1
00:00:00,001 --> 00:00:01,568
...آنچه در "ریــوردیــل" گذشت
2
00:00:01,571 --> 00:00:02,958
اون قرارداد "سودیل" رو یادته؟
3
00:00:02,960 --> 00:00:04,593
آخر به شرکت ساختمون سازی اندروز رسیــد
4
00:00:04,595 --> 00:00:06,962
آقای اندروز هنوز نمیدونه که
بابا خریدار اون زمینه؟
5
00:00:06,964 --> 00:00:09,832
راجب اون آدمایی که رفته بودن
سراغ کارگرات یه خبرایی گرفتم
6
00:00:09,834 --> 00:00:12,835
مطمئنم که هردومـون میدونیم
اصل تجارت توی "مونترئال" دست کیه
7
00:00:12,837 --> 00:00:14,236
...هایرم، آخه چرا اون
8
00:00:14,238 --> 00:00:16,909
شاید یه خبرایی درباره ی این رابطت
با فرد اندروز شنیـده باشـه
9
00:00:16,912 --> 00:00:18,674
وقتی که پدرم دستگیــر شد
10
00:00:18,676 --> 00:00:20,676
با خودم عـهد بستم که آدم بهتری بشم
11
00:00:20,678 --> 00:00:23,212
"تو از همشون شجاع تر بودی، "اثل ماگز
12
00:00:23,214 --> 00:00:25,114
تو که از خانواده بلاسـم متنفری
13
00:00:25,116 --> 00:00:27,549
و حالا هم پالی بچه ی جیسون رو حامله ـس
14
00:00:27,551 --> 00:00:28,951
پالی داره میاد خونـه
15
00:00:28,953 --> 00:00:34,698
من توی بزرگ کردن بچه ای که خون بلاسم تو
رگاش جریان داشته باشه عمرا کمکی نمیکنم
16
00:00:35,472 --> 00:00:37,110
غلیـظ تر از خــون
17
00:00:37,112 --> 00:00:39,178
باارزش تر از نفـت
18
00:00:39,181 --> 00:00:42,148
تجارت بزرگ شهر ریـوردیل "شیـره ی افــرا" ـه
19
00:00:42,150 --> 00:00:43,516
از زمان پیدایش شهر
20
00:00:43,518 --> 00:00:46,786
فقط یک خانواده این تجارت پرسـود
شیره افـرا رو کنترل میکردن
21
00:00:46,789 --> 00:00:48,454
"خانواده بلاسـم"
22
00:00:48,456 --> 00:00:51,157
اون شیره ها قسمتی از زندگی ـه
هر روزه ـمون بودن
23
00:00:51,159 --> 00:00:53,693
ثروتمند یا فقیر، پیر یا جوون
24
00:00:53,695 --> 00:00:56,429
ما به مقدار خیلی زیادی از شیره افرای
ساخت خانواده بلاسم استفاده میکردیم
25
00:00:56,432 --> 00:00:59,975
اون بوی شیرین و بی هوش کنندش
اجتناب ناپذیر بــود
26
00:01:02,904 --> 00:01:06,172
مرگ جیسون بلاسم یه بحران
بزرگ برای خانواده ایجاد کرده بود
27
00:01:06,174 --> 00:01:08,040
با مردن وارث خانواده
28
00:01:08,042 --> 00:01:10,643
در آخر کی این تجارت خانوادگی رو
به ارث میبــرد؟
29
00:01:11,312 --> 00:01:13,112
شرل که عمرا نه
30
00:01:14,783 --> 00:01:17,617
این سوالی بود که گرگ هارو
به ریوردیل کشــوند
31
00:01:17,620 --> 00:01:20,286
و الان، خانواده بلاسم در برابر
یه حمله ی احتـمالی
32
00:01:20,288 --> 00:01:21,721
با هــم متـحد شده بودن
33
00:01:21,723 --> 00:01:23,823
در برابر هم طبقه هاییِ خودشون
34
00:01:23,825 --> 00:01:27,337
پالی جواب تماس هام
یا ایمیـل هام رو نمیـده
35
00:01:27,340 --> 00:01:29,662
منظورم اینه که، میفهمم که چرا
نمیخواد با پدرم صحبت کنــه
36
00:01:29,664 --> 00:01:31,764
ولی آخه من چه اشتباهی کردم؟
37
00:01:31,766 --> 00:01:33,065
هیــچی
38
00:01:33,868 --> 00:01:35,201
یکاریـش میکنیــم
39
00:01:35,204 --> 00:01:36,803
بیا اینجا ببینم
40
00:01:39,441 --> 00:01:41,507
بزنید بریم بچه ها، صبحونـه آمادس
41
00:01:41,510 --> 00:01:42,675
گرسنـم نیست
42
00:01:42,677 --> 00:01:44,477
دیگه کافیه، الیزابت
43
00:01:44,479 --> 00:01:46,312
یه هفته ی خیلی بزرگ در پیش داریم
44
00:01:46,314 --> 00:01:49,248
خانواده بلاسم همیشه
راهمـون رو سد میکردن
45
00:01:49,251 --> 00:01:51,884
از وقتی که، طبق گفته های
پدر تـرسوت
46
00:01:51,886 --> 00:01:53,319
پدرِ پدربزرگ بلاسـم ها
47
00:01:53,321 --> 00:01:55,521
پدرِ پدربزرگ کوپــر هارو کشت
48
00:01:55,523 --> 00:01:58,764
دیگه وقتشه که کاری کنیم
باهامــون راه بیــان
49
00:01:58,767 --> 00:02:02,462
دارم یه کتاب سرسخت و بی پرده
و بدون هیچ سانسوری راجب خانوادشون مینویسم
50
00:02:02,464 --> 00:02:04,897
و فکرکردی این کارت پالی
رو به خونه برمیگردونــه؟
51
00:02:04,899 --> 00:02:06,699
شاید، شایدم نه
52
00:02:06,701 --> 00:02:08,501
ولی حالم خودم رو بهتــر میکنه
53
00:02:08,503 --> 00:02:11,070
شایـعه شده که هیئت
افراد مورد اعتماد خانواده بلاسم
54
00:02:11,072 --> 00:02:14,707
مثل یه مشت خون آشام خودشون
رو رسـوندن به ریوردیــل
55
00:02:14,709 --> 00:02:17,009
چرا؟ حالا یه این میگن یه داستان خوب
56
00:02:17,011 --> 00:02:18,611
فقط باید یه آغاز خوب براش پیدا کنم
57
00:02:20,298 --> 00:02:22,181
وکیـلا این هفته میان تا
58
00:02:22,183 --> 00:02:24,684
بیانیه ـمون رو برای
دادگاه بابات بگیـرن
59
00:02:24,687 --> 00:02:27,687
هردومون باید به نفع پدرت شهادت بدیــم
60
00:02:27,689 --> 00:02:31,756
اگه راجب کاری که کرده پرسیدن، چی؟
61
00:02:31,759 --> 00:02:33,793
اختلاص اون همه پول؟
62
00:02:33,795 --> 00:02:35,862
باید دروغ بگــم؟
63
00:02:35,864 --> 00:02:39,499
خب... ممکنه که مجبور به این کار بشیم
64
00:02:39,501 --> 00:02:43,402
تا یکم روی حقیقت پرده بذاریم، رانی
65
00:02:43,405 --> 00:02:44,968
مامان؟
66
00:02:46,145 --> 00:02:48,543
عزیزم، من واقعا خیلی خرابکاری کردم
67
00:02:50,178 --> 00:02:52,712
پدرت راجب قضیه من و فرد فهمیده
68
00:02:53,515 --> 00:02:54,614
یکی رفته پیشش
69
00:02:54,616 --> 00:02:56,349
قبل از اینکه فرصتی پیدا کنم
...تا چیزی بهش بگــم
70
00:02:56,351 --> 00:02:58,351
خدای من، بابا خبر داره؟
71
00:02:58,353 --> 00:02:59,652
آره، و به علاوه ی ایـن
72
00:02:59,654 --> 00:03:02,021
خانواده بلاسم هنـوزم دنبال
درایویـن" ان"
73
00:03:02,023 --> 00:03:05,002
و فرد هم هنوز نمیدونه که
صاحبش ماییم
74
00:03:05,005 --> 00:03:08,661
شاید الان موقعش باشه که
حقیقت رو به آقای اندروز بگی
75
00:03:08,663 --> 00:03:11,063
و ریسک این رو بکنم که
از پروژه منصرف بشه و استفاء بده؟
76
00:03:11,066 --> 00:03:14,467
ما هرچیزی که داشتیم رو روی
پروژه ی سودیـل شرط بندی کردیم
77
00:03:14,469 --> 00:03:15,968
مامان
78
00:03:15,970 --> 00:03:18,137
مامان این یه شهر کوچیک
و پر از شایعه پراکنی ـه
79
00:03:18,139 --> 00:03:20,339
باید به فرد اندورز راجب
زمین درایوین بگی
80
00:03:20,341 --> 00:03:22,308
قبل از اینکه یکی دیگه حقیقت رو بهش بگه
81
00:03:28,950 --> 00:03:30,283
آرچی
82
00:03:30,286 --> 00:03:32,585
اگه موسیقی، غذای عشق باشه
83
00:03:32,587 --> 00:03:34,754
همینطور ادامه بده، بنــواز
84
00:03:37,525 --> 00:03:39,625
میدونی این هفته رسما
آغاز
85
00:03:39,627 --> 00:03:41,027
هفته ی فصل شیره ی افـراست؟
86
00:03:41,529 --> 00:03:43,229
من... نه. نمیدونستم
87
00:03:43,232 --> 00:03:44,964
خب، همینطوره
88
00:03:44,967 --> 00:03:47,900
و هرساله خانوادمون یه مراسم شیره گیری
از درخت افـرا برگذار میکنــه
89
00:03:47,902 --> 00:03:50,503
سنتی که باهاش به نژاد بلاسم احترام میذاریم
90
00:03:50,505 --> 00:03:51,971
میراثمــون
91
00:03:51,974 --> 00:03:53,306
بنظر باحال میاد
92
00:03:53,308 --> 00:03:55,007
واقعا همینطوره
تازه بیشتر از اون
93
00:03:55,009 --> 00:03:58,277
تازه خیلیــم مهمونی انحصاری و خاصیه
94
00:03:58,280 --> 00:04:00,692
فقط خانواده و دوستای نزدیک دعـوتن
95
00:04:01,816 --> 00:04:03,449
میخوای همراه من باشی؟
96
00:04:04,986 --> 00:04:08,454
این مراسم چیزیه که من و جیسون از وقتی
که میتونستیم راه بریم با هم انجامش میدادیم
97
00:04:09,064 --> 00:04:11,198
این یه چیز خیلی خاصمون بود
98
00:04:12,260 --> 00:04:13,960
...ولی من
99
00:04:13,962 --> 00:04:15,428
نمیتونم تنهایی باهاش روبرو شم
100
00:04:16,531 --> 00:04:18,197
اگه تو باهام میومدی
101
00:04:18,199 --> 00:04:19,799
به عنوان همراهم
102
00:04:19,802 --> 00:04:22,390
فکر میکنم که میتونستم تحملش کنم
103
00:04:24,254 --> 00:04:27,121
شرل، خیلی دوست دارم کمکت کنم
ولی من دوست دختــر دارم
104
00:04:27,124 --> 00:04:28,958
شاید بتونی "کوین" یا "رجی" رو دعوت کنی؟
105
00:04:29,944 --> 00:04:31,477
نمیفهمی، نه؟
106
00:04:31,480 --> 00:04:34,046
من کوین یا رجی رو نمیخوام
107
00:04:34,049 --> 00:04:35,548
تو رو میــخوام
[ !عجب ]
108
00:04:36,718 --> 00:04:38,050
وقتی که حتی پدرمادرم هم ازم دفاعی نکردن
109
00:04:38,052 --> 00:04:40,152
تو جلوی کلانتـر "کلــر" ازم دفاع کردی
110
00:04:42,390 --> 00:04:44,357
اصلا ولش کن. ببخشید که چیزی گفتم
111
00:04:44,359 --> 00:04:45,958
شرل، وایسا
112
00:04:48,002 --> 00:04:53,238
اونا من رو توی جعبه ای چوبی قرار دادن"
،همونطور که با نامیـدی مخالفت میکردم
113
00:04:54,936 --> 00:04:56,769
ولی همه ی فریادهام
هیچ ثمـره ای نداشت
114
00:04:56,771 --> 00:04:59,305
دهانم به هم دوخته شده بود
115
00:05:00,463 --> 00:05:03,231
آن چیز پیچیده به خود روی تخت
فقــط یک دختــر بود
116
00:05:03,234 --> 00:05:05,945
که دست بابایی رو برای
".به آغوش کشیدنش آزار میداد
117
00:05:08,850 --> 00:05:10,383
"سلام، "اثــل
118
00:05:11,552 --> 00:05:15,921
فقط میخواستم بهت بگم که چقدر شعرت
تحت تاثیــر قرارم داد
119
00:05:16,265 --> 00:05:20,216
حس کردم که انگار داشتی
از یه چیز خیلی تاریکی استفاده میکردی
120
00:05:20,219 --> 00:05:21,994
ولی همینطور خیلی هم واقعی
121
00:05:21,997 --> 00:05:24,058
...ولی نمیخوام دخالت بی جایی بکنم
122
00:05:24,061 --> 00:05:28,104
ولی همه چیز مرتبه، اثل؟
123
00:05:35,276 --> 00:05:37,810
اوضاع توی خونمون خیلی عالی نیست
124
00:05:40,381 --> 00:05:43,082
مامان و بابام همش دعوا میکنن
125
00:05:43,084 --> 00:05:45,180
ولی بهم نمیگن
که دعواشون راجب چیــه
126
00:05:46,988 --> 00:05:50,222
انگــار که یه اتفاق
خیلی بدی داره میوفته
127
00:05:50,224 --> 00:05:52,358
و منم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم
تا جلوش رو بگیــرم
128
00:05:52,361 --> 00:05:55,234
مثل این میمونه که توی یه تصادف ماشین
صحنه آهسته گیر افتاده باشی
129
00:05:55,881 --> 00:05:57,614
آره، میفهمـم
130
00:05:57,617 --> 00:05:59,765
گوش کن، اثــل
131
00:05:59,768 --> 00:06:02,501
اینطور بنظر میرسه که
به یکم خوشحالی نیاز داشته باشی
132
00:06:02,503 --> 00:06:05,738
که دقیقا تخصص
ورونیکا لاج" هم همینــه"
133
00:06:05,740 --> 00:06:06,839
...پس
134
00:06:06,841 --> 00:06:08,808
اگه فردا کاری نداری
135
00:06:08,810 --> 00:06:10,976
بیا خونمون که یه ناهاری بخوریم و
یکم لوست کنــم
136
00:06:12,447 --> 00:06:14,313
کوین هم میـاد
137
00:06:14,315 --> 00:06:16,449
آره، بیا دیگه
خوش میگذره
138
00:06:16,451 --> 00:06:17,983
فقط لطفا بگو آره
139
00:06:19,287 --> 00:06:20,986
خیلی خب، حتما
140
00:06:20,988 --> 00:06:22,788
- آره؟
- آره
141
00:06:22,790 --> 00:06:24,757
عالیه، پس فردا میبینمت
142
00:06:25,893 --> 00:06:28,260
خب ببینم... اون دیگه چی بود؟
143
00:06:29,597 --> 00:06:31,397
شعر اثل رو اگه وقتی میشنیدم
144
00:06:31,399 --> 00:06:32,531
حتما با خودم میگفتم
طرف بدجــور محتاج کمکه
145
00:06:32,533 --> 00:06:34,967
که با وجود همچین احتمالی با خودم
عهد بستم، هیچ وقت بهش بی اعتنایی نکنم
146
00:06:34,969 --> 00:06:37,001
...نه بعد از
147
00:06:37,004 --> 00:06:38,804
اوه، باید برای این حرفت بشینیم؟
148
00:06:39,807 --> 00:06:41,974
خب، پارسال که تو مدرسه ی "اسپنس" بودم
149
00:06:41,976 --> 00:06:46,245
"یجورایی من و صمیمی ترین دوستم "کیتی
برای یه دختری به اسم "پیج" گردن کلفتی میکردیم
150
00:06:46,248 --> 00:06:48,614
یه بار، مجبور کردیم
آبِ فاضلاب بخـوره
151
00:06:48,616 --> 00:06:50,182
عَیی، آخه چرا؟
152
00:06:50,184 --> 00:06:51,851
چونکه اون اونجا بود دیگه
153
00:06:51,853 --> 00:06:53,052
چونکه باهامون جور نمیشد و
154
00:06:53,054 --> 00:06:55,287
ما هم بدجور زنیکه های سنگدلی بودیم
155
00:06:55,790 --> 00:06:56,922
"بگذریم، تا قبل ماه "دسامبر
156
00:06:56,924 --> 00:06:58,224
...پیج دیگه تحملش سر اومــد
157
00:06:58,226 --> 00:07:01,160
خدای من به جایی کشوندینش
تا بره خودکشی کنه؟
158
00:07:01,162 --> 00:07:02,361
چی؟
نه بابا
159
00:07:02,363 --> 00:07:04,363
ولی خب مدرسه ـش رو عوض کرد
160
00:07:04,365 --> 00:07:05,664
و رفت روانکاوی
161
00:07:05,666 --> 00:07:06,539
خب الان چیه؟
162
00:07:06,542 --> 00:07:09,735
اگه بتونم زندگیِ اثل ماگز
رو یکم شادتر کنــم
163
00:07:09,737 --> 00:07:11,670
حتی برای یه عصــر
164
00:07:11,673 --> 00:07:13,579
پس حتما انجامش میدم
165
00:07:17,178 --> 00:07:18,744
"آرچی بالـد"
166
00:07:18,747 --> 00:07:21,994
همین الان میخواستم بگم
مدیـر "ودربی" صدات بزنه
167
00:07:21,997 --> 00:07:23,516
سلام، خانم بلاسم
168
00:07:23,518 --> 00:07:25,117
وقت داری یه صحبتی بکنیم؟
169
00:07:25,119 --> 00:07:26,485
درباره ی شرل
170
00:07:26,488 --> 00:07:29,388
فکر میکنم که شرل به مراسم شیره گیری
درخت افـرامون دعوتت کرده باشه، نه؟
171
00:07:29,390 --> 00:07:30,556
آره
172
00:07:30,559 --> 00:07:32,391
همینکارو کرد
و همونطور که به خودشم گفتم
173
00:07:32,393 --> 00:07:34,994
احساس راحتی نمیکنم که باهاش
به این مراسم برم
174
00:07:35,630 --> 00:07:36,829
شرل بهم میگه که
175
00:07:36,831 --> 00:07:39,498
علاقه زیادی به موسیــقی داری
176
00:07:39,500 --> 00:07:40,766
درسته؟
177
00:07:42,770 --> 00:07:45,237
"بهت گفت که عـمو بزرگش، "هریسون
178
00:07:45,239 --> 00:07:48,073
توی هیئت داوری آکادمی موسیقی
براندنبرگ" ـه؟"
179
00:07:48,716 --> 00:07:51,477
شنیدم، یه برنامه ی تابستونی
خیلی محـشر دارن
180
00:07:51,479 --> 00:07:54,513
آره خیلی عالیه
ولی راه یابی توش خیلی سخته
181
00:07:54,515 --> 00:07:57,049
مطمئنا برای پسر بااستعدادی
مثل تو نباید خیلی سخت باشه
182
00:07:57,051 --> 00:08:00,386
و مخصوصا اگه تعریفت رو هم پیششون بکنم
183
00:08:00,388 --> 00:08:01,420
...خانم بلاسم
184
00:08:01,422 --> 00:08:03,155
توی مراسم یادبود جیسون
185
00:08:03,157 --> 00:08:05,324
پیرهن ورزشی فوتبالش رو برام آوردی
186
00:08:05,326 --> 00:08:07,293
بهتـون تسلیت میگم، خانم بلاسم
187
00:08:08,696 --> 00:08:10,863
با خودم گفتم که ممکنه
بخواید این لباس رو نگه دارید
188
00:08:13,868 --> 00:08:15,868
اون کارت، لطفت رو نشون داد
189
00:08:15,870 --> 00:08:17,820
اونم توی یه روزی
که خیلی ناامیــد بودیم
190
00:08:17,823 --> 00:08:20,105
تو آدم خوب و باشرافتی هستی، آرچی بالد
191
00:08:20,107 --> 00:08:22,174
برخلاف اکثر آدمای این شهر
192
00:08:22,177 --> 00:08:24,310
خانم بلاسم، نمیدونم چی بگم
193
00:08:24,312 --> 00:08:27,880
بگو که دوباره یه اینکه دخترم رو
به این مراســم ببری فکر میکنی
194
00:08:27,883 --> 00:08:29,815
فقط یه بعدازظهره
195
00:08:29,817 --> 00:08:32,151
و خیلی برای شرل باارزش ـه
196
00:08:33,588 --> 00:08:37,189
منظورم اینه که، آره
فکر میکنم بتونم با والری دراین مورد حرف بزنم
197
00:08:37,192 --> 00:08:38,318
قسم میخورم، آرچی بالد
198
00:08:38,321 --> 00:08:40,054
...وقتی که روشنایی درست بهت برسه
[ خوب شناختــه بشی ]
199
00:08:42,330 --> 00:08:44,363
به شرل این خبر خوب رو میدم
200
00:08:44,365 --> 00:08:46,599
و به عمو هریسون هم زنگ میزنم
201
00:08:50,171 --> 00:08:51,904
درست به موقع اومدی
داریم جشن میگیریــم
202
00:08:51,906 --> 00:08:53,505
آرچی داشت همین الان بهمون میگفت که
203
00:08:53,507 --> 00:08:56,108
چطور داره این تابستون تو یه برنامه موسیقی
خیلی مخصوص شرکت میکنه
204
00:08:56,110 --> 00:08:58,577
شاید. البته اگه این اتفاق برام بیافته
خیلی تغییر ایجاد میکنــه
205
00:08:58,579 --> 00:08:59,812
باید براش آزمون بدی؟
206
00:08:59,814 --> 00:09:01,947
خب، دقیقا نه
خانم بلاسم یکم قبل اومد و
207
00:09:01,949 --> 00:09:03,515
گفت که پیششون تعریفم رو میکنه
208
00:09:03,517 --> 00:09:04,917
- عالیـه
- ترسنـاکه
209
00:09:06,053 --> 00:09:07,186
210
00:09:07,188 --> 00:09:08,854
خب اون چی گیرش میاد؟
211
00:09:08,856 --> 00:09:10,456
بهش گفتم که شرل رو
212
00:09:10,458 --> 00:09:12,124
به این مراسم خانوادگیشـون میبرم
213
00:09:12,126 --> 00:09:13,792
همین الانشم با والری صحبت کردم
و باهاش مشکلی نداشت
214
00:09:13,794 --> 00:09:15,094
مشکلی نداره که یه "ژیگول" باشی؟
[ اینجا به معنی: آدمی که در عوض سکس پول قبول میکنه ]
215
00:09:15,096 --> 00:09:17,596
دارم در حق یکی بخاطر کار موسیقیم
یه لطف میکنم، جاگهــد
216
00:09:17,598 --> 00:09:20,032
باید بیرون ریوردیل هم
یه رابط هایی پیدا کنم
217
00:09:20,034 --> 00:09:21,367
دنیا همینطوری میچرخه
218
00:09:21,369 --> 00:09:22,468
موضوع فقط ارتباطه
219
00:09:22,470 --> 00:09:24,203
ولی حق با جاگهده
220
00:09:24,205 --> 00:09:27,139
این جور لطف ها همیشه
یه هزینه ای دارن
221
00:09:27,141 --> 00:09:28,841
بتی، تو یه چیزی بگو بهشون
222
00:09:28,844 --> 00:09:30,609
فکر میکنم ایده ی خوبی باشه
223
00:09:30,611 --> 00:09:31,844
ممنونم، بتی
224
00:09:31,846 --> 00:09:34,013
آره، و وقتی که اونجا هستی
225
00:09:34,015 --> 00:09:36,015
میشه بخاطر من با پالی حرف بزنی؟
226
00:09:36,018 --> 00:09:38,754
فقط میخوام مطمئن بشم که
حالش خوبه یا نه
227
00:09:38,757 --> 00:09:40,519
البتــه
228
00:09:40,522 --> 00:09:41,721
ممنـون
229
00:09:42,517 --> 00:09:45,791
و نمیخواد نگران باشی، رانی
من حواسم به خودم هست
230
00:09:45,793 --> 00:09:47,793
"همه همینو میگن، "آرچیکنز
231
00:09:48,000 --> 00:09:50,500
«« تـک مـووی، سیـنـمایِ تـک »»
WwW.TakMovie.Co
232
00:09:50,600 --> 00:09:52,600
« ســریــال ریــوردیــــل »
233
00:09:52,700 --> 00:09:57,200
« تـــرجــمـــه از : ســـروش ، امیـرعلی »
« illusion , Soroush_abg »
234
00:09:57,327 --> 00:09:58,459
وقتی که جیسون مرد
235
00:09:58,461 --> 00:09:59,961
با خودم گفتم دیگه شیره ی
درختی رو نمیتونم بگیرم
236
00:09:59,964 --> 00:10:01,696
حالا ببین، نمیخواد نگران باشی
237
00:10:01,698 --> 00:10:03,361
تنها کاری که باید بکنی اینه که
سطل رو درست نگهش داری
238
00:10:03,363 --> 00:10:05,191
بقیــش با من
239
00:10:05,194 --> 00:10:07,068
این آدما کین؟
240
00:10:07,070 --> 00:10:08,169
حالا به کسی نگیا
241
00:10:08,171 --> 00:10:10,210
اینا هیئت افراد مورد اعتماد بابامن
242
00:10:10,213 --> 00:10:11,806
بوی پول به مشامشون رسیــده
243
00:10:11,808 --> 00:10:13,777
برای همینم هست که اینجان
244
00:10:13,780 --> 00:10:16,477
نگرانن که بابا تسلطش روی
شرکت رو از دست بده
245
00:10:16,479 --> 00:10:18,746
و دارن دنبال راهی میگردن تا
از چنگمون درش بیارن
246
00:10:18,748 --> 00:10:20,281
میتونن همچین کاری بکنن؟
247
00:10:20,283 --> 00:10:22,183
اگه همشون به این رای بدن، میتونن
248
00:10:22,185 --> 00:10:25,035
مرگ جیسون یه فاجعه ی به تمام معنا بود
تا بتونیم تا بتونیم راجبش توضیح بدیم
249
00:10:25,038 --> 00:10:27,863
حالا هم نوبت پالی ـه
حامله، و مجــرد
250
00:10:27,866 --> 00:10:29,590
تعجبی هم نیست که مثل
251
00:10:29,592 --> 00:10:31,159
بیماری که توی انجیل اومــده، اومدن سراغمون
اشاره به زمانی که در زمان حضرت موسی قورباغه و ]
[ .حشرات دیگر به دستور خداوند به مصر حمله ور شدند
252
00:10:36,666 --> 00:10:41,602
نزدیک صد سال پیش پدربزرگ بلاسم"
،به این بیشه زار درخت های افــرا اومــد
253
00:10:41,604 --> 00:10:43,804
این مراسم شیره گیری ـه سالانه
254
00:10:43,806 --> 00:10:46,474
".سخاوت هر فصل رو از قبل معـلوم میکنه
255
00:10:47,617 --> 00:10:51,085
من این مراسم رو چندین بار در زندگیم
انجــام دادم
256
00:10:51,088 --> 00:10:54,482
پسرم جیسون هم، وقتی به سن مناسب رسید
این مراسم رو انجام داد
257
00:10:54,485 --> 00:10:56,284
ولی الان بجــاش
258
00:10:56,286 --> 00:10:58,600
دختـرم "شرل" رو مسئول این کار میکنم
259
00:11:15,038 --> 00:11:16,304
منو ببین
260
00:11:17,578 --> 00:11:19,177
این کار برات مثل آب خوردنه
261
00:11:28,184 --> 00:11:29,884
- !احسنت
- !آفـرین
262
00:11:35,087 --> 00:11:36,720
ضربه ی خوبی بود، عالی
263
00:11:38,430 --> 00:11:41,127
خانم لاج، این "کوشه لورین" انقدر خوبه که نگو
[ نوعی پای ]
264
00:11:41,130 --> 00:11:42,396
اثـل
265
00:11:42,398 --> 00:11:43,831
هیچی نخوردی که
266
00:11:43,833 --> 00:11:45,032
...ببخشید، آخه من
267
00:11:45,034 --> 00:11:46,334
خیلی گشنم نیست
268
00:11:46,336 --> 00:11:48,269
کاری هست که بتونیم برات انجام بدیم؟
269
00:11:49,405 --> 00:11:51,072
...والدینم
270
00:11:51,874 --> 00:11:54,308
تنها کاری که میکنن
اینه که سر هم داد بکشن
271
00:11:54,310 --> 00:11:57,211
والدین منم، الان همش دعوا میکنن
272
00:11:58,682 --> 00:11:59,881
وحشتناکه
273
00:12:01,184 --> 00:12:03,618
فکر میکنم قضیه اینه که پدرم
پس اندازمون رو به باد داده
274
00:12:04,854 --> 00:12:07,555
حالا هم مامانم میگه که
مجبوریم خونه رو بفروشیــم
275
00:12:07,557 --> 00:12:09,523
...بابام خیلی
276
00:12:10,226 --> 00:12:11,659
بهم ریخته شده
277
00:12:11,661 --> 00:12:13,894
ای کاش میتونستم کمکی بهت بکنم
278
00:12:14,675 --> 00:12:16,931
دختر، ما خیلی از اونی که فکر
میکردم تفاهم بیشتری داریم
279
00:12:18,396 --> 00:12:20,429
ما هم خونه ـمون رو
توی "دکـوتـا" از دست دادیم
280
00:12:21,681 --> 00:12:23,647
ببین، بدبخت شدن خیلی مضخرفه
281
00:12:23,650 --> 00:12:26,841
ولی ما و خانوادت رو
پیش خودت داری
282
00:12:26,843 --> 00:12:28,909
میتونی از پسش بر بیای، اثل ماگز
283
00:12:30,413 --> 00:12:31,912
ماگـز"؟"
284
00:12:32,548 --> 00:12:34,015
اسم هلنـدی ـه
285
00:12:34,017 --> 00:12:35,116
تصمیم گرفتیم یکی از "گ" هاش رو برداریم
[ فامیلیشون ماگگز بوده ]
286
00:12:35,118 --> 00:12:37,351
وقتی که بابابزرگم "مانفرد" اومد پیشمون
287
00:12:39,233 --> 00:12:41,901
آرچی لند! زودباش بیا دیگه
قبل از اینکه دوباره برف بگیره
288
00:12:44,761 --> 00:12:46,861
.سه، دو، یک
289
00:12:51,734 --> 00:12:53,167
پالی
290
00:12:53,170 --> 00:12:54,669
بتی نگرانتــه
291
00:12:54,671 --> 00:12:56,570
چرا بهش زنگی ایمیلی چیزی نمیزنی؟
292
00:12:57,173 --> 00:12:58,239
اون برات مبارزه کرد، پالی
293
00:12:58,241 --> 00:13:00,308
و الان داری جوری باهاش رفتار میکنی
انگار دشمنتــه
294
00:13:00,310 --> 00:13:02,677
پالی، بیــا
295
00:13:04,681 --> 00:13:07,248
به بتی بگو لازم نیست نگران باشه
خیلی خب؟
296
00:13:09,385 --> 00:13:11,576
ورونیکا، یچیزی هست که
باید بدونــی
297
00:13:11,579 --> 00:13:13,354
- راجب اون دختره ماگز
- چیه؟
298
00:13:13,356 --> 00:13:15,189
پدرش، مانفـرد ماگز
299
00:13:15,191 --> 00:13:16,557
با پدرت سرمایه گذاری کرد
300
00:13:16,560 --> 00:13:19,226
و احتمالش زیاده که
خیلی ضرر کرده باشن
301
00:13:19,228 --> 00:13:22,129
ولی وقتی خانوادت دستگیر شد
شاید همه چیز رو
302
00:13:22,131 --> 00:13:24,165
مامان، اونا دارن خونشون رو از دست میدن
303
00:13:24,167 --> 00:13:25,199
خونه ی گرم و نرمشون رو
304
00:13:25,201 --> 00:13:26,367
خب، از چیزی که من شنیدم
305
00:13:26,369 --> 00:13:27,868
خانواده ماگز قراره
306
00:13:27,870 --> 00:13:29,036
برعلیه پدرت شهادت بدن
307
00:13:29,038 --> 00:13:30,338
بایدم اینکارو کنن
308
00:13:30,341 --> 00:13:32,041
چند تان، مامان؟
309
00:13:32,842 --> 00:13:34,642
چند تا خانواده مثل
خانواده ی اثل وجود دارن؟
310
00:13:35,340 --> 00:13:38,279
ریسک تجارت با پدرت همینه دیگه
311
00:13:38,281 --> 00:13:40,881
آقای اندروز هم ممکنه همه چیزش رو
312
00:13:40,883 --> 00:13:42,624
بخاطر کار با تو و بابا از دست بده؟
313
00:13:42,627 --> 00:13:44,093
نمیدونــم
314
00:13:45,088 --> 00:13:46,354
خدای من
315
00:13:55,765 --> 00:13:58,392
این فیلم بازی کردنشون رو
عمرا باور نکنــم
316
00:13:58,395 --> 00:13:59,900
کلیــف نمیتونه خانواده خودش رو کنترل کنه
317
00:13:59,902 --> 00:14:01,001
چه برســه شرکت رو
318
00:14:01,003 --> 00:14:01,954
موافقم
319
00:14:01,957 --> 00:14:04,705
...و اگه بخواد شرل رو جانشینش قرار بده
320
00:14:04,707 --> 00:14:06,507
یادته تو مراسم خاکسپاری چیکار کرد؟
321
00:14:06,509 --> 00:14:08,242
- اشک تمساح
- هوی
322
00:14:08,245 --> 00:14:09,876
آرچی، لازم نیست
323
00:14:09,878 --> 00:14:11,544
نه خیرم، شرل خیلی جیسون رو دوست داشت
324
00:14:11,547 --> 00:14:14,248
مثلا قرار بود سر خاکسپاریش چیکار
کنه، اصلا گریه نکنه؟
325
00:14:14,250 --> 00:14:15,883
و آره، جیسون توی تیم فوتبال بود
326
00:14:15,885 --> 00:14:17,885
ولی شرل هم توی همه ی بازیا بود
327
00:14:17,887 --> 00:14:19,887
و دقیقا به اندازه ی جیسون به تیم
بولداگ" کمک میکرد تا برنده بشن"
328
00:14:19,889 --> 00:14:20,955
به علاوه، معدل چهار
329
00:14:20,957 --> 00:14:23,470
تازه معدلش هم "4" کاملـه
[ همون 20 توی سیستم مدرسه های ایران ]
330
00:14:23,473 --> 00:14:25,893
اگه از همکلاسی بودن با شرل
یچیزی یاد گرفته باشــم
331
00:14:25,895 --> 00:14:27,962
اینه که دست کم نگیریدش
332
00:14:27,965 --> 00:14:29,753
و برعلیهش هم شرط بندی نکنیـد
333
00:14:36,172 --> 00:14:38,347
فرد، باید حرف بزنیم
334
00:14:40,076 --> 00:14:41,876
خدایا
335
00:14:44,580 --> 00:14:46,013
من و هایرم
336
00:14:46,816 --> 00:14:49,383
من اون خریدارای ناشناس هستیم
337
00:14:51,654 --> 00:14:53,854
الان داری برای "صنایع لاج" کار میکنی
338
00:14:53,857 --> 00:14:56,724
چطوری میتونی اینو ازم مخفی کنی؟
339
00:14:56,726 --> 00:14:58,492
اگه میگفتم عمرا کار نمیکردی
340
00:14:58,494 --> 00:14:59,627
معلــومه که نمیکردم
341
00:14:59,629 --> 00:15:00,861
چونکه وارد این قضیه نشدم که
342
00:15:00,863 --> 00:15:03,230
با یه مجرمی مثل هایرم لاج کار کنم
343
00:15:03,232 --> 00:15:06,789
دارم تلاش میکنم که دوباره
صنایع لاج رو قابل اعتماد کنم
344
00:15:06,792 --> 00:15:09,503
و این به معنیه اینه که
با آدمایی مثل تو همکاری کنم
345
00:15:09,505 --> 00:15:11,005
آدمای خوب
346
00:15:12,220 --> 00:15:15,922
برای همینه که کلیف بلاسم
کل نیروهام رو خریــد؟
347
00:15:15,925 --> 00:15:19,346
و اون خلافکارا رو فرستاد
تا چندتا جوون و لت و پار کنن؟
348
00:15:19,349 --> 00:15:22,159
کلیـفورد اون خلافکارا رو نفرستاد
349
00:15:23,286 --> 00:15:24,585
هایرم این کارو کرد
350
00:15:24,588 --> 00:15:26,687
سعی داشت که جلومون رو بگیره
351
00:15:27,363 --> 00:15:30,157
از کلیفورد راجب من و تو شنیــده
352
00:15:30,159 --> 00:15:32,126
پس جنابعالی من و کشوندی
353
00:15:32,128 --> 00:15:35,029
بین جنگ هایرم و کلیفورد
بهتر از این نمیشه
354
00:15:35,031 --> 00:15:36,630
میدونم که عصبانی ای
355
00:15:36,632 --> 00:15:38,966
و میدونم که حق ندارم همچین چیزی بخوام
356
00:15:40,136 --> 00:15:42,536
ولی لطفا از این پروژه استفاء نده
357
00:15:42,539 --> 00:15:45,005
اگه بذاری بری، دیگه نمیتونم
این کار رو با یکی دیگه ادامه بدم
358
00:15:45,007 --> 00:15:46,674
پس، من خرحمالیش رو انجام میدم
359
00:15:46,676 --> 00:15:48,375
اونم وقتی که شوهرت
همش دهنـم رو سرویس میکنه
360
00:15:48,377 --> 00:15:50,044
و تو هم تو هر دو جناح بازی میکنی؟
361
00:15:50,047 --> 00:15:51,479
همه ی اوقات؟
362
00:15:52,381 --> 00:15:54,014
باید برم یه هوایی بخورم
363
00:15:57,887 --> 00:16:00,087
آرچی بالد، میدونی وقتی
شرل بهم گفت
364
00:16:00,089 --> 00:16:01,789
که ازت خواسته تا باهامون
به این مراسـم بیای
365
00:16:01,791 --> 00:16:03,524
یکم شکه شده بودم
366
00:16:05,362 --> 00:16:08,096
من و پدرت اخیـرا رابطه ی
خیلی خوبی نداشتیم
367
00:16:08,099 --> 00:16:09,730
من بخاطر شرل اینجام، آقای بلاسم
368
00:16:09,732 --> 00:16:12,001
و بخاطر اینکه از کاری که
خانم بلاسم داره برام میکنه ممنونم
369
00:16:12,003 --> 00:16:13,701
اون آکادمی موسیقی، نه؟
370
00:16:13,703 --> 00:16:16,437
آره، این میتونه خیلی کمکت کنه نه؟
371
00:16:16,440 --> 00:16:18,973
میدونی، ما میتونیم نسبت به آدمای درستش
372
00:16:18,975 --> 00:16:21,342
خیلی سخاوتمند باشیم، آرچی بالد
373
00:16:21,344 --> 00:16:24,845
حالا ببین آخر این هفته
داریم یه مهمونی برای هیئت مدیره ـمون
374
00:16:24,847 --> 00:16:26,180
توی "بلمونت لاج" برگذار میکنیــم
375
00:16:26,183 --> 00:16:27,982
یه مهمونی خیلی سادس
یه شام کوچیک
376
00:16:27,984 --> 00:16:29,750
یکم گپ زدن
رقــص
377
00:16:29,752 --> 00:16:32,853
خیلی خوشحال میشیم اگه
به عنوان همراه شرل باهاش بیای
378
00:16:32,855 --> 00:16:34,622
شما دوتا واقعا به هم میاید
379
00:16:35,525 --> 00:16:38,623
واقعا باعث افتـخارمه آقای بلاسم
...ولی
380
00:16:38,626 --> 00:16:39,825
ولی هیچی
381
00:16:39,828 --> 00:16:42,830
حتما باید بیای، من یه لباس سبز میپوشم
382
00:16:42,832 --> 00:16:44,849
اون به یه کت شلوار مناسب برای این مهمونی
نیاز داره، اینطور فکر نمیکنی بابا؟
383
00:16:44,852 --> 00:16:46,251
میگم خیاطـم برات یه کت شلوار خوب بدوزه
384
00:16:47,575 --> 00:16:49,107
البته اگه مشکلی نداشته باشه؟
385
00:16:51,917 --> 00:16:54,451
...نه، نه، نه، فقط
386
00:16:54,453 --> 00:16:56,586
من از خانواده اندروز هستم، آقای بلاسم
همونطور که خودتون گفتیــد
387
00:16:56,588 --> 00:16:58,588
بابام تو کار ساخت و سازه
388
00:16:58,590 --> 00:17:00,991
یه مهمونی لوکس
خیلی به کلاس ما نمیخوره
389
00:17:00,993 --> 00:17:02,759
دقیقت بخاطر همین باید بیای
390
00:17:03,542 --> 00:17:05,909
آدمایی مثل تو
پایه و اساس شهر مان
391
00:17:07,032 --> 00:17:08,298
شماها آدمای سخت کوشی هستین
392
00:17:08,300 --> 00:17:10,746
به علاوه، من یکی رو لازم دارم
که باهاش برقصــم
393
00:17:11,637 --> 00:17:13,949
...نه قبـول نمیکنیم
394
00:17:15,107 --> 00:17:16,540
"آرچیکنـز"
395
00:17:22,374 --> 00:17:24,741
کی میتونست اینو پیش بینی کنه؟
396
00:17:24,743 --> 00:17:28,096
آرچی اندروز شده مسئول این کارامون
397
00:17:28,099 --> 00:17:29,880
درباره ی پالی بهمون بگو
398
00:17:29,882 --> 00:17:31,815
چطوره؟
خوب بنظر میرسه؟
399
00:17:31,817 --> 00:17:33,383
خانواده بلاسم دارن خیلی خوب
باهاش رفتار میکنن
400
00:17:33,385 --> 00:17:35,318
ولی بتی
فکر نکنم به این زودیا برگرده
401
00:17:35,320 --> 00:17:36,753
فکرنکنم بخــواد
402
00:17:36,755 --> 00:17:39,756
این اصن با عقل جور در نمیاد
پالی که اینطوری نیست
403
00:17:39,759 --> 00:17:41,658
اون انتخابش رو کرد
404
00:17:42,561 --> 00:17:43,793
باید یاد بگیریم تا باهاش کنار بیایم
405
00:17:43,795 --> 00:17:47,364
نه، من خواهرم رو میشناسم
اون عمرا همچین کاری باهامون نمیکنه
406
00:17:47,366 --> 00:17:49,099
یچیزی شده
407
00:17:49,101 --> 00:17:50,367
دیگه چی دیدی، آرچی؟
408
00:17:50,369 --> 00:17:52,602
وقتی توی این اوضاع خطناک بودی؟
409
00:17:52,605 --> 00:17:54,271
چیزی راجب هیدت مدیره شنیدی؟
410
00:17:54,274 --> 00:17:55,887
...شرل گفت که نگرانن
411
00:17:56,707 --> 00:17:59,776
که بعد از این شایعات مربوط به
...جیسون و پالی
412
00:17:59,778 --> 00:18:03,100
اونا ممکنه تلاش کنن تا شرکت رو
.از آقای بلاسـم بدزدن
413
00:18:03,103 --> 00:18:05,248
خب، شنیدی چی گفت، بتی؟
414
00:18:05,250 --> 00:18:08,826
.این داستانمونه
مبادله کردن با گروگانگیری
415
00:18:08,829 --> 00:18:11,254
تعجبی نداره متولیها اومدن
416
00:18:11,256 --> 00:18:13,390
امپراتوری بلاسم داره نابود میشه
417
00:18:13,392 --> 00:18:14,491
،باشه، ولی مامان
418
00:18:14,493 --> 00:18:16,660
اگه داستانی بنویسی و بهشون حمله کنی
419
00:18:16,662 --> 00:18:18,528
...وقتی پالی هنوزم توی تورنهیلـه
420
00:18:18,530 --> 00:18:20,096
اینقدر دربارهی پالی نگو
421
00:18:20,098 --> 00:18:21,531
جدی میگم
422
00:18:21,533 --> 00:18:22,866
،اون بود که بهمون خیانت کرد
423
00:18:22,868 --> 00:18:24,201
نه ما
424
00:18:26,071 --> 00:18:28,238
...معلومه که داره حسودی میکنه
425
00:18:28,240 --> 00:18:30,105
،شرل
426
00:18:30,108 --> 00:18:31,408
میشه صحبت کنیم؟
427
00:18:31,881 --> 00:18:33,848
متفرق بشید، پتیارهها
428
00:18:35,247 --> 00:18:37,647
بله بتی؟ چیشده؟
429
00:18:38,523 --> 00:18:39,889
پالی
430
00:18:42,035 --> 00:18:45,488
،ببین، نمیدونم چجوری طلسمش کردی اونجا بمونه
431
00:18:45,490 --> 00:18:47,490
ولی میخوام با خواهرم صحبت کنم
432
00:18:47,493 --> 00:18:49,359
بیا دعوا نکنیم
433
00:18:49,361 --> 00:18:51,461
بخصوص وقتیکه باید جشن بگیریم
434
00:18:51,463 --> 00:18:53,029
چرا؟ چیشده؟
435
00:18:53,031 --> 00:18:54,130
مگه نشنیدین؟
436
00:18:54,132 --> 00:18:56,433
دکتر پاتل همین امروز تأییدش کرد
437
00:18:56,435 --> 00:18:58,101
پالی دوقلو حاملهاست
438
00:18:58,104 --> 00:19:00,665
!خدا به ژنهای بلاسممون برکت بده
439
00:19:00,668 --> 00:19:02,872
پالی زنگ نزد بهم بگه
440
00:19:02,874 --> 00:19:04,541
گروگانها معمولاً اجازه ندارن
441
00:19:04,543 --> 00:19:06,009
که با بیرون تماس بگیرن
442
00:19:06,011 --> 00:19:08,178
میشه لطفاً از طرفم بهش یه پیامی بدی؟
443
00:19:09,114 --> 00:19:10,580
اگه ناراحتش نکنه آره
444
00:19:10,582 --> 00:19:12,782
بگو باید به مامانمون زنگ بزنه
445
00:19:12,785 --> 00:19:15,051
،خیلی سعی میکنه مخفیش کنه
446
00:19:15,053 --> 00:19:18,221
،ولی میتونم تشخیص بدم که خیلی
ناراحت و غمگینه
447
00:19:18,224 --> 00:19:20,523
...پیامتو بهش میرسونم -
ممنون -
448
00:19:20,525 --> 00:19:21,591
اگه یادم موند
449
00:19:21,593 --> 00:19:22,692
شرل
450
00:19:22,694 --> 00:19:24,628
شوخی کردم بابا، پاپتی
451
00:19:24,631 --> 00:19:27,030
البته که پیغامت رو بهش میدم، بتی
452
00:19:27,032 --> 00:19:29,799
ولی قول نمیدم اهمیت بده یا
جوابی بده
453
00:19:33,410 --> 00:19:34,910
،باشه، اثل
454
00:19:34,913 --> 00:19:36,246
چشمهات رو بازکن
455
00:19:39,244 --> 00:19:40,944
اینجا چهخبره؟
456
00:19:40,946 --> 00:19:42,545
،داشتم کمدم رو تمیز میکردم
457
00:19:42,547 --> 00:19:44,781
و به این فکر افتادم که توی بعضی از اینها
458
00:19:44,783 --> 00:19:46,316
فوقالعاده میشی
459
00:19:46,319 --> 00:19:48,506
بگیر، اینو امتحان کن
460
00:19:51,089 --> 00:19:53,690
این... خیلی خوبه
461
00:19:53,701 --> 00:19:58,336
.منم عاشقشم
خیلی بهت میاد، اثل
462
00:19:58,339 --> 00:20:02,099
رانی، نمیتونم همهشون رو قبول کنم
463
00:20:02,102 --> 00:20:04,067
میخوام مال تو باشن
464
00:20:05,228 --> 00:20:06,895
...این چیزا
465
00:20:07,706 --> 00:20:09,506
بابام بهم دادشون
466
00:20:09,509 --> 00:20:11,641
همیشه هروقت اشتباهی انجام میداد
467
00:20:11,643 --> 00:20:14,678
با خودش کادو میآورد خونه
468
00:20:15,291 --> 00:20:18,359
فکرکنم واسه اینکه جبران کنه
469
00:20:18,362 --> 00:20:20,216
جبران هم کرد؟
470
00:20:21,081 --> 00:20:23,845
کدوم دختری دربرابر جذابیت یه
کیف جیوانچی میتونه مقاومت کنه؟
471
00:20:25,257 --> 00:20:27,757
و هنوزم این مرواریدهایی که بهم داده رو میاندازم
472
00:20:29,561 --> 00:20:31,328
...باشه، ولی
473
00:20:31,330 --> 00:20:33,296
لازم نیست کاری بکنی
474
00:20:33,299 --> 00:20:35,765
چیزی بهم بدی
475
00:20:36,277 --> 00:20:38,110
فقط میخوام دوست باشیم
476
00:20:40,339 --> 00:20:41,905
منم همینطور، اثل
477
00:20:47,479 --> 00:20:49,646
آقای اندروز! چه مدلمویی
478
00:20:49,649 --> 00:20:52,148
عجب دیلفی شدی امروز
[ بابایی که حاضرم باهاش بخوابم ]
479
00:20:52,151 --> 00:20:53,683
آرچی خونهاست؟
480
00:20:53,685 --> 00:20:55,618
شرل، آره
481
00:20:55,620 --> 00:20:57,620
بفرما تو
482
00:21:00,692 --> 00:21:02,759
زنیکه وارد شد
483
00:21:03,862 --> 00:21:05,261
سلام، شرل
484
00:21:05,263 --> 00:21:07,066
به عنوان یه تشکربزرگ بابت
485
00:21:07,069 --> 00:21:09,665
،اینکه به مهمونی شیرهافرای فردا میای
486
00:21:09,668 --> 00:21:11,301
میخواستم اینو بهت بدم
487
00:21:12,704 --> 00:21:14,404
لس پائول ساخت 1984
488
00:21:14,406 --> 00:21:15,605
به رنگ اصلی خودمون
489
00:21:15,607 --> 00:21:16,806
قابلی نداشت
490
00:21:19,121 --> 00:21:21,581
باشه. همین بود دیگه. من رفتم
491
00:21:21,584 --> 00:21:24,414
ترسم از فضای بسته، توی خونههای کوچیک به کار میافته
492
00:21:25,158 --> 00:21:26,758
فردا میبینمت
493
00:21:33,892 --> 00:21:36,126
اگه جات بودم پسش میدادم
494
00:21:36,128 --> 00:21:37,527
،بابا، بیخیال. بلاسمها
495
00:21:37,529 --> 00:21:39,896
دارن کمکمون میکنن وارد اون برنامهی
موسیقی تابستونه بشم
496
00:21:39,898 --> 00:21:41,064
بهترین برنامهی کشوره
497
00:21:41,066 --> 00:21:42,332
از کی تاحالا بلاسمها
498
00:21:42,334 --> 00:21:44,367
به تو اهمیت میدن، آرچی؟
499
00:21:44,370 --> 00:21:46,069
خب، اونا فکرمیکنن بااستعدادم، بابا
500
00:21:46,071 --> 00:21:48,538
تازه داره جاکشی خودش رو واسه شرل میکنه
501
00:21:48,541 --> 00:21:52,142
بلاسمها میخواستن کار و کسبمون
رو نابود کنن
502
00:21:52,144 --> 00:21:54,310
...اگه سعیمیکردی با آقای بلاسم حرف بزنی
503
00:21:54,311 --> 00:21:55,844
،سعی کردم، آرچی
504
00:21:55,847 --> 00:21:57,050
تو صورتم خندید
505
00:21:57,053 --> 00:22:00,850
یه لحظه هم فکرنکن بلاسمها هواتو دارن
506
00:22:00,852 --> 00:22:02,185
دارن ازت استفاده میکنن، آرچی
507
00:22:02,728 --> 00:22:06,001
جوری نگاهمون میکنن انگار خاک زیر کفششون هستیم
508
00:22:07,292 --> 00:22:08,725
من دیگه کاری بهشون ندارم
509
00:22:18,403 --> 00:22:19,536
این چیه؟
510
00:22:19,538 --> 00:22:21,271
بزرگترین داستانی که تاحالا منتشر کردیم
511
00:22:22,073 --> 00:22:24,073
افشاسازی قبیلهی بلاسم
512
00:22:24,075 --> 00:22:26,009
و تمام فسادهای شکوهنمدشون
513
00:22:26,011 --> 00:22:27,343
میشه بهم بگی
514
00:22:27,345 --> 00:22:29,078
مادرت از چی حرف میزنه؟
515
00:22:29,080 --> 00:22:31,114
وقتش رسیده بالأخره جواب تمام
516
00:22:31,116 --> 00:22:32,882
،بلاهایی که سرمون رو آوردن رو پس بدن
517
00:22:32,884 --> 00:22:34,584
از جمله گرفتن پالی
518
00:22:34,586 --> 00:22:37,220
،راستی، پالی دیگه با بلاسمها زندگی میکنه
519
00:22:37,222 --> 00:22:39,956
پس بهت تبریک میگم، بالأخره
به خواستهات رسیدی
520
00:22:39,958 --> 00:22:41,491
رسماً از زندگیهامون خارج شده
521
00:22:41,493 --> 00:22:44,694
من انتقامگیری شخصی تو رو منتشر نمیکنم
522
00:22:45,940 --> 00:22:48,020
خب، خوبیش اینه به اجازهی تو نیاز ندارم
523
00:22:56,208 --> 00:22:57,273
چیکار کردی، هال؟
524
00:22:57,275 --> 00:22:59,209
خب، تو منو شوت کردی بیرون
525
00:22:59,211 --> 00:23:01,578
پس، حالا من تو رو شوت میکنم بیرون
526
00:23:02,173 --> 00:23:05,273
...اگه بلاسمها رو افشا کنیم، شاید
527
00:23:05,276 --> 00:23:08,418
فقط شاید، یه شانس کوچیک داشته باشیم
528
00:23:08,420 --> 00:23:09,686
تا دخترمون رو پس بگیریم
529
00:23:09,688 --> 00:23:12,088
دیگه کارت اینجا تمومه، آلیس. اخراجی
530
00:23:16,661 --> 00:23:17,961
باشه، هال
531
00:23:29,908 --> 00:23:31,107
چیه؟
532
00:23:36,014 --> 00:23:39,415
!میخوام دخترم رو برگردونم، حرومزاده
533
00:23:45,820 --> 00:23:47,286
!مامان
534
00:23:52,886 --> 00:23:55,620
دوختهای سیاه روی مخمل انجام بشه، حتما
535
00:23:55,622 --> 00:23:57,355
اندازههای شلوار رو میگیرم
536
00:23:57,357 --> 00:23:58,923
...قبل از اونکار
537
00:24:00,794 --> 00:24:03,161
میتونم باهاتون صحبت کنم، آقای بلاسم؟
538
00:24:10,370 --> 00:24:12,971
اوضاع شرکت بابام خوب نیست
539
00:24:13,907 --> 00:24:15,940
و میتونم اخیراً باهم مشکل داشتین
540
00:24:15,942 --> 00:24:19,677
،ولی میخواستم ببینم میشه
...جای اینکه توی دانشکده موسیقی کمکم کنید
541
00:24:20,780 --> 00:24:22,972
شاید بتونید به بابام کمک کنید
542
00:24:22,975 --> 00:24:25,410
داری از جانب پدرت مذاکره میکنی؟
543
00:24:26,019 --> 00:24:28,653
نه، نه، تحتتأثیر قرار گرفتم
544
00:24:30,156 --> 00:24:33,258
درواقع، دارم تصورمیکنم جیسون
545
00:24:33,260 --> 00:24:34,792
،تاحالا بخاطر من از چیزی دست کشیده بود
546
00:24:34,794 --> 00:24:36,227
فکرنکنم اتفاق افتاده باشه
547
00:24:37,319 --> 00:24:39,086
نشاندهندهی شخصیتته، پسر
548
00:24:39,966 --> 00:24:41,132
،ولی یهچیز بهت میگم
549
00:24:41,134 --> 00:24:43,167
دیگه به آکادمی موسیقی براندنبرگ زنگ زدیم
550
00:24:43,169 --> 00:24:45,089
و راستی خیلی مشتاق دیدنت هستن
551
00:24:46,651 --> 00:24:49,051
بیا فعلاً این جشن رو از سر بازکنیم، چطوره؟
552
00:24:49,054 --> 00:24:50,320
مرد و مردونه میشینیم
553
00:24:50,323 --> 00:24:53,057
و ببینیم چه کاری واسه فرد اندروز از دستم برمیاد
554
00:24:54,481 --> 00:24:55,913
مورد قبول واقع شده؟
555
00:24:58,718 --> 00:25:00,318
بیشتر از موردقبول بودنه
556
00:25:01,153 --> 00:25:03,520
مامان بابام باورنکردیان، جاگ
557
00:25:03,522 --> 00:25:05,088
پالی توی اون خونه زندانی شده
558
00:25:05,090 --> 00:25:06,790
،مثل یکی از شخصیتهای جین آیری
[ رمانی از شارلوت برانت ]
559
00:25:06,792 --> 00:25:08,358
بعدش اونا چیکار میکنن؟
560
00:25:08,360 --> 00:25:10,226
رمز حسابهای همدیگه رو عوض میکنن
561
00:25:10,228 --> 00:25:11,995
و آجر پرت میکنن سمت پنجرهها
562
00:25:11,998 --> 00:25:13,496
کاش اونو میدیدم
563
00:25:15,534 --> 00:25:17,400
باشه، ببخشید، خندهدار نبود
564
00:25:17,402 --> 00:25:18,902
،مثل اینه که توی زمان بحران
565
00:25:18,904 --> 00:25:21,538
مردم یا میان پیش همدیگه یا از هم جدا میشن؟
566
00:25:24,492 --> 00:25:27,293
انگار ما داریم جدا میشیم
567
00:25:27,296 --> 00:25:29,012
،و با این شرایط، خیلی زود
568
00:25:29,014 --> 00:25:31,681
ما کوپرها، دیگه وجود نخواهیم داشت
569
00:25:31,683 --> 00:25:33,516
و نمیتونم کاری واسه متوقف کردنش انجام بدم
570
00:25:33,518 --> 00:25:34,784
بتی، اینکارو نکن
571
00:25:34,786 --> 00:25:35,952
تسلیم نشو
572
00:25:37,322 --> 00:25:39,355
،خانوادهات الان مشکلاتی داره
573
00:25:39,357 --> 00:25:41,658
ولی نابود نمیشه، بخاطر تو
574
00:25:42,499 --> 00:25:44,366
چون تو کنار هم نگهشون میداری
575
00:25:45,897 --> 00:25:47,630
صدای تو از تمام
576
00:25:47,632 --> 00:25:49,332
پارازیتها قویتره
577
00:25:50,469 --> 00:25:52,202
،از مادرت قویتری
578
00:25:52,204 --> 00:25:53,970
از پدرت قویتری
579
00:25:55,073 --> 00:25:57,307
داری این خانواده رو کنارهم نگهمیداری
580
00:25:59,711 --> 00:26:01,277
پس اینکارو نکن
581
00:26:02,447 --> 00:26:04,013
تسلیم نشو
582
00:26:05,550 --> 00:26:06,716
نمیشم
583
00:26:15,327 --> 00:26:17,093
والری، سلام
584
00:26:17,095 --> 00:26:18,261
،گفتم بهتره بدونی
585
00:26:18,263 --> 00:26:20,330
شرل یه سری اراجیف تو گوشم خوند
586
00:26:20,332 --> 00:26:21,798
که شما دارید چقدر بههم نزدیک میشید
587
00:26:21,801 --> 00:26:24,834
رسماً فکرمیکنه قراره تو رو از من بدزده
588
00:26:24,836 --> 00:26:26,836
نه، اینطور نیست -
چرا، هست -
589
00:26:27,506 --> 00:26:28,905
و منم مقصر نمیدونمش
590
00:26:29,409 --> 00:26:31,676
گیتار جدید، کتشلوار جدید؟
591
00:26:33,211 --> 00:26:34,644
بلاسمها دارن میخرنت
592
00:26:34,646 --> 00:26:36,579
واسه یهشب، اگه به پدرم کمک کنه
593
00:26:36,581 --> 00:26:37,981
...و منو وارد برنامهی موسیقی کنه
594
00:26:37,983 --> 00:26:40,517
ترجیح نمیدی جات رو توی اون میز
بهدست بیاری؟
595
00:26:40,519 --> 00:26:41,672
با موسیقیت؟
596
00:26:41,675 --> 00:26:43,820
بلاسمها فقط دارن یه در به روم بازمیکنن
597
00:26:43,822 --> 00:26:45,622
اگه خودت جای من بودی چیکار میکردی؟
598
00:26:45,625 --> 00:26:47,457
،اگه اینو میپرسی
599
00:26:47,459 --> 00:26:49,459
پس اصلاً منو نمیشناسی، آرچی
600
00:26:50,762 --> 00:26:52,328
خدای منف شنیدی؟
601
00:26:53,498 --> 00:26:55,298
،یادته وقتی رفتی اثل رو نجات بدی
602
00:26:55,300 --> 00:26:58,216
چون فکرکردی ممکنه بخواد خودکشی کنه؟
603
00:26:58,219 --> 00:27:00,236
...نه، اون که
604
00:27:00,238 --> 00:27:01,704
نه، ولی باباش آره
605
00:27:01,706 --> 00:27:04,841
تصادفی کلی قرص خواب رو قورت داده
606
00:27:04,844 --> 00:27:07,143
،چیزیش نمیشه
607
00:27:07,145 --> 00:27:09,646
ولی واسه همین اثل اواخر خیلی ناراحت بوده
608
00:27:09,648 --> 00:27:10,813
...حالا، همه میدونن
609
00:27:46,526 --> 00:27:48,392
امسال موردآزمایش قرار گرفتیم
610
00:27:48,395 --> 00:27:51,229
،به عنوان یک شهر، یک شرکت
611
00:27:51,231 --> 00:27:52,997
و مهمتر به عنوان یک خانواده
612
00:27:53,000 --> 00:27:55,517
و شاید امسال جیسون نبود که
613
00:27:55,520 --> 00:27:56,878
،شیرهی افرا رو بهدست آورد
614
00:27:56,881 --> 00:28:00,027
ولی دستِ امیدواری بود
615
00:28:09,881 --> 00:28:12,115
فکرنکن اونا دارن با مهربونی و اصالت رفتار میکنن
616
00:28:12,118 --> 00:28:15,054
میخواستن توی مراسم شیرهگیری از درخت افرا ناموفق بشم
617
00:28:15,057 --> 00:28:17,422
ولی تو توی این چیزا کمک میکنی
618
00:28:17,424 --> 00:28:18,823
هرکاری بتونم انجام میدم
619
00:28:20,447 --> 00:28:22,581
آرچی جون، میشه یه صحبتی بکنیم؟
620
00:28:23,417 --> 00:28:24,849
الان میام
621
00:28:27,154 --> 00:28:28,320
فقط میخواستم بدونی
622
00:28:28,322 --> 00:28:30,288
که تصمیم گرفتم به پدرت کمک کنم
623
00:28:31,224 --> 00:28:33,325
جدی؟ حاضری؟
624
00:28:33,327 --> 00:28:35,226
خب، تو به خانوادهی ما کمک کردی
625
00:28:35,228 --> 00:28:36,895
خصوصاً به شرل
626
00:28:37,764 --> 00:28:39,436
خیلی خوب خودت رو وفق دادی
627
00:28:39,439 --> 00:28:41,333
فکرمیکنم تو و پدرت
628
00:28:41,335 --> 00:28:43,201
آیندهی خیلی روشنی با ما دارین
629
00:28:43,203 --> 00:28:44,202
ممنونم، آقای بلاسم
630
00:28:44,204 --> 00:28:45,937
لطفاً کلیفورد صدام کن
631
00:28:46,473 --> 00:28:48,073
،و محض اطلاعتون
632
00:28:48,075 --> 00:28:49,874
لازم نیست همهاش در حقم خوبی کنید
633
00:28:49,876 --> 00:28:51,042
من از شرل خوشم میاد
634
00:28:51,044 --> 00:28:53,241
و خوشحالم که به عنوان دوست براش حاضر شدم
635
00:28:53,773 --> 00:28:55,540
میدونی، میخوام باهات روراست باشم
636
00:28:56,683 --> 00:28:58,717
،شرل دختر باهوشیه
637
00:28:58,720 --> 00:29:01,419
،ولی هیئت مدیرهی بلاسم
خیلی شکاک هستن که
638
00:29:01,421 --> 00:29:04,422
اون نقش فعالی رو توی شرکت بازی کنه
639
00:29:05,074 --> 00:29:08,093
،حالا، کسی با توانایی و شخصیت تو که کنارش باشه
640
00:29:08,095 --> 00:29:11,988
...و رفتارهای نامنظمش رو کنترل کنه
641
00:29:13,356 --> 00:29:14,789
...میدونی، موضوع
642
00:29:16,203 --> 00:29:17,769
ساخت یه جلوهاست
643
00:29:17,771 --> 00:29:19,104
یه جلوهی درست
644
00:29:19,107 --> 00:29:21,206
،اینکه پیشمون باشی، همراه شرل
645
00:29:21,208 --> 00:29:23,208
یه داستان خیلی موردقبولی رو تعریف میکنه
646
00:29:23,210 --> 00:29:25,977
که فکرکنم درحال حاضر میتونیم خیلی ازش استفاده کنیم
647
00:29:27,481 --> 00:29:29,202
کمکمون میکنی، درسته؟
648
00:29:29,205 --> 00:29:31,116
،ببخشید، آقای بلاسم
649
00:29:31,118 --> 00:29:32,851
میتونم رقص اول رو با آرچی داشته باشم؟
650
00:29:32,853 --> 00:29:34,586
فکرکنم فکر خوبیه
651
00:29:39,893 --> 00:29:42,363
پالی، میشه دربارهی اتفاقات اینجا صحبت کنیم؟
652
00:29:42,366 --> 00:29:44,863
فقط به رقصیدن ادامه بده
653
00:29:44,866 --> 00:29:46,564
و لبخند بزن
654
00:29:49,202 --> 00:29:51,002
،بتی همهاش دربارهی من از شرل سؤال میکنه
655
00:29:51,004 --> 00:29:52,103
باید تمومش کنه
656
00:29:52,106 --> 00:29:54,639
تا وقتی نگرانت باشه، پالی، هیچوقت دست برنمیداره
657
00:29:54,641 --> 00:29:56,274
...چرا، برمیداره
658
00:29:56,277 --> 00:29:59,211
اگه دلیل اصلی که بخاطرش به تورنهیل اومدم رو بهت بگم
659
00:29:59,214 --> 00:30:02,247
،بلاسمها به مرگ جیسون مربوط بودن
660
00:30:02,249 --> 00:30:03,381
مطمئنم
661
00:30:03,383 --> 00:30:05,102
اونا تهدیدش کردن و میخوام ثابتش کنم
662
00:30:05,105 --> 00:30:06,704
واسه همین جواب بتی رو نمیدادی؟
663
00:30:06,707 --> 00:30:08,086
باید قابل باور باشه
664
00:30:08,088 --> 00:30:10,455
و نمیخوام اون سعیکنه نجاتم بده
665
00:30:11,150 --> 00:30:12,590
میشه لطفاً از طرف من بهش بگی؟
666
00:30:12,593 --> 00:30:14,359
!دیگه کارم اینجا تمومه -
شلوغش نکن -
667
00:30:14,361 --> 00:30:16,094
!نه، تمومه. میرم -
الان نه -
668
00:30:16,096 --> 00:30:17,429
پالی، میشه منو ببخشی؟
669
00:30:31,078 --> 00:30:32,343
بتی
670
00:30:32,346 --> 00:30:34,345
ورونیکا، سلام
671
00:30:34,347 --> 00:30:35,413
مامان، اینا دوستهام هستن
672
00:30:35,415 --> 00:30:37,727
ایشون بتی و ایشون هم ورونیکا
673
00:30:38,118 --> 00:30:39,551
خانوم ماگز
674
00:30:39,554 --> 00:30:41,319
...اثل
675
00:30:42,089 --> 00:30:44,122
،شنیدیم چه اتفاقی افتاده
676
00:30:44,124 --> 00:30:46,858
و میخواستیم برات گُل بیاریم
677
00:30:46,861 --> 00:30:48,993
خیلی زحمت کشیدین. ممنون
678
00:30:48,995 --> 00:30:50,228
...خواهش میکنم
679
00:30:50,230 --> 00:30:52,530
از من تشکرنکنید
680
00:30:53,429 --> 00:30:55,982
خیلی خوشحالیم که حال آقای ماگز
قراره خوب بشه
681
00:30:56,703 --> 00:30:58,369
تو مدرسه میبینیمت، اثل؟
682
00:31:03,810 --> 00:31:05,610
نیاز نیست اینکارو انجام بدی، وی
683
00:31:07,314 --> 00:31:08,713
اثل؟
684
00:31:10,083 --> 00:31:11,750
خانوم ماگز؟
685
00:31:13,709 --> 00:31:15,476
یهچیزی هست باید بهتون بگم
686
00:31:21,027 --> 00:31:24,095
اسم من ورونیکا لاج ـه
687
00:31:25,499 --> 00:31:27,899
...پدرم -
هایرام لاج -
688
00:31:28,735 --> 00:31:30,068
689
00:31:32,038 --> 00:31:33,772
و خودتو اینجا نشون دادی؟
690
00:31:33,774 --> 00:31:35,974
مامان، اون دوستمه
691
00:31:36,643 --> 00:31:37,842
دوستت نیست، عزیزم
692
00:31:39,646 --> 00:31:41,112
پدرش یه مجرمه
693
00:31:41,114 --> 00:31:43,615
دلیلیه که بابات این بلا رو سر خودش آورد
694
00:31:45,619 --> 00:31:46,985
رانی؟
695
00:31:46,988 --> 00:31:48,404
واقعیت داره؟
696
00:31:50,056 --> 00:31:51,322
آره
697
00:31:52,959 --> 00:31:54,325
و من خیلی متأسفم
698
00:31:54,327 --> 00:31:55,960
کاش میتونستم یهکاری انجام بدم
699
00:31:55,962 --> 00:31:58,229
شرمنده بودن کافی نیست
700
00:31:58,873 --> 00:32:01,166
میخوای یه کاری بکنی؟ واقعیت رو بگو
701
00:32:01,168 --> 00:32:03,301
پدرت داره زندگی مردم رو نابود میکنه
702
00:32:03,304 --> 00:32:06,816
حقشه باقی عمر حقیرانهاش رو پشت میلهها بگذرونه
703
00:32:12,946 --> 00:32:14,379
بیا
704
00:32:16,883 --> 00:32:18,082
بریم
705
00:32:29,095 --> 00:32:30,395
شرل
706
00:32:31,531 --> 00:32:32,697
خوبی؟
707
00:32:32,700 --> 00:32:34,699
بابام چی بهت گفت؟
708
00:32:35,506 --> 00:32:37,303
که همه فکرمیکنن من یه آدم داغونم؟
709
00:32:42,409 --> 00:32:44,509
،جیسون بچهی مورد تحسینشون بود
710
00:32:44,512 --> 00:32:46,277
...ولی من
711
00:32:48,114 --> 00:32:50,215
مردم ازم متنفرن، آرچی
712
00:32:51,377 --> 00:32:54,178
توی مدرسه عیبی نداره، مهم نیست
713
00:32:54,454 --> 00:32:55,787
ولی این خانوادهامه
714
00:32:55,790 --> 00:32:58,022
بیخیالشون، شرل
715
00:32:59,092 --> 00:33:00,491
بیخیال فکری که میکنن
716
00:33:01,628 --> 00:33:02,961
من فکرمیکنم حرف نداری
717
00:33:05,498 --> 00:33:07,098
،آرچی
718
00:33:07,100 --> 00:33:10,454
بعضیوقتها فکرمیکنم تنها آدم نجیب
توی ریوردیل تویی
719
00:33:10,457 --> 00:33:12,871
تنها کسی که ازم چیزی نمیخواد
720
00:33:12,873 --> 00:33:15,407
...یا نمیخواد بابت کسی که هستم معذرتخواهی کنم
721
00:33:16,643 --> 00:33:18,042
و چیزی که میخوام
722
00:33:25,652 --> 00:33:26,951
داری چیکار میکنی؟
723
00:33:29,440 --> 00:33:31,373
راستی رژلبم افرای قرمزه
724
00:33:31,376 --> 00:33:34,325
اگه یهوقت فکرمیکنی چرا طعم شیرینی داره
725
00:33:46,006 --> 00:33:47,876
به نظر میاومد راضی هستن، ولی عمو
726
00:33:47,879 --> 00:33:49,974
بدفورد همهاش دربارهی زمین ورودی میپرسه
727
00:33:49,976 --> 00:33:52,343
خیلی نزدیک شدم که اون زمین رو پسش بگیرم
728
00:33:53,787 --> 00:33:56,087
هرمانیه لاج بالأخره کوتاه میاد
729
00:33:56,090 --> 00:33:58,383
کی فکرش رو میکرد اینقدر کاربلد باشه؟
730
00:33:58,385 --> 00:34:00,551
شاید بهتر بود اونو بهجای هایرام زندانی کنی
731
00:34:08,595 --> 00:34:09,861
سلام
732
00:34:12,475 --> 00:34:13,908
شبت چطور بود؟
733
00:34:23,543 --> 00:34:26,076
همین الان بیمارستانی بودم
734
00:34:26,079 --> 00:34:27,712
که بابای اثل اونجاست
735
00:34:30,406 --> 00:34:32,331
...چون میخواسته خودکشی کنه
736
00:34:33,853 --> 00:34:36,087
...بخاطر کاری که بابایی انجام داده
737
00:34:37,808 --> 00:34:40,176
و تا جایی که میدونم، به انجامش دادنش ادامه میده
738
00:34:44,397 --> 00:34:47,498
دیگه حاضر نیستم واسه بابا دروغ بگم
739
00:35:04,384 --> 00:35:05,583
!آرچی
740
00:35:07,654 --> 00:35:10,054
،فکرمیکردم سیندرلا بود که از جشن فرارکرد
741
00:35:10,056 --> 00:35:11,756
نه پرینس چارمینگ
[ اشـاره به داسـتـان سـیـنـدرلـا ]
742
00:35:11,758 --> 00:35:13,861
.شرل، الان نمیتونم اینکارو انجام بدم
دارم میرم
743
00:35:13,864 --> 00:35:15,097
،آرچی اندروز
744
00:35:15,100 --> 00:35:19,530
اگه بری، خورشید تابان خانوادهی بلاسم
دیگه بهت نمیتابه
745
00:35:19,532 --> 00:35:21,699
،و هرچیزی که بهت دادیم
746
00:35:21,702 --> 00:35:24,391
از جمله براندنبرگ، ناپدید میشه
747
00:35:24,394 --> 00:35:26,571
مطمئنی میخوای ازشون دست بکشی؟
748
00:35:26,573 --> 00:35:28,673
مطمئنی میخوای اینکارو با پدرت انجام بدی؟
749
00:35:28,676 --> 00:35:31,776
شرل، من به درخواست مامانت اومدم اینجا، که کمکت کنم
750
00:35:32,912 --> 00:35:35,546
آرچی، نمیخواد دروغ بگی
751
00:35:35,549 --> 00:35:37,482
،شاید چیزی از من نخوای
752
00:35:37,484 --> 00:35:39,851
،ولی از والدینم میخوای
753
00:35:39,853 --> 00:35:41,519
واسه همین اومدی
754
00:35:42,689 --> 00:35:44,088
،که یعنی
755
00:35:44,090 --> 00:35:46,923
...هرچقدر که میخوام از بقیه بهترباشی
756
00:35:46,926 --> 00:35:48,226
ولی اینطور نیستی
757
00:35:48,228 --> 00:35:49,727
هیچ فرقی با بقیه نداری
758
00:35:49,729 --> 00:35:51,396
...متأسفم، شرل
759
00:35:51,398 --> 00:35:53,164
ولی دیگه نمیتونم اینکارو انجام بدم
760
00:35:53,900 --> 00:35:55,099
خدافظ
761
00:36:02,541 --> 00:36:03,807
مامان؟
762
00:36:04,539 --> 00:36:06,410
آرچی الان زنگ زد. با پالی صحبت کرده
763
00:36:06,412 --> 00:36:08,078
جاش امنه
764
00:36:09,014 --> 00:36:10,147
حالش خوبه، مامان
765
00:36:10,149 --> 00:36:11,949
،بلاسمها رو بهمون ترجیح نداده
766
00:36:11,951 --> 00:36:13,917
درواقع رفته ازشون جاسوسی کنه
767
00:36:29,101 --> 00:36:31,468
...میدونی، وقتی رفتم دنبال این داستان
768
00:36:34,907 --> 00:36:38,408
،با خودم فکرکردم که
769
00:36:38,410 --> 00:36:40,010
اگه این آخرش باشه چی؟
770
00:36:40,013 --> 00:36:42,045
اگه این واقعاً زمانی باشه که
771
00:36:42,047 --> 00:36:43,514
دیگه برنگرده چی؟
772
00:36:43,516 --> 00:36:45,349
برمیگرده، مامان
773
00:36:45,352 --> 00:36:48,485
و فعلاً، زن نفوذیمونه
774
00:36:48,487 --> 00:36:50,320
این داستان رو مینویسیم
775
00:36:51,524 --> 00:36:53,090
بیا همراه ما بنویس
776
00:36:53,092 --> 00:36:54,525
توی بلو و گلد
777
00:36:54,528 --> 00:36:56,493
روزنامهی مدرسه؟
778
00:36:56,495 --> 00:36:59,069
آره، ما همینیم
779
00:36:59,072 --> 00:37:01,632
ولی مطمئنم بودجهی سالانهی عملیاتیمون
780
00:37:01,634 --> 00:37:03,066
بیشتر از رجیستر باشه
781
00:37:18,751 --> 00:37:20,184
وال
782
00:37:20,186 --> 00:37:21,885
وال، هی
783
00:37:24,123 --> 00:37:25,789
ببین، حق با تو بود
784
00:37:25,791 --> 00:37:27,624
دربارهی خریده شدن و میانبر زدن
785
00:37:27,626 --> 00:37:29,760
بعد از دیشب، دیگه با بلاسمها کاری ندارم، جدی میگم
786
00:37:29,762 --> 00:37:32,696
،آفرین به تو، آرچی
ولی منم کارم با تو تمومه
787
00:37:33,699 --> 00:37:35,766
،از وقتی دوست شدیم منو نادیده گرفتی
788
00:37:35,768 --> 00:37:37,401
منو پیچوندی
789
00:37:37,403 --> 00:37:38,735
ولی، خواهش میکنم
790
00:37:38,738 --> 00:37:40,704
بزار واسهت جبران کنم
791
00:37:40,706 --> 00:37:43,340
شرمنده آرچی، ولی برخلاف تو، من خریدنی نیستم
792
00:37:49,915 --> 00:37:51,215
فقط گوش کن، فرد
793
00:37:51,218 --> 00:37:53,350
لاجها به خیلی خانوادهها صدمه زدن
794
00:37:53,352 --> 00:37:55,519
نمیخوام خانوادهی تو هم جزوشون باشه
795
00:37:55,521 --> 00:37:57,554
...تصمیم گرفتم به کلیفورد بفروشم
796
00:37:57,557 --> 00:37:59,189
قبل از اینکه بدتر بشه
797
00:37:59,191 --> 00:38:00,357
نه، اینطور نیست
798
00:38:00,359 --> 00:38:01,792
من با پروژه میمونم
799
00:38:02,805 --> 00:38:04,104
عالیه
800
00:38:05,130 --> 00:38:06,230
ممنون
801
00:38:06,232 --> 00:38:08,165
ازم تشکرنکن. واسه تو انجامش نمیدم
802
00:38:08,168 --> 00:38:10,868
،ببین، از الان به بعد
هرکاری اینجا انجام میدیم
803
00:38:10,870 --> 00:38:12,636
قراره قانونی باشه
804
00:38:12,638 --> 00:38:14,838
صد در صد قانونی
805
00:38:14,840 --> 00:38:16,970
قبوله. البته
806
00:38:16,973 --> 00:38:19,005
درضمن، سهم من 20 درصده
807
00:38:19,008 --> 00:38:21,278
،اگه قرار باشه ریسک کنم
808
00:38:21,280 --> 00:38:22,746
باید یه پولی تهش باشه
809
00:38:24,454 --> 00:38:26,421
سهم واقعاً بزرگیه
810
00:38:28,549 --> 00:38:32,251
خسته شدم از بس شماها از من و خانوادهی من
به عنوان سرباز استفاده کردین
811
00:38:33,792 --> 00:38:34,958
حتماً
812
00:38:36,028 --> 00:38:37,261
بازم هست؟
813
00:38:37,264 --> 00:38:38,862
آره
814
00:38:38,864 --> 00:38:40,230
...تو و من
815
00:38:40,233 --> 00:38:42,165
هر چیزی بینمون بود تمومه
816
00:38:42,167 --> 00:38:43,934
الان دیگه فقط شریک کاری هستیم
817
00:38:45,938 --> 00:38:47,337
همین
818
00:38:53,913 --> 00:38:55,178
باشه
819
00:39:09,046 --> 00:39:12,863
اثل، حرفی که گفتم جدی بود
820
00:39:15,200 --> 00:39:17,134
،متأسفم، اثل
821
00:39:18,270 --> 00:39:20,570
بابت هر بلایی که خانوادهی من
سر تو آورده
822
00:39:26,211 --> 00:39:28,078
کاری که پدرت کرده تقصیر تو نیست
823
00:39:29,114 --> 00:39:31,181
و تو هوامو داشتی وقتی کسی نداشت
824
00:39:32,651 --> 00:39:34,151
بیش از یهبار
825
00:39:34,954 --> 00:39:37,054
صندلی جای کسی نیست، اگه میخوایش
826
00:39:40,125 --> 00:39:42,526
،برای ورونیکا اینطور به نظر میاومد که
827
00:39:42,528 --> 00:39:45,829
گناهان پدرش همونطور باقی میمونن
828
00:39:47,366 --> 00:39:50,467
وقتی آرچی اندروز از حاشیه برگشته بود
829
00:39:50,469 --> 00:39:52,102
با مقداری اخبار دیگه
830
00:39:52,105 --> 00:39:55,272
توی مهمونی، شنیدم آقا و خانوم بلاسم
داشتن صحبت میکردن
831
00:39:55,274 --> 00:39:57,274
ظاهراً کلیفورد بلاسم بوده که
832
00:39:57,276 --> 00:39:59,776
پدر ورونیکا رو به زندان فرستاده
833
00:39:59,779 --> 00:40:01,044
خدای من
834
00:40:01,880 --> 00:40:04,014
،اگه کلیفورد باعث شده هایرام لاج زندانی بشه
835
00:40:04,016 --> 00:40:06,071
،خانوادهاش رو نابود کرده
836
00:40:06,074 --> 00:40:08,986
پس شاید هایرام هم میخواسته
همونکارو باهاش انجام بده؟
837
00:40:08,988 --> 00:40:11,455
آره، با رفتن دنبال چیزی که
،برای بلاسمها خیلی ارزش داره
838
00:40:11,457 --> 00:40:14,324
خانوادهاشون، میراثشون
839
00:40:15,461 --> 00:40:16,760
انگیزهش اینه
840
00:40:26,171 --> 00:40:28,839
زمستان خیلی زود به ریوردیل رسید
841
00:40:30,109 --> 00:40:32,075
خشن و نابخشودنی
842
00:40:33,268 --> 00:40:34,634
جواب داد؟
843
00:40:35,259 --> 00:40:36,826
لاشخورها آروم شدن؟
844
00:40:36,829 --> 00:40:38,582
هنوز از جنگل خارج نشدیم
845
00:40:38,584 --> 00:40:39,783
ولی هیچچیز با توفانی که
846
00:40:39,785 --> 00:40:41,418
داشت بوجود میاومد، قابل مقایسه نبود
847
00:40:43,722 --> 00:40:46,009
...توفانی از هرجومرج بهنام
848
00:40:46,012 --> 00:40:47,946
شرل بلاسم...
849
00:40:52,064 --> 00:40:53,263
بله؟
850
00:40:53,266 --> 00:40:54,526
شب خوش، شرل
851
00:40:55,401 --> 00:40:56,806
شب بخیر، پالی جونم
852
00:40:57,524 --> 00:41:06,024
« تـــرجــمـــه از : ســـروش ، امیـرعلی »
« illusion , Soroush_abg »
853
00:41:06,048 --> 00:41:11,048
«« تـک مـووی، سیـنـمایِ تـک »»
WwW.TakMovie.Co
854
00:41:11,072 --> 00:41:13,072
:ارتـبــاط بـا مــا
« Tlgrm.Me/Soroush_abg »
.::. Soroushabg@Yahoo.Com .::.
855
00:41:13,096 --> 00:41:15,096
☺ .امیـدوارم از تـماشای این سریـال لـذت برده باشیـد