1
00:00:40,000 --> 00:00:45,500
کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی
Raylan Givens
2
00:00:50,560 --> 00:00:52,531
[ من از این فرصت استفاده میکنم ]
3
00:00:52,532 --> 00:00:54,744
[ تا وفاداری خودم را در گروی دولت قرار دهم ]
4
00:00:57,300 --> 00:01:00,823
من حقیرانه توسط سنتهای نظامی ]
[ «سیارهی بزرگمان، «ترا
5
00:01:00,824 --> 00:01:03,139
[ در مقابل شما میایستم ]
6
00:01:04,940 --> 00:01:08,616
،من این جایزه را به افرادم تقدیم میکنم
7
00:01:08,617 --> 00:01:11,727
که دو نفر از آنها، جانشان را
در «رکسور 4» فردا کردند
8
00:01:11,728 --> 00:01:14,963
این جایزه را بهنشانهی احترام به آنها
قبول میکنم
9
00:01:16,269 --> 00:01:17,833
ممنونم
10
00:01:23,326 --> 00:01:25,447
مبارکه، سرهنگ -
ممنون، ژنرال -
11
00:01:29,001 --> 00:01:30,544
ورا، باید مفتخر باشی
12
00:01:30,545 --> 00:01:32,234
طبیعتاً مفتخرم
13
00:01:32,235 --> 00:01:34,385
سایلس تمام چیزیـه که ما
،آرزو داریم باشیم
14
00:01:34,386 --> 00:01:36,612
رهبری دلیر و ثابتقدم
15
00:01:36,613 --> 00:01:38,225
،کاملاً درست میگی
16
00:01:38,226 --> 00:01:40,837
،ولی بهقول معروف
پشت هر مرد موفقی
17
00:01:40,838 --> 00:01:43,997
... زنی فوقالعاده وجود داره
در اینمورد، زنی شگفتانگیز
18
00:01:44,726 --> 00:01:47,404
تفکر تیزهوشانهت در مواقع حساس
بهعنوان سرپرست این مأموریت
19
00:01:47,405 --> 00:01:48,863
ما رو از تلفات بسیار زیادی، نجات داد
20
00:01:48,864 --> 00:01:50,476
،اگه از من بپرسی
21
00:01:50,477 --> 00:01:52,753
این نشان افتخار متعلق
به جفت شماست
22
00:01:54,040 --> 00:01:55,960
ممنون، ژنرال
23
00:02:06,809 --> 00:02:09,256
همیشه میدونستم حسوده
24
00:02:09,257 --> 00:02:12,147
چه بیزارکننده
25
00:02:14,143 --> 00:02:16,207
مجبور بود منو جلوی همه
کوچیک کنه
26
00:02:16,208 --> 00:02:19,394
واقعاً شک دارم اون قصد
کوچیککردنتو داشت
27
00:02:19,395 --> 00:02:21,967
،امشب از بین تمام شبها
28
00:02:21,968 --> 00:02:24,080
زمانیکه نشان افتخار یک عمر دستاوردم رو
دریافت کردم
29
00:02:24,081 --> 00:02:26,499
بهنظر من بامحبت بود
30
00:02:26,500 --> 00:02:27,882
بامحبت؟
31
00:02:27,883 --> 00:02:30,147
بله، سایلس. نسبت به من
32
00:02:30,148 --> 00:02:32,270
.بگذریم، من بیرمقـم
میرم بخوابم
33
00:02:34,651 --> 00:02:36,763
شبها گوشهات سوت میکشه؟
34
00:02:37,570 --> 00:02:38,865
عذر میخوام؟
35
00:02:38,866 --> 00:02:41,169
،وقتی دراز میکشی که بخوابی
36
00:02:41,170 --> 00:02:43,474
میبینی که زندگی یارانـت
37
00:02:43,475 --> 00:02:45,701
درمقابل چشمانـت، از بین میره؟
38
00:02:45,702 --> 00:02:47,275
البته که نه -
هوم، البته که نه -
39
00:02:47,276 --> 00:02:50,540
تو رفتی بیرون دنبال آخرین دوسرباز
و نصفهونیمه حملشون کردی
40
00:02:50,541 --> 00:02:52,998
و نصفهنیمه کشیدیشون
به داخل فضاپیما؟
41
00:02:52,999 --> 00:02:55,648
نه، ولی ... اون نیست -
چیه، موضوع اون نیست؟ -
42
00:02:55,649 --> 00:02:57,338
میخواستم بگم انصاف نیست -
انصاف -
43
00:02:57,339 --> 00:03:00,640
،چون برای اون خانوادهها
موضوع دقیقاً همینـه
44
00:03:00,641 --> 00:03:02,609
... سایلس -
نه -
45
00:03:03,953 --> 00:03:08,052
تو خلبان بودی و فضاپیما رو
برگردوندی به «ترا»، هوم؟
46
00:03:08,053 --> 00:03:10,702
البته که نه -
البته که نه -
47
00:03:10,703 --> 00:03:12,671
نه. درسته
48
00:03:13,343 --> 00:03:16,185
چون اونجا بودنـت رو یادم میموند
49
00:03:17,414 --> 00:03:19,334
مگه نه؟
50
00:04:21,817 --> 00:04:23,738
زود بیدار شدی
51
00:04:31,879 --> 00:04:33,799
چیه؟
52
00:04:36,142 --> 00:04:38,896
ژنرال اُلِن درخواست یک جلسهی
اضطراری میکنه
53
00:04:38,897 --> 00:04:40,970
،با سطوح جوّی فعلیمون
54
00:04:40,971 --> 00:04:44,260
کمی کمتر از چهارماه ذخیرهی هوایی
برامون باقی مونده
55
00:04:44,888 --> 00:04:46,856
«باید برگردیم به «رکسور 4
56
00:04:47,932 --> 00:04:49,697
باید در پی بهرهبرداری از یک سیارهی
57
00:04:49,698 --> 00:04:51,608
بدون سکنه باشیم
58
00:04:51,609 --> 00:04:53,115
مردم «رکسور» طبیعتاً تلاش میکنن
59
00:04:53,116 --> 00:04:56,140
از سیارهشون دفاع کنن -
لعنتی، اونا مردم نیستن، ورا -
60
00:04:56,834 --> 00:04:58,487
اونا یه گونهی خبیثـن
61
00:04:58,488 --> 00:05:00,710
اونا غیردوستانه و سازشناپذیرن -
اونا محافظ «هایدران»ـن -
62
00:05:00,711 --> 00:05:02,678
که نشون میده، موجودات باهوشیان
63
00:05:02,679 --> 00:05:04,473
،اگه سیارهشون رو بگیریم
به سرنوشتی محکومشون
64
00:05:04,474 --> 00:05:06,278
میکنیم که الان خودمون باهاش روبروئیم
65
00:05:06,279 --> 00:05:08,621
ترا» درحال نابودیـه»
66
00:05:08,622 --> 00:05:11,822
ما الان تا زمانیکه وقت داریم، بهشون حمله میکنیم -
اینکار ما رو به سمت جنگ، سوق میده -
67
00:05:11,823 --> 00:05:13,222
تو از بین همه باید اینو بدونی
68
00:05:13,223 --> 00:05:15,572
من قبلاً اونو پذیرفتم
69
00:05:15,573 --> 00:05:18,606
«اگه خدماتم باید روی «رکسور 4
،به پایان برسه
70
00:05:18,607 --> 00:05:21,448
پس مطمئنم که تمام تلاشم رو
صرف دولت میکنم
71
00:05:21,449 --> 00:05:23,417
«صرف «ترا
72
00:05:25,030 --> 00:05:26,950
در جلسهی گزارشگیری، میبینمـت
73
00:05:42,648 --> 00:05:44,846
ما بهتازگی این پخش ماهوارهای
از مأموریت اخیرمون
74
00:05:44,847 --> 00:05:47,458
به «رکسور4» رو بازیابی کردیم
75
00:05:54,524 --> 00:05:56,664
همهمون میدونیم چطور بهپایان میرسه
76
00:05:56,665 --> 00:05:58,633
باشد که روحـشان قرین رحمت قرار گیرد
77
00:06:07,120 --> 00:06:10,577
،طبق گزارش امروز صبح
زمانبندی رو جلو میندازم
78
00:06:11,883 --> 00:06:13,677
«ما باید برگردیم به «رکسور4
79
00:06:13,678 --> 00:06:15,444
باید یه راه بهتری وجود داشته باشه
80
00:06:15,445 --> 00:06:17,076
،باید مذاکره کنیم
81
00:06:17,077 --> 00:06:18,525
یهراهی برای بهاشتراکگذاری
منابع، پیدا کنیم
82
00:06:18,526 --> 00:06:20,474
این دیوانگیـه
83
00:06:20,475 --> 00:06:23,557
بدون «هایدران»، ما نمیتونیم
هوامون رو آلایشزدایی کنیم
84
00:06:24,441 --> 00:06:26,504
اونا چیزی که ما نیاز داریم رو دراختیار دارن
85
00:06:26,505 --> 00:06:29,357
الان قبل از اینکه بتونن بسیج بشن
بهطور قطعی بهدستـش میاریم
86
00:06:30,854 --> 00:06:33,263
،موافقم. «رکسور4» ناپایدارـه
87
00:06:33,264 --> 00:06:34,838
ولی اونا از نیمی از دوجین سیاراتی
88
00:06:34,839 --> 00:06:36,806
،که تابحال ازشون بهرهبرداری کردیم
هایدران» بیشتری دارن»
89
00:06:36,807 --> 00:06:39,369
بهقصد پرهیز از شناسایی، من تنها
90
00:06:39,370 --> 00:06:41,059
«به «ماسک اُ وی 209
91
00:06:41,060 --> 00:06:44,707
به خلبانی سرهنگ هریک
اختیار مأموریتی
92
00:06:44,708 --> 00:06:47,050
مخفی میدم. فردا عازم میشید
93
00:06:47,051 --> 00:06:48,394
بله، قربان
94
00:07:05,609 --> 00:07:06,818
رفتی به رستوران؟
95
00:07:06,819 --> 00:07:08,576
دلم میخواد این گزارش رو تکمیل کنم
96
00:07:08,577 --> 00:07:10,545
خوراک همیشگیمو میگیری؟ -
البته -
97
00:07:11,313 --> 00:07:12,800
،بهت حسودیـم نمیشه
98
00:07:12,801 --> 00:07:14,643
امشب با شوهرت، شام میخوری
99
00:07:14,644 --> 00:07:16,449
انگار میتونه بدتر از این هم بشه
100
00:07:16,450 --> 00:07:19,712
اون هیچوقت فرصتی برای سوسه اومدن
برای من رو از دست نمیده
101
00:07:19,713 --> 00:07:21,682
خیلی متأسفم
102
00:07:23,832 --> 00:07:25,060
یارو
103
00:07:25,781 --> 00:07:27,904
ممنون که هوامو داری
104
00:07:34,010 --> 00:07:35,930
[ حرکت روبه پایین ]
105
00:07:39,271 --> 00:07:40,927
[ درگاه طبقهی 92 ]
106
00:07:49,256 --> 00:07:51,203
بعدی -
سایلس؟ -
107
00:07:51,204 --> 00:07:52,816
.در فهرست محمولات فضاپیما قرار بگیره
بله؟
108
00:07:52,817 --> 00:07:54,660
میتونم بیام داخل؟
109
00:07:54,661 --> 00:07:55,889
درحال دانلودم
110
00:08:00,070 --> 00:08:01,623
در فهرست محمولات فضاپیما قرار بگیره
111
00:08:02,913 --> 00:08:04,027
بعدی
112
00:08:39,027 --> 00:08:40,792
[ حرکت روبه پایین ]
113
00:08:40,793 --> 00:08:43,328
[ بهکارگیری دستگاه تنفس ]
114
00:08:58,045 --> 00:09:00,830
[ هزارتو زیرزمینی. طبقهی همکف ]
115
00:11:56,346 --> 00:11:57,546
تا دیروقت بیرون بودی
116
00:11:58,804 --> 00:12:00,704
فضاپیما آمادهی کارـه
117
00:12:01,099 --> 00:12:02,360
من دارم میرم
118
00:12:03,057 --> 00:12:04,240
بههمینزودی؟
119
00:12:23,650 --> 00:12:24,917
[ 11آ ]
120
00:12:24,918 --> 00:12:27,376
[ طبقهی 116 ]
121
00:12:31,168 --> 00:12:33,160
[ حرکت روبه بالا ]
122
00:12:36,939 --> 00:12:38,360
به سایلس پیغام بفرست
123
00:12:40,625 --> 00:12:41,720
سایلس، منم
124
00:12:42,306 --> 00:12:44,020
من بلندشدن رو نظارت میکنم
125
00:12:44,840 --> 00:12:46,380
اون بیرون مراقب باش
126
00:12:52,790 --> 00:12:54,249
[ سایلس، منم ]
127
00:12:54,250 --> 00:12:55,960
[ من بلندشدن رو نظارت میکنم ]
128
00:14:05,276 --> 00:14:07,955
چندوقته این وضعیت ادامه داره؟ -
بهترین تشخیصمون، بیست دقیقهست -
129
00:14:09,943 --> 00:14:11,488
[ ما کاملاً محاصره شدیم ]
130
00:14:11,489 --> 00:14:13,206
[ انتخابهامون داره تموم میشه ]
131
00:14:13,207 --> 00:14:15,752
[ تنها به حالت تدافعی، محدود شدیم ]
132
00:14:17,096 --> 00:14:18,774
[ ... درخواستِ اجازه برای ]
133
00:14:20,005 --> 00:14:21,655
هایدران» رو بهدست آوردید؟»
134
00:14:21,656 --> 00:14:23,076
فضاپیما در حداکثر ظرفیتـش ]
[ از «هایدران» قرار داره
135
00:14:23,077 --> 00:14:24,650
کلاهک در موقعیت قرار داره
136
00:14:24,651 --> 00:14:26,312
،ولی فضاپیما در برابر انفجار
ایستادگی میکنه؟
137
00:14:26,313 --> 00:14:27,762
اگه تغییر بدیم به خلبان خودکار
138
00:14:27,763 --> 00:14:29,038
،و قبل از انفجار، بلندش کنیم
139
00:14:29,039 --> 00:14:31,996
فضاپیما ممکنه بتونه برگرده -
و سرنشینان؟ -
140
00:14:31,997 --> 00:14:34,175
[ وقتمون داره تموم میشه ]
141
00:14:34,176 --> 00:14:35,596
باید «هایدران» رو از اونجا
خارج کنیم
142
00:14:35,597 --> 00:14:37,016
کلاهک رو فعال کن
143
00:14:37,017 --> 00:14:39,052
[ صدامو دریافت میکنید؟ ]
144
00:14:39,053 --> 00:14:40,434
!همین حالا پرتابش کن
145
00:14:45,259 --> 00:14:47,565
[ انفجار تا ده ثانیهی دیگر ]
146
00:14:48,731 --> 00:14:51,879
[ نُه، هشت ]
147
00:14:51,880 --> 00:14:54,250
[ هفت، شش ]
148
00:14:54,251 --> 00:14:57,870
[ پنج، چهار ]
149
00:14:57,871 --> 00:15:00,673
[ سه، دو ]
150
00:15:00,674 --> 00:15:02,760
[ یک، انفجار ]
151
00:16:07,033 --> 00:16:08,433
انتظار نداشتیم بیای
152
00:16:11,065 --> 00:16:13,589
من خیلی به وجود اون
در زندگیـم، عادت دارم
153
00:16:13,590 --> 00:16:14,590
... احساس رهاشدگی
154
00:16:15,625 --> 00:16:16,625
میکنم
155
00:16:18,515 --> 00:16:20,693
و راستش عذابوجدان
156
00:16:20,694 --> 00:16:22,806
تو از همون اولـش، مخالف این
مأموریت بودی
157
00:16:22,807 --> 00:16:24,243
نمیتونی خودتو سرزنش کنی
158
00:16:24,244 --> 00:16:25,776
باید بیشتر تقلا میکردم
159
00:16:25,777 --> 00:16:27,594
نه، حالا زمان تقلاست
160
00:16:27,595 --> 00:16:29,093
ترا» بیشتر از همیشه بهت احتیاج داره»
161
00:16:29,094 --> 00:16:30,821
ما به یک طرح حملهی قاطعانه
احتیاج داریم
162
00:16:30,822 --> 00:16:31,822
میدونم
163
00:16:34,288 --> 00:16:36,313
سایلس اگه بود، میخواست
که به خودم مسلط باشم
164
00:16:36,314 --> 00:16:38,310
درسته. پس بهخاطر اون انجامـش بده
165
00:17:49,444 --> 00:17:50,700
بله؟
166
00:17:50,701 --> 00:17:52,936
[ ماسک اُ وی 209» وارد شدن مجدد» ]
167
00:17:52,937 --> 00:17:55,359
هوای ما به خلبان خودکار رو ]
[ شناسایی کرده بود
168
00:17:56,472 --> 00:17:57,872
چی؟
169
00:17:58,421 --> 00:17:59,830
چطور؟ -
[ میدونم ] -
170
00:17:59,831 --> 00:18:01,031
[ بهسختی میتونیم باورش کنیم ]
171
00:18:01,032 --> 00:18:03,001
[ ذخایر «هایدران» رو در خودش داره ]
172
00:18:03,730 --> 00:18:05,026
بدون سرنشین بود؟
173
00:18:05,027 --> 00:18:07,137
حسگرها، انسان زنده در داخل فضاپیما ]
[ شناسایی کردن
174
00:18:07,138 --> 00:18:08,482
[ راستش، دو انسان زنده ]
175
00:18:09,277 --> 00:18:10,786
[ یکیشون سایلسـه ]
176
00:18:10,787 --> 00:18:13,167
ولی نمیدونیم در چه وضعیتی ]
[ قرار داره
177
00:18:22,203 --> 00:18:24,650
میشه فقط بگم که، شوهرت
مرد استثناییایه
178
00:18:24,651 --> 00:18:27,261
الان کجاست؟ -
داخل بیمارستان -
179
00:18:27,262 --> 00:18:29,681
داره یک معاینهی موشکافانه رو
به پایان میرسونه
180
00:18:29,682 --> 00:18:31,870
گرچه باید بگم، نسبتاً آسیبندیدهست
181
00:18:31,871 --> 00:18:33,482
حتی موفق شد چند کلمهای، حرف بزنه
182
00:18:33,483 --> 00:18:34,904
چی گفت؟
183
00:18:34,905 --> 00:18:36,409
دلـش میخواد بیاد خونه
184
00:18:55,153 --> 00:18:56,495
دکتر رو صدا میکنم
185
00:18:56,496 --> 00:18:58,226
نه، نه، نه
186
00:18:58,609 --> 00:19:01,420
خواهش میکنم. خواهش میکنم
187
00:19:16,352 --> 00:19:18,503
همهچیز درست میشه
188
00:19:27,988 --> 00:19:29,321
،تنفسـش مساعدتر شده
189
00:19:29,322 --> 00:19:31,291
ولی هنوز تب سنگینی داره
190
00:19:31,867 --> 00:19:33,788
ممنون، دکتر
191
00:19:37,282 --> 00:19:39,115
ژنرال -
با ملایمت برخورد کنید -
192
00:19:39,116 --> 00:19:41,238
اون جنهم شدیدی رو از سر گذرونده
193
00:19:42,831 --> 00:19:45,990
رکسوری»ها سعی کردن بهزور»
وارد فضاپیما بشن؟
194
00:19:45,991 --> 00:19:47,794
... خب، اونا
195
00:19:47,795 --> 00:19:50,608
سعیشون رو کردن، ولی فضاپیما
در امان بود
196
00:19:51,764 --> 00:19:53,290
چیز دیگهای بهخاطر داری؟
197
00:19:53,291 --> 00:19:55,185
نه، کشیدن یکی از افرادمون
198
00:19:55,186 --> 00:19:57,817
با خودم به داخل فضاپیما رو یادمه
199
00:19:57,818 --> 00:20:00,555
متیوز. جونشو نجات دادی
200
00:20:01,822 --> 00:20:04,472
جزئیات سفر بازگشتتون رو
بهخاطر داری؟
201
00:20:05,279 --> 00:20:06,420
نمی ... نمیدونم
202
00:20:06,421 --> 00:20:08,608
... باید بیهوشی
203
00:20:08,609 --> 00:20:10,721
... چیزی شده باشم
204
00:20:10,722 --> 00:20:12,295
برای یک روز، همینقدر کافیه
205
00:20:12,296 --> 00:20:14,188
شوهرم به استراحت نیاز داره
206
00:20:15,340 --> 00:20:17,711
سایلس، یقین داری که نبرد
207
00:20:17,712 --> 00:20:19,631
کاملاً بیرون فضاپیما، رخ داد؟
208
00:20:19,632 --> 00:20:22,330
بله. بیرون نگهشون داشتیم
209
00:20:24,326 --> 00:20:26,247
خوب شو -
ممنون -
210
00:20:51,324 --> 00:20:53,245
هوم
211
00:20:53,897 --> 00:20:57,380
مدت زیادیه که ندیدم موهات رو
212
00:20:57,575 --> 00:21:02,020
اونطوری بریزی روی شونههات
213
00:21:03,498 --> 00:21:05,419
خیلی خوبه
214
00:21:07,454 --> 00:21:09,566
تو خیلی زیبایی
215
00:22:09,092 --> 00:22:12,999
خب، جای تعجبی نداره که
،تغذیه در «ترا» چقدر وضع بدی داره
216
00:22:13,000 --> 00:22:16,312
ولی یه نسخهی خشکشدهشو تصور کنید
217
00:22:17,733 --> 00:22:19,450
هـی
218
00:22:19,451 --> 00:22:21,563
بهنظر میاد بیمارمون، حالـش بهتره
219
00:22:21,564 --> 00:22:23,532
بیا ببینمـت
220
00:22:27,410 --> 00:22:29,331
هوم
221
00:22:34,391 --> 00:22:35,849
میدونی کجا پیدام کنی
222
00:22:35,850 --> 00:22:37,818
ممنون، دکتر
223
00:22:40,814 --> 00:22:42,160
باهام صبحونه بخور
224
00:22:43,220 --> 00:22:44,720
،خیلی دوست دارم
225
00:22:44,721 --> 00:22:48,264
ولی امروز داریم تصاویر جعبه تایتان
فضاپیمات رو بازبینی میکنیم
226
00:22:49,262 --> 00:22:51,567
اوه، فکر میکردم نابود شده
227
00:22:52,527 --> 00:22:54,447
خب، مقداریـش قابل بازیابی بود
228
00:23:08,231 --> 00:23:11,307
اینجا جاییـه که سرهنگ هریک
یکمرتبه توی دردسر میاُفته
229
00:23:12,190 --> 00:23:14,110
داره متیوز رو همراه خودش میکِشه
230
00:23:14,955 --> 00:23:17,298
به سمت دریچهی باز، میره
231
00:23:18,334 --> 00:23:20,254
... موفق میشه وارد بشه
232
00:23:21,759 --> 00:23:23,680
... درست قبل از اینکه
233
00:23:27,359 --> 00:23:28,846
سرهنگ هریک به ما اطمینان داد
234
00:23:28,847 --> 00:23:30,316
هیچ بخشی از نبرد در داخل فضاپیما
رخ نداده
235
00:23:30,317 --> 00:23:31,680
آره، اطمینان داد
236
00:23:33,312 --> 00:23:36,796
.سایلس توی شوک بود
بیشتر افرادش مُردن
237
00:23:36,797 --> 00:23:40,060
شاید این بخش از نبرد رو
بهدرستی بهخاطر نداره
238
00:23:40,061 --> 00:23:41,440
شاید
239
00:23:43,373 --> 00:23:46,676
میدونیم که دو «رکسوری» موفق شدن
وارد فضاپیما بشن
240
00:23:48,059 --> 00:23:49,677
اتفاقی که بعدش افتاده
241
00:23:50,437 --> 00:23:52,157
چیزیـه که باید ازش سر دربیاریم
242
00:25:10,604 --> 00:25:12,331
اوه، متأسفم
243
00:25:12,332 --> 00:25:14,300
... متأسفم. من
244
00:25:15,054 --> 00:25:17,232
صدای وارد شدنـت رو نشنیدم -
... آره، من -
245
00:25:17,233 --> 00:25:20,727
... یه صدایی شنیدم و بعدش
246
00:25:20,728 --> 00:25:24,118
توی اون حالت دیدمـت و ترسیدم
247
00:25:24,809 --> 00:25:26,527
مطمئنی حالـت خوبه؟
248
00:25:26,528 --> 00:25:27,940
متأسفم
249
00:25:29,379 --> 00:25:30,700
سایلس
250
00:25:32,772 --> 00:25:34,280
اون بیرون چه اتفاقی افتاد؟
251
00:25:35,485 --> 00:25:36,743
من تصاویر رو دیدم
252
00:25:37,320 --> 00:25:38,580
وحشتناک بود
253
00:25:39,488 --> 00:25:41,240
باید وحشت کرده باشی
254
00:25:43,013 --> 00:25:44,800
و من یکی از خوششانسها بودم
255
00:26:11,086 --> 00:26:13,380
اینا چیه دیگه؟ -
... خب -
256
00:26:13,381 --> 00:26:15,425
صبحونه درست کردی -
البته که درست کردم -
257
00:26:16,117 --> 00:26:18,190
آخرینباری که چیز کردی رو یادم نیست
258
00:26:21,839 --> 00:26:23,826
اونا رو از کجا پیدا کردی؟
259
00:26:23,827 --> 00:26:26,601
هوم، مکانی نامشخص در هزارتو
260
00:26:28,368 --> 00:26:30,288
امتحانـش کن
261
00:26:37,921 --> 00:26:39,208
میدونم
262
00:26:40,148 --> 00:26:41,836
شگفتانگیزه، هان؟
263
00:26:41,837 --> 00:26:43,960
اوه، چایـت آمادهست
264
00:26:49,528 --> 00:26:51,448
امیدوارم خوشـت بیاد
265
00:26:56,479 --> 00:26:58,399
بفرما
266
00:27:04,544 --> 00:27:07,117
میدونم دلـت نمیخواد در موردش
... حرف بزنی، ولی
267
00:27:08,845 --> 00:27:11,803
تو مشمول یه روانشناس
رتبهی یک هستی
268
00:27:13,531 --> 00:27:14,860
ضرری نداره
269
00:27:18,177 --> 00:27:19,668
... آره، نه، من
270
00:27:20,702 --> 00:27:22,160
بهنظرم حق با توئه
271
00:27:24,552 --> 00:27:25,780
خیلیخب
272
00:27:26,980 --> 00:27:28,700
مربّای خونگی
273
00:27:36,496 --> 00:27:37,830
میدونی، تازه یادم اومد
274
00:27:37,831 --> 00:27:39,903
،یه گزارشگیری اولصبحی دارم
... پس من
275
00:27:39,904 --> 00:27:41,785
باید برم -
وایسا، وایسا، وایسا، وایسا -
276
00:27:41,786 --> 00:27:43,820
وایسا، وایسا، وایسا. همراهیـم کن
277
00:27:43,821 --> 00:27:45,548
فقط یه لقمه بخور
278
00:28:03,400 --> 00:28:04,580
واقعاً خوبه
279
00:28:19,617 --> 00:28:21,258
،از روی کنجکاوی
280
00:28:21,259 --> 00:28:23,804
سایلس از برگشت به سر کار
حرفی زده؟
281
00:28:24,629 --> 00:28:26,731
آره. همین امروز
282
00:28:26,732 --> 00:28:27,922
خوبه
283
00:28:27,923 --> 00:28:29,775
مایهی تسلیـه، درسته؟
284
00:28:32,330 --> 00:28:34,969
از موقع برگشتنـش، متوجه
چیز غیرعادیای نشدی؟
285
00:28:34,970 --> 00:28:36,659
چیزی نیست که گلهای ازش
داشته باشم
286
00:28:36,660 --> 00:28:38,164
یعنی چی؟
287
00:28:39,550 --> 00:28:40,860
... اون فقط
288
00:28:41,575 --> 00:28:42,780
متفاوت شده
289
00:28:43,851 --> 00:28:45,060
از چه نظر؟
290
00:28:46,372 --> 00:28:48,120
... نمیدونم. راستش
291
00:28:48,642 --> 00:28:50,791
توضیحدادنـش سخته
292
00:28:50,792 --> 00:28:52,837
یهخُرده میترسونهتـم
293
00:28:54,412 --> 00:28:56,332
فکر میکنی «رکسوری»ها
تسخیرش کردن؟
294
00:28:57,292 --> 00:28:59,739
البته که نه -
ورا، گوش کن چی میگم -
295
00:28:59,740 --> 00:29:02,457
این «رکسوری»ها بشدت خطرناکـن
296
00:29:03,082 --> 00:29:04,924
باید حواستو جمع نگه داری
297
00:29:04,925 --> 00:29:06,422
گوشبهزنگ باشی
298
00:29:29,052 --> 00:29:30,052
سلام
299
00:29:31,779 --> 00:29:32,779
سلام
300
00:29:33,728 --> 00:29:35,120
شامـت سرد شده
301
00:29:36,119 --> 00:29:38,342
فکر میکردم اگه قرار بود
302
00:29:38,343 --> 00:29:40,360
دیر بیای، خبرم میکنی
303
00:29:41,140 --> 00:29:43,597
.توی دفتر دستم بند شد
... باید فرض میکردی که
304
00:29:43,598 --> 00:29:45,873
نه، من ... مهم نیست
305
00:29:49,713 --> 00:29:51,547
حتماً داری از گرسنگی تلف میشی
306
00:29:51,548 --> 00:29:53,044
غذاتو گرم میکنم
307
00:29:53,045 --> 00:29:54,479
ممنون
308
00:30:10,221 --> 00:30:11,221
... من
309
00:30:12,093 --> 00:30:13,960
برو این لباسها رو عوض کن
310
00:31:10,553 --> 00:31:11,900
منو میخوای؟
311
00:31:11,901 --> 00:31:13,040
آره
312
00:32:12,729 --> 00:32:14,120
اون چه نگاهیـه؟
313
00:32:18,336 --> 00:32:21,480
خاطرم نیست تابحال اینجوری
لمسـم کرده باشی
314
00:32:49,328 --> 00:32:51,737
!بس کنید
315
00:32:51,738 --> 00:32:54,003
!دست نگه دار! شلیک میکنم
316
00:32:54,004 --> 00:32:55,386
!بس کنید
317
00:32:55,387 --> 00:32:56,785
... همسرم رو ول کنید -
!تکون نخور -
318
00:32:56,786 --> 00:32:58,726
شوهر من یه سرهنگ رتبهی یکـه
319
00:32:58,727 --> 00:33:01,031
سرهنگ هریک، شما بازداشتی
320
00:33:01,032 --> 00:33:03,143
تمام اختیاراتی که توسط دولت به شما
اعطا شده، تااطلاع ثانوی
321
00:33:03,144 --> 00:33:05,139
به حالت تعلیق دراومده
322
00:33:10,325 --> 00:33:11,745
چه خبر شده؟
323
00:33:11,746 --> 00:33:13,099
اونطوری میریزن توی خونهی من
324
00:33:13,100 --> 00:33:14,510
دستورات ژنرال اُنلـه
325
00:33:14,511 --> 00:33:16,238
کجاست؟ -
توی اتاق کنفرانس -
326
00:33:16,239 --> 00:33:19,003
خودت رو آماده کن. یه پیشرفتی
بهوجود اومده
327
00:33:19,004 --> 00:33:20,578
] ،سرباز متیوز ]
328
00:33:20,579 --> 00:33:22,613
[ توی خوابـت صحبت میکردی ]
329
00:33:22,614 --> 00:33:25,942
[ اونشب همکارت، مقداریشو شنید ]
330
00:33:32,110 --> 00:33:35,018
چه عجیب - ]
[ نه راستش -
331
00:33:35,019 --> 00:33:37,937
[ عذریه برای برگردوندن یارانـت از مرگ ]
332
00:33:37,938 --> 00:33:39,829
[ «بهعنوان یک «رکسوری ]
333
00:33:39,830 --> 00:33:41,479
[ ... دروغ میگی. تو ]
334
00:33:49,267 --> 00:33:50,841
اون یه «متامورف»ـه
335
00:33:50,842 --> 00:33:52,722
یکی از افرادمون رو تسخیر کرده
336
00:33:52,723 --> 00:33:54,950
«ما تابحال یه «متامورف
از «رکسور» ندیدیم
337
00:33:54,951 --> 00:33:57,254
ما خیلی آشکارا نفوذ کردن
«دو «رکسوری
338
00:33:57,255 --> 00:33:59,166
به «ماسک» رو دیدیم
339
00:33:59,167 --> 00:34:01,750
زندهموندنشون در مقابل انفجار رو
توجیه میکنه
340
00:34:07,467 --> 00:34:09,710
این موجود، شوهرت نیست
341
00:34:13,346 --> 00:34:16,340
یه بار دیگه ازت میپرسم
342
00:34:16,495 --> 00:34:18,660
اسم و رتبهـت چیه؟
343
00:34:21,871 --> 00:34:23,906
سایلس هریک
344
00:34:23,907 --> 00:34:26,210
سرهنگ رتبهی یک ارتش -
نه -
345
00:34:26,211 --> 00:34:29,781
اسم و رتبهی «رکسوری»ـت
346
00:34:30,180 --> 00:34:32,540
[ داری چشمبسته جستجو میکنی ]
347
00:34:33,902 --> 00:34:36,880
[ سعی میکنی موجب یه اعتراف بشی ]
348
00:34:36,926 --> 00:34:39,920
مضحکـه - ]
[ باید خسته باشی -
349
00:34:39,921 --> 00:34:43,180
حقیقت رو بهم بگو، منم میذارم
با آسایش خاطر، استراحت کنی
350
00:34:44,060 --> 00:34:45,660
اسمـت چیه؟
351
00:34:49,494 --> 00:34:51,112
سایلس هریک
352
00:34:52,605 --> 00:34:54,601
[ چطور با همسرت آشنا شدی؟ ]
353
00:34:56,452 --> 00:34:58,930
[ توسط دولت با هم زن و شوهر شدیم ]
354
00:34:58,931 --> 00:35:01,800
[ بعد از اینکه حکم زایش به کار گرفته شد ]
355
00:35:02,580 --> 00:35:05,140
[ ... اون با چنان اعتماد به نفسی ]
356
00:35:06,060 --> 00:35:09,780
وارد اتاق جلسهی ]
[ برنامهریزیشدهمون شد
357
00:35:10,529 --> 00:35:13,780
[ ... ولی چنان محبتی ]
358
00:35:15,762 --> 00:35:18,020
در پشت چشمانـش ]
[ وجود داشت
359
00:35:19,756 --> 00:35:22,540
این چیزیـه که بهخاطر دارم. محبت
360
00:35:24,176 --> 00:35:26,350
[ حافظهی تحسینانگیزی داری ]
361
00:35:26,351 --> 00:35:27,964
[ ولی نجاتـت نمیده ]
362
00:35:27,965 --> 00:35:30,586
چون سرباز همکارت، لوت داد
363
00:35:38,065 --> 00:35:40,033
چی؟
364
00:35:46,408 --> 00:35:47,895
چون اون یه رتبهی یکـه
365
00:35:47,896 --> 00:35:49,700
نمیتونیم بدون محاکمه
به خدمتـش پایان بدیم
366
00:35:49,701 --> 00:35:51,520
روی شهادت حساب خواهیم کرد
367
00:35:52,313 --> 00:35:53,820
البته
368
00:35:55,664 --> 00:35:57,765
وفاداری من به دولتـه
369
00:36:27,225 --> 00:36:29,134
شروع نمیکنید، خانم وکیل؟
370
00:36:29,135 --> 00:36:30,400
مسلماً
371
00:36:31,324 --> 00:36:34,741
ایشون سرهنگ سایلس هریک نیست
372
00:36:34,742 --> 00:36:38,404
بلکه درحقیقت یک «متامورف» از
سیارهی «رکسور 4»ـه
373
00:36:38,942 --> 00:36:40,987
دولت، ژنرال اُلن را فرا میخواند
374
00:36:49,345 --> 00:36:51,600
شما از «متامورف»ها چی میدونید؟
375
00:36:53,185 --> 00:36:54,749
،اونا بیرحمـن
376
00:36:54,750 --> 00:36:58,821
موجوداتی توطئهگر، بدون همدلی
یا اصول اخلاقی
377
00:36:59,340 --> 00:37:02,180
همانطور که ما شاهد ابتلای
،سرباز متیوز بودیم
378
00:37:03,500 --> 00:37:06,860
اونا هیچ ندامتی نسبت به
جانهایی که گرفتند، ندارند
379
00:37:08,047 --> 00:37:11,520
فقط میتونیم تصور کنیم که چه نیتی
اینجا در «ترا» دارن
380
00:37:12,180 --> 00:37:15,103
یک «متامورف» یک انسان رو بهطور کامل
،تسخیر میکنه
381
00:37:15,104 --> 00:37:16,740
با «دیاِناِی»ـش آمیخته میشه
382
00:37:17,217 --> 00:37:20,096
اونا ذهن و خاطرات میزبانشون رو
دراختیار میگیرن
383
00:37:20,097 --> 00:37:23,260
،طبق نظر حرفهای ارزشمندتون
384
00:37:24,020 --> 00:37:27,100
سایلس هریک الان درمقابل ما نشسته؟
385
00:37:33,279 --> 00:37:34,804
خیر
386
00:37:36,995 --> 00:37:39,720
سرپرست هریک، لطفاً پشت جایگاه
قرار بگیرید
387
00:37:55,207 --> 00:37:57,232
،بنا به گفتهی یک همکار
388
00:37:57,233 --> 00:37:59,344
شما به رفتار شوهرتون
بعد از بازگشتـش از
389
00:37:59,345 --> 00:38:01,994
.رکسور» نگرانیهایی داشتید»
به چه دلیل؟
390
00:38:01,995 --> 00:38:03,360
... اون قبل از
391
00:38:04,338 --> 00:38:06,840
رفتنـش، عصبی بود
392
00:38:07,500 --> 00:38:08,860
انزواطلب
393
00:38:09,523 --> 00:38:12,056
وقتی برگشت، رفتارش تغییر کرده بود
394
00:38:12,500 --> 00:38:15,282
اصلاً به ذهنتون خطور کرد که اون
ممکنه یک «رکسوری» باشه؟
395
00:38:15,283 --> 00:38:17,318
نه -
پس وقتی دستگیر شد -
396
00:38:17,319 --> 00:38:19,480
شوکه شدین؟ -
خیلی -
397
00:38:22,090 --> 00:38:23,280
... ولی
398
00:38:24,423 --> 00:38:25,959
،با نگاه به گذشته
399
00:38:26,660 --> 00:38:27,980
میتونم درکـش کنم
400
00:38:28,494 --> 00:38:30,540
ترا» در موقعیت فوقالعاده قرار داره»
401
00:38:32,267 --> 00:38:33,716
و خیلی از ما برای تحت کنترل
402
00:38:33,717 --> 00:38:36,420
نگه داشتن نگرانیهامون، مشکل داریم
403
00:38:36,696 --> 00:38:40,398
شما الان باور دارید که
اون مردی که اونجا نشسته
404
00:38:40,399 --> 00:38:41,880
شوهرتونـه؟
405
00:39:03,490 --> 00:39:05,410
بله، باور دارم
406
00:39:14,195 --> 00:39:16,114
سؤال دیگهای دارید، خانم وکیل؟
407
00:39:16,115 --> 00:39:17,573
خیر
408
00:39:17,574 --> 00:39:19,320
میتونید از جایگاه، خارج بشید
409
00:39:22,039 --> 00:39:23,622
عالیجناب، مایلم لحظهای رو
410
00:39:23,623 --> 00:39:25,418
با صاحب منصب دولت، مشورت کنم
411
00:39:34,494 --> 00:39:36,914
دولت، یارو پیترسون را فرا میخواند
412
00:39:45,003 --> 00:39:47,500
چه مدتـه که سرپرست
ورا هریک رو میشناسید؟
413
00:39:48,536 --> 00:39:50,561
ما بیشتر از ده سالـه که
با هم همکار بودیم
414
00:39:50,980 --> 00:39:52,421
ایشون رو یک دوست به حساب میارم
415
00:39:52,422 --> 00:39:53,671
بعد از بازگشتِ
416
00:39:53,672 --> 00:39:55,960
سرهنگ از «رکسور 4» چطور
بهنظر میرسید؟
417
00:39:56,476 --> 00:39:57,940
حواسپرت
418
00:39:58,627 --> 00:39:59,932
از نظرم، نگران
419
00:39:59,933 --> 00:40:01,506
،طی این دورهی زمانی
420
00:40:01,507 --> 00:40:03,388
ورا هرگز بهتون گفت که بدگمانیهایی داره؟
421
00:40:03,389 --> 00:40:04,580
بله
422
00:40:05,079 --> 00:40:07,306
آشکار کرد که مرد متفاوتی شده
423
00:40:07,307 --> 00:40:08,700
متفاوت از چه نظر؟
424
00:40:10,120 --> 00:40:11,600
دوپهلو حرف زد
425
00:40:12,337 --> 00:40:14,289
بهنظر میرسید، داره ازش
محافظت میکنه
426
00:40:14,920 --> 00:40:16,177
دارید میگید که
427
00:40:16,178 --> 00:40:17,905
ورا هریک از اول میدونست که
428
00:40:17,906 --> 00:40:19,951
متهم یک «متامورف»ـه
429
00:40:22,485 --> 00:40:24,088
بله
430
00:40:24,089 --> 00:40:26,329
معتقدم که اون از روی آگاهی و میل
431
00:40:26,330 --> 00:40:28,466
«از روزی که اون برگشته، به یک «متامورف
432
00:40:28,467 --> 00:40:30,080
از «رکسور»، پناه داده
433
00:40:32,269 --> 00:40:33,996
خانم پیترسون، چیزی که دارید میگید
434
00:40:33,997 --> 00:40:35,724
به منزلهی خیانتـه
435
00:40:42,417 --> 00:40:43,700
... عالیجناب
436
00:40:44,914 --> 00:40:46,360
من مایلم شهادت بدم
437
00:41:08,262 --> 00:41:09,860
... الان
438
00:41:10,904 --> 00:41:12,872
دوران بغرنجیـه
439
00:41:14,868 --> 00:41:16,788
ولی من دشمن شما نیستم
440
00:41:18,210 --> 00:41:20,744
من سرهنگ سایلس هریکـم
441
00:41:22,434 --> 00:41:23,882
،و بله
442
00:41:23,883 --> 00:41:25,800
شاید الان متفاوت باشم
443
00:41:28,694 --> 00:41:31,256
بهوضوح، دولت چیز دیگری در ذهن داره
444
00:41:31,257 --> 00:41:32,841
شما نتیجهگیریهای خودتون رو
،در ذهن پروروندین
445
00:41:32,842 --> 00:41:35,020
،و طبق شتابزدگیتون در قضاوت
446
00:41:35,021 --> 00:41:37,554
مایلـید زندگی افرادی بیگناه؛ زندگی من
447
00:41:37,555 --> 00:41:41,523
و همسرم رو در دام بیافکنید و در معرض خطر
448
00:41:41,751 --> 00:41:43,354
قرار بدید
449
00:41:47,618 --> 00:41:50,100
اگر به یک اعتراف، نیاز دارید
دریافتـش خواهید کرد
450
00:41:50,728 --> 00:41:52,140
ولی به یک شرط
451
00:41:53,460 --> 00:41:55,412
ورا هریک از هرگونه تخلفی
452
00:41:55,413 --> 00:41:57,688
تبرئه میشه
453
00:41:59,340 --> 00:42:01,520
... اگر اون شرایط رو قبول دارید، پس
454
00:42:04,563 --> 00:42:06,549
پس من یک «رکسوری» هستم
455
00:42:09,800 --> 00:42:11,500
چیز دیگری برای گفتن ندارم
456
00:42:12,896 --> 00:42:15,720
سایلس هریک، انسان نیست
457
00:42:16,507 --> 00:42:20,681
ما از دولت اصرار داریم که شرایط
متهم رو بپذیره
458
00:42:20,682 --> 00:42:22,371
میپذیریم
459
00:42:22,372 --> 00:42:24,341
ببریدش
460
00:42:27,183 --> 00:42:29,207
عالیجناب، اجازهی مخاطب قرار دادن
دادگاه رو دارم
461
00:42:31,099 --> 00:42:33,020
اجازه اعطا شد
462
00:42:43,082 --> 00:42:45,661
ژنرال اُلن آشکارا اظهار کرد
463
00:42:46,222 --> 00:42:49,200
که «رکسوری»ها فقدان
اصول اخلاقی دارن
464
00:42:49,332 --> 00:42:51,700
اونا هیچ همدلیای از خودشون
نشون نمیدن
465
00:42:51,736 --> 00:42:53,680
دادگاه قبول داره که جفت این اظهارات
که تحت سوگند
466
00:42:53,681 --> 00:42:55,745
داده شدن، حقیقت دارن؟
467
00:42:55,746 --> 00:42:57,242
بله
468
00:42:57,243 --> 00:42:58,520
،پس، عالیجناب
469
00:42:59,125 --> 00:43:01,523
متهم نمیتونه یک «رکسوری» باشه
470
00:43:02,180 --> 00:43:05,320
یک «متامورف» هرگز نابودی خودش
رو به نابودی دیگران، ترجیح نمیده
471
00:43:06,777 --> 00:43:07,777
... و با اینوجود
472
00:43:09,417 --> 00:43:11,797
همهتون الان شاهد بودید که
473
00:43:11,798 --> 00:43:13,960
جان خودش رو بهخاطر من، تسلیم کرد
474
00:43:14,640 --> 00:43:16,329
اون از روی میل، از میراثی که با زحمت فراوان
475
00:43:16,330 --> 00:43:18,340
،بهدستـش آورده بود، دست کشید
476
00:43:19,326 --> 00:43:21,936
اجازه میده که همهی شما
،بدترین فکرها رو درموردش بکنید
477
00:43:21,937 --> 00:43:24,420
،حتی خودش رو محکوم به مرگ میکنه
478
00:43:25,162 --> 00:43:27,553
تا اینکه ترجیح بده، شاهد رسیدن آسیبی
به من باشه
479
00:43:30,020 --> 00:43:31,300
اون انسانـه؟
480
00:43:33,820 --> 00:43:35,220
،اگه فداکاری
481
00:43:36,185 --> 00:43:37,585
،مهربانی
482
00:43:38,028 --> 00:43:39,428
و عشق
483
00:43:40,371 --> 00:43:43,660
معیار اصلی چیزی که کسی رو به یک انسان
... تبدیل میکنه، نیست
484
00:43:47,591 --> 00:43:48,991
پس چی هست؟
485
00:44:13,215 --> 00:44:14,560
ورا؟
486
00:44:16,903 --> 00:44:18,100
حالـت خوبه؟
487
00:44:32,225 --> 00:44:35,056
فکر نمیکنی وقتـش باشه که
اسم واقعیتو بهم بگی؟
488
00:44:48,086 --> 00:44:50,640
متأسفانه نمیتونی تلفظش کنی
489
00:44:56,266 --> 00:44:59,108
به صداهاش نمیشه شکل داد
490
00:45:00,337 --> 00:45:01,800
... در اینصورت
491
00:45:04,101 --> 00:45:06,751
هنوزم دوست دارم تو رو
... سایلس صدا کنم
492
00:45:08,171 --> 00:45:09,560
اگه برات موردی نداره
493
00:45:26,000 --> 00:45:36,000
کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی
Raylan Givens