1
00:00:08,150 --> 00:00:09,572
...آنچـه در ریـوردیـل گذشت
2
00:00:09,655 --> 00:00:13,174
مهمترین اولویتام الان بهعنوان شهردار
به تحت کنترل در آوردن جنوبیهاست
3
00:00:13,258 --> 00:00:17,321
اگه این یعنی دستگیر کردن تکتک جنوبیای
.که وجود داره، پس خیالی نیست
4
00:00:17,404 --> 00:00:19,834
چندبار باید اینطوری همدیگه رو از هم برونیم؟
5
00:00:19,918 --> 00:00:21,200
.تا وقتیکه همونطوری باقی بمونه
[ رابطه کاملاً قطع شه ]
6
00:00:21,678 --> 00:00:24,986
.سعی کردی بهم تجاوز کنی -
.به هیچکس لام تا کام حرفی نمیزنی -
7
00:00:25,070 --> 00:00:29,218
.یه دلیلی داره که بهش میگن حق السکوت -
.واقعاً بخاطر این ممنونم، مامان -
8
00:00:29,301 --> 00:00:30,928
شرل داره راستشُ میگه
9
00:00:31,013 --> 00:00:34,726
.نیک سعی کرد اون بلا رو سر منم بیاره -
نیک سنت کلیر" بهت آسیبی زد؟" -
10
00:00:34,809 --> 00:00:37,731
.سنت کلیر تصادف کرده -
.دست سرنوشت پدرتُ در میاره -
11
00:00:38,273 --> 00:00:41,068
همینجا تمومش میکنیم
و جلوی کلاهدار سیاهپوش رو میگیریم
12
00:00:41,152 --> 00:00:44,115
.ولی الان میخوام که پیشم باشی -
.آرچی -
13
00:00:45,743 --> 00:00:47,871
.منم دوست دارم، آرچی اندروز
14
00:00:53,880 --> 00:00:57,886
این شهرهایی رو دیدین که
.انگار همهش اتفاقای بد توش میُفته
15
00:00:57,969 --> 00:01:01,515
خب، ریوردیل هم تبدیل شده
.به یکی از اون شهرها
16
00:01:02,058 --> 00:01:03,519
وحشتناکترین حادثهی اخیر؟
17
00:01:03,810 --> 00:01:06,983
آخر سر معلوم شد که سرایدار
.مدرسهمون یه قاتل سریالی بوده
18
00:01:07,067 --> 00:01:10,446
ولی دیگه داشتیم اونُ هم مثل تزئینات کریسمسمون
.میذاشتیم کنار و فراموش میکردیم
19
00:01:11,740 --> 00:01:14,869
حالا هم برگشته بودیم
.به کار و بار شهرکیِ خودمون
20
00:01:16,163 --> 00:01:19,126
.جلسات مخفیانه پشت درهای بسته، و مثلش
21
00:01:20,002 --> 00:01:24,425
،بله، طبق معمول
.این همون کارای همیشگیِ ریوردیل بود
22
00:01:25,803 --> 00:01:26,762
.خبرای خوبی دارم، شرل
23
00:01:27,304 --> 00:01:29,809
تقریباً به قدر کافی پول در آوردم
،تا پول اون درخت
24
00:01:29,892 --> 00:01:32,437
و اون هدیههای مضحکی که
.برای خودت خریده بودی رو بدم
25
00:01:32,521 --> 00:01:33,356
.احسنت
26
00:01:34,565 --> 00:01:38,613
و بیخیالِ اینکه تو دو هفتهی اخیر انگار داشتم
...تو یه فاحشه خونه یا یه
27
00:01:38,696 --> 00:01:39,739
معشوقهی شبانه زندگی میکردم
28
00:01:39,823 --> 00:01:42,953
،خب، خیلی فرقی با دوران جوونیم نداره
29
00:01:43,037 --> 00:01:46,542
که اون موقع هم هرشب کُلی مرد
.دم در خونهم صف میکشید
30
00:01:46,625 --> 00:01:49,420
،خدای من
.تقریباً انگار به این کارات افتخار میکنی
31
00:01:49,504 --> 00:01:52,050
،میخواستی که یه کار گیر بیارم، شرل
.و منم همینکارو کردم
32
00:01:52,425 --> 00:01:56,723
.تأمین تسلی و همدمی با مردهای تنهای ریوردیل
33
00:02:00,938 --> 00:02:03,733
ورونیکا، یه لحظه وقت داری؟ -
.فقط اومدیم یه سری بزنیم -
34
00:02:03,817 --> 00:02:05,069
.ببینیم حالت چطوره
35
00:02:05,153 --> 00:02:09,117
،اومدین چک کنید ببینید
هنوزم سر "نقشه"تون هستم؟
36
00:02:09,909 --> 00:02:10,995
نگران نباشید، هستم
37
00:02:11,078 --> 00:02:14,499
.قراره اول و منشأ کار باشی -
.مرکز یه طوفان احتمالی -
38
00:02:15,042 --> 00:02:17,129
وقتی هم که میخواستم
،برم "سوهو" خرید کنم
39
00:02:17,213 --> 00:02:19,215
که جنبش اشتغال والاستریت در جریان بود
.هم همینُ گفتی، و چیز خاصیم نشد
40
00:02:20,258 --> 00:02:22,220
...اِم -
.بابا، مامان، باور کنید -
41
00:02:22,804 --> 00:02:26,727
،وقتی خبرها پخش شدم نمیذارم همکلاسیهام شورش کنن
.و اونا هم خیلی متوجه قضیه نمیشن
42
00:02:33,278 --> 00:02:37,242
هی، آرچ، تو چیزی راجب چک بیمارستانم
به کس دیگهای هم گفتی؟
43
00:02:37,784 --> 00:02:43,043
،چونکه پرداخت شده، همهی 86 هزار دلارش
.یکی ناشناس کمک کرده
44
00:02:43,126 --> 00:02:46,298
،نه. خب، البته به ورونیکا که گفتم
...ولی فکر نمیکنم اون
45
00:02:49,344 --> 00:02:50,262
.ازش میپرسم -
.نه -
46
00:02:50,345 --> 00:02:53,433
،خودم تهتوشُ در میارم
تو روی مدرسه و درسات تمرکز کن
47
00:02:54,143 --> 00:02:57,522
.خیلی وقته که اون گیتارُ ندیدم -
.آره، خب، سرم شلوغ بوده -
48
00:02:57,606 --> 00:03:01,278
،تعطیلات رو ولی روی چندتا آهنگ کار کردم
.یه بندی به اسم مثلاً "کله فِرِدیها" راه میندازم
49
00:03:01,362 --> 00:03:03,782
اگه اینکارو کردی، برین توی گاراژ
50
00:03:03,866 --> 00:03:05,785
برای همین هم برات عایق صوتیش کردم
51
00:03:21,809 --> 00:03:23,979
رانی -
سلام -
52
00:03:24,062 --> 00:03:27,025
هی، ببینم تو به کسی راجب
قبض پرداختی بیمارستان بابام گفتی؟
53
00:03:27,109 --> 00:03:28,694
هوم، نمیدونم گفتم؟
54
00:03:28,778 --> 00:03:31,699
شاید مثلاً همینطوری پیش مامان و بابام
بهش یه اشارهای کرده باشم
55
00:03:32,867 --> 00:03:34,828
...رانی -
.خودشون میخواستن که کمک کنن -
56
00:03:34,911 --> 00:03:36,706
و تواناییِ این کمک رو هم دارن
57
00:03:37,039 --> 00:03:38,458
چیه، بابات ناراحت شده؟
58
00:03:38,709 --> 00:03:39,544
خودت چی؟
59
00:03:40,420 --> 00:03:41,255
ناراحت؟
60
00:03:42,298 --> 00:03:46,012
.رانی... من دیوونهاتم بابا
61
00:03:59,032 --> 00:04:01,785
،دانشآموزان دبیرستان ریوردیل
.مدیر ودربی هستم
62
00:04:01,869 --> 00:04:06,292
،ایمیلهایی برای خانوادههاتون فرستاده شده
.ولی فوراً به انجام رسیده
63
00:04:06,834 --> 00:04:09,046
.دبیرستان سوثساید بسته شده
64
00:04:09,422 --> 00:04:13,052
دانشآموزانش هم به مدارس دیگهی منطقه
65
00:04:13,135 --> 00:04:14,095
.من جمله مدرسهی ما منتقل میشن
66
00:04:14,637 --> 00:04:16,557
مطمئنم این بیانهای که کمی دیگه
،به دستتون میرسونیم
67
00:04:16,640 --> 00:04:20,021
.باشه بچهها، بیاین آرامش خودمونُ حفظ کنیم -
.به نگرانیهاتون پاسخ میده -
68
00:04:20,104 --> 00:04:21,774
.خیلی زود به دستتون میرسه
69
00:04:22,316 --> 00:04:25,696
.مطمئنم سؤالهای زیادی دارین -
مثل سؤال "فازتون چیه"؟ -
70
00:04:26,238 --> 00:04:27,365
و دیگه تأکید هم نکنم که
71
00:04:27,449 --> 00:04:31,038
،ما این دانشآموزان رو با ذهن، دل
.و آغوشی باز قبول میکنیم
72
00:04:31,120 --> 00:04:32,998
شرل؟ -
.معلومه که نه -
73
00:04:33,249 --> 00:04:35,544
.تموم زندگیم مثل نوشتههای چارلز دیکنز کابوسواره
74
00:04:35,628 --> 00:04:39,884
.اجازه نمیدم این مدرسه هم همونجوری بشه -
،این مسئله تغییری توی تقویم کاری -
75
00:04:39,967 --> 00:04:41,386
.یا ترتیب کمدبندیها ایجاد نمیکنه
76
00:04:41,469 --> 00:04:42,846
.ممنونم، مسئلهی دیگهای نیست
77
00:04:43,138 --> 00:04:45,058
وایسا ببینم، این یعنی چی؟
78
00:04:45,600 --> 00:04:48,855
.یعنی جاگهد داره بر میگرده -
بتی تو آمادهی همچین چیزی هستی؟ -
79
00:04:48,939 --> 00:04:51,568
.معلومه
.رابطهمون خوبه
80
00:04:52,903 --> 00:04:55,866
ولی چرا داره الان همچین اتفاقی میفته؟ -
.خدا میدونه -
81
00:04:55,950 --> 00:04:58,787
احتمالاً یه حکم و قانون شهری
،عجیب و پیچیدهست
82
00:04:58,870 --> 00:05:00,623
که ما اصلاً ازش سر در نمیاریم
83
00:05:00,706 --> 00:05:05,214
در این حین، بیاین یهجوری از این تبعیدیهامون
پذیرایی کنیم که انگار همخون خودمونن
84
00:05:06,590 --> 00:05:08,677
کی پایهست؟
هان؟
85
00:05:08,760 --> 00:05:12,265
واو، جونز، مرحبا، مثل نوشتههای لاوکرافت میمونه
[ نویسندهی مشهور آمریکایی در زمینهی متنهای ترسناک تخیلی ]
86
00:05:12,349 --> 00:05:14,811
که مطمئنم هستم که قصدت هم همین بوده
87
00:05:15,687 --> 00:05:18,065
،ولی باید بپرسم
اینُ با یه ماشین تحریر تایپ کردی؟
88
00:05:19,485 --> 00:05:22,823
آره، میخواستم برم
.تو حال و هوای لاوکرافت
89
00:05:22,906 --> 00:05:27,497
آها، پس بخاطر این نبود که بتی برای کریسمس برات یه
ماشین تایپیِ دستی خریده بود، یا یه چیز عیجیبی تو این مایهها؟
90
00:05:27,580 --> 00:05:28,415
.نظری ندارم
91
00:05:31,836 --> 00:05:32,712
موضوع چیه؟
92
00:05:32,796 --> 00:05:35,968
.این جهنمدره دیگه رسماً تخته شد
.تمومه، دیگه خبری از دبیرستان سوثساید نیست
93
00:05:36,051 --> 00:05:37,011
چی؟ چطوری؟
94
00:05:37,637 --> 00:05:40,975
،میگن چون خطرناکه باید قرنطینه بشه
.خب به ما چه؟ میگن که داریم میریم به دبیرستانای دیگه
95
00:05:41,058 --> 00:05:43,687
.اصلاً منطقی نیست که
شماها قراره کجا منتقل شین؟
96
00:05:43,770 --> 00:05:48,528
،مثل خودت، و تو، و فنگز
.داریم میریم دبیرستان ریوردیل
97
00:05:50,615 --> 00:05:52,993
فکر کن چقدر شمالی گیر میاریم
.که دهنشونُ سرویس کنیم
98
00:05:57,291 --> 00:06:00,086
.ممنونم، مدیر ودربی
.در جریان اخبارات قرارم بدین
99
00:06:03,217 --> 00:06:04,259
.خب، تمومه
100
00:06:04,802 --> 00:06:08,850
نگاه کنید که همینالانا خانوادههای عصبی
.زنگ میزنن بهم و شکایت میکنن
101
00:06:08,934 --> 00:06:12,856
،کلاً دو روز خبر دسته اول میشه و بعد همه فراموش میکنن
.مثل همین کلاهدار که دو روزه همه از یاد بردن
102
00:06:12,940 --> 00:06:14,358
،بعد از دو سه هفته
103
00:06:14,441 --> 00:06:18,239
ما آروم میریم اون زمین زیر
.دبیرستان سوثساید رو میخریم
104
00:06:18,322 --> 00:06:21,159
،و شما، خانم شهردار
هم کمیسیونتون رو میگیرین
105
00:06:21,244 --> 00:06:24,248
،یه مبلغ قابل توجه
.اهدا شده به کمپین انتخاباتیتون
106
00:06:32,051 --> 00:06:34,179
مامان؟
بابا؟
107
00:07:02,556 --> 00:07:04,266
...خیلیخب، هرکی که هستی
108
00:07:04,683 --> 00:07:06,936
.بتی، نزن، منم
109
00:07:07,021 --> 00:07:11,527
خدای من، پالی، یکم مونده بود اسپری فلفل
بزنم تو صورتت، خونه چیکار میکنی؟
110
00:07:11,611 --> 00:07:15,658
.فقط اومدم یه سری چیز بگیرم -
خدای من، دوقلوهات چی شدن؟ -
111
00:07:15,742 --> 00:07:17,577
.به دنیاشون آوردم -
واقعاً؟ -
112
00:07:20,206 --> 00:07:23,545
،بهمون که زنگ نزدی
.مامان از اینکه اونجا پیشت نبوده داغون میشه
113
00:07:23,629 --> 00:07:25,757
.باید بهش زنگ بزنیم -
.نه، بتی، نمیخواد -
114
00:07:25,840 --> 00:07:28,636
رهبران مزرعه فکر میکنن که
.بهتره تمام روابطم رو قطع کنم
115
00:07:28,719 --> 00:07:32,016
.رهبران مزرعه
.منظورت این فرقهست که عضوش شدی
116
00:07:32,099 --> 00:07:35,729
،فرقه نیست، بعدم توی مزرعه
.دیگه هیچ برچسبی به بچههام نمیزنن
117
00:07:36,230 --> 00:07:38,609
.میتونی به مامان بابا بگی -
چی بگم؟ -
118
00:07:38,692 --> 00:07:41,364
.من که چیزی نمیدونم
سالمن؟ اسمی براشون انتخاب کردی؟
119
00:07:41,446 --> 00:07:42,698
.ژونیفر و دگوود
120
00:07:43,658 --> 00:07:46,496
خدای من پالی، خواهش میکنم، باشه؟
121
00:07:46,579 --> 00:07:48,457
،مامان و بابا درسته که بهت آسیب زدن
122
00:07:48,540 --> 00:07:52,713
ولی کاری که الان داری میکنی
.ظالمانه، خودخواهانه، و کینهجویانهست
123
00:07:52,797 --> 00:07:55,426
خیلی شرمندهم بتی، ولی باید برم
124
00:07:56,636 --> 00:08:02,395
.راستی، این واسه منه
.در هر صورتم که فکر نکنم توی مزرعه برقی در کار باشه
125
00:08:05,564 --> 00:08:10,567
::. مترجـم: سـروش ، امیرعلی .::
« illusion , SuRouSH AbG »
126
00:08:18,459 --> 00:08:19,378
آرچی اندروز؟
127
00:08:20,338 --> 00:08:22,717
،من مأمور ویژهی افبیآی
.آدامز هستم
128
00:08:23,969 --> 00:08:24,803
سلام
129
00:08:26,097 --> 00:08:27,347
میشه یه قدمی بزنیم؟
130
00:08:27,627 --> 00:08:30,958
«« تـک مـووی، سیـنـمای تـک »»
WWW.TakMovie.CO
131
00:08:31,015 --> 00:08:34,346
« ریــوردیــل »
132
00:08:35,687 --> 00:08:38,337
،همیشه عاشق این پارک بودم
آخر هفتهها میومدیم اینجا
133
00:08:38,422 --> 00:08:41,577
.با بابام بازی میکردیم
.با سگم اینور و اونور میرفتیم
134
00:08:41,661 --> 00:08:44,607
اهل ریوردیلاین؟ -
.بله، به دنیا اومدم و همینجا هم بزرگ شدم -
135
00:08:45,111 --> 00:08:49,908
.برای همین هم این پرونده به من تقبل شد -
چه پروندهای؟ چرا میخواستین باهام صحبت کنین؟ -
136
00:08:50,665 --> 00:08:52,559
چقدر هایرام لاج رو میشناسی؟
137
00:08:53,652 --> 00:08:54,861
.دخترش، دوستدخترمه
138
00:08:55,402 --> 00:08:58,986
معتقدیم که هایرام لاج اینجا توی ریوردیل
.داره فعالیتهای مجرمانهای میکنه
139
00:08:59,068 --> 00:09:00,652
.با ربطهایی به یه سازمان مافیایی
140
00:09:00,735 --> 00:09:05,194
،بین رابطهی شما با ورونیکا
،و ارتباطات پدرتون با صنایع لاج
141
00:09:05,277 --> 00:09:09,236
الان تو موقعیت بسیار خوبی هستین که
بهمون کمک کنید یه بار برای همیشه کلکشُ بکنیم
142
00:09:09,694 --> 00:09:13,027
.آقای لاج یه تاجره -
.بیا در همین رابطه صحبت کنیم -
143
00:09:15,319 --> 00:09:18,235
چند ماه پیش، یکی از شرکای کاری هایرام لاج
اومد به ریوردیل که
144
00:09:18,319 --> 00:09:20,111
یه ملاقاتی با خانوادهاش داشته باشه
145
00:09:20,486 --> 00:09:21,318
.خانوادهی سنت کلیر
146
00:09:21,862 --> 00:09:24,903
میخواستن که توی پروژهی سودیل
.هایرام سرمایهگذاری کنن
147
00:09:24,987 --> 00:09:27,570
،ولی به یه دلایلی
معامله انجام نشد
148
00:09:27,653 --> 00:09:31,112
،خانوادهی سنت کلیر برگشتن به نیویورک
،و پسرشون، نیکولاس
149
00:09:31,611 --> 00:09:35,778
هم خیلی زود با زخمهای مرگباری به
.کلیسای پروتستان کلمبیا منتقل شده بوده
150
00:09:36,319 --> 00:09:39,027
فکر میکنین آقای لاج مسببش بوده؟ -
.بله -
151
00:09:39,570 --> 00:09:42,194
ورونیکا دوستدخترمه -
و پدرش -
152
00:09:42,279 --> 00:09:44,819
.یه مرد بهشدت خطرناکه
153
00:09:44,903 --> 00:09:47,695
.به آدمای زیادی صدمه زده، شایدم بدتر -
ازم میخواین که چی رو معلوم کنم؟ -
154
00:09:47,778 --> 00:09:50,195
،بیا سخت نگیریم
.فقط ببین چه بلایی سر نیک سنت کلیر اومده
155
00:09:50,279 --> 00:09:51,237
.حقیقت ماجرا
156
00:09:52,819 --> 00:09:56,945
...بعد، وقتی دیدیم اینکارو درست انجام دادی یا نه -
.من که اصلاً با چیزی موافقت نکردم -
157
00:09:57,028 --> 00:10:00,112
بگذریم، اصلاً این کاری که
ازم میخواین بکنم، قانونیه؟
158
00:10:00,903 --> 00:10:04,195
نباید اول با پدرم صحبت کنین؟ -
.اون با لاج کار میکنه -
159
00:10:04,278 --> 00:10:07,279
اصلاً تا جایی که میدونیم ممکنه
خودش هم جزئی از سازمان جنایی هایرام باشه
160
00:10:07,361 --> 00:10:11,571
.واقعگرا باشین بابا، پدر من هیچ دستی تو این قضایا نداره -
.ما که نمیدونیم، با اطمینان نه -
161
00:10:12,529 --> 00:10:15,361
،شاید اگه کمکمون کنی
.بتونیم با اطمینان بیشتری نظر بدیم
162
00:10:17,194 --> 00:10:19,112
ببین، میدونم هضمش خیلی سخته
163
00:10:21,487 --> 00:10:23,070
بهش فکر کن و باهام تماس بگیر
164
00:10:33,236 --> 00:10:36,487
.خب، یکی از مسئلههامون حل شد
165
00:10:36,571 --> 00:10:40,736
چی؟ -
.هایرام و هرمانیه بودن که پول بیمارستانمُ دادن -
166
00:10:41,487 --> 00:10:44,779
بابا، نمیتونی پولششونُ قبول کنی -
دیگه کردم -
167
00:10:44,863 --> 00:10:49,195
بیست در صد از شرکت ساختساز اندروز رو
.در ازای اون 86 هزارتا بهشون دادم، معاملهی خوبیه
168
00:10:49,280 --> 00:10:50,362
.چی؟ بابا
.نه
169
00:10:50,903 --> 00:10:53,654
نمیتونم دیگه خونه رو گرو بذارم
170
00:10:53,737 --> 00:10:56,237
خونوادهی لاج هم میذارن که
.کمکم دوباره ازشون بخرمش
171
00:10:56,321 --> 00:10:58,654
ولی اینکه فقط بیشتر باهاشون درگیرمون میکنه
172
00:10:58,737 --> 00:11:01,404
.از یه مخمصهی بزرگ نجاتم دادنها
مشکل کجاست؟
173
00:11:05,904 --> 00:11:09,737
شهردار مککوی معلومه که داره یهچیزی رو راجب
.این افتضاح بهبار اومده توی دبیرستان سوثساید قایم میکنه
174
00:11:11,446 --> 00:11:14,654
ببخشید، چی؟ -
.مدرسهها که همینجوری یه شبه تخته نمیشن -
175
00:11:18,320 --> 00:11:20,696
...مامان، پالی -
چیه؟ باهاش حرف زدی؟ -
176
00:11:21,238 --> 00:11:22,947
یه پیغام گذاشتم تا مطمئن شم
177
00:11:23,029 --> 00:11:26,862
،تمام نیازهاش برطرف میشن یا نه
و بپرسم میخواد اتاق بچه رو چه رنگی کنه
178
00:11:27,612 --> 00:11:31,196
.منم میخواستم بپرسم خبری ازش گرفتی یا نه -
.نه، چند وقتیه که نه -
179
00:11:34,238 --> 00:11:38,280
شهردار مککوی، دبیرستان سوثساید را"
،خطری برای سلامت جامعه معرفی کردند
180
00:11:38,363 --> 00:11:42,488
که به دلیل بخارهای سمی آزمایشگاه شیشه
".توی زیرزمینش به وجود اومده
181
00:11:44,029 --> 00:11:46,445
،شیشهای در کار نبوده
.فقط جینگلجنگل بوده
182
00:11:46,530 --> 00:11:49,738
،خب، دوباره ورق برگشت
و وقتشه که برگردی به دبیرستان ریوردیل؟
183
00:11:49,821 --> 00:11:54,321
.این داستانها یه جای کارش میلنگه -
.معلومه که یه جای کار میلنگه -
184
00:11:54,862 --> 00:11:57,446
دلیل اصلیای که نمیخوای
.برگردی به اون دبیرستان
185
00:11:57,530 --> 00:11:58,738
منظورت چیه؟
186
00:12:00,572 --> 00:12:02,655
.منظورم همین الان از در وارد شد
187
00:12:04,697 --> 00:12:06,114
.مرسی که اومدی دیدنم
188
00:12:06,196 --> 00:12:07,530
آره، مسئلهای نیست
189
00:12:07,613 --> 00:12:09,780
خودمم میخواستم تماس بگیرم
.و اوضاع رو بینمون حل کنیم
190
00:12:10,196 --> 00:12:14,572
قبل اینکه دکتر بریکر بهطرز ناجوری
.توی شیمی یا یه درس دیگه جفت پروژهایمون کنه
191
00:12:14,655 --> 00:12:17,613
والا، من چون کمک لازم داشتم
گفتم بیای که ببینمت
192
00:12:20,281 --> 00:12:22,655
اون بچهای رو که مامانم داده بود
برای فرزندخوندگی رو یادته؟
193
00:12:22,738 --> 00:12:24,989
همون برادر کوپر گمشده؟
.آره
194
00:12:25,072 --> 00:12:28,488
امیدوار بودم که بتونی منُ به
،این کارمند اجتماعیتون معرفی کنی
195
00:12:28,572 --> 00:12:31,489
تا ببینیم میتونه کمکم کنه
.که پیداش کنم یا نه
196
00:12:31,989 --> 00:12:37,738
،بتی، معلومه که کمکت میکنم
ولی چرا یهدفعه برادر لازم شدی؟
197
00:12:40,614 --> 00:12:41,990
پالی دو قلوهاشُ به دنیا آورد
198
00:12:43,322 --> 00:12:45,405
حتی به مامانم زنگ نزد که بهش یه خبری بده
199
00:12:46,114 --> 00:12:51,739
،میدونم که مامانم دیوونهست
ولی خب... ناراحت هم هست
200
00:12:51,823 --> 00:12:56,447
پس، شاید اگه پسرشُ پیدا میکرد
...و توی زندگیمون میبود
201
00:12:58,281 --> 00:13:01,739
.شمارهی خانم وایس رو برات میفرستم -
.مرسی، جاگ -
202
00:13:01,822 --> 00:13:06,531
،و در رابطه با اون موضوع حل کردن مشکلاتمون
خوشحالم که داری بر میگردی به دبیرستان
203
00:13:09,990 --> 00:13:14,114
.مرسی که دعوتم کردین -
.نه بابا آرچی، همیشه سر میز ما برات جا هست -
204
00:13:14,197 --> 00:13:17,322
میخواستم برای کمکی که
.به پدرم کردین ازتون تشکر کنم
205
00:13:17,406 --> 00:13:19,489
.باعث افتخارمون بود -
.اونم بود همینکارو میکرد -
206
00:13:19,573 --> 00:13:23,781
ولی در عوض، یه کمیتهی خوشآمدگویی
207
00:13:23,864 --> 00:13:25,614
،برای مهمونهای فردامون ترتیب دادم
208
00:13:25,698 --> 00:13:28,364
و امیدوار بودم که تو هم
.اونجا کنارم باشی، آرچی
209
00:13:29,156 --> 00:13:31,323
آره، آره، البته
210
00:13:33,990 --> 00:13:37,073
،خانم لاج، آقای لاج
نظرتون راجب تختهشدن این دبیرستان سوثساید چیه؟
211
00:13:37,614 --> 00:13:41,115
.خیلی به پروژهی سودیل نزدیکه
برای کسب و کارتون مشکلساز نمیشه؟
212
00:13:41,198 --> 00:13:45,073
مواد مخدر، گروههای خلافکاری، و خشونته
.که برای کسب و کار مشکلسازه، آرچی
213
00:13:45,156 --> 00:13:46,239
214
00:13:46,532 --> 00:13:49,490
پس سرمایهگذارایی مثل سنت کلیرها
باهاش مشکلی ندارن؟
215
00:13:51,282 --> 00:13:54,073
...آرچی
.سنت کلیرها دیگه سرمایهگذارمون نیستن
216
00:13:54,156 --> 00:13:55,240
217
00:13:55,323 --> 00:13:59,448
.نه بعد از بلایی که نیک سر شرل آورد -
چی شد اون یارو؟ متهم شد؟ -
218
00:14:00,116 --> 00:14:04,823
.حسابهامونُ با خانوادهی سنت کلیر تسویه کردیم
.فکر نکنم دیگه اصلاً بعد اون تصادف باهاشون تماسی گرفته باشیم
219
00:14:04,906 --> 00:14:05,742
تصادف؟
220
00:14:06,120 --> 00:14:09,089
،نیک سنت کلیر یه تصادف ماشین
.توی "ویل" داشت
221
00:14:09,883 --> 00:14:11,807
یا که توی سراشیبی بود؟
222
00:14:12,519 --> 00:14:14,191
میدونی، والا نمیدونم
223
00:14:17,202 --> 00:14:18,039
حالش...؟
224
00:14:20,633 --> 00:14:21,677
حالش خوبه؟
225
00:14:22,473 --> 00:14:24,396
،خب، میدونی از گزارشاتی که اومده
226
00:14:24,480 --> 00:14:28,118
به قدری حالش خوب شده که
برگرده به چی بود... آکادمی گرینویچ؟
227
00:14:28,203 --> 00:14:31,129
.آره -
.و ایشالا که دیگه اون روی نحسشُ نبینیم -
228
00:14:31,631 --> 00:14:32,678
229
00:14:59,987 --> 00:15:05,132
دوستان، از طرف دانشآموزان
،و اساتید دبیرستان ریوردیل
230
00:15:05,216 --> 00:15:06,470
.بهتون خوشآمد میگیم
231
00:15:06,553 --> 00:15:09,816
،برای سهولت این انتقال
،براتون یه میز ثبتنام تهیه کردن
232
00:15:09,899 --> 00:15:14,583
،که میتونید توش برای کمد اسمنویسی کنید
.تقویم درسیتونُ بگیرین، و کلاسای تقویتی رو چک کنید
233
00:15:14,668 --> 00:15:16,843
همگیتونُ جداً تشویق میکنیم که
234
00:15:16,926 --> 00:15:20,313
.از فنجونی بنوشید که ریوردیل زیباست
235
00:15:20,899 --> 00:15:22,907
."بکش کنار بابا، "ایوا پرون
[ بانوی نخست آرژانتین بین سالهای 1946 تا 1952 ]
236
00:15:32,065 --> 00:15:34,449
،اینم از روحیهی دبیرستان خفنمون
.که با اشتیاق زیادی به یاد میارمش
237
00:15:40,263 --> 00:15:43,944
شرل، کسی باربیِ فاشیست رو به
جشنمون دعوت نکرده
238
00:15:44,027 --> 00:15:47,749
،اشتباه گفتی ورونیکا
.کسی عوضیهای سوثساید رو دعوت نکرده
239
00:15:47,833 --> 00:15:49,129
.خوب گوش بدین، عوضیهای بیسر و پا
240
00:15:49,214 --> 00:15:52,475
اجازه نمیدم معدل کُلی دبیرستان ریوردیل
241
00:15:52,558 --> 00:15:55,696
بخاطر کلاسهایی پر از دانشآموزهای درسنخون
.پایین بیاد
242
00:15:55,779 --> 00:16:00,630
پس لطفاً، برین یه دبیرستان دیگهای رو پیدا کنید
.و با روشهای داغونتون گند بزنین بهش
243
00:16:00,714 --> 00:16:03,600
چرا نمیای این جلو و
تو روم همینُ تکرار نمیکنی؟
244
00:16:03,684 --> 00:16:07,323
.با کمال میل، ملکهی خیابونی -
.خیلیخب بچهها، با همهتونم -
245
00:16:07,867 --> 00:16:11,589
میشه این اختلافات شمالی و جنوبیمونُ
بذاریم کنار و یه شروع دوباره داشته باشیم؟
246
00:16:11,672 --> 00:16:14,265
شروعی دوباره؟ -
.تو دیگه نمایندهی بولداگها نیستی، اندروز -
247
00:16:14,349 --> 00:16:18,782
و باید بهت یادآوری کنم که این افعیهای موتورباز
اومدن در خونهی خودت و سعی کردن که دهنتُ صاف کنن؟
248
00:16:18,865 --> 00:16:20,580
وقتشه که کاری که شروع کردیمُ تمومش کنیم
249
00:16:20,663 --> 00:16:24,177
واقعاً از این مثلاً مردونهبازیهای سمی
.توی این راهرو خسته شدم
250
00:16:24,260 --> 00:16:26,645
خیلیخب، دیگه رژه رفتن اینجا کافیه
251
00:16:27,188 --> 00:16:29,279
.همگی برین سر کلاسهاتون
.همینالان
252
00:16:34,925 --> 00:16:37,016
.شما خائنها جناح درستیرو انتخاب نکردین
253
00:16:38,898 --> 00:16:40,780
خوشحالم که میبینم دوباره
برگشتی پیش ورونیکا
254
00:16:43,081 --> 00:16:45,506
مخصوصاً با توجه به اون بوسهی
مخفیانهی کریسمسیای که
255
00:16:45,590 --> 00:16:47,221
.بین تو و بتی کوپر رد و بدل شد
256
00:16:48,350 --> 00:16:50,400
نمیخوای یه تجدید نظری توی تیمت بکنی؟
257
00:17:01,903 --> 00:17:02,739
.شرل
258
00:17:04,997 --> 00:17:09,639
آرچی از اساماسی که فرستادی تا با هم ملاقات بذاریم
.والا هم خیلی غافلگیر نشدم، هم خوشحال شدم
259
00:17:09,722 --> 00:17:10,811
.خلاصه میگم
260
00:17:11,730 --> 00:17:15,579
اگه ورونیکا رو متقاعد نکنی که
،تو روی سوثسایدها در نیاد
261
00:17:15,662 --> 00:17:18,088
بهش میگم که دیدم داشتی
.از بتی لب میگرفتی
262
00:17:18,171 --> 00:17:21,016
.اون موقع بهم زده بودیم
.بتی و جاگهدم همینطور
263
00:17:21,935 --> 00:17:23,692
.بگذریم، برای این بهت پیام ندادم
264
00:17:23,775 --> 00:17:27,456
آرچی، واقعاً فکر کردی میتونی
به من رو دستی بزنی؟
265
00:17:27,539 --> 00:17:29,171
میخوام راجب نیک سنت کلیر باهات صحبت کنم
266
00:17:33,019 --> 00:17:33,980
آخه برای چی؟
267
00:17:35,068 --> 00:17:38,289
،میدونستی بعد از اینکه گذاشت از ریوردیل رفت
تصادف کرده بوده؟
268
00:17:38,373 --> 00:17:42,429
یه تصادف ماشین خیلی سنگین؟ -
.ببخشید که برای اون مرتیکهی حیوون ناراحت نشدم -
269
00:17:43,181 --> 00:17:46,486
فقط امیدوار بودم که من و مادرم اون چکی رو که خانوادهاش
.بهعنوان حق السکوت بهمون داده بودنُ نسوزونده بودیم
270
00:17:48,869 --> 00:17:51,672
،خودت هم حتماً وقتی راجب تصادفش شنیدی
خیلی خوشحال شده بودی
271
00:17:51,755 --> 00:17:54,222
یعنی، بعد از کاری که
.نیک توی جشن با ورونیکا کرد
272
00:17:54,725 --> 00:17:56,313
چی؟ -
.منظورم وقتیه که فیزیکی رفت سراغش -
273
00:17:57,610 --> 00:18:00,873
منظورت چیه؟ -
،یعنی میگم اگه ورونیکا نزده بود تو گوشش -
274
00:18:01,249 --> 00:18:05,640
،همون بلایی که سر من اومد
.ممکن بود سر اونم بیاد
275
00:18:08,150 --> 00:18:10,366
.زندهش نمیذارم -
...آرچی -
276
00:18:12,122 --> 00:18:14,967
واقعاً فکر میکردم که خبر داشته باشی
277
00:18:16,514 --> 00:18:19,107
حق ورونیکا بود که بهت بگه نه من
278
00:18:20,906 --> 00:18:23,750
مطمئنم یه دلیلی داشته
.که ازت مخفیاش کرده
279
00:18:24,293 --> 00:18:27,054
آره، و فکر کنم بدونم که دلیلش چی بوده
280
00:18:29,187 --> 00:18:34,456
طبق معمول، پروندههای برادرت تو سن 18 سالگی
.در معرض عموم قرار داده شده
281
00:18:35,335 --> 00:18:39,642
اسمش چارلز اسمیته، بعد از اینکه مادرت توی
،آسایشگاه خواهران بخشش آرام بهدنیاش آورد
282
00:18:39,726 --> 00:18:42,152
اونم وارد شد و دیگه همونجا توی
.آسایشگاه به زندگیاش ادامه داد
283
00:18:42,235 --> 00:18:45,079
یعنی میگی به فرزندخوندگی قبولش نکرده بودن؟ -
.متأسفانه، نه -
284
00:18:45,624 --> 00:18:49,346
آخرین آدرسی که ازش داریم
.دو شهر اونطرفتره، در سنترویل
285
00:18:52,691 --> 00:18:55,954
.فکرنکنم درستحسابی آشنا شده باشیم
.ورونیکا لاج
286
00:18:56,037 --> 00:18:57,835
.از خانوادهی لاج پارک اَونیو
287
00:18:59,384 --> 00:19:00,888
.تونی توپاز
288
00:19:00,972 --> 00:19:04,945
.مثل سنگ جواهر بنفش رنگ
.عاشقشم
289
00:19:05,028 --> 00:19:09,170
،و من هم جوسی مککوی هستم
.از اعضای سابق پوسیکتس
290
00:19:09,254 --> 00:19:11,387
.حالا فقط جوسی هستم
291
00:19:11,930 --> 00:19:13,436
.و این هم کوین
292
00:19:15,402 --> 00:19:18,370
اسمت چیه؟ -
.فوگارتی. یا میتونی بهم بگی فنگز -
293
00:19:18,956 --> 00:19:22,260
فامیلیت کلره، درسته؟ -
از کجا میدونستی؟ -
294
00:19:22,343 --> 00:19:25,522
.من و خوآکین قبلاً با هم میگشتیم
.همیشه ازت حرف میزد
295
00:19:27,447 --> 00:19:29,872
.بچهها. آره، شما
.با من بیاید
296
00:19:30,833 --> 00:19:31,670
.الان
297
00:19:43,925 --> 00:19:47,395
کدوم یکی از شما نشان مدرسهمون رو با
این گرافیتی از شکل انداخته؟
298
00:19:48,441 --> 00:19:52,707
.کارشون همینه، مدیر ودربی
.منطقهشون رو علامتگذاری میکنن
299
00:19:52,790 --> 00:19:55,133
خدای من رجی، از این واضحتر هم میشه بگی؟
300
00:19:56,304 --> 00:19:57,768
از همین لحظه به بعد
301
00:19:57,852 --> 00:20:01,238
به هیچ شکل رفتار گنگوارانهای
.توی مدرسهی من مورد سازش قرار نخواهد گرفت
302
00:20:01,323 --> 00:20:04,042
،از این لحظه به بعد
.کت افعیها ممنوعه
303
00:20:04,125 --> 00:20:05,338
چی؟ -
.شوخیت گرفته -
304
00:20:05,421 --> 00:20:08,433
.کت افعیها ممنوعه
.تمام خالکوبیها باید پوشونده بشن
305
00:20:08,516 --> 00:20:13,326
هر گونه لوازم گنگی باعث
.تعلیق بلافاصله میشه
306
00:20:13,870 --> 00:20:14,706
مفهومه؟
307
00:20:16,965 --> 00:20:18,010
.همین
308
00:20:22,527 --> 00:20:23,864
.مامان. بابا
309
00:20:27,796 --> 00:20:29,428
.پالی دوقلوها رو به دنیا آورد
310
00:20:29,972 --> 00:20:32,063
چی؟ -
.متوجه نمیشم -
311
00:20:32,147 --> 00:20:35,283
...اون -
.من میشم. من درک میکنم -
312
00:20:35,366 --> 00:20:40,218
نمیخواسته... نمیخواد ما بخشی از
.زندگی بچههاش باشیم
313
00:20:43,563 --> 00:20:44,777
درست نمیگم، بتی؟
314
00:20:46,617 --> 00:20:49,503
خب، سالمن؟
پالی حالش خوبه؟
315
00:20:49,586 --> 00:20:53,434
.آره. خوبه
.و دوقلوها هم خوبن
316
00:20:56,571 --> 00:20:57,408
.خوبه
317
00:20:59,456 --> 00:21:00,711
.یه چیز دیگه هم هست
318
00:21:01,255 --> 00:21:04,182
،یکم تحقیق کردم
...و یه آدرس پیداکردم
319
00:21:05,563 --> 00:21:06,525
،برای پسرتون
320
00:21:07,361 --> 00:21:08,363
.برادرم
321
00:21:09,241 --> 00:21:13,711
...اسمش چارلزه -
بتی، منظورت چیه؟ -
322
00:21:13,794 --> 00:21:16,928
،چی؟ فکرکردم کمک میکنه
...حالا که بتی
323
00:21:17,013 --> 00:21:20,396
.نه
.این هیچ ربطی به تو و پالی نداره
324
00:21:20,480 --> 00:21:23,362
...باشه، هال -
.من برای مامان انجامش دادم، بابا -
325
00:21:25,827 --> 00:21:26,830
مامان؟
326
00:21:29,963 --> 00:21:31,258
.حق با پدرته
327
00:21:37,399 --> 00:21:38,402
.باشه
328
00:21:38,946 --> 00:21:41,202
.باورم نمیشه شما متوجه نمیشید
329
00:21:41,995 --> 00:21:43,582
.ودربی ما رو تحتنظر گرفته
330
00:21:45,088 --> 00:21:49,808
بهمون میگه چی بپوشیم. بعدش چی؟
ایمپلنت مغزی بذاریم که افکارمون رو کنترل کنه؟
331
00:21:49,891 --> 00:21:52,064
.شبیه این خلهای متوهم دربارهی دسیسه شدی
332
00:21:52,148 --> 00:21:54,362
.یه مدرسه بسته شد -
.یه مدرسهی به درد نخور -
333
00:21:55,239 --> 00:21:58,582
،حالا تو مدرسهی بهتری هستیم
.با آزمایشگاه کامپیوتری و کتاب درسی
334
00:21:58,665 --> 00:22:00,127
.و توالتهایی که سیفون دارن
335
00:22:00,211 --> 00:22:03,261
منتقل شدن به دبیرستان ریوردیل
.بهترین چیزه
336
00:22:03,344 --> 00:22:04,347
.شاید واسه همیشه
337
00:22:04,431 --> 00:22:09,987
،اگه باید از 8:30 تا 3 کت نپوشم
.از دوشنبه تا جمعه، برام فرقی نداره
338
00:22:17,173 --> 00:22:19,805
،بابام اینجا رو ضد صدا کرده
.تا بتونم موسیقی تمرین کنم
339
00:22:19,889 --> 00:22:21,810
.وقتی این تموم شد برگرد سراغش
340
00:22:23,565 --> 00:22:25,613
گفتی یه چیزی برام داری؟ -
.آره -
341
00:22:27,368 --> 00:22:31,754
نیک توی یه تصادف در ویل
،بدجوری صدمه دید
342
00:22:31,837 --> 00:22:33,174
.طبق حرفی که خانوادهی لاج زدن
343
00:22:34,929 --> 00:22:36,975
.ولی ممکنه تصادف نبوده باشه -
چی؟ -
344
00:22:37,059 --> 00:22:40,150
،قبل از اینکه چیز دیگهای بگم
...ازت اطمینان میخوام
345
00:22:40,235 --> 00:22:44,496
،که مهم نیست چه بلایی سر آقای لاج بیاد
.بابام نباید بره زندان
346
00:22:45,039 --> 00:22:46,669
.میتونم از پدرت محافظت کنم
347
00:22:48,465 --> 00:22:50,679
.نیک به ورونیکا تعرض کرد
348
00:22:51,766 --> 00:22:54,440
...اگه آقای لاج فهمیده باشه -
.اینطوری انگیزه داره -
349
00:22:54,523 --> 00:22:57,197
دنبال انتقام بوده. میتونی از دخترش
تأیید کنی این حرف رو؟
350
00:22:57,281 --> 00:23:01,166
.نمیشه، از ورونیکا استفاده نمیکنم
.ولی شاید بتونم به نیک برسم
351
00:23:01,709 --> 00:23:04,549
.هوشمندانه است
.بیشتر احتمالش هست با من حرف بزنه تا تو
352
00:23:04,632 --> 00:23:08,560
آره ولی مشکل اینه اگه برم پیش نیک، اگه به ورونیکا بگه
دربارهی تصادف پرس و جو میکردم چی؟
353
00:23:08,643 --> 00:23:11,067
یا به والدینش بگه و اونها
به آقای لاج بگن؟
354
00:23:11,693 --> 00:23:13,157
.یه اسب تروجان لازم داری
355
00:23:14,117 --> 00:23:19,088
یه داستان سرپوشونی. دلیلی که نیک ببینه
.هیچ ربطی به خانوادهی لاج نداره
356
00:23:21,261 --> 00:23:25,481
چیزی به نظرت میاد؟ -
.شاید، آره -
357
00:23:33,377 --> 00:23:34,379
چی میخوای، آرچی؟
358
00:23:34,462 --> 00:23:38,181
.نمیتونم به کاری که نیک با ورونیکا کرد فکرنکنم
.و با تو
359
00:23:38,683 --> 00:23:40,981
با اون چکی که از بین بردی، یکی دیگه از
نیک میخوای؟
360
00:23:41,523 --> 00:23:46,203
...یعنی، البته حاضرم قبولش کنم ولی
.متأسفانه دیگه نمیشه کاریش کرد
361
00:23:46,287 --> 00:23:49,503
واقعاً؟ چون داشتم به رفتن سراغ نیک
.فکر میکردم
362
00:23:49,587 --> 00:23:52,553
،میتونم برات ازش بگیرم
.و مطمئنم بهم میده
363
00:23:54,391 --> 00:23:56,271
.فقط باید یکی از لباسفرمهای جیسون رو قرض بگیرم
364
00:24:06,214 --> 00:24:07,051
مامان؟
365
00:24:10,392 --> 00:24:13,652
،نمیشه به پدرت بگیم
...چون ازش حمایت نمیکنه
366
00:24:14,780 --> 00:24:16,493
.ولی میخوام ببینمش، بتی
367
00:24:18,038 --> 00:24:19,249
.میخوام پسرم رو ببینم
368
00:24:45,529 --> 00:24:47,785
.سلام، بچهها
چه خبر؟
369
00:24:51,671 --> 00:24:52,673
.درش بیار
370
00:24:56,517 --> 00:24:59,650
.اون کت رو در بیار، بچه موش
371
00:25:03,661 --> 00:25:07,713
رجی، فکرنکنم بدونی
.این کت چه معنایی داره
372
00:25:08,633 --> 00:25:11,641
،چون احترام سرت نمیشه
.یا تاریخ یا وفاداری
373
00:25:11,724 --> 00:25:12,936
.بسه دیگه
374
00:25:16,028 --> 00:25:17,950
.بزنش -
.بزن -
375
00:25:20,414 --> 00:25:21,709
.خدای من
376
00:25:23,506 --> 00:25:24,717
.آقای ودربی
377
00:25:25,678 --> 00:25:27,684
.همهتون بخاطر دعوا یه هفته اخراجید
378
00:25:32,071 --> 00:25:34,619
،ولی موضعم رو با شما مشخص کردم
.آقای جونز
379
00:25:34,703 --> 00:25:37,001
،همین الان اون کت رو در بیار
.وگرنه معلق میشی
380
00:25:37,084 --> 00:25:39,924
...لطفاً جاگهد، فقط -
.فکرکنم معلق شدم -
381
00:25:55,800 --> 00:25:59,435
،ودربی به مککوی گفته، که اون هم به ما گفت
.یکی شدن مدرسهها خوب پیش نمیره
382
00:25:59,518 --> 00:26:04,951
،رجی فقط داره مثل همیشه رفتار میکنه
.ولی باعث شده لباسهای گنگ پوشیدن ممنوع بشه
383
00:26:05,494 --> 00:26:08,084
جنوبیها باید دیگه
.مثل مردم عادی رفتار کنن
384
00:26:08,752 --> 00:26:13,723
،پس، من یه اهدای خیریهای پیشنهاد میکنم
.که به طرز لباس پوشیدنشون کمک کنیم
385
00:26:24,753 --> 00:26:25,588
.سلام
386
00:26:26,633 --> 00:26:29,599
،یه تخته شبی 40 دلار
.تختخواب تاشو شبی 20 دلار
387
00:26:29,683 --> 00:26:34,194
.داشتم دنبال کسی میگردیم
اسمش چارلز اسمیتـه. میشناسیدش؟
388
00:26:36,325 --> 00:26:37,162
.اتاق 237
389
00:27:10,292 --> 00:27:11,294
.چیزی نیست، مامان
390
00:27:15,389 --> 00:27:16,224
.بیا تو
391
00:27:22,533 --> 00:27:24,413
.چارلز؟ چارلز
392
00:27:25,666 --> 00:27:27,003
.اسم من آلیس کوپره
393
00:27:28,549 --> 00:27:30,053
.این دخترمه، بتی
394
00:27:31,892 --> 00:27:35,359
...ما... من -
.میدونم کی هستی -
395
00:27:37,072 --> 00:27:39,787
خواهران آدرستون رو بهم دادن
.وقتی 18 سالم شد
396
00:27:40,540 --> 00:27:41,877
.وقتی انداختنم بیرون
397
00:27:43,673 --> 00:27:44,967
.حتی یه بار رفتم خونهتون
398
00:27:47,850 --> 00:27:49,355
.لابد جای خوبی برای بزرگ شدنه
399
00:27:51,026 --> 00:27:53,783
نمیخواستی بیای داخل؟
باهامون آشنا بشی؟
400
00:27:54,326 --> 00:27:57,000
.گفتم شاید نخواید کسی مثل من اطرافتون باشه
401
00:27:57,084 --> 00:28:00,259
.اینطور نیست -
تو خواهرمی؟ -
402
00:28:02,765 --> 00:28:06,526
.آره. آره -
.شانس آوردی میخواسته نگهت داره -
403
00:28:08,197 --> 00:28:09,742
...چارلز، من -
.اسم من چیکـه -
404
00:28:10,578 --> 00:28:13,963
ولی تو از کجا میدونی؟
.میدونی چیه؟ بیخیال
405
00:28:14,046 --> 00:28:15,718
باید برید. یه مشتری
.داره میاد اینجا
406
00:28:21,023 --> 00:28:23,069
چه کاری داری؟ -
جدی میگی؟ -
407
00:28:24,700 --> 00:28:25,869
.تحقق رؤیاها
408
00:28:26,955 --> 00:28:28,375
.حالا جدی میگم، باید برید
409
00:28:30,798 --> 00:28:31,634
.زودباش، مامان
410
00:29:08,525 --> 00:29:10,113
.اگه بشکنیش، باید بخریش
411
00:29:12,368 --> 00:29:14,750
از کجا میدونستی اینجام؟ -
.هاگ آی بهم زنگ زد -
412
00:29:14,833 --> 00:29:16,296
چه خبر، هاگ آی؟ -
.اِفپی -
413
00:29:17,299 --> 00:29:19,137
.توضیح بده چرا مدرسه نیستی
414
00:29:19,679 --> 00:29:23,941
آره. ودربی به افعیها
.بیاحترامی میکنه
415
00:29:24,401 --> 00:29:26,031
.ما رو هدف گرفته
416
00:29:26,114 --> 00:29:27,911
.گفت پوستمون رو در بیاریم
417
00:29:27,994 --> 00:29:31,545
منظورت کتته؟
.بعد از مدرسه بپوشش
418
00:29:31,628 --> 00:29:34,553
.یه افعی هیچوقت پوست نمیاندازه -
.قوانین رو میدونم، پسر -
419
00:29:36,892 --> 00:29:38,104
چه خبره، جاگ؟
420
00:29:38,188 --> 00:29:40,151
جدی میگم؟
421
00:29:43,326 --> 00:29:47,045
.تو دبیرستان سوثساید، یه جایی داشتیم
،آره، درب و داغون بود
422
00:29:47,128 --> 00:29:48,340
.ولی مال خودمون بود
423
00:29:48,423 --> 00:29:50,721
.یه خانواده بودیم
.یه خونه داشتیم
424
00:29:51,975 --> 00:29:52,810
.من یه خونه داشتم
425
00:29:53,688 --> 00:29:54,690
.آره، میفهمم
426
00:29:57,029 --> 00:30:00,539
ولی دستگیر شدن بخاطر مدرسهگریزی
.کمکی نمیکنه. عاقل باش
427
00:30:01,750 --> 00:30:04,173
افعیها تو زمستون
.خواب زمستونی میکنن
428
00:30:05,010 --> 00:30:09,229
من رو ببین. فکرمیکنی توالت پاک کردن رو دوست دارم؟
.بیل زدن لجنها رو؟ نه
429
00:30:09,939 --> 00:30:11,527
.ولی باید انجامش بدم
430
00:30:11,611 --> 00:30:14,869
،رفتن به دبیرستان ریوردیل
.کاریه که تو باید انجامش بدی
431
00:30:16,750 --> 00:30:21,010
،پس، یه مدت سر و صدا راه ننداز
.ولی هیچوقت افعی بودن رو کنار نذار
432
00:30:32,333 --> 00:30:33,213
.سلام، نیک
433
00:30:34,343 --> 00:30:35,180
.خوابگاه خوبی داری
434
00:30:38,279 --> 00:30:42,719
اینجا چیکار داری؟
واسه چی اون لباسفرم رو پوشیدی؟
435
00:30:45,943 --> 00:30:49,755
شرل بلاسم رو یادته؟
.برای لاپوشونی خسارتها براش یه چک نوشتی
436
00:30:50,299 --> 00:30:53,984
.خب، اون چک گمشد
.پس، باید دوباره بنویسیش
437
00:30:55,074 --> 00:30:56,581
.همین الان
.دوبرابرش رو
438
00:30:57,879 --> 00:31:00,058
همین؟ پول؟
439
00:31:01,690 --> 00:31:04,078
.دسته چکم توی میزه
440
00:31:09,983 --> 00:31:11,994
.شنیدم بدجوری آسیب دیدی
چطور شد؟
441
00:31:12,999 --> 00:31:15,008
.تصادف اسکی -
تصادف اسکی؟ -
442
00:31:16,014 --> 00:31:21,248
.لابد اسکی کردنت داغونه
توی سرازیری زمین خوردی و جفت پاهات شکست؟
443
00:31:22,965 --> 00:31:25,898
.آره، توی سرازیری زمین خوردم
به تو چه مربوطه؟
444
00:31:28,578 --> 00:31:31,677
.برام مهم نیست
.فقط کنجکاوم
445
00:31:32,179 --> 00:31:36,911
میدونی عجیبه. میای ریوردیل، مثل عوضیها
،رفتار میکنی، سعی میکنی به شرل تجاوز کنی
446
00:31:36,996 --> 00:31:41,100
یه معاملهی بزرگ بین خانوادهی لاج و والدینت رو
خراب میکنی، و برمیگردی ویل؟
447
00:31:41,183 --> 00:31:44,952
واسه اینکه آخرهفته اسکی کنی؟
.نمیدونم، به نظر عجیبه
448
00:31:47,213 --> 00:31:48,722
.برای شرل نیومدی
449
00:31:50,900 --> 00:31:51,905
.چرا، اومدم
450
00:31:53,203 --> 00:31:55,966
،اومدم چیزی که بهش مدیونی رو بگیرم
.عوضی
451
00:31:56,051 --> 00:31:58,899
حتی یادم نمیاد تو با شرل
.دوست باشی
452
00:31:58,982 --> 00:32:02,584
.احتمالاً چون همیشه نئشه بودی، نیک -
واقعاً واسه چی اومدی، آرچی؟ -
453
00:32:04,343 --> 00:32:05,181
بخاطر رانی؟
454
00:32:07,359 --> 00:32:11,546
...انتقام کاری که با شرل کردی
.و ورونیکا
455
00:32:11,629 --> 00:32:14,854
.انتقام؟ نه
نه، میدونی من چی فکر میکنم؟
456
00:32:16,069 --> 00:32:17,912
فکر میکنم تو یه احمق داهاتی هستی
457
00:32:17,995 --> 00:32:21,765
که داره میفهمه چقدر عمیق تو آب
.کوسهدار گیر افتاده
458
00:32:23,440 --> 00:32:27,838
،مراقب باش. وقتی ورونیکا لاج بوی خون حس کنه
.اون هم بهت خیانت میکنه
459
00:32:46,099 --> 00:32:48,361
یعنی چی؟ بچهها؟
460
00:32:51,291 --> 00:32:53,135
.ودربی اونها رو بهمون داد
461
00:32:53,469 --> 00:32:56,317
گفت میدونه همهی دانشآموزهای سوثساید
462
00:32:56,402 --> 00:33:00,337
توانایی خرید لباسهای مناسب دبیرستان
.ریوردیل رو ندارن
463
00:33:01,217 --> 00:33:03,437
.فکرمیکنه این کمکمون میکنه وفق پیداکنیم
464
00:33:03,521 --> 00:33:05,656
فوگارتی کجاست؟ -
.حاضر نبود تنش کنه -
465
00:33:05,741 --> 00:33:07,415
.پس، از شرش خاص شدن
.معلقش کردن
466
00:33:07,499 --> 00:33:10,389
پس حالا یا باید وفق پیداکنیم
.یا شوتمون کنن بیرون
467
00:33:10,473 --> 00:33:11,352
.آره
468
00:33:17,006 --> 00:33:22,534
محض اطلاع، دوست پسر دیوانهات
.توی خوابگاهم ریخت سرم
469
00:33:22,617 --> 00:33:25,843
دماغم رو شکوند و خیلی
.عصبی بود
470
00:33:25,927 --> 00:33:28,649
.امیدوارم دق دلیهات خالی شده باشه -
.میتونم توضیح بدم -
471
00:33:28,733 --> 00:33:33,466
بفرما، آرچی، خیلی دوست دارم بشنوم چرا
بدون اطلاع من رفتی نیویورک
472
00:33:34,177 --> 00:33:36,355
.و به نیک سنت کلر حمله کردی
473
00:33:36,438 --> 00:33:40,083
میخواستم بزنم لهش کنم بعد از کاری که
.بعد از اون مهمونی باهات کرد
474
00:33:40,627 --> 00:33:43,599
کی اون رو بهت گفته؟
چون تنها افرادی که میدونن
475
00:33:43,685 --> 00:33:46,279
...من، نیک، و -
.من بودم -
476
00:33:48,165 --> 00:33:52,269
من بهش گفتم. واقعیت رو دربارهی اون لاشی
.به تمام معنا به آرچی گفتم
477
00:33:53,274 --> 00:33:55,829
.و راضیش کردم بره دیدن نیک
478
00:33:55,912 --> 00:33:58,802
شرل، چرا چنین کاری کردی؟ -
.واسه تلهکردن -
479
00:33:59,766 --> 00:34:03,493
از نیک پول میخواستم. آرچی نیک رو
.قانع کرد باید غرامت بده
480
00:34:05,587 --> 00:34:09,858
تنها پشیمونیم اینه که
.به اعتماد خیانت کردم، ورونیکا
481
00:34:11,408 --> 00:34:14,047
.و بابتش، متأسفم
482
00:34:18,318 --> 00:34:19,155
...هی
483
00:34:21,920 --> 00:34:22,925
.من هم متأسفم
484
00:34:23,889 --> 00:34:25,146
.باید بهت میگفتم
485
00:35:00,952 --> 00:35:01,791
.هی
486
00:35:03,172 --> 00:35:04,344
.ولش کن
487
00:35:05,518 --> 00:35:07,485
.گفتم، برادرم رو ول کن
488
00:35:09,035 --> 00:35:10,250
.زودباش
489
00:35:18,877 --> 00:35:20,342
.یه چیزیت هست
490
00:35:20,929 --> 00:35:21,766
ها؟
491
00:35:21,851 --> 00:35:25,326
،اسمش رو بذار بصیرت دوست دختری
.ولی داری یه چیزی رو مخفی میکنی
492
00:35:28,217 --> 00:35:30,603
بابت کاری که نیک باهات کرد
...میخواستم انتقام بگیرم
493
00:35:31,316 --> 00:35:32,991
واقعیت داره، باشه؟
.قسم میخورم
494
00:35:36,509 --> 00:35:39,063
.ولی یه چیزی رو نگفتم -
.میدونستم -
495
00:35:39,858 --> 00:35:40,822
چی رو؟
496
00:35:42,665 --> 00:35:45,345
...دلیلی که درواقع بابتش رفتم دیدن نیک
497
00:35:49,324 --> 00:35:50,957
.این بود که شرل از من اخاذی میکرد
498
00:35:51,879 --> 00:35:53,679
ببخشید، ازت اخاذی میکرد؟
499
00:35:54,223 --> 00:35:56,526
چطوری؟ -
...شب کلاهدار سیاهپوش -
500
00:35:57,951 --> 00:35:58,789
...شرل
501
00:36:02,767 --> 00:36:04,359
.شرل دید من و بتی همدیگ رو بوسیدیم
502
00:36:05,280 --> 00:36:08,337
چی؟
کِی، چرا و چطوری؟
503
00:36:08,421 --> 00:36:11,144
.بعد از اینکه ولم کرده بودی
.جاگهد هم بتی رو ول کرده بود
504
00:36:11,227 --> 00:36:14,786
نانا رز یه داستان دیوانه کننده دربارهی پدربزرگ
.بتی بهمون گفت. و فقط اتفاق افتاد
505
00:36:14,871 --> 00:36:17,802
تو و بتی... همدیگه رو بوسیدین؟
506
00:36:17,886 --> 00:36:20,231
.بخاطر اون شب دیوانه کننده و خارج از کنترل بود، رانی
507
00:36:20,316 --> 00:36:24,084
،دقیقاً 40 دقیقیه بعدش
.کلاهدار داشت من رو زندهزنده دفن میکرد
508
00:36:27,016 --> 00:36:30,576
.تو و بتی... همدیگه رو بوسیدین
509
00:36:31,497 --> 00:36:35,895
.از اون موقع دربارهاش حرف نزدیم
.فکرنکنم زمانی دربارهاش حرف بزنیم
510
00:36:48,961 --> 00:36:49,798
.عیبی نداره
511
00:36:51,474 --> 00:36:52,688
میدونی چرا؟
512
00:36:52,773 --> 00:36:54,364
.چون باورت میکنم
513
00:36:54,447 --> 00:36:58,300
.باهام روراستی
...اون مهمتر از یه بوسهی
514
00:36:59,724 --> 00:37:01,483
.زندیگم در خطره است
515
00:37:03,075 --> 00:37:04,457
.عاشقتم، رانی
516
00:37:05,922 --> 00:37:07,010
.منم عاشقتم
517
00:37:16,099 --> 00:37:17,648
مامان؟ بابا؟
.کمک میخوام
518
00:37:17,732 --> 00:37:19,324
بتی، چیشده؟
519
00:37:40,014 --> 00:37:43,573
به جلسهی افتتاحیهای
.کلاب شمشیرها و افعیها خوش اومدید
520
00:37:43,658 --> 00:37:48,684
که دقیقاً چیه؟ -
همونطور که به فورگارتی گفتم تا به دبیرستان ریوردیل برگرده -
521
00:37:48,767 --> 00:37:53,583
،ما یه گروه گیمینگ هستیم
.که اجازهاش رو از خود آقای ودربی گرفتیم
522
00:37:53,667 --> 00:37:55,593
جایی که دانشآموزهای همفکر میتونن جمع بشن
523
00:37:55,678 --> 00:37:59,194
،و سناریوهای ساخت دنیایی
و نقشآفرینی بسازن
524
00:37:59,279 --> 00:38:04,766
قهرمانهای شگفتانگیز و موجودات افسانهای
.ایجاد کنن
525
00:38:04,849 --> 00:38:06,733
.نه، جدی میگم
526
00:38:06,817 --> 00:38:09,205
.یه کلابه
.برای ما
527
00:38:10,754 --> 00:38:15,822
یه محل امن که میتونیم افعی باشیم، در
.ساعات مدرسه، زیر چشم همه
528
00:38:15,905 --> 00:38:17,246
.پوستمون رو نمیاندازیم
529
00:38:20,261 --> 00:38:22,606
.مخفی میشیم، توی علفهای دراز
530
00:38:25,831 --> 00:38:27,842
.تمام مشکلاتمون رو حل کردم، مامانی
531
00:38:31,987 --> 00:38:34,751
.خونبها از سنت کلر
،و این بار
532
00:38:34,835 --> 00:38:38,520
،موافقم که از بانک نقدش کنی
.نه بندازیش توی شومینه
533
00:38:40,322 --> 00:38:43,881
خوشحال نیستی؟
.روزهای فاحشه بودنت دیگه به سر رسیده
534
00:38:45,389 --> 00:38:49,451
.مامانی، گفتم میتونی تمومش کنی
535
00:38:50,330 --> 00:38:51,754
...ولی شرل
536
00:38:54,183 --> 00:38:55,733
...چرا بس کنم
537
00:38:57,744 --> 00:39:00,005
وقتی داره بهم کلی خوش میگذره؟
538
00:39:07,543 --> 00:39:10,056
.میدونم خیلی چیزها واسه بحث کردن هست
539
00:39:11,354 --> 00:39:13,573
.ولی فعلا، سعی کن استراحت کنی
باشه؟
540
00:39:21,364 --> 00:39:22,369
.شب بخیر، آلیس
541
00:39:23,291 --> 00:39:26,222
.شب بخیر، هال -
.شب بخیر، چیک -
542
00:39:27,186 --> 00:39:28,274
.اینجا جات امنه
543
00:39:49,842 --> 00:39:53,653
...چرا چیزی نگفتی
دربارهی اتفاقی که با تو و نیک افتاد؟
544
00:39:54,533 --> 00:39:55,873
.احساس حمافت میکردم
545
00:39:57,967 --> 00:40:00,354
که شخصیت واقعیش رو
.نفهمیده بودم
546
00:40:02,657 --> 00:40:04,584
به جز شرل به کسی گفتی؟
547
00:40:08,436 --> 00:40:10,279
.کوین، ولی فقط همینها
548
00:40:22,340 --> 00:40:24,393
.دفعهی پیش، برای پدرم درخواست محافظت کردم
549
00:40:24,477 --> 00:40:29,042
.برای ورونیکا هم میخوام
.نمیخوام آسیب ببینه یا تو دردسر بیوفته
550
00:40:29,126 --> 00:40:32,728
بهمون کمک کن، و اون و پدرت
.جفتشون خطری نمیبینن
551
00:40:32,811 --> 00:40:34,737
.ازشون محافظت میشه -
.میخوام کتبی باشه -
552
00:40:34,820 --> 00:40:35,910
.کاملاً
553
00:40:35,994 --> 00:40:39,009
،ولی نمیشه دوباره احساساتی بشی
.مثل اونجا با نیک سنت کلر
554
00:40:39,093 --> 00:40:41,941
.اگه احساساتی بشی، دست و پا چلفتی میشی -
.یه چیز دیگه -
555
00:40:43,491 --> 00:40:46,716
،اگه تعقیبم میکردی
.باید دربارهی کلاهدار سیاهپوش بدونی
556
00:40:47,260 --> 00:40:48,935
.آره. کار خوبی بود
557
00:40:49,438 --> 00:40:54,714
،در نظر تخصصیت، مأمور آدامز
فکرمیکنی آدم درستی رو گرفتیم؟
558
00:40:56,850 --> 00:40:58,902
...این رو به کسی نگفتم
559
00:41:00,535 --> 00:41:02,127
.ولی زیاد مطمئن نیستم
560
00:41:04,304 --> 00:41:08,199
،و بنابراین، آرچی
،همیشه درحال انجام کار خوب و شرافتمند
561
00:41:08,283 --> 00:41:10,838
.قدمی جلوتر به سمت تاریکی برداشت
562
00:41:20,764 --> 00:41:23,989
،و بتی، دختر همسایه
563
00:41:24,072 --> 00:41:26,459
...که به تازگی هیولایی رو مغلوب ساخته بود
564
00:41:29,078 --> 00:41:37,111
::. مترجمین: سـروش ، امیرعلی .::
« illusion , SuRouSH AbG »
565
00:41:40,238 --> 00:41:43,840
.احتمالاً هیولایی دیگر رو وارد زندگی خانوادهاش کرده بود
566
00:41:44,656 --> 00:41:49,677
«« تـک مـووی، سیـنـمای تـک »»
WwW.TakMovie.Co
567
00:41:55,896 --> 00:41:58,909
« لذت دانلود زیرنویس و یادگیری مترجمی »
:: Telegram ID: @AbG_Sub & illusion_Sub ::
568
00:41:58,985 --> 00:42:00,994
« T.Me/Soroush_abg/llillusionll »
«« Soroushabg@Yahoo.Com »»
569
00:42:01,018 --> 00:42:03,025
« ☺ .امیـدوارم از تماشای این قسمت لذت بردهباشیـد »