1 00:00:00,000 --> 00:00:09,009 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:09,009 --> 00:00:11,637 ‫- ایناهاش. ‫- تمام و کمال. 3 00:00:11,721 --> 00:00:13,764 ‫- مبل. ‫- صندلی‌های غذاخوری. 4 00:00:13,848 --> 00:00:15,349 ‫- تلویزیون. ‫- لامپ اورجی. 5 00:00:15,391 --> 00:00:17,143 ‫لامپ اورجی؟ 6 00:00:17,226 --> 00:00:18,853 ‫این که لامپ اورجی نیست. 7 00:00:18,936 --> 00:00:20,438 ‫پس اون‌هایی که روشن ‫چی کار می‌کنن؟ 8 00:00:20,521 --> 00:00:23,065 ‫دارن... ‫خب این که معلمه، 9 00:00:23,190 --> 00:00:26,527 ‫این‌ها هم شاگردهای جذابش هستن و... 10 00:00:26,610 --> 00:00:28,279 ‫- یه‌خرده منحرفانه‌ست. ‫- آره. 11 00:00:28,362 --> 00:00:30,197 ‫مثلا چی داره یادشون می‌ده؟ ‫فرانسوی؟ 12 00:00:30,281 --> 00:00:31,407 ‫ولی خیلی قشنگن. ‫منم دوستشون دارم. 13 00:00:31,490 --> 00:00:33,033 ‫آنتونیو نظر تو چیه؟ 14 00:00:33,117 --> 00:00:35,327 ‫یه‌خرده زمان می‌بره که ‫تخلیه‌اش کنیم خانم میزل. 15 00:00:35,411 --> 00:00:38,122 ‫خوبه. منم یه سری کار دارم. ‫حواست هست ایموجین؟ 16 00:00:38,205 --> 00:00:39,498 ‫رو چشمم. 17 00:00:39,582 --> 00:00:42,168 ‫خیلی‌خب بچه‌ها. ‫دل به کار بدین! 18 00:00:42,293 --> 00:00:44,879 ‫ببخشید. یهویی رئیس‌بازی در میارم. 19 00:00:44,962 --> 00:00:46,464 ‫مراقب باشین‌ها. 20 00:00:46,547 --> 00:00:48,382 ‫مراقب لامپ اورجیه باشین. 21 00:00:48,466 --> 00:00:50,634 ‫بدجور چرب شده، ‫تا ببینم چی می‌شه خانم مارشال. 22 00:00:50,718 --> 00:00:52,178 ‫دستت درد نکنه هرمن. ‫روزت هم بخیر. 23 00:00:52,261 --> 00:00:54,096 ‫هرمن. 24 00:00:54,180 --> 00:00:56,766 ‫- خانم میزل! ‫- چه خبر؟ مریلین چطوره؟ 25 00:00:56,849 --> 00:00:59,101 ‫اخیرا سالگرد سی‌سالگیمون رو جشن گرفتیم. 26 00:00:59,185 --> 00:01:00,936 ‫تبریک می‌گم. ‫برگشتم این محله و... 27 00:01:01,020 --> 00:01:03,189 ‫قراره کلی واست تمیزکاری بیارم. 28 00:01:03,272 --> 00:01:05,441 ‫همه‌شون رو تمیز و سریع ‫تحویلتون می‌دم. 29 00:01:05,524 --> 00:01:08,486 ‫- هنوزم حساب دفتری دارم؟ ‫- معلومه. 30 00:01:08,569 --> 00:01:10,446 ‫- چه قدر بود؟ 15 دلار؟ ‫- همین حول‌و‌حوش. 31 00:01:10,529 --> 00:01:13,491 ‫ولی می‌خواستم محدودیت ‫حساب دفتری رو ببریم بالاتر. 32 00:01:13,616 --> 00:01:15,951 ‫- ببریم بالاتر؟ ‫- مثلا 30 دلار؟ 33 00:01:16,035 --> 00:01:18,037 ‫آخه از وقتی رفتم دیگه ‫دست به هیچ‌کاری نزدم. 34 00:01:18,120 --> 00:01:19,997 ‫الآنم کلی کار ریخته ‫که باید انجام بدیم، 35 00:01:20,080 --> 00:01:21,248 ‫افزایش حساب واسه من و شما... 36 00:01:21,290 --> 00:01:22,625 ‫خیلی مناسب‌تره دیگه. ‫متوجه هستین؟ 37 00:01:22,708 --> 00:01:23,793 ‫گمونم بتونم درستش کنم. 38 00:01:23,876 --> 00:01:25,044 ‫قربون دستت. 39 00:01:25,127 --> 00:01:27,004 ‫به هرکی می‌بینم یکی ‫از این کارت‌ها می‌دم. 40 00:01:27,087 --> 00:01:29,632 ‫- واسه تبلیغه هرمن. ‫- مرسی خانم میزل. 41 00:01:29,715 --> 00:01:31,342 ‫♪ زودباش ♪ 42 00:01:31,425 --> 00:01:32,802 ‫♪ زودباش، وقت تلف نکن... ♪ 43 00:01:32,885 --> 00:01:35,429 ‫باقی‌اش هم می‌شه 63 سنت. ‫ممنون. بازم سر بزنید. 44 00:01:35,513 --> 00:01:37,973 ‫- ایلای. ‫- خانم میزل. 45 00:01:38,057 --> 00:01:39,266 ‫هنوزم بهترین نانوای شهر خودتی؟ 46 00:01:39,350 --> 00:01:41,060 ‫امیدوارم باشم. ‫برگشتین این اطراف؟ 47 00:01:41,143 --> 00:01:43,979 ‫از همین امروز. آماده‌ام که ‫حساب دفتری رو دوباره راه بندازیم. 48 00:01:44,063 --> 00:01:45,648 ‫حتما. چقدر بود؟ 10 دلار؟ 49 00:01:45,731 --> 00:01:48,400 ‫اون زمان آره. ولی الآن ‫می‌خواستم دوبرابرش کنم. 50 00:01:48,484 --> 00:01:50,486 ‫- دوبرابر؟ ‫- یا سه‌برابر. بچه‌های من خیلی شکمو ان. 51 00:01:50,569 --> 00:01:52,029 ‫تو که درک می‌کنی. ‫شیش تا بچه داری. 52 00:01:52,112 --> 00:01:54,615 ‫واسه همین بالا رفتن محدودیتش ‫واسه جفتمون خیلی مناسب‌تره. 53 00:01:54,698 --> 00:01:56,700 ‫- گمون کنم. ‫- هرمان خشکشوییه رو می‌شناسی؟ 54 00:01:56,784 --> 00:01:59,537 ‫طرف التماسم می‌کرد که محدودیت ‫حسابم رو ببره بالا. خیلی اصرار کرد. 55 00:01:59,620 --> 00:02:01,914 ‫- حالا تا ببینیم چی می‌شه. ‫- دستت طلا. 56 00:02:01,997 --> 00:02:03,207 ‫اگه دست خالی برگردم خونه... 57 00:02:03,290 --> 00:02:05,417 ‫بچه‌ها خودم رو می‌خورن. ‫می‌زنیش به حسابم؟ 58 00:02:05,501 --> 00:02:07,378 ‫- رو چشمم. ‫- به هرکی ببینم... 59 00:02:07,461 --> 00:02:09,380 ‫یکی از این‌ها می‌دم. ‫واسه تبلیغات ایلای! 60 00:02:09,463 --> 00:02:11,006 ‫مرسی خانم میزل. 61 00:02:11,090 --> 00:02:13,217 ‫♪ زودباش وقت تلف نکن... ♪ 62 00:02:13,300 --> 00:02:15,803 ‫یوهان. 63 00:02:15,886 --> 00:02:17,221 ‫یونیفرمت جدیده؟ 64 00:02:17,304 --> 00:02:19,014 ‫نبودی ببینی خشکشویی و نانوائه... 65 00:02:19,098 --> 00:02:20,766 ‫داشتن التماسم می‌کردن ‫که حسابم رو بیشتر کنن. 66 00:02:20,850 --> 00:02:22,351 ‫- مرد گنده داشت التماس می‌کرد. ‫- چه جالب. 67 00:02:22,434 --> 00:02:23,769 ‫حق هم دارن، چون حساب بالاتر... 68 00:02:23,853 --> 00:02:24,979 ‫بیشتر به نفع خودته تا من. 69 00:02:25,062 --> 00:02:26,146 ‫باید به مدیر اطلاع بدم. 70 00:02:26,230 --> 00:02:27,439 ‫درمورد هرمان و ایلای هم می‌گی؟ 71 00:02:27,523 --> 00:02:28,899 ‫اینم کارت‌هاشون که ‫رئیس باهاشون صحبت کنه. 72 00:02:28,983 --> 00:02:31,610 ‫- چشم خانم میزل. ‫- چشمت بی‌بلا یوهان. 73 00:02:31,694 --> 00:02:34,238 ‫- رندی. ‫- سلام خانم میزل. 74 00:02:34,321 --> 00:02:35,739 ‫بهترین هندونه‌فروش ‫این اطراف کیه؟ 75 00:02:35,823 --> 00:02:37,324 ‫- منم. ‫- ناراحتم کردی. 76 00:02:37,408 --> 00:02:38,784 ‫ببین، من اخیرا برگشتم... 77 00:02:38,868 --> 00:02:40,911 ‫- می‌خواستم درمورد حسابم صحبت کنیم. ‫- حسابتون؟ 78 00:02:41,246 --> 00:02:44,999 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و realKiarashNg@ 79 00:02:44,999 --> 00:02:46,959 ‫تا حالا دیده بودی یه شیرفروش ‫التماس کنه والتر؟ 80 00:02:47,042 --> 00:02:48,168 ‫نه جدی می‌گم. 81 00:02:48,252 --> 00:02:50,170 ‫به پام افتاده بود که ‫حسابم رو ببرم بالاتر. 82 00:02:50,254 --> 00:02:52,339 ‫هی می‌گفت بیشتر به نفع خودشه تا من. 83 00:02:52,423 --> 00:02:55,301 ‫- نذارش اون‌جا. ببرش. ‫- وسیله آشپزخونه‌ست خب. 84 00:02:55,384 --> 00:02:57,428 ‫- دارم مرتب می‌کنم آنتونیو. کار خودمه. ‫- والتر من یه خانمم... 85 00:02:57,511 --> 00:02:58,971 ‫- اصلا برو از خود شیرفروشه بپرس. ‫- بذار کارم رو بکنم. 86 00:02:59,054 --> 00:03:00,973 ‫ایموجین مهربون باش. ‫آنتونیو دوستمونه. 87 00:03:01,056 --> 00:03:02,641 ‫ببخشید. تقصیر مادربزرگ نوردیکمه. 88 00:03:02,725 --> 00:03:04,977 ‫- عصبی بودنم به اون رفته. ‫- آره ولی با اون و... 89 00:03:05,060 --> 00:03:06,729 ‫نونوا و بقال و خشکشویی... 90 00:03:06,812 --> 00:03:08,022 ‫که حسابم رو بردن بالا، 91 00:03:08,105 --> 00:03:09,481 ‫منطقیه که تو هم ‫همچین کاری کنی. 92 00:03:09,565 --> 00:03:12,902 ‫آخه منم که نمی‌خوام ‫برم یه داروخونه دیگه. 93 00:03:12,985 --> 00:03:16,447 ‫بیست و پنج دلار عالیه. ‫می‌رم به همه می‌گم... 94 00:03:16,530 --> 00:03:18,532 ‫که تو بهترین دوا فروش این اطرافی. 95 00:03:18,616 --> 00:03:20,034 ‫بد برداشت نکنی. 96 00:03:20,117 --> 00:03:22,036 ‫واسه تبلیغات خوبه والتر. ‫خداحافظی. 97 00:03:22,119 --> 00:03:25,080 ‫پدرسگ دعوا راه انداخت. 98 00:03:25,164 --> 00:03:28,334 ‫- چی کار می‌کنی؟ ‫- مشکل کمبود نقدینگی رو حل می‌کنم. 99 00:03:28,417 --> 00:03:29,835 ‫هفته پیش طرف حسابم مویش بود. 100 00:03:29,919 --> 00:03:32,588 ‫که صاحب ملک رو قانع کنم ‫پرداختی رو عقب بندازه. 101 00:03:32,671 --> 00:03:34,089 ‫استر رو با خودم بردم. 102 00:03:34,173 --> 00:03:35,424 ‫- ای وای. ‫- گذاشتمش رو پام. 103 00:03:35,507 --> 00:03:37,593 ‫پا برهنه. ‫یه‌کم هم کثیف بود. 104 00:03:37,676 --> 00:03:39,386 ‫یه عروسک خراب هم دادم دستش. 105 00:03:39,470 --> 00:03:41,931 ‫- شوخی نکن. ‫- می‌گفتم باید واسش کفش بخرم. 106 00:03:42,014 --> 00:03:44,016 ‫خودم نتونستم گریه کنم، ‫ولی استر خوب‌موقع عر زد. 107 00:03:44,099 --> 00:03:45,392 ‫احتمالا چون نیشگون گرفتمش. 108 00:03:45,476 --> 00:03:47,353 ‫- خجالت بکش. ‫- ولی کارساز بود. 109 00:03:47,436 --> 00:03:49,229 ‫حالا اگه بتونم از پس ‫حساب‌های شیرفروش، 110 00:03:49,313 --> 00:03:50,272 ‫خشکشویی، بقالی، 111 00:03:50,356 --> 00:03:51,523 ‫قصابی، نونوایی، 112 00:03:51,607 --> 00:03:52,775 ‫با داروخونه فقط واسه ‫چند ماه بربیام، 113 00:03:52,858 --> 00:03:54,568 ‫احتمالش هست بیفتم جلو. 114 00:03:55,611 --> 00:03:58,614 ‫سلام دوست قدیمی. 115 00:04:00,240 --> 00:04:03,410 ‫جایگاه افتخار در انتظار شماست. 116 00:04:03,494 --> 00:04:06,538 ‫وای، قفسه‌مون کامل شد. 117 00:04:06,622 --> 00:04:08,207 ‫راستی، یه لحظه بیا. 118 00:04:08,290 --> 00:04:10,417 ‫یه نظری بده. 119 00:04:15,631 --> 00:04:17,091 ‫نظرت چیه؟ 120 00:04:17,174 --> 00:04:19,009 ‫طرح "کوبیستیه" یا...؟ 121 00:04:19,093 --> 00:04:21,178 ‫نه جدی. نظرت چیه؟ 122 00:04:21,261 --> 00:04:22,429 ‫جدی گفتم، افتضاحه. 123 00:04:22,513 --> 00:04:23,514 ‫تو وهله اول آره. 124 00:04:23,597 --> 00:04:25,224 ‫ولی این‌جا رو... آخ. 125 00:04:25,307 --> 00:04:26,517 ‫- میج. ‫- خیلی‌خب. 126 00:04:26,600 --> 00:04:29,645 ‫خونه قدیمی، ‫زندگی جدید دیگه؟ 127 00:04:29,728 --> 00:04:31,939 ‫- آره. ‫- مناظر جدید. مناظر داخلی. 128 00:04:32,022 --> 00:04:33,565 ‫- خیلی‌خب. ‫- حالا مبل نشیمن رو... 129 00:04:33,649 --> 00:04:35,109 ‫مجبور بودم بفرستم اون‌جا. ‫نمی‌شد عوضش کرد. 130 00:04:35,150 --> 00:04:36,318 ‫- مخصوص همون اتاقه. ‫- خب. 131 00:04:36,402 --> 00:04:38,362 ‫تلویزیون هم باید می‌رفت ‫اون طرف مبل. 132 00:04:38,445 --> 00:04:39,446 ‫- غیره و غیره... ‫- موافقم. 133 00:04:39,530 --> 00:04:40,447 ‫آشپزخونه که هیچی. 134 00:04:40,531 --> 00:04:41,782 ‫راهرو هم نمی‌شه کاریش کرد. 135 00:04:41,865 --> 00:04:44,118 ‫پس کدوم بخش آپارتمانم رو ‫می‌تونم بازسازی کنم؟ 136 00:04:44,201 --> 00:04:47,788 ‫که حالت خاص بهش بدم؟ ‫که دقیقا به شخصیتم بیاد؟ 137 00:04:47,871 --> 00:04:49,081 ‫اتاق‌خوابم! 138 00:04:49,164 --> 00:04:50,374 ‫آخ! 139 00:04:50,457 --> 00:04:51,375 ‫می‌خوای... 140 00:04:51,458 --> 00:04:52,376 ‫- یه ثانیه. ‫- ...تکون نخوری. 141 00:04:52,459 --> 00:04:54,253 ‫کی گفته حتما باید اون شکلی که... 142 00:04:54,336 --> 00:04:56,797 ‫من و جول با هم بودیم ‫درستش کرده بودم باشه؟ 143 00:04:56,880 --> 00:04:57,881 ‫رابطه خودمون هم درست کرده بودیم، 144 00:04:57,965 --> 00:04:59,299 ‫دیگه خودت دیدی تهش چی شد. 145 00:04:59,383 --> 00:05:00,843 ‫می‌خوام وقتی وارد این اتاق می‌شم... 146 00:05:00,926 --> 00:05:02,469 ‫حس کنم که اتاق خواب خودمه. 147 00:05:02,553 --> 00:05:04,596 ‫نمی‌خوام حس کنم این‌جا ‫قبلا من و جول توش... 148 00:05:04,680 --> 00:05:07,599 ‫معمولا... می‌دونی دیگه. 149 00:05:07,683 --> 00:05:09,226 ‫- می‌دونم. ‫- اصلا همین‌جا ولم کرد رفت. 150 00:05:09,309 --> 00:05:11,061 ‫وایستاد همون‌جا. ‫منم این‌جا بودم. 151 00:05:11,145 --> 00:05:12,187 ‫ولی الآن فرق کرده، 152 00:05:12,271 --> 00:05:13,647 ‫چون اون‌جایی که وایستاده بود... 153 00:05:13,731 --> 00:05:14,940 ‫الآن میز آرایش روشه، ‫اون‌جایی که من بودم، 154 00:05:15,024 --> 00:05:16,275 ‫الآن یه بخش تخت روشه. 155 00:05:16,358 --> 00:05:17,484 ‫که واسه همین خیلی آرامش‌بخشه. 156 00:05:17,568 --> 00:05:18,777 ‫حالا... 157 00:05:18,861 --> 00:05:20,487 ‫نظرت چیه؟ 158 00:05:20,571 --> 00:05:21,822 ‫به نظرم برگردونش ‫به حالت اول... 159 00:05:21,864 --> 00:05:23,991 ‫چون این‌طوری انگار ‫مخت واقعا تاب برداشته. 160 00:05:24,074 --> 00:05:25,284 ‫ایموجین من این‌جا آسیب دیدم. 161 00:05:25,367 --> 00:05:26,869 ‫می‌دونم، دو تا جات. ‫ساق‌پا و انگشت‌پات. 162 00:05:26,952 --> 00:05:28,829 ‫- جول رو می‌گم. ‫- می‌دونم. 163 00:05:28,912 --> 00:05:31,457 ‫ولی برگردونش همون حالت اول. 164 00:05:31,540 --> 00:05:33,667 ‫قشنگ و خوشگل بود. ‫چیز جدید می‌خوای؟ 165 00:05:33,751 --> 00:05:34,918 ‫الآن خودت این‌جا تنهایی. 166 00:05:35,002 --> 00:05:36,295 ‫جفت کمدها هم مال خودته. 167 00:05:36,378 --> 00:05:38,172 ‫نه. می‌خوام یه مدت ‫همین‌طوری بمونه... 168 00:05:38,255 --> 00:05:39,256 ‫تا ببینم چی می‌شه. 169 00:05:39,339 --> 00:05:40,883 ‫گور پدرت. 170 00:05:40,966 --> 00:05:42,009 ‫حالا دیدی چی می‌شه؟ 171 00:05:42,092 --> 00:05:45,220 ‫می‌رم زنگ بزنم قصاب. 172 00:05:45,262 --> 00:05:47,556 ‫خیلی‌خب. 173 00:05:49,558 --> 00:05:51,185 ‫الکی خودت رو ناراحت نکن جری. 174 00:05:51,268 --> 00:05:52,519 ‫منابع من که خوبن. 175 00:05:52,603 --> 00:05:54,104 ‫زباله‌گردها... 176 00:05:54,188 --> 00:05:55,689 ‫- اعتصاب نمی‌کنن. ‫- کی گفته؟ 177 00:05:55,773 --> 00:05:58,067 ‫من گفتم. خودم. ‫مگه نمی‌بینی کی جلوته جری؟ 178 00:05:58,150 --> 00:06:00,194 ‫- باشه قبوله. من آدم گُهی‌ام. ‫- بعدش می‌خوان با... 179 00:06:00,277 --> 00:06:01,987 ‫- آشغال‌های این‌جا چی کار کنن؟ ‫-چه ربطی داره؟ 180 00:06:02,071 --> 00:06:04,114 ‫- درمورد بهداشته دیگه. ‫- کوین راست می‌گه. 181 00:06:04,198 --> 00:06:06,158 ‫هفته پیش برنی یه ‫نصفه آووکادو انداخت بیرون، 182 00:06:06,241 --> 00:06:07,534 ‫هنوزم کسی بهش دست نزده. 183 00:06:07,618 --> 00:06:09,161 ‫وایسمن! اومدی که. 184 00:06:09,244 --> 00:06:11,663 ‫واقعا شرمنده. دیر کردم؟ ‫آخه به من... 185 00:06:11,747 --> 00:06:13,957 ‫- گفتن جلسه ساعت ده شروع می‌شه. ‫- دیر نکردی. 186 00:06:14,041 --> 00:06:15,125 ‫سه‌تامون که شب این‌جا خوابیدیم، 187 00:06:15,209 --> 00:06:16,960 ‫دوتامون هم که کلا نتونستن بخوابن... 188 00:06:17,044 --> 00:06:18,253 ‫- چون زنشون بیرونشون کرد. ‫- می‌گم بیرونم نکرد. 189 00:06:18,337 --> 00:06:20,172 ‫فقط نمی‌ذاشت برم داخل. 190 00:06:20,255 --> 00:06:22,007 ‫وقتی هم بیدار شدیم ‫جلسه به طور رسمی شروع شد. 191 00:06:22,091 --> 00:06:24,718 ‫دوستان ایشون همون ‫"ایب وایسمن" بدنامه. 192 00:06:24,802 --> 00:06:27,721 ‫- وحشت برادوی که الآن وحشت خودمون شده. ‫- صبح بخیر. 193 00:06:27,805 --> 00:06:29,098 ‫- سلام ایب. ‫- خوش اومدی. 194 00:06:29,181 --> 00:06:30,557 ‫ترنس رو که می‌شناسی، ‫سردبیر هنری. 195 00:06:30,641 --> 00:06:33,143 ‫برنی بخش اخباره. ‫جری اخبار محلی. 196 00:06:33,227 --> 00:06:35,437 ‫لئونارد هم بخش مقاله، ‫که هر از گاهی یه کار مفید می‌کنه. 197 00:06:35,521 --> 00:06:38,732 ‫- ایشونم هم کال‌ال عکاس ما، از کریپتون... ‫- اشتباه از من بود... 198 00:06:38,816 --> 00:06:40,776 ‫که مجموعه داستان‌های سوپرمنم رو ‫بهشون نشون دادم. 199 00:06:40,859 --> 00:06:41,860 ‫اسمم گیلبرته. 200 00:06:41,944 --> 00:06:43,112 ‫جولز هم طراح جلده. 201 00:06:43,195 --> 00:06:45,030 ‫کوین هم... راستی چی کاره بودی؟ 202 00:06:45,114 --> 00:06:46,490 ‫- کون لقت. ‫- توی بخش شعره. 203 00:06:46,573 --> 00:06:48,784 ‫اینم از دبیرخونه ما. 204 00:06:48,867 --> 00:06:50,119 ‫بشین، بشین. 205 00:06:50,202 --> 00:06:51,870 ‫با سیگار مشکلی نداری ایب؟ 206 00:06:51,954 --> 00:06:54,123 ‫نه، نه. 207 00:06:54,206 --> 00:06:56,750 ‫- نه خودمم پیپ می‌کشم ‫- آها... 208 00:06:56,834 --> 00:06:59,086 ‫چیزی که تو می‌کشی ‫با چیزی که من می‌کشم فرق داره. 209 00:06:59,169 --> 00:07:01,046 ‫لباس‌ها رو باش وایسمن. 210 00:07:01,130 --> 00:07:03,715 ‫- چه تیپی زده. ‫- بسه جری. هرچی دوست داری بپوش. 211 00:07:03,799 --> 00:07:06,135 ‫- اصلا نامه رسون یه بار با شرت اومد. ‫- ببخشیدها... 212 00:07:06,218 --> 00:07:07,928 ‫ولی چرا زنش رو با چاقو زد؟ ‫زن خوبی بود که. 213 00:07:08,011 --> 00:07:09,847 ‫به گفته پلیمپتون اینه که ‫به نورمن گفته بود... 214 00:07:09,930 --> 00:07:10,931 ‫به خوبی داستایوفسکی نیست. 215 00:07:11,014 --> 00:07:12,015 ‫یه بار توی مهمونی کتاب... 216 00:07:12,099 --> 00:07:13,642 ‫حسابی با زنش صحبت کردم. 217 00:07:13,725 --> 00:07:16,228 ‫- کرم از خود زنه بود. ‫- بابا ما خودمون کار داریم. 218 00:07:16,311 --> 00:07:18,605 ‫خب ادامه می‌دیم. ‫منابع اتحادیه رو بررسی کن. 219 00:07:18,689 --> 00:07:19,940 ‫اگه موثق بود که باهاش ادامه می‌دیم. 220 00:07:20,023 --> 00:07:21,150 ‫- رو چشمم. ‫- ایب شرمنده‌ها... 221 00:07:21,233 --> 00:07:22,734 ‫ولی سه تا چیز واست دارم... 222 00:07:22,818 --> 00:07:24,319 ‫- که تا هفته بعدی نقد کنی. ‫- سه تا؟ 223 00:07:24,403 --> 00:07:26,196 ‫- می‌دونم زیاده. ‫- نه. 224 00:07:26,280 --> 00:07:28,323 ‫راستش میانگین تعداد نقدهای... 225 00:07:28,407 --> 00:07:30,534 ‫پخش شده برای "صدا" از ‫نسخه اول 3.25 بوده، 226 00:07:30,617 --> 00:07:33,036 ‫روند عادیش همینه دیگه. 227 00:07:33,120 --> 00:07:34,788 ‫چه‌جوری این عدد رو محاسبه کردی؟ 228 00:07:34,872 --> 00:07:37,833 ‫توی کتابخونه خیابون 42ام ‫نسخه‌های قدیمی‌تر رو خوندم. 229 00:07:37,916 --> 00:07:39,751 ‫یه چند هفته‌ای طول کشید. 230 00:07:39,835 --> 00:07:41,461 ‫جدی می‌گی؟ ‫کل نسخه‌های قبلی رو خوندی؟ 231 00:07:41,545 --> 00:07:43,255 ‫همه‌شون به جز نسخه 13 نوامبر 1957. 232 00:07:43,338 --> 00:07:44,923 ‫لابد یکی اون نسخه رو کش رفته. 233 00:07:45,007 --> 00:07:47,926 ‫خیلی دلم می‌خواد یه روز اونم بخونم. 234 00:07:50,637 --> 00:07:52,806 ‫یه جوری نگاه می‌کنید انگار... 235 00:07:52,890 --> 00:07:54,433 ‫مجموعه داستان‌های ‫سوپرمنم رو نشون دادم. 236 00:07:54,516 --> 00:07:56,685 ‫نه اصلا. تحت تأثیر کمال‌گراییتون ‫قرار گرفتیم آقای وایسمن. 237 00:07:56,768 --> 00:07:59,229 ‫البته نگران سلامت روانتون هم شدیم. 238 00:07:59,313 --> 00:08:01,023 ‫کارول... 239 00:08:01,106 --> 00:08:03,817 ‫می‌شه واسه ایب بگردی ‫دنبال نسخه 13 نوامبر 1957؟ 240 00:08:03,901 --> 00:08:05,569 ‫همین الآن تقدیمشون کنیم. 241 00:08:05,652 --> 00:08:07,112 ‫از بخش تبلیغات تماس گرفتن، 242 00:08:07,196 --> 00:08:08,864 ‫گفتن جلد نسخه هفته پیش ‫گند زد به زندگی‌هاشون. 243 00:08:08,947 --> 00:08:11,074 ‫پس موفق شدیم. دیگه چی؟ 244 00:08:11,158 --> 00:08:13,660 ‫اجازه هست بگم چقدر از ‫بخش تبلیغات متنفرم؟ 245 00:08:19,666 --> 00:08:22,169 ‫- میریام؟ رسیدیم. ‫- دیگه در نزدیم. 246 00:08:22,252 --> 00:08:24,838 ‫می‌خواستیم بزنیم، ‫ولی دیگه یهو نزدیم. 247 00:08:24,922 --> 00:08:26,340 ‫سلام به روی ماهتون. 248 00:08:26,423 --> 00:08:29,301 ‫فوق‌العاده‌ست. ‫انگار تو زمان برگشتیم عقب. 249 00:08:29,384 --> 00:08:30,761 ‫چه حس عجیبی می‌ده. 250 00:08:30,844 --> 00:08:32,554 ‫ایب مثل اون سریاله شده... 251 00:08:32,638 --> 00:08:33,889 ‫- منطقه گرگ و میش. ‫- آره. 252 00:08:33,972 --> 00:08:35,682 ‫آخرین قسمتی که پخش کردن ‫واقعا قشنگ بود. 253 00:08:35,766 --> 00:08:37,226 ‫- اطراف رو نشونتون بدم؟ ‫- حتما. 254 00:08:37,309 --> 00:08:39,394 ‫داستان یه مدیر تبلیغاتی بود. 255 00:08:39,478 --> 00:08:41,480 ‫خسته و کوفته بود. 256 00:08:41,563 --> 00:08:43,899 ‫مشخصه جایگزین راد سرلینگ بود. 257 00:08:43,982 --> 00:08:45,859 ‫چه خوشگله. ‫چه نمایی داره. 258 00:08:45,943 --> 00:08:47,527 ‫رودخونه‌ام رو پس گرفتم. 259 00:08:47,611 --> 00:08:49,488 ‫یه رئیسی داشت که دائم ‫سرش غر می‌زد. 260 00:08:49,571 --> 00:08:50,656 ‫"فشار، فشار، فشار بده ویلیامز." 261 00:08:50,739 --> 00:08:52,407 ‫- غذاخوری. ‫- "فشار، فشار، فشار!" 262 00:08:52,491 --> 00:08:55,827 ‫بعد تو قطار به سمت خونه خوابش می‌بره. 263 00:08:55,911 --> 00:08:58,205 ‫کل ظروفت هست. ‫پیانو هم که هست. 264 00:08:58,288 --> 00:09:00,249 ‫تو یه شهر آرمانی بیدار می‌شه... 265 00:09:00,332 --> 00:09:02,084 ‫- که اسمش ویلوبی بود. ‫- ادامه بدیم؟ 266 00:09:02,167 --> 00:09:03,460 ‫توی یه زمان دیگه هم بود. 267 00:09:03,543 --> 00:09:05,420 ‫توی شهر کالسکه و ‫گروه موسیقی قدیمی بود، 268 00:09:05,545 --> 00:09:07,506 ‫انگار با دیوار حرف می‌زنم. 269 00:09:07,589 --> 00:09:09,508 ‫خیلی این صندلی‌هات رو دوست دارم. 270 00:09:09,591 --> 00:09:11,927 ‫- منم همین‌طور. ‫- خیلی به غذاخوری میاد. 271 00:09:12,010 --> 00:09:14,388 ‫بفرمایید این طرف. 272 00:09:14,471 --> 00:09:16,974 ‫- سمت اتاق‌خواب. ‫- بدون من آشپزخونه رو دیدین؟ 273 00:09:18,016 --> 00:09:19,893 ‫- خانم‌ها! ‫- هاه. 274 00:09:19,977 --> 00:09:22,229 ‫- می‌خواستم یه کم تغییرش بدم. ‫- رفتین اون پشت؟ 275 00:09:22,312 --> 00:09:24,982 ‫حداقل باز... می‌شه بهش گفت اتاق‌خواب. 276 00:09:25,065 --> 00:09:27,025 ‫- لطفا جواب بدین! ‫- بریم اتاق مهمون رو نشونتون بدم. 277 00:09:27,109 --> 00:09:29,403 ‫- اون‌جا هم یه‌کم عوض کردم. ‫- چه جالب. 278 00:09:29,486 --> 00:09:31,280 ‫وایستین دیگه. 279 00:09:31,363 --> 00:09:34,241 ‫اتاق‌خواب هم بدون من دیدین؟ 280 00:09:34,324 --> 00:09:36,827 ‫خیلی زود می‌بینین‌ها. 281 00:09:36,910 --> 00:09:38,787 ‫نظرت چیه؟ 282 00:09:38,870 --> 00:09:40,664 ‫اینا که وسایل ماست. 283 00:09:40,747 --> 00:09:42,791 ‫- می‌دونم. ‫- واسه چی اینجان؟ 284 00:09:42,874 --> 00:09:44,251 ‫اینا که وسایل ماست. 285 00:09:44,334 --> 00:09:46,336 ‫- می‌دونم. ‫- واسه چی اینجان؟ 286 00:09:46,420 --> 00:09:48,422 ‫واسه همین ازتون ‫خواستم بیایین این‌جا. 287 00:09:48,505 --> 00:09:50,674 ‫- که یه پیشنهادی بدم. ‫- چه پیشنهادی؟ 288 00:09:50,757 --> 00:09:52,592 ‫با خودم گفتم واقعا خوب می‌شه... 289 00:09:52,676 --> 00:09:54,511 ‫که شما دو تا... 290 00:09:54,594 --> 00:09:56,888 ‫بیایین با من زندگی کنین. 291 00:09:57,931 --> 00:09:59,349 ‫با بچه‌ها. 292 00:09:59,433 --> 00:10:00,767 ‫البته زلدا هم باشه. 293 00:10:00,851 --> 00:10:02,602 ‫کل خانواده وایسمن... 294 00:10:02,686 --> 00:10:04,771 ‫توی خونه اصلی‌شون، ‫دوباره کنار هم باشن، 295 00:10:04,855 --> 00:10:07,357 ‫البته با اختلاف چند طبقه ‫از خونه اصلی. 296 00:10:07,441 --> 00:10:09,359 ‫نظرتون چیه؟ 297 00:10:09,443 --> 00:10:11,069 ‫- اصلا راه نداره. چی؟ ‫- قبوله. چی؟ 298 00:10:11,153 --> 00:10:12,904 ‫- یه‌کم روش فکر کن رز. ‫- روش فکر کن ایب. 299 00:10:12,988 --> 00:10:14,448 ‫- باشه ولی تو هم فکر کن. ‫- روی چی فکر کنم آخه؟ 300 00:10:14,531 --> 00:10:15,866 ‫بابا نمی‌خواد فکر نکرده جواب بدی. 301 00:10:15,949 --> 00:10:17,868 ‫خیلی هم جوابم فکر شده‌ست. 302 00:10:17,951 --> 00:10:20,287 ‫پیشنهادت رو که دادی، ‫منم فورا فهمیدم مسخره‌ست. 303 00:10:20,370 --> 00:10:21,747 ‫بابا اذیت نکن دیگه. 304 00:10:21,830 --> 00:10:23,749 ‫این‌طوری برمی‌گردی توی ‫محله مورد علاقه‌ات، 305 00:10:23,832 --> 00:10:25,834 ‫تازه با همون دکه روزنامه‌فروشی، ‫مغازه "زبار"، 306 00:10:25,917 --> 00:10:28,086 ‫کنیسه مورد علاقه‌ات، ‫اون مغازه‌ای که... 307 00:10:28,170 --> 00:10:30,255 ‫بدون اطلاع مامان می‌رفتی ‫دونات ژله‌ای می‌خریدی. 308 00:10:30,339 --> 00:10:31,381 ‫دونات ژله‌ای؟ 309 00:10:31,465 --> 00:10:33,091 ‫خب توی مترو هم می‌تونم بخرم. 310 00:10:33,175 --> 00:10:34,468 ‫پس اقرار کن از زندگی ‫توی کوئینز راضی هستی. 311 00:10:34,551 --> 00:10:36,011 ‫بگو دیگه. منتظرم. 312 00:10:36,094 --> 00:10:38,096 ‫ببین کی باز کله‌شق شده. 313 00:10:38,180 --> 00:10:39,765 ‫- من که می‌گم فکر خوبیه. ‫- فکر خوب...؟ 314 00:10:39,848 --> 00:10:41,224 ‫می‌خواد تو اتاق مهمان بمونیم. 315 00:10:41,308 --> 00:10:42,601 ‫- خب؟ ‫- خب... 316 00:10:42,684 --> 00:10:44,478 ‫مهمون‌های خودت ‫قراره روی ما بخوابن؟ 317 00:10:44,561 --> 00:10:45,604 ‫اگه دلشون بخواد. 318 00:10:45,687 --> 00:10:47,606 ‫پس لابد دستشویی ‫استفراغیه افتاده به ما. 319 00:10:47,689 --> 00:10:49,024 ‫- اصلا کدوم رو می‌گی؟ ‫- همونی که... 320 00:10:49,107 --> 00:10:51,610 ‫دو سال پیش ایتان توش ‫یه تگری ناجور زد. 321 00:10:51,693 --> 00:10:52,944 ‫دیگه تمیز شده! 322 00:10:53,028 --> 00:10:54,988 ‫اصلا دستشویی کنار اتاق من مال تو. ‫فرقی نمی‌کنه. 323 00:10:55,072 --> 00:10:57,783 ‫- دستشوییِ عن‌مالی شده‌ی استر؟ ‫- متأسفانه. 324 00:10:57,866 --> 00:11:00,077 ‫با اونش هم می‌سازیم. ‫دستشویی‌هامون مشترک می‌شه... 325 00:11:00,160 --> 00:11:01,953 ‫که همه‌مون بریم ‫یه جا تخلیه بشیم. 326 00:11:02,037 --> 00:11:03,872 ‫خیلی زرنگی. 327 00:11:03,955 --> 00:11:06,541 ‫- خیلی زرنگی! ‫- بابا. 328 00:11:06,625 --> 00:11:08,085 ‫فکر کردی ما با ‫این چیزها گول می‌خوریم؟ 329 00:11:08,168 --> 00:11:10,045 ‫که واسمون آهنگ بذاری، ‫واسمون مشروب بریزی، 330 00:11:10,128 --> 00:11:12,756 ‫کلی تدارک شام ببینی ‫این گوشه هم... 331 00:11:12,839 --> 00:11:13,924 ‫یه پیانو قدیمی بذاری؟ 332 00:11:14,007 --> 00:11:15,717 ‫مطمئنم اصلا کوک نیست. 333 00:11:15,801 --> 00:11:18,804 ‫راستش خیلی کوکه. 334 00:11:18,887 --> 00:11:20,305 ‫از من هم کوک تره. 335 00:11:20,389 --> 00:11:21,723 ‫ولی باقی مواردی که گفتم درست بودن. 336 00:11:21,807 --> 00:11:24,059 ‫فقط می‌خوام مراقبتون باشم. ‫بابت اون وقت‌هایی... 337 00:11:24,142 --> 00:11:25,936 ‫که گذاشتین تا منو بزرگ کردین ‫یه جبرانی هم بشه. 338 00:11:26,019 --> 00:11:28,438 ‫اصلا نباید این‌جا رو ‫بازخرید می‌کردی میریام. 339 00:11:28,522 --> 00:11:30,399 ‫آخه کدوم مردیه که دلش زنی بخواد... 340 00:11:30,482 --> 00:11:32,818 ‫- که خونه خودش رو داره؟ ‫- البته راست هم می‌گه. 341 00:11:32,901 --> 00:11:34,528 ‫- این‌طوری زنانگی‌ات هم کمتر می‌شه. ‫- ببخشیدها. 342 00:11:34,611 --> 00:11:37,155 ‫اصلا اجازه بدین دامنم رو بدم بالا ‫مردانگی خودم رو نشون بدم. 343 00:11:37,239 --> 00:11:39,533 ‫- الآن دیگه چی؟ ‫- اگه واسه شام اومدیم... 344 00:11:39,616 --> 00:11:42,285 ‫پس بریم شام بخوریم. ‫"مردانگی". 345 00:11:42,369 --> 00:11:44,079 ‫- سلام بابابزرگ. ‫- مامانت فکر کرده ما گداییم. 346 00:11:44,162 --> 00:11:45,956 ‫- سلام مامان‌بزرگ. ‫- بابابزرگت کله‌شق شده. 347 00:11:46,039 --> 00:11:47,999 ‫- سلام مامان. ‫- برگرد تو اتاقت ایتان. 348 00:11:48,083 --> 00:11:49,960 ‫بابا پیش مویش و شرلی... 349 00:11:50,043 --> 00:11:53,046 ‫خیلی بهتون سخت می‌گذره. ‫ناسلامتی رقاص لختی‌ان ها. 350 00:11:53,130 --> 00:11:55,048 ‫- می‌شه عادت کرد. ‫- یه‌کم روش فکر کن. 351 00:11:55,132 --> 00:11:56,466 ‫این آپارتمان، این محله. 352 00:11:56,550 --> 00:11:59,386 ‫مثل همون ویلوبیه. نه؟ ‫از همون سریاله. 353 00:11:59,469 --> 00:12:00,971 ‫مهمون‌نواز، آرامش‌بخش، 354 00:12:01,054 --> 00:12:03,348 ‫- خونه ایده‌آل. ‫- ویلوبی... 355 00:12:03,432 --> 00:12:04,641 ‫اسم اون محل تشییع جنازه بود، 356 00:12:04,724 --> 00:12:06,268 ‫که همون یارو "فشار، فشار، فشار" ‫تهش رفت توش. 357 00:12:06,351 --> 00:12:07,644 ‫آخر اون قسمت افتاد مرد میریام. 358 00:12:07,727 --> 00:12:09,563 ‫از قطار پرید پایین! 359 00:12:09,646 --> 00:12:11,773 ‫اگه گوش می‌کردی ‫این بخشش هم گفته بودم! 360 00:12:11,857 --> 00:12:13,900 ‫می‌دونی این سریال منطقه گرگ و میش ‫انگاری خیلی مسخره‌ست. 361 00:12:13,984 --> 00:12:15,110 ‫چی گفتی؟ 362 00:12:15,193 --> 00:12:16,403 ‫- میریام. ‫- یا همه توش مُردن... 363 00:12:16,486 --> 00:12:17,612 ‫و خبر ندارن، ‫یا فکر می‌کن مُردن، 364 00:12:17,696 --> 00:12:19,072 ‫ولی درواقع زنده هستن. 365 00:12:19,156 --> 00:12:21,241 ‫یا آدم فضایی هستن و هنوز خبر ندارن، 366 00:12:21,324 --> 00:12:22,701 ‫یا فکر می‌کنن مُردن ‫ولی فضایی‌ان، 367 00:12:22,784 --> 00:12:24,161 ‫- و خودشون خبر ندارن. ‫- نه‌خیر! 368 00:12:24,244 --> 00:12:26,288 ‫بعضی‌هاشون توی جهان‌های ‫موازی زندگی می‌کنن. 369 00:12:26,371 --> 00:12:27,914 ‫بسه دیگه. تمومش کنید! ‫با جفتتونم. 370 00:12:27,998 --> 00:12:29,499 ‫ایب خوب گوش کن چی می‌گم. 371 00:12:29,583 --> 00:12:31,126 ‫دیگه نمی‌تونیم پیش ‫مویش و شرلی بمونیم. 372 00:12:31,209 --> 00:12:32,836 ‫عقلمون رو داریم اون‌جا ‫از دست می‌دیم! 373 00:12:32,919 --> 00:12:33,879 ‫حرفت به کنار... 374 00:12:33,962 --> 00:12:35,464 ‫خودت دلت می‌خواد ‫برگردی توی این خونه. 375 00:12:35,547 --> 00:12:37,382 ‫می‌دونم می‌خوای. ‫چون منم می‌خوام. 376 00:12:37,466 --> 00:12:38,508 ‫- ممنون. ‫- ولی نمی‌شه که... 377 00:12:38,592 --> 00:12:39,718 ‫همسایه‌ها فکر کنن بدبختیم میریام. 378 00:12:39,801 --> 00:12:41,636 ‫باید یه داستانی سرهم کنیم. 379 00:12:41,720 --> 00:12:43,346 ‫- داستان سرهم کنیم؟ ‫- مردم که نباید بدونن... 380 00:12:43,430 --> 00:12:45,807 ‫- تو شدی پشتیبان ما. ‫- خیلی زشت می‌شه. 381 00:12:45,891 --> 00:12:47,976 ‫پیش مویش و شرلی که بودین ‫این‌قدر زشت نبود؟ 382 00:12:48,059 --> 00:12:49,603 ‫نه. چون داستان سرهم کرده بودیم. 383 00:12:49,686 --> 00:12:51,688 ‫- پس سراپا گوشم. ‫- به بقیه گفتیم که... 384 00:12:51,771 --> 00:12:54,149 ‫چون ایب می‌خواد بره کلمبیا ‫مجبور شدیم نقل مکان کنیم... 385 00:12:54,232 --> 00:12:55,484 ‫اون آپارتمان قشنگه هم که... 386 00:12:55,567 --> 00:12:56,943 ‫اجاره داده بودیم خراب شد، 387 00:12:57,027 --> 00:12:58,945 ‫بعد کلی با صاحبخونه‌ی پول‌پرست ‫درگیر شدیم... 388 00:12:59,029 --> 00:13:01,072 ‫که چک ضمانت رو پس بگیریم. ‫آقای کرینک. 389 00:13:01,156 --> 00:13:03,533 ‫- کی؟ ‫- صاحبخونه پول‌پرست دیگه. حواست نیست. 390 00:13:03,617 --> 00:13:04,784 ‫واسه صاحبخونه الکی‌تون ‫اسم هم گذاشتین؟ 391 00:13:04,868 --> 00:13:06,286 ‫نمی‌خواستیم توی این ‫گیر و دار هم... 392 00:13:06,369 --> 00:13:08,580 ‫یه جای دیگه اجاره کنیم، ‫واسه همین موقتا... 393 00:13:08,663 --> 00:13:10,749 ‫رفتیم پیش مویش و شرلی. ‫هفته دیگه هم دادگاهه. 394 00:13:10,832 --> 00:13:12,000 ‫- دادگاه چی؟ ‫- مگه گوش نمی‌دی؟ 395 00:13:12,083 --> 00:13:14,544 ‫که چک ضمانت رو از ‫آقای کرینک پس بگیریم. 396 00:13:14,628 --> 00:13:16,087 ‫آقای کرینک اصلا واقعی نیست. 397 00:13:16,171 --> 00:13:17,672 ‫حالا داستان قابل باور ‫برای اومدن اینجا... 398 00:13:17,756 --> 00:13:19,674 ‫اینه که من و ایب ‫این خونه رو واست خریدیم. 399 00:13:19,758 --> 00:13:22,219 ‫- چی؟ ‫- من که موافقم. 400 00:13:22,302 --> 00:13:23,553 ‫یعنی من واسه شما سگ‌دو زدم، ‫شما هم... 401 00:13:23,637 --> 00:13:25,472 ‫به کل دنیا می‌خوایین بگین ‫که از اول کار شما بوده؟ 402 00:13:25,555 --> 00:13:27,307 ‫اصلا درست نیست. 403 00:13:27,390 --> 00:13:29,643 ‫- مگه مسابقه داریم؟ ‫- نداریم. 404 00:13:29,726 --> 00:13:31,353 ‫مگه واسه جبران کردن ‫نمی‌خواستی واسمون... 405 00:13:31,436 --> 00:13:33,230 ‫- یه کاری بکنی؟ پس قبوله دیگه. ‫- چی قبوله؟ 406 00:13:33,313 --> 00:13:34,523 ‫که بیای پیشمون زندگی کنی دیگه. ‫مگه نه ایب؟ 407 00:13:34,606 --> 00:13:36,191 ‫- حله. ‫- خوبه. 408 00:13:36,274 --> 00:13:38,485 ‫می‌رم نوشیدنی بیارم. 409 00:13:42,822 --> 00:13:45,742 ‫راستی دستت درد نکنه که ‫ماجرای دوناته رو لو دادی. 410 00:13:50,455 --> 00:13:52,499 ‫شرایط روانیش خیلی ناپایداره، 411 00:13:52,582 --> 00:13:54,709 ‫پس ملایم صحبت کنین ‫و حرکت یهویی نداشته باشین. 412 00:13:54,793 --> 00:13:56,294 ‫- چشم. ‫- قوانین اینه؛ 413 00:13:56,378 --> 00:13:58,880 ‫کالای قاچاق رد و بدل نمی‌کنید. ‫یعی هر نوع مواد... 414 00:13:58,964 --> 00:14:02,008 ‫- سلاح، یا هرچیزی که حکم سلاح داشته باشه. ‫- خیلی‌خب. 415 00:14:02,092 --> 00:14:03,635 ‫که یعنی مداد، خودکار... 416 00:14:03,718 --> 00:14:05,554 ‫ابزار کوچیک یا بزرگ، ‫بند کفش، بند، 417 00:14:05,637 --> 00:14:07,430 ‫سوهان ناخن، دربازکن و غیره. 418 00:14:07,514 --> 00:14:09,975 ‫- فهمیدم. ‫- فقط با بیماری که اومدی عیادتش صحبت کن. 419 00:14:10,058 --> 00:14:12,310 ‫هیچ پنجره یا دری هم باز نکن. 420 00:14:12,394 --> 00:14:14,646 ‫- متوجه‌ای؟ ‫- آره، آره. متوجه‌ام. 421 00:14:14,729 --> 00:14:17,524 ‫طی چند هفته فهرستی ‫از چند مورد خاص تهیه کردیم... 422 00:14:17,607 --> 00:14:19,401 ‫که در صورت اشاره شدن به اون‌ها ‫بیمار اذیت می‌شه. 423 00:14:19,484 --> 00:14:22,571 ‫انگاری که اکثریت اون‌ها ‫اسامی افراد پیشین زندگی ایشون هستن. 424 00:14:22,654 --> 00:14:23,947 ‫که شامل این‌ها می‌شه؛ 425 00:14:24,030 --> 00:14:26,032 ‫وینسنت پرایس، ‫ادگار جی. رابینسون، 426 00:14:26,116 --> 00:14:28,702 ‫جن از "جن و دین". ‫دین از "جن و دین". 427 00:14:28,785 --> 00:14:31,371 ‫هالین ولف، سالوادور دالی، ‫کابی اوبرایان... 428 00:14:31,454 --> 00:14:32,914 ‫- توی کلاب میکی موس؟ ‫- فس پارکر، 429 00:14:32,998 --> 00:14:34,749 ‫ایگور استراوینسکی، ‫ادلای استیونسون... 430 00:14:34,833 --> 00:14:36,543 ‫فهرست رو می‌دم به خودت. ‫خیلی زیاده. 431 00:14:36,626 --> 00:14:39,296 ‫در آخر، حتی اسم شهر ‫کلیولند هم نیار. 432 00:14:39,379 --> 00:14:41,548 ‫و کلمه "نمناک" رو استفاده نکن. 433 00:14:41,631 --> 00:14:43,425 ‫آخری رو متوجه شدم. 434 00:14:43,508 --> 00:14:45,343 ‫رو به روتونه. 435 00:14:55,312 --> 00:14:56,396 ‫سوفی؟ 436 00:14:56,479 --> 00:14:59,649 ‫خدایاشکرت. ‫سوزی اومدی. 437 00:14:59,733 --> 00:15:01,276 ‫به میل خودت هم اومدی. 438 00:15:01,359 --> 00:15:04,029 ‫وای، حتی بهتر. 439 00:15:04,112 --> 00:15:05,614 ‫یه ده‌باری بهم زنگ زدی. 440 00:15:05,697 --> 00:15:07,866 ‫جدی؟ وای، درست خاطرم نیست. 441 00:15:07,949 --> 00:15:10,660 ‫همه ابرها هم شبیه میوه شدن. 442 00:15:10,744 --> 00:15:12,662 ‫اون یکی موزه. 443 00:15:12,746 --> 00:15:14,372 ‫اون یکی پورنجه. 444 00:15:14,456 --> 00:15:15,749 ‫بشین بشین. 445 00:15:15,832 --> 00:15:18,835 ‫هوم... 446 00:15:18,918 --> 00:15:22,130 ‫خب... چی شد اومدی این‌جا؟ 447 00:15:22,213 --> 00:15:24,716 ‫وای سوزی. ‫خیلی بهم سخت گذشت. 448 00:15:24,799 --> 00:15:28,345 ‫بعد "خانم جولی" خیلی حالم خراب شد. 449 00:15:28,428 --> 00:15:31,890 ‫عین یه کت تیره، ‫کل زندگی‌ام سیاه شد. 450 00:15:31,973 --> 00:15:33,516 ‫کمک می‌خواستم. 451 00:15:33,600 --> 00:15:35,185 ‫واسه همین نشستم با وکیلم، 452 00:15:35,268 --> 00:15:37,103 ‫نماینده مطبوعات و ‫مدیر کسب و کارم... 453 00:15:37,187 --> 00:15:40,440 ‫و با سرمایه‌گذارم حرف زدم. ‫همه هم گفتن که... 454 00:15:40,523 --> 00:15:43,485 ‫باید یه بهم حمله عصبی دست بده. 455 00:15:43,568 --> 00:15:45,362 ‫حالا دست داد؟ 456 00:15:51,743 --> 00:15:54,704 ‫وای، اینم هلن عزیزم. ‫سلام هلن. 457 00:15:54,788 --> 00:15:57,123 ‫- سلام سوفی. ‫- نشستم پیش... 458 00:15:57,207 --> 00:15:59,793 ‫مدیر برنامه‌هام. ‫لزلی چطوره؟ 459 00:15:59,876 --> 00:16:02,962 ‫هنوز تحت مراقبته. ‫یه نفر پنجره‌اش رو باز گذاشته بود. 460 00:16:03,046 --> 00:16:04,214 ‫این که خلاف قوانینه. 461 00:16:04,297 --> 00:16:05,757 ‫دارن می‌گردن دنبالش. 462 00:16:05,840 --> 00:16:06,758 ‫تا بعد. 463 00:16:06,841 --> 00:16:09,010 ‫سر میز بازی می‌بینمت. 464 00:16:09,094 --> 00:16:11,054 ‫پشم‌هام ریخت! 465 00:16:11,137 --> 00:16:12,555 ‫عادت می‌کنی. 466 00:16:12,639 --> 00:16:15,100 ‫این‌جا رو ببین. 467 00:16:15,183 --> 00:16:18,895 ‫عین چند تا پرنده کوچولو ‫توی لونه فاخته. 468 00:16:18,978 --> 00:16:21,398 ‫خب سوفی، اومدم دیدنت، آره... 469 00:16:21,481 --> 00:16:23,483 ‫- ولی یه کار دیگه هم داشتم. ‫- "داوز". 470 00:16:23,566 --> 00:16:26,236 ‫- بله خانم؟ ‫- گمونم وقت قرص‌هام رسیده. 471 00:16:26,319 --> 00:16:29,406 ‫مثل همیشه، زمان‌بندی شما ‫بی‌عیب و نقص بود خانم. 472 00:16:29,489 --> 00:16:31,074 ‫معلومه. 473 00:16:35,078 --> 00:16:36,830 ‫ببین سوفی... 474 00:16:36,913 --> 00:16:39,249 ‫مثل اینکه روبه‌راهی، ‫منم واست خوشحالم. 475 00:16:39,332 --> 00:16:40,625 ‫از این قرص زرده می‌خوری؟ 476 00:16:40,709 --> 00:16:42,293 ‫از قرص زردها خوشم نمیاد. 477 00:16:42,377 --> 00:16:44,212 ‫یه کار ناتمومی بینمون مونده. 478 00:16:44,295 --> 00:16:46,548 ‫یه چیزی رو باید امضا کنی. 479 00:16:46,631 --> 00:16:48,216 ‫امضای من رو می‌خوای؟ 480 00:16:48,299 --> 00:16:50,927 ‫یه جورایی. فقط... 481 00:16:51,010 --> 00:16:52,595 ‫یه مدرکیه که توش نوشته... 482 00:16:52,679 --> 00:16:55,098 ‫دیگه بین من و تو ‫قرارداد کاری‌ای نیست. 483 00:16:55,181 --> 00:16:56,725 ‫دادم یه وکیل هم بررسی کرده. 484 00:16:56,808 --> 00:16:58,685 ‫یه سری کارهای رسمیه چون... 485 00:16:58,768 --> 00:17:00,603 ‫می‌دونی دیگه، چون قرار نیست... 486 00:17:00,687 --> 00:17:02,522 ‫دیگه با هم دیگه هم‌کاری کنیم. 487 00:17:02,605 --> 00:17:04,023 ‫ولی تو مدیربرنامه منی. 488 00:17:05,608 --> 00:17:07,152 ‫من مدیربرنامه‌ات نیستم. 489 00:17:07,235 --> 00:17:08,653 ‫تو من رو تا برادوی بردی. 490 00:17:08,737 --> 00:17:10,530 ‫مدیربرنامه‌ام من رو تا برادوی برد. 491 00:17:10,613 --> 00:17:12,240 ‫- من مدیربرنامه‌ات نیستم. ‫- کلی ماجراجویی... 492 00:17:12,323 --> 00:17:13,616 ‫پیش روی ماست. 493 00:17:13,700 --> 00:17:16,453 ‫برای من و مدیربرنامه‌ام. 494 00:17:16,536 --> 00:17:18,246 ‫می‌گم من مدیربرنامه‌ات نیستم. 495 00:17:18,329 --> 00:17:19,873 ‫- هستی. ‫- می‌گم نیستم! 496 00:17:23,376 --> 00:17:25,378 ‫اینو بخون. 497 00:17:28,798 --> 00:17:30,216 ‫خب؟ 498 00:17:30,300 --> 00:17:32,302 ‫مدرک انحلال شراکت شماست، خانم. 499 00:17:32,385 --> 00:17:37,140 ‫واقعا واسه همین اومدی؟ 500 00:17:37,223 --> 00:17:38,475 ‫آره. 501 00:17:38,558 --> 00:17:39,559 ‫باشه. 502 00:17:55,408 --> 00:17:57,410 ‫وقت وان صابونم رسیده. 503 00:18:11,216 --> 00:18:13,593 ‫لوسیل! 504 00:18:13,676 --> 00:18:16,054 ‫وایستا لوسیل! 505 00:18:26,981 --> 00:18:28,566 ‫آخ! 506 00:18:32,070 --> 00:18:34,989 ‫میریام اول در بزن. ‫ناسلامتی دستشوییه‌ها. 507 00:18:35,073 --> 00:18:36,074 ‫دستشویی منه. 508 00:18:36,157 --> 00:18:37,659 ‫تو که گفتی دستشویی مشترکه. 509 00:18:37,742 --> 00:18:39,035 ‫نکنه زدی زیرش؟ 510 00:18:39,118 --> 00:18:41,329 ‫نه، ولی چرا توش کار می‌کنی؟ ‫توی دستشویی... 511 00:18:41,412 --> 00:18:43,122 ‫- دستشویی خودمون. ‫- میریام، 512 00:18:43,206 --> 00:18:45,291 ‫نمی‌تونم مطالعه کنم، ‫و باید یه جایی بنویسم. 513 00:18:45,375 --> 00:18:47,961 ‫باید یه جای دنج باشه، ‫چون این‌طوری خلاقیتم زنده می‌شه. 514 00:18:48,044 --> 00:18:51,005 ‫ولی دستشویی خـ... اون طرفی ‫همین اندازه بزرگه. 515 00:18:51,089 --> 00:18:53,758 ‫ولی نزدیک اتاقیه که ‫مامانت توش می‌خوابه. 516 00:18:53,842 --> 00:18:56,177 ‫با صدای این ماس‌ماسک ‫خیلی اذیتش می‌کنم. 517 00:18:56,261 --> 00:18:58,263 ‫الآن هم که اصلا کسی رو اذیت نمی‌کنی. 518 00:19:00,932 --> 00:19:03,101 ‫خودکار قرمز نداشتی خب. 519 00:19:04,435 --> 00:19:06,521 ‫کار دیگه‌ای نداری؟ 520 00:19:08,773 --> 00:19:09,816 ‫در هم ببند! 521 00:19:19,534 --> 00:19:21,202 ‫مامان. پس بیداری. 522 00:19:21,286 --> 00:19:23,037 ‫داری آشپزخونه‌ام رو دوباره مرتب می‌کنی. 523 00:19:23,121 --> 00:19:26,040 ‫همه چیز چپونده شده بود ‫توی قفسه‌های پایینی... 524 00:19:26,124 --> 00:19:27,542 ‫چون دوست کوتاه‌قدت... 525 00:19:27,625 --> 00:19:30,044 ‫- این‌طوری چیده بودشون. ‫- به نظر من که مناسب بود. 526 00:19:30,128 --> 00:19:32,547 ‫واسه بند انگشتی و کوتوله‌های شهر اُز آره... 527 00:19:32,630 --> 00:19:34,966 ‫- ولی مناسب آدم‌های سایز معمولی نبود. ‫- گرفتم. 528 00:19:35,049 --> 00:19:37,302 ‫- اسمش ایزابل بود؟ ‫- ایموجین! 529 00:19:37,385 --> 00:19:39,554 ‫بابا! مامان بیدار شده! 530 00:19:49,772 --> 00:19:51,316 ‫صبحونه چی می‌خوری ایتان؟ 531 00:19:51,399 --> 00:19:52,734 ‫غلات صبحونه. 532 00:19:52,817 --> 00:19:55,403 ‫حداقل تو عوض نشدی. ‫همینت رو دوست دارم. 533 00:20:03,620 --> 00:20:05,038 ‫مامان؟ 534 00:20:05,121 --> 00:20:07,832 ‫- شیر رو تو آوردی داخل؟ ‫- من نیاوردم! 535 00:20:07,916 --> 00:20:10,460 ‫ای تف. 536 00:20:10,543 --> 00:20:12,003 ‫می‌دونی چه طوری بدونِ ‫درنظر گرفتن محل زندگی، 537 00:20:12,086 --> 00:20:14,923 ‫به ترافیک و گرما غالب بشی؟ 538 00:20:19,010 --> 00:20:20,386 ‫- میریام! ‫- وای! 539 00:20:20,470 --> 00:20:22,639 ‫یا خود خدا! ‫واسه من کمین کرده بودین؟ 540 00:20:22,722 --> 00:20:24,223 ‫رفته بودیم قدم بزنیم. 541 00:20:24,307 --> 00:20:25,934 ‫آها. 542 00:20:27,185 --> 00:20:28,686 ‫این؟ 543 00:20:28,770 --> 00:20:31,606 ‫نگران این بودم همین‌طوری ‫بیرون بمونه خراب بشه، 544 00:20:31,689 --> 00:20:33,900 ‫همین شد که می‌خواستم تا ‫شما برمی‌گردین بذارم تو یخچالم. 545 00:20:33,983 --> 00:20:35,735 ‫البته واسه همه رو می‌خواستم بذارم. 546 00:20:35,818 --> 00:20:37,695 ‫من مثل پریِ شیرم. ‫ولی برگشتین دیگه. 547 00:20:37,779 --> 00:20:40,531 ‫پس دیگه اصلا نیازی نیست. 548 00:20:40,615 --> 00:20:42,200 ‫خدمت شما. 549 00:20:43,701 --> 00:20:46,621 ‫- نوش جونتون. ‫- خوشحال شدم دیدمت. 550 00:20:46,704 --> 00:20:51,042 ‫خیلی خوب شد خانواده‌ات ‫دوباره خونه رو واست خریدن. 551 00:20:54,253 --> 00:20:55,880 ‫گاس هستم از مزارع آنسون. 552 00:20:55,964 --> 00:20:58,716 ‫سلام گاس. میریام میزل هستم ‫از 385 ریورساید. 553 00:20:58,800 --> 00:21:01,469 ‫امروز یه مشکلی سر ‫تحویل شیر پیش اومده بود. 554 00:21:01,552 --> 00:21:03,346 ‫بله. میزل 385 ریورساید. 555 00:21:03,429 --> 00:21:05,139 ‫اتفاقا می‌خواستم درمورد ‫حسابتون تماس بگیرم. 556 00:21:05,223 --> 00:21:07,976 ‫- مگه چیه؟ ‫- این‌جا نوشته سابقه حسابی با ما ندارید. 557 00:21:08,059 --> 00:21:09,852 ‫اشتباه می‌کنید. پنج ساله ‫با شما حساب داریم. 558 00:21:09,936 --> 00:21:12,063 ‫ولی صاحب حساب شوهرتون هستن. 559 00:21:12,146 --> 00:21:14,232 ‫جول میزل. ‫حساب با خود ایشونه. 560 00:21:14,315 --> 00:21:18,111 ‫بله. منم خانم جول میزل ام. ‫همسر سابق ایشون. 561 00:21:18,194 --> 00:21:20,321 ‫خب پرداختی‌ها با ایشون بوده، ‫پس حساب خودش بوده. 562 00:21:20,405 --> 00:21:21,739 ‫حساب ما بوده. 563 00:21:21,823 --> 00:21:23,449 ‫شما هم باید یه ‫حساب جدید باز کنین، 564 00:21:23,533 --> 00:21:24,951 ‫واسه همین اولش ‫باید یه هزینه‌ای بدین. 565 00:21:25,034 --> 00:21:27,120 ‫- ببخشید. ‫- ببخشید تو رو بذارم سر میز صبحونه؟ 566 00:21:27,203 --> 00:21:29,747 ‫گاس دارم می‌گم یه چند تا ‫بطری شیر واسم بیار. 567 00:21:29,831 --> 00:21:31,749 ‫- میریام. ‫- خانم، جزو قوانین شرکته. 568 00:21:31,833 --> 00:21:33,292 ‫از دست منم کاری ساخته نیست. 569 00:21:33,376 --> 00:21:36,629 ‫خب، لطف کردی. گاس! 570 00:21:36,713 --> 00:21:38,798 ‫یه چیز دیگه هم بهت بگم؟ گاس! 571 00:21:38,881 --> 00:21:41,759 ‫راستش شیر شما ‫اونقدر هم خوشمزه نیست. 572 00:21:41,843 --> 00:21:43,886 ‫- ببخشید که راضی نبودین. ‫- مزه شاش گاو می‌ده. 573 00:21:43,970 --> 00:21:45,888 ‫- میریام. ‫- کره‌هاتون هم بوی مواد شیمیایی می‌ده. 574 00:21:45,972 --> 00:21:48,182 ‫- خانم! ‫- حتما گاوهاتون هم مونده‌ست گاس! 575 00:21:48,266 --> 00:21:51,269 ‫- خانم... ‫- صرفا از جانب یه مشتری سابق گفتم گاس! 576 00:21:51,352 --> 00:21:52,770 ‫خانم دلیلی نداره... 577 00:21:53,980 --> 00:21:55,982 ‫اما به تصویری که توی ‫خونه خودتون می‌بینید فکر کنید. 578 00:21:56,065 --> 00:21:57,775 ‫حتی در یک حالت... 579 00:21:57,859 --> 00:22:00,153 ‫بین نون‌تست و موز انتخاب کن بچه‌جون. 580 00:22:00,236 --> 00:22:02,030 ‫نه! 581 00:22:02,113 --> 00:22:04,615 ‫نون‌تست دوست ندارم! 582 00:22:12,165 --> 00:22:14,083 ‫یک... 583 00:22:14,167 --> 00:22:16,085 ‫دنیا دنیای این مردهای تخم‌سگه عزیزدلم. 584 00:22:16,169 --> 00:22:17,295 ‫باشه. 585 00:22:17,378 --> 00:22:19,088 ‫و شای بالدوین، ‫پسر پرافتخار هارلم... 586 00:22:19,172 --> 00:22:21,090 ‫قراره ازدواج کنه. 587 00:22:21,174 --> 00:22:23,676 ‫قراره دل کلی از خانم‌ها بشکنه. 588 00:22:23,760 --> 00:22:25,344 ‫شای، مونیکا جانسون، ‫دوست دختر خودش رو... 589 00:22:25,428 --> 00:22:27,764 ‫با دعوت روی صحنه‌ای در پاریس... 590 00:22:27,847 --> 00:22:30,391 ‫و خواستگاری از ایشون ‫جلوی 3000 طرفدار... 591 00:22:30,475 --> 00:22:32,101 ‫غافل‌گیر می‌کنه. 592 00:22:32,185 --> 00:22:33,394 ‫چه رمانتیک. 593 00:22:33,478 --> 00:22:34,812 ‫به محض اینکه شای از... 594 00:22:34,896 --> 00:22:36,814 ‫تور اروپای خودش برگرده، 595 00:22:36,898 --> 00:22:38,274 ‫قراره توی نیویورک ازدواج کنن. 596 00:22:38,357 --> 00:22:40,485 ‫اگه جزئیات بیشتری دستمون رسید ‫شما رو باخبر می‌کنیم. 597 00:22:40,568 --> 00:22:42,028 ‫تا اون‌موقع، به این... 598 00:22:42,111 --> 00:22:43,696 ‫زوج خوش‌بخت تبریک می‌گیم. 599 00:22:43,780 --> 00:22:45,782 ‫گمونم خیلی شانس آورد ‫که جلوی 3000 نفر... 600 00:22:45,865 --> 00:22:47,450 ‫جواب مثبت داد. 601 00:22:47,533 --> 00:22:49,911 ‫انگار کسی به شای بالدوین ‫جواب رد هم می‌ده. 602 00:23:17,688 --> 00:23:20,108 ‫باشه، باشه، شنیدم. 603 00:23:20,191 --> 00:23:22,193 ‫- الو؟ ‫- سلام آبجی. 604 00:23:22,276 --> 00:23:23,778 ‫- خبرهای خوب. ‫- خبر خوب؟ 605 00:23:23,861 --> 00:23:25,780 ‫- چک رو می‌گی؟ ‫- امروز کشیده می‌شه. 606 00:23:25,863 --> 00:23:28,282 ‫آدم حسابی‌ها این‌طوری حرف می‌زنن. ‫موقع نوشتن چک... 607 00:23:28,366 --> 00:23:29,534 ‫نمی‌گن چک می‌نویسیم. 608 00:23:29,617 --> 00:23:30,785 ‫می‌گن چک می‌کشیم. 609 00:23:30,868 --> 00:23:32,286 ‫دختر تو واقعا معجزه می‌کنی! 610 00:23:32,370 --> 00:23:34,539 ‫ممنون. راستی... ‫یه کار جدید پیدا کردم. 611 00:23:34,622 --> 00:23:35,832 ‫عجب. کجا؟ 612 00:23:35,915 --> 00:23:38,334 ‫همین‌جا توی دفتر بیمه. ‫سلام مارسی. 613 00:23:38,417 --> 00:23:39,919 ‫- سلام. ‫- کدوم دفتر بیمه؟ 614 00:23:40,002 --> 00:23:42,338 ‫دفتر بیمه خودمون دیگه. 615 00:23:42,421 --> 00:23:44,966 ‫تس، چطوریه که داری توی ‫دفتر بیمه خودمون کار می‌کنی؟ 616 00:23:45,049 --> 00:23:46,759 ‫- آقای بی استخدامم کرد. ‫- که چی کار کنی؟ 617 00:23:46,843 --> 00:23:48,678 ‫که یه منشی‌ای چیزی باشم. 618 00:23:48,761 --> 00:23:51,222 ‫- امکان نداره. ‫- ببین کاری که گفتی رو کردم. 619 00:23:51,305 --> 00:23:52,974 ‫با آقای بی خوابیدم، ‫اونم گفت که؛ 620 00:23:53,057 --> 00:23:54,392 ‫باشه، چک مال خودتون. 621 00:23:54,475 --> 00:23:55,893 ‫تا جمعه دستتونه. ‫برگرد یه بار دیگه بکنمت. 622 00:23:55,977 --> 00:23:56,978 ‫خیلی‌خب، اولا که؛ 623 00:23:57,061 --> 00:23:58,396 ‫کسی بهت نگفت باهاش بخوابی. 624 00:23:58,479 --> 00:23:59,647 ‫مگه خودت نگفتی؟ 625 00:23:59,730 --> 00:24:01,983 ‫گفتم لاس بزن. ‫نگفتم بهش بده! 626 00:24:02,066 --> 00:24:03,943 ‫بگذریم، حالا دیگه باهمیم. 627 00:24:04,026 --> 00:24:05,444 ‫برگشت گفت "کار نمی‌خوای؟" 628 00:24:05,528 --> 00:24:08,072 ‫منم گفتم "آره، فقط نمی‌خوام ‫کارش زیاد سخت باشه." 629 00:24:08,156 --> 00:24:10,741 ‫اونم گفت "پس حله." ‫گاهی موقع وقت ناهار... 630 00:24:10,825 --> 00:24:12,493 ‫باید برم توی دستشویی ‫یه کارهایی باهاش بکنم، 631 00:24:12,577 --> 00:24:13,744 ‫ولی مشکلی ندارم. 632 00:24:13,828 --> 00:24:15,246 ‫ببخشید. بذار ببینم درست فهمیدم؟ 633 00:24:15,329 --> 00:24:17,874 ‫داری توی دفتر بیمه‌ای کار می‌کنی ‫که ازش کلاهبرداری کردیم، 634 00:24:17,957 --> 00:24:20,334 ‫بعد رفتی با اون مدیری ‫که سرش کلاه رفته، 635 00:24:20,418 --> 00:24:22,420 ‫می‌ری توی دستشویی ‫یه کارهایی می‌کنی؟ 636 00:24:22,503 --> 00:24:24,672 ‫وقتی با مردها بخوابی همین می‌شه دیگه. 637 00:24:24,755 --> 00:24:26,549 ‫من که نگفتم با پدرسگ بخوابی! 638 00:24:26,632 --> 00:24:29,260 ‫سرم داد نزن. بی‌خیال دیگه، ‫وقتی پول مشتری‌ات رو دزدیدی... 639 00:24:29,343 --> 00:24:30,803 ‫کل این ماجراها رو خودت شروع کردی. 640 00:24:30,887 --> 00:24:33,055 ‫من ندزدیدم! ‫قرض گرفتم. 641 00:24:33,139 --> 00:24:35,600 ‫ولی اگه بدون اجازه قرض بگیری... 642 00:24:35,683 --> 00:24:36,976 ‫اسمش دزدی نیست؟ 643 00:24:37,059 --> 00:24:38,060 ‫الآن هم توی دفتری؟ 644 00:24:38,144 --> 00:24:39,103 ‫مردم صدات رو می‌شنون؟ 645 00:24:39,187 --> 00:24:40,855 ‫آره. چه خبرا کایل؟ 646 00:24:40,938 --> 00:24:42,148 ‫پس خفه‌خون بگیر! 647 00:24:42,231 --> 00:24:43,357 ‫چه عصبانی. 648 00:24:43,441 --> 00:24:45,276 ‫من دیگه قطع می‌کنم. ‫به شوهرت سلام برسون. 649 00:24:45,359 --> 00:24:47,612 ‫باشه. خیلی خوشحال شد ‫یه کار پیدا کردم. 650 00:24:47,695 --> 00:24:50,114 ‫فقط چکه رو واسم بیار. 651 00:24:54,702 --> 00:24:56,037 ‫الو؟ 652 00:24:56,120 --> 00:24:57,663 ‫منم. 653 00:24:57,747 --> 00:24:59,707 ‫میریام؟ چرا صدات این طوریه؟ 654 00:24:59,790 --> 00:25:01,709 ‫شیرفروشی حسابم رو بالا نبرد. 655 00:25:01,792 --> 00:25:03,502 ‫- چی‌چیتو؟ ‫- حساب شیرفروشی‌ام. 656 00:25:03,586 --> 00:25:05,338 ‫واسه جول می‌برنش بالا، ‫ولی من نه. 657 00:25:05,421 --> 00:25:07,006 ‫چون حساب اصلی به اسم من نبوده. 658 00:25:07,089 --> 00:25:08,758 ‫پس الآن واسه شیر گرفتن باید پول بدم، 659 00:25:08,841 --> 00:25:12,053 ‫نمی‌دونم هم چرا انقدر دارم اذیت می‌شم. ‫ولی اذیتم می‌کنه. 660 00:25:12,136 --> 00:25:14,222 ‫وایستا ببینم، مگه می‌شه ‫بدون پول دادن شیر گرفت؟ 661 00:25:14,305 --> 00:25:15,806 ‫چرا کسی به من نگفته بود؟ 662 00:25:15,890 --> 00:25:17,016 ‫نمی‌دونم. سوزی دیروز... 663 00:25:17,099 --> 00:25:18,559 ‫حس می‌کردم دنیا به ساز من می‌رقصه. 664 00:25:18,643 --> 00:25:20,937 ‫ولی امروز انگار هیچی درست نمی‌شه. 665 00:25:21,020 --> 00:25:22,980 ‫منم خیلی حماقت کردم ‫که این آپارتمان رو گرفتم، 666 00:25:23,064 --> 00:25:25,441 ‫مامانم کل آشپزخونه‌ام رو ‫زیر و رو کرده، 667 00:25:25,524 --> 00:25:29,028 ‫بابام توی حموم بدون لباس ‫می‌ره سراغ لوازم آرایشم. 668 00:25:29,111 --> 00:25:31,364 ‫- چی‌چی شد؟ ‫- واسه چی این آپارتمان رو خریدم؟ 669 00:25:31,447 --> 00:25:33,783 ‫اشتباه گفتم. خودم نخردیمش. ‫والدینم خریده بودنش، 670 00:25:33,866 --> 00:25:36,035 ‫یعنی من حکم یه گدای بدبخت رو دارم، ‫تازه، قدرم رو هم نمی‌دونن. 671 00:25:36,118 --> 00:25:37,703 ‫هیچ‌جوره قدرم رو نمی‌دونن. 672 00:25:37,787 --> 00:25:39,789 ‫ضمنا، دخترم رو هم نیشگون گرفتم. ‫حقمه که متهم بشم. 673 00:25:39,872 --> 00:25:40,998 ‫می‌خوای بیام پیشت؟ 674 00:25:41,082 --> 00:25:42,792 ‫راستی، خبر داری اِل روی دانم... 675 00:25:42,875 --> 00:25:44,585 ‫باز هم تو مطلبش بهم توپیده؟ 676 00:25:44,669 --> 00:25:47,004 ‫- آره، مطلبش رو دیدم. ‫- کلی از یه کمدین دیگه... 677 00:25:47,088 --> 00:25:48,839 ‫تو «کوپا» تعریف کرده بود ‫و نوشته بود اجراش... 678 00:25:48,923 --> 00:25:51,175 ‫اصلا شبیه اجرای تو در تو و بی‌مزه... 679 00:25:51,259 --> 00:25:53,427 ‫خانم میزل نامحبوب نبوده. 680 00:25:53,511 --> 00:25:54,553 ‫حتی وقتی مطلبش راجع به من نیست... 681 00:25:54,637 --> 00:25:56,264 ‫هم راجع بهم یه چیزی می‌نویسه. 682 00:25:56,347 --> 00:25:58,891 ‫در واقع نوشته بود: ‫«اجرای تو در تو و به شدت بی‌مزه...» 683 00:25:58,975 --> 00:26:00,768 ‫«خانم میزل نامحبوب.» 684 00:26:00,851 --> 00:26:02,770 ‫- مطلبش رو حفظ کردی؟ ‫- نه بابا، روزنامه‌اش دستمه. 685 00:26:02,853 --> 00:26:04,605 ‫ببین، طرف خیلی عوضیه. ‫بی‌خیالش شو دیگه. 686 00:26:04,689 --> 00:26:06,732 ‫تازه، اگه بفهمه پول خرید ‫شیر بچه‌هام رو ندارم بدتر هم می‌شه. 687 00:26:06,816 --> 00:26:10,319 ‫قدکوتاه می‌شن، التهاب مفصل می‌گیرن، ‫ایموجین هم میاد... 688 00:26:10,403 --> 00:26:11,684 ‫و آشپزخونه‌هاشون رو ‫واسه خودشون... 689 00:26:11,708 --> 00:26:12,989 ‫و اعضای «صنف آب‌نبات چوبی» می‌چینه، 690 00:26:13,072 --> 00:26:15,074 ‫ایتان رو هم به خاطر ‫این که نتونستم واسه غلاتش... 691 00:26:15,157 --> 00:26:16,826 ‫شیر بخرم، تا آخر عمر مسخره می‌کنن. 692 00:26:16,909 --> 00:26:20,162 ‫همین‌طوری می‌شه. ‫زندگیم از همین قراره. 693 00:26:20,246 --> 00:26:22,164 ‫چرا نفس نفس می‌زنی؟ 694 00:26:22,248 --> 00:26:23,833 ‫جای تخت‌خوابم رو... 695 00:26:23,916 --> 00:26:25,251 ‫عوض کردم، ولی معلوم بود... 696 00:26:25,334 --> 00:26:26,627 ‫که به اینجا نمی‌خوره. ‫باید باز هم بذارمش... 697 00:26:26,711 --> 00:26:28,921 ‫همون‌جایی که موقع سکونت ‫جول بوده؛ جول هم... 698 00:26:29,005 --> 00:26:31,549 ‫جول هم که کلی با شرکت شیره ‫جریان اعتباری داشت، 699 00:26:31,632 --> 00:26:33,134 ‫البته اونش مهم نیست. 700 00:26:33,217 --> 00:26:36,053 ‫ضمنا، گاس رو هم بدجوری رنجوندم. 701 00:26:36,137 --> 00:26:37,888 ‫«شاش گاو». 702 00:26:37,972 --> 00:26:39,223 ‫یه پا هیولام. 703 00:26:39,307 --> 00:26:40,808 ‫خودت می‌دونی قراره چی بشه دیگه، نه؟ 704 00:26:40,891 --> 00:26:42,560 ‫- چی می‌شه؟ ‫- یا تهش دوباره با جول... 705 00:26:42,643 --> 00:26:44,353 ‫ازدواج می‌کنم، ‫ البته نمی‌دونم... 706 00:26:44,437 --> 00:26:45,855 ‫دوست‌دخترش خوشحال بشه یا نه، 707 00:26:45,938 --> 00:26:47,148 ‫یا بهتره همین برم ‫تو بیمارستان‌ها... 708 00:26:47,231 --> 00:26:48,858 ‫دنبال یه دکتر مهربون بگردم، 709 00:26:48,941 --> 00:26:51,694 ‫آخه وضعیتم الان اصلا خوب نیست. 710 00:26:51,777 --> 00:26:54,280 ‫من یه کم شیر دارم. می‌تونم برات بیارم. ‫یه هفته پیش خریدم. 711 00:26:54,363 --> 00:26:55,489 ‫نه، ممنون. 712 00:26:55,573 --> 00:26:57,033 ‫آخه بهتره گوشی رو بذارم... 713 00:26:57,116 --> 00:27:00,369 ‫و برم به زور نون تست خشک ‫به خورد پسرم بدم. 714 00:27:00,453 --> 00:27:02,038 ‫میریام. 715 00:27:11,005 --> 00:27:13,424 ‫مرسی سال. 716 00:27:23,434 --> 00:27:25,561 ‫مگه همسرت نگفته بود ‫از این چیزها نخوری؟ 717 00:27:25,644 --> 00:27:27,271 ‫گفته بود سکته قلبی رو ‫می‌زنن رو چوب و می‌فروشن. 718 00:27:27,355 --> 00:27:29,523 ‫- طلاق گرفتیم. ‫- چه حیف. 719 00:27:29,607 --> 00:27:31,692 ‫با این یکی چند بار می‌شه؟ ‫چهار بار؟ پنج بار؟ 720 00:27:31,776 --> 00:27:33,861 ‫- بذار ببینم، اولی سوزان بود. ‫- ساندرا بود. 721 00:27:33,944 --> 00:27:35,404 ‫مگه آخری ساندرا نبود؟ 722 00:27:35,488 --> 00:27:37,114 ‫اسم دو تا از همسرانم ساندرا بود. 723 00:27:37,198 --> 00:27:38,407 ‫کارم رو سخت می‌کنی‌ها. 724 00:27:38,491 --> 00:27:40,826 ‫ساندرا اولیه که معتاد بود. 725 00:27:40,910 --> 00:27:43,412 ‫بعدش داتی رو گرفتی ‫که به خاطر هال روچ ولت کرد. 726 00:27:43,496 --> 00:27:46,082 ‫بعدش هم رفتی سراغ زن خارجی ‫و اون رقاص فلامنکوئه... 727 00:27:46,165 --> 00:27:48,125 ‫که اسمش کنچیتا فلان بود رو گرفتی. 728 00:27:48,209 --> 00:27:49,627 ‫اون هم به خاطر هال روچ ولت کرد. 729 00:27:49,710 --> 00:27:52,129 ‫بعدش ساندرا دومیه رو گرفتی ‫که ممه‌هاش خیلی لرزونکی بودن. 730 00:27:52,213 --> 00:27:54,298 ‫خب، بین داتی و کنچیتا هم ‫کسی رو گرفته بودی؟ 731 00:27:54,382 --> 00:27:56,425 ‫ببین سوزی، ‫اگه می‌خوای باهام قدم بزنی، 732 00:27:56,509 --> 00:27:58,719 ‫مثلا آدم قدم بزن دیگه، خب؟ ‫این‌جوری من رو نپا. 733 00:27:58,803 --> 00:28:00,721 ‫خیلی‌خب. 734 00:28:00,805 --> 00:28:04,100 ‫خب، بگو ببینم. ‫واسه چی اومدی اینجا؟ 735 00:28:04,183 --> 00:28:05,518 ‫بابت سوفی اومدم. 736 00:28:05,601 --> 00:28:07,853 ‫عه. چقدر شوکه شدم. 737 00:28:07,937 --> 00:28:09,688 ‫وای، رد داده هری. 738 00:28:09,772 --> 00:28:10,981 ‫تا حالا این‌جور رد نداده بود. 739 00:28:11,065 --> 00:28:13,109 ‫قشنگ داره فرانسیس فارمر بازی درمیاره. 740 00:28:13,192 --> 00:28:15,194 ‫رفته مزرعه فندقیجاتش؟ 741 00:28:15,277 --> 00:28:16,529 ‫آره، رفته بودم پیشش. 742 00:28:16,612 --> 00:28:18,197 ‫سعی کردم قانعش کنم ‫قراردادش رو فسخ کنه. 743 00:28:18,280 --> 00:28:20,116 ‫حداقل قانونی باشه. ‫ولی قبول نمی‌کنه. 744 00:28:20,199 --> 00:28:22,576 ‫عجب. بذار تاریخ قراردادش تموم بشه دیگه. 745 00:28:22,660 --> 00:28:24,954 ‫گند زده بابا. ‫دیگه کارش تمومه. 746 00:28:25,037 --> 00:28:26,497 ‫وای. چه بی‌رحم. 747 00:28:26,580 --> 00:28:28,165 ‫خب، ذات صنعتمون بی‌رحمانه است دیگه. 748 00:28:28,249 --> 00:28:30,668 ‫بهتر بود به حرفت گوش می‌دادم هری. ‫درست می‌گفتی. 749 00:28:30,751 --> 00:28:32,920 ‫من که همیشه درست می‌گم. ‫مگه تا حالا نفهمیدی؟ 750 00:28:33,003 --> 00:28:34,422 ‫سعی کرده بودی به روش... 751 00:28:34,505 --> 00:28:36,340 ‫داغون و افتضاح خودت، ‫نذاری باهاش همکاری کنم. 752 00:28:36,424 --> 00:28:38,217 ‫آره. خب، آدم باید گاهی اوقات... 753 00:28:38,300 --> 00:28:39,718 ‫یه سری تجربیات رو پشت سر بذاره دیگه. 754 00:28:39,802 --> 00:28:41,429 ‫عه، به نیمکتم رسیدیم. 755 00:28:47,059 --> 00:28:48,436 ‫از نیمکتم خوشت میاد؟ 756 00:28:48,519 --> 00:28:51,480 ‫- چرا می‌گی نیمکتت خودته؟ ‫- متن لوحش رو بخون. 757 00:28:51,564 --> 00:28:54,650 ‫«هری دریک، چه نیمکت قشنگیه.» 758 00:28:54,733 --> 00:28:56,152 ‫گلیسون بهم هدیه‌اش داده. 759 00:28:56,235 --> 00:28:58,779 ‫ضمنا، چشم‌اندازش رو داشته باش. ‫خیلی قشنگه، مگه نه؟ 760 00:28:58,863 --> 00:29:00,781 ‫دو تا از سه تا پنت‌هاوسی ‫که همسرانم ازم گرفتن... 761 00:29:00,865 --> 00:29:03,033 ‫از اینجا معلومن. 762 00:29:05,744 --> 00:29:07,163 ‫چیه؟ 763 00:29:07,246 --> 00:29:08,747 ‫پاش رو به «برادوی» باز کرده بودی‌ها. 764 00:29:08,831 --> 00:29:11,750 ‫ولی افتضاحی شش برابر بدتر ‫از افتضاح هیندنبورگ به بار اومد. 765 00:29:11,834 --> 00:29:14,044 ‫ولی اگه سوفی این‌قدر دیوانه نبود... 766 00:29:14,128 --> 00:29:16,422 ‫و صرفا شب افتتاحیه رو به خیر می‌گذروندین، 767 00:29:16,505 --> 00:29:18,632 ‫- یه پا افسانه می‌شدی. ‫- قسمت نبود دیگه. 768 00:29:18,716 --> 00:29:20,593 ‫بعدش هم من داشتم تو پارک می‌پاییدمت. 769 00:29:20,676 --> 00:29:22,678 ‫ده تا از سرمایه‌گذاران «برادوی»... 770 00:29:22,761 --> 00:29:25,097 ‫- تهدید کردن ازم شکایت می‌کنن. ‫- وای، این‌قدر غر نزن دیگه. 771 00:29:25,181 --> 00:29:26,932 ‫یه هفته هم می‌گذره ‫که از من شکایت نکنن؟ 772 00:29:27,016 --> 00:29:30,269 ‫ببین، کسب و کار ما، ‫شکایت‌پذیرترین کسب و کارِ... 773 00:29:30,352 --> 00:29:32,313 ‫شکایت‌پذیرترین شهرِ... 774 00:29:32,396 --> 00:29:35,107 ‫شکایت‌پذیرترین کشور کل دنیاست. 775 00:29:35,191 --> 00:29:37,318 ‫آمریکا همینه دیگه. 776 00:29:37,401 --> 00:29:40,613 ‫- خب، حال دختره چطوره؟ ‫- اون هم برام مشکل‌ساز شده. 777 00:29:40,696 --> 00:29:42,281 ‫نمی‌دونم چیکارش کنم. 778 00:29:42,364 --> 00:29:44,074 ‫آها، آره، همون جریان شای بالدوین رو می‌گی. 779 00:29:44,158 --> 00:29:45,868 ‫شرایط دشواریه. ‫واقعا شرایط دشواریه. 780 00:29:45,951 --> 00:29:48,120 ‫خب، الان هم در راستای آینده ‫فکرهایی به سرش زده... 781 00:29:48,204 --> 00:29:50,956 ‫و یه برنامه جامه ریخته ‫که من اصلا ازش سر در نمیارم. 782 00:29:51,040 --> 00:29:52,500 ‫- گرفتار شدیم. ‫- خب، 783 00:29:52,583 --> 00:29:53,876 ‫- پس بذارش کنار. ‫- چی؟ 784 00:29:53,959 --> 00:29:56,337 ‫بذارش کنار. فراموشش کن. ‫یکی دیگه رو پیدا کن. 785 00:29:56,420 --> 00:29:57,838 ‫من که کنارش نمی‌ذارم هری. 786 00:29:57,922 --> 00:30:00,424 ‫هنوز بهش باور دارم. ‫تا حالا این‌قدر بهش باور نداشتم. 787 00:30:00,508 --> 00:30:02,676 ‫یه چیزی تو چنته دارم. مطمئنم. 788 00:30:02,760 --> 00:30:04,887 ‫فقط خیلی لجبازه. 789 00:30:04,970 --> 00:30:06,096 ‫ولی اگه نمی‌خوای ‫کنارش بذاری، 790 00:30:06,180 --> 00:30:08,933 ‫زود باش دوباره براش اجرا جور کن دیگه. 791 00:30:09,016 --> 00:30:11,894 ‫ولی خیلی حساس شده. ‫با کافه‌های انعامی حال می‌کنه. 792 00:30:11,977 --> 00:30:13,812 ‫ای بابا، الکل نخورن که انعام نمی‌دن. 793 00:30:13,896 --> 00:30:16,398 ‫- خودم که می‌دونم. ‫- به حرفش گوش نده سوزی. 794 00:30:16,482 --> 00:30:18,317 ‫ببین، کمدین جماعت دیوانه است. 795 00:30:18,400 --> 00:30:20,486 ‫تک‌تکشون دیوانه‌ان. 796 00:30:20,569 --> 00:30:21,779 ‫تصمیمات احمقانه‌ای می‌گیرن. 797 00:30:21,862 --> 00:30:23,739 ‫اصلا به فکر کلیات نیستن. 798 00:30:23,822 --> 00:30:26,116 ‫گیریم خسته و کوفته بوده. ‫تو هم حرف‌هاش رو گوش دادی. 799 00:30:26,200 --> 00:30:28,536 ‫حالا برو باز هم براش اجرا جور کنی دیگه. 800 00:30:28,619 --> 00:30:29,912 ‫آره. درست می‌گی. 801 00:30:29,995 --> 00:30:32,164 ‫- ضمنا، یه کم به کارت تنوع ببخش. ‫- چی؟ 802 00:30:32,248 --> 00:30:34,166 ‫با یه سری افراد دیگه قرارداد ببند. 803 00:30:34,250 --> 00:30:36,585 ‫ببین، من باید برم. 804 00:30:36,669 --> 00:30:38,254 ‫خودت که می‌دونی، ‫پنج دقیقه که تو دفتر نباشم، 805 00:30:38,337 --> 00:30:39,505 ‫ده دوازده جا آتش می‌گیره. 806 00:30:39,588 --> 00:30:42,049 ‫ببین، مرسی هری. ‫جدی می‌گم، مرسی. 807 00:30:42,132 --> 00:30:44,301 ‫ضمنا، بابت اون سرمایه‌گذارهای «برادوی» ‫با چند نفر تماس می‌گیرم. 808 00:30:44,385 --> 00:30:46,387 ‫دیگه ازت شکایت نمی‌کنن. 809 00:30:46,470 --> 00:30:49,598 ‫- واقعا؟ ‫- اسم سر زبون‌ها افتاده سوزی. 810 00:30:49,682 --> 00:30:51,433 ‫- تعریف که نمی‌کنن. ‫- ببین، 811 00:30:51,517 --> 00:30:52,810 ‫تا اسمت سر زبون‌ها باشه، 812 00:30:52,893 --> 00:30:55,062 ‫مهم نیست تعریف کنن یا نه. 813 00:30:56,480 --> 00:30:58,857 ‫پنت‌هاوس «سن رمو» ‫دوازده‌تا اتاق، 814 00:30:58,941 --> 00:31:01,485 ‫هفت‌تا حموم و مستراح ‫و بخش مخصوص خدمه داشت. 815 00:31:01,569 --> 00:31:04,196 ‫این یکی خیلی سوز داشت. 816 00:31:04,280 --> 00:31:07,283 ‫- تا بعد. ‫- تا بعد. 817 00:31:11,954 --> 00:31:13,956 ‫اومدم! 818 00:31:15,958 --> 00:31:17,209 ‫- بیا بریم. ‫- چی؟ 819 00:31:17,293 --> 00:31:18,669 ‫زود باش. بیا بریم. ‫می‌ریم بیرون. 820 00:31:18,752 --> 00:31:20,337 ‫- کجا می‌ریم؟ ‫- فکر نکن. 821 00:31:20,421 --> 00:31:21,630 ‫حرف نزن. فقط بیا. 822 00:31:21,714 --> 00:31:23,882 ‫اِم... خیلی‌خب، قبوله. 823 00:31:23,966 --> 00:31:25,342 ‫الان میام. 824 00:31:25,426 --> 00:31:26,927 ‫داری اشتباه می‌ری. ‫کجا می‌ری؟ 825 00:31:27,011 --> 00:31:28,345 ‫- می‌رم کلاه بردارم. ‫- نه، نرو، 826 00:31:28,429 --> 00:31:30,180 ‫- آخه صرفا که کلاه برنمی‌داری. ‫- چرا، برمی‌دارم. 827 00:31:30,264 --> 00:31:32,516 ‫لباست رو عوض نکن. ‫همین خوبه! 828 00:31:32,600 --> 00:31:34,685 ‫- یه کلاه بیشتر برنمی‌دارم! ‫- همیشه چیزهای دیگه هم برمی‌داری! 829 00:31:38,355 --> 00:31:40,608 ‫♪ اولین اجرامون رو ‫تو ونیز برگزار می‌کنیم. ♪ 830 00:31:40,691 --> 00:31:42,610 ‫♪ بعدش تو ورونا اجرا می‌کنیم. ♪ 831 00:31:42,693 --> 00:31:44,653 ‫♪ بعدش تو کرمونا اجرا می‌کنیم. ♪ 832 00:31:44,737 --> 00:31:47,072 ‫♪ حضار کرمونا خیلی خندیدن‌ها. ♪ 833 00:31:47,156 --> 00:31:49,199 ‫♪ بعدش می‌ریم پارما... ♪ 834 00:31:49,283 --> 00:31:51,035 ‫♪ که پر از خطر و مواد مخدره...♪ 835 00:31:51,118 --> 00:31:52,828 ‫- پیاده شو دیگه. ‫- خبر نداشتم... 836 00:31:52,911 --> 00:31:54,038 ‫می‌خوای بیاریم اینجا. 837 00:31:54,121 --> 00:31:55,539 ‫نکنه خیال کردی ‫میارمت رستوران «هاوارد جانسون»... 838 00:31:55,623 --> 00:31:57,708 ‫- که صدف دوکفه‌ای بخوریم؟ ‫- بدم نمیاد صدف دوکفه‌ای بخورم. 839 00:31:57,791 --> 00:31:59,043 ‫- پیاده شو. ‫- صدف دوکفه‌ای دوست دارم. 840 00:31:59,126 --> 00:32:01,545 ‫- به زور پیاده‌ات می‌کنم‌ها. ‫- چقدر رئیس‌بازی درمیاری. 841 00:32:01,629 --> 00:32:03,172 ‫پیاده شو و برو تو. 842 00:32:03,255 --> 00:32:05,883 ‫♪ کرمونا کلی بار داره. ‫بعدش می‌ریم... ♪ 843 00:32:05,966 --> 00:32:07,926 ‫- با اعتراض پیاده می‌شم. ‫- یادم می‌مونه. 844 00:32:08,010 --> 00:32:09,470 ‫♪ چه شهر بی‌رحم و بی‌باکیه... ♪ 845 00:32:09,553 --> 00:32:11,388 ‫خدا رو شکر که لباست رو عوض کردی. 846 00:32:11,472 --> 00:32:13,057 ‫جدی می‌گم. 847 00:32:13,140 --> 00:32:15,392 ‫آره، اسم بازیکنان «یانکیز» رو ‫داشته باشین، خب؟ 848 00:32:15,476 --> 00:32:18,312 ‫اگه وایتی فورد ‫شورلت سوار بشه، بامزه نمی‌شه؟ 849 00:32:18,395 --> 00:32:21,690 ‫یا اگه میکی منتل واسه جوایزش ‫طاقچه‌ای نداشت، بامزه نمی‌شد؟ 850 00:32:21,774 --> 00:32:23,484 ‫به نظرتون جیم کتس زمستون سردش می‌شه؟ 851 00:32:23,567 --> 00:32:24,652 ‫بابی، سلام! 852 00:32:24,735 --> 00:32:26,320 ‫- چیه؟ ‫- عزیز دلم رو آوردم. 853 00:32:26,403 --> 00:32:28,405 ‫- چه به هم میاین. ‫- آوردمش اجرا کنه. 854 00:32:28,489 --> 00:32:30,199 ‫- شرمنده، اجراهامون پره. ‫- خب که چی؟ 855 00:32:30,282 --> 00:32:31,241 ‫- که چی؟ ‫- یکی رو حذف کن دیگه. 856 00:32:31,325 --> 00:32:33,369 ‫- واسه چی؟ ‫- شوخیت گرفته؟ 857 00:32:33,452 --> 00:32:34,662 ‫هفته پیش یه کمدین دختر آورده بودم‌ها. 858 00:32:34,745 --> 00:32:36,330 ‫- این کمدین دختر رو که نیاورده بودی. ‫- بیا بریم بابا. 859 00:32:36,413 --> 00:32:38,082 ‫بابی، خودت که می‌دونی می‌ترکونه. 860 00:32:38,165 --> 00:32:40,334 ‫حتی الان که کلی از ترکش‌های ‫شای بالدوین تو کونش جا مونده؟ 861 00:32:40,417 --> 00:32:42,294 ‫- گور بابات. ‫- عه، خیلی‌خب، دیگه براش جا باز می‌کنم. 862 00:32:42,378 --> 00:32:43,420 ‫- واقعا؟ ‫- نه‌خیر. 863 00:32:43,504 --> 00:32:44,922 ‫ولی به دل نمی‌گیرم. 864 00:32:45,005 --> 00:32:46,048 ‫اگه بخواین، ‫می‌تونین بیاین تو. 865 00:32:46,131 --> 00:32:47,758 ‫حتی باهاتون حساب هم نمی‌کنین. ‫راحت مست کنین. 866 00:32:47,841 --> 00:32:49,218 ‫... توپ‌انداز جدید «یانکیز»... 867 00:32:49,301 --> 00:32:51,637 ‫- خیلی‌خب، این حرفش عصبیم کرد. ‫- من هم عصبی شدم. 868 00:32:51,720 --> 00:32:54,056 ‫- می‌خوای مست کنیم؟ ‫- باید مست کنم. 869 00:32:54,139 --> 00:32:55,557 ‫- همچنین. ‫- ... ولی چه بازویی داره. 870 00:32:57,226 --> 00:32:58,904 ‫راستی، اسم کتاب جدید ‫و پر سر و صدای... 871 00:32:58,928 --> 00:33:00,104 ‫هارپر لی به گوشتون خورده؟ 872 00:33:00,187 --> 00:33:02,231 ‫- یه آبجو بیارین. ‫- یه مارتینی با زیتون بیارین. 873 00:33:02,314 --> 00:33:03,649 ‫اگه گفتین نوشیدنی محبوبش چیه؟ 874 00:33:03,732 --> 00:33:05,109 ‫تکیلای مرغ مقلده. 875 00:33:05,192 --> 00:33:07,236 ‫ظاهرا واقعا اومدیم ‫صدف دوکفه‌ای ببینیم. 876 00:33:07,319 --> 00:33:08,821 ‫خیلی‌خب، من دیگه رفع زحمت می‌کنم. 877 00:33:08,904 --> 00:33:10,656 ‫وقتشه آدم به شدت بامزه‌ای رو... 878 00:33:10,739 --> 00:33:12,866 ‫که این همه راه از کراون هایتس ‫تا اینجا اومده، معرفی کنم. 879 00:33:12,950 --> 00:33:15,327 ‫حتی قبل از راه افتادن، ‫یه دوش هم گرفته. این شما... 880 00:33:15,411 --> 00:33:17,538 ‫و این نوآ برنبام گنده‌بک. 881 00:33:17,621 --> 00:33:19,873 ‫- نوآ برنبامه؟ ‫- بیا رو صحنه بام. 882 00:33:19,957 --> 00:33:21,011 ‫نوآ برنبامه. 883 00:33:21,035 --> 00:33:23,420 ‫جانم؟ بابی حاضر نبود جای ‫نوآ برنبام رو با من عوض کنه؟ 884 00:33:23,502 --> 00:33:25,212 ‫یعنی این‌قدر افت کردم؟ 885 00:33:25,295 --> 00:33:28,132 ‫نه بابا، بابی صرفا داره گه‌خوری می‌کنه. 886 00:33:28,215 --> 00:33:29,842 ‫تغذیه خیلی مهمه دیگه. 887 00:33:29,925 --> 00:33:31,802 ‫- کارش اصلا درست نیست. ‫- کارش اصلا درست نیست. 888 00:33:31,885 --> 00:33:34,346 ‫سلام به همگی. حالتون چطوره؟ 889 00:33:34,430 --> 00:33:36,724 ‫ببین داره وسط سلام دادنش... 890 00:33:36,807 --> 00:33:38,225 ‫یکی از شوخی‌های مسخره‌اش رو ‫انتخاب می‌کنه. 891 00:33:38,308 --> 00:33:39,685 ‫- مسخره. ‫- مسخره. 892 00:33:39,768 --> 00:33:41,437 ‫- سفارش همگی رو آوردن دیگه؟ ‫- آره! 893 00:33:41,520 --> 00:33:43,605 ‫راستش، جنتیل جماعت ‫شراب کابارنه دوست دارن. 894 00:33:43,689 --> 00:33:44,857 ‫- درست نمی‌گم؟ ‫- وای، می‌دونم تهش چی می‌گه. 895 00:33:44,940 --> 00:33:46,400 ‫ولی یهودی جماعت، ‫هر شرابی هم که باشه، 896 00:33:46,483 --> 00:33:48,360 ‫- می‌گه: «اینجا چه سرده.» ‫- «اینجا چه سرده». مسخره. 897 00:33:48,444 --> 00:33:49,611 ‫- مسخره. ‫- مسخره. 898 00:33:49,695 --> 00:33:51,613 ‫داشتم با رفیقم، سید، ‫از کنار یه کلیسا رد می‌شدم. 899 00:33:51,697 --> 00:33:54,491 ‫یه تابلو زده بودن که: ‫«هر کی کاتولیک بشه، پنجاه دلار بهش می‌دیم.» 900 00:33:54,575 --> 00:33:56,160 ‫سید گفت: «من پول لازم دارم. می‌رم تو.» 901 00:33:56,243 --> 00:33:57,619 ‫یه ربع بعدش، 902 00:33:57,703 --> 00:33:59,413 ‫اومد بیرون، ‫من هم بهش گفتم: «سید،» 903 00:33:59,496 --> 00:34:01,039 ‫«سید، پنجاه دلاره رو گرفتی؟» 904 00:34:01,123 --> 00:34:03,584 ‫یه نگاهی بهم انداخت، ‫سری تکون داد و گفت: 905 00:34:03,667 --> 00:34:05,502 ‫«امان از دست شما یهودی‌ها. ‫فقط به فکر پولین.» 906 00:34:05,586 --> 00:34:07,588 ‫هار هار هار، من یهودی‌ام. 907 00:34:07,671 --> 00:34:09,840 ‫- هیس! ‫- بلند گفتی‌ها. 908 00:34:09,923 --> 00:34:11,258 ‫- من که به کیرمه. یکی دیگه می‌خوام. ‫- خیلی‌خب. 909 00:34:11,341 --> 00:34:12,968 ‫بریم سراغ یه داستان دیگه. ‫یه بچه از مدرسه میاد خونه... 910 00:34:13,051 --> 00:34:14,970 ‫و به مامانش می‌گه ‫تو نمایش مدرسه‌شون بهش نقش دادن. 911 00:34:15,053 --> 00:34:17,306 ‫- مامانه می‌گه: «چه نقشی بهت دادن؟» ‫- از پشت می‌گم. 912 00:34:17,389 --> 00:34:19,433 ‫بچه می‌گه: «نقش شوهر یهودیه.» ‫مامانه می‌گه: 913 00:34:19,516 --> 00:34:21,351 ‫«برگرد مدرسه و به معلمتون بگو...» 914 00:34:21,435 --> 00:34:22,811 ‫«یه نقش دیالوگ‌دار می‌خوای.» 915 00:34:22,895 --> 00:34:24,563 ‫ایول. 916 00:34:24,646 --> 00:34:25,898 ‫- خیال کردی کارت بامزه است؟ ‫- عجب. 917 00:34:25,981 --> 00:34:27,900 ‫ظاهرا یه مرغ مقلد هم بین حضار داریم. 918 00:34:27,983 --> 00:34:30,527 ‫- دارین چه غلطی می‌کنین؟ ‫- داریم یه کم حال می‌کنیم بابی جان. 919 00:34:30,611 --> 00:34:31,945 ‫- خب، دیگه نکنین. ‫- مبارزه منصفانه‌ای نبود. 920 00:34:32,029 --> 00:34:33,781 ‫استویی، یه کلمه دیگه حرف زدن، ‫بندازشون بیرون. 921 00:34:33,864 --> 00:34:35,282 ‫چه ضدحالی هستی. 922 00:34:35,365 --> 00:34:37,326 ‫دلم به حال موسی می‌سوزه که مجبور بود... 923 00:34:37,409 --> 00:34:38,846 ‫یه مشت یهودی رو ‫وسط بیابون راهنمایی کنه. 924 00:34:38,870 --> 00:34:39,912 ‫چقدر رو اعصابش می‌رفتن. 925 00:34:39,995 --> 00:34:41,747 ‫تعجبی نداره که خدا ‫دو تا لوح براش نازل کرد. 926 00:34:44,416 --> 00:34:46,960 ‫مامان؟ بابا؟ منم! 927 00:34:47,044 --> 00:34:50,172 ‫سلام جولی! عه، چقدر بار دستته. 928 00:34:50,255 --> 00:34:51,632 ‫بابا می‌خواست سود پنج سال اخیر رو حساب کنه. 929 00:34:51,715 --> 00:34:53,550 ‫ضمنا، گمون نمی‌کردم ‫سامانه ثبت دو دفتریتون... 930 00:34:53,634 --> 00:34:54,885 ‫این‌قدر حساب و کتاب رو پیچیده کنه. 931 00:34:54,968 --> 00:34:56,929 ‫بذارشون اینجا. بذارشون اینجا. 932 00:34:57,012 --> 00:34:58,889 ‫همین‌جا می‌مونی و یه چیزی می‌خوری. 933 00:34:58,972 --> 00:35:01,141 ‫- نه، باید زود برم. ‫- سوال که نکردم. 934 00:35:01,225 --> 00:35:03,185 ‫دستور دادم. ‫پوست و استخون شدی. 935 00:35:03,268 --> 00:35:05,103 ‫اِم، خیلی‌خب. ‫شاید بد نباشه یه چیزی بخورم. 936 00:35:05,187 --> 00:35:06,939 ‫بوی خوبی میاد. 937 00:35:07,022 --> 00:35:08,982 ‫آره بابا. ‫کل غذاهای محبوبت رو درست کردم. 938 00:35:10,901 --> 00:35:12,319 ‫عه، کلا یادم رفته بود. 939 00:35:12,402 --> 00:35:16,156 ‫جولی، ایشون لینا برافمن هستن ‫که یه کم بالاتر ساکن هستن. 940 00:35:16,240 --> 00:35:18,283 ‫از معلمان «پی‌اس 144» هستن. 941 00:35:19,326 --> 00:35:21,328 ‫- سلام کن. ‫- سلام لینا. 942 00:35:21,411 --> 00:35:23,247 ‫- سلام جول. ‫- عزیزم، گفتی معلم چی هستی؟ 943 00:35:23,330 --> 00:35:25,332 ‫معلم موسیقی‌ام. ‫هارمونی و آهنگسازی درس می‌دم. 944 00:35:25,415 --> 00:35:27,417 ‫خودم هم نوازنده فلوت کلاسیکم. 945 00:35:27,501 --> 00:35:28,710 ‫- خودم می‌خواستم بگم. ‫- ببین مامان... 946 00:35:28,794 --> 00:35:30,337 ‫جول یه کلوب موسیقی داره، 947 00:35:30,420 --> 00:35:32,631 ‫اینه که وجه اشتراکات زیادی دارین. 948 00:35:32,714 --> 00:35:34,132 ‫خیلی خارق‌العاده است، مگه نه؟ 949 00:35:34,216 --> 00:35:35,968 ‫جفتتون بیاین ببینم. 950 00:35:36,051 --> 00:35:37,928 ‫بشینین، بشینین. 951 00:35:38,011 --> 00:35:39,596 ‫لینا؟ 952 00:35:39,680 --> 00:35:41,473 ‫یه کم بیشتر بکشم؟ 953 00:35:41,557 --> 00:35:42,891 ‫آره، یه کم بیشتر بکشین. 954 00:35:42,975 --> 00:35:44,601 ‫جولی، بشین. 955 00:35:44,685 --> 00:35:47,563 ‫شما دو تا صحبت کنین ‫و با همدیگه آشنا بشین. 956 00:35:47,646 --> 00:35:50,065 ‫چیزی نمونده شام رو ‫از فر دربیارم. 957 00:35:51,608 --> 00:35:55,070 ‫- آخ. ‫- خوبی؟ 958 00:35:55,153 --> 00:35:58,615 ‫یکی داره می‌گه: ‫«سلام، بذارین بیام بیرون.» 959 00:36:01,201 --> 00:36:02,911 ‫می‌شه یه لحظه بلند شم؟ 960 00:36:02,995 --> 00:36:04,037 ‫چرا که نه؟ 961 00:36:08,458 --> 00:36:10,794 ‫- مامان. ‫- خوشگله، مگه نه؟ 962 00:36:10,878 --> 00:36:12,880 ‫دیوانه شدی‌ها. ‫من که نمی‌مونم. 963 00:36:12,963 --> 00:36:15,716 ‫- می‌مونی بابا. ‫- چرا اینجا در پشتی نداره؟ 964 00:36:15,799 --> 00:36:18,886 ‫دو دقیقه پیش که می‌تونستی بمونی. ‫الان چی شد؟ 965 00:36:18,969 --> 00:36:20,596 ‫- لینا برافمن رو آوردی دیگه. ‫- مگه چیه؟ 966 00:36:20,679 --> 00:36:22,431 ‫دختر خوشگلیه، ‫موسیقی‌دان بااستعدادیه. 967 00:36:22,514 --> 00:36:25,017 ‫- یعنی فلوتش رو هم آورده؟ ‫- بارداره‌ها. 968 00:36:25,100 --> 00:36:26,518 ‫- یه کوچولو بارداره. ‫- چیزی نمونده... 969 00:36:26,602 --> 00:36:27,895 ‫- بچه‌اش راه بیفته. ‫- هوم، نمک کم داره. 970 00:36:27,978 --> 00:36:29,354 ‫من با زن باردار معاشرت نمی‌کنم‌ها. 971 00:36:29,438 --> 00:36:31,356 ‫وای، نه بابا، ‫فرصت معاشرت کردن ندارین. 972 00:36:31,440 --> 00:36:32,733 ‫بهش می‌گم مریضم. 973 00:36:32,816 --> 00:36:34,693 ‫- می‌گم تو هم دیوانه‌ای. ‫- جول، 974 00:36:34,776 --> 00:36:36,653 ‫جناب‌عالی مرد مطلقه‌ای هستی ‫که دو تا بچه کم سن و سال داری. 975 00:36:36,737 --> 00:36:38,405 ‫تو محله چینی‌ها ‫یه کلوب شبانه داری... 976 00:36:38,488 --> 00:36:40,115 ‫که هیچ توضیحی براش ندارم. 977 00:36:40,198 --> 00:36:42,242 ‫نمی‌تونی موشکافانه یار پیدا کنی. 978 00:36:42,326 --> 00:36:44,286 ‫- مامان... ‫- باید همدم داشته باشی. 979 00:36:44,369 --> 00:36:45,500 ‫یکی باید کنارت باشه. 980 00:36:45,524 --> 00:36:47,456 ‫زن خوب باعث می‌شه ‫مردش هم خوب بشه. 981 00:36:47,539 --> 00:36:50,584 ‫خیال کردی اگه من نبودم، ‫پدرت الان چه وضعی داشت؟ 982 00:36:50,667 --> 00:36:52,586 ‫حواست رو جمع کن. ‫حالا یه دلیل مناسب برام بیار... 983 00:36:52,669 --> 00:36:53,837 ‫که نمی‌تونی بری تو پذیرایی... 984 00:36:53,921 --> 00:36:56,506 ‫و با دختره غذای خوشمزه‌ای بخوری؟ 985 00:37:06,892 --> 00:37:09,394 ‫خب... 986 00:37:09,478 --> 00:37:12,105 ‫- از تدریس خوشت میاد؟ ‫- خیلی خوشم میاد. 987 00:37:12,189 --> 00:37:14,066 ‫آخه از بچه‌ها خیلی خوشم میاد. 988 00:37:16,860 --> 00:37:18,445 ‫خیلی‌خب، ‫همگی بزنین به افتخار... 989 00:37:18,528 --> 00:37:20,572 ‫آدم به شدت بامزه‌ای که خودم باشم. 990 00:37:20,656 --> 00:37:22,282 ‫ولی یه کف آرومی هم به افتخار... 991 00:37:22,366 --> 00:37:23,867 ‫رفیقم، فرانکی بوردن، بزنین. 992 00:37:23,951 --> 00:37:26,036 ‫احسنت فرانکی. 993 00:37:26,119 --> 00:37:27,649 ‫باید بدن یه گورخر ‫فرانکی بوردن رو بکشه، 994 00:37:27,673 --> 00:37:29,081 ‫تکه و پاره‌اش کنه ‫و بهش تجاوز کنه. 995 00:37:29,164 --> 00:37:32,292 ‫- فرانکی بوردن هم هست، چه بدبخت شدن. ‫- نفر بعدی... 996 00:37:32,376 --> 00:37:33,752 ‫فرد به شدت بامزه‌ایه. 997 00:37:33,835 --> 00:37:36,296 ‫اسمش بیلی جونزه. 998 00:37:38,507 --> 00:37:41,093 ‫ممنون. خودم نزاییدمش، ‫ولی قبوله. 999 00:37:41,176 --> 00:37:43,053 ‫- بیلی جونزه؟ ‫- پشم‌هام. 1000 00:37:43,136 --> 00:37:45,138 ‫از بدبخت هم بدبخت‌تر شدن. ‫بیلی جونز رو آوردن. 1001 00:37:45,222 --> 00:37:46,556 ‫ولی بذارین تا نیومده رو صحنه، ‫یه سری... 1002 00:37:46,640 --> 00:37:47,808 ‫از برنامه‌های بعدیمون رو ‫براتون بخونم. 1003 00:37:47,891 --> 00:37:49,184 ‫اوناهاش. 1004 00:37:49,267 --> 00:37:50,727 ‫ای بابا، حتی وایستادنش هم مسخره است. 1005 00:37:50,811 --> 00:37:52,396 ‫اول از همه بگم... 1006 00:37:52,479 --> 00:37:54,982 ‫که فقط به مدت یه شب، ‫برنامه ویژه‌ای براتون تدارک دیدیم. 1007 00:37:55,065 --> 00:37:56,942 ‫- اجرای اصلیمون رو با دیو گنده‌بک... ‫- حتی بیلی هم... 1008 00:37:57,025 --> 00:37:58,652 ‫نمی‌مونه اجراش رو ببینه. 1009 00:37:58,735 --> 00:38:00,779 ‫آخ، اجرای افتضاحش رو... 1010 00:38:00,862 --> 00:38:02,948 ‫- تو کابوس‌هام می‌شنوم. ‫- تا یواشکی نرفته لس آنجلس... 1011 00:38:03,031 --> 00:38:04,700 ‫و حسابش رو صاف نکرده، ‫اجراش رو ببینین. 1012 00:38:04,783 --> 00:38:06,368 ‫الان برمی‌گردم. 1013 00:38:06,451 --> 00:38:08,245 ‫- وایستا ببینم، کجا می‌ری؟ ‫- کمدین محبوبمون، 1014 00:38:08,328 --> 00:38:10,163 ‫جس کلیتون از اجراهای اخیرش ‫تو وگاس برمی‌گرده... 1015 00:38:10,247 --> 00:38:12,124 ‫و تا آخر هفته، هر شب... 1016 00:38:12,207 --> 00:38:14,710 ‫ساعت نه برامون اجرا می‌کنه. 1017 00:38:14,793 --> 00:38:17,462 ‫اگه با کمدین‌های خارجی حال می‌کنین، 1018 00:38:17,546 --> 00:38:19,548 ‫برنامه‌های هفت و نیم و نه شب... 1019 00:38:19,631 --> 00:38:21,550 ‫چهارشنبه، پنج‌شنبه و جمعه‌مون... 1020 00:38:21,633 --> 00:38:23,135 ‫چرا نیشخند می‌زنی؟ 1021 00:38:23,218 --> 00:38:25,178 ‫خب، بیلی جونز رفته بود بیرون سیگار بکشه. 1022 00:38:25,262 --> 00:38:26,805 ‫من هم با خودم گفتم ‫ده دقیقه طول می‌کشه... 1023 00:38:26,888 --> 00:38:28,932 ‫تا خیر سرش بفهمه ‫باید ساختمون رو دور بزنه... 1024 00:38:29,016 --> 00:38:30,434 ‫- که برگرده تو. ‫- چی؟ 1025 00:38:30,517 --> 00:38:32,519 ‫در رو روش قفل کردم. 1026 00:38:32,602 --> 00:38:34,229 ‫چه آدم بد‌ذاتی هستی. 1027 00:38:34,312 --> 00:38:36,064 ‫- آره. ‫- خب، این شما و این نفر بعدی. 1028 00:38:36,148 --> 00:38:37,816 ‫اگه کل دنیا رو اسکرانتون حساب کنیم، 1029 00:38:37,899 --> 00:38:39,901 ‫اخیرا از تور جهانیش برگشته. 1030 00:38:39,985 --> 00:38:41,945 ‫بزنین به افتخار بیلی جونز... 1031 00:38:42,029 --> 00:38:44,322 ‫که به جز همسرش دوستش دارن! 1032 00:38:50,579 --> 00:38:53,123 ‫کجایی بیلی؟ 1033 00:38:53,206 --> 00:38:54,791 ‫خودت چرا نیشخند می‌زنی؟ 1034 00:38:54,875 --> 00:38:56,376 ‫بیلی جونز! 1035 00:38:59,296 --> 00:39:01,381 ‫- ممنون، ممنون. ‫- بیا دیگه بیلی! 1036 00:39:01,465 --> 00:39:02,287 ‫ایول بیلی! 1037 00:39:02,311 --> 00:39:04,217 ‫- بیلی اومده؟ ‫- یوهو! 1038 00:39:04,301 --> 00:39:05,019 ‫بیلی کجاست؟ 1039 00:39:05,043 --> 00:39:07,220 ‫چه هفته سختی بود. ‫امان از دست زنان، مگه نه؟ 1040 00:39:07,304 --> 00:39:08,805 ‫نه می‌شه باهاشون زندگی کرد، ‫نه می‌شه... 1041 00:39:08,889 --> 00:39:10,057 ‫خب، همین بس بود دیگه. 1042 00:39:10,140 --> 00:39:11,183 ‫نمی‌شه باهاشون زندگی کرد. 1043 00:39:11,266 --> 00:39:14,394 ‫مگه نه؟ 1044 00:39:14,478 --> 00:39:17,022 ‫وای، امان از دست همسرم. ‫رفته بود پیش یه فالگیر که بهش گفته بود... 1045 00:39:17,105 --> 00:39:19,691 ‫تو زندگی قبلیش ‫ماری، ملکه اسکاتلند بوده. 1046 00:39:19,775 --> 00:39:21,443 ‫من هم گفتم: «خب، ‫امیدوارم بهت خوش گذشته بوده باشه...» 1047 00:39:21,526 --> 00:39:24,237 ‫«عزیزم دلم، آخه تو زندگی کنونیت ‫که ماری، جوراب‌شور بنده هستی.» 1048 00:39:26,323 --> 00:39:28,700 ‫- همسرم... ‫- این دیگه چه کاریه؟ 1049 00:39:28,784 --> 00:39:30,110 ‫می‌گه می‌خواد کار ‫پیدا کنه. باورتون می‌شه؟ 1050 00:39:30,134 --> 00:39:31,036 ‫به نظرت کارت بامزه است؟ 1051 00:39:31,119 --> 00:39:32,788 ‫بهش می‌گم: «عزیزم، ‫تو که همین الان دو تا کار داری،» 1052 00:39:32,871 --> 00:39:35,540 ‫«ولی اصلا انجامشون نمی‌دی: ‫باید برام جق و ساک بزنی.» 1053 00:39:37,751 --> 00:39:40,295 ‫این یکی رو به بابی عزیزم تقدیم می‌کنم. 1054 00:39:40,378 --> 00:39:42,589 ‫میکروفونش رو قطع کنین! ‫نور رو قطع کنین... 1055 00:39:42,672 --> 00:39:44,007 ‫- و از صحنه ببرینش. ‫- باید برم. راستی، واسه چی... 1056 00:39:44,091 --> 00:39:45,675 ‫همسرم همیشه می‌خواد ‫وسط مسابقه باهام صحبت کنه؟ 1057 00:39:45,759 --> 00:39:47,177 ‫- وای، خاک عالم. ‫- آخه عزیزم، اگه می‌خواستم حال نده، 1058 00:39:47,260 --> 00:39:48,887 ‫تو اتاق‌خوابمون تماشا می‌کردم دیگه. 1059 00:39:48,970 --> 00:39:50,347 ‫ای بابا! 1060 00:39:50,430 --> 00:39:52,349 ‫برنبام رو کنار نذاشتی. ‫بوردن رو هم کنار نذاشتی. 1061 00:39:52,432 --> 00:39:54,434 ‫- چه مرگته؟ ‫- برو بالا اجرات رو بکن بیلی. 1062 00:39:54,518 --> 00:39:55,112 ‫خودش اجرا کرد دیگه! 1063 00:39:55,136 --> 00:39:56,686 ‫ولی از خودت بهتر بود. ‫کفشم هم پاشنه‌بلند بود! 1064 00:39:58,480 --> 00:40:00,649 ‫دیگه هیچ‌وقت راهتون نمی‌دم. 1065 00:40:00,732 --> 00:40:02,109 ‫- با جفتتونم. ‫- بیا بریم. 1066 00:40:02,192 --> 00:40:04,027 ‫می‌دونستی قبلا بامزه بودی؟ ‫چی به سرت اومد؟ 1067 00:40:04,111 --> 00:40:05,195 ‫چت شده باب؟ 1068 00:40:05,278 --> 00:40:06,947 ‫تو که همون لطیفه‌های مسخره رو ‫از زبون بیلی دوست داری. 1069 00:40:07,030 --> 00:40:09,032 ‫کسب و کار ما سرگرم کردن مردمه. می‌فهمین؟ 1070 00:40:09,116 --> 00:40:11,618 ‫مشتریانمون نمیان اینجا ‫که ببینن جناب‌عالی مسخره‌اش می‌کنی. 1071 00:40:11,701 --> 00:40:13,036 ‫میان که بهشون خوش بگذره. 1072 00:40:13,120 --> 00:40:14,412 ‫- خب، من همین کار رو کردم دیگه بابی. ‫- عه. 1073 00:40:14,496 --> 00:40:15,997 ‫صرفا می‌خواستم به ملت خوش بگذره. 1074 00:40:16,081 --> 00:40:17,582 ‫آهای. آهای رفیق. ‫نمی‌خواد دو دلار بدی. 1075 00:40:17,666 --> 00:40:19,709 ‫من همین‌جا نصف قیمت برات اجرا می‌کنم! 1076 00:40:19,793 --> 00:40:22,254 ‫ای بابا! اذیت نکن دیگه. ‫کی می‌خواد بهش خوش بگذره؟ 1077 00:40:22,337 --> 00:40:23,588 ‫- ها؟ ‫- عه، عه، واسه چی اومدی... 1078 00:40:23,672 --> 00:40:25,340 ‫- سمت غربی خیابون سوم عزیزم؟ ‫- عه! چی؟ 1079 00:40:25,423 --> 00:40:27,134 ‫- بیا ببینم. ‫- عه، وایستا! وایستا! 1080 00:40:27,217 --> 00:40:29,427 ‫- کمدینه‌ها! ‫- آره، خیلی هم عصبیه. 1081 00:40:29,511 --> 00:40:30,887 ‫عه، وایستا. آخ! 1082 00:40:30,971 --> 00:40:33,849 ‫باز هم همون آش و همون کاسه شد که. 1083 00:40:39,771 --> 00:40:42,691 ‫- جیغ خوش‌آیندی بود؟ ‫- جیغ خوش‌آیندی بود. 1084 00:40:42,774 --> 00:40:44,526 ‫- خیلی خوبه. ‫- خیلی نشاط‌آور بود. 1085 00:40:44,609 --> 00:40:46,278 ‫مجبور شدم معنی یکی دو تا ‫از کلماتش رو دربیارم. 1086 00:40:46,361 --> 00:40:48,029 ‫من تو پرینستون، شاگرد اول ‫کلاسمون بودم ایب. 1087 00:40:48,113 --> 00:40:49,823 ‫- معمولا معانی کلمات رو بلدم. ‫- می‌تونم عوضشون کنم. 1088 00:40:49,906 --> 00:40:51,324 ‫بذار خوانندگانمون یه گرد و خاکی ‫از فرهنگ‌های لغتشون بگیرن. 1089 00:40:51,408 --> 00:40:52,826 ‫به نفعشونه. ‫یه سری جاها رو... 1090 00:40:52,909 --> 00:40:54,661 ‫با مداد قرمز خط کشیدم. ‫لزومی نداره چاپ بشن. 1091 00:40:54,744 --> 00:40:56,121 ‫چه عالی. من که راضی‌ام. 1092 00:40:56,204 --> 00:40:57,747 ‫خب، الان راضی‌تر هم می‌شی. 1093 00:40:57,831 --> 00:40:59,791 ‫یه تمبر هم هدر نمی‌ره. 1094 00:40:59,875 --> 00:41:02,002 ‫- این چیه؟ ‫- اولین حقوقته. 1095 00:41:02,085 --> 00:41:04,838 ‫اولین حقوقمه. چه خارق‌العاده. 1096 00:41:04,921 --> 00:41:06,506 ‫تمبرش رو هم می‌خوای؟ ‫تمبرش رو بهت می‌دم‌ها. 1097 00:41:06,590 --> 00:41:08,341 ‫نه، تمبر نمی‌خواد. ‫ممنون گیب. 1098 00:41:08,425 --> 00:41:10,010 ‫ممنون ایب. 1099 00:41:15,182 --> 00:41:17,100 ‫هر حرفی که به مرد جماعت می‌زنیم، 1100 00:41:17,184 --> 00:41:20,312 ‫از یه فیلتر خراب مردونه ‫که خودمون نداریمش، رد می‌شه. 1101 00:41:20,395 --> 00:41:22,606 ‫ما می‌گیم «نه»، ‫اون‌ها می‌شنون «آره». 1102 00:41:22,689 --> 00:41:25,233 ‫می‌گیم «وایستا»، می‌شنون «ادامه بده». ‫می‌گیم... 1103 00:41:25,317 --> 00:41:26,443 ‫«می‌خوای خوش بگذرونیم؟» 1104 00:41:26,526 --> 00:41:27,694 ‫می‌شنون «می‌خوای خوش بگذرونیم؟» 1105 00:41:27,777 --> 00:41:28,862 ‫خودم می‌دونم فرقی نداشتن، 1106 00:41:28,945 --> 00:41:30,572 ‫ولی مفاهیمشون با همدیگه فرق می‌کنه. 1107 00:41:30,655 --> 00:41:32,949 ‫مودب باشم، خودم می‌دونم. 1108 00:41:33,033 --> 00:41:35,160 ‫همیشه به من می‌گن مودب باشم. 1109 00:41:35,243 --> 00:41:38,205 ‫امشب یه حرفی زده بودم ‫که بازداشتم کردن. 1110 00:41:38,288 --> 00:41:39,915 ‫ولی اصلا مهم نیست چی بگیم. 1111 00:41:39,998 --> 00:41:41,875 ‫مهم اینه که آدم چه حرفی... 1112 00:41:41,958 --> 00:41:43,543 ‫- رو کجا ادا کنه. ‫- احسنت. 1113 00:41:43,627 --> 00:41:45,086 ‫و وقتی می‌خواد... 1114 00:41:45,170 --> 00:41:46,671 ‫حرفش رو تو مکان فرضی مذکور ادا کنه، ‫چه‌جور آدمی اونجا هست که صداش رو بشنوه. 1115 00:41:46,755 --> 00:41:48,048 ‫- متوجه منظورم هستین؟ ‫- کوکائین زدی؟ 1116 00:41:48,131 --> 00:41:49,132 ‫ها؟ 1117 00:41:49,216 --> 00:41:50,425 ‫بابت چی گرفتنت؟ 1118 00:41:50,508 --> 00:41:52,302 ‫بابت ارائه خدمات غیرقانونی. 1119 00:41:52,385 --> 00:41:53,386 ‫با این پیراهن خدمات ارائه می‌دی؟ 1120 00:41:53,470 --> 00:41:54,596 ‫راستش، چون جرئت داشتم... 1121 00:41:54,679 --> 00:41:56,223 ‫بغل گوش یه سرکار کراپکی خان بی‌شعور... 1122 00:41:56,306 --> 00:41:58,934 ‫یه سری حرف‌ها رو بزنم، ‫بازداشتم کردن. 1123 00:41:59,017 --> 00:42:01,728 ‫مودب باشم، خودم می‌دونم. 1124 00:42:01,811 --> 00:42:03,063 ‫سیگار نمی‌خوای؟ 1125 00:42:03,146 --> 00:42:05,023 ‫ها؟ مرسی عزیزم. 1126 00:42:05,106 --> 00:42:06,066 ‫دختره باید بگیره... 1127 00:42:06,149 --> 00:42:07,275 ‫یه هفته‌ای بخوابه. 1128 00:42:07,359 --> 00:42:09,402 ‫اولین بارته؟ 1129 00:42:09,486 --> 00:42:11,446 ‫که بازداشت شدم؟ ‫نه بابا. 1130 00:42:11,529 --> 00:42:13,114 ‫- تو چی؟ ‫- آره. 1131 00:42:13,198 --> 00:42:14,366 ‫لمش دستت میاد. 1132 00:42:14,449 --> 00:42:16,409 ‫منظورم این نبود که... 1133 00:42:16,493 --> 00:42:18,286 ‫ولش کن. 1134 00:42:18,370 --> 00:42:19,871 ‫خب، کجا بودم؟ 1135 00:42:19,955 --> 00:42:22,123 ‫آها، آره، هنوز جریان بابی رو نگفتم؟ 1136 00:42:22,207 --> 00:42:23,250 ‫فقط جریان بیلی جونز رو گفتی. 1137 00:42:23,333 --> 00:42:24,960 ‫- جریان نوآ برنبام رو هم گفتی. ‫- عجب، 1138 00:42:25,043 --> 00:42:26,711 ‫پس بهترین روایت رو ‫واسه تهش نگه داشته بودم. 1139 00:42:26,795 --> 00:42:28,421 ‫- میریام میزل! ‫- هوم؟ 1140 00:42:28,505 --> 00:42:31,883 ‫- برات وثیقه گذاشتن. ‫- یه لحظه فرصت بدیم کارم رو تموم کنم. 1141 00:42:31,967 --> 00:42:33,343 ‫بابی. 1142 00:42:33,426 --> 00:42:36,263 ‫آخه امکان نداره موی تخمیش طبیعی باشه. 1143 00:42:40,725 --> 00:42:41,977 ‫خودم می‌دونم فراتر از حد انتظار پیش رفتم. 1144 00:42:42,060 --> 00:42:43,561 ‫به شدت فراتر از حد انتظار پیش رفتی. 1145 00:42:43,645 --> 00:42:44,604 ‫پسش می‌گیری دیگه. 1146 00:42:44,688 --> 00:42:45,981 ‫یا ممکنه بهمون حمله کنن. 1147 00:42:46,064 --> 00:42:48,566 ‫حمله که نمی‌کنن. ‫دختر جوان مهربونیه... 1148 00:42:48,650 --> 00:42:50,151 ‫که نمی‌خواسته با والدینش تماس بگیره. 1149 00:42:50,235 --> 00:42:52,237 ‫خب، بحث پول دور ریختن ‫بابت وثیقه تو جداست، 1150 00:42:52,320 --> 00:42:53,863 ‫ولی وثیقه گذاشتن واسه جنده‌ای ‫که اصلا نمی‌شناسم رو نمی‌دونم. 1151 00:42:53,947 --> 00:42:55,365 ‫- من که جنده نیستم. ‫- راست می‌گی، 1152 00:42:55,448 --> 00:42:57,117 ‫پس حتما مدل عکس ورودی‌های مترویی. 1153 00:42:57,200 --> 00:42:58,584 ‫وای، چه خوشحال شدم ‫که گفتین «راست». 1154 00:42:58,608 --> 00:42:59,828 ‫سر تقاطع ششم بپیچین سمت راست. 1155 00:42:59,911 --> 00:43:01,496 ‫من حرفش رو باور می‌کنم. 1156 00:43:01,579 --> 00:43:03,540 ‫لباس زیر نپوشیده‌ها. 1157 00:43:03,623 --> 00:43:04,730 ‫اعضای بدن باید ‫گاهی هوا بخورن دیگه. 1158 00:43:04,754 --> 00:43:05,959 ‫ببین، داریم دور خودمون می‌چرخیم؟ 1159 00:43:06,042 --> 00:43:08,128 ‫دو بلوک دیگه بیشتر نمونده، ‫بریم تو خیابون چهل و ششم. 1160 00:43:08,211 --> 00:43:11,298 ‫راستش، تو بازداشتگاه بیشتر ‫از اون کلوب مسخره بهم خوش گذشت. 1161 00:43:11,381 --> 00:43:12,424 ‫نورپردازیش هم بهتر بود. 1162 00:43:12,507 --> 00:43:14,467 ‫بابی خیلی عوضیه. ‫با اون کلوب هم کاری نداریم. 1163 00:43:14,551 --> 00:43:17,220 ‫منظورم همینه دیگه سوزی. ‫نمی‌خوای وارد این بازی بشم. 1164 00:43:17,304 --> 00:43:19,514 ‫- سنم خیلی بالا رفته. ‫- تو که هنوز سی سالت هم نشده. 1165 00:43:19,597 --> 00:43:21,182 ‫حس می‌کنم مال دوران باستانم. 1166 00:43:21,266 --> 00:43:22,559 ‫می‌خوام تو همون «گسلایت»... 1167 00:43:22,642 --> 00:43:23,601 ‫و بقیه کلوب‌های ویلج اجرا کنم. 1168 00:43:23,685 --> 00:43:26,730 ‫می‌خوام جایی باشه که بتونم ‫حرف بزنم و خودم باشم. 1169 00:43:26,813 --> 00:43:28,189 ‫چرا که نه؟ 1170 00:43:28,273 --> 00:43:30,567 ‫تو همون ویلج و کافه‌های انعامی اجرا کن، 1171 00:43:30,650 --> 00:43:32,110 ‫ولی سعی کن پول دربیاری دیگه. 1172 00:43:32,193 --> 00:43:34,279 ‫کلوب‌های پردرآمد، پولشون رو ‫از فروش الکل درمیارن. 1173 00:43:34,362 --> 00:43:35,864 ‫خودم بلدم. خودم مدیر «گسلایت» بودم. 1174 00:43:35,947 --> 00:43:37,699 ‫الکل که نباشه، درآمدی هم در کار نیست. 1175 00:43:37,782 --> 00:43:39,074 ‫شبی سه بار اجرا می‌کنم. 1176 00:43:39,098 --> 00:43:40,618 ‫چهار بار اجرا می‌کنم. ‫پنج بار اجرا می‌کنم. 1177 00:43:40,702 --> 00:43:42,620 ‫صفر ضرب‌در پنج، باز هم صفره دیگه. 1178 00:43:42,704 --> 00:43:44,956 ‫الکل که نباشه، درآمدی در کار نیست. 1179 00:43:45,040 --> 00:43:47,542 ‫هیچ‌کدوممون پول درنمیاریم. 1180 00:43:47,625 --> 00:43:49,586 ‫- باشه. ‫- عه، 1181 00:43:49,669 --> 00:43:50,795 ‫رد شدیم. 1182 00:43:50,879 --> 00:43:52,630 ‫امان از دست تو. 1183 00:43:52,714 --> 00:43:54,466 ‫خودم همیشه با مترو میام. ‫از خط «اِی» که پیاده می‌شم، 1184 00:43:54,549 --> 00:43:56,718 ‫دوتا بلوک می‌رم بالاتر ‫و یه بلوک می‌رم سمت چپ. 1185 00:43:56,801 --> 00:43:58,595 ‫آدرسش رو فهمیدین؟ 1186 00:44:01,598 --> 00:44:03,808 ‫سلام مایکی. 1187 00:44:03,892 --> 00:44:07,103 ‫سه سوته میام. 1188 00:44:07,187 --> 00:44:10,231 ‫سلام «خرگوش خانم». ‫بازداشتم کردن! 1189 00:44:10,315 --> 00:44:12,859 ‫خوش به حالت. 1190 00:44:12,942 --> 00:44:14,819 ‫قهوه دارن. قهوه می‌خوری؟ 1191 00:44:14,903 --> 00:44:18,323 ‫- من که باید قهوه بخورم. ‫- میل ندارم. 1192 00:44:19,908 --> 00:44:21,659 ‫کسی بیست دلاری نداره؟ 1193 00:44:21,743 --> 00:44:23,661 ‫بیست دلاری؟ ‫مگه من راکفلرم؟ 1194 00:44:23,745 --> 00:44:25,121 ‫عزیز دلم، ما همگی آس و پاسیم. 1195 00:44:25,205 --> 00:44:26,247 ‫دو دلار کم دارم، 1196 00:44:26,331 --> 00:44:28,249 ‫ولی بقیه‌اش سر جاشه. 1197 00:44:28,333 --> 00:44:30,251 ‫بهتر بود جریان قهوه رو بهت می‌گفتم. 1198 00:44:30,335 --> 00:44:32,879 ‫چطوری می‌خواستی توصیفش کنی؟ 1199 00:44:35,340 --> 00:44:37,217 ‫رژ لبت رو بهم قرض بده. 1200 00:44:37,300 --> 00:44:39,803 ‫اصلا رنگش که به من بیشتر میاد. 1201 00:45:27,434 --> 00:45:29,352 ‫- تازه‌واردی؟ ‫- ایول! 1202 00:45:29,436 --> 00:45:33,398 ‫بزنین به افتخار لانا لارو! 1203 00:45:35,483 --> 00:45:38,862 ‫دختر میهن‌پرست و مهربونیه. 1204 00:45:38,945 --> 00:45:42,240 ‫می‌بینم که سلام نظامی ‫بعضی آقایون هنوز پایین نیومده. 1205 00:45:42,323 --> 00:45:44,200 ‫- ایول! ‫- بقیه‌اش مال خودت نازنین. 1206 00:45:44,284 --> 00:45:46,953 ‫- باز هم بیار. ‫- عه، چه کت‌شلوار خوشگلی. 1207 00:45:47,036 --> 00:45:48,663 ‫حتما جنازه یکی رو... 1208 00:45:48,746 --> 00:45:50,790 ‫تو مرده‌شوی‌خونه لخت کردن. 1209 00:45:50,874 --> 00:45:51,886 ‫حالا که حرف جنازه شد، 1210 00:45:51,910 --> 00:45:53,751 ‫تا حالا اسم جمود نعشی ‫به گوشتون خورده؟ 1211 00:45:53,835 --> 00:45:56,087 ‫من که حاضرم واسه ‫جوان شدن آدم بکشم، 1212 00:45:56,171 --> 00:45:57,881 ‫ولی خبر نداشتم واسه شق و رق موندن... 1213 00:45:57,964 --> 00:46:00,008 ‫باید بمیرم. 1214 00:46:00,091 --> 00:46:02,427 ‫خب، امشب آخرین شب اجرای من... 1215 00:46:02,510 --> 00:46:03,970 ‫تو «والفورد»ه. 1216 00:46:04,053 --> 00:46:05,346 ‫همگی با همدیگه... 1217 00:46:05,430 --> 00:46:06,973 ‫- بهم تبریک نگین. ‫- بازنشستگیت مبارک! 1218 00:46:07,056 --> 00:46:08,725 ‫من این‌قدر محبوبم ‫که بازنشسته نمی‌شم رفیق. 1219 00:46:08,808 --> 00:46:10,685 ‫کار بهتری پیدا کردم. 1220 00:46:10,768 --> 00:46:13,188 ‫♪ از اینجا که برم، ‫دلتون برام تنگ می‌شه. ♪ 1221 00:46:13,271 --> 00:46:16,316 ‫♪ وای، دلتون خیلی برام تنگ می‌شه. ♪ 1222 00:46:16,399 --> 00:46:18,693 ‫ای بابا، خودتون ضرر می‌کنین دیگه. 1223 00:46:18,776 --> 00:46:22,071 ‫خب، کلیف خان می‌خواست بمونم. 1224 00:46:22,155 --> 00:46:24,532 ‫گفت برنامه ریخته ‫که بیشتر پول دربیاره. 1225 00:46:24,616 --> 00:46:26,049 ‫می‌خواست یه شب ‫خانوادگی برگزار کنه... 1226 00:46:26,073 --> 00:46:27,243 ‫که بچه‌هاتون رو هم بیارین. 1227 00:46:27,327 --> 00:46:29,287 ‫حداقل باید دو تا شیر بخرین. 1228 00:46:29,370 --> 00:46:31,789 ‫عه، فکر بدی هم نیست‌ها. 1229 00:46:31,873 --> 00:46:34,792 ‫پستونش که همین الان هم موجوده. 1230 00:46:34,876 --> 00:46:37,629 ‫خلاصه که مشتاقم ‫برم سر کار بعدیم. 1231 00:46:37,712 --> 00:46:39,797 ‫مخاطبینش یه مقدار تحصیل‌کرده‌ترن. 1232 00:46:39,881 --> 00:46:41,883 ‫یه مقدار بالغ‌ترن. 1233 00:46:51,976 --> 00:46:54,312 ‫باید جریانمون رو به والدینم بگیم. 1234 00:46:56,397 --> 00:46:58,816 ‫بیشتر از این نمی‌تونم عقبش بندازم. 1235 00:47:00,401 --> 00:47:02,737 ‫اسم لینا برافمن به گوشت آشنا نیست؟ 1236 00:47:02,820 --> 00:47:06,032 ‫- سلام. ‫- عه، وایستا. 1237 00:47:07,075 --> 00:47:08,576 ‫چطوری اومدی تو؟ 1238 00:47:08,660 --> 00:47:11,246 ‫چه بدونم، تو که اصلا ‫تدارکات امنیتی ندیدی. 1239 00:47:13,456 --> 00:47:15,667 ‫- این چیه؟ ‫- پولیه که بابت... 1240 00:47:15,750 --> 00:47:17,544 ‫پس دادن پول میج ‫که دستم بود و گمش کردم... 1241 00:47:17,627 --> 00:47:19,963 ‫- بهم داده بودی. ‫- قمار کردی و دود شد دیگه. 1242 00:47:20,046 --> 00:47:22,048 ‫اون شرکت بیمه‌ایه چی شد؟ 1243 00:47:22,131 --> 00:47:24,717 ‫- هنوز اذیتت می‌کنه؟ ‫- آها، خواهرم هر روز موقع ناهار... 1244 00:47:24,801 --> 00:47:26,844 ‫تو دفترشون براش ساک می‌زنه، ‫اینه که مشکلی نداریم. 1245 00:47:26,928 --> 00:47:30,348 ‫خب، این هم از این. ‫حسابمون صاف شد. هوم؟ 1246 00:47:30,431 --> 00:47:33,142 ‫باز برگشتم سر خونه اول. ‫البته بعد از وثیقه گذاشتن... 1247 00:47:33,226 --> 00:47:35,353 ‫واسه میریام و اون جنده خانمه ‫از خونه اول هم عقب‌تر رفتم. 1248 00:47:35,436 --> 00:47:37,438 ‫هر جمله‌ات از جمله قبلیت بدتره‌ها. 1249 00:47:39,065 --> 00:47:40,817 ‫وایستا. 1250 00:47:43,861 --> 00:47:46,281 ‫دیگه هیچ‌وقت... ‫یه هیچ وجه... 1251 00:47:46,364 --> 00:47:48,783 ‫با پول همسرم کار حیله‌گرانه‌ای نکن. 1252 00:47:48,866 --> 00:47:50,994 ‫- همسر سابقته. ‫- نکن. 1253 00:48:02,672 --> 00:48:04,465 ‫امرتون؟ 1254 00:48:04,549 --> 00:48:06,092 ‫ترجیح می‌دم رئیستون رو ببینم. 1255 00:48:06,175 --> 00:48:07,594 ‫مامان؟ 1256 00:48:10,597 --> 00:48:12,348 ‫همه‌چی رو قفسه بالاییه است. 1257 00:48:12,432 --> 00:48:15,435 ‫من که زرافه نیستم. ‫وضع آشپزخونه‌ام باید مناسب باشه. 1258 00:48:16,477 --> 00:48:18,396 ‫راحت باش. 1259 00:48:18,479 --> 00:48:19,981 ‫قتل کجا رخ داده؟ 1260 00:48:20,064 --> 00:48:22,358 ‫دیشب تو سان فرانسیسکو رخ داده. 1261 00:48:22,442 --> 00:48:23,776 ‫مقتول کی بوده؟ 1262 00:48:23,860 --> 00:48:25,778 ‫من بودم. 1263 00:48:25,862 --> 00:48:27,071 ‫بابا؟ 1264 00:48:27,155 --> 00:48:28,656 ‫میریام. سلام. 1265 00:48:28,740 --> 00:48:30,700 ‫- امشب چطور بود؟ ‫- خوب بود. 1266 00:48:30,783 --> 00:48:32,368 ‫به اتهام تن‌فروشی بازداشت شدم. 1267 00:48:32,452 --> 00:48:33,953 ‫عه، چه خوب. 1268 00:48:34,037 --> 00:48:36,414 ‫همه‌چی رو به راهه؟ 1269 00:48:36,497 --> 00:48:38,541 ‫آره بابا. همه‌چی رو به راهه. 1270 00:48:38,625 --> 00:48:42,045 ‫البته می‌خوام راجع به ‫موضوع به شدت مهمی... 1271 00:48:42,128 --> 00:48:44,505 ‫باهات صبح کنم. بشین. 1272 00:48:44,589 --> 00:48:47,091 ‫بشین، بشین. 1273 00:48:47,175 --> 00:48:48,551 ‫میریام. 1274 00:48:48,635 --> 00:48:50,803 ‫اولین لیوان شرابت نیست‌ها. 1275 00:48:50,887 --> 00:48:53,598 ‫به نظر من اشتباهه... 1276 00:48:53,681 --> 00:48:55,642 ‫که دختر یه مرد خرجش رو بده. 1277 00:48:55,725 --> 00:48:59,937 ‫چنین کاری بر خلاف قوانین ‫قلمرو پدر و دختریه. 1278 00:49:00,021 --> 00:49:03,191 ‫- خیلی‌خب. ‫- امروز اولین حقوقم رو... 1279 00:49:03,274 --> 00:49:05,068 ‫از «ویس» دریافت کردم... 1280 00:49:05,151 --> 00:49:08,321 ‫و کلش رو بهت می‌دم... 1281 00:49:08,404 --> 00:49:10,281 ‫که یه سری از خرج‌های ‫خونه رو باهاش ردیف کنی. 1282 00:49:10,365 --> 00:49:12,492 ‫- بگیرش. بگیرش. ‫- بابا، واقعا... 1283 00:49:15,787 --> 00:49:18,998 ‫- این حقوق یه هفته‌اته؟ ‫- آره. 1284 00:49:19,082 --> 00:49:20,625 ‫چه خرج‌هایی رو ردیف می‌کنه؟ 1285 00:49:20,708 --> 00:49:22,085 ‫روراست بگم؟ 1286 00:49:22,168 --> 00:49:23,753 ‫کاملا روراست بگو. 1287 00:49:23,836 --> 00:49:25,338 ‫می‌شه باهاش یه تخم‌مرغ خرید. 1288 00:49:25,421 --> 00:49:27,965 ‫تخم‌مرغ که خوبه. ‫پس شد یه تخم‌مرغ؟ 1289 00:49:28,049 --> 00:49:29,384 ‫شاید هم دو تا بشه. 1290 00:49:29,467 --> 00:49:30,760 ‫اگه سه تا می‌شد، ‫می‌شد باهاش یه املت زد. 1291 00:49:30,843 --> 00:49:32,887 ‫می‌شه باهاش یه مقدار نمک هم خرید. 1292 00:49:32,970 --> 00:49:34,806 ‫می‌شه یه نصفه هویج هم خرید. 1293 00:49:34,889 --> 00:49:36,766 ‫مطمئنی حقوق یه هفته‌اته؟ 1294 00:49:36,849 --> 00:49:40,395 ‫حقوق هفتگیمه میریام. 1295 00:49:40,478 --> 00:49:43,773 ‫بهت گفته بودن قراره این‌قدر ناچیز باشه؟ 1296 00:49:43,856 --> 00:49:46,359 ‫گمون کنم گفته بودن. ‫آخه این‌قدر وقتی... 1297 00:49:46,442 --> 00:49:48,278 ‫استخدامم کردن ‫هیجان‌زده شده بودم... 1298 00:49:48,302 --> 00:49:50,029 ‫که احتمالا درست گوش نداده بودم. 1299 00:49:50,113 --> 00:49:51,739 ‫بهتر بود تمبره رو هم می‌گرفتم. 1300 00:49:51,823 --> 00:49:54,367 ‫- چی رو می‌گرفتی؟ ‫- هیچی. 1301 00:49:54,450 --> 00:49:56,035 ‫باهام بخور. 1302 00:49:57,453 --> 00:50:01,040 ‫- می‌دونی طنز تلخ این شرایط از چه قراره؟ ‫- هوم؟ 1303 00:50:01,124 --> 00:50:03,543 ‫همین شغلم رو می‌گم. 1304 00:50:04,961 --> 00:50:07,964 ‫حرف نداره. یعنی... 1305 00:50:08,047 --> 00:50:11,050 ‫واقعا حرف نداره. 1306 00:50:11,134 --> 00:50:13,052 ‫از این اشخاص خوشم میاد. 1307 00:50:13,136 --> 00:50:16,931 ‫فرق می‌کنن. ‫باهوشن، ولی... سرسنگین نیستن. 1308 00:50:17,014 --> 00:50:19,142 ‫ضمنا، خیلی بامزه است... 1309 00:50:19,225 --> 00:50:21,144 ‫خب؟ 1310 00:50:21,227 --> 00:50:23,146 ‫که ظاهرا ازم خوششون میاد. 1311 00:50:23,229 --> 00:50:25,440 ‫همه ازت خوششون میاد. 1312 00:50:25,523 --> 00:50:28,609 ‫تو کلمبیا که هیچ‌کس ازم خوشش نمی‌اومد. 1313 00:50:28,693 --> 00:50:31,279 ‫راستی، اینجا رو باش. 1314 00:50:32,572 --> 00:50:35,032 ‫وای. نقاشی خودته! ‫قابش کن. 1315 00:50:35,116 --> 00:50:38,161 ‫نه بابا. پول قاب کردن ندارم. 1316 00:50:38,244 --> 00:50:40,204 ‫خرج قابل توجهی رو ردیف می‌کنه. 1317 00:50:40,288 --> 00:50:42,749 ‫داشتم شوخی می‌کردم. 1318 00:50:42,832 --> 00:50:45,585 ‫ولی دولت با این نود و شش سنت مالیاتش... 1319 00:50:45,668 --> 00:50:49,088 ‫می‌تونه چی بخره، ها؟ 1320 00:50:49,172 --> 00:50:52,008 ‫بذار ببینم. یه جت جنگی بخره؟ 1321 00:50:52,091 --> 00:50:54,343 ‫نه بابا. جت جنگی که یه دلار و خرده‌ایه. 1322 00:50:54,427 --> 00:50:55,812 ‫می‌تونن چند تا ‫سوزن منگنه بخرن. 1323 00:50:55,836 --> 00:50:57,221 ‫ولی به خود منگنه نمی‌رسه. 1324 00:50:57,305 --> 00:51:00,183 ‫منگنه خریدنشون یه کم بیشتر طول می‌کشه. 1325 00:51:02,643 --> 00:51:04,812 ‫خیلی‌خب بابا، ‫خودم می‌دونم شوکه شدی، 1326 00:51:04,896 --> 00:51:06,647 ‫ولی از این دید بهش نگاه کن... 1327 00:51:06,731 --> 00:51:09,817 ‫که داری کاری رو که عاشقشی، انجام می‌دی. 1328 00:51:09,901 --> 00:51:12,153 ‫آره. 1329 00:51:12,236 --> 00:51:15,990 ‫جفتمون داریم هنرمون رو دنبال می‌کنیم. 1330 00:51:16,073 --> 00:51:18,659 ‫البته اگه یکیمون ‫می‌رفت تو کار بانکداری، 1331 00:51:18,743 --> 00:51:20,620 ‫- هوشمندانه‌تر می‌بود. ‫- هوم. 1332 00:51:20,703 --> 00:51:22,079 ‫اوهوم. 1333 00:51:24,081 --> 00:51:28,669 ‫مطمئنی از پس این شرایط برمیای؟ 1334 00:51:32,298 --> 00:51:33,674 ‫به افتخار هنر. 1335 00:51:35,301 --> 00:51:37,303 ‫به افتخار هنر. 1336 00:51:37,827 --> 00:51:44,827 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و realKiarashNg@ 1337 00:51:44,851 --> 00:51:51,851 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1338 00:51:51,875 --> 00:51:58,875 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@