1 00:00:50,000 --> 00:00:56,000 کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی Raylan Givens 2 00:01:48,114 --> 00:01:49,766 ،از کار بندازیدشون !و بیرون‌شون کنید 3 00:01:49,800 --> 00:01:51,574 ،از کار بندازیدشون !و بیرون‌شون کنید 4 00:01:51,599 --> 00:01:53,684 ،از کار بندازیدشون !و بیرون‌شون کنید 5 00:02:18,512 --> 00:02:20,119 مرد مسن‌تر، بی‌آزارـه 6 00:02:22,854 --> 00:02:24,524 ... کلاه قهوه‌ای 7 00:02:24,605 --> 00:02:27,257 فقط به‌خاطر دوست‌پسرش اینجاست 8 00:02:27,361 --> 00:02:32,351 ... روپوش سبز، اون عصبانی‌ـه، ولی عصبانیت‌ـش ذاتی‌ـه 9 00:02:34,752 --> 00:02:36,631 زنه با صورت رنگی، متعهده 10 00:02:36,714 --> 00:02:38,414 باید حواس‌تون بهش باشه 11 00:02:38,934 --> 00:02:42,671 ... دارم هیجان کلّی دریافت می‌کنم 12 00:02:42,800 --> 00:02:44,971 ... انتظار 13 00:02:45,475 --> 00:02:47,668 وحشت 14 00:02:48,201 --> 00:02:50,289 می‌دونن زیرنظرن 15 00:03:00,148 --> 00:03:01,881 کلاه سبز، اون درجریان‌ـه که ذهن‌ـش خونده شده 16 00:03:01,993 --> 00:03:03,626 ،خیلی روشون می‌مونی متوجه می‌شن 17 00:03:03,709 --> 00:03:05,525 کوتاه و سبُک نگه‌ش دار 18 00:03:05,785 --> 00:03:08,789 اگه بدونن یه «تیپ» داره ذهن‌شون رو می‌خونه، خوشحال نمی‌شن 19 00:03:09,229 --> 00:03:10,774 ،از کار بندازیدشون !و بیرون‌شون کنید 20 00:03:10,857 --> 00:03:12,666 دیگه دیر شده، لو رفتیم 21 00:03:12,775 --> 00:03:15,010 !اونجا! اونجا 22 00:03:19,796 --> 00:03:21,883 عاشق وقتی‌ان که ذهن‌شون رو می‌خونی 23 00:03:38,491 --> 00:03:43,173 !تیپ‌ها برن! تیپ‌ها برن !تیپ‌ها برن! تیپ‌ها برن 24 00:03:52,106 --> 00:03:53,756 اون دلقک چی سرش کرده؟ 25 00:04:02,605 --> 00:04:04,463 !بپّا 26 00:04:10,151 --> 00:04:12,301 !برید عقب! بجُنبید 27 00:04:12,397 --> 00:04:15,382 !من از «کلیرنس» هستم !از سر راه برید کنار 28 00:04:15,495 --> 00:04:18,313 !برید عقب 29 00:04:18,429 --> 00:04:20,539 !از سر راهـم برید کنار 30 00:04:27,292 --> 00:04:29,381 !تکون بخورید 31 00:04:48,135 --> 00:04:50,222 !تکون بخورید 32 00:04:57,341 --> 00:04:59,282 تکون بخورید 33 00:05:00,080 --> 00:05:01,309 از سر راهـم برید کنار 34 00:05:04,952 --> 00:05:06,580 دیدی چی‌کار کردی؟ 35 00:05:06,694 --> 00:05:08,453 کلاهـم رو گُم کردم 36 00:05:09,822 --> 00:05:12,203 این مال صندوق لباس‌های بازی‌ـته؟ صندوق حاوی لباس که کودکان برای بازی ] [ از آن استفاده می‌کنند 37 00:05:25,109 --> 00:05:27,197 یالا دیگه 38 00:05:47,448 --> 00:05:49,390 [ به «تیپ» شماره‌ی دوازده، رسیدگی می‌شود ] 39 00:05:52,668 --> 00:05:54,704 [ تیپ» شماره‌ی ده» ] 40 00:05:55,125 --> 00:05:58,345 [ به «تیپ» شماره‌ی ده، رسیدگی می‌شود ] 41 00:05:58,518 --> 00:06:00,334 !تیپ» آشغال» 42 00:06:00,397 --> 00:06:02,760 آره، می‌دونم - [ ،اگر بازجویی «تیپ» انجام می‌دهید ] - 43 00:06:02,848 --> 00:06:05,440 [ ... لطفاً به‌صف شوید ] 44 00:06:05,530 --> 00:06:07,984 به تمام بازجویی «تیپ»ها ] [ رسیدگی می‌شود 45 00:06:13,211 --> 00:06:16,114 راس، اتحادیه‌ی‌ آزاد، داره اعتراضات خیابونی رو ممنوع می‌کنه 46 00:06:16,218 --> 00:06:17,512 می‌ترسن یه جنگ راه بیوفته 47 00:06:17,595 --> 00:06:20,080 .منم کلاهـم رو ساییده کردم لبه‌شو ببین ... یاپیغمبر 48 00:06:20,184 --> 00:06:21,624 ،شنیدی چی گفتم، مأمور راس 49 00:06:21,729 --> 00:06:22,898 یا به سرت ضربه خورده؟ 50 00:06:22,932 --> 00:06:24,105 انتظار داشتن چه اتفاقی بیوفته؟ 51 00:06:24,153 --> 00:06:25,838 ما از «تیپ»ها برای خوندن ذهن مردم بدون اجازه‌شون 52 00:06:25,913 --> 00:06:27,786 شروع به استفاده کردیم - لایحه‌ی ضدمصونیت - 53 00:06:27,812 --> 00:06:29,306 زندگی‌تو راحت‌تر می‌کنه 54 00:06:29,404 --> 00:06:31,489 بمب آتش‌زا و کلاهِ ساییده‌شده؟ فکر نکنم 55 00:06:31,561 --> 00:06:33,901 مردم فقط به زمان احتیاج دارن تا طرز فکرشون، درست بشه 56 00:06:33,997 --> 00:06:37,757 خوندن ذهن یه‌نفر توی خیابون ... می‌تونه درست مثل خالی کردن 57 00:06:38,224 --> 00:06:39,999 جیب‌شون باشه 58 00:06:40,176 --> 00:06:41,930 مردم از چیزی که از جیب‌شون خارج میشه خوش‌شون نمیاد 59 00:06:42,013 --> 00:06:44,080 اون دیگه چیه؟ 60 00:06:44,184 --> 00:06:47,725 زبرـه. مثل گوش‌های گورکن 61 00:06:48,027 --> 00:06:49,760 هوی! همونجا وایسا 62 00:06:49,897 --> 00:06:51,985 منو خواستن 63 00:06:54,883 --> 00:06:57,367 اونم از خوکچه‌ی هندی‌مون منظور شخصی‌ست که ] [ در آزمایش‌های علمی، فدا می‌شود 64 00:06:57,488 --> 00:06:59,576 دفتر من 65 00:07:17,141 --> 00:07:21,254 توسط مأمور ارشد اوکیله خواسته شدم 66 00:07:21,358 --> 00:07:23,049 بشین 67 00:07:23,154 --> 00:07:25,241 صبر کن 68 00:07:26,947 --> 00:07:29,598 لایحه‌ی جدید این اختیار رو به ما داده «که در تحقیقات «کلیرنس 69 00:07:29,703 --> 00:07:32,201 از اندیشه‌خوان‌ها استفاده کنیم 70 00:07:32,874 --> 00:07:35,467 از همکار جدیدت چقدر خوش‌ـت میاد؟ 71 00:07:35,870 --> 00:07:37,603 پس واقعاً داریم انجامـش می‌دیم، نه؟ 72 00:07:37,928 --> 00:07:39,554 اون موجب یه اغتشاش شد 73 00:07:39,636 --> 00:07:40,899 ریسکی‌ـه 74 00:07:41,102 --> 00:07:43,189 نه برای تو 75 00:07:44,182 --> 00:07:46,666 دسترسی کامل به افکار غیرنظامی 76 00:07:46,770 --> 00:07:48,461 ،در هر زمانی 77 00:07:48,565 --> 00:07:52,668 نظرباینکه توسط مأمور مسئول جایز شمرده شده 78 00:07:53,840 --> 00:07:56,032 یالا. یه موهبت‌ـه 79 00:07:56,331 --> 00:07:57,719 خب، پیدا کردن بچه‌گربه‌های گُم‌شده 80 00:07:57,784 --> 00:08:00,561 و نشون داد نزدیک‌ترین دستشویی عمومی بهت، یه چیزه 81 00:08:00,692 --> 00:08:03,511 ولی تبدیل کردن یه «تیپ» به یه پلیس؟ 82 00:08:03,615 --> 00:08:05,264 منو نگران می‌کنه، خانم 83 00:08:05,369 --> 00:08:08,380 نه به اندازه‌ی «اون» که اونجا نشسته [ ... ضمیری‌ست برای جانوران و اشیا و :It ] 84 00:08:08,627 --> 00:08:10,716 مؤنث‌ـه [ ضمیر مؤنث :She ] 85 00:08:11,871 --> 00:08:15,817 اون مؤنث‌ـه - آره، آره، فکر کن همینو گفتم - 86 00:08:27,908 --> 00:08:30,726 «به من نگاه نکن، «تیپ 87 00:08:30,914 --> 00:08:32,751 من صریحاً برام ممنوع شده که ذهن مأموری رو 88 00:08:32,835 --> 00:08:36,140 ... تحت هر شرایطی، بخونم 89 00:08:48,478 --> 00:08:49,920 خوشحالی؟ 90 00:08:56,619 --> 00:08:58,845 بریم سر کار 91 00:08:58,958 --> 00:09:00,732 همکار 92 00:09:00,812 --> 00:09:02,183 تو عضوی از یک ریزیکان دولت‌ستیز هستی 93 00:09:02,209 --> 00:09:04,277 که برعلیه «تیپ»ها مبارزه می‌کنن، رثبون 94 00:09:04,349 --> 00:09:05,635 اسم همدست‌هاتو بهم بده 95 00:09:05,661 --> 00:09:08,487 من یه آدم آزادم - نه از نظر من - 96 00:09:08,561 --> 00:09:11,085 از نظر من، یه اتحادیه‌ی آزاد کوفتی نیست 97 00:09:11,207 --> 00:09:13,849 ،ما همه‌مون برده‌ی «تیپ»ها می‌شیم 98 00:09:14,101 --> 00:09:15,876 ،تیپ»ها برای عادی‌ها کار می‌کنن» 99 00:09:16,510 --> 00:09:19,684 و «تیپ»ها نیستن که بمب‌ها رو پرتاب می‌کنن 100 00:09:23,123 --> 00:09:25,421 چرا اینو سرت کرده بودی؟ 101 00:09:27,799 --> 00:09:28,948 خجالتی نباش 102 00:09:29,052 --> 00:09:30,284 ،سرت کن 103 00:09:30,388 --> 00:09:32,476 و خودت بفهم 104 00:09:45,394 --> 00:09:47,517 اوه، نه. امکان نداره 105 00:09:47,713 --> 00:09:51,387 لایحه‌ی ضدمصونیت میگه که «امکان داره»، دوست من 106 00:10:05,341 --> 00:10:07,470 جان رثبون 107 00:10:11,737 --> 00:10:13,102 جان رثبون - [ ... جان رثبون ] - 108 00:10:13,177 --> 00:10:15,668 [ ... جان رثبون ] 109 00:10:16,639 --> 00:10:18,769 ... جان رثبون - [ ... جان رثبون ] - 110 00:10:20,853 --> 00:10:22,878 جان رثبون 111 00:10:31,943 --> 00:10:34,031 جان رثبون 112 00:10:38,860 --> 00:10:40,947 ... کُلّی 113 00:10:43,426 --> 00:10:45,159 ،خشم و تکبّر توی وجودته 114 00:10:45,263 --> 00:10:48,437 ... آرزو می‌کنی ... آرزو می‌کنی 115 00:10:50,420 --> 00:10:53,406 !جان ... جان 116 00:10:56,941 --> 00:10:59,176 آرزو می‌کنی برادر بزرگه‌ت اینجا می‌بود 117 00:10:59,306 --> 00:11:01,143 که ببینه تو سرانجام برای یه کاری، به‌درد می‌خوری 118 00:11:02,453 --> 00:11:05,606 دل‌ـت می‌خواد برای یک‌بار هم که شده بهت افتخار کته 119 00:11:05,817 --> 00:11:08,573 یه پسر کوچولو که از دنیا، عصبانیه 120 00:11:10,826 --> 00:11:13,895 ،پودینگ برنج‌ـت رو بخور» «!لاغرمردنی کوچولو 121 00:11:18,926 --> 00:11:20,985 «نه! بهم نگو چی‌کار کنم» 122 00:11:25,060 --> 00:11:27,148 مادرت 123 00:11:28,711 --> 00:11:30,903 مادرت رو دوست داری 124 00:11:34,640 --> 00:11:37,208 از لحاظ جنسی برات جذاب‌ـه 125 00:11:45,030 --> 00:11:47,766 ،کنار استخر تماشاش می‌کنی و استمنا می‌کنی 126 00:11:47,847 --> 00:11:49,583 ... خواهش می‌کنم 127 00:11:49,691 --> 00:11:51,144 می‌ترسی 128 00:11:51,203 --> 00:11:53,269 خواهش می‌کنم 129 00:11:53,439 --> 00:11:56,926 از دنیا می‌ترسی - خواهش می‌کنم بس کن - 130 00:11:57,031 --> 00:11:59,139 از حالی که مادرت باعث میشه بهت دست بده، می‌ترسی 131 00:12:11,673 --> 00:12:14,199 نمی‌تونی مخفی‌ـش کنی 132 00:12:14,303 --> 00:12:16,392 من می‌تونم همه‌چیز رو ببینم 133 00:12:17,142 --> 00:12:20,045 روباه قهوه‌ایِ فرز، می‌پّره روی سگِ کُند 134 00:12:20,149 --> 00:12:22,341 اون پشت 135 00:12:22,367 --> 00:12:23,453 توی اتاق پشتی 136 00:12:23,479 --> 00:12:26,339 روباه قهوه‌ایِ فرز، می‌پّره روی سگِ کُند 137 00:12:26,931 --> 00:12:29,875 روباه قهوه‌ایِ فرز، می‌پّره روی سگِ کُند 138 00:12:30,420 --> 00:12:33,619 روباه قهوه‌ایِ فرز، می‌پّره روی سگِ کُند 139 00:12:33,900 --> 00:12:37,773 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه خم میشه 140 00:12:38,531 --> 00:12:42,500 روباه قهوه‌ایِ فرز، می‌پّره روی سگِ کُند 141 00:12:42,762 --> 00:12:46,484 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه خم میشه 142 00:12:46,671 --> 00:12:49,068 ... روباه .. قهوه‌ایِ ... فرز - ... سگِ سیاهِ کُند، درمقابل - 143 00:12:49,094 --> 00:12:50,722 روباه باشکوه، خم میشه 144 00:12:50,779 --> 00:12:53,973 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه خم میشه 145 00:12:54,256 --> 00:12:58,315 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه خم میشه 146 00:12:58,354 --> 00:13:01,509 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه خم میشه 147 00:13:01,631 --> 00:13:04,971 سگِ سیاهِ کُند، درمقابل روباه باشکوه !خم میشه 148 00:13:07,143 --> 00:13:09,065 ،توی یه اتاق کوچک در خلوتگاه 149 00:13:09,204 --> 00:13:11,235 دیوارها با نیکوتین، رنگ شدن 150 00:13:15,953 --> 00:13:19,715 دسیسه می‌کنید. باهمدیگه دسیسه می‌کنید 151 00:13:20,390 --> 00:13:22,833 جری هپستر، مُلقّب به جزا 152 00:13:23,093 --> 00:13:25,284 مایکل اسمیت، مُلقّب به باربر 153 00:13:25,337 --> 00:13:26,999 دیمین گیبز، مُلقّب به گیبن 154 00:13:27,067 --> 00:13:29,448 «!نقاب رو سرت کن» 155 00:13:34,182 --> 00:13:35,498 متأسفم 156 00:13:35,602 --> 00:13:37,898 ... متأسفم، خواهش می‌کنم 157 00:13:39,254 --> 00:13:41,195 خیلی خوب بهش تجاوز کردی 158 00:13:41,267 --> 00:13:43,542 مقاومت می‌کرد، به‌همین‌خاطر سفت‌وسخت عمل کردم 159 00:13:43,613 --> 00:13:45,096 زیاده‌روی کردم؟ 160 00:13:45,176 --> 00:13:47,305 فقط اینکه از نزدیک دیدن‌ـش جالب نیست 161 00:13:49,978 --> 00:13:53,256 معذرت می‌خوام اگه اینجا بودن‌ـم برات ناخوشاینده، مأمور راس 162 00:13:53,360 --> 00:13:57,109 منم به اندازه‌ی بقیه، وقتی منو خواستن ... غافلگیر شدم، من 163 00:13:57,166 --> 00:13:59,734 «من هیچوقت ذهن یه مأمور «کلیرنس رو نمی‌خونم 164 00:13:59,839 --> 00:14:01,175 ،الان دیگه ما همکاریم پس مجبورم روی این قضیه 165 00:14:01,259 --> 00:14:03,492 بهت اعتماد کنم 166 00:14:03,597 --> 00:14:05,671 درسته. ابونی و آیوری نام آهنگی از دهه‌ی هشتاد ] [ از پل مک‌کارتنی و استیوی واندر 167 00:14:05,740 --> 00:14:07,937 حالا، راه بیوفتید 168 00:14:36,043 --> 00:14:38,078 !بخوابید روی زمین - !ایوان صحبت می‌کنه - [ شهری در جنوب انگلستان ] 169 00:14:38,104 --> 00:14:39,601 دست‌ها روی سرتون، دخترها. یالا 170 00:14:39,643 --> 00:14:41,537 !یالا - دارن یه چیزی رو مخفی می‌کنن - 171 00:14:41,563 --> 00:14:42,752 اینجا رو بگردین 172 00:14:47,250 --> 00:14:49,860 اونجاست - بازش کن - 173 00:14:54,298 --> 00:14:56,575 یکی دیگه از ایناست 174 00:14:56,679 --> 00:14:58,641 این نقاب با تبریک‌های نقاب‌ساز، براتون» 175 00:14:58,725 --> 00:15:01,094 فرستاده شده، و امیدواره که براتون «مفید واقع بشه 176 00:15:01,198 --> 00:15:03,286 بهش دستبند بزن 177 00:15:05,224 --> 00:15:07,528 حالا، چرا اینو مخفی کرده بودین، هان؟ 178 00:15:07,553 --> 00:15:08,889 مال ما نیست. راست‌شو می‌گم 179 00:15:08,938 --> 00:15:10,909 نقاب‌ساز کیه؟ 180 00:15:12,554 --> 00:15:16,083 حرف بزنید - نمی‌دونیم - 181 00:15:34,873 --> 00:15:36,961 !کلیرنس! درش بیار 182 00:15:38,005 --> 00:15:40,238 مسلّحی؟ 183 00:15:40,342 --> 00:15:41,878 هانر، مسلح‌ـه؟ 184 00:15:42,001 --> 00:15:44,402 هانر؟ اسلحه داری؟ 185 00:15:46,118 --> 00:15:48,936 !هانر، ذهن‌شو بخون 186 00:15:50,503 --> 00:15:52,983 محض رضای خدا 187 00:15:53,025 --> 00:15:55,968 !پایین بمون - ... نقاب ... نمی‌تونستم - 188 00:15:56,515 --> 00:15:58,686 نمی‌تونستم به‌خاطر کلاه ذهن‌شو بخونم 189 00:15:59,249 --> 00:16:01,725 !بهش دستبند بزن! بخواب روی زمین 190 00:16:19,537 --> 00:16:21,938 [ ... به من فکر می‌کنی ] 191 00:16:22,116 --> 00:16:24,204 [ یه دختر دیگه رو می‌بوسی ] 192 00:16:25,201 --> 00:16:27,810 یه گوشه دست‌وپاش بسته شده 193 00:16:28,200 --> 00:16:32,518 ... برهنه‌ست، چون لباس‌هاشو کندی 194 00:16:35,642 --> 00:16:38,762 تو از پشت، درون من‌ـی 195 00:16:39,465 --> 00:16:43,202 سرم رو فشار میدی به عقب تا بتونم ببینمـش 196 00:16:43,535 --> 00:16:45,759 ... تو 197 00:16:46,335 --> 00:16:49,050 ساعت‌ها فرو می‌کنی توی من 198 00:16:50,767 --> 00:16:52,792 درد داره 199 00:16:55,756 --> 00:16:57,845 درد دارم 200 00:16:58,334 --> 00:17:00,293 درد شدیدی دارم 201 00:17:00,652 --> 00:17:02,110 و اون نمی‌تونه بهتر ببوسه 202 00:17:02,199 --> 00:17:04,423 اون نمی‌تونه بهتر ببوسه 203 00:17:06,861 --> 00:17:10,807 حالا، حرفات خیلی عمیق‌ـه، عزیزم 204 00:17:14,551 --> 00:17:16,346 [ منو برگردون به اتحادیه ] 205 00:17:16,371 --> 00:17:17,631 بله، قربان 206 00:17:19,879 --> 00:17:23,052 این چیه؟ - نمی‌دونم، قربان - 207 00:17:28,820 --> 00:17:31,993 «تبریکات نقاب‌ساز» 208 00:17:37,449 --> 00:17:38,493 ... بس کن 209 00:17:38,688 --> 00:17:40,724 بس کن 210 00:17:41,989 --> 00:17:45,204 ... سرم رو فشار میدی به عقب 211 00:17:47,550 --> 00:17:50,581 ... درد داره، و اون نمی‌تونه بهتر ببوسه 212 00:17:50,763 --> 00:17:53,432 خواهش می‌کنم بس کن - درد داره - 213 00:17:53,691 --> 00:17:55,967 بهم آسیب نزن 214 00:17:56,071 --> 00:17:58,702 خواهش می‌کنم بس کن - بهم آسیب نزن - 215 00:17:58,764 --> 00:18:00,428 بهم آسیب نزن 216 00:18:01,040 --> 00:18:03,296 خواهش می‌کنم بس کن - بهم آسیب نزن - 217 00:18:03,410 --> 00:18:05,308 بهم آسیب نزن 218 00:18:05,469 --> 00:18:07,411 خواهش می‌کنم بس کن - بهم آسیب نزن - 219 00:18:08,054 --> 00:18:10,264 بس کن. بهم آسیب نزن - بس کن - 220 00:18:10,405 --> 00:18:13,057 خواهش می‌کنم بس کن. بهم آسیب نزن 221 00:18:13,398 --> 00:18:15,715 بس کن. بهم آسیب نزن - خواهش می‌کنم بس کن. خواهش می‌کنم بس کن - 222 00:18:15,771 --> 00:18:18,714 خواهش می‌کنم بس کن. بهم آسیب نزن - بهم آسیب نزن - 223 00:18:18,759 --> 00:18:20,601 خواهش می‌کنم بس کن - بهم آسیب نزن - 224 00:18:20,696 --> 00:18:23,524 !خواهش می‌کنم بس کن 225 00:18:24,925 --> 00:18:27,912 مری. مری؟ 226 00:18:29,036 --> 00:18:31,416 هیس، چیزی نیست. تو خونه‌ای 227 00:18:31,505 --> 00:18:34,771 من اینجا کنارتم، مری. چیزی نیست 228 00:18:34,999 --> 00:18:38,172 هانر، نه، بهم دست نزن 229 00:18:40,948 --> 00:18:42,973 الان دیگه یکی از اونایی؟ 230 00:19:40,744 --> 00:19:43,480 برات صبحونه گرفتم - نباید بیای اینجا - 231 00:19:43,529 --> 00:19:45,387 ... خب، کاریه که همکارها می‌کنن ،میام دنبال‌ـت 232 00:19:45,492 --> 00:19:47,223 بهت قهوه میدم، تا برسیم سر کار در مورد شریک زندگی‌مون 233 00:19:47,275 --> 00:19:48,780 غُر می‌زنیم 234 00:19:48,854 --> 00:19:51,184 ... فکر کردی با زندگی در اینجا، من می‌تونم 235 00:19:51,494 --> 00:19:52,682 من شریک زندگی ندارم 236 00:19:52,730 --> 00:19:54,442 خب، اون یه چیز دیگه‌ست که توش تفاهم داریم 237 00:19:54,702 --> 00:19:57,260 شرط می‌بندم ساندویچ تخم‌مرغ دوست داری 238 00:20:01,912 --> 00:20:03,164 عــالی 239 00:20:03,286 --> 00:20:06,275 اوه! کار توئه؟ هـی؟ 240 00:20:10,699 --> 00:20:12,787 یه ماشین‌ـه دیگه، نه؟ 241 00:20:14,346 --> 00:20:15,912 تقصیر منه 242 00:20:15,946 --> 00:20:17,699 خوش‌شون نمیاد من با «کلیرنس» کار کنم 243 00:20:17,783 --> 00:20:21,439 .منظورم اینه، بهشون میگم حق انتخابی ندارم من یه نرم‌افزارم 244 00:20:21,686 --> 00:20:23,711 و نرم‌افزارها حق انتخابی ندارن، درسته؟ 245 00:20:23,815 --> 00:20:25,715 درسته 246 00:20:25,762 --> 00:20:27,818 ... این مکان‌ها 247 00:20:28,275 --> 00:20:29,633 ،طبق تجربه‌ی من 248 00:20:29,804 --> 00:20:31,745 گدامحله‌ها، اختلاف ایجاد می‌کنن 249 00:20:31,849 --> 00:20:33,269 اگه قرار باشه دردسر واقعی ،درست بشه 250 00:20:33,352 --> 00:20:34,409 از همینجاها شروع میشه 251 00:20:34,435 --> 00:20:36,106 ما دنبال دردسر نیستیم، مأمور راس 252 00:20:36,132 --> 00:20:37,659 ،ما فقط می‌خوایم زندگی عادی‌مون رو بکنیم 253 00:20:37,903 --> 00:20:39,991 و اینجا نمی‌تونیم زندگی عادی داشته باشیم 254 00:20:41,013 --> 00:20:44,750 میشه «مأمور» رو از سرش بندازیم؟ راس» چطوره؟» 255 00:20:44,854 --> 00:20:48,825 آره، همکارت، راس، که برات ساندویچ تخم‌مرغ میاره 256 00:20:49,660 --> 00:20:51,184 ... زرده‌شو نریزی 257 00:20:51,451 --> 00:20:53,539 عــالی 258 00:20:56,303 --> 00:20:59,219 نقاب 86درصد جنس‌ـش کتان مومی 259 00:20:59,308 --> 00:21:00,871 خام‌ـه [ پارچه‌ی سفیدنشده ] 260 00:21:00,969 --> 00:21:03,882 موقع ساختن‌ـش داخل چیز ... فرو رفته ... صبر کنید 261 00:21:03,986 --> 00:21:06,053 «فلز نرم آیونیکی» 262 00:21:06,158 --> 00:21:08,052 یه جور محلول شیمیایی تجملی‌ـه 263 00:21:08,125 --> 00:21:09,623 که جلوی سیگنال‌های الکتریکی‌ای که 264 00:21:09,706 --> 00:21:10,798 توسط «تیپ»ها خونده میشه رو می‌گیره 265 00:21:10,936 --> 00:21:12,692 به‌نظر میاد «نقاب‌ساز»مون به تکنولوژی 266 00:21:12,797 --> 00:21:14,903 درسطح بخش علوم، دسترسی داره 267 00:21:15,050 --> 00:21:17,576 یه لیست از تمام بخش‌های علوم اتحادیه رو می‌خوام 268 00:21:17,666 --> 00:21:19,274 ،می‌خوام بدونم چی می‌سازن 269 00:21:19,378 --> 00:21:20,817 ،چطور می‌سازن‌ـش، برای کی می‌سازن‌ـش 270 00:21:20,843 --> 00:21:22,919 .همینطوری به من نگاه نکنید برید و کاراگاه باشید 271 00:21:22,945 --> 00:21:24,866 امکان داره تعداد بیشتری از اینا روونه‌ی خیابونا بشه 272 00:21:24,921 --> 00:21:26,300 قدرتمندن، و جواب میدن 273 00:21:26,399 --> 00:21:28,278 شاید چیز خوبی‌ـه 274 00:21:28,354 --> 00:21:30,461 کی اینو گفت؟ 275 00:21:30,860 --> 00:21:32,384 شما اون بیرون بودید 276 00:21:32,488 --> 00:21:34,095 جای سوزن‌انداختن نیست 277 00:21:34,199 --> 00:21:36,455 ممکنه کنترل شهر رو از دست بدیم 278 00:21:37,416 --> 00:21:39,441 عادی‌ها دنبال یه راهی برای مقابله‌به‌مثل با 279 00:21:39,536 --> 00:21:41,857 ،لایحه‌ی ضدمصونیت هستن ،و اینم هست 280 00:21:41,897 --> 00:21:43,817 ،و اون اتحادیه فقط بدتر میشه 281 00:21:43,917 --> 00:21:45,450 ببخشید، قربان 282 00:21:45,581 --> 00:21:46,884 چطور می‌تونم در این تحقیقات 283 00:21:46,948 --> 00:21:49,180 کمک کنم، مأمور راس؟ 284 00:21:53,134 --> 00:21:57,894 اطلاعات: کتان مومی خام 285 00:21:59,220 --> 00:22:01,882 ... کتان مومی 286 00:22:08,386 --> 00:22:11,375 ... صنعت پوشاک 287 00:22:37,993 --> 00:22:40,081 خیلی‌خب، ایناهاشش 288 00:22:41,458 --> 00:22:44,013 نخ کتان مومی، الیاف سلولوزی‌ـه 289 00:22:44,039 --> 00:22:46,197 الیاف پودش طوری آماده میشه که ،رنگ‌ـش روشن باشه 290 00:22:46,302 --> 00:22:47,698 هوا رو رد کنه، و محکم باشه 291 00:22:47,739 --> 00:22:50,892 ،استفاده‌ی امروزه‌ش ،عمدتاً در صنعت پوشاک‌ـه 292 00:22:50,940 --> 00:22:53,587 ،خصوصاً در تولید پوشاک مرغوب 293 00:22:53,768 --> 00:22:55,752 ولی همچنین نقلاً، در صحّافی هم استفاده میشه 294 00:22:55,856 --> 00:22:58,048 هشت‌تا پارچه‌فروشی در ناحیه‌ی مرکز شهر هست 295 00:22:58,152 --> 00:23:00,015 که می‌تونم پیدا کنم 296 00:23:00,146 --> 00:23:03,218 خب، براتون یادداشت‌ـش می‌کنم 297 00:23:03,393 --> 00:23:05,961 عاشق همکاری هستم که کارها رو به سرانجام می‌رسونه 298 00:23:06,074 --> 00:23:08,433 شما نیستید؟ می‌خوام به این پارچه‌فروشی‌ها سر زده بشه 299 00:23:08,537 --> 00:23:11,511 بیاید قبل از اینکه این قضیه از کنترل خارج بشه، نقاب‌ساز رو پیدا کنیم 300 00:23:27,475 --> 00:23:31,213 !هـی! اینجا! اینجا 301 00:23:36,445 --> 00:23:39,116 !اِیب، ببین 302 00:23:39,286 --> 00:23:41,799 !سرتون کنید! سرتون کنید 303 00:23:55,705 --> 00:23:58,023 ما دوست پیدا نمی‌کنیم 304 00:23:58,128 --> 00:24:01,217 نُچ. ولی مردم رو تحت تأثیر قرار می‌دیم 305 00:24:10,922 --> 00:24:12,822 چی بهشون گفتی؟ 306 00:24:12,892 --> 00:24:16,895 هیچی، اونا فقط ... بچه‌ن که خودنمایی می‌کنن 307 00:24:17,401 --> 00:24:19,636 ذهن‌ـت پرهیاهوئه؟ 308 00:24:20,008 --> 00:24:21,824 آره، می‌تونه باشه 309 00:24:21,929 --> 00:24:24,058 یاد می‌گیری که فیلترش کنی 310 00:24:26,062 --> 00:24:28,213 گرچه داخل شهر، سخت‌ترـه 311 00:24:28,317 --> 00:24:30,405 دلم می‌خواد یه روزی بذارم برم 312 00:24:31,112 --> 00:24:33,199 کجا؟ 313 00:24:37,291 --> 00:24:39,378 چیه؟ 314 00:24:40,317 --> 00:24:44,241 جالبه. اطراف تو بودن، فرق داره 315 00:24:45,703 --> 00:24:47,791 فرق داره؟ از چه نظر؟ 316 00:24:47,964 --> 00:24:49,739 «برو خونه، «تیپ 317 00:24:49,810 --> 00:24:51,268 !اوی! ادب داشته باشید 318 00:24:51,365 --> 00:24:53,700 برگردید اینجا و از خانوم معذرت‌خواهی کنید 319 00:24:53,804 --> 00:24:56,302 .هـی، تو. درسته، بیا اینجا بیا اینجا 320 00:24:58,872 --> 00:25:00,688 کمک‌ـم کن 321 00:25:00,743 --> 00:25:04,590 کمک‌ـم کن. کمک‌ـم کن 322 00:25:04,958 --> 00:25:07,485 [ کمک‌ـم کن ] - ... کمک‌ـم کن - 323 00:25:07,531 --> 00:25:09,619 هانر؟ 324 00:25:10,605 --> 00:25:12,693 !کمک‌ـم کن 325 00:25:24,815 --> 00:25:26,903 از سر راه برید کنار 326 00:25:27,006 --> 00:25:28,406 کمک‌ـم کن 327 00:25:28,472 --> 00:25:30,953 کجایی؟ - [ ... کمک‌ـم کن ] - 328 00:25:36,105 --> 00:25:37,670 !کلیرنس! اسلحه‌تو بنداز 329 00:25:37,830 --> 00:25:39,884 ... خب، من به ورق‌بازی فکر می‌کنم 330 00:25:39,910 --> 00:25:42,622 ... کمک‌ـم کن - و اون باید بهم بگه که چیه - 331 00:25:42,671 --> 00:25:43,566 کمک‌ـم کن 332 00:25:43,615 --> 00:25:45,409 شرط می‌بندم من می‌بَرم - ول‌ـش کن - 333 00:25:45,481 --> 00:25:46,588 درست میشه، مری 334 00:25:46,614 --> 00:25:48,340 ،مجبورم کرد ذهن‌شو بخونم و درد داره 335 00:25:48,382 --> 00:25:49,847 خب، سعی‌شو کرد 336 00:25:49,978 --> 00:25:52,045 خیلی شدید 337 00:25:52,190 --> 00:25:54,256 ولی حتی نتونست وارد ذهن‌ـم بشه 338 00:25:54,361 --> 00:25:57,012 اسلحه‌تو بنداز - درنتیجه منو زد - 339 00:25:57,116 --> 00:25:59,427 آره. اون منو زد 340 00:25:59,534 --> 00:26:01,726 من فقط یه عادی نیستم 341 00:26:01,961 --> 00:26:06,557 .من از اتحادیه‌ی آزادم !من مهم‌ـم، «تیپ» هرزه 342 00:26:21,252 --> 00:26:24,225 .من سرپرست منابع دولت فدرالم نمی‌تونید نگه‌م دارید 343 00:26:24,354 --> 00:26:26,129 مرد مهمی هستی 344 00:26:26,471 --> 00:26:27,849 می‌دونستی واسه آدم‌های مهم غیرقانونی‌ـه که به چنین 345 00:26:27,933 --> 00:26:29,313 مکان‌هایی سر بزنن؟ 346 00:26:29,396 --> 00:26:32,005 بهم اعتماد کن، به‌قدر کافی می‌تونیم نگه‌ت داریم 347 00:26:32,126 --> 00:26:34,568 اوه، این آدما، به سیاست اهمیتی نمیدن 348 00:26:34,673 --> 00:26:37,027 ،اونا واسه یه‌قّرون، رؤیاهاتو برملا می‌کنن 349 00:26:37,053 --> 00:26:40,332 :و اینم از بهترین قسمت‌ـش نمی‌تونن اداشو دربیارن 350 00:26:42,345 --> 00:26:45,686 ولی اون بیرون، ما باید از خودمون محافظت کنیم 351 00:26:45,712 --> 00:26:50,558 به‌همین‌خاطر باید اون نقاب‌ها رو داشته باشیم، آره؟ 352 00:26:50,982 --> 00:26:53,018 دختر خوبیه - بس کن - 353 00:26:53,195 --> 00:26:54,997 اوه 354 00:26:55,217 --> 00:26:57,117 اوه، عزیزجان 355 00:26:57,377 --> 00:27:01,155 می‌دونی، نقاب‌ها نیستن که باید نگران‌شون باشی، مأمور 356 00:27:01,260 --> 00:27:02,975 تیپ»ها هستن» 357 00:27:03,203 --> 00:27:05,133 اونا تندروئن. آماده‌ی قیام کردنـن 358 00:27:05,159 --> 00:27:07,247 نمی‌تونی به هیچ‌کدوم‌شون اعتماد کنی 359 00:27:07,562 --> 00:27:10,250 مخصوصاً به اونایی که علاقه داری 360 00:27:10,276 --> 00:27:12,197 ،اون یه مأمور «کلیرنس» درحال‌خدمت‌ـه 361 00:27:12,280 --> 00:27:13,687 و تو نمی‌شناسی‌ـش 362 00:27:13,761 --> 00:27:17,336 تحقیقات «کلیرنس» به منم ،مربوط میشه، مأمور راس 363 00:27:17,418 --> 00:27:19,356 و کُلّی درخواست برای بودجه‌ی علوم 364 00:27:19,439 --> 00:27:21,256 میاد روی میز کارم 365 00:27:21,360 --> 00:27:23,302 ... یکی‌شون برای پارچه‌ی کتان بود خیلی هم زیاد بود 366 00:27:23,406 --> 00:27:25,493 کی درخواست داده بود؟ 367 00:28:05,437 --> 00:28:07,525 هانر. داریم می‌ریم 368 00:28:13,014 --> 00:28:15,414 پس، درخواست برای پارچه‌ی کتان از طرف 369 00:28:15,519 --> 00:28:17,538 یه سازمان بود که به‌منظور تحقیقات بر روی 370 00:28:17,602 --> 00:28:19,690 جلوگیری از «تیپ»ها ایجاد شده بود 371 00:28:29,181 --> 00:28:31,425 پس اونا در یک آزمایشگاه، از بیشینه ،قابلیت «تیپ»ها استفاده می‌کردن 372 00:28:31,527 --> 00:28:34,116 و توی یه آزمایشگاه دیگه، روی این کار می‌کردن که چطور جلوشونو بگیرن 373 00:28:48,897 --> 00:28:50,986 اون کیه؟ 374 00:28:57,008 --> 00:28:59,243 دکتر ثادیوس کاتر 375 00:28:59,347 --> 00:29:01,872 ،سیزده سال پیش از بخش علوم بنابه‌دلایل مربوط به سلامت 376 00:29:01,977 --> 00:29:03,710 استعفا داد 377 00:29:03,814 --> 00:29:05,903 شایعه شده بود که دچار اختلال شده 378 00:29:07,364 --> 00:29:08,833 از لحاظ روحی، نه؟ 379 00:29:08,938 --> 00:29:11,622 .شاید اگه یه «تیپ» می‌تونست ذهن‌شو بخونه ممکن بود بهش کمک کنه 380 00:29:16,317 --> 00:29:18,406 باید گاهی اوقات روی من انجامـش بدی 381 00:29:20,049 --> 00:29:24,112 مشکلی نداره، می‌دونم برات ممنوع کردن که ذهن یه مأمور رو بخونی 382 00:29:24,864 --> 00:29:26,952 تو فرق داری 383 00:29:27,745 --> 00:29:30,668 قبلاً هم اینو گفتی. از چه نظر فرق دارم؟ 384 00:29:30,752 --> 00:29:33,615 ازم پرسیدی که توی ذهن‌ـم پرهیاهو میشه یا نه 385 00:29:33,787 --> 00:29:35,102 میشه 386 00:29:35,197 --> 00:29:38,308 شهر پُرـه از افکار هرز 387 00:29:38,422 --> 00:29:41,240 گاهی اوقات فکر می‌کنم یه آنتن خراب‌ـم 388 00:29:41,344 --> 00:29:43,816 همینطوری تمام وراجی‌ها رو دریافت می‌کنم 389 00:29:44,217 --> 00:29:46,577 ... و شایعه‌پراکنی‌ها هیچوقت تمومی نداره 390 00:29:46,681 --> 00:29:48,541 ... ولی 391 00:29:49,488 --> 00:29:51,617 ... وقتی پیش توئم 392 00:29:54,547 --> 00:29:56,635 آرومـه 393 00:30:06,377 --> 00:30:09,614 ♪ لندن داره می‌سوزه، لندن داره می‌سوزه ♪ 394 00:30:09,894 --> 00:30:12,429 ♪ ... موتورها رو بیارید، موتورها رو ♪ 395 00:30:23,398 --> 00:30:26,426 بیخیال، مری. متأسفم، خب؟ 396 00:30:26,530 --> 00:30:28,638 بهم پشت نکن 397 00:30:28,751 --> 00:30:31,319 هان؟ جانمازآب‌کِش نباش، مری 398 00:30:31,415 --> 00:30:33,435 یالا 399 00:30:33,508 --> 00:30:35,637 از زیر بارون بیا اینجا 400 00:30:37,671 --> 00:30:40,114 آفرین دختر خوب 401 00:30:40,260 --> 00:30:41,658 کجا بریم، هان؟ 402 00:30:41,762 --> 00:30:43,951 کجا بریم؟ 403 00:30:55,331 --> 00:30:59,319 ♪ لندن داره می‌سوزه، لندن داره می‌سوزه ♪ 404 00:30:59,424 --> 00:31:03,244 ♪ موتورها رو بیارید، موتورها رو بیارید ♪ 405 00:31:03,348 --> 00:31:05,436 ♪ آتش، آتش ♪ 406 00:31:12,084 --> 00:31:14,234 !کسی نمیره. نذارید کسی رد بشه 407 00:31:14,356 --> 00:31:16,444 نذارید کسی خارج بشه 408 00:31:18,442 --> 00:31:21,344 همه‌جا اغتشاش‌ـه 409 00:31:21,415 --> 00:31:22,980 بعضی «تیپ»ها به فرانکلین حمله کردن 410 00:31:23,166 --> 00:31:24,962 یه‌جور آشوب توی ذهنش‌ـه 411 00:31:25,018 --> 00:31:27,001 الان مثل خواهرزاده‌ی چهارساله‌م حرف می‌زنه 412 00:31:27,137 --> 00:31:28,596 دست دوست کوچولوت مری، توی کارـه 413 00:31:28,677 --> 00:31:31,300 [ هانر، شروع شده. به همه‌شون بگو ] 414 00:31:31,397 --> 00:31:33,433 هانر، شنیدی چی گفتم؟ 415 00:31:33,538 --> 00:31:34,874 می‌تونی از شایعه‌پراکن برای پیداکردن‌ـش استفاده کنی؟ 416 00:31:34,958 --> 00:31:36,816 نمی‌دونم کجاست 417 00:31:39,994 --> 00:31:41,558 دارن تمام افراد خوابگاهـت رو دستگیر می‌کنن 418 00:31:41,584 --> 00:31:43,977 نمی‌تونم جلوشون رو از دستگیر کردن تو، بگیرم 419 00:31:45,745 --> 00:31:48,417 [ ... شروع شده، و ما باید قوی باشیم ] 420 00:31:50,984 --> 00:31:52,216 گوش‌ـت با منـه؟ 421 00:31:52,334 --> 00:31:54,827 [ قیام می‌کنیم. مقابله‌به‌مثل می‌کنیم ] 422 00:31:54,931 --> 00:31:56,664 هانر 423 00:31:56,768 --> 00:32:00,046 [ الان وقت‌ـشه، هانر. وقت ما ] 424 00:32:00,316 --> 00:32:02,404 !هانر 425 00:32:03,783 --> 00:32:05,767 من جایی برای رفتن، ندارم 426 00:32:49,110 --> 00:32:51,449 شهر منفجر میشه 427 00:32:53,424 --> 00:32:55,491 عادی‌ها همینو می‌خوان 428 00:32:55,612 --> 00:32:57,554 دنبال یه بهونه‌ن که از شر ما خلاص بشن 429 00:32:57,657 --> 00:32:59,557 شاید مری چنین فکری بکنه 430 00:32:59,616 --> 00:33:01,182 ولی تو با «کلیرنس» هستی 431 00:33:01,286 --> 00:33:03,374 با من هستی، درسته؟ 432 00:33:05,895 --> 00:33:07,545 نوشیدنی می‌خوای؟ 433 00:33:07,649 --> 00:33:10,030 من که یکی می‌خورم 434 00:33:13,014 --> 00:33:16,041 همه‌ی ما رو با هم یکی نکن 435 00:33:19,671 --> 00:33:21,800 حداقل روی این بهم اعتماد می‌کنی؟ 436 00:33:24,525 --> 00:33:26,595 چطور می‌تونم به مردی که جاز می‌ذاره و 437 00:33:26,673 --> 00:33:28,761 برام اسکاچ سه‌برابر می‌ریزه، اعتماد کنم؟ 438 00:33:29,486 --> 00:33:31,350 اوه، ما مأمورها نمی‌تونیم بریم سر قرار 439 00:33:31,408 --> 00:33:33,469 ... نه، سرمون بیش‌ازحد شلوغ‌ـه 440 00:33:33,503 --> 00:33:35,132 همدیگه رو برای نقاط ضعف کاوش می‌کنیم 441 00:33:35,157 --> 00:33:37,794 شام تبدیل میشه به بازجویی 442 00:33:38,031 --> 00:33:39,389 تیپ»ها از سر قرار رفتن، متنفرن» 443 00:33:39,493 --> 00:33:40,891 منظورم اینه که، از همه‌چیز طرف، باخبرن 444 00:33:40,996 --> 00:33:43,231 عاقبت‌مون به تموم کردن ... جمله‌های همدیگه 445 00:33:43,334 --> 00:33:45,012 ختم میشه 446 00:33:45,422 --> 00:33:48,011 توی این مورد تفاهم داریم 447 00:33:58,005 --> 00:33:59,496 خب، بهم می‌گی، درسته؟ 448 00:33:59,552 --> 00:34:01,630 اگه از یه «تیپ» تندرو، آگاه بشی 449 00:34:03,309 --> 00:34:05,451 ،با حُسن نیست بهش نگاه می‌کنم کسی متوجه نمی‌شه تو گفتی 450 00:34:05,490 --> 00:34:08,622 و تو بهم می‌گی عادی‌ها برنامه دارن با ما چی‌کار کنن؟ 451 00:34:08,706 --> 00:34:10,021 ،اگه شورش اتفاق افتاده بود 452 00:34:10,125 --> 00:34:12,213 چی به سر باقی ما میومد؟ 453 00:34:13,989 --> 00:34:17,204 اگه بهم اعتماد نداری، ذهن‌مو بخون 454 00:34:19,587 --> 00:34:21,237 دلم نمی‌خواد 455 00:34:21,341 --> 00:34:23,429 دارم بهت اجازه میدم 456 00:34:28,397 --> 00:34:31,341 من می‌تونستم ذهن مادرم رو از توی شکمـش، بخونم 457 00:34:31,445 --> 00:34:36,707 ،منظورم اینه، به‌صورت کلامی نه به‌صورت احساسات 458 00:34:38,585 --> 00:34:40,902 و می‌تونستم قبل از اینکه کتاب‌خوندن بلد باشم ذهن آدما رو بخونم 459 00:34:41,007 --> 00:34:43,763 والدین‌ـم به‌خاطرش ازم متنفر بودن 460 00:34:44,897 --> 00:34:47,236 ترس‌شون تمام مدت، توی سر من بود 461 00:34:51,307 --> 00:34:53,457 ،ما باعث ترسیدن مردم می‌شیم ،و فراری‌شون می‌دیم 462 00:34:53,562 --> 00:34:55,650 ... و من دلم نمی‌خواد که تو رو 463 00:35:12,649 --> 00:35:14,737 اون بابامه 464 00:35:15,113 --> 00:35:16,827 و آدم روراستی بود 465 00:35:16,979 --> 00:35:19,212 بی‌شیله‌پیله بود 466 00:35:19,239 --> 00:35:20,784 توی اتاق با «تیپ»ها، آسوده بود 467 00:35:20,810 --> 00:35:22,898 چون ظاهر و باطن‌ـش یکی بود 468 00:35:27,513 --> 00:35:29,084 همه آزاد بودن که ذهن پدرم رو بخونن 469 00:35:29,111 --> 00:35:30,918 چون چیزی واسه مخفی کردن، نداشت 470 00:35:31,751 --> 00:35:34,117 و من به این خاطر، دوسِش داشتم 471 00:35:34,484 --> 00:35:36,613 خوشحال به‌نظر می‌رسی 472 00:35:38,267 --> 00:35:40,355 راستش خوش‌ترین لحظه‌ی زندگی‌ـم بود 473 00:35:41,656 --> 00:35:44,934 ... صدای آب 474 00:35:45,118 --> 00:35:48,980 صدای حشره وقتی‌که پیشکش ماهی قزل‌آلا می‌کردی‌ـش 475 00:35:49,006 --> 00:35:51,233 ... پس باید درست بزنی‌ـش به آب، وگرنه 476 00:35:51,265 --> 00:35:53,540 ،مورمور می‌شن، و متوجه می‌شن و می‌ترسن 477 00:35:55,057 --> 00:35:58,209 ذن‌ـه، می‌دونی؟ فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم ] [ که تمرکزش بر روی تفکر است 478 00:35:58,313 --> 00:36:00,881 ذهن رو آروم می‌کنه 479 00:36:02,906 --> 00:36:05,620 ذهن من وقتی پیش توئم، همینطوریه 480 00:36:17,296 --> 00:36:19,385 برای خوندن‌ـش به‌قدرکافی راحته، درسته؟ 481 00:37:54,547 --> 00:37:57,825 چی‌کار می‌کنی؟ - برات دنبال یه کار جدید می‌گردم - 482 00:37:57,930 --> 00:38:00,059 تو با یه «تیپ» خوابیدی. سکس کردی 483 00:38:01,686 --> 00:38:02,835 باید فرار کنیم [ به‌منظور ازدواج ] 484 00:38:02,940 --> 00:38:05,368 می‌تونیم بریم یه جای دور 485 00:38:05,499 --> 00:38:07,587 به رودخونه‌ت 486 00:38:14,147 --> 00:38:15,816 اگه کاتر از بخش علوم، رفته 487 00:38:15,852 --> 00:38:17,795 ،به‌خاطر این که می‌خواسته نقاب درست کنه 488 00:38:17,850 --> 00:38:20,334 به یه تأمین‌کننده‌ی پارچه احتیاج پیدا می‌کرده 489 00:38:20,456 --> 00:38:22,857 چیزی از اون پارچه‌فرشی‌ها دستگیرمون نشد 490 00:38:22,962 --> 00:38:24,549 آره، ولی از کتان مومی فقط برای پوشاک استفاده نمی‌شه 491 00:38:24,632 --> 00:38:26,301 برای صحافی کتاب هم ازش استفاده میشه 492 00:38:26,386 --> 00:38:30,143 و اینجا، سیزده سال پبش تعطیل شده 493 00:38:32,514 --> 00:38:34,602 اتحادیه‌ی انبار کتاب 494 00:38:39,487 --> 00:38:42,635 .نه، تو نمی‌تونی باهام بیای اونجا واسه یه ... خیلی خطرناکه 495 00:38:43,189 --> 00:38:45,278 واسه اندیشه‌خوان‌ها 496 00:38:47,027 --> 00:38:49,720 باشه؟ اینجا در امانی 497 00:38:49,832 --> 00:38:51,961 درهرصورت احتمالاً وقت‌تلف‌کنی‌ـه 498 00:39:06,928 --> 00:39:09,016 [ هانر؟ ] 499 00:39:09,749 --> 00:39:12,295 [ نقاب‌ساز، کیه؟ ] 500 00:39:13,236 --> 00:39:15,637 [ باید جلوشو بگیریم ] 501 00:39:15,725 --> 00:39:17,375 [ هانر؟ ] 502 00:39:20,723 --> 00:39:23,291 [ نقاب‌ساز رو بکُش ] 503 00:39:26,297 --> 00:39:28,364 [ !نمی‌تونی به ما خیانت کنی، هانر ] 504 00:39:28,566 --> 00:39:29,840 !تیپ»های وامونده» 505 00:39:29,944 --> 00:39:32,397 !بکُشیدشون 506 00:39:34,436 --> 00:39:37,303 !برو بیرون! بیر بیرون 507 00:42:25,785 --> 00:42:28,520 می‌دونستم سرانجام یه نفر میاد 508 00:42:28,640 --> 00:42:30,248 خب، باید بهت تبریک بگم 509 00:42:30,335 --> 00:42:33,529 عملیات غولی اینجا راه انداختی 510 00:42:33,633 --> 00:42:35,283 ... چرا اون عکس‌ها از من رو داری 511 00:42:35,387 --> 00:42:37,255 دکتر کاتر؟ 512 00:42:37,411 --> 00:42:39,437 چون از اولین‌باری که باهات آشنا شدم همیشه بهت 513 00:42:39,509 --> 00:42:41,336 علاقه‌مند بودم 514 00:42:41,451 --> 00:42:43,609 با من آشنا شدی؟ 515 00:42:43,775 --> 00:42:45,862 کِی؟ 516 00:42:46,870 --> 00:42:47,976 ،در دنیای قدیم 517 00:42:48,089 --> 00:42:49,405 ،یادمه چقدر سر کامپیوترها 518 00:42:49,431 --> 00:42:51,643 سر شبکه، نگران بودیم 519 00:42:52,116 --> 00:42:54,299 اطلاعات از همه و همه‌چیز 520 00:42:54,388 --> 00:42:56,981 فایروال درست کردیم و زندگی‌مون رو کُددار کردیم 521 00:42:57,079 --> 00:42:58,968 همیشه فکر می‌کردم یه واکنش بیش از حده 522 00:42:59,017 --> 00:43:01,198 یه دوشاخه بود. درش میاوردی، تموم می‌شد 523 00:43:01,303 --> 00:43:03,945 تیپ»ها دوشاخه ندارن» - دقیقاً - 524 00:43:04,070 --> 00:43:08,344 ،اتحادیه یه تضمین می‌خواست که همون چیزی‌ـه که من درحال ساختن‌ـش بودم 525 00:43:08,418 --> 00:43:10,693 اونا این فایروال رو برای ،خودشون می‌خواستن 526 00:43:10,798 --> 00:43:12,447 ولی بیش از حد مهمـه 527 00:43:12,551 --> 00:43:15,903 .حفاظت باید مردمی باشه آگاهی هم همینطور 528 00:43:15,981 --> 00:43:17,297 و قدرت چطور؟ 529 00:43:17,646 --> 00:43:19,446 چون این‌چیزا، قدرتـن 530 00:43:19,528 --> 00:43:21,076 نمی‌تونی همچین قدرتی رو دراختیار هرکسی بذاری 531 00:43:21,116 --> 00:43:22,263 چرا نمی‌شه؟ 532 00:43:22,368 --> 00:43:24,184 ما قبل از «تیپ»ها، حرمت افکار خودمون رو 533 00:43:24,288 --> 00:43:25,800 داشتیم 534 00:43:25,996 --> 00:43:30,067 ذهن ما تنها دولت مستقل آزاد در هستی‌ـه 535 00:43:30,171 --> 00:43:31,241 متوجه‌ام 536 00:43:31,339 --> 00:43:32,952 تو «تیپ»ها رو به چشم ،یه نیروی متجاوز می‌بینی 537 00:43:32,978 --> 00:43:34,166 و حالا یه جنگ می‌خوای 538 00:43:34,192 --> 00:43:37,053 نه، یه تحول 539 00:43:37,253 --> 00:43:40,155 مردم می‌تونن دربرابر مقابله‌کردن با «تیپ»ها، تغییر کنن 540 00:43:40,242 --> 00:43:42,141 تعادل طبیعت 541 00:43:42,168 --> 00:43:45,741 یه روز، ما نقاب خودمون رو می‌سازیم 542 00:43:46,028 --> 00:43:49,202 شاید همین الانـش ساخته باشیم، مأمور راس 543 00:43:51,161 --> 00:43:53,360 تو منحصربه‌فردی 544 00:43:53,386 --> 00:43:56,413 اوه، اون نگاه معصومانه رو تحویل‌ـم نده 545 00:43:56,538 --> 00:43:58,291 مجبور نیستی وانمود کنی 546 00:43:58,380 --> 00:44:00,653 من همکار «تیپ»ـت نیستم 547 00:44:00,793 --> 00:44:04,163 جفت‌مون می‌دونیم چه کاری از دست‌ـت برمیاد 548 00:44:04,499 --> 00:44:06,837 تو سلاح جدید ما برعلیه اونایی 549 00:44:11,992 --> 00:44:13,809 !ذهن‌ـم خونده شد 550 00:44:14,196 --> 00:44:15,524 !یاپیغمبر، هانر 551 00:44:15,574 --> 00:44:18,184 منظورش چیه؟ چرا تو یه سلاحی؟ 552 00:44:18,650 --> 00:44:22,190 .هیچی ... معنای خاصی نداره داره ... داره وقت تلف می‌کنه 553 00:44:22,295 --> 00:44:24,483 اینقدر متواضع نباش، مأمور راس 554 00:44:24,556 --> 00:44:26,232 از موهبت‌ـت بهش بگو 555 00:44:26,258 --> 00:44:28,543 کافیه، کاتر - منظورش چیه؟ - 556 00:44:28,582 --> 00:44:32,737 جدی میگم، واقعاً، اون یه سلاح‌ـه 557 00:44:32,854 --> 00:44:34,941 چرا؟ 558 00:44:36,136 --> 00:44:37,426 چرا؟ 559 00:44:37,513 --> 00:44:41,599 ذهن‌شو بخون، و سردربیار 560 00:45:21,447 --> 00:45:24,066 نمی‌تونم 561 00:45:24,842 --> 00:45:26,726 می‌تونه جلوتو بگیره 562 00:45:26,833 --> 00:45:29,004 نمی‌تونی وارد ذهن‌ـش بشی 563 00:45:38,454 --> 00:45:42,137 ♪ لندن داره می‌سوزه، لندن داره می‌سوزه ♪ 564 00:45:42,169 --> 00:45:46,885 ♪ موتورها رو بیارید، موتورها رو بیارید ♪ 565 00:45:47,146 --> 00:45:48,962 ♪ ... آتش، آتش ♪ 566 00:45:49,027 --> 00:45:50,501 ♪ ... آتش، آتش ♪ 567 00:45:54,575 --> 00:45:58,637 .نقاب‌سازه. بس کن، بس کن ] [ نقاب‌ساز رو بگیر 568 00:45:59,233 --> 00:46:01,000 تُف 569 00:46:02,475 --> 00:46:04,393 اونا رو هدایت کرد به سمت ما 570 00:46:04,419 --> 00:46:06,031 اونا تکه‌تکه‌ت می‌کنن، دکتر 571 00:46:06,056 --> 00:46:08,967 راه دیگه‌ای به بیرون هست؟ یالا - نکن - 572 00:46:09,489 --> 00:46:12,845 .اون بیرون. از میان دفترم می‌رسونه‌تتون به پلکان فرار 573 00:46:12,886 --> 00:46:14,681 .من حواس‌شون رو پرت می‌کنم درهرصورت، منو می‌خوان 574 00:46:14,707 --> 00:46:15,993 نه، نمی‌تونی 575 00:46:17,321 --> 00:46:18,967 باید ازتون محافظت بشه 576 00:46:19,195 --> 00:46:21,046 !برید 577 00:46:22,016 --> 00:46:25,583 می‌خواستم وقتی امن بود بهت بگم. هانر 578 00:46:26,600 --> 00:46:28,246 هانر 579 00:46:28,327 --> 00:46:30,283 !هانر 580 00:46:30,535 --> 00:46:33,736 !بازش کن. هانر، در رو باز کن 581 00:46:40,375 --> 00:46:44,045 می‌تونیم نقاب خودمون رو درست کنیم 582 00:47:01,740 --> 00:47:03,500 هانر، در رو باز کن 583 00:47:04,289 --> 00:47:07,363 هانر، من یه استعدادی داشتم 584 00:47:07,475 --> 00:47:09,872 .درکش نمی‌کردم مجبورم کردن آموزش ببینم 585 00:47:09,962 --> 00:47:12,047 مجبورم کردن واسه ... تمرین کنم 586 00:47:56,351 --> 00:47:59,315 ♪ ... آتش، آتش ♪ 587 00:48:03,485 --> 00:48:05,176 ♪ ... آتش، آتش ♪ 588 00:48:09,807 --> 00:48:12,751 ♪ ... آتش، آتش ♪ 589 00:48:21,303 --> 00:48:23,390 [ صبرکن ] 590 00:48:31,775 --> 00:48:33,424 راه خروج دیگه‌ای ندارم، هانر 591 00:48:33,554 --> 00:48:36,346 بهم دروغ گفتی - جفت‌مون دروغ گفتیم، نگفتیم؟ - 592 00:48:36,412 --> 00:48:38,562 تو «تیپ»ها رو آوردی اینجا - نه - 593 00:48:38,658 --> 00:48:40,695 .نه، نه، نیاوردم من نمی‌تونستم جلوشو بگیرم 594 00:48:40,737 --> 00:48:42,008 ما همه‌مون اجازه داریم رازهای خودمون رو داشته باشیم 595 00:48:42,058 --> 00:48:44,591 حق‌مونه. حق تو و حق من 596 00:48:44,676 --> 00:48:46,368 ... نمی‌خواستم بهت آسیب بزنم، ولی 597 00:48:46,693 --> 00:48:48,760 انتخاب خودم نبود که جلوی واردشدن‌تو بگیرم 598 00:48:48,805 --> 00:48:50,957 [ نمی‌تونی بهش اعتماد کنی، هانر ] 599 00:48:51,119 --> 00:48:53,415 پس بذار ذهن‌تو بخونم 600 00:48:54,783 --> 00:48:57,243 اگه ذهن‌تو بخونم، از حقیقت باخبر می‌شم 601 00:49:47,909 --> 00:49:50,102 راس، بذار وارد بشم 602 00:49:58,670 --> 00:50:00,750 منو ببخش 603 00:50:30,790 --> 00:50:33,331 تو یه استعداد بزرگی 604 00:50:33,551 --> 00:50:36,119 در واقع، یه معجزه‌ای 605 00:50:36,501 --> 00:50:38,961 تو تنها کسی هستی که می‌تونیم ریسک انجام این‌کارو باهاش بکنیم 606 00:50:38,995 --> 00:50:43,833 ،اون «تیپ» وامونده رو ببین درست توی خلوتگاه داخلی 607 00:50:44,941 --> 00:50:47,969 پس نقش همکارها رو بازی کن و نزدیک به خودت نگه‌ش دار 608 00:50:48,074 --> 00:50:49,745 به‌عنوان یه جهش‌یافته خیلی قشنگ‌ـه 609 00:50:49,931 --> 00:50:52,060 ممکنه مأموریت از کنترل خارج بشه، خانم 610 00:50:54,315 --> 00:50:57,662 هرکاری لازمه، انجام بده، تا اعتمادش رو به‌دست بیاری 611 00:50:58,733 --> 00:51:00,654 بعدش سردربیار «تیپ»ها چه نقشه‌ای توی خیابون‌ها دارن 612 00:51:00,737 --> 00:51:02,262 هرچی می‌تونی بفهم 613 00:51:02,366 --> 00:51:04,872 جوری روش تأثیر می‌ذارم که راحت بهم اعتماد کنه [ ... ضمیری‌ست برای جانوران و اشیا و :It ] 614 00:51:05,092 --> 00:51:09,043 اون. اون یه مؤنث‌ـه 615 00:51:18,225 --> 00:51:20,098 ... هانر، من 616 00:51:23,863 --> 00:51:26,660 متأسفم، هانر 617 00:51:34,557 --> 00:51:37,733 کنترل مأموریت رو از دست دادم 618 00:51:38,593 --> 00:51:41,105 عاشق‌ـت شدم 619 00:51:41,281 --> 00:51:43,463 می‌تونیم از شهر، خارج بشیم 620 00:51:44,740 --> 00:51:47,516 می‌تونیم بریم به کوهستان 621 00:51:47,826 --> 00:51:50,896 ،می‌تونی ذهن بخونی ولی نمی‌تونی قلب‌ـم رو بخونی 622 00:51:53,133 --> 00:51:55,742 لطفاً باورم کن، هانر 623 00:51:58,723 --> 00:52:01,234 خواهش می‌کنم 624 00:52:02,400 --> 00:52:05,260 دیگه آدم روراستی‌ام 625 00:52:05,552 --> 00:52:08,282 درست مثل پدرم 626 00:52:08,642 --> 00:52:10,730 می‌تونی بهم اعتماد کنی، هانر 627 00:52:12,486 --> 00:52:14,574 هانر 628 00:52:18,678 --> 00:52:20,765 هانر؟ 629 00:52:23,191 --> 00:52:25,278 !هانر 630 00:52:31,356 --> 00:52:34,297 ... هانر، باید به همدیگه اعتماد کنیم 631 00:52:35,782 --> 00:52:38,654 وگرنه چه دلگرمی‌ای وجود داره؟ 632 00:52:42,684 --> 00:52:44,772 می‌تونیم بریم یه جای دور 633 00:52:48,000 --> 00:52:58,000 کــاری از هـــومـــن صـــمـــدی Raylan Givens