1 00:00:29,165 --> 00:00:31,925 بله 2 00:00:37,245 --> 00:00:41,125 اها، اومدی. بیا تو 3 00:00:41,205 --> 00:00:46,485 دارم برای مراسم ویژه فردا تمرین میکنم و یه مطران لازم دارم 4 00:00:54,085 --> 00:00:57,765 بهم افتخار میدی؟ از اینجا 5 00:01:02,965 --> 00:01:05,845 "اعلیحضرت آماده‌ی سوگند یاد کردن هستند؟" 6 00:01:07,165 --> 00:01:08,165 ...من 7 00:01:10,565 --> 00:01:11,565 آماده‌ـم 8 00:01:12,725 --> 00:01:15,645 ...آیا از پیمان خود حراست و در اعتقاد به آن را" 9 00:01:16,925 --> 00:01:18,005 ..."راسـ 10 00:01:23,365 --> 00:01:25,845 اها. راسِخ 11 00:01:25,925 --> 00:01:31,845 یعنی... پیمانی ببندی که هرگز... نتونی بشکونیش 12 00:01:32,765 --> 00:01:35,965 درواقع میشه پیمانی مقدس 13 00:01:37,165 --> 00:01:38,925 !بفرمایین 14 00:01:40,965 --> 00:01:44,485 منتظرتونیم، قربان - هنوز نه، تامی - 15 00:01:45,605 --> 00:01:49,045 حتی به بخش تدهین هم نرسیـدیم [مسح یا روغن مالی با روغن مقدس برای کاهنان و پادشاهان] 16 00:01:49,125 --> 00:01:53,365 ...باید تدهینم کنی، وَاِلّا نمی‌تونم 17 00:01:55,965 --> 00:01:56,965 پادشاه بشم 18 00:01:59,125 --> 00:02:00,365 متوجهی؟ 19 00:02:02,245 --> 00:02:04,765 ،وقتی روغن مقدس من رو لمس میکنه 20 00:02:06,325 --> 00:02:10,445 من... تغییر میکنم 21 00:02:12,405 --> 00:02:17,845 پیوندی ناگسستنی من رو مستقیما به درگاه احدیت وصل میکنه 22 00:02:20,365 --> 00:02:22,725 و برای... برای همیشه تغییر میکنم 23 00:02:25,325 --> 00:02:26,565 به آستان خداوند مقید میشم 24 00:02:28,485 --> 00:02:33,365 این مهم‌ترین بخش کُلِّ مراسمه 25 00:02:34,645 --> 00:02:38,325 پس بهتره تمرینش کنیم، مگه نه، مطران؟ 26 00:02:42,285 --> 00:02:46,165 دستانت، با روغن مقدس تدهین میشوند" 27 00:02:52,285 --> 00:02:56,165 سینه‌ات، با روغن مقدس تدهین میشود 28 00:03:08,125 --> 00:03:12,365 سرت، با روغن مقدس تدهین میشود 29 00:03:14,205 --> 00:03:18,685 "همانگونه که پادشاهان، کشیشان و پیامبران تدهین شدند 30 00:03:29,085 --> 00:03:33,565 یا خدا. واقعا خیلی سنگین‌ـه - 2200گِرَم‌ـه، قربان - 31 00:03:34,645 --> 00:03:39,125 منظورم به وزن نمادینش نبود، میگیری؟ 32 00:03:51,685 --> 00:03:55,000 همون صحنه‌‌ای‌ـه که امیدوار بودم هرگز نبینمش 33 00:04:35,925 --> 00:04:38,045 به این راحتی‌ای که به نظر میاد هم نیست 34 00:04:39,885 --> 00:04:41,965 پادشاه هم دقیقا همینو گفت 35 00:04:44,245 --> 00:04:45,245 یادمه 36 00:04:48,525 --> 00:04:52,405 میشه چند روزی قرضش بگیرم؟ 37 00:04:52,485 --> 00:04:53,725 فقط محض تمرین 38 00:04:54,805 --> 00:04:57,645 قرضش بگیرین، خانم؟ از کی؟ 39 00:04:58,725 --> 00:05:02,085 اگر مالِ شما نیست، پس برای کیه؟ 40 00:05:03,964 --> 00:05:13,964 ▶️تـي وـي وُرلـد » با افـتـخـار تـقـديـم مـي‌کـنـد »◀️ Ali99 & H1tman007 ✅ 42 00:06:31,525 --> 00:06:32,565 ساکت باش، انا 43 00:06:33,765 --> 00:06:34,765 آماده‌این؟ 44 00:06:41,845 --> 00:06:44,965 چشماتونو ببـندین، و تا وقتی نگفتم بازشون نکنین 45 00:06:52,885 --> 00:06:56,365 میدونین دوک کجاست؟ - اعلیحضرت رفتن پرواز، خانم - 46 00:06:56,445 --> 00:06:58,005 بابایی؟ 47 00:06:58,085 --> 00:06:59,085 دوباره؟ 48 00:07:04,725 --> 00:07:06,285 خب، روز سرنوشت‌ساز کِی ـه؟ 49 00:07:07,765 --> 00:07:09,965 آزمون خلبانی؟ دو هفته دیگه 50 00:07:10,925 --> 00:07:14,085 طبق معمول دنبال رکوردی؟ - بله. فقط اگر 51 00:07:14,165 --> 00:07:18,405 کار دیگه‌ای نداشته باشم - پس قراره از من بدت بیاد - 52 00:07:18,485 --> 00:07:19,645 چرا؟ 53 00:07:19,725 --> 00:07:21,845 میخوام تویِ یه زمینه‌ای بهم کمک کنی 54 00:07:21,925 --> 00:07:23,845 لابد کارت حسابی مهمه که منو از سریع‌ترین پرواز 55 00:07:23,925 --> 00:07:26,765 در طول تاریخ هوانوردی بریتانیا اغفال میکنه 56 00:07:26,845 --> 00:07:30,685 مهمه. میخوام به هیئت مشاوره‌ی مراسم تاج‌گذاریِ من ملحق بشی 57 00:07:33,485 --> 00:07:37,205 در چه مقامی؟ - بعنوان رئیس هیئت مشاوره - 58 00:07:37,285 --> 00:07:40,725 ولی هیئت همین الانشم رئیس داره. برنارد 59 00:07:40,805 --> 00:07:44,005 از دوک نورفُلک میخوام که بهت یه مقام بده 60 00:07:44,085 --> 00:07:46,965 میخوام اعتمادم رو بهت علناً اظهار کنم 61 00:07:47,045 --> 00:07:49,725 لازم نیست منو رئیس کنی - رئیست نمیکنم - 62 00:07:49,805 --> 00:07:51,685 چرا، همینکارو میکنی. بهم احساس ترحم داری 63 00:07:51,765 --> 00:07:54,005 و محض حفظ ظاهر، بهم یه سِمَت میدی 64 00:07:54,085 --> 00:07:55,605 نه، اینطوری نیست 65 00:07:55,685 --> 00:07:58,165 فقط به این فکر میکردم که چقدر دوست دارم زمان بیشتری رو با هم بگذرونیم 66 00:07:58,245 --> 00:08:00,605 منظورت چیه؟ ما کُل زمان رو با هم سپری میکنیم 67 00:08:00,685 --> 00:08:04,645 نه، اینجوری نیست. تو همیشه یا در حال پروازی، یا داری با غریبه‌ها ناهار میخوری 68 00:08:04,725 --> 00:08:07,725 فقط چند ساعت توی هفته‌ـست، عزیزم بگذریم، انتظار داری چیکار کنم؟ 69 00:08:07,805 --> 00:08:10,045 ول بچرخم و وقتی داری ملکه‌وار امر و نهی میکنی چشم‌انتظارت باشم؟ 70 00:08:10,125 --> 00:08:12,925 امر و نهی ملکه‌وار؟ - بله. مثل ملکه امر و نهی کردن - 71 00:08:13,005 --> 00:08:14,725 شاید برای همین ملکه‌وار امر و نهی کردن کمکتو بخوام 72 00:08:14,805 --> 00:08:17,725 آها، همونجوری که قبلا با تملق‌ ازم خواستی کاخ کلارنس رو از نو تزئین کنم؟ 73 00:08:17,805 --> 00:08:21,005 خب، اون کار رو خیلی خوب انجام دادی - حس نازک‌نارنجی بودن رو دارم - 74 00:08:21,085 --> 00:08:23,325 همش دارم درباره پارچه سازنده پرده‌ها و تابلو‌های نقاشی یکی به دو میکنم 75 00:08:23,405 --> 00:08:25,645 راستش، اینم یه جور امر و نهی ملکه‌وارـه 76 00:08:35,445 --> 00:08:37,500 این سِمَت مستلزم چه وظایفی میشه؟ 77 00:08:38,125 --> 00:08:41,245 خب، به لحاظ ساختاری، دوک نورفُلک 78 00:08:41,325 --> 00:08:44,725 نمایش رو اداره میکنه، محل‌های استقرار و حرکت دسته‌جمعی مردم رو 79 00:08:44,805 --> 00:08:47,485 زیرنظر داره، ولی بعنوان رئیس هیئت مشاوره 80 00:08:47,565 --> 00:08:52,005 روی ایده‌ها نظر میدی، بهشون ایده میدی، رهبریشون میکنی 81 00:08:52,085 --> 00:08:54,485 اونا گوششون به من بدهکار نیست همون پیرمردهای خسته کننده؟ 82 00:08:54,565 --> 00:08:56,085 همون سیبیلوها؟ حالشون از من بهم میخوره 83 00:09:01,245 --> 00:09:03,565 حالشون از تو بهم نمیخوره - میخوره - 84 00:09:04,525 --> 00:09:06,165 باهام مثل یه اجنبی رفتار میکنند 85 00:09:07,365 --> 00:09:10,445 مثل یه نخودی. همه باهام همینجورن 86 00:09:26,205 --> 00:09:31,085 یا مُزد تموم یا منت. اینا شرایط من هستن 87 00:09:36,765 --> 00:09:37,965 خیلی خُب 88 00:09:39,165 --> 00:09:42,485 ولی دیوانه‌وار عمل نکن 89 00:09:42,565 --> 00:09:45,725 یعنی چی؟ - یعنی دیوانه‌وار عمل نکن - 90 00:09:48,125 --> 00:09:49,885 ناسلامتی تاج‌گذاری‌ـه 91 00:09:49,965 --> 00:09:52,365 کاری‌ـه که هزار سال قدمت داره 92 00:09:53,885 --> 00:09:57,485 بعضی چیزها رو نمیشه عوض کرد - بله، بله، بله، صحیح - 93 00:10:11,845 --> 00:10:13,325 کِی اساس کِشی کردین؟ 94 00:10:13,405 --> 00:10:16,525 ،مالکیت اینجا دست شهر پاریسه، میدونی 95 00:10:16,605 --> 00:10:20,205 و خوشبحتانه شهر با رأفت گذاشت که ما در ازای اجاره‌ی ناچیزی 96 00:10:20,285 --> 00:10:22,525 صاحب خونه بشیم 97 00:10:22,605 --> 00:10:24,725 پس با اتمام تابستون اساس کشی کردیم 98 00:10:24,805 --> 00:10:25,805 خانم...؟ 99 00:10:25,885 --> 00:10:28,205 باید حسابی ذوق‌زده باشین، علیاحضرت 100 00:10:28,285 --> 00:10:30,565 علیاحضرت نه - اُه - 101 00:10:30,645 --> 00:10:33,685 به مذاقشون خوش نمیاد - فقط بهم بگو بانوی دوک - 102 00:10:33,765 --> 00:10:36,565 علیاحضرت هم نه، همون خانم بگین 103 00:10:38,165 --> 00:10:41,485 خانم؟ - "یا "عالیجناب - 104 00:10:44,165 --> 00:10:46,325 چی باعث شد این خونه خاص رو انتخاب کنین؟ 105 00:10:46,405 --> 00:10:48,685 ۸٫100متر مربع پارک داره که بهمون حریم خصوصی میده 106 00:10:49,365 --> 00:10:52,325 و اندازش یعنی دوک و من بالاخره میتونیم درست حسابی مهمون‌داری کنیم 107 00:10:52,405 --> 00:10:54,405 و با این کار کلی کیف میکنیم 108 00:10:54,485 --> 00:10:56,965 بانوی دوک توی این کار اوستاـه 109 00:10:57,045 --> 00:10:59,285 گمونم سردبیرمون پذیرفتن که شما بعنوان بخشی از معامله 110 00:10:59,365 --> 00:11:02,365 چند تا پیشنهاد برای جلب توجه مهمون‌ها به خوانندگان مجله‌ـمون بدین؟ 111 00:11:03,205 --> 00:11:06,885 دراین باره توافق کردیم؟ - بله، عزیزم، آره. مبلغ بیشتریُ پرداختن - 112 00:11:08,725 --> 00:11:10,765 خب. لبخند مفتخرانه بزنین 113 00:11:12,325 --> 00:11:13,325 عالیـه 114 00:11:14,485 --> 00:11:17,125 ،علیرغم اینکه سابقه عضویت در نیروی دریاییُ داشتم 115 00:11:17,205 --> 00:11:20,365 ،توجه چندانی به ریزه‌کاری‌ها یا بوی اجسام ندارم 116 00:11:20,445 --> 00:11:24,205 ولی یه صابون خوب کوبیده‌شده‌ی ممتاز رو دوست دارم 117 00:11:28,165 --> 00:11:31,525 درباره نوع لباس پوشیدن برای جوون‌های چه توصیه‌هایی دارین؟ 118 00:11:31,605 --> 00:11:35,965 مُدش مهم نیست، یه کت و شلوار خوش دوخت از یه پارچه اعلاء 119 00:11:36,045 --> 00:11:37,725 شما رو به همه جا میرسونه 120 00:11:40,125 --> 00:11:41,965 شما هم دنبال همچین چیزی هستین دیگه؟ 121 00:11:46,925 --> 00:11:48,805 تو خیلی خوش‌شانسی 122 00:11:48,885 --> 00:11:53,445 نمیذاره هیچ کسی واردِ اینجا، اتاق خصوصیش بشه. یه عالمه راز این تو ئـه 123 00:11:53,525 --> 00:11:56,965 راز نه، عزیزم. خاطرات. خاطرات گرانبهایی این توـه 124 00:12:00,125 --> 00:12:03,125 هر روز اندک لحظاتی میام اینجا 125 00:12:03,205 --> 00:12:08,005 تا در بحر تفکر فرو برم و خاطراتُ به یاد بیارم 126 00:12:08,085 --> 00:12:13,285 یا خدا. بگ‌پایپ، هم دارین؟ - آره، هر از گاهی مینوازم - [آلت موسیقی ویژه‌ی اسکاتلند] 127 00:12:13,365 --> 00:12:14,965 وقتی دلش برای خونه تنگ میشه 128 00:12:16,845 --> 00:12:20,085 صندلی راحتی مورد علاقم 129 00:12:20,165 --> 00:12:22,565 و کیف اسناد؟ - جعبه‌ـست - 130 00:12:24,205 --> 00:12:29,765 فرمانروا، روزانه یه جعبه قرمز از سمت دولت دریافت میکنه 131 00:12:30,725 --> 00:12:36,405 که مقالات دولتی، کسب‌و‌کار روز و مواردی که نیاز به موافقت سلطنتی دارن داخلش هست 132 00:12:36,485 --> 00:12:43,245 این آخرین جعبه‌ای‌ـه که بعنوان پادشاه گرفتم که برگه‌های استعفاـم هم داخلش هست 133 00:12:44,845 --> 00:12:49,165 و در تمام این عکس‌ها بعنوان پادشاه، تاج پادشاهی سرتون نیست 134 00:12:49,245 --> 00:12:52,565 چرا اینطوره؟ - خب، اصلاً کارم به اون مرحله نرسید - 135 00:12:58,685 --> 00:13:01,045 هیچ وقت تاجگذاری نکردم 136 00:13:07,045 --> 00:13:12,165 یادم رفت بگم، امروز یه تماس از سمت آقای جان ویر داشتم 137 00:13:13,045 --> 00:13:16,165 کی؟ - پزشک مادرم - 138 00:13:17,565 --> 00:13:22,605 بهم گفت که، به نظر اون، مادرم روزهای آخر عمرشو سپری میکنه 139 00:13:23,885 --> 00:13:26,005 و من و خواهرم باید راهی اونجا بشیم 140 00:13:27,405 --> 00:13:28,525 همراه من؟ 141 00:13:32,165 --> 00:13:33,205 احتمالا بهتره بدون تو بِرم 142 00:13:39,005 --> 00:13:40,565 حتی اگر مادرت بمیره؟ 143 00:13:42,685 --> 00:13:44,165 بیا امیدوارم باشیم بمیره 144 00:13:46,285 --> 00:13:47,965 تحمل دوبار اونجا رفتنُ ندارم 145 00:13:49,365 --> 00:13:51,565 باید شجاع باشم 146 00:13:54,085 --> 00:13:55,845 عزیز دلم 147 00:14:01,845 --> 00:14:02,885 و بدون تو راهیِ 148 00:14:04,445 --> 00:14:06,165 لندن ملالت‌آور بشم 149 00:14:08,405 --> 00:14:09,765 لندن ظالمانه 150 00:14:11,725 --> 00:14:13,725 لندن جهنمی 151 00:14:26,405 --> 00:14:27,885 سکس کنیم؟ 152 00:14:44,325 --> 00:14:46,885 جناب پیشکار اعظم، جناب پیشکار 153 00:14:46,965 --> 00:14:50,965 مباشر کل هیئت دیپلماتیک و بازرس حسابرسی، علیاحضرت 154 00:14:52,005 --> 00:14:54,725 ازتون خواستم به ملاقاتم بیاین چون تصمیمی راجع به 155 00:14:54,805 --> 00:14:56,565 ،هیئت تاج‌گذاری گرفتم 156 00:14:57,325 --> 00:15:01,205 که بر اساس اون میخوام همسرم رئیس هیئت بشه 157 00:15:06,205 --> 00:15:11,165 ممکن نیست، خانم هیئت فقط باید یه رئیس داشته باشه 158 00:15:11,245 --> 00:15:14,485 تا اونجایی که خبر دارم، من فقط یه شوهر دارم 159 00:15:14,565 --> 00:15:17,445 و دوک نورفُلک انتظار داره که خودش رئیس هیئت باشه 160 00:15:17,525 --> 00:15:20,165 ایشون وزیر تشریفات‌ هست - هست که هست - 161 00:15:20,245 --> 00:15:22,165 ،وسر ناظر ارشد انگلیس 162 00:15:22,245 --> 00:15:25,765 ایشون برای اینکار 16 اُمین دوک نورفلک میشه 163 00:15:25,845 --> 00:15:31,285 پدرشون تاج‌گذاری پدرتون رو مدیریت کردن پدرشون هم مراسم پدر بزرگتون رو 164 00:15:31,365 --> 00:15:35,205 و کارُ نورفلک‌ها اداره‌ی مراسم تاج‌گذاریه 165 00:15:37,885 --> 00:15:41,605 نمیشه به فیلیپ مسئولیت دیگه‌ای بدین؟ - مثلا؟ - 166 00:15:44,725 --> 00:15:46,365 هماهنگی عکاس‌ها؟ 167 00:15:50,805 --> 00:15:55,445 اون ریاستُ میخواد با اختیار کامل 168 00:15:55,525 --> 00:15:57,045 از این رو، منم همینُ میخوام 169 00:15:58,645 --> 00:16:02,565 نورفلک میتونه نایب رئیس بشه - چرا راجع بهش فکر نمیکنی؟ - 170 00:16:02,645 --> 00:16:06,485 فکر کردم، و تصمیمـم به قوت خودش باقی‌ـه 171 00:16:06,565 --> 00:16:07,565 ممنون 172 00:16:13,565 --> 00:16:16,205 معلومه که، دوک نورفلک عصبی میشه 173 00:16:16,285 --> 00:16:20,285 آره، برنارد هم از کوره در میره 174 00:16:20,365 --> 00:16:22,765 علیاحضرت چی پیشنهاد میکنن؟ 175 00:16:23,725 --> 00:16:28,245 علناً ساز پشتیبانی از برنارد رو سر میدم و در نهایت عقل پیروزه 176 00:16:28,325 --> 00:16:29,565 ملکه بی‌تجربه‌ـست 177 00:16:30,885 --> 00:16:33,965 و چیزهاییُ که هر ژنرال بی‌تجربه‌ای باید یاد بگیره رو یاد بگیره 178 00:16:34,045 --> 00:16:35,045 مثلا؟ 179 00:16:36,165 --> 00:16:38,965 این که کدوم جنگ رو بجنگه و کدوم یکی رو رها کنه 180 00:16:40,685 --> 00:16:44,765 بهم بگو میخوای چیکار کنم - مثل همیشه، تامی - 181 00:16:46,245 --> 00:16:48,300 دقیقا همونجوری که بهت میگم 182 00:16:49,645 --> 00:16:53,205 حالا، با مطران شهر کانتربری که قبول کرده [شهری در جنوب شرقی انگلیس و مقر مطران کلیسای اعظم] 183 00:16:53,285 --> 00:16:57,525 سر این مشکل حساسمون کمکمون بده حرف زدم 184 00:16:57,605 --> 00:16:59,085 دوک ویندزور 185 00:17:00,445 --> 00:17:02,565 کِی میرسه؟ - امروز عصر، گمونم - 186 00:17:02,645 --> 00:17:03,765 خدا به دادمون برسه 187 00:17:04,925 --> 00:17:09,565 و کِی باهاش ملاقات میکنی؟ - در نظر داشتیم فردا ببیـنیمش، خانم - 188 00:17:10,085 --> 00:17:12,285 خوبه. هر چی زودتر بهتر 189 00:17:13,405 --> 00:17:16,405 مطمئن باش که قاطعانه برخورد میکنی، تامی - بله، خانم - 190 00:17:16,485 --> 00:17:19,805 طرف انگار جیوه‌ـست. اصلا به چشم کسی نمیاد 191 00:17:26,245 --> 00:17:28,245 عصر بخیر 192 00:17:28,325 --> 00:17:33,725 به لندن برگشتم تا مادرم، ملکه مِری رو ببینم 193 00:17:33,805 --> 00:17:39,405 کسی که خوشحالم بگم طِی روزهای اخیر وضعشون بهبودی خوبی پیدا کرده 194 00:17:39,965 --> 00:17:41,125 خیلی ممنون 195 00:17:59,325 --> 00:18:01,085 ...عزیزترینم 196 00:18:02,205 --> 00:18:05,285 لندن مثل همیشه وحشتناک و جهنمی 197 00:18:05,365 --> 00:18:09,165 و آکنده از روابط زننده و خودبینانه من با اقوام‌ـه 198 00:18:10,405 --> 00:18:13,645 ،هر روز عصر که مادر رو ملاقات میکنم 199 00:18:13,725 --> 00:18:17,845 علیرغم این که وضعش به اون وخامتی که پزشکان بهم هشدار دادن نیست 200 00:18:17,925 --> 00:18:20,805 دیگه قادر به ترک اتاقش نیست 201 00:18:20,885 --> 00:18:22,685 چه برسه به اینکه بیرون پیش مردم بره 202 00:18:40,445 --> 00:18:41,445 چی؟ 203 00:18:44,325 --> 00:18:45,685 نرو 204 00:18:49,045 --> 00:18:51,200 جایی نمیرم، مادر 205 00:18:54,365 --> 00:18:55,365 خوبه 206 00:18:55,445 --> 00:18:58,285 این از سخت‌ترین چیزهایی بوده که تا حالا مجبور به تحملشون شدم 207 00:18:59,005 --> 00:19:02,565 سپری کردن این همه وقت با زنی که اینقدر بدجنسانه 208 00:19:02,645 --> 00:19:07,000 و سنگدلانه با تو رفتار کرده، عشقم، داره من رو از پا در میاره 209 00:19:07,565 --> 00:19:08,765 بیا داخل 210 00:19:14,245 --> 00:19:17,845 ببخشید مزاحم میشم، والاحضرت - چی شده؟ - 211 00:19:17,925 --> 00:19:20,965 منشی شخصی مطران کانتربری تماس گرفت، قربان 212 00:19:21,045 --> 00:19:23,765 درخواست ملاقاتی بین شما و عالیجناب مطران رو داشت 213 00:19:23,845 --> 00:19:25,445 جدا؟ درباره چی؟ 214 00:19:25,525 --> 00:19:29,500 نگفت، قربان امیدوارم بود فردا بتونین ملاقاتشون کنین 215 00:19:30,205 --> 00:19:35,045 باشه، برنامه دارم چند تا کارُ‌ انجام بدم ولی مطران میتونه وقتِ ناهار بیاد 216 00:19:35,125 --> 00:19:38,445 راستش، ساعت ۴بعد از ظهر رو پیشنهاد دادن 217 00:19:38,525 --> 00:19:43,165 خب، بسیار خب. با صرف چای درخدمتشونیم - توی کاخ لمبت - 218 00:19:46,085 --> 00:19:47,165 البته 219 00:19:49,005 --> 00:19:52,685 حالا که دیگه پادشاه نیستم، من میرم پیش اونا 220 00:19:56,165 --> 00:19:59,565 ممنون - شب‌ بخیر، والاحضرت - 221 00:20:33,925 --> 00:20:36,845 والا حضرت دوک ویندزور، عالیجناب 222 00:20:38,565 --> 00:20:40,005 خدای من. این چیه؟ 223 00:20:40,965 --> 00:20:43,285 برام کمین کردین؟ - به هیچ وجه، قربان - 224 00:20:43,365 --> 00:20:46,765 نه، فقط یه گردهمایی دوستان قدیمی‌‌ای هست که دور هم جمع شدن 225 00:20:46,845 --> 00:20:50,325 که ازتون شخصا استدعا کنن 226 00:20:50,405 --> 00:20:56,365 با این امید که شما کاریُ انجام بدین که ...هممون فکر میکنیم... که 227 00:20:58,365 --> 00:20:59,365 کار درستـه 228 00:21:01,925 --> 00:21:05,045 مربوط به چی؟ - تاج‌گذاری - 229 00:21:08,245 --> 00:21:09,685 چه مسئله‌ای درباره تاج‌‍‌گذاری؟ 230 00:21:13,925 --> 00:21:15,165 ...میدونیم که 231 00:21:16,445 --> 00:21:17,445 ...بعنوان 232 00:21:18,685 --> 00:21:24,285 عضوی از نزدیکان ملکه، شما حق حضور در مراسمُ دارین 233 00:21:24,365 --> 00:21:31,285 ،اما فکر میکنیم که حضور در چنین مراسم مقدسی، 234 00:21:31,365 --> 00:21:34,365 هر چند با ادله‌ی خوب، همراه کسی که 235 00:21:34,445 --> 00:21:40,565 به نظر نمیرسه... خودش بتونه تعهداتُ 236 00:21:40,645 --> 00:21:42,965 ...به گردن بگیره 237 00:21:44,925 --> 00:21:50,765 میتونه دردسرساز و شدیداً آزاردهنده بشه 238 00:21:50,845 --> 00:21:52,165 برای کی دردسر بسازه؟ 239 00:21:52,245 --> 00:21:55,085 برای همه - از تو نپرسیدم، تامی - 240 00:21:56,245 --> 00:22:00,645 این کار آشپزباشی خِپِلـه، مگه نه؟ مادر ملکه؟ 241 00:22:00,725 --> 00:22:03,400 تابلوئه که با اون انگشت‌های خپلش توی این قضیه دست داشته 242 00:22:03,405 --> 00:22:08,485 ازتون خواسته تا کارهای بدجنسانه‌اش رو براش انجام بدین و شما هم قبول کردین، مطران، خجالت بکشید 243 00:22:08,565 --> 00:22:12,685 من هم اگر بخوام به مراسم میام من و همسرم هم میخوایم بیایم 244 00:22:12,765 --> 00:22:15,045 حیف که نمیشه، قربان 245 00:22:15,725 --> 00:22:19,645 ،البته که خانواده سلطنتی مجبوره که ازتون بعنوان دوک سلطنتی 246 00:22:19,725 --> 00:22:20,765 دعوت به عمل بیاره 247 00:22:20,845 --> 00:22:24,725 ولی این اجبار به دعوت شامل همسر دوک ویندزور نمیشه 248 00:22:24,805 --> 00:22:28,525 ،و این وظیفه‌ی منه که از طرف خانواده سلطنتی 249 00:22:28,605 --> 00:22:32,485 حکومت، و کسانی که باهاشون جلسه‌ی مشاوره‌ی موجزی داشتیم، بهتون اطلاع بدم 250 00:22:32,565 --> 00:22:36,525 که همسرتون دعوت‌نامه‌ایُ دریافت نخواهند کرد 251 00:22:36,605 --> 00:22:38,045 وای، این دیوونگی‌ـه 252 00:22:40,325 --> 00:22:45,925 بزدلی و کینه‌توزی هیچ حد و حصری نمیشناسه 253 00:22:46,005 --> 00:22:50,085 از استعفای من 17سال میگذره 254 00:22:52,565 --> 00:22:54,325 نباید گذشته‌ها گذشته باشه؟ 255 00:22:54,405 --> 00:22:56,525 بعضی چیزا رو نمیشه فراموش کرد 256 00:22:57,045 --> 00:22:59,450 مثلا، کدوم‌ـمون واقعه‌ی نبرد سم رو فراموش کرده؟ [نبردی درجنگ‌جهانی اول با بیش از 905٬000 نفر تلفات] 257 00:22:59,485 --> 00:23:04,405 تو عشق و پیمان همگانی من به همسرم رو با 258 00:23:04,485 --> 00:23:06,965 سلاخی توی جنگ‌جهانی مقایسه میکنی؟ 259 00:23:25,165 --> 00:23:31,245 چرا از چنین مراسمی در جهت 260 00:23:31,325 --> 00:23:34,965 اعطایی مقام به فرمانروایی جدید، فرزندی جوان و زیبا 261 00:23:35,045 --> 00:23:39,845 بعنوان نماد تجدد، دگرسانی و ترقی برای ورق زدن دفتر تاریخ رو به جلو استفاده نکنیم؟ 262 00:23:41,965 --> 00:23:44,245 البته که میزان پختگی جامعه 263 00:23:44,325 --> 00:23:47,765 رو میشه با سنجش شکیباییـش و توان بخشودنـش اندازه گرفت 264 00:23:47,845 --> 00:23:52,845 نشون ضعف هم هست گاهی وقتا باید خطوط قرمزی رسم کرد 265 00:23:52,925 --> 00:23:56,565 میدونی، تامی، تو مایه خفت سازمانی هستی که بهش خدمت میکنی 266 00:23:56,645 --> 00:23:59,925 و به همین ترتیب برای کشوری که این سازمان داره بهش خدمت میکنه 267 00:24:00,005 --> 00:24:03,885 حاضرم خیلی‌ها درباره‌ی مایه‌ی خفت ملی بودن برام سخنرانی کنن، قربان 268 00:24:03,965 --> 00:24:05,765 ولی شما نه 269 00:24:06,805 --> 00:24:10,085 ،بیاین باهش روبرو شیم سراپای این قضیه یه نمایش مسخره‌ست 270 00:24:10,165 --> 00:24:13,245 خودت هم میدونی بین راه‌هایی که پیش پام گذاشتی کدومو انتخاب میکنم 271 00:24:13,325 --> 00:24:15,845 به وضوح همون راهیُ انتخاب میکنم که مرتبه‌ی اول باعث تمام این 272 00:24:15,925 --> 00:24:17,005 بی‌حرمتی‌ها شد 273 00:24:17,085 --> 00:24:22,325 مثلا، اونموقع ممکن بود کاری کنم که سبب طرد شدن یا اهانت به زنی بشه که عاشقشم؟ 274 00:24:22,405 --> 00:24:26,285 نه، به‌هیچ‌وجه. پس به همین دلیل به مراسم تاج‌گذاری برادر زاده‌ام 275 00:24:26,365 --> 00:24:28,605 نمیام 276 00:24:28,685 --> 00:24:30,925 کسی که همیشه عموی مورد علاقه‌اش من بودم 277 00:24:31,005 --> 00:24:34,005 باید بدونین، ایشون، از مخالفان سرسخت حضور ایشون بودن 278 00:24:34,085 --> 00:24:35,565 جدا؟ 279 00:24:35,645 --> 00:24:38,365 خب، هممون میدونیم این سنگدلیُ‌ از کی به ارث برده 280 00:24:38,445 --> 00:24:40,925 این سنگدلی از سمت برادر عزیز و ضعیف من نبوده 281 00:24:41,005 --> 00:24:43,805 چیز ضعیفی درباره پادشاه فقید نبود، قربان 282 00:24:44,525 --> 00:24:47,525 مطمئنم از سمت تمام حُضّار او رو قهرمان خطاب میکنم 283 00:24:47,605 --> 00:24:48,805 !الـبتـه 284 00:24:51,965 --> 00:24:54,590 ‫"سرورم، مطران، [...در تاریخ آمده است که کازمو لنگ، مطران پیشین کانتربری] 285 00:24:54,600 --> 00:24:57,400 ‫چقدر عیب‌جو هستید [...هنگام استعفای ادوارد، متنی راجع به واسپارش اعتماد الهی و سلطنت درباره البرت نوشته ] 286 00:24:57,405 --> 00:25:00,725 ‫و وقتی طرف مقابلتون از عرش به فرش کشیده شده، چقدر گستاخ هستید [...و او را به شدت زیر بار انتقاد میگیرد] [طرف مقابل اینجا ادوارد مستعفی ـست] 287 00:25:00,805 --> 00:25:07,805 ‫چقدر از کمک به جشن خیریه‌ی مسیحی دریغ می‌کنید، ای «خوک‌صفت پیر »، [و درادامه حتی لکنت زبان آلبرت را هم متذکر میشود] 288 00:25:08,565 --> 00:25:11,405 ‫چقدر سخنان‌ـتون عاری از خلوص نیتـه." [به عنوان تلافی، فردی این شعر را در جواب کازمو می‌نویسد] 289 00:25:11,485 --> 00:25:17,925 ‫یه شعر که برای مطران خائن قبل از شما ‫زمان کناره‌گیری من سروده شده بود. 290 00:25:18,005 --> 00:25:21,805 ‫حس عجیبی پیدا کردم که میشه این شعر ‫رو به شما هم اطلاق کرد 291 00:25:36,565 --> 00:25:42,125 ‫اگه قصد داشتم یه بیانیه بدم، ‫می‌تونی یه نگاه بهش بندازی؟ 292 00:25:42,205 --> 00:25:43,245 ‫البته، قربان 293 00:25:46,725 --> 00:25:49,645 ‫متوجه هستم که برای هیچ فرمانروایِ حاکمی متعارف نیست 294 00:25:49,725 --> 00:25:53,605 ‫که در تاج‌گذاری حاضر باشه 295 00:25:53,685 --> 00:25:58,405 ‫شاید بتونیم اینو بسط بدیم تا شامل پادشاهان سابق هم بشه 296 00:25:58,485 --> 00:26:00,285 ‫تا مانعِ شرمساری من بشه 297 00:26:00,365 --> 00:26:04,700 ‫شاید باعث بشه لاشخورها برن دنبال نخود سیاه و از ماجرا بویی نبرن [استعاره از آدم‌هایی پست و بی‌مروت] 298 00:26:07,765 --> 00:26:09,965 ‫راه حل معرکه‌ای‌ـه، قربان 299 00:26:10,045 --> 00:26:13,765 ‫و کاملا مطمئن هستم کابینه هم از این ‫تصمیم پشتیبانی می‌کنه. مگه نه تامی؟ 300 00:26:15,405 --> 00:26:17,365 با اعلیحضرتان صحبت میکنم و نتیجه رو به سمع‌ـتون میرسونم 301 00:26:26,725 --> 00:26:28,845 ‫همین الان از «ساختمان مارلبرو» باهامون تماس گرفتن [ساختمانی در شرق کاخ سنت جیمز واقع در وست مینستر] 302 00:26:29,805 --> 00:26:32,605 ‫راجع به علیاحضرت، ملکه مری 303 00:26:39,085 --> 00:26:41,165 ‫عزیز نازنین من، 304 00:26:42,485 --> 00:26:44,245 ‫خب، بالاخره همه چی تموم شد 305 00:26:45,645 --> 00:26:47,765 ‫مادر بعدازظهر ناخوش شد، 306 00:26:47,845 --> 00:26:50,285 ‫بعد، پس از چند ساعت شروع به خون‌ریزی شدید کرد 307 00:26:51,285 --> 00:26:54,445 ‫دکترها بهش مُسکِّن و مورفین زدن 308 00:26:54,525 --> 00:26:57,165 ‫تا مطمئن بشن موقع مرگ درد نمی‌کِشه. 309 00:26:57,245 --> 00:26:59,485 ‫در نهایت، وقتی خواب بود فوت کرد. 310 00:27:00,925 --> 00:27:02,085 ‫البته که، غمگین بودم، 311 00:27:02,165 --> 00:27:06,565 ‫ولی بیا فراموش نکنیم که تا زمان مرگ، چه کینه‌ای از من، 312 00:27:06,645 --> 00:27:09,045 فرزند ارشدش، به دل داشت 313 00:27:10,485 --> 00:27:14,525 ‫متاسفانه وقتی زنده بود هم مثل الان که مُرده، 314 00:27:14,605 --> 00:27:16,725 ‫خونش مثل یخ سرد بود. 315 00:27:18,925 --> 00:27:21,965 ‫روز بعد، تمام اعضای خانواده دور هم جمع شدن، 316 00:27:22,045 --> 00:27:25,565 ‫تا مشخص کنن از کدوم یک از اموال ‫شخصیش بیشتر خوششون میاد. 317 00:27:25,645 --> 00:27:26,965 ‫کامل نه 318 00:27:27,045 --> 00:27:30,805 ‫به زنیکه‌ی مو فرفری گفتم که چی توجهم رو جلب کرده 319 00:27:30,885 --> 00:27:33,405 ‫چون وقتی اون شغال‌های کاسه لیس .سر اموال خراب میشن نباید اونجا باشم 320 00:27:33,485 --> 00:27:35,485 ‫چون گمون نکنم چندان خوب پیش بره. 321 00:27:36,725 --> 00:27:41,045 ‫خویشاوندانم چه عوامِ رذل و جِلفـی هستن 322 00:27:41,125 --> 00:27:45,805 ‫و اینکه اکثرشون تبدیل به چه کفتارهای عصـفناک و ملالت‌آوری شدن 323 00:27:48,925 --> 00:27:51,045 ‫ولی من از صحبت کردن درباره‌اش خسته‌ام 324 00:27:52,165 --> 00:27:55,525 دلم برای زندگی مشترک و بی‌نقص‌ـمان، به دور از 325 00:27:55,605 --> 00:27:58,645 ‫آشفتگی و بدگویی‌هایِ دربار غنج زده 326 00:27:59,885 --> 00:28:02,445 عمیق‌تر از اون چه که هرگز بتونی 327 00:28:02,525 --> 00:28:05,765 ‫ درک کنی،‫ بهت عشق می‌ورزم، عزیزم، 328 00:28:05,845 --> 00:28:08,445 ‫و به شدت خشمگینم که اینجا کنارم نیستی 329 00:28:08,525 --> 00:28:10,845 ‫درحالی که قانوناً باید باشی 330 00:28:15,845 --> 00:28:17,565 ‫هنگامی که ملکه مری زندگی می‌کرد، 331 00:28:17,645 --> 00:28:23,285 ‫به نظر می‌اومد چیزی از سلطنت شگرف ملکه ویکتوریا 332 00:28:23,365 --> 00:28:26,885 ‫و جورج پنجم همراهش زنده است 333 00:28:26,965 --> 00:28:32,885 ‫معلوم شد که اون، قدرت اساسی سلطنت بریتانیاست، 334 00:28:32,965 --> 00:28:35,645 همونطور که این قدرت باقی خواهند ماند 335 00:28:37,125 --> 00:28:41,205 ‫هرجایی که می‌رفت، مایه‌ی غریو بود 336 00:28:41,285 --> 00:28:47,205 غریوی که نشأت گرفته از عاطفه‌ و عزتِ عمیقِ چشمگیرش بود 337 00:28:47,285 --> 00:28:51,125 ‫دقت کردی؟ عین مراسم ختم پدرته 338 00:28:51,205 --> 00:28:53,685 هیچ فرقی نداره. حتی یکی از جزئیات 339 00:28:53,765 --> 00:28:54,965 ‫حتی یکی از مهمونا 340 00:28:57,365 --> 00:29:00,485 ‫و همیشه خودش را به عنوان 341 00:29:00,565 --> 00:29:06,565 ‫یک خدمتکار به کشور می‌دید، ‫که تا آخر بهش خدمت کرد. 342 00:29:07,285 --> 00:29:10,485 ‫به زودی بازم یکی دیگه از اعضای خانواده ‫می‌میره و اونا از خودشون می‌پرسن: 343 00:29:10,565 --> 00:29:11,885 ‫" درسته. دفعه‌ی قبل مراسم ختم چطور انجام شد؟ 344 00:29:11,965 --> 00:29:14,405 ‫پس بیاید دقیقا همونطوری انجامش بدیم." یعنی... 345 00:29:16,285 --> 00:29:21,365 ‫در همین حین، مردمی که واقعا اومدن تا ‫تو این غم سهیم بشن، اون بیرون موندن 346 00:29:22,645 --> 00:29:24,605 ‫اجازه نمیدم تاج‌گذاری‌ـت اینطوری باشه 347 00:29:24,685 --> 00:29:27,565 ‫تو یه زن جوان هستی. نماد یه عصر جدید 348 00:29:27,645 --> 00:29:32,125 ‫توی یه جهان مدرن که سریع تغییر می‌کنه 349 00:29:35,285 --> 00:29:37,885 ‫و فکر می‌کنم تاج‌گداری‌ـت هم ‫باید بازتاب‌دهنده‌ی همین باشه 350 00:29:39,685 --> 00:29:42,085 ‫- شرمنده ‫- ... خداوند قادرمطلق از بخشایش بسیارش... 351 00:29:42,165 --> 00:29:43,245 ‫ببخشید، عزیزم 352 00:29:53,725 --> 00:30:00,045 از زمين برخاستي به زمين نیز باز مي‌گردي خاكستر به خاكستر، خاک به خاک برمی‌گردد 353 00:30:00,805 --> 00:30:06,165 با قطعیت و امید حتمی به زندگی‌ای ابدي در رستاخیز 354 00:30:06,245 --> 00:30:11,325 در کنار سرورمان عیسی مسیح ‫که تن‌های پست‌مان را محول ساخته 355 00:30:11,405 --> 00:30:14,605 ‫باشد که هم‌نوایِ تن شکوهـمندِ خود شوند... 356 00:30:22,525 --> 00:30:23,805 ‫خانوم‌ها و آقایون... 357 00:30:47,525 --> 00:30:48,565 ‫باید بریم 358 00:31:03,965 --> 00:31:05,045 ‫صبح بخیر 359 00:31:08,325 --> 00:31:09,325 بپا 360 00:31:10,845 --> 00:31:15,365 ‫اسم جمع برای یه گروه پیرمردِ ‫ملالت‌آور محصل ایتون چیه؟ [دانشگاهی بسیار گران قیمت که در شهری با همین نام قرار دارد] 361 00:31:17,725 --> 00:31:20,165 ‫یه گله؟ یه دسته؟ 362 00:31:21,685 --> 00:31:22,725 مسلک‌مآب‌ها؟ 363 00:31:42,685 --> 00:31:43,685 ‫ممنون 364 00:31:48,685 --> 00:31:50,205 ‫آقایون 365 00:31:51,245 --> 00:31:53,765 ‫دلم می‌خواد با گفتن این شروع کنم که چقدر مفتخر هستم 366 00:31:53,845 --> 00:31:58,285 ‫که با همه‌ی ذهن‌های بزرگ و بااستعدادی ‫که امروز اینجا در این اتاق هستند کار می‌کنم 367 00:31:58,365 --> 00:32:03,285 ‫و ما دور هم جمع شدیم تا بهترین مراسم ‫تاج‌گذاری رو برای همسرم، ملکه، 368 00:32:03,365 --> 00:32:04,365 ترتیب بدیم 369 00:32:06,565 --> 00:32:09,285 ‫همه‌مون از بزرگی این چالشِ پیش‌ِ رو با خبریم. 370 00:32:10,085 --> 00:32:13,085 ‫چشم‌های همه‌ی دنیا به ما خواهد بود، ‫بریتانیا در معرض نمایش خواهد بود 371 00:32:13,165 --> 00:32:16,765 ‫و ما باید بهترین اقدامات‌مون رو انجام بدیم. 372 00:32:18,645 --> 00:32:21,965 ‫در همچین شرایطی، فریب اینه که 373 00:32:22,045 --> 00:32:24,725 ‫فرش قرمز زیر پای ملکه پهن کنی و دنباله‌رویِ رسوم پیشینی باشی 374 00:32:24,805 --> 00:32:29,885 ‫که از تاج‌گذاری‌های بزرگ و ‫موفق گذشته الهام گرفته شده 375 00:32:29,965 --> 00:32:33,525 ‫ولی نگاه به گذشته برای الهام‌گیری 376 00:32:33,605 --> 00:32:35,525 ‫از نظر من یه اشتباهه. 377 00:32:37,005 --> 00:32:39,925 ‫بریتانیای امروز بریتانیای تاج‌گذاری‌های گذشته نیست. 378 00:32:40,005 --> 00:32:43,045 ‫رسوماتی که زمان تاج‌گذاری پدر خانومم، 17 سال پیش 379 00:32:43,125 --> 00:32:46,365 ‫انجام میشد، دیگه نباید انجام بشن. 380 00:32:47,925 --> 00:32:51,325 ‫به همین دلیل فکر می‌کنم که باید این ‫مراسم رو تغییر بدیم 381 00:32:53,485 --> 00:32:57,125 ‫کاری کنیم که کمتر خودنمایانه باشه. ‫بیشتر مساوات طلبانه باشه 382 00:32:57,205 --> 00:33:00,325 ‫احترام و حساسیت بیشتری به دنیای واقعی نشون بدیم 383 00:33:00,405 --> 00:33:03,845 ‫ما یه فرمانروای جدید داریم که جوون‌ـه و یک زن‌ـه. 384 00:33:03,925 --> 00:33:08,485 ‫بگذارید تاج‌گذاری‌ای براش برگزار کنیم که برازنده‌ی 385 00:33:08,565 --> 00:33:11,045 ،‫انبوهی از تغییرات و اقداماتی باشه که مظهرشون‌ـه 386 00:33:11,125 --> 00:33:14,805 ‫اقدامی نوین و آینده‌نگرانه‌، اون هم در زمانی که 387 00:33:14,885 --> 00:33:16,965 پیشرفت‌های تکنولوژیکی مهیج چیزهایی رو 388 00:33:17,045 --> 00:33:19,805 ‫برامون ممکن می‌کنن که هرگز خوابش رو نمی‌دیدیم 389 00:33:19,885 --> 00:33:21,925 ‫که منو به منظور بعدیم می‌رسونه... 390 00:33:34,445 --> 00:33:38,045 ‫این عوام‌پسندسازی مفرط‌ـه. 391 00:33:42,725 --> 00:33:46,325 ‫میخوای این دوربین‌ها چقدر از نزدیک فیلم‌برداری کنن؟ 392 00:33:46,405 --> 00:33:48,925 ‫در یک فاصله کاملا مطمئن قرار داده خواهند شد. 393 00:33:49,005 --> 00:33:50,965 ‫بدون، بدون فیلم‌برداری از نمای نزدیک، قربان؟ 394 00:33:53,605 --> 00:33:55,165 ‫لنزهای زوم کننده 395 00:33:55,245 --> 00:33:58,445 ‫نه، با حساسیت بسیار بالا و احترام به این... 396 00:33:58,525 --> 00:34:01,445 ‫مناسبت انجام خواهد شد. 397 00:34:10,005 --> 00:34:15,285 ‫اما خودم یکی دو تا فکر کلی‌تر برای خود مراسم دارم. 398 00:34:19,805 --> 00:34:20,645 ‫چی؟ 399 00:34:35,445 --> 00:34:37,245 ‫هردومون می‌تونیم بفهمیم اینجا داره چی می‌گذره. 400 00:34:37,325 --> 00:34:39,245 ‫یه زوج جوان دارن با تسلی‌بخش‌ترین و باشکوه‌ترین 401 00:34:39,325 --> 00:34:42,685 ‫بخش تاریخ‌مون بازی زن و شوهری می‌کنن. 402 00:34:44,085 --> 00:34:48,125 اگر ملکه‌مون در قید حیات بودن حاضر نمیشدن ‫این پیشنهادات بنیان‌شکنانه رو بپذیرن. 403 00:34:48,205 --> 00:34:50,485 پخش تلویزیونی فقط قطره‌ای از دریایِ مشکلاتمون هست 404 00:34:54,085 --> 00:34:57,325 ‫فقط سعی داره با ترفیع دادن به شوهرش و 405 00:34:57,405 --> 00:35:00,445 ‫خوشحال و مشغول و قدرتمند نگه‌داشتنش آرامش خوابگاهشو 406 00:35:00,525 --> 00:35:03,005 حفظ کنه 407 00:35:04,805 --> 00:35:09,885 ‫- اینجا این خبرا هست، وینستون ‫- چرا؟ دیگه چی پیشنهاد کرده؟ 408 00:35:14,685 --> 00:35:16,725 ‫- نخست وزیر ‫- علیاحضرت 409 00:35:35,165 --> 00:35:37,365 ‫لطفا بهم بگو بخاطر همسرم نیومدی اینجا 410 00:35:39,205 --> 00:35:40,725 ‫بهش گفتم که دیوانه‌وار رفتار نکنه 411 00:35:43,325 --> 00:35:46,885 ‫هیچکس انگیزه‌ها یا خلوص باورهایِ دوک ادینبرا رو 412 00:35:46,965 --> 00:35:49,485 زیر سوال نمی‌بره 413 00:35:49,565 --> 00:35:52,005 ‫متوجه شدم. دیوانه‌وار رفتار کرده 414 00:35:53,245 --> 00:35:58,405 داره سر تا پایِ یه مراسم باستانی و مقدس که 415 00:35:58,485 --> 00:36:02,005 قبلا هرگز نه نقل‌قول‌و نه متنش عوض شده 416 00:36:04,725 --> 00:36:06,965 رو با پیشنهادهاش تغییر میده 417 00:36:08,125 --> 00:36:11,405 ‫و اگر فقط یه موضوع ساده بود، تحسین هم میشد 418 00:36:11,485 --> 00:36:14,285 ‫ولی یه موضوع ساده نیست. بحث سلطنت‌ـه 419 00:36:17,165 --> 00:36:18,965 ‫و یکی باید از خودش بپرسه... 420 00:36:19,045 --> 00:36:25,125 ‫هدف از سلطنت چیه؟ ‫هدف از فرمانروایی چیه؟ 421 00:36:25,205 --> 00:36:27,005 آیا سلطنت مقابل خواسته مردم برای بررسی شدن و مورد سوال جواب قرار گرفتن 422 00:36:27,085 --> 00:36:30,045 سر تعظیم فرود میاره؟ 423 00:36:30,125 --> 00:36:34,645 ‫یا باید والاتر از مسائل دنیوی باشه؟ 424 00:36:39,045 --> 00:36:40,525 ‫نظر شما چیه؟ 425 00:36:44,205 --> 00:36:49,285 ‫نه، خانم. نظر شما چیه؟ 426 00:36:49,365 --> 00:36:51,765 ‫گرفتن این تصمیم با شماست 427 00:36:52,965 --> 00:36:56,525 ما دنباله‌رو دستور شما ییم 428 00:37:37,365 --> 00:37:40,965 لطفاً چند لحظه‌ای به دعاخانه تشریف بیارین 429 00:37:43,645 --> 00:37:44,645 ‫خیلی‌خب 430 00:37:54,805 --> 00:37:57,765 ‫- این کارا چیه؟ قایم موشک؟ ‫- بهت گفتم که خط قرمز رو زیر پا نذار 431 00:37:57,845 --> 00:37:59,845 ‫واضح گفتم، یا اختیار تام یا هیچی. 432 00:37:59,925 --> 00:38:02,765 ‫اتحادیه‌های بازرگانی و تاجرها؟ ‫اونم توی صومعه؟ 433 00:38:02,845 --> 00:38:06,800 ‫ - اگر می‌خوای توی تاج و تختِ قدرت بمونی، بله توی یه تاج‌گذاری که سر و تهشُ زدی و از تلویزیون هم پخش میشه؟ - 434 00:38:06,805 --> 00:38:09,605 ‫اگه می‌خوای از آشوب دوری کنی، بله. یادت رفته. 435 00:38:09,685 --> 00:38:12,965 بار اول خودم دیدم سرنگونی و اضمحلال یه خاندان سلطنتی 436 00:38:13,045 --> 00:38:14,845 بخاطر نداشتن عقاید مشابه مردم چه شکلیه 437 00:38:14,925 --> 00:38:18,085 ‫یونانُ در شرایطی ترک کردم که توی یه جعبه پرتقال بودم. ممکن بود پدرم کُشته بشه 438 00:38:18,165 --> 00:38:21,165 ‫پدربزرگم کشته شده بود. ‫فقط تلاش میکنم ازتون محافظت کنم 439 00:38:21,245 --> 00:38:23,325 ‫از کی؟ مردم بریتانیا؟ 440 00:38:23,405 --> 00:38:25,525 ‫اصلا نمی‌دونی اونا کی هستن یا چی می‌خوان 441 00:38:25,605 --> 00:38:30,125 ،یادم رفته بود، من فقط یه خارجی غیر بریتانیایی، و همینطور یکی که هیچی سرش نمیشه هستم. باشه، باشه 442 00:38:30,205 --> 00:38:32,445 ‫خواسته‌ات یه مراسم باعظمتِ مجلل با کلی بریز و بپاشه 443 00:38:32,525 --> 00:38:35,325 ‫درحالی که بقیه‌ی کشور در جیره‎بندی ‫به سر می‌بره، اینکارو بکن. 444 00:38:35,405 --> 00:38:37,285 ‫ولی وقتی مردم خواهان برچیدن بساط 445 00:38:37,365 --> 00:38:40,445 خودت و بچه‌هامون شدن ، نیای برای من کاسه‌ی چه کنم دست بگیری 446 00:38:40,525 --> 00:38:43,565 ‫وقتی مردم گرسنه ان، چیزی می‌خوان که نیازشون رو مرتفع کنه 447 00:38:43,645 --> 00:38:47,885 و چجوری میخوای (با برطرف کردن نیازشون) مسرورشون کنی وقتی که حتی ظاهر اینکارو هم نمیتونن ببینن؟ 448 00:38:47,965 --> 00:38:50,765 ‫مردم سلطنت رو چیزی بزرگ‌تر از خودشون می‌بینن 449 00:38:50,845 --> 00:38:52,805 ‫یه الهام. یه آرمان بالاتر 450 00:38:52,885 --> 00:38:54,605 ‫اگر این رو به خونه‌شون منتـقل کنی، 451 00:38:54,685 --> 00:38:56,950 ‫اجازه بدی وقتی دارن شام رو روی پاشون گذاشتن و دارن میخورن تماشاش کنن. 452 00:38:56,965 --> 00:39:00,525 ‫باعث مردمی شدنش میشه، کاری می‌کنه ‫حس کنن درش سهیم هستن. اینو بفهم. 453 00:39:00,605 --> 00:39:01,805 ‫خیلی‌خب! 454 00:39:03,485 --> 00:39:06,125 ‫خیلی‌خب. برای پخش تلویزیونی‌ـش ازت حمایت می‌کنم 455 00:39:10,045 --> 00:39:11,405 پشیمون نمیشی 456 00:39:12,645 --> 00:39:13,685 ‫به یه شرط 457 00:39:16,925 --> 00:39:18,605 ‫اینکه زانو بزنی 458 00:39:30,525 --> 00:39:33,965 ‫- اینو کی بهت گفته؟ ‫- نخست وزیرم 459 00:39:35,445 --> 00:39:37,925 ‫- گفت که زیرِ بار همچین کاری نمیری ‫- من صرفا سوال پرسیدم. 460 00:39:38,005 --> 00:39:40,725 ‫چه درست چه غلط، ،‫توی این دوران، همسر ملکه 461 00:39:40,805 --> 00:39:45,365 ‫شوهرش، باید جای ایستادن کنارش جلوش زانو بزنه. 462 00:39:45,445 --> 00:39:47,605 ‫تو مقابل من زانو نخواهی زد 463 00:39:47,685 --> 00:39:49,885 ‫اینطور به نظر نمیاد این حس رو نداره 464 00:39:49,965 --> 00:39:52,765 ‫این حس رو میده که یه خواجه، یه آمیب، داره جلوی زنش زانو می‌زنه ‫[خواجه: مردی که مردانگی نداشته باشد] ‫[آمیب: استعاره از فردی بدون قدرت اختیار و تفکر] 465 00:39:52,845 --> 00:39:55,685 ‫تو جلوی خداوند و تخت فرمانروایی زانو می‌زنی، ‫همونطور که همه‌مون اینکارو می‌کنیم. 466 00:39:55,765 --> 00:39:57,325 ‫نمی‌بینم جلوی کسی زانو بزنی 467 00:39:57,405 --> 00:39:59,885 ‫لازم به زانو زدن نیست چون همین الانشم ‫زیر بار این مسئولیت خم شدم 468 00:39:59,965 --> 00:40:02,645 ‫منو از فروتنی کاذب معاف کن ‫چون در نظر من چنین وجهه‌ای نداره 469 00:40:02,725 --> 00:40:05,205 ‫- چه وجهه‌ای در نظرت داره؟ ‫- به نظرم میاد که داری ازش لذت می‌بری 470 00:40:05,285 --> 00:40:08,205 ‫یه حس دافع از قدرت و برحق بودن ایجاد می‌کنه 471 00:40:08,285 --> 00:40:09,605 ‫که تابحال هیچوقت ندیدم 472 00:40:09,685 --> 00:40:12,605 ‫و برای تو، ضعف و تزلزلی ایجاد ‫می‌کنه که هیچوقت تابحال ندیدم. 473 00:40:12,685 --> 00:40:15,325 ‫- تو همسر منی یا ملکه‌ام؟ ‫- هر دو 474 00:40:15,405 --> 00:40:17,525 ‫میخوام با همسرم ازدواج کرده باشم نه ملکه‌ام 475 00:40:17,605 --> 00:40:20,125 ‫من هر دو هستم و یه مرد قوی ‫باید بتونه مقابل هر دو زانو بزنه 476 00:40:20,205 --> 00:40:22,725 ‫- من جلوی همسرم زانو نمی‌زنم. ‫- همسرت اینو ازت نمی‌خواد. 477 00:40:22,805 --> 00:40:24,165 ‫- ولی ملکه‌ام این دستور رو بهم میده؟ ‫- بله 478 00:40:24,245 --> 00:40:26,245 ‫بهت التماس می‌کنم برای من یه استثنائی قائل شو 479 00:40:31,285 --> 00:40:32,805 ‫نه 480 00:41:20,405 --> 00:41:23,045 ‫زود باش، الانه که برسن اینجا! 481 00:41:26,725 --> 00:41:30,845 ‫دیوید، تو صاحب‌خونه‌مون هستی، عزیزم 482 00:41:32,805 --> 00:41:33,925 ‫الان میام 483 00:41:36,885 --> 00:41:39,885 ‫برای ششمین بار در تاریخ انگلستان، 484 00:41:39,965 --> 00:41:44,485 ‫تاج و تخت به یک ملکه می‌رسد. ‫روزی بزرگ برای مردم بریتانیا 485 00:41:44,565 --> 00:41:47,045 ‫که دارند در این ساعات زیبای پس ‫از جنگ به سر می‌برند 486 00:41:47,125 --> 00:41:51,365 ‫دارند کاخ باکینگهام رو ترک می‌کنند، ‫گردونه‌ی تاریخی‌ای که ملکه و دوک را حمل می‌کند، 487 00:41:51,445 --> 00:41:53,845 ‫در حال حرکت به سمت کلیسای وست‌مینستر ـه 488 00:41:53,925 --> 00:42:00,925 خیلی‌خب، همگی. سوار بر «کالسکه با عظمت سلطنتی» داره میرسه [کالسکه‌ای مخصوص خاندان سلطنتی انگستان ساخته شده از طلای خاص] 489 00:42:01,005 --> 00:42:06,485 ‫کالسکه‌ای که در دهه‌ی 1760 درست شد و ناخوشایندترین ‫سواری شناخته شده برای انسان بود 490 00:42:12,445 --> 00:42:14,325 ‫آخرین بررسی‌ها رو انجام بدید، لطفا، آقایون. 491 00:42:14,405 --> 00:42:17,365 ‫- در غربی ‫- در غربی، قربان 492 00:42:17,445 --> 00:42:20,125 ‫- ترایفوریوم ‫- ترایفوریوم آماده است، قربان [ايوان‌ باريك‌ در هر يك‌ از دو طرف‌ درون‌ كليسا] 493 00:42:20,205 --> 00:42:23,205 ‫جناح جنوبی کلیسا ‫- تصویر ‫جناح جنوبی کلیسا آماده است، قربان 494 00:42:23,285 --> 00:42:25,605 ‫- صفحه‌ی زینتی ‫- صفحه‌ی زینتی تصویرش آماده است قربان 495 00:42:25,685 --> 00:42:29,525 ‫- ترایفوریوم دوم ‫- ترایفوریوم دوم آماده است، قربان 496 00:42:29,605 --> 00:42:35,125 ‫آقایون، سه، دو، یک. ممنون 497 00:42:46,045 --> 00:42:49,285 ‫او اکنون در حال راه رفتن در زیر طاق وست‌مینستر است 498 00:42:49,365 --> 00:42:51,685 ‫در سایه‌ی پادشاهان، 499 00:42:51,765 --> 00:42:57,405 ‫سربازان و شاعران خفته که قرن‌ها بزرگی انگلیس را دیده‌اند. 500 00:42:57,485 --> 00:43:00,565 ‫- اون کیه؟ ‫- چی؟ آآآ... 501 00:43:03,525 --> 00:43:07,405 ‫اون لرد مونت‌بتن‌ـه. ‫عموی دوک ادینبرا 502 00:43:07,485 --> 00:43:11,765 مردی که از خیر هند و همسرش گذشت و تسلیمشون کرد 503 00:43:11,845 --> 00:43:15,405 ‫«نهرو» با زنش خوابید و بی‌آبروش کرد ‫[جواهر لعل نهرو رهبر جنبش استقلال هند] 504 00:43:19,685 --> 00:43:24,685 ‫♪تمام مردمی که در زمین ساکن بوده‌اند♪ 505 00:43:24,765 --> 00:43:27,245 ‫ترایفوریوم دوم، بچرخ به چپ، لطفا. 506 00:43:28,605 --> 00:43:34,125 ‫- چپ، چپ... ‫- ♪ با صدایی باز و خوش ♪ 507 00:43:34,205 --> 00:43:39,725 ‫♪ برای خداوند آواز می‌خوانند ♪ 508 00:43:39,805 --> 00:43:43,925 ‫♪ با ترس خدمت می‌کنند ♪ 509 00:43:44,005 --> 00:43:49,445 ‫- ♪ پرستش او بالاتر از گفتن است ♪ ‫- ♪ ...بالاتر از گفتن است ♪ 510 00:43:49,525 --> 00:43:55,445 ‫- ♪ او قبل از خوشی و شادی می‌آید ♪ ‫- ♪ او قبل از خوشی و شادی می‌آید ♪ 511 00:44:06,165 --> 00:44:09,245 ‫الان جلو میریم، ‫چهار شوالیه‌ی «گارتر» ‫[بالاترین نشان بریتانیا] 512 00:44:09,325 --> 00:44:11,205 ‫دوک‌های ویلینگتن و پوت‌لند، 513 00:44:11,285 --> 00:44:13,725 ‫«ارل فورتسکور» و «ویسکانت الندل» 514 00:44:13,805 --> 00:44:18,245 ‫همراهشان سایبان طلایی را می‌آورند تا در طول ‫مقدس‌ترین رسم تاج‌گذاری، یعنی تدهین کردن، 515 00:44:18,325 --> 00:44:22,365 ‫علیاحضرت را از دیده شدن محفوظ بدارند 516 00:44:22,445 --> 00:44:25,845 ‫در سه، دو، یک... 517 00:44:33,325 --> 00:44:34,565 ‫کجا رفت؟ 518 00:44:36,685 --> 00:44:38,485 ‫حالا رسیدیم به تدهین کردن. 519 00:44:41,165 --> 00:44:45,005 ‫مقدس‌ترین، مذهبی‌ترین، 520 00:44:45,085 --> 00:44:50,365 ‫روحانی‌ترین لحظه‌ی کلِّ مراسم 521 00:44:52,605 --> 00:44:54,565 ‫پس چرا ما نمی‌تونیم ببینیمش؟ 522 00:44:56,445 --> 00:44:58,325 ‫چون ما فانی و دنیوی هستیم. 523 00:45:27,085 --> 00:45:29,845 علیاحضرت آماده‌ی سوگند یاد کردن هستند؟ 524 00:45:32,085 --> 00:45:33,205 آماده‌ـم 525 00:45:36,445 --> 00:45:41,565 ...آیا از پیمان خود حراست و در اعتقاد به آن" 526 00:45:48,645 --> 00:45:49,725 راسخ می‌مانید؟ 527 00:45:53,765 --> 00:45:54,885 ‫بله 528 00:46:18,645 --> 00:46:22,965 دستانت، با روغن مقدس تدهین میشوند 529 00:46:41,285 --> 00:46:45,725 سینه‌ات، با روغن مقدس تدهین میشود 530 00:46:52,765 --> 00:46:56,005 سرت، با روغن مقدس تدهین میشود 531 00:47:04,845 --> 00:47:08,405 ،همانگونه که پادشاهان 532 00:47:08,485 --> 00:47:12,445 کشیشان و پیامبران تدهین شدند 533 00:47:14,405 --> 00:47:19,205 هماهنطور که سلیمانِ نبی... پادشاهی تدهین شده‌ی 534 00:47:19,285 --> 00:47:24,165 ‫«صادوق» ِکشیش و 535 00:47:24,245 --> 00:47:28,165 ناتان» پیامبر بود» 536 00:47:29,245 --> 00:47:34,965 ‫پس تو تدهین شدی، برکت داده شدی، 537 00:47:35,045 --> 00:47:39,005 ‫و به «ملکه‌»ی مردم منصوب شدی، 538 00:47:39,085 --> 00:47:42,405 تویی که پروردگارت، خداوند 539 00:47:42,485 --> 00:47:49,045 ‫به تو اجازه‌ی فرمانروایی و حکومت داده است، 540 00:47:49,125 --> 00:47:56,125 ‫به نام پدر، و پسر، و روح القدس. 541 00:47:59,205 --> 00:48:00,485 ‫آمین 542 00:48:01,885 --> 00:48:03,085 ‫آمین 543 00:48:14,405 --> 00:48:19,245 ‫روغن و سوگند. گوی و عصا 544 00:48:19,325 --> 00:48:22,925 ‫نماد پشت سر نماد 545 00:48:23,005 --> 00:48:28,725 ‫یک سلسله‌ی بسیار عمیق از ‫رازهای محرمانه و مناجات‌ها 546 00:48:28,805 --> 00:48:30,565 ‫خطوط زیادی رو مات می‌کنه 547 00:48:30,645 --> 00:48:36,205 ‫هیچ کشیش یا تاریخ‌دان یا وکیلی 548 00:48:36,285 --> 00:48:38,445 هرگز نتونسته این‌ها رو از پیچیدگی خارج کنه 549 00:48:38,525 --> 00:48:42,845 ‫ - مسخره است ‫- اتفاقاً برعکس، کاملا هم منطقی‌ـه 550 00:48:42,925 --> 00:48:47,405 زمان وجود جادو، کی خواهان شفافیت ـه؟ 551 00:48:48,845 --> 00:48:52,365 زمان وجود شعر، کی خواهان نثر ـه؟ 552 00:48:53,605 --> 00:48:58,485 ‫پرده رو کنار بزن و اون وقت برات چی می‌مونه؟ 553 00:48:58,565 --> 00:49:05,245 ‫یه زن جوان معمولی با توانایی معمولی و ابتکار کم 554 00:49:06,485 --> 00:49:09,805 ‫و اینطوری بهش لباس بپوشون و بهش برس، با روغن تدهینش کن، 555 00:49:09,885 --> 00:49:14,005 ‫اون وقت چی داری؟ 556 00:49:16,685 --> 00:49:18,045 ‫یه الهه 557 00:49:50,365 --> 00:49:55,085 ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! 558 00:49:55,165 --> 00:49:57,205 ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! 559 00:50:00,085 --> 00:50:04,325 ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! 560 00:50:04,405 --> 00:50:06,765 ‫خداوند ملکه را حفظ فرماید! 561 00:50:11,925 --> 00:50:17,885 ‫و به این فکر کنیم که تو از همه‌اش امتناع کردی ‫فرصتی برای خدا بودن 562 00:50:22,205 --> 00:50:25,325 ‫ به خاطر چیزی که هنوز هم والاترـه ازش امتناع کردم 563 00:50:34,645 --> 00:50:35,925 ‫برای عشق 564 00:51:27,205 --> 00:51:31,205 ‫من، فیلیپ، دوک ادینبرا 565 00:51:31,285 --> 00:51:35,045 تا آخرین نفس، رعيت‌ جان‌ نثار و ستایشگرِ خاکی تو خواهم بود 566 00:51:35,125 --> 00:51:37,965 ‫و با ایمان و صداقت با تو خواهم بود، 567 00:51:38,045 --> 00:51:41,205 و آماده‌ی خدمت به اقشار ملت باشم تا زندگی کنم و بمیرم 568 00:51:41,285 --> 00:51:43,285 سوگند میخورم 569 00:51:44,534 --> 00:52:04,534 » تــرجــمــه از عــلــی و امـیـر « ✅ @Aliakbar99 @H1tman007 571 00:52:15,820 --> 00:52:45,820