:05:33,667 --> 00:05:35,504 ‫هی هی هی! تو کی هستی؟ چی می‌خوای؟ 101 00:05:35,588 --> 00:05:36,715 ‫مشکلی پیش اومده؟ 102 00:05:36,798 --> 00:05:38,176 ‫نه. مشکلی نیست. 103 00:05:38,259 --> 00:05:40,639 ‫فقط می‌خوام باهاش حرف بزنم. 104 00:05:41,056 --> 00:05:42,518 ‫البته لازم نیست الان باشه. 105 00:05:42,602 --> 00:05:44,229 ‫آم، باشه. 106 00:05:44,564 --> 00:05:46,400 ‫بیا. این اطلاعات منه... 107 00:05:46,483 --> 00:05:47,778 ‫- بس کن! ‫- برو گمشو! 108 00:05:48,070 --> 00:05:48,947 ‫خواهش می‌کنم. 109 00:05:49,031 --> 00:05:50,033 ‫برو! 110 00:05:52,830 --> 00:05:53,832 ‫آره. 111 00:05:58,884 --> 00:05:59,802 ‫حالت خوبه؟ 112 00:06:01,180 --> 00:06:02,182 ‫اون کی بود؟ 113 00:06:04,228 --> 00:06:05,606 ‫- خوبم. ‫- مطمئنی؟ 114 00:06:06,566 --> 00:06:08,570 ‫آره. آره ممنون. 115 00:06:08,946 --> 00:06:09,948 ‫اونجا می‌بینمت. 116 00:06:10,323 --> 00:06:11,200 ‫امیلی... 117 00:06:12,035 --> 00:06:13,580 ‫آ... خونه می‌بینمت. 118 00:06:29,111 --> 00:06:30,238 ‫قرار بود یه یادآوری باشه، 119 00:06:30,321 --> 00:06:32,409 ‫ولی این دوره مقدماتی ‫برنامه‌نویسی داره سرویسم می‌کنه. 120 00:06:33,745 --> 00:06:35,290 ‫خیلی وقت بود سمتش نرفته بودم. 121 00:06:36,751 --> 00:06:39,339 ‫تونستی دوباره آموزشو شروع کنی؟ 122 00:06:40,174 --> 00:06:42,555 ‫فکر نکنم آمادگیشو داشته باشم. 123 00:06:43,431 --> 00:06:45,143 ‫سیل خیلی تشویفم می‌کنه. ولی... 124 00:06:45,226 --> 00:06:46,395 ‫آیریس بیکر کیه؟ 125 00:07:03,387 --> 00:07:05,058 ‫اون زنه تو کتابخونه. 126 00:07:05,934 --> 00:07:06,978 ‫کدوم زنه؟ 127 00:07:12,865 --> 00:07:16,121 ‫آم، من به عنوان آیرین میشناختمش. 128 00:07:17,625 --> 00:07:20,296 ‫عمه آیرین. 129 00:07:21,633 --> 00:07:23,637 ‫مسئول منطقه‌ای بود که برای 130 00:07:23,720 --> 00:07:26,810 ‫اولین بار درش مستقر شدم، 131 00:07:26,893 --> 00:07:28,020 ‫قبل از آشنایی با تو. 132 00:07:32,070 --> 00:07:33,615 ‫چی می‌خواست؟ 133 00:07:33,698 --> 00:07:35,994 ‫مهم نیست. چون امیلی نمی‌خواد باهاش صحبت کنه. 134 00:07:36,871 --> 00:07:37,790 ‫نمی‌دونم. 135 00:07:39,752 --> 00:07:42,633 ‫- اذیت و آزارت کرده. مگه نه؟ ‫- چرا این حرفو میزنی؟ 136 00:07:42,842 --> 00:07:44,595 ‫چون اون یه عمّست. 137 00:07:48,979 --> 00:07:50,231 ‫باید باهاش روبرو شی. 138 00:07:52,402 --> 00:07:54,532 ‫- امیلی، تو باید... ‫- جون. جون... 139 00:07:54,615 --> 00:07:56,870 ‫باید هر چی که تو دلته خالی کنه. 140 00:07:57,663 --> 00:08:00,293 ‫قول میدم حالت بهتر میشه. 141 00:08:00,586 --> 00:08:02,046 ‫ما همه مثل تو نیتسیم. 142 00:08:19,749 --> 00:08:21,753 ‫حتما عمه آیرین خیلی بیرحم بوده. 143 00:08:22,086 --> 00:08:23,464 ‫چقدر می‌تونسته بد باشه؟ 144 00:08:24,049 --> 00:08:26,178 ‫عمه لیدیای کثافت، رقیب نداشت. 145 00:08:26,261 --> 00:08:28,015 ‫آره. ولی اگه امیلی می‌خواست بدونی، 146 00:08:28,098 --> 00:08:30,687 ‫قطعا بهت میگفت. مگه نه؟ 147 00:08:31,856 --> 00:08:32,983 ‫ظاهرا. 148 00:08:34,987 --> 00:08:36,616 ‫خب، مطمئنی 149 00:08:37,283 --> 00:08:39,371 ‫اگه من فردا باشم، حالت بهتر نیست؟ 150 00:08:41,793 --> 00:08:44,339 ‫شنیدن اون چیزا درباره‌ی من، فقط... 151 00:08:46,844 --> 00:08:48,264 ‫میرنجوندت... 152 00:08:48,932 --> 00:08:50,434 ‫پس اینو نمی‌خوام. 153 00:08:58,618 --> 00:09:02,668 ‫راستی، مارک توئلو خیلی توجهش به 154 00:09:02,751 --> 00:09:06,258 ‫خونه ساحلی جلب شد. اونجا که هانا رو دیدی. 155 00:09:06,341 --> 00:09:08,763 ‫گفت می‌تونه یه سری عکس جور کنه 156 00:09:08,847 --> 00:09:09,682 ‫که بررسی کنی. 157 00:09:09,765 --> 00:09:11,519 ‫چرا اونو بهش گفتی؟ 158 00:09:12,646 --> 00:09:15,276 ‫چون این تنها چیزیه که بعد از مدتها 159 00:09:15,359 --> 00:09:18,115 ‫از هانا دستگیرمون شده. 160 00:09:18,198 --> 00:09:19,869 ‫این یعنی می‌تونیم جستجو رو از نو شروع کنیم. 161 00:09:19,952 --> 00:09:22,040 ‫- آره. ولی من نمی‌خواستم... ‫- تو این نمی‌خواستی؟ 162 00:09:22,123 --> 00:09:24,795 ‫...نمی‌خواستم بهش بگم. فعلا نمی‌خواستم. 163 00:09:29,722 --> 00:09:31,684 ‫خیلی‌خب. باشه. 164 00:09:31,768 --> 00:09:33,605 ‫نمی‌دونم تو چرا بهش گفتی. 165 00:09:36,360 --> 00:09:38,322 ‫اون بچه عین یه حسگر حرکتیه. 166 00:09:38,405 --> 00:09:39,575 ‫یواشکی عین نینجاها اومدم بیرون. 167 00:09:40,034 --> 00:09:41,663 ‫- لوک. میشه اینا رو تو بشوری؟ ‫- باشه. خیالت راحت. 168 00:09:41,746 --> 00:09:43,415 ‫من می‌خوام شهادتم رو مرور کنم. 169 00:09:58,028 --> 00:10:00,826 ‫میگه نمی‌خواد فردا باهاش برم. 170 00:10:03,581 --> 00:10:05,126 ‫خب، اگه تشویق می‌خواست که 171 00:10:05,209 --> 00:10:06,546 ‫ما رو با خودش میبرد. 172 00:10:11,764 --> 00:10:13,475 ‫نمی‌دونم. واقعا... 173 00:10:15,438 --> 00:10:16,691 ‫نمی‌دونم چی می‌خواد. 174 00:10:20,699 --> 00:10:22,578 ‫نصف اوقات انگار غریبست. 175 00:10:22,661 --> 00:10:24,080 ‫مثلا وقتایی که... 176 00:10:26,418 --> 00:10:29,340 ‫راجع به هانا صحبت می‌کنیم، 177 00:10:29,717 --> 00:10:31,219 ‫و... 178 00:10:34,643 --> 00:10:35,562 ‫تو تخت. 179 00:10:43,620 --> 00:10:46,876 ‫کنار اومدن با لطمه روحی، راه پر فراز و نشیبیه. 180 00:10:49,088 --> 00:10:50,216 ‫آره. 181 00:10:51,051 --> 00:10:52,763 ‫باید صبوری کنی، 182 00:10:54,015 --> 00:10:55,811 ‫تا وقتی تکلیف جون با خودش مشخص بشه. 183 00:11:00,570 --> 00:11:02,365 ‫تو نمی‌دونی اون چی کشیده. 184 00:11:06,289 --> 00:11:07,751 ‫شاید مشکل از همینه. 185 00:11:24,117 --> 00:11:26,079 ‫"سلایق جنسی آقای واترفورد 186 00:11:26,162 --> 00:11:27,206 ‫خوشایند نبود. 187 00:11:27,290 --> 00:11:30,087 ‫گاهی اوقات، ناتوان به برقراری رابطه بودن. 188 00:11:30,421 --> 00:11:31,256 ‫وقتی اینطور میشد، 189 00:11:31,339 --> 00:11:33,176 ‫منو به رابطه با یک ایزابل دیگر وادار کرده 190 00:11:33,260 --> 00:11:35,097 ‫و خودشون تماشا و خودارضایی می‌کردن." 191 00:11:35,515 --> 00:11:37,184 ‫شب شما هم بخیر. 192 00:11:37,268 --> 00:11:39,230 ‫مویرا استرند، خوب قصه‌ای سرهم می‌کند. 193 00:11:39,314 --> 00:11:40,942 ‫یک منحرف، و یک دروغگو. 194 00:11:41,026 --> 00:11:43,113 ‫ظاهرا نظر قاضی‌ها این نبود. فیلمشو دیدم. 195 00:11:43,196 --> 00:11:44,073 ‫و این که تموم مدت 196 00:11:44,157 --> 00:11:46,161 ‫چشماتو کج می‌کردی، فقط کارو خرابتر می‌کنه. 197 00:11:46,244 --> 00:11:47,539 ‫چرا خواستی منو ببینی سرینا؟ 198 00:11:47,623 --> 00:11:49,752 ‫- فردا رو بزرگیه. ‫- دقیقا. نگرانم. 199 00:11:49,835 --> 00:11:52,048 ‫دائون آماده‌ست. می‌دونه آف‌فرد می‌خواد چی بگه. 200 00:11:52,131 --> 00:11:53,300 ‫من نگران دائون نیستم. 201 00:11:53,383 --> 00:11:54,803 ‫به خودت بیا فرد. 202 00:11:54,887 --> 00:11:57,893 ‫هر کاری بکنی، رو جفتمون تاثیر میذاره. 203 00:11:57,976 --> 00:12:01,525 ‫روی هممون. پس اگه صداش کنی جون، کمک می‌کنه. 204 00:12:01,609 --> 00:12:02,903 ‫می‌دونی چی واقعا کمک می‌کنه؟ 205 00:12:02,986 --> 00:12:05,784 ‫که اگه بیای دادگاه و در کنار شوهرت بایستی. 206 00:12:05,867 --> 00:12:07,286 ‫می‌دونی که حالشو ندارم. 207 00:12:07,913 --> 00:12:09,165 ‫حالت از همیشه بهتره که. 208 00:12:09,708 --> 00:12:11,044 ‫عالم و آدم می‌دونن که باردارم. 209 00:12:11,127 --> 00:12:12,673 ‫باید این هم بدونن که یه خانواده‌ایم. 210 00:12:12,756 --> 00:12:15,010 ‫ظواهر، مهمه خانم واترفورد. 211 00:12:16,012 --> 00:12:18,100 ‫غیر از اون، 212 00:12:18,183 --> 00:12:21,816 ‫می‌خوای جون فکر کنه میترسی باهاش روبرو بشی؟ 213 00:12:29,957 --> 00:12:31,376 ‫صبح می‌بینمت. 214 00:12:36,344 --> 00:12:38,516 ‫اگه شد، لباس سبزآبیتو بپوش. 215 00:13:02,564 --> 00:13:03,983 ‫هنوز تموم نشده؟ 216 00:13:09,327 --> 00:13:10,162 ‫تکون بخور! 217 00:13:16,466 --> 00:13:18,596 ‫تا حالا زمین نشستی؟ 218 00:13:19,556 --> 00:13:20,683 ‫بدش من! 219 00:13:21,685 --> 00:13:23,313 ‫یکم زحمت بکش. 220 00:13:25,944 --> 00:13:27,572 ‫تاسف‌آوره. 221 00:13:37,551 --> 00:13:39,972 ‫غیبت، از ابزار شیطانه، خانم‌ها! 222 00:13:41,015 --> 00:13:43,395 ‫داشتیم به هم میگفتیم عجب برکتیه 223 00:13:43,478 --> 00:13:45,232 ‫که شما برگشتی، عمه لیدیا. 224 00:13:45,650 --> 00:13:46,861 ‫یه برکت! 225 00:13:48,614 --> 00:13:49,908 ‫نظر لطفتونه. 226 00:13:52,079 --> 00:13:55,460 ‫ولی باید الگوهای خوبی باشیم. مگه نه؟ 227 00:13:56,004 --> 00:13:57,423 ‫البته عمه لیدیا. 228 00:14:02,474 --> 00:14:04,395 ‫کایلی! یه کثیفی رو جا انداختی. 229 00:14:04,980 --> 00:14:06,482 ‫ببخشید عمه لیدیا. 230 00:14:15,627 --> 00:14:17,129 ‫پاک نشد! 231 00:14:17,463 --> 00:14:19,216 ‫انگار لک شده عمه لیدیا. 232 00:14:19,300 --> 00:14:21,680 ‫صبور نیستی دختر! 233 00:14:21,764 --> 00:14:23,099 ‫عمه لیدیا! بس کن! 234 00:15:02,469 --> 00:15:03,556 ‫وقتشه. 235 00:15:42,550 --> 00:15:44,513 ‫حالا شهادت قربانی رو خواهیم شنید، 236 00:15:44,596 --> 00:15:45,973 ‫جون آزبورن. 237 00:15:56,578 --> 00:15:57,831 ‫لطفا دست راستتون رو بلند کنید. 238 00:15:58,666 --> 00:15:59,500 ‫باید رو انجیل دست بذارم؟ 239 00:16:00,127 --> 00:16:01,797 ‫نه خانم. نه در این دادگاه. 240 00:16:02,214 --> 00:16:04,385 ‫سوگند میخورید حقیقت رو بگید؟ تمام حقیقت، 241 00:16:04,468 --> 00:16:06,097 ‫و هیچ چیزی به جز حقیقت؟ 242 00:16:06,598 --> 00:16:07,474 ‫سوگند میخورم. 243 00:16:23,966 --> 00:16:26,429 ‫خانم آزبورن، لطفا در جایگاه قرار بگیرید. 244 00:16:45,801 --> 00:16:46,929 ‫می‌تونید شروع کنید. 245 00:16:53,233 --> 00:16:54,736 ‫من جون آزبورن هستم. 246 00:16:57,366 --> 00:16:59,913 ‫فرد واترفورد و سرینا جوی واترفورد 247 00:17:01,249 --> 00:17:04,129 ‫زندانیم کردن، کتکم زدن، و بهم تجاوز کردن. 248 00:17:06,551 --> 00:17:09,390 ‫من در سال 2017 وارد منزل واترفوردها شدم. 249 00:17:09,766 --> 00:17:11,394 ‫دومین دوره استقرارم بود. 250 00:17:13,398 --> 00:17:14,943 ‫چند روز پس از ورودم، 251 00:17:15,026 --> 00:17:16,571 ‫من رو به اتاق پذیرایی رسمی فرا خوندن، 252 00:17:17,072 --> 00:17:19,285 ‫و اونجا خواستن جلوی واترفوردها زانو بزنم، 253 00:17:19,869 --> 00:17:22,082 ‫و این رو پیشخدمت منزل، ریتا بلو و 254 00:17:22,165 --> 00:17:24,963 ‫رانندشون نیک بلین، شاهد بودن. 255 00:17:27,426 --> 00:17:29,931 ‫آقای راترفورد قصه‌ای رو از انجیل خوند، 256 00:17:30,181 --> 00:17:31,977 ‫قصه راحل و ندیمه. 257 00:17:33,354 --> 00:17:36,862 ‫بعد، من رو بردن بالا به اتاق خواب ایشون. 258 00:17:38,156 --> 00:17:42,624 ‫اونجا، خانم واترفورد منو نگه ‫داشت و آقای واترفورد بهم تجاوز کرد. 259 00:17:45,253 --> 00:17:47,759 ‫هر ماه، موقع تخمک‌گذاریم، سه شب مداوم 260 00:17:47,842 --> 00:17:49,763 ‫این کارو باهام می‌کردن. 261 00:17:50,723 --> 00:17:53,269 ‫اینها، تجاوزهای مجاز قانونی بود. 262 00:17:54,606 --> 00:17:55,608 ‫تجاوزهای دیگری هم بود. 263 00:17:58,614 --> 00:18:02,454 ‫خانم واترفورد بشدت می‌خواستن من باردار بشم 264 00:18:02,538 --> 00:18:06,128 ‫و به باروری شوهرشون هم شک داشتن، 265 00:18:06,713 --> 00:18:09,594 ‫اونقدر که دستور دادن با ‫رانندشون رابطه داشته باشم. 266 00:18:11,430 --> 00:18:15,940 ‫این هم از موارد نقض قانون ‫گیلیاد بود که نتونستم ممانعت کنم. 267 00:18:17,317 --> 00:18:19,279 ‫آقای بلین و من، رابطه داشتیم، 268 00:18:20,115 --> 00:18:21,952 ‫در حالی که خانم واترفورد در اتاق بودن، 269 00:18:22,035 --> 00:18:24,081 ‫و تمام مدت تماشا می‌کردن. 270 00:18:27,087 --> 00:18:31,095 ‫دخترم، نیکول رو باردار شدم. 271 00:18:33,224 --> 00:18:34,435 ‫دختر من. 272 00:18:36,606 --> 00:18:38,610 ‫طی یک مراجعه به مطب دکتر، 273 00:18:38,694 --> 00:18:41,867 ‫نهضت مقاومت زیرزمینی گیلیاد، 274 00:18:42,451 --> 00:18:45,039 ‫شرایط فرار من رو فراهم کرد. 275 00:18:45,123 --> 00:18:47,461 ‫و دو ماه، پنهان بودم. 276 00:18:47,837 --> 00:18:50,425 ‫در نهایت، وارد هواپیمای یکی از متحدان شدم 277 00:18:50,509 --> 00:18:51,845 ‫که عازم کانادا بشم، 278 00:18:52,555 --> 00:18:54,768 ‫اما پیش از برخاستن هواپیما، دستگیرم کردن، 279 00:18:55,101 --> 00:18:56,730 ‫و به منزل واترفوردها برگردوندن. 280 00:18:56,813 --> 00:18:59,359 ‫جایی که بدرفتاری و سوء استفاده ادامه پیدا کرد. 281 00:19:01,405 --> 00:19:04,244 ‫در نهمین ماه بارداری، دچار ‫زایمان کاذب شدم. 282 00:19:06,040 --> 00:19:10,089 ‫خانم واترفورد به این خاطر خیلی عصبانی شده 283 00:19:10,883 --> 00:19:13,387 ‫و جلوی دوستانشون خجالت‌زده شدن. 284 00:19:13,471 --> 00:19:15,643 ‫چون برای تماشای زایمان دعوت شده بودن. 285 00:19:18,022 --> 00:19:19,651 ‫به عنوان تنبیه، 286 00:19:21,988 --> 00:19:24,493 ‫آقای واترفورد باز به من تجاوز کردن... 287 00:19:26,873 --> 00:19:28,417 ‫در حالی که خانمشون منو گرفته بودن. 288 00:19:32,510 --> 00:19:33,512 ‫تقلا می‌کردم، 289 00:19:34,889 --> 00:19:37,520 ‫و التماس، که تمومش کنن. 290 00:19:40,400 --> 00:19:41,528 ‫اما نکردن. 291 00:19:46,078 --> 00:19:48,124 ‫بعد از زایمان، واترفوردها هر تماسی 292 00:19:48,207 --> 00:19:50,754 ‫با دخترم نیکول رو ممنوع کردن. 293 00:19:51,506 --> 00:19:54,596 ‫با این که هنوز انتظار میرفت بهش شیر بدم. 294 00:19:56,641 --> 00:19:58,352 ‫در نهایت تونستم راضیشون کنم 295 00:19:58,436 --> 00:20:00,356 ‫که کمی باهاش وقت بگذرونم. 296 00:20:02,820 --> 00:20:04,908 ‫خانم واترفورد یک بار تلاش کردن 297 00:20:05,283 --> 00:20:07,203 ‫که شرایط زنان و دختران جوان در 298 00:20:07,287 --> 00:20:08,874 ‫گیلیاد رو بهبود ببخشن. 299 00:20:10,084 --> 00:20:12,632 ‫ایشون در شورای فرمانده‌ها حاضر شدن 300 00:20:13,132 --> 00:20:15,638 ‫و از روی انجیل، روخوانی کردن. 301 00:20:17,182 --> 00:20:20,940 ‫به جرم این قرائت، انگشتشون رو قطع کردن. 302 00:20:23,277 --> 00:20:27,118 ‫آقای واترفورد، شوهرشون، اعتراضی نکردن. 303 00:20:29,582 --> 00:20:32,337 ‫وقتی به خاطر این بیرحمی، به ‫آقای واترفورد اعتراض کردم، 304 00:20:32,838 --> 00:20:35,928 ‫کتکم زده و تهدید کردن که زبونم رو قطع می‌کنن. 305 00:20:39,267 --> 00:20:40,604 ‫من هم زدمشون، 306 00:20:42,232 --> 00:20:45,154 ‫حتی با این که می‌تونست باعث اعدامم بشه. 307 00:20:47,910 --> 00:20:50,248 ‫دیگه اون زمان، برام اهمیتی نداشت. 308 00:20:52,962 --> 00:20:54,716 ‫بعدا، با کمک ریتا بلو 309 00:20:54,799 --> 00:20:57,053 ‫و پیشخدمتهای دیگر محله، 310 00:20:57,137 --> 00:20:59,349 ‫فرصتی مجدد برای فرار پیدا کردم. 311 00:20:59,433 --> 00:21:02,105 ‫این بار همراه دخترم نیکول. 312 00:21:06,238 --> 00:21:08,827 ‫ولی نمی‌تونستم اون یکی دخترم هانا رو رها کنم. 313 00:21:10,956 --> 00:21:15,339 ‫پس موندم. سعی کردم نجاتش بدم. 314 00:21:18,471 --> 00:21:19,766 ‫که برش گردونم 315 00:21:21,644 --> 00:21:22,730 ‫پیش پدرش، 316 00:21:23,607 --> 00:21:24,692 ‫پیش شوهرم. 317 00:21:28,742 --> 00:21:29,911 ‫موفق نشدم. 318 00:21:35,421 --> 00:21:38,302 ‫این بار، پس از دستگیری، فرستادنم به منزلی جدید، 319 00:21:38,637 --> 00:21:40,766 ‫جایی که آقا و خانم لارنس 320 00:21:40,849 --> 00:21:42,937 ‫من رو مورد تجاوز قرار ندادن، 321 00:21:43,939 --> 00:21:46,026 ‫گرچه این، جونشون رو به خطر مینداخت. 322 00:21:47,696 --> 00:21:49,199 ‫ولی آقای واترفورد 323 00:21:49,617 --> 00:21:52,247 ‫بعدا ترتیبی داد که آقای ‫لارنس برای اثبات وفاداریشون 324 00:21:52,330 --> 00:21:54,042 ‫به من تجاوز کنن. 325 00:21:56,130 --> 00:21:57,800 ‫خانم و آقای واترفورد قهوه میخوردن، 326 00:21:58,217 --> 00:22:02,183 ‫در حالی که من طبقه‌ی بالا .با آقای لارنس سکس می‌کردم 327 00:22:02,267 --> 00:22:04,689 ‫علیرغم میل باطنیمون، اون هم جلوی خانم ایشون. 328 00:22:08,530 --> 00:22:09,866 ‫خانم لارنس... 329 00:22:13,665 --> 00:22:14,499 ‫النور... 330 00:22:15,794 --> 00:22:18,174 ‫زنی مهربان و آسیب‌پذیر بود... 331 00:22:19,342 --> 00:22:20,428 ‫و این تجربه، 332 00:22:23,350 --> 00:22:24,436 ‫ایشون رو از پا در آورد. 333 00:22:26,816 --> 00:22:29,572 ‫دیگه آقای واترفورد رو ندیدم... 334 00:22:30,824 --> 00:22:31,826 ‫تا الان. 335 00:22:44,017 --> 00:22:46,396 ‫قدردان اینم که امروز با شما صحبت می‌کنم، 336 00:22:48,568 --> 00:22:50,822 ‫اما من تنها یک صدا هستم. 337 00:22:53,285 --> 00:22:54,580 ‫بیشمار صدای دیگه 338 00:22:57,418 --> 00:22:58,588 ‫نشنیده باقی میمونه، 339 00:22:59,799 --> 00:23:03,723 ‫صداهایی که در زندان .امثال فرد واترفورد خفه شدن 340 00:23:05,268 --> 00:23:06,353 ‫زن‌هایی که... 341 00:23:12,407 --> 00:23:14,286 ‫دوستانم که... 342 00:23:19,421 --> 00:23:20,882 ‫جونشون رو از دست دادن 343 00:23:22,093 --> 00:23:23,847 ‫و هرگز صداشون شنیده نخواهد شد. 344 00:23:29,942 --> 00:23:31,361 ‫برای اون زنهاست 345 00:23:33,825 --> 00:23:36,246 ‫که از دادگاه کیفری بین‌الملل تقاضا دارم 346 00:23:36,330 --> 00:23:38,752 ‫اتهامات وارده به این مرد رو تایید کرده 347 00:23:39,879 --> 00:23:41,340 ‫و ایشون رو محاکمه کنن. 348 00:23:44,304 --> 00:23:47,226 ‫من خواهان اشد مجازات هستم. 349 00:23:51,944 --> 00:23:53,573 ‫خواهان عدالت هستم. 350 00:23:56,328 --> 00:23:57,539 ‫سپاسگزارم. 351 00:24:18,414 --> 00:24:19,625 ‫ممنون از شما جون آزبورن. 352 00:24:22,338 --> 00:24:24,092 ‫هیئت منصفه حالا می‌تونن 353 00:24:24,175 --> 00:24:25,679 ‫سوالاتشون رو مطرح کنن. 354 00:24:26,096 --> 00:24:27,098 ‫ممنونم جناب قاضی. 355 00:24:28,267 --> 00:24:30,605 ‫یادآوری می‌کنم که این یک محاکمه نیست. 356 00:24:30,689 --> 00:24:31,816 ‫سوالاتتون کوتاه باشن. 357 00:24:31,899 --> 00:24:33,193 ‫البته جناب فاضی. 358 00:24:37,703 --> 00:24:39,748 ‫شما با یه مردِ متاهل رابطه داشتین. درسته؟ 359 00:24:40,416 --> 00:24:41,334 ‫چند ماه! 360 00:24:41,418 --> 00:24:42,378 ‫خانم ماتیاس. 361 00:24:42,462 --> 00:24:44,257 ‫می‌خوام در سوابق ثبت بشه که خانم آزبورن 362 00:24:44,340 --> 00:24:48,725 ‫سابقه انحراف و بی‌بند و باری جنسی دارن. 363 00:24:49,685 --> 00:24:51,522 ‫و اون رابطه نامشروع، 364 00:24:51,856 --> 00:24:52,691 ‫اون گناه، 365 00:24:53,400 --> 00:24:54,695 ‫امروز برای این اینجایید. 366 00:24:55,488 --> 00:24:56,490 ‫غیر از اینه خانم آزبورن، 367 00:24:56,574 --> 00:24:58,243 ‫که خودتون خواستین ندیمه بشین؟ 368 00:24:58,452 --> 00:24:59,872 ‫چاره‌ای نداشتم. 369 00:25:01,082 --> 00:25:02,961 ‫بین اون و فرستاده شدن به کلونی اننخاب کردم. 370 00:25:03,295 --> 00:25:04,507 ‫پس یعنی بله؟ 371 00:25:06,134 --> 00:25:07,638 ‫می‌دونستین چه چیزی رو قبول کردین. 372 00:25:07,721 --> 00:25:09,432 ‫شما با خواست خودتون با مراسم موافقت کردین. 373 00:25:11,353 --> 00:25:14,108 ‫من قبول نکردم که تو نه ‫ماهگی بارداری بهم تجاوز بشه. 374 00:25:14,192 --> 00:25:15,194 ‫نه. 375 00:25:15,277 --> 00:25:16,614 ‫اون یک مراسم مقدس بود. 376 00:25:16,697 --> 00:25:17,533 ‫آقای واترفورد. 377 00:25:17,616 --> 00:25:19,327 ‫برای این که نعمت خدا رو سالم به دنیا بیاریم. 378 00:25:19,410 --> 00:25:20,747 ‫برای سلامتی بچه بود. 379 00:25:20,830 --> 00:25:22,041 ‫خانم ماتیس، لطفا موکلتونو کنترل کنین. 380 00:25:22,124 --> 00:25:23,711 ‫کافیه آقای واترفورد. 381 00:25:23,795 --> 00:25:25,715 ‫خدا ما رو آزمایش می‌کنه. ‫به سختی آزمایش می‌کنه. 382 00:25:25,799 --> 00:25:28,721 ‫فداکاریهای همه ما در گیلیاد سخت بود. 383 00:25:29,138 --> 00:25:31,727 ‫اما غیر از گیلیاد، کجا نرخ ‫زاد و ولد افزایش پیدا کرده؟ 384 00:25:32,019 --> 00:25:35,109 ‫هیچ جا. تنها در گیلیاد. چون روش ما موثره. 385 00:25:35,276 --> 00:25:36,862 ‫موثره. 386 00:25:37,739 --> 00:25:39,577 ‫ما راه خدا رو انتخاب کردیم 387 00:25:41,956 --> 00:25:44,587 ‫و پاداش رنج‌هامون رو گرفتیم. 388 00:25:48,636 --> 00:25:51,266 ‫بگو ببینم! من چه پاداشی گرفتم؟ 389 00:25:51,349 --> 00:25:54,022 ‫دختر نوزاد زیبات، و دختر دیگرت. 390 00:25:54,105 --> 00:25:54,982 ‫من گذاشتم ببینیش. 391 00:25:55,065 --> 00:25:56,736 ‫ترتیبی دادم که همدیگه رو ببینن. محبت کردم. 392 00:25:56,819 --> 00:25:59,073 ‫- اینو نگفت. ‫- کافیه. 393 00:26:07,633 --> 00:26:09,052 ‫بسه دیگه. 394 00:26:11,389 --> 00:26:13,310 ‫اگه حرف دیگه‌ای هست، بذار برای محاکمه. 395 00:26:45,416 --> 00:26:47,546 ‫بیا. 396 00:26:54,308 --> 00:26:56,689 ‫فرمانده، اون یه اتفاق بود. 397 00:26:57,022 --> 00:26:58,526 ‫عمه روث سر راهم بود، 398 00:26:58,609 --> 00:27:01,197 ‫- معمولا حواسش پرته... ‫- مزخرف میگی! 399 00:27:02,366 --> 00:27:05,372 ‫عمه روث چیز دیگه‌ای میگه. 400 00:27:05,707 --> 00:27:08,629 ‫نه که اون برام اهمیتی داشته باشه. 401 00:27:10,299 --> 00:27:11,969 ‫ولی ندیمه! 402 00:27:12,052 --> 00:27:14,390 ‫از همه جهت، مطیع بوده 403 00:27:14,474 --> 00:27:16,645 ‫و آه، حرف‌گوش‌کن، 404 00:27:19,192 --> 00:27:20,862 ‫این روزها همشون هستن. 405 00:27:21,989 --> 00:27:24,995 ‫اونا بیشتر عمرشون با گیلیاد آشنا بودن. 406 00:27:26,331 --> 00:27:28,503 ‫برخلاف بعضی. 407 00:27:33,261 --> 00:27:37,311 ‫حتما داری از این که جون پیروز شد، دق می‌کنی. 408 00:27:37,394 --> 00:27:40,359 ‫از دسترست خارج شد. عین یه پرنده. 409 00:27:41,695 --> 00:27:45,410 ‫عین یه پرنده هم آواز میخونه. 410 00:27:47,081 --> 00:27:49,168 ‫ولی یه روزی... 411 00:27:50,922 --> 00:27:52,299 ‫به خدا جواب میده. 412 00:27:54,596 --> 00:27:55,598 ‫خواهیم دشد. 413 00:27:57,059 --> 00:27:59,313 ‫شاید از پسِ اون بز پیر هم 414 00:27:59,397 --> 00:28:01,192 ‫بر بیاد. 415 00:28:02,486 --> 00:28:05,660 ‫جون پیروز شد، چون می‌دونه ‫چیکار کنه که دوستش داشته باشن. 416 00:28:05,743 --> 00:28:07,288 ‫کسی تورو دوست نداره. 417 00:28:09,835 --> 00:28:10,837 ‫هیچکس! 418 00:28:11,505 --> 00:28:13,091 ‫می‌تونم درک کنم. 419 00:28:13,174 --> 00:28:14,970 ‫مردم، من هم دوست ندارن. 420 00:28:15,053 --> 00:28:16,347 ‫اما... 421 00:28:20,022 --> 00:28:23,529 ‫دیگه نباید از این شکایتها بشنوم. 422 00:28:24,656 --> 00:28:26,159 ‫می‌خواین منو بذارین کنار؟ 423 00:28:35,344 --> 00:28:36,680 ‫دلم نمی‌خواد. 424 00:28:39,561 --> 00:28:40,563 ‫نمی‌خوام. 425 00:28:43,318 --> 00:28:45,155 ‫می‌خوام برگردی رو فرم. 426 00:28:45,447 --> 00:28:46,449 ‫اوه. 427 00:28:46,533 --> 00:28:49,915 ‫کاری که من می‌کنم، که ما می‌کنیم 428 00:28:49,998 --> 00:28:51,877 ‫آینده گیلیاده. 429 00:28:51,960 --> 00:28:57,096 ‫این برای من قد یه دنیا می‌ارزه. 430 00:28:57,179 --> 00:28:58,264 ‫بی‌نهایت برام باارزشه. 431 00:28:58,891 --> 00:29:01,396 ‫بله. بله. 432 00:29:01,730 --> 00:29:03,024 ‫پس نه. 433 00:29:03,108 --> 00:29:04,318 ‫نه. 434 00:29:06,239 --> 00:29:07,867 ‫تورو کنار نمیذارم. 435 00:29:11,583 --> 00:29:14,965 ‫ولی امروز، دچار مشکل هستیم. 436 00:29:15,508 --> 00:29:18,471 ‫یه ندیمه فراری رو در شیکاگو دستگیر کردن. 437 00:29:22,020 --> 00:29:23,273 ‫آه! 438 00:29:26,195 --> 00:29:29,118 ‫دردسرهایی که درست کرده، 439 00:29:29,201 --> 00:29:31,832 ‫و سرکشی‌هاش... 440 00:29:31,915 --> 00:29:37,301 ‫اعتبار آموزش‌های .تو و گیلیاد رو زیر سوال می‌بره 441 00:29:37,384 --> 00:29:39,388 ‫بله. آه... 442 00:29:40,390 --> 00:29:41,602 ‫فرمانده، من... 443 00:29:42,394 --> 00:29:44,733 ‫اطمینان میدم این دختر رو فریب دادن. 444 00:29:45,025 --> 00:29:47,530 ‫مسئولیت این دختر با توئه. 445 00:29:48,364 --> 00:29:49,200 ‫درست نمیگم؟ 446 00:29:49,785 --> 00:29:51,955 ‫بله. بله، همین طوره. 447 00:29:52,749 --> 00:29:53,918 ‫بله. 448 00:30:02,059 --> 00:30:03,604 ‫ببین، آ... 449 00:30:05,775 --> 00:30:09,866 ‫به نظرم مثمر ثمر خواهد بود .اگه اینجا پیش ما باشه 450 00:30:09,950 --> 00:30:14,208 ‫می‌دونم تو از ایجاد درد، لذت میبری. 451 00:30:14,291 --> 00:30:16,797 ‫هاه... این حقیقت نداره. 452 00:30:16,880 --> 00:30:18,383 ‫قضاوت نمی‌کنم. 453 00:30:18,466 --> 00:30:20,220 ‫به هر حال، هر کی یه سرگرمی می‌خواد. 454 00:30:20,303 --> 00:30:22,140 ‫اوه، 455 00:30:22,224 --> 00:30:24,395 ‫حقیقت نداره. من اعتراض دارم... 456 00:30:24,478 --> 00:30:28,654 ‫ولی نتیجه مثبتی نداره اگر این درد رو 457 00:30:29,573 --> 00:30:31,450 ‫به شاگردانت در مرکز سرخ تحمیل کنی، 458 00:30:31,535 --> 00:30:34,123 ‫چه برسه به همکارانت. 459 00:30:34,206 --> 00:30:36,628 ‫- متوجهی؟ ‫- بله. متوجهم. 460 00:30:37,547 --> 00:30:40,051 ‫به یه راه تخلیه بهتر نیاز داری. 461 00:30:43,224 --> 00:30:44,603 ‫پس... 462 00:30:46,732 --> 00:30:48,234 ‫هر کاری می‌خوای با این بکن. 463 00:30:55,875 --> 00:30:57,670 ‫وای خدا. 464 00:31:03,431 --> 00:31:05,185 ‫فقط واترفورد می‌تونه... 465 00:31:06,354 --> 00:31:08,232 ‫سعی کنه گیلیادو خوب جلوه بده. 466 00:31:10,278 --> 00:31:11,698 ‫انگار به خوک، رژ لب بزنی! 467 00:31:11,782 --> 00:31:13,368 ‫تو اینترنت دارن کیف می‌کنن! 468 00:31:13,451 --> 00:31:15,413 ‫- خیلی بدبخته! ‫- آره. 469 00:31:15,455 --> 00:31:17,877 ‫ایشون هم اومد. مهمان ویژه! 470 00:31:26,394 --> 00:31:27,354 ‫جون. 471 00:31:28,189 --> 00:31:30,026 ‫بیرون منتظرت بود. 472 00:31:32,072 --> 00:31:33,993 ‫تو حق نداشتی بیاریش اینجا. 473 00:31:34,368 --> 00:31:36,790 ‫چرا؟ اون کیه؟ 474 00:31:37,207 --> 00:31:38,459 ‫این زن، یه عمه بوده. 475 00:31:43,637 --> 00:31:44,471 ‫عمه آیرین. 476 00:31:46,810 --> 00:31:48,187 ‫اینجا چیکار می‌کنه؟ 477 00:31:49,189 --> 00:31:50,400 ‫باید زنگ بزنیم پلیس. 478 00:31:51,402 --> 00:31:53,197 ‫اینجا نه جاشه، نه وقتش، جون. 479 00:31:54,283 --> 00:31:55,243 ‫چرا؟ 480 00:31:59,794 --> 00:32:01,172 ‫چرا؟ این گروه ماست، 481 00:32:02,215 --> 00:32:03,051 ‫مگه نه؟ 482 00:32:04,804 --> 00:32:05,890 ‫کی می‌خواد بمونه؟ 483 00:32:21,295 --> 00:32:22,590 ‫می‌خوام کمکت کنم. 484 00:32:25,554 --> 00:32:26,640 ‫ولی تصمیمش با خودته. 485 00:32:30,355 --> 00:32:31,357 ‫باشه. 486 00:33:06,636 --> 00:33:07,680 ‫خب؟ 487 00:33:09,183 --> 00:33:12,690 ‫می‌خواستی صحبت کنی. بفرما. راحت باش. 488 00:33:19,746 --> 00:33:21,373 ‫من کارهای وحشتناکی کردم. 489 00:33:23,336 --> 00:33:24,714 ‫هر عمه‌ای کرده. 490 00:33:26,217 --> 00:33:28,179 ‫ما رو برای اصلاح کردن تعلیم دادن... 491 00:33:28,262 --> 00:33:29,264 ‫اصلاح؟ 492 00:33:29,682 --> 00:33:30,935 ‫منظورت کتک زدنه. 493 00:33:32,270 --> 00:33:33,272 ‫شکنجست. 494 00:33:34,776 --> 00:33:36,696 ‫تنبیه فیزیکی، 495 00:33:37,239 --> 00:33:39,577 ‫برای این بود که شما رو زنده نگه داره. 496 00:33:42,123 --> 00:33:43,794 ‫ولی من کار بدتری با تو کردم. 497 00:33:44,169 --> 00:33:45,589 ‫در حالی که دستم هم بهت نخورده بود. 498 00:33:47,635 --> 00:33:48,720 ‫باهاش چیکار کردی؟ 499 00:33:53,605 --> 00:33:58,991 ‫فهمیدم تو دوره اول استقرارش یه معشوقه داشته، 500 00:33:59,074 --> 00:34:00,159 ‫یه مارتا. 501 00:34:03,082 --> 00:34:06,171 ‫بعد از این که امیلی بازگماری شد ،به فرمانده اسکات 502 00:34:06,255 --> 00:34:08,885 ‫و شد آف‌گلن، همچنان به رابطه ادامه میدادن. 503 00:34:08,969 --> 00:34:10,305 ‫پس... 504 00:34:11,390 --> 00:34:12,518 ‫به "چشم‌ها" اطلاع دادم. 505 00:34:23,372 --> 00:34:27,673 ‫پس اعدام اون زن بیچاره تقصیر تو بود. 506 00:34:30,470 --> 00:34:34,353 ‫و تقصیر تو بود که امیلی رو نقص عضو کردن. 507 00:34:34,687 --> 00:34:35,689 ‫جون. 508 00:34:38,904 --> 00:34:40,198 ‫دنبال چی هستی؟ 509 00:34:43,747 --> 00:34:45,166 ‫از وقتی فهمیدم اینجایی، 510 00:34:45,249 --> 00:34:47,462 ‫یه لحظه آسایش ندارم. 511 00:34:51,428 --> 00:34:52,807 ‫می‌خوام منو ببخشی. 512 00:35:00,321 --> 00:35:02,618 ‫تو از مرز رد شدی 513 00:35:02,702 --> 00:35:05,874 ‫و خودتو یه آواره جا زدی. 514 00:35:05,958 --> 00:35:06,835 ‫دروغ گفتی. 515 00:35:07,335 --> 00:35:10,759 ‫برای خودت اسم و زندگی جدید دست و پا کردی، 516 00:35:10,843 --> 00:35:13,389 ‫و فکر کردی می‌تونی کثافتکاری‌هاتو 517 00:35:13,472 --> 00:35:16,186 ‫بذاری پشت سر. 518 00:35:16,270 --> 00:35:19,777 ‫چرا فکر می‌کنی لیاقت بخشش داری؟ 519 00:35:23,075 --> 00:35:24,202 ‫ما همه فرزند خداییم. 520 00:35:24,620 --> 00:35:26,373 ‫گه نخور! 521 00:35:27,041 --> 00:35:31,551 ‫شماها هر وقت به نفعتونه پشت خدا قایم میشین. 522 00:35:35,308 --> 00:35:39,441 ‫خواهش می‌کنم. خواهش می‌کنم، امیلی. .خواهش می‌کنم 523 00:35:40,986 --> 00:35:44,744 ‫بگو برای جبران چیکار می‌تونم بکنم. 524 00:35:51,089 --> 00:35:52,091 ‫هیچی. 525 00:35:54,931 --> 00:35:56,601 ‫کاری از دستت برنمیاد. 526 00:36:46,659 --> 00:36:47,870 ‫گروه چطور بود؟ 527 00:36:52,713 --> 00:36:53,798 ‫خوب بود. 528 00:36:55,761 --> 00:36:56,596 ‫همم. 529 00:37:00,771 --> 00:37:01,981 ‫خیلی خوشمزه‌ست. 530 00:37:05,572 --> 00:37:07,701 ‫اوه ممنون. مرسی. 531 00:37:12,711 --> 00:37:15,634 ‫ببین، بابت امروز واقعا متاسفم. 532 00:37:19,976 --> 00:37:22,105 ‫بابت این که اومدم دادگاه... 533 00:37:28,367 --> 00:37:30,454 ‫ولی حداقل حالا همه چی رو می‌دونم. 534 00:37:32,375 --> 00:37:34,212 ‫و شاید از اینجا بشه ادامه داد. 535 00:37:37,343 --> 00:37:39,347 ‫اگه می‌خوای راجع به چیزی باهام صحبت کنی، 536 00:37:39,431 --> 00:37:40,851 ‫راجع به هانا یا... 537 00:37:40,934 --> 00:37:42,103 ‫نمی‌خوام. 538 00:37:45,109 --> 00:37:46,319 ‫مشکلی نیست. 539 00:37:46,403 --> 00:37:49,200 ‫خیلی‌خب. باشه. 540 00:37:53,752 --> 00:37:55,254 ‫باشه. ولی من اینجام. 541 00:38:20,847 --> 00:38:23,060 ‫نمی‌دونم چیکار کنم. 542 00:38:23,143 --> 00:38:24,688 ‫هی. هی. 543 00:38:25,941 --> 00:38:27,276 ‫دارم سعیمو می‌کنم. 544 00:38:39,844 --> 00:38:40,720 ‫فقط بگو. 545 00:38:46,732 --> 00:38:47,901 ‫نگران نباش. 546 00:39:05,520 --> 00:39:07,064 ‫نه نه جون. 547 00:39:08,066 --> 00:39:10,196 ‫جون، بسه. دست بردار! 548 00:39:10,279 --> 00:39:12,366 ‫حرف بزن! حرف بزن! 549 00:39:13,828 --> 00:39:15,624 ‫باهام حرف بزن. 550 00:40:29,730 --> 00:40:33,362 ‫خدای من. عین لاشه‌ی هسپروس شدی. 551 00:40:48,016 --> 00:40:50,354 ‫محض اطلاعت، گیلیاد تورو نجات داد. 552 00:40:52,734 --> 00:40:54,530 ‫سربازای ما. موقع پاکسازی شیکاگو. 553 00:40:56,449 --> 00:40:58,078 ‫نذاشتن بمیری. از گشنگی... 554 00:41:01,251 --> 00:41:02,086 ‫یا بدتر از اون. 555 00:41:08,306 --> 00:41:09,643 ‫جون کجاست؟ 556 00:41:16,072 --> 00:41:17,074 ‫کشته شده؟ 557 00:41:18,201 --> 00:41:19,788 ‫دوستت رفته کانادا. 558 00:41:20,623 --> 00:41:21,709 ‫واقعا؟ 559 00:41:22,669 --> 00:41:24,297 ‫تو اون خراب‌شده. 560 00:41:26,468 --> 00:41:27,804 ‫نجات پیدا کرد. 561 00:41:30,267 --> 00:41:31,770 ‫می‌دونستم نجات پیدا می‌کنه. 562 00:41:36,362 --> 00:41:38,366 ‫نمی‌دونم چرا انقدر خوشحالی. 563 00:41:40,245 --> 00:41:41,498 ‫جون تورو قال گذاشت. 564 00:41:45,339 --> 00:41:46,675 ‫نه. اینطور نیست. 565 00:41:47,343 --> 00:41:48,261 ‫جنین. 566 00:41:49,765 --> 00:41:51,936 ‫نگو که نمیشد تورو با خودش ببره. 567 00:41:52,687 --> 00:41:54,106 ‫قبلا هم این کارو کرده. 568 00:41:55,150 --> 00:41:57,989 ‫شاید این بار، حس کرده زیادی دردسر داری. 569 00:42:02,749 --> 00:42:04,460 ‫کار اون، معلوم نمی‌کنه. 570 00:42:06,339 --> 00:42:07,676 ‫خیلی پیش‌بینی‌ناپذیره. 571 00:42:10,515 --> 00:42:11,432 ‫خودخواهه. 572 00:42:17,612 --> 00:42:19,282 ‫می‌دونم اینجا چه اتفاقی میوفته. 573 00:42:22,581 --> 00:42:25,670 ‫و می‌دونم انقدر تکرار میشه تا بمیرم. 574 00:42:32,684 --> 00:42:35,523 ‫فقط دوباره منو ندیمه نکن لطفا. 575 00:42:42,494 --> 00:42:44,165 ‫ببین چه بلایی سرت آورده. 576 00:42:49,593 --> 00:42:50,595 ‫اون فاسد می‌کنه! 577 00:42:52,014 --> 00:42:53,266 ‫خراب می‌کنه. 578 00:42:53,433 --> 00:42:54,561 ‫همه رو! 579 00:43:03,453 --> 00:43:04,665 ‫بیچاره. 580 00:43:09,256 --> 00:43:11,469 ‫یه عمره که فقط 581 00:43:13,056 --> 00:43:14,475 ‫عزیزانت رو از دست میدی. 582 00:43:23,410 --> 00:43:24,830 ‫عمه لیدیا، خواهش می‌کنم. 583 00:43:28,504 --> 00:43:30,717 ‫دیگه منو برای خدمت نفرست. 584 00:43:32,679 --> 00:43:34,432 ‫ترجیح میدم اینجا بمیرم. 585 00:43:39,693 --> 00:43:41,112 ‫خیلی‌خب. 586 00:43:50,965 --> 00:43:52,802 ‫پاشو ببینم. 587 00:43:57,019 --> 00:43:57,896 ‫گوش کن... 588 00:43:59,649 --> 00:44:02,112 ‫شلوغ‌کاری هیچ فایده‌ای نداره. 589 00:44:03,532 --> 00:44:04,408 ‫همم؟ 590 00:44:19,021 --> 00:44:22,486 ‫ما چیکار کنیم با تو؟ 591 00:44:33,759 --> 00:44:34,970 ‫به نظرم کار مزخرفی بود. 592 00:44:36,723 --> 00:44:38,351 ‫این که جون اونجوری غافلگیرت کرد. 593 00:44:40,105 --> 00:44:43,152 ‫اوه. به نظرم... 594 00:44:44,321 --> 00:44:45,950 ‫خب اون فکر می‌کرد کمک می‌کنه. 595 00:44:47,452 --> 00:44:48,371 ‫حالا کرد؟ 596 00:44:50,877 --> 00:44:51,962 ‫نمی‌دونم. 597 00:44:54,634 --> 00:44:55,720 ‫کافی نبود. 598 00:44:57,974 --> 00:44:59,811 ‫می‌خوای دوباره اون زنو ببینی؟ 599 00:45:01,063 --> 00:45:02,984 ‫آ... 600 00:45:03,192 --> 00:45:05,196 ‫همه گفتنی‌ها رو گفتم. 601 00:45:09,371 --> 00:45:10,791 ‫همه ما دنبال یه راهی هستیم 602 00:45:13,004 --> 00:45:16,385 ‫که از این مرحله بگذریم. 603 00:45:18,974 --> 00:45:21,521 ‫که اون دوره کثافت تو گیلیاد رو بگیریم و 604 00:45:23,191 --> 00:45:26,030 ‫تبدیلش کنیم به یه چیز... 605 00:45:27,324 --> 00:45:28,535 ‫بدردبخور. 606 00:45:30,915 --> 00:45:32,794 ‫نمی‌دونم شدنی هست یا نه. 607 00:45:34,965 --> 00:45:36,593 ‫بعید می‌دونم آی.سی.سی فقط 608 00:45:36,677 --> 00:45:38,179 ‫دنبال محاکمه واترفوردها باشه. 609 00:45:38,847 --> 00:45:39,766 ‫ببین، اون یه عمّست. 610 00:45:40,392 --> 00:45:42,020 ‫تو ساختار قدرت گیلیاد، 611 00:45:44,651 --> 00:45:46,070 ‫اون شاهد مهمی محسوب میشه. 612 00:45:50,663 --> 00:45:54,504 ‫به نظرم دوباره باهاش صحبت کن، 613 00:45:55,673 --> 00:45:57,467 ‫این بار، خصوصی. 614 00:45:57,593 --> 00:45:59,388 ‫وادارش کن اعتراف کنه. 615 00:46:01,350 --> 00:46:02,394 ‫آره. که بریم جلو! 616 00:46:04,691 --> 00:46:05,693 ‫همم. 617 00:48:17,540 --> 00:48:18,750 ‫معترض‌هان. 618 00:48:19,794 --> 00:48:22,550 ‫انگار بیشتر از همیشن. 619 00:48:24,512 --> 00:48:26,933 ‫باید انتظارشو میداشتیم. 620 00:48:28,687 --> 00:48:30,189 ‫امروز هم میاین دادگاه؟ 621 00:48:33,446 --> 00:48:35,868 ‫حرفی که دیروز زدی، اعتقاد قلبیت بود؟ 622 00:48:38,205 --> 00:48:39,333 ‫البته. 623 00:48:41,086 --> 00:48:42,005 ‫همم. 624 00:48:44,468 --> 00:48:45,679 ‫خب، بریم؟ 625 00:49:13,067 --> 00:49:16,281 ‫صدامونو شنیدن خانم واترفورد. 626 00:49:56,320 --> 00:49:57,990 ‫ووهو! 627 00:50:08,219 --> 00:50:11,266 ‫دوستت داریم سرینا! دوستت داریم! 628 00:50:22,247 --> 00:50:24,669 ‫می‌دونم مرگ آیرین، همه ما رو 629 00:50:25,336 --> 00:50:26,631 ‫شوکه کرده. 630 00:50:30,179 --> 00:50:33,143 ‫کسی نمی‌خواد حرفی بزنه؟ 631 00:50:35,356 --> 00:50:36,568 ‫واقعا... 632 00:50:37,945 --> 00:50:38,947 ‫غم‌انگیزه. 633 00:50:41,493 --> 00:50:42,705 ‫بهتر بود محاکمه بشه. 634 00:50:43,540 --> 00:50:44,374 ‫بره زندان. 635 00:50:45,126 --> 00:50:47,005 ‫جنده خانم راه بزدلا رو انتخاب کرد. 636 00:50:51,013 --> 00:50:51,848 ‫نظر تو چیه؟ 637 00:50:52,473 --> 00:50:57,317 ‫به نظرم، هیچکس رو نباید .با بدترین اعمالش سنجید 638 00:51:00,072 --> 00:51:02,578 ‫خودتو مقصر ندون امیلی. 639 00:51:03,705 --> 00:51:06,251 ‫آره. کاری که اون زن کرد، انتخاب خودش بود. 640 00:51:07,170 --> 00:51:09,215 ‫حتما خیلی روت تاثیر گذاشته. 641 00:51:10,426 --> 00:51:12,848 ‫دیدن حلق‌آویز شدن اون... مثل مارتای خودت. 642 00:51:14,142 --> 00:51:16,606 ‫باور کن تو هیچ تقصیری نداشتی. 643 00:51:17,733 --> 00:51:20,196 ‫بذارین امیلی خودش حسشو بگه. 644 00:51:25,707 --> 00:51:27,001 ‫اگه بخواد. 645 00:51:40,069 --> 00:51:42,198 ‫احساس... 646 00:51:45,371 --> 00:51:46,582 ‫محشری دارم. 647 00:51:54,305 --> 00:51:56,226 ‫خوشحالم که مرد! 648 00:51:59,149 --> 00:52:01,361 ‫امیدوارم من هم در مرگش سهمی داشته بوده باشم. 649 00:52:09,670 --> 00:52:11,883 ‫اگه عمه لیسای من اینجا بود 650 00:52:11,966 --> 00:52:13,928 ‫یا فرمانده جاکشم... 651 00:52:16,183 --> 00:52:18,521 ‫اگه فرماندم اینجا بود... 652 00:52:19,439 --> 00:52:20,942 ‫کیرشو قطع می‌کردم... 653 00:52:22,153 --> 00:52:23,656 ‫می‌کردم تو حلقش. 654 00:52:25,827 --> 00:52:26,746 ‫آفرین. 655 00:52:28,541 --> 00:52:29,877 ‫زنش... 656 00:52:29,960 --> 00:52:31,964 ‫با دسته جارو... 657 00:52:32,048 --> 00:52:33,510 ‫خیلی‌خب بچه‌ها. 658 00:52:33,593 --> 00:52:34,804 ‫آم... 659 00:52:36,306 --> 00:52:37,893 ‫درباره‌اش صحبت کردیم. 660 00:52:39,270 --> 00:52:41,692 ‫در فرآیند درمان، احساس خشم 661 00:52:41,776 --> 00:52:45,867 ‫یه حس مجاز، و حتی لازمه. 662 00:52:48,288 --> 00:52:49,917 ‫ولی نمیشه در اون حس غوطه‌ور موند. 663 00:52:51,838 --> 00:52:53,215 ‫چطور مگه؟ 664 00:52:53,298 --> 00:52:54,342 ‫جون... 665 00:52:54,425 --> 00:52:57,265 ‫چرا فقط باید دنبال درمان باشیم؟ 666 00:52:59,520 --> 00:53:02,358 ‫چرا نمی‌تونیم خشم درونیمونو بروز بدیم؟ 667 00:53:04,320 --> 00:53:05,406 ‫چرا این حقو نداریم؟ 668 00:53:08,830 --> 00:53:11,334 ‫دیگه وقت تمومه، خانم‌ها. 669 00:53:12,671 --> 00:53:14,550 ‫هفته بعد ادامه میدیم. 670 00:53:16,469 --> 00:53:17,556 ‫ممنون. 671 00:53:22,064 --> 00:53:23,860 ‫من فعلا هستم، اگه کسی می‌خواد بمونه. 672 00:53:26,239 --> 00:53:27,158 ‫من هم میمونم. 673 00:53:28,995 --> 00:53:29,997 ‫من هم. 674 00:53:30,916 --> 00:53:31,959 ‫ممنون. 675 00:53:33,045 --> 00:53:34,673 ‫خواهش می‌کنم. 676 00:55:09,070 --> 00:55:11,074 ‫لوک، باید یه چیزی رو بهت بگم. 677 00:55:16,000 --> 00:55:19,000 ‫راجع به آخرین باری که هانا رو دیدم. 678 00:55:19,024 --> 00:55:24,024 « تـرجمـه از نیـما » .:: NimaAM ::. 679 00:55:24,048 --> 00:55:29,048 دانلود فیلم و سریال بدون سانسور ValaMovie.com 680 00:55:29,072 --> 00:55:34,072 :کانال تلگرام والا مووی @ValaMovie