1 00:00:07,154 --> 00:00:14,154 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:00:15,155 --> 00:00:22,155 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 3 00:00:23,156 --> 00:00:30,156 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB@» 4 00:00:31,157 --> 00:00:32,358 ‫اون کجاست؟ 5 00:00:34,426 --> 00:00:36,362 ‫کجاست؟ 6 00:00:41,167 --> 00:00:43,770 ‫وای، نه. 7 00:00:45,271 --> 00:00:46,939 ‫نه! 8 00:00:48,707 --> 00:00:50,042 ‫وای، نه! 9 00:00:52,611 --> 00:00:54,446 ‫- نه. ‫- طوری نیست. 10 00:00:56,215 --> 00:00:58,217 ‫باید پیداش کنیم. 11 00:00:58,284 --> 00:01:00,119 ‫نه، لازم نیست. 12 00:01:05,792 --> 00:01:07,726 ‫تو کی هستی؟ 13 00:01:07,794 --> 00:01:09,895 ‫من همونی‌ام که ‫خود واقعی‌ت رو بهش نشون دادی. 14 00:01:10,963 --> 00:01:13,299 ‫همونی‌‌ام که ‫خود واقعی‌م رو بهت نشون دادم. 15 00:01:15,401 --> 00:01:17,236 ‫می‌دونم کی هستی. 16 00:01:23,910 --> 00:01:25,411 ‫می‌‌بینمت. 17 00:01:25,477 --> 00:01:28,114 ‫فکر می‌کنم جفت‌‌مون می‌دونیم ‫که این واقعیت نداره. 18 00:01:34,486 --> 00:01:35,721 ‫خوبی؟ 19 00:01:35,754 --> 00:01:37,756 ‫آره. 20 00:01:50,069 --> 00:01:51,737 ‫اسمت روی اون‌ بنویس. 21 00:01:52,671 --> 00:01:54,740 ‫- چرا؟ ‫- بنویس. 22 00:01:56,575 --> 00:01:57,576 ‫کدوم اسمم؟ 23 00:01:57,609 --> 00:01:59,711 ‫اسم واقعی‌‌ت. 24 00:01:59,745 --> 00:02:03,558 ‫اوایل قبل از اینکه یه مأموریت رو شروع کنم... 25 00:02:03,582 --> 00:02:07,253 ‫این کار رو انجام می‌دادم تا بهم کمک کنه ‫حواسم رو جمع نگه دارم. 26 00:02:08,754 --> 00:02:12,291 ‫آره، خیلی خب. ‫حالا بکنش تو لیوان. 27 00:02:12,358 --> 00:02:14,593 ‫آره، توی آب. 28 00:02:15,761 --> 00:02:16,929 ‫آره. 29 00:02:16,963 --> 00:02:20,242 ‫ببین، اسمت... 30 00:02:20,266 --> 00:02:22,201 ‫هنوز یه جایی تو لیوانه. 31 00:02:23,435 --> 00:02:25,604 ‫ولی واسه یه مدت باید ازت جدا بشه... 32 00:02:25,637 --> 00:02:27,239 ‫و تو هم باید ازش جدا بشی. 33 00:02:27,273 --> 00:02:28,407 ‫خب؟ 34 00:02:28,440 --> 00:02:30,442 ‫وقتی از در بیرون می‌ری... 35 00:02:30,476 --> 00:02:32,444 ‫این اسم باهات نمیاد، متوجهی؟ 36 00:02:32,478 --> 00:02:34,113 ‫و روزی که زمانش برسه... 37 00:02:34,146 --> 00:02:36,715 ‫یه راهی پیدا می‌‌کنی که دوباره سرهمش کنی. 38 00:02:42,121 --> 00:02:45,124 ‫من اون‌‌قدری اطلاعات ندارم که ‫بهت بگم چه‌‌جوری کارت رو انجام بدی... 39 00:02:45,157 --> 00:02:48,436 ‫ولی به‌‌‌‌نظر یه جای این تشبیه ایراد داره. 40 00:02:48,460 --> 00:02:49,604 ‫جدی؟ 41 00:02:49,628 --> 00:02:52,098 ‫این که دیگه درست نمی‌‌شه. 42 00:02:52,131 --> 00:02:53,432 ‫هیچ‌جوره. 43 00:02:53,465 --> 00:02:57,669 ‫این هر چی که باشه، ‫دیگه امکان نداره مثل قبلش بشه. 44 00:03:02,641 --> 00:03:03,642 ‫اوه... 45 00:03:04,810 --> 00:03:05,912 ‫فهمیدم. 46 00:03:06,812 --> 00:03:09,815 ‫تو زمینۀ کاریِ تو ‫این بهاییه که باید پرداخت کرد. 47 00:03:10,983 --> 00:03:14,853 ‫ام... برای هر روز بیدار‌شدن ‫باید این بها رو پرداخت کرد. 48 00:03:14,921 --> 00:03:16,322 ‫مرسی، آقا. 49 00:03:17,323 --> 00:03:20,492 ‫همه‌‌چی همیشه در حال سقوط آزاده. 50 00:03:21,760 --> 00:03:23,695 ‫ما جوری برنامه‌‌ریزی نشدیم ‫که باهاش کنار بیایم... 51 00:03:23,762 --> 00:03:27,499 ‫پس همه‌‌مون موافقت کردیم که ‫وانمود کنیم همچین اتفاقی نمی‌افته. 52 00:03:27,533 --> 00:03:28,935 ‫ولی اتفاق می‌‌افته. 53 00:03:30,602 --> 00:03:31,971 ‫تو چطور؟ 54 00:03:32,004 --> 00:03:35,841 ‫الان نسبت‌‌به با اون زمان چه‌‌‌قدر فرق کردی؟ 55 00:03:35,874 --> 00:03:39,845 ‫اوه. یعنی الان که ‫زندگیت تو دست‌‌های منه... 56 00:03:39,846 --> 00:03:41,910 ‫کنجکاوی که بدونی ‫از پس چیزی که قراره پیدا کنیم... 57 00:03:41,911 --> 00:03:44,250 ‫برمیام یا نه؟ 58 00:03:52,391 --> 00:03:54,726 ‫به گمونم چیزی نمونده تا بفهمیم. 59 00:03:58,564 --> 00:04:02,734 ‫من هیچ‌‌وقت شغلت رو زیر سؤال نبردم... 60 00:04:02,801 --> 00:04:04,203 ‫و الانم این کار رو نمی‌‌کنم. 61 00:04:04,236 --> 00:04:07,239 ‫ولی این اوضاع بده، هرولد. 62 00:04:08,574 --> 00:04:09,741 ‫چی شنیدی؟ 63 00:04:09,808 --> 00:04:11,353 ‫که یه جاسوس فراری رو... 64 00:04:11,377 --> 00:04:13,712 ‫ترغیب به فرار کردی و بهش کمک رسوندی. 65 00:04:13,745 --> 00:04:16,848 ‫و اینکه ممکنه سعی کرده باشی ‫اون جاسوس رو به قتل برسونی... 66 00:04:16,882 --> 00:04:19,218 ‫که از دستگیریش جلوگیری کنی. 67 00:04:20,219 --> 00:04:23,589 ‫به‌‌چشم خودمون آدم‌‌هایی رو دیدیم ‫که واسه کمتر از این‌ها نابود شدن. 68 00:04:25,057 --> 00:04:28,094 ‫خب، آدم‌‌هایی رو هم دیدیم ‫که به بدتر از این‌‌ها غلبه کردن. 69 00:04:28,160 --> 00:04:30,229 ‫به قیمت بخشی از وجودشون. 70 00:04:30,262 --> 00:04:33,265 ‫ولی چیزی که ازشون می‌‌مونه، ‫خود واقعی‌شون نیست. 71 00:04:34,433 --> 00:04:37,045 ‫یه وکیل صبح تماس گرفت... 72 00:04:37,069 --> 00:04:40,548 ‫و در همون حین که داشت بهم می‌گفت ‫چه‌جوری می‌تونه بهمون کمک کنه... 73 00:04:40,572 --> 00:04:43,909 ‫متوجه شدم که این شخص ‫با کمال میل حاضره... 74 00:04:43,942 --> 00:04:47,613 ‫تا قرون آخر پول‌مون رو ‫ازمون بگیره تا ازت دفاع کنه. 75 00:04:48,617 --> 00:04:50,081 ‫مطمئناً قبلاً هم همچین چیزی رو دیدیم. 76 00:04:50,082 --> 00:04:51,783 ‫همیشه از این‌‌جور اتفاق‌‌ها می‌افته. 77 00:04:52,584 --> 00:04:54,253 ‫و من به هنری نگاه کردم. 78 00:04:55,187 --> 00:04:58,400 ‫تنها چیزی بود که می‌‌تونست ‫کمکم کنه کنترلم رو از دست ندم. 79 00:04:58,424 --> 00:05:00,068 ‫بهش چی گفتی؟ 80 00:05:00,092 --> 00:05:01,627 ‫نمی‌دونستم چی بگم. 81 00:05:01,693 --> 00:05:04,239 ‫من... گوشی رو دادم به یکی دیگه. 82 00:05:04,263 --> 00:05:05,531 ‫به کی... 83 00:05:06,865 --> 00:05:07,966 ‫خواهرت پیشته؟ 84 00:05:08,034 --> 00:05:09,901 ‫نه. 85 00:05:09,935 --> 00:05:11,903 ‫گوشی، می‌خواد باهات صحبت کنه. 86 00:05:11,937 --> 00:05:13,105 ‫کی؟ 87 00:05:23,282 --> 00:05:26,418 ‫هرولد، تا شنیدم اومدم. 88 00:05:26,452 --> 00:05:28,087 ‫حالت خوبه؟ 89 00:05:28,120 --> 00:05:31,623 ‫شریل گفت تو و آنجلا ‫پرواز سختی رو تجربه کردین. 90 00:05:32,624 --> 00:05:34,493 ‫همسرم تو اتاق پیشته؟ 91 00:05:34,560 --> 00:05:36,828 ‫نه، رفت هنری رو بخوابونه. 92 00:05:36,895 --> 00:05:37,963 ‫خوبه. 93 00:05:37,996 --> 00:05:40,099 ‫خودت فکر می‌کنی چه اتفاقی افتاد؟ 94 00:05:40,132 --> 00:05:41,833 ‫متوجهم. 95 00:05:41,900 --> 00:05:43,969 ‫یه جاسوس وارد دفتر من کردی. 96 00:05:44,002 --> 00:05:45,304 ‫اصلاً نمی‌‌تونم حساب کنم... 97 00:05:45,337 --> 00:05:47,973 ‫توی چند تا جرم منو شریک‌‌جرم کردی. 98 00:05:48,006 --> 00:05:49,941 ‫دختردارِت کردم. 99 00:05:49,975 --> 00:05:52,778 ‫نتیجه این بود. ‫می‌خوام بدونم قصدت چی بوده. 100 00:05:52,811 --> 00:05:56,014 ‫با همچین نتیجه‌‌ای دیگه ‫چه فرقی می‌‌کنه قصد چی‌‌ بوده؟ 101 00:05:56,082 --> 00:05:58,317 ‫واسه من ‌فرق می‌کنه. 102 00:06:00,419 --> 00:06:02,154 ‫چون دن ازم خواست. 103 00:06:03,155 --> 00:06:06,525 ‫با وجود تمام کارهایی که کرده بود، ‫بازم... دوستش داشتم. 104 00:06:06,592 --> 00:06:08,494 ‫و ازم خواست... 105 00:06:08,527 --> 00:06:10,696 ‫بهش کمک کنم از تنها فرزندش محافظت کنه... 106 00:06:10,762 --> 00:06:12,498 ‫پس کاری که خواست رو کردم. 107 00:06:12,531 --> 00:06:15,534 ‫برای تو هم همین کار رو می‌‌کردم. 108 00:06:15,601 --> 00:06:18,537 ‫کاریه که می‌تونم برات بکنم... 109 00:06:18,604 --> 00:06:20,005 ‫الان. 110 00:06:20,038 --> 00:06:21,707 ‫حالا می‌‌خوای بهم کمک کنی؟ 111 00:06:21,773 --> 00:06:23,842 ‫ازم بخواه اوضاع رو درست کنم، هرولد... 112 00:06:23,875 --> 00:06:25,211 ‫و درست می‌‌کنم. 113 00:06:25,277 --> 00:06:26,678 ‫چه‌جوری؟ 114 00:06:28,214 --> 00:06:30,495 ‫همیشه حس می‌‌کردم با اون ‫جراح‌ها تو جبهه‌‌های جنگ داخلی... 115 00:06:32,223 --> 00:06:35,610 ‫ارتباط خاصی دارم. 116 00:06:35,621 --> 00:06:38,023 ‫وسط اون همه رنج و عذاب... 117 00:06:38,056 --> 00:06:40,502 ‫تنها سلاح‌‌شون ارۀ استخوون... 118 00:06:40,526 --> 00:06:43,195 ‫و دارو واسه درد بود... 119 00:06:43,229 --> 00:06:45,664 ‫و ازشون می‌‌خواستن... 120 00:06:45,697 --> 00:06:47,699 ‫کارهای غیر قابل تصور بکنن... 121 00:06:47,733 --> 00:06:50,702 ‫اعضای بدن رو قطع کنن ‫تا آدم زخمی زنده بمونه. 122 00:06:50,736 --> 00:06:53,905 ‫همیشه حس می‌کردم ‫شغل منم همین شکلیه. 123 00:06:53,972 --> 00:06:56,184 ‫نادیده گرفتن آه‌‌و‌ناله‌‌ها و ‌خون‌‌ریزی... 124 00:06:56,208 --> 00:06:58,377 ‫و تصمیم‌‌گیری درمورد اینکه... 125 00:06:58,410 --> 00:07:01,247 ‫صلاح و مصلحت اصلی در چیه. 126 00:07:01,313 --> 00:07:03,691 ‫کاریه که به تو هم یاد دادم... 127 00:07:03,715 --> 00:07:07,719 ‫پس فکر می‌‌کنم می‌‌دونی ‫منظورم از این حرف‌ها چیه.‌ 128 00:07:10,989 --> 00:07:14,702 ‫اگه آنجلا آدامز ناپدید بشه... 129 00:07:14,726 --> 00:07:17,596 ‫می‌‌شه همه‌‌چی رو به پای آنجلا نوشت. 130 00:07:17,663 --> 00:07:19,898 ‫و تو هم می‌‌تونی از شر همه‌‌چیز خلاص بشی. 131 00:07:19,931 --> 00:07:21,533 ‫نه. 132 00:07:21,567 --> 00:07:24,736 ‫اون هویت ممکنه ثمرۀ عشق بوده باشه... 133 00:07:24,770 --> 00:07:26,881 ‫ولی دیگه زیان‌‌آور شده. 134 00:07:26,905 --> 00:07:30,542 ‫واسه چیزهایی که ‫باهاشون ارتباط داره خطرناک شده. 135 00:07:30,576 --> 00:07:33,388 ‫حتی ممکنه بشه خود ‫اون دختر رو هم نجات داد... 136 00:07:33,412 --> 00:07:36,114 ‫اگه بتونه اسم و رسمش رو بذاره کنار. 137 00:07:36,182 --> 00:07:39,851 ‫شاید بتونه خارج از اف‌بی‌آی و ‫دنیای ما یه راهی واسه زندگی پیدا کنه. 138 00:07:41,253 --> 00:07:44,390 ‫شریل داره برمی‌‌گرده. 139 00:07:44,423 --> 00:07:46,024 ‫بگو کجایی. 140 00:07:48,260 --> 00:07:50,296 ‫ازم کمک بخواه... 141 00:07:51,430 --> 00:07:52,931 ‫و بهت کمک می‌‌کنم. 142 00:08:03,875 --> 00:08:05,119 ‫تو خونه همه‌‌چی روبه‌راهه؟ 143 00:08:05,143 --> 00:08:06,412 ‫آره. 144 00:08:06,445 --> 00:08:08,914 ‫وقتی برگردم خیلی بهترم می‌شه. 145 00:08:08,947 --> 00:08:10,616 ‫آره، درسته. 146 00:08:45,851 --> 00:08:47,586 ‫به‌‌نظرم ممکنه حق با تو باشه. 147 00:08:49,821 --> 00:08:50,856 ‫همیشه حق با منه. 148 00:08:50,922 --> 00:08:52,791 ‫باید دقیق‌‌تر بگی منظورت چیه. 149 00:08:52,824 --> 00:08:54,302 ‫بوت. 150 00:08:54,326 --> 00:08:56,304 ‫اینکه شاید داره عقلش رو از دست می‌‌ده. 151 00:08:56,328 --> 00:08:58,697 ‫مگه نگفتی وقتی دیدیش ‫به‌‌نظر روبه‌راه بوده؟ 152 00:08:58,764 --> 00:08:59,698 ‫چرا. 153 00:08:59,765 --> 00:09:01,800 ‫به خودم گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه. 154 00:09:01,833 --> 00:09:03,602 ‫به تو گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه. 155 00:09:04,936 --> 00:09:07,038 ‫به خودم می‌‌گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه... 156 00:09:07,105 --> 00:09:09,901 ‫هی پشت‌‌سر‌هم تکرارش کردم، تا الان. 157 00:09:11,009 --> 00:09:13,222 ‫بعد فهمیدم چیزی که ‫مجبورم این‌ همه به خودم بگم... 158 00:09:13,223 --> 00:09:16,244 ‫شاید اون‌‌قدری که می‌خوام واقعیت داشته باشه، ‫واقعیت نداره. 159 00:09:16,948 --> 00:09:18,116 ‫ببین، درک می‌‌کنم. 160 00:09:19,117 --> 00:09:20,995 ‫بوت تو روزهای سختی کنارت بوده. 161 00:09:21,019 --> 00:09:22,997 ‫پس منطقیه که دلت نمی‌‌خواد ببینی... 162 00:09:23,021 --> 00:09:25,524 ‫ممکنه پایان اون روزها رسیده باشه. 163 00:09:25,557 --> 00:09:27,526 ‫فکر کنم مشکل همینه. 164 00:09:27,559 --> 00:09:29,528 ‫نمی‌شه این‌‌قدر راحت تموم بشه. 165 00:09:30,462 --> 00:09:33,231 ‫همه‌‌چی یه نقطۀ پایان داره. 166 00:09:33,299 --> 00:09:34,500 ‫آره... 167 00:09:34,533 --> 00:09:36,402 ‫ولی یکی باید به‌جاش کارش رو انجام بده. 168 00:09:37,636 --> 00:09:39,547 ‫بتونه‌ مثل بوت حواسش به دنیا باشه ‫و ازش مراقبت کنه. 169 00:09:39,571 --> 00:09:41,707 ‫بازی رو به‌‌ خوبی بوت بلد باشه. 170 00:09:43,409 --> 00:09:45,143 ‫اگه اون نباشه کی این کار رو می‌‌کنه؟ 171 00:09:46,978 --> 00:09:49,315 ‫چیزی که ازمون می‌خواد... 172 00:09:50,749 --> 00:09:52,384 ‫خواستۀ بزرگیه. 173 00:09:54,486 --> 00:09:57,088 ‫و اگه یه ذره هم در این مورد اشتباه کنه... 174 00:09:58,557 --> 00:10:00,358 ‫تو مخمصۀ خیلی ناجوری می‌‌افتیم. 175 00:10:17,909 --> 00:10:19,911 ‫آقا. مرسی، آقا. 176 00:11:09,127 --> 00:11:11,397 ‫باید بفهمم این چیه. 177 00:11:15,300 --> 00:11:18,336 ‫آره، باشه. 178 00:11:18,404 --> 00:11:21,949 ‫خب، امروز عصر مهمونی پاولوویچه. 179 00:11:21,973 --> 00:11:24,786 ‫یه راه واسه ورود پیدا می‌کنیم. 180 00:11:24,810 --> 00:11:26,978 ‫باهاش صحبت می‌‌کنم و یه جورایی... 181 00:11:27,012 --> 00:11:28,814 ‫نمی‌دونم... راضیش می‌کنم که بهمون کمک کنه. 182 00:11:28,847 --> 00:11:31,125 ‫که فراز همزاد رو بکشه. 183 00:11:31,149 --> 00:11:33,184 ‫- آره. ‫- اینو می‌‌فهمم. 184 00:11:34,653 --> 00:11:36,822 ‫ولی منظورم این نبود. 185 00:11:36,855 --> 00:11:39,658 ‫می‌خوام بفهمم تو دنیای تو چه خبره ‫و طرز کارش چیه. 186 00:11:41,192 --> 00:11:42,828 ‫برام توضیحش میدی؟ 187 00:11:49,835 --> 00:11:52,037 ‫درس شماره یک. 188 00:11:53,038 --> 00:11:55,841 ‫تمام صنایع‌‌دستی ثمرۀ استفاده از... 189 00:11:55,874 --> 00:11:58,743 ‫دو ابزاره که به طور هماهنگ ‫به کار گرفته می‌‌شن. 190 00:11:59,277 --> 00:12:01,980 ‫در دست چپت... 191 00:12:02,013 --> 00:12:04,550 ‫حسی همدلی‌ت قرار داره... 192 00:12:04,616 --> 00:12:07,318 ‫توانایی‌‌ت‌ تو خوندن آدم‌‌ها... 193 00:12:07,352 --> 00:12:09,855 ‫دونستن اینکه چی می‌خوان، ‫به چی نیاز دارن. 194 00:12:09,888 --> 00:12:11,356 ‫از چی می‌ترسن. 195 00:12:11,389 --> 00:12:13,625 ‫چی... ممکنه بهشون امید بده. 196 00:12:14,560 --> 00:12:16,527 ‫چی بهشون حس شرمساری می‌‌ده. 197 00:12:17,963 --> 00:12:20,131 ‫و بعد توی اون یکی دستت... 198 00:12:21,967 --> 00:12:23,902 ‫بی‌رحمی‌‌‌ت قرار داره. 199 00:12:26,071 --> 00:12:29,475 ‫و اینکه حاضر باشی از این اطلاعات ‫بر علیه‌‌شون استفاده کنی... 200 00:12:31,142 --> 00:12:32,720 ‫و وقتی هر جفت اون چاقوها تیز باشن... 201 00:12:32,744 --> 00:12:35,557 ‫باورت نمی‌‌شه که می‌‌تونن چه چیزهایی رو ببرن ‫و به داخل‌‌شون راه پیدا کنن. 202 00:12:35,581 --> 00:12:37,015 ‫و اینو بهت آموزش دادن؟ 203 00:12:37,048 --> 00:12:38,584 ‫اوهوم. 204 00:12:38,650 --> 00:12:40,218 ‫خب، تا حدی. 205 00:12:40,251 --> 00:12:42,654 ‫ولی بیشترش رو با انجام دادن یاد گرفتم. 206 00:12:43,722 --> 00:12:48,560 ‫از نظر احساسی و با آزمون‌‌و‌‌خطا، افراد غریبه رو ‫تیکه‌‌تیکه کردن به‌نظر کار ناجوری میاد. 207 00:12:48,594 --> 00:12:51,162 ‫- تصورشم نمی‌‌تونی بکنی. ‫- نمی‌‌تونم؟ 208 00:12:53,164 --> 00:12:54,566 ‫می‌‌تونی؟ 209 00:12:55,767 --> 00:12:57,869 ‫- روزی که آشنا شدیم. ‫- اوهوم. 210 00:12:57,903 --> 00:12:59,714 ‫وقتی برام آشپزی کردی... 211 00:12:59,738 --> 00:13:02,407 ‫برام داستان گفتی و دلربایی کردی... 212 00:13:02,440 --> 00:13:04,209 ‫داشتی همین کار رو می‌‌کردی دیگه، مگه نه؟ 213 00:13:04,242 --> 00:13:07,445 ‫داشتی قطعه‌های وجودم رو از هم جدا می‌‌کردی ‫که بفهمی طرز کارم چیه؟ 214 00:13:07,447 --> 00:13:10,616 ‫به درزهای وجودم فشار میاوردی... 215 00:13:10,682 --> 00:13:13,018 ‫تا بذارم بمونی؟ 216 00:13:15,921 --> 00:13:17,422 ‫سخت بود؟ 217 00:13:18,423 --> 00:13:22,227 ‫جداسازی و دستکاری من سخت بود؟ 218 00:13:22,260 --> 00:13:24,930 ‫این چیزی نیست که سخت یا آسون باشه. 219 00:13:25,864 --> 00:13:28,600 ‫هر کسی... شکل به خصوص خودش برنامه‌ریزی... 220 00:13:28,634 --> 00:13:31,770 ‫- یه سؤال ساد‌‌ه بیشتر نیست. ‫- آره، خیلی سخت نبود. 221 00:13:33,705 --> 00:13:35,641 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. 222 00:13:37,876 --> 00:13:39,587 ‫باشه. 223 00:13:39,611 --> 00:13:41,913 ‫واقعاً می‌خوام ‫روش انجام دادن این کار رو یاد بگیرم. 224 00:13:44,482 --> 00:13:46,151 ‫ولی... 225 00:13:46,217 --> 00:13:48,486 ‫هنوز نگفتم ایرادش چیه. 226 00:13:48,554 --> 00:13:50,097 ‫ایرادش چیه؟ 227 00:13:50,121 --> 00:13:51,623 ‫ایرادش اینه که... 228 00:13:53,124 --> 00:13:56,661 ‫وقتی این کار رو شروع کنی، ‫دیگه نمی‌‌تونی جلوش رو بگیری. 229 00:13:57,395 --> 00:13:58,463 ‫هیچ‌‌وقت. 230 00:13:59,898 --> 00:14:03,168 ‫هر دفعه که با کسی آشنا می‌‌شی... 231 00:14:03,234 --> 00:14:06,938 ‫به کسی نزدیک می‌شی، ‫وقتی نگاهت بهش می‌‌افته... 232 00:14:06,972 --> 00:14:09,283 ‫به این فکر می‌کنی که... 233 00:14:09,307 --> 00:14:12,310 ‫استفاده کردن ازشون چه‌‌قدر آسونه. 234 00:14:13,812 --> 00:14:16,848 ‫صدمه زدن بهشون، دور انداختن‌شون. 235 00:14:19,084 --> 00:14:20,852 ‫و شاید این فکر بیاد تو سرت که... 236 00:14:20,919 --> 00:14:23,454 ‫شاید اون طرف هم الان داره ‫باهات همین کار رو می‌‌کنه. 237 00:14:24,255 --> 00:14:27,659 ‫شاید دیگه‌ هیچ‌‌وقت نتونی ‫به کسی کاملاً اعتماد کنی. 238 00:14:37,603 --> 00:14:40,939 ‫هنوزم می‌‌خوای ادامه بدم؟ 239 00:14:43,374 --> 00:14:46,377 ‫خب، دوست، خیلی وقته که من... 240 00:14:46,444 --> 00:14:47,979 ‫به هیچ‌‌کس کاملاً اعتماد نکردم... 241 00:14:48,013 --> 00:14:50,949 ‫پس چرا بخوام الان شروع کنم؟ 242 00:15:07,032 --> 00:15:08,700 ‫درس شماره دو. 243 00:15:09,735 --> 00:15:12,070 ‫برای وقتی که راه‌‌‌های ارتباطی به خطر می‌افته... 244 00:15:12,137 --> 00:15:14,005 ‫همیشه یه راه جایگزین داشته باش. 245 00:15:14,039 --> 00:15:17,008 ‫من و امیلی، این حساب مشترک رو داریم. 246 00:15:17,042 --> 00:15:19,544 ‫اعداد اولِ دو رقمی‌ سمت چپ... 247 00:15:19,577 --> 00:15:21,546 ‫یعنی حالش خوبه. 248 00:15:22,480 --> 00:15:24,549 ‫عدد بعدی که 0 یا 1 نیست... 249 00:15:25,717 --> 00:15:28,053 ‫یعنی داره میاد جایی که من هستم. 250 00:15:34,425 --> 00:15:35,727 ‫داره میاد. 251 00:15:40,766 --> 00:15:43,101 ‫می‌دونی، احتمالش خیلی زیاده که... 252 00:15:43,168 --> 00:15:46,404 ‫از دیدن من خیلی ذوق نکنه. 253 00:15:46,437 --> 00:15:48,106 ‫خیلی کمتر از چیزی که امیدواری... 254 00:15:48,173 --> 00:15:51,009 ‫شبیه سه‌‌تفنگدار می‌شه. 255 00:15:52,010 --> 00:15:55,080 ‫داری دست‌‌کم می‌گیریش. 256 00:15:56,782 --> 00:15:57,916 ‫دوباره. 257 00:16:01,953 --> 00:16:05,791 ‫خب ارتباط از طریق حساب بانکی فکر کی بود؟ 258 00:16:08,426 --> 00:16:09,427 ‫اون. 259 00:16:11,029 --> 00:16:12,097 ‫هوشمندانه‌‌ست. 260 00:16:13,264 --> 00:16:15,266 ‫فقط از همین راه با هم ارتباط دارین؟ 261 00:16:16,267 --> 00:16:18,103 ‫- نه. ‫- چه راهی؟ 262 00:16:19,971 --> 00:16:21,973 ‫این سؤال‌‌ها بازجویی‌ نیست. 263 00:16:23,041 --> 00:16:24,943 ‫- چرا، هست. ‫- باشه. 264 00:16:24,976 --> 00:16:27,588 ‫شایدم هست. ولی بازجویی واقعی نه. 265 00:16:27,612 --> 00:16:29,815 ‫بهم گفتی نصفه‌نیمه می‌شناسمت. 266 00:16:29,881 --> 00:16:31,116 ‫دارم تلاشم رو می‌کنم. 267 00:16:40,291 --> 00:16:41,927 ‫تلفنی حرف می‌زنیم. 268 00:16:41,960 --> 00:16:43,829 ‫- تلفن یه بار مصرف؟ ‫- آره. 269 00:16:43,895 --> 00:16:46,297 ‫- کجا؟ ‫- بستگی داره چه ساعتی باشه... 270 00:16:46,331 --> 00:16:47,933 ‫وقتی دارم می‌رم سر کار، تو راه. 271 00:16:48,900 --> 00:16:51,169 ‫یه پارکینگ هم ‫در تقاطع خیابون دهم و اف هست. 272 00:16:51,236 --> 00:16:53,271 ‫و شب‌‌ها... 273 00:16:53,304 --> 00:16:56,007 ‫یه زمین‌‌بازی تو محله‌مون. 274 00:16:56,074 --> 00:16:58,476 ‫- سفر چطور؟ ‫- سفر چی؟ 275 00:16:58,509 --> 00:17:01,446 ‫آخرین بار کی دیدیش؟ 276 00:17:01,479 --> 00:17:03,648 ‫پاییز 2012. 277 00:17:05,083 --> 00:17:06,985 ‫مراسم خاکسپاری مادرت چی پس؟ 278 00:17:07,018 --> 00:17:08,686 ‫نرفتم. 279 00:17:11,589 --> 00:17:13,691 ‫نظر جفت‌‌مون این بود که خیلی خطرناکه. 280 00:17:14,826 --> 00:17:18,129 ‫چیزی که حس می‌‌کردم ‫باید بگم رو نوشتم... 281 00:17:18,163 --> 00:17:21,099 ‫و از بابام خواستم بذارتش توی تابوت. 282 00:17:22,768 --> 00:17:24,335 ‫پس این همه مدت... 283 00:17:25,503 --> 00:17:27,538 ‫تمام چیزی که براش بودی... 284 00:17:27,605 --> 00:17:29,374 ‫یه صدا پشت تلفن بوده. 285 00:17:29,440 --> 00:17:30,942 ‫یه صدا بدون جسم. 286 00:17:34,279 --> 00:17:36,848 ‫- بس کن. ‫- چی‌ رو بس کنم؟ 287 00:17:36,882 --> 00:17:38,950 ‫کم‌ارزش کردن رابطه‌‌مون. 288 00:17:39,951 --> 00:17:42,187 ‫اون واسه من فداکاری کرده. 289 00:17:43,188 --> 00:17:45,223 ‫منم واسه اون‌ها فداکاری کردم. 290 00:17:45,290 --> 00:17:48,526 ‫واسه محافظت از همدیگه ضروری بود. 291 00:17:49,627 --> 00:17:51,729 ‫این چیزی از پدر بودنش کم نمی‌‌کنه. 292 00:17:54,900 --> 00:17:56,667 ‫وقتی همه‌چی... 293 00:17:56,701 --> 00:17:59,370 ‫به فداکاری خلاصه می‌شه، دیگه چی‌‌ می‌‌مونه؟ 294 00:18:02,540 --> 00:18:03,541 ‫شفافیت. 295 00:18:05,743 --> 00:18:09,380 ‫چون می‌دونم حاضره ‫به‌‌خاطر من از هر چیزی بگذره. 296 00:18:10,816 --> 00:18:12,383 ‫منم براش از هرچیزی می‌‌گذرم. 297 00:18:15,320 --> 00:18:18,056 ‫عشق یعنی همین. 298 00:19:03,969 --> 00:19:06,637 ‫یه بار دیگه بگو یه همچین ‫آدمی رو از کجا می‌‌شناسی؟ 299 00:19:08,009 --> 00:19:10,378 ‫تو رو یادش میاد دیگه، آره؟ 300 00:19:12,180 --> 00:19:13,381 ‫قطعاً. 301 00:19:49,317 --> 00:19:51,085 ‫اون واسه چیه؟ 302 00:20:00,161 --> 00:20:02,931 ‫در انتهای راهرو رو باز گذاشتم.‏ 303 00:20:02,997 --> 00:20:04,598 ‫می‌رسه به مسیری که...‏ 304 00:20:04,665 --> 00:20:07,101 ‫تو رو به خارج از روستا می‌رسونه.‏ 305 00:20:07,168 --> 00:20:09,437 ‫گمونم بعد از اون دیگه ‫خودت بتونی راهت رو پیدا کنی.‏ 306 00:20:11,672 --> 00:20:12,941 ‫اون تو رو فرستاده.‏ 307 00:20:14,342 --> 00:20:15,844 ‫تا منو آزاد کنی.‏ 308 00:20:16,845 --> 00:20:19,013 ‫پس چرا دست‌هام هنوز بسته‌ست؟ 309 00:20:21,515 --> 00:20:23,417 ‫تو همونی هستی که همه می‌گن.‏ 310 00:20:24,263 --> 00:20:26,037 ‫داستان‌ها رو شنیدم.‏ 311 00:20:27,188 --> 00:20:29,290 ‫تو هیولای همزاد هستی.‏ 312 00:20:31,525 --> 00:20:34,362 ‫می‌گن جوری که به تو اعتماد داره،‏ ‫به هیچ‌کس نداره.‏ 313 00:20:35,263 --> 00:20:37,465 ‫واضحه که زنش هم بهت اعتماد داره.‏ 314 00:20:38,723 --> 00:20:41,410 ‫حدس می‌‌زنم زنش ‫در این مورد چیزی بهش نگفته باشه. 315 00:20:43,437 --> 00:20:45,606 ‫فراز خبر نداره تو این‌جایی، درسته؟ 316 00:20:48,442 --> 00:20:50,887 ‫اون زن تو رو وارد بد مخمصه‌‌ای کرده. 317 00:20:53,458 --> 00:20:56,784 ‫شاید خودت هم هنوز مطمئن نیستی ‫با اون چاقو چی‌کار کنی.‏ 318 00:21:33,154 --> 00:21:34,255 ‫برو بیرون.‏ 319 00:21:54,256 --> 00:21:59,256 ‫کاری از بهادر و صاحب 320 00:22:16,190 --> 00:22:17,763 ‫اسیر روسی رفته.‏ 321 00:22:19,800 --> 00:22:21,235 ‫دیشب فرار کرده.‏ 322 00:22:21,302 --> 00:22:24,205 ‫یه‌جوری دست‌هاش رو باز کرده.‏ 323 00:22:30,878 --> 00:22:33,690 ‫دیشب خوابی رو دیدم ‫که از زمان بچگی...‏ 324 00:22:33,714 --> 00:22:35,316 ‫بارها دیدمش.‏ 325 00:22:36,460 --> 00:22:37,595 ‫تو خواب تنها بودم.‏ 326 00:22:38,586 --> 00:22:40,554 ‫و حضور کسی رو پشت سرم حس می‌کردم.‏ 327 00:22:41,990 --> 00:22:45,659 ‫نفسش رو حس می‌کردم ولی می‌ترسیدم ‫برگردم و بهش نگاه کنم.‏ 328 00:22:47,761 --> 00:22:50,140 ‫به زبونی چیزی رو زمزمه می‌‌کرد ‫که حس می‌کردم قبلاً بلد بودم...‏ 329 00:22:50,164 --> 00:22:53,401 ‫ولی دیگه متوجهش نمی‌شدم.‏ 330 00:22:57,571 --> 00:22:59,373 ‫با اینکه هیچی از حرف‌‌هاش نمی‌‌فهمیدم...‏ 331 00:22:59,407 --> 00:23:01,742 ‫غرق وحشت شده بودم.‏ 332 00:23:04,578 --> 00:23:05,913 ‫چون می‌دونستم...‏ 333 00:23:07,415 --> 00:23:11,118 ‫داره حرف‌هایی رو راجع‌به من به زبون میاره ‫که خودم از گفتن‌شون وحشت دارم.‏ 334 00:23:14,522 --> 00:23:16,424 ‫و می‌دونستم که همش حقیقت داره.‏ 335 00:23:23,550 --> 00:23:27,287 ‫بعد مثل همیشه، با عرق سرد بیدار شدم.‏ 336 00:23:29,707 --> 00:23:32,762 ‫و مثل همیشه برگشتم به سمت همسرم.‏ 337 00:23:37,499 --> 00:23:39,267 ‫و اون کنارم نبود.‏ 338 00:23:43,784 --> 00:23:46,320 ‫همسرم گاهی اوقات شب‌ها پرسه می‌زنه.‏ 339 00:23:47,375 --> 00:23:49,010 ‫همیشه همین‌طور بوده.‏ 340 00:23:50,391 --> 00:23:52,160 ‫دلیلش؟ دلیلش رو نمی‌دونم.‏ 341 00:23:55,829 --> 00:23:57,965 ‫معماهایی درونش وجود داره ‫که با حل کردن‌شون...‏ 342 00:23:57,998 --> 00:24:00,334 ‫سر از یه معمای دیگه در میاری.‏ 343 00:24:02,711 --> 00:24:04,727 ‫با این وجود دوستش دارم.‏ 344 00:24:05,360 --> 00:24:08,272 ‫گاهی فکر می‌کنم کلاً ‫دلیل عشقم بهش همینه.‏ 345 00:24:09,810 --> 00:24:11,412 ‫ولی آزاد کردن اسیر...‏ 346 00:24:12,813 --> 00:24:14,482 ‫این با اون فرق داره.‏ 347 00:24:17,151 --> 00:24:19,219 ‫اون هرگز همچین کاری نمی‌کنه.‏ 348 00:24:21,522 --> 00:24:23,875 ‫خودش می‌دونه که این کار مساوی با چیه.‏ 349 00:24:46,847 --> 00:24:48,316 ‫می‌دونی کدومه؟ 350 00:24:48,349 --> 00:24:49,650 ‫آره.‏ 351 00:24:49,683 --> 00:24:51,485 ‫چون کلی پیرمرد سفیدپوست این‌جاست...‏ 352 00:24:51,519 --> 00:24:53,187 ‫که یه‌جورایی همه‌شون شبیه هم‌ان.‏ 353 00:24:53,221 --> 00:24:54,355 ‫اوهوم.‏ 354 00:24:58,580 --> 00:25:00,856 ‫میز سوم از طرف پله‌ها.‏ 355 00:25:03,731 --> 00:25:06,467 ‫عذر می‌خوام، خودکار دارین؟ 356 00:25:09,370 --> 00:25:10,538 ‫ممنون.‏ 357 00:25:12,540 --> 00:25:14,208 ‫همین‌جا بمون.‏ 358 00:25:15,397 --> 00:25:17,678 ‫اگه اتفاق عجیبی افتاد...‏ 359 00:25:18,295 --> 00:25:20,013 ‫میام پیشت...‏ 360 00:25:20,047 --> 00:25:22,850 ‫و از همون راهی که اومدیم برمی‌گردیم.‏ 361 00:25:22,883 --> 00:25:24,613 ‫عجیب دقیقاً یعنی چی؟ 362 00:25:24,638 --> 00:25:25,816 ‫خودت می‌فهمی.‏ 363 00:25:27,388 --> 00:25:29,590 ‫همین‌جا بشین. تکون نخور.‏ 364 00:25:30,320 --> 00:25:31,360 ‫متوجهی؟ 365 00:26:52,746 --> 00:26:54,680 ‫صبر کن، باید یه‌چیزی بگیرم.‏ 366 00:27:00,767 --> 00:27:01,793 ‫چی شده؟ 367 00:27:02,145 --> 00:27:04,567 ‫کنار در خروجی. اونی که ژاکت کرم پوشیده.‏ 368 00:27:05,856 --> 00:27:08,932 ‫‏- خب.‏ ‫‏- مطمئنم از سازمان اطلاعات مراکشه.‏ 369 00:27:10,453 --> 00:27:11,453 ‫آره.‏ 370 00:27:12,159 --> 00:27:14,127 ‫راستش گمونم تو یه مراسمی...‏ 371 00:27:14,161 --> 00:27:15,805 ‫تو رو بهش معرفی کردم.‏ 372 00:27:15,829 --> 00:27:17,669 ‫عبداللطیف نمی‌دونم چی‌چی.‏ 373 00:27:19,200 --> 00:27:20,247 ‫رحمانی.‏ 374 00:27:23,618 --> 00:27:24,941 ‫من بهش زنگ زدم.‏ 375 00:27:28,621 --> 00:27:30,427 ‫تو قطار وقتی رفتی دستشویی. 376 00:27:31,287 --> 00:27:32,310 ‫واسه چی؟ 377 00:27:34,882 --> 00:27:37,618 ‫فقط به 2 نفر اطمینان کامل دارم. 378 00:27:38,804 --> 00:27:39,842 ‫بابام.‏ 379 00:27:40,554 --> 00:27:42,023 ‫و نوۀ تو.‏ 380 00:27:43,791 --> 00:27:46,035 ‫هنری بعضی‌وقتا موقع خواب بهم پیام می‌ده.‏ 381 00:27:46,059 --> 00:27:47,361 ‫می‌دونستی؟ 382 00:27:49,029 --> 00:27:50,197 ‫نه، نمی‌دونستم.‏ 383 00:27:51,580 --> 00:27:53,186 ‫بهتره حواست بهش باشه.‏ 384 00:27:54,568 --> 00:27:56,570 ‫مخصوصاً وقتی یه‌کم بزرگ‌تر می‌شه.‏ 385 00:28:02,314 --> 00:28:04,845 ‫چند شب پیش بهم گفت ‫یه پیرمردی اومده خونه‌شون...‏ 386 00:28:04,878 --> 00:28:06,880 ‫و شریل هم اونو برده طبقۀ بالا.‏ 387 00:28:08,032 --> 00:28:11,168 ‫با یه ماشین سیاه گنده ‫و یه راننده اومده.‏ 388 00:28:11,218 --> 00:28:12,854 ‫گفت ازش ترسیده.‏ 389 00:28:13,393 --> 00:28:15,923 ‫نمی‌دونم اون کی ممکنه بوده باشه...‏ 390 00:28:15,989 --> 00:28:17,683 ‫حدسم اینه اگه کسی از...‏ 391 00:28:17,708 --> 00:28:20,558 ‫مقامات رده بالا می‌اومد اون‌جا ‫حتماً تو بهم می‌گفتی.‏ 392 00:28:22,619 --> 00:28:23,932 ‫مگه اینکه...‏ 393 00:28:24,565 --> 00:28:26,734 ‫حرفی که می‌خواسته بزنه ‫تو رو هم ترسونده باشه.‏ 394 00:28:26,767 --> 00:28:29,770 ‫واسه همین به عبداللطیف رحمانی زنگ زدی...‏ 395 00:28:29,837 --> 00:28:32,205 ‫تا کمکت کنه منو با یه هواپیما بفرستی خونه.‏ 396 00:28:32,239 --> 00:28:33,787 ‫‏- آره.‏ ‫‏- نباید همچین کاری می‌کردی.‏ 397 00:28:33,812 --> 00:28:35,385 ‫اون مأمور رده بالا چی گفت ‫که ازش ترسیدی؟ 398 00:28:35,409 --> 00:28:37,277 ‫از دفتر ادارۀ کل نبود.‏ 399 00:28:37,345 --> 00:28:39,055 ‫‏- کی بود؟ ‫‏- مورگان بوت.‏ 400 00:28:39,578 --> 00:28:41,782 ‫گفت اگه تو رو جای خودم گیر بندازم...‏ 401 00:28:41,849 --> 00:28:44,251 ‫می‌تونه منو از دردسر نجات بده.‏ 402 00:28:44,284 --> 00:28:46,454 ‫گفت تو رو تنها ول کنم.‏ 403 00:28:46,520 --> 00:28:48,589 ‫که ناپدید بشی...‏ 404 00:28:48,622 --> 00:28:51,091 ‫و اونم منو از این منجلاب در بیاره.‏ 405 00:28:52,860 --> 00:28:54,237 ‫تو چی گفتی؟ 406 00:28:54,596 --> 00:28:56,797 ‫گفتم از خونه‌م گمشو بیرون.‏ 407 00:29:02,269 --> 00:29:04,104 ‫تو برای من کی هستی؟ 408 00:29:05,439 --> 00:29:07,705 ‫پیچیدگی‌ای تو زندگیم هستی ‫که نمی‌خواستمش.‏ 409 00:29:07,730 --> 00:29:11,111 ‫یه عروسک چوبی هستی که ‫می‌خوای تبدیل به آدم بشی.‏ 410 00:29:11,448 --> 00:29:13,052 ‫نمی‌تونم کمکت کنم.‏ 411 00:29:13,929 --> 00:29:16,949 ‫تو یه مجرمی. ‫یه خائنی.‏ 412 00:29:16,974 --> 00:29:19,286 ‫یه تهدیدی واسه خانواده‌م...‏ 413 00:29:19,319 --> 00:29:22,623 ‫واسه شغلم، واسه میراثم، واسه زندگیم.‏ 414 00:29:24,831 --> 00:29:26,994 ‫ولی وقتی بهم یه ‫چوب جادویی پیشنهاد شد...‏ 415 00:29:27,019 --> 00:29:30,076 ‫که همینۀ اینا رو ناپدید کنه،‏ ‫که تو رو...‏ 416 00:29:31,357 --> 00:29:32,600 ‫ناپدید کنه...‏ 417 00:29:34,186 --> 00:29:35,725 ‫خدا می‌دونه...‏ 418 00:29:35,749 --> 00:29:37,625 ‫طاقت فکر کردن بهش هم نداشتم.‏ 419 00:29:44,011 --> 00:29:45,393 ‫باید قبولش کنی.‏ 420 00:29:45,955 --> 00:29:46,955 ‫چی؟ 421 00:29:46,980 --> 00:29:48,816 ‫باید پیشنهادش رو قبول کنی.‏ 422 00:29:49,074 --> 00:29:50,563 ‫من خودم رو فدا می‌کنم.‏ 423 00:29:52,019 --> 00:29:53,153 ‫نه، همچین کاری نمی‌کنیم.‏ 424 00:29:53,186 --> 00:29:54,321 ‫خودم رو فدا می‌کنم.‏ 425 00:29:54,354 --> 00:29:56,990 ‫من و تو می‌تونیم همین‌طور ‫به این بازی ادامه بدیم...‏ 426 00:29:57,469 --> 00:30:00,159 ‫ولی پای افراد دیگه‌ای هم وسطه.‏ 427 00:30:01,691 --> 00:30:03,306 ‫کسایی که خودشون نخواستن وارد این بازی بشن.‏ 428 00:30:03,330 --> 00:30:05,866 ‫و همین افرادن که تو خط مقدم آسیب می‌بینن.‏ 429 00:30:07,034 --> 00:30:09,169 ‫پدرم اینو بهم یاد داده.‏ 430 00:30:14,041 --> 00:30:16,109 ‫به‌خاطر اونا این دردسر رو تموم می‌کنم.‏ 431 00:30:17,372 --> 00:30:19,450 ‫کمک تو هم اینه که این اجازه رو بهم بدی.‏ 432 00:30:19,475 --> 00:30:20,743 ‫جواب نمی‌ده.‏ 433 00:30:20,915 --> 00:30:23,325 ‫توی اون قسمت از دنیا،‏ ‫با منابعی که داره...‏ 434 00:30:23,350 --> 00:30:26,329 ‫فراز همزاد یه روحه.‏ 435 00:30:26,353 --> 00:30:28,989 ‫نزدیک شدن بهش ممکن نیست.‏ ‫دست زدن بهش ممکن نیست.‏ 436 00:30:29,022 --> 00:30:31,391 ‫کشتنش ممکن نیست،‏ ‫بابات هرچی می‌خواد بگه.‏ 437 00:30:37,466 --> 00:30:40,509 ‫باشه، دارم دست‌کم‌ می‌گیرمش.‏ 438 00:30:40,940 --> 00:30:41,940 ‫دوباره.‏ 439 00:30:48,326 --> 00:30:50,711 ‫فکر کنم هردو می‌دونیم این اتفاق باید بیفته.‏ 440 00:30:52,544 --> 00:30:54,408 ‫داستانت به یه پایان خوش می‌رسه.‏ 441 00:30:58,773 --> 00:31:01,586 ‫من هنوز مطمئن نیستم موضوع داستان خودم چیه.‏ 442 00:31:03,454 --> 00:31:05,189 ‫باید برم اینو بفهمم.‏ 443 00:31:06,494 --> 00:31:08,211 ‫هر پایانی که می‌خواد داشته باشه.‏ 444 00:32:45,937 --> 00:32:47,225 ‫جناب معاون. 445 00:32:47,621 --> 00:32:49,068 ‫‏- بله.‏ ‫‏- از این‌طرف.‏ 446 00:33:48,458 --> 00:33:50,227 ‫میل دارین یه نوشیدنی براتون بیارم، خانم؟ 447 00:33:51,468 --> 00:33:52,637 ‫لطفاً.‏ 448 00:34:02,487 --> 00:34:05,023 ‫‏- چه‌قدر باید بهتون بدم؟ ‫‏- لازم نیست، خانم.‏ 449 00:34:06,506 --> 00:34:07,675 ‫متوجه شدم.‏ 450 00:34:15,182 --> 00:34:18,118 ‫سرزنش کردن خودت به‌خاطر اون...‏ 451 00:34:18,185 --> 00:34:19,720 ‫خیلی وسوسه‌انگیز می‌شه.‏ 452 00:34:21,088 --> 00:34:23,420 ‫پیشنهاد می‌کنم در برابرش مقاومت کنی.‏ 453 00:34:23,723 --> 00:34:25,271 ‫‏- متوجه شدی، ها؟ ‫‏- اوهوم.‏ 454 00:34:25,296 --> 00:34:28,248 ‫نگران نباش، رازت پیش من محفوظه، زوئی.‏ 455 00:34:39,869 --> 00:34:41,203 ‫تو کی هستی؟ 456 00:34:45,836 --> 00:34:48,471 ‫بریم یه‌جایی که بتونیم خصوصی حرف بزنیم.‏ 457 00:34:59,897 --> 00:35:00,944 ‫بفرما بشین.‏ 458 00:35:04,359 --> 00:35:07,937 ‫سرگی، تو واسه دونستن این اسم، زیادی جوونی.‏ 459 00:35:08,156 --> 00:35:10,603 ‫ولی اگه تو جنگ افغانستان خدمت کردی...‏ 460 00:35:10,637 --> 00:35:13,449 ‫اسمی بود که مردم کابوسش رو می‌دیدن.‏ 461 00:35:13,473 --> 00:35:15,843 ‫بابا گوگوری.‏ ‫(لولو خورخوره) 462 00:35:16,712 --> 00:35:20,885 ‫هیولای ساختگی بچه‌ها...‏ 463 00:35:22,314 --> 00:35:24,909 ‫و کسی که یه بار جونم رو نجات داد.‏ 464 00:35:25,940 --> 00:35:27,955 ‫مطمئن نبودم یادت باشه.‏ 465 00:35:27,988 --> 00:35:31,158 ‫بین تمام بدهی‌‌هایی که تو زندگیم داشتم...‏ 466 00:35:31,191 --> 00:35:32,980 ‫هیچ‌وقت شک نداشتم... 467 00:35:33,005 --> 00:35:36,463 ‫که این بدهی رو... ‫یه روزی باید صاف کنم. 468 00:35:36,496 --> 00:35:39,452 ‫با توجه به بهایی که ‫برای فراری دادن تو دادیم...‏ 469 00:35:39,477 --> 00:35:41,978 ‫گمونم، چیزی که الان ازت می‌خوام...‏ 470 00:35:42,002 --> 00:35:43,646 ‫کاملاً منطقیه.‏ 471 00:35:44,296 --> 00:35:47,207 ‫عواقب کاری که کردی چه بود؟ 472 00:35:47,274 --> 00:35:49,009 ‫پرس‌وجو کردم...‏ 473 00:35:49,042 --> 00:35:53,990 ‫ولی هیچ‌وقت نفهمیدم ‫چه بلایی سر بلور اومد.‏ 474 00:35:54,014 --> 00:35:56,516 ‫اوه، بلور، نه.‏ ‫نمی‌تونستی اونو پیدا کنی.‏ 475 00:35:56,549 --> 00:35:58,218 ‫نه، وقتی که از افغانستان رفت...‏ 476 00:35:58,285 --> 00:36:00,805 ‫دیگه آدمی با این اسم وجود خارجی نداشت. 477 00:36:01,354 --> 00:36:03,577 ‫و اون آدمی جدیدی که بهش ‫تبدیل شد رو هم می‌شناسی.‏ 478 00:36:05,025 --> 00:36:06,906 ‫با یه اسم دیگه، آره.‏ 479 00:36:07,694 --> 00:36:08,859 ‫با چه اسمی؟ 480 00:36:09,462 --> 00:36:10,862 ‫همسر.‏ 481 00:36:11,832 --> 00:36:12,832 ‫همسر؟ 482 00:36:16,284 --> 00:36:19,230 ‫حدس می‌زنم شوهرش خیلی ‫از این موضوع خوشحال نشده باشه.‏ 483 00:36:19,255 --> 00:36:21,081 ‫نه، خوشحال نبود. نه.‏ 484 00:36:21,106 --> 00:36:23,206 ‫سی ساله که کینه به دل گرفته. 485 00:36:23,643 --> 00:36:26,189 ‫ولی بالاخره اهرم فشار پیدا کرده که تلافی کنه. 486 00:36:26,213 --> 00:36:28,048 ‫حالا می‌خواد منو بکشه.‏ 487 00:36:29,216 --> 00:36:31,252 ‫پس اول من باید بهش برسم.‏ 488 00:36:33,548 --> 00:36:35,416 ‫ربط این به من چیه؟ 489 00:36:35,441 --> 00:36:39,122 ‫تو همسرش رو تو ‫سازمان اطلاعات شوروی استخدام کردی...‏ 490 00:36:39,147 --> 00:36:41,669 ‫از هم پاشیدن دنیاش رو تو شروع کردی. 491 00:36:42,122 --> 00:36:45,846 ‫الان دنبال اینه که حسابش رو با من صاف کنه...‏ 492 00:36:45,871 --> 00:36:47,088 ‫از کجا معلوم که...‏ 493 00:36:48,001 --> 00:36:51,171 ‫بعد از من سراغ تسویه‌حساب با تو نیاد؟ 494 00:36:59,012 --> 00:37:00,442 ‫همچین فکری می‌کرد؟ 495 00:37:01,450 --> 00:37:03,012 ‫اینکه من استخدامش کردم؟ 496 00:37:04,562 --> 00:37:06,075 ‫تو همچین فکری می‌کنی؟ 497 00:37:12,625 --> 00:37:14,850 ‫وقتی باهاش آشنا شدم ‫تو مسکو دانشجو بودم.‏ 498 00:37:16,990 --> 00:37:19,334 ‫گمونم داشتم جذبش می‌شدم...‏ 499 00:37:19,858 --> 00:37:21,639 ‫ولی همون موقع هم...‏ 500 00:37:22,055 --> 00:37:25,272 ‫می‌دونستم کار ساده‌ای نیست.‏ 501 00:37:26,648 --> 00:37:29,017 ‫می‌دونستم که اون...‏ 502 00:37:29,193 --> 00:37:31,071 ‫ذاتاً متخصص جذب کردن...‏ 503 00:37:31,111 --> 00:37:33,613 ‫بقیه به خودشه.‏ 504 00:37:35,552 --> 00:37:37,221 ‫هرچی صمیمی‌تر می‌شدیم...‏ 505 00:37:38,785 --> 00:37:40,835 ‫بیشتر حس می‌کردم دارم دو نصف می‌شم.‏ 506 00:37:42,555 --> 00:37:44,724 ‫نصفم داشت عاشق اون می‌شد.‏ 507 00:37:46,062 --> 00:37:48,461 ‫ولی نصف دیگه‌م...‏ 508 00:37:49,731 --> 00:37:51,067 ‫مردد بود.‏ 509 00:37:53,000 --> 00:37:55,002 ‫اونم همین عشق رو به من داره؟ 510 00:37:56,136 --> 00:37:58,805 ‫یا همش واسه اینه که می‌دونه...‏ 511 00:38:01,008 --> 00:38:03,643 ‫پدرم تو اطلاعات شورویه؟ 512 00:38:05,972 --> 00:38:07,817 ‫شاید جفتش درست بود.‏ 513 00:38:08,856 --> 00:38:11,552 ‫شاید فقط دومی.‏ ‫کی می‌دونه.‏ 514 00:38:14,196 --> 00:38:15,739 ‫ولی سال‌ها بعد...‏ 515 00:38:16,599 --> 00:38:19,660 ‫وقتی اولین پیشنهادش به دستم رسید...‏ 516 00:38:20,107 --> 00:38:22,082 ‫درباره اینکه در ازای...‏ 517 00:38:22,409 --> 00:38:24,057 ‫تضعیف رقبای شوهرش...‏ 518 00:38:24,082 --> 00:38:27,500 ‫به من یه‌سری اطلاعات بده...‏ 519 00:38:28,787 --> 00:38:30,884 ‫فکر کنم مطمئن بودم...‏ 520 00:38:31,236 --> 00:38:35,049 ‫هر خیالی که راجع‌بهش داشتم...‏ 521 00:38:35,729 --> 00:38:37,203 ‫فقط خیال بود.‏ 522 00:38:38,600 --> 00:38:40,102 ‫غیرواقعی بود.‏ 523 00:38:42,883 --> 00:38:45,118 ‫هردو اونو «همسرم» صدا می‌کردین...‏ 524 00:38:46,370 --> 00:38:48,591 ‫ولی از این قضایا خبر نداشتین.‏ 525 00:38:52,692 --> 00:38:54,859 ‫درکش سخته.‏ 526 00:38:58,160 --> 00:39:00,462 ‫ولی این باعث شد...‏ 527 00:39:01,533 --> 00:39:04,642 ‫دلیل اتفاقات امروز رو بفهمم. 528 00:39:05,548 --> 00:39:07,383 ‫اتفاقات امروز؟ 529 00:39:07,487 --> 00:39:10,419 ‫وکیل فراز همزاد امروز مهمون منه.‏ 530 00:39:10,766 --> 00:39:12,826 ‫اومده تا بهم بگه...‏ 531 00:39:13,247 --> 00:39:15,166 ‫اگه هرگونه اطلاعاتی...‏ 532 00:39:15,191 --> 00:39:17,017 ‫از مکان احتمالی تو...‏ 533 00:39:17,050 --> 00:39:19,651 ‫بهشون بدم،‏ ممکنه...‏ 534 00:39:20,079 --> 00:39:23,082 ‫لطف فراز همزاد شامل حالم بشه.‏ 535 00:39:24,137 --> 00:39:26,172 ‫تا اون لحظه...‏ 536 00:39:26,326 --> 00:39:30,039 ‫نمی‌دونستم اصلاً به لطف همزاد...‏ 537 00:39:30,063 --> 00:39:32,165 ‫نیازی دارم یا نه. 538 00:39:33,233 --> 00:39:34,601 ‫وقتی دیدیش...‏ 539 00:39:34,896 --> 00:39:36,342 ‫سلام منم بهش برسون.‏ 540 00:39:37,337 --> 00:39:38,338 ‫سرگی.‏ 541 00:39:55,688 --> 00:39:57,105 ‫شد دو بار.‏ 542 00:40:00,510 --> 00:40:02,629 ‫گفت‌وگومون سریع تموم می‌شه.‏ 543 00:40:03,073 --> 00:40:05,291 ‫پاسخ سریع به نفع هردومونه.‏ 544 00:40:06,135 --> 00:40:07,600 ‫تا جایی که می‌تونم بگم...‏ 545 00:40:07,634 --> 00:40:10,103 ‫فقط و فقط دو تا سناریو وجود داره.‏ 546 00:40:10,137 --> 00:40:13,306 ‫یا داوطلبانه این‌جایی ‫یا به اجبار این‌جایی.‏ 547 00:40:14,128 --> 00:40:16,443 ‫می‌شه بهم بگی کدوم یکی درسته؟ 548 00:40:19,279 --> 00:40:20,813 ‫چطور منو شناختی؟ 549 00:40:22,149 --> 00:40:24,257 ‫عکست تو گزارشات پلیس بود...‏ 550 00:40:24,282 --> 00:40:25,916 ‫به‌‌خاطر اتفاقی که تو خونه‌ات افتاد.‏ 551 00:40:34,683 --> 00:40:38,298 ‫رابطۀ من با وکیلم ‫مستلزم اینه که من گاهی اوقات...‏ 552 00:40:38,331 --> 00:40:41,801 ‫تو موقعیت‌های بسیار ناخوشایندی قرار بگیرم.‏ 553 00:40:42,927 --> 00:40:44,990 ‫حتی تو اون لحظات،‏ ‫من نماینده‌ش هستم...‏ 554 00:40:45,648 --> 00:40:48,384 ‫چون این کار رو خوب بلدم،‏ ‫چون سودمنده...‏ 555 00:40:49,409 --> 00:40:50,786 ‫و چون به محض شونه خالی کردن من...‏ 556 00:40:50,810 --> 00:40:52,849 ‫یکی دیگه رو جای من پیدا می‌کنه.‏ 557 00:40:54,829 --> 00:40:56,164 ‫تو این لحظه...‏ 558 00:40:57,150 --> 00:40:59,628 ‫سعی دارم از این فرصت استفاده کنم...‏ 559 00:40:59,808 --> 00:41:03,173 ‫تا شاید بین تمام این کارها ‫یه کار شایسته کرده باشم.‏ 560 00:41:07,395 --> 00:41:09,682 ‫شاید بهتر باشه این اجازه رو بهم بدی.‏ 561 00:41:14,518 --> 00:41:16,423 ‫و موکلت...‏ 562 00:41:17,337 --> 00:41:20,095 ‫تضمین می‌کنی که حرفت رو قبول می‌کنه؟ 563 00:41:25,685 --> 00:41:27,687 ‫تو اولویتش نیستی.‏ 564 00:41:28,809 --> 00:41:30,911 ‫اینو تضمین می‌کنم.‏ 565 00:41:54,668 --> 00:41:56,480 ‫عذر می‌خوام، خانم دیکسون.‏ 566 00:41:56,598 --> 00:41:58,066 ‫لطفاً همراه من بیاین.‏ 567 00:42:17,183 --> 00:42:18,774 ‫گفتم همون‌جا بمون.‏ 568 00:42:20,120 --> 00:42:21,454 ‫توی بار.‏ 569 00:42:23,477 --> 00:42:24,812 ‫مگه همینو بهت نگفتم؟ 570 00:42:24,837 --> 00:42:27,940 ‫من همون‌جا وایستاده بودم ‫تا اینکه وکیل فراز همزاد...‏ 571 00:42:28,007 --> 00:42:29,609 ‫گفت می‌دونه من واقعاً کی‌ام...‏ 572 00:42:29,676 --> 00:42:31,278 ‫و گفت همراهش برم.‏ 573 00:42:33,180 --> 00:42:35,415 ‫‏- اسمت رو می‌دونست؟ ‫‏- آره.‏ 574 00:42:38,013 --> 00:42:39,952 ‫خب، احتمالاً بهتر بود باهاش بری.‏ 575 00:42:40,136 --> 00:42:41,705 ‫خودم هم همین فکر رو کردم.‏ 576 00:42:43,705 --> 00:42:45,278 ‫چی گفت؟ 577 00:42:47,233 --> 00:42:51,296 ‫گفت می‌تونه بدون اینکه تو خطر بیفتم ‫از شر همه‌چی خلاصم کنه. 578 00:42:53,032 --> 00:42:54,100 ‫بعدش؟ 579 00:42:55,153 --> 00:42:56,522 ‫تو چی جواب دادی؟ 580 00:42:59,046 --> 00:43:00,548 ‫الان این‌جام، نمی‌بینی؟ 581 00:43:40,614 --> 00:43:42,430 ‫شما رو محاصره کردیم!‏ 582 00:43:42,455 --> 00:43:44,924 ‫سعی نکنین فرار کنین‏!‏ 583 00:44:15,109 --> 00:44:22,109 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB@» 584 00:44:24,110 --> 00:44:30,110 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 585 00:44:38,111 --> 00:44:39,441 ‫خب، میای یا به‌زور ببریمت؟ 586 00:44:40,771 --> 00:44:42,106 ‫دخترم کجاست؟ 587 00:44:44,377 --> 00:44:46,805 ‫می‌دونم با تو بود،‏ ‫الان کجاست؟ 588 00:44:46,830 --> 00:44:48,023 ‫گرفتنش.‏ 589 00:44:50,219 --> 00:44:51,219 ‫گرفتنش؟ 590 00:44:53,219 --> 00:44:54,754 ‫کی گرفتش؟ 591 00:44:55,366 --> 00:44:56,597 ‫پیرمرد(پدر). 592 00:45:02,855 --> 00:45:04,434 ‫و می‌‌ریم که برگردونیمش. 593 00:45:04,435 --> 00:45:12,435 ‫بزرگ‌ترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com