1 00:00:00,634 --> 00:00:05,634 سایت آیو یه مشت کلاهبردار اداره میکنند 2 00:00:05,635 --> 00:00:07,235 ‫[ بر اساس داستانی واقعی ] سایت آیونت یه سایت کلاهبرداره 2 00:00:07,341 --> 00:00:10,960 ‫مدام به خودت میگی ‫اوضاع تحت کنترله. 3 00:00:11,887 --> 00:00:16,757 ‫اونا از تو تبعیت میکنن، از ‫فناوریت، از دم و دستگاهت. 4 00:00:18,018 --> 00:00:21,932 ‫ولی بدون ماشینت میخوای چیکار کنی، ‫بدون تلفنت؟ 5 00:00:22,898 --> 00:00:25,811 ‫اگه تمام هواپیماها متوقف بشن چی؟ 6 00:00:28,612 --> 00:00:31,446 ‫ده سال پیش، رایانه اسباب بازی ‫گرونی بود. 7 00:00:32,658 --> 00:00:35,822 ‫امروزه تمدنی که میشناسیم ‫بدون اون از بین میره. 8 00:00:38,539 --> 00:00:41,828 ‫در ترس تاریکی مطلقِ خراب شدن یک رایانه ... 9 00:00:41,833 --> 00:00:45,621 ‫یا روشن نشدن یک ماشین ‫یا خراب شدن تلفن باید زندگی کنی. 10 00:00:45,671 --> 00:00:48,004 ‫بنابراین بنای زندگی و جامعه خودتُ... 11 00:00:48,006 --> 00:00:50,589 ‫طوری میسازی که ‫این اتفاق رخ نده. 12 00:00:52,511 --> 00:00:56,420 ‫تمام چیزها بر اساس نیازهای ‫اونها گردش میکنه، نه نیازهای تو. 13 00:00:56,598 --> 00:00:59,557 ‫اونا بوق میزنن و تو میپری. ‫اونا بیپ میکنن و تو جواب میدی. 14 00:01:00,185 --> 00:01:03,895 ‫پس از خودت سؤال کن، چه ‫کسی همه‌چیزُ کنترل میکنه؟ 15 00:01:05,148 --> 00:01:08,437 ‫تو یا اونا؟ 16 00:01:35,929 --> 00:01:39,337 ‫هی، همین الان از مرموزترین مجرم ‫دنیا یه بیانیه 56 صفحه‌ای به دستمون رسیده ... 17 00:01:39,474 --> 00:01:43,221 ‫اینقدر مهم بوده که هم بدست اداره پست هم ‫روزنامه تایمز رسونده و من فقط پنج دقیقه وقت... 18 00:01:43,228 --> 00:01:44,685 ‫میخوام تا بخونمش. 19 00:01:44,688 --> 00:01:46,054 ‫روپوش تنم میکنم، حواسمُ جمع میکنم. 20 00:01:46,064 --> 00:01:47,305 ‫فقط پنج دقیقه. 21 00:01:47,316 --> 00:01:49,103 ‫اینجا یه روش داریم، ‫یه رویه ... 22 00:01:49,109 --> 00:01:52,193 ‫رویه‌ای که با تجزیه و تحلیل ‫آزمایشگاهی شروع میشه ... 23 00:01:52,195 --> 00:01:55,529 ‫به طور کامل، بدون عجله، بدون خدشه ‫بدون انجام کارهای بیهوده. 24 00:01:55,532 --> 00:01:57,068 ‫میدونم ولی این یه دستاورد ‫بزرگ تو پرونده‌ست ... 25 00:01:57,075 --> 00:01:58,657 ‫و به خاطر همین کارها اینجام درسته؟ 26 00:01:58,660 --> 00:02:00,822 ‫تو اینجایی تا کاریُ بکنی ‫که بهت میگن. 27 00:02:00,829 --> 00:02:02,866 ‫وقتی تونستیم یه اثر انگشت تو یکی از ‫اون صفحات پیدا کنیم میشه یه ... 28 00:02:02,873 --> 00:02:05,786 ‫دستآورد بزرگ توی پرونده ‫وقتی تونستیم یه « نیتان آر » دیگه پیدا کنیم. 29 00:02:06,627 --> 00:02:11,410 ‫یه تار مو خیلی با ارزشتر از ‫خوندن چیزهاییه که طرف نوشته. 30 00:02:11,965 --> 00:02:14,423 ‫خب با خوندن نامه تونست ‫"بابا من هستمُ" کشف کنه. 31 00:02:14,426 --> 00:02:16,133 ‫آره، پرونده هم مختومه شد. 32 00:02:16,136 --> 00:02:17,468 ‫منتظر نتایج آزمایشگاه میمونیم ... 33 00:02:17,471 --> 00:02:19,633 ‫یه ماه یه سال، حالا ‫هرقدر هم طول بکشه. 34 00:02:19,973 --> 00:02:22,465 ‫تا اونموقع اگه میخوای کار ‫واقعی پلیسی ببینی ... 35 00:02:23,060 --> 00:02:24,426 ‫بیا داخل. 36 00:02:26,563 --> 00:02:29,431 ‫« فیتز » رفیق، باید اینو نگاه ‫کنی خیلی کارشون تمیزه. 37 00:02:29,441 --> 00:02:30,397 ‫نوبت توئه. 38 00:02:30,400 --> 00:02:33,108 ‫ما تمام صندوق پستی سواحل ‫غربی رو تجزیه و تحلیل کردیم ... 39 00:02:33,278 --> 00:02:36,487 ‫و مسیر تمام بسته‌ها و نامه‌های ‫« یونابام » رو از لحظه‌ای که ... 40 00:02:36,490 --> 00:02:39,032 ‫نامه رو درون صندوق پستی ‫انداخته تا نقطه ... 41 00:02:39,034 --> 00:02:42,027 ‫تحویل نهایی ردیابی کردیم ... 42 00:02:42,037 --> 00:02:44,245 ‫ما دو نقطه پایانی حساس پیدا کردیم. 43 00:02:44,247 --> 00:02:48,833 ‫بنابراین، اگر « یونابام » تصمیم بگیره ‫بسته‌هاشُ از مناطق بندری ارسال کنه ... 44 00:02:48,835 --> 00:02:52,668 ‫95% احتمال داره که در یکی از این ‫دو مناطق مشخص شده تقسیم بشه. 45 00:02:52,798 --> 00:02:55,541 ‫که یعنی ما کسانی که وظیفه ‫ترتیب و رسیدگی دارن توجیه ... 46 00:02:55,550 --> 00:02:57,963 ‫کردیم بسته‌های « یونابام » رو شناسایی کنن. 47 00:02:57,969 --> 00:03:00,928 ‫اونوقت میتونیم هر بمبی رو در ‫هر مسیری شناسایی کنیم. 48 00:03:01,181 --> 00:03:03,594 ‫دیگه مجبور نیستیم نگران بسته‌های ‫انفجاری « یونابام » باشیم. 49 00:03:03,850 --> 00:03:05,512 ‫باحاله، نه؟ 50 00:03:06,269 --> 00:03:08,135 ‫آره. 51 00:03:08,355 --> 00:03:10,438 ‫بازم میخوای از ‫"بابا من هستم" بگی؟ 52 00:03:12,359 --> 00:03:15,523 ‫خیلی خب، از نظر میدانی تو ‫چه وضعیتی هستیم؟ 53 00:03:16,279 --> 00:03:19,568 ‫خیلی خب شما این ‫دو منطقه رو میبینید؟ 54 00:03:19,991 --> 00:03:21,778 ‫اینا محلهای مورد نظر هستن... 55 00:03:22,619 --> 00:03:26,283 ‫"بابا من هستم" به ما میگه ‫اون از بازی با کلمات و معما خوشش میاد ... 56 00:03:27,165 --> 00:03:32,332 ‫و فکر میکنه از هرکسی باهوشتره ‫و اینکه میتونه از کنار ما عبور کنه. 57 00:03:32,421 --> 00:03:36,711 ‫که یجورایی حقیقت داره چون ‫هیچکس متوجه نشد ... 58 00:03:36,717 --> 00:03:40,631 ‫چون همه شما اونو ‫دست کم گرفتید. 59 00:03:41,304 --> 00:03:43,921 ‫اون مشکل صحبت کردن ‫با بقیه داره. 60 00:03:45,183 --> 00:03:46,845 ‫برای همین رمزی ارتباط برقرار میکنه. 61 00:03:49,146 --> 00:03:50,808 ‫و احتمالاً با باباش مشکل داره. 62 00:03:51,773 --> 00:03:54,937 ‫حالا، همه اینارو از یه ‫صفحه نامه فهمیدم. 63 00:03:56,361 --> 00:03:59,604 ‫حالا تصور کنید از 56 صفحه ‫بیانیه چی گیرم میاد. 64 00:04:03,618 --> 00:04:04,529 ‫آره. 65 00:04:05,287 --> 00:04:06,994 ‫ایشون همکار من هستن. 66 00:04:08,373 --> 00:04:12,117 ‫بعد از اینکه آزمایشگاه ‫کارش تموم شد 56 صفحه بهت میدیم. 67 00:04:12,627 --> 00:04:13,708 ‫خداحافظ. 68 00:04:16,214 --> 00:04:17,705 ‫بله « کول » هستم. 69 00:04:20,594 --> 00:04:21,425 ‫چی؟! 70 00:04:23,013 --> 00:04:23,844 ‫کجا؟ 71 00:04:25,098 --> 00:04:27,306 ‫یه نامه از « یونابامبر » باز کردم. 72 00:04:27,309 --> 00:04:28,925 ‫تو در روزنامه ‫سن فرانسیسکو کار میکنی. 73 00:04:28,935 --> 00:04:30,096 ‫فقط تو به این دست زدی؟ 74 00:04:30,312 --> 00:04:31,928 ‫فقط یه کاراموز سرمقاله هستم. 75 00:04:31,938 --> 00:04:34,396 ‫فقط نامه‌هارو برای ویراستار باز میکنم. 76 00:04:35,650 --> 00:04:37,232 ‫ولی ممکن بود بمیرم. 77 00:04:37,235 --> 00:04:39,101 ‫ممکن بود مثل بقیه منفجر بشم. 78 00:04:39,112 --> 00:04:41,479 ‫آره ولی نشدی، خیلی از مردم ‫هم مثل تو ... 79 00:04:41,490 --> 00:04:43,356 ‫پس خدارو شاکر باش و خفه شو. 80 00:04:43,366 --> 00:04:45,608 ‫- چی داری؟ ‫- رئیس حاضری؟ 81 00:04:45,619 --> 00:04:50,312 ‫چیز بدیه. ‫"اخطار، گروه تروریستی « اف.سی » ‫با نام مستعار « یونابامبر » ..." 82 00:04:50,457 --> 00:04:54,041 ‫"برنامه دارن تا یه هواپیما از ‫فرودگاه بین‌المللی لوس آنجلس ..." 83 00:04:54,044 --> 00:04:56,286 ‫"در شش روز آینده منفجر کنه." 84 00:04:56,546 --> 00:05:03,813 ‫برای اثبات اینکه نویسنده این نامه « اف.سی » ‫را میشناسه دو رقم اول شناسایی هواپیما 55 هست. 85 00:05:03,929 --> 00:05:05,261 ‫این شماره درسته؟ 86 00:05:05,263 --> 00:05:06,424 ‫شماره‌ای که برای ‫روزنامه فرستاد چنده؟ 87 00:05:08,517 --> 00:05:11,055 ‫شماره شناسایی که « اف.سی » ‫برای روزنامه فرستاد چنده؟ 88 00:05:14,439 --> 00:05:16,897 ‫553254394. 89 00:05:18,985 --> 00:05:19,975 ‫خودشه. 90 00:05:20,946 --> 00:05:22,903 ‫« تریشا »، با ‫رئیس « فری » تماس بگیر ... 91 00:05:22,906 --> 00:05:26,149 ‫به رئیس پلیس لس آنجلس، اداره هوانوردی فدرال ‫و دفتر دادستان هم خبر بده. 92 00:05:26,159 --> 00:05:29,402 ‫و واضح بگو، یه وضعیت محتمل ‫تلفات دسته جمعی داریم. 93 00:05:30,080 --> 00:05:34,823 ‫زمانی که یک نامه به روزنامه سن فرانسیسکو ‫رسید که تهدید کرد یه هواپیمارو منهدم میکنه ... 94 00:05:34,876 --> 00:05:37,789 ‫مسئولین میگن تمام شواهد ‫نشون میده کار « یونابامبر » هست. 95 00:05:37,796 --> 00:05:42,229 ‫مسئولین فدرال باور دارن فرستنده این نامه ‫همون تروریستیه که سالها بسته‌های ... 96 00:05:42,300 --> 00:05:44,667 ‫به نظر « یونابامبر » برای یه ‫حمله دیگه آماده ست. 97 00:05:44,678 --> 00:05:48,342 ‫این بار هدف مورد نظر یه ‫هواپیمای جت از لس آنجلسِ. 98 00:05:48,849 --> 00:05:52,217 ‫« فردریک بنجامین آیزاک وود » ‫اف بی آی « وود ». 99 00:05:52,227 --> 00:05:54,139 ‫ولی اونا هواپیماهایی با ‫مخازن سوخت تخلیه شده هستن. 100 00:05:54,145 --> 00:05:57,681 ‫داریم در مورد مخزن سوخت یه ‫هواپیمای جت صحبت میکنیم که حاوی ... 101 00:05:57,689 --> 00:05:59,726 ‫یه وسیله انفجاری با قدرت و شعاع ‫انفجاری نامعلومه. 102 00:05:59,985 --> 00:06:00,896 ‫یه 747 برای پرواز چقدر سوخت لازم داره؟ 103 00:06:00,902 --> 00:06:05,146 ‫« فیل »، بگو اسکنرهای ‫پرتوی ایکس چی بهمون داده. 104 00:06:05,156 --> 00:06:07,990 ‫درسته، پس میدونی... 105 00:06:07,993 --> 00:06:09,359 ‫نه، باید متحرک باشه. 106 00:06:09,369 --> 00:06:11,986 ‫نباید وسایلُ برای ‫اسکن بیاری فرودگاه. 107 00:06:11,997 --> 00:06:13,363 ‫خدای من « فیل ». 108 00:06:13,373 --> 00:06:15,410 ‫باید تو مسیر اینکارو بکنی. 109 00:06:15,417 --> 00:06:16,953 ‫باید هواپیما به هواپیما انجامش بدیم. 110 00:06:17,294 --> 00:06:18,785 ‫باورم نمیشه. 111 00:06:19,004 --> 00:06:20,916 ‫« لوکاس » هی، میشه خودکارتو بدی ‫لطفاً؟ 112 00:06:21,089 --> 00:06:23,422 ‫متشکرم، 2-1-3. 113 00:06:23,425 --> 00:06:28,583 ‫حدود 30% شده ولی به نظر میاد ‫تمام بانک اطلاعاتی آماده جستجو هستن. 114 00:06:30,515 --> 00:06:33,427 ‫خدمات درآمد داخلی ‫خدمات پستی ایالات متحده آمریکا... 115 00:06:33,894 --> 00:06:34,975 ‫خدمات عمومی؟ 116 00:06:50,785 --> 00:06:52,276 ‫میدونی معنی این چیه؟ 117 00:06:52,287 --> 00:06:55,701 ‫این اولین پرونده‌ی بزرگیه که ‫توسط رایانه حل شده. 118 00:06:55,707 --> 00:06:56,697 ‫اگه خودش باشه. 119 00:06:57,042 --> 00:07:00,160 ‫اگری وجود نداره چون ‫از داده‌ها بیرون اومده. 120 00:07:00,170 --> 00:07:03,129 ‫به تمام داده‌هایی که دولت ‫از شهروندانش داره فکر کنید. 121 00:07:03,798 --> 00:07:07,041 ‫آدرسها، مشاغل، نظامی، آمار. 122 00:07:07,052 --> 00:07:10,341 ‫هشتاد سال داده، 250 میلیون آدم ... 123 00:07:10,347 --> 00:07:15,194 ‫ولی نمیتونی باهاش کاری بکنی چون در ‫ده دوازده سیستم مختلف پخش شده. 124 00:07:15,268 --> 00:07:21,587 ‫برای همین موازی سازی فشرده داده‌هارو ‫ساختم، تا تمام داده‌ها در یک مکان کنار هم باشن. 125 00:07:21,608 --> 00:07:26,390 ‫منظورم اینه ببین، شماره تاییدیه ‫« اف.سی » خیلی شبیه به شماره تلفن میمونه درسته؟ 126 00:07:26,947 --> 00:07:29,189 ‫منم یه جستجو زدم و ‫تطابق داره. 127 00:07:29,783 --> 00:07:31,570 ‫شماره متعلق به « آلن میکس » هست. 128 00:07:32,160 --> 00:07:33,571 ‫چهل ساله سفید مذکر. 129 00:07:34,412 --> 00:07:36,278 ‫بعد یه نگاهی به داده‌های ‫خدمات پستی انداختم. 130 00:07:36,998 --> 00:07:39,866 ‫ببین « میکس » در 30 سال ‫گذشته کجا زندگی میکرده. 131 00:07:40,460 --> 00:07:45,046 ‫اوکلند، سن فرانسیسکو، سالت لیک سیتی، ‫ساکرامنتو. 132 00:07:46,132 --> 00:07:49,170 ‫تمام نقاط کلیدی مربوط به فعالیتهای ‫« یونابامبر » هست. 133 00:07:50,428 --> 00:07:51,339 ‫الان کجاست؟ 134 00:07:51,346 --> 00:07:52,507 ‫الان دستگیرش کردن. 135 00:07:53,473 --> 00:07:55,055 ‫اونا « میکزُ » همینجا گرفتن. 136 00:07:55,767 --> 00:07:57,008 ‫اینجارو شناختی؟ 137 00:07:58,186 --> 00:08:00,143 ‫آره همون مکان انفجار« هیو اسکراتن » بود. 138 00:08:00,563 --> 00:08:04,325 ‫اولین قتل « یونابامبر »، ‫به صحنه جرم برگشته. 139 00:08:04,901 --> 00:08:07,234 ‫الان دارن « میکسُ » برای ‫بازجویی آماده میکنن ... 140 00:08:07,237 --> 00:08:09,069 ‫و باید بدونم « میکس » خود ‫« یونابامبر » هست یا نه ... 141 00:08:10,115 --> 00:08:11,731 ‫اینجا دنبال چی میگشته؟ 142 00:08:21,251 --> 00:08:23,584 ‫چرا برگشتی؟ چرا اینجا؟ 143 00:08:24,087 --> 00:08:25,953 ‫مغازه کرایه رایانه. 144 00:08:25,964 --> 00:08:28,206 ‫رایانه، فناوری. 145 00:08:28,216 --> 00:08:29,957 ‫این آدما برات نماد چی هستن؟ 146 00:08:38,143 --> 00:08:41,307 ‫صبح زود رفتی سر کارت، ‫انتظار نداشتی اونجا باشن. 147 00:08:41,312 --> 00:08:43,395 ‫10 ثانیه، 20 ثانیه، ‫فقط همین قدر لازم داشتی. 148 00:08:50,071 --> 00:08:53,030 ‫ولی اون نگاه کرد و یه دفعه « یونابامبر » ‫به گوشت و خون تبدیل شد. 149 00:08:55,785 --> 00:08:59,654 ‫یه مرد نه یه طرح، واسه ‫همین اینقدر تورو ترسوند. 150 00:08:59,664 --> 00:09:01,371 ‫برای همین مدت 6 سال کاری نکردی ... 151 00:09:01,875 --> 00:09:02,706 ‫هی « هیو »؟ 152 00:09:07,464 --> 00:09:11,891 ‫« فیلیس » تو صورت حساب ‫فینیکس گیمز و « هابیز » رو داری؟ 153 00:09:12,302 --> 00:09:14,715 ‫میخوام قبل از اینکه باز کنیم ‫اینارو بندازم دور. 154 00:09:15,513 --> 00:09:16,674 ‫« فیلیس »؟ 155 00:09:17,515 --> 00:09:18,847 ‫رفتی دستشویی؟ 156 00:09:29,152 --> 00:09:32,941 ‫با این حال حس خوبی داد ‫که بالاخره موفق شدی. 157 00:09:47,587 --> 00:09:50,125 ‫داشت مرورش میکرد، مزه‌اش میکرد. 158 00:09:50,131 --> 00:09:52,748 ‫که بخاطر اون شاهد عینی هرگز ‫نتونست سال 85 انجامش بده. 159 00:09:56,930 --> 00:09:59,092 ‫« میکس » حاضره! ‫بریم اونجا. 160 00:09:59,099 --> 00:10:00,931 ‫لعنتی، میتونه واقعاً خودش باشه. 161 00:10:03,061 --> 00:10:05,394 ‫"چوب اصیل." ‫بخون و لذت ببر « فیتز ». 162 00:10:05,939 --> 00:10:07,851 ‫اون « یونابامبرِ ». 163 00:10:07,857 --> 00:10:09,644 ‫زخیم. 164 00:10:09,651 --> 00:10:12,234 ‫"زخیم‌تر از آب." ‫این اون نیست. 165 00:10:12,821 --> 00:10:14,608 ‫یه غلط املایی خب که چی؟ 166 00:10:15,323 --> 00:10:16,939 ‫رو مواد باشی و بری تاتو بزنی ... 167 00:10:16,950 --> 00:10:19,516 ‫تو هیچکدوم از اون نامه‌ها ‫هیچ غلط املایی ندیدم. 168 00:10:19,869 --> 00:10:24,236 ‫این یارو شبیه به کسیه که یه بیانیه ‫در مورد "جامعه صنعتی و آینده آن" بنویسه؟ 169 00:10:24,958 --> 00:10:26,290 ‫واسه من که شبیه. 170 00:10:28,837 --> 00:10:32,330 ‫موضوع اینجاست، فکر نکنم ‫قصد داشتی کسیُ بکشی. 171 00:10:32,715 --> 00:10:35,781 ‫فکر کنم فقط میخواستی یه ‫پیام بفرستی تا یکم بترسونیشون. 172 00:10:36,010 --> 00:10:39,469 ‫من قطعاً نمیخواستم کسیُ بکشم ‫اینو بهتون بگم. 173 00:10:39,472 --> 00:10:41,338 ‫ببین باور میکنم. 174 00:10:41,349 --> 00:10:44,183 ‫ولی این آدما اینطور فکر ‫نمیکنن و خیلی هم مصمم هستن. 175 00:10:44,185 --> 00:10:48,225 ‫پس بهم بگو چطور تهدید لس آنجلسُ ‫متوقف کنم، کمکم کن کمکت کنم. 176 00:10:48,231 --> 00:10:49,438 ‫لس آنجلس چیه؟ 177 00:10:49,607 --> 00:10:50,893 ‫اگه بخوای کارو برام سخت کنی... 178 00:10:50,900 --> 00:10:52,107 ‫- نمیخواستم کسیُ بکشم. ‫- زندگیتو برات ... 179 00:10:52,110 --> 00:10:54,648 ‫- یه کابوس میکنم. ‫- نمیتونم کاری که کردم جبران کنم ... 180 00:10:54,654 --> 00:10:56,611 ‫تا آخر عمرم باید باهاش کنار بیام. 181 00:10:56,614 --> 00:10:58,321 ‫من دینمُ به جامعه دادم. 182 00:11:01,119 --> 00:11:04,078 ‫وایسا، معذرت میخوام؟ 183 00:11:04,330 --> 00:11:06,447 ‫هشت سال زندان ایالتی آیوا . 184 00:11:07,625 --> 00:11:10,459 ‫من تغییر کردم، عبرت گرفتم. 185 00:11:10,753 --> 00:11:13,712 ‫دیگه در مستی رانندگی نکردم ‫حتی یه بار، قسم میخورم. 186 00:11:19,470 --> 00:11:21,803 ‫وقتی « یونابامبر » فعالیت میکرده ‫« میکس » تو زندان بوده. 187 00:11:21,806 --> 00:11:23,342 ‫چطور اینا تو پرونده‌ها نبود؟ 188 00:11:23,349 --> 00:11:25,762 ‫ما همه‌چیزُ کشیدیم بیرون... ‫از شهر فدرال « کَلی ». 189 00:11:26,311 --> 00:11:29,591 ‫داری میگی سوابق زندان آیوا ‫رو توی سیستمت نداشتی؟ 190 00:11:31,566 --> 00:11:33,182 ‫قبلاً اینکارو نکرده بودیم؟ 191 00:11:33,860 --> 00:11:34,941 ‫فقط واسه پرونده‌هاست. 192 00:11:40,366 --> 00:11:41,322 ‫بگیر. 193 00:11:43,494 --> 00:11:44,484 ‫"چوب خالص" چیه؟ 194 00:11:44,495 --> 00:11:46,077 ‫« آرین پکروود » اصیل. 195 00:11:46,664 --> 00:11:48,997 ‫تو این رگها خون نانجیب نیست. 196 00:11:49,626 --> 00:11:52,585 ‫صحیح، "ضخیم‌تر از اوب" نه؟ 197 00:11:53,338 --> 00:11:55,546 ‫- ضخیم‌تر از چی؟ ‫- ضخیم‌تر از اوب!؟ 198 00:11:55,840 --> 00:11:59,049 ‫"اوب"؟ خب از اهل ‫کدوم قبرستونی هستی؟ 199 00:11:59,594 --> 00:12:02,712 ‫کی اینطوری حرف میزنه؟ ‫شنیدین گفت "اوب"؟ 200 00:12:02,972 --> 00:12:04,508 ‫خدای من. 201 00:12:07,644 --> 00:12:08,509 ‫« فیتز » فریم. 202 00:12:10,063 --> 00:12:14,606 ‫بخاطر نامه‌ای که از طرف مردی به ‫اسم « یونابامبر » ارسال شد ... 203 00:12:14,648 --> 00:12:16,561 ‫اقدامات احتیاطی شدیدی اتخاذ شده. 204 00:12:17,070 --> 00:12:17,981 ‫خبری نشد؟ 205 00:12:18,488 --> 00:12:20,946 ‫اوب زیر پله. 206 00:12:20,949 --> 00:12:22,565 ‫لعنتی، تو هم شنیدی؟ 207 00:12:23,576 --> 00:12:24,737 ‫این چه لحجه‌ایه « فیتز » داره. 208 00:12:24,911 --> 00:12:26,743 ‫اوب؟ 209 00:12:27,538 --> 00:12:29,029 ‫« تبستر » سنگدل. 210 00:12:29,457 --> 00:12:30,538 ‫بیخیال « فیلی ». 211 00:12:30,541 --> 00:12:31,827 ‫« فیتز ، بورکارد » ‫بیاید جلسه. 212 00:12:31,834 --> 00:12:33,951 ‫نشنیده بودم اینطوری ‫حرف بزنی، گفتی اوب. 213 00:12:34,545 --> 00:12:36,628 ‫آب، آب. 214 00:12:36,631 --> 00:12:38,668 ‫از اوب خوشم میاد. ‫این بخشی از شخصیتته. 215 00:12:39,759 --> 00:12:42,092 ‫پس یه کلمه و یه اشتباه کوچیک ‫حالا فکر میکنی منو میشناسی؟ 216 00:12:43,721 --> 00:12:45,212 ‫الان جدی عصبانی شدی؟ 217 00:12:46,140 --> 00:12:46,971 ‫درمورد چی؟ 218 00:12:48,643 --> 00:12:52,060 ‫یه کلمه رو اشتباه گفتم، حالا همه‌اتون ‫ول کن نیستین دارین گیر میدید. 219 00:12:52,730 --> 00:12:54,312 ‫« فیتز » الان! 220 00:12:57,235 --> 00:12:59,192 ‫رفیق! الان جدی هستی؟ 221 00:13:02,365 --> 00:13:04,573 ‫خب ، میتونی بخونیش. 222 00:13:04,575 --> 00:13:06,942 ‫آره؟ این چیه؟ 223 00:13:07,453 --> 00:13:10,412 ‫گزارش آزمایشگاه، 300 صفحه ‫که میگه هیچی پیدا نکردیم. 224 00:13:10,415 --> 00:13:12,953 ‫نه گزارش نه، اسناد. ‫اسنادش، بیانیه‌اش. 225 00:13:12,959 --> 00:13:15,076 ‫اونجان، هیچکس سراغش نمیاد. 226 00:13:15,086 --> 00:13:15,997 ‫چی؟ 227 00:13:16,004 --> 00:13:20,071 ‫خب داری در مورد سه سابقه ‫متفاوت حرف میزنی و الان پیشم نیست پس... 228 00:13:21,092 --> 00:13:22,299 ‫یه لحظه. 229 00:13:23,011 --> 00:13:27,258 ‫هفده ساله « یونابامبر » سعی داره ‫با بمبگذاری بهمون پیغام بفرسته ... 230 00:13:27,265 --> 00:13:31,992 ‫و حالا که تمام خواسته‌هاشُ برای ما ‫رو کرده شما حتی نمیخوایم بخونینش؟ 231 00:13:32,061 --> 00:13:34,599 ‫ما الان تو وضعیت تعطیلی گسترده ‫فرودگاهها هستیم ... 232 00:13:35,315 --> 00:13:38,774 ‫پس سه صفحه مختصر بنویس، تمیز ‫بدون غلط املایی ... 233 00:13:39,110 --> 00:13:40,317 ‫تا ما هم نگاه کنیم. 234 00:13:40,945 --> 00:13:42,231 ‫بله، خیلی خب. 235 00:13:45,033 --> 00:13:46,899 ‫یه نامه جدید از « یونابامبر » به روزنامه فرستاده شده. 236 00:13:46,909 --> 00:13:47,945 ‫چی؟ 237 00:13:48,202 --> 00:13:49,659 ‫نیویورک داره فاکسش میکنه. 238 00:13:49,954 --> 00:13:51,536 ‫خدای من « گرگ »، باید برم! 239 00:13:53,958 --> 00:13:55,119 ‫به صفحه 3 نگاه کن. 240 00:14:03,259 --> 00:14:05,000 ‫این یارو مارو گرفته، ینی چی؟ 241 00:14:05,386 --> 00:14:07,378 ‫"از اونجایی که مردم ‫حافظه ضعیفی دارند ..." 242 00:14:07,388 --> 00:14:10,301 ‫"تصمیم گرفتیم آخرین شوخی ‫رو انجام بدیم ..." 243 00:14:10,308 --> 00:14:13,550 ‫"تا یادشون بندازیم ‫ما کی هستیم." 244 00:14:13,560 --> 00:14:18,069 ‫"ولی نه، ما نمیخواستیم تو هواپیما ‫بمب کار بذاریم. (اخیراً)" 245 00:14:18,816 --> 00:14:20,808 ‫اخیراً تو پرانتزه. 246 00:14:20,818 --> 00:14:22,229 ‫گفته یه شوخیه. 247 00:14:23,279 --> 00:14:25,271 ‫بله قربان، آخرین شوخی. 248 00:14:25,698 --> 00:14:27,064 ‫و مطمئنی از طرف « یونابامبرِ »؟ 249 00:14:29,285 --> 00:14:30,651 ‫تایید شده قربان. 250 00:14:30,661 --> 00:14:33,119 ‫قطعاً از طرف « یونابامبر » هست. 251 00:14:34,082 --> 00:14:36,574 ‫بهتون خبر میدیم چکار باید بکنیم. 252 00:14:36,584 --> 00:14:38,200 ‫اگه فقط خواسته حواسمونُ پرت کنه چی؟ 253 00:14:38,586 --> 00:14:42,837 ‫اگه تو یه هواپیما بمبی کار گذاشته باشه و ‫منتظر باشه اجازه پرواز بدیم، اونوقت بووم. 254 00:14:42,840 --> 00:14:46,801 ‫ممکنه یه « لاکربی » دیگه اتفاق بیافته ‫چون حرف بمبگذار سريالیُ باور نکردم. 255 00:14:47,553 --> 00:14:51,336 ‫شخصاً فکر میکنم تمام این ماجرای بیانیه سرکاریه. 256 00:14:51,766 --> 00:14:55,507 ‫طرف یه کودنه، یه مهندس هواپیمایی ‫با یه مدرک فوق دیپلم، حداکثر. 257 00:14:55,520 --> 00:14:59,059 ‫پس کیه که نگه اون پایان نامه ‫یه نفر دیگه را کپی نکرده ... 258 00:14:59,065 --> 00:15:02,103 ‫تا حواس مارو پرت نگه داره، ‫تا مارو کور بکنه ... 259 00:15:02,110 --> 00:15:06,195 ‫که مارو از سرنخهای واقعی تو ‫دنیای واقعی دور نگه داره، آزمایشگاه؟ 260 00:15:06,197 --> 00:15:08,655 ‫قربان، حالا که کار آزمایشگاه ‫با بیانیه تموم شده ... 261 00:15:08,658 --> 00:15:10,991 ‫فکر میکنم حیاتیه که نیروهای ‫ما اینو کامل مطالعه کنن. 262 00:15:10,993 --> 00:15:11,904 ‫باشه بس کن. 263 00:15:12,995 --> 00:15:16,488 ‫« یونابامبر » تهدید کرده میخواد یه ‫هواپیمارو توی آسمون منفجر کنه. 264 00:15:16,999 --> 00:15:20,709 ‫الان چهارتا سناتور و دادستان پشت خط هستن ... 265 00:15:20,878 --> 00:15:26,125 ‫ازم میخوان این نامه رو باور کنم، ‫که میگه میخواد چندصد آدم بیگناهُ بکشه ... 266 00:15:26,175 --> 00:15:29,384 ‫یا این یکی، که میگه تهدید بمب‌گذاری ‫فقط یه شوخی بود. 267 00:15:29,804 --> 00:15:31,295 ‫پس هیچکدوم از اینارو نمیخونم. 268 00:15:31,305 --> 00:15:35,953 ‫اینو میخونم تا بتونم تصمیم بگیرم ‫لس آنجلس میتونه به حالت عادی برگرده یا نه. 269 00:15:35,977 --> 00:15:40,415 ‫اگه تماس اشتباهی بگیرم چند صد نفر ‫آدم تو آسمون منفجر میشن. 270 00:15:40,440 --> 00:15:43,023 ‫پس یه توضیح برام بنویس که ‫جواب سؤالاتُ بده. 271 00:15:43,025 --> 00:15:46,063 ‫اگر نه که اینا فقط کاغذ پاره هستن. 272 00:15:46,070 --> 00:15:47,356 ‫اینا جون انسانها. 273 00:15:48,823 --> 00:15:50,234 ‫مفهوم شد؟ 274 00:15:50,241 --> 00:15:52,608 ‫خیلی خب، چی داریم؟ 275 00:15:57,248 --> 00:16:00,082 ‫رفیق، اینو خوندی؟ تو بیانیه نوشته گوش کن. 276 00:16:00,376 --> 00:16:03,540 ‫"در جوامع امروزی، تنها چیزی ‫که لازم دارید تبعیته." 277 00:16:03,546 --> 00:16:05,412 ‫این دقیقاً همونی نیست که « کول » میگفت؟ 278 00:16:05,423 --> 00:16:07,130 ‫بیانیه باشه برای بعد، ‫الان زندگی آدما در خطره. 279 00:16:07,717 --> 00:16:10,175 ‫تهدید بمب‌گذاری، شوخی. 280 00:16:10,178 --> 00:16:11,134 ‫کدومش راسته؟ 281 00:16:13,556 --> 00:16:16,219 ‫از کجا میتونیم بدونیم؟ 282 00:16:20,220 --> 00:16:24,220 ‫[1997، شهر آلامدا، کالیفورنیا] 283 00:16:26,986 --> 00:16:30,303 ‫میدونی هر مشکلی که الان داری ‫دو سال پیش شروع نشده. 284 00:16:30,323 --> 00:16:31,814 ‫با این پرونده هم شروع نشده. 285 00:16:32,116 --> 00:16:34,108 ‫خیلی قبلتر از « یونابامبر » شروع شد. 286 00:16:37,288 --> 00:16:38,199 ‫میدونم. 287 00:16:40,291 --> 00:16:42,533 ‫فقط نمیدونم از کی اینقدر ‫احساس ناتوانی کردم. 288 00:16:43,252 --> 00:16:44,959 ‫هی همه همین احساسُ داریم، ‫همه همینطورین. 289 00:16:45,213 --> 00:16:47,079 ‫اگه همه اینطورین در موردش چیکار میکنن؟ 290 00:16:47,423 --> 00:16:48,880 ‫هیچی. 291 00:16:48,883 --> 00:16:51,125 ‫خوشمون میاد. 292 00:16:51,135 --> 00:16:55,425 ‫از اینکه حس گیرافتادن بکنیم ‫خوشمون میاد، له شده. 293 00:16:56,891 --> 00:16:59,804 ‫فکر کنم آزادی خیلی وحشتناکتر از بردگیه. 294 00:16:59,810 --> 00:17:01,642 ‫ولی کاری نمیشه کرد. 295 00:17:01,646 --> 00:17:04,309 ‫زندگی همینه، خرابش میکنی ‫و زندگی میکنی. 296 00:17:04,315 --> 00:17:05,977 ‫نه این... این زندگی نیست، ‫این زنده بودن نیست. 297 00:17:06,442 --> 00:17:08,058 ‫این راه رفتن تو خوابه. 298 00:17:09,820 --> 00:17:11,903 ‫تماشای تلوزیون ، خوردن آت آشغال... 299 00:17:12,240 --> 00:17:16,200 ‫کار میکنیم، تا واسه دیگران ‫یه چیزی بشیم. 300 00:17:16,702 --> 00:17:18,284 ‫و هیچکسیم در موردش کاری نمیکنه. 301 00:17:18,287 --> 00:17:20,279 ‫هیچکس حتی تلاش نمیکنه، ‫هیچکس به غیر از « تد ». 302 00:17:20,289 --> 00:17:22,155 ‫آره ولی « فیتز »، اون « یونابامبرِ ». 303 00:17:26,504 --> 00:17:27,494 ‫اون ابلیسه. 304 00:17:31,759 --> 00:17:33,250 ‫همینجاست. 305 00:17:45,982 --> 00:17:46,813 ‫طوریت نمیشه؟ 306 00:17:48,401 --> 00:17:49,391 ‫نمیدونم. 307 00:17:52,238 --> 00:17:54,025 ‫باید برم اونجا باید باهاش رودررو بشم. 308 00:18:01,747 --> 00:18:03,739 ‫برو. 309 00:18:14,740 --> 00:18:17,740 ‫[1995، سن فرانسیسکو] 310 00:18:35,406 --> 00:18:39,070 ‫تو هواپیما بمب هست « اف.سی » یا شوخیه؟ 311 00:18:48,502 --> 00:18:51,040 ‫رئیس یه گزارش تمیز میخواد، ‫بدون اشتباه. 312 00:18:52,298 --> 00:18:53,789 ‫« کول » خوشحال نمیشه « اف.سی ». 313 00:19:16,113 --> 00:19:17,445 ‫لحیم کاری بیش از حد. 314 00:19:28,793 --> 00:19:30,204 ‫این نامه اصلیه. 315 00:19:30,544 --> 00:19:32,001 ‫نگاه کن، اون رو کاغذ چند بار ‫ضربه زده ... 316 00:19:32,630 --> 00:19:34,838 ‫نه برای اینکه غلطشُ اصلاح کنه ‫میخواست محوش کنه. 317 00:19:35,299 --> 00:19:37,586 ‫جرمشناسها در مورد اثر ‫در مقابل عادات صحبت میکنن ... 318 00:19:38,010 --> 00:19:41,472 ‫عادت تمام چیزیه که برای تکمیل ‫جنایت نیاز هست، امضاها اضافات هستن. 319 00:19:41,931 --> 00:19:44,968 ‫اونا روانشناسی و ‫شخصیت رو آشکار میکنن. 320 00:19:45,559 --> 00:19:47,141 ‫ینی یه نامه رو بدجور داغون کردن. 321 00:19:47,353 --> 00:19:48,434 ‫آره درسته. 322 00:19:48,979 --> 00:19:51,141 ‫ولی بمب اون فروشگاه ... 323 00:19:51,816 --> 00:19:54,354 ‫گزارش آزمایشگاه میگفت ‫لحیم کاری بیش از حد. 324 00:19:54,902 --> 00:19:56,734 ‫امضاشه، بدون شک. 325 00:19:57,571 --> 00:19:58,561 ‫از کجا میدونی؟ 326 00:20:02,243 --> 00:20:04,235 ‫نگران نباش این ساختگیه. 327 00:20:04,245 --> 00:20:06,783 ‫ولی یه نسخه دقیق از همون بمب ‫قبل از انفجارشه. 328 00:20:07,707 --> 00:20:08,914 ‫خودت ساختیش؟ 329 00:20:10,668 --> 00:20:12,534 ‫چه مرگته؟ 330 00:20:13,379 --> 00:20:14,620 ‫مطمئنی « یونابامبر » نیستی؟ 331 00:20:17,258 --> 00:20:18,669 ‫تمام اینا مدارک آزمایشگاست؟ 332 00:20:19,885 --> 00:20:22,719 ‫بله آقا، اینو با ‫چندتای دیگه ساختم. 333 00:20:23,055 --> 00:20:26,536 ‫رؤسا میگن وقت تلف کردنه ولی ‫خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم. 334 00:20:26,600 --> 00:20:30,389 ‫اون واژه « اف.سیُ » روی مستحکمترین ‫قطعات هر بمب حکاکی میکنه ... 335 00:20:30,396 --> 00:20:32,729 ‫قطعه‌ای که مطمئنی از انفجار سالم در میاد. 336 00:20:32,732 --> 00:20:33,813 ‫واسه اینکه بدونیم کار خودشه. 337 00:20:34,942 --> 00:20:39,125 ‫مثل لحیم کاری بیش از حد، اون تمام اتصالاتُ غرق ‫در لحیم میکنه انگار میخواد پنهانشون کنه ... 338 00:20:39,131 --> 00:20:43,412 ‫بعدشم مقادیر زیادی هم چسب به مفاصل ‫زده که کسی گزارششُ نداده. 339 00:20:43,534 --> 00:20:45,491 ‫کاملاً بی مورد. فقط بیش از اندازه زده. 340 00:20:45,870 --> 00:20:47,406 ‫امضا، نه عادت. 341 00:20:49,123 --> 00:20:51,080 ‫اون نمیخواست کسی شکافها رو ببینه. 342 00:20:57,423 --> 00:20:58,914 ‫اسمت چیه؟ 343 00:20:59,258 --> 00:21:00,465 ‫« ارنی اسپوزیتو ». 344 00:21:02,178 --> 00:21:03,589 ‫ممنون « ارنی ». 345 00:21:15,316 --> 00:21:18,059 ‫این تحلیل من از تهدید بمب لس آنجلسِ. 346 00:21:18,068 --> 00:21:20,151 ‫منظم بدون اشتباه، کلی هم ‫کلمات قلمبه داره. 347 00:21:20,154 --> 00:21:23,111 ‫« جنت رینو » میخونه و شمارو تحسین میکنه. 348 00:21:23,115 --> 00:21:24,447 ‫خلاصه‌اش چیه؟ 349 00:21:26,202 --> 00:21:27,738 ‫خب نظر من اینه که یه شوخیه. 350 00:21:28,662 --> 00:21:29,994 ‫تو لس آنجلس بمبی در کار نیست. 351 00:21:30,539 --> 00:21:33,373 ‫« اف.سی » به محبوبیت و اعتبارش خیلی ‫اهمیت میده. 352 00:21:33,959 --> 00:21:36,497 ‫وقتی جایی اشتباهی میکنه خجالت ‫زده میشه و محوش میکنه. 353 00:21:36,504 --> 00:21:41,046 ‫اون سعی کرده تمام اتصالات ‫بمب‌هاشُ پنهان کنه تا نتونیم کارشُ ببینیم. 354 00:21:41,091 --> 00:21:44,004 ‫اون بدجوری دنبال یه تصویر ‫بی‌نقص بین افکار عمومی میگرده. 355 00:21:44,011 --> 00:21:47,004 ‫میخواد به عنوان یه نابغه ‫یه آدم با منطق و برتر به نظر بیاد. 356 00:21:47,014 --> 00:21:48,004 ‫ولی این ... 357 00:21:48,349 --> 00:21:53,141 ‫این یه تصویر ضعیف از خودش نشون میده، ‫چون اون واقعاً میترسه که همه نواقصشُ ببینن. 358 00:21:53,521 --> 00:21:56,138 ‫این تهدید بمبگذاری نیازش به ‫قدرت رو ارضا میکنه. 359 00:21:56,857 --> 00:22:01,818 ‫میدونی اون خوشش میاد ما دور خودمون بچرخیم ‫ولی اعتبارش، این مهم‌ترین چیزیه که داره. 360 00:22:01,904 --> 00:22:07,414 ‫و نمیخواد مهمات لازمو به ما بده ‫تا به رسانه بدیم تا بتونن چیزیُ عَلَم کنن که میگه ... 361 00:22:07,409 --> 00:22:09,867 ‫"این یارو غیرقابل اعتماده، اون یه دروغگوئه." 362 00:22:10,496 --> 00:22:15,915 ‫"اون یه روانی آدم کشه که هیچ ‫آبرویی نداره و هرچیزی میگه تا مردمُ بکشه." 363 00:22:16,669 --> 00:22:20,162 ‫اینا فقط نقطه نظر منه، ولی ‫میدونید، میتونم بهش تکیه کنم. 364 00:22:20,506 --> 00:22:24,250 ‫با توجه به مدارک آزمایشگاهی که داریم ‫روش حساب میکنم. 365 00:22:26,262 --> 00:22:29,295 ‫خوبی « فیتز » اینه که ‫اهل چرند گفتن نیست ... 366 00:22:29,390 --> 00:22:30,926 ‫چه خوب چه بد. 367 00:22:33,060 --> 00:22:34,972 ‫خیلی خب اینو میخونیم و ‫میدیم دست بالایی. 368 00:22:36,856 --> 00:22:37,721 ‫متشکرم. 369 00:22:38,148 --> 00:22:41,186 ‫این ممکنه از میز دادستان « جنت رینو » ‫عبور کنه، پس در دسترس باشه. 370 00:22:45,239 --> 00:22:47,196 ‫به من گوش کنی یه ستاره طلائی نصیبت میشه. 371 00:22:47,992 --> 00:22:49,824 ‫فقط یکم پیروی لازمه. 372 00:22:50,202 --> 00:22:52,444 ‫فکر کنم « اف.سی » تو ‫بیانیه‌اش همینو گفته. 373 00:22:52,454 --> 00:22:56,343 ‫میتونی اینو تو سه صفحه خلاصه بیاریش. 374 00:22:56,458 --> 00:22:58,495 ‫ترفندهای رهبری توسط « یونابامبر ». 375 00:23:09,221 --> 00:23:10,257 ‫حالا میریم تو کارش. 376 00:23:15,561 --> 00:23:16,768 ‫بیا اول یه نگاه کلی بندازیم. 377 00:23:17,813 --> 00:23:19,349 ‫اون 56 صفحه نوشته ... 378 00:23:19,356 --> 00:23:21,313 ‫فلسفه‌اش از دنیای ‫امروزیُ بیان کرده. 379 00:23:21,775 --> 00:23:24,893 ‫اسمشو گذاشته ‫"جامعه صنعتی و آینده آن." 380 00:23:25,571 --> 00:23:27,358 ‫ما بهش میگیم بیانیه. 381 00:23:27,990 --> 00:23:30,448 ‫خب، اون بمبهارو ‫به عنوان پیغام ارسال میکنه. 382 00:23:30,868 --> 00:23:33,279 ‫تلاش میکنه صداش شنیده بشه. 383 00:23:33,579 --> 00:23:34,444 ‫خب پیام چیه؟ 384 00:23:35,205 --> 00:23:36,286 ‫مرگ بر فناوری؟ 385 00:23:36,290 --> 00:23:37,952 ‫خب، مرگ بر فناوری. 386 00:23:37,958 --> 00:23:39,574 ‫و اینکه ما رسماً نابود شدیم. 387 00:23:40,753 --> 00:23:42,870 ‫« یونابامبر » همین الان یه ‫درب به ذهنش باز کرده. 388 00:23:43,297 --> 00:23:44,754 ‫ما باید واردش بشیم پس ... 389 00:23:45,674 --> 00:23:46,755 ‫شروعش ... 390 00:23:47,593 --> 00:23:52,001 ‫"انقلاب صنعتی و عواقب آن ‫برای نسل انسان یک فاجعه ایجاد کرده." 391 00:23:52,139 --> 00:23:54,722 ‫فناوری قرار بود ما را آزاد کند ‫ولی اینکار را نکرد. 392 00:23:54,725 --> 00:23:57,263 ‫مثل ماشین. ماشین اختراع شد ‫و بعد ... 393 00:23:57,269 --> 00:23:59,682 ‫یه دفعه میتونستیم هرجا که ‫خواستیم بریم. 394 00:24:00,397 --> 00:24:03,014 ‫ولی بعد، در اصل ماشین ‫تبدیل به یک وسیله حیاتی شد. 395 00:24:03,192 --> 00:24:05,354 ‫پس به جای اینکه آزادتر بشیم ‫محدودتر شدیم. 396 00:24:05,361 --> 00:24:06,477 ‫فشرده تر. 397 00:24:06,487 --> 00:24:12,901 ‫آخه تمام شهرها و جوامع توسط ماشین احاطه شده ‫طوری که حتی نمیتونی بدون رانندگی غذا خرید کنی. 398 00:24:12,910 --> 00:24:14,117 ‫یعنی مارو مجبور کردند. 399 00:24:14,119 --> 00:24:16,702 ‫آره تلوزیون اوایل به نظر بی‌ضرر بود، ‫قبل از اینکه اطرافمون پر بشه. 400 00:24:16,705 --> 00:24:19,573 ‫همه جا دوربینهای مداربسته نصب ‫کردیم و تبدیل به وسیله‌ای برای نظارت شد. 401 00:24:19,583 --> 00:24:23,291 ‫حتی اگه عجله هم داشته باشیم نمیتونیم ‫سریع رانندگی کنیم یا برای خستگی آروم برونیم. 402 00:24:23,379 --> 00:24:25,166 ‫ما با اراده شروع کردیم. 403 00:24:26,382 --> 00:24:28,248 ‫حالا برده فناوری خودمون شدیم. 404 00:24:29,885 --> 00:24:34,722 ‫"بشریت به طور دائمی به محصولات مهندسی و ‫چرخ‌دنده‌های ماشین صنعت محدود شد ..." 405 00:24:35,724 --> 00:24:38,683 ‫"بی‌بهره از شأن و خودمختاری و استقلال." 406 00:24:39,645 --> 00:24:43,013 ‫"تنها گزینه موجود برای ما ‫پیروی کردنه." 407 00:24:43,023 --> 00:24:46,400 ‫"ما تبدیل شدیم به موش آزمایشگاهی..." ‫[1997، زندان فدرال، شهر آلامدا] 408 00:24:46,402 --> 00:24:50,610 ‫"بخاطر یه پنیر درون یک هزارتو دور خودمون میچرخیم." ‫[1997، زندان فدرال، شهر آلامدا] 409 00:24:50,656 --> 00:24:56,013 ‫"مقام، ترفیع، پول، ماشینهای قشنگتر ‫خونه‌های بزرگتر، تلوزیون بیشتر ..." 410 00:24:56,120 --> 00:24:59,929 ‫"محیطی پر از سرگرمی، اُخت شده با ‫مشاوره روانی و قرصهای آرام بخش ..." 411 00:24:59,957 --> 00:25:02,244 ‫"تا جایی که دیگه حتی نمیخوای آزاد باشی." 412 00:25:03,127 --> 00:25:07,087 ‫"یا اگه نتونی اُخت پیدا کنی، ‫دیوانه خانه." 413 00:25:10,509 --> 00:25:11,966 ‫"یا زندان." 414 00:25:17,433 --> 00:25:20,392 ‫"تنها گزینه جایگزین، تنها ‫امید برای ما ..." 415 00:25:21,061 --> 00:25:23,303 ‫"تنها راه آزاد شدن..." 416 00:25:26,025 --> 00:25:27,516 ‫"اینه که همه‌چیزُ منفجر کنیم." 417 00:25:34,533 --> 00:25:35,740 ‫من آماده‌ام. 418 00:25:51,091 --> 00:25:52,582 ‫« کازینسکی » حاضری؟ 419 00:26:00,476 --> 00:26:02,843 ‫« تد » به عنوان وکیلت، ‫بهت التماس میکنم نظرتُ عوض کنی. 420 00:26:03,103 --> 00:26:04,890 ‫تنهایی با « فیتزجرالد » رودررو نشو. 421 00:26:06,315 --> 00:26:09,433 ‫برای مدافع در یه پرونده کشوری ‫این کار به شدت خطرناکیه ... 422 00:26:09,443 --> 00:26:10,979 ‫اینکه اولاً: ‫با افسری که دستگیرت کرده حرف بزنی ... 423 00:26:10,986 --> 00:26:13,069 ‫و دوماً: ‫بدون مشاوره اینکارو بکنی. 424 00:26:16,116 --> 00:26:17,357 ‫این یه خطر بزرگیه برات. 425 00:26:17,367 --> 00:26:19,074 ‫دلیلی نداره اینکارو بکنی. 426 00:26:19,078 --> 00:26:20,535 ‫بذار همراهت بیام داخل. 427 00:26:20,537 --> 00:26:22,244 ‫دخالت نمیکنم فقط نظارت میکنم ... 428 00:26:22,247 --> 00:26:23,408 ‫تا برای ورود آماده باشم. 429 00:26:27,044 --> 00:26:28,251 ‫تمام مدت تو اتاق کناری هستم. 430 00:26:28,462 --> 00:26:31,113 ‫اگه خواستی مصاحبه تموم بشه ‫فقط بفرست دنبالم باشه؟ 431 00:26:39,765 --> 00:26:41,427 ‫ما یه اعتراف به جرم از « تد » میخوایم. 432 00:26:41,892 --> 00:26:43,008 ‫این تنها فرصتته. 433 00:26:43,894 --> 00:26:45,305 ‫تو تنها فرصت ما هستی. 434 00:26:47,731 --> 00:26:48,642 ‫صحیح. 435 00:26:50,901 --> 00:26:52,142 ‫یه لحظه بهمون وقت بده. 436 00:27:02,246 --> 00:27:04,659 ‫ما میدونیم « تد کازینسکی » ‫همون یونابامبرِ. 437 00:27:04,665 --> 00:27:05,826 ‫ولی نمیتونیم بریم دادگاه. 438 00:27:06,834 --> 00:27:09,872 ‫این پرونده گیر کلی مشکلات ‫فنیه. 439 00:27:09,878 --> 00:27:11,915 ‫اگه قبل از هیئت منصفه بریم، ‫اگه ما تاسُ بندازیم ... 440 00:27:14,007 --> 00:27:15,623 ‫الان تو دوران خطرناک و مرددی هستیم. 441 00:27:16,468 --> 00:27:18,425 ‫« واکو » رو ببین، ‫« او.جو » رو ببین. 442 00:27:19,138 --> 00:27:22,097 ‫حتی برادران « منندز » هم ‫از هیئت منصفه قسر در رفتن. 443 00:27:22,099 --> 00:27:24,557 ‫یونابامبر آی.کیو 168 داره. 444 00:27:25,686 --> 00:27:27,598 ‫فکرشو بکن، 168. 445 00:27:27,604 --> 00:27:29,812 ‫اگه « تد کازینسکی » کارش ‫به محاکمه بکشه میتونه آزاد بشه. 446 00:27:30,149 --> 00:27:31,685 ‫اگه آزاد بشه ناپدید میشه. 447 00:27:31,692 --> 00:27:34,025 ‫اگه ناپدید بشه دوباره ‫کارشو شروع میکنه. 448 00:27:34,027 --> 00:27:35,984 ‫فقط این بار دیگه ‫هیچوقت پیداش نمیکنیم. 449 00:27:36,989 --> 00:27:39,402 ‫اعتراف به جرم تنها راهیه ‫که مطمئن بشیم این اتفاق نمیافته. 450 00:27:41,326 --> 00:27:42,191 ‫گوش کن « فیتز ». 451 00:27:44,204 --> 00:27:48,790 ‫فکر کنم « تد » خواسته بیای اینجا ‫چون یه روحیه خویشاوندُ خوب میشناسه. 452 00:27:50,294 --> 00:27:51,375 ‫با این شروع کن. 453 00:27:52,171 --> 00:27:55,460 ‫کاری کن احساس کنه باهوشه، ‫درک میشه، باهاش همدردی کن. 454 00:27:55,883 --> 00:27:57,875 ‫باهاش ارتباط برقرار کن، ‫ولی مات باقی بمون. 455 00:27:58,343 --> 00:27:59,925 ‫خیلی باهاش حرف نزن. 456 00:27:59,928 --> 00:28:02,591 ‫همونقدری که تو اونُ ‫میشناسی او هم تورو میشناسه. بهتر. 457 00:28:03,390 --> 00:28:06,224 ‫اون میخواد بگرده دنبال ضعفهای تو ... 458 00:28:06,226 --> 00:28:07,808 ‫دنبال هرچیزی میگرده تا ‫بتونه علیه ما استفاده کنه. 459 00:28:12,232 --> 00:28:16,389 ‫به حرف بیارش، ارتباط برقرار کن ‫و کاری کن به جرمش اعتراف کنه. 460 00:28:20,407 --> 00:28:23,103 ‫داری سعی میکنی کمکش کنی، ‫سعی میکنی از صندلی برقی نجاتش بدی. 461 00:28:23,118 --> 00:28:25,485 ‫تو تنها دوستش هستی، ولی ‫به آرومی اینکارو بکن. 462 00:28:25,495 --> 00:28:27,703 ‫نترسونش، باشه؟ 463 00:28:27,706 --> 00:28:29,368 ‫قانعش کن. 464 00:28:59,196 --> 00:29:00,107 ‫خیلی خب. 465 00:29:15,337 --> 00:29:16,669 ‫مأمور « فیتزجرالد »؟ 466 00:29:20,092 --> 00:29:23,085 ‫خیلی خوشحالم که بالاخره ‫با شما دیدار میکنم. 467 00:29:30,686 --> 00:29:32,603 ‫[1995، سن فرانسیسکو] ‫کی وقتش میرسه؟ 468 00:29:32,604 --> 00:29:35,312 ‫[1995، سن فرانسیسکو] ‫قبلاً با « کیم » در مورد مرخصی حرف زدم. 469 00:29:35,524 --> 00:29:38,107 ‫« نانسی » میگه میتونه جای من بره، ‫و مامان هم از پسرها مراقبت میکنه. 470 00:29:38,110 --> 00:29:42,730 ‫پس، فقط بهم بگو کی، ‫چون حاضرم. 471 00:29:43,573 --> 00:29:45,109 ‫خوشحالم میشنوم. 472 00:29:46,118 --> 00:29:47,029 ‫عالیه. 473 00:29:48,578 --> 00:29:51,616 ‫اه، چرا بعداً بهم زنگ نمیزنی ... 474 00:29:51,790 --> 00:29:54,123 ‫- وقتی که با خودم حرف نزنم؟ ‫- اه نه نه نه. 475 00:29:54,126 --> 00:29:57,085 ‫من اینجام، من اینجام، ‫دارم گوش میکنم، اینجام. 476 00:29:58,547 --> 00:30:01,335 ‫فقط، میدونی ... 477 00:30:03,468 --> 00:30:04,584 ‫میدونی ... 478 00:30:07,764 --> 00:30:08,925 ‫چیزیت شده؟ 479 00:30:13,812 --> 00:30:15,144 ‫بعداً بهت زنگ میزنم. 480 00:30:18,317 --> 00:30:19,933 ‫باشه، خداحافظ. 481 00:30:40,839 --> 00:30:43,126 ‫ام، این برای امروزه. 482 00:30:43,133 --> 00:30:44,965 ‫« فیتز » الآن. 483 00:30:49,014 --> 00:30:51,506 ‫خب ما گزارشات اداره هوانوردی فدرالُ نگاه کردیم ... 484 00:30:51,516 --> 00:30:54,509 ‫پلیس لس آنجلس و همینطور گزارشات فرودگاه ... 485 00:30:54,519 --> 00:30:57,057 ‫و مطالبی که رئیس ‫« آکرمن » فرستاد رو خوندیم. 486 00:30:57,064 --> 00:30:59,147 ‫بر اساس چیزی که دیدیم ... 487 00:30:59,149 --> 00:31:02,517 ‫دفتر شرکت سهامی عام مشکلی ‫برای ادامه کار در لس آنجلس نداره. 488 00:31:02,527 --> 00:31:05,645 ‫- تو چطور « بیل »؟ ‫- اداره هوانوردی فدرال مشکلی نداره. 489 00:31:05,655 --> 00:31:09,820 ‫رئیس اف بی آی « فریه » اینجاست. ‫ما از سمت خودمون تاییدیه و ... 490 00:31:09,826 --> 00:31:12,409 ‫چراغ سبز برای کنترل پرواز اعلام میکنیم. 491 00:31:12,412 --> 00:31:14,699 ‫کنترل پرواز، چراغ سبزُ دیدم ... 492 00:31:14,706 --> 00:31:16,163 ‫مسیرهارو باز میکنیم. 493 00:31:16,958 --> 00:31:18,620 ‫اولین هواپیما بزودی پرواز میکنه. 494 00:31:19,211 --> 00:31:21,077 ‫کنترل پرواز، من رئیس « آکرمن » هستم ... 495 00:31:21,088 --> 00:31:23,125 ‫اجازه هست روی خط بمونم؟ 496 00:31:23,965 --> 00:31:24,796 ‫تایید میشه. 497 00:31:26,635 --> 00:31:30,379 ‫بمب یونابام که پرواز 444 خطوط ‫هوایی آمریکارو تقریباً منفجر کرد ... 498 00:31:30,389 --> 00:31:34,850 ‫توسط یه وسیله از راه دور در ‫فاصله 20 هزار پایی فعال شد. 499 00:31:38,939 --> 00:31:41,022 ‫هواپیمای 7 پرواز کرد. 500 00:31:44,736 --> 00:31:46,568 ‫732 پرواز کرد. 501 00:31:49,574 --> 00:31:51,987 ‫TWA 199 پرواز کرد. 502 00:31:59,793 --> 00:32:03,082 ‫این پرواز آمریکا 7 هست. ‫به فاصله 15000 پایی رسیدیم. 503 00:32:03,755 --> 00:32:05,417 ‫به 20 هزار پایی رسیدیم. 504 00:32:05,966 --> 00:32:07,673 ‫بررسی شد. 505 00:32:08,135 --> 00:32:09,626 ‫ما به فاصله 10000 رسیدیم. 506 00:32:11,638 --> 00:32:13,971 ‫KLM206، داریم اوج میگیریم. 507 00:32:16,768 --> 00:32:21,684 ‫- KLM 206 ارتفاع پایاسیر، تمام. ‫- به سمت ارتفاع پایاسیر. 508 00:32:22,566 --> 00:32:25,309 ‫پرواز شماره 7 ما در ‫25000 پا هستیم. 509 00:32:25,318 --> 00:32:29,528 ‫- در حال رسیدن به ارتفاع پایاسیر. ‫- به سمت ارتفاع پایاسیر تمام. 510 00:32:40,959 --> 00:32:43,167 ‫امنه ، امنه. 511 00:32:43,170 --> 00:32:44,251 ‫شنیدید قربان؟ 512 00:32:44,254 --> 00:32:46,621 ‫بلند و واضح. 513 00:32:46,631 --> 00:32:47,747 ‫خدارو شکر. 514 00:33:08,695 --> 00:33:09,902 ‫تصمیم درستی گرفتی. 515 00:33:09,905 --> 00:33:10,895 ‫نباید تصمیم میگرفتم. 516 00:33:11,781 --> 00:33:13,693 ‫تمام اون آدما تو هواپیما، ‫و بر چه اساسی ... 517 00:33:13,700 --> 00:33:15,066 ‫چندتا نامه؟ 518 00:33:15,619 --> 00:33:17,201 ‫تصمیم درستی بود. 519 00:33:22,667 --> 00:33:26,081 ‫واقعاً فکر میکنی میتونی ‫از اون بیانیه چیزی در بیاری ... 520 00:33:26,087 --> 00:33:27,077 ‫چیز با ارزش؟ 521 00:33:28,048 --> 00:33:29,880 ‫اره، آره فکر کنم بتونم. 522 00:33:31,885 --> 00:33:34,127 ‫خیلی خب، بهت یه دفتر میدم. 523 00:33:34,596 --> 00:33:36,383 ‫و یه تیم، اگه بخوای. 524 00:33:39,184 --> 00:33:41,141 ‫شاید همین الآن بیانیه رو بخونین. 525 00:33:41,478 --> 00:33:44,471 ‫میخونم، همه میخونیم. 526 00:33:44,981 --> 00:33:47,894 ‫راستش، یه بار خواستم ‫بخونم، نه خوندم. 527 00:33:48,068 --> 00:33:52,028 ‫ولی بیخیال، اون لحجه و تمام ‫این پایان جملات. 528 00:33:52,614 --> 00:33:53,855 ‫کی اینطوری مینویسه؟ 529 00:33:57,035 --> 00:33:58,276 ‫کی اینطوری مینویسه؟ 530 00:34:03,166 --> 00:34:04,782 ‫« فیتز »؟ 531 00:34:28,817 --> 00:34:30,149 ‫کی اینطوری مینویسه؟ 532 00:34:42,539 --> 00:34:45,247 ‫وقتی گفتم " اوب "، تو ‫در موردم همه‌چیزُ فهمیدی. 533 00:34:46,459 --> 00:34:48,746 ‫یه کلمه کوچیک، یه اشتباه کوچیک ... 534 00:34:49,879 --> 00:34:52,462 ‫و میتونی بگی من اهل « فیلی » هستم، ‫یقه آبی، مدرسه محلی ... 535 00:34:52,465 --> 00:34:53,546 ‫هوادار « دیو شولتز ». 536 00:34:53,550 --> 00:34:55,041 ‫مثل وقتی که تو میگی "داداش"... 537 00:34:55,343 --> 00:34:57,005 ‫این میتونه فقط مال ‫سن فرانسیسکو باشه، درسته؟ 538 00:35:01,099 --> 00:35:05,639 ‫اگه یه "اوب" یا یه "داداش" ‫اینجا تو این بیانیه باشه؟ 539 00:35:06,813 --> 00:35:09,351 ‫آخه، اصلاً چطور باید پیداش کنیم؟ 540 00:35:12,068 --> 00:35:13,434 ‫نمیدونم، بازم بخونیمش. 541 00:35:14,279 --> 00:35:15,895 ‫اه پسر. 542 00:35:16,698 --> 00:35:18,189 ‫برو یکم قهوه بیار داداش. 543 00:35:33,006 --> 00:35:34,542 ‫افسر « فیتزجرالد ». 544 00:35:46,353 --> 00:35:47,639 ‫از موناتا دور شدی. 545 00:35:48,188 --> 00:35:49,724 ‫آه آره خب ... 546 00:35:51,232 --> 00:35:54,225 ‫بیشتر مردم هرجا میرن ‫زندونُ هم با خودشون میبرن. 547 00:35:54,235 --> 00:35:58,799 ‫حتی اگه توسط اینجا منزجر باقی بمونم ‫میدونم که هنوز زنده‌ام. 548 00:35:59,199 --> 00:36:00,690 ‫هنوز اینجا آزادم. 549 00:36:02,035 --> 00:36:02,900 ‫پس چرا من؟ 550 00:36:04,120 --> 00:36:06,533 ‫چرا تو؟ تو اسنادیُ ‫نوشتی که منو انداخت این تو. 551 00:36:06,539 --> 00:36:10,081 ‫تحلیل زبان‌شناسی تو از بیانیه ‫براشون حکم تفتیش درست کرد... 552 00:36:10,043 --> 00:36:11,454 ‫و اون حکم تفتیش براشون مدرک پیدا کرد ... 553 00:36:11,461 --> 00:36:14,420 ‫اون اسنادی که تورو انداخت این تو، ‫خودت نوشتی. 554 00:36:19,344 --> 00:36:22,837 ‫من نسبت به کارت واقعاً ‫اشتیاق پیدا کردم. 555 00:36:22,847 --> 00:36:25,715 ‫این محصول تخیلات بی نظیره. 556 00:36:25,725 --> 00:36:32,008 ‫چیزی که واقعاً در مورد تو تحسین میکنم اینه که ‫بیشتر مردم به زبان اهمیت نمیدن، ولی تو نه. 557 00:36:33,900 --> 00:36:38,907 ‫تو نگاه متفاوتی داری و این اولین ‫گام برای تبدیل شدن به انسان آزاده، یه نمای متناوب ... 558 00:36:39,864 --> 00:36:42,231 ‫برای مثال، اون بیانیه. 559 00:36:44,244 --> 00:36:45,780 ‫هیچوقت از سربرگ خوشم نمیومد. 560 00:36:45,787 --> 00:36:48,245 ‫مثل یه لفاظی بیهوده میمونه ... 561 00:36:48,248 --> 00:36:54,241 ‫و من و تو هردو از قدرت صراحت ‫کلمات لذت میبریم. 562 00:36:54,379 --> 00:36:58,544 ‫بیانیه در برابر مقاله، ‫دیوانگی در برابر روشنفکری ... 563 00:36:59,384 --> 00:37:03,173 ‫سقوط روانی در برابر ذهن ‫فعال بخاطر خدمت فعال. 564 00:37:04,848 --> 00:37:09,434 ‫تو فرصت تغییر شرایط ‫زندگی رو داشتی ... 565 00:37:09,686 --> 00:37:12,224 ‫از اونجایی که روی پرونده ‫« یونابامبر » کار میکردی، درست میگم؟ 566 00:37:12,939 --> 00:37:13,770 ‫آره داشتم. 567 00:37:14,023 --> 00:37:15,559 ‫بخاطر چیزی که ادعا شده من نوشتم؟ 568 00:37:16,609 --> 00:37:18,646 ‫- آره. ‫- چی بود؟ 569 00:37:19,237 --> 00:37:20,648 ‫بین خودمون. 570 00:37:22,490 --> 00:37:23,697 ‫کی به ذهنت رسید؟ 571 00:37:28,329 --> 00:37:29,365 ‫نه؟ 572 00:37:30,165 --> 00:37:34,125 ‫خب برای من، از شیکاگو شروع شد. 573 00:37:34,544 --> 00:37:37,588 ‫یه روز یه پرنده نغمه خوان شروع ‫کرد تو حیاط خونه‌ام آواز بخونه ... 574 00:37:37,589 --> 00:37:40,206 ‫میدونی، اون صمیمیت رها شده، ‫فقط با صداش احاطه میکرد... 575 00:37:40,425 --> 00:37:44,169 ‫و... من متوجه شدم... 576 00:37:44,179 --> 00:37:46,717 ‫که پرنده نغمه خوان داره ‫آژیر ماشین رو تقلید میکنه. 577 00:37:48,057 --> 00:37:49,923 ‫بیب بیب، میدونی؟ 578 00:37:50,310 --> 00:37:53,519 ‫آررر. ‫و من فقط نشسته بودم ... 579 00:37:53,521 --> 00:37:57,265 ‫داشتم به اون پرنده احمق بیچاره ‫گوش میکردم و فکر میکردم ... 580 00:37:58,067 --> 00:37:59,148 ‫ما چیکار کردیم؟ 581 00:37:59,152 --> 00:38:02,816 ‫چقدر اشتباه بود و این ‫دیگه تو ذهنم موند. 582 00:38:03,031 --> 00:38:06,320 ‫مدام به ذهنم میرسید و فقط ‫سعی میکردم بفهمم ... 583 00:38:06,326 --> 00:38:11,554 ‫دنیا کجا اشتباه کرد ‫که در نهایت به اینجا رسید؟ 584 00:38:15,668 --> 00:38:17,034 ‫برای من، درباره رانندگی بود. 585 00:38:20,340 --> 00:38:23,424 ‫هربار که سوار ماشین میشدم، ‫بهش فکر میکردم. 586 00:38:23,927 --> 00:38:26,169 ‫هرچی بیشتر میروندم ‫بیشتر با عقل جور در میومد. 587 00:38:30,892 --> 00:38:33,179 ‫مثلاً یه شب بود داشتم از سر کار ‫میرفتم خونه ... 588 00:38:34,062 --> 00:38:36,850 ‫و هیچکس توی خیابون نبود... ‫ینی هیچکس. 589 00:38:37,398 --> 00:38:38,764 ‫و پشت چراغ قرمز بودم ... 590 00:38:39,567 --> 00:38:41,433 ‫منتظر بودم، منتظر. 591 00:38:46,157 --> 00:38:49,025 ‫و هیچجا ماشینی نبود. 592 00:38:51,913 --> 00:38:54,326 ‫ولی بازم اونجا موندم، ‫تبعیت کردم. 593 00:38:56,584 --> 00:38:59,167 ‫اونجا بود که مشکل فناوری نیست ... 594 00:38:59,170 --> 00:39:01,332 ‫مشکل ماشینها نیستن. 595 00:39:01,589 --> 00:39:04,548 ‫مشکل کاریه که دارن با ما میکنن. 596 00:39:04,551 --> 00:39:06,884 ‫مشکل کاریه که دارن با ما میکنن، ‫کاریه که با قلب ما میکنن ... 597 00:39:06,886 --> 00:39:08,218 ‫چون قلبهای ما دیگه آزاد نیست. 598 00:39:08,221 --> 00:39:10,463 ‫- و میخواستی آزاد باشی. ‫- درسته. 599 00:39:10,473 --> 00:39:12,430 ‫تو شأن انسانی خودتُ میخواستی، ‫استقلالت. 600 00:39:12,892 --> 00:39:14,599 ‫- آره ولی... ‫- همه اینو میخوان. 601 00:39:15,687 --> 00:39:18,179 ‫مردم به قدری اینو میخوان، ‫روزی هزاران نفرشون میمیرن ... 602 00:39:18,189 --> 00:39:20,806 ‫فقط برای اینکه کمی از ‫شأن و منزلتشونُ نجات بدن. 603 00:39:20,817 --> 00:39:21,728 ‫- خیلی خب... ‫- بهش فکر کن... 604 00:39:22,485 --> 00:39:25,649 ‫همینطور که داریم صحبت میکنیم چند ‫نفر به خاطر خودکشی مُردن ، بیشتر ... 605 00:39:25,655 --> 00:39:27,738 ‫از اونچه که ادعا شده من انجام دادم. 606 00:39:29,200 --> 00:39:31,362 ‫مردم بیشتری بخاطر افسردگی... 607 00:39:31,369 --> 00:39:33,281 ‫جراحی پلاستیک و فست فود مردند. 608 00:39:33,288 --> 00:39:36,031 ‫چرا همه اینقدر از من ‫میترسن؟ 609 00:39:37,625 --> 00:39:39,412 ‫و از خودت این سؤالُ بپرس. 610 00:39:40,461 --> 00:39:44,580 ‫چرا این مردان کت و شلواری اینقدر ‫در تلاشن تا ثابت کنند من دیوانه هستم؟ 611 00:39:46,885 --> 00:39:48,046 ‫بهت میگم. 612 00:39:48,970 --> 00:39:50,632 ‫چون اونا میدونند حق با منه. 613 00:39:52,515 --> 00:39:53,676 ‫من بیدارم. 614 00:39:54,517 --> 00:39:55,678 ‫- اونا خواب هستن. ‫- آره. 615 00:39:55,977 --> 00:39:58,219 ‫و میترسن شاید ممکنه خودشون هم بیدار بشن ... 616 00:39:58,229 --> 00:40:01,518 ‫و تلفنهاشونُ خاموش کنند، ‫تلوزیون‌هاشون رو ... 617 00:40:01,524 --> 00:40:03,356 ‫و دستگاههای بازیشون رو ... 618 00:40:03,359 --> 00:40:06,272 ‫و مثل من و تو با خودشون ‫کنار بیان. 619 00:40:08,656 --> 00:40:09,942 ‫من و تو؟ 620 00:40:10,116 --> 00:40:11,106 ‫من و تو. 621 00:40:12,243 --> 00:40:14,360 ‫« تد » من اینجام چون به ‫چیزی که نوشتی باور دارم. 622 00:40:14,829 --> 00:40:16,115 ‫خوبه. 623 00:40:17,624 --> 00:40:21,117 ‫و فکر میکنم خواستی بیام اینجا ‫چون برای نجات جونت یه هم‌پیمان لازم داری ... 624 00:40:21,127 --> 00:40:22,709 ‫تا بتونی پیامهات رو منتشر ‫کنی و تغییر بدی. 625 00:40:24,505 --> 00:40:26,542 ‫واقعاً اوضاع رو تغییر بدی، درسته؟ 626 00:40:27,258 --> 00:40:28,214 ‫درسته. 627 00:40:28,217 --> 00:40:30,550 ‫حالا، من تمام راههای که داریُ میدونم، ‫فکر کنم یه اعتراف به... 628 00:40:30,553 --> 00:40:31,384 ‫نه. 629 00:40:32,221 --> 00:40:33,928 ‫نه. 630 00:40:35,475 --> 00:40:37,137 ‫کارشم خوب انجام داد. 631 00:40:37,977 --> 00:40:41,596 ‫میتونم با هرکدوم از اون میمونهای ‫وحشی که از دوربین نگاه میکنن ... 632 00:40:41,606 --> 00:40:43,017 ‫در مورد انتخابهام صحبت کنم. 633 00:40:44,359 --> 00:40:46,021 ‫ولی تورو انتخاب کردم. 634 00:40:46,527 --> 00:40:49,861 ‫چون فکر کردم با بقیه فرق داری. 635 00:40:52,784 --> 00:40:55,242 ‫دفعه بعد ... 636 00:40:55,244 --> 00:40:58,487 ‫شاید بخوای چندتا کاغذ و ‫استمپ برام بیاری. 637 00:40:58,498 --> 00:41:00,364 ‫مال اینجا خیلی چسبناکه ... 638 00:41:00,375 --> 00:41:02,367 ‫و من هم مکاتبات زیادی دارم. 639 00:41:02,752 --> 00:41:05,244 ‫واقعاً اعصاب خوردکنه. 640 00:41:08,007 --> 00:41:09,248 ‫متشکرم.