1 00:00:02,037 --> 00:00:03,663 باید بیای به این کلاس، داداش 2 00:00:03,663 --> 00:00:05,246 آموزش‌های جین، زندگی من رو تغییر داد 3 00:00:05,621 --> 00:00:07,746 ...دوستان. رایان مدیسون 4 00:00:08,954 --> 00:00:11,621 مُرده 5 00:00:11,999 --> 00:00:13,999 « ...آنچه در بری گذشت » 6 00:00:14,412 --> 00:00:16,120 ...پس دوتا جنازه توی بی‌ام‌دابلیو داریم 7 00:00:16,120 --> 00:00:18,079 ...شبیه روس‌ها یا چچنی‌ها هستن 8 00:00:18,079 --> 00:00:19,329 بی‌حرکت، کابوی 9 00:00:19,329 --> 00:00:20,829 تو دوتا از افراد من رو کُشتی 10 00:00:20,829 --> 00:00:23,995 یکی‌شون بهترین آدمکُش چچنی بود 11 00:00:24,204 --> 00:00:25,704 خب، اونقدرا هم عالی نبود - ...هی - 12 00:00:26,204 --> 00:00:28,246 این قتل فوری‌ـه 13 00:00:28,246 --> 00:00:29,870 من می‌خوام تو انجامـش بدی، رفیق 14 00:00:29,870 --> 00:00:32,246 بله رو بگو، وگرنه همین الان می‌کُشیمـش - ...بری - 15 00:00:32,496 --> 00:00:35,579 ...اگه... اگه بهش آسیبی برسونید ...برمی‌گردم اینجا 16 00:00:35,870 --> 00:00:37,746 و تک‌تک‌تون رو می‌کُشم 17 00:00:39,329 --> 00:00:40,538 برای فیوس اهمیت قائله 18 00:00:40,538 --> 00:00:42,496 واقعاً قشنگه 19 00:00:52,162 --> 00:00:55,829 ما همه در زندگی روزانه‌مون بازی می‌کنیم 20 00:00:55,829 --> 00:00:59,995 بسکتبالیسته خودش رو عصبانی نشون می‌ده تا تماشاگرها رو بلند کنه روی پاهاشون 21 00:00:59,995 --> 00:01:03,995 زنه برای عاشق ناشی‌ـش وانمود می‌کنه که انگار به اوج لذت جنسی رسیده 22 00:01:03,995 --> 00:01:07,162 .همه‌ی ما بازی می‌کنیم ولی کاری که از تو می‌خوام بکنی 23 00:01:07,162 --> 00:01:10,204 اینه که صرفاً لحظه به لحظه تعیین کنی 24 00:01:10,204 --> 00:01:14,538 نیمه‌خودآگاه در طول زندگی‌ـت در حال چه کاری بودی 25 00:01:14,538 --> 00:01:17,870 ...یه زمانی رو یادمه، پاتریک سوویزی یه دوست واقعی 26 00:01:17,870 --> 00:01:19,621 ...تا اینکه با هم مشاجره داشتیم 27 00:01:19,621 --> 00:01:21,246 و اونم داد توی وصیت‌نامه‌ش نوشتن 28 00:01:21,246 --> 00:01:23,037 ...که من رو توی مراسم ختمـش راه ندن 29 00:01:27,538 --> 00:01:28,746 بله؟ 30 00:01:28,746 --> 00:01:32,412 هی، پسر. این صبح زیبا رو می‌بینی؟ 31 00:01:32,500 --> 00:01:37,500 کـاری از هـومـن صـمـدی Raylan Givens 32 00:01:38,329 --> 00:01:39,912 چی‌کار داری می‌کنی؟ چطوری؟ 33 00:01:39,912 --> 00:01:41,204 چی‌کار دارم می‌کنم؟ 34 00:01:41,204 --> 00:01:43,954 مستقر شدم همونطوری که ازم خواستی پاکو رو بکُشم 35 00:01:43,954 --> 00:01:45,079 منظورت چیه، چی‌کار داری می‌کنی؟ 36 00:01:45,079 --> 00:01:48,496 .اوه، درسته. معلومه که قضیه از این قراره 37 00:01:48,496 --> 00:01:52,870 ازت می‌خوام فقط یه‌خرده دیگه منتظر علامت من بمونی، بری 38 00:01:52,870 --> 00:01:56,454 منتظر بمونم؟ واسه چی؟ کدوم علامت؟ چرا؟ 39 00:01:56,454 --> 00:01:59,538 چون ما گلوله فرستادیم واسه بولیویایی‌ها 40 00:01:59,538 --> 00:02:03,162 یه گلوله فرستادید واسه بولیویایی‌ها؟ چطوری، مثلاً با پست؟ 41 00:02:03,162 --> 00:02:05,412 دی‌اچ‌ال. راست‌ـش خیلی باحاله 42 00:02:05,412 --> 00:02:08,454 پس، پاکو خبررسون ما در بین بولیویایی‌هاست 43 00:02:08,454 --> 00:02:11,746 ما بهش می‌گیم، «به ما اعتماد کن. هرچی «می‌دونی به ما بگو 44 00:02:11,746 --> 00:02:13,746 ،اونم به ما می‌گه، چون احمقه 45 00:02:13,746 --> 00:02:16,621 و حالا باید قبل از اینکه به باقی آدما بگه که به ما می‌گه، بکُشیمـش 46 00:02:16,621 --> 00:02:18,412 خیلی‌خب، اون چه ربطی به پست‌کردن یه گلوله داره؟ 47 00:02:18,412 --> 00:02:20,954 می‌دونی، اینطوری، ما یه پیغام ،به بولیویایی‌ها می‌فرستیم 48 00:02:20,954 --> 00:02:23,621 .ذهن‌شون رو به بازی می‌گیریم اونا بسته‌ی پستی رو باز می‌کنن 49 00:02:23,621 --> 00:02:25,246 «گلوله می‌بینن. «چی؟ 50 00:02:25,246 --> 00:02:28,954 .تلفن زنگ می‌خوره «الو؟ پاکو مُرده؟ چی؟» 51 00:02:28,954 --> 00:02:31,120 چی» کوچولو واسه تأثیر کامل، منجر می‌شه» به «چی» بزرگ 52 00:02:31,120 --> 00:02:34,912 هنک، الان نمی‌تونی این‌کارو با من بکنی، خیلی‌خب؟ 53 00:02:34,912 --> 00:02:37,371 من اینجا کامل توی دیدم. باید الان انجامـش بدم 54 00:02:37,371 --> 00:02:39,120 خیلی‌خب؟ باید همین الان انجامـش بدم 55 00:02:39,120 --> 00:02:41,120 ...خب، وقتی تأییدیه‌ی دی‌اچ‌ال رو از 56 00:02:41,120 --> 00:02:44,746 ،گرفتم www.DHL.com 57 00:02:44,746 --> 00:02:46,954 خیلی‌خب؟ اون‌موقع می‌تونی پاکو رو بکُشی 58 00:02:46,954 --> 00:02:49,287 می‌شه داداشم باشی، لطفاً؟ 59 00:02:49,287 --> 00:02:52,704 منتظر نشان رمزی بمونی؟ - هنک، من الان پاکو رو توی تیررس دارم - 60 00:02:52,704 --> 00:02:54,788 می‌زنمـش. منتظر یه گلوله‌ی وامونده نمی‌مونم 61 00:02:54,788 --> 00:02:56,329 گرچه من ترجیح می‌دم بمونی 62 00:02:56,329 --> 00:02:58,329 اوه خدای من 63 00:03:01,412 --> 00:03:04,120 باورم نمی‌شه داری این‌کارو با من !می‌کنی، پسر. کون لقت 64 00:03:04,120 --> 00:03:06,454 !کون لق تو و پزار! کون لق شماها 65 00:03:06,454 --> 00:03:09,621 گلوله پست می‌کنی؟ من توی چه سطحی قرار دارم، پسر؟ 66 00:03:09,621 --> 00:03:12,329 کچل حرومی. کون لقت، پسر 67 00:03:12,329 --> 00:03:14,454 بیخیال، منظوری نداری 68 00:03:14,454 --> 00:03:16,204 ،وبسایته زده فرستاده شده واسه تحویل 69 00:03:16,204 --> 00:03:20,454 پس گلوله‌ـه باید هر لحظه بین الان تا نیمه‌شب برسه 70 00:03:20,454 --> 00:03:23,120 به زمان بولیوی. پس فقط منتظر بمون 71 00:03:23,120 --> 00:03:24,995 ،چون اگه نمونی 72 00:03:24,995 --> 00:03:28,287 ،ما هنوز فیوس رو در اختیار داریم و من متنفرم اتفاقی براش بیوفته 73 00:03:28,287 --> 00:03:31,538 می‌دونم شما دوتا بهترین دوست‌های همدیگه‌اید 74 00:03:31,538 --> 00:03:33,788 بری؟ الو؟ 75 00:03:33,788 --> 00:03:35,870 حتماً آنتن نداشته 76 00:03:35,870 --> 00:03:37,663 پرسید حال من چطوره؟ 77 00:03:37,663 --> 00:03:40,621 نه، ولی به‌طور عجیبی درمونده به‌نظر می‌رسید 78 00:03:40,621 --> 00:03:42,621 آره، ولی دست خودم نبود به گوشم خورد 79 00:03:42,621 --> 00:03:43,912 تو یه گلوله پست کردی؟ 80 00:03:43,912 --> 00:03:46,538 این پاکو خبررسون خوبی به‌نظر میاد 81 00:03:46,538 --> 00:03:47,995 چرا اصلاً بکُشیدش؟ 82 00:03:47,995 --> 00:03:51,204 ...ببین. کُل مفهوم 83 00:03:51,204 --> 00:03:52,954 پست‌کردن گلوله 84 00:03:52,954 --> 00:03:55,704 چیزیه که قران چند سالی می‌شه داره روش فکر می‌کنه 85 00:03:55,704 --> 00:03:58,371 هوم - ...و من فکر می‌کنم این دفعه - 86 00:03:58,371 --> 00:04:00,870 می‌تونیم واقعاً خوب کار پاکو رو تموم کنیم 87 00:04:00,870 --> 00:04:03,371 !هنک 88 00:04:03,371 --> 00:04:05,954 هنک. هنک 89 00:04:05,954 --> 00:04:08,287 همین الان از خونه باهام تماس گرفتن 90 00:04:08,287 --> 00:04:11,371 خیلی‌خب - دارن جایگزین لاکی رو می‌فرستن - 91 00:04:13,120 --> 00:04:16,120 دارن... استوفکا رو می‌فرستن 92 00:04:19,162 --> 00:04:22,329 ...چی؟! اوه خدای استوفکا؟ 93 00:04:22,329 --> 00:04:23,621 داره میاد اینجا؟ 94 00:04:23,621 --> 00:04:25,496 !اوه خدای من - استوفکا کیه؟ - 95 00:04:25,496 --> 00:04:29,287 !اون بهترین آدمکُش تاریخ چچنیاست - !آره - 96 00:04:29,287 --> 00:04:31,037 !یه اسطوره - اوه! آخ! خیلی‌خب - 97 00:04:31,037 --> 00:04:34,579 اوه! هنوز حساسه، ولی اون فراتر از اسطوره‌ست - درسته، درسته - 98 00:04:34,579 --> 00:04:36,621 خیلی‌خب؟ اون تکی کُل ارتش‌ها رو از سر راه برداشته 99 00:04:36,621 --> 00:04:41,538 اون باید بالای، چقدر، صدها نفر رو کُشته باشه؟ - بیشتر. خیلی بیشتر. اون غیرواقعیه - 100 00:04:41,538 --> 00:04:44,454 کاملاً غیرواقعی - ،خیلی‌خب. من وقتی بچه بودم - 101 00:04:44,454 --> 00:04:46,663 یه بار دیدم از دیسکو خارج شد 102 00:04:46,663 --> 00:04:49,746 ،سیگار پرت کرد سمت پرنده از توی آسمون پرت شد پایین 103 00:04:49,746 --> 00:04:52,663 کِی میاد اینجا؟ - گفتن تا کمتر از یک ساعت دیگه - 104 00:04:52,663 --> 00:04:56,246 آره، خیلی سریع. این برای من و بری به چه معناست؟ 105 00:04:57,579 --> 00:05:02,663 وقتی به اونجاش برسیم، بهش رسیدگی می‌کنیم - ما احتمالاً می‌کُشیم‌تون، ولی هنوز با قران هماهنگ نکردم - 106 00:05:09,995 --> 00:05:16,246 حالا، شاهدخت بهار، گرد پری رو برای جشن رنگین‌کمان جمع می‌کنه 107 00:05:18,663 --> 00:05:20,246 خانم‌تولد 108 00:05:21,204 --> 00:05:23,079 بیاید دورزدن‌هاش رو بشمریم 109 00:05:23,079 --> 00:05:29,912 ...یک، دو، سه، چهار 110 00:05:29,912 --> 00:05:32,079 صبر کن - ...پنج، شش - 111 00:05:32,079 --> 00:05:34,788 الو؟ - سلی، مایک‌ـم - 112 00:05:34,788 --> 00:05:37,496 حال تقریباً مشتری موردعلاقه‌ام چطوره؟ - خوب، خوب، عالی‌ام - 113 00:05:37,496 --> 00:05:40,621 امروز عصری یه آزمون داری - امروز؟ اوه، عجب - 114 00:05:40,621 --> 00:05:44,454 ،شبکه‌ای. نسخه‌ی تلویزیونی فیلم مت دیمون «ما باغ وحش خریدیم» 115 00:05:44,454 --> 00:05:47,037 فقط به‌جای پدره، یه دختر هزاره‌ای وجود داره [ اشاره به افرادی که در اوایل قرن 21 به بلوغ می‌رسند ] 116 00:05:47,037 --> 00:05:48,204 تو رو شخصاً خواستن 117 00:05:48,204 --> 00:05:49,788 واقعاً؟ واسه نقش اصلی؟ - ...هجده - 118 00:05:49,788 --> 00:05:53,120 ،نه، نقش یه مادره نقش اساسی توی قسمت داره 119 00:05:53,120 --> 00:05:56,329 خیلی خوبه. پس مثل یه مادر هزاره‌ایه؟ - نمی‌دونم. هنوز نخوندمـش - 120 00:05:56,329 --> 00:05:57,621 می‌تونم بهش بگو تو میای؟ 121 00:05:57,621 --> 00:05:59,079 البته - بیست‌وچهار - 122 00:05:59,079 --> 00:06:01,412 عالیه - بیست‌وپنج - 123 00:06:01,412 --> 00:06:02,371 !عزیز دلم 124 00:06:02,371 --> 00:06:03,829 !ربکا! ربکا 125 00:06:03,829 --> 00:06:05,746 تُف. اوه، ببخشید - حالت خوبه، عزیزم؟ - 126 00:06:05,746 --> 00:06:07,371 حالش خوبه؟ - اوه خدای من - 127 00:06:16,538 --> 00:06:18,621 باید دستم انداخته باشی 128 00:06:21,037 --> 00:06:22,995 اوه، کون لقت 129 00:06:24,287 --> 00:06:27,037 این بدجور احمقانه‌ست 130 00:06:36,474 --> 00:06:38,474 « کلاس بازیگری » 131 00:06:44,621 --> 00:06:46,037 خیلی خوبه 132 00:06:46,037 --> 00:06:47,788 خیلی خوبه. عالیه 133 00:06:47,788 --> 00:06:49,746 بسیارخب. بسه. بسه 134 00:06:49,746 --> 00:06:51,995 بجنبید، بیرون. برید، برید، برید 135 00:06:51,995 --> 00:06:54,037 برگردید سر کارتون. برو 136 00:06:54,037 --> 00:06:56,496 این یکی آویزون می‌شه روی دیوار 137 00:06:56,496 --> 00:07:01,037 استوفکا. به آمریکا خوش اومدی 138 00:07:01,037 --> 00:07:02,204 ها 139 00:07:02,300 --> 00:07:04,888 ،حالا، قبل از اینکه بدونیم داری میای 140 00:07:04,889 --> 00:07:10,333 این پسره بری رو فرستادیم، تا یه کاری برامون انجام بده 141 00:07:11,000 --> 00:07:15,260 ،وقتی کارش تموم بشه برمی‌گرده و تو باید بکُشی‌ـش 142 00:07:15,263 --> 00:07:16,666 !تق 143 00:07:17,999 --> 00:07:20,555 و اون مردی رو که اونجاست 144 00:07:21,246 --> 00:07:22,329 !تق 145 00:07:24,079 --> 00:07:25,704 قهوه‌ای چیزی می‌خوای؟ 146 00:07:25,704 --> 00:07:27,037 بیا داخل - نه - 147 00:07:28,329 --> 00:07:30,246 ترجیح می‌دم اینجا بشینم 148 00:07:30,246 --> 00:07:32,788 !خیلی‌خب... اوه 149 00:07:32,788 --> 00:07:34,954 ...این 150 00:07:35,954 --> 00:07:37,829 مال پدرم بود 151 00:07:37,829 --> 00:07:41,079 می‌دونم اگه بود دلش می‌خواست مال شما باشه 152 00:07:50,246 --> 00:07:51,746 اولین باره اومدی لس‌آنجلس؟ 153 00:07:51,746 --> 00:07:53,246 ،آره، متوجه شدم 154 00:07:53,246 --> 00:07:55,538 چیزی که با اون گنده‌بکه داشتید در موردش صحبت می‌کردید 155 00:07:55,538 --> 00:07:58,788 ...وقتی همکارم برگرده، قراره 156 00:07:59,912 --> 00:08:02,204 !ما رو بکُشید، آره؟ تق 157 00:08:03,579 --> 00:08:07,454 ...می‌دونی، یه حالت دیگه هم از این وجود داره 158 00:08:08,704 --> 00:08:10,579 که اون‌کارو نمی‌کنی 159 00:08:10,579 --> 00:08:13,079 ...کُل زندگی‌ـم 160 00:08:13,079 --> 00:08:15,579 ...از وقتی پسربچه بودم 161 00:08:15,579 --> 00:08:17,954 مرگ وجود داشته 162 00:08:17,954 --> 00:08:21,120 خب، تو یه کارتون «سیرک خانوادگی» تمام‌وکمالی 163 00:08:21,120 --> 00:08:25,496 ماس، ماس، ماس، ماس، ماس - چیه، چیه، چیه، چیه، چیه؟ - 164 00:08:25,496 --> 00:08:28,204 ...همین الان با مدیر باشگاهه صحبت کردم - چی؟ - 165 00:08:28,204 --> 00:08:29,704 که رایان توش کار می‌کرد - آها؟ - 166 00:08:29,704 --> 00:08:32,287 و مشخص شد که رومیو مدیسون 167 00:08:32,287 --> 00:08:36,162 داشت به زن قران «آموزش» می‌داد 168 00:08:37,621 --> 00:08:39,371 «آموزش» - اوه، تُف - 169 00:08:39,371 --> 00:08:41,162 مثلاً درش می‌ذاشت. درش می‌ذاشت - انگیزه - 170 00:08:41,162 --> 00:08:44,870 پس، می‌دونیم چرا چچنی‌ها می‌خوان رایان رو بکُشن 171 00:08:44,870 --> 00:08:46,788 ولی کی چچنی‌ها رو کُشت؟ 172 00:08:46,788 --> 00:08:50,371 می‌دونی، احساس می‌کنم تیرانداز ناشناس احتمالاً از رایان حفاظت می‌کنه، درسته؟ 173 00:08:50,371 --> 00:08:53,454 خب، احتمالاً یه نفر از باشگاه ،یا کلاس بازیگریه 174 00:08:53,454 --> 00:08:57,995 چون رایان خارج از این دو مکان زندگی زیادی نداشت، درسته؟ 175 00:08:57,995 --> 00:09:01,496 بسیارخب، بچه‌ها. امید به اینه که شما روی فضاهای شخصی‌تون کار کردید 176 00:09:01,496 --> 00:09:02,746 نیک، نوبت توئه 177 00:09:02,746 --> 00:09:05,204 چرا نمیای این بالا و همه‌مون رو مات و مبهوت کنی؟ 178 00:09:05,204 --> 00:09:06,287 خیلی‌خب 179 00:09:06,287 --> 00:09:08,371 بذار فضات رو ببینیم 180 00:09:12,746 --> 00:09:15,663 عجب. من توی اتاق خواب دوران بچگی‌ـمم 181 00:09:15,663 --> 00:09:19,037 اوه، ببینید، توپه از مسابقه‌ی قهرمانی 182 00:09:20,329 --> 00:09:21,329 !اوه 183 00:09:22,496 --> 00:09:24,788 اوه، صندوق اسباب‌بازی‌هام 184 00:09:30,037 --> 00:09:31,538 وای 185 00:09:31,538 --> 00:09:34,120 عروسک‌های خواهرم اینجا چی‌کار می‌کنه؟ 186 00:09:34,120 --> 00:09:36,246 به‌نظرم کافیه. ممنون 187 00:09:36,246 --> 00:09:41,870 ،من با پسر چهارده ساله‌م توی باغ وحش دوست‌ـمم که وقتی چهارده سالم بود، باردارش شدم 188 00:09:44,371 --> 00:09:48,496 پسرم مضطربه، چون رسیدیم سر گودال میمون 189 00:09:51,079 --> 00:09:52,704 ،بهم بگو، سلی 190 00:09:52,704 --> 00:09:54,079 چی توی گودال میمونه؟ 191 00:09:55,538 --> 00:09:56,538 میمون‌ها 192 00:09:56,538 --> 00:09:58,746 خیلی‌خب، بری، آره، ما مشخص کردیم 193 00:09:58,746 --> 00:10:01,995 ،که توی اتاق خواب توئیم پس چی می‌بینی؟ 194 00:10:01,995 --> 00:10:03,371 ...آم 195 00:10:05,329 --> 00:10:09,246 صندوق اسباب‌بازی؟ - از اتاق نیک استفاده نکن - 196 00:10:09,246 --> 00:10:11,621 مسئولیت اصلی هر بازیگری 197 00:10:11,621 --> 00:10:14,829 اینه که واقعیت به‌وجود بیاره و اجازه بده بیننده توش زندگی کنه 198 00:10:14,829 --> 00:10:16,999 اوهوم - خب، ما الان کجائیم؟ - 199 00:10:20,496 --> 00:10:21,995 هرجایی. یه جایی بودی دیگه 200 00:10:21,995 --> 00:10:23,454 بجنب. کجا بودی؟ 201 00:10:23,454 --> 00:10:26,246 خواربار فروشی - داری ازم می‌پرسی یا داری بهم می‌گی؟ - 202 00:10:26,246 --> 00:10:27,412 نه، توی یه خواربار فروشی بودم 203 00:10:27,412 --> 00:10:28,912 بسیارخب، ما توی یه خواربار فروشی هستیم 204 00:10:28,912 --> 00:10:30,412 بسیارخب، بفرما. این عالیه 205 00:10:30,412 --> 00:10:32,037 روی اون قفسه‌ها چی می‌بینی؟ 206 00:10:33,788 --> 00:10:36,496 آدامس - آدامس دم پیشخوانه، بری - 207 00:10:36,496 --> 00:10:38,037 خیلی‌خب؟ شروع کنیم 208 00:10:38,037 --> 00:10:41,037 .داریم توی راهرو قدم می‌زنیم چرخ‌دستی‌ـت رو بگیر 209 00:10:41,037 --> 00:10:42,954 چرخ‌دستی‌ـت رو بگیر. خیلی‌خب؟ - وانمود به انجام این‌کار کنم؟ - 210 00:10:42,954 --> 00:10:44,912 دسته‌شو احساس می‌کنی؟ - آره - 211 00:10:44,912 --> 00:10:47,788 همینه. حالا، یه نگاه به اطراف بنداز 212 00:10:47,788 --> 00:10:48,870 چی می‌بینی؟ 213 00:10:50,829 --> 00:10:53,870 سوپ - سوپ می‌بینی. چه نوع سوپی؟ - 214 00:10:53,870 --> 00:10:56,412 آم... سوپ مرغ؟ 215 00:10:56,412 --> 00:10:58,079 آبگوشت؟ - نمی‌دونم - 216 00:10:58,079 --> 00:10:59,704 منظورت چیه نمی‌دونی؟ - نمی‌دونم - 217 00:10:59,704 --> 00:11:01,079 فقط به قفسه نگاه کن - نمی‌تونم - 218 00:11:01,079 --> 00:11:02,246 چرا؟ - یه نفر خریدش - 219 00:11:02,246 --> 00:11:03,704 کسی نخریدش. اون یه دروغ‌ـه 220 00:11:03,704 --> 00:11:05,870 دست‌هات رو از جیب‌ـت درآر. قوز نکن 221 00:11:05,870 --> 00:11:08,246 تو گیر کردی. بری، ازت می‌خوام تسلیم بشی 222 00:11:08,246 --> 00:11:10,162 نه، نه. تغییر موقعیت نده، حرکت نکن 223 00:11:10,162 --> 00:11:11,788 دست‌هات رو از جیب‌ـت درآر 224 00:11:11,788 --> 00:11:14,162 فقط... تسلیم شو 225 00:11:14,162 --> 00:11:16,412 تسلیم سوپ شو، بری 226 00:11:16,412 --> 00:11:18,037 نمی‌دونم یعنی چی - بیا یه سوپ برداریم - 227 00:11:18,037 --> 00:11:19,746 ...من نمی - بیا یه سوپ برداریم - 228 00:11:19,746 --> 00:11:21,287 سوپ موردعلاقه‌ت 229 00:11:22,287 --> 00:11:24,538 من فقط سوپ آبکی دوست دارم - کمک لازم دارم - 230 00:11:24,538 --> 00:11:25,746 بچه‌ها، لطفاً 231 00:11:25,746 --> 00:11:28,454 سوپ چه احساسی برات تداعی می‌کنه؟ 232 00:11:30,079 --> 00:11:31,788 تشنگی؟ - تشنگی؟ - 233 00:11:31,788 --> 00:11:33,371 تشنگی که احساس نیست - نه - 234 00:11:33,371 --> 00:11:35,204 ارتباط عاطفی‌ـت نسبت به سوپ چیه؟ 235 00:11:35,204 --> 00:11:38,538 مثلاً برای من، احساس می‌کنم به‌نحوی مرتبط به رابطه‌ت با مادرته 236 00:11:38,538 --> 00:11:40,704 مثلاً، شاید مریضی وجود داشت - مریضی. آره - 237 00:11:40,704 --> 00:11:42,704 آره، مثل دل‌درد یا سرماخوردگی - آره - 238 00:11:42,704 --> 00:11:45,496 سرطان. آره، کُلی - کُلی سرطان وجود داره - 239 00:11:45,496 --> 00:11:48,037 می‌شه از موضوع دور نشیم؟ - آره، احتمالاً - 240 00:11:48,037 --> 00:11:51,329 به احتمال زیاد در مورد مادره‌ست، مثلاً - ببخشید - 241 00:11:51,329 --> 00:11:53,829 .من کاراگاه ماس هستم ایشون کاراگاه لوچ 242 00:11:53,829 --> 00:11:55,788 چه دوست‌داشتنی. ما وسط کلاس‌ـیم 243 00:11:55,788 --> 00:11:59,538 دوست داریم با همه‌تون در مورد رایان مدیسون صحبت کنیم 244 00:12:01,870 --> 00:12:04,663 بسیارخب، بیاید یه استراحت طولانی کنیم 245 00:12:04,663 --> 00:12:06,870 ...تو در مورد چیز فکر کن دست‌هات رو از جیب‌ـت درآر 246 00:12:06,870 --> 00:12:08,204 ای‌بابا - به سوپ فکر کن - 247 00:12:08,204 --> 00:12:10,496 بیاید توی دفتر من انجامـش بدیم 248 00:12:11,912 --> 00:12:15,329 استوفکا، بذار یه چیزی بهت بگم 249 00:12:15,329 --> 00:12:19,788 می‌ری توی بزرگراه ده، جاده‌ی ترا اقلیمی کریستوفر کلمبوس‌ـه 250 00:12:19,788 --> 00:12:23,496 می‌تونی همینطوری برونی و هر کی که دلت می‌خواد، بشی 251 00:12:23,496 --> 00:12:26,246 این کشوریه که سوپرمن رو ابداع کرد 252 00:12:26,246 --> 00:12:27,538 و زن‌ها 253 00:12:27,538 --> 00:12:29,704 !اوه خدای من، زن‌های اینجا 254 00:12:29,704 --> 00:12:32,204 استوفکا، اونا عاشق اون لهجه‌ت می‌شن 255 00:12:32,204 --> 00:12:37,037 اگه... یه چندتا دختر توی کلیولند می‌شناسم ...که عاشق 256 00:12:37,037 --> 00:12:39,412 تو چندسالته، استوفکا؟ 257 00:12:39,412 --> 00:12:41,579 ‏‏54 258 00:12:41,579 --> 00:12:43,621 یا پیغمبر 259 00:12:43,621 --> 00:12:45,287 خیلی‌خب. خیلی‌خب 260 00:12:45,287 --> 00:12:48,538 ...یه دختر می‌شناسم - هیچی واسه من وجود نداره - 261 00:12:50,079 --> 00:12:52,663 ،من یه همسر داشتم 262 00:12:52,663 --> 00:12:54,704 یه بچه 263 00:12:54,704 --> 00:12:56,704 ولی من رو ترک کردن 264 00:12:58,120 --> 00:13:00,371 اون گفت من علیل‌ـم 265 00:13:01,704 --> 00:13:04,246 تو حرف از آزادی می‌زنی؟ 266 00:13:04,246 --> 00:13:06,912 ،تا زمانی که برای اونا کار کنم من هیچوقت آزاد نیستم 267 00:13:08,120 --> 00:13:10,120 همیشه یه‌جور خواهد بود 268 00:13:11,579 --> 00:13:13,579 ...کُل زندگی‌ـم 269 00:13:13,579 --> 00:13:15,788 ...از زمانی که بچه بودم 270 00:13:15,788 --> 00:13:17,621 مرگ وجود داشته 271 00:13:21,162 --> 00:13:25,788 فقط یک راه خروج واقعی وجود داره 272 00:13:27,995 --> 00:13:29,538 آره، نصف اون قضیه رو گرفتم، استوف 273 00:13:29,538 --> 00:13:31,954 ،اگه بتونی گوشی من رو از این جیب‌ـم درآری 274 00:13:31,954 --> 00:13:34,287 ...می‌تونم یه دختر بهت نشون بدم !چروکی‌ـه [ قبیله‌ای از سرخ‌پوستان ] 275 00:13:34,287 --> 00:13:35,870 واقعاً سرکشه 276 00:13:47,120 --> 00:13:48,412 چی‌کار کردی؟ 277 00:13:51,954 --> 00:13:53,246 خیلی‌خب، اسم‌تون؟ 278 00:13:53,246 --> 00:13:55,621 بری برکمن - ساشا بکستر - 279 00:13:55,621 --> 00:13:57,870 سلی رید - و شغل‌تون - 280 00:13:57,870 --> 00:14:01,246 من یه بازیگرم... و یه قهوه‌چی 281 00:14:01,246 --> 00:14:03,371 من یه بازیگرم - من توی فروشگاه قطعات ماشین کار می‌کنم - 282 00:14:03,371 --> 00:14:06,746 من سه‌تا از شعبه‌های باشگاه «کورز» رو مدیریت می‌کنم 283 00:14:06,746 --> 00:14:08,704 چی؟ - کورز - 284 00:14:08,704 --> 00:14:10,037 کورز؟ - کورز - 285 00:14:10,037 --> 00:14:11,287 کورز؟ - کوروز - 286 00:14:11,287 --> 00:14:13,287 اوه، کوروز. باشگاهه. باشگاهه - درسته، کوروز - 287 00:14:13,287 --> 00:14:15,995 ...توی این وب سریاله بازی کردم خب، یه وب سریال نبود 288 00:14:15,995 --> 00:14:21,538 ...یه ویدیؤ یوتیوب بود، ولی ولی 249 تا بازدید داشته 289 00:14:21,538 --> 00:14:23,746 آب ندارید؟ - یه‌خرده مضطرب به‌نظر می‌رسید - 290 00:14:23,746 --> 00:14:25,538 نه - من سوگند خوردم که حقیقت رو بگم؟ - 291 00:14:25,538 --> 00:14:28,454 تو کُشتی‌ـش؟ - نه - 292 00:14:28,454 --> 00:14:30,995 چی؟ چطوری؟ چطوری؟ 293 00:14:39,954 --> 00:14:41,037 می‌شه یه‌خرده دیگه بهم بدید؟ 294 00:14:41,037 --> 00:14:42,663 احساس‌تون نسبت به اقای مدیسون چیه؟ 295 00:14:42,663 --> 00:14:44,454 اون بهترین کمک‌دستم بود 296 00:14:44,454 --> 00:14:47,079 ...اون طعمه بود. منم 297 00:14:47,079 --> 00:14:48,704 دسته‌ای که باهاش ماهی می‌گیری 298 00:14:48,704 --> 00:14:50,329 پسر خوبی به‌نظر می‌رسید 299 00:14:50,329 --> 00:14:51,995 من و رایان کُلی صحنه با هم انجام دادیم 300 00:14:51,995 --> 00:14:54,329 شکسپر عاشق» رو انجام دادیم. اون فیلم رو» - دیدید؟ - نه 301 00:14:54,329 --> 00:14:56,995 شکستن امواج» رو انجام دادیم. اون فیلم رو» - دیدید؟ - نه 302 00:14:56,995 --> 00:14:58,496 داگویل» رو انجام دادیم. اون فیلم رو دیدید؟» 303 00:14:58,496 --> 00:14:59,829 نه - نه، وایسا. اون‌یکی رو دیدم - 304 00:14:59,829 --> 00:15:01,412 ،خون حقیقی» رو با هم انجام دادیم» 305 00:15:01,412 --> 00:15:04,162 اون کُلی دیالوگ گفت، و من نتونستم چیز زیادی بگم 306 00:15:04,162 --> 00:15:08,412 چیز دیگه‌ای به فکرتون میاد که برای تحقیقات مفید باشه؟ 307 00:15:08,412 --> 00:15:10,995 نه - خیلی‌خب. پس، ممنون که - تشریف آوردید، آفای برکمن 308 00:15:10,995 --> 00:15:13,162 آره؟ خیلی‌خب. ممنون، بچه‌ها - آره، می‌تونید برید - 309 00:15:19,000 --> 00:15:23,777 « !نوهو هنک: چیزی تا رسیدن گلوله نمونده » « نوهو هنک: طاقت بیار، جیگر» 310 00:15:23,870 --> 00:15:25,204 احمق بی‌مغز 311 00:15:25,204 --> 00:15:28,621 جای دیگه‌ای باید باشی، بری؟ - نه. نه - 312 00:15:28,621 --> 00:15:32,912 هی... آقای کوسنو، واقعاً به‌خاطر اجرام توی کلاس متأسفم 313 00:15:32,912 --> 00:15:34,788 ...من واقعاً نمی‌تونستم چیزی ببینم 314 00:15:34,788 --> 00:15:36,538 بری، دلت می‌خواد یه بازیگر بشی؟ - اوهوم - 315 00:15:36,538 --> 00:15:38,538 باید سر راه خودت قرار نگیری - خیلی‌خب - 316 00:15:38,538 --> 00:15:42,371 ،زندگی در مورد ریسک‌کردنه در مورد انتخاب خطرناک کردنه 317 00:15:42,371 --> 00:15:45,287 خیلی‌خب - بسیارخب، اینم از یه داستان کوچولو - فقط واسه روشن‌کردن موضوع 318 00:15:45,287 --> 00:15:49,704 «من یه بار واسه نقش اون یارو که توی «فول هاوس ،از خونه سرقت کرد، آزمون دادم 319 00:15:49,704 --> 00:15:53,538 و یه اسلحه‌ی برتاء پُر با خودم بردم توی آزمون 320 00:15:53,538 --> 00:15:57,412 فقط واسه اینکه وزن‌ـش رو احساس کنم - عجب - 321 00:15:57,412 --> 00:16:00,704 نقش رو گرفتید؟ - اوه، اونا کنترل‌شون رو از دست دادن - 322 00:16:00,704 --> 00:16:02,870 حالا ببین، تو توی یه پوسته‌ای 323 00:16:02,870 --> 00:16:06,621 باید ازش خارج بشی، و من حکایت بی‌نقص‌ـش رو برات دارم 324 00:16:06,621 --> 00:16:09,538 ده سی‌سی از ممت خالص [ دیوید ممت: نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس و کارگردان آمریکایی ] 325 00:16:11,746 --> 00:16:14,538 ممت؟ - آره، تو قراره نقش بلیک - 326 00:16:14,538 --> 00:16:18,079 از فیلم «گلن‌گری گلن راس» رو بازی کنی 327 00:16:18,079 --> 00:16:20,162 دیالوگ‌ها رو برات می‌فرستم 328 00:16:20,162 --> 00:16:22,538 :اینم از تنها کارگردانی من 329 00:16:22,538 --> 00:16:24,788 بذار گربه بیاد بیرون [ ایهام: بذار دونسته بشه ] 330 00:16:25,829 --> 00:16:27,246 شب‌بخیر - شب‌بخیر - 331 00:16:27,246 --> 00:16:29,079 هی، بری - هی - 332 00:16:29,079 --> 00:16:31,037 هی. یه آزمون گرفتم - اوه، ایول - 333 00:16:31,037 --> 00:16:34,412 خب، راست‌ـش، مایک گفت که سازنده‌ها من رو شخصاً خواستن 334 00:16:34,412 --> 00:16:36,246 اوه، عجب. وایسا، مایک کیه؟ 335 00:16:36,246 --> 00:16:37,371 مدیربرنامه‌م - اوه - 336 00:16:37,371 --> 00:16:39,079 ،خب، در حقیقت، اون مدیربرنامه‌ی غیر رسمی‌مـه 337 00:16:39,079 --> 00:16:40,912 ،ولی به محض اینکه یه نقش بگیرم می‌شه مدیربرنامه‌م 338 00:16:40,912 --> 00:16:42,579 منصفانه به‌نظر میاد - هوم. می‌تونی من رو برسونی؟ - 339 00:16:42,579 --> 00:16:44,912 خیلی کمک‌حال می‌شه توی ماشین دیالوگ‌ها رو مرور کنم 340 00:16:44,912 --> 00:16:46,162 ...آم 341 00:16:47,454 --> 00:16:49,454 نمی‌تونم 342 00:16:49,454 --> 00:16:50,704 اوه. باشه 343 00:16:50,704 --> 00:16:53,621 خب، چقدر... چقدر طول می‌کشه؟ 344 00:16:53,621 --> 00:16:54,912 زیاد طول نمی‌کشه. قول می‌دم 345 00:17:00,829 --> 00:17:02,538 هی، کاراگاه - هوم؟ - 346 00:17:02,538 --> 00:17:05,287 می‌دونی، من به‌قدر کافی پشت ماشین پلیس نشستم 347 00:17:05,287 --> 00:17:07,371 زیر و روی حرفه‌تون رو بلدم 348 00:17:07,371 --> 00:17:11,037 اوهوم؟ - ،از اینجایی که وایسادم - 349 00:17:11,037 --> 00:17:12,954 تمام گزینه‌ها رو تیک بزن 350 00:17:14,371 --> 00:17:15,870 تو مثلاً کی باید باشی؟ 351 00:17:15,870 --> 00:17:17,621 من این مکان رو می‌گردونم 352 00:17:18,995 --> 00:17:21,663 باهات تماس می‌گیرم 353 00:17:26,162 --> 00:17:27,454 قسم می‌خورم 354 00:17:27,454 --> 00:17:29,788 فقط داشتم گپ دوستانه می‌زدم 355 00:17:29,788 --> 00:17:32,538 هنیبال لکتربازی در نمیاوردم 356 00:17:32,538 --> 00:17:35,704 چرا باید این‌کارو بکنه؟ 357 00:17:35,704 --> 00:17:38,829 اون در اوج حرفه‌ش قرار داشت 358 00:17:40,246 --> 00:17:42,162 نمی‌تونم به خانواده‌م بگم 359 00:17:43,079 --> 00:17:45,870 خیلی عصبانی می‌شن 360 00:17:47,120 --> 00:17:49,162 این ممکنه نابودمون کنه 361 00:17:49,162 --> 00:17:54,162 ،دارم می‌بینم که کمی احساس نگرانی می‌کنی و متعجب‌ـم 362 00:17:54,162 --> 00:17:58,912 ،ولی، بخوام روراست باشم از نظرم خوشاینده که با احساسات‌ـت‌ روراستی 363 00:17:58,912 --> 00:18:01,079 نه. ضعفه 364 00:18:01,079 --> 00:18:02,246 !نه 365 00:18:02,246 --> 00:18:04,120 اون حرف‌های خانواده‌تـه 366 00:18:04,120 --> 00:18:05,954 واضحه که اونا باهات بد تا کردن 367 00:18:05,954 --> 00:18:10,371 ،نه، چیزی که نیاز داری، اگه روراست باشیم ،یه آدمکُش در سطح جهانیه 368 00:18:10,371 --> 00:18:12,995 و من بر حسب اتفاق، با یکی‌شون صمیمی‌ام 369 00:18:14,538 --> 00:18:15,870 بری؟ 370 00:18:15,870 --> 00:18:18,663 اون پسرته؟ اون پسر کوچولویی که افتاد توی گودال میمون؟ 371 00:18:18,663 --> 00:18:20,704 آره 372 00:18:20,704 --> 00:18:22,870 ،و زمانی که اون پایین بود ...چندتا چیز یاد گرفت 373 00:18:22,870 --> 00:18:26,995 در مورد اینکه چطور زندگی همیشه ،طبق برنامه پیش نمی‌ره 374 00:18:26,995 --> 00:18:29,329 ،و زمانی که یه دوست احتیاج داری 375 00:18:29,329 --> 00:18:32,204 گاهی اوقات در مکان‌های غیرمنتظره پیداش می‌کنی 376 00:18:33,454 --> 00:18:36,704 حق با توئه - نه. حق با اوناست - 377 00:18:36,704 --> 00:18:39,079 این حیوانات کُلی چیز واسه یاددادن به ما دارن 378 00:18:39,079 --> 00:18:41,079 اونا... حیوانات باورنکردنی‌ای هستن؟ 379 00:18:41,079 --> 00:18:43,579 آره - باورنکردنی یا شگفت‌انگیز؟ - 380 00:18:43,579 --> 00:18:45,412 «اونا حیوانات شگفت‌انگیزی هستن» 381 00:18:45,412 --> 00:18:47,246 اونا حیوانات شگفت‌انگیزی هستن 382 00:18:47,246 --> 00:18:50,704 بی‌پرده، سرشتی، همدل 383 00:18:52,704 --> 00:18:54,746 اون شگفت‌انگیز بود - ممنون - 384 00:18:54,746 --> 00:18:56,037 ...هی، به‌نظرت 385 00:18:56,037 --> 00:19:00,538 ،می‌دونی، زمانی که کوسنو آثار ممت رو برام فرستاد 386 00:19:00,538 --> 00:19:02,829 ...به‌نظرت شاید بتونی کمک‌ـم کنی - سلی؟ - 387 00:19:02,829 --> 00:19:04,079 الان برات آماده‌ایم 388 00:19:04,079 --> 00:19:05,777 برام آرزوی موفقیت کن - موفق باشی - 389 00:19:07,120 --> 00:19:08,999 هی، منتظرم می‌مونی دیگه، درسته؟ 390 00:19:09,621 --> 00:19:12,454 اوه... آره. البته 391 00:19:16,579 --> 00:19:18,663 ممنون. سلام 392 00:19:18,663 --> 00:19:20,246 سلام 393 00:19:21,287 --> 00:19:22,954 سلی 394 00:19:22,954 --> 00:19:23,995 لیو؟ 395 00:19:25,120 --> 00:19:27,246 !هی، دختر - سلام - 396 00:19:27,246 --> 00:19:29,954 سلام - ...اوه خدای من. خیلی خوبه - 397 00:19:29,954 --> 00:19:32,287 من و سلی توی شش قسمت از 398 00:19:32,287 --> 00:19:34,746 این سریاله در مورد «رولر دربی» باهم بازی کردیم [ نوعی مسابقه‌ی ورزشی تیمی ] 399 00:19:34,746 --> 00:19:37,454 سلی که اینجاست ستاره‌ی سریال بود 400 00:19:37,454 --> 00:19:40,579 تو... تو عالی به‌نظر میای 401 00:19:40,579 --> 00:19:42,621 ممنون. عجب. من... عجب 402 00:19:42,621 --> 00:19:44,371 تو هم همینطور - اوه، ممنون - 403 00:19:44,371 --> 00:19:45,995 لاغر شدی 404 00:19:45,995 --> 00:19:48,621 خب، سریاله چی بود؟ - اوه، به گوش‌تون نخورده - 405 00:19:48,621 --> 00:19:50,746 اصلاً پخش نشد - خیلی خوب بود - 406 00:19:50,746 --> 00:19:53,538 فقط در رابطه با یه سری حوادث جهانی بدشانسی آوردیم 407 00:19:53,538 --> 00:19:55,454 اوه، خیلی بَده. اسمـش چی بود؟ 408 00:19:55,454 --> 00:19:57,788 بانی و بمب‌اندازهای بوستون 409 00:19:57,788 --> 00:19:59,120 اوه، تُف 410 00:19:59,120 --> 00:20:02,287 آره، دلخراش بود... معلومه که جفت قضیه‌ها 411 00:20:02,287 --> 00:20:05,120 ...بسیار دلخراش. من - بسیار دلخراش - 412 00:20:05,120 --> 00:20:07,995 پس، وایسا، الان دیگه با آدمای تعیین نقش کار می‌کنی؟ 413 00:20:08,995 --> 00:20:10,704 نه 414 00:20:10,704 --> 00:20:13,329 چی... نه، نه، من توی سریالم 415 00:20:13,329 --> 00:20:18,371 من کسی هستم که باغ وحش رو خرید 416 00:20:22,287 --> 00:20:25,912 ...چیزه... چیزه... تو نقش اصلی هستی؟ تو 417 00:20:25,912 --> 00:20:29,162 !عجب. عجب 418 00:20:29,162 --> 00:20:31,204 این... معرکه‌ست 419 00:20:31,204 --> 00:20:35,246 گوش کن، پس من از گروه تعیین نقش خواستم که تو رو برای این آزمون انتخاب کنن 420 00:20:35,246 --> 00:20:38,120 اوهوم - ...از نظر اونا تو مناسب نبودی - 421 00:20:38,120 --> 00:20:40,162 اوهوم - ...ولی من برات جنگیدم - 422 00:20:40,162 --> 00:20:43,579 اوهوم - چون واقعاً واقعاً می‌خوام این نقش رو بگیری - 423 00:20:43,579 --> 00:20:45,329 ممنون 424 00:20:45,329 --> 00:20:47,079 بترکون، باشه؟ 425 00:20:49,037 --> 00:20:51,788 اون پسرت بود؟ 426 00:20:51,788 --> 00:20:55,246 چی؟ اون پسر کوچولویی که افتاد توی گودال میمون؟ 427 00:20:57,496 --> 00:21:00,995 ...آره. و زمانی که اون پایین بودم، من 428 00:21:00,995 --> 00:21:03,538 اوه. ببخشید 429 00:21:05,371 --> 00:21:10,329 ،آره، و زمانی که اون پایین بود ...چندتا چیز یاد گرفت 430 00:21:10,329 --> 00:21:13,954 در مورد اینکه چطور زندگی همیشه ،طبق برنامه پیش نمی‌ره 431 00:21:13,954 --> 00:21:15,412 ...و 432 00:21:16,870 --> 00:21:18,663 ...ببخشید، این رو می‌دونم. من 433 00:21:20,120 --> 00:21:22,204 در مورد اینکه چطور زندگی همیشه ،طبق برنامه پیش نمی‌ره 434 00:21:22,204 --> 00:21:25,037 ،و زمانی که یه دوست احتیاج داری 435 00:21:25,037 --> 00:21:27,704 در مکان‌های غیرمنتظره پیداش می‌کنی 436 00:21:29,037 --> 00:21:30,579 ...واقعاً متأسفم 437 00:21:32,037 --> 00:21:34,579 می‌شه... می‌شه از اول شروع کنیم؟ 438 00:21:34,579 --> 00:21:36,912 ،آره، خب، می‌دونی، قضیه اینه که 439 00:21:36,912 --> 00:21:38,329 تو پخش‌وپلا شدی، قران 440 00:21:38,329 --> 00:21:41,037 تو و افرادت، درهم و برهمید 441 00:21:42,454 --> 00:21:44,912 ...دقیقاً 442 00:21:44,912 --> 00:21:48,329 چی می‌خوای؟ - من چیزی که بولیویایی‌ها دارن رو می‌خوام - 443 00:21:48,329 --> 00:21:52,454 اونا توی «سیلمار» انبار دارن که می‌دونم کُلی پول ازش درمیاد [ محله‌ای در لس‌آنجلس ] 444 00:21:52,454 --> 00:21:56,037 بولیویایی‌ها. اونا همون ننه‌خراب‌های کوتوله نیستن؟ 445 00:21:56,037 --> 00:21:58,912 از لحاظ آماری، یکی از قدکوتاه‌ترین ،ملت‌های روی زمین 446 00:21:58,912 --> 00:22:00,412 ولی خیلی پست‌فطرت‌ـن 447 00:22:00,412 --> 00:22:03,037 ،پس، اونا انباری رو دارن که تو می‌خوای 448 00:22:03,037 --> 00:22:06,162 پس باید بری سراغ همون، اموال 449 00:22:06,162 --> 00:22:11,954 .تو سعی داری یه جوّی با یه گلوله ایجاد کنی اونا اعمال جانبی هستن. این که تئاتر نیست 450 00:22:11,954 --> 00:22:13,663 کسب‌وکاره - !آره - 451 00:22:13,663 --> 00:22:18,037 دی‌اچ‌ال نشون می‌ده که گلوله ده دقیقه‌ی پیش، تحویل داده و امضا شد 452 00:22:18,037 --> 00:22:20,621 می‌بینی، دقیقاً دارم در مورد همین صحبت ‌می‌کنم 453 00:22:20,621 --> 00:22:22,412 هنک. برو 454 00:22:22,412 --> 00:22:24,621 !چی؟ بیخیال، پسر 455 00:22:24,621 --> 00:22:26,788 همینیه که می‌خواستیم - !برو بیرون - 456 00:22:27,746 --> 00:22:29,079 بذار آدم‌بزرگ‌ها صحبت کنن 457 00:22:30,204 --> 00:22:34,120 پس می‌رم به بری می‌گم. ای‌بابا 458 00:22:34,120 --> 00:22:35,663 ممنون 459 00:22:35,663 --> 00:22:39,371 ،ببین، اگه می‌خوای توجه یه مرد رو جلب کنی یه چیزی رو ازش بگیر 460 00:22:39,371 --> 00:22:41,829 اسم... اسم این یارو بولیویاییه چیه؟ 461 00:22:41,829 --> 00:22:47,162 کریستوبال سیفوئنتس. اون مرد... دیوونه‌ایه 462 00:22:47,162 --> 00:22:50,329 نه. خودت رو دست‌کم نگیر، گنده‌بک 463 00:22:50,329 --> 00:22:53,329 منظورم اینه، تو... تو چیزی نمونده بود تموم دندون‌ها من رو بکشی 464 00:22:53,329 --> 00:22:54,995 تو هم آدم عجیب‌غریبی هستی 465 00:22:54,995 --> 00:22:56,995 من؟ - تو یه آدم عجیب‌غریبی - 466 00:22:56,995 --> 00:22:58,788 من آدم عجیب‌غریبی‌ام؟ - آره - 467 00:22:58,788 --> 00:23:02,788 بیخیال - پس... یه کار عجیب‌غریب انجام بده - 468 00:23:03,704 --> 00:23:04,995 انبارش رو ازش بگیر 469 00:23:04,995 --> 00:23:09,162 بعدش وقتی اومد اینجا به لس‌آنجلس که به اون رسیدگی کنه، بکُشش 470 00:23:10,746 --> 00:23:13,496 می‌تونی به بری بگی ترتیب اینجور چیزا رو بده؟ 471 00:23:13,496 --> 00:23:16,496 ببین، نظرمون در مورد این قفل چیه، هان؟ 472 00:23:16,496 --> 00:23:18,037 مثل یه چیز اضافی می‌مونه 473 00:23:28,000 --> 00:23:31,500 « !!!نوهو هنک: دی‌اچ‌ال رسید » « !!!نوهو هنک: پاکو رو بکُش » 474 00:23:32,287 --> 00:23:33,371 !لعنتی 475 00:23:34,412 --> 00:23:35,704 اوه. هی 476 00:23:35,704 --> 00:23:37,412 حال‌ـت خوبه؟ 477 00:23:37,412 --> 00:23:40,954 ...اوه، آره، مجبور بودم واسه صحنه گریه کنم، پس - مادر توی باغ وحش گریه می‌کنه؟ - 478 00:23:40,954 --> 00:23:43,371 پسرم افتاد توی یه گودال میمون، بری 479 00:23:52,788 --> 00:23:55,704 اشکال نداره - این روز مزخرفه - 480 00:23:57,412 --> 00:23:58,579 متأسفم 481 00:24:00,538 --> 00:24:03,204 هی. بیا بریم یه کاری انجام بدیم 482 00:24:03,204 --> 00:24:06,538 ،خب، خیلی... خیلی دوست دارم ولی باید برم سر کار 483 00:24:07,746 --> 00:24:10,037 فکر می‌کردم استعفا دادی 484 00:24:10,037 --> 00:24:15,663 دادم، ولی... این باره دقیقه‌ی نودی از راه رسید. باید برم بهش رسیدگی کنم 485 00:24:15,663 --> 00:24:22,079 زنگ بزن بگو مریضی - نمی‌تونم - 486 00:24:22,079 --> 00:24:24,746 اشکالی نداره. ببخشید. دارم عوضی‌بازی درمیارم 487 00:24:24,746 --> 00:24:27,870 آدم باید پول قبض‌ها رو بده دیگه، درسته؟ - درسته. مشکلی نیست - 488 00:24:51,870 --> 00:24:54,037 ای‌بابا 489 00:24:54,037 --> 00:24:55,663 هان؟ 490 00:24:55,663 --> 00:24:57,371 تموم شد؟ 491 00:24:57,371 --> 00:24:58,870 «تموم شد؟» ،هنک، می‌دونی 492 00:24:58,870 --> 00:25:00,870 نمی‌تونم همینطوری با یه اسلحه‌ی وامونده 493 00:25:00,870 --> 00:25:03,496 برم جلوی درش. اونطوری احمقانه‌ست. درسته؟ 494 00:25:03,496 --> 00:25:05,162 خیلی‌خب - ،ببین، من توی موقعیت‌ـم - 495 00:25:05,162 --> 00:25:08,079 و... می‌دونی، اینجور کارها معلوم نیست چقدر طول می‌کشه 496 00:25:08,079 --> 00:25:10,329 خیلی‌خب - باشه؟ بهش می‌گن حرفه‌ای بودن - 497 00:25:10,329 --> 00:25:11,538 فهمیدم - درسته - 498 00:25:11,538 --> 00:25:13,454 فقط اینکه زمان‌بندی، کلید کاره 499 00:25:13,454 --> 00:25:15,870 درسته - چون برای اینکه درست بخوای - ...ذهن کسی رو به بازی بگیری 500 00:25:15,870 --> 00:25:18,954 ،هی، سلی. کوسنو آثار ممت رو بهم داد 501 00:25:18,954 --> 00:25:21,829 و کُلی دیالوگ داره - من بانی بودم - 502 00:25:21,829 --> 00:25:24,371 داریم یه صحنه‌ی دیگه انجام می‌دیم؟ - لیو فقط یکی از بمب‌اندازها بود - 503 00:25:24,371 --> 00:25:27,079 .من نقش اصلی سریاله بودم اون فقط نقش فرعی بود 504 00:25:27,079 --> 00:25:28,954 اون روی برگه‌ی فیلمبرداری، پنجمین نفر بود 505 00:25:28,954 --> 00:25:31,995 اون چهار سال پیش بود، و چیه، الان سریال خودش رو داره؟ 506 00:25:31,995 --> 00:25:33,621 ،اون چطور می‌تونه هزاره‌ای باشه ...و من یه مادر 507 00:25:33,621 --> 00:25:35,287 تُف - وقتی جفت‌مون هم‌سن‌ـیم؟ - 508 00:25:35,287 --> 00:25:37,663 منظورم اینه، اون اصلاً با عقل جور در نمیاد 509 00:25:37,663 --> 00:25:39,538 اون یه تاپ بدون بند پوشیده بود 510 00:25:39,538 --> 00:25:42,037 اوه، خدای من، خیلی تحقیرکننده بود 511 00:25:42,037 --> 00:25:44,120 شاید مستحق‌ـشم - لعنتی - 512 00:25:44,120 --> 00:25:47,329 شاید من فقط یه بازیگر مزخرف‌ـم 513 00:25:47,329 --> 00:25:50,162 چی؟ نه، تو... بیخیال 514 00:25:50,162 --> 00:25:53,120 سلی، تو مثل یکی از بهترین بازیگرهایی هستی که تابحال دیدم 515 00:25:54,663 --> 00:25:58,287 مطمئنی الان نمی‌تونی باهام باشی؟ 516 00:25:58,287 --> 00:26:00,704 ببین، من واقعاً دوست دارم، ولی نمی‌تونم 517 00:26:02,120 --> 00:26:04,829 دلم نمی‌خواد تنها باشم 518 00:26:08,538 --> 00:26:09,829 بری؟ 519 00:26:14,829 --> 00:26:16,995 تا نیم‌ساعت دیگه اونجام 520 00:26:31,300 --> 00:26:32,800 داداش 521 00:26:33,000 --> 00:26:34,500 الو؟ 522 00:26:36,000 --> 00:26:38,500 یه گلوله دریافت کردی؟ 523 00:26:39,000 --> 00:26:41,200 دی‌اچ‌ال؟ 524 00:26:41,500 --> 00:26:43,100 یعنی چی؟ 525 00:26:44,300 --> 00:26:46,500 خیلی‌خب. اگه باعث می‌شه احساس بهتری داشته باشی 526 00:26:47,300 --> 00:26:49,800 خیلی‌خب، خیلی‌خب. خدافظ 527 00:26:58,995 --> 00:27:00,870 لعنتی 528 00:27:09,579 --> 00:27:11,954 مثل فلانله 529 00:27:11,954 --> 00:27:14,954 ...بگذریم 530 00:27:57,829 --> 00:28:00,204 ،هرچی بیشتر در موردش فکر می‌کنم بیشتر به این فکر می‌کنم 531 00:28:00,204 --> 00:28:02,162 که لیو کُل اون قضیه رو برنامه‌ریزی کرد که من رو خجالت‌زده کنه 532 00:28:02,162 --> 00:28:05,371 می‌دونی، اون همیشه حرف خودش رو به کرسی می‌نشوند و من تنها کسی نیستم که چنین احساسی داشتم 533 00:28:05,371 --> 00:28:07,287 تمام بمب‌اندازها، همه‌شون ازش متنفر بودن 534 00:28:07,287 --> 00:28:10,412 همچنین، ما نباید از این باخبر می‌شدیم، ولی تهیه‌کننده به‌طور مخفی براش کلاس بازیگری گذاشته بود 535 00:28:10,412 --> 00:28:12,788 آره. به‌خاطر دورویی حال‌شون رو می‌گیرم 536 00:28:12,788 --> 00:28:14,788 الو؟ - هی، پسر، اوضاع چطوره؟ - 537 00:28:14,788 --> 00:28:16,663 انجام شد - ...خبرهای خوب - 538 00:28:16,663 --> 00:28:18,496 فیوس رو آزاد کنید 539 00:28:18,496 --> 00:28:21,454 ،نمی‌دونم این رو می‌دونی یا نه ولی تا آخر عمرت تبخال داری. تا آخر عمرت 540 00:28:21,454 --> 00:28:23,246 به همین خاطر تمام اون پسرا هی باهاش به‌هم می‌زنن 541 00:28:23,246 --> 00:28:24,870 منظورم اینه، اون وجه مشترکه 542 00:28:24,870 --> 00:28:26,912 ...و می‌دونم گفتم که هم‌سن منه 543 00:28:26,912 --> 00:28:28,829 ولی به‌نظرم چندین ساله داره در مورد سن‌ـش دروغ می‌گه 544 00:28:28,829 --> 00:28:31,746 ،آره، دوست‌ـم امی، یکی دیگه از بمب‌اندازها دیشب در موردش کابوس دیده 545 00:28:31,746 --> 00:28:33,621 ...سرطان خون داره همین الان خونه‌مو رد کردی 546 00:28:42,995 --> 00:28:44,538 به‌نظرت من یه ستاره می‌شم؟ 547 00:28:45,912 --> 00:28:48,538 مثلاً یه ستاره‌ی سینما؟ آره 548 00:28:48,538 --> 00:28:50,496 ...تو مثل بهترین بازیگری می‌مونی که تابحال 549 00:29:06,538 --> 00:29:07,870 چه نوع سوپی می‌خوای؟ 550 00:29:07,870 --> 00:29:10,329 سوپ عدس و سبزیجات؟ - آره. همون خوبه - 551 00:29:11,454 --> 00:29:14,621 بسیارخب، دیگه چی می‌خوایم؟ - چندتا آدامس؟ - 552 00:29:29,204 --> 00:29:31,538 نو تیه‌نس کیه هاسر استو [ به زبان اسپانیایی ] 553 00:29:32,870 --> 00:29:34,704 چرا این رو گفتی؟ 554 00:29:35,704 --> 00:29:37,829 می‌دونی یعنی چی؟ 555 00:29:37,829 --> 00:29:40,870 «هوم. «مجبور نیستی این‌کارو بکنی 556 00:29:44,995 --> 00:29:46,888 آره، به گمونم مجبور نیستم 557 00:29:47,333 --> 00:29:52,333 :تـرجـمـه و زیـرنـویـس از Raylan Givens