1 00:00:10,159 --> 00:00:15,159 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:15,160 --> 00:00:20,160 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 3 00:00:20,161 --> 00:00:25,161 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 4 00:00:25,162 --> 00:00:30,162 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 5 00:00:30,163 --> 00:00:35,163 ‫مترجم: Highbury 6 00:00:47,160 --> 00:00:48,840 ‫- شین! خدای من ‫- هی، وای! 7 00:00:49,440 --> 00:00:51,800 ‫- می‌تونستی بهم زنگ بزنی! ‫- جدی میگی؟ 8 00:00:51,880 --> 00:00:54,720 ‫در رو محکم زدم. داشتی جیغ می‌‎زدی. ‫لیلی هم گریه می‌کرد 9 00:00:54,800 --> 00:00:58,400 ‫- سعی کردم پیدات کنم، مگه نه؟ ‫- سلام، عزیزم، سلام 10 00:00:58,480 --> 00:01:00,440 ‫ببریمت توی تختخواب؟ 11 00:01:00,520 --> 00:01:02,920 ‫صدای در و تلفن مامان رو ‫اصلا بیدار نمی‌کنه، نه؟ 12 00:01:03,000 --> 00:01:04,880 ‫مامان یه کابوس احمقانه می‌دیدی، مگه نه؟ 13 00:01:04,960 --> 00:01:06,440 ‫پشت مبل قایم شده بود، مایا 14 00:01:06,520 --> 00:01:07,760 ‫- پشت مبل. ‫- باشه 15 00:01:08,800 --> 00:01:11,360 ‫میشه قبل از اینکه مادر بودنم رو ‫زیر سوال ببری ببرم بخوابونمش؟ 16 00:01:11,400 --> 00:01:13,800 ‫- می‌دونی که قصدم این نبود ‫- نه، نمی‌دونم 17 00:01:14,640 --> 00:01:16,040 ‫زود باش. بیا بریم 18 00:01:16,120 --> 00:01:17,760 ‫- بیا بریم، عزیزم ‫- بیا اینجا، فقط... 19 00:01:17,840 --> 00:01:20,320 ‫- بدش به من ‫- نه، خودم میرم. می‌تونم 20 00:01:21,560 --> 00:01:24,320 ‫یواش یواش باید بذاری ‫به جای تو منو خسته کنه 21 00:01:24,400 --> 00:01:26,880 ‫می‌خوای منو خسته کنی؟ ‫چون شین خسته‌س؟ 22 00:01:27,480 --> 00:01:29,640 ‫کمکم می‌کنی از پله‌ها بالا برم، لیلی؟ 23 00:01:30,160 --> 00:01:31,936 ‫- اشکالی نداره، مامان؟ ‫- برو عزیز دلم 24 00:01:31,960 --> 00:01:34,360 ‫آره، زود باش. بیا بریم طبقه بالا. بدو بریم 25 00:01:34,440 --> 00:01:36,600 ‫- زود باش برو، دختر خوب. ‫- بیا بریم هلوی من 26 00:01:36,680 --> 00:01:38,440 ‫- خیلی ببخشید ‫- بیا بریم بالا 27 00:01:38,920 --> 00:01:40,040 ‫خدای من 28 00:01:40,120 --> 00:01:41,760 ‫آفرین بهت، دختر خوب 29 00:01:53,920 --> 00:01:57,800 ‫♪ صدات رو می‌شنوم ♪ 30 00:01:58,960 --> 00:02:01,920 ‫♪ گریه‌هات رو حس می‌کنم ♪ 31 00:02:03,080 --> 00:02:05,320 ‫♪ هر کاری کردی مهم نیست ♪ 32 00:02:06,840 --> 00:02:10,200 ‫♪ فقط حق نداری چشم‌هات رو ببندی ♪ 33 00:02:11,120 --> 00:02:14,280 ‫♪ پایان داره نزدیک می‌شه ♪ 34 00:02:14,920 --> 00:02:17,720 ‫♪ بهشون می‌گم سعی‌ت رو کردی ♪ 35 00:02:18,960 --> 00:02:22,080 ‫♪ مقداری اشک بریز ♪ 36 00:02:23,200 --> 00:02:26,080 ‫♪ وقت خداحافظیه ♪ 37 00:02:28,080 --> 00:02:34,040 ‫♪ وقت خداحافظیه ♪ 38 00:02:38,041 --> 00:02:41,041 ‫«یک‌بار فریبم می‌دهی» ‫- اثری از هارلن کوبن - 39 00:02:44,320 --> 00:02:47,360 ‫نگرانتم، مایا. ‫این کابوس‌هایی که می‌بینی 40 00:02:47,440 --> 00:02:49,640 ‫- خوبم ‫- خوب نیستی 41 00:02:50,840 --> 00:02:51,960 ‫در مورد جنگ هستن؟ 42 00:02:54,480 --> 00:02:56,600 ‫- همینطوری میگم که دکتر وو... ‫- خوبم 43 00:02:57,240 --> 00:02:58,440 ‫باشه پس 44 00:02:59,520 --> 00:03:00,760 ‫خانم خوب کوچولو 45 00:03:03,080 --> 00:03:04,080 ‫به هر حال... 46 00:03:04,960 --> 00:03:08,880 ‫اون یارو که ازم خواستی رو بررسی کردم. ‫اومدم همینو بهت بگم 47 00:03:08,960 --> 00:03:10,040 ‫تامی دارک 48 00:03:10,800 --> 00:03:14,480 ‫تو بودی که به اون شعار نیروی ‫دریایی اشاره کردی، که بعدش... 49 00:03:14,560 --> 00:03:16,840 ‫باعث شد بیشتر در مورد ‫گذشته‌ش در نیروی دریایی تحقیق کنم... 50 00:03:17,440 --> 00:03:19,120 ‫و تو فکرشم نمی‌کنی چی پیدا کردم 51 00:03:20,960 --> 00:03:23,360 ‫ناخدای قایقی بوده که ‫اندرو بورکت روش مُرده 52 00:03:26,560 --> 00:03:28,160 ‫- نمی‌دونستی؟ ‫- نه، نمی‌دونستم 53 00:03:28,240 --> 00:03:30,840 ‫طبق گفته دارک، ‫یه مرگ تصادفی بوده 54 00:03:31,440 --> 00:03:33,320 ‫گفته که اندرو از قایق افتاده پایین 55 00:03:34,280 --> 00:03:35,320 ‫تو چی فکر می‌کنی؟ 56 00:03:35,840 --> 00:03:37,920 ‫ممکنه یه خودکشی رو ‫به عنوان یه تصادف گزارش داد؟ 57 00:03:38,000 --> 00:03:41,360 ‫- هر کاری رو میشه کرد ‫- آره، اگه پول درستی خرج کنی 58 00:03:41,440 --> 00:03:43,920 ‫حالا توهم زدی که همه ‫حقوق بگیر یکی دیگه‌ن 59 00:03:44,000 --> 00:03:45,120 ‫شین، همه همینطورن 60 00:03:47,400 --> 00:03:49,080 ‫با کارآگاه کیرس حرف زدم 61 00:03:49,880 --> 00:03:50,760 ‫جدی؟ 62 00:03:50,840 --> 00:03:51,680 ‫و به نظرم... 63 00:03:51,760 --> 00:03:55,600 ‫می‌خوای قبولش بکن یا نه، ‫آدمیه که فقط طبق قانون جلو میره 64 00:03:57,400 --> 00:03:59,600 ‫بهم گفت که تو در ‫دوربین پرستاری جو رو دیدی 65 00:04:02,400 --> 00:04:03,400 ‫پلیس خوبیه 66 00:04:05,000 --> 00:04:08,160 ‫- اطلاعات شخصی رو فاش می‌کنه ‫- چرا نباید چنین چیزی رو بهم بگی؟ 67 00:04:10,040 --> 00:04:12,240 ‫- ممکنه یه فیلم ضبط شده قدیمی باشه؟ ‫- نه 68 00:04:12,920 --> 00:04:15,320 ‫لیلی لباسی داشت که ‫اون روز صبح تنش کرده بودم 69 00:04:15,400 --> 00:04:19,080 ‫ولی نکته خیلی عجیب فیلم این بود که... 70 00:04:19,880 --> 00:04:23,040 ‫جو پیرهن سبزی رو پوشیده بود که ‫براش خریده بودم، سبز تیره... 71 00:04:24,360 --> 00:04:27,880 ‫فقط یه پیرهن سبز داشت. رفتم کمد ‫لباس‌هاشو دیدم... 72 00:04:29,480 --> 00:04:30,480 ‫و بگو چی شده؟ 73 00:04:30,560 --> 00:04:31,560 ‫سر جاش نبود 74 00:04:33,600 --> 00:04:34,600 ‫آره 75 00:04:36,520 --> 00:04:37,520 ‫آره 76 00:04:39,240 --> 00:04:40,600 ‫باشه 77 00:04:44,040 --> 00:04:46,480 ‫- بیا در موردش حرف بزنیم ‫- شین 78 00:04:46,560 --> 00:04:48,360 ‫یادته همیشه ژنرال دنزلو... 79 00:04:48,440 --> 00:04:50,360 ‫در مورد پیش‌بینی پذیری در ‫جنگ چی می‌گفت؟ 80 00:04:50,960 --> 00:04:53,760 ‫باید برای چیزی که به نظر ‫غیرممکن میاد آماده باشی 81 00:04:53,840 --> 00:04:57,560 ‫با این حساب، بیا فرض کنیم که ‫واقعا جو رو در دوربین پرستاری دیدی 82 00:04:57,640 --> 00:05:00,120 ‫- شین، جو مُرده ‫- یه تمرینه 83 00:05:00,200 --> 00:05:03,480 ‫جو رو در اتاق بازی با دخترت دیدی 84 00:05:03,560 --> 00:05:08,560 ‫فیلم قدیمی نیست. پس دیگه چی؟ ‫بیا فرض کنیم که جو یه جورایی نمرده 85 00:05:08,640 --> 00:05:10,640 ‫شین، به سینه‌ش تیر خورده بود 86 00:05:10,720 --> 00:05:13,400 ‫وقتی داشت توی پارک می‌مرد بغلم بود 87 00:05:13,480 --> 00:05:14,840 ‫مرگ خودشو جعل کرده 88 00:05:14,920 --> 00:05:16,880 ‫یکی رو اجیر کرده تا سرقت رو ‫صحنه‌سازی کنه... 89 00:05:16,960 --> 00:05:20,400 ‫با فشنگ مشقی و خون الکی کار کرده. ‫نمی‌دونم. پولدارها به این چیزها دسترسی دارن 90 00:05:20,480 --> 00:05:23,840 ‫غیرممکنه. چرا؟ برای چی؟ ‫بیمه؟ جور در نمیاد 91 00:05:23,920 --> 00:05:27,040 ‫فرض کن صحنه‌سازی شده. فرض کن ‫اون آدم‌های موتور سوار غریبه نبودن 92 00:05:27,120 --> 00:05:29,040 ‫پلیس بود. آمبولانس اومد 93 00:05:29,120 --> 00:05:32,480 ‫میگی که گواهی فوت یه مشکلی داره، نه؟ ‫پس شاید... 94 00:05:32,560 --> 00:05:38,280 ‫شاید گزارش‌های کالبدشکافی رو جعل کردن ‫و حالا نمی‌تونن مرگش رو تایید کنن 95 00:05:41,640 --> 00:05:42,800 ‫مُرده، شین 96 00:05:45,520 --> 00:05:46,520 ‫جو مرده 97 00:05:46,560 --> 00:05:48,040 ‫یا داره سر به سرت میذاره 98 00:05:50,040 --> 00:05:51,160 ‫یا یکی دیگه این کار رو می‌کنه 99 00:06:21,880 --> 00:06:23,440 ‫پس، مامانمو می‌شناختی 100 00:06:24,120 --> 00:06:25,120 ‫آره می‌شناختمش 101 00:06:25,840 --> 00:06:27,040 ‫خیلی وقت پیش 102 00:06:27,880 --> 00:06:30,080 ‫- میشه یه نوشیدنی بخورم؟ ‫- مامانم رو چطوری می‌شناختی؟ 103 00:06:31,600 --> 00:06:32,920 ‫خب... 104 00:06:34,840 --> 00:06:36,280 ‫دونستنش سخته که از کجا باید شروع کنی 105 00:06:38,600 --> 00:06:40,280 ‫لطفا بگیر بشین و سعی‌مو می‌کنم 106 00:06:51,080 --> 00:06:52,080 ‫بگو دیگه 107 00:06:54,000 --> 00:06:57,000 ‫مامانت با خواهرش و یه ‫دوست در سرتاسر فرانسه در حال سفر بود 108 00:06:57,080 --> 00:06:59,640 ‫میشه بیست و خرده‌ای سال قبل 109 00:07:00,640 --> 00:07:04,120 ‫و آره، یه شب توی یه میخونه ‫با هم آشنا شدیم 110 00:07:05,120 --> 00:07:08,640 ‫خب، خلاصه‌شو بگم، عاشقش شدیم و... 111 00:07:09,920 --> 00:07:10,960 ‫جادویی بود 112 00:07:12,040 --> 00:07:15,240 ‫بعدش در نهایت، مجبور بودیم بیایم خونه ‫و خیلی سخت بود 113 00:07:15,960 --> 00:07:17,680 ‫کلیر باهام بهم زد 114 00:07:18,880 --> 00:07:21,000 ‫گفتش می‌خواد دوست بمونیم، ولی من... 115 00:07:22,640 --> 00:07:24,320 ‫نتونستم 116 00:07:24,400 --> 00:07:26,800 ‫نمی‌خواستم فقط دوست باشیم. ‫خیلی چیز می‌شد... 117 00:07:28,600 --> 00:07:33,240 ‫به فضا نیاز داشتم تا بتونیم ‫به پیش بریم، ولی همین بود دیگه 118 00:07:33,320 --> 00:07:37,080 ‫دیگه هیچوقت نه همدیگه رو دیدیم ‫نه با هم حرف زدیم 119 00:07:38,960 --> 00:07:41,560 ‫و وقتی به اینجا اومدم، سعی کردم ‫و توی فیسبوک پیداش کردم... 120 00:07:41,640 --> 00:07:43,520 ‫ولی حتما منو مسدود کرده 121 00:07:43,600 --> 00:07:44,720 ‫و بعدش؟ 122 00:07:45,600 --> 00:07:50,240 ‫خب، فوت مامان خیلی پر سر و صدا شد 123 00:07:51,080 --> 00:07:53,520 ‫وقتی در اخبار دیدمش، شوکه شدم 124 00:07:54,880 --> 00:07:55,920 ‫قلبم شکست 125 00:07:59,160 --> 00:08:02,480 ‫بعد از این همه سال دوباره پیداش شده بود 126 00:08:07,200 --> 00:08:08,520 ‫حرفمو باور نمی‌کنی، مگه نه؟ 127 00:08:10,320 --> 00:08:14,360 ‫فقط همه‌ش زیادی تصادفی به نظر میاد 128 00:08:15,840 --> 00:08:17,800 ‫می‌دونم یه سال پیش اومدی اینجا 129 00:08:17,880 --> 00:08:21,960 ‫خب، کاملا تصادفیه. یه شعبه جدید باز کردیم ‫و اومدم اینجا 130 00:08:22,040 --> 00:08:24,520 ‫- خب بچه رو چی کار کرد؟ ‫- بچه؟ 131 00:08:37,080 --> 00:08:38,200 ‫این دیگه چیه؟ 132 00:08:41,320 --> 00:08:42,320 ‫نمی‌دونی؟ 133 00:08:45,400 --> 00:08:49,400 ‫اصلا نباید می‌اومدم اینجا. ‫برادرم منتظرمه. باید برم 134 00:08:49,480 --> 00:08:52,360 ‫نه، نمیشه که اینطوری فرار کنی. ‫هر چی می‌دونی رو بهم بگو 135 00:08:52,440 --> 00:08:54,480 ‫حتما اون منم پیش بابام. ببخشید 136 00:08:54,560 --> 00:08:56,440 ‫مزخرفه. شروع کن به حرف زدن 137 00:08:57,440 --> 00:08:58,520 ‫بذار برم بیرون 138 00:09:02,600 --> 00:09:03,600 ‫لطفا 139 00:09:13,360 --> 00:09:15,640 ‫دیشب دوباره به جلسه نرفتی 140 00:09:18,000 --> 00:09:20,120 ‫آره، حالم عالیه، نیکول، و تو چی؟ 141 00:09:21,480 --> 00:09:22,720 ‫می‌دونی منظورم چیه؟ 142 00:09:24,000 --> 00:09:25,120 ‫حالم خوبه 143 00:09:26,320 --> 00:09:29,920 ‫فقط دارم زور می‌زنم برای تولد ‫ده سالگی ایبونی چه کادویی بگیرم 144 00:09:30,440 --> 00:09:32,760 ‫کادویی که نشون بده چه خاله پولداری هستم 145 00:09:33,840 --> 00:09:36,720 ‫نمی‌دونم، بیسیم چطوره؟ 146 00:09:38,640 --> 00:09:41,720 ‫چیه؟ زیادی گرونه یا...؟ 147 00:09:43,280 --> 00:09:44,400 ‫نمی‌دونم 148 00:09:44,480 --> 00:09:46,480 ‫- تا ابد پلیس می‌مونی ‫- آره، باشه 149 00:09:47,120 --> 00:09:50,160 ‫راستی، دعوتت به مهمونی ‫پس گرفته شد چون ایبونی فهمید... 150 00:09:50,240 --> 00:09:51,840 ‫به مجلس عروسی‌ت دعوت نشده 151 00:09:51,920 --> 00:09:54,280 ‫بسیار خب، منصفانه‌س 152 00:09:54,360 --> 00:09:58,400 ‫- خودم براش دعوتنامه میارم ‫- سه هفته قبل از عروسی؟ 153 00:09:58,480 --> 00:10:01,040 ‫می‌خوای مالی قبل از روز ‫بزرگ درخواست طلاق بده؟ 154 00:10:01,120 --> 00:10:04,880 ‫هی، بهت بگم که من رییسم ها 155 00:10:04,960 --> 00:10:06,160 ‫باشه؟ 156 00:10:06,800 --> 00:10:08,600 ‫چقدرم دنبال از بین بردن... 157 00:10:09,520 --> 00:10:11,560 ‫تبعیض جنسیتی و این چیزها هستی 158 00:10:11,640 --> 00:10:13,560 ‫- سمی، همیشه این کار رو می‌کنی ‫- چی؟ 159 00:10:13,640 --> 00:10:16,400 ‫حرف از چیزهایی می‌زنی که ‫می‌دونی نمی‌تونم جلوی خودمو بگیرم 160 00:10:16,480 --> 00:10:18,440 ‫ولی هر دو می‌دونیم چطور پیش میره 161 00:10:19,040 --> 00:10:22,320 ‫نباید خودتو ‫جدا کنی و ازم انتظار داشته باشی واکنش ندم 162 00:10:22,920 --> 00:10:23,920 ‫آره 163 00:10:24,400 --> 00:10:26,960 ‫- به جلسات‌مون میرم. قبول میدم ‫- خوبه 164 00:10:29,840 --> 00:10:34,240 ‫ولی تو باید برای مهمونی سال ‫برام دعوتنامه بگیری 165 00:10:34,320 --> 00:10:35,520 ‫- باشه؟ ‫- باشه 166 00:10:48,480 --> 00:10:51,440 ‫منم خیلی دلم می‌خواد هوای تازه بخورم، ‫ولی خیلی وقته که بیرون موندی، زود باش 167 00:10:52,480 --> 00:10:53,600 ‫باشه، می‌بینمت 168 00:10:56,960 --> 00:10:59,920 ‫وکیل فیل داوسون رسیده، ‫و یه زمزمه‌هایی شنیده میشه... 169 00:11:00,000 --> 00:11:01,320 ‫پس باید راه بیافتیم 170 00:11:02,160 --> 00:11:04,960 ‫- مطمئنی برای سوار شدن این موتورسیکلت بیمه‌ای؟ ‫- آره، البته که هستم 171 00:11:05,040 --> 00:11:07,321 ‫ممکنه یکی بدون اجازه تو ازش استفاده کنه؟ 172 00:11:09,040 --> 00:11:11,016 ‫- نظری ندارم ‫- الان موتورت کجاست، فیل؟ 173 00:11:11,040 --> 00:11:14,720 ‫- توی خونه‌ت ندیدیمش ‫- یه ماه پیش دزدیده شد 174 00:11:15,280 --> 00:11:18,840 ‫چی؟ یه موتور که به اسمت ثبت شده، ‫به عنوان وسیله فرار از قتل استفاده میشه 175 00:11:18,920 --> 00:11:20,400 ‫چرا دزدی رو گزارش ندادی؟ 176 00:11:22,480 --> 00:11:25,760 ‫فکر نمی‌کردم فایده‌ای داشته باشه ‫یه موتور خیلی معمولیه 177 00:11:26,880 --> 00:11:30,480 ‫درسته. به غیر پلاک چیز دیگه‌ای ‫از موتور قابل شناسایی هست؟ 178 00:11:30,560 --> 00:11:33,560 ‫- خب، برای مثال، این چه کوفتیه؟ ‫- موش 179 00:11:36,320 --> 00:11:38,320 ‫به نظر من یه ذره عجیب میاد 180 00:11:40,640 --> 00:11:44,440 ‫واقعا موتور تو نیست، مگه نه، فیل؟ ‫با اینکه تو پولش رو میدی... 181 00:11:44,960 --> 00:11:46,640 ‫و به عنوان مالکش ثبت شدی 182 00:11:47,240 --> 00:11:49,440 ‫ولی اینطور فکر می‌کنم. ‫اگه اشتباه میگم بگو 183 00:11:49,520 --> 00:11:53,040 ‫اسمت به عنوان مالک ثبت شده، ‫ولی گزارش دزدی‌شو ندادی 184 00:11:53,120 --> 00:11:56,080 ‫چونکه سعی داری توجه کسی ‫رو به این موتور جلب نکنی؟ 185 00:11:57,440 --> 00:11:58,560 ‫فیل 186 00:11:59,240 --> 00:12:00,840 ‫هی، هی، هی 187 00:12:00,920 --> 00:12:06,960 ‫هی، به خاطر اینه که سعی داری ‫توجه کسی رو جلب نکنی؟ 188 00:12:07,040 --> 00:12:09,680 ‫مجبورم جواب اینو بدم؟ میشه برم؟ ‫می‌دونن که توی پارک نبودم 189 00:12:09,720 --> 00:12:10,760 ‫بهونه‌مو بررسی کردن 190 00:12:10,840 --> 00:12:12,536 ‫- داوطلبانه اومدی... ‫- صبر کن 191 00:12:12,560 --> 00:12:16,480 ‫- آزادی تا هر وقت خواستی بری ‫- مسئله بسیار جدی ـه، آقای داوسون 192 00:12:16,560 --> 00:12:20,200 ‫موتور شما در پارک موقعی که ‫جو بورکت کشته شده، دیده شده 193 00:12:20,280 --> 00:12:22,280 ‫یه آدم کشته شده! 194 00:12:23,560 --> 00:12:25,840 ‫حالا این برای شما هیچ معنایی نداره؟ 195 00:12:25,920 --> 00:12:26,920 ‫کی اونو دیده؟ 196 00:12:29,840 --> 00:12:30,840 ‫بذار حدس بزنم 197 00:12:32,080 --> 00:12:34,120 ‫- مایا بورکت؟ ‫- بله، بله، خب، می‌دونی دیگه 198 00:12:34,200 --> 00:12:36,680 ‫مایا بورکت رو می‌شناسی، نه؟ 199 00:12:36,720 --> 00:12:38,600 ‫برادرزاده‌ش، ابی، برای ‫تیم فوتبال شما بازی می‌کنه 200 00:12:38,680 --> 00:12:39,920 ‫آره 201 00:12:40,000 --> 00:12:43,120 ‫شنیدیم که حدود یه هفته پیش ‫باهاش جر و بحث داشتین، نه؟ 202 00:12:43,680 --> 00:12:44,800 ‫برای شما بسیار خجالت‌آور بوده 203 00:12:44,880 --> 00:12:47,520 ‫همیشه خونواده‌ها سر مسابقات بیش ‫از حد هیجانزده میشن، به خصوص زنها 204 00:12:48,200 --> 00:12:50,440 ‫آره، چه ساعتی از میخونه اومدی بیرون، فیل؟ 205 00:12:51,040 --> 00:12:54,280 ‫زنم یه ریز به خاطر شام غر می‌زد، ‫پس واینستادم تا ساعت کوفتی رو نگاه کنم 206 00:12:54,360 --> 00:12:56,080 ‫- حالیت شد؟ ‫- پس مستقیم رفتی خونه؟ 207 00:12:56,160 --> 00:12:59,440 ‫- عصبانیت زنم رو ندیدی ‫- و پسرت، پی‌جی 208 00:13:01,000 --> 00:13:03,320 ‫توی خونه بود؟ 209 00:13:05,680 --> 00:13:07,080 ‫هیچ چیز غیرعادی نبود؟ 210 00:13:17,120 --> 00:13:19,640 ‫- نظری ندارم ‫- آره، کارمون اینجا تمومه. اشکالی نداره 211 00:13:19,720 --> 00:13:25,160 ‫مصاحبه در ساعت ۱۵:۳۳ تمام شد. ‫باید با پسرت حرف بزنیم 212 00:13:28,040 --> 00:13:29,040 ‫حالیت شد؟ 213 00:13:33,040 --> 00:13:36,920 ‫باید بلافاصله یه تیم نظارت ‫برای پسر فیل داوسون بذاریم 214 00:13:37,000 --> 00:13:40,080 ‫آره، میرم سراغش. تازه باید ‫عذر ادی واکر رو بررسی کنیم 215 00:13:40,160 --> 00:13:42,640 ‫عالیه. یه ذره کار دارم... 216 00:13:42,720 --> 00:13:45,520 ‫پس کارآگاه شول رو با خودت ببر 217 00:13:45,600 --> 00:13:47,520 ‫نه، نه، نه. لطفا، شول نه. آخه... 218 00:13:47,600 --> 00:13:49,320 ‫زیادی حرف می‌زنه 219 00:13:50,320 --> 00:13:51,760 ‫می‌دونم، منم همینطورم 220 00:13:51,840 --> 00:13:54,040 ‫فهمیدم، سروان. یادته؟ 221 00:13:55,600 --> 00:13:58,560 ‫- به محض اینکه کارم تموم شد بهت زنگ می‌زنم ‫- باشه، خوبه 222 00:14:21,840 --> 00:14:23,400 ‫گربه کجاست؟ 223 00:14:52,480 --> 00:14:53,320 ‫هی 224 00:14:53,400 --> 00:14:55,600 ‫همین الان دیدم فیل داوسون... 225 00:14:55,680 --> 00:14:58,000 ‫سوار ماشینی شد که روش ‫نوشته بود شرکت جهانی بورکت 226 00:14:58,080 --> 00:15:00,000 ‫- لعنتی ‫- میرم ببینم کجا میرن 227 00:15:00,080 --> 00:15:02,600 ‫- صبر کن، می‌دونی که نمی‌تونی ‫- تصمیمش با منه 228 00:15:02,680 --> 00:15:04,040 ‫کیرس! کیرس! 229 00:15:05,600 --> 00:15:09,160 ‫♪ چشمک بزن، چشمک بزن، ستاره ♪ 230 00:15:09,880 --> 00:15:11,680 ‫♪ موندم که چطوری... ♪ 231 00:15:12,160 --> 00:15:13,520 ‫سلام 232 00:15:13,600 --> 00:15:15,520 ‫- سلام، خاله مایا. ‫- سلام! 233 00:15:16,080 --> 00:15:17,880 ‫- سلام، خوبی؟ ‫- آره، تو چی؟ 234 00:15:18,720 --> 00:15:20,480 ‫- سلام ‫- سلام، اب. از دیدنت خوشحالم 235 00:15:20,560 --> 00:15:21,600 ‫- خوبی؟ ‫- آره 236 00:15:21,680 --> 00:15:24,600 ‫آره. دنیل، چرا لیلی رو ‫نمی‌بری تاب بخوره؟ 237 00:15:24,680 --> 00:15:25,680 ‫باشه 238 00:15:26,280 --> 00:15:28,560 ‫- زود باش، لیلی ‫- دختر خوب. خداحافظ! 239 00:15:30,240 --> 00:15:33,000 ‫تو و مامان وقتی جوونتر بودین ‫کل فرانسه رو گشتین؟ 240 00:15:33,080 --> 00:15:34,680 ‫بله، با ایوا... 241 00:15:34,760 --> 00:15:38,040 ‫و مامان یه دوست پسر داشت، نه؟ ‫الکساندر؟ 242 00:15:39,320 --> 00:15:41,760 ‫- تو اینو از کجا فهمیدی؟ ‫- خب... 243 00:15:46,200 --> 00:15:49,560 ‫گوش کن، بهتر نیست بری به لیلی ‫و دنیل بستنی بدی؟ 244 00:15:50,080 --> 00:15:51,360 ‫باید با بابات حرف بزنم 245 00:15:51,880 --> 00:15:55,080 ‫بستنی قیفی برای دنیل، وانیلی ‫برای تو، شکلاتی برای لیلی 246 00:15:55,160 --> 00:15:57,120 ‫- می‌تونه بستنی بخوره؟ ‫- آره، مشکلی نداره 247 00:16:03,040 --> 00:16:04,040 ‫جریان چی بود؟ 248 00:16:05,280 --> 00:16:06,440 ‫راستش، نمی‌دونم 249 00:16:08,600 --> 00:16:09,600 ‫خدایا، ادی 250 00:16:10,640 --> 00:16:11,640 ‫خیلی بهتر شدی 251 00:16:12,160 --> 00:16:15,800 ‫خب، وقتی خواهرزنت فکر می‌کنه فقط یه نوشیدنی ‫دیگه با رانندگی در حالت مستی فاصله داری... 252 00:16:15,880 --> 00:16:18,360 ‫احتمالا فکر خوبیه که یه دوش بگیری، نه؟ 253 00:16:19,440 --> 00:16:21,480 ‫- و تو رو ببین... ‫- انگار مرگ سراغم اومده؟ 254 00:16:22,560 --> 00:16:24,440 ‫چنین منظوری نداشتم 255 00:16:24,520 --> 00:16:26,880 ‫مایا، به خاطر حرفی که زدم ‫خیلی متاسفم 256 00:16:26,960 --> 00:16:27,960 ‫اشکالی نداره 257 00:16:28,640 --> 00:16:30,680 ‫الان هر دو باید خیلی ‫چیزها رو حل کنیم 258 00:16:31,840 --> 00:16:32,840 ‫زود باش 259 00:16:34,480 --> 00:16:36,760 ‫خاله مایا چی گفت؟ ‫مامان یه بچه داشته؟ 260 00:16:36,840 --> 00:16:40,000 ‫دیدی. بابا اومد. نتونستیم ادامه بدیم 261 00:16:42,640 --> 00:16:43,920 ‫فکر کنم یه ایده به ذهنم رسید 262 00:16:45,400 --> 00:16:49,440 ‫هر دو حرفهای احمقانه‌ای زدیم ‫که می‌دونم هر دو ازشون پشیمونیم 263 00:16:53,360 --> 00:16:56,480 ‫بهت گفتم، ادی. ‫کلیر هرگز بهت آسیب نمی‌زد 264 00:16:58,480 --> 00:17:03,160 ‫پس چی کار می‌کرده؟ و لطفا تو دیگه ‫مثل اون بهم دروغ نگو 265 00:17:05,280 --> 00:17:09,240 ‫یادته وقتی اون نوار جنگی ‫منتشر شد چه مشکلاتی داشتم؟ 266 00:17:09,840 --> 00:17:10,840 ‫آره، البته 267 00:17:11,480 --> 00:17:14,720 ‫- درسته، خب، کسی که منتشرش کرد... ‫- کوری افشاگر 268 00:17:15,440 --> 00:17:16,440 ‫آره 269 00:17:17,400 --> 00:17:19,400 ‫خب، صوتش رو منتشر نکرد... 270 00:17:19,960 --> 00:17:23,120 ‫چون کلیر منصرفش کرد 271 00:17:25,640 --> 00:17:28,160 ‫صوتش برای من اوضاع رو ‫خیلی بدتر می‌کرد 272 00:17:29,480 --> 00:17:30,680 ‫اگه بتونی باورش کنی 273 00:17:32,520 --> 00:17:33,600 ‫درسته 274 00:17:33,680 --> 00:17:38,880 ‫کلیر باهاش تماس گرفت، و ‫در عوض محافظت از من... 275 00:17:38,960 --> 00:17:41,800 ‫بهش کمک می‌کرد تا ‫بورکت‌ها رو خراب کنه 276 00:17:42,680 --> 00:17:44,360 ‫تا بتونه اونا رو به زیر بکشه 277 00:17:45,760 --> 00:17:48,960 ‫فکر می‌کنی کلیر کاری می‌کرده که ‫به مرگ اون مرتبطه؟ 278 00:17:49,040 --> 00:17:52,160 ‫هنوز مطمئن نیستم. ‫سعی دارم از همه‌‌ش سر دربیارم 279 00:18:01,160 --> 00:18:02,160 ‫یه مورد دیگه 280 00:18:04,440 --> 00:18:06,360 ‫بابای خوبی هستی، ادی 281 00:18:06,960 --> 00:18:07,960 ‫واقعا هستی 282 00:18:09,160 --> 00:18:12,240 ‫و می‌دونم با تمام اتفاقاتی که ‫افتاده درگیری 283 00:18:14,680 --> 00:18:17,600 ‫ولی تنها کسی هستی که ‫بهش اعتماد دارم... 284 00:18:17,680 --> 00:18:19,800 ‫تا مراقب لیلی باشه، ‫اگه یه موقع اتفاقی برای من افتاد 285 00:18:22,600 --> 00:18:24,400 ‫پس نباید بذارم از هم بپاشی... 286 00:18:27,560 --> 00:18:28,640 ‫چه جسمی و چه ذهنی 287 00:18:32,040 --> 00:18:33,240 ‫باشه؟ 288 00:18:35,120 --> 00:18:38,240 ‫این شاید بهترین حرفی باشه ‫که تا حالا بهم زدی 289 00:18:39,240 --> 00:18:40,960 ‫آره، خب، بهش عادت نکن 290 00:18:45,000 --> 00:18:46,920 ‫اشکالی نداره یه ذره مراقب لیلی باشی؟ 291 00:18:48,440 --> 00:18:50,280 ‫باید سر از این قضیه دربیارم 292 00:18:52,680 --> 00:18:54,800 ‫خب، می‌دونی وقتی آماده بودی ما کجاییم 293 00:18:54,880 --> 00:18:55,880 ‫آره 294 00:19:16,360 --> 00:19:17,840 ‫کیرس هستم، پیام بذارید 295 00:19:17,920 --> 00:19:21,640 ‫هی، بگو چی شده؟ ‫عذر ادی واکر تایید نشد 296 00:19:21,720 --> 00:19:23,960 ‫اون وقتی که گفته توی باشگاه نبوده 297 00:19:24,040 --> 00:19:27,600 ‫به این میگن پیشرفت، سروان، قربان، کیرس 298 00:19:28,720 --> 00:19:29,720 ‫باشه... 299 00:21:06,840 --> 00:21:08,520 ‫بریم، رفقا. شنیدین چی گفت 300 00:21:21,560 --> 00:21:22,560 ‫زود باش 301 00:21:24,880 --> 00:21:27,080 ‫آشغال بی‌مصرف. یا عیسی مسیح 302 00:21:58,520 --> 00:21:59,600 ‫نه 303 00:22:01,160 --> 00:22:02,160 ‫نه! 304 00:22:25,000 --> 00:22:26,000 ‫سلام، جودیث 305 00:22:26,080 --> 00:22:28,440 ‫مایا، خیلی وقته ندیدمت 306 00:22:28,520 --> 00:22:30,320 ‫همین دیروز دیدمت 307 00:22:30,400 --> 00:22:32,200 ‫نه، منظورم تو نیستی 308 00:22:32,280 --> 00:22:34,920 ‫دیگه بیشتر از این نمی‌تونی ‫لیلی رو ازمون دور کنی 309 00:22:35,000 --> 00:22:38,080 ‫عاشق بودن در فارن‌وود ـه. ‫جو همیشه می‌اوردش اینجا 310 00:22:38,160 --> 00:22:42,040 ‫می‌دونم. به زودی یه کاریش می‌کنیم، ‫قول میدم. باشه؟ 311 00:22:43,000 --> 00:22:45,000 ‫جودیث، میشه بعدا بهت زنگ بزنم؟ 312 00:22:45,080 --> 00:22:48,800 ‫چرا یه سر نمیای اینجا؟ ‫برای لیلی یه هدیه کوچولو گرفتم 313 00:22:48,880 --> 00:22:50,200 ‫حتما، خداحافظ 314 00:22:52,040 --> 00:22:55,920 ‫دکتر وو، نمی‌دونستم که توی خونه ‫هم به بیماران سر می‌زنین 315 00:22:56,000 --> 00:22:58,120 ‫مایا. میشه حرف بزنیم؟ 316 00:22:58,200 --> 00:23:00,720 ‫- چرا؟ ‫- زیاد وقتت رو نمی‌گیرم 317 00:23:01,520 --> 00:23:03,760 ‫نه، نمی‌گیری چون نمیای داخل خونه 318 00:23:03,840 --> 00:23:06,080 ‫- شین نگرانته ‫- می‌دونم 319 00:23:06,160 --> 00:23:07,760 ‫نگران لیلی هم هست 320 00:23:09,000 --> 00:23:11,320 ‫و به نظر حرفه‌ای من... 321 00:23:11,400 --> 00:23:13,840 ‫الان بیشتر از همیشه به این ‫جلسات نیاز داری 322 00:23:16,240 --> 00:23:17,480 ‫هنوزم چهار جلسه بهم بدهکاری 323 00:23:20,520 --> 00:23:22,200 ‫باشه، خب، بهتره اینو یه ‫جلسه حساب کنی 324 00:23:30,600 --> 00:23:31,600 ‫بفرما 325 00:23:38,760 --> 00:23:41,200 ‫خب، حملاتت... 326 00:23:42,840 --> 00:23:44,560 ‫چیزی نیست که نتونم کنترلش کنم 327 00:23:48,560 --> 00:23:50,200 ‫چی شد؟ 328 00:23:50,280 --> 00:23:51,280 ‫نمی‌دونم 329 00:23:52,160 --> 00:23:54,240 ‫فکر کنم یواش یواش دچار توهم شدم 330 00:23:56,120 --> 00:23:58,960 ‫با جیغ‌های همیشگی توی ‫سرم فرق داشت 331 00:24:01,200 --> 00:24:02,800 ‫یعنی اونجا حضور داشتم 332 00:24:02,880 --> 00:24:05,080 ‫نه! 333 00:24:08,400 --> 00:24:11,200 ‫ولی جیغ‌ها این بار از دهن من ‫بیرون می‌اومدن 334 00:24:14,320 --> 00:24:15,680 ‫و نتونستم بیدار بشم 335 00:24:18,000 --> 00:24:20,000 ‫نه حتی برای لیلی که ‫داشته گریه می‌کرده 336 00:24:20,800 --> 00:24:23,640 ‫مایا، میشه نظر حرفه‌ای‌مو بگم؟ 337 00:24:26,080 --> 00:24:27,760 ‫تا حالا هیچوقت حرف دلتو نزده بودی 338 00:24:28,520 --> 00:24:32,240 ‫و الان فقط برای محافظت از ‫بچه‌ت داری این کار رو می‌کنی 339 00:24:34,200 --> 00:24:36,120 ‫خب، نظر بسیار عالی دادی 340 00:24:36,760 --> 00:24:39,440 ‫خب، اگه می‌خوای لیلی رو ‫در امان نگه داری... 341 00:24:40,120 --> 00:24:43,080 ‫اونوقت باید درست و حسابی پیش بری 342 00:24:44,160 --> 00:24:46,240 ‫روی حس گناه‌ت به خاطر اون ‫اتفاق کار کن 343 00:24:51,360 --> 00:24:52,360 ‫ببخشید 344 00:24:54,640 --> 00:24:55,520 ‫الو؟ 345 00:24:55,600 --> 00:24:58,600 ‫سلام. زن تامی دارک هستم، اوونا 346 00:24:58,680 --> 00:25:00,840 ‫یه چیزی پیدا کردم که باید بهت نشون بدم 347 00:25:00,920 --> 00:25:03,960 ‫- چقدر دیگه می‌تونی بیای اینجا؟ ‫- یه ساعته می‌تونم خودمو برسونم؟ 348 00:25:04,040 --> 00:25:05,520 ‫خوبه. پس می‌بینمت 349 00:25:05,600 --> 00:25:06,440 ‫خداحافظ 350 00:25:06,520 --> 00:25:07,880 ‫- مایا ‫- لعنتی 351 00:25:08,680 --> 00:25:10,120 ‫شرمنده. باید برم 352 00:25:10,200 --> 00:25:13,080 ‫لطفا، دوباره از این مشکلات فرار نکن 353 00:25:17,760 --> 00:25:19,240 ‫فکر کنم دیدم... 354 00:25:19,760 --> 00:25:21,480 ‫نه، قطعا جو رو دیدم... 355 00:25:22,680 --> 00:25:23,840 ‫شوهر مُرده‌مو... 356 00:25:23,920 --> 00:25:27,520 ‫در پیرهن سبز مسخره‌ای که براش خریدم 357 00:25:29,520 --> 00:25:31,280 ‫می‌دونم که ممکنه دیوونه بشم 358 00:25:32,800 --> 00:25:34,960 ‫ولی ممکنه به اختلال پس از ‫سانحه ربط داشته باشه؟ 359 00:25:35,040 --> 00:25:39,520 ‫چیزی که بهشون میگی توهم، مایا، ‫بازگشت به خاطراته 360 00:25:40,160 --> 00:25:42,240 ‫اتفاقاتی که واقعا روی دادن 361 00:25:43,320 --> 00:25:46,040 ‫هرگز چیزی که اتفاق نیافتاده ‫رو نمی‌بینی یا نمی‌شنوی 362 00:25:48,120 --> 00:25:50,520 ‫دیدن شوهر مرده‌‌ت یه چیز متفاوته 363 00:25:51,520 --> 00:25:57,320 ‫ولی به نظرم، مایا، باید ‫خودتو ببخشی که... 364 00:25:57,400 --> 00:26:00,600 ‫درسته، مشکل با روان‌درمانی همینه 365 00:26:00,680 --> 00:26:06,280 ‫طوری رفتار می‌کنی که انگار از بین بردن ‫حس گناه یا سرزنش همه چیزو درست می‌کنه 366 00:26:07,000 --> 00:26:08,040 ‫نمی‌کنه 367 00:26:08,960 --> 00:26:09,960 ‫باور کن 368 00:26:12,600 --> 00:26:14,480 ‫این چیزها زمان می‌بره، مایا 369 00:26:15,960 --> 00:26:17,240 ‫آره، خب، وقت می‌گیرم 370 00:26:18,120 --> 00:26:20,120 ‫سه جلسه دیگه برام مونده، نه؟ 371 00:26:32,560 --> 00:26:35,720 ‫برای مدرسه آزمایش دی‌ان‌ای دادم، ‫ولی مامان نمیذاره نتایج رو ببینم 372 00:26:40,440 --> 00:26:43,320 ‫- اون موقع فکر کردم زیادی بچه‌م، ولی... ‫- می‌خوای من ببینمش؟ 373 00:26:43,400 --> 00:26:46,120 ‫حتی نمی‌دونی دنبال چی می‌گردی. ‫یه کم صبر کن 374 00:26:54,040 --> 00:26:55,040 ‫آها! 375 00:26:58,400 --> 00:27:01,880 ‫آره، می‌بینی. می‌تونی تا صد سال ‫و خرده‌ای رد خاندانت رو بگیری 376 00:27:01,960 --> 00:27:04,600 ‫مامان فقط گذاشت این کار رو بکنم ‫تا بتونه حساب رو ثبت کنه 377 00:27:04,680 --> 00:27:07,680 ‫پس اگه بچه دیگه مامان به فرزندخوندگی ‫داده شده باشه، ممکنه توی سیستم باشه 378 00:27:07,760 --> 00:27:10,080 ‫آره. ممکنه سعی کرده باشه ‫دنبال مامان بگرده 379 00:27:10,160 --> 00:27:11,880 ‫و بعدش تو رو به عنوان ‫یه تطابق پیدا می‌کنه 380 00:27:35,200 --> 00:27:37,400 ‫- بیا تو. زود باش، زود باش ‫- سلام 381 00:27:42,280 --> 00:27:44,080 ‫- نگران تامی هستم ‫- چرا؟ 382 00:27:44,600 --> 00:27:46,880 ‫گفتی شوهرم برای بورکت‌ها کار می‌کنه 383 00:27:47,640 --> 00:27:49,800 ‫بعد از آخرین باری که اومدی... 384 00:27:50,880 --> 00:27:53,960 ‫پرونده‌هاشو گشتم و اینو پیدا کردم 385 00:27:56,200 --> 00:27:58,680 ‫همونطور که گفتی انتقال به بانک بورکت ـه 386 00:27:59,440 --> 00:28:00,880 ‫نمی‌خواستم باورش کنم... 387 00:28:01,600 --> 00:28:06,360 ‫ولی ایناهاش، هر ماه به حساب شخصیش ‫۹ هزار پوند واریز می‌شده 388 00:28:10,320 --> 00:28:12,200 ‫بهم بگو این پرداخت‌ها چه معنایی دارن 389 00:28:12,280 --> 00:28:14,080 ‫تامی رشوه می‌گرفته 390 00:28:15,360 --> 00:28:16,640 ‫از بورکت‌ها 391 00:28:16,720 --> 00:28:17,880 ‫رشوه؟ 392 00:28:21,880 --> 00:28:25,440 ‫شوهرت ناخدای قایق بورکت‌ها بود 393 00:28:25,520 --> 00:28:28,760 ‫آره. کارمند خوبی بود 394 00:28:30,120 --> 00:28:31,720 ‫و بورکت‌ها دوستش داشتن 395 00:28:32,240 --> 00:28:35,120 ‫وقتی شرکت امنیتی‌شو تاسیس کرد، ‫استخدامش کردن 396 00:28:35,200 --> 00:28:37,400 ‫بهش رشوه می‌دادن، خانم دارک... 397 00:28:38,120 --> 00:28:41,280 ‫و برای همین باید باهاش حرف بزنم ‫تا دلیلش رو بفهمم 398 00:28:44,080 --> 00:28:44,920 ‫الان کجاست؟ 399 00:28:45,000 --> 00:28:48,200 ‫- اینا رو از اصلا درک نمی‌کنم ‫- خانم دارک، تامی کجاست؟ 400 00:28:48,880 --> 00:28:50,040 ‫نمی‌دونم! 401 00:28:50,800 --> 00:28:52,240 ‫برای همین بهت زنگ زدم 402 00:28:52,960 --> 00:28:55,200 ‫شش هفته‌س خبری ازش نشنیدم 403 00:29:22,000 --> 00:29:25,000 ‫چرا بیش از ۲۰ سال به ‫تامی دارک پول می‌دادی؟ 404 00:29:25,080 --> 00:29:27,520 ‫- سلام به تو، مایا ‫- تامی دارک. چرا؟ 405 00:29:27,600 --> 00:29:31,040 ‫- یه کادوی قشنگ برای لیلی خریدم. ‫- نه، بازی درنیار 406 00:29:31,120 --> 00:29:32,120 ‫تامی دارک 407 00:29:32,600 --> 00:29:35,880 ‫چه رازیه که خواهر و شوهرمو به کشتن داده؟ 408 00:29:35,960 --> 00:29:37,160 ‫لطفا اینقدر داد و بیداد نکن 409 00:29:37,240 --> 00:29:39,440 ‫- به نظر مجنون میای ‫- تامی دارک. چرا؟ 410 00:29:39,520 --> 00:29:42,200 ‫مایا، ببخشید اگه برای لیلی ‫زیادی سخت گرفتم 411 00:29:42,280 --> 00:29:44,680 ‫- نشونه‌ی مهربونیم بوده ‫- داری دست دست می‌کنی 412 00:29:44,760 --> 00:29:45,760 ‫- نمی‌کنم ‫- چرا می‌کنی 413 00:29:45,840 --> 00:29:49,080 ‫فقط به فکر بهترین چیز برای ‫خونواده‌م هستم. این کار رو برای تو کردم... 414 00:29:49,160 --> 00:29:50,680 ‫- تامی دارک! ‫- بله، می‌دونم 415 00:29:53,720 --> 00:29:56,160 ‫متاسفم. نمی‌دونم از کی ‫داری حرف می‌زنی 416 00:29:56,240 --> 00:29:58,520 ‫خفه شو. خفه خون بگیر 417 00:29:59,800 --> 00:30:01,680 ‫پسرت غرق شد... 418 00:30:02,400 --> 00:30:06,120 ‫و از اون موقع داشتی به ناخدای ‫قایق تفریحی پول می‌دادی. چرا؟ 419 00:30:06,200 --> 00:30:08,160 ‫عجب اتهام جدی 420 00:30:08,240 --> 00:30:12,320 ‫اون شب روی اون قایق چه ‫بلایی سر پسرهات اومد، جودیث؟ 421 00:30:12,400 --> 00:30:16,040 ‫چون یه اتفاقی افتاده. ‫چون هیچکدوم اینا با عقل جور درنمیاد 422 00:30:16,800 --> 00:30:17,800 ‫چی شد؟ 423 00:30:18,480 --> 00:30:22,480 ‫دیگه هیچوقت توی خونه‌ی خودم ‫بهم نگو خفه خون بگیر، فهمیدی؟ 424 00:30:23,040 --> 00:30:26,680 ‫چون راستشو بخوای، مایا، ‫تو باید خفه خون بگیری... 425 00:30:26,760 --> 00:30:30,600 ‫چون هیچی از اندروی من نمی‌دونی 426 00:30:31,360 --> 00:30:35,000 ‫جوان و محجوب بود، ولی شگفت‌آور بود 427 00:30:35,080 --> 00:30:38,680 ‫- واقعا شگفت‌آور بود و... ‫- روی قایق چی شد، جودیث؟ 428 00:30:38,760 --> 00:30:41,720 ‫و می‌خوای دوباره این درد رو تجربه کنم. ‫همینو می‌خوای؟ 429 00:30:41,800 --> 00:30:44,080 ‫از تامی دارک می‌پرسم... 430 00:30:44,160 --> 00:30:47,320 ‫ولی ادعا می‌کنی نمی‌دونی اصلا کی هست 431 00:30:47,920 --> 00:30:50,960 ‫روی قایق‌مون یه مهمونی بوده. ‫بله، خب، تا اینجاشو می‌دونی 432 00:30:51,040 --> 00:30:52,160 ‫پسرها قایق رو بردن به دریا 433 00:30:52,240 --> 00:30:55,160 ‫اندرو هیچوقت نمی‌تونست جلوی مشروب ‫خوردنش رو بگیره و زیادی خورد 434 00:30:55,240 --> 00:30:58,160 ‫زیادتر از همیشه هم خورده بود ‫و تنها رفته روی عرشه... 435 00:30:58,240 --> 00:31:00,000 ‫تا یه کم هوا بخوره و افتاده توی آب 436 00:31:00,560 --> 00:31:03,360 ‫غم‌انگیز بود، ولی یه پرونده ‫صاف و ساده بود، متاسفانه 437 00:31:03,440 --> 00:31:05,200 ‫- مزخرفه ‫- ببخشید؟ 438 00:31:05,280 --> 00:31:08,720 ‫مزخرفه. اندرو نیافتاد. پرید 439 00:31:09,320 --> 00:31:13,440 ‫- خودشو کشت. خودکشی بود. چرا؟ ‫- سعی داری بهم آسیب بزنی؟ 440 00:31:13,520 --> 00:31:15,760 ‫- جریان همینه؟ ‫- جو بهم گفت 441 00:31:15,840 --> 00:31:17,960 ‫همه‌شو دیده بود. ‫و تو از همه چیز خبر داری، جودیث 442 00:31:18,040 --> 00:31:21,240 ‫نه، بی‌معناست. تخیلیه. ‫نمی‌دونم ازم چی می‌خوای 443 00:31:21,320 --> 00:31:23,320 ‫- حقیقت رو می‌خوام! ‫- واقعا؟ 444 00:31:23,400 --> 00:31:25,760 ‫خب، انگار از قبل همه چیزو می‌دونی 445 00:31:25,840 --> 00:31:26,840 ‫نمی‌دونم، جودیث 446 00:31:26,920 --> 00:31:29,000 ‫و نمی‌دونم چرا... 447 00:31:29,080 --> 00:31:32,160 ‫به ناخدای قایقی که اندروت ‫روش مرد پول میدی 448 00:31:32,240 --> 00:31:36,600 ‫و حالا، حالا به کارآگاه کیرس پول میدی 449 00:31:37,120 --> 00:31:38,120 ‫آره 450 00:31:38,880 --> 00:31:39,920 ‫کرولاین بهم گفت 451 00:31:41,360 --> 00:31:44,120 ‫در دنیای ما داشتن وجهه خوب ‫یه واقعیته، مایا... 452 00:31:44,200 --> 00:31:47,200 ‫و از هر نقطه ضعفی علیه ‫ما استفاده میشه 453 00:31:47,280 --> 00:31:51,560 ‫و مشخصه با سوالاتی که در ‫مورد مرگ جو داری... 454 00:31:51,640 --> 00:31:52,960 ‫می‌تونی این مسئله رو درک کنی 455 00:31:53,040 --> 00:31:54,440 ‫فقط جریان اینه؟ 456 00:31:55,480 --> 00:32:00,240 ‫نمی‌خوای دنیا بدونه که اندرو ‫۲۶ سال پیش خودکشی کرده؟ 457 00:32:00,320 --> 00:32:02,360 ‫من به کارآگاه پول نمیدم 458 00:32:02,440 --> 00:32:04,040 ‫ولی به تامی دارک پول میدی؟ 459 00:32:05,000 --> 00:32:08,560 ‫دختر عزیزم گیج میشه 460 00:32:09,800 --> 00:32:11,160 ‫کرولاین مریضه 461 00:32:11,240 --> 00:32:15,680 ‫همین الان در یه بخش روانی ـه ‫و کمکی که نیاز داره بهش می‌رسه 462 00:32:17,360 --> 00:32:18,360 ‫از کی تا حالا؟ 463 00:32:18,400 --> 00:32:19,400 ‫و شاید... 464 00:32:20,280 --> 00:32:23,080 ‫شاید تو هم به تازگی احساس ‫گیج و منگی کرده باشی 465 00:32:23,160 --> 00:32:24,160 ‫باشه، نگو 466 00:32:24,240 --> 00:32:26,640 ‫نه، منم درست مثل تو بودم... 467 00:32:26,720 --> 00:32:29,760 ‫بعد از اندرو و شوهرم و حالا جوی عزیزم 468 00:32:29,840 --> 00:32:32,880 ‫گیج بودم. عصبانی بودم. ‫خیلی زیاد عصبانی بودم 469 00:32:33,920 --> 00:32:34,920 ‫آره 470 00:32:36,160 --> 00:32:37,440 ‫دقیقا مثل هم هستیم 471 00:32:38,960 --> 00:32:40,560 ‫انگار هر کی دور ماست می‌میره 472 00:32:42,560 --> 00:32:44,680 ‫خونواده‌م به اندازه کافی رنج کشیده 473 00:32:44,760 --> 00:32:47,760 ‫اشتباه نکن که بخوای بیش از ‫این بهمون آسیب بزنی، مایا 474 00:33:34,319 --> 00:33:35,319 ‫[بچه] 475 00:33:38,320 --> 00:33:40,320 ‫[شش تماس بی‌پاسخ از بچه] 476 00:33:42,321 --> 00:33:44,321 ‫[مجوز تحت نظر گرفتن پی‌جی] ‫[صادر شد. کجایی؟؟] 477 00:34:13,320 --> 00:34:14,520 ‫می‌خواستی منو ببینی؟ 478 00:34:15,760 --> 00:34:18,120 ‫تامی دارک شش هفته‌س که گم شده 479 00:34:19,200 --> 00:34:20,200 ‫آها 480 00:34:20,600 --> 00:34:21,920 ‫زنش گزارشش رو داده... 481 00:34:22,000 --> 00:34:26,160 ‫ولی کار خاصی از دست پلیس برنمیاد، ‫چون گفته داره میره تعطیلات 482 00:34:27,360 --> 00:34:29,680 ‫وقتی کار تامی دارک رو هک کردی... 483 00:34:30,760 --> 00:34:32,760 ‫زندگی شخصی‌شو هم نگاه کردی؟ 484 00:34:40,840 --> 00:34:41,840 ‫چی کار می‌کنی؟ 485 00:34:43,200 --> 00:34:47,680 ‫بله، ولی می‌تونم الان هفته‌هایی که ‫گم شده رو عمیقتر بررسی کنم 486 00:34:47,760 --> 00:34:50,080 ‫حساب‌های بانکی و برداشت ‫پول و اینجور چیزها رو بررسی کنم 487 00:34:50,160 --> 00:34:52,040 ‫ببینم اگه مجبور به فرار شده ‫کجا قایم شده 488 00:34:54,280 --> 00:34:57,560 ‫به این واقعیت فکر کردی که... 489 00:34:59,200 --> 00:35:01,720 ‫ممکنه هر کدوم ما نفر بعدی باشه؟ 490 00:35:02,880 --> 00:35:03,880 ‫چرا باید ما باشیم؟ 491 00:35:03,920 --> 00:35:07,720 ‫کلیر در مورد این پرداخت‌ها به تامی ‫دارک متوجه میشه، یهو کشته میشه 492 00:35:07,800 --> 00:35:11,280 ‫یهو، تامی دارک گم میشه، ‫و یهو شوهرت کشته میشه 493 00:35:11,360 --> 00:35:13,400 ‫درسته، میشه اینقدر نگی یهو؟ 494 00:35:13,480 --> 00:35:15,640 ‫هر کسی که بررسیش کرده مُرده 495 00:35:17,200 --> 00:35:18,200 ‫یهو 496 00:35:21,320 --> 00:35:22,320 ‫چیه؟ 497 00:35:22,360 --> 00:35:25,960 ‫خواهرت بهم اعتماد کرد و به کشتن دادش 498 00:35:28,400 --> 00:35:31,200 ‫بله، اگه کلیر یه افشاگر نشده بود... 499 00:35:31,280 --> 00:35:32,920 ‫شاید هنوز زنده بود 500 00:35:34,800 --> 00:35:37,880 ‫ولی اگه من اون غیرنظامی‌ها رو با اون ‫هلیکوپتر نکشته بودم... 501 00:35:37,960 --> 00:35:40,960 ‫تو نواری رو منتشر نمی‌کردی، ‫کلیر هم هرگز باهات آشنا نمی‌شد... 502 00:35:41,040 --> 00:35:43,720 ‫و هنوزم توی خونه پیش بچه‌ها و شوهرش بود 503 00:35:45,920 --> 00:35:46,920 ‫باور کن... 504 00:35:48,040 --> 00:35:50,320 ‫هر روز به همین فکر می‌کنم 505 00:35:53,560 --> 00:35:55,480 ‫کلی اما و اگر داره، کوری 506 00:36:00,040 --> 00:36:02,960 ‫خب، هیچکس تا حالا به خاطر ‫کار من نمرده بود 507 00:36:04,000 --> 00:36:07,240 ‫تو و آدم‌های ارتشی عادت ‫به مرگ و میر دارین 508 00:36:07,320 --> 00:36:10,760 ‫فقط چون به مرگ عادت دارم ‫معناش این نیست که درد نداره 509 00:36:15,240 --> 00:36:18,200 ‫هنوزم با رفقای ارتشی‌ت در ارتباطی؟ 510 00:36:19,920 --> 00:36:20,920 ‫شین تسیر؟ 511 00:36:23,760 --> 00:36:26,360 ‫- مراقب کارهای منی؟ ‫- خب؟ 512 00:36:27,240 --> 00:36:28,800 ‫درسته، منظورت چیه، کوری؟ 513 00:36:29,600 --> 00:36:32,880 ‫کسی از اونا می‌دونه توی صدای ‫هلیکوپتر چی هست؟ 514 00:36:34,320 --> 00:36:35,320 ‫نه 515 00:36:36,360 --> 00:36:40,240 ‫هنوزم متوجه نمیشم چرا اون ‫نوار رو بدون صدا پخش کردی 516 00:36:40,320 --> 00:36:43,840 ‫بهت که گفتم. کلیر اومد دیدنم، ‫و قراری گذاشتیم 517 00:36:43,920 --> 00:36:44,920 ‫نه، نه، نه 518 00:36:46,000 --> 00:36:47,120 ‫قبل از آشنا شدنت با کلیر 519 00:36:48,120 --> 00:36:50,840 ‫فهمیدم که باید با خودت کناری بیای، مایا 520 00:36:51,680 --> 00:36:55,320 ‫با کارهایی که کردی. گاهی ‫همین مجازات کافیه 521 00:37:00,480 --> 00:37:03,040 ‫درسته، باید تامی دارک رو پیدا کنیم 522 00:37:03,120 --> 00:37:05,960 ‫باید بفهمیم چه ربطی به ‫مرگ جو و کلیر داره 523 00:37:06,880 --> 00:37:09,400 ‫الان اونه که با هیچی جور درنمیاد 524 00:38:10,080 --> 00:38:11,080 ‫به کمک نیاز دارم 525 00:38:13,520 --> 00:38:16,040 ‫- تولدم رو امتحان کن ‫- تولدت نیست، دن 526 00:38:19,960 --> 00:38:22,080 ‫لعنتی. خب، شاید بهتره... 527 00:38:23,920 --> 00:38:24,760 ‫چی بود؟ 528 00:38:24,840 --> 00:38:26,640 ‫- نگران نباش. ‫- تولد تو بود، نه؟ 529 00:38:26,720 --> 00:38:28,920 ‫- گفتم نگران نباش ‫- به بدی بابایی 530 00:38:29,000 --> 00:38:32,680 ‫همه‌‌ش میگی نگران نباش. بچه که نیستم، ابی ‫باید همه چیزو بهم بگی 531 00:38:32,760 --> 00:38:33,760 ‫اینقدر غر نزن 532 00:38:38,800 --> 00:38:39,800 ‫ببین 533 00:38:49,400 --> 00:38:52,920 ‫خدای من، قطعا یه برادر یا خواهر داریم 534 00:38:53,000 --> 00:38:54,840 ‫اگه چیزی در مورد مامان بدونه چی؟ 535 00:38:55,520 --> 00:38:57,240 ‫- باید برم بابا رو بیارم ‫- نه، دن 536 00:38:57,320 --> 00:39:00,280 ‫باید با خاله مایا حرف بزنیم و ‫بفهمیم چه خبره 537 00:39:00,360 --> 00:39:03,160 ‫- اصلا با عقل جور درنمیاد ‫- دوباره دعوا می‌کنین 538 00:39:03,240 --> 00:39:04,440 ‫چرا تعجب نمی‌کنم؟ 539 00:39:05,120 --> 00:39:06,920 ‫زود باش، عزیزم 540 00:39:07,000 --> 00:39:08,440 ‫شما اینجا چی کار می‌کنین؟ 541 00:39:09,240 --> 00:39:11,840 ‫ببخشید، بابا، ما... 542 00:39:11,920 --> 00:39:14,560 ‫باورش نمی‌شد که این عکس ‫هنوزم روی کامپیوتر مامان باشه 543 00:39:19,520 --> 00:39:22,760 ‫مامان‌تون اصرار داشت که باید ‫عکس‌های خوبی بگیریم 544 00:39:24,240 --> 00:39:26,320 ‫خدایا، چقدر آدم رو خسته می‌کرد 545 00:39:26,960 --> 00:39:30,680 ‫با اینکه همه گفتن تو ‫شبیه یه سیب‌زمینی گنده شدی 546 00:39:31,960 --> 00:39:34,680 ‫ولی حقیقت داره، رفیق. نزدیک بود ‫تو رو توی بازار تره بار جا بذاریم 547 00:39:35,680 --> 00:39:38,040 ‫باشه برید دیگه. قبل از اینکه ‫چیزی رو خراب کنین برین بیرون 548 00:40:03,400 --> 00:40:05,120 ‫معلوم هست چی شده؟ 549 00:40:05,200 --> 00:40:07,880 ‫- کیرس، روی زمین افتادی ‫- بله، خب، خودم می‌دونم 550 00:40:07,960 --> 00:40:11,280 ‫- کمکم کن بلند بشم. نمی‌تونم وایستم ‫- منظورت چیه نمی‌تونی وایستی؟ 551 00:40:11,360 --> 00:40:13,920 ‫- مارتی، لطفا، حرف نزن، فقط... ‫- باشه، باشه 552 00:40:15,600 --> 00:40:17,360 ‫باشه، دستت رو بنداز دور گردنم 553 00:40:18,360 --> 00:40:19,400 ‫باشه 554 00:40:19,480 --> 00:40:21,600 ‫دستت رو بذار، ببخشید 555 00:40:21,680 --> 00:40:23,880 ‫باشه، باشه. آره، آره 556 00:40:23,960 --> 00:40:25,200 ‫- منو گرفتی؟ ‫- بله، بله! 557 00:40:25,280 --> 00:40:27,440 ‫- باشه، حالا راه میریم، باشه ‫- باشه 558 00:40:34,600 --> 00:40:36,960 ‫یا عیسی مسیح، کیرس. از هوش میری؟ 559 00:40:38,040 --> 00:40:39,720 ‫فلج موقت؟ 560 00:40:40,720 --> 00:40:42,960 ‫برای همین منحرف شدی ‫تا به گربه نزنی؟ 561 00:40:44,480 --> 00:40:47,800 ‫آره، فیلم تصادفت رو دیدم... 562 00:40:47,880 --> 00:40:48,960 ‫و اثری از گربه نبود 563 00:40:58,000 --> 00:40:59,520 ‫خب، می‌دونی چی باعثش میشه؟ 564 00:40:59,600 --> 00:41:02,160 ‫خب، معمولا این حملات ‫چقدر طول می‌کشن؟ 565 00:41:02,240 --> 00:41:05,920 ‫خب، فرق داره. و تا به حال این ‫طولانی‌ترینش بوده 566 00:41:07,480 --> 00:41:08,480 ‫لعنتی 567 00:41:09,280 --> 00:41:10,560 ‫حالت خوب میشه؟ 568 00:41:12,120 --> 00:41:13,200 ‫نمی‌دونم 569 00:41:14,520 --> 00:41:17,440 ‫باشه، خب، اگه دوباره پشت ‫فرمون ببینم، دیگه تموم میشه 570 00:41:17,960 --> 00:41:20,400 ‫بازی تموم میشه، باشه؟ مجبور ‫میشم گزارشت رو بدم 571 00:41:21,200 --> 00:41:24,800 ‫- آره ‫- می‌دونی، فقط که تو نیستی 572 00:41:26,400 --> 00:41:28,080 ‫ممکنه به خاطر سرپوش گذاشتن ‫روی این قضیه اخراج بشم 573 00:41:28,160 --> 00:41:31,280 ‫اینکه واقعا این کار رو می‌کنی ‫نشون میده خیلی هم آقایی 574 00:41:33,160 --> 00:41:35,816 ‫و تازه قبل از اون بدون اجازه رفتیم ‫دنبال یه مظنون 575 00:41:35,840 --> 00:41:39,360 ‫- چه فکری پیش خودت کردی؟ ‫- بورکت‌ها حامی اون تیم فوتبال هستن 576 00:41:39,880 --> 00:41:43,720 ‫لوگوشون روی تمام ون‌ها، ‫مسابقات و جوایز هست 577 00:41:43,800 --> 00:41:45,160 ‫تا حد منطقی شک‌برانگیزه 578 00:41:45,240 --> 00:41:47,600 ‫- ممکنه همین بهمون انگیزه رو بده ‫- آخه تیم فوتبال؟ 579 00:41:47,680 --> 00:41:49,040 ‫نمی‌دونم. نمی‌دونم 580 00:41:49,520 --> 00:41:52,160 ‫ولی فیل هیچوقت نگفت جو بورکت رو می‌شناسه 581 00:41:52,240 --> 00:41:54,240 ‫جور درنمیاد، مگه نه؟ 582 00:41:55,120 --> 00:41:58,320 ‫دو به اضافه دو همیشه چهار نمیشه، ‫و این قطعا به پنج کوفتی نیست 583 00:42:01,920 --> 00:42:04,760 ‫بگذریم، مرسی که اومدی دنبالم... 584 00:42:04,840 --> 00:42:07,360 ‫و ببخشید اگه عصرت رو خراب کردم 585 00:42:07,440 --> 00:42:10,400 ‫آره، راستش خراب کردی. ‫وسط یه قرار بودم 586 00:42:10,480 --> 00:42:12,120 ‫قرار؟ یکی دیگه؟ 587 00:42:13,840 --> 00:42:14,840 ‫چه جور دختری بود؟ 588 00:42:15,920 --> 00:42:16,920 ‫آره، اون... 589 00:42:22,280 --> 00:42:25,040 ‫لنس، واقعا مرد خوبیه 590 00:42:25,920 --> 00:42:27,040 ‫آه... 591 00:42:27,120 --> 00:42:28,840 ‫سلیقه خیلی خوبی در ‫فیلم دیدن داره 592 00:42:29,560 --> 00:42:31,080 ‫و در مردها 593 00:42:31,800 --> 00:42:33,480 ‫میشه بگم خودمم همینطورم 594 00:42:34,400 --> 00:42:37,040 ‫آره و راستش دوست دارم ‫دوباره ببینمش، پس... 595 00:42:40,880 --> 00:42:42,800 ‫البته اگه در آینده نزدیک... 596 00:42:42,880 --> 00:42:44,680 ‫مجبور به بلند کردنت از روی زمین نشم 597 00:42:46,680 --> 00:42:47,680 ‫لنس 598 00:42:48,760 --> 00:42:49,760 ‫آره 599 00:42:50,920 --> 00:42:52,000 ‫خب، من... 600 00:42:53,640 --> 00:42:55,680 ‫امیدوارم از شیک پروتئین خوشش بیاد 601 00:43:01,600 --> 00:43:02,600 ‫زود باش 602 00:43:10,400 --> 00:43:14,240 ‫♪ برای عشق هرگز پیدا نمی‌کنم ♪ 603 00:43:17,560 --> 00:43:20,960 ‫♪ کاری شگفت‌انگیز می‌کنی... ♪ 604 00:43:24,360 --> 00:43:28,560 ‫اینجاست که عاشقم میشی ‫به خاطر سلیقه‌ی بی‌نقصم در موسیقی 605 00:43:30,400 --> 00:43:33,920 ‫♪ در هم ریختن احساستم ♪ 606 00:43:34,000 --> 00:43:35,000 ‫خدایا، چقدر دوستت دارم 607 00:43:35,440 --> 00:43:36,480 ‫اوهوم 608 00:43:36,560 --> 00:43:37,440 ‫منم عاشقتم 609 00:43:37,520 --> 00:43:39,200 ‫♪ دوباره منو یاد گذشته میندازه ♪ 610 00:43:40,800 --> 00:43:41,800 ‫لعنت به من! 611 00:43:43,080 --> 00:43:44,960 ‫- زیاد فحش میدی ‫- خب، من... 612 00:43:46,480 --> 00:43:49,040 ‫الکساندر دازمن رو دیدیم، ‫دوست پسر سابق مامان 613 00:43:50,040 --> 00:43:50,880 ‫دیدینش؟ 614 00:43:50,960 --> 00:43:52,880 ‫حتی از اینم خبر نداشت 615 00:43:53,360 --> 00:43:57,640 ‫خاله مایا، یه خواهر یا برادر داریم؟ ‫چرا مامان به الکساندر نگفته؟ 616 00:43:57,720 --> 00:44:00,320 ‫- اگه خطرناک باشه چی؟ ‫- ابی، واقعا فکر نکنم اون... 617 00:44:00,400 --> 00:44:03,400 ‫یا این خواهر یا برادر چی؟ ‫اگه از دست مامان عصبانی باشه... 618 00:44:03,480 --> 00:44:06,760 ‫که اونو به فرزند خوندگی داده، ‫بعدش ردشو گرفته باشه و... 619 00:44:07,280 --> 00:44:08,280 ‫کشته باشدش 620 00:44:09,640 --> 00:44:11,880 ‫آره، کشته باشدش 621 00:44:12,400 --> 00:44:15,040 ‫بسیار خب. فکر کنم باید ‫با باباتون حرف بزنیم 622 00:44:15,560 --> 00:44:16,720 ‫- زود باشین. ‫- نه، صبر کن! 623 00:44:16,800 --> 00:44:19,320 ‫شرمنده، بچه‌ها. از اون روزهای سخت بوده 624 00:44:19,400 --> 00:44:21,736 ‫اصلا نباید بدون باباتون در ‫مورد این قضیه حرف بزنیم 625 00:44:21,760 --> 00:44:24,640 ‫نه، لطفا. نمی‌تونیم به بابا بگیم. ‫هنوز آمادگی‌شو نداره 626 00:44:24,720 --> 00:44:26,080 ‫صبح دیدمش. حالش خوبه 627 00:44:26,160 --> 00:44:28,600 ‫نه، نیست. دوباره خیلی سریع ناراحت میشه 628 00:44:29,200 --> 00:44:33,440 ‫لطفا، راستشو بگو. ‫برادر یا خواهر داریم؟ 629 00:44:33,520 --> 00:44:36,040 ‫ممکنه اون مسئول مرگ مامان باشه 630 00:44:36,120 --> 00:44:37,120 ‫لطفا 631 00:44:44,480 --> 00:44:45,640 ‫خدای من 632 00:44:55,720 --> 00:44:56,720 ‫بله 633 00:44:58,600 --> 00:45:00,040 ‫یه برادر ناتنی دارین 634 00:45:04,040 --> 00:45:05,280 ‫حدود ۱۹ سالشه 635 00:45:09,920 --> 00:45:10,920 ‫ببینین... 636 00:45:12,080 --> 00:45:14,840 ‫می‌دونم قبولش برای شما خیلی سخته 637 00:45:16,960 --> 00:45:18,320 ‫ولی بیاین با هم حلش کنیم 638 00:45:19,960 --> 00:45:20,960 ‫باشه؟ 639 00:45:24,080 --> 00:45:24,920 ‫باشه؟ 640 00:45:42,760 --> 00:45:43,760 ‫ادی 641 00:45:46,560 --> 00:45:48,320 ‫گفتی عذر ادی واکر... 642 00:45:48,400 --> 00:45:50,320 ‫- آره ‫- تایید نشده 643 00:46:00,200 --> 00:46:01,200 ‫اون کیه؟ 644 00:46:02,000 --> 00:46:04,040 ‫و چرا دروغ گفته و نگفته با اونه؟ 645 00:48:04,041 --> 00:48:09,041 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 646 00:48:09,042 --> 00:48:14,042 ‫« مترجم: Highbury »