1 00:00:00,641 --> 00:00:01,674 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 2 00:00:01,676 --> 00:00:04,711 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 3 00:00:05,906 --> 00:00:09,140 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 4 00:00:16,423 --> 00:00:17,756 ‫آنا کوپلند. 5 00:00:17,758 --> 00:00:20,059 ‫من باید بدونم چه کسی اون و پسرش رو گرقت 6 00:00:20,061 --> 00:00:22,961 ‫اسیرکنندش...اسمشو میخوام. 7 00:00:22,963 --> 00:00:24,396 ‫به من پناهندگی اعطا شد 8 00:00:24,398 --> 00:00:25,697 ‫میدونستی اون پچش رو گرقت؟ 9 00:00:25,699 --> 00:00:27,332 ‫هنگامی ک از حریم هوایی روسیه خارج شدیم 10 00:00:27,334 --> 00:00:28,600 ‫کشورت دچار غوغا میشه... 11 00:00:28,602 --> 00:00:29,968 ‫من برای کشورم کار نمیکنم 12 00:00:29,970 --> 00:00:32,337 ‫کسانی ک ازم محافظت ‫ میکنن میان سراغت 13 00:00:34,407 --> 00:00:35,841 ‫باید بدونی که... 14 00:00:35,843 --> 00:00:38,477 ‫من مشکل...خشم دارم 15 00:00:38,479 --> 00:00:41,547 ‫روانشناسم میگه بخاطر اینه ک هیچ ‫مکانیسم مقابله ای ندارم 16 00:00:41,549 --> 00:00:44,783 ‫ک برای دوری از درگیری ‫من همه چیزو داخل نگه میدارم 17 00:00:44,785 --> 00:00:47,753 ‫بزار همه چیز ساخته شه تا ‫همه ناگهانی... 18 00:00:50,090 --> 00:00:52,057 ‫ 19 00:00:52,059 --> 00:00:54,159 ‫ 20 00:00:54,161 --> 00:00:55,394 ‫تو شانستو داشتی 21 00:00:55,396 --> 00:00:58,230 ‫ 22 00:00:58,232 --> 00:01:01,100 ‫ 23 00:01:04,571 --> 00:01:06,171 ‫چه کسی انا کوپلند رو گرفت؟ 24 00:01:09,542 --> 00:01:11,176 ‫ 25 00:01:13,113 --> 00:01:14,012 ‫اسمش 26 00:01:14,014 --> 00:01:17,015 ‫بری! لیلاند بری! 27 00:01:17,017 --> 00:01:18,250 ‫-لطفا! 28 00:01:18,252 --> 00:01:20,018 ‫چیزی رو ک میخواستیم گرفتیم 29 00:01:20,020 --> 00:01:20,953 ‫ 30 00:01:27,660 --> 00:01:28,660 ‫ 31 00:01:31,431 --> 00:01:33,599 ‫ما کجا هستیم؟ چه خبره؟ 32 00:01:33,601 --> 00:01:36,268 ‫هنوز هم در داخل حریم هوایی روسیه هستیم. 33 00:01:36,270 --> 00:01:39,338 ‫پس هیچ قانونی شکسته نشد...بجز تو 34 00:01:41,107 --> 00:01:43,542 ‫یه اسم داریم... لیلاند بری. 35 00:01:43,544 --> 00:01:45,644 ‫ازم میخواین با سازمان تماس بگیرم؟ 36 00:01:45,646 --> 00:01:48,380 ‫نه ازت میخوام تام کین رو پیدا کنی. 37 00:01:48,382 --> 00:01:50,149 ‫اه 38 00:01:50,151 --> 00:01:51,450 ‫عزیزم دیر میکنی 39 00:01:51,452 --> 00:01:53,418 ‫متشکرم برای رسوندش دیشب 40 00:01:53,420 --> 00:01:56,788 ‫بعد از دیروز من فقط... ‫اخ دیوونه وار بود 41 00:01:56,790 --> 00:01:58,690 ‫ردینگتون بود... 42 00:01:58,692 --> 00:02:00,726 ‫اون خیلی خوش شانسه که زنده است واقعا 43 00:02:00,728 --> 00:02:03,862 ‫اه اون چی؟تا جالا برات پایین رفته؟ 44 00:02:03,864 --> 00:02:05,364 ‫اره حدودای ساعت چهار صبح 45 00:02:05,366 --> 00:02:07,299 ‫دارم بهت میگم اون یه ‫عفونت گوش داره 46 00:02:07,301 --> 00:02:07,746 ‫آه. 47 00:02:07,748 --> 00:02:10,402 ‫این برای شماست و تا حالا ‫پوشکش رو دیدی؟ 48 00:02:10,543 --> 00:02:13,005 ‫اوه خدای من! نزدیک بود یادم بره... ‫منشی دکتر شافر زنگ زد 49 00:02:13,007 --> 00:02:14,907 ‫اونا میتونن ببیننش امروز ساعت دو ظهر 50 00:02:14,909 --> 00:02:15,618 ‫ 51 00:02:15,620 --> 00:02:17,744 ‫نمیتونم.یه مصاحبه ساعت دو ظهر دارم...ابتدایی امرسون 52 00:02:17,745 --> 00:02:20,012 ‫-اه اونا زنگ زدن؟ ‫-میتونم جابه جاش کنم عزیزم 53 00:02:20,014 --> 00:02:21,246 ‫نه اگه میخواین برگردین سرکار 54 00:02:21,248 --> 00:02:22,814 ‫باید اون مصاجبه رو بگیرین 55 00:02:22,816 --> 00:02:24,583 ‫میتونیم انجامش بدیم ‫میخوای با مامانی بری؟ 56 00:02:24,585 --> 00:02:26,013 ‫بزار به کارلی زنگ بزنم ببینم میتونه ‫پوشش برامون درس کنه 57 00:02:26,015 --> 00:02:28,587 ‫-اوناهاش.اره ‫-بیا اینجا 58 00:02:28,589 --> 00:02:30,221 ‫این تامه. سلام؟ 59 00:02:30,260 --> 00:02:32,291 ‫میخوام به کارلی زنگ بزنم ‫ میخوای ببینیش امروز؟ 60 00:02:32,293 --> 00:02:35,160 ‫ 61 00:02:35,162 --> 00:02:36,695 ‫آره، نه، من درک می کنم. 62 00:02:36,697 --> 00:02:38,263 ‫تام؟ 63 00:02:41,000 --> 00:02:42,067 ‫تام، چی شده؟ 64 00:02:45,538 --> 00:02:47,139 ‫اون وکیل پدرم بود 65 00:02:47,141 --> 00:02:49,274 ‫اون ازم میخواد برم نیویورک 66 00:02:49,276 --> 00:02:51,443 ‫برای ک جلسه خصوصی درمورد ‫خواسته ی پدرم 67 00:02:51,445 --> 00:02:53,045 ‫- پدرت؟ کی؟ ‫- امروز. 68 00:02:53,047 --> 00:02:54,846 ‫من نمی روم. 69 00:02:54,848 --> 00:02:56,481 ‫من جتی پدرم رو نمیشناسم... ‫یا مادرم 70 00:02:56,483 --> 00:02:57,749 ‫من نمی روم. 71 00:02:57,751 --> 00:02:59,952 ‫تام در سه هفته اخر از اونجا ‫ که پردرت فوت کرده 72 00:02:59,954 --> 00:03:01,720 ‫تو بیشتر نگران اینی که کی بوده 73 00:03:01,722 --> 00:03:04,923 ‫و چرا پدرت و مادرت تو رو ول کردن 74 00:03:04,925 --> 00:03:07,226 ‫شاید این وکیلا چندتا ‫جواب برات داشته باشن 75 00:03:07,228 --> 00:03:09,528 ‫برو ببین چی میگن 76 00:03:09,530 --> 00:03:12,631 ‫به علاوه اون مدیر یه شرکت ‫ چند میلیارد دلاری بوده 77 00:03:12,633 --> 00:03:14,633 ‫یعنی میتونیم پولدار شیم 78 00:03:14,635 --> 00:03:16,635 ‫میتونیم ی ماشین نو بخریم 79 00:03:16,637 --> 00:03:17,903 ‫اره یا یه پرستار بچه 80 00:03:17,905 --> 00:03:21,240 ‫اوه پرستار میتونه اگنس نگاه کنه ‫ وقتی ما میریم تعطیلات 81 00:03:21,242 --> 00:03:22,874 ‫تعطیلات، درسته. 82 00:03:22,876 --> 00:03:23,675 ‫برو به نیویورک. 83 00:03:25,645 --> 00:03:26,712 ‫مطمئنی در این مورد؟ 84 00:03:26,714 --> 00:03:29,781 ‫منظورم اینه ک یه ساعت پروازه فقط 85 00:03:29,783 --> 00:03:31,550 ‫برای شام برمیگردی 86 00:03:31,552 --> 00:03:32,651 ‫ 87 00:03:32,653 --> 00:03:34,853 ‫چه اتفاقی میتونی بیافته؟ 88 00:03:39,425 --> 00:03:41,493 ‫ 89 00:03:41,495 --> 00:03:44,363 ‫ 90 00:03:55,341 --> 00:03:57,075 ‫هی مرد این ادرس اشتباهه 91 00:03:57,077 --> 00:03:58,744 ‫ 92 00:03:58,746 --> 00:04:00,579 ‫این برای شماست 93 00:04:00,581 --> 00:04:02,114 ‫چی؟هی 94 00:04:02,116 --> 00:04:04,449 ‫هی! 95 00:04:06,152 --> 00:04:08,520 ‫ 96 00:04:19,732 --> 00:04:21,800 ‫باید به من گوش بدی 97 00:04:21,802 --> 00:04:23,035 ‫شما؟ 98 00:04:23,037 --> 00:04:25,871 ‫بالای تلفن کنارت یه کتابه 99 00:04:25,873 --> 00:04:28,440 ‫داخلش یه عکسه 100 00:04:28,442 --> 00:04:30,876 ‫اسمت کریستوفر هارگراوه 101 00:04:30,878 --> 00:04:34,146 ‫در سال 1988 تو از خونه ‫ ساحلیت بیرون شدی 102 00:04:34,148 --> 00:04:35,580 ‫والدینت مستاجر بودن 103 00:04:35,582 --> 00:04:37,049 ‫شما توسط فرانک و اوا فلپس معرفی شدی 104 00:04:37,051 --> 00:04:40,485 ‫فرار در 12 داخل رفتن ‫ با سرگرد در 14 105 00:04:40,487 --> 00:04:43,822 ‫در جریان نیستی که چه اتفاقی ‫ قراره برات بیفته 106 00:04:48,895 --> 00:04:51,463 ‫ 107 00:04:53,666 --> 00:04:54,900 ‫باید همونطور که میگم انجام بدی 108 00:04:54,902 --> 00:04:56,470 ‫تو چی هستی...یعنی کی هستی؟چرا؟ 109 00:04:56,472 --> 00:04:58,637 ‫تو.ممکنه گوش بدن 110 00:04:58,639 --> 00:05:00,305 ‫گوش کن هر کی هستی... 111 00:05:00,307 --> 00:05:03,375 ‫برو به میدان واشنگتن پارک و ‫مطمئن شو کسی تعقیبت نمیکنه 112 00:05:03,377 --> 00:05:04,643 ‫از کجا این عکس رو اوردی؟ 113 00:05:04,645 --> 00:05:05,877 ‫کنار فواره منتظر باش 114 00:05:05,879 --> 00:05:07,813 ‫الو؟ 115 00:05:11,584 --> 00:05:14,586 ‫ 116 00:05:29,502 --> 00:05:33,472 ‫تو ازم میخوای که به ‫ حرف های تو گوش بدم... 117 00:05:33,474 --> 00:05:35,974 ‫تو قراره همین الان بهم ‫ بگی که کی هستی؟ 118 00:05:38,144 --> 00:05:39,711 ‫من پدر تم. 119 00:05:41,714 --> 00:05:43,281 ‫ما باید در حال حرکت باشیم 120 00:05:46,953 --> 00:05:49,588 ‫تو در یه سانحه هوایی کشته شدی ‫تو همه ی خبر ها بود 121 00:05:49,590 --> 00:05:52,424 ‫هواپیما دستکاری شده بود... ‫برای کشتن من 122 00:05:52,426 --> 00:05:55,060 ‫و بدست گرفتن شرکتی که من ساختم 123 00:05:55,062 --> 00:05:56,561 ‫ولی من نقشه شونو فهمیدم 124 00:05:56,563 --> 00:05:58,730 ‫و حالا اونا فکر میکنن من مردم... 125 00:05:58,732 --> 00:06:01,099 ‫که عالیه. 126 00:06:01,101 --> 00:06:02,901 ‫جوری که باید باشه 127 00:06:07,173 --> 00:06:11,710 ‫به مدت 30 سال من گشتم و ... 128 00:06:17,750 --> 00:06:19,885 ‫و الان تو اینجایی 129 00:06:25,258 --> 00:06:27,426 ‫درخت ها...ما...ما باید زیر ‫درخت ها بایستیم 130 00:06:27,428 --> 00:06:28,693 ‫اونا ممکنه نگاهمون کنن 131 00:06:30,496 --> 00:06:31,797 ‫چرا منو به اینجا کشوندی 132 00:06:31,799 --> 00:06:33,532 ‫اونا تو رو نمیشناسند 133 00:06:33,534 --> 00:06:35,300 ‫اون نمیدونه که تو پسرشی 134 00:06:35,302 --> 00:06:37,536 ‫و باید همین طور هم بمونه 135 00:06:37,538 --> 00:06:39,838 ‫برای ماموریت خیلی مهمه ‫ که اسکاتی هارگریو 136 00:06:39,840 --> 00:06:41,740 ‫ندونه که تو پسرشی 137 00:06:41,742 --> 00:06:43,341 ‫هیچ ماموریتی نیست 138 00:06:43,343 --> 00:06:45,911 ‫اون قبلا بهت پیشنهاد کار داده بود و ‫قراره دوباره هم بده 139 00:06:45,913 --> 00:06:47,913 ‫و وقتی پیشنهاد داد تو باید قبول کنی 140 00:06:47,915 --> 00:06:49,181 ‫هیچ ماموریتی نیس! 141 00:06:49,183 --> 00:06:53,218 ‫تو باید وارد شرکت بشی و ‫ اعتمادش رو جلب کنی 142 00:06:55,188 --> 00:06:56,788 ‫بسه دیگه 143 00:06:58,958 --> 00:07:01,126 ‫زیر درختا وایسا اونا زیر ‫ درختا نمیتونن ببیننت 144 00:07:01,128 --> 00:07:02,360 ‫وایسا وایسا 145 00:07:02,362 --> 00:07:04,262 ‫تام همه ی زندگیت برای این لحظه... 146 00:07:04,264 --> 00:07:05,831 ‫همه ی اموزشات و مهارت هات... 147 00:07:05,833 --> 00:07:08,934 ‫داشتن تو رو اماده میکردن برای این لحظه 148 00:07:08,936 --> 00:07:11,303 ‫کار رو قبول کن و اعتمادش رو جلب کن 149 00:07:11,305 --> 00:07:13,772 ‫تو باید اعتمادش رو جلب کنی 150 00:07:13,774 --> 00:07:15,440 ‫یه لجظه وایسا.یه لجظه وایسا ‫فقط یه لجظه 151 00:07:15,442 --> 00:07:17,142 ‫-وایسا بیا ‫0نه نکن! 152 00:07:17,144 --> 00:07:19,177 ‫هی، هی، بهش اجازه بدین 153 00:07:19,179 --> 00:07:20,946 ‫زیر درختان وایسا 154 00:07:23,983 --> 00:07:25,717 ‫اینجایی.نگرانت بودم 155 00:07:25,719 --> 00:07:28,186 ‫-تو اینو ساختی؟ ‫0اره لیز.گوش کن 156 00:07:28,188 --> 00:07:29,721 ‫این...این چیزی نبود که فک میکردم 157 00:07:29,723 --> 00:07:33,458 ‫پس پدر مرده ی غریبت ‫ قرار نیست ما رو میلیونر کنه؟ 158 00:07:33,460 --> 00:07:35,560 ‫بیشتر میشه گفت غریبه. ‫پدرم نمرده. 159 00:07:35,562 --> 00:07:36,995 ‫چی؟ 160 00:07:36,997 --> 00:07:38,630 ‫زندست...و پارانویایی شده. ‫(اصطلاج روانشناسی) 161 00:07:38,632 --> 00:07:41,032 ‫ازم میخواد ناشناس برم داحل شرکتش 162 00:07:41,034 --> 00:07:42,167 ‫اه برگرد 163 00:07:42,169 --> 00:07:43,802 ‫چی میگی نمرده؟ 164 00:07:43,804 --> 00:07:46,905 ‫اون میگه مادرم میخواسته بکشتش ‫ ولی اون مرگشو جعل کرده 165 00:07:46,907 --> 00:07:48,840 ‫یعنی چه اون ازت میخواد مخفیانه بری؟ 166 00:07:48,842 --> 00:07:50,242 ‫نمیدونم 167 00:07:50,244 --> 00:07:51,910 ‫اون گفت اسکاتی هارگریو قراره ‫ بهم یه کار پیشنهاد کنه 168 00:07:51,912 --> 00:07:54,546 ‫خب اون همین الانشم بهت یه ‫ کار پیشنهاد داد و تو قبول نکردی 169 00:07:54,548 --> 00:07:55,881 ‫یه حسی بهم میگه اسکاتی هارگریو 170 00:07:55,883 --> 00:07:58,450 ‫از اون زنایی نیست که نه قبول کنه 171 00:07:58,452 --> 00:07:59,718 ‫ 172 00:07:59,720 --> 00:08:02,420 ‫ 173 00:08:02,422 --> 00:08:06,024 ‫ 174 00:08:06,026 --> 00:08:07,792 ‫تام کین. 175 00:08:07,794 --> 00:08:09,828 ‫همه جا دنبالت میگشتم 176 00:08:09,830 --> 00:08:11,863 ‫هی عزیزم... 177 00:08:11,865 --> 00:08:13,665 ‫فک کنم باید بعدا بهت زنگ بزنم 178 00:08:14,867 --> 00:08:18,003 ‫ 179 00:08:22,942 --> 00:08:24,743 ‫18 ساعت پیش یه تیم ضربت 180 00:08:24,745 --> 00:08:27,279 ‫انا کوپلند مامور سیا و پسرش رو ربودند 181 00:08:27,281 --> 00:08:28,713 ‫آنا کوپلند...من میشناسمش 182 00:08:28,715 --> 00:08:30,115 ‫سال ها قبل یه کار با هم کردیم 183 00:08:30,117 --> 00:08:31,383 ‫که به همین دلیله که الان اینجایین 184 00:08:31,385 --> 00:08:32,684 ‫ما امیدواریم که شما اطلاعاتی داشته باشین 185 00:08:32,686 --> 00:08:34,886 ‫درمورد مردی که اونو ربوده... ‫لیلاند بری 186 00:08:34,888 --> 00:08:37,489 ‫بری شریکش بود... ‫تا موقعی که اون سرش کلاه گذاشت. 187 00:08:37,491 --> 00:08:39,791 ‫مرده در سازمان دولتی هنر های ‫ تاریک اموزش دیده... 188 00:08:39,793 --> 00:08:41,326 ‫ربودن و تخلیه اطلاعات 189 00:08:41,328 --> 00:08:43,128 ‫ولی قرار نیست شما پیداش کنین 190 00:08:43,130 --> 00:08:45,030 ‫من نتونستم.یه روحه 191 00:08:45,032 --> 00:08:47,299 ‫ما استخدام شدیم که انا کوپلند رو برگردونیم 192 00:08:47,301 --> 00:08:49,434 ‫نرجیحا قبل از اینکه مجبورش ‫ کنن اطلاعاتو لو بده 193 00:08:49,436 --> 00:08:50,969 ‫که ممکنه امنیت ملی رو به خطر بندازه 194 00:08:50,971 --> 00:08:52,237 ‫ 195 00:08:52,239 --> 00:08:53,772 ‫تو میشناسیش ولی ما نه 196 00:08:53,774 --> 00:08:55,140 ‫ما ازت میخوایم که بری رو پیدا کنی 197 00:08:55,142 --> 00:08:56,741 ‫و مامور و پسرش رو هم برگردونی. 198 00:08:56,743 --> 00:08:58,410 ‫من خودم بچه و زندگی دارم 199 00:08:58,412 --> 00:09:00,011 ‫چرا سیا نمیتونه انا رو برگردونه؟ 200 00:09:00,013 --> 00:09:02,514 ‫سیا مامورانی مثل کوپلند ‫ رو نجات نمیده 201 00:09:02,516 --> 00:09:03,848 ‫اونا انکارش میکنن. 202 00:09:03,850 --> 00:09:05,317 ‫هشدار اتش سوزی 203 00:09:05,319 --> 00:09:07,686 ‫اگه ما اون و پسرش رو پیدا نکنیم ‫ هیچ کس دیگه هم نمیکنه 204 00:09:07,688 --> 00:09:10,322 ‫من، خدای من، خواستم بگم بهتون 205 00:09:10,324 --> 00:09:11,890 ‫متاسفم که درباره شوهرت میشنوم 206 00:09:11,892 --> 00:09:14,292 ‫نمیتونم تصور کنیم که چه حالی داری 207 00:09:16,829 --> 00:09:18,430 ‫ 208 00:09:21,334 --> 00:09:23,168 ‫چرا ما هیچ کاری نمیکنیم؟ 209 00:09:23,170 --> 00:09:25,136 ‫حقیقت رو میدونم تام 210 00:09:25,138 --> 00:09:26,404 ‫چه حقیقتی؟ 211 00:09:26,406 --> 00:09:27,472 ‫که او زنده است. 212 00:09:29,742 --> 00:09:31,176 ‫- کی؟ ‫- ماتیاس سالامون. 213 00:09:35,247 --> 00:09:37,749 ‫ایناهاش خوده خودش 214 00:09:37,751 --> 00:09:39,284 ‫یکی از بهترین افرادم 215 00:09:39,286 --> 00:09:40,719 ‫بهت اطمینان کردم که باهاش کار کنی 216 00:09:40,721 --> 00:09:43,154 ‫و تو بهش شلیک کردی و گذاشتی بمیره 217 00:09:45,091 --> 00:09:48,560 ‫من همین الانشم با ماتیاس صحبت کردم ‫اون درک میکنه 218 00:09:48,562 --> 00:09:50,962 ‫از شما دوتا انتظار دارم ‫ که بیطرف باشین 219 00:09:50,964 --> 00:09:53,298 ‫و به فکر نجات انا کوپلند و پسرش باشین. 220 00:09:53,300 --> 00:09:54,332 ‫میتونین اینکارو کنین؟ 221 00:09:54,334 --> 00:09:55,700 ‫او تقریبا زنی که دوس داشتم رو کشته 222 00:09:55,702 --> 00:09:58,003 ‫میتونین؟ 223 00:09:58,005 --> 00:10:01,406 ‫هی ایناهاش 224 00:10:01,408 --> 00:10:03,141 ‫دختر خوشگل 225 00:10:03,143 --> 00:10:05,777 ‫ 226 00:10:05,779 --> 00:10:07,012 ‫بیارینش 227 00:10:07,014 --> 00:10:08,380 ‫هوم. 228 00:10:08,382 --> 00:10:10,148 ‫ 229 00:10:10,150 --> 00:10:11,383 ‫چطوری دوست قدیمی؟ 230 00:10:11,385 --> 00:10:12,484 ‫خوبه شکمت چطوره؟ 231 00:10:12,486 --> 00:10:15,420 ‫کمی خراش داره ولی به ‫ همون زیبایی که... 232 00:10:15,422 --> 00:10:17,656 ‫که خانوما میگن 233 00:10:17,658 --> 00:10:20,291 ‫هی اون موافقت کرد خوش ‫ رفتار باشه.من نکردم 234 00:10:20,293 --> 00:10:24,729 ‫15،600... تعداد نامه هایی ‫ که با تی شروع میشه 235 00:10:24,731 --> 00:10:25,997 ‫تیم درسته؟ 236 00:10:25,999 --> 00:10:27,565 ‫نه؟تد 237 00:10:27,567 --> 00:10:30,035 ‫بهم نگو.نوک زبونمه 238 00:10:30,037 --> 00:10:34,272 ‫تام درسته.مثه انگشت شصت اگه ‫خم و ژله ای بشه 239 00:10:34,274 --> 00:10:37,475 ‫وظیفه مون پیدا کردن انا 240 00:10:37,477 --> 00:10:40,011 ‫مامور سیا تحت پوشش غیر سازمانی 241 00:10:40,013 --> 00:10:44,416 ‫دیروز اون و پسرش توسط لیلاند دیوید بری ‫دزدیده شدن 242 00:10:44,418 --> 00:10:45,483 ‫چی میدونیم دربارش؟ 243 00:10:45,485 --> 00:10:47,152 ‫بری مامور سابق سیاست 244 00:10:47,154 --> 00:10:50,288 ‫درسال 2011 موقعی که داحل یه ‫ عملیات سیاه بود شورشی شد 245 00:10:50,290 --> 00:10:52,357 ‫از اون موقع رفت طرف تاریک 246 00:10:52,359 --> 00:10:55,360 ‫اون تا دلت بخواد مامور دزدیده و کشته 247 00:10:55,362 --> 00:10:58,229 ‫و بری یه برنامه ساخته برای هدف قرار دادن ‫ مامورانی مثل کوپلند 248 00:10:58,231 --> 00:10:59,998 ‫بسته بندیشون میکنه و اطلاعاتی ‫ که میدونن میفروشه 249 00:11:00,000 --> 00:11:02,767 ‫به سازمان های جاسوسی ‫ خارجی یا تروریست ها 250 00:11:02,769 --> 00:11:04,436 ‫تو انکلوپدیا بدون نیستی. 251 00:11:04,438 --> 00:11:08,239 ‫من در واقع کوپلند رو ‫ سال 2012 در حال کار دیدم 252 00:11:08,241 --> 00:11:11,810 ‫ما میخواستیم کمک کنیم که بری رو بیارن بیرون ‫ولی شکست خوردیم 253 00:11:11,812 --> 00:11:14,779 ‫ولی شما نسبت به بقیه ‫ نزدیک تر شدین چطوری؟ 254 00:11:14,781 --> 00:11:17,849 ‫بری یک دوست دختر داره... نادیا پاسو. 255 00:11:17,851 --> 00:11:19,417 ‫پنج سال قبل بود. 256 00:11:19,419 --> 00:11:21,119 ‫از کجا میدونی که هنوز با همن؟ 257 00:11:21,121 --> 00:11:22,987 ‫تا دختره رو دیدی؟ 258 00:11:22,989 --> 00:11:24,355 ‫سلام، نادیا. 259 00:11:24,357 --> 00:11:27,125 ‫رومانیایی، شناگر المپیک، ‫مثل یه الهه. 260 00:11:27,127 --> 00:11:28,159 ‫بله، آنها هنوز هم با همن. 261 00:11:28,161 --> 00:11:29,494 ‫ 262 00:11:29,496 --> 00:11:31,596 ‫اون یا امنیت زیادی سفر میکنه 263 00:11:31,598 --> 00:11:35,233 ‫که نشون میده مه هنوز با ‫ بری در ارتباطه 264 00:11:35,235 --> 00:11:38,036 ‫و چه پیشنهادی داری برای ‫ گرفتنش با وجود امنیت زیاد؟ 265 00:11:38,038 --> 00:11:39,871 ‫- ♪ Give it up or turn it a loose ♪ ‫- خب این بخش با حاله شه 266 00:11:39,873 --> 00:11:42,407 ‫ها 267 00:11:42,409 --> 00:11:43,942 ‫خیلی خب 268 00:11:43,944 --> 00:11:46,077 ‫من دوربینا رو هک کردم 269 00:11:46,079 --> 00:11:48,079 ‫دومونت، داره میاد سمت تو 270 00:11:48,081 --> 00:11:50,615 ‫- ♪ Give it up or turn it a loose ♪ ‫- سه، دو، یک، پری دریایی! 271 00:11:50,617 --> 00:11:52,083 ‫ما زیبا زندگی میکنیم 272 00:11:52,085 --> 00:11:55,453 ‫- خیلی خب. ‫- اول شما مرد خوبم 273 00:11:55,455 --> 00:11:56,921 ‫چی به من اعتمادنداری؟ 274 00:11:56,923 --> 00:11:58,957 ‫خب تو یه بار بهم شلیک ‫ کردی خجالت بکش 275 00:11:58,959 --> 00:12:01,693 ‫- دوبار بهم شلی... ‫- وسوسم نکن 276 00:12:01,695 --> 00:12:03,119 ‫♪ Baby, give it up or turn it a loose ♪ 277 00:12:03,121 --> 00:12:05,164 ‫اوکی یه شکاف داخل تونل 30 فوت جلوتر 278 00:12:05,165 --> 00:12:06,498 ‫راست وایسا 279 00:12:06,500 --> 00:12:09,000 ‫هدف 60 یارد جلوتره 280 00:12:11,171 --> 00:12:12,737 ‫فرستنده امادست 281 00:12:12,739 --> 00:12:17,475 ‫دومونت، مختصات اینه ‫40.7513 درجه شمالی، 282 00:12:17,477 --> 00:12:21,513 ‫75.0148 درجه غربی. 283 00:12:21,515 --> 00:12:24,649 ‫خوب، شما باید یک دریچه خیابانی ‫در غربتون باشه 284 00:12:24,651 --> 00:12:27,352 ‫از اون دریچه، اندازش ‫14 پا، 2 اینچ. 285 00:12:27,354 --> 00:12:30,588 ‫حالا از دیوار جنوبی به ‫ اندازه 6 فوت و 9اینچ 286 00:12:30,590 --> 00:12:32,056 ‫♪ Lord, have mercy ♪ 287 00:12:32,058 --> 00:12:34,826 ‫♪ Hey, hey, hey, hey, uh ♪ 288 00:12:34,828 --> 00:12:35,894 ‫♪ Ha ♪ 289 00:12:35,896 --> 00:12:39,097 ‫ 290 00:12:39,099 --> 00:12:42,300 ‫اونا بمن گفتن فقط یه کارو انجام میدی 291 00:12:42,302 --> 00:12:43,701 ‫خجالت اوره 292 00:12:43,703 --> 00:12:45,069 ‫اره منم مثل تو دلتنگت بودم! :) 293 00:12:45,071 --> 00:12:47,138 ‫♪ Feed your soul, uh ♪ 294 00:12:47,140 --> 00:12:49,641 ‫♪ Turn it loose ♪ 295 00:12:49,643 --> 00:12:51,609 ‫♪ Hey, hey, hey, hey, uh ♪ 296 00:12:51,611 --> 00:12:53,211 ‫هر وقت اماده ای، فردی. 297 00:12:53,213 --> 00:12:54,512 ‫وایسا 298 00:12:54,514 --> 00:12:56,281 ‫منتظر باشید بچه ها 299 00:12:56,283 --> 00:12:57,816 ‫حالا! 300 00:13:20,906 --> 00:13:22,941 ‫کمک! 301 00:13:25,296 --> 00:13:26,611 ‫کمکم کنید! 302 00:13:26,613 --> 00:13:28,646 ‫برو! همین حالا... بگاز! 303 00:13:30,149 --> 00:13:31,316 ‫ 304 00:13:40,219 --> 00:13:42,053 ‫تو دیگه چه خری هستی؟ 305 00:13:42,055 --> 00:13:44,556 ‫من کجام؟ 306 00:13:44,558 --> 00:13:47,125 ‫سلیمان: ما گویندگان ایم 307 00:13:47,127 --> 00:13:49,460 ‫نه نه نه. مشکلی نیس 308 00:13:49,462 --> 00:13:52,530 ‫اینو دیدی؟این خط زندگیته 309 00:13:52,532 --> 00:13:55,233 ‫میبینی که کجا از هم جدا میشه؟ 310 00:13:55,235 --> 00:13:56,601 ‫دو سرنوشت. 311 00:13:56,603 --> 00:13:58,503 ‫این نقطه واگرایی است. 312 00:13:58,505 --> 00:14:02,073 ‫و این یخه... 313 00:14:02,075 --> 00:14:03,942 ‫عامل تغییر است. 314 00:14:03,944 --> 00:14:05,677 ‫تو میخوای کارت های تاروتش رو بخونی؟ 315 00:14:05,679 --> 00:14:07,512 ‫یه کم توپ کریستالی ‫ یا چیزای دیگه داری؟ 316 00:14:07,514 --> 00:14:09,714 ‫خب این بستگی داره که ‫ چطوری به سوال جواب بده 317 00:14:09,716 --> 00:14:14,085 ‫الان اگر از این استفاده کنم 318 00:14:14,087 --> 00:14:16,588 ‫تو نیاز به عصا پیدا میکنی برای راه رفتن 319 00:14:16,590 --> 00:14:18,957 ‫ولی من اینجا ازش استفاده میکنم 320 00:14:18,959 --> 00:14:20,792 ‫که دیگه هرگز نتونی راه بری 321 00:14:20,794 --> 00:14:22,227 ‫و اگه اینجا بکار ببرمش... 322 00:14:22,229 --> 00:14:25,430 ‫گاییدی ما رو.فهمید دیگه 323 00:14:25,432 --> 00:14:27,098 ‫دوس پسرت بری...کجاست؟ 324 00:14:27,100 --> 00:14:28,466 ‫برو به جهنم. 325 00:14:28,468 --> 00:14:30,535 ‫تو ...تو دیدی چیکار کردی؟ 326 00:14:30,537 --> 00:14:33,938 ‫تو داری بهش یه بهونه میدی ‫ که تصمیمونو زیر سوال ببره 327 00:14:33,940 --> 00:14:35,740 ‫ما نمیتونیم اونو داشته باشیم 328 00:14:35,742 --> 00:14:37,375 ‫ 329 00:14:37,377 --> 00:14:38,409 ‫ 330 00:14:41,380 --> 00:14:42,213 ‫تفنگ! 331 00:15:05,271 --> 00:15:07,972 ‫ 332 00:15:23,489 --> 00:15:27,458 ‫دوربین چشمی امادست. ما زنده ایم 333 00:15:27,460 --> 00:15:29,861 ‫شما قرار بود منو بکشین ‫ نه این که بزنین 334 00:15:29,863 --> 00:15:31,763 ‫درسته ولی حاله این بیشتره 335 00:15:31,765 --> 00:15:34,365 ‫این تصویر دوربینی که تو چشمش گزاشتیم؟ 336 00:15:34,367 --> 00:15:35,867 ‫خیلی شجاعی درسته؟ 337 00:15:35,869 --> 00:15:38,036 ‫مامان ازم میخواست که ‫یه چشم پزشک بشم 338 00:15:38,038 --> 00:15:40,305 ‫رادیولوژیست، متخصص زنان... 339 00:15:40,307 --> 00:15:42,240 ‫هر دکتری 340 00:15:45,711 --> 00:15:46,945 ‫شماره ای که گرفت رو پیدا کردین؟ 341 00:15:46,947 --> 00:15:49,781 ‫کافیه. کد کشور انگلیسه. 342 00:15:49,783 --> 00:15:50,848 ‫آره خوبه! 343 00:15:50,850 --> 00:15:53,351 ‫نه، من زنده ام. 344 00:15:53,353 --> 00:15:56,487 ‫من نمیدونم اونا کی ‫ بودن ولی سراغتو میگرفتن 345 00:15:56,489 --> 00:15:58,122 ‫برای سه شماره اخر به دور نگاه کرد 346 00:15:58,124 --> 00:16:00,491 ‫اما اگر تمام شماره های ممکن رو 347 00:16:00,493 --> 00:16:02,460 ‫از بین بردن طبقه بندی خاص، 348 00:16:02,462 --> 00:16:07,765 ‫ما به یه مدرسه ابتدایی یه ابگرم کره ای یا یه زمین... 349 00:16:07,767 --> 00:16:09,968 ‫100 کیلومتری خارج از لندن، 350 00:16:09,970 --> 00:16:11,436 ‫متعلق به جولیان لامبرت. 351 00:16:11,438 --> 00:16:13,771 ‫میخوام بدونم لامبرت کیه ‫ و رابطش یا بری چیه 352 00:16:13,773 --> 00:16:15,139 ‫و چطوری بریزیم تو خونش 353 00:16:15,141 --> 00:16:16,741 ‫یه ساعت دیگه میخوامش 354 00:16:16,743 --> 00:16:18,276 ‫ممنون برای مراقبت عزیز دل 355 00:16:18,278 --> 00:16:19,577 ‫برو به خونه امن 356 00:16:19,579 --> 00:16:21,312 ‫هر وقت تونستم باهات تماس میگیرم 357 00:16:21,314 --> 00:16:22,613 ‫ 358 00:16:22,615 --> 00:16:25,149 ‫لطفا لیلند فقط نزار پسرم بره 359 00:16:25,151 --> 00:16:27,652 ‫اوه، پسر... اون خیلی بزرگ شده 360 00:16:27,654 --> 00:16:29,120 ‫مشکلی نیس، مادوکس. 361 00:16:29,122 --> 00:16:31,289 ‫اوه، مادوکس، درسته. 362 00:16:31,291 --> 00:16:33,291 ‫هی، مادوکس، آیا مامان تا حالا بهت گفته 363 00:16:33,293 --> 00:16:36,094 ‫که ما باید باهم کار کنیم؟ 364 00:16:36,096 --> 00:16:38,129 ‫که ما... 365 00:16:38,131 --> 00:16:39,530 ‫دوستیم؟ 366 00:16:39,532 --> 00:16:42,233 ‫هرچی بخوای بهت میگم فقط بزار بره 367 00:16:42,235 --> 00:16:43,801 ‫نه نمیگی 368 00:16:43,803 --> 00:16:45,403 ‫ببین اگه میدونستم که اون پرونده بود 369 00:16:45,405 --> 00:16:48,773 ‫هرگز پسره رو اول قرار نمیدادم 370 00:16:48,775 --> 00:16:50,108 ‫مامان؟ 371 00:16:50,110 --> 00:16:52,310 ‫مامانی کسانی رو فرستاد که منو بکشند 372 00:16:53,912 --> 00:16:55,480 ‫میخواست منو بترکونه 373 00:16:57,016 --> 00:16:59,384 ‫ولی کار نکرد کرد مامان؟ 374 00:16:59,386 --> 00:17:02,720 ‫در حال حاضر، مامان، من ‫ میدونم که اموزش دیده ای 375 00:17:02,722 --> 00:17:04,889 ‫که به راحتی درد رو تحمل کنی 376 00:17:04,891 --> 00:17:06,691 ‫اما...... 377 00:17:06,693 --> 00:17:09,160 ‫سوالم اینه که... 378 00:17:10,562 --> 00:17:11,996 ‫چقدر درد... 379 00:17:14,266 --> 00:17:16,167 ‫اون میتونه ببینه که تو داری میکشی؟ 380 00:17:18,337 --> 00:17:20,705 ‫جولیان لامبرد همون لیلاند بریه 381 00:17:20,707 --> 00:17:23,975 ‫این نام مستعاری که بری ‫ برای مشاور املاک 382 00:17:23,977 --> 00:17:27,412 ‫از طریق حساب هاش توی ‫ پاناما و کایمانز استفاده کرده 383 00:17:27,414 --> 00:17:30,681 ‫لامبرت وجود نداره صاحب اصلی ‫بریه 384 00:17:30,683 --> 00:17:31,949 ‫درمورد خونه چی میدونیم؟ 385 00:17:31,951 --> 00:17:34,018 ‫خب اول از همه شدیدا ‫ محافظت میشه 386 00:17:34,020 --> 00:17:35,686 ‫تمام وقت دو شیفته پنج مرد 387 00:17:35,688 --> 00:17:37,088 ‫هفت تا در قبرستان 388 00:17:37,090 --> 00:17:39,424 ‫و بنظر میاد طبق چیز هایی ‫ که ماهواره ارستک گرفته 389 00:17:39,426 --> 00:17:42,360 ‫اونا باید افراد بری باشن ‫پس اون پسر اناست 390 00:17:42,362 --> 00:17:44,662 ‫ما نمیدونیم که به کجاها دید دارن 391 00:17:44,664 --> 00:17:46,798 ‫به احتمال زیاد از هر جهت دید داره 392 00:17:46,800 --> 00:17:49,834 ‫پس برای غلبه بهش اتش راه میاندازیم 393 00:17:49,836 --> 00:17:52,270 ‫حتی اگه تیم هایی در مکان داشتیم ‫من نمیتونم مهمات گیر بیارم 394 00:17:52,272 --> 00:17:53,738 ‫به این زودی روی خاک دشمن 395 00:17:53,740 --> 00:17:55,306 ‫زیر حاک کشور خارجی چی؟ 396 00:17:55,308 --> 00:17:57,942 ‫شما چه چیزهایی درمورد ‫ تونل های جنگ دوور میدونید؟ 397 00:17:57,944 --> 00:18:00,878 ‫برای دفاع در مقابله ناپلئون ‫ قلعه دوور مجهز شد به 398 00:18:00,880 --> 00:18:02,547 ‫شبکه های تونل چند طبقه 399 00:18:02,549 --> 00:18:05,216 ‫و ناپلئون هرگز جمله نکرد ولی ‫تونل ها هنوز هستن 400 00:18:05,218 --> 00:18:07,385 ‫بر اساس این موقعیت ‫ ترکیب بری... 401 00:18:07,387 --> 00:18:09,387 ‫میشینه نزدیک یا روی اون تونل ها. 402 00:18:09,389 --> 00:18:12,490 ‫که به بری دسترسی اسون ‫ میده برای جابه جایی اسرا 403 00:18:12,492 --> 00:18:13,491 ‫عالیه. 404 00:18:13,493 --> 00:18:15,126 ‫اگر این ترکیب روی یه تونل میشینه... 405 00:18:15,128 --> 00:18:17,695 ‫و بیایین اعتراف کنیم این یه... ‫این یه اگه بزرگه... 406 00:18:17,697 --> 00:18:19,797 ‫چه پیشنهادی میدی برای ورود ‫یا حتی بدونیم که ما کجاییم؟ 407 00:18:19,799 --> 00:18:21,466 ‫بنظر میاد نقشه ای ‫ نداریم از تونل ها 408 00:18:21,468 --> 00:18:25,670 ‫نه، موزه تاریخ میدلسکس انگلستان داره 409 00:18:25,672 --> 00:18:30,108 ‫در سال 2015، موزه یه جسم ‫ مربوط به قرن 18 بدست اورد 410 00:18:30,110 --> 00:18:31,642 ‫که کارشناسان معتقند ‫ که ممکنه نشون بده 411 00:18:31,644 --> 00:18:33,644 ‫یک شبکه گسترده از تونل های مخفی 412 00:18:33,646 --> 00:18:35,947 ‫زیر صخره سفید شهر دوور. 413 00:18:35,949 --> 00:18:38,616 ‫اسناد فرستاده شدند برای ترمیم مجدد 414 00:18:38,618 --> 00:18:43,087 ‫توسط مورخان در موزه ‫میدلسکس در لندن 415 00:18:43,089 --> 00:18:45,022 ‫یه نقشه بکش 416 00:18:45,024 --> 00:18:46,958 ‫و یادت باشه شانس ‫ گرفتن انا کوپلند 417 00:18:46,960 --> 00:18:49,293 ‫و پسرش زنده هر ساعت کمتر میشه 418 00:18:49,295 --> 00:18:51,429 ‫ 419 00:19:01,774 --> 00:19:04,108 ‫من فقط میخوام روشن بشه... 420 00:19:04,110 --> 00:19:07,011 ‫کمک میکنم که بری رو پیدا کنی ‫ولی بعدش من... 421 00:19:07,013 --> 00:19:08,179 ‫کار من تمومه 422 00:19:08,181 --> 00:19:12,150 ‫ساردینیا... سه سال ‫پیش، سالگرد ما. 423 00:19:12,152 --> 00:19:13,684 ‫چه فکری میکنی؟ 424 00:19:13,686 --> 00:19:16,721 ‫خانه تشیع جنازه برای خدمات ‫ یه شات نیاز داره 425 00:19:16,723 --> 00:19:17,955 ‫بنظر خوشحال میاد 426 00:19:21,793 --> 00:19:23,060 ‫چی دوست داشت؟ 427 00:19:23,062 --> 00:19:25,863 ‫درخشان 428 00:19:25,865 --> 00:19:27,365 ‫بازیگوش. 429 00:19:27,367 --> 00:19:29,033 ‫جذاب. 430 00:19:29,035 --> 00:19:31,335 ‫لاس وحشتناک 431 00:19:31,337 --> 00:19:34,338 ‫مثه شیر همیشه مغرور 432 00:19:34,340 --> 00:19:37,275 ‫لعنت بهش اگه نمیدونه چجوری یه تکسادو بپوشه ‫(لباس رسمی مخصوص مهمونی) 433 00:19:37,277 --> 00:19:41,746 ‫چجوری یه درو باز کنیم ‫ یه لطیفه بگو یه اقا باش 434 00:19:44,249 --> 00:19:47,451 ‫ولی چند سال اخیر همش ام... 435 00:19:49,855 --> 00:19:52,924 ‫مثل این بود که همه ی رنگش داره میره 436 00:19:52,926 --> 00:19:56,761 ‫مثل یه...عکس که تو بارون باشه 437 00:20:01,867 --> 00:20:02,867 ‫چی شد؟ 438 00:20:05,904 --> 00:20:09,774 ‫بعد از از دست دادن پسرمون من ام... 439 00:20:09,776 --> 00:20:11,008 ‫از هم پاشیدم 440 00:20:11,010 --> 00:20:13,411 ‫هاوارد سنگ صبورم بود 441 00:20:13,413 --> 00:20:15,112 ‫در نهایت، من... 442 00:20:15,114 --> 00:20:18,482 ‫من خوب شدم و ... رفتیم بیرون 443 00:20:20,352 --> 00:20:24,255 ‫ولی همه ی دردی که در خودش ریخته اون... 444 00:20:24,257 --> 00:20:26,357 ‫ذهنشو مسموم کرده 445 00:20:26,359 --> 00:20:28,926 ‫او حاضر به دیدن یک روانپزشک نشد 446 00:20:28,928 --> 00:20:31,295 ‫پارانوئید شد، 447 00:20:31,297 --> 00:20:33,397 ‫پنهان. 448 00:20:33,399 --> 00:20:35,099 ‫هنگامی که هئیت مدیره تصمیم گرفت که 449 00:20:35,101 --> 00:20:37,134 ‫بهش بگن که صلاحیت مغزی نداره 450 00:20:37,136 --> 00:20:38,636 ‫او ناپدید شد. 451 00:20:38,638 --> 00:20:40,738 ‫چند ماه اخر زندگیش یه رازه... 452 00:20:40,740 --> 00:20:44,375 ‫کجا رفت با کی صحبت کرد. 453 00:20:46,278 --> 00:20:48,512 ‫و سرانجام اون سانحه هوایی 454 00:20:50,249 --> 00:20:52,883 ‫خدا. 455 00:20:52,885 --> 00:20:55,052 ‫این ذهن. 456 00:20:55,054 --> 00:20:57,088 ‫چه زیبا، ذهن زیبا. 457 00:20:58,490 --> 00:21:00,758 ‫هدر رفت 458 00:21:06,630 --> 00:21:08,664 ‫موزه قراره یه شنبه شب جمع ‫ اوری کمک های خیریه 459 00:21:08,666 --> 00:21:11,166 ‫برای بیمارستان بچه های لندن برگزار کنه 460 00:21:11,392 --> 00:21:13,092 ‫رئیسش یک از دوست های قدیمیه 461 00:21:13,094 --> 00:21:15,408 ‫من بلیط برای خودم و موکلم گرفتم 462 00:21:15,502 --> 00:21:16,768 ‫میدونی که فردا شبه. 463 00:21:16,770 --> 00:21:19,570 ‫خب ما هواپیما رو برمیداریم ‫درمورد اونباری که داخل بودیم چی؟ 464 00:21:19,572 --> 00:21:21,339 ‫خب با توجه به اسناد 465 00:21:21,341 --> 00:21:22,740 ‫نقشه توسط تیم علمی ارشیو موزه 466 00:21:22,742 --> 00:21:24,942 ‫نگهداری میشه 467 00:21:24,944 --> 00:21:27,178 ‫حالا تاسیساتشون داخل زیرزمینه 468 00:21:27,180 --> 00:21:29,480 ‫و اون جا هنر اصلی پیدا میشه 469 00:21:29,482 --> 00:21:32,417 ‫سازگار با محیط زیست ‫کنترل، سیستم های هوا 470 00:21:32,419 --> 00:21:34,252 ‫به معنی بدون دسترسی برای مجرای هوا 471 00:21:34,254 --> 00:21:35,887 ‫وسایل وارد میشن از طریق ایر لاک ها 472 00:21:35,889 --> 00:21:38,456 ‫بدون پنجره ‫اینجا یه پناهگاست 473 00:21:38,458 --> 00:21:41,592 ‫تنها با یک نشان امنیتی ‫ قابل دسترسی است 474 00:21:41,594 --> 00:21:46,597 ‫کد گذاری شده با حداقل 22 ‫ویژگی بیومتریک کارکنان 475 00:21:46,599 --> 00:21:48,866 ‫که غیرممکنه که هک بشه 476 00:21:48,868 --> 00:21:51,302 ‫ولی میشه جایگزین کرد 477 00:21:51,304 --> 00:21:53,271 ‫بنظر میرسه سیستم امنیتیشون 478 00:21:53,273 --> 00:21:56,641 ‫داره از یه سیستم توسعه یافته ‫ استفاده میکنه 479 00:21:56,643 --> 00:21:59,777 ‫تیری در تاریکی است ولی ‫ اگه به اندازه کافی نزدیک بشم 480 00:21:59,779 --> 00:22:02,180 ‫به یکی از اون نشان ها شاید ‫ یه شانسی داشته باشیم 481 00:22:02,182 --> 00:22:04,649 ‫ریچارد. 482 00:22:04,651 --> 00:22:07,118 ‫این خوشگله برای رمز کردن ‫ کد های متقارنه 483 00:22:07,120 --> 00:22:08,953 ‫که باید قادر به تقلید از ‫یه کارت خوان باشه 484 00:22:08,955 --> 00:22:10,788 ‫و کد ها رو بکشه 485 00:22:10,790 --> 00:22:12,790 ‫که به من اجازه دسترسی ‫ به کد های امنیتی رومیده 486 00:22:12,792 --> 00:22:14,659 ‫که خبر خوبیه. 487 00:22:14,661 --> 00:22:17,628 ‫خبر بد اینه که باید به اندازه کافی ‫ نزدیک باشی که جواب بده 488 00:22:17,630 --> 00:22:20,698 ‫مثل...هنگام سکس 489 00:22:20,700 --> 00:22:22,767 ‫اگه بتونی این کارو کنی ‫ من میتونیم کنترل کنیم 490 00:22:22,769 --> 00:22:24,469 ‫توابع فیلتر غیر خطی رو 491 00:22:24,471 --> 00:22:27,338 ‫و به یه کارت خالی یه کد بیومتریک معتبر بدم 492 00:22:27,340 --> 00:22:29,440 ‫بنابراین، میخوای کلیدارو جابه جا کنی؟ 493 00:22:29,442 --> 00:22:32,910 ‫این بیان سادشه 494 00:22:32,912 --> 00:22:34,312 ‫نگاه کنید، رفقا، من تحت تاثیر 495 00:22:34,314 --> 00:22:36,013 ‫هر چیزی که تا الان ‫ گفتین قرار گرفتن 496 00:22:36,015 --> 00:22:38,449 ‫ولی حتی اگه من بتونم کارت رو بخونم ‫وقت میگیره 497 00:22:38,451 --> 00:22:41,085 ‫- چقدر؟ ‫- 30 دقیقه. 498 00:22:41,087 --> 00:22:42,353 ‫نهایتا 20تا. 499 00:22:42,355 --> 00:22:44,222 ‫تام امیدوارم یه لباس رسمی داشته باشی 500 00:22:44,224 --> 00:22:45,857 ‫بنظر میاد قراره بریم به یه پارتی 501 00:22:47,259 --> 00:22:49,894 ‫ 502 00:22:49,896 --> 00:22:52,663 ‫دومونت، چقدر دیگه نشان های تقلبی امادست؟ 503 00:22:52,665 --> 00:22:54,332 ‫مثه اب خوردن. 504 00:22:54,334 --> 00:22:56,067 ‫نابغه ها نمیتونند عجله کنند. 505 00:22:58,070 --> 00:22:59,437 ‫تو خوبی؟ 506 00:22:59,439 --> 00:23:01,539 ‫تا هوارد رفته، وکلا به من بگین 507 00:23:01,541 --> 00:23:03,341 ‫من باید ملک رو پاک کنم 508 00:23:03,343 --> 00:23:05,276 ‫متوجه نمی شوم. 509 00:23:05,278 --> 00:23:08,813 ‫سرانجام هوارد بخش بزرگی ‫ از شرکت رو برای پسرمون گذاشت 510 00:23:08,815 --> 00:23:11,315 ‫جسد کریستوفر هرگز پیدا نشد 511 00:23:11,317 --> 00:23:12,750 ‫گمان می کنم او هنوز هم... 512 00:23:12,752 --> 00:23:16,220 ‫به امید یک معجزه است. 513 00:23:16,222 --> 00:23:17,788 ‫اما وکلا در حال کار 514 00:23:17,790 --> 00:23:19,790 ‫برای اینکه پسرمون رو قانونی بکشن 515 00:23:19,792 --> 00:23:22,393 ‫که شرکت بتونه روی اعتماد من باشه 516 00:23:24,129 --> 00:23:27,064 ‫نزدیکم.کمتر از یه دقیقه 517 00:23:27,066 --> 00:23:29,133 ‫شرمنده که تخلیه همش به عهده تو بود ‫تو نپرسیدی 518 00:23:29,135 --> 00:23:32,036 ‫لازم نیست عذر خواهی کنی 519 00:23:34,039 --> 00:23:37,108 ‫من احساس می کنم... 520 00:23:37,110 --> 00:23:39,377 ‫به طرز عجیبی دارم خودم ‫ رو بهت نشون میدم 521 00:23:39,379 --> 00:23:40,611 ‫این عجیبه 522 00:23:44,383 --> 00:23:45,716 ‫ 523 00:23:45,718 --> 00:23:48,619 ‫تام تام، میشنوی؟ آماده برای پرتاب. 524 00:23:48,621 --> 00:23:51,088 ‫فایل های رمزگذاری شده رو فرستادم ‫کارتت امادست 525 00:23:51,090 --> 00:23:52,823 ‫بیا دیگه. بیایید یه خورده سحر و جادو کنیم 526 00:24:10,609 --> 00:24:13,144 ‫تو منو خوب میشناسی 527 00:24:13,146 --> 00:24:16,647 ‫ 528 00:24:30,762 --> 00:24:33,531 ‫دومونت، ما یک مشکلی داریم. ‫کسانی دارن اینجا کار میکنن 529 00:24:33,533 --> 00:24:34,632 ‫کیا؟ اونا کین؟ 530 00:24:34,634 --> 00:24:36,701 ‫من نمی دانم. افرادبایگانی و یا کس دیگه. 531 00:24:36,703 --> 00:24:38,736 ‫چه فرقی میکنه که کین؟ ‫اونا اینجان 532 00:24:38,738 --> 00:24:39,837 ‫اجازه بدین فکر کنم. 533 00:24:39,839 --> 00:24:41,472 ‫دومونت، اگر نقشه رو نگیرم 534 00:24:41,474 --> 00:24:43,407 ‫انا و پسرش رو نمیتونیم نجات بدیم 535 00:24:43,409 --> 00:24:45,743 ‫- سیستم آتش. ‫- چی؟ 536 00:24:45,745 --> 00:24:47,078 ‫ 537 00:24:47,080 --> 00:24:48,312 ‫این یک سیستم هوای کم اکسیژن است. 538 00:24:48,314 --> 00:24:49,981 ‫واقعا اکسیژن رو از اتاق میکشه بیرون 539 00:24:49,983 --> 00:24:51,983 ‫برای آتش... آتش احتیاج به اکسیژن داره. 540 00:24:51,985 --> 00:24:54,485 ‫آره، میدونم، دومونت. ‫چه سودی برای ما داره؟ 541 00:24:54,487 --> 00:24:56,887 ‫اگر بتونم سیستم رو بدون ‫ صدای خطر روشن کنم 542 00:24:56,889 --> 00:24:58,689 ‫هوا رو از اتاق میکشه 543 00:24:58,691 --> 00:25:01,058 ‫اتش میره برای اکسیژن به همراه همه ‫افراد تو اتاق 544 00:25:01,060 --> 00:25:02,727 ‫مثل بیهوش شدن 545 00:25:02,729 --> 00:25:04,195 ‫برای اونای داخل مثل حس خفگیه 546 00:25:04,197 --> 00:25:05,463 ‫چه مدت بیهوشن؟ 547 00:25:05,465 --> 00:25:06,998 ‫من نمی دانم. 548 00:25:07,000 --> 00:25:08,566 ‫چرا باید بدونم اون ها؟ 549 00:25:08,568 --> 00:25:10,768 ‫خوب، فقط... فقط انجامش بده، باشه؟ 550 00:25:10,770 --> 00:25:12,003 ‫ورود به سیستم.الان انجامش بده 551 00:25:12,005 --> 00:25:13,037 ‫ 552 00:25:13,039 --> 00:25:15,940 ‫ 553 00:25:27,486 --> 00:25:28,953 ‫کمک! 554 00:25:28,955 --> 00:25:31,489 ‫ 555 00:25:35,661 --> 00:25:38,262 ‫ 556 00:25:45,504 --> 00:25:47,104 ‫داریم یه هشدار از زیرزمین دریافت میکنیم 557 00:25:47,106 --> 00:25:49,407 ‫یه جورایی اتشه ولی هشدار ‫ اصلی رو فعال نکرده 558 00:25:51,576 --> 00:25:52,943 ‫ممکنه کسی وارد سیستم شده باشه 559 00:25:52,945 --> 00:25:55,012 ‫خب برو پایین ببین چه خبره 560 00:25:55,014 --> 00:25:58,349 ‫اخرین چیزی که میخوایم یه سرقته 561 00:25:58,351 --> 00:26:01,252 ‫بیا بیرون. مجافظا دارن میان. 562 00:26:01,254 --> 00:26:03,854 ‫ 563 00:26:19,037 --> 00:26:20,971 ‫باشه، بزن بریم. 564 00:26:22,207 --> 00:26:23,441 ‫- اوردیش؟ ‫- اره. 565 00:26:23,443 --> 00:26:25,309 ‫خوبه حالا انا رو برمیگردونیم 566 00:26:40,599 --> 00:26:41,224 ‫ما داخلیم 567 00:26:41,365 --> 00:26:43,098 ‫بر اساس نقشه تو حدود یک چهارم مایل 568 00:26:43,100 --> 00:26:45,199 ‫با خط تونلی که میره به ‫ حیاط بری فاصله داری 569 00:26:45,201 --> 00:26:47,199 ‫وقتی رسیدی فرستنده رو فعال کن 570 00:26:47,201 --> 00:26:50,803 ‫من خودمون رو میبرم روی فرکانس اس دی ار 571 00:26:50,805 --> 00:26:52,004 ‫وایسید 572 00:26:57,511 --> 00:27:01,881 ‫فک کنم امنه که بگم ما میدونیم ‫ چجوری بری اسرا رو برده 573 00:27:01,883 --> 00:27:04,550 ‫ال چاپو هیچی نگرفت از این یارو. 574 00:27:06,419 --> 00:27:09,855 ‫میتونی ب سکوتت ادامه بدی انا ‫نمیتونم مجبورت کنم حرف بزنی 575 00:27:09,857 --> 00:27:13,359 ‫و آه... نیازم ندارم. 576 00:27:13,361 --> 00:27:17,663 ‫چون چیزی ک ازت میخوام ‫ بیشتر از فقط حرفه 577 00:27:28,341 --> 00:27:31,477 ‫ 578 00:27:40,186 --> 00:27:42,688 ‫ 579 00:27:56,036 --> 00:27:59,038 ‫قرستنده فعاله.در حال ارسال ‫ نقاط هم صفحه. 580 00:28:00,840 --> 00:28:02,508 ‫ 581 00:28:26,399 --> 00:28:27,666 ‫هی دومونت چی شده اونجا؟ 582 00:28:27,668 --> 00:28:28,867 ‫چه خبره؟ 583 00:28:28,869 --> 00:28:32,071 ‫اوکی بچه طرح ساده نمودار ناقصه 584 00:28:32,073 --> 00:28:34,573 ‫اما من میتونم بگم...ما داریم ‫ به مرکز نقشه نگاه میکنیم 585 00:28:34,575 --> 00:28:38,110 ‫اتاق های خواب ... ‫انشعاب شمال و جنوب، 586 00:28:38,112 --> 00:28:39,745 ‫خروج به سمت غرب 587 00:29:01,501 --> 00:29:02,801 ‫هدف رو میبینم 588 00:29:02,803 --> 00:29:04,203 ‫کسی بامبی رو میبینه؟ 589 00:29:04,205 --> 00:29:05,437 ‫نه هنوز صبر کن 590 00:29:11,111 --> 00:29:12,678 ‫یه در در سمت غربی انتهای حیاط میبینم 591 00:29:12,680 --> 00:29:13,679 ‫ممکن است بامبی ما باشد. 592 00:29:13,681 --> 00:29:16,682 ‫دومونت، برگرد. 593 00:29:16,684 --> 00:29:18,851 ‫این روی طرح نمودار نیست 594 00:29:18,853 --> 00:29:20,753 ‫بیا عزیزم. بیا دیگه. 595 00:29:20,755 --> 00:29:22,755 ‫وای نه. 596 00:29:28,228 --> 00:29:30,996 ‫نه نه نه. نه نه نه. 597 00:29:30,998 --> 00:29:32,755 ‫نه، شاهزاده خانم، لطفا، لطفا. 598 00:29:32,849 --> 00:29:34,782 ‫بچه ها، ما یک مشکل داریم. 599 00:29:37,887 --> 00:29:39,988 ‫بانوی بری دوربینو پیدا کرد 600 00:29:41,490 --> 00:29:43,491 ‫داره با تلفن حرف میزنه و ‫ نمیتونم بفهمم چی میگه 601 00:29:43,493 --> 00:29:45,593 ‫ولی حس بدی نسبت به ‫ کسی که داره بهش زنگ میزنه دارم 602 00:29:45,595 --> 00:29:47,629 ‫ 603 00:29:50,974 --> 00:29:54,076 ‫آره چی؟ 604 00:29:54,078 --> 00:29:57,213 ‫آه، به خاطر خدا. یواش تر، شما؟ 605 00:29:57,215 --> 00:29:59,815 ‫در لنزت؟ 606 00:30:11,862 --> 00:30:12,962 ‫ 607 00:30:14,030 --> 00:30:16,265 ‫آنا کوپلند، ما باید بریم. 608 00:30:16,267 --> 00:30:18,200 ‫- پسرم. ‫- پیداش میکنیم. 609 00:30:19,803 --> 00:30:21,637 ‫هدف رو بازداشت کردم 610 00:30:21,639 --> 00:30:22,772 ‫داریم میریم به سمت ‫ نقطه دسترسی 611 00:30:22,774 --> 00:30:24,140 ‫شما باید پسره رو پیدا کنین 612 00:30:24,142 --> 00:30:26,108 ‫و از اونجا بزنین بیرون چون ‫ ما سوختیم شنیدی؟ 613 00:30:26,110 --> 00:30:27,610 ‫پچه رو بگیر و بزن بیرون 614 00:30:27,612 --> 00:30:29,011 ‫ 615 00:30:35,051 --> 00:30:36,185 ‫اون بچه رو گرفت 616 00:30:38,121 --> 00:30:40,189 ‫و دقیقا میدونم کجا داره میبرتش 617 00:30:47,497 --> 00:30:50,099 ‫نه وایسا پسرم! 618 00:30:50,101 --> 00:30:51,367 ‫باید برگردم برای پسرم 619 00:30:51,369 --> 00:30:53,736 ‫افرادمون مادوکس را پیدا میکنن! بیا دیگه. 620 00:30:58,542 --> 00:31:00,376 ‫ 621 00:31:02,746 --> 00:31:04,079 ‫مامانمو میخوام! 622 00:31:04,081 --> 00:31:05,648 ‫نگران مامان نباش بچه 623 00:31:05,650 --> 00:31:07,450 ‫اون به قولش عمل میکنه... 624 00:31:08,819 --> 00:31:10,085 ‫ 625 00:31:10,087 --> 00:31:11,020 ‫یه قدم هم برندار 626 00:31:12,222 --> 00:31:13,289 ‫بچه رو میکشم 627 00:31:13,291 --> 00:31:14,723 ‫باور نمیکنی؟ 628 00:31:14,725 --> 00:31:16,225 ‫فقط یه قدم! 629 00:31:16,227 --> 00:31:18,394 ‫یه ارتش اخر این تونل منتظرته 630 00:31:18,396 --> 00:31:19,795 ‫انطور که فکر میکنی تموم نمیشه 631 00:31:19,797 --> 00:31:22,431 ‫چی بهت گفتن که من رفتم سرکش شدم؟ 632 00:31:22,433 --> 00:31:23,999 ‫فقط بزار پسره بره 633 00:31:24,001 --> 00:31:26,902 ‫فقط دستوراتو انجام دادم! 634 00:31:26,904 --> 00:31:30,005 ‫من براشون زخمی شدم و ‫اونا تصمیم گرفتن که من زیاد میدونم 635 00:31:30,007 --> 00:31:32,107 ‫و اونا کوپلند رو برای کشتنم فرستادن. 636 00:31:32,109 --> 00:31:33,342 ‫تیم خودم! 637 00:31:33,344 --> 00:31:34,844 ‫اوهوم برای من مهم نیست. 638 00:31:34,846 --> 00:31:36,479 ‫شکایتت با سازمانه 639 00:31:36,481 --> 00:31:37,446 ‫اونا میتونن درستش کنن 640 00:31:37,448 --> 00:31:38,981 ‫من همین الانشم درستش کردم 641 00:31:38,983 --> 00:31:39,982 ‫نه، تو نکردی. 642 00:31:43,687 --> 00:31:45,221 ‫این خوبه 643 00:31:45,223 --> 00:31:47,623 ‫مشکلی نیس.تو خوبی. 644 00:31:47,625 --> 00:31:49,458 ‫به نظر نمی آید. 645 00:31:49,460 --> 00:31:51,894 ‫ 646 00:31:57,200 --> 00:31:59,101 ‫آنا؟ 647 00:31:59,103 --> 00:32:00,336 ‫منم...از اون ماموریت که همو دیدم. 648 00:32:00,338 --> 00:32:01,604 ‫شما در یک بیمارستان هستید. 649 00:32:01,606 --> 00:32:02,838 ‫پسر من... مادوکس. 650 00:32:02,840 --> 00:32:04,340 ‫داریم تلاش میکنیم برش ‫ گردونیم ولی الان... 651 00:32:04,342 --> 00:32:05,474 ‫باید با پسرم حرف بزنم 652 00:32:05,476 --> 00:32:07,209 ‫نه، به من گوش کن. ‫شما صدمه دیده اید، باشه؟ 653 00:32:07,211 --> 00:32:08,444 ‫دکترا دارن به عکس رادیولوژیت نگاه میکنن 654 00:32:08,446 --> 00:32:09,812 ‫که مطمئن شن حالت خوبه 655 00:32:09,814 --> 00:32:12,481 ‫لطفا. 656 00:32:12,483 --> 00:32:14,717 ‫اوکی این تیم ماست و باید یه ‫ خبر از مادوکس داشته باشن 657 00:32:14,719 --> 00:32:17,219 ‫فقط... لطفا. 658 00:32:19,589 --> 00:32:20,656 ‫سالامون؟ 659 00:32:22,058 --> 00:32:23,893 ‫بله، او جاش امنه. 660 00:32:23,895 --> 00:32:25,427 ‫منتقل شده به لندن 661 00:32:25,429 --> 00:32:29,698 ‫گوش کن...بری اونو زخمی کرده ‫جراحی های بیرحمانه 662 00:32:29,700 --> 00:32:31,934 ‫تو کردی؟ 663 00:32:31,936 --> 00:32:33,636 ‫کی؟ 664 00:32:33,638 --> 00:32:36,372 ‫و اون حالش خوبه؟ 665 00:32:36,374 --> 00:32:38,874 ‫اره گوشی دستت.اون همینجاست 666 00:32:47,849 --> 00:32:50,051 ‫فرار کرد؟ چرا اینکارو کرد؟ 667 00:32:50,075 --> 00:32:52,214 ‫چون شرایط خراب تر از چیزی ‫ بود که فکر میکردیم 668 00:32:52,216 --> 00:32:53,615 ‫دارم به یه عکس رادیولوژِی ‫ از کوپلند نگاه میکنم 669 00:32:53,617 --> 00:32:54,916 ‫و چندتا وسیله میبینم 670 00:32:54,918 --> 00:32:56,106 ‫وسیله؟ 671 00:32:56,108 --> 00:32:56,840 ‫در شکم او. 672 00:32:56,842 --> 00:33:00,088 ‫بنظر میاد نوعی ایمپلنت مواد منفجره باشه 673 00:33:00,090 --> 00:33:01,923 ‫یه بمب باهاشه. 674 00:33:01,925 --> 00:33:04,893 ‫خب، او نمی داند که بری ‫مرده است یا اینکه پسرش پیش ماست 675 00:33:04,895 --> 00:33:06,828 ‫جدسم اینه که بری بهش گفته که ‫گذاشته مادوکس بره 676 00:33:06,830 --> 00:33:08,463 ‫اگه اون منفجرش کرده به همین ‫دلیله که فرار کرد... 677 00:33:08,465 --> 00:33:09,931 ‫برای رسیدن به هدف. 678 00:33:09,933 --> 00:33:10,999 ‫و اون کجاست؟ 679 00:33:11,001 --> 00:33:12,200 ‫من نمی دانم. 680 00:33:12,202 --> 00:33:13,935 ‫سالامون گفت بری داشت بلند ‫درمورد سیا 681 00:33:13,937 --> 00:33:15,303 ‫حرف میزد در مورد این که چقد اونا ‫تلاش کردن که مقصرش بدونن 682 00:33:15,305 --> 00:33:17,005 ‫و تیم خودش رو بفرستن که بکشنش 683 00:33:17,007 --> 00:33:18,473 ‫تیم خودش، البته. 684 00:33:18,475 --> 00:33:22,444 ‫الان میفهمم چرا دختره رفته ‫اون فرستادتش که تیمو بکشه 685 00:33:22,446 --> 00:33:24,212 ‫ 686 00:33:26,515 --> 00:33:28,617 ‫ 687 00:33:30,152 --> 00:33:31,853 ‫آنا، خدای من. ما شنیدیم. 688 00:33:31,855 --> 00:33:33,688 ‫-تو خوبی؟ 689 00:33:33,690 --> 00:33:35,924 ‫بری زندست؟انا باهام حرف بزن 690 00:33:38,461 --> 00:33:39,494 ‫متاسفم. 691 00:33:39,496 --> 00:33:40,795 ‫آنا کوپلند. 692 00:33:40,797 --> 00:33:42,364 ‫هی، هی، هی، هی، هی. 693 00:33:42,366 --> 00:33:43,932 ‫همه، آرام باشین. 694 00:33:43,934 --> 00:33:45,634 ‫ما همه تو یه تیمیم، رفقا. 695 00:33:45,636 --> 00:33:46,935 ‫درسته. 696 00:33:46,937 --> 00:33:48,803 ‫لازم نیست اینکارو کنی عزیزم 697 00:33:48,805 --> 00:33:49,580 ‫پسر دست اونه! 698 00:33:49,582 --> 00:33:52,249 ‫نه،دستش نیست. پسرت دست ماست. 699 00:33:52,251 --> 00:33:55,644 ‫بری مرده است. مادوکس جاش امنه. 700 00:33:55,646 --> 00:33:56,945 ‫ممکن نیست 701 00:33:56,947 --> 00:33:58,580 ‫میتونم ثابت کنم 702 00:34:02,685 --> 00:34:03,818 ‫مامان؟ 703 00:34:05,054 --> 00:34:08,423 ‫اوه خدای من. حالت خوبه، مادوکس؟ 704 00:34:08,425 --> 00:34:10,625 ‫مامان، کجا بودی؟ ترسیده بودم. 705 00:34:10,627 --> 00:34:12,394 ‫به من گوش کن 706 00:34:12,396 --> 00:34:13,628 ‫دوستت دارم. 707 00:34:13,630 --> 00:34:15,230 ‫میشنوی؟ 708 00:34:15,232 --> 00:34:16,831 ‫من تو رو خیلی دوست دارم. 709 00:34:18,167 --> 00:34:20,502 ‫آنا؟ هی، هی. ارام بگیر. 710 00:34:21,771 --> 00:34:23,238 ‫آنا، تلفن را قطع کن. 711 00:34:23,240 --> 00:34:25,907 ‫تداخل سیگنال می تواند وسیله ‫رو منفجر کنه 712 00:34:25,909 --> 00:34:28,343 ‫من فقط یه چیزی حس کردم... یه تیک. 713 00:34:28,345 --> 00:34:29,911 ‫تلفنا رو بشکنین رادیو هارو 714 00:34:29,913 --> 00:34:31,947 ‫هرگونه تداخلی میتونه بمب رو منفجر کنه 715 00:34:34,317 --> 00:34:37,919 ‫برنامت چیه برای دسترسی به وسیله؟ 716 00:34:37,921 --> 00:34:39,788 ‫ 717 00:34:39,790 --> 00:34:42,390 ‫وایسا وایسا وایسا!حسش میکنم ‫حسش میکنم 718 00:34:42,392 --> 00:34:44,159 ‫- کارت عالیه. ‫- باشه. 719 00:34:44,161 --> 00:34:45,360 ‫- کارت عالیه. ‫- آنا، تکون نخور. 720 00:34:45,362 --> 00:34:48,063 ‫نمیتونم قول بدم که این ‫ قسمت بدون درد باشه 721 00:34:48,065 --> 00:34:49,331 ‫ 722 00:34:49,333 --> 00:34:51,266 ‫اوکی درش اوردم درش اوردم ‫ولی تسلیم نمیشه 723 00:34:51,268 --> 00:34:53,601 ‫هی تام تاحالا بهت گفته که ‫ میخواست منو بکشه؟ 724 00:34:53,603 --> 00:34:55,070 ‫- شروع نکن. ‫- میدونی، داستان باحالیه. 725 00:34:55,072 --> 00:34:57,060 ‫اون میخواست از فاصله نزدیک منو بکشه 726 00:34:57,076 --> 00:34:58,242 ‫دومونت، باهام صحبت کن. 727 00:34:58,244 --> 00:34:59,410 ‫دارم به تصاویری که ‫ فرستادی نگاه میکنم 728 00:34:59,412 --> 00:35:01,712 ‫فک کنم اون بخش سفیده ‫کلید اصلیه 729 00:35:01,714 --> 00:35:03,548 ‫پشت یک تاخیر زمانی است. 730 00:35:03,550 --> 00:35:04,715 ‫چند وقت پیش کلیک بود؟ 731 00:35:04,717 --> 00:35:06,350 ‫دو دقیقه، شاید کمتر. 732 00:35:06,352 --> 00:35:07,985 ‫اگه بخوام راست بگم ‫ عروسیشو شلوغ کردم 733 00:35:07,987 --> 00:35:09,487 ‫و سعی کردم زنش رو بدزدم 734 00:35:09,489 --> 00:35:10,988 ‫داری کمکی میکنی؟ 735 00:35:10,990 --> 00:35:13,558 ‫اما نکته اینجاست اون نمیتونه ‫کسی رو بکشه حتی اگه بخواد 736 00:35:13,560 --> 00:35:14,892 ‫پس نیازی به نگرانی نیس 737 00:35:14,894 --> 00:35:16,093 ‫یک کلاه انفجار در C-4 وجود دارد. 738 00:35:16,095 --> 00:35:17,094 ‫ازم میخواین اونو بیرون بکشم؟ 739 00:35:17,096 --> 00:35:18,095 ‫نه، نکشی. 740 00:35:18,097 --> 00:35:19,130 ‫نکن.یه سنسور داره. 741 00:35:19,132 --> 00:35:20,832 ‫میتونی سیمی که به دکمه میره رو قطع کنی؟ 742 00:35:20,834 --> 00:35:22,400 ‫سیم متصل به ماژول رو ببر 743 00:35:22,402 --> 00:35:24,502 ‫و باید مدار رو کامل کنه 744 00:35:24,504 --> 00:35:25,703 ‫انتخابم رو دوس ندارم 745 00:35:25,705 --> 00:35:29,106 ‫ممکن یه راهی باشه ولی...خطرناکه 746 00:35:29,108 --> 00:35:30,975 ‫سیمی که به کلید اصلیه... 747 00:35:30,977 --> 00:35:32,877 ‫همزمان هردوش رو ببر 748 00:35:32,879 --> 00:35:37,248 ‫و منظورم اینه که...دقبقا همزمان 749 00:35:37,250 --> 00:35:40,218 ‫آنا... ما از پسش برمیاییم. 750 00:35:40,220 --> 00:35:44,055 ‫فقط به مادوکس فکر کن... 751 00:35:44,057 --> 00:35:45,990 ‫چون قرار باهاش باشی قبل از این که بفهمی 752 00:35:45,992 --> 00:35:47,525 ‫باشه؟ 753 00:35:47,527 --> 00:35:48,993 ‫در یک... 754 00:35:48,995 --> 00:35:51,229 ‫دو... 755 00:35:53,532 --> 00:35:55,233 ‫سه. 756 00:35:57,569 --> 00:35:58,569 ‫ 757 00:35:58,571 --> 00:36:00,104 ‫عالیه، آقا. 758 00:36:00,106 --> 00:36:01,138 ‫خیلی خوب. 759 00:36:05,811 --> 00:36:08,312 ‫هاوارد روحیه بهم داد... 760 00:36:08,314 --> 00:36:12,149 ‫شریکم دوستم 761 00:36:12,151 --> 00:36:14,418 ‫کنارش ایستادن حسی مثله... 762 00:36:14,420 --> 00:36:19,824 ‫مهم نیست چه روزی در انتظارت باشه ‫هیچ چیز قرار نیست لمست کنه 763 00:36:19,826 --> 00:36:22,860 ‫بهت گفت شد که پسرمون رو ا ز دست دادیم 764 00:36:22,862 --> 00:36:27,164 ‫یه لحظه رو نیمکت بود ویه ثانیه بعد نبود 765 00:36:30,235 --> 00:36:32,270 ‫خوب، حقیقت نداره. 766 00:36:33,372 --> 00:36:35,206 ‫ما هوارد رو گم نکردیم 767 00:36:36,875 --> 00:36:39,176 ‫من کردم. 768 00:36:39,178 --> 00:36:42,113 ‫او با من بود که آن اتفاق افتاد. 769 00:36:42,115 --> 00:36:45,716 ‫و زمانی که من به هاوارد گفتم... 770 00:36:45,718 --> 00:36:50,388 ‫اون منو گرفت و بهم گفت دوستم داره 771 00:36:50,390 --> 00:36:52,390 ‫هاوارد هرگز منو سرزنش نکرد 772 00:36:52,392 --> 00:36:56,994 ‫و هیچوقت ناامید نشد که ‫ پسرمون رو پیدا نمیکنیم 773 00:36:58,964 --> 00:37:01,399 ‫امید من این است که... 774 00:37:01,401 --> 00:37:07,104 ‫بلاخره پیداش میکنه و وقتی زمان من برسه 775 00:37:07,106 --> 00:37:10,908 ‫در زندگی بعد از مرگ باهم خواهیم بود... 776 00:37:10,910 --> 00:37:12,810 ‫بالای جاده 777 00:37:29,461 --> 00:37:31,796 ‫نمیدونم اگه راست بگی درمورد اسکاتی 778 00:37:35,467 --> 00:37:38,235 ‫گزارش های اولیه از NTSB 779 00:37:38,237 --> 00:37:42,340 ‫نشون میده که سیستم سوخت ‫ هواپیمام دستکاری شده بوده 780 00:37:44,409 --> 00:37:46,077 ‫اون سعی کرد منو بکشه 781 00:37:46,079 --> 00:37:48,813 ‫من برای مراسم تشیعت هم اومدم 782 00:37:48,815 --> 00:37:50,648 ‫در موردت حرف زد 783 00:37:50,650 --> 00:37:52,016 ‫اون به نظر میرسید... 784 00:37:52,018 --> 00:37:54,685 ‫ویران شده. 785 00:37:54,687 --> 00:37:56,087 ‫اون باید خیلی خوب باشه 786 00:37:56,089 --> 00:37:59,223 ‫یه چیز دیگه هم هست که باید ببینی 787 00:37:59,225 --> 00:38:00,725 ‫ 788 00:38:02,361 --> 00:38:05,763 ‫بعد از اینکه ناپدید شدی... 789 00:38:05,765 --> 00:38:06,964 ‫اسکاتی و من... 790 00:38:09,701 --> 00:38:12,737 ‫ما در یه جهنم زندگی میکردیم 791 00:38:12,739 --> 00:38:14,271 ‫ما... 792 00:38:14,273 --> 00:38:17,341 ‫جستجو کردیم، ما گریه کردیم، ‫بیشتر جستجو کردیم، 793 00:38:17,343 --> 00:38:20,311 ‫و پس از آن، به تدریج... 794 00:38:20,313 --> 00:38:21,612 ‫اون خوب شد. 795 00:38:21,614 --> 00:38:23,914 ‫در ابتدا، من ازش عصبانی بودم برای... 796 00:38:23,916 --> 00:38:26,250 ‫برای اینکه میتونست اون کارو کنه 797 00:38:26,252 --> 00:38:30,654 ‫و بعد فهمیدم که اون خشم نیست ‫حسادته 798 00:38:30,656 --> 00:38:33,691 ‫چون چیزی بود که من نمیتونستم ‫ انجام بدم 799 00:38:33,693 --> 00:38:36,727 ‫من هرگز نگرانیم و امیدم قطع نشد 800 00:38:36,729 --> 00:38:38,696 ‫که شما یه جایی زنده ای 801 00:38:41,233 --> 00:38:44,668 ‫دنبال تو گشتن کار روزانم بود 802 00:38:44,670 --> 00:38:47,505 ‫و اون جستجو... 803 00:38:47,507 --> 00:38:49,607 ‫اون تلاش 804 00:38:49,609 --> 00:38:51,609 ‫سوالاتی درمورد مادرت مطرح کرد 805 00:38:51,611 --> 00:38:53,310 ‫چجوری وارد زندگی من شد و چرا؟ 806 00:38:53,312 --> 00:38:58,115 ‫اون داشت از همون از من و ‫ شرکتم استفاده میکرد 807 00:38:58,117 --> 00:38:59,850 ‫و وقتی با این قضیه مواجهش کردم 808 00:38:59,852 --> 00:39:01,218 ‫اون از نگرانیم نسبت به تو استفاده کرد 809 00:39:01,220 --> 00:39:02,853 ‫تا بنظر بیاد که من دیوونه ام و ‫سلامت عقلی ندارم 810 00:39:02,855 --> 00:39:05,256 ‫اون سعی کرد منو بندازه بیرون 811 00:39:05,258 --> 00:39:07,558 ‫نه چون من دیوونه ام 812 00:39:07,560 --> 00:39:11,796 ‫بخاطر اینکه من به حقایق ‫ بزرگتری دست پیدا کردم 813 00:39:12,964 --> 00:39:14,065 ‫چه حقیقتی؟ 814 00:39:21,139 --> 00:39:22,673 ‫وایت هال چیه؟ 815 00:39:22,675 --> 00:39:25,142 ‫متوجه نمیشی؟همش به هم مرتبطه 816 00:39:25,144 --> 00:39:27,044 ‫تو 30 سال پیش ناپدید شدن 817 00:39:27,046 --> 00:39:29,146 ‫تلاش اون برای نشون دادن ‫ من به عنوان یه بی کفایت 818 00:39:29,148 --> 00:39:30,681 ‫و سقوط هواپیما برای کشتنم 819 00:39:30,683 --> 00:39:33,050 ‫اون منو تا امروز قانونی یه مرده کرده 820 00:39:33,052 --> 00:39:34,985 ‫اسکاتی هارگروه الان رئیسه 821 00:39:34,987 --> 00:39:38,122 ‫یه اداری جمع اوری اطلاعات جهانیه 822 00:39:38,124 --> 00:39:40,191 ‫و اون میخواد از شبکه استفاده کنه 823 00:39:40,193 --> 00:39:43,494 ‫برای سود بردن از... 824 00:39:43,496 --> 00:39:45,729 ‫یه اتفاق بد. 825 00:39:49,067 --> 00:39:50,801 ‫من نمیدونستم که اگر هرگز پیدات نمیکردم 826 00:39:50,803 --> 00:39:52,870 ‫و اگر میکردم نمیدونستم کی هستی 827 00:39:52,872 --> 00:39:54,772 ‫اما اینجایی الان... 828 00:39:54,774 --> 00:39:57,141 ‫بدون هیچ کمکی از والدینت... 829 00:39:57,143 --> 00:39:59,677 ‫یه مامور فوق العاده با استعداد. 830 00:39:59,679 --> 00:40:01,378 ‫فک نمیکنم که این تصادفی باشه 831 00:40:01,380 --> 00:40:04,815 ‫من معتقدم که همه ما به یه ‫ دلیل خاصی افریده شدیم 832 00:40:04,817 --> 00:40:07,685 ‫و من معتقدم که دلیل تو تام 833 00:40:07,687 --> 00:40:09,987 ‫که مخفیانه بری داخل خانواده خودت 834 00:40:09,989 --> 00:40:12,356 ‫که بفهمی نقشه مادرت چیه 835 00:40:12,358 --> 00:40:14,625 ‫و جلوشو بگیری 836 00:40:20,365 --> 00:40:22,500 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 837 00:40:22,502 --> 00:40:24,969 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 838 00:40:24,971 --> 00:40:27,404 ‫لاستیکی بچه کالسکه بچه سپرها 839 00:40:28,940 --> 00:40:31,942 ‫اون صدفا رو تو ساحل میفروشه 840 00:40:34,045 --> 00:40:37,214 ‫مادرم عاشق تونگ تویستر ها بود 841 00:40:37,216 --> 00:40:40,551 ‫صدف، فلفل ترشی. 842 00:40:40,553 --> 00:40:42,453 ‫این یکی از تنها خاطرات من از او است. 843 00:40:42,455 --> 00:40:44,088 ‫او درگذشت؟ 844 00:40:44,090 --> 00:40:45,489 ‫آره 845 00:40:45,491 --> 00:40:46,724 ‫وقتی که من یک پسر کوچک بود. 846 00:40:48,960 --> 00:40:51,295 ‫گاهی اوقات زندگی خیلی بیخوده. 847 00:40:51,297 --> 00:40:53,364 ‫ 848 00:40:53,366 --> 00:40:56,400 ‫به تو گفتم فقط یه کار هستم ولی... 849 00:40:56,402 --> 00:40:57,968 ‫نظرم عوض شد 850 00:40:57,970 --> 00:41:00,804 ‫خوبه. فردا شروع کن. 851 00:41:00,806 --> 00:41:02,806 ‫همین فقط؟ 852 00:41:02,808 --> 00:41:05,142 ‫هیچ سوالی پرسیده نمیشه؟ 853 00:41:05,144 --> 00:41:06,112 ‫شما دلایل خودتونو دارین. 854 00:41:06,114 --> 00:41:08,948 ‫دیر یا زود،من میفهمم اونا چین 855 00:41:09,315 --> 00:41:12,016 ‫نمیدونم باید هیجان زده بشم یا وحشت زده 856 00:41:13,718 --> 00:41:15,753 ‫شاید کمی از هر دوش 857 00:41:18,723 --> 00:41:20,119 ‫به خانواده خوش آمدید. 858 00:41:21,194 --> 00:41:44,729 ‫Translated By MR.HR ‫امیدوارم لذت برده باشین