1 00:00:19,600 --> 00:00:22,600 " پارک‌سیتی ، کانزاس " 2 00:02:04,100 --> 00:02:05,100 ارائه شده توسط وبسايت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV 3 00:02:06,100 --> 00:02:14,000 "Mindhunter" فصل 1 : قسمت 3 4 00:02:15,000 --> 00:02:16,000 مترجم : ناصر اسماعیلی 5 00:02:46,800 --> 00:02:49,800 " بوستون ، ماساچوست " 6 00:03:11,066 --> 00:03:14,461 ‫- میرم قهوه بگیرم . قهوه می‌خوری؟ ‫- تو هواپیما یه‌کم خوردم 7 00:03:20,450 --> 00:03:22,719 ‫می‌بخشید ، اجازه هست؟ 8 00:03:23,161 --> 00:03:25,222 ‫دانش‌آموزها اجازه‌ی هر کاری رو دارن 9 00:03:36,633 --> 00:03:38,902 ‫- فصل سرماست ‫- ببخشید ، چی؟ 10 00:03:39,553 --> 00:03:42,656 ‫فقط گفتم فصل سرماست 11 00:03:48,353 --> 00:03:49,496 ‫«بیل» 12 00:03:50,856 --> 00:03:53,816 ‫- چطوری؟ خوش اومدی ‫- ممنونم 13 00:03:53,817 --> 00:03:55,401 ‫خانواده‌ـت چطوره؟ 14 00:03:55,402 --> 00:03:57,862 ‫از کِی تا حالا این چیزها برات مهم شده؟ 15 00:03:57,863 --> 00:04:00,072 ‫تازگی‌ها دارم وانمود می‌کنم مهمه 16 00:04:00,073 --> 00:04:01,967 ‫- می‌خوای یه‌راست بریم سر اصل مطلب؟ ‫- آره 17 00:04:03,076 --> 00:04:04,452 ‫اومدش 18 00:04:04,453 --> 00:04:07,430 «دکتر «وندی کار ‫همکار من «هولدن فورد» 19 00:04:07,506 --> 00:04:08,622 ‫دکتر «کار» 20 00:04:08,623 --> 00:04:11,417 «مأمور «فورد ‫مطالب زیادی درباره‌تون خوندم 21 00:04:11,418 --> 00:04:13,419 ‫- درباره‌ی من؟ ‫- یادداشت‌هاتون 22 00:04:13,420 --> 00:04:14,938 ‫ممنونم 23 00:04:15,547 --> 00:04:17,691 ‫خیلی‌خب ، بریم به دفتر من 24 00:04:20,844 --> 00:04:22,279 ‫خوشحالم این جلسه ترتیب داده شد 25 00:04:22,637 --> 00:04:24,889 میدونین ، وقتی نوشته‌هاتون از ‫جلسات با «کمپر» رو برام فرستادید 26 00:04:24,890 --> 00:04:26,640 ‫شدیداً گرم نوشتن کتاب جدیدم بودم 27 00:04:26,641 --> 00:04:29,560 ‫- کتاب جدیدتون درباره‌ی چیه؟ ‫- درباره‌ی مجرمان رده‌بالاست 28 00:04:29,561 --> 00:04:31,395 ‫مردانی که زیاد با ‫«ادموند کمپر» شما فرق ندارن 29 00:04:31,396 --> 00:04:34,231 ‫چطور میگین که مردانی که شما درباره‌شون ‫مطالعه می‌کنید شبیه «ادموند کمپر» هستن؟ 30 00:04:34,232 --> 00:04:37,234 خب ، اول از همه همه‌شون جامعه‌ستیز هستن 31 00:04:37,235 --> 00:04:39,445 ‫من درباره‌ی غول‌های صنعت مطالعه کردم : 32 00:04:39,446 --> 00:04:42,698 ‫IBM ، MGM ، Ford ، Exxon ‫هر چی که بگی 33 00:04:42,699 --> 00:04:46,035 ‫و البته همه‌ی این مردان ‫زن ، بچه ، سگ و ماهی قرمز دارن 34 00:04:46,036 --> 00:04:48,662 ‫ولی نه چون دیگه از ‫جامعه‌ستیز بودن دست برداشتن 35 00:04:48,663 --> 00:04:50,798 ‫بلکه چون اونا فقط ‫تمایلات مختلفی داشتن 36 00:04:50,799 --> 00:04:53,626 ‫ولی شما فکر می‌کنین اونا ‫ویژگی‌های شخصیتی بارز یکسانی دارن؟ 37 00:04:53,627 --> 00:04:55,920 ‫خب ، «کمپر» که اصلاً پشیمونی رو ‫در خودش نشون نمیده 38 00:04:55,921 --> 00:04:58,172 ‫نداشتن ساختار احساسی درونی 39 00:04:58,173 --> 00:05:01,050 ‫نداشتن توانایی اندیشیدن ...به تجربه‌ی دیگران 40 00:05:01,051 --> 00:05:03,552 ‫- این‌ها رو تو نوشته‌های من دیدید؟ ‫- واضح‌تر می‌شد اگه 41 00:05:03,553 --> 00:05:06,347 ‫شما کلمه‌به‌کلمه مصاحبه‌هاتون رو ‫ضبط و بازنویسی می‌کردید 42 00:05:06,348 --> 00:05:07,723 ‫ولی بله 43 00:05:07,724 --> 00:05:10,518 ‫گرچه بدیهی‌ـه که پروژه‌ی شما در مراحل اولیه‌ست 44 00:05:10,519 --> 00:05:13,395 ‫ولی از همینجا احساس میشه که ‫جانشین کتاب «ماسک سلامت عقل» هست 45 00:05:13,396 --> 00:05:15,457 ‫که همونطور که میدونید ‫تعریف بزرگیه 46 00:05:15,899 --> 00:05:17,316 ...دوباره میگین؟ «ماسک 47 00:05:17,317 --> 00:05:19,235 ‫پس شما میگین که فکر نمی‌کنین 48 00:05:19,236 --> 00:05:22,238 ‫اینکه ما با این آدم‌کش‌ها ‫مصاحبه می‌کنیم دیوانگیه؟ 49 00:05:22,239 --> 00:05:23,405 ‫کاملاً برعکس 50 00:05:23,406 --> 00:05:26,867 ‫ببینید ، دیوانه به شکلی که هر کسی ‫با یه ایده‌ی کاملاً جدید دیوانه‌ست 51 00:05:26,868 --> 00:05:29,512 ‫- ولی نه ‫- خیلی‌خب 52 00:05:29,913 --> 00:05:31,205 ‫خیالم راحت شد 53 00:05:31,206 --> 00:05:33,541 ‫راستش این بازخوردی نبود ‫که ما تا حالا داشتیم 54 00:05:33,542 --> 00:05:36,085 ‫راستش این تنها بازخوردیه ‫که ما تا حالا داشتیم 55 00:05:36,086 --> 00:05:38,295 ‫خب ، این مردان درست همینجا نشستن زندانی هستن 56 00:05:38,296 --> 00:05:40,506 ‫و ما اونقدر از بُعد اخلاقیش می‌ترسیم 57 00:05:40,507 --> 00:05:42,675 ‫که نمی‌تونیم اهمیت گسترده‌ی ‫اندیشه‌ی اونا رو ببینیم 58 00:05:42,676 --> 00:05:44,760 ‫گسترده در اجرای قانون؟ 59 00:05:44,761 --> 00:05:48,990 ‫در دانش رفتاری ، ردیابی اولیه ، جرم‌شناسی هر چی بگین 60 00:05:49,015 --> 00:05:51,559 ‫بله ، بله . این چیزیه که من ‫از همون اول می‌گفتم 61 00:05:51,560 --> 00:05:52,643 ‫جدی؟ 62 00:05:52,644 --> 00:05:55,145 ‫شما فقط باید این نوشته‌هاتون رو ‫به شکل رسمی‌تری دربیارین 63 00:05:55,146 --> 00:05:56,897 ‫وقت و انرژی زیادی می‌بره 64 00:05:56,898 --> 00:06:00,543 ‫تا به پروژه‌ی بزرگتری با پرسش‌نامه‌ی ‫مشخص گسترش‌ـش بدین 65 00:06:00,944 --> 00:06:02,278 ‫تاریخچه‌ی خانواده‌شون 66 00:06:02,279 --> 00:06:04,572 افکارشون درباره‌ی کاری که کردن چه بوده 67 00:06:04,573 --> 00:06:07,741 ‫در هنگام قتل‌ها کِی تحریک شدن و این چیزها 68 00:06:07,742 --> 00:06:10,579 ‫بعدش مقابله و مقایسه کنید و منتشرش کنید 69 00:06:10,580 --> 00:06:11,579 ‫منتشر؟ 70 00:06:11,580 --> 00:06:14,248 ‫خب ، نمی‌تونین که انتشار یافته‌هاتون رو ‫محدود به اف‌بی‌آی کنین 71 00:06:14,249 --> 00:06:16,375 ‫- منظورم اینه حتی تبدیل به یه کتابش کنین ‫- یه کتاب؟ 72 00:06:16,376 --> 00:06:18,961 ما کاملاً بابت این اعتقادی ‫که بهمون دارین ممنونیم 73 00:06:18,962 --> 00:06:21,422 ‫ولی ما اجازه نداشتیم تا اون ‫نوشته‌ها رو براتون بفرستیم 74 00:06:21,423 --> 00:06:24,425 ‫- ما به هیچ شکلی نمی‌تونیم کارمون ‫رو منتشر کنیم چرا نتونین؟ - 75 00:06:24,426 --> 00:06:26,385 ‫رئیس بخش ما فقط آخرهفته‌ها ‫بهمون مرخصی میده 76 00:06:26,386 --> 00:06:27,970 ‫و یه دفتر توی زیرزمین 77 00:06:27,971 --> 00:06:30,472 ‫شاگرد هم داریم . برای تدریس ‫تمام‌وقت باید در «آموزش سیار» باشیم 78 00:06:30,473 --> 00:06:32,433 ‫- نمی‌تونیم همه چیز رو رها کنیم تا... ‫- «آموزش سیار»؟ 79 00:06:32,434 --> 00:06:35,519 ‫میریم به سرتاسر کشور و تکنیک‌های اف‌بی‌آی ‫رو به پلیس‌ها آموزش میدیم 80 00:06:35,520 --> 00:06:38,606 «‫امروز بعدازظهر با «بنجامین میلر ‫تو «بریج‌واتر» دیدار داریم 81 00:06:38,607 --> 00:06:40,287 ‫«آموزش سیار» چیزیه که ‫بهمون این آزادی رو میده 82 00:06:40,288 --> 00:06:41,650 ‫که بریم بیرون و با این آدما مصاحبه کنیم 83 00:06:41,651 --> 00:06:43,277 ‫می‌تونیم ذره‌ذره پیش بریم 84 00:06:43,278 --> 00:06:45,279 ‫«کمپر» و «میلر» و از اینا شروع کنیم 85 00:06:45,280 --> 00:06:47,114 ‫همونطور که گفتین تو زمان آزادمون مطالعه کنیم 86 00:06:47,115 --> 00:06:49,241 ‫نمیدونستم این‌کارـتون اینقدر غیررسمی‌ـه 87 00:06:49,242 --> 00:06:53,412 ‫می‌تونیم رسمیش کنیم . می‌تونیم راحت ‫انجامش بدیم و بعد بریم سراغ کتاب 88 00:06:53,413 --> 00:06:54,955 ...جانشین «ماسک 89 00:06:54,956 --> 00:06:57,499 ‫راستش من فقط می‌خواستم ‫نظر یکی دیگه رو هم بدونم 90 00:06:57,500 --> 00:07:00,895 ‫ببینم از نظر شما کار ما از دیدگاه آکادمیک ‫ارزشمند هست یا نه 91 00:07:03,131 --> 00:07:05,442 ‫نوشته‌هاتون درباره‌ی «کمپر» رو به ‫رئیس بخش‌تون نشون دادین؟ 92 00:07:06,926 --> 00:07:07,968 نه 93 00:07:07,969 --> 00:07:10,387 ‫اینکه به اداره‌های پلیس درس بدین ‫کس دیگه هم می‌تونه انجامش بده؟ 94 00:07:10,388 --> 00:07:13,223 ‫- هر کسی می‌تونه . اصلاً اونقدرها سخت نیست ‫- این درست نیست 95 00:07:13,224 --> 00:07:14,642 ‫و ربطی به موضوع صحبت‌مون نداره 96 00:07:14,643 --> 00:07:16,769 شِپِرد» اصلاً نمی‌خواد ما» دراین‌باره صحبت کنیم 97 00:07:16,770 --> 00:07:20,105 ‫تو فکر می‌کنی اجازه‌ی اینکه تمام‌وقت ‫مطالعه‌ی آکادمیک بکنیم رو بهمون میده؟ 98 00:07:20,106 --> 00:07:21,241 ‫نوشتن کتاب هم فراموش کردی؟ 99 00:07:24,027 --> 00:07:27,172 ‫شما واقعاً فکر می‌کنین مردم به حاشیه‌های ‫اجرای قانون علاقه‌مند میشن؟ 100 00:07:28,782 --> 00:07:30,366 ‫آخه تصور کنید 101 00:07:30,367 --> 00:07:34,804 ‫واقعآً تصور کنین چه شهامتی می‌خواد ‫که یکی رو با چماق اونقدر بزنی تا بمیره 102 00:07:35,455 --> 00:07:39,750 ‫عطش زندانی نگه داشتن ‫احساس تحریک شدن 103 00:07:39,751 --> 00:07:43,003 ‫تصمیم بر تجاوز به ‫سر جدا شده‌ی قربانی‌تون 104 00:07:43,004 --> 00:07:45,398 ‫تا جنازه‌ـش رو تحقیر کنین 105 00:07:46,841 --> 00:07:49,986 ‫آخه چطور تونستین اینا رو از یه ‫گزارش عادی پلیس بدست بیارین؟ 106 00:07:50,804 --> 00:07:54,074 ‫میدونین چرا نزدیک 10 سال طول کشید ‫تا کتابم رو منتشر کنم؟ 107 00:07:54,391 --> 00:07:57,410 ‫چون خودشیفته‌ها پیش دکتر نمیرن 108 00:07:57,811 --> 00:08:00,521 ‫جامعه‌ستیزها این باور رو دارن ‫که هیچ ایرادی ندارن 109 00:08:00,522 --> 00:08:03,065 ‫پس مطالعه روی این مردان واقعاً غیرممکنه 110 00:08:03,066 --> 00:08:05,164 ‫با اینحال شما راهی رو پیدا کردین ‫تا روشون مطالعه کنین 111 00:08:05,165 --> 00:08:08,195 ‫اونم تو شرایط شبه آزمایشگاهی 112 00:08:08,196 --> 00:08:11,907 ‫این چیزیه که این‌کارـتون رو اینقدر ‫هیجان‌انگیز و به شکل بالقوه وسیع می‌کنه 113 00:08:11,908 --> 00:08:14,618 ‫نه اینکه من مخالفم . من اندازه کافی ‫با «هولدن» وقت گذروندم 114 00:08:14,619 --> 00:08:17,246 ‫که میدونم وقتی این نگاه ترسناک ‫تو چشماش هست معنیش چیه 115 00:08:17,247 --> 00:08:20,666 متأسفانه این در چهارچوب سیستم دیوان‌سالاری اف‌بی‌آی ممکن نیست 116 00:08:20,667 --> 00:08:23,836 ‫آخرهفته‌ها رو داریم ‫عصرهای بعد از «آموزش سیار» رو داریم 117 00:08:23,837 --> 00:08:26,880 «و 1 ساعت‌های قبل از «آموزش سیار ‫نیازی نیست به «شِپِرد» بگیم 118 00:08:26,881 --> 00:08:29,675 ‫مصاحبه با 40تا مرد که در ‫سرتاسر کشور هستن کاری تمام‌وقت‌ـه 119 00:08:29,676 --> 00:08:32,136 ‫و اگه می‌خواین این‌کار یه ‫مطالعه‌ی آکادمیک قانونی حساب بشه 120 00:08:32,137 --> 00:08:34,388 ‫پس باید 4 یا 5 سال رو در نظر بگیرین 121 00:08:34,389 --> 00:08:36,691 ‫- و گردآوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل اطلاعات ‫- درسته 122 00:08:38,893 --> 00:08:39,994 ...خب 123 00:08:42,063 --> 00:08:43,164 باعث تأسف‌ـه 124 00:08:44,816 --> 00:08:47,794 ‫ما تا 1 ساعت دیگه با «میلر» مصاحبه داریم ‫و یه مقدار با ماشین راهه 125 00:08:50,864 --> 00:08:52,740 ‫میدونین ، این‌کارـتون واقعاً مهمه 126 00:08:52,741 --> 00:08:54,450 ‫اگه رئیس‌تون بهتون اجازه نمیده انجامش بدین 127 00:08:54,451 --> 00:08:57,453 ‫پس باید با کسی صحبت کنید که ...آزادی و منابع این رو داره که 128 00:08:57,454 --> 00:08:59,204 ‫فعلاً به همین منوال ادامه میدیم 129 00:08:59,205 --> 00:09:01,790 ‫سرعت کارمون پایین خواهد بود ‫ولی فعلاً که قصد تسلیم شدن نداریم 130 00:09:01,791 --> 00:09:03,042 ‫البته که ندارین 131 00:09:03,043 --> 00:09:06,437 ‫ولی خوبه که یه‌کم تشویق بشیم ‫حتی اگه دستامون بسته باشه 132 00:09:07,005 --> 00:09:08,139 ‫ممنونم 133 00:09:08,673 --> 00:09:09,932 خوشوقت شدم 134 00:09:11,618 --> 00:09:12,718 ‫- اگه... ‫- نمی‌خواد 135 00:09:12,719 --> 00:09:14,237 ‫- فقط میگم می‌تونیم... ‫- «هولدن» 136 00:09:16,890 --> 00:09:18,741 ‫ببین ، منم خسته شدم 137 00:09:21,352 --> 00:09:23,038 ‫میدونی به پرنده‌ها توی حیاط شلیک می‌کنن 138 00:09:23,039 --> 00:09:25,748 ‫چون ممکنه مواد قاچاق کنن 139 00:09:27,859 --> 00:09:31,087 ‫راستش نمیدونم حقیقت داره یا نه ‫یکی از دوست‌دخترهام یه زمانی بهم گفت 140 00:09:31,488 --> 00:09:33,673 ‫- با زن‌های سابقه‌دار زیادی دوست میشی؟ ‫- نه 141 00:09:34,991 --> 00:09:36,320 ‫راستش «دِبی» اولین دختریه 142 00:09:36,321 --> 00:09:38,911 ‫که از دبیرستان به اینور ‫باهاش واقعاً دوست شدم 143 00:09:38,912 --> 00:09:40,680 ‫- واقعاً دوست ‫- آره 144 00:09:41,164 --> 00:09:43,933 ‫زنم اولین زنی هست که ‫باهاش واقعاً ازدواج کردم 145 00:09:46,336 --> 00:09:48,754 ‫فکر کنم اونا گفتن ساعت 3 ‫منتظر چی هستیم؟ 146 00:09:48,755 --> 00:09:50,899 ‫اگه سیگاری بودی کمتر بی‌قرار می‌شدی 147 00:09:52,133 --> 00:09:53,818 ‫باید یه ضبط صوت میاوردم 148 00:09:56,554 --> 00:09:58,531 ‫مأمورین فدرال «تِنچ» و «فورد»؟ 149 00:10:15,198 --> 00:10:18,408 ‫آقایون ، من دکتر «کِیل» هستم ‫یه‌کم پیش پشت گوشی باهم حرف زدیم 150 00:10:18,409 --> 00:10:21,829 ‫ممنون که این‌کار رو می‌کنین دکتر ‫میدونیم که درخواست‌مون یه‌کم غیرمتعارفه 151 00:10:21,830 --> 00:10:24,123 ‫متأسفانه «میلر» میگه با شما صحبت نمی‌کنه 152 00:10:24,124 --> 00:10:26,389 ‫ببینین ، قبلش بهم گفتیم و اون موافقت کرد 153 00:10:26,390 --> 00:10:28,335 ‫ولی الان دیگه هیچ کاری ‫از دست‌مون برنمیاد 154 00:10:28,336 --> 00:10:31,046 ‫- فردا باید حال بهتری داشته باشه ‫- فردا؟ 155 00:10:31,047 --> 00:10:32,714 ‫خب ، گاهی‌اوقات اینطوری میشه 156 00:10:32,715 --> 00:10:35,425 ‫فقط یه دوره‌ی زمانی باید بگذره تا ‫بتونه با مردم ارتباط برقرار کنه 157 00:10:35,426 --> 00:10:38,345 ‫اغلب مجبوریم غذاش رو ببریم تو سلولش ‫چون اون بیرون نمیاد 158 00:10:38,346 --> 00:10:40,514 ‫امشب از اینجا میریم ‫نمی‌تونیم فردا بیایم 159 00:10:40,515 --> 00:10:43,534 ‫شرمنده‌ام . دوباره هم ‫به «بوستون» برمیگردین؟ 160 00:10:44,435 --> 00:10:45,602 ‫شاید 161 00:10:45,603 --> 00:10:47,646 ‫ممنون از وقتی که دادین دکتر . ممنونیم 162 00:10:47,647 --> 00:10:48,748 ‫خواهش می‌کنم 163 00:10:51,818 --> 00:10:54,629 ‫خب ، این بار آخریه که ‫از قبل بهشون خبر میدیم 164 00:11:15,466 --> 00:11:16,609 ‫«هولدن»؟ 165 00:11:17,552 --> 00:11:19,469 ‫تا حالا این حس رو داشتی ‫که لبه‌ی چیزی بزرگ ایستادی 166 00:11:19,470 --> 00:11:21,489 ‫و اون مدام توی سرت می‌چرخه؟ 167 00:11:22,432 --> 00:11:24,892 ‫- اون میز اتو رو از کجا آوردی؟ ‫- کمدت 168 00:11:24,893 --> 00:11:27,311 ‫نمی‌تونم فکرم رو از روی این پروژه بردارم 169 00:11:27,312 --> 00:11:29,521 ‫دکتر «کار» گفت می‌تونه ‫نتایج گسترده‌ای داشته باشه 170 00:11:29,522 --> 00:11:32,107 ‫چرا بیداری؟ علف من رو تو کشیدی؟ 171 00:11:32,108 --> 00:11:35,628 ‫نمی‌تونم فکرم رو از روی این پروژه بردارم ‫ایده‌ـش خیلی هیجان‌انگیزه 172 00:11:38,948 --> 00:11:40,049 ‫خیلی‌خب 173 00:11:41,326 --> 00:11:43,928 ‫فقط وقتی برگشتی به تخت من رو بیدار نکن 174 00:11:44,579 --> 00:11:46,121 ‫«رِیسِل» تا یه ساعت دیگه میاد اینجا 175 00:11:46,122 --> 00:11:48,308 ‫پس ما لازم نیست بریم سر ‫«آموزش سیار» تا بهش برسیم 176 00:11:49,042 --> 00:11:51,960 ‫«وان گرینوود» هست 177 00:11:51,961 --> 00:11:54,671 ‫- «چاقوکش اسکید رو»؟ ‫- آره . تو کالیفرنیاست 178 00:11:54,672 --> 00:11:56,232 ‫همراه با «هربرت مالین» 179 00:11:56,799 --> 00:11:58,467 ‫«خفه‌کننده‌ی سینسیناتی» 180 00:11:58,468 --> 00:12:00,427 ‫- اسمش چیه؟ ‫- «پوستیل لسکی جونیور» 181 00:12:00,428 --> 00:12:02,947 ‫توی «سینسیناتی» هست؟ 182 00:12:03,148 --> 00:12:04,264 ‫آره 183 00:12:04,265 --> 00:12:07,684 ‫درس دادن به پلیس‌های «غرب‌میانه» رو دوست دارم ‫آدمای مهمون‌نوازی هستن 184 00:12:07,685 --> 00:12:09,353 ‫همیشه یه «ریچارد اسپک» تو «ایلینویز» هست ‫(یکی از آدم‌کش‌های فوت شده‌ی آمریکایی) 185 00:12:09,354 --> 00:12:12,522 ‫- عالیه . می‌تونیم «غرب‌میانه» رو یه چرخ بزنیم «جرارد جان شیفر» - 186 00:12:12,523 --> 00:12:15,651 ‫احتمال میدن حداقل 3 نفر رو کشته ‫اگرچه تو «فلوریدا» بوده 187 00:12:15,652 --> 00:12:17,587 این رو که میدونی نمی‌تونم ‫به خلیج «فلوریدا» نه بگم 188 00:12:26,855 --> 00:12:27,996 ‫«بیل تِنچ» هستم 189 00:12:27,997 --> 00:12:30,832 سلام «بیل» ، «روی کاروِر» هستم - ‫- سلام «روی» ، چه کمکی از دستم ساخته‌ست؟ 190 00:12:30,833 --> 00:12:33,085 ‫باید حرف بزنیم ‫یه حمله‌ی دیگه هم شده 191 00:12:33,086 --> 00:12:34,771 ‫این‌بار منجر به تلفات شده 192 00:12:36,881 --> 00:12:39,091 ‫- فهمیدم شماها می‌تونین برگردین اینجا؟ - 193 00:12:39,092 --> 00:12:40,943 ‫باشه . میایم پیشت 194 00:12:42,845 --> 00:12:44,930 ‫- چی شده؟ «کاروِر» - 195 00:12:44,931 --> 00:12:45,931 ‫یه مورد دیگه 196 00:12:45,932 --> 00:12:48,868 ‫همسن «رُزماری گونزالس» ‫فقط این‌بار اون مرده 197 00:12:50,436 --> 00:12:53,271 ‫خدای من «بیل» ‫حقانیت ما ثابت شد 198 00:12:53,272 --> 00:12:55,875 ‫مشکلت چیه؟ ‫یه پیرزن یه‌کم پیش کشته شده 199 00:12:59,278 --> 00:13:01,089 ‫می‌تونیم دوباره با «کمپر» حرف بزنیم 200 00:13:07,203 --> 00:13:09,579 ‫اون سگ داره؟ ‫لطفاً بهم بگو که یه سگ داره 201 00:13:09,580 --> 00:13:12,249 ‫یه سگ بزرگ ‫سرش گوش تا گوش بریده شده 202 00:13:12,250 --> 00:13:14,227 آمین 203 00:13:15,795 --> 00:13:17,963 ‫نه تنها این چیزیه که ‫ما پیش‌بینی کرده بودیم 204 00:13:17,964 --> 00:13:20,132 ‫بلکه تازه به دهنش مزه کرده ‫قتل‌های بعدی هم در کاره 205 00:13:20,133 --> 00:13:21,550 ‫یه قاتل زنجیره‌ای 206 00:13:21,551 --> 00:13:22,884 ‫یه قاتل زنجیره‌ای؟ 207 00:13:22,885 --> 00:13:24,970 ‫وقتی 3 نفر یا بیشتر رو می‌کشن ‫این اسم رو روشون میذاریم 208 00:13:24,971 --> 00:13:28,473 ‫این یه طبقه‌بندی جدیده؟ ‫باید یه تُندنویس گیر بیاری تا بنویسیش 209 00:13:28,474 --> 00:13:29,992 ‫حتماً . با «مارج» حرف میزنم 210 00:13:30,435 --> 00:13:32,477 ‫این چیزیه که درباره‌ی ‫پرونده‌ی «کمپر» حرف میزدی؟ 211 00:13:32,478 --> 00:13:33,851 ‫با یه توصیف کامل بهشون گفتیم 212 00:13:33,852 --> 00:13:35,564 ‫باید مطمئن بشیم که بازداشتش می‌کنن 213 00:13:35,565 --> 00:13:38,442 ‫- چیزیه که ما پیش‌بینی کردیم ‫- ممنون «هولدن» . داشتم گوش میدادم 214 00:13:38,443 --> 00:13:41,879 ‫- ما وظیفه داریم این رو درست کنیم ‫- موافقم . الان این‌کار رو کنید 215 00:13:43,156 --> 00:13:45,925 ‫منتظر چی هستین؟ ‫باید به هواپیماتون برسید 216 00:13:46,326 --> 00:13:47,460 ‫بله قربان 217 00:13:54,800 --> 00:13:57,800 " ساکرامنتو ، کالیفرنیا " 218 00:14:07,972 --> 00:14:09,389 ‫اسمش «لورا کانوِی» بود 219 00:14:09,390 --> 00:14:12,392 ‫حالا دقیقاً یه 800 متر اونورتر زندگی می‌کنه ‫درست بالای خیابون 220 00:14:12,393 --> 00:14:14,272 ‫درست مثل همون مورد ‫درست همون موقع شب 221 00:14:14,273 --> 00:14:15,520 ‫که «رُزماری گونزالس» مورد حمله قرار گرفت 222 00:14:15,521 --> 00:14:16,563 ‫بین 10:30 تا 11:00 223 00:14:16,564 --> 00:14:17,606 ‫سگه چی؟ 224 00:14:17,607 --> 00:14:19,203 ‫سگی مثل اون حتماً از خودش دفاع کرده 225 00:14:19,204 --> 00:14:21,085 ‫مظنون شما باید علائم گازگرفتگی داشته باشه 226 00:14:21,778 --> 00:14:23,028 ‫اون سگه دیوانه‌ست 227 00:14:23,029 --> 00:14:24,488 ‫از چندتا نوجوون بازجویی کردیم 228 00:14:24,489 --> 00:14:26,052 ‫به یه پسر 18 ساله ‫از این محله مشکوک شدیم 229 00:14:26,053 --> 00:14:27,699 ‫ولی اون مدرک ارائه داده 230 00:14:27,700 --> 00:14:29,493 ‫- چی بوده؟ ‫- اون یه ساندویچ‌زن‌ـه 231 00:14:29,494 --> 00:14:32,120 ‫تا نصفه‌شب سر کار بوده ‫همکارهاش این رو تأیید کردن 232 00:14:32,121 --> 00:14:33,663 ‫با رئیس‌ـش صحبت کردی؟ 233 00:14:33,664 --> 00:14:36,041 ‫آره . یکی از این همبرگرفروشی‌های زنجیره‌ای ‫جدید شرکت بزرگی راه انداختن 234 00:14:36,042 --> 00:14:37,334 ‫مثل «مک‌دونالد»؟ 235 00:14:37,335 --> 00:14:39,753 ‫- راستش یادم نمیاد ‫- شاید باید دوباره فکر کنیم 236 00:14:39,754 --> 00:14:41,314 ‫این سگ رو ببینین 237 00:14:42,215 --> 00:14:45,818 ‫یکی زده حسابی لت و پارش کرده ‫بیشتر دل و روده‌ـش رو ریخته بیرون 238 00:14:46,803 --> 00:14:49,638 ‫این زنه عین خانم «گونزالس» ضعیف نبوده 239 00:14:49,639 --> 00:14:51,908 ‫هر کسی که این‌کار رو کرده ‫به این راحتی‌ها نمی‌ترسه 240 00:14:53,851 --> 00:14:55,310 ‫- پیرتره ‫- و مصمم 241 00:14:55,311 --> 00:14:57,646 ‫بخش تجاوز جنسی رو نمی‌فهمم 242 00:14:57,647 --> 00:15:00,482 ‫- چرا فقط دستمالیش کرده؟ چرا بهش تجاوز نکرده؟ ‫- بهش تجاوز نکرده چون هدفش این نبوده 243 00:15:00,483 --> 00:15:02,943 ‫فقط می‌خواسته بهش حکمفرما باشه ‫و تحقیرش کنه 244 00:15:02,944 --> 00:15:06,196 ‫- عجب تخم‌حروم مریضیه ‫- به گمونم 35 تا 40 سالشه 245 00:15:06,197 --> 00:15:08,448 ‫به گمونم این زن‌ها همسن مامانش هستن 246 00:15:08,449 --> 00:15:11,076 ‫- قضیه مامان‌بازی‌ـه ‫- وایسا . 40؟ الان درست شنیدم؟ 247 00:15:11,077 --> 00:15:13,912 ‫- این یه نوجوون نیست ‫- من داشتم نوجوون‌ها رو بازجویی می‌کردم 248 00:15:13,913 --> 00:15:16,581 ‫این‌بار قاتل احساساتی نشده ‫کار یه نوجوون نیست 249 00:15:16,582 --> 00:15:20,043 ‫پلیس «ساکرامنتو» دهن من رو سرویس کرد ‫که چرا بچه مدرسه‌ای‌ها رو بازداشت می‌کنم 250 00:15:20,044 --> 00:15:21,378 ‫و شما نظرتون رو تغییر دادین؟ 251 00:15:21,379 --> 00:15:24,256 ‫این یه قتل یک مورده نیست ‫این یه قاطی کردن اتفاقی نیست 252 00:15:24,257 --> 00:15:26,591 ‫- این یارو داره اعتمادبه‌نفس پیدا می‌کنه ‫- حداقل نزدیک 30 سالشه 253 00:15:26,592 --> 00:15:29,845 ‫از لحاظ فیزیکی بالغ ، احساسی نابالغ ‫اجتماعی در سطح پایین 254 00:15:29,846 --> 00:15:32,514 ‫- احتمالاً هنوز مجرده ‫- احتمالاً مواد هم میزنه 255 00:15:32,515 --> 00:15:35,225 ‫برا همین این رو اینجوری لت و پار کرد ‫نمیدونست کِی تمومش کنه 256 00:15:35,226 --> 00:15:36,393 ‫- اینطور فکر می‌کنی؟ ‫- چرا نه؟ 257 00:15:36,394 --> 00:15:38,770 ‫اگه هنوز مجرد نباشه چی؟ ‫شاید متأهل باشه 258 00:15:38,771 --> 00:15:40,856 ‫- یا طلاق گرفته باشه ‫- طلاق؟ 259 00:15:40,857 --> 00:15:42,983 ‫مردهایی که ازدواج ناموفقی داشتن ‫انگیزه‌های خودشون رو دارن 260 00:15:42,984 --> 00:15:45,360 ‫افسارگسیخته میشن ‫مخصوصاً وقتی پای زن‌ها وسط بیاد 261 00:15:45,361 --> 00:15:48,405 ‫- من که هیچ نظری ندارم ‫- خوش‌به‌حال‌ـت 262 00:15:48,406 --> 00:15:51,050 ‫شما هنوز فکر می‌کنین اون سفیدپوسته؟ ‫لاتین نیست؟ سیاه‌پوست چی؟ 263 00:15:52,326 --> 00:15:56,496 ‫فکر می‌کنم سیاه‌پوستا و لاتین‌زبان‌ها ‫به یه پیرزن خیلی احترام میذارن 264 00:15:56,497 --> 00:16:00,208 ‫- احتمال من سفیدپوستای با طبقه‌ی اجتماعی پایین هستن ‫- گوش کنین . با چندتا آدم بالغ هم حرف زدیم 265 00:16:00,209 --> 00:16:02,562 ‫و این یه مورد خیلی جالبه 266 00:16:04,172 --> 00:16:05,964 ‫داشت تو خیابون راه میرفت 267 00:16:05,965 --> 00:16:08,467 ‫"هی ، چی شده؟ کسی چیزی دید؟" ‫داشت مشروب می‌خورد 268 00:16:08,468 --> 00:16:10,903 ‫یکی از اونایی که دوست داره ‫با پلیس‌ها حرف بزنه . میدونید؟ 269 00:16:14,849 --> 00:16:16,033 ‫باید باهاش حرف بزنیم 270 00:16:17,477 --> 00:16:18,636 ‫البته 271 00:16:34,869 --> 00:16:36,846 ‫مامان 272 00:16:39,081 --> 00:16:40,182 صبح‌بخیر 273 00:16:41,083 --> 00:16:42,584 ‫من رو یادته؟ 274 00:16:42,585 --> 00:16:44,186 ‫آره . یادمه 275 00:16:45,880 --> 00:16:47,014 ‫مامان 276 00:16:51,344 --> 00:16:52,886 ‫خانم ، من کاراگاه «روی کاروِر» هستم 277 00:16:52,887 --> 00:16:55,055 ‫این‌ها همکارهای من هستن «بیل تِنچ» و «هولدن فورد» 278 00:16:55,056 --> 00:16:56,640 ‫- سلام ‫- چی می‌خواین؟ 279 00:16:56,641 --> 00:16:57,849 دُوایت» هستی . درسته؟» 280 00:16:57,850 --> 00:17:00,786 ‫- چی ازش می‌خواین؟ ‫- این آقایون از اف‌بی‌آی هستن 281 00:17:01,687 --> 00:17:03,772 ‫خب ، باز چی‌کار کرده؟ 282 00:17:03,773 --> 00:17:06,876 ‫کیا رو آوردی توی خونه‌ی من؟ 283 00:17:07,902 --> 00:17:09,086 ‫میشه بیایم تو؟ 284 00:17:18,037 --> 00:17:20,181 ‫اف‌بی‌آی اومده خونه‌ی من 285 00:17:22,333 --> 00:17:24,960 ‫بمیرم هم براش مهم نیست 286 00:17:24,961 --> 00:17:27,754 ‫بگیر من رو بکش دیگه ‫چون این کاریه که داری می‌کنی 287 00:17:27,755 --> 00:17:29,607 ‫و مرگ من مرگ طولانی هست 288 00:17:30,007 --> 00:17:33,385 ‫اون تنها پسر منه ‫آخر میرم تا لب آزادراه 289 00:17:33,386 --> 00:17:37,531 ‫و سرم رو میذارم زیر یه کامیون ‫و خودم رو از بدبختی نجات میدم 290 00:17:39,225 --> 00:17:41,601 ‫فقط می‌خوایم از «دُوایت» چندتا سوال بپرسیم 291 00:17:41,602 --> 00:17:43,019 ‫اینا مال تو هستن «دُوایت»؟ 292 00:17:43,020 --> 00:17:47,667 ‫حتماً فکر می‌کنین دیگه اذیتم نمی‌کنه بیخیال بابا . اینطور نیست 293 00:17:48,401 --> 00:17:51,545 ‫- روی مبل می‌خوابی؟ ‫- وقتی اونقدری مست نیست که نتونه روش بره 294 00:17:53,114 --> 00:17:56,074 ‫شاید بهتر باشه بیرون حرف بزنیم «دُوایت» ‫یه سیگاری بکشیم 295 00:17:56,075 --> 00:17:57,259 ‫ببرینش 296 00:17:57,743 --> 00:18:00,971 ‫یه لحظه بهم فرصت نفس کشیدن بدین 297 00:18:10,881 --> 00:18:12,041 ‫سیگار؟ 298 00:18:16,721 --> 00:18:17,947 ‫خانم خوبیه 299 00:18:19,223 --> 00:18:20,533 ‫حس مادریش واقعیه 300 00:18:27,273 --> 00:18:28,916 ‫دوستای زیادی داری «دُوایت»؟ 301 00:18:29,692 --> 00:18:30,960 ‫شما دارین؟ 302 00:18:32,862 --> 00:18:36,298 ‫یه قلاده‌ی سگ توی خونه دیدم ‫ولی سگی این اطراف نمی‌بینم 303 00:18:44,915 --> 00:18:46,350 ‫دوست‌دختر داری؟ 304 00:18:48,169 --> 00:18:49,753 ‫وقتی مامان پیرت اینجوری همیشه تو خونه‌ست 305 00:18:49,754 --> 00:18:51,814 ‫باید سخت باشه که دوست‌دخترت رو بیاری خونه 306 00:18:52,882 --> 00:18:54,150 ‫- نه ‫- نه؟ 307 00:18:54,634 --> 00:18:55,818 ‫سخت نیست؟ 308 00:18:56,719 --> 00:18:58,219 ‫من دوست‌دختر ندارم 309 00:18:58,220 --> 00:19:00,513 ‫پسر خوشتیپی مثل تو؟ ‫باورم نمیشه 310 00:19:00,514 --> 00:19:03,367 ‫می‌خواین برام ساک بزنین؟ 311 00:19:03,851 --> 00:19:06,203 ‫بذار اینجوری بپرسم ‫تا حالا اصلاً دوست‌دختر نداشتی؟ 312 00:19:08,689 --> 00:19:09,957 1بار داشتم 313 00:19:10,316 --> 00:19:11,625 ‫چی شد؟ 314 00:19:12,443 --> 00:19:13,836 ‫حامله شد 315 00:19:14,820 --> 00:19:18,156 ‫مامانم گفت که زیادی جوونیم که ‫بخوایم ازدواج کنیم . به پدر و مادرش گفت 316 00:19:18,157 --> 00:19:19,675 ‫اون تو رو فروخت 317 00:19:21,786 --> 00:19:22,928 ‫سر بچه چی اومد؟ 318 00:19:23,829 --> 00:19:26,015 ‫- تراشیده شد ‫- تراشیده شد؟ 319 00:19:26,374 --> 00:19:27,499 ‫سقط شد 320 00:19:27,500 --> 00:19:30,293 ‫- چند سالت بود؟ ‫- 20 321 00:19:30,294 --> 00:19:32,545 ‫- دختره چی؟ ‫- 20 322 00:19:32,546 --> 00:19:36,066 ‫این از نظر من جوون نیست ‫دوستش داشتی؟ 323 00:19:37,176 --> 00:19:39,386 ‫نمیدونم . این دیگه چجور سوالیه؟ 324 00:19:39,387 --> 00:19:41,638 ‫من کنجکاوم . بداخلاق نباش 325 00:19:41,639 --> 00:19:43,908 ‫خب ، جوابش "نمیدونم" هست 326 00:19:44,850 --> 00:19:46,368 ‫فکر می‌کنی اون دوست‌ـت داشت؟ 327 00:19:50,314 --> 00:19:53,358 ‫- خوبی «دُوایت»؟ ‫- چی؟ 328 00:19:53,359 --> 00:19:55,836 ‫انگار همه‌ـش می‌خوای دست‌ـت رو بپوشونی 329 00:19:57,071 --> 00:19:58,380 ‫دست‌ـت خراش برداشته؟ 330 00:19:58,948 --> 00:20:01,383 ‫- نه ‫- بذار دست‌ـت رو ببینم 331 00:20:04,453 --> 00:20:05,995 ‫اون خراش‌ها از کجا اومده؟ 332 00:20:05,996 --> 00:20:07,872 ‫من مست می‌کنم . نمیدونم 333 00:20:07,873 --> 00:20:09,892 هیچ‌وقت تا حالا ندیدم ‫الکل آدما رو خط خطی کنه 334 00:20:10,334 --> 00:20:12,419 ‫به گمونم به بعضی چیزها ضربه میزنم 335 00:20:12,420 --> 00:20:13,579 ‫مثل چی؟ 336 00:20:14,880 --> 00:20:17,483 ‫اینا از یه تیکه چوب شدن 337 00:20:18,008 --> 00:20:20,486 ‫- چیزی نیست . من خوبم ‫- بذار دوباره نگاهش کنم «دُوایت» 338 00:20:25,725 --> 00:20:27,076 ‫من سگ ندارم 339 00:20:28,102 --> 00:20:31,205 ‫- اون سگ داره ، نه من ‫- مامانت؟ 340 00:20:32,732 --> 00:20:33,866 ‫«دُوایت» 341 00:20:36,402 --> 00:20:39,505 ‫چرا الان بهمون نمیگی ‫اون خراش‌ها چطوری شدن 342 00:20:39,989 --> 00:20:43,050 ‫تا به یه مأمور اف‌بی‌آی دروغ نگی . باشه؟ 343 00:20:44,493 --> 00:20:49,223 ‫یه تیکه چوب باعثش شد 344 00:20:54,253 --> 00:20:56,838 ‫- فقط تو و مامانت اونجا زندگی می‌کنین؟ «و «جسی - 345 00:20:56,839 --> 00:20:58,256 ‫«جسی» کیه؟ 346 00:20:58,257 --> 00:20:59,692 ‫یه مرد 347 00:21:03,471 --> 00:21:05,781 ‫- سیگاری شدید نیست؟ ‫- من سیگار می‌کشم 348 00:21:06,682 --> 00:21:09,368 ‫اینکه 3تایی‌تون اینجا زندگی می‌کنین ‫زیادی اذیت‌تون نمی‌کنه؟ 349 00:21:10,811 --> 00:21:13,739 ‫- چرا تازگیا اینطوری شده؟ - ‫اینکه «جسی» با شما زندگی کنه؟ 350 00:21:15,441 --> 00:21:17,042 ‫چندهفته‌ست 351 00:21:18,444 --> 00:21:22,172 ‫یهو باهم آشنا شدن یا هر چی 352 00:21:22,531 --> 00:21:24,574 ‫- نمیدونم ‫- اون اتاق نزدیکه 353 00:21:24,575 --> 00:21:26,910 ‫اینکه صدای مامانت با دوست‌پسرش ‫رو بشنوی عجیبه؟ 354 00:21:26,911 --> 00:21:29,579 ‫- نه ‫- من رو که دیوونه می‌کنه 355 00:21:29,580 --> 00:21:31,289 ‫ظاهرش جوریه که انگار ارضا کردنش سخته 356 00:21:31,290 --> 00:21:34,125 ‫- کارهایی که می‌خواد رو براش می‌کنه؟ ‫- خودشم نمیدونه چی می‌خواد 357 00:21:34,126 --> 00:21:35,244 ‫جدی؟ 358 00:21:36,879 --> 00:21:41,549 ‫آخه کی یکی که تازه دیده رو ‫میاره تو خونه‌ـش؟ اینطور نیست؟ 359 00:21:41,550 --> 00:21:43,719 ‫- خیلی عجیبه ‫- تا حالا درباره‌ـش باهاش صحبت کردی؟ 360 00:21:43,720 --> 00:21:44,719 ‫چی؟ 361 00:21:44,720 --> 00:21:46,805 ‫دوست‌دخترت رو مجبور کرد سقط کنه 362 00:21:46,806 --> 00:21:49,158 ‫تو هم چیزی درباره‌ی زندگی عشقیش گفتی؟ 363 00:21:50,476 --> 00:21:51,724 ‫آخه درست کنار تو زندگی می‌کنه 364 00:21:51,725 --> 00:21:54,062 ‫وقتی صدای سکس‌شون رو می‌شنوی چیزی نمیگی؟ 365 00:21:54,063 --> 00:21:55,387 ‫فکر می‌کنم این من رو کُفری می‌کنه 366 00:21:55,388 --> 00:21:57,649 ‫اینکه مامانم همیشه بهم بگه چی‌کار کنم 367 00:21:57,650 --> 00:21:59,526 ‫ببرش سقط کنه ‫این رو براش بگیر . اون رو براش بگیر 368 00:21:59,527 --> 00:22:01,653 ‫آره . چطوری میذاری مامانت ‫باهات اینطوری رفتار کنه؟ 369 00:22:01,654 --> 00:22:04,656 ‫- برای خودت تصمیم نمی‌گیری؟ ‫- برای خودم تصمیم می‌گیرم 370 00:22:04,657 --> 00:22:07,033 ‫- من که نشنیدم این‌کار رو کنی ‫- من نشنیدم چیزی بگه 371 00:22:07,034 --> 00:22:09,160 ‫من مستقلم . من بی‌عرضه نیستم 372 00:22:09,161 --> 00:22:12,539 ‫من نمیگم بی‌عرضه‌ای ‫چرا هیچی نمیگی و حرفش رو قبول می‌کنی؟ 373 00:22:12,540 --> 00:22:15,726 ‫- شماها نمیدونین درباره‌ی چی حرف میزنین ‫- تا حالا بهش فحش دادی؟ 374 00:22:16,126 --> 00:22:18,378 ‫- هر جوری باهام رفتار می‌کنه جوابش رو میدم ‫- این یعنی چی؟ 375 00:22:18,379 --> 00:22:21,631 ‫- تا حالا دعوا کردی؟ ‫- شاید 376 00:22:21,632 --> 00:22:24,342 ‫- ولی با مامانت نه . درسته؟ مامان فرق داره ‫- یه مامان که بیشتر نداری 377 00:22:24,343 --> 00:22:27,428 ‫یه انگشت‌ـت هم روش بلند نکردی ‫دست بلند کردن که بماند 378 00:22:27,429 --> 00:22:29,990 ‫اگه دست رو مامانت بلند کنی ‫حسابی ناجور میشه ، نه؟ 379 00:22:37,898 --> 00:22:40,984 ‫تا حالا کنترلت رو از دست دادی؟ 380 00:22:40,985 --> 00:22:43,611 ‫- با اون نه اقلاً ‫- "با اون نه" 381 00:22:43,612 --> 00:22:46,990 ‫با عقل جور درمیاد که خشمت رو ‫خالی کنی . بهش نشون بدی رئیس کیه 382 00:22:46,991 --> 00:22:48,449 ...هیچ‌وقت مامان پیرت رو اذیت نکردی ولی 383 00:22:48,450 --> 00:22:50,969 ‫هیچ‌وقت اذیتش نکردی چون عاشقته 384 00:23:01,463 --> 00:23:03,923 ‫شهروندان «فلورین» ، امشب می‌تونن آسوده‌تر بخوابن 385 00:23:03,924 --> 00:23:07,135 «پلیس «ساکرامنتو» «دُوایت تِیلور ‫30ساله رو در ارتباط با 386 00:23:07,136 --> 00:23:10,471 2تا قتل دیوانه‌وار اخیر دستگیر کرده 387 00:23:10,472 --> 00:23:13,600 ‫پلیس میگه «تِیلور» خودش ساکن ‫محله‌ی فقیرنشین خلوتی هست 388 00:23:13,601 --> 00:23:16,769 ‫که «رُزماری گونزالس» 74ساله رو به کما برده 389 00:23:16,770 --> 00:23:19,564 ‫و «لورا کانوِی» 64 ساله با ضربات چاقو کشته 390 00:23:19,565 --> 00:23:21,816 ‫قربانی‌ها کمتر از 800 متر ‫با منزل قاتل فاصله داشتن 391 00:23:21,817 --> 00:23:23,130 ‫در اوضاعی آشفته 392 00:23:23,131 --> 00:23:25,713 ‫بعد اینکه وحشیانه به ...قربانیان سالخورده‌ـش حمله 393 00:23:32,536 --> 00:23:34,346 ‫خیلی‌خب 394 00:23:34,788 --> 00:23:38,058 ‫گوش کنین . هر کسی تو این اتاق ‫بچگی اونا رو یادشون میاد 395 00:23:38,292 --> 00:23:40,352 ‫وقتی فهمیدن که می‌خوان یه پلیس بشن 396 00:23:41,337 --> 00:23:43,630 ‫توی کلاس سوم میدونستم ‫که می‌خوام یه کاراگاه بشم 397 00:23:43,631 --> 00:23:47,151 ‫وقتی که کتاب «مشاهده‌ی سرخ» اثر ‫«سِر آرتور کانُن دویل» رو خوندم («نویسنده‌ی «شرلوک هولمز) 398 00:23:48,260 --> 00:23:49,862 ‫خب ، این آقایی که اینجاست 399 00:23:50,971 --> 00:23:53,991 شرلوک هولمز» عصر ماست» - ‫- ایول 400 00:23:55,225 --> 00:23:57,935 ‫و شما هم «دکتر واتسون» هستین («دستیار «شرلوک هولمز) 401 00:23:57,936 --> 00:23:59,187 ‫ممنونم 402 00:23:59,188 --> 00:24:00,855 ‫شوخی نکردم 403 00:24:00,856 --> 00:24:03,775 ‫یا یکی‌تون یا جفت‌تون دیوانه‌اید 404 00:24:03,776 --> 00:24:06,194 ‫هی ، نخندین . کلی روانی تو کالیفرنیا هست 405 00:24:06,195 --> 00:24:08,363 ‫- و همه‌شون می‌خوان پلیس بشن ‫- آره 406 00:24:08,364 --> 00:24:11,240 ‫همه‌ی پلیس‌ها می‌خوان وارد اف‌بی‌آی بشن ...و همه‌ی اف‌بی‌آی‌ها می‌خوان 407 00:24:11,241 --> 00:24:13,743 ‫دیگه نمیدونم 408 00:24:13,744 --> 00:24:16,871 می‌خواد سخنرانی کنه ‫مستفیظ بفرمایید ای خردمند 409 00:24:16,872 --> 00:24:18,498 ‫سخنرانی 410 00:24:18,499 --> 00:24:20,500 ‫- ممنونم ‫- سخنرانی 411 00:24:20,501 --> 00:24:23,211 ‫فقط می‌خواستم ازتون تشکر کنم ‫که این جمع رو تشکیل دادین 412 00:24:23,212 --> 00:24:26,915 ‫و «روی» ، ممنون که از کاری که من و «بیل» داریم انجام میدیم قدردانی می‌کنی 413 00:24:29,802 --> 00:24:32,488 ‫و برای اینکه باهاش رو در رو بشیم ‫اگه همه‌مون باهم کار کنیم 414 00:24:33,389 --> 00:24:35,449 ‫می‌تونیم در تاریک‌ترین شب‌ها مخاطره کنیم 415 00:24:35,450 --> 00:24:37,367 ‫و نوری رو در تاریکی بتابونیم 416 00:24:41,230 --> 00:24:43,749 ‫و دارم درباره‌ی تاریکی مطلق حرف میزنم 417 00:24:45,109 --> 00:24:48,027 ‫و ممنون بابت آبجو 418 00:24:48,028 --> 00:24:49,546 ‫خوشحال میشیم کمک کنیم 419 00:24:50,197 --> 00:24:52,073 ‫تبریک میگم رفقا 420 00:24:52,074 --> 00:24:53,592 ‫کارِتون عالی بود 421 00:25:01,083 --> 00:25:06,897 ‫اگه می‌تونی توی تاریکی نور بتابونی ‫پس می‌تونی کلیدهای منم نورانی کنی 422 00:25:11,093 --> 00:25:13,278 ‫خیلی خیلی خنده‌دار بود 423 00:25:30,863 --> 00:25:32,155 ‫عالی بود 424 00:25:32,156 --> 00:25:34,174 ‫خیلی‌خب ، ایستگاه ما رو گرفتین 425 00:25:34,783 --> 00:25:35,884 ‫کارِتون خوب بود 426 00:25:44,084 --> 00:25:47,062 ‫آره . می‌خواستم ببینم چطورین . همین 427 00:25:51,717 --> 00:25:52,985 ‫معلمش؟ 428 00:25:59,808 --> 00:26:01,076 ‫متأسفم که این رو می‌شنوم 429 00:26:04,688 --> 00:26:06,790 ‫نه . فکر نمی‌کنم به‌موقع برسیم 430 00:26:10,235 --> 00:26:11,336 ...خب 431 00:26:14,490 --> 00:26:17,676 ‫خیلی‌خب ، فقط می‌خواستم صدات رو بشنوم 432 00:26:19,077 --> 00:26:20,679 ‫از طرف بابایی یه بوس‌ـش بکن 433 00:26:23,248 --> 00:26:24,516 ‫منم دوست‌ـت دارم 434 00:26:34,301 --> 00:26:35,426 ‫متأسفم «اد» 435 00:26:35,427 --> 00:26:38,638 ‫منظورت اینه خشونت توی فیلم‌ها ‫باعث شد اون زن‌ها رو بکشی؟ 436 00:26:38,639 --> 00:26:39,680 ‫نه 437 00:26:39,681 --> 00:26:43,893 ‫منظورم اینه توی واقعیت اوضاع ‫اونجوری که انتظار داری پیش نمیره 438 00:26:43,894 --> 00:26:47,230 ‫وقتی کسی رو چاقو میزنی ‫باید بیفتن بمیرن 439 00:26:47,231 --> 00:26:48,272 ...اونا 440 00:26:48,273 --> 00:26:50,691 و بیفتن بمیرن . درسته؟ - ‫- درسته 441 00:26:50,692 --> 00:26:54,362 ‫تو واقعیت وقتی کسی رو چاقو می‌کنی ‫فشار خون‌شون میفته 442 00:26:54,363 --> 00:26:57,698 ‫و خیلی آروم می‌میرن 443 00:26:57,699 --> 00:27:00,510 ‫پس من بی‌میل بودم ‫ازش لذتی نمی‌بردم 444 00:27:01,703 --> 00:27:03,305 ‫این رو ضبط کردین؟ 445 00:27:03,872 --> 00:27:04,990 ‫آره 446 00:27:08,001 --> 00:27:10,044 ‫میدونین ، راستش همه‌ـش برمیگرده 447 00:27:10,045 --> 00:27:15,359 ‫به ناتوانی ادراکی من در ‫برقراری ارتباط اجتماعی و سکسی 448 00:27:16,134 --> 00:27:19,804 ‫از اینکه در رابطه‌های مرد و زن ‫قرار بگیرم تا سرحد مرگ می‌ترسیدم 449 00:27:19,805 --> 00:27:22,157 ‫حتی نشستن کنار یه زن جوون ‫و حرف زدن باهاش 450 00:27:23,475 --> 00:27:25,243 ‫می‌خواستم ارتباط برقرار کنم 451 00:27:25,686 --> 00:27:28,980 ‫حالا عجیبش اینه که برای همین ‫من شروع به سوار کردن آدما کردم 452 00:27:28,981 --> 00:27:30,731 ‫یه دختر رو سوار می‌کردم 453 00:27:30,732 --> 00:27:33,150 ‫و هر بار یه‌کم پیش میرفتم 454 00:27:33,151 --> 00:27:37,530 ‫و این‌کار برام جرأت می‌خواست ‫آخه اولش تفنگی در کار نبود 455 00:27:37,531 --> 00:27:39,490 ‫و من تنها بودم 456 00:27:39,491 --> 00:27:42,535 ‫میرفتیم به یه دشت باز ‫که کسی نبود ما رو ببینه 457 00:27:42,536 --> 00:27:43,953 : ولی من می‌گفتم ‫"نه . من نمی‌تونم" 458 00:27:43,954 --> 00:27:46,205 ‫پس تو زن‌ها رو سوار می‌کردی ‫ولی اونا رو نمی‌کشتی؟ 459 00:27:46,206 --> 00:27:49,125 ‫ولی بعد یه تفنگ رو تو ماشین می‌بینم 460 00:27:49,126 --> 00:27:50,960 ‫و این احساس 461 00:27:50,961 --> 00:27:54,606 ‫طلبیدن و خشونت زشت ‫که از درون من رو می‌خوره هست 462 00:27:55,757 --> 00:27:57,567 ‫خیلی دوست داشتم که ‫فقط بهشون تجاوز کنم 463 00:27:58,051 --> 00:28:00,654 ‫ولی هیچ تجربه‌ای نداشتم 464 00:28:01,054 --> 00:28:05,057 ‫می‌تونستم حس‌ـش کنم که این ‫اشتیاق شگفت‌انگیز داره درونم رو می‌خوره 465 00:28:05,058 --> 00:28:07,018 ‫اشتیاق شگفت‌انگیز؟ 466 00:28:07,019 --> 00:28:10,354 ‫- عبارت قشنگیه ، نه؟ ‫- بعدش چی می‌شد؟ 467 00:28:10,355 --> 00:28:12,398 ‫میدونین ، دارم به نوشتن ‫کتاب خودم فکر می‌کنم 468 00:28:12,399 --> 00:28:15,443 ‫چند وقته می‌خوام یه دستگاه تایپ جور کنم ‫می‌تونین کمکم کنین؟ 469 00:28:15,444 --> 00:28:17,504 ‫مطمئنم می‌تونیم یه کمک‌هایی بکنیم 470 00:28:17,696 --> 00:28:19,363 ‫بعدش احساست رو می‌سازه؟ 471 00:28:19,364 --> 00:28:21,049 ‫در یه نقطه‌ای تو شروع می‌کنی به 472 00:28:21,408 --> 00:28:23,343 ‫- لذت بردن از هیجان ‫- ببینین 473 00:28:24,077 --> 00:28:28,414 ‫وقتی گلوی کسی رو می‌بُری ‫باید گوش تا گوش ببریش 474 00:28:28,415 --> 00:28:33,794 ‫تا بتونی نای و شاهرگ گردن رو ببُری ‫تا همزمان خونریزی کنن و بمیرن 475 00:28:33,795 --> 00:28:35,981 ‫وگرنه درد زیادی رو می‌کشن 476 00:28:37,299 --> 00:28:39,800 ‫اینجا بود که عبارت گوش تا گوش" رو یاد گرفتم" 477 00:28:39,801 --> 00:28:41,177 ‫اینکه دقیقاً معنیش چیه 478 00:28:41,178 --> 00:28:43,596 ‫مردم فکر می‌کنن فقط یه اصطلاحه 479 00:28:43,597 --> 00:28:45,556 ‫نیست . یه دستورالعمله 480 00:28:45,557 --> 00:28:48,392 ‫نمی‌خوای این‌کار رو کنی . مجبوری 481 00:28:48,393 --> 00:28:49,852 ‫پس لذتی نداره «اد»؟ 482 00:28:49,853 --> 00:28:51,187 ‫البته که داره 483 00:28:51,188 --> 00:28:54,082 ‫فقط می‌خواستم ازشون تجلیل کنم 484 00:28:54,608 --> 00:28:56,543 ‫به بیان دیگه پیروزی بر مرگ 485 00:28:57,027 --> 00:28:59,904 ‫اونا مرده بودن و من زنده بودم ‫لذتش اینجا بود 486 00:28:59,905 --> 00:29:02,698 ‫من شکارچی بودم ‫اونا قربانی بودن 487 00:29:02,699 --> 00:29:04,843 ‫خب ، بعد از قتل‌های اولت چه حسی داشتی؟ 488 00:29:11,416 --> 00:29:13,584 ‫«مری» رو از همه بیشتر دوست داشتم 489 00:29:13,585 --> 00:29:15,604 ‫به «آنیتا» بی‌اشتیاق بودم 490 00:29:17,214 --> 00:29:18,607 ‫مشکلش چی بود؟ 491 00:29:19,049 --> 00:29:20,609 ‫چیز خاصی نبود 492 00:29:21,009 --> 00:29:22,944 ...«بیشتر این بود که «مری 493 00:29:25,264 --> 00:29:29,141 ‫من کاملاً توسط شخصیت و چهره‌ـش تحت‌تأثیر قرار گرفته بودم 494 00:29:29,142 --> 00:29:31,769 ‫و بین‌مون فقط احترام بود 495 00:29:31,770 --> 00:29:33,955 ‫- احترام؟ ‫- البته 496 00:29:34,356 --> 00:29:36,524 ‫بعد قتل گاهی‌اوقات ‫میرفتم به اونجا تا نزدیکش باشم 497 00:29:36,525 --> 00:29:38,460 ‫چون دوستش داشتم و می‌خواستمش 498 00:29:39,027 --> 00:29:40,361 ‫به محل قتل میرفتی؟ 499 00:29:40,362 --> 00:29:42,446 ‫هیچ‌وقت زیاد به خودم نگاه نمی‌کردم 500 00:29:42,447 --> 00:29:44,949 ‫ولی همیشه دنبال دخترهای خوشگل میرفتم 501 00:29:44,950 --> 00:29:46,134 ‫شرط می‌بندم تو هم همینی 502 00:29:47,619 --> 00:29:48,720 ‫البته 503 00:29:49,830 --> 00:29:51,622 ‫احتمالاً نمی‌تونین تصور این رو بکنین 504 00:29:51,623 --> 00:29:54,625 ‫ولی از اونجایی که من بین سنین ‫15 تا 21 سالگی به‌خاطر قتل 505 00:29:54,626 --> 00:29:56,794 ‫پدربزرگ و مادربزرگم زندانی بودم 506 00:29:56,795 --> 00:30:00,357 ‫مدت زیادی با زنان همسن خودم ‫هیچ تماسی نداشتم 507 00:30:00,799 --> 00:30:04,444 ‫وقتی دوباره آزاد شدم ‫انگار روی یه سیاره‌ی جدید اومده بودم 508 00:30:04,928 --> 00:30:07,638 ‫مدت‌ها پیش آدمایی که از من ‫خیلی پیرتر بودن زندگی کردم 509 00:30:07,639 --> 00:30:09,223 ‫مثل یه اُمل پیر بودم 510 00:30:09,224 --> 00:30:10,891 ‫چه تکان‌دهنده بوده 511 00:30:10,892 --> 00:30:12,810 ‫میدونین ، وقتی پیش پلیس اعتراف کردم 512 00:30:12,811 --> 00:30:14,636 ‫من رو از کالیفرنیا آوردن 513 00:30:14,637 --> 00:30:16,897 ‫و تو یه غذاخوری برای غذا خوردن ایستادیم 514 00:30:16,898 --> 00:30:20,085 ‫چندتا خانم جذاب از کنار ماشین رد شدن 515 00:30:20,736 --> 00:30:22,003 ‫من بالا آوردم 516 00:30:22,321 --> 00:30:25,823 ‫درست همونجا و بعدش روی ماشین پلیس ‫جلوی همه‌ی پلیسا 517 00:30:25,824 --> 00:30:26,949 ‫خیلی شدید بود 518 00:30:26,950 --> 00:30:29,535 ‫من اینجوری به زن‌ها واکنش نشون میدادم 519 00:30:29,536 --> 00:30:31,012 ‫شکل دیگه‌ای نبودم 520 00:30:31,913 --> 00:30:33,265 ‫بذار یه چیزی ازت بپرسم 521 00:30:35,542 --> 00:30:37,102 ‫تا حالا با کسی دراین‌باره حرف زدی؟ 522 00:30:37,878 --> 00:30:39,563 ‫درباره‌ی تمایلات‌ـت؟ 523 00:30:41,298 --> 00:30:43,483 ‫مثلاً مامانت؟ 524 00:30:44,009 --> 00:30:46,278 ‫مسلماً نه اینطوری که ‫داری با ما حرف میزنی 525 00:30:48,555 --> 00:30:51,199 ‫اگه می‌تونستم دهنم رو باز کنم 526 00:30:52,559 --> 00:30:54,435 ‫اوضاع الان کاملاً متفاوت بود 527 00:30:54,436 --> 00:30:56,677 ‫از همون لحظه‌ای که صبح بیدار می‌شدم 528 00:30:56,678 --> 00:30:58,856 ‫بدجنسی می‌کرد و من رو تحقیر می‌کرد 529 00:30:58,857 --> 00:31:00,649 ‫و همه‌ی دکمه‌های من رو می‌شناخت 530 00:31:00,650 --> 00:31:02,127 ‫چون خودش اونا رو گذاشته بود اونجا 531 00:31:03,320 --> 00:31:05,279 ‫تموم زندگیم اسباب‌بازیش بودم 532 00:31:05,280 --> 00:31:08,175 ‫درست تا زمانی که با یه ‫چاقوی شکار گلوش رو بریدم 533 00:31:10,702 --> 00:31:11,803 «اد» 534 00:31:13,163 --> 00:31:18,059 ‫چرا این‌کارـی رو که کردی با سرش کردی؟ 535 00:31:20,545 --> 00:31:22,063 ‫چرا بقیه می‌کنن؟ 536 00:31:23,965 --> 00:31:26,092 ‫میدونین ، اون‌شب رفتم سر تختش 537 00:31:26,093 --> 00:31:27,786 ‫اونجا خوابیده بود و داشت کتاب می‌خوند 538 00:31:27,787 --> 00:31:30,572 ‫درست مثل هزاران شب قبل از اون 539 00:31:31,598 --> 00:31:35,334 ‫اون گفت : "فکر کنم الان می‌خوای ‫تموم شب رو منتظر بمونی 540 00:31:35,335 --> 00:31:36,912 ‫و حرف بزنی" 541 00:31:38,230 --> 00:31:39,664 ‫باورتون میشه؟ 542 00:31:40,232 --> 00:31:42,417 ‫"تموم شب منتظر بمونی تا حرف بزنی" 543 00:31:43,527 --> 00:31:44,669 ‫لعنتی 544 00:31:47,406 --> 00:31:51,276 ‫و میدونستم می‌خوام بکشمش . ‫میدونین؟ 545 00:31:52,327 --> 00:31:54,763 ‫برای اولین‌بار با خودم راستگو بودم 546 00:31:56,415 --> 00:31:58,541 ‫چون من یه مارمولک نیستم 547 00:31:58,542 --> 00:32:02,020 ‫من از زیر بوته به عمل نیومدم ‫من از شکم اون بیرون اومدم 548 00:32:02,587 --> 00:32:03,897 ‫از مادرم بیرون اومدم 549 00:32:05,006 --> 00:32:08,527 ‫درسته که تو بخشی از جسدش رو ‫داخل سطل آشغال انداختی؟ 550 00:32:10,595 --> 00:32:12,113 ‫تارهای صوتیش 551 00:32:12,681 --> 00:32:13,931 ‫چرا؟ 552 00:32:13,932 --> 00:32:15,700 ‫چون نمی‌تونستم خفه‌ـش کنم 553 00:32:16,101 --> 00:32:20,271 ‫اون دقیقاً می‌خواست با حرفاش من رو نابود کنه 554 00:32:20,272 --> 00:32:22,040 ‫پس منم برای همیشه خفه‌ـش کردم 555 00:32:23,275 --> 00:32:26,402 ‫و الان همه میدونن به‌خاطر ‫کارهایی بود که با من کرد 556 00:32:26,403 --> 00:32:29,047 ‫به‌خاطر جوری که با پسرش رفتار کرد 557 00:32:38,582 --> 00:32:39,724 ‫پیتزا 558 00:32:40,542 --> 00:32:42,018 ‫ای بچه‌ها 559 00:32:44,588 --> 00:32:47,315 ...خیلی‌خب پس از ماشین میای بیرون 560 00:32:47,507 --> 00:32:50,801 ‫- فقط میرم به سمت ساختمون آپارتمان ‫- کسی اونجا بود؟ 561 00:32:50,802 --> 00:32:51,927 ‫خب ، من رسیدم خونه 562 00:32:51,928 --> 00:32:54,096 ‫پله‌ها رو میرم بالا به سمت آپارتمان‌مون 563 00:32:54,097 --> 00:32:55,351 ‫با یه سر تازه جدا شده 564 00:32:55,352 --> 00:32:57,433 ‫که تقریباً نیم لیتر خون ازش ‫داخل ساک ورزشیم ریخته 565 00:32:57,434 --> 00:33:00,203 ‫همینجوری زده بودیش زیر بازوت؟ ‫به همین راحتی؟ 566 00:33:00,562 --> 00:33:02,521 ‫- بفرما یه تیکه بردار ‫- ممنونم 567 00:33:02,522 --> 00:33:07,526 ‫بعدش روی پله‌ها رسیدم به اون ‫کارت‌پستال تصویری زوج شاد عادی 568 00:33:07,527 --> 00:33:10,321 ‫- درست از کنار من رد شدن ‫- 2تا دنیای شما با هم برخورد می‌کنه 569 00:33:10,322 --> 00:33:12,948 ‫زندگی خیالی کُشنده‌ی من و این چیزها 570 00:33:12,949 --> 00:33:16,177 ‫دختری خوشگل با اسمی قشنگ ‫«کیم» یا همچین چیزی بود 571 00:33:16,495 --> 00:33:18,329 ‫با دوست‌پسرش میرفتن بیرون سر قرار عاشقانه‌شون 572 00:33:18,330 --> 00:33:21,040 ‫و به همون راحتی می‌تونست ‫سر «کیم» توی این ساک باشه 573 00:33:21,041 --> 00:33:23,000 ‫- داری نقش خدا رو بازی می‌کنی ‫- دقیقاً 574 00:33:23,001 --> 00:33:27,689 ‫و فهمیدم من هیچ‌وقت تا حالا ‫تو عمرم سر یه قرار نرفتم 575 00:33:28,173 --> 00:33:30,841 ‫و میدونین ، از در وارد شدم : و به مامانم گفتم 576 00:33:30,842 --> 00:33:33,093 ‫"من تا حالا با یه دختر سر قرار نبودم مامان" 577 00:33:33,094 --> 00:33:35,095 ‫- و اون چی گفت؟ ‫- "خدا رو شکر" 578 00:33:35,096 --> 00:33:37,556 ‫- باورتون میشه؟ ‫- عجب عوضی بوده 579 00:33:37,557 --> 00:33:40,559 ‫اون‌موقع بود که شروع کردم به ‫خاک کردن سرش توی حیاط پشتی 580 00:33:40,560 --> 00:33:43,270 ‫- صحیح ‫- درست پایین پنجره‌ی اتاق خواب مامانی 581 00:33:43,271 --> 00:33:46,482 ‫وقتایی که خونه بود چشم اونا ‫درست به پنجره‌ی اون بود 582 00:33:46,483 --> 00:33:48,859 ‫درست کنارش مرد ‫دست خودم نبود 583 00:33:48,860 --> 00:33:49,978 ‫چی میگی بابا؟ 584 00:33:50,862 --> 00:33:54,406 ‫میدونم احمقانه‌ست ولی مامانم همیشه ‫دوست داشت بقیه به اون نگاه کنن 585 00:34:40,829 --> 00:34:42,347 ‫هنوزم بوی «کمپر» رو میدم 586 00:34:43,540 --> 00:34:46,125 ‫یا شاید فقط بوی مرکز بهداشت کالیفرنیا» هست» 587 00:34:46,126 --> 00:34:49,020 ‫بوی خیلی بدی داشت ‫مثل بوی کمد دانش‌آموزها بود 588 00:34:49,337 --> 00:34:51,147 ‫یه کاری کرد اشتهام رو از دست بدم 589 00:35:00,056 --> 00:35:03,326 ‫خب ، مامانت رو دوست داری؟ 590 00:35:05,103 --> 00:35:06,538 ‫ببخشید . خنده‌دار نبود 591 00:35:08,398 --> 00:35:12,711 ‫آره . مامانم رو دوست داشتم ‫ولی دیگه بین ما نیست 592 00:35:16,448 --> 00:35:17,799 ‫زنت رو دوست داری؟ 593 00:35:19,576 --> 00:35:21,720 ‫- آره . دارم ‫- خوبه 594 00:35:23,204 --> 00:35:26,766 ‫تموم زندگیم می‌شناختمش ‫مطمئن نیستم بدون اون چی‌کار کنم 595 00:35:27,834 --> 00:35:29,728 ‫- اون دوست‌دخترت چطور؟ ‫- آره 596 00:35:30,712 --> 00:35:32,647 ‫اون عالیه . باهوشه 597 00:35:33,465 --> 00:35:34,774 ‫فکر کنم واقعاً ازم خوش‌ـش میاد 598 00:35:36,843 --> 00:35:38,403 ‫به‌نظر ما عملیش کردیم 599 00:35:39,638 --> 00:35:41,406 ‫حس خوبی داره ، مگه نه؟ 600 00:35:41,514 --> 00:35:44,576 ‫اینکه پرواز کنی خونه و آدم بدا رو دستگیر کنی ‫درست مثل فیلم‌ها 601 00:35:45,143 --> 00:35:47,478 ‫آره . حس خوبی داره که «دُوایت» ‫توی خیابون‌ها نیست 602 00:35:47,479 --> 00:35:49,706 ‫ولی «کمپر» اون رو ملایم‌تر می‌کنه 603 00:35:50,106 --> 00:35:52,667 ‫حال‌ـت رو کامل بد می‌کنه ، مگه نه؟ 604 00:35:53,109 --> 00:35:54,318 ‫بله 605 00:35:54,319 --> 00:35:55,444 ‫بیشتر از «دُوایت»؟ 606 00:35:55,445 --> 00:35:57,355 ‫چیزی پشت چشم‌های «کمپر» نیست 607 00:35:57,356 --> 00:35:59,424 ‫انگار که نزدیک یه سیاه‌چاله ایستادی 608 00:36:00,909 --> 00:36:03,869 ‫- درسته ‫- و اون فکر می‌کنه ما دوستانشیم 609 00:36:03,870 --> 00:36:06,848 ‫خب ، اون فکر می‌کنه تو دوستشی 610 00:36:08,875 --> 00:36:11,227 ‫که تو رو یه مأمور اف‌بی‌آی عالی می‌کنه 611 00:36:22,055 --> 00:36:24,449 ‫میدونی ، داشتم درباره‌ی گفتگومون با دکتر «کار» فکر می‌کردم 612 00:36:27,602 --> 00:36:28,787 ‫جدی؟ 613 00:36:30,730 --> 00:36:34,542 ‫تو این‌کار حرف نداریم ‫حتی اگه حالم رو بد کنه 614 00:36:34,984 --> 00:36:37,277 ‫اگه بخوایم از هر چیز جدیدی ‫شونه خالی کنیم 615 00:36:37,278 --> 00:36:38,487 ...هر چیز جالب 616 00:36:38,488 --> 00:36:39,697 ‫آره 617 00:36:39,698 --> 00:36:42,157 ‫اگه اون واقعاً فکر می‌کنه این ایده خیلی خوبه 618 00:36:42,158 --> 00:36:45,762 ‫که توان زیادی برای تغییر ...زندگی مردم داره 619 00:36:46,871 --> 00:36:49,140 ‫- خب؟ ‫- شاید بهتر باشه دعوتش کنیم 620 00:36:49,499 --> 00:36:52,101 ‫فقط برای یه روز ‫تا استراتژی بچینیم 621 00:36:53,002 --> 00:36:54,920 ‫فکر می‌کنم ایده‌ی معرکه‌ایه 622 00:36:54,921 --> 00:36:57,047 ‫حداقل می‌تونیم چیزهایی که ‫تا الان جمع کردیم تألیف کنیم 623 00:36:57,048 --> 00:36:59,842 ‫و نقشه‌ای درست کنیم تا یه‌موقع ...اگه خواستیم با «شِپِرد» صحبت کنیم 624 00:36:59,843 --> 00:37:01,152 ‫تا بتونیم آماده باشیم 625 00:37:03,555 --> 00:37:04,823 ‫کار سختیه 626 00:37:05,306 --> 00:37:06,574 ‫از الانش ازت متنفره 627 00:37:07,767 --> 00:37:09,702 ‫داره از تو هم متنفر میشه 628 00:37:12,397 --> 00:37:13,498 ‫درسته 629 00:37:14,983 --> 00:37:16,709 ‫پس چرا زور الکی بزنیم؟ 630 00:37:18,945 --> 00:37:22,114 ‫«دُوایت» بازم ادامه میداد ‫درست مثل «کمپر» 631 00:37:22,115 --> 00:37:24,551 ‫تا اینکه بالاخره رسید به منبع 632 00:37:25,160 --> 00:37:27,762 ‫یه‌جورایی کسل‌کننده‌ست که همیشه ‫به مادر ختم میشه 633 00:37:28,246 --> 00:37:32,100 ‫مادر بود ولی به یه شکل خیلی متفاوت 634 00:37:33,126 --> 00:37:37,981 ‫بیشتر ‫عاشقانه بود ‫اگه بتونی این اسم رو روش بذاری 635 00:37:38,590 --> 00:37:39,774 ‫زن جیگری بود؟ 636 00:37:40,216 --> 00:37:41,967 ‫- کی؟ ‫- مامانش 637 00:37:44,971 --> 00:37:46,990 ‫پسرهای توی دبیرستان ‫می‌گفتن مامان من خوب چیزیه 638 00:37:46,991 --> 00:37:49,242 ‫و همیشه بابتش عصبانی می‌شدم 639 00:37:49,684 --> 00:37:50,761 ‫ولی بعدش کارش به شیمی‌درمانی کشید 640 00:37:50,762 --> 00:37:52,811 ‫و دیگه کسی درباره‌ـش چیزی نگفت 641 00:37:52,812 --> 00:37:55,915 ‫- و این من رو ناراحت می‌کرد ‫- نمیدونستم مامانت سرطان داشت 642 00:37:56,316 --> 00:37:59,276 ‫برای همین همیشه وقت سکس ‫ازت می‌خوام سینه‌هام رو بگیری 643 00:37:59,277 --> 00:38:03,882 ‫- اینطوری تومورهای سرطانی ‫رو بررسی می‌کنی جدی؟ - 644 00:38:09,537 --> 00:38:11,872 ‫نمی‌تونم بذارم اون پسرها از من یاد بگیرن 645 00:38:11,873 --> 00:38:14,225 ‫- اونم با اون دیدگاه‌شون به سکس ‫- و زن‌ها 646 00:38:24,302 --> 00:38:25,653 ‫ممنون که اومدی 647 00:38:26,721 --> 00:38:28,239 ‫نیاز داشتم ببینمت 648 00:38:32,519 --> 00:38:34,162 ...و حالا که تمیز شدم 649 00:38:37,232 --> 00:38:39,712 ‫اگه وقتی دارم ناخنام رو ‫سوهان می‌کشم می‌خوای بری اون پایین 650 00:38:39,713 --> 00:38:41,544 ‫تعریفت از عجیب‌غریب بودنه 651 00:38:42,111 --> 00:38:43,338 ‫من عجیب‌غریبم 652 00:38:48,451 --> 00:38:49,552 ‫من خیلی عجیب‌غریبم 653 00:38:50,995 --> 00:38:53,681 ‫می‌تونم با این سوهان ناخن ‫سوراخ‌سوراخت کنم 654 00:38:54,457 --> 00:38:56,834 ‫بعد می‌تونم تبدیل به بخشی از ‫پرونده‌ی مطالعاتیت بشم 655 00:38:56,835 --> 00:38:59,437 ‫مصاحبه‌شونده‌ی خیلی چالشی خواهی شد 656 00:39:17,063 --> 00:39:19,189 ‫سلام «کِنِت» می‌تونم یه چیزی ازت بپرسم؟ 657 00:39:19,190 --> 00:39:20,875 ‫البته . چی شده؟ 658 00:39:21,025 --> 00:39:24,903 ‫درباره‌ی بعضی از چیزهایی که درس میدیم ‫یه‌کم فکر کردم 659 00:39:24,904 --> 00:39:28,115 ‫به‌طور خاص فهرست واژگان منحرف 660 00:39:28,116 --> 00:39:29,241 ‫فحش‌ها رو میگی؟ 661 00:39:29,242 --> 00:39:34,997 ‫درسته . خب ، بیشتر درباره‌ی ‫توصیف‌گر کردارها فکر می‌کردم 662 00:39:34,998 --> 00:39:36,957 ‫میدونی؟ کیرخوری ، کس‌لیسی 663 00:39:36,958 --> 00:39:39,084 ‫خیلی‌خب ، مشکل دقیقاً چیه؟ 664 00:39:39,085 --> 00:39:41,437 ‫خب ، مسئله همینه «کِن» ‫مشکل رو نمیدونم چیه 665 00:39:41,754 --> 00:39:43,856 ‫واقعاً نمیدونم که اونا منحرفن 666 00:39:44,757 --> 00:39:45,900 ‫خشونت مقعدی؟ 667 00:39:46,426 --> 00:39:47,634 ‫خب ، نه . نه اون یکی 668 00:39:47,635 --> 00:39:49,803 ‫- با «بیل» دراین‌باره حرف زدی؟ ‫- معلومه 669 00:39:49,804 --> 00:39:51,364 ‫«بیل» با من موافقه 670 00:39:52,098 --> 00:39:54,200 ‫و فکر می‌کنی باید ‫برنامه‌ی آموزشی رو تغییر بدیم؟ 671 00:39:54,559 --> 00:39:59,664 ‫فقط یه نگاه به لیست بنداز ‫درباره‌ـش فکر کن . باشه؟ 672 00:40:03,568 --> 00:40:05,611 کله‌کیری؟ - ‫- این واسه خودت 673 00:40:05,612 --> 00:40:06,838 ‫کونی؟ 674 00:40:07,280 --> 00:40:08,363 ‫اونم همینطور 675 00:40:08,364 --> 00:40:10,073 ‫و "سکس گروهی" هم نمی‌خوای؟ 676 00:40:10,074 --> 00:40:11,342 ‫چیزی که درسته درسته 677 00:40:12,118 --> 00:40:13,394 ‫«کلیسمافیلیا»؟ 678 00:40:14,120 --> 00:40:15,254 چی؟ 679 00:40:15,747 --> 00:40:17,849 ‫انما دادن یا کردن 680 00:40:20,001 --> 00:40:21,135 ‫این می‌تونه بمونه 681 00:40:22,921 --> 00:40:26,274 ‫و اینا هم فاکتور می‌گیریم ‫"کُس" ، "کیر مصنوعی" 682 00:40:26,758 --> 00:40:29,384 ‫"کیرخوری" ، "کس‌لیسی" 683 00:40:29,385 --> 00:40:30,802 ‫دراین‌باره مطمئنی؟ 684 00:40:30,803 --> 00:40:31,845 ‫بله 685 00:40:31,846 --> 00:40:33,031 »‫ممنون «مارج 686 00:40:34,349 --> 00:40:35,533 ‫بهتر از چیزیه که فکر می‌کنی 687 00:40:36,726 --> 00:40:37,827 ‫خیلی‌خب 688 00:40:38,603 --> 00:40:40,496 ‫خب ، تو و دکتر «کار» برمیگردین؟ 689 00:40:40,980 --> 00:40:43,190 ‫اینجا و اونجا درباره‌ی ‫چندتا پرونده باهاش مشورت کردم 690 00:40:43,191 --> 00:40:45,776 ‫چند سالی برمیگردیم عقب ‫چرا می‌پرسی؟ 691 00:40:45,777 --> 00:40:46,878 ‫فقط کنجکاو شدم 692 00:40:50,323 --> 00:40:51,406 ‫نه 693 00:40:51,407 --> 00:40:53,158 ‫- نه؟ ‫- میدونی معنیش چیه 694 00:40:53,159 --> 00:40:55,744 ...منظورم این نبود که - ‫- از ازدواجم لذت می‌برم . ممنونم 695 00:40:55,745 --> 00:40:57,055 ...منظورم 696 00:40:58,790 --> 00:41:00,332 ‫فقط «وندی» یه‌طوریش هست 697 00:41:00,333 --> 00:41:01,768 ‫سکسی نه 698 00:41:04,045 --> 00:41:05,295 ‫شاید یه‌کم سکسی باشه 699 00:41:05,296 --> 00:41:09,358 ‫ولی نظریه‌هاش و انرژیش ‫اون...شبیه احمقا شدم 700 00:41:09,801 --> 00:41:11,677 ‫انگاری نمی‌تونی عشقت ‫به معلمت رو ابراز کنی 701 00:41:11,678 --> 00:41:15,114 ‫قضیه فقط اینه که یکی مثل اون ‫این پروژه رو پذیرفته و حرفایی داره 702 00:41:16,641 --> 00:41:19,017 ‫- اینطور فکر نمی‌کنی؟ ‫- فهمیدم 703 00:41:19,018 --> 00:41:21,228 تِنچ» پیرمرد وارد بازی میشه . که چی؟» 704 00:41:21,229 --> 00:41:23,355 ‫«شِپِرد» پیر بداخلاق...مهمه مگه؟ 705 00:41:23,356 --> 00:41:25,833 ...ولی استاد سکسی - ‫- عادلانه نیست 706 00:41:27,443 --> 00:41:28,544 ‫خودشه 707 00:41:33,408 --> 00:41:35,117 ‫- دکتر «کار» ‫- مأمور «فورد» 708 00:41:35,118 --> 00:41:37,261 ‫- به «کوانتیکو» خوش اومدید ‫- ممنونم 709 00:41:37,620 --> 00:41:38,805 ‫سفرتون چطور بود؟ 710 00:41:39,372 --> 00:41:42,416 ‫راستش رو بگم یه‌کم خسته‌کننده بود ...داشتم مدارکم رو طبقه‌بندی می‌کردم ولی 711 00:41:42,417 --> 00:41:44,835 ‫اگه مایل باشید می‌تونیم بریم ‫کافه‌تریا و یه قهوه بخوریم 712 00:41:44,836 --> 00:41:46,854 ‫نه . میل ندارم ‫امروز صبح یه‌کم خوردم 713 00:41:47,922 --> 00:41:49,357 ‫اتاق‌مون همین نزدیکه 714 00:41:51,175 --> 00:41:52,652 ‫خب ، چی درس میدین؟ 715 00:41:53,344 --> 00:41:58,199 ‫به یه کلاس در مورد ‫اشتراک جامعه‌ستیزی و شهرت درس میدم 716 00:41:58,641 --> 00:42:01,828 «آدمایی مثل «اندی وارهول ‫«جیم موریسون» 717 00:42:02,020 --> 00:42:05,605 معروف بودن‌شون شده تنها چیزی که ‫لازم دارن تا مَنیّت خودشون رو نگه دارن 718 00:42:05,606 --> 00:42:08,459 ‫- «نیکسون» یه جامعه‌ستیز بود ‫- خیلی شبیه‌ـش بود 719 00:42:08,776 --> 00:42:12,195 ‫اگه یه جامعه‌ستیز باشی ‫چطوری می‌تونی رئیس‌جمهور ‫ایالات متحده بشی؟ 720 00:42:12,196 --> 00:42:17,576 ‫سوال اینه که اگه یه جامعه‌ستیز نباشی ‫چطوری می‌تونی رئیس‌جمهور ‫ایالات متحده بشی؟ 721 00:42:17,577 --> 00:42:21,955 ‫برای همین این‌کار انقدر حیاتیه ‫خیلی از اف‌بی‌آی بالاتره 722 00:42:21,956 --> 00:42:25,276 ‫- تا خود «کاخ سفید» میرسه ‫- شاید...بله 723 00:42:26,300 --> 00:42:27,300 مترجم : ناصر اسماعیلی 724 00:42:28,300 --> 00:42:29,300 ارائه شده توسط وبسايت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV