1 00:00:11,000 --> 00:00:14,125 ‫اگه علاقمند به داستان‌هایی هستید ‫که همیشه خونواده‌ها هوای همدیگه رو دارن 2 00:00:14,208 --> 00:00:18,833 ‫و طی پستی و بلندی‌های زندگی همدیگه ‫رو دوست میدارن و پایان خوشی رو رقم میزنند... 3 00:00:20,333 --> 00:00:22,708 ‫این فیلم به درد شما نمیخوره، خب؟ 4 00:00:26,083 --> 00:00:29,250 ‫اینجا شهرِ منـه. همه‌چیزش رو دیدم. 5 00:00:29,333 --> 00:00:32,666 ‫نگاهشـون کنید. ‫آدمای خسته‌کننده با زندگی‌های خسته‌کننده. 6 00:00:32,750 --> 00:00:34,291 ‫من قضاوتی نمیکنم. 7 00:00:34,375 --> 00:00:35,625 ‫باشه، میکنم. 8 00:00:35,708 --> 00:00:38,416 ‫از پنجره خیلیا تو زندگی بقیه سرک کشیدم، خب؟ 9 00:00:38,500 --> 00:00:43,291 ‫خونواده‌های خوشحال، مشوق و به درد بخوری رو دیدم 10 00:00:43,916 --> 00:00:48,083 ‫اما بهترین داستان‌ها رو میشه از ‫پنجره‌هایی دید زد که کسی حواسش نیست. 11 00:00:48,958 --> 00:00:50,125 ‫نه، پایین رو نگاه کنید. 12 00:00:51,166 --> 00:00:52,916 ‫اوناهاشن، مخفی شدن 13 00:00:53,791 --> 00:00:56,125 ‫راستی، من راوی داستانـم. 14 00:00:56,750 --> 00:00:59,458 ‫و یه گربه. باهاش کنار بیاید، باش؟ 15 00:00:59,541 --> 00:01:02,333 ‫میدونید، داستان این خونواده عجیبـه، 16 00:01:02,416 --> 00:01:05,833 ‫که به دور از دنیای مدرن توی ‫خونه‌ی قدیمیـشون مخفی شدن. 17 00:01:05,916 --> 00:01:08,833 ‫اطراف رو بهتون نشون میدم. ‫ اینجا جون میده فقط موش بگیری. 18 00:01:08,916 --> 00:01:12,958 ‫وقتی میگم «قدیمی» یعنی خیلی قدیمی. 19 00:01:14,291 --> 00:01:20,416 ‫میراثِ خانوادگیِ سنت، ابداع، خلاقیت و شجاعت. 20 00:01:21,625 --> 00:01:25,458 ‫این شکوه و عظمت ‫درست مثل سیبیلای باشکوهـشون 21 00:01:25,541 --> 00:01:28,750 ‫نسل به نسل بهشون رسیده. 22 00:01:29,375 --> 00:01:30,666 ‫تا این یدونه. 23 00:01:34,500 --> 00:01:40,708 ‫- عاشق اینم که دوتاییمون باهم «ویلابی» باشیم. ‫- وای قند عسلیم، من خیلی خوشحالم! 24 00:01:42,958 --> 00:01:44,666 ‫بیاید چندماه به عقب برگردیم، 25 00:01:44,750 --> 00:01:47,166 ‫وقتیکه این ازدواج عاشقانه ‫و شایسته ثمر داد... 26 00:01:49,916 --> 00:01:51,208 ‫خب میدونید دیگه. 27 00:01:51,291 --> 00:01:53,375 ‫- این چیه؟ ‫- اوه عزیزم 28 00:01:53,399 --> 00:01:57,299 29 00:01:56,875 --> 00:01:58,416 ‫من پدرتـم، 30 00:01:58,500 --> 00:02:02,875 ‫و اون زن مهربونی رو که با تولد گستاخانه‌ات ‫بهش بی‌احترامی کردی مادرتـه. 31 00:02:07,208 --> 00:02:12,291 ‫اگه به دنبال دوست داشتنی، التماست ‫رو میکنم که جای دیگه دنبالش بگردی. ممنون. 32 00:02:13,333 --> 00:02:15,166 ‫اسمت «تیم»ـه 33 00:02:15,791 --> 00:02:18,541 ‫و از خاندان ویلابی هستی. 34 00:02:19,125 --> 00:02:19,958 ‫روز خوبی داشته باشی آقا 35 00:02:20,041 --> 00:02:22,958 ‫خونواده‌ی مهربونـش اصلا ‫تیم رو دوست نداشتن. 36 00:02:23,833 --> 00:02:25,750 ‫تنها چیزی که بهش دادن اسمش بود. 37 00:02:27,125 --> 00:02:28,125 ‫ 38 00:02:28,208 --> 00:02:32,833 ‫ویلابی 39 00:02:32,916 --> 00:02:35,791 ‫ویلا... 40 00:02:35,875 --> 00:02:38,833 ‫...بی 41 00:02:39,500 --> 00:02:41,083 ‫و خواهر و برادراش 42 00:02:41,166 --> 00:02:42,958 ‫یه خواهر به اسم جین... 43 00:02:43,041 --> 00:02:45,625 ‫مامان بابا صدات رو میشنون! 44 00:02:45,708 --> 00:02:49,375 ‫...و برادرای دوقلو که هردوشون ‫اسمشون بارنبیـه. اونا ترسناک‌ان. 45 00:02:49,458 --> 00:02:51,218 ‫- ممنون بارنبی ‫- خواهش میکنم بارنبی 46 00:02:52,541 --> 00:02:54,208 ‫چرا به این دیوار خیره شدیم؟ 47 00:02:54,291 --> 00:02:57,583 ‫چون ما ویلابی هستیم جین. 48 00:02:57,607 --> 00:03:04,807 سی نما تقدیم می‌کند 30nama.com 49 00:03:04,833 --> 00:03:07,916 ‫خیله‌خب، این داستان ویلابی‌ها عجیبـه، ‫درست میگم؟ 50 00:03:08,000 --> 00:03:12,166 ‫اما اونقدرام بد نیست. حداقل همه ‫وعده‌های غذاییـشون رو باهم میخورن. 51 00:03:13,166 --> 00:03:15,041 ‫و وقتی میگم «باهم» منظورم این دوتاست. 52 00:03:15,125 --> 00:03:18,333 ‫- تند دوست داری، مگه نه؟ ‫- من فقط اینجوری دوستش ندارم... 53 00:03:18,416 --> 00:03:20,166 ‫واسش میمیرم. 54 00:03:20,250 --> 00:03:23,125 ‫فقط فراموش کرده بودن که با ‫بچه‌هاشون غذا بخورن. 55 00:03:23,208 --> 00:03:25,333 ‫فکر نمیکنم چیزی از غذا بمونه. 56 00:03:25,416 --> 00:03:28,583 ‫اما انقدر گشنمه که حاضرم ‫زبونِ خودم رو بخورم. 57 00:03:28,666 --> 00:03:29,750 ‫- منم همینطور ‫- منم همینطور 58 00:03:29,833 --> 00:03:30,666 ‫ما هم همینطور 59 00:03:30,750 --> 00:03:33,333 ‫نظرت چیه یکی از بارنبی‌ها رو ‫شکلِ غذا بکنیم... 60 00:03:33,416 --> 00:03:34,500 ‫- فکر بدیـه. ‫- افتضاحـه 61 00:03:34,583 --> 00:03:35,583 ‫نه جین 62 00:03:35,625 --> 00:03:36,916 ‫باشه، پس اگه من برم چی؟ 63 00:03:37,000 --> 00:03:38,184 ‫- انقدر پیشنهاد نده! ‫- آره 64 00:03:38,208 --> 00:03:39,041 ‫پیشنهاد نده. 65 00:03:39,125 --> 00:03:43,000 ‫میدونم گشنتـه، اما ویلابی‌ها ‫برای غذا التماس نمیکنن. 66 00:03:43,083 --> 00:03:44,833 ‫ما صبر میکنیم. 67 00:03:44,857 --> 00:03:54,415 ‫‫~ مترجم: iredprincess ~ ‫« سوم اردیبهشت ماهِ سال 99 » 68 00:03:54,458 --> 00:03:55,766 ‫میشه ما غذا بخوریم؟ 69 00:03:56,916 --> 00:03:59,083 ‫- غذا؟ ‫- ما غذای امروز رو میخوریم. 70 00:03:59,166 --> 00:04:01,375 ‫شما غذای دیروز رو میخورید. 71 00:04:01,458 --> 00:04:04,416 ‫اما همه غذاهای دیروز رو ‫همون دیروز خوردید. 72 00:04:05,333 --> 00:04:08,791 ‫واسه همینـم هیچ غذایی از ‫دیروز برای... جین! 73 00:04:08,875 --> 00:04:11,791 ‫ها؟ اسم من مادرـه. جین دیگه کیه؟ 74 00:04:11,875 --> 00:04:15,541 ‫تو مادرت رو به اسم صدا میکنی، ‫و انتظار داری که بهت غذا بدیم؟ 75 00:04:15,625 --> 00:04:16,875 ‫- نه، نه، نه. ‫- نه؟ 76 00:04:16,958 --> 00:04:19,625 ‫منظورم اینه که... ‫بله مامان. نکن. 77 00:04:19,708 --> 00:04:20,583 ‫نکن؟ 78 00:04:20,666 --> 00:04:23,458 ‫به مامانت نگو چیکار کنه چیکار نکنه. 79 00:04:25,041 --> 00:04:28,458 ‫- ای پسر خودخواه، همش رو خوردی. ‫- نه من نخوردم! 80 00:04:28,541 --> 00:04:32,458 ‫وای پدر، من از گرسنگی میمیرم. 81 00:04:33,041 --> 00:04:35,208 ‫کار اون دختره‌ست. 82 00:04:35,291 --> 00:04:37,791 ‫- اون کوچیکه رو آورده. ‫- اونا ترسناک‌ان. 83 00:04:37,875 --> 00:04:39,083 ‫سلام مامان 84 00:04:39,166 --> 00:04:40,250 ‫اینجا چیکار میکنن؟ 85 00:04:40,333 --> 00:04:41,392 ‫- هیچی. ‫- خدافظ مامان! 86 00:04:41,416 --> 00:04:43,041 ‫- اونا دارن میرن... ‫- گشنه‌ان. 87 00:04:43,125 --> 00:04:46,666 ‫این بچه‌ها همیشه کم و کسری دارن. 88 00:04:46,750 --> 00:04:49,101 ‫- ما مشکلی نداریم. جین! ‫- بارنبی‌ها یه لباس جدید لازم دارن. 89 00:04:49,125 --> 00:04:50,416 ‫- یدونه خوبه. ‫- یدونه دوست داریم. 90 00:04:50,500 --> 00:04:51,976 ‫- بارنبی‌ها! ‫- دوتا میخواید. 91 00:04:52,000 --> 00:04:53,000 ‫انقدر حرف نزن. 92 00:04:53,083 --> 00:04:54,708 ‫- منو نگاه کن، دارم اذیت میشم. ‫- وحشتناکه. 93 00:04:54,791 --> 00:04:56,000 ‫- رسما دیگه نگرانـم. ‫- جذابـه. 94 00:04:56,083 --> 00:04:58,000 ‫- نمیتونم ببافم! ‫- اینا همش تقصیر توئه! 95 00:04:58,083 --> 00:04:59,875 ‫تقصیر من؟ 96 00:05:03,458 --> 00:05:08,791 ‫پسرم تو با نیازهای بچگونه‌ات ‫هی داری مزاحم ما میشی. 97 00:05:09,416 --> 00:05:11,125 ‫برو توی زغالدونی 98 00:05:11,791 --> 00:05:12,916 ‫روز خوبی داشته باشی آقا 99 00:05:18,375 --> 00:05:20,166 ‫تیموتیِ بیچاره 100 00:05:20,250 --> 00:05:23,583 ‫برای پسری بی مو با شلوارهای ‫کوتاه جای بدیـه، نیست؟ 101 00:05:25,666 --> 00:05:29,333 ‫گاهی اوقات آرزو میکنم ‫ای کاش ویلابی نبودم. 102 00:05:36,791 --> 00:05:38,541 ‫ما قبلا معرکه بودیم 103 00:05:44,125 --> 00:05:49,333 ‫سرباز و دانشمند بودیم، ‫یا پادشاه و فیلسوف، 104 00:05:49,416 --> 00:05:52,708 ‫مکتشف و خلبان، یا هنرمند و شاعر بودیم! 105 00:05:52,791 --> 00:05:54,750 ‫غیرممکن‌ها رو ممکن ساختیم، 106 00:05:54,833 --> 00:05:59,541 ‫و همیشه مثل یه خونواده سر یه ‫میز غذا میخوردیم، 107 00:06:00,458 --> 00:06:04,958 ‫وقتیکه همه ویلابی‌ها ‫حتی زنا هم سیبیل داشتن. 108 00:06:06,708 --> 00:06:08,541 ‫دوباره میتونیم معرکه بشیم 109 00:06:09,666 --> 00:06:10,666 ‫نه... 110 00:06:12,125 --> 00:06:13,750 ‫ما خواهیم شد. 111 00:06:14,333 --> 00:06:19,541 ‫به طرز معجزه آسایی، بچه‌های ویلابی ‫همچنان عزمی جزم داشتند... 112 00:06:20,041 --> 00:06:22,291 ‫- باریکلا بارنبی ‫- باریکلا به تو بارنبی 113 00:06:22,375 --> 00:06:23,750 ‫بای بای بالون! 114 00:06:23,833 --> 00:06:25,416 ‫...و ابتکار... 115 00:06:28,291 --> 00:06:29,541 ‫و امید. 116 00:06:35,333 --> 00:06:39,625 ♪ در میان آینه، بر فراز پرچین ♪ 117 00:06:39,708 --> 00:06:42,666 ♪ رنگین کمان رو دنبال کن تا... ♪ 118 00:06:42,750 --> 00:06:45,166 ‫- ساکت! ‫- من نمیتونم ببافم! 119 00:06:45,250 --> 00:06:47,666 ♪...جایی که آرزوهایم آغاز میشوند... ♪ 120 00:06:47,750 --> 00:06:49,916 ‫نمیتونه ببافه! 121 00:06:50,000 --> 00:06:50,875 ‫من آزاد خواهم شد. 122 00:06:50,958 --> 00:06:53,166 ‫اگه اشتباه ببافه... 123 00:06:53,250 --> 00:06:55,875 ‫- حس میکنم دارم بیهوش میشم! ‫- ای مادرِ مهربان! 124 00:06:55,958 --> 00:06:56,958 ‫ 125 00:06:59,208 --> 00:07:03,416 ‫بیاید باهاش روبه‌رو بشیم. ‫خونواده‌ی ویلابی‌ها اصلا معرکه نیست، 126 00:07:03,500 --> 00:07:05,833 ‫و با توجه به چیزی که میبینیم، ‫هیچوقت هم نخواهند شد. 127 00:07:07,750 --> 00:07:09,083 ‫نه بدون هیچ کمکـی 128 00:07:09,791 --> 00:07:14,250 ‫شاید شبی طوفانی و تاریک بود، ‫شاید به پنجره‌های زیادی نگاه انداختم، 129 00:07:14,333 --> 00:07:15,708 ‫اما این داستان منو تحت تاثیر گذاشت. 130 00:07:16,708 --> 00:07:20,750 ‫میدونم که راوی‌ها نباید خودشون ‫رو درگیر کنن اما فقط یه سیخونک بود. 131 00:07:20,833 --> 00:07:22,458 ‫یک گربه در زمان درست... 132 00:07:39,083 --> 00:07:41,203 ‫- یه چیزی بیرونه. ‫- قطعا یه چیزی بیرونه. 133 00:07:44,541 --> 00:07:45,958 ‫- جین ‫- یه چیزی بیرونـه. 134 00:07:47,333 --> 00:07:49,416 ‫صدای زوزه‌ست. صدای زوزه‌ی یه حیوون. 135 00:07:57,333 --> 00:07:59,833 ‫وای! چقدر مرموز! ‫مثل توی کتاباست. 136 00:07:59,916 --> 00:08:01,184 ‫- بجنبید بارنبی‌ها ‫- کتابِ بد 137 00:08:01,208 --> 00:08:02,666 ‫کتاب ترسناک! 138 00:08:16,250 --> 00:08:17,791 ‫هیس! هنوز بیدارن. 139 00:08:19,666 --> 00:08:22,541 ‫برقص، برای پاپات برقص. 140 00:08:28,458 --> 00:08:30,250 ‫چه جور حیوونی اینجوری زوزه میکشه؟ 141 00:08:31,625 --> 00:08:34,875 ‫من خیلی ترسیدم. شما هم ترسیدید ‫بارنبی‌ها؟ چون من خیلی ترسیدم. 142 00:08:34,958 --> 00:08:36,166 ‫شاید نباید... 143 00:08:36,250 --> 00:08:38,351 ‫اون کتابِ رو یادتونه که کلی ‫نقاشی درمورد هیولاهایی با 144 00:08:38,375 --> 00:08:41,000 ‫دندون و چنگال و بچه‌های تیکه تیکه شده داشت؟ 145 00:08:41,083 --> 00:08:42,083 ‫- نکن. ‫- حرف نزن. 146 00:08:42,166 --> 00:08:44,458 ‫کلی خون ریخته بود، درست نمیگم بارنبی‌ها؟ 147 00:08:44,541 --> 00:08:46,059 ‫- خون چیز بدیـه. ‫- میخوام یه نگاه سرسری بندازم 148 00:08:46,083 --> 00:08:48,500 ‫ببینم خطرناکـه یا نه. 149 00:08:48,583 --> 00:08:51,666 ‫اگه خطرناک بود زیگزاگی یا ‫جور دیگه به مسیرهای مختلف فرار کنید. 150 00:08:51,750 --> 00:08:54,958 ‫- تا بتونه فقط یکیتون رو بخوره. ‫- این چه حسیِ که من دارم؟ 151 00:08:55,041 --> 00:08:57,083 ‫- ترس. ترس. ‫- قطعا ترسـه. 152 00:08:57,166 --> 00:08:59,416 ‫یادتون باشه دوقلوها، زیگزاگی. 153 00:08:59,500 --> 00:09:00,958 ‫زیگزاگ. زیگزاگ. زیگزاگ. 154 00:09:08,416 --> 00:09:11,875 ‫برید عقب بارنبی‌ها. 155 00:09:12,833 --> 00:09:14,226 ‫میدونم دارید به چی فکر میکنید، 156 00:09:14,250 --> 00:09:16,375 ‫چون منم دارم دقیقا به ‫همون چیز فکر میکنم. 157 00:09:17,000 --> 00:09:18,583 ‫چی توی جعبه‌ست؟ 158 00:09:18,666 --> 00:09:20,958 ‫و میتونیم خالیـش کنیم ‫تا برم داخلـش؟ 159 00:09:21,666 --> 00:09:23,500 ‫سلام هیولا، من جین هستم. 160 00:09:24,375 --> 00:09:27,000 ‫امیدوارم که هیولای خوبی باشی ‫چون ما آدمای خوبی هستیم. 161 00:09:27,083 --> 00:09:28,291 ‫لطفا کله‌ی مارو نخور. 162 00:09:49,875 --> 00:09:53,958 ‫عاشق بوی تازه‌ی نخ دم صبحـم پدر. 163 00:09:54,041 --> 00:09:57,708 ‫پوف! مامان بابا بیدارن؟ نفرت‌انگیزـه! 164 00:09:58,458 --> 00:10:02,250 ‫سیبیلات نخ‌های خیلی قشنگی رو میده. 165 00:10:04,500 --> 00:10:05,916 ‫انجامش بده! 166 00:10:06,000 --> 00:10:08,750 ‫چطوری آخه از اینجا رد بشم؟ 167 00:10:08,833 --> 00:10:11,083 ‫ادامه بده. 168 00:10:11,166 --> 00:10:13,833 ‫تو نخ میسازی، من میبافم. ساده‌ست. 169 00:10:13,916 --> 00:10:16,291 ‫اون همیشه... 170 00:10:16,375 --> 00:10:19,791 ‫تو میخوای که مادر نخ داشته باشه، نمیخوای؟ 171 00:10:19,875 --> 00:10:21,958 ‫باید بخوای. تو از پولیور دوست داری. 172 00:10:22,041 --> 00:10:24,541 ‫چه عالی! 173 00:10:29,916 --> 00:10:31,708 ‫اینم از این، آخیش! 174 00:10:32,666 --> 00:10:33,791 ‫ها؟ 175 00:10:35,625 --> 00:10:37,791 ‫جین؟ دوقلوها؟ 176 00:10:39,791 --> 00:10:42,041 ‫عمو بزرگ ادموند! هیس! 177 00:10:42,125 --> 00:10:44,416 ‫صدات رو میشنون. 178 00:10:44,500 --> 00:10:47,166 ‫باید ساکت باشی وقتی مامان ‫و بابا هنوز دارن... 179 00:10:47,250 --> 00:10:49,083 ‫تیم! 180 00:10:49,166 --> 00:10:51,375 ‫بیا کوشول موشول کوشول 181 00:10:51,458 --> 00:10:52,934 ‫- جین! داری چیکار... ‫- اونجاست. 182 00:10:52,958 --> 00:10:53,791 ‫بگیرش. 183 00:10:53,875 --> 00:10:55,250 ‫- گرفتمش! ‫- گرفتمش! 184 00:10:55,333 --> 00:10:57,333 ‫بازم داری راکون بزرگ میکنی؟ 185 00:10:57,416 --> 00:10:59,333 ‫نه. 186 00:10:59,416 --> 00:11:00,416 ‫یه چیزی هست. 187 00:11:00,458 --> 00:11:02,625 ‫بیشتر شبیه یه چیزه یا چندتا چیز؟ 188 00:11:02,708 --> 00:11:04,291 ‫- گرفتمش! ‫- اون چیه؟ 189 00:11:14,291 --> 00:11:16,291 ‫یه بچه! 190 00:11:16,375 --> 00:11:19,166 ‫- صدا نیارید! ‫- من نمیتونم ببافم! 191 00:11:19,250 --> 00:11:20,333 ‫هیس! 192 00:11:20,416 --> 00:11:22,000 ‫اینو از کجا گرفتید؟ 193 00:11:22,083 --> 00:11:25,416 ‫بیرون توی یه جعبه پیداش کردیم. بچه یتیمـه. 194 00:11:25,500 --> 00:11:26,767 ‫- بوی یتیمارو میده. ‫- شبیه یتیماست. 195 00:11:26,791 --> 00:11:27,833 ‫مثل یتیما جعبه داره. 196 00:11:27,916 --> 00:11:30,541 ♪ دوست یتیم تنها توی جعبه ♪ 197 00:11:30,625 --> 00:11:32,184 ‫- چرا داری آواز میخونی؟ - ♪ خوشحالیم که به اینجا اومدی... ♪ 198 00:11:32,208 --> 00:11:33,583 ‫باید سریعا از شرش خلاص بشیم. 199 00:11:33,666 --> 00:11:35,017 ‫بدش به من! 200 00:11:35,041 --> 00:11:36,666 ‫- نه! ‫- بده! بده به من! 201 00:11:36,750 --> 00:11:39,333 ‫جین! تو میدونی مامان بابا از بچه‌ها متنفرن، 202 00:11:39,416 --> 00:11:41,583 ‫و نوزادها بچه‌ترین بچه‌های دنیان! 203 00:11:41,666 --> 00:11:44,416 ‫خب، من دوستش دارم و هیچ چیزی نمیتونه ‫از من دورش بکنه. 204 00:11:44,500 --> 00:11:46,300 ‫- بارنبی بیارش برای من. ‫- باشه تیم. 205 00:11:46,375 --> 00:11:48,958 ‫هی! بارنبی‌ها یتیمـم رو بهم برگردونید. 206 00:11:49,041 --> 00:11:51,000 ‫- باشه جین. ‫- بارنبی‌ها بیاریدش. 207 00:11:51,083 --> 00:11:52,958 ‫- ببخشید تیم. ‫- بارنبی‌ها، یتیم. 208 00:11:53,041 --> 00:11:54,059 ‫- باشه جین. ‫- بارنبی‌ها. 209 00:11:54,083 --> 00:11:55,184 ‫- باشه تیم. ‫- بارنبی‌ها. 210 00:11:55,208 --> 00:11:56,601 ‫- بارنبی‌ها. بارنبی‌ها. ‫- بارنبی‌ها. بارنبی‌ها. 211 00:11:56,625 --> 00:11:58,875 ‫بارنبی‌ها. بارنبی‌ها. بارنبی‌ها! 212 00:12:00,333 --> 00:12:01,958 ‫بارنبی‌ها! یتیم؟ 213 00:12:02,041 --> 00:12:03,166 ‫- فرار کرد. ‫- خیلی سریع 214 00:12:03,250 --> 00:12:05,125 ‫چی؟ 215 00:12:05,958 --> 00:12:07,375 ‫هیولا آزاد شد! 216 00:12:20,125 --> 00:12:21,166 ‫نه، نه، ته! 217 00:12:24,208 --> 00:12:25,208 ‫ها؟ 218 00:12:32,750 --> 00:12:34,708 ‫- این چیه؟ ‫- بچه. 219 00:12:34,791 --> 00:12:36,083 ‫دوباره نه. 220 00:12:36,166 --> 00:12:38,708 ‫- چرا هی تکرار میشه مادر؟ ‫- مامان بابا! 221 00:12:38,791 --> 00:12:41,750 ‫حالتون چطوره... ‫مامان بابا، من میگیرمش. من میگیرمش. 222 00:12:41,833 --> 00:12:43,458 ‫تکون نخور. 223 00:12:43,541 --> 00:12:46,208 ‫از جات تکون نخور بچه. 224 00:12:46,291 --> 00:12:48,708 ‫بگیریدش. بگیریدش. 225 00:12:48,791 --> 00:12:51,000 ‫بگیریدش! بگیریدش! 226 00:12:52,500 --> 00:12:53,750 ‫بچه‌ی کباب شده! 227 00:12:53,833 --> 00:12:54,875 ‫نه! 228 00:12:57,333 --> 00:12:59,666 ‫- نخ‌های مادر داره میسوزه. ‫- نه. 229 00:12:59,750 --> 00:13:01,083 ‫آره. 230 00:13:02,500 --> 00:13:03,750 ‫نخ سوزون. 231 00:13:06,541 --> 00:13:08,583 ‫بارنبی‌ها بگیریدش. 232 00:13:14,041 --> 00:13:15,416 ‫نه، نه، نه. 233 00:13:19,416 --> 00:13:22,208 ‫گرفتمت کوچولوی شیطون. 234 00:13:22,291 --> 00:13:23,750 ‫ 235 00:13:23,833 --> 00:13:27,166 ‫- اصلا ویلابی نیست. ‫- این مالِ توئه؟ 236 00:13:28,166 --> 00:13:30,041 ‫- نه. ‫- چی؟ نه، من نکردم... 237 00:13:30,125 --> 00:13:33,916 ‫تو غذای مارو میخوری، ‫توی زغالدونیِ ما میخوابی 238 00:13:34,000 --> 00:13:37,333 ‫و حالا ازمون انتظار داری که ‫یه بچه دیگه رو بزرگ کنیم؟ 239 00:13:37,416 --> 00:13:39,666 ‫- همیشه اینکارارو میکنه. ‫- چی؟ نه. 240 00:13:39,750 --> 00:13:42,625 ‫- خب ما که همه‌چیز رو امتحان کردیم. ‫- نادیده گرفتیمش. 241 00:13:42,708 --> 00:13:44,291 ‫- زغالدونی. ‫- بهش بی توجهی کردیم. 242 00:13:44,375 --> 00:13:45,833 ‫- زغالدونی. ‫- کار من نبود. 243 00:13:45,916 --> 00:13:47,666 ‫- هیچوقت باهاش بازی نکردیم. ‫- زغالدونی. 244 00:13:47,750 --> 00:13:49,559 ‫فکر کردی اینکار جواب میده؟ 245 00:13:49,583 --> 00:13:51,166 ‫نوچ! هیچ چیزی جواب نمیده. 246 00:13:51,250 --> 00:13:53,208 ‫من نمیتونم ببافم! 247 00:13:53,291 --> 00:13:56,583 ‫ای مادر مهربان. 248 00:14:03,041 --> 00:14:06,583 ‫- بچه‌ها. ‫- ای کاش میتونستیم بندازیمشون بیرون. 249 00:14:06,666 --> 00:14:07,708 ‫ 250 00:14:09,583 --> 00:14:12,375 ‫- تصمیم گرفتم که بندازمتون بیرون! ‫- انجامش بده پدر. 251 00:14:12,458 --> 00:14:13,458 ‫اما خونه‌ی من. 252 00:14:13,541 --> 00:14:17,083 ‫تا وقتیکه از شر این خلاص نشدید برنگردید! 253 00:14:17,166 --> 00:14:18,791 ‫- تو... ‫- انجامش بده. انجامش بده. 254 00:14:18,875 --> 00:14:20,375 ‫- ...تنبیه شدی! ‫- ایول! 255 00:14:23,916 --> 00:14:26,708 ‫- همش تقصیر توئه! ‫- چی؟ تقصیرِ ایناست. 256 00:14:26,791 --> 00:14:28,375 ‫ما باید بندازیمشون بیرون. 257 00:14:28,458 --> 00:14:31,125 ‫چطوری میخوای عزت رو به ‫خونه‌ی ویلابی‌ها برگردونیم 258 00:14:31,208 --> 00:14:34,333 ‫وقتی که اصلا حتی اونجا ‫زندگی نمیکنیم؟ 259 00:14:34,416 --> 00:14:37,041 ‫- اما... ‫- باید زود از شر این خلاص بشیم. 260 00:14:37,125 --> 00:14:38,208 ‫نه تیم! 261 00:14:40,166 --> 00:14:43,708 ‫کارت تمومه. حالا بیاید ‫به خونمون برگردیم. 262 00:14:43,791 --> 00:14:46,250 ‫چی؟ چی؟ چطوری؟ 263 00:14:46,333 --> 00:14:49,041 ‫تیم، این به یه خونه نیاز داره ‫و اگه ما کمکش نکنیم، 264 00:14:49,125 --> 00:14:50,708 ‫ما دقیقا مثل مامان بابا بدیـم، 265 00:14:50,791 --> 00:14:53,458 ‫که فقط مایه‌ی ننگِ ‫خاندان ویلابی‌ها هستن. 266 00:14:53,541 --> 00:14:56,833 ‫خیلی زیاد اسم و رسممون رو ننگین کردن. 267 00:14:56,916 --> 00:14:59,625 ‫میدونم از کجا میتونیم یه خونه عالی ‫پیدا کنیم. دنبالم بیاید. 268 00:14:59,708 --> 00:15:01,726 ‫سلام بیرون! 269 00:15:01,750 --> 00:15:05,166 ‫بیرون؟ اما... من هیچوقت... 270 00:15:07,250 --> 00:15:10,416 ‫گمونم ترک کردنِ خونه برای ‫دفعه اول کارِ سختیـه. 271 00:15:12,083 --> 00:15:15,333 ‫هرچند، من وقتی 6 سالـم بود ‫خونمون رو ترک کردم. 272 00:15:15,416 --> 00:15:16,708 ‫تنها کاری که خونواده‌ام برام کردن 273 00:15:16,791 --> 00:15:19,083 ‫این بوده که تخم چشمام رو لیس زدن ‫و فرستادنم که وسیله‌هام رو جمع کنم. 274 00:15:20,000 --> 00:15:22,375 ‫مشکلی براش پیش نمیاد. شاید. 275 00:15:22,458 --> 00:15:26,000 ‫- جین! کجا داریم میریم؟ ‫- به آخرِ مسیرِ رنگین کمون. 276 00:15:26,083 --> 00:15:29,291 ‫آخر مسیر رنگین کمون؟ چقدر فاصله داره؟ 277 00:15:29,916 --> 00:15:32,541 ‫دور نیست. مگه نه دوست یتیم؟ 278 00:15:43,625 --> 00:15:45,875 ‫صبر کنید. صبر کنید. صبر کنید. صبر کنید. 279 00:15:45,958 --> 00:15:50,750 ‫صبر کنید. صبر کنید. ‫صبر کنید. صبر کنید. بروید. 280 00:15:50,833 --> 00:15:52,458 ‫بارنبی‌ها! 281 00:15:53,208 --> 00:15:55,250 ‫ببخشید ما رد بشیم. ‫بعله عذر میخوام. 282 00:15:55,333 --> 00:15:58,166 ‫ببخشید، ببخشید. ‫جین مردم! مردم! 283 00:16:00,125 --> 00:16:01,250 ‫از اینطرف! 284 00:16:01,333 --> 00:16:02,875 ‫صبر کنید منم بیام! 285 00:16:19,083 --> 00:16:21,166 ‫آره، همینجا! 286 00:16:23,333 --> 00:16:26,000 ‫جین! من شاشیدم تو کفشام. 287 00:16:26,750 --> 00:16:28,250 ‫نزدیک شدیم؟ 288 00:16:28,333 --> 00:16:30,291 ‫تقریبا رسیدیم. 289 00:16:30,375 --> 00:16:32,208 ‫به نظر میاد قسمتِ بدی از شهرـه. 290 00:16:36,166 --> 00:16:37,583 ‫خودم یاد گرفتم. 291 00:16:41,791 --> 00:16:44,166 ‫اونجارو ببین. 292 00:16:44,250 --> 00:16:47,583 ‫محشر نیست؟ خونه معرکه‌ایـه. 293 00:16:48,333 --> 00:16:50,041 ‫معمولا توی داستان‌های قدیمی، 294 00:16:50,125 --> 00:16:52,958 ‫آخر مسیرِ رنگین کمون‌ها گنج وجود داره، ‫مگه نه؟ 295 00:16:53,833 --> 00:16:55,000 ‫این یکی نداره. 296 00:16:55,708 --> 00:16:59,416 ‫«ورود ممنوع»؟ خب، عجب ضدحالی. 297 00:16:59,500 --> 00:17:01,125 ‫- ببینید! اردک! ‫- جین. 298 00:17:01,208 --> 00:17:02,875 ‫- کارخونه! ‫- بارنبی‌ها! 299 00:17:02,958 --> 00:17:04,375 ‫نه! 300 00:17:04,458 --> 00:17:07,625 ‫سلام اردک‌ها! خیلی قلمبه‌ان! 301 00:17:08,666 --> 00:17:12,500 ‫بارنبی‌ها! جین! 302 00:17:12,583 --> 00:17:15,208 ‫ویلابی‌ها تخلف نمیکنن. 303 00:17:15,791 --> 00:17:17,875 ‫یه خونه‌ی محشر. هورا! 304 00:17:19,875 --> 00:17:23,500 ‫- یه کارخونه‌ی آبنباتـه! ‫- چقدر دستگاه. 305 00:17:23,583 --> 00:17:24,916 ‫کلی دکمه هم دارن. 306 00:17:25,000 --> 00:17:27,333 ‫- اهرم. اهرم. اهرم. ‫- دکمه. دکمه. دکمه. 307 00:17:28,583 --> 00:17:31,291 ♪ من میچرخم در زیر رنگین کمان ♪ 308 00:17:31,375 --> 00:17:34,333 ♪ خانه‌ای محشر برای بهترین دوستم ♪ 309 00:17:35,416 --> 00:17:36,833 ‫ 310 00:17:38,125 --> 00:17:41,750 ‫غذاهای رنگین کمونی؟ اینجا همه‌چیز داره. 311 00:17:42,666 --> 00:17:46,291 ‫- هی! ‫- حالا که این یتیم یه خونه پیدا کرده، ما میریم خونمون. 312 00:17:46,375 --> 00:17:48,791 ‫نمیشه همینطوری بیرون ولـش کنیم. ‫اینطوری امن نیست. 313 00:17:48,875 --> 00:17:51,250 ‫اگه گرگ باشه چی؟ 314 00:17:51,333 --> 00:17:52,375 ‫گرگ؟ 315 00:17:56,000 --> 00:17:57,666 ‫بیا. 316 00:17:57,750 --> 00:17:59,833 ‫ما توی جعبه پیداش کردیم؟ ‫توی جعبه هم رهاش میکنیم. 317 00:17:59,916 --> 00:18:02,875 ‫- گرگ‌ها از جعبه بدشون میاد. ‫- تعادل ایجاد شد. 318 00:18:04,041 --> 00:18:07,708 ‫تیم صبر کن! 319 00:18:08,208 --> 00:18:10,416 ‫اگه یه اسم بهش بدیم چی؟ 320 00:18:10,500 --> 00:18:14,000 ‫یه اسم خوبِ سه بخشی، ‫مثل... آها، تَفِتا! 321 00:18:14,083 --> 00:18:15,791 ‫ت-ف-ت-ا... 322 00:18:16,375 --> 00:18:17,458 ‫هی! 323 00:18:17,541 --> 00:18:20,041 ‫- اسمش «روث»ـه. ‫- روث؟ 324 00:18:20,125 --> 00:18:24,500 ‫بله. چون دوباره ترک کردنـش باعث میشه ‫که ما آدمای بیرحمی باشیم. 325 00:18:24,583 --> 00:18:26,875 ‫حالا بیرحم باش و خداحافظیت رو بکن. 326 00:18:31,000 --> 00:18:32,000 ‫باشه. 327 00:18:33,875 --> 00:18:35,416 ‫روث 328 00:18:36,000 --> 00:18:40,125 ‫همیشه میدونم که کجا باید پیدات کنم. ‫آخر مسیرِ رنگین کمون. 329 00:18:40,208 --> 00:18:41,916 ‫پیش به سوی خونه! 330 00:18:43,333 --> 00:18:44,875 ‫جین! 331 00:18:45,541 --> 00:18:48,708 ‫چه کسی برای کارِ من مزاحمت ایجاد کرده؟ 332 00:18:48,791 --> 00:18:50,291 ‫ما داریم تخلف میکنیم! 333 00:18:54,125 --> 00:18:55,125 ‫چه کسی... 334 00:18:58,375 --> 00:18:59,708 ‫ 335 00:19:00,541 --> 00:19:03,000 ‫توی جعبه چیه؟ 336 00:19:07,375 --> 00:19:10,041 ‫روث؟ تو که آبنبات نیستی. 337 00:19:17,291 --> 00:19:22,750 ‫چه سیبیلِ باشکوهی داشت. ‫اینجا خونه‌ی محشریـه. 338 00:19:32,166 --> 00:19:33,875 ‫واقعا امیدوارم که کار ‫درستی انجام داده باشیم. 339 00:19:33,958 --> 00:19:35,500 ‫معلومه که کار درستیـه جین. 340 00:19:35,583 --> 00:19:39,041 ‫مردِ محشری با چنین خونه‌ی محشر ‫باید یه خونواده محشر داشته باشه. 341 00:19:39,125 --> 00:19:42,583 ‫فقط تصور کن که اون بچه یتیمِ ‫خوش شانس چه زندگی قراره داشته باشه. 342 00:19:42,666 --> 00:19:45,250 ‫ای کاش ما هم یه خونه ‫مثل روث داشتیم، 343 00:19:45,333 --> 00:19:47,833 ‫جاییکه مجبور نمیشدیم غذا بدزدیم ‫و کسی بهمون نمیگفت: 344 00:19:47,916 --> 00:19:48,958 ‫«خفه شو جین!» 345 00:19:49,041 --> 00:19:53,291 ‫میتونستیم مثل ویلابی‌های باشکوهِ قدیم ‫سر یه میز غذا بخوریم. 346 00:19:53,375 --> 00:19:55,375 ‫سیبیلامون بلند میشد، 347 00:19:55,458 --> 00:19:59,041 ‫و نیازی هم نبود که کسی دوباره به ‫زغالدونی برگرده... 348 00:19:59,750 --> 00:20:01,458 ‫مگر اینکه زغال میخواستن. 349 00:20:01,541 --> 00:20:03,125 ‫- من یه کارخونه میخوام. ‫- کارخونه‌ی بزرگ. 350 00:20:03,875 --> 00:20:05,625 ‫صبر کنید. ما میتونیم ‫همه اینارو داشته باشیم. 351 00:20:05,708 --> 00:20:07,375 ‫به جز کارخونه البته. 352 00:20:07,458 --> 00:20:09,291 ‫چطوری؟ 353 00:20:09,375 --> 00:20:12,000 ‫اگه ما هم یتیم بشیم چی؟ 354 00:20:12,083 --> 00:20:16,375 ‫این بدترین پیشنهادی بود که تا ‫حالا دادی. ما مامان بابا داریما. 355 00:20:16,458 --> 00:20:17,559 ‫- مامان بابای بد. ‫- مامان بابای افتضاح. 356 00:20:17,583 --> 00:20:20,250 ‫اما اگه نداشتیم چی؟ ‫درست مثل توی کتابا. 357 00:20:20,333 --> 00:20:22,583 ‫خونواده پولیانا توی هند از وبا مُردن. 358 00:20:22,666 --> 00:20:25,083 ‫خونواده‌ی اون پسر تپلوئه جیمز ‫رو هم یه اسب آبی خورد. 359 00:20:25,166 --> 00:20:26,375 ‫فکر میکردم کرگدن بودن. 360 00:20:26,458 --> 00:20:29,458 ‫فقط به این فکر کن که اگه خونواده‌مون ‫مُرده بودن چقدر همه‌چیز عالی میشد. 361 00:20:29,541 --> 00:20:32,083 ‫جین، جدی داری پیشنهاد میکنی که... 362 00:20:32,166 --> 00:20:34,250 ‫ما خودمون رو یتیم کنیم. آره! 363 00:20:34,333 --> 00:20:36,250 ‫- ترسناکـه! ‫- بیرحمانه‌ست. 364 00:20:36,333 --> 00:20:39,166 ‫نه! از شرِ یه بچه یتیم خلاص ‫شدن داستانـش فرق میکنه. 365 00:20:39,250 --> 00:20:42,166 ‫پیشنهاد میکنی که چطوری دوتا آدم بزرگِ ‫حقه باز رو از دور خارج کنیم؟ 366 00:20:42,250 --> 00:20:43,250 ‫راحت. 367 00:20:45,041 --> 00:20:47,791 ‫- نه! ‫- نه، اونجا نه، اونجا. 368 00:20:49,750 --> 00:20:51,416 ‫- نه! ‫- نه، اونجا. 369 00:20:53,040 --> 00:20:55,040 ‫- آژانس مسافرتی - 370 00:20:55,250 --> 00:20:56,291 ‫چی... 371 00:21:03,541 --> 00:21:07,666 ‫...با تنها 999 دلار تمامی مشکلاتون ‫برای همیشه از بین میرن. 372 00:21:07,750 --> 00:21:09,708 ‫- عاشقش میشید. ‫- برای همیشه از بین میرن؟ 373 00:21:14,166 --> 00:21:17,375 ‫یه تیکه کاغذِ براق تا خورده؟ 374 00:21:18,250 --> 00:21:24,791 ‫میتونیم بفرستیمشون پیِ کارشون. ‫اگه خودمون رو یتیم کنیم چی؟ 375 00:21:24,875 --> 00:21:27,125 ‫آره، فکر خفنیـه تیم. 376 00:21:27,208 --> 00:21:30,083 ‫پیش به سوی خونه! 377 00:21:30,166 --> 00:21:32,083 ‫عاشقِ این نقشه‌ام. 378 00:21:32,708 --> 00:21:35,791 ‫خیله‌خب، خونسرد باشید آدما. ‫انقدر حساس نشید. 379 00:21:35,875 --> 00:21:39,291 ‫نگید وای خیلی بده. ‫طبیعتِ کار همینه. جواب میده. 380 00:21:40,333 --> 00:21:43,333 ‫ببینید، این بچه‌ها به یه تغییر ‫نیاز داشتند. میدونید؟ 381 00:21:43,416 --> 00:21:48,333 ‫بهتون هشدار داده بودم که این ‫داستان خیلی داستانِ خوش و خرمی نیست. 382 00:21:48,416 --> 00:21:51,708 ‫وای خدای من، چه قیچی‌های تیزی. ‫مواظب باشید! 383 00:21:51,791 --> 00:21:54,000 ‫باید ماجراجویی مرگباری رو جور کنیم 384 00:21:54,083 --> 00:21:57,875 ‫تا دقیقا همون چیزی که مامان بابای ‫حقه بازمون میخوان رو بهشون بدیم. 385 00:21:57,958 --> 00:21:59,875 ‫تا باعشقـشون تنها بمونن. 386 00:21:59,958 --> 00:22:04,500 ‫دقیقا. فرصت‌های مرگبار یتیم‌کننده ‫در بطنِ گریزی عاشقانه. 387 00:22:05,375 --> 00:22:08,000 ‫اگه توی گرمتـرین مکان‌های ‫روی زمین ذوب نشن... 388 00:22:10,416 --> 00:22:12,166 ‫...قطعا توی خیستـرین مکان غرق میشن. 389 00:22:13,666 --> 00:22:18,000 ‫آدمخوارها میخورنـشون مگر ‫اینکه قبلـش منجمد شده باشن، 390 00:22:18,833 --> 00:22:21,250 ‫یا اینکه توی زمین‌های اسیدی حل شده باشن. 391 00:22:23,916 --> 00:22:27,166 ‫نمیتونن از خرس‌ها فرار کنن، ‫اما اگه فرار هم کرده باشن، 392 00:22:27,250 --> 00:22:29,541 ‫ما مرگبارترین نقطه رو ‫برای آخرین قسمت انتخاب کردیم... 393 00:22:29,625 --> 00:22:31,708 ‫کوهِ بلند غیرقابل‌صعود... 394 00:22:36,708 --> 00:22:40,291 ‫در سوئیس. 395 00:22:40,375 --> 00:22:42,833 ‫کسی که بالا بره پایین نمیاد. 396 00:22:47,500 --> 00:22:50,208 ‫آژانس مسافرتیِ نکوهیده 397 00:22:50,833 --> 00:22:54,250 ‫ورود بچه ممنوع. 398 00:22:54,333 --> 00:22:55,666 ‫بنگرید! 399 00:23:17,166 --> 00:23:18,208 ‫ 400 00:23:19,416 --> 00:23:21,458 ‫زیباست. 401 00:23:24,375 --> 00:23:26,125 ‫چی؟ 402 00:23:35,000 --> 00:23:37,083 ‫- پدر ‫- بله قشنگم 403 00:23:37,166 --> 00:23:38,666 ‫این چیه؟ 404 00:23:47,958 --> 00:23:50,916 ‫چی توش نوشته پدرجان؟ 405 00:23:52,375 --> 00:23:55,833 ‫- «دنیا را بگردید.» ‫- دنیا را بگردید؟ 406 00:23:55,916 --> 00:23:57,166 ‫«ماجراجویی کنید.» 407 00:23:57,833 --> 00:24:01,583 ‫عاشق ماجراجویی‌ام! 408 00:24:01,666 --> 00:24:04,625 ‫- میدونی دیگه چی نوشته مادر؟ ‫- چی پدر؟ 409 00:24:04,708 --> 00:24:07,416 ‫ورود بچه‌ها ممنوع! 410 00:24:07,500 --> 00:24:11,375 ‫عاشقشـم! 411 00:24:11,958 --> 00:24:14,250 ‫برام برقص عشقِ من. 412 00:24:15,583 --> 00:24:18,708 ‫یه کاری میکنی برات هلیکوپتری بزنم. 413 00:24:18,791 --> 00:24:20,208 ‫نه بس کن. وایسا. 414 00:24:20,291 --> 00:24:26,083 ‫اگه بچه‌هارو تنها بذاریم، ‫همه‌چیز رو نابود میکنن. 415 00:24:26,166 --> 00:24:27,166 ‫ 416 00:24:28,166 --> 00:24:31,416 ‫اگه تنها نذاریمشون چی؟ 417 00:24:32,000 --> 00:24:34,750 ‫میتونیم براشون یه پرستار بگیریم. 418 00:24:34,833 --> 00:24:38,125 ‫اما پرستارهای خوب گرون نیستن؟ 419 00:24:38,208 --> 00:24:43,041 ‫بله مادر. پس یه پرستار بد رو ‫که ارزونـه استخدام میکنیم. 420 00:24:44,208 --> 00:24:46,916 ‫پیش به سوی ماجراجویی. هالو نیستن؟ 421 00:24:47,000 --> 00:24:49,750 ‫منظورم اینه که هیچوقت فکر نمیکردم ‫که گول بخورن. شما چطور؟ 422 00:24:49,833 --> 00:24:53,541 ‫تو الهه‌ی منی ای قندعسلـم. 423 00:24:53,625 --> 00:24:56,666 ‫چقدر خوش بگذره با این وضعیت. 424 00:24:56,750 --> 00:24:58,583 ‫بدو، بلندم کن. 425 00:24:58,666 --> 00:25:00,375 ‫منو بذار داخلـش. 426 00:25:00,458 --> 00:25:02,218 ‫مادر چقدر سنگین شدی. 427 00:25:03,041 --> 00:25:03,875 ‫خب کار سختی نبود. 428 00:25:03,958 --> 00:25:06,333 ‫پیش به سوی ماجراجویی! 429 00:25:06,416 --> 00:25:08,016 ‫همه به چیزی که میخواستن رسیدن. 430 00:25:08,041 --> 00:25:09,500 ‫پیش به سوی ماجراجویی! 431 00:25:10,125 --> 00:25:11,791 ‫مشکلی نیست. 432 00:25:14,208 --> 00:25:15,833 ‫بهتون گفتم که جواب میده. 433 00:25:16,375 --> 00:25:18,166 ‫رفتن؟ ما موفق شدیم. 434 00:25:18,250 --> 00:25:19,583 ‫- ما... ‫- شدیم... 435 00:25:19,666 --> 00:25:21,375 ‫یتیم! 436 00:25:21,399 --> 00:25:35,715 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 437 00:25:35,750 --> 00:25:38,041 ‫یتیم‌خونه، یتیم‌خونه. 438 00:25:44,666 --> 00:25:46,291 ‫ 439 00:25:46,375 --> 00:25:47,375 ‫ 440 00:26:29,750 --> 00:26:30,916 ‫ 441 00:26:31,708 --> 00:26:33,541 ‫شما تنبیهـید! 442 00:26:39,958 --> 00:26:42,416 ‫ادموندِ کبیر، از دیوارت لذت ببر. 443 00:26:43,083 --> 00:26:46,625 ‫ویلابی... 444 00:26:49,000 --> 00:26:52,458 ‫تیموتی، تو مردِ خونه‌ای! 445 00:26:53,083 --> 00:26:58,250 ‫سیبیل‌های بزرگ از طریق ‫مسئولیت‌های بزرگ بدست میان. 446 00:27:01,166 --> 00:27:05,250 ‫تیم، تیم، تیم... 447 00:27:05,333 --> 00:27:07,208 ‫تیم، تیم، تیم. 448 00:27:07,291 --> 00:27:09,000 ‫تیم 449 00:27:09,083 --> 00:27:10,958 ‫تیم 450 00:27:12,375 --> 00:27:15,541 ‫- تیم! ‫- صبح شده؟ 451 00:27:15,625 --> 00:27:17,750 ‫- ما گرسنه‌ایم. ‫- چند ساعتِ که غذا نخوردیم. 452 00:27:17,833 --> 00:27:19,250 ‫- چند روزه، داریم از گرسنگی میمیریم. ‫- غذا چیه؟ 453 00:27:21,041 --> 00:27:27,166 ‫نیازهای بچگونه‌ـتون رو شنیدم و چون مردِ ‫خونه منم پس نیازهاتون رو تامین میکنم. 454 00:27:28,208 --> 00:27:30,250 ‫دیدید؟ ‫بهتون که گفتم جواب میده. 455 00:27:31,583 --> 00:27:33,833 ‫بگذارید عظمت آغاز شود. 456 00:27:34,625 --> 00:27:35,666 ‫وای تیم 457 00:27:48,833 --> 00:27:50,916 ‫خودتون رو گرم کنید. 458 00:28:01,166 --> 00:28:02,583 ‫حقیقتا خوشایند است. 459 00:28:12,208 --> 00:28:14,500 ‫شام آماده‌ست! 460 00:28:15,125 --> 00:28:18,875 ‫وعده‌ای شایسته برای خونواده‌ای شایسته. 461 00:28:18,958 --> 00:28:24,250 ‫خرچنگی خوشمزه در بستر زغالسنگ! 462 00:28:24,916 --> 00:28:27,750 ‫اینو از روی دیوار برداشتی تیم؟ 463 00:28:27,833 --> 00:28:29,291 ‫- خرچنگِ مونده‌ست. ‫- واقعا مونده‌ست. 464 00:28:29,375 --> 00:28:32,625 ‫غذای مونده بهترین غذاست. 465 00:28:38,750 --> 00:28:39,958 ‫من میرم. 466 00:28:40,750 --> 00:28:43,833 ‫چی؟ پنیر رو نمیخوری؟ 467 00:28:44,416 --> 00:28:45,666 ‫کالباس موش! 468 00:28:45,750 --> 00:28:47,375 ‫- داره عجیب میشه. ‫- من رد میکنم. 469 00:28:47,458 --> 00:28:48,458 ‫من میخورمش. 470 00:28:48,500 --> 00:28:50,416 ‫چی؟ هی! 471 00:28:51,000 --> 00:28:52,458 ‫شما ویلابی‌ها دارید کجا میرید؟ 472 00:28:52,541 --> 00:28:54,958 ‫بیرون. روث خونشون غذای ‫رنگین کمونی داره و... 473 00:28:55,041 --> 00:28:59,291 ‫ما خودمون رو یتیم نکردیم که ‫تو بتونی بری عشق و حالت رو بکنی، 474 00:28:59,375 --> 00:29:02,166 ‫و غذای رنگین کمونی باکلاس با دوستات بخوری. 475 00:29:02,250 --> 00:29:04,291 ‫من بچه یتیمـم و هرکاری که بخوام میکنم. 476 00:29:04,375 --> 00:29:05,791 ‫- نه نمیتونی. ‫- میتونم. 477 00:29:05,875 --> 00:29:07,708 ‫- نمیشه. ‫- میشه! 478 00:29:07,791 --> 00:29:09,958 ‫- نه، تو... ‫- سلام! 479 00:29:10,041 --> 00:29:11,541 ‫- غریبـه ‫- خطرناکـه 480 00:29:11,625 --> 00:29:12,875 ‫متجاوز! 481 00:29:12,958 --> 00:29:18,375 ‫نترس پسر لاغر و سفید، ‫من پرستار شما هستم! 482 00:29:18,458 --> 00:29:19,916 ‫نه، رئیس منـم! 483 00:29:20,000 --> 00:29:22,541 ‫درمورد پرستارها خوندم. ‫شما چجور پرستاری هستید؟ 484 00:29:22,625 --> 00:29:25,041 ‫با نسیم مغرب زمین به اینجا ‫اومدی یا مشرق زمین؟ 485 00:29:25,125 --> 00:29:26,041 ‫- مغرب. ‫- چترت کجاست؟ 486 00:29:26,125 --> 00:29:27,226 ‫- اینجاست. ‫- بچه‌هارو میخوری؟ 487 00:29:27,250 --> 00:29:28,583 ‫- گاهی اوقات. ‫- چرا اومدی اینجا؟ 488 00:29:28,666 --> 00:29:31,583 ‫مامان بابای مهربونتـون ‫منو استخدام کردن. 489 00:29:31,666 --> 00:29:32,706 ‫مهربون؟ 490 00:29:32,750 --> 00:29:33,791 ‫مامان بابا؟ 491 00:29:34,666 --> 00:29:38,583 ‫من هیچ صلاحیتی جز طبع شاد ندارم. 492 00:29:39,166 --> 00:29:45,083 ‫برای خدمت کردن به تمامیِ نیازهای ‫کودکانه‌ـتون اینجام. غذا درست میکنم، تمیزکاری... آواز میخونم! 493 00:29:45,166 --> 00:29:47,541 ‫چی؟ آواز میخونی؟ 494 00:29:47,625 --> 00:29:51,250 ‫- آره! همه پرستارا آواز میخونن. ‫- منم آواز میخونم. 495 00:29:51,333 --> 00:29:55,500 ‫نظرت چیه باهم آواز بخونیم؟ 496 00:29:55,583 --> 00:29:56,458 ‫آره! 497 00:30:00,833 --> 00:30:02,000 ‫همه بیاید! 498 00:30:06,625 --> 00:30:08,833 ‫هیچوقت به یه پرستار اعتماد نکنید. 499 00:30:12,750 --> 00:30:13,791 ‫ 500 00:30:13,875 --> 00:30:15,625 ‫ 501 00:30:15,708 --> 00:30:18,666 ‫شگفت‌انگیزه. 502 00:30:18,750 --> 00:30:20,958 ‫- حقه باز! ‫- عاشقشـم! 503 00:30:21,041 --> 00:30:22,434 ‫داره با کله‌ی جین چیکار میکنه؟ 504 00:30:22,458 --> 00:30:25,458 ‫- الان موهاش سیخ شده. ‫- و جوونتـر بنظر میاد. 505 00:30:25,541 --> 00:30:26,583 ‫زنِ اهریمنی 506 00:30:29,208 --> 00:30:31,458 ‫- باید از شرش خلاص بشیم. ‫- از شرش خلاص بشیم؟ 507 00:30:31,541 --> 00:30:33,083 ‫سریعا 508 00:30:33,166 --> 00:30:36,791 ‫پرستار برای مامان بابا کار میکنه و ‫حالا جین رو هم شستشوی مغزی داده. 509 00:30:36,875 --> 00:30:41,666 ‫باید بره، اما چطوری؟ ‫شاید یه بروشورِ دیگه نیاز داریم. 510 00:30:41,750 --> 00:30:43,791 ‫- نظرت درمورد این چیه تیم؟ ‫- جواب میده. 511 00:30:43,875 --> 00:30:46,208 ‫اون دیگه چه کوفتیـه؟ 512 00:30:46,791 --> 00:30:49,250 ‫- پرستارکشـه تیم. ‫- پرستارکش؟ 513 00:30:49,333 --> 00:30:51,750 ‫پرستار رو میذاریم اینجا توی ظرفِ پرستار. 514 00:30:53,041 --> 00:30:54,041 ‫اهرم 515 00:30:59,333 --> 00:31:01,166 ‫- پرستار رفت. ‫- مشکل حل شد. 516 00:31:01,250 --> 00:31:02,583 ‫ 517 00:31:02,666 --> 00:31:05,791 ‫فکر افتضاحیـه. 518 00:31:05,875 --> 00:31:07,916 ‫اولا که اهرم‌های زیادی داره. 519 00:31:08,000 --> 00:31:10,958 ‫واقعا فکر میکنید که همینجوری ‫پا میشه میاد اینجا 520 00:31:11,041 --> 00:31:13,125 ‫و خودش رو میندازه توی ظرف پرستارتون؟ 521 00:31:14,291 --> 00:31:15,916 ‫اینجا کتابخونه‌ست. 522 00:31:16,000 --> 00:31:17,583 ‫دوقلوها همیشه اینجا کاراشون رو میکنن. 523 00:31:17,666 --> 00:31:22,375 ‫شما کله قارچی‌ها اینو درست کردید؟ 524 00:31:22,458 --> 00:31:25,166 ‫یه صندلی فنری؟ 525 00:31:25,250 --> 00:31:27,583 ‫خب شبیهِ یه ظرف پرستارـه. 526 00:31:27,666 --> 00:31:31,916 ‫شما بجه‌ها شبیهِ بچگی‌های آلبرت ‫انیشتین هستید اما با موهای عجیبتـر. 527 00:31:32,000 --> 00:31:33,708 ‫- اسماتون چیه؟ ‫- اهرم 528 00:31:33,791 --> 00:31:35,458 ‫- این بانبیـه ‫- و این بارنبیـه 529 00:31:35,541 --> 00:31:37,750 ‫- هردوتون؟ باشه. ‫- بکشش. 530 00:31:37,833 --> 00:31:40,833 ‫نظرتون چیه که تورو بارنبی یک صدا کنم؟ 531 00:31:40,916 --> 00:31:43,000 ‫- انجامش بده! ‫- و تورو بارنبی دو صدا کنم؟ 532 00:31:43,083 --> 00:31:44,517 ‫- اهرم! ‫- میتونم از هم تشخیصشون بدم. 533 00:31:44,541 --> 00:31:46,083 ‫- من دو دوست دارم. ‫- من یک دوست دارم. 534 00:31:47,000 --> 00:31:49,625 ‫- از اهرم‌ها خوشم میاد! یا اهریمـه؟ ‫- نه، نه، نه. 535 00:31:49,708 --> 00:31:51,125 ‫- اهرم ‫- نه اهریم 536 00:31:51,208 --> 00:31:52,208 ‫میتونم بکشمش؟ 537 00:31:54,375 --> 00:31:57,583 ‫باحاله، این یکی چیکار میکنه؟ 538 00:32:00,000 --> 00:32:02,000 ‫هیچی، نه؟ 539 00:32:02,083 --> 00:32:04,125 ‫کی گرسنه‌ست؟ 540 00:32:06,250 --> 00:32:08,041 ‫پرستارکشِ مسخره 541 00:32:09,291 --> 00:32:13,875 ‫عالی نیست. نگاشون کن، اونجا ‫نشستن با اون دهنشـون غذا میخورن، 542 00:32:13,958 --> 00:32:15,791 ‫- هی میخورن! ‫- استخونی؟ 543 00:32:19,041 --> 00:32:20,833 ‫- مشکلـش چیه؟ ‫- حسوده. 544 00:32:20,916 --> 00:32:24,000 ‫- واقعا حسوده. ‫- آره، یه قدرتِ درگیریِ قدیمی. 545 00:32:24,083 --> 00:32:25,250 ‫ 546 00:32:25,333 --> 00:32:29,166 ‫ویلابی‌های خیانتکار. ‫رفیق نیمه راه‌ان. 547 00:32:29,250 --> 00:32:31,000 ‫غذای تیم رو که نمیخورن. 548 00:32:31,083 --> 00:32:32,250 ‫هی تیم 549 00:32:32,333 --> 00:32:34,500 ‫میدونم که دلت برای مامان ‫بابای قدیمیت تنگ شده. 550 00:32:36,083 --> 00:32:40,875 ‫تغییر سختـه. منم تجربه‌اش کردم. ‫فکر کنم باید غذا بخوری. 551 00:32:40,958 --> 00:32:43,250 ‫- چی؟ نه، نه، نه. ‫- بجنب. بیا بریم. 552 00:32:47,666 --> 00:32:50,291 ‫یکم جو بزن بلکه تپل شی. 553 00:32:51,000 --> 00:32:55,708 ‫تیم باید امتحانـش کنی، خیلی خوبـه. ‫خیلی بهتر از اون خرچنگ دیواریـه‌ست. 554 00:32:55,791 --> 00:33:00,000 ‫ویلابی‌ها جو نمیخورن. 555 00:33:05,000 --> 00:33:08,375 ‫میدونم که از پسِش برمیای استخونی. حالا بخور. 556 00:33:09,791 --> 00:33:10,916 ‫نه ممنون 557 00:33:12,416 --> 00:33:14,500 ‫- بخور ‫- نوچ 558 00:33:14,583 --> 00:33:15,625 ‫- بخور ‫- نه 559 00:33:15,708 --> 00:33:16,892 ‫- بس کن. ‫- تو بس کن. 560 00:33:16,916 --> 00:33:17,750 ‫- بیخیال شو. ‫- تو بیخیال شو. 561 00:33:17,833 --> 00:33:19,791 ‫- بخور. ‫- نه! 562 00:33:26,291 --> 00:33:29,750 ‫به غذای من توهین کنی یعنی به من توهین کردی. 563 00:33:31,166 --> 00:33:33,916 ‫من چاره‌ای جز این ندارم که... 564 00:33:35,416 --> 00:33:39,250 ‫زغالدونی؟ میخواستم بگم یکم بهت زمان بدم. 565 00:33:39,916 --> 00:33:43,666 ‫میدونید، چاره‌ای جز این ندارم ‫که یکم بهت زمان بدم کنار بیای. 566 00:33:44,666 --> 00:33:48,875 ‫چرا مامان باباتون اصلا باید ‫شما رو بفرستن توی زغالدونی؟ 567 00:33:48,958 --> 00:33:50,166 ‫بخاطر خواسته‌های کودکانه‌مون. 568 00:33:50,250 --> 00:33:51,458 ‫- مثل غذا. ‫- پولیور 569 00:33:51,541 --> 00:33:52,541 ‫عشق 570 00:33:52,583 --> 00:33:53,833 ‫وارد کردنِ یه بچه یتیم 571 00:33:53,916 --> 00:33:56,958 ‫شما یه بچه یتیم آوردید اینجا؟ 572 00:33:57,041 --> 00:33:58,250 ‫آره آوردیم 573 00:33:58,333 --> 00:34:02,458 ‫اما نوزاد بود و همه نوزادها بچه‌ترین ‫بچه‌ها هستن پس... 574 00:34:02,541 --> 00:34:03,458 ‫از شرش خلاص شدیم. 575 00:34:03,541 --> 00:34:08,250 ‫چی؟ چی میگید؟ ‫کجا از شرش خلاص شدید؟ 576 00:34:10,375 --> 00:34:11,833 ‫توی خونه‌ی محشر. 577 00:34:11,916 --> 00:34:16,250 ‫اینجا بدترین خونه‌ی دنیاست. ‫یتیم کوچولوی بیچاره. 578 00:34:16,333 --> 00:34:20,791 ‫ما نباید تخطی کنیم و برای این مرد ‫محشر مزاحمت ایجاد کنیم. 579 00:34:20,875 --> 00:34:22,541 ‫کدوم مرد محشر؟ 580 00:34:22,625 --> 00:34:25,750 ‫چه کسی مزاحم کار من شده؟ 581 00:34:28,208 --> 00:34:32,125 ‫وایسید ببینم. فرمانده ملناف واقعیـه؟ 582 00:34:32,208 --> 00:34:34,000 ‫بله. 583 00:34:34,083 --> 00:34:38,791 ‫این... انتخاب لباس خوبیـه. 584 00:34:38,875 --> 00:34:41,541 ‫هر روز اینجوری لباس میپوشی آقا؟ 585 00:34:41,625 --> 00:34:44,375 ‫- اونا مدال‌های آبنباتیـه؟ ‫- شاید. 586 00:34:44,458 --> 00:34:47,250 ‫- میشه روث بیاد دم در؟ ‫- نه! برید! 587 00:34:47,333 --> 00:34:50,416 ‫هی! هی! بچه یتیم کو، مرد آبنباتی؟ 588 00:34:50,500 --> 00:34:52,791 ‫- نه! ‫- بچه! 589 00:34:52,875 --> 00:34:54,500 ‫- روث! ‫- کارخونه! 590 00:34:54,583 --> 00:34:56,750 ‫ 591 00:34:57,333 --> 00:34:59,208 ‫- میشه به سیبیلت دست بزنم؟ ‫- چی؟ 592 00:34:59,291 --> 00:35:01,666 ‫ 593 00:35:02,250 --> 00:35:05,750 ‫- بچه؟ کجاست؟ ‫- روث! 594 00:35:07,583 --> 00:35:08,625 ‫اوضاعِ بدیـه. 595 00:35:10,375 --> 00:35:12,750 ‫قبل از اینکه تصادف آبنباتی کنه ‫باید جلوش رو بگیریم. 596 00:35:12,833 --> 00:35:17,208 ‫نه، نه، نه، نه، دوباره نه. ‫شما متخلفین! همینجا بمونید! 597 00:35:17,291 --> 00:35:18,708 ‫بله مردِ بزرگ 598 00:35:20,625 --> 00:35:25,708 ‫وای بچه. نه، نه، نه. ‫نه، نه، نه، نه. 599 00:35:25,791 --> 00:35:29,000 ‫نقل و بادوم. ‫نقل و بادوم. 600 00:35:34,250 --> 00:35:36,250 ‫ 601 00:35:50,083 --> 00:35:52,333 ‫آبنبات له‌کن نه. 602 00:36:02,291 --> 00:36:04,583 ‫روثی! 603 00:36:08,875 --> 00:36:10,916 ‫گرفتمت! 604 00:36:11,000 --> 00:36:14,458 ‫- هیجان انگیز بود. ‫- باشه، اما قرار بود همینجا بمونیم. 605 00:36:15,833 --> 00:36:18,041 ‫روث! 606 00:36:18,125 --> 00:36:22,125 ‫هی! خانم مو گنده! ‫بچه‌ام رو بهم پس بده! 607 00:36:22,208 --> 00:36:25,625 ‫بچه‌ات؟ من اینطور فکر نمیکنم بابا آبنباتی. 608 00:36:25,708 --> 00:36:27,375 ‫یه پرستار یه چیزایی سرش میشه، 609 00:36:27,458 --> 00:36:32,708 ‫و این پرستار میدونه که این ویلابی‌های ‫بیچاره یه بچه رو دم درِ تو گذاشتن. 610 00:36:32,791 --> 00:36:38,750 ‫صبر کن، شما فرشته‌هایی هستید ‫که برام آوردیدش؟ 611 00:36:38,833 --> 00:36:40,625 ‫شاید 612 00:36:40,708 --> 00:36:42,625 ‫من دقیقا فرشته صداشون نمیکردم. 613 00:36:47,333 --> 00:36:50,333 ‫- وایِ من. ‫- چی میدی بخوره؟ 614 00:36:50,416 --> 00:36:57,041 ‫آبنبات! من فرمانده ملناف هستم ‫و در سرزمینِ خوشی زندگی میکنم! 615 00:36:57,125 --> 00:36:59,500 ‫نقاشیِ متحرک؟ 616 00:36:59,583 --> 00:37:02,291 ‫اون آدم کوچولوها رو ‫چطوری گذاشتن توی یه جعبه؟ 617 00:37:02,375 --> 00:37:06,458 ‫روثی دوسش داره، مگه نه؟ ‫این جوهای خوشمره رو دوست داری. 618 00:37:06,541 --> 00:37:07,833 ‫همه بچه‌ها جو دوست دارن. 619 00:37:10,375 --> 00:37:14,000 ‫پس تو فرمانده ملنافِ واقعی هستی؟ ‫مشهوری؟ 620 00:37:14,625 --> 00:37:20,541 ‫خب شاید، من همه چیزهای ‫خوشمزه رو خودم درست میکنم. 621 00:37:21,166 --> 00:37:22,916 ‫اینجا تنها زندگی میکنی یا... 622 00:37:23,000 --> 00:37:25,416 ‫بله. خب تنها زندگی میکردم. 623 00:37:25,500 --> 00:37:30,500 ‫روث اومد به اینجا و به ‫توجه زیادی نیاز داره. 624 00:37:30,583 --> 00:37:33,500 ‫معلومه که نیاز داره، مگه نه دخترکوچولو؟ 625 00:37:33,583 --> 00:37:37,083 ‫چطور همچین چیزِ کوچولویی ‫میتونه یه عالمه پی پی کنه؟ 626 00:37:37,166 --> 00:37:40,958 ‫- نُه روزه که نخوابیدم. ‫- منطقی بنظر میاد. 627 00:37:41,041 --> 00:37:43,458 ‫به یتیم‌خونه زنگ زدم برای کمک اما... 628 00:37:43,541 --> 00:37:46,625 ‫یتیم خونه؟ ‫نه، نباید بهشون زنگ میزدی. 629 00:37:46,708 --> 00:37:49,750 ‫خب وقتی یه بچه یتیم رو پیدا میکنی ‫که نمیشناسی، به... 630 00:37:49,833 --> 00:37:51,458 ‫ 631 00:37:51,541 --> 00:37:56,833 ‫نه، بچه دادن به اونا مثل حبس کردنِ ‫یه سگ کوچولو توی قفسـه. 632 00:37:56,916 --> 00:37:59,625 ‫خدای من! من سگ دوست دارم! 633 00:38:00,375 --> 00:38:02,500 ‫پس خوبه که قطع کردم. 634 00:38:02,583 --> 00:38:04,041 ‫قطع کردی؟ 635 00:38:04,125 --> 00:38:09,166 ‫میدونی، من علاقه زیادی به ‫نیازهای کودکانه‌اش پیدا کردم. 636 00:38:10,125 --> 00:38:13,375 ‫میخوام که بمونه. 637 00:38:13,916 --> 00:38:16,208 ‫باشه، اما... 638 00:38:16,291 --> 00:38:19,250 ‫این کارخونه که جای بچه نیست. 639 00:38:19,333 --> 00:38:22,625 ‫نمیتونه برای باقیِ عمرش ‫فقط آبنبات بخوره. 640 00:38:22,708 --> 00:38:26,333 ‫یعنی اینکه، یهو میبینی بزرگ ‫شده و میخواد بره دانشگاه، میتونه... 641 00:38:26,416 --> 00:38:30,291 ‫دکتر بشه یا کتاب بنویسه، 642 00:38:31,083 --> 00:38:34,875 ‫یا اینکه نقاش بشه و نقاشی بکشه. ‫به کره ماه قدم بذاره. 643 00:38:34,958 --> 00:38:37,166 ‫خب شاید رئیس جمهور بعدی بشه. 644 00:38:37,750 --> 00:38:40,416 ‫میدونی؟ و بعدش تو ‫مجبور میشی که به کاخ سفید بری 645 00:38:40,500 --> 00:38:45,250 ‫و شاید نباید این لباس آبنباتیت رو بپوشی، ‫میدونی؟ خیلی زیادیـه. 646 00:38:46,583 --> 00:38:49,583 ‫به نظر شیرین میاد. 647 00:38:49,666 --> 00:38:54,875 ‫وقتـشه که این مرد آبنباتی ‫مردِ خونواده بشه، 648 00:38:56,208 --> 00:38:58,083 ‫که اتفاقا آبنبات هم درست میکنه. 649 00:38:58,166 --> 00:39:00,791 ‫خب اگه به کمک نیاز داشتی، ‫میدونی به کی زنگ بزنی. 650 00:39:00,875 --> 00:39:02,958 ‫ارائه خدمات برای یتیم‌ها 651 00:39:03,041 --> 00:39:06,416 ‫چی؟ نه، استخونی! 652 00:39:06,500 --> 00:39:10,083 ‫میتونی به من زنگ بزنی. میدونی، ‫من یه پرستارم. 653 00:39:10,166 --> 00:39:13,000 ‫- میزنم. ‫- فقط شماره‌ات رو اینجا بزن. 654 00:39:13,083 --> 00:39:17,208 ‫اگه یه وقتی به کارخونه آبنبات ‫نیاز داشتی یا... 655 00:39:17,291 --> 00:39:19,750 ‫هورا! خونه‌ی محشر. 656 00:39:22,208 --> 00:39:26,791 ‫شما ویلابی‌ها معرکه‌اید. 657 00:39:26,875 --> 00:39:28,625 ‫بیا پسرجون، بگیرش! 658 00:39:34,083 --> 00:39:36,041 ‫ 659 00:39:36,125 --> 00:39:39,250 ‫- این بغلـه؟ ‫- نمیدونم. اما دوستش دارم. 660 00:39:46,166 --> 00:39:51,750 ‫متاسفانه این بچه‌ها ویلابی ‫به زودی خبری بد بهشون میرسه 661 00:39:51,833 --> 00:39:55,000 ‫که مامان باباشون هنوز زنده‌ان. 662 00:40:01,458 --> 00:40:04,958 ‫میگن که عشق فاتحِ همه‌چیزـه. ‫برای این دو نفر همینطوره. 663 00:40:28,041 --> 00:40:30,333 ‫این گربه‌ها چندتا جون دارن؟ 664 00:40:32,458 --> 00:40:36,916 ‫وای پدر، عاشقِ ماجراجویی ‫در کنارِ توئم. 665 00:40:37,000 --> 00:40:38,500 ‫حشره بود. 666 00:40:38,583 --> 00:40:44,458 ‫متاسفانه، ماجراجوییـمون به زودی به ‫پایان میرسه مادر. پولـمون ته کشید. 667 00:40:44,541 --> 00:40:46,833 ‫این یعنی اینکه مجبوریم... 668 00:40:46,916 --> 00:40:49,416 ‫بریم خونه. متاسفانه آره. 669 00:40:49,500 --> 00:40:53,583 ‫منظورت بازگشت به اون خونه‌ی قدیمیـه؟ 670 00:40:53,666 --> 00:40:55,791 ‫آره 671 00:40:55,875 --> 00:41:00,875 ‫ای کاش میتونستیم یه راهی پیدا ‫کنیم توی فضا و زمان 672 00:41:00,958 --> 00:41:03,125 ‫تا بتونیم بفروشیمش. 673 00:41:03,208 --> 00:41:05,375 ‫همیشه میتونی از اینترنت استفاده کنی. 674 00:41:06,375 --> 00:41:08,208 ‫- اینا... ‫- نتز؟ 675 00:41:08,291 --> 00:41:12,000 ‫اینجارو ببینید. خونه‌های قدیمی ‫این روزا زیاد هست. 676 00:41:14,083 --> 00:41:15,625 ‫خدای من. 677 00:41:15,708 --> 00:41:16,833 ‫ماهی گوشتخوار! 678 00:41:16,916 --> 00:41:20,333 ‫- این دیگه چیـه؟ ‫- کلی عکس داره. 679 00:41:20,416 --> 00:41:21,916 ‫متوجه شدم. 680 00:41:22,791 --> 00:41:24,083 ‫آیرین هولمز هستم. 681 00:41:24,166 --> 00:41:26,791 ‫سلام، ما مایلیم که خونه قدیمیـمون رو بفروشیم. 682 00:41:26,875 --> 00:41:29,625 ‫- سریع، بگو سریعا. ‫- فورا. 683 00:41:31,458 --> 00:41:34,750 ♪ با اتوبوس به خونه میریم ♪ 684 00:41:34,833 --> 00:41:37,791 ♪ زیر صندلیـم آدامس پیدا کردم ♪ 685 00:41:37,875 --> 00:41:40,916 ♪ به جهان مینگرم که چقدر سریع حرکت میکنه ♪ 686 00:41:41,000 --> 00:41:43,333 ♪ جویدنِ این آدامس داره حالم رو بد میکنه ♪ 687 00:42:05,458 --> 00:42:07,833 ♪ خوردن آدامس قدیمی کارِ بدیـه ♪ 688 00:42:07,916 --> 00:42:09,875 ‫روز خیلی خوبی بود. 689 00:42:09,958 --> 00:42:11,833 ‫خوشحالم که بهت خوش گذشت تیم. 690 00:42:11,916 --> 00:42:14,958 ‫حتما فرمانده بهم پیام داده. 691 00:42:15,041 --> 00:42:16,142 ‫پرستار... 692 00:42:17,583 --> 00:42:19,083 ‫چی؟ پدر؟ 693 00:42:19,791 --> 00:42:21,083 ‫هرطور میلتـه. 694 00:42:34,250 --> 00:42:35,458 ‫ 695 00:42:41,583 --> 00:42:43,833 ‫«برای بازگشایی بکشید» 696 00:42:43,916 --> 00:42:45,958 ‫باشه، ایول. 697 00:42:47,208 --> 00:42:49,125 ‫چرا کار نمیکنه... 698 00:42:54,583 --> 00:42:55,666 ‫ایول! 699 00:43:00,166 --> 00:43:02,958 ‫ما داریم خونه رو میفروشیم پرستار. 700 00:43:04,083 --> 00:43:06,791 ‫داره برای مامان بابای هنوز زنده‌مون ‫کار میکنه. 701 00:43:09,000 --> 00:43:14,083 ‫- تیم داری عجیب رفتار میکنی. ‫- من کیَـم؟ 702 00:43:14,166 --> 00:43:15,434 ‫ما داریم خونه رو میفروشیم. 703 00:43:15,458 --> 00:43:19,708 ‫- هرطور که میلتـه ترتیبِ بچه‌هارو بده. ‫- انجامش بده پدر. 704 00:43:19,791 --> 00:43:21,291 ‫نه. 705 00:43:21,375 --> 00:43:25,875 ‫آره، و اینـم پیامیِ که ‫پرستار بهشون داده. 706 00:43:25,958 --> 00:43:27,541 ‫«در خصوص بچه‌ها... 707 00:43:27,625 --> 00:43:29,666 ‫خودم حلش میکنم.» 708 00:43:31,208 --> 00:43:34,416 ‫- دوست دارید حل بشید؟ ‫- نخیر 709 00:43:35,291 --> 00:43:37,166 ‫وای نه 710 00:43:37,875 --> 00:43:39,625 ‫پول! 711 00:43:42,750 --> 00:43:44,625 ‫یه متجاوزِ دیگه. 712 00:43:45,416 --> 00:43:46,500 ‫پول! 713 00:43:48,041 --> 00:43:50,333 ‫سلام! 714 00:43:50,416 --> 00:43:53,958 ‫بازدید آزاد فرداست، ‫خونـتون رو قراره بفروشم. 715 00:43:54,041 --> 00:43:56,625 ‫پول! 716 00:43:57,500 --> 00:43:59,666 ‫نه، نمیفروشی. 717 00:44:01,875 --> 00:44:03,715 ‫کی میتونه توی چنین شبی بخوابه؟ 718 00:44:04,291 --> 00:44:07,250 ‫خب من میتونم. مهارتِ ‫خوبی توی خوابیدن دارم. 719 00:44:07,333 --> 00:44:09,416 ‫اما این بچه‌های ویلابی نمیتونن. 720 00:44:22,125 --> 00:44:23,500 ‫برید، برید، برید. 721 00:44:35,625 --> 00:44:38,791 ‫ 722 00:44:38,875 --> 00:44:41,458 ‫ارائه خدمات برای بچه‌های یتیم؟ 723 00:44:41,541 --> 00:44:45,250 ‫سلام من یه بچه یتیمـم که نیاز به ‫ارائه خدمات دارم. 724 00:44:45,333 --> 00:44:48,666 ‫مایلم که درمورد یه پرستارِ ‫بدی گزارش بدم. 725 00:44:49,541 --> 00:44:50,875 ‫ 726 00:44:53,958 --> 00:44:56,791 ‫ 727 00:44:56,875 --> 00:45:02,500 ‫بفرمایید برای بازدید از خونه. ‫بخریدش. بخریدش. بخریدش. بخریدش. 728 00:45:02,583 --> 00:45:04,958 ‫مثل موش‌هایی که قدم به قدم ‫به لبه‌ی تله میرسن، 729 00:45:05,041 --> 00:45:09,958 ‫قراره که این ملتِ امیدوار درگیرِ ‫جنگِ ویلابی‌ها بشن. 730 00:45:14,041 --> 00:45:15,708 ‫ 731 00:45:26,166 --> 00:45:28,333 ‫زیباست! 732 00:45:29,166 --> 00:45:30,333 ‫ 733 00:45:30,416 --> 00:45:31,708 ‫ 734 00:45:36,250 --> 00:45:38,625 ‫ 735 00:45:44,416 --> 00:45:46,708 ‫ 736 00:45:51,750 --> 00:45:52,875 ‫ 737 00:46:09,250 --> 00:46:10,083 ‫سلام 738 00:46:15,208 --> 00:46:16,041 ‫- ایول! ‫- کمک! 739 00:46:17,916 --> 00:46:19,250 ‫بدترین بازدید آزاد عمرم بود. 740 00:46:20,000 --> 00:46:21,000 ‫لعنتی! 741 00:46:22,416 --> 00:46:27,083 ‫باریکلا ویلابی‌ها. ‫امروز خونه‌ـمون رو نجات دادیم! 742 00:46:32,208 --> 00:46:34,833 ‫درحالیـکه ویلابی‌ها شجاعانه از ‫خونه‌ی خودشون دفاع کردن... 743 00:46:34,916 --> 00:46:36,017 ‫داری کجا میری؟ 744 00:46:36,041 --> 00:46:37,681 ‫...اما این دفعه دیگه کاری ازشون برنمیومد. 745 00:46:37,708 --> 00:46:40,583 ‫خوش اومدید. از این طرف. 746 00:46:40,666 --> 00:46:42,916 ‫خونه رو نگاه کن. 747 00:46:47,291 --> 00:46:48,958 ‫خونواده‌ی عالی 748 00:46:49,041 --> 00:46:51,333 ‫ 749 00:46:51,416 --> 00:46:52,958 ‫همیشه رویای چنین خونه‌ای رو داشتیم. 750 00:46:53,041 --> 00:46:54,791 ‫به نظر میاد خونه خودمونه عزیزم. 751 00:46:56,666 --> 00:46:59,541 ‫حقه باز. برید. 752 00:46:59,625 --> 00:47:01,416 ‫برای گل‌های رزم جا هست. 753 00:47:01,500 --> 00:47:04,166 ‫آبجی بزرگـه، خیلی دوستت دارم. 754 00:47:04,250 --> 00:47:06,000 ‫نه من خیلی دوستت دارم داداش کوچیکـه 755 00:47:06,083 --> 00:47:08,500 ‫ما هم دوستتون داریم بچه‌ها 756 00:47:08,583 --> 00:47:09,583 ‫هورا! 757 00:47:10,500 --> 00:47:11,791 ‫ 758 00:47:11,875 --> 00:47:14,458 ‫حسِ گزگز شدن از روی شوق رو دارم! 759 00:47:14,541 --> 00:47:16,708 ‫♪ گزگز ♪ 760 00:47:16,791 --> 00:47:20,541 ‫- این خونه بی نظیرـه. ‫- ♪ بی نظیـــــر ♪ 761 00:47:20,625 --> 00:47:23,125 ‫میتونیم همه عکسای خونوادگی ‫رو همینجا بزنیم. 762 00:47:23,208 --> 00:47:25,791 ‫میتونیم خیلی خوشبخت باشیم. 763 00:47:26,458 --> 00:47:30,458 ‫ 764 00:47:30,541 --> 00:47:32,875 ‫قطعا این خونه رو میخریم. 765 00:47:32,958 --> 00:47:34,684 ‫عالی میشه. 766 00:47:34,708 --> 00:47:35,791 ‫اما اونا معرکه‌ان. 767 00:47:35,875 --> 00:47:37,333 ‫بجنبید. 768 00:47:37,416 --> 00:47:39,750 ‫مثل کشتار ویلابی‌های 1775... 769 00:47:41,000 --> 00:47:42,291 ‫متجاوزین! 770 00:47:44,791 --> 00:47:48,166 ‫تسخیر شده‌ست! 771 00:47:48,250 --> 00:47:51,333 ‫دوستت دارم! 772 00:47:56,375 --> 00:47:58,916 ‫چیزی خونواده معرکه رو ترسوند؟ 773 00:47:59,000 --> 00:48:01,041 ‫- حیوان صفتـه. ‫- قطعا یه هیولاست. 774 00:48:17,333 --> 00:48:18,476 ‫یه نگاه میندازیم. 775 00:48:18,500 --> 00:48:20,333 ‫جین! نه، نه، نه 776 00:48:20,416 --> 00:48:21,583 ‫ 777 00:48:24,541 --> 00:48:26,291 ‫چه بلایی سرِ کتابخونه‌مون اومد؟ 778 00:48:28,375 --> 00:48:30,392 ‫- من ترسیدم. ‫- قطعا ترسیدم. 779 00:48:30,416 --> 00:48:31,833 ‫چی ویلابی؟ 780 00:48:39,416 --> 00:48:45,291 ‫من هیولای ویلابی هستم. ‫به خونه‌ی من قدم گذارید تا شما را بخورم! 781 00:48:45,375 --> 00:48:47,208 ‫یکی از بارنبی‌ها رو بخور. 782 00:48:47,291 --> 00:48:48,875 ‫زیگزاگ. زیگزاگ. زیگزاگ. 783 00:48:48,958 --> 00:48:50,875 ‫از اینجا برید تا آزاد باشید، 784 00:48:50,958 --> 00:48:54,791 ‫مگر اینکه یک ویلابی باشید! 785 00:48:54,875 --> 00:48:57,166 ‫زیگزاگ. زیگزاگ. ‫جواب نمیده. 786 00:48:57,250 --> 00:48:59,750 ‫من یه ویلابی هستم. 787 00:49:00,333 --> 00:49:02,166 ‫که اینطور؟ 788 00:49:02,250 --> 00:49:05,500 ‫پس گمونم مشکلی نداریم... 789 00:49:05,583 --> 00:49:07,375 ‫استخونی 790 00:49:07,958 --> 00:49:08,791 ‫پرستار؟ 791 00:49:08,875 --> 00:49:12,458 ‫اینم واسه خدمت به شما کوچولوها بود. 792 00:49:12,541 --> 00:49:14,875 ‫هورا! میدونستم که آدم ‫خوبی هستی. 793 00:49:14,958 --> 00:49:15,875 ‫دستای لاستیکی! 794 00:49:15,958 --> 00:49:17,458 ‫اما من درِ اتاقت رو قفل کردم. 795 00:49:17,541 --> 00:49:20,791 ‫بیخیال تیم. همه پرستارها ‫میدونن که چطوری قفل رو وا کنن. 796 00:49:20,875 --> 00:49:21,875 ‫ 797 00:49:21,958 --> 00:49:24,541 ‫تموم شب داشتم اینو درست میکردم ‫چون واقعا میخواستم که کمک کنم. 798 00:49:24,625 --> 00:49:29,791 ‫به کی کمک کنی؟ مامان بابامون؟ ما نمیتونیم ‫بهش اعتماد کنیم. اینو یادته پرستار؟ 799 00:49:29,875 --> 00:49:31,583 ‫«درخصوص بچه‌ها... 800 00:49:31,666 --> 00:49:33,583 ‫خودم حلش میکنم.» 801 00:49:34,583 --> 00:49:36,500 ‫چرا انقدر بد رفتار میکنی؟ 802 00:49:36,583 --> 00:49:38,500 ‫با تُنِ صدای من گوش بدید خب؟ 803 00:49:38,583 --> 00:49:42,500 ‫در خصوص بچه‌ها، ‫بذارید خودم موضوع رو حل کنم. 804 00:49:42,583 --> 00:49:43,416 ‫ 805 00:49:43,500 --> 00:49:46,375 ‫وقتی اونجوری میگی، ‫دلم میخواد حلش کنیم. 806 00:49:46,958 --> 00:49:53,458 ‫تیم، شاید برای مامان بابات کار کنم اما ‫وظیفه‌ی من مراقبت کردن از شماست. 807 00:49:54,041 --> 00:49:56,458 ‫باید بهتون میگفتم که دارن خونه ‫رو میفروشن. 808 00:49:56,541 --> 00:49:58,000 ‫متاسفم 809 00:49:58,083 --> 00:50:01,666 ‫اما نمیتونستم شکستن قلب کوچیکِ ‫عجیب و غریبتون رو تحمل کنم. 810 00:50:02,416 --> 00:50:04,791 ‫مرسی پرستار. مرسی. ‫مرسی. مرسی. مرسی. 811 00:50:04,875 --> 00:50:05,892 ‫قابلت رو نداره دختر کوچولو. 812 00:50:05,916 --> 00:50:07,476 ‫- میخوایم پرستار رو بغل کنیم. ‫- بغل 813 00:50:07,500 --> 00:50:09,166 ‫بیاید اینجا ای کله قارچی‌های کوچولو 814 00:50:09,250 --> 00:50:13,125 ‫با هر 6 تا دستت بغلمون کن. 815 00:50:15,333 --> 00:50:17,958 ‫تیم حالت خوبه؟ 816 00:50:19,083 --> 00:50:20,291 ‫ممنونم 817 00:50:25,708 --> 00:50:27,833 ‫استخونی 818 00:50:27,916 --> 00:50:29,541 ‫ 819 00:50:30,250 --> 00:50:31,583 ‫چی؟ 820 00:50:32,125 --> 00:50:34,309 ‫بخش ارائه خدمات بچه‌های یتیم مستقر شد. 821 00:50:34,333 --> 00:50:38,208 ‫- بخش 4، خروجی‌ها رو مسدود کنید. ‫- خدمات بچه‌های یتیم؟ باید بریم. 822 00:50:38,291 --> 00:50:39,491 ‫هیچ بچه‌ای نه وارد بشه و نه خارج. 823 00:50:40,083 --> 00:50:42,041 ‫عجله کنید بچه‌ها. همراه من بیاید. ‫بجنبید. 824 00:50:42,125 --> 00:50:43,601 ‫- کجا میریم؟ ‫- درِ پشتی 825 00:50:43,625 --> 00:50:46,333 ‫- نه، دنبالم بیاید. بجنبید. شما دوتا. ‫- پرستار چه اتفاقی داره میفته؟ 826 00:50:47,875 --> 00:50:51,041 ‫چیزی نیست. کنار هم بمونید. بجنبید. ‫بجنبید. نترسید. 827 00:50:59,083 --> 00:51:03,750 ‫با توجه به مدارکی بر این باوریم که یک پرستارِ ‫بد داره از بچه‌های یتیم نگهداری میکنه. 828 00:51:03,833 --> 00:51:04,750 ‫بچه‌های یتیم؟ 829 00:51:04,833 --> 00:51:08,083 ‫بعنوان یک ویلابی، ازتون ‫تقاضا دارم که از این خونه برید. 830 00:51:08,166 --> 00:51:10,125 ‫تو بچه یتیمی. 831 00:51:10,208 --> 00:51:11,083 ‫بله. 832 00:51:11,166 --> 00:51:14,125 ‫نه، نه، نه. پدرومادر دارن. ‫کاریشـون نداشته باشید. 833 00:51:14,208 --> 00:51:17,708 ‫لیندا؟ تویی؟ 834 00:51:17,791 --> 00:51:19,291 ‫آره 835 00:51:19,375 --> 00:51:22,291 ‫- لیندا؟ ‫- اما الان یه پرستارم. 836 00:51:22,375 --> 00:51:24,916 ‫باز دوباره دستمال توالت پوشیدی؟ 837 00:51:25,000 --> 00:51:26,875 ‫بله پوشیدم اما... 838 00:51:26,958 --> 00:51:29,041 ‫مضحک شدی. 839 00:51:29,125 --> 00:51:30,583 ‫لباسِ مخصوصـه. من... 840 00:51:30,666 --> 00:51:32,791 ‫یه یتیم همیشه یه یتیمـه. 841 00:51:32,875 --> 00:51:33,916 ‫ 842 00:51:34,000 --> 00:51:35,916 ‫پرستار؟ تو یتیمی؟ 843 00:51:36,000 --> 00:51:39,208 ‫نه، یعنی بودم. یعنی... من... 844 00:51:39,291 --> 00:51:41,125 ‫هستم. 845 00:51:41,208 --> 00:51:44,583 ‫ما سعی کردیم که براش یه خونه پیدا ‫کنیم اما هیچوقت هیچکس نخواستـش. 846 00:51:44,666 --> 00:51:46,708 ‫حقیقت نداره. ما میخوایمش. 847 00:51:46,791 --> 00:51:48,750 ‫دیدی؟ اونا منو میخوان. 848 00:51:48,833 --> 00:51:50,250 ‫وای لیندا 849 00:51:50,958 --> 00:51:56,166 ‫مایلم که یه پرستار بد رو ‫گزارش بدم. ما نمیخوایمش. 850 00:51:56,250 --> 00:51:57,250 ‫تیم؟ 851 00:51:57,333 --> 00:51:59,375 ‫اون تویی؟ صدایِ توئه؟ 852 00:51:59,458 --> 00:52:01,000 ‫- تیم ‫- چطور اینکار رو کردی؟ 853 00:52:01,083 --> 00:52:02,125 ‫نه، نه... 854 00:52:02,208 --> 00:52:05,750 ‫بچه‌ها میتونن خیلی، خیلی ظالم باشن. 855 00:52:05,833 --> 00:52:07,500 ‫- منظوری نداشتم... ‫- داشتی. 856 00:52:07,583 --> 00:52:09,458 ‫من فقط سعی داشتم که ‫یه پرستار خوب باشم. 857 00:52:09,541 --> 00:52:12,250 ‫- اما هستی... ‫- دیگه نیازی نیست. 858 00:52:13,416 --> 00:52:15,458 ‫نه، بهت نیاز داریم. 859 00:52:15,541 --> 00:52:18,791 ‫برو لیندا، قبل از اینکه این ‫بچه‌ها بازم بهت ضربه بزنن. 860 00:52:20,083 --> 00:52:22,666 ‫پرستار نرو، خواهش میکنم! 861 00:52:25,541 --> 00:52:26,541 ‫جین... 862 00:52:27,166 --> 00:52:28,666 ‫تو اینکار رو کردی. 863 00:52:28,750 --> 00:52:30,125 ‫من منظوری نداشتم... 864 00:52:30,208 --> 00:52:32,958 ‫تو درمورد پرستار دروغ گفتی. ‫کاری کردی که از شرِ روث خلاص بشم. 865 00:52:33,041 --> 00:52:34,041 ‫اون کارِ مامان بابامون بود. 866 00:52:34,083 --> 00:52:36,500 ‫- همیشه واسم رئیس بازی درمیاری. ‫- جین... 867 00:52:36,583 --> 00:52:39,416 ‫تو یه بدجنسِ بدون سیبیلِ شلوار کوتاهِ... 868 00:52:39,500 --> 00:52:42,041 ‫- نه! ‫بچه‌های دعوایی باید جدا از هم باشند. 869 00:52:42,125 --> 00:52:43,416 ‫تو نمیتونی. 870 00:52:43,500 --> 00:52:44,541 ‫بخاطر خودتون. 871 00:52:44,625 --> 00:52:46,208 ‫نه! 872 00:52:49,041 --> 00:52:52,041 ‫تجریباتِ استاندارد دوره ‫کودکی رو فرامیگیرید. 873 00:52:52,125 --> 00:52:55,333 ‫خونه‌هاتون جدا میشه. ‫توی مدرسه ثبت نام میشید. 874 00:52:55,416 --> 00:53:00,583 ‫تا وقتیکه پدرومادرِ واقعیتـون برگردن، ‫شما رسما یتیم هستید. 875 00:53:00,666 --> 00:53:01,583 ‫نه! 876 00:53:01,666 --> 00:53:03,250 ‫دوران کودکی خوبی داشته باشید. 877 00:53:03,333 --> 00:53:06,000 ‫بس کنید! من نمیخوام برم! 878 00:53:06,083 --> 00:53:09,916 ‫- کمک! من نمیخوام برم! ‫- بذارید بیام بیرون! بذارید بیام بیرون! 879 00:53:10,000 --> 00:53:11,583 ‫- تیم؟ ‫- جین؟ 880 00:53:11,666 --> 00:53:12,892 ‫خواهش میکنم. شما نمیتونید ‫اینکار رو بکنید. 881 00:53:12,916 --> 00:53:15,250 ‫تمامیِ کودکان جمع آوری شده ‫و تحت مراقبت هستند. 882 00:53:15,333 --> 00:53:16,333 ‫- نه. ‫- خسته نباشید همه. 883 00:53:20,666 --> 00:53:26,750 ‫این بچه‌های بیچاره، ‫تنها، پراکنده و گم شده‌ان. 884 00:53:29,666 --> 00:53:31,250 ‫واقعا مثلِ من. 885 00:53:33,041 --> 00:53:35,333 ‫از بارنبی‌ها توی خونه‌ی ‫مدرنی مراقبت میشه، 886 00:53:36,083 --> 00:53:39,958 ‫متصل به اینترنت، مغزهای ‫کوچیکـشون پُر شده از... 887 00:53:40,041 --> 00:53:42,333 ‫خب خودتون میدونید اینترنت چطوریه. 888 00:53:47,291 --> 00:53:50,041 ‫میزبان جین معتقده که موسیقی ‫قدرت درمان داره. 889 00:53:50,125 --> 00:53:53,000 ‫خوبی بچه‌جون؟ 890 00:53:55,041 --> 00:53:56,875 ‫اما آهنگ جینی دیگه وجود نداشت. 891 00:53:58,500 --> 00:54:01,458 ‫پیشنهاداتـش؟ تموم شده بود. 892 00:54:03,416 --> 00:54:08,000 ‫تیم در مقابل تغییر مقاوت میکرد. با فرار ‫کردن از خونواده‌های خوبی مثل ویلسون‌ها، 893 00:54:08,791 --> 00:54:10,083 ‫والترزها، 894 00:54:10,708 --> 00:54:12,458 ‫وادینگتون‌ها. 895 00:54:13,791 --> 00:54:17,208 ‫میخواست که زندگی قدیمی ‫ویلابیـش برگرده. 896 00:54:18,625 --> 00:54:20,708 ‫فروخته شد؟ 897 00:54:23,125 --> 00:54:26,625 ‫نه، نه، نه، نه! 898 00:54:27,625 --> 00:54:28,791 ‫اما دیگه رفته بود. 899 00:54:33,041 --> 00:54:37,500 ‫بدون خونه، بدون خونواده. یکی باید ‫ازش مراقبت میکرد. 900 00:54:38,291 --> 00:54:40,916 ‫بخش سوم هستم. پیداش کردیم. 901 00:54:41,000 --> 00:54:43,083 ‫توی شهر زندگی کردن سختـه. 902 00:54:44,208 --> 00:54:47,375 ‫گاهی اوقات تو گربه‌ای. ‫گاهی اوقات هم تو موشی. 903 00:54:48,333 --> 00:54:49,583 ‫حداقلـش اینه که یه جعبه داره. 904 00:54:55,666 --> 00:54:59,041 ‫خیله‌خب، یکمی تاریکـه، اما میدونید. 905 00:55:01,750 --> 00:55:05,833 ‫پرستار بیچاره دمـش رو گذاشت رو ‫کولِش و از گذشته‌اش فرار کرد. 906 00:55:05,916 --> 00:55:07,541 ‫میدونید، هیچوقت برنگشت. 907 00:55:09,166 --> 00:55:12,083 ‫البته، تقصیر کسی نیست واقعا. 908 00:55:15,708 --> 00:55:18,666 ‫باشه، جلوی اتوبوس رو میگیرم. 909 00:55:24,250 --> 00:55:25,666 ‫خوشحال شدید حالا؟ 910 00:55:27,833 --> 00:55:31,333 ‫بذار پیاده شم. بذار پیاده شم. 911 00:55:31,916 --> 00:55:34,791 ‫ویلابی چی؟ 912 00:55:42,958 --> 00:55:45,666 ‫این خوبـه، نه؟ هیجان انگیزـه. 913 00:55:51,041 --> 00:55:53,125 ‫وقتِ جو خوریـه. 914 00:55:55,750 --> 00:55:59,041 ‫گشنـم نیست. 915 00:56:01,125 --> 00:56:04,000 ‫فکر کنم گشنتـه استخونی. 916 00:56:04,083 --> 00:56:05,750 ‫ها؟ چی... 917 00:56:05,833 --> 00:56:08,458 ‫گشنه‌ی آزادی هستی. 918 00:56:09,041 --> 00:56:09,916 ‫پرستار؟ 919 00:56:10,000 --> 00:56:11,291 ‫فیل صدام کن. 920 00:56:11,375 --> 00:56:13,184 ‫بشین توی چرخِ جو. 921 00:56:13,208 --> 00:56:14,125 ‫میخوام ببرمت بیرون. 922 00:56:14,208 --> 00:56:18,208 ‫من لایقِ این بیرون بردنی ‫که ازش حرف میزنی نیستم. 923 00:56:19,708 --> 00:56:23,750 ‫منو تنها بذار فیل، با ‫احساس گناه و شلوار کوتاهـم. 924 00:56:26,333 --> 00:56:31,083 ‫مهمونی افسوس داری نه؟ ‫گمونم دعوتنامه‌ام به دستم نرسید. 925 00:56:33,666 --> 00:56:35,166 ‫درسته، گند زدی. 926 00:56:36,000 --> 00:56:38,000 ‫منم گند زدم. 927 00:56:39,083 --> 00:56:42,416 ‫من شما رو تنها گذاشتم. فرار کردم. 928 00:56:43,875 --> 00:56:45,791 ‫اما برگشتم، 929 00:56:45,875 --> 00:56:48,791 ‫و بدون یه ویلابی از اینجا نمیرم. 930 00:56:49,791 --> 00:56:52,041 ‫من فقط یه رفیقِ نیمه راهـم. 931 00:56:54,083 --> 00:56:58,666 ‫تنها چیزی که میخواستم این بود که یه ‫ویلابی محشر باشم با یه خونواده‌ی محشر. 932 00:56:59,416 --> 00:57:00,625 ‫هی! 933 00:57:00,708 --> 00:57:02,833 ‫- داری میگی که جین محشر نیست؟ ‫- نه! 934 00:57:02,916 --> 00:57:04,708 ‫- بارنبی یک محشر نیست؟ ‫- نه 935 00:57:04,791 --> 00:57:06,125 ‫بارنبی دو محشر نیست؟ 936 00:57:06,208 --> 00:57:09,416 ‫- تو محشر نیستی؟ ‫- باشه باشه، فهمیدم! بسه! 937 00:57:09,500 --> 00:57:13,375 ‫ببین استخونی، تو خونواده داری. 938 00:57:14,666 --> 00:57:18,125 ‫اونا بهت نیاز دارن و ‫تو بهشون نیاز داری. 939 00:57:20,916 --> 00:57:22,416 ‫محافظِ سرم. 940 00:57:24,000 --> 00:57:28,041 ‫بیا یه تکونی بدیم و یه ‫حرکت خفن بزنیم دادا. 941 00:57:30,375 --> 00:57:33,083 ‫بریم که بترکونیم دادا 942 00:57:39,250 --> 00:57:41,958 ‫بیرحمیت رو تحسین میکنم ‫اما اینکار دیوونگیـه. 943 00:57:42,041 --> 00:57:43,583 ‫هیس، دیگه رسیدیم. 944 00:57:44,750 --> 00:57:48,833 ‫یعنی... 945 00:57:48,916 --> 00:57:51,666 ‫فقط جوها رو میبردم که ‫یه قدمی بزنن. 946 00:57:51,750 --> 00:57:55,291 ‫جوها قدم زدن دوست دارن. بریم جوها. 947 00:57:56,083 --> 00:57:59,833 ‫توی این چرخ یه یتیم چپوندی؟ 948 00:58:00,458 --> 00:58:01,791 ‫فیل؟ 949 00:58:01,875 --> 00:58:05,250 ‫وای پسر، تا حالا چنین چیزی نشنیدم که ‫یه یتیم رو بچپونن توی چرخ. 950 00:58:05,333 --> 00:58:07,291 ‫نامعقولـه. 951 00:58:07,916 --> 00:58:09,375 ‫بهش دست نزن. 952 00:58:09,458 --> 00:58:10,958 ‫اونجارو نگاه نکن. 953 00:58:11,041 --> 00:58:13,125 ‫وای! کمـرم! 954 00:58:13,208 --> 00:58:14,833 ‫چطور جرئت کردی؟ 955 00:58:14,916 --> 00:58:17,791 ‫فکر کردی جو علفِ خرسـه، فیل؟ 956 00:58:18,375 --> 00:58:21,041 ‫میدونی چقدر باید این جوها رو خیسشون بدیم 957 00:58:21,125 --> 00:58:23,666 ‫تا به اندازه کافی نرم بشن ‫که بچه‌ای خفه نشه؟ 958 00:58:23,750 --> 00:58:25,833 ‫علامت آبی! این فیلِ واقعی نیست! 959 00:58:25,916 --> 00:58:27,500 ‫لینداست! 960 00:58:27,583 --> 00:58:30,000 ‫- همونجا وایسا، فیلِ قلابی! ‫- پرستار! 961 00:58:30,083 --> 00:58:31,083 ‫تیم؟ 962 00:58:32,625 --> 00:58:33,833 ‫داره یه یتیم رو میدزده. 963 00:58:33,916 --> 00:58:35,458 ‫اون یتیم نیست. 964 00:58:35,541 --> 00:58:37,708 ‫و ایشونم لیندا نیست. 965 00:58:37,791 --> 00:58:39,291 ‫- من فیلـم. ‫- این فیلـه. 966 00:58:39,375 --> 00:58:40,875 ‫ 967 00:58:40,958 --> 00:58:43,375 ‫ 968 00:58:43,458 --> 00:58:44,458 ‫پیدات کردم. 969 00:58:44,500 --> 00:58:47,416 ‫داره فرار میکنه. اون لیندارو بگیرید! 970 00:58:49,583 --> 00:58:50,916 ‫میدونستم که فیل یه ماشین خوب داره! 971 00:58:56,291 --> 00:58:58,333 ‫پرستار، دروازه! 972 00:58:58,416 --> 00:59:00,583 ‫فیل دروازه مروازه حالیش نیست. 973 00:59:07,666 --> 00:59:10,101 ‫ما داستان‌هایی از مردم ‫در شرایط‌ها مختلف داریم... 974 00:59:10,125 --> 00:59:13,291 ‫میدونی، خوبه که میبینم ‫لیندا ابتکار عمل پیدا کرده. 975 00:59:13,375 --> 00:59:14,375 ‫ 976 00:59:27,166 --> 00:59:28,833 ‫امشب، پسری استخوانی 977 00:59:28,916 --> 00:59:31,500 ‫از مرکزِ حبسِ کودکان فرار کرد. ‫شکارِ این... 978 00:59:34,333 --> 00:59:35,875 ‫تیم توی زندون بود. 979 00:59:35,958 --> 00:59:37,017 ‫بارنبی‌ها 980 00:59:37,041 --> 00:59:38,250 ‫به کمکتون نیاز دارم. 981 00:59:38,333 --> 00:59:39,875 ‫- باشه تیم ‫- حتما تیم 982 00:59:39,958 --> 00:59:41,166 ‫بیاید بریم! 983 00:59:45,166 --> 00:59:46,291 ‫- نوچ ‫- نه؟ 984 00:59:46,375 --> 00:59:48,416 ‫منظورت از نه چیه؟ باید عجله کنیم. 985 00:59:48,500 --> 00:59:51,541 ‫نیازی به عجله نیست. ما طبل داریم عزیزم. ‫ما طبل داریم. 986 00:59:52,458 --> 00:59:53,500 ‫خواهش میکنم جین 987 00:59:53,583 --> 00:59:55,875 ‫ما بدون پیشنهاداتِ تو که ‫دیگه ویلابی نمیشیم. 988 00:59:56,458 --> 00:59:57,458 ‫ 989 00:59:59,000 --> 01:00:05,208 ‫اگه بگم معذرت میخوام چی؟ 990 01:00:07,125 --> 01:00:08,750 ‫اگه بگی چی؟ 991 01:00:08,833 --> 01:00:10,333 ‫اگه تو معذرت خواهیم رو قبول کنی چی؟ 992 01:00:10,416 --> 01:00:13,166 ‫اگه تو دیگه بهم دستور ندی چی؟ 993 01:00:13,750 --> 01:00:16,041 ‫اگه تو دست از توی دردسر انداختن ‫من برداری 994 01:00:16,125 --> 01:00:19,625 ‫و توی زغالدونی بیفتی بخاطر اینکه اون ‫بچه یتیم رو نگه داشتی و رولت گوشت رو خوردی؟ 995 01:00:21,375 --> 01:00:22,416 ‫معذرت خواهیت رو قبول میکنم. 996 01:00:22,500 --> 01:00:23,500 ‫چی؟ 997 01:00:23,583 --> 01:00:25,208 ♪ تیم معذرت خواهی میکنه ♪ 998 01:00:25,291 --> 01:00:27,791 ♪ چون بخاطر همه چیزهایی که ‫میگم اشتباه کرده... ♪ 999 01:00:29,041 --> 01:00:29,958 ‫بخش کودکان. در رو باز کنید. 1000 01:00:30,041 --> 01:00:31,958 ‫باید بریم. 1001 01:00:33,000 --> 01:00:35,750 ‫- میتونم کمکتون کنم؟ ‫- ما دنبال یه بچه گمشده هستیم. 1002 01:00:35,833 --> 01:00:38,208 ‫پیدا شدن آقا. 1003 01:00:39,875 --> 01:00:40,958 ‫خدافظ! 1004 01:00:43,666 --> 01:00:47,791 ‫تا وقتیکه فکر کنن شما یتیم هستید، ‫دست از کاراشون برنمیدارن. 1005 01:00:47,875 --> 01:00:51,208 ‫فقط یه چاره داریم. 1006 01:00:51,291 --> 01:00:56,916 ‫خوشتو نمیاد اما اگه مامان ‫بابامون برگردن چی؟ 1007 01:00:57,000 --> 01:00:58,208 ‫- چی؟ ‫- مامان بابا؟ 1008 01:01:01,041 --> 01:01:02,392 ‫پرستار، لطفا فرمون رو ول نکن. 1009 01:01:02,416 --> 01:01:04,833 ‫ببخشید، ببخشید، اما ‫شما مامان بابای بدی دارید. 1010 01:01:04,916 --> 01:01:09,250 ‫آره میدونم که نفرت‌انگیزن اما تنها کسایی ‫هستن که ما داریم. 1011 01:01:09,333 --> 01:01:14,208 ‫ببینید، رئیس خدمات یتیم‌ها گفت که اگه ‫مامان بابای واقعیمون برگردن، 1012 01:01:14,291 --> 01:01:16,083 ‫میتونیم کنار همدیگه بمونیم. 1013 01:01:16,833 --> 01:01:18,958 ‫باید برگردونیمشون. 1014 01:01:19,708 --> 01:01:22,083 ‫خب، میدونیم که دارن کجا میرن. 1015 01:01:22,958 --> 01:01:24,333 ‫سوئیس 1016 01:01:24,416 --> 01:01:25,750 ‫کسی که بالا برود... 1017 01:01:25,833 --> 01:01:28,083 ‫پایین نمی‌آید. 1018 01:01:35,458 --> 01:01:37,083 ‫مواقب باش! 1019 01:01:38,083 --> 01:01:40,541 ‫این کلاه‌های نوک‌تیز محشر نیستن، جیگرطلا؟ 1020 01:01:40,625 --> 01:01:45,416 ‫این میخ‌های کوهنوری به پاهای ‫مردونه‌ات جذبه میدن 1021 01:01:47,125 --> 01:01:48,416 ‫پیش به سوی ماجراجویی! 1022 01:01:50,916 --> 01:01:53,101 ‫چطوری ممکنه بچه‌هایی به اون باهوشی ‫بچه‌های اینا باشن؟ 1023 01:01:53,125 --> 01:01:55,583 ‫یعنی، داروینیسم همینه دیگه نه؟ 1024 01:02:05,583 --> 01:02:08,500 ‫حتما باید نجاتـشون بدیم؟ 1025 01:02:10,875 --> 01:02:14,458 ‫ویلابی‌ها؟ 1026 01:02:14,541 --> 01:02:19,333 ‫من عاشق کارخونه‌تم، به کارخونه‌ات احتیاج ‫دارم. کارخونه‌ات رو بده به من. 1027 01:02:19,875 --> 01:02:21,750 ‫امشب 1028 01:02:22,416 --> 01:02:23,625 ‫ 1029 01:02:23,708 --> 01:02:26,333 ‫باید یه چیزی بسازیم تا ‫ما رو به سوئیس ببره. 1030 01:02:27,958 --> 01:02:28,958 ‫باشه. 1031 01:02:38,791 --> 01:02:40,666 ‫- نقشه یک ‫- نقشه دو 1032 01:02:40,750 --> 01:02:41,750 ‫انجامش بده 1033 01:02:49,333 --> 01:02:51,500 ‫ 1034 01:03:16,208 --> 01:03:17,041 ‫ 1035 01:03:23,375 --> 01:03:26,250 ‫ 1036 01:03:46,333 --> 01:03:48,333 ‫به این میگن بالن. 1037 01:03:48,416 --> 01:03:51,000 ‫- باریکلا بارنبی‌ها ‫- بالن خوبیـه 1038 01:03:51,083 --> 01:03:52,208 ‫بالنِ خوشمزه 1039 01:03:52,291 --> 01:03:54,375 ‫پیش به سوی سوئیس. 1040 01:03:54,458 --> 01:03:57,375 ‫آروم روثی 1041 01:03:57,458 --> 01:04:00,416 ‫خیله‌خب، شما بچه‌ها برید دستشویی. ‫منم براتون جو میارم. 1042 01:04:00,500 --> 01:04:02,583 ‫آره، جو. 1043 01:04:02,666 --> 01:04:06,708 ‫اینجارو ببین، ‫روثی میخواد کمک کنه. 1044 01:04:08,583 --> 01:04:10,458 ‫تقریبا انگار... 1045 01:04:10,541 --> 01:04:12,166 ‫یه خونواده‌ان. 1046 01:04:14,291 --> 01:04:16,750 ‫آغاز مسیر به سمتِ سوئیس. 1047 01:04:20,375 --> 01:04:23,583 ‫سوئیس، عاشقش میشی روثی. 1048 01:04:23,666 --> 01:04:27,250 ‫سرزمینِ شکلات، پنیر و چاقو 1049 01:04:27,333 --> 01:04:29,208 ‫ 1050 01:04:29,291 --> 01:04:32,458 ‫چی؟ تیم! 1051 01:04:45,833 --> 01:04:49,000 ‫بنظرتون پرستار عصبانی میشه اگه یواشکی ‫با بالن فرار کنیم 1052 01:04:49,083 --> 01:04:49,916 ‫و گوشیش رو بدزدیم؟ 1053 01:04:50,000 --> 01:04:52,291 ‫- و کیف پولـش. ‫- قطعا عصبانیـه. 1054 01:04:52,375 --> 01:04:56,125 ‫اما ما خودمون رو یتیم کردیم ‫و خودمونم خودمون رو غیریتیم میکنیم. 1055 01:04:59,625 --> 01:05:04,083 ‫من زنده‌ام! بالاخره زنده‌ام! 1056 01:05:04,166 --> 01:05:05,583 ‫نگاه کن 1057 01:05:05,666 --> 01:05:07,166 ‫ 1058 01:05:08,375 --> 01:05:11,625 ‫همونطور که این ویلابی‌ها به ‫سمت مشرق در حال پروازن، 1059 01:05:11,708 --> 01:05:14,833 ‫منم توی این قیفِ بستنی همراهیشون میکنم. 1060 01:05:14,916 --> 01:05:16,750 ‫بهتون گفتم که این داستان هیجان‌انگیز میشه. 1061 01:05:16,833 --> 01:05:20,708 ‫به موقع به خونواده‌شون میرسن؟ ‫نمیدونم، من توی قیفِ بستنیَـم. 1062 01:05:25,041 --> 01:05:28,791 ‫بهش میگن کوهِ بلند غیرقابل‌صعود. 1063 01:05:28,875 --> 01:05:33,166 ‫به پای خاکریزهای عشقی که باهم ‫صعور کردیم نمیرسن مادر مهربان 1064 01:05:33,250 --> 01:05:36,875 ‫پدر من رو به بالاترین قله ببر 1065 01:05:36,958 --> 01:05:40,541 ‫دارید چیکار میکنید احمقا؟ 1066 01:05:40,625 --> 01:05:43,416 ‫مادر، مادر، مادر، مادر، ‫مادرِ عزیز! 1067 01:05:46,333 --> 01:05:48,166 ‫ 1068 01:05:50,166 --> 01:05:52,000 ‫برف رو ببین. 1069 01:05:54,583 --> 01:05:56,041 ‫پُرش کن رفیق. 1070 01:05:56,916 --> 01:05:58,726 ‫- شکر توی لوله‌ی زهکش بریز ‫- شکر توی باکِ بنزین بریز 1071 01:05:58,750 --> 01:06:01,708 ‫صبح بخیر، میخوای جلوی مامان ‫بابامون رو بگیریم که خودشون رو به کشتن ندن. 1072 01:06:02,333 --> 01:06:03,333 ‫خدافظ! 1073 01:06:11,625 --> 01:06:14,416 ‫ایول! باحالـه! 1074 01:06:16,416 --> 01:06:17,750 ‫ادامه بده عزیزم، ادامه بده! 1075 01:06:19,166 --> 01:06:21,166 ‫خیلی بهتر از راه رفتنـه. 1076 01:06:32,875 --> 01:06:35,166 ‫بارنبی، بارنبی، بارنبی... 1077 01:07:04,083 --> 01:07:05,291 ‫ها؟ 1078 01:07:23,375 --> 01:07:26,208 ‫فکر نمیکنم که دیگه بتونم... 1079 01:07:26,291 --> 01:07:29,458 ‫دماغـم رو حس کنم. 1080 01:07:29,541 --> 01:07:30,541 ‫نه. 1081 01:07:30,583 --> 01:07:32,625 ‫نخ‌هامون تموم شده. 1082 01:07:34,333 --> 01:07:37,000 ‫نمیتونم ببافم! 1083 01:07:37,083 --> 01:07:38,083 ‫مادر مهربان 1084 01:07:38,166 --> 01:07:42,291 ‫ما اشتباهِ وحشتناکی کردیم پدر. 1085 01:07:47,625 --> 01:07:52,375 ‫باید به خونه برگردیم. 1086 01:07:52,458 --> 01:07:56,750 ‫وای مادر، تو خونه‌ی منی. 1087 01:07:57,541 --> 01:07:58,541 ‫ 1088 01:08:08,291 --> 01:08:10,451 ‫به مقصد خود رسیدید. 1089 01:08:14,500 --> 01:08:15,583 ‫اوناهاش. 1090 01:08:24,333 --> 01:08:25,500 ‫ 1091 01:08:26,916 --> 01:08:28,541 ‫اونا میتونن هرجایی اون بالا... 1092 01:08:28,625 --> 01:08:29,750 ‫اونجارو ببین 1093 01:08:30,916 --> 01:08:33,833 ‫شک دارم که مامان بابامون به ‫این موضوع ربط داشته باشن. 1094 01:08:33,916 --> 01:08:35,333 ‫گند که زیاد بالا میارن. 1095 01:08:35,416 --> 01:08:37,875 ‫- یه چیزی بیرونـه. ‫- قطعا یه چیزی بیرونه. 1096 01:08:45,458 --> 01:08:46,875 ‫ببینید، ببینید. 1097 01:08:48,333 --> 01:08:54,625 ‫قرمز ویلابی. الیافِ انسانی. ‫ابریشم نرم. شپش‌های پدر. 1098 01:08:54,708 --> 01:08:56,166 ‫نمیتونم ببافم. 1099 01:08:56,250 --> 01:08:57,833 ‫نخِ مامان! 1100 01:08:59,541 --> 01:09:01,833 ‫- ایول! ‫- پیداشون کردیم. 1101 01:09:10,166 --> 01:09:11,541 ‫اون نخ رو دنبال کن! 1102 01:09:12,541 --> 01:09:14,250 ‫محکم بشینید ویلابی‌ها! 1103 01:09:15,416 --> 01:09:16,916 ‫هیچی نمیبینم. 1104 01:09:19,916 --> 01:09:21,666 ‫هیچی دیده نمیشه. 1105 01:09:22,791 --> 01:09:24,000 ‫سلوم به روی ماهت. 1106 01:09:24,083 --> 01:09:26,583 ‫ایول داری جین. 1107 01:09:27,791 --> 01:09:29,541 ‫وای نه! سوختـمون داره تموم میشه! 1108 01:09:34,416 --> 01:09:35,750 ‫بارنبی‌ها، موضوع چیه؟ 1109 01:09:35,833 --> 01:09:38,208 ‫- ارتفاع بگیر و ادامه بده. ‫- به رنگین کمون‌های بیشتری نیاز داریم. 1110 01:09:45,083 --> 01:09:47,000 ‫سریعتر بچه‌ها! 1111 01:09:47,083 --> 01:09:51,208 ‫رنگین‌کمون. رنگین‌کمون. رنگین‌کمون. رنگین‌کمون. 1112 01:09:53,416 --> 01:09:55,583 ‫تا ته گاز بده! 1113 01:09:55,666 --> 01:09:59,291 ‫رنگین‌کمون. رنگین‌کمون. رنگین‌کمون! 1114 01:10:08,000 --> 01:10:09,458 ‫ 1115 01:10:09,541 --> 01:10:12,916 ‫غیرقابل‌صعود اما غیرقابل‌پرواز نه. 1116 01:10:18,208 --> 01:10:22,291 ‫ببینید! نخ دقیقا تا... 1117 01:10:24,708 --> 01:10:25,916 ‫وای نه! 1118 01:10:26,000 --> 01:10:28,750 ‫شبیه یه گورستونه. 1119 01:10:35,583 --> 01:10:37,416 ‫عجله کنید! 1120 01:10:43,500 --> 01:10:45,083 ‫باید همینجاها باشن. 1121 01:10:46,583 --> 01:10:48,583 ‫- پراکنده شید. ‫- پراکنده میشیم. 1122 01:10:49,291 --> 01:10:53,791 ‫درخت. درخت. 1123 01:10:53,875 --> 01:10:55,875 ‫- اینجاهم درختـه. ‫- یه درختِ دیگه. 1124 01:10:56,625 --> 01:10:57,666 ‫هیچ اثری ازشون نیست. 1125 01:11:03,666 --> 01:11:06,750 ‫غیرممکنـه! 1126 01:11:07,458 --> 01:11:10,166 ‫اگه پیداشون نکنیم همه اینجا ‫از سرما منجمد میشیم. 1127 01:11:12,791 --> 01:11:14,041 ‫یه چیزی میشنوم. 1128 01:11:14,125 --> 01:11:15,517 ‫منم همینطور. واقعا یه چیزی میشنوم. 1129 01:11:15,541 --> 01:11:17,000 ‫یه چیزه یا چندتا چیزه؟ 1130 01:11:21,458 --> 01:11:24,583 ‫هم یه چیزه هم چندتا چیزه. بریم! 1131 01:11:30,791 --> 01:11:32,791 ‫- درخت نیست! ‫- مامان بابان! 1132 01:11:32,875 --> 01:11:35,166 ‫بوسه‌شون همچنان گرمـه. 1133 01:11:35,250 --> 01:11:38,000 ‫گرم کننده، آتیش. 1134 01:11:58,000 --> 01:11:59,500 ‫بجنبید. بجنبید. 1135 01:12:02,958 --> 01:12:06,083 ‫ما مامان بابا داریم. 1136 01:12:06,166 --> 01:12:07,625 ‫- یه مامانی ‫- و یه بابایی 1137 01:12:07,708 --> 01:12:12,208 ‫بچه‌ها؟ ‫برگشتیم خونه پدرجان؟ 1138 01:12:12,291 --> 01:12:16,708 ‫نه عزیزکم. روی کوهِ بلندیـم. 1139 01:12:16,791 --> 01:12:19,000 ‫ما اومدیم که نجاتتون بدیم. 1140 01:12:19,083 --> 01:12:21,083 ‫نجاتمون بدید؟ مارو؟ 1141 01:12:21,166 --> 01:12:22,375 ‫اما چطوری؟ 1142 01:12:22,458 --> 01:12:25,166 ‫- ما میدونستیم که کجا دارید میرید. ‫- ما فرستادیمتون که برید. 1143 01:12:25,250 --> 01:12:26,810 ‫آژانسِ هواپیماییِ نکوهیده 1144 01:12:26,875 --> 01:12:27,875 ‫بروشور؟ 1145 01:12:27,958 --> 01:12:33,416 ‫خدای من! این کارِ شما بود؟ 1146 01:12:33,500 --> 01:12:37,291 ‫ما میخواستیم که خودمون رو یتیم کنیم. 1147 01:12:37,375 --> 01:12:39,625 ‫- اما اشتباه میکردیم ‫- خیلی اشتباه 1148 01:12:39,708 --> 01:12:41,125 ‫وایِ من 1149 01:12:41,625 --> 01:12:44,625 ‫ببینید، ما خونواده محشری نیستیم، 1150 01:12:44,708 --> 01:12:46,583 ‫اصلا یه خونواده خوب هم نیستیم. 1151 01:12:46,666 --> 01:12:49,291 ‫اما برای خارج شدن از این کوه ‫بلند به ما نیاز دارید، 1152 01:12:49,375 --> 01:12:52,958 ‫و وقتی هم که رسیدیم پایین، بهتون نیاز ‫داریم تا بتونیم در کنار هم بمونیم. 1153 01:12:55,166 --> 01:13:01,166 ‫مجبور نیستید که مارو دوست داشته باشید، ‫اما میشه دوباره مامان بابای ما باشید؟ 1154 01:13:02,833 --> 01:13:04,166 ‫خواهش میکنیم 1155 01:13:05,166 --> 01:13:11,083 ‫وای پدر، شاید اشتباه میکردیم. ‫میتونیم بهتر هم باشیم. 1156 01:13:11,166 --> 01:13:13,958 ‫بکنیم؟ بخاطر عشق. 1157 01:13:14,041 --> 01:13:15,041 ‫بخاطر عشق 1158 01:13:27,750 --> 01:13:29,583 ‫از سر راهـم برید کنار! 1159 01:13:29,666 --> 01:13:31,750 ‫اون ماشین رو میبینی؟ 1160 01:13:31,833 --> 01:13:34,375 ‫عاشق اینم که پرواز کنم. 1161 01:13:34,458 --> 01:13:36,666 ‫بدو مادر. با تندترین سرعت بدو. 1162 01:13:36,750 --> 01:13:38,309 ‫انتظار چنین چیزی رو نداشتم. 1163 01:13:38,333 --> 01:13:40,642 ‫- لباسِ دویدنـم رو نیاوردم. ‫- یه تکونی به خودت بده. 1164 01:13:40,666 --> 01:13:43,791 ‫اومدم پدر! ‫پیش به سوی ماجراجویی! 1165 01:13:54,125 --> 01:13:57,041 ‫از کجا یاد گرفتی که اینو برونی مادر؟ 1166 01:13:57,125 --> 01:13:58,916 ‫فکر کردم که تو داری میرونیش عزیزکم. 1167 01:13:59,000 --> 01:14:02,000 ‫متاسفانه، پدرومادر ویلابی‌ها ‫کاملا، به شدت، 1168 01:14:02,083 --> 01:14:04,583 ‫این پدال‌ها چیکار میکنن؟ 1169 01:14:04,666 --> 01:14:08,916 ‫...و مطلقا خودخواه باقی موندن. 1170 01:14:09,000 --> 01:14:09,916 ‫وای عزیزم 1171 01:14:28,708 --> 01:14:31,250 ‫ 1172 01:14:33,458 --> 01:14:35,041 ‫شانسی وجود داره که زنده مونده باشن؟ 1173 01:14:36,166 --> 01:14:38,416 ‫فکر نمیکنم 1174 01:14:43,208 --> 01:14:47,791 ‫اوه نه، همه‌ی اون اراده و تصور 1175 01:14:48,333 --> 01:14:53,208 ‫اصلا مهم نیست که تو چقدر آدم خوبی ‫هستی، نه؟ دنیا جای خیلی سردیـه. 1176 01:14:54,375 --> 01:14:56,541 ‫باید گرم بمونیم. 1177 01:14:56,625 --> 01:14:57,625 ‫وای تیم 1178 01:15:00,333 --> 01:15:01,750 ‫منجمد شده 1179 01:15:01,833 --> 01:15:03,208 ‫رسما منجمد شده 1180 01:15:03,291 --> 01:15:04,809 ‫- گرما! ‫- گرما رو بگیر. 1181 01:15:04,833 --> 01:15:06,625 ‫نه! بارنبی‌ها! نه! کنار هم بمونید! 1182 01:15:07,208 --> 01:15:09,541 ‫گرما دیگه نیست. 1183 01:15:09,625 --> 01:15:11,666 ‫حالا چیکار کنیم تیم؟ 1184 01:15:15,500 --> 01:15:16,708 ‫نخ! 1185 01:15:16,791 --> 01:15:20,000 ‫تا بالا دنبالش اومدیم، حالا ‫تا پایین دنبالش میریم. 1186 01:15:20,083 --> 01:15:24,041 ‫تیم! برگرد! خواهش میکنم! ‫ما باید... 1187 01:15:31,291 --> 01:15:33,125 ‫نه! 1188 01:15:36,958 --> 01:15:38,791 ‫بی‌نتیجه‌ست. 1189 01:15:38,875 --> 01:15:40,375 ‫برگرد. 1190 01:15:42,375 --> 01:15:44,416 ‫سرده 1191 01:15:45,041 --> 01:15:47,625 ‫پلیور 1192 01:15:48,291 --> 01:15:49,916 ‫نه 1193 01:15:53,541 --> 01:15:58,333 ‫یه پیشنهادِ آخر 1194 01:16:11,125 --> 01:16:12,791 ‫- یه چیزی شنیدم ‫- منم همینطور 1195 01:16:16,791 --> 01:16:22,375 ‫♪ از میان آینه، بر بالای دیوار ♪ 1196 01:16:22,458 --> 01:16:23,333 ‫جین؟ 1197 01:16:23,416 --> 01:16:27,375 ♪ به دنبال چیزی جدید میگردم ♪ 1198 01:16:30,541 --> 01:16:32,916 ♪ از خواب بیدار شو ♪ 1199 01:16:33,000 --> 01:16:35,625 ♪ گذشته رو فراموش کن ♪ 1200 01:16:35,708 --> 01:16:39,125 ♪ تو در پایان رنگین کمونی ♪ 1201 01:16:40,583 --> 01:16:44,708 ♪ چه چیزی‌ست، یک پیام آشنا؟ ♪ 1202 01:16:46,166 --> 01:16:50,875 ♪ ما همه نقش خودمون رو توی ‫یک جعبه‌ی پُر از سوراخ داریم ♪ 1203 01:16:51,875 --> 01:16:53,041 ‫ 1204 01:16:53,125 --> 01:16:57,416 ♪ وقتیـکه آینده گمشده‌ست و ‫مسیرهای پیش رو فتح شده‌ست ♪ 1205 01:16:57,958 --> 01:17:01,791 ♪ من میدونم که کجا خواهم بود ♪ 1206 01:17:05,500 --> 01:17:10,833 ♪ در طی پستی‌ها و بلندی‌ها در ‫کنارت خواهم ماند ♪ 1207 01:17:10,916 --> 01:17:15,750 ♪ نیازی به خداحافظی نیست چرا ‫که حالا من روشنایی رو میبینم ♪ 1208 01:17:15,833 --> 01:17:21,541 ♪ وقتیکه آسمون خاکستری میشه و ‫حرفی برای گفتن نمیمونه ♪ 1209 01:17:21,625 --> 01:17:27,833 ♪ در پایانِ روز، من تورا انتخاب خواهم کرد ♪ 1210 01:17:31,583 --> 01:17:32,875 ‫جین؟ 1211 01:17:34,791 --> 01:17:35,791 ‫و تو 1212 01:17:37,000 --> 01:17:38,333 ‫و تو 1213 01:17:39,458 --> 01:17:41,541 ‫و تو هم همینطور گربه 1214 01:17:43,458 --> 01:17:49,958 ♪ من تورا انتخاب خواهم کرد ♪ 1215 01:17:53,625 --> 01:17:56,916 ‫ممنونم جین 1216 01:18:06,916 --> 01:18:08,375 ‫ممنون 1217 01:18:20,166 --> 01:18:23,000 ‫غم‌انگیزـه 1218 01:18:24,375 --> 01:18:27,958 ‫اما به یاد داشته باشید که ‫این یک داستانِ قدیمیـه، 1219 01:18:28,041 --> 01:18:31,833 ‫و بخاطر همین هم ‫نمیتونه اینطوری تموم بشه، میتونه؟ 1220 01:18:31,916 --> 01:18:34,083 ‫ 1221 01:18:45,125 --> 01:18:47,166 ‫روث؟ 1222 01:18:47,250 --> 01:18:49,041 ‫یه جایروکوپرِ سوئیسیـه. 1223 01:18:49,125 --> 01:18:50,434 ‫یه دربازکن. 1224 01:18:50,458 --> 01:18:52,166 ‫یه سربازکنـه 1225 01:18:52,250 --> 01:18:53,708 ‫پیچش لیکتی! 1226 01:18:53,791 --> 01:18:57,000 ‫- استخونی ‫- پرستار؟ 1227 01:18:57,083 --> 01:18:59,500 ‫بعد از همه چیزهایی که پشت ‫سر گذاشتیم، ترکمون میکنی؟ 1228 01:18:59,583 --> 01:19:01,708 ‫اما چطوری پیدامون کردی؟ 1229 01:19:01,791 --> 01:19:03,708 ‫ما رنگین کمون رو توی طوفان دنبال کردیم. 1230 01:19:03,791 --> 01:19:05,791 ‫بعدش روث صدای آوازتون رو شنید. 1231 01:19:08,333 --> 01:19:11,041 ‫صدای آهنگـم رو شنیدی؟ 1232 01:19:11,125 --> 01:19:13,625 ‫زیبا بود جین 1233 01:19:14,333 --> 01:19:16,708 ‫مطمئنم که خونواده‌ات عاشقش شدن. 1234 01:19:16,791 --> 01:19:18,416 ‫حرف خونواده شد، کجا هستن؟ 1235 01:19:18,500 --> 01:19:20,583 ‫میخوام بهشون بگم که ‫چه بچه‌های محشری دارن. 1236 01:19:20,666 --> 01:19:22,708 ‫بالنِ ژیگولمون رو دزدیدن. 1237 01:19:22,791 --> 01:19:24,416 ‫خونواده‌ی خیلی بدی داریم. 1238 01:19:24,500 --> 01:19:25,958 ‫منظورت اینه که داشتیم. 1239 01:19:26,041 --> 01:19:28,583 ‫ما یتیم شدیم رسما. 1240 01:19:28,666 --> 01:19:30,500 ‫چی؟ 1241 01:19:30,583 --> 01:19:31,625 ‫هیچ مامان بابایی نداریم 1242 01:19:31,708 --> 01:19:34,416 ‫- خونه‌ای نداریم. ‫- هیچ جایی برای رفتن نداریم. 1243 01:19:34,500 --> 01:19:35,916 ‫همش رو از دست دادیم. 1244 01:19:37,125 --> 01:19:38,958 ‫اما همدیگه رو داریم. 1245 01:19:39,916 --> 01:19:45,708 ‫ببینید، ما یه بالنِ ژیگول رو ‫بر فراز اقیانوس به پرواز درآوردیم، 1246 01:19:46,291 --> 01:19:48,250 ‫غیرقابل‌صعود رو صعود کردیم. 1247 01:19:48,333 --> 01:19:50,958 ‫- واقعا که صعور نکردیم. ‫- میدونم اما سخنرانیِ قشنگیـه. 1248 01:19:51,041 --> 01:19:55,041 ‫پس تا وقتیـکه کنار هم بمونیم، ‫مشکلی برامون پیش نمیاد. 1249 01:19:55,791 --> 01:19:57,500 ‫با یا بدونِ مامان بابا 1250 01:20:05,833 --> 01:20:07,291 ‫اگه... 1251 01:20:07,375 --> 01:20:09,458 ‫ما یه خونواده بشیم چی؟ 1252 01:20:10,208 --> 01:20:11,666 ‫سلام مامانی 1253 01:20:13,416 --> 01:20:16,500 ‫من که پایه‌ام! 1254 01:20:16,583 --> 01:20:19,875 ‫منم همینطور! 1255 01:20:19,958 --> 01:20:24,166 ‫فرمانده ما رو از اینجا ببر. ‫برای احساساتی شدن خیلی سرده. 1256 01:20:24,250 --> 01:20:25,708 ‫باباجون ژیگول! 1257 01:20:28,458 --> 01:20:31,250 ‫چرا از هلیکوپتر استفاده نمیکنیم؟ 1258 01:20:31,333 --> 01:20:34,791 ‫ما به هلیکوپتر نیازی نداریم، ‫ما خونواده‌ایم. 1259 01:20:39,083 --> 01:20:40,875 ‫خیله‌خب، یه کمی عجیبـه، درسته؟ 1260 01:20:40,958 --> 01:20:43,083 ‫اما در پایان به اینجا رسیدیم. 1261 01:20:43,166 --> 01:20:46,000 ‫اراده، تصور و امید 1262 01:20:46,083 --> 01:20:48,625 ‫بهتون که گفتم یه داستانِ ‫خوب رو تشخیص میدم. 1263 01:20:48,708 --> 01:20:51,291 ‫بهترین داستان‌ها سختتـرین ‫اتفاقات رو دارن، میدونید؟ 1264 01:20:55,875 --> 01:20:58,625 ‫پُرپشت نیست. 1265 01:20:58,708 --> 01:21:00,916 ‫بااینجال یه سیبیلـه. 1266 01:21:01,000 --> 01:21:02,434 ‫فکر کنم بدونیم این یعنی چی، ‫درست میگم تیم؟ 1267 01:21:02,458 --> 01:21:05,291 ‫ما دیگه کارای خفن نمیکنیم، 1268 01:21:05,375 --> 01:21:06,916 ‫بعد از اون اتفاقی که افتاد. 1269 01:21:07,000 --> 01:21:08,708 ‫سیبیل 1270 01:21:10,083 --> 01:21:11,583 ‫خب اگه توهم جو میخوردی تیم... 1271 01:21:11,666 --> 01:21:13,750 ‫الان همه جات مو داشتی. 1272 01:21:13,833 --> 01:21:16,375 ‫شاید تیمِ بدون مو یه چیز جدیدی میخواد. 1273 01:21:16,958 --> 01:21:19,291 ‫من بهش میگم رولت گوشتِ ملناف! 1274 01:21:19,375 --> 01:21:20,500 ‫ 1275 01:21:21,666 --> 01:21:22,767 ‫- روث ‫- نه، نه 1276 01:21:22,791 --> 01:21:25,333 ‫ 1277 01:21:25,416 --> 01:21:28,750 ‫ببین تیم، روث یه سیبیلِ گوشتی داره. 1278 01:21:29,791 --> 01:21:30,916 ‫ویلابی 1279 01:21:33,416 --> 01:21:37,333 ‫نگاهشون کنید، خونواده‌ای تماما ناقص 1280 01:21:37,416 --> 01:21:40,291 ‫اما بااینکه همه‌چیزهایی که میخواستن ‫رو بدست نیاوردن... 1281 01:21:40,375 --> 01:21:41,500 ‫اینم از این! 1282 01:21:41,583 --> 01:21:43,333 ‫...چیزی که بهش نیاز داشتن رو بدست آوردند. 1283 01:21:43,416 --> 01:21:46,375 ‫گمونم همه ما به عشق نیاز داریم. حتی من. 1284 01:21:48,000 --> 01:21:49,666 ‫عاشقِ سیبیلـمم! 1285 01:21:49,750 --> 01:21:52,958 ‫میبینید؟ ‫از اینجا به بعد خوشحال به زندگیشون ادامه دادن. 1286 01:21:53,791 --> 01:21:57,333 ‫که بیشتر از اون چیزیِ که میتونم بگم برای... ‫خودتون میدونید. 1287 01:22:07,541 --> 01:22:12,791 ‫وای قندعسلـم، عاشقِ اینـم ‫که دنیا رو با تو بگردم. 1288 01:22:12,875 --> 01:22:14,583 ‫حتی جاهای خیسـش رو 1289 01:22:15,916 --> 01:22:19,666 ‫هیچ چیزی جلوی مارو برای ‫ماجراجویی نمیگیره مادر. 1290 01:22:24,541 --> 01:22:25,583 ‫وای عزیز 1291 01:22:25,607 --> 01:22:35,607 ‫‫~ مترجم: iredprincess ~ ‫« سوم اردیبهشت ماهِ سال 99 » 1292 01:22:35,631 --> 01:22:45,631 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال 30nama.com 1293 01:30:33,416 --> 01:30:36,125 ‫چیه؟ اونجوری بهم نگاه نکنید. 1294 01:30:36,149 --> 01:30:37,349 ‫حال به هم زن نیست. 1295 01:30:37,373 --> 01:30:39,373 ‫من اینجوری تمیز میکنم. 1296 01:30:39,597 --> 01:30:41,297 ‫همه چیز رو.