1 00:00:00,634 --> 00:00:04,634 سایت آیو یه سایت کلاهبرداره 1 00:00:05,000 --> 00:00:08,000 ‫[بر اساس داستانی واقعی] سایت آیو یه سایت کلاهبرداره 2 00:00:10,001 --> 00:00:14,001 ‫[1995، اسکنکتادی، نیویورک] 3 00:00:17,100 --> 00:00:18,636 ‫چیکار باید بکنیم « دیوید »؟ 4 00:00:18,644 --> 00:00:20,431 ‫از الان داری اونُ گناهکار میدونی؟ 5 00:00:20,437 --> 00:00:22,474 ‫چون آخه وقتی به مدارک اینجا نگاه میکنی ... 6 00:00:22,481 --> 00:00:23,813 ‫اه نه، اینطور نیست ... 7 00:00:23,815 --> 00:00:25,101 ‫- حس میکنم. ‫- نه نمیدونم. 8 00:00:25,108 --> 00:00:26,724 ‫اونُ گناهکار نمیدونم. 9 00:00:26,944 --> 00:00:30,278 ‫فقط دارم میگم بین اون نامه « تد » ... 10 00:00:30,280 --> 00:00:34,115 ‫و بیانیه یونابامبر یه ارتباطی میبینم. 11 00:00:34,117 --> 00:00:35,824 ‫خب منم دارم میبینم ولی ‫ارتباطی نمیبینم. 12 00:00:35,827 --> 00:00:39,366 ‫هیچ ارتباطی ... ‫شاید تو ... 13 00:00:39,373 --> 00:00:42,615 ‫فکر نکردی شاید احساسات ‫شخصیت نسبت به « تد » ... 14 00:00:42,625 --> 00:00:45,482 ‫ممکنه روی قضاوتت تأثیر منفی گذاشته باشه؟ 15 00:00:45,879 --> 00:00:48,292 ‫- داری به من میگی؟ ‫- خب تو « تدُ » نمیشناسی. 16 00:00:48,298 --> 00:00:51,291 ‫آخه هیچوقت اونُ ندیدی. ‫حتی باهاش حرف نزدی. 17 00:00:51,301 --> 00:00:53,964 ‫آره یه نامه عجیب برات فرستاده ‫آره اون فرق میکنه. 18 00:00:53,971 --> 00:00:56,133 ‫ولی هر خانواده‌ای همچین بچه‌ای داره. 19 00:00:57,474 --> 00:00:59,431 ‫من « تدُ » میشناسم. 20 00:00:59,434 --> 00:01:02,268 ‫اون همیشه خوب بوده. 21 00:01:02,271 --> 00:01:03,387 ‫اون قهرمان من بود. 22 00:01:03,772 --> 00:01:07,482 ‫خب اگه حق با تو باشه و ‫اون بیگناهه، پس ... 23 00:01:07,484 --> 00:01:09,066 ‫نباید نگران چیزی باشه. 24 00:01:09,069 --> 00:01:10,810 ‫خب این حقیقت نداره ... 25 00:01:10,821 --> 00:01:13,188 ‫« تد » یه سبک زندگی خلاف عرفی داره. 26 00:01:13,198 --> 00:01:15,815 ‫اون روان پریش شده، ‫هنوز اون تفنگ شکاریُ داره. 27 00:01:15,826 --> 00:01:20,070 ‫یعنی اون آدمای « روبی ریج » ‫اونا هم بیگناه بودن. 28 00:01:20,080 --> 00:01:22,743 ‫و یه تک تیرانداز اف.بی.آی ‫از پشت بهشون تیر زد. 29 00:01:22,749 --> 00:01:26,333 ‫اگه متهمش کنیم و در اشتباه باشیم ... 30 00:01:30,465 --> 00:01:33,128 ‫میشه ... 31 00:01:33,135 --> 00:01:34,592 ‫کشتن برادر خودم. 32 00:01:34,595 --> 00:01:36,962 ‫و م.. نمیتونم. 33 00:01:37,431 --> 00:01:39,296 ‫نمیتونم باهاش کنار بیام. 34 00:01:39,308 --> 00:01:40,970 ‫ولی « دیوید » ... 35 00:01:42,060 --> 00:01:43,642 ‫اگه درست گفته باشیم چی؟ 36 00:02:36,156 --> 00:02:40,070 ‫خیلی ، دقیقاً چرا اومدید پیش من؟ ‫[وکیل دادگستری « آنتونی بیسکلی »] 37 00:02:40,077 --> 00:02:41,818 ‫منظورم اینه که میتونستید پستش کنید. 38 00:02:41,828 --> 00:02:43,740 ‫آدرس واحد ویژه رو بهتون میدم. 39 00:02:43,747 --> 00:02:45,784 ‫- خب... ‫- آره آخه من ... 40 00:02:45,791 --> 00:02:47,248 ‫من هرروز با مأموران اجرایی توی ... 41 00:02:47,250 --> 00:02:48,707 ‫یتیم خونه که کار میکنم ‫در ارتباطم و میدونی ... 42 00:02:48,710 --> 00:02:50,702 ‫به محض اینکه این بچه‌های ‫بیچاره وارد سیستم بشن ... 43 00:02:50,712 --> 00:02:53,045 ‫خلاص کردنشون دیگه غیرممکن میشه. 44 00:02:53,048 --> 00:02:55,415 ‫به محض اینکه یه نفر وارد ‫رادار سیستم اداری شما بشه ... 45 00:02:55,425 --> 00:02:58,088 ‫تبدیل به هدف میشه، مخصوصاً ‫اگه زندگی خارج از عرفی داشته باشه. 46 00:02:58,095 --> 00:03:00,929 ‫خیلی خب، اینکارو میکنیم. 47 00:03:02,057 --> 00:03:04,891 ‫من اینو مستقیم با واحد ویژه ‫یونابام درمیان میگذارم. 48 00:03:04,893 --> 00:03:06,850 ‫از دفتر من منتقل میشه و تو ‫برادرت هم ... 49 00:03:06,853 --> 00:03:08,469 ‫کاملاً ناشناس باقی میمونید. 50 00:03:08,814 --> 00:03:11,306 ‫بذار واضح بگم که این قرار ‫نیست توزیع بشه ... 51 00:03:11,316 --> 00:03:13,103 ‫حتی در داخل واحد هم همینطور. 52 00:03:13,110 --> 00:03:16,444 ‫در اختیار افراد محدودی ‫و مورد نیازه. 53 00:03:16,446 --> 00:03:20,986 ‫حالا، اونا فقط یه تجزیه تحلیل ‫کامل انجام میدن و روش نظر میدن. 54 00:03:20,992 --> 00:03:24,281 ‫و اگه تطابق نداشته باشه، ‫همه میتونیم راحت بخوابیم. 55 00:03:27,499 --> 00:03:28,740 ‫فکر کنم... آره. 56 00:03:28,750 --> 00:03:30,616 ‫خیلی خب. 57 00:03:30,627 --> 00:03:33,461 ‫برای اطمینان میگم ‫اولویت ما ... 58 00:03:35,132 --> 00:03:36,213 ‫امنیت « تدِ ». 59 00:03:36,216 --> 00:03:37,752 ‫آخه اون ... 60 00:03:37,759 --> 00:03:40,968 ‫حتی اگه یونابامبر هم باشه ‫بازم یه انسانه. 61 00:03:41,638 --> 00:03:43,174 ‫اونم وجدان داره. 62 00:03:43,181 --> 00:03:44,638 ‫و باید ... 63 00:03:45,434 --> 00:03:47,050 ‫باید ازش محافظت کنیم. 64 00:03:50,230 --> 00:03:53,598 ‫« دیوید » عزیز، تنها چیزی ‫که بخاطرش بهت احترام میذاشتم ... 65 00:03:53,608 --> 00:03:55,144 ‫اینه که زندگیت مثل یک بیابان بوده. 66 00:03:55,694 --> 00:03:57,310 ‫حالا میخوای تمام اینهارو رها کنی ... 67 00:03:57,320 --> 00:04:00,279 ‫فقط چون این زن تصمیم گرفته ‫اجازه بده تو ... 68 00:04:00,282 --> 00:04:02,695 ‫به دارای شخصی اون تبدیل بشی. 69 00:04:02,701 --> 00:04:06,411 ‫حالا تصور میکنم میخوای یه سبک زندگی ‫نیمه مدرن را اقتباس کنی ... 70 00:04:06,413 --> 00:04:08,279 ‫شاید یه حسابدار بشی. 71 00:04:08,290 --> 00:04:12,375 ‫یا چرا اصلاً همه‌اشُ دور نندازیُ ‫یه وکیل نشی؟ 72 00:04:12,377 --> 00:04:15,666 ‫دلیل اینکه اینقدر منو ناراحت ‫کردی اینه که خیلی دوستت دارم « دیوید ». 73 00:04:16,465 --> 00:04:19,924 ‫تو هنوز برادر کوچیک منی و هنوز ‫بهت احترام میگذارم. 74 00:04:28,435 --> 00:04:30,427 ‫- سلام؟ ‫- « دیوید تونی بیسگلی ». 75 00:04:30,437 --> 00:04:32,770 ‫الان از دوستم در واحد ‫خبر گرفتم. 76 00:04:32,773 --> 00:04:34,264 ‫اونا نامه را تحلیل کردند ... 77 00:04:34,274 --> 00:04:36,015 ‫و نمیخوان با این سرنخ پیش برن. 78 00:04:36,234 --> 00:04:37,725 ‫ماشین تحریر متفاوته. 79 00:04:37,736 --> 00:04:39,318 ‫پس ینی اون نیست؟ 80 00:04:39,321 --> 00:04:41,688 ‫اون نیست. ‫برادرت تایید نشده. 81 00:04:41,698 --> 00:04:42,814 ‫متشکرم. 82 00:04:42,824 --> 00:04:44,611 ‫اون نیست! « تد » نیست! 83 00:04:44,618 --> 00:04:46,951 ‫« تد کازینسکی » یونابامبر نیست! 84 00:04:47,287 --> 00:04:50,121 ‫اه خدا. 85 00:05:15,106 --> 00:05:17,143 ‫سه ماهه برگشتی اینجا. 86 00:05:21,154 --> 00:05:22,520 ‫سه ماه... 87 00:05:22,531 --> 00:05:24,488 ‫خوابگردی. 88 00:05:24,491 --> 00:05:28,110 ‫نصف افراد چشمشون به بیانیه‌ست، ‫و بقیه هم حواسشون به ماشین فکسِ. 89 00:05:28,119 --> 00:05:31,908 ‫شدی مثل یه دختر نوجوون که منتظر ‫تماس دوستشه. 90 00:05:31,915 --> 00:05:33,577 ‫اون ولت کرده. 91 00:05:33,583 --> 00:05:34,824 ‫بیخیالش شو. 92 00:05:39,130 --> 00:05:40,211 ‫« فیتز »... 93 00:05:41,675 --> 00:05:46,295 ‫تو قابلیت انجام کارهای بزرگی ‫اینجا داری ولی نه تا وقتی بیخیال یونابام نشدی. 94 00:05:46,304 --> 00:05:48,671 ‫من قبلاً شرایط تورو داشتم. 95 00:05:48,682 --> 00:05:50,298 ‫میدونم. 96 00:05:50,308 --> 00:05:53,096 ‫میدونم الان به نظر میاد این ‫بیشتر از یه پرونده‌ست. 97 00:05:53,103 --> 00:05:55,390 ‫ولی فقط یه پرونده‌ست. 98 00:05:55,397 --> 00:05:57,184 ‫و از روی تجربه میگم ... 99 00:05:57,524 --> 00:05:59,186 ‫ولش کن. 100 00:06:00,610 --> 00:06:01,896 ‫آره. 101 00:06:07,576 --> 00:06:09,533 ‫هیچی نیست، ‫هیچکدومش از اون نیست. 102 00:06:09,536 --> 00:06:11,243 ‫فقط همینارو داری؟ 103 00:06:11,246 --> 00:06:13,238 ‫اینا بهتریناشن. ‫کلی لیست خرید خاروبار و اینچیزا بود. 104 00:06:13,248 --> 00:06:15,114 ‫خب این آشغاله، ‫اینجا نیست. 105 00:06:15,125 --> 00:06:17,492 ‫براش پاداش میلیون دلاری گذاشتن، ‫میدونی چقدر آت آشغال جمع شده؟ 106 00:06:58,335 --> 00:06:59,997 ‫اها پس همه علیه من تبانی کردین. 107 00:07:00,003 --> 00:07:01,710 ‫میدونی که قضیه این نیست. 108 00:07:03,632 --> 00:07:05,624 ‫میخوای مطمئن بشی ‫همه ما همینو میگیم. 109 00:07:12,682 --> 00:07:15,595 ‫آرزوهام برای توئه ... 110 00:07:17,354 --> 00:07:20,097 ‫هنوزم مشکلی ندارم اگه بخوای ‫پیش من زندگی کنی. 111 00:07:24,736 --> 00:07:27,228 ‫- هی کاکا. ‫- چه خبر آبجی؟ 112 00:07:28,198 --> 00:07:30,611 ‫هی ببین، یه نامه طول ‫و دراز واست نیومد؟ 113 00:07:30,617 --> 00:07:32,574 ‫مدارک میگه تطابق نداشته. 114 00:07:32,577 --> 00:07:35,615 ‫دارم بسته بندیش میکنم ‫بفرستم واسه وکیل دادگستری، چطور؟ 115 00:07:40,126 --> 00:07:42,960 ‫ماشین تحریریه فرق میکنه. ‫از طرف یونابامبر نیست. 116 00:07:55,961 --> 00:07:56,961 ‫[قدرت جامعه] 117 00:08:06,236 --> 00:08:07,397 ‫هی، « ارنی »؟ 118 00:08:09,948 --> 00:08:11,280 ‫میشه یه لحظه هدفون بذاری ... 119 00:08:11,282 --> 00:08:12,944 ‫و ده دقیقه اونطرفُ نگاه کنی؟ 120 00:08:12,951 --> 00:08:15,409 ‫دستور "توزیع نشود." داره ‫نمیتونم اتاقُ ترک کنم. 121 00:08:15,412 --> 00:08:17,529 ‫اگه رئیس ببینه اینو ورداشتی ‫یا بفهمه من گذاشتم ... 122 00:08:17,539 --> 00:08:21,749 ‫بیبن گردن من، ‫تو اونطرفُ نگاه کردی، لطفاً. 123 00:08:22,085 --> 00:08:24,668 ‫اون ساعت 3 میره گاوصندوق. 124 00:08:25,255 --> 00:08:26,336 ‫ممنون. 125 00:08:38,309 --> 00:08:41,052 ‫- میرم سراغ دخترم! ‫- هیچ کار احمقانه‌ای نکن. 126 00:08:41,062 --> 00:08:42,018 ‫فهمیدی چی گفتم؟ 127 00:08:42,397 --> 00:08:43,933 ‫تو زندگی معاون رئیس جمهور و تمام افراد ... 128 00:08:43,940 --> 00:08:45,272 ‫داخل ورزشگاهُ به خطر میندازی. 129 00:08:45,275 --> 00:08:46,811 ‫باور کن ما میدونیم داریم ‫چه غلطی میکنیم. 130 00:08:48,111 --> 00:08:49,647 ‫مأمورای ما دارن وارد ‫ورزشگاه میشن. 131 00:08:49,946 --> 00:08:51,357 ‫- همونجا وایسا. ‫- ببخشید. 132 00:08:51,364 --> 00:08:52,855 ‫با افرادمون اینکارو تموم میکنیم. 133 00:08:59,039 --> 00:09:01,577 ‫- کجا بودی؟ ‫- الان دیروقته، رفتم سینما. 134 00:09:01,583 --> 00:09:03,870 ‫الان 23 صفحه برات ارسال میشه. 135 00:09:03,877 --> 00:09:04,993 ‫بخش "توزیع نشود" بود. 136 00:09:05,003 --> 00:09:06,960 ‫تو دستگاه فکس بخش ‫رفتارشناسی داشت خاک میخورد. 137 00:09:07,255 --> 00:09:08,587 ‫رفیق اگه گیر بیافتم ... 138 00:09:08,923 --> 00:09:10,334 ‫خیلی خب الان میرم. 139 00:09:14,804 --> 00:09:17,091 ‫هی، الان میرم سر کار ‫قبل از تموم شدن فیلم برمیگردم. 140 00:09:17,098 --> 00:09:18,384 ‫- باشه. ‫- باشه. 141 00:09:18,391 --> 00:09:19,973 ‫- شما طوریتون نمیشه؟ ‫- آره خوبیم. 142 00:09:19,976 --> 00:09:21,512 ‫- حواست بهش باشه. ‫- باشه. 143 00:09:39,496 --> 00:09:42,580 ‫"بشریت به فناوری وابسته میشود ..." 144 00:09:43,750 --> 00:09:47,209 ‫"از الان نیز شروع شده... ‫ناتوانی مردم برای فرار از..." 145 00:09:50,507 --> 00:09:53,625 ‫"بگذارید اول راه حل رو بررسی کنیم..." 146 00:09:54,677 --> 00:09:57,135 ‫"در کتاب کنترل رفتار ‫توسط « پری لندن » نگارش شده." 147 00:09:57,138 --> 00:09:59,801 ‫"این راه حل یک نمونه مناسب است." 148 00:10:00,892 --> 00:10:03,851 ‫"بین انبوه مردم منتشر شود..." 149 00:10:03,853 --> 00:10:06,345 ‫"در آن زمان هم مردم میتوانند از فناوری استفاده..." 150 00:10:06,356 --> 00:10:08,439 ‫"بین انبوه مردم منتشر شود..." 151 00:10:08,441 --> 00:10:09,898 ‫"مردم در آن زمان..." 152 00:10:11,277 --> 00:10:16,600 ‫"تداوم پیشرفت علمی باعث انقراض آزادیهای ‫فردی در جامعه میشود." 153 00:10:16,616 --> 00:10:20,235 ‫"فناوری، آزادی، کنترل". 154 00:10:20,245 --> 00:10:21,452 ‫خودشه. 155 00:10:21,704 --> 00:10:23,195 ‫مطمئنی؟ من که... 156 00:10:23,206 --> 00:10:25,823 ‫خودشه، این شکل اجمالی بیانیه‌ست. 157 00:10:25,834 --> 00:10:29,453 ‫اینا همون افکار با همون نظم ‫و همون نگارشه، گویش فردیش. 158 00:10:29,462 --> 00:10:31,579 ‫به همون روشه! ‫به همون سبکه! 159 00:10:31,589 --> 00:10:33,421 ‫خب، اسمش چیه؟ ‫اسمش چیه؟ 160 00:10:33,424 --> 00:10:34,335 ‫نمیدونم. 161 00:10:34,342 --> 00:10:36,459 ‫یه وکیل اهل واشنگتن، ناشناسه. 162 00:10:37,220 --> 00:10:39,177 ‫ببین، بخش "توزیع نشود" بود. ‫باید برگه‌ها رو ازبین ببری. 163 00:10:39,180 --> 00:10:40,466 ‫- چه وکیلی؟ ‫- نمیدونم! 164 00:10:41,266 --> 00:10:43,599 ‫باشه؟ فقط بذار برگردم سر کارم... 165 00:10:43,601 --> 00:10:46,719 ‫فقط بفهم! نمیدونم چطوری ‫چون این خودشه! 166 00:10:46,729 --> 00:10:48,015 ‫این خودشه! این همونه! 167 00:10:48,022 --> 00:10:50,309 ‫و مردی که این نامه رو نوشته ‫خود یونابامبرِ! 168 00:10:50,525 --> 00:10:51,891 ‫شنیدی؟ 169 00:10:51,901 --> 00:10:53,062 ‫« فیتز »؟ اونجایی؟ 170 00:10:54,154 --> 00:10:55,235 ‫- چی شده؟ ‫- « فیتز »؟ 171 00:11:00,535 --> 00:11:02,492 ‫واسه چی بچه‌هاتُ ول کردی؟ 172 00:11:02,495 --> 00:11:04,236 ‫فقط یه دقیقه رفتم ‫میخواستم برگردم. 173 00:11:04,247 --> 00:11:05,112 ‫چیه، چند وقته نبودم؟ 174 00:11:05,915 --> 00:11:07,827 ‫چهار ساعت شده. 175 00:11:08,710 --> 00:11:10,292 ‫« دنی » تو ماشین داره گریه میکنه. 176 00:11:18,678 --> 00:11:20,010 ‫میایی؟ 177 00:11:40,116 --> 00:11:41,903 ‫واقعاً داری در مورد اینکه ... 178 00:11:41,910 --> 00:11:44,698 ‫دشمن معروف فناوری، یونابامبر ... 179 00:11:45,205 --> 00:11:48,949 ‫دو ماشین تحریر مشابه ولی غیر همسان داره؟ 180 00:11:48,958 --> 00:11:50,324 ‫ببین، میدونم آزمایشگاه چی گفته ... 181 00:11:50,335 --> 00:11:53,624 ‫ولی زبان اون نامه خیلی ‫به بیانیه شباهت داره. 182 00:11:53,630 --> 00:11:56,293 ‫اندیشه‌ها در یک قالب ‫شبیه به هم بیان شده، و واقعاً ... 183 00:11:56,299 --> 00:11:58,211 ‫آره منم خوندم و اینو ندیدم. 184 00:11:58,218 --> 00:12:00,380 ‫تو چیز مستدلی داری ‫که من ندارم؟ 185 00:12:00,386 --> 00:12:02,298 ‫آره "تحلیل" با دو تا ی داری ... 186 00:12:02,305 --> 00:12:05,469 ‫"بااراده" بهم چسبیده داری، ‫یه تلفظ بخصوص پیدا کردی؟ 187 00:12:05,475 --> 00:12:06,386 ‫اینا همه‌اش زاده ذهنه. 188 00:12:06,392 --> 00:12:08,850 ‫خب نه دقیقاً. 189 00:12:08,853 --> 00:12:10,515 ‫فقط به طور کلی... ‫ببین فقط فکر میکنم ... 190 00:12:10,521 --> 00:12:13,605 ‫این یه سرنخ قویه و ‫به نظرم باید دنبالش کنیم! 191 00:12:13,608 --> 00:12:15,725 ‫نویسنده رو پیدا کنیم ‫ازش بازجویی کنیم. 192 00:12:15,735 --> 00:12:17,727 ‫فکر نکنم قضیه رو گرفته باشی. 193 00:12:17,737 --> 00:12:19,273 ‫یه دادخواست واسمون آماده کردند. 194 00:12:19,280 --> 00:12:23,240 ‫و درست همون نامه‌ایه که ‫آزمایشگاه مخصوصاً گفت تطابق نداره. 195 00:12:23,243 --> 00:12:26,327 ‫این یه لونه زنبوره « تبی » ‫اینقدر بهش ضربه نزن. 196 00:12:33,753 --> 00:12:35,039 ‫هی آره من از حسابداری تماس میگیرم. 197 00:12:35,046 --> 00:12:38,210 ‫اینجا یه قبض پرداخت نشده دارم. 198 00:12:38,216 --> 00:12:39,752 ‫از پرونده « آنتونی بیسکلیِ ». 199 00:12:39,759 --> 00:12:41,625 ‫هی امشب همراهمون میای؟ 200 00:12:41,636 --> 00:12:44,299 ‫چقدر میخوابی تو، باید بیای. 201 00:12:44,305 --> 00:12:47,969 ‫شماره ثبت 31040 هست. ‫یه آدرس لازم دارم. 202 00:12:47,976 --> 00:12:50,889 ‫آخه ببین « پیتر گالاگرُ » نه؟ 203 00:12:56,359 --> 00:12:58,521 ‫ممنون عزیزم! بعداً میبینمت. 204 00:13:00,571 --> 00:13:05,282 ‫حرکت بدی بود « تبی » ‫حرکت بدی بود. 205 00:13:07,745 --> 00:13:10,078 ‫- « تبی ». ‫- « فیتز ». 206 00:13:10,081 --> 00:13:12,323 ‫چقدر از این نامه مطمئنی؟ ‫چون اه ... 207 00:13:12,333 --> 00:13:13,995 ‫من کاملاً مطمئنم « تبی ». 208 00:13:15,169 --> 00:13:17,206 ‫هرچیز و تمام چیزهایی که ‫از این فهمیدی ... 209 00:13:17,213 --> 00:13:18,545 ‫باید با من هماهنگ کنی. 210 00:13:18,548 --> 00:13:20,255 ‫با هیچکس تو واحد حرف نمیزنی ... 211 00:13:20,258 --> 00:13:22,045 ‫باید اول بیای پیش من ‫تا یه نقشه بکشیم. 212 00:13:22,051 --> 00:13:24,134 ‫قسم میخورم حتی بدون ‫هماهنگی باهات نفس هم نکشم. 213 00:13:24,595 --> 00:13:25,585 ‫خیلی خب؟ 214 00:13:27,473 --> 00:13:30,511 ‫باشه، خودکار داری؟ 215 00:13:30,727 --> 00:13:35,017 ‫خیابون پری، ‫اسکنکتادی، نیویورک شماره 12301. 216 00:13:35,023 --> 00:13:36,355 ‫متشکرم. 217 00:13:59,130 --> 00:14:00,996 ‫خودم میتونستم بردارم، ‫میدونی که. 218 00:14:01,007 --> 00:14:02,373 ‫مجبور نبودی. 219 00:14:02,383 --> 00:14:04,841 ‫راستش دوست ندارم ... 220 00:14:04,844 --> 00:14:06,801 ‫میدونی، این داخل باشی. 221 00:14:12,310 --> 00:14:13,517 ‫وقتی این پرونده رو حل کردم ... 222 00:14:13,519 --> 00:14:16,887 ‫و وقتی این یارو رو گرفتم، ‫و آخرش میگیرمش ... 223 00:14:20,360 --> 00:14:23,148 ‫باید همه‌چیزُ کنار هم قرار ‫بدیم و از اول شروع کنیم. 224 00:14:27,325 --> 00:14:30,159 ‫تو حتی نفهمیدی که در اشتباهی ‫مگه نه؟ 225 00:14:32,163 --> 00:14:34,780 ‫کاری که با پسرا کردی ... 226 00:14:39,087 --> 00:14:40,828 ‫میدونی چیه « جیم »؟ 227 00:14:41,047 --> 00:14:42,504 ‫من و پسرا، طوریمون نمیشه. 228 00:14:42,507 --> 00:14:43,748 ‫مشکلی برامون پیش نمیاد. 229 00:14:43,758 --> 00:14:45,750 ‫همه‌چیز برامون خوب پیش میره. 230 00:14:47,261 --> 00:14:49,753 ‫مگه اینکه بخوای ‫الان بس کنی ... 231 00:14:49,764 --> 00:14:53,849 ‫نمیدونم عاقبت این کارا برات چی میشه. 232 00:14:56,187 --> 00:14:57,519 ‫واقعاً نمیدونم. 233 00:14:59,273 --> 00:15:01,640 ‫مشکل پرونده نیست، ‫تو هستی. 234 00:15:32,348 --> 00:15:33,839 ‫اول صبح مه خواهیم داشت ... 235 00:15:34,016 --> 00:15:36,804 ‫بخشی از آسمون هم در ‫منطقه « البانی » ابری میشه ... 236 00:15:36,811 --> 00:15:41,021 ‫با حداکثر 65 و حداقل 50 متر ‫فاصله دید. 237 00:15:41,023 --> 00:15:42,935 ‫در ایستگاه بنزین در اسکنکتادی. 238 00:15:42,942 --> 00:15:44,774 ‫پلیس در صحنه جرم... 239 00:15:59,375 --> 00:16:01,833 ‫سلام من مأمور ویژه « جیمز فیتزجرالد » هستم. 240 00:16:01,836 --> 00:16:04,032 ‫میخواستم چند کلمه‌ای حرف بزنم ‫میشه بیام تو؟ 241 00:16:04,088 --> 00:16:07,047 ‫متأسفم، قضیه چیه؟ اه ... 242 00:16:07,049 --> 00:16:08,585 ‫درباره نامه‌ست. ‫میشه بیام تو؟ 243 00:16:08,593 --> 00:16:10,630 ‫متأسفم، نمیدونم چطور ‫اسم یا آدرس منو پیدا کردید ... 244 00:16:10,636 --> 00:16:12,218 ‫ولی ممنون میشم اگه از ‫ملک من خارج بشید. 245 00:16:12,221 --> 00:16:14,964 ‫خیلی متأسفم که بهتون میگم، ‫ولی نامه‌ای که فرستادید خوندم ... 246 00:16:14,974 --> 00:16:18,183 ‫و مردی که اون نامه رو نوشته ‫خود یونابامبرِ. 247 00:16:20,146 --> 00:16:21,136 ‫تو... 248 00:16:22,190 --> 00:16:25,149 ‫این... ‫این یه شوخیه؟ 249 00:16:25,151 --> 00:16:26,187 ‫آخه، تو... 250 00:16:26,819 --> 00:16:28,651 ‫تو دیگه چه خری هستی؟ ‫درمورد چ... 251 00:16:28,654 --> 00:16:29,770 ‫من یه جرم شناس هستم. 252 00:16:30,156 --> 00:16:31,943 ‫من توی تحقیقات کار میکردم. 253 00:16:31,949 --> 00:16:33,065 ‫تو جرم شناسی؟ 254 00:16:33,075 --> 00:16:35,112 ‫- اگه بذاری بیام داخل. ‫- خب خب، رئیست ... 255 00:16:35,119 --> 00:16:37,736 ‫تازه با وکیلم حرف زد که ... 256 00:16:37,747 --> 00:16:40,285 ‫اف.بی.آی برادر منُ ‫از لیست مضنونین خارج کرد... 257 00:16:40,291 --> 00:16:41,407 ‫پس نمیدونم در مورد چی حرف میزنی... 258 00:16:41,417 --> 00:16:43,704 ‫برادرت؟ اون برادرته؟ ‫چون اگه برادرت... 259 00:16:43,711 --> 00:16:45,452 ‫از ملک من برو بیرون! 260 00:16:45,463 --> 00:16:49,080 ‫من اومدو و کاری که ‫درست بودُ کردم و تایید ش نکردن! 261 00:16:50,009 --> 00:16:52,592 ‫« دیوید »؟ ‫« دیوید »، اون برادرته؟ 262 00:17:04,315 --> 00:17:07,023 ‫هرروز هزاران نامه واسه ‫اف.بی.ای میارن! 263 00:17:07,026 --> 00:17:09,234 ‫مادرهایی که پسراشونُ آق کردن، ‫همسرهایی که شوهرهاشونُ فروختن ... 264 00:17:09,237 --> 00:17:11,945 ‫تو کل کشور برادرهایی که ‫برادر خودشونُ میفروشن، مثل تو ... 265 00:17:12,573 --> 00:17:13,654 ‫میدونم فکر کردی همه چیز ‫تموم شده و ... 266 00:17:13,658 --> 00:17:14,944 ‫بودن من اینجا بدترین کابوس برای توئه ... 267 00:17:14,951 --> 00:17:17,159 ‫و من تمام نامه‌هایی که وارد ‫میشه رو خوندم. 268 00:17:17,161 --> 00:17:19,995 ‫من هزاران نامه رو خوندم. ‫ولی فقط در یه خونه رو زدم! 269 00:17:20,414 --> 00:17:22,030 ‫مزاحمم نشو وگرنه زنگ میزنم ‫پلیس بیاد! 270 00:17:28,381 --> 00:17:30,088 ‫یه در، در تو! 271 00:17:42,937 --> 00:17:44,519 ‫اگه جرم شناس اف.بی.آی هستی ... 272 00:17:44,522 --> 00:17:47,639 ‫باید بدونی اونا دنبال به مهندس ‫هوایی حدودای 45 ساله ... 273 00:17:47,649 --> 00:17:50,642 ‫بدون مدارج تحصیلی میگردن. ‫با مشخصات اصلاً همخونی نداره. 274 00:17:50,653 --> 00:17:51,643 ‫این مشخصاتش نیست. 275 00:17:51,654 --> 00:17:54,021 ‫خب واسه چی رؤسات اصرار دارن ‫بگن ... 276 00:17:54,031 --> 00:17:55,567 ‫این مشخصاته؟ ‫- اشتباهه. 277 00:17:56,075 --> 00:17:58,283 ‫اون مشخصات اف.بی.آی اشتباهه ‫و بازم روش اصرار دارن؟ 278 00:17:58,494 --> 00:17:59,484 ‫و.. و رئیس تو ... 279 00:17:59,495 --> 00:18:01,953 ‫اون برادر منو تایید نکرد ‫و اونم اشتباه میکنه. 280 00:18:01,956 --> 00:18:03,413 ‫همه اشتباه میکنن تو درست میگی. 281 00:18:04,166 --> 00:18:05,247 ‫آره. 282 00:18:05,835 --> 00:18:08,748 ‫میدونی، من... ‫من به بچه‌ها مشاوره میدم خب؟ 283 00:18:08,754 --> 00:18:10,586 ‫و اولین چیزی که بهشون میگم ... 284 00:18:10,590 --> 00:18:14,652 ‫همه چیز تو دنیا دیوونه به نظر میرسه غیر از خودتون ‫فقط شما هستید که عاقل هستین، آره؟ 285 00:18:14,677 --> 00:18:17,420 ‫وقتشه یه نگاه خوب به آیینه بندازی. 286 00:18:17,638 --> 00:18:20,551 ‫در خونه اشتباهیُ ‫زدی و منم حرفی ندارم. 287 00:18:20,558 --> 00:18:22,550 ‫فقط منو تنها بذار خواهش میکنم! 288 00:18:22,935 --> 00:18:24,642 ‫فقط... خواهش میکنم! 289 00:18:25,229 --> 00:18:26,310 ‫و برو بیرون. 290 00:18:27,231 --> 00:18:28,767 ‫چرا به مشخصات من گوش نمیکنی؟ 291 00:18:28,774 --> 00:18:29,764 ‫اه بیخیال مرد! 292 00:18:29,775 --> 00:18:31,311 ‫چرا به مشخصات واقعی گوش نمیکنی؟ 293 00:18:31,819 --> 00:18:35,060 ‫و اگه با برادرت همخونی نداشته باشه ‫میتونی با وجدان خوب از اینجا بری ... 294 00:18:35,072 --> 00:18:37,813 ‫و دیگه هم منو نمیبینی. 295 00:18:40,369 --> 00:18:42,861 ‫اون بین 50 تا 55 سالشه. 296 00:18:42,872 --> 00:18:44,204 ‫نزدیک شیکاگو بزرگ شده. 297 00:18:44,832 --> 00:18:46,909 ‫وقتی پسر بوده ‫مجله تریبون شیکاگو رو میخونده. 298 00:18:46,917 --> 00:18:49,580 ‫دکتراشو بین سالهاس 67 تا 72 گرفته. 299 00:18:50,671 --> 00:18:53,254 ‫مدتی بعد از دنیا فاصله میگیره. 300 00:18:54,050 --> 00:18:58,005 ‫تلوزیون نداره، وسیله بروزی نداره. ‫دوست نزدیک نداره، رابطه عاطفی نداره. 301 00:18:58,012 --> 00:18:59,219 ‫هیچی، در انزواست. 302 00:18:59,930 --> 00:19:02,013 ‫اون باهوشه، صبوره ... 303 00:19:02,767 --> 00:19:03,928 .‫به شدت محتاطه 304 00:19:05,728 --> 00:19:07,014 ‫و عصبانیه. 305 00:19:07,772 --> 00:19:10,685 ‫اون کم حوصله‌ست راحت ‫بهش برمیخوره. 306 00:19:11,150 --> 00:19:15,563 ‫و بخاطر کسانی که دوستشون داره عصبانی ‫میشه چون هیچکسیُ تو زندگیش نداره. 307 00:19:15,571 --> 00:19:18,484 ‫اون احساس بی‌هویتی میکنه، ‫دستخوش فریب شده. 308 00:19:18,491 --> 00:19:21,208 ‫اون توسط دوستان بی‌استعدادش ‫ترد شده. 309 00:19:21,285 --> 00:19:23,402 ‫اون تنهاست. منتظر ارتباط انسانیه. 310 00:19:23,412 --> 00:19:24,528 ‫ولی نمیتونه پیداش کنه. 311 00:19:24,538 --> 00:19:26,495 ‫و این داره اونُ از هم میپاشونه. 312 00:19:27,458 --> 00:19:29,825 ‫ینی با « لیندا » حرف زدی؟ ‫اون... 313 00:19:29,835 --> 00:19:31,292 ‫باهاش در مورد برادرم صحبت کردی؟ 314 00:19:31,295 --> 00:19:33,457 ‫اون باهات تماس گرفته. 315 00:19:33,464 --> 00:19:35,330 ‫نمیدونم اون کیه. ‫نمیدونم تو کی هستی. 316 00:19:35,341 --> 00:19:37,549 ‫نمیدونم برادرت کیه، ‫هیچکسیُ تو زندگیت نمیشناسم. 317 00:19:40,721 --> 00:19:43,337 ‫ولی یونابامبرُ میشناسم. 318 00:19:46,686 --> 00:19:49,552 ‫مثل کف دستم میشناسمش. 319 00:20:09,834 --> 00:20:10,915 ‫« تد ». 320 00:20:14,213 --> 00:20:15,374 ‫اسمش « تدِ ». 321 00:20:27,017 --> 00:20:29,760 ‫خیلی خب، این « تدِ ». 322 00:20:30,521 --> 00:20:31,386 ‫این یونابامبرِ. 323 00:20:31,689 --> 00:20:34,523 ‫اصلاً هیچ شباهتی نمیبینم ‫آخه، هیچی. 324 00:20:34,525 --> 00:20:37,108 ‫من ساعتها به این طرح نگاه کردم. 325 00:20:37,111 --> 00:20:39,148 ‫این یونابامبر نیست. 326 00:20:39,155 --> 00:20:41,067 ‫چی، آخه تو... ‫این طرح شاهد عینیه. 327 00:20:41,073 --> 00:20:43,110 ‫- همون زنه تو اجاره خونه. ‫- آره زنه تو اجاره خونه. 328 00:20:43,117 --> 00:20:45,609 ‫تنها کسی که یونابامبرُ دید. 329 00:20:48,539 --> 00:20:50,531 ‫میدونی، روز بعد از ‫بمبگذاری کرایه خونه ... 330 00:20:50,541 --> 00:20:53,124 ‫اون یونابامبرُ برای یه ‫طراح توصیف کرد. 331 00:20:53,127 --> 00:20:54,914 ‫طرح منتشر شد و به قدری شبیه ... 332 00:20:54,920 --> 00:20:57,412 ‫یونابامبر بود که مدت ‫6 سال آفتابی نشد. 333 00:20:58,716 --> 00:21:00,548 ‫ولی این اون طرح نیست. 334 00:21:00,551 --> 00:21:03,885 ‫در سال 1994، ده سال ‫از بمبگذاری کرایه خونه ... 335 00:21:03,888 --> 00:21:06,346 ‫رئیس واحد ویژه گفت یه ‫طرح جدید میخواد ... 336 00:21:06,348 --> 00:21:09,557 ‫و یه طراح جدید واسه شاهد ‫عینی فرستاد، و این بار ... 337 00:21:09,560 --> 00:21:13,679 ‫چیزی که شاهد عینی ‫توصیف کرد اون طرح بود. 338 00:21:13,689 --> 00:21:14,850 ‫و خیلی مشهوره. 339 00:21:14,857 --> 00:21:17,315 ‫مشهورترین طرح پلیس در تاریخ. 340 00:21:17,568 --> 00:21:18,934 ‫ولی یونابامبر نیست. 341 00:21:19,195 --> 00:21:26,153 ‫دفعه دوم، طرحی که شاهد عینی توصیف کرد ‫چهره خود طراح بود، این یارو. 342 00:21:26,160 --> 00:21:30,404 ‫حافظه انسان چیز عجیبیه. 343 00:21:30,414 --> 00:21:33,532 ‫اون داشت به یاد میآورد ‫یونابامبرُ با یاد میآورد. 344 00:21:33,709 --> 00:21:35,871 ‫ولی خب اون.. ‫آره بهش فکر کن ... 345 00:21:35,878 --> 00:21:37,915 ‫سه ثانیه به یونابامبر نگاه کرد. 346 00:21:37,922 --> 00:21:40,255 ‫ولی تمام بعد از ظهرُ ‫صرف دیدن این میکرد ... 347 00:21:40,257 --> 00:21:41,122 ‫خود طراح. 348 00:21:41,509 --> 00:21:44,092 ‫و با گذر زمان، چهره‌ها ‫با هم مخلوط میشه. 349 00:21:44,512 --> 00:21:47,175 ‫پس طرح اصلی چی؟ ‫اون چه شکلیه؟ 350 00:21:59,360 --> 00:22:00,567 ‫اه خدای من. 351 00:22:05,699 --> 00:22:07,782 ‫اینجا زندگی میکنه؟ 352 00:22:09,245 --> 00:22:11,282 ‫« دیوید » اینجا زندگی میکنه؟ 353 00:22:13,541 --> 00:22:15,282 ‫این کلبه رو با هم ساختیم. 354 00:22:17,878 --> 00:22:19,585 ‫اون یه ریاضی دانه. 355 00:22:19,588 --> 00:22:23,377 ‫اون کلبه رو با مقیاس ‫دقیق ریاضایت طراحی کرد ... 356 00:22:23,843 --> 00:22:26,927 ‫ولی برق یا آب لوله کشی نداره. 357 00:22:26,929 --> 00:22:29,137 ‫خیلی ساده و بی آلایشه. 358 00:22:29,765 --> 00:22:31,677 ‫اونجا مونتانای غربیه ‫وسط ناکجاآباد. 359 00:22:31,684 --> 00:22:33,676 ‫خیلی قشنگه. 360 00:22:35,312 --> 00:22:37,975 ‫اون بیرون شهر زندگی میکنه، ‫برای غذا شکار میکنه. 361 00:22:38,482 --> 00:22:39,939 ‫یه باغ کوچیک داره. 362 00:22:40,442 --> 00:22:42,479 ‫فکر کنم زندگیش سالی ‫400 دلار خرج داره. 363 00:22:43,112 --> 00:22:45,525 ‫- شغلی نداره؟ ‫- اینجا و اونجا کارهای عجیب میکنه ... 364 00:22:45,531 --> 00:22:48,490 ‫ولی زندگیش خیلی با ‫سیستم فعلی فاصله داره ... 365 00:22:48,492 --> 00:22:51,826 ‫نسبت به کسی در این سن ‫و در این زمانه. 366 00:22:52,121 --> 00:22:54,659 ‫میدونی خیلی از مردم ... 367 00:22:54,665 --> 00:22:56,372 ‫حتی همسرم، اونا ... 368 00:22:57,543 --> 00:23:01,036 ‫به این نگاه میکنند و فکر میکنن اون ... 369 00:23:01,380 --> 00:23:02,621 ‫اون دیوونه‌ست. 370 00:23:03,173 --> 00:23:05,916 ‫اون فقط شجاعت زندگی ‫بر اساس ایده‌هاشُ داره. 371 00:23:08,137 --> 00:23:09,253 ‫به این احترام میذارم. 372 00:23:10,347 --> 00:23:11,713 ‫آره منم همینطور. 373 00:23:13,976 --> 00:23:19,219 ‫ولی رفتن « تد » و زندگی توی جنگل ‫یه جورایی براش توفیق اجباری بود. 374 00:23:19,440 --> 00:23:22,524 ‫اون توسط افکارش به ‫اونجا کشیده شد ... 375 00:23:22,526 --> 00:23:25,815 ‫ولی، یه ... ‫یه اجبار هم وجود داشت ... 376 00:23:25,821 --> 00:23:28,609 ‫مدتی بعد از گرفتن ‫این عکس. 377 00:23:29,992 --> 00:23:31,574 ‫خب اجبار چی بود؟ 378 00:23:34,580 --> 00:23:37,072 ‫بالاخره به خاطر زندگی ‫اون بیرون پولاش تموم شد ... 379 00:23:37,082 --> 00:23:40,746 ‫و برگشت شیکاگو دنبال کار. 380 00:23:40,753 --> 00:23:45,464 ‫تو یه شرکت تلفن که ‫پدرم کار میکرد براش کار پیدا کردم و... 381 00:23:45,716 --> 00:23:47,207 ‫اون تابستون من سرکاگر بودم. 382 00:23:47,635 --> 00:23:51,962 ‫به هر حال، یه دختری اونجا بود که ‫بهش علاقه پیدا کرد. اسمش « الن » بود. 383 00:23:51,972 --> 00:23:53,713 ‫بهش پیشنهاد داد، ‫چند بار با هم قرار گذاشتن. 384 00:23:53,933 --> 00:23:55,549 ‫فکر کنم رفتن چیدن سیب ... 385 00:23:55,559 --> 00:23:58,472 ‫با اجاق مادرم یه کیک سیب درست کردند ... 386 00:23:58,479 --> 00:24:00,721 ‫ولی « تد » با مردم رابطه ‫خوبی نداره ... 387 00:24:00,731 --> 00:24:02,973 ‫برای همین دختره بهش گفت ‫دیگه نمیخواد ببینتش. 388 00:24:04,568 --> 00:24:06,560 ‫فکر کنم با تمام قلبش اینو گفت ولی ... 389 00:24:07,112 --> 00:24:10,276 ‫وقتی روز بعدش اومدم سرکار ... 390 00:24:10,282 --> 00:24:13,400 ‫"خانم جوان به اسم « الن » ‫که خیلی دمدمی مزاج هستی." 391 00:24:13,410 --> 00:24:16,619 ‫تمام اون مکان پر از این ‫یادداشتهای توهین آمیز بود. 392 00:24:17,623 --> 00:24:18,704 ‫همه‌اش راجع به « الن » بود. 393 00:24:19,959 --> 00:24:22,372 ‫حدود 150 تا از اینا اونجا بود. ‫همه جا بودند. 394 00:24:23,337 --> 00:24:25,420 ‫یعنی پیامهای ناشناس سلاحش هست. 395 00:24:25,422 --> 00:24:27,755 ‫این روش یونابامبر که ‫توسط ماشین تحریر مینویسه. 396 00:24:27,758 --> 00:24:28,248 ‫« تد »؟! 397 00:24:29,218 --> 00:24:32,632 ‫من برادرمو اخراج کردم ... 398 00:24:32,930 --> 00:24:35,843 ‫و اونجا بود که دیگه ‫ارتباطشُ قطع کرد. 399 00:24:35,849 --> 00:24:38,262 ‫آخرین دستمزدشم گرفت و ‫تا امروز توی اون کلبه مونده. 400 00:24:40,104 --> 00:24:41,470 ‫- هنوزم برادرتو میبینی؟ ‫- نه. 401 00:24:41,480 --> 00:24:42,687 ‫- باهاش در ارتباطی؟ ‫- نه. 402 00:24:42,690 --> 00:24:44,602 ‫- تماس یا ملاقات؟ ‫- اون تلفن نداره، ما ... 403 00:24:45,359 --> 00:24:47,225 ‫تا چند سال پیش برای ‫همدیگه نامه مینوشتیم. 404 00:24:47,236 --> 00:24:48,943 ‫آخه اون نامه‌های زیادی واسم ‫میفرستاد. 405 00:24:48,946 --> 00:24:51,780 ‫قبل از اینکه به یه نامه ‫جواب بدم بعدیشُ میفرستاد. 406 00:24:51,782 --> 00:24:54,069 ‫فکر کنم صدها نامه داشته ‫باشم، صدتا. 407 00:24:58,205 --> 00:25:00,037 ‫باید اون نامه‌ها رو ببینم. 408 00:25:00,666 --> 00:25:02,999 ‫باید تمام نامه‌هایی که داریُ ببینم. 409 00:25:04,378 --> 00:25:07,121 ‫بعضیاش تو آلاچیق کوچیکم ‫تو تگزاسِ. 410 00:25:08,090 --> 00:25:10,377 ‫یه کلبه کوچیک که قبلاً ‫توش زندگی میکردم. 411 00:25:12,386 --> 00:25:14,423 ‫بقیه‌اش خونه مادرمه. 412 00:25:14,430 --> 00:25:16,342 ‫اون نزدیک میشینه، ‫میتونیم اونا رو برداریم. 413 00:25:16,598 --> 00:25:17,509 ‫میتونیم بریم سراغشون. 414 00:25:19,226 --> 00:25:21,263 ‫باید به مادرم بگیم که ... 415 00:25:22,104 --> 00:25:25,723 ‫پسرش ... 416 00:25:26,567 --> 00:25:29,105 ‫و من کسیم که ... 417 00:25:29,111 --> 00:25:30,397 ‫من کسیم که اونُ لو داد. 418 00:25:31,530 --> 00:25:34,364 ‫میدونی مادرها و برادرهایی ‫بودند که ... 419 00:25:34,366 --> 00:25:36,483 ‫پا پیش گذاشتند ولی ... 420 00:25:37,828 --> 00:25:38,864 ‫این برادر منه. 421 00:25:40,914 --> 00:25:42,655 ‫برادر من یونابامبره. 422 00:25:46,086 --> 00:25:48,328 ‫میدونی اگه یه نفر دیگه جای ‫تو بود چی میشد؟ 423 00:25:50,299 --> 00:25:52,507 ‫99درصدشون فقط بیخیالش میشدن. 424 00:25:53,510 --> 00:25:55,046 ‫اونا شجاعتشو نداشتن. 425 00:25:55,054 --> 00:25:57,216 ‫اونا اینقدر هوشیار نبودن ‫که تماس بگیرن. 426 00:25:57,222 --> 00:26:01,057 ‫اونا میذاشتند ترس مانع ‫انجام کار درست بشه. 427 00:26:01,977 --> 00:26:03,934 ‫و ما هرگز هیچوقت نمیفهمیدیم اون کی بود. 428 00:26:03,937 --> 00:26:06,270 ‫و هیچوقت نمیتونستیم جلوشُ بگیریم. 429 00:26:07,232 --> 00:26:09,098 ‫دنیا خوش شانسه که تو بودی. 430 00:26:10,569 --> 00:26:14,028 ‫و تو مجبوری این بار گناه و ... 431 00:26:14,740 --> 00:26:16,197 ‫رنج و دردُ ... 432 00:26:17,743 --> 00:26:19,951 ‫حمل کنی تا بقیه ما ‫شبها راحت بخوابیم ... 433 00:26:19,953 --> 00:26:22,866 ‫و این بیشترین چیزیه که ‫یه نفر میتونه فدا کنه. 434 00:26:24,083 --> 00:26:25,073 ‫هی! 435 00:26:37,096 --> 00:26:38,177 ‫چه خبر شده؟ 436 00:26:44,353 --> 00:26:47,812 ‫خب اگه خودشه پس ‫باید جلوش گرفته بشه. 437 00:26:48,440 --> 00:26:50,898 ‫چون قربانیهاش خب اونا ‫همه مادر داشتند. 438 00:26:55,447 --> 00:26:57,530 ‫ولی اون پسر خیلی شادی بود. 439 00:26:57,699 --> 00:27:00,487 ‫اون خیلی با تو خوب بود ‫خیلی دوستت داشت. 440 00:27:00,494 --> 00:27:01,530 ‫یادت نمیاد؟ 441 00:27:02,454 --> 00:27:06,164 ‫کجا اشتباه کردم؟ ‫چی، چه اتفاقی افتاد؟ 442 00:27:09,920 --> 00:27:11,752 ‫تو هاروارد اتفاقی براش افتاد؟ 443 00:27:11,755 --> 00:27:12,745 ‫به من هیچوقت نمیگفت. 444 00:27:14,550 --> 00:27:17,918 ‫ولی همیشه حس میکردم ‫یه چیزی درونش تغییر کرده. 445 00:27:20,305 --> 00:27:22,297 ‫یا شاید وقتی یه بچه کوچیک بوده. 446 00:27:24,101 --> 00:27:25,182 ‫یا کی؟ 447 00:27:32,609 --> 00:27:34,191 ‫جوابی براش هست؟ 448 00:28:08,145 --> 00:28:09,261 ‫تمام این نامه‌هارو « تد » نوشته؟ 449 00:28:09,605 --> 00:28:10,516 ‫اره. 450 00:28:18,655 --> 00:28:20,191 ‫اینا تا 30 سال قدمت دارن. 451 00:28:43,347 --> 00:28:45,839 ‫- تلفظ بررسی شده؟ ‫- طرز بیان که همونه. 452 00:28:47,851 --> 00:28:49,012 ‫خودشه. 453 00:28:51,063 --> 00:28:55,148 ‫فقط... باید اینو به ‫واحد ارائه کنم. 454 00:28:55,150 --> 00:28:56,686 ‫باید مطمئن بشم خودشه. 455 00:28:59,613 --> 00:29:02,731 ‫باشه میتونیم انجامش بدیم. 456 00:29:06,536 --> 00:29:08,493 ‫باید دنبال دستخط و زبان ... 457 00:29:08,497 --> 00:29:10,489 ‫و افکارش بگردیم ... 458 00:29:10,499 --> 00:29:13,867 ‫و تو بیانیه یونابامبر ‫دنبال نقاط مشابه بگردیم. 459 00:29:13,877 --> 00:29:16,870 ‫آره و همینطور زندگیش، ‫روی سوابقش کار میکنیم. اینکه کیه. 460 00:29:16,880 --> 00:29:20,247 ‫با جدول زمانی تطابق داره؟ ‫با مشخصات تطابق داره؟ 461 00:30:06,263 --> 00:30:07,299 ‫خودشه. 462 00:30:08,223 --> 00:30:11,967 ‫- ینی موفق شدیم؟ ‫- گرفتیمش. 463 00:30:11,977 --> 00:30:14,060 ‫گرفتیمش. 464 00:30:23,947 --> 00:30:25,313 ‫وایسا. 465 00:30:27,200 --> 00:30:28,611 ‫چیکار میکنی؟ 466 00:30:28,618 --> 00:30:30,735 ‫خب خودت گفتی ‫همسرتو ول کردی. 467 00:30:30,746 --> 00:30:32,829 ‫- فکر کردم... ‫- آره خب. 468 00:30:32,831 --> 00:30:34,743 ‫ولی... 469 00:30:34,750 --> 00:30:36,116 470 00:30:41,840 --> 00:30:43,251 ‫ببخشید. 471 00:30:47,095 --> 00:30:48,051 ‫متشکرم. 472 00:30:51,391 --> 00:30:52,507 ‫متشکرم؟ 473 00:30:55,645 --> 00:30:57,102 ‫چرا اومدی اینجا؟ 474 00:30:58,482 --> 00:31:01,600 ‫همسرتو ول میکنی و تمام ‫کشورُ طی میکنی میای پیش من. 475 00:31:01,777 --> 00:31:02,893 ‫چرا؟ 476 00:31:03,195 --> 00:31:04,606 ‫اصلاً اینجا چیکار میکنی؟ 477 00:31:05,030 --> 00:31:06,396 ‫بخاطر من اومدی یا ‫بخاطر اون اینجایی؟ 478 00:31:12,454 --> 00:31:14,070 ‫من واست اینم؟ 479 00:31:16,792 --> 00:31:19,409 ‫یه وسیله برای اینکه ‫بهش نزدیک بشی؟ 480 00:31:27,803 --> 00:31:30,170 ‫میرم با سگها قدم بزنم ‫تو هم میتونی بری. 481 00:31:54,121 --> 00:31:55,987 ‫خدای من. 482 00:31:56,706 --> 00:31:59,039 ‫- هی « تبی » کجاست؟ ‫- نمیدونم. 483 00:31:59,042 --> 00:32:01,375 ‫« تبی » کجاست؟ ‫« تبی »! 484 00:32:09,928 --> 00:32:10,884 ‫هی! 485 00:32:11,513 --> 00:32:15,974 ‫هی هی هی! ‫داری چیکار میکنی؟ 486 00:32:15,976 --> 00:32:18,559 ‫بهم گفتی یه اسم بذارم روی تخته ... 487 00:32:18,562 --> 00:32:20,554 ‫خب منم دارم یه اسم میذارم روی تخته. 488 00:32:20,564 --> 00:32:23,352 ‫سه ماه پیش گفتیم یه اسم ‫بذار روی تخته! 489 00:32:23,358 --> 00:32:24,519 ‫این خودشه. 490 00:32:25,068 --> 00:32:27,731 ‫این یونابامبرِ... ‫« تئودور کازینسکی ». 491 00:32:28,155 --> 00:32:29,020 ‫یه لحظه « استن ». 492 00:32:32,159 --> 00:32:34,025 ‫پنج دقیقه وقت داری. 493 00:32:38,665 --> 00:32:40,247 ‫با « تد کازینسکی » آشنا بشید. 494 00:32:40,250 --> 00:32:43,584 ‫اون بیرون شیکاگو در سال ‫1942 به دنیا اومده ینی 53 سالشه. 495 00:32:43,587 --> 00:32:46,000 ‫اون قدرت ذهنی 167 داره. ‫اون یه نابغه مادرزادیه. 496 00:32:46,006 --> 00:32:48,794 ‫اون در سن 16 سالگی با ‫بورسیه کامل به هاروارد رفت. 497 00:32:48,800 --> 00:32:52,089 ‫از دانشگاه میشیگان در سال 68 ‫دکترای ریاضایت گرفت. 498 00:32:52,095 --> 00:32:54,712 ‫قالب بندی بیانیه هم بر همین اساسه. 499 00:32:55,599 --> 00:32:57,181 ‫رساله اون شگفت انگیز بود. 500 00:32:58,101 --> 00:32:59,683 ‫برنده جایزه شد و منتشر شد. 501 00:33:00,061 --> 00:33:02,223 ‫به قدری پیشرفته بود که ‫4 یا 5 ریاضیدان در دنیا ... 502 00:33:02,230 --> 00:33:03,687 ‫تونستن ازش سردر بیارن. 503 00:33:03,690 --> 00:33:07,149 ‫ولی همین باعث شد برای ‫شنیده شدن عقده پیدا کنه ... 504 00:33:07,152 --> 00:33:10,270 ‫تا به عنوان یه نابغه متفکر عمق‌گرا ‫ازش قدردانی بشه. 505 00:33:12,073 --> 00:33:14,941 ‫اون برای دو سال تو برکلی تدریس میکرد ... 506 00:33:14,951 --> 00:33:18,115 ‫و بعدش به جنگلهای لینکون در مونتانا ‫نقل مکان کرد. 507 00:33:19,039 --> 00:33:20,655 ‫اون کلبه رو با برادرش ساخت. 508 00:33:22,334 --> 00:33:26,078 ‫« تد » به شیکاگو رفت و برگشت ‫ولی از 1980 تا امروز اینجا زندگی میکنه. 509 00:33:26,713 --> 00:33:29,456 ‫اون دقیقاً طبق توصیف بیانیه ‫زندگی میکنه ... 510 00:33:30,300 --> 00:33:32,883 ‫آزاد از فناوری کاملاً تنها. 511 00:33:33,094 --> 00:33:34,926 ‫آره ولی خیلی از مردم اینطوری ‫زندگی میکنن ... 512 00:33:34,930 --> 00:33:37,923 ‫و مردم زیادی هم تحصیلات ‫عالی دارن و تو شیکاگو بزرگ شدن. 513 00:33:37,933 --> 00:33:39,595 ‫حالا اون با مشخصاتت همخوانی داره ‫خب عالیه. 514 00:33:39,851 --> 00:33:41,934 ‫ولی باعث نمیشه اون یونابامبر باشه. 515 00:33:42,145 --> 00:33:43,852 ‫درسته، فقط در سال 1971 ... 516 00:33:43,855 --> 00:33:45,517 ‫یه سند نوشت که فقط میتونه یه ... 517 00:33:45,524 --> 00:33:47,140 ‫نسخه آزمایشی از بیانیه باشه. 518 00:33:47,984 --> 00:33:49,941 ‫کلمه به کلمه‌اش انعکاس بیانیه‌ست. 519 00:33:50,612 --> 00:33:53,855 ‫به همون ترتیب و همون افکار. ‫همون تمایلات. 520 00:33:53,865 --> 00:33:55,777 ‫این همون خصوصیات زبان شناسیه. 521 00:33:55,784 --> 00:33:56,865 ‫این نامه رو از کجا آوردی « فیتز »؟ 522 00:33:57,118 --> 00:33:58,575 ‫برادرش. 523 00:33:59,788 --> 00:34:01,905 ‫وقتی بیانیه رو منتشر کردیم ‫برادرش بیانیه رو خوند ... 524 00:34:01,915 --> 00:34:03,531 ‫و افکارو شناسایی کرد ... 525 00:34:03,542 --> 00:34:05,875 ‫که دقیقاً به همین خاطر بیانیه ‫رو منتشر کردیم درسته؟ 526 00:34:08,129 --> 00:34:09,916 ‫تازه ببینید. 527 00:34:10,757 --> 00:34:12,999 ‫صدها نامه برای تحلیل دارم. 528 00:34:13,009 --> 00:34:15,467 ‫نامه های بیشتری هم ‫از تگزاس در چند ... 529 00:34:15,679 --> 00:34:17,136 ‫روز آینده قراره بیاد، ‫نگاه کنید. 530 00:34:21,518 --> 00:34:26,183 ‫این با نوشته‌هاش در بیانیه ‫مقایسه شده و من چندین شباهت پیدا کردم. 531 00:34:26,189 --> 00:34:27,771 ‫همینطور از نامه‌های « کازینسکی » ... 532 00:34:27,774 --> 00:34:29,891 ‫استفاده کردم تا تحرکاتش در ‫20 سال گذشته رو ببینم ... 533 00:34:29,901 --> 00:34:32,143 ‫و دقیقاً نزدیک تمام تحرکات ‫یونابامبر قرار داشت. 534 00:34:37,325 --> 00:34:40,739 ‫اون با « سالت لیک سیتی » ‫و شیکاگو ... 535 00:34:40,745 --> 00:34:42,862 ‫ناحیه خلیج آشناست... ‫پیوندهای یونابامبر. 536 00:34:43,623 --> 00:34:45,080 ‫و تو دانشگاهها احساس امنیت میکنه ... 537 00:34:45,083 --> 00:34:48,201 ‫واسه همین بمبها رو شخصاً اونجا کار میذاره. 538 00:34:52,215 --> 00:34:53,331 ‫اون با مشخصات همخوانی داره. 539 00:34:53,925 --> 00:34:55,006 ‫با جدول زمانی همخوانی داره. 540 00:34:55,802 --> 00:34:56,883 ‫زبانش هم تطابق داره. 541 00:34:58,638 --> 00:34:59,674 ‫پیداش کردم. 542 00:35:01,725 --> 00:35:03,591 ‫« تد کازینسکی » خود یونابامبرِ. 543 00:35:13,278 --> 00:35:16,021 ‫« کازینسکی » نه در ‫سطح یک یا سطح دو هم نیست. 544 00:35:16,406 --> 00:35:19,365 ‫اون حتی در بین 15 ‫میلیون اول هم نیست. 545 00:35:20,827 --> 00:35:23,661 ‫با مقیاس رایانه ‫اون یه مضنون نیست. 546 00:35:23,830 --> 00:35:25,696 ‫اون 2400 کیلومتر با اینجا فاصله داره. 547 00:35:25,707 --> 00:35:28,825 ‫تمام نامه‌های یونابامبر ‫تمام بسته‌های یونابامبر ... 548 00:35:28,835 --> 00:35:30,121 ‫از ناحیه خلیج میومد درسته؟ 549 00:35:30,545 --> 00:35:34,038 ‫پس داری میگی برای هر بار ‫ارسال بسته، سه روز رانندگی میکرده؟ 550 00:35:34,049 --> 00:35:35,335 ‫اون ماشین نداره. 551 00:35:37,427 --> 00:35:38,258 ‫با اتوبوس میومد. 552 00:35:39,929 --> 00:35:40,794 ‫با اتوبوس؟ 553 00:35:42,140 --> 00:35:44,883 ‫برای همین تمام نامه‌هاش ‫یه جا میومد. 554 00:35:45,602 --> 00:35:46,968 ‫این همیشه منو گیج میکرد. 555 00:35:48,396 --> 00:35:51,685 ‫اون کلی نامه و دو تا بمب ‫فرستاد ... 556 00:35:51,691 --> 00:35:53,182 ‫تمامشُ به صورت همزمان فرستاد. 557 00:35:53,193 --> 00:35:56,311 ‫و ماهها ناپدید میشد تا ‫انفجار بعدی دوباره میومد. 558 00:36:00,784 --> 00:36:04,778 ‫ما باید درمورد این قضیه ‫خیلی مراقب باشیم. 559 00:36:06,539 --> 00:36:09,657 ‫یونابامبر باشه یا نباشه ‫این یارو تفنگ داره. 560 00:36:09,668 --> 00:36:11,125 ‫میدونه چطور خارج شهر زندگی کنه. 561 00:36:11,544 --> 00:36:14,287 ‫در بهترین شرایط یه خطر بیهوده‌ست. 562 00:36:14,297 --> 00:36:18,462 ‫در بدترین شرایط، داریم از یه نسخه ‫دیگه « رابی ریج مونتانا » حرف میزنیم. 563 00:36:18,885 --> 00:36:23,083 ‫« استن » تو لینکون مونتانا یه تیم ‫شناسایی راه بنداز و کلبه‌اشُ زیر نظر بگیر. 564 00:36:23,098 --> 00:36:26,967 ‫ببین میتونیم سوابق بانکیشُ پیدا کنیم، ‫یه پوشش درست کن. 565 00:36:26,976 --> 00:36:29,138 ‫اگه با اتوبوس میاد، ‫باید ازش سوابقی باشه. 566 00:36:29,145 --> 00:36:29,976 ‫باشه ردیفش میکنم. 567 00:36:30,230 --> 00:36:32,768 ‫« فیتز » حرکت بعدیت چیه؟ 568 00:36:33,191 --> 00:36:35,649 ‫خیلی دوست دارم این نامه‌ها رو برای ... 569 00:36:35,652 --> 00:36:38,895 ‫مدارک زبان شناسی برای اثبات اینکه ‫« تد » بیانیه رو نوشته زیر و رو کنم. 570 00:36:38,905 --> 00:36:40,897 ‫خوبه، « اندی » میخوام با « استیو فرچرو » ... 571 00:36:40,907 --> 00:36:43,490 ‫جلسه بذاری اون رابط ما ‫تو وزارت دادگستریه. 572 00:36:43,910 --> 00:36:46,402 ‫ببین چی لازم داریم تا برای ورود ‫به کلبه‌اش به ... 573 00:36:46,413 --> 00:36:48,075 ‫قاضی فدرال بگیم. 574 00:36:48,957 --> 00:36:50,118 ‫از حالا به بعد ... 575 00:36:51,626 --> 00:36:54,994 ‫« تد کازینسکی » مضنون ‫شماره یک ماست. 576 00:36:59,008 --> 00:37:01,671 ‫« تد کازینسکی »، خودشه. 577 00:37:24,951 --> 00:37:25,782 ‫« فیتز ». 578 00:37:30,331 --> 00:37:32,573 ‫اگه درست یادم باشه ... 579 00:37:33,543 --> 00:37:37,082 ‫این نامه تو بخش ‫"توزیع نشود" بود. 580 00:37:38,006 --> 00:37:39,918 ‫وقتی نامه اومد، تو در بخش رفتارشناسی بودی. 581 00:37:42,260 --> 00:37:44,377 ‫میشه برام این رازو هم برملا کنی؟ 582 00:38:11,873 --> 00:38:12,954 ‫نکنه منو فروختی؟ 583 00:38:15,376 --> 00:38:18,289 ‫خیلی خب، کلی کار داریم ‫بیا « فیتز ». 584 00:38:23,510 --> 00:38:25,172 ‫بهت گفتم اول با من هماهنگ کن. 585 00:38:25,178 --> 00:38:27,261 ‫- خواستم پیدات کنم. ‫- من تا گردن واست خم شدم. 586 00:38:27,263 --> 00:38:29,630 ‫ببین درستش میکنم « تبی » ‫درستش میکنم. 587 00:38:30,934 --> 00:38:32,425 ‫من هواتو داشتم. 588 00:38:33,561 --> 00:38:34,972 ‫میخواستم مثل تو باشم. 589 00:38:37,398 --> 00:38:40,562 ‫وقتی اومدی فکر کردم بالاخره ‫یه نفر هست که منو ببینه، میدونی؟ 590 00:38:40,568 --> 00:38:42,529 ‫تواناییهای منُ ببینه. 591 00:38:42,695 --> 00:38:45,986 ‫فکر کردم دیگه « تبی » مأمور خیابونی نبودم ‫که پشت میز گیر کرده بود. 592 00:38:45,990 --> 00:38:47,777 ‫میدونی، فکر کردم میتونم ‫یه کار باحال بکنم ... 593 00:38:47,784 --> 00:38:49,776 ‫یه چیزی بیشتر از این باشم. 594 00:38:49,786 --> 00:38:52,494 ‫ولی ازم سوءاستفاده کردی ‫و منو پیچوندی. 595 00:38:55,667 --> 00:38:58,455 ‫خب، تو قوانینُ شکستی. ‫تو اسنادُ واسم فرستادی. 596 00:38:59,420 --> 00:39:00,956 ‫میدونی وقتی اون آدرسُ بهم دادی ... 597 00:39:00,964 --> 00:39:02,171 ‫فکر کردی بعدش چه اتفاقی میافته؟ 598 00:39:07,428 --> 00:39:09,920 ‫میدونی داری سابقه ‫بدی از خودت به جا میذاری مرد. 599 00:39:10,598 --> 00:39:11,930 ‫کوه به کوه نمیرسه. 600 00:39:12,308 --> 00:39:14,674 ‫میدونی، ولی آخرش ‫هیچکسیُ نداری طرفتُ بگیره. 601 00:39:14,769 --> 00:39:15,805 ‫باشه. 602 00:40:01,983 --> 00:40:03,019 ‫متشکرم. 603 00:40:11,075 --> 00:40:12,657 ‫باید « تدُ » نجات بدیم. 604 00:40:13,912 --> 00:40:14,948 ‫به هر قیمتی شده ... 605 00:40:15,455 --> 00:40:20,951 ‫مهم نیست چیکار کنیم یا ‫چی بگیم باید جونشُ نجات بدیم. 606 00:41:38,663 --> 00:41:39,870 ‫ایناهاش.