1 00:00:21,820 --> 00:00:25,000 ‫شرمنده که منتظرتون گذاشتیم، ‫ولی ارزششو داره 2 00:00:25,001 --> 00:00:26,757 ‫می‌خوایم یه میز بیلیارد بذاریم ‫توی سالن غذاخوری 3 00:00:26,758 --> 00:00:27,825 ‫نه 4 00:00:27,826 --> 00:00:31,537 ‫بهمون محول شده که ناوسالار کریستی رو ‫از پایگاه 35 سوار کنیم... 5 00:00:31,538 --> 00:00:34,498 ‫و ببریمش به یه محل ملاقات ‫با یه فضاپیمای کریل 6 00:00:34,499 --> 00:00:37,001 ‫وقتی برسیم اونجا، ناوسالار مذاکراتش رو... 7 00:00:37,002 --> 00:00:39,837 ‫شروع می‌کنه که اتحادیه به بخش نکلاو ‫دسترسی پیدا کنه 8 00:00:39,838 --> 00:00:41,881 ‫این میشه اون طرف فضای کریل 9 00:00:41,882 --> 00:00:44,634 ‫درسته. فضاپیماهای اتحادیه هرگز ‫محل عبور نداشتن 10 00:00:44,635 --> 00:00:46,051 ‫تا الان 11 00:00:46,052 --> 00:00:49,680 ‫از اولین نشانه‌ها اینطور بر میاد ‫که اگه مذاکرات خوب پیش بره... 12 00:00:49,681 --> 00:00:53,100 ‫ممکنه کریل‌ها حاضر بشن ‫اجازه‌ی عبور بدن که یعنی... 13 00:00:53,101 --> 00:00:56,646 ‫کل مناطق فضای کشف‌نشده ‫در دسترسمون قرار می‌گیره 14 00:00:56,647 --> 00:00:58,731 ‫اون فکر می‌کنه می‌تونیم بهشون اعتماد کنیم؟ 15 00:00:58,732 --> 00:01:02,067 ‫صحبت از همین قراره. کریسی ‫یکی از دیپلمات‌های ارشد اتحادیه‌ست 16 00:01:02,068 --> 00:01:05,154 ‫اون بود که بر سر توافق دینجان مذاکره کرد 17 00:01:05,155 --> 00:01:07,698 ‫پس اگه همه‌ی اینا خوب پیش بره، ‫ما هم می‌تونیم وارد اون مناطق بشیم؟ 18 00:01:07,699 --> 00:01:10,660 ‫خب ما بودیم که معاهده‌ی لاک وای رو ‫هدایت کردیم... 19 00:01:10,661 --> 00:01:14,498 ‫و یه فضاپیمای اکتشافی هستیم، ‫پس به نظرم شانس خوبی داریم 20 00:01:15,332 --> 00:01:16,542 ‫دکتر 21 00:01:17,083 --> 00:01:18,167 ‫حالت خوبه؟ 22 00:01:18,168 --> 00:01:20,461 ‫آره، خوبم 23 00:01:20,462 --> 00:01:22,381 ‫فقط دیشب خوب نخوابیدم 24 00:01:23,507 --> 00:01:25,050 ‫سوالی ندارید؟ 25 00:01:25,051 --> 00:01:26,634 ‫گوردون، یه مسیر تعیین کن 26 00:01:26,635 --> 00:01:28,012 ‫بله قربان 27 00:02:11,304 --> 00:02:13,099 ‫دکتر فین؟ 28 00:02:15,475 --> 00:02:16,809 ‫ناوسالار 29 00:02:16,810 --> 00:02:20,229 ‫وای، آزاد باش. چرا انقدر ‫رسمی برخورد می‌کنی؟ 30 00:02:20,230 --> 00:02:23,942 ‫خبردار ایستادن در حضور یه ناوسالار، ‫پروتکل شماره‌ی یکه 31 00:02:23,943 --> 00:02:26,862 ‫خب میشه بیام داخل یا باید قرار قبلی بگیرم؟ 32 00:02:27,487 --> 00:02:28,864 ‫نیازی به قرار نیست 33 00:02:30,282 --> 00:02:32,324 ‫مدت زیادی گذشته 34 00:02:32,325 --> 00:02:33,786 ‫واقعاً همینطوره 35 00:02:35,121 --> 00:02:36,580 ‫خیلی خوشحالم که می‌بینمت 36 00:02:37,539 --> 00:02:40,332 ‫بعد اینجا... درمانگاه خودت 37 00:02:40,333 --> 00:02:41,834 ‫همیشه می‌دونستم موفق میشی... 38 00:02:41,835 --> 00:02:45,004 ‫ولی افسر ارشد پزشکی توی یه ‫ستاره‌پیمای اتحادیه؟ 39 00:02:45,005 --> 00:02:48,424 ‫پسر، حتماً پروفسورات توی دانشگاه ‫درجه یک بودن 40 00:02:48,425 --> 00:02:49,759 ‫یکی دوتاشون آره 41 00:02:49,760 --> 00:02:52,137 ‫خب این پروفسور که خیلی بهت ‫افتخار می‌کنه 42 00:02:52,138 --> 00:02:53,638 ‫ممنون قربان 43 00:02:53,639 --> 00:02:55,640 ‫خواهش می‌کنم، پل صدام کن 44 00:02:55,641 --> 00:02:57,516 ‫ناوسالار پل 45 00:02:57,517 --> 00:02:59,477 ‫خب، منم به اندازه‌ی تو شوکه شدم 46 00:02:59,478 --> 00:03:04,149 ‫من که اصلاً شوکه نشدم. ‫تو همیشه روح اکتشاف‌گری داشتی 47 00:03:04,150 --> 00:03:07,610 ‫دیر یا زود از دانشگاه می‌اومدی بیرون ‫که بزنی به دل جهان 48 00:03:07,611 --> 00:03:09,779 ‫خب حالا اکثر زمانم رو پشت میز می‌گذرونم 49 00:03:09,780 --> 00:03:13,993 ‫پس هر وقت یه همچین مأموریتی پیش میاد، ‫سریع فرصت رو می‌قاپم 50 00:03:14,827 --> 00:03:18,704 ‫و باید اقرار کنم که دیدن اسمت ‫توی فهرست خدمه... 51 00:03:18,705 --> 00:03:21,206 ‫یه مقدار انگیزه‌ی بیشتری بهم داد 52 00:03:21,207 --> 00:03:24,753 ‫خب به نظر سالم میای. ‫زمان بهت آسون گرفته 53 00:03:25,378 --> 00:03:27,005 ‫شاید ظاهرم اینطور باشه 54 00:03:27,006 --> 00:03:28,798 ‫ولی می‌دونی که چی میگن 55 00:03:28,799 --> 00:03:31,969 ‫یه مرد مجرد، ظاهر جوون‌تری داره ‫و از درون پیر‌تره 56 00:03:34,304 --> 00:03:35,639 ‫تو هم به زیبایی همیشه‌ای 57 00:03:36,264 --> 00:03:38,141 ‫دلرباییت رو نگه دار واسه کریل‌ها 58 00:03:38,142 --> 00:03:39,976 ‫لازمت میشه 59 00:03:39,977 --> 00:03:41,186 ‫حالا که صحبتش شد... 60 00:03:41,187 --> 00:03:44,271 ‫برنامه دارم راجع به مذاکرات فردا ‫به فرمانده‌تون توضیحات خلاصه‌ای بدم 61 00:03:44,272 --> 00:03:46,149 ‫چطوره بعدش بریم یه شام بخوریم؟ 62 00:03:46,150 --> 00:03:47,859 ‫باید کلی سال ماجرا رو تعریف کنیم 63 00:03:47,860 --> 00:03:51,070 ‫راستش به بچه‌هام قول دادم امشب ‫توی خونه بمونم... 64 00:03:51,071 --> 00:03:52,405 ‫و باهاشون یه فیلم ببینم 65 00:03:54,240 --> 00:03:56,325 ‫تو... 66 00:03:56,326 --> 00:03:57,576 ‫بچه داری؟ 67 00:03:57,577 --> 00:03:59,037 ‫دوتا پسر 68 00:04:00,622 --> 00:04:02,041 ‫خیلی دوست دارم ببینمشون 69 00:04:03,249 --> 00:04:07,086 ‫شاید به صلاح باشه که فقط ‫روی کاری که داریم تمرکز کنیم 70 00:04:07,087 --> 00:04:08,880 ‫خیلی چیزا در خطره... 71 00:04:08,881 --> 00:04:12,424 ‫و به نظرم الان حواس‌پرتی ‫به درد هیچ کدوممون نمی‌خوره 72 00:04:12,425 --> 00:04:14,343 ‫درسته. قصد نداشتم خودمو غالب کنم 73 00:04:14,344 --> 00:04:17,681 ‫فقط از اینکه دوباره دیدمت ‫هیجان‌زده شدم 74 00:04:21,143 --> 00:04:22,435 ‫اگه این حرف تأثیری داره... 75 00:04:23,729 --> 00:04:27,191 ‫شاید 25 سال دیر شده باشه ولی... 76 00:04:28,567 --> 00:04:29,735 ‫متأسفم 77 00:04:30,777 --> 00:04:33,154 ‫نمی‌خوام معطلت کنم ‫به ارائه‌ی توضیحاتت نرسی 78 00:04:33,155 --> 00:04:34,697 ‫صحیح 79 00:04:34,698 --> 00:04:36,533 ‫حواس‌پرتی ممنوع 80 00:04:48,490 --> 00:04:51,490 ‫ترجمه: ‫thetrueali 81 00:04:51,491 --> 00:04:54,491 ‫Telegram: @Thetrueali 82 00:06:41,742 --> 00:06:45,286 ‫نمی‌تونم هدف این گردهمایی رو درک کنم 83 00:06:45,287 --> 00:06:48,414 ‫خب مهمونی‌های دیپلماتیک ‫یه سنت قدیمی توی زمین هستن 84 00:06:48,415 --> 00:06:52,501 ‫به چشم روش ما برای شناخت همدیگه ‫قبل از شروع کار اصلی بهش نگاه کن 85 00:06:52,502 --> 00:06:55,088 ‫فکر کنم این حرف همه باشه که... 86 00:06:55,089 --> 00:06:58,216 ‫خیلی امیدواریم که این اتحاد موقت... 87 00:06:58,217 --> 00:06:59,300 ‫دائمی بشه 88 00:06:59,301 --> 00:07:01,677 ‫خیلی پر شور امیدوار نباش 89 00:07:01,678 --> 00:07:05,098 ‫کیلان‌ها که نابود بشن، ‫اتحادمون از بین میره 90 00:07:05,099 --> 00:07:07,017 ‫تازه اون موقع ما جشن می‌گیریم 91 00:07:08,352 --> 00:07:09,895 ‫خب با این حال... 92 00:07:20,406 --> 00:07:22,283 ‫آقایون و خانم‌ها، می‌خوریم به سلامتی 93 00:07:25,619 --> 00:07:28,996 ‫آدم هر روز فرصتی پیدا نمی‌کنه ‫که بخشی از تاریخ بشه 94 00:07:28,997 --> 00:07:32,333 ‫ولی امشب در این اتاق تاریخ رقم می‌خوره 95 00:07:32,334 --> 00:07:37,380 ‫در حالی که مهیای آغاز سفری حماسی ‫به قلمروهای ناشناخته میشیم... 96 00:07:37,381 --> 00:07:41,675 ‫قدم بعدی به سمت احیای ‫جراحات گذشته رو هم برمی‌داریم... 97 00:07:41,676 --> 00:07:45,306 ‫و ساخت مسیری به سمت یک دوستی پایدار 98 00:07:45,889 --> 00:07:48,183 ‫سلامتی آینده‌ای بهتر 99 00:08:05,784 --> 00:08:09,203 ‫ببین، این بطری رو می‌خوام ببرم یه جا دیگه 100 00:08:09,204 --> 00:08:10,330 ‫می‌خوای به من ملحق بشی؟ 101 00:08:10,331 --> 00:08:11,831 ‫وای خدا، آره 102 00:08:11,832 --> 00:08:14,334 ‫می‌تونی تنهایی این مراسم رو اداره کنی؟ ‫یکی طلبت 103 00:08:14,335 --> 00:08:18,046 ‫باشه. همینجا می‌ایستم و انقدر ‫الکل می‌خورم کبدم نابود بشه 104 00:08:28,974 --> 00:08:31,184 ‫حس می‌کنم این کار رو باید ‫تبدیل به یه مراسم هفتگی کنیم 105 00:08:31,185 --> 00:08:32,852 ‫من و تو؟ یه بطری رو با هم خالی کنیم؟ 106 00:08:32,853 --> 00:08:35,314 ‫- چرا که نه؟ ‫- هیچ بحثی درش نیست 107 00:08:39,067 --> 00:08:40,485 ‫می‌دونی... 108 00:08:40,486 --> 00:08:44,155 ‫یه جمله‌ی یه کتاب خیلی قدیمی هست ‫که میگه... 109 00:08:44,156 --> 00:08:46,532 ‫"تنها با مراقبت بسیار زیاد..." 110 00:08:46,533 --> 00:08:51,245 ‫"حافظه از تبدیل شدن به زندان ‫یا چوبه‌ی دار در امان می‌ماند" 111 00:08:51,246 --> 00:08:52,956 ‫موافقم باهاش 112 00:08:53,540 --> 00:08:56,001 ‫می‌دونی، من یه زمان متأهل بودم 113 00:08:58,128 --> 00:08:59,880 ‫- چی؟ ‫- آره 114 00:09:00,755 --> 00:09:02,632 ‫- تو ازدواج کردی؟ ‫- آره 115 00:09:03,884 --> 00:09:05,885 ‫چطوریه که تا حالا بهم نگفتی؟ 116 00:09:05,886 --> 00:09:08,513 ‫زیاد راجع بهش حرف نمی‌زنم 117 00:09:08,514 --> 00:09:09,890 ‫یارو کی بود حالا؟ 118 00:09:12,518 --> 00:09:13,560 ‫صبر کن ببینم... 119 00:09:14,186 --> 00:09:16,062 ‫- نه بابا ‫- آره 120 00:09:16,063 --> 00:09:19,482 ‫ناوسالار کریستی؟ شوخیت گرفته؟ ‫تا با ناوسالار کریستی ازدواج کردی؟ 121 00:09:19,483 --> 00:09:21,234 ‫مال خیلی وقت پیشه 122 00:09:21,235 --> 00:09:24,987 ‫توی یونیون پوینت دانشجوی پزشکی بودم. ‫اونم یکی از پروفسورهام بود 123 00:09:24,988 --> 00:09:28,782 ‫سال آخر دانشگاهم با هم وارد رابطه شدیم 124 00:09:28,783 --> 00:09:31,077 ‫تا وقتی فارغ‌التحصیل شدم ‫مخفی نگه‌اش داشتیم 125 00:09:31,078 --> 00:09:33,746 ‫بعدش شیش ماه بعد ازدواج کردیم 126 00:09:33,747 --> 00:09:37,417 ‫داستانی که به همه گفتیم این بود که ‫یه مدت خیلی کوتاهی با هم بودیم... 127 00:09:37,418 --> 00:09:40,836 ‫و با عجله رفتیم محضر، ‫ولی فکر نکنم کسی باورش شده باشه 128 00:09:40,837 --> 00:09:42,964 ‫اصلا و ابدا نمی‌تونستم تصور کنم که تو... 129 00:09:42,965 --> 00:09:44,799 ‫کسی باشی که با پروفسورت ‫رابطه داشته باشی 130 00:09:44,800 --> 00:09:47,927 ‫تمام میوه‌های ممنوعه شیرینن 131 00:09:47,928 --> 00:09:49,345 ‫خب بعد چی شد؟ 132 00:09:49,346 --> 00:09:53,015 ‫سرت رو درد نیارم. فکر نکنم ‫اون واقعاً دنبال یه همسر بود 133 00:09:53,016 --> 00:09:56,519 ‫اون یه آدم جوون و خندان می‌خواست... 134 00:09:56,520 --> 00:10:00,231 ‫که آخر شب بعد از یه روز کاری طولانی ‫بیاد خونه پیشش 135 00:10:00,232 --> 00:10:03,234 ‫که مدتی که من هنوز توی دانشگاه بودم، ‫یه جورایی همینطوری بود 136 00:10:03,235 --> 00:10:08,406 ‫ولی به محض اینکه دانشگاه تموم شد، ‫من دنبال یه شریک زندگی بودم 137 00:10:08,407 --> 00:10:09,907 ‫اون دنبال یه شریک جنسی بود 138 00:10:09,908 --> 00:10:12,161 ‫باهاش اتمام حجت کردم و... 139 00:10:13,036 --> 00:10:14,329 ‫اونم گذاشت رفت 140 00:10:14,330 --> 00:10:15,746 ‫نابود شدی؟ 141 00:10:15,747 --> 00:10:18,374 ‫در اون مقطع له شدم، آره 142 00:10:18,375 --> 00:10:20,918 ‫تمام خصوصیات خودمو زیر سوال بردم 143 00:10:20,919 --> 00:10:23,838 ‫به هر شکلی که توی ذهنم ‫مرورش می‌کردم... 144 00:10:23,839 --> 00:10:27,342 ‫مدام حس می‌کردم خودم مقصرم 145 00:10:27,343 --> 00:10:29,344 ‫انگار که اشتباه خیلی بزرگی کردم 146 00:10:29,345 --> 00:10:32,763 ‫ولی الان که به خاطر میارم انگار... 147 00:10:32,764 --> 00:10:35,475 ‫دارم دختر یکی دیگه رو می‌بینم 148 00:10:35,476 --> 00:10:40,230 ‫دلم براش می‌سوزه، ولی می‌دونم که ‫باید خودش درس بگیره 149 00:10:41,648 --> 00:10:43,483 ‫حتماً دوباره دیدنش خیلی برات سخت بوده 150 00:10:43,484 --> 00:10:47,320 ‫به یه شکل عجیبی، فکر می‌کنم ‫برای اون سخت‌تر بود 151 00:10:47,321 --> 00:10:49,780 ‫خب آره. درک می‌کنم 152 00:10:49,781 --> 00:10:51,949 ‫وقتی خودت رابطه رو تموم می‌کنی، ‫دردش می‌تونه بدتر باشه 153 00:10:51,950 --> 00:10:55,744 ‫من شخصاً همیشه ترجیح میدم پیچونده بشم ‫تا اینکه کسی رو بپیچونم 154 00:10:55,745 --> 00:10:57,121 ‫منم همینطور 155 00:10:57,122 --> 00:11:00,209 ‫بگذریم. اون یه دوره‌ی زندگی دیگه بود. ‫به فکر آینده باش 156 00:11:00,792 --> 00:11:03,336 ‫خب شاید یکی از کریل‌ها مجرد باشه 157 00:11:03,337 --> 00:11:05,380 ‫اینم یه فکریه 158 00:11:05,381 --> 00:11:07,216 ‫بعد شاید دوتا باشن 159 00:11:09,593 --> 00:11:12,220 ‫من نمی‌تونم با کسی که شیک‌تر از خودم ‫لباس می‌پوشه دوست بشم 160 00:11:12,221 --> 00:11:13,597 ‫خیلی‌خب، منصفانه‌ست 161 00:11:21,938 --> 00:11:25,774 ‫به درخواستتون مبنی بر عبور ‫در محدوده‌مون فکر کردیم... 162 00:11:25,775 --> 00:11:27,402 ‫و آماده‌ایم که این اجازه رو بدیم 163 00:11:27,403 --> 00:11:29,778 ‫ولی شرایط به خصوصی وجود داره 164 00:11:29,779 --> 00:11:31,447 ‫می‌شنویم 165 00:11:31,448 --> 00:11:35,034 ‫یه سیاره‌ی خالی از سکنه ‫توی فضای اتحادیه هست... 166 00:11:35,035 --> 00:11:36,536 ‫که غنی از هارکاریوم‌ـه 167 00:11:36,537 --> 00:11:38,913 ‫ما توی سیستم پیشران ازش استفاده می‌کنیم 168 00:11:38,914 --> 00:11:41,290 ‫مایلیم حق استخراجش رو بگیریم 169 00:11:41,291 --> 00:11:45,002 ‫- کجا؟ ‫- سومین سیاره توی منظومه‌ی اوبرال 170 00:11:45,003 --> 00:11:46,795 ‫خب فکر کنم بشه ترتیبش رو داد 171 00:11:46,796 --> 00:11:49,798 ‫البته باید از شورای اتحادیه تأییدیه بگیرم 172 00:11:49,799 --> 00:11:52,468 ‫اجازه‌ی عبور فقط برای یه فضاپیما داده میشه 173 00:11:52,469 --> 00:11:53,802 ‫اگه که هیچ... 174 00:11:53,803 --> 00:11:57,306 ‫حادثه‌ای پیش نیاد، اجازه‌ی عبور بیشتر رو ‫خواهیم داد 175 00:11:57,307 --> 00:12:00,935 ‫خب فکر نکنم اینجا کسی معترض به ‫انجام اولین نفوذ... 176 00:12:00,936 --> 00:12:02,562 ‫به فضای کشف‌نشده باشه 177 00:12:02,563 --> 00:12:04,606 ‫نه قربان. معترض نیستیم 178 00:12:04,607 --> 00:12:10,361 ‫وقتی که توی فضای ما هستید، فضاپیماتون ‫این مسیر رو به بخش نکلاو دنبال می‌کنن 179 00:12:10,362 --> 00:12:12,947 ‫هر نوع انحراف از این مسیر براتون ممنوعه 180 00:12:12,948 --> 00:12:15,824 ‫چندان مسیر کوتاهی برای رسیدن ‫به اونجا نیست... 181 00:12:15,825 --> 00:12:17,493 ‫ولی مشکلی نیست 182 00:12:17,494 --> 00:12:18,536 ‫چیزی دیگه هم هست؟ 183 00:12:18,537 --> 00:12:20,496 ‫با ورود به محدوده‌ی ما... 184 00:12:20,497 --> 00:12:22,998 ‫یه دستگاه ردیابی روی فضاپیمای شما ‫نصب میشه... 185 00:12:22,999 --> 00:12:26,085 ‫که بتونیم همیشه موقعیتتون رو ‫زیر نظر داشته باشیم 186 00:12:26,086 --> 00:12:28,713 ‫این تخطی از پروتکل‌های امنیتی ماست 187 00:12:28,714 --> 00:12:32,174 ‫فکر کنم اشکالی نداشته باشه، فرمانده. ‫ما چیزی برای مخفی کردن نداریم 188 00:12:32,175 --> 00:12:33,636 ‫فرمانده؟ 189 00:12:34,261 --> 00:12:37,639 ‫مطمئنم می‌تونیم یه راهی پیدا کنیم ‫که با این مسئله وفق پیدا کنیم 190 00:12:37,640 --> 00:12:41,016 ‫ما تقریباً هیچ اطلاعاتی نداریم راجع به ‫مناطق اون طرف فضای شما... 191 00:12:41,017 --> 00:12:42,685 ‫که قصد اکتشافش رو داریم 192 00:12:42,686 --> 00:12:46,731 ‫هرچی که نقشه‌کشان شما بتونن باهامون ‫در میون بذارن به شدت برامون ارزشمنده 193 00:12:46,732 --> 00:12:49,443 ‫به خصوص در رابطه با کالار اکسپنس 194 00:12:51,236 --> 00:12:52,570 ‫شما که... 195 00:12:52,571 --> 00:12:55,781 ‫قصد ندارید وارد اکسپنس بشید، نه؟ 196 00:12:55,782 --> 00:12:56,949 ‫چرا نباید بخوایم وارد بشیم؟ 197 00:12:56,950 --> 00:12:58,827 ‫اونجا قلمروی شیطانه 198 00:12:59,495 --> 00:13:01,454 ‫منظورت چیه؟ 199 00:13:01,455 --> 00:13:04,666 ‫اهریمن‌ها توی اکسپنس سُکنا دارن 200 00:13:04,667 --> 00:13:06,542 ‫میشه یه مقدار دقیق‌تر بگید؟ 201 00:13:06,543 --> 00:13:10,379 ‫توی آنکانا در مورد وجود قلمروی سایه‌ها ‫هشدار داده 202 00:13:10,380 --> 00:13:12,674 ‫دروازه‌هایی به اعماق دنیای اموات... 203 00:13:12,675 --> 00:13:14,258 ‫جایی که اهریمن‌ها منتظرن... 204 00:13:14,259 --> 00:13:18,972 ‫که روح کسانی که جرئت می‌کنن ‫بهشون نزدیک بشن رو تصاحب کنن 205 00:13:19,556 --> 00:13:21,599 ‫اونا تمام مقدسات رو فاسد می‌کنن 206 00:13:21,600 --> 00:13:24,519 ‫حتی پرهیزکارترین فرد هم ‫اگه در دسترسشون باشه... 207 00:13:24,520 --> 00:13:29,315 ‫وادار به اقداماتی شرارت‌بار ‫و غیرقابل وصف میشه 208 00:13:29,316 --> 00:13:34,069 ‫مدرک مستقیمی دارید که این اهریمن‌ها ‫واقعاً وجود داشته باشن؟ 209 00:13:34,070 --> 00:13:38,115 ‫توی آنکانا نوشته شده. این تمام مدرکیه ‫که لازم داریم 210 00:13:38,116 --> 00:13:41,994 ‫ممنون بابت هشدارتون و تمام ‫جوانب احتیاط رو رعایت می‌کنیم 211 00:13:41,995 --> 00:13:45,206 ‫ولی اون محدوده، نصف منطقه رو می‌پوشونه 212 00:13:45,207 --> 00:13:47,041 ‫ما هم اکتشاف‌گر هستیم 213 00:13:47,042 --> 00:13:52,047 ‫پس اگه واسه شما فرقی نداشته باشه، ‫دوست داریم خودمون ببینیم اونجا چه خبره 214 00:13:54,633 --> 00:13:56,426 ‫ما جلوتونو نمی‌گیریم 215 00:13:56,427 --> 00:13:59,597 ‫ولی انتظار نداشته باشید نجاتتون بدیم 216 00:14:15,987 --> 00:14:18,030 ‫جناب نماینده، جناب سفیر 217 00:14:18,031 --> 00:14:22,076 ‫سفر امنی داشته باشید و می‌خوایم ‫یه بار دیگه بابت سخاوتمندی‌تون تشکر کنیم 218 00:14:22,077 --> 00:14:24,328 ‫می‌دونم که این حرف کل اتحادیه‌ست... 219 00:14:24,329 --> 00:14:28,458 ‫که هیچ هدیه‌ای بزرگتر از ‫وعده‌ی دانش جدید نیست 220 00:14:28,459 --> 00:14:31,920 ‫سالا تالو کا واسپا کولوی 221 00:14:32,504 --> 00:14:34,088 ‫این یعنی چی؟ 222 00:14:34,089 --> 00:14:35,632 ‫یه دعاست 223 00:14:35,633 --> 00:14:38,093 ‫برای کسایی که در شُرف مرگ هستن 224 00:15:09,625 --> 00:15:13,002 ‫مسئله اینجاست که باید ‫هشدارشون رو جدی بگیریم؟ 225 00:15:13,003 --> 00:15:14,838 ‫تام، شوخی می‌کنی دیگه؟ 226 00:15:14,839 --> 00:15:16,255 ‫آخه به منبعشون فکر کن 227 00:15:16,256 --> 00:15:19,342 ‫فقط دارم به این احتمال اشاره می‌کنم ‫که ادعاشون... 228 00:15:19,343 --> 00:15:21,010 ‫با وجود مضحک بودن... 229 00:15:21,011 --> 00:15:23,262 ‫ممکنه واقعاً دال بر حضور ‫یه تهدید واقعی باشه 230 00:15:23,263 --> 00:15:26,516 ‫و به خاطر اینکه کریل هستن، ‫این مسئله رو از دید مذهبشون تحلیل می‌کنن 231 00:15:26,517 --> 00:15:28,685 ‫که همچنان مسیر دقیقی به ما نمیده 232 00:15:28,686 --> 00:15:30,311 ‫آخه دین اونا... 233 00:15:30,312 --> 00:15:32,146 ‫حداقل میشه گفت گیج‌کننده‌ست 234 00:15:32,147 --> 00:15:33,773 ‫تمام ادیان گیج‌کننده‌ان 235 00:15:33,774 --> 00:15:35,900 ‫فکر کردی کشیش‌ها چطوری ‫کاسبی‌شون تخته نمیشه؟ 236 00:15:35,901 --> 00:15:39,236 ‫مدرک قرص و محکمی مبنی بر ‫ادعاشون ارائه نکردن؟ 237 00:15:39,237 --> 00:15:41,238 ‫نه. در واقع تا جایی که می‌دونیم... 238 00:15:41,239 --> 00:15:44,868 ‫بیش از یک قرنه که هیچکدوم از فضاپیماهاشون ‫وارد اکسپنس نشدن 239 00:15:44,869 --> 00:15:47,495 ‫نسخه‌ی آنکانا که توی ‫پایگاه داده‌هامون داریم... 240 00:15:47,496 --> 00:15:50,206 ‫چند آیه راجع به قلمروی سایه ها نوشته 241 00:15:50,207 --> 00:15:53,835 ‫کلی مطلب با زبان خیلی ناجور ‫راجع به اهریمن‌های مکنده‌ی روح... 242 00:15:53,836 --> 00:15:55,670 ‫با هشت‌تا چشم و دندان‌های نیش بزرگ 243 00:15:55,671 --> 00:15:57,129 ‫چیزایی که توی فیلمای ترسناکه 244 00:15:57,130 --> 00:15:59,757 ‫اگه این یه فیلم ترسناک بود، ‫می‌گفتم وارد خونه نشید 245 00:15:59,758 --> 00:16:02,927 ‫ولی مشخصه که دین اونا ‫تأثیر قدرتمندی روی... 246 00:16:02,928 --> 00:16:04,512 ‫درک اونا از واقعیت داره 247 00:16:04,513 --> 00:16:08,391 ‫موافقم. ولی نباید این مسئله ‫سد راه اکتشافات اتحادیه بشه 248 00:16:08,392 --> 00:16:10,894 ‫باید تا زمان هست از این فرصت استفاده کنیم 249 00:16:10,895 --> 00:16:12,562 ‫اِد؟ نظر تو چیه؟ 250 00:16:12,563 --> 00:16:16,232 ‫تصورات وحشت همیشه ریشه‌های مرگبار داره 251 00:16:16,233 --> 00:16:18,609 ‫اگه یه چیزی اونجا باشه، ماوراءطبیعی نیست 252 00:16:18,610 --> 00:16:22,279 ‫- با این حال ممکنه خطرناک باشه ‫- اکتشاف همیشه ریسک‌هایی به همراه داره 253 00:16:22,280 --> 00:16:23,782 ‫به نظر من ریسک کنیم 254 00:16:24,324 --> 00:16:25,575 ‫خیلی‌خب 255 00:16:25,576 --> 00:16:27,160 ‫منتظر گزارشاتتون می‌مونم 256 00:16:48,891 --> 00:16:50,182 ‫سلام علیکم 257 00:16:50,183 --> 00:16:51,475 ‫سلام 258 00:16:53,645 --> 00:16:55,980 ‫خبرای خوبی شنیدم، تبریک میگم 259 00:16:55,981 --> 00:16:58,316 ‫خبرا توی این فضاپیما زود پخش میشه، نه؟ 260 00:16:59,818 --> 00:17:00,903 ‫می‌تونم بشینم؟ 261 00:17:06,867 --> 00:17:08,284 ‫جای دنجیه 262 00:17:08,285 --> 00:17:11,662 ‫وقتی از مطب خسته میشم، ‫میام اینجا کار کنم 263 00:17:11,663 --> 00:17:13,957 ‫یا وقتی بچه‌هام دیوونه‌ام می‌کنن 264 00:17:13,958 --> 00:17:16,125 ‫می‌دونی، منو یاد اون... 265 00:17:16,126 --> 00:17:19,044 ‫اغذیه‌فروشی می‌اندازه که توی ‫خیابون کینگ بود و می‌رفتیم 266 00:17:19,045 --> 00:17:20,337 ‫اسمش چی بود؟ 267 00:17:20,338 --> 00:17:22,172 ‫- کافه نوا ‫- آره 268 00:17:22,173 --> 00:17:23,550 ‫دوران شادی بود 269 00:17:24,802 --> 00:17:28,221 ‫خب، کِی میری به پایگاه 55؟ 270 00:17:29,014 --> 00:17:30,431 ‫من از اینجا نمیرم 271 00:17:30,432 --> 00:17:33,309 ‫باهاتون میام که توی بخش نکلاو ‫اکتشاف کنیم 272 00:17:33,310 --> 00:17:36,353 ‫این کار واسه یه ناوسالار یه مقدار ‫عجیب نیست؟ 273 00:17:36,354 --> 00:17:38,648 ‫چرا. عاشق اینن که یه کار ‫پشت میزی بهمون بدن 274 00:17:38,649 --> 00:17:41,902 ‫ولی این مهم‌تر از اونه که ازش بگذرم 275 00:17:42,653 --> 00:17:45,321 ‫امیدوارم تصمیمت ربطی به من نداشته باشه 276 00:17:45,322 --> 00:17:46,364 ‫نه 277 00:17:49,034 --> 00:17:50,410 ‫کاملاً نه 278 00:17:52,037 --> 00:17:54,999 ‫ولی اخیراً بهت فکر می‌کردم 279 00:17:56,583 --> 00:17:58,126 ‫این همون... 280 00:18:00,880 --> 00:18:03,214 ‫هرجا میرم با خودم می‌برمش 281 00:18:03,215 --> 00:18:05,009 ‫برام شانس میاره 282 00:18:05,676 --> 00:18:07,969 ‫تمام این سال‌ها نگهش داشتی؟ 283 00:18:07,970 --> 00:18:09,595 ‫سنگ خورشید سلایی 284 00:18:09,596 --> 00:18:12,224 ‫چیزی نیست که همینطوری بندازیش دور 285 00:18:13,433 --> 00:18:16,353 ‫خیلی نادر و خاصه 286 00:18:18,313 --> 00:18:19,732 ‫تو هم هنوز داریش؟ 287 00:18:22,902 --> 00:18:24,277 ‫پل... 288 00:18:25,278 --> 00:18:29,157 ‫خوشحال میشم در مورد مأموریت ‫باهات حرف بزنم ولی... 289 00:18:30,868 --> 00:18:33,245 ‫نمی‌خوام دیگه این قضایا رو ‫از گذشته بکشم بیرون 290 00:18:33,787 --> 00:18:36,581 ‫من از اعماق وجود درد شدیدی حس کردم... 291 00:18:36,582 --> 00:18:40,001 ‫و خیلی سخت تلاش کردم که این درد رو ‫بیرون بکشم 292 00:18:40,002 --> 00:18:41,754 ‫ولی هیچ... 293 00:18:42,713 --> 00:18:48,510 ‫ذره یا اثری از احساس نمونده؟ 294 00:18:49,469 --> 00:18:50,971 ‫متأسفم 295 00:18:58,687 --> 00:19:00,439 ‫پس فقط واسه خوش‌شانسیش. باشه؟ 296 00:19:22,168 --> 00:19:24,587 ‫تمام بخش‌ها گزارش آمادگی دادن قربان 297 00:19:24,588 --> 00:19:27,214 ‫کریل‌ها اجازه‌ی نهایی رو بهمون دادن. ‫آماده‌ی رفتن هستیم 298 00:19:27,215 --> 00:19:29,843 ‫- خیلی‌خب. گوردون... ‫- چیزی رو فراموش نکردی؟ 299 00:19:31,261 --> 00:19:32,511 ‫راست میگی 300 00:19:32,512 --> 00:19:34,179 ‫هیچی آماده نکردم 301 00:19:34,180 --> 00:19:35,681 ‫چی شده؟ 302 00:19:35,682 --> 00:19:37,850 ‫یه رسمه که فرمانده در ابتدای ‫یه سفر جدید... 303 00:19:37,851 --> 00:19:40,145 ‫یه اطلاعیه‌ی سراسری بده. می‌دونی، ‫مثل یه سخنرانی انگیزشی 304 00:19:40,146 --> 00:19:43,022 ‫دیشب می‌خواستم یه چیزی بنویسم، ‫ولی خیلی خسته بودم 305 00:19:43,023 --> 00:19:45,643 ‫فقط حرف دلتو بزن. خدمه همینو می‌خوان 306 00:19:49,571 --> 00:19:51,739 ‫به تمامی افراد، فرمانده صحبت می‌کنه 307 00:19:51,740 --> 00:19:54,700 ‫به زودی وارد فضای کشف‌نشده میشیم 308 00:19:54,701 --> 00:19:57,328 ‫می‌دونم که شما هم به اندازه‌ی من ‫هیجان‌زده هستید... 309 00:19:57,329 --> 00:20:01,499 ‫و می‌دونم که تمام تلاشتون رو می‌کنید. ‫واسه همین... 310 00:20:01,500 --> 00:20:03,960 ‫بیایید تمام توانمون رو بذاریم پاش... 311 00:20:03,961 --> 00:20:05,503 ‫و... 312 00:20:05,504 --> 00:20:07,713 ‫نیرو نگه‌دار شما باشد ‫(از اصطلاحات جنگ ستارگان) 313 00:20:07,714 --> 00:20:10,050 ‫- چطور بود؟ ‫- حرف نداشت 314 00:20:12,761 --> 00:20:15,722 ‫مسیر رو تعیین کن و پیشران کوانتومی رو ‫فعال کن 315 00:20:26,566 --> 00:20:27,817 ‫آیزاک؟ 316 00:20:27,818 --> 00:20:29,735 ‫درسته 317 00:20:29,736 --> 00:20:32,864 ‫ما رسماً با هم آشنا نشدیم. ‫من ناوسالار کریستی هستم 318 00:20:32,865 --> 00:20:34,907 ‫از ملاقاتتون خوشحالم، ناوسالار 319 00:20:34,908 --> 00:20:36,951 ‫مزاحم کار مهمی شدم؟ 320 00:20:36,952 --> 00:20:38,203 ‫بله 321 00:20:38,204 --> 00:20:40,079 ‫عه 322 00:20:40,080 --> 00:20:42,874 ‫دارم آرایش اسکنر‌ها رو برای سفرمون ‫ارتقا میدم 323 00:20:42,875 --> 00:20:46,002 ‫خب من خیلی وقتت رو نمی‌گیرم 324 00:20:46,003 --> 00:20:49,172 ‫باید اقرار کنم یه مقدار بابت ‫ملاقات باهات شک و تردید داشتم 325 00:20:49,173 --> 00:20:52,341 ‫یه کیلان که داره توی یه ‫فضاپیمای اتحادیه خدمت می‌کنه 326 00:20:52,342 --> 00:20:53,677 ‫بعد از اتفاقی که افتاد 327 00:20:54,344 --> 00:20:57,055 ‫ولی گزارش حوادث پس از مبارزه رو خوندم 328 00:20:57,056 --> 00:20:59,974 ‫می‌بینم که جون خیلیا رو نجات دادی. ‫از این بابت تحسینت می‌کنم 329 00:20:59,975 --> 00:21:01,767 ‫ممنون قربان 330 00:21:01,768 --> 00:21:04,729 ‫خواستم بدونم میشه ‫یه سری سوال ازت بپرسم یا نه 331 00:21:04,730 --> 00:21:08,816 ‫کل گزارش رسمی من توی ‫کامپیوتر فضاپیما موجوده 332 00:21:08,817 --> 00:21:11,069 ‫نه، در مورد جنگ نه 333 00:21:11,070 --> 00:21:12,696 ‫در مورد دکتر فین 334 00:21:15,074 --> 00:21:18,367 ‫از چند نفر اینجا شنیدم که شما دوتا... 335 00:21:18,368 --> 00:21:19,618 ‫با هم قاطی شدید 336 00:21:19,619 --> 00:21:21,370 ‫درسته 337 00:21:21,371 --> 00:21:25,084 ‫خب می‌دونی، منم خیلی وقت پیش ‫با کلیر در رابطه بودم 338 00:21:25,584 --> 00:21:27,585 ‫پس یه تجربه‌ی مشترک داریم 339 00:21:27,586 --> 00:21:29,755 ‫بعد از این همه مدت... 340 00:21:30,256 --> 00:21:33,884 ‫اون این قضیه رو پشت سر گذاشته، ‫ولی متأسفانه من نه 341 00:21:35,552 --> 00:21:37,553 ‫امیدوارم اشکالی نداشته باشه اینا رو ‫بهت میگم 342 00:21:37,554 --> 00:21:38,804 ‫نه قربان 343 00:21:38,805 --> 00:21:42,725 ‫من شاهد تناقضات زیادی شبیه به این ‫در روابط انسان‌ها بودم 344 00:21:42,726 --> 00:21:44,310 ‫خب بی‌پرده بگم... 345 00:21:45,062 --> 00:21:47,646 ‫امیدوار بودم بتونی یه مقدار ‫چشمم رو به روی اینکه... 346 00:21:47,647 --> 00:21:50,150 ‫این روزا کلیر با چی خوشحال میشه، باز کنی 347 00:21:51,110 --> 00:21:54,279 ‫دکتر فین فرزندانش رو در برابر ‫بقیه‌ی چیزا در اولویت قرار میده 348 00:21:54,280 --> 00:21:57,991 ‫بارها اعلام کرده که حاضره ‫به خاطرشون جون خودشو بده 349 00:21:59,868 --> 00:22:00,826 ‫ادامه بده 350 00:22:00,827 --> 00:22:05,957 ‫کارش به عنوان یه افسر پزشکی اتحادیه هم ‫بخش مهمی در هویت اونه 351 00:22:05,958 --> 00:22:09,919 ‫به شدت دلسوزه و از کمک به دیگران ‫خیلی لذت می‌بره 352 00:22:09,920 --> 00:22:11,671 ‫همیشه همینطور بوده 353 00:22:11,672 --> 00:22:16,217 ‫علایق سرگرمیش شامل موسیقی، رقص، ‫غذای خوب... 354 00:22:16,218 --> 00:22:18,636 ‫دوش آب و روابط جنسیه 355 00:22:18,637 --> 00:22:20,680 ‫پوزیشن‌های سکس که ترجیح میده ‫از این قراره 356 00:22:20,681 --> 00:22:24,684 ‫وایستا، وایستا. خیلی کمک کردی، آیزاک 357 00:22:24,685 --> 00:22:25,935 ‫ممنون 358 00:22:25,936 --> 00:22:29,105 ‫درست متوجه شدم که برای شما... 359 00:22:29,106 --> 00:22:32,234 ‫هضم نبود روزانه‌اش کار سختیه؟ 360 00:22:32,776 --> 00:22:35,820 ‫آره. میشه اینطور گفت 361 00:22:35,821 --> 00:22:39,158 ‫اینم یه تجربه‌ی مشترک دیگه که داریم 362 00:22:52,504 --> 00:22:55,464 ‫از مرز فضای کریل خارج میشیم 363 00:22:55,465 --> 00:22:58,926 ‫رفقا، به منطقه‌ی نکلاو خوش اومدید 364 00:22:58,927 --> 00:23:01,929 ‫اولین فضاپیمای اتحادیه ‫که تا اینجا پیش میاد 365 00:23:01,930 --> 00:23:03,556 ‫از فهرست اهداف کاریت خطش بزن 366 00:23:03,557 --> 00:23:06,517 ‫آیزاک. اون خوشه‌ی ستاره‌ای رو آنالیز کن 367 00:23:06,518 --> 00:23:10,521 ‫یه پیوستگی او-بی که تقریباً ‫دو میلیون سال عمرشه 368 00:23:10,522 --> 00:23:12,648 ‫78 ستاره‌ی بزرگ آبی... 369 00:23:12,649 --> 00:23:17,278 ‫به همراه چند ده ستاره‌ی اف جی و کِی ‫که در مراحل آخر تکامل هستن 370 00:23:17,279 --> 00:23:18,612 ‫منو یاد وگاس می‌اندازه 371 00:23:18,613 --> 00:23:19,989 ‫اثری از حیات نیست؟ 372 00:23:19,990 --> 00:23:23,284 ‫347 سیاره‌ی قابل سکونت شناسایی کردم 373 00:23:23,285 --> 00:23:26,412 ‫ولی تا این لحظه اثری از حیات هوشمند ‫وجود نداشته 374 00:23:26,413 --> 00:23:28,206 ‫وای، واقعاً هم عین وگاس می‌مونه 375 00:23:28,207 --> 00:23:31,292 ‫فرمانده، یه چیزی دریافت کردم که به نظر ‫سیگنال خطر میاد 376 00:23:31,293 --> 00:23:32,835 ‫موقعیت؟ 377 00:23:32,836 --> 00:23:34,670 ‫در موقعیت صفر صفر یک دوازده 378 00:23:34,671 --> 00:23:36,630 ‫فاصله، 16.4 سال نوری 379 00:23:36,631 --> 00:23:39,133 ‫میشه داخل محدوده‌ی اکسپنس کالار 380 00:23:39,134 --> 00:23:40,676 ‫به نظرم کسی نیست که ما بشناسیم 381 00:23:40,677 --> 00:23:42,053 ‫پاسخ منفیه، قربان 382 00:23:42,054 --> 00:23:43,679 ‫اسکن‌های دوربرد چی؟ 383 00:23:43,680 --> 00:23:47,267 ‫اکسپنس تقریباً به کل خالی به نظر میاد 384 00:23:47,268 --> 00:23:50,644 ‫ولی یه منظومه‌ی شمسی هست که ‫حدود 30.6 سال نوری... 385 00:23:50,645 --> 00:23:53,481 ‫با مختصات سیگنال خطر فاصله داره 386 00:23:54,983 --> 00:23:56,318 ‫می‌ترسی بری داخل؟ 387 00:24:00,281 --> 00:24:02,073 ‫برک، یه مسیر تنظیم کن 388 00:24:02,074 --> 00:24:03,658 ‫بله قربان 389 00:24:25,722 --> 00:24:27,808 ‫به مرز اکسپنس نزدیک میشیم 390 00:24:28,892 --> 00:24:30,352 ‫ستاره‌ای در کار نیست 391 00:24:32,479 --> 00:24:34,230 ‫چقدر فاصله داره؟ 392 00:24:34,231 --> 00:24:37,609 ‫اسکن‌ها میگن که حداقل 800 پارسک 393 00:24:39,736 --> 00:24:40,821 ‫ببرمون داخل 394 00:24:41,780 --> 00:24:43,824 ‫وارد خانه‌ی تسخیرشده میشیم 395 00:25:04,011 --> 00:25:06,138 ‫داریم به موقعیت نزدیک میشیم 396 00:25:06,763 --> 00:25:09,183 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 397 00:25:32,580 --> 00:25:36,459 ‫سیستم پیشرانی داخلش تشخیص ندادم، ‫نیروش هم در کمترین میزانه 398 00:25:36,460 --> 00:25:39,253 ‫ظاهراً یه ایستگاه فضاییه 399 00:25:39,254 --> 00:25:40,964 ‫یه سلام بفرست 400 00:25:43,133 --> 00:25:44,342 ‫پاسخی نیومد 401 00:25:44,343 --> 00:25:47,094 ‫شاید هرکی که هست، نمی‌تونه پاسخ بده. ‫ممکنه آسیب دیده باشه 402 00:25:47,095 --> 00:25:49,180 ‫فضای داخلی فشارش بالاست... 403 00:25:49,181 --> 00:25:51,183 ‫و اتمسفر قابل تنفس هم داره 404 00:25:52,142 --> 00:25:53,851 ‫ناوسالار، نظرت چیه؟ 405 00:25:53,852 --> 00:25:55,812 ‫عمراً از دستش نمیدم 406 00:25:57,064 --> 00:25:59,815 ‫تالا، تو با من و کِلی میای. ‫بورتوس، بخش ارتباطات با توئه 407 00:25:59,816 --> 00:26:02,318 ‫به دکتر فین و ستوان لامار بگید ‫که توی بخش شاتل‌های فضایی بیان پیشمون 408 00:26:02,319 --> 00:26:03,611 ‫بله قربان 409 00:26:29,472 --> 00:26:31,348 ‫چیزی نیست که شبیه یه بخش فرود باشه؟ 410 00:26:32,141 --> 00:26:35,393 ‫یه فضای بزرگ سمت مرکز سازه هست... 411 00:26:35,394 --> 00:26:36,519 ‫به نظر بیشترش خالیه 412 00:26:36,520 --> 00:26:37,813 ‫می‌تونه فضای فرود شاتل باشه 413 00:26:38,647 --> 00:26:39,856 ‫نزدیک‌ترمون کن 414 00:27:04,548 --> 00:27:06,263 ‫به نظر می‌دونن ما داریم میاییم 415 00:27:07,926 --> 00:27:09,552 ‫آروم برو جلو 416 00:27:09,553 --> 00:27:10,886 ‫واقعاً؟ 417 00:27:10,887 --> 00:27:13,015 ‫یا باید این کارو کنیم یا برگردیم 418 00:27:58,352 --> 00:27:59,645 ‫دیوارا رو ببین 419 00:28:02,814 --> 00:28:03,939 ‫جان؟ 420 00:28:03,940 --> 00:28:07,777 ‫یه جور آلیاژه، ولی با موارد بایگانی ما ‫مطابقت نداره 421 00:28:08,487 --> 00:28:11,240 ‫یه طوریه که انگار ارگانیکه 422 00:28:12,699 --> 00:28:14,368 ‫بیایید به حرکت ادامه بدیم 423 00:28:42,979 --> 00:28:45,441 ‫- اثر حیات؟ ‫- هیچی 424 00:28:59,829 --> 00:29:02,624 ‫خیلی‌خب، پخش بشید ولی ‫خیلی جلو نرید 425 00:29:02,625 --> 00:29:04,334 ‫بیایید محدوده‌ی مجاور رو بگردیم 426 00:29:31,695 --> 00:29:33,113 ‫بهتره به چیزی دست نزنی 427 00:29:34,239 --> 00:29:35,449 ‫ببخشید 428 00:29:55,051 --> 00:29:57,480 ‫فکر کنم منبع سیگنال خطر رو پیدا کردم 429 00:30:00,307 --> 00:30:02,266 ‫یه جور فرستنده‌ی خودکاره 430 00:30:02,267 --> 00:30:05,395 ‫شاید کمکی که لازم داشتن رو ‫به دست آوردن و یادشون رفته خاموشش کنن 431 00:30:06,772 --> 00:30:07,773 ‫شایدم 432 00:30:09,608 --> 00:30:10,942 ‫فرمانده، اینا رو ببین 433 00:30:23,622 --> 00:30:26,082 ‫داخلشون انرژی در جریانه 434 00:30:27,543 --> 00:30:29,628 ‫ممکنه یه جور رله‌ی توان باشه 435 00:30:40,013 --> 00:30:42,099 ‫وای 436 00:30:44,142 --> 00:30:46,894 ‫- چی شد؟ ‫- نمی‌دونم. تکون خورد 437 00:30:46,895 --> 00:30:48,396 ‫تکون خورد؟ چطوری؟ 438 00:30:48,397 --> 00:30:52,276 ‫باز شد. واسه یه لحظه از هم باز شد 439 00:30:56,488 --> 00:31:00,075 ‫شاید امن‌تر باشه که قبل از اینکه بیشتر ‫پیش بریم، داده‌هایی که داریم رو آنالیز کنیم 440 00:31:02,369 --> 00:31:05,789 ‫مرسر به گریسون. ‫به نظر نمیاد کسی اینجا باشه 441 00:31:05,790 --> 00:31:07,665 ‫برمی‌گردیم به شاتل فضایی 442 00:31:07,666 --> 00:31:09,209 ‫دریافت شد 443 00:31:22,556 --> 00:31:25,891 ‫من و آیزاک ده دفعه‌ای اینا رو بررسی کردیم 444 00:31:25,892 --> 00:31:28,311 ‫تنها چیزی که می‌تونیم بهتون بگیم ‫اینه که این پایگاه از یه جور... 445 00:31:28,312 --> 00:31:30,396 ‫تکنولوژی زیستی فوق پیشرفته ساخته شده 446 00:31:30,397 --> 00:31:33,483 ‫اینکه چطور کار می‌کنه ‫یا چرا اونجاست رو نمی‌دونم 447 00:31:33,484 --> 00:31:34,734 ‫فکر می‌کنید رها شده باشه؟ 448 00:31:34,735 --> 00:31:36,152 ‫بر اساس اسکن‌ها... 449 00:31:36,153 --> 00:31:38,780 ‫در حال حاضر هیچ گونه‌ی حیاتی داخلش نیست 450 00:31:38,781 --> 00:31:40,824 ‫حداقل نه اون حیاتی که ما می‌شناسیم 451 00:31:40,825 --> 00:31:42,158 ‫منظورت چیه؟ 452 00:31:42,159 --> 00:31:44,577 ‫امکانش هست که گونه‌هایی از حیات ‫وجود داشته باشن... 453 00:31:44,578 --> 00:31:47,204 ‫که انقدر متفاوت باشن که اصلاً ‫اسکن‌هامون نتونن شناسایی‌شون کنن 454 00:31:47,205 --> 00:31:48,623 ‫نکته‌ی درستیه 455 00:31:48,624 --> 00:31:53,002 ‫یکی از سوالات اساسی در زیست‌شناسی ستاره‌ای ‫اینه که چی دربرگیرنده‌ی حیاته؟ 456 00:31:53,003 --> 00:31:56,339 ‫تا جایی که ما می‌دونیم، خود پایگاه ‫یه نوع گونه‌ی حیاتیه 457 00:31:56,340 --> 00:31:58,174 ‫به نظر اغراق میاد 458 00:31:58,175 --> 00:32:01,344 ‫توی تالاریوس سِوِن موجوداتی هستن ‫که شبیه سنگ هستن 459 00:32:01,345 --> 00:32:03,387 ‫گرچه که ارگانیسم زنده هستن 460 00:32:03,388 --> 00:32:04,472 ‫خب چیکار کنیم؟ 461 00:32:04,473 --> 00:32:06,724 ‫به کاوش در این منطقه ادامه میدیم 462 00:32:06,725 --> 00:32:10,060 ‫اگه خوش‌شانس باشیم، ‫شاید یه چیزی یا یه کسی رو پیدا کنیم... 463 00:32:10,061 --> 00:32:11,480 ‫که بتونه برامون روشن کنه که... 464 00:32:12,690 --> 00:32:14,106 ‫ناوسالار؟ چی شده؟ 465 00:32:14,107 --> 00:32:15,651 ‫پل! 466 00:32:16,694 --> 00:32:19,314 ‫یه جور تشنج بهش دست داده. ‫کمکم کنید برگردونمش! 467 00:32:22,949 --> 00:32:24,368 ‫خدای من 468 00:32:45,972 --> 00:32:47,808 ‫بیست میلی‌گرم دیومین 469 00:32:55,982 --> 00:32:57,400 ‫خیلی‌خب 470 00:32:57,401 --> 00:32:59,402 ‫فعلاً وضعیتش پایداره 471 00:32:59,403 --> 00:33:01,320 ‫دکتر، چه بلایی سرش اومده؟ 472 00:33:01,321 --> 00:33:06,534 ‫یه چیزی داره دی‌ان‌ای اونو بازنویسی می‌کنه ‫و این اتفاق با سرعت خطرناکی پیش میره 473 00:33:06,535 --> 00:33:11,080 ‫این چیزی که داره رشد می‌کنه، ‫گیرنده‌های نوری و عصب شبکیه داره 474 00:33:11,081 --> 00:33:14,542 ‫انگار که یه چشم نیمه‌تشکیل‌شده‌ست 475 00:33:14,543 --> 00:33:16,544 ‫می‌تونی برگردونیش؟ 476 00:33:16,545 --> 00:33:21,049 ‫شاید بتونم کندش کنم، ‫ولی نمی‌تونم می‌تونم جلوشو بگیرم یا نه 477 00:33:22,300 --> 00:33:27,221 ‫هر اتفاقی که اونجا براش افتاده، چیزی بوده ‫که اسکنرهای زیستی ما متوجه‌اش نشدن 478 00:33:27,222 --> 00:33:30,141 ‫اطلاعات بیشتری لازم دارم و همین الان هم ‫لازمش دارم 479 00:34:20,985 --> 00:34:22,360 ‫همینه 480 00:34:39,503 --> 00:34:40,586 ‫چیزی پیدا شد؟ 481 00:34:40,587 --> 00:34:43,548 ‫یه جور ذرات میکروسکوپی 482 00:34:43,549 --> 00:34:45,050 ‫از لامار به فرمانده 483 00:34:45,051 --> 00:34:46,467 ‫بگو 484 00:34:46,468 --> 00:34:48,219 ‫یه اتفاقی اینجا داره می‌افته 485 00:34:48,220 --> 00:34:49,261 ‫چی شده؟ 486 00:34:49,262 --> 00:34:52,306 ‫فرستنده‌ی سیگنال خطری که پیدا کردیم، ‫داره یه سیگنال جدید مخابره می‌کنه 487 00:34:52,307 --> 00:34:53,599 ‫چه جور سیگنالی؟ 488 00:34:53,600 --> 00:34:56,144 ‫مختصات این پایگاه رو داره میده 489 00:34:59,231 --> 00:35:00,612 ‫بیایید برگردیم به فضاپیما 490 00:35:25,091 --> 00:35:26,466 ‫دکتر 491 00:35:32,180 --> 00:35:33,431 ‫کلیر... 492 00:35:33,432 --> 00:35:36,768 ‫آروم باش، پل. توی درمانگاه هستی 493 00:35:36,769 --> 00:35:38,811 ‫چه بلایی داره سرم میاد؟ 494 00:35:38,812 --> 00:35:41,606 ‫توی اون ایستگاه در معرض ‫یه چیزی قرار گرفتی 495 00:35:41,607 --> 00:35:43,036 ‫سعی داریم بفهمیم چیه 496 00:35:45,819 --> 00:35:47,820 ‫حس خیلی عجیبی دارم 497 00:35:47,821 --> 00:35:49,990 ‫درد داری؟ 498 00:35:50,490 --> 00:35:52,118 ‫نه، من... 499 00:35:53,827 --> 00:35:55,161 ‫فقط... 500 00:35:57,372 --> 00:35:58,540 ‫ترسیدم 501 00:35:59,125 --> 00:36:01,417 ‫پرستار، یه لحظه میشه تنهامون بذاری؟ 502 00:36:01,418 --> 00:36:02,628 ‫البته 503 00:36:05,881 --> 00:36:09,802 ‫پل، می‌فهمم چی باعث این اتفاق شده... 504 00:36:10,636 --> 00:36:12,762 ‫و یه قراری باهات می‌ذارم 505 00:36:12,763 --> 00:36:14,347 ‫اگه بهتر بشی... 506 00:36:15,265 --> 00:36:18,517 ‫برات از اون سوفله‌های شکلاتی ‫که دوست داشتی درست می‌کنم 507 00:36:21,814 --> 00:36:23,731 ‫حالم از اون سوفله‌ها به هم می‌خورد 508 00:36:23,732 --> 00:36:25,483 ‫جدی؟ 509 00:36:25,484 --> 00:36:26,985 ‫آره 510 00:36:26,986 --> 00:36:29,154 ‫خب همیشه می‌خوردی 511 00:36:29,155 --> 00:36:32,032 ‫تو خیلی به درست کردنش افتخار می‌کردی... 512 00:36:32,741 --> 00:36:35,327 ‫منم دلشو نداشتم که بهت بگم 513 00:36:36,411 --> 00:36:39,372 ‫مزه‌ی برگ خشک می‌داد 514 00:36:40,124 --> 00:36:42,750 ‫خب پس اگه حالت خوب نشه... 515 00:36:42,751 --> 00:36:46,379 ‫صبحانه و ناهار و شام برات ‫از اون سوفله‌ها میارم 516 00:36:47,422 --> 00:36:49,049 ‫حلقه 517 00:36:49,716 --> 00:36:51,093 ‫توی جیبمه 518 00:36:53,345 --> 00:36:55,262 ‫می‌خوام اگه مُردم، پیشم باشه 519 00:36:55,263 --> 00:36:57,098 ‫تو نمی‌میری، پل 520 00:36:57,099 --> 00:36:58,725 ‫خواهش می‌کنم! 521 00:37:15,868 --> 00:37:17,828 ‫ممنون 522 00:37:19,746 --> 00:37:21,456 ‫من نجاتت میدم 523 00:37:22,582 --> 00:37:24,210 ‫قول میدم 524 00:37:25,502 --> 00:37:28,755 ‫از شاتل فضایی به دکتر فین. ‫یه چیزی پیدا کردیم 525 00:37:33,760 --> 00:37:35,469 ‫باید خودت بررسی کنی... 526 00:37:35,470 --> 00:37:38,690 ‫ولی به نظر میاد ناوسالار در معرض یه جور ‫هاگ باکتریال بوده 527 00:37:38,694 --> 00:37:40,878 ‫با هیچ یک از چیزایی که توی ‫پایگاه داده‌هامونه مطابقت نداره 528 00:37:40,879 --> 00:37:42,768 ‫میاریمش آنالیزش کنی 529 00:37:42,769 --> 00:37:45,270 ‫توصیه می‌کنیم وقتی رسید ‫ضد عفونی بشه. محض احتیاط 530 00:37:45,271 --> 00:37:46,732 ‫دریافت شد 531 00:37:54,531 --> 00:37:55,699 ‫پل؟ 532 00:38:02,248 --> 00:38:03,206 ‫از فین به عرشه‌ی فرماندهی 533 00:38:03,207 --> 00:38:04,790 ‫ناوسالار کریستی رفته 534 00:38:04,791 --> 00:38:06,125 ‫منظورت چیه که رفته؟ 535 00:38:06,126 --> 00:38:07,835 ‫منظورم اینه که توی درمانگاه نیست 536 00:38:07,836 --> 00:38:09,462 ‫بورتوس، حراست رو خبر کن 537 00:38:10,923 --> 00:38:13,925 ‫فرمانده، یه نفر به برق اصلی فضاپیما ‫دسترسی پیدا کرده 538 00:38:13,926 --> 00:38:15,426 ‫- کی؟ ‫- ناشناخته‌ست 539 00:38:15,427 --> 00:38:18,137 ‫- یه میدان تضعیف‌کننده داره راه می‌اندازه ‫- لغوش کن 540 00:38:18,138 --> 00:38:20,556 ‫نمی‌تونم. داره از کد فرماندهی سطح نه ‫استفاده می‌کنه 541 00:38:20,557 --> 00:38:21,682 ‫ناوسالار؟ 542 00:38:21,683 --> 00:38:23,309 ‫دسترسیم قفل شده 543 00:38:29,066 --> 00:38:31,110 ‫فرمانده! نگاه کن 544 00:38:39,134 --> 00:38:40,701 ‫از عرشه‌ی فرماندهی به بخش مهندسی 545 00:38:40,702 --> 00:38:43,204 ‫تمام سیستم‌ها از کار افتادن، فرمانده 546 00:38:43,205 --> 00:38:44,729 ‫موتورها هم همینطور. صداشو میشه شنید 547 00:38:46,167 --> 00:38:47,917 ‫می‌تونی از برق کمکی‌مون استفاده کنی؟ 548 00:38:47,918 --> 00:38:50,920 ‫از عرشه‌ی فرماندهی نه. ‫باید به بخش مهندسی برم 549 00:38:50,921 --> 00:38:52,756 ‫آیزاک، باهاش برو 550 00:39:02,099 --> 00:39:03,976 ‫فایده‌ای نداره. برق اصلی قطع شده 551 00:39:07,938 --> 00:39:10,064 ‫میرم به بچه‌هام سر بزنم 552 00:39:10,065 --> 00:39:11,607 ‫حواست به درمانگاه باشه 553 00:39:11,608 --> 00:39:12,818 ‫چشم دکتر 554 00:39:27,791 --> 00:39:28,959 ‫دکتر؟ 555 00:39:31,170 --> 00:39:32,713 ‫کسی اونجاست؟ 556 00:39:49,855 --> 00:39:51,065 ‫دکتر؟ 557 00:40:54,378 --> 00:40:57,004 ‫مرسر به اورویل. مرسر به اورویل 558 00:40:57,005 --> 00:40:58,131 ‫کِلی، صدامو می‌شنوی؟ 559 00:40:58,132 --> 00:41:01,342 ‫نمی‌شنوه. ظاهراً کل سیستم‌ها از کار افتادن 560 00:41:01,343 --> 00:41:03,219 ‫یه میدان تضعیف در سرتاسر فضاپیما ‫داره استفاده میشه 561 00:41:03,220 --> 00:41:05,888 ‫- چی باعثش شده؟ ‫- نمی‌دونم. ولی وقتی وارد بشیم... 562 00:41:05,889 --> 00:41:07,932 ‫اسکنرها و اسلحه‌ها از کار می‌افتن 563 00:41:07,933 --> 00:41:10,102 ‫باید به صورت دستی فرود بیاییم 564 00:41:54,480 --> 00:41:57,898 ‫میرم به بخش مهندسی، ببینم چی پیدا می‌کنم 565 00:41:57,899 --> 00:41:59,109 ‫خیلی‌خب، مراقب باش 566 00:42:24,468 --> 00:42:27,095 ‫پسرا؟ اینجایید؟ 567 00:42:28,180 --> 00:42:29,056 ‫تای؟ 568 00:42:34,353 --> 00:42:35,603 ‫مارکوس؟ 569 00:42:43,028 --> 00:42:44,238 ‫مامان! 570 00:42:47,074 --> 00:42:48,200 ‫مامان! 571 00:42:52,079 --> 00:42:53,871 ‫باید برگردیم 572 00:42:53,872 --> 00:42:57,625 ‫مامان همیشه میگه اگه وضعیت اضطراری ‫پیش اومد، باید توی اقامتگاهمون بمونیم 573 00:42:57,626 --> 00:42:59,502 ‫ببین، نمی‌خوام توی این تاریکی... 574 00:42:59,503 --> 00:43:01,754 ‫بشینم توی اتاقم و به پنجره خیره بشم 575 00:43:01,755 --> 00:43:03,047 ‫باعث میشه بترسم 576 00:43:03,048 --> 00:43:05,092 ‫یالا. باید پیداش کنیم 577 00:43:15,436 --> 00:43:17,728 ‫اون سلول برقی رو نتونستی خارج کنی؟ 578 00:43:17,729 --> 00:43:19,981 ‫نه. اینا رو کاری می‌کنن گیر کنه 579 00:43:19,982 --> 00:43:21,857 ‫- سعی کن بچرخونیش ‫- چرخوندم 580 00:43:21,858 --> 00:43:24,569 ‫خب معمولاً وقتی بلافاصله نیاد بیرون، ‫یعنی داری اشتباه انجامش میدی 581 00:43:24,570 --> 00:43:26,737 ‫ممنون. خیلی کمک کردی 582 00:43:26,738 --> 00:43:28,656 ‫کِلی، چی شده؟ 583 00:43:28,657 --> 00:43:30,241 ‫یه نفر برق کل فضاپیما رو قطع کرده 584 00:43:30,242 --> 00:43:31,867 ‫فکر می‌کنیم کار ناوسالار کریستی بوده باشه 585 00:43:31,868 --> 00:43:33,744 ‫فرمانده، یه مسئله‌ی دیگه هم هست 586 00:43:33,745 --> 00:43:36,247 ‫اون پایگاه داره یه سیگنال ارسال موقعیت ‫مخابره می‌کنه 587 00:43:36,248 --> 00:43:37,290 ‫به کجا؟ 588 00:43:37,291 --> 00:43:39,584 ‫نمی‌دونیم. یه مخابره در محدوده‌ی گسترده‌ست 589 00:43:39,585 --> 00:43:41,157 ‫از این وضع خوشم نمیاد 590 00:43:42,379 --> 00:43:43,421 ‫چیکار می‌کنی؟ 591 00:43:43,422 --> 00:43:46,132 ‫سعی دارم سلول برق رو بکشم بیرون، ‫که بتونیم اسکنرهای داخلی رو بررسی کنیم 592 00:43:46,133 --> 00:43:47,133 ‫تکون نمی‌خوره 593 00:43:47,134 --> 00:43:50,325 ‫خب اگه بلافاصله نیاد بیرون، ‫یعنی داری اشتباه انجامش میدی 594 00:43:51,096 --> 00:43:52,348 ‫چیه؟ 595 00:43:57,978 --> 00:44:00,104 ‫مطمئنم که می‌تونم ‫برق کمکی‌مونو برگردونم... 596 00:44:00,105 --> 00:44:02,148 ‫اگه بتونم منبع میدان تضعیف رو پیدا کنم 597 00:44:02,149 --> 00:44:04,900 ‫چطور بدون اسکن داخلی می‌تونیم پیداش کنیم؟ 598 00:44:04,901 --> 00:44:08,279 ‫از تنها اسکنری که در حال حاضر دارم، ‫استفاده می‌کنم. چشمام 599 00:44:08,280 --> 00:44:11,533 ‫حتماً توی یکی از مجراهای مهندسیه. ‫فقط باید پیداش کنم 600 00:44:11,534 --> 00:44:15,370 ‫132تا محفظه‌ی مهندسی توی این فضاپیماست 601 00:44:15,371 --> 00:44:16,787 ‫پس بهتره شروع کنم 602 00:44:16,788 --> 00:44:18,499 ‫من کمکت میدم، فرمانده 603 00:44:19,833 --> 00:44:21,251 ‫می‌تونی به عرشه‌ی فرماندهی اطلاع بدی؟ 604 00:44:28,592 --> 00:44:29,718 ‫مامان! 605 00:44:30,553 --> 00:44:32,012 ‫مامان! 606 00:44:32,762 --> 00:44:33,889 ‫مامان! 607 00:44:35,057 --> 00:44:36,141 ‫مامان! 608 00:44:43,732 --> 00:44:46,734 ‫شاید رفته باشه خونه. من برمی‌گردم ‫به اقامتگاهمون 609 00:44:46,735 --> 00:44:47,944 ‫باشه 610 00:44:48,487 --> 00:44:51,323 ‫- باهام میای؟ ‫- بهت که گفتم من... 611 00:45:47,796 --> 00:45:49,839 ‫- اون دیگه چیه؟ ‫- نمی‌دونم 612 00:46:03,687 --> 00:46:06,022 ‫مارکوس! اینجا چیکار می‌کنی؟ 613 00:46:06,856 --> 00:46:08,650 ‫- تو هم دیدیش؟ ‫- چیو؟ 614 00:46:08,651 --> 00:46:10,192 ‫هیولا رو! 615 00:46:10,193 --> 00:46:13,193 ‫نمی‌دونم منظورتون چیه، ولی کسی دیگه ‫اینجا نیست 616 00:46:13,196 --> 00:46:14,863 ‫بیایید بیرون 617 00:46:14,864 --> 00:46:16,616 ‫بیایید 618 00:46:16,617 --> 00:46:20,202 ‫یه چیز دیگه اینجاست. جفتمون دیدیم 619 00:46:20,203 --> 00:46:21,621 ‫چه شکلی بود؟ 620 00:46:21,622 --> 00:46:23,623 ‫چه می‌دونم، شبیه یه عنکبوت 621 00:46:23,624 --> 00:46:25,874 ‫ولی بزرگ. اندازه‌ی خودت 622 00:46:25,875 --> 00:46:28,586 ‫خب الان که چیزی نیست 623 00:46:28,587 --> 00:46:30,254 ‫چرا برق قطع شد؟ 624 00:46:30,255 --> 00:46:32,340 ‫داریم روش کار می‌کنیم که بفهمیم 625 00:46:32,341 --> 00:46:33,966 ‫میشه کمکمون کنی مامانمونو پیدا کنیم؟ 626 00:46:33,967 --> 00:46:35,593 ‫البته 627 00:46:35,594 --> 00:46:38,214 ‫شماها پیش من بمونید، ‫با هم می‌گردیم دنبالش 628 00:47:13,131 --> 00:47:16,050 ‫وای، تای! مارکوس! 629 00:47:16,051 --> 00:47:18,261 ‫- مامان! ‫- خدا رو شکر 630 00:47:18,262 --> 00:47:19,763 ‫حالتون خوبه؟ 631 00:47:19,764 --> 00:47:22,223 ‫گفتم وقتی موقعیت اضطراری بود چیکار کنید؟ 632 00:47:22,224 --> 00:47:24,016 ‫قرار بود توی اقامتگاهمون بمونید 633 00:47:24,017 --> 00:47:26,018 ‫- ولی یه هیولا اینجاست ‫- چی؟ 634 00:47:26,019 --> 00:47:27,937 ‫یه چیزی توی فضاپیماست 635 00:47:27,938 --> 00:47:30,648 ‫یه موجود. ستوان وودسون رو کشت 636 00:47:30,649 --> 00:47:31,691 ‫باید قایم بشیم 637 00:47:31,692 --> 00:47:33,736 ‫بیایید بریم عرشه 638 00:47:40,284 --> 00:47:42,118 ‫بعدش چی شد؟ 639 00:47:42,119 --> 00:47:44,078 ‫یه چیزی پاشید روش 640 00:47:44,079 --> 00:47:46,247 ‫اون موقع بود که شروع به تغییر کرد 641 00:47:46,248 --> 00:47:47,540 ‫می‌تونی توصیفش کنی؟ 642 00:47:47,541 --> 00:47:49,459 ‫صورتش... 643 00:47:49,460 --> 00:47:52,878 ‫چشمای بزرگ و سیاه براق داشت 644 00:47:52,879 --> 00:47:54,423 ‫پوستشم... 645 00:47:55,549 --> 00:47:57,925 ‫انگار فاسد شده بود 646 00:47:57,926 --> 00:48:00,052 ‫این شبیه بلاییه که سر ناوسالار کریستی اومد 647 00:48:00,053 --> 00:48:02,847 ‫تسخیر شیطانی 648 00:48:02,848 --> 00:48:07,226 ‫کریل‌ها بهمون هشدار داد که ‫این بخش از فضا رو... 649 00:48:07,227 --> 00:48:10,688 ‫اهریمنانی اشغال کردن که روح آدم رو ‫تصرف می‌کنن 650 00:48:10,689 --> 00:48:12,607 ‫یه همچین چیزی... 651 00:48:12,608 --> 00:48:14,776 ‫دقیقاً همون چیزیه که اونا تفسیرش می‌کردن 652 00:48:14,777 --> 00:48:18,112 ‫میکروب‌هایی که پل توی اون پایگاه ‫در معرضش قرار گرفت... 653 00:48:18,113 --> 00:48:21,324 ‫تقریباً بلافاصله شروع به ‫بازنویسی دی‌ان‌ای اون کرد 654 00:48:21,325 --> 00:48:23,367 ‫سلول‌هاشو تبدیل کرد به... 655 00:48:23,368 --> 00:48:24,702 ‫یه گونه‌ی دیگه 656 00:48:24,703 --> 00:48:29,415 ‫وقتی ناوسالار از درمانگاه فرار کرد، ‫تغییر شکلش داشت سریع‌تر میشد 657 00:48:29,416 --> 00:48:31,292 ‫حتماً یه عده دیگه رو هم آلوده کرده 658 00:48:31,293 --> 00:48:36,005 ‫چیزی که مارکوس توصیف کرد، به احتمال زیاد ‫نسخه‌ی قوی‌تر میکروب‌هاست 659 00:48:36,006 --> 00:48:37,507 ‫تولید مثل 660 00:48:37,508 --> 00:48:38,758 ‫این حدس منه 661 00:48:38,759 --> 00:48:42,512 ‫شاید هدف ذاتی تولید مثلشون... 662 00:48:42,513 --> 00:48:45,556 ‫دزدیدن جسم دیگر گونه‌های حیاتی باشه 663 00:48:45,557 --> 00:48:48,225 ‫مثل یه انگل، ولی خیلی تهاجمی‌تر 664 00:48:48,226 --> 00:48:50,854 ‫پس اون سیگنال خطری که دریافت کردیم... 665 00:48:50,855 --> 00:48:52,313 ‫برای جذب جفت بوده 666 00:48:52,314 --> 00:48:53,773 ‫وای پسر 667 00:48:53,774 --> 00:48:56,693 ‫نمیشه گفت چند نفر از افرادمون آلوده شدن 668 00:48:56,694 --> 00:48:59,737 ‫باید شیوع رو هرچه سریع‌تر مهار کنیم 669 00:48:59,738 --> 00:49:02,281 ‫فرمانده لامار سعی داشت برق رو... 670 00:49:02,282 --> 00:49:04,367 ‫از داخل مجراهای مهندسی برگردونه 671 00:49:04,368 --> 00:49:06,828 ‫به احتمال زیاد از تهدید فضایی‌ها بی‌خبره 672 00:49:06,829 --> 00:49:07,746 ‫من میرم پیداش کنم 673 00:49:41,780 --> 00:49:43,823 ‫آیزاک، فکر کنم یه چیزی پیدا کردم 674 00:49:43,824 --> 00:49:45,950 ‫کمک احتیاج داری؟ 675 00:49:45,951 --> 00:49:48,411 ‫نمی‌تونم کد فرماندهی ناوسالار رو ‫لغو کنم... 676 00:49:48,412 --> 00:49:51,706 ‫ولی شاید بتونم یه راه جایگزین استفاده کنم ‫و برق کمکی رو برگردونم 677 00:49:51,707 --> 00:49:53,124 ‫منتظر باش 678 00:49:59,256 --> 00:50:01,132 ‫تمام. خودشه 679 00:50:04,219 --> 00:50:07,096 ‫هنوز ارتباطات برنگشته، ‫ولی بخش پشتیبانی حیات... 680 00:50:07,097 --> 00:50:09,014 ‫روشنایی داخلی و سیستم‌های بک‌آپ برگشتن 681 00:50:09,015 --> 00:50:10,850 ‫بقیه‌شون زمان می‌برن 682 00:50:10,851 --> 00:50:13,227 ‫به عرشه‌ی فرماندهی خبر میدم 683 00:50:13,228 --> 00:50:15,187 ‫فرمانده، حداقل میزان برق برگشت 684 00:50:15,188 --> 00:50:16,690 ‫دیگه وقتش بود 685 00:50:18,400 --> 00:50:20,568 ‫قربان، باید به درمانگاه برم 686 00:50:20,569 --> 00:50:23,529 ‫اگه یه عامل خنثی‌ساز وجود داشته باشه، ‫باید هرچه سریع‌تر پیداش کنم 687 00:50:23,530 --> 00:50:24,989 ‫بورتوس، باهاش برو 688 00:50:24,990 --> 00:50:27,533 ‫ببین می‌تونی چندتا نگهبان جمع کنی ‫که از اون محدوده محافظت بشه یا نه 689 00:50:27,534 --> 00:50:28,994 ‫بله قربان 690 00:50:30,829 --> 00:50:32,163 ‫همینجا بمونید بچه‌ها 691 00:51:57,666 --> 00:51:59,166 ‫آهای! 692 00:51:59,167 --> 00:52:00,627 ‫بیایید سراغ من لاشیا 693 00:54:03,583 --> 00:54:06,418 ‫آهای! کسی صدای منو می‌شنوه؟ کمک لازم دارم 694 00:54:06,419 --> 00:54:07,921 ‫آهای، کسی نیست؟ 695 00:54:10,465 --> 00:54:12,217 ‫آیزاک! خدا رو شکر. ‫باید منو از اینجا بیاری بیرون 696 00:54:12,218 --> 00:54:14,719 ‫فرمانده، چرا داخل بازداشتگاه هستید؟ 697 00:54:14,720 --> 00:54:17,244 ‫فقط منو از اینجا بیار بیرون. ‫باید خودمونو به عرشه برسونیم! 698 00:54:21,476 --> 00:54:22,686 ‫بیا 699 00:54:28,984 --> 00:54:31,276 ‫خیلی‌خب، تمام. ارتباطات دوباره وصل شدن 700 00:54:31,277 --> 00:54:35,114 ‫مجبور شدم برق رو از بخش ‫پشتیبانی حیات بکشم، پس کسی نفس عمیق نکشه 701 00:54:35,115 --> 00:54:36,657 ‫از مرسر به فین 702 00:54:36,658 --> 00:54:39,535 ‫فین هستم، فرمانده. توی درمانگاهم 703 00:54:39,536 --> 00:54:41,079 ‫تونستی چیزی پیدا کنی؟ 704 00:54:41,080 --> 00:54:42,496 ‫کُند پیش میره، قربان 705 00:54:42,497 --> 00:54:44,999 ‫حداقل تا وقتی که بتونید ‫برق رو به طور کامل برگردونید 706 00:54:45,000 --> 00:54:46,167 ‫داریم روش کار می‌کنیم 707 00:54:46,168 --> 00:54:47,668 ‫راه دیگه‌ای هست که بتونیم کمک بدیم؟ 708 00:54:47,669 --> 00:54:51,003 ‫نه، مگه اینکه بتونید یکی از اون موجودات رو ‫راضی کنید به صورت فیزیکی بررسیش کنیم 709 00:54:52,091 --> 00:54:54,342 ‫سلام دکی. گفتم شاید این به کارت بیاد 710 00:54:55,677 --> 00:54:58,972 ‫چیزی که گفتم رو نادیده بگیر، فرمانده. ‫مریض داریم 711 00:55:03,727 --> 00:55:06,979 ‫قربان. اسکنرهای دوربرد یه فضاپیما ‫شناسایی کردن 712 00:55:06,980 --> 00:55:09,148 ‫ده میلیون کیلومتری ماست و داره نزدیک میشه 713 00:55:09,149 --> 00:55:10,943 ‫بذار ببینیم 714 00:55:14,905 --> 00:55:16,073 ‫بزرگش کن 715 00:55:19,618 --> 00:55:22,745 ‫وای پسر. این نمی‌تونه خبر خوبی باشه 716 00:55:22,746 --> 00:55:24,872 ‫جان، چقدر سریع می‌تونیم رانشگر کوانتومی رو ‫راه بندازیم؟ 717 00:55:24,873 --> 00:55:26,416 ‫به قدر کافی سریع نیست 718 00:55:32,923 --> 00:55:34,841 ‫دی‌ان‌ای قابل شناسایی نیست 719 00:55:34,842 --> 00:55:38,970 ‫این هرکی که هست، ژنومش به طور کامل ‫تغییر پیدا کرده 720 00:55:38,971 --> 00:55:40,930 ‫حتی نمی‌تونم بگم چه گونه‌ای بوده 721 00:55:40,931 --> 00:55:42,515 ‫کار دیگه‌ای از دستت بر میاد؟ 722 00:55:42,516 --> 00:55:45,977 ‫اگه یه بخش از ‫الگوی ژنتیکی اصلیش بود، شاید 723 00:55:45,978 --> 00:55:47,270 ‫یه تیم حراست جمع می‌کنم 724 00:55:47,271 --> 00:55:49,314 ‫اگه بهاش همین باشه، ‫دونه دونه شکارشون می‌کنیم 725 00:55:49,315 --> 00:55:52,276 ‫یه لحظه وایستا. دارم گلبول‌های سفیدشو ‫بررسی می‌کنم 726 00:55:53,360 --> 00:55:54,695 ‫انسان بوده 727 00:55:55,403 --> 00:55:58,906 ‫تعداد گلبول‌هاش پایینه. خیلی پایینه 728 00:55:58,907 --> 00:56:00,325 ‫این یعنی چی؟ 729 00:56:00,326 --> 00:56:04,037 ‫یعنی این پروسه‌ی دگردیسی ‫بهای خیلی زیادی واسه بدن داره 730 00:56:04,038 --> 00:56:06,622 ‫بر اساس اسکن، حتماً چند هفته ‫طول می‌کشه... 731 00:56:06,623 --> 00:56:09,542 ‫تا سیستم ایمنی بدنشون ‫به قدرت کامل برگرده 732 00:56:09,543 --> 00:56:10,877 ‫پس یه نقطه ضعف دارن 733 00:56:12,171 --> 00:56:14,298 ‫می‌تونم یه ویروس مصنوعی بسازم 734 00:56:16,717 --> 00:56:19,426 ‫لازم نیست قوی‌تر از سرماخوردگی باشه 735 00:56:19,427 --> 00:56:21,512 ‫و احتمالاً برای اونا مرگباره 736 00:56:21,513 --> 00:56:24,307 ‫می‌تونیم با اسپری کردنش در سرتاسر فضاپیما ‫پخشش کنیم 737 00:56:24,308 --> 00:56:25,641 ‫سیستم ایمنی ندارن 738 00:56:25,642 --> 00:56:26,935 ‫خودمون چی؟ 739 00:56:28,103 --> 00:56:29,855 ‫ممکنه عطسه‌تون بگیره 740 00:56:30,522 --> 00:56:31,815 ‫آماده‌ام 741 00:56:36,862 --> 00:56:38,946 ‫کلیر، حتی اگه این کار جواب بده... 742 00:56:38,947 --> 00:56:41,115 ‫اینا هم‌قطارانمون هستن 743 00:56:41,116 --> 00:56:43,201 ‫اونا که نمی‌خواستن چنین بلایی سرشون بیاد 744 00:56:43,202 --> 00:56:45,078 ‫هنوز هم‌قطارمونن؟ 745 00:56:45,079 --> 00:56:46,037 ‫شنیدی که چی گفت 746 00:56:46,038 --> 00:56:47,955 ‫الان به کل یه گونه‌ی متفاوتن 747 00:56:47,956 --> 00:56:50,250 ‫اصلاً نمی‌دونیم چیزی از اونچه که بودن ‫باقی مونده یا نه 748 00:56:50,251 --> 00:56:53,920 ‫از اون مهم‌تر، انتخاب بین خودمون و اوناست. ‫من خودمونو انتخاب می‌کنم 749 00:56:53,921 --> 00:56:57,090 ‫اگه یه راهی بود که می‌تونستیم ‫باهاشون ارتباط برقرار کنیم... 750 00:56:57,091 --> 00:56:58,925 ‫که یه هشدار بهشون بدیم 751 00:56:58,926 --> 00:57:00,551 ‫فرصتی برای اینکه مسالمت‌آمیز از اینجا برن 752 00:57:00,552 --> 00:57:02,553 ‫شاید یه راهی باشه 753 00:57:02,554 --> 00:57:04,680 ‫فضاپیما رو اسکن کن ‫سنگ خورشید سلایی رو پیدا کن 754 00:57:04,681 --> 00:57:07,059 ‫- واسه چی؟ ‫- لطفاً کاری رو بکن که میگم 755 00:57:08,936 --> 00:57:10,686 ‫یه ماده‌ی معدنی کمیابه 756 00:57:10,687 --> 00:57:12,272 ‫حلقه‌ی... 757 00:57:12,273 --> 00:57:14,107 ‫حلقه‌ی ازدواج ما از اون جنس بود 758 00:57:14,108 --> 00:57:15,775 ‫پل حلقه‌اش دستش بود 759 00:57:15,776 --> 00:57:19,404 ‫اگه هنوز پیشش باشه، شاید بتونیم ‫پیداش کنیم 760 00:57:19,405 --> 00:57:20,363 ‫بعدش چی؟ 761 00:57:20,364 --> 00:57:24,700 ‫اگه هنوز بخش کوچیکی از وجودش باقی مونده باشه، ‫شاید بتونم باهاش ارتباط برقرار کنم 762 00:57:24,701 --> 00:57:26,369 ‫دکتر، حتماً شوخی می‌کنی 763 00:57:26,370 --> 00:57:30,456 ‫- اگه بیاد سراغت، هیچ جوره نمیشه... ‫- می‌دونم. از خطراتش آگاهم 764 00:57:30,457 --> 00:57:33,294 ‫فرمانده، خواهش می‌کنم. باید تلاشمو بکنم 765 00:57:35,379 --> 00:57:38,881 ‫رد یه چیزی رو پیدا کردم که ممکنه ‫سنگ خورشید باشه 766 00:57:38,882 --> 00:57:40,259 ‫توی بخش مهندسیه 767 00:58:38,775 --> 00:58:40,027 ‫پل؟ 768 00:58:41,153 --> 00:58:42,821 ‫منم، کلیر 769 00:58:44,448 --> 00:58:46,241 ‫باید باهات صحبت کنم 770 00:58:47,575 --> 00:58:50,119 ‫باید حرفمو بشنوی 771 00:58:50,120 --> 00:58:52,498 ‫زندگیت بهش بستگی داره 772 00:59:15,437 --> 00:59:18,231 ‫یه نقطه ضعف توی سیستم بدنتون پیدا کردیم 773 00:59:18,232 --> 00:59:20,483 ‫من یه ویروس ساختم 774 00:59:20,484 --> 00:59:23,277 ‫هیچکدومتون زنده نمی‌مونید 775 00:59:23,278 --> 00:59:28,200 ‫اگه بلافاصله از اورویل خارج نشید، ‫آماده‌ایم که ازش استفاده کنیم 776 00:59:31,370 --> 00:59:34,830 ‫یه فضاپیما داره میاد سمت ما. ‫می‌دونیم که مال شماست 777 00:59:34,831 --> 00:59:37,418 ‫افرادت رو بردار و ببر 778 00:59:51,307 --> 00:59:52,391 ‫پل... 779 00:59:53,767 --> 00:59:57,687 ‫اگه بخش کوچیکی از وجودت هنوز اون داخله... 780 00:59:59,815 --> 01:00:02,608 ‫می‌خوام سعی کنی زمانی که... 781 01:00:02,609 --> 01:00:03,657 ‫با هم بودیم رو به خاطر بیاری 782 01:00:04,570 --> 01:00:07,196 ‫یادته که چقدر کله‌شق بودم؟ 783 01:00:07,197 --> 01:00:09,492 ‫خب این هنوز عوض نشده 784 01:00:11,201 --> 01:00:14,121 ‫افرادت رو بردار و برو 785 01:00:15,747 --> 01:00:19,793 ‫وگرنه قسم می‌خورم ‫تک‌تکتون رو نابود می‌کنیم 786 01:00:21,128 --> 01:00:23,755 ‫پل نه 787 01:00:24,840 --> 01:00:26,300 ‫فراتر 788 01:00:27,968 --> 01:00:32,221 ‫خواهی دید 789 01:00:32,222 --> 01:00:34,056 ‫چیو می‌بینم؟ 790 01:00:34,057 --> 01:00:37,352 ‫شماها... 791 01:00:37,353 --> 01:00:40,481 ‫از ما خواهید شد 792 01:00:42,316 --> 01:00:43,732 ‫از فین به عرشه‌ی فرماندهی 793 01:00:43,733 --> 01:00:45,026 ‫مرسر هستم 794 01:00:45,027 --> 01:00:47,029 ‫آماده‌ی آزادسازی ویروس بشید 795 01:00:48,697 --> 01:00:51,157 ‫با بخش مهندسی شروع کنید 796 01:00:51,158 --> 01:00:52,493 ‫مفهوم بود 797 01:01:15,724 --> 01:01:18,310 ‫میریم 798 01:01:19,436 --> 01:01:20,604 ‫ممنون 799 01:01:21,771 --> 01:01:26,151 ‫ولی واسه همیشه نه 800 01:02:09,528 --> 01:02:11,112 ‫عصر بخیر، دکتر فین 801 01:02:11,113 --> 01:02:12,573 ‫آیزاک 802 01:02:13,574 --> 01:02:15,199 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 803 01:02:15,200 --> 01:02:17,160 ‫اومدم حال تو رو بپرسم 804 01:02:17,994 --> 01:02:18,994 ‫بله؟ 805 01:02:18,995 --> 01:02:22,206 ‫متوجه شدم که وقتی یکی از خدمه‌ی ‫حاضر در اورویل... 806 01:02:22,207 --> 01:02:24,166 ‫یه ضربه‌ی روحی می‌خوره... 807 01:02:24,167 --> 01:02:26,669 ‫بقیه‌ی اعضای حلقه‌ی اجتماعی ‫صمیمی اون فرد... 808 01:02:26,670 --> 01:02:28,922 ‫می‌پرسن حالش چطوره 809 01:02:29,965 --> 01:02:31,006 ‫درسته 810 01:02:31,007 --> 01:02:32,884 ‫حالت چطوره؟ 811 01:02:34,219 --> 01:02:36,555 ‫- خوبم ‫- بسیارخب 812 01:02:38,140 --> 01:02:39,182 ‫صبر کن 813 01:02:44,438 --> 01:02:47,856 ‫شنیدم ناوسالاری در حال حاضر... 814 01:02:47,857 --> 01:02:51,193 ‫در حال حاضر از اکتشافات بیشتر ‫توی بخش نکلاو منع شده 815 01:02:51,194 --> 01:02:52,737 ‫درسته 816 01:02:52,738 --> 01:02:54,114 ‫احتمالاً به صلاح همه‌ست 817 01:02:55,240 --> 01:02:56,574 ‫من... 818 01:02:56,575 --> 01:02:59,619 ‫می‌خوام بابت از دست دادن دوستت... 819 01:02:59,620 --> 01:03:01,622 ‫بهت تسلیت بگم 820 01:03:02,372 --> 01:03:04,082 ‫خب خیلی لطف داری 821 01:03:05,125 --> 01:03:07,127 ‫پل برام آدم خاصی بود 822 01:03:07,877 --> 01:03:11,506 ‫فقط خوشحالم که تونستم ‫برای آخرین بار ببینمش 823 01:03:11,507 --> 01:03:14,091 ‫اونم حسابی تعریف تو رو می‌کرد 824 01:03:14,092 --> 01:03:17,595 ‫شما راجع به من حرف زدید؟ با پل؟ 825 01:03:17,596 --> 01:03:21,474 ‫گذشته‌ی مشترکمون از ‫صمیمیت اجتماعی و جنسی... 826 01:03:21,475 --> 01:03:23,644 ‫یه چارچوب قضاوت مشترک برامون فراهم کرد 827 01:03:28,691 --> 01:03:30,692 ‫می‌دونستی که دلم برات تنگ شده بود؟ 828 01:03:30,693 --> 01:03:32,277 ‫ممنون دکتر 829 01:03:34,363 --> 01:03:35,656 ‫می‌خوای بشینی؟ 830 01:03:42,427 --> 01:03:45,427 ‫ Sub by: thetrueali ‫ Telegram: @thetrueali