1 00:00:03,601 --> 00:00:10,601 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:00:12,602 --> 00:00:14,172 ‫سلام، مامان‌بزرگ. 3 00:00:16,610 --> 00:00:18,247 ‫رفتم داروخانه. 4 00:00:18,280 --> 00:00:21,053 ‫اوهوم، دارم میام خونه. 5 00:00:21,086 --> 00:00:24,592 ‫مدل خیلی قوی‌ش رو گرفتم. 6 00:00:24,626 --> 00:00:26,897 ‫اون مدل مخصوص کمردرد رو نداشتن. 7 00:00:26,930 --> 00:00:29,836 ‫خب، خیلی قوی و مخصوص کمردرد... 8 00:00:29,869 --> 00:00:31,940 ‫جفتش یکیه. 9 00:00:34,279 --> 00:00:37,457 ‫نه، فقط... فقط یه دارو رو ‫با جعبه‌های مختلف می‌فروشن. 10 00:00:41,793 --> 00:00:43,220 ‫دقیقاً عین هم‌ان، مامان‌‌بزرگ. 11 00:00:45,601 --> 00:00:46,870 ‫اه... 12 00:00:46,903 --> 00:00:49,576 ‫از لحاظ عملی، از لحاظ فیزیکی... 13 00:00:49,609 --> 00:00:52,715 ‫از لحاظ شیمیایی یکی‌ان. 14 00:00:52,749 --> 00:00:54,085 ‫آره. 15 00:00:55,121 --> 00:00:58,961 ‫شاید واسه جذاب‌تر کردن زندگی. ‫من دلیلش رو نمی‌‌دونم. ولی... 16 00:00:58,995 --> 00:01:00,865 ‫من... دیگه باید برم، مامان‌‌بزرگ. 17 00:01:00,898 --> 00:01:02,735 ‫چون آدم این‌‌جاست... 18 00:01:02,769 --> 00:01:04,939 ‫و کم‌کم حرف‌هامون داره ‫شبیه تئاتر و نمایش می‌‌شه. 19 00:01:08,313 --> 00:01:11,953 ‫آره. باشه، زود می‌‌‌بینمت. 20 00:01:16,062 --> 00:01:18,634 ‫ببخشید، می‌دونین 118 رفته یا هنوز نیومده؟ 21 00:01:18,667 --> 00:01:21,173 ‫نه، دیر کرده. 22 00:01:21,206 --> 00:01:22,909 ‫بازم. 23 00:01:22,942 --> 00:01:24,245 ‫ممنون. 24 00:01:38,841 --> 00:01:42,081 ‫‌ می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 25 00:01:44,185 --> 00:01:45,688 ‫بله. ممنون. 26 00:01:48,827 --> 00:01:50,731 ‫بله؟ 27 00:01:52,702 --> 00:01:54,739 ‫منتظر تماس‌تون بودم. 28 00:02:00,284 --> 00:02:03,157 ‫خوب... آره، یه لحظه گوشی، لطفاً. 29 00:02:04,926 --> 00:02:06,129 ‫من با اتوبوس بعدی می‌رم. 30 00:02:08,834 --> 00:02:10,271 ‫ممنون. 31 00:02:15,981 --> 00:02:18,754 ‫متوجهین کار من چیه، درسته؟ 32 00:02:22,996 --> 00:02:24,375 ‫خیلی تلاش کردم تا مطمئن بشم...‏ 33 00:02:24,399 --> 00:02:26,236 ‫دیگه کارم به این‌جا نمی‌‌کشه.‏ 34 00:02:26,269 --> 00:02:29,108 ‫شمارۀ شما بهم پیشنهاد شد.‏ ‫منم قبول کردم.‏ 35 00:02:29,142 --> 00:02:31,112 ‫نمی‌دونم چرا قبول کردم.‏ 36 00:02:31,146 --> 00:02:35,154 ‫فکر کنم واسه این قبولش کردم ‫چون فکر می‌کردم هیچ‌وقت... 37 00:02:35,187 --> 00:02:36,823 ‫کارم به استفاده از این شماره نمی‌کشه.‏ 38 00:02:36,857 --> 00:02:39,062 ‫چرا فکر می‌کردی ‫این شماره لازمت نمی‌شه؟ 39 00:02:39,095 --> 00:02:42,034 ‫احتمال خیلی زیادی وجود داشت...‏ 40 00:02:42,068 --> 00:02:43,370 ‫کسی که می‌خوام برین سراغش...‏ 41 00:02:43,403 --> 00:02:46,376 ‫هرگز دوباره پیدا نشه.‏ 42 00:02:46,409 --> 00:02:48,881 ‫ناپدید شدن توی این دنیا سخته.‏ 43 00:02:48,914 --> 00:02:50,684 ‫ارزش طرف رو خیلی بالا بردی.‏ 44 00:02:50,718 --> 00:02:53,257 ‫- کارتون خوبه؟ ‫- ببخشید؟ 45 00:02:53,290 --> 00:02:55,828 ‫کارتون خوبه؟ 46 00:02:55,861 --> 00:02:57,241 ‫فکر نمی‌کنم اگه کارم بد بود...‏ 47 00:02:57,265 --> 00:02:59,002 ‫این شماره رو بهت می‌دادن.‏ 48 00:02:59,035 --> 00:03:01,773 ‫منم همین فکر رو می‌کنم،‏ ‫ولی می‌خوام از دهن خودت بشنوم.‏ 49 00:03:03,777 --> 00:03:06,816 ‫آره. توی کار خودم واردم.‏ 50 00:03:12,895 --> 00:03:15,201 ‫چه خبره؟ 51 00:03:15,234 --> 00:03:17,138 ‫طرف رو پیدا کردیم. 52 00:03:17,171 --> 00:03:20,244 ‫- پیداش کردین؟ چیس رو؟ ‫- مثل اینکه. 53 00:03:20,277 --> 00:03:23,150 ‫دیروز یه ایست بازرسی ‫جلوی یه زوج مسن رو گرفته. 54 00:03:23,183 --> 00:03:25,020 ‫شوهره کارت‌شناسایی همراهش نبوده. 55 00:03:25,054 --> 00:03:27,225 ‫چون تنها نبوده ‫به‌عنوان مورد مشکوک ثبت نشده. 56 00:03:27,258 --> 00:03:30,164 ‫به معیارهایی که دنبالشیم نمی‌‌خورد، ‫ولی رئیس... 57 00:03:30,197 --> 00:03:31,733 ‫از اطلاعات کم‌اهمیت پیداش کرد. 58 00:03:31,766 --> 00:03:33,370 ‫رئیس پیداش کرد؟ 59 00:03:33,403 --> 00:03:35,474 ‫خب، مطمئن نیستم ‫چرا این برات تعجب داره. 60 00:03:35,507 --> 00:03:38,247 ‫تو آکادمی یه درس ‫مخصوص طرز فکر فراری‌ها وجود داره. 61 00:03:38,280 --> 00:03:41,119 ‫نصف کتابش رو از روی رئیس نوشتن. 62 00:03:42,088 --> 00:03:45,027 ‫شاخۀ محلی‌ ما مأمورهایی ‫که جلوشون رو گرفتن پیدا کرده. 63 00:03:45,060 --> 00:03:46,772 ‫عکس گواهینامۀ ورمانتِ چیس رو براشون فرستادیم. 64 00:03:46,796 --> 00:03:48,300 ‫منتظر تأییدیم... 65 00:03:48,333 --> 00:03:51,706 ‫اگه خودش باشه، وارد عمل می‌‌شیم. 66 00:04:05,234 --> 00:04:07,338 ‫لطف کردی امروز صبح هم بهمون ملحق شدی. 67 00:04:07,371 --> 00:04:09,475 ‫خب، هیچ‌‌‌‌کس بهم خبر نداد ‫که زودتر شروع می‌‌کنین. 68 00:04:09,509 --> 00:04:11,880 ‫راست می‌‌گی؟ 69 00:04:15,354 --> 00:04:18,894 ‫شنیدم دیروز خواستی ‫مأمور آدامز رو بکشی طرف خودت. 70 00:04:18,927 --> 00:04:22,268 ‫من؟ ‫نه، نه، اصلاً همچین اتفاقی نیفتاده. 71 00:04:25,074 --> 00:04:26,343 ‫یعنی می‌گی دروغگوئه؟ 72 00:04:26,376 --> 00:04:29,082 ‫دوست ندارم از این کلمه استفاده کنم. 73 00:04:29,115 --> 00:04:31,486 ‫شاید اشتباه متو‌‌جه شده. 74 00:04:31,519 --> 00:04:33,457 ‫بعضی‌‌وقتا من فقط... ‫کنجکاو می‌شوم. 75 00:04:33,490 --> 00:04:36,296 ‫نمی‌تونم جلوی خودم رو ‫بگیرم که هیچی نپرسم، فقط همین. 76 00:04:38,533 --> 00:04:41,139 ‫در جواب سؤال‌‌های که پر‌‌سیدی چی گفت؟ 77 00:04:41,172 --> 00:04:43,510 ‫گفت برم در خودم بذارم. 78 00:04:45,180 --> 00:04:46,983 ‫آره. 79 00:04:47,018 --> 00:04:48,563 ‫احتمالاً باید می‌دونستم ‫از اون نمی‌‌تونم به... 80 00:04:48,587 --> 00:04:50,591 ‫- هیچ جوابی برسم، نه؟ ‫- نمی‌دونم. 81 00:04:50,624 --> 00:04:54,299 ‫قدیما که جای تو بودم، ‫بعضی‌وقتا واسه جواب گرفتن... 82 00:04:54,332 --> 00:04:55,567 ‫سؤال می‌‌پرسیدم. 83 00:04:55,601 --> 00:04:58,040 ‫بعضی‌وقتا سؤال می‎‌‌پرسیدم که ببینم... 84 00:04:58,073 --> 00:05:00,110 ‫از طرفم چه واکنشی می‌‌گیرم. 85 00:05:00,144 --> 00:05:02,315 ‫بعضی‌وقتا سؤال می‎‌‌پرسیدم... 86 00:05:02,348 --> 00:05:05,220 ‫و محض احتیاط یه مدت تماشا می‌کردم ‫که ببینم سؤال به کجاها می‌‌رسه... 87 00:05:05,254 --> 00:05:08,547 ‫تا اگه به‌جای جالبی رسید حواسم باشه. 88 00:05:11,900 --> 00:05:14,138 ‫جالبه. دارم سعی می‌‌‌کنم بفهمم... 89 00:05:14,172 --> 00:05:16,292 ‫در حال حاضر کدوم یکی ‫از این سه حالت رو داری با من انجام می‌‌دی. 90 00:05:18,180 --> 00:05:20,384 ‫خیلی جالبه، نه؟ 91 00:05:25,160 --> 00:05:26,400 ‫داری تو پرونده‌ای سرک می‌کشی که... 92 00:05:26,429 --> 00:05:30,102 ‫سردرآوردن ازش خیلی پیچیده‌‌ست. 93 00:05:30,938 --> 00:05:34,102 ‫دقیقاً وقتی که فکر می‌‌کنی سردرآوردی، ‫یهو می‌‌بینی طوری که فکر می‌‌کردی نبوده. 94 00:05:39,288 --> 00:05:42,261 ‫درمورد این موضوع خیلی مراقب باش، آقای واترز. 95 00:05:42,294 --> 00:05:44,232 ‫عواقب داره. 96 00:05:52,948 --> 00:05:56,656 ‫خودشه. ‫جفت مأمورها، هر دوشون تأیید کردن. 97 00:05:56,689 --> 00:05:59,562 ‫مارتی، به کاپیتان لزلی بگو ‫اجازۀ شروع عملیات رو داره. 98 00:05:59,595 --> 00:06:01,933 ‫گروه‌های ضرب می‌‌تونن وارد عمل بشن. ‫چه‌قدر دیگه می‌‌رسن اون‌‌جا؟ 99 00:06:01,966 --> 00:06:03,904 ‫دو ساعت، حدوداً. ‫دارن جزئیات عمل رو دریافت می‌‌کن. 100 00:06:03,937 --> 00:06:06,409 ‫خیلی زیاده. ‫باید زودتر برسن اون‌‌‌‌جا. 101 00:06:06,443 --> 00:06:08,380 ‫یکی به بچه‌‌های طبقۀ سوم هم خبر بده. 102 00:06:08,413 --> 00:06:09,916 ‫یه شمارش‌معکوس بندازین رو صفحه. 103 00:06:09,949 --> 00:06:13,223 ‫شمارش‌معکوس رسیدن گروه ضربت به محل، لطفاً. 104 00:06:14,225 --> 00:06:16,396 ‫اون‌‌وقت من فکر می‌‌کردم شما ‫نمی‌خواین این یارو گیر بیفته. 105 00:06:17,932 --> 00:06:19,068 ‫تبریک می‌گم، قربان. 106 00:06:19,102 --> 00:06:20,938 ‫خوشحالم که در‌‌مور‌‌د شما اشتباه می‌کردم. 107 00:06:20,971 --> 00:06:22,641 ‫و واترز... 108 00:06:22,675 --> 00:06:24,679 ‫هروقت خواستی درمورد من چیزی رو بدونی... 109 00:06:24,712 --> 00:06:27,218 ‫افرادم رو آزار و اذیت نکن. 110 00:06:27,251 --> 00:06:30,124 ‫یه‌کم دل‌و‌‌جرئت داشته باش. ‫خودت ازم بپرس. 111 00:06:32,561 --> 00:06:35,100 ‫هنوزم فکر می‌کنی کسی که ‫باید درموردش نگران باشی منم. 112 00:06:36,102 --> 00:06:38,073 ‫ببین، شاید من ندونم... 113 00:06:38,106 --> 00:06:40,310 ‫الان وسط چه ماجرایی هستیم... 114 00:06:40,344 --> 00:06:43,417 ‫یا چرا این‌‌جاییم ‫یا چه‌جوری شروع شده. 115 00:06:44,619 --> 00:06:46,656 ‫ولی شاید فقط من نیستم که نمی‌‌دونه. 116 00:06:50,657 --> 00:06:57,657 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@» 117 00:06:59,658 --> 00:07:06,658 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 118 00:08:31,042 --> 00:08:32,202 ‫کسی این‌جاست؟ 119 00:08:38,391 --> 00:08:40,203 ‫بهتون گفته بودم... 120 00:08:40,204 --> 00:08:42,204 ‫مگه نگفته بودم؟ 121 00:08:43,591 --> 00:08:46,033 ‫خواهرم گفت دیگه هیچ‌‌وقت تو رو نمی‌‌بینم. 122 00:08:46,591 --> 00:08:48,296 ‫و در جواب من چی گفتم؟ 123 00:08:48,592 --> 00:08:50,722 ‫من قول دادم که در هر صورت برمی‌‌گردم... 124 00:08:50,724 --> 00:08:52,298 ‫گفتم که این یارو حتی با اینکه جلو افتاده... 125 00:08:52,299 --> 00:08:55,396 ‫بازم این‌قدر باهوش نیست که بی‌خیال بشه. 126 00:08:55,397 --> 00:08:58,046 ‫حتی اگه موفق هم نشه، بازم برمی‌گرده. 127 00:09:00,257 --> 00:09:02,328 ‫اسلحه‌ها رو‌‌ گرفتم. 128 00:09:06,102 --> 00:09:09,242 ‫اه... خب احتمالاً به دستم می‌‌رسن. 129 00:09:09,275 --> 00:09:11,646 ‫اه... 130 00:09:11,679 --> 00:09:13,459 ‫ممکنه ‌‌یه‌‌کم ‌زمان ببره، ‫ولی تقریباً مطمئنم... 131 00:09:13,483 --> 00:09:16,356 ‫که به زودی... به‌دستمون می‌رسن. 132 00:09:16,389 --> 00:09:18,727 ‫ایالات متحده آمریکا ‫به هر کسی که گوشش بدهکار باشه... 133 00:09:18,760 --> 00:09:21,232 ‫خیلی واضح و شفاف می‌‌گه که... 134 00:09:21,266 --> 00:09:24,038 ‫هیچ علاقه‌‌‌ای برای کمک به من نداره. 135 00:09:25,140 --> 00:09:27,378 ‫چه‌جوریه که تو تنها کسی هستی... 136 00:09:27,411 --> 00:09:29,248 ‫که به‌‌‌نظر گوشش بدهکار نیست؟ 137 00:09:29,282 --> 00:09:32,621 ‫شاید بعضی‌‌وقتا من ‫فقط چیزی رو می‌شنوم که دلم می‌‌خواد. 138 00:09:34,825 --> 00:09:37,665 ‫چرا این‌‌جایی؟ 139 00:09:37,698 --> 00:09:41,272 ‫بهت گفتم چرا این‌‌جام. ‫واسه کشتن روس‌‌ها وارد جنگ شدم. 140 00:09:41,306 --> 00:09:44,679 ‫این‌‌جا هم تنها جاییه ‫که می‌‌ذارن روس‌‌ها رو بکشیم. 141 00:09:44,712 --> 00:09:46,683 ‫این‌‌جا کشور بزرگیه. 142 00:09:46,716 --> 00:09:48,219 ‫هر جایی ازش می‌‌تونی این کار رو بکنی. 143 00:09:49,588 --> 00:09:51,225 ‫چرا این‌‌جا با منی؟ 144 00:09:58,740 --> 00:10:00,544 ‫تا زمانی که سازمان ‫از طرف‌های مقابل شما حمایت می‌کنه... 145 00:10:00,577 --> 00:10:02,617 ‫اینکه تو این مبارزه ‫از بقیه جا نمونین کار سختی ‌‌میشه. 146 00:10:03,850 --> 00:10:06,122 ‫همۀ مبارزه‌ها سخت هستن. 147 00:10:06,155 --> 00:10:08,526 ‫واسه همینه که بهشون می‌‌گن مبارزه. 148 00:10:08,560 --> 00:10:10,697 ‫ولی با کمک من آسون‌‌تر می‌‌شه. 149 00:10:11,290 --> 00:10:13,303 ‫می‌تونم براتون چیزایی جور کنم... 150 00:10:13,336 --> 00:10:14,905 ‫که خودتون تنهایی نمی‌‌تونین جور کنین. 151 00:10:14,939 --> 00:10:17,244 ‫می‌تونم کمک‌تون کنم کارهایی بکنین ‫که تنهایی نمی‌تونین. 152 00:10:17,301 --> 00:10:18,849 ‫زمان زیادی نمی‌‌تونی کمک کنی. 153 00:10:18,851 --> 00:10:22,287 ‫دیر یا زود، سیا جلوش رو می‌‌گیره. 154 00:10:23,289 --> 00:10:24,659 ‫تا همین الانم سعی‌شون رو کردن. 155 00:10:26,863 --> 00:10:29,335 ‫برخلاف دستور اونا این‌‌جام. 156 00:10:29,368 --> 00:10:33,310 ‫و بدون اطلاع اونا دارم ‫براتون تجهیزات تهیه می‌کنم. 157 00:10:33,343 --> 00:10:35,380 ‫چرا؟ 158 00:10:38,953 --> 00:10:41,759 ‫دو نسله که داریم با روس‌‌ها می‌جنگیم. 159 00:10:42,861 --> 00:10:45,667 ‫این‌‌جا میدون جنگیه ‫که بالاخره شکست‌‌شون می‌دیم. 160 00:10:47,204 --> 00:10:49,842 ‫کسی که آخرین ضربه رو می‌زنه... 161 00:10:49,875 --> 00:10:53,550 ‫نباید یه دست‌نشونده‌‌ای باشه که ‫سیا فکر می‌‌کنه می‌تونه کنترلش کنه. 162 00:10:54,518 --> 00:10:56,556 ‫باید کسی باشه که لیاقتش رو داشته باشه. 163 00:11:00,864 --> 00:11:02,901 ‫بیشتر از چیزی که خبر داری اینجا بودم. 164 00:11:04,205 --> 00:11:06,843 ‫چیزهایی که تو دشت و بیابون ‫درموردت زمزمه می‌‌کنن رو می‌‌شنوم. 165 00:11:08,513 --> 00:11:10,617 ‫وقتی اوضاع این‌‌جا روبه‌‌راه شد... 166 00:11:10,650 --> 00:11:13,256 ‫حکومت این‌جا باید بیفته دست تو. 167 00:11:16,262 --> 00:11:17,765 ‫اون کیه؟ 168 00:11:20,270 --> 00:11:22,441 ‫تو دشت و بیابون زمزمه می‌شنوی. 169 00:11:23,777 --> 00:11:25,580 ‫اونم کسیه که زمزمه می‌کنه. 170 00:11:28,286 --> 00:11:29,855 ‫اگه می‌خوای به ما ملحق بشی... 171 00:11:30,991 --> 00:11:33,229 ‫باید اون رو هم متقاعد کنی. 172 00:11:35,000 --> 00:11:36,736 ‫همسرم. 173 00:11:50,964 --> 00:11:52,334 ‫یه لحظه‌ای هست... 174 00:11:54,338 --> 00:11:55,841 ‫که می‌‌دونی مردم فقط... 175 00:11:55,874 --> 00:11:58,003 ‫اون نسخه‌ای از آدم رو می‌‌بینن ‫که دل‌شون می‌‌خواد. 176 00:11:59,715 --> 00:12:01,719 ‫و بعد یه لحظه دیگه می‌‌رسه‌..‌‌.‌‌ 177 00:12:03,289 --> 00:12:06,529 ‫که متوجه می‌‌شن اشتباه می‌‌کردن. 178 00:12:06,562 --> 00:12:10,237 ‫که غیر از چیزی که می‌‌دیدن ‫یه نسخۀ دیگه‌ هم وجود داره. 179 00:12:10,270 --> 00:12:12,608 ‫و احتمالاً همیشه هم وجود داشته. 180 00:12:13,576 --> 00:12:16,658 ‫و می‌شه دید که این ضربۀ بدی بهشون وارد می‌‌کنه. 181 00:12:19,455 --> 00:12:20,524 ‫خب ،تو رابطه‌‌ام با شوهرم... 182 00:12:20,557 --> 00:12:22,294 ‫خیلی هم غافلگیرکننده نبود. 183 00:12:22,327 --> 00:12:24,732 ‫قبل اینکه چیزی بهش بگم، من... 184 00:12:25,700 --> 00:12:27,971 ‫حدس می‌‌زدم که... 185 00:12:28,006 --> 00:12:30,911 ‫با نسخه‌‌ای از من که تمام تلاشش رو... 186 00:12:30,944 --> 00:12:34,751 ‫برای جلوگیری از ناراحتی و سختی شوهرش نکنه... 187 00:12:34,752 --> 00:12:36,758 ‫نمی‌‌تونه راحت کنار بیاد. 188 00:12:38,593 --> 00:12:40,630 ‫ولی درمورد پسرم... 189 00:12:43,603 --> 00:12:44,972 ‫قسمت سختش همینه. 190 00:12:46,075 --> 00:12:49,582 ‫اینکه احساس کنی بچه‌‌ت ‫تو رو اون‌‌جوری می‌‌بینه. 191 00:12:49,615 --> 00:12:51,319 ‫چه‌‌جوری؟ 192 00:12:53,623 --> 00:12:56,963 ‫مثل کسی که... 193 00:12:58,633 --> 00:13:00,337 ‫به دردسرش نمی‌‌ارزه. 194 00:13:04,645 --> 00:13:05,981 ‫ام... 195 00:13:06,015 --> 00:13:08,386 ‫- می‌دونی... ‫- ساعت چنده؟ 196 00:13:09,355 --> 00:13:12,060 ‫- 8:27. ‫- اوه، لعنت. 197 00:13:12,094 --> 00:13:14,965 ‫- چیه؟ ‫- باید برم بانک. ساعت 9 باز می‌شه... 198 00:13:15,000 --> 00:13:17,404 ‫- و اگه به‌محض باز شدن اون‌‌جا نباشی.‍‌‌‌‌‌.. ‫- اوه. 199 00:13:17,437 --> 00:13:19,608 ‫دیگه هیچ‌کس پیدا نمی‌‌شه که کارت رو راه بندازه. 200 00:13:19,642 --> 00:13:22,080 ‫قبل از اینکه بری باید یه چیزی بهت بگم. 201 00:13:22,114 --> 00:13:23,483 ‫آره؟ چیه؟ 202 00:13:23,516 --> 00:13:24,852 ‫اوه... 203 00:13:24,885 --> 00:13:27,691 ‫امروز صبح پیمانکارم بهم پیام داده بود. 204 00:13:28,660 --> 00:13:31,599 ‫برنامه‌هاش رو یه‌کم جابه‌‌جا کرده، ‫واسه همین می‌‌تونه الان کارم رو شروع کنه. 205 00:13:31,632 --> 00:13:35,674 ‫و انگار قبل از اینکه شروع کنه ‫باید اون‌‌جا باشم، واسه همین... 206 00:13:36,642 --> 00:13:38,980 ‫فکر کنم باید برم. 207 00:13:42,821 --> 00:13:46,028 ‫- اوه. ‫- اگه می‌شد عقب می‌انداختم... 208 00:13:46,062 --> 00:13:48,566 ‫- ولی اگه الان از وقت خالیش استفاده نکنم... ‫- نه، نه. نه. 209 00:13:48,600 --> 00:13:49,969 ‫متوجهم. 210 00:13:54,645 --> 00:13:55,981 ‫می‌خوای بیای؟ 211 00:13:57,651 --> 00:14:00,690 ‫- کجا؟ بیام مونتانا؟ ‫- آره. 212 00:14:02,094 --> 00:14:03,730 ‫شوخی نمی‌کنی، نه؟ 213 00:14:03,763 --> 00:14:06,335 ‫فکر نمی‌کنم. 214 00:14:09,708 --> 00:14:11,746 ‫نمی‌تونم بیام مونتانا. من... 215 00:14:12,714 --> 00:14:14,752 ‫این‌‌جا کار دارم. 216 00:14:15,720 --> 00:14:17,724 ‫خب... 217 00:14:18,693 --> 00:14:21,332 ‫دیشب به من خوش گذشت. به ‌تو چی؟ 218 00:14:24,171 --> 00:14:26,108 ‫آره. آ‌‌‌ر‌‌‌ه، خوش گذشت. 219 00:14:27,110 --> 00:14:29,648 ‫نمی‌دونم. بیشتر... 220 00:14:29,682 --> 00:14:33,022 ‫حس شروع یه چیزی رو داشت تا پایانش. 221 00:14:42,207 --> 00:14:43,876 ‫خب این کار رو می‌کنیم. 222 00:14:43,910 --> 00:14:45,947 ‫اوه، من می‌‌رم... می‌‌رم یه قهوه می‌‌خورم... 223 00:14:45,981 --> 00:14:47,484 ‫و بعد می‌رم بانک... 224 00:14:47,517 --> 00:14:49,955 ‫و دو ساعت سر یه آدم غریبه داد می‌‌زنم... 225 00:14:49,989 --> 00:14:52,594 ‫و... وقتی تمام این کارها رو کردم... 226 00:14:52,628 --> 00:14:55,133 ‫برمی‌‌گردیم این‌‌جا، ‫ناهار درست می‌کنیم... 227 00:14:55,166 --> 00:14:57,471 ‫و... و... در‌‌مور‌‌دش صحبت می‌‌کنیم. 228 00:14:57,504 --> 00:14:58,973 ‫من... فعلاً جواب نه ندادم. 229 00:14:59,008 --> 00:15:01,479 ‫آدم چه‌ می‌‌دونه. ‫یه سفر چند روز ممکنه خوش بگذره. 230 00:15:01,512 --> 00:15:03,116 ‫فقط اول باید برم این موضوع رو حل کنم. 231 00:15:03,149 --> 00:15:04,518 ‫نمی‌تونم این کار رو بکنم. 232 00:15:04,551 --> 00:15:05,987 ‫- نمی‌تونی چی‌‌کار کنی؟ ‫- آره، من... 233 00:15:06,022 --> 00:15:09,461 ‫چند ساعت دیگه که برگردی ‫من دیگه این‌‌جا نیستم. 234 00:15:09,495 --> 00:15:12,000 ‫متأسفم، ولی نمی‌تونم صبر کنم. 235 00:15:12,034 --> 00:15:14,438 ‫- نمی‌تونی؟ چرا نمی‌تونی؟ ‫- خب... 236 00:15:14,471 --> 00:15:15,907 ‫واسه رفتن یه مسیری که... 237 00:15:15,941 --> 00:15:17,978 ‫سه روز طول می‌‌کشه، ‫چرا نمی‌‌تونی تا ناهار صبر کنی؟ 238 00:15:18,012 --> 00:15:21,519 ‫آره، خب، دیشب... 239 00:15:22,821 --> 00:15:24,792 ‫به مأموری که جلومون رو گرفت گفتی... 240 00:15:24,825 --> 00:15:26,395 ‫که من شوهرتم. 241 00:15:27,898 --> 00:15:30,136 ‫به‌‌نظرت چرا همچین کاری کردی؟ 242 00:15:30,170 --> 00:15:31,739 ‫نمی‌دونم. 243 00:15:31,772 --> 00:15:35,880 ‫چرا... به پلیس دروغ گفتی؟ 244 00:15:38,186 --> 00:15:40,156 ‫و چرا حس کردی... 245 00:15:40,190 --> 00:15:42,794 ‫که لازمه ازم در مقابل پلیس محافظت کنی؟ 246 00:15:55,987 --> 00:15:58,059 ‫چون دنبالت بودن‌. 247 00:16:02,668 --> 00:16:04,972 ‫چرا دنبالت می‌گشتن؟ 248 00:16:11,519 --> 00:16:13,990 ‫چرا دنبالت می‌گشتن؟ 249 00:16:14,024 --> 00:16:17,931 ‫هر کابوسی که الان داری تصورش می‌کنی... 250 00:16:17,964 --> 00:16:19,935 ‫لطفاً درک کن که اون‌‌طوری نیست. 251 00:16:19,968 --> 00:16:23,076 ‫این... یه موضوع سیاسیه. 252 00:16:23,109 --> 00:16:26,082 ‫تو یه جنگی جنگیدم که... 253 00:16:26,115 --> 00:16:28,586 ‫کشورم ازش حمایت می‌‌کرد... 254 00:16:28,619 --> 00:16:32,060 ‫در برابر دشمن‌‌هایی که ‫کشورم محکوم‌‌شون می‌کرد. 255 00:16:32,094 --> 00:16:34,098 ‫فقط... 256 00:16:35,700 --> 00:16:38,006 ‫فقط طرف اشتباه مرز جنگیدم... 257 00:16:38,039 --> 00:16:40,076 ‫و اینش نباید مهم می‌‌بود. 258 00:16:41,579 --> 00:16:42,981 ‫ولی واسه کسایی که مهم بود... 259 00:16:43,016 --> 00:16:45,687 ‫خیلی زیاد مهم بود. اوه... 260 00:16:45,720 --> 00:16:48,826 ‫از همۀ اینا یه عمر گذشته، زوئی. 261 00:16:48,860 --> 00:16:51,065 ‫- ‌خطری منو تهدید می‌‌کنه؟ ‫- نه. 262 00:16:51,098 --> 00:16:53,803 ‫وقتی راه بیفتیم، ‫همه‌‌چی رو درست می‌کنم. 263 00:16:53,836 --> 00:16:55,507 ‫از طرف تو خطری منو تهدید می‌‌کنه؟ 264 00:16:59,014 --> 00:17:00,950 ‫نه، زوئی. 265 00:17:03,856 --> 00:17:05,560 ‫نه، نه. 266 00:17:05,593 --> 00:17:07,931 ‫لعنت. 267 00:17:07,964 --> 00:17:11,005 ‫ببین، می‌تونی باهام بیای... 268 00:17:11,038 --> 00:17:12,974 ‫یا می‌تونی... 269 00:17:13,009 --> 00:17:14,745 ‫از اون در بری بیرون. 270 00:17:16,015 --> 00:17:18,052 ‫و انگار... 271 00:17:19,288 --> 00:17:21,525 ‫انگارنه‌انگار که من این‌‌جا بودم. 272 00:17:26,001 --> 00:17:27,337 ‫انگارنه‌انگار که این‌‌جا بودی؟ 273 00:17:27,370 --> 00:17:30,343 ‫خب، می‌دونی... 274 00:17:30,376 --> 00:17:32,681 ‫ممکنه بیان ازت سؤال‌وجواب کنن ولی... 275 00:17:33,983 --> 00:17:36,155 ‫تو هیچ‌ کار اشتباهی نکردی. ‫فقط بهشون واقعیت رو بگو... 276 00:17:36,188 --> 00:17:39,728 ‫اینکه بهت دروغ گفتم و بعدشم رفتم. 277 00:17:39,762 --> 00:17:42,033 ‫تو بهم دروغ گفتی. 278 00:17:42,067 --> 00:17:43,803 ‫آره. 279 00:17:45,640 --> 00:17:47,944 ‫بهم دروغ گفتی. 280 00:17:47,978 --> 00:17:49,715 ‫و من می‌‌مونم و کلی سؤال. 281 00:17:49,748 --> 00:17:53,289 ‫اینکه چه‌‌قدر احمق بودم ‫که نمی‌‌دیدم موضوع از چه قراره؟ 282 00:17:53,322 --> 00:17:56,028 ‫چه‌‌قدر تنها بودم؟ ‫چه‌‌قدر درمونده بودم؟ 283 00:17:56,061 --> 00:17:58,366 ‫اینکه بگی عواقبی نداره واسه تو آسونه. 284 00:17:58,399 --> 00:17:59,701 ‫عواقب داره. 285 00:17:59,735 --> 00:18:01,672 ‫فقط هیچ‌‌کدوم از ‫عواقبش گریبان تو رو نمی‌‌گیره. 286 00:18:09,688 --> 00:18:12,027 ‫باید اینو جواب بدم. دخترمه. 287 00:18:13,329 --> 00:18:15,300 ‫سلام. 288 00:18:15,333 --> 00:18:17,771 ‫نه، نه. هنوز این‌‌جام. 289 00:18:17,804 --> 00:18:19,908 ‫آره، هنوز راه نیفتادم. 290 00:18:19,942 --> 00:18:22,013 ‫می‌دونم. می‌دونم خیلی وقت ندارم. 291 00:18:24,685 --> 00:18:26,088 ‫اه... 292 00:18:29,361 --> 00:18:31,665 ‫خب، چون اون‌طوری باید تنها می‌رفتم... 293 00:18:31,699 --> 00:18:33,736 ‫و نمی‌خواستم تنهایی برم. 294 00:18:34,905 --> 00:18:36,609 ‫نظر اون چیز دیگه‌‌ایه. 295 00:18:37,377 --> 00:18:39,948 ‫اوه، خب می‌دونی که. 296 00:18:39,982 --> 00:18:41,952 ‫یه ثانیه راجع‌بهش فکر کن. 297 00:18:41,986 --> 00:18:44,024 ‫مطمئنم می‌تونی بفهمی. 298 00:18:47,831 --> 00:18:50,236 ‫چرا می‌خوای همچین کاری بکنی؟ 299 00:18:59,221 --> 00:19:00,690 ‫می‌خواد با تو صحبت کنه. 300 00:19:00,723 --> 00:19:02,093 ‫تکون نخور لطفاً. 301 00:19:26,876 --> 00:19:28,212 ‫بله؟ 302 00:19:29,882 --> 00:19:31,218 ‫سلام، زوئی. 303 00:19:32,888 --> 00:19:34,925 ‫من امیلی‌ام. 304 00:19:36,896 --> 00:19:38,900 ‫می‌دونم الان چه حسی داری. 305 00:19:39,902 --> 00:19:43,743 ‫می‌دونم چون احتمالاً ‫تنها آدم دیگه‌‌ای که توی کل این دنیا... 306 00:19:43,776 --> 00:19:45,113 ‫حسش کرده منم. 307 00:19:47,083 --> 00:19:49,021 ‫توی تولد 18 سالگیم... 308 00:19:49,054 --> 00:19:50,757 ‫بابام منو کشید کنار... 309 00:19:50,790 --> 00:19:52,794 ‫و بهم گفت... 310 00:19:52,827 --> 00:19:54,965 ‫که دنیام... 311 00:19:54,999 --> 00:19:57,304 ‫چیزی که فکر می‌کردم نیست. 312 00:19:57,337 --> 00:20:01,278 ‫تا اون زمان پر از چیزهای عادی بود، ‫مثل فوتبال، ارتودنسی. 313 00:20:01,312 --> 00:20:04,484 ‫اردوی تابستونی و این چیزها. 314 00:20:04,518 --> 00:20:07,090 ‫ولی قبل از اونا... 315 00:20:07,123 --> 00:20:10,430 ‫خیلی قبل‌تر از اونا، ‫خیلی قبل‌تر از اینکه به‌‌دنیا بیام... 316 00:20:10,463 --> 00:20:12,367 ‫یه جنگی بوده... 317 00:20:14,338 --> 00:20:17,177 ‫که خیلی بد تموم شده... 318 00:20:17,210 --> 00:20:20,049 ‫و یه فراری که پدر و مادرم رو مجبور کرد که... 319 00:20:20,083 --> 00:20:23,823 ‫اسم‌‌هاشون رو عوض کنن و مخفی بشن. 320 00:20:26,929 --> 00:20:28,866 ‫نفسم بند اومده بود. 321 00:20:28,900 --> 00:20:32,741 ‫خیلی از بابام ‌ترسیده بودم. 322 00:20:32,774 --> 00:20:35,246 ‫تمام کارهایی که کرده بود رو ‫تو ذهنم تصور کردم... 323 00:20:35,280 --> 00:20:37,500 ‫اینکه دستش به چه خون‌‌هایی آلوده بود. 324 00:20:38,953 --> 00:20:42,193 ‫ولی فکر می‌کنم ترسناک‌‌ترین ‫فکری که تو ذهنم داشتم این بود که... 325 00:20:42,227 --> 00:20:44,301 ‫به کسی که چیزی... 326 00:20:44,321 --> 00:20:46,769 ‫به مهمی یه اسم رو ازم مخفی کرده... 327 00:20:46,802 --> 00:20:49,508 ‫چه‌جوری می‌تونم اعتماد کنم؟ 328 00:20:50,995 --> 00:20:53,229 ‫بعد مادرم کنارم نشست...‏ 329 00:20:53,815 --> 00:20:56,156 ‫و دست‌هام رو گرفت تو دست‌هاش. 330 00:20:56,181 --> 00:20:57,609 ‫و گفت...‏ 331 00:20:58,960 --> 00:21:01,874 ‫‏«اسم فقط اسمه.‏ 332 00:21:02,570 --> 00:21:05,992 ‫‏«آواییه که در حضورش به زبون میاریم.‏ 333 00:21:06,025 --> 00:21:07,991 ‫فقط یه بازدم نفسه.»‏ 334 00:21:08,671 --> 00:21:10,735 ‫اسمی که باهاش صداش می‌کنیم مهم نیست.‏ 335 00:21:10,768 --> 00:21:12,338 ‫خودشه که مهمه.‏ 336 00:21:14,177 --> 00:21:17,014 ‫کارهای خوبی که کرده.‏ ‫رنج‌هایی که کشیده.‏ 337 00:21:17,047 --> 00:21:19,118 ‫زندگی‌هایی که نجات داده.‏ 338 00:21:19,151 --> 00:21:21,290 ‫یه عالمه زندگی.‏ 339 00:21:21,323 --> 00:21:23,026 ‫حتی زندگی مادرم.‏ 340 00:21:24,203 --> 00:21:25,906 ‫مادرم رو آزاد کرد...‏ 341 00:21:28,337 --> 00:21:30,350 ‫تا یه روزی،‏ ‫منم آزاد باشم.‏ 342 00:21:34,386 --> 00:21:36,116 ‫اسم فقط اسمه.‏ 343 00:21:40,140 --> 00:21:43,303 ‫و اگه بهایی که برای آزادی باید ‫پرداخت بشه، یه اسم جدید باشه...‏ 344 00:21:43,328 --> 00:21:45,170 ‫برای رسیدن به مقصود، هدف...‏ 345 00:21:45,204 --> 00:21:47,308 ‫برای پیدا کردن یه سرپناه...‏ 346 00:21:47,342 --> 00:21:48,978 ‫و انجام یه کار خوب...‏ 347 00:21:56,002 --> 00:21:58,115 ‫پس بهای خیلی کمیه.‏ 348 00:22:01,613 --> 00:22:04,310 ‫پدرم از من محافظت کرد.‏ 349 00:22:05,278 --> 00:22:08,049 ‫از مادرم محافظت کرد.‏ 350 00:22:08,082 --> 00:22:11,033 ‫و از صداش تشخیص می‌دم که ‫می‌خواد از تو هم محافظت کنه.‏ 351 00:22:12,080 --> 00:22:13,450 ‫همین کارم می‌کنه.‏ 352 00:22:14,763 --> 00:22:17,669 ‫اگه خودت بخوای.‏‎ ‫اگه بهش اجازه بدی.‏ 353 00:22:18,637 --> 00:22:21,336 ‫وقت نداریم، من باید برم، پدرم هم همین‌‌طور.‏ 354 00:22:22,063 --> 00:22:23,814 ‫پس، یا برو یا بمون.‏ 355 00:22:23,847 --> 00:22:25,037 ‫هرطور مایلی.‏ 356 00:22:25,851 --> 00:22:27,488 ‫فقط می‌خواستم بدونی...‏ 357 00:22:27,522 --> 00:22:29,693 ‫با چه آدمی سر و کار داری...‏ 358 00:22:30,054 --> 00:22:32,389 ‫فارغ از اسم و لقبی که داره.‏ 359 00:23:13,286 --> 00:23:15,030 ‫وقتی برمی‌گردم این‌جا نباش.‏ 360 00:24:45,031 --> 00:24:50,031 ‫کاری از بهادر و صاحب 361 00:26:54,923 --> 00:26:58,597 ‫زوئی. زوئی! چیزی نیست.‏ 362 00:26:58,630 --> 00:27:00,534 ‫‏- چیزی نیست؟ دیگه چی می‌خواد بشه؟ ‫‏- آره.‏ 363 00:27:00,568 --> 00:27:02,672 ‫‏- داریم می‌ریم.‏ ‫‏- من با تو هیچ‌جا نمیام.‏ 364 00:27:02,705 --> 00:27:03,907 ‫الان وقت جر‌‌و‌‌بحث نداریم.‏ 365 00:27:03,941 --> 00:27:05,380 ‫این‌جا جات امن نیست.‏ 366 00:27:05,405 --> 00:27:06,713 ‫زوئی.‏ 367 00:27:06,746 --> 00:27:08,712 ‫‏- می‌رم پیش پلیس.‏ ‫‏- مطمئن نیستم...‏ 368 00:27:08,737 --> 00:27:10,314 ‫پیش پلیس هم جات امن باشه.‏ 369 00:27:10,339 --> 00:27:12,626 ‫پیش پلیس جام امن نیست،‏ ‫ولی پیش تو هست؟ 370 00:27:13,540 --> 00:27:15,498 ‫الان اوضاع فرق کرده، زوئی.‏ 371 00:27:15,531 --> 00:27:17,368 ‫نمی‌دونم به کی می‌شه اعتماد کرد.‏ 372 00:27:17,721 --> 00:27:19,556 ‫از ماشینم فاصله بگیر.‏ 373 00:27:20,501 --> 00:27:22,127 ‫نمی‌تونم بذارم بری.‏ 374 00:27:31,529 --> 00:27:35,282 ‫نه، دو و نیم کیلومتر باید باشه.‏ ‫هی، 15 دقیقه.‏ 375 00:27:35,307 --> 00:27:36,873 ‫پهباد هنوز در دسترس نیست؟ 376 00:27:36,907 --> 00:27:38,377 ‫چهار دقیقه دیگه.‏ 377 00:27:38,410 --> 00:27:40,347 ‫سلام. نصف روز رو مرخصی بودی؟ 378 00:27:40,381 --> 00:27:41,983 ‫‏- بهم مأموریت محول شده بود.‏ ‫‏- آها.‏ 379 00:27:42,008 --> 00:27:43,887 ‫‏- چه‌جور مأموریتی؟ ‫‏- آدامز!‏ 380 00:27:44,209 --> 00:27:45,402 ‫از اینا.‏ 381 00:27:48,476 --> 00:27:51,175 ‫جو فکر می‌کنه صبح رفتم فیلم ببینم.‏ 382 00:27:51,375 --> 00:27:54,347 ‫فکر نکنم ساعت 7 صبح فیلمی پخش کنن.‏ 383 00:27:55,894 --> 00:27:57,156 ‫راستش، من خبر ندارم...‏ 384 00:27:57,181 --> 00:27:59,385 ‫که 7 صبح هم فیلم پخش می‌‌کنن یا نه. 385 00:27:59,419 --> 00:28:01,105 ‫آخرین باری که رفتم سینما...‏ 386 00:28:01,441 --> 00:28:03,601 ‫ساعات پخش رو تو روزنامه نگاه کردم...‏ 387 00:28:03,626 --> 00:28:05,649 ‫و از اون باجه‌های قدیمی بلیت خریدم...‏ 388 00:28:06,188 --> 00:28:07,617 ‫با پول نقد.‏ 389 00:28:11,389 --> 00:28:12,448 ‫چی شده؟ 390 00:28:13,680 --> 00:28:15,618 ‫هیچی، فقط...‏ 391 00:28:15,651 --> 00:28:17,655 ‫یادم افتاد آخرین باری که...‏ 392 00:28:17,688 --> 00:28:19,726 ‫رفتم سینما با چیپ بود.‏ 393 00:28:24,903 --> 00:28:27,140 ‫‏- ببخشید.‏ ‫‏- واسه چی؟ 394 00:28:27,173 --> 00:28:29,946 ‫خیلی سعی کردم بحثش رو وسط نکشم...‏ 395 00:28:29,979 --> 00:28:31,966 ‫ولی خب، مستقیم رفتم سراغش.‏ 396 00:28:34,028 --> 00:28:36,660 ‫به‌نظرت حرف نزدن درباره‌ش...‏ 397 00:28:37,075 --> 00:28:38,664 ‫بدترش می‌کنه؟ 398 00:28:40,965 --> 00:28:43,313 ‫قطعاً که احساس آدم رو بهتر نمی‌کنه، می‌کنه؟ 399 00:28:48,560 --> 00:28:50,845 ‫از اون اتفاق به بعد ‫خونۀ ما نیومدی.‏ 400 00:28:53,794 --> 00:28:56,433 ‫وقتی که خودمون رو از این جهنمی که...‏ 401 00:28:56,466 --> 00:28:58,437 ‫نمی‌دونم چیه، خلاص کردیم...‏ 402 00:28:59,270 --> 00:29:00,774 ‫شاید تونستیم این قضیه رو هم حل کنیم.‏ 403 00:29:01,610 --> 00:29:02,724 ‫آره.‏ 404 00:29:08,597 --> 00:29:10,561 ‫خبر جدیدی نشده؟ 405 00:29:10,594 --> 00:29:12,665 ‫چرا. من و سالی سینگلتون....‏ 406 00:29:12,698 --> 00:29:14,235 ‫یه اختلاطی با هم داشتیم...‏ 407 00:29:14,268 --> 00:29:17,173 ‫و منم دربارۀ دوست‌مون ازش پرسیدم.‏ 408 00:29:21,332 --> 00:29:23,025 ‫بهش گفتم حتماً با یه...‏ 409 00:29:23,050 --> 00:29:25,467 ‫مأمور رده‌بالا در ارتباطه که ‫همچین مأموریتی بهش دادن.‏ 410 00:29:25,491 --> 00:29:27,269 ‫‏- پورتر یا بریدی.‏ ‫‏- منم همینو گفتم.‏ 411 00:29:27,294 --> 00:29:31,170 ‫‏- می‌دونی، ممکنه که مایرز...‏ ‫‏- همه ازش متنفرن.‏ 412 00:29:31,809 --> 00:29:33,278 ‫منظورت چیه همه؟ 413 00:29:33,303 --> 00:29:34,926 ‫یعنی واقعاً همه ازش متنفرن.‏ 414 00:29:35,644 --> 00:29:38,717 ‫می‌دونی چطوریه مثلاً یه بچۀ ‫چهار ساله ازت سؤال بپرسه...‏ 415 00:29:38,750 --> 00:29:40,554 ‫بعد بهش جواب بدی...‏ 416 00:29:40,587 --> 00:29:42,224 ‫و اون بپرسه «چرا»؟ 417 00:29:42,258 --> 00:29:43,894 ‫بعد بهش جواب بدی...‏ 418 00:29:43,927 --> 00:29:46,900 ‫و همین‌‌طور دوباره بپرسه‏ ‫‏«چرا؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟»‏ 419 00:29:46,933 --> 00:29:48,503 ‫تا برسی به نقطه‌ای که...‏ 420 00:29:48,537 --> 00:29:50,380 ‫ذات واقعیت رو براش توضیح بدی؟ 421 00:29:50,405 --> 00:29:52,109 ‫‏- آره.‏ ‫‏- اینم همون‌جوریه.‏ 422 00:29:53,031 --> 00:29:55,184 ‫سالی اینو گفت، منم دارم بازگو می‌کنم...‏ 423 00:29:55,217 --> 00:29:57,488 ‫‏«اون فضول‌‌ترین حروم‌زادۀ...‏ 424 00:29:57,521 --> 00:30:00,519 ‫تاریخ سازمان سیاست.‏»‏ 425 00:30:01,762 --> 00:30:04,439 ‫فراز همزاد این‌همه نفوذ داره.‏ 426 00:30:05,472 --> 00:30:08,658 ‫ما هم طبق دستورات اون پیش می‌ریم.‏ 427 00:30:08,683 --> 00:30:11,229 ‫بعد یه فضول بی‌صلاحیت ‫که هیچ‌کس ازش خوشش نمیاد... 428 00:30:11,254 --> 00:30:12,940 ‫مسئول این مأموریت میشه؟ 429 00:30:13,919 --> 00:30:15,386 ‫کجای این منطقیه؟ 430 00:30:17,820 --> 00:30:19,156 ‫منطقی نیست.‏ 431 00:30:20,701 --> 00:30:22,558 ‫به‌نظر زیاد نگران این قضیه نیستی.‏ 432 00:30:23,511 --> 00:30:25,878 ‫خب، متوجهم چرا تو نگرانی.‏ 433 00:30:26,736 --> 00:30:29,652 ‫خودم بهت یاد دادم ‫این‌جوری بازی کنی. مثل یه پلیس.‏ 434 00:30:30,443 --> 00:30:31,520 ‫برای یه پلیس...‏ 435 00:30:31,545 --> 00:30:34,061 ‫پازل چیزیه که باید حل بشه.‏ 436 00:30:34,265 --> 00:30:35,896 ‫ولی بازی دیگه...‏ 437 00:30:36,630 --> 00:30:38,704 ‫بازی‌ای که من و چیس وقتی ‫جوون بودیم انجام دادیم...‏ 438 00:30:38,737 --> 00:30:41,623 ‫بازی‌ای که کم کم دارم فکر می‌کنم ‫دوباره افتادم توش...‏ 439 00:30:43,133 --> 00:30:45,297 ‫این بازی هیچ قانونی نداره.‏ 440 00:30:45,734 --> 00:30:47,822 ‫پازل‌هاش هیچ راه‌حلی ندارن.‏ 441 00:30:47,855 --> 00:30:50,260 ‫فقط به یه پازل دیگه منتهی می‌شن.‏ 442 00:30:51,610 --> 00:30:54,384 ‫واسه همینه که این بازی این‌‌قدر جالبه.‏ 443 00:30:55,852 --> 00:30:57,851 ‫برای افراد ضعیف خوب نیست.‏ 444 00:30:59,418 --> 00:31:01,182 ‫ولی آخر هرچی خطره.‏ 445 00:31:01,216 --> 00:31:03,074 ‫یه مشکلی داریم.‏ 446 00:31:05,318 --> 00:31:07,943 ‫یه ماشین داره از هدف دور می‌شه.‏ 447 00:31:11,299 --> 00:31:12,731 ‫می‌شه زوم کنی؟ 448 00:31:17,865 --> 00:31:19,201 ‫کی تو ماشینه؟ 449 00:31:19,226 --> 00:31:20,963 ‫نمی‌دونم چند نفرن.‏ 450 00:31:21,985 --> 00:31:23,518 ‫گروه ضربت هفت دقیقه دیگه می‌رسه.‏ 451 00:31:23,543 --> 00:31:24,810 ‫ماشین رو دنبال کن.‏ 452 00:31:30,240 --> 00:31:31,429 ‫صبر کنین.‏ 453 00:31:32,878 --> 00:31:35,317 ‫خیابون پر درخته،‏ ‫سخت می‌شه دید.‏ 454 00:31:38,452 --> 00:31:41,048 ‫‏- لعنت.‏ ‫‏- بهشون می‌گم برن نزدیک‌تر.‏ 455 00:32:26,416 --> 00:32:28,510 ‫سخت‌ترین کار اینه که...‏ 456 00:32:28,854 --> 00:32:31,728 ‫یه ذهن پریشون رو آرام کنی.‏ 457 00:32:34,187 --> 00:32:37,003 ‫اونا زن‌های عاقلی هستن، زن‌های خوب...‏ 458 00:32:37,450 --> 00:32:39,497 ‫ولی خیلی بهشون گفته شده...‏ 459 00:32:39,872 --> 00:32:41,340 ‫که ما قابل‌‌‌اعتماد نیستیم...‏ 460 00:32:41,365 --> 00:32:43,317 ‫فقط همین ر‌‌و می‌فهمن و بس.‏ 461 00:32:44,075 --> 00:32:46,035 ‫ولی بازم شما مدام بهشون بگین.‏ 462 00:32:46,135 --> 00:32:47,826 ‫البته، بازم بهشون می‌‌گم. 463 00:32:48,131 --> 00:32:50,717 ‫می‌گن کسایی مثل ما ‫نیاز دارن تا پخته بشن.‏ 464 00:32:50,742 --> 00:32:52,568 ‫به همه‌جا سر می‌زنیم...‏ 465 00:32:52,600 --> 00:32:55,699 ‫هرچقدر وقت بگیره، هرچقدر طول بکشه.‏ 466 00:32:56,027 --> 00:32:57,761 ‫مدام بهشون توضیح می‌دم...‏ 467 00:32:57,786 --> 00:33:00,956 ‫که پشتو، ازبک، هزاره، مهم نیستن...‏ 468 00:33:01,824 --> 00:33:05,293 ‫تو کسی هستی که همگی ‫می‌تونن بهش اعتماد کنن.‏ 469 00:33:06,269 --> 00:33:08,230 ‫شخصی که می‌تونه همه‌شون رو...‏ 470 00:33:08,824 --> 00:33:11,125 ‫برای نبرد با شوروی رهبری کنه.‏ 471 00:33:11,839 --> 00:33:14,370 ‫تا سرانجام صلح رو به این‌جا بیاره.‏ 472 00:33:14,472 --> 00:33:15,472 ‫این کیه؟ 473 00:33:18,928 --> 00:33:21,162 ‫این همون مرده‌ست که بهت گفتم.‏ 474 00:33:21,568 --> 00:33:24,037 ‫جان. برای کمک این‌جاست.‏ 475 00:33:24,985 --> 00:33:27,492 ‫جان، این همسرم بلور هست.‏ 476 00:33:31,123 --> 00:33:32,367 ‫سیا.‏ 477 00:33:32,986 --> 00:33:34,394 ‫نه راستش.‏ 478 00:33:35,468 --> 00:33:37,199 ‫از آشنایی‌تون خوشحالم. 479 00:33:37,847 --> 00:33:40,863 ‫‏- این کار خوبی نیست.‏ ‫‏- مطمئناً هست.‏ 480 00:33:41,846 --> 00:33:43,078 ‫نه، نیست.‏ 481 00:33:44,766 --> 00:33:46,461 ‫برای کمک این‌جاست.‏ 482 00:33:47,174 --> 00:33:50,469 ‫بد نیست بذاری توضیح بده ‫چطور می‌خواد کمک کنه.‏ 483 00:33:56,418 --> 00:33:58,371 ‫واسه کمک این‌جایی؟ خیلی خب.‏ 484 00:33:58,815 --> 00:34:00,749 ‫می‌خوای واسه ما چی‌کار کنی؟ 485 00:34:00,774 --> 00:34:02,978 ‫خب، از لحاظ تاکتیکی...‏ 486 00:34:03,012 --> 00:34:05,204 ‫شوهرم متخصص فنون جنگی‌ـه.‏ 487 00:34:05,229 --> 00:34:07,397 ‫‏- می‌خوای واسه ما چی‌کار کنی؟ ‫‏- من از نیروهای شوروی...‏ 488 00:34:07,421 --> 00:34:08,645 ‫اطلاعات مخفی دارم که...‏ 489 00:34:08,670 --> 00:34:10,323 ‫سیا به سازمان اطلاعات پاکستان نمی‌ده.‏ 490 00:34:10,348 --> 00:34:12,163 ‫ما هم بیشتر از اطلاعات پاکستان...‏ 491 00:34:12,197 --> 00:34:13,994 ‫از نیروهای اونا اطلاعات داریم.‏‎ 492 00:34:14,019 --> 00:34:15,938 ‫تو می‌خوای واسه ما چی‌کار کنی؟ 493 00:34:15,971 --> 00:34:17,207 ‫قراره چهار جعبه...‏ 494 00:34:17,241 --> 00:34:19,177 ‫اسنایپر ام21 به دستم برسه.‏ 495 00:34:19,211 --> 00:34:20,452 ‫شاید اونا به‌‌درتون بخوره؟ 496 00:34:20,477 --> 00:34:23,647 ‫اگه بتونی اونا رو تأمین کنی،‏ ‫دقت کن «اگه» بتونی...‏ 497 00:34:23,672 --> 00:34:25,466 ‫شاید تونستی افسرهای روسی رو...‏ 498 00:34:25,490 --> 00:34:27,060 ‫از 200 متری بکشی.‏ 499 00:34:27,093 --> 00:34:28,863 ‫شاید تونستی تعداد بیشتری ازشون رو بکشی.‏ 500 00:34:28,897 --> 00:34:31,755 ‫شاید تونستی یه‌کم هرج‌ومرج ‫بین سنگرهاشون راه بندازی.‏ 501 00:34:31,780 --> 00:34:33,762 ‫ولی مشکلات ما این‌جوری حل نمی‌شه.‏ 502 00:34:34,505 --> 00:34:36,905 ‫مشکلات ما پیچیده‌تر از این حرفاست...‏ 503 00:34:36,930 --> 00:34:40,271 ‫و منم چشمم آب نمی‌خوره ‫از تو سودی به ما برسه.‏ 504 00:34:42,443 --> 00:34:43,769 ‫هزار متری.‏ 505 00:34:47,120 --> 00:34:48,120 ‫چی؟ 506 00:34:49,410 --> 00:34:51,376 ‫من می‌تونم نیروهای شوروی رو...‏ 507 00:34:51,409 --> 00:34:52,828 ‫از هزار متری برات بکشم.‏ 508 00:34:54,065 --> 00:34:55,710 ‫‏200 متر واسه بچه‌هاست.‏ 509 00:35:06,799 --> 00:35:08,461 ‫قضیه چیه، مارتی؟. یالا.‏‎ 510 00:35:08,486 --> 00:35:10,383 ‫‏- باید سوژه رو ببینیم.‏ ‫‏- با من حرف بزن.‏ 511 00:35:11,167 --> 00:35:12,860 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 512 00:35:15,159 --> 00:35:16,631 ‫‏- می‌شه یه صحبتی داشته باشیم؟ ‫‏- باید سوژه رو ببینیم.‏ 513 00:35:16,656 --> 00:35:18,093 ‫قضیه چیه؟ 514 00:35:18,229 --> 00:35:20,234 ‫یکی منو به گروه ضربت وصل کنه.‏ 515 00:35:30,033 --> 00:35:33,360 ‫اوه، نه، نه. دلت نمی‌خواد ‫این‌جا باشی. باور کن.‏ 516 00:35:36,077 --> 00:35:37,343 ‫هرطور مایلی.‏ 517 00:35:38,842 --> 00:35:40,148 ‫شروع می‌کنی ‫یا خودم شروع کنم؟ 518 00:35:40,172 --> 00:35:42,277 ‫نمی‌دونم منظورت چیه.‏ 519 00:35:42,311 --> 00:35:44,069 ‫آره، حدس می‌‌زدم. 520 00:35:47,303 --> 00:35:50,206 ‫فراز همزاد داره هرچی که می‌خواد...‏ 521 00:35:50,231 --> 00:35:51,800 ‫از طریق دولت آمریکا به دست میاره.‏ 522 00:35:52,300 --> 00:35:54,368 ‫و اگه بفهمه سوژه‌ش دوباره...‏ 523 00:35:54,402 --> 00:35:57,507 ‫از دست دولت آمریکا فرار کرده،‏ ‫سخت آمریکا رو مجازات می‌کنه.‏ 524 00:35:58,538 --> 00:36:01,310 ‫دقیقاً نمی‌دونم اون‌جا چه اتفاقی افتاد...‏ 525 00:36:01,335 --> 00:36:04,901 ‫ولی بعد از اینکه دفعه اول دیدم ‫به وضوح دخالت کردی...‏ 526 00:36:04,926 --> 00:36:07,026 ‫و به چیس کمک کردی فرار کنه...‏ 527 00:36:07,060 --> 00:36:08,465 ‫می‌خوام پا رو جلوتر بذارم...‏ 528 00:36:08,490 --> 00:36:10,451 ‫و حدس بزنم فرار امروز هم اتفاقی نبود.‏ 529 00:36:11,357 --> 00:36:13,737 ‫نمی‌‌ذارم مسئولیت این ماجرا بیفته گردن من. 530 00:36:13,762 --> 00:36:15,833 ‫اینو به مافوق‌هام گزارش می‌کنم.‏ 531 00:36:15,858 --> 00:36:18,426 ‫به همسرت زنگ بزن.‏ ‫به وکیلت زنگ بزن.‏ 532 00:36:19,219 --> 00:36:21,762 ‫توی بد دردسری افتادی.‏ 533 00:36:23,304 --> 00:36:26,817 ‫‏«فراز همزاد داره هرچی که ‫می‌خواد به دست میاره.»‏ 534 00:36:30,497 --> 00:36:31,535 ‫چی؟ 535 00:36:34,184 --> 00:36:36,731 ‫تو دومین کسی هستی که ‫این هفته، این جمله رو ازش شنیدم.‏ 536 00:36:42,200 --> 00:36:45,406 ‫‏- خب؟ ‫‏- چرا باید کسی تو لنگلی تو رو انتخاب کنه...‏ 537 00:36:46,506 --> 00:36:49,545 ‫یه فضول بی‌صلاحت ‫که هیچ دوستی نداره...‏ 538 00:36:49,578 --> 00:36:51,742 ‫شبکه‌ای نداره...‏ 539 00:36:52,251 --> 00:36:54,830 ‫تا مأموریتی به این مهمی رو هدایت کنه؟ 540 00:36:54,855 --> 00:36:57,541 ‫تا الان نمی‌تونستم براش توجیهی پیدا کنم. 541 00:36:58,562 --> 00:37:00,721 ‫کسی توی لنگلی تو رو انتخاب نکرده.‏ 542 00:37:02,608 --> 00:37:04,331 ‫فراز همزاد انتخابت کرده.‏ 543 00:37:05,667 --> 00:37:07,460 ‫شخصاً تو رو خواسته.‏ 544 00:37:07,488 --> 00:37:10,487 ‫یا حداقل یکی شبیه تو رو.‏ 545 00:37:10,512 --> 00:37:12,491 ‫کسی که مدام سرک می‌کشه...‏ 546 00:37:12,524 --> 00:37:15,430 ‫سؤال می‌پرسه،‏ ‫دنبال سرنخ می‌‌گرده. 547 00:37:15,464 --> 00:37:18,102 ‫فکر کردم قضیه انتقامه.‏ 548 00:37:18,135 --> 00:37:21,041 ‫فکر کردم فراز همزاد ‫چیس رو زنده می‌خواد...‏ 549 00:37:21,074 --> 00:37:23,446 ‫تا خودش اونو بکشه.‏ 550 00:37:23,480 --> 00:37:25,869 ‫ولی شاید فراز همزاد...‏ 551 00:37:25,894 --> 00:37:28,760 ‫واقعاً اونو زنده می‌خواد...‏ 552 00:37:28,785 --> 00:37:31,596 ‫آره، می‌خواد فضول‌‌ترین حروم‌زادۀ...‏ 553 00:37:31,629 --> 00:37:34,401 ‫تاریخ سازمان سیا چیس رو تحویلش بده...‏ 554 00:37:34,435 --> 00:37:37,474 ‫چون همزاد سؤال‌هایی داره...‏ 555 00:37:37,508 --> 00:37:39,177 ‫که دنبال جواب‌شونه.‏ 556 00:37:39,211 --> 00:37:40,456 ‫یه چیزی رو می‌خواد بفهمه.‏ 557 00:37:40,480 --> 00:37:41,983 ‫بگو اشتباه می‌کنم.‏ 558 00:37:42,016 --> 00:37:43,720 ‫‏- گوش کن...‏ ‫‏- نپر وسط.‏ 559 00:37:43,753 --> 00:37:45,457 ‫من اشتباه نمی‌کنم.‏ 560 00:37:45,490 --> 00:37:48,196 ‫ولی چه‌جور سؤالی داره؟ 561 00:37:48,229 --> 00:37:50,032 ‫می‌دونم همۀ اینا با چی شروع شد.‏ 562 00:37:50,065 --> 00:37:53,020 ‫زشته، خطرناکه،‏ ‫ولی پوشیده نیست.‏ 563 00:37:55,126 --> 00:37:56,466 ‫چی می‌دونی؟ 564 00:38:01,943 --> 00:38:03,226 ‫‏30 سال پیش...‏ 565 00:38:03,259 --> 00:38:06,151 ‫دن چیس همسر فراز رو دزدید...‏ 566 00:38:06,176 --> 00:38:07,837 ‫منم کمکش کردم.‏ 567 00:38:07,862 --> 00:38:09,772 ‫همین. قضیه اینه.‏ 568 00:38:09,805 --> 00:38:11,135 ‫واسه این الان این‌جاییم.‏ 569 00:38:14,047 --> 00:38:15,717 ‫‏30 سال پیش...‏ 570 00:38:16,099 --> 00:38:19,225 ‫زنی ساکن هندوکش ‫با یه آمریکایی آشنا شد...‏ 571 00:38:19,258 --> 00:38:21,011 ‫و باهاش خوابید...‏ 572 00:38:21,036 --> 00:38:22,816 ‫چون فرصت یه زندگی بهتر...‏ 573 00:38:22,841 --> 00:38:25,237 ‫و مرفه‌تر رو دید.‏ 574 00:38:25,372 --> 00:38:28,243 ‫این شد که شوهرِ جنگ‌‌سالارش رو ترک کرد...‏ 575 00:38:28,276 --> 00:38:30,614 ‫و با مرد آمریکایی رفت آمریکا. 576 00:38:30,802 --> 00:38:32,320 ‫ماجرا از این قراره.‏ 577 00:38:33,653 --> 00:38:36,057 ‫ولی همزاد امید داره که چی بشه؟ 578 00:38:36,502 --> 00:38:38,649 ‫اینکه بعد این همه سال زنه رو پیدا کنه...‏ 579 00:38:38,674 --> 00:38:41,669 ‫و بدون اینکه کسی بفهمه ببرتش؟ 580 00:38:41,702 --> 00:38:44,375 ‫اون زن سال‌هاست که مرده.‏ 581 00:38:44,408 --> 00:38:46,958 ‫یا مخش تاب ورداشته...‏ 582 00:38:46,983 --> 00:38:48,487 ‫‏- یا...‏ ‫‏- کافیه.‏ 583 00:38:58,369 --> 00:39:00,948 ‫این بحث ما رو به جایی نمی‌رسونه.‏ 584 00:39:02,377 --> 00:39:04,381 ‫داریم مسیر رو اشتباهی می‌‌ریم.‏ 585 00:39:05,701 --> 00:39:09,814 ‫دن چیس رو به‌‌عنوان یه انسان ‫با ایمان واقعی شناخته می‌‌شه. 586 00:39:10,642 --> 00:39:13,106 ‫کسی که برای هدف می‌جنگه.‏ 587 00:39:13,691 --> 00:39:16,806 ‫مردی که فارغ از هر بهایی...‏ 588 00:39:16,839 --> 00:39:19,073 ‫باید مطمئن باشه که طرف درست...‏ 589 00:39:19,098 --> 00:39:20,806 ‫هر جنگی که توش هست، قرار داره.‏ 590 00:39:21,385 --> 00:39:22,922 ‫یه همچین مردی...‏ 591 00:39:23,253 --> 00:39:25,048 ‫با زنی که حاضره باهاش...‏ 592 00:39:25,073 --> 00:39:27,042 ‫بره اون سر دنیا.‏ 593 00:39:27,194 --> 00:39:28,696 ‫داستان‌شون باید...‏ 594 00:39:28,730 --> 00:39:30,779 ‫خیلی پیچیده‌تر از این حرفا باشه.‏ 595 00:39:32,289 --> 00:39:34,093 ‫و اگه حق با تو باشه...‏ 596 00:39:34,417 --> 00:39:37,823 ‫و همزاد دنبال جواب سؤال‌هاش باشه...‏ 597 00:39:37,848 --> 00:39:40,620 ‫باید بفهمیم اون سؤال‌ها چیه.‏ 598 00:39:41,422 --> 00:39:43,968 ‫و تنها راه فهمیدنش ‫اینه که خودمون ازش بپرسیم.‏ 599 00:39:46,565 --> 00:39:48,404 ‫از... از کی بپرسیم؟ 600 00:39:49,207 --> 00:39:50,450 ‫همزاد.‏ 601 00:39:53,294 --> 00:39:54,294 ‫بی‌خیال.‏ 602 00:39:55,317 --> 00:39:58,116 ‫می‌خوای باور کنم نمی‌تونی ‫یه پیغام به همزاد برسونی؟ 603 00:39:58,141 --> 00:40:00,727 ‫نه اینکه نتونم. چرا باید این کارو بکنم؟ 604 00:40:00,760 --> 00:40:02,297 ‫و راه‌حل جایگزینت چیه...‏ 605 00:40:02,331 --> 00:40:04,868 ‫اینکه بری بگی شکست خوردم؟ 606 00:40:05,779 --> 00:40:07,474 ‫یا اینکه شکست نخوری...‏ 607 00:40:07,507 --> 00:40:09,006 ‫و هر سه ‌تامون...‏ 608 00:40:09,031 --> 00:40:11,389 ‫جواب سؤال‌های همزاد رو پیدا کنیم.‏ 609 00:40:12,712 --> 00:40:14,316 ‫همه‌چی رو برمی‌‌گردونیم به حالت اولش... 610 00:40:14,341 --> 00:40:16,378 ‫و هیچ‌کس ضرر نمی‌کنه.‏ 611 00:40:21,535 --> 00:40:23,524 ‫‏- بله؟ ‫‏- گروه ضربت داره می‌‌رسه. 612 00:40:23,549 --> 00:40:25,153 ‫دارن وارد خونه می‌شن.‏ 613 00:40:33,333 --> 00:40:35,563 ‫پلیس محلی دنبال ماشین فراریه...‏ 614 00:40:35,597 --> 00:40:37,343 ‫ولی گروه ضربت می‌گه ‫ممکنه هنوز کسی...‏ 615 00:40:37,367 --> 00:40:38,770 ‫‏- داخل خونه باشه.‏ ‫‏- چرا؟ 616 00:40:38,803 --> 00:40:40,316 ‫یکی از پنجره‌ها با گلوله سوراخ شده.‏ 617 00:40:40,730 --> 00:40:42,427 ‫شاید درگیری رخ داده.‏ 618 00:40:47,421 --> 00:40:48,723 ‫برین، برین، برین!‏ 619 00:40:56,772 --> 00:40:59,211 ‫مراقب باش!‏ 620 00:40:59,244 --> 00:41:01,315 ‫کارش درسته. 621 00:41:02,151 --> 00:41:04,764 ‫می‌دونی، راستش رو بخوای ‫فکر نمی‌کنم همچین آدمی...‏ 622 00:41:04,788 --> 00:41:06,903 ‫هیچ‌‌وقت مجبور بشه ‫واسه کارهایی که کرده جواب پس بده. 623 00:41:08,113 --> 00:41:10,105 ‫این‌جور آدم‌‌ها این شکلی‌ان، ‫هیچ‌‌وقت جواب پس نمی‌‌دن. 624 00:41:11,614 --> 00:41:13,021 ‫از طرف دیگه، تو...‏ 625 00:41:13,739 --> 00:41:15,534 ‫اگه رازهایی داری...‏ 626 00:41:16,096 --> 00:41:18,729 ‫اگه چیزهایی هست که ‫نمی‌خوای کسی ازش بو ببره...‏ 627 00:41:19,746 --> 00:41:21,159 ‫مراقب رفتارت باش.‏ 628 00:41:21,877 --> 00:41:24,059 ‫چون اگه هارپر دوباره منو بازی بده...‏ 629 00:41:24,590 --> 00:41:27,043 ‫اون چیزهایی که زیر زمین ‫دفن شده رو پیدا می‌کنم...‏ 630 00:41:27,420 --> 00:41:29,989 ‫و ازشون برعلیه تو استفاده می‌‌کنم. 631 00:41:35,250 --> 00:41:37,754 ‫‏- تیم دلتا، امنه. ‫‏- دریافت شد.‏ 632 00:41:37,788 --> 00:41:39,892 ‫‏- دریافت شد.‏ ‫‏- امنهو 633 00:41:39,925 --> 00:41:41,962 ‫چیزی این‌جا نیست.‏ 634 00:41:41,996 --> 00:41:44,535 ‫هرکی این‌جا بوده، رفته.‏ 635 00:41:44,568 --> 00:41:46,839 ‫آلفا یک داره میاد بیرون.‏ 636 00:41:55,423 --> 00:41:57,693 ‫ترتیب ملاقاتی که می‌خوای رو می‌دم.‏ 637 00:42:00,531 --> 00:42:02,202 ‫مراقب باش چی آرزو می‌کنی.‏ 638 00:42:39,162 --> 00:42:40,680 ‫نفس بکش، پسر.‏ 639 00:42:41,076 --> 00:42:42,317 ‫نفس بکش.‏ 640 00:44:07,140 --> 00:44:08,740 ‫اشکال نداره ما هم رخت پهن کنیم؟ 641 00:44:27,389 --> 00:44:28,920 ‫انگلیسیت خوبه.‏ 642 00:44:31,107 --> 00:44:33,685 ‫‏- ممنون.‏ ‫‏- دانشگاه خارجی؟‏ 643 00:44:34,026 --> 00:44:35,302 ‫یا کابل؟ 644 00:44:42,436 --> 00:44:44,240 ‫من اونی که فکر می‌کنی نیستم.‏ 645 00:44:47,139 --> 00:44:49,285 ‫می‌خوام شوهرت کمک کنم پیروز این جنگ بشه. 646 00:44:49,769 --> 00:44:53,035 ‫همین. هدف دیگه‌ای این‌جا ندارم.‏ 647 00:44:55,952 --> 00:44:57,291 ‫حرفم رو باور می‌کنی؟ 648 00:45:05,509 --> 00:45:06,981 ‫وقتی هفت سالم بود...‏ 649 00:45:07,006 --> 00:45:09,214 ‫پدر مادرم بهم گفتن ‫داریم می‌ریم اوهایو.‏ 650 00:45:11,154 --> 00:45:12,495 ‫استاد دانشگاه بودن...‏ 651 00:45:12,527 --> 00:45:15,332 ‫و توی دانشگاه اون‌جا ‫موقعیت شغلی به دست آوردن.‏ 652 00:45:16,773 --> 00:45:19,495 ‫فقط چند هفته مونده تا بشم ‫یه دختربچه‌‌ای که دانشگاه کلمبوس درس می‌‌‌خونه. 653 00:45:20,908 --> 00:45:23,338 ‫بروشورهای روی میز پدرم رو یادمه.‏ 654 00:45:23,363 --> 00:45:25,643 ‫عکس آدم‌های جوون...‏ 655 00:45:25,677 --> 00:45:27,681 ‫پر از امید.‏ 656 00:45:28,539 --> 00:45:30,577 ‫ساعت‌ها بهشون خیره می‌شدم.‏ 657 00:45:31,694 --> 00:45:33,431 ‫می‌خواستم مثل اونا باشم.‏ 658 00:45:37,486 --> 00:45:39,281 ‫بعد جنگ شروع شد.‏ 659 00:45:39,671 --> 00:45:41,382 ‫و برنامه‌‌هامون عوض شد.‏ 660 00:45:42,515 --> 00:45:44,179 ‫و زندگی تیره شد.‏ 661 00:45:44,874 --> 00:45:46,619 ‫آمریکایی‌های بعدی‌ای که دیدم...‏ 662 00:45:47,654 --> 00:45:49,118 ‫از سیا بودن.‏ 663 00:45:49,844 --> 00:45:51,528 ‫خیلی تلاش می‌کردن...‏ 664 00:45:51,562 --> 00:45:53,821 ‫تا جنگ ما رو با ‫هدف‌شون همسو کنن.‏ 665 00:45:55,570 --> 00:45:58,946 ‫اون موقع فهمیدم دو نوع آمریکایی داریم.‏ 666 00:45:58,949 --> 00:46:01,490 ‫اونایی که برای بهتر بشن این‌‌قدر مصمم هستن... 667 00:46:01,883 --> 00:46:04,880 ‫که باور دارن هیچ کاری نیست که نشه انجام داد. 668 00:46:05,523 --> 00:46:06,763 ‫و نوع دیگه...‏ 669 00:46:06,788 --> 00:46:10,667 ‫هیولاها، این‌‌قدر مصمم هستن که حق باهاشونه... 670 00:46:10,700 --> 00:46:13,539 ‫که برای رسیدن به هدف‌شون هر خشونتی رو...‏ 671 00:46:13,572 --> 00:46:14,808 ‫توجیه‌شده می‌‌دونن. 672 00:46:14,841 --> 00:46:17,262 ‫تا اینکه نفهمم تو کدوم‌شونی...‏ 673 00:46:17,494 --> 00:46:21,004 ‫فرض رو بر بدترین مورد می‌ذارم ‫و از شوهرم در مقابلش محافظت می‌کنم.‏ 674 00:46:24,197 --> 00:46:25,571 ‫اون چیه؟ 675 00:46:38,006 --> 00:46:40,310 ‫چهار جعبه اسنایپر ام21.‏ 676 00:46:41,810 --> 00:46:43,271 ‫با دوربین روی اسلحه. 677 00:46:46,448 --> 00:46:48,452 ‫من اونی که فکر می‌کنی نیستم.‏ 678 00:46:51,342 --> 00:46:52,860 ‫من هیولا نیستم.‏ 679 00:46:53,793 --> 00:47:00,793 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@» 680 00:47:02,003 --> 00:47:09,003 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 681 00:47:11,559 --> 00:47:19,559 ‫بزرگ‌ترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com